مشاهده نسخه کامل
: Alan Wake
صفحه ها :
1
2
3
4
5
[
6]
7
خب به pc بازها تبریک میگم بالاخره وقتش شد یک حالی به خودتون بدید در کل یکی از بهترین عناوین ایکس باکس رو دارید خدایش دیگه ایراد الکی از این بازی نگیرید چون که قبلا حسابی جواب خودشو پس داده :31:
amirpers
20-02-2012, 16:37
میگم در حالت عادی ما یه کم سمت راست تصویریم
نمیشه جامون عوض بشه؟
دفعه اوله اینور قرار میگیرم یه کم گرگیجه گرفتم!
شما دکمه TAB رو بزن.
vahidgame
20-02-2012, 20:28
امتیاز های بازی:
Multiplayer.it 90
SpazioGames 90
IGN 90
PC Games (Germany) 86
GameStar 82
GamesRadar 80
Strategy Informer 7.0
GameSpy 6.0
دلایلی هم که GameSpy به خاطر اون به بازی امتیاز پایین داده هم اصلا قانع کننده نیست
بعضی سایت ها توقع دارن نسخه پی سی با نسخه 360 که دو سال پیش اومد فرق زیادی داشته باشه و در نظر نمی گیرن که این همون بازی در یه پلتفرم دیگست!
+
یه خبر خوب هم برای پی سی گیمرها هم اینه که Remedy گفته بازی در طول 48 ساعت بعد از انتشار اون فروش خیلی خوبی داشته و در طی همین مدت کوتاه پول بازی برای Remedy برگشته! و کلا نوید این وجود داره که در شماره های بعدی بازی از همون اول برای پی سی هم منتشر بشه...
امتیاز های بازی:
دلایلی هم که GameSpy به خاطر اون به بازی امتیاز پایین داده هم اصلا قانع کننده نیست
بعضی سایت ها توقع دارن نسخه پی سی با نسخه 360 که دو سال پیش اومد فرق زیادی داشته باشه و در نظر نمی گیرن که این همون بازی در یه پلتفرم دیگست!
+
...
سلام خوبی وحید جان...
کاری به خوب یا غلط بودن نمرش ندارم ولی حتما نقدشو خوندی....
چیزی که نسبت به این دو سال میتونه تغییر کنه گرافیک هستش وگرنه داستان و باقی سرجاشن تغییر که نمیکنن
تازه این گیم اسپای هم از گرافیک بازی تعریف کرده و زرق و برق دار توصیف کرده....
حتما خوندی نقدشو من برا دوستان دیگه قرار میدم...
نکات مثبت..:
Gorgeous and highly detailed environments;
genuinely creepy atmosphere;
fun and informative video commentary.
نکات منفی..:
Thin story;
repetitive action sequences;
wears its horror inspirations on its metaphorical sleeve
بازم میگم من با درست یا غلط بودن نمرش کاری ندارم...ملاک برا خودم IGN هستش
به نسخه قبلی هم فک کنم نمره 8.5 داده بود گیم اسپای :20:
ali_agha1981
20-02-2012, 21:26
سلام....سلام....ســــــــــلا م...:20:
بلاخره بعد از 6 سال میخوام کامپیوترم رو ...تا یک هفته دیگه ارتقاء بدم...خیلی خوشحالم که این بازی برای PC هم اومده..
فقط گفتم ما هم اومدیم توی میدون...:5:
vahidgame
20-02-2012, 22:52
سلام خوبی وحید جان...
کاری به خوب یا غلط بودن نمرش ندارم ولی حتما نقدشو خوندی....
چیزی که نسبت به این دو سال میتونه تغییر کنه گرافیک هستش وگرنه داستان و باقی سرجاشن تغییر که نمیکنن
تازه این گیم اسپای هم از گرافیک بازی تعریف کرده و زرق و برق دار توصیف کرده....
حتما خوندی نقدشو من برا دوستان دیگه قرار میدم...
نکات مثبت..:
Gorgeous and highly detailed environments;
genuinely creepy atmosphere;
fun and informative video commentary.
نکات منفی..:
Thin story;
repetitive action sequences;
wears its horror inspirations on its metaphorical sleeve
بازم میگم من با درست یا غلط بودن نمرش کاری ندارم...ملاک برا خودم IGN هستش
به نسخه قبلی هم فک کنم نمره 8.5 داده بود گیم اسپای :20:
خب مشکل هم اینه که با این وجود گیم اسپای به نسخه 360 امتیاز 8 رو داده بود و به نسخه پی سی دو امتیاز کمتر
قسمتی از نقد گیم اسپای که در زیر میارم جالبه و دیگه گویای همه چیزه...
The PC version of Alan Wake includes the two mildly interesting special episodes that debuted on Xbox 360 post-release as DLC. Continuing from the end of the main game, these gritty episodes delve deeper into the psyche of Alan after his adventure in Bright Falls, but rehash themes and environments seen in the first six episodes. They're worth playing if you just can't get enough of Alan and the darkness swirling inside his noggin, just don't expect new environments or a clear resolution to the character's fate.
یه راهنمایی میکنید؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گفته برم پاور رو روشن کنم ...ولی اصن راه نداره آدم بره تو کلبه و روشن کنه:41:
hosein ati
22-02-2012, 17:21
یه راهنمایی میکنید؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گفته برم پاور رو روشن کنم ...ولی اصن راه نداره آدم بره تو کلبه و روشن کنه:41:
داداش چرا راه نداره؟الان که روبه رو وایستادی برو سمت چپ.همین الان داشتم اینجا رو بازی میکردم.
بازی قشنگ میشه با pc بازی کرد؟
مثله LA noire نباشه
amirpers
23-02-2012, 11:12
بازی قشنگ میشه با pc بازی کرد؟
مثله LA noire نباشه
بله. LA Noire یه پورت بد بود از راکستار. مثل پور تهای بد دیگه این شرکت اما آلن ویک پورت نیست و برای PC تولید شده و به خوبی اجرا میشه با فریم خوب.
Davood_titan
23-02-2012, 15:18
این تاپیک بازی جدیدس که اومده ؟
راستی میگن این بازی پورت شدس درسته ؟
ArashNAM
23-02-2012, 15:45
نه بازی پورت شده نیست یه بازی واقعا عالی من که به زور از پاش بلند شدم
واقعا اتمسفرش یونیکه ...تکه!
بازی رو العان نصبیدم واقعا باحاله
فقط من وقتی دارم میرم جلو کمی مایل میره به سمت چپ
برا شما هم اینجوری هست؟
دستشون درد نکنه...بالاخره برای PC هم منتشر شد!
قبلا که گفته بودن که خبری از نسخه PC نیست ولی مثل این که نظرشون برگشت :8:
ما بریم دانلود کنیم ببینیم چجوریاست , خیلی وقت بود منتظرش بودم
havas_1980
24-02-2012, 23:46
"تو حتی منو به یاد نمیاری، به یاد میاری نویسنده؟ تو فکر میکنی خدایی؟ فکر کردی فقط خودت میتونی چیزی بسازی؟ با زندگی مردم بازی کنی و برای اینکه به بار درام اضافه کنی اونا رو بکشی؟ تو همین الان، تو این داستان هستی و من آزارت میدم. تو یه جوکی. اگه اون ویراستارت نبود یه جمله قابل خوندن تو کتاب هات پیدا نمیشد. تو هرگز یکی دیگه از اون داستان های کثیفتو منتشر نخواهی کرد، چون میخوام بکشمت!... چه احساسی داره توسط مخلوقت کشته بشی؟..." صحبتم رو با ذکر دیالوگ تاثیر گذار که توسط اولین تسخیر شده بیان میشه شروع کردم... شاهکاره!
بچسبم به گیم پلی... بازی در دو زمان روز و شب انجام میشه; روزهاش کاملا سبکی ماجراجویی داره, بیشتر به صحبت کردن میگذره و کوتاهه ولی در شب کاملا حالت اکشن به خودش میگیره, اکشنی که روون و خلاقانه کار شده. در شب کارمون اینه که با تابیدن منابع نوری رو دشمنانمون - چه افراد و چه اشیا - سعی میکنیم تا غشای تاریکی اطرافشون رو از بین ببریم و نابودشون کنیم. در اوایل, این کار با اینکه حسابی جذاب و لذت بخشه ولی بعدا تاثیرش کم رنگ میشه... این صحبت حتی شامل جو بی نظیر بازی هم میشه. تاریک شدن هوا و طوفانی شدنش که نشون از حمله نیرو های تاریکی داره آهسته رنگ میبازه و ترس و استرس برخاسته از این تغییر به مرور براتون فروکش میکنه.
با یه روند تکراری مواجه بودم که داستان قوی, روانشناسانه و پیچیده اش, اونو تا حد زیادی برای مخاطب دلپذیر میکنه... داستان تنها چیزی نیست که سعی در دلچسب کردن گیم پلی داره. موارد جمع کردنی هم در این بازی مثل پیدا کردن دست نوشته ها و صندوق ها و ابزار و نشانه ها بعلاوه کمی رانندگی کردن و اضافه شدن یارهاتون در کنار شما هم به بازی تزریق شده که کمک خیلی خوبی برای تنوع گیم پلی هست.
در این بین معماهای ساده ای مثل جا به جا کردن الوار برای درست شدن پل وجود داره ولی حیف که این معماها از دیدم کافی نبودند. میتونستن بیشتر باشن. در انجام همین معماها باگهایی هم موجود بود. (وقتی شما میخوایین الوار رو جا به جا کنین خود آلن هم در طول تصویر جا به جا میشد!) خوشبختانه در دو اپیزود ویژه - DLC ها - گیم پلی جهش بسیار خوب و جالبی رو به خودش دید. لذتش در حدی بود که انگار بازی رو برای اولین بار شروع میکردم. خدا رو هم شکر که جواب چند تا از نکات مبهم داستانی رو داد!
هوش مصنوعی هم در سطح خیلی خوبی قرار داشت اما وجود بعضی از باگ ها رو که انگشت شمار بودن رو نمیشه انکار کرد. بعضی جاها میدیدین که حریفانتون, اونایی که سرسام آور حرکت میکنن (Tele-flanker) در گوشه ایی, کنار حصار و درختی گیر میکردن. اما درجات سختی بازی رو چگونه دیدم؟ نرمال به معنای واقعی نرماله و مهمات هم اضافه میارین در پایان هر اپیزود. اونطور که من دونستم تو نسخه ایکس باکس درجات سختی بازی, نرمال و سخت و کابوس تعریف شده بودن که خوشبختانه تو نسخه پی سی عناوین, درجات سختی اول و دومش همینطور که میبینین اصلاح شدن چون واقعا هم همین طورن.
اما در مورد گرافیک و صداگذاری بگم... گرافیک چشم نواز کار شده اما شب های اونه که نقطه اوجشه به خصوص محیط های خارجیش. اما در این بین اونقدر که گرافیک آب های ثابت زیباست, گرافیک آب های روون در همون حد دیده نمیشه و زشت کار شده. افکت های آب و هوایی نظیر دود و باد, که عالی کار شده, جو سنگینی رو در بازی حکمفرما میکرد. نورپردازی چیزیه که به جرات میتونم بگم در حد سری Dead Space قوی کار شده. تاثیرات نور چراغ قوه ها و منور ها رو ببینین به حرف من میرسین. بی نظیرن. اما در انیمیشن ها بخش های پریدن از موانع و بالا رفتن از سکو ها به همراه انیمیشن های صورت, از دیدم نمره منفی میگیرن. صدا گذاری... همانند عناوین قبلی تیم رمدی این عنوان هم از صدا گذاری بالایی برخورداره. تک تک ترک های صوتی و موسیقی همونایی هستن که باید باشن, بخوبی در بطن بازی خودنمایی میکنن. موزیک های لیسانس شده هم کاملا با جو بازی هماهنگ هستن.
با اینکه بازی از لحاظ طراحی متاسفانه بی عیب و نقص نیست ولی رمدی کاری ارزشمند و ستودنی را با ارائه الن ویک انجام داده, عنوانی که با داستان منحصر به فردش آتیشی به جون شما میندازه تا اونو به سرانجام برسونین... و من چشم به راه ادامه این بازی خواهم موند.
نمره من : 10 / 8.5
یه سوالی:
من اگه اشتباه نکنم چندین وقت پیش قبل از ریلیز بازی یه تریلر از بازی دیدم که الن میره پیشش و در حالی که تیر خورده یکمی حرف میزنه و یهو یکی رو میبینه و بهش شلیک میکنه و میگه: he is not stopping:دی...دقیق یادم نیست ولی فکر کنم همین شخصیت Rusty بود...ولی اپیزود 2 رو هم تموم کردم...Rusty هم مرد ولی اون جمله رو نگفت و اصلا همچین صحنه ای تو بازی تا اینجا ندیدم...ببینم این قسمت از بازی عوض شده یا اصلا یه بخش دیگه هستش و هنوز نرسیدم؟
با تشکر از سازندگان بازی:دی
metallover
25-02-2012, 19:35
حالا که اینو برای pc هم ریلیز کردن و واقعا" بازی عالییه دیگه مایکروسافت از خر شیطون بیاد پایین و gow 3 رو هم برای pc بده بیرون.البته فکر کنم فروش این اگه روی pc حتی کمی خوب باشه با روحیه پول پرستی که در مدیران مایکروسافت هست این کار رو بکنن.
وقتی فهمیدم این بازی اومده خیلی خوشحال شدم.
این جور که بچه ها میگن خیلی باحاله.:40:
havas_1980
25-02-2012, 20:29
یه سوالی:
من اگه اشتباه نکنم چندین وقت پیش قبل از ریلیز بازی یه تریلر از بازی دیدم که الن میره پیشش و در حالی که تیر خورده یکمی حرف میزنه و یهو یکی رو میبینه و بهش شلیک میکنه و میگه: he is not stopping:دی...دقیق یادم نیست ولی فکر کنم همین شخصیت Rusty بود...ولی اپیزود 2 رو هم تموم کردم...Rusty هم مرد ولی اون جمله رو نگفت و اصلا همچین صحنه ای تو بازی تا اینجا ندیدم...ببینم این قسمت از بازی عوض شده یا اصلا یه بخش دیگه هستش و هنوز نرسیدم؟
با تشکر از سازندگان بازی:دیکلا هر تریلری که از بازی هست و خودشم مربوطه به قبل 2010 رو نادیده بگیرین. اون تریلری هم که دیدین مربوط به 2009 میشه و بعد از نمایشش تغییرات حسابی رو به خودش دیده; قبلا تو تریلر همین کاراکتر یعنی راستی رو بعد مجروح شدنش, جلوتر تو محوطه ایستگاه گاز پیداش میکردین ولی حالا تو خود بازی میبینین که کمی بعد از مجروح شدنش تسخیر میشه و مجبور به کشتنش میشین...
مطلبی که در ادامه مشاهده میکنید یک Review نیست چون من هنوز بازی رو تموم نکردم! :دی ولی نمیتونستم چیزی ننویسم، چون این عنوان برای من اهمیت بسیار زیادی داره و از مدت ها قبل پی گیرش بودم...
از مدتی قبل شروع کنم:
E3 2009 بود که در کنفرانس Microsoft گیم پلی Alan Wake رو میدیدم... در واقع آن چنان مجذوب این گیم شده بودم که اون قسمت کنفرانس رو چندین بار پشت سر هم مشاهده کردم!
در اون گیم پلی همه عوامل مورد علاقه من برای یک گیم Survivel Horror وجود داشت، حس تنهایی، آسیب پذیری، فضای مرموز، و بسیاری از عوامل دیگه که باعث شده بودن من به شدت منتظر لانچ بازی باشم.
فکرشو نمیکردم مایکروسافت بازی رو برای PC عرضه نکنه، همون موقع هم چند روز یکبار شایعاتی برای عرضه بازی روی PC مطرح میشد... که آخر سر فکر میکنم یکی از عوامل Remedy چیزی گفت با این مضمون که که بازی برای PC خیلی جالبی نمیشه و تجربه اون روی کاناپه لذت بخش تره!:eh:
به هر حال، نشد که عنوان رو روی X360 بازی کنم و اون ذوق فراوانم فروکش کرد... تا اونجایی که وقتی شنیدم بازی روی PC عرضه میشه خیلی عکسالعمل خاصی نشون ندادم.
به هر حال، عنوان رو شروع کردم و متوجه شدم که با یک شاهکار طرفم. کلا عنوان هایی هستند که دقت و دلسوزی سازنده رو در اون اثر به وضوح میشه دید، مثل Batman: AC یا Witcher 2 و بسیاری عنوان های دیگه، Alan Wake هم جزو اون عنوان هاست!
داستان و نحوه بیان اون اولین چیزی هست که خودنمایی میکنه!
داستان بازی در نگاه اول یک شروع بسیار قدرتمند داره و در ادامه با وقایع پشت سر هم و اتمسفر بسیار قوی آدم رو درگیر میکنه،و تا به این جا کاملا مرموز باقی مونده و سوالات بسیاری در ذهن ایجاد میکنه، تا اونجایی که به همه چیز بازی شک میکنید!
آیا همه این ها یک خواب هست؟ یا یک دنیای دیگر برای Alan در جریان هست؟ و هزاران "آیا" های دیگه...
روایت اپیزودیک بازی هم بسیار جالب کار شده و واقعا از این حرکت لذت بردم...
هوش مصنوعی بازی خیلی خوب کار شده، Taken ها معمولا سعی میکنن Alan رو دور بزنن و از پشت حمله کنن...
البته یک مورد به نظرم اصلا جالب کار نشده، وقتی قراره چند Taken با هم به الن حمله کنن، دوربین بازی از Alan فاصله گرفته و اون ها رو نشون میده، این کاملا باعث میشه ترس اون زمان از بین بره!(این مورد در اپیزود 3 بازی و جایی که در ساختمان متروکه، کف یکی از طبقات میریزه و الن به طبقه پایینی میوفته که چندین نفر همزمان بهش حمله میکنن هیجان اون صحنه رو از بین برده!)
گرافیک بازی بسیار بسیار زیبا کار شده.
هیچ موقع در گیمی نشده بود جنگل رو به این صورت وهم آورو در عین حال واقعی ببینم، اوایل بازی میخواستم توی جنگل فقط قدم بزنم و از محیط بکر بازی لذت ببرم، ولی حس تنهایی و ترسی که گیم به آدم القا میکنه مانع از این کار میشد...
در روز هم محیط زیبا هست و حس یک شهر خلوت و آروم و در عین حال پر رمز و راز رو میرسونه...
از نظر تکنیکی هم بازی ارزش های فراوانی داره!
نور... مهم ترین عامل داستانی و گیم پلی بازی، با قدرت تمام پیاده شده! از Volumetric Light های بسیار زیبا گرفته، تا بازتاب نور از اشیای مختلف!
در محیط های بسته وقتی چراغ قوه رو روی اجسام میگیریم بازتاب نور بسیار زیباست، و در کل در این زمینه هیچ کمبودی حس نمیشه.
البته در زمینه های دیگه، گرافیک بازی ضعف داره مثل تکسچر ها که اکثرا کیفیت لازم رو ندارن... یا آب رودخونه ها که اصلا جالب کار نشده.
ولی اصلا مهم نیست، عامل های گرافیکی بازی که برای غرق شدن در فضای گیم لازمه، همگی وجود دارن و در این زمینه کاستی خاصی وجود نداره.
از نظر موزیک و صدا هم بازی بسیار عالی عمل میکنه و هیچ ضعفی وارد نیست! موزیک که میتونم شاهکار خطابش کنم(OST بازی بی شک یکی از قویترین OST های بازی هاست)
صداگزاری هم ضعفی نداره و مخصوصا Alan بسیار باورپذیر صداگزاری شده!
دیگه بیشتر از این چیزی به ذهنم نمیرسه، بهتره برم به ادامه بازی برسم :دی
پیروز باشید.
CRIS Joon CR7
25-02-2012, 22:46
ترس روز و شب نمیشناسه
من با این که دوبار روی 360 از این سریال ببخشید بازی لذت برده بودم امروز با کمال پررویی رفتم و نسخه کامپیوترشو گرفتم
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] t%2Ffs48%2F300W%2Ff%2F2009%2F222%2Fa%2F8%2FAlan_Wa ke_Wallpaper_2_by_igotgame1075.jpg)
انصافا از بهترین گرافیک های کنسول 360 همین بازیه دیگه فکر کن با این کامپیوتر های امروزی چی میشه
از روایت سریال گونه این بازی خیلی لذت میبرم و مثلا فصل اول که تموم میشه عین سریال ها میگه previously on alan wake که خیلی به واقعی بودن بازی کمک میکنه
خیلی از حرکتش خوشم میاد
و خیلی چیزای دیگه که به زیبا تر شدن هر چه بیشتر این بازی کمک میکنه مثل داستان فوق العاده قوی و موسیقی متن بی نقص :8:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] t%2Ffs71%2Fi%2F2010%2F198%2F4%2Ff%2FAlan_Wake_Dual screen_Wallpaper_by_Toxigyn.jpg)
این بازی میچسبه ساعت یک شب به بعد با چراغ های خاموش بازیش کرد من این مدل از تزریق ترس رو خیلی دوست دارم:21:
اوایل بازی میخواستم توی جنگل فقط قدم بزنم و از محیط بکر بازی لذت ببرم، ولی حس تنهایی و ترسی که گیم به آدم القا میکنه مانع از این کار میشد...حرف دل من:20:
ایشالله بیکار یاشم دو بار هم رو PC برمش:31:
halflife g
25-02-2012, 23:00
عرفان یه جوری تعریف کردی فکر کردم داری در مورد بازی دیگه ای صحبت می کنی[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ولی جدای از شوخی الن ویک IP خوبی هست و مثه کارای دیگه رمدی جو زیبایی داره ولی ایرادایی داره که نمیذاره بازی به یه بازی عالی تبدیل بشه(از نظر من):
گیم پلی بالا تنوع بالایی نداره....قسمت اکشن بازی محدود بوده و جالب اینجاس که با وجود محدود بودن قسمت gunplay به بازی معماهای درست و حسابی اضافه نکردن
محیطها هم تنوع بالایی نداره......جنگل و شهرش زیباس ولی ای کاش میشد تو این شهر زیبا قدم زد(در اون صورت میشد یه جوری فضای بازی سایبریا رو ازش گرفت)
انیمیشنها خیلی بد کار شدند............یعنی کارکترها تو کات سین ها شبیه جنازه هستند[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
البته خوبی های بی شماری هم داره مثه گرافیک فیلم مانند و داستان و ....... .
+
در نهایت با فروش یک میلیون و خرده ای بازی رو کنسول و فروش خیلی خوبش رو PC مایکرو و رمدی بازی رو هر جوری بود سود ده کردند و فن بیس را هم بالا بردند.
در نتیجه حتما شماره 2 ای هم در کار خواهد بود و امید هست به این نکات توجه کنن(که همین حالا هم که روی شماره 2 داره کار می کنه مطمینا به این موارد توجه کرده:31:)
.
ولی جدای از شوخی الن ویک IP خوبی هست و مثه کارای دیگه رمدی جو زیبایی داره ولی ایرادایی داره که نمیذاره بازی به یه بازی عالی تبدیل بشه(از نظر من):
گیم پلی بالا تنوع بالایی نداره....قسمت اکشن بازی محدود بوده و جالب اینجاس که با وجود محدود بودن قسمت gunplay به بازی معماهای درست و حسابی اضافه نکردن
محیطها هم تنوع بالایی نداره......جنگل و شهرش زیباس ولی ای کاش میشد تو این شهر زیبا قدم زد(در اون صورت میشد یه جوری فضای بازی سایبریا رو ازش گرفت)
انیمیشنها خیلی بد کار شدند............یعنی کارکترها تو کات سین ها شبیه جنازه هستند[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
البته خوبی های بی شماری هم داره مثه گرافیک فیلم مانند و داستان و ....... .
ایراد اولی رو زیاد شنیده بودم، ولی تاحالا زیاد با این مسئله مشکلی نداشتم... شاید به این دلیل هست که هنوز بازی رو تموم نکردم، یا به این دلیل که مدت طولانی پشت سر هم بازی رو انجام نمیدم، این بازی نباید به سرعت تموم بشه!
به هر حال درسته گیم پلی حالت تکراری داره و کار خاصی رو انجام نمیدیم!
ایراد دوم هم درسته تا حدی وجود داره ولی به نظرم اهمیت زیادی نداره...
در کل به نظرم ایده هایی که سازنده داشته + دقتی که در ساخت بازی به کار رفته میتونن ایرادات بازی رو پوشش بدن...
صد البته که بازی بی نقص نیست و ایرادات هم زیاد داره!
توی پست قبل من گاها از بازی به عنوان شاهکار یاد کردم، این بیشتر به ذهنیت من از بازی برمیگرده... و نه مقایسه با بازی های دیگه!:20:
Abolfazl3007
26-02-2012, 00:05
برای من جلبه چطور دوستان میگن بازی تکراری میشه ؟؟ رو چه منطقی ؟ گیم پلی یونیک بازی و هماهنگی بی نظیرش با داستان کاری میکنه که هیچ موقع در بازی احساس تکراری شدن گیم پلی بهتون دست نده .
من خودم دو بار کامل بازی رو تموم کردم . و دفعه سوم هم قسمت های مهم رو برای Achieve ها رفتم ، کوچکترین احساس تکراری شدن در بازی وجود نداره ...
سایت های بزرگی مثل گیم اسپات هم در نقدهاشون به طور کامل اشاره کردن که بازی در طول 12 ساعت گیم پلی مفیدش به هیچ عنوان تکراری نمیشه ...
این بازی از اون دسته از بازیهاست که به راحتی و با جرأت کامل میشه بهش گفت شاهکار ...
marmolak kocholo
26-02-2012, 00:37
-.-: این پست ممکنه برای بعضیا یه سری چیزارو اسپویل کنه! SPOIL Warning !!!
---------
Remedy یکی از اون سازنده هایی هست که کارهاش واقعاً ستودنی ـه. بازی هایی که تا الان ساخته واقعاً ارزشمندن و تجربه های بی نظیری بودن که هیچوقت از ذهن آدم پاک نمیشن.
آلن ویک هم یکی از تجربه های بی نظیر من تو این نسل بود. تو نگاه اول تنها چیزی که منو بیشتر از هرچیزی به خودش جذب میکرد داستان و نحوه روایت داستانی در کنار جو سینمایی و حالت اپیزودیک فوق العادش بود به طوری که مثل زمانی که فیلم میبینیم دوست داشتم یک ضرب تا آخرشو برم و ببینم چی به سر آلن میاد.
آهنگ هایی که آخر هر اپیزود پخش میشه، آنچه گذشت هایی که ابتدای هر اپیزود شاهدشون هستیم، متون از پیش نوشته شده ای که داستان 2 قدم جلوتر رو براتون بازگو میکنه،
ایستگاه های رادیویی و تلویزیون هایی که تک تکشون رو در حین بازی کردن میدیدم و گوش میدادم و بعضاً چندین دقیقه به خاطرشون ایست میکردم! همه این ها چیزهایی هستن که واقعاً از بابت وجودشون خوشحالم و اینجاست که آلن ویک برام یه عناون متفاوت میشه!
حالا در کنار این همه تعریف از داستان باید حتماً در کنارش یه گیم پلی عالی باشه تا لذت کافی رو به آدم منتقل کنه! با قاطعیت میتونم بگم این 2 تا عنصر تو بازی در حد بسیار قابل قبولی مکمل همدیگه هستن و چیزی کم ندارن.
از خیلی ها شنیدم که گفتن گیم پلی بازی خسته کنندست! ولی آیا واقعاً آلن ویک گیم پلی خسته کننده ای داشت؟
هسته اصلی گیم پلی رو تابوندن نور به اجسام یا اشخاص تسخیر شده تشکیل میده! که تو نگاه اول بعد از 7 یا 8 ساعت گیم پلی به نظر خسته کننده میاد! اما کاملا مشخصه رمدی خیلی سعی بر این داشته که گیم پلی تو بازی تکراری نشه! تو تک تک صحنه ها با یه نوع تنوع طرف هستیم! بزارید براتون مثال بزنم!
آلن با گروگان گیر~> تو یکی از قسمت های بازی آلن با گروگان گیر همراه میشه و شما فقط باید با تابوندن نور تاریکی رو از تسخیر شده ها بگیرید تا ضعیف بشن و گروگان گیر اون هارو از پا در بیاره.
آلن در حال فرار: تو چند صحته شاهد این هستیم که آلن به نحوی باید فرار کنه! به طور مثال صحنه اتوبان که اشیا به هوا میرن و به سمت آلن پرت میشن.
آلن، سارا و بری: تو اینجا که یه حالت همکاری درش وجود داره و به نوعی به گیم پلی تنوع میده.
آلن سوار بر ماشین: تو چندین قسمت آلن برای انجام کار های مختلف باید سوار ماشین بشه!
آلن در Dark Place ، آلن و Rock & Roll (!) و... ( به علاوه DLC ها که به نظرم تنوع قابل قبولی دارن! )
فعلا همینا به ذهنم اومد! همون طور که میبینید بازی آنچنان هم گیم پلی خسته کننده ای نداره و خیلی سخت گیرانست که بگیم تنوع در گیم پلی کم بوده! به علاوه اگر شما تو درجه سختی کابوس بازی رو انجام بدید مطمئناً گیم پلی درگیرکننده تر میشه.
البته من خودم به این اعتقاد دارم که اگر شما کامل با داستان بتونید ارتباط برقرار کنید به هیچ عنوان خسته نمیشید بلکه بازی براتون بسیار لذت بخش میشه و اصلا به موارد بالا حتی فکر هم نمیکنید!
بگذریم! از اتمسفر بگم! اتمسفر بازی که تا حدودی وام دار داستان زیبای بازی هست بسیار گیرا و عالی از آب در اومده و به خوبی و حس ترس، دلهره و اون حالت مرموزی که داستان در خودش داره رو القا میکنه.
جنگل ها بسیار عالی طراحی شدن، جو خاصی که به آدم میده واقعاً بی نظیره. تاریکی هوا، مه آلود شدن و به دنبال اون طوفانی شدن و حمله نیروهای تاریکی واقعاً لحظاتی هستن که حال و هوای خاصی به آدم میده و این حال و هوارو تو کمتر بازی شاهدشون هستیم.
گرافیک بازی بسیار زیبا کار شده اما اگه بخوایم اون رو در کنار داستان، گیم پلی و صداگذاری فوق العاده قرار بدیم باید گفت این قسمت مورد دار ترین قسمت هست! به طور کلی انیمشن های بازی واقعاً ضعیفه( از انیمشن حرکتی کارکترها بگیر تا انیمشن های صورت)، تکسچرهای بازی هم تو بعضی از صحنه ها جالب به نظر نمیرسه! اما در کنار اینها نورپردازی نقطه اوج گرافیکه. در شب واقعاً شاهد نورپردازی های فوق العاده و بعضاً سینمایی هستیم که لذت بازی رو دو چندان میکنه...
در آخر باید بگم صداگذاری بازی در جایگاه بسیار خوبی قرار داره. مخصوصاً OST ها که تک تکشون برام لذت بخش بودن...
حرف پایانیمو همون اول گفتم! آلن ویک واقعاً یکی از تجربه های بی نظیر این نسل برای من بود. امیدوارم شما هم به اندازه من ازش لذت برده باشید...
------------------------------------
عرفان خوب شد یادم انداختی!
یکی از عوامل Remedy چیزی گفت با این مضمون که که بازی برای PC خیلی جالبی نمیشه و تجربه اون روی کاناپه لذت بخش ترهتو ابتدای بازی با یه چنین صحنه ای مواجه میشید! اگه اون کد QR رو اسکنش کنید ترجمش میشه این:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Huh. Turns out this isn't too bad even if you're not sitting on a couch when you play it. Who knew!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
راستی عرفان به چمن ها و بوته های بازی دقت کردی؟! واقعاً معرکه درست شدن! فعلا تنها بازی هست که بوته ها و چمن ها دَرِش انقدر واقعی عکس العمل نشون میدن!
halflife g
26-02-2012, 01:09
سایت های بزرگی مثل گیم اسپات هم در نقدهاشون به طور کامل اشاره کردن که بازی در طول 12 ساعت گیم پلی مفیدش به هیچ عنوان تکراری نمیشه ...
اتفاقا خیلی از سایتا به این مورد اشاره می کنن.حتی خود گیم اسپات هم در نقدش با اینکه از combat بازی تعریف می کنه(گرچه میگه این سیستم قبلا هم بوده و چیز ارجینالی نیس) ولی علیرغم همه تعریفاش میگه:
Lacks surprising, memorable gameplay moments. یا
Alan Wake doesn't offer enough surprises to keep you unhinged, but the storytelling is so enthralling and the combat is so frantic that you'll be sucked in until the thrilling conclusion. خیلی از سایتای دیگه هم این نظرو دارن که گیم پلی حالت تکرار داره و با اینکه عالیه ولی روند تقریبا مشابهی داره.......... . اگه بازم لازم بود نظرات سایتای دیگه رو هم میارم مینویسم
+
البته من میگم نظر من این هستش و البته نظر گیم اسپات......و نظر عرفان و ارین و شما هم متفاوته محترم:11:
.
-.-: این پست ممکنه برای بعضیا یه سری چیزارو اسپویل کنه! SPOIL Warning !!!
---------
حالا در کنار این همه تعریف از داستان باید حتماً در کنارش یه گیم پلی عالی باشه تا لذت کافی رو به آدم منتقل کنه! با قاطعیت میتونم بگم این 2 تا عنصر تو بازی در حد بسیار قابل قبولی مکمل همدیگه هستن و چیزی کم ندارن.
از خیلی ها شنیدم که گفتن گیم پلی بازی خسته کنندست! ولی آیا واقعاً آلن ویک گیم پلی خسته کننده ای داشت؟
هسته اصلی گیم پلی رو تابوندن نور به اجسام یا اشخاص تسخیر شده تشکیل میده! که تو نگاه اول بعد از 7 یا 8 ساعت گیم پلی به نظر خسته کننده میاد! اما کاملا مشخصه رمدی خیلی سعی بر این داشته که گیم پلی تو بازی تکراری نشه! تو تک تک صحنه ها با یه نوع تنوع طرف هستیم! بزارید براتون مثال بزنم!
آلن با گروگان گیر~> تو یکی از قسمت های بازی آلن با گروگان گیر همراه میشه و شما فقط باید با تابوندن نور تاریکی رو از تسخیر شده ها بگیرید تا ضعیف بشن و گروگان گیر اون هارو از پا در بیاره.
آلن در حال فرار: تو چند صحته شاهد این هستیم که آلن به نحوی باید فرار کنه! به طور مثال صحنه اتوبان که اشیا به هوا میرن و به سمت آلن پرت میشن.
آلن، سارا و بری: تو اینجا که یه حالت همکاری درش وجود داره و به نوعی به گیم پلی تنوع میده.
آلن سوار بر ماشین: تو چندین قسمت آلن برای انجام کار های مختلف باید سوار ماشین بشه!
آلن در Dark Place ، آلن و Rock & Roll (!) و... ( به علاوه DLC ها که به نظرم تنوع قابل قبولی دارن! )
ارین جان حرفات عالی نقدت زیبا مرسی....
ولی خب همین هایی که میبین توجه کردی خودش ملاکی هستش...
ببین تو بازی به این توجهت به سمت این میرفت که تنوعی در گیم پلی ببینی ماشین دیدی سوار شدی پس رفت تو لیست تغییر ، تو دو تا سکانس اشیائ پرتاب شدن تغییر ، در واقع خود همین سنجش گیم پلی به نوعی که ادم برای جستجوی یک چیزی که بشه گفت تحول در گیم پلی خودش یک نقطه کاستی هستش
نمی دونم شاید منظورمو درست نگفته باشم اما خب همونا هم خوب بودن قابل توجه هستن ولی خب
یک لحظه داستان بازی رو بزاریم کنار همون گیم پلی با اون دو سه تیکه هم اصلا راضی کننده نمیشه
تو ، من و دوستان به خاطر این که سرنوشت الن رو بدونیم ترغیب شدیم بریم جلو نه برای این که گیم پلی بازی داره مجذوب میکنه الان تو ذهنت درگیر هستی که این خواب ها چیه و اخرش چی میشه این دلیل اصلی...هستش و مطمئنم اگه کمی دقت کنی گیم پلی فرصتی نداره
تازه باز اونارو هم کنار بزاریم کلا ترتیب کار با اسلحه ها کمی دلخراش هستش به قول خودمونی حال نمیده ...
البته من فنی گفتم ممکن برا تو خیلی جذاب شده باشه و این عالیه حرفی نیست
در مورد داستان هم یه نکته ای...که مخصوصا منو خیلی ناراحت کرد...
الن زنش مرده یک شب نگذشته داره با موزیکی که پخش شده با دوستان میرقصن که این واقعا تیکش عجیب بود
البته این حرف های من تازه نیست در دو سال پیش هم به این نکات اشاره کرده ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) بودم : دی
ولی شخصا از بخش Rock & Roll خیلی خوشم اومد واقعا کاش زیاد همچین چیزی داشت تو بازی
اوه راستی ارین حتما به خاطر DLC هاش بود که نسخه PC شو رفتی چون فکر نمیکنم همچین بازیی رو در این مدت رو کنسول از دست داده بودی....: دی
marmolak kocholo
26-02-2012, 10:25
ارین جان حرفات عالی نقدت زیبا مرسی....
ولی خب همین هایی که میبین توجه کردی خودش ملاکی هستش...
ببین تو بازی به این توجهت به سمت این میرفت که تنوعی در گیم پلی ببینی ماشین دیدی سوار شدی پس رفت تو لیست تغییر ، تو دو تا سکانس اشیائ پرتاب شدن تغییر ، در واقع خود همین سنجش گیم پلی به نوعی که ادم برای جستجوی یک چیزی که بشه گفت تحول در گیم پلی خودش یک نقطه کاستی هستش
نمی دونم شاید منظورمو درست نگفته باشم اما خب همونا هم خوب بودن قابل توجه هستن ولی خب
یک لحظه داستان بازی رو بزاریم کنار همون گیم پلی با اون دو سه تیکه هم اصلا راضی کننده نمیشه
تو ، من و دوستان به خاطر این که سرنوشت الن رو بدونیم ترغیب شدیم بریم جلو نه برای این که گیم پلی بازی داره مجذوب میکنه الان تو ذهنت درگیر هستی که این خواب ها چیه و اخرش چی میشه این دلیل اصلی...هستش و مطمئنم اگه کمی دقت کنی گیم پلی فرصتی نداره
تازه باز اونارو هم کنار بزاریم کلا ترتیب کار با اسلحه ها کمی دلخراش هستش به قول خودمونی حال نمیده ...
البته من فنی گفتم ممکن برا تو خیلی جذاب شده باشه و این عالیه حرفی نیست
در مورد داستان هم یه نکته ای...که مخصوصا منو خیلی ناراحت کرد...
الن زنش مرده یک شب نگذشته داره با موزیکی که پخش شده با دوستان میرقصن که این واقعا تیکش عجیب بود
البته این حرف های من تازه نیست در دو سال پیش هم به این نکات اشاره کرده ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) بودم : دی
ولی شخصا از بخش Rock & Roll خیلی خوشم اومد واقعا کاش زیاد همچین چیزی داشت تو بازی
اوه راستی ارین حتما به خاطر DLC هاش بود که نسخه PC شو رفتی چون فکر نمیکنم همچین بازیی رو در این مدت رو کنسول از دست داده بودی....: دی
حامد منظورتو کاملا متوجه شدم. تا حدی درست میگی. ممکن بود اگه با چنین داستانی رو به رو نبودیم بازی انقدر زیبا نمی بود و گیم پلی به مرور خسته کننده میشد! ولی همون طور که تو پست قبلیم هم گفتم داستان و گیم پلی مکمل همدیگن و با هم لینک هستن! به علاوه شدیداً با هم در ارتباطند و برای همین هم نمیشه از هیچ کدومشون فاکتور گرفت.
به نظر من این گیم پلی و این داستان بود که آلن ویک رو آلن ویک کرد! نمیتونیم بگیم اگه این گیم پلی نبود بازی قویتر میشد! بزار واضح تر بگم، بعضی از بازی ها هستن که گیم پلی محور اصلی جذابیتشونه، مثل GeOW، کسی نمیاد گیرز رو به خاطر داستانش بازی کنه! بلکه در کنار گیم پلی، داستانی قرار داده شده تا یه روند قابل قبولی به بازی بده، یه سری دیگه هستن که محور اصلی جذابیتشون داستان ـه، مثل همین آلن ویک. در واقع گیم پلی فقط برای این طراحی شده که شما در کنار روند زیبای داستان، تعاملت با بازی 2 چندان بشه! نه اینکه کلاً داستان رو بزاری کنار و فقط Play کنی!
یه سری ها هستن که کلاً از داستان هیچی نفهمن یا نمی تونن باهاش ارتباط برقرار کنن و صرفاً برای تموم کردن بازی اون رو انجام میدن، برای این دسته از افراد اپیزودای آخر شبیه کابوس میشه و اون موقعست که خودشونو می کوبونن به در و دیوار [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]!
در هر صورت هنوز قبول اینکه آلن ویک گیم پلی خسته ای داره یا تنوع نداره برام خیلی سخته! شاید چون خودم این حس رو تجربه نکردم این طوریه!
(امیدوارم منظورم رو درست رسونده باشم.)
در مورد اون قسمت Rock & Roll هم بگم واقعا برای منم جذاب بود!! دستِ بر قضا یه مدت پیش با یکی از بچه ها کوآپ L4D2 رو میرفتیم و اگه یادتون باشه آخر یکی از چپترها با چنین چیزی مواجه میشدیم:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
از اونجا که این قسمت برام خاطره خیلی خوبی شد، بعد از اینکه دوباره به اون مرحله تو آلن ویک رسیدم بیشتر از قبل بهم حال داد! کلی کیف کردم D: و یه جو خاصی بود کلا !
آره دیگه اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])هم بهش اشاره کردم :دی
CRIS Joon CR7
26-02-2012, 10:25
حرف جناب حامد خان تایید میشه
مخصوصا اینجاش
من و دوستان به خاطر این که سرنوشت الن رو بدونیم ترغیب شدیم بریم جلو نه برای این که گیم پلی بازی داره مجذوب میکنه الان تو ذهنت درگیر هستی که این خواب ها چیه و اخرش چی میشه این دلیل اصلی...هستش و مطمئنم اگه کمی دقت کنی گیم پلی فرصتی نداره
تازه باز اونارو هم کنار بزاریم کلا ترتیب کار با اسلحه ها کمی دلخراش هستش به قول خودمونی حال نمیده ...
عاملی که باعث میشد تا بازی رو ادامه بدیم کنجکاوی برای فهمیدن ادامه ماجرا و اتفاقات انجام شده در داستان بود
وگرنه شاید گیم پلی این بازی یه سر و گردن از بازی های دیگه پایین تر باشه:13:
موسیقی و داستان فوق العاده و شخصیت پردازی و نورپردازی و گرافیک و ... به بازی کمک کرد که این همه طرفدار پیدا کنه.
امید وارم رو نسخه های احتمالی بعدی روی گیم پلی بازی بیشتر دقت کنن:20:
به نظر من همونطور ک گفته شد این بازی انقد داستان مجذوب کننده ای داره که ایرادات گیم پلی به کلی محو میشن!
ظاهر بازی نشون میده که گیم پلی خسته کننده ای داره ...ینی کسی که بازیش نکنه ،فقط یه گوشه ای از بازیو ببینه فک میکنه که گیم پلیش تکراریه ....
ولی آدم تا بازی میکنه حتی یه ذره هم احساس تکراری بودن نمیکنه ،تا الان که چن تا مرحله رفتم همچین حسی بم دس نداده ،
خیلی از المانای داستانیش یونیکه ،داستانش میخ کوب میکنه آدمو!
راستی عرفان به چمن ها و بوته های بازی دقت کردی؟! واقعاً معرکه درست شدن! فعلا تنها بازی هست که بوته ها و چمن ها دَرِش انقدر واقعی عکس العمل نشون میدن!
همون قدر که افکت های گل ها و درختا خوبه, همون قدر برداشتن آیتم ها و پریدن الن بد کار شده...تا اونجایی که دوست ندارم به محیطی برسم که باید با زدن Space از اونجا رد شم:13:
برداشتن آیتم ها و پریدن الن بد کار شده
دقیقا ...
بعضی جاها البته باگ پیش میاد ولی درکل خوب کار نشده !
عرفان خوب شد یادم انداختی!
تو ابتدای بازی با یه چنین صحنه ای مواجه میشید! اگه اون کد QR رو اسکنش کنید ترجمش میشه این:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
توی اپیزود 4 بازی هم یه کد همین مدلی وجود داره، اسکنش هم میشه یه لینک به سایتِ خودِ بازی... با توجه به وضعیت بسیار خراب اینترنتم هنوز نتونستم ببینم اون لینک چیه! :(
راستی عرفان به چمن ها و بوته های بازی دقت کردی؟! واقعاً معرکه درست شدن! فعلا تنها بازی هست که بوته ها و چمن ها دَرِش انقدر واقعی عکس العمل نشون میدن!
آره واقعا عالی هست این نکته، یادم رفت بهش اشاره کنم! کلا درخت ها و گل و گیاه ها به طرزی ماهرانه طراحی شدن، چه توی زمینه فیزیک (مواقعی که باد میاد به حرکت درخت ها دقت کن) چه تو زمینه های دیگه.
این و Crysis توی این مورد به فاصله زیاد از بقیه بازی ها جلو هستند...
یک نکته بسیار مهم هست که میخواستم مطرح کنم، نگاه کنید این یک درخت از نزدیک هست توی بازی:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خوب دیگه کاملا معلومه، تکسچر کاملا بی کیفیت هست و در کل همین 1 درخت به تنهایی میتونه ضعف گرافیکی نام بگیره!
حالا، با همین مدل درخت، با چند تا افکت مختلف و نوع سایه زنی و در کل طراحی صحنه، چنین منظرهای خلق میشه:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در کل فکر میکنم متوجه شده باشید چی میخوام بگم، حتی گرافیک بازی که این طور من رو شگفت زده کرده بود، کاستی های بســـــیاری داره، ولی به طرز هنرمندانهای تونستن اون کاستی ها رو پوشش بدن!
تکسچر ها ضعیفن، بله خیلی هم ضعیفن... انیمیشن ها هم بعضی هاشون خوب کار شدن بعضی ها واقعا خنده دارن...
ولی با این وجود من کمبود خاصی توی گرافیک بازی نمیبینم... فضایی که سازنده درست کرده، همونی هست که باید باشه و افکت های مختلف از جمله نور هم بسیار عالی کار شدن.
البته به یک نکته اینجا باید دقت کرد که این بازی در واقع بعد از مدت قابل توجهی از نسخه X360 روی PC اومده و اگه لانچ دو نسخه، همزمان بود اون موقع جای بحث خیلی بیشتر از این بود.
dark-sky
26-02-2012, 22:32
اینجا کسی توماس زینو پیدا کرده ؟ خیلی سخته سیو نداره.
hoomi_gta
27-02-2012, 15:20
من مرحله 1 بازی و تموم کردم اصلا بهم نچسبید. داستان قوی داره ولی گیم پلی خیلی بدی. دویدن و پریدن الن هم خیلی مصنوعیه. کلا بعد از تموم کردن چند بازی توپ این بازی تو ذوغم زد!
بازی بسیار خوبی بود ولی داستانش من یکی رو که گیج کرد.
Abolfazl3007
28-02-2012, 11:37
اتفاقا خیلی از سایتا به این مورد اشاره می کنن.حتی خود گیم اسپات هم در نقدش با اینکه از combat بازی تعریف می کنه(گرچه میگه این سیستم قبلا هم بوده و چیز ارجینالی نیس) ولی علیرغم همه تعریفاش میگه:
یا
خیلی از سایتای دیگه هم این نظرو دارن که گیم پلی حالت تکرار داره و با اینکه عالیه ولی روند تقریبا مشابهی داره.......... . اگه بازم لازم بود نظرات سایتای دیگه رو هم میارم مینویسم
+
البته من میگم نظر من این هستش و البته نظر گیم اسپات......و نظر عرفان و ارین و شما هم متفاوته محترم:11:
.
دوست عزیز همین گیم اسپات به بازی مدال OUTSTANDING GAMEPLAY رو داده ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و همینطور که خودتون اشاره کردید میگه :
The excellent combat builds on the fantastic storytelling, ensuring there is never a dull moment during this roughly 12-hour adventure
کلا اصول کاری منتقدهای حرفه ای اینه که به خاطر یکی دوتا مشکل کوچیک کل زحمت سازنده ها رو زیر سوال نمیبرند و اون مشکلات رو هی بزرگتر نمیکنند و ازشون میگزرند...
اگه قرار بود به هر مسئله ای کوچیکی به شدت دامن بزنن ، هیچ موقع بازیهایی مثل GTA IV یا MGS 4 امتیازهای 10 ، پشت سر هم نمیگرفتند ...
موفق باشی
پریدن الن هم خیلی مصنوعیه
از بین همه ی حرفاتون فقط اینو قبول دارم ، اینم مشکل بزرگی به حساب نمیاد ،همونطور که Abolfazl3007 گفتن به خاطر این جور چیزا نباید بازیرو زیر سئوال برد ...
اون QR Code که در پست قبلیم گفته بودم این هست:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سم لیک هست که داره ادای مکس پین رو در میاره و با اون نوشته پایین که.... :laughing:
halflife g
28-02-2012, 14:01
دوست عزیز همین گیم اسپات به بازی مدال OUTSTANDING GAMEPLAY رو داده ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و همینطور که خودتون اشاره کردید میگه :
کلا اصول کاری منتقدهای حرفه ای اینه که به خاطر یکی دوتا مشکل کوچیک کل زحمت سازنده ها رو زیر سوال نمیبرند و اون مشکلات رو هی بزرگتر نمیکنند و ازشون میگزرند...
اگه قرار بود به هر مسئله ای کوچیکی به شدت دامن بزنن ، هیچ موقع بازیهایی مثل GTA IV یا MGS 4 امتیازهای 10 ، پشت سر هم نمیگرفتند ...
موفق باشی
ربط پست شما به ربط پستای من در چیه؟؟من میگم گیم پلی روند تکراری داره.....نه اینکه بد هستش یا dull(کند) هستش...... .
گیم پلی بازی عالی هست و اصلا هم کند نیست ولی یکنواخت هست که تو پست قبلیم هم از متن نقد خود گیم اسپات لینک دادم
ثانیا این بازی ایراداش "کوچیک " نیستن....... .به حد کافی از دیدگاه منتقدا اونقدری گنده هستن که باعث شده بازی از سایتا این امتیازارو بگیره.
+
هیچوقت هم سطح الن ویک رو با متال گیر سالید مقایسه نکنید(یعنی کلا اسم متال گیر رو فقط به جز چند تا ip اندک تو تاریخ بازیها به همراه بازی دیگه ای نیارید:31: ...)
.
بچه ها توجه کردین وقتی دشمنا رو headShot میکنین چه حس خوبی به آدم دست میده؟:دی
واسه همینه که من با revolver خیلی حال میکنم:دی
بچه ها توجه کردین وقتی دشمنا رو headShot میکنین چه حس خوبی به آدم دست میده؟:دی
واسه همینه که من با revolver خیلی حال میکنم:دی
کلا تمام اسلحه های بازی حس خوبی موقع استفاده دارن... این خیلی مهمه، لذت بردن از تیراندازی یکی از اساسی ترین ارکان یک بازی شوتر هست!
البته فکر کنم این بازی Head Shot توش معنی نداشته باشه :دی !! روی Hit Detection کار نشده کلا...
من خودم با Flare Gun اساسی حال میکنم، Revolver هم که جای خودش رو داره... :5:
Alex Fera
28-02-2012, 20:55
ربط پست شما به ربط پستای من در چیه؟؟من میگم گیم پلی روند تکراری داره.....نه اینکه بد هستش یا dull(کند) هستش...... .
گیم پلی بازی عالی هست و اصلا هم کند نیست ولی یکنواخت هست که تو پست قبلیم هم از متن نقد خود گیم اسپات لینک دادم
ثانیا این بازی ایراداش "کوچیک " نیستن....... .به حد کافی از دیدگاه منتقدا اونقدری گنده هستن که باعث شده بازی از سایتا این امتیازارو بگیره.
+
هیچوقت هم سطح الن ویک رو با متال گیر سالید مقایسه نکنید(یعنی کلا اسم متال گیر رو فقط به جز چند تا ip اندک تو تاریخ بازیها به همراه بازی دیگه ای نیارید:31: ...)
.
بابا مراد جان همچین گفتی نمراتش ضعیف بوده من گفتم مثلا 6 گرفته الان،خوب طبیعی یه بازی هیچ وقت به کمال نمیتونه برسه،یعنی هیچ وقت به تهش نمیتونیم برسیم.................
گیم پلی بازی رو هم قبول دارم یه خورده کند و یکنواخت هستش ولی خوب بازی یه چیزی داره که همرو میخ کوب کرده بود اون زمان که برای 360 عرضه شد و اونم فقط داستان بازی بود که اینقد کشش داشت که خوده من 3 روزه بازی رو تموم نکردم،واقعا خوردم بازی رو......................
+
فن بازی رو هم که ماشاالله تهش رو درآووردی دیگه،با کوجیما نسبت نداری؟؟؟
مثلا با IPـی مثل Half-Life میشه مقایسش کرد؟؟؟
Abolfazl3007
28-02-2012, 21:25
ربط پست شما به ربط پستای من در چیه؟؟من میگم گیم پلی روند تکراری داره.....نه اینکه بد هستش یا dull(کند) هستش...... .
گیم پلی بازی عالی هست و اصلا هم کند نیست ولی یکنواخت هست که تو پست قبلیم هم از متن نقد خود گیم اسپات لینک دادم
ثانیا این بازی ایراداش "کوچیک " نیستن....... .به حد کافی از دیدگاه منتقدا اونقدری گنده هستن که باعث شده بازی از سایتا این امتیازارو بگیره.
+
هیچوقت هم سطح الن ویک رو با متال گیر سالید مقایسه نکنید(یعنی کلا اسم متال گیر رو فقط به جز چند تا ip اندک تو تاریخ بازیها به همراه بازی دیگه ای نیارید:31: ...)
.
چرا میزنی ؟
عزیز من گیم اسپات به مدالهاش خیلی حساسه _ اگه گیم پلی مشکلات اساسی تکراری بودن روند و به شدت مشابه بودن داشت ، امکان نداشت مدال outstanding gameplay رو بهش بده ...
برای تکراری بودن روند و اینجور چیزا هم کلی مدال BAD داره که مطمئن باش مسئله جدی بود ، یدونش رو میچسبوند بهش ...
اون بخش هم که از گیم اسپات گفتی ، نقدش رو کامل بخونی میبینی منظورش این بود که پتانسیل بازی خیلی بیشتر از این حرفهاست ، اگه چند تا معما درست حسابی یا قسمتهای به یاد موندنی به بازی اضافه میکردن ، بازی بیشتر تو ذهن گیمرها میموند .... نه اینکه بازی روند داغونی داره ...
روند بازی اگر هم تکراری باشه ، سازنده ها با عوامل دیگه پوشش دادنش ، طوری که کسی نیاد این پستهای کوبنده رو نخونه احتمال داره این مسئله اصلا به نظرش هم نیاد ....
تو یه سطل پر از شیر یک تار مو بندازی ، همه تار موی مشکی رو میبنن و هیچکس به اون همه شیر سفید و تمیز توجه نمیکنه ...
کی این بازی رو MGS مقایسه کرد ؟؟؟؟ حتما لازمه یه بخش حماسی به پستت اضافه کنی تا پستت بیاد تو چشم ؟؟؟؟؟
halflife g
28-02-2012, 22:00
گیم پلی بازی رو هم قبول دارم یه خورده کند و یکنواخت هستش ولی خوب بازی یه چیزی داره که همرو میخ کوب کرده بود اون زمان که برای 360 عرضه شد و اونم فقط داستان بازی بود که اینقد کشش داشت که خوده من 3 روزه بازی رو تموم نکردم،واقعا خوردم بازی رو......
در مورد نمرات کلمه ضعیف رو کسی به کار نبرد....فقط گفتم به حدی ایرادات ملموس داشته که امتیازش اون شده و گرنه امتیازش میشد 9.5 یا 10......
+
خوب ما هم همینو گفتیم دیگه.....
گفتیم گیم پلی کمی یکنواخت هستش ولی داستان عالیه
فن بازی رو هم که ماشاالله تهش رو درآووردی دیگه،با کوجیما نسبت نداری؟؟؟
مثلا با IPـی مثل Half-Life میشه مقایسش کرد؟؟؟
فن بازی اگه به معنای تعصب باشه نه ولی اگه به معنای طرفداری باشه من طرفدار شدیدا سرسخت سری متال گیر هستم...... .
این سری بازی یه بازی مولف هستش....یعنی خودش یه جورایی صاحب سبک علاوه بر اون بازی هستش که همه چیزش در زمان خودش کاملا اندازه بوده....هیچ شماره درستو حسابی بازی در زمان خودش کم از شاهکار نبوده و بازی در این سطح فقط باید با بازیهای مقایسه بشه که مانند خودش مولف و پرافتخار هستن......
که الن ویک جزو این مولفها و پرافتخارها محسوب نمیشه(البته نظر شخصی رو من عرض نمی کنم چون شاید یکی متنفر باشه از متال گیر)
عزیز من گیم اسپات به مدالهاش خیلی حساسه _ اگه گیم پلی مشکلات اساسی تکراری بودن روند و به شدت مشابه بودن داشت ، امکان نداشت مدال outstanding gameplay رو بهش بده ...
من لفظ اساسی رو هیچوقت نگفتم........چون اگه مشکلش "اساسی" بود که 8.5 اش پایینتر میشد
چرا میزنی ؟
اون بخش هم که از گیم اسپات گفتی ، نقدش رو کامل بخونی میبینی منظورش این بود که پتانسیل بازی خیلی بیشتر از این حرفهاست ، اگه چند تا معما درست حسابی یا قسمتهای به یاد موندنی به بازی اضافه میکردن ، بازی بیشتر تو ذهن گیمرها میموند .... نه اینکه بازی روند داغونی داره ...
بنده از لفظ روند داغون هم استفاده نکردم.....گفتم یکنواخت که با داغون بودن هم نشینی نداره
+
در مورد پتانسیل و معما هم خودم در پست اول نوشتم و در مورد شماره 2 اش گفتم امیدوارم رعایت شه و فلان ...حرفای خودم رو به خودم برنگردونین دیگه......بهرحال بنده و امتیازا و نقدا گفتنی ها رو گفتیم و ادامه این بحث که مثه دایره شده و هی هی حرف من برمیگرده اول فایده ای نداره .........موفق باشین:11:
راستی
از این به بعد قبل از اضافه کردن بخش حماسی یا ورزشی یا اموزشی یا تخیلی به پستم از شما اجازه می گیرم
.
کلا تمام اسلحه های بازی حس خوبی موقع استفاده دارن... این خیلی مهمه، لذت بردن از تیراندازی یکی از اساسی ترین ارکان یک بازی شوتر هست!
البته فکر کنم این بازی Head Shot توش معنی نداشته باشه :دی !! روی Hit Detection کار نشده کلا...
من خودم با Flare Gun اساسی حال میکنم، Revolver هم که جای خودش رو داره... :5:
نه بابا من خودم امتحان کردم...:دی بیشتر این یونیت(:دی)کوچیکا با یه شلیک به مخشون میپـــوکن:27:...ولی اگه نخوره به سرشون باید چندتا تیر بزنی(2-3) تا بمیره
اگه اشتباه نکنم اون انیمیشنی که بعد از خوردن گلوله به مخ طرف نشون میده با بقیه قسمت های بدن فرق داشته باشه...
ویـــــرایش:
کلا تمام اسلحه های بازی حس خوبی موقع استفاده دارن...من که از Shotgun خوشم نمیاد مخصوصا اون پمپیه:دی....انگار نصف Damage Revolver میزنه:31:
نمی خوام این بحث ادامه پیدا کنه... بشینید در مورد بازی بحث کنید ، حرف بزنید و لذت هاتون رو با هم شریک کنید ...
این موضوع بعد پست من ادامه پیدا کنه پست پاک خواهد شد...
golmohammadi
29-02-2012, 12:43
سلام
این بازی مثل بازی بتمن و ... نسخه ایراد دار که نداره ؟
چون اونا را نصفه رفتم و وسط بازی گیر میکرد
ضمنا اینطور که بچه ها گفته اند بازی داستان قوی داره تا گیم پلی
در نتیجه برا من بازی زیاد جذاب نخواهد بود
CRIS Joon CR7
29-02-2012, 13:00
سلام
این بازی مثل بازی بتمن و ... نسخه ایراد دار که نداره ؟
چون اونا را نصفه رفتم و وسط بازی گیر میکرد
ضمنا اینطور که بچه ها گفته اند بازی داستان قوی داره تا گیم پلی
در نتیجه برا من بازی زیاد جذاب نخواهد بود
باع اصل این بازی داستانشه:8:
چرا جذاب نخواهد بود؟
انگلیسیت ضعیفه؟
زبانت ضعیف باشه به نظرم اصلا لذت کافی رو نمیبری:13:
golmohammadi
29-02-2012, 13:14
باع اصل این بازی داستانشه:8:
چرا جذاب نخواهد بود؟
انگلیسیت ضعیفه؟
زبانت ضعیف باشه به نظرم اصلا لذت کافی رو نمیبری:13:
انگلیسیم نه معمولیه ضعیف نیست
من گفتم از گیم پلی بیشتر لذت میبرم تا داستان
CRIS Joon CR7
29-02-2012, 14:31
سلام
این بازی مثل بازی بتمن و ... نسخه ایراد دار که نداره ؟
چون اونا را نصفه رفتم و وسط بازی گیر میکرد
ضمنا اینطور که بچه ها گفته اند بازی داستان قوی داره تا گیم پلی
در نتیجه برا من بازی زیاد جذاب نخواهد بود
باع اصل این بازی داستانشه:8:
چرا جذاب نخواهد بود؟
انگلیسیت ضعیفه؟
زبانت ضعیف باشه به نظرم اصلا لذت کافی رو نمیبری:13:
انگلیسیم نه معمولیه ضعیف نیست
من گفتم از گیم پلی بیشتر لذت میبرم تا داستان
به خاطر این پست و احترام به بزرگان در مورد کیفیت گیم پلی و داستان و ... اصلا صحبت نمیکنم:11:
نمی خوام این بحث ادامه پیدا کنه... بشینید در مورد بازی بحث کنید ، حرف بزنید و لذت هاتون رو با هم شریک کنید ...
این موضوع بعد پست من ادامه پیدا کنه پست پاک خواهد شد...
بازی اوریجینال که نمیخوای بخری کلی خرج کنی (گرچه اونم زیاد نیست) شما نهایتا با 5 تومن این بازی رو میتونی تهیه کنید
پس بگیرید اگه خوشتون اومد تا آخرش برید اگه نه رهایش کنید:20:
ولی به نظرم برای شما ارزش یه بار بازی کردن رو داره:11:
amin 2010
29-02-2012, 23:03
کاری به صحبت های دوستان ندارم اما برای من ماندگارترین عناوین این نسل HEAVY RAIN و ALAN WAKE بودن ، هر دو یونیک و بی مانند ( البته فارنهایت کمی شبیه هوی رین بود ولی اینقدر پخته نبود )
شدیدا به همه توصیه میشه بازی . انجام ندین یکی از بهترین بازی های نسلو از دست دادین ( به نمرات هم توجه نکنین !)
Mool Tee
29-02-2012, 23:06
بازی قشنگ بود ولی من موفق نشدم تا آخرش برم و هیچی از بازی نفهمیدم اصلا.هرجا میرفتی می گفت برو یه جایی که آخرش Station داشت من که نفهمیدم.بازی زیاد ترسناک نبود ولی من وقتی می خواستم برم تو این خونه ها که توشون تاریک بود سکته میزدم:31:
CRIS Joon CR7
01-03-2012, 14:21
بازی قشنگ بود ولی من موفق نشدم تا آخرش برم و هیچی از بازی نفهمیدم اصلا.هرجا میرفتی می گفت برو یه جایی که آخرش Station داشت من که نفهمیدم.بازی زیاد ترسناک نبود ولی من وقتی می خواستم برم تو این خونه ها که توشون تاریک بود سکته میزدم:31:
روحیه ی گیمریت منو تیکه تیکه کرد:31:
hoomi_gta
01-03-2012, 14:32
خیلی زود میمیره!! چهار تا ضربه میخوره تعطیل میشه :(
خیلی زود میمیره!! چهار تا ضربه میخوره تعطیل میشه :(
خب باید جاخالی بدی دیگه
با:
a-s-d-w) +shift)
ویـرایش:
با نور چراغ قوه هم میتونی حمله ی دشمن رو کنسل کنی
این سریال تلویزیون هم که وسط کار میاد خنده داره !
هندلینگ ماشین ها هم جالب نیست... من اپیزود 4 هم رفتم ...
من با این فلشش حال میکنم...یکی میندازی همه پودر میشن .:31:
Abolfazl3007
02-03-2012, 00:27
گفتی سریال ، این قسمتهای Night spring که تو بازی پخش میشه معرکه هستش ! با وجود این که خیلی خیلی ساده هست (شاید هم مسخره ) ، ولی یه حس مرموز و عجیبی به بازی میده ...
من با قسمت An Absence of Creativity خیلی حال کردم ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
milad dante
02-03-2012, 11:12
این بازی چند تا اپیزود داره؟؟
arashpr9
02-03-2012, 11:56
این بازی چند تا اپیزود داره؟؟
6 اپیزود بدون در نظر گرفتن DLC ها
Episode 1: Nightmare
Episode 2: Taken
Episode 3: Ransom
Episode 4: The Truth
Episode 5: The Clicker
Episode 6: Departure
6 اپیزود بدون در نظر گرفتن DLC ها
Episode 1: Nightmare
Episode 2: Taken
Episode 3: Ransom
Episode 4: The Truth
Episode 5: The Clicker
Episode 6: Departure
مطمئنی؟
من که dlc ـای نریختم روش...2تا اپیزود special هم داشت...:23:
گفتی سریال ، این قسمتهای Night spring که تو بازی پخش میشه معرکه هستش ! با وجود این که خیلی خیلی ساده هست (شاید هم مسخره ) ، ولی یه حس مرموز و عجیبی به بازی میده ...
من با قسمت An Absence of Creativity خیلی حال کردم ...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بیشترین چیزی که به من حال داد توی این بازی از نظر trivia به نظرم اهنگای Poets Of The Fall مخصوصا اهنگ The Poet and the Museواقعا دیوانه کننده بودش این اهنگ ... معنیش هم خیلی عالیه ... هر روز تقریبا اهنگشو گوش می دم ..
arashpr9
02-03-2012, 17:58
مطمئنی؟
من که dlc ـای نریختم روش...2تا اپیزود special هم داشت...:23:
من نسخه PC رو بازی نکردم ولی گویا DLC ها رو هم توش موجوده
vahidgame
02-03-2012, 18:02
مطمئنی؟
من که dlc ـای نریختم روش...2تا اپیزود special هم داشت...:23:
همون 2 تا اپیزود dlc های بازی هستن که توی نسخه پی سی از همون اول وجود دارن و نیازی هم به نصب کردن ندارن و فقط باید توی بازی اونا رو انتخاب کرد
خب اینکه خیلی بده...داستان بازی با این2تا dlc کامل مــیشه...یعنی داستان نسخه ی 360 بدون dlc ها ناتموم میمونه؟ یا کلا داستان جدایی داره؟:دی
Abolfazl3007
02-03-2012, 22:39
DLC ها دقیقا ادامه داستان هستش و سازنده ها ازش به عنوان پلی به سوی شماره ی دوم بازی نام برده بودن. ولی بازم اون حالت اصلی بودن رو نداره و احتمال داره سازنده ها برای شماره دو به یه داستان دیگه فکر کنن.
برای XBOX360 هم DLC ها بر روی شبکه لایو موجود هست . البته دوستان J-TAG هم میتونن بدون نیاز به لایو این دو رو برای 360 دانلود کنن .
arashpr9
02-03-2012, 23:19
خب اینکه خیلی بده...داستان بازی با این2تا dlc کامل مــیشه...یعنی داستان نسخه ی 360 بدون dlc ها ناتموم میمونه؟ یا کلا داستان جدایی داره؟:دی
DLC ها فقط بعضی از معماهای بازی رو توضیح میدن و کسی هم که بازی نکنه ضرری نمیبینه .
ولی Alan Wake داستانش در اخر گنگ میمونه یعنی اخرش معلوم نیست ولی توی شماره 2 همه چیز مشخص میشه ( البته به گفته سازنده بازی )
دوستان من سیو بازیم پرید
لطف کنید سیو بازی از Episode 4 رو برام بزارید ممنون میشم:11:
دوستان من سیو بازیم پرید
لطف کنید سیو بازی از Episode 4 رو برام بزارید ممنون میشم:11:
اتفاقا منم همینجام ...
حالا سیو بازی کجاس؟ (تو فولدر رمدی فقط رزولوشن بود)
دوستان من سیو بازیم پرید
لطف کنید سیو بازی از Episode 4 رو برام بزارید ممنون میشم:11:
EPISODE 4 SAVE
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دوستان میشه بگید محل سیو بازی تو ویندوز ۷ کجاس؟
لامذهب Slot سیو نداره هرکی واسه خودش بره!
دوستان میشه بگید محل سیو بازی تو ویندوز ۷ کجاس؟
لامذهب Slot سیو نداره هرکی واسه خودش بره!
بفرمایین:
C:\Users\<username>\AppData\Local\SKIDRO… numbers>\Storage\savegame.aws
:20:
(شاید هیدن باشه ! )
golmohammadi
05-03-2012, 17:42
سلام
بازیو نصبش کردم و Episode 1 را تموم کردم
گرافیک خوبی داره و نورپردازیهای عالی
ولی کل بازی ترس هستش
و دوستان درست میگفتند گیم پلی مفهومی نداره در این گیم تقریبا
نکته قابل توجه اینه که وقتی از بازی میخواهی بری منوی اصلی و بری خارج از بازی کلش زیر 5 ثانیه میکشه
از این نظر بی نظر هست و من چنین گیمی ندیده بودم
گیم پلی مفهومی نداره
نه دیگه تا این حد ....نکه مفهومی نداشته باشه ....زیر سایه داستان قرار داره ...محوریت بازی رو داستانشه ....
p30worldapm
06-03-2012, 00:11
این قهوه ها به چه درد می خوره؟
golmohammadi
06-03-2012, 02:05
نه دیگه تا این حد ....نکه مفهومی نداشته باشه ....زیر سایه داستان قرار داره ...محوریت بازی رو داستانشه ....
خب اره
منم کمی شوخی کردم
ولی در کل گیم پلی متوسطی داره
میتونست کاری کنه وقتی مهمات تموم شد حداقل با چاقو بتونیم دفاع کنیم از خودمون
و یا از اشیاء مثل درختان فرغون بیل و کلندگ و .. هم استفاده کنیم برای زدن دشمنان
من الان Episode هستم خسته شدم امشبو بسه
این قهوه ها به چه درد می خوره؟
من که چیزی ندیدم از اینا
چیز بیخودی هستند
چون نه جون میدند نه هیچی ....
ادیت
این مرحله سوم چقدر طولانی بود
ده ها کیلومتر پیاده روی کردیم
Spaniuly
06-03-2012, 18:04
این قهوه ها به چه درد می خوره؟
متاسفانه خیلی کم هستند تعداد گیمر هایی که فلسفله کالکتبل ها رو می دونن... بعضی ها می گن اینارو پیدا می کنی واسه اینکه اچیومنت بگیری... اینا درسته ولی وقتی یه بازی رو انجام می دید سعی کنید کالکتبل ها رو پیدا کنید اینا فلسفه اشون اینه که شما به قسمت های مختلف برید و دقت کنید و ببینید که برای ساخت بازی ها چه ریزه کاری هایی انجام می پذیره در واقع شما برای گرفتن اچیومنت مجبورید قسمت های مختلف رو بگردید همونطور که می دونید توی آلن ویک دو نوع کالکتبل داریم یکی همین فلاسک های قهوه هستند و یکی برگ های گمشده از رمان آلن که البته همه برگ ها رو شما نمی تونید بار اول جمع آوری کنید چون برگ هایی هستند که فقط در درجه سختی کابوس می تونید پیدا کنید با یک بار اتمام بازی درجه سختی کابوس آنلاک میشه بعد می تونید برگ های گمشده رو پیدا کنید... متاسفانه یه بدی که PC گیمینگ داره اچیومنتی در کار نیست که گیمر رو به انجام برخی چالش ها وادار کنه...
موفق باشید:10:
dark-sky
07-03-2012, 12:47
همونطور که می دونید توی آلن ویک دو نوع کالکتبل داریم یکی همین فلاسک های قهوه هستند و یکی برگ های گمشده از رمان آلن که البته همه برگ ها رو شما نمی تونید بار اول جمع آوری کنید چون برگ هایی هستند که فقط در درجه سختی کابوس می تونید پیدا کنید با یک بار اتمام بازی درجه سختی کابوس آنلاک میشه بعد می تونید برگ های گمشده رو پیدا کنید... موفق باشید:10:
نه اقا سه نوعه . بازی اسپرینگ نایت هم می تونی جمع کنی:20:
hobgoblin
07-03-2012, 13:05
متاسفانه خیلی کم هستند تعداد گیمر هایی که فلسفله کالکتبل ها رو می دونن... بعضی ها می گن اینارو پیدا می کنی واسه اینکه اچیومنت بگیری... اینا درسته ولی وقتی یه بازی رو انجام می دید سعی کنید کالکتبل ها رو پیدا کنید اینا فلسفه اشون اینه که شما به قسمت های مختلف برید و دقت کنید و ببینید که برای ساخت بازی ها چه ریزه کاری هایی انجام می پذیره در واقع شما برای گرفتن اچیومنت مجبورید قسمت های مختلف رو بگردید همونطور که می دونید توی آلن ویک دو نوع کالکتبل داریم یکی همین فلاسک های قهوه هستند و یکی برگ های گمشده از رمان آلن که البته همه برگ ها رو شما نمی تونید بار اول جمع آوری کنید چون برگ هایی هستند که فقط در درجه سختی کابوس می تونید پیدا کنید با یک بار اتمام بازی درجه سختی کابوس آنلاک میشه بعد می تونید برگ های گمشده رو پیدا کنید... متاسفانه یه بدی که PC گیمینگ داره اچیومنتی در کار نیست که گیمر رو به انجام برخی چالش ها وادار کنه...
موفق باشید:10:
حرفات صد در صد درسته آرمین جان ولی این وسط این کالکتبل ها هم باید واسه خودشون یه چیزی واسه گفتن داشته باشن.
مثلا اون صفحات کتاب رو که پیدا می کنی میشه خوندشون یا کالکتبل های مختلفی که توی بازی ها ی مختلف هستن هر کدوم بالاخره یه انگیزه ای واسه گیمر ایجاد می کنن. مثلا مجله های بازی مافیا رو یادت هست؟و خیلی مثال های مختلفی که توی بازی های مختلف میشه زد. حداقل اینکه باید متنوع باشن.
این فلاسک های قهوه یه شکل آخه یعنی چی؟
البته من فقط دو تا اپیزود بازی رو تا حالا بازی کردم. ولی به نظرم مسخره میرسن.
Abolfazl3007
07-03-2012, 13:59
من خودم برای کامل کردن اچیوها تمام فلاسکها رو جمع کردم ...
در کل هر کسی تو هر بازی با یه انگیزه میره جلو ... یکی میخواد فقط بازی رو تموم کنه ...یکی میخواد بازی رو شخم بزنه !!! ، یکی میخواد واقعا ببینه سازنده ها چی کردن و ...
تو این بازی ورقه های manuscript که ارزش لحظه به لحظه گشتن و وقت گذاشتن براشون رو داشت ...
فلاسک قهوه آدم رو بیدار نگه میداشت !:31: در کل فلاسکها و دیسکهای night spring چالش خوبی برای کسایی بود که نمیتونستن از بازی جدا بشن و میخواستن تو محیط بازی سر کنن و لذت ببرن ....
همه یه طرف این یدونه یه طرف :
تو NIGHTMARE باز میشه ...
برمیداره کاغذ رو میخونه :
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ashk1377
07-03-2012, 14:00
حرفات صد در صد درسته آرمین جان ولی این وسط این کالکتبل ها هم باید واسه خودشون یه چیزی واسه گفتن داشته باشن.
مثلا اون صفحات کتاب رو که پیدا می کنی میشه خوندشون یا کالکتبل های مختلفی که توی بازی ها ی مختلف هستن هر کدوم بالاخره یه انگیزه ای واسه گیمر ایجاد می کنن. مثلا مجله های بازی مافیا رو یادت هست؟و خیلی مثال های مختلفی که توی بازی های مختلف میشه زد. حداقل اینکه باید متنوع باشن.
این فلاسک های قهوه یه شکل آخه یعنی چی؟
البته من فقط دو تا اپیزود بازی رو تا حالا بازی کردم. ولی به نظرم مسخره میرسن.
حرف هر دو تون کاملا درسته مثال های زیادی برای حرفی که hobgoblin زد وجود داره مثل اون روزنامه ها توی l.a.noire که خودش یه داستانی رو دنبال می کرد.
این Manuscript ها که میخونه ....یه داستان دیگس یا ...؟ بعضی جاها ادامه بازی رو میگه.... بعضی جاها اصلا به بازی ربطی نداره ....
کلا قضیش چیه ؟
(اما خیلی تاثیر مثبت داره رو بازی)
arashpr9
07-03-2012, 14:41
این Manuscript ها که میخونه ....یه داستان دیگس یا ...؟ بعضی جاها ادامه بازی رو میگه.... بعضی جاها اصلا به بازی ربطی نداره ....
کلا قضیش چیه ؟
(اما خیلی تاثیر مثبت داره رو بازی)
تو هر اپیزودی که میرفتی یه سری از این Manuscript ها بت میداد که داستان اصلی بازی رو روایت میکنه یعنی هر چی میخونی تو بازی واست اتفاق میافته . خلاصه بگم کل و اصل داستان توی Manuscript هاست
Spaniuly
07-03-2012, 15:01
نه اقا سه نوعه . بازی اسپرینگ نایت هم می تونی جمع کنی:20:
من رو کنسول بازی کردم. دی ال سی ها رو بازی نکردم. و منظورم بازی اصلی بود
حرفات صد در صد درسته آرمین جان ولی این وسط این کالکتبل ها هم باید واسه خودشون یه چیزی واسه گفتن داشته باشن.
مثلا اون صفحات کتاب رو که پیدا می کنی میشه خوندشون یا کالکتبل های مختلفی که توی بازی ها ی مختلف هستن هر کدوم بالاخره یه انگیزه ای واسه گیمر ایجاد می کنن. مثلا مجله های بازی مافیا رو یادت هست؟و خیلی مثال های مختلفی که توی بازی های مختلف میشه زد. حداقل اینکه باید متنوع باشن.
این فلاسک های قهوه یه شکل آخه یعنی چی؟
البته من فقط دو تا اپیزود بازی رو تا حالا بازی کردم. ولی به نظرم مسخره میرسن.
حرف هر دو تون کاملا درسته مثال های زیادی برای حرفی که hobgoblin زد وجود داره مثل اون روزنامه ها توی l.a.noire که خودش یه داستانی رو دنبال می کرد.
بله درسته فلسفه همونه حالا اینکه غیر از دادن اچیومنت جمع آوری کردن یه سری کالکتبل منجر به یک جایزه دیگه بشه نشون دهنده نبوغ سازنده هست ما توی بعضی عناوین شاهد این موضوع هستیم به طور مثال پیدا کردن همه اینتل آیتم های CoD 4 حالت آرکید رو آنلاک می کرد و یه سری پاداش خاص خودش رو داشت یا توی بازی TDU 2 با پیدا کردن 10 تا ماشین اوراقی یک منطقه یه بازسازی شده اش رو جایزه می گرفتی ولی به قول شما فلاسک قهوه باید یه چیزی رو به آدم بده که حداقل واسه PC گیمرها یه انگیزه ایجاد کنه...
CRIS Joon CR7
07-03-2012, 15:35
متاسفانه خیلی کم هستند تعداد گیمر هایی که فلسفله کالکتبل ها رو می دونن... بعضی ها می گن اینارو پیدا می کنی واسه اینکه اچیومنت بگیری... اینا درسته ولی وقتی یه بازی رو انجام می دید سعی کنید کالکتبل ها رو پیدا کنید اینا فلسفه اشون اینه که شما به قسمت های مختلف برید و دقت کنید و ببینید که برای ساخت بازی ها چه ریزه کاری هایی انجام می پذیره در واقع شما برای گرفتن اچیومنت مجبورید قسمت های مختلف رو بگردید همونطور که می دونید توی آلن ویک دو نوع کالکتبل داریم یکی همین فلاسک های قهوه هستند و یکی برگ های گمشده از رمان آلن که البته همه برگ ها رو شما نمی تونید بار اول جمع آوری کنید چون برگ هایی هستند که فقط در درجه سختی کابوس می تونید پیدا کنید با یک بار اتمام بازی درجه سختی کابوس آنلاک میشه بعد می تونید برگ های گمشده رو پیدا کنید... متاسفانه یه بدی که PC گیمینگ داره اچیومنتی در کار نیست که گیمر رو به انجام برخی چالش ها وادار کنه...
موفق باشید
درود...
یکی باید روحیه گیمری منو با تو مقایسه کنه:31:
میدونم جاش اینجا نیست
ولی مطمئنا همه ی بازی ها ارزش اینو ندارن که وقت بزاری و همه ی کالکتیبل هاشه جمع کنی یا مثلا رو کنسول همه ی اچیومنت هاشو بگیری:20:
البته بازی هایی هم هستن که واقعا ارزش داشت مثل همین ALAN WAKE ولی به نظرت جمع کردن همه ی کالکتیبل های یه بازی مثل MAFIA 2 واقعا چه ارزشی داشت؟
به جز یه سری عکس پورن هیچی دیگه نیست:13:
دوستان خسته نباشید:11:
این بازی خیلی شبیه Alone In The Dark هست،خیلی خوشم آمد ازش:40:
میخواستم بدونم نحوه درست ,کشتن دشمن چطوری هست؟
حتما نیاز هست تو هر درگیری چراغ قوه استفاده کنیم؟
چراغ قوه باعث ضعیف شدن دشمن میشه؟
اینا برام مبهم هست:31:
ممنون
CRIS Joon CR7
07-03-2012, 16:55
دوستان خسته نباشید:11:
این بازی خیلی شبیه Alone In The Dark هست،خیلی خوشم آمد ازش:40:
میخواستم بدونم نحوه درست ,کشتن دشمن چطوری هست؟
حتما نیاز هست تو هر درگیری چراغ قوه استفاده کنیم؟
چراغ قوه باعث ضعیف شدن دشمن میشه؟
اینا برام مبهم هست:31:
ممنون
ببین اگه تو اصلا چراغ روشن نکنی و شلیک کنی اینگار تیر نزدی
نور به اونا جسم میده
بهترین کار هم HEAD SHOT کردن هست
خیلی بهتر وزودتر میمیرن در ضمن در مصرف تیر هم صرفه جویی کردی :31:
بهترین کار هم HEAD SHOT
مگه داری کال آو یا بتلفید بازی میکنی پسر !:31:
هدشات که معنی نداره تو این بزنی ...لایتو باید بگیری بعد تیر بزنی...
(Taken هسن ...آدم نیسن که!)
ن در مصرف تیر هم صرفه جویی کردی
تیراش یارانه ایه ....بعد از هر چن چکپوینت ، چن تا تیر ریوالور یا شات گان میگیری!:5:
golmohammadi
08-03-2012, 02:40
مگه داری کال آو یا بتلفید بازی میکنی پسر !:31:
هدشات که معنی نداره تو این بزنی ...لایتو باید بگیری بعد تیر بزنی...
(Taken هسن ...آدم نیسن که!)
تیراش یارانه ایه ....بعد از هر چن چکپوینت ، چن تا تیر ریوالور یا شات گان میگیری!:5:
نه بابا
هد شات تقریبا در تمام گیمها زودتر میکشه
چه اویل چه الن ویک و چه کانتر
البته معلومه که هد شات در کانتر مفهوم خاصی داره تا در این گیمها ....
باو تروخدا داستانو لو ندید ..... بزارید تو اسپویلر دیگه ....
hoomi_gta
08-03-2012, 14:21
این تریپ previously on Alan Wake خیلی باحال بود! :دی
milad_takjoo
08-03-2012, 17:06
جو بازی خیلی خوب درست شده...صداگذاری و افکت های صوتی هم عالین...کلا خیلی خوبه..!
باو تروخدا داستانو لو ندید ..... بزارید تو اسپویلر دیگه ....
کجا رو میگی شما؟:27:
کجا رو میگی شما؟:27:
دوست عزیز حذف شد ...
والا من چیزی ار آخرش لو ندادم. فقط سوال کردم. این قوانین اسپویل رو میشه برام پست قوانینش رو بفرستین؟من پیداش نمی کنم.
به هر حال. میشد جواب من رو با یه پ.خ داد. نه اینکه پست حذف بشه.
رفتم از فروم دیگه کاملش رو خوندم. منی که بازی رو تموم کردم که اسپویل دیگه برای من مهم نیست. اونی که بازی رو تموم نکرده براش مهمه. پس. یه قسمت برای کسایی که بازی رو تموم کردن باید باشه تا داستان رو بفهمن(پست اول مثلا داخل اسپویلر)
دوستان هم نگران اسپویل نباشن. من که بازی رو تموم کردم و داستانش رو هم خوندم. گیج شدم. داستانش پیچیده هست. به این زودی ها لو نمیره.:31:
ashk1377
09-03-2012, 16:47
به نظر من که داستان بازی عالی بود فقط یه کم گنگ بود که اونم وقتی یه بار دیگه بازی رو روی night mare رفتم ردیف شد کلا به نظر من بهترین بازی دو سال اخیر بود تازه دو تا نوآوری هم توش داشت یکی آهنگ هایی که واسه آخر episode ها درست شده بود که عالی بود یکی هم previously on ALAN WAKE که توی Driver San Francisco هم استفاده شده بود ولی چون داستان قشنگی نداشت زیاد به چشم نیومد ولی رو ALAN WAKE عالی شد!!.
گیم پلی هم خوب بود ولی داستان قشنگ تری داشت/
سلام دوستان تقریبا تا اواسط اپیزود 2 رفته بودم و حسابی توی جو بازی بودم :31: :8: که اکزیت کردم و امروز که اومدم بازی رو اجرا کردم دیدم گزینه continue غیر فعال شده و فقط نیو گیم روشنه ! در واقع سیو هام به طور کاملا خود به خود پاک شده ! :18: اصلا باورم نشد تا حالا برام توی هیچ گیمی این اتفاق نیافتاده ، حالا به نظر شما راهی هست؟ برای سایر دوستان هم این اتفاق افتاده ؟ خلاصه این که حسابی دپرسم ....
سلام.
اینم سیو بازی خدمت شما
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برای ویندوز ۷ در مسیر زیر:
C:Users<username>DocumentsRemedyAlanWake
و برای ویندوز ایکس پی در مسیر زیر کپی کنید:
C:My DocumentsRemedyAlanWake
سلام.
اینم سیو بازی خدمت شما
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برای ویندوز ۷ در مسیر زیر:
C:Users<username>DocumentsRemedyAlanWake
و برای ویندوز ایکس پی در مسیر زیر کپی کنید:
C:My DocumentsRemedyAlanWake
سلام دوست عزیز ممنونم از لطفتون ولی این سیو رو توی اینترنت پیدا کردم و فکر می کنم ناقصه و باید حداقل یه فایل دیگه هم همراش باشه (config) خودتون هم می تونید امتحان کنید این دو تا بدون هم کار نمی کنند و بازی موقع لود کردن بسته میشه و ارور می ده ، اراستی مسیر سیو هم به فکر می کنم این باشه :
c:\Users\<username>\AppData\Local\SKIDROW
با عرض تشکر از شما :11:
سلام.این غول مرحله آخر که باید با اون تفنگه منور بهش بزنی چه جوری باید ردش کرد یه عکس از کشتنشم بذارید
ashk1377
10-03-2012, 11:28
سلام دوستان تقریبا تا اواسط اپیزود 2 رفته بودم و حسابی توی جو بازی بودم :31: :8: که اکزیت کردم و امروز که اومدم بازی رو اجرا کردم دیدم گزینه continue غیر فعال شده و فقط نیو گیم روشنه ! در واقع سیو هام به طور کاملا خود به خود پاک شده ! :18: اصلا باورم نشد تا حالا برام توی هیچ گیمی این اتفاق نیافتاده ، حالا به نظر شما راهی هست؟ برای سایر دوستان هم این اتفاق افتاده ؟ خلاصه این که حسابی دپرسم ....
چرا این اتفاقا خیلی زیاد میوفته مثلا واسه خود من روی nfs hp و syndicate افتاد بهترین کار اینه که یک shortcut از مسیر سیو بازیت رو دسکتاپ بگیری و هر دفعه بعد بازی از سیو هات back up بگیری ولی حالا که این کارو نکرده بودی باید یه سیو از اول episode 2 بگیری.
hoomi_gta
10-03-2012, 16:13
آقا یه سوال کل بازی تو جنگله و دشمنا هم همین تبر به دستا هستن؟؟ بد جوری یکنواخت شده!
ashk1377
10-03-2012, 17:07
آقا یه سوال کل بازی تو جنگله و دشمنا هم همین تبر به دستا هستن؟؟ بد جوری یکنواخت شده!
متاسفانه بله ولی یه خورده بری جلو تر تاریکی توی وجود اجسام هم میره و به سمتت پرت میشن.
hoomi_gta
10-03-2012, 17:25
پس فکر کنم unistalll کنم بهتر باشه. یعنی واقعا دشمنی غیر از این تبر به دستا نیست؟؟ کشتن همین تبر به دستا هم حال نمیده.
من بیشتر از داستانش خوشم اومد فکر کنم برم یجایی داستانشو بخونم ببینم چی میشه بهتر باشه! :دی
آقا چی شد بالا خره ؟
ما موندیم تو تاریکی زنش نجات پیدا کرد ؟
همین ؟
اون دو تا چی شدن ؟ barry و پلیسه ....
golmohammadi
10-03-2012, 19:35
پس فکر کنم unistalll کنم بهتر باشه. یعنی واقعا دشمنی غیر از این تبر به دستا نیست؟؟ کشتن همین تبر به دستا هم حال نمیده.
من بیشتر از داستانش خوشم اومد فکر کنم برم یجایی داستانشو بخونم ببینم چی میشه بهتر باشه! :دی
البته کمی جلوتر که بری چراغ قوه های قویتر گیرت میاد
و راحت تر میتونی بکشی
و اتفاقا جذابتر میشه
ولی بعضی جاها رو مخ ادمه
مثلا بعضیشون کشتنشون سخته و تا قلقشو پیدا کنی پدرت درومده
ashk1377
10-03-2012, 20:23
آقا چی شد بالا خره ؟
ما موندیم تو تاریکی زنش نجات پیدا کرد ؟
همین ؟
اون دو تا چی شدن ؟ barry و پلیسه ....
ببین من هنوز dlc هارو نصب نکردم ولی اگه دقت کنی Alice زنش آخرش که صفحه تاریک میشه بهش میگه Alan , wake up!! یعنی Alan بیدار شو که یعنی این ها همش یه کابوس دیگه بوده!! ولی بازم میگم من هنوز دو تا اپیزود dlc رو نرفتم!!
king 2009
11-03-2012, 00:06
آقا چی شد بالا خره ؟
ما موندیم تو تاریکی زنش نجات پیدا کرد ؟
همین ؟
اون دو تا چی شدن ؟ barry و پلیسه ....
ببین من هنوز dlc هارو نصب نکردم ولی اگه دقت کنی Alice زنش آخرش که صفحه تاریک میشه بهش میگه Alan , wake up!! یعنی Alan بیدار شو که یعنی این ها همش یه کابوس دیگه بوده!! ولی بازم میگم من هنوز دو تا اپیزود dlc رو نرفتم!!
حدست اشتباست! 6 تا اپیزود مگه مرض داشتیم بریم بعد همه اش یه کابوس باشه؟!
الن الیس رو نجات میده، ولی خودش تویه همون کلبه گیر میافته. بعد به رویا فرو میره ... .باید دی ال سی ها رو بری تا بقیه ی داستان رو بفهمی.
چرا این اتفاقا خیلی زیاد میوفته مثلا واسه خود من روی nfs hp و syndicate افتاد بهترین کار اینه که یک shortcut از مسیر سیو بازیت رو دسکتاپ بگیری و هر دفعه بعد بازی از سیو هات back up بگیری ولی حالا که این کارو نکرده بودی باید یه سیو از اول episode 2 بگیری.
درسته حق با شماست ، دیگه واقعا حسش نبود یه بار دیگه از اول برم ولی یکی از دوستانم که قبلا روی نسخه ی کنسولی بازی رو تموم کرده بود چون خیلی وقت بود که این بازی رو انجام نداده بود اومد و تا اپیزود 2 همون جایی که بودم واسم رفت :46: متشکرم دوستان مشکل حل شد :40:
ashk1377
11-03-2012, 11:42
حدست اشتباست! 6 تا اپیزود مگه مرض داشتیم بریم بعد همه اش یه کابوس باشه؟!
الن الیس رو نجات میده، ولی خودش تویه همون کلبه گیر میافته. بعد به رویا فرو میره ... .باید دی ال سی ها رو بری تا بقیه ی داستان رو بفهمی.
ممنون همین امروز دارم میرم dlc هارو بگیرم.
بچه ها دیگه آخرش همون کابوس هس ...
آخرشم مینویسه این داستان ادامه دارد !
حالا دی ال سی که میگین کجاس؟
بچه ها دیگه آخرش همون کابوس هس ...
آخرشم مینویسه این داستان ادامه دارد !
حالا دی ال سی که میگین کجاس؟
از صفحه اصلی. گزینه Episodes بزنید و دو تا DLC وجود داره که برای بیشتر فهمیدن بازی هست.
golmohammadi
12-03-2012, 02:25
خب بچه ها این Fraps با کمک دوستان درست شد
امروز بازی را در مانیتور جدیدم که فول اچ دی هست بازی کرد
در حالتهای عادی 55 فریم گرفتم در حداکثر تنظیمات
و در درگیریها 35 فرم و حتی گاها 32 فریم
مراحل بازی رفته رفته طولانیتر میشه
یه مشکلی هم هستش نا متقارن بودن صداها
بدین صورت که وقتی شلیک میکنی یا حمله میکنند بهت یا طوفانی کلاغی چیزی میاد صدا بالاست
ولی وقتی اشخاص دارند باهم حرف میزنند صدا ضعیفه
که منو کمی اذیت میکرد مخصوصا نصف شبی که ولوم بالا باعث دردسر میشه
واسه همین بقیه دوستان میتونند از تنظیمات صوتی بازی درستش کنند
موضوع بعدی اینه که تنوع دشمنها خیلی کمه
دیگه نمیدونم اسم این دشمنها چیه
و بازی بعد از دو یا سه اپیزود یه جورایی تکراری میشه
و مساله بعدی نوع درگیری هستش
گاهی وقتها که دشمنان ظاهر میشند میدونین که معمولا از 4 طرف میان بعد یکی از راست ضربه میزنه تا به خودت بیایی حول میخوره چپ و از اونجا یکی دیگه میزنه بالا و یکی دیگه مینزه پایین
به عبارتی بدون اینکه فرصتی برای فرار یا شلیک پیدا کنی جونتو از دست دادی
حالا شاید یه عده بگند باعث میشه نفسگیر بشه ....
در صلاح ها هم تنوعی نیستش
در مراحل مختلف اصلحه هامونو از دست میدیم باید از اول جمع کنیم
در این موارد بهتر بود صلاح های جدید بذارند
و یا حداقل این کافیهایی که جمع میکردیم یا کاغذها یه جورایی پول میداد تا اصلحه ای چیزی اپدیت کنیم
حالا شاید دوستان بگند بهتر بود اویل 4 بازی میکردم
نه دوستان به هر حال اینم میتونست تنوعشو بیشتر کنه
همه ی اینارو قبول دارم ...
ولی مهم اینه که بازی خودشو نشون داده ....وقتی شمارو میخکوب میکنه نشون میده به هدفش رسیده ....
من الان وقتی بازیو تموم کردم بچه ها گفتن دو تا دی ال سی هم هس ...خیلی خوشحال شدم که دو تا چپتر دیگه هم میتونم بازی کنم ...بازیی که آدم خدا خدا میکنه اند نشه معلومه که شاهکاره .....
ایراداتی هم وارده که درسه ولی :
Take It Easy!
hosseincode2008
12-03-2012, 11:31
خب بچه ها این Fraps با کمک دوستان درست شد
امروز بازی را در مانیتور جدیدم که فول اچ دی هست بازی کرد
در حالتهای عادی 55 فریم گرفتم در حداکثر تنظیمات
و در درگیریها 35 فرم و حتی گاها 32 فریم
مراحل بازی رفته رفته طولانیتر میشه
یه مشکلی هم هستش نا متقارن بودن صداها
بدین صورت که وقتی شلیک میکنی یا حمله میکنند بهت یا طوفانی کلاغی چیزی میاد صدا بالاست
ولی وقتی اشخاص دارند باهم حرف میزنند صدا ضعیفه
که منو کمی اذیت میکرد مخصوصا نصف شبی که ولوم بالا باعث دردسر میشه
واسه همین بقیه دوستان میتونند از تنظیمات صوتی بازی درستش کنند
موضوع بعدی اینه که تنوع دشمنها خیلی کمه
دیگه نمیدونم اسم این دشمنها چیه
و بازی بعد از دو یا سه اپیزود یه جورایی تکراری میشه
و مساله بعدی نوع درگیری هستش
گاهی وقتها که دشمنان ظاهر میشند میدونین که معمولا از 4 طرف میان بعد یکی از راست ضربه میزنه تا به خودت بیایی حول میخوره چپ و از اونجا یکی دیگه میزنه بالا و یکی دیگه مینزه پایین
به عبارتی بدون اینکه فرصتی برای فرار یا شلیک پیدا کنی جونتو از دست دادی
حالا شاید یه عده بگند باعث میشه نفسگیر بشه ....
در صلاح ها هم تنوعی نیستش
در مراحل مختلف اصلحه هامونو از دست میدیم باید از اول جمع کنیم
در این موارد بهتر بود صلاح های جدید بذارند
و یا حداقل این کافیهایی که جمع میکردیم یا کاغذها یه جورایی پول میداد تا اصلحه ای چیزی اپدیت کنیم
حالا شاید دوستان بگند بهتر بود اویل 4 بازی میکردم
نه دوستان به هر حال اینم میتونست تنوعشو بیشتر کنه
در مورد صدا اگه شما آپديت 2 رو بگيريد تا حدودي درست ميشه بالانس صدا.
و درمورد درگيري ها هم برميگرده به نحوه بازي كردن شما! وقتي دشمن ها ميان شما ميتوني به يك طرف بدويي تا محاصره نشي بعدشم نبايد وقتي شليك ميكني چراغ قوه رو Boost كني چون باطريش خالي ميشه. ضمن اينكه وقتي روي كسي چراغ قوه رو Boost كردي و ديدي يكي ديگه داره نزديك ميشه سريع چراغ قوه رو بگير روش تا سرعتش كمتر بشه و بدو يه طرف ديگه. وقتي هم كه ميبيني دارن طرفت چيز پرت ميكنن يا با تبر ميزنن ميتوني جاخالي بدي كه اول بايد شيفت رو بگيري و بعدش يكي از جهت ها. از اون گذشته Flare ها و نارنجك ها هم ميتونن كمك كنن. من مواقعي كه فلير زياد داشتم اصلا كسي رو نميكشتم همينطوري ميدويدم وقتي آلن خسته ميشد فلير ميزدم تا نفسش برگرده بعد دوباره ميدوييدم و تا به Safe Heaven برسم.
موقع ريلود كردن هم تند تند R رو بزني سريع تر خشاب ميذاره.
فعلا اين tip ها يادم مونده ولي اين طوري كه تو گفتي منم اوايل ميشدم ولي وقتي قلق بازي دستت بياد اينقدر مهمات اضافه مياري كه وقتي به مهمات رسيدي مجبور ميشي تيرهوايي بزني تا بتوني برشون داري تا حيف نشن!
Davood_titan
12-03-2012, 12:12
مراحلش تکراری میشن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
golmohammadi
12-03-2012, 14:31
همه ی اینارو قبول دارم ...
ولی مهم اینه که بازی خودشو نشون داده ....وقتی شمارو میخکوب میکنه نشون میده به هدفش رسیده ....
من الان وقتی بازیو تموم کردم بچه ها گفتن دو تا دی ال سی هم هس ...خیلی خوشحال شدم که دو تا چپتر دیگه هم میتونم بازی کنم ...بازیی که آدم خدا خدا میکنه اند نشه معلومه که شاهکاره .....
ایراداتی هم وارده که درسه ولی :
Take It Easy!
خب دیشب من یه کاری داشتم ساعت 1
بعد اینم باز یمیکردم
هی گفتم الان میرم
ولی تا اپیزود را تموم نکنم نتونستم بلند شم
و تا 1:35 بازی کردم
این خودش نشان از جذابیت بازی داره
در مورد صدا اگه شما آپديت 2 رو بگيريد تا حدودي درست ميشه بالانس صدا.
و درمورد درگيري ها هم برميگرده به نحوه بازي كردن شما! وقتي دشمن ها ميان شما ميتوني به يك طرف بدويي تا محاصره نشي بعدشم نبايد وقتي شليك ميكني چراغ قوه رو Boost كني چون باطريش خالي ميشه. ضمن اينكه وقتي روي كسي چراغ قوه رو Boost كردي و ديدي يكي ديگه داره نزديك ميشه سريع چراغ قوه رو بگير روش تا سرعتش كمتر بشه و بدو يه طرف ديگه. وقتي هم كه ميبيني دارن طرفت چيز پرت ميكنن يا با تبر ميزنن ميتوني جاخالي بدي كه اول بايد شيفت رو بگيري و بعدش يكي از جهت ها. از اون گذشته Flare ها و نارنجك ها هم ميتونن كمك كنن. من مواقعي كه فلير زياد داشتم اصلا كسي رو نميكشتم همينطوري ميدويدم وقتي آلن خسته ميشد فلير ميزدم تا نفسش برگرده بعد دوباره ميدوييدم و تا به Safe Heaven برسم.
موقع ريلود كردن هم تند تند R رو بزني سريع تر خشاب ميذاره.
فعلا اين tip ها يادم مونده ولي اين طوري كه تو گفتي منم اوايل ميشدم ولي وقتي قلق بازي دستت بياد اينقدر مهمات اضافه مياري كه وقتي به مهمات رسيدي مجبور ميشي تيرهوايي بزني تا بتوني برشون داري تا حيف نشن!
خب من همون مرحله اول خودم این موضوع را فهمیدم
بله وقتی دشمنان ظاهر شدند باید به سرعت رفت یک گوشه
تا همگی بریزند سرت
وقتی یک ردیف هستند شات گان همشونو میزنه :27:
و یا نارنجک میتونه همشو بترکونه (البته منظورم آبی نه قرمز)
ولی گاهی وقتها پیش میاد ادم متوجه نمیشه پشتش دشمنه
بعد یهو که ضربه زدند بهت چند تا پشت سر هم میزنند
یه بار یاد بروسلی در کوبات 3 افتادم(یادش بخیر) که مثل بروسلی چند ضرب زدند بهم :31:
در مورد مهمات بله تا دلت بخواد مهمات هستش
یه مقدار هم خشاب عوض کردنها ناجوره
و اینکه موقع دویدن زودی خسته میشه
ashk1377
12-03-2012, 14:37
مراحلش تکراری میشن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قبول دارم اگه روی این داستان به این قشنگی یه گیم پلی بهتر می ذاشتن بهترین بازی سال می شد.
golmohammadi
12-03-2012, 16:00
این جرثقیل نامرد را چجوری رد کردین ؟
باید بزنمش ؟
یا خودش خودشو میزنه ؟
یا باید در رم از دستش ؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ashk1377
12-03-2012, 16:03
این جرثقیل نامرد را چجوری رد کردین ؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اول سریع برو سمتش چند تا flare بنداز بعد اگه flare gun داری بازم بهش flare شلیک کن بعد چند ثانیه چراغ قوه رو روش بگیری داغون می شه!!
golmohammadi
13-03-2012, 03:18
اول سریع برو سمتش چند تا flare بنداز بعد اگه flare gun داری بازم بهش flare شلیک کن بعد چند ثانیه چراغ قوه رو روش بگیری داغون می شه!!
البته نیازی به چراغ قوه نبود
با همون نارنجکها نابودش کردم
راستی بچه ها بازیو تمومش کردم :40:
من الان شرو کردم دی ال سی رو میرم ....
داستانو بهتر میشه فهمید ....:8:
king 2009
13-03-2012, 11:09
گیم پلی دی ال سی ها هم متنوع تره.
کلا بازیش یه حال اساسی به من داد.ضعفهایی تویه گیم پلی اش داشت ، میتونستند خیلی بهتر از این بسازند ولی بازم بازی عالی ای بود.
یکی بگه بازی چطوره ؟
حال میده ؟
واسه عید خوبه بشینیم تمومش کنیم ؟ :31:
ارزش خرید داره ؟ :10:
یکی بگه بازی چطوره ؟
حال میده ؟
واسه عید خوبه بشینیم تمومش کنیم ؟ :31:
ارزش خرید داره ؟ :10:
حال که میده ولی برای عید من پیشنهاد نمی کنم.
ارزش دانلود که داشت.
من یه بازی میخوام که از الان تا آخر عید بیکارم بشینم بازی کنم.
بین Alan wake و Mass effect 3 کدوم رو انتخاب کنم ؟ :10:
لطفا یه گیمر خوب که این دو تا رو بازی کرده راهنماییم کنه.
یا اینجا یا با پیغام خصوصی :40::10:
golmohammadi
13-03-2012, 17:42
خب بستگی به شلیقه شماداره
ولی در کل گیمی نمیبینمش مناسب برای عید باشه
بچه ها DLC ها حجمشون چقدره ؟
من یه بازی میخوام که از الان تا آخر عید بیکارم بشینم بازی کنم.
بین Alan wake و Mass effect 3 کدوم رو انتخاب کنم ؟
لطفا یه گیمر خوب که این دو تا رو بازی کرده راهنماییم کنه.
یا اینجا یا با پیغام خصوصی
جفتشونم شدیدا توصیه میشه !
(مس افکت 2 شو اول بازی کن بعد بیا 3)
خب بستگی به شلیقه شماداره
ولی در کل گیمی نمیبینمش مناسب برای عید باشه
بچه ها DLC ها حجمشون چقدره ؟
حالا عیدم نشد، نشد !
گیم خوبی باشه که بازی کنم :10:
دوس دارم حداقل پاش بشینم لذت ببرم و بازی کنم.
شلیقه م اینجوریه :31:
جفتشونم شدیدا توصیه میشه !
(مس افکت 2 شو اول بازی کن بعد بیا 3)
اووووه ... حوصله داریو :31:
hackboter
13-03-2012, 18:38
کسی میدونه این DLC نسخه American Nightmare رو چطوری باید روی xbox 360 نصب کرد؟
چون این dlc مخصوص شبکه live بوده ؟ به صورت افلاین باید چطوری روی کنسول اجراش کرد؟
من یه بازی میخوام که از الان تا آخر عید بیکارم بشینم بازی کنم.
بین Alan wake و Mass effect 3 کدوم رو انتخاب کنم ؟ :10:
لطفا یه گیمر خوب که این دو تا رو بازی کرده راهنماییم کنه.
یا اینجا یا با پیغام خصوصی :40::10:
من که میگم alan wake!
بابا چیه اون me3 سر آخر داستانش دعواس...داستان فقط داستان الن ویک:27:
Eblis 2011
13-03-2012, 18:55
یکی داستان الن ویک رو واسه ما هم توضیح بده
درحال بازی هستم
یکی داستان الن ویک رو واسه ما هم توضیح بده
درحال بازی هستم
بفرمایید
قسمت اول:
Alan wake نویسنده جوانیست که اخیرا دچار کابوس های فوق العاده وحشتناکی شده . در این کابوس ها آلن خودش رو در جنگلی تاریک و مه آلود می بینه در حالی که مردهایی که تمام بدنشون رو سایه ای غلیظ پوشش داده به او حمله می کنند. آلن نویسنده موفقیست اما بعلت همین کابوس های دائمی و عجیب چند وقتی هست که اصلا نتونسته چیزی بنویسه و اثری رو به چاپ برسونه.
سرانجام با موافقت همسرش تصمیم می گیره تا سفری تفریحی برای بازیافتن آرامش روانی و رها شدن از کابوس های هول انگیزش به Bright Falls داشته باشه.
Bright Falls شهریست کوچک و با جمعیت نسبتا کم که طبیعت زیبایی هم داره. بلافاصله پس رسیدن به شهر، آلن با همسرش میره به رستوران شهر تا کلید مکانی رو که برای اقامت رزرو کرده از Mr Stucky بگیره. داخل رستوران با یک پیش خدمت جوان به اسم رز برخورد می کنه که بر حسب اتفاق یکی از طرفداران پر و پا قرص خود آلن و داستان هاش هست. آلن از این موضوع اصلا خوشحال نمیشه چون حس می کنه اگر در سطح شهر شناخته شده باشه، آرامش مورد نظرش رو پیدا نخواهد کرد. آلن برای پیدا کرد آقای استاکی ،طبق راهنمایی رز، به سمت قسمت پشتی رستوران میره. در ابتدای راهرویی که به قسمت پشتی رستوران منتهی میشه پیرزنی عینکی ایستاده که زیر لب در مورد اینکه باید چراغ ها رو درست کنند تا خاموش نشه، حرف هایی می زنه ( این پیرزن از نظر افراد شهر از نظر ذهنی مشکل داره.) . نهایتا آلن به انتهای همون راهروی تاریک میره تا آقای استاکی رو پیدا کنه اما ناگهان پیرزنی که تور مشکی روی صورت انداخته از پشت آلن ظاهر میشه و صداش میزنه و بهش میگه چون آقای استاکی خودش نتونسته بیاد کلید رو داده تا اون بده به آلن. آلن هم کلید رو می گیره از رستوران خارج میشه و به همراه همسرش، به طرف مکانی که پیرزن آدرسش رو بهشون میده حرکت می کنند. در همین حین ناگهان از طرف مقابل رستوران ، آقای استاکی دوان دوان میاد سمت ماشین آلن که حالا دیگه حرکت کرده ، تا کلید ویلایی که رزرو کرده بودن بهشون بده اما از ماشین جا میمونه. در حقیقت پیرزن آلن و همسرش رو به همونجایی فرستاده که مد نظر خودش بوده، نه اونجایی که قرار بوده برن.
آدرسی که پیرزن به آلن داد، مربوط میشه به ولایی که در گوشه ای از دریاچه کالدرون (یک دریاچه محلی) قرار داره و اسمش Divers Island هست. آلن و همسرش در ویلا مستقر میشن و آلن برای هواخوری میره تا اطراف ویلا رو ببینه اما آلیس باهاش تماس می گیره و میگه که یه سورپرایز براش داره. آلن بر می گرده و همسرش اون رو می بره به یکی از اتاق ها تا دستگاه تایپی رو به آلن نشون بده که محیا کرده تا آلن بتونه از آرامش Bright Falls استفاده کنه و داستان بعدیش رو بنویسه. آلن از این کار آلیس شدیدا عصبی میشه و بعد از کمی جر و بحث از خونه میاد بیرون و می خواد به سمت ساحل بره که ناگهان برق های خونه قطع میشه. آلیس که بیماری روانی ترس از تاریکی داره با صدای بلند آلن رو صدا می زنه ، آلن هم خیلی سریع خودش رو به ویلا می رسونه و می بینه که قسمتی از نرده های چوبی روی ایوان ویلا (که به سمت دریاچه هست) شکسته و آلیس افتاده داخل آب. آلن خیلی سریع شیرجه می زنه داخل آب تا آلیس رو نجات بده.
ناگهان آلن به هوش میاد اما نه جایی که همین چند دقیقه پیش بوده . بلکه با کمال تعجب متوجه میشه که پشت فرمان ماشینش هست و تصادفی هم داشته و از سرش خون میاد. در حالی که سرش گیج میره از ماشین پیاده میشه و می بینه ماشیننش لب دره هست و فاصله کمی با سقوط از دره داره. شب هست هوا تاریک شده و همون جنگل تاریک و مه گرفته ای که آلن در کابوس هاش می دیدید دقیقا براش تدایی شده.
آلن راه خودش رو از میون جنگل پیدا می کنه و به یک کارگاه چوب بری می رسه . درست قبل از اینکه وارد کارگاه چوب بری بشه طی اتفاقاتی چندتا برگه پیدا می کنه که انگاز داستانی هست که خودش طرح رو داخل ذهنش داشته و می خواسته بنویسه اما هرگز اون رو ننوشته. روی اولین برگ از داستان توضیح داده شده که در این قسمت آلن توسط یه مرد با تبر مورد حمله قرار می گیره و وقتی آلن وارد کارگاه چو بری میشه دقیقا همین اتفاق رخ میده!! در واقع آلن درون داستانی هست که به نظر میاد خودش نوشته باشه اما چه زمانی این داستان رو نوشته که خودش هم به یاد نداره.
آلن تصمیم می گیره به پمپ بنزینی بره که در نزدیکی همون کارگاه چوب بری قرار داره و متعلق به همون آقای استاکی هست. آلن در راه رسیدن به پمپ بنزین با خود آقای استاکی هم رو به رو میشه و متوجه میشه اون هم تبدیل شده به یکی از همون مردایی که تاریکی دور و برشون رو گرفته و به آلن حمله می کنن.
بعد از رسیدن به پمپ بنزین آلن با کلانتر تماس می گیره و ازش می خواد که بیاد به پمپ بنزین تا اون رو نجات بده. وقتی کلانتر Breaker به محل میرسه آلن با حالتی آشفته میره به سمتش و شرایط رو براش توضیح میده اما نه کامل، چون می ترسه با گفتن تمام چیزهایی که دیده، بعنوان دیوانه تلقی بشه و ببرنش آسایشگاه روانی و دیگه نتونه آلیس رو پیدا کنه. بریکر از آلن می پرسه که کجا اقامت دارن و آلن نام مکان رو میگه اما بریکر با کمال تعجب میگه که اونجا مدت هاست کاملا رفته زیر آب. آلن هم در جواب میگه می تونم ببرمتون اونجا و با هم میرن به اونجا و آلن می بینه که ویلایی در کار نیست و پل هم از نصفه شکسته و کلانتر راست می گفته. در حالی که تمام این سوالات ذهن آلن رو پر کرده ، کلانتر می برش به اداره پلیس برای توضیحات بیشتر.
قسمت دوم:
بعد از شب سخت و وحشتناکی که آلن پشت سر میگذاره و اتفاقاتی که براش رخ میده سرانجام صبح روز بعد خودش رو داخل دفتر کلانتری شهر پیدا می کنه. کمی و کلانتر بریکر صحبت می کنه و کلانتر هم همون وعده های قبلی رو بهش میده و میگه که مطمئنا آلیس رو پیدا خواهد کرد. آلن وسایلش رو از روی میز کلانتر بر می داره و میره به محوطه ساختمان کلانتری.
تلفن آلن زنگ می خوره و صدای آلیس میاد که آلن رو صدا می زنه و ازش کمک می خواد. آلن هم با تعجب و اضطراب آلیس رو صدا می زنه و ناگهان صدای کهاز پشت خط میاد عوض میشه و صدای یک مرد میاد که به آلن میگه اگه همسرش رو می خواد باید در ساعتی معین از شب به مکانی که اون میگه بره ( Lovers Peek) . با این اتفاقات امید در آلن زنده میشه و به این موضوع امیدوار میشه که آلیس هنوز زنده هست و دزدیده شده.
دقیقا وقتی آلن قصد داره از اداره پلیس خارج بشه با کلانتر بریکر و شخصی به نام دکتر هارتمن مواجه میشه . هارتمن که یک دکتر روانشناس هست برای آلن توضیح میده که همسرش قبل از آمدنشون به Bright Falls با او (دکتر هارتمن) صحبت هایی داشته و گویا هارتمن در مورد وضعیت روانی پریشان آلن چیزهایی می دونه. آلن با حالتی عصبی در مورد همسرش از هارتمن می پرسه اما هارتمن دوباره با نکته های روانشناسی و اینکه چه چیز هایی رو باید رعایت کنه و اینکه همه شرایط خودش درست میشه صحبت می کنه. این تفره رفتن و جواب ندادن و همچنین برخورد با آلن به صورت یه بیمار روانی که نیاز به ترحم داره، آلن رو شدیدا عصبانی می کنه تا حدی که یه مشت محکم به صورت دکتر هارتمن می زنه.
در حین همین کش مکش، Barry دوست و مدیر برنامه های آلن سر میرسه و سعی می کنه تا با خارج کردن آلن از اونجا به قائله خاتمه بده و همین کار رو هم می کنه. barry الن رو به هتلی می بره برای اقامت و طی راه ، آلن برای باری همه چیز رو کامل توضیح میده اما به طور طبیعی Barry که از ماجرا خیلی دور بوده باور نمی کنه. در واقع barry فقط حرف آلن رو در مورد آدم دزده و اینکه احتمالا پول می خواد باور می کنه.
شب همون روز آلن علی رغم مخالفت هایی که barry داره از هتل خارج میشه و میره به محل قرار. این بار هم آلن با همون مردهای تاریک مواجه میشه و از سدشون عبور می کنه. قبل از رسیدن به محل دقیق قرار طی حادثه ای ، سلاح و چراغ قوه آلن از دستش میفته و مردهای تاریک هم بهش حمله می کنن. در حالی که مرگ رو در چند قدمی خودش می بینه ، منور قرمزی که پرت میشه و چند صدای گلوله نشون میده که یک نفر دیگه هم اونجا هست که مردهای تاریک رو از بین می بره و آلن رو نجات میده. این یک نفر همون آدم ربایی هست که آلن باهاش قرار داشته. بعد از اینکه آلن و آدم ربا به مکان امنی میرن و مهلت حرف زدن پیدا می کنن، آلن با حالتی عصبی از آدم ربا می خواد که زنش رو بهش برگردونه و آدم ربا هم خواسته خودش رو بیان می کنه. اما خوسته ی آدم ربا پول نیست بلکه داستانی هست که آلن نوشته (همون manuscripts) اما مشکل اینجاست که آلن اصلا نوشتن چنین داستانی رو به یاد نداره و فقط چند برگ از داستان رو که در مکان های مختلف پیدا کرده داره. آلن عصبانی میشه و یه مشت محکم به آدم ربا میزنه که باعث میشه هر دو نفر پرت بشن پایین از کوه که ارتفاع چندان زیادی هم نداره. با این اتفاق آلن زود بلند میشه سلاح خودش رو بر می داره اما آدم ربا فرار می کنه.
آلن تصمیم می گیره برگرده به هتل که تلفنش به صدا در میاد. Barry با صدایی لرزان به آلن میگه دور و اطراف خونه پر شده از کلاغ های سیاه و عجیب و صداهای ترسناکی میاد. آلن هم بعد از این توصیه به باری که چراغ ها رو روشن بذاره و در رو قفل کنه، هرچه سریع تر خودش رو به هتل می رسونه. در هتل متوجه میشه که مسئول هتل هم توسط تاریکی تسخیر شده و باید با او هم مبارزه کنه. بعد از این کار و از بین بردن کلاغ ها به داخل اتاق میره و با باری صحبت می کنه و جریان رو براش تعریف می کنه. حالا دوست آلن هم حرفاش رو باور می کنه.
آلن از باری می خواد تا به شهر بره و هر چقدر می تونه اطلاعات از آدم ربا و ویلایی که در ابتدا با آلیس درش اقامت داشتن جمع آوری کنه. خودش هم پای میز می شینه تا داستان رو بنویسه تا تحویل آدم ربا بده اما اصلا قادر به انجام این کار نیست و نور بازتاب شده از کاغذ سفید چشمش رو شدیدا آزار میده!!
اپیزود 3:
در پایان اپیزود 2، با Barry تماسی از طرف رز (پیشخدمت رستوران شهر) گرفته میشه و به Barry گفته میشه که تمام داستان دست رز هست و باید همراه آلن بیاد و بگیرش. بعد از تموم شدن این تماس، اونطرف خط (همونجایی که رز قرار داره )به تصویر کشیده میشه و رز رو می بینیم در حالیکه پیرزن تاریک کنارش ایستاده و اون رو تسخیر کرده و وادارش کرده تا این حرف ها رو بزنه . Barry این موضوع رو با آلن در میون میگذاره و تصمیم می گیرن با هم به محل اقامت رز برن. وقتی از ماشین پیاده میشن تا وارد اون مجتمعی که خونه رز درش قرار داره بشن، آلن با تعجب به barry میگه چطور ممکنه این دختر تمام داستان رو داشته باشه؟!؟! اما در جواب چیزی جز تعریف و تمجید از رز نمی شنوه و بدون در نظر گرفتن خطر های احتمالی وارد مجتمع میشن. همینطور قبل از ورود به مجتمع سارا بریکر (خانم کلانتر) با آلن تماس می گیره و بهش خبر میده که یک مامور FBI به اسم نایتینگال وارد شهر شده و خیلی عصبی هست و می خواد هرچه سریع تر آلن رو ببینه. آلن هم به سارا میگه حتما خواهد رفت.
بعد از رسیدن به خونه ی رز ، رز برای barry و آلن دو لیوان قهوه میاره که مزه خوب و خاصی داره، بعد از خوردن قهوه و درست زمانی که آلن می خواد در مورد برگ های داستان از رز بپرسه، barry و چند لحظه بعد آلن هر دو از هوش میرن (به خاطر چیزی که داخل قهوه ریخته شده). وقتی آلن چشمش رو باز می کنه شب شده ، Barry هنوز روی میز بی هوش افتاده و رز هم کنار خونه نشسته ، زانو هاش رو بغل کرده و مدام یک جمله رو تکرار می کنه (جمله مهمی نیست) . آلن برگی از داستان رو پیدا می کنه که شرح حال درونی آلیس درش نوشته شده و اینطور توصیف شده: " آلیس توسط پیرزن لمس شد و از همون لحظه در ظاهر به خدمتکاری برای پیرزن تبدیل شد اما در باطن در بین تاریکی گم شده بود و ترس در تمام بدنش رسوخ کرده بود اما چاره ای نداشت"
آلن از خونه رز خارج میشه و گویا نگهبان مجتمع (که یک نگهبان هست) از حضور طولانی دو مرد در خونه رز و نیامدن هیچ صدایی از داخل خونه، نگران شده و با پلیس تماس گرفته. بر همین اساس ، پلیس ها جلوی در ورودی مجتمع رو گرفتن تا آلن رو دستگیر کنن. آلن متعجب میشه اما تصمیم می گیره فرار کنه تا حتما به قراری که با آدم ربا گذاشته برسه، به محض اینکه آلن پا به فرار میگذاره، نایتینگال شروع به تیر اندازی می کنه ،بدون توجه به حضور پیرمرد در کنار آلن و احتمال آسیب رسیدن به دو فرد بی گناه! آلن جان سالم به در می بره و می پره به سمت جنگل و فرار می کنه، پلیس ها هم بدنبال آلن وارد جنگل میشن.
از این قسمت داستان به بعد، حتی ابزار، اشیا ، درخت ها و تمام عوامل محیطی موجود می تونن به تسخیر تاریکی در بیان و بوسیله اون کنترل بشند. با استفاده از همین توانایی، نیروی تاریکی تمام ماشین های پلیس رو سرنگون می کنه و ترس و وحشت همه جنگل رو فرا می گیره. آلن می تونه گفت و گو های بین سارا و نایتینگال رو از طریق بیسیم ماشین های پلیس بشنوه جایی که نایتینگال به سارا در مورد واژگون شدن و از بین رفتن ماشین ها و نیرو های پلیس میگه و مقصر همه این هارو آلن می دونه و سارا هم در جواب به این اشاره می کنه که چطور یک نویسنده می تونه این کار ها رو انجام بده و با نایتینگال مخالفت می کنه.
آلن در جنگل پیش میره و قصد داره برای قرار خودش با آدم ربا به معدن زغال سنگ برسه اما در حقیقت آدرس دقیق رو نمی دونه و باید از یکی سوال کنه اما در شرایطی که تحت تعقیب پلیس هست به چه کسی می تونه اعتماد کنه!؟!؟! با شنیدن صدای گوینده رادیو و دیدن ایستگاه رادیویی از دور، به این فکر میفته که نزد پیرمرد گوینده بره چون به نظر شخص با تجربه و خردمندی میاد.
آلن به سختی خودش رو به ایستگاه رادیویی می رسونه در شرایطی که برنامه رادیویی و تماس های تلفنی که باهاش گرفته میشه هم در مورد شلیک گلوله از سمت پلیس و اتفاقاتی که در مجتمع مسکونی رخ داده هست. آلن به اتاق گوینده میره ،گوینده هم اومدن آلن رو اعلام می کنه و هیجان زده میشه. در حین صحبت آلن با گوینده رادیو ناگهان یک بار دیگه پلیس ها از راه می رسند و نایتینگال باز هم آلن رو تهدید می کنه و ازش می خواد که تسلیم بشه. آلن یک بار دیگه قصد فرار می کنه و نایتینگال باز هم به قصد کشت به سمت آلن شلیک می کنه و این بار هم توجهی به حضور پیرمرد گوینده نمی کنه. این بار هم سارا جلوی تیر اندازی نایتینگال رو می گیره و آلن از پنجره شکسته فرار می کنه.
بعد از این اتفاقات آلن جاده ی منتهی به معدن رو پیدا می کنه و سوار ماشین میشه و به اونجا میره. بعد از رسیدن به معدن زغال سنگ، آلن به ساختمانی میره که در اون با آدم ربا قرار داشته و از ترس اینکه پلیس ها دست گیرش نکنن، تا شب همونجا منتظر می مونه اما آدم ربا نمیاد. وقتی شب میشه تماسی با آلن گرفته میشه مبنی بر اینکه محل قرار عوض شده و آلن باید به مکانی به اسم peek (فکر می کنم همونجایی که بار اول قرار گذاشتن بره ).
آلن به سختی خودش رو به محل قرار می رسونه. وقتی به نزدیکی های مکان حضور آدم ربا میرسه، صدای جیغ و ناله ی آدم ربا توجهش رو جلب می کنه و بعد از رسیدن به آدم ربا با حضور نیروی تاریکی از نزدیک مواجه میشه! نیروی تاریکی (dark Presence) آدم ربا با خودش می بره و دقیقا لحظه ای که قصد بردن آلن رو می کنه، آلن خودش رو به منوری که روی زمین افتاده می رسونه و اون رو روشن می کنه و نیروی تاریکی مجبور به رها کردنش میشه و آلن از ارتفاع تقریبا زیادی به دریاچه سقوط می کنه و در حالی که داخل آب هست، دستی میاد و آلن رو می کشه بالا!
قسمت چهارم (حقیقت):
دستی داخل آب میاد و آلن رو بالا می کشه..!! وقتی آلن از خواب بیدار میشه هوا روشن شده و در جایی آرام خوابیده. با شنیدن صدای دکتر هارتمن و صحبت های اون آلن از خواب بیدار میشه و متوجه میشه که در آسایشگاه روانی قرار داره که دکتر هارتمن اون رو اداره می کنه. قبلا آلن یک بار دیگه هم با هارتمن مواجه شده بود که اون بار با مشت زد به صورت هارتمن! دکتر هارتمن به محض بیدار شدن آلن از خواب شروع می کنه به ادامه همون حرف های قبلی مبنی بر اینکه اینایی که آلن می بینه و اتفاقاتی که آلن خیال می کنه رخ داده چیزی نیست به جز کابوس های آلن و تخیلات ذهنش. هارتمن شدیدا سعی بر این داره که تمام اتفاقات رو یه خیالبفای ساده ناشی از مریضی روانی جلوه بده و تا حدودی هم در کارش موفق هست چون آلن کم کم شروع به باور حرف های هارتمن می کنه . تا جایی که هارتمن به آلن میگه که آلیس مرده و دیگه راهی برای برگشتش نیست. با گفتن این حرف آلن به خودش میاد و تقریبا مطمئن میشه که هارتمن هم داره دروغ میگه (به شخصه دلیل این همه دروغ آلن رو نفهمیدم! فکر کنم تاریکی هارتمن رو هم تسخیر کرده بود شاید! ) . در برگه های داستانی که داخل ذهن آلن مرور میشه گفته میشه که هارتمن این حرف هارو به توماس زین هم می زده چون او هم دقیقا در همین شرایط قرار داشته (توماس زین نویسنده ای هست که سال ها قبل از اومدن آلن به این شهر در همون ویلایی که آلن و آلیس درش مستقر بودن حضور داشته و اتفاقات مشابهی براش رخ داده) .
پس از صحبت های طولانی آلن با هارتمن، آلن راضی میشه تا پای دستگاه تایپ بره و برای آرامش بخشیدن به خودش دوباره بنویسه. قبل از انجام این کار آلن در آسایشگاه با دو پیرمرد مواجه میشه که انگار در گذشته یه گروه راک داشتن. این دو پیرمرد که انگار چیزهای زیادی از ماجرا می دونن به آلن میگن که باید به مزرعه محل سکونت اون ها (برادران اندرسون) بره تا تمام حقیقت براش روشن بشه.
آلن با نشستن پای دستگاه متوجه میشه که نور بازتاب شده از کاغذ شدیدا چشمش رو اذیت می کنه و اصلا قادر به نوشتن نیست. تصمیم می گیره بلند شه و راهی پیدا کنه برای خروج از آسایشگاه. در همین حین سر و صداهایی بلند میشه و برق ها میره . آلن هر طوری که هست خودش رو می رسونه به دفتر هارتمن تا بتونه برگه های داستان رو برداره و بره بیرون. داخل دفتر هارتمن با BArry مواجه میشه و دو نفری با هم به جایی میرن که برگه های داستان هست. در هیمن حین دکتر هارتمن سر میرسه ، الن هفت تیر روی میز رو برمیداره و می گیره سمت هارتمن و با عصبانیت ازش می خواد که دیگه به دروغ هاش ادامه نده با barry هم میگه که بره ماشین پیدا کنه تا آلن هم بره و با هم فرار کنن. ناگهان نیرو تاریکی تمام خونه رو در بر می گیره و هارتمن هم به مکان نا معلومی میبره.
آلن به دشواری از محیط آسایشگاه خارج میشه و همراه Barry سوار ماشینی میشن و میرن به سمت مزرعه اندرسون ها. در راه رسیدن به مزرعه بدلیل پر حرفی های barry کنترل ماشین از دست میره و به پایین دره میفته. آلن قبل از سقوط کامل از ماشین خارج میشه اما bARRY با ماشین سقوط می کنه به پایین کوه. آلن در حالی که حال خوشی هم نداره بلند میشه و به راه میفته و ناگهان صدای جیغ داد Barry میاد که نهایتا با راهنمایی های آلن موفق میشه تا مردهای تسخیر شده رو شکست بده.
آلن و barry به صورت جداگانه خودشون رو به مزرعه اندرسون می رسونن و عملا با هیچی مواجه میشن! آلن کمی خونه اندرسون ها رو می گرده اما به چیزی نمی رسه. آلن و Barry تصمیم می گیرن تا روش نایی هوا همونجا بمونن و در واقع شب رو همونجا سپری کنن. به پیشنهاد barry هر دو نفر مقداری مشروب می خورن و می خوابن.
بخش اصلی داستان در اینجا مشخص میشه و در جایی که آلن در خواب خودش تمام اتفاقاتی رو که در اون یک هفته فاصله (بین شیرجه زدن آلن در آب و بیدار شدنش پشت فرمان ماشین) رخ داده، می بینه. این اتفاقات رخ داده:
بعد از شیرجه زدن آلن در آب، به دلیل تاریکی بیش از حد آلن موفق نمیشه آلیس رو پیدا کنه، و از آب بیرون میاد. پیرزن سیاهپوش ( که Jagger نام داره) سراغ آلن میاد و آلن رو لمس می کنه و تسخیرش می کنه . الن تحت فرمان پیرزن به اتاقی که دستگاه تایپ درش قرار داره میره (همونجایی که با آلیس دعواش شد) تا شاید آلیس رو پیدا کنه اما آلیس اونجا نیست. آلن درمانده میشه و به زانو میفته . پیرزن باز هم ظاهر میشه و آلن رو به خاطر دعوا با همسرش سرزنش می کنه و کاری می کنه تا آلن خودش رو مقصر 100% ماجرا بدونه! بعد از این به آلن میگه که تنها راه برگردوندن آلیس این هست که آلن یه داستان بنویسه. داستانی که به واقعیت پی خواهد بست. آلن تحت تسخیر Jagger شروع به نوشتن داستانی می کنه در طی اون، رفته رفته ، نیروی تاریکی و در واقع Jagger قدرت فوق العاده زیادی پیدا می کنه تا جایی که می تونه همه چیز رو تسخیر کنه. اما هنوز در این اثنا، گوشه ای از ذهن آلن بیدار هست و دست خودشه، همین باعث میشه تا آلن فرار خودش رو در داستان بنویسه و داستان رو نا تمام رها کنه فعلا. این فرار با کمک توماس زین انجام می گیره. (همون کسی که با یه لباس خاص شبیه فضا نوردها میاد و نورانیه) آلن از Diver's island فرار می کنه ، سوار ماشینش میشه تا از اونجا دور بشه، اما سرش شدیدا گیج میره، همین باعث میشه تا تصادف کنه و از کوه با ماشین بیفته پایین. و هنگامی که آلن از بی هوشی بعد از تصادف خارج میشه ، در واقع یک هفته از زمان گم شدن آلیس گذشته!!!
توضیح در مورد تلوزیون ها و رادیو ها:
در طول بازی با این دو وسیله زیاد برخورد می کنی که چون صرفا مربوط له اپیزود خاصی نمیشن باید جدا توضیح داده بشه.
رادیو های زادی در طول بازی وجود داره که به صورت کاملا اختیاری آلن می تونه روشنشون کنه یا حتی طرفشون هم نره. به نظر می رسه برنامه های رادیو بیشتر مربوط به شب باشه (مثل راه شب ) اما فکر می کنم صبح هم باشه. کلا گوینده رادیو (که در اپیزود 3 ملاقاتش می کنید) از یک بازه زمانی به بعد حرف هایی می زنه که خیلی مربوط به محیط شهر Bright Falls میشه و بیشتر به درد آلن ( بازیباز ) می خوره. این صحبت ها اونجوری که من از چندتاش برداشت کردم خیلی به سمت گم شدن اشیا و افراد و کلا اتفاقات عجیبی میشه که در شهر شروع به رخ دادن کرده و همش هم بحث دیشب هست. (این برداشت من هستش شاید درست نباشه )
تلوزیون ها دو حالت دارن . یه حالت که خود آلن روشنشون می کنه و حالت دیگه که خودشون ناگهان روشن میشن. وقتی خود آلن تلوزیون رو روشن کنه همیشه یک برنامه داره (چون همیشه شب ها این اتفاق میفته) که اون برنامه هم برنامه روانشناسی هست در مورد مجرمین و جرم های مختلف ، به اسم Night Spring فکر می کنم. بعده ها از نام این برنامه در بازی (اپیزود 5) استفاده میشه.
دسته دوم تلوزیون هایی هستند که خودشون روشن میشن و شاید یکی از مهم ترین بخش های داستان بازی هستند. این تلوزیون ها آلن رو در حالی نشون میده که در اتاقی از همون ویلای واقع در دریاچه کالدرون حضور داره و بعضی مواقع هم در حال نوشتن هست. آلن طوری رفتار می کنه که انگار دقیقا می دونه دوربینی که شما حوادث رو ازش می بینید کجا هست حتی گاهی نگاه های مستقیم آلن رو می بینید . صحبت های هم آلن می کنه مثل : " نمی دونم چرا بیرون ویلا همیشه شب و تاریکی و هیچ وقت صبح نمیشه! " یا " باید طوری بنویسم تا آلیس رو پیدا کنم " از این موضوع بعدا در بازی استفاده خواهد شد.
قسمت پنجم:
بعد از بیدار شدن آلن و گفتن جمله ی " تقصر من بود من گناهکارم" ، که تحت تاثیر خوابی که دید گفته شد، نایتینگال بالای سر آلن هست و بهش میگه که معلومه که گناهکاری و او و Barry رو دستگیر می کنه.
آلن از روی تخت زندان بیدار میشه.و در حالتی بین خواب و بیداری پیرزن روشنایی رو می بینه که ایستاده و با حالتی نگران به آلن میگه جعبه پیش منه و تمام این مدت امن نگهش داشتنم برای تو .آلن بلند میشه و کمی این طرف و اونرف میره در حالی که کاملا کلافس . حالا دیگه آلن می دونه باید دنبال چی بگرده. هدف آلن زنی به نام سینیتا هست (همونی که اول بازی گوشه رستوران ایستاده بود و نگران خرابی چراغ های راهرو بود) که در آهنگی که آلن از گروه اون دو پیرمرد شنید با لغب زن روشنایی (Lady Of the Light) ازش یاد میشه. اما مانع اصلی الان در زندان بودن آلن و barry هست که به نظر هیچ راه نجاتی ندارن. یهو در راهرو زندان باز میشه و نایتینگال به همراه سارا بریکر وارد میشن. نایتنگال با لحنی تمسخر آمیز آلن رو خطاب قرار میده و میگه که من همه داستان چرندت رو خوندم و حالا تو کلی گناه داری که باید جواب بدی و این حرفا. سارا بریکر با نایتینگال جر و بحث می کنه و مدام ازش می خواد که ابلاغ رسمی از مقامات بالاتر رو لازم داره تا بتونه آلن رو تحویلش بده (در واقع سارا ته دلش اصلا از نایتینگال خوشش نمیاد).
ناگهان آلن سرش درد می گیره و صحنه پرت شدن آلیس به آب میاد جلوی چشماش. سارا در زندان رو باز می کنه تا بتونه به آلن کمک کنه نایتینگال هم میگه که آلن داره ادا درمیاره اما سارا به آلن میگه که بهش اعتماد داره. نایتینگال مثل چند دفعه قبلی هفت تیرش رو در میاره و به سمت آلن نشونه میره و باز هم همون دعوای همیشگی سارا با نایتینگال که سارا مخالف هفت تیر کشیدن هست پیش میاد. دعوا بالا می گیره و نایتینگال با کمال عصبانیت طوری نشون میده که واقعا قصد داره آلن رو با تیر بزنه و میگه مگه از روی نعش من رد شی تا بری بیرون . ناگهان نایتینگال یاد قسمتی از داستان میفته که خودش روی آلن تفنگ می کشه و نیروی تاریکی در رو میشکنه و میاد نایتینگال رو با خودش میبره. در حالی که نایتینگال نگران از این موضوع با عجله قصد می کنه برگه های داستان رو در بیاره تا یک بار دیگه این قسمت رو بخونه ، نیروی تاریکی میاد و نایتینگال رو می بره و دوباره همه چیز به هم می ریزه.
سارا ، آلن و Barry سراسیمه از زندان خارج میشن و به محوطه ی اداره پلیس میرن و تصمیم بر این میشه تا Barry همونجا بمونه و سعی کنه تا با مرکز ارتباط برقرار کنه و آلن و سارا هم برن به سمت هلیکوپتر و اون موقع barry رو هم خبر کنن. در میان راه آلن و سارا Barry رو می بینن که داره با عجله دوان دوان میاد سمتشون و انگار داره از چیزی فرار می کنه. پشت سر Barry ماشین های تسخیر شده ای هست که هر لحظه امکان داره نیروی تاریکی اون رو پرت کنه به سمت Baryy. نهایتا یکی از ماشین ها پرت میشه و یه اتوبوس هم پرت میشه طوری که Barry خودش رو نجات میده اما راهش برای رسیدن به آلن و سارا بسته میشه.نهایتا با رسیدن به هلیکوپتر، سارا و Barry سوار میشن تا هلیکوپتر رو روشن کنن و آماده پرواز (انگار پیکان مدل 57 دارن گرم می کنن !!!) آلن در حین این قضایا مردهای تسخیر شده رو دور نگه میداره و نهایتا سوار هلیکوپتر میشن و همه میرن به سمت جایی که پیرزن روشنایی زندگی می کنه.
نزدیکی های اون مکان کلاغ های تسخیر شده به هلیکوپتر حمله می کنن و منجر به سقوط نصفه و نیمه هلیکوپتر و پرت شدن آلن به بیرون میشن. آلن خودش به تنهایی راهش رو به مکانی که سینیتا هست پیدا می کنه . سینیتا همه جارو پر از نور و روشنایی کرده تا نیرو های تاریکی به سراغش نیان. سینیتا آلن رو می بره به سمت اتاقی که جعبه ای که می خواد به آلن بده اونجا هست. این جعبه توسط توماس زین پر شده و به سینیتا داده شده دقیقا زمانی که تمام این اتفاقات برای توماس زین هم افتاده بوده. در راه رفتن به اتاق روشنایی آلن با Barry تماس می گیره تا بهشون بگه که دارن کجا میرن اما ناگهان هلیکوپتر Barry و سارا سقوط می کنه. آلن بر خلاف نظر پیرزن از مسیر روشن خارج میشه تا بره سارا و دوستش رو نجات بده و بعد خودشون برن به اتاق روشن.
طی جریاناتی آلن ، سارا و barry میرسن به اتاق روشن و آلن جعبه رو باز می کنه. در جعبه یک اتوبیوگرافی (حسب حال) از خودش پیدا می کنه که توسط توماس زین نوشته شده. آلن همینطور Clicker ( همون کلید کوچیکی که مادر آلن بهش داده بود تا در کودکی از تاریکی نترسه و مثلا دیو تاریکی رو با فشار داده کلید بکشه ) رو پیدا می کنه و طبق نوشته توماس زین ، متوجه میشه که کلیکر می تونه پیرزن تاریک رو از بین ببره. دلیل اینکه توماس زین نتونسته نجات پیدا کنه این بوده که برای نوشتن ادامه داستان به دریاچه کالدرون بر نگشته و بنابراین پایان خوشی که برای داستان نوشته عملی نشده. آلن تصمیم می گیره تنهایی به دریاچه کالدرون بره و فقط کلیکر رو با خودش می بره.
قسمت آخر:
آلن بعد از باز کردن جعبه ای که توماس زین اون رو برای نگهداری به سینیتا سپرده با چند برگه و همینطور کلیکر مواجه میشه. برگه ها حاوی نوعی حسب حال (اتوبیوگرافی- شرح حالی که در واقع باید خود نویسنده در مورد خودش بنویسه - ) هست که در مورد آلن هست و طبیعتا باید توسط خود آلن نوشته شده باشه اما توسط توماس زین سال ها پیش نوشته شده. بعضی از دوستان این قسمت رو مبنی بر این می دونن که کلا Alan Wake شخص حقیقی نیست و بواسطه همین چند برگه ای که توماس زین نوشته کلا وجود داره اما بنده نظر دیگه ای دارم. به نظر من آلن شخصی حقیقی هست که توماس از وجودش با خبر بوده و این قسمت از برگه های خودش رو طوری نوشته که سرنوشت آلن رو به این شرایط بکشونه! به نظرم عقلانی نمیاد که شخضیت اصلی بازی مجازی و ساخته ذهن یک شخصیت فرعی داستان باشه. البته نظر دوستان کاملا متین می باشد!
آلن کلیکر رو بر میداره و به سمت دریاچه کالدرون و این کار رو تنها انجام میده و اجازه نمیده هیچ کس همراهیش کنه. هدف آلن این هست که با رفتن به همون ویلایی که این داستان ترسناک رو نوشته ، ادامه داستان رو که هنوز داخل دستگاه تایپ هست بنویسه. و دلیل اینکه توماس زین نتونسته از این مهلکه نجات پیدا کنه رو هم بازنگشتنش به همونجا و نوشتن ادامه داستان در جای دیگه هست که باعث شده تا پایانی که توماس زین برای داستان نوشته اتفاق نیفته. آلن به قله ای میره که پایینش دریاچه کالدرون هست. کلیکر رو بدست می گیره و می پره داخل آب.
بعد از این کار آلن بر می گرده به چند سال قبل و در نیویورک ، جایی که در حالی که کنار همسرش خوابیده از خواب میپره و آلیس بهش میگه بازم یک کابوس دیگه هستش و چیز خاصی نیست. اما این بار همه چیز خیلی عجیب و مرموز به نظر میرسه و حس آلن و رفتارش هم همین رو میگه. آلن از روی تخت بلند میشه و سریعا در تاریکی خونه بدنبال کلیکر می گرده و اون رو بر میداره و فشارش میده. تاریکی اطرافش از بین میره و پس از اتفاقاتی آلن از خواب میاد بیرون و بر می گرده به زمان حال.
توماس زین با همون لباس عجیب و غریب خودش میاد پیش آلن و بهش توضیحاتی در مورد چونگی پیدا کردن راه به ویلا از میان تاریکی و همینطرو فاقد قلب بودن پیرزن تاریکی میده و هشدار میده که باید جای خالی قلب پیرزن پر از نور بشه. آلن پیش میره و به خونه میرسه و پیرزن تاریکی رو می بینه. چیزی که در همون اول پیرزن میگه جمله ای نا امید کننده برای آلن هست مبنی بر اینه که هرگز آلیس رو پیدا نخواهد کرد. آلن به سمت پیرزن میره و پیرزن بیان می کنه که حتی اگر آلن نباشه پیرزن می تونه یکی دیگه رو پیدا کنه تا در داستان خودش تاریکی رو قوت ببخشه. آلن باید قلب پیرزن رو پر از نور کنه پس دستش رو می بره به جای خالی قلب پیرزن و کلیکر رو فشار میده و پیرزن پر از نور میشه و از بین میره.
آلن به اتاق تایپ میره و میگه که توماس زین این رو متوجه نشده بود که برای رسیدن هر چیز به متضادش باید یک قربانی داده بشه (برای رسیدن از تاریکی به روشنایی) و برای همینم موفق نشد. آلن پایان داستان رو طوری می نویسه که آلیس در آب شنا می کنه و بیرون میاد و وقتی می بینه نه اثری از ویلا هست و نه از آلن او رو با نگرانی صدا می زنه اما جوابی نمیشنوه. شهر Bright falls هم به تصویر کشیده میشه در حالی که در صبحی دل انگیز فستیوال Dearfest در حال برگزاریست و همه مردم خوشحالن به غیر از یک نفر!! رز پیش خدمت رستوران که توسط پیرزن برای مدتی تسخیر شده بود همچنان فانوسی بدست داره (در حالی که هوا روشنه ) و زیرلب چیزهایی میگه. نایتینگال هم پشت سر رز تو دیوار هست و فقط سرش از قسمت سیاه دیوار بیرون زده و انگار مرده.
در پایان آلن با نگاهی متعجب و مرموز به دوربین نگاه میکنه و جمله ای رو میگه: "این یک دریاچه نیست، اقیانوسه!!! "
این جمله آخر رو تفسیر های زیادی میشه کرد که تفسیر Sam Lake معتبر ترین اون ها خواهد بود که در نسخه های بعدی این بازی خواهیم دید.
به نظر خودم آخر داستان باز هم آلن تسخیر شده یا اینکه به هر دلیلی مجبوره داستان رو پیچیده تر و تاریکی رو قدرتمند تر کنه.
برداشتی که از داستان نوشتم مسلما نقص زیاد داشت اما کلا امیدوارم تونسته باشم شالوده اصلی داستان رو درست بیان کنم.
نویسنده:اقای حمید فقیهی
منبع ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
بفرمایید
قسمت اول:
Alan wake نویسنده جوانیست که اخیرا دچار کابوس های فوق العاده وحشتناکی شده . در این کابوس ها آلن خودش رو در جنگلی تاریک و مه آلود می بینه در حالی که مردهایی که تمام بدنشون رو سایه ای غلیظ پوشش داده به او حمله می کنند. آلن نویسنده موفقیست اما بعلت همین کابوس های دائمی و عجیب چند وقتی هست که اصلا نتونسته چیزی بنویسه و اثری رو به چاپ برسونه.
.
.
.
این جمله آخر رو تفسیر های زیادی میشه کرد که تفسیر Sam Lake معتبر ترین اون ها خواهد بود که در نسخه های بعدی این بازی خواهیم دید.
به نظر خودم آخر داستان باز هم آلن تسخیر شده یا اینکه به هر دلیلی مجبوره داستان رو پیچیده تر و تاریکی رو قدرتمند تر کنه.
برداشتی که از داستان نوشتم مسلما نقص زیاد داشت اما کلا امیدوارم تونسته باشم شالوده اصلی داستان رو درست بیان کنم.
من اینو از یه سایت برداشتم گذاشتم ولی دقیقا یادم نیست از کجا تو کامپیوترم داشتم و اینجا کپی کردم امیدوارم نویسنده ی اصلی راضی باشه
با قانون اسپویل آشنا نبودیم که به لطف این پست آشنا شدیم:27:
من یه سوال کردم پستم حذف شد. ولی این شاید بره توی پست اول:31:
من اینو از یه سایت برداشتم گذاشتم ولی دقیقا یادم نیست از کجا تو کامپیوترم داشتم و اینجا کپی کردم امیدوارم نویسنده ی اصلی راضی باشه
بازی سنتر:31:
ALI&SOAP
14-03-2012, 15:01
دستتون درد نکنه ما این همه زحمت کشیدیم داستان بازی رو نوشتیم برای این دوستمون حالا شما اومدی از یکی که داستان رو کامل هم ننوشته کپی پیست کردی
:41:
Eblis 2011
14-03-2012, 17:59
پس یکی داستان کامل بازی رو قرار بده ممنون
ALI&SOAP
14-03-2012, 18:28
پس یکی داستان کامل بازی رو قرار بده ممنون
دوست من داستان بازی تقریبا همینه بجز چند نکته که زیادم مهم نیست ولی منظور من از کامل نبودن داستان نداشتن داستان dlc ها بود که به نظر من مهمه . من الان دارم رو ترجمه و داستان بازی کار می کنم وقتی تموم شد میزارم
ALI&SOAP
14-03-2012, 19:06
راستی امریکن نایتمیر برا pc میاد؟
silent-assassin
14-03-2012, 19:53
راستی امریکن نایتمیر برا pc میاد؟
به خاطر استقبالی که از نسخه اول رو پی سی شد احتمال اینکه این یکی هم بیاد زیاده اما هنوز حرفی زده نشده
یکی لطف میکنه بگه این شیرجه زدن و بیدار شدن تو ماشین منظورش کجاست؟
"بخش اصلي داستان در اينجا مشخص ميشه و در جايي که آلن در خواب خودش تمام اتفاقاتي رو که در اون يک هفته فاصله (بين شيرجه زدن آلن در آب و بيدار شدنش پشت فرمان ماشين) رخ داده، مي بينه. "
Little Sparrow
14-03-2012, 20:05
اول بازی منظورشه که به دنبال الیس میپری توی اب بعد توی ماشین بیدار میشه.
ALI&SOAP
14-03-2012, 21:06
یکی به من بگه چرا من داستان رو تو ورد نوشتم عکسم بهش اضافه کردم ولی موقع ای که کپی می کنم فقط متن رو کپی میکنه وعکسا رو نمیاره.
میخوام قسمت اولشو با یه راهنمای کوچیک بذارم البته اگه کمکم کنین این مشکل درست بشه:11:
Eblis 2011
14-03-2012, 22:05
یکی به من بگه چرا من داستان رو تو ورد نوشتم عکسم بهش اضافه کردم ولی موقع ای که کپی می کنم فقط متن رو کپی میکنه وعکسا رو نمیاره.
میخوام قسمت اولشو با یه راهنمای کوچیک بذارم البته اگه کمکم کنین این مشکل درست بشه:11:
به نظرم باید عکس ها رو آپلود کنی بعد لینکشو در جای مدنظر قرار بدی
ALI&SOAP
14-03-2012, 23:04
به نظرم باید عکس ها رو آپلود کنی بعد لینکشو در جای مدنظر قرار بدی
داداش یه چندتا سایت آپلود معرفی میکنی؟
Eblis 2011
14-03-2012, 23:09
تو گوگل سرچ میکردی راحت پیدا میشد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
titanium_zarin
15-03-2012, 12:13
دوستان ...
بازی چند ایپیزود هست ؟؟
دی ال سی ها کجا استفاده میشن ؟؟
بازی رو خریدم.
امیدوارم اینقد ترسناک باشه که تا مرز سکته کردن منو ببره :40::31:
بچه ها این بازی به نظرتون قشنگه؟
من یه کم بازی کردم فقط.
وقت نکردم خیلی بشینم پاش.
البته میدونم الان برای قضاوت کردن خیلی زوده ولی دوربینش سرگیجه میاره :31:
مث بازی kane o lynch 2 !
امیدوارم بازی قشنگی باشه چون خریدم :41::31:
بچه ها این بازی به نظرتون قشنگه؟
من یه کم بازی کردم فقط.
وقت نکردم خیلی بشینم پاش.
البته میدونم الان برای قضاوت کردن خیلی زوده ولی دوربینش سرگیجه میاره :31:
مث بازی kane o lynch 2 !
امیدوارم بازی قشنگی باشه چون خریدم :41::31:
حالا گفتم برای عید نگیر نه اینکه دیگه افتضاح باشه.:31:
بازی قشنگیه. فقط چند تا اپیزود که میری یکنواخت میشه. برای همین گفتم عید این رو نگیر. وگرنه بقیع المان هاش خوب هستن.
حالا گفتم برای عید نگیر نه اینکه دیگه افتضاح باشه.
بازی قشنگیه. فقط چند تا اپیزود که میری یکنواخت میشه. برای همین گفتم عید این رو نگیر. وگرنه بقیع المان هاش خوب هستن.
منم که نمیخوام عید تمومش کنم :31:
خیلی وقته بازی نکردم خون به مغزم نمیرسه (2 3 هفته:31:).
گفتم برم یه بازی بگیرم بازی کنم.
عید که همه ش میریم این ور اون ور با لب تاپم که مث پی سی حال نمیده بازی :27:
مس افکتم گرفتم که سیدیش خراب بود و حالمو گرفت :41:
دوربین بازی با دکمه Tab مشکلش حل میشه...
ALI&SOAP
15-03-2012, 14:44
آلن ویک اپیزود1: نایتمیر(کابوس) بخش 1: خواب نویسنده
بازی طوری شروع می شود که دوربین مانند پرنده ای بر روی دریاچه و کوه ها پرواز می کند و همزمان صدای مردی می آید که در مورد داستان های ترسناک می گوید:"همیشه در داستان های ترسناک مقتول می پرسد"چرا؟" اما هیچ جوابی برای آن نیست و همیشه این طور می ماند این چیزی است که ما را تا آخر داستان همراهی میکند، اسم من آلن ویک هست، من یه نویسنده ام" سپس فضای بازی از روز به شب تغییر می کند و آلن در مورد کابوس های خود می گوید: "آن ها بسیار عجیب اند و می شه بگین من رو گیج کردن و مثل یه سر درد همیشه با منن" بعد از آن آلن را هنگام شب در حال رانندگی می بینیم که از یک تونل عبور می کند و ناگهان با یک مرد تصادف می کند از ماشین بیرون می آید و بالای سر مردی که با آن تصادف کرده است می رود ( آلن در این قسمت، بازی رو برای ما شرح می دهد مثل کسی که از او بازجویی شود!) آلن می فهمد که مرد مرده وبرای ما توضیح می دهد که نمی تواند این تصادف را گزارش دهد زیرا ممکن است که به زندان بیفتد و دیگر هرگز آلیس رو نبیند( آلیس همسر آلن ویک هست اصلانم خوشگل نیست من جای آلن بودم می رفتم با یکی دیگه) ناگهان چراغ های جاده خاموش می شود وهمه جا حس وحال تاریکی می گیرد آلن اطراف خود را نگاه می کند وهنگامی که رو برمی گرداند متوجه می شود که جسد غیب شده است( همراه با غیب شدن جسد یه موزیک کوتاه ترسناک مثل فیلم ها پخش می شه که حس ترس رو به گیمر القا کنه) آلن می ترسد و به صورت نشسته عقب عقب می آید سپس بلند می شود از این به بعد دیگر کنترل آلن به دست گیمر می افتد آلن باز مثل راوی می گوید: " باید به فانوس دریایی برم می دونم که اونجا چیز مهمی در انتظار منه." سپس به سمت فانوس حرکت می کند، کمی جلوتر مشاهده می کند که پل خراب شد پس از سمت راست که راه کوچکی به سوی فانوس دارد می رود، هنگامی که چند قدم بر می دارد متوجه می شود که همان مردی که با او تصادف کرده کنار ماشین قرار دارد، زنده است و یک تبر نیز به دست دارد و انگار دود سیاهی بدنش را احاطه کرده و از آن بدتر آلن را تهدید به مرگ می کند و در حالی که به سمت آلن می آید حرف های عجیب غریب با صدای نارسا می گوید.
آلن به سمت فانوس فرار می کند اما فرد مرموز جلویش سبز می شود وسعی می کند با تبر آلن را بزند در ضمن آلن راه فراری ندارد چون درب مزرعه(یا هر چیز دیگه) بسته شده ونیرویی آن را کنترل می کند تا آلن نتواند در را باز کند، حال سی پی یو از گیمر می خواهد که با گرفتن کلید "شیفت" و یکی از دکمه های موو منت سه بار از دست فرد تبر به دست جا خالی دهد. بعد از این که گیمر این کار را انجام داد در باز می شود و آلن فرار می کند. در هنگام فرار چراغ های خیابان یکی یکی می شکنند سپس آلن به یک پل چوبی می رسد مردی آن طرف پل ایستاده که می گوید" سریع! بیایید!"وقتی آلن به آن طرف پل می رسد مرد او را به سمت خانه هدایت می کند اما وقتی وارد خانه می شود در خانه بسته شده و مردی که به آلن کمک کرده بود توسط آن مرد مرموز با تبر کشته می شود آلن از پنجره نگاه می کند اما در کمال تعجب مرد تبر به دست شبیه خود آلن است
به هر حال آلن از خانه خارج می شود وبه جایی می رسد که یک نور می بیند و شخصی که قیافه اش معلوم نیست صحبت می کند که"من می توانم به تو کمک کنم، پس دنبال نور من بیا" سپس به آلن می گوید که تاریکی در کابوس های تو همه جارو فرا گرفته است ولی تو باید با آن مبارزه کنی سپس یه چراغ قوه و یک تفنگ از آسمان تحت کنترل نور به سمت آلن می آید، آلن آن ها را می گیرد و مردی که فقط صدایش می آید توضیح می دهد که باید سپر تاریکی دشمنانت رو از بین ببری چون تاریکی از اونا محافظت می کنه و تا وقتی که سپر دارند تقریبا شکست ناپذیر اند و نیز می گوید بعد از این که سپر از بین رفت باز تاریکی در وجودشان است ولی دیگر از آن ها محافظت نمی کند اما اون ها هنوز دشمن تو هستند و تو نمی توانی نجاتشان بدی پس با گلوله بزنشون
بعد از این که گیمر این کار رو یاد گرفت راهش را به سمت فانوس ادامه می دهد و با هزار بد بختی وارد خانه می شود اما چراغ های خانه خاموش می شوند و صدای ترسناک زنی می آید که می گوید "اون این جا است".
نتیجه تا الان : آلن ویک یک نویسنده است که رمان های ترسناک می نویسد وبه نظر میرسد خود او در یکی از این داستان ها گیر کرده!!!
اگه خوب بود بگید ادامشو بنویسم اگه نه که هیچی:31:
منتظر نظرات،انتقاداتو پیشنهاداتتون هستم
---------- Post added at 02:44 PM ---------- Previous post was at 02:43 PM ----------
دوربین بازی با دکمه Tab مشکلش حل میشه...
tab لازم نیست راحت بهش عادت می کنی:20:
farzan311
15-03-2012, 18:21
اه اه چه مسخرس این بازی خوب وقتی ادم تیر کم میاره باید چه غلطی بکنه؟ دو قدمم میدوه نفسش بند میاد لا اقل یه چاقویی تبری چیزی میداد بهمون این دشمن ها که نمیدونم از کجاشون این همه تبر در میارند پرت میکنند
الان من تو lovers peak گیر کردم یه جا هی گلوله کم میارم
ALI&SOAP
15-03-2012, 18:30
اه اه چه مسخرس این بازی خوب وقتی ادم تیر کم میاره باید چه غلطی بکنه؟ دو قدمم میدوه نفسش بند میاد لا اقل یه چاقویی تبری چیزی میداد بهمون این دشمن ها که نمیدونم از کجاشون این همه تبر در میارند پرت میکنند
الان من تو lovers peak گیر کردم یه جا هی گلوله کم میارم
خب عزیزم باید صفه جویی کنی! ولی قبول دارم بعضی جا ها مثل فرار از آسایشگاه روانی خیلی اعصاب آدم رو خورد میکنه
farzan311
15-03-2012, 18:51
مگه این ها میمیرند که صرفه جویی کرد؟
یه باتری روشون خالی میکنی 3 تا تیرم باید بزنی بهشون تازه برا اینکه بهت نزدیکه نشند باید تیر هم بزنی دیگه باید یه سلاح سرد حتما براش در نظر میگرفتند یا یه مشعلی چیزی
Eblis 2011
15-03-2012, 18:54
مگه این ها میمیرند که صرفه جویی کرد؟
یه باتری روشون خالی میکنی 3 تا تیرم باید بزنی بهشون تازه برا اینکه بهت نزدیکه نشند باید تیر هم بزنی دیگه باید یه سلاح سرد حتما براش در نظر میگرفتند یا یه مشعلی چیزی
آره سخت میمیرند . . . به نظرم جذابیت آلن ویک به همین چیزاس دیگه که تیر و چراغ کم باشه گیمر رو به زحمت بندازه و بازی رو حساس تر کنه . . . اگه تیر فراوان باشه که حال نمیده اونجوری میشه مثل کال آف دیوتی :31:
اه اه چه مسخرس این بازی خوب وقتی ادم تیر کم میاره باید چه غلطی بکنه؟ دو قدمم میدوه نفسش بند میاد لا اقل یه چاقویی تبری چیزی میداد بهمون این دشمن ها که نمیدونم از کجاشون این همه تبر در میارند پرت میکنند
الان من تو lovers peak گیر کردم یه جا هی گلوله کم میارم
سلام
والا من که تیر زیاد هم میارم :31:
یاد resident evil 3 بخیر ! کلی زامبی دنبالت میکردن نه خون داشتی نه تیر ...
یکی از بچه ها تو کلوپ گیر میکردیم واسمون رد میکرد ! چنان لایی میکشید از وسط زامبی ها آدم اینطوری :18: میشد
بعضی وقتا هم میچرخوندشون ردیف که شدن پشت سر هم , تیر میزد از بدن همه رد میشد ! اینظوری صرفه جویی میکرد :31:
farzan311
15-03-2012, 19:43
تو کله بزنی انگار بهتر نتیجه میده خوب الان اپیزود دو رو هم تموم کردم
الان یکی بگه از این داستان ها که نیست طرف همه این ها رو خواب میدیده یا تو ذهنشه و داستانشه که داره مینویسه؟
آره سخت میمیرند . . . به نظرم جذابیت آلن ویک به همین چیزاس دیگه که تیر و چراغ کم باشه گیمر رو به زحمت بندازه و بازی رو حساس تر کنه . . . اگه تیر فراوان باشه که حال نمیده اونجوری میشه مثل کال آف دیوتی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باتری که تا حالا کم نیوردم امیدوارم هیچ وقت هم کم نیارم بعضی جاها واقعا تاریکه:31:
گفتی کال اف یه جا بود یکی افتاده بود رو زمین هی با کلت میزد ما رو اذیت میکرد:31: رفتم بالا سرش یه خشاب کامل خالی کردم تو سرش هی بندری میرفت :31:
والا من که تیر زیاد هم میارم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چجوری ؟ یه جا بود پر پر بود دیگه جا نداشتم تیر بردارم کلی رفتم جلو یهو خالی شد کل راه رو با زحمت دویدم این ها هم بیکار دنبال من:31: رفتم مهمات رو برداشتم باز جو گیر شدم همش رو دو تاشون خالی کردم
چجوری ؟ یه جا بود پر پر بود دیگه جا نداشتم تیر بردارم کلی رفتم جلو یهو خالی شد کل راه رو با زحمت دویدم این ها هم بیکار دنبال من:31: رفتم مهمات رو برداشتم باز جو گیر شدم همش رو دو تاشون خالی کردم
اونجوری که تو خشاب خالی کردی رو دو نفر معلومه کم میاد ...
چجوری نداره که ! تفنگتو میذاری جیبت . چراغ رو هم میذاری اون یکی جیبت بدون اینکه به پشتت نگاه کنی با بیشترین سرعت ممکن میدویی :31:
Eblis 2011
15-03-2012, 20:17
شماها هم عجب جوکی هستین واسه خودتون :31: اینجور که بوش میاد از اولتا آخر بازی دارین فرار میکنین :31: لوووووووووول
ALI&SOAP
15-03-2012, 20:28
آلن ویک قسمت 1 : کابوس، بخش 2: به بریت فال خوش اومدین
بعد از آن صدا آلن از خواب بیدار می شود (پس تمام ماجرای قبل یک کابوس بیش نبوده!!!)
همسرش(آلیس) میگوید که چیزی نیست عزیزم بازم یه کابوس دیگه بود،خوشحال باش ما رسیدیم!
در همان حال گوشی آلن زنگ می زند آلن به آلیس می گوید "barry " است (بری بهترین دوست آلن است).
بری می گوید که در خدمت آلن است و هر چی بخواد محیا می کنه آلن هم تشکر می کنه اما به نظر می رسه که آلیس از این بابت خوشحال نمی شه!!!
(آلن و آلیس برای خلاص شدن از دست اون کابوس های آلن به یک روستا یا شهر کوچک به اسم بریت فال اومدن) بعد از آن آلن و آلیس باهم به شهر می روند(با ماشین) آلیس به آلن می گوید که من یه چرخی میزنم تو برو به رستوران شهر و از آقای استاکی آدرس و کلید اون جایی رو که برامون کرایه کرده بیار، آلن هم قبول می کند و وارد رستوران می شود.
در رستوران آلن عکس خود را می بیند و میفهمد که این جا هم شناخته شده است واز این امر خوشحال نمی شود چون او برای رهایی از کار و گرفتاری به مسافرت آمده است، خلاصه از بدشانسی یا خوشانسی آلن خدمتکار رستوران او را می شناسد و یکی از فن های آلن است اما آلن به دلیلی که گفتم از این موضوع خوشحال نمی شود( خودمونیم خیلی سعی کرد مخمونو بزنه ولی گول نخوردیم تازه زنیکه پر رو می خواست شهر رو نشونمون بده!!!:31::21:) آلن از خدمتکار در مورد استاکی سوال می کند خدمتکار که اسمش رو میگه(رز) میگه که استاکی روم به دیوار اون پشت تو دستشوییه!!! آلن به سمت سرویس بهداشتی می رود اما چراغ های راهرو رستوران سو سو می کنند و یک پیرزن هم به آلن هشدار می دهد که تو تاریکی آسیب می بینی، آلن توجهی نمی کند و حرکت می کند اما هرچه در دستشویی را میزند استاکی جواب نمی دهد، ناگهان یک پیرزن سیاه پوش که یک تور روی صورتش است به آلن می گوید که متاسفانه آقای استاکی مریض بودن و بجاشون من کلید رو آوردم آلن تشکر می کند و می رود.
در بیرون رستوران با همسرش به سمت آن آدرس می روند و کمی که دور شدن مردی را می بینیم که با عجله از رستوران بیرون می آید ومی گوید"خانم ویک کلیدتون" (اون مرد استاکی بود).
آلن و آلیس به خانه می رسند(در راه آلن توضیح می دهد که قبلا یک نویسنده ی موفق بوده ولی الان 2 ساله که هیچ داستانی ننوشته) و منظره ی زیبایی رو مشاهده می کنند(یه خونه که روی توی یه جزیره ی کوچیکه وسط دریاچه ست) آن ها وارد خانه می شوند آلن بیرون می رود تا چرخی بزند.
بعد از چند دقیقه آلیس آلن را صدا می زند که یک سورپرایز برات دارم آلن وقتی وارد خانه می شود می بیند که آلیس برای او یک دستگاه نمی دونم چی چی (همونایی که می نویسی سریع چاپ می کنه) با چند تا ورق آماده کرده تا آلن آنجا داستان جدیدش را بنویسد . آلن از این بابت بسیار ناراحت می شود اما آلیس برای او توضیح می دهد که با یک روانشناس تماس داشته و اون می تونه به اونا کمک کنه آلن این بیشتر عصبانی می کند و با آلیس جر و بحس می کند(در همان حال برق خونه یه لحظه می ره و همان پیرزن که کلید رو به آلن داد ظاهر می شه اما آلن و آلیس اونو نمی بینن وقتی که برق میاد اونم ناپدید می شه) آلن از خانه بیرون می زند اما بعد از چند لحظه صدای جیغ آلیس می آید که از آلن درخواست کمک می کند اما آلن دیر به خانه می رسد و آلیس به داخل آب افتاده پس آلن نیز برای نجات آلیس به داخل آب شیرجه می زند در این هنگام صدای پیرزنی (شاید همان پیرزن سیاه پوش ) می آید که می گوید "ادامه بده"
نتیجه تا الان: 1بخش یک فقط یک کابوس بود2 آلن در قدیم یک نویسنده موفق بوده که 2ساله هیچی ننوشته 3 به نظر می رسه که یه پیرزن سیاه پوش با الن دشمنی داره وسعی می کنه به همسر آلن آسیب بزنه4 آلیس داخل آب دریاچه افتاده و آلن برای نجات او به داخل آب شیرجه می زنه
silent-assassin
15-03-2012, 20:42
تشکر علی جان
امیدوارم مرتب به روزش کنی و قسمتهای جدیدشو بگذاری
موفق باشی
Eblis 2011
15-03-2012, 20:53
نتیجه تا الان: 1بخش یک فقط یک کابوس بود2 آلن در قدیم یک نویسنده موفق بوده که 2ساله هیچی ننوشته 3 به نظر می رسه که یه پیرزن سیاه پوش با الن دشمنی داره وسعی می کنه به همسر آلن آسیب بزنه4 آلیس داخل آب دریاچه افتاده و آلن برای نجات او به داخل آب شیرجه می زنه
براووو نتیجش جالب بود
farzan311
15-03-2012, 21:55
حالا که داری داستان رو مینویسی سانسور نکن دیگه :31:
ALI&SOAP
15-03-2012, 22:26
حالا که داری داستان رو مینویسی سانسور نکن دیگه :31:
منظورت اوقسمتیه که الیس نیمه برهنه ست:21::31: همونی که آلن فکر میکنه که آلیس خودشو برا .... لخت کرده؟:21::31:
سانسور نکردم فقط چون دوستان گفتن خلاصه تر بنویس منم این قسمت رو چون مهم نبود ننوشتم
فامیلی الن جالبه { ویک : یعنی بیداری یا شب زنده دار.}
ممنون ALI&SOAP ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) که داستانو دقیق گذاشتی . اگه برا همه بازیها هم همینکارو کنیم عالی میشه.
مثلا در مورد منظور داستان هم حرف بزنیم که (در اینجا) نویسنده الن ویک هدفی داره از داستان جز سرگرمی؟ و حرفی داره با این بازی میزنه؟ با دنیای واقعی ادما ارتباطی داره؟ یه جورای نقد داستان بعد از گفتن داستان اصلی.
Eblis 2011
15-03-2012, 22:58
سانسور نکردم فقط چون دوستان گفتن خلاصه تر بنویس منم این قسمت رو چون مهم نبود ننوشتم
قسمت به این مهمی رو حذف کردی ؟ :31: به فکر ما جوونا باش دیگه رفیق
هوای مارو داشته باش
این قسمت ها رو بولد کن :31:
titanium_zarin
15-03-2012, 23:00
دوستان ...
دی ال سی ها کجا تاثیر میزارن ؟؟
ALI&SOAP
16-03-2012, 00:38
دوستان ...
دی ال سی ها کجا تاثیر میزارن ؟؟
دی ال سی ها بیشتر برای فهمیدن کامل داستانه برای مثال تو دی ای سی اول الن تو تاریکی گیر کرده اما کدام تاریکی نمی گم تا بعد:31:
---------- Post added at 12:38 AM ---------- Previous post was at 12:36 AM ----------
فامیلی الن جالبه { ویک : یعنی بیداری یا شب زنده دار.}
ممنون ALI&SOAP ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) که داستانو دقیق گذاشتی . اگه برا همه بازیها هم همینکارو کنیم عالی میشه.
مثلا در مورد منظور داستان هم حرف بزنیم که (در اینجا) نویسنده الن ویک هدفی داره از داستان جز سرگرمی؟ و حرفی داره با این بازی میزنه؟ با دنیای واقعی ادما ارتباطی داره؟ یه جورای نقد داستان بعد از گفتن داستان اصلی.
آلن طوری تو این بازی حرف می زنه که این اتفاقا براش افتادن یعنی مثل کسی که ازش باز جویی بشه (دقیقا عین مکس پین)
تازه صدای درهای قفل هم همون صدای مکس پین 1 هست
Eblis 2011
16-03-2012, 00:39
من فعلا اپیزود 3 هستم
البتته اوایلش . . . کلا هفته ای چند ساعت بیشتر وقت نمیکنم بازی کنم . . . بازی خوبیه
titanium_zarin
16-03-2012, 13:39
دی ال سی ها بیشتر برای فهمیدن کامل داستانه برای مثال تو دی ای سی اول الن تو تاریکی گیر کرده اما کدام تاریکی نمی گم تا بعد:31:[COLOR="Silver"]
دوست من ...
منظورم بود که چه جوری میشه بازیشون کرد ؟؟
mf.designing
16-03-2012, 13:42
دوستان کسی داستان جز به جز همه اپیزدها رو داره ؟ :دی
ALI&SOAP
16-03-2012, 13:48
دوست من ...
منظورم بود که چه جوری میشه بازیشون کرد ؟؟
اوکی باید تو قسمت اپیزود انتخابشون کنی
دوست من ...
منظورم بود که چه جوری میشه بازیشون کرد ؟؟
سلام
بازی وقتی تموم میشه نوشته ها که اومدن بال و تموم شد برو داخل منو بازی.دقیق یادم نیست ولی یه گزینش هست که زده اپیزودها Episodes توش همه اپیزودا رو زده باید اونجا دی ال سی اول رو انتخاب کنی واردش شی . ایپزود 7 که اسمش the signal هست و اپیزود و دی ال سی بعدی ( 8 ) اسمش the writer هست.
ALI&SOAP ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) ببخش مث که داشتی جواب میدادی منم شروع به ارسال کرده بودم واسه جواب به titanium جون
farzan311
16-03-2012, 17:22
اپیزود چهار خیلی قشنگ بود مخصوصا مزرعه اندرسون ها :31:
کاشکی دین از سوپر نچرال هم با هامون بود دیگه اخر خنده میشد:27:
ولی این اخرش رو درست نفهمیدم اقا علی این قسمت رو کامل با جزییات بیان کن ممنون:11:
ALI&SOAP
16-03-2012, 17:26
اپیزود چهار خیلی قشنگ بود مخصوصا مزرعه اندرسون ها :31:
کاشکی دین از سوپر نچرال هم با هامون بود دیگه اخر خنده میشد:27:
ولی این اخرش رو درست نفهمیدم اقا علی این قسمت رو کامل با جزییات بیان کن ممنون:11:
در اون قسمت الن و بری می فهمند که باید برن پیش بانوی روشنایی
دوباره بازی کنم همشو با جزییات میگم:46:
farzan311
16-03-2012, 17:38
این طرف کی بود رو کلش چراغ داشت؟:31:
همش هم تو بازی میبینی چیز های شبیه بهش رو
ALI&SOAP
16-03-2012, 18:35
این طرف کی بود رو کلش چراغ داشت؟:31:
همش هم تو بازی میبینی چیز های شبیه بهش رو
همون که انگار لباس فضایی تنشه؟
اون تام زینه یه نویسنده مثل الن
توضیح میدم انشاالله
ALI&SOAP
16-03-2012, 19:43
آلن ویک اپیزود 1: کابوس، بخش 3: رها شدن از دست کابوس
همزمان با آن صدا، صدای دیگری می آید که می گوید آلن بلند شو.
بعد از آلن خود را داخل ماشینش می بیند که تصادف کرده و از جاده خارج شده است. آلن با خود می گوید که نمی داند چه جوری به آنجا آمده و چیزی به یاد نمی آورد و نیز احساس می کند از یک کابوس پا به کابوس دیگر گذاشته است. آلن از ماشین بیرون می آید و می خواهد برای کمک زنگ بزند اما موبایلش کار نمی کند، چرخی به اطراف می زند و ایستگاه پمپ بنزین را مشاهده می کند پس تصمیم می گیرد تا به آن جا برود اما برای این کار باید از وسط جنگل بگذرد( شب است و جنگل تاریک!!) او به راهش به سمت پمپ بنزین ادامه می دهد اما ناگهان یک نور شدید مشاهده می کند بعد از آن که نور ناپدید شد چند برگه را در آسمان می بیند که اتفاقا یکی از آن ها در دست آلن فرود می آید آلن برگه را می خواند اما نوشته ها بسیار عجیب اند!!! آلن می فهمد که برکه یک ورق از یک کتاب داستان است که اتفاقا آلن خود، آن را نوشته، اما آلن چیزی به یاد نمی آورد (اسم کتاب داستان دیپارت چر است)
(در داخل برگه نوشته شده که یک مرد در تاریکی جنگل با تبر به قهرمان داستان حمله می کند)
آلن کمی جلو تر که می رود به یک کارگاه چوب بری که متعلق به استاکی است می رسد خوشحال می شود اما استکاکی را مشاهده می کند که با تبر به او حمله می کند( عین آن چیزی که داخل برگه بود و عین همان خوابی که آلن در اول بازی دید) آلن بسیار تعجب می کند اما باید فرار کند پس به داخل خانه ای که در وسط کارگاه است می رود و در را قفل می کند، در داخل کابین آلن یک چراغ قوه و یک کلت پیدا می کند، آن طرف یک تلفن است، آلن به پلیس زنگ می زند اما استاکی با تبر کابل های تلفن را قطع می کند و ارتباط آلن نیز قطع می شود بعد از آن استاکی با یک بولدوزر به کابین می زند تا آلن را از پرتگاه پایین بیندازد اما آلن سریع از کابین بیرون می پرد و به راهش ادامه می دهد.
در راه آلن با چند نفر که مثل کابوسش تاریکی کنترلشان کرده روبه رو می شود که چاره ای بجز کشتن آن ها ندارد.به هر حال آلن به پمپ بنزین می رسد در پمپ بنزین نور وجود دارد و این به آن معنا است که تاریکی در آنجا نیست (حداقل برای یه مدت)در داخل پمپ بنزین یک دفعه تلویزیون خود به خود روشن می شود در تلویزیون آلن دیده می شود که داخل اتاقی در کنار دستگاه تایپی است(مثل زندانی ها) و باخود می گوید"من خواهم نوشت. من به نوشتن ادامه می دم بیرون این جا فقط تاریکی وجود داره. بیرون کابین، بیرون داستان، فقط تاریکی وجود داره. من می تونم نیروش رو (یک خانم منظورشه چون می گه her) تو تاریکی احساس کنم. همین حالا من می تونم بوی عطرش رو تو اتاق احساس کنم. من بهش(یه خانوم) خواهم رسید. من درستش خواهم کرد. منو اونو(یه خانوم منظورش آلیس هست) برمی گردونم. داستان به واقعیت تبدیل می شه. اگه وایسم اون از دست می ره!!!" آلن این را نمی تواند با ور کند پس به پلیس زنگ می زند و در خواست کمک می کند بعد از چند لحظه پلیس می آید(اسم پلیس سارا است).آلن برای پلیس توضیح می دهد ( با هیجان فراوان) که تو یه ماشین بوده که تصادف کرده و نیز می گوید که همسرش آلیس گم شده آلن ادامه می دهد که با همسرش در یه کابین تو یه جزیره بودند تو دریاچه ی کالدرون ( در همین حال سارا به آلن می گه که آروم باشه ) اما سارا جواب می دهد که جزیره ای تو دریاچه ی کالدرون نیست(از وقتی که سطح آب دریا چه بالا اومده) آلن جواب می دهد که می تواند اورا به آن جا ببرد اما سارا بهش می گه تو زخمه بدی رو سرت داری در همین حال آلن بر روی زمین می نشیند ( به خاطر خستگی و زخم روی صورت توان ایستادن ندارد)
سارا به آلن می گوید بشین داخل ماشین ما حلش می کنیم اول به دریاچه می ریم بعد هم میریم به ایستگاه پلیس و نیز از آلن می پرسد که آقای استاکی صاحب این منطقه رو ندیده؟ آلن در ذهن خودش می گوید" نمی توانم به او حقیقت را بگویم ( آخه آلن استاکی رو تو درگیری تو کارگاه کشته بود) چون دیگر به من باور نمی کند و نیز برای پیدا کردن آلیس هم به من کمک نمی کند. به هرحال آن ها به جزیره ای که آلن و آلیس در آن بودن می روند اما در کمال تعجب آلن مشاهده می کند که همانطور سارا گفته بود جزیره و کابین زیر آب رفته اند.
در این جا قسمت 1 به پایان می رسد.
نتیجه تا الان :1 آلن قسمتی از حافظه ی خود را از دست داده چون حدفاصل بین افتادن آلیس تو آب و بیدار شدن خودش تو ماشین تصادف کرده رو به یاد نمیاره 2 آلن یه چندتا ورق پیدا می کنه که انگار قسمتی از یک داستانند که خودش نوشته اما خود آلن نوشتن این داستان رو به یاد نمیاره و نیز انگار داستان توی برگه ها به واقعیت تبدیل می شه3 یه جورایی محیط بریت فال و مردمانش به کابوس آلن تو بخش 1 شباهت دارند 4 کابین و جزیره ای که آلن و آلیس توش بودن رفته زیر آب.
منم اپیزود 2ام :31:
تازه بازی رو گرفتم.
راستش اولش دوس نداشتم ولی یه مرحله گذشت و به گیم پلی عادت کردم.
الان پی بردم که بازی خیلی قشنگیه.
مخصوصا واسه کسی که انگلیسیش فوله چون کاملا جذب داستان بازی میشه (البته من جز این دسته از دوستان نیستما :31:) :40:
از این بازیایی که اینقد داستان محوره خوشم میاد.
یه پا فیلم سینماییه واسه خودش :10:
دهنم سرویس شد از جنگل رد شدم (episode 2) ! مثل مور و ملخ میریختن ... :31:
همونجا که بهت Flar میده رو میگم !
Rick Butler
16-03-2012, 21:46
من تازه بازی رو گرفتم ؛ خوشم اومد :46:
فقط یک سوال
نمی شه تنظیمات camera رو عوض کرد ؟
مثلا می خوام وقتی موس رو می برم بالا سرش رو به سمت بالا بگیره نه اینکه برعکس باشه !
Little Sparrow
16-03-2012, 21:51
دهنم سرویس شد از جنگل رد شدم (episode 2) ! مثل مور و ملخ میریختن ... :31:
همونجا که بهت Flar میده رو میگم !
اوه اوه اونجارو نگو که پدرم در اومد.یهو از پشت میزدن بهم قلبم میومد تو دهنم برمیگشتم میکشتم دوباره از پشت یکی دیگه و دوباره همون اش و همون کاسه:31:
ALI&SOAP
16-03-2012, 21:54
من تازه بازی رو گرفتم ؛ خوشم اومد :46:
فقط یک سوال
نمی شه تنظیمات camera رو عوض کرد ؟
مثلا می خوام وقتی موس رو می برم بالا سرش رو به سمت بالا بگیره نه اینکه برعکس باشه !
برو تو اپشن قسمت کنترل بعد vertical رو normal کن:46:
بچه ها ادامه داستان رو بذارم بدرد خورد؟
یه پیشنهادی، انتقادی، فحشی،محشی چیزی بگین:31::31::31:
Eblis 2011
16-03-2012, 22:05
برو تو اپشن قسمت کنترل بعد vertical رو normal کن:46:
بچه ها ادامه داستان رو بذارم بدرد خورد؟
یه پیشنهادی، انتقادی، فحشی،محشی چیزی بگین:31::31::31:
آره عزیز من که به شخصه حال کردم . . . فعلا تا اپیزود 2 داستان رو خوندم . . . 3 رو هنوز وقت نکردم . . . بازم ادامه بده
از کارت خوشم اومده . . . فحشی که فعلا یادم نمیاد بهت بگم :31: اما فعلا ادامه بده به همین حرکت خیرخواهانه
نمیدونم تو یاهوو اکانت داری یا نه . . . اگه مایلی و قابل میدونی من یاهوو منتظرتم
bar3lona.messi
بیشتر آشنا شیم :10:
farzan311
16-03-2012, 22:06
خیلی خوبه فقط فنت رو یکم کوچیک کن
راستی الان ویندوز نصب کردم سیو هام پرید با این که بک اپ گرفته بودم:41:
کسی اول ep4 هست یا رسید سیو اش رو برام بذاره لطفا
خیلی خوبه فقط فنت رو یکم کوچیک کن
راستی الان ویندوز نصب کردم سیو هام پرید با این که بک اپ گرفته بودم:41:
کسی اول ep4 هست یا رسید سیو اش رو برام بذاره لطفا
من الان 2ام !
شاید اگه صب کنی تا دو سه روز دیگه بتونم برم چار :31::31::31:
بچه ها ادامه داستان رو بذارم بدرد خورد؟
یه پیشنهادی، انتقادی، فحشی،محشی چیزی بگین
میشه هر چی داستانارو نوشتی لینکشو بدی ؟
حال ندارم کل تاپیکو زیر و روو کنم :20::31:
من تازه بازی رو گرفتم ؛ خوشم اومد :46:
فقط یک سوال
نمی شه تنظیمات camera رو عوض کرد ؟
مثلا می خوام وقتی موس رو می برم بالا سرش رو به سمت بالا بگیره نه اینکه برعکس باشه !
اول بازی این تنظیم رو کردی.:31:
داخل تنظیمات برین(بازی رو نصب ندارم) قسمت Controls باید باشه اونجا Mouse Inverse رو پیدا کن و No رو بزن.
farzan311
16-03-2012, 22:17
من الان 2ام !
شاید اگه صب کنی تا دو سه روز دیگه بتونم برم چار [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من فکر کنم 2 3 ساعت شد از 2 تا 4 کلی مهمات گیرت میاد دیگه راحت میشه پلیس ها که دنبالت میکنند flashbang گیرت میاد خیلی چیز خوبی است:31:
ALI&SOAP
16-03-2012, 22:39
میشه هر چی داستانارو نوشتی لینکشو بدی ؟
حال ندارم کل تاپیکو زیر و روو کنم :20::31:
دایال آپ دارم نمی تونم برات آپ کنم ببخشید:11:
titanium_zarin
16-03-2012, 22:46
دی ال سی ها اومدن که مثلا داستان رو روشن کنن ...
اینا که بیشتر سوال ایجاد میکنن !
دایال آپ دارم نمی تونم برات آپ کنم ببخشید:11:
من که نگفتم آپلود کن :20:
گفتم لینکاشو بده :20::20::20::31:
باشه خودم میگردم :11:
farzan311
16-03-2012, 22:56
من که نگفتم آپلود کن :20:
گفتم لینکاشو بده :20::20::20::31:
باشه خودم میگردم :11:
سه صفحه که بیشتر نبود که
آلن ویک اپیزود1: نایتمیر(کابوس) بخش 1: خواب نویسنده
بازی طوری شروع می شود که دوربین مانند پرنده ای بر روی دریاچه و کوه ها پرواز می کند و همزمان صدای مردی می آید که در مورد داستان های ترسناک می گوید:"همیشه در داستان های ترسناک مقتول می پرسد"چرا؟" اما هیچ جوابی برای آن نیست و همیشه این طور می ماند این چیزی است که ما را تا آخر داستان همراهی میکند، اسم من آلن ویک هست، من یه نویسنده ام" سپس فضای بازی از روز به شب تغییر می کند و آلن در مورد کابوس های خود می گوید: "آن ها بسیار عجیب اند و می شه بگین من رو گیج کردن و مثل یه سر درد همیشه با منن" بعد از آن آلن را هنگام شب در حال رانندگی می بینیم که از یک تونل عبور می کند و ناگهان با یک مرد تصادف می کند از ماشین بیرون می آید و بالای سر مردی که با آن تصادف کرده است می رود ( آلن در این قسمت، بازی رو برای ما شرح می دهد مثل کسی که از او بازجویی شود!) آلن می فهمد که مرد مرده وبرای ما توضیح می دهد که نمی تواند این تصادف را گزارش دهد زیرا ممکن است که به زندان بیفتد و دیگر هرگز آلیس رو نبیند( آلیس همسر آلن ویک هست اصلانم خوشگل نیست من جای آلن بودم می رفتم با یکی دیگه) ناگهان چراغ های جاده خاموش می شود وهمه جا حس وحال تاریکی می گیرد آلن اطراف خود را نگاه می کند وهنگامی که رو برمی گرداند متوجه می شود که جسد غیب شده است( همراه با غیب شدن جسد یه موزیک کوتاه ترسناک مثل فیلم ها پخش می شه که حس ترس رو به گیمر القا کنه) آلن می ترسد و به صورت نشسته عقب عقب می آید سپس بلند می شود از این به بعد دیگر کنترل آلن به دست گیمر می افتد آلن باز مثل راوی می گوید: " باید به فانوس دریایی برم می دونم که اونجا چیز مهمی در انتظار منه." سپس به سمت فانوس حرکت می کند، کمی جلوتر مشاهده می کند که پل خراب شد پس از سمت راست که راه کوچکی به سوی فانوس دارد می رود، هنگامی که چند قدم بر می دارد متوجه می شود که همان مردی که با او تصادف کرده کنار ماشین قرار دارد، زنده است و یک تبر نیز به دست دارد و انگار دود سیاهی بدنش را احاطه کرده و از آن بدتر آلن را تهدید به مرگ می کند و در حالی که به سمت آلن می آید حرف های عجیب غریب با صدای نارسا می گوید.
آلن به سمت فانوس فرار می کند اما فرد مرموز جلویش سبز می شود وسعی می کند با تبر آلن را بزند در ضمن آلن راه فراری ندارد چون درب مزرعه(یا هر چیز دیگه) بسته شده ونیرویی آن را کنترل می کند تا آلن نتواند در را باز کند، حال سی پی یو از گیمر می خواهد که با گرفتن کلید "شیفت" و یکی از دکمه های موو منت سه بار از دست فرد تبر به دست جا خالی دهد. بعد از این که گیمر این کار را انجام داد در باز می شود و آلن فرار می کند. در هنگام فرار چراغ های خیابان یکی یکی می شکنند سپس آلن به یک پل چوبی می رسد مردی آن طرف پل ایستاده که می گوید" سریع! بیایید!"وقتی آلن به آن طرف پل می رسد مرد او را به سمت خانه هدایت می کند اما وقتی وارد خانه می شود در خانه بسته شده و مردی که به آلن کمک کرده بود توسط آن مرد مرموز با تبر کشته می شود آلن از پنجره نگاه می کند اما در کمال تعجب مرد تبر به دست شبیه خود آلن است
به هر حال آلن از خانه خارج می شود وبه جایی می رسد که یک نور می بیند و شخصی که قیافه اش معلوم نیست صحبت می کند که"من می توانم به تو کمک کنم، پس دنبال نور من بیا" سپس به آلن می گوید که تاریکی در کابوس های تو همه جارو فرا گرفته است ولی تو باید با آن مبارزه کنی سپس یه چراغ قوه و یک تفنگ از آسمان تحت کنترل نور به سمت آلن می آید، آلن آن ها را می گیرد و مردی که فقط صدایش می آید توضیح می دهد که باید سپر تاریکی دشمنانت رو از بین ببری چون تاریکی از اونا محافظت می کنه و تا وقتی که سپر دارند تقریبا شکست ناپذیر اند و نیز می گوید بعد از این که سپر از بین رفت باز تاریکی در وجودشان است ولی دیگر از آن ها محافظت نمی کند اما اون ها هنوز دشمن تو هستند و تو نمی توانی نجاتشان بدی پس با گلوله بزنشون
بعد از این که گیمر این کار رو یاد گرفت راهش را به سمت فانوس ادامه می دهد و با هزار بد بختی وارد خانه می شود اما چراغ های خانه خاموش می شوند و صدای ترسناک زنی می آید که می گوید "اون این جا است".
نتیجه تا الان : آلن ویک یک نویسنده است که رمان های ترسناک می نویسد وبه نظر میرسد خود او در یکی از این داستان ها گیر کرده!!!
اگه خوب بود بگید ادامشو بنویسم اگه نه که هیچی[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آلن ویک قسمت 1 : کابوس، بخش 2: به بریت فال خوش اومدین
بعد از آن صدا آلن از خواب بیدار می شود (پس تمام ماجرای قبل یک کابوس بیش نبوده!!!)
همسرش(آلیس) میگوید که چیزی نیست عزیزم بازم یه کابوس دیگه بود،خوشحال باش ما رسیدیم!
در همان حال گوشی آلن زنگ می زند آلن به آلیس می گوید "barry " است (بری بهترین دوست آلن است).
بری می گوید که در خدمت آلن است و هر چی بخواد محیا می کنه آلن هم تشکر می کنه اما به نظر می رسه که آلیس از این بابت خوشحال نمی شه!!!
(آلن و آلیس برای خلاص شدن از دست اون کابوس های آلن به یک روستا یا شهر کوچک به اسم بریت فال اومدن) بعد از آن آلن و آلیس باهم به شهر می روند(با ماشین) آلیس به آلن می گوید که من یه چرخی میزنم تو برو به رستوران شهر و از آقای استاکی آدرس و کلید اون جایی رو که برامون کرایه کرده بیار، آلن هم قبول می کند و وارد رستوران می شود.
در رستوران آلن عکس خود را می بیند و میفهمد که این جا هم شناخته شده است واز این امر خوشحال نمی شود چون او برای رهایی از کار و گرفتاری به مسافرت آمده است، خلاصه از بدشانسی یا خوشانسی آلن خدمتکار رستوران او را می شناسد و یکی از فن های آلن است اما آلن به دلیلی که گفتم از این موضوع خوشحال نمی شود( خودمونیم خیلی سعی کرد مخمونو بزنه ولی گول نخوردیم تازه زنیکه پر رو می خواست شهر رو نشونمون بده!!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) آلن از خدمتکار در مورد استاکی سوال می کند خدمتکار که اسمش رو میگه(رز) میگه که استاکی روم به دیوار اون پشت تو دستشوییه!!! آلن به سمت سرویس بهداشتی می رود اما چراغ های راهرو رستوران سو سو می کنند و یک پیرزن هم به آلن هشدار می دهد که تو تاریکی آسیب می بینی، آلن توجهی نمی کند و حرکت می کند اما هرچه در دستشویی را میزند استاکی جواب نمی دهد، ناگهان یک پیرزن سیاه پوش که یک تور روی صورتش است به آلن می گوید که متاسفانه آقای استاکی مریض بودن و بجاشون من کلید رو آوردم آلن تشکر می کند و می رود.
در بیرون رستوران با همسرش به سمت آن آدرس می روند و کمی که دور شدن مردی را می بینیم که با عجله از رستوران بیرون می آید ومی گوید"خانم ویک کلیدتون" (اون مرد استاکی بود).
آلن و آلیس به خانه می رسند(در راه آلن توضیح می دهد که قبلا یک نویسنده ی موفق بوده ولی الان 2 ساله که هیچ داستانی ننوشته) و منظره ی زیبایی رو مشاهده می کنند(یه خونه که روی توی یه جزیره ی کوچیکه وسط دریاچه ست) آن ها وارد خانه می شوند آلن بیرون می رود تا چرخی بزند.
بعد از چند دقیقه آلیس آلن را صدا می زند که یک سورپرایز برات دارم آلن وقتی وارد خانه می شود می بیند که آلیس برای او یک دستگاه نمی دونم چی چی (همونایی که می نویسی سریع چاپ می کنه) با چند تا ورق آماده کرده تا آلن آنجا داستان جدیدش را بنویسد . آلن از این بابت بسیار ناراحت می شود اما آلیس برای او توضیح می دهد که با یک روانشناس تماس داشته و اون می تونه به اونا کمک کنه آلن این بیشتر عصبانی می کند و با آلیس جر و بحس می کند(در همان حال برق خونه یه لحظه می ره و همان پیرزن که کلید رو به آلن داد ظاهر می شه اما آلن و آلیس اونو نمی بینن وقتی که برق میاد اونم ناپدید می شه) آلن از خانه بیرون می زند اما بعد از چند لحظه صدای جیغ آلیس می آید که از آلن درخواست کمک می کند اما آلن دیر به خانه می رسد و آلیس به داخل آب افتاده پس آلن نیز برای نجات آلیس به داخل آب شیرجه می زند در این هنگام صدای پیرزنی (شاید همان پیرزن سیاه پوش ) می آید که می گوید "ادامه بده"
نتیجه تا الان: 1بخش یک فقط یک کابوس بود2 آلن در قدیم یک نویسنده موفق بوده که 2ساله هیچی ننوشته 3 به نظر می رسه که یه پیرزن سیاه پوش با الن دشمنی داره وسعی می کنه به همسر آلن آسیب بزنه4 آلیس داخل آب دریاچه افتاده و آلن برای نجات او به داخل آب شیرجه می زنه
آلن ویک اپیزود 1: کابوس، بخش 3: رها شدن از دست کابوس
همزمان با آن صدا، صدای دیگری می آید که می گوید آلن بلند شو.
بعد از آلن خود را داخل ماشینش می بیند که تصادف کرده و از جاده خارج شده است. آلن با خود می گوید که نمی داند چه جوری به آنجا آمده و چیزی به یاد نمی آورد و نیز احساس می کند از یک کابوس پا به کابوس دیگر گذاشته است. آلن از ماشین بیرون می آید و می خواهد برای کمک زنگ بزند اما موبایلش کار نمی کند، چرخی به اطراف می زند و ایستگاه پمپ بنزین را مشاهده می کند پس تصمیم می گیرد تا به آن جا برود اما برای این کار باید از وسط جنگل بگذرد( شب است و جنگل تاریک!!) او به راهش به سمت پمپ بنزین ادامه می دهد اما ناگهان یک نور شدید مشاهده می کند بعد از آن که نور ناپدید شد چند برگه را در آسمان می بیند که اتفاقا یکی از آن ها در دست آلن فرود می آید آلن برگه را می خواند اما نوشته ها بسیار عجیب اند!!! آلن می فهمد که برکه یک ورق از یک کتاب داستان است که اتفاقا آلن خود، آن را نوشته، اما آلن چیزی به یاد نمی آورد (اسم کتاب داستان دیپارت چر است)
(در داخل برگه نوشته شده که یک مرد در تاریکی جنگل با تبر به قهرمان داستان حمله می کند)
آلن کمی جلو تر که می رود به یک کارگاه چوب بری که متعلق به استاکی است می رسد خوشحال می شود اما استکاکی را مشاهده می کند که با تبر به او حمله می کند( عین آن چیزی که داخل برگه بود و عین همان خوابی که آلن در اول بازی دید) آلن بسیار تعجب می کند اما باید فرار کند پس به داخل خانه ای که در وسط کارگاه است می رود و در را قفل می کند، در داخل کابین آلن یک چراغ قوه و یک کلت پیدا می کند، آن طرف یک تلفن است، آلن به پلیس زنگ می زند اما استاکی با تبر کابل های تلفن را قطع می کند و ارتباط آلن نیز قطع می شود بعد از آن استاکی با یک بولدوزر به کابین می زند تا آلن را از پرتگاه پایین بیندازد اما آلن سریع از کابین بیرون می پرد و به راهش ادامه می دهد.
در راه آلن با چند نفر که مثل کابوسش تاریکی کنترلشان کرده روبه رو می شود که چاره ای بجز کشتن آن ها ندارد.به هر حال آلن به پمپ بنزین می رسد در پمپ بنزین نور وجود دارد و این به آن معنا است که تاریکی در آنجا نیست (حداقل برای یه مدت)در داخل پمپ بنزین یک دفعه تلویزیون خود به خود روشن می شود در تلویزیون آلن دیده می شود که داخل اتاقی در کنار دستگاه تایپی است(مثل زندانی ها) و باخود می گوید"من خواهم نوشت. من به نوشتن ادامه می دم بیرون این جا فقط تاریکی وجود داره. بیرون کابین، بیرون داستان، فقط تاریکی وجود داره. من می تونم نیروش رو (یک خانم منظورشه چون می گه her) تو تاریکی احساس کنم. همین حالا من می تونم بوی عطرش رو تو اتاق احساس کنم. من بهش(یه خانوم) خواهم رسید. من درستش خواهم کرد. منو اونو(یه خانوم منظورش آلیس هست) برمی گردونم. داستان به واقعیت تبدیل می شه. اگه وایسم اون از دست می ره!!!" آلن این را نمی تواند با ور کند پس به پلیس زنگ می زند و در خواست کمک می کند بعد از چند لحظه پلیس می آید(اسم پلیس سارا است).آلن برای پلیس توضیح می دهد ( با هیجان فراوان) که تو یه ماشین بوده که تصادف کرده و نیز می گوید که همسرش آلیس گم شده آلن ادامه می دهد که با همسرش در یه کابین تو یه جزیره بودند تو دریاچه ی کالدرون ( در همین حال سارا به آلن می گه که آروم باشه ) اما سارا جواب می دهد که جزیره ای تو دریاچه ی کالدرون نیست(از وقتی که سطح آب دریا چه بالا اومده) آلن جواب می دهد که می تواند اورا به آن جا ببرد اما سارا بهش می گه تو زخمه بدی رو سرت داری در همین حال آلن بر روی زمین می نشیند ( به خاطر خستگی و زخم روی صورت توان ایستادن ندارد)
سارا به آلن می گوید بشین داخل ماشین ما حلش می کنیم اول به دریاچه می ریم بعد هم میریم به ایستگاه پلیس و نیز از آلن می پرسد که آقای استاکی صاحب این منطقه رو ندیده؟ آلن در ذهن خودش می گوید" نمی توانم به او حقیقت را بگویم ( آخه آلن استاکی رو تو درگیری تو کارگاه کشته بود) چون دیگر به من باور نمی کند و نیز برای پیدا کردن آلیس هم به من کمک نمی کند. به هرحال آن ها به جزیره ای که آلن و آلیس در آن بودن می روند اما در کمال تعجب آلن مشاهده می کند که همانطور سارا گفته بود جزیره و کابین زیر آب رفته اند.
در این جا قسمت 1 به پایان می رسد.
نتیجه تا الان :1 آلن قسمتی از حافظه ی خود را از دست داده چون حدفاصل بین افتادن آلیس تو آب و بیدار شدن خودش تو ماشین تصادف کرده رو به یاد نمیاره 2 آلن یه چندتا ورق پیدا می کنه که انگار قسمتی از یک داستانند که خودش نوشته اما خود آلن نوشتن این داستان رو به یاد نمیاره و نیز انگار داستان توی برگه ها به واقعیت تبدیل می شه3 یه جورایی محیط بریت فال و مردمانش به کابوس آلن تو بخش 1 شباهت دارند 4 کابین و جزیره ای که آلن و آلیس توش بودن رفته زیر آب.
ALI&SOAP ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Mammad Prince
16-03-2012, 22:56
من که نگفتم آپلود کن :20:
گفتم لینکاشو بده :20::20::20::31:
باشه خودم میگردم :11:
اگه لینک های داستان Alan Wake رو می خواین که خودش تو امضاش نوشته بنده خدا !!!!! صفحه های 141-142-142 !
------------------
در ضمن ALI@SOAP ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) عزیز ؛ ما منتظر ادامه داستان هستیم ... کارت عالیه .... :46::46::46: :31:
اگه لینک های داستان Alan Wake رو می خواین که خودش تو امضاش نوشته بنده خدا !!!!! صفحه های 141-142-142 !
راس میگی !
اینقد هل بودم که ندیدم ! :22::38:
علی جان ممنون :40:
کسی اول ep4 هست یا رسید سیو اش رو برام بذاره لطفا
خدمت شما :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
(نمیدونم چرا همه اینجا سیو از دس میدن منم از شانس اینجا سیو داشتم!)
---------- Post added at 11:28 PM ---------- Previous post was at 11:25 PM ----------
الان پی بردم که بازی خیلی قشنگیه.
خوشالم که خوشت اومده ...
:46:
به کم عادت کردی؟ :31:( کم:دوربین)
خوشالم که خوشت اومده ...
به کم عادت کردی؟ ( کم:دوربین)
تب رو میزنی خیلی بهتر میشه :31: :21:
farzan311
17-03-2012, 00:16
خدمت شما :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] zip%2FV2hyuvDd%2Falan_wakes_save_E4.html)
(نمیدونم چرا همه اینجا سیو از دس میدن منم از شانس اینجا سیو داشتم!)
انگار باید از اول برم چون بازی رو نصب نکردم از یه pc دیگه کپی کردم هرچی سیو ها به جا خودش کپی میکنم فایده نداره اصلا سیو خودشم پاک میکنم بازم سیوش نمیپره نمیدونم چحوریه
به هر حال ممنون که زحمت کشیدی اپ کردی
Eblis 2011
17-03-2012, 00:18
انگار باید از اول برم چون بازی رو نصب نکردم از یه pc دیگه کپی کردم هرچی سیو ها به جا خودش کپی میکنم فایده نداره اصلا سیو خودشم پاک میکنم بازم سیوش نمیپره نمیدونم چحوریه
به هر حال ممنون که زحمت کشیدی اپ کردی
خدایی حوصلت میگیره از اول بازی کنی؟
یعنی باز باید فرار کنی :31:
Rick Butler
17-03-2012, 00:35
برو تو اپشن قسمت کنترل بعد vertical رو normal کن:46:
بچه ها ادامه داستان رو بذارم بدرد خورد؟
یه پیشنهادی، انتقادی، فحشی،محشی چیزی بگین:31::31::31:
مرســـــــــــــــــی:40::11:
من هر دفعه vertical رو normal می کردم ، horizontal رو inverse به خاطر همین جواب نمی داد
اول بازی این تنظیم رو کردی.:31:
داخل تنظیمات برین(بازی رو نصب ندارم) قسمت Controls باید باشه اونجا Mouse Inverse رو پیدا کن و No رو بزن.
اول بازی ازم پرسید از این تنظیمات راضی هستید منم گفتم نه ! اونم گفت برو توی تنظیمات عوضش کن
هرچی می گشتم پیداش نمی کردم بالاخره ALI&SOAP عزیز به دادم رسید :5:
farzan311
17-03-2012, 00:52
خدایی حوصلت میگیره از اول بازی کنی؟
یعنی باز باید فرار کنی :31:
الان رفتم تا قسمت کابین دیدم اصلا حسش نیست انشالله سال دیگه:31:
الان رفتم تا قسمت کابین دیدم اصلا حسش نیست انشالله سال دیگه:31:
خوب برو توی منو بازی توی قسمت اپیزودها اون اپیزودی که بودی رو بزن بازی کن.لازم نیس از مرحله 1 بری
سلام من این بازی از سایت میهن دانلود دانلودش کردم این بازی تا اخرش همه رو باید با اون نور چراغ قوه و تفنگ بزنی حرکات اکشن با دست و پا نداره :13:خوب شد نخریدمش
ALI&SOAP
17-03-2012, 14:45
سلام من این بازی از سایت میهن دانلود دانلودش کردم این بازی تا اخرش همه رو باید با اون نور چراغ قوه و تفنگ بزنی حرکات اکشن با دست و پا نداره :13:خوب شد نخریدمش
دوست من این بازی داستان محوره
پس اگه اکشن مث COD می خوای این بدردت نمی خوره:46:
ALI&SOAP
17-03-2012, 22:32
اپیزود 2 :گرفته شده
بخش 1 : ایستگاه شریف بریت فال
آن چه گذشت: 1 آلن با همسرش آلیس به بریت فال اومدن2 آلن و آلیس با هم دعوایشان می شود3 آلیس گم می شود4 آلن درون یک ماشین تصادف کرده خود را می یابد بدون این که بداند چگونه به آن جا آمده5 کابین و جزیره ای در دریاچه ی کالدرون وجود ندارد.
در اول اپیزود سه سال پیش را نشان می دهد که آلن به خانه می آید همسرش بر روی عکس های او کار می کند اما یکدفعه برق می رود آن ها باهم شمع روشن می کند و آلن برای این که آلیس نترسد داستان بچگی خود را برای او می گوید( در بچگی آلن از تاریکی می ترسیده مثل هر بچه ی دیگر اما مادرش برای این که او نترسد یه وسیله به او می دهد که کلیکر نامیده می شود و اگر کلیدش را بزنی نور ایجاد می کند(یکمی هم بوس موس می کنند:21::31:) دوباره بازی به زمان حال می آید:
بعد از رفتن به دریاچه سارا آلن را به ایستگاه پلیس می برد، پزشک ایستگاه آلن را مداوا می کند سارا موبایل آلن را به او تحویل می دهد در مورد اتفاقات از آلن می پرسد آلن می گوید: نمی تونم به یاد بیارم من وآلیس تو کابین بود ولی اون الان نیست ببینم جست و جو رو برا پیداکردنش شروع کردین؟ سارا هم جواب میده :آره، در این هنگام موبایل آلن زنگ می زند و آلن بیرون می رود و گوشی را بر می دارد(تماس گیرنده نا مشخص است) نا گهان صدای آلیس را از پشت تلفن می شنود که از آلن درخواست کمک می کند اما بعد از آن صدای مردی می آید که به آلن می گوید: دقیقا همون کاری رو انجام میدی که من بهت میگم اگه میخوای زنتو دوباره ببینی!!! آلن می پرسد که کی داره حرف می زنه اما مرد جواب می دهد که: برو به پشت ایستگاه، اونجا یه سوراخ تو فنس هاست داخل اون منطقه"Junker" رو نگا کن من اونجا یه چیزی رو برات جا گذاشتم بعد از این که از دست پلیسا خلاص شدی می تونی منو تو پارک "lover’s peak " ببینی (در نصفه شب) کار احمقانه ای نکن ما حواسمون بهت هست.
آلن به پشت ایستگاه می رود و گواهینامه آلیس را پیدا می کند بعد از آن دوباره موبایلش زنگ می زند این دفعه بری است بری از آلن می پرسد : کدوم گوری بودی من یه هفته ست دنبالتم !!!!!!!!!!!!!!!!!!
دیروز به این جا اومدم(بریت فال ) آلن هم جواب می دهد : بیا اینجا ایستگاه پلیس شریف منو ببر نمی تونم الان حرف بزنم.
تو راهرو ایستگاه پلیس دوباره یکی از تلویزیون ها خود به خود روشن می شود و باز آلن را درون یک اتاق در کنار دستگاه تایپ می بینیم(دوباره آلن تو تلویزیون تقریبا همون حرف های قبل رو میزنه) بعد از آن آلن پیش سارا می رود وبا او حرف می زند(چون ندونستم این قسمت رو چه جوری توضیح بدم عین حرفاشون رو می نویسم)
" آلن: دوست دارم که برم، می تونم الان برم؟
سارا: خب ما هنوز باید حر ف بزنیم درمورد......(آلن حرفش را قطع می کند)
آلن : آیا من بازداشتم؟
سارا: نه، البته که نه ولی ما باید بدونیم که تو کجا می مونی تا من بتونم با تو در تماس باشم.
یکی دیگه از پلیس ها: کابین های elderwood خوبن (پیشنهاد)
آلن: به نظر خوب میاد.
دکتر هارتمن:(خودش را معرفی می کند خواهد به آلن دست بدهد آما آلن به او دست نمی دهد)
من شما رو دعوت می کنم تا در کلبه ی دریاچه ی کالدرون اقامت داشته باشین
آلن:(با عصبانیت) توبا زن من حرف زدی؟
دکتر: من خوشحالم که با اون(آلیس) چند جلسه در مورد وضعیت شما حرف زدم
آلن: (باز با عصبانیت): چیزی بهش گفتی؟
دکتر: من دعوتش کردم ، کلینیک من جاییه که.....(آلن با زدن یه مشت تو دهنش حرفش رو ناتموم میذاره)
در این هنگام سارا آلن رو می گیرد اما ناگهان مردی که کاپشن قرمز به تن دارد وارد ایستگاه می شود و به سارا می گوید: دست رو به موکل من نزن
سارا:تو کی هستی؟
مرد قرمز پوش: من بری ویلر هستم نماینده اون(آلن) اگه کاری با آلن داری با من حرف می زنی و به دکتر هم می گه: نمی دونم چیکار کردی که آلن این جوری زده تو....نت.:31::31:
دکتر: در خواست من هنوز سر جاش هست.(خطاب به آلن)
(بیرون از ایستگاه بری از آلن می پرسد: موضوع چیه؟ من فک کردم دستگیرت کردن.)
نتیجه تا الان:1 آلن تماسی از آدم ربا ها دریافت کرده که باید نصفه شب به محل ملاقات تو پارک عمومی بره.2 آلن می فهمه که دکتر هارتمن رو مخ زنش کار کرده تا به بریت فال بیان3 بری دوست آلن به بریت فال اومده وبا آلن به کابین الدر وود میره.
(نگران پیرزن سیاه پوش نباشین بعد به حسابش می رسیم:31:
راستی تو ایستگاه پلیس بازم همون زنی که تو رستوران اول بازی گفت نرو تو تاریکی جون آسیب می بینی رو میبینیم که با لامپا ور میره:31:)
Eblis 2011
17-03-2012, 22:34
علی جان فونت بسیار کوچیکه . . . یک فکری به حال ما عینکی ها بکن :31:
ALI&SOAP
17-03-2012, 22:41
علی جان فونت بسیار کوچیکه . . . یک فکری به حال ما عینکی ها بکن :31:
شرمنده یهو خودش قاطی کرد:11:
Eblis 2011
17-03-2012, 22:47
(یکمی هم بوس موس می کنند)
دمت گرم قسمتهای مهم رو واسه ما جوونا بولد کردی :31:
قشنگ ترین چیزی که داخل این بازی تجربه کردم احساس ترس در تاریکی و امنیت وقتی داخل نوره هستش.
فقط امیدوارم نسخه بعدی بهتر ساخته بشه تا گیم پلی از یکنواختی در بیاد.
قشنگ ترین چیزی که داخل این بازی تجربه کردم احساس ترس در تاریکی و امنیت وقتی داخل نوره هستش.
درسته. بازی طوری طراحی شده که وقتی میری توی نور واقعا احساس آرامش بهت دست میده و خیلی لذت بخشه :40::10::31:
به نظرم تنها نکته ی منفی بازی کاراکترهاییه که به عنوان زامبی میان دنبالت.
کاش یه کم قیافه شون و حرکاتشون ترسناک تر بود.
مثل بازی dead space که از این نظر گل کاشته.
البته من تازه اولاشم، نمیدونم این کاراکترها تو مرحله های بعدی عوض میشن یا همینان :11:
به نظرم تنها نکته ی منفی بازی کاراکترهاییه که به عنوان زامبی میان دنبالت.
کاش یه کم قیافه شون و حرکاتشون ترسناک تر بود.
مثل بازی dead space که از این نظر گل کاشته.
البته من تازه اولاشم، نمیدونم این کاراکترها تو مرحله های بعدی عوض میشن یا همینان :11:
به نظرم Alan Wake یکی از معدود بازی هایی هست که در عین زیبایی، ترسناک هست...
یکی از عوامل اصلی ترس در در بازی هایی مثل Dead Space یا Fear یا سری RE، داشتن محیط بسته، خفقان آور و گاها زشت و آرایش شده با خون و اجزای بدن و وجود دشمنان کریه و بدترکیب است، ولی هیچ کدام از این عوامل ذره ای در Alan Wake وجود ندارن!
محیط بازی یکی از زیباترین و بکر ترین محیط های خلق شده در بازی هاست و دشمنان نیز طراحی جالبی دارند، تماشای یک هیبتِ سیاهِ تبر به دست در تاریکی جنگل زیبایی خاص خودشو داره.
-------------------------------
از فرصت استفاده کنم و سوالی از دوستانی که بازی رو تموم کردن بپرسم:
به نظرتون در طول بازی، کاراکتر Mr.Scratch چه نقشی در بازی داشته؟ یعنی یک بعد دیگر شخصیت الن بوده یا کلا ماجرای دیگری هست؟ اون طور که در یکی از سایت ها خوندم شخصیت منفی اصلی سری بازی همین Mr.Scratch هست!
محیط بازی یکی از زیباترین و بکر ترین محیط های خلق شده در بازی هاست و دشمنان نیز طراحی جالبی دارند، تماشای یک هیبتِ سیاهِ تبر به دست در تاریکی جنگل زیبایی خاص خودشو داره.
آره واقعا محیط بازیش خیلی قشنگه.
من که لذت میبرم تو جنگلش قدم میزنم :10:
فقط بعضی وقتا یه دفعه موقع قدم زدن این زامبیا میان قلبم میره تو دهنم :41:
CRIS Joon CR7
18-03-2012, 10:27
تاریکی یکی از مهمترین المان هایی هست که همیشه تو بازی ها و فیلم ها از این برای تزریق ترس استفاده میشه
در AW به خوبی از این المان استفاده شده و ترکیب نور وتاریکی اتمسفری ترسناک و البته جالب خلق کرده:11:
منبع: چیه دیگه این یه جمله رو هم خودم نمیتونم بگم؟:31:
Trust No One In The DARK!
هیچ به جملات زردی که نوشته میشه دقت می کنین ؟
خیلی مفهومیو جالبن!
ALI&SOAP
18-03-2012, 12:01
به نظرم Alan Wake یکی از معدود بازی هایی هست که در عین زیبایی، ترسناک هست...
یکی از عوامل اصلی ترس در در بازی هایی مثل Dead Space یا Fear یا سری RE، داشتن محیط بسته، خفقان آور و گاها زشت و آرایش شده با خون و اجزای بدن و وجود دشمنان کریه و بدترکیب است، ولی هیچ کدام از این عوامل ذره ای در Alan Wake وجود ندارن!
محیط بازی یکی از زیباترین و بکر ترین محیط های خلق شده در بازی هاست و دشمنان نیز طراحی جالبی دارند، تماشای یک هیبتِ سیاهِ تبر به دست در تاریکی جنگل زیبایی خاص خودشو داره.
-------------------------------
از فرصت استفاده کنم و سوالی از دوستانی که بازی رو تموم کردن بپرسم:
به نظرتون در طول بازی، کاراکتر Mr.Scratch چه نقشی در بازی داشته؟ یعنی یک بعد دیگر شخصیت الن بوده یا کلا ماجرای دیگری هست؟ اون طور که در یکی از سایت ها خوندم شخصیت منفی اصلی سری بازی همین Mr.Scratch هست!
mr.stcratch شخصیت منفی امریکن نایت میر هست:46:
---------- Post added at 01:01 PM ---------- Previous post was at 01:00 PM ----------
Trust No One In The DARK!
هیچ به جملات زردی که نوشته میشه دقت می کنین ؟
خیلی مفهومیو جالبن!
کدومتون اون زیر زمینو دیده که همش نوشته tom ?
دوستان این بازی که تازه واسه پی سی اومده واسه 3 4 سال پیش ایکس باکسه دیگه ؟ نه ؟
یعنی اون زمان این گرافیکو داشته ؟
خیلی شاخ بوده پس :11:
CRIS Joon CR7
18-03-2012, 12:39
دوستان این بازی که تازه واسه پی سی اومده واسه 3 4 سال پیش ایکس باکسه دیگه ؟ نه ؟
یعنی اون زمان این گرافیکو داشته ؟
خیلی شاخ بوده پس :11:
البته گرافیک نسخه PC خب به مراتب خیلی بهتره گرچه نسخه کنسولی هم چیز خوفی بود نور پردازی عالی بود
بازی هم 2010 روی 360 عرضه شد که همون زمان شایعاتی مبنی بر عرضه واسه PC بود و ارتباطش با ویندوز ویستا که نشد و بازی امسال عرضه شد:11:
Torch Bearer
18-03-2012, 16:13
دوستان نسخه كامل بازي چند DVD بايد باشه؟
Eblis 2011
18-03-2012, 16:14
2 دی وی دی
farzan311
19-03-2012, 09:36
کدومتون اون زیر زمینو دیده که همش نوشته tom ?
من دیدم :31: تازه یه ساعت داشتم اینور و اونور رور میگشتم یه چیزی پیدا کنم:31:
یکم دست بجنبون من که حالشو ندارم دوباره از اول بازی رو برم اخرشو بفهمم:31:
ess_1362
19-03-2012, 11:57
بازی جالبی بود
حال کردم
ولی یکم خشونتش کم بود
آخر بازی هم دقیقا معلوم نشد چی سر آلن آمد!؟
بازی جالبی بود
حال کردم
ولی یکم خشونتش کم بود
آخر بازی هم دقیقا معلوم نشد چی سر آلن آمد!؟
دی ال سی رو حتما برید ...یه ذره روشنتر میکنه قضیه رو ...
Torch Bearer
19-03-2012, 14:09
دی ال سی رو حتما برید ...یه ذره روشنتر میکنه قضیه رو ...
DLC ها با خود بازي هستن؟يا بايد جداگانه گرفت؟اخه من هنوز يك نسخه خوب پيدا نكردم!
يك مغازه رفتم 1DVD داشت!
DLC ها با خود بازي هستن؟يا بايد جداگانه گرفت؟اخه من هنوز يك نسخه خوب پيدا نكردم!
يك مغازه رفتم 1DVD داشت!
اره داخل خودش هست.توی منو بخش اپیزودها اپیزود 7 و 8 دی ال سیهای بازین
DLC ها با خود بازي هستن؟يا بايد جداگانه گرفت؟اخه من هنوز يك نسخه خوب پيدا نكردم!
يك مغازه رفتم 1DVD داشت!
دوسمون توضیح دادن...
خو شاید یه DVD9 بوده ...
Torch Bearer
19-03-2012, 18:01
دوسمون توضیح دادن...
خو شاید یه DVD9 بوده ...
نه بابا 4.7 بود...
نه بابا 4.7 بود...
نسخه فشرده شده بوده.. BlackBox. حجمش هم 3.64 گیگ هست. تکسچرها هم فشرده شدن.
من هم همین نسخه رو از اینترنت دانلود کردم. و بازی هم کردم. نسبت به حجمش کیفیتش خوب بود.
Eblis 2011
19-03-2012, 18:47
یه جا بخر که معتبر باشه تا خیالت راحت باشه و این همه حرف و حدیث هم توش نباشه
ALI&SOAP
19-03-2012, 21:36
اپیزود 2: گرفته شده
بخش 2 : پارک ملی الدر وود
ببخشید به خاطر تاخیر:11:
بعد از خارج شدن از ایستگاه پلیس آلن و بری به خانه ی "Rusty" می روند تا یک کلبه از او اجاره کنند وقتی که به خانه ی او می رسند آلن از راستی درخواست یک کلبه تو الدروود می کند راستی نیز کلید را به آلن می دهد آلن همچنین از او می پرسد که چگونه به لاورپیک برور بعد از آن آلن و بری به کلبه می آیند در راه آلن تمام اتفاقات را برای بری تعریف می کند(حتی این که یک هفته ای گم شده است) اما بری به او باور نمی کند و فکر می کند او به خاطر آلیس مشکل روانی دارد.
در خانه نصفه شب آلن می خواهد به لاورپیک برای ملاقات با آدم ربا برود و بری هرچه از او درخواست می کند تا آلن همه چیز را که برای او تعریف کرده به پلیس نیز بگوید فایده ندارد دست آخر آلن به بری می گوید تا صبح اینجا منتظر باش اگر نیامدم به پلیس خبر بده وبعد می رود.
در راه ناگهان صدای کمک خواستن مردی می آید آلن متوجه می شود که صدای راستی (همان صاحب کلبه ) است سریع به کمک او می رود اما راستی را به شدت زخمی در داخل کابینی میابد راستی به آلن می گوید که:"اون برگه رو خوندم من فهمیدم که به واقعیت تبدیل میشه، می دونم که دوباره تاریکی میاد سراقم باید پاور پرق رو روشن کنی اون تو اتاق کارمه بیا اینم کلیدش، سریع بجنب" آلن کلید را از او می گیرد اما وقتی به پاور برق می رسد می بیند که با تبر کاملا خراب شده همین که می خواهد به پیش راستی برگردد صدای فریاد راستی بلند می شود سریع خود را به محل راستی می رساند اما خبری از راستی نیست و فقط خون روی کف زمین وجود دارد. قسمت راست دیوار کابین خراب شده و آلن از آن جا رد می شود بعد از این که کمی حرکت می کند راستی را می بیند که با یک تبر از بالای کلبه به پایین می پرد وبه آلن حمله می کند و آلن نیز چاره ای به جز کشتن او ندارد بعداز آن بری به آلن زنگ می زند و به او می گوید که از پنجره چیزی دیده بری به آلن می گوید که" تو دیونه نیستی،امیدوار بودم دیونه باشی ولی تو دیونه نیستی " آلن نیز به او می گوید که در کابین رو برای هیچ کس باز نکند. بعد از آن آلن مسیرش را به سمت محل قرار ادامه می دهد و در راه نیز با لشکری از انسان های تسخیر شده ی تاریکی درگیر می شود خلاصه آلن به جایی می رسد که یک تله کابین آن جا است از آن استفاده می کند تا به آن سمت پارک برود اما در وسط راه برق تله کابین قطع می شود و آلن به زمین می افتد و تفنگ و چراغ قوه اش نیز از دستش می افتد در این هنگام تعداد زیادی از موجودات شبه زامبی آلن رو محاسره کردن و به سمتش می آیند اما ناگهان یک مرد به کمک آلن می آید و او را نجات می دهد(اون مرد همون آدم رباست) مرد به آلن می گوید"دنبال من بیا الان بقیشون میان" آلن جواب می دهد"من اسلحه ندارم" اما آدم ربا به اومی گوید که با فلیر اونا رو دور کن تامن با تفنگ بزنمشون.
آلن و آدم ربا بعد از کشتن تعداد زیادی از شبه زامبی ها جای خلوتی را پیدا می کنند تا با هم حرف بزنند.
آلن به آدم ربا می گوید چی از جون من می خوای؟ بذار آلیس بره و در جواب می شنوه که: من انتظار داشتم که اینو بگی چون برگه رو خوندم تو یه نویسنده ی لعنتی عالی هستی، من تمام برگه ها رو می خوام و گرنه زنت مجازات می شه( دستش رو مثل چاقو به زیر گردنش می کشه یعنی این که زنتو می کشم) آلن از این حرف آدم ربا بسیار عصبانی می شود و با مشت به صورت آدم ربا می زند و هردوی آن ها از بلند به پایین پرت می شوند. آدم ربا فرار می کند اما اسلحه اش را جا می گذارد آلن تفنگ او را برمی دارد و می خواهد که شلیک کند اما دیگر دیر شده آدم ربا فرار کرده است.
آلن تصمیم می گیرد که برگردد پیش بری اما برای این کار باید از وسط جنگل عبور کند پس دوباره یک لشکر از شبه زامبی ها را نابود می کند بعد از آن تماسی از آدم ربا دریافت می کند.
آدم ربا به او نشانی محل قرار جدید را می گوید(معدن زغال سنگ) و از او می خواهد که تمام داستان را بیاورد اما آلن می گوید که من 1 هفته وقت می خواهم تا تمامش کنم اما آدم ربا قبول نمی کند و فقط 2 روز به او وقت می دهد. در این هنگام یک بار دیگر بری به آلن زنگ می زند و به او می گوید که تعداد زیادی کلاغ در اطراف خانه اند و سعی می کنند بیایند داخل. آلن نیز به او می گوید: لامپ ها را روشن نگه دار و در را باز نکن تا من بیایم.
بعد از آن آلن یک ماشین پیدا می کند و سریع به سمت کابین می رود، پس از نابود کردن کلاغ ها بری در را برای او باز می کند.
آلن باز تعریف می کند که: بری را به شهر فرستادم تا از مردم در مورد کابین دریاچه و... بپرسد، خودمم باید سعی کنم تا چیزی بنویسم و تحویل آدم ربا دهم تا آلیس را ول کند. ونیز می گوید من همیشه در داستان هایم از نیروی ماوراء طبیعه استفاده کردم با این که خودم هیچ اعتقادی بهش نداشتم اما مثل این که داره به واقعیت تبدیل میشه.!!!!
اما زمانی که پشت دستگاه تایپ می شیند رور بازتاب شده از برگه های سفید مانع او می شوند(پس آلن نمی تواند داستان را خودش ادامه دهد)
سپس یک ویدیو پخش می شود که درآن رز به بری زنگ زده و به او می گوید که تمام برگه هارا پیدا کرده او همین طور می گوید که در یک کابین تو پارک تریلر بیرون از شهر است بری هم تشکر می کند و به رز می گوید که کمتر از نیم ساعت آن جا هستند.
در این هنگام نمای خانه ی رز را می بینیم که در کمال تعجب رز باز تلفن دستش است و با این که صدای بوق آن را می شنود اما باز حرف می زند، سپس دور بین می چرخد و در کنار رز همان پیرزن سیاه پوش(همون پیرزن بدجنس) را می بینیم که به هر صورت رز را تسخیر کرده تا آلن را به کابین رز بیاورد.
در این جا اپیزود 2 به پایان می رسد
نتیجه تا الان: 1 آلن محل قرارش با آدم ربا می رود و می فهمد که آدم ربا تمام برگه های کتاب داستانی را که آلن نوشتنش را به خاطر نمی آورد می خواهد.2 بری اول حرف های آلن را باور نمی کرد اما با دیدن کشته شدن راستی و حمله ی کلاغ ها باور می کند3 آلن یک قرار دیگر با آدم ربا می گذارد ( در معدن زغال سنگ ) 4 آلن می خواهد آدم ربا را دور بزند و خود یک داستان سره هم کند اما نور بازتاب شده از برگه ها مانع این کار می شود5 رز توسط پیرزن تاریکی تسخیر شده و به دروغ به بری می گوید که تمام برگه های آقای ویک را پیدا کرده تا آن ها را طبق خواسته ی پیرزن به خانه ی خودش بکشد.
تو این بخش باز از اون تلویزیون ها می بینیم که خودشان روشن می شوند
نکته ی مهمش این جا است که آلن داخل تلویزیون می گوید اگر داستان نابود شود آلیس نیز نابود می شود!!!!
"راستی سال نو همتون مبارک انشاالله سال خوبی داشته باشین"
:40::40::40:
Eblis 2011
19-03-2012, 22:03
علی جان بی زحمت تو امضاتون لینک دقیق داستان ها رو بذار . . . اینجوری راحت همه دسترسی پیدا میکنن . . . فـــــدات
ALI&SOAP
19-03-2012, 23:59
آلن ویک اپیزود1: نایتمیر(کابوس) بخش 1: خواب نویسنده
بازی طوری شروع می شود که دوربین مانند پرنده ای بر روی دریاچه و کوه ها پرواز می کند و همزمان صدای مردی می آید که در مورد داستان های ترسناک می گوید:"همیشه در داستان های ترسناک مقتول می پرسد"چرا؟" اما هیچ جوابی برای آن نیست و همیشه این طور می ماند این چیزی است که ما را تا آخر داستان همراهی میکند، اسم من آلن ویک هست، من یه نویسنده ام" سپس فضای بازی از روز به شب تغییر می کند و آلن در مورد کابوس های خود می گوید: "آن ها بسیار عجیب اند و می شه بگین من رو گیج کردن و مثل یه سر درد همیشه با منن" بعد از آن آلن را هنگام شب در حال رانندگی می بینیم که از یک تونل عبور می کند و ناگهان با یک مرد تصادف می کند از ماشین بیرون می آید و بالای سر مردی که با آن تصادف کرده است می رود ( آلن در این قسمت، بازی رو برای ما شرح می دهد مثل کسی که از او بازجویی شود!) آلن می فهمد که مرد مرده وبرای ما توضیح می دهد که نمی تواند این تصادف را گزارش دهد زیرا ممکن است که به زندان بیفتد و دیگر هرگز آلیس رو نبیند( آلیس همسر آلن ویک هست اصلانم خوشگل نیست من جای آلن بودم می رفتم با یکی دیگه) ناگهان چراغ های جاده خاموش می شود وهمه جا حس وحال تاریکی می گیرد آلن اطراف خود را نگاه می کند وهنگامی که رو برمی گرداند متوجه می شود که جسد غیب شده است( همراه با غیب شدن جسد یه موزیک کوتاه ترسناک مثل فیلم ها پخش می شه که حس ترس رو به گیمر القا کنه) آلن می ترسد و به صورت نشسته عقب عقب می آید سپس بلند می شود از این به بعد دیگر کنترل آلن به دست گیمر می افتد آلن باز مثل راوی می گوید: " باید به فانوس دریایی برم می دونم که اونجا چیز مهمی در انتظار منه." سپس به سمت فانوس حرکت می کند، کمی جلوتر مشاهده می کند که پل خراب شد پس از سمت راست که راه کوچکی به سوی فانوس دارد می رود، هنگامی که چند قدم بر می دارد متوجه می شود که همان مردی که با او تصادف کرده کنار ماشین قرار دارد، زنده است و یک تبر نیز به دست دارد و انگار دود سیاهی بدنش را احاطه کرده و از آن بدتر آلن را تهدید به مرگ می کند و در حالی که به سمت آلن می آید حرف های عجیب غریب با صدای نارسا می گوید.
آلن به سمت فانوس فرار می کند اما فرد مرموز جلویش سبز می شود وسعی می کند با تبر آلن را بزند در ضمن آلن راه فراری ندارد چون درب مزرعه(یا هر چیز دیگه) بسته شده ونیرویی آن را کنترل می کند تا آلن نتواند در را باز کند، حال سی پی یو از گیمر می خواهد که با گرفتن کلید "شیفت" و یکی از دکمه های موو منت سه بار از دست فرد تبر به دست جا خالی دهد. بعد از این که گیمر این کار را انجام داد در باز می شود و آلن فرار می کند. در هنگام فرار چراغ های خیابان یکی یکی می شکنند سپس آلن به یک پل چوبی می رسد مردی آن طرف پل ایستاده که می گوید" سریع! بیایید!"وقتی آلن به آن طرف پل می رسد مرد او را به سمت خانه هدایت می کند اما وقتی وارد خانه می شود در خانه بسته شده و مردی که به آلن کمک کرده بود توسط آن مرد مرموز با تبر کشته می شود آلن از پنجره نگاه می کند اما در کمال تعجب مرد تبر به دست شبیه خود آلن است
به هر حال آلن از خانه خارج می شود وبه جایی می رسد که یک نور می بیند و شخصی که قیافه اش معلوم نیست صحبت می کند که"من می توانم به تو کمک کنم، پس دنبال نور من بیا" سپس به آلن می گوید که تاریکی در کابوس های تو همه جارو فرا گرفته است ولی تو باید با آن مبارزه کنی سپس یه چراغ قوه و یک تفنگ از آسمان تحت کنترل نور به سمت آلن می آید، آلن آن ها را می گیرد و مردی که فقط صدایش می آید توضیح می دهد که باید سپر تاریکی دشمنانت رو از بین ببری چون تاریکی از اونا محافظت می کنه و تا وقتی که سپر دارند تقریبا شکست ناپذیر اند و نیز می گوید بعد از این که سپر از بین رفت باز تاریکی در وجودشان است ولی دیگر از آن ها محافظت نمی کند اما اون ها هنوز دشمن تو هستند و تو نمی توانی نجاتشان بدی پس با گلوله بزنشون
بعد از این که گیمر این کار رو یاد گرفت راهش را به سمت فانوس ادامه می دهد و با هزار بد بختی وارد خانه می شود اما چراغ های خانه خاموش می شوند و صدای ترسناک زنی می آید که می گوید "اون این جا است".
نتیجه تا الان : آلن ویک یک نویسنده است که رمان های ترسناک می نویسد وبه نظر میرسد خود او در یکی از این داستان ها گیر کرده!!!
آلن ویک قسمت 1 : کابوس، بخش 2: به بریت فال خوش اومدین
بعد از آن صدا آلن از خواب بیدار می شود (پس تمام ماجرای قبل یک کابوس بیش نبوده!!!)
همسرش(آلیس) میگوید که چیزی نیست عزیزم بازم یه کابوس دیگه بود،خوشحال باش ما رسیدیم!
در همان حال گوشی آلن زنگ می زند آلن به آلیس می گوید "barry " است (بری بهترین دوست آلن است).
بری می گوید که در خدمت آلن است و هر چی بخواد محیا می کنه آلن هم تشکر می کنه اما به نظر می رسه که آلیس از این بابت خوشحال نمی شه!!!
(آلن و آلیس برای خلاص شدن از دست اون کابوس های آلن به یک روستا یا شهر کوچک به اسم بریت فال اومدن) بعد از آن آلن و آلیس باهم به شهر می روند(با ماشین) آلیس به آلن می گوید که من یه چرخی میزنم تو برو به رستوران شهر و از آقای استاکی آدرس و کلید اون جایی رو که برامون کرایه کرده بیار، آلن هم قبول می کند و وارد رستوران می شود.
در رستوران آلن عکس خود را می بیند و میفهمد که این جا هم شناخته شده است واز این امر خوشحال نمی شود چون او برای رهایی از کار و گرفتاری به مسافرت آمده است، خلاصه از بدشانسی یا خوشانسی آلن خدمتکار رستوران او را می شناسد و یکی از فن های آلن است اما آلن به دلیلی که گفتم از این موضوع خوشحال نمی شود( خودمونیم خیلی سعی کرد مخمونو بزنه ولی گول نخوردیم تازه زنیکه پر رو می خواست شهر رو نشونمون بده!!!) آلن از خدمتکار در مورد استاکی سوال می کند خدمتکار که اسمش رو میگه(رز) میگه که استاکی روم به دیوار اون پشت تو دستشوییه!!! آلن به سمت سرویس بهداشتی می رود اما چراغ های راهرو رستوران سو سو می کنند و یک پیرزن هم به آلن هشدار می دهد که تو تاریکی آسیب می بینی، آلن توجهی نمی کند و حرکت می کند اما هرچه در دستشویی را میزند استاکی جواب نمی دهد، ناگهان یک پیرزن سیاه پوش که یک تور روی صورتش است به آلن می گوید که متاسفانه آقای استاکی مریض بودن و بجاشون من کلید رو آوردم آلن تشکر می کند و می رود.
در بیرون رستوران با همسرش به سمت آن آدرس می روند و کمی که دور شدن مردی را می بینیم که با عجله از رستوران بیرون می آید ومی گوید"خانم ویک کلیدتون" (اون مرد استاکی بود).
آلن و آلیس به خانه می رسند(در راه آلن توضیح می دهد که قبلا یک نویسنده ی موفق بوده ولی الان 2 ساله که هیچ داستانی ننوشته) و منظره ی زیبایی رو مشاهده می کنند(یه خونه که روی توی یه جزیره ی کوچیکه وسط دریاچه ست) آن ها وارد خانه می شوند آلن بیرون می رود تا چرخی بزند.
بعد از چند دقیقه آلیس آلن را صدا می زند که یک سورپرایز برات دارم آلن وقتی وارد خانه می شود می بیند که آلیس برای او یک دستگاه نمی دونم چی چی (همونایی که می نویسی سریع چاپ می کنه) با چند تا ورق آماده کرده تا آلن آنجا داستان جدیدش را بنویسد . آلن از این بابت بسیار ناراحت می شود اما آلیس برای او توضیح می دهد که با یک روانشناس تماس داشته و اون می تونه به اونا کمک کنه آلن این بیشتر عصبانی می کند و با آلیس جر و بحس می کند(در همان حال برق خونه یه لحظه می ره و همان پیرزن که کلید رو به آلن داد ظاهر می شه اما آلن و آلیس اونو نمی بینن وقتی که برق میاد اونم ناپدید می شه) آلن از خانه بیرون می زند اما بعد از چند لحظه صدای جیغ آلیس می آید که از آلن درخواست کمک می کند اما آلن دیر به خانه می رسد و آلیس به داخل آب افتاده پس آلن نیز برای نجات آلیس به داخل آب شیرجه می زند در این هنگام صدای پیرزنی (شاهد همان پیرزن سیاه پوش ) می آید که می گوید "ادامه بده"
نتیجه تا الان: 1بخش یک فقط یک کابوس بود2 آلن در قدیم یک نویسنده موفق بوده که 2ساله هیچی ننوشته 3 به نظر می رسه که یه پیرزن سیاه پوش با الن دشمنی داره وسعی می کنه به همسر آلن آسیب بزنه4 آلیس داخل آب دریاچه افتاده و آلن برای نجات او به داخل آب شیرجه می زنه
آلن ویک اپیزود 1: کابوس، بخش 3: رها شدن از دست کابوس
همزمان با آن صدا، صدای دیگری می آید که می گوید آلن بلند شو.
بعد از آلن خود را داخل ماشینش می بیند که تصادف کرده و از جاده خارج شده است. آلن با خود می گوید که نمی داند چه جوری به آنجا آمده و چیزی به یاد نمی آورد و نیز احساس می کند از یک کابوس پا به کابوس دیگر گذاشته است. آلن از ماشین بیرون می آید و می خواهد برای کمک زنگ بزند اما موبایلش کار نمی کند، چرخی به اطراف می زند و ایستگاه پمپ بنزین را مشاهده می کند پس تصمیم می گیرد تا به آن جا برود اما برای این کار باید از وسط جنگل بگذرد( شب است و جنگل تاریک!!) او به راهش به سمت پمپ بنزین ادامه می دهد اما ناگهان یک نور شدید مشاهده می کند بعد از آن که نور ناپدید شد چند برگه را در آسمان می بیند که اتفاقا یکی از آن ها در دست آلن فرود می آید آلن برگه را می خواند اما نوشته ها بسیار عجیب اند!!! آلن می فهمد که برکه یک ورق از یک کتاب داستان است که اتفاقا آلن خود، آن را نوشته، اما آلن چیزی به یاد نمی آورد (اسم کتاب داستان دیپارت چر است)
(در داخل برگه نوشته شده که یک مرد در تاریکی جنگل با تبر به قهرمان داستان حمله می کند)
آلن کمی جلو تر که می رود به یک کارگاه چوب بری که متعلق به استاکی است می رسد خوشحال می شود اما استکاکی را مشاهده می کند که با تبر به او حمله می کند( عین آن چیزی که داخل برگه بود و عین همان خوابی که آلن در اول بازی دید) آلن بسیار تعجب می کند اما باید فرار کند پس به داخل خانه ای که در وسط کارگاه است می رود و در را قفل می کند، در داخل کابین آلن یک چراغ قوه و یک کلت پیدا می کند، آن طرف یک تلفن است، آلن به پلیس زنگ می زند اما استاکی با تبر کابل های تلفن را قطع می کند و ارتباط آلن نیز قطع می شود بعد از آن استاکی با یک بولدوزر به کابین می زند تا آلن را از پرتگاه پایین بیندازد اما آلن سریع از کابین بیرون می پرد و به راهش ادامه می دهد.
در راه آلن با چند نفر که مثل کابوسش تاریکی کنترلشان کرده روبه رو می شود که چاره ای بجز کشتن آن ها ندارد.به هر حال آلن به پمپ بنزین می رسد در پمپ بنزین نور وجود دارد و این به آن معنا است که تاریکی در آنجا نیست (حداقل برای یه مدت)در داخل پمپ بنزین یک دفعه تلویزیون خود به خود روشن می شود در تلویزیون آلن دیده می شود که داخل اتاقی در کنار دستگاه تایپی است(مثل زندانی ها) و باخود می گوید"من خواهم نوشت. من به نوشتن ادامه می دم بیرون این جا فقط تاریکی وجود داره. بیرون کابین، بیرون داستان، فقط تاریکی وجود داره. من می تونم نیروش رو (یک خانم منظورشه چون می گه her) تو تاریکی احساس کنم. همین حالا من می تونم بوی عطرش رو تو اتاق احساس کنم. من بهش(یه خانوم) خواهم رسید. من درستش خواهم کرد. منو اونو(یه خانوم منظورش آلیس هست) برمی گردونم. داستان به واقعیت تبدیل می شه. اگه وایسم اون از دست می ره!!!" آلن این را نمی تواند با ور کند پس به پلیس زنگ می زند و در خواست کمک می کند بعد از چند لحظه پلیس می آید(اسم پلیس سارا است).آلن برای پلیس توضیح می دهد ( با هیجان فراوان) که تو یه ماشین بوده که تصادف کرده و نیز می گوید که همسرش آلیس گم شده آلن ادامه می دهد که با همسرش در یه کابین تو یه جزیره بودند تو دریاچه ی کالدرون ( در همین حال سارا به آلن می گه که آروم باشه ) اما سارا جواب می دهد که جزیره ای تو دریاچه ی کالدرون نیست(از وقتی که سطح آب دریا چه بالا اومده) آلن جواب می دهد که می تواند اورا به آن جا ببرد اما سارا بهش می گه تو زخمه بدی رو سرت داری در همین حال آلن بر روی زمین می نشیند ( به خاطر خستگی و زخم روی صورت توان ایستادن ندارد)
سارا به آلن می گوید بشین داخل ماشین ما حلش می کنیم اول به دریاچه می ریم بعد هم میریم به ایستگاه پلیس و نیز از آلن می پرسد که آقای استاکی صاحب این منطقه رو ندیده؟ آلن در ذهن خودش می گوید" نمی توانم به او حقیقت را بگویم ( آخه آلن استاکی رو تو درگیری تو کارگاه کشته بود) چون دیگر به من باور نمی کند و نیز برای پیدا کردن آلیس هم به من کمک نمی کند. به هرحال آن ها به جزیره ای که آلن و آلیس در آن بودن می روند اما در کمال تعجب آلن مشاهده می کند که همانطور سارا گفته بود جزیره و کابین زیر آب رفته اند.
در این جا قسمت 1 به پایان می رسد.
نتیجه تا الان :1 آلن قسمتی از حافظه ی خود را از دست داده چون حدفاصل بین افتادن آلیس تو آب و بیدار شدن خودش تو ماشین تصادف کرده رو به یاد نمیاره 2 آلن یه چندتا ورق پیدا می کنه که انگار قسمتی از یک داستانند که خودش نوشته اما خود آلن نوشتن این داستان رو به یاد نمیاره و نیز انگار داستان توی برگه ها به واقعیت تبدیل می شه3 یه جورایی محیط بریت فال و مردمانش به کابوس آلن تو بخش 1 شباهت دارند 4 کابین و جزیره ای که آلن و آلیس توش بودن رفته زیر آب.
اپیزود 2 :گرفته شده
بخش 1 : ایستگاه شریف بریت فال
آن چه گذشت: 1 آلن با همسرش آلیس به بریت فال اومدن2 آلن و آلیس با هم دعوایشان می شود3 آلیس گم می شود4 آلن درون یک ماشین تصادف کرده خود را می یابد بدون این که بداند
چگونه به آن جا آمده5 کابین و جزیره ای در دریاچه ی کالدرون وجود ندارد.
در اول اپیزود سه سال پیش را نشان می دهد که آلن به خانه می آید همسرش بر روی عکس های او کار می کند اما یکدفعه برق می رود آن ها باهم شمع روشن می کند و آلن برای این که آلیس نترسد داستان بچگی خود را برای او می گوید( در بچگی آلن از تاریکی می ترسیده مثل هر بچه ی دیگر اما مادرش برای این که او نترسد یه وسیله به او می دهد که کلیکر نامیده می شود و اگر کلیدش را بزنی نور ایجاد می کند(یکمی هم بوس موس می کنند) دوباره بازی به زمان حال می آید:
بعد از رفتن به دریاچه سارا آلن را به ایستگاه پلیس می برد، پزشک ایستگاه آلن را مداوا می کند سارا موبایل آلن را به او تحویل می دهد در مورد اتفاقات از آلن می پرسد آلن می گوید: نمی تونم به یاد بیارم من وآلیس تو کابین بود ولی اون الان نیست ببینم جست و جو رو برا پیداکردنش شروع کردین؟ سارا هم جواب میده :آره، در این هنگام موبایل آلن زنگ می زند و آلن بیرون می رود و گوشی را بر می دارد(تماس گیرنده نا مشخص است) نا گهان صدای آلیس را از پشت تلفن می شنود که از آلن درخواست کمک می کند اما بعد از آن صدای مردی می آید که به آلن می گوید: دقیقا همون کاری رو انجام میدی که من بهت میگم اگه میخوای زنتو دوباره ببینی!!! آلن می پرسد که کی داره حرف می زنه اما مرد جواب می دهد که: برو به پشت ایستگاه، اونجا یه سوراخ تو فنس هاست داخل اون منطقه"Junker" رو نگا کن من اونجا یه چیزی رو برات جا گذاشتم بعد از این که از دست پلیسا خلاص شدی می تونی منو تو پارک "lover’s peak " ببینی (در نصفه شب) کار احمقانه ای نکن ما حواسمون بهت هست.
آلن به پشت ایستگاه می رود و گواهینامه آلیس را پیدا می کند بعد از آن دوباره موبایلش زنگ می زند این دفعه بری است بری از آلن می پرسد : کدوم گوری بودی من یه هفته ست دنبالتم !!!!!!!!!!!!!!!!!!
دیروز به این جا اومدم(بریت فال ) آلن هم جواب می دهد : بیا اینجا ایستگاه پلیس شریف منو ببر نمی تونم الان حرف بزنم.
تو راهرو ایستگاه پلیس دوباره یکی از تلویزیون ها خود به خود روشن می شود و باز آلن را درون یک اتاق در کنار دستگاه تایپ می بینیم(دوباره آلن تو تلویزیون تقریبا همون حرف های قبل رو میزنه) بعد از آن آلن پیش سارا می رود وبا او حرف می زند(چون ندونستم این قسمت رو چه جوری توضیح بدم عین حرفاشون رو می نویسم)
" آلن: دوست دارم که برم، می تونم الان برم؟
سارا: خب ما هنوز باید حر ف بزنیم درمورد......(آلن حرفش را قطع می کند)
آلن : آیا من بازداشتم؟
سارا: نه، البته که نه ولی ما باید بدونیم که تو کجا می مونی تا من بتونم با تو در تماس باشم.
یکی دیگه از پلیس ها: کابین های elderwood خوبن (پیشنهاد)
آلن: به نظر خوب میاد.
دکتر هارتمن:(خودش را معرفی می کند خواهد به آلن دست بدهد آما آلن به او دست نمی دهد)
من شما رو دعوت می کنم تا در کلبه ی دریاچه ی کالدرون اقامت داشته باشین
آلن:(با عصبانیت) توبا زن من حرف زدی؟
دکتر: من خوشحالم که با اون(آلیس) چند جلسه در مورد وضعیت شما حرف زدم
آلن: (باز با عصبانیت): چیزی بهش گفتی؟
دکتر: من دعوتش کردم ، کلینیک من جاییه که.....(آلن با زدن یه مشت تو دهنش حرفش رو ناتموم میذاره)
در این هنگام سارا آلن رو می گیرد اما ناگهان مردی که کاپشن قرمز به تن دارد وارد ایستگاه می شود و به سارا می گوید: دست رو به موکل من نزن
سارا:تو کی هستی؟
مرد قرمز پوش: من بری ویلر هستم نماینده اون(آلن) اگه کاری با آلن داری با من حرف می زنی و به دکتر هم می گه: نمی دونم چیکار کردی که آلن این جوری زده تو....نت.
دکتر: در خواست من هنوز سر جاش هست.(خطاب به آلن)
(بیرون از ایستگاه بری از آلن می پرسد: موضوع چیه؟ من فک کردم دستگیرت کردن.)
نتیجه تا الان:1 آلن تماسی از آدم ربا ها دریافت کرده که باید نصفه شب به محل ملاقات تو پارک عمومی بره.2 آلن می فهمه که دکتر هارتمن رو مخ زنش کار کرده تا به بریت فال بیان3 بری دوست آلن به بریت فال اومده وبا آلن به کابین الدر وود میره.
(نگران پیرزن سیاه پوش نباشین بعد به حسابش می رسیم
راستی تو ایستگاه پلیس بازم همون زنی که تو رستوران اول بازی گفت نرو تو تاریکی جون آسیب می بینی رو میبینیم که با لامپا ور میره)
اپیزود 2: گرفته شده
بخش 2 : پارک ملی الدر وود
ببخشید به خاطر تاخیر:11:
بعد از خارج شدن از ایستگاه پلیس آلن و بری به خانه ی "Rusty" می روند تا یک کلبه از او اجاره کنند وقتی که به خانه ی او می رسند آلن از راستی درخواست یک کلبه تو الدروود می کند راستی نیز کلید را به آلن می دهد آلن همچنین از او می پرسد که چگونه به لاورپیک برور بعد از آن آلن و بری به کلبه می آیند در راه آلن تمام اتفاقات را برای بری تعریف می کند(حتی این که یک هفته ای گم شده است) اما بری به او باور نمی کند و فکر می کند او به خاطر آلیس مشکل روانی دارد.
در خانه نصفه شب آلن می خواهد به لاورپیک برای ملاقات با آدم ربا برود و بری هرچه از او درخواست می کند تا آلن همه چیز را که برای او تعریف کرده به پلیس نیز بگوید فایده ندارد دست آخر آلن به بری می گوید تا صبح اینجا منتظر باش اگر نیامدم به پلیس خبر بده وبعد می رود.
در راه ناگهان صدای کمک خواستن مردی می آید آلن متوجه می شود که صدای راستی (همان صاحب کلبه ) است سریع به کمک او می رود اما راستی را به شدت زخمی در داخل کابینی میابد راستی به آلن می گوید که:"اون برگه رو خوندم من فهمیدم که به واقعیت تبدیل میشه، می دونم که دوباره تاریکی میاد سراقم باید پاور پرق رو روشن کنی اون تو اتاق کارمه بیا اینم کلیدش، سریع بجنب" آلن کلید را از او می گیرد اما وقتی به پاور برق می رسد می بیند که با تبر کاملا خراب شده همین که می خواهد به پیش راستی برگردد صدای فریاد راستی بلند می شود سریع خود را به محل راستی می رساند اما خبری از راستی نیست و فقط خون روی کف زمین وجود دارد. قسمت راست دیوار کابین خراب شده و آلن از آن جا رد می شود بعد از این که کمی حرکت می کند راستی را می بیند که با یک تبر از بالای کلبه به پایین می پرد وبه آلن حمله می کند و آلن نیز چاره ای به جز کشتن او ندارد بعداز آن بری به آلن زنگ می زند و به او می گوید که از پنجره چیزی دیده بری به آلن می گوید که" تو دیونه نیستی،امیدوار بودم دیونه باشی ولی تو دیونه نیستی " آلن نیز به او می گوید که در کابین رو برای هیچ کس باز نکند. بعد از آن آلن مسیرش را به سمت محل قرار ادامه می دهد و در راه نیز با لشکری از انسان های تسخیر شده ی تاریکی درگیر می شود خلاصه آلن به جایی می رسد که یک تله کابین آن جا است از آن استفاده می کند تا به آن سمت پارک برود اما در وسط راه برق تله کابین قطع می شود و آلن به زمین می افتد و تفنگ و چراغ قوه اش نیز از دستش می افتد در این هنگام تعداد زیادی از موجودات شبه زامبی آلن رو محاسره کردن و به سمتش می آیند اما ناگهان یک مرد به کمک آلن می آید و او را نجات می دهد(اون مرد همون آدم رباست) مرد به آلن می گوید"دنبال من بیا الان بقیشون میان" آلن جواب می دهد"من اسلحه ندارم" اما آدم ربا به اومی گوید که با فلیر اونا رو دور کن تامن با تفنگ بزنمشون.
آلن و آدم ربا بعد از کشتن تعداد زیادی از شبه زامبی ها جای خلوتی را پیدا می کنند تا با هم حرف بزنند.
آلن به آدم ربا می گوید چی از جون من می خوای؟ بذار آلیس بره و در جواب می شنوه که: من انتظار داشتم که اینو بگی چون برگه رو خوندم تو یه نویسنده ی لعنتی عالی هستی، من تمام برگه ها رو می خوام و گرنه زنت مجازات می شه( دستش رو مثل چاقو به زیر گردنش می کشه یعنی این که زنتو می کشم) آلن از این حرف آدم ربا بسیار عصبانی می شود و با مشت به صورت آدم ربا می زند و هردوی آن ها از بلند به پایین پرت می شوند. آدم ربا فرار می کند اما اسلحه اش را جا می گذارد آلن تفنگ او را برمی دارد و می خواهد که شلیک کند اما دیگر دیر شده آدم ربا فرار کرده است.
آلن تصمیم می گیرد که برگردد پیش بری اما برای این کار باید از وسط جنگل عبور کند پس دوباره یک لشکر از شبه زامبی ها را نابود می کند بعد از آن تماسی از آدم ربا دریافت می کند.
آدم ربا به او نشانی محل قرار جدید را می گوید(معدن زغال سنگ) و از او می خواهد که تمام داستان را بیاورد اما آلن می گوید که من 1 هفته وقت می خواهم تا تمامش کنم اما آدم ربا قبول نمی کند و فقط 2 روز به او وقت می دهد. در این هنگام یک بار دیگر بری به آلن زنگ می زند و به او می گوید که تعداد زیادی کلاغ در اطراف خانه اند و سعی می کنند بیایند داخل. آلن نیز به او می گوید: لامپ ها را روشن نگه دار و در را باز نکن تا من بیایم.
بعد از آن آلن یک ماشین پیدا می کند و سریع به سمت کابین می رود، پس از نابود کردن کلاغ ها بری در را برای او باز می کند.
آلن باز تعریف می کند که: بری را به شهر فرستادم تا از مردم در مورد کابین دریاچه و... بپرسد، خودمم باید سعی کنم تا چیزی بنویسم و تحویل آدم ربا دهم تا آلیس را ول کند. ونیز می گوید من همیشه در داستان هایم از نیروی ماوراء طبیعه استفاده کردم با این که خودم هیچ اعتقادی بهش نداشتم اما مثل این که داره به واقعیت تبدیل میشه.!!!!
اما زمانی که پشت دستگاه تایپ می شیند رور بازتاب شده از برگه های سفید مانع او می شوند(پس آلن نمی تواند داستان را خودش ادامه دهد)
سپس یک ویدیو پخش می شود که درآن رز به بری زنگ زده و به او می گوید که تمام برگه هارا پیدا کرده او همین طور می گوید که در یک کابین تو پارک تریلر بیرون از شهر است بری هم تشکر می کند و به رز می گوید که کمتر از نیم ساعت آن جا هستند.
در این هنگام نمای خانه ی رز را می بینیم که در کمال تعجب رز باز تلفن دستش است و با این که صدای بوق آن را می شنود اما باز حرف می زند، سپس دور بین می چرخد و در کنار رز همان پیرزن سیاه پوش(همون پیرزن بدجنس) را می بینیم که به هر صورت رز را تسخیر کرده تا آلن را به کابین رز بیاورد.
در این جا اپیزود 2 به پایان می رد
نتیجه تا الان: 1 آلن محل قرارش با آدم ربا می رود و می فهمد که آدم ربا تمام برگه های کتاب داستانی را که آلن نوشتنش را به خاطر نمی آورد می خواهد.2 بری اول حرف های آلن را باور نمی کرد اما با دیدن کشته شدن راستی و حمله ی کلاغ ها باور می کند3 آلن یک قرار دیگر با آدم ربا می گذارد ( در معدن زغال سنگ ) 4 آلن می خواهد آدم ربا را دور بزند و خود یک داستان سره هم کند اما نور بازتاب شده از برگه ها مانع این کار می شود5 رز توسط پیرزن تاریکی تسخیر شده و به دروغ به بری می گوید که تمام برگه های آقای ویک را پیدا کرده تا آن ها را طبق خواسته ی پیرزن به خانه ی خودش بکشد.
تو این بخش باز از اون تلویزیون ها می بینیم که خودشان روشن می شوند
نکته ی مهمش این جا است که آلن داخل تلویزیون می گوید اگر داستان نابود شود آلیس نیز نابود می شود!!!!
ALI&SOAP
20-03-2012, 23:01
اپیزود3: باج
بخش 1: با دویدن
آن چه گذشت: چیز خاصی نداره میشه گفت همون نتیجه ی بخش قبله:31:
بعد از از این که رز به بری زنگ زد، بری و آلن با هم به خانه ی رز می روند آلن از بری می پرسد :آخه چطور ممکنه این دختر تمام برگه ها رو داشته باشه.!!!؟ بری در جواب می گوید: من نمی دونم او مبتکره:31: بهت گفتم که سخت می گیری. بعد می گوید: ببین من وقتی تو شهر می گشتم اطلاعات زیادی پیدا کردم . اما موبایل آلن زنگ می زند و حرف بری را ناتمام می گذارد.سارا پشت تلفن به آلن می گویدکه یک مامور FBI می خواهد اورا ببیند و بهتر که به ایستگاه بیاد.آلن هم قبول می کند.
پس از تلفن آلن و بری نگهبان پارک را می بینند و از او می خواهند که خانه ی رز را نشانشان دهد.
نگهبان جلو می افتد و در این چند قدمی که می رود این حرف ها را می گویند:
بری: آل(آلن) داشتم می گفتم، من چیزای غیر عادی تو آرشیو روزنامه محلی پیدا کردم!این مکان عجیبه!!، ناپدید شدگی، مرگ های راز آلود، افسانه های شهری ای که به واقعیت تبدیل می شن!
اینو داشته باش: تمام این اتفاقا دوروبر دریاچه ی کالدرون اتفاق افتادن!!!
نگهبان: خب آقا، شما اشتباه نمی کنید. محلی ها(بومی ها) فکر می کنند که دریاچه، دروازه ایه به سمت دنیای زیر زمین!!!! خب من خودم خدا ترسم( خدا رو قبول دارم) من چیزای این جوری رو با ور نمی کنم.
بری: آره.... باشه، به هرحال، اونجا یه جزیره بوده که اسم صاحبش توماس زین بوده. حالا بعضی از اون چیزایی که من در مورد اون پیدا کردم میگه که اون یه نویسنده ی مشهور بوده اما از انباشته های جست و جوم یک کلمه هم پیدا نکردم که او نوشته باشه. زین یه غواص ماهر بوده به خاطر همین اسم اونجا شده "جزیره ی غواص" اما آتشفشان زیر دریاچه سال 1970 فوران کرده و زین با جزیره رفته زیر آب.
نگهبان: آره، یه طوفانی صبح اومده بود(شاید طوفانی مثل گردباد تاریکی) ما خوشانسیم که هیچ کدوم از تریلر هارو خراب نکرده بود!
بری:این بهتره! یه دختر بومی ، باربارا جگر( جِگَر نه ، جَگِر:31::21:) غرق شده تو دریاچه ی کالدرون! فقط یه هفته قبل (قبل از فوران آتشفشان و کشته شدن زین،دقیقا مثل آلن که یه هفته بعد از افتادن آلیس تو آب خبری ازش نبوده!!!) اونا عاشق هم بودن( باربارا و زین) (چه جالب عین آلن و آلیس:31:)
نگهبان: البته...، جگر یه داستان محلی داره" چنگ زده ی عجوزه:31:!!!" به صورت احمقانه تو تاریکی میاد برات مثل اون!( مثل غرق شدن باربارا)
بری: به هرحال ، من بهترین قسمتشو میگم : تمام این چیزا توسط سینتیا ویور نوشته شدند! من پرس و جو کردم و فهمیدم که اون دیونه ترین زنیه که تا حالا دیدی!!!
نگهبان: چی؟ بانوی لامپ؟ اون شاید یه کمی loopy (معنیشو نمی دونم:11:) باشه ولی اون بی خانمان نیست.
بری:آره.... به هرحال اون هردوی زین و جگر رو قبل از مرگشون می شناخته.و اون یه مقدار breakdown داشته (شرمنده معنی اینو هم نمی دونستم!:11::11:)
بعد از این مکالمه ی نسبتا طولانی که خیلی مهم بود آلن و بر به داخل خانه ی رز می روند، رز برای آن ها نوشیدنی(نمی دونم چیه) می آورد.آلن از رز برگه ها را می خواهد اما رز موضوع را می پیچاند.
آلن به بری می گوید که رز هیچی ندارد بری هم تایید می کند و ناگهان از هوش می رود، چند ثانیه بعد هم آلن از هوش می رود.
آلن در خوابش می بیند: در محیطی قرار دارد که اطرافش همه دود تاریک است اما از دور نوری مشاهده می کند ناگهان صدای مردی می آید که می گوید: اون داره میاد برات، تو جلد باربارای من قایم شده!!!! من خیلی ضعیفم که جلوشو بگیرم!! تو باید لامپ هارو روشن کنی!!
ناگهان پشت سر آلن پیرزن تاریکی رو می بینیم که می گوید: من قول دادم که میام تو و زن دوست داشتنیت رو می بینم آلن پشت سر خودش را نگاه می کند اما پیرزن غیب می شود!!!!
دوباره پشت سر آلن ظاهر می شود و می گوید: تو باید اون چیزی که شروع کردی رو تموم کنی!!!! آلن دوباره پشت سر خود را نگاه می کند اما پیرزن تاریکی باز غیب می شود!!!!
پیرزن تاریکی دوباره می گوید: من پا فشاری می کنم!!!!!!!!!!!! و باز صدای همون مرد می آید که می گوید تو باید لامپ ها رو روشن کنی!!
آلن بیدار می شود(در حالی که تلویزیون کنارش باز تصویر خودش را نشان می دهد) همان زمان که دراز کشیده پیرزن تاریکی از بالاو پشت سرش می گوید: برگرد به کار،پسر!!!!!!!!!
آلن بسیار می ترسد و سریع لامپ ها را روشن می کند سپس پیش بری می رود اما او هنوز بیهوش است آن طرف نیز رز قرار دارد که با خود حرف های بی معنی زمزمه می کند آلن با خود می گوید که رز یک روز وقتم را از من گرفت من کم تر از 12 سا عت وقت دارم که بروم پیش آدم ربا تازه الان باید بری را سوار ماشین کنم. پس بیرون می رود تا ماشین را بیاورد اما وقتی به پست نگهبانی می رسد FBI را مشاهده می کند در همان حال نگهبان به او می گوید: خدا می داند با اون دختر بیچاره چیکار کردی!!!!!!!!!!.:21::21::31: مامور ناتنگیل بر روی آلن اسلحه می کشد و شلیک می کند (دلیل این کارش هنوز معلوم نیست شاید در آلن ویک 2 معلوم شود) آلن خوش شانس است که تیر به او اصابت نمی کند و از فرصت استفاده کرده و خود را از بلندی پشت پست نگهبانی به داخل جنگل پرتاب می کند تا از دست پلیس ها فرار کند.
مسافت زیادی را می دود و فرار می کند اما جلویش گرفته شده ماشین های پلیس جاده را بسته اند ناگهان نیروی تاریکی (گویی که به کمک آلن آمده) تمام ماشین های پلیس را زیر ورو و پرتاب می کند و پلیس ها کشته می شوند(تازه کلاغ ها هم عین شهاب 3 یه هلیکوپتر رو منهدم می کنند:31::31:)(در این قسمت اگر نزدیک ماشین های پلیس بشین صدای جر و بحث مامور نایتنگل و سارا را می شنوید که نایتنگل مقصر تمام این اتفاقات را آلن می داند اما سارا می پرسد که چگونه ممکن است یک نویسنده همچون کاری بکند(پرتاب ماشین ها و...) ) بعد از آن که آلن از دست پلیس ها فرار می کند تصمییم می گیرد که جای قرارش را با آدم ربا یاد بگیرد پس برای این کار پیش گوینده ی رادیو می رود که در ایستگاه رادیو نزدیک آلن است.
در راه آلن با یک لشکر از شبه زامبی ها مبارزه می کند(با فلش بنگ) به ایستگاه رادیو می رسد و گوینده ی رادیو را مشاهده می کند همین که می خواهد محل معدن زغال سنگ را از او بپرسد دوباره نایتنگل سر می رسد اما این بار نیز سارا با اوست او دوباره به آلن شلیک می کند(مثل دفعه ی قبل در حضور مردم بی گناه) اما سارا زیر دست او می زند و باز آلن فرار می کند. در راه آلن به ریل های قطار می رسد و تابلویی را مشاهده می کند که محل معدن زغال سنگ را نشان می دهند حال دیگر او محل قرار را می داند پس تصمیم می گیرد که به پارکینگ ایستگاه قطار برود و با ماشین به معدن زغال سنگ برود. در راه دوباره آلیس به او زنگ می زند و حرف هایی از قبیل: کمکم کن .... اونا منو تو تاریکی نگه می دارن ....... من تنهام ......من خیلی می ترسم ..... اون تو نیست، یکی مثل تو منو نگاه می کنه(شاید روح بد آلن!!!) و... می زند آلن با این تلفن حرکت خود را سریع تر می کند و در راه چند برگه از داستان را نیز پیدا می کند که در آن ها نوشته(من خودم خوندمشون) آلن توسط یک بوردوزل که توسط تاریکی تسخیر شده و چند نفر از شبه زامبی ها مورد حمله قرار می گیرد. چند دقیقه بعد دقیقا همان اتفاق برای آلن می افتد. آلن آن هارا به درک می فرسد و به هرحال یک ماشین در پارکینگ پیدا می کند تا به معدن برود.
نتیجه تا الان:1 تقریبا میشه گفت اتفاقاتی که برای آلن افتاده برای تام زین صاحب کلبه ی جزیره و نامزدش باربارا نیز افتاده2 رز توسط تاریکی تسخیر شده و درواقع هیچ چیزی ندارد 3 پیرزن تاریکی سعی کرده تا با آوردن آلن به خانه رز و بیهوش کردن او در خواب به او بفهماند که کاری را که شروع کرده باید تمام کند(حالا چه کاری معلوم می شود!!!!) 4 یک مرد که از پشت نور صدایش می آید سعی می کند که به آلن کمک کند و در واقع طرف مقابل پیرزن تاریکی است.5 آلن به محل قرارش با آدم ربا در معدن زغال سنگ می رود.
با سلام من این بازی تمام کردم اخرش نفهمیدیم چی شد یعنی کل داستانش کابوس بود:41:یکی تو این تاپیک گفته بود این بازی هم سبک MAX PAYNEهستش به نظرم این بازی بیشتر شبیه SILENT HILLسونی یک بود که سر اون بازی شروع بازی بعد یک تصادفی که تو جاده پیش میاد دخترش گم میکنه بعد یک عالمه جون کندن اخر بازی میفهمه همه این ماجراه همش یک خواب بوده
با سلام من این بازی تمام کردم اخرش نفهمیدیم چی شد یعنی کل داستانش کابوس بود:41:یکی تو این تاپیک گفته بود این بازی هم سبک MAX PAYNEهستش به نظرم این بازی بیشتر شبیه SILENT HILLسونی یک بود که سر اون بازی شروع بازی بعد یک تصادفی که تو جاده پیش میاد دخترش گم میکنه بعد یک عالمه جون کندن اخر بازی میفهمه همه این ماجراه همش یک خواب بوده
داستان این بازی پیچیده تر از این حرفاست.
ALI&SOAP
21-03-2012, 17:10
با سلام من این بازی تمام کردم اخرش نفهمیدیم چی شد یعنی کل داستانش کابوس بود:41:یکی تو این تاپیک گفته بود این بازی هم سبک MAX PAYNEهستش به نظرم این بازی بیشتر شبیه SILENT HILLسونی یک بود که سر اون بازی شروع بازی بعد یک تصادفی که تو جاده پیش میاد دخترش گم میکنه بعد یک عالمه جون کندن اخر بازی میفهمه همه این ماجراه همش یک خواب بوده
نه عزیزم کی گفته همش کابوس بوده؟؟؟:evil2:
نه عزیزم کی گفته همش کابوس بوده؟؟؟:evil2:
با سلام مثل اینکه از حرفم ناراحت شدی شرمنده فقط نظرم گفتم اخه اخر بازی زنش گفت الن بیدار شو واسه این گفتم همش یک خواب بوده :11:
david071
21-03-2012, 18:00
من 2 هفته پیش بازی رو تموم کردم
حالا حوصلم سر رفته میخوام dlcش رو برم از کجا باید دانلود کنم ؟
گیم پلی dlc چند دقیقه هست؟
من 2 هفته پیش بازی رو تموم کردم
حالا حوصلم سر رفته میخوام dlcش رو برم از کجا باید دانلود کنم ؟
گیم پلی dlc چند دقیقه هست؟
سرچ می زدید پیدا می کردین.
داخل منوی اصلی روی Episodes کلیک و دو تا DLC وجود داره. بازی کنید.
من تازه فارم رو رد کردم همونجا که روس سن میری آهنگ راک پخش میشه و از در و دیوار میریزن سرت ! :31:
چقدر سخت بود ! دهنم سرویس شد ... خیر سرم روی hard هم دارم میرم !
آخر این فصل تازه یه چیزایی از داشتان مشحص شد و خیلی مهیجتر شد بعد از اینکه فهمید همه کاره خودشه :27:
البته هنوز نمیدونم چی قراره اتفاق بیفته ولی هیجان رفته بالا ...
ALI&SOAP
21-03-2012, 20:30
اپیزود 3: باج
بخش 2: میرور پیک
آلن با ماشین تا نزدیکی معدن زغال سنگ می رود و در راه با خود می گوید: امروز من آدم ربا رو می بینم و اون آلیس رو بهم میده!!(چه خوش خیال) من انتخاب دیگری ندارم.کم کم من باید باور کنم که داستان توی ورقه ها به واقعیت تبدیل میشه.آلیس از من گرفته شده. بری احتمالا تو زندانه. من از دست اف بی ای فرار کردم و تاریکی داره سعی میکنه منو نابود کنه.
آلن می رودو می رود تا به معدن می رسد (به قول الن اون جا ساکت بود و به موزه تبدیل شده بود)البته یکمی زود پس منتظر می شود تا آدم ربا بیاید و باخود فکر می کند:(البته زمان فعل جمله های آلن گذشتس ولی من به حال می نویسم)
من نمی خوام برم بیرون. پلیسا دارن دنبالم می گردن. روز(طول روز) اعصابمو خورد کرده بود.سناریو های مختلفی تو ذهنم میومدن، راه هایی که چگونه بهتره آدم ربا رو شکنجه کنم تا آلیس رو پس بده، یا بلا های مختلف وحشتناکی که اون(آدم ربا) می تونسته سر آلیس بیاره.
تصور می کنم اون مرده. هیچ راهی ندارم که بدونم اون هنوز زنده است.این ] جور فکر کردن [ داره منو می کشه!!!!!
آلن تا شب منتظر می مونه اما خبری از آدم ربا نیست. اما زمانی که آلن دیگر امید خود را از دست می دهد، آدم ربا به او زنگ می زند و می گوید که نقشه عوض شده من تو میرور پیک منتظرتم بیا اون جا(آدرس میرور پیک رو هم به آلن میگه) آلن عصبانی میشه اما آدم ربا میگه اگه میخوای زنتو زنده ببینی بیا اون جا که بهت گفتم !.
در همان حال که آلن می خواهد از معدن خارج شود صدای عجیبی می شنود و می فهمد که تاریکی آمده و سعی در توقف او دارد. آلن می رود تا به آخر معدن می رسد اما کابل برقی که بریده شده و برق دارد راهش را بسته پس می رود تا پاور برف را خاموش کند! بعد از خاموش کردن پاور لشکری از تاریکی را نابود می کند و به راهش ادامه می دهد (ایول آلن ادامه بده ولی ارزششو نداره فرار کنی بهتره) در جنگل درختا یکی یکی قطع می شوند و آلن گردباد سیاه را می بیند و با خود می گوید: نیروی تاریکی جلوی من داشت به همون آدرسی می رفت که من داشتم می رفتم! یه حس سردی به من دست داد که می گفت : نکنه داره میره برا آلیس!!!!(وااااای) آلن ادامه می دهد تا به چند خانه ی متروکه می رسد اما ناگهان تمام چیزهای اطراف(اعم از ماشین، یخچال، تایر ماشین و ....) تحت کنترل تاریکی به سمت آلن پرتاب می شوند اما آلن به داخل یکی از خانه ها می رود و جان سالم به در می برد.
در داخل خانه ناگهان باز یکی از آن تلویزیون ها روشن می شود که باز آلن درون آن قرار دارد
آلن داخل تلویزیون می گوید: تمام چیزایی که تو داستان قرار داره دارن با هم می جنگن. من احساس ناخوشی می کنم. اون پایین یه جا کفشی وجود داره که با کتاب پرشده که روی همشون نوشته شده توماس زین!!!. اون یه شاعر و نویسنده ی خوبه که تو کتاباش درمورد دریاچه ی جادویی می نویسه که با قدرتش سعی داره دنیای قلمرو خدایان و رویاها تغییر شکل بده. چیزهای تاریکی که منتظر فرصتن تا برن تو پوست و جلد بشریت!!! اون شاعر خوبیه. اون کتابهاشو با اندیشه هاش می نویسه.
زین در مورد خودش می نویسه، دوست دخترش توسط نیروی تاریکی گرفته شده، درمورد افزایش ترسناکی دریاچه می نویسه. اون اعتقاد داره که دریاچه آینه ایه که بازه از حلاء تاریکی ای که بالاش هست!!!. من از این چیزا برای داستان خودم استفاده می کنم!!!(بقیش دیگه چرت و پرته)
آلن از خانه خارج می شود و به جایی می رسد که آدم ربا بهش پیغام می ده که عجله کنه. در راه جولوی آلن بسته می شود و آلن مجبور می شود از معدن نقره عبور کند(با هزار بدبختی)
به هرحال آلن به محل قرار می رسد اما صدای مردی می آید که می گوید:
مرد(آدم ربا):ویک....! تویی.....!
آلن:دارم میام.
در همین حال صدای التماس آدم ربا می آید که می گوید(تو بازی مشخص نمی کنه ولی من برا این می گم که قصیه روشن تر شه. داره به پیرزن تاریکی التماس می کنه آخه تاریکی همون طور که گفتم جلوتر از آلن بود و زود تر از آلن به محل قرار رسیده!!!)
آدم ربا:ما زنشو نداریم! ما نمیدونیم اون(آلیس) کجاست! اون احتمالا غرق شده! ما فقط گفتیم که اونو داریم تا اون(آلن) برامون رقص کنه، می بینی؟ میبینی؟ تا وادارش کنیم برامون بنویسه!
آه ه ه ه .....!رحم کن! به من آسیبی نرسون! آه ه ه ه ه !
آلن وقتی به آدم ربا می رسد او را زانو زده روی زمین میابد که زخمی است، ناگهان یک لحظه پیرزن تاریکی جلوی آلن ظاهر می شود(آلن را می ترساند)و بعد غیب می شود و بعد گردباد تاریکی می آید و آدم ربا را باخود می برد و نیز سعی می کند که آلن را نیز ببرد اما آلن یک منور روشن کرده و خود را به داخل آب می اندازد!
در داخل آب این صحنه ها به یاد آلن می آید: پیرزن تاریکی را می بیند که داخل آب دارد آلیس را به پایین می برد! دست خودش را می بیند که دارد داستان می نویسد! کسی را می بیند که لباس فضایی به تن دارد و از سرش نو تابش می شود! که برگه های زیادی در دست دارد(شاید همون برگه هایی که آلن پیدا می کنه!)
ناگهان دستی از بالا ی آب می آید و آلن را نجات می دهد.
در این جا اپیزود 3 به پایان می رسد.
نتیجه تا الان:1 آدم ربا آلیس را نداشته و فقط می خواسته که آلنو گول بزنه و برگه هارو ازش بگیره 2 آلیس توسط پیرزن تاریکی به اعماق دریاچه رفته!
ALI&SOAP
22-03-2012, 20:24
اپیزود 4:حقیقت
بخش1:کلبه ی دریاچه ی کالدرون
آنچه گذشت: تقریبا نتیجه ی بخش قبله
آلن چشم خود را نیمه باز می کند و آلیس را می بیند اما ناگهان به جای آلیس هارتمن را می بیند!!!
هارتمن: باید بهتون یه داروی آرم بخش بدم! مقاومت نکنید! شما وارد یک نقطه یا زمان سختی شدید(در زندگیتون)
آلن: چی؟
هارتمن:الآن بهتره که آروم باشید، شما در کلینیک من هستید! برای یه مدت البته! شوک ناشی از مرگ زنتون شما رو ناخوش احوال کرده!!!
آلن: تو.... تو دروغ می گی؟....!!!
هارتمن:شما از ویرسی که نشانه ی بیماری اسشیزوفرنی(یا اسکیزوفرنی دقیقا تلفظشو نمی دونم) رنج می برید.
آلن:توی حرامزاده!!!! می.... می کشمت!!
آلن به هوش می آید و می بیند داخل اتاق گیر افتاده! بعد از چند دقیقه دکتر هارتمن می آید و این مکالمه ها رد و بدل می شود:
هارتمن: آقای ویک اینجا احساس راحتی می کنید؟
آلن:آره، من دیدم که گوریل خونگیتونو آوردین با خودتون!!!(باتمسخر) البته...! من آروم و راحتم!!!
هارتمن: خیلی خوبه! شما خیلی شجا هستید. می فهمم که شما گیج شدید. من باید نگران می بودم اگه شما به من مشکوک نبودید!! من شمارو بخاطر این مقصر نمی دونم.
بعد دکتر هارتمن آلن را به قدم زدن و رفتن به فضای آزاد با او دعوت می کند(آلن هم مجبور است قبول کند!!!) بعد کمی در مورد کلینیک خود و کارمندانش و بیمارانش توضیح می دهد.
بعد می گوید آلن من امیدوارم که می تونیم اینو(مشکل آلن)با هم کنترل کنیم.
بعد می گوید برای این که شروع کنم به درمانتون باید اینو اول بگم:آلیس مرده!!!
آلن: نه
هارتمن: شما می تونید خیلی آسیب پذیر باشید تا وقتی که اینوقبول کنید. آلیس غرق شده! شما نمی تونید با این مقابله کنید! شما از توهم تاریکی و نور(روشنایی) رنج می برید! ذهن شما با سناریو های فانتزی شما که داستان به حقیقت می پیونده پر و پیچیده شده! این که شما فکر می کنید که آلیس ربوده شده و نیرو های ماواءطبیعی سعی می کنند جلوی شمارو بگیرند.!!!!
در این زمان آلن با خودش فکر می کند: اون داره دروغ می گفت، اما تحت تاثیر اون دارویی که به من داده من باید می جنگیدم تا حرفاش رو باور نکنم!
بعد هارتمن چند جمله ی دیگر از این جور حرف ها می زند. پس از تماشا ی منظره به داخل ساختمان می روند و هارتمن بازهم می گوید(اعصاب آدمو خورد می کنه).
ناگهان برق قطع می شود و هارتمن به آلن می گوید من باید کنترل کنم که مشکل از کجاست و شما هم به اتاقتون برگردید و سعی کنید که بنویسید!
بعد از این که هارتمن می رود آلن در کنار خود دو پیرمرد را می بیند(آن دو پیرمرد در قدیم( زمان تام زین )باهم یک گروه راک داشته اند)
پیرمرد ها به آلن می گویند که او(آلن) باید به مزرعه ی آن ها برود تا حقیقت را بیابد(اول آلن بهشون توجهی نمی کنه اما بعد از این که میگن تو شبیه زین هستی آلن به آن ها مشکوک میشه. بعد به آلن می گن که گول این ..... رو نخور بعد آدرس مزرعه و یکی از برگه ها که اتفاقات این چند دقیقه ی آینده رو میگه رو بهش میدن) آلن به اتاق خودش برمی گرده تا بنویسد اما باز نوربازتابی کاغذ ها مانع او می شود.
ناگهان پایین صدای دعوا می آید(کار آن دو پیرمرد است تا به آلن کمک کنند که فرار کند) آلن سریع به پایین می رود، کلید اتاق هارتمن را می یابد و باخود می گوید : من باید تموم برگه هایی که پیش هارتمنند رو ببرم(پیرمد ها بهش گفتتند که هارتمن برگه ها رو داره) آلن به آتاق هارتمن می رسد اما از اتاق کناری صدای بری را می شنود در را باز می کند و از بری می پرسد که این جا چه کار می کند؟ و بری جواب می دهد: بعد از این که پلیسا منو تو خونه رز پیدا کردن بازداشتم کردن اما زود آزاد شدم چون مدرکی نداشتن. بعد از اون هارتمن بهم زنگ زد و گفت که تو این جایی و بیام ببرمت وقتی اومدم اون...... منو انداخت تو این اتاق و زندانیم کرد. بعد بایکدیگر به اتاق هارتمن می روند، آلن برگه ها و یک اسلحه پیدا می کند اما هارتمن سر می رسد و به آلن می گوید که نباید این برگه هارو می دید چون برای بیماریش خطرناک است اما آلن به روی او اسلحه می کشد و به بری می گوید که یک ماشین آماده کند اما وقتی که می خواهد از او بازجویی کند، تاریکی می آید و هارتمن را با خود می برد آلن فرار می کند و به بیرون ساختمان می رود اما بری پشت دراوزه ماشین پیدا کرده است و آلن برای رسیدن به بری باید از باغ عبور کند.
در باغ آلن چند نفر از سپاه تاریکی را می کشد و با بری سوار ماشین می شود.
در راه بری از او می پرسد که کجا می رویم؟ و آلن جواب می دهد به مزرعه اندرسون.
نتیجه:1 آلن توسط هارتمن از دریاچه نجات داده شده اما در عوض هارتمن اورا زندانی کرده بود و سعی کرده بود اورا گول بزند که آلیس مرده و.....( دلیل بدجنسی هارتمن و نایتنگل زیاد معلوم نیست!)
2 آلن می فهمد که برای پی بردن به حقیقت و داستان زین(که مشابه داستان اوست) باید به مزرعه برادران اندرسون برود.
ALI&SOAP
23-03-2012, 20:14
شرمنده بخش 2 اپیزود 4 رو فردا قرار میدم
ببخشید
Davood_titan
23-03-2012, 21:06
بازی به این مسخرگی تاحالا ندیدم
ALI&SOAP
23-03-2012, 21:59
بازی به این مسخرگی تاحالا ندیدم
آفرین:5::5::5::5:
Eblis 2011
23-03-2012, 22:05
بازی به این مسخرگی تاحالا ندیدم
دلــــــیل ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
Rick Butler
24-03-2012, 01:10
بازی به این مسخرگی تاحالا ندیدم
چرا؟ قشنگه که :8:
1-ترسناکه ! مخصوصا وقتیکه؛ تیر کم میاری، یا باطری چراغ قوه نداری و فقط باید فرار کنی ، هرچند ممکنه بدونی توی یک کابوس گیر افتادی اما ترسناکه !
2-داستان جالبی داره !
3-گیم پلی خوبی داره ! یک ایده ی نوئیه ! مثلا یک خرده که میدوی خسته می شه و نفس نفس میزنه ، خیلی کم پیش میاد توی بازی ها ضعف انسانهارو نشون بدن !
4-برای اولین بار یک بازی سخت گیرمون اومد ! :8:
من که خوشم اومد:40:
ALI&SOAP
24-03-2012, 14:57
اپیزود 4: حقیقت
بخش 2: مزرعه ی اندرسون
بعد از فرار از کلینیک آلن و بری به سمت مزرعه ی اندرسون می روند وباهم جروبحث می کنند(نکته ی مهمش اینجاست که آلن می گه: اونا هیچ وقت آلیس رو نداشتن و آلیس تو اعماق دریاچه است ولی نمرده!!!!) ناگهان کوه ریزش می کند و ماشین آن ها را به پایین دره پرتاب می کند اما آلن در اول دره بیرون پریده.آلن زخمی است وناگهان صدای بری را می شنود و به بری می گوید که از فلیر برای دور کردن شبه زامبی ها استفاده کند بری هم می گوید : تو به سمت مزرعه برو من هم از این پایین می روم چون ماندن این جا خودکشی است.
آلن چون اسلحه و چراغ قوه اش را داخل ماشین جا گذاشته مجبور است بدون هیچ وسیله ای به مزرعه برسد و در راه نیز باید از دست شبه زامبی ها و اشیاء تحت کنترل تاریکی فرار کند. بالاخره یک چراغ قوه پیدا می کند اما ناگهان ماشینی را می بیند که به همان جایی می رود که آلن دارد می رود(یعنی آخرین خانه ی مزرعه) آلن فکر می کند بری است پس حرکت خود را سریع تر می کند. خوشبختانه کمی جلوتر یه شوت گان پیدا می کند پس ردی تو کیک سام اسِز!!!
آلن ناگهان نورخیره کننده ای را می بیند (دقیقا مثل کابوس اول بازی) صدای پشت نور می گوید:من سعی می کنم تا هر صفحه ای رو در محل مناسب و زمان دقیق برای تو قرار بدم. من سعی می کنم که به تو نشون بدم که داستان چجوری پیش میره!!
بعد از آن آلن می فهمد که همین مرد فضایی(بذار روشنش کنم توماس زین) برگه ها را سر راه آلن قرار می دهد آلن راه خود را ادامه می دهد تا به خانه ای در مزرعه می رسد که ماشین آن جا توقف کرده، آلن داخل خانه می شود و صدای داد و فریاد مردی را می شنود در طبقه ی بالا مردی را میابد که مثل راستی زخمی رها شده ( کنار مرد آلن یک کلت هم پیدا می کند )
مرد می گوید: من دوباره اومدم مزرعه برای مون شاین می دونی؟ اون کاری می کنه که تو ببینی....!اونا از دستش نمیدن... اونا توی سطل مجنون اند!! اما دنی رو گم کردم و .وقتی پیداش کردم به من حمله کرد اون دیگه دنی نیست چیزی داره کنترل می کنه!!! بهتری دوستای آدم تبدیل به آدم بدا میشن... به هرحال(و بعد میمیرد)
آلن راهش را ادامه می دهد و ناگهان مرد قوی هیکل را می بیند که باتبر به او حمله می کند آلن او را می کشد و می فهمد که او همان دنی بوده. بعداز آن تلویزیونی خودش خود به خود روشن می شود که در آن آلن می گوید: تمام کارهای من اشتباه بودن.. این یه داستان ترسناکه و نتنها آلیس رو نجات نمیده بلکه تاریکی رو قدرتمند تر می کنه و تاریکی من، آلیس و همه ی افراد این شهر رو میکشه و همه چیز رو دربر می گیره! اون(تاریکی)از آلیس استفاده کرده تا من این داستان رو براش بنویسم. من می خوام اینو تغییر بدم. من فرار خواهم کرد. من خودم رو تو داستان نوشتم. این یه ریسک وحشتناکه اما این تنها راهی که می تونم آلیس رو نجات بدم.
تو داستان های ترسناک همیشه قهرمان موفق نمی شه یا زنده نمی مونه،حتی ممکنه که مجبور باشه بمیره. من فرار خودم را توی داستان خواهم نوشت. من کمک نیاز دارم و زین کسیه که به من کمک میکنه! من کاری می کنم که اتفاق بیفته.!
آلن باز به یکی دیگر از خانه ها می رسد(نزدیک ترین خانه به خانه ی مورد نظر آلن ) اما بری را می بیند که به آلن می گوید: آل فرار کن....! دران میان....! تعدادشون خیلی زیاده! و خود را زمین می زند اما ناگهان یک موسیقی پخش می شود و وسایل آتش بازی روشن می شوند و تمام شبه زامبی ها از بین می روند(این جا می فهممیم که این حرف ها و زمین زدن بری فقط نقشه بوده و این آتش بازی کار بری هست) بعد از آن آلن باید با کمک بری تمام شبه زامبی ها را از بین ببرد و انصافا هم همه چیز برایش مهیا است(تفنگ، فلش بنگ،فلیر و...)بعد از کشتن موجودات آلن و بری به داخل خانه می روند اما خانه برق ندارد پس آلن می رود و پاور برق را روشن می کند ناگهان یک موسیقی بخش می شود آلن به بری می گوید که این موسیقی حاوی پیام برادران اندرسود برای آن ها است! بری می گوید : بانوی لامپ!! این مسخرست! اما آلن گوش نمی دهد و می گوید:سینتیا ویور(همان بانوی روشنایی)
متن موسیقی که پخش می شود: حالا اگه می خوای عشقتو آزاد ببینی به کلید کابین ساحره نیاز داری!
بانوی روشنای رو پیدا کن که وقتی شب میشه دیونه میشه! به این طریق می تونی سرنوشت رو تغییر شکل بدی.
بعد:
آلن: ما باید سینتیا ویور رو پیدا کنیم. ما شب این جا می مونیم وبه محض این که هوا روشن شد به شهر بر می گردیم
بری:ما به استراحت نیاز داریم و منظور من از استراحت نوشیدن است(مشروب)
آلن:ول کن بری این....(اما به هرحال قبول می کند)
بعد از مراسم مشروب نوشیدن هر دوی آن ها مست می کنند و می خوابند.
اما آلن در خواب می بیند:.................
بخش بعدی بسیار مهم است!
نتیجه تا الان:آلن و بری می فهمند که برای نجات دادن آلیس و تغییر سرنوشت باید سینتیا ویور(بانوی روشنایی) رو پیدا کنند
farzan311
24-03-2012, 19:15
خوب بالاخره تموم شد :31:
چهار اپیزود رو از اول رفتم دیگه رامبو شده بودم :31:
اخرش هاش دیگه کمتر تنهایی ترسناک نیست واقعا وقتی یکی کنارت باشه باهات حرف بزنه خیلی خوبه:27:
دو تا هم اپیزود SPECIAL هست که بعدا میرم
علی جان منتظر داستان هم هستم این ماجرا توماس و زنش رو نفهمیدم
راستی نسخه بعدی بازی چیه؟ برا PC کی میاد؟
پ.ن
اینقدر این کلیک راست رو نگه داشتم فکر کنم خراب شد:31:
Rick Butler
25-03-2012, 06:15
منم تمومش کردم ! سخت بود :19: اما قشنگ :40: گنگ ! آفرین به سناریو نویسش !
اون دوتا special هارو هم نمیرم ! :31:
الان ، الن آخر داستان رو یکجوری تموم کرد که خودش بمیره و آلیس زنده بمونه ؟! درسته یا نه ؟!
یا آخرش فقط یک کابوس بود و آلیس می گه Alan,Wake Up !
کدومه ؟
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.