ورود

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : [علوم اجتماعی] چرا ازدواج میکنم / نمیکنم ؟



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 [13] 14

nimahandsomboy
07-05-2018, 11:17
بیشتر به فکر زنده موندن هستم

تا به فکر اردواج

مُعین
07-05-2018, 13:19
بله 100% درست می گید. موافقم.

بحث من چیز دیگه س. من میگم شما تشنه ای 100 تا بطری آب معدنی دربسته و عین هم هست 70 تاش مسموم شده و تو رو میکشه. بسته بندی و مارک همه هم مثل هم هست. حالا چیکار می کنی؟ حاضری برای رفع تشنگی این ریسک رو قبول کنی و یکی رو شانسی انتخاب کنی و بخوری؟

همین یکی دو هفته پیش موردی برای داداشم پیش اومد برای ازدواج دختره وسط جلسه آشنایی علنا بلند شد گفت ببخشید من الان دوستم اومده دنبالم باید برم بیرون. ما با دو تا ماشین رفته بودیم. پدر و مادرم یه نیم ساعت بعد که خداحافظی کردیم رفتن خونه. من و داداشم موندیم ببینیم این دختر کی بر می گرده حدود ساعت 1 شب بود با ماشین یه پسری برگشت یه لب جانانه هم موقع خداحافظی از هم گرفتن.

من نمی گم بده یا خوبه. ولی خب این دختر تکلیفش معلومه. صبح که شما سرکار هستی با دوست پسرشه شب هم که برسی خونه با شما ست که شوهرشی. خب قطعا ایدز و 1000 هزار تا درد دیگه قبل 40 سالگی می کشتت.

من به نظرم وضعیت اخلاقی جامعه خیلی بده و فساد جنسی خیلی زیاده.

در کنار همه این زشتی ها و بدی ها هنوزم خوبی و پاکی هست. اما نایاب

سام :n16:

دوست گرامی ممنون . من هم که میگم مخالفتی با گفته هاتون ندارم...
اما در مورد مثال هاتون ...
دوست عزیز و گرامی ... من چیزی میگم ... حتی از نوع پست دادن ها ... نوع نوشته ها ... و حتی از پشت همین صفحات مجازی اگر یه شخص تیز بین باشه میتونه متوجه شه که مخاطبش چه کسی هست و چه سن و سالی داره ...
باور نمیکنید که خیلی وقت ها ارزوم این بود که هنوز یه پسر 16 و 17 ساله بودم...صبح بیدارم میکردن برم مدرسه... ! و دغدغه ام حل کردن تمرین های ریاضی یا ... باشه و با این طور چیزایی سرگرم شم اما ....
مثالی زدید در رابطه با اب معدنی ...من جوابی به شما میدم و اونم اینکه فرض کنید همین خونه ای که دارید داخلش زندگی میکنید ... یا همین ماشینی که استفاده میکنید و هر وسیله ای دیگه و ... شما این رو در نظر بگیرید که هر آن امکان وقوع یه زلزله وجود داره که خونه هر شخصی نابود شه ... هر ان امکان وقوع تصادف وجود داره که ماشین داغون شه و سرنشینانش ... اصلا هم آدمی نیستم که بگم خدا اون روز رو نیاره یا بیاره چون هر آن امکان وقوعش هست...
اما : نکته مهم اینجاست : با وجود همه ی این خطر ها ایا شما از خونه استفاده نمیکنید ؟ آیا شما از ماشین استفاده نمیکنید ؟ حتما استفاده میکنید و اونم به این علت که نفع اون خونه یا ماشین خیلی بیشتر از اینه که مثلا شاید زلزله بیاد ...شاید تصادف شه ... و شما منفعت بیشتر رو انتخاب میکنید.
علوم انسانی مثل علوم دقیقه و علوم تجربه و عرصه ی ارایه ی مثال های نقض نیست که مثلا با یه مثال نقض یه حکم کلی بره زیر سوال... مثالی در رابطه با صرف و نحو عربی میزنم ... مثلا مصادر فعل هایی که بر حرکت دلالت دارن عموما بر وزن فعلان هست مثل : طیران , دوران , سیلان و ... این قاعده قیاسی هست اما ما مثال نقض هم داریم مثل مصدر فعل ذهب که میشه : ذهاب ... این قاعده زیر سوال نمیره با ارایه ی این مثال نقض...
باز هم میگم اگر شما شخص بدبینی هستی همنشین و رفقای من افرادی مثل : غزالی و بحتری و متنبی و کلیله و دمنه و ... بودن و هستن و این نشون میده اگر درجه ی بدبینی شما یک هست درجه ی بدبینی من 100 هست... اما فقط یه چیز رو میدونم این که ازاد اندیش هستم و عقاید خودم رو تا به امروز تحمیل نکردم به هیچکس... از دید شما و با استقرای شما و دیدن 4 تا دختر بد و فاسد حکم کلی گرفتین که همه دخترا بد و فاسدن به غیر از معدودی ! و من به شما بگم استقرای ناقص در علم منطق حجیت نداره! کما اینکه واقعا هم اینطور نیست که همه ی دختر ها بد باشن ...شخصا به دلیل تیپ شخصیتی خودم مورد پسند دختر های امروزی نیستم اما واقعا نمیتونم بگم حالا چون من به خاطر پایبندی به اصول خودم مورد توجه نیستم پس علت اینه که دخترا بد شدن یا پسر ها خیلی خوبن یا... البته باز هم میگم شما میگی دختر ها ... من درباره ی زنان متاهل واقعیاتی رو از افراد نزدیک خودم شنیدم که واقعا برام فوق عجیب بوده مثل زنی که با داشتن حمل ! با پسری حدود 23 ساله رفیق بود ! و این برام سخت ناپسند بود ...
اما یه دختر یا پسر جوان و ... خب حقیقتا نیار دارن ... نمیتونم منکر نیاز فیزیولوژیک افراد بشم... اگر وضعیت کلی اقتصاد که شالوده ی تمام مسایل و مصائب هست حل شه و افراد بتونن در سنی که نیاز دارن ازدواج کنن و یا مراکزی جهت انجام امور جنسی به هر نحو که مخالف با عقاید جامعه نباشه بوجود بیاد مطمئنا چنین مسایلی که فرمودید کمتر میشه اگر به کل رفع نشه.

دکتر سام
07-05-2018, 17:19
دوست گرامی ممنون . من هم که میگم مخالفتی با گفته هاتون ندارم...
اما در مورد مثال هاتون ...
دوست عزیز و گرامی ... من چیزی میگم ... حتی از نوع پست دادن ها ... نوع نوشته ها ... و حتی از پشت همین صفحات مجازی اگر یه شخص تیز بین باشه میتونه متوجه شه که مخاطبش چه کسی هست و چه سن و سالی داره ...
باور نمیکنید که خیلی وقت ها ارزوم این بود که هنوز یه پسر 16 و 17 ساله بودم...صبح بیدارم میکردن برم مدرسه... ! و دغدغه ام حل کردن تمرین های ریاضی یا ... باشه و با این طور چیزایی سرگرم شم اما ....
مثالی زدید در رابطه با اب معدنی ...من جوابی به شما میدم و اونم اینکه فرض کنید همین خونه ای که دارید داخلش زندگی میکنید ... یا همین ماشینی که استفاده میکنید و هر وسیله ای دیگه و ... شما این رو در نظر بگیرید که هر آن امکان وقوع یه زلزله وجود داره که خونه هر شخصی نابود شه ... هر ان امکان وقوع تصادف وجود داره که ماشین داغون شه و سرنشینانش ... اصلا هم آدمی نیستم که بگم خدا اون روز رو نیاره یا بیاره چون هر آن امکان وقوعش هست...
اما : نکته مهم اینجاست : با وجود همه ی این خطر ها ایا شما از خونه استفاده نمیکنید ؟ آیا شما از ماشین استفاده نمیکنید ؟ حتما استفاده میکنید و اونم به این علت که نفع اون خونه یا ماشین خیلی بیشتر از اینه که مثلا شاید زلزله بیاد ...شاید تصادف شه ... و شما منفعت بیشتر رو انتخاب میکنید.
علوم انسانی مثل علوم دقیقه و علوم تجربه و عرصه ی ارایه ی مثال های نقض نیست که مثلا با یه مثال نقض یه حکم کلی بره زیر سوال... مثالی در رابطه با صرف و نحو عربی میزنم ... مثلا مصادر فعل هایی که بر حرکت دلالت دارن عموما بر وزن فعلان هست مثل : طیران , دوران , سیلان و ... این قاعده قیاسی هست اما ما مثال نقض هم داریم مثل مصدر فعل ذهب که میشه : ذهاب ... این قاعده زیر سوال نمیره با ارایه ی این مثال نقض...
باز هم میگم اگر شما شخص بدبینی هستی همنشین و رفقای من افرادی مثل : غزالی و بحتری و متنبی و کلیله و دمنه و ... بودن و هستن و این نشون میده اگر درجه ی بدبینی شما یک هست درجه ی بدبینی من 100 هست... اما فقط یه چیز رو میدونم این که ازاد اندیش هستم و عقاید خودم رو تا به امروز تحمیل نکردم به هیچکس... از دید شما و با استقرای شما و دیدن 4 تا دختر بد و فاسد حکم کلی گرفتین که همه دخترا بد و فاسدن به غیر از معدودی ! و من به شما بگم استقرای ناقص در علم منطق حجیت نداره! کما اینکه واقعا هم اینطور نیست که همه ی دختر ها بد باشن ...شخصا به دلیل تیپ شخصیتی خودم مورد پسند دختر های امروزی نیستم اما واقعا نمیتونم بگم حالا چون من به خاطر پایبندی به اصول خودم مورد توجه نیستم پس علت اینه که دخترا بد شدن یا پسر ها خیلی خوبن یا... البته باز هم میگم شما میگی دختر ها ... من درباره ی زنان متاهل واقعیاتی رو از افراد نزدیک خودم شنیدم که واقعا برام فوق عجیب بوده مثل زنی که با داشتن حمل ! با پسری حدود 23 ساله رفیق بود ! و این برام سخت ناپسند بود ...
اما یه دختر یا پسر جوان و ... خب حقیقتا نیار دارن ... نمیتونم منکر نیاز فیزیولوژیک افراد بشم... اگر وضعیت کلی اقتصاد که شالوده ی تمام مسایل و مصائب هست حل شه و افراد بتونن در سنی که نیاز دارن ازدواج کنن و یا مراکزی جهت انجام امور جنسی به هر نحو که مخالف با عقاید جامعه نباشه بوجود بیاد مطمئنا چنین مسایلی که فرمودید کمتر میشه اگر به کل رفع نشه.

سلام
بله درک می کنم که منظورتون چی هست. شاید کار کردن در محیط بهداشت و درمان و دیدن مورد های مختلف و شنیدن موارد مشابه از همکاران من رو آدم بدبینی (واقع بینی) کرده باشه. ولی آخر همون پست هم اشاره کردم هنوز خوبی و پاکی و درستی و راستی هم هست.

شاید بدبین بودن یا از نظر خودم واقع بینی عاقبت بهتری در ازدواج داشته باشه. فعلا که فقط میشه بهش فکر کرد و بعید می دونم برای آدمی مثل من تا سال ها مورد خوبی پیدا بشه :n11:.

به قول دوستم مثل هندونه در بسته س تا ازدواج نکنی و یا یکی زیر یه سقف نری هیچی معلوم نمیشه.

سام :n16:

wichidika
11-05-2018, 20:42
یک کارشناس خانواده در گفت‌وگو با فارس:

زنان به دنبال فریبا شدن هستند چون مردان فریباخواه شده‌اند:n27:




یک کارشناس خانواده گفت: زنان جامعه ما به سمت فریبا شدن متمایل شده‌اند چون مردان این‌گونه زنان را می‌پسندند، ما باید در آسیب‌های بخش زنان، گاهی نوک پیکان را به سمت مردان بگیریم.



طاهره همیز کارشناس خانواده و استاد حوزه و دانشگاه در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری فارس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])با بیان اینکه ما هنوز به زنان جامعه خود اهمیت نقش مادری را آموزش نداده‌ایم، اظهار داشت: زنان جامعه ما به سمت فریبا شدن متمایل شده‌اند چون مردان این‌گونه زنان را می‌پسندند، ما باید در آسیب‌های بخش زنان نوک پیکان را در برخی موارد به سمت مردان ببریم و به مردان هم آموزش دهیم که زن را در نقش مادری ارزشمند بدانند در حالی که این کار را نکرده‌ایم.وی افزود: اگر یک زن به نقش مادری خود واقف باشدو آن را ارزرشمند بداند هر نوع تلاشی برای انجام بهتر نقش مادری خود انجام می‌دهد؛ کاری که خروجی آن می‌تواند بسیار مهم‌تر و بزرگتر از اشتغال آنها باشد.همیز اضافه کرد: مخدری در جامعه ما تزریق شده که نتیجه آن این شده است که زنان وظایف اصلی خود را فدای وظایف فرعی خود کرده‌اند در حالی که این وظایف فرعی با جسم و روح آنها سازگار نیست و به تدریج آنها را افسرده و پژمرده می‌کند.این کارشناس خانواده با بیان اینکه در فقه اسلام زن وظیفه‌ای برای درآمد ندارد، گفت، ما نقش‌ها را جابجا کرده‌ایم و بعد به دنبال این هستیم که تحلیل کنیم اشتغال بانوان آری یا خیر. در اینکه جامعه به زنان متخصص نیازمند است هیچ شکی نیست اما زن برای تأمین معاش مسئولیتی ندارد و این درخواست ظلمی براوست چون زن تکلیف مهمی چون تولید نسل و تربیت فرزند دارد که روح او هم خواستار این کار است و با درخواست تلاش برای معاش، زن را از خواسته روحی واقعی خود دور می‌کنیم.وی با بیان اینکه زنان خانه‌دار در رسانه‌‌های تصویری زنانی بی‌سواد و کم‌بهره از موقعیت اجتماعی نشان داده می‌شوند، تصریح کرد: ارزش متعالی مادری باید از نوجوانی به دختران آموزش داده شود؛ شخصاً 15 سال است که به دختران نوجوان ظرایف مادری، همسری و خانه‌داری را آموزش می‌دهم، کمترین مزیتی که در این دختران مشاهده شده است این است که به پسرانی که برای سوءاستفاده و دوستی به سراغ آنها می‌آیند، اهمیتی نمی‌دهند.همیز خاطر نشان کرد: در مدرسه‌ای که برخی آسیب‌های اجتماعی در آن فراوان بود همسرداری را تدریس می‌کردم چند جلسه نگذشته بود که یکی از دختران با چشم گریان پیش من آمد و گفت من به این نتیجه رسیده‌ام که پسرانی که با آنها دوست بودم هیچ‌کدام به درد همسر بودن برای من و پدر بودن برای فرزند من نمی‌خورند به همین خاطر با همه آنها قطع رابطه کردم اما یکی از آنها مرا تهدید کرده است که کمکش کردم و آن تهدید بی‌اثر شد. باید قبول کرد که دانش‌آموزان دختر ما به اندازه کافی آموزش مادری و همسری نمی‌بینند، خواستگارهای آنها توسط خانواده رد می‌شود و نیاز روحی و جسمی آنها را به سمت دوستی‌ها و گاه شکست روحی می‌برد که نهایتاً برخی از آنها نمی‌توانند با این تجربیات، زندگی موفقی تشکیل دهند.این کارشناس خانواده ادامه داد: اگر آموزش به موقع مهارت‌های مادری به دختران داده شود روح آنها برای مادر شدن آماده‌تر است و بیشتر به این کار متمایل خواهند بود حتی مشاهده شده است که آموزش برخی نکات خانه‌داری در افزایش اعتماد به نفس دختران هم مؤثر بوده است.انتهای پیام/

wichidika
17-05-2018, 18:27
مدیر دفتر برنامه‌ریزی و توسعه اجتماعی جوانان:سال ۹۶ میانگین سن ازدواج تهرانی‌ها در آقایان به ۳۱ و بانوان به ۲۷ سال رسید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی و توسعه اجتماعی جوانان گفت: ۲۰ درصد طلاق‌ها در دو سال ابتدای زندگی و ۴۷ درصد آن در پنج سال نخست ثبت شده و میانگین سن ازدواج تهرانی‌ها در آقایان به ۳۱ و بانوان به ۲۷ سال رسیده است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری فارس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])؛ سید جواد رضوی مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی و توسعه اجتماعی جوانان در جلسه ستاد ساماندهی امور جوانان استان تهران که با حضور محمدحسین مقیمی استاندار تهران و دیگر معاونان و اعضای این ستاد با بیان توجه به لزوم بازنگری سیاست‌ها با هدف کاهش آمار طلاق اظهار داشت: در صورت محقق نشدن این مورد، آمادگی وجود دارد که تجربیات خود در حوزه جوانان را به سایر دستگاه‌ها انتقال دهیم.رضوی اظهار داشت: براساس آمارها 20 درصد طلاق‌ها در دو سال ابتدای زندگی مشترک و 47 درصد از آن در پنج سال نخست زندگی به ثبت رسیده‌اند؛ میانگین سن ازدواج در تهران در سال 96، برای آقایان 31 و برای خانم‌ها 27 سال بوده است.مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی و توسعه اجتماعی جوانان گفت: تسهیلات در سال گذشته به یک میلیون و 175 هزار و 284 متقاضی تعلق گرفت که با عنوان تسهیلات وام ازدواج پرداخت شد؛ این رقم 91.04 درصد متقاضیان را شامل می‌شود. هم‌چنین 133 هزار و 456 فقره از این وام‌ها به متقاضیان تهرانی اعطا شد.وی خاطرنشان کرد: برگزاری دوره‌های آموزشی برای 1350 نفر فوق‌لیسانس روانشناسی انجام شد و وزارت ورزش برای هر فرد 380 هزار تومان هزینه پیش‌بینی کرده تا این افراد به عنوان مشاور در زمینه ازدواج مشغول شوند.انتهای پیام/

wichidika
28-05-2018, 18:30
رئیس شورای فرهنگی و اجتماعی زنان عنوان کرد

هشدار در خصوص تجرد دختران۳۰ تا۵۰ ساله/ لزوم تغییر فرهنگ ازدواج مجدد زنان مطلقه و بیوه


رئیس شورای فرهنگی و اجتماعی زنان و خانواده با اشاره به اینکه در سال ٩۵، یک میلیون و ٢٩٧ هزار و ٣٠٠ دختر ٣٠ تا ۵٠ ساله هرگز ازدواج نکرده داشته‌ایم، نسبت به افزایش سن ازدواج در جوانان هشدار داد.
زهرا آیت الهی در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه باید کمک کنیم تا ازدواج ها آسان شود و به سمتی حرکت کنیم که میزان تجرد قطعی کاهش یابد، گفت: آمارها نشان می دهد در سال ٩۵، یک میلیون و ٢٩٧ هزار و ٣٠٠ دختر ٣٠ تا ۵٠ ساله هرگز ازدواج نکرده داشتیم که این تعداد اصلا آمار خوبی نیست.

وی با تاکید بر اینکه باید به سمتی برویم که ازدواج‌ها درسن معقول اتفاق بیفتد، نه اینکه دختران در سن ٣٠ تا ۴٠ سالگی ازدواج کنند و جمع زیادی از دختران مجرد را داشته باشیم، افزود: بستری برای تعداد قابل توجهی از زنان که به دلیل طلاق یا فوت همسر، مجرد هستند فراهم شود تا امکان ازدواج مجدد پیدا کنند. بخشی از این کار به تغییر فرهنگ ما برمی‌گردد؛ در این تغییر فرهنگ، نظام و مسئولان می توانند خیلی موثر باشند.

رئیس شورای فرهنگی و اجتماعی زنان و خانواده در ادامه اظهار کرد: همانطور که با چند فیلم سینمایی می‌توانیم احساس مثبت یا منفی ایجاد کنیم، قاعدتا از طریق رسانه‌ها و فیلم‌های سینمایی، تئاتر، صدا و سیما و ... می‌توانیم این فرهنگ را ایجاد کنیم که فرصت مجدد ازدواج را برای افرادی که همسرشان را به واسطه طلاق یا فوت از دست داده‌اند فراهم شود تا بتوانند دوباره تشکیل خانواده جدید بدهند.

آیت الهی در پاسخ به این که در تدوین سیاست‌های جمعیتی از تجربیات موفق دیگر کشورها نیز استفاده شده است؟ تصریح کرد: در تدوین سیاست‌های مربوط به جمعیت که در نقشه مهندسی فرهنگی مورد استفاده قرار گرفت، نه تنها کشورهای اروپایی بلکه سیاستهای تشویق جمعیتی تمام کشورهای جهان را بررسی کردیم. اقدامات این کشورها خیلی جالب بود و آنها ابتکار عمل‌های زیادی انجام داده بودند که اتفاقا بخشی از این اقدامات در سند مهندسی فرهنگی آمده است و ما در سیاست‌های جمعیتی آنها را لحاظ کردیم.

وی با تاکید بر اینکه زمانی میتوانیم از تجربیات کشورهای دیگر استفاده کنیم که بومی سازی شده باشند، اظهار کرد: بنابراین سیاستی مانند مشوق های مالی برای تولد دو فرزند را می‌توانیم پیش‌بینی کنیم اما این سیاست باید متناسب با وضعیت کشور خودمان باشد. قاعدتا متناسب با رفاه اقتصادی که در کشورهای اروپایی وجود دارد نمی توانیم برنامه‌ریزی‌های مالی داشته باشیم اما این به آن معنا نیست که نمی‌توانیم حمایت‌های مالی داشته باشیم؛ بلکه متناسب با وضعیت اقتصادی خودمان باید این کار را انجام دهیم.

رئیس شورای فرهنگی و اجتماعی زنان و خانواده ادامه داد: برای مثال دیدیم که کشوری طرحی در زمینه سیاست‌های جمعیتی دارد و ما آن را در مهندسی فرهنگی وارد کردیم. در این طرح از ساخت مسکن‌های «سه نسلی»حمایت می‌شد. این طرح قصد دارد که پدر بزرگ و مادر بزرگ‌ها با فرزندان و نوه هایشان در سه واحد مسکونی کنار هم باشند. یعنی در یک ساختمان سه طبقه زندگی کنند و این کار فواید زیادی برای خانوادهها و اقتصاد کشور دارد.

آیت الهی ضمن تشریح جزییات این طرح تصریح کرد: مسئولان این کشور می‌گفتند با این طرح عملا تعداد خانه های سالمندان کمتر شده است، چراکه پدربزرگ و مادر بزرگها با نوهها سرگرم هستند و دختر و پسرشان که کنارشان بودند به آنها رسیدگی می‌کنند. همچنین استفاده از مهد کودک‌ها کمتر شده است چرا که فرزندان کنار پدربزرگ و مادربزرگ‌ها هستند؛ در این حالت پدرها و مادرهای شاغل راحت تر به اشتغال میپرداختند چرا که می دانستند فرزندشان کنار پدر بزرگ و مادر بزرگشان است و نگهداری می‌شود.

به گفته وی این موارد آثار مثبت اقتصادی برای این کشور هم داشته است و کاهش خانه‌های سالمندان، مهدکودک ها و ایجاد آرامش خاطر برای خانواده‌ها، بهتر شدن اشتغال زنان و مردان و ...بخشی از این آثار مثبت است.

انتهای پیام

مُعین
29-05-2018, 20:47
لزوم تغییر فرهنگ ازدواج مجدد زنان مطلقه و بیوه

از بس که کار ایجاد شده و همه سر کار هستن و حقوق مکفی دارن و تنها مشکلشون اینه که یه دختر خوب پیدا کنن برن سر زندگی الان به این مرحله رسیدیم که فکر زنان بیوه و مطلقه هم باشیم...
خدا سایه مسئولان رو از سر ما کم نکنه .:n16:

ArashMiniStar
02-06-2018, 21:24
با این گرونی هایی که اخیرا ایجاد شده قیمت خونه ها و اجاره خونه و همه چی ماشین اقلامی که هر روز مصرف میشن وحشتناک شده دیگ کی بدون پول daddy ش میتونه ازدواج کنه :n03:

کاربر شماره ی یک
04-06-2018, 15:20
هروقت تیتر این بحث رو میبینم خنده ام میگیره ، انگار که مثلا یه بحث ایجاد کنی با موضوع " چرا مازراتی نمیخرم " یا مثلا " چرا ما شمال ویلا نداریم ":n02:

V E S T A
04-06-2018, 17:52
هروقت تیتر این بحث رو میبینم خنده ام میگیره ، انگار که مثلا یه بحث ایجاد کنی با موضوع " چرا مازراتی نمیخرم " یا مثلا " چرا ما شمال ویلا نداریم ":n02:

یعنی جدا فکر میکنید مازراتی با ازدواج و ویلای شمال تو یه سطح هستنش؟! بین این 3 تا کلمه نباید" یا " گذاشت چون در یه سطح نیستن.

اگه برای ازدواج و تشکیل خانواده فقط مشکلات مالی وجود داشته باشه، به نظرم با یکم برنامه ریزی و مدیریت مالی و مقابله با بعضی سنت ها و فرهنگ های غلط که همه خودشون رو ملزم به انجامش کردن و نادیده گرفتنشون ، میشه یه مراسم خوب و آبرومندانه داشت و حداقل های یک زندگی رو هم تامین کرد.

مسلما اگر کسی خودش رو ملزم به اجرای کلی مراسم و سنت های بیخود و بی فایده و خرج اور کنه نمی تونه راحت ازدواج کنه باید تشخیص داد برای تشکیل خانواده چه بخش های هزینه اوری باید حذف بشن.

مُعین
04-06-2018, 21:35
یعنی جدا فکر میکنید مازراتی با ازدواج و ویلای شمال تو یه سطح هستنش؟! بین این 3 تا کلمه نباید" یا " گذاشت چون در یه سطح نیستن.

اگه برای ازدواج و تشکیل خانواده فقط مشکلات مالی وجود داشته باشه، به نظرم با یکم برنامه ریزی و مدیریت مالی و مقابله با بعضی سنت ها و فرهنگ های غلط که همه خودشون رو ملزم به انجامش کردن و نادیده گرفتنشون ، میشه یه مراسم خوب و آبرومندانه داشت و حداقل های یک زندگی رو هم تامین کرد.

مسلما اگر کسی خودش رو ملزم به اجرای کلی مراسم و سنت های بیخود و بی فایده و خرج اور کنه نمی تونه راحت ازدواج کنه باید تشخیص داد برای تشکیل خانواده چه بخش های هزینه اوری باید حذف بشن.

با سلام.
دوست عزیز یعنی به نظر شما الان تنها مشکل ازدواج اینه که مردم چشم و هم چشمی دارن و میخوان یه مراسم ابرومندانه بگیرن ؟ بعد از مراسم پول از کجا بیارن بقیه زندگی رو بچرخونن؟
مشکل الان این هست که اصلا شغلی وجود نداره که بشه باهاش چرخ زندگی رو چرخوند ...به غیر از یه سری شغل ها که فارغ التحصیلانش از همون بدو ورود به دانشگاه خیالشون از بابت شغل راحته مثل پزشکی که البته باید مقید کنم به اینکه پزشکی دانشگاه های سراسری نه دانشگاه های ازاد ؛ بقیه افراد که نسل امروز هستن و متولدین اواخر 60 و اوایل 70 هستن یا شغلی ندارن یا با تحصیلات مناسب و داشتن مهارت های مطلوب در حال حاضر به کارایی مشغولن که صرفا و صرفا و صرفا فقط میگن سر کار هستیم نه اینکه شغلی داشته باشن و بتونن باهاش زندگی تشکیل بدن...
با توجه به آماری هم که منتشر میشه میبینید افرادی که امروز دل میدن و فردا توی محضر عقد میکنن قبل از سالگرد ازدواج توی صف طلاق نشستن و حالا دیگه هر چی هم ادای روشن فکر ها و ... دربیاریم نمیشه دید مردم این جامعه رو نسبت به یه شخص مطلقه عوض کرد .
ازدواج صرفا مساله ی عشق و دوست داشتن و مراسم شب عروسی نیست ...

Masoud-2014
05-06-2018, 10:46
با سلام.
دوست عزیز یعنی به نظر شما الان تنها مشکل ازدواج اینه که مردم چشم و هم چشمی دارن و میخوان یه مراسم ابرومندانه بگیرن ؟ بعد از مراسم پول از کجا بیارن بقیه زندگی رو بچرخونن؟
مشکل الان این هست که اصلا شغلی وجود نداره که بشه باهاش چرخ زندگی رو چرخوند ...به غیر از یه سری شغل ها که فارغ التحصیلانش از همون بدو ورود به دانشگاه خیالشون از بابت شغل راحته مثل پزشکی که البته باید مقید کنم به اینکه پزشکی دانشگاه های سراسری نه دانشگاه های ازاد ؛ بقیه افراد که نسل امروز هستن و متولدین اواخر 60 و اوایل 70 هستن یا شغلی ندارن یا با تحصیلات مناسب و داشتن مهارت های مطلوب در حال حاضر به کارایی مشغولن که صرفا و صرفا و صرفا فقط میگن سر کار هستیم نه اینکه شغلی داشته باشن و بتونن باهاش زندگی تشکیل بدن...
با توجه به آماری هم که منتشر میشه میبینید افرادی که امروز دل میدن و فردا توی محضر عقد میکنن قبل از سالگرد ازدواج توی صف طلاق نشستن و حالا دیگه هر چی هم ادای روشن فکر ها و ... دربیاریم نمیشه دید مردم این جامعه رو نسبت به یه شخص مطلقه عوض کرد .
ازدواج صرفا مساله ی عشق و دوست داشتن و مراسم شب عروسی نیست ...

سلام ...

در مورد مراحل اولیه زندگی همونطور که کاربر "وستا" گفت میشه جمع و جورش کرد ولی در مورد مراحل بعدی و چرخاندن چرخهای خیلی سنگین زندگی که نیاز به موتورهای چندهزار اسب بخاری داره نه انسانی که همون یک اسبم نداره!

میشه گفت: مشاغلی رو میشه ایجاد کرد با توجه به مهارت و دانش واقعا حقیقی و زندگی رو هم تشکیل داد نه اینکه اصلا نشه ولی خب سخته و درآمد هم کمه با توجه به هزینه ها و شایدم یک ریسک باشه و احتمالا و شایدم حتما نیاز به کار کردن خانم ها در کنار شوهر باشه و با فراهم کردن اندک سرمایه و شاید مهاجرت به شهرهایی که از لحاظ اشتغال در وضعیت بهتری هستن و حتی خارج از کشور بشه شغلی فراهم کرد ولی تو این ایران خیلی سخته و طاقت فرسا که کم کردن توقعات و تن دادن به هر حرف و حدیثی رو میطلبه و شایدم شکسته شدن غرور

تعداد فارغ التحصیبان زیاده و موقعیت های شغلی کم و در این شرایط ناچارا باید ترمز توقعات و کشید و تن داد اگر میخوای ازدواج کنی و مسئولیت بگیری واگر نه که هیچی بیخیال!

البته دوست نداریم اینجوری باشه ولی هست:n27:

چکار باید کرد؟

بنظرم جوونها و نوجوونها باید از همون ابتدا بفکر مشکلات شغلی آینده باشن و پدر و مادر ها هم باید این مساله رو بجد مدنظر داشته باشن و بدونن که داشتن شغل در این جامعه نیاز به داشتن یکسری ملزومات داره

صرف مدرک خالی هیچگونه راهگشا نیست ... والدین خوب بفکر آینده فرزندانشون باشن اگر خودشون سختی کشیدن این موج سختی رو در فرزندانشون کم کنن مثلا از طریق پس انداز برای اینکه فرزندانشون یک فنی یاد بگیرن همزمان با تحصیل یا پس انداز کردن برای آینده که بتونن برای خوداشتغالی فرزندشون یکاری بکنن

یعنی همینجوری فرزند و به امان خدا وا نگزارن ...

بالاخره مسئولیت دارن در قبال فرزندانشون

شرایط و بسنجن حالا که شرایط اینجوریه و فرزندانشون و توجیه کنن شدید

دیگه چه باید گفت شاید این اقدامات آینده نگر شرایط حداقل فرزند خودمون و بهتر کنه در روزگاری که کسی بفکر آینده فرزندان ملت نیست!

که ایکاش اینجور نبود

ArashMiniStar
05-06-2018, 11:22
با سلام.
دوست عزیز یعنی به نظر شما الان تنها مشکل ازدواج اینه که مردم چشم و هم چشمی دارن و میخوان یه مراسم ابرومندانه بگیرن ؟ بعد از مراسم پول از کجا بیارن بقیه زندگی رو بچرخونن؟
مشکل الان این هست که اصلا شغلی وجود نداره که بشه باهاش چرخ زندگی رو چرخوند ...به غیر از یه سری شغل ها که فارغ التحصیلانش از همون بدو ورود به دانشگاه خیالشون از بابت شغل راحته مثل پزشکی که البته باید مقید کنم به اینکه پزشکی دانشگاه های سراسری نه دانشگاه های ازاد ؛ بقیه افراد که نسل امروز هستن و متولدین اواخر 60 و اوایل 70 هستن یا شغلی ندارن یا با تحصیلات مناسب و داشتن مهارت های مطلوب در حال حاضر به کارایی مشغولن که صرفا و صرفا و صرفا فقط میگن سر کار هستیم نه اینکه شغلی داشته باشن و بتونن باهاش زندگی تشکیل بدن...
با توجه به آماری هم که منتشر میشه میبینید افرادی که امروز دل میدن و فردا توی محضر عقد میکنن قبل از سالگرد ازدواج توی صف طلاق نشستن و حالا دیگه هر چی هم ادای روشن فکر ها و ... دربیاریم نمیشه دید مردم این جامعه رو نسبت به یه شخص مطلقه عوض کرد .
ازدواج صرفا مساله ی عشق و دوست داشتن و مراسم شب عروسی نیست ...
متاسفانه یه جو جالبی هم که ایجاد شده هر کی از راه میرسه چه پسر چه خضوصوصا دخترا تازگیا میان میگن آقا ما سرکار میریم دستمون تو جیب خودمونه پول از بابامون نمیگیریم فلان بهمان :n02: حالا نمیدونم مثقال پولیم که همونم مث آدم بهشون نمیدن چه پوز دادنی داره :n13: جامعه ما فقط شده چشم و هم چشمی و کللاس گذاشتن و پوز دادن و ادای پولدارا دراوردن.بماند که چرا خانوما رو شرکتا و دفتراستخدام میکنن :n08:
من یک دو مورد که برخورد داشتم وقتی گفتم بهشون سرکار نمیرم دانشجو ام شروع کردن به تعریف کردن از خودشون که ما فلانیم چنانیم سر دو تا شغلم میریم تازه درسامونم میخونیم معدل فلان:n21: حالا بگو طرف میره علمی کاربردی دو جلسه بیشتر سر کلاس نمیره بهشون نمره هم میدن خوب بعد خودشو میاد اینجوری مقایسه میکنه طرف مقابلش میکوبونه.که تو هم باید شغل داشته باشی حتما مثل من خصوصا چون پسری! آخه کجای دنیا تعریف شده دانشجو باید شغل داشته باشه؟ هیچ جای دنیا حتی سابقه کار حین تحصیل قبول ندارن.متاسفانه این مملکت هیچی سر جاش نیست.دختره چیزایی که بابای ۵۰-۶۰ سالش واسش فراهم نکرده از ی پسر ۲۲ ساله میخواد آخه ادم بره به کی بگه :n35: حالا خوبه از روز اول دانشگاه ماشین زیر پام بوده وگرنه دیگ همونم نداشتیم میگفتن برو بمیر :n08: البته ادا اصولم زیاد در میارن آخرش میرن زن یه آقایی که شغلشون مامور ﻗﺮﺍﺋﺖ کنتور هست میشن و چند ماه نگذشته طلاقم میگیرن و آدم میمونه اون دختر خانومی که پیشت اینقدر از خواسته هاش میگفت چطور شد به این روز افتاد:n09: خلایق هر چی لایق.کسی لیاقت داشته باشه منطقی با شرایط زندگی خودش و شرایط جامعه از آقا پسر انتظار داره نه بیشتر...!

V E S T A
05-06-2018, 14:04
با سلام.
دوست عزیز یعنی به نظر شما الان تنها مشکل ازدواج اینه که مردم چشم و هم چشمی دارن و میخوان یه مراسم ابرومندانه بگیرن ؟ بعد از مراسم پول از کجا بیارن بقیه زندگی رو بچرخونن؟
مشکل الان این هست که اصلا شغلی وجود نداره که بشه باهاش چرخ زندگی رو چرخوند ...به غیر از یه سری شغل ها که فارغ التحصیلانش از همون بدو ورود به دانشگاه خیالشون از بابت شغل راحته مثل پزشکی که البته باید مقید کنم به اینکه پزشکی دانشگاه های سراسری نه دانشگاه های ازاد ؛ بقیه افراد که نسل امروز هستن و متولدین اواخر 60 و اوایل 70 هستن یا شغلی ندارن یا با تحصیلات مناسب و داشتن مهارت های مطلوب در حال حاضر به کارایی مشغولن که صرفا و صرفا و صرفا فقط میگن سر کار هستیم نه اینکه شغلی داشته باشن و بتونن باهاش زندگی تشکیل بدن...
با توجه به آماری هم که منتشر میشه میبینید افرادی که امروز دل میدن و فردا توی محضر عقد میکنن قبل از سالگرد ازدواج توی صف طلاق نشستن و حالا دیگه هر چی هم ادای روشن فکر ها و ... دربیاریم نمیشه دید مردم این جامعه رو نسبت به یه شخص مطلقه عوض کرد .
ازدواج صرفا مساله ی عشق و دوست داشتن و مراسم شب عروسی نیست ...

بله دو تا ادم بی هنر، بیکار، ناتوان، بی مهارت، بدون شغل، بدون استقلال فکری، بدون دانش، بی اعتماد به نفس نمی تونن یک زندگی رو بچرخونن و نباید هم بتونن حتی فکر ازدواج رو هم نباید کنن تو پست قبل فرض بر این هست تنها مشکل مشکلات مالی هست و فرض میگیریم با دو نفر انسان مستقل و بالغ از نظر اجتماعی و عقلی روبرو هستیم. فکر نمیکنم خارج از این مشخصه ها کسی برای ازدواج مناسب باشه.


ازدواج پذیرفتن یک مسئولیت علاوه بر مسئولیت هایی هست که هر شخص نسبت به خودش، خانواده و جامعه داره یعنی چی ؟

یعنی من نوعی علاوه بر اینکه به عنوان یک انسان نسبت به زندگی شخصی خودم به خودم باید جوابگو باشم و مسئولیت رفاه و ارامش و پیشرفت و اسایش خودم رو بر عهده بگیرم، علاوه بر مسئولیتی که نسبت به اعضای درجه یک خانواده دارم، علاوه بر مسئولیتی که در قبال جامعه دارم وقتی تصمیم به ازدواج میگیرم باید بتونم از پس مسئولیت های یک زندگی متاهلی در هر مرحله ای به هر شکلی و تو هر زمینه ای بر بیام چه دختر باشم چه پسر باشم.

مسئولیت هایی وجود دارد که جزو مسئولیت های مرحله اول زندگی هر شخص هستن و بعد اگر کسی از پس مسئولیت های مرحله اول خودش بر اومد تصمیم میگیره وارد مرحله بعدی بشه و مسئولیت های دیگه ای رو به مسئولیت های قبلی خودش اضافه کنه! حالا تصور کنید یک نفر هنوز از پس مسئولیت های مرحله اول خودش بر نیومده و هنوز نتونسته در پایین ترین سطح ممکن به عنوان یک شخص مستقل بعد از 25-30 سال زندگی بر بیاد .. عقل سلیم حکم میکنه چنین شخصی هیچ وقت به اضافه شدن مسئولیتی که از عهده اش بر نمیاد فکر نکنه! و اگر فکر کنه باید به عقل این شخص شک کرد.

صحبت من درباره کسی هست که به عنوان یک شخص مستقل تو اجتماع از مسئولیت های مرحله اول خودش بر بیاد بتونه خودش و زندگی خودش رو مستقل از خانواده مدیریت کنه. من کسی رو که هنوز بعد از 25-30 سال زندگی هیچ شغل/مهارت/توانایی نداره رو یک فرد استاندارد نمیبینم که اصلا شایستگی تشکیل خانواده رو نداره چه دختر باشه چه پسر.

نمیتونم درک کنم به چه دلیل بعضی افراد ازدواج رو یک مرحله الزامی تو زندگیشون میبینن که حتی اگر از پس تشکیل خانواده و مسئولیت هاش هم برنیان میخوان به زور با زندگی خودشون و طرف مقابل و نسل آینده شون بازی کنند.

آدم ها باید قبل از اینکه به ازدواج فکر کنن بدون تعارف با خودشون یه صحبتی داشته باشن ببینید تو زندگی مجردی از پس چه مسئولیت هایی در قبال خودشون، خانواده و جامعه بر اومدن که بتونن یک مسئولیت سنگین تر رو به دوش بگیرن.. وقتی سبک ادامه زندگی مون و سبک فکری مون درباره ازدواج همون سبک سنتی و قدیمی 100 سال و 200 سال و 1000 سال پیش باشه همون آش و همون کاسه اس و نسل بعد از خودمونم درگیر همین مشکلاتی خواهند شد که ما هستیم

مُعین
05-06-2018, 18:11
بله دو تا ادم بی هنر، بیکار، ناتوان، بی مهارت، بدون شغل، بدون استقلال فکری، بدون دانش، بی اعتماد به نفس نمی تونن یک زندگی رو بچرخونن و نباید هم بتونن حتی فکر ازدواج رو هم نباید کنن تو پست قبل فرض بر این هست تنها مشکل مشکلات مالی هست و فرض میگیریم با دو نفر انسان مستقل و بالغ از نظر اجتماعی و عقلی روبرو هستیم. فکر نمیکنم خارج از این مشخصه ها کسی برای ازدواج مناسب باشه.


ازدواج پذیرفتن یک مسئولیت علاوه بر مسئولیت هایی هست که هر شخص نسبت به خودش، خانواده و جامعه داره یعنی چی ؟

یعنی من نوعی علاوه بر اینکه به عنوان یک انسان نسبت به زندگی شخصی خودم به خودم باید جوابگو باشم و مسئولیت رفاه و ارامش و پیشرفت و اسایش خودم رو بر عهده بگیرم، علاوه بر مسئولیتی که نسبت به اعضای درجه یک خانواده دارم، علاوه بر مسئولیتی که در قبال جامعه دارم وقتی تصمیم به ازدواج میگیرم باید بتونم از پس مسئولیت های یک زندگی متاهلی در هر مرحله ای به هر شکلی و تو هر زمینه ای بر بیام چه دختر باشم چه پسر باشم.

مسئولیت هایی وجود دارد که جزو مسئولیت های مرحله اول زندگی هر شخص هستن و بعد اگر کسی از پس مسئولیت های مرحله اول خودش بر اومد تصمیم میگیره وارد مرحله بعدی بشه و مسئولیت های دیگه ای رو به مسئولیت های قبلی خودش اضافه کنه! حالا تصور کنید یک نفر هنوز از پس مسئولیت های مرحله اول خودش بر نیومده و هنوز نتونسته در پایین ترین سطح ممکن به عنوان یک شخص مستقل بعد از 25-30 سال زندگی بر بیاد .. عقل سلیم حکم میکنه چنین شخصی هیچ وقت به اضافه شدن مسئولیتی که از عهده اش بر نمیاد فکر نکنه! و اگر فکر کنه باید به عقل این شخص شک کرد.

صحبت من درباره کسی هست که به عنوان یک شخص مستقل تو اجتماع از مسئولیت های مرحله اول خودش بر بیاد بتونه خودش و زندگی خودش رو مستقل از خانواده مدیریت کنه. من کسی رو که هنوز بعد از 25-30 سال زندگی هیچ شغل/مهارت/توانایی نداره رو یک فرد استاندارد نمیبینم که اصلا شایستگی تشکیل خانواده رو نداره چه دختر باشه چه پسر.

نمیتونم درک کنم به چه دلیل بعضی افراد ازدواج رو یک مرحله الزامی تو زندگیشون میبینن که حتی اگر از پس تشکیل خانواده و مسئولیت هاش هم برنیان میخوان به زور با زندگی خودشون و طرف مقابل و نسل آینده شون بازی کنند.

آدم ها باید قبل از اینکه به ازدواج فکر کنن بدون تعارف با خودشون یه صحبتی داشته باشن ببینید تو زندگی مجردی از پس چه مسئولیت هایی در قبال خودشون، خانواده و جامعه بر اومدن که بتونن یک مسئولیت سنگین تر رو به دوش بگیرن.. وقتی سبک ادامه زندگی مون و سبک فکری مون درباره ازدواج همون سبک سنتی و قدیمی 100 سال و 200 سال و 1000 سال پیش باشه همون آش و همون کاسه اس و نسل بعد از خودمونم درگیر همین مشکلاتی خواهند شد که ما هستیم

دوست گرامی.
گوشه ای از حرفا های شما رو توهینی میدونم به حداقل 20 میلیون جوان و ...
کسی که 25 یا 30 سالش شده و نمیتونه از پس زندگیش بربیاد ... این یعنی چی؟
الان یه شخص که هم تحصیلات داره و هم خدمت نظام وظیفه رو انجام داده و توی دو تا رشته هم فنی و هم انسانی درس خونده و توی هیچ کدومش با سند و مدرک ادم ناموفقی نبوده... همچنین از وقتی که کوچیک بوده یه خونواده داشته که با هر شرایطی دوست داشتن بچه هاشون هنری بار بیان و فرستادنش کلاس های هنر و ... اونوقت آیا دست خودش هست که نمیتونه یه شغل با درآمد مکفی داشته باشه که بتونه یه زندگی رو تشکیل بده ؟
الان من یه مثال بزنم برای شما :
یه پسر توی 18 سالگس دیپلم میگیره یه سال پیش دانشگاهی میخونه و میشه 19 سالش اگر همون سال بره دانشگاه توی 23 سالگی فارغ التحصیل میشه از مقطع لیسانس؛ بعد اگر فوق لیسانس بگیره میشه 25 سالش و اینکه : اگر شما از دوره ای به نام خدمت نظام وظیفه هم خبر داشته باشید الان خدمت 21 ماه هست و به عبارتی با احتساب زمان فرستادن دفترچه و اعزام و دریافت کارت پایان خدمت این 21 ماه در بهترین حالت 30 ماه پای یه پسر اب میخوره! خب این فرد روند معمولی و عادی زندگی رو طی کرده ؛ در نظر بگیرید که ایشون اقا زاده نبوده و پدرش کارخونه دار نبوده و ...
خب به نظر شما الان این بی کفایت و بی لیاقت و ... هست؟ و از این به بعد هم پس دیگه نره دنبال زندگی چون بنا به نص صریح شما ایشون بی لیاقته ... اگر میدونید تا بگیم کوره آدم سوزی بیارن و اتیشش بزنن؟
این دیگه چه نوع استدلالی هست که شما بر پایه اون گفته هاتون رو استوار کردین...
بحث اینجا هست که همه تقصیر ها به گردن من و نوعی و امثال من نیست البته این به این معنی نیست که بخوایم خودمون رو تبرئه کنیم. ... مثل این میمونه که یه جا دارن غذا پخش میکنن و یه نفر میاد دیگ میاره ,یکی میاد پاتیل میاره و دیگری میاد قابلمه میاره ... اونوقت نصیب خیلی ها حتی یه ظرف یه بار مصرف اندازه یه وعده هم نمیشه... و این حکایت ما هست که پول ها دست یه عده هست اما خیلیا حتی توی نون شب خودشون هم موندن...
شخصا شخصی رو میخواستم اما مگر میشه رفت خواستگاری و در جواب اینکه ازت میپرسن خونه داری جواب بدی : من کارت پایان خدمت دارم.
ازت بپرست شغل داری بگی من فوق لیسانس دارم ... آیا به نظر شما میشه؟ آیا میشه رفت خواستگاری گفت به صورت پاره وقت جایی کار میکنم و نهایتا خرج خودم رو در میارم؟
دقیقا اون شخص هم با کسی ازدواج کرد که همونطوری که شما گفتین نه مراسم خاصی گرفتن و نه تشریفاتی...
عشق در دل ماند و یار از دست رفت...
سعی کنید دنیا رو صرفا از دریچه ی چشم خودتون نبینید .:n16: ما هم نه سن کمی داریم نه بی کفایت هستیم ... مشکل ما 20 درصدش خودمونیم و 80 درصدش رو برامون اشخاص ثالث تراشیدن.

remastered
05-06-2018, 18:31
دیشب یه دختر 29 ساله با یه پسر 27 ساله زنگ زده بودن برنامه رازها و نیازها دکتر هلاکویی از شهرستان مراغه پسره فوق لیسنانس و دختره لیسانس معماری... بعد دکتر هلاکویی پرسید درآمدتون روی هم چه قدره؟ پسره گفت روی هم ماهی 1

میلیون تومن...! بعد دکتر هلاکویی باورش نمیشد گفتش خط فقر 3 میلیونه شما چه طوری با ماهی 1 میلیون زندگی میکنید ؟ بعد پسره گفتش مرفح نیستیم ولی بد هم زندگی نمیکنیم.

این یتیکشو براتون آپلود کردم گوش کنید :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Masoud-2014
05-06-2018, 20:00
سلام 110 سکه خیلی زیاده مثلا الان بشه 220 میلیون چند سال دیگه ممکنه نرخ بیشتری رشد کنه و مثلا 300 میلیون الان بشه ... تجربه نشون داده نرخ طلا و سکه دونده خوبیست !!!!

پس بهتر نیست با 14 سکه یا کمتر زندگی بگیریم؟ اونوقت خیالمون هم راحت تره

گیریم یوقت نشد حالا به هر دلیلی اونوقت گرفتاری واسه مرد وای اون روز نیاد هرگز.

لابد میگید اونها هم قبول میکنن خب دیدیم که میگیم ،،،، قبول کردن حتی با یک شاخه گل ...

مهریه : فرزندان و یک زندگی خوب!

مُعین
05-06-2018, 20:30
سلام 110 سکه خیلی زیاده مثلا الان بشه 220 میلیون چند سال دیگه ممکنه نرخ بیشتری رشد کنه و مثلا 300 میلیون الان بشه ... تجربه نشون داده نرخ طلا و سکه دونده خوبیست !!!!

پس بهتر نیست با 14 سکه یا کمتر زندگی بگیریم؟ اونوقت خیالمون هم راحت تره

گیریم یوقت نشد حالا به هر دلیلی اونوقت گرفتاری واسه مرد وای اون روز نیاد هرگز.

لابد میگید اونها هم قبول میکنن خب دیدیم که میگیم ،،،، قبول کردن حتی با یک شاخه گل ...

مهریه : فرزندان و یک زندگی خوب!

دوست عزیز
مهریه تقسیم میشه به مهرالمتعه ؛ مهرالمسمی و مهر المثل.
خب بحث اینجا هست که مثلا شما یه دختر پیدا میکنید که فرشته هستن و میگن اصلا من مهریه نمیخوام! ==>یعنی چی نمیخوام ؟ یعنی من مهرالمسمی نمیخوام . به عبارتی یعنی مهریه ای که تعیین و تکلیف شده باشه نمیخوام. اما شما اگر فردا به هر دلیل با همین دختر سر ناسازگاری به هم زدین یه نوع مهر دیگه میاد وسط به نام مهر المثل! یعنی چی ؟ یعنی امثال و اقران دختر خانم مورد نظر شما رو در نظر میگیرن و چه بسا براش مهریه ای تعیین کنن اندازه قیمت 200 تا سکه!
این بحث مهریه که از مضجکات هست رو فراموش کنید چون با دوزار اشنایی با متون قانونی و استدلالات محکمه پسند و حقوقی میشه 1000 سکه رو تبدیل کرد به : طلب از خانم! یعنی یه چیزی هم طلبکارش بشی.
با تصویب قانون حمایت از خانواده 91 و قانون اجرای محکومیت های مالی سال 94 این قضیه به سود مرد ها تموم شده و در کل میشه زیر مهریه در رفت تا حد زیادی البته اگر خانم هم زرنگ نباشه و ...
الان که این پست رو مینویسم هنوز توی فکر اینم که یعنی یکی بشه 27 سال یا 30 سال یا ... اما نتونه اون طور که دوست داره درامد داشته باشه بی لیاقته ؟
یکی نیست بگه دوست عزیز الان یادم افتاد به آزمون وکالت که 80 هزار نفر براش اسم مینویسن و صرفا 2000 نفر قبول میشن یعنی هفتاد و هشت هزار نفر میرن کنار...
مثل کنکورم نیست که سیاهی لشکر داشته باشه ... همه افرادی که میان پشت این ازمون میشینن دنبال شغل هستن دنبال پول میگردن ... و من درصد های اخرین رتبه قبول شده کانون استان خودمون رو که نگاه میکردم زهره ترک میشدم ... چون کتابای حقوقی به صورت اسمی خوندنی هستن ولی وقتی میخوای بخونیشون میگی بزار برم حمالی کنم که بهتر از خوندن این کتابا هست...
با این شرایط الان تقصیر ما از ارزیدن و نداشتن اُرزه هست؟!

V E S T A
05-06-2018, 21:11
دوست عزیز
مهریه تقسیم میشه به مهرالمتعه ؛ مهرالمسمی و مهر المثل.
خب بحث اینجا هست که مثلا شما یه دختر پیدا میکنید که فرشته هستن و میگن اصلا من مهریه نمیخوام! ==>یعنی چی نمیخوام ؟ یعنی من مهرالمسمی نمیخوام . به عبارتی یعنی مهریه ای که تعیین و تکلیف شده باشه نمیخوام. اما شما اگر فردا به هر دلیل با همین دختر سر ناسازگاری به هم زدین یه نوع مهر دیگه میاد وسط به نام مهر المثل! یعنی چی ؟ یعنی امثال و اقران دختر خانم مورد نظر شما رو در نظر میگیرن و چه بسا براش مهریه ای تعیین کنن اندازه قیمت 200 تا سکه!
این بحث مهریه که از مضجکات هست رو فراموش کنید چون با دوزار اشنایی با متون قانونی و استدلالات محکمه پسند و حقوقی میشه 1000 سکه رو تبدیل کرد به : طلب از خانم! یعنی یه چیزی هم طلبکارش بشی.
با تصویب قانون حمایت از خانواده 91 و قانون اجرای محکومیت های مالی سال 94 این قضیه به سود مرد ها تموم شده و در کل میشه زیر مهریه در رفت تا حد زیادی البته اگر خانم هم زرنگ نباشه و ...
الان که این پست رو مینویسم هنوز توی فکر اینم که یعنی یکی بشه 27 سال یا 30 سال یا ... اما نتونه اون طور که دوست داره درامد داشته باشه بی لیاقته ؟
یکی نیست بگه دوست عزیز الان یادم افتاد به آزمون وکالت که 80 هزار نفر براش اسم مینویسن و صرفا 2000 نفر قبول میشن یعنی هفتاد و هشت هزار نفر میرن کنار...
مثل کنکورم نیست که سیاهی لشکر داشته باشه ... همه افرادی که میان پشت این ازمون میشینن دنبال شغل هستن دنبال پول میگردن ... و من درصد های اخرین رتبه قبول شده کانون استان خودمون رو که نگاه میکردم زهره ترک میشدم ... چون کتابای حقوقی به صورت اسمی خوندنی هستن ولی وقتی میخوای بخونیشون میگی بزار برم حمالی کنم که بهتر از خوندن این کتابا هست...
با این شرایط الان تقصیر ما از ارزیدن و نداشتن اُرزه هست؟!


با عرض معذرت من زیاد آدم تعارفی نیستم و جایی که ایراد وارد باشه با صراحت تمام برای اینکه مخاطب متوجه مسئله بشه نظرم رو بیان میکنم چون اعتقاد دارم خیلی از مواقع اگر در مقابل ایراداتی که به خودمون وارد هست گارد و البته تعصب نداشته باشیم و متوجه باشیم ایراد کارمون کجاست خیلی زودتر به نتیجه میرسیم.

بیان واقعیت امر توهین نیست اگر جایی نقطه ضعف و ایرادی وجود داره بهتر و البته دوستانه تر اینه که صراحتا مشخص بشه تا مسئله حل بشه ما باخودمون و زندگی و آینده که تعارف نداریم ؟! میتونیم تو این تاپیک تا 1000 صفحه دیگه باهم درد و دل کنیم و منتظر باشیم یه معجزه ای از غیب اتفاق بیفته یا میتونیم منطقی درباره ایراداتی که بهمون وارد هست بحث کنیم بلکه حل بشه.

من چند بار متن خودم رو خوندم و جایی رو پیدا نکردم که کسی رو بی لیاقت و بی کفایت خطاب کرده باشم مخصوصا کسی رو که مشغول به کار باشه، اگر شما چنین برداشتی از توضیحات من داشتین مربوط به من نیست بنابراین توضیحی برای این بخش از برداشت شما باقی نمیمونه.

بحث درباره کسی که درامد پایین داره نیست درباره کسی هست که هیچ مهارت، توانایی ، دانش و شغلی برای اداره زندگیش نداره و نتونسته یا تلاشی نکرده خودش رو تو این سن از نظر درامد از خانواده مستقل کنه کسی که به عنوان یک فرد بزرگسال با یک نوجوان 15 ساله یا کودک 10 ساله تفاوتی نمیکنه و علاقه مند به تشکیل خانواده هم هست! بین کسی که کاملا مصرف کننده هست (دختر/پسر) و کسی که داره تلاش میکنه زندگیش رو خودش اداره کنه تفاوت وجود داره فکر میکنم تو پست قبلی این مسئله به اندازه کافی رسا و واضح بیان شده .


به نظر من کسی که مهارت و توانایی یا دانش کافی داشته باشه امکان نداره بیکار باشه (چه درامد کم داشته باشه چه زیاد) کسی که بیکار هست یا دانش و مهارت و توانایی لازم برای کار کردن تو هیچ زمینه ای رو نداره (ممکنه مدرک دکترا هم داشته باشه) یا دوست نداره زمانش رو صرف کار با درامد کم کنه و دنبال شغلی هست که درامد بالا داشته باشه و ترجیح میده بیکار بمونه(این مورد هم زیاد هست)..

من هم مثل شما تو همین جامعه زندگی میکنم که درباره اش صحبت میکنید خیلی از افراد رو میشناسم که از صفر شروع کردن تو همون سن 25-30 سال ، صفر یعنی برای مدت کوتاهی بدون هیچ حقوقی شبانه روزی کار کردن تا درامدشون با مهارت و توانایی که داشتن افزایش پیدا کرده. خیلی از افراد رو هم میشناسم که اززحمت و تلاش فراری هستن و ترجیح میدن بیکارباشن و فقط اعتراض کنن.

من نمیتونم قبول کنم درحالی که تعداد زیادی از جوان های هم سن و سال خودم با تلاش شبانه روزی خودشون استقلال مالی پیدا کردن ( نه ارث پدری داشتن نه پارتی فقط و فقط توانایی و دانش داشتن ) گروهی دیگه از افراد منتظر هستن شغل با درامد بالا بهشون پیشنهاد بشه و نمیتونم باور کنم که یک جوان 25-30 ساله سالم و بالغ ، فارغ از رشته ای که تحصیل کرده هیچ مهارتی برای کسب درامد (حتی درامد کم) نداشته باشه.

دنیا رو از دریچه واقعیت ها نگاه کنیم!. میتوینم منتظر باشیم تا همون دیگران مشکلاتمون رو حل کنن یا تلاش کنیم خودمون حلش کنیم.

مُعین
05-06-2018, 21:32
با عرض معذرت من زیاد آدم تعارفی نیستم و جایی که ایراد وارد باشه با صراحت تمام برای اینکه مخاطب متوجه مسئله بشه نظرم رو بیان میکنم چون اعتقاد دارم خیلی از مواقع اگر در مقابل ایراداتی که به خودمون وارد هست گارد و البته تعصب نداشته باشیم و متوجه باشیم ایراد کارمون کجاست خیلی زودتر به نتیجه میرسیم.

بیان واقعیت امر توهین نیست اگر جایی نقطه ضعف و ایرادی وجود داره بهتر و البته دوستانه تر اینه که صراحتا مشخص بشه تا مسئله حل بشه ما باخودمون و زندگی و آینده که تعارف نداریم ؟! میتونیم تو این تاپیک تا 1000 صفحه دیگه باهم درد و دل کنیم و منتظر باشیم یه معجزه ای از غیب اتفاق بیفته یا میتونیم منطقی درباره ایراداتی که بهمون وارد هست بحث کنیم بلکه حل بشه.

من چند بار متن خودم رو خوندم و جایی رو پیدا نکردم که کسی رو بی لیاقت و بی کفایت خطاب کرده باشم مخصوصا کسی رو که مشغول به کار باشه، اگر شما چنین برداشتی از توضیحات من داشتین مربوط به من نیست بنابراین توضیحی برای این بخش از برداشت شما باقی نمیمونه.

بحث درباره کسی که درامد پایین داره نیست درباره کسی هست که هیچ مهارت، توانایی ، دانش و شغلی برای اداره زندگیش نداره و نتونسته یا تلاشی نکرده خودش رو تو این سن از نظر درامد از خانواده مستقل کنه کسی که به عنوان یک فرد بزرگسال با یک نوجوان 15 ساله یا کودک 10 ساله تفاوتی نمیکنه و علاقه مند به تشکیل خانواده هم هست! بین کسی که کاملا مصرف کننده هست (دختر/پسر) و کسی که داره تلاش میکنه زندگیش رو خودش اداره کنه تفاوت وجود داره فکر میکنم تو پست قبلی این مسئله به اندازه کافی رسا و واضح بیان شده .


به نظر من کسی که مهارت و توانایی یا دانش کافی داشته باشه امکان نداره بیکار باشه (چه درامد کم داشته باشه چه زیاد) کسی که بیکار هست یا دانش و مهارت و توانایی لازم برای کار کردن تو هیچ زمینه ای رو نداره (ممکنه مدرک دکترا هم داشته باشه) یا دوست نداره زمانش رو صرف کار با درامد کم کنه و دنبال شغلی هست که درامد بالا داشته باشه و ترجیح میده بیکار بمونه(این مورد هم زیاد هست)..

من هم مثل شما تو همین جامعه زندگی میکنم که درباره اش صحبت میکنید خیلی از افراد رو میشناسم که از صفر شروع کردن تو همون سن 25-30 سال ، صفر یعنی برای مدت کوتاهی بدون هیچ حقوقی شبانه روزی کار کردن تا درامدشون با مهارت و توانایی که داشتن افزایش پیدا کرده. خیلی از افراد رو هم میشناسم که اززحمت و تلاش فراری هستن و ترجیح میدن بیکارباشن و فقط اعتراض کنن.

من نمیتونم قبول کنم درحالی که تعداد زیادی از جوان های هم سن و سال خودم با تلاش شبانه روزی خودشون استقلال مالی پیدا کردن ( نه ارث پدری داشتن نه پارتی فقط و فقط توانایی و دانش داشتن ) گروهی دیگه از افراد منتظر هستن شغل با درامد بالا بهشون پیشنهاد بشه و نمیتونم باور کنم که یک جوان 25-30 ساله سالم و بالغ ، فارغ از رشته ای که تحصیل کرده هیچ مهارتی برای کسب درامد (حتی درامد کم) نداشته باشه.

دنیا رو از دریچه واقعیت ها نگاه کنیم!. میتوینم منتظر باشیم تا همون دیگران مشکلاتمون رو حل کنن یا تلاش کنیم خودمون حلش کنیم.

اتفاقا تعارفی بودن اصلا هم خوب نیست شخصا هم وقتی میبینم یکی دو تا کلام تعارف میکنه بدم میاد... این خصلت خیلی هم خوبه و شخصا از تعارف بدم میاد ...
خب من میتونم یه سوال بپرسم ... از اونجایی که چنین با قاطعیت پاسخ میدین و بدون تعارف.
میشه بپرسم شما چه هنری دارید و چه تحصیلاتی و چه شغلی ؟ (با توجه به اینکه خیلی تاکید دارید روی توانایی های افراد) حقیقتا برام سوال پیش اومد در این زمینه .. .
من فقط میتونم بگم بعضی وقتا ممکنه یه شخص بخواد بره مسافرت با ماشینش ... هم ماشینش رو چکاب میکنه هم شرایط جوی رو بررسی میکنه اما وقتی وسط راه میرسه میبینه جاده خرابه یا ... من فقط گفتم اون بخشش دست خود آدم نیست و کاری به توانایی آدم نداره بلکه بعضا حوادث و یا مسائل قهری هستن که باعث جلوگیری از پیشرفت آدم میشن وقتی میری استخدام قوه قضاییه بشی با بهترین رتبه ممکن طی ازمون علمی که خودشون برگزار کردن اما وقتی پاسخ نهایی میاد شما رد صلاحیت شدی این دیگه ربطی به شخص داره که میان و گزینش رو به صورت انتخابی و انحام میدن؟ وقتی میری مجلس ارگ بزنی و بعد یه مدت میبینی 4 تا بچه اومدن با یه قیمتی میرن مجلس که اگر فردا شبش هم نرن مجلس باید گرسنه بخوابن ...
حتی توی محاسبات سیستم های مکانیکی خودرو هم یه تلزانس و خطای مجازی در نظر میگیرن اما شما تمام مسائل و مصائب رو منتسب و قائم به شخص میدونید ...
خیلی برام جالب هست بدونم شخصی که چنین حرفی میزنه اگر حجت موجه نیاره که به کسی مربوط نیست و ... در حال حاضر واقعا دارای چه شغل و مقامی هست....

rezapcworld
05-06-2018, 22:44
با عرض معذرت من زیاد آدم تعارفی نیستم و جایی که ایراد وارد باشه با صراحت تمام برای اینکه مخاطب متوجه مسئله بشه نظرم رو بیان میکنم چون اعتقاد دارم خیلی از مواقع اگر در مقابل ایراداتی که به خودمون وارد هست گارد و البته تعصب نداشته باشیم و متوجه باشیم ایراد کارمون کجاست خیلی زودتر به نتیجه میرسیم.

بیان واقعیت امر توهین نیست اگر جایی نقطه ضعف و ایرادی وجود داره بهتر و البته دوستانه تر اینه که صراحتا مشخص بشه تا مسئله حل بشه ما باخودمون و زندگی و آینده که تعارف نداریم ؟! میتونیم تو این تاپیک تا 1000 صفحه دیگه باهم درد و دل کنیم و منتظر باشیم یه معجزه ای از غیب اتفاق بیفته یا میتونیم منطقی درباره ایراداتی که بهمون وارد هست بحث کنیم بلکه حل بشه.

من چند بار متن خودم رو خوندم و جایی رو پیدا نکردم که کسی رو بی لیاقت و بی کفایت خطاب کرده باشم مخصوصا کسی رو که مشغول به کار باشه، اگر شما چنین برداشتی از توضیحات من داشتین مربوط به من نیست بنابراین توضیحی برای این بخش از برداشت شما باقی نمیمونه.

بحث درباره کسی که درامد پایین داره نیست درباره کسی هست که هیچ مهارت، توانایی ، دانش و شغلی برای اداره زندگیش نداره و نتونسته یا تلاشی نکرده خودش رو تو این سن از نظر درامد از خانواده مستقل کنه کسی که به عنوان یک فرد بزرگسال با یک نوجوان 15 ساله یا کودک 10 ساله تفاوتی نمیکنه و علاقه مند به تشکیل خانواده هم هست! بین کسی که کاملا مصرف کننده هست (دختر/پسر) و کسی که داره تلاش میکنه زندگیش رو خودش اداره کنه تفاوت وجود داره فکر میکنم تو پست قبلی این مسئله به اندازه کافی رسا و واضح بیان شده .


به نظر من کسی که مهارت و توانایی یا دانش کافی داشته باشه امکان نداره بیکار باشه (چه درامد کم داشته باشه چه زیاد) کسی که بیکار هست یا دانش و مهارت و توانایی لازم برای کار کردن تو هیچ زمینه ای رو نداره (ممکنه مدرک دکترا هم داشته باشه) یا دوست نداره زمانش رو صرف کار با درامد کم کنه و دنبال شغلی هست که درامد بالا داشته باشه و ترجیح میده بیکار بمونه(این مورد هم زیاد هست)..

من هم مثل شما تو همین جامعه زندگی میکنم که درباره اش صحبت میکنید خیلی از افراد رو میشناسم که از صفر شروع کردن تو همون سن 25-30 سال ، صفر یعنی برای مدت کوتاهی بدون هیچ حقوقی شبانه روزی کار کردن تا درامدشون با مهارت و توانایی که داشتن افزایش پیدا کرده. خیلی از افراد رو هم میشناسم که اززحمت و تلاش فراری هستن و ترجیح میدن بیکارباشن و فقط اعتراض کنن.

من نمیتونم قبول کنم درحالی که تعداد زیادی از جوان های هم سن و سال خودم با تلاش شبانه روزی خودشون استقلال مالی پیدا کردن ( نه ارث پدری داشتن نه پارتی فقط و فقط توانایی و دانش داشتن ) گروهی دیگه از افراد منتظر هستن شغل با درامد بالا بهشون پیشنهاد بشه و نمیتونم باور کنم که یک جوان 25-30 ساله سالم و بالغ ، فارغ از رشته ای که تحصیل کرده هیچ مهارتی برای کسب درامد (حتی درامد کم) نداشته باشه.

دنیا رو از دریچه واقعیت ها نگاه کنیم!. میتوینم منتظر باشیم تا همون دیگران مشکلاتمون رو حل کنن یا تلاش کنیم خودمون حلش کنیم.حرفایی که شما داری میزنی ، ایده ال گرایانه است و تاریخ مصرفش دهه هفتاد به قبله.
انتظاراتی که اون زمان ها از یک پسر جوون ۲۵ ساله داشتن ، شما در حالت خیلی خوشبینانه در حال حاضر باید از یک پسر ۳۵ ساله داشته باشی.

Sent from my SM-N920C using Tapatalk

Masoud-2014
05-06-2018, 23:29
آیا میشه بیکار نشست و حرکتی نزد ... بالاخره باید یجوری با محیط وفق پیدا کرد ... وگرنه کار درست نمیشه که ...

باید خودت و توانایی هات و بسنجی و شروع به حرکت کنی ... بالاخره یک مزیتی داری...

خب با همون شروع کن ...

حالا یا سرمایه ای داری ... یا تخصصی داری ... یا پارتی داری ... بالاخره باید سبک سنگین کرد و از یه جایی شروع کرد ...

با حرکت رو به پیشرفته که موفقیت ها ممکنه ظاهر بشن وگرنه در حالت سکون چه اتفاق خوشایندی ممکنه رخ بده جز در جا زدن و همان نقطه اول بودن ...

هدفی رو مشخص میکنیم و به اون هدف میرسیم و هدف های بعدی ...

بستگی داره خودت و چطور بسنجی و امکاناتت و محیطت و چطور برنامه ریزی میکنی...

اینکه من حتما کار دولتی میخوام خب بخواه ولی آیا از شرایطش خبر داری؟ قبولی اولیه و پارتی و آشنا و سهمیه ها ی ثانویه؟

اگر شرایطش و داری و میتونی قبول شی بسم الله ... درسته تلاش کن ولی با هدف و برنامه تلاش کن ...

من خودم بشخصه دوبار تو مصاحبه دولتی رد شدم بخاطر همین پارتی و این مسائل و من بی خبر ساده!!!!

شاید لازم باشه مسیرهای دیگه هم به صلاح خودمون یه امتحانی هم بشه ...

همون که گفتم بفکر این روزها باشیم آهای جوونترا ...

سرمایه ای ... فنی ... کاسبی یی ...

والا این دوره زمونه واسه هر کسی به این راحتی دعوت نامه نمیفرستن!

خودم خود اشتغالی رو خیلی دوست دارم اگه شرایطش مهیا باشه

مُعین
06-06-2018, 06:56
حرفایی که شما داری میزنی ، ایده ال گرایانه است و تاریخ مصرفش دهه هفتاد به قبله.
انتظاراتی که اون زمان ها از یک پسر جوون ۲۵ ساله داشتن ، شما در حالت خیلی خوشبینانه در حال حاضر باید از یک پسر ۳۵ ساله داشته باشی.

Sent from my SM-N920C using Tapatalk

دوست عزیز ... قربون زبان شما. به قول شاعر جانا سخن از زبان ما میگویی....
من دقیقا میخواستم همین رو بگم.
بنده با توجه به اینکه شخصا کارای مختلفی رو کردم و ... فقط میتونم بگم این چیزی که دوستمون میگه دقیقا تاریخ مصرفش گذشته... بنده منکر این نیستم و نخواهم بود که یه شخص شاگرد نونوایی بوده مثلای توی سال 65 و امروز خودش 5 تا نونوایی داره و ...
اما من مصداق عینی میارم : روزی توی زمستون با دوستم جهت انجام تعمیرات خودرو رفتیم نمایندگی اکبر دل افکار توی جاده بوشهر شیراز( این رو اسم میارم تا کسی اگه باور نمیکنه بره ببینه و بپرسه) .. خلاصه دوستم رفت دنبال کارای ماشین توی تعمیرگاه و من پیش نگهبان موندم و شروع کردیم به صحبت کردن... خلاصه فهمیدم بنده خدا لیسانس داره و میگه من به همین کارم راضی ام و خدا کنه ازم نگیرن ... چرا که گفت برو توی کارگاه و فلان فرد رو ببین ایشون دانشجوی دکتری مکانیک هستن! و در حال حاضر برای برجی حدود 700 دارن کار میکنن! و همچنین گفت توی چند روز اخیر افرادی با ده سال و 15 سال سابقه کار اومدن و اینجا دنبال کار میگشتن...
دوست خودم که کارشناس ارشد برق بود توی یه شرکت کار میکرد به سبب مسایل بین الملی و ... اون شرکت ورشکسته شد... باری زنگش زدم و احوال پرسی گفتم فلانی چه خبر و کجایی و ... گفت کافی شاپ هستم ... گفتم مگر سرکار نیستی؟ گفت چرا توی کافی شاپ کار میکنم !
این دوستمون صرفا میگه برید یه کاری بکنید ... اما در نظر نمیگیره کسانی هم که از قبل کارای بزرگی کردن در حال ورشکستگی هستن ... بنده قصد سیاه نمایی ندارم و میتونم ذقیقا مثال های عینی بزنم.
الان شخصی هست که پزشک عمومی هست و شب ها داره توی تاکسی تلفنی کار میکنه جهت امرار معاش زندگیش...
آخه فرض کنید بنده و هزار نفر دیگه مثلا بریم سیب زمینی بزاریم روی گاری و بفروشیم... اینم کار محسوب میشه ... اما آیا اینده داره؟ بحثی هست به نام ثبات و امنیت شغل...
همین مسائل اقتصادی اصلا باعث شده افرادی که خداوندگاران استعداد هستن در یه سری رشته ها ؛ نتونن حتی ادامه تحصیل بدن و مجبور شدن تن به کارای درجه دو و سه بدن و متاسفانه جمعیت دانشگاه ها مملو از افرادی هست که نه هیچگونه استعدادی دارن و نه حتی تربیت علم اندوزی! و این میشه که فردا این افراد فوق لیسانس و دکتر میشن و دید عموم این هست که توی سر هر کی بزنی مدرک داره...!
البته مقتضیات زمان به گونه ای شده که واقعا افراد با استعداد تن به هر کاری میدن که توی روی خونواده خجالت زده نباشن اما بحث اینجاست که تا ده سال دیگه هم با این شرایط اگر بد تر نشن بهتر هم نمیشن.
:n16:

J@viD
06-06-2018, 14:08
در مورد شغل من تجربه خودم رو میگم.کسانی رو میشناسم که با 20 سال سابقه کار بدلیل مشکلات اقتصادی روزافزون ورشکسته شدن.واقعا نمیشه از افرادی که تازه شروع کردن یا میخوان شروع به کاری بکنن هیچ انتظاری داشت.بدلیل اینکه تو این کشور امنیت شغلی و امید به آینده در حال حاضر نزدیک به صفر هست.چند روز پیش بازنشسته شرکت واحدی رو دیدم که داشت با موتور کار میکرد و میگفت چندین ماه هست تامین اجتماعی حقوق بهشون نداده.واقعیت این هست که اقتصاد یه لنگ در هوای مملکت داره به آخر خط میرسه و باور بکنید این حرف سیاه نمایی نیست.پیشنهاد میکنم اگر تصمیم به ازدواج دارین به هیچ عنوان زیر بار تعهدی به اسم مهریه نرین حتی 14 تا سکه.خانواده ای هم که از روز اول شرایط رو درک نمیکنن و توقعات بیجا دارن همون اول دورشونو خط بکشین چرا که اگر بتونین ازدواج هم بکنین در جریان زندگی سرویستون میکنن.کم کم دخترها هم باید متوجه بشن دوره زمونه معامله کردن تموم شده الان هردو نفر باید شریک بار زندگی باشن هرچیزی از پسر توقع دارن دختر هم باید به همون اندازه داشته باشه.

V E S T A
06-06-2018, 17:16
به نظرم هیچ کار و کسب درامد قانونی و اخلاقی عار و کسر شان نیست ..من شخصا علاقه ای ندارم که همیشه مصرف کننده باشم و هیچ وقت حس خوبی به کسی که فقط نقش مصرف کننده داشته باشه ندارم .

در این که همه جوان هایی که تو ایران زندگی میکنن تو یه باتلاق گرفتار شدن شکی نیست (چه از نظر هزینه های بالا برای داشتن یک زندگی ساده چه از نظر نداشتن امنیت شغلی) بحث من روی اینه که گاهی میشه تو این باتلاق به جای دست و پا زدن با یه چوب خشک حداقل خودمون رو نجات بدیم ..




در مورد شغل من تجربه خودم رو میگم.کسانی رو میشناسم که با 20 سال سابقه کار بدلیل مشکلات اقتصادی روزافزون ورشکسته شدن.واقعا نمیشه از افرادی که تازه شروع کردن یا میخوان شروع به کاری بکنن هیچ انتظاری داشت.بدلیل اینکه تو این کشور امنیت شغلی و امید به آینده در حال حاضر نزدیک به صفر هست.چند روز پیش بازنشسته شرکت واحدی رو دیدم که داشت با موتور کار میکرد و میگفت چندین ماه هست تامین اجتماعی حقوق بهشون نداده.واقعیت این هست که اقتصاد یه لنگ در هوای مملکت داره به آخر خط میرسه و باور بکنید این حرف سیاه نمایی نیست.پیشنهاد میکنم اگر تصمیم به ازدواج دارین به هیچ عنوان زیر بار تعهدی به اسم مهریه نرین حتی 14 تا سکه.خانواده ای هم که از روز اول شرایط رو درک نمیکنن و توقعات بیجا دارن همون اول دورشونو خط بکشین چرا که اگر بتونین ازدواج هم بکنین در جریان زندگی سرویستون میکنن.کم کم دخترها هم باید متوجه بشن دوره زمونه معامله کردن تموم شده الان هردو نفر باید شریک بار زندگی باشن هرچیزی از پسر توقع دارن دختر هم باید به همون اندازه داشته باشه.


چرا که نه؟!
ولی عادلانه تر،منصفانه تر و عاقلانه تر اینه که اگر دختر و پسر به اندازه هم شریک بار زندگی هستن حقوق شون هم در زندگی مشترک برابر باشه حقوقی که تو عقد نامه اسلامی از زن صلب شده و به مرد اهدا شده .. اگر این حقوق به دختر ها برگرده و هر دو طرف تو تمام حقوق مالی، حقوقی و اجتماعی کاملا برابر باشند و هیچ دو طرفی از نظر حقوق انسانی ارجحیت و برتری به دیگری نداشته باشد میتونیم انتظار داشته باشیم هر دو نفر به یک میزان شریک بار زندگی باشن.

donnie yen
06-06-2018, 17:33
به نظرم هیچ کار و کسب درامد قانونی و اخلاقی عار و کسر شان نیست ..من شخصا علاقه ای ندارم که همیشه مصرف کننده باشم و هیچ وقت حس خوبی به کسی که فقط نقش مصرف کننده داشته باشه ندارم .

در این که همه جوان هایی که تو ایران زندگی میکنن تو یه باتلاق گرفتار شدن شکی نیست (چه از نظر هزینه های بالا برای داشتن یک زندگی ساده چه از نظر نداشتن امنیت شغلی) بحث من روی اینه که گاهی میشه تو این باتلاق به جای دست و پا زدن با یه چوب خشک حداقل خودمون رو نجات بدیم ..






چرا که نه؟!
ولی عادلانه تر،منصفانه تر و عاقلانه تر اینه که اگر دختر و پسر به اندازه هم شریک بار زندگی هستن حقوق شون هم در زندگی مشترک برابر باشه حقوقی که تو عقد نامه اسلامی از زن صلب شده و به مرد اهدا شده .. اگر این حقوق به دختر ها برگرده و هر دو طرف تو تمام حقوق مالی، حقوقی و اجتماعی کاملا برابر باشند و هیچ دو طرفی از نظر حقوق انسانی ارجحیت و برتری به دیگری نداشته باشد میتونیم انتظار داشته باشیم هر دو نفر به یک میزان شریک بار زندگی باشن.


.................................................. ..
سلام
در مورد قسمت دوم حرفاتون که فرمودید باید برابری باشه، من مخالفتی ندارم، البته در این صورت در اولین اقدام شما دختر ها و کل خانومهایی که نرفتن خدمت سربازی حاظر بشین برای رفتن به خدمت مقدس سربازی، اونوقت شما رو هم بفرستن خدمت سربازی که پسرا رو به زور میفرستن، 2 سال کامل آوارگی و خر حمالی در پادگان ها، 6 الی 8 ساعت کار اجباری و کارگری در زیر آفتاب سوزان تابستان و در گرمای بالای 40 درجه، پست دادن با اسحله 5 کیلیویی ژ3 در زمستان و سرمای زیر 30 درجه در بالای کوهها و ... ، و کلی اثرات مخربی که خدمت سربازی بر جسم و روان پسرا میذاره که تا آخر عمرشون مثل کابوس باهاشون خواهد بود.




قانون و شما دخترها فعلا این مورد رو حل کنید، بعدش تشریف بیارید تا در بقیه مسائل دیگه ی زندگی که میگین برابری نیست صحبت کنیم.

yuseph
06-06-2018, 17:36
یه توصیه مفید برای خودتون،خودش،خانواده هر دو طرف،جامعه،ملت و......:
هرکسی بهتون گفت ازدواج کنید با مشت،نه سیلی!فقط با مشت بکوب به صورتش.
پول بخیه و عمل و دیه رو خدا جور میکنه!!!

V E S T A
06-06-2018, 18:03
.................................................. ..
سلام
در مورد قسمت دوم حرفاتون که فرمودید باید برابری باشه، من مخالفتی ندارم، البته در این صورت در اولین اقدام شما دختر ها و کل خانومهایی که نرفتن خدمت سربازی حاظر بشین برای رفتن به خدمت مقدس سربازی، اونوقت شما رو هم بفرستن خدمت سربازی که پسرا رو به زور میفرستن، 2 سال کامل آوارگی و خر حمالی در پادگان ها، 6 الی 8 ساعت کار اجباری و کارگری در زیر آفتاب سوزان تابستان و در گرمای بالای 40 درجه، پست دادن با اسحله 5 کیلیویی ژ3 در زمستان و سرمای زیر 30 درجه در بالای کوهها و ... ، و کلی اثرات مخربی که خدمت سربازی بر جسم و روان پسرا میذاره که تا آخر عمرشون مثل کابوس باهاشون خواهد بود.




قانون و شما دخترها فعلا این مورد رو حل کنید، بعدش تشریف بیارید تا در بقیه مسائل دیگه ی زندگی که میگین برابری نیست صحبت کنیم.

بحث تا الان مربوط به ازدواج و تغییر مسئولیت های دختر و پسر در دوران ازدواج بود ولی این قسمت از توضیح شما مربوط به مسائلی میشه که میتونه هیچ ربطی به افراد متاهل نداشته باشه و مشمول تمام افراد جامعه میشه.صحبت درباره حقوق برابر دختر و پسر فقط محدود به سربازی رفتن نمیشه و به موضوع این تاپیک هم ربطی نداره ولی برای روشن شدن بیشتر این موضوع:

سربازی رفتن چه برای دختر و چه برای پسر باید آزاد و به انتخاب و علاقه افراد باشه .شخصا با سربازی رفتن هیچ مشکلی ندارم اگر ممنوعیتی وجود نداشت به خواست و علاقه خودم سربازی رو میگذروندم.
دخترها از بدو تولد با محدودیت و ممنوعیت تو خیلی از مسائل شخصی و غیر شخصی شون مواجه هستن و 2 سال سربازی اجباری پسرها (به عنوان تنها اجبار قانونی که دارن) به هیچ وجه قابل مقایسه با مواجه شدن مادام العمر با انواع محدودیت ، تبعیض ، اهانت و زورگویی و خشونت های قانونی ( به جرم مونت بودن ) نمیشه، با اینحال اجبار در سربازی مثل خیلی از اجبارها و تضییع حقوق ادم ها قابل پذیرش نیست و باید تغییر کنه.

یادمان باشد روش حل یک مشک اساسی پاک کردن صورت مسئله نیست،
درگیر کردن بقیه افراد به مشکلی که خودمون دچارش هستیم درسته که ممکنه ارامش خیال بهمون بده ولی مشکل مارو حل نمیکنه.

donnie yen
06-06-2018, 20:54
بحث تا الان مربوط به ازدواج و تغییر مسئولیت های دختر و پسر در دوران ازدواج بود ولی این قسمت از توضیح شما مربوط به مسائلی میشه که میتونه هیچ ربطی به افراد متاهل نداشته باشه و مشمول تمام افراد جامعه میشه.صحبت درباره حقوق برابر دختر و پسر فقط محدود به سربازی رفتن نمیشه و به موضوع این تاپیک هم ربطی نداره ولی برای روشن شدن بیشتر این موضوع:

سربازی رفتن چه برای دختر و چه برای پسر باید آزاد و به انتخاب و علاقه افراد باشه .شخصا با سربازی رفتن هیچ مشکلی ندارم اگر ممنوعیتی وجود نداشت به خواست و علاقه خودم سربازی رو میگذروندم.
دخترها از بدو تولد با محدودیت و ممنوعیت تو خیلی از مسائل شخصی و غیر شخصی شون مواجه هستن و 2 سال سربازی اجباری پسرها (به عنوان تنها اجبار قانونی که دارن) به هیچ وجه قابل مقایسه با مواجه شدن مادام العمر با انواع محدودیت ، تبعیض ، اهانت و زورگویی و خشونت های قانونی ( به جرم مونت بودن ) نمیشه، با اینحال اجبار در سربازی مثل خیلی از اجبارها و تضییع حقوق ادم ها قابل پذیرش نیست و باید تغییر کنه.

یادمان باشد روش حل یک مشک اساسی پاک کردن صورت مسئله نیست،
درگیر کردن بقیه افراد به مشکلی که خودمون دچارش هستیم درسته که ممکنه ارامش خیال بهمون بده ولی مشکل مارو حل نمیکنه.


.................................................. .....
شما در مورد شرایط برابر در اجتماع و ازدواج حرف زدین، من هم در موردش نوشتم.
واقعا شما دختر ها حاظرید دو سال برید خدمت و مثل ما زندگی کنید؟ بعید می دونم از ته دل راضی باشید.
در این 2 سال ظلم هایی به ما پسرا میشه که بعید میدونم به شما دختر ها در کل عمرتون شده باشه.




در مورد محدودیت هایی که در مورد مسائل شخصی و غیر شخصی به شما اعمل شده میشه چند تا نام ببرید؟
" تبعیض ، اهانت و زورگویی و خشونت های قانونی ( به جرم مونت بودن ) " اینها رو هم لطفا بیشتر توضیح بدین.



در مقوله ازدواج که فقط حق طلاق با مردهاست، بقیه قوانین به نفع شماهاست که، من خودم دوستی دارم که 6 سال پیش طلاق گرفته، هنوز که هنوزه داره مهریه اش رو به صورت قسطی میده، دختره چنان ضربه ای بهش زد که فکر نکنم تا آخر عمرش بتونه کمرش رو راست کنه.

شما دخترها به وظایف مرد که می یاد انتظار دارید مردها مثل جامعه ی سنتی در بیرون کار کنن و پول در بیارن و 90 درصد سنگینی مسئولیت زندگی رو دوش اونها باشه، ولی از این طرف به حق و خودتون خودتون میرسه انتظار دارید جامعه و قانون مثل جوامع اروپایی رفتار کنند.

مُعین
07-06-2018, 00:21
.................................................. .....
شما در مورد شرایط برابر در اجتماع و ازدواج حرف زدین، من هم در موردش نوشتم.
واقعا شما دختر ها حاظرید دو سال برید خدمت و مثل ما زندگی کنید؟ بعید می دونم از ته دل راضی باشید.
در این 2 سال ظلم هایی به ما پسرا میشه که بعید میدونم به شما دختر ها در کل عمرتون شده باشه.

.

اولین باری که اومدن ملاقاتیم توی آموزشی روز پنج شنبه بود به قدری پا درد داشتم از بس که بشین و پاشو وتنبیه کرده بودن که فقط زنگ زدم گفتم به خدا نمیتونم راه بیام حتی تا پایین پادگان بیام... بعد به هر حال اومدن ... بابام وقتی دیدم به حالم گریه میکرد میگفت چطور تو توی این چند روز اینقدر سیاه شدی ...
و اون تازه شروع دوره بود...
سخن برخی افراد من رو یاد این پیرزن های 70 ساله میندازه که به عمرشون کاری نکردن و شوهرشون هم به رحمت خدا رفته و یه مقرری و مستمری دارن و بقیه رو نصیحت میکنن و امید میدن ...
بعد حدود 5 سال که از خدمت میگذره هر از گاهی خوابش رو میبینم و سریع میام نگاه کارت پایان خدمتم میکنم ببینم هستش ... هنوز خاطرات لجن و زشتش با من هست. ذات آدم ها رو خیلی خوب توی خدمت شناختم و مستقیم به داداشمم میگم بهت اعتمادی ندارم ! چه برسه به بقیه...

در اولین اقدام شما دختر ها و کل خانومهایی که نرفتن خدمت سربازی حاظر بشین برای رفتن به خدمت مقدس سربازی، اونوقت شما رو هم بفرستن خدمت سربازی که پسرا رو به زور میفرستن، 2 سال کامل آوارگی و خر حمالی در پادگان ها، 6 الی 8 ساعت کار اجباری و کارگری در زیر آفتاب سوزان تابستان و در گرمای بالای 40 درجه، پست دادن با اسحله 5 کیلیویی ژ3 در زمستان و سرمای زیر 30 درجه در بالای کوهها و ... ، و کلی اثرات مخربی که خدمت سربازی بر جسم و روان پسرا میذاره که تا آخر عمرشون مثل کابوس باهاشون خواهد بود.
خیلی ها فقط خودشون رو فقط طرف حق میدونن اما بحث تکلیف که میشه کلا معاف هستن!.


در مقوله ازدواج که فقط حق طلاق با مردهاست، بقیه قوانین به نفع شماهاست که، من خودم دوستی دارم که 6 سال پیش طلاق گرفته، هنوز که هنوزه داره مهریه اش رو به صورت قسطی میده، دختره چنان ضربه ای بهش زد که فکر نکنم تا آخر عمرش بتونه کمرش رو راست کنه.
به قول کلیله و دمنه :

«برکمال عیار زر بعون و انصاف آتش وقوف توان یافت؛ و بر قوت ستور بحمل بارگران دلیل توان گرفت؛ و سداد و امانت مردان بداد و ستد بتوان شناخت، و هرگز علم بنهایت کارهای زنان و کیفیت بدعهدی ایشان محیط نگردد. »
آخرین سنگر من هم ادبیات بود. وقتی میبینی با بهترین رشته و دانشگاه... هیچی نمیشی پس حداقل به عشقت برس...اگرم به هیچی نرسیدم میگم ادب زندگیم بود.
امیدوارم همه دوستان موفق باشن و اگر نتونستن مثل من ازدواج کنن و زندگی تشکیل بدن حداقل به بقیه مهم های زندگیشون برسن.

J@viD
07-06-2018, 00:25
چرا که نه؟!
ولی عادلانه تر،منصفانه تر و عاقلانه تر اینه که اگر دختر و پسر به اندازه هم شریک بار زندگی هستن حقوق شون هم در زندگی مشترک برابر باشه حقوقی که تو عقد نامه اسلامی از زن صلب شده و به مرد اهدا شده .. اگر این حقوق به دختر ها برگرده و هر دو طرف تو تمام حقوق مالی، حقوقی و اجتماعی کاملا برابر باشند و هیچ دو طرفی از نظر حقوق انسانی ارجحیت و برتری به دیگری نداشته باشد میتونیم انتظار داشته باشیم هر دو نفر به یک میزان شریک بار زندگی باشن.

من در این مورد کاملا با شما موافقم.


.................................................. ..
سلام
در مورد قسمت دوم حرفاتون که فرمودید باید برابری باشه، من مخالفتی ندارم، البته در این صورت در اولین اقدام شما دختر ها و کل خانومهایی که نرفتن خدمت سربازی حاظر بشین برای رفتن به خدمت مقدس سربازی، اونوقت شما رو هم بفرستن خدمت سربازی که پسرا رو به زور میفرستن، 2 سال کامل آوارگی و خر حمالی در پادگان ها، 6 الی 8 ساعت کار اجباری و کارگری در زیر آفتاب سوزان تابستان و در گرمای بالای 40 درجه، پست دادن با اسحله 5 کیلیویی ژ3 در زمستان و سرمای زیر 30 درجه در بالای کوهها و ... ، و کلی اثرات مخربی که خدمت سربازی بر جسم و روان پسرا میذاره که تا آخر عمرشون مثل کابوس باهاشون خواهد بود.




قانون و شما دخترها فعلا این مورد رو حل کنید، بعدش تشریف بیارید تا در بقیه مسائل دیگه ی زندگی که میگین برابری نیست صحبت کنیم.

خدمت سربازی ظلمی هست که داره به ما میشه.البته خودمون مقصر هستیم میتونیم نریم.کشور اگر نیروی نظامی احتیاج داره باید بصورت حرفه ای استخدام بکنه و حقوق بده شرایط فعلی کاملا غیر قابل قبول هست.

Masoud-2014
07-06-2018, 11:32
سلام ...

میگن آلوارو موراتا با همین یه نگاه موقع امضا دادن عاشق شد !!!!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یعنی دست ما نیست؟! غیر ارادیه؟ اسیر میکنه؟

پس اون 14 سکه و یه شاخه گل چی میشه؟

دکتر سام
09-06-2018, 08:10
سلام ...

میگن آلوارو موراتا با همین یه نگاه موقع امضا دادن عاشق شد !!!!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یعنی دست ما نیست؟! غیر ارادیه؟ اسیر میکنه؟

پس اون 14 سکه و یه شاخه گل چی میشه؟

این ها عشق های واقعی هستند. ای کاش برای هر کس لایق هست اتفاق بیافته.

من به چشم خودم دیدم دختره 200 میلیون پول لازم داشته برای خرید یه ماشین مدل بالا و لوکس. باباش بهش نداد. اولش به چند نفر از جمله من زنگ زد برای قرض کردن ولی خب ظاهرا نتونست جور کنه به 1 ماه نکشید همین دختره 27 ساله با پیرمرد 70 ساله ازدواج کرد. بعد 6 ماه هم طلاق گرفت.

من نمی دونم شما اسم این رو چی می ذارید؟ ولی این تعریف دقیق هرزگی هست.

Masoud-2014
09-06-2018, 17:56
این ها عشق های واقعی هستند. ای کاش برای هر کس لایق هست اتفاق بیافته.

من به چشم خودم دیدم دختره 200 میلیون پول لازم داشته برای خرید یه ماشین مدل بالا و لوکس. باباش بهش نداد. اولش به چند نفر از جمله من زنگ زد برای قرض کردن ولی خب ظاهرا نتونست جور کنه به 1 ماه نکشید همین دختره 27 ساله با پیرمرد 70 ساله ازدواج کرد. بعد 6 ماه هم طلاق گرفت.

من نمی دونم شما اسم این رو چی می ذارید؟ ولی این تعریف دقیق هرزگی هست.

سلام ...

ببخشید ،عشق یعنی همونیه که برای موراتا اتفاق افتاده؟ واگر کسی براش همچین حالتی اتفاق نیفتاده یعنی فعلا تقلا نکنه ؟
و اینکه عشقی مثل مورد بالا ، پایدارتره ؟ پس اینی که میگن عشق خودش پس از ازدواج شکل میگیره چه تفاوتی با مورد بالا داره و اینکه کدوم بهتره؟ مورد بالا بهترین حالته آیا؟

دکتر سام
09-06-2018, 20:13
سلام ...

ببخشید ،عشق یعنی همونیه که برای موراتا اتفاق افتاده؟ واگر کسی براش همچین حالتی اتفاق نیفتاده یعنی فعلا تقلا نکنه ؟
و اینکه عشقی مثل مورد بالا ، پایدارتره ؟ پس اینی که میگن عشق خودش پس از ازدواج شکل میگیره چه تفاوتی با مورد بالا داره و اینکه کدوم بهتره؟ مورد بالا بهترین حالته آیا؟

سلام

متشکرم که براتون نظرم اهمیت داشته و واکنش نشون دادید.

اما جواب سوالای شما از نظر شخصی من (شاید درست نباشه و مخالف باشید) :

ببخشید ،عشق یعنی همونیه که برای موراتا اتفاق افتاده؟ من آدمای عاشق زیاد دیدم. عشق های حقیقی. اصلا این عکس شما رو که دیدم کاملا معلوم بود عشق حقیقیه. لذت بردم به معنای واقعی. نگاه ها و حالت چهره هاشون رو ببین. از نظر من یکی از عشقای واقعی و حقیقی در همین عکسی هست که شما گذاشتید



واگر کسی براش همچین حالتی اتفاق نیفتاده یعنی فعلا تقلا نکنه ؟ نه اصلا اینطور نیست. ما تا نیمه خودمون پیدا کنیم باید تقلا کنیم. این ها خیلی خوش شانس بودن که همدیگر رو پیدا کردن. خود من، همیشه در تقلا هستم :n20: ولی کو نیمه گمشده؟؟؟؟؟؟

و اینکه عشقی مثل مورد بالا ، پایدارتره ؟ ببین میان عشق و ازدواج در ایران فاصله زیادی هست. به نظر من عشق این دو نفر پایدار خواهد بود. آخه دوست خودم در یک برخورد با یک مشتری دیگه در یک فروشگاه زنجیره ای موقع خرید وقتی با هم بودیم عاشق شد. نگاه این دوتا خیلی شبیه نگاه عکس شما ست. الان 10 ساله با هم هستن و ازدواج کردن. من اون نگاه خاص رو می گم/


پس اینی که میگن عشق خودش پس از ازدواج شکل میگیره چه تفاوتی با مورد بالا داره و اینکه کدوم بهتره؟ مورد بالا بهترین حالته عشق بعد از ازدواج عشق حقیقی نیست چرا که الان شما تشنه هستی چیکار می کنی میری سر یخچال یا کلمن آب می ریزی می خوری. توی اینجور ازدواج هام هر موقع نیاز جنسی، عاطفی یا هر چی پیدا کنی در دسترس ترین چیز دختری هست که الان رسما زنته. قطعا عشق واقعی و قبل ازدواج پایدارتره. متاسفانه ما تو ایرانیم و رسوم مون اجازه نمی ده خیلی وقت ها اصلا عشق رو بشناسیم. نظر شخصی من مورد بالا بهترین حالته که می تونه برای کسی رخ بده. ای کاش خدا نصیب هر جوونی کنه.

masoud0000007
09-06-2018, 20:21
ازدواج چه فایده داره اصلا ؟ادم که پول داشته باشه زن نمیخواد که دیگه.راحت میخوره و میخوابه چرا یه مفت خور واسه خودش جور کنه

Masoud-2014
09-06-2018, 20:29
سلام

متشکرم که براتون نظرم اهمیت داشته و واکنش نشون دادید.

اما جواب سوالای شما از نظر شخصی من (شاید درست نباشه و مخالف باشید) :

ببخشید ،عشق یعنی همونیه که برای موراتا اتفاق افتاده؟ من آدمای عاشق زیاد دیدم. عشق های حقیقی. اصلا این عکس شما رو که دیدم کاملا معلوم بود عشق حقیقیه. لذت بردم به معنای واقعی. نگاه ها و حالت چهره هاشون رو ببین. از نظر من یکی از عشقای واقعی و حقیقی در همین عکسی هست که شما گذاشتید



واگر کسی براش همچین حالتی اتفاق نیفتاده یعنی فعلا تقلا نکنه ؟ نه اصلا اینطور نیست. ما تا نیمه خودمون پیدا کنیم باید تقلا کنیم. این ها خیلی خوش شانس بودن که همدیگر رو پیدا کردن. خود من، همیشه در تقلا هستم :n20: ولی کو نیمه گمشده؟؟؟؟؟؟

و اینکه عشقی مثل مورد بالا ، پایدارتره ؟ ببین میان عشق و ازدواج در ایران فاصله زیادی هست. به نظر من عشق این دو نفر پایدار خواهد بود. آخه دوست خودم در یک برخورد با یک مشتری دیگه در یک فروشگاه زنجیره ای موقع خرید وقتی با هم بودیم عاشق شد. نگاه این دوتا خیلی شبیه نگاه عکس شما ست. الان 10 ساله با هم هستن و ازدواج کردن. من اون نگاه خاص رو می گم/


پس اینی که میگن عشق خودش پس از ازدواج شکل میگیره چه تفاوتی با مورد بالا داره و اینکه کدوم بهتره؟ مورد بالا بهترین حالته عشق بعد از ازدواج عشق حقیقی نیست چرا که الان شما تشنه هستی چیکار می کنی میری سر یخچال یا کلمن آب می ریزی می خوری. توی اینجور ازدواج هام هر موقع نیاز جنسی، عاطفی یا هر چی پیدا کنی در دسترس ترین چیز دختری هست که الان رسما زنته. قطعا عشق واقعی و قبل ازدواج پایدارتره. متاسفانه ما تو ایرانیم و رسوم مون اجازه نمی ده خیلی وقت ها اصلا عشق رو بشناسیم. نظر شخصی من مورد بالا بهترین حالته که می تونه برای کسی رخ بده. ای کاش خدا نصیب هر جوونی کنه.

نه قربان اختیار دارید ...
خیلی ممنون از شما که با جواب عالی تون کمک میکنید به تسریع و بهبود تصمیم گیری و ارائه راه حل های بهتر و منطقی تر ...

Masoud-2014
10-06-2018, 07:39
سلام

متشکرم که براتون نظرم اهمیت داشته و واکنش نشون دادید.

اما جواب سوالای شما از نظر شخصی من (شاید درست نباشه و مخالف باشید) :

ببخشید ،عشق یعنی همونیه که برای موراتا اتفاق افتاده؟ من آدمای عاشق زیاد دیدم. عشق های حقیقی. اصلا این عکس شما رو که دیدم کاملا معلوم بود عشق حقیقیه. لذت بردم به معنای واقعی. نگاه ها و حالت چهره هاشون رو ببین. از نظر من یکی از عشقای واقعی و حقیقی در همین عکسی هست که شما گذاشتید



واگر کسی براش همچین حالتی اتفاق نیفتاده یعنی فعلا تقلا نکنه ؟ نه اصلا اینطور نیست. ما تا نیمه خودمون پیدا کنیم باید تقلا کنیم. این ها خیلی خوش شانس بودن که همدیگر رو پیدا کردن. خود من، همیشه در تقلا هستم :n20: ولی کو نیمه گمشده؟؟؟؟؟؟

و اینکه عشقی مثل مورد بالا ، پایدارتره ؟ ببین میان عشق و ازدواج در ایران فاصله زیادی هست. به نظر من عشق این دو نفر پایدار خواهد بود. آخه دوست خودم در یک برخورد با یک مشتری دیگه در یک فروشگاه زنجیره ای موقع خرید وقتی با هم بودیم عاشق شد. نگاه این دوتا خیلی شبیه نگاه عکس شما ست. الان 10 ساله با هم هستن و ازدواج کردن. من اون نگاه خاص رو می گم/


پس اینی که میگن عشق خودش پس از ازدواج شکل میگیره چه تفاوتی با مورد بالا داره و اینکه کدوم بهتره؟ مورد بالا بهترین حالته عشق بعد از ازدواج عشق حقیقی نیست چرا که الان شما تشنه هستی چیکار می کنی میری سر یخچال یا کلمن آب می ریزی می خوری. توی اینجور ازدواج هام هر موقع نیاز جنسی، عاطفی یا هر چی پیدا کنی در دسترس ترین چیز دختری هست که الان رسما زنته. قطعا عشق واقعی و قبل ازدواج پایدارتره. متاسفانه ما تو ایرانیم و رسوم مون اجازه نمی ده خیلی وقت ها اصلا عشق رو بشناسیم. نظر شخصی من مورد بالا بهترین حالته که می تونه برای کسی رخ بده. ای کاش خدا نصیب هر جوونی کنه.

سلام مجدد ...

خب یک سوالی پیش میاد :

اینکه در اون نگاه شخص چه چیزی رو در واقع میبینه؟ سر درون؟؟؟ اون که فقط یه قیافه رو دیده ... آیا نوع شکل بندی صورت شخص عاشقش کرده؟ اسرار زندگی گذشته و اینکه چطور آدمی بوده و هست رو با همون نگاه ، متوجه میشه آیا؟!!!
چطور ممکنه همون لحظه تصمیم قطعی میگیره که من ایشون و قطعا میخوام؟
ممکنه (دختری/ پسری) ظاهری زیبایی عامه پسند داشته و همون نگاه رو هم در شرایط مشابه شخص دیگه ای در مواجهه با ایشون داشته باشه ، حالا در بین این نگاهها کدوم عاشق واقعیست؟


مقوله دیگر بحث اخلاق و تناسبات شخصیتی :

خب مواردی بوده که در اجتماعی شامل هر دو نوع ، دو شخص در نگاه اول هیچگونه حسی بهمدیگر نداشتن ولی بمرور زمان و مشاهده رفتار و خصوصیات اخلاقی طرف مقابل به نوعی پی به متناسب بودن کردار او با اخلاقیات خودش میبره و حتما میگه من چقد باهاش راحتم و اینجاست که به نوعی حس خواستن درش شکل میگیره و علاقمند میشه و ...

البته این نوع دوست داشتن هم هست و خودم دیدم که میگم ...

آیا این نوع حس قبل از ازدواج هم میتونه از مضامین عشق های واقعی باشه؟؟؟

البته قاعدتا شیوه ای جدا از روش عاشق شدن پس از ازدواج خواهد بود...

باتشکر

مُعین
10-06-2018, 12:11
خب یک سوالی پیش میاد :

اینکه در اون نگاه شخص چه چیزی رو در واقع میبینه؟ سر درون؟؟؟ اون که فقط یه قیافه رو دیده ... آیا نوع شکل بندی صورت شخص عاشقش کرده؟ اسرار زندگی گذشته و اینکه چطور آدمی بوده و هست رو با همون نگاه ، متوجه میشه آیا؟!!!
دوست گرامی ؛ بنده قصد اسائه ی ادب نداشتم که جای دوست گرامی دیگمون جواب میدم.
اما :
نیاز به دیدن هیچ کدوم از اون موارد نیست...
کافیه سری به دیوان شعرای بزرگ بزنید ؛ بزرگانی چون شیخ سعدی که هفت مرحله عشق رو طی کردن و علاوه بر غزلیات رساله ای به نام در عقل و عشق داره و ...
در این زمینه میگه :
من همان روز که آن خال بدیدم گفتم *بیم آن است بدین دانه که در دام افتم.

شیخ سعدی از افرادی هست که امروزه توی بهترین دانشگاه ها و در بالاترین مقاطع تحصیلی دارن روی اندیشه ها و آثارش کار میکنن و مثلا یه شخص که فلان دانشگاه دکتری میگیره در جامعه و علم امروز تنها یه گوشه از اثار شیخ رو بررسی کرده و از رساله اش دفاع کرده... پس میخوام بگم این شخص با این مقام علمی و ... میگه چی ؟ میگه من یه بار با دیدن یه شخص در دام افتادم...
یا میگه :


کس دل به اختیار به مهرت نمیدهد * دامی نهاده ای که گرفتار میکنی ...
یا حافظ میگه :

لطیفه ایست نهانی که عشق از او خیزد *که نام آن لب لعل و خط زنگاریست...

دوست عزیز برای عاشق بودن و عاشق شدن هیچ نیازی به استمرار رفت آمد و ... نیست چه بسا آدم با یه نگاه مهر کسی به دلش بنشینه. و اما بر عکس با افرادی چندین مدت هم رفت و آمد کنی و احساس کنی بسیار نچسب هستن!.
اما و اما... بحث ازدواج رو به هیچ عنوان با عشق سعدی و حافظ و ... خلط نکنیم!
شما اگر واقعا دلتون میخواد در این زمینه اطلاعاتی بدست بیارید و بدونید با ازدواج تحت الزام چه تعهداتی قرار میگیرید و... با زیر و بالا کردن صفحات این انجمن و اینترنت و یا سوال از 4 تا فرد به نتیجه خاصی نمیرسید و من دوست دارم از باب دوستی کتابی رو به شما معرفی کنم با توجه به تعداد سوالات و پست هاتون و ... که کاملا در این زمینه آگاه شید.
این کتاب رو که خودم هم خوندم و بسیار بسیار قلم عالی و سطح علمی فوق العاده ای داره اسمش هست کتاب : حقوق خانواده از دکتر شیروی.
ایشون استاد تمام دانشگاه تهران هستن و تمامی مسائل مربوط به ازدواج و طلاق و مهریه و تعهدات و... در این کتاب بررسی کردن.
این که یه جا میگن حق طلاق با مرد هست... یه جا میگن حق زن ضایع شده یه جا میگن نابرابریه و.. اینا همش شنیده ها و گفته های بی بنیاد و اساس و غیر علمی هست.
کتاب رو میتونید از اینجا تهیه کنید : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و درباره دکتر شیروی و کتاب هم میتونید از اینجا اطلاعاتی کسب کنید : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

و لُب لباب کتاب و ازدواج در ایران رو هم من خدمت شما عرض کنم :
تا زمان وجود قوانین موجود در رابطه با ازدواج و طلاق و ... و عدم اصلاح فوق اساسی و نه اساسی بلکه تا زمانی که قوانین به صورت فوق اساسی در این زمینه اصلاح نشن من فقط میتونم یه عبارت بگم و اونم اینکه : مرد با ازدواج کردن داره ایثار میکنه ! و باید نهادی باشه و توی ایران نام مردان متاهل رو در زمره ایثار گران و از خود گذشتگان ثبت کنه.
حالا کسی غیر این رو بگه من کاری ندارم و حرفام رو بر پایه علم و حقیقت زدم . نظر مخالفی هم داشته باشه کسی چندان اهمیتی نداره چون حقیقت و اون چیزی که اجرا میشه این هست که گفتم.

کاربر شماره ی یک
10-06-2018, 20:43
یعنی جدا فکر میکنید مازراتی با ازدواج و ویلای شمال تو یه سطح هستنش؟! بین این 3 تا کلمه نباید" یا " گذاشت چون در یه سطح نیستن.

اگه برای ازدواج و تشکیل خانواده فقط مشکلات مالی وجود داشته باشه، به نظرم با یکم برنامه ریزی و مدیریت مالی و مقابله با بعضی سنت ها و فرهنگ های غلط که همه خودشون رو ملزم به انجامش کردن و نادیده گرفتنشون ، میشه یه مراسم خوب و آبرومندانه داشت و حداقل های یک زندگی رو هم تامین کرد.

مسلما اگر کسی خودش رو ملزم به اجرای کلی مراسم و سنت های بیخود و بی فایده و خرج اور کنه نمی تونه راحت ازدواج کنه باید تشخیص داد برای تشکیل خانواده چه بخش های هزینه اوری باید حذف بشن.
منظورم اینه که هرچیزی که شرایطش رو نداشته باشی بحث در موردش خنده داره

مثلا برای سطح مالی من خرید اون ماشین خنده داره

و برای وضع اقتصادی اجتماعی فرهنگی بعضی از آدما ازدواج صحیح و به موقع و مناسب همینقدر دست نیافتنیه ! یعنی شخصی میاد بحث رو پیش میکشه یا درباره اش حرف میزنه که شرایط اولیه اش رو هم نداره ...

sasan.69
10-06-2018, 21:13
بحث ازدواج خیلی خیلی پیچیده و عجیبه


نمی‌دونم تکلیف امثال من با 28سال سن و ی مدرک لیسانس و بدون پشتیبانی مالی و عاطفی خانوادده نسبت به آینده چی میشه؟

تاکی باید این نیاز عاطفی و میل به داشتن شریک و همدم زندگی رو سرکوب کرد؟ روز ب روز بدتر میشه و افسرده تر میشیم

دکتر سام
10-06-2018, 22:10
سلام مجدد ...

خب یک سوالی پیش میاد :

اینکه در اون نگاه شخص چه چیزی رو در واقع میبینه؟ سر درون؟؟؟ اون که فقط یه قیافه رو دیده ... آیا نوع شکل بندی صورت شخص عاشقش کرده؟ اسرار زندگی گذشته و اینکه چطور آدمی بوده و هست رو با همون نگاه ، متوجه میشه آیا؟!!!
چطور ممکنه همون لحظه تصمیم قطعی میگیره که من ایشون و قطعا میخوام؟
ممکنه (دختری/ پسری) ظاهری زیبایی عامه پسند داشته و همون نگاه رو هم در شرایط مشابه شخص دیگه ای در مواجهه با ایشون داشته باشه ، حالا در بین این نگاهها کدوم عاشق واقعیست؟


مقوله دیگر بحث اخلاق و تناسبات شخصیتی :

خب مواردی بوده که در اجتماعی شامل هر دو نوع ، دو شخص در نگاه اول هیچگونه حسی بهمدیگر نداشتن ولی بمرور زمان و مشاهده رفتار و خصوصیات اخلاقی طرف مقابل به نوعی پی به متناسب بودن کردار او با اخلاقیات خودش میبره و حتما میگه من چقد باهاش راحتم و اینجاست که به نوعی حس خواستن درش شکل میگیره و علاقمند میشه و ...

البته این نوع دوست داشتن هم هست و خودم دیدم که میگم ...

آیا این نوع حس قبل از ازدواج هم میتونه از مضامین عشق های واقعی باشه؟؟؟

البته قاعدتا شیوه ای جدا از روش عاشق شدن پس از ازدواج خواهد بود...

باتشکر

سلام

خیلی سرم شلوغه. دارم رو سوالتتون فکر می کنم. جواب بعضیاش خیلی سخته. بعضی ها رو نمی دونم. سوالات خوب و عمیقیه.

حتما فرصتی پیدا می کنم و جواب می دم.:n16:

donnie yen
10-06-2018, 22:25
بحث ازدواج خیلی خیلی پیچیده و عجیبه


نمی‌دونم تکلیف امثال من با 28سال سن و ی مدرک لیسانس و بدون پشتیبانی مالی و عاطفی خانوادده نسبت به آینده چی میشه؟

تاکی باید این نیاز عاطفی و میل به داشتن شریک و همدم زندگی رو سرکوب کرد؟ روز ب روز بدتر میشه و افسرده تر میشیم


.................................................. ........
سلام


زیاد به خودت سخت نگیر، مثل من و شما زیادن


هر چه پیش آید خوش آید :n02:

sasan.69
10-06-2018, 22:36
.................................................. ........
سلام


زیاد به خودت سخت نگیر، مثل من و شما زیادن


هر چه پیش آید خوش آید :n02:

بدبختی ادم سرخوش و بیخیالی نمیتونم باشم درسته با فکر و خیال چیزی حل نمیشه اما ب هرحال جای نگرانی داره

donnie yen
10-06-2018, 22:51
بدبختی ادم سرخوش و بیخیالی نمیتونم باشم درسته با فکر و خیال چیزی حل نمیشه اما ب هرحال جای نگرانی داره


.................................................. ......



من هم همینطورم، ولی چاره ی دیگه ای نداریم فعلا

این جامعه به بن بست کامل رسیده

هر چه قدر بیشتر فکر و خیال بکنی بیشتر غرق میشی :n03:

Masoud-2014
11-06-2018, 13:56
سلام

خیلی سرم شلوغه. دارم رو سوالتتون فکر می کنم. جواب بعضیاش خیلی سخته. بعضی ها رو نمی دونم. سوالات خوب و عمیقیه.

حتما فرصتی پیدا می کنم و جواب می دم.:n16:

دکترجان ما مخلصتیم :n16:
جواب هم ندادید زیاد مهم نیست ...
ولش کنید ...
خودتون و حضورتون مهمه ...
یا حق

wichidika
26-06-2018, 15:49
در گفت‌وگو با فارس تبیین شد

روش‌های مختلف آشنایی پیش از ازدواج/ آیا در زندگی پایدار عشق اولیه اهمیت دارد؟‌




آشنایی زیر نظر خانواده به دلیل رسمیت دادن به امر خواستگاری باعث استحکام و عدم استرس دو طرف می‌شود و علاوه بر آن،‌ خانواده‌ها به دلیل اشراف بیشتر بر مسائل، می‌توانند نسبت به امور مختلف پیش روی جوانان برای ازدواج به آنها مشورت دهند.


به گزارش خبرنگار زنان و جوانان خبرگزاری فارس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])، یکی از مسائلی که در آسیب‌شناسی معضل افزایش طلاق در کشور مطرح است، نحوه آشنایی، شناخت و انتخاب درست در هنگام ازدواج است تا آنجا که بسیاری از مشاوران خانواده معتقدند افرادی که با مراجعه به مشاور و استفاده از روش‌های کارشناسی ازدواج می‌کنند به میزان 70 تا 90 درصد استحکام زندگی خود را تضمین خواهند کرد.گسترش ارتباطات مجازی، کاهش روابط اجتماعی مستقیم و صمیمی به خصوص در کلان‌شهرها، کم شدن واسطه‌گری ازدواج و جوابگو نبودن روش‌های سنتی آشنایی پیش از ازدواج منجر به بروز روش‌های آشنایی‌ جدیدی شده که نتیجه آن ازدواج‌هایی با عمر بسیار کوتاه است برای مثال طبق آمار، در منطقه شمیرانات تهران به ازای هر 100 ازدواج، 67 طلاق ثبت می‌شود.* آیا در زندگی پایدار عشق اولیه اهمیت دارد؟‌حمید مهدی‌زاده مشاور خانواده و عضو هیأت مدیره انجمن روانشناسی اسلامی در گفت‌وگو با فارس، با اشاره به مدل‌های آشنایی پیش از ازدواج اظهار کرد: نحوه آشنایی‌ پیش از ازدواج جوانان امری است که می‌تواند در سرنوشت ازدواج تأثیرگذار باشد پاسخ به این سؤالات که آیا لازم است افراد پیش از ازدواج عاشق شوند؟ آیا در زندگی پایدار عشق اولیه اهمیت دارد؟‌ اگر اهمیت دارد، این عشق چگونه به دست می‌آید؟ اهمیت بسیاری دارد زیرا پاسخ دادن به آنها می‌تواند دغدغه مدل‌های آشنایی پیش از ازدواج را حل کند.وی افزود: اکنون جوانان در خصوص آشنایی برای ازدواج دغدغه‌مند شدند اما در گذشته این دغدغه وجود نداشت و زندگی‌ها دوام بیشتری هم داشتند اما با گسترش تکنولوژی و رسانه‌های جمعی، نحوه آشنا شدن سخت شده است. ذائقه جوانان ما نسبت به ازدواج تغییر کرده است، جوانان در اثر آشنایی با فرهنگ‌های مختلف علاقه‌مند شده‌اند که سبک زندگی و ازدواج خود را با این فرهنگ‌ها تنظیم کنند، این روزها با جوانانی برخورد داریم که عاشق سبک زندگی‌ کره‌ای ‌ها، ترک‌ها یا بازیگران هالیوود هستند، عاشق شدن در یک نگاه و مدل‌های عجیب عشق و عاشقی نتیجه غرق شدن جوانان در این الگوهای غیرواقعی است.عضو هیأت مدیره انجمن روانشناسی اسلامی با بیان اینکه ملاک‌های نسل قدیم برای ازدواج به عرش نمی‌چسبیدند و کف خواسته‌های یک فرد از همسرش بودند، خاطرنشان کرد:‌ توقعات و انتظارات از زندگی و از دیگران در نسل امروزی تغییر کرده است و رواج سبک زندگی پرتوقع و پرمصرف افراد را به جایی رسانده که با ملاک‌های ساده گذشته کنار نمی‌آیند و انتظارات عجیبی از شریک زندگی خود دارند.وی با اشاره به روش‌های جدید آشنایی پیش از ازدواج،‌ گفت:‌ ممکن است سیستم آشنایی غربی مناسب فرهنگ غربی باشد اما از آنجایی که با ساختارهای فرهنگی ما همخوانی ندارد، نمی‌تواند برای زندگی جوانان ایرانی نسخه مناسبی بپیچد. همسرجویی در فضای مجازی بیشتر از سوی دختران اتفاق می‌افتد اما برخی پسران در این فضا به دنبال کام‌جویی هستند و این عدم تناسب هدف خطراتی در پی دارد.مهدی‌زاده با بیان اینکه خودافشایی روابط سابق به دلیل اینکه بیان روابط متعدد سابق زن و مرد قبیح نیست به راحتی اتفاق می‌افتد، عنوان کرد: در مدل آشنایی دو طرفه به خصوص در فضای مجازی علاوه بر عدم خودافشایی، در بیان خصوصیات، قصد آشنایی و مشخصات نیز صداقت وجود ندارد و بسیاری از این آشنایی‌ها سرانجام خوبی پیدا نمی‌کند.*روش آشنایی پیشنهادی برای جوانان امروز؛ نه غربی و نه سنتیعضو هیأت مدیره انجمن روانشناسی اسلامی با اشاره به مناسب نبودن سیستم آشنایی سنتی و سیستم آشنایی غربی برای آشنایی پیش از ازدواج جوانان ایرانی ابراز داشت: نوع سومی از روش آشنایی می‌توان پیشنهاد داد که آشنایی تحت نظر پدر و مادر و تحت لوای خانواده است که به دلیل رسمیت دادن به امر خواستگاری باعث استحکام و عدم استرس دو طرف می‌شود و علاوه بر آن،‌ خانواده‌ها به دلیل اشراف بیشتر بر امور مختلف، می‌توانند نسبت به مسائل متنوع پیش روی جوانان برای ازدواج به آنها مشورت دهند. وی با بیان اینکه باید محیط آشنایی پیش از ازدواج معقول و عاری از هیجانات عاشقانه باشد، عنوان کرد: پیشنهاد می‌شود طرفین 10 تا 15 ساعت طی چند جلسه صحبت‌هایی با محور ویژگی‌های شخصیتی، ارتباطات با اجتماع، مسائل دینی و معنویت،‌ بافت خانواده و سایر مطالب مهم زندگی خانوادگی داشته باشند و پس از آن با استخراج تفاهمات و اختلافات در صورت ادامه علاقه به ازدواج به یک مشاور متعهد و متخصص مراجعه کنند. مهدی‌زاده بیان داشت: سه جلسه یک ساعت و نیمه مشاوره پیش از ازدواج می‌تواند مسائل مخفی شخصیتی افراد را مشخص کرده و ریسک ازدواج دو نفر را نشان دهد که اگر این ریسک زیر 70 درصد باشد، یعنی امکان به مشکل خوردن این افراد کمتر از 70 درصد نشان داده شود، ما این دو نفر را برای ازدواج به یکدیگر معرفی می‌کنیم و در صورتی که ریسک ازدواج آنها بالای 50 درصد باشد،‌ این افراد اصلاً نباید با یکدیگر ازدواج کنند.انتهای پیام/


-

hamid_diablo
27-06-2018, 13:29
بدبختی ادم سرخوش و بیخیالی نمیتونم باشم درسته با فکر و خیال چیزی حل نمیشه اما ب هرحال جای نگرانی داره

سلام دوست عزیز
به نظرم طبیعیه این نگرانی . منم دچارم
تو این مدت سعی کن خودت و برای همسر آیندت آماده کنی .
اما با ورزش و مطالعه کردن سعی کردم کمتر بهش توجه کنم .

shangil
29-06-2018, 21:48
بحث ازدواج خیلی خیلی پیچیده و عجیبه


نمی‌دونم تکلیف امثال من با 28سال سن و ی مدرک لیسانس و بدون پشتیبانی مالی و عاطفی خانوادده نسبت به آینده چی میشه؟

تاکی باید این نیاز عاطفی و میل به داشتن شریک و همدم زندگی رو سرکوب کرد؟ روز ب روز بدتر میشه و افسرده تر میشیم

ظالمان در ایران کاری کرده اند که جوان ها بدبخت شده اند

hamid3369
29-06-2018, 21:58
بسلامتی متنی که نوشتم و ارسال نکردم ازدواج :n21:

Masoud-2014
12-07-2018, 13:21
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تظاهرات دختران در بلژیک بخاطر بی شوهری! :n02:

wichidika
17-08-2018, 22:20
دوستی قبل از ازدواج ممنوع

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]یک کارشناس خانواده گفت: دوستی قبل از ازدواج برای شناخت بیشتر به عنوان یک ارزش رایج شده اما این روش باعث به‌وجود آمدن علاقه و محبت بین دختر و پسر می‌شود و آنها را از اتخاذ تصمیم منطقی در انتخاب محروم می‌کند.


محسن پوراحمد خمینی کارشناس امور خانواده در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی فارس با اشاره به روایت معروفی از رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم که نقل شده ایشان فرموده اند: فرزند سه حق بر پدر دارد: اول انتخاب نام نیکو، دوم کتابت، نوشتن و سواد آموزی، سوم ازدواج، زمانی که فرزند بالغ شد. [1] می‌گوید: ایجاد زمینه‌ ازدواج از وظایف والدین در اسلام برشمرده شده است و حتی در آیین اسلامی از وظایف پدر و مادر ترغیب جوانانشان به ازدواج است.
پوراحمد می‌گوید: مسائل اقتصادی برای آغاز زندگی مشترک مهم است، اما نباید مانع و یا دلیلی برای ازدواج باشد، مسلمان باید زرنگ بوده و درمحدودیت‌ها بهترین تصمیم را بگیرد.
وی با اظهار تاسف از اینکه امروزه مخارج ازدواج را با چرتکه حساب می‌کنیم، خاطر نشان کرد: فرهنگ رزق و روزی‌سانی را که در اسلام به آن تاکید شده است، فراموش کرده‌ایم.
این کارشناس خانواده معتقد است: فرهنگ ازدواجی که در کشور رایج شده است شباهتی با فرهنگ ازدواج اسلامی ندارد و بین آنها فاصله بسیار زیادی وجود دارد.
پوراحمد مبنای فرهنگ ازدواج در اسلام بر آسان‌گیری می‌داند و می‌گوید: البته آسان‌گیری که اسلام از آن سخن می‌گوید پس از مرحله انتخاب همسر آغاز می‌شود یعنی جهت عکس برخی ازدواج‌های امروزی که انتخاب‌هایی آسان و بر مبنای یک نگاه و یک احساس شکل می‌گیرد.
این کارشناس خانواده افزود: مرحله انتخاب در پروسه ازدواج مهمترین مرحله از مراحل شکل گیری پیوند ازدواج است و باید در جامعه آموزش داد که سخت گیری‌ها باید در مرحله انتخاب باشد و مبنای انتخاب کفویت دختر و پسر در اخلاق و ایمان و عقاید است.
وی گفت : ازدواجی بوی ماندگاری می‌دهد که مبنای انتخابش عقل باشد و دختر و پسر در مرحله انتخاب، دچار عُلقه به یکدیگر نشوند چون اگر در این مرحله علقه به‌وجود بیاید همانطور که امیرالمومنین علیه السلام فرمودند حب الشیء یعمی و یصم (عاشق شدن باعث کوری و کری می‌شود)، دختر و پسر نمی‌توانند عیوب یکدیگر را درک کنند و همین موضوع باعث به‌وجود آمدن بسیاری از اختلافات در زندگی مشترک خواهد شد و حتی گاهی این اختلافات منجر به جدایی زوجین از یکدیگر می‌شود.
پوراحمد اذعان داشت: امروزه در بین برخی افراد، دوستی قبل از ازدواج برای شناخت بیشتر به عنوان یک ارزش تعیین شده است درحالی که این نوع دوستی باعث به‌وجود آمدن علاقه و محبت بین دختر و پسر شده و آنها را از اتخاذ تصمیم منطقی در انتخاب محروم می‌کند.
وی تصریح کرد: در هیچ‌کدام از روایات از داشتن جهیزیه، مهریه و مراسم‌های سنگین صحبت نشده است.
این کارشناس خانواده با تاکید بر اینکه حمایت خانواده از جوانانی که به سن ازدواج رسیده است، لازم است می‌گوید: داشتن خانه مستقل، خودرو شخصی و وسائل کامل برای شروع زندگی به معنای حمایت نیست.
[1] . بحارالانوار، ج 6، 24 ; محجة البیغاء، ج 2، ص 66.

-

siava5h
12-09-2018, 11:10
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تظاهرات دختران در بلژیک بخاطر بی شوهری! :n02:

چه کاسبی کرد این وسط لباس عروس فروشیه.. :n29:

wichidika
28-10-2018, 22:42
تشابه تحصیلی یکی از مهم‌ترین عوامل رضایت‌مندی زندگی زوجین
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]تشابه تحصیلی میان زوجین و یا کم‌بودن اختلاف سطح تحصیلی در میزان توافق زوجین بسیار موثر است چراکه درک زوجین را از یکدیگر را افزایش می‌دهد.
دکتر گوهریسنا انزانی- روانشناس در گفت‌وگو با ایسنا درباره شاخص‌ها و فاکتورهایی موثر در رضایت از زندگی مشترک گفت: ازدواج پدیده‌ اجتماعی و پیوند مشترک میان زوجین است که با حفظ استقلال در جهت تکامل شخصیت و شکوفایی استعداد آنها اتفاق می‌افتد.
وس افزود: روابط زناشویی رضایت‌بخش زیربنای عملکرد مثبت خانواده است که باعث رشد شایستگی و توانایی انطباق زوجین و تربیت فرزندان خواهد شد.
به گفته رئیس کلینیک تنفس دوباره، طبق پژوهش‌ها زوجینی که از زندگی خود رضایت کاملی نداشته باشند دچار مشکلات روحی و جسمانی زیادی می‌شوند این درحالیست که اگر آنها از زندگی خود رضایت داشته باشند عمر آنها طولانی‌تر شده و در مقابل بروز بیماری‌ها به سرعت بهبود می‌یابند و می‌توانند به راحتی با شرایط استرس‌زای زندگی مقابله کنند.
انزانی با اشاره به اینکه دستیابی به جامعه سالم در گرو سلامت خانواده است، گفت: داشتن خانواده کارآمد وابسته به رضایت زناشویی است که فقدان آن می‌تواند زمینه‌ساز ابتلا به افسردگی، بیماری‌های بدنی، مصرف مواد، خودکشی، کاهش کیفیت زندگی، بیماری‌های روانی-جسمانی، طلاق و نارضایتی زناشویی شود.
وی با بیان اینکه رضایت زناشویی متاثر از عوامل زیادی است افزود: سن و سطح تحصیلات زوجین از مهم‌ترین عوامل رضایت‌مندی زناشویی به شمار می‌رود زیرا تشابه تحصیلاتی موجب افزایش رضایت‌مندی زناشویی می‌شود.
به گفته این روانشناس ، دو نوع تشابه تحصیلی وجود دارد؛ تشابه در مدرک و تشابه درحوزه تحصیلی. در هر حالت تشابه تحصیلی درک زوجین از یکدیگر را افزایش خواهد داد و اگر زوجین هر دو در یک حوزه تحصیلاتی باشند هماهنگی و رضایت‌مندی زناشویی زوجین افزایش بیشتری نیز خواهد داشت.
انزانی در ادامه با اشاره به نظریه "همسان همسری" گفت: همسانی در تحصیلات به معنی تشابه در نگرش، ارزش و عقاید است و بیشتر پژوهش‌ها آن را تایید میکنند. افرادی که از نظر تحصیلی به همسران خود شبیه هستند روابط پایداری دارند. طبق پژوهش‌ها همگونی همسران مستلزم تطابق سطح تحصیلات آنها با یکدیگر است لذا هر چقدر تحصیلات زوجین در سطح و حوزه‌ای مشابه باشد در زندگی نیز تفاهم بیشتری خواهند داشت.
به گفته رئیس کلینیک تنفس دوباره بیشترین پژوهش‌ها حاکی از آن است که تفاوت سنی و تحصیلی به صورت غیرمستقیم از طریق اثر بر میزان برآورده شدن انتظارات طرفین بر یکدیگر و میزان گرایش به طلاق موثر است چراکه میان سطح تحصیل و طلاق رابطه معناداری وجود دارد و بی‌توجهی به تناسب تحصیلی موجب ایجاد ناهنجاری و نارضایتی افراد از یکدیگر و درنهایت طلاق عاطفی و گاهاً طلاق رسمی می‌شود.
این روانشناس با بیان اینکه کاهش رضایت‌ زناشویی موجب افزایش احتمال طلاق خواهد شد بیان کرد: زوجین باید برای استحکام ازدواج از معیارهای مورد نظر یکدیگر آگاهی کاملی داشته باشند زیرا بررسی ویژگی‌های فردی و تطابق دستیابی به سطح تحصیلات بالاتر سبب تاخیر در ازدواج می‌شود.
وی معتقد است طبق پژوهش‌ها مردان علاقه‌مند هستند همسرشان از سطح تحصیلی پایین‌تری برخوردار باشند این درحالیست که زنان مایل به ازدواج با مردانی هستند که از سطح تحصیلات بالاتری نسبت به خود برخوردار باشند.
انزانی افزود: زنانی که نسبت به همسران خود تحصیلات عالیه داشته باشند از نظر تفاهم دچار چالش‌های بسیار زیادی شده و زوجین به‌گونه‌ متفاوتی یکدیگر را درک می‌کنند، در این حالت مرد دچار احساس حقارت بسیار شدیدی میشود، حرف‌های منطقی همسر خود را نمی‌پذیرد، وجه اشتراک آنها کمتر شده، در تربیت فرزندان اختلاف نظر دارند و در نهایت رضایت‌مندی زناشویی به صورت قابل توجهی کاهش می‌یابد.
رئیس کلینیک تنفس دوباره معتقد است: زوجین باید در یک سطح تحصیلی یا سطح تحصیلات مرد یک درجه بیشتر از زن باشد زیرا تفاوت قابل توجه سطح تحصیلات زوجین باعث ایجاد احساس حقارت و آزردگی خواهد شد، در این حالت دیدگاه فرد تحصیل‌کرده بسیار واقع بینانه‌تر بوده و گاهی درک بهتری نسبت به مسائل اطراف دارد و طرز تفکر کاملا متفاوتی نسبت به مسائل گوناگون خواهند داشت.
وی با اشاره به پژوهش‌هایی که در این زمینه انجام شده افزود: حدود یک چهارم از زنان دارای تحصیلات عالی و یک سوم زنان دیپلمه زندگی زناشویی سرشار از مشکل را تجربه می‌کنند و نیازمند زوج درمانی‌های تخصصی هستند در عین حال زنان کارمند با تحصیلات لیسانس و بالاتر در سطح کارمندی رضایت کمتری از زندگی زناشویی خود نسبت به کارمندان فوق دیپلم و زیردیپلم دارند.
انزانی با بیان اینکه زوجین باید پیش از ازدواج معیاری‌های مورد نظر خود را ارزیابی کنند، گفت: هماهنگی‌ تحصیلی پیش از ازدواج به درک بیشتر زوجین از یکدیگر کمک می‌کند و باتوجه به اینکه انسانها در بیشتر مواقع شناخت کمتری نسبت به خود دارند بهتر است برای ارزیابی خواسته‌های خود به مشاور و روانشناس مراجعه کنند.
به گفته وی بعضاً برخی از افراد بعد از ازدواج تصمیم به ادامه تحصیل می‌گیرند این درحالیست که ممکن است فرد مقابل علاقه‌ای برای ارتقا تحصیلات خود نداشته باشد و این موضوع باعث ایجاد سردی در روابط زوجین شود به همین دلیل توصیه می‌شود که زوجین قبل از ازدواج بخصوص در سن ۲۰-۲۲ سالگی ابتدا اهداف و میزان تحصیلات مدنظر را شناسایی و خواسته‌ها و درک از همسر خود را پیدا کنند تا بتوانند با توجه به نظریه "همسان همسری" همسر مناسب و متناسب خود را برگزینند.
انتهای پیام




- - - Updated - - -

تشابه تحصیلی یکی از مهم‌ترین عوامل رضایت‌مندی زندگی زوجین
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]تشابه تحصیلی میان زوجین و یا کم‌بودن اختلاف سطح تحصیلی در میزان توافق زوجین بسیار موثر است چراکه درک زوجین را از یکدیگر را افزایش می‌دهد.
دکتر گوهریسنا انزانی- روانشناس در گفت‌وگو با ایسنا درباره شاخص‌ها و فاکتورهایی موثر در رضایت از زندگی مشترک گفت: ازدواج پدیده‌ اجتماعی و پیوند مشترک میان زوجین است که با حفظ استقلال در جهت تکامل شخصیت و شکوفایی استعداد آنها اتفاق می‌افتد.
وس افزود: روابط زناشویی رضایت‌بخش زیربنای عملکرد مثبت خانواده است که باعث رشد شایستگی و توانایی انطباق زوجین و تربیت فرزندان خواهد شد.
به گفته رئیس کلینیک تنفس دوباره، طبق پژوهش‌ها زوجینی که از زندگی خود رضایت کاملی نداشته باشند دچار مشکلات روحی و جسمانی زیادی می‌شوند این درحالیست که اگر آنها از زندگی خود رضایت داشته باشند عمر آنها طولانی‌تر شده و در مقابل بروز بیماری‌ها به سرعت بهبود می‌یابند و می‌توانند به راحتی با شرایط استرس‌زای زندگی مقابله کنند.
انزانی با اشاره به اینکه دستیابی به جامعه سالم در گرو سلامت خانواده است، گفت: داشتن خانواده کارآمد وابسته به رضایت زناشویی است که فقدان آن می‌تواند زمینه‌ساز ابتلا به افسردگی، بیماری‌های بدنی، مصرف مواد، خودکشی، کاهش کیفیت زندگی، بیماری‌های روانی-جسمانی، طلاق و نارضایتی زناشویی شود.
وی با بیان اینکه رضایت زناشویی متاثر از عوامل زیادی است افزود: سن و سطح تحصیلات زوجین از مهم‌ترین عوامل رضایت‌مندی زناشویی به شمار می‌رود زیرا تشابه تحصیلاتی موجب افزایش رضایت‌مندی زناشویی می‌شود.
به گفته این روانشناس ، دو نوع تشابه تحصیلی وجود دارد؛ تشابه در مدرک و تشابه درحوزه تحصیلی. در هر حالت تشابه تحصیلی درک زوجین از یکدیگر را افزایش خواهد داد و اگر زوجین هر دو در یک حوزه تحصیلاتی باشند هماهنگی و رضایت‌مندی زناشویی زوجین افزایش بیشتری نیز خواهد داشت.
انزانی در ادامه با اشاره به نظریه "همسان همسری" گفت: همسانی در تحصیلات به معنی تشابه در نگرش، ارزش و عقاید است و بیشتر پژوهش‌ها آن را تایید میکنند. افرادی که از نظر تحصیلی به همسران خود شبیه هستند روابط پایداری دارند. طبق پژوهش‌ها همگونی همسران مستلزم تطابق سطح تحصیلات آنها با یکدیگر است لذا هر چقدر تحصیلات زوجین در سطح و حوزه‌ای مشابه باشد در زندگی نیز تفاهم بیشتری خواهند داشت.
به گفته رئیس کلینیک تنفس دوباره بیشترین پژوهش‌ها حاکی از آن است که تفاوت سنی و تحصیلی به صورت غیرمستقیم از طریق اثر بر میزان برآورده شدن انتظارات طرفین بر یکدیگر و میزان گرایش به طلاق موثر است چراکه میان سطح تحصیل و طلاق رابطه معناداری وجود دارد و بی‌توجهی به تناسب تحصیلی موجب ایجاد ناهنجاری و نارضایتی افراد از یکدیگر و درنهایت طلاق عاطفی و گاهاً طلاق رسمی می‌شود.
این روانشناس با بیان اینکه کاهش رضایت‌ زناشویی موجب افزایش احتمال طلاق خواهد شد بیان کرد: زوجین باید برای استحکام ازدواج از معیارهای مورد نظر یکدیگر آگاهی کاملی داشته باشند زیرا بررسی ویژگی‌های فردی و تطابق دستیابی به سطح تحصیلات بالاتر سبب تاخیر در ازدواج می‌شود.
وی معتقد است طبق پژوهش‌ها مردان علاقه‌مند هستند همسرشان از سطح تحصیلی پایین‌تری برخوردار باشند این درحالیست که زنان مایل به ازدواج با مردانی هستند که از سطح تحصیلات بالاتری نسبت به خود برخوردار باشند.
انزانی افزود: زنانی که نسبت به همسران خود تحصیلات عالیه داشته باشند از نظر تفاهم دچار چالش‌های بسیار زیادی شده و زوجین به‌گونه‌ متفاوتی یکدیگر را درک می‌کنند، در این حالت مرد دچار احساس حقارت بسیار شدیدی میشود، حرف‌های منطقی همسر خود را نمی‌پذیرد، وجه اشتراک آنها کمتر شده، در تربیت فرزندان اختلاف نظر دارند و در نهایت رضایت‌مندی زناشویی به صورت قابل توجهی کاهش می‌یابد.
رئیس کلینیک تنفس دوباره معتقد است: زوجین باید در یک سطح تحصیلی یا سطح تحصیلات مرد یک درجه بیشتر از زن باشد زیرا تفاوت قابل توجه سطح تحصیلات زوجین باعث ایجاد احساس حقارت و آزردگی خواهد شد، در این حالت دیدگاه فرد تحصیل‌کرده بسیار واقع بینانه‌تر بوده و گاهی درک بهتری نسبت به مسائل اطراف دارد و طرز تفکر کاملا متفاوتی نسبت به مسائل گوناگون خواهند داشت.
وی با اشاره به پژوهش‌هایی که در این زمینه انجام شده افزود: حدود یک چهارم از زنان دارای تحصیلات عالی و یک سوم زنان دیپلمه زندگی زناشویی سرشار از مشکل را تجربه می‌کنند و نیازمند زوج درمانی‌های تخصصی هستند در عین حال زنان کارمند با تحصیلات لیسانس و بالاتر در سطح کارمندی رضایت کمتری از زندگی زناشویی خود نسبت به کارمندان فوق دیپلم و زیردیپلم دارند.
انزانی با بیان اینکه زوجین باید پیش از ازدواج معیاری‌های مورد نظر خود را ارزیابی کنند، گفت: هماهنگی‌ تحصیلی پیش از ازدواج به درک بیشتر زوجین از یکدیگر کمک می‌کند و باتوجه به اینکه انسانها در بیشتر مواقع شناخت کمتری نسبت به خود دارند بهتر است برای ارزیابی خواسته‌های خود به مشاور و روانشناس مراجعه کنند.
به گفته وی بعضاً برخی از افراد بعد از ازدواج تصمیم به ادامه تحصیل می‌گیرند این درحالیست که ممکن است فرد مقابل علاقه‌ای برای ارتقا تحصیلات خود نداشته باشد و این موضوع باعث ایجاد سردی در روابط زوجین شود به همین دلیل توصیه می‌شود که زوجین قبل از ازدواج بخصوص در سن ۲۰-۲۲ سالگی ابتدا اهداف و میزان تحصیلات مدنظر را شناسایی و خواسته‌ها و درک از همسر خود را پیدا کنند تا بتوانند با توجه به نظریه "همسان همسری" همسر مناسب و متناسب خود را برگزینند.
انتهای پیام

mojt90
30-11-2018, 15:39
خبر باشگاه خبرنگاران :

آمار طلاق در ازدواج‌هایی که سن دختران بیشتر از ۲۴ سال بوده، به طور تقریبی شش برابر ازدواج‌هایی است که سن دختران کمتر از ۱۸ سال است.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) یک روز برای رسیدن بهم عجله داشتند، اما حالا برای جدایی لحظه‌ای تعلل نمی‌کنند؛ چشم خود را روی همه چیز بسته اند و فقط یک چیز می‌گویند آن هم، طلاق!
طلاق، معضلی که هنوز هم با وجود تهاجمات فرهنگی، قبح خاصی در جامعه‌ ما دارد. هر چند آمار آن در حال افزایش است، اما هنوز هم اسم طلاق ترس واهمه‌ای به جان خانواده‌ها و مخصوصا کودکان می‌اندازد.
کاهش صبوری و گذشت در بین زوجهای جوان

هرچه جلو‌تر می‌رویم و جامعه مدرن‌تر می‌شود، انگار گذشت و صبوری کمتر می شود و زوجین با کوچک‌ترین تنشی فورا راهی دادگاه‌ها شده و خواستار جدایی می‌شوند.
در گذشته دوام زندگی‌های مشترک بیشتر بود و زوجین سازگاری بهتری داشتند چرا که طلاق را به منزله‌ نوعی بی آبرویی تلقی می‌کردند و خانواده‌ها نه تنها از فرزندان خود که خواستار طلاق بودند حمایت نمی‌کردند، بلکه آن‌ها را به ادامه زندگی و سازگاری با شرایط موجود ترغیب می‌کردند. اما چند سالی است براساس آمار‌ها گفته شده شاهد افزایش چشمگیر نرخ طلاق به خصوص در تهران هستیم.
بیشتر بخوانید: سن ازدواج ۳ سال و ۳ ماه بالا رفت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
طلاق زوجین علل مختلفی دارد؛ از مشکلات اقتصادی، بیکاری، اعتیاد، افت اخلاق جامعه گرفته تا افزایش سن. حتی گاهی مهریه‌های سنگین هم سبب وسوسه خانم‌ها می شود تا حرف طلاق را بین چالش‌های کوچک با همسر خود پیش بکشند.
رابطه طلاق و سن ازدواج؛ نکته ای مهم که به آن توجه نمی شود

بر اساس آمار‌های سازمان ثبت احوال، افزایش سن ازدواج که از عوامل طلاق است، رابطه‌ای مستقیم با طلاق دارد؛ چرا که با افزایش سن شخصیت فردی و اجتماعی، ارزش‌ها و ضد ارزش ها و همچنین اولویت‌های فرد در دوران مجردی شکل می‌گیرد و سازگاری و انطباق در سنین بالا بعد از ازدواج دشوارتر می‌شود و هنگام بروز چالش‌ها و تنش گذشت کمتری زوجین از خود نشان می‌دهد و حتی گاهی حسرت دوران مجردی خود را می‌خورند.
هرچه سن افراد بیشتر شود، انتخاب همسر مطابق معیار‌های از پیش تعیین شده اهمیت بیشتری پیدا می‌کند؛ همچنین گاهی منجر به کاهش میل ازدواج در میان جوانان می‌گردد، چرا که با افزایش سن، استقلال افراد در خانه‌ پدری بیشتر شده، ازدواج را نوعی از دست دادن آزادی فردی تلقی کرده و دیرتر به ازدواج تن می‌دهند.
بیشتر بخوانید: سن ازدواج بالا رفته و سن رابطه‌ها پایین آمده است + فیلم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 7-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%86-%D8%A2%D9%85%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85)
لازم به ذکر است که هر چه دوران مجردی افزایش پیدا کند و به نوعی طمع زندگی مجردی زیر زبان جوانان مزه پیدا کند، آنها دیگر حاضر به پذیرش مسئولیت‌های زندگی مشترک نمی‌شوند و تا زمانی که به معنی واقعی نبود یک فرد مکمل را درک نکنند از ازدواج دوری می‌کنند و در سن بالا به فکر انتخاب همسر و ازدواج می‌افتند که این نوع ازدواج آسیب‌هایی را به دنبال خود می‌آورد.
رهبر معظم انقلاب درباره‌ سن ازدواج فرموده اند: «جوان‌ها در سنین مناسب، وقتی از دوران جوانی خارج نشده اند، در همان حال گرمی و شور و شوق باید ازدواج کنند؛ این بر خلاف برداشت و تلقی خیلی از افراد است که خیال می‌کنند ازدواج دوران جوانی، ازدواج زودرس است و ماندگار نیست، درست برعکس است، اینطور نیست اگر درست صورت بگیرد ازدواج‌های بسیار ماندگار و خوبی هم خواهد بود، زن و شوهر در چنین خانواده‌ای کاملا با هم صمیمی خواهد بود.»

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آمار طلاق‌ها به دلیل افزایش سن

شایان ذکر است نرخ طلاق همواره در حال افزایش است به طوری که در سال ۱۳۹۵ به ازای هر چهار ازدواج یک طلاق به ثبت رسیده است. همچنین بر اساس آمار‌ها طلاق در ازدواج‌هایی که سن دختران بیشتر از ۲۴ سال بوده به طور تقریبی شش برابر ازدواج‌هایی است که سن دختران کمتر ۱۸ سال است.
لازم است بدانید درصد طلاق در یک سال اول زندگی مشترک در آقایان ۲۰ تا ۲۴ ساله ۴.۱ درصد، ۲۵ تا ۲۹ ساله ۵ درصد، ۳۰ تا ۳۴ ساله ۱۲.۷ درصد و در خانم‌ها ۱۵ تا ۱۹ ساله و ۲۰ تا ۲۴ ساله ۴.۵ درصد، ۲۵ تا ۲۹ ساله ۱۰.۵ درصد می‌باشد.
همچنین درصد طلاق در پنج سال اول زندگی مشترک برای آقایان ۲۰ تا ۲۴ ساله ۴۵ درصد، ۲۵ تا ۲۹ ساله ۵۱.۸ درصد، ۳۰ تا ۳۴ ساله ۵۷ درصد، و برای خانم‌ها ۱۵ تا ۱۹ ساله ۴۰.۷ درصد، ۲۰ تا ۲۴ ساله ۵۳.۲ درصد، ۲۵ تا ۲۹ ساله ۶۱.۶ درصد می‌باشد.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
داوود ذوالفقاری روانشناس و مشاور در گفتگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])درباره‌ رابطه بین طلاق و سن ازدواج اظهار کرد: طبق آمار‌های روانشناختی با بالا رفتن سن ازدواج، آمار طلاق را نیز بالا می‌رود؛ به دلیل اینکه هر چه افراد در سن بالاتری ازدواج کنند، استاندارد‌های بیشتری را در خود شکل می‌دهند. این استاندارد‌ها را یا از خانواده دریافت کرده یا خود تجربه کرده اند. در واقع تغییر یک فرد ۶۰ ساله سخت‌تر از یک فرد ۲۰ ساله است.
بیشتر بخوانید: بررسی سن ازدواج و طلاق در استان‌های کشور و عوامل موثر بر آن ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 7%DB%8C-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D8%B9%D9%88%D8%A7%D9%85%D9%84-%D9%85%D9%88%D8%AB%D8%B1-%D8%A8%D8%B1-%D8%A2%D9%86)
وی با بیان اینکه با افزایش سن، انعطاف پذیری کم می‌شود و تمام سازه‌های روانشناختی که باعث تحکیم ازدواج می‌شود از بین می‌رود، افزود: با افزایش سن اگر فردی رابطه‌های متعددی قبل از ازدواج تجربه کرده باشد، ممکن است روحیه تنوع طلبی در او شکل گیرد. این فرد ممکن است پس از ازدواج خواستار استاندارد‌هایی باشد که از رابطه‌ قبلی گرفته و همچنین انتظاراتی که در رابطه‌ قبلی برآورده نشده را بعد ازدواج تقاضا کند.
ذوالفقاری گفت: از آسیب‌های غیر قابل انکار افزایش سن ازدواج طلاق است؛ هر چه سن افراد برای ازدواج افزایش یابد، آمار طلاق نیز بیشتر خواهد شد.
انتهای پیام/

wichidika
11-12-2018, 22:33
یک جمعیت شناس:نگران سندرم تجرد هستم
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]یک جمعیت شناس گفت: بررسی شاخص‌های جمعیتی بر آمده از سرشماری 1395 نشان می‌دهد نرخ تجرد خواهی انتخابی و اجباری در میان جوانان بسیار نگران کننده است.
صفورا جمشیدی در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، با اشاره به سقوط معنادار بعد خانوار اظهار کرد: امروز بعد خانوار کمی بیشتر از عدد سه است و میانگین این شاخص در کشور حدود 3.3 شده است.

وی ادامه داد: بعد خانوار میانگین تعداد افراد هر خانوار در کشور است. یعنی خانواده‌های کشور به صورت میانگین سه نفره شده‌اند. این در حالی است که بعد خانوار در روستاها تنها یک دهم بیشتر از این بعد در شهر است. درحالی که روستاها باید به فرزند به دید نیروی تولید نگاه کنند.

این جمعیت شناس گفت: سرشماری نفوس و مسکن نشان می‌دهد بیش از هشت درصد خانوار کشور تک نفره هستند و این آمار هیچ سنخیتی با فرهنگ و سبک زندگی ایرانی ندارد. به خصوص در کشوری که از دیرباز بنیان خانواده برای آن دارای اهمیت و آیین خانوادگی بخشی از شیوه زندگی بوده است.

جمشیدی تصریح کرد: بیش از 20 درصد از خانوار کشور نیز دو نفره هستند. در واقع 30 درصد از خانوار کشور یا تک نفره هستند و یا فرزندی ندارند. این آمار نشان می‌دهد ایران به شدت درگیر سندرم تجرد شده و نرخ تجرد خواهی در کشور در حال افزایش است.

وی ادامه داد: بخشی از این پدیده به دلیل تغییر ساختارهای نهادی و تبادل فرهنگی است اما باید پذیرفت عمده این رویداد از مشکلات اقتصادی و تنظیم نبودن بازارهای مالی کلان همچون بازار مسکن است.

این کارشناس جمعیت گفت: سندرم تجرد در کنار کاهش سطح مقطع هرم جنسی- سنی، موجب خواهد شد در آینده‌ای نه چندان دور با یک فاجعه تمام عیار در مباحث جمعیتی روبرو شویم.

جمشیدی تاکید کرد: البته این به معنای این نیست که باید جمعیت را افزایش دهیم. چرا که گرچه جمعیت شناسان و دولتمردان به افزایش جمعیت علاقه دارند اما ظرفیت زیستی در زیست بوم ایران با شرایط فعلی برای افزایش جمعیت توانی ندارد.
انتهای پیام

wichidika
15-12-2018, 21:36
در بحث جامعه شناختی و مطالعات تاریخی در مورد ازدواج جوانان ، آمار به عنوان فرمولی قابل اتکا برای چرایی و حل
هر معضل اجتماعی به شمار می رود . سن ازدواج در کشور افزایش یافته در این میان کافی است ؛ به گزارش مرکز آمار کشور نگاهی بیندازیم : طبق گزارش مرکز آمار ایران ۳۸ درصد جوانان به دلیل نداشتن شرایط مالی مناسب ، 5/36 درصد جوانان به دلیل بیکاری و 3/13 درصد به بهانه تحصیلات آکادمیک دانشگاهی ،
2/12 درصد دیگر به دلایل متفاوت ؛ تاهل را میان جوانان به تاخیر انداخته و مانع تشکیل خانواده شده است .
داده‌های مرکز آمار کشور نشان می‌دهد که جوانان نیاز به امکانات قابل توجهی برای روی خوش نشان دادن به ازدواج و تاهل دارند. مشکلات اقتصادی از قبیل بیکاری و نداشتن شرایط مالی مناسب و فقدان مشاغل پایدار، جوانان را مجبور کرده با والدین خود زندگی کنند. جوانان پول کافی ندارند و ما چگونه می توانیم از آنان انتظار داشته باشیم که تن به ازدواج دهند لذا مجبورند با والدین خود زندگی کنند تا از خانواده‌هایشان کمک بگیرند تا زنده بمانند .
اندازه گیری سن ازدواج و تعداد مراسم آن به پایین ترین سطح در کشور افت و کاهش پیدا کرده است. کاهش آمار ازدواج به بحران اقتصادی و فرهنگی تبدیل شده و البته آداب و رسوم سختگیرانه خانواده‌ها نیز در تغییر رویکرد جوانان به ازدواج نیز نقش اساسی دارد. سقوط ارزش‌های اخلاقی و انسانی و زوال مفهوم تعهد و وفاداری نیز به عنوان یک پدیده که می‌توان آن را توفان ناهنجاری در جامعه نامید ، به عنوان عامل بازدارنده در ازدواج جوانان در نظر گرفت . جامعه شناسان کاهش ازدواج نزد جوانان را به تغییر سبک زندگی و الگوهای رفتاری آنان مرتبط می دانند. این گرایش فکری نزد جوانان آغازگر بحرانی شده است که آنها مشتاق به انجام وظایف و مسئولیت‌های زناشویی نیستند . امروز جوانان به استقلال بدون مسئولیت گرایش پیدا کرده اند و عواقب زیانبار این گرایش در جامعه
بر هیچ کس پوشیده نیست. با این حال دلایل کاهش ازدواج در میان جوانان هم بعد فرهنگی و اقتصادی و هم تغییرات قابل توجه در نگرش‌های اجتماعی جوانان کشور دارد .
بحران به وجود آمده در کشور با موعظه، نصیحت و اندرز حل نمی‌شود . ما باید روی مسائلی متمرکز شویم که این ناهنجاری اجتماعی را هر چه سریع‌تر از نقطه جوش خارج کند. شرایط موجود بسیار سخت است و آن چیزی نبود که ما می خواستیم اما همه جوانان با امید زندگی می‌کنند که در آینده فرصت‌های بیشتری را به دست آورند تا رویاهایشان به واقعیت تبدیل شود و این امر مهم محقق نخواهد شد مگر اینکه اقتصاد سر و سامان بگیرد . اشتغالزایی به واقعیت تبدیل شود و در سیاستگذاری‌های فرهنگی یک تجدیدنظر اساسی صورت بگیرد.
به نظر می رسد برای تغییر سن ازدواج تصویب طرح‌های مشوقانه قوی و قدرتمند در پارلمان کشور ضروری به نظر می رسد. طرح‌هایی که نگرانی‌های جوانان را برای همیشه پایان دهد و در این میان دولت و پارلمان باید پیگیرانه به دنبال حل مشکل ازدواج جوانان باشند . همه می‌دانیم این پدیده و آسیب‌های اجتماعی آن برای کشور خطرناک است و جوانان نیز همیشه خواسته اند که می‌خواهند آینده بهتری داشته باشند و این حقیقت دارد ؛ جوانان می خواهند با سیاستگذاری‌های درست در عرصه اقتصاد و فرهنگ و با توجه به شرایط حاکم بر کشور در آینده ایران آقایی کنند تا فردا ایرانی آباد، آزاد، پیشرفته و مدرن داشته باشند.

persinses
19-12-2018, 09:26
من خودم کارگر سادم تو بازار ماهی 1.600 حقوق میگیرم 32 سالمه و زن هم ندارم..چون نمیتونم با این حقوق هیچوقت ازدواج بکنم.

ولی من دیشب داشتم رادیو همراه گوش میدادم دلم خیلی سوخت یه پسره فوق لیسانس با زنش 800 هزار هم در نیماوردن به خاطر بی پولی داشتن طلاق میگرفتن..
خودتون گوش کنید :
دلم سوخت :

uupload.ir/view/vkl_track1.mp3

wichidika
12-01-2019, 21:21
13 میلیون مجرد و ۲۲۰ هزار مجرد قطعی در کشور
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]به افرادی که از سن تجرد قطعی عبور کرده باشند، مجردان قطعی می گویند و تعداد آنها در کل کشور ۲۲۰ هزار نفر است.
به گزارش ایسنا، علی اکبر محزون مدیرکل دفتر جمعیت نیروی کار مرکز آمار ایران و مدیرکل سابق اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در یک برنامه رادیویی با بیان این مطلب، اظهار داشت: طبق آخرین سرشماری، ۹ میلیون و ۷۶۹ هزار نفر در سن متعارف ازدواج و هرگز ازدواج نکرده داریم و همچنین تعداد افرادی که از سن متعارف ازدواج عبور کرده اند اما هنوز به سن تجرد قطعی نرسیدند یک میلیون و ۸۱۰ هزار نفر است.
وی گفت: به افرادی که از سن تجرد قطعی عبور کرده باشند، مجردان قطعی می گویند و تعداد آنها در کل کشور ۲۲۰ هزار نفر است. ۱۱ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر مجرد هرگز ازدواج نکرده در کشور داریم که با احتساب افراد بدون همسر در اثر فوت یا طلاق، جمعیت مجردان ایران به رقم ۱۳ میلیون و ۳۲ هزار می رسد.

محزون در ادامه با بیان اینکه پدیده های نوظهور در خانواده های ایرانی همچون تجردگرایی در حال شکل گرفتن است. اضافه کرد: در سال های اخیر سیاست های کلی خانواده ابلاغ شده که بند چهارم آن به ایجاد نهضت فراگیر ملی برای تسهیل ازدواج موفق و آسان تأکید دارد و به واژه نفی تجرد اشاره می کند.

وی با اشاره به افزایش سن ازدواج درکشور در سال های مختلف گفت: طی چند دهه گذشته سن ازدواج آقایان از ۲۴ به ۲۸ سال و برای خانم ها از ۱۹ به ۲۳ سال رسیده است. ضمن اینکه این آمار در شهرهای مختلف و حتی در شمال و مرکز و جنوب کلانشهری مانند تهران کاملاً متفاوت است.
محزون بیان داشت: بخشی از دلیل افزایش سن ازدواج به دلیل تحولات اجتماعی است و بخشی هم به سیاست گذاری ها برمی گردد.

مدیرکل سابق اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور یادآور شد: آخرین سرشماری ها نشان می دهند در سال های اخیر خانواده های گسترده چند نسلی در کشور به حداقل رسیده است. در حال حاضر خانوار هسته ای بیشترین فراوانی را دارد و خانوار یک نفره در سال ۱۳۸۵ از ۵,۲ دهم درصد به ۷.۱ دهم درصد در سال ۱۳۹۰ افزایش داشته و در سال ۱۳۹۵ به ۸.۵ درصد رسیده است.

محزون مهمترین راهکار برای کاهش تجرد در ایران را اجرای صحیح سیاست های کلی جمعیتی خانواده دانست و گفت: همه موارد در هفته بندی که ابلاغ شده وجود دارد و مسئولان باید به آن توجه کنند. قطعاً اجرای صحیح این بندها بهترین مسیر خواهد بود.
انتهای پیام

donnie yen
14-01-2019, 12:18
13 میلیون مجرد و ۲۲۰ هزار مجرد قطعی در کشور


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]به افرادی که از سن تجرد قطعی عبور کرده باشند، مجردان قطعی می گویند و تعداد آنها در کل کشور ۲۲۰ هزار نفر است.
به گزارش ایسنا، علی اکبر محزون مدیرکل دفتر جمعیت نیروی کار مرکز آمار ایران و مدیرکل سابق اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور در یک برنامه رادیویی با بیان این مطلب، اظهار داشت: طبق آخرین سرشماری، ۹ میلیون و ۷۶۹ هزار نفر در سن متعارف ازدواج و هرگز ازدواج نکرده داریم و همچنین تعداد افرادی که از سن متعارف ازدواج عبور کرده اند اما هنوز به سن تجرد قطعی نرسیدند یک میلیون و ۸۱۰ هزار نفر است.
وی گفت: به افرادی که از سن تجرد قطعی عبور کرده باشند، مجردان قطعی می گویند و تعداد آنها در کل کشور ۲۲۰ هزار نفر است. ۱۱ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر مجرد هرگز ازدواج نکرده در کشور داریم که با احتساب افراد بدون همسر در اثر فوت یا طلاق، جمعیت مجردان ایران به رقم ۱۳ میلیون و ۳۲ هزار می رسد.

محزون در ادامه با بیان اینکه پدیده های نوظهور در خانواده های ایرانی همچون تجردگرایی در حال شکل گرفتن است. اضافه کرد: در سال های اخیر سیاست های کلی خانواده ابلاغ شده که بند چهارم آن به ایجاد نهضت فراگیر ملی برای تسهیل ازدواج موفق و آسان تأکید دارد و به واژه نفی تجرد اشاره می کند.

وی با اشاره به افزایش سن ازدواج درکشور در سال های مختلف گفت: طی چند دهه گذشته سن ازدواج آقایان از ۲۴ به ۲۸ سال و برای خانم ها از ۱۹ به ۲۳ سال رسیده است. ضمن اینکه این آمار در شهرهای مختلف و حتی در شمال و مرکز و جنوب کلانشهری مانند تهران کاملاً متفاوت است.
محزون بیان داشت: بخشی از دلیل افزایش سن ازدواج به دلیل تحولات اجتماعی است و بخشی هم به سیاست گذاری ها برمی گردد.

مدیرکل سابق اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال کشور یادآور شد: آخرین سرشماری ها نشان می دهند در سال های اخیر خانواده های گسترده چند نسلی در کشور به حداقل رسیده است. در حال حاضر خانوار هسته ای بیشترین فراوانی را دارد و خانوار یک نفره در سال ۱۳۸۵ از ۵,۲ دهم درصد به ۷.۱ دهم درصد در سال ۱۳۹۰ افزایش داشته و در سال ۱۳۹۵ به ۸.۵ درصد رسیده است.

محزون مهمترین راهکار برای کاهش تجرد در ایران را اجرای صحیح سیاست های کلی جمعیتی خانواده دانست و گفت: همه موارد در هفته بندی که ابلاغ شده وجود دارد و مسئولان باید به آن توجه کنند. قطعاً اجرای صحیح این بندها بهترین مسیر خواهد بود.
انتهای پیام




.................................................. .
ای بابا

چه اصراری هست به ازدواج و تشکیل خانواده و فرزندآوری و افزایش جمعیت در این وضعیت غاریشمش کشورمون؟


همین جوریش هم زیاد هستیم،
همین جوریش هم تو زندگی مجردی خودمون موندیم.
همین جوریش هم پوشاک بچه ی مولفیکش 30 هزار تومانی شده 120 هزار تومان
80 درصد قیمت خرید مسکن و اجاره ها زیاد شده
لبنیات و تخم مرغ و پنیر و شیر و ماست و کره و ایها هم راحت 100 درصد کشیده رو قیمتشون



و کلی همین جوری های دیگه، میخواید بازم بگم؟


پس بذارید همین جوری مجرد بمونیم و با مشکلات خودمون بسازیم.
تنها راهی که مونده همین سیستم مجردی هست که برای جوانا ساختن در این کشور.

wichidika
14-01-2019, 21:48
در پنجمین جلسه از سلسله نشست های حل بحران جنسی مطرح شدازدواج نیمه مستقل، راهکاری برای حل بحران جنسییک جامعه شناس گفت: به نظر من ایده ازدواج نیمه مستقل که همان ازدواج دائم جوانان در سنین احساس نیاز و نهائی شدن بعد از استقلال اقتصادی قابل قبول‌تر و اجرائی‌تر از ایده‌های دیگر برای حل بحران جنسی است.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





به گزارش گروه زنان و جوانان خبرگزاری فارس، پنجمین جلسه از سلسله نشست‌های حل بحران جنسی با موضوع چگونگی حل بحران با حضور کارشناسان و فعالان این عرصه به همت کارگروه خانواده ی سفیرفیلم برگزار شد.در این نشست ابتدا با طرح این پرسش که برای تأمین نیاز جوانان و نوجوانانی که دسترسی به تأمین نیاز های جنسی خود در چهارچوب مشروع ندارند چه باید کرد؟ ایده های مختلفی مورد بررسی و نقد قرار گرفت. ایده هائی از قبیل تربیت جنسی، ازدواج موقت و...در این نشست که ابوالفضل اقبالی جامعه شناس و پژوهشگر حوزه خانواده پس از طرح ایده‌هائی چون ازدواج موقت و تربیت جنسی و... این نکته مورد بحث قرار داد که اساسا غریزه جنسی برای تعالی و قرب به خدای متعال در انسان به ودیعه گذاشته شده و استفاده درست و در چهارچوب های شرعی است که می‌تواند هدف این ودیعه ی اللهی را محقق سازد.وی ادامه داد: هرچند که تربیت جنسی بسیار مهم است اما توجه نکردن به اقتضاءات این غریزه در انسان منجر به این می‌شود که توجهی به ارضای نیاز جنسی در چهارچوب شرعی نشود.اقبالی تصریح کرد: ایده‌های مختلفی از سوی صاحب نظران در این عرصه مطرح می‌شود اما به نظر من ایده ازدواج نیمه مستقل که همان ازدواج دائم جوانان در سنین احساس نیاز و مستقل شده نهائی بعد از استقلال اقتصادی است قابل قبول‌تر و اجرائی‌تر به نظر می‌رسد، هرچند که هنوز جای بحث و گفت و گوی فراوان و تأمین زیرساخت‌های جدی در عرصه سیاست گذاری و قانون‌گذاری دارد.انتهای پیام/

ژیان
16-01-2019, 03:12
این همه دختر هرزه دیگه کی میره ازدواج کنه! مگه اینکه ملکه جذابیت و زیبایی باشه که معمولا همچین کیسی پیدا نمیشه و اگه هم بشه مارو قبول نداره.

اومدیم و ازدواج کردیم پس فردا دختر دار شدیم و دخترمون تو سن 16 سالگی پاشه بره خونه باغی تو سیرجان! غیرت مرد سالم جماعت اجازه فکر کردن به این بی غیرتی هارو هم نمیده پس ازدواج تعطیل چون تو چند سال گذشته از زن جماعت بدم اومده (متاسفانه بر خلاف تصور چند سال پیشم که فکر میکردم خانم ها انسان های سنگین و با شخصیتی هستن اما جدیدا بشدت از سبک بودن و بی غیرت بودن جنس مونث بدم اومده مخصوصا جدیدا که زن ها به معنی واقعی کلمه بی غیرت شدن! قبلا خانم ها هم غرور داشتن و از نظر شخصیتی همیشه بالاتر از یه مرد بودن اما امروز کاملا برعکس شده متاسفانه).

nimahandsomboy
16-01-2019, 09:31
وقتی تو فضای مجازی نظرها میخونم اکثرا با ازدواج مخالف هستن یه نفر به من جواب میده پس چطوری جمعیت ایران مرز 80 میلیون رد کرده ؟؟؟

donnie yen
16-01-2019, 13:28
وقتی تو فضای مجازی نظرها میخونم اکثرا با ازدواج مخالف هستن یه نفر به من جواب میده پس چطوری جمعیت ایران مرز 80 میلیون رد کرده ؟؟؟


.................................................. ..
سلام

بله درسته که مخالف هستن اکثرا


ولی این افزایش که شما فرمودین مربوط میشه به افزایش انفجاری جمعیت در دهه 60 و 70، که این گونه افزایش داشتیم، پدران و مادران ما متاسفانه مثل ماشین جوجه کشی فقط زاد و ولد کردن، بدون اینکه برنامه ای برای آینده ی ماها داشته باشن، شما نگران نباش همون طور که افزایش جمعیت داشتیم چند برابر همین سرعت رشد تا 20 - 30 سال دیگه کاهش جمعیت خواهیم داشت.


ایران باید جمعیتش در حدود 15 تا 20 میلیون باشه نه 80 میلیون، کیفیت زندگی مهمه نه کمیت آدمها.

taghi_ramzi
16-01-2019, 14:03
آقا یه عده هم هستن اصلاً بی ترمز بی ترمز! دختره رو 15 سالگی شوهر دادن الان 17 سالشه حامله ست خیلی هم افتخار میکنن بهش :|
پسره 20 سالشه هیچی نداره با اولین دختری که آشنا میشه ازدواج میکنه. اینا هنوزم هست و به نظرم رو به افزایش هم هست.

Zeitgeist
16-01-2019, 18:16
دیگه چرا و بله و نه نداره چون بخوای هم نمیشه. الان یه ماشین لباسشویی شده 15 میلیون تومن! این فقط یه موردشه. آپارتمان توی تهران حتی جای متوسط رو به پایین هم زیر یک میلیارد تومن نیست...

hamid_diablo
18-01-2019, 20:20
کلا شرایطی پیش اومده که ازدواج نکردن نوعی سرمایه گزاری برای آینده است

انگار خوشبختی در ازدواج نکردنه . مثل اینکه تا 40 سالگی باید مجرد ماند و این به یک عرف تبدیل شده

EhsanCPU
18-01-2019, 22:14
کلا شرایطی پیش اومده که ازدواج نکردن نوعی سرمایه گزاری برای آینده است

انگار خوشبختی در ازدواج نکردنه . مثل اینکه تا 40 سالگی باید مجرد ماند و این به یک عرف تبدیل شده
البته اگه شرایط زندگی خوب باشه خوشبختی بدون شک و صد درصد در ازدواج کردنه
ولی با شرایط موجود هیچ حرفی ندارم ...
در مورد ازدواج بیشترین لطمه را متولدین 55 تا 65 خوردن یعنی اواخر دهه 50 و اوایل دهه 60
متاسفانه سنشون از 40 هم رد شده:n03:
متولد 55 الان 42 سالشه

armin_punisher6
18-01-2019, 23:52
من متولد 70 م و به هیچ وجه به ازدواج حتی فکرم نمیکنم.

mohsenP3000
19-01-2019, 00:38
والا من قصد ازدواج داشتم و خیلی دوست دارم یه خانواده داشته باشم. مخصوصا الان.

ولی دیشب لامپ خونه سوخت رفتم یه دونه خریدم قیمتش 35 تومن بود (لامپ ال ای دی 20 وات) همونجا فهمیدم واقعا ازدواج کردن خیلی جیگر می خواد کوچکترین چیزی که می شد خرید همین لامپ بود که انقدر گرون شده حالا شما حساب قیمت خونه و .... بکنید یا یه مریضی یا .... خیلی ترسیدم و همونجا فکر ازدواج کلا از سرم افتاد.



یه بحث دیگه هم پیدا کردن مورد مناسبه. مثلا یه دختر مناسب. من کاری به نجابت و ایمان و ... ندارم حداقل از نظر روانی سالم باشه. چند بار شده دختر خوبی پیشنهاد شده ولی واقعا تو یه رابطه عاطفی خود واقعی شو که نشون داده فهمیدم نمی تونم زندگی مشترک با این آدم داشته باشم.

wichidika
30-01-2019, 20:38
زوج نوجوانی که می‌خواهند سن ازدواج را پایین بیاورندویدئوی زوج جوانی که در نوجوانی ازدواج‌کرده‌اند در فضای مجازی خبرساز شده است. این زوج می‌گویند که هدفشان این بوده که بگویند زیر هجده سال‌ها کودک نیستند و حق‌دارند اگر می‌خواهند ازدواج کنند.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





گروه خانواده؛ نعیمه موحد: دختر و پسر جوانی پشت به پرده‌ای مشکی روبه روی دوربین ایستاده‌اند، با لبخند به هم نگاه می‌کنند و خدا را به خاطر اینکه آن‌ها را در ۱۴ سالگی دختر و ۱۶ سالگی پسر باهم آشنا کرده و منجر به ازدواجشان شده است، شکر می‌کنند. این ویدئو که با هشتگ «ما_آدمیم» منتشر شد شب گذشته حسابی در فضای مجازی سر و صدا کرد. «کوثر کریمی» و «حسین جمشیدی»، زوجی که در سن و سال کم باهم ازدواج‌ کرده‌اند، روبه‌روی دوربین ایستاده‌اند و از بقیه می‌خواهند اگر آن‌ها هم در سن کم ازدواج‌کرده‌اند یا قصد این کار را داشته‌اند اما عرف جامعه جلوی آن‌ها را گرفته است، داستان خودشان را در شبکه اجتماعی اینستاگرام به اشتراک بگذارند. درخواست آنها در همین زمان کوتاه، مورد استقبال عده زیادی قرار گرفته و البته بسیاری هم با آن مخالفت کرده‌اند. انتشار گسترده این ویدئو و حواشی بعدازآن باعث شد سراغ این زوج برویم و از آن‌ها علاوه بر ماجرای آشنایی و ازدواجشان، از ماجرای ویدئوی پربازدید این روزهای فضای مجازی هم بپرسیم.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]شما زندگی زیر یک سقف را شروع کرده‌اید؟[کوثر] هنوز نه. دو سال است که عقد کرده‌ایم و ان شاالله تا چند ماه دیگر هم قصد داریم به خانه خودمان می‌رویم.وضعیت مالی خانواده‌ها چه طور است؟ حتماً ازنظر مالی حمایت می‌شوید.[کوثر] خانواده همسرم آن‌قدر متمکن نیستند که بتوانند به ما کمک کنند. پدرشوهرم در مازندران مربی کشتی در یک باشگاه استیجاری است. حتی همسرم می‌گوید برای خرید حلقه ازدواج من، انگشتر مادرش را فروخته‌اند. اوایل آن‌ها هم زیاد موافق این ازدواج نبودند و شک داشتند که همسرم ازنظر مالی توانایی اداره یک نفر دیگر را هم داشته باشد. پدر من هم کارمند است و خانه استیجاری دارد.شما هنوز زیر یک سقف نرفته‌اید. با توجه به اینکه همسرتان شغل ثابتی ندارد و حمایت مالی هم نمی‌شوید، فکر کرده‌اید چه طور می‌خواهید مسائل مالی را مدیریت کنید؟[کوثر] ما تقریباً الآن هم مسائل مالی‌مان را از خانواده جدا کرده‌ایم. در این دو سالی که عقد کرده‌ایم هر کاری را که بگویید برای اینکه استقلال مالی داشته باشیم امتحان کرده‌ایم. خرده‌فروشی، کارهای اینترنتی، راه‌اندازی صفحات فروش اینترنتی. از هرکدام هم مقداری پول پس‌انداز کرده‌ایم و مثلاً جشن عقد گرفته‌ایم. یا مثلاً خرید عیدمان را با پول خودمان انجام می‌دهیم. خودمان می‌خواهیم که خانواده‌ها کمترین کمک را به ما بکنند تا هرروز بیشتر مستقل بشویم.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]مسائل مالی به زندگی‌تان فشار نمی‌آورد؟[کوثر] اوایل خیلی سخت بود. مثلاً رفتیم جایی، برای برگشت حتی پول اسنپ هم نداشتیم. اما بیشتر مسیر را پیاده آمدیم و خیلی هم خوش گذشت (می‌خندد). سخت که هست اما خیلی‌ها هم هستند که ترجیح می‌دهند ازدواج کنند و این شرایط را باهم پشت سر بگذارند. در صفحه اینستاگرام من در قسمت نظرات خیلی‌ها این را می‌گویند.ماجرای آشنایی‌تان چه طور اتفاق افتاد؟[کوثر] من کارهای فرهنگی را خیلی دوست داشتم، از همان ۱۴-۱۳ سالگی در پایگاه‌های بسیج بودم و در جنبش‌های مختلف هم فعال بودم و کار می‌کردم. در شبکه‌های اجتماعی در راستای همین اهداف شناخته‌شده بودم. مادرم هم در همین فعالیت‌ها بود و ایشان را به‌عنوان مشاور بچه‌هایی که فعالیت فرهنگی می‌کنند هم می‌شناسند. همسرم در همین گردهمایی‌ها و همچنین از طریق صفحات من در فضای مجازی، کارهایم را دیده بودند اما نسبت من و مادرم را نمی‌دانستند. به ایشان از قصدشان برای ازدواج می‌گویند. بعد هم آدرس یکی از صفحات مجازی من را برای مادرم می‌فرستند و می‌گویند طرف موردنظر من این خانم است. مادرم چیزی به همسرم نمی‌گوید اما نصیحت می‌کند که در این سن و سال بهتر است دنبال درس باشد و بعد هم شغل، تا برای ازدواج آماده بشود.همسرم تا یک سال هر کاری که به ذهنتان برسد انجام داد. درسش تمام شد و کارهای مختلف زیادی هم امتحان کرد. الآن گرافیست است و از همان موقع هم کارهایی در این حوزه انجام می‌داد. بالاخره یک سال آن‌قدر اصرار کردند تا خانواده‌ام اجازه دادند به خواستگاری بیایند و بعد هم ازدواج کنیم.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]چرا خانواده‌تان اول مخالف بودند؟[کوثر] هم‌ سن کمی داشتیم و هم اینکه شوهرم شغل ثابت نداشتند. خودم هم اصلاً در این وادی‌ها نبودم که به ازدواج فکر کنم. در خانه پدرم وضعیت خوبی داشتم و این‌طور نبود که بخواهم ازدواج کنم تا یک موقعیت‌هایی به دست بیاورم.پس چه شد که خودتان و خانواده رضایت دادید؟[کوثر] همسرم و خانواده‌اش در طول یک سال آن‌قدر رفتند و آمدند که پدر و مادرم هم به این نتیجه رسیدند که وقتی کسی در ازدواج آن‌قدر ثابت‌قدم است و علی‌رغم سخت‌گیری‌ها هنوز هم سر حرفش هست، پس می‌تواند ملزومات یک ازدواج را هم فراهم کند. درست است که همسرم شغل ثابت نداشت اما از حرفه‌اش که کار گرافیک است کسب درآمد می‌کرد. خودم هم در این‌یک سال نظرم درباره ازدواج عوض‌شده بود و به ایشان علاقه‌مند شده بودم.شما در آن سن و سال چه طور فکر کردید که آمادگی ازدواج رادارید؟[حسین] متأسفانه این‌طور جاافتاده که هرکس زیر هجده سال دارد و می‌خواهد ازدواج کند، موضوع او را به مسائل جنسی ربط می‌دهند. اطرافیان من اکثراً با یک نفر از جنس مخالف دوست هستند. پس یعنی این نیاز جنسی نیست بلکه بیشتر یک نیاز عاطفی است. هرکس در این سن و سال نیاز روحی دارد که با یک نفر رابطه عاطفی و محبت‌آمیز داشته باشد. من هم این نیاز را در خودم حس می‌کردم اما گفتم چرا بروم سراغ نوع گناه دارش! دین که ازدواج را تأیید می‌کند، روان‌شناس‌ها هم که می‌گویند ازدواج هزاران مزایا دارد، یک نفر دیگر می‌گوید ما با هیچی ازدواج کردیم اما همه‌چیز را دوتایی ساختیم. گفتم خب چرا من ازدواج نکنم؟اما داشتن شغل برای ازدواج لازم است![حسین] شغل که لازم است. اما اینکه این شغل باید ثابت و رسمی باشد را عرف جا انداخته است. پدرخانم من هم به خاطر همین نبود شغل ثابت، بعد ازیک‌سال و خورده‌ای راضی شدند که ما به خواستگاری برویم. اما همین الآن دوستان من از صبح تا شب‌کار می‌کنند، کار ثابت هم دارند اما وقتی می‌گوییم ازدواج کن، می‌گوید نمی‌شود خرج دارد. اما خدا در قرآن گفته روزی را خودم می‌دهم.خانواده تان مذهبی هستند؟[حسین] پدر و مادرم زیاد مذهبی نیستند. خانواده همسرم از ما مذهبی‌تر هستند. اما همین پدر من که شاید مذهبی به‌حساب نیاید همیشه می‌گوید روزی را خدا می‌دهد. درحالی‌که من مذهبی‌های زیادی را دیده‌ام که به خاطر همین مسائل مالی مانع ازدواج فرزندانشان می‌شوند.به این فکر کرده‌اید که شاید بعدها از ازدواج زودهنگام پشیمان بشوید؟[حسین] من یک‌دفعه‌ای ازدواج نکردم. این‌طور نبود که بروم خواستگاری و پدرخانمم دخترش را به من بدهد! نزدیک دو سال با خودم کلنجار رفتم و فکر کردم. با روحانی‌ها و افراد باتجربه زیادی مشورت کردم. آمادگی‌اش را داشتم و با چشم‌بسته جلو نرفتم که بگویم الآن این مشکل پیش آمد، من توانایی‌اش را ندارم پس طلاق بگیرم!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]از ماجرای ویدئوی پرسروصدایی که منتشر کردید بگویید. چه طور شد تصمیم گرفتید این ویدئو را بسازید؟[کوثر] ما درباره لایحه‌ای که سن ازدواج را محدود می‌کرد شنیده بودیم و می‌خواستیم درباره این موضوع کاری انجام بدهیم. تصمیم گرفتیم از پتانسیل صفحه اینستاگرام من استفاده کنیم و بقیه هم تجربیاتشان را بگویند. من از طریق صفحه‌ام می‌دانستم که خیلی‌ها زیر بیست سال ازدواج‌کرده‌اند و خوش‌بخت هستند. خب صدای ما و این‌ها هم باید شنیده می‌شد و ما باید می‌گفتیم که کودک نیستیم. دغدغه‌مان این بود که خیلی‌های دیگر مثل ما هستند که دوست دارند ازدواج کنند اما عرف و خانواده‌ها مانع آن‌ها می‌شوند.ویدئو خیلی حرفه‌ای درست‌شده بود. ساخت آن را به‌جایی سفارش دادید؟[کوثر] نه. همسر من گرافیست است و دوربین مناسب دارد. متن و سناریو را هم خودمان نوشتیم و با همان دوربین همسرم کار را ضبط کردیم. البته تدوینش را یکی از دوستان همسرم انجام داد و این ویدئو برایمان حتی یک هزار تومان هم‌ خرج نداشت.مسیح علی‌نژاد هم پستی درباره ویدئوی شما گذاشت و گفت تبلیغ ازدواج کودکان است.[کوثر] اتفاقاً خیلی خوشحال شدیم که او این پست را گذاشت. تا قبل از این شاید ذره‌ای شک کرده بودیم که نکند کارمان درست نباشد. اما وقتی علی‌نژاد آن پست را گذاشت و طرفدارانش شروع به فحاشی به ما کردند فهمیدیم راه را درست رفته‌ایم. علی‌نژاد قسمت دوم این ویدئو را حذف کرده بود. چون در قسمت دوم ما دلیلمان از انتشار این ویدئو را می‌گوییم و او حتماً ترسیده که نکند طرفدارانش حرف درست را هم بشنوند.انتهای پیام/

ژیان
31-01-2019, 19:02
من وضعیت مالیم خوبه اما ارزش زن ها واسم پایین اومده. قبلا فکر میکردم جنث مونث با شخصیت تر و سنگین تر و جذاب تر از مرد جماعته اما از وقتی این اینستاگرام اومده و شخصیت واقعی انسان ها رو شده فهمیدم زن ها با شخصیت که نیستن هیچ حتی همون چندتا ویژگی های مثبت پسرها رو هم ندارن. من چرا باید به کسی ازدواج کنم که حتی از خودم بی شخصیت تر و سبکتر باشه؟

Mohammad Hosseyn
31-01-2019, 20:35
زوج نوجوانی که می‌خواهند سن ازدواج را پایین بیاورندویدئوی زوج جوانی که در نوجوانی ازدواج‌کرده‌اند در فضای مجازی خبرساز شده است. این زوج می‌گویند که هدفشان این بوده که بگویند زیر هجده سال‌ها کودک نیستند و حق‌دارند اگر می‌خواهند ازدو



بقول نیچه بی فضیلتی باعث تباهی فرد نمیشه. بلکه نشونه تباهی اونه!
اینکه بگیم ازدواج سن پائین مسبب مشکلاتی میشه درست نیست. به افرادی مثل این دو نفر باید گفت که این خودش نشونه مشکلاتشونه!

البته میتونیم اینطور تصور کنیم که ازدواج هم نوعی از رابطه عاطفی هست که فقط ثبت میشه و شامل استقلال مالی از خانواده هم میشه. کسی که به سن خاصی میرسه که میتونه تصمیماتی بگیره که قانون اونهارو قبول داره، سخت بشه ایرادی گرفت اگر تصمیم به ازدواج بگیره. مثل یه دختر 18 ساله در غرب. چون هر زمانی هم میتونه این قرارداد رو با طلاق لغو کنه. اما ازدواج زیر این سن و تشویق خانواده ها به این امر علاوه بر اینکه زمینه سوء استفاده یا آسیب جنسی رو فراهم میکنه ممکنه مضرراتی در شکل گیری شخصیت فردی و اجتماعی هم داشته باشه. به همین خاطر تشویق این دو نفر که هنوز به نظر میرسه به بلوغ عقلی کامل نرسیدن خودش یک مشکله که باید بررسی بشه، بماند که چه مشکلاتی هم میتونه اضافه کنه و پیش بیاره...

V E S T A
01-02-2019, 18:37
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]






خانم نه چندان محترم! شما اگر ادعای بزرگ شدن ، ادعای داشتن فهم و شعور و بچه نبودن و ادعای عاقل بودن دارین لطفا قبل از اینکه بری بالای منبر و بقیه رو مثل خودت بندازی ته چاه و تشویق شون کنی که اشتباه خودتون رو تکرار کنند! حقوق انسانیتون رو بفهمید اینکه به عنوان یک دختر از بدو تولد تا آخر عمرتون تصمیم گیرنده و اداره کننده و مصلحت اندیش شما اول پدرتون و بعد همسرتون هستد

حالا هی سعی کنید ژست یک آدم فهمیده و عاقل رو بگیرین وقتی کلا عقل زن ناقص در نظر گرفته میشه اینجور ژست فهم و درک یک ادم مستقل و آزاد رو نگیرین. آدم خنده اش میگیره ازین کمدی که راه انداختین چون ژست یک زن عاقل و دارای درک و شعور در فرهنگ لغت عقاید افرادی مثل شما تعریف نشده است ...


آیا شما صرفا جهت سرویس دادن به همسرتون به وجود آمدید که جهت توجیه این سرویس دهی زودهنگام تان تاکید بر عاقل بودنتان، بزرگ شدنتان و فهیم بودنتان دارین؟!

اگر بله: پس داشتن عقل و شعور رو به رخ مخاطب نکشین چون با این حساب عقل داشتن کاربردی برای شما نداره و بدون وجود عقل هم نیازها قابل برطرف شدنه و نیازی به این مدل نمایش نیست. .

اگر نه : چرا زمان عقد تان به اجازه پدرتون نیاز دارین؟ مگر ادعای داشتن عقل و فهم و قدرت تصمیم گیری برای شروع زندگی رو ندارین ؟

آیا شما می توانید بدون اجازه پدرتان در هر سنی خودتان برای خودتان و نیاز جنسی تان هر نوع تصمیمی بگیرین ؟
آیا قادر هستین برای سرنوشت و زندگی و جسم تون به تنهایی تصمیم گیرنده باشین؟

wichidika
01-02-2019, 21:33
در نهمین نشست از سلسه نشستهای بحران جنسی مطرح شدتغییر نگاه به ازدواج از یک مرحله زندگی به یک گزینه انتخابی:n13:معاون دادگستری گفت: نسل قدیم به ازدواج به عنوان یک مرحله نگاه می کرد و آن را جزوی از مراحل زندگی خود می دانست و نسل جدید از آن به عنوان یک گزینه یاد می کند که می تواند آن را انتخاب یا رد کند.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





به گزارش گروه زنان و جوانان خبرگزاری فارس، مسعود حکمت نیا، معاون وزیر دادگستری و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران مهمان نهمین نشست از سلسله جلسات بحران جنسی بود.وی در ابتدا به اهمیت فهمیدن مسئله پرداخت و بیان کرد: باید اول خود مسئله را فهمید. من بعد از 17 سال سابقه در مالیکیت فکری به این نتیجه رسیدم که در کل سه نوع مسئله وجود دارد و به دستگاههای حل آنها نیز رسیدم و آنها را در قالب یک کتاب منتشر خواهم کرد. وی تصریح کرد: برای موضوع این جلسه نیز اول باید خود مسئله روشن شود، و بعد، دستگاه حل مسئله و بعد از آن باید بررسی شود که مسئله در چه ابعادی باید حل شود.معاون وزیر دادگستری به کمک حضار در این جلسه سعی در ریشه یابی و نوشتن مسئله بحران جنسی کرد و بیان داشت: طرح خلاقانه برای حل مسئله بسیار مهم است.حکمت نیا با ابراز نگرانی از تغییراتی که در مردم رخ داده است به تفاوت های زندگی های نسل قدیم و نسل جدید پرداخت و گفت: نسل قدیم به ازدواج به عنوان یک مرحله نگاه می کرد و آن را جزوی از مراحل زندگی خود می دانست و نسل جدید از آن به عنوان یک گزینه پیشنهادی یاد می کند که می تواند آن را انتخاب یا رد کند. وی ادامه داد: وقتی که مرحله تبدیل به انتخاب شد، نگرانی و ترس پدیدار می شود. برای حل این مسئله ما به راه حل های خلاقانه احتیاج داریم.وی حل مسائل جنسی ایران و غرب را بسیار متفاوت دانست و ابراز داشت: تامین نیاز جنسی را تقریبا همه جوامع به رسمیت می شناسند و این تامین در اسلام و غرب یک تفاوت عمده دارد. در غرب اصل بر آزادی است یعنی رابطه جنسی اگر با اکراه نباشد، دو طرف هوشیار باشند و به سن قانونی رسیده باشند، با محارم و محصنه نباشد آزاد است ولی در اسلام، اصل بر عدم آزادی است. یعنی رابطه جنسی دختر و پسر ممنوع است مگر اینکه با مجوز باشد. پس راه حل این مسئله در ایران و غرب متفاوت است. به گفته وی در غرب ترجیح بر این است که رابطه جنسی خارج از خانواده صورت نگیرد تا بنیان خانواده حفظ شود ولی نقض کردن این قضیه باعث ناهنجاری نمی شود در صورتی که در ایران این یک ناهنجاری بزرگ است.حکمت نیا در پاسخ به سوالی در مورد دلیل عدم مسئولیت پذیری نسل جدید خاطر نشان کرد: انسان ذاتا موجود مسئولیت پذیری است و معمولا به هرکسی پست و مقام بدهند لبخند رضایت می زند و این عدم مسئولیت پذیری یک تحقیق و بررسی بسیار عمیق می خواهد.
انتهای پیام/

ژیان
02-02-2019, 18:33
[/LEFT]
خانم نه چندان محترم!

آیا شما می توانید بدون اجازه پدرتان در هر سنی خودتان برای خودتان و نیاز جنسی تان هر نوع تصمیمی بگیرین ؟







همه که فاحشه نیستن! :n41:

donnie yen
03-02-2019, 01:46
همه که فاحشه نیستن! :n41:

.........................................
مگه کاربر VESTA گفتند که دخترا باید فاحشه باشند؟

wichidika
03-02-2019, 07:02
اصلی‌ترین عامل گریز جوانان از ازدواج چیست؟روزنامه رسالت در گزارشی نوشت: این روزها اخبار و آمار زیادی از ازدواج گریزی جوانان و ازدواج در سنین بالا به گوش می‌خورد.
باید اذعان داشت اینکه میل و رغبت جوانان به ازدواج نسبت به دهه‌های گذشته کاهش چشمگیری داشته جای تردیدی نیست اما به‌راستی چرا جوانان در جامعه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) امروزی از ازدواج ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) سرباز می‌زنند آیا این امر با ذات وجودی انسان و آموزش‌های دینی ما مطابقت دارد که باید گفت قطعاً چنین نیست. در یک بررسی در خصوص دلایل این امر به نکات جالبی رسیدیم و متخصصان امر هر یک عاملی بر این مدعا عنوان کرده‌اند. چنانچه گفته می‌شود جوانان تحت نفوذ فرهنگ غرب‌زده‌ای که از دریچه فضای مجازی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] DB%8C) و خوراک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) آنتن‌های ماهواره ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) به میان آنان رسوخ کرده از فرهنگ ازدواج و حفظ خانواده ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و جامعه دور شده‌اند. البته این امر تا حدودی درست است اما همه ماجرا نیست و باید دلایل دیگری جستجو کرد.برخی متخصصان تمایل به ادامه تحصیل تا سطوح عالی را یکی از عوامل گریز از ازدواج جوانان دانسته‌اند و برخی دیگر نبود خواستگار دلخواه و بالا رفتن توقع برای انتخاب همسر آینده را عاملی برای آن عنوان کرده‌اند. شانه خالی کردن از پذیرش مسئولیت و سلب آزادی‌های فردی پس از ازدواج هم یکی دیگر از این عوامل عنوان‌شده است. اما آنچه بسیاری از صاحب‌نظران متفق‌القول بر آن تأکیددارند مسائل اقتصادی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C) و معیشتی و سطح توقع بالای خانواده‌ها برای ازدواج فرزندانشان منوط به داشتن خانه و ماشین و جهیزیه آن‌چنانی است امری که جزء کم‌اهمیت‌ترین موارد در دهه‌های گذشته بوده چراکه دختر و پسر گاها پس از ازدواج با چندتکه کوچک وسیله و در یک اتاق خانه پدری زندگی خود را آغاز می‌کردند امری که این روزها جزء محالات ممکن شده است و یک در هزار هم اتفاق نمی‌افتد. باید به‌صراحت اذعان داشت که پول ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) خوشبختی نمی‌آورد و چه زوج‌های متمولی که پس از چند ماه از ازدواج طلاق ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) گرفته و جداشده‌اند و چه بسیار زوج‌های جوان و دانشجویی که با یک ازدواج دانشجویی به خانه بخت رفته و اکنون سال‌هاست زندگی می‌کنند. وقتی پول هم خوشبختی نمی‌آورد!کریمی نسب خانم جاافتاده‌ای که به همراه دخترش به مرکز مشاوره ازدواج مراجعه کرده، می‌گوید: «دخترم 32 ساله است و تاکنون به دنبال ادامه تحصیل و گرفتن دکتری خواستگاران خوب بسیاری را رد کرده است و امروز بعد از سال‌ها آرزویم برای خوشبختی دخترم دارد محقق می‌شود چراکه یکی از همکلاسی‌های دخترم که او نیز 35 ساله است به خواستگاری‌اش آمده و قرار است باهم ازدواج کنند.»دختر جوان 30 ساله‌ای هم که به همراه نامزدش برای آموزش‌های همسر داری مراجعه کرده، می‌گوید: «چند سالی می‌شود که نامزد کردیم اما هر بار خانواده‌هایمان با دلایلی که ازنظر ما خیلی کم‌اهمیت است چون نداشتن خانه مستقل همسر آینده‌ام و یا نداشتن شغل ثابت و درآمد مشخص مانع‌تراشی کرده‌اند.» می‌افزاید: « نمی‌گویم مسائل مالی اهمیتی ندارد اما جزء مسائل اساسی نیست. چنانچه دخترخاله‌ام سال گذشته در حالی از همسرش جدا شد که هم‌خانه و هم ماشین و درآمد ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) آن‌چنانی داشتند اما چون مهارت‌های لازم را برای زندگی مشترک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D8%B1%DA%A9) آموزش ندیده بودند، نتوانستند در کنار هم دوام بیاورند.»در ادامه برای بررسی و کنکاش بیشتر در خصوص دلایل ازدواج گریزی جوانان و راهکارهای لازم برای حل آن پای صحبت‌های «طاهره همیز»مشاور ارشد خانواده و استاد دانشگاه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87) نشسته‌ایم. همیز در خصوص ازدواج گریزی جوانان به «رسالت» می‌گوید:« طبیعتاً جوانان شناختی نسبت به زندگی آینده ندارند و آنچه از اخبار می‌شنوند از هول و هراس و زندان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و طلاق سبب شده رغبتی نسبت به ازدواج نداشته باشند.» اصلی‌ترین عامل گریز جوانان از ازدواج کدام است؟وی معتقد است: «برای حل یک مسئله می‌بایست تمام حواشی آن را هم در نظر بگیریم و اینکه چه عاملی ایجادکننده این مسئله است؟» می‌افزاید: « از ابتدای انقلاب ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) تاکنون تمام مصاحبه‌ها پیرامون این مسئله به مشکلات اقتصادی و لاابالی‌گری و سرایت فرهنگ مبتذل غرب به کشور بوده است ولی این‌ها هیچ‌کدام نمی‌تواند اصلی‌ترین مشکل در گریز جوانان از ازدواج باشد چراکه ذاتاً انسان‌ها به خانواده علاقه‌مندند و سروسامان گرفتن همسر و فرزند وزندگی خانوادگی داشتن برای همه ازنظر عقلی قابل‌پذیرش است.»این مشاور خانواده به نکته‌ای اشاره می‌کند که شاید تاکنون از جانب هیچ‌یک از صاحب‌نظران و مشاوران خانواده مطرح نشده و موردتوجه نبوده است. وی عنوان می‌کند: «بنده برخلاف سایر متخصصان در این حوزه به نکته‌ای اشاره می‌کنم که خودم چند سالی می‌شود که به شکل خیلی حرفه‌ای روی آن تحقیق و پژوهش داشته‌ام و آن بحث خانواده گسترده برای حفظ خانواده هسته‌ای است و باید اشاره داشته باشم که متأسفانه یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های سال در آمریکا کتابی با همین محتوا و به نویسندگی یک خانم یهودی بوده است یعنی حتی غرب هم به این مسئله رسیده که تنها با خانواده گسترده می‌توان جوانان و جامعه را حفظ کرد ولی در کشور ما هنوز متخصصان دلایل گریز از ازدواج را به مسائل حاشیه‌ای و کم‌اهمیت نسبت می‌دهند. این در حالی است که غربی‌ها به این نکته رسیدند که برای حفظ جوان باید شناخت مردم را نسبت به خانواده گسترده بالا ببرند و فواید خانواده گسترده را برای مردم مطرح کنند.» نگاه اقتصادی به ازدواج گریزی نتیجه‌بخش نیستبه اعتقاد وی مسائل اقتصادی نمی‌تواند دلیل متقنی برای گریز جوانان از ازدواج باشد و ادامه می‌دهد: «اما اگر به این مسئله صرفاً یک نگاه اقتصادی داشته باشیم قطعاً به نتیجه نمی‌رسیم؛ چراکه ثابت‌شده که پول هم حافظ خانواده نیست چنانچه تالاری در بالاشهر تهران ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) است که عروسی‌های بسیار گران‌قیمت در آنجا برگزار می‌شود، در سالگرد تأسیسش تمامی عروس و دامادهای یک سال گذشته خود را دعوت کردند و متأسفانه دریافتند که ۷۰ درصد این زوج‌های جوان طلاق گرفتند. بنابراین علل اقتصادی را نمی‌توان به‌عنوان گریز جوانان از ازدواج معرفی کرد.»وی می‌گوید: «باید برای حل مسئله به حاشیه‌ها بپردازیم و آموزش مهارت‌های ازدواج را برای دختران و پسران از سن ۱۴ الی ۱۵ سالگی شروع کنیم و به دختران خود در دبیرستان‌ها آموزش مهارت‌های زندگی زوجیتی بدهیم که چگونه حرمت شوهرشان را حفظ کنند و چگونه می‌توانند با خانواده همسرشان پیوند عمیق و خوب داشته باشند و به پسران هم آموزش داده شود که چگونه حق همسر را ادا و با خانواده همسرش ارتباط شایسته و معقولی برقرار کند.»این کارشناس می‌گوید: «ضرورت دارد که اصول قرآنی مرتبط با خانواده را از قرآن ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و روایات استخراج و به‌صورت آموزشی ارائه دهیم و اطمینان داشته باشیم وقتی‌که دختران و پسران ما به بالندگی حفظ خانواده برسند قطعاً نگاه عمیق‌تر و آگاه‌تری به ازدواج خواهند داشت و با چنین نگاهی چرا ازدواج نکنند؟! و چه دلیلی وجود دارد که از ازدواج بترسند؟!»همیز می‌افزاید: «وقتی جوان ما بحران‌ها و راهکارهای حل آن را بشناسد دلیلی برای ترس از ازدواج وجود ندارد؛ مصداق آموزش‌هایی است که در فضای مجازی و در کلاس درس خود برای جوانان انجام می‌دهم و مخاطبانم واقعاً راضی هستند. باید به پدر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و مادرها آموزش دهیم که فرزندانشان را در این مسیر با آگاهی و شناخت همراهی کنند.» یک فکر کلان اجتماعی برای حل معضل ازدواج!وی با تأکید بر اینکه باید یک فکر کلان اجتماعی داشته باشیم، می‌گوید: « به‌عنوان نمونه مدارسی تأسیس کنیم که دختران ازدواج‌کرده به‌راحتی بتوانند تحصیل کنند و آموزش‌وپرورش هم به دانش‌آموزان متأهل خدمات ارائه دهد. اینکه ما به‌عنوان مسئول در این مسیر برنامه‌ای نداشته باشیم و از خود دختر و پسر انتظار داشته باشیم که زندگی موفقی داشته باشند واقعاً غلط است. باید به جوانانمان آموزش کلان دهیم تا با انتخاب‌های خوب، زندگی خوب و سالمی داشته باشند و به فرموده حضرت آقا باید درس زندگی را از درون قرآن استخراج و به دست مردم دهیم و به عبارتی امین مردم باشیم.»استاد دانشگاه می‌گوید: «باید بیشتر به حاشیه مسائل ازدواج دقت کنیم تا مسائل اقتصادی؛ اگر واقعاً مشکل ازدواج جوانان مااقتصاد ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) است چرا زندگی این‌همه زوج‌های پولدار دوام پیدا نمی‌کند؟! جوانان زیادی داریم که وضع اقتصادی خوبی دارند اما طلاق گرفتند آیا مشکل مالی داشتند؟ خیر؛ مشکل اصلی فرهنگی است، باید فرهنگ صحیح ازدواج را آموزش دهیم؛ ازدواج دو زوج تشکیل خانواده‌ای هسته‌ای است که باید با خانواده گسترده ارتباط داشته باشد.» دخالت‌های خانمان‌براندازاین مشاور خانواده با ابراز تأسف از دخالت‌های بی‌جای برخی خانواده‌ها در زندگی مشترک فرزندانشان به‌عنوان یکی از عوامل مؤثر در افزایش آمار طلاق می‌گوید: « بعضی از پدر و مادرها آمادگی ندارند که فرزندانشان از آن‌ها جدا شوند و دخالت‌های شدید دارند و مصداق آن آمار دو سال گذشته است که اعلام کردند 50 درصد طلاق‌ها به دلیل دخالت خانواده‌ها است.»وی معتقد است که مردان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) ایرانی ذاتاً" خانواده‌دوست بوده و به دنبال آزادی‌های غرب نیستند بلکه دوست دارند آش مادربزرگ را بخورند و در مهمانی دایی و خاله و عمه شرکت کنند و می افراید: « یکی از رسم‌های قشنگی که در ایران داریم رسمی است که وقتی دختر و پسر ازدواج می‌کنند مراسم پاگشا می‌گیرند و مهمانی‌های متعدد برگزار می‌کنند و این معاشرت‌ها و شرکت در مهمانی‌های خانوادگی باعث لذت و تقویت بنیان خانواده این زوج می‌شود؛ کجا چنین برنامه‌های قشنگی در خارج از ایران ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) داریم؟! کجا چنین فرهنگی دارند؟!»همیز ادامه می‌دهد: «بنابراین ضروری است که برخی فرهنگ‌ها را در کشورمان زنده و یا تقویت کنیم؛ باید آسیب‌های خانواده گسترده را شناسایی و رفع کنیم اما متأسفانه این موضوع برای متخصصین ما ناشناخته مانده درصورتی‌که پرفروش‌ترین کتاب سال ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) در آمریکا از یک زن یهودی در مورد خانواده گسترده نوشته می‌شود.»وی می‌گوید: «ما این‌همه متخصص داریم آیا توانستند راهی باز کنند که جوانان مشتاق ازدواج شوند؟! اگر جامعه این را بشناسد خیلی از مسائل من‌جمله ازدواج گریزی جوانان حل می‌شود. آیا ما این موارد را آموزش می‌دهیم؟ درحالی‌که برعکس زندگی اروپایی را ترویج می‌کنیم که دختر و پسر به فلان رستوران بروند و صحبت کنند و باهم آشنا شوند درصورتی‌که قرآن کریم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) خانواده را محور قرار می‌دهد و برای روابط دختر و پسری که قصد ازدواج دارند حریمی در چارچوب خانواده تعریف کرده است.» لزوم رجوع به قرآن و آموزه‌های اسلامیهمیز تأکید می‌کند: «فرهنگ ما ایرانی‌ها بسیار قابل‌احترام است؛ باید از آداب اسلامی در زندگی خود استفاده و فرزندان‌مان را در همین حوزه رشد ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) دهیم و به فرموده امام خمینی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] DB%8C) (ره) تفکرات غرب‌زده‌ها را دور بریزیم؛ در این صورت است که زندگی ما به سامان می‌رسد. بعضی افراد به فرزندان آموزش‌های غلط می‌دهند درصورتی‌که آیه ۲۵ سوره نساء می‌گوید با دختری ازدواج کنید که دوست‌پسر نداشته باشد و آیه پنج سوره مائده می‌گوید با پسری ازدواج کنید که دوست‌دختر نداشته باشد و در خانواده گسترده به این مهم توجه شده که فرزندان را به‌گونه‌ای تربیت کنند که زندگی پاکی را از ابتدا شروع کنند.البته این مبحث پیچیده‌ای است که باید بعداً بیشتر روی آن کار شود»وی خاطرنشان می‌کند: «خداوند در قرآن به ما متذکر شده که «ان الباطل کان زهوقا» که باطل را از بین می‌برم و تاکنون هم روش‌هایی که ارائه‌شده چون باطل است دارد از بین می‌رود. اگر می‌خواهید کاری اساسی در حوزه ازدواج جوانان انجام دهید، سلسله مباحث خانواده گسترده را ارائه دهید و متخصصین را درگیر این مبحث کنید شاید که شاهد تحول در چند سال آینده در کشورمان باشیم و اگر با تحلیل صحیح وارد مسئله نشوید به‌هیچ‌عنوان به نتیجه نمی‌رسید چراکه به فرموده مقام معظم رهبری ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] %D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1%DB%8C)"تحلیل غلط، استنتاج غلط می‌دهد".»

ژیان
03-02-2019, 15:09
.........................................
مگه کاربر VESTA گفتند که دخترا باید فاحشه باشند؟

بله! من دیگه نمیدونم فاحشگی رو در چی می بینید؟ اینکه یه دختر در هر سنی بدون اجازه پدر هر نوع تصمیمی جنسی رو بگیره فاحشه که چه عرض کنم! جن*ه رو هم رد کرده.

اینکه من امروز در سن 29-30 سالگی نمیتونم یه مورد مناسب و قابل اعتماد برای ازدواج پیدا کنم نتیجه همین فاحشگی هاست که جامعه رو مسموم و فاسد کردن.
قبلا انسان ها دنبال این بودن که ازدواج کنن و یه انسان قابل اعتماد رو به عنوان همراه و شریک همیشگی زندگیشون انتخاب کنن اما الان وقتی می بینی همه فکر و ذکر جنس مونث این شده که بدون اجازه پدر هر نوع تصمیمی برای زندگی جنسیش بگیره خب دیگه میشه به امثال این انسان اعتماد کرد؟ کسی که همه فکرش اینه که از پدرش که یه عمر زحمتش رو کشیده سرپیچی کنه به شوهر که یه فرد غریبه است وفادار میمونه؟ اصلا آدم ازدواج کنه که امثال همچین موجودات کثیفی وارد زندگیش بشن؟ یا میخواد به آرامش برسه؟ کم نیست پرونده های خیانت و شوهر کشی که همه از همین تفکرات فاحشگی سرچشمه میگیره.

dvb55
03-02-2019, 15:41
بله! من دیگه نمیدونم فاحشگی رو در چی می بینید؟ اینکه یه دختر در هر سنی بدون اجازه پدر هر نوع تصمیمی جنسی رو بگیره فاحشه که چه عرض کنم! جن*ه رو هم رد کرده.


اگه امکانش هست دیدگاهتون رو در مورد جمله ای که ذکر کردین در مورد پسر بفرمایین.

اینکه یه پسر در هر سنی بدون اجازه پدر هر نوع تصمیمی جنسی رو بگیره .....

royayebozorgam
03-02-2019, 15:45
سلام

در این ظرایط نابسامان و گرونی چطور ازدواج میشه کرد؟!!
به علاوه خیانت بی داد میکنه

ژیان
03-02-2019, 16:12
اگه امکانش هست دیدگاهتون رو در مورد جمله ای که ذکر کردین در مورد پسر بفرمایین.

اینکه یه پسر در هر سنی بدون اجازه پدر هر نوع تصمیمی جنسی رو بگیره .....

پسر هم میشه لاشی، عوضی، بی ناموس :n02: (چون قطعا اون پسر دوست نداره کسی با خواهر , مادر , زن خودش همون کارو انجام بده)
اما به هرحال نقش یه زن در رابطه جنسی متفاوته و نمیشه با نقش پسر تو رابطه جنسی مقایسه کرد! اون نقشی که جنس مونث تو این موقعیت داره قطعا از دید یه مرد سالم کاملا حقیرانه است و مرد هم بیشتر از این حس برتری که داره لذت میبره.

dvb55
03-02-2019, 16:34
پسر هم میشه لاشی، عوضی، بی ناموس :n02: (چون قطعا اون پسر دوست نداره کسی با خواهر , مادر , زن خودش همون کارو انجام بده)
اما به هرحال نقش یه زن در رابطه جنسی متفاوته و نمیشه با نقش پسر تو رابطه جنسی مقایسه کرد! اون نقشی که جنس مونث تو این موقعیت داره قطعا از دید یه مرد سالم کاملا حقیرانه است و مرد هم بیشتر از این حس برتری که داره لذت میبره.

و دیدگاهتون نسبت به اینکه چه عنوانی ( پدر یا مادر یا اجتماع یا هیچ کس ) می تونه یا نمی تونه این اجازه رو داشته باشه مشخص کنه یه فرد ( چه دختر چه پسر) حق تصمیم گیری در مورد مساپل جنسی رو داره یا نه؟ و دلایلتون که این حق رو دارن یا ندارن؟
توجه داشته باشین در مورد فردی بالغ و با سن قانونی صحبت می کنیم.

ژیان
03-02-2019, 16:54
و دیدگاهتون نسبت به اینکه چه عنوانی ( پدر یا مادر یا اجتماع یا هیچ کس ) می تونه یا نمی تونه این اجازه رو داشته باشه مشخص کنه یه فرد ( چه دختر چه پسر) حق تصمیم گیری در مورد مساپل جنسی رو داره یا نه؟ و دلایلتون که این حق رو دارن یا ندارن؟
توجه داشته باشین در مورد فردی بالغ و با سن قانونی صحبت می کنیم.

اینها فقط دیدگاه من نیست این رسم و رسوم سالم زندگی کردنه و نتیجه سالها آزمون و خطای بشر بوده که با پیشرفت تکنولوژی و امن تر شدن محیط زندگی انسانها داره کم کم به بیراه میره. نمونه اش آمریکا که سالها پیش مسائل اخلاقی درش وجود داشته اما امروز نیویورک تبدیل شده به یکی از فاسدترین شهرهای جهان با بالاترین میزان خیانت و فساد جنسی.
معادله ساده ای هست پدری که یه روز دختر دار شده و با امید و آرزو دخترش رو بزرگ کرده قطعا دوست نداره دخترش فاحشه و زیر خواب هرکسی بشه و کسی که به این معادله ساده اهمیت نمیده حق انتخاب خودش هم نباید واسش مهم باشه. دیگه احترام به حق انتخاب و این حرفها مال زمانیه که راه بیراهه نباشه.

dvb55
03-02-2019, 17:35
اینها فقط دیدگاه من نیست این رسم و رسوم سالم زندگی کردنه و نتیجه سالها آزمون و خطای بشر بوده که با پیشرفت تکنولوژی و امن تر شدن محیط زندگی انسانها داره کم کم به بیراه میره. نمونه اش آمریکا که سالها پیش مسائل اخلاقی درش وجود داشته اما امروز نیویورک تبدیل شده به یکی از فاسدترین شهرهای جهان با بالاترین میزان خیانت و فساد جنسی.
معادله ساده ای هست پدری که یه روز دختر دار شده و با امید و آرزو دخترش رو بزرگ کرده قطعا دوست نداره دخترش فاحشه و زیر خواب هرکسی بشه و کسی که به این معادله ساده اهمیت نمیده حق انتخاب خودش هم نباید واسش مهم باشه. دیگه احترام به حق انتخاب و این حرفها مال زمانیه که راه بیراهه نباشه.

فکر می کردم سوال من واضح بود.
چه عنوانی مشخص می کنه این بیراهه هست یا این رسم و رسوم سالم زندگی کردنه ؟ پدر و مادر یا اجتماع و یا ....

ژیان
03-02-2019, 17:49
فکر می کردم سوال من واضح بود.
چه عنوانی مشخص می کنه این بیراهه هست یا این رسم و رسوم سالم زندگی کردنه ؟ پدر و مادر یا اجتماع و یا ....

همونجا گفتم دیگه. آزمون و خطا که نتیجه هزاران سال زندگی انسانه این قوانین رو مشخص کرده و خوب و بد رو از هم جدا کرده. اما امروز به خاطر پیشرفت تکنولوژی یه سری دچار تردید و فراموشی شدن (تجربه های گذشته رو از یاد بردن) و خوب بد رو دیگه از هم تشخیص نمیدن.
یکی از دلیل هاش امن تر شدن محیط زندگیه چون دیگه مثل گذشته تاوان تصمیم های اشتباه رو طرف چندان حس نمیکنه و این وسط انسان های وجدان و مشکل دار دیگه خوب و بد رو هم نمیتونن از هم جدا کنن.

حتی کشوری مثل آمریکا در گذشته زن ها پوشیده بودن و لباس های پوشیده و با وقارتری می پوشیدن (چون راه و رسم زندگی کردن رو بهتر از انسان های امروز بلد بودن) اما امروز می بینیم که نیویورک به عنوان فاسدترین شهر جهان از نظر جنسی شناخته میشه.

dvb55
03-02-2019, 18:04
همونجا گفتم دیگه. آزمون و خطا که نتیجه هزاران سال زندگی انسانه این قوانین رو مشخص کرده و خوب و بد رو از هم جدا کرده. اما امروز به خاطر پیشرفت تکنولوژی یه سری دچار تردید و فراموشی شدن (تجربه های گذشته رو از یاد بردن) و خوب بد رو دیگه از هم تشخیص نمیدن.
یکی از دلیل هاش امن تر شدن محیط زندگیه چون دیگه مثل گذشته تاوان تصمیم های اشتباه رو طرف چندان حس نمیکنه و این وسط انسان های وجدان و مشکل دار دیگه خوب و بد رو هم نمیتونن از هم جدا کنن.

حتی کشوری مثل آمریکا در گذشته زن ها پوشیده بودن و لباس های پوشیده و با وقارتری می پوشیدن (چون راه و رسم زندگی کردن رو بهتر از انسان های امروز بلد بودن) اما امروز می بینیم که نیویورک به عنوان فاسدترین شهر جهان از نظر جنسی شناخته میشه.

من اینطور برداشت کردم که پاسخ شما اجتماع هست

درنهایت سه تا سوال دیگه دارم

1- فاحشه و تن فروش به نظر شما چجوری تعریف می شه؟( چه مرد و چه زن)

2-ایا شخصی که خارج از چارچوب ازدواج به نیاز های جنسی خودش پاسخ می ده در همین تعریف قرار می گیره؟( چه مرد و چه زن)

3-راه کار شما برای رفع نیاز جنسی برای مواردی که ازدواج صورت نمی گیره یا تمایلی برای اون نیست چیه؟( چه مرد و چه زن)

V E S T A
03-02-2019, 18:55
بله! من دیگه نمیدونم فاحشگی رو در چی می بینید؟ اینکه یه دختر در هر سنی بدون اجازه پدر هر نوع تصمیمی جنسی رو بگیره فاحشه که چه عرض کنم! جن*ه رو هم رد کرده.

اینکه من امروز در سن 29-30 سالگی نمیتونم یه مورد مناسب و قابل اعتماد برای ازدواج پیدا کنم نتیجه همین فاحشگی هاست که جامعه رو مسموم و فاسد کردن.
قبلا انسان ها دنبال این بودن که ازدواج کنن و یه انسان قابل اعتماد رو به عنوان همراه و شریک همیشگی زندگیشون انتخاب کنن اما الان وقتی می بینی همه فکر و ذکر جنس مونث این شده که بدون اجازه پدر هر نوع تصمیمی برای زندگی جنسیش بگیره خب دیگه میشه به امثال این انسان اعتماد کرد؟ کسی که همه فکرش اینه که از پدرش که یه عمر زحمتش رو کشیده سرپیچی کنه به شوهر که یه فرد غریبه است وفادار میمونه؟ اصلا آدم ازدواج کنه که امثال همچین موجودات کثیفی وارد زندگیش بشن؟ یا میخواد به آرامش برسه؟ کم نیست پرونده های خیانت و شوهر کشی که همه از همین تفکرات فاحشگی سرچشمه میگیره.


پسر هم میشه لاشی، عوضی، بی ناموس :n02: (چون قطعا اون پسر دوست نداره کسی با خواهر , مادر , زن خودش همون کارو انجام بده)
اما به هرحال نقش یه زن در رابطه جنسی متفاوته و نمیشه با نقش پسر تو رابطه جنسی مقایسه کرد! اون نقشی که جنس مونث تو این موقعیت داره قطعا از دید یه مرد سالم کاملا حقیرانه است و مرد هم بیشتر از این حس برتری که داره لذت میبره.

جسارتا این نوع نگاه بسیار شبیه است به نگاه افرادی که هرزه مغزی یا همان فاحشه مغزی هستند.. :n15:

یعتی کسی که در ذهنش به دنبال هر رفتار قبیح و غیر اخلاقی باشد و هر رفتار غیر اخلاقی را با تصور اینکه دیگران هم مثل خودش هستند، به دیگران نسبت دهد یا هر نوع زندگی عادی دیگران را از فیلتر تخیلات هرز و غیر اخلاقی خودش عبور دهد ..

با در نظر گرفتن اینکه این نوع نگاه یک نوع بیماری روانی ست که باید درمان بشه و فارغ از ادبیاتی که به کار برده شد باید گفت درباره این بحث به نکته کلیدی و مهمی اشاره شد :


همه که فاحشه نیستن! :n41:


زن آزاد مستقل و عاقل با فهم و شعور و درک در دایره عقاید برخی افراد وجود خارحی ندارد چون چنین زنی در دایره این عقاید فاحشه است. به طور کلی زن مثل یک حیوان چهارپاست یا افسارش در دست پدر و همسرش است یا فاحشه است.
حالا چیزی که متناقض است و بیان شد اینه که چطور یک زن با چنین اعتقاداتی می باییست ادعای عاقل بودن، آزاد بودن و دقاع از شعور و درک خودش کنه؟! آیا واقعا چیزی که ادعا میکنه هست ؟! :n41:

ژیان
03-02-2019, 19:39
باتوجه به تاریخ عضویتت میتونم حدس بزنم که دختری هستی با سن بالا که فقط میخواهی از گندکاری هایی که در گذشته انجام دادی دفاع کنی که قطعا تو این راهی که رفتی موفق به ازدواج هم نشدی چون کسی با امثال تو با این عقاید ازدواج نمیکنه و حالا میخواهی از این شکست های پی در پی به این نتیجه برسی که مثلا انسان آزاده و روشنفکر و این حرفها هستی و ...
اما برگرد به عقب نگاه کنی میفهمی که واقعا چه انسانی بودی تا امروز مخصوصا در دیدگاه دیگران به خودت نگاه کن تا درک کنی چه اندازه مضر و اضافه هستی تو جمعشون. از لطف پدر و مادرته که تو این دنیا خشن تونستی رشد کنی و حالا به چشم صاحب افسار بهشون نگاه می کنی که حتی حق ندارن این انتظار رو از بچه خودشون داشته باشن که فاحشه نباشه!

اگه بگیم 90% دنیا رو انسان های نخاله پر کردن بیراه نگفتیم و خیلی مطمئن نباشید که جزء این 90% نباشید.

ژیان
03-02-2019, 19:42
جالب اینکه کسی از فساد گله میکنه میشه فاحشه مغزی و کسی که میگه باید در هر سنی بدون اجازه پدر و مادر هر نوع رابطه جنسی رو داشته باشیم میشه روشنفکر! (خدایا بسه دیگه خدایا خسته شدیم دیگه :n02:)

V E S T A
03-02-2019, 20:14
باتوجه به تاریخ عضویتت میتونم حدس بزنم که دختری هستی با سن بالا که فقط میخواهی از گندکاری هایی که در گذشته انجام دادی دفاع کنی که قطعا تو این راهی که رفتی موفق به ازدواج هم نشدی چون کسی با امثال تو با این عقاید ازدواج نمیکنه و حالا میخواهی از این شکست های پی در پی به این نتیجه برسی که مثلا انسان آزاده و روشنفکر و این حرفها هستی و ...
اما برگرد به عقب نگاه کنی میفهمی که واقعا چه انسانی بودی تا امروز مخصوصا در دیدگاه دیگران به خودت نگاه کن تا درک کنی چه اندازه مضر و اضافه هستی تو جمعشون. از لطف پدر و مادرته که تو این دنیا خشن تونستی رشد کنی و حالا به چشم صاحب افسار بهشون نگاه می کنی که حتی حق ندارن این انتظار رو از بچه خودشون داشته باشن که فاحشه نباشه!

اگه بگیم 90% دنیا رو انسان های نخاله پر کردن بیراه نگفتیم و خیلی مطمئن نباشید که جزء این 90% نباشید.

با احترام با توجه به فشاری که به نظرم روی شماست(طبق نظراتتون درباره شرایطتون و تفکرتون نسبت به خانم ها و نقش حقیرانه ای که برای خانم ها توصیف کردین) و البته اون مشکلی که گفتم مربوط به فاحشه انگاری و هرزه انگاری میشه و فکر میکنم با توضیحاتی که تو این تاپیک و تاپیک های دیگه دادین تا حدود زیادی در شما وجود داره .. بهتون حق میدم اینطور صحبت کنید و سعی میکنم درکتون کنم.

تنها کمکی که بهتون میتونم کنم یک توصیه است تا مثل خیلی از افراد بتونید با روان سالم و اگاه و با عشق و علاقه به جنس مخالف نگاه کنید و از عشق و علاقه و آرامش مثل خیلی از افراد دیگه بهره مند بشین و اون توصیه اینه:

گاردی که زندگی تون رو محصور کرده رو بشکنین و سعی کنید مطالعه تون رو درباره زنان، روابط ج . ن .س. ی و روابط عاطفی و ازدواج بیشتر کنید و قبل از اینکه به دختری بخواین نزدیک بشین و بعد ازدواج کنید سعی کنید افکار زشت ، غیر اخلاقی و منفی و عوام گرایانه درباره انسان ها به خصوص زنان رو از خودتون دور کنید

بهتون توصیه میکنم عشق و دوست داشتن رو امتحان کنید و اجازه بدین روح و روانتون از آرامش عشق به جنس مخالف پر بشه ولی قبل ازون باید وجودتون رو از کینه و نفرت خالی کنید و از سلامت روانی خودتون اطمینان پیدا کنید وگرنه حتی با ازدواج با کسی که مد نظرتون هست هیچ وقت آرامش رو حس نخواهید کرد. قدرت و لذت تو چیزی جز دوست داشتن و علاقه به طرف مقابل نیست .

قبل از اینکه زمان رو بیشتر از این از دست بدین و تو فشارهای روحی و روانی و .. هم خودتون رو آزار بدین و هم دیگران رو ..سعی خودتون رو نجات بدین.


مطالعه کتاب های روانشناسی بهتون کمک میکنه

این لینک کمک میکنه که بدونید افکارتون واقعا بیمار گونه اس و البته سایت های بهتری برای مطالعه وجود داره:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

این لینک تعدادی از کتاب ها کمک میکنه بعضی مسائل در ارتباط با جنس مخالف رو درک کنید و مهارتتون رو بالا ببرین بعضیاشون به نظرم مفیده:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Stream
03-02-2019, 20:34
باتوجه به تاریخ عضویتت میتونم حدس بزنم که دختری هستی با سن بالا که فقط میخواهی از گندکاری هایی که در گذشته انجام دادی دفاع کنی که قطعا تو این راهی که رفتی موفق به ازدواج هم نشدی چون کسی با امثال تو با این عقاید ازدواج نمیکنه و حالا میخواهی از این شکست های پی در پی به این نتیجه برسی که مثلا انسان آزاده و روشنفکر و این حرفها هستی و ...
اما برگرد به عقب نگاه کنی میفهمی که واقعا چه انسانی بودی تا امروز مخصوصا در دیدگاه دیگران به خودت نگاه کن تا درک کنی چه اندازه مضر و اضافه هستی تو جمعشون. از لطف پدر و مادرته که تو این دنیا خشن تونستی رشد کنی و حالا به چشم صاحب افسار بهشون نگاه می کنی که حتی حق ندارن این انتظار رو از بچه خودشون داشته باشن که فاحشه نباشه!

اگه بگیم 90% دنیا رو انسان های نخاله پر کردن بیراه نگفتیم و خیلی مطمئن نباشید که جزء این 90% نباشید.

جناب تانکر،

دیگه همه ما میدونیم، شما نژادپرست هستید، زن ستیز هستید، همجنسگرا ستیز هستید و در نهایت، از خود و جامعه و زمین و زمان عصبانی هم هستید که این از فعالیت شما با همه یوزرهاتون مشخصه. معمولا وقتی یک نفر اینچنین سنگین درباره زن و روابط جنسی و ... عقایدی داره و پشت سر هم بالای منبر میره و همه گفته هاش عین تحجر است، مشکل اصلیش برون سازی یک درگیری درونی است و این درگیری درونی به نوعی عدم امنیت فکری شخص درباره این مسائل برمی گرده.

نیازی نیست با ما و سایر کاربران انجمن مهربان تر باشید، با خودتون مهربان تر باشید. :n16: اگه بخواید کتاب میتونیم بهتون معرفی کنیم که کمکتون کنه در این مسیر حرکت کنید.

ژیان
03-02-2019, 20:49
V E S T A ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

این حس بد و کینه و تنفر به جنس مخالف و که گفتی دقیقا درسته. اما این حس رو امثال خودت به وجود آورن وگرنه یکی مثل من وقتی می بینه طرف به پدر خودش به چشم افسار به دست نگاه میکنه به همسر خودش میخواد وفادار بمونه؟ نتیجه این عقاید میشه یه جامعه فاسد مثل جامعه فعلی ایران.

Stream ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


از همجنسگرا ستیز بودن شرم نمی کنم آخه انسان باید انقدر حقیر و لذت پرست باشه که به درجه همجنسگرایی برسه؟ اینکه من زیاد حرص میخوام و از دنیای کنونی که درست کردید عصبانی هستم حقیقت داره اما خدا نکنه روزی انقدر حقیر و بی غیرت بشم که از این شرایط فعلی عصبانی نباشم.
به هرحال هرکسی واسه نداشته هاش حرص میخوره یکی شاید مشکل مالی داشته باشه از دست مسئولین و اختلاس و ... عصبانی باشه یکی مثل من شاید دنبال زندگی پاکتر و بدون فساد باشه که از دست امثال شما باید عصبانی باشه که حتی با همجنسگرایی مشکلی ندارید و این پدیده زننده رو عادی میدونید.

V E S T A
03-02-2019, 20:56
V E S T A ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

این حس بد و کینه و تنفر به جنس مخالف و که گفتی دقیقا درسته. اما این حس رو امثال خودت به وجود آورن وگرنه یکی مثل من وقتی می بینه طرف به پدر خودش به چشم افسار به دست نگاه میکنه به همسر خودش میخواد وفادار بمونه؟ نتیجه این عقاید میشه یه جامعه فاسد مثل جامعه فعلی ایران.


برادر گرامی! من درباره مسائل شخصی و زندگی شخصی هیچ وقت صحبت نمیکنم شما هم آزاد هستین هر نوع تصور و تفکری درباره ی من داشته باشین .

در باره جمله دوم اگر کسی از شما خوشش نیاد و علاقه ای به زندگی با شما نداشته باشد حق داره از شما جدا بشه کسی محکوم به زندگی همیشگی با دیگری نیست. زمانه ی زورگویی و قلدر بازی و تحمیل و اجبار به خانم ها تمام شده شما نمی توانید کسی رو مجبور به ارتباط داشتن با خودتون کنید ..

اگر از طرد شدن و تنها شدن میترسین نفرت و کینه وجودتون رو از بین ببرین و سعی کنید واقع بینانه به روابط بین دو نفر نگاه کنید.

Mohammad Hosseyn
03-02-2019, 21:19
به هرحال هرکسی واسه نداشته هاش حرص میخوره یکی شاید مشکل مالی داشته باشه از دست مسئولین و اختلاس و ... عصبانی باشه یکی مثل من شاید دنبال زندگی پاکتر و بدون فساد باشه که از دست امثال شما باید عصبانی باشه که حتی با همجنسگرایی مشکلی ندارید و این پدیده زننده رو عادی میدونید.

حرفهاتون تواناییِ استدلال درست و بکارگیری منطق ابتدایی در شما رو زیر سوال می‌بره.
به نظر می‌رسه بخش مهمی از تفکرات ستیزه‌جویانه و پدرسالارانه با هرگونه گرایش مخالف، مثل این چیزی که شما نمونه بارزش هستید، برمیگرده به عصبانیتی که این گزایش ها برای این تیپ از آدمها (همون شما) بوجود میاره. بعضی ها اینطور استدلال کردند و شواهد آوردند که این عصبانیت در واقع بازتاب ناراحتی ترکیب شده با نوعی حسودی است که در انسان به واسطه دیدن این افراد متفاوت درشون بوجود میاد. چرا؟ آزادی. آزادی یکی از بالاترین ارزش های انسانی هست و همونطور که ما به پول همدیگر حسودی میکنیم به آزادی همدیگه هم حسودی میکنیم. بخصوص گاهی آزادی نشانه قدرت هست. برخی از مردها تاب دیدن قدرت زن رو ندارند و خودشون رو در مقابل یک زنِ قدرتمند بازنده می‌دونند [که حقیقتا هم همینطور هست، این دسته از مردها هرچند ادعای قدرتمندی می‌کنند اما در واقع ضعف خودشون رو فریاد می‌زنند]. اما فراتر از اینها، در جامعه ما بخصوص، تربیت و جامعه عرفی دائم در مغز شما چپونده که باید با زن اینگونه رفتار کرد. باید مالکش بود. وقتی به سنی رسیدید که تازه باید استدلال کنید مغز شما از این مسائل پر شده و توانایی استدلال شما هم کشته شده. مثل یک ربات برنامه ریزی شده هرگونه علائمی که خلاف این باورها رو نشون بده برنمی تابید و خشمگین میشید و فحش میدید و باقی مسائل...

نیچه هم یک تعبیر جالب از این مسئله داره. میگه این تربیت دینی، تربیت به اصطلاح اخلاقی و عرفی، در واقع مثل رام کردن حیوانات سیرک هست. اونهارو از همه حق های طبیعی و توانایی های غریزیشون عاری میکنند و ابزار دست خود قرار میدند. این عین کشتن هست. در واقع خانواده شما، خانواده این دو نوجوان که تبلیغ ازدواج در کودکی و نوجوانی رو می‌کنند، و امثالهم زاد و ولد کردند برای تمرین مرگ! تمرین کشتن انسان... همونطور که گفتم این دو نفر (و همینطور شما و کسانی که مثل شما فکر میکنند) معلول تباهی هستید، نه علتش.

B3NYAMIN
03-02-2019, 22:13
سلام

میشه به من توضیح بدید ازدواج با یه دختر بزرگتر از خودمون چه مشکلاتی میتونه داشته باشه!؟

ژیان
03-02-2019, 23:32
برادر گرامی! من درباره مسائل شخصی و زندگی شخصی هیچ وقت صحبت نمیکنم شما هم آزاد هستین هر نوع تصور و تفکری درباره ی من داشته باشین .

در باره جمله دوم اگر کسی از شما خوشش نیاد و علاقه ای به زندگی با شما نداشته باشد حق داره از شما جدا بشه کسی محکوم به زندگی همیشگی با دیگری نیست. زمانه ی زورگویی و قلدر بازی و تحمیل و اجبار به خانم ها تمام شده شما نمی توانید کسی رو مجبور به ارتباط داشتن با خودتون کنید ..

اگر از طرد شدن و تنها شدن میترسین نفرت و کینه وجودتون رو از بین ببرین و سعی کنید واقع بینانه به روابط بین دو نفر نگاه کنید.

تا جایی یادمه اول خودت اومدی به اون بنده خدا که طرفدار ازدواج تو سن پایین بود گیر دادی اگه طرفدار آزادی بود اونجوری نباید جواب میدادی ..... آزادی که فقط عقاید ویرانگر شما نیست عقاید دیگران رو هم پس تحمل کنید.


حرفهاتون تواناییِ استدلال درست و بکارگیری منطق ابتدایی در شما رو زیر سوال می‌بره.
به نظر می‌رسه بخش مهمی از تفکرات ستیزه‌جویانه و پدرسالارانه با هرگونه گرایش مخالف، مثل این چیزی که شما نمونه بارزش هستید، برمیگرده به عصبانیتی که این گزایش ها برای این تیپ از آدمها (همون شما) بوجود میاره. بعضی ها اینطور استدلال کردند و شواهد آوردند که این عصبانیت در واقع بازتاب ناراحتی ترکیب شده با نوعی حسودی است که در انسان به واسطه دیدن این افراد متفاوت درشون بوجود میاد. چرا؟ آزادی. آزادی یکی از بالاترین ارزش های انسانی هست و همونطور که ما به پول همدیگر حسودی میکنیم به آزادی همدیگه هم حسودی میکنیم. بخصوص گاهی آزادی نشانه قدرت هست. برخی از مردها تاب دیدن قدرت زن رو ندارند و خودشون رو در مقابل یک زنِ قدرتمند بازنده می‌دونند [که حقیقتا هم همینطور هست، این دسته از مردها هرچند ادعای قدرتمندی می‌کنند اما در واقع ضعف خودشون رو فریاد می‌زنند]. اما فراتر از اینها، در جامعه ما بخصوص، تربیت و جامعه عرفی دائم در مغز شما چپونده که باید با زن اینگونه رفتار کرد. باید مالکش بود. وقتی به سنی رسیدید که تازه باید استدلال کنید مغز شما از این مسائل پر شده و توانایی استدلال شما هم کشته شده. مثل یک ربات برنامه ریزی شده هرگونه علائمی که خلاف این باورها رو نشون بده برنمی تابید و خشمگین میشید و فحش میدید و باقی مسائل...

نیچه هم یک تعبیر جالب از این مسئله داره. میگه این تربیت دینی، تربیت به اصطلاح اخلاقی و عرفی، در واقع مثل رام کردن حیوانات سیرک هست. اونهارو از همه حق های طبیعی و توانایی های غریزیشون عاری میکنند و ابزار دست خود قرار میدند. این عین کشتن هست. در واقع خانواده شما، خانواده این دو نوجوان که تبلیغ ازدواج در کودکی و نوجوانی رو می‌کنند، و امثالهم زاد و ولد کردند برای تمرین مرگ! تمرین کشتن انسان... همونطور که گفتم این دو نفر (و همینطور شما و کسانی که مثل شما فکر میکنند) معلول تباهی هستید، نه علتش.

حسادت به آدمهایی مثل شما؟ من فقط از دنیای بدی که میدونم امثال شما در به وجود اومدنش نقش داشتید دارم احساس تنفر خودم رو اعلام میکنم این چه ربطی به حسادت داره؟ شما خودت کجا زندگی می کنی که اینجور عقایدی داری؟ شاید تو یه شهرستان دور افتاده هستی که اونجا زیاد از حدی خفقان وجود داره و باعث شده اینجوری تفکراتت مسموم بشه واست تبدیل به عقده بشه من قبلا هم گفتم تو غرب تهرانم و وضعیت مالی خوبی دارم و قطعا از شما دستم بازتر تو انجام هر کاری. این چیزهایی هم گفتی هیچ کدوم به من مربوط نمیشه اینکه شما آزادی یه زن رو در فاحشگی می بینی نشون میده به شدت تحت فشار جنسی هستی وگرنه آزادی واقعی اینه که انسان ها در محیطی سالم و پاک (به دور از آدمهایی مثل شما) زندگی کنن که بتونن خود واقعیشون رو بروز بدن. وگرنه پاکترین انسان ها هم تو محیط فاسد و مسموم زندگی کنن احتمال زیاد آسیب می بینن و فاسد میشن. اگه دنبال آزادی هستی که ایران به معنی واقعی یکی از آزادترین کشورهای جهانه چون تو آمریکا 2 متر اون طرف تر از خط عابر پیاده بخواهی از خیابان رد بشی جریمه میشی (فیلمش هم موجوده) پس قوانین همه جا وجود داره و آزادی کامل فقط تو جنگل معنی پیدا میکنه. شما از آزادی فقط آزادی در فاحشگی و مسموم کردن محیط زندگی دیگران می بینی؟


سلام

میشه به من توضیح بدید ازدواج با یه دختر بزرگتر از خودمون چه مشکلاتی میتونه داشته باشه!؟

هیچ مشکلی نداره البته در حد 5 سال بزرگتر. بیشتر از اون یه جوری حالت مسخره پیدا میکنه چندان جالب نیست. البته بازم بستگی به شرایط داره.

ژیان
03-02-2019, 23:59
یه دوستی دارم اینم زیاد حرف از آزادی و این حرفها میزد خیلی هم تو به فساد کشیدن اطرافیانش در تلاش بود تا اینکه رئیس اداره ای شد و چنان دیکتاتوری به پا کرده بود اونجا که به آب خوردن کارمنداش هم گیر میداد. معنی آزادی همفکرهای شمارو هم دیدیم. آزادی که فقط تو مسموم کرد محیط زندگی دیگران نیست.

wichidika
04-02-2019, 08:42
چه کسانی «جشن طلاق» می‌گیرند؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]یک کارشناس و مشاور خانواده معتقد است، عموما «جشن‌های طلاق» توسط خانواده‌هایی برگزار می‌شود که مراسم‌های ازدواجشان را با تجملات افسارگسیخته و اسراف شروع کرده‌اند این در حالیست که برخی افراد نیز که برای جدایی از همسر خود از رنج‌ها و مشکلات زیادی عبور می‌کنند برای رسیدن به خواسته‌شان این اتفاق را جشن می‌گیرند.
طاهره همیز در گفت‌وگو با ایسنا، افزود: در سراسر دنیا انسان‌ها برای پیروزی و موفقیت‌های خود جشن می‌گیرند تا احساس شادمانی خود را با دیگران سهیم شوند، اما آیا طلاق را می‌توان نوعی پیروزی دانست؟ طلاق در عرف جهانی نوعی شکست در زندگی محسوب می‌شود، چراکه زوجین به دلیل نوع رفتار نامناسب، انتخاب اشتباه و یا سبک زندگی با شریک زندگی خود دچار مشکلاتی شده‌اند و برای رهایی از آن طلاق می‌گیرند، لذا جشن طلاق پیروزی نیست بلکه اعلام ناتوانی از ادامه زندگی است.
این مشاور خانواده در ادامه با بیان اینکه جامعه عفیف اسلامی ایران مراسم‌های مرتبط با جشن طلاق را تأیید نمی‌کند، می‌افزاید: جشن‌های طلاق به صورت نوعی بدعت در حال ورود به جامعه است و لازم است برای جلوگیری از افزایش مراسم‌های غربی همه مراسم‌های پیرامون ازدواج را برای آگاهی به جامعه عرضه کنیم.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از صحبت‌های خود افزود: برخی افراد که برای جدایی از همسر خود از رنج‌ها و مشکلات زیادی عبور می‌کنند برای رسیدن به خواسته‌شان این اتفاق را جشن می‌گیرند؛ از طرفی دیگر برخی زنان با برگزاری جشن طلاق قصد دارند مجرد شدنشان را اعلام کنند.
وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود افزایش دشمنی، احساس بدبینی نسبت به اطرافیان، مسدود شدن راه بازگشت زوجین به زندگی و ایجاد احساس بغض و کینه را از آثار برگزاری جشن‌های طلاق دانست و گفت: برگزاری جشن‌های طلاق راه بازگشت مجدد زوجین به زندگی را برای همیشه کور می‌کند چراکه میان همه افراد و افکار عمومیاینطور اعلام شده که آنها از یکدیگر جدا شده‌اند و فرد از ترس افکار عمومی به سمت همسر خود باز نمی‌گردد، همچنین از طرفی دیگر این مراسم‌ها موجب ایجاد احساس انتقام و انتقام‌جویی می‌شود.
همیز در پاسخ به این سوال که عموماً کدام زوجین بعد جدایی جشن طلاق برگزار می‌کنند؟ توضیح می‌دهد: این نوع جشن‌ها معمولاً توسط خانواده‌هایی برگزار می‌شود که مراسم‌های ازدواجشان را با تجملات افسارگسیخته و اسراف شروع کرده‌اند. زمانیکه رفتارهای ابتدایی هر کاری با فعالیت‌های اشتباه آغاز شود طبیعتاً با رفتارهای اشتباه نیز به پایان می‌رسد.
انتهای پیام

Mohammad Hosseyn
04-02-2019, 13:46
حسادت به آدمهایی مثل شما؟ من فقط از دنیای بدی که میدونم امثال شما در به وجود اومدنش نقش داشتید دارم احساس تنفر خودم رو اعلام میکنم این چه ربطی به حسادت داره؟ شما خودت کجا زندگی می کنی که اینجور عقایدی داری؟ شاید تو یه شهرستان دور افتاده هستی که اونجا زیاد از حدی خفقان وجود داره و باعث شده اینجوری تفکراتت مسموم بشه واست تبدیل به عقده بشه من قبلا هم گفتم تو غرب تهرانم و وضعیت مالی خوبی دارم و قطعا از شما دستم بازتر تو انجام هر کاری. این چیزهایی هم گفتی هیچ کدوم به من مربوط نمیشه اینکه شما آزادی یه زن رو در فاحشگی می بینی نشون میده به شدت تحت فشار جنسی هستی وگرنه آزادی واقعی اینه که انسان ها در محیطی سالم و پاک (به دور از آدمهایی مثل شما) زندگی کنن که بتونن خود واقعیشون رو بروز بدن. وگرنه پاکترین انسان ها هم تو محیط فاسد و مسموم زندگی کنن احتمال زیاد آسیب می بینن و فاسد میشن. اگه دنبال آزادی هستی که ایران به معنی واقعی یکی از آزادترین کشورهای جهانه چون تو آمریکا 2 متر اون طرف تر از خط عابر پیاده بخواهی از خیابان رد بشی جریمه میشی (فیلمش هم موجوده) پس قوانین همه جا وجود داره و آزادی کامل فقط تو جنگل معنی پیدا میکنه. شما از آزادی فقط آزادی در فاحشگی و مسموم کردن محیط زندگی دیگران می بینی؟

متاسفانه کم اطلاعی شما باعث میشه حتی در جملات ساده دچار کج فهمی بشید.
نکته اول اینکه کسی نگفت تمام اینهای که گفتم خودآگاهانه رخ میده. بلکه برعکس. شما متوجه این نیستید که تحت تاثیر چنین مسائلی قرار دارید که الان شخصیت و تفکراتتون به این شکل در اومده.
نکته دوم اینکه کسی نگفت شما به من یا کس خاصی حسادت می‌کنید. شما به داشتن یا نداشتن یک چیز (قدرت، آزادی و ...) حسادت میکنید و این ربطی به شخص نداره. الفاظی که بکار میبرید کاملا این مسئله رو عیان می‌کنه. کسی که حسادت می‌کنه به هرچیزی که مصداق اون حسادتش باشه پرخاش می‌کنه. دقیقا به همین دلیله که شما الفاظی چون فاحشه رو بکار میبرید. اگر اینکارو نکنید این مسئله ازدرون شمارو میخوره. درحالی که بیرون از شما هیچ توجهی به این الفاظ نمیشه و شاید افرادی مثل ما دلمون برای این حالت شما بسوزه!
نکته سوم اینکه این تعریف شما از آزادی واقعی رو قاب بگیر بذار همیشه جلوت باشه!! هرکی ببینه متوجه سطح مطالعه و دانشت میشه!
نکته چهارم سعی کن تو صحبت چیزی که کاملا ازش بی اطلاعی رو بیان نکنی، چون هر نتیجه ای باهاش بگیری با یک حرف قابل رد خواهد بود. من هم تهران زندگی کردم هم شهرهای دیگه. اینکه شما فکر میکنید کسی تهران باشه عقده ای نیست و شهرستانی ها عقده ای هستن در واقع نشونه ی مسمومیت فکر شماست نه ما. حداقل در توانت نیست علمی صحبت کنی، خود زنی نکن با چنین حرفهایی!
نکته آخر اینکه همونطور که گفته شد شما اینجور تربیت شدید و فراتر از این نمی‌تونید برید. به شما یاد دادند ذهنتون رو ببندید، دشمن چیزهای خاصی باشید، به چیزهایی که به اسم گناه ازشون در تفکرتون یاد میشه فحش بدید [که اگه به کلمه فاحشه دقت کنید میبینید ریشه در فحش داره و فقط چند دقیقه فکر می‌خواد که متوجه بشیم فحش دادن خودش اولین قدم فاحشه بودنه]. یکمی دیگه روتون کار کنند حاضرید به خودتون نارنجک ببندید و برید بین این مردمان گناه کار فاسد و منحرف و خودتون رو منفجر کنید تا اون دنیا 72 تا حوری نصیبتون بشه! :21:
موفق باشید....

ژیان
04-02-2019, 16:11
متاسفانه کم اطلاعی شما باعث میشه حتی در جملات ساده دچار کج فهمی بشید.
نکته اول اینکه کسی نگفت تمام اینهای که گفتم خودآگاهانه رخ میده. بلکه برعکس. شما متوجه این نیستید که تحت تاثیر چنین مسائلی قرار دارید که الان شخصیت و تفکراتتون به این شکل در اومده.
نکته دوم اینکه کسی نگفت شما به من یا کس خاصی حسادت می‌کنید. شما به داشتن یا نداشتن یک چیز (قدرت، آزادی و ...) حسادت میکنید و این ربطی به شخص نداره. الفاظی که بکار میبرید کاملا این مسئله رو عیان می‌کنه. کسی که حسادت می‌کنه به هرچیزی که مصداق اون حسادتش باشه پرخاش می‌کنه. دقیقا به همین دلیله که شما الفاظی چون فاحشه رو بکار میبرید. اگر اینکارو نکنید این مسئله ازدرون شمارو میخوره. درحالی که بیرون از شما هیچ توجهی به این الفاظ نمیشه و شاید افرادی مثل ما دلمون برای این حالت شما بسوزه!
نکته سوم اینکه این تعریف شما از آزادی واقعی رو قاب بگیر بذار همیشه جلوت باشه!! هرکی ببینه متوجه سطح مطالعه و دانشت میشه!
نکته چهارم سعی کن تو صحبت چیزی که کاملا ازش بی اطلاعی رو بیان نکنی، چون هر نتیجه ای باهاش بگیری با یک حرف قابل رد خواهد بود. من هم تهران زندگی کردم هم شهرهای دیگه. اینکه شما فکر میکنید کسی تهران باشه عقده ای نیست و شهرستانی ها عقده ای هستن در واقع نشونه ی مسمومیت فکر شماست نه ما. حداقل در توانت نیست علمی صحبت کنی، خود زنی نکن با چنین حرفهایی!
نکته آخر اینکه همونطور که گفته شد شما اینجور تربیت شدید و فراتر از این نمی‌تونید برید. به شما یاد دادند ذهنتون رو ببندید، دشمن چیزهای خاصی باشید، به چیزهایی که به اسم گناه ازشون در تفکرتون یاد میشه فحش بدید [که اگه به کلمه فاحشه دقت کنید میبینید ریشه در فحش داره و فقط چند دقیقه فکر می‌خواد که متوجه بشیم فحش دادن خودش اولین قدم فاحشه بودنه]. یکمی دیگه روتون کار کنند حاضرید به خودتون نارنجک ببندید و برید بین این مردمان گناه کار فاسد و منحرف و خودتون رو منفجر کنید تا اون دنیا 72 تا حوری نصیبتون بشه! :21:
موفق باشید....

مشکل اینه که شما زیادی جوگیر شدی و از آواتار و امضایی که گذاشتی مشخصه چه فازی وجود داره. اینکه یکی نخواد از لغت فاحشه استفاده کنه این مشکل خودشه من مثل میلیاردها انسان دیگه از این کلمه فاحشه استفاده میکنم چون حقیقت رو با حرف چندتا روان پریش که توهم روشنفکری دارن که نمیشه تغییر داد. کسی که فاحشه هست فاحشه است.

این حرفهایی که میزنی فقط تو ذهن خودت واقعیت پیدا میکنه وگرنه اینکه تو شهرستان ها فرصت های جنسی واسه امثال تو تقریبا وجود نداره و باعث عقده شدید بعضی ها شده کاملا صحت داره حالا هی بیا بگو نه همه چیز تو این دنیا برابره و تهران و شهرستان نداره!
مشکلت اینه که همه چیزی رو به صورت نسبی اندازه گیری میکنی و همیشه هم کفه ترازو رو به سمت اون چیزی که تمایل داری سنگین میکنی و به همین خاطر صحبت هات به دور از واقعیت میشه.

از این جو دانشمند پنداری و مطالعه!! که واسه خودت درست کردی بیا بیرون برو یکم زندگی واقعی رو تجربه کن تا بفهمی عقایدت چقدر در دنیای واقعی مسخره و بدون کاربرده.
از خودت هویت داشته باشه و دنبال روی کسی نباش حتی اگه دانشمند باشه اینکه بری چندتا جمله از چندتا دانشمند رو یاد بگیری و احساس روشنفکری بهت دست بده فقط باعث کوچیک شدن خودت میشه.


آخر اینکه «خارج شوید! آخرین کلمات مال دیوانه‌گان (شخص خودم) است که به اندازه کافی حرف نزده ام.»

V E S T A
04-02-2019, 23:27
تا جایی یادمه اول خودت اومدی به اون بنده خدا که طرفدار ازدواج تو سن پایین بود گیر دادی اگه طرفدار آزادی بود اونجوری نباید جواب میدادی ..... آزادی که فقط عقاید ویرانگر شما نیست عقاید دیگران رو هم پس تحمل کنید.



گیر؟! این خبر تو بوق و کرنا تو محیط مجازی و تلوزیون و روزنامه به نمایش گذاشته شده! چیزی که در مورد یک بحث در انجمن گفتگو ، زیر یک پست نوشته میشه اسمش هست : نقد! و بیان نظر . حداقل کاری که از دست یک کاربر بر میاد اینه که بفهمه کاربرد انجمن گفتگو دقیقا چی هست ؟!


بدون قصد هیچ گونه اهانتی : کسانی که مثل شما افکار خطرناک و هرز و بیمارگونه دارند تحمل شنیدن نقد و عقیده مخالف رو ندارند و به هرروش غیر اخلاقی تلاش میکنند طرف مقابل رو خفه کنند. خیلی از متجاوزان و جنایتکار ها دقیقا به همین نقطه رسیدن که کسی رو که هم عقیده شون نباشه مستحق تجاوز و آزار و اذیت میبینن و خودشون رو مجری قانون..

حالا این تجاوز میتونه به روح و روان و افکار ادم های دیگه یا به جسم شون باشه کسی که افکار زشت و غیر اخلاقی درباره دیگران داره و میخواد مالک جسم دیگری باشه و خودش درباره جسم دیگری تصمیم گیرنده باشه یک متجاوز و بیمار روانی هست.


اطمینان داشته باشین فحش و توهین برای ساکت کردن دیگران تو این دوره و زمونه کاملا بی اثره .. هر کسی که پست های شما رو میخونه متوجه شدت درد و رنج روحی تون که انگار از خودتونم نفرت دارین میشه و فقط به حالتون ترحم و دلسوزی میکنه که شما چقدر عمیق دچار عقده ها و دردهای درونی هستین که مجبورین برای تخلیه روانی خودتون: به ابراز عشق و علاقه دو نفر به هم، به آگاهی و دانش سایرین، به جسارت و شجاعت شون در بیان نظر و عقیده شون و به اینکه مشابه شما نیستن و آزاد از حس کینه و نفرت به خودشون هستن ،به این روش حمله کنید.



پ.ن : یک پیشنهاد دوستانه حتما به یک روانشناس خبره مراجعه کنید و درباره حال و احوالتون بهشون توضیح بدین ..:n06:

donnie yen
05-02-2019, 00:10
بله! من دیگه نمیدونم فاحشگی رو در چی می بینید؟ اینکه یه دختر در هر سنی بدون اجازه پدر هر نوع تصمیمی جنسی رو بگیره فاحشه که چه عرض کنم! جن*ه رو هم رد کرده.

اینکه من امروز در سن 29-30 سالگی نمیتونم یه مورد مناسب و قابل اعتماد برای ازدواج پیدا کنم نتیجه همین فاحشگی هاست که جامعه رو مسموم و فاسد کردن.
قبلا انسان ها دنبال این بودن که ازدواج کنن و یه انسان قابل اعتماد رو به عنوان همراه و شریک همیشگی زندگیشون انتخاب کنن اما الان وقتی می بینی همه فکر و ذکر جنس مونث این شده که بدون اجازه پدر هر نوع تصمیمی برای زندگی جنسیش بگیره خب دیگه میشه به امثال این انسان اعتماد کرد؟ کسی که همه فکرش اینه که از پدرش که یه عمر زحمتش رو کشیده سرپیچی کنه به شوهر که یه فرد غریبه است وفادار میمونه؟ اصلا آدم ازدواج کنه که امثال همچین موجودات کثیفی وارد زندگیش بشن؟ یا میخواد به آرامش برسه؟ کم نیست پرونده های خیانت و شوهر کشی که همه از همین تفکرات فاحشگی سرچشمه میگیره.


.................................................. ..
سلام

به نظر من فاحشه به دختری میگن که همزمان بیش از یک نفر رابطه داشته باشه، مثلا 10 نفر رو همزمان تو دستش داشته باشه و برعکسش هم برای پسر صادق هست که هرزه میگن.


کلا پسر و دختر تا سن 18 سالگی پدر و مادر و خانواده میتونن براش تصمیم بگیرن چون عقلش کامل نشده، بعد از 18 از سالگی دیگه کسی برای کسی دیگه نمی تونه تصمیم گیری کنه.


چقدر بگیم عصر دنیای تک قطبی دیگه تموم شده، آدمایی مثل شما دیگه نمیتونند طرز فکر خودشون رو به زور به دیگران تحمیل کنند.

در کلام آخر هر انسانی هر جور که بخواد باید زندگی کنه.

ژیان
05-02-2019, 21:06
در کلام آخر هر انسانی هر جور که بخواد باید زندگی کنه.

چند وقت پیش سوالی از یکی کاربرها پرسیدم از شما هم میپرسم (لطفا کامل بخون بعد جواب بده)
فکر کن ازدواج کردی و فهمیدی همسرت بدکاره است و حتی به نزدیک ترین دوستانت هم سرویس داده. عکس العمل شما چی خواهد بود؟ آیا جدا می شید یا به این جمله هرجور دوست داره زندگی کنه بسنده میکنی و زندگی رو ادامه میدی؟ :eh:

AMHSIN
05-02-2019, 23:23
....
....



داداش فضای فکریت خیلی مسموم و تاریک و بسته اس ... پایه و اساس اکثر ای افکار و حرفات فقط و فقط توهمات مذهبی و فرهنگی هست، و احتمالا تجربیات ناخوشایندی که داشتی ... حتی اگر خودت فکر کنی اینطور نیست ... اگر روزی سیستم فکریت عوض شه و بتونی منطقی تر به مسایل نگاه کنی حالت از این عقایدی که الان داری بهم خواهد خورد ... اگر می تونستیم (از جمله خودم) فارغ از احساسات و حب و بغض های که داریم فکر کنیم چقد خوب میشد ... امیدوارم از حرفم نارحت نشی چون قصد اهانت به شخص خودت رو ندارم، افکارت موضوع حرفام هست ...

donnie yen
06-02-2019, 11:05
چند وقت پیش سوالی از یکی کاربرها پرسیدم از شما هم میپرسم (لطفا کامل بخون بعد جواب بده)
فکر کن ازدواج کردی و فهمیدی همسرت بدکاره است و حتی به نزدیک ترین دوستانت هم سرویس داده. عکس العمل شما چی خواهد بود؟ آیا جدا می شید یا به این جمله هرجور دوست داره زندگی کنه بسنده میکنی و زندگی رو ادامه میدی؟ :eh:


...............................................
من به شخصه اگه از یکی خوشم بیاد، باهاش حاظرم تا آخر عمرم زندگی کنم، گذشته ی شخص هم اصلا برام مهم نیست.
من به جنس مخالف خودم به چشم کالای جنسی و هوس و شهوت نیگا نمی کنم.
یادتون باشه زن جماعت یا دختر جماعت کالای جنسی نیست که دسته اول و دسته دوم داشته باشه مثل کامپیوتر و گوشی نو و کار کرده.

ژیان
06-02-2019, 18:22
...............................................
من به شخصه اگه از یکی خوشم بیاد، باهاش حاظرم تا آخر عمرم زندگی کنم، گذشته ی شخص هم اصلا برام مهم نیست.
من به جنس مخالف خودم به چشم کالای جنسی و هوس و شهوت نیگا نمی کنم.
یادتون باشه زن جماعت یا دختر جماعت کالای جنسی نیست که دسته اول و دسته دوم داشته باشه مثل کامپیوتر و گوشی نو و کار کرده.


به سوال من جواب ندادی! حالا خوبه خواهش کردم کامل بخونی و بعد جواب بدی. گذشته رو نگفتم. لطفا دوباره بخون جواب بده میخوام نتیجه گیری کنم :n01:


اما در مورد گوشی دست دوم و این حرفها اینکه به هرحال خواسته خودته نمیگم فلان کارو بکنی یا نکنی فقط نظر خودمو میگم.
فقط چندتا از معایبش رو میگم دیگه خود دانی. زنی که قبلا آلت دست مرد دیگه ای بوده چه خوشت بیاد چه نیاد تو رو از نظر جنسی با قبلی ها مقایسه میکنه! و ممکنه قبلی ها رو مردتر از تو بدونه تو اولین بحثی که پیش بیاد سریع به روت بیاره .... دوم اینکه اگه یکی از اون قبلی ها شما رو با همسرت تو خیابون ببینه مطمئن باش با پوزخند به استقبال شما میاد و مدام این موضوع تو ذهنشه که زن شما قبلا زیر ایشون بوده!!! دیگه نمیخوام قضیه رو خیلی باز تر این بکنم چون حتی گفتن این مسائل هم زشته و زننده است اما شما ظاهرا از زن واسه خودت الهه ساختی و فکر میکنی میتونی با مسائل کنار بیایی اما چند ماه که از ازدواجت بگذره تازه میفهمی چقدر واسه یه مرد چندش آوره که بدونه زنش با مرد دیگه ای بود.

donnie yen
06-02-2019, 21:52
به سوال من جواب ندادی! حالا خوبه خواهش کردم کامل بخونی و بعد جواب بدی. گذشته رو نگفتم. لطفا دوباره بخون جواب بده میخوام نتیجه گیری کنم :n01:


اما در مورد گوشی دست دوم و این حرفها اینکه به هرحال خواسته خودته نمیگم فلان کارو بکنی یا نکنی فقط نظر خودمو میگم.
فقط چندتا از معایبش رو میگم دیگه خود دانی. زنی که قبلا آلت دست مرد دیگه ای بوده چه خوشت بیاد چه نیاد تو رو از نظر جنسی با قبلی ها مقایسه میکنه! و ممکنه قبلی ها رو مردتر از تو بدونه تو اولین بحثی که پیش بیاد سریع به روت بیاره .... دوم اینکه اگه یکی از اون قبلی ها شما رو با همسرت تو خیابون ببینه مطمئن باش با پوزخند به استقبال شما میاد و مدام این موضوع تو ذهنشه که زن شما قبلا زیر ایشون بوده!!! دیگه نمیخوام قضیه رو خیلی باز تر این بکنم چون حتی گفتن این مسائل هم زشته و زننده است اما شما ظاهرا از زن واسه خودت الهه ساختی و فکر میکنی میتونی با مسائل کنار بیایی اما چند ماه که از ازدواجت بگذره تازه میفهمی چقدر واسه یه مرد چندش آوره که بدونه زنش با مرد دیگه ای بود.



........................................
دقیقا سوال شما رو جواب دادم، سوالتون رو به خوبی خوندم و جواب دادم که خیلی واضحه.


بازم میگم دختر یا زن ها وسیله ی لذت جویی ما مردها نیستند، من با گذشته ی جنس مخالفم کاری ندارم، چون دید جنسی و مادی و لذت گرایانه نسبت بهش ندارم.
پست قبلیم رو به خوبی جواب دادم، یه بار دیگه بخونین لطفا.

barton fink
06-02-2019, 21:58
........................................
دقیقا سوال شما رو جواب دادم، سوالتون رو به خوبی خوندم و جواب دادم که خیلی واضحه.


بازم میگم دختر یا زن ها وسیله ی لذت جویی ما مردها نیستند، من با گذشته ی جنس مخالفم کاری ندارم، چون دید جنسی و مادی و لذت گرایانه نسبت بهش ندارم.
پست قبلیم رو به خوبی جواب دادم، یه بار دیگه بخونین لطفا.


ادعا ساده است !
همین حالا یک تجربه ملموس در ذهن خود مجسم کنید که "بدترین" اتفاق ممکن از نظر شما در این زمینه در پیش چشمانتان رخ می دهد بعد اگر می توانید ان را برای ما هم توصیف کنید
متاسفانه به نظر می اید که تجربه چندانی در ارتباط با جنس مخالف ندارید بخصوص نزدیکی جنسی...

donnie yen
06-02-2019, 22:14
ادعا ساده است !
همین حالا یک تجربه ملموس در ذهن خود مجسم کنید که "بدترین" اتفاق ممکن از نظر شما در این زمینه در پیش چشمانتان رخ می دهد بعد اگر می توانید ان را برای ما هم توصیف کنید
متاسفانه به نظر می اید که تجربه چندانی در ارتباط با جنس مخالف ندارید بخصوص نزدیکی جنسی...


.................................................. ........
متاسفانه این عقاید شما ریشه در عقاید مذهبی داره.
با آدمایی مثل هر چقدر جر و بحث کنیم فایده نداره، شما آخرش حرف خودتون رو خواهید زد.


شما با آدمایی دیگه کاری نداشته و اجازه بدین هر کس جور دوست داره همون طور زندگی کنه، برید دنبال زندگی خودتون و دنبال دختری باشید که آفتاب مهتاب ندیده باشه و پرده بکارتش سالم باشه تا به شما انسانهای جنسی خدمات بده و جنس آکبند رو خودتون بار اول از جعبه باز کنید، مثل قوطی گوشی همراه نو که بار اول توسط صاحبش باز میشه.

ژیان
06-02-2019, 23:50
........................................
دقیقا سوال شما رو جواب دادم، سوالتون رو به خوبی خوندم و جواب دادم که خیلی واضحه.


رسما داری میگی اگه حتی بدونی همسرت با مردهای دیگه و حتی دوستان نزدیکت رابطه جنسی داره برات مهم نیست؟ :n03: یعنی به معنی واقعی کلمه متاسفم برات. آخر جاده روشنفکری خیالی همین جاست. حرف عجیب زیاد تو زندگی شنیده بودم ولی این یکی رو نشنیده بودم چه تو آمریکا و چه تو جزیره آدم خوارها.
من میخواستم فقط نتیجه بگیرم ببینم طرف حسابم چه کسایی هستن که همچین افکاری رو دارن الان کامل دستگیرم شد جریان چیه. فکر کن من اصلا چیزی حالیم نیست اما این نظرت رو فقط به یه روانشناس بگو ببین چه جواب میشنوی. (اینو واسه تحقیر و توهین بهت نگفتم واقعا نگرانت شدم :n14:)
البته بازم امیدوارم سوال رو اشتباه فهمیده باشی چون زمان حال منظورم بود نه گذشته کسی.




چون دید جنسی و مادی و لذت گرایانه نسبت بهش ندارم.

شرمنده اما ضعف حاد جنسی داری مگه میشه مرد جماعت به زن دید جنسی نداشته باشه! حالا کم و زیاد داره اما اینکه اصلا نداشته بشی با عقل جور در نمیاد. این حرفهای عجیب غریب و دور از واقعیت رو نزنید آدم شاخ در میاره. اصلا دست به یکی کردید منو سکته بدید :n15:

ژیان
07-02-2019, 00:07
انسان سالم نیاز به غیرت داره که بتونه سر قولش وایسته حتی اگه سرش بره هیچ وقت به معرفت و انسانیت پشت پا نزنه از خودگذشتگی داشته باشه و ...... که معمولا اوج غیرت یه انسان تو همین مسئله غیرتش به همسرش نمود پیدا میکنه. وقتی میگی هیچ غیرتی از نظر جنسی به همسر آینده ات نداری یعنی نه میشه رو قولت حساب کرد نه رو حرفت و نه روی هیچ چیزت.

V E S T A
07-02-2019, 10:19
من به این نتیجه رسیدم که تمام این نظرات و طرز فکر همش بر میگرده به حرف مردم!
مردم از کنارمون رد بشن چی میگن؟
مردم نمیگن زنش با من در ارتباط بوده؟!
مردم مسخره میکنن!
مردم میگن غیرت نداره!
مردم میگن فاحشه اس!

مردم میگن هرزه است!
مردم چپ چپ نگاه میکنن و پچ پچ میکنن:n02:

مردم فلان و ..

اینایی که چند بار ازدواج کردن پس باید برن بمیرن با این اوصاف! یا ازدواج با همسر سابق دوست و فامیل و کلا مردم ممنوعه!


اگر بخاطر مردم زندگی میکنید همین سبک زندگی رو ادامه بدین ولی حرف مردم تمامی نداره یه روز به خودتون میاین که چیزی از زندگی تون نمونده و مطابق میل مردم پیش رفتین و عمر و انرژی و جوانی و اموال و سلامتی و ... رو هم از دست دادین ولی بازم مردم نظرشون چیز دیگه است درباره شما.


مردم یک لیبل (Label=) درست میکنند و اسم خوب بهش میدن و هر کسی نتونه خودش رو داخل اون لیبل جا بده یه لیبل دیگه با اسم بد روش میذارن. یکم از یه زاویه متفاوت تر به قضیه نگاه کنید. اینا نه روشنفکریه نه کلاس گذاشتن نه ادای فلان دانشمند رو دراوردن نه تقلید از فلان طرز فکر غربی! نه ادای ادم های عاقل در اوردن ..

این حرفا همش بخاطر اینه که بتونیم یه زندگی آروم تر، بی دغدغه تر و راحت تر و سالم تر داشته باشیم و درگیر مسائلی نشیم که هیچ تاثیر مثبتی تو زندگی مون ندارن. این حرفا یه دو دو تا چهار تا با عقل خودمونه و زندگی مون..


هیچ اجباری هم برای کسی نیست میتونید انتخاب کنید که تا اخر عمر تو زندگی خصوصی و شخصیتون هدفتون رسیدن به همون لیبلی باشه که بعضی از مردم خوب میدونن یا انتخاب کنید این زندگی خودتونونه و زندگی خودتون به مردم ربطی نداره (ربطی نداره یعنی برام مهم نیست مردم نظرشون درباره انتخاب من در زندگی شخصی چی هست؟! چون مسائل شخصی من به خودم مربوطه! تاکید میکنم زندگی شخصی ! نیاین بگین پس یکی از دیوار مردم بالا بره میتونه بگه زندگی شخصیمه! نه این زندگی شخصی نیست این تجاوز به حریم مردمِ و همه جا جرمه!)


از خودتون بپرسید دقیقا این لیبل ها چیه ؟ عمیق بشین تو این کلمه هایی که برای خودتون تعریف کردین و توش غرق شدین و دارین زندگی و آینده و شادی و انرژی و سلامتتون رو به پاش میدین و انتظار دارین بقیه هم پیرو شما باشن و سبک فکری شما رو داشته باشن که چی ؟ که وقتی یه روز عمرتون تموم شد همه براتون کف بزنن عجب مردی بود! چقدر فلان لیبل رو داشت! یا وقتی مردم از کنارتون رد میشن بگن عجب مردیه کلی لیبل خوب داره!


این حرفا هم به معنی تایید بی اخلاقی و خیانت و هر چیز دیگه که الان تو ذهنتون نقش بسته و ازش هراس دارین نیست. شما فکر میکنید یک اسم و لیبل رو خودتون بذارین نجات بخش تون هست و باید بهش پناه ببرین تا از شر خیانت در امان باشین و بعد از اینکه با داشتن اون لیبل و اسم هر جنایت و هر رفتاری داشتین مهر تایید و پایبندی به اخلاقیات رو از مردم دریافت میکنید!



به قول خودتون التماس تفکر !

Iloveu-ALL
07-02-2019, 14:12
لطفا پاک شود.

barton fink
07-02-2019, 15:02
.................................................. ........
متاسفانه این عقاید شما ریشه در عقاید مذهبی داره.
با آدمایی مثل هر چقدر جر و بحث کنیم فایده نداره، شما آخرش حرف خودتون رو خواهید زد.


شما با آدمایی دیگه کاری نداشته و اجازه بدین هر کس جور دوست داره همون طور زندگی کنه، برید دنبال زندگی خودتون و دنبال دختری باشید که آفتاب مهتاب ندیده باشه و پرده بکارتش سالم باشه تا به شما انسانهای جنسی خدمات بده و جنس آکبند رو خودتون بار اول از جعبه باز کنید، مثل قوطی گوشی همراه نو که بار اول توسط صاحبش باز میشه.

پرسش من ساده است
"بدترین" اتفاقهای ممکن در یک رابطه از نظر شما کدام اند؟
در کدام حالت از رابطه خارج شده و یا عصبانی می شوید؟
باقی پرسش ها را لازم نیست در اینجا پاسخ بدهید فقط از خودتان بپرسید:
می توانید در یک مکان عمومی سر صحبت را با جنس مخالف باز کنید؟
می توانید ابراز وجود و علاقه کنید؟
می توانید درخواستی عاطفی و یا جنسی داشته باشید؟

donnie yen
08-02-2019, 00:25
پرسش من ساده است
"بدترین" اتفاقهای ممکن در یک رابطه از نظر شما کدام اند؟
در کدام حالت از رابطه خارج شده و یا عصبانی می شوید؟
باقی پرسش ها را لازم نیست در اینجا پاسخ بدهید فقط از خودتان بپرسید:
می توانید در یک مکان عمومی سر صحبت را با جنس مخالف باز کنید؟
می توانید ابراز وجود و علاقه کنید؟
می توانید درخواستی عاطفی و یا جنسی داشته باشید؟


.............................................
جواب من هم ساده هست
1 - بدترین اتفاق ممکن اینه برام که کسی که باهام داره زندگی میکنه بره و با کس دیگه بگرده، اگه بنا به هر دلیلی از من خوشش نمی یاد یا میخواد با کس دیگه باشه، بیاد و بهم بگه که نمیخوامت دیگه، تا رابطه رو قطع کنیم، بعدش بره با هر کی که میخواد باشه، در کل منظروم اینه که در آن واحد آدم فقط و فقط باید با یکی باشه.
2 - در جواب بالا هم سوال دوم شما رو هم پاسخ دادم.


سه سوال آخرتون هم خیلی بی معنی هست،
مثل این میمونه که من بگم در یک مکان عمومی می تونید ماکارونی با سالاد و نوشابه بخورید؟

barton fink
08-02-2019, 12:41
.............................................
جواب من هم ساده هست
1 - بدترین اتفاق ممکن اینه برام که کسی که باهام داره زندگی میکنه بره و با کس دیگه بگرده، اگه بنا به هر دلیلی از من خوشش نمی یاد یا میخواد با کس دیگه باشه، بیاد و بهم بگه که نمیخوامت دیگه، تا رابطه رو قطع کنیم، بعدش بره با هر کی که میخواد باشه، در کل منظروم اینه که در آن واحد آدم فقط و فقط باید با یکی باشه.
2 - در جواب بالا هم سوال دوم شما رو هم پاسخ دادم.


سه سوال آخرتون هم خیلی بی معنی هست،
مثل این میمونه که من بگم در یک مکان عمومی می تونید ماکارونی با سالاد و نوشابه بخورید؟

هدفم از این نقل قول ها گفتگوی با یک شمای نوعی و در واقع امثال شماست
البته که شما را نمی شناسم و لزومی هم نیست اما با توجه به این چند پست هدفم از این سوالات این است که به خوداگاهی ملموس برسید
چون همانطور که گفتم این حرفها را فقط کسانی می زنند که انگار سابقه چندانی در رابطه با جنس مخالف آنهم به صورت عینی ندارند و مسلما فقدان تجربه رابطه جنسی در آنان مشخص است.
وقتی می گویید "گذشته ایرادی ندارد"
وقتی می گویید "با هرکسی خواست باشد فقط قبلش من را در جریان بگذارد که رابطه کات شود"
و امثال این ها همه خبر از یک عزت نفس ناچیز و بی تجربگی می دهد چون ان کس یا کسانی که باید شما را در جریان نگذاشته اند،شاید انها نیز نداستنه اند و حتی نبوده اند
لازم است بدانید با این حرکات بزرگترین دارایی تان در یک رابطه یعنی تعهد را نصیب کسی می کنید که گذشته ،حال و حتی اینده اش رسواست
چنین زنی نتوانسته تمام ان مردانی را که با انها رابطه داشته را به خود متعهد کند حتی با سک^س و چون بهتر از شما گیرش نمی اید پس تن به رابطه می دهد ولی حکما منتظر نباشید با احترام و اگاهی رفتار کند
تنها حسی که به شما دارد در بهترین حالات ترحم است و اگر عصبانی و ناراحت شود توهین و تحقیرتان می کند چون لیاقت اش را دارید و برخلاف شما او در یک سطوح عمیقی خوداگاهی دارد
می داند جایگاه او در رقابت بین جنسی با سایر زنان در کجاست
می داند جوانی و زیبایی اش به زوال رفته و می رود
می داند تجربیات تلخ پیشین او را روان نژد و ناتوان کرده
حال به هر اسم و توجیهی که خود و اعمالش را موجه می کند اهمیت و موضوعیتی ندارد چون به هر حال او نیز یک انسان است و می خواهد موجودیت خود در جامعه را حفظ کند اما شما و امثال شما لازم نیست فدایی او شوید

ژیان
10-02-2019, 16:46
از خودتون بپرسید دقیقا این لیبل ها چیه ؟ عمیق بشین تو این کلمه هایی که برای خودتون تعریف کردین و توش غرق شدین و دارین زندگی و آینده و شادی و انرژی و سلامتتون رو به پاش میدین و انتظار دارین بقیه هم پیرو شما باشن و سبک فکری شما رو داشته باشن که چی ؟ که وقتی یه روز عمرتون تموم شد همه براتون کف بزنن عجب مردی بود! چقدر فلان لیبل رو داشت! یا وقتی مردم از کنارتون رد میشن بگن عجب مردیه کلی لیبل خوب داره!



شادی و آینده و زندگی ما در نبود فساد و آدمهای فاسده و همه که حقیر نیستن که شادی و زندگی رو در فساد ببینن.
چیزی که من میخوام اینه که مردم فقط یکم فساد و وقاحتشون رو تو همه چیز کمتر کنن تا شاید دنیا جای بهتری واسه زندگی بشه. از اون مسئولی که حقوق 90 میلیونی میگیره یا اختلاس میکنه تا اون زن فاسدی که از نظر جنسی جامعه رو فاسد میکنه تا اون متجاوزی که حتی از تجاوز به بچه دریغ نمیکنه واسه لذت خودش تا اون آدمی که از بقیه پل درست میکنه و فقط فکر خودشه و صدها فساد دیگه به همین صورت که اگه نبود الان این همه قتل و جنایت و فساد تو دنیا نبود و مسئولیت این همه فساد موجود تو دنیا هم آدمهای مثل شما هستن که تا نوک بینی خودشون رو بیشتر نمیتونن ببینن. اگه میتونستید این چیزها رو درک کنید هیچ وقت نمی گفتید هرکی هر جور دوست داره باید رفتار/زندگی کنه.


.............................................
جواب من هم ساده هست
1 - بدترین اتفاق ممکن اینه برام که کسی که باهام داره زندگی میکنه بره و با کس دیگه بگرده، اگه بنا به هر دلیلی از من خوشش نمی یاد یا میخواد با کس دیگه باشه، بیاد و بهم بگه که نمیخوامت دیگه، تا رابطه رو قطع کنیم، بعدش بره با هر کی که میخواد باشه، در کل منظروم اینه که در آن واحد آدم فقط و فقط باید با یکی باشه.



حرفت رو عوض کردی! قبلا یه چیز دیگه میگفتی؟ وگرنه اینکه یکی از یکی خوشش نیاد بخواد جدا بشه که چیز طبیعی هست و همه همین کار رو میکنن و کسی با زور کسی رو نگه نمیداره. قبلا چیز دیگه ای گفتی که فکر کنم خودت هم فهمیدی خیلی حرف ضایع بود سریع تغییرش دادی.

donnie yen
10-02-2019, 16:49
هدفم از این نقل قول ها گفتگوی با یک شمای نوعی و در واقع امثال شماست
البته که شما را نمی شناسم و لزومی هم نیست اما با توجه به این چند پست هدفم از این سوالات این است که به خوداگاهی ملموس برسید
چون همانطور که گفتم این حرفها را فقط کسانی می زنند که انگار سابقه چندانی در رابطه با جنس مخالف آنهم به صورت عینی ندارند و مسلما فقدان تجربه رابطه جنسی در آنان مشخص است.
وقتی می گویید "گذشته ایرادی ندارد"
وقتی می گویید "با هرکسی خواست باشد فقط قبلش من را در جریان بگذارد که رابطه کات شود"
و امثال این ها همه خبر از یک عزت نفس ناچیز و بی تجربگی می دهد چون ان کس یا کسانی که باید شما را در جریان نگذاشته اند،شاید انها نیز نداستنه اند و حتی نبوده اند
لازم است بدانید با این حرکات بزرگترین دارایی تان در یک رابطه یعنی تعهد را نصیب کسی می کنید که گذشته ،حال و حتی اینده اش رسواست
چنین زنی نتوانسته تمام ان مردانی را که با انها رابطه داشته را به خود متعهد کند حتی با سک^س و چون بهتر از شما گیرش نمی اید پس تن به رابطه می دهد ولی حکما منتظر نباشید با احترام و اگاهی رفتار کند
تنها حسی که به شما دارد در بهترین حالات ترحم است و اگر عصبانی و ناراحت شود توهین و تحقیرتان می کند چون لیاقت اش را دارید و برخلاف شما او در یک سطوح عمیقی خوداگاهی دارد
می داند جایگاه او در رقابت بین جنسی با سایر زنان در کجاست
می داند جوانی و زیبایی اش به زوال رفته و می رود
می داند تجربیات تلخ پیشین او را روان نژد و ناتوان کرده
حال به هر اسم و توجیهی که خود و اعمالش را موجه می کند اهمیت و موضوعیتی ندارد چون به هر حال او نیز یک انسان است و می خواهد موجودیت خود در جامعه را حفظ کند اما شما و امثال شما لازم نیست فدایی او شوید


.................................................
سلام
دوست عزیز شما و کسانی مثل کاربر "ژیان" هر جور دوست دارید همان گونه برید و زندگی کنید، با اشخاص دیگه ای مثل من کاری نداشته باشید.


من به گونه ای که دوست دارم زندگی خواهم کرد و نظر و عقیده ی دیگران اصلا برام مهم نیستند، مردم هر چی میخوان پشت سرم بگن، بگن، اصلا برام مهم نیست، من برای خودم زندگی می کنم نه برای نظر و عقیده ی دیگران.



موفق باشید.

donnie yen
10-02-2019, 16:51
شادی و آینده و زندگی ما در نبود فساد و آدمهای فاسده و همه که حقیر نیستن که شادی و زندگی رو در فساد ببینن.
چیزی که من میخوام اینه که مردم فقط یکم فساد و وقاحتشون رو تو همه چیز کمتر کنن تا شاید دنیا جای بهتری واسه زندگی بشه. از اون مسئولی که حقوق 90 میلیونی میگیره یا اختلاس میکنه تا اون زن فاسدی که از نظر جنسی جامعه رو فاسد میکنه تا اون متجاوزی که حتی از تجاوز به بچه دریغ نمیکنه واسه لذت خودش تا اون آدمی که از بقیه پل درست میکنه و فقط فکر خودشه و صدها فساد دیگه به همین صورت که اگه نبود الان این همه قتل و جنایت و فساد تو دنیا نبود و مسئولیت این همه فساد موجود تو دنیا هم آدمهای مثل شما هستن که تا نوک بینی خودشون رو بیشتر نمیتونن ببینن. اگه میتونستید این چیزها رو درک کنید هیچ وقت نمی گفتید هرکی هر جور دوست داره باید رفتار/زندگی کنه.



حرفت رو عوض کردی! قبلا یه چیز دیگه میگفتی؟ وگرنه اینکه یکی از یکی خوشش نیاد بخواد جدا بشه که چیز طبیعی هست و همه همین کار رو میکنن و کسی با زور کسی رو نگه نمیداره. قبلا چیز دیگه ای گفتی که فکر کنم خودت هم فهمیدی خیلی حرف ضایع بود سریع تغییرش دادی.


.............................................
در پست قبلیم جواب شما و یه کاربر دیگه رو با هم یکجا دادم، میتونید مطالعه کنید.

ژیان
10-02-2019, 17:10
.................................................
سلام
دوست عزیز شما و کسانی مثل کاربر "ژیان" هر جور دوست دارید همان گونه برید و زندگی کنید، با اشخاص دیگه ای مثل من کاری نداشته باشید.

موفق باشید.

خب ما هم هرجور دوست داریم زندگی می کنیم دیگه انتقاد از شما رو هم خب دوست داریم :n02:
مقابله با آدم های مشکل دار و مشکل ساز رو من خیلی دوست دارم و الان هم دارم اونجوری که دوست دارم زندگی میکنم پس مشکل شما چیه؟ اینکه میگی تو کار من دخالت نکنید یعنی داری مانع میشی ما اونجوری که دوست داریم زندگی کنیم (این دیگه شعار خودته پس بهش احترام بزار و از مقابله به مثل ما ناراحت نشو).

Expert32
11-02-2019, 01:16
شادی و آینده و زندگی ما در نبود فساد و آدمهای فاسده و همه که حقیر نیستن که شادی و زندگی رو در فساد ببینن.
چیزی که من میخوام اینه که مردم فقط یکم فساد و وقاحتشون رو تو همه چیز کمتر کنن تا شاید دنیا جای بهتری واسه زندگی بشه. از اون مسئولی که حقوق 90 میلیونی میگیره یا اختلاس میکنه تا اون زن فاسدی که از نظر جنسی جامعه رو فاسد میکنه تا اون متجاوزی که حتی از تجاوز به بچه دریغ نمیکنه واسه لذت خودش تا اون آدمی که از بقیه پل درست میکنه و فقط فکر خودشه و صدها فساد دیگه به همین صورت که اگه نبود الان این همه قتل و جنایت و فساد تو دنیا نبود و مسئولیت این همه فساد موجود تو دنیا هم آدمهای مثل شما هستن که تا نوک بینی خودشون رو بیشتر نمیتونن ببینن. اگه میتونستید این چیزها رو درک کنید هیچ وقت نمی گفتید هرکی هر جور دوست داره باید رفتار/زندگی کنه.



حرفت رو عوض کردی! قبلا یه چیز دیگه میگفتی؟ وگرنه اینکه یکی از یکی خوشش نیاد بخواد جدا بشه که چیز طبیعی هست و همه همین کار رو میکنن و کسی با زور کسی رو نگه نمیداره. قبلا چیز دیگه ای گفتی که فکر کنم خودت هم فهمیدی خیلی حرف ضایع بود سریع تغییرش دادی.
دوست عزيز صحبت هاي شما منو ياد داستان زن فاحشه و مسيح ميندازه كه جناب رازقي فاني اينگونه در وصف اون داستان شعر گفتن و البته داستانشم با يك جستجوي ساده قابل مشاهدس (قسمتي كه بولد شده رو حتما بخونيد اگر وقت نداشتيد كل شعر رو بخونيد):
ﯾﮑﯽ ﻧﺎﻣﺮﺩ ﻧﺼﺮﺍﻧﯽ ﺯﻧﯽ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﻋﯿﺴﯽ ﺑﺮﺩ، ﻭ ﺩﺭ ﻣﺤﻀﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﭘﺎﮐﺪﺍﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ ! … ﺯﻥ ﺍﺯ ﺷﺮﻡ ﮔﻨﻪ ﭼﻮﻥ ﺁﻫﻮﯼ ﺯﺧﻤﯽ، ﻫﺮﺍﺳﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﺮﻭﺍﺭﯾﺪ ﺍﺷﮑﺶ ﺍﺯ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﮋﮔﺎﻥ ﺑﻮﺩ، ﻣﺴﯿﺤﺎ ﺍﺯ ﺗﺄﺛّﺮ، ﻫﻤﭽﻮ ﮔﺮﺩﺍﺑﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﭘﯿﭽﯿﺪ، ﻭ ﺗﻮﺁﻡ ﺑﺎ ﺳﮑﻮﺗﯽ ﺳﻮﯼ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﺩﯾﺪ، ﺯ ﭼﺸﻢ ﻫﻤﺮﻫﺎﻧﺶ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺑﺮﻕ ﻏﻀﺐ ﺟﻮﺷﯿﺪ، ﯾﮑﯽ ﺁﻫﺴﺘﻪ، ﺍﻣّﺎ ﺑﺎ ﺍﺩﺏ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﮐﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﺡ ﻣﻘﺪّﺱ ﺍﺯ ﭼﻪ ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ؟ ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺟﺮﻡ ﺍﯾﻦ بدکاره ﺍﯾﻦ ﺳﺎﻥ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯿﭙﻮﺷﯽ؟ ﺳﺰﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﺟﺮﻣﯽ ﻣﮕﺮ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻣﺒﺮﻫﻦ ﻧﯿﺴﺖ؟ ﻭﻟﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻣﺮﯾﻢ، ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﺷﺎﺧﮥ ﺧﺸﮑﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﮐﻒ ﺩﺍﺷﺖ، ﻧﻘﺸﯽ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯿﺰﺩ، ﻭ ﺑﺎ ﭘﺎﯼ ﺗﻔﮑﺮ ﮔﺎﻡ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﯾﻘﯿﻦ ﻣﯿﺰﺩ، ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻪ، ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺩﯾﮕﺮﯼ، ﺯﺍﻥ ﺟﻤﻊ، ﺑﺎﻻ ﺷﺪ . ﮐﻪ ﺍﯼ ﻋﯿﺴﯽ ! ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ؟ ﮔﻨﺎﻩ ﺍﻭ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺳﺰﺍﯾﺶ ﺳﻨﮕﺒﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ، ﭼﺮﺍﻍ ﻋﻔﺖ ﻣﺮﯾﻢ، ﺩﺭﻭﻥ ﺳﯿﻨﮥ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﻮ، ﺭﻭﺷﻦ ﻧﯿﺴﺖ، ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺪﮐﺎﺭﻩ ﺭﺍ ﺭﺍﻫﯽ، ﺑﻪ ﺟﺰ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺳﻨﮓ ﺷﺮﻉ، ﻣﺮﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ . ﻣﺴﯿﺤﺎ ﺍﺯ ﭘﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺍﯼ ﮐﻮﺗﻪ، ﺳﮑﻮﺕ ﺗﻠﺦ ﺭﺍ ﺑﺸﮑﺴﺖ، ﻭ ﭼﻮﻥ ﺭﻭﺷﻦ ﭼﺮﺍﻏﯽ، ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺑﻨﺸﺴﺖ، ﻭﮔﻔﺖ: ﺁﺭﯼ، ﺳﺰﺍﯾﺶ ﺳﻨﮕﺒﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ، ﻭﻟﯿﮑﻦ ﺳﻨﮓ ﺍﻭّﻝ ﺭﺍ، ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺩﺭ ﻋﺼﯿﺎﻥ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﺩ، ﮐﻪ ﺧﻮﺩ، ﻋﺎﺭﯼ ﺯ ﻋﺼﯿﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺍﻣﺎﻧﺶ، ﺭﻫﺎ ﺍﺯ ﭼﻨﮓ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺍﺳﺖ ! ﻭ ﻣﯿﭙﺮﺳﻢ: ﮐﻪ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﻭﺻﺎﻑ، ﺍﻧﺪﺭ ﺟﻤﻊ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ؟ ﻣﺴﯿﺤﺎ ﺣﺮﻑ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ، ﻭ ﺳﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮔﺮﯾﺒﺎﻥ ﮐﺮﺩ، ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ، ﺯﺍﻥ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻫﺎ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩ ! ﮐﻪ ﺭﺍ ﺟﺮﺃﺕ، ﮐﻪ ﻧﺰﺩ ﭘﺎﮎ ﺟﺎﻧﺎﻥ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﺍﺯ ﻟﻮﺙ ﺧﻄﺎ ﺑﯿﻨﺪ؟ ﮐﻪ ﺭﺍ ﺯﻫﺮﻩ، ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ، ﻧﺰﺩ ﺍﻧﺒﯿﺎ ﺑﯿﻨﺪ؟ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻟﺨﺘﯽ، ﮐﺰ ﺁﻥ ﺑﯽ ﺣﺮﻣﺘﯽ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﺧﺠﻞ ﮔﺸﺘﻨ

ژیان
11-02-2019, 02:13
دوست عزيز صحبت هاي شما منو ياد داستان زن فاحشه و مسيح ميندازه كه جناب رازقي فاني اينگونه در وصف اون داستان شعر گفتن و البته داستانشم با يك جستجوي ساده قابل مشاهدس (قسمتي كه بولد شده رو حتما بخونيد اگر وقت نداشتيد كل شعر رو بخونيد):
ﯾﮑﯽ ﻧﺎﻣﺮﺩ ﻧﺼﺮﺍﻧﯽ ﺯﻧﯽ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﻋﯿﺴﯽ ﺑﺮﺩ، ﻭ ﺩﺭ ﻣﺤﻀﺮ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﭘﺎﮐﺪﺍﻣﻦ ﻧﯿﺴﺖ ! … ﺯﻥ ﺍﺯ ﺷﺮﻡ ﮔﻨﻪ ﭼﻮﻥ ﺁﻫﻮﯼ ﺯﺧﻤﯽ، ﻫﺮﺍﺳﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﺮﻭﺍﺭﯾﺪ ﺍﺷﮑﺶ ﺍﺯ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﮋﮔﺎﻥ ﺑﻮﺩ، ﻣﺴﯿﺤﺎ ﺍﺯ ﺗﺄﺛّﺮ، ﻫﻤﭽﻮ ﮔﺮﺩﺍﺑﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﭘﯿﭽﯿﺪ، ﻭ ﺗﻮﺁﻡ ﺑﺎ ﺳﮑﻮﺗﯽ ﺳﻮﯼ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﺩﯾﺪ، ﺯ ﭼﺸﻢ ﻫﻤﺮﻫﺎﻧﺶ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺑﺮﻕ ﻏﻀﺐ ﺟﻮﺷﯿﺪ، ﯾﮑﯽ ﺁﻫﺴﺘﻪ، ﺍﻣّﺎ ﺑﺎ ﺍﺩﺏ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﮐﻪ ﺍﯼ ﺭﻭﺡ ﻣﻘﺪّﺱ ﺍﺯ ﭼﻪ ﺧﺎﻣﻮﺷﯽ؟ ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺟﺮﻡ ﺍﯾﻦ بدکاره ﺍﯾﻦ ﺳﺎﻥ ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯿﭙﻮﺷﯽ؟ ﺳﺰﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﺟﺮﻣﯽ ﻣﮕﺮ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻣﺒﺮﻫﻦ ﻧﯿﺴﺖ؟ ﻭﻟﯽ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﻣﺮﯾﻢ، ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﺷﺎﺧﮥ ﺧﺸﮑﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﮐﻒ ﺩﺍﺷﺖ، ﻧﻘﺸﯽ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯿﺰﺩ، ﻭ ﺑﺎ ﭘﺎﯼ ﺗﻔﮑﺮ ﮔﺎﻡ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﯾﻘﯿﻦ ﻣﯿﺰﺩ، ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻪ، ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺩﯾﮕﺮﯼ، ﺯﺍﻥ ﺟﻤﻊ، ﺑﺎﻻ ﺷﺪ . ﮐﻪ ﺍﯼ ﻋﯿﺴﯽ ! ﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﯽ؟ ﮔﻨﺎﻩ ﺍﻭ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺳﺰﺍﯾﺶ ﺳﻨﮕﺒﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ، ﭼﺮﺍﻍ ﻋﻔﺖ ﻣﺮﯾﻢ، ﺩﺭﻭﻥ ﺳﯿﻨﮥ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﻮ، ﺭﻭﺷﻦ ﻧﯿﺴﺖ، ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺪﮐﺎﺭﻩ ﺭﺍ ﺭﺍﻫﯽ، ﺑﻪ ﺟﺰ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺳﻨﮓ ﺷﺮﻉ، ﻣﺮﺩﻥ ﻧﯿﺴﺖ . ﻣﺴﯿﺤﺎ ﺍﺯ ﭘﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﺍﯼ ﮐﻮﺗﻪ، ﺳﮑﻮﺕ ﺗﻠﺦ ﺭﺍ ﺑﺸﮑﺴﺖ، ﻭ ﭼﻮﻥ ﺭﻭﺷﻦ ﭼﺮﺍﻏﯽ، ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺑﻨﺸﺴﺖ، ﻭﮔﻔﺖ: ﺁﺭﯼ، ﺳﺰﺍﯾﺶ ﺳﻨﮕﺒﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ، ﻭﻟﯿﮑﻦ ﺳﻨﮓ ﺍﻭّﻝ ﺭﺍ، ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺩﺭ ﻋﺼﯿﺎﻥ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯﺩ، ﮐﻪ ﺧﻮﺩ، ﻋﺎﺭﯼ ﺯ ﻋﺼﯿﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺍﻣﺎﻧﺶ، ﺭﻫﺎ ﺍﺯ ﭼﻨﮓ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺍﺳﺖ ! ﻭ ﻣﯿﭙﺮﺳﻢ: ﮐﻪ ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﭼﻨﯿﻦ ﺍﻭﺻﺎﻑ، ﺍﻧﺪﺭ ﺟﻤﻊ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﺍﺳﺖ؟ ﻣﺴﯿﺤﺎ ﺣﺮﻑ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ، ﻭ ﺳﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮔﺮﯾﺒﺎﻥ ﮐﺮﺩ، ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ، ﺯﺍﻥ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻫﺎ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﮐﺮﺩ ! ﮐﻪ ﺭﺍ ﺟﺮﺃﺕ، ﮐﻪ ﻧﺰﺩ ﭘﺎﮎ ﺟﺎﻧﺎﻥ ﺟﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﺍﺯ ﻟﻮﺙ ﺧﻄﺎ ﺑﯿﻨﺪ؟ ﮐﻪ ﺭﺍ ﺯﻫﺮﻩ، ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ، ﻧﺰﺩ ﺍﻧﺒﯿﺎ ﺑﯿﻨﺪ؟ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻟﺨﺘﯽ، ﮐﺰ ﺁﻥ ﺑﯽ ﺣﺮﻣﺘﯽ ﯾﺎﺭﺍﻥ ﺧﺠﻞ ﮔﺸﺘﻨ

انجام یه کار اشتباه یه بحثه و دفاع و طرفداری از کار اشتباه یه بحث دیگه ... بحث سر این نیست که کی چیکار کرده و کی نکرده بحث سر مسموم شدن دیدگاه یه سری افراد سطحی نگره.

CAPITAN MAC
11-02-2019, 10:04
اعلام جرم علیه ازدواج دختر ۱۱ ساله تهرانی




افشار خسروی‌زاد دادستانی کل استان ایلام موضوع ازدواج یک دختر یازده ساله با مردی حدودا پنجاه ساله را در این استان «جرم» تلقی کرده و دستور پیگیری فوری صادر کرد.
نخستین بار سازمان غیردولتی جمعیت امام علی با انتشار توییتی از ازدواج دختری ۱۱ ساله به نام رها با مردی ۵۰ ساله در ایلام خبر داده بود.
خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضاییه ایران به نقل از خسروی‌زاد، دادستان ایلام، گفت: «پس از وصول گزارش به دادسرا، مدیرکل بهزیستی با دستور دادستانی مکلف به حل این موضوع در اسرع وقت شد.»
خسروی‌زاد متذکر شد دستور پیگیری پرونده را بر اساس ماده ٥٠ قانون حمایت خانواده صادر کرده و تاکید کرد مرتکبین این اقدام «غیرقانونی» تحت تعقیب قرار خواهند گرفت.
در همین حال زهرا همتی مدیر کل بهزیستی ایلام خبر داد که با حکم دادستان ایلام «این دختر بچه از قید شوهر بزرگسال خارج و تحویل بهزیستی شد.»

به گفته او «بعد از دستور دادستان استان ایلام مبنی بر بررسی ویژه وضعیت ازدواج رها کودک ۱۱ ساله هلیلانی با مرد بزرگسال، این موضوع صبح امروز در دستور کار قرار گرفت.»

مدیرکل بهزیستی ایلام گفت « پس از بررسی تیم کارشناسی اعزامی این اداره کل به منزل رها و شوهرش مشخص شد که صیغه ازدواج این کودک در خارج استان انجام شده است .


۱- خانواده دختر در حاشیه تهران ساکن بوده و پدر وی نیز اعتیاد داشته است.۲- پدر خانواده دو دختر ۱۱ و ۱۳ ساله دارد و هر دو دختر را به عقد دائم دو تن ار اعضای طایفه اش که با وی یک نسبت خانوادگی دارند درآورده است. ۳- هرچند که ازدواج دختر ۱۱ ساله مورد توجه قرار گرفته ولی دختر ۱۳ ساله نیز به عقد پیرمردی دیگر از همان طایفه درآمده است.۴- داماد که بنابر ادعاها مبلغ ۱۵ میلیون از پدر این دختر طلب داشته عضو شورای روستاست.

V E S T A
11-02-2019, 12:43
شادی و آینده و زندگی ما در نبود فساد و آدمهای فاسده و همه که حقیر نیستن که شادی و زندگی رو در فساد ببینن.
چیزی که من میخوام اینه که مردم فقط یکم فساد و وقاحتشون رو تو همه چیز کمتر کنن تا شاید دنیا جای بهتری واسه زندگی بشه. از اون مسئولی که حقوق 90 میلیونی میگیره یا اختلاس میکنه تا اون زن فاسدی که از نظر جنسی جامعه رو فاسد میکنه تا اون متجاوزی که حتی از تجاوز به بچه دریغ نمیکنه واسه لذت خودش تا اون آدمی که از بقیه پل درست میکنه و فقط فکر خودشه و صدها فساد دیگه به همین صورت که اگه نبود الان این همه قتل و جنایت و فساد تو دنیا نبود و مسئولیت این همه فساد موجود تو دنیا هم آدمهای مثل شما هستن که تا نوک بینی خودشون رو بیشتر نمیتونن ببینن. اگه میتونستید این چیزها رو درک کنید هیچ وقت نمی گفتید هرکی هر جور دوست داره باید رفتار/زندگی کنه.


یاد داعش افتادم اونا هم با وجود افکار سیاه و هرزی که دارن هر کسی که مثل خودشون نباشه رو فاسد میدونن و مستحق مرگ به نظر اونا هم بقیه افراد که اعتقادات و نظرات اونا رو ندارن فقط نوک بینی شون رو میبینن و نمیتونن درک کنن داعش واقعا چه اهداف گرانبهایی برای بشریت دارد وگرنه اون بقیه افراد اگر درک میکردن نمیگفتن ما دوست نداریم با طرز فکر و نوع نگاه پر از نفرت و غیرانسانی و تجاوزکارانه شما زندگی کنیم ..


خب ما هم هرجور دوست داریم زندگی می کنیم دیگه انتقاد از شما رو هم خب دوست داریم :n02:
مقابله با آدم های مشکل دار و مشکل ساز رو من خیلی دوست دارم و الان هم دارم اونجوری که دوست دارم زندگی میکنم پس مشکل شما چیه؟ اینکه میگی تو کار من دخالت نکنید یعنی داری مانع میشی ما اونجوری که دوست داریم زندگی کنیم (این دیگه شعار خودته پس بهش احترام بزار و از مقابله به مثل ما ناراحت نشو).

آهان حالا فهمیدین فلسفه گفتگو و تبادل نظر تو انجمن ها چیه ! شما میتونید انتقاد کنید میتونید عقیده ای رو نقد کنید و میتونید نظرتون رو بیان کنید مثل همه ولی اجازه ندارید دیگران رو مجبور کنید به سبک فکر شما زندگی کنند چون به نظر شما درست و اخلاقی اینه! یا با فحش و ناسزا و قلدری و زور خودتون رو مالک عقل و جسم و بدن دیگری بدونید چون این تجاوزه ..

پ ن : حالا صرف اینکه هر کسی آزاد هست نظرش رو بیان کنه یه عده طرز تفکر مشابه شما رو حتی تو محیط گفتگو هم Ignore میکنن (دقت کردین کسی تمایل نداره باهاتون بحث کنه؟! دقت کردین که تو زندگی تون هم تا این سن هنوز دستاورد موفقیت امیز عاطفی نداشتین و قدرت برقراری ارتباط سالم با افراد رو ندارین؟!) چه برسه اینکه انسان های سالم خارج از محیط گفتگو بخوان به نظرات شما عمل کنند انسان هایی که روان سالم دارند معمولا از نفرت و سیاهی و زور گویی و بی اخلاقی و تجاوز به حقوق دیگری سعی میکنند دوری کنند .

barton fink
11-02-2019, 14:31
.................................................
سلام
دوست عزیز شما و کسانی مثل کاربر "ژیان" هر جور دوست دارید همان گونه برید و زندگی کنید، با اشخاص دیگه ای مثل من کاری نداشته باشید.


من به گونه ای که دوست دارم زندگی خواهم کرد و نظر و عقیده ی دیگران اصلا برام مهم نیستند، مردم هر چی میخوان پشت سرم بگن، بگن، اصلا برام مهم نیست، من برای خودم زندگی می کنم نه برای نظر و عقیده ی دیگران.



موفق باشید.

شما هم موفق باشید
ادعای من هشدار عاقبت است یعنی این حصاری که دور خود ایجاد کرده اید (جنسش از چیست بماند...) با واقعیت بیرونی ضربه شدیدی خورده و درهم می شکند!

barton fink
11-02-2019, 14:40
باقی آنانی هم که ادعا میکنند "کسی به من کاری نداشته باشد" و "به دیگران چه" هم اگر واقعا برای شما و امثالتان مهم نیست پس چرا اصلا بحثی صورت می گیرد
خوب انطرف ماجرا هم یک عده را هرزه و بدکاره می داند و این را حق خود می داند که از انها دوری کند پس چطور است که استاندارد و ضابطه خواهی در روابط دچار دوگانگی است؟!
تمامی ادم ها فرصت ازمون و خطا در رابطه، انسان شناسی و ... را ندارند چون هزینه اش در ایجاد و حفظ روابط متوجه فرد و جامعه است و ادمی خود موجودی است با محدودیت زمانی در عمر خود
انسان به سنت می چسبد چون برای قرن ها جواب داده حالا مهم نیست قاطر با قطار عوض شده!
هر دو جنس یکسری استراتژی های جنسی را دائما دنبال می کنند
هیچکس زن فاسق را همسری نمی گیرد چون جایگاه،اعتبار و سرمایه اش را وسط گذاشته
اینکه یک مرد زن زیبا،جوان،باکره،اصیل و باحجب و حیا می خواهد حق اوست و حالا برخی زنان ایرانی همچون مدل غربی اش که اروپاگردی می کنند بروند زیر این و ان به نام " من برم خودم رو پیدا کنم" و " من مستقل ام" و از اینجور خزعبلات را فقط مرد دیوث عنفکر خریدار است
حالا یک طرف برچسب "سک^سیت" و "زن ستیز " و ... می زند و می خواهد هزینه این برچسب ها در جامعه ایران هم بالا ببرد چون مشخصا زورشان می اید که هزینه "فاحشه" و "هرزه"خوانده شدن بالاتر است
البته عاقبت هرزه و با حیا در نمود مشخص است نه وانمود
هیچکس ادعا و وانمود به هرزگی نمی کند اما خیل عظیمی از بدکاره ها بدشان نمی اید خود را عفیف و پاکدامن جا بزنند...

dvb55
11-02-2019, 16:07
باقی آنانی هم که ادعا میکنند ... خود را عفیف و پاکدامن جا بزنند...

با سلام خدمت شما دوست عزیز

امکانش هست شما فاحشه و هرزه رو از دیدگاه خودتون برای ما شرح بدین؟ چه کسانی در این گروه قرار می گیرن؟

ایا در دیدگاه شما کسی که به نیاز های جنسی خودش در چهارچوبی غیر از ازدواج پاسخ میده هم در همین تعریف قرار می گیره؟

اعتبار و سرمایه اصلی یک زن یا مرد چه مواردی رو شامل می شه؟

منظور از زن باکره و جوان را می فهمم ولی زیبا و اصیل و با حجب و حیا از نظر شما چه کسانی رو شامل می شه؟

و دلیلتون برای اینکه مردی که اینجور فکر می کنه یه
مرد دیوث عنفکر

هست؟ بطور واضح همونجور که خودتون گفتین استاندارد شما برای تشخیص چیه؟

V E S T A
11-02-2019, 17:55
باقی آنانی هم که ادعا میکنند "کسی به من کاری نداشته باشد" و "به دیگران چه" هم اگر واقعا برای شما و امثالتان مهم نیست پس چرا اصلا بحثی صورت می گیرد
خوب انطرف ماجرا هم یک عده را هرزه و بدکاره می داند و این را حق خود می داند که از انها دوری کند پس چطور است که استاندارد و ضابطه خواهی در روابط دچار دوگانگی است؟!



به کسی ربط نداره مربوط به قسمتی از قضیه است که طرف مقابل بحث سعی دارد سبک فکری خودش رو با زور فحش و بد و بیراه و افترا و تهمت به دیگری تحمیل میکند نمونه اش سوالاتی که از کاربرdonnie yen پرسیده شد و ایشان صادقانه جواب دادند و بعد در حالی که همگان منتظر یک تجزیه تحلیل منطقی و روانشنانه از این سوالات و از جانب شما بودند دیدیم که این شخص به جرم اینکه جواب دلخواه شما را ندادند چطور جواب گرفتند و مشخص نشد این تجریه و تحیلی شما بر چه اساسی بوده ؟!

ولی در به اشتراک گذاری نظر و عقیده بدون اهانت و توهین همه آزاد هستن و فلسفه وجود داشتن انجمن همین هست
دلیل این بحث ها در یک انجمن گفتگو دقیقا همین جمله ای هست که گفته شد : اشتراک گذاری/ نقد و بررسی ایرادات وارده به یک نظر به روش مستدل یعنی چی ؟

یعنی من از نظرم با دلیل و منطق دفاع کنم و از طرف مقابلم دلیل و منطق بخواهیم و کسی که نمی تواند مستدل صحبت کنه یا توانایی این رو نداره که پاسخ ها رو در مغز خودش درست تجزیه و تحیلی کند یا پاسخ اول و دومو .. را درست در کنار هم بچیند، نباید وارد بحث منطقی شود .

در حال حاضر هم سعی شده بر همین روال پیش رویم ولی وقتی صحبت و گفتگو به سمت توهین یا برچسب گذاری میره دلیلش اینه که یکی از دوطرفین بحث برایش قابل قبول نیست که ممکن است نظری غیر از نظر خودش وجود داشته باشد. یا برایش قابل درک نیست که دیگری هم به همان میزان حق بیان نظر و عقیده را دارد که خودش دارد.

آیا ما میتوانیم و اجازه این رو داریم نظر و عقیده خودمان را به دیگری تحمیل کنیم ؟ یا اجباری به پذیرش نظر و عقیده من نوعی و شمای نوعی هست ؟ خیر نیست این خیلی واضح هست!

آیا من نوعی و شمای نوعی می توانیم دیگری را مجبور کینم طبق نظر و عقیده یکی از ما دو نفر زندگی کند ؟ خیر این هم واضح است!

در غیر این صورت اگر تصور شود باید حتما نظر شخصی به دیگری تحمیل گردد یا دیگری سبک زندگی اش را مطابق نظر و عقیده شخص دیگری تنظیم کند و اگر تنظیم نکند و تمایلی نداشته باشد با سیستم فکری آن شخص جلو برود باید به فحش و توهین و بد بیراه کشیده شود :
====> این شخص نباید وارد بحث منطقی شود . برای به کرسی نشاندن نظر می بایست مثل گذشتگان در جنگ های صلیبی وارد جنگ و نزاع تن به تن شود (اون ها هم برای عقایدشان به این سبک میجنگیدن) که فکر نمیکنم انجمن گفتگو تالاری برای جنگ و نزاع تن به تن داشته باشد فعلا فقط برای منطقی صحبت کردن تالار گفتگو ایجاد شده اگر نیاز است جهت پایبندی به سنت گذشتگان میشه درخواست تالار جنگ تن به تن هم داده شود.








اینکه یک مرد زن زیبا،جوان،باکره،اصیل و باحجب و حیا می خواهد حق اوست و حالا برخی زنان ایرانی همچون مدل غربی اش که اروپاگردی می کنند بروند زیر این و ان به نام " من برم خودم رو پیدا کنم" و " من مستقل ام" و از اینجور خزعبلات را فقط مرد دیوث عنفکر خریدار است
حالا یک طرف برچسب "سک^سیت" و "زن ستیز " و ... می زند و می خواهد هزینه این برچسب ها در جامعه ایران هم بالا ببرد چون مشخصا زورشان می اید که هزینه "فاحشه" و "هرزه"خوانده شدن بالاتر است
البته عاقبت هرزه و با حیا در نمود مشخص است نه وانمود
هیچکس ادعا و وانمود به هرزگی نمی کند اما خیل عظیمی از بدکاره ها بدشان نمی اید خود را عفیف و پاکدامن جا بزنند...


حقیقتا برای خیلی از افراد واژه عفیف و پاکدامن و هرزه و فاحشه مفهومی نداره این کلمات صرفا یک برچسب هست که مثل خیلی برچسب ها از جمله :



مرد دیوث عنفکر


میشه به افراد زد ولی چیزی که اهمیت داره اینه که در دنیای واقعی و بین افکار سالم و روان آرام برچسب ها جایگاهی برای تشخیص میزان ارزشمندی آدم ها ندارند در واقع برای این افراد این برچسب ها مفهوم و معنایی نداره که بخوان برای به دست آوردن/ از دست دادن برچسب های پاکدامنی، عفیف بودن، هرزه بودن یا فاحشه بودن تلاشی کنند یا وانمود کنند برچسبی را دارند یا ندارند..

V E S T A
11-02-2019, 17:59
تمامی ادم ها فرصت ازمون و خطا در رابطه، انسان شناسی و ... را ندارند چون هزینه اش در ایجاد و حفظ روابط متوجه فرد و جامعه است و ادمی خود موجودی است با محدودیت زمانی در عمر خود
انسان به سنت می چسبد چون برای قرن ها جواب داده حالا مهم نیست قاطر با قطار عوض شده!
هر دو جنس یکسری استراتژی های جنسی را دائما دنبال می کنند
هیچکس زن فاسق را همسری نمی گیرد چون جایگاه،اعتبار و سرمایه اش را وسط گذاشته
اینکه یک مرد زن زیبا،جوان،باکره،اصیل و باحجب و حیا می خواهد حق اوست و حالا برخی زنان ایرانی همچون مدل غربی اش که اروپاگردی می کنند بروند زیر این و ان به نام " من برم خودم رو پیدا کنم" و " من مستقل ام" و از اینجور خزعبلات را فقط مرد دیوث عنفکر خریدار است




همون حقی که برای انتخاب مرد وجود دارد مطمئننا برای انتخاب زن هم وجود دارد مگر اینکه در سیستم فکری شما زن انسان نباشد که البته چنین احتمالی رو میدم و اگر چنین باشد که یحث منطقی نمیتونه وجود داشته باشه..

همون مالکیتی که مرد نسبت به جسم و عقل و زندگی اش دارد زن هم همان مالکیت را نسبت به جسم و عقل و زندگی اش دارد که شما اساسا حق انسانی زن را قبول ندارین چه برسه به اینکه بخواهیم درباره حق زن به جسم اش / حق زن به عقل اش و حق زن به زندگی اش بحث کنیم .


دلیل اینکه سنت اشتباه گذشتگان دیگه چندان جذابیتی برای افراد ندارد این هست که سنت گذشتگان حقوق انسانی زن و البته مرد را نادیده میگیرد و با همین توجیه هایی که در افکار مشابه شما وجود دارد، با نام پایبندی به سنت کودک 11 ساله رو به یک مرد 50 ساله میسپردن که اون مرد با مهر ازدواج حق تجاوز به کودک رو پیدا کند یا با همان سنت گذشتگان مرد اجازه چند همسری و خیانت پیدا مکیند طبق سنت گذشتگان مرد اجازه آسیب به جسم و روان زن دارد چون مالک و صاحب اختیارش است و موارد دیگه از سنت گذشتگان و حقوق ضایع شده زن ها که در این بحث نمیگنجه و از حوصله مخاطب خارجه ..


حالا چرا بعضی افراد انقدر پافشاری میکنید برای اینکه زن ها ادعای احقاق حقوق نداشته باشند و اساسا زن را با قاطر و گاو و گوسفند یکی بدانند و بدون هیچ دلیل عقلانی به دیگران تحمیل کنند که به همان سنت گذشتگان پایبند باشند ؟ این جای تفکر دارد:


به نظر من افرادی که اقتدارو جذابیت درونی ندارند برای اینکه ضعف قدرت خودشون رو پوشش بدهند سعی در تضعیف و در اختیار گرفتن زن ها میکنند. کسی که به تنهایی به عنوان یک انسان هنوز قدرت برقراری یک مکالمه سالم و ساده رو با دیگری ندارد (چه همجنس چه جنس مخالف)/ کسی که به عنوان یک انسان اقتدارش وابسته به قلدر بازی و به اسارت گرفتن زن باشد/ کسی که جهل و نادانی در برقراری ارتباط سالم با زنان دارد/ کسی که می خواهد مالک جسم و جان و عقل دیگری باشد و دیگری رو مجبور به ادامه زندگی با خودش کند و..

این ها همه نمونه هایی از ضعف در عزت نفس/ اعتماد به نفس و شخصیت خورد شده اون شخص هست که تنها راه حلش اینه که سعی بشه به جای تحمیل یک نظر اشتباه و ناسالم به دیگران اون فرد در پی رفع و اصلاح ضعف های خودش باشد اگر برایش سلامت اخلاقی اجتماع اهمیت دارد .اول افکار آلوده و بیمار خودش رو درمان کنه تا با افکار آلوده دیگران و زندگی شون رو به تباهی نکشاند.

مسئله خیلی ساده اس یک مرد با اعتماد به نفس / باهوش و با روان سالم انقدر قدرتمند هست که برای اثبات مردانگی و قدرت اش نیازی به تضعیف زن یا به اسارت گرفتن جسم و عقل زن نداشته باشد. هرجا که احساس کردین مردانگی تان با احترام به حقوق انسانی دیگری(چه زن یا حتی همجنس خودتان) زیر سوال میرود بدانید در شخصیت و درون تان یک مشکلی وجود دارد که سلامت روانی شما رو داره تهدید میکنه .

mohsenP3000
11-02-2019, 21:24
یاد داعش افتادم اونا هم با وجود افکار سیاه و هرزی که دارن هر کسی که مثل خودشون نباشه رو فاسد میدونن و مستحق مرگ به نظر اونا هم بقیه افراد که اعتقادات و نظرات اونا رو ندارن فقط نوک بینی شون رو میبینن و نمیتونن درک کنن داعش واقعا چه اهداف گرانبهایی برای بشریت دارد وگرنه اون بقیه افراد اگر درک میکردن نمیگفتن ما دوست نداریم با طرز فکر و نوع نگاه پر از نفرت و غیرانسانی و تجاوزکارانه شما زندگی کنیم ..



آهان حالا فهمیدین فلسفه گفتگو و تبادل نظر تو انجمن ها چیه ! شما میتونید انتقاد کنید میتونید عقیده ای رو نقد کنید و میتونید نظرتون رو بیان کنید مثل همه ولی اجازه ندارید دیگران رو مجبور کنید به سبک فکر شما زندگی کنند چون به نظر شما درست و اخلاقی اینه! یا با فحش و ناسزا و قلدری و زور خودتون رو مالک عقل و جسم و بدن دیگری بدونید چون این تجاوزه ..

پ ن : حالا صرف اینکه هر کسی آزاد هست نظرش رو بیان کنه یه عده طرز تفکر مشابه شما رو حتی تو محیط گفتگو هم Ignore میکنن (دقت کردین کسی تمایل نداره باهاتون بحث کنه؟! دقت کردین که تو زندگی تون هم تا این سن هنوز دستاورد موفقیت امیز عاطفی نداشتین و قدرت برقراری ارتباط سالم با افراد رو ندارین؟!) چه برسه اینکه انسان های سالم خارج از محیط گفتگو بخوان به نظرات شما عمل کنند انسان هایی که روان سالم دارند معمولا از نفرت و سیاهی و زور گویی و بی اخلاقی و تجاوز به حقوق دیگری سعی میکنند دوری کنند .

سلام دوست عزیز

به نظرم کلا با آدم های کوته فکر و خیلی سطح پایین فرهنگی بحث نکنید بهتره. آدمی که خوابه رو می شه بیدار کرد ولی کسی که خودش رو به خواب زده نه.

این آقای محترم کوچک مغز در مباحث دیگه هم مغزشون مشکل داره و با راهنمایی ها و صحبت ها و سخنرانی و .... درست بشو نیست.

یه احتمال دیگه هم اینه که خیلی بچه است و هنوز به بلوغ فکری نرسیده که چنین نظراتی راجع به زن و نحوه زندگی آدما داره.

وقتت رو همیشه برای چیزی بذار که آخرش به نتیجه ای برسی.

موفق باشید. :n16:

barton fink
12-02-2019, 16:05
با سلام خدمت شما دوست عزیز

امکانش هست شما فاحشه و هرزه رو از دیدگاه خودتون برای ما شرح بدین؟ چه کسانی در این گروه قرار می گیرن؟

ایا در دیدگاه شما کسی که به نیاز های جنسی خودش در چهارچوبی غیر از ازدواج پاسخ میده هم در همین تعریف قرار می گیره؟

اعتبار و سرمایه اصلی یک زن یا مرد چه مواردی رو شامل می شه؟

منظور از زن باکره و جوان را می فهمم ولی زیبا و اصیل و با حجب و حیا از نظر شما چه کسانی رو شامل می شه؟

و دلیلتون برای اینکه مردی که اینجور فکر می کنه یه هست؟ بطور واضح همونجور که خودتون گفتین استاندارد شما برای تشخیص چیه؟





اکثر این صفات بر حسب فضیلت های زنانه و مردانه است که محور آنها به دستگاه فکری فرد باز می گردد که آیا اینها مفهوم و ارزشی دارند یا نه
اگر معنای اصالت،نجابت،غیرت،شرافت و امثال این ها را متوجه نمی شوید به ریشه کلمه مراجعه کنید



به کسی ربط نداره مربوط به قسمتی از قضیه است که طرف مقابل بحث سعی دارد سبک فکری خودش رو با زور فحش و بد و بیراه و افترا و تهمت به دیگری تحمیل میکند نمونه اش سوالاتی که از کاربرdonnie yen پرسیده شد و ایشان صادقانه جواب دادند و بعد در حالی که همگان منتظر یک تجزیه تحلیل منطقی و روانشنانه از این سوالات و از جانب شما بودند دیدیم که این شخص به جرم اینکه جواب دلخواه شما را ندادند چطور جواب گرفتند و مشخص نشد این تجریه و تحیلی شما بر چه اساسی بوده ؟!

ولی در به اشتراک گذاری نظر و عقیده بدون اهانت و توهین همه آزاد هستن و فلسفه وجود داشتن انجمن همین هست
دلیل این بحث ها در یک انجمن گفتگو دقیقا همین جمله ای هست که گفته شد : اشتراک گذاری/ نقد و بررسی ایرادات وارده به یک نظر به روش مستدل یعنی چی ؟

یعنی من از نظرم با دلیل و منطق دفاع کنم و از طرف مقابلم دلیل و منطق بخواهیم و کسی که نمی تواند مستدل صحبت کنه یا توانایی این رو نداره که پاسخ ها رو در مغز خودش درست تجزیه و تحیلی کند یا پاسخ اول و دومو .. را درست در کنار هم بچیند، نباید وارد بحث منطقی شود .

در حال حاضر هم سعی شده بر همین روال پیش رویم ولی وقتی صحبت و گفتگو به سمت توهین یا برچسب گذاری میره دلیلش اینه که یکی از دوطرفین بحث برایش قابل قبول نیست که ممکن است نظری غیر از نظر خودش وجود داشته باشد. یا برایش قابل درک نیست که دیگری هم به همان میزان حق بیان نظر و عقیده را دارد که خودش دارد.

آیا ما میتوانیم و اجازه این رو داریم نظر و عقیده خودمان را به دیگری تحمیل کنیم ؟ یا اجباری به پذیرش نظر و عقیده من نوعی و شمای نوعی هست ؟ خیر نیست این خیلی واضح هست!

آیا من نوعی و شمای نوعی می توانیم دیگری را مجبور کینم طبق نظر و عقیده یکی از ما دو نفر زندگی کند ؟ خیر این هم واضح است!

در غیر این صورت اگر تصور شود باید حتما نظر شخصی به دیگری تحمیل گردد یا دیگری سبک زندگی اش را مطابق نظر و عقیده شخص دیگری تنظیم کند و اگر تنظیم نکند و تمایلی نداشته باشد با سیستم فکری آن شخص جلو برود باید به فحش و توهین و بد بیراه کشیده شود :
====> این شخص نباید وارد بحث منطقی شود . برای به کرسی نشاندن نظر می بایست مثل گذشتگان در جنگ های صلیبی وارد جنگ و نزاع تن به تن شود (اون ها هم برای عقایدشان به این سبک میجنگیدن) که فکر نمیکنم انجمن گفتگو تالاری برای جنگ و نزاع تن به تن داشته باشد فعلا فقط برای منطقی صحبت کردن تالار گفتگو ایجاد شده اگر نیاز است جهت پایبندی به سنت گذشتگان میشه درخواست تالار جنگ تن به تن هم داده شود.







حقیقتا برای خیلی از افراد واژه عفیف و پاکدامن و هرزه و فاحشه مفهومی نداره این کلمات صرفا یک برچسب هست که مثل خیلی برچسب ها از جمله :


میشه به افراد زد ولی چیزی که اهمیت داره اینه که در دنیای واقعی و بین افکار سالم و روان آرام برچسب ها جایگاهی برای تشخیص میزان ارزشمندی آدم ها ندارند در واقع برای این افراد این برچسب ها مفهوم و معنایی نداره که بخوان برای به دست آوردن/ از دست دادن برچسب های پاکدامنی، عفیف بودن، هرزه بودن یا فاحشه بودن تلاشی کنند یا وانمود کنند برچسبی را دارند یا ندارند..



همون حقی که برای انتخاب مرد وجود دارد مطمئننا برای انتخاب زن هم وجود دارد مگر اینکه در سیستم فکری شما زن انسان نباشد که البته چنین احتمالی رو میدم و اگر چنین باشد که یحث منطقی نمیتونه وجود داشته باشه..

همون مالکیتی که مرد نسبت به جسم و عقل و زندگی اش دارد زن هم همان مالکیت را نسبت به جسم و عقل و زندگی اش دارد که شما اساسا حق انسانی زن را قبول ندارین چه برسه به اینکه بخواهیم درباره حق زن به جسم اش / حق زن به عقل اش و حق زن به زندگی اش بحث کنیم .


دلیل اینکه سنت اشتباه گذشتگان دیگه چندان جذابیتی برای افراد ندارد این هست که سنت گذشتگان حقوق انسانی زن و البته مرد را نادیده میگیرد و با همین توجیه هایی که در افکار مشابه شما وجود دارد، با نام پایبندی به سنت کودک 11 ساله رو به یک مرد 50 ساله میسپردن که اون مرد با مهر ازدواج حق تجاوز به کودک رو پیدا کند یا با همان سنت گذشتگان مرد اجازه چند همسری و خیانت پیدا مکیند طبق سنت گذشتگان مرد اجازه آسیب به جسم و روان زن دارد چون مالک و صاحب اختیارش است و موارد دیگه از سنت گذشتگان و حقوق ضایع شده زن ها که در این بحث نمیگنجه و از حوصله مخاطب خارجه ..


حالا چرا بعضی افراد انقدر پافشاری میکنید برای اینکه زن ها ادعای احقاق حقوق نداشته باشند و اساسا زن را با قاطر و گاو و گوسفند یکی بدانند و بدون هیچ دلیل عقلانی به دیگران تحمیل کنند که به همان سنت گذشتگان پایبند باشند ؟ این جای تفکر دارد:


به نظر من افرادی که اقتدارو جذابیت درونی ندارند برای اینکه ضعف قدرت خودشون رو پوشش بدهند سعی در تضعیف و در اختیار گرفتن زن ها میکنند. کسی که به تنهایی به عنوان یک انسان هنوز قدرت برقراری یک مکالمه سالم و ساده رو با دیگری ندارد (چه همجنس چه جنس مخالف)/ کسی که به عنوان یک انسان اقتدارش وابسته به قلدر بازی و به اسارت گرفتن زن باشد/ کسی که جهل و نادانی در برقراری ارتباط سالم با زنان دارد/ کسی که می خواهد مالک جسم و جان و عقل دیگری باشد و دیگری رو مجبور به ادامه زندگی با خودش کند و..

این ها همه نمونه هایی از ضعف در عزت نفس/ اعتماد به نفس و شخصیت خورد شده اون شخص هست که تنها راه حلش اینه که سعی بشه به جای تحمیل یک نظر اشتباه و ناسالم به دیگران اون فرد در پی رفع و اصلاح ضعف های خودش باشد اگر برایش سلامت اخلاقی اجتماع اهمیت دارد .اول افکار آلوده و بیمار خودش رو درمان کنه تا با افکار آلوده دیگران و زندگی شون رو به تباهی نکشاند.

مسئله خیلی ساده اس یک مرد با اعتماد به نفس / باهوش و با روان سالم انقدر قدرتمند هست که برای اثبات مردانگی و قدرت اش نیازی به تضعیف زن یا به اسارت گرفتن جسم و عقل زن نداشته باشد. هرجا که احساس کردین مردانگی تان با احترام به حقوق انسانی دیگری(چه زن یا حتی همجنس خودتان) زیر سوال میرود بدانید در شخصیت و درون تان یک مشکلی وجود دارد که سلامت روانی شما رو داره تهدید میکنه .

یا حضرت دراما کویین!
اگر این قدر دلتان پر بود خب همان پست اول نقل قول می گرفتید!

1.از یکطرف ادعا می کنید فاحشه و هرزه و دیوث معنا و موجودیتی ندارند و "اکثر مردم اهمیتی نمی دهند" بعد دو خط انطرف طرف روضه می خوانید که چرا " توهین و تحقیر و فحش(!)"؟!
در حلقه های اجتماعی اینطرف ماجرا که فضیلت های اخلاقی وجود دارد و مردمانش خودفریب و بزدل نیبستند این ارزش ها به روش خود سنجیده می شود
زن بی عفت،بی حجب و حیا،روسپی و...
مرد بی غیرت،بی شرفت،دیوث و ...
یکسری خصوصیات و ویژگی ها دارند که نماد و نمود خود را بروز می دهند و البته این سنجشگرها از همان افرادی هستند که برایشان مهم نیست شامل برچسب گذاری مدرن امثال شما شوند یا نه
حالا هرچقدر هم که جیغ و فریاد سر دهید " سک^سیست،زن ستیز،فاشیست،خاورمیانه ای و..."
اما در حالت برعکسش نه!
برای مثال چرا کلمه بی ناموس به یک مترقی بر می خورد من نمی دانم؟! چرا توهین است؟! ناموس یعنی کسی که دارای عفت و عصمت است مگر در دستگاه فکری شان اصلا این ها تعریف هم دارند؟!
ناموس که مردسالارانه و زن ستیزی بود!

2.دو نوع سنت داریم

آن سنتی که شما از ان حرف می می زنید "tradition" است (امری انسانی و ثانی است)
چه ازدواج کودک با پیرمرد
چه کوییر کردن همان کودک
و چه سنت حسنه سقط جنین "زنان مستقل و برابر"
آن سنتی که من از آن حرف می زنم "Tradition" است (امری الهی و بانی است)
>در مورد رابطه این ها بعدها توضیح خواهم داد





3. باز هم من عکس خدا را پاره کردم!
اخر در کجای این بحث زن با قاطر و گوسفند یکی شده؟! من می گویم مهم نیست در خانه های کاهگلی زندگی کنیم یا در ایستگاه فضایی،سوار قاطر شویم یا قطار
هر کجا که هستیم روابط بین زن و مرد را نمی توان با ادعاهای کیلویی تعریف کرد وگرنه همه چیز از دست می رود:


Our ancestors have always known that free se^xuality would lead to a bad outcome for everyone. In our hubris, we have decided we know better and started an experiment with consequences that are beginning to show.
Humans are a naturally polygynous species. Comparisons of paternally inherited Y-DNA vs. maternal mDNA show a divergence in genetic diversity such that for every one male, 17 females have reproduced.
Of course, such brutal male selection has the consequence of high male competitiveness and violence. This is the reason for why we have evolved a se^xual dimorphism between the se^xes. In other species, the higher the dimorphism, the less monogamous they are.
The genius of enforcing monogamy in humans led to a 1:1 pairing of the se^xes, unlocking a huge amount of male resources previously spent on infighting, a civilization-building feat.

Monogamy has now become optional and even disincentivized, turning back the clock.
So we return to the times of 1 male for 17 females, but since we have laws against murder and rape, and because we have the state providing for single mothers, we have, in the west, nearly disabled natural selection. That leaves us with se^xual selection as the distinctor.
This is why the most important male traits are now largely genetic: A large skeleton (height, frame), robust/aesthetic craniofacial bones (jawline, orbital ridge, face), full hair, beard, etc.

Women are basically selecting for the strongest caveman without any actual fighting.
Hence the males of lower genetic value are forced to become suicidal, hom^ose^xual, tra^nsse^xual, homicidal, a beta or a cu^ckold, all of which manifest in males much more often than females.
Much of what we see today is an inevitability of the incentives set up the last decades.

If we continue on this path, it is clear that, without rewarding the subservient male with procreation, civilization cannot be upheld and we will revert to a more primitive state of mankind.
While feminism pretends to fight against male toxicity, it is actually encouraging it. After all, if given free choice, women will choose the meanest, baddest and most dominant. No wonder that 50 Shades is the book that has sold the most copies in human history.
In contrast, monogamy pacifies male "toxicity" and leads, applied consequently over long periods of time, to diminished sexual dimorphism. Monogamy was actually a progressive idea. Today's "progressives" are really regressive.
.


این هم کتابی مناسب برای شروع این مباحث و شروع خروج از Echo chamber و loop بیهوده گویان!



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Se^xual Utopia in Power: The Feminist Revolt Against Civilization

ژیان
12-02-2019, 16:28
اکثر این صفات بر حسب فضیلت های زنانه و مردانه است که محور آنها به دستگاه فکری فرد باز می گردد که آیا اینها مفهوم و ارزشی دارند یا نه
اگر معنای اصالت،نجابت،غیرت،شرافت و امثال این ها را متوجه نمی شوید به ریشه کلمه مراجعه کنید







یا حضرت دراما کویین!
اگر این قدر دلتان پر بود خب همان پست اول نقل قول می گرفتید!

1.از یکطرف ادعا می کنید فاحشه و هرزه و دیوث معنا و موجودیتی ندارند و "اکثر مردم اهمیتی نمی دهند" بعد دو خط انطرف طرف روضه می خوانید که چرا " توهین و تحقیر و فحش(!)"؟!
در حلقه های اجتماعی اینطرف ماجرا که فضیلت های اخلاقی وجود دارد و مردمانش خودفریب و بزدل نیبستند این ارزش ها به روش خود سنجیده می شود
زن بی عفت،بی حجب و حیا،روسپی و...
مرد بی غیرت،بی شرفت،دیوث و ...
یکسری خصوصیات و ویژگی ها دارند که نماد و نمود خود را بروز می دهند و البته این سنجشگرها از همان افرادی هستند که برایشان مهم نیست شامل برچسب گذاری مدرن امثال شما شوند یا نه
حالا هرچقدر هم که جیغ و فریاد سر دهید " سک^سیست،زن ستیز،فاشیست،خاورمیانه ای و..."
اما در حالت برعکسش نه!
برای مثال چرا کلمه بی ناموس به یک مترقی بر می خورد من نمی دانم؟! چرا توهین است؟! ناموس یعنی کسی که دارای عفت و عصمت است مگر در دستگاه فکری شان اصلا این ها تعریف هم دارند؟!
ناموس که مردسالارانه و زن ستیزی بود!

2.دو نوع سنت داریم

آن سنتی که شما از ان حرف می می زنید "tradition" است (امری انسانی و ثانی است)
چه ازدواج کودک با پیرمرد
چه کوییر کردن همان کودک
و چه سنت حسنه سقط جنین "زنان مستقل و برابر"
آن سنتی که من از آن حرف می زنم "Tradition" است (امری الهی و بانی است)
>در مورد رابطه این ها بعدها توضیح خواهم داد





3. باز هم من عکس خدا را پاره کردم!
اخر در کجای این بحث زن با قاطر و گوسفند یکی شده؟! من می گویم مهم نیست در خانه های کاهگلی زندگی کنیم یا در ایستگاه فضایی،سوار قاطر شویم یا قطار
هر کجا که هستیم روابط بین زن و مرد را نمی توان با ادعاهای کیلویی تعریف کرد وگرنه همه چیز از دست می رود:


Our ancestors have always known that free se^xuality would lead to a bad outcome for everyone. In our hubris, we have decided we know better and started an experiment with consequences that are beginning to show.
Humans are a naturally polygynous species. Comparisons of paternally inherited Y-DNA vs. maternal mDNA show a divergence in genetic diversity such that for every one male, 17 females have reproduced.
Of course, such brutal male selection has the consequence of high male competitiveness and violence. This is the reason for why we have evolved a se^xual dimorphism between the se^xes. In other species, the higher the dimorphism, the less monogamous they are.
The genius of enforcing monogamy in humans led to a 1:1 pairing of the se^xes, unlocking a huge amount of male resources previously spent on infighting, a civilization-building feat.

Monogamy has now become optional and even disincentivized, turning back the clock.
So we return to the times of 1 male for 17 females, but since we have laws against murder and rape, and because we have the state providing for single mothers, we have, in the west, nearly disabled natural selection. That leaves us with se^xual selection as the distinctor.
This is why the most important male traits are now largely genetic: A large skeleton (height, frame), robust/aesthetic craniofacial bones (jawline, orbital ridge, face), full hair, beard, etc.

Women are basically selecting for the strongest caveman without any actual fighting.
Hence the males of lower genetic value are forced to become suicidal, hom^ose^xual, tra^nsse^xual, homicidal, a beta or a cu^ckold, all of which manifest in males much more often than females.
Much of what we see today is an inevitability of the incentives set up the last decades.

If we continue on this path, it is clear that, without rewarding the subservient male with procreation, civilization cannot be upheld and we will revert to a more primitive state of mankind.
While feminism pretends to fight against male toxicity, it is actually encouraging it. After all, if given free choice, women will choose the meanest, baddest and most dominant. No wonder that 50 Shades is the book that has sold the most copies in human history.
In contrast, monogamy pacifies male "toxicity" and leads, applied consequently over long periods of time, to diminished sexual dimorphism. Monogamy was actually a progressive idea. Today's "progressives" are really regressive.
.


این هم کتابی مناسب برای شروع این مباحث و شروع خروج از Echo chamber و loop بیهوده گویان!



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Se^xual Utopia in Power: The Feminist Revolt Against Civilization




کدوم ماست فروشی تا حالا گفته ماست من ترشه؟ کدوم حاکمی تا حالا قبول کرده که ظالمه؟ کدوم دزدی تا حالا خودش رو زندانی کرده؟ و کدوم فاحشه ای تا حالا قبول کرده که گناهکاره؟ پس صحبت با انسان هایی که شجاعت قبول چیزی علیه خودشون رو ندارن ظاهرا بیهوده است.
اگه شما با حاکمی سر ظالم بودنش بحث کنی و بخواهی بهش ثابت کنی که ظالمه قطعا سرت رو به باد میدی و اگه با شخصی فاحشه و بی بند و بار بخواهی در مورد اعمالش بحث کنی قطعا فقط توهین میشنوی.

------------------

بعضی ها تو کدوم قبیله ای زندگی میکنن که هنوز موضوعاتی مثل به اسارت گرفتن زن رو مطرح میکنن :n08:تو عمرم ندیدم مردی زنی رو به اسارت گرفته باشه! شما کجا دیدی؟ لطفا سریع با پلیس تماس بگیر.
این جماعت تا با ضعف های خودشون رو به رو میشن سریع بحث رو میبرن تو دوران ماقبل تاریخ و اسارت گرفتن زن حق تحصیل و ... :n38: بحث سر فساد موجود در جامعه بود ... دیگه استارت گرفتن زن ها و حق تحصیل و اینها رو تو قبیله خودتون مطرح کنید اینجا بحث چیز دیگه ای بود.


در ضمن تا جایی که من میدونم خانوم ها بیشتر از زن فاسد تنفر دارن تا مردها. چون ارزش و اعتبار و زن بودنشون رو زیر سوال میبرن انقدر از حقوق بانوان صحبت نکنید همین که بی اعتبارشون نکنید واسشون کافیه.

dvb55
12-02-2019, 16:38
اکثر این صفات بر حسب فضیلت های زنانه و مردانه است که محور آنها به دستگاه فکری فرد باز می گردد که آیا اینها مفهوم و ارزشی دارند یا نه
اگر معنای اصالت،نجابت،غیرت،شرافت و امثال این ها را متوجه نمی شوید به ریشه کلمه مراجعه کنید

به اندازه دانشم می دونم ریشه کلمات به کجا برمی گرده فقط برای من دیدگاه شما مهم بود و برام قابل درک نبود برای همین هم سوال کردم . هدف از این سوالات دیدگاه شما بود و اشنایی با افکار شما . اگر مایل بودین جواب سوالات رو بدین تا با نوع تفکر شما بیشتر اشنا بشیم

B3HZ@D
12-02-2019, 17:01
اکثر این صفات بر حسب فضیلت های زنانه و مردانه است که محور آنها به دستگاه فکری فرد باز می گردد که آیا اینها مفهوم و ارزشی دارند یا نه
اگر معنای اصالت،نجابت،غیرت،شرافت و امثال این ها را متوجه نمی شوید به ریشه کلمه مراجعه کنید







یا حضرت دراما کویین!
اگر این قدر دلتان پر بود خب همان پست اول نقل قول می گرفتید!

1.از یکطرف ادعا می کنید فاحشه و هرزه و دیوث معنا و موجودیتی ندارند و "اکثر مردم اهمیتی نمی دهند" بعد دو خط انطرف طرف روضه می خوانید که چرا " توهین و تحقیر و فحش(!)"؟!
در حلقه های اجتماعی اینطرف ماجرا که فضیلت های اخلاقی وجود دارد و مردمانش خودفریب و بزدل نیبستند این ارزش ها به روش خود سنجیده می شود
زن بی عفت،بی حجب و حیا،روسپی و...
مرد بی غیرت،بی شرفت،دیوث و ...
یکسری خصوصیات و ویژگی ها دارند که نماد و نمود خود را بروز می دهند و البته این سنجشگرها از همان افرادی هستند که برایشان مهم نیست شامل برچسب گذاری مدرن امثال شما شوند یا نه
حالا هرچقدر هم که جیغ و فریاد سر دهید " سک^سیست،زن ستیز،فاشیست،خاورمیانه ای و..."
اما در حالت برعکسش نه!
برای مثال چرا کلمه بی ناموس به یک مترقی بر می خورد من نمی دانم؟! چرا توهین است؟! ناموس یعنی کسی که دارای عفت و عصمت است مگر در دستگاه فکری شان اصلا این ها تعریف هم دارند؟!
ناموس که مردسالارانه و زن ستیزی بود!

2.دو نوع سنت داریم

آن سنتی که شما از ان حرف می می زنید "tradition" است (امری انسانی و ثانی است)
چه ازدواج کودک با پیرمرد
چه کوییر کردن همان کودک
و چه سنت حسنه سقط جنین "زنان مستقل و برابر"
آن سنتی که من از آن حرف می زنم "Tradition" است (امری الهی و بانی است)
>در مورد رابطه این ها بعدها توضیح خواهم داد





3. باز هم من عکس خدا را پاره کردم!
اخر در کجای این بحث زن با قاطر و گوسفند یکی شده؟! من می گویم مهم نیست در خانه های کاهگلی زندگی کنیم یا در ایستگاه فضایی،سوار قاطر شویم یا قطار
هر کجا که هستیم روابط بین زن و مرد را نمی توان با ادعاهای کیلویی تعریف کرد وگرنه همه چیز از دست می رود:


Our ancestors have always known that free se^xuality would lead to a bad outcome for everyone. In our hubris, we have decided we know better and started an experiment with consequences that are beginning to show.
Humans are a naturally polygynous species. Comparisons of paternally inherited Y-DNA vs. maternal mDNA show a divergence in genetic diversity such that for every one male, 17 females have reproduced.
Of course, such brutal male selection has the consequence of high male competitiveness and violence. This is the reason for why we have evolved a se^xual dimorphism between the se^xes. In other species, the higher the dimorphism, the less monogamous they are.
The genius of enforcing monogamy in humans led to a 1:1 pairing of the se^xes, unlocking a huge amount of male resources previously spent on infighting, a civilization-building feat.

Monogamy has now become optional and even disincentivized, turning back the clock.
So we return to the times of 1 male for 17 females, but since we have laws against murder and rape, and because we have the state providing for single mothers, we have, in the west, nearly disabled natural selection. That leaves us with se^xual selection as the distinctor.
This is why the most important male traits are now largely genetic: A large skeleton (height, frame), robust/aesthetic craniofacial bones (jawline, orbital ridge, face), full hair, beard, etc.

Women are basically selecting for the strongest caveman without any actual fighting.
Hence the males of lower genetic value are forced to become suicidal, hom^ose^xual, tra^nsse^xual, homicidal, a beta or a cu^ckold, all of which manifest in males much more often than females.
Much of what we see today is an inevitability of the incentives set up the last decades.

If we continue on this path, it is clear that, without rewarding the subservient male with procreation, civilization cannot be upheld and we will revert to a more primitive state of mankind.
While feminism pretends to fight against male toxicity, it is actually encouraging it. After all, if given free choice, women will choose the meanest, baddest and most dominant. No wonder that 50 Shades is the book that has sold the most copies in human history.
In contrast, monogamy pacifies male "toxicity" and leads, applied consequently over long periods of time, to diminished sexual dimorphism. Monogamy was actually a progressive idea. Today's "progressives" are really regressive.
.


این هم کتابی مناسب برای شروع این مباحث و شروع خروج از Echo chamber و loop بیهوده گویان!



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Se^xual Utopia in Power: The Feminist Revolt Against Civilization



مشکل همین سنت ها هستن . شما فکر میکنی چون چیزی سنتی بوده پس حتمن درسته و باید همچنان در جامعه پیاده بشه.
ولی چیزی که بهش توجه نکردین اینه که همه این سنت ها به مرور زمان و نفوذ مدرنیته جای خودشون رو به تفکرات منطقی تر و ازادتر دادن .

یک زمانی تحصیل زنان در مدارس تابو بود و هر کسی که به مادر یا دختر یا خواهر یا زنش اجازه تحصیل میداد بهش صفت بی غیرت و بی ناموس میدادن .
شما هم نوع تفکرت از همون دوره است ولی با کمی دوز کمتر و رقیق شده... البته مشکل همچنان پابرجاست و اون مشکل در نوع نگرش مالکیتی است که نسبت به زنان دارین.

وقتی شما زن رو ناموس و غیرت میدونین خیلی واضح دارین حس مالکیت طلبانه خودتون به جنس مخالف رو بروز میدین . این زن چون مادر شماست پس مالکش هستین ... چون خواهرتونه و شما برادرش هستین پس تحت کنترل خواسته های شماست . اگر زن شماست پس گوش به فرمان شما باید باشه .

در تفکر شما زن همیشه متکی به مرد است .
این نوع تفکرات به این معنی است که زن همیشه ناموس کسی است و در کل زندگیش همیشه تحت مالکیت شخص دیگه است و ما با این تفکر به کل استقلال زن رو منکر میشیم .
در دیدگاه شما زن برای خودش حقی نداره و نباید ازاد باشه که "زن" باشه و این حق رو نداره که برای موجودیت خودش زندگی کنه و شخصیت و هویت مستقل خودش رو داشته باشه و همیشه باید جوابگوی یک مرد پسر , برادر , شوهرش باشه .

مردانی که با کلمه های مثل ناموس و غیرت و شرف به زن به عنوان یک انسان بالغ احترام نمیذارن و اونو نمیپذیرن که همه این موارد هم از ایدئولوژی مرد سالارانه پدید میاد که زن در نگاهشون همانند یک شی یا برده است که میتونن روی اون حس مالکیت و کنترل داشته باشن و اون رو با قوانین و قواعد و خواسته های خودشون به این طرف و اونطرف ببرن.

شما هم بهتره زیاد دلخوش به سنت ها نباشین.


کدوم ماست فروشی تا حالا گفته ماست من ترشه؟ کدوم حاکمی تا حالا قبول کرده که ظالمه؟ کدوم دزدی تا حالا خودش رو زندانی کرده؟ و کدوم فاحشه ای تا حالا قبول کرده که گناهکاره؟ پس صحبت با انسان هایی که شجاعت قبول چیزی علیه خودشون رو ندارن ظاهرا بیهوده است.
اگه شما با حاکمی سر ظالم بودنش بحث کنی و بخواهی بهش ثابت کنی که ظالمه قطعا سرت رو به باد میدی و اگه با شخصی فاحشه و بی بند و بار بخواهی در مورد اعمالش بحث کنی قطعا فقط توهین میشنوی.

کدام انسان نادانی هم تا حالا قبول کرده که پرت و پلا میگه و اشتباه کرده !؟ حداقل شخص دیگری همچین چیزی رو میگفت باز جای تفکر و تامل داشت .
نه شما که پرونده پرباری در این گونه بحث های عجیب و بی سر و ته دارین !

ژیان
12-02-2019, 17:09
کدام انسان نادانی هم تا حالا قبول کرده که پرت و پلا میگه و اشتباه کرده !؟ حداقل شخص دیگری همچین چیزی رو میگفت باز جای تفکر و تامل داشت .
نه شما که پرونده پرباری در این گونه بحث های عجیب و بی سر و ته دارین !

پیش شما پروند پرباری دارم؟ من مگه شما رو به عنوان یه انسان سالم قبول دارم که بخوام پرونده هم داشته باشم پیش امثال شما.
مستقیما توهین نکن. باید تاسف خورد بعضی انسان ها زندگی انگل وار دارن حتی دلیل زندگی کردنشون رو هم نمیدونن.
قبلا بارها حتی وجود خالق دنیا رو هم منکر شدی دیگه از چنین انسانی انتظاری بیشتر از این هم نمیره.

اینکه یه فردی که نه وجود خدا رو باور داره و نه به انسانیت پایبنده و هر پدیده زشت و فسادی رو هم عادی میدونه بهم بگه نادان یا پرت و پلا گو بیشتر به حقانیت حرفهای خودم ایمان میارم.

============



اگر زن شماست پس گوش به فرمان شما باید باشه .


شما زنت ساعت 2 شب بیاد خونه و به 4 نفر هم سرویس داده باشه شما حق نداری بپرسی کجا بودی چون زن گوش به فرمان کسی نیست؟ :n36: یعنی منطق جلبک دریایی اگه 1 باشه منطق بعضی ها 0.5 هم نیست.
کسی هم نمیگه کسی اختیار بدنش رو نداره و الکی مغلطه نکنید اما صرفا چون یکی اختیار دستش رو داره باید دزدی کنه؟ فساد اخلاقی جامعه رو از درون نابود میکنه و این موضوع شخصی نیست.

اینکه مقام یه زن رو در حد زیر خواب جنس نر پایین میارید این شما هستید که زن ستیز هستید و بیشترین آسیب رو به اعتبار و شخصیت جنس مونث میزنید.

V E S T A
12-02-2019, 17:47
اکثر این صفات بر حسب فضیلت های زنانه و مردانه است که محور آنها به دستگاه فکری فرد باز می گردد که آیا اینها مفهوم و ارزشی دارند یا نه
اگر معنای اصالت،نجابت،غیرت،شرافت و امثال این ها را متوجه نمی شوید به ریشه کلمه مراجعه کنید







یا حضرت دراما کویین!
اگر این قدر دلتان پر بود خب همان پست اول نقل قول می گرفتید!

1.از یکطرف ادعا می کنید فاحشه و هرزه و دیوث معنا و موجودیتی ندارند و "اکثر مردم اهمیتی نمی دهند" بعد دو خط انطرف طرف روضه می خوانید که چرا " توهین و تحقیر و فحش(!)"؟!
در حلقه های اجتماعی اینطرف ماجرا که فضیلت های اخلاقی وجود دارد و مردمانش خودفریب و بزدل نیبستند این ارزش ها به روش خود سنجیده می شود
زن بی عفت،بی حجب و حیا،روسپی و...
مرد بی غیرت،بی شرفت،دیوث و ...
یکسری خصوصیات و ویژگی ها دارند که نماد و نمود خود را بروز می دهند و البته این سنجشگرها از همان افرادی هستند که برایشان مهم نیست شامل برچسب گذاری مدرن امثال شما شوند یا نه
حالا هرچقدر هم که جیغ و فریاد سر دهید " سک^سیست،زن ستیز،فاشیست،خاورمیانه ای و..."
اما در حالت برعکسش نه!
برای مثال چرا کلمه بی ناموس به یک مترقی بر می خورد من نمی دانم؟! چرا توهین است؟! ناموس یعنی کسی که دارای عفت و عصمت است مگر در دستگاه فکری شان اصلا این ها تعریف هم دارند؟!
ناموس که مردسالارانه و زن ستیزی بود!

2.دو نوع سنت داریم

آن سنتی که شما از ان حرف می می زنید "tradition" است (امری انسانی و ثانی است)
چه ازدواج کودک با پیرمرد
چه کوییر کردن همان کودک
و چه سنت حسنه سقط جنین "زنان مستقل و برابر"
آن سنتی که من از آن حرف می زنم "Tradition" است (امری الهی و بانی است)
>در مورد رابطه این ها بعدها توضیح خواهم داد





3. باز هم من عکس خدا را پاره کردم!
اخر در کجای این بحث زن با قاطر و گوسفند یکی شده؟! من می گویم مهم نیست در خانه های کاهگلی زندگی کنیم یا در ایستگاه فضایی،سوار قاطر شویم یا قطار
هر کجا که هستیم روابط بین زن و مرد را نمی توان با ادعاهای کیلویی تعریف کرد وگرنه همه چیز از دست می رود:


Our ancestors have always known that free se^xuality would lead to a bad outcome for everyone. In our hubris, we have decided we know better and started an experiment with consequences that are beginning to show.
Humans are a naturally polygynous species. Comparisons of paternally inherited Y-DNA vs. maternal mDNA show a divergence in genetic diversity such that for every one male, 17 females have reproduced.
Of course, such brutal male selection has the consequence of high male competitiveness and violence. This is the reason for why we have evolved a se^xual dimorphism between the se^xes. In other species, the higher the dimorphism, the less monogamous they are.
The genius of enforcing monogamy in humans led to a 1:1 pairing of the se^xes, unlocking a huge amount of male resources previously spent on infighting, a civilization-building feat.

Monogamy has now become optional and even disincentivized, turning back the clock.
So we return to the times of 1 male for 17 females, but since we have laws against murder and rape, and because we have the state providing for single mothers, we have, in the west, nearly disabled natural selection. That leaves us with se^xual selection as the distinctor.
This is why the most important male traits are now largely genetic: A large skeleton (height, frame), robust/aesthetic craniofacial bones (jawline, orbital ridge, face), full hair, beard, etc.

Women are basically selecting for the strongest caveman without any actual fighting.
Hence the males of lower genetic value are forced to become suicidal, hom^ose^xual, tra^nsse^xual, homicidal, a beta or a cu^ckold, all of which manifest in males much more often than females.
Much of what we see today is an inevitability of the incentives set up the last decades.

If we continue on this path, it is clear that, without rewarding the subservient male with procreation, civilization cannot be upheld and we will revert to a more primitive state of mankind.
While feminism pretends to fight against male toxicity, it is actually encouraging it. After all, if given free choice, women will choose the meanest, baddest and most dominant. No wonder that 50 Shades is the book that has sold the most copies in human history.
In contrast, monogamy pacifies male "toxicity" and leads, applied consequently over long periods of time, to diminished sexual dimorphism. Monogamy was actually a progressive idea. Today's "progressives" are really regressive.
.


این هم کتابی مناسب برای شروع این مباحث و شروع خروج از Echo chamber و loop بیهوده گویان!



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Se^xual Utopia in Power: The Feminist Revolt Against Civilization








این توضیح طویل که دو قسمت جدا شدند برای اینه که در درجه اول بدونید بحث منطقی و مستدل یعنی چی؟! و فلسفه انجمن گفتگو چیست که ظاهرا با این همه توضیح متوجه نشدین. نمی دونم شاید توضیح واضحاتِ من یکم ثقیل هست ..به همین دلیل تاکید کردم کسی که مهارت کنار هم قرار دادن جواب 1-2-3 و... را ندارد یا مهارت تجزیه تحلیل جملات و توضیحات را ندارد نباید وارد بحث هایی بشه که نیاز به استدلال دارند.

شما در پست قبلی خودتون ادعا کردین افراد تلاش میکنند خودشون رو تو کلاس بندی و برچسب های مورد علاقه شما مثل پاکدامن و عفیف و .. بگنجونن که با توجه بی مفهوم و بی ارزش بودن برچسب های شما در ذهن این افراد مشخصا علاقه ای برای بدست اوردن یا وانمود کردن به داشتن این برچسب ها وجود ندارد.

اینکه اشخاص برایشان اهمیت ندارد شما چه برچسبی بهشان بزنید دلیل بر این نمیشه که شما مجاز هستین در یک گفتگو مستدل ازادبیات توهین و تحقیراستفاده کنید.. تصور کنید من یک چینی هستم که اصلا فحش و توهین شما برایم مفهوم ندارد مثلا بی ناموس برای من مفهوم ندارد.. ولی این مجوزی نمیشه که به جای مستدل صحبت کردن در مواجهه با عقیده مخالف صرف اینکه همزبان و همفکر نیستیم از ادبیات اهانت و تحقیر کمک بگیرین و به این شخص چینی، برچسب های بی ناموس، عفیف، هرزه و پاکدامن .. رو بزنید.

البته اینا ابتدایی ترین آداب گفتگو و معاشرت هست که من دارم اینجا برای شما توضیح میدم و ادامه داشتن این سبک گفتگو فقط باعث میشه شما مثل دوستتون از بحثIgonre بشین و چه برسه حتی با این وضعیت اسفناک کسی نظراتتون رو بخونه یا بخواد فکر کنه بهش..


برای ادامه بحث درباره حقوق انسانی زنان قبل از هر چیز جواب این سوال رو بدین: شما زن را به عنوان یک انسان که دارای حقوق انسانی مشابه مرد هست پذیرفته اید؟

اگر بله بدون هیچ اگر و ولی و امایی... که ادامه بحث

اگر نه بحث همین جا به پایان میرسد..

ژیان
12-02-2019, 18:05
اصلا از بحث آسیب هایی که یه زن بدکاره میتونه به جامعه بزنه و ... بگذریم چون خیلی ها وابستگی دارن به این موضوعات و جانبداری میکنن.

من بحث رو یه جوری دیگه مطرح میکنم اگه منطقی جواب بگیرم قانع میشم.
فکر کنید برادر یا خواهر و فرزند شما به سمت مصرف مواد مخدر بره و شما چه میزان از این موضوع ناراحت میشید و سرزنشش میکنید؟ یا اینکه صرفا چون اختیار و حق انتخاب داره و برده نیست و ... حتی از این موضوع خم به ابرو نمیارید؟

Mohammad Hosseyn
12-02-2019, 21:15
زن بی عفت،بی حجب و حیا،روسپی و...
مرد بی غیرت،بی شرفت،دیوث و ...
یکسری خصوصیات و ویژگی ها دارند که نماد و نمود خود را بروز می دهند و البته این سنجشگرها از همان افرادی هستند که برایشان مهم نیست شامل برچسب گذاری مدرن امثال شما شوند یا نه
حالا هرچقدر هم که جیغ و فریاد سر دهید " سک^سیست،زن ستیز،فاشیست،خاورمیانه ای و..."
اما در حالت برعکسش نه!
برای مثال چرا کلمه بی ناموس به یک مترقی بر می خورد من نمی دانم؟! چرا توهین است؟! ناموس یعنی کسی که دارای عفت و عصمت است مگر در دستگاه فکری شان اصلا این ها تعریف هم دارند؟!
ناموس که مردسالارانه و زن ستیزی بود!
اینکه این کلمه به کسی چه مترقی چه سنتی بر بخورد اثبات کننده هیچ چیز نیست.
مشخص نیست شما میخواهید وضع موجود رو تبئین کنید یا توصیه اخلاقی بکنید یا هر دو! (که هر دو در کنار هم فقط با محدودیت‌های خاصی قابل انجامه)
شما می گوئید زن بی عفت ویژگی‌هایی دارد و بروز میدهد. مرد بی غیرت هم به همین منوال. اصلا برای من مهم نیست که اینها چه تعریف و ویژگی‌هایی در فکر شما دارند (در کل باید اعلام کنم که کلیت فکر و فلسفه شما برای من به شدت بی ارزشه). سوال اینجاست که چرا برای شما این ویژگی‌ها اهمیت دارد؟
آیا اینها به شما آسیبی می‌رسانند؟ قطعا همینگونه هست. وگرنه دور از جانتان مغز خر که نخوردید تا این حد در این باره اعلام موضع کنید. در جایی که دیوانگی عمومی است هیچکس دیوانه نیست و در واقع همه دارند در سلامت عقلی رفتار می‌کنند و صرفا کلیت رفتارشان در کنار هم به دیوانگی شباهت دارد. این یعنی چه؟ یعنی شما تمام حرفهات از سر این هست که هنوز سر عقل هستی و متوجه میشی کسی، تفکری، جریانی که بخواد به شما، به هویت شما، به چیزی که به نفع شماست ضربه بزنه جلوش بایستید. مشکل این سر عقل بودن فقط اینجاست که اون هویت و اون ارزش‌ها (مردسالاری) که به خوبی ازش دفاع می‌کنید خود یک شکل از دیوانگی بشریت بوده و هست. همین سنت بانی! که جلوتر ازش حرف زدید.

یک مترقی واقعی اهمیتی به این واژه ها که شما بکارمیبرید نمی‌ده. اونچه براش اهمیت داره اینه که گرفتار این دیوانگی که ازش صحبت کردم نشه و تحت تاثیرش نباشه. نیازی به فریاد هم نداره. شما به اندازه کافی ستیزتون رو نه با زن که با نوع بشر فریاد می‌زنید!


2.دو نوع سنت داریم

آن سنتی که شما از ان حرف می می زنید "tradition" است (امری انسانی و ثانی است)
چه ازدواج کودک با پیرمرد
چه کوییر کردن همان کودک
و چه سنت حسنه سقط جنین "زنان مستقل و برابر"
آن سنتی که من از آن حرف می زنم "Tradition" است (امری الهی و بانی است)
این سنت مستلزم نوع خاصی از رابطه جنسی است که بدون توجه به ریشه های اون قابل فهم نیست. بصورت فردی در پستی توضیح دادم که چرا برخی مثل ژیان مقابله می‌کنه با فرهنگ روابط جنسی که امروزه حاکم شده. اون مقابله با حس حسادت که ازش گفته شد. اما در سطح ساختارهای اجتماعی دلیل این قواعد جنسیتی چیست؟ باید پرسید غیر از این ساختار که در اون زن همواره تحت سلطه قرار گرفته و به نوعی ازش بهره‌کشی شده چه ساختاری می‌تونست بهتر باشه برای تفکری که مردها اون رو پایه‌ریزی کردند؟ زن حتی امروز هم در سیستم سرمایه‌داری تحت تاثیر این ساختار مردانه هست.




In contrast, monogamy pacifies male "toxicity" and leads, applied consequently over long periods of time, to diminished sexual dimorphism. Monogamy was actually a progressive idea. Today's "progressives" are really regressive.



البته تک همسری هیچ ربطی به ارزش‌های سنتی الهی نداره و کسی هم در این بین با تک‌همسری مشکلی نداشته و به ضدیت با اون برنیومده. اما چرا تک همسری آخرین سرپناه افرادی با تفکرات شما شده؟ تفکری که روزی در اون هرچه کنیز بیشتر داشتن نوعی افتخار بود امروز مدافع تک همسری می‌شه. چون این واقعا آخرین راه حل باقی مونده در جوامع رو به گذار از سنتی به مدرن برای مردهای ضعیف (مردهایی که ضعفشون ناشی از تفکر مردسالارانه اونهاست) بوده تا زن رو در سلطه خودش نگه داره. روزگاری زور همین مرد ضعیف به همت ساختار مردسالارانه به ده‌ها زن می‌رسید اما امروزه برای همان مرد به یک زن کاهش پیدا کرده. شاید 1400 سال پیش مردی که کمتر از تعداد مشخصی کنیز در خانه داشته موقعیت اجتماعی ضعیفی می‌داشت و توسط افرادی مثل شما هزاران انگ بهش می‌چسبید ولی امروزه این استاندارد کاهش پیدا کرده!
مسئله اخلاقیات نیست. این است که شما نماینده تفکر مردسالارانه ای هستید و الزامات این تفکر رو به اسم اخلاقیات یا حتی تمدن (civilization) جا می‌زنید.

barton fink
13-02-2019, 15:38
به اندازه دانشم می دونم ریشه کلمات به کجا برمی گرده فقط برای من دیدگاه شما مهم بود و برام قابل درک نبود برای همین هم سوال کردم . هدف از این سوالات دیدگاه شما بود و اشنایی با افکار شما . اگر مایل بودین جواب سوالات رو بدین تا با نوع تفکر شما بیشتر اشنا بشیم

شما یک نگاهی به مبحث Virtue ethics بیندازید


مشکل همین سنت ها هستن . شما فکر میکنی چون چیزی سنتی بوده پس حتمن درسته و باید همچنان در جامعه پیاده بشه.
ولی چیزی که بهش توجه نکردین اینه که همه این سنت ها به مرور زمان و نفوذ مدرنیته جای خودشون رو به تفکرات منطقی تر و ازادتر دادن .

یک زمانی تحصیل زنان در مدارس تابو بود و هر کسی که به مادر یا دختر یا خواهر یا زنش اجازه تحصیل میداد بهش صفت بی غیرت و بی ناموس میدادن .
شما هم نوع تفکرت از همون دوره است ولی با کمی دوز کمتر و رقیق شده... البته مشکل همچنان پابرجاست و اون مشکل در نوع نگرش مالکیتی است که نسبت به زنان دارین.

وقتی شما زن رو ناموس و غیرت میدونین خیلی واضح دارین حس مالکیت طلبانه خودتون به جنس مخالف رو بروز میدین . این زن چون مادر شماست پس مالکش هستین ... چون خواهرتونه و شما برادرش هستین پس تحت کنترل خواسته های شماست . اگر زن شماست پس گوش به فرمان شما باید باشه .

در تفکر شما زن همیشه متکی به مرد است .
این نوع تفکرات به این معنی است که زن همیشه ناموس کسی است و در کل زندگیش همیشه تحت مالکیت شخص دیگه است و ما با این تفکر به کل استقلال زن رو منکر میشیم .
در دیدگاه شما زن برای خودش حقی نداره و نباید ازاد باشه که "زن" باشه و این حق رو نداره که برای موجودیت خودش زندگی کنه و شخصیت و هویت مستقل خودش رو داشته باشه و همیشه باید جوابگوی یک مرد پسر , برادر , شوهرش باشه .

مردانی که با کلمه های مثل ناموس و غیرت و شرف به زن به عنوان یک انسان بالغ احترام نمیذارن و اونو نمیپذیرن که همه این موارد هم از ایدئولوژی مرد سالارانه پدید میاد که زن در نگاهشون همانند یک شی یا برده است که میتونن روی اون حس مالکیت و کنترل داشته باشن و اون رو با قوانین و قواعد و خواسته های خودشون به این طرف و اونطرف ببرن.

شما هم بهتره زیاد دلخوش به سنت ها نباشین.


تعریف و درکتان از سنت اشتباه است!
در نبود و انکار این حقیقت الهی بود که جنگ جهانی،هولوکاست،گولاگ،استف اده از بمب اتم و سایر جنایت های اینچنین روی دست بشر ماند.
پیش از انقلاب مشروطه
انقلاب اکتبر
انقلاب فرانسه
انقلاب صنعتی
انقلاب جنسی
و تمام ان انقلاب های دیگر این اتش را جریان "روشنگری" به دامان مردمان انداخت و هنوز هم عواقب نگرشش را دیده ام و می بینیم.


پ.ن: همین حالا اعلام کنم که بر خلاف ادعاهای بسیاری علم و فناوری هیچ همبستگی با مدرنیته ندارند
پس خردگرای بی خدا نمی تواند بازهم این مغلطه را مرتکب شود هیچ از اسیب شناسی های فلسفی-اجتماعی تفکر خود هم نباید جاخالی دهد.








این توضیح طویل که دو قسمت جدا شدند برای اینه که در درجه اول بدونید بحث منطقی و مستدل یعنی چی؟! و فلسفه انجمن گفتگو چیست که ظاهرا با این همه توضیح متوجه نشدین. نمی دونم شاید توضیح واضحاتِ من یکم ثقیل هست ..به همین دلیل تاکید کردم کسی که مهارت کنار هم قرار دادن جواب 1-2-3 و... را ندارد یا مهارت تجزیه تحلیل جملات و توضیحات را ندارد نباید وارد بحث هایی بشه که نیاز به استدلال دارند.

شما در پست قبلی خودتون ادعا کردین افراد تلاش میکنند خودشون رو تو کلاس بندی و برچسب های مورد علاقه شما مثل پاکدامن و عفیف و .. بگنجونن که با توجه بی مفهوم و بی ارزش بودن برچسب های شما در ذهن این افراد مشخصا علاقه ای برای بدست اوردن یا وانمود کردن به داشتن این برچسب ها وجود ندارد.

اینکه اشخاص برایشان اهمیت ندارد شما چه برچسبی بهشان بزنید دلیل بر این نمیشه که شما مجاز هستین در یک گفتگو مستدل ازادبیات توهین و تحقیراستفاده کنید.. تصور کنید من یک چینی هستم که اصلا فحش و توهین شما برایم مفهوم ندارد مثلا بی ناموس برای من مفهوم ندارد.. ولی این مجوزی نمیشه که به جای مستدل صحبت کردن در مواجهه با عقیده مخالف صرف اینکه همزبان و همفکر نیستیم از ادبیات اهانت و تحقیر کمک بگیرین و به این شخص چینی، برچسب های بی ناموس، عفیف، هرزه و پاکدامن .. رو بزنید.

البته اینا ابتدایی ترین آداب گفتگو و معاشرت هست که من دارم اینجا برای شما توضیح میدم و ادامه داشتن این سبک گفتگو فقط باعث میشه شما مثل دوستتون از بحثIgonre بشین و چه برسه حتی با این وضعیت اسفناک کسی نظراتتون رو بخونه یا بخواد فکر کنه بهش..


برای ادامه بحث درباره حقوق انسانی زنان قبل از هر چیز جواب این سوال رو بدین: شما زن را به عنوان یک انسان که دارای حقوق انسانی مشابه مرد هست پذیرفته اید؟

اگر بله بدون هیچ اگر و ولی و امایی... که ادامه بحث

اگر نه بحث همین جا به پایان میرسد..

1. شما چرا مسئله را به خودتان می گیرد؟! من از منظر مقایسه دو دستگاه فکری نوشتم و البته باز هم تکرار می کنم: توهین و تحقیر در کجاست؟!
این خود بخشی از بحث است که ایا برای فردی مترقی غیرت و ناموس و ... اهمیتی دارد یا نه؟!
مثلا فردی به من نوعی می گوید سک^سیت و زن ستیز اما به نظرم توهین و تحقیری ندارد چون اصلا در نگرش من موجودیتی ندارند
حالا طرف مقابل هم ادعای ناموجود بودن فضیلت های سنتی را می کند دیگر چرا حس توهین به وجود بیاید؟!
چیزی که موضوعیت ندارد چطور ارزش و ضد ارزش یا که هنجار و نابهنجار می شود؟!
ندانستن را با نپذیرفتن یکی نگیرد،مرد چینی نمی داند یک بحث است اما شمای نوعی که می دانید و ادعا کردید اهمیت و معنایش را نمی پذیرید و "اصلا ناموس و عفت کدام است" حالا لازم است دلیل عکس العمل تان را از خودتان بپرسید!

2.چقدر زود نمایان شد!
منش ما جنگ های صلیبی داشت اما منش شما هم اگر می توانست من را به گولاگ تبعید می کرد!
یا "بدون هیچ اگر و ولی و امایی حقوق برابر زن را می پذیرد یا[چون اردوگاه‌های کار و اصلاح در دسترس و قابل اعمال نیست]بحث تمام است!"
ای وای و وطن وای...

پ.ن:ان کتابی که معرفی کرده ام را یک نگاهی بیندازید



اینکه این کلمه به کسی چه مترقی چه سنتی بر بخورد اثبات کننده هیچ چیز نیست.
مشخص نیست شما میخواهید وضع موجود رو تبئین کنید یا توصیه اخلاقی بکنید یا هر دو! (که هر دو در کنار هم فقط با محدودیت‌های خاصی قابل انجامه)
شما می گوئید زن بی عفت ویژگی‌هایی دارد و بروز میدهد. مرد بی غیرت هم به همین منوال. اصلا برای من مهم نیست که اینها چه تعریف و ویژگی‌هایی در فکر شما دارند (در کل باید اعلام کنم که کلیت فکر و فلسفه شما برای من به شدت بی ارزشه). سوال اینجاست که چرا برای شما این ویژگی‌ها اهمیت دارد؟
آیا اینها به شما آسیبی می‌رسانند؟ قطعا همینگونه هست. وگرنه دور از جانتان مغز خر که نخوردید تا این حد در این باره اعلام موضع کنید. در جایی که دیوانگی عمومی است هیچکس دیوانه نیست و در واقع همه دارند در سلامت عقلی رفتار می‌کنند و صرفا کلیت رفتارشان در کنار هم به دیوانگی شباهت دارد. این یعنی چه؟ یعنی شما تمام حرفهات از سر این هست که هنوز سر عقل هستی و متوجه میشی کسی، تفکری، جریانی که بخواد به شما، به هویت شما، به چیزی که به نفع شماست ضربه بزنه جلوش بایستید. مشکل این سر عقل بودن فقط اینجاست که اون هویت و اون ارزش‌ها (مردسالاری) که به خوبی ازش دفاع می‌کنید خود یک شکل از دیوانگی بشریت بوده و هست. همین سنت بانی! که جلوتر ازش حرف زدید.

یک مترقی واقعی اهمیتی به این واژه ها که شما بکارمیبرید نمی‌ده. اونچه براش اهمیت داره اینه که گرفتار این دیوانگی که ازش صحبت کردم نشه و تحت تاثیرش نباشه. نیازی به فریاد هم نداره. شما به اندازه کافی ستیزتون رو نه با زن که با نوع بشر فریاد می‌زنید!

این سنت مستلزم نوع خاصی از رابطه جنسی است که بدون توجه به ریشه های اون قابل فهم نیست. بصورت فردی در پستی توضیح دادم که چرا برخی مثل ژیان مقابله می‌کنه با فرهنگ روابط جنسی که امروزه حاکم شده. اون مقابله با حس حسادت که ازش گفته شد. اما در سطح ساختارهای اجتماعی دلیل این قواعد جنسیتی چیست؟ باید پرسید غیر از این ساختار که در اون زن همواره تحت سلطه قرار گرفته و به نوعی ازش بهره‌کشی شده چه ساختاری می‌تونست بهتر باشه برای تفکری که مردها اون رو پایه‌ریزی کردند؟ زن حتی امروز هم در سیستم سرمایه‌داری تحت تاثیر این ساختار مردانه هست.





البته تک همسری هیچ ربطی به ارزش‌های سنتی الهی نداره و کسی هم در این بین با تک‌همسری مشکلی نداشته و به ضدیت با اون برنیومده. اما چرا تک همسری آخرین سرپناه افرادی با تفکرات شما شده؟ تفکری که روزی در اون هرچه کنیز بیشتر داشتن نوعی افتخار بود امروز مدافع تک همسری می‌شه. چون این واقعا آخرین راه حل باقی مونده در جوامع رو به گذار از سنتی به مدرن برای مردهای ضعیف (مردهایی که ضعفشون ناشی از تفکر مردسالارانه اونهاست) بوده تا زن رو در سلطه خودش نگه داره. روزگاری زور همین مرد ضعیف به همت ساختار مردسالارانه به ده‌ها زن می‌رسید اما امروزه برای همان مرد به یک زن کاهش پیدا کرده. شاید 1400 سال پیش مردی که کمتر از تعداد مشخصی کنیز در خانه داشته موقعیت اجتماعی ضعیفی می‌داشت و توسط افرادی مثل شما هزاران انگ بهش می‌چسبید ولی امروزه این استاندارد کاهش پیدا کرده!
مسئله اخلاقیات نیست. این است که شما نماینده تفکر مردسالارانه ای هستید و الزامات این تفکر رو به اسم اخلاقیات یا حتی تمدن (civilization) جا می‌زنید.



زن از اخلاقیات تمدن بیزار است چون او را محدود و متعهد می کند و عاشق "ازادی"های بدویت مدرن است چون خیلی نرم و راحت استراتژی جنسی دوگانه اش را پیگیری می کند (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
اینکه زنان به 80درصد مردان نه بگویند و کوچکترین اهمیتی به انها،جامعه و تمدن و اخلاق سازنده نداده و بروند بدنبال20 درصد "پیروز و برنده" یعنی بدویت
زن نمی تواند تعهد ان مرد 20 درصدی را بگیرد چون حرمسرای مدرن او شلوغ است به هر حال ! و در این "بازار ازاد جنسی" ان زن حالا که دیگر تعهد مرد دلخواه گیرش نمی اید پس یا بچه حرامزاده او را با پول عمو دولت بزرگ می کند ( رشد Single Mother ها فریاد این مرض در جامعه است) یا سقط اش می کند ( امار این یکی روز به روز بیشتر فاجعه بار می شود)
یعنی ان 80 درصد باقی تشنه لبان جنسی و عاطفی باید مالیات خود را در جیب چنین دولت فاسد و شیطانی بریزند که زن را به عقد خودش در می اورد به کنار و صاحب فرزند او هم می شود
نه مرد و نه خانواده که معنایی ندارند چون سیستم طلاق و ازدواج هم کاملا به نفع زنان است (تا به حال Paternity fraud به گوشتان خورده؟!)
درخواست هرگونه عفت و حجب و حیا از زنان تقریبا غیر ممکن است و االبته غیرت و شرافت از مردان چون در نظام فکری مترقی فضیلت های های لازم و ضروری ایچنین جنسیت زده و بد و اخ اند
"برابر،رها و مستقل و ازاد "فقط گوش شنونده را نوازش می دهند وگرنه انسانی که به او حق انتخاب می دهید اما پاسخگویی و مسوولیت پذیری نمی داند هیچ دست به تخریب و تخاصم می زند را باید کنترل کرد

Mohammad Hosseyn
13-02-2019, 17:16
زن از اخلاقیات تمدن بیزار است چون او را محدود و متعهد می کند و عاشق "ازادی"های بدویت مدرن است چون خیلی نرم و راحت استراتژی جنسی دوگانه اش را پیگیری می کند (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
اینکه زنان به 80درصد مردان نه بگویند و کوچکترین اهمیتی به انها،جامعه و تمدن و اخلاق سازنده نداده و بروند بدنبال20 درصد "پیروز و برنده" یعنی بدویت
زن نمی تواند تعهد ان مرد 20 درصدی را بگیرد چون حرمسرای مدرن او شلوغ است به هر حال ! و در این "بازار ازاد جنسی" ان زن حالا که دیگر تعهد مرد دلخواه گیرش نمی اید پس یا بچه حرامزاده او را با پول عمو دولت بزرگ می کند ( رشد Single Mother ها فریاد این مرض در جامعه است) یا سقط اش می کند ( امار این یکی روز به روز بیشتر فاجعه بار می شود)
یعنی ان 80 درصد باقی تشنه لبان جنسی و عاطفی باید مالیات خود را در جیب چنین دولت فاسد و شیطانی بریزند که زن را به عقد خودش در می اورد به کنار و صاحب فرزند او هم می شود
نه مرد و نه خانواده که معنایی ندارند چون سیستم طلاق و ازدواج هم کاملا به نفع زنان است (تا به حال Paternity fraud به گوشتان خورده؟!)
درخواست هرگونه عفت و حجب و حیا از زنان تقریبا غیر ممکن است و االبته غیرت و شرافت از مردان چون در نظام فکری مترقی فضیلت های های لازم و ضروری ایچنین جنسیت زده و بد و اخ اند
"برابر،رها و مستقل و ازاد "فقط گوش شنونده را نوازش می دهند وگرنه انسانی که به او حق انتخاب می دهید اما پاسخگویی و مسوولیت پذیری نمی داند هیچ دست به تخریب و تخاصم می زند را باید کنترل کرد

هنوز هم مشخص نیست کجا تبئین وضع موجود رو به توصیه اخلاقی گره می‌زنید.

استراتژی‌های یاد شده در لینکی که قرار دارید موارد پذیرفته شده ای در فرگشت هستند (یا حداقل یکی از موارد مشهور در این حیطه). اما من توصیه اخلاقی و بار ارزشی که به اونها میدید رو نمیفهمم. در این تمدنی که می فرمائید، فرزندی که آن به اصطلاح آلفا و مادونا قرار است به دنیا بیاورند آیا قرار است خدمتی به بشریت بکند که فرزند یک به اصطلاح بتا یا هور از انجام آن عاجز است؟ مشخص است که خیر. پس این تفکیک و به تبع اون تبعیض بخاطر چی هست؟ به آن یکی بگوئیم حلال زاده به این یکی بگوئیم حرام زاده که چی بشود؟ من به شما می‌گم بخاطر اینکه تفکر مردسالاری که رسوخ شدیدی در تمام جوانب زندگی بشر داشته با همین تبعیض ها زنده هست وگرنه اینکه دم از نفع بشری در این مسئله بزنیم یک فریب بیش نیست.

استراتژی دوگانه‌ای که ازش صحبت کردید البته مربوط به هر دو جنس هست. ولی شما تاکید دارید نسبت به یک جنس دائم و بولد اون رو بکار ببرید. همان جمله اول فرمودید "زن از اخلاقیات تمدن بیزار است". انگار مرد خیلی عاشق این اخلاقیات هست! خیر. از نظر من تحولات اخلاقی ناشی از تحولات اقتصادی زندگی بشر هست و اینکه بیایم بگیم نیاکان ما انسان های عقل‌مداری بودند و در همین 50 سال اخیر ما عقلمان را از دست داده ایم و ضد فرگشت عمل میکنیم حرف مضحکیست. فرگشت منهی فکر و عقل معنی ندارد و این دو جدا از هم نیستند.


Usually, the prescriptions for chastity and commitment have come associated with religious or spiritual belief. Religious and moral systems are the cultural solution to an intractable biological problem. Since the reward for cheating is and always will be high there is no scenario in which evolution could naturally eliminate the trait, therefore cultural methods for suppressing free riders must be omnipresent and strict. Anything less and civilization becomes unstable
متن بالا (از همان لینکی که ارائه دادید) همان نقطه ی مهمی است که تفکر شما میخواهد نظام اخلاقی خاصی را به مسئله فرگشت جوش بدهد اما بسیار ناتوان است. هیچ راه حل عملی و موثری برای تحمیل یک نظام اخلاقی به جامعه جز پذیرش درونی و سیستمی وجود ندارد. جوامعی که دائم سعی می‌کنند این تحمیل رو انجام بدند (نمونه واضحش کشور خودمان) یا شکست میخورند یا بدتر می‌شوند!. در واقع شما باید همین اخلاقیاتی که امروزه پدید اومده رو هم مثل همون نظام های اخلاقی پیشین بپذیرید (اگر فرگشت و تفکر فرگشتی رو قبول دارید) و تغییر برای تلاشش نشون میده شما فقط وابسته به یکی از اون نظام های اخلاقی هستید که امروزه در حال مردن هست و فقط تقلا می‌کنید!

پ.ن1: اگر نگران پول دولت هستید، اصلا نگران نباشید. دولت ها در نظام سرمایه داری تبهر خاصی در بازاری سازی همه چیز دارند و یارانه ای به کسی پرداخت نمی‌شود مگر اینکه بازگشت اقتصادی در بر داشته باشد. حمایت از سینگل مادر ها مطمئن باشید در کمترین حالت به رشد بازار مسکن (از اونجایی که اصلی‌ترین حمایت از این قشر در مسئله تهیه مسکن هست) کمک میکنه که خود بخش بزرگی از اشتغال رو در برمیگیره.

پ.ن2: در خصوص مسئله استراتژی‌های رابطه با جنس مخالف من وارد جزئیات نشدم چون فعلا لزومی نداشت. توضیحی که ارائه شده بود ساده شده و در واقع نتیجه مکانیزم بازار مانندِ ازدواج هست. خود این مکانیزم و نحوه عملکردش هم مهم هست. مثلا در اون لینک اینطور وانمود شده که ما دو گونه زن داریم، مادونا و هور! اینها استراتژی‌شان فلان است و نتیجه این می‌شود. اینطور نیست و در واقع اینکه این برچسب به چه کسی زده می‌شود چیزی مربوط به اون فرد نیست و نتیجه عوامل بیرونی و البته نتیجه خود این بازار همسریابی هست.

V E S T A
15-02-2019, 12:32
1. شما چرا مسئله را به خودتان می گیرد؟! من از منظر مقایسه دو دستگاه فکری نوشتم و البته باز هم تکرار می کنم: توهین و تحقیر در کجاست؟!
این خود بخشی از بحث است که ایا برای فردی مترقی غیرت و ناموس و ... اهمیتی دارد یا نه؟!
مثلا فردی به من نوعی می گوید سک^سیت و زن ستیز اما به نظرم توهین و تحقیری ندارد چون اصلا در نگرش من موجودیتی ندارند
حالا طرف مقابل هم ادعای ناموجود بودن فضیلت های سنتی را می کند دیگر چرا حس توهین به وجود بیاید؟!
چیزی که موضوعیت ندارد چطور ارزش و ضد ارزش یا که هنجار و نابهنجار می شود؟!
ندانستن را با نپذیرفتن یکی نگیرد،مرد چینی نمی داند یک بحث است اما شمای نوعی که می دانید و ادعا کردید اهمیت و معنایش را نمی پذیرید و "اصلا ناموس و عفت کدام است" حالا لازم است دلیل عکس العمل تان را از خودتان بپرسید!

2.چقدر زود نمایان شد!
منش ما جنگ های صلیبی داشت اما منش شما هم اگر می توانست من را به گولاگ تبعید می کرد!
یا "بدون هیچ اگر و ولی و امایی حقوق برابر زن را می پذیرد یا[چون اردوگاه‌های کار و اصلاح در دسترس و قابل اعمال نیست]بحث تمام است!"
ای وای و وطن وای...

پ.ن:ان کتابی که معرفی کرده ام را یک نگاهی بیندازید




باز هم متوجه توضیح واضحات و صریح من نشدین! صحبت سر انتخاب سبک گفتگوست نه مفهوم و معنا داشتن فحش و توهین برای کسی! نمیدونم شاید متوجه منظور میشین و دوست دارین بحث رو به این روش منحرف کنید تا به اصل ماجرا پرداخته نشه..

میدونید وقتی برای توضیح واضحات و بدیهیات انقدر زمان باید بگذاریم تا شما متوجه شوین .. دیگه بقیه قصه و بحث اصلی بماند که چقدر باید انرژی گرفته بشه تا دونه به دونه جملات ساده به روشی که شما متوجه بشین کنار هم چیده بشن و بعد عملیات تفسیر وتحلیل و پردازش هم توسط گوینده انجام شود و در آخر مفهوم آماده و قابل هضم بدون نیاز به کوچکترین پردازشی تقدیم شود..

فکر میکنید چرا اکثر افراد از بحث با شما کناره گیری میکنند ؟ یک دلیلش همین مغلطه، سفسطه و انرژی بسیار زیادی است که باید صرف فهماندن یک نکته بسیار ساده شود چون اگر همین نکته ساده رو هم نتونیم منتقل کنیم مورد حمله و فحش و اهانت و افترا و تهمت قرار میگیریم.


متاسفانه مسائلی مثل کودک همسری رو هم کسانی قانونی میکنند که کوچکترین درک و دانشی از عواقب نظراتشون و تصمیماتی که برای مردم میگیرند ندارند و نهایتا انقدر باید هزینه بابت جان و مال و عمر مردم داده شود تا متوجه اشتباه بشن..




2.چقدر زود نمایان شد!
منش ما جنگ های صلیبی داشت اما منش شما هم اگر می توانست من را به گولاگ تبعید می کرد!
یا "بدون هیچ اگر و ولی و امایی حقوق برابر زن را می پذیرد یا[چون اردوگاه‌های کار و اصلاح در دسترس و قابل اعمال نیست]بحث تمام است!"
ای وای و وطن وای...

پ ن : اینکه از ادبیات توهین و فحاشی و حمله به افراد به خاطر عقیده مخالف عقب نشینی کردین جای بسی دلگرمی و خوشحالی دارد و من اگر به جای شما بودم وقتی متوجه اشتباهم در اهانت به دیگران میشدم معذرت خواهی میکردم نه اینکه سبک مقابله و سرکوب عقیده مخالف و لحن توهین امیز رو به دیگران نسبت بدهم و از این طریق از پاسخ دادن به سوال اصلی مخاطبم طفره برم .
وقتی اساسا شما زن رو مشابه مرد یک انسان ندانید یا اگر و ولی و اما در پذیرش انسان بودن زن داشته باشین، بحث درباره حقوق انسانی زن ضمن اینکه یک پارادوکس است، فقط اتلاف وقت و انرژییست. من هم بخاطر نظر شما مشابه شما نه حمله میکنم به کسی نه توهین نه افترا نه تهمت نه بی ادبی و اعلام جنگ صلیبی : )

barton fink
16-02-2019, 00:23
هنوز هم مشخص نیست کجا تبئین وضع موجود رو به توصیه اخلاقی گره می‌زنید.

استراتژی‌های یاد شده در لینکی که قرار دارید موارد پذیرفته شده ای در فرگشت هستند (یا حداقل یکی از موارد مشهور در این حیطه). اما من توصیه اخلاقی و بار ارزشی که به اونها میدید رو نمیفهمم. در این تمدنی که می فرمائید، فرزندی که آن به اصطلاح آلفا و مادونا قرار است به دنیا بیاورند آیا قرار است خدمتی به بشریت بکند که فرزند یک به اصطلاح بتا یا هور از انجام آن عاجز است؟ مشخص است که خیر. پس این تفکیک و به تبع اون تبعیض بخاطر چی هست؟ به آن یکی بگوئیم حلال زاده به این یکی بگوئیم حرام زاده که چی بشود؟ من به شما می‌گم بخاطر اینکه تفکر مردسالاری که رسوخ شدیدی در تمام جوانب زندگی بشر داشته با همین تبعیض ها زنده هست وگرنه اینکه دم از نفع بشری در این مسئله بزنیم یک فریب بیش نیست.

استراتژی دوگانه‌ای که ازش صحبت کردید البته مربوط به هر دو جنس هست. ولی شما تاکید دارید نسبت به یک جنس دائم و بولد اون رو بکار ببرید. همان جمله اول فرمودید "زن از اخلاقیات تمدن بیزار است". انگار مرد خیلی عاشق این اخلاقیات هست! خیر. از نظر من تحولات اخلاقی ناشی از تحولات اقتصادی زندگی بشر هست و اینکه بیایم بگیم نیاکان ما انسان های عقل‌مداری بودند و در همین 50 سال اخیر ما عقلمان را از دست داده ایم و ضد فرگشت عمل میکنیم حرف مضحکیست. فرگشت منهی فکر و عقل معنی ندارد و این دو جدا از هم نیستند.


متن بالا (از همان لینکی که ارائه دادید) همان نقطه ی مهمی است که تفکر شما میخواهد نظام اخلاقی خاصی را به مسئله فرگشت جوش بدهد اما بسیار ناتوان است. هیچ راه حل عملی و موثری برای تحمیل یک نظام اخلاقی به جامعه جز پذیرش درونی و سیستمی وجود ندارد. جوامعی که دائم سعی می‌کنند این تحمیل رو انجام بدند (نمونه واضحش کشور خودمان) یا شکست میخورند یا بدتر می‌شوند!. در واقع شما باید همین اخلاقیاتی که امروزه پدید اومده رو هم مثل همون نظام های اخلاقی پیشین بپذیرید (اگر فرگشت و تفکر فرگشتی رو قبول دارید) و تغییر برای تلاشش نشون میده شما فقط وابسته به یکی از اون نظام های اخلاقی هستید که امروزه در حال مردن هست و فقط تقلا می‌کنید!

پ.ن1: اگر نگران پول دولت هستید، اصلا نگران نباشید. دولت ها در نظام سرمایه داری تبهر خاصی در بازاری سازی همه چیز دارند و یارانه ای به کسی پرداخت نمی‌شود مگر اینکه بازگشت اقتصادی در بر داشته باشد. حمایت از سینگل مادر ها مطمئن باشید در کمترین حالت به رشد بازار مسکن (از اونجایی که اصلی‌ترین حمایت از این قشر در مسئله تهیه مسکن هست) کمک میکنه که خود بخش بزرگی از اشتغال رو در برمیگیره.

پ.ن2: در خصوص مسئله استراتژی‌های رابطه با جنس مخالف من وارد جزئیات نشدم چون فعلا لزومی نداشت. توضیحی که ارائه شده بود ساده شده و در واقع نتیجه مکانیزم بازار مانندِ ازدواج هست. خود این مکانیزم و نحوه عملکردش هم مهم هست. مثلا در اون لینک اینطور وانمود شده که ما دو گونه زن داریم، مادونا و هور! اینها استراتژی‌شان فلان است و نتیجه این می‌شود. اینطور نیست و در واقع اینکه این برچسب به چه کسی زده می‌شود چیزی مربوط به اون فرد نیست و نتیجه عوامل بیرونی و البته نتیجه خود این بازار همسریابی هست.

1. مبنا زن است چون اخلاقیات و تصمیمات او مهم و محور اوست و اینکه او انتخاب گر جنسی است به کنار هرگونه اجبار و واداری "تجاوز" است!
حال در جامعه مدرن تعریف تجاوز اصلا مشخص نیست و پیشفرض همه مردان متجاوز اند ( نگاهی کنید به جریان me too)
برای همین من هم نامش را گذاشته ام بدویت مدرن چون زن تمام ابزار و مزایای تمدن را می خواهد اما از تعهد و محدودیت هایش بیزار است
شعار فمینیستی می دهند اما دقیقا برعکسش عمل می کنند، وقتی بدنبال جفت جنسی می روند معیار و استاندارد و ضوابط شان در رابطه همه اش از دم برعکس شعارهایشان است
اگر بازهم بحث اقتصاد را به وسط می کشید ابتدا از خودتان بپرسید به نظرتان مشکل زن مدرن چیست وقتی که تمام قدرت و امکانات بشری که هیچ زنی در طول تاریخ انها را تجربه نکرده را تمام و کمال در اختیار دارد بازهم منش و اخلاقش اینگونه است؟! (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

2.سیستم سنتی ذات گناهکار انسان راپذیرفته ( "واقعیت فرگشتیک"!)برای همین هر فردی در سلسله مراتب قدرت (زبان واقعیت) و البته فضیلت (زبان حقیقت) قرار می گیرد
یکسری از فضیلت ها در "فرگشت فرهنگی" ( ما انها را به نام حقیقت الهی و نمود فضیلت های سنتی می شناسیم) خود را اثبات کرده اند و سربلند بیرون امده اند و یکسری دیگر( همچون فضیلت های مترقی )نمی توانند در همان مرحله اول خانواده را حفظ و مردمان را تشویق به تولید مثل کنند
زن الفا خواهی می کند نمی توانیم مرد بتا را به او تحمیل کنیم
مرد مدونا خواهی می کند نمی تواینیم هرزه را تنها انتخابش کنیم
اگر تعریفی درست و معقول و ملموس ( نه ادعای پوچ فمینیست) از مرد مطلوب زنان را در دسترس داریم باید مردان را به ان تشویق ، تبدیل و تادیب کنیم که هرچه بیشتر به ان شبیه شوند و برعکسش نیز برای زنان
فضیلت خواهی اما ضروری و لازم است که معیاری باشد برای مذمت،تقبیح و سرزنش افراد بدکار و بدکاره و برعکس تشویق انسان به سرمایه گذاری اجتماعی یعنی واقعیت انسانی را می پذریم اما حقیقت الهی را روی ان بکار می گیریم
اصلا مشکل تان با تبعیض چیست؟! مگر بدون تبعیض می توان محرک و مشوق کسی شد؟!عشق و علاقه و احترام بی قید و شرط مزخرفترین ایده ممکن است،شهروند جهانی که تمام بشر را یکجور دوست دارد جزئی از همان "دروغ بزرگ" است و اصلا موجودیتی ندارد
ما محدود به وقت،انرژی و توجه خود هستیم یعنی باید ابتدا یک خود قدرتمند و فضیلتمند ساخته و تکانش و انگیزش خودخواهانه را ممنوع و محدود کنیم که اجتماعی شویم و خانواده و کار و.. یا در یک کلام هارمونی اجتماعی ایجاد و حفظ می شود
پس یکبار دیگر هم می گویم که :اگر همکاری و تعاون میخواهیم باید فضیلتمند شویم و رانه های خودخواهانه را کنترل کنیم؛ اینطور بیا و انطور برو،اینطور بشین و انطور بخور و... نه محض فان و سرگرمی است و نه بر خلاف عقیده عده ای "سرکوب "بلکه چیزی است که از دستمان بر می اید به دلیل موجوداتی که هستیم!


2. دقیقا در همین 50،60 سال اخیر و به طور مشخص از 1960 که تفکر مترقی دیگر "قید و بند های دست و پا گیر" را نداشت انگار واقعا مردمان عقلشان را از دست داده اند
اخیرا از همفکران خودتان در "جریان پیشرو "نوستالژی 1960 و 50 پیدا کرده اند و خود status quo خواه و "محافظه کار" شده اند
می خواهند همگی از پست مدرنیسم به مدرنیسم باز گردند
از سرکوب و سانسور به ازادی بیان
از identity politics به فردگرایی
و در یک کلام بازگشت به "ارزش های روشنگری "و محافظت و مقاومت در برابر جریان های "چپ" و "راست" !!
اصلا مهم نیست یک "ژن خودخواهی" هم پشت این هوشیاری و اگاهی هست که الزامات و دستورات اش مقدم بر علایق و خواسته های "منطقی" ماست
انتظارات ،اولویت ها و ترجیحات اجتماعی از طرف دیگری ممنوع
ضابطه و تقدم داشتن ممنوع
موعظه و یاداوری ممنوع
حتی جدیدا و اخیرا قانون ( "خبرکش" و "ادم فروش" خوانده می شوید)
این جهنم تفکر شماست
برای مثال کودک کشی میکنید به نام حق انتخاب زن برای سقط جنین و جدا تبلیغ و تشویق می شوند اما صدای اعتراض و نقد از احدی حق ندارد بلند شود
اگر هم بگویید این کارها درست نیست بازهم هیچ معیار و مقابله ای در عمل ندارید چون فرزند فکری خودتان اند
در و مرض بیداد می کند اما چون می توانیم به هزار و یک شکل خود را فریب دهیم و مشغولیات بیهوده فراوان است صدایی از کسی در نمی اید که اتفاقی نیفتاده ولی خوب می دانید که افتاده
مهم نیست مردمان قبول کنند یا نه
مهم نیست چقدر با کمک ego توجیه و بهانه جور شود
مهم نیست فناوری چقدر ستون و لاپوش این تخریب و تهی شدن از درون شود
چراکه یکسری از بی اخلاقی ها کار دست بشر می دهد
هرچقدر هم که کند و تند شود در اصل ماجرا تغییر رخ نمی دهد چون جهت حرکت فقط و فقط چپگرایی بیشتر است و اگر می توانید راه حل پیشنهادی ارائه دهید هم فقط و فقط در همین راستاست
خایه دار می خواهد که منتقد و خواهان اشاره به فیل داخل اتاق شوید که باید با از همان ابتدا با زندگی کاری و اجتماعی تان خداحافظی کنید
و حالا می رسیم به جایی که گفتم هزینه سک^سیت،نژادپرست،زنوفوب،هو^ موفوب و ... خوانده شدن انقدر بالا و بالا می رود که شلاق hate speech می خورید و ادم لامصب یاد شوروی سابق می افتد...
فکر کنم بهترین توصیف از تفکر شما این است که نه تنها از خداوند تهی است بلکه از انسان نیز یعنی ان "بنای بی نظیری" را که برپا می کند برای چیست و کیست دقیقا معلوم نیست!
چون اندیشه شما در بهترین حالات یک چیزی در حد "حس خوب" و "جلوه خوب بیرونی" است اما نابود گر ومخرب از در درون
کلا هر کسی دارد ،می تواند،باهوش است،زیباست و... باید از داشتن "مزایا" خجالت کشیده و به "اقلیت" ها کمک کند!
زیر و رو کردن همه چیز و از در انکار زیر را به زبر اوردن
تفکرتتان ضعف را جشن می گیرد، تشویق می کند که همه نقش قربانی بگیرند
هرچه فلک زده تر و بی عرضه و بی دست و پا تر باشید بیشتر به نفع تان است و بیشتر محق می شوید
چون پیروز بیرون امدن در یک رقابت به استعداد و توانایی و هیچگونه معیار و محوری نیست بلکه به احساسات کسی برنخورد کافی است!


4.اگر با تفکر ما مسئله شخصی دارد بگذارید خیالتان را راحت کنم "در حال مردن" نیست خیلی وقت است که "مرده" و برای همین این دست و پا زدن جریان های محافظه کاری و مضحکه خاص و عام شدنشان (حتی در همین کشور خودمان) را به وفور مشاهده می کنیم
تفکر ما هم در شرایط حاضر تبدیل شده به یک چیزی در حد "ورزش کردن خوب است"
می دانیم ضروری است،طاقت فرساست،دیسیپلین می خواهد و مردم هزار برنامه و ادعایش را دارند اما کمتر کسی انجامش می دهد و میلی به ان دارد
پس وقتی می گویید "مردم تن به این اخلاقیات نمی دهند" خب خودشان ضرر می کنند و البته تاوانش را همه می دهند (فرد،گروه،جامعه،تمدن)چون این نوع از زندگی پر از فساد،اختلال و مشکلات اجتماعی است




باز هم متوجه توضیح واضحات و صریح من نشدین! صحبت سر انتخاب سبک گفتگوست نه مفهوم و معنا داشتن فحش و توهین برای کسی! نمیدونم شاید متوجه منظور میشین و دوست دارین بحث رو به این روش منحرف کنید تا به اصل ماجرا پرداخته نشه..

میدونید وقتی برای توضیح واضحات و بدیهیات انقدر زمان باید بگذاریم تا شما متوجه شوین .. دیگه بقیه قصه و بحث اصلی بماند که چقدر باید انرژی گرفته بشه تا دونه به دونه جملات ساده به روشی که شما متوجه بشین کنار هم چیده بشن و بعد عملیات تفسیر وتحلیل و پردازش هم توسط گوینده انجام شود و در آخر مفهوم آماده و قابل هضم بدون نیاز به کوچکترین پردازشی تقدیم شود..

فکر میکنید چرا اکثر افراد از بحث با شما کناره گیری میکنند ؟ یک دلیلش همین مغلطه، سفسطه و انرژی بسیار زیادی است که باید صرف فهماندن یک نکته بسیار ساده شود چون اگر همین نکته ساده رو هم نتونیم منتقل کنیم مورد حمله و فحش و اهانت و افترا و تهمت قرار میگیریم.


متاسفانه مسائلی مثل کودک همسری رو هم کسانی قانونی میکنند که کوچکترین درک و دانشی از عواقب نظراتشون و تصمیماتی که برای مردم میگیرند ندارند و نهایتا انقدر باید هزینه بابت جان و مال و عمر مردم داده شود تا متوجه اشتباه بشن..




پ ن : اینکه از ادبیات توهین و فحاشی و حمله به افراد به خاطر عقیده مخالف عقب نشینی کردین جای بسی دلگرمی و خوشحالی دارد و من اگر به جای شما بودم وقتی متوجه اشتباهم در اهانت به دیگران میشدم معذرت خواهی میکردم نه اینکه سبک مقابله و سرکوب عقیده مخالف و لحن توهین امیز رو به دیگران نسبت بدهم و از این طریق از پاسخ دادن به سوال اصلی مخاطبم طفره برم .
وقتی اساسا شما زن رو مشابه مرد یک انسان ندانید یا اگر و ولی و اما در پذیرش انسان بودن زن داشته باشین، بحث درباره حقوق انسانی زن ضمن اینکه یک پارادوکس است، فقط اتلاف وقت و انرژییست. من هم بخاطر نظر شما مشابه شما نه حمله میکنم به کسی نه توهین نه افترا نه تهمت نه بی ادبی و اعلام جنگ صلیبی : )

هنوز مشخص نکرده اید که "حمله و فحش و اهانت و افترا و تهمت " دقیقا در کجای بحث است و طفره می روید!
نظام فکری تان خیلی شکننده است و safe space لازم چون به نظر یک عمر در گوشتان خوانده اند " به این چه! به من چه! به ما چه!به انها چه! ..." و وقتی "کافری" همچون من نوعی به اندیشه تان پیدا می شود این جور به جلز و ولز می افتید و دم به دم به شما "بر می خورد"
چون در اندیشه مخرب و فاسد مترقی نقد و قضاوت کردن دیگری ممنوع است و در مفاد همین بحث داشتن معیار و ضابطه متفاوت برای رابطه زن و مرد نیز
برای مثال می دانم حالا که گفته ام مردان "زنان باکره،زیبا،جوان،عفیف،با حجب و حیا ،عصمت و... می خواهند" عرش عنفکری به لرزه درامده!
و البته مهم تر وقتی است که از بی ناموسی و هرزگی و بی غیرتی حرفی می زنیم باگ های سیستم تان خیلی خوب رو می شوند
پس باز هم میپرسم:


حالا طرف مقابل هم ادعای ناموجود بودن فضیلت های سنتی را می کند دیگر چرا حس توهین به وجود بیاید؟!
چیزی که موضوعیت ندارد چطور ارزش و ضد ارزش یا که هنجار و نابهنجار می شود؟!

ژیان
16-02-2019, 01:27
اصلا از بحث آسیب هایی که یه زن بدکاره میتونه به جامعه بزنه و ... بگذریم چون خیلی ها وابستگی دارن به این موضوعات و جانبداری میکنن.

من بحث رو یه جوری دیگه مطرح میکنم اگه منطقی جواب بگیرم قانع میشم.
فکر کنید برادر یا خواهر و فرزند شما به سمت مصرف مواد مخدر بره و شما چه میزان از این موضوع ناراحت میشید و سرزنشش میکنید؟ یا اینکه صرفا چون اختیار و حق انتخاب داره و برده نیست و ... حتی از این موضوع خم به ابرو نمیارید؟

قطعا جوابی وجود نداشت ...

کلام آخر: قطعا اگر زنی تا این حد حقیر شده که آلت دست یه مرد بدون تعهد بشه که فقط به چشم توالتی برای دفع خودش بهش نگاه کنه این زن نمیتونه ادعای روشنفکری کنه یا برچسب های مثل فاحشه که در تمام دنیا وجود داره رو از خودش جدا کنه!
دقیقا مثل مردی که با انتخاب و آزادی خودش به سوی اعتیاد میره و خانواده ای رو به سمت نابودی میکشه. حالا دیگه آزادی تا کجا و برای چه کسی و چه کاری سوالیه که جوابش رو تو تفکرات گندیده بعضی ها نمیشه پیدا کرد.

مغز این افراد یا روی نقطه A قرار داره یا B و هیچ وقت نمیتونه نقطعه تعادل رو پیدا کنه واسه همین با تکرار چندتا جمله بسیار بسیار کلیشه ای با فرمول خیلی سطحی و مسخره ای سعی میکنن تز روشنفکری بدن.
از نظر فکری فرقی بین شما و داعش نیست. فقط شما این سمت ماجرا (نقطه A) هستید و داعش اون سمت ماجرا (نقطه B) اما خمیر مایه تفکرتون کاملا یکیه و ضعفتون هم نداشتن بعد سوم ذهنیه.
خیلی هم راحت میتونست جاتون عوض بشه و هر کدوم از شما اگر درشهری مثل موصل زندگی می کردید میتونستید یه داعشی اصیل باشید چون هویت فکری مستقل خودتون رو ندارید.

خلاصه کلام آخر اینکه با این طرز فکر نمی تونید سربلند تمومش کنید:n16:

Ar@m
17-02-2019, 12:46
هنوز مشخص نکرده اید که "حمله و فحش و اهانت و افترا و تهمت " دقیقا در کجای بحث است و طفره می روید!
نظام فکری تان خیلی شکننده است و safe space لازم چون به نظر یک عمر در گوشتان خوانده اند " به این چه! به من چه! به ما چه!به انها چه! ..." و وقتی "کافری" همچون من نوعی به اندیشه تان پیدا می شود این جور به جلز و ولز می افتید و دم به دم به شما "بر می خورد"
چون در اندیشه مخرب و فاسد مترقی نقد و قضاوت کردن دیگری ممنوع است و در مفاد همین بحث داشتن معیار و ضابطه متفاوت برای رابطه زن و مرد نیز
برای مثال می دانم حالا که گفته ام مردان "زنان باکره،زیبا،جوان،عفیف،با حجب و حیا ،عصمت و... می خواهند" عرش عنفکری به لرزه درامده!
و البته مهم تر وقتی است که از بی ناموسی و هرزگی و بی غیرتی حرفی می زنیم باگ های سیستم تان خیلی خوب رو می شوند
پس باز هم میپرسم:

به این علت که کلمات بی ناموسی, هرزگی و بی غیرتی حتا اگه برای طرف مقابلی که در برابر چنین کلماتی قرار میگیره معنایی نداشته باشن حسی بد و مفهومی غیرمحترمانه رو میرسونن.
شما میتونین مطمئن باشین که وقتی کسی به شما میگه خر قطعا شما خر نیستین و انسان هستین ولی حس توهین بوجود میاد چون میدونین طرف مقابل هم میدونه شما خر نیستین ولی این حرف رو برای دادن تحقیر و بی ارزش کردن شما میگه حتا اگه با این خر گفتن شما یک صدم درصد هم خر نشین!

جالبه که شما متوجه زشتی و بی حرمتی کلماتی که بوفور ازشون استفاده میکنین مثل "عنفکری" نیستین و براحتی به زبونشون میارین و بعد انگشت اشاره رو به سمت کسی میگیرین که با کلمات شما ناراحت شده و این پرسش رو مطرح میکنین که چرا بهش برخورده!!

نیت شما اگر واقعا این پرسشه که کلمه ی بی مفهوم نباید حسی رو برسونه که وجود نداره از نظر روانشناختی اینطور نخواهد بود.
در مکالمه ی دو طرفه به فرهنگ لغات تعریف شده برای طرف مقابلمون هم نگاه میکنیم. وقتی طرف مقابل شما میدونه که کلمه ی بی ناموسی برای شما مفهومی بد و زننده داره متوجه میشه که شما با این کلمه اون رو هدف مفهومی بد و زننده قرار دادین حتا اگه به اون کلمه اعتقاد نداشته باشه به اون مفهوم که شما میخواید بهش منتقل کنین اعتقاد خواهد داشت.

Mohammad Hosseyn
17-02-2019, 19:30
1. مبنا زن است چون اخلاقیات و تصمیمات او مهم و محور اوست و اینکه او انتخاب گر جنسی است به کنار هرگونه اجبار و واداری "تجاوز" است!
حال در جامعه مدرن تعریف تجاوز اصلا مشخص نیست و پیشفرض همه مردان متجاوز اند ( نگاهی کنید به جریان me too)
برای همین من هم نامش را گذاشته ام بدویت مدرن چون زن تمام ابزار و مزایای تمدن را می خواهد اما از تعهد و محدودیت هایش بیزار است
شعار فمینیستی می دهند اما دقیقا برعکسش عمل می کنند، وقتی بدنبال جفت جنسی می روند معیار و استاندارد و ضوابط شان در رابطه همه اش از دم برعکس شعارهایشان است
اگر بازهم بحث اقتصاد را به وسط می کشید ابتدا از خودتان بپرسید به نظرتان مشکل زن مدرن چیست وقتی که تمام قدرت و امکانات بشری که هیچ زنی در طول تاریخ انها را تجربه نکرده را تمام و کمال در اختیار دارد بازهم منش و اخلاقش اینگونه است؟! (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
به همان اندازه مرد هم انتخاب‌گر هست. به همان اندازه هم اجبار و واداری برای مرد از سوی زن معنی دارد و تجاوز به مرد هم معنی دارد. اینکه شکل و تعداد رخداد آن متفاوت است دلیل بر بی معنی بودن نیست. تعریف تجاوز هم کاملا مشخص است، جریان me too هم مبنای قضاوت در یک بحث علمی نیست. شاید زنانی هم باشند که به اشتباه خود را قربانی معرفی کنند ولی این دلیلی برای رد بالا و پنهان بودن خشونت علیه زنان نیست.
من هیچ قضاوتی در خصوص منش زنان ندارم مگر اینکه اون رو در آینه تاریخ و وضعیت مادی زندگی بشر بفهمم. از نظر من جریان‌های فمنیستی در واقع نتیجه رسیدن به مرحله ای هست که دیگر فکر و تجربه بشر متوجه سیطره تفکر مردسالاری شده و به نوعی قیام زنان [و البته مردانی که رشد عقلی‌شان به اندازه‌ای بوده که متوجه ضرر مردسالاری برای بشر شده‌اند] علیه این نظام مردسالاری هست، همانگونه که برده ها علیه نظام برده داری قیام کردند [نسبت مردان به جریان فمنیستی مثل افراد آزادی بوده که ضد برده‌داری همراه برده‌ها بودند]. ضمن اینکه کاملا قبول دارم زن مدرن امروز از لحاظ آزادی‌ها قابل قیاس با زن یک صده پیش هم نیست، ولی این دلیل بر زیاده روی زنان نیست.
لینکی که ارائه دادید مطلب طولانی است و نیاز به وقت برای مطالعه دارد. صفحات ابتدائی رو مطالعه کردم، متن پر از جملات سوال بر انگیز و از نظر من خطاست.



2.سیستم سنتی ذات گناهکار انسان راپذیرفته ( "واقعیت فرگشتیک"!)برای همین هر فردی در سلسله مراتب قدرت (زبان واقعیت) و البته فضیلت (زبان حقیقت) قرار می گیرد
یکسری از فضیلت ها در "فرگشت فرهنگی" ( ما انها را به نام حقیقت الهی و نمود فضیلت های سنتی می شناسیم) خود را اثبات کرده اند و سربلند بیرون امده اند و یکسری دیگر( همچون فضیلت های مترقی )نمی توانند در همان مرحله اول خانواده را حفظ و مردمان را تشویق به تولید مثل کنند
زن الفا خواهی می کند نمی توانیم مرد بتا را به او تحمیل کنیم
مرد مدونا خواهی می کند نمی تواینیم هرزه را تنها انتخابش کنیم
اگر تعریفی درست و معقول و ملموس ( نه ادعای پوچ فمینیست) از مرد مطلوب زنان را در دسترس داریم باید مردان را به ان تشویق ، تبدیل و تادیب کنیم که هرچه بیشتر به ان شبیه شوند و برعکسش نیز برای زنان
فضیلت خواهی اما ضروری و لازم است که معیاری باشد برای مذمت،تقبیح و سرزنش افراد بدکار و بدکاره و برعکس تشویق انسان به سرمایه گذاری اجتماعی یعنی واقعیت انسانی را می پذریم اما حقیقت الهی را روی ان بکار می گیریم
اصلا مشکل تان با تبعیض چیست؟! مگر بدون تبعیض می توان محرک و مشوق کسی شد؟!عشق و علاقه و احترام بی قید و شرط مزخرفترین ایده ممکن است،شهروند جهانی که تمام بشر را یکجور دوست دارد جزئی از همان "دروغ بزرگ" است و اصلا موجودیتی ندارد
ما محدود به وقت،انرژی و توجه خود هستیم یعنی باید ابتدا یک خود قدرتمند و فضیلتمند ساخته و تکانش و انگیزش خودخواهانه را ممنوع و محدود کنیم که اجتماعی شویم و خانواده و کار و.. یا در یک کلام هارمونی اجتماعی ایجاد و حفظ می شود
پس یکبار دیگر هم می گویم که :اگر همکاری و تعاون میخواهیم باید فضیلتمند شویم و رانه های خودخواهانه را کنترل کنیم؛ اینطور بیا و انطور برو،اینطور بشین و انطور بخور و... نه محض فان و سرگرمی است و نه بر خلاف عقیده عده ای "سرکوب "بلکه چیزی است که از دستمان بر می اید به دلیل موجوداتی که هستیم!

من هیچ چیز به معنی گناه را نمی‌فهمم. باید توجه داشته باشید اونچه که شما به اشتباه لیبل خوب و بد فرگشتی به اونها میدید در واقع همسویی و عدم همسویی با ترکیبی از فاکتورهایی در هم تنیده مثل بقا و شانس برای تولید مثل است و ماهیتش با خوب و بد در نظام های اخلاقی مرسوم [دینی و قانونی] متفاوت. همونطور که برای بار چندم دارم میگم این هیچ ربطی به توصیه اخلاقی به شکل الهی و آسمانی نداره که ما حتما باید محدود به این مکانیزم و فاکتورها باشیم. زندگی خانوادگی بعنوان یک نهاد که می‌توان آن را دارای ریشه فرگشتی تلقی کرد را در نظر بگیرید. درست است که این نهاد همسو با شانس بیشتر برای بقا بشر بوده اما هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند که با حذف این نهاد اجتماعی بشر قرار است منقرض شود یا با نزول رفاه مادی مواجه شود! دقت داشته باشید که حذف در اینجا به معنی همسویی با شرایط مادی بعنوان زیرساخت های فرهنگی و اجتماعی هست نه حذف یکباره و تخیلی.

چندان پیچیده نیست که بفهمیم این حقیقت الهی که ازش حرف میزنید نمی‌تواند بر واقعیت انسانی سوار بشود! چون اساسا چیزی به اسم حقیقت الهی وجود ندارد و نظام اخلاقی بشر از همان ابتدا هم ریشه در همان فرآیند فرگشت و شرایط زمینه‌ای مادی داشته و چسباندن چیزی به اسم حقیقت الهی به آن فقط نشانه‌ی پوچی این به اصطلاح حقیقت هست که برای بی معنی نبودنش، یک تفکیک واهی به اسم واقعیت و حقیقت را بوجود آوردید. همانطور که قبلا بارها گفته ام این حقیقت الهی شما در حال مرگ است و شما می‌خواهید با وصل کردنِ فرگشت به آن، دوباره احیائش کنید،



2. دقیقا در همین 50،60 سال اخیر و به طور مشخص از 1960 که تفکر مترقی دیگر "قید و بند های دست و پا گیر" را نداشت انگار واقعا مردمان عقلشان را از دست داده اند
اخیرا از همفکران خودتان در "جریان پیشرو "نوستالژی 1960 و 50 پیدا کرده اند و خود status quo خواه و "محافظه کار" شده اند
می خواهند همگی از پست مدرنیسم به مدرنیسم باز گردند
از سرکوب و سانسور به ازادی بیان
از identity politics به فردگرایی
و در یک کلام بازگشت به "ارزش های روشنگری "و محافظت و مقاومت در برابر جریان های "چپ" و "راست" !!
اصلا مهم نیست یک "ژن خودخواهی" هم پشت این هوشیاری و اگاهی هست که الزامات و دستورات اش مقدم بر علایق و خواسته های "منطقی" ماست
انتظارات ،اولویت ها و ترجیحات اجتماعی از طرف دیگری ممنوع
ضابطه و تقدم داشتن ممنوع
موعظه و یاداوری ممنوع
حتی جدیدا و اخیرا قانون ( "خبرکش" و "ادم فروش" خوانده می شوید)
این جهنم تفکر شماست
برای مثال کودک کشی میکنید به نام حق انتخاب زن برای سقط جنین و جدا تبلیغ و تشویق می شوند اما صدای اعتراض و نقد از احدی حق ندارد بلند شود
اگر هم بگویید این کارها درست نیست بازهم هیچ معیار و مقابله ای در عمل ندارید چون فرزند فکری خودتان اند
در و مرض بیداد می کند اما چون می توانیم به هزار و یک شکل خود را فریب دهیم و مشغولیات بیهوده فراوان است صدایی از کسی در نمی اید که اتفاقی نیفتاده ولی خوب می دانید که افتاده
مهم نیست مردمان قبول کنند یا نه
مهم نیست چقدر با کمک ego توجیه و بهانه جور شود
مهم نیست فناوری چقدر ستون و لاپوش این تخریب و تهی شدن از درون شود
چراکه یکسری از بی اخلاقی ها کار دست بشر می دهد
هرچقدر هم که کند و تند شود در اصل ماجرا تغییر رخ نمی دهد چون جهت حرکت فقط و فقط چپگرایی بیشتر است و اگر می توانید راه حل پیشنهادی ارائه دهید هم فقط و فقط در همین راستاست
خایه دار می خواهد که منتقد و خواهان اشاره به فیل داخل اتاق شوید که باید با از همان ابتدا با زندگی کاری و اجتماعی تان خداحافظی کنید
و حالا می رسیم به جایی که گفتم هزینه سک^سیت،نژادپرست،زنوفوب،هو^ موفوب و ... خوانده شدن انقدر بالا و بالا می رود که شلاق hate speech می خورید و ادم لامصب یاد شوروی سابق می افتد...
فکر کنم بهترین توصیف از تفکر شما این است که نه تنها از خداوند تهی است بلکه از انسان نیز یعنی ان "بنای بی نظیری" را که برپا می کند برای چیست و کیست دقیقا معلوم نیست!
چون اندیشه شما در بهترین حالات یک چیزی در حد "حس خوب" و "جلوه خوب بیرونی" است اما نابود گر ومخرب از در درون
کلا هر کسی دارد ،می تواند،باهوش است،زیباست و... باید از داشتن "مزایا" خجالت کشیده و به "اقلیت" ها کمک کند!
زیر و رو کردن همه چیز و از در انکار زیر را به زبر اوردن
تفکرتتان ضعف را جشن می گیرد، تشویق می کند که همه نقش قربانی بگیرند
هرچه فلک زده تر و بی عرضه و بی دست و پا تر باشید بیشتر به نفع تان است و بیشتر محق می شوید
چون پیروز بیرون امدن در یک رقابت به استعداد و توانایی و هیچگونه معیار و محوری نیست بلکه به احساسات کسی برنخورد کافی است!
این جهنم که می‌فرمائید برای شماست. من هم تصدیق دارم که شما در جهنم این عصر هستید ولی بخاطر تفکر خودتان، نه واقعیتی که ازش فرار می‌کنید. تفکر ما انسان را نابود کرده یا شما. نگاهی به تاریخ بیاندازید، مجموع رفاه مادی بشر از اول تاریخ تاکنون شاید با رفاه همین نیم قرن اخیر که میفرمائید بشر عقلش را از دست داده به سختی قابل قیاس باشد!. در واقع این شمائید که این سطح از رفاه مادی را می‌خواهید ولی متوجه نیستید همراهش تغییراتی در نظام فکری، اخلاقی، و اجتماعی هست و سنت در آن نابود می‌شود. از همان PDF که لینک گذاشتید، سومین مورد از Four Sirens که ادعا می‌کند را ملاحظه کنید.
ما نمودهای ضعف، شاخص‌های ضد بشری [ضد رفاه بشری] تفکر شما را گوشزد کردیم. ولی شما فقط حرفهای کلی می‌زنید. لطفا پاسخ بدید، دقیقا چه نابودی؟ قبلا به شکل دیگری ازتون سوال شد:

در این تمدنی که می فرمائید، فرزندی که آن به اصطلاح آلفا و مادونا قرار است به دنیا بیاورند آیا قرار است خدمتی به بشریت بکند که فرزند یک به اصطلاح بتا یا هور از انجام آن عاجز است؟ مشخص است که خیر. پس این تفکیک و به تبع اون تبعیض بخاطر چی هست؟ به آن یکی بگوئیم حلال زاده به این یکی بگوئیم حرام زاده که چی بشود؟
جواب سوال بالا را دقیق و روشن بدهید بعد بگوئید ما ضعف و فلک زدگی را تشویق می‌کنیم!

moon60
18-02-2019, 11:44
اگر بحث اقتصاد و اشتغال رو کنار بگذاریم که البته دو عامل شدیدا مهم هست ...

جامعه ی ما دچار افول فرهنگی و اخلاقی شده و بهمین دلیل ازدواج در اون کمرنگ شده به شکلی که یا نمیخواهند ازدواج کنند یا نمیتوانند ازدواج کنند.


...

italodance
18-02-2019, 13:36
اگر بحث اقتصاد و اشتغال رو کنار بگذاریم که البته دو عامل شدیدا مهم هست ...

جامعه ی ما دچار افول فرهنگی و اخلاقی شده و بهمین دلیل ازدواج در اون کمرنگ شده به شکلی که یا نمیخواهند ازدواج کنند یا نمیتوانند ازدواج کنند.


...





احسنت متاسفانه زن تبدیل به کالای خرید و مرد تبدیل به خریدار شده است.
زن به فکر زندگی زناشویی نیست و تصورات غلطی همچون ثروت و رفاه و رقابت خانوادگی فامیلی و دوستان و آشنایان را در سر دارد.
مرد هم به فکر تامین نیازهای جنسی و عدم تنهایی و استقلال از خانواده است.

جامعه ایران با خارج از ایران رو مقایسه کنید.
زن در جامعه ایران قبل از برخورد با مرد و حتی ارتباط و کلام گفتن ذهنیت و پلنی مغایر در ذهن دارد. در ذهنیت همه مردان رو مزاحم و یا ناشایسته و یا تکمیل یافته نمی بیند. گویی فاقد اداب مشارکت و بیان کلام درست و به موقع است.
مرد ارتباط سالم حتی بدون تجربه را رها و در ذهنیت ارتباط ناسالم است. زن را تکمیل کننده خود نمیبیند و قصد مالکیت انرا دارد.

moon60
19-02-2019, 09:07
زن به فکر زندگی زناشویی نیست و تصورات غلطی همچون ثروت و رفاه و رقابت خانوادگی فامیلی و دوستان و آشنایان را در سر دارد.


تشکر

درباره قسمتای مختلف نظر شما بحث میکنیم و ابتدا درباره قسمت اول

جمله ی شما البته در ذهن من دو تعببر داره؛

اولین تعبیرش اینه برخی خانم ها دنبال شاهزاده ای با اسب سفید یا چراغ جادو هستن و تصورشون از مرد زندگی این هست. کسی که بتونه به تمام درخواست های اونها لبیک بگه و اونها بتونن در رقابت با سایرین از نظر از نظر مهریه، لوارم خانگی، امکانات و ... عقب نمونن.

این تصورات زمانی در ذهن یک زن نقش میبنده که اون آقا یکسری دو اشتباه رو مرتکب میشه؛

۱. خرید هدایای گرانقیمت و خارج از عرف
۲. سکوت در برابر درخواست های دختر و خانواده دختر که در بین ابرانیان سکوت علامت رضاست!!

............................

دومین تعبیر اینه که همیشه چشم زن به دست شوهرش نیست و با استقلال کامل مالی و ذخیره پول اینبار علاوه بر دیگران بدنبال رقابت با شریک زندگی ( همسر ) هست .
استقلال کامل مالی یعنی عدم پایبندی کامل به رابطه ی عاطفی و عدم مدیریت زندگی زناشویی که شامل موارد مختلف میشه . مثال میزنم؛

* مثلا خانمی در اداره ای کار میکرد و حدود بیش از یکسال بود که به این اداره اومده بود و تنها زندگی میکرد. میگفت من ازدواج کردم اما بخاطر کارم و شهری که پذیرفته شدم ، شهر خودمو ترک کردم و الان سرکارم هستم و شوهرم در شهر خودمون تنها زندگی میکنه. نمیدونم تا چه وقتی قرار هست جدا از هم زندگی کنیم!!

* یا آقایی که بخاطر فحاشی و ... همسرش به مشاوره خانواده مراجعه کرده و شکایت داره که خانمم تمام فامیل از جمله پدر و مادرم رو مورد بی حرمتی و توهین قرار میده و من مجبورم سکوت کنم . بارها دوستانه باهاش صحبت کردم اما هرگز تغییر نمیکنه.

* یا مردی که همسرش بعد از هشت سال زندگی عاشقانه بمدت دو سال منزل رو ترک کرده و برنگشته و درخواست جدایی و پرداخت مهریه داده.

خب در این سه مورد انفعال مرد بچشم و فارغ از دلایل دیگر که کمرنگ ترن دو دلیل اساسی و مهم مطرحه، اولین دلیل استقلال کامل مالی زن و دومین دلیل مهریه سنگین.

برای به دام نیفتادن در این دو حالت بهترین انتخاب بعقیده من زنی هست که چند پله از شوهرش در ازدواج پایین تر باشه و کماکان استقلال مالی زندگی با مرد ادامه پیدا کنه و همچنین برای انتخاب همسر در پی افراد کم توقع رفت. این توهین و بی ارزش کردن زن نیست بلکه یکی از راههای ایجاد تعادل برای حفظ زندگی زناشویی و رابطه بادوام هست .

barton fink
19-02-2019, 14:15
به این علت که کلمات بی ناموسی, هرزگی و بی غیرتی حتا اگه برای طرف مقابلی که در برابر چنین کلماتی قرار میگیره معنایی نداشته باشن حسی بد و مفهومی غیرمحترمانه رو میرسونن.
شما میتونین مطمئن باشین که وقتی کسی به شما میگه خر قطعا شما خر نیستین و انسان هستین ولی حس توهین بوجود میاد چون میدونین طرف مقابل هم میدونه شما خر نیستین ولی این حرف رو برای دادن تحقیر و بی ارزش کردن شما میگه حتا اگه با این خر گفتن شما یک صدم درصد هم خر نشین!

جالبه که شما متوجه زشتی و بی حرمتی کلماتی که بوفور ازشون استفاده میکنین مثل "عنفکری" نیستین و براحتی به زبونشون میارین و بعد انگشت اشاره رو به سمت کسی میگیرین که با کلمات شما ناراحت شده و این پرسش رو مطرح میکنین که چرا بهش برخورده!!

نیت شما اگر واقعا این پرسشه که کلمه ی بی مفهوم نباید حسی رو برسونه که وجود نداره از نظر روانشناختی اینطور نخواهد بود.
در مکالمه ی دو طرفه به فرهنگ لغات تعریف شده برای طرف مقابلمون هم نگاه میکنیم. وقتی طرف مقابل شما میدونه که کلمه ی بی ناموسی برای شما مفهومی بد و زننده داره متوجه میشه که شما با این کلمه اون رو هدف مفهومی بد و زننده قرار دادین حتا اگه به اون کلمه اعتقاد نداشته باشه به اون مفهوم که شما میخواید بهش منتقل کنین اعتقاد خواهد داشت.

ایشان که وکیل مدافع اش شده اید خود مدعی می شوند: "برای اکثر مردم مهم نیست و اهمیت و معنایی ندارند" یعنی پذیرفته اند غیرت،ناموس و عصمت ( نقطه مقابل بی غیرت،بی ناموس و هرزه)موضوعیت و موجودیت ندارند
خر را هم اگر نقطه مقابل فهم و اگاهی بدانیم یعنی این دو ارزش مطلوب اند که بله همینطور است اما در حال حاضر شما جالبترش می کنید با ادعای هزینه "روانشناختی"؛ چرا و چگونه اش اما میزانی خوداگاهی می خواهد که به نظر موجود نیست چون وقتیکه با نگاه به لغت و تعریف معنایی و ریشه ای کلمه ای به این سوالات می رسیم:
برای مثال دو کلمه با عصمت و هرزه در فرهنگ لغات مدنظر شما معنایشان چیست؟ توصیف اخلاقی تان از انها چیست و چرا؟
چگونه خوب و بدش را سنجیده اید؟چرا برایتان ارزش و ضدارزش هستند یعنی به کدام هویت و جایگاه برمی خورد؟!
اصلا معنایشان در فرهنگ فکری ما هر چه باشد چگونه است که از نظر شما "بد،بی احترامی و بی حرمتی" توصیف می شوند؟! بی احترامی و بی حرمتی به کدام بخش از شخصیت طرف مقابل؟!
از این ساده تر نمی توان مسئله را توضیح داد



به همان اندازه مرد هم انتخاب‌گر هست. به همان اندازه هم اجبار و واداری برای مرد از سوی زن معنی دارد و تجاوز به مرد هم معنی دارد. اینکه شکل و تعداد رخداد آن متفاوت است دلیل بر بی معنی بودن نیست. تعریف تجاوز هم کاملا مشخص است، جریان me too هم مبنای قضاوت در یک بحث علمی نیست. شاید زنانی هم باشند که به اشتباه خود را قربانی معرفی کنند ولی این دلیلی برای رد بالا و پنهان بودن خشونت علیه زنان نیست.
من هیچ قضاوتی در خصوص منش زنان ندارم مگر اینکه اون رو در آینه تاریخ و وضعیت مادی زندگی بشر بفهمم. از نظر من جریان‌های فمنیستی در واقع نتیجه رسیدن به مرحله ای هست که دیگر فکر و تجربه بشر متوجه سیطره تفکر مردسالاری شده و به نوعی قیام زنان [و البته مردانی که رشد عقلی‌شان به اندازه‌ای بوده که متوجه ضرر مردسالاری برای بشر شده‌اند] علیه این نظام مردسالاری هست، همانگونه که برده ها علیه نظام برده داری قیام کردند [نسبت مردان به جریان فمنیستی مثل افراد آزادی بوده که ضد برده‌داری همراه برده‌ها بودند]. ضمن اینکه کاملا قبول دارم زن مدرن امروز از لحاظ آزادی‌ها قابل قیاس با زن یک صده پیش هم نیست، ولی این دلیل بر زیاده روی زنان نیست.
لینکی که ارائه دادید مطلب طولانی است و نیاز به وقت برای مطالعه دارد. صفحات ابتدائی رو مطالعه کردم، متن پر از جملات سوال بر انگیز و از نظر من خطاست.



من هیچ چیز به معنی گناه را نمی‌فهمم. باید توجه داشته باشید اونچه که شما به اشتباه لیبل خوب و بد فرگشتی به اونها میدید در واقع همسویی و عدم همسویی با ترکیبی از فاکتورهایی در هم تنیده مثل بقا و شانس برای تولید مثل است و ماهیتش با خوب و بد در نظام های اخلاقی مرسوم [دینی و قانونی] متفاوت. همونطور که برای بار چندم دارم میگم این هیچ ربطی به توصیه اخلاقی به شکل الهی و آسمانی نداره که ما حتما باید محدود به این مکانیزم و فاکتورها باشیم. زندگی خانوادگی بعنوان یک نهاد که می‌توان آن را دارای ریشه فرگشتی تلقی کرد را در نظر بگیرید. درست است که این نهاد همسو با شانس بیشتر برای بقا بشر بوده اما هیچ کس نمی‌تواند ادعا کند که با حذف این نهاد اجتماعی بشر قرار است منقرض شود یا با نزول رفاه مادی مواجه شود! دقت داشته باشید که حذف در اینجا به معنی همسویی با شرایط مادی بعنوان زیرساخت های فرهنگی و اجتماعی هست نه حذف یکباره و تخیلی.

چندان پیچیده نیست که بفهمیم این حقیقت الهی که ازش حرف میزنید نمی‌تواند بر واقعیت انسانی سوار بشود! چون اساسا چیزی به اسم حقیقت الهی وجود ندارد و نظام اخلاقی بشر از همان ابتدا هم ریشه در همان فرآیند فرگشت و شرایط زمینه‌ای مادی داشته و چسباندن چیزی به اسم حقیقت الهی به آن فقط نشانه‌ی پوچی این به اصطلاح حقیقت هست که برای بی معنی نبودنش، یک تفکیک واهی به اسم واقعیت و حقیقت را بوجود آوردید. همانطور که قبلا بارها گفته ام این حقیقت الهی شما در حال مرگ است و شما می‌خواهید با وصل کردنِ فرگشت به آن، دوباره احیائش کنید،



این جهنم که می‌فرمائید برای شماست. من هم تصدیق دارم که شما در جهنم این عصر هستید ولی بخاطر تفکر خودتان، نه واقعیتی که ازش فرار می‌کنید. تفکر ما انسان را نابود کرده یا شما. نگاهی به تاریخ بیاندازید، مجموع رفاه مادی بشر از اول تاریخ تاکنون شاید با رفاه همین نیم قرن اخیر که میفرمائید بشر عقلش را از دست داده به سختی قابل قیاس باشد!. در واقع این شمائید که این سطح از رفاه مادی را می‌خواهید ولی متوجه نیستید همراهش تغییراتی در نظام فکری، اخلاقی، و اجتماعی هست و سنت در آن نابود می‌شود. از همان PDF که لینک گذاشتید، سومین مورد از Four Sirens که ادعا می‌کند را ملاحظه کنید.
ما نمودهای ضعف، شاخص‌های ضد بشری [ضد رفاه بشری] تفکر شما را گوشزد کردیم. ولی شما فقط حرفهای کلی می‌زنید. لطفا پاسخ بدید، دقیقا چه نابودی؟ قبلا به شکل دیگری ازتون سوال شد:

جواب سوال بالا را دقیق و روشن بدهید بعد بگوئید ما ضعف و فلک زدگی را تشویق می‌کنیم!

1. پس از دو نقطه متفاوت حرف می زنیم چون نگرش شما مادیات است اما دغدغه ی این روزهای من و دلیل ورودم به بحث "فضیلت" است و مهم ترین نکته را در اخرین خط از پاراگراف اخر نوشتم




این نوع از زندگی پر از فساد،اختلال و مشکلات اجتماعی است



من از یک سقوط اخلاقی حرف می زنم که به خود زنی و تخریب می انجامد ، همانی که کشورهایی با رفاه و ثروت بالا به ان دچارند که صد البته عاقبت باقی کشورهای "عقب مانده" ،"خاورمیانه ای" و "جهان سومی" نیز خواهد بود
همین مسائلی که به صورت سرسری و سطحی از انها عبور می کنید یا که حتی وجوشان را انکار می کنید محور بحث من هستند ( شاید تعریف فضیلت در غالب "سنت" و "حقیقت الهی" هنوز برای این بحث زود بود )
برا همین از شما پرسیدم این "بنای بی نظیر" مدرن و پر از "رفاه و اسایش" که ایجاد شده و می شود برای کیست و چیست؟!
وقتی از همان ابتدا رابطه زن و مرد، خانواده و تولیدمثل به مشکل برخورده کدام بچه قرار است به دنیا بیاید؟اگر هست چگونه تربیت می شود؟ اصلا مهم تر از هر بحثی هویت،جهت و معنی زندگی او چیست؟
به 50 سال اخیر، me too ،قدرت زنان و مسائل مردان اشاره می کنم چراکه می خواهم نگاهتان به اخرین ایستگاه ترقی و عواقب ان معطوف شود چراکه به ما نیز سوار قطارتان شده ایم حال به هر شکل و دلیلی،رویکرد و منش فکری شما هم نشان داده قابل توقف نیست ولی می توانیم سوال یا که درخواستی برای کند شدن و اگاهی از موقعیت مان داشته باشیم
نه اینکه برچسب hate speech بخوریم
سانسور شویم ( در انواع رسانه ها،سیاستگذاری ها و سیستم های اموزشی دائما رخ می دهد )
همانطور که قبلا چندبار اشاره کرده ام این روزها برچسب سک^سیست و زن ستیزخوردن هزینه اش اخراج از کار و طرد از اجتماع است
لینک و کتاب ها را معرفی می کنم چون بحث از منظر اینطرف ماجرا هم خود به شدت گسترده و پیچیده است
نگرش فکری جدیدی که سر براورده و دغددغه مندی اش از جنس سوالات من است را باید مطالعه کنید که سوال پشت سوال ردیف نشود
(+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) و (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) و (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) می توانند شروع خوبی باشند البته مسئله نژادی اش را فعلا کنار بگذارید

2.مبنا زن است یعنی اینکه حرف نهایی در اغاز یک رابطه جنسی را زن می زند و این است که انتخاب او و تعریف تجاوز مهم است؛پس او می محور و مبنا می شود و به همین شکل تصمیم و منش او و مشکل هم دقیقا از همینجا اغاز می شود
چون همانطور که از ابتدا گفته شد جنس او اثبات کرده تصمیم گیر و مسئولیت پذیر خوبی نیست چون همین 60 سال انقلاب جنسی،فمینیسم و.... به اندازه کافی نشان داد که ابعاد و عواقب منفی اعمال و رفتار زنان بزرگ و بزرگتر می شود تاسرحد تهدید موجودیت تمدن
چراکه به تولیدمثل بی علاقه است،سقط جنین می کند،کار و لذت گرایی اولویت زندگی اوست ،بیشترین درخواست طلاق را دارد و...



Our selfish and social natures are in constant conflict about how to act. Selfishly, we wish to be able to defect yet receive the benefits of cooperation: to be fat yet still be found attractive, lazy and not have to work yet receive wealth, liked without having to be likable, loved without being lovable, and so on. It is the preferences of others which motivate us to put in the effort required for virtue, not pure reason. But popular culture, as I have mentioned, urges us to defect and listen to our selfish nature; it pronounces repressing the urges of the selfish ego to be weakness or inauthenticity and calls success at avoiding this happiness.




religion may have evolved (culturally or genetically) to aid us to survive and reproduce by producing metaphysical beliefs. (And since religious people have more children than secular, and since modern liberal states all produce below replacement levels of fertility, it might be that religion is better at doing that job than reason is.) My view is that high religion evolved in order to produce altruism beyond kin and clan by asking us to believe in divine commands and inescapable punishments. Even if there is no afterlife, a high-population, high-density civilization requires altruism beyond kin and clan. And belief in divine commands produces the beneficial effects in this life that make civilization possible The great religions do this job by acting as the central controlling source and distributor of the social emotions. You might think of it as that in the abnormal state society needs to switch to a server/client model from the peer-to-peer of kin and clan (a metaphor I worry will get me into trouble, but what the heck.) This controlling source centralizes the telling of stories that provide moral instruction, it distributes these stories from the source through a network, teaches people as to what behaviors result in the removal of reciprocity/ostracism, and instruct them to enforce these teachings on one another. In religious societies the central religious order distributes the stories and lessons to the priesthood which distributes them to the nodes of the followers




It is often said that the failure of communism showed that propaganda can not overcome human nature. However, one must be awestruck by the ability of Hollywood to change public opinion seemingly at will. If propaganda can’t get us to act against self-interest—to sacrifice our own well-being for the good of the state, for example—it sure can get us to act on our worst impulses. To promote human flourishing, we would need this central controlling source of social emotions, namely the media/education complex, to educate people that human nature is real, not all lifestyle choices are equal, and that, as a social animal, in order to live a good human life to the highest possible degree we need to restrain our selfish impulses so as to produce good relationships with our fellow humans



اینهم پیغامی برای زنان



You have been designed by nature or nature’s God. You will find the most satisfaction in life by taking up the purpose for which you have been designed. As a social creature, your greatest source of joy and happiness will be through your loving relationships with other people, especially your spouse and children. Have many children. To receive this satisfaction from others, you need to produce it in them in turn. Thus, inculcate in yourself the qualities that will aid you in living a good life to the highest degree. Don’t envy those who are able to do better, and don’t look down on those who don’t do as well. Don’t give the rewards deserved for the virtuous to those who practice vice, and reserve your scorn for those who praise ugliness, envy, and vice and so lead people away from the good life. Know where you, your family, your people, your values, your traditions came from.

Be loyal and proud of your traditions and people; teach your children to be loyal and proud of them, as well. If religion helps you in following the path, good; if you are having problems in life, look for religion to give you your missing sense of purpose. We live in a technologically marvelous age. Unless you are foolish, you should be able to avoid the pitfalls of drugs, violence, crime, and extreme poverty. The biggest obstacle will be your own ego which will constantly tempt you to take the easy path of selfishness, and will provide endless rationalizations for doing so, and so come to ruin your meaningful relationships with others.

None of this is particularly radical. It counted as common sense not that long ago. The main question is whether these points can once again be adopted by the usual means of education and public debate.

V E S T A
19-02-2019, 15:26
خب در این سه مورد انفعال مرد بچشم و فارغ از دلایل دیگر که کمرنگ ترن دو دلیل اساسی و مهم مطرحه، اولین دلیل استقلال کامل مالی زن و دومین دلیل مهریه سنگین


اصولا انفعال در یک رابطه عاطفی یا یک تعهد قانونی مثل ازدواج چه از طرف مرد چه از طرف زن باعث مسموم شدن رابطه و نهایتا ایجاد مشکل بین دو طرف میشه. مراکز مشاوره، دادگاهها و .. پر از خانواده ها و زوج هاییه که همسرشون به تعهد به اشتراک گذاشته شده پایبند نیست و متاسفانه در بیشتر موارد این انفعال خانم ها و انتظار آقایون از انفعال داشتن خانوم ها (همینطور پایین تر بودن در مسائل حقوقی، مالی،فرهنگی ، اجتماعی و ..) باعث اختلافات اساسی شده.

زندگی مشترک از اسمش مشخصه یعنی احساسات و عواطف، مسائل مالی و غیرمالی و حقوق ووظایف به صورت مشترک و با تعامل دو طرف وجود داره به نحوی که هردو ازین اشتراک رضایت دارند و حق انسانی دیگری نادیه گرفته نشه. اینکه هر کدوم از طرفین چه خانوم چه آقا انتظار داشته باشد طرف مقابل منفعل ترباشه یا از هر نظر نیازمند تر از دیگری باشد! تا در زندگی مشترک بتواند آنطور که خودش مایل هست زندگی را اداره کند این ارتباط دوطرفه ی سالمی نیست چون منفعت طرفین در ارتباط مشترک در نظر گرفته نشده و صرفا ارتباط دوطرف یا ازدواج برای رضایت یکی از طرفین انجام شده.

moon60
19-02-2019, 18:00
. اینکه هر کدوم از طرفین چه خانوم چه آقا انتظار داشته باشد طرف مقابل منفعل ترباشه یا از هر نظر نیازمند تر از دیگری باشد! تا در زندگی مشترک بتواند آنطور که خودش مایل هست زندگی را اداره کند این ارتباط دوطرفه ی سالمی نیست چون منفعت طرفین در ارتباط مشترک در نظر گرفته نشده و صرفا ارتباط دوطرف یا ازدواج برای رضایت یکی از طرفین انجام شده.

خب اینجاست که برداشت اشتباه انجام میگیره!

آیا اساسا اگر مرد در زندگی بلحاظ مالی وضعیت بهتری نسبت به زن داشته باشد یعنی انفعال زن در برابر مرد؟

قطعا نه !
زنان در زندگی بعلاوه اشتغال وظایف مهم دیگیری هم دارند که باید به اونها توجه کنن و جمع شدن تمامی این وظایف در کنار هم منجر به خستگی و رها کردن برخی وظایف میشه که این به نوبه ی خودش در زندگی مسئله ساز هست.زن در خانه و خانواده نقش پر رنگی دارهو وقتی در جایگاه رقابت اقتصادی قرار میگیره این نقش کمرنگ شده و ایجاد اختلاف میکنه.
بعلاوه قسمت های دیگر مثل فرزند آوری، تربیت و پرورش فرزند، ارتباطات خانوادگی، مسائل کوچکتر مثل نظافت و رسیدگی به امور منزل، امور شخصی در اولویت های چندم قرار میگیره.

وقتی مردی بیرون از منزل کار میکنه کمترین توقعش این هست ظهر یا شب غذای گرم و چراغ روشنی در خانه برقرار باشه. یا زمانی که سرکار هست ساعت رو چک کنه و برای آمدن به خانه اشتیاق داشته باشه.
نه اینکه بعضی خانم ها با مرد خونه و حتی دیر تر از شوهر از سر کار بر میگردن و غذای سرد، خانه ی بی روح ، خستگی تنها دستاورد اونهاست. حداقلش این هست در خانه یکنفر خسته باشه و نه همه سیر یا گرسنه به رختخواب برن و حتی توانایی و انرژی برای چند دقیقه گپ زدن، عشق بازی و رابطه ی جنسی نداشته باشن.

مرد و فرزند این حق رو دارن که همسر و مادر در خانه محیط دلپذیری رقم بزنه تا زندگی جریان داشته باشه و خستگی ها در بشه. وقتی مرد انرژی بگیره میتونه همون روز با وجود خستگی خانوادش رو برای تفریح بیرون ببره، رستوران و ... برن و لذت ببرن.
اینجا بحث از انفعال زن نیست و بر عکس زن نقش کلیدی در آرامش داره. اما زمانی که در دور رقابت و جمع کردن سرمایه بیافته از نقش همسری و مادری خارج میشه و در نهایت زندگی به بنبست میرسه.

عوض شدن جایگاهها و وظایف زن و مرد در زندگی یکی از عوامل پر رنگ طلاق هست.

....

V E S T A
19-02-2019, 18:37
خب اینجاست که برداشت اشتباه انجام میگیره!

آیا اساسا اگر مرد در زندگی بلحاظ مالی وضعیت بهتری نسبت به زن داشته باشد یعنی انفعال زن در برابر مرد؟

قطعا نه !
زنان در زندگی بعلاوه اشتغال وظایف مهم دیگیری هم دارند که باید به اونها توجه کنن و جمع شدن تمامی این وظایف در کنار هم منجر به خستگی و رها کردن برخی وظایف میشه که این به نوبه ی خودش در زندگی مسئله ساز هست.زن در خانه و خانواده نقش پر رنگی دارهو وقتی در جایگاه رقابت اقتصادی قرار میگیره این نقش کمرنگ شده و ایجاد اختلاف میکنه.
بعلاوه قسمت های دیگر مثل فرزند آوری، تربیت و پرورش فرزند، ارتباطات خانوادگی، مسائل کوچکتر مثل نظافت و رسیدگی به امور منزل، امور شخصی در اولویت های چندم قرار میگیره.

وقتی مردی بیرون از منزل کار میکنه کمترین توقعش این هست ظهر یا شب غذای گرم و چراغ روشنی در خانه برقرار باشه. یا زمانی که سرکار هست ساعت رو چک کنه و برای آمدن به خانه اشتیاق داشته باشه.
نه اینکه بعضی خانم ها با مرد خونه و حتی دیر تر از شوهر از سر کار بر میگردن و غذای سرد، خانه ی بی روح ، خستگی تنها دستاورد اونهاست. حداقلش این هست در خانه یکنفر خسته باشه و نه همه سیر یا گرسنه به رختخواب برن و حتی توانایی و انرژی برای چند دقیقه گپ زدن، عشق بازی و رابطه ی جنسی نداشته باشن.

مرد و فرزند این حق رو دارن که همسر و مادر در خانه محیط دلپذیری رقم بزنه تا زندگی جریان داشته باشه و خستگی ها در بشه. وقتی مرد انرژی بگیره میتونه همون روز با وجود خستگی خانوادش رو برای تفریح بیرون ببره، رستوران و ... برن و لذت ببرن.
اینجا بحث از انفعال زن نیست و بر عکس زن نقش کلیدی در آرامش داره. اما زمانی که در دور رقابت و جمع کردن سرمایه بیافته از نقش همسری و مادری خارج میشه و در نهایت زندگی به بنبست میرسه.

عوض شدن جایگاهها و وظایف زن و مرد در زندگی یکی از عوامل پر رنگ طلاق هست.

....


بله متوجه منظور شما هستم.. همیشه یکی از طرفین ممکنه از نظر مالی فرهنگی اجتماعی و ... از دیگری بالاتر باشه این طبیعیه ولی یک الزام برای یکی از طرفین نیست..

من بر عکس شما فکر میکنم نه زن و نه مرد بلکه تعامل و درک متقابل زن و مرد از همدیگه نقش کلیدی در موفقیت یک زندگی داره.

تمیز کردن ، رفت و روب ، نظافت، آشپزی و نگهداری فرزندان جزو وظایف مشترک زن و شوهر است چرا فکر میکنید برای زن یا مرد وظایفی جداو خاص تعریف شده ؟ این تقسیم بندی وظیفه (کارهای بیرون برای مرد کارهای داخل خانه برای زن) صرفا یک قرارداد نانوشته است برای خانمی که انتخابش شاغل نبودن است و صرفا یک انتخاب است نه وظیفه. انجام کارهای منزل ، پروش و نگهداری و تربیت فرزند همه جزو همان وظایف مشترک زن و مرد میشه زندگی مشترک یعنی اشتراک در هر چیزی که یک زندگی رو اداره میکنه.

اختلاف بین دو طرف رابطه دقیقا از زمانی آغاز میشود که یکی از طرفین فردیت و شخصیت مستقل دیگری رو نادیده بگیره و تصور کنه وظایفی که باید به صورت مشترک در زندگی انجام شود اختصاصا برای یک نفر هست (مثل :مدیریت مالی، نگهداری و تربیت فرزند و رسیدگی به امور خانه و ..)

چه مشکلی پیش میاد اگر زن و مرد هردو به صورت مشترک کارها و امور مربوط به خانه و پرورش فرزند و مدیریت مالی زندگی رو انجام بدن ؟ این چیزی غیر از زندگی مشترک است ؟

فقط کافیه یه خانم یا یه آقا درک کنه که طرف مقابلش هم یه انسانه با خواسته ها و اهداف خودش تو زندگی و ازدواج فقط این اهداف رو کلی تر و بهم نزدیک تر میکنه ازدواج یک مسیر مشترک برای رسیدن به آرزوها و خواسته های افراده.. ولی باعث از بین رفتن خواسته و آرزوهای فردی طرفین نمیشه..

هیچ کدوم از طرفین موظف نیست زندگی اجتماعی و اهداف و آرزوهاش رو نادیده بگیره و تماما برای رسیدن به آرزو ها و اهداف طرف مقابل زندگی کنه ازدواج و زندگی مشترک به معنی فراموش کردن فردیت یک نفر یا نادیده گرفته شدن خواسته ها و اهداف دیگری یا خداحافظی با زندگی اجتماعی یکی از طرفین نیست.

واقعا اشتراک داشتن و تعامل کردن تو این امور نه اقتدار مردی رو از بین میبره نه زنانگی زنی رو تهدید میکنه یه خانم و یک آقا هم میتونن مستقل باشن و فردیت خودشون رو به عنوان یک انسان اجتماعی حفظ کنن وهم اینکه وظیفه خودشون رو در قبال طرف مقابل و تعهدی که به طرف مقابل و زندگی مشترک دارن رو انجام بدن . وقتی طرفین نمیخوان بپذیرن دیگری هم به اندازه من حق دارد خب مسلما این ارتباط به شکست و طلاف می رسه.

moon60
19-02-2019, 19:21
تمیز کردن ، رفت و روب ، نظافت، آشپزی و نگهداری فرزندان جزو وظایف مشترک زن و شوهر است چرا فکر میکنید برای زن یا مرد وظایفی جداو خاص تعریف شده ؟
واقعا اشتراک داشتن و تعامل کردن تو این امور نه اقتدار مردی رو از بین میبره نه زنانگی زنی رو تهدید میکنه .

ابتدا خدمتتون عرض کنم که امور زندگی چیزی نیست که فقط خانمها انجامش بدن و مرد حتما باید همسرش رو کمک کنه اما نه جایی که افراط بشه و از کنترل خارج شه. ( ما از افراط میگیم )

ببینین بیایم به شکل یک کار مهم بهش توجه کنیم . اون رفتار و وظایفی که مادر و همسر از پسش بر میاد یه مرد نمیتونه به نحو احسن انجامش بده ما اینجا درباره دو جنس متفاوت بحث میکنیم زن و مرد.
هیچوقت این دو نمیتونن دقیقا شبیه هم باشن و تفاوت های اساسی دارن.

یک زن اطلاعات، عواطف و درک متفاوتی نسبت به دنیای پیرامون داره.

زنانگی زن در اثر ارتباط با دنیای سخت و خشن و وظایف سنگین کاری از بین میبره و اون رو به موجودی پرخاشگر ، کم طاقت و خسته تبدیل میکنه. این زن دیگه نمیتونه اون عواطف و احساسات رو بنحو احسن انتقال بده و به امور زندکی مسلط باشه.. اینجاست که زندگی میلنگه. زنانگی زن در صورتی حفظ میشه که درگیر ده ها وظیفه در بیرون و داخل خانه نباشه تا بتونه محیط خوبی برای خودش و خانواده ایجاد کنه.
این بمعنی نشستن و حبس و افسردگی نیست بلکه میتونه ورزش کنه، کلاس های هنری شرکت کنه، کسب علم کنه و ...

هدف انسان از زندگی لذت بردن هست و آدمهای درگیر نمیتونن این لذت رو ایجاد کنن .


..

V E S T A
19-02-2019, 19:41
ابتدا خدمتتون عرض کنم که امور زندگی چیزی نیست که فقط خانمها انجامش بدن و مرد حتما باید همسرش رو کمک کنه اما نه جایی که افراط بشه و از کنترل خارج شه. ( ما از افراط میگیم )

ببینین بیایم به شکل یک کار مهم بهش توجه کنیم . اون رفتار و وظایفی که مادر و همسر از پسش بر میاد یه مرد نمیتونه به نحو احسن انجامش بده ما اینجا درباره دو جنس متفاوت بحث میکنیم زن و مرد.
هیچوقت این دو نمیتونن دقیقا شبیه هم باشن و تفاوت های اساسی دارن.

یک زن اطلاعات، عواطف و درک متفاوتی نسبت به دنیای پیرامون داره.

زنانگی زن در اثر ارتباط با دنیای سخت و خشن و وظایف سنگین کاری از بین میبره و اون رو به موجودی پرخاشگر ، کم طاقت و خسته تبدیل میکنه. این زن دیگه نمیتونه اون عواطف و احساسات رو بنحو احسن انتقال بده و به امور زندکی مسلط باشه.. اینجاست که زندگی میلنگه. زنانگی زن در صورتی حفظ میشه که درگیر ده ها وظیفه در بیرون و داخل خانه نباشه تا بتونه محیط خوبی برای خودش و خانواده ایجاد کنه.
این بمعنی نشستن و حبس و افسردگی نیست بلکه میتونه ورزش کنه، کلاس های هنری شرکت کنه، کسب علم کنه و ...

هدف انسان از زندگی لذت بردن هست و آدمهای درگیر نمیتونن این لذت رو ایجاد کنن .


..


نظر شما محترم است ولی موافقش نیستم : )

مسلما احساسات مادری رو یک پدر نمی تونه داشته باشه و همینطور احساسات یک پدر رو یک مادر نمیتونه درک کنه هردو در جایگاه خودشون برای فرزند لازمه و تفاوت های احساسی و فیزیولوژیکی بین زن و مرد به منزله حذف نقش یکی یا پررنگ تر شدن نقش دیگری در پرورش و نگهداری فرزند نیست همینطور باعث نمیشه پدر یا مادر نقش اصلی تربیت فرزند بشن .

محوریت توضیحات من دادن حق انتخاب به یک زن / مرد برای زندگی کردن است و زندگی مشترک این حق انتخاب رو نباید بگیره. ما نمی توانیم به کسی که دارای عقل و شعور هست بگیم این انتخاب برای تو بهتر است چون ما فکر میکنیم ممکن است زنانگی یا مردانگی تو تهدید شود!


زنانگی زن در اثر ارتباط با دنیای سخت و خشن و وظایف سنگین کاری از بین میبره و اون رو به موجودی پرخاشگر ، کم طاقت و خسته تبدیل میکنه.

اینکه ممکن است یه خانم یا یه آقا از نظر روانی یا توانایی جسمانی آمادگی حضور در اجتماع رو نداشته باشه این یه بحث دیگه است که اگر نداره میتونه انتخاب کنه وارد اجتماع نشه یا سعی کنه روی توانایی هاش کار کنه چه از نظر روانی چه جسمانی بعد وارد اجتماع بشه. خیلی از آقایون هستن که در اثر ارتباط با دنیای سخت و خشن به موجودی پرخاشگر و کم طاقت و خسته تبدیل شدن و هیچ چیزی غیر از تامین هزینه مالی برای خانوادشون ندارند دیگه مشکلات اخلاقی و رفتاری خشونت و ... بماند ولی آیا این این آقایون باید بشینن تو خونه کارهای خونه رو انجام بدن که از حالت موجود پرخاشگر فاصله بگیرن ؟!

اینکه ما یه پیش فرض ذهنی داشته باشیم که زن نمیتواند یا نباید بتواند! این یعنی گرفتن حق انتخاب، نادیده گرفتن فردیت ،گرفتن اهداف و آرزو های شخصی (القای انفعال به زن) و نهایتا همین عامل اختلاف و شکست زندگی مشترک میشه . به نظر من به جای اینکه روی کلیشه ها و دیفالت های ذهنی تمرکز کنیم بهتره افراد تلاش کنند مهارت در تعامل و درک متقابل از طرف مقابل رو بالا ببرند ..

تعامل و درک متقابل زن و مرد یعنی همین . یعنی بدون توجه به کلیشه های جنسیتی و پیش فرض های ذهنی اجازه بدهیم دیگری در زندگی مشترک حق انتخاب داشته باشد نه اینکه ما تشخیص دهیم چه چیزی برای تو بهتر است..

moon60
19-02-2019, 20:19
نظر شما محترم است ولی موافقش نیستم : )

مسلما احساسات مادری رو یک پدر نمی تونه داشته باشه و همینطور احساسات یک پدر رو یک مادر نمیتونه درک کنه

محوریت توضیحات من دادن حق انتخاب به یک زن / مرد برای زندگی کردن است


مشکلی نیست میتونین بپذیرین یا نپذیرین ما تبادل نظر میکنیم . :-)

مشکل این هست که فکر میکنید با سطح مالی پایین یا عدم رقابت تنگاتنگ اقتصادی با شریک زندگی حق انتخاب از شما گرفته میشه. این امر بیشتر ریشه روانی داره تا احساس توانایی و علاقه مندی!

حق انتخاب درباره ی تمامی مسائل صدق میکنه نه فقط یک مقوله . پس این یک تفاهم برای رسیدن به ثبات و آرامش هست.
حق انتخاب فقط شغل نیست...
( نوع لباس پوشیدن، آرایش، ارتباطات با خانواده و دوستان، نوع علاقه مندی و پیگیری استعدادها و ... ) که کم و بیش بین زوج ها در جریان هست اگر دست روی هر کدوم از این موارد گذاشته بشه یعنی حق انتخاب رو از ما گرفتن و در اینصورت حق با شماست.

دوباره عرض میکنم خدمتتون ما در باره دو نوع جنس متفاوت «زن و مرد» صحبت میکنیم. شما روحیه و توان یک مرد رو در برابر رویارویی با کارهای سخت و مشکلات خارج از خانه با زن مقایسه نکنین.

من میگم زنانگی، ظرافت و وظایف یک زن در رقابت های اقتصادی با همسر بشدت تحت تأثیر قرار میگیره اما اگر مرد هم ظرافت ، عواطف و وظایف زنانه داره مشمول این جمله ی شما میشه ↓


خیلی از آقایون هستن که در اثر ارتباط با دنیای سخت و خشن به موجودی پرخاشگر و کم طاقت و خسته تبدیل شدن و هیچ چیزی غیر از تامین هزینه مالی برای خانوادشون ندارند دیگه مشکلات اخلاقی و رفتاری خشونت و ... بماند ولی آیا این این آقایون باید بشینن تو خونه کارهای خونه رو انجام بدن که از حالت موجود پرخاشگر فاصله بگیرن ؟!

V E S T A
19-02-2019, 21:37
مشکل این هست که فکر میکنید با سطح مالی پایین یا عدم رقابت تنگاتنگ اقتصادی با شریک زندگی حق انتخاب از شما گرفته میشه. این امر بیشتر ریشه روانی داره تا احساس توانایی و علاقه مندی!

چرا فکر می کنید من چنین تصوری دارم یا خانمی که کار میکند چنین فکری دارد ؟ : ) یا اگر در یه زندگی یک خانم چنین فکری دارد یعنی تمام خانم ها دلیل حضور در اجتماع براشون رقابت تنگاتنگ اقتصادی است ؟
افراد به دلایل مختلف مالی و غیر مالی انتخاب میکنند در اجتماع حضور داشته باشند خیلی از افراد در دوران مجردی شاغل بودند خیلی از افراد بعد از متاهل شدن به بلوغ فکری رسیدن که دوست دارن تو حرفه و زمینه ای که درس خوندن پیشرفت کنن و به علایقشون برسن اینکه یه خانم دوست داره شاغل باشه ممکنه صرفا بعد مالی اشتغال براش مهم نباشه و به عنوان یک انسان اجتماعی تمایل حضور و ایفای نقش داشته باشه نه اینکه صرفا مصرف کننده باشه.

تمایل به حضور در اجتماع در زن ها هم مثل هر انسان دیگه ای وجود داره اینکه یه نفر برای جامعه اش مفید باشه یا حتی از کسب درامد خودش احساس خوب داشته باشه اینا همش تمایل و خواسته های فردی افراده نه اینکه هدفش رقابت با همسرش باشه.




حق انتخاب درباره ی تمامی مسائل صدق میکنه نه فقط یک مقوله . پس این یک تفاهم برای رسیدن به ثبات و آرامش هست.
حق انتخاب فقط شغل نیست...
( نوع لباس پوشیدن، آرایش، ارتباطات با خانواده و دوستان، نوع علاقه مندی و پیگیری استعدادها و ... ) که کم و بیش بین زوج ها در جریان هست اگر دست روی هر کدوم از این موارد گذاشته بشه یعنی حق انتخاب رو از ما گرفتن و در اینصورت حق با شماست.

بله تفاهم و تعامل درباره مسائلی که مربوط به زندگی مشترک هست نه فردیت افراد.. ما نمیتونیم فردیت افراد رو به واسطه ازدواج ازشون بگیریم یه نفر یا انتخاب ما نیست یا اگر انتخاب ما می شود اون رو با تمام ویژگی های فردیش پذیرفتیم و نمی تونیم مسائلی شخصیت اصلیش که از بدو تولدش تا زمان ازدواج شکل گرفته رو حذف کنه.فرضا اگر تلاش هم کنیم بعد از ازدواج محدودیت ایجاد کنیم یه جایی انقدر فشار گرفتن هویت و زندگی فردی افراد بهشون زیاد میشه که بالاخره اون رو به اشکال مختلف نشون میده ..




دوباره عرض میکنم خدمتتون ما در باره دو نوع جنس متفاوت «زن و مرد» صحبت میکنیم. شما روحیه و توان یک مرد رو در برابر رویارویی با کارهای سخت و مشکلات خارج از خانه با زن مقایسه نکنین.

من میگم زنانگی، ظرافت و وظایف یک زن در رقابت های اقتصادی با همسر بشدت تحت تأثیر قرار میگیره اما اگر مرد هم ظرافت ، عواطف و وظایف زنانه داره مشمول این جمله ی شما میشه ↓

این نتیجه گیری بر چه اساسی است ؟ مثلا شما ممکنه یه نفر رو بشناسین که به دلیل حجم بالای کاری اعصاب و روانش به هم ریخته یا 10 نفر رو یا 100 نفر رو و به این نتیجه برسین زنان به دلیل کار کردن اعصاب و روانشان آسیب میبیند و ظرافت و عواطف و وظایف زنانه شان تحت تاثیر قرار میگیرد؟

کلی سوال دیگه پیش میاد : گر مردی به دلیل کار بیرون از منزل اعصاب و روان بهم ریخته داشته باشد این جزو طبیعت خشن اش است ؟آیا کار کردن زن باعث خشونت زن می شود؟ به چه صورت ؟ ایا در منزل بودن یا کار نکردن زن باعث عطوفت ، ظرافت و زنانگی بیشتر است؟ چه تعریف از ظرافت و زنانگی مد نظر است ؟ آیا خشونت مرد اون رو از وظایف و عواطف مردانه جدا نمی کنه ؟ آیا عاطفه و ابراز احساسات طرفین به هم دیگه ربطی به کار و وظایف داخل و خارج منزل دارد ؟ چه تعریفی از خشونت مد نظر است ؟ آیا کار کردن صرفا روی خلق و خوی زنان تاثیر گذار است ؟ و کلی مجهولات دیگه ..


و سوال دیگه اینکه چه طور چنین کلیشه ای به سایر زنان شاغل خوش برخورد، موفق و خوش اخلاق میشه نسبت داد ؟ و این تعداد زیاد از زنان متاهل شاغل و موفق که هم خودشون و هم همسرشون از زندگی شون رضایت دارند و به فردیت همدیگه هم احترام میذارن تو کدوم قسمت این جمله قرار میگیرن ؟ افرادی که تلاششون درک متقابل بوده و در کنار حفظ فردیت شون متعهد هستن به زندگی مشترک در کجای این نتیجه گیری هستن ؟

moon60
19-02-2019, 22:57
یا اگر در یه زندگی یک خانم چنین فکری دارد یعنی تمام خانم ها دلیل حضور در اجتماع براشون رقابت تنگاتنگ اقتصادی است ؟

یه خانم دوست داره شاغل باشه ممکنه صرفا بعد مالی اشتغال براش مهم نباشه و به عنوان یک انسان اجتماعی تمایل حضور و ایفای نقش داشته باشه نه اینکه صرفا مصرف کننده باشه.


سؤالتون رو با سؤال جواب میدم. آیا حضور در اجتماع برای یک زن تنها بواسطه داشتن شغل و رقابت اقتصادی میسر است؟!

زنان خانه دار مصرف کننده و بیگانه با تعاملات اجتماعی نیستن. منم منظورم موندن تمام و کمال در خانه نیست اما بدونین که خانه داری خودش یک شغل هست.

مورد خوبی اشاره کردین چرا زن مصرف کننده باشه...؟ این مصرف کنندگی برچسبی هست که خود زنان روی خودشون زدن. چرا تا دیروز مادر ارزش و اعتبار یک خانه بود حتی در زمان مرد سالاری و امروز به بهانه ی اجتماعی شدن، حق انتخاب و ... باید حتما در یک رقابت اقتصادی قرار بگیره تا استقلال کامل پیدا کنه و مصرف کننده نباشه!
یعنی به بیان ساده اگر زنی توانایی و مهارت لازم در شاغل بودن رو نداشته باشه یک موجود مصرف کننده و مصرف شونده هست!!!


کلی سوال دیگه پیش میاد : گر مردی به دلیل کار بیرون از منزل اعصاب و روان بهم ریخته داشته باشد این جزو طبیعت خشن اش است ؟آیا کار کردن زن باعث خشونت زن می شود؟ به چه صورت ؟ ایا در منزل بودن یا کار نکردن زن باعث عطوفت ، ظرافت و زنانگی بیشتر است؟ چه تعریف از ظرافت و زنانگی مد نظر است ؟ آیا خشونت مرد اون رو از وظایف و عواطف مردانه جدا نمی کنه ؟ آیا عاطفه و ابراز احساسات طرفین به هم دیگه ربطی به کار و وظایف داخل و خارج منزل دارد ؟ چه تعریفی از خشونت مد نظر است ؟ آیا کار کردن صرفا روی خلق و خوی زنان تاثیر گذار است ؟ و کلی مجهولات دیگه ..


پاسخ سؤالتتون در خود سؤال به روشنی قرار داره. من میخواستم توضیحی برای تک تک سؤالات بنویسم که از حوصله خارج بود وپاسخش رو قبلا دادم پس به این جملات بسنده میکنم که؛
انسانها تکمیل کننده یکدیگر هستند و مرد و زن شبیه به دو قطعه اند و زمانی که درست و در جایگاه اصلی قرار بگیرند قادر به کارایی هستند.
نه پیچ به تنهایی کاربرد داره و نه مهره. این دو با هم و مکمل همند . هر کدام در جای خودشون کارایی دارن و جایگاهها عوض نمیشن.

آنچه که زن و مرد رو از هم متمایز میکنه وظایف و ویژگی های اونهاست. قاعدتا انجام یکسری فعالیت های خارج از وظایف اصلی میتونه باعث اخلال در زندگی بشه.


زنان متاهل شاغل و موفق که هم خودشون و هم همسرشون از زندگی شون رضایت دارند و به فردیت همدیگه هم احترام میذارن تو کدوم قسمت این جمله قرار میگیرن ؟ افرادی که تلاششون درک متقابل بوده و در کنار حفظ فردیت شون متعهد هستن به زندگی مشترک در کجای این نتیجه گیری هستن ؟

ما زنان شاغل موفقی داریم اما نمیتونیم بگیم طبق استاندارد های یک زندگی نرمال حتما مادران و همسران موفقی هستند.
همسرشون از چه نظر اونها رو موفق میدونه؟
موفقیت در زندگی مشترک با حفظ کدام استاندارد ها، ارزش ها و اصول ها؟

هویت، فردیت، حق انتخاب، تعامل با دنیا ....... و سرانجام من نه ما.


... بدرود :-)

Mohammad Hosseyn
20-02-2019, 15:20
1. پس از دو نقطه متفاوت حرف می زنیم چون نگرش شما مادیات است اما دغدغه ی این روزهای من و دلیل ورودم به بحث "فضیلت" است و مهم ترین نکته را در اخرین خط از پاراگراف اخر نوشتم
من از یک سقوط اخلاقی حرف می زنم که به خود زنی و تخریب می انجامد ، همانی که کشورهایی با رفاه و ثروت بالا به ان دچارند که صد البته عاقبت باقی کشورهای "عقب مانده" ،"خاورمیانه ای" و "جهان سومی" نیز خواهد بود
همین مسائلی که به صورت سرسری و سطحی از انها عبور می کنید یا که حتی وجوشان را انکار می کنید محور بحث من هستند ( شاید تعریف فضیلت در غالب "سنت" و "حقیقت الهی" هنوز برای این بحث زود بود )
برا همین از شما پرسیدم این "بنای بی نظیر" مدرن و پر از "رفاه و اسایش" که ایجاد شده و می شود برای کیست و چیست؟!
وقتی از همان ابتدا رابطه زن و مرد، خانواده و تولیدمثل به مشکل برخورده کدام بچه قرار است به دنیا بیاید؟اگر هست چگونه تربیت می شود؟ اصلا مهم تر از هر بحثی هویت،جهت و معنی زندگی او چیست؟
به 50 سال اخیر، me too ،قدرت زنان و مسائل مردان اشاره می کنم چراکه می خواهم نگاهتان به اخرین ایستگاه ترقی و عواقب ان معطوف شود چراکه به ما نیز سوار قطارتان شده ایم حال به هر شکل و دلیلی،رویکرد و منش فکری شما هم نشان داده قابل توقف نیست ولی می توانیم سوال یا که درخواستی برای کند شدن و اگاهی از موقعیت مان داشته باشیم
نه اینکه برچسب hate speech بخوریم
سانسور شویم ( در انواع رسانه ها،سیاستگذاری ها و سیستم های اموزشی دائما رخ می دهد )
همانطور که قبلا چندبار اشاره کرده ام این روزها برچسب سک^سیست و زن ستیزخوردن هزینه اش اخراج از کار و طرد از اجتماع است
لینک و کتاب ها را معرفی می کنم چون بحث از منظر اینطرف ماجرا هم خود به شدت گسترده و پیچیده است
نگرش فکری جدیدی که سر براورده و دغددغه مندی اش از جنس سوالات من است را باید مطالعه کنید که سوال پشت سوال ردیف نشود
(+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) و (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) و (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) می توانند شروع خوبی باشند البته مسئله نژادی اش را فعلا کنار بگذارید


برای ما زندگی مادی از فضیلت جدا نیست و جایی هم برای فضیلت بجز همین دنیای به قول شما مادی نباید گشت.
اما خط آخر از پاراگراف آخر احتمالا منظورتان این است:


پس وقتی می گویید "مردم تن به این اخلاقیات نمی دهند" خب خودشان ضرر می کنند و البته تاوانش را همه می دهند (فرد،گروه،جامعه،تمدن)چون این نوع از زندگی پر از فساد،اختلال و مشکلات اجتماعی است
جوابتان این است که آنچه که شما به عنوان تاوان ازش یاد می‌کنید در واقع تبعات نظم موجود هست که اتفاقا برعکس تصور شما زیان به حساب نمی‌آید. تمام تلاش من این بوده که شما را متوجه کنم معیار و محک شما برای بد و خوب، زیان و سود، معیار اشتباهی است. فساد و اختلال و مشکلات اجتماعی بطور کلی در این عصر کمتر از گذشته است مگر اینکه عصر حاضر زمینه‌ی خاصی برای فساد بوجود آورده باشد که در گذشته این زمینه معنی نداشت. بعنوان مثال فساد مالی و بانکی که در یک نظام مالی وسیع معنی دارد نه در اقتصادی بدوی، هرچند در بسیاری از این موارد میتوان بدیل را شناسایی کرد.
یکی از مهمترین مسائلی که به آن توجه نمی‌کنید این است که در گذشته بسیاری از این بی اخلاقی‌ها، عدم فضیلت‌ها [با همین معیار خودتان]، بصورت نهادینه و ضمنی در اجتماع وجود داشته. یکیش خشونت نهادینه علیه زن طی تمام این قرن هاست که شما به سادگی به خیال خود با توضیح فرگشتی از آن عبور می‌کنید و نادیده می‌گیرد در حالی که فریادتان از قانون مساوی برای طلاق به آسمان رفته که ای وای خشونت علیه مردان!!!!

تناقض شما اینجاست که می‌گوئید کشورهای با رفاه بالا به این دردها و فسادها دچار شده‌اند! از چه معیاری استفاده می‌کنید که رفاه بالا را همراه با مشکلات اجتماعی می توانید کنار هم قرار دهید؟ سنجش‌های زیادی از شادی، رضایت از زندگی و امثالهم از رفاه انجام شده و همگی تقریبا منطبق بر سنجش‌هایی بودند که رفاه درآمدی را معیار قرار داده‌اند. رفاه از نظر شما تولید مثل است؟ بچه های آلفا و مادوناست؟؟!! بالاخره چیست؟
حاصل تمدن مدرن امروز آسایش بشری است. همین تمدن که خشونت سیستماتیک علیه زنان را بر می‌چیند نیمی از بشریت را از رنج مطلق نجات داده و همچنان برای رهایی کامل راه درازی دارد. و شما اگر به هر دری بزنید نتنها نمی‌توانید از پذیرش آسایش بعنوان هدف و حق هر انسان از زندگی فرار کنید بلکه معیارهای مربوط به آن هم امروزه انتزاعی نبوده و مشخص اند.
خواه ناخواه نظم موجود در مقابل نظم سنتی که آن را قبلا حذف کرده و نظم آلترناتیو که در سدد جایگزین شدن برای نظم موجود هست مقاومت می‌کند. این مقاومت گاهی ضمنی است و نه آشکار. مثلا هیچ روزنامه ای تفکرات شما را چاپ نکند. هرچند همین لینک ها و کتاب هایی که معرفی می‌کنید نشان می‌دهد که آزادی عصر حاضر آنقدر بالا هست که این بهانه ها مورد قبول نیست اما من بعنوان فردی که تفکر آلترناتیو دارد حرف شما را می‌فهمم اما با شما همدردی نمی‌کنم به این خاطر که شما نماینده تفکری هستید که قبلا سلطه داشته و کارنامه اش کاملا عیان است. بنابراین ریشه هیت اسپیچ دانسته شدن، ریشه این برچسب هایی که می‌خورید را دریابید وگرنه تفکر شما خود قبلا به بهانه های مشابه خیلی ها را به کام مرگ فرستاده.


2.مبنا زن است یعنی اینکه حرف نهایی در اغاز یک رابطه جنسی را زن می زند و این است که انتخاب او و تعریف تجاوز مهم است؛پس او می محور و مبنا می شود و به همین شکل تصمیم و منش او و مشکل هم دقیقا از همینجا اغاز می شود
چون همانطور که از ابتدا گفته شد جنس او اثبات کرده تصمیم گیر و مسئولیت پذیر خوبی نیست چون همین 60 سال انقلاب جنسی،فمینیسم و.... به اندازه کافی نشان داد که ابعاد و عواقب منفی اعمال و رفتار زنان بزرگ و بزرگتر می شود تاسرحد تهدید موجودیت تمدن
چراکه به تولیدمثل بی علاقه است،سقط جنین می کند،کار و لذت گرایی اولویت زندگی اوست ،بیشترین درخواست طلاق را دارد و...
برادر عزیز، اشتباه می کنید. این اشتباه کاملا فاحش و واضح است. چه کسی گفته حرف نهایی را زن می‌زند!! چنین چیزی نه جنبه بیولوژیک دارد نه حتی اجتماعی! یک توهم است که ناشی از قرن‌ها سیطره این تفکر است که مرد درخواست میدهد زن قبول می‌کند!
شما بی هیچ معیار دقیقی و با کلی گویی ابراز می کنید که زن تصمیم‌گیر خوبی نیست در حالی که کشورهایی که در لایه های مدیریتی‌شان زن‌ها سهم بالایی بدست اورده اند جزو قدرتمندترین کشورها هستند.
چه کسی گفته تولید مثل وظیفه هر زنی است که حال شما امتناع برخی زنان از پذیرش این نقش را بی مسئولیتی می‌دانید؟!!!! دنیای تفکر شما بیش از آنچه فکر می کردم تخیلی است!


متاسفانه چون معیارهاتان را روشن بیان نمی‌کنید و حرف های کلی می‌زنید گفتگو بیش از این اصطحکاکی است و بی فایده...

barton fink
21-02-2019, 14:15
برای ما زندگی مادی از فضیلت جدا نیست و جایی هم برای فضیلت بجز همین دنیای به قول شما مادی نباید گشت.
اما خط آخر از پاراگراف آخر احتمالا منظورتان این است:

جوابتان این است که آنچه که شما به عنوان تاوان ازش یاد می‌کنید در واقع تبعات نظم موجود هست که اتفاقا برعکس تصور شما زیان به حساب نمی‌آید. تمام تلاش من این بوده که شما را متوجه کنم معیار و محک شما برای بد و خوب، زیان و سود، معیار اشتباهی است. فساد و اختلال و مشکلات اجتماعی بطور کلی در این عصر کمتر از گذشته است مگر اینکه عصر حاضر زمینه‌ی خاصی برای فساد بوجود آورده باشد که در گذشته این زمینه معنی نداشت. بعنوان مثال فساد مالی و بانکی که در یک نظام مالی وسیع معنی دارد نه در اقتصادی بدوی، هرچند در بسیاری از این موارد میتوان بدیل را شناسایی کرد.
یکی از مهمترین مسائلی که به آن توجه نمی‌کنید این است که در گذشته بسیاری از این بی اخلاقی‌ها، عدم فضیلت‌ها [با همین معیار خودتان]، بصورت نهادینه و ضمنی در اجتماع وجود داشته. یکیش خشونت نهادینه علیه زن طی تمام این قرن هاست که شما به سادگی به خیال خود با توضیح فرگشتی از آن عبور می‌کنید و نادیده می‌گیرد در حالی که فریادتان از قانون مساوی برای طلاق به آسمان رفته که ای وای خشونت علیه مردان!!!!

تناقض شما اینجاست که می‌گوئید کشورهای با رفاه بالا به این دردها و فسادها دچار شده‌اند! از چه معیاری استفاده می‌کنید که رفاه بالا را همراه با مشکلات اجتماعی می توانید کنار هم قرار دهید؟ سنجش‌های زیادی از شادی، رضایت از زندگی و امثالهم از رفاه انجام شده و همگی تقریبا منطبق بر سنجش‌هایی بودند که رفاه درآمدی را معیار قرار داده‌اند. رفاه از نظر شما تولید مثل است؟ بچه های آلفا و مادوناست؟؟!! بالاخره چیست؟
حاصل تمدن مدرن امروز آسایش بشری است. همین تمدن که خشونت سیستماتیک علیه زنان را بر می‌چیند نیمی از بشریت را از رنج مطلق نجات داده و همچنان برای رهایی کامل راه درازی دارد. و شما اگر به هر دری بزنید نتنها نمی‌توانید از پذیرش آسایش بعنوان هدف و حق هر انسان از زندگی فرار کنید بلکه معیارهای مربوط به آن هم امروزه انتزاعی نبوده و مشخص اند.
خواه ناخواه نظم موجود در مقابل نظم سنتی که آن را قبلا حذف کرده و نظم آلترناتیو که در سدد جایگزین شدن برای نظم موجود هست مقاومت می‌کند. این مقاومت گاهی ضمنی است و نه آشکار. مثلا هیچ روزنامه ای تفکرات شما را چاپ نکند. هرچند همین لینک ها و کتاب هایی که معرفی می‌کنید نشان می‌دهد که آزادی عصر حاضر آنقدر بالا هست که این بهانه ها مورد قبول نیست اما من بعنوان فردی که تفکر آلترناتیو دارد حرف شما را می‌فهمم اما با شما همدردی نمی‌کنم به این خاطر که شما نماینده تفکری هستید که قبلا سلطه داشته و کارنامه اش کاملا عیان است. بنابراین ریشه هیت اسپیچ دانسته شدن، ریشه این برچسب هایی که می‌خورید را دریابید وگرنه تفکر شما خود قبلا به بهانه های مشابه خیلی ها را به کام مرگ فرستاده.


برادر عزیز، اشتباه می کنید. این اشتباه کاملا فاحش و واضح است. چه کسی گفته حرف نهایی را زن می‌زند!! چنین چیزی نه جنبه بیولوژیک دارد نه حتی اجتماعی! یک توهم است که ناشی از قرن‌ها سیطره این تفکر است که مرد درخواست میدهد زن قبول می‌کند!
شما بی هیچ معیار دقیقی و با کلی گویی ابراز می کنید که زن تصمیم‌گیر خوبی نیست در حالی که کشورهایی که در لایه های مدیریتی‌شان زن‌ها سهم بالایی بدست اورده اند جزو قدرتمندترین کشورها هستند.
چه کسی گفته تولید مثل وظیفه هر زنی است که حال شما امتناع برخی زنان از پذیرش این نقش را بی مسئولیتی می‌دانید؟!!!! دنیای تفکر شما بیش از آنچه فکر می کردم تخیلی است!
متاسفانه چون معیارهاتان را روشن بیان نمی‌کنید و حرف های کلی می‌زنید گفتگو بیش از این اصطحکاکی است و بی فایده...

1.جنس فضیلت ها و اینکه کدام یک به کدام جواب می رسد خود خیلی مهم است چراکه جریان مترقی علاقه بسیار زیادی به مصادره فضیلت های سنتی به نام خودش دارد هیچ به بی معناسازی سیستماتیک و از درون تهی کردن انها نیز دریغ نمیکند
اتفاقا من اصلا طرفدار حقوق برابر نیستم (یعنی فکر نکنید من می گویم چرا مرد امروزی به اندازه زن مدرن حقوق ندارد!) چون همانطور که از ابتدا اعلام شد من وجود سلسله مراتب را صحیح،لازم و عینی می دانم؛برابری طلبی ابدا هدف و منظور من نیست.
امار طلاق و سقط جنین در کشورهای پیشرفته کاملا بالا و امار تولیدمثل و ازدواج کاملا پایین است برای همین فله ای از بیرون مهاجر وارد می کنند و این یعنی فردیت زن ، علاقه ،تصمیم و منیت او به جمع ،هویت و موضوعیت ان ارجح است که می شود واویلا!
زن رحم و واژن دارد "قرارداد اجتماعی" نیست یعنی مسوولیت تولید نسل برعهده اوست و باقی اش حرافی است در حد استدلال های "مطالعات زنان"!
کل ماجرا در این جمله خلاصه می شود :زن ازادی می خواهد اما مسوولیت پذیری نه! (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))(+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

2.چقدر بد مسئله را فهمیده اید!برای بار هزارم، زن بله می گوید یعنی وقتی مرد سک^س منتهی به لذت یا بچه می خواهد ابتدا زن باید بپذیرد بعد باقی ماجرا! حالا چه کسی در تخیلات سیر می کند؟!

3.از این واضح تر هم مگر می شود؟! شما کلا از در انکار وارد شده و دائما ادعا می کنید : "نیست،وجود ندارد،گذشته است و..."
که این را هم بگذاریم به پای اصول و اکسیوم های کاملا متفاوت نگرش فکری ( در بهترین حالات!)
لینک و کتاب ها می توانند در حالتی حداقلی کلمات کلیدی به دست بدهند که اگر علاقه مندید لازم است با ذهنی کاملا باز مطالعه و پیگیری کنید
گفتگوی فعلی هم بیش از این ملال اور است چون حقیقتا کوچکترین مفهموم مشترکی در میان نیست و بیش از این از حوصله بحث و من هم خارج است

Mohammad Hosseyn
21-02-2019, 17:02
امار طلاق و سقط جنین در کشورهای پیشرفته کاملا بالا و امار تولیدمثل و ازدواج کاملا پایین است برای همین فله ای از بیرون مهاجر وارد می کنند و این یعنی فردیت زن ، علاقه ،تصمیم و منیت او به جمع ،هویت و موضوعیت ان ارجح است که می شود واویلا!

آمار طلاق و سقط جنین ربطی به رفاه و رضایت از زندگی ندارد و به خودی خود مشکل اجتماعی به حساب نمی‌آید. پذیرش مهاجر هم یک معضل اجتماعی نیست بلکه حتی برعکس، وقتی کشورهای اروپایی بهترین‌ها را از جهان سوم پذیرش می‌کنند نتنها همزمان رقیبان خود را ضعیفتر می‌کنند بلکه با کمترین هزینه سرمایه انسانی وارد می‌کنند.
تمام ایراد شما به جوامع مدرن همین است؟ که تولیدمثل نمی‌کنند و طلاق می‌گیرند؟ شما هستید که باید بگوئید این تولید مثل و ازدواج روزافزون را برای چه می‌خواهید؟!


زن رحم و واژن دارد "قرارداد اجتماعی" نیست یعنی مسوولیت تولید نسل برعهده اوست و باقی اش حرافی است در حد استدلال های "مطالعات زنان"!
کل ماجرا در این جمله خلاصه می شود :زن ازادی می خواهد اما مسوولیت پذیری نه! (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))(+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
داشتن رحم و واژن هیچ ارتباطی با داشتن مسئولیت استفاده از آن [برای تولید مثل] ندارد. شما هم دست دارید، ولی مسئولیت ندارید که نقاش بشوید! پا هم دارید ولی مسئول دونده بودن نیستید. داشتن آلت جنس_ی هم مسئولیت تولید مثل و ازدواج به عهده کسی قرار نمی‌دهد چون تنها کارکرد این بخش از بدن این امر نیست. اینکه قرن‌های طولانی زن مجبور به پذیرش این مسئولیت شده شما را متوهم کرده که واقعا اینها مسئولیت زن است.
مشکل خواستن آزادی و مسئولیت پذیر نبودن [نه تنها در چارچوب جنس_ی، بلکه در هر زمینه‌ای] مختص زن نیست و در جامعه بشری بین هر جنسیتی [مرد، زن یا هر نوع دیگر جنسیت] ممکن است وجود داشته باشد.


2.چقدر بد مسئله را فهمیده اید!برای بار هزارم، زن بله می گوید یعنی وقتی مرد سک^س منتهی به لذت یا بچه می خواهد ابتدا زن باید بپذیرد بعد باقی ماجرا! حالا چه کسی در تخیلات سیر می کند؟!

می‌فرمائید ابتدا زن باید بپذیرد! به کلمه ابتدا دقت کنید. هیچ ابتدایی وجود ندارد. ممکن است زن درخواست رابطه جنس_ی یا حتی بچه دار شدن داشته باشد اما مرد نپذیرد و نخواهد. اگر زن بخواهد از هر ابزاری [چه بصورت اجتماعی چه فردی] برای اینکه این نقش را به مرد علارغم میلش بدهد، خشونت علیه مرد به حساب خواهد آمد. مقاومت شما در پذیرش این جمله ساده بسیار حیرت آور است!

V E S T A
22-02-2019, 17:06
بعضی وقتا بحث به بیراهه میره چون بعضی مسائل منفعت های شخصی ما رو تهدید می کنه یا بعضی چیزا رو نداریم و توانایی به دست آوردن بعضی مهارت های فردی رو هم نداریم ..

ازدواج یکی از همون مسائلی هست که نیازه یه نفر انقدر مهارت فردی و ارتباطی داشته باشه تا از پس درک کردن طرف مقابل بر بیاد .

منیت و خودخواهی با فردیت خیلی فرق داره و ازدواج باعث میشه منیت و خودخواهی افراد از بین بره ..ولی یه ازدواج سالم به فردیت افراد ضربه نمی زنه چون قرار نیست بعد از ازدواج کسی تبدیل به چیزی بشه که نیست یا نمی خواد باشه یا بشه غلام حلقه به گوش کسی دیگه یا برای دیگری زندگی کنه.

فردیت هم یکی دیگه از همون مسائلی هست که افراد سعی میکنن با منیت خودشون اون رو از دیگری بگیرن یعنی با خودخواهی بخوان حق فردی دیگری رو به نفع خودشون صلب کن.




پ.ن:

یه نکته دیگه که به طور کل تو بحث ها مطرحه اینه که:

دیگه زمانه ای که بخواهیم از احساسات و بعضی حساسیت های مردم به نفع خودمون سو استفاده کنیم گذشته . شاید بی سوادی و جهل و غرق شدن مردم در یک سری سنت های اشتباه گذشته در زمان های گذشته می تونست به گروهی از افراد کمک کنه تا با بازی با احساسات و عواطف مردم یا مسائلی که ممکنه مردم بهش حساسیت داشته باشه، جلوی شنیده شدن اصل و حقیقت یک مطلب گرفته بشه یا اینکه در گذشته سعی میشد با سواستفاده از بی سوادی مردم به طریقی اصل یک مطلب سانسور شود یا با اغراق و بزرگنمایی سعی میشد برداشت های نادرست به مردم القا شود تا اصل مطلب انتقال پیدا نکنه.. ،

ولی الان واقعا تو این عصر آگاهی و تکنولوژی و زمانیکه مرددم کمتر بی سواد هستن این سبک از گفتگو ثمر بخش نخواهد بود. ضمن اینکه جهل و یکسری حساسیت های مردم به بعضی مسائل خیلی خیلی کمتر شده این سبک از گفتگو بیشتر باعث میشه ابعاد واقعی تفکرات نادرست برای مخاطب آشکار بشه و مخاطب متوجه بشه سالهای سال اجداد و نیاکانش درگیر چه نوع طرز فکر یا چه خواستگاه و منشاءی بودن که زندگی و عمر خودشون و فرزندانشون رو برای منفعت این گروه از افراد به هدر دادن..

من نمیدونم چرا بعضی افراد تصور میکنن هنوز هم زمان ناصر الدین میرزا داریم زندگی میکنیم :n15:

barton fink
22-02-2019, 17:54
آمار طلاق و سقط جنین ربطی به رفاه و رضایت از زندگی ندارد و به خودی خود مشکل اجتماعی به حساب نمی‌آید. پذیرش مهاجر هم یک معضل اجتماعی نیست بلکه حتی برعکس، وقتی کشورهای اروپایی بهترین‌ها را از جهان سوم پذیرش می‌کنند نتنها همزمان رقیبان خود را ضعیفتر می‌کنند بلکه با کمترین هزینه سرمایه انسانی وارد می‌کنند.
تمام ایراد شما به جوامع مدرن همین است؟ که تولیدمثل نمی‌کنند و طلاق می‌گیرند؟ شما هستید که باید بگوئید این تولید مثل و ازدواج روزافزون را برای چه می‌خواهید؟!


داشتن رحم و واژن هیچ ارتباطی با داشتن مسئولیت استفاده از آن [برای تولید مثل] ندارد. شما هم دست دارید، ولی مسئولیت ندارید که نقاش بشوید! پا هم دارید ولی مسئول دونده بودن نیستید. داشتن آلت جنس_ی هم مسئولیت تولید مثل و ازدواج به عهده کسی قرار نمی‌دهد چون تنها کارکرد این بخش از بدن این امر نیست. اینکه قرن‌های طولانی زن مجبور به پذیرش این مسئولیت شده شما را متوهم کرده که واقعا اینها مسئولیت زن است.
مشکل خواستن آزادی و مسئولیت پذیر نبودن [نه تنها در چارچوب جنس_ی، بلکه در هر زمینه‌ای] مختص زن نیست و در جامعه بشری بین هر جنسیتی [مرد، زن یا هر نوع دیگر جنسیت] ممکن است وجود داشته باشد.


می‌فرمائید ابتدا زن باید بپذیرد! به کلمه ابتدا دقت کنید. هیچ ابتدایی وجود ندارد. ممکن است زن درخواست رابطه جنس_ی یا حتی بچه دار شدن داشته باشد اما مرد نپذیرد و نخواهد. اگر زن بخواهد از هر ابزاری [چه بصورت اجتماعی چه فردی] برای اینکه این نقش را به مرد علارغم میلش بدهد، خشونت علیه مرد به حساب خواهد آمد. مقاومت شما در پذیرش این جمله ساده بسیار حیرت آور است!

چقدر مضحک خودتان را به ان راه می زنید [ مجبور شدید ادیت کنید]

1. "مهاجرت فله ای" یعنی هزاران و میلیون نفر فله ای چون سیر زاد و ولد کاملا از پیری و مرگ و میر عقب افتاده و دائما باید تکرار شود چون زن مدرن کودک کشی می کند به نام سقط جنین و طلاق را نرم کرده است.
در کل رابطه زن و مرد را با انقلاب جنسی نابود کرده اید پس از کشورهای "عقب مانده " و "جهان سومی" نفر وارد می کنند (مسئله نخبه ها بحث دیگری است)

2.دست و پا را با واژن و رحم یکی می گیرید دیگر نوع جدیدی از استدلال است! زن و مرد هر دو دست و پا دارند اما رحم و واژن را فقط زن دارد،این مقایسه های خنده دار را ببرید جای دیگر

3. رحم زن "کارکرد دیگر " دیگر هم دارد،مثلا می رود گل ها را اب می دهد!

4. با کلمات بازی نکنید،موضوع مورد بحث زن مدرن و بی مسوولیتی اوست؛ضمنا چه زن و چه مردی که ازادی بدون مسوولیت پذیری می خواهد انگل و ویروس اجتماع است

5. جمله اخر هم یک چیزی در حد استدلال های ان ریشویی است که اواتارتان کرده اید! بروید در ان بیرون زندگی کنید یا که مطالعه کنید و درخواست زن از مرد را مفاد بدهید(درخواست زن از کدامین مرداست،چگونه و چرایی اش )
در "ارمان شهر" داس و چکشی زندگی نمی کنیم (که انجا هم با یکبار امتحان کثافت کاری به بار امد(+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))) اینجا "بازار ازاد جنسی" به راه است

Ar@m
22-02-2019, 20:01
ایشان که وکیل مدافع اش شده اید خود مدعی می شوند: "برای اکثر مردم مهم نیست و اهمیت و معنایی ندارند" یعنی پذیرفته اند غیرت،ناموس و عصمت ( نقطه مقابل بی غیرت،بی ناموس و هرزه)موضوعیت و موجودیت ندارند
خر را هم اگر نقطه مقابل فهم و اگاهی بدانیم یعنی این دو ارزش مطلوب اند که بله همینطور است اما در حال حاضر شما جالبترش می کنید با ادعای هزینه "روانشناختی"؛ چرا و چگونه اش اما میزانی خوداگاهی می خواهد که به نظر موجود نیست چون وقتیکه با نگاه به لغت و تعریف معنایی و ریشه ای کلمه ای به این سوالات می رسیم:
برای مثال دو کلمه با عصمت و هرزه در فرهنگ لغات مدنظر شما معنایشان چیست؟ توصیف اخلاقی تان از انها چیست و چرا؟
چگونه خوب و بدش را سنجیده اید؟چرا برایتان ارزش و ضدارزش هستند یعنی به کدام هویت و جایگاه برمی خورد؟!
اصلا معنایشان در فرهنگ فکری ما هر چه باشد چگونه است که از نظر شما "بد،بی احترامی و بی حرمتی" توصیف می شوند؟! بی احترامی و بی حرمتی به کدام بخش از شخصیت طرف مقابل؟!
از این ساده تر نمی توان مسئله را توضیح داد

شما سوالی پرسیدید و من جواب دادم. چرا کسی که جواب سوال شما رو داره میده وکیل مدافع V E S T A خواهد شد؟!

بازهم از نظر همون روانشناختی و مشخص تر بگم از دیدگاه سایکوآنالیز, ذهن ما ساختاری سه قسمتی داره متشکل از ego, superego و id که تمام تعاریف بد و خوب از کلمات و رفتارها در ذهن ما توسط superego در ذهن شکل میگیرن که این قسمت توسط والدین, معلمان و افراد نزدیک و بطور کلی تر اگه بخوایم بگیم توسط فرهنگ و جامعه از حدود سه سالگی در هر فردی شروع به شکل گیری میکنه.
درنتیجه شما خیلی از کلمات رو قبل از اینکه بخواید خودتون مورد سنجش از نظر بدی و خوبی قرار بدید توسط دیگران در ذهن شما بعنوان بد و خوب تعریف خواهند شد اما درطول زمان همگام با تغییرات فرهنگی جامعه و چالش های شخص خودتون دستخوش تغییرات میشن.

تعریف هرزه سالها پیش چنان دایره ی وسیعی داشت که حتا ممکن بود زنی رو دربربگیره که جوراب نازک ساق پا نما میپوشیده اما دایره ی این تعریف در جامعه ی ما با گذشت زمان محدودتر شده و امروز مشخصا بنظر من همچنان این کلمه تعریف داره ولی با دایره ای بسیار کوچکتر از 30 سال پیش و ممکنه زمانی کل این کلمه تبدیل بشه به یک کلمه ی بی معنا و از فرهنگ لغات حذف بشه مثل بی معنایی کلمه هایی مثل "آبرو" و "تعارف" که در بسیاری از کشورها
مشخص و بارزه که اهمیت این کلمه نسبت به گذشته در ذهن اکثریت مردم جامعه ی ما تغییر کرده اما از نظر ارزش و ضد ارزش مشخصا از ابتدا یک ضد ارزش تعریف شده و تا روزی که این کلمه وجود داشته باشه یک ضد ارزش خواهد بود

بطور کلی هر کلمه ای که حتا تنها و تنها یکبار از زمان کودکی تا به امروز برای شما تعریف و معنی شده باشه با حس و معنایی در ذهن گره خورده و موضوعیت خواهد داشت. این موضوعیت و حس میتونن درطول زندگی شما با تغییرات ساختار superego ی ذهن کمرنگ و پررنگ بشن. آزردگی و حس توهینی که از پشت کلمه ای بقول شما بیمعنا سردرمیاره نشانه ای بر همین موضوعه.

ما کلمات رو میتونیم دوباره و دوباره در ذهن خودمون به مرور زمان تعریف کنیم اما نمیتونیم براحتی از بار احساسی اولین شکل گیری ها در ذهنمون رهاشون کنیم به این علت که قبل از شکل گیری قضاوت و سنجش این کلمات در ذهنمون, ابتدا اون ها رو به همون شکل که دیگران برای ما تعریف کرده اند به ارث برده و پذیرفته ایم.



2.دست و پا را با واژن و رحم یکی می گیرید دیگر نوع جدیدی از استدلال است! زن و مرد هر دو دست و پا دارند اما رحم و واژن را فقط زن دارد،این مقایسه های خنده دار را ببرید جای دیگر

استدلال شما بیشتر خنده دار بنظر میرسه: زن و مرد هردو دست و پا دارن اما رحم و واژن رو فقط زن داره؟! از همین استدلال اولیه میشه متوجه سیر تاریخی ماجرا شد که به باورهای بی معنای امروزی رسیده: اینکه چرا مردانی مثل شما پنیس و بدنبالش جنس مرد بودن رو انقدر تقدیس میکنند چون بالخره چیزی هست که اونها دارند و زن نداره!
نگاه و استدلالی محدود در حد آناتومی بدن.

barton fink
22-02-2019, 23:41
شما سوالی پرسیدید و من جواب دادم. چرا کسی که جواب سوال شما رو داره میده وکیل مدافع V E S T A خواهد شد؟!

بازهم از نظر همون روانشناختی و مشخص تر بگم از دیدگاه سایکوآنالیز, ذهن ما ساختاری سه قسمتی داره متشکل از ego, superego و id که تمام تعاریف بد و خوب از کلمات و رفتارها در ذهن ما توسط superego در ذهن شکل میگیرن که این قسمت توسط والدین, معلمان و افراد نزدیک و بطور کلی تر اگه بخوایم بگیم توسط فرهنگ و جامعه از حدود سه سالگی در هر فردی شروع به شکل گیری میکنه.
درنتیجه شما خیلی از کلمات رو قبل از اینکه بخواید خودتون مورد سنجش از نظر بدی و خوبی قرار بدید توسط دیگران در ذهن شما بعنوان بد و خوب تعریف خواهند شد اما درطول زمان همگام با تغییرات فرهنگی جامعه و چالش های شخص خودتون دستخوش تغییرات میشن.

تعریف هرزه سالها پیش چنان دایره ی وسیعی داشت که حتا ممکن بود زنی رو دربربگیره که جوراب نازک ساق پا نما میپوشیده اما دایره ی این تعریف در جامعه ی ما با گذشت زمان محدودتر شده و امروز مشخصا بنظر من همچنان این کلمه تعریف داره ولی با دایره ای بسیار کوچکتر از 30 سال پیش و ممکنه زمانی کل این کلمه تبدیل بشه به یک کلمه ی بی معنا و از فرهنگ لغات حذف بشه مثل بی معنایی کلمه هایی مثل "آبرو" و "تعارف" که در بسیاری از کشورها
مشخص و بارزه که اهمیت این کلمه نسبت به گذشته در ذهن اکثریت مردم جامعه ی ما تغییر کرده اما از نظر ارزش و ضد ارزش مشخصا از ابتدا یک ضد ارزش تعریف شده و تا روزی که این کلمه وجود داشته باشه یک ضد ارزش خواهد بود

بطور کلی هر کلمه ای که حتا تنها و تنها یکبار از زمان کودکی تا به امروز برای شما تعریف و معنی شده باشه با حس و معنایی در ذهن گره خورده و موضوعیت خواهد داشت. این موضوعیت و حس میتونن درطول زندگی شما با تغییرات ساختار superego ی ذهن کمرنگ و پررنگ بشن. آزردگی و حس توهینی که از پشت کلمه ای بقول شما بیمعنا سردرمیاره نشانه ای بر همین موضوعه.

ما کلمات رو میتونیم دوباره و دوباره در ذهن خودمون به مرور زمان تعریف کنیم اما نمیتونیم براحتی از بار احساسی اولین شکل گیری ها در ذهنمون رهاشون کنیم به این علت که قبل از شکل گیری قضاوت و سنجش این کلمات در ذهنمون, ابتدا اون ها رو به همون شکل که دیگران برای ما تعریف کرده اند به ارث برده و پذیرفته ایم.


استدلال شما بیشتر خنده دار بنظر میرسه: زن و مرد هردو دست و پا دارن اما رحم و واژن رو فقط زن داره؟! از همین استدلال اولیه میشه متوجه سیر تاریخی ماجرا شد که به باورهای بی معنای امروزی رسیده: اینکه چرا مردانی مثل شما پنیس و بدنبالش جنس مرد بودن رو انقدر تقدیس میکنند چون بالخره چیزی هست که اونها دارند و زن نداره!
نگاه و استدلالی محدود در حد آناتومی بدن.

این دیگر مسئله شخصی خودتان است که بروید با "سوپر ایگو" حل اش کنید
البته اینکه نگرش صحیحی از فضیلت به خود شمای عینی و امثالتان به "ارث" رسیده یعنی خوش شانس اید ،ان را غنیمت شمرده به جای داخل شدن در بحث های اینترنتی و مردانه بروید خوداگاهی کنید بیشتر به نفع تان است
البته امیدوارم 30 سالگی را مجرد عبور نکرده باشید که دردش را درمانی نیست
چون در هر صورت برای ما وجود غیرت ،شرافت ،عصمت و سایر فضیلت های سنتی سودمندتر و ضروری تر است از استدلال های جریان ترقی خواه
مصادیق اش هم در ان بیرون راه می روند وگرنه هرزه های فمینیست مجبور نبودند slu*t walk راه بیندازند و به نام hate speech جیغ صورتی و بنفش بکشند
چون قریب به 60 سال است که از رها سازی زن مدرن به حال خودش گذشته اما روز به روز درمانده تر و بیچاره تر می شود ؛ همان زن "مستقل،قدرتمند و جذاب" :

تخمک هایش را فریز می کند
پای تلویزیون و در شبکه های اجتماعی ذوب و مجذوب می شود
دوستان پسر و دوست پسر فراوانی داشته و دارد
با جراحی زیبایی ،ارایش و تجملات دیگران را فریب می دهد
از روی الت این یکی می پرد روی الت ان یکی
تتو و پیرسینگ دارد
بد دهن، عیاش و بی ابرو است
با خرید کردن خودش را خفه می کند
با الکل ،دود و دارو تمام درد و عقده های روانی را فرو می دهد چون از قراری بابایی نبود که بغل کند و اگر هم بود اخته ای بیش نبود

و هزاران مرض و مالیخولیای دیگر...
حال به هر شکلی که می خواهد روده درازی کند ،بهانه جور کند و بتراشد؛کوچکترین اهمیتی ندارد
چون این حقیقت باید تیشه و تبری شود بر فرق سر زن مدرن که مردان تعهد خود را تنها به دختری می دهند که :

باکره
زیبا
جوان
عفیف
نجیب
اصیل

و در یک کلای زیبای فضیلتمند باشد.

Expert32
23-02-2019, 03:44
چون این حقیقت باید تیشه و تبری شود بر فرق سر زن مدرن که مردان تعهد خود را تنها به دختری می دهند که :


باکره
زیبا
جوان
عفیف
نجیب
اصیل



و در یک کلای زیبای فضیلتمند باشد.
ي اپشن فرمون هيدروليك هم بزاري روش با پورش 2019 برابري ميكنه.
يعني هر جور فكر ميكنم با اين آدرسي كه دادي فقط دختر پيغمبر و مريم مقدس مياد تو ذهنم تازه اونا هم آپشن "زيبا" رو مطمعن نيستم روشون بوده يا نه. حالا به فرض محال هم كه چنين دختري پيدا كردي سعي كن حتي نزديكشم نشي چون واقعا منو شما لايقش نيستيم.

Ar@m
23-02-2019, 07:44
این دیگر مسئله شخصی خودتان است که بروید با "سوپر ایگو" حل اش کنید
البته اینکه نگرش صحیحی از فضیلت به خود شمای عینی و امثالتان به "ارث" رسیده یعنی خوش شانس اید ،ان را غنیمت شمرده به جای داخل شدن در بحث های اینترنتی و مردانه بروید خوداگاهی کنید بیشتر به نفع تان است
البته امیدوارم 30 سالگی را مجرد عبور نکرده باشید که دردش را درمانی نیست
چون در هر صورت برای ما وجود غیرت ،شرافت ،عصمت و سایر فضیلت های سنتی سودمندتر و ضروری تر است از استدلال های جریان ترقی خواه
مصادیق اش هم در ان بیرون راه می روند وگرنه هرزه های فمینیست مجبور نبودند slu*t walk راه بیندازند و به نام hate speech جیغ صورتی و بنفش بکشند
چون قریب به 60 سال است که از رها سازی زن مدرن به حال خودش گذشته اما روز به روز درمانده تر و بیچاره تر می شود ؛ همان زن "مستقل،قدرتمند و جذاب" :

تخمک هایش را فریز می کند
پای تلویزیون و در شبکه های اجتماعی ذوب و مجذوب می شود
دوستان پسر و دوست پسر فراوانی داشته و دارد
با جراحی زیبایی ،ارایش و تجملات دیگران را فریب می دهد
از روی الت این یکی می پرد روی الت ان یکی
تتو و پیرسینگ دارد
بد دهن، عیاش و بی ابرو است
با خرید کردن خودش را خفه می کند
با الکل ،دود و دارو تمام درد و عقده های روانی را فرو می دهد چون از قراری بابایی نبود که بغل کند و اگر هم بود اخته ای بیش نبود

و هزاران مرض و مالیخولیای دیگر...
حال به هر شکلی که می خواهد روده درازی کند ،بهانه جور کند و بتراشد؛کوچکترین اهمیتی ندارد
چون این حقیقت باید تیشه و تبری شود بر فرق سر زن مدرن که مردان تعهد خود را تنها به دختری می دهند که :

باکره
زیبا
جوان
عفیف
نجیب
اصیل

و در یک کلای زیبای فضیلتمند باشد.

نفهمیدم این حرفای شما چه ربطی به صحبتای من دارن؟! از بحث پرت شدید

نگرش های غلط هم به اندازه ی نگرش های درست "به ارث میرسند" این براتون واضح و مشخص نیست؟
بهترین راه حل مسائل با سوپرایگو فکر کردنه. تفکره که از به ارث رسیدن باورهای غلط و به زور به خورد دیگران دادن اونها جلوگیری میکنه. افتخار کردن به خصوصیات جسمانی و آناتومی و اونچه از گذشتگان به ارث رسیده کار راحتیه بخصوص اگه نتیجه ی تفکرات اون ها دقیقا باب میل ما هم باشه.
بقیه ی جملاتتون هم تکرار مکرراته. هرطور که راحتید.

barton fink
23-02-2019, 12:02
نفهمیدم این حرفای شما چه ربطی به صحبتای من دارن؟! از بحث پرت شدید

نگرش های غلط هم به اندازه ی نگرش های درست "به ارث میرسند" این براتون واضح و مشخص نیست؟
بهترین راه حل مسائل با سوپرایگو فکر کردنه. تفکره که از به ارث رسیدن باورهای غلط و به زور به خورد دیگران دادن اونها جلوگیری میکنه. افتخار کردن به خصوصیات جسمانی و آناتومی و اونچه از گذشتگان به ارث رسیده کار راحتیه بخصوص اگه نتیجه ی تفکرات اون ها دقیقا باب میل ما هم باشه.
بقیه ی جملاتتون هم تکرار مکرراته. هرطور که راحتید.

نقطه ها را به هم وصل کنید
بازهم رسیدیم به جایی که باید "درست و غلط" را تعریف کرد
و درست از نظر ما یعنی قدرت و فضیلت
حال باید از خود بپرسید :
قدرت زن در چیست؟
فضیلت زن در چیست؟
انوقت می بینید چرا این جواب را گرفتید
چراکه قدرت زن در زیبایی،جوانی،باروری و... اوست
فضیلت او هم در عصمت،عفیف و نجیب بودن،مادر و همسر خوبی بودن و... اوست
در واقع همه انچه نظام فکری ترقی خواه به شدت از ان هراس دارد و از ابتدا مبنای بحث بوده است
چون همانطور که بارها تکرار شد: معیار و ضوابط اینچنین سپس قضاوت و نقد بر مبنای ان یعنی کفر به تجدد
بدنبالش مرعوب شدن فمینیست ، سرخ شدن از خشم و درماندگی و همانجایی که فکر می کنند با برچسب :زن ستیز،سک^سیت و ... باید کار را یکسره و بحث را خفه کرد
چون در loop گیر کرده اید و باید یک نفر همچون من نوعی پیدا شده سیلی حقیقت بر صورت زن و مرد بزند
حال هرچقدر هم تکرار کنید:
-"توهین است"
-"تحقیر است"
-"بی حرمتی است"
-...
سیتم عاملتان باگ دارد و دائما هنگ می کند برای همین در اینترنت به NPC شناخته می شوید


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Ar@m
23-02-2019, 14:20
نقطه ها را به هم وصل کنید
بازهم رسیدیم به جایی که باید "درست و غلط" را تعریف کرد
و درست از نظر ما یعنی قدرت و فضیلت
حال باید از خود بپرسید :
قدرت زن در چیست؟
فضیلت زن در چیست؟
انوقت می بینید چرا این جواب را گرفتید
چراکه قدرت زن در زیبایی،جوانی،باروری و... اوست
فضیلت او هم در عصمت،عفیف و نجیب بودن،مادر و همسر خوبی بودن و... اوست
در واقع همه انچه نظام فکری ترقی خواه به شدت از ان هراس دارد و از ابتدا مبنای بحث بوده است
چون همانطور که بارها تکرار شد: معیار و ضوابط اینچنین سپس قضاوت و نقد بر مبنای ان یعنی کفر به تجدد
بدنبالش مرعوب شدن فمینیست ، سرخ شدن از خشم و درماندگی و همانجایی که فکر می کنند با برچسب :زن ستیز،سک^سیت و ... باید کار را یکسره و بحث را خفه کرد
چون در loop گیر کرده اید و باید یک نفر همچون من نوعی پیدا شده سیلی حقیقت بر صورت زن و مرد بزند
حال هرچقدر هم تکرار کنید:
-"توهین است"
-"تحقیر است"
-"بی حرمتی است"
-...
سیتم عاملتان باگ دارد و دائما هنگ می کند برای همین در اینترنت به NPC شناخته می شوید


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





اگه جواب درستی داشتید نه در صحبت هاتون در پست قبلیتون به مسائل شخصی من اشاره میکردید و نه در این پست شروع به دادن القاب مختلفی مثل هنگ کردن و NPC و باگ داشتن! به من میکردید
انگار وقتی نمیتونید حرف خودتون رو از کانال معمول پیش ببرید سعی در عصبانی کردن طرف مقابل میکنید
هرکسی با شما وارد بحث میشه اگه نتونید قانعش کنید آخرش باید بحث رو اینطوری ختم کنید؟!
خب چرا اینطوری هستید؟!

silvermanhhh
23-02-2019, 14:50
اقایون و خانم ها زیاد بحثو پیچیده نکنید،تنها چیزی که میتونم بگم اینه که ازدواج کلا برای ما اقایون نمیارزه،چون ما اول همه پول خورد خوراک خودمونم نداریم،که بخایم خرج یه خانم هم بدیم ،بعدشم تو خونه هم یه مادر یا خواهر داریم که غر بزنه ،دیگه زن براچی :n08:

Mohammad Hosseyn
23-02-2019, 18:32
چقدر مضحک خودتان را به ان راه می زنید [ مجبور شدید ادیت کنید]

:9:


1. "مهاجرت فله ای" یعنی هزاران و میلیون نفر فله ای چون سیر زاد و ولد کاملا از پیری و مرگ و میر عقب افتاده و دائما باید تکرار شود چون زن مدرن کودک کشی می کند به نام سقط جنین و طلاق را نرم کرده است.
در کل رابطه زن و مرد را با انقلاب جنسی نابود کرده اید پس از کشورهای "عقب مانده " و "جهان سومی" نفر وارد می کنند (مسئله نخبه ها بحث دیگری است)
دلیل اینکه من پاسخ دادم به حرفاهاتان این بود که از ابتدا موضعی شبه علمی داشتید. و مخرب تر از شبه علم شاید چیزی نباشه. بهترین شیوه برای وارانه سازی همه چیز. برای فریب. دروغ. اینها فضیلت شماست. فضیلت در نفع است و صد البته اینها به نفع تفکر شماست و البته فضیلت شما. اخلاقیاتی که سعی در پاک نشان دادن آن دارید دروغی بیش نیست.
در این مورد خاص، دائم سعی می‌کنید بگوئید که کشورهای مدرن دارند از سر فلاکت آدم وارد می‌کنند در حالی که این توصیف هیچ ارتباطی با واقعیت ندارد. که سیر مرگ و میر از زاد و ولد پیشی گرفته و گویی نسل بشر دارد منقرض می‌شود (که حتی اگر بشود هم قرار نیست به شخص کسی آسیب برسد جز اینکه کره زمین کمی نفس بکشد:n09:) در حالی که از 230 کشور تنها حدود 25 کشور نرخ رشد منفی دارند که اگر جمعیتشان را با هم جمع کنید درصد کوچکی از جمعیت دنیا بوده و معدود کشورهای مدرن و توسعه یافته مهم در میان آنهاست. این در واقع دروغ شماست که می‌ترسید برای افاضه هایتان رفرنس ارائه بدهید تا مبادا بر ملا شود. این خاصیت شبه علمی شماست. در پست بعدی هم ماله را میگیرید دروغی دیگر سر هم میکنید تا مخاطبتان یادش برود قبلی هایی که تلمبار کرده اید. این هم از ویژگی‌های شبه علمیتان است.


2.دست و پا را با واژن و رحم یکی می گیرید دیگر نوع جدیدی از استدلال است! زن و مرد هر دو دست و پا دارند اما رحم و واژن را فقط زن دارد،این مقایسه های خنده دار را ببرید جای دیگر

فرار نفرمائید. کسی دست و پا را با واژن و پینس مقایسه نکرد!
آنچه مقایسه شد نحوه ارتباط کارکرد یک عضو با وظیفه ی آن بوده که شما بصورت مضحکی آن را منحصر به امر خاصی کردید و آن را وظیفه شمردید، و من استدلال خودتان را در مورد اعضای دیگر بدن بازسازی کردم و تحویلتان دادم که خودتان هم متوجه مضحک بودنش شدید و می‌خواهید ازش فرار کنید. خیر برادر، این آش همان است که شما می‌پزی.


3. رحم زن "کارکرد دیگر " دیگر هم دارد،مثلا می رود گل ها را اب می دهد!

بله دارد که البته نیاز به رسیدن به بلوغ فکری هست برای فهمش. شما [به نمایندگی از تفکرتان] از آن محرومید متاسفانه. ضمن اینکه حتی اگر نداشته باشد هم اثبات کننده استدلال وهمی شما مبنی بر اینکه کسی وظیفه استفاده ازش را دارد نخواهد بود. بگذارید خیالتان را راحت کنم، اگر آسمان به زمین بیاید شما نه می‌توانید و نه تمایل دارید که در حد یک پاراگراف از فلسفه کارکرد چیزها ارتباطش با وظیفه آنها صحبت کنید. دریغ از یک خط که حتی این کلمات را تعریف کنید. بجایش به این و آن فحش می‌دهید. به آن فیلسوف می گوئید ریشو به آن جریان می‌گوئید داس و چکش. به اکثریت زنان می‌گوئید هور. و خلاصه اینجور در گفتگو سعی می‌کنید کشتی بگیرید.


4. با کلمات بازی نکنید،موضوع مورد بحث زن مدرن و بی مسوولیتی اوست؛ضمنا چه زن و چه مردی که ازادی بدون مسوولیت پذیری می خواهد انگل و ویروس اجتماع است

کلمات برای شما بازی هستند. چون هیچ کجا منظورتان را از آنها روشن نمی‌کنید. می‌گوئید فضیلت، معلوم نیست چه هست. حتی در یک خط ساده شرح ندادید. بارها از شما سوال شد. شما هنوز در تشریح مسئولیت و ارائه استدلال برای اینکه آیا واقعا اینها مسئولیت زن بوده اند عاجز بودید. انتظار دارید در این خصوص گفتگو به جلو برود؟


5. جمله اخر هم یک چیزی در حد استدلال های ان ریشویی است که اواتارتان کرده اید! بروید در ان بیرون زندگی کنید یا که مطالعه کنید و درخواست زن از مرد را مفاد بدهید(درخواست زن از کدامین مرداست،چگونه و چرایی اش )
در "ارمان شهر" داس و چکشی زندگی نمی کنیم (که انجا هم با یکبار امتحان کثافت کاری به بار امد(+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))) اینجا "بازار ازاد جنسی" به راه است
نمونه واضح ماله کشی در گفتگو!

barton fink
23-02-2019, 22:20
اگه جواب درستی داشتید نه در صحبت هاتون در پست قبلیتون به مسائل شخصی من اشاره میکردید و نه در این پست شروع به دادن القاب مختلفی مثل هنگ کردن و NPC و باگ داشتن! به من میکردید
انگار وقتی نمیتونید حرف خودتون رو از کانال معمول پیش ببرید سعی در عصبانی کردن طرف مقابل میکنید
هرکسی با شما وارد بحث میشه اگه نتونید قانعش کنید آخرش باید بحث رو اینطوری ختم کنید؟!
خب چرا اینطوری هستید؟!



شما هم که دراما کویین از اب در امدید!
مشخص نیست چرا هنوز نمی توانید به فضیلت مفاد،مصداق و موضوعیت بدهید چون تمام این "به من برخورد" ها خود محور بحث است
"زن 30 ساله مجرد مدرن" امتحان شما بود که مشخص شد هنوز خوداگاهی کافی ندارید!
احترام و اهانت را نمیتوانید مضمون بدهید چون در مقیاس تفکر خودتان هم قابل هضم نیست!
وقتی می گویم در لوپ افتاده اید یعنی همین و npc هم میمی به همین منظور است
چون نگرش و منش شما به چالش کشیده شده اما از توضیح و توجیه ان ناتوان اید
چون به هویت و چه بسی هدف و جهت شما در زندگی گره خورده
پس به سرعت همه چیز شخصی می شود و ادعای اثر روانشناحتی دارید اما بازهم بر می گردید سر خانه اول
ولی خب کل مسئله در مورد همین دورانی است که به سر نقطه ابتدایی باز می گردد:
خوب و بد شما با خوب و بد ما یکی نیست و در بحث اخیرتان هم می گویید "فلان مسائل رفع شده و می شوند (مثلا آبرو) پس این خوب است" یا به تفسیری "ارثی بد و غلط از تفکری بد و غلط است"
همین جاست که دائما به چاله و دست انداز می افتید ،پاسخ لازم داده شده اما توانایی درک و پذیرش ندارید چون خوب=خودتان! و در بیرون نظام فکری شما (سیستم عاملتان) کسی نبوده و نخواهد بود اما حالا که پیدا شده توضیح و تفسیری از ان برایتان در دسترس نیست و مشکل شما در تمام تفسیرتان از فضیلت و قدرت زنانه به همین خشت اولی باز می گردد که کج نهاده شده
پس وقتی من نوعی می گویم زن اینطور و مرد انطور سرگیجه می گیرید و برایتان مبهم است
برای مثال می گویید:
" هرزه خوانده شدن بد است"
"این نوع شرطی شدن در کودکی بد است"
"ارث فکری نادرست است"
و ...
اما اینطرف که زن فضیلتمند می خواهد و جنسش با تعریف شما از "نادرست و بد" جفت و جور نمی شود را تاب و تحملی ندارید
چون " ما و منش فکری ما خوب پس انها و منش فکری شان بد"
چون "دیگر سوار قاطر نمی شویم و قطار هست"
چون " در قرن 21 ایم و انها واپسگرایی میکنند"
و هزار دلیل و بهانه ای که می تراشید
همین نقطه ای که مشخصا برایتان "غیر واضح" است را دائما و شدیدا سعی می کنید با ان خط کشی و مرزبندی کرده و به خیالی حتی فرض کنید "چال شده" می شود همان مرکز و محوریت طرف مقابل؛جریان حاضر تجدد فکر می کند "تمام شد،رفت،نیست و..." بعد در مقیاس امروزی اش مرعوب و مضطرب است که مبادا کسی انها را پیشه کند
حال در همین بستر مدرن هم عده ای به صورت فزاینده پیدا شده و می شوند برای بکارگیری فضیلت های سنتی و حتی تبعیض در ان یعنی فرد یکسری معیار و ضوابط که برای خود،همسر و فرزندان خود و در واقع برای گروه خود بکار می گیرد و برایش "ما" و "انهایی" وجود دارد ولی جریان مترقی نمی پذیرد و در مقابل به سرکوب و ساسنور علاقه دارد







دلیل اینکه من پاسخ دادم به حرفاهاتان این بود که از ابتدا موضعی شبه علمی داشتید. و مخرب تر از شبه علم شاید چیزی نباشه. بهترین شیوه برای وارانه سازی همه چیز. برای فریب. دروغ. اینها فضیلت شماست. فضیلت در نفع است و صد البته اینها به نفع تفکر شماست و البته فضیلت شما. اخلاقیاتی که سعی در پاک نشان دادن آن دارید دروغی بیش نیست.
در این مورد خاص، دائم سعی می‌کنید بگوئید که کشورهای مدرن دارند از سر فلاکت آدم وارد می‌کنند در حالی که این توصیف هیچ ارتباطی با واقعیت ندارد. که سیر مرگ و میر از زاد و ولد پیشی گرفته و گویی نسل بشر دارد منقرض می‌شود (که حتی اگر بشود هم قرار نیست به شخص کسی آسیب برسد جز اینکه کره زمین کمی نفس بکشد:n09:) در حالی که از 230 کشور تنها حدود 25 کشور نرخ رشد منفی دارند که اگر جمعیتشان را با هم جمع کنید درصد کوچکی از جمعیت دنیا بوده و معدود کشورهای مدرن و توسعه یافته مهم در میان آنهاست. این در واقع دروغ شماست که می‌ترسید برای افاضه هایتان رفرنس ارائه بدهید تا مبادا بر ملا شود. این خاصیت شبه علمی شماست. در پست بعدی هم ماله را میگیرید دروغی دیگر سر هم میکنید تا مخاطبتان یادش برود قبلی هایی که تلمبار کرده اید. این هم از ویژگی‌های شبه علمیتان است.


فرار نفرمائید. کسی دست و پا را با واژن و پینس مقایسه نکرد!
آنچه مقایسه شد نحوه ارتباط کارکرد یک عضو با وظیفه ی آن بوده که شما بصورت مضحکی آن را منحصر به امر خاصی کردید و آن را وظیفه شمردید، و من استدلال خودتان را در مورد اعضای دیگر بدن بازسازی کردم و تحویلتان دادم که خودتان هم متوجه مضحک بودنش شدید و می‌خواهید ازش فرار کنید. خیر برادر، این آش همان است که شما می‌پزی.


بله دارد که البته نیاز به رسیدن به بلوغ فکری هست برای فهمش. شما [به نمایندگی از تفکرتان] از آن محرومید متاسفانه. ضمن اینکه حتی اگر نداشته باشد هم اثبات کننده استدلال وهمی شما مبنی بر اینکه کسی وظیفه استفاده ازش را دارد نخواهد بود. بگذارید خیالتان را راحت کنم، اگر آسمان به زمین بیاید شما نه می‌توانید و نه تمایل دارید که در حد یک پاراگراف از فلسفه کارکرد چیزها ارتباطش با وظیفه آنها صحبت کنید. دریغ از یک خط که حتی این کلمات را تعریف کنید. بجایش به این و آن فحش می‌دهید. به آن فیلسوف می گوئید ریشو به آن جریان می‌گوئید داس و چکش. به اکثریت زنان می‌گوئید هور. و خلاصه اینجور در گفتگو سعی می‌کنید کشتی بگیرید.


کلمات برای شما بازی هستند. چون هیچ کجا منظورتان را از آنها روشن نمی‌کنید. می‌گوئید فضیلت، معلوم نیست چه هست. حتی در یک خط ساده شرح ندادید. بارها از شما سوال شد. شما هنوز در تشریح مسئولیت و ارائه استدلال برای اینکه آیا واقعا اینها مسئولیت زن بوده اند عاجز بودید. انتظار دارید در این خصوص گفتگو به جلو برود؟


نمونه واضح ماله کشی در گفتگو!

1. شلوغ اش نکنید.
انجایی که لازم و انقدر که باید لینک و کتاب ارائه دادم که بروید پیگیری و مطالعه و تشویق تان کردم برای پیگیری کلمات کلیدی پس باقی مسائل روی دوش خودتان است
( خوب می دانم بیرون امدن از اکوچمبر و لوپ فکری برایتان مرگ اور است و هدفتان از این نقل قول گرفتن چیز دیگری است)
علت بخشی از ان برای مثال این است که می خواهید بحث را به جزئیات مطلوب فکری تان بکشانید که با متر و معیارهای "گارل مارگز" همه چیز را گز کنید
که البته این روزها شیرپاک خورده پیدا می شود و خوب می رینند به قبر ناپاک این ریشوی داس و چکشی:




[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


2.اکثر زنان هور نیستند (تفکر خودتان را چرا فرافکنی می کنید؟!) بلکه زن بی مسوولیت و بی فضیلت هرزه است.
این مضحکی جاتی هم که در "استدلال"هایتان بر می زنید همچون


ضمن اینکه حتی اگر نداشته باشد

را نمی توانید به هیچ وجه جمع و جورش کنید!
پس کاربرد سوم رحم زن ("کاربرد دیگرش"به هر حال!) بعد از اب دادن به گل ها می شود فیلمنامه نویسی!
در این تفکر انگلی و ویروسی شما که:
خدا در ان نیست و ناموجود است.
انسان هم که نیست شود "مهم نیست چون زمین نفسی می کشد"(این ادعا واقعا حقیقت فکری تان است چون کمونیسم بیش از هر تفکر دیگری انسان به اغوش مرگ فرستاده)
من هم دائما می گویم این "بنای بی نظیر" مدرن و زندگی اش برای چیست و کیست؟! معنا،هدف و جهت ان کجاست؟! از همین منظر بود
بعد جدا از ما می پرسند چرا باید مغز چپگرا را پاشید روی اسفالت با فاتحه ای بر روان پاک اگوستو پینوشه!

3.وقتی درک و معنایی از فضیلت سنتی ندارید چرا وارد بحث می شوید؟!

Ar@m
24-02-2019, 10:44
شما هم که دراما کویین از اب در امدید!
مشخص نیست چرا هنوز نمی توانید به فضیلت مفاد،مصداق و موضوعیت بدهید چون تمام این "به من برخورد" ها خود محور بحث است
"زن 30 ساله مجرد مدرن" امتحان شما بود که مشخص شد هنوز خوداگاهی کافی ندارید!
احترام و اهانت را نمیتوانید مضمون بدهید چون در مقیاس تفکر خودتان هم قابل هضم نیست!
وقتی می گویم در لوپ افتاده اید یعنی همین و npc هم میمی به همین منظور است
چون نگرش و منش شما به چالش کشیده شده اما از توضیح و توجیه ان ناتوان اید
چون به هویت و چه بسی هدف و جهت شما در زندگی گره خورده
پس به سرعت همه چیز شخصی می شود و ادعای اثر روانشناحتی دارید اما بازهم بر می گردید سر خانه اول
ولی خب کل مسئله در مورد همین دورانی است که به سر نقطه ابتدایی باز می گردد:
خوب و بد شما با خوب و بد ما یکی نیست و در بحث اخیرتان هم می گویید "فلان مسائل رفع شده و می شوند (مثلا آبرو) پس این خوب است" یا به تفسیری "ارثی بد و غلط از تفکری بد و غلط است"
همین جاست که دائما به چاله و دست انداز می افتید ،پاسخ لازم داده شده اما توانایی درک و پذیرش ندارید چون خوب=خودتان! و در بیرون نظام فکری شما (سیستم عاملتان) کسی نبوده و نخواهد بود اما حالا که پیدا شده توضیح و تفسیری از ان برایتان در دسترس نیست و مشکل شما در تمام تفسیرتان از فضیلت و قدرت زنانه به همین خشت اولی باز می گردد که کج نهاده شده
پس وقتی من نوعی می گویم زن اینطور و مرد انطور سرگیجه می گیرید و برایتان مبهم است
برای مثال می گویید:
" هرزه خوانده شدن بد است"
"این نوع شرطی شدن در کودکی بد است"
"ارث فکری نادرست است"
و ...
اما اینطرف که زن فضیلتمند می خواهد و جنسش با تعریف شما از "نادرست و بد" جفت و جور نمی شود را تاب و تحملی ندارید
چون " ما و منش فکری ما خوب پس انها و منش فکری شان بد"
چون "دیگر سوار قاطر نمی شویم و قطار هست"
چون " در قرن 21 ایم و انها واپسگرایی میکنند"
و هزار دلیل و بهانه ای که می تراشید
همین نقطه ای که مشخصا برایتان "غیر واضح" است را دائما و شدیدا سعی می کنید با ان خط کشی و مرزبندی کرده و به خیالی حتی فرض کنید "چال شده" می شود همان مرکز و محوریت طرف مقابل؛جریان حاضر تجدد فکر می کند "تمام شد،رفت،نیست و..." بعد در مقیاس امروزی اش مرعوب و مضطرب است که مبادا کسی انها را پیشه کند
حال در همین بستر مدرن هم عده ای به صورت فزاینده پیدا شده و می شوند برای بکارگیری فضیلت های سنتی و حتی تبعیض در ان یعنی فرد یکسری معیار و ضوابط که برای خود،همسر و فرزندان خود و در واقع برای گروه خود بکار می گیرد و برایش "ما" و "انهایی" وجود دارد ولی جریان مترقی نمی پذیرد و در مقابل به سرکوب و ساسنور علاقه دارد



ممکنه حرف های شما درمورد من درست باشن درموردشون فکر میکنم ولی در درجه ی اول من بهم برنخورده. چرا فکر میکنید به من برخورده؟ فقط نفهمیدم و سوال کردم چرا بحث از سوپرایگو به "مسائل شخصی من" تغییر موضوع پیدا کرد؟ مگه شما اجازه دارید درمورد اینکه من تو چه بحثی در اینترنت شرکت میکنم یا ازدواج کردم یا نکردم و سن من در بحث نظر دهی کنید؟
بنظرتون اجازه دارید؟
لزوما قرار نیست "به کسی بربخوره" که این سوال براش پیش بیاد که چرا بطور ناگهانی قسمتی از بحث شده.

شما جوابشو دارید تو این پست میدید و میگید امتحان من بوده!! خب شما از کجا متوجه شدید من با کلمه ی "زن 30 ساله ی مجرد مدرن" مشکل دارم؟ ممکنه مشکل من با "شرکت نکردن در بحث های مردانه" یا NPC یا سیستم باگ دار باشه!

من رفتم جملات شما رو دوباره خوندم ولی اصلا "زن 30 ساله ی مجرد مدرن"ی ندیدم! اینو از کجا اصلا یهو ساختید و گذاشتید وسط القابی که به من نسبت دادید؟! خیلی جالبه

شما "توی ذهن خودتون" مشکل من رو بین این القاب به "زن 30 ساله ی مجرد مدرن" ربط دادید و تصمیم گرفتید که من از این کلمات ناراحت شدم و "بهم برخورده"! به این علت که بجای جواب سوال من شما موضوع بی ربطی رو پیش میکشید و ذهن من رو به سمت خودم منحرف میکنید و اینطوری فکر میکنید دارید شخص رو مورد "امتحان" قرار میدید!
به آزمون(!) خودتون دقت کنید! متوجه میشید که چطور با ذهن خودتون "میسازید و امتحان میگیرید و نتیجه رو هم اعلام میکنید!
از این توهم بیرون بیاید که تحلیل افکار دیگران به سادگی و ناپختگی ای که شما انجام میدید امکان پذیره.

افرادی که سالها در این زمینه درس میخونن و خودشون تحت آنالیز قرار میگیرن به سختی میتونن به مرحله ای برسن که بتونن درهم آمیختگی بین افکاری که خودمون به دیگران نسبت میدیم و افکاری که دیگران واقعا دارند رو از هم تمیز بدن. درنتیجه اگه شما در چنین زمینه ای تحصیل نکردین با خیال راحت میتونم به شما بگم که به میزان بسیار زیادی افکار شخص خودتون رو به من نسبت میدید.

درمورد بد و خوب هم تو صفحه ی قبل توضیحات کاملی دادم نیاز به تکرارش نمیبینم
از "فرافکنی" دست بردارید.

Mohammad Hosseyn
24-02-2019, 14:37
1. شلوغ اش نکنید.
انجایی که لازم و انقدر که باید لینک و کتاب ارائه دادم که بروید پیگیری و مطالعه و تشویق تان کردم برای پیگیری کلمات کلیدی پس باقی مسائل روی دوش خودتان است
( خوب می دانم بیرون امدن از اکوچمبر و لوپ فکری برایتان مرگ اور است و هدفتان از این نقل قول گرفتن چیز دیگری است)
علت بخشی از ان برای مثال این است که می خواهید بحث را به جزئیات مطلوب فکری تان بکشانید که با متر و معیارهای "گارل مارگز" همه چیز را گز کنید
که البته این روزها شیرپاک خورده پیدا می شود و خوب می رینند به قبر ناپاک این ریشوی داس و چکشی:
صرف کپی و پیست کردن چند لینک اسمش رفرنس دادن نیست. این کار اخلاق شبه علم گرایان است که می خواهند مسائل را از سر خود باز کنند. بحث بر سر رشد جمعیت و مهاجر پذیری بود که با یک آمار ساده نشان دادم فریب کاری میکنید. حال که دیدید کار به جای باریک کشیده زده اید زیر میز می‌گوئید اینها همه متر و معیار مارکس است و لجبازی می‌کنید:n09:. برادر آمار سازمان ملل را چه به مارکس؟ یک خراب کاری ای در گفتگو کردید خراب ترش نکنید.

این عکس ها هم مایه طنز دارد برای ما. کسانی که در عرصه تفکر و عمل مبتنی بر تفکر هیچ ندارند خشم خود را اینگونه بروز می‌دهند و تازه از خشم خود عکس هم تهیه می‌کنند و همه جا تبلیغ می کنند که ببینید ما چقدر فهممان دارای کمبود است! (نمونه آموزشی این عمل را داعشی ها وقتی سر میبریدند و فیلم میگرفتند اجرا کردند، شما درس پس می‌دهید). وگرنه آنکه کتاب به دست گرفته باشد به عمرش می‌داند که بلشویک کجا و مارکس کجا...


2.اکثر زنان هور نیستند (تفکر خودتان را چرا فرافکنی می کنید؟!) بلکه زن بی مسوولیت و بی فضیلت هرزه است.

چرا هول کردید؟ گویا دستپخت فکری شما آنچنان شور است که خود نیز از خوردنش سر باز می‌زنید. ما که از اول به این دسته بندی شما قائل نبودیم.
این جمله نقل و قول از همان لینکی هست که با افتخار می‌گوئید منبع ارائه دادید:
The madonna, on the other hand, is quite rare, at least in the wake of leftoid destruction of society. A madonna is a chaste and loyal woman who a man can be reasonably sure bore his children

مادونای شما که کاملا کمیاب است، می‌ماند هور که اکثریت را شکل دهد. از چه فرار می‌کنید؟


این مضحکی جاتی هم که در "استدلال"هایتان بر می زنید همچون

را نمی توانید به هیچ وجه جمع و جورش کنید!
پس کاربرد سوم رحم زن ("کاربرد دیگرش"به هر حال!) بعد از اب دادن به گل ها می شود فیلمنامه نویسی!

همینکه شما به یک "اگر" در جمله من واکنش نشان می‌دهید اما اصل جمله را حاضر نیستید پیگیری کنید خود نشانه فرار شما از گفتگوست، فرار از نتیجه مضحک استدلال خودتان. بنده که هنوز بی صبرانه منتظر این هستم که تکلیف خودتان را با کارکرد چیزها و وظیفه آنها روشن کنید. کارکرد را با وظیفه یکی گرفته‌اید، یک ماله هم رویش کشیدید، فکر کرده اید مخاطبتان گوشش دراز است؟


در این تفکر انگلی و ویروسی شما که:
خدا در ان نیست و ناموجود است.
انسان هم که نیست شود "مهم نیست چون زمین نفسی می کشد"(این ادعا واقعا حقیقت فکری تان است چون کمونیسم بیش از هر تفکر دیگری انسان به اغوش مرگ فرستاده)
من هم دائما می گویم این "بنای بی نظیر" مدرن و زندگی اش برای چیست و کیست؟! معنا،هدف و جهت ان کجاست؟! از همین منظر بود
بعد جدا از ما می پرسند چرا باید مغز چپگرا را پاشید روی اسفالت با فاتحه ای بر روان پاک اگوستو پینوشه!
از بحث تخصصی در مورد انگل و ویروس فکری که همانا وصف کاملی از تئولوژی است و هنوز نفس می‌کشد، هرچند نفس‌های آخرش را، که بگذریم می‌رسیم به اینجا که چه مسئله‌ای پشت تمایل شما به پاشیدن مغز مخالفانتان به کف آسفالت هست؟ تمایل که روشن است، ما هرچه داشته اید از شما گرفته ایم. داشته هایی که با نگه داشتن انسان در جهل بدست می‌امد. که در آن زن باید حق خود را نداند. توانایی خود را نشناسد و توی سرش بزنند. حال می دانید چرا ما هیچ تمایل نداریم مغز شما را بر اسفالت بپاشیم؟ چون خودتان اینکار را کرده اید و ما هم به حالتان تاسف خوردیم بارها. نکته ی مهم این است که شما تنها نیستید... هر روز مثل شما هستند که اسم خدایشان را به زبان می رانند و ماشه بمب را می‌کشند و پر می‌کشند به سمت 72 حوری باکره.


3.وقتی درک و معنایی از فضیلت سنتی ندارید چرا وارد بحث می شوید؟!

نظر بنده در مورد فضیلت های سنتی شما بارها در همینجا بیان شده. این شما هستید که موضع خود را شفاف نمی‌کنید. هم این فضیلت ها که ازش اسم میبرید را ریشه ای تحلیل کرده ایم هم نتایجش را گفته ایم. اما شما نمیتوانید یا نمیخواهید استدلال خود را برای فضیلت نامیدن اینها بیان کنید. چون احتمالا گندش بالا می آید!

V E S T A
24-02-2019, 14:57
خب در سیستم فکری ایشون barton fink

طبق گفته خودشون زن حق نظر دادن و گفتگو ندارد و اصولا صحبت و گفتگو یک کار مردانه است و اگر زنی صحبت کند و در کار مردانه وارد شود در دیکشنری ایشان هرزه است. چه برسه زنی بخواهد ابراز وجود کند یا حتی بگوید من صاحب جسم خودم هستم، میزان درجه دارا بودن لیبل فاحشه و هرزه بودن هم طبق گفته ایشون به میزان حق خواهی و ادعا در باره حقوق انسانی یک زن بر می گردد : )

مورد دوم اینکه این بحث از جایی شروع شد که نسبت به تجاوز به کودکان با اسم عقد و ازدواج در این تاپیک اعتراض شروع شد و بعد ازون بحث صاحب اختیار بودن زن نسبت به بدن اش مطرح شد.
خب در سیستم فکری کسی که موافق تجاوز به کودک و دختر نابالغ با اسم ازدواج هست و زن رو فاقد هر گونه حقوق انسانی می داند و فضیلت زن را از روی کم سن بودن و مشخصات مربوط به دستگاه تناسلی اش تشخیص می دهند نباید انتظار پاسخ منطقی و مستدل داشت. 80 درصد بحث با ایشون درباره اینه که در درجه اول طرز صحیح بحث کردن رو بخواهیم منتقل کنیم دیگه بحث درباره مسئله اصلی بماند ..

آیا برای نظری که دارای پشتوانه قوی به نام منطق و عقل است نیازی به فحش و بد و بیراه و ورود کردن به زندگی شخصی طرف مقابل است ؟!

آیا کسی که می داند نظرش درست است آرامش خودش را ازدست میدهد و نیازی است با این حجم از عصبانیت و ناراحتی بحث را به بیراهه ببرد و به مخاطبش حمله کند ؟

barton fink
24-02-2019, 17:42
ممکنه حرف های شما درمورد من درست باشن درموردشون فکر میکنم ولی در درجه ی اول من بهم برنخورده. چرا فکر میکنید به من برخورده؟ فقط نفهمیدم و سوال کردم چرا بحث از سوپرایگو به "مسائل شخصی من" تغییر موضوع پیدا کرد؟ مگه شما اجازه دارید درمورد اینکه من تو چه بحثی در اینترنت شرکت میکنم یا ازدواج کردم یا نکردم و سن من در بحث نظر دهی کنید؟
بنظرتون اجازه دارید؟
لزوما قرار نیست "به کسی بربخوره" که این سوال براش پیش بیاد که چرا بطور ناگهانی قسمتی از بحث شده.

شما جوابشو دارید تو این پست میدید و میگید امتحان من بوده!! خب شما از کجا متوجه شدید من با کلمه ی "زن 30 ساله ی مجرد مدرن" مشکل دارم؟ ممکنه مشکل من با "شرکت نکردن در بحث های مردانه" یا NPC یا سیستم باگ دار باشه!

من رفتم جملات شما رو دوباره خوندم ولی اصلا "زن 30 ساله ی مجرد مدرن"ی ندیدم! اینو از کجا اصلا یهو ساختید و گذاشتید وسط القابی که به من نسبت دادید؟! خیلی جالبه

شما "توی ذهن خودتون" مشکل من رو بین این القاب به "زن 30 ساله ی مجرد مدرن" ربط دادید و تصمیم گرفتید که من از این کلمات ناراحت شدم و "بهم برخورده"! به این علت که بجای جواب سوال من شما موضوع بی ربطی رو پیش میکشید و ذهن من رو به سمت خودم منحرف میکنید و اینطوری فکر میکنید دارید شخص رو مورد "امتحان" قرار میدید!
به آزمون(!) خودتون دقت کنید! متوجه میشید که چطور با ذهن خودتون "میسازید و امتحان میگیرید و نتیجه رو هم اعلام میکنید!
از این توهم بیرون بیاید که تحلیل افکار دیگران به سادگی و ناپختگی ای که شما انجام میدید امکان پذیره.

افرادی که سالها در این زمینه درس میخونن و خودشون تحت آنالیز قرار میگیرن به سختی میتونن به مرحله ای برسن که بتونن درهم آمیختگی بین افکاری که خودمون به دیگران نسبت میدیم و افکاری که دیگران واقعا دارند رو از هم تمیز بدن. درنتیجه اگه شما در چنین زمینه ای تحصیل نکردین با خیال راحت میتونم به شما بگم که به میزان بسیار زیادی افکار شخص خودتون رو به من نسبت میدید.

درمورد بد و خوب هم تو صفحه ی قبل توضیحات کاملی دادم نیاز به تکرارش نمیبینم
از "فرافکنی" دست بردارید.

گفتم که نمی توانید نقاط را بهم وصل کنید برای همین npc خوانده می شوید ( خوداگاهی نسبت به خود،محیط و حتی همین گفتگو ندارید)
در مورد خوب و بد توضیحات هر دو طرف هست ؛من هم از همان ابتدا گفته ام که سک^سیت و زن ستیز خوانده شدن برایم اهمیت و موضوعیتی ندارد اما طرف شما با هرزه و بی ناموس خواندن شدن به او بر می خورد اما توانایی توضیح چرایی اش را ندارد
مثلا می گویید
"تقصیر سوپرایگو است"
"چنین کلماتی هستند ولی باید همچون "تعارف" و "ابرو"رفع و نیست شوند!"
مسئله امتحان هم امتحان شمای نوعی است به عنوان کسی که انطرف یک نظام فکری ایستاده و نماینده ان است
کل جریان sl^ut walk هم که چندبار مثال زده شد برای همین منظور شکل گرفته که کلمه هرزه را از درون تهی کند برای همین من از نیم قرن تجربه جریان های "زن محور"می گویم که بفهمید
زن بدکاره ،بی قید و بند ،بی فضیلت و رهای مدرن هنوز زورش می اید مردانی هستند که استاندارد و ضوابط شان برای رابطه متفاوت از تعریف "ترقی خواهانه" است
مثال اش هم برای شروع:


مردان تعهد خود را تنها به دختری می دهند که :

باکره
زیبا
جوان
عفیف
نجیب
اصیل


و در یک کلای زیبای فضیلتمند باشد.

پس تمام این گفتگو می تواند به صورت غیر مستقیم و در لایه ای دیگر مسئله شخصی و توهین تفسیر شود چون همانطور که گفتم این نوع تعریف و نگرش ها از طرف ما ازارتان می دهد چراکه هویت ،جهت و هدف زندگی تان را با متر و معیار "مدرن" تعریف کرده اید پس قابل تحمل نیست.
وجود زنان زیبا ازارتان می دهد برای همین Lookism به راه افتاد
وجود زنان خوش هیکل ازارتان می دهد برای همین Fat acceptance به راه افتاد
وجود زنان جوان ازارتان می دهد برای همین ageism به راه افتاد.
وجود زنانی که زنانگی می دانند ازارتان می دهد برای همین se^xism به راه افتاد
و به همین منوال
اما زن مدرن بالا برود ،پایین بیاید،خودش را به درب و دیوار بکوبد که اینها:
"تبعیض" است
"توهین" است
"تحقیر" است
فلان و بیسار است
هر چه بخواهد و بگوید در اخر روز معیار و ضوابط متفاوتی هم وجود دارند پس حال انگشت در گوش کرده اید و هرکسی محالف این جریان است را برچسب فلان فوبیا و فلان ستیز می زنید و نامش را هم می گذارید "رشد و پیشرفت و ترقی"




صرف کپی و پیست کردن چند لینک اسمش رفرنس دادن نیست. این کار اخلاق شبه علم گرایان است که می خواهند مسائل را از سر خود باز کنند. بحث بر سر رشد جمعیت و مهاجر پذیری بود که با یک آمار ساده نشان دادم فریب کاری میکنید. حال که دیدید کار به جای باریک کشیده زده اید زیر میز می‌گوئید اینها همه متر و معیار مارکس است و لجبازی می‌کنید:n09:. برادر آمار سازمان ملل را چه به مارکس؟ یک خراب کاری ای در گفتگو کردید خراب ترش نکنید.

این عکس ها هم مایه طنز دارد برای ما. کسانی که در عرصه تفکر و عمل مبتنی بر تفکر هیچ ندارند خشم خود را اینگونه بروز می‌دهند و تازه از خشم خود عکس هم تهیه می‌کنند و همه جا تبلیغ می کنند که ببینید ما چقدر فهممان دارای کمبود است! (نمونه آموزشی این عمل را داعشی ها وقتی سر میبریدند و فیلم میگرفتند اجرا کردند، شما درس پس می‌دهید). وگرنه آنکه کتاب به دست گرفته باشد به عمرش می‌داند که بلشویک کجا و مارکس کجا...


چرا هول کردید؟ گویا دستپخت فکری شما آنچنان شور است که خود نیز از خوردنش سر باز می‌زنید. ما که از اول به این دسته بندی شما قائل نبودیم.
این جمله نقل و قول از همان لینکی هست که با افتخار می‌گوئید منبع ارائه دادید:
The madonna, on the other hand, is quite rare, at least in the wake of leftoid destruction of society. A madonna is a chaste and loyal woman who a man can be reasonably sure bore his children

مادونای شما که کاملا کمیاب است، می‌ماند هور که اکثریت را شکل دهد. از چه فرار می‌کنید؟


همینکه شما به یک "اگر" در جمله من واکنش نشان می‌دهید اما اصل جمله را حاضر نیستید پیگیری کنید خود نشانه فرار شما از گفتگوست، فرار از نتیجه مضحک استدلال خودتان. بنده که هنوز بی صبرانه منتظر این هستم که تکلیف خودتان را با کارکرد چیزها و وظیفه آنها روشن کنید. کارکرد را با وظیفه یکی گرفته‌اید، یک ماله هم رویش کشیدید، فکر کرده اید مخاطبتان گوشش دراز است؟


از بحث تخصصی در مورد انگل و ویروس فکری که همانا وصف کاملی از تئولوژی است و هنوز نفس می‌کشد، هرچند نفس‌های آخرش را، که بگذریم می‌رسیم به اینجا که چه مسئله‌ای پشت تمایل شما به پاشیدن مغز مخالفانتان به کف آسفالت هست؟ تمایل که روشن است، ما هرچه داشته اید از شما گرفته ایم. داشته هایی که با نگه داشتن انسان در جهل بدست می‌امد. که در آن زن باید حق خود را نداند. توانایی خود را نشناسد و توی سرش بزنند. حال می دانید چرا ما هیچ تمایل نداریم مغز شما را بر اسفالت بپاشیم؟ چون خودتان اینکار را کرده اید و ما هم به حالتان تاسف خوردیم بارها. نکته ی مهم این است که شما تنها نیستید... هر روز مثل شما هستند که اسم خدایشان را به زبان می رانند و ماشه بمب را می‌کشند و پر می‌کشند به سمت 72 حوری باکره.


نظر بنده در مورد فضیلت های سنتی شما بارها در همینجا بیان شده. این شما هستید که موضع خود را شفاف نمی‌کنید. هم این فضیلت ها که ازش اسم میبرید را ریشه ای تحلیل کرده ایم هم نتایجش را گفته ایم. اما شما نمیتوانید یا نمیخواهید استدلال خود را برای فضیلت نامیدن اینها بیان کنید. چون احتمالا گندش بالا می آید!

1.شما می خواهید مسئله را از زبان من بشنوید و با عینک چپگرایی بخوانید که مسئله طور دیگری خم شود وگرنه همانطور که از ابتدا بارها گفتم کلمه کلیدی برای مطالعه بسیار است
لینک و کتاب ها شروعی بر مبحث nrx یا Dark Enlightenment اند که می دانم مطالعه کلمه به کلمه اش ازارتان می دهد چون "کفر و توهینی است به مقدسات ترقی خواهانه"

و اما امار سازمان ملل (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))(+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))(+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خودشان پذیرفته اند که در حال پیر شدن و نابودی اند پس بی سر و صدا هزاران و میلیون مهاجر وارد می کنند از کشورهای "عقب مانده " و "جهان سومی" چون مرد بی بته ترقی خواه و زن هرزه مدرن از تشکیل خانواده و فرزنداوری بیزارند؛اینان مردمانی هستند که در همان ابتدا با سقط جنین ،طلاق و پو^رنوگرافی خود را نیست و نابود کرده و می کنند

پ.ن: می دانم این ها حداقل قدری مشغولتان می کند و خود-ارضایی فکری می کنید وگرنه ما می دانیم دغدغه های اساسی تان در "امار طلبی" مبانی جنسی و نژادی خود منطقه ممنوعه تحقیقات درست و حسابی اند...
چراکه که طبق گفته های تفکر خودتان hate-fact یا که وقایع نفرت انگیز تلقی می شوند ،از همان لینکی(+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) که مشخصا نخوانده اید:




No One Expects The Spanish Inquisition, Especially Not In 21st Century America
People in ancient societies thought their societies were obviously great. The imperial Chinese thought nothing could beat imperial China, the medieval Spaniards thought medieval Spain was a singularly impressive example of perfection, and Communist Soviets were pretty big on Soviet Communism. Meanwhile, we think 21st-century Western civilization, with its democracy, secularism, and ethnic tolerance is pretty neat. Since the first three examples now seem laughably wrong, we should be suspicious of the hypothesis that we finally live in the one era whose claim to have gotten political philosophy right is totally justified.
But it seems like we have an advantage they don’t. Speak out against the Chinese Empire and you lose your head. Speak out against the King of Spain and you face the Inquisition. Speak out against Comrade Stalin and you get sent to Siberia. The great thing about western liberal democracy is that it has a free marketplace of ideas. Everybody criticizes some aspect of our society. Noam Chomsky made a career of criticizing our society and became rich and famous and got a cushy professorship. So our advantage is that we admit our society’s imperfections, reward those who point them out, and so keep inching closer and closer to this ideal of perfect government.
Okay, back up. Suppose you went back to Stalinist Russia and you said “You know, people just don’t respect Comrade Stalin enough. There isn’t enough Stalinism in this country! I say we need two Stalins! No, fifty Stalins!”
Congratulations. You have found a way to criticize the government in Stalinist Russia and totally get away with it. Who knows, you might even get that cushy professorship.
If you “criticize” society by telling it to keep doing exactly what it’s doing only much much more so, society recognizes you as an ally and rewards you for being a “bold iconoclast” or “having brave and revolutionary new ideas” or whatever. It’s only when you tell them something they actually don’t want to hear that you get in trouble.
Western society has been moving gradually further to the left for the past several hundred years at least. It went from divine right of kings to constutitional monarchy to libertarian democracy to federal democracy to New Deal democracy through the civil rights movement to social democracy to ???. If you catch up to society as it’s pushing leftward and say “Hey guys, I think we should go leftward even faster! Two times faster! No, fifty times faster!”, society will call you a bold revolutionary iconoclast and give you a professorship.
If you start suggesting maybe it should switch directions and move the direction opposite the one the engine is pointed, then you might have a bad time.
Try it. Mention that you think we should undo something that’s been done over the past century or two. Maybe reverse women’s right to vote. Go back to sterilizing the disabled and feeble-minded. If you really need convincing, suggest re-implementing segregation, or how about slavery? See how far freedom of speech gets you.
In America, it will get you fired from your job and ostracized by nearly everyone. Depending on how loudly you do it, people may picket your house, or throw things at you, or commit violence against you which is then excused by the judiciary because obviously they were provoked. Despite the iconic image of the dissident sent to Siberia, this is how the Soviets dealt with most of their iconoclasts too.
If you absolutely insist on imprisonment, you can always go to Europe, where there are more than enough “hate speech” laws on the book to satisfy your wishes. But a system of repression that doesn’t involve obvious state violence is little different in effect than one that does. It’s simply more efficient and harder to overthrow.
Reaction isn’t a conspiracy theory; it’s not suggesting there’s a secret campaign for organized repression. To steal an example from the other side of the aisle, it’s positing something more like patriarchy. Patriarchy doesn’t have an actual Patriarch coordinating men in their efforts to keep down women. It’s just that when lots of people share some really strong cultural norms, they manage to self-organize into a kind of immune system for rejecting new ideas. And Western society just happens to have a really strong progressivist immune system ready to gobble you up if you say anything insufficiently progressive.
And so the main difference between modern liberal democracy and older repressive societies is that older societies repressed things you liked, but modern liberal democracies only repress things you don’t like. Having only things you don’t like repressed looks from the inside a lot like there being no repression at all.
The good Catholic in medieval Spain doesn’t feel repressed, even when the Inquisition drags away her neighbor. She feels like decent people have total freedom to worship whichever saint they want, total freedom to go to whatever cathedral they choose, total freedom to debate who the next bishop should be – oh, and thank goodness someone’s around to deal with those crazy people who are trying to damn the rest of us to Hell. We medieval Spaniards are way too smart to fall for the balance fallacy ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])!
Wait, You Mean The Invisible Multi-Tentacled Monster That Has Taken Over All Our Information Sources Might Be Trying To Mislead Us?
Since you are a citizen of a repressive society, you should be extremely skeptical of all the information you get from schools, the media, and popular books on any topic related to the areas where active repression is occurring. That means at least politics, history, economics, race, and gender. You should be especially skeptical of any book that’s praised as “a breath of fresh air” or “a good counter to the prevailing bias”, as books that garner praise in the media are probably of the “We need fifty Stalins!” variety.
This is not nearly as paranoid as it sounds. Since race is the most taboo subject in our culture, it will also be the simplest example. Almost all of our hard data on race comes from sociology programs in universities – ie the most liberal departments in the most liberal institutions in the country. Most of these sociology departments have an explicit mission statement of existing to fight racism. Many sociologists studying race will tell you quite openly that they went into the field – which is not especially high-paying or prestigious – in order to help crusade against the evil of racism.
Imagine a Pfizer laboratory whose mission statement was to prove Pfizer drugs had no side effects, and whose staff all went into pharmacology specifically to help crusade against the evil of believing Pfizer’s drugs have side effects. Imagine that this laboratory hands you their study showing that the latest Pfizer drug has zero side effects, c’mon, trust us! Is there any way you’re taking that drug?
We know that a lot of medical research, especially medical research by drug companies, turns up the wrong answer simply through the file-drawer effect. That is, studies that turn up an exciting result everyone wants to hear get published, and studies that turn up a disappointing result don’t – either because the scientist never submits it to the journals, or because the journal doesn’t want to publish it. If this happens all the time in medical research despite growing safeguards to prevent it, how often do you think it happens in sociological research?
Do you think the average sociologist selects the study design most likely to turn up evidence of racist beliefs being correct, or the study design most likely to turn up the opposite? If despite her best efforts a study does turn up evidence of racist beliefs being correct, do you think she’s going to submit it to a major journal with her name on it for everyone to see? And if by some bizarre chance she does submit it, do you think the International Journal Of We Hate Racism So We Publish Studies Proving How Dumb Racists Are is going to cheerfully include it in their next edition?
And so when people triumphantly say “Modern science has completely disproven racism, there’s not a shred of evidence in support of it”, we should consider that exactly the same level of proof as the guy from 1900 who said “Modern science has completely proven racism, there’s not a shred of evidence against it”. The field is still just made of people pushing their own dogmatic opinions and calling them science; only the dogma has changed.
And although Reactionaries love to talk about race, in the end race is nothing more than a particularly strong and obvious taboo. There are taboos in history, too, and in economics, and in political science, and although they’re less obvious and interesting they still mean you need this same skepticism when parsing results from these fields. “But every legitimate scientist disagrees with this particular Reactionary belief!” should be said with the same intonation as “But every legitimate archbishop disagrees with this particular heresy.”






[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


2. کمونیسم هم که بعد از هربار اجرایش و قتل عام میلیون ها نفر ادعا می کند "کمونیسم واقعی این نبود "
اصلا حالا که پای مارکس داس و چکشی شکم محور به میان امد یک یادی هم از فروید منحرف الت محور بکنیم!
این بکاربردن کلمه هور از طرف شما همان "لغزش فرویدی" بود چراکه ان را به دنباله ی


بجایش به این و آن فحش می‌دهید

ارائه کردید که نشان می دهد واقعا از صفت هرزه بدتان می اید اما ادعا می کنید که برای مترقی اهمیتی ندارد.
بله،هیچ زنی هرزه به دنیا نمی اید اما ویروس فکری تان که به او تزریق شد (رسانه،سیستم اموزشی و سیاست گذاری های کلان کاملا در کنترل نجاست فکری تان است ) اینجور می شوند ان هم به ازدیاد:


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




همان زن "مستقل،قدرتمند و جذاب" :

تخمک هایش را فریز می کند
پای تلویزیون و در شبکه های اجتماعی ذوب و مجذوب می شود
دوستان پسر و دوست پسر فراوانی داشته و دارد
با جراحی زیبایی ،ارایش و تجملات دیگران را فریب می دهد
از روی الت این یکی می پرد روی الت ان یکی
تتو و پیرسینگ دارد
بد دهن، عیاش و بی ابرو است
با خرید کردن خودش را خفه می کند
با الکل ،دود و دارو تمام درد و عقده های روانی را فرو می دهد چون از قراری بابایی نبود که بغل کند و اگر هم بود اخته ای بیش نبود


و هزاران مرض و مالیخولیای دیگر...


پس به جای چسب زخم سرطان شدن (جریان محافظه کاری) باید نابوگر سرطان به میدان بیاید(جریان واپسگرای "راست جدید") که درسی درست و حسابی به چپگرای فاسد و شیطانی بدهد




3. بازهم روضه "داعش ،سرکوب زن و..."
من از همان ابتدا نوشتم که ما در یک بستر مدرن قرار داریم و برگشت به گذشته غیر ممکن است
و مسلما بیرون اوردن انچه که از دست رفته یک نبش قبر بیهوده از موجودی زامبی وار چون داعش و طالبان است
پس نشان می دهد شما هم درجا می زنید و npc تشریف دارید
چون در مدل خارجی تان وقتی کم می اورند برچسب نازی و فاشیست می زنند
شما هم که تولید داخلید و هر وقت کم می اورید پس طرف مقابل حتما داعش و طالبان است

4.


ریشه ای تحلیل کریدم و نتایج را گفتیم


جنس خوب بزنید بر بدن وگرنه کار دست خودتان می دهید!
شما هنوز نمی توانید سنت را درک کنید چطور،کجا و کی فضیلت اش را درک و تحلیل کردید؟!
هنوز در خانه اولیم چون نمی توانید وجود شرافت و غیرت و سایر فضیلت های سنتی را بفهمید و منتظرید در ازمایشگاه تولید شوند ان هم با "روش علمی"!
خوب است در همینجا به Virtue Ethics اشاره کردم




خب در سیستم فکری ایشون barton fink

طبق گفته خودشون زن حق نظر دادن و گفتگو ندارد و اصولا صحبت و گفتگو یک کار مردانه است و اگر زنی صحبت کند و در کار مردانه وارد شود در دیکشنری ایشان هرزه است. چه برسه زنی بخواهد ابراز وجود کند یا حتی بگوید من صاحب جسم خودم هستم، میزان درجه دارا بودن لیبل فاحشه و هرزه بودن هم طبق گفته ایشون به میزان حق خواهی و ادعا در باره حقوق انسانی یک زن بر می گردد : )

مورد دوم اینکه این بحث از جایی شروع شد که نسبت به تجاوز به کودکان با اسم عقد و ازدواج در این تاپیک اعتراض شروع شد و بعد ازون بحث صاحب اختیار بودن زن نسبت به بدن اش مطرح شد.
خب در سیستم فکری کسی که موافق تجاوز به کودک و دختر نابالغ با اسم ازدواج هست و زن رو فاقد هر گونه حقوق انسانی می داند و فضیلت زن را از روی کم سن بودن و مشخصات مربوط به دستگاه تناسلی اش تشخیص می دهند نباید انتظار پاسخ منطقی و مستدل داشت. 80 درصد بحث با ایشون درباره اینه که در درجه اول طرز صحیح بحث کردن رو بخواهیم منتقل کنیم دیگه بحث درباره مسئله اصلی بماند ..

آیا برای نظری که دارای پشتوانه قوی به نام منطق و عقل است نیازی به فحش و بد و بیراه و ورود کردن به زندگی شخصی طرف مقابل است ؟!

آیا کسی که می داند نظرش درست است آرامش خودش را ازدست میدهد و نیازی است با این حجم از عصبانیت و ناراحتی بحث را به بیراهه ببرد و به مخاطبش حمله کند ؟


این هم یک دراما کویین دیگر که عاشق اتخاذ نقش قربانی است!
دائما می گوید بحث تمام شده بعد چند پست یکبار نخودی گفتگو می شود و البته از نقل قول گرفتن هم هراس دارد!
پ.ن:هنوز هم می توانید وارد بحث شوید ،ایرادی ندارد.

Ar@m
24-02-2019, 18:47
گفتم که نمی توانید نقاط را بهم وصل کنید برای همین npc خوانده می شوید ( خوداگاهی نسبت به خود،محیط و حتی همین گفتگو ندارید)

خب این نظر شماست



در مورد خوب و بد توضیحات هر دو طرف هست ؛من هم از همان ابتدا گفته ام که سک^سیت و زن ستیز خوانده شدن برایم اهمیت و موضوعیتی ندارد

براتون اهمیت نداره سکس^سیت و زن ستیز خونده بشید به این علت که زن بودن رو تقابلی دربرابر مرد بودن میبینید که در طرز تفکر سنتی دیدگاه معمول و رایجیه. این دیدگاه باعث میشه با نام "زن ستیز" نه تنها مشکلی داشته باشید بلکه از نقشی که این نام به شما میده لذت میبرید و برای دفاع از مردانگی خودتون با زن و تعلقاتش مقابله میکنید.



اما طرف شما با هرزه و بی ناموس خواندن شدن به او بر می خورد اما توانایی توضیح چرایی اش را ندارد
مثلا می گویید
"تقصیر سوپرایگو است"
"چنین کلماتی هستند ولی باید همچون "تعارف" و "ابرو"رفع و نیست شوند!"

من برای شما توضیح دادم که چطور ساختار سوپرایگو در ذهن شکل میگیره قبل از اینکه کلمات از نظر خوبی و بدی توسط خود فرد سنجیده بشن. این توضیح چرایی ماجرا نیست یا شما دوست ندارید بپذیریدش؟



مسئله امتحان هم امتحان شمای نوعی است به عنوان کسی که انطرف یک نظام فکری ایستاده و نماینده ان است

شما امتحان نمیگیرید شما فکر میکنید که دارید امتحان میگیرید و توضیحی درمورد مسائلی که من درمورد امتحان(!) شما بولد کردم ندادید و بسادگی دارید ازش رد میشید. مشخصا چون هیچ توضیح قابل قبولی ندارید.
بگذریم از اینکه اول از همه که بسادگی فکر میکنید توانایی و قابلیت امتحان گرفتن رو دارید!



کل جریان sl^ut walk هم که چندبار مثال زده شد برای همین منظور شکل گرفته که کلمه هرزه را از درون تهی کند برای همین من از نیم قرن تجربه جریان های "زن محور"می گویم که بفهمید
زن بدکاره ،بی قید و بند ،بی فضیلت و رهای مدرن هنوز زورش می اید مردانی هستند که استاندارد و ضوابط شان برای رابطه متفاوت از تعریف "ترقی خواهانه" است
مثال اش هم برای شروع:

پس تمام این گفتگو می تواند به صورت غیر مستقیم و در لایه ای دیگر مسئله شخصی و توهین تفسیر شود چون همانطور که گفتم این نوع تعریف و نگرش ها از طرف ما ازارتان می دهد چراکه هویت ،جهت و هدف زندگی تان را با متر و معیار "مدرن" تعریف کرده اید پس قابل تحمل نیست.

من هم به شما گفتم تا روزی که کلماتی مثل هرزه وجود دارند در ذهن ما "ضد ارزش" تعریف شدند و این مسئله ی شخصی و توهین تفسیر شدن ریشه در تعاریفیه که دیگران در سن کودکی ما - زمانی که قدرت و قابلیت سنجش بد و خوب رو نداشتیم - در ذهن ما شکل دادن و شما نمیدونم چرا باز هم حرف خودتون رو میزنید ولی هرچقدر شما برای من تکرار کنید من هم برای شما تکرار میکنم



وجود زنان زیبا ازارتان می دهد برای همین Lookism به راه افتاد
وجود زنان خوش هیکل ازارتان می دهد برای همین Fat acceptance به راه افتاد
وجود زنان جوان ازارتان می دهد برای همین ageism به راه افتاد.
وجود زنانی که زنانگی می دانند ازارتان می دهد برای همین se^xism به راه افتاد
و به همین منوال

همیشه مطلق ها به همین شکل و منوالی که گفتید کنار گذاشته میشن و اتفاق جدیدی نیست اما با همین سیستم فکری اگه نگاه کنیم دقیقا شما هم به سیستم مقابلش دچار هستید یعنی اشاره ی مکرر شما به زن جوان زیبای باکره به این علت میتونه باشه که وجود زنی که این ویژگی ها رو نداره شما رو آزار میده به ویژه تعریف و قالب شما برای تعریف زنانگی به این شکل محدود و سنتی هم میتونه به علت ترس شما از حفظ مرزهای مردانگی خودتون باشه. شما در برابر زنی که در قالب این ویژگی ها یا بهتر بگم در قالب فکری شما باشه حس امنیت دارید. زنی که چیزی بیشتر از این ها بخواد مرزهای شخصی شما رو به لرزه درمیاره. زنی که بیش از این نمیخواد لایه های زیرین ترس و وحشت شما رو بالا نخواهد آورد.



اما زن مدرن بالا برود ،پایین بیاید،خودش را به درب و دیوار بکوبد که اینها:
"تبعیض" است
"توهین" است
"تحقیر" است
فلان و بیسار است
هر چه بخواهد و بگوید در اخر روز معیار و ضوابط متفاوتی هم وجود دارند پس حال انگشت در گوش کرده اید و هرکسی محالف این جریان است را برچسب فلان فوبیا و فلان ستیز می زنید و نامش را هم می گذارید "رشد و پیشرفت و ترقی"

این ها فقط نماینده های ذهنی شما از زن مدرن هستند که مدام در بحث بهش اشاره کردید. شمایید که زن مدرن رو با چنین صفاتی میبینید و به هر ضرب و زوری شده چهره اش رو میخاید برای خودتون مخدوش نگه دارید.
مدام دنبال نقطه ای هستید که بگید این شخص بهش برخورد! و با همین تصویر ذهنی ادامه میدید: پس تناقض داره, باگ داره! هویتش مشکل داره, تعریفش از خوبی و بدی مخدوشه! انگار مدام دنبال مچ گیری از دیگران هستید تا به خودتون ثابت کنید من باگ ندارم, من هویت دارم, من تعاریفم از خوب و بدی مشخص و درستن.
با دیگران رو هدف قرار دادن نمیتونید از مشکلات و تناقضات شخص خودتون رها بشید. اگه تمام افراد مقابل شما هم باگ داشته باشن, خودآگاهی نداشته باشن و بقول شما NPC باشن بازهم این مهری بر بی مشکل بودن عقاید شخص شما نیست.



این هم یک دراما کویین دیگر که عاشق اتخاذ نقش قربانی است!
دائما می گوید بحث تمام شده بعد چند پست یکبار نخودی گفتگو می شود و البته از نقل قول گرفتن هم هراس دارد!
پ.ن:هنوز هم می توانید وارد بحث شوید ،ایرادی ندارد.
قالب های بحث رو براتون مشخص کردن و شما خیلی راحت ایگنورش میکنید, ایرادی نداره!

V E S T A
24-02-2019, 19:03
این هم یک دراما کویین دیگر که عاشق اتخاذ نقش قربانی است!
دائما می گوید بحث تمام شده بعد چند پست یکبار نخودی گفتگو می شود و البته از نقل قول گرفتن هم هراس دارد!
پ.ن:هنوز هم می توانید وارد بحث شوید ،ایرادی ندارد.

قبلا گفته بودم اگرآداب معاشرت ابتدایی که لازمه یک بحث عادی (نه فلسفی) هست رو یاد گرفتین و تونستین مثل یک انسان متمدن گفتگو کنید(منظور اجتماعی و دارای ابتدایی ترین آداب معاشرت اجتماعیست اگر به کلمه متمدن هم حساسیت دارین که ممکن است گرایش به سمت غرب داشته باشد! خیر منظور این نیست) بجث ادامه پیدا میکند در غیر این صورت از ادامه بحث Ignore می شوید و بحث من با شما تمام می شود!

بازم هم لازم به یاد آوری است اینجا هر کسی آزاد هست نظرش رو بیان کنه چون فلسفه ایجاد انجمن گفتگو بیان نظر است اینجا کسی به خاطر نظرش توبیخ و مواخذه نمیشه یا قربانی نمی شود که بخاطر قربانی شدنش جایزه دریافت کند و قرار هم نیست کسی جهت پاسخ دادن به پست های شما وارد بحث شود اینجا مخاطب صرفا ! شما نیستین که انتظار دارین تمام کاربران پست های شما رو نقل قول کنند.
جهت آموزش کار با انجمن های گفتگو: وقتی پست کسی نقل قول نمی شود یعنی مخاطب فرد خاصی نیست مخاطب ممکنه تمام خوانندگان این پست باشند! اینم از توضیح بدیهیات : )

شما هنوز جواب یکی از ده ها پرسشی که من و سایر کاربران از شما پرسیدند رو نتونستین بیان کنید و صرفا با ادبیات مختص خودتان از پاسخ دادن و رسیدن به نتیجه طفره می رین . بیشتر توضیحات شما مغلطه و سفسطه است به جای توضیح و بیان دلیل عقلانی درباره نظراتتون صرفا با کلمات بازی میکنید و هر جا مخاطب شما رو مجبور به توضیح بیشتر درباره طرز فکرتان میکند شروع به حمله به شخص میکنید.


نتیجه گیری من از پست های شما این بود که تو پست هایی که فرستادین سعی کردین فضیلت های زن از نظر خودتون رو تعریف کنید که صرفا زن رو یک کالای جنسی معرفی میکند که عیارش با فاکتور های خاصی مشخص میشود مثل : ویژگی های خاصی که دستگاه تناسلی اش باید داشته باشد، سن و سال کم داشته باشد، فارق از هر گونه ادعای وجود داشتن (از جمله حضور در بحث و گفتگو ) ، فارق از هر گونه ادعایی درباره جسم و عقل اش، و فارق از هر گونه ادعای داشتن حقوق انسانی .. این از نظر شما یک زن با فضیلت است.

barton fink
25-02-2019, 14:40
خب این نظر شماست


براتون اهمیت نداره سکس^سیت و زن ستیز خونده بشید به این علت که زن بودن رو تقابلی دربرابر مرد بودن میبینید که در طرز تفکر سنتی دیدگاه معمول و رایجیه. این دیدگاه باعث میشه با نام "زن ستیز" نه تنها مشکلی داشته باشید بلکه از نقشی که این نام به شما میده لذت میبرید و برای دفاع از مردانگی خودتون با زن و تعلقاتش مقابله میکنید.


من برای شما توضیح دادم که چطور ساختار سوپرایگو در ذهن شکل میگیره قبل از اینکه کلمات از نظر خوبی و بدی توسط خود فرد سنجیده بشن. این توضیح چرایی ماجرا نیست یا شما دوست ندارید بپذیریدش؟


شما امتحان نمیگیرید شما فکر میکنید که دارید امتحان میگیرید و توضیحی درمورد مسائلی که من درمورد امتحان(!) شما بولد کردم ندادید و بسادگی دارید ازش رد میشید. مشخصا چون هیچ توضیح قابل قبولی ندارید.
بگذریم از اینکه اول از همه که بسادگی فکر میکنید توانایی و قابلیت امتحان گرفتن رو دارید!


من هم به شما گفتم تا روزی که کلماتی مثل هرزه وجود دارند در ذهن ما "ضد ارزش" تعریف شدند و این مسئله ی شخصی و توهین تفسیر شدن ریشه در تعاریفیه که دیگران در سن کودکی ما - زمانی که قدرت و قابلیت سنجش بد و خوب رو نداشتیم - در ذهن ما شکل دادن و شما نمیدونم چرا باز هم حرف خودتون رو میزنید ولی هرچقدر شما برای من تکرار کنید من هم برای شما تکرار میکنم


همیشه مطلق ها به همین شکل و منوالی که گفتید کنار گذاشته میشن و اتفاق جدیدی نیست اما با همین سیستم فکری اگه نگاه کنیم دقیقا شما هم به سیستم مقابلش دچار هستید یعنی اشاره ی مکرر شما به زن جوان زیبای باکره به این علت میتونه باشه که وجود زنی که این ویژگی ها رو نداره شما رو آزار میده به ویژه تعریف و قالب شما برای تعریف زنانگی به این شکل محدود و سنتی هم میتونه به علت ترس شما از حفظ مرزهای مردانگی خودتون باشه. شما در برابر زنی که در قالب این ویژگی ها یا بهتر بگم در قالب فکری شما باشه حس امنیت دارید. زنی که چیزی بیشتر از این ها بخواد مرزهای شخصی شما رو به لرزه درمیاره. زنی که بیش از این نمیخواد لایه های زیرین ترس و وحشت شما رو بالا نخواهد آورد.


این ها فقط نماینده های ذهنی شما از زن مدرن هستند که مدام در بحث بهش اشاره کردید. شمایید که زن مدرن رو با چنین صفاتی میبینید و به هر ضرب و زوری شده چهره اش رو میخاید برای خودتون مخدوش نگه دارید.
مدام دنبال نقطه ای هستید که بگید این شخص بهش برخورد! و با همین تصویر ذهنی ادامه میدید: پس تناقض داره, باگ داره! هویتش مشکل داره, تعریفش از خوبی و بدی مخدوشه! انگار مدام دنبال مچ گیری از دیگران هستید تا به خودتون ثابت کنید من باگ ندارم, من هویت دارم, من تعاریفم از خوب و بدی مشخص و درستن.
با دیگران رو هدف قرار دادن نمیتونید از مشکلات و تناقضات شخص خودتون رها بشید. اگه تمام افراد مقابل شما هم باگ داشته باشن, خودآگاهی نداشته باشن و بقول شما NPC باشن بازهم این مهری بر بی مشکل بودن عقاید شخص شما نیست.


قالب های بحث رو براتون مشخص کردن و شما خیلی راحت ایگنورش میکنید, ایرادی نداره!

1.افرین! اینها یعنی حداقل یکسری تعاریف و مرزبندی ها مشخص شده برایتان،یعنی تا حدودی مسئل "چه" رفع شد و حالا "چرا" در میان است


2. من با تمام وجود افتخار می کنم که از زن گشاد ،فاسد،زشت،نانجیب،بی عفت ،چروک ، هرزه و بی فضیلت مدرن می ترسم! اینچنین موجودی تشعشعات رادیواکتیوی از خود ساطع می کند و به شدت برای خود،دیگران و گروه خطرناک است!
در بهترین حالات یک مهره اقتصادی است وگرنه از منظر موجودیت فرهنگی و اجتماعی خود سرطان است؛به قول بعضی از رفقا اینچنین چیزی یک "پرچم قرمز" اخطار متحرک است از مشکلات و بیماری های جسمی و روانی
همانقدری که زن از س^کس بدون اجازه و بدتر از ان حاملگی توسط هر ناکسی می ترسد و هزاران قانون علیه اش است مرد نیز از چنین زنی که ممکن است با تدلیس ،دروغ و فریب تعهد را از او بدزدد می ترسد اما پشتیبانی ندارد
به قول انور ابی اش "زنان می خواهند هم کیک را داشته باشند و هم ان را بخورند" همان "هم خدا را می خواهند هم خرما را"
مرد هم یک طرف رابطه است و حق دارد معیار و ضوابط داشته باشد اما شرایط انقدر اخرالزمانی شده که روی دو گزینه پیش رو واقعا حساب می شود:
1. ربات های جنسی
2. رحم مصنوعی
چون مرد چه لذت بخواهد و چه بچه ابزارش در دست زن است حال یک رابطه بلند مدت و دارای تعهد همچون ازدواج که دیگر به کنار!
مردان هم که سرمایه های فردی و گروهی خود را از سر راه که نیاورده اند که تعهد در یک رابطه بلند مدت را به هر ناکسی بدهند چرا که هزینه اش بسیار بالاست
نمی خواهند زنی هرزه را به همسری بگیرند که چندی نگذشته با برگ طلاق بیاید سراغشان(احتمالش بیش از 50 درصد است و البته دائما رشد می کند) چون صرفا "حق اوست"!
سپس خانه و زندگی شان را با جاکشی عمو دولت بالا بکشد و بچه شان را از انها بگیرد ( بحث سینگل مادرها چند پست پیش شد )
نمی خواهند زن به انها خیانت کند و بعد اجازه "تست اطمینان پدری" هم نداشته باشد و دچار Paternity fraud شود بعد از انطرف عمو دولت اجازه اش را ندهد چراکه "توهین به مادر و بچه اش" است (مرد در این میان شلغم است!)
پس دیوث ،بی ناموس و بی غیرت سرنوشت مرد مترقی است چراکه کل این معادله مشکل دارد و مرد را بی میل ،ناتوان و حتی مرعوب به ازدواج می کند چون زن مترقی ارزش هیچ چیز را ندارد و کوچکترین اعتمادی به او نیست.
چون زن مدرن اگر به چیزی که خواست نرسید در یک رابطه در اخرین ورژن اش metoo می کند مرد را ( چون این روزها بازار "طلاق بگیر و پول پارو کن" کساد شده و مردان تن به ازدواج نمی دهند اما بازار "اتهام تجاوز بزن و عین خیالت نباشه" گرم است)
و دایره گسترده تعریف تجاوز فقط خود خدا را شامل نمی شود وگرنه نگاه مرد هم ممکن است تجاوز تعبیر شود.یعنی یک عمر زندگی،ابرو و هویت یک نفر می رود روی هوا با اتهام یک زن!
این خشم و انتقام زنان است از حاصل و در مسیر چیزی که خودشان با دستان خودشان ان را پخته و هم می زنند.
ممکن است گفته شود:
"همه زنان اینطور نیستند"
"اینها استثنا است"
"موج سوم فمینیسم است "
و...
ولی همه این ها در حال رشد و تبدیل شدن به نرم است چون جهت حرکت یک نظام فکری ترقی خواهانه همین است و سوال مهم تر؛یک روش یا نگرش متقابل و ملموس در ان بیرون نشان دهید که موثر افتاده و واقعا حرفی برای گفتن دارد در برابر چنین شرایطی

پ.ن: اکثر این ها برای یک جامعه مدرن و فردگراست وگرنه سنت جمع گرای فضیلتمند مد نظر من از اینها هم فراتر می رود.





قبلا گفته بودم اگرآداب معاشرت ابتدایی که لازمه یک بحث عادی (نه فلسفی) هست رو یاد گرفتین و تونستین مثل یک انسان متمدن گفتگو کنید(منظور اجتماعی و دارای ابتدایی ترین آداب معاشرت اجتماعیست اگر به کلمه متمدن هم حساسیت دارین که ممکن است گرایش به سمت غرب داشته باشد! خیر منظور این نیست) بجث ادامه پیدا میکند در غیر این صورت از ادامه بحث Ignore می شوید و بحث من با شما تمام می شود!

بازم هم لازم به یاد آوری است اینجا هر کسی آزاد هست نظرش رو بیان کنه چون فلسفه ایجاد انجمن گفتگو بیان نظر است اینجا کسی به خاطر نظرش توبیخ و مواخذه نمیشه یا قربانی نمی شود که بخاطر قربانی شدنش جایزه دریافت کند و قرار هم نیست کسی جهت پاسخ دادن به پست های شما وارد بحث شود اینجا مخاطب صرفا ! شما نیستین که انتظار دارین تمام کاربران پست های شما رو نقل قول کنند.
جهت آموزش کار با انجمن های گفتگو: وقتی پست کسی نقل قول نمی شود یعنی مخاطب فرد خاصی نیست مخاطب ممکنه تمام خوانندگان این پست باشند! اینم از توضیح بدیهیات : )

شما هنوز جواب یکی از ده ها پرسشی که من و سایر کاربران از شما پرسیدند رو نتونستین بیان کنید و صرفا با ادبیات مختص خودتان از پاسخ دادن و رسیدن به نتیجه طفره می رین . بیشتر توضیحات شما مغلطه و سفسطه است به جای توضیح و بیان دلیل عقلانی درباره نظراتتون صرفا با کلمات بازی میکنید و هر جا مخاطب شما رو مجبور به توضیح بیشتر درباره طرز فکرتان میکند شروع به حمله به شخص میکنید.


نتیجه گیری من از پست های شما این بود که تو پست هایی که فرستادین سعی کردین فضیلت های زن از نظر خودتون رو تعریف کنید که صرفا زن رو یک کالای جنسی معرفی میکند که عیارش با فاکتور های خاصی مشخص میشود مثل : ویژگی های خاصی که دستگاه تناسلی اش باید داشته باشد، سن و سال کم داشته باشد، فارق از هر گونه ادعای وجود داشتن (از جمله حضور در بحث و گفتگو ) ، فارق از هر گونه ادعایی درباره جسم و عقل اش، و فارق از هر گونه ادعای داشتن حقوق انسانی .. این از نظر شما یک زن با فضیلت است.



1.نام کاربری من در نوشته تان است بعد می خواهید متکلم وحده هم باشید؟!
اصلا اگر پست های من را نادیده می گیرد این تجزیه و تحلیل ها از کجا می اید؟!
در کل شما خیلی بامزه اید! بیشتر برایمان بنویسید!

2. در مورد ویژگی های فیزیکی زن دقیقا همینطور است
برای ویژگی های خاص در محور الت تناسلی مثلا:واژنی تنگ ، رحمی بارور و لگنی خوش فرم برای شروع
در مورد ظواهر کلی:اندامی خواستنی،چهره ای شاداب، زیبا و متقارن
در مورد سن و سال هم جوانی و طراوت بر خلاف چروک و یائسه مد نظر است
اینها همه واقعیت است و هنوز وارد عرصه حقیقت نشده ایم و مشخصا اگاهی ندارید چرا که اینها را با فضیلت یکی می گیرد
البته نگران نباشید من احتمالا در تاپیکی دیگر در مورد مردانگی بیشتر می نویسم و اگر زمینه مناسب را داشته باشید با قطبش مردانگی خود زنانگی می اموزید

Mohammad Hosseyn
25-02-2019, 19:43
1.شما می خواهید مسئله را از زبان من بشنوید و با عینک چپگرایی بخوانید که مسئله طور دیگری خم شود وگرنه همانطور که از ابتدا بارها گفتم کلمه کلیدی برای مطالعه بسیار است
لینک و کتاب ها شروعی بر مبحث nrx یا Dark Enlightenment اند که می دانم مطالعه کلمه به کلمه اش ازارتان می دهد چون "کفر و توهینی است به مقدسات ترقی خواهانه"

و اما امار سازمان ملل (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))(+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))(+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
شما اگر چپ می‌دانستید چیست که تا الان متوجه شده بودید من هنوز در این گفتگو چندان موضع چپگرایانه نگرفته ام :n09:
افاضه شما این بود که غرب مدرن نابود شده و مرگ و میر از تولد پیشی گرفته که گفتم در حال حاضر آمارها حرف شما را تائید نمی‌کند. اینی که لینکش را قرار دادید اسمش پیش‌بینی است. تعجبی ندارد که فرق بین پیش‌بینی و آمار را ندانید چون تخصصی در این امر ندارید.





خودشان پذیرفته اند که در حال پیر شدن و نابودی اند پس بی سر و صدا هزاران و میلیون مهاجر وارد می کنند از کشورهای "عقب مانده " و "جهان سومی" چون مرد بی بته ترقی خواه و زن هرزه مدرن از تشکیل خانواده و فرزنداوری بیزارند؛اینان مردمانی هستند که در همان ابتدا با سقط جنین ،طلاق و پو^رنوگرافی خود را نیست و نابود کرده و می کنند

طنز دوم ماجرا اینجاست که متوجه نیستید هر کسی را به این کشورها راه نمی‌دهند. آن کسی از این جهان عقب مانده میکند و آنجا می‌رود که خود مدرن شده و با محیطش عجین نیست (به چشم شما همان بتا ها و هور های جهان سوم). اگر چیزی که می‌گوئید مشکل بود و عامل نابودی، این راه حل فقط از ذهن کم اطلاعی چون شما برای این به اصطلاح مشکل واهی ارائه میشد.



2. کمونیسم هم که بعد از هربار اجرایش و قتل عام میلیون ها نفر ادعا می کند "کمونیسم واقعی این نبود "

اینجا شما پاسخ همین سوال های بی جواب را بدهید از سر ما زیادی است. دیگر تحمل همزمان دوبل افاضه های شما در دو حیطه مختلف خیلی آش را شور می‌کند :n31:
در خصوص مارکس و کمونیسم تشریف بیرید انجمن تخصصی اش.


ارائه کردید که نشان می دهد واقعا از صفت هرزه بدتان می اید اما ادعا می کنید که برای مترقی اهمیتی ندارد.
بله،هیچ زنی هرزه به دنیا نمی اید اما ویروس فکری تان که به او تزریق شد (رسانه،سیستم اموزشی و سیاست گذاری های کلان کاملا در کنترل نجاست فکری تان است ) اینجور می شوند ان هم به ازدیاد:
قبلا به دوست قبلی که خیلی پرشور لایک میزد پستهایتان را معنی فحش، ریشه تمایل به این عمل و مسائل مربوط شرح داده شد. برای ما تاثیر این کلام شما در همان چارچوب اسکلت مغز شما باقی می ماند و اثری بر بیرون خود ندارد. آنچه که ما تحلیل می‌کنیم همان است که در آن اسکلت می‌گذرد، توهم زدید که بیرون از آن اهمیتی دارد این حرفها. در واقع مسئله اینجاست که شما از این کلمه بدتان می‌آید و زدن این برچسب از سوی شما به این و آن در واقع مسکنی است بر دردی خفته. هرچند کوتاه، ارامش می‌کند.


پس به جای چسب زخم سرطان شدن (جریان محافظه کاری) باید نابوگر سرطان به میدان بیاید(جریان واپسگرای "راست جدید") که درسی درست و حسابی به چپگرای فاسد و شیطانی بدهد

تکبیر!



3. شما هم که تولید داخلید و هر وقت کم می اورید پس طرف مقابل حتما داعش و طالبان است

خوب بخوان برادر... گفتیم شما درس به ایشان پس می‌دهید... خیلی فرق هست بین این دو...


4. جنس خوب بزنید بر بدن وگرنه کار دست خودتان می دهید!
شما هنوز نمی توانید سنت را درک کنید چطور،کجا و کی فضیلت اش را درک و تحلیل کردید؟!
هنوز در خانه اولیم چون نمی توانید وجود شرافت و غیرت و سایر فضیلت های سنتی را بفهمید و منتظرید در ازمایشگاه تولید شوند ان هم با "روش علمی"!
خوب است در همینجا به Virtue Ethics اشاره کردم
خوب شد شما معیار درک ما شدید:n09:

Mohammad Hosseyn
25-02-2019, 20:42
خب در سیستم فکری ایشون barton fink

طبق گفته خودشون زن حق نظر دادن و گفتگو ندارد و اصولا صحبت و گفتگو یک کار مردانه است و اگر زنی صحبت کند و در کار مردانه وارد شود در دیکشنری ایشان هرزه است. چه برسه زنی بخواهد ابراز وجود کند یا حتی بگوید من صاحب جسم خودم هستم، میزان درجه دارا بودن لیبل فاحشه و هرزه بودن هم طبق گفته ایشون به میزان حق خواهی و ادعا در باره حقوق انسانی یک زن بر می گردد : )

مورد دوم اینکه این بحث از جایی شروع شد که نسبت به تجاوز به کودکان با اسم عقد و ازدواج در این تاپیک اعتراض شروع شد و بعد ازون بحث صاحب اختیار بودن زن نسبت به بدن اش مطرح شد.
خب در سیستم فکری کسی که موافق تجاوز به کودک و دختر نابالغ با اسم ازدواج هست و زن رو فاقد هر گونه حقوق انسانی می داند و فضیلت زن را از روی کم سن بودن و مشخصات مربوط به دستگاه تناسلی اش تشخیص می دهند نباید انتظار پاسخ منطقی و مستدل داشت. 80 درصد بحث با ایشون درباره اینه که در درجه اول طرز صحیح بحث کردن رو بخواهیم منتقل کنیم دیگه بحث درباره مسئله اصلی بماند ..

آیا برای نظری که دارای پشتوانه قوی به نام منطق و عقل است نیازی به فحش و بد و بیراه و ورود کردن به زندگی شخصی طرف مقابل است ؟!

آیا کسی که می داند نظرش درست است آرامش خودش را ازدست میدهد و نیازی است با این حجم از عصبانیت و ناراحتی بحث را به بیراهه ببرد و به مخاطبش حمله کند ؟
این انگ ها و برچسب ها که از زیانشان نمی‌ افتد، این نوعی عیان کردن خود هست. این هیچ آسیبی به کسی نمی‌زند بلکه آسیب‌های فکری ایشان را عیان می‌کند.

نسبت به ایشان نمونه‌های پنهان‌کارتر هم وجود دارد. مثلا اگر دقت کنید یک آخوند مهربان تلوزیونی اگر بخواهد از زن و فضیلت‌هایش حرف بزند تا می‌تواند حرف‌های خوب خوب در مورد زن می‌زند. که بله بهشت زیر پای مادران است و هیچکس مثل دینِ ما به زن احترام و ارزش نمی‌گذارد و نصف ایمان شما با ازدواج کامل می‌شود و از این حرفهایی که کنتور نمی‌اندازد خلاصه و هرکسی که بخاطر شرایطش توان مطالعه ندارد و تمام زندگی‌ هم از مسولین کشوری و لشکری تا خانواده و اطرافیان توی سرش زده‌اند با شنیدن این حرفها احساسی می‌شود و پیش خود می‌گوید به به چه دین خوبی چه اخلاقیات اینها چیزهایی خوبیست و خلاصه یک عمر زندگی خود را فدای سیستم فکری می‌کند که تشنه تباهی اوست...

اینها فدای زن هم می‌شوند. فدای زنی که خوب به دستوراتشان گوش بدهد. کتک بخورد اما بدون اجازه شوهر از خانه بیرون نرود. خودش را دو دستی تبدیل به کالای جنسی و وسیله تولید انبوده انسان بکند. زنی که ابراز وجود نکند. حتی به چنین زنی مدال هم می‌دهند، می‌گویند مدیر خانه‌ای، بهشت مال تو است اصلا! آدم یاد دست زدن‌های تماشاچیان برای حیوانات بیچاره سیرک می‌افتد که انقدر کتکشان زده‌اند که خیمه شب بازی کنند و دلخوش به همین کف زدن های پوچ باشند.

نکته‌ی جالب مسئله اینجاست که ادعا می‌کنند شما هیچ از فضیلت‌های ما نمی‌فهمید!! ما بیرون سیرک نشسته‌ایم به همه مشارکت کنندگان در آن می‌گوئیم چه می‌کنید؟، درون سیرک اما همه حس می‌کنند کارشان یک معنی‌ای دارد، یک هدفی دارد. حالا بیا و قانع کن! مگر می‌شود... آنکه دارد کف می‌زند و می‌خندد و سر مست از این نمایش پوچ آخر چه جایی در فکرش برای شک به این نمایش باقی مانده؟ آنکه شلاق بدست گرفته نمایش را اجرا می‌کند هم همینطور... این وسط آنکه تباهش کرده اند تا نمایش را بازی کند شاید گاهی به این فکر بیافتد که چه زندگی مسخره ای اما چندان وقت فکر کردن ندارد چون شلاق دم گوشش است...

همینکه یکی مثل ایشان پیدا شود خود را عیان کند، این سیرک را، این نمایش را باید شکرگذار باشیم... وگرنه چگونه متوجه می‌شدیم جریان از این قرار بوده؟

Expert32
25-02-2019, 21:49
خانما يك شانسي كه اوردين ايشون (جناب بارتون فينك) تو اين نظام مسؤليتي ندارن وگرنه هر لحظه امكان داشت گشت ارشاد از پنجره اتاقتون بياد داخل و يك چكاب فيزيكي كامل بكنه كه يوقت از فضايل خانما كم نشه:n02:
البته نسخه هاي ديگه ازين طرز فكر تا دلت بخواد تو اين مملكت در راس كار هستن:n24:

V E S T A
25-02-2019, 23:31
این انگ ها و برچسب ها که از زیانشان نمی‌ افتد، این نوعی عیان کردن خود هست. این هیچ آسیبی به کسی نمی‌زند بلکه آسیب‌های فکری ایشان را عیان می‌کند.

نسبت به ایشان نمونه‌های پنهان‌کارتر هم وجود دارد. مثلا اگر دقت کنید یک آخوند مهربان تلوزیونی اگر بخواهد از زن و فضیلت‌هایش حرف بزند تا می‌تواند حرف‌های خوب خوب در مورد زن می‌زند. که بله بهشت زیر پای مادران است و هیچکس مثل دینِ ما به زن احترام و ارزش نمی‌گذارد و نصف ایمان شما با ازدواج کامل می‌شود و از این حرفهایی که کنتور نمی‌اندازد خلاصه و هرکسی که بخاطر شرایطش توان مطالعه ندارد و تمام زندگی‌ هم از مسولین کشوری و لشکری تا خانواده و اطرافیان توی سرش زده‌اند با شنیدن این حرفها احساسی می‌شود و پیش خود می‌گوید به به چه دین خوبی چه اخلاقیات اینها چیزهایی خوبیست و خلاصه یک عمر زندگی خود را فدای سیستم فکری می‌کند که تشنه تباهی اوست...

اینها فدای زن هم می‌شوند. فدای زنی که خوب به دستوراتشان گوش بدهد. کتک بخورد اما بدون اجازه شوهر از خانه بیرون نرود. خودش را دو دستی تبدیل به کالای جنسی و وسیله تولید انبوده انسان بکند. زنی که ابراز وجود نکند. حتی به چنین زنی مدال هم می‌دهند، می‌گویند مدیر خانه‌ای، بهشت مال تو است اصلا! آدم یاد دست زدن‌های تماشاچیان برای حیوانات بیچاره سیرک می‌افتد که انقدر کتکشان زده‌اند که خیمه شب بازی کنند و دلخوش به همین کف زدن های پوچ باشند.

نکته‌ی جالب مسئله اینجاست که ادعا می‌کنند شما هیچ از فضیلت‌های ما نمی‌فهمید!! ما بیرون سیرک نشسته‌ایم به همه مشارکت کنندگان در آن می‌گوئیم چه می‌کنید؟، درون سیرک اما همه حس می‌کنند کارشان یک معنی‌ای دارد، یک هدفی دارد. حالا بیا و قانع کن! مگر می‌شود... آنکه دارد کف می‌زند و می‌خندد و سر مست از این نمایش پوچ آخر چه جایی در فکرش برای شک به این نمایش باقی مانده؟ آنکه شلاق بدست گرفته نمایش را اجرا می‌کند هم همینطور... این وسط آنکه تباهش کرده اند تا نمایش را بازی کند شاید گاهی به این فکر بیافتد که چه زندگی مسخره ای اما چندان وقت فکر کردن ندارد چون شلاق دم گوشش است...

همینکه یکی مثل ایشان پیدا شود خود را عیان کند، این سیرک را، این نمایش را باید شکرگذار باشیم... وگرنه چگونه متوجه می‌شدیم جریان از این قرار بوده؟


بهترین توصیف رو داشتین
برای من بیشتر جالبه وقتی تا این حد نگاه جنسی به زن دارن و زن کاملا براشون یک کالای جنسی ست که باید مثل خرید اسب و قاطر که سم و دم و دندون و .. رو چک می کنن کالای جنسی (زن) رو هم چک می کنن جای تعجب نداره در مقابل فمنیست ها و افرادی مدافع حقوق انسانی زن هستند چنین گاردی داشته باشند چون اساسا زن رو انسان نمیدونن در طرز فکر این گروه از افراد با (عرض پوزش از مخاطبین) زن یک عورت است و فضیلت عورت در رفتارهایی خلاصه می شود که مختص عورت است نه مختص یک انسان است.

فقط باید تاسف خورد که ما تو قرن 21 داریم بحث میکنیم که زن هم مثل مرد یک انسان است !!

donkeyoxte
26-02-2019, 01:34
"وگرنه سنت جمع گرای فضیلتمند مد نظر من از اینها هم فراتر می رود."

سلام
در مورد این کمی توضیح می دید

Ar@m
26-02-2019, 12:43
بهترین توصیف رو داشتین
برای من بیشتر جالبه وقتی تا این حد نگاه جنسی به زن دارن و زن کاملا براشون یک کالای جنسی ست که باید مثل خرید اسب و قاطر که سم و دم و دندون و .. رو چک می کنن کالای جنسی (زن) رو هم چک می کنن جای تعجب نداره در مقابل فمنیست ها و افرادی مدافع حقوق انسانی زن هستند چنین گاردی داشته باشند چون اساسا زن رو انسان نمیدونن در طرز فکر این گروه از افراد با (عرض پوزش از مخاطبین) زن یک عورت است و فضیلت عورت در رفتارهایی خلاصه می شود که مختص عورت است نه مختص یک انسان است.

فقط باید تاسف خورد که ما تو قرن 21 داریم بحث میکنیم که زن هم مثل مرد یک انسان است !!

وقتی زن رو انسان نبینند و در ردیف کالا قرارش میدند از مکانیسم دفاعی "جاندار زدایی یا Deanimation" استفاده میکنن.
با جاندار زدایی حق تملک بدست میاد همونطور که سالها بخصوص به مدد قدرت های کور تابوها این قدرت درمورد زن در دستشون بوده و دل کندن ازش مشخصا سخته.
با جاندار زدایی فردیت و احساسات شخص مقابل ازش گرفته میشه همونطور که برای ابزار و اشیا فردیت و احساس قائل نیستیم درنتیجه اون ها رو به تملک خودمون درمیاریم و اجازه داریم هر رفتاری که میخایم باهاشون داشته باشیم.

زن اگر انسان نباشه به تملک درمیاد و میشه هر قانونی براش گذاشت و هر رفتاری باهاش کرد حالا برای اینکه ظاهر قضیه خیلی بی ریخت نباشه یه سری امتیازاتی رو هم بهش داد کم کم مثل حق درس خوندن, حق طلاق, حق حضانت ولی حق انسانیتی درست برابر با مرد؟! خیر!
و خب برای یک سری افراد سودجو که در ظاهر دغدغه ی ارزش های عمیق انسانی رو به دل دارن چی از این بهتر؟

barton fink
26-02-2019, 15:11
شما اگر چپ می‌دانستید چیست که تا الان متوجه شده بودید من هنوز در این گفتگو چندان موضع چپگرایانه نگرفته ام :n09:
افاضه شما این بود که غرب مدرن نابود شده و مرگ و میر از تولد پیشی گرفته که گفتم در حال حاضر آمارها حرف شما را تائید نمی‌کند. اینی که لینکش را قرار دادید اسمش پیش‌بینی است. تعجبی ندارد که فرق بین پیش‌بینی و آمار را ندانید چون تخصصی در این امر ندارید.





طنز دوم ماجرا اینجاست که متوجه نیستید هر کسی را به این کشورها راه نمی‌دهند. آن کسی از این جهان عقب مانده میکند و آنجا می‌رود که خود مدرن شده و با محیطش عجین نیست (به چشم شما همان بتا ها و هور های جهان سوم). اگر چیزی که می‌گوئید مشکل بود و عامل نابودی، این راه حل فقط از ذهن کم اطلاعی چون شما برای این به اصطلاح مشکل واهی ارائه میشد.



اینجا شما پاسخ همین سوال های بی جواب را بدهید از سر ما زیادی است. دیگر تحمل همزمان دوبل افاضه های شما در دو حیطه مختلف خیلی آش را شور می‌کند :n31:
در خصوص مارکس و کمونیسم تشریف بیرید انجمن تخصصی اش.


قبلا به دوست قبلی که خیلی پرشور لایک میزد پستهایتان را معنی فحش، ریشه تمایل به این عمل و مسائل مربوط شرح داده شد. برای ما تاثیر این کلام شما در همان چارچوب اسکلت مغز شما باقی می ماند و اثری بر بیرون خود ندارد. آنچه که ما تحلیل می‌کنیم همان است که در آن اسکلت می‌گذرد، توهم زدید که بیرون از آن اهمیتی دارد این حرفها. در واقع مسئله اینجاست که شما از این کلمه بدتان می‌آید و زدن این برچسب از سوی شما به این و آن در واقع مسکنی است بر دردی خفته. هرچند کوتاه، ارامش می‌کند.


تکبیر!



خوب بخوان برادر... گفتیم شما درس به ایشان پس می‌دهید... خیلی فرق هست بین این دو...


خوب شد شما معیار درک ما شدید:n09:


این انگ ها و برچسب ها که از زیانشان نمی‌ افتد، این نوعی عیان کردن خود هست. این هیچ آسیبی به کسی نمی‌زند بلکه آسیب‌های فکری ایشان را عیان می‌کند.

نسبت به ایشان نمونه‌های پنهان‌کارتر هم وجود دارد. مثلا اگر دقت کنید یک آخوند مهربان تلوزیونی اگر بخواهد از زن و فضیلت‌هایش حرف بزند تا می‌تواند حرف‌های خوب خوب در مورد زن می‌زند. که بله بهشت زیر پای مادران است و هیچکس مثل دینِ ما به زن احترام و ارزش نمی‌گذارد و نصف ایمان شما با ازدواج کامل می‌شود و از این حرفهایی که کنتور نمی‌اندازد خلاصه و هرکسی که بخاطر شرایطش توان مطالعه ندارد و تمام زندگی‌ هم از مسولین کشوری و لشکری تا خانواده و اطرافیان توی سرش زده‌اند با شنیدن این حرفها احساسی می‌شود و پیش خود می‌گوید به به چه دین خوبی چه اخلاقیات اینها چیزهایی خوبیست و خلاصه یک عمر زندگی خود را فدای سیستم فکری می‌کند که تشنه تباهی اوست...

اینها فدای زن هم می‌شوند. فدای زنی که خوب به دستوراتشان گوش بدهد. کتک بخورد اما بدون اجازه شوهر از خانه بیرون نرود. خودش را دو دستی تبدیل به کالای جنسی و وسیله تولید انبوده انسان بکند. زنی که ابراز وجود نکند. حتی به چنین زنی مدال هم می‌دهند، می‌گویند مدیر خانه‌ای، بهشت مال تو است اصلا! آدم یاد دست زدن‌های تماشاچیان برای حیوانات بیچاره سیرک می‌افتد که انقدر کتکشان زده‌اند که خیمه شب بازی کنند و دلخوش به همین کف زدن های پوچ باشند.

نکته‌ی جالب مسئله اینجاست که ادعا می‌کنند شما هیچ از فضیلت‌های ما نمی‌فهمید!! ما بیرون سیرک نشسته‌ایم به همه مشارکت کنندگان در آن می‌گوئیم چه می‌کنید؟، درون سیرک اما همه حس می‌کنند کارشان یک معنی‌ای دارد، یک هدفی دارد. حالا بیا و قانع کن! مگر می‌شود... آنکه دارد کف می‌زند و می‌خندد و سر مست از این نمایش پوچ آخر چه جایی در فکرش برای شک به این نمایش باقی مانده؟ آنکه شلاق بدست گرفته نمایش را اجرا می‌کند هم همینطور... این وسط آنکه تباهش کرده اند تا نمایش را بازی کند شاید گاهی به این فکر بیافتد که چه زندگی مسخره ای اما چندان وقت فکر کردن ندارد چون شلاق دم گوشش است...

همینکه یکی مثل ایشان پیدا شود خود را عیان کند، این سیرک را، این نمایش را باید شکرگذار باشیم... وگرنه چگونه متوجه می‌شدیم جریان از این قرار بوده؟

عجب...


سلام
در مورد این کمی توضیح می دید

برای شروع یک چیزی شبیه به این:


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


نگاه ما به زمان ، ریتم و چرخه سنتی زندگی باید تقدیس شود یعنی مدرنیته را کنار بگذاریم نه فناوری و علم را ؛باور ما لازم نیست ماشینی و ازمایشگاهی شود و از دپارتمان علوم انسانی بیرون بیاید چون ترقی خواه مساوی شده با "فتیش به تغییر" و بدنبالش دائما "جدید و جالب" خواهی کردن

barton fink
26-02-2019, 17:00
اما در مورد شی انگاری از زن



من پدال را به عمد در این مسیر فشار دادم که به یکی از پستهای ابتدایی ام در همین جا برسیم :


Our ancestors have always known that free se^xuality would lead to a bad outcome for everyone. In our hubris, we have decided we know better and started an experiment with consequences that are beginning to show.
Humans are a naturally polygynous species. Comparisons of paternally inherited Y-DNA vs. maternal mDNA show a divergence in genetic diversity such that for every one male, 17 females have reproduced.
Of course, such brutal male selection has the consequence of high male competitiveness and violence. This is the reason for why we have evolved a se^xual dimorphism between the se^xes. In other species, the higher the dimorphism, the less monogamous they are.
The genius of enforcing monogamy in humans led to a 1:1 pairing of the se^xes, unlocking a huge amount of male resources previously spent on infighting, a civilization-building feat.

Monogamy has now become optional and even disincentivized, turning back the clock.
So we return to the times of 1 male for 17 females, but since we have laws against murder and rape, and because we have the state providing for single mothers, we have, in the west, nearly disabled natural selection. That leaves us with se^xual selection as the distinctor.
This is why the most important male traits are now largely genetic: A large skeleton (height, frame), robust/aesthetic craniofacial bones (jawline, orbital ridge, face), full hair, beard, etc.

Women are basically selecting for the strongest caveman without any actual fighting.
Hence the males of lower genetic value are forced to become suicidal, hom^ose^xual, tra^nsse^xual, homicidal, a beta or a cu^ckold, all of which manifest in males much more often than females.
Much of what we see today is an inevitability of the incentives set up the last decades.

If we continue on this path, it is clear that, without rewarding the subservient male with procreation, civilization cannot be upheld and we will revert to a more primitive state of mankind.
While feminism pretends to fight against male toxicity, it is actually encouraging it. After all, if given free choice, women will choose the meanest, baddest and most dominant. No wonder that 50 Shades is the book that has sold the most copies in human history.
In contrast, monogamy pacifies male "toxicity" and leads, applied consequently over long periods of time, to diminished sexual dimorphism. Monogamy was actually a progressive idea. Today's "progressives" are really regressive



که از زنان سطحی نگر تر موجودی نداریم و دور ریختن مردان " غیر جذاب" ابتدا منش،نگرش و موجودیت زنان است



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]






Study: Unattractive Men Not Viewed As ‘Dating Material,’ No Matter How Great Their Personality
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

>How Important is Physical Attractiveness in the Marriage Market? (tl;dr very)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

>Attractive people associated with all positive personality traits
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

>Height is extremely important
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

>Your face heavily affects your entire life
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

>Why don't smart teens have se^x? (study with 1k+ people)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

>Strong Inverse Association Between Height and Suicide
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

>Love at first sight is real
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

>On tinder bottom 80% of men compete for the bottom 22% of women, top 78% of women compete for the top 20% of men
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]@worstonlinedater/tinder-experiments-ii-guys-unless-you-are-really-hot-you-are-probably-better-off-not-wasting-your-2ddf370a6e9a

>Women care about face much more than body
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

>It takes 13ms for people to differentiate attractive faces from unattractive faces
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


می گویند شخصیت مهم است اما نبوده و نیست ونخواهد بود
برای همین خیانت وجود دارد
برای همین سقط جنین وجود دارد
برای همین زن فرزند دیگری را حامله می شود
و برای همین زن اجازه نمی دهد که مرد با تست متوجه شود فرزندش متعلق به اوست یا نه...
و هزار و یک ناجورات دیگر!
حال فمینیسم و ادعای برابری اش چه کاری و چه قدمی در راه مردان " غیر جذاب" برداشته به جز تزریق بیشتر پو^رونوگرافی در جوامع
این incel از همه جا بی خبری که مردم بی گناه را درون شهر به رگبار می بندند کل مشکلشان همین است
حتی گروهای بزرگ تروریستی نیز با سرکوب جنسی جهت دهی می شوند برای همین نسیه خواه 72 حوری می شوند
وقتی می گویم 80 درصد مردان دور ریختنی اند یعنی جامعه برای اینان از منظر جنسی و عاطفی در یک رابطه با جنس مخالف هیچ چیز قابل ارائه ای ندارد
اینان اند که دائما مورد طلاق،سو استفاده و خودکشی قرار می گیرند چراکه وجود همسر ،فرزند و خانواده بخشی ابتدایی از جهت ،هویت و معنای مرد بوده و هست
امار خودکشی در مردان بیشتر از زنان است برای چه؟!
اینکه ان ها را با مشغولیات بیهوده به حال خود رها کنیم کجایش "اخلاقی و انسانی" است؟!
سینگل مادر ها و طلاق می دانید چه بلایی بر سر بچه خصوصا فرزند پسر می اورد ؟!
تبلیغ اخیر ژیلت را دیده اید؟
راهنمای اخیر انجمن روانشناسی امریکا در مورد مردان را خوانده اید؟
می دانید چه بر سر مردان امده و می اید؟!


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




سرکوب کامل سکچوالیته مرد و رها سازی کامل سکچوالیته زن نامش برابری نیست

dvb55
26-02-2019, 18:32
نگاه ما به زمان ، ریتم و چرخه سنتی زندگی باید تقدیس شود یعنی مدرنیته را کنار بگذاریم نه فناوری و علم را ؛باور ما لازم نیست ماشینی و ازمایشگاهی شود و از دپارتمان علوم انسانی بیرون بیاید چون ترقی خواه مساوی شده با "فتیش به تغییر" و بدنبالش دائما "جدید و جالب" خواهی کردن

امکان داره این سوالات بی ربط به نظر برسه ولی دوست عزیز اگر ممکنه جواب این دو سوال رو هم بدین :

در دیدگاه شما معیار و سنگ محک تعقل و منطق هست و یا باورهای دینی شما؟

در دیدگاه شما تضادی اساسی بین این دو وجود داره؟

donkeyoxte
26-02-2019, 20:08
عجب...



برای شروع یک چیزی شبیه به این:

نگاه ما به زمان ، ریتم و چرخه سنتی زندگی باید تقدیس شود یعنی مدرنیته را کنار بگذاریم نه فناوری و علم را ؛باور ما لازم نیست ماشینی و ازمایشگاهی شود و از دپارتمان علوم انسانی بیرون بیاید چون ترقی خواه مساوی شده با "فتیش به تغییر" و بدنبالش دائما "جدید و جالب" خواهی کردن

اولین قدمت برای جداسازی مدرنیته ماشینی با مدرنیته درونی (تقدیس هرچیز) چی بود؟

Ar@m
26-02-2019, 22:25
اما در مورد شی انگاری از زن


من پدال را به عمد در این مسیر فشار دادم که به یکی از پستهای ابتدایی ام در همین جا برسیم :


موقعی که میخاستین امتحان بگیرین هم به عمد پدال رو فشار دادین تو مسیر امتحان!!



که از زنان سطحی نگر تر موجودی نداریم و دور ریختن مردان " غیر جذاب" ابتدا منش،نگرش و موجودیت زنان است

بله موافقم. از "زنان ذهن شما" سطحی نگر تر موجودی نداریم.

V E S T A
26-02-2019, 22:29
وقتی زن رو انسان نبینند و در ردیف کالا قرارش میدند از مکانیسم دفاعی "جاندار زدایی یا Deanimation" استفاده میکنن.
با جاندار زدایی حق تملک بدست میاد همونطور که سالها بخصوص به مدد قدرت های کور تابوها این قدرت درمورد زن در دستشون بوده و دل کندن ازش مشخصا سخته.
با جاندار زدایی فردیت و احساسات شخص مقابل ازش گرفته میشه همونطور که برای ابزار و اشیا فردیت و احساس قائل نیستیم درنتیجه اون ها رو به تملک خودمون درمیاریم و اجازه داریم هر رفتاری که میخایم باهاشون داشته باشیم.

زن اگر انسان نباشه به تملک درمیاد و میشه هر قانونی براش گذاشت و هر رفتاری باهاش کرد حالا برای اینکه ظاهر قضیه خیلی بی ریخت نباشه یه سری امتیازاتی رو هم بهش داد کم کم مثل حق درس خوندن, حق طلاق, حق حضانت ولی حق انسانیتی درست برابر با مرد؟! خیر!
و خب برای یک سری افراد سودجو که در ظاهر دغدغه ی ارزش های عمیق انسانی رو به دل دارن چی از این بهتر؟

دقیقا ..

خنده دار تر اینه که همون حقوق ضمن عقد هم زمانی که بخواد اجرایی بشه هزارتا تبصره و شرط و مسئله قانونی پشت بندش مطرح میشه که بود و نبودش چندان فرقی رو ایجاد نمی کنه. اولویت دادن مرد در تمام امور حتی در اموری که مربوط به حق انسانی زن میشه و گرفتن حق انسانی زن و تقدیمش به مرد متاسفانه قانون شده!

خیلی واضح نتیجه سنت گذشتگان رو میشه تو زندگی های نسل های قبلی و الان دید، چه تعداد زیاد از زنان کهنسال و میانسال و جوانی که همیشه خشمگین ، ناآرام ، ناراضی، افسرده، طلبکار ،معترض و غمگین که در طول زندگی شون بهشون فهموندن ارزش تو فقط به مادر بودن و همسر بودنه دقیقا همین دسته از زنان هستن که محوریت کل زندگی شون رو همسرشون قرار دادن برای همین همیشه از نظر جایگاه اجتماعی، از نظر رفتار و منش و فرهنگ، از نظر مالی و خیلی مسائل دیگه وابسته هستن به همسرشون این زنان دقیقا فرزندانی رو پرورش می دن که مشابه خودشون یا باید مردسالاری باشن تا در جمع خانواده پذیرفته شوند(پسرها) یا باید منفعل باشند تا انگ زن بد بودن رو به دوش نکشن(ذخترها).. این سبک سنتی زندگی نسل های زیادی رو نابود کرده صرفا به این دلیل که توانایی و مهارت ارتباط با جنس مخالف رو بلد نیستن یا نمیدونن چطور میشه با درک متقابل به حقوق هم احترام بذارن..

این دسته از زن ها به تنهایی بدون همسر و فرزند هیچ تعریفی از موجودیت شان وجود ندارد وقتی خود درونی یک انسان رو به حکم قلدری و مردسالاری ازش بگیریم و مجبورش کنیم با ارزش هایی که سنت براش تعریف کرده زندگی کنه و بهش القا کنیم خارج از چارچوب ارزش های تعریف شده یک موجود پست و بی ارزش و گمراه کننده است باید انتظار اینو داشته باشیم که زندگی زن ها همیشه خلاصه بشه در درگیرهایی مثل : جنگ و دعوا سر مال و اموال همسر و نارضایتی همیشگی از همسر، چشم و هم چشمی سر اموال و دارایی هایی مثل همسر و فرزند!،مهریه گرفتن و هزینه گرفتن بابت سرویس دادن، جنگ و دعوا بین عروس و مادر شوهر و جاری بر سر همسر و فرزندو .. باشیم.

اینا همش همون باگ فرهنگی بزرگیه که همین طرز فکر سنتی عامل ایجادش هستو خود طرفدارای این طرز فکر هم بیشتر این باگ فرهنگی رو پرورش میدن و در آخر همیشه ناراضی و نالان هستن که چرا زندگی مشترک همیشه تلخ و عذاب آوره؟! من به جرات می تونم بگم اکثریت زن های پایبند به سنت از زندگی مشترکشون متنفر هستن، چون اصلا نمی دونن زندگی مشترک یعنی چه؟! چون مثل همین دوستمون فکر میکنن ضعف و غیرجذاب بودن مرد رو با زور و تحقیر و قلدری مرد و منفعل بودن زن میشه جبران کرد ، میشه عدم مهارت و توانایی تو ارتباط برقرار کردن رو با گرفتن حقوق یکی که قدرت کمتری داره جبران و تقدیم دیگری کرد تا با زور جذاب و تو دل برو و خواستنی بشه ..

باید تاسف خورد برای این حجم از جهل و سطحی نگری که زندگی نسل در نسل رو نابود کرده

ژیان
26-02-2019, 23:41
اما در مورد شی انگاری از زن



من پدال را به عمد در این مسیر فشار دادم که به یکی از پستهای ابتدایی ام در همین جا برسیم :


Our ancestors have always known that free se^xuality would lead to a bad outcome for everyone. In our hubris, we have decided we know better and started an experiment with consequences that are beginning to show.
Humans are a naturally polygynous species. Comparisons of paternally inherited Y-DNA vs. maternal mDNA show a divergence in genetic diversity such that for every one male, 17 females have reproduced.
Of course, such brutal male selection has the consequence of high male competitiveness and violence. This is the reason for why we have evolved a se^xual dimorphism between the se^xes. In other species, the higher the dimorphism, the less monogamous they are.
The genius of enforcing monogamy in humans led to a 1:1 pairing of the se^xes, unlocking a huge amount of male resources previously spent on infighting, a civilization-building feat.

Monogamy has now become optional and even disincentivized, turning back the clock.
So we return to the times of 1 male for 17 females, but since we have laws against murder and rape, and because we have the state providing for single mothers, we have, in the west, nearly disabled natural selection. That leaves us with se^xual selection as the distinctor.
This is why the most important male traits are now largely genetic: A large skeleton (height, frame), robust/aesthetic craniofacial bones (jawline, orbital ridge, face), full hair, beard, etc.

Women are basically selecting for the strongest caveman without any actual fighting.
Hence the males of lower genetic value are forced to become suicidal, hom^ose^xual, tra^nsse^xual, homicidal, a beta or a cu^ckold, all of which manifest in males much more often than females.
Much of what we see today is an inevitability of the incentives set up the last decades.

If we continue on this path, it is clear that, without rewarding the subservient male with procreation, civilization cannot be upheld and we will revert to a more primitive state of mankind.
While feminism pretends to fight against male toxicity, it is actually encouraging it. After all, if given free choice, women will choose the meanest, baddest and most dominant. No wonder that 50 Shades is the book that has sold the most copies in human history.
In contrast, monogamy pacifies male "toxicity" and leads, applied consequently over long periods of time, to diminished sexual dimorphism. Monogamy was actually a progressive idea. Today's "progressives" are really regressive



که از زنان سطحی نگر تر موجودی نداریم و دور ریختن مردان " غیر جذاب" ابتدا منش،نگرش و موجودیت زنان است



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]






Study: Unattractive Men Not Viewed As ‘Dating Material,’ No Matter How Great Their Personality
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

>How Important is Physical Attractiveness in the Marriage Market? (tl;dr very)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

>Attractive people associated with all positive personality traits
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

>Height is extremely important
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

>Your face heavily affects your entire life
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

>Why don't smart teens have se^x? (study with 1k+ people)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

>Strong Inverse Association Between Height and Suicide
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

>Love at first sight is real
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

>On tinder bottom 80% of men compete for the bottom 22% of women, top 78% of women compete for the top 20% of men
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]@worstonlinedater/tinder-experiments-ii-guys-unless-you-are-really-hot-you-are-probably-better-off-not-wasting-your-2ddf370a6e9a

>Women care about face much more than body
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

>It takes 13ms for people to differentiate attractive faces from unattractive faces
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


می گویند شخصیت مهم است اما نبوده و نیست ونخواهد بود
برای همین خیانت وجود دارد
برای همین سقط جنین وجود دارد
برای همین زن فرزند دیگری را حامله می شود
و برای همین زن اجازه نمی دهد که مرد با تست متوجه شود فرزندش متعلق به اوست یا نه...
و هزار و یک ناجورات دیگر!
حال فمینیسم و ادعای برابری اش چه کاری و چه قدمی در راه مردان " غیر جذاب" برداشته به جز تزریق بیشتر پو^رونوگرافی در جوامع
این incel از همه جا بی خبری که مردم بی گناه را درون شهر به رگبار می بندند کل مشکلشان همین است
حتی گروهای بزرگ تروریستی نیز با سرکوب جنسی جهت دهی می شوند برای همین نسیه خواه 72 حوری می شوند
وقتی می گویم 80 درصد مردان دور ریختنی اند یعنی جامعه برای اینان از منظر جنسی و عاطفی در یک رابطه با جنس مخالف هیچ چیز قابل ارائه ای ندارد
اینان اند که دائما مورد طلاق،سو استفاده و خودکشی قرار می گیرند چراکه وجود همسر ،فرزند و خانواده بخشی ابتدایی از جهت ،هویت و معنای مرد بوده و هست
امار خودکشی در مردان بیشتر از زنان است برای چه؟!
اینکه ان ها را با مشغولیات بیهوده به حال خود رها کنیم کجایش "اخلاقی و انسانی" است؟!
سینگل مادر ها و طلاق می دانید چه بلایی بر سر بچه خصوصا فرزند پسر می اورد ؟!
تبلیغ اخیر ژیلت را دیده اید؟
راهنمای اخیر انجمن روانشناسی امریکا در مورد مردان را خوانده اید؟
می دانید چه بر سر مردان امده و می اید؟!


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




سرکوب کامل سکچوالیته مرد و رها سازی کامل سکچوالیته زن نامش برابری نیست






داداش با اینها بحث نکن هر کدوم از اینها الان 30 سال سن رو دارن و به جای اینکه الان سر خونه و زندگی خودشون باشن و خانواده و فرزند و امید به آینده داشته باشند الان تو خونه پدرشون نشستن و دارن از فاحشه گری دفاع میکنن و نمیخوان قبول کنن که آخر خط رسیدن چون به نفعشون نیست که باور کنن. پس وقت خودتو هدر نده.

دلصدا
27-02-2019, 10:51
سلام به کاربران محترم

من یه دخترم و چون این تاپیک و بحثاش بنظرم جالب اومد عضو شدم.

بنظرتون در پایان چه کسی میتونه سایرین رو تفریبا قانع کنه؟ هیچکدوم

چون ما در محیط های مختلف از هر نظر رشد کردیم ، در خانواده های مختلف ... نوع نگرشمون و شخصیتمون کاملا با هم تفاوت داره و هر کدوم از نظر خودمون حرف منطقی تری میزنیم و اونو با نقل قول های مشابه، نمودار، آمار و ... میخوایم اثبات کنیم.

بنظرم بهتر هست هر فردی با توجه به نوع شخصیتش و نگرشش، محیط و دنیای پیرامونش همسر انتخاب کنه یا حتی ازدواج نکنه، این یه تصمیم مهمه... که نسخه ی فکری من حلش نمیکنه.

اگر در این مسیر به مانعی بر خورد میتونه از مشاوره های متخصص ازدواج و خانواده بهره ببره.

:n12:

radarz
27-02-2019, 11:35
مهريه رو بردارن اونايي هم كه ازدواج كردن زناشونو طلاق ميدن :n18:

barton fink
27-02-2019, 13:11
اولین قدمت برای جداسازی مدرنیته ماشینی با مدرنیته درونی (تقدیس هرچیز) چی بود؟

ما همواره به یک مرکزیت مقدس نیاز داریم که همه چیز حول و پیرامون ان تعریف شود و چرخه طبیعی زندگی خود بر محور همان مرکزیت مقدس شکل می گیرد
فرقی بین کوه حرا،فوجی،مرو ، المپ و ... نیست بلکه یک نقطه و محل اتصال الهی همواره لازم بوده که تمدن ایجاد شود و سنت همان چیزی است که در قالب اسطوره و مذهب به دست ما رسیده،تمام تشریفات،ایین ها و مناسکی که" زمین را به بهشت گره می زند"
مرد سنتگرا می خواهد به عصر طلایی تمدن خود باز گردد،جایی که خدا با انسان یکی است و نظم و توازن اصیل برقرار است چراکه امروز ما در دوران "کالی یوگا" زندگی می کنیم که زوال ،سقوط و هرج و مرج بدنبال دارد
یعنی برای مرد مدرن زمان و زندگی یکنواحت و خسته کننده است، او دائما به دنبال حواسپرتی و مشغولیات بیهوده و درگیر ابتذال است و هدونیسم و نهیلیسم اش مستعد به فساد و فریب اخلاقی است
در زندگی خطی ترقی خواهان مرگ پایان است اما سنت گرایان خیر چراکه حتی اگر خدایی هم نباشد فرزند،هویت،ملت،امت،گروه،خ انواده و هر انچه هویت،جهت و معنی زندگی اوست زنده و باقی می مانده
ترقی خواه انگل فرزندان اندیشه سنتگراست چون در تفکر خودشان اصلا تولید مثلی وجود ندارد (زن مدرن عشق سقط جنین و وسایل پیشگیری جنسی که فکر می کند 35 سالگی همان 20 جدید است شوهر و فرزندش کجا بود! )
اینان فقط عیش و تخریب می خواهند چون مسیر "لذت خواهی" اینان کور است، اخلاق و فضیلت نمی دانند و جامعه شان این روزها با تزریق مصنوعی نفر از سایر کشورها به عنوان مهاجر زنده است چراکه منفک شدن نهایی از تقدس در تمدن غرب در 1960 رخ داد وقتی که کلیسای کاتولیک کاملا مدرنیزه شد اما انگل و ویروسشان دائما و به شدت بدنبال جهانی سازی ایده های خودش است که میزبان دیگری برای کثافت کاری پیدا کند؛این ها همه عاقبت اصلاح،تعدیل و مدرنیزه کردن سنت های تمدن شان است



داداش با اینها بحث نکن هر کدوم از اینها الان 30 سال سن رو دارن و به جای اینکه الان سر خونه و زندگی خودشون باشن و خانواده و فرزند و امید به آینده داشته باشند الان تو خونه پدرشون نشستن و دارن از فاحشه گری دفاع میکنن و نمیخوان قبول کنن که آخر خط رسیدن چون به نفعشون نیست که باور کنن. پس وقت خودتو هدر نده.

هدف اگاهی بخشی به مردان و چه بسا زنان است
در یکی از همان پست های ابتدایی نوشتم که مردان از همه جا بی خبر نباید فدای زنان مدرن شوند و باید بیاموزند که فریب وعده و وعید نظام فکری اینان را نخورند
خصوصا انانی که که به تشکیل خانواده علاقه مندند و می خواهند همسر و فرزندی سالم در کنار خود داشته باشند

V E S T A
27-02-2019, 13:50
داداش با اینها بحث نکن هر کدوم از اینها الان 30 سال سن رو دارن و به جای اینکه الان سر خونه و زندگی خودشون باشن و خانواده و فرزند و امید به آینده داشته باشند الان تو خونه پدرشون نشستن و دارن از فاحشه گری دفاع میکنن و نمیخوان قبول کنن که آخر خط رسیدن چون به نفعشون نیست که باور کنن. پس وقت خودتو هدر نده.

این قسمت رو جا انداختین : قطعا نشستیم گوشه خونه پدرمون داریم کوبلن مون رو میبافیم منتظریم تا یه اعجوبه با تفکر سنتی مشابه شما نظر مساعدش رو ما جلب بشه و سوار بر اسب سپید بیاد مارو بگیره و در ازای سرویس دادن ما رو خوشبختمون کنه : ))



تقلا و تلاش شما برای حضور در بحث قابل ترحم و دلسوزی ست : ( مخصوصا که از روش های منحرف کردن بحث برای دیده شدن و خاتمه دادن به یک بحث منطقی استفاده میکنید:n15:




دنیا رو از دریچه کوچیک بینش خودتون نبینین این سبک زندگی مختص شما و طرفداران فکری شماست. صحبت درباره زندگی شخصی جایی در بحث نداره ولی جهت اطلاع بهتره بدونید افراد زیادی(زن و مرد) وجود دارند که مدل فکری و سبک زندگی شما حتی تو مخیله شون هم نمیگنجه و به راحتی و بدون تنش دارن با همسرشون یا شریک و پارتنر زندگیشون یا در کنار خانواده شون و یا حتی به تنهایی زندگی سالم و بی دغدغه شون رو میکنن.در غیر این صورت باید میومدن تو محیط مجازی مثل شما از بدبختی هاشون و فشار ازدواج نکردن و نداشتن یه رابطه عاطفی موفق ناله می کردند یا به خاطر به دست نیاوردن ارزش ها و فضیلت های سنتی به زمین و زمان و عقیده مخالف شون فحش میدادن.


با یکم دقت میشه فهمید کدوم مدل فکری و سبک زندگی نا آرام تر، خشمگین تر، افسرده تر و غمگین تر است؟!
زندگی که به حکم گرفتن حقوق انسانی زن ،تمام بار مسئولیت و اداره اش بر عهده مرد است یا زندگی که هر دو جنس به صورت مشترک در مدیریتش نقش دارند بدون اینکه مجبور باشن از حقوق فردی و انسانی خودشون بگذرن.


خوشبختانه تو همین کشور هستند مردان و زنان بیشمار حتی از نسل های گذشته که برای این سبک فکری سنتی (بخشی که حق انسانی رو نادیده بگیرد) ارزشی قائل نیستند شان و حقوق انسانی زن و مرد رو برابر میبینن این دسته از افراد (با عرض پوزش از مخاطبین) نه زن رو عورت میبینن که مجبور باشن برای رسیدن به فضیلت عورت بودن، نقشش رو بازی کنن و نه داشتن پنیس رو مقدس میدونن که مجبور باشند برای دیده شدن و جذاب شدن حقوق زن رو ازش بگیرن یا زن رو تحقیر و بی ارزش کنن . این طرز فکر فقط ارزش زن رو نابود نکرده داره ارزش انسانی مرد رو هم زیر سوال میبره.

V E S T A
27-02-2019, 13:56
سلام به کاربران محترم

من یه دخترم و چون این تاپیک و بحثاش بنظرم جالب اومد عضو شدم.

بنظرتون در پایان چه کسی میتونه سایرین رو تفریبا قانع کنه؟ هیچکدوم

چون ما در محیط های مختلف از هر نظر رشد کردیم ، در خانواده های مختلف ... نوع نگرشمون و شخصیتمون کاملا با هم تفاوت داره و هر کدوم از نظر خودمون حرف منطقی تری میزنیم و اونو با نقل قول های مشابه، نمودار، آمار و ... میخوایم اثبات کنیم.

بنظرم بهتر هست هر فردی با توجه به نوع شخصیتش و نگرشش، محیط و دنیای پیرامونش همسر انتخاب کنه یا حتی ازدواج نکنه، این یه تصمیم مهمه... که نسخه ی فکری من حلش نمیکنه.

اگر در این مسیر به مانعی بر خورد میتونه از مشاوره های متخصص ازدواج و خانواده بهره ببره.

:n12:

خیلی هم خوش آمدید..
بله در انجمن گفتگو صرفا باید بیان نظر و دیدگاه باشه ولی متاسفانه گروهی از افراد حتی تحمل شنیدن نظر متفاوت و مخالف رو تو یه انجمن گفتگو ندارند و با فحش و توهین و اجبار و افترا و تهمت فکر میکنن میتونن نظرشون رو تو قرن 21 اونم تو انجمنی که فسلفه وجودیش تبادل نظر است ، به دیگران تحمیل کنند و این فقط بر میگرده به نداشتن مهارت وتوانایی گفتگو و ارتباط برقرار کردن و گارد محکمی که اجازه فکر کردن رو ازشون میگیره.

donkeyoxte
27-02-2019, 18:07
ما همواره به یک مرکزیت مقدس نیاز داریم که همه چیز حول و پیرامون ان تعریف شود و چرخه طبیعی زندگی خود بر محور همان مرکزیت مقدس شکل می گیرد
فرقی بین کوه حرا،فوجی،مرو ، المپ و ... نیست بلکه یک نقطه و محل اتصال الهی همواره لازم بوده که تمدن ایجاد شود و سنت همان چیزی است که در قالب اسطوره و مذهب به دست ما رسیده،تمام تشریفات،ایین ها و مناسکی که" زمین را به بهشت گره می زند"
مرد سنتگرا می خواهد به عصر طلایی تمدن خود باز گردد،جایی که خدا با انسان یکی است و نظم و توازن اصیل برقرار است چراکه امروز ما در دوران "کالی یوگا" زندگی می کنیم که زوال ،سقوط و هرج و مرج بدنبال دارد
یعنی برای مرد مدرن زمان و زندگی یکنواحت و خسته کننده است، او دائما به دنبال حواسپرتی و مشغولیات بیهوده و درگیر ابتذال است و هدونیسم و نهیلیسم اش مستعد به فساد و فریب اخلاقی است
در زندگی خطی ترقی خواهان مرگ پایان است اما سنت گرایان خیر چراکه حتی اگر خدایی هم نباشد فرزند،هویت،ملت،امت،گروه،خ انواده و هر انچه هویت،جهت و معنی زندگی اوست زنده و باقی می مانده
ترقی خواه انگل فرزندان اندیشه سنتگراست چون در تفکر خودشان اصلا تولید مثلی وجود ندارد (زن مدرن عشق سقط جنین و وسایل پیشگیری جنسی که فکر می کند 35 سالگی همان 20 جدید است شوهر و فرزندش کجا بود! )
اینان فقط عیش و تخریب می خواهند چون مسیر "لذت خواهی" اینان کور است، اخلاق و فضیلت نمی دانند و جامعه شان این روزها با تزریق مصنوعی نفر از سایر کشورها به عنوان مهاجر زنده است چراکه منفک شدن نهایی از تقدس در تمدن غرب در 1960 رخ داد وقتی که کلیسای کاتولیک کاملا مدرنیزه شد اما انگل و ویروسشان دائما و به شدت بدنبال جهانی سازی ایده های خودش است که میزبان دیگری برای کثافت کاری پیدا کند؛این ها همه عاقبت اصلاح،تعدیل و مدرنیزه کردن سنت های تمدن شان است



متوجه مدرنیزه و مشکلاتش هستم, سوال چیز دیگریست
به عنوان یک فرد مشخصا وقتی در یک انجمن توسط گوشی همراه یا لبتاب و... پیام میزارید پس یک فرد مدرن هستید, البته با خوب یا بد بودن این قضیه کاری ندارم
سوال اینجاست, حرف هایی به مثابه نیچه ایسم شما, چه تغییری نه تنها در گفتار بلکه در عمل و کردار شما ایجاد کرده؟
جدا از این درخت پوک مدرنیزه و فمینیسم و همچنین وجود قدیس های ابلیس که باخبریم, شما خود شما چطور زندگی میکنید؟ تابع اخلاق مقدس اسپینوزایی؟ اخلاق؟ خود اخلاق چیست؟
لب کلام راه را چطور دیدید؟ و از همه مهمتر چطور قدم برداشتید؟

renfield
27-02-2019, 19:12
هون طور که دوست عزیز رادارز گفت خانوما اگه خیلی به فکر مساوات و برابری هستند از مهریه این سنت قاجاری بگذرند. ولی مگه واقعا چند درصد خانومای ما تو دانشگاه تهران و شریف و امیرکبیر درس خوندن که بخوان حق طلاق و از این چیزا داشته باشن ؟ اونم تو کشوری که مدرک خیلی سالهاست از کیلویی هم اونور تر رفته و الان کنار دست فروش ها تز دکتری و فوق لیسانس میفروشن

دلصدا
27-02-2019, 22:17
ممنون خانم Vesta

دوستان عزیز من شخصا حس میکنم وقتی یک طرف مطالبه ای میکنه ، طرف دیگرم دنبال مطالبه جدید یا اثبات حقه و این باعث تفرقه بین دو نفر میشه.
مثلا الان عمده مبحث این تاپیک گرفتن و دادن حق و حقوق هست در حالی که یه زندگی سالم با پذیرش شخصی یه آدم مبنی بر در نظر گرفتن تمامی نقاط قوت و ضعف و تلاش برای بهتر شدن هست و هرگز چنین شکلی نداره!

همه چیز در گذشته بد نبوده و چه بسا دلیل اصلی حفظ خانواده و روابط یکسری ایدئولوژی بوده که از نظر جامعه امروز و ما جوان تر ها عقب ماندگی بحساب میاد..

توی زندگی های گذشته ما زن ها رشد چندانی نداشتیم و خیلی وقت ها بهمون ظلم میشد و حقوقمون رو نادیده میگرفتن اما همه ی زندگی ها این وضعیت رو نداشتن و خیلی ها احساسات خوشایندی رو کنار هم تجربه میکردن بدون مطالبه از هم.
زن اگر مهریه داشت ، مرد در برابرش حق طلاق داشت. مرد اگر نان آور بود ، زن مدیر توانمندی در خانه به حساب میومد که بدون حضورش خلاء اساسی ایجاد میشد .یعنی میخوام بگم هر کسی در جای خودش و برای بهتر شدن زندگی مشترک تلاش میکردن، سنگرش مهم نبود قصد و نیت همون آرامش اعضای خانواده بود.

اما الان بواسطه روشنفکری و تحصیلات و همچنین ورود فرهنگ های بیگانه مردان و زنان حس میکنن مطالباتی دارن و حقوقی از اونها ضایع شده بهمین علت میجنگن و برای همین تقریبا همیشه تنهان.

ژیان
27-02-2019, 22:56
ممنون خانم Vesta

دوستان عزیز من شخصا حس میکنم وقتی یک طرف مطالبه ای میکنه ، طرف دیگرم دنبال مطالبه جدید یا اثبات حقه و این باعث تفرقه بین دو نفر میشه.
مثلا الان عمده مبحث این تاپیک گرفتن و دادن حق و حقوق هست در حالی که یه زندگی سالم با پذیرش شخصی یه آدم مبنی بر در نظر گرفتن تمامی نقاط قوت و ضعف و تلاش برای بهتر شدن هست و هرگز چنین شکلی نداره!

همه چیز در گذشته بد نبوده و چه بسا دلیل اصلی حفظ خانواده و روابط یکسری ایدئولوژی بوده که از نظر جامعه امروز و ما جوان تر ها عقب ماندگی بحساب میاد..

توی زندگی های گذشته ما زن ها رشد چندانی نداشتیم و خیلی وقت ها بهمون ظلم میشد و حقوقمون رو نادیده میگرفتن اما همه ی زندگی ها این وضعیت رو نداشتن و خیلی ها احساسات خوشایندی رو کنار هم تجربه میکردن بدون مطالبه از هم.
زن اگر مهریه داشت ، مرد در برابرش حق طلاق داشت. مرد اگر نان آور بود ، زن مدیر توانمندی در خانه به حساب میومد که بدون حضورش خلاء اساسی ایجاد میشد .یعنی میخوام بگم هر کسی در جای خودش و برای بهتر شدن زندگی مشترک تلاش میکردن، سنگرش مهم نبود قصد و نیت همون آرامش اعضای خانواده بود.

اما الان بواسطه روشنفکری و تحصیلات و همچنین ورود فرهنگ های بیگانه مردان و زنان حس میکنن مطالباتی دارن و حقوقی از اونها ضایع شده بهمین علت میجنگن و برای همین تقریبا همیشه تنهان.

آفرین دقیقا همینه. همه همچین درکی متاسفانه ندارن و چندتا جمله کلیشه ای یاد گرفتن و طوطی وار هی تکرار میکنن. بدبختی اینجاست که احساس روشنفکری هم بهشون دست میده.

به کسی که زنی رو برای زندگی همیشگی و تشکیل خانواده انتخاب میکنه میگن دنبال سرویس دهی میگرده! در حالی که اون به قول خودشون پارتنر! دقیقا فقط دنبال سرویس دهیشون هست و با هیچ چیز دیگه اشون کاری نداره و نهایت نهایتش 1 سال باهاشون بمونه. (که همون شخص عمرا واسه ازدواج قبولشون نداره)
این نشون میده مغز خیلی ها کپک زده و گندیده و حتی یه نون کپک زده رو دیگه نمیشه تازه و سالم کرد چه برسه به مغز کپک زده.

donnie yen
28-02-2019, 00:06
آفرین دقیقا همینه. همه همچین درکی متاسفانه ندارن و چندتا جمله کلیشه ای یاد گرفتن و طوطی وار هی تکرار میکنن. بدبختی اینجاست که احساس روشنفکری هم بهشون دست میده.

به کسی که زنی رو برای زندگی همیشگی و تشکیل خانواده انتخاب میکنه میگن دنبال سرویس دهی میگرده! در حالی که اون به قول خودشون پارتنر! دقیقا فقط دنبال سرویس دهیشون هست و با هیچ چیز دیگه اشون کاری نداره و نهایت نهایتش 1 سال باهاشون بمونه. (که همون شخص عمرا واسه ازدواج قبولشون نداره)
این نشون میده مغز خیلی ها کپک زده و گندیده و حتی یه نون کپک زده رو دیگه نمیشه تازه و سالم کرد چه برسه به مغز کپک زده.



.................................................. ..........
میگم عجب حوصله ای دارین شما، رفتین یه یوزر دیگه با نام دلصدا باز کردین بعد خودتون نظر میدین بعدش هم با یوزر ژیان می یاین حرف خودتون رو تایید میکنید؟ :n02:
حالا بماند یوزرهای قبلی تون مثل تانکر و ...

دلصدا
28-02-2019, 00:13
.................................................. ..........
میگم عجب حوصله ای دارین شما، رفتین یه یوزر دیگه با نام دلصدا باز کردین بعد خودتون نظر میدین بعدش هم با یوزر ژیان می یاین حرف خودتون رو تایید میکنید؟ :n02:
حالا بماند یوزرهای قبلی تون مثل تانکر و ...

ببخشین جناب

من یه خانومم و درست نیست اگر کسی نظرشو میگذاره حساب کنین یوزرها همه یکنفر هستن. من هیچ اسمی از دیگران در چند پست اخیر نیاوردم. دوست دارم اینجا فعالیت کنم .

در ضمن اینجا پی سی ورلد هست و مدیران میتونن براحتی تشخیص بدن ، نیاز به غیب گویی شخص شما نیست.

ژیان
28-02-2019, 08:28
.................................................. ..........
میگم عجب حوصله ای دارین شما، رفتین یه یوزر دیگه با نام دلصدا باز کردین بعد خودتون نظر میدین بعدش هم با یوزر ژیان می یاین حرف خودتون رو تایید میکنید؟ :n02:
حالا بماند یوزرهای قبلی تون مثل تانکر و ...

واقعا فکر کردی من انقدر بیکارم که بیام با 2 تا یوزر تو یه بحث شرکت کنم؟ :n15:اول مطمئن بشید بعد تهمت بزنید چون همزمان هم به من داری توهین میکنی هم به کاربر "دلصدا"
منم دیگه هیچ بحثی با شما و کاربرهای مثل شما ندارم چون اعتقاد دارم مغزی که طی سالها آهسته آهسته گندیده رو نه علم پزشکی میتونه دوباره احیاء کنه نه هیچ علم دیگه ای چه برسه بحث و گفتگو بخواد درستش کنه.
اگه پست کاربر دلصدا رو هم نقل قول گرفتم چون حس کردن منطق داره و حرف حساب میزنه و مثل شما آخر خطی نیست.

دلصدا
28-02-2019, 08:53
واقعا فکر کردی من انقدر بیکارم که بیام با 2 تا یوزر تو یه بحث شرکت کنم؟ :n15:اول مطمئن بشید بعد تهمت بزنید چون همزمان هم به من داری توهین میکنی هم به کاربر "دلصدا"
منم دیگه هیچ بحثی با شما و کاربرهای مثل شما ندارم چون اعتقاد دارم مغزی که طی سالها آهسته آهسته گندیده رو نه علم پزشکی میتونه دوباره احیاء کنه نه هیچ علم دیگه ای چه برسه بحث و گفتگو بخواد درستش کنه.
اگه پست کاربر دلصدا رو هم نقل قول گرفتم چون حس کردن منطق داره و حرف حساب میزنه و مثل شما آخر خطی نیست.

من وقتی اومدم سایت دوستمون خانم vesta حرفای خوبی زدن و گفتن ؛



بله در انجمن گفتگو صرفا باید بیان نظر و دیدگاه باشه ولی متاسفانه گروهی از افراد حتی تحمل شنیدن نظر متفاوت و مخالف رو تو یه انجمن گفتگو ندارند و با فحش و توهین و اجبار و افترا و تهمت فکر میکنن میتونن نظرشون رو تو قرن 21 اونم تو انجمنی که فسلفه وجودیش تبادل نظر است ، به دیگران تحمیل کنند و این فقط بر میگرده به نداشتن مهارت وتوانایی گفتگو و ارتباط برقرار کردن و گارد محکمی که اجازه فکر کردن رو ازشون میگیره.

و واقعا به وقوع پیوست بدون اینکه این شخص از صحت حرفش مطمئن باشه سریع تهمت زد . خب با این اوضاع واقعا آدم ناراحت میشه که بجای تبادل نظر اونم توی یه فضای محترمانه مثل بچه های اول دبستان رفتار میکنن!

V E S T A
04-03-2019, 23:54
ممنون خانم Vesta

دوستان عزیز من شخصا حس میکنم وقتی یک طرف مطالبه ای میکنه ، طرف دیگرم دنبال مطالبه جدید یا اثبات حقه و این باعث تفرقه بین دو نفر میشه.
مثلا الان عمده مبحث این تاپیک گرفتن و دادن حق و حقوق هست در حالی که یه زندگی سالم با پذیرش شخصی یه آدم مبنی بر در نظر گرفتن تمامی نقاط قوت و ضعف و تلاش برای بهتر شدن هست و هرگز چنین شکلی نداره!

همه چیز در گذشته بد نبوده و چه بسا دلیل اصلی حفظ خانواده و روابط یکسری ایدئولوژی بوده که از نظر جامعه امروز و ما جوان تر ها عقب ماندگی بحساب میاد..

توی زندگی های گذشته ما زن ها رشد چندانی نداشتیم و خیلی وقت ها بهمون ظلم میشد و حقوقمون رو نادیده میگرفتن اما همه ی زندگی ها این وضعیت رو نداشتن و خیلی ها احساسات خوشایندی رو کنار هم تجربه میکردن بدون مطالبه از هم.
زن اگر مهریه داشت ، مرد در برابرش حق طلاق داشت. مرد اگر نان آور بود ، زن مدیر توانمندی در خانه به حساب میومد که بدون حضورش خلاء اساسی ایجاد میشد .یعنی میخوام بگم هر کسی در جای خودش و برای بهتر شدن زندگی مشترک تلاش میکردن، سنگرش مهم نبود قصد و نیت همون آرامش اعضای خانواده بود.

اما الان بواسطه روشنفکری و تحصیلات و همچنین ورود فرهنگ های بیگانه مردان و زنان حس میکنن مطالباتی دارن و حقوقی از اونها ضایع شده بهمین علت میجنگن و برای همین تقریبا همیشه تنهان.



وقتی همه چیز رنگ اجبار و زور به خودش میگیره یا حقوق اولیه انسان ها با برچسب : زن خوب، زن بساز، زن حرف گوش کن ، مادر خوب ، مرد غیرتی، مرد باناموس ، مرد قدرتمند، زن عفیف ، زن نجیب و... ازشون سلب میشه و زن ها ناچار هستند برای اینکه تو اون برچسب گنجونده بشن از بعضی علایق و خواسته ها و آرزو هاشون بگذرند ، اینجا دیگه نمی تونیم بگیم همه چیز در گذشته بد نبوده چون نتیجه سرکوب خیلی از علایق و خواسته ها به اجبار یا انتخاب ناآگاهانه بوده و سلامت روان و جسم افراد زیادی رو قربانی کرده.

حالا آیا همه کسانی که در گذشته این سبک زندگی رو انتخاب کردند در آرامش بودند ؟ آیا تمام کسانی که روش گذشتگان رو داشتند از زندگی یک طرفه (نه مشترک) رضایت داشتند ؟!
آیا رسیدن به آرامش برای همه یک نسخه خاص دارد و همه باید طبق همان نسخه خاص به آرامش برسند ؟ آیا اجباری در انتخاب روش زندگی خاص برای زن ها وجود دارد ؟ آیا همه باید ازین سبک زندگی احساس رضایت و آرامش کنند ؟ آیا روش زندگی گذشتگان در زمان حال میتواند مفید باشد؟!

بعد از جواب دادن به سوالات بالا من شخصا نمی تونم ارتباط منطقی بین بحث درباره حقوق انسانی افراد و کلمات :روشنفکری، تحصیلات و فرهنگ بیگانه غربی برقرار کنم و به نظرم میاد برای رسیدن به آرمان هایی مثل آرامش و خوبی و خوشی و صلح و صفا و دوستی و محبت و ... باید از خیر تحصیلات و آگاهی و روشنفکری و روشنگری و به طور کل فکر کردن گذشت تا متوجه اشتباهات و باگ و مسئله ای هم نشیم .به بیان ساده تر بهتره صورت مسئله حذف بشه تا مسئله ای مطرح نشه که بخواد حل بشه.:n15:

wichidika
29-03-2019, 13:58
پیتر فراستبحران ازدواج در آمریکاهر چه می گذرد تعداد بیشتری از مردان جوان به خصوص در آمریکای سفیدپوست از ازدواج بی نصیب می مانند.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





گروه غرب از نگاه غرب خبرگراری فارس: جوان، مذکر و مجرد بودن جذاب است. اینطور فکر نمی کنید؟ سری به «نقشه مجردهای دارای روابط متقابل ایالات متحده آمریکا» بزنید تا ببینید گروه سنی 20 تا 39 سال چه وضعیتی دارند. تقریبا درهمه جا تعداد مردان مجرد از زنان مجرد پیشی گرفته است.
اما تصویر واقعی وخیم تر از این است. یکی از دلایل آن هم این است که عدم توازن در میان مجردهای بدون فرزند بیشتر است. این فاکتور کم اهمیتی نیست، چرا که مادران مجرد فقط از این نظر «مجرد» هستند که برای روابط جنسی در دسترس باشند. آنها همچنان فرزندان یک رابطه قبلی را بزرگ می کنند و خیلی ازآنها علاقه ای به داشتن بچه بیشتر ندارند.
سپس به موضوع چند زنی – یا «چند شریکی» که واژه دقیق تری است – می رسیم که در آن اقلیتی از مردان به تعداد زیادتری از زنان دسترسی جنسی دارند. اگر ما شرکای زندگی بزرگسالان آمریکایی را در سال های 1940 -1941 و 1970-1979 را با هم مقایسه کنیم، شاهد افزایشی در تعداد شرکای متوسط تمام عمر از 2.6 به 5.3 در میان زنان و از 6.7 به 8.8. در میان مردان خواهیم بود. این رقم به این دلیل برای مردان متغیرتر از زنان است که زنان جوان به نسبت مردان جوان بیشتر احتمال دارد که از نظر جنسی فعال باشند. این متغیر درنرخ آلودگی به نوعی عفونت آمیزشی– که شایع ترین بیماری قابل انتقال از طریق آمیزش جنسی است- دیده شده است. در آمریکاییان اسپانیایی تبار بر اساس الگویی سنتی، هنوز مردان به نسبت زنان با نرخ 7.24 درصد مردان و 4.42 درصد زنان، فعالیت جنسی بیشتری را از خود نشان می دهند. آمریکاییان سفیدپوست برعکس این را نشان می دهند: 1.38 درصد مردان و 2.52 درصد زنان.

سرانجام اینکه یک منظر نژادی نیز در این میان وجود دارد. این نسبت جنسیتی در میان آمریکاییان سفیدپوست بیش از آفریقایی آمریکایی ها سیر نزولی دارد که عمدتا به این دلیل است که آفریقایی آمریکایی ها نسبت جنسیتی کم تری به هنگام تولد و نرخ مرگ و میر بیشتری در میان جوانان دارند.
به سختی می توان از این نتیجه گیری فرار کرد که تعداد زیادی از مردان سفیدپوست جوان به اجبار از بازار ازدواج...یا هر نوع رابطه جنس مقابل بیرون می مانند. زمانی چنین فکر می کردند که این کمبود در همسران زن موقتی و ناشی از این است که مردان متعلق به نسل پس از جنگ جهانی دوم درحال طلاق گرفتن و ازدواج با زنان جوان تر هستند. با گذشت زمان آنها خیلی مسن تر از آن می شوند که با مردان جوان رقابت کنند و مشکل حتما خود به خود حل می شود.
امروز عمده نسل پس از جنگ جهانی دوم درحال ورود به دهه هفتم زندگی خود هستند، با این حال به روزرسانی «نقشه مجردان دارای روابط متقابل» هیچ تغییری را در این عدم توازن جنسیتی نشان نمی دهد. پس نشانگر چه چیزی است؟ به نظر می آید که جمعیت شناسان بیش از اندازه بر تاثیر نسل پس از جنگ جهانی دوم تمرکز کرده اند و بر عوامل دیگری که به همان اندازه اهمیت دارد و بلکه مهم تر است تمرکز نکرده اند و هیچ نشانه ای از تغییر این وضعیت دیده نمی شود. این عوامل را می توان در این چند مورد خلاصه کرد.

ورود دوباره مردان سالمند به بازار زوج یابی
ما دارای یک بازار زوج یابی هستیم که در آن مردان 20 تا 50 ساله در رقابت با زنان 20 تا 40 ساله قرار دارند. خود این مسئله هیچ چیز جدیدی نیست. اما چیز جدید دیگری در این آمار وجود دارد.
نسل پس از جنگ جهانی دوم یک گرایش به همان اندازه با اهمیت اما دراز مدت را ازخود نشان می دهند: هر چه می گذرد تعداد مردان بیشتری در سنین پس از 40 سالگی زنده می مانند. با یا بدون نسل پس از جنگ جهانی دوم، ما همچنان شاهد تعداد زیادی از مردان سالمندتر هستیم که طلاق می گیرند و با زنان جوان تر ازدواج می کنند. دلیل این امر فقط قوانین طلاق لیبرال نیست. بلکه این واقعیت نیز هست که ما تعداد بسیار زیادی افراد سالمندتر هستیم که بخشی از جمعیت را تشکیل می دهند.
قطعا ما شاهد زوج یابی مردان جوان تر با افراد سالمندتر نیز خواهیم بود، اما محدودیت هایی برای این دیدگاه نیز وجود دارد، همانطور که در یکی از مطالعات انجام شده در نیوزیلند اشاره می شود: «شریک مذکر ممکن است خواستار شراکت با فردی جوان تر یا خواهان بچه دار شدن باشد که ممکن است با یک زن مسن تر (بنا به دلایل فیزیکی یا به این دلیل که او بچه دار نشدن را انتخاب کرده) امکان پذیر نباشد. شریک مذکر جوان تر ممکن است نخواهد ناپدری فرزندانی که وجود دارند شود. تحقیقات نشان داده اند که پرورش فرزند می تواند عامل اصلی از هم گسیختن این نوع روابط باشد.»

تداوم عدم توازن در هنگام تولد
در میان کسانی که منشا اروپایی دارند در ازای هر 105 پسری که زاده می شود، 100 دختر به دنیا می آید. این نسبت جنسیتی معمولا رو به کاهش دارد که بخشی از آن در دوران کودکی به دلیل مرگ و میر بالاتر در میان اطفال پسر است. سپس این نرخ در اوایل بزرگسالی به دلیل جنگ، حوادث صنعتی و دیگر خطراتی که مردان با آنها مواجه اند، حتی باز هم کاهش بیشتری می یابد. این وضعیت متعلق به گذشته ای دور نیست. اگر با زنانی صحبت کنید که در دوران پس از جنگ بزرگ شده اند، به شما درمورد ترس هایشان از مجرد باقی ماندن بعد از سی سالگی به شما خواهند گفت. در این سن مرد مجرد بسیار کمی را در اطراف زنان می شد یافت.
اما اوضاع عوض شده است. برابری جنسیتی نامتوازن در بدو تولد، به برکت داروهای جدید و صلح نسبی که از سال 1945 بر جهان حکمفرما بوده است، امروزه نیز همچنان تا دوران بزرگسالی وجود دارد. در ایالات متحده فقط در گروه سنی 35 تا 39 سالگی تعداد زنان بیشتر از مردان است و در انگلیس در گروه سنی 40 تا 44 سال پیشی گرفته است.

اختلاف ها در ازدواج های بیرون نژادی
در حال حاضر به نسبت مردان سفیدپوست آمریکایی، زنان سفیدپوست آمریکایی بیشتری، به خصوص در گروه های سنی جوان تر مبادرت به ازدواج بیرون نژادی می کنند. این اختلاف ها عمدتا در ازدواج ها با مردان آفریقایی آمریکایی وجود دارد و هیچ تفاوت جنسیتی در ازدواج ها با آمریکاییان اسپانیایی تبار و برعکس هیچ تفاوت جنسیتی در ازدواج ها با آمریکاییان آسیایی تبار وجود ندارد. به طور کلی این عامل نسبت مردان مجرد جوان را در برابر زنان مجرد جوان در اجتماع آمریکاییان سفیدپوست باز هم کمتر می کند..
این نابرابری چیز جدیدی نیست. موضوع جدید این میزان آن هم برای ازدواج های قانونی و هم ازدواج های غیررسمی است. یک نظر را می توان از آمار کودکانی به دست آورد که از زنان آمریکایی سفیدپوست به دنیا آمده اند، به خصوص سهم کسانی که از یک شریک غیرسفیدپوست پدر شده اند. این سهم در کل جمعیت ایالات متحده در سال 2013 بین 11 تا 20 درصد بود (این عدم حتمیت به دلیل 190 هزار زاد و ولدی است که نژاد پدر را اعلام نکرده اند). در مقایسه این سهم در سال 1990 بین 5 تا 13 درصد بوده است.
هرگاه که این مسئله مورد بحث قرار می گیرد، معمولا اطمینان خاطر داده می شود که این نابرابری در یک دنیای پسانژادی که در آن دیگر چیزی به نام «امتیازات سفیدپوست» وجود ندارد، ناپدید خواهد شد. من چندان مطمئن نیستم. چنین به نظر می رسد که مشخصه های زنان اروپایی بسیار پرطرفدار باشد و این وضعیت حتی زمانی که مردم سفیدپوست از نظر ژئوپلتیک ضعف هایی داشتند نیز به همین صورت بوده است. امروز اصطلاح «بردگی سفیدپوستان» صرفا مترادفی است برای واژه روسپیگری، اما در اصل به معنای به بردگی کشاندن زنان دارای رنگ پوست روشن برای فروش به عنوان مشتری در شمال آفریقا، خاورمیانه و جنوب آسیا است. در اوج این تجارت هر ساله بین 1500 تا 1650 تا 10 هزار زن و مرد اهل اروپای شرقی برای صادرات به بردگی گرفته می شدند. اکثریت غالب آنها زنان جوان و پسران نابالغی بودند که ارزش آنها بر اساس ظاهر فیزیکی شان تعیین می شد. با این حال آنها هیچ قدرتی نداشتند. نه من فکر نمی کنم که این نوع ترجیحات همراه با از دست رفتن «امتیازات» سفیدپوستان ناپدید شود.

راهبردهای خروج از این وضعیت
هر چه می گذرد تعداد بیشتری از مردان جوان به خصوص در آمریکای سفیدپوست بی نصیب می مانند. آنها چگونه بر این وضعیت غلبه می کنند؟ عمدتا با روی آوردن به محتوای پورنوگرافیک از وبسایت های اینترنتی، فیلم های ویدئویی یا مجلات. عروسک های جنسی یک گزینه دیگر هستند و ممکن است به خصوص با توجه به اینکه هر چه می گذرد آنها نه تنها از نظر فیزیکی بلکه از نظر توانایی در سخن گفتن و تعامل برقرار کردن شباهت بیشتری به انسان پیدا می کنند، شاهد رشد این گرایش نیز باشیم.
یک گزینه دیگر ازدواج بیرون نژادی است. در گذشته این گرایش عمدتا شامل مردان مسن تری می شد که با زنان آسیای شرقی یا اسپانیایی تبار ازدواج می کردند. ولی ما اکنون شاهد تعداد زیادی مردان جوان هستیم که از طریق سایت های جفت یابی اینترنتی به ازدواج بیرون نژادی دست می زنند. با وجود آنکه زنان مجرد در اجتماعات آمریکایی آفریقایی به اندازه کافی وجود دارند، گرایش بسیار قوی تری به نگاه به خارج از کشور و عموما برای یافتن زنانی از اروپای شرقی، آمریکای جنوبی و شرق آسیا وجود دارد.
سرانجام اینکه به یک «بازی» می رسیم. نگرش من نسبت به بازی مثل نگرشم نسبت به تغییر جنسیت است. هر دو تلاش دارند مشخصه های طبیعی انسان را به ورای محدودیت های معمول خود برانند و در نتیجه نمی توانند به طور کامل به نتیجه دلخواه دست پیدا کنند. خیلی از پسران برای این بازی طراحی نشده اند و دلایل خوبی هم برای آن وجود دارد، درست همانطور که دلایل خوبی برای این وجود دارد که چرا برخی از انسان ها مرد به دنیا می آیند. حجب مردانه یک بیماری نیست. بلکه خوگیری با یک محیط اجتماعی است که ارزش های مردسالاری و سرمایه گذاری سنگین روی پدر و مادر شدن و در عین حال ماجراجویی جنسی داغ ننگ بر فرد می زند در آن وجود دارد. جنگ ما با حجب مردانه بازتابی است از میل فراگیر ما به خلق اجتماعی از دون ژوان ها و مادران مجرد.
اما اگر این بازی کار می کند چرا که نه؟ چیزی قایق شما را شناور کند، حال هرچه می خواهد باشد.

نتیجه گیری
در حالت ایده آل باید در سطحی اجتماعی به این عدم توازن جنسیتی پرداخته شود، ولی من شانس کمی برای وقوع این اتفاق در آینده ای نزدیکی می بینم. اگر اتفاقی هم بیفتد تصمیمات مربوط به سیاست گذاری های اجتماعی احتمالا این عدم توازن موجود را شدیدتر خواهد کرد. تغییرات در سیاستگذاری های اجتماعی به طور کلی از یک روند طولانی منتج می شود که با شروع شدن آن مردم به حرف می آیند و نگرانی هایشان را بر زبان می آورند، با این حال محتمل نیست که حتی این اولین گام به این زودی ها برداشته شود. مردان جوان مجرد ترجیح می دهند ساکت بمانند و شرکای زندگی که وجود خارجی ندارند را ابداع کنند. بعلاوه آنها تمایل دارند در حوزه های اصلی خلق گفتمان در حاشیه بمانند، حوزه هایی نظیر تولیدات روزنامه نگاری چاپی و آنلاین، تلویزیون، فیلم و رادیو، نگارش کتاب و غیره. هر مجله ای را که ورق بزنید احتمالا با چندین مطلب درباره مشکلاتی که زنان مجرد با آن دست به گریبانند مواجه خواهید شد.
در نتیجه احتمالا همچنان در سطح فردی و از طریق راهبردهای فردی به این عدم توازن پرداخته خواهد شد.
نویسنده: پیتر فراست (PETER FROST ) روزنامه نگار انگلیسی
منبع: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]انتهای پیام.

wichidika
09-04-2019, 21:34
نتایج پژوهش‌ها نشان دادعوامل تاثیرگذار بر سن ازدواج در آسیا و اقیانوسیه
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نتایج یک پژوهش نشان می‌دهد رشد و توسعه اقتصادی، سیاست‌های جمعیتی، مضیقه ازدواج، پذیرش و گسترش روابط جنسی قبل از ازدواج، عوامل محیطی، باورهای مذهبی، تحصیلات، اشتغال و عواملی دیگر بر سن اولین ازدواج در آسیا و اقیانوسیه اثرگذار بوده‌اند.
به گزارش ایسنا، یکی از مهم‌ترین مراحل زندگی هر فرد ازدواج است. عوامل متعددی بر سن ازدواج تأثیر گذار است که این عوامل را می‌توان در دو سطح کلان و خرد بررسی کرد. در سطح کلان عواملی چون رشد و توسعه اقتصادی، سیاست‌های جمعیتی، مضیقه ازدواج، پذیرش و گسترش روابط جنسی قبل از ازدواج، عوامل محیطی و در سطح خرد وضعیت اقتصادی اجتماعی، نگرش‌ها و باورها، مذهب و پایبندی به مذهب، قومیت و طبقه اجتماعی، توانمندی زنان با تحصیلات و اشتغال، نقش‌های جنسیتی، عوامل ارزشی، هنجاری و فرهنگی، عوامل خانوادگی، زندگی با والدین و تعداد فرزندان بر تعیین سن ازدواج اثرگذارند.
در پژوهشی که فریده خلج آبادی فراهانی، دانشیار گروه جمعیت و سلامت مؤسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور و علی رحیمی، دانشجوی دوره دکتری جمعیت‌شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات انجام داده‌اند آمده است: «آمارهای بخش جمعیت سازمان ملل و مطالعات متعدد نشان می‌دهند که طی دهه‌های اخیر، میانگین سن اولین ازدواج در اکثر کشورهای جهان افزایش یافته است اما روند افزایشی این شاخص در تمامی کشورها یکسان نبوده است و از الگو و شدت متفاوتی برخوردار است. احتمال تأخیر در ازدواج، در افراد با تحصیلات بالاتر، افراد شهرنشین و افرادی که دارای شغل دستمزدی هستند بیشتر است. کشورهای ژاپن، کره، تایوان، مالزی، سنگاپور، چین و تایلند به طور چشمگیری افزایش سن ازدواج را نشان داده‌اند.»
مرحله اول تحقیق حاضر نیز که با هدف بررسی روند تغییرات شاخص‌های ازدواج در ۱۰ کشور منتخب آسیا و اقیانوسیه طی چهار دهه گذشته انجام شد نشان داد که با وجود روند رو به افزایش میانگین سن ازدواج در ۱۰ کشور منتخب، سرعت، شتاب و تداوم این افزایش بین کشورهای منطقه آسیا و اقیانوسیه و نیز بین زنان و مردان، حتی در یک کشور متفاوت بوده و یک نوع تنوع و ناهمگونی در این تغییرات مشاهده می‌شود.
مطالعات انجام شده در زمینه تعیین‌کننده‌های سن اولین ازدواج کشورهای آذربایجان، تاجیکستان، ایران، هند، ژاپن، چین، مالزی، تایلند، استرالیا و نیوزیلند مورد جست‌وجو قرار گرفتند. کلیدواژه‌ها و عبارات فارسی و انگلیسی مورد استفاده در جست‌وجوی مطالعات در پایگاه‌های علمی عبارت از ازدواج، سن ازدواج، سن اولین ازدواج، تعیین‌کننده‌های اولین ازدواج، ازدواج زودهنگام، ازدواج دیرهنگام، فاکتورهای تأثیرگذار بر سن ازدواج و آسیا و اقیانوسیه بود. در مرحله بعد پایگاه‌های علمی الکترونیکی ملی و بین‌المللی و نیز کتابخانه‌های مرتبط با جهت جست‌وجوی مطالعات شناسایی شدند. در نهایت پس از پایان یافتن عمل جست‌وجو تعداد ۱۹۰ مطالعه جمع‌آوری شد. از میان ۱۹۰ مطالعه در نهایت ۱۴۵ مطالعه به علت نداشتن معیارهای لازم حذف شدند و ۴۵ مطالعه جهت بررسی مروری انتخاب شدند.
در این پژوهش آمده: «مطالعات مختلف نشان داده که رشد و توسعه اقتصادی در سطح کلان با سن ازدواج مرتبط است. یک مطالعه نشان داده در چین به علت رشد و توسعه اقتصادی و استفاده از فرصت‌های اقتصادی موجود، سن ازدواج در جوانان افزایش یافته است. تحقیق کاظمی‌پور در سال ۸۳ در ایران نشان داده که وضعیت اقتصادی و توسعه‌یافتگی بالاتر در جامعه با سن ازدواج بالاتر همراه است.»

تأثیر شرایط اقتصادی و تجربه روابط پیش از ازدواجدر بخش دیگری از این مطالعه درباره تأثیر سیاست‌های جمعیتی و مضیقه ازدواج در افزایش سن ازدواج آمده: «یک مطالعه در چین نشان می‌دهد سیاست‌های جمعیتی در جهت کاهش موالید و تأخیر در سن ازدواج موجب افزایش سن ازدواج در این کشور شده است. در مطالعات مورد بررسی چگونگی دسترسی به همسر (مرد) مناسب از نظر اقتصادی و سن یکی از عوامل مهم مرتبط با سن ازدواج زنان است. دختران و پسرانی که همسر مناسب خود را نمی‌بینند در ازدواج تأخیر دارند.»
خلج‌آبادی و رحیمی درباره تأثیر گسترش روابط جنسی قبل از ازدواج و هم‌باشی بر سن ازدواج می‌گویند: «مطالعه خلج‌آبادی و همکارانش در سال ۱۳۹۰ در ایران نشان داده پسرانی که معاشرت پیشرفته قبل از ازدواج داشته‌اند، به طور معنی داری دو سال دیرتر از پسرانی بدون این تجربیات ازدواج کرده‌اند. هم‌چنین بین پسران مجرد با تجربه معاشرت‌های پیشرفته تمایل به ازدواج کمتری نیز دیده شده است.»

تأثیر تحصیلات و جنگ بر وضعیت ازدواجدر این پژوهش آمده: «برحسب یافته‌های مطالعات به طور کلی سن ازدواج زنان و مردان شهری نسبت به سن ازدواج زنان و مردان روستایی بالاتر است. هم‌چنین بی‌ثباتی و جنگ‌ها نیز به عنوان یک عامل محیطی مانند جنگ از طریق کاهش تعداد مردان واقع در سنین ازدواج مضیقه ازدواج را برای زنان به دنبال داشته باشد و در نهایت باعث تأخیر در ازدواج زنان شود. اثر درآمد بر سن ازدواج نتایج متفاوتی را در مطالعات مختلف نشان داده است. در ژاپن درآمد پایین عامل اساسی تأخیر در ازدواج زنان در سال‌های ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۵ بوده است. تحصیلات نیز یکی از تعیین‌کننده‌های مهم سن ازدواج است. تفاوت فاحش در ازدواج مردان برخوردار (از نظر تحصیلات، اشتغال و مدرک دانشگاهی) و مردان غیر برخوردار در نیوزیلند نشان داده شده است. در دو کشور توسعه یافته استرالیا و نیوزیلند احتمال ازدواج مردان با سطح تحصیلات کمتر کاهش می‌یابد و برعکس، احتمال ازدواج مردان با سطح تحصیلات بالاتر افزایش می‌یابد. اما در کشوری مانند ژاپن با افزایش تحصیلات سن ازدواج نیز بالا می‌رود.»
خلج‌آبادی و همکارش در این مطالعه می‌گویند: «نتایج یک پژوهش در مناطق روستایی هند نشان می‌دهد باورهای خرافی با سن ازدواج پایین همراه است. علاوه بر آن نقش و اهمیت مذهب و باورهای مذهبی هم در استرالیا و چین نشان داده شانس ازدواج در زنان و مردانی که به مذهب پایبندی بیشتری دارند بیشتر است. نتایج یک تحقیق در سال ۲۰۰۳ نشان داده تحصیلات در زنان می‌تواند استقلال بیشتری برای آنان فراهم آورد. آموزش و اشتغال زنان و افزایش دستمزد آنان با افزایش هزینه فرصت همراه است. هم‌چنین تحصیلات موجب طولانی شدن مدت جست‌وجو برای یافتن شریک جنسی مناسب و نیز موجب کاهش جذابیت ازدواج و تأخیر در ازدواج برای زنان خواهد شد.»
نتایج بررسی پژوهش‌ها در خصوص تأثیر نقش‌های جنسیتی بر افزایش سن ازدواج بیان می‌کند: «معمولا نقش‌های جنسیتی مساوی و کلیشه‌های جنسیتی در خصوص سهم و نقش دو جنس در خانه با تأخیر در ازدواج همراه است. درواقع تعارض‌های نقش‌های همسری، شغلی و دانشجویی و غیره در کشورهایی که هنوز نقش‌های جنسیتی در خانه سنتی است موجب انتخاب تجرد به جای ازدواج یا تأخیر در ازدواج جوانان می‌شود. بسیاری از مطالعات نشان داده که تغییر هنجارها و نگرش‌ها و اعتقادات مربوط به ازدواج و زندگی خانوادگی قویاً با سن ازدواج مرتبط است و در صورتی که تأخیر در ازدواج به عنوان یک هنجار مهم تلقی شود افزایش سن ازدواج در جامعه رخ خواهد داد.»
در بخش دیگری از این مطالعه آمده است: «در ژاپن نشان داده شده که زندگی جوانان با والدین با افزایش سن ازدواج همراه است متناقض با این یافته مطالعات دیگری نشان داده که زندگی با والدین با کاهش سن ازدواج همراه است زیرا افراد از حمایت اقتصادی خانواده برای تشکیل خانواده برخوردار هستند.»
مطالعات مورد بررسی در این تحقیق از دهه ۱۹۷۰ تا سال‌های اخیر منتشر شده‌اند. می‌توان ادعا کرد که عوامل مرتبط با سن ازدواج از متغیرهای اقتصادی و اجتماعی به سمت متغیرهای جدید ارزشی و نگرشی هم‌چون تغییر در نگرش‌های جنسیتی، افزایش قدرت زنان، افزایش مشارکت زنان در تصمیم‌گیری و کاهش اهمیت ازدواج و خانواده و افزایش اهمیت فردگرایی در حال تغییر است.
در این تحقیق آمده: «یکی از کاربردهای این بررسی مروری، توجه به تغییرات ارزشی و نگرشی در حوزه ازدواج و خانواده در سال‌های اخیر برای توضیح تغییرات سن ازدواج در تحقیقات و مطالعات جمعیتی است. در واقع نقش تعیین‌کنندگی ارزش و اهمیت ازدواج برعکس مقبولیت جایگزین‌های ازدواج مانند هم‌باشی، زندگی تجردی و معاشرت‌های جنسی قبل ازدواج در تغییرات سن ازدواج در جوامع بایستی بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. به نظر می‌رسد تا زمانی که فرزندآوری خارج از ازدواج در برخی جوامع آسیایی نادر بوده و از پذیرش اجتماعی برخوردار نباشد سن ازدواج با افزایش قابل توجهی همراه نخواهد بود. در حالی که در جوامع صنعتی آسیا و اقیانوسیه که هم‌باشی مقبولیت داشته، تأخیر در ازدواج و فرزند آوری قابل توجه بوده است. اگر در کشورهای آسیایی عوامل ارزشی نگرشی در مورد ازدواج، تجرد قطعی و هم‌باشی و نقش‌های جنسیتی تغییر قابل توجهی کند می‌توان پیش‌بینی کرد که سن ازدواج به طور قابل‌توجهی افزایش یابد.»
این پژوهش در شماره دوم دوره‌ی ۲۵ مجله‌مطالعات جامعه‌شناختی دانشگاه تهران منتشر شده است.
انتهای پیام

wichidika
01-05-2019, 08:54
لزوم توجه به نسل توحیدی و کفویت در ازدواجمسؤول مجمع دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران و نگارنده سند خانواده توجه به پرورش نسل توحیدی را مهم‌ترین مأموریت کشور در گام دوم انقلاب دانست.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





به گزارش گروه زنان و جوانان خبرگزاری فارس، همایش سبک زندگی حضرت فاطمه (س) با رویکرد خانواده به همت مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران در پردیس علوم دانشگاه تهران برگزار شد.در این برنامه از سند و نقشه خانواده در گام دوم انقلاب اسلامی رونمایی شد.احمدرضا اخوت مسوؤول مجمع دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران و نگارنده سند خانواده به معرفی این سند پرداخت و گفت: در این سند سعی شده محورهای اصلی خانواده مشخص شود.وی با اشاره به اینکه از سال ۷۰ فعالیت خود را در دانشگاه تهران در حوزه خانواده و پیوند آن با مباحث توحیدی آغاز کرده است، اظهار داشت: پژوهش‌های گسترده در خصوص خانواده و پیوند آن با مباحث توحیدی را باتوجه و تاسی به سوره مبارکه نور، احزاب و طلاق انجام داده‌ایم که ثمره آن سند خانواده است.اخوت با اشاره به مولفه‌های تفصیلی خانواده در این سند، ابراز داشت: باید در حوزه پیوندهای توحیدی کاری کنیم که کفویت در ازدواج مورد توجه بیشتری قرار گیرد.وی افزود: این مسئله زمانی اتفاق می‌افتد که تعداد گزینه‌های انتخابی افراد بیشتر باشد.مسؤول مجمع مدارس دانشجویی با اشاره به اینکه نقش نسل توحیدی در این سند مورد تاکید قرار گرفته شده است، گفت: توجه به نسل مقدم بر همه تصمیمات در کشور است چراکه کمترین هزینه برای نسل توحیدی بیشترین سود را برای جامعه خواهد داشت.اخوت زندگی توحیدی، بیت و بیوت توحیدی و امت واحده را از مفاهیم قرآنی تبیین شده در این سند خواند و گفت: در کارگروه‌های مختلفی که ذیل این سند فعال شده‌اند همه مفاهیم و نقش‌های خانواده توحیدی تعریف می‌شود.مریم کوچک‌زاده دبیر این همایش نیز با اشاره به اینکه خانواده زمینه و تاثیر عمیقی بر روی انسان می‌گذارد گفت: با وجود اینکه خانواده دغدغه همه ماست و به دنبال اصلاح و ارتقای آن بوده‌ایم و گاهی برای حل مسائل‌مان به منابع روانشناسی و جامعه‌شناسی مراجعه کرده‌ایم اما عمدتا آثار مورد انتطارمان را دریافت نکرده‌ایم.وی ادامه داد: در نگاه قرآنی از خانه با تعبیر بیت یاد می‌شود و بیت محل امنیت و نزول رحمت الهی است.کوچک‌زاده خاطر نشان کرد: بنابراین تعریف خانواده بستر رسیدن به رحمت الهی برای انسان است در واقع محلی برای اتصال انسان با غیب و به شهادت دعای شریفه حدیث کسا محل آمد و شد ملائکه است.وی افزود: خانواده محلی برای دریافت رحمت خاص الهی است و در این مرکز رحمت جاری می‌شود و ایمان‌های محکم شکل می گیرد.رضا دژبخش مسؤول مدرسه تزکیه و تعلیم مجموعه مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران هم در این همایش به توضیح مفهوم رشد و اثر آن در خانواده پرداخت و گفت: ساختار ادراک که در یک چرخه اتفاق می‌افتد دارای بخش های متفاوتی است. نخستین بخش آن مربوط به حواس ما است که با محیط بیرون ارتباط برقرار می‌کند و سپس دریافت های خود را به عنصر خیال تبدیل کرد و این پروسه ادامه پیدا کرده تا به مرحله دستاوردهای عقلانی برسد.وی ادامه داد: آن چیزی که فرایند ادراک را برای عمل آماده و فراهم می کند ایمان است.دژ بخش با اشاره به این که حرکت به سمت نور در جهت رشد مراتبی دارد که مرحله طیب،خیر، حسن، ایمان، صدق و ولایت را شامل می شود اظهار داشت: هر کدام از دوره‌های رشد اگر در انسان شکوفا نشود، اختلالاتی را به همراه خواهد داشت.وی افزود: برای ایجاد خانواده موفق حداقل فرد باید به بلوغ عاطفی رسیده باشد.مریم سها مسؤول کارگروه جوانان مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت نیز با اشاره به روابط و آداب مراحل بلوغ عاطفی گفت: پس از اینکه عاطفه و محبت بروز پیدا می‌کند آمادگی تشکیل خانواده به عنوان بزرگترین رخداد زندگی فرد ایجاد می شود.
وی ادامه داد: شکوفایی تفکر اجتماعی در این دوره اتفاق می‌افتد و ثمره این بلوغ و این سطح رشد ایجاد دو بال برای طی کردن مسیر کمال است.سها سه مولفه اصلی برای حرکت در مسیر کمال که با قبول نقش در لستر خانواده اتفاق می‌افتد را برقراری رابطه، ارتباط گیری و مقصد عنوان کرد و گفت: در این مسیر رشد ممکن است نقایصی داشته باشیم که پذیرش نقش به رفع این نقایص کمک می‌کند.
انتهای پیام/

mojt90
30-05-2019, 15:19
سلام
دوستان کارم یکم به دادگاه مربوط هست . نمیدونید که چقدر چقدر خانم ها در این دوره زمونه پر توقع شدند .

انتظاری که از پدر 60 ساله نداشتن از جوان 25-26 ساله دارند . با کوچکترین فشار اقتصادی در زندگی درخواست طلاق میدهند حتی اگر بچه داشته باشند .

طلاق امروزه انقدر آمارش بالاست که باورتون نمیشه .

اگر مشکل مالی واقعا ندارین ازدواج کنین حتی با درامد متوسط هم ازدواج نکنید که جز بدبختی براتون چیزی همراه نداره .

barton fink
31-05-2019, 19:33
سلام
دوستان کارم یکم به دادگاه مربوط هست . نمیدونید که چقدر چقدر خانم ها در این دوره زمونه پر توقع شدند .

انتظاری که از پدر 60 ساله نداشتن از جوان 25-26 ساله دارند . با کوچکترین فشار اقتصادی در زندگی درخواست طلاق میدهند حتی اگر بچه داشته باشند .

طلاق امروزه انقدر آمارش بالاست که باورتون نمیشه .

اگر مشکل مالی واقعا ندارین ازدواج کنین حتی با درامد متوسط هم ازدواج نکنید که جز بدبختی براتون چیزی همراه نداره .


چون زنان توان تجزیه و تحلیل اخلاقی نداشته و بدنبالش تعهد و مسوولیت پذیری نمی دانند( به طور کلی فضیلت را نمی فهمند و همان فضایل زنانه هم تنها فرافکنی مرد به انهاست)
دلیل اینکه زن "حق" ادا و اصول ،ناز کردن،غرور بیجا و هرگونه منش و رفتار کودکانه را دارند از همین ها نشات می گیرد که هیچ ربطی به جایگاه ، پست ،منش و مذهب ندارد




[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

barton fink
31-05-2019, 19:38
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Se^xual Utopia in Power: The Feminist Revolt Against Civilization

من قبلا این کتاب را معرفی کرده بودم که جالب است امازون لینک فروشش را مدتهاست برداشته ( کلا کتاب های اینچنین یا نویسندگانی که دست روی "موضوعات ممنوعه" می گذارند عاقبتشان همین بوده هست )

silvermanhhh
31-05-2019, 22:11
تقریبا یکسال پیش بود خدمت بودم تو یه پاسگاه،یه پسری بود موقه ماه رمضون حلیم میداد مجانی ب پاسگاه،خلاصه خبرش رسید که میخاد عروسی کنه و چشن بگیره،دقیقا تا قبل شب عروسیش شاد و شنگول،اون شب غذا و نون و اینا تو وانت داشتن میوردن برا عروسی ،به ما هم دادن،دقیقا از فرداش نمیدونم چطور شد هر وقت میدیدمش اعصابش بهم ریخته بود،تو چهرش یه غلط کردم ناجوری بود،دقیق از فردای عروسیش میدیدمش مثلا میرفت نونوایی برای دادن پول نونا،یا مثلا از یه مغازه ای مواد غذایی خریده بودن برای عروسی میرفت اونجا برای تسویه حساب،همیشه اعصابش خورد و خراب...
میان هر کی که زن نگیره تا سن بالایی،حرف پشت سرش میزنن،میگن مرد نیستو فاسده و فلان و بهمان،هر کی هم میخاد بگیره شرط سربازی رفتنو براش میزارن،ینی هر کی سربازی نرفته پخته نیست برای زن گرفتن،در حالیه که سربازی هدفش این بوده و هست که ادمو مثل گوسفند بکنه و راهی ک بقیه براش درست کردنو پیش ببره و بره جلو راه سنتی و تکراری و حوصله سر بر زن گرفتن بچه دار شدن و حمالی کردنو پیر شدنو مردن،اینا سخته در نظر خیلیا،ولی اینو یادمون باشه،انسان اهل عادته،به هر چیزی عادت میکنه،حتی به زجر و بدبختی حتی به شکنجه حتی به زنده زنده سوختن و تکه تکه شدن،هنر این نیست ،اینه که انجوری که دوست داری زندگی کنیو و لذت ببری،نه اونجوری که بقیه میگن

mojt90
01-06-2019, 07:59
اینو قبلا یک جایی تو سایتی دیدم .ببینید چقدر در حق مرد ها ظلم شده است .


١-مهریه در اسلام لزوما عند المطالبه نیست و شرطی برای میزان آن یا پرداخت آن وجود ندارد. لذا شما در زمان عقد می توانید از نوشتن عبارت عند المطالبه در عقدنامه جلوگیری کنید و مثلا عبارت عند الاستطاعه را مقابل آن بنویسید. اینها به لحاظ بار حقوقی متفاوت است و عندالمطالبه یک کلک فمینیستی است. لطفا حواستان را جمع کنید.


٢-اکثر مردان از این موضوع مطلع نیستند که مهریه های بالاتر از ١١٠ سکه هم توسط قانون از مرد گرفته می شود و تصور عموم بر این است که فکر میکنند تا ١١٠ سکه بیشتر گرفته نمی شود و شما اگر هر میزان سکه هم مهریه در نظر بگیرید فقط ١١٠ تای آن گرفته می شود. این یک دروغ پلید است که سبب شده سر مردان زیادی کلاه برود. مهریه تا ١١٠ سکه ضمانت زندانی کردن شما را دارد و بالاتر از آن را هم در واقع قانون از طریق تعقیب و مصادره اموال در صورت رسیدن ارث یا بدست آوردن مال از شما میگیرد. پس اشتباه نکنید و مهریه بالا را قبول نکنید. بهترین حالت ١٤ سکه و پایین تر است. دلیل آن را در آیتم های بعدی توضیح خواهیم داد.


٣-وقتی شما با یک دختر خانم ازدواج می کنید در شناسنامه شما قبل از نام همسرتان کلمه ی دوشیزه نوشته می شود. فرض کنیم که شما خیلی روشنفکر هستید و دوشیزه بودن همسرتان برایتان اهمیت ندارد. ولی باید بدانید قانون بین دختر دوشیزه و غیر دوشیزه تفاوت در میزان مهریه قایل شده است. لذا اگر دختری که با او ازدواج می کنید دوشیزه نباشد کلاه بدی سرتان رفته است. زیرا در صورت جدا شدن از دختر دوشیزه نصف مهریه به آن دختر تعلق می گیرد ولی اگر دوشیزه نباشد مهریه کامل به او تعلق می گیرد و کسی باور نمی کند که شما بکارت او را از بین نبرده اید! متاسفانه خیلی افراد از این بابت سرشان کلاه رفته است.


٤-خیلی از افراد فکر می کنند در صورتی که زوجه خیانت کند موجب بطلان مهریه زوجه می شود. خدمت دوستان عرض کنیم که حتی زنای محصنه و خیانت علنی زوجه هم مهریه او را حذف نمی کند و در هر صورت مهریه طبق قانون کنونی کشور حق زن است و تحت هیچ شرایطی باطل یا حذف نمی شود. لذا گذاشتن یک شرط در این خصوص برای همه مردان ضروری است.


٥-همه شما مردان و پسران باید بدانید که مهریه به ارث می رسد. بسیاری از مردان هستند که همسرشان در اثر بیماری یا حادثه فوت شده است و حال خانواده آن زن در حال دریافت مهریه از داماد بیچاره هستند. این کار سبب بیچارگی و درماندگی مرد بیچاره شده و شانس ازدواج مجدد را از آن بخت برگشته می گیرد. پس یک شرط هم باید در عقدنامه برای این خصوص اضافه شود.


٦-در عقدنامه های ایرانی شرطی مانند کشورهای غربی وجود دارد که نصف اموال مرد بعد از طلاق به زن تعلق می گیرد که این سوای مهریه است. و این یعنی ما مردان ایرانی علاوه بر حقوقی که مردان غربی به زنان می دهند مهریه هم اضافه داریم و بعلاوه نفقه و حقوق دیگر مالی هم بر گردن مرد فلک زده است. این در حالی است که در کشورهای اروپایی و غربی زن هم در صورت طلاق باید نصف دارایی اش را به مرد بدهد. بنابراین شما می توانید این شرط یا هر یک از شروط دیگر عقدنامه را که مایل نیستید امضا نکنید و آن حق را به زن ندهید یا اگر این شرایط را امضا می کنید مهریه بالای ١٤ سکه را به هیچ عنوان قبول نکنید.


٧-حق حبس یکی از حقوق زوجه است و به این معنی است که دختر باکره بعد از عقد تا زمان دریافت کامل مهریه می تواند تمکین نکند و این برای خیلی از پسران در زمان عقد اتفاق می افتد و سبب می شود پسر نتواند همسر خود را به خانه خود ببرد و زوجه حاضر به عروسی نمی شود و قانونا می تواند مرد را موظف کند تا نفقه او را نیز بدهد و نیز هزینه اجاره یک مسکن را باید به زن بپردازد. این بخصوص در زمانی اتفاق می افتد که زوجه در دوران عقد عاشق پسر دیگری می شود و یا خانواده زوجه برای گرفتن امتیاز یا مغلوب کردن داماد این توصیه را به دخترشان میکنند تا داماد را به زانو در آورند. بدیهی است عاقبت یک چنین رفتاری طلاق است و اینجا پسر بیچاره دستش به دختری که با او ازدواج کرده نرسیده مبلغ هنگفتی مهریه را بدهکار می شود. در اینجا پسران باید یک شرط درعقدنامه اضافه کنند که زوجه تعهد می نماید به محض جاری شدن خطبه عقد و علقه زوجیت بدون هیچ شرطی از زوج تمکین نماید و در صورت عدم تمکین بدون وقوع دلایل عسر و حرج و اثبات آن در دادگاه خود را از کلیه حقوق مادی خود من جمله مهریه و نفقه و اجرت المثل محروم و آن را بذل می نماید و زوج حق دارد بدون پرداخت هیچ یک از آن ها زوجه را مطلقه نماید.


٨-گذاشتن شروط در عقدنامه فقط مخصوص زن نیست و مرد هم می تواند در عقدنامه شروط ضمن عقد تعریف کند که این شروط با توجه به وضعیت امروز باید بین مردها حتما نهادینه شود و جا بیفتد زیرا متاسفانه شروط ضمن عقد برای زنان در عقدنامه چاپ شده و مکتوب است ولیکن برای مرد هیچ شرطی چاپ نشده ولی می توانید این شروط را به صورت دستی در عقدنامه بنویسید:


الف) چنانچه شرط تعلق گرفتن نصف اموال بعد از طلاق را به زوجه می دهید در انتهای عقدنامه حتما مانند همین شرط را برای مرد نیز مکتوب کنید یعنی زوجه نیز مکلف می شود در صورتی که متقاضی طلاق باشد نصف دارایی خود بعد از ازدواج را به مرد بدهد.


ب) همان طور که گفته شد زوجه در صورت سوء معاشرت، خیانت به شوهر، اعتیاد ، نازایی و هر مشکل دیگری که داشته باشد و موجب عسر و حرج زوج گردد باز هم مستحق مهریه است لذا باید شروطی درانتهای عقدنامه توسط مرد اضافه شود که در صورت وقوع هر یک از شروط فوق زوجه تمام حقوق خود من جمله مهریه، نفقه و اجرت المثل را به طور کامل بذل می نماید و هیچ گونه ادعا یا رجوعی به آن نخواهد داشت. ( با توجه به فراوانی زیاد روابط نامشروع و خیانت های در این زمانه در ایران گذاشتن این شرط خیلی مهم و ضروری است)


ج) شرطی درعقدنامه اضافه شود که در صورت فوت زوجه در هر زمان چه بعد از علقه زوجیت و چه در صورت فوت او بعد از طلاق زوجه الباقی مهریه خود را بذل می نماید و حق مطالبه آن را از تمامی وراث خود سلب می نماید.


د) همان طور که گفته شد زمان قابل دریافت مهریه بلافاصله بعد ازعقد از حقوق زوجه است مخصوصا اگر عبارت عندالمطالبه درعقدنامه نوشته شده باشد که گفته شد مرد می تواند از نوشتن عندالمطالبه جلوگیری نماید. و زوجه بلافاصله بعد از عقد می تواند مهریه خود را به اجرا بگذارد. ضمنا با توجه به اینکه قوانین یکی پس از دیگری در ایران در حال ضایع کردن حقوق شرعی مردان هستند و زنها در ایران حقوق زیادی بخصوص در حیطه خانواده دارند که با تمام کشورهای اسلامی دنیا متفاوت و متناقض است و بر حقوق مرد می چربد، لذا توصیه اکید می شود زیربار مهریه بالاتر از ١٤ سکه نروید حتی اگر برای همیشه مجرد بمانید زیرا شک نکنید در زندگی های امروزی احتمال شکست زندگی هم می باشد [...].


د) همان طور که گفته شد در زمان عقد سردفترها عبارت دوشیزه را قبل از نام زوجه می نویسند بدون اینکه هیچ گواهی مبنی بر دوشیزه بودن (باکره بودن) وی وجود داشته باشد. در اینجا متاسفانه قانون و سردفترها به مردان اجحاف میکنند و باید در آزمایشات ازدواج حتما گواهی بکارت از پزشکی قانونی هم ضمیمه باشد. ولی شما می توانید از زوجه بخواهید که گواهی بکارت خود را در زمان عقد همراه داشته باشد. زیرا مهریه یک دختر دوشیزه با کسی که دوشیزه نباشد متفاوت است و شما نمی دانید چه آینده ای خواهید داشت. طلاق و مشکلات پس از ازدواج و یا فریبکاری در ازدواج خیلی غیر قابل پیش بینی اتفاق می افتند و اغلب مواقع راه اثبات قانونی ندارند و شما را پیر می کنند!


هـ)پسران باید یک شرط درعقدنامه اضافه کنند که زوجه تعهد می نماید به محض جاری شدن خطبه عقد و علقه زوجیت بدون هیچ شرطی از زوج تمکین نماید و در صورت عدم تمکین بدون وقوع دلایل عسر و حرج و اثبات آن در دادگاه خود را از کلیه حقوق مادی خود من جمله مهریه و نفقه و اجرت المثل محروم و آن را بذل می نماید و زوج حق دارد بدون پرداخت هیچ یک از آنها زوجه را مطلقه نماید. اهمیت این شرط بالاست و می تواند جلوی بی مسئولیتی یک زن و بی مسئولیتی قانون مدنی در مقابل عدم تمکین زن را در تمام دوران زندگی مشترک بگیرد و سبب تحکیم بیشتر زندگی شود و جلوی اخاذی های زنان اخاذ را بگیرد.


فراموش نکنید در دنیای امروز هیچ کس مثل خود شما نمی تواند از انسانیت و حقوق شما دفاع کند و بخصوص با موجی که در دنیا به راه افتاده مردان باید به طور جد به فکر خودشان باشند.

ژیان
01-06-2019, 18:02
این مهریه های امروزی واقعا چیز زشتیه دو نفر باهم ازدواج میکنن که بقیه عمر خودشون رو تنهایی سپری نکنن و یار و همدم داشته باشن دیگه مهریه این وسط چیکاره است. در صورت مشکل و جدایی دادگاه باید بررسی کنه و تشخیص بده فقط اون ثروتی که بعد از ازدواج بدست اومده یک چهارمش به زن برسه (چون نامردیه مرد به ثروت برسه بعد زن نصف ثروت رو صرفا به خاطر زندگی در کنار اون مرد بدست بیاره).

گرچه مردهای امروزی زرنگ شدن و دیگه حتی تن به ازدواج با هر دختری رو هم نمیدن چه برسه به مهریه دادن.

barton fink
01-06-2019, 23:16
. ضمنا با توجه به اینکه قوانین یکی پس از دیگری در ایران در حال ضایع کردن حقوق شرعی مردان هستند و زنها در ایران حقوق زیادی بخصوص در حیطه خانواده دارند که با تمام کشورهای اسلامی دنیا متفاوت و متناقض است و بر حقوق مرد می چربد


کل ماجرا در همبن جمله ای که جدا کردم خلاصه می شود.

اینها عاقبت بی مصرف بودن جریان محافظه کاری است،رک و پوست کنده بگویم جریان محافظه کاری همچون سگ خانگی است که قلاده اش دست لیبرال هاست و چیزی به نام "راست افراطی" همان ترقی خواه انقلابی دیروز است که متوجه جهالت خود شده...



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

mohsenP3000
01-06-2019, 23:56
خیلی دوست دارم ازدواج کنم و موقعیتی هم پیش اومده ولی وقتی تو فروشگاه قیمت پوشک رو دیدم مثل سگ ترسیدم و اصلا دیگه هر جوری شده بهم می زنم.

renfield
02-06-2019, 02:29
منم خیلی دوست دارم ازدواج کنم اما متاسفانه اکثر دخترهای امروز ذهنیت رابین هود را دارند و دوست دارند از یکی بکنند و ببخشن به پسرهای هم محلشون تو جنوب شهر . این یکی رو من نمیفهمم مگه من اختلاس کردم که حق دیگری را خورده باشم ؟

Tethys
18-06-2019, 21:18
من تصمیم گرفتم ازدواج نکنم، حقیقت دنبال رابطه هم نیستم هیچ مدلش

نه که نیاز نداشته باشم خیلیم نیاز دارم خیلی ... اما

لعنت بر عشق... تنهایی سگش شرف داره به بودن با یکسری بی هویت شناسنامه دار

ژیان
19-06-2019, 00:07
امروز یه دختری رو دیدم واقعا لطیف و زیبا بود یعنی مثل این دخترهای دوزاری زمخت و طلبکار نبود :n02: حسرت خوردم وقتی یه دختری میتونه تا این حد جذاب و لطیف باشه چرا اکثر دخترها مثل پسرهای زمخت و تریاکی شدن هم از نظر چهره هم از نظر اخلاق. همه زیبایی به دختر به لطافت اخلاقی و روحی و ظاهریش هست. قبلا این جور دخترها تعدادشون بیشتر بود الان کمتر شده ولی هنوز هم هستن دخترایی هم واقعا زن زندگی هستن و آدم احساس میکنه در کنارشون میتونه واقعا خوشبخت و خوشحال باشه بر عکس اون دخترهایی که هنوز ازدواج نکردن دنبال حق و حقوقشون هستن! دخترایی اینستایی رو آدم می بینه حالش بد میشه تیکه کلام همشون هم اینه که "ری*م به فلان چیز! ری*م به فلان شخص :n08:" انقدر ری*م ری*م میکنن آدم فکر میکنه اینها معتاد سر کوچه هستن تا دختر. فرهنگ غربی هم تمام تلاش خودش رو کرد دخترها رو به این درجه از ذلت برسونه. درکل هنوز هم دخترهای سنگین و با شخصیت پیدا میشن اگه از این کیس ها پیدا کردید سریع ازدواج کنید و بعدش یک عمر به این فکر خواهید کرد که اگه با این آدم ازدواج نمیکردم الان بدبخت ترین انسان روی زمین بودم.

Tethys
19-06-2019, 09:34
درکل هنوز هم دخترهای سنگین و با شخصیت پیدا میشن اگه از این کیس ها پیدا کردید سریع ازدواج کنید و بعدش یک عمر به این فکر خواهید کرد که اگه با این آدم ازدواج نمیکردم الان بدبخت ترین انسان روی زمین بودم.

سلام جناب ژیان، این جملتون شعاریه!
... همچین دختری چند وقت پیش برای یکی پیدا شد که در جریانش بودم، اونم بدون توقع و بساز.... ! هم خوشگل بود و هم ظاهر شیکی داشت. اخلاق و رفتارشم که عالی! خونواده خوب.........

پسره همون اول آشنایی ولش کرد ..، هر روز از طرف خودش یه بهونه علم میکرد..، انگار خوشی زیاد زده بود زیر دلش.

چند وقت بعد برادرش سراغ یه دختری رفت طرف که مهریه طرف شش دانگ منزل و یه ماشین و چندصد سکه و سفر خارجی بود. باور نمیکنین رفتن برای طرف خونه خریدن مهریش کنن!!!


مردم ایران دو سوم بدنشون از حرفای شعاریه!

ژیان
19-06-2019, 12:43
سلام جناب ژیان، این جملتون شعاریه!
... همچین دختری چند وقت پیش برای یکی پیدا شد که در جریانش بودم، اونم بدون توقع و بساز.... ! هم خوشگل بود و هم ظاهر شیکی داشت. اخلاق و رفتارشم که عالی! خونواده خوب.........

پسره همون اول آشنایی ولش کرد ..، هر روز از طرف خودش یه بهونه علم میکرد..، انگار خوشی زیاد زده بود زیر دلش.

چند وقت بعد برادرش سراغ یه دختری رفت طرف که مهریه طرف شش دانگ منزل و یه ماشین و چندصد سکه و سفر خارجی بود. باور نمیکنین رفتن برای طرف خونه خریدن مهریش کنن!!!


مردم ایران دو سوم بدنشون از حرفای شعاریه!

شعار نیست. تو ازدواج که هدف نیاز جنسی نیست تو ازدواج هدف اصلی یه همسفر پایه اس که تا آخر عمر همراهت باشه و تا اون سر دنیا هم باهات بیاد. شخصیت واسه یه زن مهم ترین فاکتور زیبایی اون زنه و هنوز هم هستن دخترهایی با وقاری که ازدواج باهاشون میتونه هر مردی کسی رو خوشبخت کنه. اینجور دخترها دنبال حق و حقوق و مهریه هم نیستن معمولا.
اون زنی که همون اولش دنبال حق و حقوقشه و مهریه و غیره همون اول باید فرار کنید.

Tethys
19-06-2019, 18:02
وقتی سیستم یه جامعه توی هر زمینه ای مریض باشه ، آدمای خوبم چاره ای جز مریض شدن ندارن!

Rahpooyan
19-06-2019, 19:04
مردی که نتونه خرج یه زن و دو بچه رو بده، مرد نیست. ولو اینکه زور بازوش فلان باشه یا فلان ماشین زیر پاش باشه یا خونه چند میلیاردی به نامش باشه یا ریش و سبیلش تا سر انگشت پاش برسه.
مشکلات اقتصادی هست. همه هم میدونن. ولی کی مشکل نبوده؟! اون بابایی که میگه مثلا زمان شاه دلار بوده هفت تا تک تومنی، یکی نیست بهش بگه همه ملت همون تک تومنی هم داشته اند که مثلا خرید کنند؟
از همون ابتدای خلقت همه این مسایل بوده. همون بشری هم که تو غار زندگی می کرده مشکل تامین غذا و گرما و جای خواب و تامین امنیت و مهاجرت و ... رو داشته.
هم دختر و هم پسر هم ارزوهای خودشونو دارند ولی اخه کی تو دنیا به همه ارزوهاش رسیده که اینا برسند. مثلا همون خارجی که مثلا خودرو و قایق و ... به اون گرونی می خره، همه چیز به کامشه؟!
باید با هم کنار بیان. این خوشی های کنار خیابونی اول و اخر نداره. میشه یه روزی بشینی و ببینی یه عمری گذشته و هیچی دور و برت نیست. بخوای همه رو هم خر کنی و الکی بخندی، خودتو که نمیتونی گول بزنی.
خیلی هارو همین اطرافتون می بینید که هم سن و سالهاشون داره نوه هاشونو عروس و داماد می کنند و اینا فقط تو خماری میشینن و تماشا می کنند.
یه حقیقت هست که نمیشه عوض کرد. این عمر میگذره. دقیقه هم Pause نداره. دیگه این وسط هر چی زدی به سر خودت زدی. می خوای بری تو اینستاگرام و عکس دختر خارجی هارو نگاه کنی یا فلانی رو فالو کنی یا بری یه تکونی بخودت بدی و بنیان زندگی تو درست کنی.

silvermanhhh
19-06-2019, 21:16
مردی که نتونه خرج یه زن و دو بچه رو بده، مرد نیست. ولو اینکه زور بازوش فلان باشه یا فلان ماشین زیر پاش باشه یا خونه چند میلیاردی به نامش باشه یا ریش و سبیلش تا سر انگشت پاش برسه.
مشکلات اقتصادی هست. همه هم میدونن. ولی کی مشکل نبوده؟! اون بابایی که میگه مثلا زمان شاه دلار بوده هفت تا تک تومنی، یکی نیست بهش بگه همه ملت همون تک تومنی هم داشته اند که مثلا خرید کنند؟
از همون ابتدای خلقت همه این مسایل بوده. همون بشری هم که تو غار زندگی می کرده مشکل تامین غذا و گرما و جای خواب و تامین امنیت و مهاجرت و ... رو داشته.
هم دختر و هم پسر هم ارزوهای خودشونو دارند ولی اخه کی تو دنیا به همه ارزوهاش رسیده که اینا برسند. مثلا همون خارجی که مثلا خودرو و قایق و ... به اون گرونی می خره، همه چیز به کامشه؟!
باید با هم کنار بیان. این خوشی های کنار خیابونی اول و اخر نداره. میشه یه روزی بشینی و ببینی یه عمری گذشته و هیچی دور و برت نیست. بخوای همه رو هم خر کنی و الکی بخندی، خودتو که نمیتونی گول بزنی.
خیلی هارو همین اطرافتون می بینید که هم سن و سالهاشون داره نوه هاشونو عروس و داماد می کنند و اینا فقط تو خماری میشینن و تماشا می کنند.
یه حقیقت هست که نمیشه عوض کرد. این عمر میگذره. دقیقه هم Pause نداره. دیگه این وسط هر چی زدی به سر خودت زدی. می خوای بری تو اینستاگرام و عکس دختر خارجی هارو نگاه کنی یا فلانی رو فالو کنی یا بری یه تکونی بخودت بدی و بنیان زندگی تو درست کنی.

الان شما حرفاتون دوتا مشکل داره:
1.اینکه فکر میکنید دردسر یک زن و دوبچه،پر کردن شکمشونه و یه سقف بالاسر،اونم تو این دوره زمونه(تازه اگه قبل قسمت بچه دار شدن زنه نزنه به جاده خاکی )
2.فکر میکنید همه مثل شما باید فکر بکنن،یعنی برو زن بگیر برو سر کار بچه بنداز بیرون،نوه بنداز بیرون پیر شو بمیر

اینا مال قبل انقلابه حاجی:n02:

sedayeabadan
19-06-2019, 22:42
منهای مشکلات اقتصادی و فراهم نبودن امکانات اولیه زندگی مشترک ، نگاه انسان ها داره به زندگی مشترک تغییر می کنه ...

B3HZ@D
19-06-2019, 23:25
مردی که نتونه خرج یه زن و دو بچه رو بده، مرد نیست. ولو اینکه زور بازوش فلان باشه یا فلان ماشین زیر پاش باشه یا خونه چند میلیاردی به نامش باشه یا ریش و سبیلش تا سر انگشت پاش برسه.
مشکلات اقتصادی هست. همه هم میدونن. ولی کی مشکل نبوده؟! اون بابایی که میگه مثلا زمان شاه دلار بوده هفت تا تک تومنی، یکی نیست بهش بگه همه ملت همون تک تومنی هم داشته اند که مثلا خرید کنند؟
از همون ابتدای خلقت همه این مسایل بوده. همون بشری هم که تو غار زندگی می کرده مشکل تامین غذا و گرما و جای خواب و تامین امنیت و مهاجرت و ... رو داشته.
هم دختر و هم پسر هم ارزوهای خودشونو دارند ولی اخه کی تو دنیا به همه ارزوهاش رسیده که اینا برسند. مثلا همون خارجی که مثلا خودرو و قایق و ... به اون گرونی می خره، همه چیز به کامشه؟!
باید با هم کنار بیان. این خوشی های کنار خیابونی اول و اخر نداره. میشه یه روزی بشینی و ببینی یه عمری گذشته و هیچی دور و برت نیست. بخوای همه رو هم خر کنی و الکی بخندی، خودتو که نمیتونی گول بزنی.
خیلی هارو همین اطرافتون می بینید که هم سن و سالهاشون داره نوه هاشونو عروس و داماد می کنند و اینا فقط تو خماری میشینن و تماشا می کنند.
یه حقیقت هست که نمیشه عوض کرد. این عمر میگذره. دقیقه هم Pause نداره. دیگه این وسط هر چی زدی به سر خودت زدی. می خوای بری تو اینستاگرام و عکس دختر خارجی هارو نگاه کنی یا فلانی رو فالو کنی یا بری یه تکونی بخودت بدی و بنیان زندگی تو درست کنی.

تو این جامعه افرادی با تفکر و دیدگاه شما زیاد هست . برای اینکه دورشون شلوغ باشه و از قافله تکشیل خانواده [بزور هم که شده] عقب نمونن زن گرفتن و بچه دار شدن ولی الان کاسه چه کنم دست گرفتن .

وقتی جامعه ثبات اقتصادی نداره و شما نمیتونی رو فردا حساب باز کنی چه برسه به برنامه ریزی برای سال های آینده , ازدواج و آوردن بچه احمقانه ترین کار ممکنه . هم زندگی خود آدم تباه میشه و هم آینده اون کودکی که از سر خودخواهی به این دنیا آورده شده بدون اینکه پیش نیازهای اون در ابتدایی ترین سطح ممکن آماده باشه و والدین برنامه ای برای آینده اون داشته باشن .

چیزی که شما در جامعه و حکومت امروزی مثال میزنی با 40 سال پیش خیلی فرق داره . پدر بزرگ من با یک شغل و درآمد بسیار معمولی اون زمان با خیال راحت شکم 9 تا بچه رو سیر میکرده و تازه تفریحات و مسافرت و خرج های جانبی هم بوده.

ولی الان شما همچین قدرت مالی بین خانواده ها می بینی ؟ یک نگاه به آمار طلاق بخاطر مشکلات مالی بندازین حساب کار دستتون میاد که مردم چقدر قدرت خرید دارن .

مردم دارن میوه رو بجای کیلویی خریدن بصورت دونه ای خریداری میکنن . پایین رفتن سن بچه های کار و بالا رفتن تعداد اونا که سر هر چهار و توی هر خیابون و پیاده رو میشه اونا رو دید که دست فروشی میکنن .

پایین رفتن سن فحشا , بطوری که دیگه دختر بچه ها روی به فحشا آوردن . وضع اینقدر خرابه که خود دولت که خوراکش سانسور همه چیزه به این قضیه اعتراف داره .


وقتی تفکر الله بختکی پشت تشکیل زندگی باشه میشه همون چیزی که شما گفتی . همینطوری بریم روی تشک تا بچه درست کنیم تا دورمون شلوغ باشه و از رفقا و فامیل در و همسایه عقب نمونده باشیم .

ژیان
19-06-2019, 23:53
بعضی ها همچین میگن اونی که ازدواج میکنه بدبخت میشه انگار مثلا اون مجردی که ازدواج نمیکنه و سنش به 40 سالگی میرسه انسان خوشبختیه! شما فکر کن الان مجرد هستی بالاخره سنت به 40 میرسه و اون زمان مفهوم بدبختی رو میفهمی دیگه به آدمی که حداقل موفق شده شریک زندگیش رو پیدا کنه نمی گید بدبخت.

این طرز فکر آخرش تنهایی هست. وقتی خانواده اتون رو از دست بدید وقتی تو 40 سالگی مجرد مونده باشید و هیچ کسی رو نداشته باشید وقتی به خاطر شرایط سنتی دیگه حتی جایی تو جمع های جوانان نداشته باشید اون زمان میفهمید نمیشه تا ابد اینجوری زندگی کرد.

Hidden-Hunter
20-06-2019, 07:49
الان شما حرفاتون دوتا مشکل داره:
1.اینکه فکر میکنید دردسر یک زن و دوبچه،پر کردن شکمشونه و یه سقف بالاسر،اونم تو این دوره زمونه(تازه اگه قبل قسمت بچه دار شدن زنه نزنه به جاده خاکی )
2.فکر میکنید همه مثل شما باید فکر بکنن،یعنی برو زن بگیر برو سر کار بچه بنداز بیرون،نوه بنداز بیرون پیر شو بمیر

اینا مال قبل انقلابه حاجی:n02:

خیلی ادمایی ک برای دیگران روضه میخونند،در همه جهات منظورمه،خودشون هشت شون گرو نه هست

یه اصل وجود داره براساس شرایط باید تصمیم گرفت ولاغیر ( تو این دوره کسی پشتیبان نیست منظورم از همه لحاظه )

بعدم ما یه تیپ حساس داریم یه تیپ بیخیال یه تیپ خوشبین یه تیپ بدبین یه تیپی که مجردی خسته ش نمیکنه یه تیپی که باید یکی بیاد و از تنهایی رهاش کنه ( همین موارد ازدواج را به تاخیر میندازه یا زود اتفاق میافته )

جون هرکی را دوست دارید با سس شرایی ک میگن خودتون گول نزنید، مثال : طرفین وقتی خطبه عقد را میخونن ،مهرشون بهم زیاد میشه و بهم علاقمند میشن! یه سوال مگه کسایی ک طلاق گرفتن بدون خطبه عقد بوده؟

دوستمون هم فکر میکنن ازدواج فقط شکم سیر کردنه، سختگیر کار دنیا ازدواجه، سخت تر از ازدواج بچه تربیت کردنه، من پدر که از لحاظ روحی بگاج رفتم، چطوری بچه درست تربیت کنم؟ یا همسرم ، چطوری بچه تربیت کنه؟

MOHAMMAD_ASEMOONI
20-06-2019, 08:55
وقتی سیستم یه جامعه توی هر زمینه ای مریض باشه ، آدمای خوبم چاره ای جز مریض شدن ندارن!
سلام
بیمارستانها پر از بیمار هست ولی دکترها و پرستارها آموزش دیده اند که چطوری خودشون رو از بیماریِ بیماران حفط کنند
.
در جامعه هم خطرها و ضررها و انسانهای کافر و مشرک و منافق و گمراه و فاسق و فاسد و مفسد و منحرف و فریب خورده زیاد هست ولی انسانهای عاقل و هوشیار باید یاد بگیرند چطوری از خطرها و ضررها در امان باشند
کارهایی که باید انجام بشه :
1- کسب علم و دانشِ کافی برای پی بردنِ به حقیقتِ دنیا و حقیقت زندگی
2- درک چند نکته ی مهم و حیاتی (خالق داشتن جهان هستی , امتحان بودنِ زندگی در دنیا , وقوع حتمیِ روز حسابرسی پس از مرگ)
بعدش این کارها باید انجام بشه :

درست و مرتب و منطقی بودنِ ارزشها و اولویتها
درست و مرتب و منطقی بودنِ آرزوها و خواسته ها
دوری با تمام قدرت از خطرها و ضررها و انسانهای خراب و فاسد و مفسد و دشمنان دانا و دوستان نادان و لذتهای خانمانسوز (دخانیات , الکل , مواد مخدر , قمار , بی بند و باری جنسی , رفیق بازی , تجمل گرایی , چشم هم چشمی , پرخوری , بدخوری , افراط و تفریط و غیره)
اینها اگر درست انجام بشه , حتی اگر همه ی ملت هم خراب و آلوده و منحرف و گمراه باشند باز هم انسان به سلامت از دنیا عبور میکنه
ابراهیم ع , تمام مردم قومش گمراه و خاطی و مشرک و بت پرست بودند .
ابراهیم ع نه تنها جذیشون نشد بلکه هدایت شدنی هاشون رو جذب کرد

===================================
میلیونها تومن صرفه جویی در هزینه های خودرو و زندگی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قوانین و مقرراتِ گفتگو و تبادلِ نظر
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

.
برنامه های مهم و کاربردی برای گوشیهای اندرویدی
.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Tethys
20-06-2019, 09:18
سلام
بیمارستانها پر از بیمار هست ولی دکترها و پرستارها آموزش دیده اند که چطوری خودشون رو از بیماریِ بیماران حفط کنند


نه درست متوجه نشدین چی میگم.

الان هر چی دزد و فاسد و گند اخلاق و .... هست نسبت به اونایی که راه و روششون درست زندگی کردنه در جایگاه بهتری قرار گرفتن.

مثلا در زمینه عاطفی وقتی من نمیتونم با راه و‌ روش درست ازدواج کنم راهی ندارم جز به سیستم مریض بپیوندم تا از مواهب زندگی بهره مند بشم و حداقل به یسری از ابتدایی ترین نیازهام برسم.

شما رو نمیدونم شاید جات گرمه، عشقت در آغوشته، نونت رو در میاری ... یا قانعی به شرایطتت

ولی من چیزی که دارم میبینم از مردم و حسش میکنم رو گفتم.

MOHAMMAD_ASEMOONI
20-06-2019, 15:28
نه درست متوجه نشدین چی میگم.

الان هر چی دزد و فاسد و گند اخلاق و .... هست نسبت به اونایی که راه و روششون درست زندگی کردنه در جایگاه بهتری قرار گرفتن.

مثلا در زمینه عاطفی وقتی من نمیتونم با راه و‌ روش درست ازدواج کنم راهی ندارم جز به سیستم مریض بپیوندم تا از مواهب زندگی بهره مند بشم و حداقل به یسری از ابتدایی ترین نیازهام برسم.

شما رو نمیدونم شاید جات گرمه، عشقت در آغوشته، نونت رو در میاری ... یا قانعی به شرایطتت

ولی من چیزی که دارم میبینم از مردم و حسش میکنم رو گفتم.

سلام
.
همونطور که قبلاً هم بارها نوشتم , اگر خلاصه جواب بدیم میگن کامل نیست و کلی ایراد وارده به نوشته ها
اگر جواب کافی و وافی بدیم طولانی میشه و خیلی ها نمیخوننش و یا طوطی وار میخونند و رد میشند و یا میگن خلاصه بنویس
.
.
بنده اومدم جواب کافی و وافی بنویسم برای حرف شما , دیدم کوهی از اطلاعات هست و نه بنده وقت نوشتنش رو دارم نه مردم وقت حوصله ی خوندش رو دارند
.
سعی میکنم خیلی فشرده جواب بدم :
مردم 2 دسته اند :
خبیث و پلید و هدایت نشدنی
خوب و صالح و هدایت شدنی
.
هدایت شدنیها هم 2 دسته اند:
هدایت شده ها
هنوز هدایت نشده ها
.
هدایت شده ها هرگز برای برطرف کردنِ نیازهاشون و رسیدن به خواسته هاشون و آرزوهاشون پا رو از حد مرزهای تعیین شده فراتر نمیذارند چون یقین دارند همین ها خودش برای امتحانِ انسان هست
.
مثال :
1000 نفر از مردم خبردار میشند که جدیدترین موبایل اومده بازار که خیلی زیبا و جذاب و وسوسه انگیز و کارامد هست
500 نفری که خبیث و پلیدند , به هر کاری متوسّل میشند برای دستیابی به این موبایل (قتل , سرقت , زورگیری , گدایی , کیف قاپی , جیب بری , خودفروشی دگر فروشی , کلاهبرداری , قاچاق , ترور و غیره)
.
500 نفری که خوب و صالحند و هدایت شده و در علم و دانش , حداقل به جایی رسیده اند که شکِ بسیار زیاد دارند که زندگی و فرصتهای خیر و شرّ روزانه فقط برای امتحان هست , اونها هم دلشون میکشه که اون موبایل رو تصاحب کنند ولی به خاطر علم دانش و عقیده ای که دارند , حد مرزها رو برای دستیابی به اون موبایل رعایت میکنند
یعنی از راههای درستو شرفتمندانه و خداپسندانه تلاش میکنند برای دستیابی به اون موبایل (اضافه کاری , وام گرفتن , پول قرض کردن , قسطی خریدن , فروش چیزی از ممتلکاتشون در چهارچوب شرع و قانون , ماهها صبر کردن تا ارزانتر بشه , چشم پوشی عاقلانه و با آرامش به دلیلِ نبودِ راهِ شرافتمندانه برای دستیابی به اون موبایل )
.
این فقط یک نمونه بود .
کل زندگی همینه .
.
کسی که میره دنبال راههای شرّ و غیرشرافتمندانه و ناجوانمردانه و شیطان پسندانه پس یا از منکرین هست یا از مشرکین یا از منافقین یا گمراهان یا فریب خورده ها و فاسقین و فاسدین و مفسدین
.
سامانه ی امتحانِ دنیا کاملاً بی نقص و بسیار واضح و شفاف و قابل فهم هست و فهمش و درکش حتی نیاز به سوادِ خوندن و نوشتن هم نداره
بهترینهای تاریخ بشریت , چوپان و بیسواد و پشت کوه نشین و آواره و بی بضاعت و ناتوانِ جسمی و اینها بودند اما عقلشون و دلشون بسیار بسیار قوی و سالم و پاک و حق جو و حق دوست و حق پذیر بود
.
=============================
.
بنده هم مثل همه ی مردمِ تاریخِ بشریت , در زندگیم کلی مشکلاتِ ناخواست و مقداری هم مشکلاتِ خودخواسته دارم که یا داوطلبانه رفتم به استقبالش و یا به خاطر اشتباهاتِ خودم باهاش درگیر شده ام
.
بنده هم کلی سختی و رنج کشیدم و میکشم در زندگی
بنده هم آرزوهای بر باد رفته دارم
بنده هم کلی خواسته های دست نیافتنی یا صعبُ المَنال دارم یعنی به سختی میشه بهش رسید
بنده هم هر روز با کلی وسوسه درگیر هستم .
.
اما به لطف خدا دلِ بنده آرام و مطمئن هست چون به لطف خدا به شکّ قریب به یقین رسیده ام در درکِ حقیقتِ دنیا و درکِ حقیقتِ سامانه ی امتحان در زندگیِ دنیا .
.
تا حدی که بتونم سعی میکنم خطرها و ضررها رو بشناسم و یاد بگیرم و ازش دوری میکنم .
.
نیازهام و خواسته هام رو سعی میکنم با بهترین و عاقلانه ترین و منطقی ترین و شرافتمندانه ترین راهکارها مدیریت کنم
.
با افتخار خدمت شما دوستِ بزرگوار و سایر دوستان عرض میکنم که وقت بذارید و در اوقات فراغت با صبر و حوصله مطالبِ بنده ی مخلص رو بخونید و به کار ببندین چون هم پولِ پاک و حلال توشه هم آسایش هم آرامش و ایمنی و امنیت و عزت و سربلندی و از همه مهمتر, "پایانِ خوش و خیر"
.
.
مشکل بسیاری از مردم اینه که فکر میکنند آمده اند به این دنیا فقط برای مهمونی و خوشگذرونی و باید هیییییچ مشکلی براشون پیش نیاد و اگر اومد باید زود و تند و سریع و آسون و ارزون حل بشه و همه ی آرزوهاشون باید سریعاً برآورده بشه
به این میگن کور خواندن
.
این افراد یکی از مجازاتهاشون اینه که آرامش فکری و روحی ندارند و دائماً اسیر خشم و غضب و شهوت و ترس و نگرانی و دلهره و حسادت و کینه و طمع و غم و اندوه و ناامیدی و افسردگی و حسرت و اینها هستند
.
.
==============================
ضمناً , علم و دانش یک آفتِ بسیار خطرناک داره (فراموشی)
فراموشی , علم و دانش رو میخوره و از بین میبره
چاره اش گشتن و نشست و برخاست و ارتباط با آدمهای هدایت شده و دانا هست
درست مثل ماهی فروش که بدنش بوی ماهی میده , مکانیک هم بوی بنزین و روغن میده و عطر فروش هم بوی عطر
.
ارتباط با هدایت نشدنیها و خرابها و فاسدها و مفسدها باعث تاثیر منفی بر انسان میشه


===================================
.

میلیونها تومن صرفه جویی در هزینه های خودرو و زندگی
.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
.


قوانین و مقرراتِ گفتگو و تبادلِ نظر
.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

.

برنامه های مهم و کاربردی برای گوشیهای اندرویدی

.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Tethys
20-06-2019, 16:33
سلام
.

هدایت شده ها هرگز برای برطرف کردنِ نیازهاشون و رسیدن به خواسته هاشون و آرزوهاشون پا رو از حد مرزهای تعیین شده فراتر نمیذارند چون یقین دارند همین ها خودش برای امتحانِ انسان هست
.

.
کسی که میره دنبال راههای شرّ و غیرشرافتمندانه و ناجوانمردانه و شیطان پسندانه پس یا از منکرین هست یا از مشرکین یا از منافقین یا گمراهان یا فریب خورده ها و فاسقین و فاسدین و مفسدین
.
مشکل بسیاری از مردم اینه که فکر میکنند آمده اند به این دنیا فقط برای مهمونی و خوشگذرونی و باید هیییییچ مشکلی براشون پیش نیاد و اگر اومد باید زود و تند و سریع و آسون و ارزون حل بشه و همه ی آرزوهاشون باید سریعاً برآورده بشه
به این میگن کور خواندن
.
این افراد یکی از مجازاتهاشون اینه که آرامش فکری و روحی ندارند و دائماً اسیر خشم و غضب و شهوت و ترس و نگرانی و دلهره و حسادت و کینه و طمع و غم و اندوه و ناامیدی و افسردگی و حسرت و اینها هستند


سلام، مرسی از اینکه وقت میذارین

آیا برآورده شدن ابتدایی ترین حوائج دنیا اسمش خوشگذرونی هست؟

اگر این خواسته ها بر طرف نشن آیا نتیجه خوبی دارن؟

من یه مثال ساده بزنم براتون؛

کسی که به دلایل اقتصادی و کمبود امکانات تا .... نمیتونه ازدواج کنه و اگر این شرایط در حد حداقلی براش وجود داشت میتونست ازدواج کنه و از بنبست این مرحله ی سخت خارج بشه بنظرتون تکلیفش با نیازهای عاطفی و جنسیش چیه؟

آیا این اسمش آرزوی دنیوی هست؟
آرزوی دست نیافتنیه؟
تله زندگی و دنیاست؟

آرزوهای نادرست اینه من بگم کاش فلان ملک رو داشتم، کاش فلان ماشین رو داشتم، کاش کارخونه داشتم. کاش و کاش و کاش.

ازدواج، بهره مندی از یک زندگی سالم و خوب ، داشتن فرزند، حداقل سالی دو بار مسافرت رفتن،، توانایی امرار معاش اونم در شرایط سخت اقتصادی فعلی، داشتن به ماشین برای رفت و آمد و چند تا چیز پیش پا افتاده و ابتدایی دیگه ... اینا آرزو نیست حق مسلم هر انسانی هست.

کسی که نمیتونه ازدواج کنه سه راه براش وجود داره؛

1 ) ورود به دوستی و خوشگذرونی با جنس مخالف
2 ) انجام یه عمل اشتباه و افسردگی و تحلیل رفتن بدن
3 ) نشستن و خیره شدن به دیگران و سرکوب مداوم نیازهای انسانی و روانیش

نه اینکه شما بگین من خودم دیدم طرف جوان هست ، هزار آرزو داره و شرایط ازدواج رو نداره یا دختر هست و خواستگار نداره ، بهش میگن برو ورزش کن ! کتاب بخون! نمیدونم از این خزعبلات!

..........

با این تفاسیر کسی که نمیتونه ازدواج کنه اگه دو تا راه اول رو بره که بقول شما گناه و فساده. میشه راه سوم که اونم درست نیست و پبامدای خودش رو داره.
حالا بهتر نیست وقتی که بستر ازدواج رو در درونش داره و تمایلش به سمت پاکی و خوبی هست راه ازدواج براش باز بشه؟

از طرفی آیا درسته جلوی چشم آدمایی که بقول شما خودشونو از شرک و فساد و فریب و شیطان.... دور نگه داشتن یکسری فاسد و دزود و .... بهترین حالت زندگی رو تجربه کنن و آخ نگن؟

این امتحانه یا شکستن دل؟

طرف هزار فساد کرده، شهره شهره از بدنامی ... اونوقت به هیچیش نیست میره بهترین ازدواج رو میکنه!

چرا همه چی برای ما؟ نرسیدن به ابتدایی ترین نیازای بشری ، دیدن بهترین زندگی از بدترین آدمها

من تمام اندرزهای شما رو از حفظم میتونم راجع بهش ساعت ها بنویسم. منم مثل شما نه درآمد ناجور داشتم نه آمال های دور و دراز. نه دنبال فساد بودم نه زرق و برق دنیا.

Iloveu-ALL
20-06-2019, 21:02
تو این جامعه افرادی با تفکر و دیدگاه شما زیاد هست . برای اینکه دورشون شلوغ باشه و از قافله تکشیل خانواده [بزور هم که شده] عقب نمونن زن گرفتن و بچه دار شدن ولی الان کاسه چه کنم دست گرفتن .

وقتی جامعه ثبات اقتصادی نداره و شما نمیتونی رو فردا حساب باز کنی چه برسه به برنامه ریزی برای سال های آینده , ازدواج و آوردن بچه احمقانه ترین کار ممکنه . هم زندگی خود آدم تباه میشه و هم آینده اون کودکی که از سر خودخواهی به این دنیا آورده شده بدون اینکه پیش نیازهای اون در ابتدایی ترین سطح ممکن آماده باشه و والدین برنامه ای برای آینده اون داشته باشن .

چیزی که شما در جامعه و حکومت امروزی مثال میزنی با 40 سال پیش خیلی فرق داره . پدر بزرگ من با یک شغل و درآمد بسیار معمولی اون زمان با خیال راحت شکم 9 تا بچه رو سیر میکرده و تازه تفریحات و مسافرت و خرج های جانبی هم بوده.

ولی الان شما همچین قدرت مالی بین خانواده ها می بینی ؟ یک نگاه به آمار طلاق بخاطر مشکلات مالی بندازین حساب کار دستتون میاد که مردم چقدر قدرت خرید دارن .

مردم دارن میوه رو بجای کیلویی خریدن بصورت دونه ای خریداری میکنن . پایین رفتن سن بچه های کار و بالا رفتن تعداد اونا که سر هر چهار و توی هر خیابون و پیاده رو میشه اونا رو دید که دست فروشی میکنن .

پایین رفتن سن فحشا , بطوری که دیگه دختر بچه ها روی به فحشا آوردن . وضع اینقدر خرابه که خود دولت که خوراکش سانسور همه چیزه به این قضیه اعتراف داره .


وقتی تفکر الله بختکی پشت تشکیل زندگی باشه میشه همون چیزی که شما گفتی . همینطوری بریم روی تشک تا بچه درست کنیم تا دورمون شلوغ باشه و از رفقا و فامیل در و همسایه عقب نمونده باشیم .

ماشالا پست هاتون چقدر لایک می خوره
پست بدی هم ندادی و با واقعیت امروز جامعه هم خونی داره
با خیلی جاهاش موافق هستم اما با همه جاش نه ...

چندتا نکته !
قبلا با یه شغل معمولیش میشده 8-9 تا بچه بزرگ کرد
یا توی محل و شهر ما خیلی کشاورز بودن و اونا هم خیلی بچه داشتن حداقل 3-4

ولی الان نهایت بچه آوردن مردم یکی یا دو تا یا نهایتا سه تا هستش که خیلی کمه این روزها در حالی اون موقع همه زیاد می آوردن

قبلا هزینه های امروزی وجود نداشت مثل موبایل و کامپیوتر و اتاق شخصی برای هر عضو خانواده !
بعلاوه امروز هم غذا خیلی گرونه و هم دلار و کالا های خانگی خارجی و ماشین ها !

از طرفی همسر خوب بودن و خانه داری و شاغل بودن و پول در آوردن و تربیت فرزند کار بسیار دشواری هست که بعید می دونم ما ها تو مدارس برایش آماده شده باشیم هر چی هست و هر چی که یاد گرفتیم از خانواده و مردم و جامعه بوده و کمتر کسی هست که از طریق درس و تحصیل به علم و دانش و مهارت های سبک زندگی قابل توجه ای رسیده توجه کنید که انسان شریف ، همه آدم ها درس خون به معنای خوبش نیستند و وقتی واقعیت اینطوری و نمیشه تغییر داد باید سیستم رو جوری تغییر بدیم که افراد متوسط و ضعیف هم بتونند از مدرسه بهره ببرند بهتره به خورد دادن درس های نظری به جمع بزرگی از افراد اونا رو بفرستیم بهشون عملی و فنی ، درس ها و کار های که بهشون میخوره و توش استعداد و توانایی دارند رو بهشون یاد بدیم بگذریم که حداقل در ناحیه ما کشاورزی رو باید به خیلی یاد داد که متاسفانه هر روز داره نسبت به دیروز ماشینه تر میشه!

قبلا کمتر چیز ها ماشینی بودند (حداقل کارخونه رو میشه مثبت در نظر گرفت چون چندین و چند نفر درش مشغول به کار میشوند)
اما ماشینی شدن کشاورزی به نظر (با احترام به نظر سایر دوستان) باعث بیکاری میشه هر چند خیلی ها بگویند بالا سر ماشین هم کارگر و یا کارشناس هست!
ولی خب از نظر کمیتی بیکاری بوجود می آوره هر چند کیفیت کار ماشینی معمولا بالاتره
قبلا ماشینیزه (؟) نبود ساختمان های بلند نبود مجبور نبودند کارگر ها توی ارتفاع بالا کار کنند هزینه های زیاد امروزی نبود موبایل نبود ماشین کم بود و ...

اما اینکه به خدا ربط دادید باید بگم که خدا وجود داره کافیه به موجوداتی که خلق کرده نگاه کنی (فکر می کنم چون علم و دانش تون خوبه خیلی هاشون رو میشناسی)
خدا هست دوست عزیز که خیلی ها با یه کار معمولی از فقر نترسیدند و خانواده تشکیل دادند
یا اینکه میگن فرشته ها مراقب بچه ها هستند ! یا اینکه تا الان نسل انسان باقی مونده ( با اون همه غار نشینی و سختی پیدا کردن غذا و گرما و جای خواب و ...)

اگر کسی عناد داره باید بذار کنه ، جهل کنونی رو حتی اگر در علم و دانش باشه رو بذاره کنار ! و از جایی که مقصره گله کنیم !
درسته اگه جامعه اسلامی ، واقعا اسلامی باشه باید نه فقرا به هم دیگه برخورد کنند و نه به کسی ظلم بشه ، چه مسلمان چه غیرمسلمان !

فکر می کنم باز هم حرف برای گفتن داشته باشم اما فعلا همین ها یادم بود ... امیدوارم منظورم رو رسونده باشم و به کام کسی تلخ نباشه حرفام!
شاید هم هیچی نداشته باشم پاس اگه ضرورتی ندارند نقل قول نکنید

ویرایش: مورد آخر اینکه ، اگر پولدار ها کمک کنند و سهم فقیر ها رو بدند و نگویند که ما زحمت می کشیم اونا نه وضعیت خیلی خوب و بهتر میشه شاید اینطوری حتی فقر ریشه کن شه ، این اعتقادیه که سهم فقرا دست پولدار هاست و اونا می تونند کمک کنند . لطفا جواب بدید:


راه حل برخورد با بچه شیطون و بازیگوش
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

چطوری میشه پول درآورد؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
چی شد که به اینجا رسیدیم؟
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



ویرایش2: راه حل شما برای تنهایی چیه؟ زن و بچه باعث میشه آدم شانس اینو پیدا کنه که دم پیری تک و تنها نباشه
این یکی از دلایل مهم ازدواج هست برای افرادی یک دلیل یا دلایلی گوناگونی برای تشکیل خانواده دارند.

قلب.طلایی
27-06-2019, 09:04
سلام

ازدواج میکنم... چون شخصا ازدواج رو به روابط بی هویت ، هدر دادن وقت ترجیح میدم.

اما ازدواج نمیتونم بکنم چون مردم جامعم تغییرات زیاد و منفی داشتن و دارن...

من یه دخترم و دهه شصتی حساب میشم اما همسن و سالم میره سراغ دخترایی که اواخر دهه هفتادن! طرف متولد ۱۳۶۴ هست میره با دختر متولد ۱۳۷۹ ازدواج میکنه!!

چرا؟چون دختره کم سن و ساله و خیلی چیزا رو نمیفهمه، باباش پولداره و از نظر جهزیه و برخی مسائل ساپورت مالیش میکنه، چون طرف قبل از ازدواج همیشه در دسترسه و خیلی چیزای دیگه... که گفتن نداره!

تو چنین اجتماعی با این شرایط فکری و فرهنگی متولدین یه دهه خاص اگر هم دوست داشته باشن ازدواج کنن فرصتی برای ازدواج ندارن! مخصوصا دخترهای اون دهه که ضربه ی بیشتری میخورن.
( الان یسری حتما فکر میکنن که دهه ما شرایط و توقعات نابجا داشتن ... در واقع اینطور نیست الان طی دو ماه گذشته سومین مورد از دهه هفتادی ها دیدم که خونه مهریه دختر بوده... )

اگر چه ازدواجی که با بچه بازی شروع بشه بهم میخوره و تا دلتون بخواد طلاق زیاد شده چه عاطفی و چه ثبتی...

دختره تازه عروسکش رو گذاشته توی کمدش میاد با یه پسر با فرق ده تا پونزده سال فاصله ی سنی دوست میشه و چشم باز میکنه میبینه پای سفره عقده!! فکر میکنم از برخی جهات برگشتیم زمان جدی پپری و مادریمون که دخترا تو سن خیلی پایین با مردای دو نسل عقب تر ازدواج میکردن!

::

wichidika
15-07-2019, 07:55
ره‌آورد فمنیسم؛ زنان تنها با حقوق بالا / عدالت در اندیشه اسلامی حق را به حق دار دادن استمسائل «حقوق زنان» از جمله مسائلی است که همواره محل بحث و مناقشه اقشار مختلف و فعالان حوزه زنان بوده‌است. اما این حقوق در طول تاریخ چطور تعیین شده است و در کشور ما به چه سمتی می‌رود؟





گروه خانواده؛ عطیه همتی: جایگاه زن و مرد در خانواده و حقوق و وظایف آن‌ها نسبت به یکدیگر از جمله مسائلی است که ممکن است در هر زندگی و در هر ازدواج با توجه به خواسته‌ها و توافقات زوجین متفاوت در نظر گرفته شود. عوامل زیادی در شکل‌گیری شرط و شروط‌‌های هنگام ازدواج می‌تواند دخیل باشد که مهم‌ترین آنها اعتقادات مذهبی، مسائل عرفی و خواسته‌های حقوقی دو طرف ماجرا در زندگی مشترک است. مسائل حقوقی و گرفتن امتیازهای حقوقی در چندسال اخیر تبدیل به یکی از مسائل مهم در ازدواج‌های کشور شده‌ ا‌ست. اما آیا حقوقی برخورد کردن در مسائل خانوادگی و گرفتن امتیازهای مختلف از طرف مقابل می‌تواند به موفقیت زندگی مشترک و ازدواج کمک کند؟ خط توازن در این دست مسائل کجاست؟ آیا فعالان حقوق زنان که در چندسال اخیر تلاش‌های بسیاری کرده‌اند که کفه این ماجرا را به نفع زنان سنگین کنند توانسته‌اند به زندگی مشترک و آرامش زنان در خانواده کمک کنند؟همه این‌ها مسائلی بود که با حجت‌الاسلام «جلیل محبی» حقوقدان و دکترای حقوق و جزا در میان بگذاریم و جوابی برای آن‌ پیدا کنیم. دین و نگاه فلسفی اندیشمندان دو عامل شکل‌گیری روابط در خانواده‌در موضوعات حقوقی خانواده باید ریشه‌ای‌ به مسائل نگاه کنیم. در این نوع نگاه همواره دو فاکتور دین و دیگری نگاه فلسفی اندیشمندان به زن و خانواده و رابطه زن و مرد بوده است که در میان بشر زن و ارتباط او با خانواده و جامعه را ترسیم کرده است.برای مثال در نگاه ویل دورانتی خانواده به صورت طبیعی و حیوانی بعد از دوران غارنشینی به وجود آمده‌ است که همه این حرفها از نظر ما داستان‌هایی بیش نیست اما در ذهن اندیشمندان و فلاسفه تاثیر داشته است. لذا همواره دو نوع نگرش در شکل‌گیری روابط در خانواده موثر بوده‌ است. همان دین و تفکر اندیشمندان بشری با الهام و یا بدون الهام از اندیشه‌های دینی که یکسری تجویزاتی مبتنی بر توصیفات انسانی یا مبتنی بر اندیشه‌های فلسفی مانند لزوم عدالت بوده‌ است. این دو مورد موجب شکل‌گیری نگرش جوامع درباره زن، رابطه او با مرد و نهاد خانواده به عنوان یک نهاد خرد اجتماعی شده‌ است. اندیشه‌ها، حقوق و تکالیف زن و مرد را تعیین می‌کنندهرکدام از این اندیشه‌ها مانند اندیشه اسلامی، اندیشه مسیحی کلیسایی و دیگر اندیشه‌ها تعیین کردند که باید برای بهبود روابط زن و مرد در خانواده چه تجویزاتی داشته باشیم و این دو چطور کنار هم زندگی کنند. برای همین هرکدام ساختاری داشتند. مثلا در اندیشه‌های فلسفی مدرن که ما به آنها می‌گوییم مدرنیته و جوامعی که روی این اندیشه‌ها سوار می‌شوند می‌گوییم مدرنیته، برای رابطه میان زن و مرد هرکدام یک ساختار و چارچوبی ترسیم کردند و مطابق آن چارچوب تلاش کردند که حق را بر اساس اندیشه خودشان تعیین کنند. مثلا گفتند زن حق دارد کار کند ولی دیگر همه بارهای مالی خانواده را به دوش مرد نگذاشتند. بلکه یک توازنی برقرار کردند. هرچند ما به اندیشه‌های غربی معترضیم چون معتقدیم کانوان خانواده را از بین برده‌ است، اما با این حال توانسته توازنی میان حقوق زن و حقوق مرد برقرار کند. حقوق و تکالیف در آن باهم همخوانی دارند. اگر بچه‌دار شدن و پروسه زایمان زن را کنار بگذاریم زن و مرد را عین هم دیده‌اند و یکی دانسته‌اند.

اندیشه اسلامی عدالت را در مساوات نمی‌بینداگر در متن‌های جدید انگلیسی دقت کنید می‌بینید مرجع ضمیر he و she نیز استفاده‌اش کمی تغییر کرده‌ است. در اصل انگلیسی اگر جنسیت نامعلوم باشد از he استفاده می‌کردند. الان جدیدا she می‌آورند. یعنی حتی در این مورد هم می‌خواهند این حقوق را رعایت کنند. این حاصل از اندیشه‌ای است که می‌گوید مگر زن و مرد هر دو انسان نیستند؟ پس در همه عرصه‌ها باید باهم یکی باشند. اما اندیشه اسلامی شکل دیگری را مشخص کرده‌است. او عدالت را در حق را به حق‌ دار دادن می‌بیند. نه اینکه برابر یا مساوات ببیند. در اندیشه اسلامی آن چیزی که مبنای دادن حق و تکلیف است «مصالح فرد و خانواده و جامعه» است. بعد یک سری آموزه‌های دینی را برای ما تعیین کرده و مشخص می‌کند شما بر این اساس جامعه را اداره کنید. به طور مثال زن حق دارد در جامعه کار کند و پول در بیاورد. برخلاف کلیسا که این اجازه را به زن نمی‌داد اما در اندیشه اسلام زن وظیفه کار کردن ندارد. یعنی تکلیفی برای زن بار نکرده‌ است اما فضا را باز گذاشته‌ است.از طرف دیگر اسلام در مورد مسائل مالی همه چیز را به عهده مرد گذاشته‌ است. حتی گفته‌ است باید همان طور که یک خانم در خانه پدرش زندگی می‌کرد زندگی اش را اداره کنید. یعنی مادیات همانطوری باشد که در خانه‌ پدرش بوده‌ است. در عین حال در مسائلی مانند کسب علم هیچ تفاوتی بین زن و مرد نگذاشته است.در خصوص گرداندن خانه یک تکلیف تعیین می‌کند. اما این تکلیف را باز گذاشته است که زن و مرد باهم توافق کنند. از طرفی می‌گوید همه کارهای خانه تکلیف مرد است و زن نباید دست به سیاه و سفید بزند. اما ترغیب می‌‌کند که خانه را طور دیگری اداره کند. مثلا می‌گوید مردی که در خانه کار می‌کند مانند کسی است که در راه خدا جهاد می‌کند. اما برای زن این موضوع را طور دیگری مطرح می‌کند. زنی که در خانه کار می‌کند کسی است که در راه خدا جهاد می‌کند. دیگر کلمه «مانند» وجود ندارد. با این تفاوت که بر مرد واجب است که این کار را انجام دهد اما برای زن واجب نیست. خداوند با مختصات زن و مرد این موضوع را اینطور در نظر گرفته‌ است. کار کردن زن در خانه را وظیفه او ندانسته بلکه امر محبت آمیز و عشق ورزی او به افراد خانواده نگاه کرده‌ است.در اسلام برای توازن زن و مرد، داده‌ها و ستانده‌های مشابهی وجود ندارد اما دوکفه ترازو تقریبا باهم برابری می‌کند. مثلا بار مالی خانواده و حتی بزرگ کردن بچه به عهده مرد است. حتی زن وظیفه ندارد به بچه شیر بدهد، مگر اینکه بچه زنده نماند اگر این کار را انجام داد باید به او پولش را بدهی. در عین حال به زن گفته‌است که در زناشویی تکلیف تو اطاعت است. این موضوع هم به دلیل تفاوت‌‌های جنسیتی وروانی میان زن و مرد است. از بین بردن خانواده تبریک گفته می‌شودتجربه بیش از هزارساله زندگی زن و مرد مسلمان تا قبل از آمدن نظریات مدرن به ایران یعنی حوالی مشروطه نشان می‌دهد تجربه بسیار موفقی بوده‌ است. از آن طرف جامعه غربی برای خودش از بین بردن خانواده را یک موفقیت می‌داند. مثلا آقای «ادموند گسند» جرم شناس معروف فرانسوی در مقاله بحران‌های سیاست جنایی در دنیا که در مورد خانواده صحبت می‌کند می‌گوید:«ما به جامعه مدرن تبریک می‌گوییم که توانسته خانواده را از بین ببرد و زن را از بند خانواده آزاد کند. اما خانواده یک‌سری حقایق و مزایایی هم برای جامعه داشته که الان آنها را نداریم و باید برایش جایگزین پیدا کنیم.» ما به همین رسایی می‌بینیم که آنها از این بابت خوشحالند که توانسته‌اند خانواده را از بین ببرند و این دقیقا اختلاف بزرگ ما با آنهاست. حتی اگر به آن دنیا هم نگاه نکنیم و همه چیز را در این دنیا در نظر بگیریم باز می‌بینیم که با از بین رفتن خانواده آرامش افراد از بین می‌رود.نمی‌شود حقوق اسلامی و حقوق غربی را همزمان طلب کردجامعه امروز ایران یک جامعه شترگاوپلنگ است. از طرفی وجود اندیشه‌های وحیانی اسلام و وجود نهادهای مذهبی رسمی برای تنظیم قوانین زنان و خانواده از یک سو، از سوی دیگر فشارهای اجتماعی روشنفکران مدرن ما بعد از مشروطه که اروپا رفتند و بعد از آن بازگشتند و مثلا قانون حمایت از خانواده را در دهه 40 نوشتند یک جامعه‌ای را به وجود آورده که در حوزه زن و خانواده هیچ چیزش سر جای خودش نیست. یک زن دوست دارد از مزایای زندگی خانوادگی وحیانی همه‌اش را بگیرد. دوست دارد در خانه کار نکند. دوست دارد مهریه بگیرد. دوست دارد حق خروج از کشور بگیرد و به طوری کلی وضعیتی شده‌ است که دوست دارد حقوق غربی و حقوق اسلامی خودش را بگیرد و در عین حال هم تکالیف غربی و هم تکالیف اسلامی را از مرد توقع دارد. این موضوع در کوتاه‌مدت برای زنان فوایدی داشته باشد. اما در بلند مدت اصلا اتفاق خوبی نیست.

نتیجه جنبش‌های افراطی زنان، بیشتر شدن تنوع‌طلبی مردان استدر ونزوئلا این موضوع کاملا تجربه شده‌ است. جنبش‌های حقوقی افراطی شرقی و غربی برای گرفتن حقوق زن تلاش‌های زیادی کردند و در نهایت همه حقوق را به زن دادند. به طور مثال یک مرد هنگام طلاق باید همه چیزش را بگذارد و برود. فکر می‌‌کنید در ادامه این ماجرا چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا به نفع زن تمام می‌شود؟خیر، مرد میلش را به‌طور کلی نسبت به ازدواج از دست می‌دهد و تنها خواهان رابطه دوستی با زنان است. آن‌وقت در صورت بچه‌دار شدن، مرد اگر رفت هیچ ضمانت اجرایی برای برگشتن ندارد و زن و بچه باهم می‌مانند و تنها عاطفه مادری این بچه را کنار زن نگه می‌دارد. همین است که فرزندان زیادی وجود دارد که تنها یک والد دارند آن هم مادر. این موضوع در کشور ما هم اگر به این شکل ادامه پیدا کند رخ می‌دهد. برای کسانی که به شرع اعتقادی ندارند ازدواج سفید می‌کنند. متشرعین هم دنبال رابطه‌های حلال بدون ازدواج می‌روند. فکر نکنید این ماجرا همه ضرباتش متوجه زنان است. وگرنه مردی که نخواهد مسوولیت قبول کند برایش کاملا ایده‌آل است و هرروز تنوع طلبی می‌کند. آینده فعالیت‌های فمنیستی در کشور، زنانی با حقوق بالا و بدون خانواده استاین نشانه را همیشه در نظر داشته باشید. سنگین شدن بار یکی از کفه‌های ترازو چه به سمت زن و چه به سمت مرد میل طرف مقابل را به تشکیل خانواده و ازدواج از بین می‌برد و آن کسی که در سمت کفه سنگین‌تر قرار دارد به خاطر نداشتن خانواده ضربه می‌خورد. لذا روند جامعه ایرانی در حوزه زن و خانواده این است که یکی از دو مدل غربی و اسلامی را نمی‌پذیرد و می‌خواهد تلفیق کند و همه را باهم داشته باشد. همه حقوق زن را بگیرد و همه تکالیف را به مرد تحمیل کند.اگر این موضوع ادامه پیدا کند و عقدنامه‌ها به همین شکل پیش برود 30 سال دیگر زنانی داریم با حقوق بسیار بالا که همه حقوقشان روی کاغذ است. چون هیچکس دوست ندارد با آنها ازدواج کند و همه خواهان رابطه‌های غیر رسمی با آنها هستند. متاسفانه فمنیسم‌ها دارند امضا‌ها را از یک طرف دارند زیاد می‌کنند و فکر می‌کنند که دارند به زن خدمت می‌کنند. جای ناز زن و نیاز مرد در جامعه فعلی عوض شده‌ استعقلای جامعه ما حتی عقلای غیردینی و روشنفکری ما حداقل بیایند برای خانواده ترازویی قرار بدهند. مثلا بگویند به مرد این حقوق را می‌دهیم به زن این حقوق را که زن و مرد غیرمذهبی ما هم حداقل به گونه‌ای که آنها می‌گویند جلو بروند. نه اینکه همه بار به دوش یک نفر باشد و حالا برو هرکاری دوست داری بکن. همین آقای مدرن می‌گوید من فردا ازدواج نمی‌کنم. این ازدواج اصلا شخصیت مرا خورد می‌کند. وقتی من می‌توانم بدون هیچ تعهدی هرسال با یک نفر وقت بگذرانم چرا باید تن به این نوع مسوولیت بدهم. این حرفها دیگر درگوشی نیست. دیگر این حرفها را رسمی می‌زنند. در ادبیات این مملکت میان شاعران همیشه بوده‌ است که مرد باید اظهار نیاز کند و زن ناز کند. اما داریم به چشم می‌بینیم که جایشان عوض شده‌ است و این کار بزرگترین دستاورد زن که داشتن یک خانواده آرام و فرزندان است را از او می‌گیرد.چاره کار این است مذهبیون ما در ازدواج‌هایشان به قوانین اسلامی تن بدهند و آن را الگو قرار بدهند. غیر مذهبیون ما هم به قوانین مدرن تن بدهند که روشنفکرهایشان برایشان مشخص می‌کنند که خلاف اسلام نباشد و دو کفه ترازو را هم به توازن برساند. اما اینطور نباشد که هر دو گروه هم حقوق اسلامی و غربی را باهم طلب کنند هم تکالیف هر دو را به دوش یکی از طرفین بیندازند. انتهای پیام/

srx190d
15-07-2019, 21:29
[emoji736]شواهد حاکی از اهتمام انقلابیون به برابری جنسیتی و آزادی زنان است. روسپی‌گری که پیش از انقلاب یکی از راههای امرار معاش زنان فقیر بود، امروز به‌مراتب کمتر شده است.
کوبا از نظر شاخص‌های برابری جنسیتی در جهان سرآمد است. در قانون اساسی کوبا، زنان از نظر حقوق با مردان برابرند وکمتر از نیمی از بازار کار را زنان تشکیل می‌دهند.

[emoji736]زنان همه‌جا هستند: در پارلمان، در بازار کار، در ادارات، در فضای عمومی. کوبا از نظر حضور زنان در پارلمان رتبه‌ی سوم را در جهان دارد و حدود 48 درصد کرسی‌های پارلمان در اختیار زنان است. در مقایسه، ایالات متحده در رتبه‌ی هفتادم ایستاده است. البته فرهنگ ماچویی که در بسیاری از کشورهای لاتینی غالب است، این‌جا نیز به چشم می‌خورد. برای نمونه حضور زنان در گروه‌های موسیقی در قیاس با مردان به‌مراتب کمتر است./

ایا به بدن زن باید دید جنسی داشت؟

ایا بدن زن برای این است که مردان از ان تمتع جنسی ببینند واورانه بعنوان یک انسان،بلکه زن موجودی است صرفا برای رفع نیاز جنسی....اگربه این دیدگاه اعتقاد داشته باشیم بایستی تدبیری اتخاذ نمود که جذابیت بدن زن برای مردان بسیار دلمشغول کن وجذابتر گردد،اگر بدن زن برای مردان ان جذابیت لازم را نداشته باشد ودیدن ان یک امر متعارف شود،دران هنگام است که مردان ،زنان را شیئی جنسی نمیبینند،بقول خودمان جشم ودلشان پراست،...اکنون درکوباوامثال چنین کشورهایی به زن بعندان یک انسان نگاه میکنندونه بعنوان شیئی جنسی....در ایران باپوشش زنان جذابیت جنسی زنان بیشتر شده وحس کنجکاوی مردان برای دیدن ان بسیار جذاب شده،هرچه پنهان ترجذابیت وکنجکاوی بیشتر،اکنون معتقدین به حجاب برای توجیه نظر خود ،زن را به مانند مروارید در درون صدف میدانند ،به همین خاطر جنایات جنسی در ایران به مراتب بیش از کشوری مثل کوبااست،....یکی از دوستان برایم خاطره ای تعریف کرد،اینکه اولین بار که وارد امریکا شدم،چشمهایم ناخوداگاه برروی بدنهای نیمه برهنه زنان بود،ولی بتدریج این برایم عادی شد،بگونه ایکه وقتی یاد روزهای اولم میافتم خنده ام میگیرد،اکنون زنها را به دیدشهوانی نمیدیدم،اصلا برایم مطرح نبود،...


Sent from my iPhone 7 using Tapatalk

ژیان
24-07-2019, 07:50
[emoji736]شواهد حاکی از اهتمام انقلابیون به برابری جنسیتی و آزادی زنان است. روسپی‌گری که پیش از انقلاب یکی از راههای امرار معاش زنان فقیر بود، امروز به‌مراتب کمتر شده است.
کوبا از نظر شاخص‌های برابری جنسیتی در جهان سرآمد است. در قانون اساسی کوبا، زنان از نظر حقوق با مردان برابرند وکمتر از نیمی از بازار کار را زنان تشکیل می‌دهند.

[emoji736]زنان همه‌جا هستند: در پارلمان، در بازار کار، در ادارات، در فضای عمومی. کوبا از نظر حضور زنان در پارلمان رتبه‌ی سوم را در جهان دارد و حدود 48 درصد کرسی‌های پارلمان در اختیار زنان است. در مقایسه، ایالات متحده در رتبه‌ی هفتادم ایستاده است. البته فرهنگ ماچویی که در بسیاری از کشورهای لاتینی غالب است، این‌جا نیز به چشم می‌خورد. برای نمونه حضور زنان در گروه‌های موسیقی در قیاس با مردان به‌مراتب کمتر است./

ایا به بدن زن باید دید جنسی داشت؟

ایا بدن زن برای این است که مردان از ان تمتع جنسی ببینند واورانه بعنوان یک انسان،بلکه زن موجودی است صرفا برای رفع نیاز جنسی....اگربه این دیدگاه اعتقاد داشته باشیم بایستی تدبیری اتخاذ نمود که جذابیت بدن زن برای مردان بسیار دلمشغول کن وجذابتر گردد،اگر بدن زن برای مردان ان جذابیت لازم را نداشته باشد ودیدن ان یک امر متعارف شود،دران هنگام است که مردان ،زنان را شیئی جنسی نمیبینند،بقول خودمان جشم ودلشان پراست،...اکنون درکوباوامثال چنین کشورهایی به زن بعندان یک انسان نگاه میکنندونه بعنوان شیئی جنسی....در ایران باپوشش زنان جذابیت جنسی زنان بیشتر شده وحس کنجکاوی مردان برای دیدن ان بسیار جذاب شده،هرچه پنهان ترجذابیت وکنجکاوی بیشتر،اکنون معتقدین به حجاب برای توجیه نظر خود ،زن را به مانند مروارید در درون صدف میدانند ،به همین خاطر جنایات جنسی در ایران به مراتب بیش از کشوری مثل کوبااست،....یکی از دوستان برایم خاطره ای تعریف کرد،اینکه اولین بار که وارد امریکا شدم،چشمهایم ناخوداگاه برروی بدنهای نیمه برهنه زنان بود،ولی بتدریج این برایم عادی شد،بگونه ایکه وقتی یاد روزهای اولم میافتم خنده ام میگیرد،اکنون زنها را به دیدشهوانی نمیدیدم،اصلا برایم مطرح نبود،...


Sent from my iPhone 7 using Tapatalk

حجاب تو آمریکا آزاده اما آمریکایی ها معمولا هرزه پوشی نمیکنن اما تو یه کشور جهان سومی که مردمش اکثرا عقده ای و فاسد هستن اگه حجاب اختیاری بشه اون کشور تبدیل به استریپ کلاب میشه. تو آمریکا فقط دخترهای کم سن و سال و دانشچو لباس های لختی می پوشن و کمی که بزرگتر میشن لباس های مناسب تر انتخاب میکنن اما تو ایران آزاد باشه پیرزن 40 ساله هم هرزه پوشی میکنه.
قرار نیست قوانین آمریکا و فرهنگشون رو تو ایران پیاده کنیم.

با بی حجابی مخالف نیستم با هرزه پوشی مخالفم. بالاخره کلی نوجون تو سن بلوغ تو این کشور هستن درست نیست با هرزه پوشی اینجور افراد تحریک بشن. پسر جماعت هم اگه سلامت جنسی داشته باشه از همون سن 4 سالگی با دیدن بدن زن تحریک میشه :n09:

italodance
25-07-2019, 05:48
حجاب تو آمریکا آزاده اما آمریکایی ها معمولا هرزه پوشی نمیکنن اما تو یه کشور جهان سومی که مردمش اکثرا عقده ای و فاسد هستن اگه حجاب اختیاری بشه اون کشور تبدیل به استریپ کلاب میشه. تو آمریکا فقط دخترهای کم سن و سال و دانشچو لباس های لختی می پوشن و کمی که بزرگتر میشن لباس های مناسب تر انتخاب میکنن اما تو ایران آزاد باشه پیرزن 40 ساله هم هرزه پوشی میکنه.
قرار نیست قوانین آمریکا و فرهنگشون رو تو ایران پیاده کنیم.

با بی حجابی مخالف نیستم با هرزه پوشی مخالفم. بالاخره کلی نوجون تو سن بلوغ تو این کشور هستن درست نیست با هرزه پوشی اینجور افراد تحریک بشن. پسر جماعت هم اگه سلامت جنسی داشته باشه از همون سن 4 سالگی با دیدن بدن زن تحریک میشه :n09:

بله بله بله

وقتی توی یک کشور فرهنگ و هویت و تاریخش رو ازش بگیرند همین هم میشه. بدتر وقتی که حکومت داری بلد نباشند و ترویج فرهنگ و هویت را بلد نباشند و با اجرای احکام ما قبل از تاریخ اجرا بکنند همین هم می شود.
بی کفایتی حکومت غیر ایرانی و بر پایه شیطان را گردن جوانان این مرز و بوم نگذار. چقدر سطحی و بدون درک.
چطور قبل از انقلاب اینطور نبود؟! چون حق آزادی پوشش و یا مذهب و یا خصوصی و شخصی بود؟! 

ژیان
26-07-2019, 00:21
بله بله بله

وقتی توی یک کشور فرهنگ و هویت و تاریخش رو ازش بگیرند همین هم میشه. بدتر وقتی که حکومت داری بلد نباشند و ترویج فرهنگ و هویت را بلد نباشند و با اجرای احکام ما قبل از تاریخ اجرا بکنند همین هم می شود.
بی کفایتی حکومت غیر ایرانی و بر پایه شیطان را گردن جوانان این مرز و بوم نگذار. چقدر سطحی و بدون درک.
چطور قبل از انقلاب اینطور نبود؟! چون حق آزادی پوشش و یا مذهب و یا خصوصی و شخصی بود؟!

از وضعیت فعلی دفاع نمیکنم اما شما مگه قبل از انقلاب بودی که ببینی چطوری بوده؟ اصلا کشوری که تو جنگ جهانی قحطی شده بود نیمی از جمعیتش از گرسنگی تلف شدن و نیمی دیگه ناقص و روانی شدن مگه میشه خوب بوده باشه؟ الان واقعا مشکلت اینه که مردم حق انتخاب مذهب و لخت شدن ندارن؟ (حق انتخاب پوشش ندارن حرف غلطیه چون همه حق انتخاب پوشش دارن تو ایران اما ---- پوشی ممنوعه. از نظر شما شاید قانون بدی باشه از نظر من شاید قانون خوبی باشه)
مردم خاورمیانه همیشه بدبخت بودن ایران هم یکی از همین کشورها بوده که هیچ وقت روز خوش ندیده اونم به خاطر شرایط آب و هوایی و جغرافیایی بوده فقط نه چیز دیگه ای. سطح فرهنگ مردم ایران و کلا خاورمیانه همیشه به طرز وحشتناکی پایین بوده چه قبل از انقلاب چه بعد از انقلاب نسل ما مشکل داره واسه همین از مسئولین هم انتظار بالا نداشته باش هرکس دیگه ای هم بره جای اونها بهتر از اونها نمیشه. جامعه تا زمانی که انسان فاسد تربیت کنه کشور درست بشو نیست.

البته ایرانی ها رو دنیا دیده تر و عاقل تر از غربی ها میدونم اما اونها به خاطر شرایط زندگی بهتر و آموزش فرهنگ بالاتری داشتن ولی تو خیلی چیزها هم از خاورمیانه ای ها پایین تر هستن.

italodance
26-07-2019, 05:45
از وضعیت فعلی دفاع نمیکنم اما شما مگه قبل از انقلاب بودی که ببینی چطوری بوده؟ اصلا کشوری که تو جنگ جهانی قحطی شده بود نیمی از جمعیتش از گرسنگی تلف شدن و نیمی دیگه ناقص و روانی شدن مگه میشه خوب بوده باشه؟ الان واقعا مشکلت اینه که مردم حق انتخاب مذهب و لخت شدن ندارن؟ (حق انتخاب پوشش ندارن حرف غلطیه چون همه حق انتخاب پوشش دارن تو ایران اما ---- پوشی ممنوعه. از نظر شما شاید قانون بدی باشه از نظر من شاید قانون خوبی باشه)
مردم خاورمیانه همیشه بدبخت بودن ایران هم یکی از همین کشورها بوده که هیچ وقت روز خوش ندیده اونم به خاطر شرایط آب و هوایی و جغرافیایی بوده فقط نه چیز دیگه ای. سطح فرهنگ مردم ایران و کلا خاورمیانه همیشه به طرز وحشتناکی پایین بوده چه قبل از انقلاب چه بعد از انقلاب نسل ما مشکل داره واسه همین از مسئولین هم انتظار بالا نداشته باش هرکس دیگه ای هم بره جای اونها بهتر از اونها نمیشه. جامعه تا زمانی که انسان فاسد تربیت کنه کشور درست بشو نیست.

البته ایرانی ها رو دنیا دیده تر و عاقل تر از غربی ها میدونم اما اونها به خاطر شرایط زندگی بهتر و آموزش فرهنگ بالاتری داشتن ولی تو خیلی چیزها هم از خاورمیانه ای ها پایین تر هستن.

اخه یار حکومتی
از نظر شما آزادی پوشش یعنی لخت شدن؟! این ذهن شماست یا خواسته ذهن شماست؟!!!
گیریم اصلا باشه، شما نمیخواد بری غرب و غربی ببیینی, کشورهای اسلامی رو ببین، مقایسه کن امارات قطر لبنان فلسطین مالزی مصر اردن سوریه ترکیه ...... پس چرا انجا تحریک نمی شوند ؟! نکنه فکر کردی انجا مثل شهر شماست ؟!!

بی کفایتی و بی سوادی و کوتاهی این ۴۰ ساله را تقصیر جوانان و مردم کشورت میدونی؟!! خجالت داره جایی نگی هان.

من دوران پهلوی نبودم اما وقتی ایران را با بعضی از همون کشورهای فوق که اصلا وجود نداشتند تو این موضوع یعنی مالزی امارات قطر ترکیه مقایسه میکنم میبینم چقدر پیشرفت و عقب موندگی آزادی داریم برام کافیه.
انتخاب اولیه انسانی یعنی پوشش نداریم بعد حتما آزادی دیگه نسبت به اون کشورها داریم؟!! شما هم که گفته بودی هیچ مشکل عدم آزادی نداری و تو ایران ندیدی. بیخودی ادامه نده که درد ۴۰ ساله مردم رو نمیتونی ماستمالی کنی و بنویسی.
مذهب رو دیگه وارد نشو که نگو. اینو برات اسکیپ میکنم.
جنگ جهانی دوم؟؟!!! ایران پیشتاز خاورمیانه بود. الان عقب مونده خاورمیانه هست. اینهمه دستاورد و صنعت داشت الان هیچی نداره جز متکی به‌ نفتی که گفتند متکی نباشیم.
چطور هنوز ادامه میدی. آدم زبانش مو در میاره.

Rjoun
26-07-2019, 11:01
مملکت اقتصادش فروپاشیده شده اونوقت اقایون دارن از اقتدار صحبت می‌کنن،نمی‌دونم از کدوم محله دارن اجناسشونو تهیه میکنن

J@viD
26-07-2019, 12:25
مملکت اقتصادش فروپاشیده شده اونوقت اقایون دارن از اقتدار صحبت می‌کنن،نمی‌دونم از کدوم محله دارن اجناسشونو تهیه میکنن

نارمک .....

Rjoun
26-07-2019, 14:09
دقیقا :n09:
نارمک .....

ژیان
27-07-2019, 00:23
اخه یار حکومتی
از نظر شما آزادی پوشش یعنی لخت شدن؟! این ذهن شماست یا خواسته ذهن شماست؟!!!
گیریم اصلا باشه، شما نمیخواد بری غرب و غربی ببیینی, کشورهای اسلامی رو ببین، مقایسه کن امارات قطر لبنان فلسطین مالزی مصر اردن سوریه ترکیه ...... پس چرا انجا تحریک نمی شوند ؟! نکنه فکر کردی انجا مثل شهر شماست ؟!!

بی کفایتی و بی سوادی و کوتاهی این ۴۰ ساله را تقصیر جوانان و مردم کشورت میدونی؟!! خجالت داره جایی نگی هان.

من دوران پهلوی نبودم اما وقتی ایران را با بعضی از همون کشورهای فوق که اصلا وجود نداشتند تو این موضوع یعنی مالزی امارات قطر ترکیه مقایسه میکنم میبینم چقدر پیشرفت و عقب موندگی آزادی داریم برام کافیه.
انتخاب اولیه انسانی یعنی پوشش نداریم بعد حتما آزادی دیگه نسبت به اون کشورها داریم؟!! شما هم که گفته بودی هیچ مشکل عدم آزادی نداری و تو ایران ندیدی. بیخودی ادامه نده که درد ۴۰ ساله مردم رو نمیتونی ماستمالی کنی و بنویسی.
مذهب رو دیگه وارد نشو که نگو. اینو برات اسکیپ میکنم.
جنگ جهانی دوم؟؟!!! ایران پیشتاز خاورمیانه بود. الان عقب مونده خاورمیانه هست. اینهمه دستاورد و صنعت داشت الان هیچی نداره جز متکی به‌ نفتی که گفتند متکی نباشیم.
چطور هنوز ادامه میدی. آدم زبانش مو در میاره.


من از هیچ سیاستمداری دفاع نمیکنم همشون خون خوار و کثیف و به فکر منافع خودشون هستن. نمونه اش سیاست مدارهای آمریکا که به خاطر پول و آزادی و این حرفها با قانون حمل سلاح سالانه هزاران نفر رو سلاخی میکنن و اصلا براشون مهم نیست. یا تو همین ایران چه فجایعی رخ میده اما دغدغه رئیس جمهور شده اینکه زنها برن استادیوم فوتبال.
نمونه یکی از فجایعی که همین امروز رخ داده [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

به جای اینکه کل کشور بسیج بشه تا این مشکل ریشه یابی بشه و هرگز دوباره چنین اتفاقی رخ نده اما هر روز شاهد اینجور حوادث هستیم امثال شما هم که کل دغدغه اشون اینه که چرا دخترا نمیتونن هرزه پوشی کنن. اگه همفکرهای شما انقدر کشور رو درگیر مسائل مسخره ای مثل مبارزه با قانون عفاف نکنن شاید روی اینجور مسائل اجتماعی بیشتر وقت بذارن و ریشه یابی کنن.
آزادی پوشش هم تو ایران وجود داره هرکس میتونه هر لباسی با هر رنگی بپوشه فقط هرزه پوشی ممنوعه (البته اینکه همه باید روسری استفاده کنن و اینها به نظر من زیاد روی هست اما شاید قانون گذار نظر دیگه ای داره).

italodance
27-07-2019, 07:23
من از هیچ سیاستمداری دفاع نمیکنم همشون خون خوار و کثیف و به فکر منافع خودشون هستن. نمونه اش سیاست مدارهای آمریکا که به خاطر پول و آزادی و این حرفها با قانون حمل سلاح سالانه هزاران نفر رو سلاخی میکنن و اصلا براشون مهم نیست. یا تو همین ایران چه فجایعی رخ میده اما دغدغه رئیس جمهور شده اینکه زنها برن استادیوم فوتبال.
نمونه یکی از فجایعی که همین امروز رخ داده [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

به جای اینکه کل کشور بسیج بشه تا این مشکل ریشه یابی بشه و هرگز دوباره چنین اتفاقی رخ نده اما هر روز شاهد اینجور حوادث هستیم امثال شما هم که کل دغدغه اشون اینه که چرا دخترا نمیتونن هرزه پوشی کنن. اگه همفکرهای شما انقدر کشور رو درگیر مسائل مسخره ای مثل مبارزه با قانون عفاف نکنن شاید روی اینجور مسائل اجتماعی بیشتر وقت بذارن و ریشه یابی کنن.
آزادی پوشش هم تو ایران وجود داره هرکس میتونه هر لباسی با هر رنگی بپوشه فقط هرزه پوشی ممنوعه (البته اینکه همه باید روسری استفاده کنن و اینها به نظر من زیاد روی هست اما شاید قانون گذار نظر دیگه ای داره).

لینک خبر رو خوندم. حانواده افغان . پدر خانواده همه رو کشت. ...و خوب این چه ربطی داره؟
من متوجه منظور شما نمی شوم؟ شما هم گویا بی راهه داری میزنی؟؟؟ مگه ما multi-problem داریم صحبت می کنیم؟
جرم همه جا اتفاق میوفته حتی تو امریکا این عجیب نیست.

عجیب اینه که شما بحث رو عوض می کنی و بجای جواب من که کشورهای اسلامی رو مثال زدم یک چیز یاوه میگویید. :n04:

هرزه پوشی؟ به دختران وطنت می گویی هرزه پوش؟ هر کی مطابق با الگو و نگاه شما نباشه میشه هرزه پوش؟
شما حتی به مردم کشور خودت هم احترام نمیگذاری بعد انتظار احترام به نظر و ذهن و حرف خودتان را می طلبید؟
پاشو برو به همون فلسطین لبنان و سوریه ات بگو هرزه پوش نه به مردم خودت. :n38:

این سخنان شما اینقدر زشت و خفیف هست که بنده ادامه امکان پاسخگویی را با شما ندارم.


یک زمانی عربستان به دلیل تاریخ اسلام عقب مونده ترین کشور خاورمیانه بود البته هنوز هم بخاطر تبعیت از قوانین متهجر ما قبل تاریخ اسلام هنوز هم هست. اما میبینیم این کشور وارد مسیر پیشرفت و همگام سازی با دنیا دارد می شود بطوری که آزادی زنان رو به رعایت هست حتی در شهرهای مذهبی این کشور.
و برعکس این ایران پیشرفتگرای پهلوی بود که حالا به عقب مونده ترین کشور خاورمیانه با سرعت بسیار در حال ورود هست کشوری که منبع اسلام نبوده اما با حربه خاصی علاقه خاصی به جانشینی منبع مذهب دارد.
:n15:

wichidika
10-08-2019, 09:28
مشاور سابق وزیر کشور مطرح کرد؛شیب کاهشی ازدواج در ایران/ افزایش 10 درصدی موافقت با همباشی در کشور از سال 95
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]کارشناس مسائل اجتماعی گفت: در سال 95، حدود 700 هزار ازدواج و در سال 96 حدود 608 هزار ازدواج ثبت شده است ولی در سال گذشته 550هزار ازدواج ثبت شده است که نشان دهنده شیب کاهشی ازدواج است.
به گزارش ایسنا و به نقل از جامعه ایمانی مشعر، بهمن مشکینی، مشاور سابق وزیر کشور در افتتاحیه یازدهمین همایش هیأت‌های محوری و برگزیده کشور که در مجتمع یاوران مهدی(عج) قم برگزار شد، عنوان کرد: سرمایه اجتماعی به معنای اعتماد و مشارکت اجتماعی است که از حوزه خانواده شروع می‌شود و به مراتب بالاتری می‌رسد و هرچه مشارکت و اعتماد بیشتر باشد، سرمایه اجتماعی بالاتر خواهد بود؛ پیروزی انقلاب اسلامی و موفقیت در دفاع مقدس نتیجه سرمایه اجتماعی در کشور بود.
کارشناس مسائل اجتماعی بیان کرد: در کشور 80 میلیونی ایران بیش از 12میلیون حاشیه نشین وجود دارد؛ افراد به دلیل کسب شغل به شهرهای بزرگ مهاجرت می‌کنند و به دلیل عدم تمکن مالی برای سکونت در داخل شهر، در حاشیه شهر به صورت قاچاق اسکان می‌یابد و به دستفروشی در سطح شهر می‌پردازند.

وی ادامه داد: در کشور حداقل 4 میلیون معتاد وجود دارد و این به معنی 2 تا 3میلیون خانواده گرفتار است؛ همچنین سالانه حدود 500هزار نفر در زندان‌ها رفت و آمد دارند و خانواده آن‌ها نیز درگیر این موضوع می‌شوند؛ سالانه طبق اعلام پلیس، حدود 18هزار تلفات فوتی جاده‌ای داریم که اغلب سرپرست خانوار هستند و باعث مشکلات بسیاری می‌شود.

کارشناس مسائل اجتماعی تصریح کرد: حدود 22میلیون خانواده در کشور وجود دارد و می‌توانیم بگوییم زندگی در ایران همچنان خانوادگی است؛ در سال 95، حدود 700هزار ازدواج و در سال 96، حدود 608 هزار ازدواج ثبت شده است ولی در سال گذشته 550هزار ازدواج ثبت شده است که نشان دهنده شیب کاهشی ازدواج است.

وی اضافه کرد: در وضعیت کنونی کشور شاهد دو معضل کاهش آمار ازدواج و مشکلات طلاق هستیم؛ همچنین سن ازدواج پسران بالارفته است که باعث مشکلات بسیاری می‌شود.

مشکینی اظهار کرد: 14درصد طلاق‌ها در سال اول ازدواج است و حدود 40درصد طلاق‌ها در سنین زیر 30سال است؛ میزان مخالفت با همباشی‌ها در کشور بسیار زیاد و حدود 80 درصد است ولی از سال 95 تاکنون، موافقت با همباشی در کشور، 10 درصد افزایش یافته است.

وی خاطرنشان کرد: در عوامل خوشبختی در سال 95، پول و ثروت در رده ششم قرار داشته است ولی در سال 98 به رتبه اول رسیده است که نشان دهنده توجه جامعه به سرمایه‌داری است؛ همچنین طبق نظرسنجی‌ها 69درصد معتقد هستند که خیانت در خانواده افزایش پیدا کرده است؛ ممکن است آمارها تا این حد نباشد ولی این نشان دهنده تاثیر در اذهان مردم است.

کارشناس مسائل اجتماعی تاکید کرد: دشمن و جنود شیطان موضوع خانواده و نظام خانواده را مورد هدف قرار داده است؛ همچنین دشمن به دنبال فرد گرایی در جامعه شیعیان است و تا حدی در این امر موفق شده است؛ موضوع جمع و اجتماع بسیار با اهمیت است و مهم ترین جمع، خانواده است که دشمن به دنبال برهم زدن آن است.

وی گفت: بالاترین نرخ طلاق در کشور مربوط به مناطقی است که از لحاظ مالی متمول هستند و این نشان دهنده این است که مسائل مالی در تحکیم خانواده زیاد تاثیرگذار نیست؛ باید برای تحکیم خانواده به دنبال سبک تفکر درست و تقویت ایمان جامعه باشیم.

مشکینی عنوان کرد: در حوزه مسائل خانواده باید آگاهانه و عالمانه عمل کنیم و انجام اقدامات غیر علمی تاثیر مناسب ندارد؛ باید متولیانی که در حوزه خانواده اقدام می‌کنند، ابتدا کاملا به مسائل خانواده اشراف داشته باشند.

وی افزود: هیآت در کانون اجتماعات مردمی جای دارند و نیاز است همانطور که برای مراسمات مذهبی بانی جذب می‌شود، برای موضوع خانواده و مشاوره‌های خانواده و جوانان نیز بانی جذب شوند و آموزش داده شوند؛ در مدارس، دانشگاه‌ها و صدا و سیما به طور مناسب در حوزه خانواده عمل نمی‌شود و لازم است هیآت با استفاده از افراد متخصص، متدین انقلابی در این حوزه کار کنند.

کارشناس مسائل اجتماعی بیان کرد: همچنین باید با ایجاد حساسیت مردمی، مشارکت اجتماعی را در تقویت نظام خانواده جذب کنیم؛ هیآت می‌توانند شبکه مویرگی مردمی برای حل معضلات اجتماعی ایجاد کنند. پرچم اهل بیت در خانواده بلند می‌شود و اگر نظام خانواده تضعیف شود، دین و دینداری نیز دچار آسیب می‌شود، از همین جهت باید هیآت مذهبی در حوزه خانواده اقدامات جدی انجام دهند.

انتهای پیام

wichidika
21-09-2019, 20:22
تأثیر ازدواج موفق در کاهش ریسک زوال عقلیک مطالعه ادعا کرده است که ازدواج موفق شانس ابتلا به زوال عقل را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





به گزارش خبرنگار گروه علمی و دانشگاهی خبرگزاری فارس به نقل از دیلی‌میل، نتایج تازه‌ترین تحقیقات دانشگاه استکلهم نشان می‌دهد ازدواج موفق به میزان قابل توجهی در کاهش بروز زوال عقل نقش دارد. کارشناسان باور دارند، ازوداج موفق از این جهت که زوجین یکدیگر را به روابط سالم دعوت و از یکدیگر حمایت عاطفی می‌‌کنند در کاهش ریسک بروز زوال عقل نقش دارد.این پژوهش به خوبی نشان داد افراد مجرد که تنها زندگی می کنند، خطر ابتلا به اختلال حافظه را دست کم ۴۰ درصد افزایش می‌دهند.محققان می‌گویند زوجین یکدیگر را ترغیب می‌کنند که از نوشیدن و سیگار کشیدن خودداری کنند؛ این امر باعث کاهش التهاب در مغز و تأخیر در شروع بیماری عصبی می‌شود؛ آنها همچنین یکدیگر را خوشحال می‌کنند و باعث کاهش خلقی و کم تحرکی می‌شوند.محققان بیش از ۴ هزار شرکت کننده در سن بالای ۶۰ سال را به مدت یک دهه تحت بررسی قرار دادند و در نهایت دریافتند، داشتن یک همسر خوب می‌تواند بیماری‌هایی نظیر زوال عقل را کاهش دهد.تیم تحقیقاتی از دانشگاه استکهلم و انستیتوی کارولینسکا تأکید کردند که زندگی با زندگی با همسر مناسب بر سلامت مغز افراد تأثیر می‌گذارد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]انتهای پیام/

vahid javani
15-10-2019, 10:25
شاید یکم احمقانه باشه ولی دوستانی که مثل من مهریه تو کتشو نمیره،‌تا حالا به مهاجرت به امید اینکه اونجا بتونیم ازدواج کنیم فکر کردید؟

mohsenP3000
15-10-2019, 11:19
شاید یکم احمقانه باشه ولی دوستانی که مثل من مهریه تو کتشو نمیره،‌تا حالا به مهاجرت به امید اینکه اونجا بتونیم ازدواج کنیم فکر کردید؟

سلام

منم اصلا فلسفه مهریه رو قبول ندارم. بله به مهاجرت هم فکر کردم. به فرض اینکه پول و ثروت کافی برای یه مهاجرت خوب به همین کشور های اطراف رو هم داشته باشید اونا از ایرانی ها متنفر هستن و هیچ احترامی قائل نیستن. بحث نژاد پرستی الان محدود به ما ایرانی های بیچاره شده.

بعد فکر نکن دختر های خارجی به راحتی بهت پا می دن:wink: . اونا صد بار بدترن با اخلاق ما هم اصلا جور نمی شن.

اروپا رو بگم. یه مرد 30 ساله خونه داره شغل داره تحصیلات یا مهارت آموزی شو تموم کرده با چندین دختر بوده و کلی تجربه داره از 15 یا 18 سالگی مستقل بوده و یه آدم کامله.

اینجا ما هنوز داریم فکر می کنیم 30 سالگی بدون شغل چی کار کنیم؟ راه حل هم محدود می شه به آژانس اینترنتی شدن اگر پارتی نداشته باشی.