PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : [علوم اجتماعی] چرا ازدواج میکنم / نمیکنم ؟



صفحه ها : 1 2 3 4 [5] 6 7 8 9 10 11 12 13 14

Eblis 2011
14-01-2013, 21:37
واسه اونایی که اولویت اولشون قیافه ی طرف مقابله : " دل بستن به کلاغی که دل داره بهتر از دل بستن به طاووسیه که فقط ظاهر زیبا داره "

MOHAMMAD_ASEMOONI
15-01-2013, 00:06
سلام . بعضیها میگن خانومها قبل از ازدواج نگرانِ آینده هستند , آقایون بعد از ازدواج .

Mr_100_dolari
16-01-2013, 01:50
متاسفانه حلقه گم شده جامعه ما صداقت و شرافته که هیچ ارزشی براش قائل نمیشیم بلکه کسی صداقت داشته باشه ضعیف و دارای مشکل دیگه میشه ولی کسی دودوزه باز و دروغگو باشه بهش میگیم ادم زرنگ و با سیاست.


بله درسته ماسک زدن و فیلم بازی کردن شده زرنگی و کسی که بخواد خودش باشه و مثل آدم رفتار کنه میشه یه اح ... که همه میخوان ازش سو استفاده کنند

کم کم که به خودت بیای می بینی یا باید تو هم نقاب بزنی یا باید همیشه بازنده باشی

وجدان خوبه انسان بودن هم از اون بهتر ولی واقعیت تلخ جامعه چیز دیگه ای رو نشون میده حالا هر که مرده عمل خلاف آب شنا کنه ایول داره

havzhini
16-01-2013, 15:01
من به صراحت میتونم بگم 95درصد روابط ما توی این جامعه فقط بر اساس دروغ و نقش بازی کردن شکل گرفته و با هزارجور برچسب شرعی و عرفی و مثلا اخلاقی براش اسم پیدا میکنیم و توجیه میکنیم که ما ادم سالمی هستیم و مشکل از ما نیست.

توی روابط عاطفی و ازدواج اگر صداقت داشتی و خود واقعیت رو نشون دادی که تمام تفکرات و تمام ضعفها و کاستیها و همینطور محاسنت رو بروز دادی صددرصد بر به مشکل خواهی خورد چون ما عادت کردیم به شاهزاده قصه ها و اگر نقصی وجود داره باید هرجور شده روش سرپوش گذاشت و توجیه کرد که من مشکلی ندارم و کافیه بگی که نقصی وجود داره اونوقته که طرف مقابلت فقط دنبال نقص تو در ادمهای دیگه میگرده و خوداگاه و ناخوداگاه میره به طرف یکی دیگه و فقط این توی که شکست میخوری.

توی جامعه ما صداقت و خود واقعی رو نشون دادن هیچ جایی نداره و کسی که دنبال موفقیت توی این موضوع هست فقط باید راهکارهای سرپوش گذاشتن و نقاب زدن رو بلد باشه تا بتونه برای کسی وجود داشته باشه و بمونه، که اگه این راه رو بلد نبودی همون اول کار چیزی بجز یه شکست خورده در برابر اقرار به واقعیت و داشتن صداقتت نخواهی بود.

amirkhan_0o0
16-01-2013, 16:20
شاید مرتبط با تاپیک نباشه
اما به نظر من تظاهر بحث شده، ناشی از اعتماد به نفس پائین و عاری دونستن خویشتن از کمالاته!! چه ادبی گفتم! :n02:
وقتی من به عنوان یه انسان خودم رو از محسنه خالی ببینم مجبور به تظاهر می شم. و اگه فکر می کنید برای یه رابطه موفق باید تظاهر کنیم این مسآله اشتباه بلکه باید 1- کمالات و نکات مثبت رو توی خودمون تقویت کنیم. و 2 -خودمون رو دست کم نگیریم و به نکات مثبتمون بپردازیم.

hamid_diablo
16-01-2013, 16:46
دوستان بحث جالبی رو شروع کردن...البته من دنبال این نیستم ک بگم دروغ و ریا تو جامعه هست یا نیست...

ما باید بحث رو به سمتی ببریم ک نتیجه بشه این رفتارهای زننده چقدر تو زمینه ازدواج نقش داره...

دیدم پسرهایی رو ک برای بدست اوردن یه دختر از هیچ دروغی دریغ نکردن...تا دلتون بخواد نداشته هاشونو با دروغها و وعده های الکی سرپوش گذاشتن...و خانمهایی رو دیدم ک برای بدست آوردن مرد مورد علاقشون حتی از حیثیت خودشونم مایه گذاشتن

همه این موارد باید ریشه یابی بشه...شاید انتخابهای غلط و یا آمیخته با خواسته های نفسانی هست ک باعث میشه این رفتارهای غلط بیشتر و بیشتر تکرار بشه
اگه یه آقا پسر بتونه هوس و شهوت رو درنگاه اول کنترل کنه دیگه مجبور نیست برای رسیدن به این خواسته نامشروع دست به کارهایی بزنه ک شاید نتونه کنترلش کنه...

havzhini
16-01-2013, 17:15
من با ادمهایی که تکلیفشون مشخصه و خودشون هم میدونن که کی هستن و چیکار دارن میکنن زیاد کاری ندارم، مثلا کسی که به قول دوستان هر دروغی میگه یا عملا و روشن تظاهر میکنه و کسی هم ازش بپرسه خواهد گفت من برای هدفم(که حالا این هدف بدست اوردن یه نفر برای هر دلیلی) دارم اینکارو میکنم.

من بیشتر منظورم روی کسانی هست که واقعا فکر میکنن کار درست و خوبی رو انجام میدن و اونها خودشون رو فرشته روی زمین هم احساس میکنن.
مثلا دختر یا پسری که در طول عمرش تا حالا دست هیچ کسی از جنس مخالف رو (حتی اقوام نزدیک) لمس نکرده ولی همون ادم 30 نفر رو به اسم داداش و ابجی و دوست اجتماعی باهاشون ارتباط داره و توی نت و تلفن و محیط دانشگاه و محل کار و غیره ساعتها و حتی تا ساعت 3صبح هم همصبحتی داره باهاشون(حالا هر صحبتی مهم نیست) ولی برای کسی که ادعای عشق و محبت از نوع عاشقانه باهاش داره(حالا این طرف مقابل همسر یا نامزد یا دوستپسر هیچ فرقی نداره) ساعتی کمتر از اون داداشها و ابجیها و دوستهای اجتماعی وقت میزاره.
حالا این ادم با کمال سربلندی پیش خودش احساس مریم مقدس بودن رو داره و فکر میکنه که خیلی انسان پاک و سالم و باوفا و دارای تمام فضایل خوب هست که همه باید عاشقش باشن و یه فرشته هست که پاکترین فرشته ها به پاش هم نمیرسن.

ولی درمقابل کسی که با صداقت اشتباهات و نقصهایی که داره رو میگه همین که از خودش گفت تمام خوبیهاش فراموش میشه و دیده نمیشه و تبدیل به ادم بدردنخور و ناقص میشه که ارزش عشق و دوست داشتن رو نخواهد داشت.

این چیزی هست که در جامعه ما نهادینه شده که نباید بزاری کسی نقص یا کاستی تورو بفهمه و هرجوری شده باید طرف مقابل رو یا گول زد و نزاشت حقیقت رو بفهمه یا اگر حقیقتی اشکار شد با هزاران دروغ بدتر روش سرپوش گذاشت.

amirkhan_0o0
16-01-2013, 17:37
من همین طور دارم بحث رو از عنوان اصلی تاپیک دور تر می کنم.
به نظر من جامعه ما اگر قبلا جامعه خوبی بوده به خاطر اخلاقیات بوده. و شاید اخلاقیات به طرز نگران کننده ای داره از سرزمین ما کوچ می کنه!
به نظر من اخلاق به شدت متأثر از وجدان هست و به صورت جمعی همراه با یک سری از آداب فرهنگ رو تشکیل می ده.
چیزهایی که سالیان دراز از دین ما نشأت می گرفته و پدران ما به خاطر آدم خوب بودن در چهارچوب دین حرکت می کردند و سعی می کردند آدمهای خوب و با اخلاقی باشند.
اما خوب هر مسأله ای آفات خودش رو داره و همون طور که فکر می کنم اکثرتون با من توی این مسأله اتفاق نظر داشته باشید، سطحی نگری و سیاسی کاری و تسامح و تساهل و خیانت در دین، منجر به هر چه دور شدن ما از دین و در نتیجه اخلاقیات شده. (این رو از لحاظ سیر تاریخی عرض کردم. وگرنه شناخت و وجدان از راه های دیگه ای هم می تونه بوجود بیاد که جامع ترین بیان صحبت از فطرته که این بخش رو ادامه نمی دم)
اما ما چی ؟؟
تجربه تلخ بزرگترهای ما و یا خود ما از اخلاقیات یکی از بزرگترین عوامل دور شدن ما از این مسیر هست. چرا که وقتی ارزش های یک جامعه پولدار بودن و نه خوب بودن باشه و از طرفی برخی بخواهند با استفاده از اخلاقیات ضعف های خود را کتمان کنند، جامعه و ما خواه یا ناخواه ارزش های خود را عوض می کند.
به عنوان مثال در کودکی به ما توصیه می کردند که نسبت به دوستانمان رئوف باشیم و خوراکی ها و اسباب بازی هایمان را با دیگران تقسیم کنیم. اما امروزه خانواده ها به این بهانه که کودکشان متکی به خود باشند، سعی می کنند به او بیاموزند چگونه با سایرین حسابگری کندو در صورت لزوم به دوستش بزند و تمام مقدمات یک زندگی فردی را برای او فراهم می آورند.
رفتار فروشنده های بازار موبایل یا پایتخت هنگامی که شما خسته از کلاس یا سرکار برای خرید محصول رفته اید کاملا قابل مقایسه با زمانی است که لباس های منظم تری را هنگام گردش های دوستانه به تن کرده اید. شعار های ورزشگاه ها و بد دهنی های که به عنوان و با اصطلاح خفن بازی در بین برخی از ما رواج یافته. و قص علی هذا

amirkhan_0o0
16-01-2013, 17:50
ولی درمقابل کسی که با صداقت اشتباهات و نقصهایی که داره رو میگه همین که از خودش گفت تمام خوبیهاش فراموش میشه و دیده نمیشه و تبدیل به ادم بدردنخور و ناقص میشه که ارزش عشق و دوست داشتن رو نخواهد داشت.

این چیزی هست که در جامعه ما نهادینه شده که نباید بزاری کسی نقص یا کاستی تورو بفهمه و هرجوری شده باید طرف مقابل رو یا گول زد و نزاشت حقیقت رو بفهمه یا اگر حقیقتی اشکار شد با هزاران دروغ بدتر روش سرپوش گذاشت.
البته یه چیزی رو من بگم. فرق هست به اعتراف به ضعف ها و بیان ضعف ها برای گفتن من همینم که هستم.
مثلا شاید دوست شما خیلی نسبت به خانومای دیگه حسودی بکنه و توی بحث بگه :ببین من حسودم! (دیدم که می گما!) یا یکی می گه من زود عصبانی می شم از اولش هم که بهت گفتم.
یا مثلا یه بنده خدایی به من می گفت من اصلا نمی تونم بپذیرم که کسی نصیحتم کنه!! من با خودم فکر کردم که حتما آدم فضول اطرافش زیاده که تو کارش دخالت کنه بهش گفتم آره شما راست می گی بعضی بزرگ ترها به خودشون اجازه می دن توی هرکاری که بهشون ربط نداره دخالت کنن و آدم رو نصیحت کنن و اعصاب آدم رو خورد کنن. وگرنه کیه که از مشورت با یه آدم کاردان، دلسوز و خوب بدش بیاد؟ با کمال تعجب بهم گفت نه من دوست دارم کار خودم رو بکنم و از نصیحت هیچ کسی خوشم نمیاد.

و تمام این ها فرق می کنه با بیان این ضعف ها که من مثلا وضع مادیم اینه یا این که تحصیلاتم این قدر پائینه و یا این که فلان ضعف اخلاقی رو دارم و دارم روش کار می کنم!

BEHZAD2007
16-01-2013, 17:54
واسه اونایی که اولویت اولشون قیافه ی طرف مقابله : " دل بستن به کلاغی که دل داره بهتر از دل بستن به طاووسیه که فقط ظاهر زیبا داره "

سلام دوست عزیز امضاتونو خوندم حالم گرفته شد خدا پدرتون رو بیامرزه
از دوستان هم معذرت میخوام اسپم زدم ولی عزیزان برای سلامتی همه پدرا و مادرا یه صلوات بفرستید
اللهم صل علی محمد و ال محمد

havzhini
16-01-2013, 18:31
البته یه چیزی رو من بگم. فرق هست به اعتراف به ضعف ها و بیان ضعف ها برای گفتن من همینم که هستم.
مثلا شاید دوست شما خیلی نسبت به خانومای دیگه حسودی بکنه و توی بحث بگه :ببین من حسودم! (دیدم که می گما!) یا یکی می گه من زود عصبانی می شم از اولش هم که بهت گفتم.
یا مثلا یه بنده خدایی به من می گفت من اصلا نمی تونم بپذیرم که کسی نصیحتم کنه!! من با خودم فکر کردم که حتما آدم فضول اطرافش زیاده که تو کارش دخالت کنه بهش گفتم آره شما راست می گی بعضی بزرگ ترها به خودشون اجازه می دن توی هرکاری که بهشون ربط نداره دخالت کنن و آدم رو نصیحت کنن و اعصاب آدم رو خورد کنن. وگرنه کیه که از مشورت با یه آدم کاردان، دلسوز و خوب بدش بیاد؟ با کمال تعجب بهم گفت نه من دوست دارم کار خودم رو بکنم و از نصیحت هیچ کسی خوشم نمیاد.

و تمام این ها فرق می کنه با بیان این ضعف ها که من مثلا وضع مادیم اینه یا این که تحصیلاتم این قدر پائینه و یا این که فلان ضعف اخلاقی رو دارم و دارم روش کار می کنم!

کاملا درسته حرف شما و اونکه میگه من همینم که هستم یا من نصیحت رو قبول ندارم کلا، این خودش نقصه که باید اصلاح بشه و روی این نمیشه حرف زد.
من دقیقا منظورم همونه که مثال زدی خوده شما مثلا وضعیت مالی یا تحصیلی من اینطوریه یا مثلا من این مشکل رو دارم و باید درست کنم، ولی همین گفتن این حرفها باعث میشه طرف مقابل ما چون ضعف شخصیت داره تمام اون چیزهایی که گفتیم رو بره و در دیگران دنبالشون بگرده و همین باعث میشه که به سمت کسایی دیگه ناخوگاه یا خودگاه کشیده بشه و حتی اگه عضق و علاقه ای وجود داشته قبلا دیگه کمرنگ بشه و از بین بره.
دلیل همچین چیزی هم فقط ضعف شخصیت ادمها و همینطور عادت به شنیدن دروغ و ظاهر سازی هست که باعث میشه کسی همچین ظاهر سازی و دروغهایی رو انجام نمیده برای ما عجیب باشه و فکر کنیم این ضعفها چقدر بزرگ هست چون ما در دیگران کم میبینیم همچین ضعفی.

Mr_100_dolari
16-01-2013, 20:03
شاید مرتبط با تاپیک نباشه
اما به نظر من تظاهر بحث شده، ناشی از اعتماد به نفس پائین و عاری دونستن خویشتن از کمالاته!! چه ادبی گفتم! :n02:
وقتی من به عنوان یه انسان خودم رو از محسنه خالی ببینم مجبور به تظاهر می شم. و اگه فکر می کنید برای یه رابطه موفق باید تظاهر کنیم این مسآله اشتباه بلکه باید 1- کمالات و نکات مثبت رو توی خودمون تقویت کنیم. و 2 -خودمون رو دست کم نگیریم و به نکات مثبتمون بپردازیم.



اگر کسی بی تجربه باشه چه طوری میخواد فرق بین تظاهر کردن و واقعیت رو متوجه بشه ؟

ملا نصرالدین
17-01-2013, 09:45
اگر کسی بی تجربه باشه چه طوری میخواد فرق بین تظاهر کردن و واقعیت رو متوجه بشه ؟

دقیقا این وقتهاست که طرف گول میخوره
از روی سادگی جواب بله رو میده و بعد میبینه که سرش تا ارنج کلاه رفته
وقتی توی جامعه گرگ ها هستی اگر گوسفند باشی میخورنت

mmf66
17-01-2013, 10:11
در کل همه ی اینهایی که گفتید از بی عرضه گی و خوب تربیت نکردن جامعه امروز است که متاسفانه نسل گذشته مرتکب این اشتباه شده و امروز هم خودشان را به نابودی کشاندند هم جوان های بی گناه را

a6543210
17-01-2013, 22:38
عجب زمونه ای شده...! همه داریم می نالیم...یکی نمی یاد بگه آقا من ازدواج کردم و الانم زندگیم خوشه دل ما یکم امیدوار بشه!

hamid_diablo
17-01-2013, 22:47
هزینه‌های برگزاری یک عروسی متوسط ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

حتما مطالعه کنید!

Eblis 2011
17-01-2013, 22:55
تا پول و شغل نداری ازدواج نکن .... زن گرفتن که عروسک بازی نیست ....

زن خرج داره . اونم دخترهای امروزی ..... هر روز خرج داره ...طرف میره موهاشو مش میکنه بالای 200 هزار تومن ....

اگه دستت تو جیب باباته هیچوقت زن نگیر به نظرم ........... اگه میخوای جلوی زنت سرت بالا باشه اول شغل بعد ازدواج .........

nikaien
17-01-2013, 23:00
در جواب یکی از دوستان! من ازدواج کردم. دلم هم خیلی خوشه. یک پسر 3 ساله هم دارم و خدا رو شکر راضی هستم

PLAΨMID
18-01-2013, 00:56
در جواب یکی از دوستان! من ازدواج کردم. دلم هم خیلی خوشه. یک پسر 3 ساله هم دارم و خدا رو شکر راضی هستم
يحتمل شما خانوم هستيد ؟؟؟:n08:




هزینه‌های برگزاری یک عروسی متوسط ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

حتما مطالعه کنید!


يه سري قيمتاش به روز نيست !! واسه آرايشگاه عروس، اينجا پسردايي ما 1/5 ميليون پياده شد !!
يا مثلا گروه موسيقي ديگه توي در و دهات هم زير 1 تومن نميگيرند !!!:n08:

ملا نصرالدین
18-01-2013, 11:30
اینها بستگی داره چجوری بخوای عروسی بگیری.من الان 100 تا ارایشگاه خوب میشناسم که هزینه اش زیر 1 میلیون تومان هست .واقعا هم کارشون عالی هست فقط اسم و رسم ندارند
هزینه تالار هم بستگی مستقیم به تعداد مهمان ها دارد.ما خودمون برای عروسی فقط فامیل های درجه 1 رو دعوت کردیم.دیگه پسرخاله ی پسر عموی من به من چه ربطی داره که دعوتش کنم!
برای ماشین عروس هم اون موقع همه جا بالای 150 بود ما کل تهران رو گشتیم یه جا پیدا کردیم 60 تومان(البته میدونم الان قیمت ها خیلی بیشتر شده)ولی منظورم اینه که اگر ادم بخواد به حرف این و اون گوش کنه همه دار و ندارش رو باید برای عروسی خرج کنه

piishii
18-01-2013, 12:16
يحتمل شما خانوم هستيد ؟؟؟:n08:

سلام
ایشون رو من نمی دونم ولی من پسر هستم و راضی هستم، در وهله هایی ممکن است شک هایی داشته باشم یا بعضی مسائل باشه که نشان دهنده خیلی قضایا هست که اینجا جای صحبتشون نیست ولی کلیت امر رو که در نظر می گیرم کاملا راضی هستم
متاهل شدن همیشه فراز و نشیب هایی داره، از مسائل مالی گرفته تا بحث های مربوط به مشکلات خانوادگی، دو طرف، مشکلات مربوط به تفاوت های روحی و جسمی دو طرف و خیلی مسائل دیگر
در واقع ازدواج همین هست ! هیچ کس ازدواج ایده آلی نداره که بگه الان داماد یا عروس شدم و تا آخر خوب به خوبی و خوش پیش رفت و فلان بهمان !
خیر چنین نیست ! ازدواج یک رابطه است که در اون دو جنس مخالف هستند و چون دو طرف سلایق و اخلاق ها و روجیه متفاوتی دارند همیشه اصطحکاک هایی این وسط دیده میشه
مهم اینه که کی مرد باشه این وسط به خوبی روابط رو مدیریت کنه ! اون زوج موفق هست !
حالا کسی که بتونه قدرت مدیریت داشته باشه کم شده نه کسی که پول نداره ! چون بعد مالی یک وجه از زندگی رو در نظر می گیره که همون هم به مدیریت بر می گرده !
ازدواج هم ماجرای مخاطره انگیزی است که نیاز به شجاعت بیشتر داره

MehranVB
18-01-2013, 13:20
به نظر من کسایی که مدام می‌نالن (از جمله خود من!) اکثراً مجرد هستن و از یه سری مسائل مربوط به ازدواج ترس دارم. حالا این مسائل یا اقتصادی هست، یا اجتماعی، یا عشقی یا ترس از خیانت یا ...
نمیدونم چند نفر متاهل توی این تاپیک مینویسن، ولی فکر میکنم اکثریت متاهلین از ازدواجشون راضی باشن.
مشکلات اقتصادی که همیشه هست، چه با همسر چه بدون همسر.
اما مشکلات دیگه ای که دوستان مثال زدن و من هم خیلیاشون رو قبول دارم، به نظر من یه مقدارش مربوط به این میشه که ما همه جامعمون رو نمیشناسیم و هر کس با یه تعداد محدودی دختر و پسر ارتباط داشته (و یا نداشته) و این رو به کل جامعه بسط میده و قضاوت میکنه.
اینطوری چهره ای از دختر یا پسر توی ذهنش میسازه، حرفایی که از دیگران هم میشنوه میذاره روش و ...
مطمئناً تا موقعی که اینطور فکر کنیم، واسه ازدواجمون زوده.
اما یقیناً روزی میرسه که همه حرفایی که الان میگیم رو یادمون میره!

hamid_diablo
18-01-2013, 16:27
دلایل اصلی تأخیر ازدواج جوانان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]دلایل-اصلی-تأخیر-ازدواج-جوانان)

حتما مطالعه کنید!

MehranVB
18-01-2013, 19:54
دلایل اصلی تأخیر ازدواج جوانان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]دلایل-اصلی-تأخیر-ازدواج-جوانان)

حتما مطالعه کنید!

ممنون جالب بود
یک سری آمار بر اساس نظرخواهی چهارگزینه ای از 770 نفر از جوانان 15 تا 29. فکر نمیکنم زیاد قابل استناد باشه.
و البته علت دخالت وزارت ورزش و جوانان رو در مسائل مربوط به ازدواج درک نکردم.
مقاله ای که تابناک به نقل از ایسنا بنویسه در همین حد میتونه باشه!

skyzare
21-01-2013, 08:41
با سلام .

یه فایل از استاد حورایی هست چون مرتبط با مسائل خانواده میشه اینجا میزارم . هم تصویریش هست هم صوتی . فرصت کردید گوش بدید .


ویژگی های خانواده سالم - مصادیق احترم ( فایل صوتی ) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

ویژگی های خانواده سالم - مصادیق احترم ( فایل تصویری ) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


===================================


ویژگی های خانواده سالم - مصادیق بی احترم ( فایل صوتی ) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

ویژگی های خانواده سالم - مصادیق بی احترم ( فایل تصویری ) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])



========================================



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




سید مجتبی حورایی
متولد 1348
------------------------
روان شناس
مدرس با سابقه حدود 20 سال از سال 1371 تاکنون در تهران و مشهد و ...
نویسنده و محقق
سردبیر مجله راز
مشاور و کارشناس تربیتی صدا و سیما
------------------------
کلاسها و دوره ها آموزشی :


NLP و روان شناسی موفقیت
ازدواج موفق
خانواده موفق
تربیت فرزند
------------------------

کتاب های تالیف شده :
اعتماد به نفس در ده روز (چاپ چهل و یکم)
صمیمیت ، نفوذ ، تاثیرگذاری (چاپ سی و ششم)
همه چیز با خدا ممکن است (چاپ سی ام)
مطالعه موفق + تمرکز (چاپ بیست و نهم)
دوستی های قبل از ازدواج (چاپ ششم)
یوسف قهرمان خوبی ها (چاپ دهم)




وب سایت شخصی استاد سید مجتبی حورایی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

5ive
21-01-2013, 21:44
چه تایپیک جالبی خیلی خوب که بچه ها به این فکر افتادن خیلی خیلی خوب...

راستش من الان متاهل هستم متولد 66 هم هستم...اولش خیلی سخت بود ولی الان رو روال افتاده

البته به این گفته هم هیچ عقیده ای ندارم که هرکس نان داد دندان داد

skyzare
24-01-2013, 07:20
با سلام .

این ها ادامه فایل های قبلی هست .



قسمت سوم : راه های جلب رضایت همسر


ویژگی های خانواده سالم - راه های جلب رضایت همسر ( فایل صوتی ) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


ویژگی های خانواده سالم - راه های جلب رضایت همسر ( فایل تصویری )
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


===============================



قسمت چهارم : راه های ابراز محبت به همسر


ویژگی های خانواده سالم - راه های ابراز محبت به همسر ( فایل صوتی ) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


ویژگی های خانواده سالم - راه های ابراز محبت به همسر ( فایل تصویری - قسمت اول ) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


ویژگی های خانواده سالم - راه های ابراز محبت به همسر ( فایل تصویری - قسمت دوم) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


ویژگی های خانواده سالم - راه های ابراز محبت به همسر ( فایل تصویری - قسمت سوم) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

Mr_100_dolari
25-01-2013, 00:24
ولی ما مسول ادم ها هستیم احساسات و عواطفشون
من کاملا موافقم با این حرف که تو این جامعه باید زرنگ باشی وگرنه میبازی ولی زرنگ تا اون حد که نزاری ادم ها از حدشون بگذرن یا ازت سواستفاده کنن پس اینکه خودتم از ادم ها استفاده کنی دیگه چه فرقی با گرگ صفت ها داری؟


منم نگفتم که باید حتما عینه دیگران رفتار کردش و اینم گفتم اگر بین همچین افرادی باشی و بتونی مثل انسان رفتار کنی عالیه البته اگر بقیه بهت اجازه بدن مثل انسان رفتار کنی

در ضمن یادمون هم نره همه اون آدمهایی که الان شاید گرگ شدن یا بهتر بگیم از انسانیت فاصله گرفتن از اولش اینطوری نبودن زندگی توی جامعه ای که گرگ بودن براشون افتخار هستش باعث میشه کم کم تغییر کنی بازم میگم اگر کسی بتونه انسانیت خودش رو حفظ کنه کارش درسته .

Poisonman
26-01-2013, 03:04
دوستان عزيز ما ديروز رسما رفتيم خواستگاري و خلاصه بله نهايي رو گرفتيم، در مورد ميزان مهريه هم صحبت شد و با 150 سكه به توافق رسيديم. فكر كنم زياد نباشه با استانداردهاي الان !

needer
26-01-2013, 19:43
من تو یک فروم انگلیسی سوال مشابهی رو مطرح کردم. توجهتون رو به جوابهاب سایر فرهنگها جلب میکنم.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

EB00LI 5IAH
27-01-2013, 09:35
چه تایپیک جالبی خیلی خوب که بچه ها به این فکر افتادن خیلی خیلی خوب...

راستش من الان متاهل هستم متولد 66 هم هستم...اولش خیلی سخت بود ولی الان رو روال افتاده

البته به این گفته هم هیچ عقیده ای ندارم که هرکس نان داد دندان داد

هرکس دندان دهد نان دهد ،

اما ، من ازدواج نمیکنم چون ازدواج خیلی ترسناک مثل قلقلک بی خطره اما زجر کش میکنه ، وااای :n21:

royaye_talkh55
28-01-2013, 19:39
دوستان عزیز:
انسان تازمانی که ازدواج نکرده(مردها):n02:یه مشکل داره
اما امان از روزی که ازدواج کنه !میشه هزار تا مشکل:n24::n25::n28::n27::n22::n04::n30:
بخدا نه من آدمی بودم که تو مجردی با هر کسی باشم یا ...ولی از زمانی که ازدواج کردم از هز طریقی نگاه میکنم میبینم هیچی توش نیست
دخترای امروز هم که ماشاا... تو خونه پدرشون چشم به در دوختن یکی بیاد بگیرشون امان از روزی که اون مرد .....بشه بره در اون خونه دیگه پدرشو میسوزن کاری می کنن که آدم بگه عجب غلطی کرد و اینجا از اون جاهایی هست که نه راه پس داری نه پیش!:n24:

V E S T A
28-01-2013, 20:03
دوستان عزیز:
انسان تازمانی که ازدواج نکرده(مردها):n02:یه مشکل داره
اما امان از روزی که ازدواج کنه !میشه هزار تا مشکل:n24::n25::n28::n27::n22::n04::n30:
بخدا نه من آدمی بودم که تو مجردی با هر کسی باشم یا ...ولی از زمانی که ازدواج کردم از هز طریقی نگاه میکنم میبینم هیچی توش نیست
دخترای امروز هم که ماشاا... تو خونه پدرشون چشم به در دوختن یکی بیاد بگیرشون امان از روزی که اون مرد .....بشه بره در اون خونه دیگه پدرشو میسوزن کاری می کنن که آدم بگه عجب غلطی کرد و اینجا از اون جاهایی هست که نه راه پس داری نه پیش!:n24:


درباره قسمتی که Bold شده :

خانمی که بشینه یکی! بیاد بگیرش مال عهده ناصرالدین شاه بود .. مال کسی بود که حقوق خودشو نمیدونست

و یکی! که قرار هست بیاد همچین خانمی رو بگیره خودش یکی! هست که کمتر خانم امروزی به عنوان مرد ایده آل قبولش داره پس این یکی ها برای هم جفت خوبی میشن .

یک خانم امروزی حقوق خودش رو میشناسه برای حق خودش احترام قائله برای حق همسرش احترام قائله و وظیفه خودش و همسرش رو میدونه یک خانم امروزی و یک آقای امروزی هم جفت مناسبی هستن

برای هم .چون طرز فکر مشابه هم دارن و به فکر هم احترام میذارن.

این مشکلی که میشه 1000 تا درباره خانم های متاهل هم میتونه صدق کنه و مختص آقایون نیست دلیلش هم همون نا دیده گرفتن حقوق متقابل هست برای همین برای فرد ازدواج کرده راه پس و پیش باقی نمیمونه

(البته برای یک انسان به قول شما امروزی همیشه یه راه حلی هست )

نظر من اینه : فردی که ازدواج کرده وقتی به مشکل میرسه توو ازدواج ،یا معیار ازدواج برای انتخاب طرف مقابل از اول ایراد داشته یا خود فرد ایراد داره که نمیتونه خواسته ها و حق طرف رو درک کنه و بهش احترام بذاره

hamid_diablo
28-01-2013, 20:15
V E S T A جان اگه براتون ممکنه زن امروزی و مرد امروزی رو تعریف کنید

V E S T A
28-01-2013, 20:19
من چیزی به اسم مرد امروزی و رن امروزی نمیشناسم این تعریفی بود که آقای royaye_talkh55 فرمودن برحسب گفته ی ایشون جواب دادم

ملا نصرالدین
28-01-2013, 22:15
من فکر میکنم این احساسی اقای royaye_talkh دارند یه احساس زودگذر باشه...یه وقت هایی که زندگی سخت میشه معمولا اقایان این احساس رو پیدا میکنند که شاید ازدواجشان درست نبوده ولی خیلی زود فراموش میکنند ...
به هر حال الان هر کسی یه معیاری برای ازدواج داره...این که یک خانم بعد از اتمام درسش نتونه بره سر کار دلیلش این نیست که نشسته منتظر شوهر.اولا خیلی وقت ها اجازه اش دست خودش نیست.ثانیا کار مناسب که محیطی مناسب برای یک خانم داشته باشه واقعا کمه.و کلی دلیل دیگه...
الان هم وضعیت جوری نیست که بشه یک طرفه قضاوت کرد.الان درسته دخترانی هستند که توقعشان بالا هست ولی پسران زیادی هم هستند که توقع بالایی دارند.این دو گروه هم هیچ وقت ازدواج نمیکنند یا اگر ازدواج کنند به احتمال زیاد ختم به خیر نمیشه.چون اولا تفاوت فرهنگی زیاد میشه.ثانیا یک ادم مگه چند وقت میتونه توقعات زیاد یک نفر دیگه رو بر اورده کنه؟

به هر حال کسی که ازدواج خوبی داشته باشه از هر نظر با همه ی مشکلات در اخر راضی هست چون ازدواج همیشه یه سری مزیت هایی داره که مجردی نداره

halflife g
28-01-2013, 22:51
ماههاس كه اين تاپيكو پيگيري كردم و غرق در تعجب هستم

عواملي مثه شرايط بد اقتصادي كشورمون و همچنين قرن بيستم و يكم و روابط اجتماعي و تفاوت ديدگاهها باعث شده درصد ازدواج تو كشور ما پايين بياد.....ولي اگر كسي دليل و چرايي....ازدواج رو در خودش ببينه ميتونه با توانايي هايي كه داره ازدواج و زندگي درخور شان خودش رو داشته باشه....

وگرنه بعضي دلايل مثه اينكه دختراي امروزي فلان شدن و پسرا بهمان شدن و خيانت و ...... هميشه وجود داشته و داره و شما هستين كه بايد از بين اينا دختر يا پسر خوب يا منطقي تون رو انتخاب و زندگي خوبي داشته باشين(هميشه هم پيدا ميشه ولي اگه به اندازه خودتون بخواهيد)

+

خلاصه خواستم بگم اگر كسي ميل به ازدواج داشته باشه با وجود تمامي موانع فيزيكي و اجتماعي و ....ميتونه ازدواج كنه و هر كسي هم نخواد اگر هيچ مانعي هم جلوش نباشه باز ازدواج نخواهد كرد
.

Legacy's
29-01-2013, 09:42
انسان تازمانی که ازدواج نکرده(مردها)
:n02:
یه مشکل داره
اما امان از روزی که ازدواج کنه !میشه هزار تا مشکل
:n24::n25::n28::n27::n22::n04::n30:
شاید اصل مطلب این باشه که شما گفتید. ولی برای افراد جامعه باید یک شیوه ی regular که همون ازدواج هست رو تجویز کرد یا خیر؟ قطعاً بله.
وگرنه متأسفانه بدلیل نداشتن سواد علوم بیولوژیک/تغذیه ی سنگین و نامناسب/پیروی از فرهنگ اجتماعی رایج و فرهنگ شخصی هرس نشده/عدم مراقبه ی ذهنی/ضعف ایمان و عقیده به انواع و اقسام انحرافات جن سی و اخلاقی می افتند.چقدر به چشم دیدم...
این یک واقعیت بدیهیه که کسی که فقط و فقط علم کامپیوتر یا هنر یا دین یا ادبیات یا... خونده و نرفته عمیقاً بیولوژی رو از پایه(فرض کنید بیولوژی سلولی-مولکولی تا شناخت ارگانیسم بدن) برای چند سال متمادی مطالعه کنه دید بسیار بسیار متفاوتی به ارضای غریزه، به ازدواج، به انسان، به جامعه، به علم، به خدا و... داره. اصلاً شهوت رو جزء جدایی ناپذیر خودش میدونه.خودش رو مقهور عالم طبع میدونه و مثل نیاز به خوراک و نیاز به اکسیژن برای هر بشری ارضای غربزه رو لازم و واجب میدونه.فکر کنم بیش از 95 درصد کسانیکه این سطور راقم رو مطالعه میکنند هم چنین گمانی رو دارند.
در حالیکه با رعایت نکات بالا(بخش رنگی) بعد از مدتی میتونه به جایی برسه که حداقل بفهمه که چطوری میتونه خودش رو از غرایز و شهوات جدا کنه و در مراحل بعدی اینکار براش ملکه میشه
اینا درس اخلاق نیست و بنده هم معلم اخلاق نیستم واقعیاتیه که بنده شخصاً مدتهای طولانی روی تک تک اونا توی زندگیم تجربه و مطالعه کردم و اگه هیچی نفهمیده باشم حداقل این رو یقین پیدا کردم که بشر خیلی فراتر از اینهاست و از شعور من بالاتر.

ولی خب نمیشه به اکثریت افراد جامعه که اصولاً این راه رو نرفتند و این محاسبه رو نکردند یا نمیخوان برن و یا باور ندارند و یا اگرم ذهناً بپذیرند باز پای رفتنش رو به هزار دلیل ندارند نمیشه ترک دنیا رو به این معنی خاص توصیه کرد تا بقول شما از دردسرهای ازدواج هم رها شن.اتفاقاً بدتر به هزار انحراف دیگه می افتند و بعد از دو دهه هدر دادن عمر تازه میرسند سر خان اول... شوخی نیست.زندگی اکثر افراد مجرد رو ببینید چقدر کثیف و درهم هست... تازه این ظاهر زندگیشونه... باطنش بماند.
وگرنه در همین فروم بارها دیدم کسانی دم از علاقمندی به ازدواج می زنند که من شخصاً برای نسلی که از اونا میخواد بوجود بیاد بیشتر متأسف میشم تا برای خودشون.ولی مگه میشه این رو بهشون گفت؟ میگن e مگه ما چمونه؟! خیلی هم خوبیم! از تو بهتریم! و....
بله اینها+اکثر افراد باید ازدواج کنند.«باید». باید این راه رو هر قدر هم مشقت براشون داشته باشه برن.حداقلش اینه جلوی همه تا بخشی از انحرافات و عواقبش گرفته میشه یا نه؟
هرگز انسانها در یک سطح از تعالی فکری و معنوی نیستند و نمیشه نسخه ی یگانه ای براشون پیچید.
ممکنه بگید پس چرا بزرگانی که معنای هستی رو چشیدند و حاکم بر غرایز بودند هم ازدواج کردند. جواب این خیلی مفصله.بخشی از اون الگو دادن به سایرین بوده.مسائل بیشتر دیگه ای هم هست که نه زبانی برای گفتن و نه گوشی برای شنیدنش هست.

ناگفته نماند یک دهه قبل یکی از اساتید بنده که بتازگی از تدریس توی روسیه برگشته بود یکبار بمن گفت تو حیفه از دواج کنی چون از کار و فعالیتی که الان داری خواهی افتاد...! با اینحال بنده با اینکه مثل بوعلی ازدواج نکردم و عمرم جز مدتی که خواب بودم یا توی این فرومها وقتم رو تباه کردم تابحال باقی عمرم عمدتاً صرف مطالعه و کار و فعالیت علمی شده ولی بدلیل رعایت میکروسکوپی خیلی خیلی نکات که خودش مثنوی هفتاد من کاغذ شود، شکر خدا تابحال رضایت اخلاقی و روحی قابل قبولی دارم و از هم قطارانم که اغلب از استادان باسوادی هستند هم به اعتراف دیگران در زندگی شخصی و اجتماعی خیلی جلوتر افتادم اما اگه کسی بمن بگه نمیخواد ازدواج کنه حتی از گفتن این حرف هم نهی اش می کنم تا چه برسه عمل به اون. البته هر شخصی در این دنیا ضامن و مسوول زندگی خودش هست و در عوالم بعد هم پاسخگوی اعمال و افکار خودش...

طولانی شد.عذرخواهی میکنم.


به هر حال کسی که ازدواج خوبی داشته باشه از هر نظر با همه ی مشکلات در اخر راضی هست چون ازدواج همیشه یه سری مزیت هایی داره که مجردی نداره
این حرفم گرچه ممکنه تکراری باشه ولی بنظرم رمز دوام و بقای ازدواج، دو چیز: یکی گذشت داشتن در همه حال(ولو گذشت همیشه یک طرفه و از جانب شخص شما باشه) و دیگری رعایت احترام و ادب با همسر در اعلا درجه ی خودش هست.
عده ای مدتی که از ازدواجشون گذشت و حرارت اولیه خوابید، و وقتی تدریجاً متوجه شدند که همسرم هم موجودی غیر کامل، با نیازها و معضلات بیولوژیکی مثل خودم بلکه گاه بدتر از خودم و.... و.... هست تدریجاً حس احترام به همسر رو هم از دست میدند. حس میکنند تصورشون از جنس مخالف یک سراب بوده...
اینجاست که اگه گذشت دائمی و احترام و ادب در وجودشون از قبل ملکه نشده باشه دارید می بینید و بخوبی می دونید که تدریجاً زندگی شون به چه سمتی میره.
این همونیه که در صفحات ابتدایی تاپیک عرض کردم: به حکیمی گفتند از چه وقت باید به فکر (همسرداری) و تربیت فرزند بود، جواب داد از 15 سال قبل از ازدواج.
چرا؟ چون ضرورتاً صفاتی بتدریج باید در فرد ملکه شده باشه و این 15 سال اشاره به همون هست.

Soroush-S
29-01-2013, 13:53
بدون شرح !!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

MR.CART
29-01-2013, 17:07
اصلا یه سوال
مگه آدم نمیتونه خودش تنهایی زندگی کنه؟
راستش من شما ها رو نمیدونم ولی من یکی که به ازدواج اصلا نیازی ندارم -و البته فکر نکنین من از دخترا کینه دارم- که اصلا هم ندارم فقط نیازی به ازدواج کردن نمیبینم
اصلا چرا باید ازدواج بکنم؟

a6543210
29-01-2013, 20:34
این زمون خدا می دونه چقدر این ازدواج واسمون شده یه غول!
به نظرم تنها دلایل خیلی مهم اینا می تونه باشه:

1- همه ما جوونا کم صبریم . طاقت مشکلات و رویارویی رو با اونا نداریم...

2- سطع عرف و توقعات خیلی بالا رفته! یادمه اگه تلیویزیون یه 14 اینچ رنگی بود و یه میز ساده داشت هیچ مشکلی واسه زندگی نداشتیم! فرشمون یه مکت معمولی هم بود مشکلی نبود! (اینو هم بگم که متاسفانه این اتفاق یا بلارو بیشتر خانوما سر جامعه ما آوردن.ناراحت نشن خانوما و قبول کنند! ولی خیلی چش و هم چشمی و حسودی ها و این جریانات زندگی و عرفو عوض کرد )

3- نداشتن علاقه و یا همون عشق و دوست داشتن واقعی تو زندگی مشترک بین دو زوج(اگه این موضوع بهش اهمیت بدیم همه مشکلاتمون تقریبا حله)

4- نشناختن احساسات زوجین و برطرف نکردن نیازهای همدیگه(مخصوصا ما مردا که نمی تونیم احساسات همسرمونو بشناسیم و فقط به فکر تامین نیاز مادیشون هستیم.)خانما دارن عواطف و احساستشونو فراموش می کنند وبه مادیات دارن وابسته می شن.

5-آخرین مشکلو من اقتصادی می دونم.

یا حق

sms11
30-01-2013, 00:20
خیلی جالبه
جوون ها(مخصوصا دهه شصتی ها) باید در هر عرصه ای زندگیشون هستن با یه غولی مواجهن
زمانی که بچه بودیم با غولی به اسم پیدا کردن مدرسه خوب و سالم مواجه شدیم
بعدش شد غول کنکور.بعدش شد غول دانشگاه
بعد غول سربازی که زیاد شده
بعدش غول ازدواج و و و..... داستان همچنان ادامه داره
خدا به داد ما برسه از دست غول های بعدی
فکر کنم روزی هم که خواستیم بمیریم و تا آخرین لحظه مرگمونم با انواع و اقسام غول مواجهیم
یعنی خدا وکیلی رستم هم به اندازه ما سختی نکشید خداییش

Atghia
30-01-2013, 00:46
خیلی جالبه
جوون ها(مخصوصا دهه شصتی ها) باید در هر عرصه ای زندگیشون هستن با یه غولی مواجهن
زمانی که بچه بودیم با غولی به اسم پیدا کردن مدرسه خوب و سالم مواجه شدیم
بعدش شد غول کنکور.بعدش شد غول دانشگاه
بعد غول سربازی که زیاد شده
بعدش غول ازدواج و و و..... داستان همچنان ادامه داره
خدا به داد ما برسه از دست غول های بعدی
فکر کنم روزی هم که خواستیم بمیریم و تا آخرین لحظه مرگمونم با انواع و اقسام غول مواجهیم
یعنی خدا وکیلی رستم هم به اندازه ما سختی نکشید خداییش
در تایید صحبتهاتون:
خوان ششم: عزرائیل
در همین راستا پیش بینی می شود دهه ی شصتی ها بسیار بسیار زیاد عمر کنند، زیرا همه ی آنها با هم به دنیا آمده اند و در نتیجه همه با هم بزرگ شده اند پس همه تقریبا در یک بازه زمانی فوت خواهند کرد؛ عزرائیل یحتمل در آن زمان که دهه ی شصتی ها به زمان مرگشان برسند آنقدر سرش شلوغ خواهد شد که دیگر بدون وقت قبلی جان کسی را نمی گیرد و در نتیجه دهه شصتی ها چند سالی را در وقت اضافه سپری خواهند کرد.

خوان هفتم: آن دنیا!
بالاخره نمی شود همه چیز به کام دهه ی شصتی ها باشد، یحتمل آنها در آن دنیا با مفهوم کمبود امکانات مواجه خواهند شد، پیش بینی می شود در آن دنیا به همه ی روح های دهه ی شصتی بال نرسد و برخی از روح های دهه ی شصتی نتوانند در آسمان پرواز کنند.

SNOW PATROL
30-01-2013, 01:02
این زمون خدا می دونه چقدر این ازدواج واسمون شده یه غول!
به نظرم تنها دلایل خیلی مهم اینا می تونه باشه:

1- همه ما جوونا کم صبریم . طاقت مشکلات و رویارویی رو با اونا نداریم...

2- سطع عرف و توقعات خیلی بالا رفته! یادمه اگه تلیویزیون یه 14 اینچ رنگی بود و یه میز ساده داشت هیچ مشکلی واسه زندگی نداشتیم! فرشمون یه مکت معمولی هم بود مشکلی نبود! (اینو هم بگم که متاسفانه این اتفاق یا بلارو بیشتر خانوما سر جامعه ما آوردن.ناراحت نشن خانوما و قبول کنند! ولی خیلی چش و هم چشمی و حسودی ها و این جریانات زندگی و عرفو عوض کرد )

3- نداشتن علاقه و یا همون عشق و دوست داشتن واقعی تو زندگی مشترک بین دو زوج(اگه این موضوع بهش اهمیت بدیم همه مشکلاتمون تقریبا حله)

4- نشناختن احساسات زوجین و برطرف نکردن نیازهای همدیگه(مخصوصا ما مردا که نمی تونیم احساسات همسرمونو بشناسیم و فقط به فکر تامین نیاز مادیشون هستیم.)خانما دارن عواطف و احساستشونو فراموش می کنند وبه مادیات دارن وابسته می شن.

5-آخرین مشکلو من اقتصادی می دونم.

یا حق

من خیلی در این بحث شرکت نکردم
اما یه سری توضیحات در مورد پست شما بدم
در مورد صبر و تحمل بگم که والا من تاحالا ملتی به صبوری و مقاومی ملت ایران ندیدم
بهتر به وضع خودمون نگاه کنیم !!
در مورد سطح توقع دوست عزیز
مگه اون زمان تلوزیون ٤٦ اینچ فول اچ دی بوده ؟؟
تلوزیون ١٤ هم یه زمانی برای خودش شاخ بوده
ما بدبختی مون این هست که همیشه خودمون
رو مقصر بدبختی هامون میدونیم
در صورتی که علتش چیز دیگری هست

ارسال شده از Xperia U با استفاده از تپاتالک 2

a6543210
30-01-2013, 21:56
من خیلی در این بحث شرکت نکردم
اما یه سری توضیحات در مورد پست شما بدم
در مورد صبر و تحمل بگم که والا من تاحالا ملتی به صبوری و مقاومی ملت ایران ندیدم
بهتر به وضع خودمون نگاه کنیم !!
در مورد سطح توقع دوست عزیز
مگه اون زمان تلوزیون ٤٦ اینچ فول اچ دی بوده ؟؟
تلوزیون ١٤ هم یه زمانی برای خودش شاخ بوده
ما بدبختی مون این هست که همیشه خودمون
رو مقصر بدبختی هامون میدونیم
در صورتی که علتش چیز دیگری هست

ارسال شده از Xperia U با استفاده از تپاتالک 2
من موافق نیستم با صبر خودمون. زندگی مشکلاتی داره که اگه زوج بتونن در مقابلش همدل و همراه باشن به نظرم حل می شه البته بیشترشون. فک کنم اون قضیه صبرتون بیشتر جنبه ناسیونالیستی شو می گین که آره حق با شماست ملتمون در مقابل مشکلات صبر خوبی دارن! اما وارد زندگی شخصی که میشیم و واقعیتو می بینیم چیز دیگه می بینیم!
در مورد نبودن تلویزیون 46 و اینا هم بگم که واقعا اگه بشینیم به گذشته نگاه کنیم قدیما خیلی ساده و بی آلایش بودیم.الان مادیات خیلی مهم شده تو زندگی!

mali.sh
30-01-2013, 22:13
از روزی که دانشگاه تموم شد دیگه دور GF خط کشیدم ولی حالا که خدمت داره تموم میشه تصمیم گرفتم دوباره شروع کنم
حتما میگین چه بی پروا صحبت ازاین موضوعات میکنه.......
راستش وقتی شرایط ازدواج برام محیا نیست چکارکنم؟؟ رعایت اخلاق؟ خویشتن داری؟ اخه به چه امیدی؟؟؟ به اینکه نه کار دارم و نه پول و هر روز تورم وگرونی و سطح توقع جامعه از شروع یه زندگی بالاتر میره.....
بذار اینطوری بگم دیگه امیدی نیست.

OMiD.1080p
30-01-2013, 22:41
از روزی که دانشگاه تموم شد دیگه دور GF خط کشیدم ولی حالا که خدمت داره تموم میشه تصمیم گرفتم دوباره شروع کنم
حتما میگین چه بی پروا صحبت ازاین موضوعات میکنه.......
راستش وقتی شرایط ازدواج برام محیا نیست چکارکنم؟؟ رعایت اخلاق؟ خویشتن داری؟ اخه به چه امیدی؟؟؟ به اینکه نه کار دارم و نه پول و هر روز تورم وگرونی و سطح توقع جامعه از شروع یه زندگی بالاتر میره.....

بهترین کار رو میکنی. ( در شرایط حال ) :n02:



بذار اینطوری بگم دیگه امیدی نیست.
لااقل امید به مردن داریم. :n27:

کاربر شماره ی یک
31-01-2013, 01:14
در مورد بالا رفتن توقعات جامعه ! برای مثال اگه من درآمدم یه ملیارد در روز باشه ، فرزندم توقعش از من صد تومنی نیست ، بلکه بیشتر از این حرفاست ، توقع مردم هم نسبت به اون چیزایی که میبینن و میدونن بالا میره ، مردم الان انتظار زندگی بهتری برای خودشون دارن ، حالا به هر دلیلی ، پس تقصیر هیچ کس نیست ....
این که یارو به شریک جنسیش دیگه نمیتونه اعتماد کنه ، حداقل توی شهرای بزرگ ، تقصیر هیچ کس نیست ....
این عشقی که ازش حرف میزنن ، تاریخ مصرف داره ، هرکی بگه نداره ، روی عقلش پا گذاشته ، استثناها رو فراموش کنید و در ضمن برخی زندگی قدیمی ها ، طلاق های نگرفته هستش نه زندگی با عشق !
این قوانین مهریه و این حرفا رو هم که باز تقصیر کسی نیست ، باید یه جوری قانون گذاشت نشه ازش سو استفاده کرد ....
سر آخر باید بگم این سیستمی که الان توش زندگی میکنیم ، برای آدمهای دهه ی قبلی جواب میده ، آدمهای الان مرزها و هنجار ها رو به راحتی میشکنند و حتی از هنجار شکنی لذت میبرن ، تشکیل خانواده یه موضوع مسخره شده الان برای خیلی ها که اصلا اهمیتی هم نداره ، شخص لذتی از تشکیل خانواده نمیبره ، ازدواج یه رسم مسخره به چشم خیلی ها میاد ، این که خانواده داشته باشن رو فقط دردسر میبینند ، خود خواهی داره فوران میکنه ، فقط میخوان زندگی راحت تر داشته باشن نه زندگی سالم ، بهتر نمیخوان فقط با لذت تر میخوان
مشکلات زیاده و لذت گرایی این جامعه داره بدترش هم میکنه و باید گفت که باز هم گناهی به ما نیست چون وقتی لذت های عادی از کسی گرفته بشه و نتونه اون رو تجربه کنه ، کلا دیگه فقط دنبال لذت میگرده !
الان بیماری که شیوع پیدا کرده ، اولا پایبند نبودن به اصول دینی و جامعه و لذت گراییه ، دوما خودخواهی ، که هردوی این موارد برمیگردند به برداشته شدن اعتماد من و سایرین از اصولی که در گذشته داشتیم ، برخی از ما دیگه به اصول گذشته اعتقادی نداریم
این فشار هایی که الان برای ازدواج هست به نظر من عادیه و ناشی از زایش یک فرهنگ جدید در زمینه ی ازدواجه ولی خب مسائل دیگه مثل اقتصاد بهش اضافه شده و فشار رو چند برابر کرده :n01:

Mr_100_dolari
31-01-2013, 01:42
این فشار هایی که الان برای ازدواج هست به نظر من عادیه و ناشی از زایش یک فرهنگ جدید در زمینه ی ازدواجه ولی خب مسائل دیگه مثل اقتصاد بهش اضافه شده و فشار رو چند برابر کرده


فرهنگی که با قوانین سنتی قدیمی که هنوز توی ذهن پدر و مادر ها مونده و قبول بعضی از این تغییر عقاید و رفتار ها براشون سخته باعث ایجاد تداخل میان علایق و سلیقه های نسل دیروز و امروز میشه و در نهایت شاید منجر به یک ازدواج نافرجام که هرچند باب میل پدر و مادر باشه اما یا به طلاق میرسه یا در حالت خوبش بدون هیچ نوع احساسی بهم همدیگرو زیر یک سقف تحمل میکنند و در ادامه خیانت های پنهانی و ...

sms11
31-01-2013, 01:44
به نظرم بهتره اسم تاپیک عوض بشه.چون خداییش وقتی عنوان تاپیک رو میخونم خندم میگیره.مثلا اسمشو بزارن "آیا اصلا من میتوانم ازدواج کنم؟"
فکر کنم برای ماها که تاحالا ازدواج نکردیم یه موضوع کاملا دست نیافتنی باشه
عنوان تاپیک عین این میمونه که یه کسی آه در بساط نداره بیاد بگه من چرا ماشین بوگاتی نمیخرم؟
فکر کنم کسایی که تا قبل از شش ماهه اول امسال عروسی کردن جزو آخرین نسل از کسایی باشن که ازدواج کردن و ادامه این نسل در همینجا منقرض شد:n02:

کاربر شماره ی یک
31-01-2013, 02:08
فرهنگی که با قوانین سنتی قدیمی که هنوز توی ذهن پدر و مادر ها مونده و قبول بعضی از این تغییر عقاید و رفتار ها براشون سخته باعث ایجاد تداخل میان علایق و سلیقه های نسل دیروز و امروز میشه و در نهایت شاید منجر به یک ازدواج نافرجام که هرچند باب میل پدر و مادر باشه اما یا به طلاق میرسه یا در حالت خوبش بدون هیچ نوع احساسی بهم همدیگرو زیر یک سقف تحمل میکنند و در ادامه خیانت های پنهانی و ...
دقیقا !! اما الان توی این موقعیت چاره فقط این شده که بگن ازدواج نمیکنیم و این حرفا ولی این رویه رو چقدر میشه ادامه بده یه پسر که بگه من میل به ازدواج ندارم؟!!

به نظرم بهتره اسم تاپیک عوض بشه.چون خداییش وقتی عنوان تاپیک رو میخونم خندم میگیره.مثلا اسمشو بزارن "آیا اصلا من میتوانم ازدواج کنم؟"
فکر کنم برای ماها که تاحالا ازدواج نکردیم یه موضوع کاملا دست نیافتنی باشه
عنوان تاپیک عین این میمونه که یه کسی آه در بساط نداره بیاد بگه من چرا ماشین بوگاتی نمیخرم؟
فکر کنم کسایی که تا قبل از شش ماهه اول امسال عروسی کردن جزو آخرین نسل از کسایی باشن که ازدواج کردن و ادامه این نسل در همینجا منقرض شد:n02:
نه اینقدر هم افت ازدواج نداشتیم امسال ، من با آمار و ارقامی که دیدم ، فعلا حداقل روستایی ها مشکل خاصی با مسئله ی ازدواج ندارند چون فرهنگ قبلی باهاشون سازگاره ، موج اصلی هنوز مونده ...
جالب اینه که الان آمار ازدواج های بدون ثبت هم الان خیلی بالارفته داخل ایران ، یعنی دقیقا همون رویه ای اتفاق داره میافته که mali .sh گفت !

Mr_100_dolari
31-01-2013, 02:24
دقیقا !! اما الان توی این موقعیت چاره فقط این شده که بگن ازدواج نمیکنیم و این حرفا ولی این رویه رو چقدر میشه ادامه بده یه پسر که بگه من میل به ازدواج ندارم؟!!

!

نمیدونم غیر از تغییر فرهنگ و ... خوب شرایط مالی هم مهم هستش وقتی دو تا جوون شرایط اولیه زندگی که مهمترنیشم مسکن هستش ندارن خوب چطوری ازدواج کنند خارج از مسئله مهریه و ... الان طرف چهل سالش هنوز توی خونه پدرش که اونم مستجره دارن به سختی زندگی میکنند و فقط هر چی در میارن هر سال میزارن رو پول پیش خونه دیگه این آدم چطوری به ازدواج فکر کنه به نظرتون ؟



جالب اینه که الان آمار ازدواج های بدون ثبت هم الان خیلی بالارفته داخل ایران ، یعنی دقیقا همون رویه ای اتفاق داره میافته که mali .sh گفت !

بله توی اخبار هم گفتش که توی شهرهای بزرگتر داره این اتفاق رایج میشه که کم کم بدون ازدواج برن زیر یک سقف تا در صورت توافق بعد از چند سال رسمی ازدواج کنن به هر حال اینم یکی از نشونه های تغییر فرهنگ غیر قابل قبول برای خیلی ها هستش که باید دید جلوی این رو دیگه چطوری میخوان بگیرن !!

sms11
31-01-2013, 09:43
نه اینقدر هم افت ازدواج نداشتیم امسال ، من با آمار و ارقامی که دیدم ، فعلا حداقل روستایی ها مشکل خاصی با مسئله ی ازدواج ندارند چون فرهنگ قبلی باهاشون سازگاره ، موج اصلی هنوز مونده ...
جالب اینه که الان آمار ازدواج های بدون ثبت هم الان خیلی بالارفته داخل ایران ، یعنی دقیقا همون رویه ای اتفاق داره میافته که mali .sh گفت !

عزیز جان مگه چند وقته که از چند برابر شدن قیمت ارز گذشته؟من رفقیم اول پاییز ازدواج کرد و با اینکه با تالار سر قیمت تمام کرده بود تالاریه دبه کرد و باز هم یه هزینه توپولی رو از رفیقمون گرفت.اینایی که الان ازدواج کردن همه برنامه ریزیش ماله قبل از گرونی ها بوده و طرف مجبور شده مراسم رو بگیره به هر قیمتی.اما از الان به بعد کسی دیگه نمیتونه ازدواج کنه.ربطی هم به شهرستان و تهران نداره.مطمئن باش هزینه ها واسه شهرستان هم کمتر از تهران نخواهد بود در آینده نزدیک.اون موقع هست که صدای همه در میاد.شما آمار از الان تا سال دیگه رو نسبت به مدت مشابه اش در سال قبل رو مقایسه کن معلوم میشه


یه نکته ای هم که وجود داره و به نظرم بسیار خطرناکه اینکه به اندازه میزانی که از تعداد ازدواج ها کم میشه به همون میزان هم بی بندباری و فساد در جامعه متاسفانه زیاد میشه.شایدم هم چند برابر میزان ازدواج.شما چند تا از دوستانتون(و یا احتمالا خودتون)رو میشناسید که طرف ازدواج نکنه و به زندگی سالمش ادامه بده؟چند نفرو میشناسید که طرف آلوده به انجام کارهای .......نشده باشه؟من میگم از هر ۱۰نفر حداقل ۵نفر به این راه میوفتن و این یعنی فاتحه مملکتو خوندن

hamid_diablo
31-01-2013, 10:27
سلام

چند تا پست اخر واقعا معرکه بود...لذت بردم از نظرات دوستان

فقط مخواستم به یک نکته اشاره کنم...البته شاید دردی رو دوا نکنه اما میتونه دید بعضی هارو به برخی از مسائل بازتر کنه.
نمیدونم از کجا شروع کنم اما میشه با طرح این سئوال ک چرا توقعات بالا رفته؟ بحث رو شروع کرد....من یکی از عمده ترین دلایلی ک میتونم برای توجیه این موضوع ک چرا توقعات بالا رفته رو فاصله طبقاتی و همچنین تقسیم به شدت ناعادلانه ثروت در جامعه و بخصوص شهرهی بزرگ میدونم

وقتی سیستم اقتصادی و همچنین روحیه فردگرایی جامعه و خودخواهی و خودبزرگ بینی در حد ذلت ! پائین و مخرب باشه نباید انتظار اینو داشته باشیم ک توقعات هم بالا نره

مثال میزنم: شما شهر تهران رو یه نگاه اجمالی بندازید...واقعا میشه گفت ثروتمند و فقیر جایگاه اجتماعی و فرهنگیشون کجاست؟تو سیستمی که میشه 1 شبه از دهک10 وارد دهک 1 شد دیگه چ انتظاری میشه داشت که مردم روحیه مناسب رو برای زندگی پاک داشته باشند.چشم و هم چشمیها هم از همین جا نشات میگیره

Mr_100_dolari
31-01-2013, 17:12
------
درسته اگر کم کم چیزهایی مثل مهر و نفقه و اینکه زن حتما باید بشینه تو خونه بچه داری کنه و مرد باید حتما بره سر کار (که الانم این طرز فکر هم کم شده ) یا اینکه برای شروع زندگی حتما باید خونه و ماشین و ... باشه و کاغذ بازی و امضا های الکی کم بشه یا جمع بشه کم کم ازدواج البته به نوع جدیدش جا می افته و وابستگی جوونها نسبت به خانوادهاشون هم کم میشه و دیگه یه جوون به خاطر ترس از یه شب عروسی که شاید بشه 10 تا 20 میلیون و ... ازدواج خودش رو عقب نمیندازه و بدون هیچ نوع تجملاتی راحتر میرن سر خونه و زندگیشون و البته اون موقعه تفاهم بیشتر اهمیت پیدا میکنه و مسائل عاطفی و ...

کاربر شماره ی یک
01-02-2013, 21:24
درسته اگر کم کم چیزهایی مثل مهر و نفقه و اینکه زن حتما باید بشینه تو خونه بچه داری کنه و مرد باید حتما بره سر کار (که الانم این طرز فکر هم کم شده ) یا اینکه برای شروع زندگی حتما باید خونه و ماشین و ... باشه و کاغذ بازی و امضا های الکی کم بشه یا جمع بشه کم کم ازدواج البته به نوع جدیدش جا می افته و وابستگی جوونها نسبت به خانوادهاشون هم کم میشه و دیگه یه جوون به خاطر ترس از یه شب عروسی که شاید بشه 10 تا 20 میلیون و ... ازدواج خودش رو عقب نمیندازه و بدون هیچ نوع تجملاتی راحتر میرن سر خونه و زندگیشون و البته اون موقعه تفاهم بیشتر اهمیت پیدا میکنه و مسائل عاطفی و ...

از وابستگی های اقتصادی به هم دیگه کم میشه ، به وابستگی های عاطفی اضافه میشه . :n12:

Babak
02-02-2013, 01:27
تاپیک رو موقتا قفل کردم تا هم یه مقدار هیجانی که نشسته تو صحبت ها کنترل بشه تا زمان بازگشاییش و کمی هم دوستان رو ایده هاشون باز فکر کنن. جدا از اینکه کمی به پست ها برسیم .

VAHID
29-08-2013, 17:34
تاپیک رو موقتا قفل کردم تا هم یه مقدار هیجانی که نشسته تو صحبت ها کنترل بشه تا زمان بازگشاییش و کمی هم دوستان رو ایده هاشون باز فکر کنن. جدا از اینکه کمی به پست ها برسیم .

سلامی دوباره

خب مثل اینکه الان دیگه از هیجان دوستان کم شده ,پس تاپیک باز میشه

فقط نظرات خودتون رو بدین و از بحث های سیاسی و حاشیه ساز پرهیز کنید.

M A S 0 U D
29-08-2013, 17:42
به نظر من وقتی نوبت ازدواج میشه تو حالات روحی انسان یه تغییراتی بوجود میاد و انسان بواقع اون و حس میکنه ... حس تنهایی داره ... از دوست های قدیمیش کناره گیری میکنه ... و احساس میکنه زندگیش هدف نداره ... گمشده ای تو زندگیش داره ... کلیدی که راه گشای جریان زندگیشه ... اون آدم همیشگی نیست ...

aria_electric_fars
29-08-2013, 22:38
به نظر من وقتی نوبت ازدواج میشه تو حالات روحی انسان یه تغییراتی بوجود میاد و انسان بواقع اون و حس میکنه ... حس تنهایی داره ... از دوست های قدیمیش کناره گیری میکنه ... و احساس میکنه زندگیش هدف نداره ... گمشده ای تو زندگیش داره ... کلیدی که راه گشای جریان زندگیشه ... اون آدم همیشگی نیست ...


جدي؟؟؟:n13:

ببينيد من فكر كنم اين نظر شما اشتباه باشه چون تحقيقات زيادي داشتم در زمينه ازدواج

چند نكته در مورد ازدواج هست كه عبارتند از :

عشق حالتي نيست كه آدم افسرده و گرفته باشه بلكه حالتي هست كه آدم پر انرژي و بشاش مي شه از طريق عشق

زماني وقت ازدواج فرد هست كه از لحاظ روحي و فكري طوري باشه كه بتونه بدون داشتن فرد مورد نظر زندگي كنه نه اينكه به اون فرد وابسته باشه اينطوري اون فرد به عنوان كالايي در نظر گرفته مي شه كه از طريق اون نياز شما برطرف مي شه

و خيلي چيزهاي ديگه و تازه تا 8 ماه پس از دواج شما راحت مي شين يعني به اون نيازهاتون مي رسيد ولي بعدش دوباره به همين حالي كه مي گيد بر مي گرديد و تازه مشكل اضافه تري هم داريد به نام همسر پس اول از همه بايد مشكلات روحي و فكري آدم حل بشه



كاش همه مشكلات مالي بود الان من مشكل مالي خدا رو شكر ندارم و دو بار رفتم خواستگاري و بار اول خونواده دختر و خودش موافق بودن ولي من مخالف چون سطحشون با ما نمي خورد و مي دونستم بعدا به مشكل بر مي خورم و مورد دوم هم كه رفتم اصلا جواب ما رو ندادن كه نه هست

خلاصه يك بار از اين طرف و يك بار از اون طرف افتادم و نزديك به 10 ماه داغون شدم طي اين مدتي كه اقدام كردم براي ازدواج و واقعا خيلي شرايط سختي بود و نمي خوام دوباره تجربه ش كنم و فعلا سرگرم كار هستم ولي همين حالي كه دوستمون گفتن رو دارم كه فكر مي كنم مشكل از جاي ديگه باشه اگر روان شناس يا كسي هست كه اطلاعات خوبي داره بياد توضيح بده


با تشكر

aria_electric_fars
29-08-2013, 22:43
اي روزگار

نزديك 50 درصد مسائل مالي و مهريه راي دادن

يكي كه كارشناس هست و روان شناس هست بياد مسئله من رو حل كنه كه به هيچ وجه تو اين 50 درصد مشكلي ندارم

حقيقتش زندگي برام پوچ شده يعني صبح كه بيدار مي شم نگاه ساعت مي كنم و همين طور تا شب ( البته بيكار نيستم بلكه كارم طوري هست كه همش يك ساعت در روز هم نمي شه ) و گذر ثانيه ها برام سخت تر از روزهاي قبل مي شه و اهل تفريح و اين چيزا هم نيستم فقط كار و تلويزيون همين

تو فكر اينم كه زن گرفتم اون وقت چه كار كنم؟؟؟ صبح تا شب تو خونه بيشينيم همديگه رو نگاه كنيم؟؟؟ زندگي من هيجان خاصي نداره خلاصه اين بلانصبت خر تو شل گير كردم


با تشكر

V E S T A
29-08-2013, 22:48
به نظر من وقتی نوبت ازدواج میشه تو حالات روحی انسان یه تغییراتی بوجود میاد و انسان بواقع اون و حس میکنه ... حس تنهایی داره ... از دوست های قدیمیش کناره گیری میکنه ... و احساس میکنه زندگیش هدف نداره ... گمشده ای تو زندگیش داره ... کلیدی که راه گشای جریان زندگیشه ... اون آدم همیشگی نیست ...

یه سوال :

یعنی شما برای در اومدن از تنهایی و پیدا کردن مسیر زندگی و کلید راه گشای جریان زندگی ازدواج می کنید ؟

اگه همسر آیندتون هم با همین هدف یعنی پیدا کردن کلید و مسیر مورد نظر با شما ازدواج کنه وظیفه پیدا کردن مسیر و جریان زندگی به عهده چه کسی هست ؟

تشکیل یه خانواده و تداوم نسل ( با هزینه مادی و غیر مادی که به همراه داره و مسئولیت هاش) تنها با هدف بیرون اومدن از تنهایی به نظرتون عاقلانس ؟

ازدواج یه تصمیم گیری بزرگ برای زندگی خودمون، طرف مقابلمون و نسل بعد از خودمونه که بیرون اومدن از تنهایی و پیدا کردن کلید راه گشای زندگی فکر نمیکنم

برای چنین تصمیم بزرگی هدف مناسبی باشه ما داریم برای نسل های بعد از خودمون هم تصمیم میگیریم ..

برای بیرون اومد از تنهایی و پیدا کردن مسیر زندگی راه کار های مفید دیگه ای هم هست

aria_electric_fars
29-08-2013, 23:04
وستا جان

همون حرف خودم رو زدي تو پست شماره 1108

اون دوستمون كه كف و سوت زدن بايد بگم پول درآوردن تو ايران خيلي خيلي خيلي خيلي آسون هست فقط بايد چند تا عامل رو داشته باشيد :

دقت (براي ديدن مسائل ريز و جزئي) ، مخ (براي به كار بردن روش هاي غير معمول) ، استمرار و صبوري ( مسلما مشكلات فراوان هست مهم اينه كه مشكلات رو حل كني نه اين كه رها كني )‌ ، روحيه محكم و سفت و سخت ( براي جلوگيري از كم آوردن ) ،‌ توكل به خدا ، توجه به امكانات و دارايي و علايق خود شخص

بعضي افراد هستن ممكنه نصفش رو نداشته باشن مثل بنده ولي خب به اندازه نصف اون مقداري كه مي شه درآمد كسب كرد رو درآمد دارم

حالا اين جا تاپيك كسب درآمد نيست ولي ديدم همه مشكل مالي رو اشاره كردن

يكي بياد مشكل ما رو حل كنه !!!

من يه خرده از لحاظ روحي ضعيف هستم و افسرده و تو لاك خودم و از روابط اجتماعي ضعيفي هم برخوردار هستم و كمي هم خجالتي و داراي شخصيت وسواس مجبور و درون گرا

به نظرتون چه جوري مي شه ازدواج كرد؟؟؟

Soroush-S
29-08-2013, 23:33
وستا جان

همون حرف خودم رو زدي تو پست شماره 1108

اون دوستمون كه كف و سوت زدن بايد بگم پول درآوردن تو ايران خيلي خيلي خيلي خيلي آسون هست فقط بايد چند تا عامل رو داشته باشيد :

دقت (براي ديدن مسائل ريز و جزئي) ، مخ (براي به كار بردن روش هاي غير معمول) ، استمرار و صبوري ( مسلما مشكلات فراوان هست مهم اينه كه مشكلات رو حل كني نه اين كه رها كني )‌ ، روحيه محكم و سفت و سخت ( براي جلوگيري از كم آوردن ) ،‌ توكل به خدا ، توجه به امكانات و دارايي و علايق خود شخص

بعضي افراد هستن ممكنه نصفش رو نداشته باشن مثل بنده ولي خب به اندازه نصف اون مقداري كه مي شه درآمد كسب كرد رو درآمد دارم

حالا اين جا تاپيك كسب درآمد نيست ولي ديدم همه مشكل مالي رو اشاره كردن

يكي بياد مشكل ما رو حل كنه !!!

من يه خرده از لحاظ روحي ضعيف هستم و افسرده و تو لاك خودم و از روابط اجتماعي ضعيفي هم برخوردار هستم و كمي هم خجالتي و داراي شخصيت وسواس مجبور و درون گرا

به نظرتون چه جوري مي شه ازدواج كرد؟؟؟
به هر دختری بگی 100 میلیون دارم ، با تمام مشکلاتی که داری میاد زنت میشه!!!!!:n02:

Йeda
29-08-2013, 23:34
من يه خرده از لحاظ روحي ضعيف هستم و افسرده و تو لاك خودم و از روابط اجتماعي ضعيفي هم برخوردار هستم و كمي هم خجالتي و داراي شخصيت وسواس مجبور و درون گرا

به نظرتون چه جوري مي شه ازدواج كرد؟؟؟

دوست عزیز اگر جدا قصد ازدواج دارید و ازین روحیه ضعیف رنج میبرید حتما پیش یه روانشناس خوب برید..
اگه مشکلتون زیاد نباشه گاهی با چند جلسه هم کلی بهتر میشید.
در غیر اینصورت با ازدواج شرایطتون سخت تر هم میشه.

Eblis 2011
29-08-2013, 23:38
دوست عزیز اگر جدا قصد ازدواج دارید و ازین روحیه ضعیف رنج میبرید حتما پیش یه روانشناس خوب برید..
اگه مشکلتون زیاد نباشه گاهی با چند جلسه هم کلی بهتر میشید.
در غیر اینصورت با ازدواج شرایطتون سخت تر هم میشه.


روانشناس و روانکاو و روان پریش و ... همه اینا دور ریختن پول !

تا خودت نخوای نمیشه... خودت باید تلاش کنی ، خودت باید یاعلی بگی!

Atghia
29-08-2013, 23:40
دوستان عزیز یک تذکر کلی در ابتدا لازمه ذکر بشه لطفا صحبت هایی که انجام میشه (حاوی نقل قول، تجربه شخصی، و...) فاقد هرگونه توهین باشه چون در ادامه باعث خواهد شد پست های نامرتبط بیشتری ارسال و در نتیجه روال تاپیک از حالت عادی خارج بشه
پیشاپیش از مساعدت همه ی شما ممنونم

M A S 0 U D
30-08-2013, 00:12
یه سوال :

یعنی شما برای در اومدن از تنهایی و پیدا کردن مسیر زندگی و کلید راه گشای جریان زندگی ازدواج می کنید ؟

اگه همسر آیندتون هم با همین هدف یعنی پیدا کردن کلید و مسیر مورد نظر با شما ازدواج کنه وظیفه پیدا کردن مسیر و جریان زندگی به عهده چه کسی هست ؟

تشکیل یه خانواده و تداوم نسل ( با هزینه مادی و غیر مادی که به همراه داره و مسئولیت هاش) تنها با هدف بیرون اومدن از تنهایی به نظرتون عاقلانس ؟

ازدواج یه تصمیم گیری بزرگ برای زندگی خودمون، طرف مقابلمون و نسل بعد از خودمونه که بیرون اومدن از تنهایی و پیدا کردن کلید راه گشای زندگی فکر نمیکنم

برای چنین تصمیم بزرگی هدف مناسبی باشه ما داریم برای نسل های بعد از خودمون هم تصمیم میگیریم ..

برای بیرون اومد از تنهایی و پیدا کردن مسیر زندگی راه کار های مفید دیگه ای هم هست

خب وقتی من میبینم میتونم یه جورایی خرج خودم و همسرم و بچم و بدم و از طرفی تو زندگیم احسس کاستی دارم و احساس میکنم زندگیم پوچ و بی هدفه و حتی دوستام دیگه واسم جذابیتی ندارن چرا ازدواج نکنم ؟ پولی که در میارم دیگه هدفدار خرج میشه و ادم خیلی از اون ریخت و پاش های مجردی شو میزاره کنار...
صاحب فرزند میشه و سعی میکنه در جهت خیر و صلاح خانوادش تلاش کنه ...
نه صرف تنهایی که قصد اصلی ازدواج باشه بلکه با ازدواج خیلی از از نیازهای انسان برطرف میشه ... هدف پیداکردن و کاملتر شدن ...

M A S 0 U D
30-08-2013, 00:20
من يه خرده از لحاظ روحي ضعيف هستم و افسرده و تو لاك خودم و از روابط اجتماعي ضعيفي هم برخوردار هستم و كمي هم خجالتي و داراي شخصيت وسواس مجبور و درون گرا

به نظرتون چه جوري مي شه ازدواج كرد؟؟؟

منم از وقتی این فکر ازدواج به سرم افتاد یه جورایی اینجوری شدم ... انگار تا ازدواج نکنم درست نمیشه ... خجالتی در حد زیاد ...دائم سرخ و سفید میشم ... وسواس در انتخاب همسر در حد مرگبار ...استرس ... استرس در کار ... بی حال و حوصله ... تو خیابون اصلا ظاهر نمیشم که بخوام کسی رو ببینم ... اصلا رو ندارم ببینم :n02: همه چی رو واگذار کردم به اول خدا بعد خانواده و دوستان که البته پیدا کردن همسر باب طبع از این طریق سخت تره بخصوص اونایی که وسواسین ... کلا گیر کردیم ... خدا به داد ما برسه ... صحبت یک عمره ...

Khan gholi
30-08-2013, 07:09
والا ما که هر کی فکر کردیم مریم مقدسه اخرش در اومد هند جگر خواره(9 ماه با یکی باشی بعد بفهمی عاشق دوستته,دختره حجاب کاملا اسلامی داره ترم یک تو خونه یک پسر گرفتنش!با یکی هستی منت می کشی هم می فهمه رفتی سمت یکی دیگه همه کار برات می کنه!تازه نامزد کرده با یکی دیگه میریزه رو هم)این ها مورد هایی بود که خودم به عینه دیدم.دختری قلبش توسط دیگران به بازی گرفته شده چطوری می تونه به شما دل بده؟!.تقصیر اونا هم نیست واقعا پسرهای الان مردای لوتی قدیم نیستند مگر یک در هزار. هر پسری سنش از 22 گذشته باشه دنبال یک فن خلاق هستی بعضی ها ها که از هر انگشتشون یک خلاف میریزه.به شخصه از بس مورد ها اینجوری دیدم به هیچ کسی اطمینان ندارم.ازدواج در شهر بزرگ که یک ریسک بالاست چون هیچ تحقیقی نمیشه کرد نه درباره دخترش نه پسر هر کدوم یک راه پیچدونه تحقیق رو دارند.از شهر های کوچیکم که نمیشه خانم گرفت چون فرهنگشون با شما متفاوت هست.ازدواج می کنی تا وقتی بچه نیست یک مقدار لذت هست که اون تا 2 ,3 سال اوله بعدش میشیم مثل خواهر برادر.بچه میاد دیگه واویلا میشه تا بزرگ شه نق نق نق.بعد ما چه گلی به سر پدر ومادرمون زدیم که از بچه نسل بعد توقع داشته باشیم.
واقعا با کمتر 1 تومان که نمیشه الان زندگی کرد حقوقم که 480 تا 600 که نصفش خرج خودته!
دو تا جمله هست از چند جای مختلف هست برای خودم مد نظر دارم :
وقتی خواستی با کسی زندگی کنی اینو مد نظر بگیر ببین بدون اون نمی تونی زندگی کنی بعد درخواست ازدواج بده
اگر انقدر از زندگی لذت بردی و دیدی دنیا جای لذت بخشی هست بعد به فکر اوردن یک نفر دیگه به این دنیا باش
ولی واقعا با این تفاسیر پیری و تنهایی چیزی ترسناکی هست ولی جوونی و ریسک شکست در زندگی مزدوج کل زندگیت هم به باد میره که الانم امار طلاق بالاست
خدایا به ما رحم کن

gmd
30-08-2013, 09:50
والا ما که هر کی فکر کردیم مریم مقدسه اخرش در اومد هند جگر خواره(9 ماه با یکی باشی بعد بفهمی عاشق دوستته,دختره حجاب کاملا اسلامی داره ترم یک تو خونه یک پسر گرفتنش!با یکی هستی منت می کشی هم می فهمه رفتی سمت یکی دیگه همه کار برات می کنه!تازه نامزد کرده با یکی دیگه میریزه رو هم)این ها مورد هایی بود که خودم به عینه دیدم.دختری قلبش توسط دیگران به بازی گرفته شده چطوری می تونه به شما دل بده؟!.تقصیر اونا هم نیست واقعا پسرهای الان مردای لوتی قدیم نیستند مگر یک در هزار. هر پسری سنش از 22 گذشته باشه دنبال یک فن خلاق هستی بعضی ها ها که از هر انگشتشون یک خلاف میریزه.به شخصه از بس مورد ها اینجوری دیدم به هیچ کسی اطمینان ندارم.ازدواج در شهر بزرگ که یک ریسک بالاست چون هیچ تحقیقی نمیشه کرد نه درباره دخترش نه پسر هر کدوم یک راه پیچدونه تحقیق رو دارند.از شهر های کوچیکم که نمیشه خانم گرفت چون فرهنگشون با شما متفاوت هست.ازدواج می کنی تا وقتی بچه نیست یک مقدار لذت هست که اون تا 2 ,3 سال اوله بعدش میشیم مثل خواهر برادر.بچه میاد دیگه واویلا میشه تا بزرگ شه نق نق نق.بعد ما چه گلی به سر پدر ومادرمون زدیم که از بچه نسل بعد توقع داشته باشیم.
واقعا با کمتر 1 تومان که نمیشه الان زندگی کرد حقوقم که 480 تا 600 که نصفش خرج خودته!
دو تا جمله هست از چند جای مختلف هست برای خودم مد نظر دارم :
وقتی خواستی با کسی زندگی کنی اینو مد نظر بگیر ببین بدون اون نمی تونی زندگی کنی بعد درخواست ازدواج بده
اگر انقدر از زندگی لذت بردی و دیدی دنیا جای لذت بخشی هست بعد به فکر اوردن یک نفر دیگه به این دنیا باش
ولی واقعا با این تفاسیر پیری و تنهایی چیزی ترسناکی هست ولی جوونی و ریسک شکست در زندگی مزدوج کل زندگیت هم به باد میره که الانم امار طلاق بالاست
خدایا به ما رحم کن
سلام
سخنانتان خیلی جالبه و متاسفانه حقیقت . کاشکی خیلیا مثل شما فکر میکردن اونوقت شاید آمار طلاق ، افسردگی ، خودکشی و دیگر کشی کمتر میشد .

aria_electric_fars
30-08-2013, 12:45
به هر دختری بگی 100 میلیون دارم ، با تمام مشکلاتی که داری میاد زنت میشه!!!!!:n02:


صد ميليون كه چيزي نيست تو اين دور و زمونه

ولي اين چيزي كه مي گيد به هر دختري بگي 100 ميليون دارم بياد زنت بشه واقعا مسخره هست و براي من غير قابل قبول ولي حرفت رو قبول دارم كه دختراي اين دور و زمونه با پول ازدواج مي كنن نه با عشق

به اين چيزي كه شما مي گيد مي گن مگس دور شيريني و فكر كنم بشه از يه راه هايي طرف مقابل رو امتحان كرد كه واسه پول مي خوادت يا واسه خودت

M A S 0 U D
30-08-2013, 12:48
یه ماشین و یه خونه و یه حقوق کافیه دیگه برای شروع یک زندگی ... ولی متاسفانه زن گیرآوردن سخته ...

aria_electric_fars
30-08-2013, 12:48
دوست عزیز اگر جدا قصد ازدواج دارید و ازین روحیه ضعیف رنج میبرید حتما پیش یه روانشناس خوب برید..
اگه مشکلتون زیاد نباشه گاهی با چند جلسه هم کلی بهتر میشید.
در غیر اینصورت با ازدواج شرایطتون سخت تر هم میشه.


دقيقا همين حرف شما درسته

انشالله بايد يك برنامه بچينم اول آدم بايد خودش رو اصلاح كنه بعد اقدام به كاري كنه اونم اين كار سرنوشت ساز

مراحل ازدواج به ترتيب اينا هست :

خودشناسي
انسان شناسي
ديگر شناسي
جنس مخالف شناسي

تا وقتي آدم خودش رو نشناسه چه جوري مي تونه كس ديگه اي رو بشناسه و بعدش چه جوري مي خواد جنس مخالف رو بشناسه

پس خودشناسي قدم اول هست كه اكثرا توجهي بهش نمي كنن و بي گدار به آب مي زنن و از زندگي لذت كافي رو نمي برن


با تشكر

aria_electric_fars
30-08-2013, 12:52
روانشناس و روانکاو و روان پریش و ... همه اینا دور ریختن پول !

تا خودت نخوای نمیشه... خودت باید تلاش کنی ، خودت باید یاعلی بگی!


دوست عزيز من هم همين نظر رو داشتم ولي اينو بهش رسيدم كه همشون اينطور نيستن و جايي كه مي ريد خيلي مهم هست

من يك روانشناس چند سال پيش رفتم كه قشنگ تابلو بود واسه پول هست و دفتر دستكي راه انداخته بود كه نگو و نپرس يعني مثلا مي گفت سي دي بخر 5000 تومن ( سي دي خودش ) يا مي گفت تست شخصيت بده مثلا 50 هزار يعني نفس مي كشيدي مي گفت پول بده ولي اينو بگم واسه مشكل كس ديگه رفته بودم و همون جلسه اول ديگه نرفتم

همين پارسال يكي از دوستان يك روانشناس معرفي كرد براي كار خودم وقتي رفتم دفتر خيلي ساده اي داشت يعني قشنگ معلوم بود كه پول پولكي نيست خلاصه با 15 تومن كه ويزيتش بود رفتم و مسئله روشن شد ولي به دلايلي ادامه ندادم

به نظر من مشاوره روان شناسي قبل از ازدواج لازمه و جاهاي معتبر بايد بريد نه جايي كه سر كيسه كنن يا چيزي حاليشون نباشه

M A S 0 U D
30-08-2013, 12:53
خوب هرکسی میتونه نسبت به خودش شناخت داشته باشه .... اخلاقم چه جوریه ... از چه چیزهایی خوشم میاد چه مواردی واسم غیر قابل تحمله ... از چه ظاهری خوشم میاد و از چه تیپی بدم میاد و سایر خصوصیات اعتقادی و ارزشی و سعی میکنم تو انتخاب طرف این موارد و ملاک قرار بدم وگرنه دردسر میشه ...

aria_electric_fars
30-08-2013, 12:55
منم از وقتی این فکر ازدواج به سرم افتاد یه جورایی اینجوری شدم ... انگار تا ازدواج نکنم درست نمیشه ... خجالتی در حد زیاد ...دائم سرخ و سفید میشم ... وسواس در انتخاب همسر در حد مرگبار ...استرس ... استرس در کار ... بی حال و حوصله ... تو خیابون اصلا ظاهر نمیشم که بخوام کسی رو ببینم ... اصلا رو ندارم ببینم :n02: همه چی رو واگذار کردم به اول خدا بعد خانواده و دوستان که البته پیدا کردن همسر باب طبع از این طریق سخت تره بخصوص اونایی که وسواسین ... کلا گیر کردیم ... خدا به داد ما برسه ... صحبت یک عمره ...

مسعود جان من در اين حد نيستم ولي خب يك مقدار دارم اين مسائل رو

ببينيد حتما در مورد شخصيت وسواس مجبور تو اينترنت تحقيق كن و بي گدار به آب نزن

خيلي از افراد جامعه اين مشكل رو دارن ولي بهش توجه نمي كنن و مي گن هيچيمون نيست

يك تاپيك هست به اسم روانشناسي تو همين متفرقه كه در مورد اين مسئله هم يك مقدار نوشته

aria_electric_fars
30-08-2013, 13:00
خوب هرکسی میتونه نسبت به خودش شناخت داشته باشه .... اخلاقم چه جوریه ... از چه چیزهایی خوشم میاد چه مواردی واسم غیر قابل تحمله ... از چه ظاهری خوشم میاد و از چه تیپی بدم میاد و سایر خصوصیات اعتقادی و ارزشی و سعی میکنم تو انتخاب طرف این موارد و ملاک قرار بدم وگرنه دردسر میشه ...

ببينيد مشكلي كه هست اينه كه اكثرا مفهوم خودشناسي رو نمي دونن از جمله خودم

خود شناسي يعني اينكه بدونه چرا الان مثلا عصباني شدي يا تو فلان جا چرا يهو ناراحت شدي يا فلان موقع چرا فلان كار رو كردي

خودشناسي يعني اين و نه به اين معني نيست كه از اين خوشم مياد از اون خوشم نمياد بلكه بدوني واسه چي اينطوري هستي يا مي كني يعني علتش رو بدوني به همين سادگي و در عين حال سخت براي خودشناسي


با تشكر

gmd
30-08-2013, 13:08
دوست عزیز بالاخره همه خودشان را میشناسند ولی مشکل این است که باید بتوانی طرف مقابل را بشناسی آن هم با چند جلسه ملاقات که جزو محالات است که بتوان حتی با چند سال زندگی مشترک هم شناخت چون همیشه چیزی برای سورپرایز کردن دارند!!!
اگر می خواهی موفق باشی قید ازدواج را بزن حتی با درآمد چند میلیون در ماه .
با احترام

M A S 0 U D
30-08-2013, 13:11
مسعود جان من در اين حد نيستم ولي خب يك مقدار دارم اين مسائل رو

ببينيد حتما در مورد شخصيت وسواس مجبور تو اينترنت تحقيق كن و بي گدار به آب نزن

خيلي از افراد جامعه اين مشكل رو دارن ولي بهش توجه نمي كنن و مي گن هيچيمون نيست

يك تاپيك هست به اسم روانشناسي تو همين متفرقه كه در مورد اين مسئله هم يك مقدار نوشته

من زیادبه این مسائل اعتقادی ندارم ...
به نظر من انسان وقتی با یک مساله ای روبرو میشه یا باید حلش کنه یا حالا میتونه ازش فرار کنه ... وقتی این مساله حل بشه آرامش پیدا میکنه و خیلی از این اختلالات قبل ازدواج که شاید تا چندی پیش وجود نداشتن مرتفع میشن ... راه حل این مساله هم پیدا کردن همسر خوب و متناسب با ویژگی های روحی و شخصیتی خود شخص هست بطوری که خدای نکرده در آینده کار به جاهای باریک نکشه و شاهد زندگی ناموفقی نباشیم و تا مادامی که این مورد حل نشه استرس هم وجود داره چون قضیه حساسیه ...
قطعا نباید بی گدار به آب زد و شناخت هم خیلی فاکتور مهمیه علی الخصوص شناخت خانوادگی ...

M A S 0 U D
30-08-2013, 13:28
بالاخره چی همه ازدواج میکنن ... حالا از روی ناچار - از روی عشق - از روی فشار خانواده و فامیل و اجتماع - فقط کافیه یه کمی سنت به جاهای باریک برسه و هرچقدر سنت بالاتر میره بدتره ... از خونه پرتت میکنن بیرون ... برو زن بگیر :n02:

Eblis 2011
30-08-2013, 13:39
دوست عزيز من هم همين نظر رو داشتم ولي اينو بهش رسيدم كه همشون اينطور نيستن و جايي كه مي ريد خيلي مهم هست

من يك روانشناس چند سال پيش رفتم كه قشنگ تابلو بود واسه پول هست و دفتر دستكي راه انداخته بود كه نگو و نپرس يعني مثلا مي گفت سي دي بخر 5000 تومن ( سي دي خودش ) يا مي گفت تست شخصيت بده مثلا 50 هزار يعني نفس مي كشيدي مي گفت پول بده ولي اينو بگم واسه مشكل كس ديگه رفته بودم و همون جلسه اول ديگه نرفتم

همين پارسال يكي از دوستان يك روانشناس معرفي كرد براي كار خودم وقتي رفتم دفتر خيلي ساده اي داشت يعني قشنگ معلوم بود كه پول پولكي نيست خلاصه با 15 تومن كه ويزيتش بود رفتم و مسئله روشن شد ولي به دلايلي ادامه ندادم

به نظر من مشاوره روان شناسي قبل از ازدواج لازمه و جاهاي معتبر بايد بريد نه جايي كه سر كيسه كنن يا چيزي حاليشون نباشه


نظرتون قابل احترام ! ولی قبول ندارم .

مشاور چه کاری رو انجام میده؟
با تجربه ی که داره فقط و فقط با حرفاش بهت اعتماد به نفس میده ، این شمایی که خودتو میسازی ، این شمایی که بعد از شنیدن حرفاش خودتو پیدا میکنی ، نقش مشاور بسیار ناچیزه !

مشاور من گوگل :n01: همون حرفای همیشه تکراری مشاور تو گوگل هست ، کافیه سرچ کنید :n18:



به هر دختری بگی 100 میلیون دارم ، با تمام مشکلاتی که داری میاد زنت میشه!!!!!:n02:


خیلی خیلی لایک ، قیافه نداشته باش ! خانواده نداشته باش ! هیکل و معرفت و اخلاق نداشته باش !

ولی پول داشته باش! خیلی ها همین آپشن رو داشته باشی حاضرن برات جون بدن !

Metalhead56
30-08-2013, 14:03
بالاخره چی همه ازدواج میکنن ... حالا از روی ناچار - از روی عشق - از روی فشار خانواده و فامیل و اجتماع - فقط کافیه یه کمی سنت به جاهای باریک برسه و هرچقدر سنت بالاتر میره بدتره ... از خونه پرتت میکنن بیرون ... برو زن بگیر :n02:

داداش خیلی وقته ما رو از خونه پرت کردن بیرون.حدود 12 ساله که دارم مستقل زندگی میکنم.فامیل مامیل هم زیاد نداریم خداروشکر.به اجتماع و حرف مردم هم اهمیت ندادیم تا حالا و زندگی خودمون رو میکنیم.زنم تا حالا قرار بود بگیریم تو این 11-12 gf مون تا حالا یکیشون رو میگرفتیم دیگه.خودمم سالهاست همه کاره خودمم.البته من یه خصوصیت دارم که باعث شده زیاد بهم سخت نگذره اونه که آدم عاطفی ای نیستم و روحم مثل موسیقی متال خشن و زمخته و در ضمن از نظر بدنی هم بسیار قویم چون اگه یه آدم از لحاظ روحی و جسمی قوی نباشی یواش یواش خسته میشی و تسلیم میشی.فکر کن تو این مدت من هرروز تا حدود پنج بعد از ظهر سرکار بودم بعد بیا خونه غذا برای خودم درست کنم به بیرون رفتن با gf مون و خرید و هزار کار دیگه مون هم برسیم فکر کن اینهمه چقدر نیرو میخواد ولی در مورد ما اینا باعث پوست کلفت شدنمون شده.

V E S T A
30-08-2013, 15:26
به هر دختری بگی 100 میلیون دارم ، با تمام مشکلاتی که داری میاد زنت میشه!!!!!:n02:

دختر یا پسری که با 100 میلیون فرهنگ و اخلاق و رفتار و درجه عاقل بودن یه نفر رو نادیده میگیره با همین ارزش هم زندگی مشترک رو می تونه بذاره کنار خیلی از پسر ها هم دل

به ظاهر و پول یه دختر می بندن. پس کسی عاقله که ملاک انتـخاب طرف مقابلش رو ارزیـابی کنه . پسری که سراغ دختـری میره که با 100 میلیـون چشمش رو رو بقیه خصوصیـات

رفتاری و اخلاقی و ظاهریش میبنده خودش هم مطمئنا باید ریگی به کفشش باشه که با پول ایرادش رو میپوشونه..




خب وقتی من میبینم میتونم یه جورایی خرج خودم و همسرم و بچم و بدم و از طرفی تو زندگیم احسس کاستی دارم و احساس میکنم زندگیم پوچ و بی هدفه و حتی دوستام دیگه واسم جذابیتی ندارن چرا ازدواج نکنم ؟ پولی که در میارم دیگه هدفدار خرج میشه و ادم خیلی از اون ریخت و پاش های مجردی شو میزاره کنار...
صاحب فرزند میشه و سعی میکنه در جهت خیر و صلاح خانوادش تلاش کنه ...
نه صرف تنهایی که قصد اصلی ازدواج باشه بلکه با ازدواج خیلی از از نیازهای انسان برطرف میشه ... هدف پیداکردن و کاملتر شدن ...

تشکیل زندگی فقط داشتن توانایی مالی برای گذران زندگی نیـست شما بایـد مشکلتون رو همونطـور که دوستان گفتـن با روانشناس و مشاور در میون بذارین کسـی که خودش رو

در حدی از بلوغ فکری و اجتماعی می بینـه که به سمت ازدواج بره باید از نظر روانـی تو سلامـت کامل باشه.. نقـش همسـر برطرف کردن مشکلات روانی و ایرادات رفتـاری نیست

این وظیفه روانشناس و روانپزشکه کسی که تو زندگیش احساس پوچی و بی هدف بودن می کنـه و زندگیـش براش جذابیتـی نداره نباید بره سراغ تشکیل خانواده باید با روانشناس

و مشاور مشورت کنه. فرضا همسر آینده شما هم زندگی پوچ و بی هدفی داشته باشن و برای رفع مشکلشون با شما ازدواج کنـن این نـوع تشکیـل زندگی جز سردرگمی تو اداره

زندگی و انتقال مشکلات روانی به اعضای خانواده چیز دیگه ای رو به همراه نداره... می تونید درباره علـت طلاق هایی که اتفـاق می افته تحقیـق کنـید.دلیل بیشترشـون انتـظارات

بالایی هست که از هم دارن چون اکثریت با هدف رهایی و نجات از وضعیت و مشکلاتی که دارن ازدواج می کنن..

تا زمانی که فردی برای پولی که به دست میاره نتونه برنامه ریزی کنه و هدفدار خرجش کنه نباید به فکر ازدواج باشه نه اینکه تصـورش این باشـه که با ازدواج طرز هدف دار خرج کردن

رو یاد میگیره ..

همه مواردی که گفتین لازمه ازدواجه و برای ازدواج کـردن باید این موارد حـل شده باشه رفع نیاز که بهش اشـاره کردین هم نمی تونـه دلیـل ازدواج باشه نیـاز هر فرد محدوده

داره و این نیاز با نیاز فرد دیگه فرق می کنه نمی شه برای رفـع نیـاز همه یه روش رو توصیه کرد ممکن هست یه نفر با ازدواج نیاز و مشکلش حل نشه و قبل از ازدواج تصور کنه کلید

حل همه مشکلات و رفع نیازش ازدواجه..




من يه خرده از لحاظ روحي ضعيف هستم و افسرده و تو لاك خودم و از روابط اجتماعي ضعيفي هم برخوردار هستم و كمي هم خجالتي و داراي شخصيت وسواس مجبور و درون گرا

به نظرتون چه جوري مي شه ازدواج كرد؟؟؟


منم از وقتی این فکر ازدواج به سرم افتاد یه جورایی اینجوری شدم ... انگار تا ازدواج نکنم درست نمیشه ... خجالتی در حد زیاد ...دائم سرخ و سفید میشم ... وسواس در انتخاب همسر در حد مرگبار ...استرس ... استرس در کار ... بی حال و حوصله ... تو خیابون اصلا ظاهر نمیشم که بخوام کسی رو ببینم ... اصلا رو ندارم ببینم :n02: همه چی رو واگذار کردم به اول خدا بعد خانواده و دوستان که البته پیدا کردن همسر باب طبع از این طریق سخت تره بخصوص اونایی که وسواسین ... کلا گیر کردیم ... خدا به داد ما برسه ... صحبت یک عمره ...



کسی که از نظر روانی نیاز به مشاوره و درمان داره به هیچ وجه نباید به فکر ازدواج باشه چون همسرش روان شناس و روان پزشک نیست این فرد کسایی رو به عنوان نسل بعد از

خودش به جامعه معرفی می کنه که سلامت روانی ندارن..

اکثر اجداد و نیاکان همه ما هم همینطور فکر کردن که ازدواج کلید حل مشکلاته که وضعیت خانواده ها الان اینطور شده..تکرار زندگی اشتباه گذشتگان هم چنان ادامه داره :

>> تربیت و پرورش اشتباه >> مشکلات روانی>> ازدواج برای فرار از مشکلات و رفع نیاز ها >> تولید نسل جدید و پرورش و تربیت با روش نسل قبل که از نظر روانی مشکل داشتن

>> مشکلات روانی >> ازدواج برای فرار از مشکلات روانی و رفع نیازها >> تولید نسل جدید و پرورش و تربیت با روش نسل قبل که از نظر روانی مشکل داشتن>> این داستان هم

چنان ادامه دارد ...


بهتره برای ازدواج به چیزی فراتر از مسائلی که گذشتگانمون هدف تشکیل زندگی قرار دادن فکر کنیم که که بعدا مجبور نشیم دنبال علت بالا رفتـن آمار طـلاق

باشیم یا برای رفع مشکلاتی که برای نسل بعد از خودمون به خاطر تربیت اشتباه خودمون به وجود آوردیم دنبال راه کار بگردیم..

Alinho
30-08-2013, 15:57
***روزی دوستی از ملانصرالدین پرسید : ملا ، آیا تا بحال به فکر ازدواج افتادی ؟ ملا در جوابش گفت : بله ، زمانی که جوان بودم به فکر ازدواج افتادم... دوستش دوباره پرسید : خب ، چی شد ؟ ملا جواب داد : بر خرم سوار شده و به هند سفر کردم ، در آنجا با دختری آشنا شدم که بسیار زیبا بود ولی من او را نخواستم ، چون از مغز خالی بود !!! به شیراز رفتم : دختری دیدم بسیار تیزهوش و دانا ، ولی من او را هم نخواستم ، چون زیبا نبود... ولی آخر به بغداد رفتم و با دختری آشنا شدم که هم بسیار زیبا و همینکه ، خیلی دانا و خردمند و تیزهوش بود . ولی با او هم ازدواج نکردم ...! دوستش کنجکاوانه پرسید : دیگه چرا ؟ ملا گفت : برای اینکه او خودش هم به دنبال چیزی میگشت ، که من میگشتم !!! هیچ کس کامل نیست!***

من با عشقم ازدواج کردم خیلیم بچه بودم(فقط 20سال داشتم)، ولی همه چی خوب و آرومه چون همدیگه رو دوست داریم. به زندگی زیاد بها ندید و سخت نگیرید، چون اگه بهش زیاد گیر بدین اونم شما رو اذیتتون میکنه و آروم آروم لهتون میکنه! سعی کنید دنبال کسی بگردید که شما رو واسه خودتون بخواد نه بخاطر پول و ماشین و خونتون!

یه جایی خوندم نوشته بود که تفاهم یعنی پیدا کردن شباهتها و احترام گذاشتن به تفاوتها.../ اگه این اصل رو توی زندگی مشترک رعایت کنید مطمئن باشید که به مشکل نمیخورید و همه چی راست و ریست میشه. من درآمد آنچنانی ندارم ولی چون اخلاقم درسته(:n02:) همسرم همیشه ازم راضیه(با اینکه تو ناز و نعمت بزرگ شده) و تا حالا هیچ مشکلی نداشتیم!:n12:خدا رو شکر...

Ezel
30-08-2013, 16:08
یه ماشین و یه خونه و یه حقوق کافیه دیگه برای شروع یک زندگی ... ولی متاسفانه زن گیرآوردن سخته ...

سلام مخالفم :n02:

این مواردی که نام بردید موارد و پیش نیاز لازم برای ازدواج هستند اما کافی نیستن /

من جمله ی شما رو به نوع دیگه ای بیان میکنم ، اعتماد پیدا کردن متقابل سخته مخصوصا در مورد ازدواجهایی که به طریق سنتی و از کانالهای سنتی و بدون آشنایی قبلی شکل میگیرند .


بالاخره چی همه ازدواج میکنن ... حالا از روی ناچار - از روی عشق - از روی فشار خانواده و فامیل و اجتماع - فقط کافیه یه کمی سنت به جاهای باریک برسه و هرچقدر سنت بالاتر میره بدتره ... از خونه پرتت میکنن بیرون ... برو زن بگیر :n02:

من تا حدودی با مورد سنی موافقم ، یه موقعی میرسه که تا به خودمون میایم میبینیم دوستان مجردیمون به دلایلی مثل ازدواج ، مهاجرت و گرفتاری و ... از اطرافمون پراکنده شدن و اون موقع هست که به این فکر میفتیم که چگونه میشه که این خلاء رو به صورت بهتری از دوران مجردی پر کرد ، و خب البته نزدیک ترین گزینه و یا شاید معقول ترینش ازدواج باشه /




به هر دختری بگی 100 میلیون دارم ، با تمام مشکلاتی که داری میاد زنت میشه!!!!!:n02:

باز هم این رو مخالفم ، چون نمیشه کلی گفت و تعمیم داد به همه .

ملاکهای افراد متفاوته ، اون دختری که در وضعیت اقتصادی مطلوبی هست ملاکهای دیگه ای غیر از مسایل مادی شاید براش پررنگ تر باشه ...

متاسفانه یه اختلاف و بدبینی جنسیتی بین پسرها و دخترهای ایران ما افتاده که البته ریشه در اجتماع و هنجارها و ناهنجاریهای اجتماعی داره بیشتر ولی خب خیلی دورنمای خوبی نمیشه متصور شد از ادامه دار بودن این دیدگاههای متقابل .

clau
30-08-2013, 16:19
ازدواج کردن در حال حاضر خیلی سخته فقط خرج یک جشن عروسی معمولی اینا حساب کردم باید 25-30 ملیون پیاده شی اگه نگیری هم که اصلن نمیشه( زندگی که بخواد با ندارم و این حرفا شروع بشه همون بهتر که شروع نشه نظر شخصی منه البته) حالا خرج رهن یا خرید خونه- پیدا کردن شغل مناسب با این وضعیت اسفناک فعلی که فوق لیسانسهای بهترین رشته هاش بیکار هستن و کار مال یک عده شده که یا به زمان جنگ وصل هستن یا پارتی های خفنی دارن:n15:از مهمتر پیدا کردن دختر مورد نظر که بتونی یک عمر باهاش زندگی کنی و کارت به دادسرا این حرفا نکشه ( خودم بین دوستام موارد زیادی دیدم که نزدیکترین دوستم یک دختری دوست داشت مادر پسره موافق نبود یک دختر براش انتخاب کرد بعد2ماه زندگی مهرش گذاشت اجرا دختره الان پسره باید کار کنه مهرش بده از غصه موهای سرش همه سفید شده:n27:

با شرایط فعلی جامعه من به شخصه مجرد بودن ترجیح میدم:n01:

Eblis 2011
30-08-2013, 16:23
دور و اطراففمون این جور دخترا رو زیاد دیدم :

الان بعضی ها با این روش کسب در آمد میکنن ! مهریه رو سنگین تعیین میکنین و به 2 ماه نرسیده طبل جدایی رو به صدا درمیارن !

حالا پسر بدبخت میمونه و این همه بدهی که باید بده !

دختره هم خیلی راحت میره سراغ کارش و نوبت بعدی ....

Shadow-Man
30-08-2013, 17:20
مشکل به نظر من مهریه نیست فقط هزینه عروسیه
حد اقل برای من اکه اینطوریه
اگه می پرسید اگه پول عروسی رو داشتم مشکل حله؟ من میگم اره اگه داشتم ازدواج میکردم.


با جناب سروش هم مخالفم
به نظر من مطمئن ترین راه ازدواج روش سنتی هست. بالاخره باید کار و دست کار دون سپرد نه منه بی تجربه

Eblis 2011
30-08-2013, 17:32
من مهریه کم رو میپسندم : دلیل حرفم اینه که

اگه مثلا فلان دختر من رو دوست داره و بهم اعتماد داره ، نیازی نداره که مهریه رو بالا بگیره و ترس اینو داشته باشه که روزی مثلا بهش خیانت میشه تا بتونه به عنوان پشتوانه از اون استفاده کنه !

ولی الان این چیزا مطرح نیست ! الان میبینه دختر خالش ، دختر عمش ، دختر ..... ، چقدر مهر شدن ، دوست داره هم طراز اونا یا حتی بالاتر باشه ! ( که شاید بخواد فخر فروشی کنه )

کسی که همچین دیدی داشته باشه هیچوقت نمیگه مهریه 1380 سکه !

بعضی ها هم فکر میکنند مهریه بالا نشانه ی عشق پسر به دختره :n21:

یا بعضی ها خیال میکنن که مهریه ی بالا نشانه ی حرمت و شخصیت دختره

و ....

Abbas.V
30-08-2013, 17:45
من مهریه کم رو میپسندم : دلیل حرفم اینه که

اگه مثلا فلان دختر من رو دوست داره و بهم اعتماد داره ، نیازی نداره که مهریه رو بالا بگیره و ترس اینو داشته باشه که روزی مثلا بهش خیانت میشه تا بتونه به عنوان پشتوانه از اون استفاده کنه !

ولی الان این چیزا مطرح نیست ! الان میبینه دختر خالش ، دختر عمش ، دختر ..... ، چقدر مهر شدن ، دوست داره هم طراز اونا یا حتی بالاتر باشه ! ( که شاید بخواد فخر فروشی کنه )

کسی که همچین دیدی داشته باشه هیچوقت نمیگه مهریه 1380 سکه !

بعضی ها هم فکر میکنند مهریه بالا نشانه ی عشق پسر به دختره :n21:

یا بعضی ها خیال میکنن که مهریه ی بالا نشانه ی حرمت و شخصیت دختره

و ....

مهریه رو معمولا خانواده دختر مگه اعلام نمیکنن؟ یعنی دختر معمولا نقشی در میزان مهریه نداره. درست نمیگم؟

h-blade
30-08-2013, 17:45
مشکل ما نه از مهریست نه از مخارج ازدواج نه از پسران و نه از دختران بلکه تمام مشکل ما فرهنگ غلطیه که داریم .....

حق نه با دختره نه با پسر و بلکه هر دوشون حق دارن......

هر دو طرف با توجه به فرهنگ غلطی که وجود داره برای دیگری دست انداز هایی ایجاد میکنن. یه پسر تو این دوره زمونه خونه که 100 درصد نداره و یا نمیتونه بخره و ماشین هم خیلی ها ندارن و کار خوب هم که دیگه پیدا کردنش با خداست حالا شما فرض کنید تو این وضعیت یه دختر چرا باید همه اینارو از یه پسر بخواد تا بهش بله بگه از اونور با عادی شدن و شکسته شدن قبح طلاق هیچ دختری دیگه به هیچ پسری نمیتونه اعتماد کنه و مهریه پایینی رو در نظر بگیره.....

دلایل به وجود اومدن این مشکلات چند تا چیزه :
1: ایینکه تو خونه های ما همه فرزند سالاری شده و وقتی خواستگاری برای دختری میاد پدر یا مادر دختر هیپ حق اظهار نظری ندارن بلکه این دختر خوانوادست که حرف آخرو میزنه که میخواد یا نه و مطمئنان خوانواده نمیتونن رو حرفش حرف بزنن و مطمئنان اون والدین چند تا پیراهن بیشتر پاره کردن.....

2: بی اعتمادی در زمینه ازدواج چرا که بعضی از دختران و پسران کارهایی انجام دادن که هر دو طرف به هم بی اعتماد شدن......

3: رسانه که تاثیر واقعا زیادی تو زندگی های ما داره چرا که مظمون خیلی از فیلم های ساخته شده در داخل یا خارج کلا با زندگی واقعی تناقض داره مثل داستان هایی از قبیل ازدواج فقیر با پولدار ...عملا ازدواج هایی که ما درسانه میبینیم همه پر زرق و برق و تجملاته.....


من به شخصه فقط میتونم راه حلی برای مورد 1 اعلام کنم و ارائه راه حل برای مورد 2 و 3 کار هر کسی نیست و باید به اهلش سپرده بشه......

راه حل مورد 1: اصولا پیشنهاد اینه که برای انتخاب همسر آیندتون چه دختر چه پسر بیشتر با خوانواده ها مشورت بشه تا از تجربیات او ها به طور کامل استفاده بشه.........


2:

Ezel
30-08-2013, 17:52
مشکل به نظر من مهریه نیست فقط هزینه عروسیه
حد اقل برای من اکه اینطوریه
اگه می پرسید اگه پول عروسی رو داشتم مشکل حله؟ من میگم اره اگه داشتم ازدواج میکردم.


با جناب سروش هم مخالفم
به نظر من مطمئن ترین راه ازدواج روش سنتی هست. بالاخره باید کار و دست کار دون سپرد نه منه بی تجربه

برادر من منظورم این نبود که روال و عرف سنتی ازدواج خوب نیست ، بلکه منظورم این بود که در این شیوه اعتماد متقابل بین دو نفر که تا قبل از خواستگاری هیچ آشنایی ای نداشتن ، سخت تر حاصل میشه .

Stream
30-08-2013, 18:18
کلا از ابتدای تاریخ تا 200 سال گذشته (و برای بعضی ها همین الان) هدف از زندگی فقط یک چیز بوده: تولید مثل ، و ازدواج هم مجموعه قوانین قانونی و اجتماعی بوده که چه افرادی می تونند با هم تولید مثل کنند. برای همینه که در قدیم (و الان در کشورها و فرهنگ های عقب افتاده مثل متاسفانه خیلی از مناطق ایران) شخص میانسال و پیری که ازدواج موفق نداشته یا فرزند نداره رو بازنده زندگی قلمداد می کنند.

کلا در فرهنگ ما تعریف زن و مرد اینه:

مرد موجود قوی ای است که تا وقتی ازدواج نکرده قابل اعتماد نیست، برای همین خونه و شغل و پست و مقام به مرد مجرد سخت تر میدن یا اصلا نمی دن.
زن موجود بدبخت و بیچاره ای است که باید صبر کنه تا یک نفر بگیره و ببره خوشبختش کنه. برای همین دختری که ازدواج نکرده رو شکست خورده می دونند و حتی بعضی لقب ها مثل ترشیده و ... روش می گذارند.

اما نتیجه چه بود؟ یک مرد مجبور بود ازدواج کنه تا در اجتماع شرایط مناسبی پیدا کنه، بتونه به استقلال از خانواده برسه، بتونه کار پیدا کنه و در کارش پیشرفت کنه. یک زن مجبور بود ازدواج کنه تا دهان اطرافیان رو ببنده و هرچقدر هم با بدبختی با شوهرش زندگی کنه صداش در نیاد تا این تفکر در ذهن خودش که زندگیش رو باخته و نتونسته شوهرش رو جمع کنه و ... پدید نیاد و سایرین حرف در نیارن. نتیجه؟ آمار جدایی پایین و آمار نارضایتی بسیار بالا.


اما الان در قرن 21 و دنیای اینترنت و اطلاع رسانی مردم دارن کم کم به این نتیجه می رسند که اون تعاریف صحیح نیستند، ازدواج و تولید مثل دیگه هدف زندگی نیست، بدون ازدواج هم یک مرد می تونه قابل اعتماد باشه و یک زن می تونه خوشبخت باشه و اینها شرط لازم نیستن و الان جامعه داره تغییر پیدا می کنه با مفاهیم مدرن از ارتباط. اون دوگانگی که الان در جامعه پیدا شده به خاطر اینه که یک عده هنوز قدیمی فکر می کنند و یک عده مدرن، و این دو نوع تفکر با هم سازگار نیستند.

مشکل اصلی که الان هست اینه که جوون ها تفکر مدرن به ازدواج دارند و خانواده ها سنتی، در نهایت هم به دنبال مخلوطی از این دو تا هستند، یعنی زن دلش می خواد حق طلاق و آزادی های مختلف و حضانت فرزندان و سهم از دارایی مرد و ... داشته باشه، ولی هنوز دنبال مهریه هم هست، دنبال خرجی گرفتن هم هست، به مرد به عنوان کسی که وظیفه مدیریت مالی خانواده رو داره نگاه می کنه. از اون طرف هم مرد به دنبال اینه که مهریه دیگه معنی نداره، اجازه پدر دختر برای ازدواج نیاز نیست، مسائلشون به خانواده ها ربط نداره، ولی انتظار داره زنش مثلا کار نکنه، اجازه اش به دست اون باشه، حق طلاق نداشته باشه، روی حرفش حرف نزنه، حرف آخر همیشه حرف اون باشه، با نداری هاش بسازه و ...

در جامعه مدرن اون تفکرات سنتی دیگه جوابگو نیست، و مخلوط کردن انتظارات مدرن با تفکرات سنتی هم ممکن نیست، و از اون سمت چیزی که در دنیا به عنوان ازدواج برابر (حقوق و مسئولیت ها برابر دو زوج) در نظر گرفته میشه با ساختار اجتماعی کشور ما سازگار نیست چون شرایط اجتماعی برای مرد و زن یکسان نیست. خلاصه نمیشه جامعه رو سوار بر اسب کرد و موقع ازدواج سوار هواپیما شد یا بدتر از اون اسب رو بست به پشت هواپیما ! این مقطعی است که غربی ها ازش گذشتند، در شرق آسیا هم دیرتر از غربی ها ازش گذشتند و احتمالا ما هم خواهیم گذشت.

hamid_diablo
30-08-2013, 20:10
من با نظر برخی از دوستان که میگن جامعه مدرن ازدواج مخالفه و یا اگرم نیست تکامل انسان رو بدون ازدواج هم میشه تصور کرد تا حدودی مخالفـــــــم

بگذریم از توصیه هایی که در دین و شریعت به ازدواج شده...اما حتی زندگی اجتماعی بدون دین هم حتما با ازدواج موافقه...از ساده دترین چیز یعنی نیازهای جنسی بگیر تا والاترین صفات تکاملی در انسان که با ازدواج و داشتم خانواده شکل میگیره...

بله میشه تو قرن 21 ازدواج نکرد و موفق بود ..اما این فقط میتونه بخش مادی ماجرا باشه...بخش معنوی زندگی رو هم در نظر بگرید...
مثالی میزنم از یکی زا اقوام که دکترای مخابرات داره و الان هم 56 سالشونه و با حقوقی نزدیک به 4 میلیون تومان !!!! اما به گفته خودش که داشتیم در مورد ازدواج کردن یا نکردن میکردیم...بزرگترین اشتباه زندگیش همین ازدواج نکردن بود...میگفت هر چقدر سن بره بالاتر صوای اینکه به همدم نیاز داره احساس میکنه یه جای زندگیش میلنگه و همین احساس لعنتی داره عذابش میده...

M A S 0 U D
30-08-2013, 21:30
تشکیل زندگی فقط داشتن توانایی مالی برای گذران زندگی نیـست شما بایـد مشکلتون رو همونطـور که دوستان گفتـن با روانشناس و مشاور در میون بذارین کسـی که خودش رو

در حدی از بلوغ فکری و اجتماعی می بینـه که به سمت ازدواج بره باید از نظر روانـی تو سلامـت کامل باشه.. نقـش همسـر برطرف کردن مشکلات روانی و ایرادات رفتـاری نیست

این وظیفه روانشناس و روانپزشکه کسی که تو زندگیش احساس پوچی و بی هدف بودن می کنـه و زندگیـش براش جذابیتـی نداره نباید بره سراغ تشکیل خانواده باید با روانشناس

و مشاور مشورت کنه.

مشکل روانی حادی نیست فقط مقداری استرس و دلشورست که البته طبیعیه چون فرد دغدغه آینده شو داره و دوست داره زندگی سالمی رو تشکیل بده و البته که تصمیم مهمیه و اگر خدا کمک کنه انشاء الله این چالش مهم زندگی هر فردی با موفقیت سپری میشود ----------------------------> پس اول خواست خدا و دوم تلاش و سعی در انتخاب گزینه مناسب با در نظر گرفتین جمیع جهات ...



تا زمانی که فردی برای پولی که به دست میاره نتونه برنامه ریزی کنه و هدفدار خرجش کنه نباید به فکر ازدواج باشه نه اینکه تصـورش این باشـه که با ازدواج طرز هدف دار خرج کردن

رو یاد میگیره ..
اتفاقا با ازدواج مسئولیت فرد بیشتر میشه و متعهد به برنامه ریزی درست برای اداره صحیح امور خانواده و هزینه کرد منطقی میشه ...


همه مواردی که گفتین لازمه ازدواجه و برای ازدواج کـردن باید این موارد حـل شده باشه رفع نیاز که بهش اشـاره کردین هم نمی تونـه دلیـل ازدواج باشه نیـاز هر فرد محدوده

داره و این نیاز با نیاز فرد دیگه فرق می کنه نمی شه برای رفـع نیـاز همه یه روش رو توصیه کرد ممکن هست یه نفر با ازدواج نیاز و مشکلش حل نشه و قبل از ازدواج تصور کنه کلید

حل همه مشکلات و رفع نیازش ازدواجه..

نیاز به داشتن فرزند و ازدیاد نسل رو با چه روشی غیر ازدواج میشه حلش کرد که صد درصد نیاز هر فردیه :n16:

Shadow-Man
30-08-2013, 21:45
برادر من منظورم این نبود که روال و عرف سنتی ازدواج خوب نیست ، بلکه منظورم این بود که در این شیوه اعتماد متقابل بین دو نفر که تا قبل از خواستگاری هیچ آشنایی ای نداشتن ، سخت تر حاصل میشه .

خب با فرض اینکه حرف شما درست باشه اما راه حل چیه؟
اینکه با دوست دخترم ازدواج کنم؟ خودت می دونی که این دوستی ها هدف و منظور دیگه ای داره حتی اگه با قصد ازدواج هم باشه اکثرا بیش از اندازه احساسی هست و دو طرف درست تصمیم نمی گیرن.
اگه مثل غرب باشه که چندین سال با هم نه فقط دوستن بلکه به نظر میاد تو مشکلات هم در کنار هم دیگه هستن. با هم زندگی می کنن. خرجشون از خانواده جداست و واقعا با مشکلات زندگی با هم دیگه در گیر هستن. چیزی که اینجا شاهدش نیستیم. و قطعا نمی تونیم باشیم. دختر پسرا اینجا تو خوشی با هم دیگه رفیقن اکثرا تصور درستی از مشکلات یک زندگی ندارن. و مهمتر از اون همدیگه رو تو مشکلات زندگی نشناختن و محک نزدن.

M A S 0 U D
30-08-2013, 21:54
خب با فرض اینکه حرف شما درست باشه اما راه حل چیه؟
اینکه با دوست دخترم ازدواج کنم؟ خودت می دونی که این دوستی ها هدف و منظور دیگه ای داره حتی اگه با قصد ازدواج هم باشه اکثرا بیش از اندازه احساسی هست و دو طرف درست تصمیم نمی گیرن.
اگه مثل غرب باشه که چندین سال با هم نه فقط دوستن بلکه به نظر میاد تو مشکلات هم در کنار هم دیگه هستن. با هم زندگی می کنن. خرجشون از خانواده جداست و واقعا با مشکلات زندگی با هم دیگه در گیر هستن. چیزی که اینجا شاهدش نیستیم. و قطعا نمی تونیم باشیم. دختر پسرا اینجا تو خوشی با هم دیگه رفیقن اکثرا تصور درستی از مشکلات یک زندگی ندارن. و مهمتر از اون همدیگه رو تو مشکلات زندگی نشناختن و محک نزدن.

درسته - دختری که تو سن قبل ازدواج میره با پسری دوست بشه به نظر من قابل اعتماد نیست چون اینگونه روابط افسار گسیختست و معلوم نیست دامنه این روابط تا کجا بوده ...
ازدواج سنتی با مداخله و همفکری و صلاحدید عده بیشتری همراست که همگی به خیر و صلاح فرد می اندیشن ...
البته شکست و موفقیت در دو روش صد در صد نیست ...

Metalhead56
30-08-2013, 22:15
ازدواج سنتی هم مثل خیلی از سنتهای دیگه که با زمان پیش نمیرن و تغییری درشون ایجاد نمیشه یواش یواش کمرنگ میشن و از بین میرن.فقط صبر کنید دو نسل دیگه بگذره بعدش ببینید چقدر از این سنتها باقی میمونن یا اونهایی که باقی میمونن چقدر کمرنگ و بی رمقن.هرچیزی که با گذر زمان پیشرفت نکنه و به نوسازی و تغییر خودش نپردازه محکومه به شکست و نابودی.ازدواج سنتی به اون شکل غلیظ و اصیلش مال این زمان نیست.دونفر که همدیگه نمیشناسن یه دفعه بیان با هم ازدواج کنن و بعد تازه مدتی طول بکشه که همدیگه رو بشناسن و عیوب شخصیتی و رفتاریشون مشخص شه.جدا از شرایط اقتصادی این عامل نشناختن هم یکی از عوامل طلاقه.

Iloveu-ALL
30-08-2013, 22:27
ازدواج سنتی هم مثل خیلی از سنتهای دیگه که با زمان پیش نمیرن و تغییری درشون ایجاد نمیشه یواش یواش کمرنگ میشن و از بین میرن.فقط صبر کنید دو نسل دیگه بگذره بعدش ببینید چقدر از این سنتها باقی میمونن یا اونهایی که باقی میمونن چقدر کمرنگ و بی رمقن.هرچیزی که با گذر زمان پیشرفت نکنه و به نوسازی و تغییر خودش نپردازه محکومه به شکست و نابودی.ازدواج سنتی به اون شکل غلیظ و اصیلش مال این زمان نیست.دونفر که همدیگه نمیشناسن یه دفعه بیان با هم ازدواج کنن و بعد تازه مدتی طول بکشه که همدیگه رو بشناسن و عیوب شخصیتی و رفتاریشون مشخص شه.جدا از شرایط اقتصادی این عامل نشناختن هم یکی از عوامل طلاقه.

البته قبلش آدم باید تحقیق کنه و تو دوره ی نامزدی هم باید طرفش رو بشناسه!

Abbas.V
30-08-2013, 22:56
واسه مهریه کف نداره؟ یعنی مثلا میشه یک نفر یک سکه مهر کنه؟

Shadow-Man
30-08-2013, 23:04
ازدواج سنتی هم مثل خیلی از سنتهای دیگه که با زمان پیش نمیرن و تغییری درشون ایجاد نمیشه یواش یواش کمرنگ میشن و از بین میرن.فقط صبر کنید دو نسل دیگه بگذره بعدش ببینید چقدر از این سنتها باقی میمونن یا اونهایی که باقی میمونن چقدر کمرنگ و بی رمقن.هرچیزی که با گذر زمان پیشرفت نکنه و به نوسازی و تغییر خودش نپردازه محکومه به شکست و نابودی.ازدواج سنتی به اون شکل غلیظ و اصیلش مال این زمان نیست.دونفر که همدیگه نمیشناسن یه دفعه بیان با هم ازدواج کنن و بعد تازه مدتی طول بکشه که همدیگه رو بشناسن و عیوب شخصیتی و رفتاریشون مشخص شه.جدا از شرایط اقتصادی این عامل نشناختن هم یکی از عوامل طلاقه.

به نظر من ازدواح سنتی نسبت به پنجاه سال پیش خیلی فرق کرده.
یکی از اقوام بنده که البته سنش بالاست میگه من تا شب عروس شوهرم و ندبده بودم

h-blade
31-08-2013, 14:36
اگه توجه کنید ماندگار ترن نوع ازدواج ها از نوع سنتی بوده و نه مدرن و به نظر من دلیل زیاد شدن آمار طلاق مدرن شدن ازدواجه.......

hamid_diablo
31-08-2013, 14:42
اگه توجه کنید ماندگار ترن نوع ازدواج ها از نوع سنتی بوده و نه مدرن و به نظر من دلیل زیاد شدن آمار طلاق مدرن شدن ازدواجه.......

تو هر 2 نوع از ازدواجها طلاق اتفاق می افته...اتفاقا تو ازدواجهای سنتی فکر میکنم به خاطر اینکه شناخت قبل از ازدواج کم بوده شاید مشکلات بیشتر باشه و اگر هم طلاق کمتر باشه به خاطر اینکه خانواده های سنتی هر طور شده سعی میکنه هیچ ازدواجی به جدایی کشیده نشه...

از اون طرف هر کسی از ازدواج مدرن تعریف خاص خودش رو داره...خیلی ها تا سالها با هم دوست میمونن و بعدش ازدواج میکنند و هزار مدل دیگه...

مهمه فقط شناخته...هم کفو بودن و اینکه تو زمینه های مختلف همسان و برابر باشند...

Eblis 2011
31-08-2013, 14:46
الان دیگه موندن کنار هم به قصد شناخت بیشتر هم تاثیری نداره ، هیچ تضمینی وجود نداره که چه دختر چه پسر بعد از گذشت یک مدت ، خیانت نکنن و به بهانه های دروغین سراغ یکی دیگه نرن !

الان تو این دوره زمونه باید شانس بیاری که کیس خوب و دلخواه گیرت بیاد ، شانس مهمترین نقش برای ازدواج خوب !

کاربر شماره ی یک
31-08-2013, 15:07
کاش یه آمار و مقایسه از ازدواج های ناموفق مدرن و سنتی داشتیم ، میشد مقایسه کرد .

Sara
31-08-2013, 15:53
کلا از ابتدای تاریخ تا 200 سال گذشته (و برای بعضی ها همین الان) هدف از زندگی فقط یک چیز بوده: تولید مثل ، و ازدواج هم مجموعه قوانین قانونی و اجتماعی بوده که چه افرادی می تونند با هم تولید مثل کنند. برای همینه که در قدیم (و الان در کشورها و فرهنگ های عقب افتاده مثل متاسفانه خیلی از مناطق ایران) شخص میانسال و پیری که ازدواج موفق نداشته یا فرزند نداره رو بازنده زندگی قلمداد می کنند.

کلا در فرهنگ ما تعریف زن و مرد اینه:

مرد موجود قوی ای است که تا وقتی ازدواج نکرده قابل اعتماد نیست، برای همین خونه و شغل و پست و مقام به مرد مجرد سخت تر میدن یا اصلا نمی دن.
زن موجود بدبخت و بیچاره ای است که باید صبر کنه تا یک نفر بگیره و ببره خوشبختش کنه. برای همین دختری که ازدواج نکرده رو شکست خورده می دونند و حتی بعضی لقب ها مثل ترشیده و ... روش می گذارند.

اما نتیجه چه بود؟ یک مرد مجبور بود ازدواج کنه تا در اجتماع شرایط مناسبی پیدا کنه، بتونه به استقلال از خانواده برسه، بتونه کار پیدا کنه و در کارش پیشرفت کنه. یک زن مجبور بود ازدواج کنه تا دهان اطرافیان رو ببنده و هرچقدر هم با بدبختی با شوهرش زندگی کنه صداش در نیاد تا این تفکر در ذهن خودش که زندگیش رو باخته و نتونسته شوهرش رو جمع کنه و ... پدید نیاد و سایرین حرف در نیارن. نتیجه؟ آمار جدایی پایین و آمار نارضایتی بسیار بالا.


اما الان در قرن 21 و دنیای اینترنت و اطلاع رسانی مردم دارن کم کم به این نتیجه می رسند که اون تعاریف صحیح نیستند، ازدواج و تولید مثل دیگه هدف زندگی نیست، بدون ازدواج هم یک مرد می تونه قابل اعتماد باشه و یک زن می تونه خوشبخت باشه و اینها شرط لازم نیستن و الان جامعه داره تغییر پیدا می کنه با مفاهیم مدرن از ارتباط. اون دوگانگی که الان در جامعه پیدا شده به خاطر اینه که یک عده هنوز قدیمی فکر می کنند و یک عده مدرن، و این دو نوع تفکر با هم سازگار نیستند.

مشکل اصلی که الان هست اینه که جوون ها تفکر مدرن به ازدواج دارند و خانواده ها سنتی، در نهایت هم به دنبال مخلوطی از این دو تا هستند، یعنی زن دلش می خواد حق طلاق و آزادی های مختلف و حضانت فرزندان و سهم از دارایی مرد و ... داشته باشه، ولی هنوز دنبال مهریه هم هست، دنبال خرجی گرفتن هم هست، به مرد به عنوان کسی که وظیفه مدیریت مالی خانواده رو داره نگاه می کنه. از اون طرف هم مرد به دنبال اینه که مهریه دیگه معنی نداره، اجازه پدر دختر برای ازدواج نیاز نیست، مسائلشون به خانواده ها ربط نداره، ولی انتظار داره زنش مثلا کار نکنه، اجازه اش به دست اون باشه، حق طلاق نداشته باشه، روی حرفش حرف نزنه، حرف آخر همیشه حرف اون باشه، با نداری هاش بسازه و ...

در جامعه مدرن اون تفکرات سنتی دیگه جوابگو نیست، و مخلوط کردن انتظارات مدرن با تفکرات سنتی هم ممکن نیست، و از اون سمت چیزی که در دنیا به عنوان ازدواج برابر (حقوق و مسئولیت ها برابر دو زوج) در نظر گرفته میشه با ساختار اجتماعی کشور ما سازگار نیست چون شرایط اجتماعی برای مرد و زن یکسان نیست. خلاصه نمیشه جامعه رو سوار بر اسب کرد و موقع ازدواج سوار هواپیما شد یا بدتر از اون اسب رو بست به پشت هواپیما ! این مقطعی است که غربی ها بین ازش گذشتند، در شرق آسیا هم دیرتر از غربی ها ازش گذشتند و احتمالا ما هم خواهیم گذشت.
به عنوان یک دختر کاملاً با حرفهاتون موافقم و ممنونم از اینکه در مورد این موضوع نظرتون رو گفتید.
اما از نگاه خودم : در حال حاضر روال جاری در جوانی تحصیل - کار - ازدواج - بچه دار شدن هست. این روال به عنوان عرف جا افتاده چرا که شاید بهترین پاسخ ازش گرفته شده و البته در نهایت برمیگرده به هدف نهایی تکامل که تولید مثل هست.
اما میشه موضوع رو از یک دیدگاه هم دیگه هم بررسی کرد. انسان ها مثل هم نیستن و می تونند اهداف متفاوتی در زندگی داشته باشن انکار نمی کنم که نیاز به تشکیل خانواده هم برای مرد و هم برای زن وجود داره اما در حال حاضر در جامعه ما شاید بیشترین تغییر رو زنان ما داشتن که یکی از تغییرات بسیار مهم استقلال مالی بسیار بیشتر از نظر کمیت هست. در گذشته شغل و درآمد برای خانوم ها چندان وجود نداشت و تفکرات جاری هم زیاد موافق این امر نبود. اما امروزه اینطور نیست. همچنان که آمار زنان تحصیل کرده بالاتر میره آمار شاغلین هم بالاتر میره. وقتی نیاز مالی وجود نداشته باشه دخترها برای انتخاب همسر آینده شون ملاک های دیگر رو بیشتر مد نظر قرار می دن و این به عنوان سختگیری در عرف جامعه ما نامیده میشه. به شخصه با ازدواج سنتی مخالفم چون با منطق من چند جلسه صحبت کردن در حضور خانواده و دوران نامزدی ( که ترس از به هم خوردن اون محصوصا برای دختران اونها رو وادار به پذیرش خلق و خو هایی از طرف مقابلشون می کنه که شاید اگر به عنوان دوست پسر و دختر بودن به راحتی با فرد مقابل رابطه رو به هم میزدن) نمی تونه مبنای درستی برای شروع یک زندگی مشترک موفق باشه. تا حالا از چند نفر که جدا شدن یا زندگی ناموفقی دارن شنیدین که در دوران عقد یا نامزدی می دونستم و رفتارها را می دیدم اما به هم زدن همه چیز سخت بود؟
و همه اینها نشات می گیره از واژه بی معنی ای با عنوان حفظ آبرو! . تا حالا فکر کردید حفظ آبرو به چه قیمت به قیمت یک عمر نارضایتی؟!
دلیل اینکه ازدواج های سنتی موفق تر عنوان میشه یکی بزرگنمایی جامعه برای حفظ ارزش ها و سنت ها و عرف جاری خودش هست و دیگر اینکه دیدگاه به عنوان مثال مادرها و مادربزرگ های ما معمولا سوختن و ساختن بوده و هر چی با سختی بیشتری زندگیتو حفظ کنی قهرمان قابل احترام تری هستی! چرا چون سختی کشیدن در هر مساله ای، ازدواج، تحصیل، کار و ... و شکایت نکردن در جامعه ما ارزش شده!
در مورد عدم موفقیت ازدواج غیر سنتی هم باز بزرگنمایی شده چون باز تاکیدی بر حفظ سنتی ارزش هاست!
نمی خوام هیچکدوم از این دو رو محکوم کنم چون به نظرم هر فرد با توجه به دیدگاهش، خواسته هاش و چهارچوب هاش باید تصمیم بگیره و باید در تصمیم گیری کاملاً آزاد باشه. اما سختی بیشتری از طرف دیگر افراد جامعه برای کسانی هست که نمی خوان روند جاری رو طی کنند. اما به شخصه فکر می کنم همواره هر تصمیمی میگیریم این دشواری ها ارزشش رو داره و رضایت شخصی مهمه.
مسائل دیگری هم هست، آقایون معمولاً با درصد آماری بسیار بالایی از پذیرش دخترانی که رابطه های قبلی ( بیشتر باز نمی کنم مساله رو) سر باز می زنند و بسیاری موارد حتی ترجیح میدن در این موارد دروغ بشنون تا اینکه زندگی رو با این واقعیت ها آغاز کنن و این مساله بزرگی هست که چرا باید پایه و اساس ارزشمندی یک انسان (دختر هم یک انسان هست دیگه؟ ) این نوع مسائل باشه.
دختران ما از شوهر در ذهن خودشون یک نجات دهنده می سازند که تمام خواسته های اونها رو جامه عمل می پوشونه. انتظار شوهرهایی با ویژگیهایی رو دارند که خود اونها واجد این ویژگی ها نیستند! ( از نظر خانواده، تحصیلات، کار و ...). که این کاملاً اشتباه هست.
می رسیم به زندگی هایی که شکل میگیره. از خیانت بگیم که متاسفانه در خانوم ها هم شایع شده. چرا؟ این همون ازدواج هایی هست که به ظاهر زندگی های موفق هستند! آقایون و خانوم ها چند آقای متاهل رو در اطرافیانتون می شناسید که خیانت می کنند ( که در تقریبا تمام موارد فقط و فقط تنوع طلبی هست). خانوم های متاهلی هم هستند که خیانت می کنند.
وقتی یخواهیم همواره و همواره برای حفظ آبرو! ظاهر رو حفظ کنیم و در خفا زندگی که دوست داریم داشته باشیم نتیجه اش میشه تموم اینها که کاملاً بر ضد ارزش های انسانی هست و وقتی در جامعه ای زندگی می کنیم که همواره نیاز داشتیم به حفظ ظاهر نتیجه ای غیر از این انتظار نمیره. از اونور بوم افتادیم ....
سعی کردم فشرده ای از مسائل رو بگم، می دونم که هر کدوم از اینها به تنهایی بحث طولانی رو میطلبه. خواستم اشاره ای داشته باشم به بخشی که مشکلاتی که شاهد اون بودم.

Stream
31-08-2013, 17:03
اگه توجه کنید ماندگار ترن نوع ازدواج ها از نوع سنتی بوده و نه مدرن و به نظر من دلیل زیاد شدن آمار طلاق مدرن شدن ازدواجه.......


کاش یه آمار و مقایسه از ازدواج های ناموفق مدرن و سنتی داشتیم ، میشد مقایسه کرد .

مشکل اینجاست که موفق بودن ازدواج رو چطور قراره تعریف کنیم؟ صرفا طلاق نگرفتن یعنی ازدواج موفق؟ تبدیل کردن خونه به جهنم برای خود افراد و بچه ها و هر روز دعوا و ... و طلاق نگرفتن به خاطر ترس از حرف مردم و ... یعنی ازدواج موفق؟ آمار طلاق به هیچ وجه نشانگر موفق بودن یا نبودن ازدواج نیست. میزان رضایت از ازدواج مثلا بعد از 5, 10, 20, 30 سال اگه اندازه گیری بشه عامل دقیقی است که ما در ایران چنین آمارهایی نداریم.

مفهوم طلاق در ازدواج سنتی و مدرن هم بسیار متفاوته، طلاق در سیستم سنتی یعنی بزرگ ترین شکست ممکن در زندگی و یک قدم بزرگ به سوی بدبختی بیشتر، در سیستم مدرن یعنی تصحیح یک اشتباه و یک قدم بزرگ به سوی خوشبختی بیشتر.


الان دیگه موندن کنار هم به قصد شناخت بیشتر هم تاثیری نداره ، هیچ تضمینی وجود نداره که چه دختر چه پسر بعد از گذشت یک مدت ، خیانت نکنن و به بهانه های دروغین سراغ یکی دیگه نرن !

الان تو این دوره زمونه باید شانس بیاری که کیس خوب و دلخواه گیرت بیاد ، شانس مهمترین نقش برای ازدواج خوب !

شانس نه، شناخت. هیچ وقت هیچ تضمینی وجود نداره ولی با شناخت کافی میشه احتمال بروز چنین مشکلاتی رو بسیار کم کرد.

Eblis 2011
31-08-2013, 17:24
شانس نه، شناخت. هیچ وقت هیچ تضمینی وجود نداره ولی با شناخت کافی میشه احتمال بروز چنین مشکلاتی رو بسیار کم کرد.

فقط شانس ! ازدواج مثل یه هنداونه سربسته میمونه ... شانسیه !
باید شانست خوب باشه تا کیس خوبی گیرت بیاد ، دقیقا مثل هندوانه

فعلا که اکثر هندوانه ها سفید و بد مزن ! دختر پسرای این دوره هم همین طورین !

Shadow-Man
31-08-2013, 17:45
درسته که امار طلاق ازدواج های موفق رو نشون نمیده ولی نشون میده چند تا ازدواج به طور قطع شکس خوردن
ولی چون اینجا اصلا اماری نداریم (مگه اینکه کسی داشته و سندش هم رو کنه) پس بحث در این مورد کاملا بی فایده هست. اینکه یکی بیاد بگه طلاق تو ازدواج سنتی بیشتره یکی بیاد بگه کمتره فایده ای نداره


دخترها برای انتخاب همسر آینده شون ملاک های دیگر رو بیشتر مد نظر قرار می دن و این به عنوان سختگیری در عرف جامعه ما نامیده میشه

اینطوری هم نیست که دختر حق حرف زدن نداشته باشه. خب طبیعیه که هر کسی باید به حد و اندازه خودش نگاه کنه. حتی اگه دری به تخته ای بخوره و ادم (چه دختر چه پسر) با بالاتر از خودش ازدواج کنه فقط خودش رو کوچیک کرده.
که البته خودتون هم به این مسئله اشاره کردید.

انتظار شوهرهایی با ویژگیهایی رو دارند که خود اونها واجد این ویژگی ها نیستن



و هر 2 نوع از ازدواجها طلاق اتفاق می افته...اتفاقا تو ازدواجهای سنتی فکر میکنم به خاطر اینکه شناخت قبل از ازدواج کم بوده شاید مشکلات بیشتر باشه و اگر هم طلاق کمتر باشه به خاطر اینکه خانواده های سنتی هر طور شده سعی میکنه هیچ ازدواجی به جدایی کشیده نشه...

من با شما مخالفم
خب درسته که تو تمام خانواده ها (با کم و زیادش) تا جایی که امکان داره در برابر طلاق مقاومت میکنن. ولی نمیشه گفت خانواده های سنتی به خاطر سنتی بودنشون بیشتر مقاومت میکنن.
ازدواج هایی که به طور مدرن انجام شده هم وقتی به بن بست میرسه سعی میکنن تا میشه از طلاق اجتناب کنن چون قطعا قبل از ازدواج خیلی ها بهشون گفتن ازدواج مدرن درست نیست به خاطر همین هم که شده سعی میکنن با طلاق به اشتباهشون اعتراف نکنن چون اگه طلاق بگیرن اون اشخاصی که قبل از ازدواج اونها رو منع میکردن حالا زبونشون دراز میشه و نمک به زخمشون می پاشن

gmd
31-08-2013, 17:54
اگه توجه کنید ماندگار ترن نوع ازدواج ها از نوع سنتی بوده و نه مدرن و به نظر من دلیل زیاد شدن آمار طلاق مدرن شدن ازدواجه.......
سلام
این حرف تا حدودی ( خیلی کم ) درست است آن هم به دلیل اینکه در ازدواج های سنتی خانواده هر دو طرف دخیل هستند بنابراین دخالت و بهانه گیری تا حدودی کمتر است .

gmd
31-08-2013, 18:04
مشکل اینجاست که موفق بودن ازدواج رو چطور قراره تعریف کنیم؟ صرفا طلاق نگرفتن یعنی ازدواج موفق؟ تبدیل کردن خونه به جهنم برای خود افراد و بچه ها و هر روز دعوا و ... و طلاق نگرفتن به خاطر ترس از حرف مردم و ... یعنی ازدواج موفق؟ آمار طلاق به هیچ وجه نشانگر موفق بودن یا نبودن ازدواج نیست. میزان رضایت از ازدواج مثلا بعد از 5, 10, 20, 30 سال اگه اندازه گیری بشه عامل دقیقی است که ما در ایران چنین آمارهایی نداریم.

مفهوم طلاق در ازدواج سنتی و مدرن هم بسیار متفاوته، طلاق در سیستم سنتی یعنی بزرگ ترین شکست ممکن در زندگی و یک قدم بزرگ به سوی بدبختی بیشتر، در سیستم مدرن یعنی تصحیح یک اشتباه و یک قدم بزرگ به سوی خوشبختی بیشتر.



شانس نه، شناخت. هیچ وقت هیچ تضمینی وجود نداره ولی با شناخت کافی میشه احتمال بروز چنین مشکلاتی رو بسیار کم کرد.

سلام
قسمت اول کاملا" صحیح میفرمایید . طفلک بچه ها .

اما قسمت دوم هیچ وقت هیچ تضمینی وجود ندارد چون شناخت کافی تقریبا" غیر ممکن است مخصوصا" اگر باکسی آشنا شوی و بداند قصد شما شناخت برای ازدواج است .
شاید تدابیر بعد از ازدواج و نحوه برخورد با طرف مقابل در زندگی مشترک یکی از راههای موفقیت باشد .
با تشکر

kavehj4488
31-08-2013, 18:41
سلام.

یه بحثی شد در مورد شناخت یه مطلب هم من بگم.

خیلی ها ممکنه بگن برای شناخت ملاقات با خود طرف یا خانواده طرف یا تحقیقات و... صد در صد جواب میده اما اینطور نیست. ممکنه یه نفر برای پوشاندن عیب های خودش در ملاقات ها دروغ بگه. در ضمن در ملاقات ها معمولا"

احساسات بر طرفین حاکم می شه و هر طرف تلاش میکنه خودشو بهتر از اونی که هست نشون بده تا توجه و تمایل طرف مقابل رو جلب کنه. شناختی که از این راه بدست بیاد صفر نمی ارزه.

این مورد در یکی از بستگان بنده هم پیش آمد که حدود 1 سال بعد از ازدواج ناگهان متوجه میشه که شوهرش بیماری جنـــــون افـــــــراطی:n04: داره و باید زودتر جدا بشه در حالی که خانواده داماد محترم و حتی خودش اعلام نکرد که

بیماری خاصی داره!

موفق باشید.

M0RTEZA_R
31-08-2013, 18:57
فقط شانس ! ازدواج مثل یه هنداونه سربسته میمونه ... شانسیه !
باید شانست خوب باشه تا کیس خوبی گیرت بیاد ، دقیقا مثل هندوانه

نه همش که اینطوری نیست.یه قسمتی مربوط به شانس هست

Eblis 2011
31-08-2013, 19:00
مثلا طرف بعد مدت ها یکی اومده خواستگاریش ، خیال کردی که خودشو رو بد نشون میده ؟ یا اخلاق واقعیش رو نشون میده؟

نه اینطور نیست ، طرف اینقدر خوش اخلاق میشه و خوب باهات رفتار میکنه که خود خونوادش نمیدونن آیا واقعا این بچه ی اوناس یا نه :n09:

کافیه همه چی تموم شه و برن زیر یه سقف ، اونوقته که مشکلات واقعی و اخلاق واقعی طرف بعد از مدتی نمایان میشه و ....

Stream
31-08-2013, 19:06
سلام
قسمت اول کاملا" صحیح میفرمایید . طفلک بچه ها .

اما قسمت دوم هیچ وقت هیچ تضمینی وجود ندارد چون شناخت کافی تقریبا" غیر ممکن است مخصوصا" اگر باکسی آشنا شوی و بداند قصد شما شناخت برای ازدواج است .
شاید تدابیر بعد از ازدواج و نحوه برخورد با طرف مقابل در زندگی مشترک یکی از راههای موفقیت باشد .
با تشکر


سلام.

یه بحثی شد در مورد شناخت یه مطلب هم من بگم.

خیلی ها ممکنه بگن برای شناخت ملاقات با خود طرف یا خانواده طرف یا تحقیقات و... صد در صد جواب میده اما اینطور نیست. ممکنه یه نفر برای پوشاندن عیب های خودش در ملاقات ها دروغ بگه. در ضمن در ملاقات ها معمولا"

احساسات بر طرفین حاکم می شه و هر طرف تلاش میکنه خودشو بهتر از اونی که هست نشون بده تا توجه و تمایل طرف مقابل رو جلب کنه. شناختی که از این راه بدست بیاد صفر نمی ارزه.

این مورد در یکی از بستگان بنده هم پیش آمد که حدود 1 سال بعد از ازدواج ناگهان متوجه میشه که شوهرش بیماری جنـــــون افـــــــراطی:n04: داره و باید زودتر جدا بشه در حالی که خانواده داماد محترم و حتی خودش اعلام نکرد که

بیماری خاصی داره!

موفق باشید.


مثلا طرف بعد مدت ها یکی اومده خواستگاریش ، خیال کردی که خودشو رو بد نشون میده ؟ یا اخلاق واقعیش رو نشون میده؟

نه اینطور نیست ، طرف اینقدر خوش اخلاق میشه و خوب باهات رفتار میکنه که خود خونوادش نمیدونن آیا واقعا این بچه ی اوناس یا نه :n09:

کافیه همه چی تموم شه و برن زیر یه سقف ، اونوقته که مشکلات واقعی و اخلاق واقعی طرف بعد از مدتی نمایان میشه و ....

مشکل اینجاست که شناخت در چارچوب اون سیستم سنتی اصلا ممکن نیست، و حرف دوستمون ابلیس که فقط شانس است هم صحیحه چون در این چارچوب اصلا شناختی ممکن نیست و گول زدن و دروغ گفتن و ... هم آسون هست. کلا دلیل این دروغگویی و فیلم بازی کردن هم همون تفکر "ازدواج هدف زندگی است" وگرنه کسی که ازدواج رو یک مرحله از زندگیش می دونه که در زمان مناسب با شخص مناسب صورت می گیره دیگه نیازی نداره برای پیدا کردن زن یا شوهر دست به هر کاری بزنه و به هر قیمتی یکی رو پیدا کنه یا گول بزنه و ...

چیزی که برای شناخت لازمه و در دنیا قابل قبوله حداقل حدود 1000 ساعت با هم بودن هست که حداقل 500 ساعتش هم باید رودررو و بطور حضوری باشه و در شرایط مختلف (خانه، رسمی، بیرون، غیررسمی، بین دوستان، مسافرت، کار، در حین مشکلات و ...) تا بشه به اون شناخت لازم رسید. قطعا چهار تا ملاقات 2 ساعته و تحقیق در محله و ... هیچ شناختی رو به هیچ کس نمی ده. اگه می بینید شناخت ممکن نیست در چارچوب اون روال سنتی، اشکال از اون روال سنتی است نه اینکه کلا شناخت چیز غیرممکنی است.

aluminum
31-08-2013, 19:26
قصد نداشتم وارد بحث بشم چون انقدر سریع این بحث جلو میره که نمیشه بهش رسید:n02:


به شخصه با ازدواج سنتی مخالفم چون با منطق من چند جلسه صحبت کردن در حضور خانواده و دوران نامزدی ( که ترس از به هم خوردن اون محصوصا برای دختران اونها رو وادار به پذیرش خلق و خو هایی از طرف مقابلشون می کنه که شاید اگر به عنوان دوست پسر و دختر بودن به راحتی با فرد مقابل رابطه رو به هم میزدن) نمی تونه مبنای درستی برای شروع یک زندگی مشترک موفق باشه. تا حالا از چند نفر که جدا شدن یا زندگی ناموفقی دارن شنیدین که در دوران عقد یا نامزدی می دونستم و رفتارها را می دیدم اما به هم زدن همه چیز سخت بود؟
و همه اینها نشات می گیره از واژه بی معنی ای با عنوان حفظ آبرو! . تا حالا فکر کردید حفظ آبرو به چه قیمت به قیمت یک عمر نارضایتی؟!

خب به نظر شما در دوران به قول شما "دوست پسر و دختر بودن " نمیشه دروغ گفت؟ نمیشه برای رسیدن به همسر از طرف هر کدوم از طرفین عیبهای دیگری نادیده گرفته بشه؟ و یا باز برای رسیدن به طرف مقابل عیبهایشون رو پنهان کنن؟و...شاید تنها موردی که شاید و شاید در این گونه رابطه ها نسبت به نامزدی به عنوان مزیت حساب بشه همون حفظ ابرو برای برهم خوردن رابطه هست. اونم در صورتی هست که رابطه پنهانی باشه که اون هم باز مسائل دیگه مثل دروغ و عدم صداقت رو در پی خواهد داشت


مشکل اینجاست که موفق بودن ازدواج رو چطور قراره تعریف کنیم؟ صرفا طلاق نگرفتن یعنی ازدواج موفق؟ تبدیل کردن خونه به جهنم برای خود افراد و بچه ها و هر روز دعوا و ... و طلاق نگرفتن به خاطر ترس از حرف مردم و ... یعنی ازدواج موفق؟ آمار طلاق به هیچ وجه نشانگر موفق بودن یا نبودن ازدواج نیست. میزان رضایت از ازدواج مثلا بعد از 5, 10, 20, 30 سال اگه اندازه گیری بشه عامل دقیقی است که ما در ایران چنین آمارهایی نداریم.
باید قبول کنیم بیشتر ما ها حاصل:n02: همین ازدواج ها هستیم.ولی واقعا چند درصد از مشکلاتی که شما مطرح کردید در زندگی پدرها و مادران ما دیده میشه و یا چند درصد از اینگونه ازدواجها با مشکل(منظورم فقط طلاق نیست ولی خب طلاق یکی از شاخصهای قابل اندازه گیری هست) مواجه میشه؟چون ما به امارهای واقعی درسترسی نداریم به نظرم قضاوت کردن بر اساس حدس اشتباه هست

من اگر قراره راهکاری ارائه بدم:n02: اینه که شناخت باید ایجاد بشه اون هم در بستر سنتی-مدرن من با رابطه "دوست پسر و دختر بودن" مشکل دارم و به نظرم ریشه خیلی از مشکلات اینده در زندگی زناشویی به خاطر همین مسئله هست(البته عرض میکنم به نظرم) همین مسائلی که مطرح شد مثل تنوع طلبی از یکجایی مزه اش میره زیر زبون افراد.

رابطه که گفتم سنتی-مدرن چیزی نیست جز همون رابطه نامزدی سنتی با دید مدرن.اینکه دو طرف با صداقت پا پیش بگذارند و عاقلانه تصمیم بگیرند و خانواده و اجتماع فرهنگشون رو تصحیح کنن و به چشم بهتری(بخصوص به دختر) نگاه کنن.البته الان داره این وضعیت بهتر میشه وقتی میشنویم که نامزدی فلانی 6 ماه یا یکسال طول کشید(که به نظرم اگر صداقت و عقلانیت باشه مدت زمان کافی هست)
فرق این رابطه با "دوست پسر و دختر بودن" اینه که هدف از اینگونه رابطه مشخصه (چند در صد از رابطه های "دوست پسر و دختر بودن" هدف متعالی دارن؟اگر قبول کنیم هدف از ازدواج تکامل و به تعالی رسیدن هست)و دربستری داره شکل میگیره به اسم خانواده(و این رو هم باید قبول کنیم پذیرش یک نفر به عنوان همسر بدون پذیرش خانواده اش غیر قابل امکان هست و این رابطه های مرسوم"دوست پسر و دختر بودن" این شاخص مهم رو کم دارن) که تا حدودی جلوی انحراف رو میگیرن

V E S T A
31-08-2013, 19:59
فقط شانس ! ازدواج مثل یه هنداونه سربسته میمونه ... شانسیه !
باید شانست خوب باشه تا کیس خوبی گیرت بیاد ، دقیقا مثل هندوانه

فعلا که اکثر هندوانه ها سفید و بد مزن ! دختر پسرای این دوره هم همین طورین !

چیزی به اسم شانس وجود نداره مگر در گل یا پوچ که اونم با رعایت بعضی قواعد میشه نقش شانس رو تو برد حذف کرد ..

انتخاب هندوانه هم قاعده و اصول داره هر چیزی رو اگر اصولش رو بدونیم از پسش بر میایم چون همه عقل و قدرت انتخاب داریم


مثلا طرف بعد مدت ها یکی اومده خواستگاریش ، خیال کردی که خودشو رو بد نشون میده ؟ یا اخلاق واقعیش رو نشون میده؟

نه اینطور نیست ، طرف اینقدر خوش اخلاق میشه و خوب باهات رفتار میکنه که خود خونوادش نمیدونن آیا واقعا این بچه ی اوناس یا نه :n09:

کافیه همه چی تموم شه و برن زیر یه سقف ، اونوقته که مشکلات واقعی و اخلاق واقعی طرف بعد از مدتی نمایان میشه و ....

به نظرم مشکل اصلی به خاطر نداشتن ثبات شخصیت هست .اصولا باید به دختر یا پسری که فقط میگه : چشم یا هر چی شما میگین تیز بینانه تر نگاه شه

کسی که تو جلسه های آشنایی! فقط حرف گوش کنه مشکل داره! کسی نرماله که وظیفه و حقوق طرف مقابل و وظیفه و حقوق خودش رو یاد آوری کنه کسی

که خواسته ها و توقع هاش رو بیان کنه نرماله ..

صحبت کلی من اینه : به شخصه پسر یا دختری که بگه چشم یا هر چی شما بگین و نظر، خواسته، انتظار و... از طرفش نداشته رو نرمال نمی بینم

gmd
31-08-2013, 20:29
مشکل اینه که بعد 50 سال باهم بودن هم نمیتوان به شناخت رسید چون متاسفانه امروزه خصوصیات با شرایط زمان عوض میشود .

aria_electric_fars
31-08-2013, 20:33
فقط شانس ! ازدواج مثل یه هنداونه سربسته میمونه ... شانسیه !
باید شانست خوب باشه تا کیس خوبی گیرت بیاد ، دقیقا مثل هندوانه

فعلا که اکثر هندوانه ها سفید و بد مزن ! دختر پسرای این دوره هم همین طورین !


حرفت رو تائيد مي كنم مي دوني چرا؟؟؟

اون دوستمون مي گن شناخت ولي چه جوري شناخت پيدا كني؟؟؟ بايد طرفت صداقت داشته باشه يا نه؟؟!!!

فرض كنيد دختر يا پسر از طرف مقابل به ظاهر خوشش اومده ولي در باطن يك سري مشكلات هست كه طرف مقابل نمي تونه تحملش كنه ولي ازش اطلاعي نداره و يا طرف مقابل سعي مي كنه اون ها رو مخفي كنه اونوقت چي؟؟؟

مثلا پسري خشن هست و وحشي حالا وقتي با يك دختر خانم مي ره بيرون و مي گرده مسلما سعي مي كنه وحشي بازي رو نشون نده حالا دختر خانم چطوري طرف رو بشناسه؟؟؟!! حالا آقا پسر بتونه يك سال خودش رو خوب نشون بده ولي آخرش بر مي گرده به اون اخلاق سگي اون وقت چي؟؟؟

من با نظرتون موافق هستم و بايد نگيم شانس بايد بگيم تقدير و خواست خداوند و البته بايد سعي كنيد از طريق امتحان كردن طرف مقابل رو بهتر بشناسيد

بخوام مثال بزنم بايد بگم كه فرض كنيد با طرفتون مي ريد بيرون حالا اون مثلا پاهاش رو زياد تكون مي ده يا تيك داره يا ... شما بايد پي ببريد كه ايشون چطوري هست
هر كاري كنيد يك نشونه كوچيك بروز مي ده از خودش و شما بايد تيزهوش باشيد


با تشكر

aria_electric_fars
31-08-2013, 20:41
چه جالب اين پست قبلي كه دادم ديدم همه تو اين صفحه اين چنين چيزي رو نوشتن

خب من يك سوال دارم :

به شخصه من صد در صد در شرايط سنتي ازدواج مي كنم يعني در محيط كوچيك و سنتي

به نظرتون چه جوري مي شه طرف مقابل رو شناخت؟؟؟ تو اين منطقه ما براي هر كسي رفتي ديگه تمومه و امكان شناخت وجود نداره چون حرف زياد مي زنن

بايد چه كرد؟؟؟


با تشكر

h-blade
31-08-2013, 20:43
دوستان محترم به حرف که نیست بشینیم بگیم فلان نوع ازدواج شکست زیاد داره فلان نوع خوبه فقط یه حساب سر انگشتی مشخص میکنه که نوع سنتی همیشه موفق تر بوده و هست چرا.؟.....هر کدومتون به دور و برتون یه نگاه بندازین ببینید قدیمی ها تو ازدواج موفق ترن و عشقشون با برجا تره یا جدیدی ها که بر بایه سیستم مدرن ازدواج کردن....فقط واقع بینانه نگاه کنید.....

mahsmahs
31-08-2013, 20:56
سیستم فرنگی به پسر اجازه می دهد که تا زمانی که زن نگرفته روابط اش آزاد باشد و به دختر هم اجازه می دهد تا شوهر نکرده روابط اش آزاد باشد. نتیجه این است که برای یک پسر، ازدواج محدودیت است و برای یک دختر هم ازدواج محدودیت است. قبل از ازدواج، آزادی داشته با هر کسی( رابطه داشته باشد)، حال که می خواهد ازدواج کند به یک نفر محدود می شود. این است که یک پسر وقتی زنی را می خواهد بگیرد، می گوید : " من از امروز یک زندانبان برای خودم درست کردم ". یک دختر هم شوهرش برایش زندانبان می شود، یعنی از آزادی به محدودیت می آیند. ازدواج در سیستم فرنگی یعنی آزادی را محدود کردن، از آزادی به محدودیت آمدن، و ازدواج در سیستم اخلاقی یعنی از محدودیت به آزادی آمدن.

ازدواجی که پایه و خاصیت روانی اش از محدودیت به آزادی آمدن است به دنبال خود استحکام می آورد و آن که پایه اش از آزادی به محدودیت آمدن است خودش استحکام ندارد، یعنی زود منجر به طلاق می شود.

Sent from my Nexus 7 using Tapatalk 4

microsof
31-08-2013, 21:12
دوستان محترم به حرف که نیست بشینیم بگیم فلان نوع ازدواج شکست زیاد داره فلان نوع خوبه فقط یه حساب سر انگشتی مشخص میکنه که نوع سنتی همیشه موفق تر بوده و هست چرا.؟.....هر کدومتون به دور و برتون یه نگاه بندازین ببینید قدیمی ها تو ازدواج موفق ترن و عشقشون با برجا تره یا جدیدی ها که بر بایه سیستم مدرن ازدواج کردن....فقط واقع بینانه نگاه کنید.....

دوست گرامی ... مشکل شما این هست که معنی عشق و عادت رو اینجا به جای هم یه کار می برید .:n01:
دقیقا این چیزی رو که شما درباره ازدواج سنتی میگید ... زوجین بعد از 20 یا 30 سال صرفا به هم عادت کردند ... عشق مقوله جداگانه ای هست ... شاید شما شخصی رو به عنوان دوست خوب قبول داشته باشید و حتی عادت کرده باشید که هر روز باهاش تلفنی صحبت کنید و... اما به اون نظر ندارید . . .

موفق باشید.

Shadow-Man
31-08-2013, 21:23
سیستم فرنگی به پسر اجازه می دهد که تا زمانی که زن نگرفته روابط اش آزاد باشد و به دختر هم اجازه می دهد تا شوهر نکرده روابط اش آزاد باشد. نتیجه این است که برای یک پسر، ازدواج محدودیت است و برای یک دختر هم ازدواج محدودیت است. قبل از ازدواج، آزادی داشته با هر کسی( رابطه داشته باشد)، حال که می خواهد ازدواج کند به یک نفر محدود می شود. این است که یک پسر وقتی زنی را می خواهد بگیرد، می گوید : " من از امروز یک زندانبان برای خودم درست کردم ". یک دختر هم شوهرش برایش زندانبان می شود، یعنی از آزادی به محدودیت می آیند. ازدواج در سیستم فرنگی یعنی آزادی را محدود کردن، از آزادی به محدودیت آمدن، و ازدواج در سیستم اخلاقی یعنی از محدودیت به آزادی آمدن.

ازدواجی که پایه و خاصیت روانی اش از محدودیت به آزادی آمدن است به دنبال خود استحکام می آورد و آن که پایه اش از آزادی به محدودیت آمدن است خودش استحکام ندارد، یعنی زود منجر به طلاق می شود.

Sent from my Nexus 7 using Tapatalk 4


امیدوارم از نظرم ناراحت نشید اگه شدید پیشا پیش عذر میخوام.
ولی فرنگستان اون طور که شما فکر میکنید فا...حشه خانه نیست. خیلی معذرت میخوام از همه.
ولی اون دختر و پسری که تو غرب باهم رفیق میشن و حتی بدون ازدواج زیر یه سقف میرن هم به هم دیگه پای بند هستن و خودشون و به طرف مقابلشون محدود کردن.
بله اون ازادی که شما میگید هست ولی دیگه اسمش رو دوست دختر دوست پسر نمی ذارن.
پس اونا هم به ازدواج این طور که شما میگید فکر نمیکنن.
من واقعا نمی دونم چطور فکر میکنن چون پام رو از ایران بیرون نذاشتم مگر به قصد سفر.
بهتره دراین مورد دوستانی که خارج نشین هستن نظر بدن

Stream
31-08-2013, 21:23
باید قبول کنیم بیشتر ما ها حاصل:n02: همین ازدواج ها هستیم.ولی واقعا چند درصد از مشکلاتی که شما مطرح کردید در زندگی پدرها و مادران ما دیده میشه و یا چند درصد از اینگونه ازدواجها با مشکل(منظورم فقط طلاق نیست ولی خب طلاق یکی از شاخصهای قابل اندازه گیری هست) مواجه میشه؟چون ما به امارهای واقعی درسترسی نداریم به نظرم قضاوت کردن بر اساس حدس اشتباه هست



دوستان محترم به حرف که نیست بشینیم بگیم فلان نوع ازدواج شکست زیاد داره فلان نوع خوبه فقط یه حساب سر انگشتی مشخص میکنه که نوع سنتی همیشه موفق تر بوده و هست چرا.؟.....هر کدومتون به دور و برتون یه نگاه بندازین ببینید قدیمی ها تو ازدواج موفق ترن و عشقشون با برجا تره یا جدیدی ها که بر بایه سیستم مدرن ازدواج کردن....فقط واقع بینانه نگاه کنید.....

مثال زدن ازدواج های پدر و مادرهای ما و تعمیمش به دنیای فعلی کاملا قیاس مع الفارغ هست. پدربزرگ و مادربزرگ های ما قطعا از پدر و مادرهامون مشکلات زندگیشون کمتر بود، و اونها چطور ازدواج می کردند؟ روز ازدواج به دختر می گفتند این آقا شوهرت هست و به پسر می گفتند این خانم زنت هست! با این طرز تفکر الان هم باید اینکار رو بکنیم!

مشکلات زمانی به وجود میان که انتظارات و توقعات با واقعیت زندگی همخوانی نداره. در گذشته انتظارات و توقعات (به خصوص در خانم ها) پایین بود، برای همین هر اتفاقی هم می افتاد مشکلی در نهایت پیش نمیومد. اگه یه زن توقع اینکه شوهرش کتکش نزنه رو نداشته باشه، وقتی کتک می خوره این رو یه چیز طبیعی می دونه و مشکلی پیش نمیاد.

در قرن 21 که زن ها انتظار رابطه مساوی و حقوق و مسئولیت های یکسان با مرد رو دارند اون سیستم های سنتی که پدران و پربزرگان ما باهاش ازدواج کردند جوابگو نیست چون اصلا رابطه ازدواج نسل ما اون ازدواجی نیست که نسل های قبل از ما داشتند.

Eblis 2011
31-08-2013, 21:23
چیزی به اسم شانس وجود نداره مگر در گل یا پوچ که اونم با رعایت بعضی قواعد میشه نقش شانس رو تو برد حذف کرد ..

انتخاب هندوانه هم قاعده و اصول داره هر چیزی رو اگر اصولش رو بدونیم از پسش بر میایم چون همه عقل و قدرت انتخاب داریم



به نظرم مشکل اصلی به خاطر نداشتن ثبات شخصیت هست .اصولا باید به دختر یا پسری که فقط میگه : چشم یا هر چی شما میگین تیز بینانه تر نگاه شه

کسی که تو جلسه های آشنایی! فقط حرف گوش کنه مشکل داره! کسی نرماله که وظیفه و حقوق طرف مقابل و وظیفه و حقوق خودش رو یاد آوری کنه کسی

که خواسته ها و توقع هاش رو بیان کنه نرماله ..

صحبت کلی من اینه : به شخصه پسر یا دختری که بگه چشم یا هر چی شما بگین و نظر، خواسته، انتظار و... از طرفش نداشته رو نرمال نمی بینم


دقیقا چیزی به نام شانس وجود داره ، شانس که مشخص کننده این جور چیزاس ، حتی در مورد هندوانه هم شما اگه تخصص داشته باشی ، بازم میبینی که هندوانه که میخری سفید از آب در میاد ، پس
در این گونه مواقع هم باید شانس داشته باشی ! ما عقل و قدرت داریم درست ، ولی علم غیب نداریم ! کسی که بخواد بدی هاش رو بپوشونه راحت میتونه اینکارو انجام بده !

دخترهای امروزی که در به در دنبال یه شوهر میگردن ، با دیدن شوهر خودش رو طوری نشون میدن که شوهر به قول معروف نپره! با خوب نشون دادن خودشون و کارهای دیگه ....

در مورد قسمت دوم هم نظری ندارم ، کاملا با حرفاتون مخالفم

دلیلی نداره کسی که چشم میگه نرمال نیست و همچنین برعکس دلیلی نداره کسی که دلایل و خواسته های خودش رو اعلام میکنه نرماله ! این یه اصول کلی که دیگه تو این دوره زمونه کارایی نداره !

خلاصه ی کلام : شانس نداشته باشی ، یه عمر گرفتار میشی ، گرفتاری میتونه جدا شدن و گیر کردن در پرداخت مهریه سنگین باشه ، یا میتونه زندانی شدن با کسی در زیر یه سقف باشه !

h-blade
31-08-2013, 21:44
دوست گرامی ... مشکل شما این هست که معنی عشق و عادت رو اینجا به جای هم یه کار می برید .:n01:
دقیقا این چیزی رو که شما درباره ازدواج سنتی میگید ... زوجین بعد از 20 یا 30 سال صرفا به هم عادت کردند ... عشق مقوله جداگانه ای هست ... شاید شما شخصی رو به عنوان دوست خوب قبول داشته باشید و حتی عادت کرده باشید که هر روز باهاش تلفنی صحبت کنید و... اما به اون نظر ندارید . . .

موفق باشید.


دوست محترم بله درسته عادت چیزیه که از تکرار به وجود میاد ولی خواهشا نگید که منظورتون اینه که یه عشق همیشه ناب وتازه میمونه.......

شما چه به صورت سنتی ازدواج کنید و چه مدرن بعد از مدتی دچار عادت میشید و مطمپنا اون تو افسانه هاست که تا سال های سال عشقشون تازه میمونه..... هر چند که دقیقا من برعکس شما فکر میکنم و دارم با چشم هام میبینم که ازدواج های قبل از دوران ما که به صورت سنتی بوده عشقشون هر روز داره داغ تر میشه ولی امروزه چی اگه قرار بود عشق های این دوره زمونه با ازدواج های مدرن همیشه داغ باشه که ما این همه طلا و جدایی نمیدیدیم......


مثال زدن ازدواج های پدر و مادرهای ما و تعمیمش به دنیای فعلی کاملا قیاس مع الفارغ هست. پدربزرگ و مادربزرگ های ما قطعا از پدر و مادرهامون مشکلات زندگیشون کمتر بود، و اونها چطور ازدواج می کردند؟ روز ازدواج به دختر می گفتند این آقا شوهرت هست و به پسر می گفتند این خانم زنت هست! با این طرز تفکر الان هم باید اینکار رو بکنیم!

مشکلات زمانی به وجود میان که انتظارات و توقعات با واقعیت زندگی همخوانی نداره. در گذشته انتظارات و توقعات (به خصوص در خانم ها) پایین بود، برای همین هر اتفاقی هم می افتاد مشکلی در نهایت پیش نمیومد. اگه یه زن توقع اینکه شوهرش کتکش نزنه رو نداشته باشه، وقتی کتک می خوره این رو یه چیز طبیعی می دونه و مشکلی پیش نمیاد.

در قرن 21 که زن ها انتظار رابطه مساوی و حقوق و مسئولیت های یکسان با مرد رو دارند اون سیستم های سنتی که پدران و پربزرگان ما باهاش ازدواج کردند جوابگو نیست چون اصلا رابطه ازدواج نسل ما اون ازدواجی نیست که نسل های قبل از ما داشتند.


حالا سوال من اینه که چرا ما خودمون رو به اون ها نزدیک نکینیم تا در زندگیمون موفق تر باشیم.......؟؟؟؟؟؟

در ضمن سوال دیگر من اینه که آیا به نظر شما حقوق مساوی بین زن و مرد درسته یا غلط؟؟؟؟؟

مه به نظر من کاملا غلطه چون در زمان قدیم زن و مرد طبق قوانین به حقوق خودشون راضی بودن و ازدواج های موفقی هم داشتن......

Йeda
31-08-2013, 21:50
با احترام به نظرات دوستان / به نظرمن:

درسته .. ما حسِ ششم که نداریم.خیلی وقت ها خیلی از دوستانمون
رو دیدیم پیش بینی یه زندگی خوب رو می کردند ولی متاسفانه کارشون
به جدایی کشیده..

ولی از نظر من به شانس مربوط نیست :

شاید در ازدواج های سنتی همچین مشکلاتی پیش بیاد؛ چون طرف مقابل معرفی شده هست، توسط عده ای دیگه و
طرف هر چه قدر هم انسان خوبی باشه ولی باز هم به علت عدم شناخت شاید بشه گفت اصلن نمیشه تشخیص داد چی پیش میاد.

ولی در عصر حاضر، اگر دو طرف با هم آشنایی داشته باشند و از نظر فرهنگ، طبقه، سواد و احساس با هم مساوی ( البته مساوی خیلی کم پیش میاد و در واقع در حد هم )
باشند میشه پیش بینی کرد که زندگی معقولی خواهند داشت و به شانس برنمی گرده.

در صورتی هم که زندگیشون موفق نباشه، حتما مشکل چیز دیگه ای هست.

Eblis 2011
31-08-2013, 21:55
حرف همه ی ما همین شناخت دیگه !

شناخت درست چطوری بدست میاد؟ با صداقت 2 طرف

الان کسی رو پیدا میکنی که صادق باشه !؟ از کجا میخوای به صداقتش پی ببری؟ از کجا میخوای بفهمی که داره راستشو میگه؟ از کجا بفهمی خود واقعیش رو نشون میده و تظاهر نمیکنه؟

اینا همش برمیگرده به شانست ! اگه شانس داشته باشی ، موفق میشی اگه نه که ....

کاربر شماره ی یک
31-08-2013, 23:22
مشکل اینجاست که موفق بودن ازدواج رو چطور قراره تعریف کنیم؟ صرفا طلاق نگرفتن یعنی ازدواج موفق؟ تبدیل کردن خونه به جهنم برای خود افراد و بچه ها و هر روز دعوا و ... و طلاق نگرفتن به خاطر ترس از حرف مردم و ... یعنی ازدواج موفق؟ آمار طلاق به هیچ وجه نشانگر موفق بودن یا نبودن ازدواج نیست. میزان رضایت از ازدواج مثلا بعد از 5, 10, 20, 30 سال اگه اندازه گیری بشه عامل دقیقی است که ما در ایران چنین آمارهایی نداریم.

مفهوم طلاق در ازدواج سنتی و مدرن هم بسیار متفاوته، طلاق در سیستم سنتی یعنی بزرگ ترین شکست ممکن در زندگی و یک قدم بزرگ به سوی بدبختی بیشتر، در سیستم مدرن یعنی تصحیح یک اشتباه و یک قدم بزرگ به سوی خوشبختی بیشتر.



شانس نه، شناخت. هیچ وقت هیچ تضمینی وجود نداره ولی با شناخت کافی میشه احتمال بروز چنین مشکلاتی رو بسیار کم کرد.

نظرتون کاملا صحیحه .طلاق های عاطفی و ازدواج های ناموفقی که منجر به طلاق نشده ، آمار درست حساب برای مقایسه نیازه که نداریم .

Sha7ab
31-08-2013, 23:29
به هیچی ربط نداره! تو این دوره زمونه همه دخترا و پسرا گرگ شدن! به تو قول میدن ولی یکی با شرایط بهتر بیاد میرن طرف اون! توی بغل تون ولی به یکی دیگه فکر میکنن! 95٪ دخترا عشق زندگیشون رو به فردی با پول و موقعیت بهتر میفروشن! همون 95٪ هم توی زندگی به راحتی خیانت میکنن.

miss_ava7
31-08-2013, 23:52
احساس ميکنم هنوز تکليفم با خودم روشن نيست. :n27: اعتقادات و طرز فکرم ثابت نشده و هنوز به ثبات نرسيدم و مثلا راجع به مذهبي و غير مذهبي بودن طرفم به نتيجه اي نرسيدم. يا سيگاري بودن و مشروب خوردنش که ميتونم کنار بيام باهاش يا نه... پيدا کردن هم طبقه خودم هم سخته،تازه یه غریيه رو نميشه توي چند ماه شناخت. اکثرا گذشته هايي دارن که تا بفهمي ديگه ديره.. اعتماد کردن به آدماي امروزي که خوب دروغ ميگن برام سخته.

کاربر شماره ی یک
31-08-2013, 23:54
شناخت در حدی که n.pineapple گفت دست نیافتنی و سخت نیست ، اگه در حد هم باشن زیاد نیاز به تظاهر هم ندارن که بخوان دروغی هم بگن.

Eblis 2011 زیاد روی شانس تاکید میکنین ، از نظر من اون شانسی که میگید توی همه ی کارها وجود داره ولی اگه منظورتون درصد بالاست که اون درصد رو میشه با شناخت محیط رشد اون شخص و پدر و مادر و خودش و تواناییهاش به دست آورد .





مه به نظر من کاملا غلطه چون در زمان قدیم زن و مرد طبق قوانین به حقوق خودشون راضی بودن و ازدواج های موفقی هم داشتن......

همون طور که گفتن ، قیاس شما اشتباهه .

انسان ها نیازهای جسمیشون زیاد نه ولی ذهنشون با قرن قبل تفاوت داره .

حقوق و قانون رو اونایی تغییر میدن که ازش ناراضی هستن نه اونایی که راضی هستن ، اگه تغییر کرده پس ناراضی هم وجود داشته و کم هم نبوده .

برده ها از سیستم برده داری راضی بودن و قبولش کرده بودن یه جورایی که برده مونده بودن .

اگه یه نگاه به قرن قبل بندازین و یه مقایسه با الان بکنید ، حداقل چیزی که میبینید اینه که چهار پنج تا زن نداره کسی.... یعنی عوض شده ، عوض شده هم یعنی رضایت نداشتن که عوض شده اون سیستم ....

Eblis 2011
31-08-2013, 23:55
احساس ميکنم هنوز تکليفم با خودم روشن نيست. :n27: اعتقادات و طرز فکرم ثابت نشده و هنوز به ثبات نرسيدم و مثلا راجع به مذهبي و غير مذهبي بودن طرفم به نتيجه اي نرسيدم. يا سيگاري بودن و مشروب خوردنش که ميتونم کنار بيام باهاش يا نه... پيدا کردن هم طبقه خودم هم سخته،تازه یه غریيه رو نميشه توي چند ماه شناخت. اکثرا گذشته هايي دارن که تا بفهمي ديگه ديره.. اعتماد کردن به آدماي امروزي که خوب دروغ ميگن برام سخته.


مشروب؟

کلا اگه دختر باشم و از بی شوهری پیر شم ! هیچوقت و هیچوقت با همچین آدم هایی زندگی نمیکنم ! کسی که مشروب میخوره و ..... به نظرم به درد زندگی و آینده نمیخوره !

دلیلشم خیلی واضحه !!

miss_ava7
01-09-2013, 00:02
مشروب؟

کلا اگه دختر باشم و از بی شوهری پیر شم ! هیچوقت و هیچوقت با همچین آدم هایی زندگی نمیکنم ! کسی که مشروب میخوره و ..... به نظرم به درد زندگی و آینده نمیخوره !

دلیلشم خیلی واضحه !!
منم با کسي که مست ميکنه و اسمشو تفريح ميزاره نميتونم کنار بيام ولي الان همه ميخورن.:n03: تازه به کسي که نميخوره ميگن امل!

Eblis 2011
01-09-2013, 00:06
منم با کسي که مست ميکنه و اسمشو تفريح ميزاره نميتونم کنار بيام ولي الان همه ميخورن.:n03: تازه به کسي که نميخوره ميگن امل!

کی گفته همه میخورن . من دور و برم جوونهایی رو میشناسم که خیلی پاکن ! یه دود قلیون نگرفتن تا به الان !

بگن امل ! مگه حرف اونا مهمه؟ من خودم تا به حال لب به سیگار و قلیون نزدم ، حالا بالفرض دوستام بهم بگن امل ، باید ناراحت شم ! این به طرف مقابل بستگی داره !

اگه این چیزا امل بودن ، آره من املم ، بچه ها شماها راست میگین من املم !

کاربر شماره ی یک
01-09-2013, 00:08
احساس ميکنم هنوز تکليفم با خودم روشن نيست. :n27: اعتقادات و طرز فکرم ثابت نشده و هنوز به ثبات نرسيدم و مثلا راجع به مذهبي و غير مذهبي بودن طرفم به نتيجه اي نرسيدم. يا سيگاري بودن و مشروب خوردنش که ميتونم کنار بيام باهاش يا نه... پيدا کردن هم طبقه خودم هم سخته،تازه یه غریيه رو نميشه توي چند ماه شناخت. اکثرا گذشته هايي دارن که تا بفهمي ديگه ديره..... اعتماد کردن به آدماي امروزي که خوب دروغ ميگن برام سخته.

ممنون ازت ، داشتم به همین فکر میکردم ...

الان تنظیمات مذهبی هرکسی با شخص دیگه فرق میکنه .

یه سوالی مطرح کردیم توی یه جمعی راجع به همین رفتار مذهبی ، یکی جواب داد مذهبی ، یکی گفت غیر مذهبی ، یکی گفت من دوست دارم بتونه توی هر شرایطی خودش رو وفق بده ...

هنوز واسه جواب دادن سوال به این راحتی هم خیلی ها مشکل داشتن ، چون اصلا نمیدونستن که چی میخوان.


اما به نظر من اگه دقت بشه ، توی چند ماه میشه شناخت خوبی به دست آورد از شخص ، اگه بدونی دقیقا چی میخوای .

ملا نصرالدین
01-09-2013, 00:10
حرف همه ی ما همین شناخت دیگه !

شناخت درست چطوری بدست میاد؟ با صداقت 2 طرف

الان کسی رو پیدا میکنی که صادق باشه !؟ از کجا میخوای به صداقتش پی ببری؟ از کجا میخوای بفهمی که داره راستشو میگه؟ از کجا بفهمی خود واقعیش رو نشون میده و تظاهر نمیکنه؟

اینا همش برمیگرده به شانست ! اگه شانس داشته باشی ، موفق میشی اگه نه که ....

با احترام من مخالف صحبت شما هستم.
ازدواج فقط شناخته ..نه شانس
متاسفانه دخترهای الان خودشون رو دست کم میگیرند و پسرها هم اصلا به دنبال شناخت نیستند
خود پسرها و دخترها هستند که ازدواجشون رو بر مبنای شانس میذارن
الان بیشتر پسرها اولین ملاکشون برای انتخاب همسر زیبایی هست...چه در روش سنتی چه مدرن
البته همه اولش میگن طرف باید ادم خوبی باشه ولی واقعیت اینه که اول اقا پسر دختر خانم رو میبینند ...اگر دختر خانم زیبا بودند و به دل اقا پسر نشست بعد داستان ادامه پیدا میکنه...اگر نه کیس بعدی رو مد نظر قرار میدن
برای دختر ها هم اول هیکل و تیپ و قیافه و پول بعد اگر اوکی بود بقیه ی داستان


حالا بیا به یک اقا پسری بگو من یک خانمی رو میشناسم بی نهایت خوب ...ولی ایشان قدش کوتاهه ..چهره اش هم جالب نیست...عمرا این اقا پسر حتی به اون دختر خانم فکر هم نمیکنه...(اینی که گفتم دقیقا اتفاق افتاده)

وقتی ما فقط به قرمزی هندوانه فکر میکنیم نه به شیرینیش...اخر سر یا یک هندوانه ی قرمز بی مزه گیرمون میاد یا یه هندوانه ی سفید و کال

miss_ava7
01-09-2013, 00:14
کی گفته همه میخورن . من دور و برم جوونهایی رو میشناسم که خیلی پاکن ! یه دود قلیون نگرفتن تا به الان !

بگن امل ! مگه حرف اونا مهمه؟ من خودم تا به حال لب به سیگار و قلیون نزدم ، حالا بالفرض دوستام بهم بگن امل ، باید ناراحت شم ! این به طرف مقابل بستگی داره !

اگه این چیزا امل بودن ، آره من املم ، بچه ها شماها راست میگین من املم !

چي بگم. هم تو جمع آدماي سطح پايين هم تحصيلکرده ها، هم دختر هم پسر، نود درصد آدما اهل اين چيزا بودن. موقع خواستگاري هم راحت به دروغ گفتن اهل مشروب تيستن يا نماز میخونن بعد ازدواج گندش درومده...

اميدوارم نسل آدمايي مثل شما پابرجا بمونه:n02:

Eblis 2011
01-09-2013, 00:18
با احترام من مخالف صحبت شما هستم.
ازدواج فقط شناخته ..نه شانس
متاسفانه دخترهای الان خودشون رو دست کم میگیرند و پسرها هم اصلا به دنبال شناخت نیستند
خود پسرها و دخترها هستند که ازدواجشون رو بر مبنای شانس میذارن
الان بیشتر پسرها اولین ملاکشون برای انتخاب همسر زیبایی هست...چه در روش سنتی چه مدرن
البته همه اولش میگن طرف باید ادم خوبی باشه ولی واقعیت اینه که اول اقا پسر دختر خانم رو میبینند ...اگر دختر خانم زیبا بودند و به دل اقا پسر نشست بعد داستان ادامه پیدا میکنه...اگر نه کیس بعدی رو مد نظر قرار میدن
برای دختر ها هم اول هیکل و تیپ و قیافه و پول بعد اگر اوکی بود بقیه ی داستان


حالا بیا به یک اقا پسری بگو من یک خانمی رو میشناسم بی نهایت خوب ...ولی ایشان قدش کوتاهه ..چهره اش هم جالب نیست...عمرا این اقا پسر حتی به اون دختر خانم فکر هم نمیکنه...(اینی که گفتم دقیقا اتفاق افتاده)

وقتی ما فقط به قرمزی هندوانه فکر میکنیم نه به شیرینیش...اخر سر یا یک هندوانه ی قرمز بی مزه گیرمون میاد یا یه هندوانه ی سفید و کال


بسیار جالب از دختر بودن دفاع کردین ! ازدواج فقط شانس نه شناخت !
حالا من عکس صحبت های شما رو میگم !
اولین ملاک یک دختر پول و در آمد طرف مقابله ! اینکه طرف آهن ( ماشین ) داره یا نه ، کاری به شخصیت طرف در وهله ی اول نداره ، تیپ رو هم الویت چندومش قرار میده !
طرف کچل و کوتاه هم باشه مهم نیست ، میبینه جیبش پره یا نه ، زیر پاش ماشین صفر و ناز هست یا نه ! خونه از خودش چی داره ، داره یا نداره !

اگه اینا رو داشت ، میره سراغ الویت های بعدی ، الویت های بعدیش چی میتونه باشه ؟ تیپ و قیافیه ی طرف مقابل ! حالا تیپشم خوب نبود و به دل ننشست ، حالا چیکار کنه؟ با خودش میگه تیپ که مهم نیست ، مهم جیبشه که ماشالله پره ! با این دید با تیپ و اخلاقشم کنار میاد ! ( منم به وضوح دیدم که میگم )

حالا پسری رو مثال میزنم که از همه لحاظ عالیه ، و در شرایط ایده آل اخلاقی و فکری قرار داره ، به چه امیدی بره خواستگاری ، اون فقط مرام و معرفت و اخلاق و فرهنگ داره اما ماشین و جیب پر پول و آهن نداره ! تنها چیزی که میشنوه جواب منفی !

و ....

کاربر شماره ی یک
01-09-2013, 00:22
منم با کسي که مست ميکنه و اسمشو تفريح ميزاره نميتونم کنار بيام ولي الان همه ميخورن.:n03: تازه به کسي که نميخوره ميگن امل!

قبول دارم ، اکثریت اهمیتی براشون نداره که مشروب بخورن یا نخورن . ترجیح هم میدن که ساز مخالف نزنن توی این قضیه و جداکردن اون جوونای پاک که Eblis 2011 گفت هم سخته ولی در طول یه دوره میشه شناخت ، زمان زیادی نیاز نداره ... مهم اینه که بدونی میخوای با شخص مشروب خور باشی یا نباشی ...

miss_ava7
01-09-2013, 00:23
ممنون ازت ، داشتم به همین فکر میکردم ...

الان تنظیمات مذهبی هرکسی با شخص دیگه فرق میکنه .

یه سوالی مطرح کردیم توی یه جمعی راجع به همین رفتار مذهبی ، یکی جواب داد مذهبی ، یکی گفت غیر مذهبی ، یکی گفت من دوست دارم بتونه توی هر شرایطی خودش رو وفق بده ...

هنوز واسه جواب دادن سوال به این راحتی هم خیلی ها مشکل داشتن ، چون اصلا نمیدونستن که چی میخوان.


اما به نظر من اگه دقت بشه ، توی چند ماه میشه شناخت خوبی به دست آورد از شخص ، اگه بدونی دقیقا چی میخوای .

به نظر منم آدم بايد توي عقايدش منعطف باشه،هميشه يه نوع رفتار جواب نميده. تازه هرکي يه جور مسلمونه! با رفتاراي متناقض و عقايد افراطي.. الان من دوستاي خودمو ميبينم که چقدر رفتارشون با پسرا متفاوت از شخصيتي که با دخترا دارن و فيلم بازي ميکنن ديگه نميتونم
توی چند ماه به کسي اعتماد کنم....

کاربر شماره ی یک
01-09-2013, 00:28
چي بگم. هم تو جمع آدماي سطح پايين هم تحصيلکرده ها، هم دختر هم پسر، نود درصد آدما اهل اين چيزا بودن. موقع خواستگاري هم راحت به دروغ گفتن اهل مشروب تيستن يا نماز میخونن بعد ازدواج گندش درومده...

اميدوارم نسل آدمايي مثل شما پابرجا بمونه:n02:

به نظرمن آدم ها رو باید باید نود و پنج درصد با رفتارشون و پنج درصد با حرفاشون شناخت ! اون پنج درصد رو هم زمانی که کاملا جدی هستن باید شنید...

کاربر شماره ی یک
01-09-2013, 00:39
به نظر منم آدم بايد توي عقايدش منعطف باشه،هميشه يه نوع رفتار جواب نميده. تازه هرکي يه جور مسلمونه! با رفتاراي متناقض و عقايد افراطي.. الان من دوستاي خودمو ميبينم که چقدر رفتارشون با پسرا متفاوت از شخصيتي که با دخترا دارن و فيلم بازي ميکنن ديگه نميتونم
توی چند ماه ب
ه کسي اعتماد کنم....

این حرف شما یعنی این که خودش شما تیپ شخصی سرکش نداری ، ساز مخالف نمیزنی ، بعضی ها اصلا تیپ شخصیتشون سرکشه ، نمیشه تغییرش داد ، تنظیمات روش اعمال کرد .

تیپ شخصیتی سرکش ترکیبش با تیپ مطیع و سازش کار به نظر من موفق نمیشه .

کبوتر با کبوتر که میگن همینه .

شما گفتی هنوز نمیدونی دقیقا دنبال چی هستی ، به نظر من شما دقیقا میدونی دنبال چی هستی ، اما نمیدونی مشروب خور میتونه نماز بخونه ، یا نماز خون میتونه مشروب بخوره ، یه مسلمون سازش کار میخوایین .

شما باید یه کسی پیدا کنی که مثل خودت مطیع جمع و سازش کار باشه .

V E S T A
01-09-2013, 01:41
دقیقا چیزی به نام شانس وجود داره ، شانس که مشخص کننده این جور چیزاس ، حتی در مورد هندوانه هم شما اگه تخصص داشته باشی ، بازم میبینی که هندوانه که میخری سفید از آب در میاد ، پس
در این گونه مواقع هم باید شانس داشته باشی ! ما عقل و قدرت داریم درست ، ولی علم غیب نداریم ! کسی که بخواد بدی هاش رو بپوشونه راحت میتونه اینکارو انجام بده !

دخترهای امروزی که در به در دنبال یه شوهر میگردن ، با دیدن شوهر خودش رو طوری نشون میدن که شوهر به قول معروف نپره! با خوب نشون دادن خودشون و کارهای دیگه ....

در مورد قسمت دوم هم نظری ندارم ، کاملا با حرفاتون مخالفم

دلیلی نداره کسی که چشم میگه نرمال نیست و همچنین برعکس دلیلی نداره کسی که دلایل و خواسته های خودش رو اعلام میکنه نرماله ! این یه اصول کلی که دیگه تو این دوره زمونه کارایی نداره !

خلاصه ی کلام : شانس نداشته باشی ، یه عمر گرفتار میشی ، گرفتاری میتونه جدا شدن و گیر کردن در پرداخت مهریه سنگین باشه ، یا میتونه زندانی شدن با کسی در زیر یه سقف باشه !


بسیار جالب از دختر بودن دفاع کردین ! ازدواج فقط شانس نه شناخت !
حالا من عکس صحبت های شما رو میگم !
اولین ملاک یک دختر پول و در آمد طرف مقابله ! اینکه طرف آهن ( ماشین ) داره یا نه ، کاری به شخصیت طرف در وهله ی اول نداره ، تیپ رو هم الویت چندومش قرار میده !
طرف کچل و کوتاه هم باشه مهم نیست ، میبینه جیبش پره یا نه ، زیر پاش ماشین صفر و ناز هست یا نه ! خونه از خودش چی داره ، داره یا نداره !

اگه اینا رو داشت ، میره سراغ الویت های بعدی ، الویت های بعدیش چی میتونه باشه ؟ تیپ و قیافیه ی طرف مقابل ! حالا تیپشم خوب نبود و به دل ننشست ، حالا چیکار کنه؟ با خودش میگه تیپ که مهم نیست ، مهم جیبشه که ماشالله پره ! با این دید با تیپ و اخلاقشم کنار میاد ! ( منم به وضوح دیدم که میگم )

حالا پسری رو مثال میزنم که از همه لحاظ عالیه ، و در شرایط ایده آل اخلاقی و فکری قرار داره ، به چه امیدی بره خواستگاری ، اون فقط مرام و معرفت و اخلاق و فرهنگ داره اما ماشین و جیب پر پول و آهن نداره ! تنها چیزی که میشنوه جواب منفی !

و ....


دختر بودن جرم محسوب میشه که نیازی به دفاع کردن داشته باشه ؟

در درجه اول قبل از هر تصمیم گیری و نظری لازمه شما نگاهتون رو به جنس مخالف عوض کنید . جنس مخالف شما نه جذام داره نه قراره شمـا رو به زور به جذام مبـتلا کنه فقط قراره

همراه و شریک زندگی شما بشه جوری که هم شما بهش آرامش بدین هم همسرتـون به شما آرامش بده.. اصل زندگی مشترک به آرامش رسیـدن دو طرف و به وجود اوردن یه نسل

سالم و مفیده ..

نمی دونم چند سالتونه و تا بحال تجربه چه نوع برخورد با جنس مخالف رو داشتین که اینطـور به همه دختر ها بدبین هستیـن ولی از روی روابـط دیگران یا اشتبـاهاتی که در طـول زندگی

برای هر کسی پیش میاد نمیشه درباره همه قضاوت کرد.

این قضاوت های شما بیشتر به نظر میاد کینه و ناراحتی شدید نسبت به جنس مخالف باشه که تا برطرف نشه امکان نداره رابطه شما رو با جنس مخالف مسالمت آمیز پیش ببره حتی

اگر بهترین و کاملترین دختر مطابق با معیارهای شما وجود داشته باشه باز هم این نگاه شما در طول زندگی باعث میشه نسبت به همسرتون بدبین و شکاک باشین و این باعث همون

چیزی میشه که ازش هراس دارین : از هم پاشیدن زندگی ، طلاق و به اجرا گذاشته شدن مهریه

متااسفانه شما جنس مخالف رو هیولایی تصور می کنید که قرار هست آرامش و زندگی شما رو به زور ازتون بگیره در حالی که اینطور نیست هیچ اجباری برای پذیرش زندگی متاهلی

برای کسی که آمادگی پذیرشش رو نداره و تمایلی هم نداره که بپذیره وجود نداره شما آزادین تا هر زمان که دلتون می خواد از دست هیولایی به نام دختر در امان بمونین..

ولی اینو در نظر بگیرن که شما انسان هستین و لازمه برای پاسخ دادن به احساس، عواطف و غرایز انسانیتون با جنس مخالف تعامـل و ارتباط داشتـه باشین پس بهتره اول نگاهتون رو

نسبت به جنس مخالف عوض کنید ..

این صحبتم فقط در جهت آروم کردن این بحث هست فکر میکنم این تاپیک کل کل بین دختر و پسر نیست یه بحث عقلانی و اصولیه برای اینکه فهم و درکمون درباره یه موضوع مهـم بالا

بره..صجبت کردن درباره اتفاقای ناگوار و مشکلاتی که همه می دونیم وجود داره و تصمیم گیری بر اساس شانس و دست رو دست گذاشتن به امید فردای بهتر مشکلی که وجود داره

رو حل نمی کنه ..مشکل باید به دست خودمون حل بشه نه به دست شانسی که نمی دونیم از کجا قراره بیاد می تونیم تا آخر دنیا بشینیم منتظر شانـس شاید مشکلمون رو حل کرد

یا خودمون به راه حل فکر کنیم عقل همون علمه غیبه ولی تا زمانی که کسی نخواد ازش استفاده کنه از اثراتش هم بهره مند نمیشه ..

هیچ وِرد و جادو و دعا و علم غیبی برای شناخت کسی وجود نداره جز قدرت انتخاب و عقل که با سنجش و محک زدن طرف مقابلمون اجازه نمیده سرمون رو کلاه بذاره ..

Eblis 2011
01-09-2013, 02:29
اتفاقا ازدواج کردن تو شرایط امروزی ، با این همه فیس و افاده و توقع دخترا ، از درد جذام هم برای ما پسرا بدتره ...
مهریه های سنگینی که همش از روی چشم و هم چشمی دختر و مادرشه ...
داشتن درامد انچنانی و ماشین لوکس ...
و هزاران مورد دیگه که کارو برای ازدواج بسیار دشوار کرده ...
شما چرا اینقدر ناراحت شدید نمیدونم .
اگه دخترا اونجوری باشن که شما میگین پس نیازی به این همه بحث نیست و تو عمل خودشون رو نشون میدن ....
من از دختر هیولا نساختم ، این واقعیت جامعه ی زندگی ماست که شاید تحمل و قبولش براتون مشکل باشه ، اما بالاخره باید با حقیقت زندگی کنار اومد و باهاش جوری ساخت ....
من کی گفتم دختر بودن جرمه؟شما یک جمله از من بیار که گفته باشم دختر بودن جرمه.
نگاه من نسبت به جنس مخالف کاملا درست و براساس منطقه و چیزیه که در دنیای امروزی به طور خیلی اشکار نمایان .
جالبه ، من بدبین هستم؟ مطالب و چیزهایی که بیرون همه دارن میبینن چیه پس؟
من اتفاقا دید خوبی و عاقلانه نسبت به جنس مخالف دارم ، من معتقدم جنس مخالف من تا جایی که بهم نیاز داره مثل پروانه دورم میچرخه و به من و نیازام اهمیت میده ، به قول معروف وقتی خرش از پل بگذره دیگه حتی حاضر نیست یه نگاهی به آدم بندازه و ....
خیال شما رو راحت کنم : من نه دوست دختر داشتم و نه چیزی که بخوام دشمنی با دختری یا جنس مخالفم داشته باشم ، اتفاقا تو دانشگاه طوریه که با توجه به روحیات و اخلاقم دخترهای زیادی دور و برم میان ، پس قضاوت و پیش بینی شما اشتباه .
اونقدر مدیریت لازم رو دارم که اگه روزی ازدواج کردم ، نذارم زندگیم از هم نپاشه .

چرا ۲تا صحبت در مورد دختر و پسر شد حس کردید داریم کل کل میکنیم ؟
بنده خدا نظرش رو گفت و بنده هم نظرمو اعلام کردم . این نظر شخصی منه و ممکنه درست نباشه ، حالا شما چرا عصبانی شدید نمیدونم .
بنده معتقدم پیدا کردن کیس مناسب برای ازدواج شانسیه . هیچ شناخت درستی در هیچ زمینه ای بدست نمیاد ... در پست های قبلیم توضیح دادم که دختر برای حفظ خواستگارش خودش رو خوب جلوه میده ، اگه طرف پولدار باشه اما سنشم بالا باشه ، زشتم باشه ، بازم حاضره باهاش زیر یک سقف زندگی کنه ....
فعلااین واقعیت تلخ زمان ماست . چه بپذیریم چه نه !
ما قدرت تفکر داریم ، متقابلا طرفمونم این قدرت رو برای فریبمون داره ...

تو این بی شوهری ، طرف متوسل به هرکاری میشه تا خودش رو نشون بده ...
اینو دیگه همه بهتر از من در جریانن ...

اگه کمی سخت گیری نکنید دوباره تایپک بسته نخواهد شد . بحث ها بسیار خوب داره پیش میبره . جبهه موافق و مخالف با بیان دلایلشون دارن بحث رو پیش میبرن .

موفق باشید.

sinasignal
01-09-2013, 02:33
دوست گرامی V E S T A ، من حتی نمیدونم شما دخترید یا پسر (فقط همین پیج آخر رو خوندم )
از حرفای Eblis 2011 (چه اسمیم داره ! آدم احساس میکنه داره از شیطان دفاع میکنه :n09: ) دلخور نشو . خب همه به فراخور شرایطشون حرفهاشون رو بیان میکنن و اینو باید دونست که حرفها دربرگیرنده تمام حقایق از دیدگاه اون شخص نیست .
ایشون بی راه نمیگن (شاید تند بگن )منظورش اینه که : تجسم کن کمتر خونواده ای به یه پسر بی پول و بی چیز ولی در عین حال درست و پاک و مثبت، دختر میدن.
خارج از بحث های جنسیتی، هر جنسی مشکلات خودشو در باب ازدواج داره ،شاید پسرا بگن مشکلات دخترا کمتره و یا دخترا اینو درمورد پسرا بگن ولی واقعا هر کدوم مهم و حیاتی بشمار میان .

بیخیال دعوا نکنید حداقل باهم خوب باشیم و بفکر راه حل.......

hamid_diablo
01-09-2013, 07:04
با 2 پست آخر موافقم

چیزی که عیان است چه حاجت به بان است...


به اندازه دیدم و شنیدم که پول اولویت اول و حتی اخر دخترهای این جامعه شده ...روز به روز هم دار بدتر میشه...چه انسانهایی رو دیدم که به خاطر درآمد متوسط جواب نه دادن...به خاطر تیپ ساده آقا جواب رد دادن...به خاطر مثلا لیسانس نداشتن طرف رو رد کردن...

تو جامعه ظاهر گرای امروزی ما که از بی فرهنگی نشات گرفته معلومه برای آقایون فقط چهره دختر و برای خانمها فقط پول آقا ملاک و ایده آله...

تا دیدمون نسبت به زندگی و همه اتفاقاتش من جمله ازدواج انسانی نباشه شراطی همینه...ولو اینکه بدتر هم میشه

غول مرحله اخر
01-09-2013, 10:27
دخترای مجرد بیشتر میشن چون پسرا بیکارن و کار نیست!!!
دخترای مجرد بیشتر میشن چون دخترای خراب بیشتر شدن!و کسی نمیتونه بهشون اعتماد کنه!
دخترای مجرد بیشتر میشن چون پسرا زدن توی کار لذتهای موقت!!!!
دخترای مجرد بیشتر میشن چون توقعات بیجا وجود داره.
و ....
همه ی اینا دلیلشه.
دخترا نیاین بنویسین پسر خوب نیست و .... این حرف واسه زمانیه که شما 20تا خواستگار داشته باشین و چون بد هستن نتونین انتخاب کنین!!!؟؟؟کسی از پسرا نمیتونه زن بگیره از بس بیکارن!از بس بی پولن!از بس گرونی اومده!!!از بس توقعات بالاست!!!حالا یکی هم که میتونه و پول داره و کار داره دختر خوب پیدا نمیکنه که بگیره!!!!نه اینکه نیست!!!هست .دختر خوبم هست ولی خب پیدا کردنش سخته.
پس دیگه ننویسین پسر خوب نیست و ...
بله میدونم خیلی پسرا هم خرابکار شدن ولی خب بامن که خرابکاری نمیکنن!!!با همون دخترا خرابکاری میکنن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

V E S T A
01-09-2013, 13:19
اتفاقا ازدواج کردن تو شرایط امروزی ، با این همه فیس و افاده و توقع دخترا ، از درد جذام هم برای ما پسرا بدتره ...
مهریه های سنگینی که همش از روی چشم و هم چشمی دختر و مادرشه ...
داشتن درامد انچنانی و ماشین لوکس ...
و هزاران مورد دیگه که کارو برای ازدواج بسیار دشوار کرده ...
شما چرا اینقدر ناراحت شدید نمیدونم .
اگه دخترا اونجوری باشن که شما میگین پس نیازی به این همه بحث نیست و تو عمل خودشون رو نشون میدن ....
من از دختر هیولا نساختم ، این واقعیت جامعه ی زندگی ماست که شاید تحمل و قبولش براتون مشکل باشه ، اما بالاخره باید با حقیقت زندگی کنار اومد و باهاش جوری ساخت ....
من کی گفتم دختر بودن جرمه؟شما یک جمله از من بیار که گفته باشم دختر بودن جرمه.
نگاه من نسبت به جنس مخالف کاملا درست و براساس منطقه و چیزیه که در دنیای امروزی به طور خیلی اشکار نمایان .
جالبه ، من بدبین هستم؟ مطالب و چیزهایی که بیرون همه دارن میبینن چیه پس؟
من اتفاقا دید خوبی و عاقلانه نسبت به جنس مخالف دارم ، من معتقدم جنس مخالف من تا جایی که بهم نیاز داره مثل پروانه دورم میچرخه و به من و نیازام اهمیت میده ، به قول معروف وقتی خرش از پل بگذره دیگه حتی حاضر نیست یه نگاهی به آدم بندازه و ....
خیال شما رو راحت کنم : من نه دوست دختر داشتم و نه چیزی که بخوام دشمنی با دختری یا جنس مخالفم داشته باشم ، اتفاقا تو دانشگاه طوریه که با توجه به روحیات و اخلاقم دخترهای زیادی دور و برم میان ، پس قضاوت و پیش بینی شما اشتباه .
اونقدر مدیریت لازم رو دارم که اگه روزی ازدواج کردم ، نذارم زندگیم از هم نپاشه .

چرا ۲تا صحبت در مورد دختر و پسر شد حس کردید داریم کل کل میکنیم ؟
بنده خدا نظرش رو گفت و بنده هم نظرمو اعلام کردم . این نظر شخصی منه و ممکنه درست نباشه ، حالا شما چرا عصبانی شدید نمیدونم .
بنده معتقدم پیدا کردن کیس مناسب برای ازدواج شانسیه . هیچ شناخت درستی در هیچ زمینه ای بدست نمیاد ... در پست های قبلیم توضیح دادم که دختر برای حفظ خواستگارش خودش رو خوب جلوه میده ، اگه طرف پولدار باشه اما سنشم بالا باشه ، زشتم باشه ، بازم حاضره باهاش زیر یک سقف زندگی کنه ....
فعلااین واقعیت تلخ زمان ماست . چه بپذیریم چه نه !
ما قدرت تفکر داریم ، متقابلا طرفمونم این قدرت رو برای فریبمون داره ...

تو این بی شوهری ، طرف متوسل به هرکاری میشه تا خودش رو نشون بده ...
اینو دیگه همه بهتر از من در جریانن ...

اگه کمی سخت گیری نکنید دوباره تایپک بسته نخواهد شد . بحث ها بسیار خوب داره پیش میبره . جبهه موافق و مخالف با بیان دلایلشون دارن بحث رو پیش میبرن .

موفق باشید.

چه اجباری وجود داره که به درد جذام مبتلا بشین؟ وقتی کسی برای درمان درد راه حلی نداره نباید به سمت درد بره این عاقلانه ترین راهه ..

هیچ ناراحتی یا عصبانیتی وجود نداره وقتی پست های شما رو می خونـدم احساس کردم به جنس مخالفتون حساسیت ویژه دارین بهتر بود اول بحث یه مقدار آروم بشه و

شما نگاهتون رو به اطرافتون تغییر بدین . تو اکثر پستـای شما،اسم دختر شدیـدا باعث به هم ریختـن و ناراحتی و موضع گیری شمـا میشه .. بازم میگم هیـچ اجباری برای

ازدواج یا ارتباط با جنس مخالف یا حتی صحبت درباره جنس مخالف برای کسی وجود نداره و اگر واقعاصحبت کردن درباره جنس مخالف انقدر برای شما ناراحت کنندس و باعث

به هم ریختن آرامشتون میشه بهتر هست برای حفظ آرامش خودتون تو این بحث شرکت نکنید ..

درسته این مشکلات و مواردی که گفتیـن وجود دارن .. واقعیـت های جامعه خیـلی بیشتر از چیزی هست که تو یه پست 10 سطری بگُـنـجه .هم درباره خانم ها هم درباره

آقایون اکثر مواردی که شما گفتین رو تایید می کنم ولی درباره همه صادق نیست. بحث من بیشتر رو تغییر نگاه شما به اصل قضیه هست ..

شاید برای شخـص شما یا اطرافیـان یا آشنایـان و دوستان شما این موارد بیشتـر پیـش اومده باشه که از روی تجربـه اطرافیـان این نظر رو پیدا کردین. نظرم اینه سعی کنید

خودتون درباره زندگی خودتون با تجربیات و برداشت های خودتون تصمیـم بگیرین نه تجربیـات دیگران اینطور که گفتین ارتبـاطی هم با هیچ دختـری نداشتین و مستقیـما وجود

جنس مخالف تو زندگیتون رو تجربه نکردین پس این نوع موضع گیری درباره جنس مخالفتون درست نیست. به هم ریختگی و نداشتن آرامش و این نوع موضع گیری فقط باعث

میشه افراد تمایل به ادامه بحث با شما رو از دست بدن( چه حق با شما باشه چه نباشه ..)

اگر من به شما بگم شما برنده این بحث هستین و همیشه حق با شماست حاضر هستین به صورت منطقی و دور از موضع گیری و تعصب به بعضی کلمات، بحث کنید ؟

هیچ حقی با بحث کردن و تعداد لایک خوردن پسـت ها به کسی داده نمی شه این یه بحث آزاد و منطقیه نه قراره کسی رو هدایت کنیـم نه قراره کسی از صفحـه روزگار به

جرم جنسیت خاص حذف بشه و نه قراره کسی خسارت مالی بپردازه این فقط یه بحث مجازیه ...

پس آرامش بدون موضع گیری یا نگاه خصمانه حرف اول رو میزنه .. بعد از این طرفین موافق و مخالف (جبهه و جنگی وجود نداره) می تونن به صورت منطقی با هم تبادل نظر

کنن .

Eblis 2011
01-09-2013, 13:28
چه اجباری وجود داره که به درد جذام مبتلا بشین؟ وقتی کسی برای درمان درد راه حلی نداره نباید به سمت درد بره این عاقلانه ترین راهه ..

هیچ ناراحتی یا عصبانیتی وجود نداره وقتی پست های شما رو می خونـدم احساس کردم به جنس مخالفتون حساسیت ویژه دارین بهتر بود اول بحث یه مقدار آروم بشه و

شما نگاهتون رو به اطرافتون تغییر بدین . تو اکثر پستـای شما،اسم دختر شدیـدا باعث به هم ریختـن و ناراحتی و موضع گیری شمـا میشه .. بازم میگم هیـچ اجباری برای

ازدواج یا ارتباط با جنس مخالف یا حتی صحبت درباره جنس مخالف برای کسی وجود نداره و اگر واقعاصحبت کردن درباره جنس مخالف انقدر برای شما ناراحت کنندس و باعث

به هم ریختن آرامشتون میشه بهتر هست برای حفظ آرامش خودتون تو این بحث شرکت نکنید ..

درسته این مشکلات و مواردی که گفتیـن وجود دارن .. واقعیـت های جامعه خیـلی بیشتر از چیزی هست که تو یه پست 10 سطری بگُـنـجه .هم درباره خانم ها هم درباره

آقایون اکثر مواردی که شما گفتین رو تایید می کنم ولی درباره همه صادق نیست. بحث من بیشتر رو تغییر نگاه شما به اصل قضیه هست ..

شاید برای شخـص شما یا اطرافیـان یا آشنایـان و دوستان شما این موارد بیشتـر پیـش اومده باشه که از روی تجربـه اطرافیـان این نظر رو پیدا کردین. نظرم اینه سعی کنید

خودتون درباره زندگی خودتون با تجربیات و برداشت های خودتون تصمیـم بگیرین نه تجربیـات دیگران اینطور که گفتین ارتبـاطی هم با هیچ دختـری نداشتین و مستقیـما وجود

جنس مخالف تو زندگیتون رو تجربه نکردین پس این نوع موضع گیری درباره جنس مخالفتون درست نیست. به هم ریختگی و نداشتن آرامش و این نوع موضع گیری فقط باعث

میشه افراد تمایل به ادامه بحث با شما رو از دست بدن( چه حق با شما باشه چه نباشه ..)

اگر من به شما بگم شما برنده این بحث هستین و همیشه حق با شماست حاضر هستین به صورت منطقی و دور از موضع گیری و تعصب به بعضی کلمات، بحث کنید ؟

هیچ حقی با بحث کردن و تعداد لایک خوردن پسـت ها به کسی داده نمی شه این یه بحث آزاد و منطقیه نه قراره کسی رو هدایت کنیـم نه قراره کسی از صفحـه روزگار به

جرم جنسیت خاص حذف بشه و نه قراره کسی خسارت مالی بپردازه این فقط یه بحث مجازیه ...

پس آرامش بدون موضع گیری یا نگاه خصمانه حرف اول رو میزنه .. بعد از این طرفین موافق و مخالف (جبهه و جنگی وجود نداره) می تونن به صورت منطقی با هم تبادل نظر

کنن .


این برداشت اشتباه شماست که فکر کردین من موضع گیری کردم ، بنده به طور منطقی بحث کردم و نظرم رو گفتم . ربطی هم به تجربه ی دیگران نداره !

این نظر منه و خودم به این نتیجه رسیدم ، نه با دیدن اطرافیانم .

اگه برخی نیاز های نبود ، مطمئن باش بسیاری از پسر ها سراغ ازدواج نمیرفتن ، پس چه بخوام چه نخوایم باید به درد جذام مبتلا بشیم !

شما پس از خوندن پست های من همونطور که خودتون گفتید اشتباه حس کردید که من حساسیت ویژه ای دارم ، من به جنس مخالفم هیچ حساسیتی ندارم !

یک بنده خدایی یه موضوع رو راجع به پسرا توضیح داد ، من هم در همون راستا دیدگاه خودم رو گفتم !

درسته هیچ اجباری برای ازدواج وجود نداره ! من مگه گفتم اجباری وجود داره ؟

واقعیت جامعه رو میشه تو یه سطر کوتاه توضیح داد چه برسه به 10 خط ! واقعیت جامعه کاملا مشخص !

مگه میدون جنگه که کسی بخواد برنده یا بازنده شه؟ ظاهرا این شمایید که خیال کردید من با دادن اون پستم پیروز میدان شدم و برای دفاع وارد این بحث با من شدید !

من بسیار آرام و منطقی دارم الان نظرمو مینویسم ! نظرم رو همون قضیه پابرجاست ! در دنیایی که دخترهاش پولکی شدن پسرهاشم جور دیگه میشن !

زمانی که دید دخترها و خانوادشون نسبت به ازدواج تغییر کرد ، دید پسرها هم یقینا تغییر خواهد کرد !

فکر نمیکنم مشکلی دیگه ای باشه ! :n26:

موفق باشید !

soranstar
01-09-2013, 14:04
دوستان عزیز، تو اینکه شرایط ازدواج تو این برهه از زمان سخت شده، هیچ شکی نیست.
ولی بنظر من، تو بوجود آوردن این شرایط دختر و پسر کمترین تقصیر رو دارن.
من الان با وجود داشتن کار و درآمد کافی واسه تشکیل زندگی، ولی به دلیل عدم اطمینان و اعتماد کاری و اقتصادی، هنوز نتونستم خودمو واسه تشکیل زندگی متقاعد کنم.
البته به قول دوستمون مهریه‌ها و هزینه‌های اولیه سنگین و کمرشکن هم تو تصمیم پسرا بی تاثیر نیست، ولی همه دختر خانوما هم دارای همچین طرزی فکری نیستن و اینا رو اصول اولیه و ضروری تشکیل زندگی نمی‌دونن، گرچه باید بهشون هم حق داد که تو یه سطح متعارف به این موارد توجه کنن، چون هرچی باشه پای زندگیشون درمیونه.


Sent from my HTC One SV using Tapatalk 4 Beta

کاربر شماره ی یک
01-09-2013, 14:22
دخترای مجرد بیشتر میشن چون پسرا بیکارن و کار نیست!!!
دخترای مجرد بیشتر میشن چون دخترای خراب بیشتر شدن!و کسی نمیتونه بهشون اعتماد کنه!
دخترای مجرد بیشتر میشن چون پسرا زدن توی کار لذتهای موقت!!!!
دخترای مجرد بیشتر میشن چون توقعات بیجا وجود داره.
و ....
همه ی اینا دلیلشه.
دخترا نیاین بنویسین پسر خوب نیست و .... این حرف واسه زمانیه که شما 20تا خواستگار داشته باشین و چون بد هستن نتونین انتخاب کنین!!!؟؟؟کسی از پسرا نمیتونه زن بگیره از بس بیکارن!از بس بی پولن!از بس گرونی اومده!!!از بس توقعات بالاست!!!حالا یکی هم که میتونه و پول داره و کار داره دختر خوب پیدا نمیکنه که بگیره!!!!نه اینکه نیست!!!هست .دختر خوبم هست ولی خب پیدا کردنش سخته.
پس دیگه ننویسین پسر خوب نیست و ...
بله میدونم خیلی پسرا هم خرابکار شدن ولی خب بامن که خرابکاری نمیکنن!!!با همون دخترا خرابکاری میکنن

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منم موافقم ، دخترا مجرد میمونن و پسرا هم بیشتر از اونا ....

پسرا مجرد میمونن چون اگه از نظر یه انسان بی قید و بند به جامعه نگاه کنی ، متاهل شدن کاملا اشتباهه و حتی به نظرم اگه بی قید

و بند هم نباشه ، مجرد موندن توی شرایط کنونی خیلی آرامش بیشتری نسبت متاهل بودن داره .(نظر قطعی نیست چون تجربه ازدواج نداشتم)

متاسفانه هدف زندگی یه درصدی از جامعه از کمال و آرامش برگشته به سمت لذت .

کاربر شماره ی یک
01-09-2013, 14:42
دلیل پشت دلیل برای ازدواج نکردن

خب من هنوز دلایل درست حسابی پیدا نکردم که به شخصی توصیه کنم ازدواج کنه

تشکیل خانواده ، داشتن نسل ، تجربه ی زندگی مشترک ، اصلا علاقه ای به تجربه کردن این مسائل ندارن .

یه بنده خدایی میگفت مشکل دارم من ، هنوز عاشق کسی نشدم ، باید برم پیدا کنم یکی رو عاشقش بشم ، گفتم مگه دیوونه شدی دنبال

دردسر میگردی ، گفت خب همش یه بار آدم تو این دنیاست ، میخوام عاشق شدن رو هم تجربه کرده باشم قبل از مرگ.

داشتن یه زندگی مشترک موفق یه توانایی بزرگه ، اما توی پیدا کردن همسر خلاصه نمیشه . بهترین کیس رو هم دست جنس مخالفی که زندگی بلد نیست بدی ، طوری کیس مورد نظر رو خراب میکنه که خودشم شک میکنه آیا این همون فرد قبل از ازدواجه یا نه ؟!

M A S 0 U D
01-09-2013, 17:47
یکی از فاکتورهای مهم برای ازدواج شناخت خانواده هاست یعنی جنس خانواده و دودمان فرد هم میتونه چراغ راه باشه ... قاعدتا باید اول ویژگی های شخصیتی خودمون رو روشن کنیم و با شناخت از خودمون به دنبال گزینه متناسب با این ویژگی ها بریم ... همانطور که عرض کردم خونواده طرف فاکتور مهمیه ... اصرافیان خصوصیاتت و میدونن و بهت کمک میکنن و معرفی میکنن -- بهترین شیوه هم همینه ...
شانس هم تا حدی دخیله ...
قبل از ازدواج هم یه چند ماهی رو هم باید با هم بود ...

ملا نصرالدین
01-09-2013, 18:03
بسیار جالب از دختر بودن دفاع کردین ! ازدواج فقط شانس نه شناخت !
حالا من عکس صحبت های شما رو میگم !
اولین ملاک یک دختر پول و در آمد طرف مقابله ! اینکه طرف آهن ( ماشین ) داره یا نه ، کاری به شخصیت طرف در وهله ی اول نداره ، تیپ رو هم الویت چندومش قرار میده !
طرف کچل و کوتاه هم باشه مهم نیست ، میبینه جیبش پره یا نه ، زیر پاش ماشین صفر و ناز هست یا نه ! خونه از خودش چی داره ، داره یا نداره !

اگه اینا رو داشت ، میره سراغ الویت های بعدی ، الویت های بعدیش چی میتونه باشه ؟ تیپ و قیافیه ی طرف مقابل ! حالا تیپشم خوب نبود و به دل ننشست ، حالا چیکار کنه؟ با خودش میگه تیپ که مهم نیست ، مهم جیبشه که ماشالله پره ! با این دید با تیپ و اخلاقشم کنار میاد ! ( منم به وضوح دیدم که میگم )

حالا پسری رو مثال میزنم که از همه لحاظ عالیه ، و در شرایط ایده آل اخلاقی و فکری قرار داره ، به چه امیدی بره خواستگاری ، اون فقط مرام و معرفت و اخلاق و فرهنگ داره اما ماشین و جیب پر پول و آهن نداره ! تنها چیزی که میشنوه جواب منفی !

و ....


این برداشت اشتباه شماست که فکر کردین من موضع گیری کردم ، بنده به طور منطقی بحث کردم و نظرم رو گفتم . ربطی هم به تجربه ی دیگران نداره !

این نظر منه و خودم به این نتیجه رسیدم ، نه با دیدن اطرافیانم .

اگه برخی نیاز های نبود ، مطمئن باش بسیاری از پسر ها سراغ ازدواج نمیرفتن ، پس چه بخوام چه نخوایم باید به درد جذام مبتلا بشیم !

شما پس از خوندن پست های من همونطور که خودتون گفتید اشتباه حس کردید که من حساسیت ویژه ای دارم ، من به جنس مخالفم هیچ حساسیتی ندارم !

یک بنده خدایی یه موضوع رو راجع به پسرا توضیح داد ، من هم در همون راستا دیدگاه خودم رو گفتم !

درسته هیچ اجباری برای ازدواج وجود نداره ! من مگه گفتم اجباری وجود داره ؟

واقعیت جامعه رو میشه تو یه سطر کوتاه توضیح داد چه برسه به 10 خط ! واقعیت جامعه کاملا مشخص !

مگه میدون جنگه که کسی بخواد برنده یا بازنده شه؟ ظاهرا این شمایید که خیال کردید من با دادن اون پستم پیروز میدان شدم و برای دفاع وارد این بحث با من شدید !

من بسیار آرام و منطقی دارم الان نظرمو مینویسم ! نظرم رو همون قضیه پابرجاست ! در دنیایی که دخترهاش پولکی شدن پسرهاشم جور دیگه میشن !

زمانی که دید دخترها و خانوادشون نسبت به ازدواج تغییر کرد ، دید پسرها هم یقینا تغییر خواهد کرد !

فکر نمیکنم مشکلی دیگه ای باشه ! :n26:

موفق باشید !

من هم مثل دوستمون فکر میکنم که شما حساسیت ویژه ای نسبت به خانم ها پیدا کردید...یا حداقل دارید همه رو مثل هم فرض میکنید...شما توقع دارید یک دختر به یک ادمی که نه پول داره...نه کار داره...جواب مثبت بده؟فرضا که جواب مثبت هم داد بدون عروسی و ...خواست بره سر زندگیش...سر کدام زندگی بره؟بره کجا زندگی کنه؟یه مسکن اجاره ای ته شهر که میخواد...یه لقمه نان که میخواد ...پسری که نه پول داره نه کار چجوری توقع داره بتونه ازدواج کنه؟؟؟؟
مگه این همه ادم که ازدواج میکنند همشون مایه دارند؟مگه همشون ماشین مدل بالا دارن؟خیلی از دخترها هستند که انقدر که یک پسر بتونه یک مسکنی اجاره کنه و یک درامدی هم داشته باشه که اموراتشون بگذره براشون کافیه
ولی متاسفانه خواستگار ندارند...نه اینکه اخلاقشون بد باشه...نه...فقط چون حوری پری نیستند...یه ایراد جزیی دارند...یا قدشون کمی کوتاهه....یا سبزه اند...یا زیبا نیستند...یا پدرشون وضعش اونقدر خوب نیست که توی این گرونی بتونه یه جهیزیه کامل بده


منم موافقم ، دخترا مجرد میمونن و پسرا هم بیشتر از اونا ....

پسرا مجرد میمونن چون اگه از نظر یه انسان بی قید و بند به جامعه نگاه کنی ، متاهل شدن کاملا اشتباهه و حتی به نظرم اگه بی قید

و بند هم نباشه ، مجرد موندن توی شرایط کنونی خیلی آرامش بیشتری نسبت متاهل بودن داره .(نظر قطعی نیست چون تجربه ازدواج نداشتم)

متاسفانه هدف زندگی یه درصدی از جامعه از کمال و آرامش برگشته به سمت لذت .

کاملا با این حرف شما موافقم...بعلاوه جوان ها دیگه مثل قبل دور اندیش نیستند...طرف 10 سال 20 سال بتونه همون لذت زندگی کنه...اخرش چی؟بالاخره پیر میشه ...از اینکه مردم مثل مگس دور شیرینی دورش جمع شدند خسته میشه ...نیاز به یه همدم پیدا میکنه...احساس تنهایی میکنه...ولی دیگه برای ازدواج دیر شده



دخترای مجرد بیشتر میشن چون پسرا بیکارن و کار نیست!!!
دخترای مجرد بیشتر میشن چون دخترای خراب بیشتر شدن!و کسی نمیتونه بهشون اعتماد کنه!
دخترای مجرد بیشتر میشن چون پسرا زدن توی کار لذتهای موقت!!!!
دخترای مجرد بیشتر میشن چون توقعات بیجا وجود داره.
و ....
همه ی اینا دلیلشه.
دخترا نیاین بنویسین پسر خوب نیست و .... این حرف واسه زمانیه که شما 20تا خواستگار داشته باشین و چون بد هستن نتونین انتخاب کنین!!!؟؟؟کسی از پسرا نمیتونه زن بگیره از بس بیکارن!از بس بی پولن!از بس گرونی اومده!!!از بس توقعات بالاست!!!حالا یکی هم که میتونه و پول داره و کار داره دختر خوب پیدا نمیکنه که بگیره!!!!نه اینکه نیست!!!هست .دختر خوبم هست ولی خب پیدا کردنش سخته.
پس دیگه ننویسین پسر خوب نیست و ...
بله میدونم خیلی پسرا هم خرابکار شدن ولی خب بامن که خرابکاری نمیکنن!!!با همون دخترا خرابکاری میکنن
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

پیدا کردن دختر خوب سخت نیست...کافیه نگاهمون رو به دختر خوب عوض کنیم...
اصولا توی جامعه ی ما هرچیزی /هر کسی متقاضی زیاد داشته باشه قیمتش بالاتر میره...خیلی وقت ها هم این قیمت کاذبه
مثلا یک محصولی با یک برند خاص قیمتش چند برابر محصول مشابه با یک برند دیگه هست..خیلی وقت ها میبینی اون کالایی که برند معروفی نداره کیفیتش از اون معروفه خیلی بهتره...ولی چون مردم همه متقاضی اون برند خاص هستند اون قیمتش بالاتره
الان هم زیبایی شده بورس...همه دنبال زیبایی هستند...دخترهای زیبا هم که میبینند خواستگار زیاد دارن توقعاتشون رو میبرن بالا...در صورتی که میبینی اون دختر زیبا اصلا اخلاق نداره...ولی خواهان زیاد داره

Eblis 2011
01-09-2013, 18:19
من هم مثل دوستمون فکر میکنم که شما حساسیت ویژه ای نسبت به خانم ها پیدا کردید...یا حداقل دارید همه رو مثل هم فرض میکنید...شما توقع دارید یک دختر به یک ادمی که نه پول داره...نه کار داره...جواب مثبت بده؟فرضا که جواب مثبت هم داد بدون عروسی و ...خواست بره سر زندگیش...سر کدام زندگی بره؟بره کجا زندگی کنه؟یه مسکن اجاره ای ته شهر که میخواد...یه لقمه نان که میخواد ...پسری که نه پول داره نه کار چجوری توقع داره بتونه ازدواج کنه؟؟؟؟
مگه این همه ادم که ازدواج میکنند همشون مایه دارند؟مگه همشون ماشین مدل بالا دارن؟خیلی از دخترها هستند که انقدر که یک پسر بتونه یک مسکنی اجاره کنه و یک درامدی هم داشته باشه که اموراتشون بگذره براشون کافیه
ولی متاسفانه خواستگار ندارند...نه اینکه اخلاقشون بد باشه...نه...فقط چون حوری پری نیستند...یه ایراد جزیی دارند...یا قدشون کمی کوتاهه....یا سبزه اند...یا زیبا نیستند...یا پدرشون وضعش اونقدر خوب نیست که توی این گرونی بتونه یه جهیزیه کامل بده

حرفات درسته!

اگه عشق واقعی بینشون باشه ، حاضر میشه تو بیابون هم با پسره بره و زندگی کنه !
شبا روی سنگم بخوابه به عشق پسره !
ولی متاسفانه عشق واقعی خیلی خیلی کم پیدا میشه ! یا اصلا باید بگیم پیدا نمیشه !
چشم و هم چشمی ها باعث میشه که طرف هم اگه بخواد با پسره تو بیابون هم زندگی کنه و نون خشکم بخوره ، نتونه !

به نظرم کار دختر خیلی آسون تره ! جهیزیه داشته باشه کافیه ، جهیزیشم کامل نباشه مهم نیست !
پسر باید شغل درست و درمون و پردرآمد داشته باشه ! حساب بانکیش پر باشه ! یک خونه ی 80 متری کم کمش داشته باشه ! سربازی رو رفته باشه و به قولی مرد شده باشه ! و هزاران مورد دیگه که به گردن پسره !

حالا هیچ تضمینی هم نیست که بعد از فراهم کردن این همه ، دختره به پاش بمونه ! ممکنه یکی پیدا شه که پولدارتر از این پسر باشه ، اونوقت ورق برمیگرده و میره سراغ اون پولداره ...

و ...

havzhini
01-09-2013, 18:30
خیلی از مطالب در کلیت درسته ولی یه مشکل اساسی وجود داره
اونم اینکه تعریف اردواج برای افراد خیلی مختلفه ولی کسی توجه نمیکنه و برای همه یه نسخه پیچیده میشه

اول باید دید تعریف ازدواج چیه و هدف از ازدواج چیه

خیلی فرق هست بین کسی که فقط میخواد تشکیل خانواده بده و سنت پیامبر! رو بجا بیاره تا کسی که میخواد میخواد یه رابطه احساسی و عاشقانه رو داشته باشه
خب مشخصه کسی که فقط یه رابطه سنتی که برای دستور عرف و یا بقای نسل هست هیچ ارتباط عاطفی براش معنا نداره و نمیتونه ابراز احساسات کنه و فقط یه زندگی ماشینی و فرومالیته رو اداره میکنه
خب همچین فردی هرگز نمیتونه با کسی ابراز احساسات و رابطه عاطفی نیاز داره یه زندگی درست داشته باشه

پس اول باید ببینیم تعریفمون از ازدواج چی هست وبعد فکر وارد کردن یه نفر توی زندگیمون بکنیم

M A S 0 U D
01-09-2013, 18:30
شانس اینجا شاید کاربرد داشته باشه ... پیدا کردن دختری زیبا و با اخلاق و سالم ... همون نگاه اول که میتونه فتح الباب روابط جدید باشه ... برخورد سرنوشت یاز ...
متاسفانه الان دختر خوب شده مثل الماس ... همه رو سریع در میبرن ... شانس بیاری یکی هم به پست شما بخوره ...:n02:

havzhini
01-09-2013, 18:59
شانس اینجا شاید کاربرد داشته باشه ... پیدا کردن دختری زیبا و با اخلاق و سالم ... همون نگاه اول که میتونه فتح الباب روابط جدید باشه ... برخورد سرنوشت یاز ...
متاسفانه الان دختر خوب شده مثل الماس ... همه رو سریع در میبرن ... شانس بیاری یکی هم به پست شما بخوره ...:n02:

من میخوام یه پرنده بخرم! همچین دیدی نمیتونم داشته باشم نسبت بهش و تا اونی که میخوام رو پیدا نکنم نمیتونم انتخاب کنم
واقعا برام قابل درک نیست چطور میشه به ادما همچین حسی داشت که اینطور با شانس گفت کی خوبه کی بد

با همین نگاه اون خوبای روز اول بعد 2سال تبدیل میشن عذاب الهی واسه هم

gmd
01-09-2013, 19:04
منم موافقم ، دخترا مجرد میمونن و پسرا هم بیشتر از اونا ....

پسرا مجرد میمونن چون اگه از نظر یه انسان بی قید و بند به جامعه نگاه کنی ، متاهل شدن کاملا اشتباهه و حتی به نظرم اگه بی قید

و بند هم نباشه ، مجرد موندن توی شرایط کنونی خیلی آرامش بیشتری نسبت متاهل بودن داره .(نظر قطعی نیست چون تجربه ازدواج نداشتم)

متاسفانه هدف زندگی یه درصدی از جامعه از کمال و آرامش برگشته به سمت لذت .
قطعی بدانید .

M A S 0 U D
01-09-2013, 19:06
بخوایم نخوایم قیافه خیلی شرطه ... قیافه و معیارهای تیپی-ظاهری ... فتح الباب روابط همینه ... وقتی به دلت نشست انگیزه شروع رابطه جدید در فرد ایجاد میشه و میره سراغ فاکتورهای دیگه و بسته به الویت ممکنه بین راه منصرف هم بشه ... و یا سبک سنگین کنه و تا اخرش بره ... بالاخره باید با طرف باشی تا ببینی یه کله هستین یانه و همینجور ادامه پیدا میکنه تا خانواده و تحقیقات و ... آخرش هم بادا بادا مبارک بادا دسته جمعی ...

piishii
01-09-2013, 19:13
مجرد موندن توی شرایط کنونی خیلی آرامش بیشتری نسبت متاهل بودن داره .(نظر قطعی نیست چون تجربه ازدواج نداشتم)


به عنوان یک متاهل، خیر اینطوری نیست، آدم متاهل آرامش بیشتر داره ( مقایسه با دوران مجردی خودم ) و اینکه جفت دوران مشکلاتی دارند مهم اینه که چقدر شیرمرد باشی جفتشون رو درک کنی و مبارزه کنی همین
اینکه شانس بیاری توی ازدواج، اینکه طرف قیافه داشته باشه اینا اصلا معیارهای خوبی نیست بعدا که وارد زندگی بشی میفهمی شریک زندگیت باید یک معیارهایی داشته باشه که این چیزها توش گم است
شانس هم اعتقاد ندارم بستگی به این داره که به حوادث به چه دیدی بنگری همین
اینطوری هرچیزی رو میتونی به خوش شانسی تبدیل کنی ولی اینکه بگی شانس ندارم هر بلایی سرت بیاد میگی شانس ندارم
با این دید آدم جلو بره کلکش کندست
تاهل و ازدواج فقط مدیریت میخواد، مالی، عاطفی و سایر موارد اگر مدیر خوبی نیستید ازدواج به درد شما نمیخوره

havzhini
01-09-2013, 19:13
متاسفانه هدف زندگی یه درصدی از جامعه از کمال و آرامش برگشته به سمت لذت .

به نظر شما زندگی بدون لذت میتونه ارامشی درش وجود داشته باشه؟

از دید من زندگی بدون لذت اصلا نمیتونه هرگز ارامشی درش وجود داشته باشه چون این لذت و خوشی و شادی هست که انسان رو بسمت ارامش میبره وگرنه لذتی نباشه زندگی تبدیل به یه کار اجباری میشه که هیچ از دید من فقط یه عذاب خاموش هست که انسان گرفتارش شده ولی خودش رو گول میزنه با توهمات!

VAHID
01-09-2013, 19:19
اینایی که میگن دختر خوب پیدا نمیشه مثل اینه که میگن کو کار!!! کار زیاده ولی باید توقعتو بیاری پایین:n02:

Eblis 2011
01-09-2013, 19:21
اینایی که میگن دختر خوب پیدا نمیشه مثل اینه که میگن کو کار!!! کار زیاده ولی باید توقعتو بیاری پایین:n02:

وحید جان شما مطمئنی برعکس نگفتی؟:n02:

این دخترا هستند که میگن پسرا همشون عین هم هستند ! اونا باید توقعاتشون رو از یه پسر بیارن پایین تا شوهر گیرشون بیاد ! :n02:

M A S 0 U D
01-09-2013, 19:47
اینقدر قضیه حساسه که باید تمام تلاش و همتت رو بکار بگیری و صبر پیشه کنی تا بهترین گزینه مطابق با شرایطط رو پیدا کنی اونم تو شرایط فرهنگی امروز جامعه ... حساس بودن قضیه همینقدر که صحبت یک عمره - یک عمر کنار هم بودن ...

M o h a m m @ d
01-09-2013, 20:01
خیلی از مطالب در کلیت درسته ولی یه مشکل اساسی وجود داره
اونم اینکه تعریف اردواج برای افراد خیلی مختلفه ولی کسی توجه نمیکنه و برای همه یه نسخه پیچیده میشه

اول باید دید تعریف ازدواج چیه و هدف از ازدواج چیه

خیلی فرق هست بین کسی که فقط میخواد تشکیل خانواده بده و سنت پیامبر! رو بجا بیاره تا کسی که میخواد میخواد یه رابطه احساسی و عاشقانه رو داشته باشه
خب مشخصه کسی که فقط یه رابطه سنتی که برای دستور عرف و یا بقای نسل هست هیچ ارتباط عاطفی براش معنا نداره و نمیتونه ابراز احساسات کنه و فقط یه زندگی ماشینی و فرومالیته رو اداره میکنه
خب همچین فردی هرگز نمیتونه با کسی ابراز احساسات و رابطه عاطفی نیاز داره یه زندگی درست داشته باشه

پس اول باید ببینیم تعریفمون از ازدواج چی هست وبعد فکر وارد کردن یه نفر توی زندگیمون بکنیم

میشه شما منبعی بیارین که گفته باشه براساس دستور عرف و و بقای نسل و سنت پیامبر تشکیل خونواده بدین و هیچ ابراز علاقه ای بهم نکنیدهیچ ارتباط عاطفی و هیچ رابطه احساسی و عاشقانه ای نداشته باشین؟
وقتی قوانین یه جامعه بپذیری باید ازش اطلاعات کنی تو نپذیرفتنشم مختاری اصلا نپذیر کسی مجبورت نکرده .
شما سنتهای قومی با سنت پیامبر اشتباه گرفتی .
روحیات و اخلاق انسانه که باعث میشه ابراز احساسات کنه .یکی مثل حیون رفتار میکنه یکی مثل انسان این دلیل نمیشه که شما این چیزها را به چیز دیگه ربط بدید

havzhini
01-09-2013, 20:18
میشه شما منبعی بیارین که گفته باشه براساس دستور عرف و و بقای نسل و سنت پیامبر تشکیل خونواده بدین و هیچ ابراز علاقه ای بهم نکنیدهیچ ارتباط عاطفی و هیچ رابطه احساسی و عاشقانه ای نداشته باشین؟
وقتی قوانین یه جامعه بپذیری باید ازش اطلاعات کنی تو نپذیرفتنشم مختاری اصلا نپذیر کسی مجبورت نکرده .
شما سنتهای قومی با سنت پیامبر اشتباه گرفتی .
روحیات و اخلاق انسانه که باعث میشه ابراز احساسات کنه .یکی مثل حیون رفتار میکنه یکی مثل انسان این دلیل نمیشه که شما این چیزها را به چیز دیگه ربط بدید
اولا انسان هم فقط یک حیوان هست فقط برتریش داشتن مغز بزرگتر و داری فهم و شعوره و دیگه هیچ برتری به حیوانات نداره
دوما شما با پیشفرض با حرف من برخورد نکنی میتونی بفهمی من چی گفتم
من نگفتم سنت و پیغمبر گفته ازدواج کنین بدون ابراز علاقه و احساسات بلکه من گفتم خیلیها این تفکر رو دارن و اصولا ابراز احساسات رو یا بلد نیست یا عیب و خطا میدونن
من با ادمایی برخورد کردم که تنها دلیل ازواجشون فقط و فقط و فقط بقای نسل و داشتن فرزند(اونم فقط پسر بوده) بوده
با ادمایی برخورد کردم که خودشون میگن به زن ادم اصلا نباید بهش ابراز احساسات کرد و مرد فقط باید کار کنه خرج خونه رو بوده و زن هم توی خونه کار کنه و بچه بیاره

من دارم درباره اینها حرف میزنم نه چیزایی که شما با پیشفرض مسمومی که دارین برداشت کردین

من میگم هرکس تعریفش از ازدواجش رو مشخص کنه و بعد میشه گفت کی براش خوبه کی براش بده

منی که فقط بقای نسل برام مهمه باید برم بگردم دنبال کسی که فقط همین براش مهم باشه نه اینکه بعد 2سال از سردی همسرش خسته بشه و یا رو به خیانت بیاره یا سر ناسازگاری و طلاق بزاره
یا کسی که دنبال یه همراه و رفیق سفر و کسی که همه جا همراهش باشه میگرده نره با یه دختر خوب ساکت و اروم و خجالتی اهل درس و مشق و سرد مزاج ازدواج کنه که بعدا حتما بر به مشکل میخوره
یا کسی که هیچ درکی از زندگی مشترک و ازدواج نداره و فقط بخاطر عرف و فشار خانواده و سنت تن به ازدواج میده نه چیز دیگه

در حالی که هیچکدوم از این ادما بد نیستن ولی هرگز نمیتونن با هم خوشحال و خوشبخت باشن

Йeda
01-09-2013, 20:24
هدف زندگی یه درصدی از جامعه از کمال و آرامش برگشته به سمت لذت

بستگی به این داره که هر کسی چه تعبیری از آرامش و چه تعبیری از لذت داره..
لذت و آرامش اصولـن همدیگــر رو تکمیل می کنند...چیــزی جدا از هم نیستند..
شاید این تاسف بیشتر به خاطر تغییر ذاعقه بعضی ها و تعبیر غلط از لذت باشه.
+
منظورم به هیچ وجه شخص خاصی نیست و کلی می گم:
وقتی کسی میگه دختر خوب نیست، ممکن هست در روابطش با دختری دچار مشکل شدن و یا رفتاری از دخترا دیده که به این نکته رسیدن.
به نظر من قبل از همه این حرف ها باید یه توجهـی به رفتار خودمــون داشــته باشیم...نمیشه فقط از طرف مقابل انتظار داشت...
+
باید دید هر کسی چه تعبیری از زندگی مشترک داره..وقتی میگی مشترک یعنی حتی توقعات مشترک...متاسفانه گاهی فقط به دنبال مقصر هستیم..
و متاسفانه می بینم اطرافم کسانی رو که دنبال آدم پولدار هستند...که یه دلیلش می تونه ازدواج های ناموفقی باشه که به خاطر نداری از هم جدا شدن
ولی به نظر من همیشــه انسان های با اخلاق می تونند در هر صورت کنار هم خوشبخت باشن البته نمی گم که پول بده یا کمش خوبه یا...فقط می گـــم
سطح توقعات و تعبیرهای مناسب از هم داشته باشیم.../
+
یادمه یکی از دوسـتان درمورد ازدواج و...در خارج از کشـور پرسیدند، البته خودم تجــربه ای ندارم ولی از دوســتان و آشــنایانم شنیدم که وضعیــت بدتـر از
اون چیزی هست که ما اینجا می شنویم...ولی به نظر من ازدواج و یا زندگی دو نفر با فرهنـگ خودشون در کشــور خـارج با وجود تمام مشــکلات اخلاقــی یـه
نکته مثبت داره، اون هم اینه که توقعاتشون رو رک و راست به هم میگن..مثلن اینجا اول می گن برای ما پول ملاک نیست ولی باید دیـد در آخـر معلوم میشـه
چقدر به هم دروغ گفتند...و اصلن بحث خیانتی هم به اون شکل نیست چون به محض کمرنگ شدن رابطشون و داشتن کوچکترین مشکلی از هم جدا میشن.

Eblis 2011
01-09-2013, 20:38
منظورم به هیچ وجه شخص خاصی نیست و کلی می گم:
وقتی کسی میگه دختر خوب نیست، ممکن هست در روابطش با دختری دچار مشکل شدن و یا رفتاری از دخترا دیده که به این نکته رسیدن.
به نظر من قبل از همه این حرف ها باید یه توجهـی به رفتار خودمــون داشــته باشیم...نمیشه فقط از طرف مقابل انتظار داشت...

من به شخصه قبول ندارم ! شما منظورت شخص خاصی نبود ولی من توضیح میدم !
با دید سطحی و کلی میشه به این قضیه پی برد ، نیازی به فرو رفتن تو این قضیه نیست! یا تحقیقات علمی و طولانی ؛ میشه وضعیت جامعه ی امروزی رو مشاهده کرد ، حتما نیاز نیست طرف با کسی مشکلی داشته باشه ، یا قبلا در رابطه ای دچار مشکل شده باشه که این دید رو داشته باشه ! در محیط بیرون و دانشگاهی و محیط هایی ازین قبیل میشه متوجه کم بودن خواستگارشد ، خودنمایی هایی که برای نشون دادن خودشون وجود داره یا خیلی کارهای دیگه !
آقا وحید گفتن کار زیاده ، باید توقعاتمون رو از کار بیاریم پایین ! من اینجوری ادامه میدم ! یه مرد واسه چی کار میکنه؟ یا یه پسر بعد از فارغ التحصیلی برای چی دنبال شغل میگرده؟
برای کسب روزی و بدست آوردن پول ، تا بتونه آینده ای رو تشکیل بده ! حالا به طور مثال ما توقعمون رو میاریم پایین و میریم سر یه کار یدی و نسبتا کم درآمد ، آیا دختری که بعدا میخواد با من ازدواج کنه به این درآمد اندک راضی میشه؟
مسلما نمیشه ، اگه پسر کم توقع باشه بازم یه مانعی به نام دختر و خانوادش وجود داره که به این درآمد پسر و شغلی که داره راضی نمیشه !
چندین سال کار کردن و بدست آوردن اندوخته با یک شب از بین میره ، اون شب چی نام داره؟ شب عروسی !
الان تو این دوره زمونه کسی حاضر نمیشه ، مراسم عروسی ساده ای بگیره ، مهریه ی پایینی رو قبول کنه ! بعد از شب عروسی یه عالمه قرض میمونه رو دوش پسر ساده !
زحمات چندین سالش از بین میره ، اونم با چه نیتی؟ به نیت اینکه عروسی یک شبه دیگه ، تکرار که نمیشه ، دوست داره موندگار بشه !
با پایین اومدن توقعات دختر و خونوادش و ایجاد عشق حقیقی از طرف اونا میشه به آینده و تشکیل خانواده هم فکر کرد! در غیر اینصورت وضع داره روز به روز بدتر میشه !

M A S 0 U D
01-09-2013, 20:45
به نظر من اصلا نباید دنبال اون جور دخترهای پرتوقع رفت ... باید صبر کرد صبر تا بتونی متناسب با شرایطت رو گیر بیاری ... اگه دختر پرتوقع میخوای باید توان برآورده کردن توقعاتش رو هم داشته باشی... دنبال یه لغمه اندازه دهانت باش و مطمئن باش همه جور آدم وجود داره و باید مدبرانه ادامه داد ...

کاربر شماره ی یک
01-09-2013, 21:11
لذت بردن از زندگی خیلی فرق داره با این که هدف زندگی لذت باشه ...

وقتی هدف زندگی لذت باشه فرق نمیکنه این لذت چطوری به دست میاد و همونطور که اشاره کردین ابزار بودن لذت برای رسیدن به آرامش و کمال ، آرامش ایجاد میکنه پس باید ابزار باشه نه خود هدف .

وقتی هدف شکوفایی ذات انسان و طی کردن پله های انسانیت باشه ، لذت ابزاره ولی وقتی دید مادی گرا داشته باشیم و هدف لذت باشه ، بله برگشتن هدف زندگی به سمت لذت عادی تلقی میشه . از حرفهای کاربرایی که نظر دادن هم معلومه که دیدشون به لذت به عنوان ابزار رسیدن به آرامش و کماله و لذت گرا نیستن بلکه کمال گرا هستن .

hamid_diablo
01-09-2013, 21:30
سوال اینجاست چرا توقع ما انقدر بالا رفته؟

دختر و پسر هم فرقی نداره..یه جور معاملس ...هر کی آبشن بیشتری داشته باشه دنبال گزینه ای میگرده که اونم آبشنهای مشابه رو داشته باشه...

من خودم به شخصه و به عنوان یک پسر زیاد حساست به خرج نمیدم روی برخی از مسائل...مثلا اگر طرف مقابلم دیپلمه باشه برام هیچ فرقی نداره ... میزان مطالعه و فکر باز طرف مقابل مهمه نه مدرک و ...

در ضمن حس میکنم خانمها به خاطر رقابت و همچنین اعتماد به نفس پائین و از همه مهم تر پز دادن و شایدم به رخ کشیدن خودشون به اقدام و دوستان هست که دنیال مردهای با آبشنهای انچنانی میگردند...

وگرنه اگر خودباوری و اعتماد ه نفس برخی از دختران بالا بود دیگه نیازی به این نداشتن که نداشته هاشون رو با مردهایی پر کنند که زیابزد دیگران باشند...

Sara
01-09-2013, 22:41
کلا اگه دختر باشم و از بی شوهری پیر شم ! هیچوقت و هیچوقت با همچین آدم هایی زندگی نمیکنم ! کسی که مشروب میخوره و ..... به نظرم به درد زندگی و آینده نمیخوره !
دلیلشم خیلی واضحه !!

البته واضحه که مشروب خوردن در کشور ما به دلیل محدودیت تبدیل به مست کردن و ... شده ( در برخی موارد). اما تعریف دائم الخمر با کسانی که تفریحی مشروب می خوردن خیلی متفاوته مثل فردی که روزی دو سه نخ سیگار بکشه تا فردی که معتاد کامل باشه! مشروب در کشور ما بیشتر مسئله شرعی هست وگرنه در خارج از این هفتاد میلیون خیلی ها مشروب می خورن و خیلی ها هم باهاشون ازدواج می کنن و هیچ دلیل واضحی هم بر ناموفق ازدواجشون نیست. در ایران هم کسی در حد خودش مشروب می خوره نمی تونیم براش حکم صادر کنیم به درد زندگی و آینده نمی خوره.


کی گفته همه میخورن . من دور و برم جوونهایی رو میشناسم که خیلی پاکن ! یه دود قلیون نگرفتن تا به الان !

به نظر من این واژه پاک بودن در کمپ های ترک اعتیاد معنا پیدا می کنه. بله بنده هم جوونایی رو می شناسم (روی سخنم با همه نیست) که از این جهات خیلی پاکن هزار و یک ادعای عرفی و مذهبی هم دارند. اما تفکراتشون بوی تعفن می ده. در خلوت تفکراتشون کارهایی رو انجام می دن که ناپاک! ها در واقع انجام نمی دن.


اینا همش برمیگرده به شانست ! اگه شانس داشته باشی ، موفق میشی اگه نه که ....

دوباره شد حکایت گرم موی گربه زیر بارون مونده و چشم چپ سگ نابالغ و پر دم مرغ در حال مرگ و 8 قاشق خاک قبرستان رو که با هم مخلوط کنیم معجزه میشه! شانس در همین حد دخالت داره در این موضوع. البته برای کسانی که مطلقاً تجربه کافی در این زمینه ها نداشتند یا تجربیات صحیحی نداشتند همه چیز رو به شانس و اقبال واگذار می کنند. در ازدواج سنتی کاملا قبول دارم که خیلی به شانس بستگی داره چون شناخت واقعی تا حد زیادی کم میشه.


حالا پسری رو مثال میزنم که از همه لحاظ عالیه ، و در شرایط ایده آل اخلاقی و فکری قرار داره ، به چه امیدی بره خواستگاری ، اون فقط مرام و معرفت و اخلاق و فرهنگ داره اما ماشین و جیب پر پول و آهن نداره ! تنها چیزی که میشنوه جواب منفی !

گاهی آدم ها خودشون فکر می کنند که در شرایط ایده آل اخلاقی و فکری قرار دارند چون اصولاً شرایط ایده آل فکری و اخلاقی وجود خارجی نداره و هر کس برای خودش میسازه! صفات خوب رو شاید بشه گفت اما در مورد طرز تفکر نه! ایشون در طرز تفکر ایده آل قرار دارند تا چه حد این طرز تفکر وادارشون کرده تحصیلات داشته باشند؟ تا چه حد برای استقلال مالیشون تلاش کردند؟ اینطور که شما می گید فقط نشستند گوشه خونه و تفحص و تفکر کردن!


اتفاقا ازدواج کردن تو شرایط امروزی ، با این همه فیس و افاده و توقع دخترا ، از درد جذام هم برای ما پسرا بدتره ...
مهریه های سنگینی که همش از روی چشم و هم چشمی دختر و مادرشه ...
داشتن درامد انچنانی و ماشین لوکس ...
و هزاران مورد دیگه که کارو برای ازدواج بسیار دشوار کرده ...
شما چرا اینقدر ناراحت شدید نمیدونم .
اگه دخترا اونجوری باشن که شما میگین پس نیازی به این همه بحث نیست و تو عمل خودشون رو نشون میدن ....
من از دختر هیولا نساختم ، این واقعیت جامعه ی زندگی ماست که شاید تحمل و قبولش براتون مشکل باشه ، اما بالاخره باید با حقیقت زندگی کنار اومد و باهاش جوری ساخت ....
من کی گفتم دختر بودن جرمه؟شما یک جمله از من بیار که گفته باشم دختر بودن جرمه.
نگاه من نسبت به جنس مخالف کاملا درست و براساس منطقه و چیزیه که در دنیای امروزی به طور خیلی اشکار نمایان .
جالبه ، من بدبین هستم؟ مطالب و چیزهایی که بیرون همه دارن میبینن چیه پس؟
من اتفاقا دید خوبی و عاقلانه نسبت به جنس مخالف دارم ، من معتقدم جنس مخالف من تا جایی که بهم نیاز داره مثل پروانه دورم میچرخه و به من و نیازام اهمیت میده ، به قول معروف وقتی خرش از پل بگذره دیگه حتی حاضر نیست یه نگاهی به آدم بندازه و ....
خیال شما رو راحت کنم : من نه دوست دختر داشتم و نه چیزی که بخوام دشمنی با دختری یا جنس مخالفم داشته باشم ، اتفاقا تو دانشگاه طوریه که با توجه به روحیات و اخلاقم دخترهای زیادی دور و برم میان ، پس قضاوت و پیش بینی شما اشتباه .
اونقدر مدیریت لازم رو دارم که اگه روزی ازدواج کردم ، نذارم زندگیم از هم نپاشه .



خب در این صورت دو حالت وجود داره یا شما اونقدر خودتون رو ارتقا ندادید که جانب یک دختر خوب مورد توجه قرار بگیرید. یا کلاً برخوردی با دخترها نداشتید و این صحبت ها رو شنیدید و نقل قول می کنید و یا دخترانی که به شما نزدیک بودند چنین ویژگیهایی داشتند که باز باید به خودتون رجوع کنید چون شاید خیلی ها موافق باشن که مردی که از خیلی جهات به دانش و بینش لازم و زندگی خوبی رسیده اینطور از سر جهالت در مورد نه تنها دخترها در مورد هیچ انسانی اجازه اظهار نظر به خودش نمیده.
یکجا عنوان کردید در این روزگار بی شوهری اما از یک طرف دیگه ما اسمش رو میذاریم دوران ارتقاء سطح دخترها و کم شدن مورد مناسب و در شان برای ازدواج :)


اگه عشق واقعی بینشون باشه ، حاضر میشه تو بیابون هم با پسره بره و زندگی کنه !

این جملات بیشتر به درد شعرهای پایان سال دوران مدرسه میخوره، در دوران امروز این طرز تفکر کاملاً بچه گانه است.


این دخترا هستند که میگن پسرا همشون عین هم هستند ! اونا باید توقعاتشون رو از یه پسر بیارن پایین تا شوهر گیرشون بیاد !

بعد شوهر دقیقا چی هست و چه کاری انجام میده؟؟؟؟!!!! که باید گیرش بیاریم؟ تحصلات عالیه ست؟ شغل مناسبه؟ چیه؟ هیچ کدوم از این ها نیست. دختر موفق بدون شوهر ارزش خیلی خیلی خیلی بیشتری داره تا دختری که در زندگی شخصی ( تحصیلی - کاری - تفکر ) خودش به جایی نرسیده و شوهر داره. شما اگر دختر می شدید مورد خوبی برای ازدواج با خودتون بودید. امیدوارم چنین فردی رو پیدا کنید :)
+
نه توقع باید پایین بیاد نه بالا بره هر توقعی بهتره که با هم شان خودش ازدواج کنه تا شباهت ها بیشتر باشه و شناخت بهتری پیدا شه.

Eblis 2011
01-09-2013, 22:47
البته واضحه که مشروب خوردن در کشور ما به دلیل محدودیت تبدیل به مست کردن و ... شده ( در برخی موارد). اما تعریف دائم الخمر با کسانی که تفریحی مشروب می خوردن خیلی متفاوته مثل فردی که روزی دو سه نخ سیگار بکشه تا فردی که معتاد کامل باشه! مشروب در کشور ما بیشتر مسئله شرعی هست وگرنه در خارج از این هفتاد میلیون خیلی ها مشروب می خورن و خیلی ها هم باهاشون ازدواج می کنن و هیچ دلیل واضحی هم بر ناموفق ازدواجشون نیست. در ایران هم کسی در حد خودش مشروب می خوره نمی تونیم براش حکم صادر کنیم به درد زندگی و آینده نمی خوره.
به نظر من این واژه پاک بودن در کمپ های ترک اعتیاد معنا پیدا می کنه. بله بنده هم جوونایی رو می شناسم (روی سخنم با همه نیست) که از این جهات خیلی پاکن هزار و یک ادعای عرفی و مذهبی هم دارند. اما تفکراتشون بوی تعفن می ده. در خلوت تفکراتشون کارهایی رو انجام می دن که ناپاک! ها در واقع انجام نمی دن.
دوباره شد حکایت گرم موی گربه زیر بارون مونده و چشم چپ سگ نابالغ و پر دم مرغ در حال مرگ و 8 قاشق خاک قبرستان رو که با هم مخلوط کنیم معجزه میشه! شانس در همین حد دخالت داره در این موضوع. البته برای کسانی که مطلقاً تجربه کافی در این زمینه ها نداشتند یا تجربیات صحیحی نداشتند همه چیز رو به شانس و اقبال واگذار می کنند. در ازدواج سنتی کاملا قبول دارم که خیلی به شانس بستگی داره چون شناخت واقعی تا حد زیادی کم میشه.
گاهی آدم ها خودشون فکر می کنند که در شرایط ایده آل اخلاقی و فکری قرار دارند چون اصولاً شرایط ایده آل فکری و اخلاقی وجود خارجی نداره و هر کس برای خودش میسازه! صفات خوب رو شاید بشه گفت اما در مورد طرز تفکر نه! ایشون در طرز تفکر ایده آل قرار دارند تا چه حد این طرز تفکر وادارشون کرده تحصیلات داشته باشند؟ تا چه حد برای استقلال مالیشون تلاش کردند؟ اینطور که شما می گید فقط نشستند گوشه خونه و تفحص و تفکر کردن!

خب در این صورت دو حالت وجود داره یا شما اونقدر خودتون رو ارتقا ندادید که جانب یک دختر خوب مورد توجه قرار بگیرید. یا کلاً برخوردی با دخترها نداشتید و این صحبت ها رو شنیدید و نقل قول می کنید و یا دخترانی که به شما نزدیک بودند چنین ویژگیهایی داشتند که باز باید به خودتون رجوع کنید چون شاید خیلی ها موافق باشن که مردی که از خیلی جهات به دانش و بینش لازم و زندگی خوبی رسیده اینطور از سر جهالت در مورد نه تنها دخترها در مورد هیچ انسانی اجازه اظهار نظر به خودش نمیده.
یکجا عنوان کردید در این روزگار بی شوهری اما از یک طرف دیگه ما اسمش رو میذاریم دوران ارتقاء سطح دخترها و کم شدن مورد مناسب و در شان برای ازدواج :)

این جملات بیشتر به درد شعرهای پایان سال دوران مدرسه میخوره، در دوران امروز این طرز تفکر کاملاً بچه گانه است.

بعد شوهر دقیقا چی هست و چه کاری انجام میده؟؟؟؟!!!! که باید گیرش بیاریم؟ تحصلات عالیه ست؟ شغل مناسبه؟ چیه؟ هیچ کدوم از این ها نیست. دختر موفق بدون شوهر ارزش خیلی خیلی خیلی بیشتری داره تا دختری که در زندگی شخصی ( تحصیلی - کاری - تفکر ) خودش به جایی نرسیده و شوهر داره. شما اگر دختر می شدید مورد خوبی برای ازدواج با خودتون بودید. امیدوارم چنین فردی رو پیدا کنید :)
+
نه توقع باید پایین بیاد نه بالا بره هر توقعی بهتره که با هم شان خودش ازدواج کنه تا شباهت ها بیشتر باشه و شناخت بهتری پیدا شه.


چون تماما از پست های من نقل گرفتی لازم دونستم سخنی هر چند کوتاه بگم:
کلا باهات مخالفم ، افکارت به طور کل باهام فرق داره !
نظر خاصی ندارم برای حرفات !

موفق باشید!

soranstar
01-09-2013, 23:37
من میخوام یه پرنده بخرم! همچین دیدی نمیتونم داشته باشم نسبت بهش و تا اونی که میخوام رو پیدا نکنم نمیتونم انتخاب کنم
واقعا برام قابل درک نیست چطور میشه به ادما همچین حسی داشت که اینطور با شانس گفت کی خوبه کی بد

با همین نگاه اون خوبای روز اول بعد 2سال تبدیل میشن عذاب الهی واسه هم

به نظر من درمورد ازدواج و روابط اصلا بحث خوب یا بد بودن نیست، البته بی‌تاثیر هم نیست.
بیشتر بحث جور بودن دروتخته است.
اینکه طرف به درک متقابلی از هم و زنگی و توقعات و انتظارات از هم رسیده باشن.

Sent from my HTC One SV using Tapatalk 4 Beta

mohammad2565
02-09-2013, 00:20
بدبختی فقط توقع زیاده قدیما ازدواج راحت بود چون توقعا کم بودو زندگی راحتتر دخترا 90درصد میرفتن خونه پدرشوهر زنندگی میکردن الان چی کدوم دختری این شرایطو قبول میکنه؟ الان بخای 4تا وسیله بگیری و یه خونه مزخرف اجاره کنی حداقل 50تومن پول میخاد من جوون این پولو از کجا باید بیارم؟ این بحثا چه فایده ای داره وقتی که به گوش مسئولان نمیرسه

Shadow-Man
02-09-2013, 09:52
البته واضحه که مشروب خوردن در کشور ما به دلیل محدودیت تبدیل به مست کردن و ... شده ( در برخی موارد). اما تعریف دائم الخمر با کسانی که تفریحی مشروب می خوردن خیلی متفاوته مثل فردی که روزی دو سه نخ سیگار بکشه تا فردی که معتاد کامل باشه! مشروب در کشور ما بیشتر مسئله شرعی هست وگرنه در خارج از این هفتاد میلیون خیلی ها مشروب می خورن و خیلی ها هم باهاشون ازدواج می کنن و هیچ دلیل واضحی هم بر ناموفق ازدواجشون نیست. در ایران هم کسی در حد خودش مشروب می خوره نمی تونیم براش حکم صادر کنیم به درد زندگی و آینده نمی خوره.

اینجا بحث خوب و بد بودن مشروب نیست. مشروب ربطی به ازدواج نداره
ولی منی که مسلمونم انتظار دارم طرف مقابلم هم پایبند باشه. اون کسی هم که چندان به این اصول پاینبد نیست خب طبیعیه که تو ازدواج به این نکته توجه زیادی نمیکنه.
این مسئله به اعتقادات شخص بر میگرده نسخه کلی نمیشه پیچید



به نظر من این واژه پاک بودن در کمپ های ترک اعتیاد معنا پیدا می کنه. بله بنده هم جوونایی رو می شناسم (روی سخنم با همه نیست) که از این جهات خیلی پاکن هزار و یک ادعای عرفی و مذهبی هم دارند. اما تفکراتشون بوی تعفن می ده. در خلوت تفکراتشون کارهایی رو انجام می دن که ناپاک! ها در واقع انجام نمی دن.

با عرض معذرت می تونم بپرسم شما از کجا می دونید اون اشخاص پاکی که میشناسید، در خلوت تفکراتشون چی کار میکنن که بقیه نمی کنن؟؟ لطفا گناه دیگران رو نشورید.


دوباره شد حکایت گرم موی گربه زیر بارون مونده و چشم چپ سگ نابالغ و پر دم مرغ در حال مرگ و 8 قاشق خاک قبرستان رو که با هم مخلوط کنیم معجزه میشه! شانس در همین حد دخالت داره در این موضوع. البته برای کسانی که مطلقاً تجربه کافی در این زمینه ها نداشتند یا تجربیات صحیحی نداشتند همه چیز رو به شانس و اقبال واگذار می کنند. در ازدواج سنتی کاملا قبول دارم که خیلی به شانس بستگی داره چون شناخت واقعی تا حد زیادی کم میشه.

من با شما موافق نیستم. اگه ازدواج سنتی ایرادی داره ازدواج مدرن هم ایراد داره. درسته که دوست دختر و دوست پسر مدت زیادی با هم هستن. ولی در مورد همدیگه و خونواده اشون تحقیق نمی کنن تو مشکلات و سختی ها هم دیگه رو نمی بینن و راحت به هم دروغ میگن.
و به نظر من کسایی که تجربه کافی رو در این زمینه ها ندارن دخترا و پسرای جوان هستن. و این پدر و مادر ها هستن که تجربه کافی رو دارن. و فقط تو ازدواج سنتی هست که از این تجربه استفاده میشه نه ازدواج مدرن


گاهی آدم ها خودشون فکر می کنند که در شرایط ایده آل اخلاقی و فکری قرار دارند چون اصولاً شرایط ایده آل فکری و اخلاقی وجود خارجی نداره و هر کس برای خودش میسازه! صفات خوب رو شاید بشه گفت اما در مورد طرز تفکر نه! ایشون در طرز تفکر ایده آل قرار دارند تا چه حد این طرز تفکر وادارشون کرده تحصیلات داشته باشند؟ تا چه حد برای استقلال مالیشون تلاش کردند؟ اینطور که شما می گید فقط نشستند گوشه خونه و تفحص و تفکر کردن!

ایشون چنان شخصی رو مثال زدند. در مثال هم جای مناقشه نیست. فرض محال هم محال نیست. (یعنی می توان مثال از پدیده محال زد)
شما باید در مورد اصل حرفشون بحث کنید نه در مورد مثالشون.

این از پایه ای ترین اصول بحث هست.


:)
+
نه توقع باید پایین بیاد نه بالا بره هر توقعی بهتره که با هم شان خودش ازدواج کنه تا شباهت ها بیشتر باشه و شناخت بهتری پیدا شه.


ابلیس عزیز نخواستن جواب بدن ولی من نتونستم جلوی خودم رو بگیرم. قسمت های آبی جواب و نظر بنده است.










بدبختی فقط توقع زیاده قدیما ازدواج راحت بود چون توقعا کم بودو زندگی راحتتر دخترا 90درصد میرفتن خونه پدرشوهر زنندگی میکردن الان چی کدوم دختری این شرایطو قبول میکنه؟ الان بخای 4تا وسیله بگیری و یه خونه مزخرف اجاره کنی حداقل 50تومن پول میخاد من جوون این پولو از کجا باید بیارم؟ این بحثا چه فایده ای داره وقتی که به گوش مسئولان نمیرسه

به مسئولین چه ربطی داره؟
کدوم مسئول گفته که تیکه های بزرگ جهیزیه عروس رو باید داماد بده؟
تو مجلس تصویب کردن که زندگی رو باید با عروسی شروع کرد؟

یکی از اشنایان بنده داره ازدواج میکنه و من در جریان ریز اتفاقاتش هستم. با این که طرف مقابلش فامیل و آشنا هستن ولی کاملا واضحه که کل قضیه عروسی براشون مثل مسابقه است. که کدوم طرف می تونه بیشتر بکنه و کمتر خرج کنه

ملا نصرالدین
02-09-2013, 11:00
من به شخصه قبول ندارم ! شما منظورت شخص خاصی نبود ولی من توضیح میدم !
با دید سطحی و کلی میشه به این قضیه پی برد ، نیازی به فرو رفتن تو این قضیه نیست! یا تحقیقات علمی و طولانی ؛ میشه وضعیت جامعه ی امروزی رو مشاهده کرد ، حتما نیاز نیست طرف با کسی مشکلی داشته باشه ، یا قبلا در رابطه ای دچار مشکل شده باشه که این دید رو داشته باشه ! در محیط بیرون و دانشگاهی و محیط هایی ازین قبیل میشه متوجه کم بودن خواستگارشد ، خودنمایی هایی که برای نشون دادن خودشون وجود داره یا خیلی کارهای دیگه !
آقا وحید گفتن کار زیاده ، باید توقعاتمون رو از کار بیاریم پایین ! من اینجوری ادامه میدم ! یه مرد واسه چی کار میکنه؟ یا یه پسر بعد از فارغ التحصیلی برای چی دنبال شغل میگرده؟
برای کسب روزی و بدست آوردن پول ، تا بتونه آینده ای رو تشکیل بده ! حالا به طور مثال ما توقعمون رو میاریم پایین و میریم سر یه کار یدی و نسبتا کم درآمد ، آیا دختری که بعدا میخواد با من ازدواج کنه به این درآمد اندک راضی میشه؟
مسلما نمیشه ، اگه پسر کم توقع باشه بازم یه مانعی به نام دختر و خانوادش وجود داره که به این درآمد پسر و شغلی که داره راضی نمیشه !
چندین سال کار کردن و بدست آوردن اندوخته با یک شب از بین میره ، اون شب چی نام داره؟ شب عروسی !
الان تو این دوره زمونه کسی حاضر نمیشه ، مراسم عروسی ساده ای بگیره ، مهریه ی پایینی رو قبول کنه ! بعد از شب عروسی یه عالمه قرض میمونه رو دوش پسر ساده !
زحمات چندین سالش از بین میره ، اونم با چه نیتی؟ به نیت اینکه عروسی یک شبه دیگه ، تکرار که نمیشه ، دوست داره موندگار بشه !
با پایین اومدن توقعات دختر و خونوادش و ایجاد عشق حقیقی از طرف اونا میشه به آینده و تشکیل خانواده هم فکر کرد! در غیر اینصورت وضع داره روز به روز بدتر میشه !


چرا کسی حاضر نمیشه با ادم کم درامد ازدواج کنه؟..من چند مورد بیارم براتون که حاضرند با ادم کم درامد ازدواج کنند...یا چند مورد بیارم که با حقوق 500 تومان دارن زندگی میکنند(حتما میدونید دیگه پایه حقوق وزارت کار 500 تومانه)

شما یه سری به این سایت های دخترونه بزنید...طرف پول نداره طلا بخره...میرن سرویس بدل برای عرو سی میگیرن

سوال اینجاست چرا توقع ما انقدر بالا رفته؟

دختر و پسر هم فرقی نداره..یه جور معاملس ...هر کی آبشن بیشتری داشته باشه دنبال گزینه ای میگرده که اونم آبشنهای مشابه رو داشته باشه...

من خودم به شخصه و به عنوان یک پسر زیاد حساست به خرج نمیدم روی برخی از مسائل...مثلا اگر طرف مقابلم دیپلمه باشه برام هیچ فرقی نداره ... میزان مطالعه و فکر باز طرف مقابل مهمه نه مدرک و ...

در ضمن حس میکنم خانمها به خاطر رقابت و همچنین اعتماد به نفس پائین و از همه مهم تر پز دادن و شایدم به رخ کشیدن خودشون به اقدام و دوستان هست که دنیال مردهای با آبشنهای انچنانی میگردند...

وگرنه اگر خودباوری و اعتماد ه نفس برخی از دختران بالا بود دیگه نیازی به این نداشتن که نداشته هاشون رو با مردهایی پر کنند که زیابزد دیگران باشند...

اتفاقا برعکس این حس رقابت توی پسرها افتاده...هرکی خانمش اس تر باشه...اون موفق تره
هرکی پدرخانمش پولدارتر باشه اون برنده است

+ f.a.r.i
02-09-2013, 11:33
نمیدونم چطوریه ولی کار مهمترین کلید موفقیت و دستیابی به همه چیزه !

به دختر های امروزی اصلا نمیشه اعتماد کرد . اصلا و ابدا . مخصوصا از دانشگاه زن نگیرید . من خودم دانشجو هستم . 99.5 درصد دختر ها توی دانشگامون دوست پسر نه یکی نه دوتا ! طرف دختره شوهر داره بازم میگم خدایا چرا داره به شوهرش خیانت میکنه و با پسر ها رابه عاطفی داره . بازم تاکید میکنم اینها به بهانه درس هر کاری میخوان میکنن . ای کاش به خاطر درس باشه این دوستی اما میبینید که به خاطر چیز دیگری هستش .

تا دانشجو نشید حرفمو نمیفهمید .............:n15:


یه نصیحت به دختر ها : با توجه به وضعیت حال حاظر وقتی خواستگار براتون اومد فقط ببینید که طرف کار درست و حسابی داره یا نه بعد اولویتتون رو بزارین روی قیافه و .........:n02:

Eblis 2011
02-09-2013, 14:27
[ حذف شد ]


اتفاقا برعکس این حس رقابت توی پسرها افتاده...هرکی خانمش اس تر باشه...اون موفق تره
هرکی پدرخانمش پولدارتر باشه اون برنده است


تا وقتی که این دید در دخترها وجود داره ، که پسرها دارن باهم دراین مورد رقابت میکنند ، هیچ چیزی حل نخواهد شد !




چرا کسی حاضر نمیشه با ادم کم درامد ازدواج کنه؟..من چند مورد بیارم براتون که حاضرند با ادم کم درامد ازدواج کنند...یا چند مورد بیارم که با حقوق 500 تومان دارن زندگی میکنند(حتما میدونید دیگه پایه حقوق وزارت کار 500 تومانه)

شما یه سری به این سایت های دخترونه بزنید...طرف پول نداره طلا بخره...میرن سرویس بدل برای عرو سی میگیرن


چند مورد اگه بیارید ممنون میشم !




نمیدونم چطوریه ولی کار مهمترین کلید موفقیت و دستیابی به همه چیزه !

به دختر های امروزی اصلا نمیشه اعتماد کرد . اصلا و ابدا . مخصوصا از دانشگاه زن نگیرید . من خودم دانشجو هستم . 99.5 درصد دختر ها توی دانشگامون دوست پسر نه یکی نه دوتا ! طرف دختره شوهر داره بازم میگم خدایا چرا داره به شوهرش خیانت میکنه و با پسر ها رابه عاطفی داره . بازم تاکید میکنم اینها به بهانه درس هر کاری میخوان میکنن . ای کاش به خاطر درس باشه این دوستی اما میبینید که به خاطر چیز دیگری هستش .

تا دانشجو نشید حرفمو نمیفهمید .............
:n15:



یه نصیحت به دختر ها : با توجه به وضعیت حال حاظر وقتی خواستگار براتون اومد فقط ببینید که طرف کار درست و حسابی داره یا نه بعد اولویتتون رو بزارین روی قیافه و .........


حرفت رو قبول دارم ! واقعا هم نمیشه اعتماد کرد ، طرف رو به چشم دیدم ، قسم خدا رو میخورد فلان کار رو نکرده ، اما خیلی زود گندش در اومد !

الان دیگه با قرآن و قسم خوردن و این حرفا ، دیگه نمیشه اعتماد کرد ، من خودم دانشجو هستم و شرایط رو کاملا حس کردم !

کسایی رو هم میشناسم که متاهل هستند اما هنوزم که هنوزه با پسرای کلاس طوری رفتار میکنند که ....

Stream
02-09-2013, 14:37
من با شما موافق نیستم. اگه ازدواج سنتی ایرادی داره ازدواج مدرن هم ایراد داره. درسته که دوست دختر و دوست پسر مدت زیادی با هم هستن. ولی در مورد همدیگه و خونواده اشون تحقیق نمی کنن تو مشکلات و سختی ها هم دیگه رو نمی بینن و راحت به هم دروغ میگن.
و به نظر من کسایی که تجربه کافی رو در این زمینه ها ندارن دخترا و پسرای جوان هستن. و این پدر و مادر ها هستن که تجربه کافی رو دارن. و فقط تو ازدواج سنتی هست که از این تجربه استفاده میشه نه ازدواج مدرن


در سیستم مدرن هیچ محدودیتی برای تحقیق کردن وجود نداره، کسی که بخواد می تونه تحقیق کنه و کسی که نخواد می تونه نکنه. برعکسش در ازدواج سنتی اون آشنایی و شناخت از همدیگه (مثلا گذروندن حدود 1000 ساعت با هم در شرایط مختلف آشنایی، مسافرت، مهمانی، کاری و ...) قبل از ازدواج ممکن نیست و درباره این قضیه محدودیت وجود داره. چیزی هم که درباره دروغگویی یا رفتار خانواده ها در مواقع مشکلات گفتید چیزی است که در هر خانواده ای می تونه وجود داشته باشه و ما قانونی نداریم که هر کس سننتی ازدواج کرد خانواده هاشون به هم دروغ نمی گن یا موقع مشکلات همدیگه رو می بینن (که البته خودش جای بحث داره، سیستم سنتی به خانواده ها حق دخالت در زندگی جوون ها رو می ده که اصلا صحیح نیست). موقع مشکلات جوون ها باید برن و مشاور و روانشناس رو ببینن نه پدر و مادرشون رو!

پدر و مادرها هم تجربه خاصی ندارن، خودشون یک بار ازدواج کردن و حالا یا موفق بوده یا نبوده و نصفه نیمه و ناآگاهانه تعدادی ازدواج رو در اطراف دیدن. افرادی که تجربه دارن کارشناس های مشاوره ازدواج و روانشناس ها هستند. به علاوه این یه واقعیت روانشناسی است که تجربه اشخاص غیرمتخصص درباره مسائل انسانی/روانی یکی از بدترین منابع برای تصمیم گیری و کسب اطلاعات است.

V E S T A
02-09-2013, 16:07
یه مسئله ای که تو این تاپیک خیلی به چشم میاد و برام جالب هست اینه که تاپیک به جای صحبت درباره ازدواج به سمت بررسی

رفتارها، منش ها، برخورد ها، اخلاقیات،توقعات، آرزوها ،خواسـته ها، انتظارات، ایرادات،انتـقادات و بعضا رفع مشکلات! (چگونگی افزایـش خواستگار) دخـتران مربوط می شد.

درحالی که حل مشـکل ازدواج تنها به حل این موارد منتهـی نمی شه. ازدواج یه توافق دو نفرس امکـان نداره یه طرف مشکـل و ایرادی داشتـه باشـه و حل این مشکل و ایراد

مساوی باشه با حل مشکل ازدواج.

تو فرهنگ غنی! ایرانی و تو اکثر خانواده ها وقتی یه دختر متولد می شه از کودکی به روش بهتـرین دخـتر بودن بزرگ میشه ما تو فرهنـگ و سنتـی بزرگ شدیم که دخـتران از

کودکی با حقوق خودشون آشنـا نبودن و لزومـی هم دیده نشده که به حقوقشون آشنـا بشـن چون دختری که به حقوق انسـانی خودش آشنا باشه معمـولا به قول پسر ها و

خانواده های سنتی زن بساز و خوبی نمیشه! و در آخر همون بحـث آبرو ارحج بوده بر اهمیـت دادن به حقوق دختـران. پس دختر خوب = دختـری که حقوق انسـانی خودش رو

نشناسه و اهمیتی به وجود داشتن و انسان بودن خودش نده و خودش رو وقف خانواده و همسر گرامی کنه.. این دیدگاه جامعه ایرانی به دختر خوب هست.



وقتی دختران وارد دانشگاه میشن یا نمیشن و اطلاعات خودشـون رو درباره واقعیت و حقوق انسـانی بالا می برن آمار طلاق بالا میره چون پسران تو خانواده هایی بزرگ شدن

که پذیرش این نوع دختران براشون غیر قابل تحمـل هست چون دختر خـوب در نظرشون کسـی هست که باید خواسته ها و انتظاراتش در حد و حریم توقعشـون از زن خوب قرار

بگیره و دختری که به حقوق خودش احترام بذاره و از همسرش بخواد حقـش رو در نظر بگیـره زن زنـدگی نیست. چون در فرهنـگ غنی ایرانی در اصل زن برای آرامـش و بقای

مرد آفریده شده و از کودکی با همین هدف بزرگ میشه.

پسری که پول نداره زندگی اداره کنه (حتی در حد اداره زندگی خودش)، پسری که اخلاق نداره، پسری که چشمش حتی بعد از ازدواج دنبال دخترای دیگس، پسری که بد دهن

هست، پسری که مسئولیت پذیر نیست، پسری که انتظارات و خواسته های انسانی جنس مخالفش و بعدا همسرش رو نادیده میگیره، پسری که ازمحبت کردن شرم میکنه

و نشانه ذلت خودش میدونش، پسری که از خودش اراده نداره و خانوادش براش تصمیم میگیرن، پسری که توانـایی برقراری ارتباط با جنس مخالـف رو نداره ( حتی در حد صحبت

کردن و آشنایی )، پسری که جرات و جسـارت تصمیم گیری برای زندگی آینده رو نداره، پسری که به ظاهر، تمیزی و حداقـل قابل تحمـل بودن خودش اهمیـت نمیده پس دنبال

ازدواج و یا دوست پیدا کردن نباشه ..

انقدر که تو جامعه، پسر ها مشکلات اخلاقی و رفتاری دارن دخترها مشکل ندارن برای همین برای ازدواج ممکن هست سختگیری از طرف خانواده دخـترها بیشتـر باشه پس

یهتر هست قبل از اینکه درباره دخترها و رفع ایرادات و مشکلاتشون صحبت بشه پسرها هم خودشون رو بشناسن و نقاط ضعفشون رو از بین ببرن به حق خودشـون قانع باشن

و بیشتر از حد خودشون نخوان .. کسی که ظاهر مناسب نداره نباید دنبال دختر زیبا باشه کسی که پول کافی نداره نبایـد دنبال دختر پولـدار باشه کسی که تحصیـلات نداره نباید

دنبال دختر با سواد باشه کسی که خانـواده مناسب نداره نباید داشتن خانـواده منـاسب رو جزو معیـارهای انتخابـش قرار بده تک تک فاکتـور ها باید در حد و انـدازه شخص باشه

اینجوری وقتی خواستگاری دختری میرین که در حد و اندازه خودتـون هست نه مشـکل مالی براتـون پیش میاد نه ناراحتی پیش میاد که چرا طرف منـو به خاطر ظاهر یا ماشین و

پول رد کرد..

وقتی بدونید همونطور که شما حق خودتون می دونید که بهترین رو انتخـاب کنید با لااقل کسی رو انتخاب کنید که تا حدودی فاکتور های اساسی رو داره طرف مقابلتون هم این

حق رو داره کسی رو انتخاب کنه که در حد و اندازه خودش باشه و فاکتور های اساسی مورد نظرش رو داشته باشه ..

دختری که زیباست دختری که از نظر مالی تامین بوده دختری که موقعیت اجتماعی بالایی داره دختری که خانواده اصیل داره توقعاتش هم درهمین حد هست نباید انتظار داشت

چنین دختری به خواستگاری که هیچ سنخیتی باهاش نداره جواب مثبت بده ..

ملا نصرالدین
02-09-2013, 16:37
[ حذف شد ]

چند مورد اگه بیارید ممنون میشم !


.

من اهل کل کل کردن نیستم...
این مواردی رو که نام میارم فقط برای اینه که قانع بشید همه ی دختر ها اینجور که شما فکر میکنید نیستند

دوستم: همونی که گفتم سرویس طلا براش اصلا ارزش نداره
دوست دوستم: برای این ادم خواستگار پولدار امده بهش جواب رد داده...میپرسیم چرا؟میگه چون پولدار بود ...از کجا معلوم شاید پس فردا بخاطر پولش سر ما منت بذاره

یکی از همکلاسی هام: عاشق یه پسر بی پول و بی کار از فامیلشون شده بخاطرش همه ی خواستگارهای خوبش رو رد کرده..خانواده ی دختر هم با ازدواجشون موافق بودند
...حالا پسره ولش کرده رفته

و....

Gregar
02-09-2013, 16:57
خیلی از نظرات رو خوندم توی تاپیک . نمیدونم چرا دنبال یه علت کلی میگردین ؟ هزارتا علت میتونه واسه جلوگیری از ازدواج وجود داشته باشه و واسه هر کسی فرق میکنه . ملاکهایی که برای من مهمه ممکنه واسه کس دیگه مهم نباشه یا کمتر مهم باشه و اولویت رو یه چیز دیگه قرار بده .
یکی با ازدواج سنتی موافقه چون از دید خودش این نوع ازدواج بهتره و با چیزی که در اطراف خودش تا حالا دیده واسش ثابت شده که ازدواج سنتی واسش بهتر جواب میده و خطر کمتری داره . یکی ازدواج مدرن رو دوست داره چون سلیقه خودش واسش از همه چیز مهمتره نسبت به سلیقه اطرافیانش و حس میکنه خودش اینقدر کامل هست در قضیه ازدواج که بتونه کیس مناسب رو خودش انتخاب کنه و در این زمینه ازادی داشته باشه .
من خودم چون معتقدم هر دو روش مزیتهایی داره ، مخلوط این دو روش بهتره . نه خیلی به سبک مدرن و نه خیلی سنتی . هر چند مشکلاتی رو هم این روش مخلوط به وجود میاره .

راجع به دختر ها و پسرها هم نظرات زیادی دیدم . هر کی اون چیزی رو که دیده واسه خودش به صورت یه اصل دراورده . یک دختر توی دوستای خودش ادمای اهل تجملات ندیده و معتقده که دخترها خیلی هم اهل تجملات نیستن . باز یه پسر هر چی دختر دیده همه تجملاتی بودن و به مادیات اهمیت میدادن که این ذهنیت واسش ایجاد شده که هر دختری تجملاتیه و همینطور در مورد پسرها ....

خلاصه اینکه همه نوع ادم هستن توی مملکت . دختر هست با نداری میسازه ، دختر هست تجملاتیه و پول واسش مهمه ، یکی هست هیچ کدوم واسش اهمیت نداره و فقط میگه طرف مومن باشه و ...
پسر هم هست که دختر باکلاس بخواد ، تحصیل کرده بخواد ، پولدار بخواد و از اون طرف هم یکی هست که میگه دختر هیچی نداشته باشه ولی باشعور و فهمیده باشه و با من بسازه و ...

Eblis 2011
02-09-2013, 17:16
دوستم: همونی که گفتم سرویس طلا براش اصلا ارزش نداره
دوست دوستم: برای این ادم خواستگار پولدار امده بهش جواب رد داده...میپرسیم چرا؟میگه چون پولدار بود ...از کجا معلوم شاید پس فردا بخاطر پولش سر ما منت بذاره
یکی از همکلاسی هام: عاشق یه پسر بی پول و بی کار از فامیلشون شده بخاطرش همه ی خواستگارهای خوبش رو رد کرده..خانواده ی دختر هم با ازدواجشون موافق بودند
...حالا پسره ولش کرده رفته


این مثال هایی رو که زدید ، چیزی رو مشخص نمیکنه ، بنده هم میتونم مثال هایی از این قبیل بزنم ! مثال ها فاقد بحث کردن هستند! صحبتهایی که مشخص نیست چقدر صحت داره !
من هم میتونم واستون مثال هایی رو بزنم که دختر پسر پولدار تر دیده ، رفته با اون !





پسری که پول نداره زندگی اداره کنه (حتی در حد اداره زندگی خودش)، پسری که اخلاق نداره، پسری که چشمش حتی بعد از ازدواج دنبال دخترای دیگس، پسری که بد دهن

هست، پسری که مسئولیت پذیر نیست، پسری که انتظارات و خواسته های انسانی جنس مخالفش و بعدا همسرش رو نادیده میگیره، پسری که ازمحبت کردن شرم میکنه

و نشانه ذلت خودش میدونش، پسری که از خودش اراده نداره و خانوادش براش تصمیم میگیرن، پسری که توانـایی برقراری ارتباط با جنس مخالـف رو نداره ( حتی در حد صحبت

کردن و آشنایی )، پسری که جرات و جسـارت تصمیم گیری برای زندگی آینده رو نداره، پسری که به ظاهر، تمیزی و حداقـل قابل تحمـل بودن خودش اهمیـت نمیده پس دنبال

ازدواج و یا دوست پیدا کردن نباشه ..


پس اونایی که تا الان ازدواج نکردن ، لابد این شرایط رو نداشتن که نتونستن ازدواج کنن ! اگر به دید دخترها همچین پسری نباید ازدواج کنه ، همچنان باید شاهد کم و کمتر شدن خواستگار بود !

مشکل یکی ، دوتا نیست ! علاوه بر پرتوقع بودن دخترای امروزی که نصفی از توانایی های دخترهای نسل های قبل رو ندارن ، خانواده هاشون هم مزید بر علت شدن که امر ازدواج برای یک پسر خیلی دشوار بشه !

توقعات که بسیار غیر معقول و نابه جاست ، باعث میشه پسری که شاید این توانایی رو هم داشته باشه ولی از ترس حرفای دختر و خونوادش ، ترس تمام وجودش رو فرامیگیره و کلا از کرده ی خودش پشیمون میشه !



انقدر که تو جامعه، پسر ها مشکلات اخلاقی و رفتاری دارن دخترها مشکل ندارن برای همین برای ازدواج ممکن هست سختگیری از طرف خانواده دخـترها بیشتـر باشه پس

یهتر هست قبل از اینکه درباره دخترها و رفع ایرادات و مشکلاتشون صحبت بشه پسرها هم خودشون رو بشناسن و نقاط ضعفشون رو از بین ببرن به حق خودشـون قانع باشن

و بیشتر از حد خودشون نخوان ..


مشکلات اخلاقی که شما ازش صحبت میکنه از چی ناشی میشه؟
از سخت گیری نا به جای خانواده ی دختر و صد البته خود دختر ! وقتی شرایط ازدواج رو برای آقا پسرها سخت میکنن ، انتظار دارن این مشلات بوجود نیاد؟
طبیعی که سختی این شرایط پسر رو از ازدواج دلزده میکنه و باعث بوجود اومدن فساد های مختلف میشه !

با این توصیفات تنها کسی که متضرر میشه ، کسی نیست جز دختر ! پسر خیلی راحت تر از دختر از پس نیازهاش برمیاد ، خیلی راحت تر میتونه با خودش و مشکلات روحی و جسمی و ج ن س ی ش کنار بیاد و ...



کسی که ظاهر مناسب نداره نباید دنبال دختر زیبا باشه کسی که پول کافی نداره نبایـد دنبال دختر پولـدار باشه کسی که تحصیـلات نداره نباید

دنبال دختر با سواد باشه کسی که خانـواده مناسب نداره نباید داشتن خانـواده منـاسب رو جزو معیـارهای انتخابـش قرار بده تک تک فاکتـور ها باید در حد و انـدازه شخص باشه

اینجوری وقتی خواستگاری دختری میرین که در حد و اندازه خودتـون هست نه مشـکل مالی براتـون پیش میاد نه ناراحتی پیش میاد که چرا طرف منـو به خاطر ظاهر یا ماشین وپول رد کرد..


کاملا مخاف این صحبتم ! این جملات ، توجیه رفتار یه دختر زمانی که با شخص پولدارتر مواجه میشه !


+ در مجموع جامعه ی ما نشون داده همیشه و همه جا پسر کم توقع از دختر بوده و هست ! وقتی معیار دختران برای انتخاب همسر شده پول و سرمایه و ماشین و قیافه ! طبیعتا معیارهای پسران هم برای انتخاب همسر آینده تغییر خواهد کرد !

در پایان پیشنهادم برای برطرف شدن این مشکلات و معضل ازدواج اینه که ، باید در برابر این توقعات زیاد تسلیم نشد ، هرچه قبول این شرایط نابه جا کمتر بشه ، احتمال درست شدن این اوضاع بیشتره ، دلیلشم اینکه که دخترهای بیشتری شانسشون برای ازدواج کم میشه و اونوقت به کم هم قانع میشن!



یه ضرب المثل لهستانی هست که میگه : داماد زشت و با شخصيت به از داماد خوش صورت و بی لياقت .


ضرب المثل آلمانی هم جالب گفته : زن و شوهر اگر یكدیگر را بخواهند در كلبه‌ی خرابه هم زندگی می‌كنند.

موفق باشید !

Shadow-Man
02-09-2013, 17:35
در سیستم مدرن هیچ محدودیتی برای تحقیق کردن وجود نداره، کسی که بخواد می تونه تحقیق کنه و کسی که نخواد می تونه نکنه. برعکسش در ازدواج سنتی اون آشنایی و شناخت از همدیگه (مثلا گذروندن حدود 1000 ساعت با هم در شرایط مختلف آشنایی، مسافرت، مهمانی، کاری و ...) قبل از ازدواج ممکن نیست و درباره این قضیه محدودیت وجود داره. چیزی هم که درباره دروغگویی یا رفتار خانواده ها در مواقع مشکلات گفتید چیزی است که در هر خانواده ای می تونه وجود داشته باشه و ما قانونی نداریم که هر کس سننتی ازدواج کرد خانواده هاشون به هم دروغ نمی گن یا موقع مشکلات همدیگه رو می بینن (که البته خودش جای بحث داره، سیستم سنتی به خانواده ها حق دخالت در زندگی جوون ها رو می ده که اصلا صحیح نیست). موقع مشکلات جوون ها باید برن و مشاور و روانشناس رو ببینن نه پدر و مادرشون رو!

پدر و مادرها هم تجربه خاصی ندارن، خودشون یک بار ازدواج کردن و حالا یا موفق بوده یا نبوده و نصفه نیمه و ناآگاهانه تعدادی ازدواج رو در اطراف دیدن. افرادی که تجربه دارن کارشناس های مشاوره ازدواج و روانشناس ها هستند. به علاوه این یه واقعیت روانشناسی است که تجربه اشخاص غیرمتخصص درباره مسائل انسانی/روانی یکی از بدترین منابع برای تصمیم گیری و کسب اطلاعات است.

درسته تو سیستم مدرن محدودیتی وجود نداره ولی آیا در عمل انجام میشه؟ من که ندیدم. نهایتش شماره دوست دخترش رو میده به یکی دیگه ببینه بهش خیانت میکنه یا نه؟ که این هم اصلا درست نیست. شما نمی تونی کسی رو به سمت یه قضیه حل بدی بعدش بگه چرا رفت سمت اون قضیه.

این هزار ساعتی که شما میگید واقعا تو ازواج مدرن اتفاق میوفته؟ واقعا دختر و پسر با هم مهمونی میرن؟ (قطعا مهمونی با پارتی فرق میکنه) تو مشکلات زندگی با هم هستن؟ قطعا نه فقط تو خوشیا با هم هستن.
بله سیستمی که تو غرب هست از این نظر خیلی خوبه چون با هم مهمونی میرن و با فامیل و خانواده همدیگه اشنا میشن با هم زیر یه سقف زندگی میکنن و طعم مشکلات زندگی رو میچشن. و تقریبا تو هر شرایطی رفتار همدیگه رو میبینن و بعد از چند سال در مورد ازدواج تصمیم میگیرن.
ولی همچین چیزی رو تو ایران شاهد نیستیم.

درسته ازدواج سنتی هیچ تضمینی درباره صداقت نمیده ولی تو ازدواج سنتی به شکل سفت و سخت تحقیق میشه از همکار ها همسایه ها فامیل. این همه آدم متفقا نمی تونن دروغ بگن.

دخالت قبل از ازدواج یا بعد از ازدواج؟

بعد از ازدواج به نظر من فرقی نمیکنه چون در هر صورت خانواده دختر و پسرشون رو رها نمی کنن به امان خدا.

به نظر من خیلی تجربه های خوبی دارن. سرد و گرم روزگار رو چشیدن صد تا ازدواج دیگه دیده.
همون یه بار ازدواج رو هم ما نکردیم. ما هر چی کارشناس هم دیدیم ازدواج سنتی رو ارجح می دونن

+ f.a.r.i
02-09-2013, 17:40
واقعا پسر ها کم توقع هستن . تمام پسرها فقط 3 انتظار عمده از دختر ها دارن :

1- زیبا بودن
2- اخلاق خوب و سالم بودن
2- داشتن خانواده خوب و با ابروه

حال توقع دختر ها از پسر ها :

1- خوشتیب باشه ( که این مورد رو نمیشه ایراد گرفت :n02:)
2- خونه
3-ماشین
4- درامد انچنانی
5- سرمایه زیاد
6-تحصیلات انچنانی
7- زن زلیل بودن
8-خانواده پولدار
و .......

هزار تا چیز دیگه که اگه بخوام بگم باید کلا این تاپیک رو به صفحه 1000 برسونم

به نظر من درست اینه که دختر =این چیز ها رو ملاک قرار بده به ترتیب :

1- پسندیدن ظاهری پسر
2- کار درست و حسابی با درامد راضی کننده
3-خانواده خوب و با ابروه

که مهمترین چیز ها هستند:n12:

پیوندتان مبارک:n12::n12::n12::n12:
:n02:

M A S 0 U D
02-09-2013, 17:44
با اومدن فرزند به کانون خانواده فکر کنم این خیانت ها هم کمتر بشه ...
در ضمن زیبایی هم از نظر هرکسی ممکنه متفاوت باشه...
به نظر من هم ازدواج سنتی با تحقیقات کامل و شناخت قطعی خانواده و اطرافیان شخص مورد نظر با فرض تطابق افکار طرفین و پسندیدن ویژگی های ظاهری بهترین روش ازدواج در جامعه کنونی ما است...

همه جور آدم داریم :

دختر کم توقع/پرتوقع
دختر باحجاب/بیحجاب
افاده ای/غیر افاده ای
بی زبون :n10:/پررو
باکمالات/هرزه
نداشتن دوست پسر تاکنون/پسرباز هفت خط
.
.
.

کدومش رو می پسندی؟برو دنبال همون ...

Eblis 2011
02-09-2013, 17:49
همه جور آدم داریم = دختر کم توقع/پرتوقع --- دختر باحجاب/بیحجاب --- افاده ای/غیر افاده ای --- بی زبون :n10:/پررو --- باکمالات/هرزه --- نداشتن دوست پسر تاکنون/پسرباز هفت خط
.

کدومش رو می پسندی؟برو دنبال همون ...

میشه بگی اینارو چطوری میشه از هم تمیز داد؟

havzhini
02-09-2013, 17:51
با اومدن فرزند به کانون خانواده فکر کنم این خیانت ها هم کمتر بشه ...

بدترین و اشتباهترین نظر سنتی که هزارن بچه رو بدبخت و فلک زده کرده با وارد شدن به یه خانواده مشکلدار و متلاشی که بهترین حالتش اینه بشن فرزند طلاق

اتفاقا تجربه و امار کاملا ثابت میکنه با ورود فرزند وضعیت خیلی بدتر میشه در خوشبینانه ترین حالت بعد از چند سال تحمل منجر به طلاق بشه و در بدترین حالت یه خانواده پر از نفرت و مشکل و دعوا سر یه بچه معصوم هوار میشه

M A S 0 U D
02-09-2013, 17:55
میشه بگی اینارو چطوری میشه از هم تمیز داد؟

یه چیزایی که تو همون نگاه اول ادم پی میبره طرف چکارست ... ولی خب باید پرس و جو کنی دیگه ... از همسایه هاشون - از همکلاسی هاش - وضعیت اصل و نسب خانواده -- نوع پوشش و جاهایی که میره - با کیا میگرده - بیشتر تو خونست یا همیشه آرایش کرده تو خیابونا وله - بخصوص دربیار با کسی رابطه دوستی داشته یا نه -- تحصیلاتش و ...

Eblis 2011
02-09-2013, 17:59
یه چیزایی که تو همون نگاه اول ادم پی میبره طرف چکارست ... ولی خب باید پرس و جو کنی دیگه ... از همسایه هاشون - از همکلاسی هاش - وضعیت اصل و نسب خانواده -- نوع پوشش و جاهایی که میره - با کیا میگرده - بیشتر تو خونست یا همیشه آرایش کرده تو خیابونا وله - بخصوص دربیار با کسی رابطه دوستی داشته یا نه -- تحصیلاتش و ...

شما فکر میکنی با این چیزا میشه فهمید؟

با نگاه اول میتونی بفهمی طرف چیکارس؟ به نظرم تا زمانی که حتی در دوران نامزدی باشن خودشون رو نشون نمیدن ! تو این مدت سعی در پوشیدن معایب دارن و اصلا نمیشه تشخیص داد ! علتشم که

مشخصه ! بعد که کارتموم شد و رفتن زیر یه سقف ، به مرور زمان خود واقعیشون رو نشون میدن !

حالا شاید بگی پس باید چیکار کرد ؟ برمیگردم به صحبت اول من که در مورد شانس بود! شانس مهمترین عامل در ازدواج !

M A S 0 U D
02-09-2013, 18:03
شما فکر میکنی با این چیزا میشه فهمید؟

با نگاه اول میتونی بفهمی طرف چیکارس؟ به نظرم تا زمانی که حتی در دوران نامزدی باشن خودشون رو نشون نمیدن ! تو این مدت سعی در پوشیدن معایب دارن و اصلا نمیشه تشخیص داد ! علتشم که

مشخصه ! بعد که کارتموم شد و رفتن زیر یه سقف ، به مرور زمان خود واقعیشون رو نشون میدن !

حالا شاید بگی پس باید چیکار کرد ؟ برمیگردم به صحبت اول من که در مورد شانس بود! شانس مهمترین عامل در ازدواج !

من گفتم یه چیزایی نه همه شو ... بقیش و که تو ادامش توضیح دادم و خب اگه وقت بزاریم و این کارا رو انجام بدیم خیلی چیزاش مشخص میشه ...

Stream
02-09-2013, 18:13
درسته تو سیستم مدرن محدودیتی وجود نداره ولی آیا در عمل انجام میشه؟ من که ندیدم. نهایتش شماره دوست دخترش رو میده به یکی دیگه ببینه بهش خیانت میکنه یا نه؟ که این هم اصلا درست نیست. شما نمی تونی کسی رو به سمت یه قضیه حل بدی بعدش بگه چرا رفت سمت اون قضیه.

این هزار ساعتی که شما میگید واقعا تو ازواج مدرن اتفاق میوفته؟ واقعا دختر و پسر با هم مهمونی میرن؟ (قطعا مهمونی با پارتی فرق میکنه) تو مشکلات زندگی با هم هستن؟ قطعا نه فقط تو خوشیا با هم هستن.
بله سیستمی که تو غرب هست از این نظر خیلی خوبه چون با هم مهمونی میرن و با فامیل و خانواده همدیگه اشنا میشن با هم زیر یه سقف زندگی میکنن و طعم مشکلات زندگی رو میچشن. و تقریبا تو هر شرایطی رفتار همدیگه رو میبینن و بعد از چند سال در مورد ازدواج تصمیم میگیرن.
ولی همچین چیزی رو تو ایران شاهد نیستیم.

درسته ازدواج سنتی هیچ تضمینی درباره صداقت نمیده ولی تو ازدواج سنتی به شکل سفت و سخت تحقیق میشه از همکار ها همسایه ها فامیل. این همه آدم متفقا نمی تونن دروغ بگن.

دخالت قبل از ازدواج یا بعد از ازدواج؟

بعد از ازدواج به نظر من فرقی نمیکنه چون در هر صورت خانواده دختر و پسرشون رو رها نمی کنن به امان خدا.

به نظر من خیلی تجربه های خوبی دارن. سرد و گرم روزگار رو چشیدن صد تا ازدواج دیگه دیده.

در دنیا که ازدواج مدرن هست، بله. هزار ساعت اتفاق می افته و در ایران (همونطور که در اولین پستم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) هم گفتم و فکر می کنم شما نخونده باشید که دارید این مطالب رو الان میگید) ممکن نیست چون جامعه آماده چنین پدیده ای نیست. پیشنهاد می کنم اون پست رو بخونید.

تحقیق از همکار و همسایه و فامیل شاید 200 سال قبل مفید بود که 1. همه آدم ها تا حد خیلی زیادی مثل هم بودن و 2. این افراد مستقیما با اون شخص در ارتباط بودن. در دنیای امروز و شرایط فعلی چنین تحقیقی هیچ چیزی رو درباره شخص به بقیه نمی ده، من نه از فامیل و همسایه ام شناخت کافی دارم و نه اونها از من. به علاوه فامیل و همسایه روانشناس و کارشناس نیستند و دیدشون منطقی و صحیح نیست.

+

نسل های قبلی ما سرد و گرم روزگار خودشون رو چشیدن، تجربیات خودشون رو داشتن که هیچ کدومش قابل تعمیم به دنیای امروز و افراد و سطح انتظارات انسان های امروز نیستند. باز هم این حرف شاید 500 سال گذشته صحیح بود چون تفاوت بین نسل قدیم و جدید بسیار بسیار اندک بود، الان ما در مرحله عبور از دنیا و اجتماع کلاسیک و ورود به دنیای مدرن هستیم.



همون یه بار ازدواج رو هم ما نکردیم. ما هر چی کارشناس هم دیدیم ازدواج سنتی رو ارجح می دونن


کارشناسان ایران / سیستم ازدواج سنتی ایران سیستم ارجح ازدواج در دنیا نیست همونطور که عقاید و باورهای ما عقاید اکثریت نیست، فرهنگ ما فرهنگ اکثریت نیست و رسم و رسوم ما هم رسم و رسوم اکثریت نیست. اتفاقا این سیستم غربی در این 200 سال تبدیل به سیستم مدرن و ارجح دنیا شده و الان در آمریکا، اروپا، آمریکای جنوبی و حتی شرق آسیا جای روال سنتی که خودشون داشتند رو گرفته. خاورمیانه فعلا در این سیستم قدیمی و عقب افتاده مونده و با تعصب درجا می زنه و در شرایطی که دنیا و انسان ها مدرن شدن راه حل ها رو در رسم و رسومات 1000 سال گذشته جست و جو می کنه و حتی در خاورمیانه هم کشورهایی مثل ترکیه این روال رو تا حد زیادی کنار گذاشتند.

دلیل موفقیتش هم چند مورد بسیار ساده است:

* این سیستم حقوق زن ها رو بهشون می ده.
* این سیستم فضای دقیق و ایده آلی رو برای شناخت مناسب از طرفین فراهم می کنه.
* این سیستم شرایط پدید آوردن خانواده هسته ای (Nuclear family ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) که حالت ایده آل زندگی افراد و پرورش نسل بعد هست رو فراهم می کنه و دقیقا در تضاد هست با چیزی که ما در رسوماتمون داریم یعنی Extended family جایی که عمه و خاله و دایی و پدربزرگ و مادربزرگ و خان دایی و عمه ملوک و ... همه در همه مسائل خانواده در حال دخالت هستند.
* این سیستم نقش شانس رو در موفقیت و عدم موفقیت تا بیشترین حد کمرنگ می کنه.

در کنار دلایل دیگه. کمی فکر کنید چرا این سیستم مورد تایید کامل جامعه روانشناسی دنیاست و الان تقریبا همه دنیا، از جمله همه کشورهای توسعه یافته و مرفه، رو در بر گرفته و تبدیل به سیستم غالب شده و روال سنتی که داشتند (که در خیلی جاها کاملا مشابه روال سنتی ما بوده) کنار گذاشته شده.


بدترین و اشتباهترین نظر سنتی که هزارن بچه رو بدبخت و فلک زده کرده با وارد شدن به یه خانواده مشکلدار و متلاشی که بهترین حالتش اینه بشن فرزند طلاق

اتفاقا تجربه و امار کاملا ثابت میکنه با ورود فرزند وضعیت خیلی بدتر میشه در خوشبینانه ترین حالت بعد از چند سال تحمل منجر به طلاق بشه و در بدترین حالت یه خانواده پر از نفرت و مشکل و دعوا سر یه بچه معصوم هوار میشه

این هم دقیقا یک مثال از زمانی است که به تجربه نسل های قبل و رسم و رسوماتمون گوش کنیم که "بچه همه چیز رو خوب می کنه" و همه یافته های دنیای روانشناسی و صدها و هزاران تحقیق علمی رو دور میریزیم که همه با اتفاق نظر میگن بچه همیشه شرایط رو بطور بسیار محسوس بدتر می کنه.

M A S 0 U D
02-09-2013, 18:25
در ازدواج مدرن حداکثر ساعات کنار هم بودن برای شناخت قبل ازدواج چقدره ؟ آیا این دوره کنترل شدست؟ اگه این وسط یه بلایی سر دختر بیاد تکلیف چیه؟:n16:

Stream
02-09-2013, 18:49
در ازدواج مدرن حداکثر ساعات کنار هم بودن برای شناخت قبل ازدواج چقدره ؟ آیا این دوره کنترل شدست؟

حداکثری وجود نداره، هرچقدر که نیاز باشه. معمولا اکثر آشنایی ها حداکثر بعد از 9 ماه تا 1 سال که شناختشون به اندازه کافی می رسه نتیجه مشخص هست (مثبت یا منفی).

چه کنترلی؟ آخه مگه میشه وقتی یک خانواده به دختر و پسر اونقدر اعتماد ندارن که بدون کنترل بهشون اجازه آشنایی و ارتباط بدن، ولی اعتماد داشته باشن اونها تصمیم صحیح و مناسب رو درباره ازدواجشون بگیرن؟

این رفتار و طرز فکر هستن که با دنیای قرن 21 سازگار نیستن. بی اعتمادی خانواده به فرزندانشون برای یک آشنایی ساده اون هم با قصد ازدواج و بعد انتظار تصمیم صحیح و منطقی و احترام به والدین و ... داشتن. جوون ها عقل و فکر دارن که وقتی میخوان با جنس مخالف آشنا بشن از خودشون مراقبت کنن، حریم خودشون (همونطور که خودشون برای خودشون تعریف می کنند) رو حفظ کنن، با آگاهی این آشنایی رو به حدی برسونن که به شناخت مناسب برای ازدواج همراه باشه و از والیدنشون هم مشورت و کمک (نه اجازه!) می گیرن.

پدر و مادری که فکر می کنن فرزندشون آماده ازدواج است، نمی تونن همزمان بگن اعتماد ندارن که فرزندشون عقل و آگاهی لازم برای یه صحبت با جنس مخالف رو داشته باشه که این کار بخواد فقط در محیط کنترل شده صورت بگیره.


اگه این وسط یه بلایی سر دختر بیاد تکلیف چیه؟:n16:

چه بلایی سر دختر بیاد آخه؟ آقاهه می خورتش؟ :n02:

Eblis 2011
02-09-2013, 19:12
من گفتم یه چیزایی نه همه شو ... بقیش و که تو ادامش توضیح دادم و خب اگه وقت بزاریم و این کارا رو انجام بدیم خیلی چیزاش مشخص میشه ...

چطوری مشخص میشه!!؟

وقتی طرف برات فیلم بازی کنه و تظاهر کنه شما چطوری میخوای تشخیص بدی؟

با حرفای همسایه شما میتونید اعتماد کنید ، یا دوست های اون دختر ، یا حتی نوع پوشش !؟

چه بسا کسایی رو دیدم که چادر به سر میکنن و از صد تا مانتویی داغون ترن !

کسی که بیشتر خونس آدم خوبیه و کسی که مدام بیرونه آدم بد؟

با این معیارها میخوای تشخیص بدی؟

من که معتقدم تو این دوره زمونه ی گرگ بازار ، اصلا نمیشه به این راحتی ها تمیز داد !

M A S 0 U D
02-09-2013, 19:17
چه بلایی سر دختر بیاد آخه؟ آقاهه می خورتش؟ :n02:

خانواده فرد و کنترل دخیله ...
پسره باید یه ندایی به خانواده بده و اجازه معاشرت رو برای یه مدتی بگیره و خانواده هم میبینه اوضاع و احوال پسره رو و خانواده شو و تصمیم گیری میکنه و اجازه آشنایی رو میده ... عرض کردم با هماهنگی و کنترل خانواده ها ...
وگرنه پسره ممکنه اهداف شوم داشتهد باشه ( شایدم نداشته باشه) و دختره رو ببره گازش بزنه :n02: (حذف شد)

Eblis 2011
02-09-2013, 19:34
یه سوال : از کجا میشه فهمید شخصی قصد ازدواج داره و هدفش از ایجاد رابطه دوستی کوتاه مدت نیست؟

havzhini
02-09-2013, 19:35
خانواده فرد و کنترل دخیله ...
پسره باید یه ندایی به خانواده بده و اجازه معاشرت رو برای یه مدتی بگیره و خانواده هم میبینه اوضاع و احوال پسره رو و خانواده شو و تصمیم گیری میکنه و اجازه آشنایی رو میده ... عرض کردم با هماهنگی و کنترل خانواده ها ...
وگرنه پسره ممکنه اهداف شوم داشتهد باشه ( شایدم نداشته باشه) و دختره رو ببره گازش بزنه :n02: (حذف شد)
مشکل شما اینه دختر و زن رو مثل یه انسان نمیبیند بلکه یه جنس مصرفی میبینید که یه گاز بخوره دیگه جنس دسته2 میشه براتون و دیگه ارزش نداره

جالبه میگین غرب به زن ابزاری نگاه میکنه ولی اتفاقا این دید شماست که به دختر و زن مثل یه جنس و کالا نگاه میکنه

انسانی که قراره خودش یه خانواده رو تشکیل بده و به این مرحله رسیده که بار مسئولیت همسری و والد بودن رو قبول کنه اصلا برام قابل درک نیست چرا باید توسط دیگران کنترل بشه
اگر هم قدرت و شعور تصمیم گیری و انجام کارها رو نداره پس چطور میتونه یه خانواده رو تشکیل بده و درست زندگی کنه

نه دختر با برقراری رابطه تبدیل به سیب گاز زده میشه و نفس انسانی با این چیزا تغییری میکنه که ازش چیزی کم بشه حالا چه زن چه مرد
و نه کسی که قراره یه خانواده رو تشکیل بده احتیاج به کنترل دیگران داره و خودش باید به مرحله ای رسیده باشه که درست رو از غلط تشخیص بده و راه زندگیش رو پیدا کنه

h-blade
02-09-2013, 19:46
یه سوال : از کجا میشه فهمید شخصی قصد ازدواج داره و هدفش از ایجاد رابطه دوستی کوتاه مدت نیست؟


به نظر من کلا هیچ شخصی با هدف ازدواج وارد رابطه دوستی نمیشه و همه این روابط کوتام مدت و صد البته مضر هستند......و مطمئن باشین 99 درصد پسرا میل به ازدواج با دختری که به راحتی با یه پسر دوست میشه رو ندارن......

VAHID
02-09-2013, 19:49
در پست اول هم ذکر شد(بعد از باز شدن) بحث های حاشیه ای ممنوع

در انتخاب کلمات دقت بیشتری کنیددر غیر اینصورت بدون هیچ تاملی حذف میشن.

Gregar
02-09-2013, 23:40
حداکثری وجود نداره، هرچقدر که نیاز باشه. معمولا اکثر آشنایی ها حداکثر بعد از 9 ماه تا 1 سال که شناختشون به اندازه کافی می رسه نتیجه مشخص هست (مثبت یا منفی).

چه کنترلی؟ آخه مگه میشه وقتی یک خانواده به دختر و پسر اونقدر اعتماد ندارن که بدون کنترل بهشون اجازه آشنایی و ارتباط بدن، ولی اعتماد داشته باشن اونها تصمیم صحیح و مناسب رو درباره ازدواجشون بگیرن؟

این رفتار و طرز فکر هستن که با دنیای قرن 21 سازگار نیستن. بی اعتمادی خانواده به فرزندانشون برای یک آشنایی ساده اون هم با قصد ازدواج و بعد انتظار تصمیم صحیح و منطقی و احترام به والدین و ... داشتن. جوون ها عقل و فکر دارن که وقتی میخوان با جنس مخالف آشنا بشن از خودشون مراقبت کنن، حریم خودشون (همونطور که خودشون برای خودشون تعریف می کنند) رو حفظ کنن، با آگاهی این آشنایی رو به حدی برسونن که به شناخت مناسب برای ازدواج همراه باشه و از والیدنشون هم مشورت و کمک (نه اجازه!) می گیرن.

پدر و مادری که فکر می کنن فرزندشون آماده ازدواج است، نمی تونن همزمان بگن اعتماد ندارن که فرزندشون عقل و آگاهی لازم برای یه صحبت با جنس مخالف رو داشته باشه که این کار بخواد فقط در محیط کنترل شده صورت بگیره.



چه بلایی سر دختر بیاد آخه؟ آقاهه می خورتش؟ :n02:


مشکل شما اینه دختر و زن رو مثل یه انسان نمیبیند بلکه یه جنس مصرفی میبینید که یه گاز بخوره دیگه جنس دسته2 میشه براتون و دیگه ارزش نداره

جالبه میگین غرب به زن ابزاری نگاه میکنه ولی اتفاقا این دید شماست که به دختر و زن مثل یه جنس و کالا نگاه میکنه

انسانی که قراره خودش یه خانواده رو تشکیل بده و به این مرحله رسیده که بار مسئولیت همسری و والد بودن رو قبول کنه اصلا برام قابل درک نیست چرا باید توسط دیگران کنترل بشه
اگر هم قدرت و شعور تصمیم گیری و انجام کارها رو نداره پس چطور میتونه یه خانواده رو تشکیل بده و درست زندگی کنه

نه دختر با برقراری رابطه تبدیل به سیب گاز زده میشه و نفس انسانی با این چیزا تغییری میکنه که ازش چیزی کم بشه حالا چه زن چه مرد
و نه کسی که قراره یه خانواده رو تشکیل بده احتیاج به کنترل دیگران داره و خودش باید به مرحله ای رسیده باشه که درست رو از غلط تشخیص بده و راه زندگیش رو پیدا کنه


دقیقا همینطوره که میگین .
به نظر من اگه دختر یا پسر عقل و شعورشون به حدی رسیده باشه که بتونن در مقوله انتخاب همسر درست رفتار کنن و اشنایی و ازدواج موفقی داشته باشن چرا نشه به صورت مدرن این ازدواج صورت بگیره ؟
وقتی تجربه شون و فهم شون به اون حد رسیده باشه احتمال شکست در انتخابشون کم تر میشه و نیازی نیست که خانواده ها در انتخابشون دخالت کنن و جلوی پاشون سنگ بندازن و حتی میتونن در پروسه ازدواجشون بهشون کمک هم بکنن همونطور که توی اکثر ازدواج های غربی این اتفاق میفته .


اما این یه روی قضیه است . ایا همه جوونای مملکت ما تجربه کافی دارن واسه ازدواح ؟
ایا اینقدر فهم و شعورشون میکشه که خودشون بخوان بدون استفاده از تجارب خانواده ها و بزرگترها به سمت ازدواج برن ؟
لاید میگین کسی که فهم و شعورش اینقدر هم نباشه که بتونه کیس مناسب رو خودش انتخاب کنه ، اصلا نباید به سمت ازدواج بره و باید صبر کنه تا وقتش برسه .

خوب اولا خیلی ها هیچ وقت عقل و شعورشون حتی تا وقتی نه پدر شدن نه مادر به اون حد هم نمیرسه .
اما مهم تر از این فرهنگ سنتیه که تو کشورمونه و اون باعث میشه که یه خانواده هر چه زودتر پس از طی سن نوجوانی پسر به فکر استین بالا زدن برای جوون باشه و حتی خود نیاز جـــنسی جوون هم مانع از این میشه که پسر سالها بدون رفع اون نیاز صبر کنه تا به اون حد از فهم و شعور برسه و خودش بتونه مورد مناسب ازدواجش رو پیدا کنه .


شاید یکی از دلایلی که ازدواج مدرن توی غرب شکل گرفته این باشه که اکثر افراد اونجا قبل از ازدواج رابطه های زیادی دارن و بعد طی سالها حتی توی سن 25-30 سالگی هم اونقدر رابطه شاید داشتن و تجربه کافی رو به دست اوردن که حالا بتونن فرد مورد نظرشون رو برای ازدواج انتخاب کنن.
در ضمن تعهد ضعیف تری هم نسبت به ایرانی ها در مقوله ازدواج دارن به طوری که اکثرا نه خیلی راحت ، ولی نه خیلی هم سخت ، میتونن طلاق بگیرن .

والا الان ایرانیها ازدواج رو به صورت امری نگاه میکنن که فقط یه بار اتفاق میفته و همین خودش باعث میشه حساسیت بیشتری روش داشته باشن . جوری که همه برای مثال به یه زن بیوه جوون بد نگاه میکنن و ازدواج یه جوون با اون رو بد میدونن . البته خوبی هایی هم داره این دیدگاه که نهی طلاقه .



در کل به نظر من اگه جوون اینقدر تجربه داشته باشه و عقل و شعورش به حدی باشه که بتونه تصمیم گیری کنه در مقوله ازدواج ، میتونه از شیوه ازدواج مدرن استفاده کنه و خودش تصمیم بگیره .
ولی وقتی خیلی از جوونای ما در سنهای پایین یا بدون رسیدن به اون حد درک و فهم و بدون داشتن حتی یک رابطه تا به این سن ، تصمیم به ازدواج میگیرن تنها راهش بهره بردن از تجارب افرادی در خانواده است .

البته این رو هم باید در نظر گرفت که کمتر جوونی چنین شرایط ایده آلی رو داره که خودش بتونه برای خودش استین بالا بزنه و به شیوه مدرنیته ازدواج کنه .
به هر حال جوونه و خامی و از قدیم گفتن "دود از کنده بند میشه" . بدک هم نیست کمی از تجارب افراد باتجربه در زمینه ازدواج استفاده کرد . البته باید خانواده هم حد خودش رو بدونه .

havzhini
03-09-2013, 08:36
در کل به نظر من اگه جوون اینقدر تجربه داشته باشه و عقل و شعورش به حدی باشه که بتونه تصمیم گیری کنه در مقوله ازدواج ، میتونه از شیوه ازدواج مدرن استفاده کنه و خودش تصمیم بگیره .
ولی وقتی خیلی از جوونای ما در سنهای پایین یا بدون رسیدن به اون حد درک و فهم و بدون داشتن حتی یک رابطه تا به این سن ، تصمیم به ازدواج میگیرن تنها راهش بهره بردن از تجارب افرادی در خانواده است .

البته این رو هم باید در نظر گرفت که کمتر جوونی چنین شرایط ایده آلی رو داره که خودش بتونه برای خودش استین بالا بزنه و به شیوه مدرنیته ازدواج کنه .
به هر حال جوونه و خامی و از قدیم گفتن "دود از کنده بند میشه" . بدک هم نیست کمی از تجارب افراد باتجربه در زمینه ازدواج استفاده کرد . البته باید خانواده هم حد خودش رو بدونه .
دقیقا مشکل همینه که کسی تا حدی از درک و شعور و تجربه نرسیده هرگز نباید ازدواج کنه
کسی حتی نجوه صحبت با جنس مخالف رو بلد نیست با کسی زیر یک سقف شروع به زندگی میکنه ولی حتی نمیتونه باهاش صحبت کنه
کسی که توانایی تصمیمگیری برای انتخاب خرید پنیر یا کره برای صبحانه نداره و باید مادرش براش خرید کنه چطور میتونه یه زندگی رو بچرخونه
و ....

پس بله کسی که رشد فکری و عقلی و احساسی و تجربی برای تشکیل زندگی و یک خانواده رو نداره نباید و نباید ازدواج کنه
و این حرف بسیار مزحک هست که فرد باید پدر یا مادر بشه تا رشدش کامل بشه و چیزی بجز بدبخت کردن یه سری بچه بیچاره نیست چون بچه ابراز اموزشی پدرومادرها نیست بلکه دقیقا برعکس فرزند وقتی باید بیاد که پدرومادر توانایی کامل برای اموزش و رسیدگیش رو داشته باشن
حالا عالم و ادم از خانواده و دولت و عمه باجی هم تجربه داشته باشن و دخالت کنن توی انتخاب و روند زندگی چیزی جز بیشتر کردن مشکل هیچ تاثیری ندارند

خانواده باید به فرزند اموزشهای لازم برای زندگی سالم رو بدن نه دخالت کردن در روند زندگی فرد
فرد رو در سن نوجوانی باید کنترل کرد و با روش اموزشی مواردی که لازم هست بهش یاد داد تا نه در اون برهه صدمه ببینه از تصمیمهای اشتباه و هم فضایی برای کسب تجربه و یادگرفت چیزهایی که برای سنین بالاتر لازم داره رو فراهم کنن

پس کمک و در اختیار گذاشت تجربه دیگران بسیار هم خوب هست ولی به شیوه درست نه شیوه بسیار اشتباه و غلطی که در جامعه و فرهنگ ما وجود داره که فقط باعث 100برابر شدن مشکلات شده به جای کمک کردن

Shadow-Man
03-09-2013, 12:41
stream عزیز
با همه حرفای شما موافقم. و همون طور که خودتون گفتید ازدواج مدرن برای کشور های غربی مناسبه. و همون طور که گفتن مناسب جامعه امروز ما نیست. با این حال نمی فهمم چرا این قدر اصرار دارین ما هم باید همین روش رو اجرا کنید.

تو دو پست بعدی به نکات بسیار ظریفی اشاره شده. البته هر دو می دونیم منظور از گاز زدن صرفا رابطه ساده نیست.
ازدواج مدرن برای غرب خوبه چون فرهنگ و اعتقادات ما رو ندارن و این گاز زدن یه چیز عادی هست و عیبی محسوب نمیشه(نمی خوام در مورد اینکه این مسئله واقعا عیب هست یا نه بحث کنم)
فرهنگ و اعتقادات من فرهنگ و اعتقادات همه نیست و فرهنگ و اعتقادات غالب جامعه هست.

خانواده فرد و کنترل دخیله ...
پسره باید یه ندایی به خانواده بده و اجازه معاشرت رو برای یه مدتی بگیره و خانواده هم میبینه اوضاع و احوال پسره رو و خانواده شو و تصمیم گیری میکنه و اجازه آشنایی رو میده ... عرض کردم با هماهنگی و کنترل خانواده ها ...
وگرنه پسره ممکنه اهداف شوم داشتهد باشه ( شایدم نداشته باشه) و دختره رو ببره گازش بزنه :n02: (حذف شد)




یه سوال : از کجا میشه فهمید شخصی قصد ازدواج داره و هدفش از ایجاد رابطه دوستی کوتاه مدت نیست؟

و این جا بززگترین مزیت ازدواج سنتی به چشم میاد




مشکل شما اینه دختر و زن رو مثل یه انسان نمیبیند بلکه یه جنس مصرفی میبینید که یه گاز بخوره دیگه جنس دسته2 میشه براتون و دیگه ارزش نداره

جالبه میگین غرب به زن ابزاری نگاه میکنه ولی اتفاقا این دید شماست که به دختر و زن مثل یه جنس و کالا نگاه میکنه

انسانی که قراره خودش یه خانواده رو تشکیل بده و به این مرحله رسیده که بار مسئولیت همسری و والد بودن رو قبول کنه اصلا برام قابل درک نیست چرا باید توسط دیگران کنترل بشه
اگر هم قدرت و شعور تصمیم گیری و انجام کارها رو نداره پس چطور میتونه یه خانواده رو تشکیل بده و درست زندگی کنه

نه دختر با برقراری رابطه تبدیل به سیب گاز زده میشه و نفس انسانی با این چیزا تغییری میکنه که ازش چیزی کم بشه حالا چه زن چه مرد
و نه کسی که قراره یه خانواده رو تشکیل بده احتیاج به کنترل دیگران داره و خودش باید به مرحله ای رسیده باشه که درست رو از غلط تشخیص بده و راه زندگیش رو پیدا کنه

نه دختر با برقراری یه رابطه ساده شاید سیب گاز زده نشه ولی منظور ایشون گاز دیگه ای بود:n27:

من یه پسرم من هم ممکنه سیب گاز زده بشم. ولی خودم رو حفظ کردم در نتیجه انتظار یکی مثل خودم رو دارم.

havzhini
03-09-2013, 15:44
نه دختر با برقراری یه رابطه ساده شاید سیب گاز زده نشه ولی منظور ایشون گاز دیگه ای بود:n27:

من یه پسرم من هم ممکنه سیب گاز زده بشم. ولی خودم رو حفظ کردم در نتیجه انتظار یکی مثل خودم رو دارم.

منظور ما هم همون چیزی هست که شما منظورتون هست و کاملا هم توضیح دادم که انسان سیب یا کفش نیست که گاززده یا جنس دسته2 بحساب بیاد

مشکل ما اینه هدف رو گم کردیم و چیزی رو هدف قرار دادیم که در عمل هیچ ارزشی نداره

شما چه گاز زده باشین چه گازتون نزده باشن هیچ فرقی نمیکنه و هیچی نه از شما کم میشه نه به شما اضافه میشه
مهم چیزهای دیگه هست که متاسفانه هیچ توجهیی بهشون در جامعه ما وجود نداره

در ضمن فرهنگها و جوامع باید رو به ترقی و پیشرفت برن نه درجا زدن و پافشاری روی اشتباهتشون
همین جامعه امروزی ما با جامعه 100سال پیشمون بسیار متفاوت هست چون جامعه باید اشتباهات رو اصلاح کنه و در سیر تکامل قدم برداره
پس اینکه فلان چیز خوب هست ولی برای ما نه، حرف بسیار اشتباه و بی معنی هست

ziba12
04-09-2013, 12:02
چند صفحه قبل رو خوندم .

دوستان . شما میگین که باید قبل از ایجاد دوستی به قصد ازدواج به پدر و مادر ها اطلاع داد و از اونا اجاره گرفت .

تو ایران سطح فرهنگ پایین هست .

از نظر من به هیچ عنوان پدر و مادر ها اجازه این دوستیها رو به هیچ وجه نمیدن . اگر هم بدن اگر دو طرف به تفاهم نرسن و نخوان ازدواج کنن . پدر و مادر ها میگن که اومدی و دوست شدی اما با دختر ما ازدواج نکردی .

اینجاش جالبه بعد میگن که : " الان همه فکر میکنن که نکنه دخترش ایراد یا مشکلی داشته که باهاش ازدواج نکرده ، دیگه هیچ خواستگاری برای دختر ما نمیاد :n27: )

اما در کل من کلا با این دوستی ها به شدت مخالفم . بیشتر دوستی ها برای لذت کوتاه مدت هست و اکثرشون هم به ازدواج ختم نمیشه .:n12::n17:

به قول یکی در صفحه قبل حرف خوبی زد : پسر ها با دختری که به راحتی با جنس مخالف ایجاد دوستی میکنه به هیچ وجه حاظر نیستن ازدواج کنن .

V E S T A
04-09-2013, 14:10
چه طور امکان داره تو ازدواج سنتی یه نفر رو کامل شناخت اونم از روی حرف و نظراتِ همسایه، همکار، دوست یا بقال محله ؟

شما چه طور از خصوصیات اخلاقی و رفتاری یه خانواده مطلع میشین وقتی اصـلا هنوز وارد این خانواده نشدین. سیستم اکثر خانواده های ایرانی جـوری هست که با سیلی

صورتشون رو سرخ نگه می دارن اینجا هم بحث آبرو و نوع تربیـت مطرحه ..روال تربیتی خانواده های ایرانی بر اسـاس پذیـرش جامعـه و عرف تنظیـم شده . یه خانواده ایرانی

برای پذیرفته شدن از طرف جامعه ممکن هست خودش رو چیـزی غیر از واقعیتی که تو حریم خصوصی خانـواده وجود داره نشون بده. چون آبرو و پذیرفتـه شدن به هر قیمتی

از طرف جامعه و همراه شدن با عرف و سنت براش اهمیت داره.

کسی که وارد یه خانواده نشده و با اعضای خانـواده و شخصی که قصد ازدواج باهـاش رو داره به صورت مستقیـم آشـنا نشده امکان نداره از واقعیـات و خصوصیات اخلاقی و

رفتاری فرد و خانوادش اطلاع پیدا کنه.

یه خانواده ایرانی و افراد این خانواده برای اینکه مورد قبول جامعه باشن (که یکی از اهدافشون ازدواج سنتـی موفق برای فرزندان هست) خودشون رو به بهترین شکل ممکن

به جامعه معرفی می کنن و همکار همسایه دوست و بقال محله از این خانـواده راضی هستن چون وارد این خانواده نشدن و از واقعیت و حریم شخـصی این خانواده اطلاعی

ندارن چون برخورد این خانواده با افراد جامعه اطرافش بر اساس پذیرش از طرف این جامعه و حفظ آبرو بوده نه چیزی که واقعا جزو خصوصیت رفتاری و اخلاقی این خانواده بوده.

برام خیلی عجیبه می بینم افراد ملاک آشنایی رو نظر و برداشت های افرادی که ارتباط سطحی با خانواده دارن می دونـن و جالبتر اینکه موافقین ازدواج سنتی درباره دروغ و

راست بودن این نوع شناخت هم سردرگم هستن .. بنابراین آشنایی دختر و پسر قبل از ازدواج از طریق ارتـباط مستقیم برای شنـاخت عاقلانه تر به نظر میرسه. هر ارتباطی

که برای شناخت و آشنـایی قبل از ازدواج برقرار میشه لزوما هنـجار شکـنی و خطا نیـست زمانی که دو نفر از نظر اعتـقادی و فرهنـگی در سطح هم هستند محدوده و نوع

ارتباطشون هم بر اساس اعتقاد و فرهنگشون شکل میگیره .

اینکه به خیال به خطا افتادن حقی رو از خودمـون و دیـگران سلـب کنیم دلیل موجهی برای حذف راه و روش عاقلانه نیـست. لزومی نداره در هر رابـطه که برای شناخت برقرار

میشه به سمتی پیش بریم که ازش هراس دارین .

رابطه ای که برای شنـاخت طرف مقابـل برقرار میـشه یه تعریف ثابـت یا مراحـل خاص نداره کـه شمـا از یه مرحله و عواقبش نگران باشید این شمـا و طرف مقابل هستین که

محدوده و حریم رابطه رو تعیین می کنید. نمی دونم موافقیـن ازدواج سنـتی براسـاس چه شناخت و تجربه ای با آشنـایی و شناخت مستقیم دو طرف قبل از ازدواح مخالفن.

بر اساس حرف؟ تعریف یا تصورات و فیلم هایی که دیـدن این نظر رو دارن ؟ یا واقعـا تجربه کردن ؟ وقتی کسـی از خودش مطمئن هست که تحت هیج شرایطی خطا نمی کنه

پس نباید از این روش هراسی داشته باشه مگر اینکه این اطمینان رو به خودش نداشته باشه

تو شهرهای بزرگ روش ازدواج سنتی تقریبا منسوخ شده و دیـگه چیزی به اسم ازدواج سنتی وجود نداره ..شکل سنتی خواستـگاری رفتن بدون شناخت و آشنایی دختر و

پسردیگه خیلی خیلی کم شده. اکثر ازدواج ها با ارتباط مستقیـم دو طرف قبـل از ازدواج و با شناخت و آشنـایی شکل می گیـره و خوشبختـانه این طور که تا بحال دیده شده

ازدواج غیر سنتی در مقایسه با ازدواج سنتی موفـق تر بوده. ازدواجـی که تنـها بر اسـاس عقل و تصمیم گیری و قضاوت دیگران باشه نه شناخت و آشنـایی خود فرد در طول

زندگی هم براساس عقل و تصمیم دیگران پیش میره و همین زمینه مشکلات و اختلافات رو به وجود میاره ..


اینو در نظر بگیرین نوع نگرش نسل جدید به ازدواج حتی خواسته ها و انتظاراتشـون از ازدواج نسبت به نسل های قبل تغییر کرده نمیشه با این خواسته

و انتظارات بر اساس روش سنتی پیش رفت ..

Xo0oX
04-09-2013, 14:17
دغدغه همه ادم ها برای زندگی خوب پول هست . چه مرد چه زن . کاری هم به سن و سال نداره اصلا .
وقتی شغلی نیست چطور میتونه به ازدواج و اینده فکر کنه ؟
وقتی نمیدونه یه سال دیگه بچه اش ازش یه کفش یه کیف یه اسباب بازی میخواد میتونه براش تهیه کنه ؟ یا نه باید عرق شرم بریزه ؟

M A S 0 U D
05-09-2013, 16:04
چند صفحه قبل رو خوندم .

دوستان . شما میگین که باید قبل از ایجاد دوستی به قصد ازدواج به پدر و مادر ها اطلاع داد و از اونا اجاره گرفت .

تو ایران سطح فرهنگ پایین هست .

از نظر من به هیچ عنوان پدر و مادر ها اجازه این دوستیها رو به هیچ وجه نمیدن . اگر هم بدن اگر دو طرف به تفاهم نرسن و نخوان ازدواج کنن . پدر و مادر ها میگن که اومدی و دوست شدی اما با دختر ما ازدواج نکردی .

اینجاش جالبه بعد میگن که : " الان همه فکر میکنن که نکنه دخترش ایراد یا مشکلی داشته که باهاش ازدواج نکرده ، دیگه هیچ خواستگاری برای دختر ما نمیاد :n27: )

اما در کل من کلا با این دوستی ها به شدت مخالفم . بیشتر دوستی ها برای لذت کوتاه مدت هست و اکثرشون هم به ازدواج ختم نمیشه .:n12::n17:

به قول یکی در صفحه قبل حرف خوبی زد : پسر ها با دختری که به راحتی با جنس مخالف ایجاد دوستی میکنه به هیچ وجه حاظر نیستن ازدواج کنن .




اقدام پسر و کسب اجازه از محضر پدر و مادر دختر ، پس از پسند اولیه ، برای امر خیر ازدواج است نه ایجاد یک رابطه دوستی ...

8nights&7days
05-09-2013, 17:27
دوستان فکر نکنم من ازدواج کنم!
دلیل منطقی هم ندارم.
فقط تنهایی رو بیشتز دوست دارم

mtjt258
11-09-2013, 18:26
سلام
با این اوصاف دخترهای مذهبی کمتر از انها که کلاس موسیقی میروند ازدواج میکنند ؟ شما در اینباره آمار دارین ؟ چون بنظر اینطور نمیرسه ؟ بنظر مذهبیها کمتر مجردند . هرجایی میتونن صحبت کنن توخونه پارک تلفن و .....

alireza021_18
12-09-2013, 13:48
دغدغه همه ادم ها برای زندگی خوب پول هست . چه مرد چه زن . کاری هم به سن و سال نداره اصلا .
وقتی شغلی نیست چطور میتونه به ازدواج و اینده فکر کنه ؟
وقتی نمیدونه یه سال دیگه بچه اش ازش یه کفش یه کیف یه اسباب بازی میخواد میتونه براش تهیه کنه ؟ یا نه باید عرق شرم بریزه ؟

دقیقا حرفتون درست و منطقی هست . نمیگم پول همه چیز زندگی هست ولی قسمت اعظم زندگی رو شامل میشه

skyzare
12-09-2013, 17:45
دوستان فکر نکنم من ازدواج کنم!
دلیل منطقی هم ندارم.
فقط تنهایی رو بیشتز دوست دارم

با سلام .

شايد الان خيلي احساس تنهايي نكنيد ولي بدون شك با افزايش سن ادم ( به خصوص دوران پيري ) خيلي تمايل داره كه يكي كنارش باشه .

مصطفی
12-09-2013, 22:13
در مورد من ( که متاهل هستم ) سوال تاپیک این جور میشه که چرا ازدواج کردم ؟
به نظر شخصی من ازدواج کردن مـــــعنی زنـــدگی رو برای انسان کامل میکنه . کاری به مسایل مذهبی ندارم ( که توی تمام ادیان به زندگی مشترک توصیه میشه و امر مورد پسندی برای همه شون هست )
البته (چون دوستان مجردی هم دارم ) من میدونم که ازدواج کردن توی زمان حال سخت تر از گذشته هست ( و البته آگاهانه تر ) . من خودم ترم آخر دانشگاه ازدواج کردم . وقتی که هنوز کار ثابت نداشتم و خدمت سربازی هم نرفته بودم .
با این توصیف حرف دوستانی که نظرشون بر ازدواج نکردن هست رو میفهمم . در زمان حال با وضع اقتصادی که کشور داره یه کم ازدواج کردن سخت شده ولی امر محال و غیر ممکنی نیست ( و رفیق خودم هم وقتی ازدواج کرد که حقوقش یک چهارم حقوق کارمندی من بود .)
. اگر هر فردی بخواد با دلیل مســــایل اقتـــــصادی ازدواج نکنه به نظرم بعدا از نظرش بر میگرده . چون به هرحال تا آخر عمرش که بی پول نمی مونه . اون دوستانی هم که بحث آشنایی با طرف مقابل رو مطرح میکنن هم میتونم بهشون بگم که درصد بسیاری از کسانی که زندگی مشترک رو با هم شروع میکنن در ابتدای امر شناخت بسیار کاملی از هم ندارن . حتی کسانی هم که آشنایی قبل از ازدواج هم دارند به احتمال زیاد در بعد از ازدواج نکاتی رو در مورد طرف مقابل میفهمند که قبلا هیچ جوره نمیشده اونها رو متوجه شد
بابت این حرفم هم دلیلم این هست که حتی زوجین در زمان عقد ( و نامزدی ) هم به مشکلات اقتصادی و نقاط سخت زندگی و روابط اجتماعیشون با سایر افراد فامیل و اجتماع برخورد نکرده اند تا ببینند عکس العمل طرف مقابلشون چی هست و شناخت صد در صد از وی پیدا کنن .
من ازدواج کردم چون امید داشتم که مشکلات چه کوچک و چه بزرگ قابل برطرف شدن هستند و شناخت از طرف مقابلم هم بعد از ازدواج قرار نیست 180 درجه با شناختی که قبل از ازدواج ازش داشتم فرق کنه
از ازدواجم هم راضی هستم . کسانی که بچه دارند می فهمند که بزرگ کردن فرزند شیرین ترین لذت زندگیه و داشتن یه هم صحبت توی مواقع سختی زندگی ( چه اجتماعی چه اقتصادی و .... ) و همچنین توی مواقع خوشی زندگی، به دل به دریا زدن و امید داشتن می ارزه
با امید به موفقیت رفقا توی تمام موقعیت های زندگی

لنگرود1371
12-09-2013, 23:59
بابا ما 5 ساله یکی رو میخوایم هنوز جرات نکردیم به خانوادمون بگیم
سال اول که با طرف حرف میزدیم نمیدونست ما کی هستیم همش میترسیدیم بگیم کی هستیم اشنا بودم
بعدش میترسیدیم ببینه مارو نپسنده
بعدش میترسیم همش براش خاستگار نیاد
الانم هر روز دعوا داریم به خانوادت بگو بگو بگو بگو
کلا ادم ترسو تر از من دیدین؟5 ساله میخوامش هنوز به کسی نگفتم:n27:

Xo0oX
13-09-2013, 10:35
مشکل الان بیشتر این هست . بقیه مشکلات حل میشه ولی این نداشتن پول نه ...

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ham33d
13-09-2013, 19:58
دنیا فقط مجردی خلاص

ahmad0120
14-09-2013, 12:51
ازدواج کنم 1 2 نفرد دیگه (زن+بچه) رو هم عین خودم بدبخت کنم ؟! :n03:

mohammad_77
14-09-2013, 16:29
چند صفحه ای رو که خوندم جالب بود . نه اینکه قبول داشته باشم فقط اینکه شنیدنشون خالی از لطف نبود .
مدتی هست که حرف یکی از دوستانم بد جوری دغدغه ذهنی ام شده . با اینکه تلاش می کنم قبولش نکنم ولی حرف بی راهی نیست .
این رو گفته :
تو چیکار داری خوشبخت میشه یا نه تو کارت رو بکن خدا تصمیم می گیره .
- در واقع این شبیه چیزی هست که خودم هم بهش اعتقاد داشتم . اینکه با زیباترین شخص ازدواج کنی و چند سال بعد هم آتیش بگیره یا آب جوش بریزه روی صورتش . ( هرگز نمی تونه کسی ادعا کنه برای من نشدنی هست . امکان نداره بتونی به طور قطع بگی نه برای من نمیشه )

Metalhead56
14-09-2013, 17:41
کل مشکل ازدواج مالی نیست به فرهنگ هم مربوطه.ما ایرانیا واقعا" فرهنگ سخیف و پیش پا افتاده ای داریم که بخش عمده ای از عقب موندگی و حقارتی که امروزه این ملت بهش دچارن بخاطر همین فرهنگه.هیچ کشوری نیست که فرهنگ سطح پایینی داشته باشه ولی مردم عادیش در رفاه باشن و بتونن زندگی کنن.فرهنگ امروز ایران فرهنگی نیست که در قرن بیست و یکم جوابگوی زندگی باشه و به همین علت اکثر مردم ایران فقط زنده ن و زندگی نمیکنن.

Eblis 2011
14-09-2013, 17:53
این نکته خیلی مهم ؛ چون شما به هرحال با سیرت طرف زندگی میکنید نه صورتش !


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

havzhini
14-09-2013, 18:01
این نکته خیلی مهم ؛ چون شما به هرحال با سیرت طرف زندگی میکنید نه صورتش !


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


اشتباهترین و غلطترین نظر هست این نظر
بهمون اندازه ظاهر امکان تغییر داره باطن هم قابلیت تغییر داره
چه افراد بزرگی که تا سالیان گمراه بودن و بعد دهها سال تبدیل به انسانهای بزرگی شدم ، و برعکسش

پس به همون اندازه ظاهر انسان مهم هست باطن هم مهم هست
به همون اندازه ظاهر قابل تغییر باطن هم قابل تغییر هست

ولی متاسفانه با همین رای های اشتباه خیلی از افراد در چاه میفتن و ظربه های جبران ناپذیری بهشون میخوره

s_paliz
14-09-2013, 20:56
هرکسی به بک نوع ازدواج اعتقاد داره. یکی سنتی و دیگری نه.

تجربه هر دونوع ازدواج هم ثابت کرده که در هر دو مورد شکست وجود داره و نمیشه گفت چون من با کسی که چند سال باهاش دوست بودم ازدواج کردم شناخت کاملی از داشتم و موفق بودم یا نبودم.

در صفحه قبل دوستی گفتن که خانواده ها خودشون رو در جامعه موجه نشون میدن و نمیشه از طریق غیر مستقیم شناخت پیدا کرد. حالا من سوالم اینه مگه در دوستی های قبل از ازدواج کدوم پسر و دختری رو دیدید که خودشو رو فراتر از اون چیزی که هست نشون نده؟

یه خالی پسره میبنده یه خالی دختره و الکی واسه همدیگه قمپز در میکنن.:n02:
پس دلیل شکست این ازدواج‌ها چیزی فراتر از مسایل مالی و ازدواج سنتی یا دوستی های قبل از ازدواج هست.

اکثر پسر و دخترها فقط از نظر جسمی و جنسی زود رشد میکنن و فاصله بلوغ جسمی و بلوغ فکری خیلی زیاد شده.
به نظر من دلیل اصلی سخت شدن ازدواج و مشکلات بعد از اون افول اخلاق در جامعه هست.

همین باعث شده هزاران مشکل قبل و بعد ازدواج پیش بیاد و هرکی هم هوس کنه زن بگیره پشت دستشو گاز بگیره تا از این کارا نکنه!!!


به قول یارو گفتنی اگه ۱۲۴هزار تا پیغمبر رو جمع کنی توی یک اتاق هیچکدومشون با هم اختلاف پیدا نمیکنن.

به همون نسبت که اخلاقیات در جامعه افت میکنه به همون اندازه فعالیت‌های اجتماعی از جمله ازدواج سختتر میشه... خودتون میتونید یه حساب سرانگشتی کنید طی صد سال گذشته روابط اجتماعی ایرانیا چقدر دگرگون شده.

V E S T A
14-09-2013, 21:58
در صفحه قبل دوستی گفتن که خانواده ها خودشون رو در جامعه موجه نشون میدن و نمیشه از طریق غیر مستقیم شناخت پیدا کرد. حالا من سوالم اینه مگه در دوستی های قبل از ازدواج کدوم پسر و دختری رو دیدید که خودشو رو فراتر از اون چیزی که هست نشون نده؟

یه خالی پسره میبنده یه خالی دختره و الکی واسه همدیگه قمپز در میکنن.:n02:
پس دلیل شکست این ازدواج‌ها چیزی فراتر از مسایل مالی و ازدواج سنتی یا دوستی های قبل از ازدواج هست.



ارتباط مستقیم برای آشنایی قبل از ازدواج یه ارتباط 2ساعته یا2 روزه یا 2 هفته ای یا 2 ماهه نیست که کسی بتونه نقش بازی کنه. فرضا دو طرف خودشون رو اوایل

آشنایی چیزی متفاوت از شخصیت اصلیشون نشون بدن ارتباط مستقیم بین دو طرف که در زمان کافی شکل میگیره باعث می شه شخص تو موقعیت های مختلفِ

عصبانیت، خوشحالی، رفتارهای مربوط به آداب معاشرت، نشست و برخاست با خانواده ودوستان و برخورد های واقعی تو جامعه خودش رو نشون بده این که طرفین

تو ارتباط مستقیـم و با ارزیـابی های خودشـون تو این موقعیـت ها، شخص مقابـل رو آزمایـش کنن خیـلی عاقلانه تر و به صرفـه تره تا اینـکه برداشـت های شخصی

همسایه و همکار و بقال ملاک انتخاب قرار بگیره..

شاید بشه پیش همسـایه و همکار و بقال کسی خودش رو فراتر از چیزی که هست نشـون بده ولی وقتی شخـص تو موقعیـت هایی قرار می گیره و مجبـور میشه

عکس العمل هایی نشون بده که به شخصیت اصلیش مربوط میشه نمی تونه نقشی بازی کنه ..

ساده ترین مثال: فرض کنید یه نفر تو رفتار های معاشرتی مشکل داره ... اینکه شخص زمان خندیـدن یا صحبـت کردن یا عصبانیـت یا حتی نحوه غذا خوردن خـارج از

جمع چه نـوع رفتار هایی داره یا تو رفتار های شخصـی فرد احساسش رو چه طور بیان می کنه، چه طور با طرف مقابلش هم صحبت می شه و همراهیش می کنه

یا زمانی که هر کدوم از طرفین غمگین یا خوشحال هستن طرف مقابلش چه نوع رفتاری داره، زمان عصبانیت چه نوع برخوردی داره، به نظافت شخصی و بهداشتش

چقدر اهمیت میده ... این نوع برخورد ها رو ازهمسایه و دوست و بقال و همکار نمیشه متوجه شد از روی خانواده و با 2-3 بار مهمونی رفتن هم نمیشه فهمید..

این رفتار ها فقط با ارتباط مستقیم تو موقعیت های خاص مشخص می شه ..

Eblis 2011
14-09-2013, 22:16
اشتباهترین و غلطترین نظر هست این نظر
بهمون اندازه ظاهر امکان تغییر داره باطن هم قابلیت تغییر داره
چه افراد بزرگی که تا سالیان گمراه بودن و بعد دهها سال تبدیل به انسانهای بزرگی شدم ، و برعکسش

پس به همون اندازه ظاهر انسان مهم هست باطن هم مهم هست
به همون اندازه ظاهر قابل تغییر باطن هم قابل تغییر هست

ولی متاسفانه با همین رای های اشتباه خیلی از افراد در چاه میفتن و ظربه های جبران ناپذیری بهشون میخوره


ظاهر آدم به مرور زمان دچار تغییر میشه و بعد از چند سال ممکنه برای آدم حتی تکراری بشه و اون ذات آدمی که یه عمر تقریبا غیرقابل تغییر میمونه ! بحث سر استثنائات نیست!
همچنین بحث تبدیل شدن به انسان های بزرگ و ... نیست !

ظاهر مهمه اما ، شاید شما کسی رو انتخاب کنی که ظاهر بسیار زیبا و هیکل و قد بسیار عالی داشته باشه اما باطن و ذات خرابی داشته باشه ، شما با ظاهرش زندگی نمیکنی و اون اخلاق و روحیات و رفتارشه که تو زندگی نمایان میشه ! ذات خراب و کلک باز هیچ وقت درست نمیشه !

معنای این عکس چیزی فراتر از اون چیزی که شما تو ذهنت داری.

کسی که ذات خوبی داره اما ظاهر چندان زیبایی نداره خیلی بهتر و ارزشمندتر از کسی که فقط چهره ی زیبا و ذات خراب و بدی داره !

یه جورایی میشه گفت : دل بستن به کلاغی که دل دارد، بهتر از دل بستن به طاووسی است که فقط زیبایی دارد!

Stream
15-09-2013, 05:17
ظاهر آدم به مرور زمان دچار تغییر میشه و بعد از چند سال ممکنه برای آدم حتی تکراری بشه و اون ذات آدمی که یه عمر تقریبا غیرقابل تغییر میمونه ! بحث سر استثنائات نیست!
همچنین بحث تبدیل شدن به انسان های بزرگ و ... نیست !

ظاهر مهمه اما ، شاید شما کسی رو انتخاب کنی که ظاهر بسیار زیبا و هیکل و قد بسیار عالی داشته باشه اما باطن و ذات خرابی داشته باشه ، شما با ظاهرش زندگی نمیکنی و اون اخلاق و روحیات و رفتارشه که تو زندگی نمایان میشه ! ذات خراب و کلک باز هیچ وقت درست نمیشه !

معنای این عکس چیزی فراتر از اون چیزی که شما تو ذهنت داری.

کسی که ذات خوبی داره اما ظاهر چندان زیبایی نداره خیلی بهتر و ارزشمندتر از کسی که فقط چهره ی زیبا و ذات خراب و بدی داره !

یه جورایی میشه گفت : دل بستن به کلاغی که دل دارد، بهتر از دل بستن به طاووسی است که فقط زیبایی دارد!

این حرف های شاعرانه با اینکه قشنگ هستن ولی ارزشی در دنیای واقعی ندارن، باید رجوع کرد به مطالعات و تحقیقات روانشناسی در این زمینه که قضیه رو علمی بررسی می کنن و همه حاکی از اون هستن که علاقه ظاهری بین دو شخص شرط 100 درصد لازم (نه کافی) برای ازدواج موفق است. حرف شما هم درسته که ظاهر خوب و زیبا هم می تونه تکراری بشه و هم می تونه از بین بره (که قطعا همه این ظاهر رو تا آخر عمرشون ندارن)، ولی ظاهری که مورد علاقه شخص مقابل نباشه هیچ وقت قدیمی و تکراری نمیشه.

کلا علاقه ظاهری و باطن متناسب هر دو شرط لازم برای زندگی موفق هستن و قرار نیست خوب بودن یکی حتما با بد بودن اون یکی همراه باشه و اینطوری بررسی بشه. به علاوه در این مسائل ما ظاهر و باطن خوب یا بد اصلا نداریم، مهم تشابه و هماهنگی و علاقه دو طرفه است. انسان ها جنس و کالا نیستن که یکی از دیگری بهتر و ارزشمند تر باشه، یک نفر برای یک شخص می تونه گزینه بسیار مناسبی برای ازدواج باشه و برای شخص دیگه گزینه بسیار نامناسب.

Stream
15-09-2013, 05:40
در صفحه قبل دوستی گفتن که خانواده ها خودشون رو در جامعه موجه نشون میدن و نمیشه از طریق غیر مستقیم شناخت پیدا کرد. حالا من سوالم اینه مگه در دوستی های قبل از ازدواج کدوم پسر و دختری رو دیدید که خودشو رو فراتر از اون چیزی که هست نشون نده؟

یه خالی پسره میبنده یه خالی دختره و الکی واسه همدیگه قمپز در میکنن.:n02:
پس دلیل شکست این ازدواج‌ها چیزی فراتر از مسایل مالی و ازدواج سنتی یا دوستی های قبل از ازدواج هست.


مسئله اینجاست که ازدواج تبدیل شده به یک خرید و فروش کالا. یعنی پسر و دختر فکر می کنن الان وقتشه یک شریک زندگی بخرن و سعی می کنن با کمترین قیمت بهترین کالای بازار رو بگیرن، برای همینه که برای هم فیلم بازی می کنن. ریشه این قضیه هم همون مفهوم سنتی ازدواج در کشور ماست که مرد به خونه خانواده زن میره، با هم صحبت می کنن، هر دو طرف معامله راضی میشن، مبلغ تعیین می کنن و خریدشون رو می کنن. برای همینه دخترها از یه خواستگار مثلا پولدار یا خارج درس خونده شوق زده میشن با پسرها از دختری که پدر پولدار داره یا زیباست اینقدر خوششون میاد. وقتی مردم به اون آگاهی برسن که انسان ها بهتر و بدتر نیستن در این قضیه و مسئله تناسب است و تنها راه پیدا کردن شخص مناسب هم صداقت در ارتباط است هیچ دلیلی برای دختر و پسر وجود نداره خودش رو فراتر از اون چیزی که هست نشون بده چون قرار نیست خودش رو به فروش بگذاره تا بتونه بهترین جنس رو بخره. مشکل دوستی ها در ایران اینه که هنوز اون پیش زمینه ذهنی سنتی و دید کالایی به زن و مرد رو داریم.

در دنیای مدرن انسان ها دیگه این دید رو به هم ندارن و صداقت در روابط هم بسیار بیشتره. کسی به کسی دروغ نمی گه تا زن یا شوهر پیدا کنه. جوامع عبور کردن از این مرحله. ازدواج یه رابطه یکسان و مساوی بین زن و مردیه که قصد دارن از طریق با هم زندگی کردن، زندگی هر کدومشون رو برای خودشون بهبود ببخشن و زندگی مشترک در کنار یه شخص دیگه فقط در صورتی خوب و مفید (و بهتر از زندگی مجردی) خواهد بود که دو شخص صادقانه خودشون رو به هم معرفی کنن و هر دو با واقعیت همدیگه هماهنگ باشند.

در ایران انسان هایی وجود دارن که اینطور فکر کنن و همه مردم ما دروغگوهای نادان نیستن.

mtjt258
15-09-2013, 09:50
کل مشکل ازدواج مالی نیست به فرهنگ هم مربوطه.ما ایرانیا واقعا" فرهنگ سخیف و پیش پا افتاده ای داریم که بخش عمده ای از عقب موندگی و حقارتی که امروزه این ملت بهش دچارن بخاطر همین فرهنگه.هیچ کشوری نیست که فرهنگ سطح پایینی داشته باشه ولی مردم عادیش در رفاه باشن و بتونن زندگی کنن.فرهنگ امروز ایران فرهنگی نیست که در قرن بیست و یکم جوابگوی زندگی باشه و به همین علت اکثر مردم ایران فقط زنده ن و زندگی نمیکنن.

به من که خیلی بر خورد .
کجای فرهنگ من سخیف است .
کجای فرهنگ من سطح پایین است.
من زندگی میکنم خیلی هم خوب زندگی میکنم .
چرا فقط فحش داده اید چرا دلیل مستند نیاورده اید.

Eblis 2011
15-09-2013, 12:08
این حرف های شاعرانه با اینکه قشنگ هستن ولی ارزشی در دنیای واقعی ندارن، باید رجوع کرد به مطالعات و تحقیقات روانشناسی در این زمینه که قضیه رو علمی بررسی می کنن و همه حاکی از اون هستن که علاقه ظاهری بین دو شخص شرط 100 درصد لازم (نه کافی) برای ازدواج موفق است. حرف شما هم درسته که ظاهر خوب و زیبا هم می تونه تکراری بشه و هم می تونه از بین بره (که قطعا همه این ظاهر رو تا آخر عمرشون ندارن)، ولی ظاهری که مورد علاقه شخص مقابل نباشه هیچ وقت قدیمی و تکراری نمیشه.

کلا علاقه ظاهری و باطن متناسب هر دو شرط لازم برای زندگی موفق هستن و قرار نیست خوب بودن یکی حتما با بد بودن اون یکی همراه باشه و اینطوری بررسی بشه. به علاوه در این مسائل ما ظاهر و باطن خوب یا بد اصلا نداریم، مهم تشابه و هماهنگی و علاقه دو طرفه است. انسان ها جنس و کالا نیستن که یکی از دیگری بهتر و ارزشمند تر باشه، یک نفر برای یک شخص می تونه گزینه بسیار مناسبی برای ازدواج باشه و برای شخص دیگه گزینه بسیار نامناسب.

موضوع ربطی به علاقه نداره !
این حرف ها 100% در دنیای واقعی ارزش داره ، شما از جرم و کرم به دنبال دلیل علمی هستید ! عشق و زندگی چه ربطی به مباحث علمی داره؟

ظاهری که مورد علاقه شخص نباشه ، به مرور زمان ممکنه این علاقه بوجود داره ، فارغ از این طرف یه عمر با ذات خوب طرف زندگی آرومی داره نه اینکه با ظاهر زیبا و ذات خراب یه عمر عذاب بکشه !
من نگفتم جفتش همراه هم نباشه ! مقایسه کردم که ظاهر نسبتا بد و ذات خوب ارزشمند تر و بهتر از ظاهر خوب و ذات بد ! ممکنه کسی هم ظاهر خوبی داشته باشه و هم ذات خوبی ! برعکسشم هست !

آدم ها هم دارای ارزش هستند و اونی که شما میگی 100% طرف میره دنبال سراغ کسی که عین خودش باشه ! کسی که ذاتش داغونه به یه کسی که عین خودش ذات داغون داره راضی میشه !

havzhini
15-09-2013, 12:39
ظاهر آدم به مرور زمان دچار تغییر میشه و بعد از چند سال ممکنه برای آدم حتی تکراری بشه و اون ذات آدمی که یه عمر تقریبا غیرقابل تغییر میمونه ! بحث سر استثنائات نیست!
همچنین بحث تبدیل شدن به انسان های بزرگ و ... نیست !

ظاهر مهمه اما ، شاید شما کسی رو انتخاب کنی که ظاهر بسیار زیبا و هیکل و قد بسیار عالی داشته باشه اما باطن و ذات خرابی داشته باشه ، شما با ظاهرش زندگی نمیکنی و اون اخلاق و روحیات و رفتارشه که تو زندگی نمایان میشه ! ذات خراب و کلک باز هیچ وقت درست نمیشه !

معنای این عکس چیزی فراتر از اون چیزی که شما تو ذهنت داری.

کسی که ذات خوبی داره اما ظاهر چندان زیبایی نداره خیلی بهتر و ارزشمندتر از کسی که فقط چهره ی زیبا و ذات خراب و بدی داره !

یه جورایی میشه گفت : دل بستن به کلاغی که دل دارد، بهتر از دل بستن به طاووسی است که فقط زیبایی دارد!

متاسفانه دید ما اینه انسان ها کلاغ و طاووسی هست که میریم از بازار میخوریم
همونطور که دوستمون گفتن هیچ انسانی بد نیست و فقط باید 2نفری که میخوام با هم زندگی کلا با هم سازگار باشن

قرار نیست کسی ظاهر خوبی داره ذات خرابی داشته باشه یا حتما تمام انسانهای با باطن خوب همه ظاهر زشت داشته باشن
باید و باید اینها همه همراه هم باشه و هرکدوم ناقص باشه اون رابطه حتما بر به مشکل میخوره
هم باید طاهر 2نفر مورد پسند هم دیگه باشه و هم اخلاق و افکار 2نفر بهم نزدیک باشه و هیچکدوم رو نباید فدای اونیکی کرد

حرف شما کلا غلطه چون در جامعه بگردید خیلی موارد میتونید پیدا کنید که 2نفر که باطن خوب دارن ولی بدلیل نداشتن رابطه ظاهری خوب مشکلات فراوان پیدا کردن

پس شاعرانه و شعاری حرف زدن خیلی سادست ولی واقعیت اجتماعی و روانی که با مطالعه بین زوجها براحتی میتونید بفهمید با شعار خیلی فاصله داره

Eblis 2011
15-09-2013, 12:53
متاسفانه دید ما اینه انسان ها کلاغ و طاووسی هست که میریم از بازار میخوریم
همونطور که دوستمون گفتن هیچ انسانی بد نیست و فقط باید 2نفری که میخوام با هم زندگی کلا با هم سازگار باشن

قرار نیست کسی ظاهر خوبی داره ذات خرابی داشته باشه یا حتما تمام انسانهای با باطن خوب همه ظاهر زشت داشته باشن
باید و باید اینها همه همراه هم باشه و هرکدوم ناقص باشه اون رابطه حتما بر به مشکل میخوره
هم باید طاهر 2نفر مورد پسند هم دیگه باشه و هم اخلاق و افکار 2نفر بهم نزدیک باشه و هیچکدوم رو نباید فدای اونیکی کرد

حرف شما کلا غلطه چون در جامعه بگردید خیلی موارد میتونید پیدا کنید که 2نفر که باطن خوب دارن ولی بدلیل نداشتن رابطه ظاهری خوب مشکلات فراوان پیدا کردن

پس شاعرانه و شعاری حرف زدن خیلی سادست ولی واقعیت اجتماعی و روانی که با مطالعه بین زوجها براحتی میتونید بفهمید با شعار خیلی فاصله داره


اولا اون کلاغ و طاووس یه مثال بود !
ثانیا در مورد خوب و بد بودن و داشتن یا نداشتن این دو ویژگی باهم در بالا (پست قبلی ) توضیح دادم . رجوع شود به پست بالا



باید و باید اینها همه همراه هم باشه و هرکدوم ناقص باشه اون رابطه حتما بر به مشکل میخوره


ثالثا این نظر شماست و کاملا اشتباهه از دید من !

رابعا نمیدونم شما چرا حرفای خودت رو مرجع میدونی و به جای همه تصمیم میگیری؟



حرف شما کلا غلطه چون در جامعه بگردید خیلی موارد میتونید پیدا کنید که 2نفر که باطن خوب دارن ولی بدلیل نداشتن رابطه ظاهری خوب مشکلات فراوان پیدا کردن


عرض کردم بحث سر استثنائات نیست ! من خودم الویت اولم ذات سالم داشتن بعد مراحل بعدی به هیکل و چهره اهمیت میدم ...


جالبه تو این انجمن به راحتی حرف هات رو به همه چیز تشبیه میکنن ، هیچی نمیشه !
کافیه خودت یه حرفی بزنی !!!!! :sq_16:

Stream
15-09-2013, 17:00
موضوع ربطی به علاقه نداره !
این حرف ها 100% در دنیای واقعی ارزش داره ، شما از جرم و کرم به دنبال دلیل علمی هستید ! عشق و زندگی چه ربطی به مباحث علمی داره؟

عشق یک حالت فیزیکی در مغز انسانه که تا حالا هزاران مقاله علمی دربارش نوشته شده، لازمه هاش مشخصه، تعریف دقیق داره، مراحلی که بهش رسیده میشه مشخص است و حتی مغز شخص عاشق زیر دستگاه fMRI قابل شناسایی است. ما علومی داریم مثل روانشناسی و جامعه شناسی که هدفشون بررسی علمی و دقیق مسائل مربوط به زندگی است و با بررسی هزاران و بعضی وقت ها میلیون ها زندگی موفق و ناموفق با شیوه های دقیق علمی به نتیجه هایی می رسن. نه اینکه از روی تصورات و تفکرات خودشون یکدفعه برای همه مردم قانون بنویسند.



ظاهری که مورد علاقه شخص نباشه ، به مرور زمان ممکنه این علاقه بوجود داره ، فارغ از این طرف یه عمر با ذات خوب طرف زندگی آرومی داره نه اینکه با ظاهر زیبا و ذات خراب یه عمر عذاب بکشه !
من نگفتم جفتش همراه هم نباشه ! مقایسه کردم که ظاهر نسبتا بد و ذات خوب ارزشمند تر و بهتر از ظاهر خوب و ذات بد ! ممکنه کسی هم ظاهر خوبی داشته باشه و هم ذات خوبی ! برعکسشم هست !

آدم ها هم دارای ارزش هستند و اونی که شما میگی 100% طرف میره دنبال سراغ کسی که عین خودش باشه ! کسی که ذاتش داغونه به یه کسی که عین خودش ذات داغون داره راضی میشه !

همونطور که گفتم این حرف ها قشنگ هستند و شکل داستان ها و شعارهای شب شاعری رو میدن ولی در دنیای واقعی چیزی صحیح است که براش شواهد و مدارک وجود داشته باشه. و شواهد و مدارک علمی که در روانشناسی و جامعه شناسی پیدا شده این ادعاهای شما رو تایید نمی کنه.

Eblis 2011
15-09-2013, 17:08
عشق یک حالت فیزیکی در مغز انسانه که تا حالا هزاران مقاله علمی دربارش نوشته شده، لازمه هاش مشخصه، تعریف دقیق داره، مراحلی که بهش رسیده میشه مشخص است و حتی مغز شخص عاشق زیر دستگاه fMRI قابل شناسایی است. ما علومی داریم مثل روانشناسی و جامعه شناسی که هدفشون بررسی علمی و دقیق مسائل مربوط به زندگی است و با بررسی هزاران و بعضی وقت ها میلیون ها زندگی موفق و ناموفق با شیوه های دقیق علمی به نتیجه هایی می رسن. نه اینکه از روی تصورات و تفکرات خودشون یکدفعه برای همه مردم قانون بنویسند.



همونطور که گفتم این حرف ها قشنگ هستند و شکل داستان ها و شعارهای شب شاعری رو میدن ولی در دنیای واقعی چیزی صحیح است که براش شواهد و مدارک وجود داشته باشه. و شواهد و مدارک علمی که در روانشناسی و جامعه شناسی پیدا شده این ادعاهای شما رو تایید نمی کنه.


عشق نیازی به علم و ریاضی و اثبات و تایید نداره و نخواهد داشت .... !
اینجا انجمن علوم انسانی نیست که بخواییم با مدرک چیزی رو ثابت کنیم ... ! هر چند اثبات کردن هم برای عده ای فایده ای نداره ... !

افراد میان اینجا که دلایل ازدواج کردن یا نکردن رو بدونن ، مشکلات و موانع رو بشناسند تا انتخاب درستی داشته باشن ... ! نیازی هم به اثبات علمی ندارن ! چون جامعه ی ما نشون دهنده ی این مسائل هست ... !

+

موضوع بسیار روشن و واضح در اون عکس گنجونده شده ! خیلی آشکارا نکته های ظریفی تو عکس وجود داره که با وجود فهمیدن ، عده ای انکارش میکنند !

s_paliz
15-09-2013, 19:36
مسئله اینجاست که ازدواج تبدیل شده به یک خرید و فروش کالا. یعنی پسر و دختر فکر می کنن الان وقتشه یک شریک زندگی بخرن و سعی می کنن با کمترین قیمت بهترین کالای بازار رو بگیرن، برای همینه که برای هم فیلم بازی می کنن. ریشه این قضیه هم همون مفهوم سنتی ازدواج در کشور ماست که مرد به خونه خانواده زن میره، با هم صحبت می کنن، هر دو طرف معامله راضی میشن، مبلغ تعیین می کنن و خریدشون رو می کنن. برای همینه دخترها از یه خواستگار مثلا پولدار یا خارج درس خونده شوق زده میشن با پسرها از دختری که پدر پولدار داره یا زیباست اینقدر خوششون میاد. وقتی مردم به اون آگاهی برسن که انسان ها بهتر و بدتر نیستن در این قضیه و مسئله تناسب است و تنها راه پیدا کردن شخص مناسب هم صداقت در ارتباط است هیچ دلیلی برای دختر و پسر وجود نداره خودش رو فراتر از اون چیزی که هست نشون بده چون قرار نیست خودش رو به فروش بگذاره تا بتونه بهترین جنس رو بخره. مشکل دوستی ها در ایران اینه که هنوز اون پیش زمینه ذهنی سنتی و دید کالایی به زن و مرد رو داریم.

در دنیای مدرن انسان ها دیگه این دید رو به هم ندارن و صداقت در روابط هم بسیار بیشتره. کسی به کسی دروغ نمی گه تا زن یا شوهر پیدا کنه. جوامع عبور کردن از این مرحله. ازدواج یه رابطه یکسان و مساوی بین زن و مردیه که قصد دارن از طریق با هم زندگی کردن، زندگی هر کدومشون رو برای خودشون بهبود ببخشن و زندگی مشترک در کنار یه شخص دیگه فقط در صورتی خوب و مفید (و بهتر از زندگی مجردی) خواهد بود که دو شخص صادقانه خودشون رو به هم معرفی کنن و هر دو با واقعیت همدیگه هماهنگ باشند.

در ایران انسان هایی وجود دارن که اینطور فکر کنن و همه مردم ما دروغگوهای نادان نیستن.

متاسفانه علی‌رغم مدرن شدن، ما یک تعلق خاطری هم به سنت داریم. کما اینکه در درون ما جنگی میان این دو سبک زندگی برپاست.
که به نظر من چه مدرن ازدواج کنیم چه سنتی مشکلی حل نمیشه.
ما هنوز نحوه ارتباط و حتی صحبت کردن با طرف مقابلمون رو بلد نیستیم. نمیدونیم چه طور از پس مشکلاتمون بر بیایم استقلال فکری نداریم و از خانوادمون نمیتونیم جدا شیم. حالا هرچقدر هم طرف مقابلمون رو بشناسیم و خلقیاتش رو مناسب خودمون بدونیم.

همچنین تفکرات تهوع آوری بین بعضی ها هست که آدم شرم میکنه بیان کنه. مثل اینکه طرف همسر خوشتیپ تر و پولدارتری داشته باشه توی دوست و آشنا میتونه قیافه بگیره مثل اینکه یه ماشین مدل بالاتر داشته باشی.

لنگرود1371
15-09-2013, 20:57
در صفحه قبل دوستی گفتن که خانواده ها خودشون رو در جامعه موجه نشون میدن و نمیشه از طریق غیر مستقیم شناخت پیدا کرد. حالا من سوالم اینه مگه در دوستی های قبل از ازدواج کدوم پسر و دختری رو دیدید که خودشو رو فراتر از اون چیزی که هست نشون نده؟

یه خالی پسره میبنده یه خالی دختره و الکی واسه همدیگه قمپز در میکنن.:n02:
پس دلیل شکست این ازدواج‌ها چیزی فراتر از مسایل مالی و ازدواج سنتی یا دوستی های قبل از ازدواج هست.

اکثر پسر و دخترها فقط از نظر جسمی و جنسی زود رشد میکنن و فاصله بلوغ جسمی و بلوغ فکری خیلی زیاد شده.
به نظر من دلیل اصلی سخت شدن ازدواج و مشکلات بعد از اون افول اخلاق در جامعه هست.

همین باعث شده هزاران مشکل قبل و بعد ازدواج پیش بیاد و هرکی هم هوس کنه زن بگیره پشت دستشو گاز بگیره تا از این کارا نکنه!!!


کی گفته همه دروغ میگن یکیش من!
دیگه گذشت اون زمونا که ایرانسل در اومده واسه هم خالی میبستن
چه دلیلی داره بهش دروغ بگم خالی ببندم؟
شاید سال اول مثل ... خالی میبستم ولی بعدش همه واقعیتارو گفتم با اینکه خیلی هاشون ابرو ادمو میبرد وقتی تصمیمت ازدواج باشه دیگه دروغ نمیگی خالی نمیبندی تا خودتو بزرگ جلوه بدی
تو من که اینطوریه میدونم جز حقیقت هر چی بگم بعدش یه روزی معلوم میشه
خیلی مسخرست که بگیم همه برا هم خالی میبندن من که اینطوری نیستم ایشالا طرف مقابلمم اینطوری نیست
ادم وقتی وظایف خودشو درست انجام بده دیگه استرس کم میشه یه جورایی این باورو پیدا میکنه که اونم صادقه
اگه نبود باز ادم وجدانن راحته که خودش کوتاهی نکرده از طرف مقابله

لنگرود1371
15-09-2013, 21:06
متاسفانه علی‌رغم مدرن شدن، ما یک تعلق خاطری هم به سنت داریم. کما اینکه در درون ما جنگی میان این دو سبک زندگی برپاست.
که به نظر من چه مدرن ازدواج کنیم چه سنتی مشکلی حل نمیشه.
ما هنوز نحوه ارتباط و حتی صحبت کردن با طرف مقابلمون رو بلد نیستیم. نمیدونیم چه طور از پس مشکلاتمون بر بیایم استقلال فکری نداریم و از خانوادمون نمیتونیم جدا شیم. حالا هرچقدر هم طرف مقابلمون رو بشناسیم و خلقیاتش رو مناسب خودمون بدونیم.

همچنین تفکرات تهوع آوری بین بعضی ها هست که آدم شرم میکنه بیان کنه. مثل اینکه طرف همسر خوشتیپ تر و پولدارتری داشته باشه توی دوست و آشنا میتونه قیافه بگیره مثل اینکه یه ماشین مدل بالاتر داشته باشی.

برعکس با این قسمت صحبتاتو موافقم
مثلا خود من اصلا بلد نیستم با جنس مخالف حرف بزنم از هر کلمه ای که به زبون میارم تو ذهنم دارم میگم چی چرتو پرت داری میگی علی
استقلال فکری که هیچ بر بادیم
دقیقا هفته ای یه بار این به فکر میرسه که چرا ازدواج کنیم تو خانواده هستیم قربون صدقمون میرن خرجمون هم میکشن
بعضی وقتا هم میگیم بیخیال بزار اینا سنتی برام بگیرن چون از بس دختر زیبا و پولدار یعنی خر پول ها اونقدر که راحت هر کدومشون بتونن برا دامادشون یه مزدا تری بخرن
این فکرا ادمو بد اذیت میکنه
بعد میگی نه وقتی کیس به این خوبی داری همه چی به همدیگه میخوره دیگه پدر زن خر پول میخوای چیکار عیب نداره همه چی جور میشه
این چرتو پرتا تو مغز همه جوونای مثل من هست کاریش نمیشه کرد بابا باید ادم خودشو به سرنوشت بسپاره بفهمه اخرش چی میشه

Stream
15-09-2013, 22:22
متاسفانه علی‌رغم مدرن شدن، ما یک تعلق خاطری هم به سنت داریم. کما اینکه در درون ما جنگی میان این دو سبک زندگی برپاست.
که به نظر من چه مدرن ازدواج کنیم چه سنتی مشکلی حل نمیشه.
ما هنوز نحوه ارتباط و حتی صحبت کردن با طرف مقابلمون رو بلد نیستیم. نمیدونیم چه طور از پس مشکلاتمون بر بیایم استقلال فکری نداریم و از خانوادمون نمیتونیم جدا شیم. حالا هرچقدر هم طرف مقابلمون رو بشناسیم و خلقیاتش رو مناسب خودمون بدونیم.

همچنین تفکرات تهوع آوری بین بعضی ها هست که آدم شرم میکنه بیان کنه. مثل اینکه طرف همسر خوشتیپ تر و پولدارتری داشته باشه توی دوست و آشنا میتونه قیافه بگیره مثل اینکه یه ماشین مدل بالاتر داشته باشی.

کاملا حرف شما صحیحه و یکدفعه مدرن کردن ازدواج ها مشکلی رو حل نمی کنه تا وقتی تفکرات قدیمی و اشتباه وجود داره. مهم درست کردن اون تفکراته که عبور به دنیای مدرن یکی از اون مراحل هست.


برعکس با این قسمت صحبتاتو موافقم
مثلا خود من اصلا بلد نیستم با جنس مخالف حرف بزنم از هر کلمه ای که به زبون میارم تو ذهنم دارم میگم چی چرتو پرت داری میگی علی
استقلال فکری که هیچ بر بادیم
دقیقا هفته ای یه بار این به فکر میرسه که چرا ازدواج کنیم تو خانواده هستیم قربون صدقمون میرن خرجمون هم میکشن
بعضی وقتا هم میگیم بیخیال بزار اینا سنتی برام بگیرن چون از بس دختر زیبا و پولدار یعنی خر پول ها اونقدر که راحت هر کدومشون بتونن برا دامادشون یه مزدا تری بخرن
این فکرا ادمو بد اذیت میکنه
بعد میگی نه وقتی کیس به این خوبی داری همه چی به همدیگه میخوره دیگه پدر زن خر پول میخوای چیکار عیب نداره همه چی جور میشه
این چرتو پرتا تو مغز همه جوونای مثل من هست کاریش نمیشه کرد بابا باید ادم خودشو به سرنوشت بسپاره بفهمه اخرش چی میشه

صحیحه و مشخصه اکثریت پسر ها و دختر ها بلد نیستن با هم حرف بزنن چون اصلا شناختی روی همدیگه ندارن. از همون بچگی از هم جدا میشن و آموزشی هم در مدارس نیست در حالی که باید دو جنس با هم باشن (نظر من نیست، مطالعات علمی این رو نشون میده) و در مدرسه هم باید درباره این چیزها آموزش داده بشه.

البته آدم نباید خودش رو به سرنوشت بسپاره، بلکه باید آگاهی خودش رو بالا ببره و به قول شما هرچی "چرت و پرت" توی مغزش هست رو بیرون بریزه.

Amir..H
16-09-2013, 14:29
متاسفانه دید ما اینه انسان ها کلاغ و طاووسی هست که میریم از بازار میخوریم
همونطور که دوستمون گفتن هیچ انسانی بد نیست و فقط باید 2نفری که میخوام با هم زندگی کلا با هم سازگار باشن

قرار نیست کسی ظاهر خوبی داره ذات خرابی داشته باشه یا حتما تمام انسانهای با باطن خوب همه ظاهر زشت داشته باشن
باید و باید اینها همه همراه هم باشه و هرکدوم ناقص باشه اون رابطه حتما بر به مشکل میخوره
هم باید طاهر 2نفر مورد پسند هم دیگه باشه و هم اخلاق و افکار 2نفر بهم نزدیک باشه و هیچکدوم رو نباید فدای اونیکی کرد

حرف شما کلا غلطه چون در جامعه بگردید خیلی موارد میتونید پیدا کنید که 2نفر که باطن خوب دارن ولی بدلیل نداشتن رابطه ظاهری خوب مشکلات فراوان پیدا کردن

پس شاعرانه و شعاری حرف زدن خیلی سادست ولی واقعیت اجتماعی و روانی که با مطالعه بین زوجها براحتی میتونید بفهمید با شعار خیلی فاصله داره


اولا اون کلاغ و طاووس یه مثال بود !
ثانیا در مورد خوب و بد بودن و داشتن یا نداشتن این دو ویژگی باهم در بالا (پست قبلی ) توضیح دادم . رجوع شود به پست بالا



ثالثا این نظر شماست و کاملا اشتباهه از دید من !

رابعا نمیدونم شما چرا حرفای خودت رو مرجع میدونی و به جای همه تصمیم میگیری؟



عرض کردم بحث سر استثنائات نیست ! من خودم الویت اولم ذات سالم داشتن بعد مراحل بعدی به هیکل و چهره اهمیت میدم ...


جالبه تو این انجمن به راحتی حرف هات رو به همه چیز تشبیه میکنن ، هیچی نمیشه !
کافیه خودت یه حرفی بزنی !!!!! :sq_16:
یه سوال دارم از هر دوعزیز و بقیه
اثن تو همچین شرایطی قرار گرفتید ؟ یا نشستین بهش فکر کنید .؟
یه دختر با تمام ملاک ها و شرایط شما همخوانی داره + کلی حسنه دیگه کلی تفاهم کلی ...!!
اما از نظر ظاهری :n15:
دختر خانما نظر ندن چون از درکش عاجزن!!

Eblis 2011
16-09-2013, 14:36
یه سوال دارم از هر دوعزیز و بقیه
اثن تو همچین شرایطی قرار گرفتید ؟ یا نشستین بهش فکر کنید .؟
یه دختر با تمام ملاک ها و شرایط شما همخوانی داره + کلی حسنه دیگه کلی تفاهم کلی ...!!
اما از نظر ظاهری :n15:
دختر خانما نظر ندن چون از درکش عاجزن!!

اگه بگم آره شاید باورت نشه !
طرف بوده خیلی خوشگل و آس بوده اما اخلاق نداشته :n21:

برعکسشم هم بوده ... طرف ظاهر معمولی داشته اما سرشار از مرام و معرفت و ادب بوده !


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Amir..H
16-09-2013, 15:24
ظاهرا پستم ناقص بوده!!
خوب چه کردین؟؟ بازم میگم دختر با تمام ملاک های شما هم خونی داره و از هم نظر عالی اما .....

V E S T A
16-09-2013, 22:43
دختر خانما نظر ندن چون از درکش عاجزن!!

چــرا ؟

ظاهــر می توته هم ملاک پسر ها برای انتخاب باشه هم دختر ها چرا فکر می کنید دختر ها عاجزن از درک این ملاک ؟

Atghia
16-09-2013, 22:53
چــرا ؟

ظاهــر می توته هم ملاک پسر ها برای انتخاب باشه هم دختر ها چرا فکر می کنید دختر ها عاجزن از درک این ملاک ؟

بنظرم چون خانومها اصولا درستتر و منطقی تر تصمیم میگیرن احتمالا بهمین دلیل از درک دلایل غیرمنطقی تصمیم گیری اقایون براین مبنا ممکنه که عاجز باشیم:n17:

لنگرود1371
16-09-2013, 23:26
بنظرم چون خانومها اصولا درستتر و منطقی تر تصمیم میگیرن احتمالا بهمین دلیل از درک دلایل غیرمنطقی تصمیم گیری اقایون براین مبنا ممکنه که عاجز باشیم:n17:

اتفاقا به نظر من همش اقایون بهتر تصمیم میگیرن جوری که به هر دو طرف منفعت برسه
اما کلا تو ذهن خانوما 70 درصد راحتی اسایش علاقه خودشون برتری داره رو تصمیماتشون تا طرف مقابل
این کاملا برا من ثابت شده

Atghia
16-09-2013, 23:43
اتفاقا به نظر من همش اقایون بهتر تصمیم میگیرن جوری که به هر دو طرف منفعت برسه
اما کلا تو ذهن خانوما 70 درصد راحتی اسایش علاقه خودشون برتری داره رو تصمیماتشون تا طرف مقابل
این کاملا برا من ثابت شده

اقایون ایراد کارشون اینه اکثرا چندین بار تصمیم میگیرن :دی اما خانومی اگر تصمیم بگیره اول اینکه نظرش به این راحتی ها عوض نمیشه دوم اینکه یکبار تصمیم میگیره آزمون و خطا سر موارد مختلف در نمیاره !

A.M.D.D.E.V.I.L
16-09-2013, 23:54
نمی کنم ، چون ازدواج یک توهم هست ، خیلی ها فکر میکنن اگه ازدواج کنن زندگیشون بلکل بهشتی میشه ولی ازدواج که تصادف نیست ، یه فریب و دروغ هست که توسط انسان های اولیه برای ساکت نگه داشتن زنان و مردان غیر فیلسوف و غیر مشتاق برای کشف حقایق زندگی ساخته شده

ازدواج هیچ چیز جادوئی نیست فقط یک مراسم هست و چند میلی سی سی جوهر که روی یک سند امضا میشه
چرا باید ازدواج کرد ، چه چیزی در زندگی مقید و در بند وجود داره که خیلی خوب هست و آدم باید بهش پا ببنده بدون اینکه دلیل از خودگذشتی های خودشو بدونه؟

به نظر من اگه تو مدارس به جای چرت و پرت هایی که الان در سراسر جهان تدریس میشه ، با یک شیوه ی بهتر ، خودشناسی رو به آدم یاد بدن
بدون نیاز به ازدواج یا توهمات دیگر جوامع بشری به بهترین هارمونی ممکن دست پیدا میکنه

Amir..H
17-09-2013, 03:49
چــرا ؟

ظاهــر می توته هم ملاک پسر ها برای انتخاب باشه هم دختر ها چرا فکر می کنید دختر ها عاجزن از درک این ملاک ؟


بنظرم چون خانومها اصولا درستتر و منطقی تر تصمیم میگیرن احتمالا بهمین دلیل از درک دلایل غیرمنطقی تصمیم گیری اقایون براین مبنا ممکنه که عاجز باشیم:n17:


اتفاقا به نظر من همش اقایون بهتر تصمیم میگیرن جوری که به هر دو طرف منفعت برسه
اما کلا تو ذهن خانوما 70 درصد راحتی اسایش علاقه خودشون برتری داره رو تصمیماتشون تا طرف مقابل
این کاملا برا من ثابت شده


اقایون ایراد کارشون اینه اکثرا چندین بار تصمیم میگیرن :دی اما خانومی اگر تصمیم بگیره اول اینکه نظرش به این راحتی ها عوض نمیشه دوم اینکه یکبار تصمیم میگیره آزمون و خطا سر موارد مختلف در نمیاره !
اول اینو بگم ممنونم از دوستان که نظر دادن
فکر کنم از سن سالم گذشته بخوام با یه حرف احمقانه مثه دوران دبیرستان یا حتی دانشگاه! بحثو به کل کل دختر پسری تبدیل کنم پس خواهشا به هیچ وجه تصور نکنید دارم کل کل میکنم !!
راستش درباره ازدواج معمولا تصمیمای که اقایون میگیرن مستند تر و عاقلانه تر بود نمیدونم شاید من تصمیمات احمقانه از خانما زیاد دیدم برا همین حداقل تو این زمینه دلم نمیخواد با خانما مشورت کنم!
یه جورایی مردونش برا مستدل تره!
خودتون ادمای اطرافتونو ببینید معمولا اقایون توی ازواج خیلی عاقلانه تر انتخاب میکنن نمیخوام نمونه بیارم
من این مدت با خانواده ای خیلی خوبی اشنا شدم از لحاظ مالی بسیار خوب ! با اصل و نصب و ...
شرایط دختر خانم بسیار خوب و جالبت تر تفاهم عجیبی که تو خیلی از موضوعات داشتیم !!
فقط 2 تا مسئله این وسط بود! اول اینکه شرایط مالی اون خانواده با شرایط ما قابل قیاس هم نبود بی اغراق ما طبقه اول یه برج و اونا پنت هاوس چون ادم مغروری هست به اصلاح زیر بار کسی نمیرم یه مقدار
برام سخت بود اما وقت شرایطی خودم و ایندمو مرور میکنم! از این که حداکثر 10 سال اینده از نظر مالی چیزی کم نخواهم داشت ،مشکل اول برا حل میشد!
اما مشکل دوم ظاهر دختر خانم بود!
من نمیدونم چرا اما همیشه این اعتقاد دارم توی ازدواج زن باید از مرد بهتر باشه از خیلی از جهات ! ظاهرم یکیشه، مثال بچگونش اینکه زندگیای که زن عاقل و مرد احمق داشتن خیلی بهتر از مرد عاقل و زن احمق بوده واقعا زنی که مدیر باشه خیلی خوبه حالا خانم معلمم باشه اشکال نداره:n02:
خلاصش کنم بعد کلی کلنجار با خودم به این نتیجه رسیدم یکم خود خواهانه رفتار کنم تو این مسئله و جوابم منفی باشه
به بقیه دوستانم توصیه میکنم توی انتخاب حساس و خودخواه باشن!
راستی با نظر دوستمون لنگرود1371 هم کاملا مخالفم ازواخ و انتخاب شریک یه عمر زندگی شوخی نیست یه نیگا به اطراف بکنید اکثر افراد فقط دارن با عادت کنار هم لحاظات عمرشونو میگذرونن پس به خودم و بقیه حق
میدم قبل از ازواج کاملا خودخواه باشم و اگه خیلی مردم فداکاری باشه برا بعد ازواج اون موقع که گفتم نظره خانما موثق نیست یه نمونش اینه دختری که میدونه پسری که قراره باهاش ازدواج کنه یه عوضیه به تمام معناس
اما بازم میخواد این کارو بکنه اما معمولا پسرا از این فکرا نمیکنن ..!!دوستان شرایط خاص و مثال خاص زیاده البته!

نمی کنم ، چون ازدواج یک توهم هست ، خیلی ها فکر میکنن اگه ازدواج کنن زندگیشون بلکل بهشتی میشه ولی ازدواج که تصادف نیست ، یه فریب و دروغ هست که توسط انسان های اولیه برای ساکت نگه داشتن زنان و مردان غیر فیلسوف و غیر مشتاق برای کشف حقایق زندگی ساخته شده

ازدواج هیچ چیز جادوئی نیست فقط یک مراسم هست و چند میلی سی سی جوهر که روی یک سند امضا میشه
چرا باید ازدواج کرد ، چه چیزی در زندگی مقید و در بند وجود داره که خیلی خوب هست و آدم باید بهش پا ببنده بدون اینکه دلیل از خودگذشتی های خودشو بدونه؟

به نظر من اگه تو مدارس به جای چرت و پرت هایی که الان در سراسر جهان تدریس میشه ، با یک شیوه ی بهتر ، خودشناسی رو به آدم یاد بدن
بدون نیاز به ازدواج یا توهمات دیگر جوامع بشری به بهترین هارمونی ممکن دست پیدا میکنه

عزیز شرمنده نظر شما محترم اما همیشه این حرفا برام غیر قابل درک بوده شاید به قول شما اینجوری بار اومدیم!
غیر از یه سری از افراد که شرایط خاصی دارن دیر یا زود یا به اجبار و .... ازدواج میکن اکثر افراد بعد یه مدت نیاز به ازوداجو احساس میکنن
چند خط تایپ کردم ولی پاکشون کردم...:n02: