مشاهده نسخه کامل
: میزگرد علمی-فلسفی
اين پست اول و شامل توضيحاتي در رابطه با تاپيك است ، لطفا قبل از ورود به تاپيك حتما مطالعه بفرماييد :
درود
دوستان یکبار دیگه میزگرد فلسفی و البته اینبار با نام میزگرد علمی-فلسفی شروع به کار کرد و با توجه به هماهنگی های انجام شده قرار نیست که مشکلی پیش بیاد.
دوستان ما فلسفه ی جمعی نداریم و اگر کسی اینو بگه اغراق کرده یا حتی میشه گفت دروغ گفته و همینطور که خودتون هم میدونید فیلسوفان همدیگر رو نقد میکنن ولی به هم توهین نمیکنن. فلسفه هورا کشیدن و جنجال و حمله نیست دوستان و همه باید این مورد رو در نظر بگیریم.
به تعداد افراد روی زمین و به تعداد اشیا و حتی افکار فلسفه وجود داره پس میشه گفت بی نهایت فلسفه وجود داره و هر فلسفه میتونه کاملآ متفاوت با فلسفه ی همون مورد اما از نظر شخص دیگه ای باشه پس اگر نظر و یا عقیده و یا نگرشی مخالف و مغایر نظرمون مطرح شده که حتمآ میشه باید اول به طور کامل و دقیق مطالعه بشه و بعد درست و بدون دخیل کردن نظرمون(چه مخالف و چه موافق)روش فکر و اطلاعات پردازش بشه و بعد نظر در موردش مطرح بشه تا به مشکلی بر نخوریم.
دوستان مذهبی هم توجه داشته باشن که ما اینجا در مورد اینکه دین چی گفته یا فردی روحانی و مذهبی چی گفته بحث نمیکنیم و بحثمون کاملآ علمی و فلسفی و عقلانی هست. البته مثل دیگر انواع فلسفه در باب فلسفه اسلامی و... هم بحث خواهیم کرد ولی این به اون معنی نیست که ما اینجا بحث دینی می کنیم پس لطفآ به این موضوع دقت کنید.
دوستانی که میگن نمیشه با عقل و محصول اون یعنی دانش همه چیز رو درک کرد و فهمید در واقع دارن تمام عقاید خودشون رو زیر سوال میبرن. همه چیز محصول تفکر هست و ما هم از روی منطق و عقل و تفکر با هم بحث میکنیم و امیدوارم که در سایه بزرگترین موحبت بشر کنار هم به نتایج قابل قبولی برسیم.
تاپيك زير هم براي تكميل اطلاعاتتون براي ورود به بحث است ، لطفا مراجعه كنيد :
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
سلام
اول این که عکس سعدی رو چرا گذاشتی وسط پستت؟! :31:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ولی این فلسفه در مقایسه با فلسفه ی ارسطو درباره ی آفرینش ضعیف است چون اولا جهان را محدود به یک روز شروع میکندودوما خدا را یک وجود درنظرمیگیرد که فقط نقش آفریننده دارد وهمه چیز در اختیار اوست یعنی یک امپراطوریه خدایی که هیچ کس جلودارش نیست وانسان به عنوان هدف این امپراطوری وحال در قرن کنونی با مشخص شدن تناقضاتی که در کتاب قرآن وجود دارد وپرده برداشته شدن بعضی اشتباهات این کتاب فلسفه ی اسلامی هم که پایه اش قرآن است به زیر سوال رفته است .فلسفه ای که هر کودک این سوال را ازآن داردکه قبل از خدا چه بوده است؟
وجوابی که فلسفه ی اسلامی به این سوال میدهد این است که "برو استغفار کن"یعنی ضعف!!!این هم نقل قول از ارسطو هست که البته بسته به درک خواننده اشتباهات و تناقضاتی هم بر اون وارد شده.
سوال من این که کجای فلسفه ای که شما اسمش رو اسلامی!! گذاشتی جهان رو محدود به روز اول میکنه؟!
سوال بعدی این تناقضاتی که آشکار شده رو میشه بفرمایید؟!
سوال بعدی این که کی گفته در غلسفه هم انواعی مثل فلسفه اسلامی داریم؟! اصلا شما اول یه تعریف از کلمه "فلسفه" بده بعد محدود اش کن به یک قشر خاص!
سوال بعدی در مورد این که "قبل از خدا چه بوده؟" شما با این طرز تفکر نباید خدا رو قبول داشته باشی! پس این مغلطه برای چیه؟!
و آیا این کمال بی فکری نیست که وجود خدا رو با چهارچوب انسان خاکی فانی مقایسه کنیم؟!
چرا خدا باید محدود به تولد و زندگی و مرگ انسان ها باشه؟!
این ذهن جناب عالی هست که همه چیز رو صاحب آغازی میدونه و مستحق پایان! چرا؟! چون خودش اینطوره!
یعنی در فلسفه ی شما وجود ازلی جایی نداره؟!
متاسفانه میدونم که این نوع بحث ها پایان خوشی نداره!
مرتضی nvcd
11-08-2010, 11:13
ممنون از دوست خوبم سعید جان ...
پست اول تاپیک خودش راه و روش تاپیک رو مشخص کرده و امید وارم دوستان هم با همین طرز فکر تو این میزگرد شرکت کنن ...
...............................................
منم وارد بحث این دو عزیز بشم :
اولا تعریف فلسفه باید مشخص بشه ... به نظر من فلسفه چیزی جز "فکر" و "فکر کردن" نیست ... یعنی می شه هر طرز فکری رو
فلسفه خوند ؟
نه هر طرز فکری !! ... طرز فکری که موجب تغییر محسوس در روش و اسلوب زندگی یا جمع یا ملتی یا حتی طرز نقاشی کشیدن عده ای بشه رو می شه فلسفه خوند ... با این تعریف ... من که دارم فکر می کنم رو می شه فیلسوف خواند هر موقع که فکرم در میدان اجرا دیده بشه ..
خوب حالا میایم سر سوال هایی که کم اتیش به پا نمی کنه :
ایا فلسفه اسلامی داریم ؟...
ایا شما اسلام رو جز یه طریق و روش زندگی می بینید ؟... خوب روشی که زندگی افرادی رو تغییر داده ... پس می شه بهش فلسفه گفت ... از طرفی وقتی فکری یا روشی به برخی سوالات فلسفی قبل از خودش جواب می ده ... حالا خوب یا بد ... درست یا نادرست ... وقتی مورد عمل قرار می گیره نمی شه بهش فلسفه یا روش گفت ؟
اما ایراد شما از محدود کردن فلسفه اسلامی به مفاهیمی کوچک فکر کنم یه جور کم لطفی یه ... چطور تعریف ارسطو از عالم مثال هنوز هم یه تعریف فلسفی باقی مونده هرچند شاید ما بهش بخندیم ؟... ایا تو تعریف و بیان مطلب هم باید مناقشه کرد ؟... شما به نوک انگشت نگاه نکنید ... انگشت داره به ماه اشاره می کنه ..
اما این همه حرف من دلیل بر قبول داشتن کامل بحث های فلسفه اسلامی نیست ... خود من بزرگترین ایراد یک فیلسوف اسلامی رو در این می بینم که فکر می کنه خودش خدا شده و از همه چی خبر داره ... یادمه یه روزی تو بحث در همین موضوعات به یکی که اون طرف قضیه بود گفتم اول از تخت عرش خدایی بیا پایین بشین کنار من تا با هم بحث کنیم ...
این که شما همون اول بیاید تعریفی از بوجود اومدن جهان بدی و بعد خدا رو بزاری اون بالا و بعد هم بگی خوب مشکل چیه ؟؟!!! ... قضیه حله ؟...این که نشد حرف !!
بحث به همین جا ختم نمی شه ... تعاریف به قول ویتگنشتاین در هر محیطی با هم فرق می کنه ( الان دقیقا جمله اصلیش یادم نمیاد ) ... مثلا شما داری از چی حرف می زنی ؟... داری می گی من هستم (دکارت ) ...
اول از همه بگو ببینم دکارت فارسی حرف زد ؟... بعد اینکه " من " تو زبان اونا همون تعریفی رو داره که ما تو فارسی داریم ( یا هر زبانی دیگه ) ... بعد اینکه خوب فرض متوجه منظورش شدیم ... ایا می تونیم درک کنیم من هستم یعنی چی ؟... مثالی می زنم ... خوب و بد چیست ؟ ... معیاری برای خوب و بد وجود دارد ؟... مثلا می شه گفت هر بنی بشری تو هر کجای کره خاکی به دنیا بیاد می دونه این کار بده این کار خوبه ؟...
ایا نبودن اقوامی که کشتن فرزندان رو یه عبادت می دونستن ؟... ایا خوب در اونجا بد اینجا ؟...
تازه گفتیم ایشون ( دکارت ) گفت من هستم ... من شنیدم من هستم ... ایا تعریف من من با من شما فرق نداره ؟...
پس چطور می خوایم بگیم "خوب به این رسیدیم ... مشکلی نیست ؟"... مشکل همینجاست ... از حرف شما تا فهم من کلی فاصله است ...
اين پست پست دوم اين سايت بود كه به اين جا كپي شده :
شروع بحث باید یه جورایی اتفاق بیافته ومن خیلی دوست دارم که خودم آغاز گر اون باشم پس من با اجازه ی دوستان شروع میکنم بسم الله :
در کل قرن ها یک بحث فلسفی هیچ وقت جواب درستی نگرفت وآن خاستگاه زندگی وسرآغاز دنیا وپایان دنیاست .برای اینکه از صفر شروع نکنیم و یک نقطه ی شروع داشته باشیم من میروم سراغ آخرین دانشمند نامدار که در این موضوع کنجکاو بوده و تحقیقات زیادی داشته یعنی ابوعلی سینا ،ولی دلیل اینکه من از دانشمندان به روزتر مثل انیشتین استفاده نکردم این است که دانشمندانی مثل انیشتین فقط در یک رشته تخصص داشتند ومانند ابن سینا تسلط برتمام علوم نداشتند تا نتیجه گیریه کلی داشته باشند .بحث درباره ی خاستگاه جهان وپایان آن تقریبا میتوان گفت به تمامی علوم مرتبط است وبه خاطر همین هرکسی که در علوم بیشتری دست داشته باشد نتیجه ی بهتری خواهد گرفت پس طبیعی است که در این بحث همه ی علوم شرکت داشته باشند .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ابن سینا گرچه در تمام علوم کنجکاوبود ولی علاقه ی اصلیه او به همین بحثی است که ما میخواهیم شروع کنیم واوعلاقه داشت که باشیوه ی علمی ودست کم بااستدلال و منطق ثابت کند که خدا وجود دارد یعنی در حقیقت او میخواست آغاز دنیا را بشناسد .
ابن سینا از پیروان ارسطو به شمار می آید ومعتقد بود که فلسفه جست و جو برای کل دانش را دربر میگیرد فلسفه را میتوان به فلسفه ی کاربردی مانند:اقتصاد ،سیاست ،اخلاق و فلسفه ی نظری تقسیم کرد که این شامل الهیات ریاضیات وفیزیک است. ابن سینا الهیات را مهترین علم در نظر میگرفت زیرا به خداشناسی وآفرینش میپردازد .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ابن سینا دریافت که ارسطو اصل حاکم بر جهان را حرکت میداند چیزها پیوسته درحال تغییرند ،چون همه چیز درحال حرکت است ارسطو جهان را بی آغاز میداند .اما چیزی باید جهان را به حرکت وادارد واز نظر ارسطو محرک اصلی خدا است .
از نظر ارسطو خدا نمی آفریند بلکه جهان از او فیض میگیرد مانند خورشید که نور میپراکند .افلاطون گمان میکرد که چیزهای موجود دراین جهان نسخه های ناقصی از اشکال پایداری هستند که در جهان معقول وجود دارند .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
(تصویر ارسطو در کنار افلاطون)
.................................................. .................................................. ........................................
سلام
اول این که عکس سعدی رو چرا گذاشتی وسط پستت؟! :دی
این عکس روی این کتاب بود (ابن سینا شهریار پزشکان نوشته ی آیشا خان)حالا شما فکر میکنی مال سعدیه:31:
این هم نقل قول از ارسطو هست که البته بسته به درک خواننده اشتباهات و تناقضاتی هم بر اون وارد شده.
سوال من این که کجای فلسفه ای که شما اسمش رو اسلامی!! گذاشتی جهان رو محدود به روز اول میکنه؟!
سوال بعدی این تناقضاتی که آشکار شده رو میشه بفرمایید؟!
سوال بعدی این که کی گفته در غلسفه هم انواعی مثل فلسفه اسلامی داریم؟! اصلا شما اول یه تعریف از کلمه "فلسفه" بده بعد محدود اش کن به یک قشر خاص!
سوال بعدی در مورد این که "قبل از خدا چه بوده؟" شما با این طرز تفکر نباید خدا رو قبول داشته باشی! پس این مغلطه برای چیه؟!
و آیا این کمال بی فکری نیست که وجود خدا رو با چهارچوب انسان خاکی فانی مقایسه کنیم؟!
چرا خدا باید محدود به تولد و زندگی و مرگ انسان ها باشه؟!
!
لطفا اگه تناقضی بوده بفرمایید تا اصلاحش کنم ونگید که تناقض وجود داره !!!
دوستی که تو بحث ما حاضر میشه خودش تعریف فلسفه رو میدونه ونیازی نداره که من براش عرض کنم چون کسی که نمیدونه فلسفه چیه مگه میتونه بحث فلسفی بکنه ؟؟؟؟؟؟؟؟
در مورد فلسفه ی اسلامی هم یه سرچ تو نت کافیه ولی من دو تا کتاب هم بهتون معرفی میکنم تا بدونید که همچین فلسفه ای هم وجود داره .
کتاب تاریخ فلسفه ی اسلامی (هانری کوربن)
آشنایی با علوم اسلامی "فلسفه ومنطق"(شهید مطهری)
شما میگی اصلا فلسفه ی اسلامی وجود نداره پس اصلا آشنایی باهاش نداری پس لطفا فعلا تا نمیشناسین هیچ دفاعی ازش هم نکنین(برای جلوگیری گفتم)
درمورد تناقضات کتاب قرآن هم شما اجازه اش رو از مدیران محترم بگیر تا من بگذارم
البته اینقدر زیاده که گمان نکنم با یه روز دوروز تموم بشه ویک ماهی روشون بحث داشته باشیم !!!
آیا من گفتم که خداوند محدود به تولد ومرگ انسان ها است؟؟؟؟؟؟؟
این ذهن جناب عالی هست که همه چیز رو صاحب آغازی میدونه و مستحق پایان! چرا؟! چون خودش اینطوره!
یعنی در فلسفه ی شما وجود ازلی جایی نداره؟
اولا چرا اینقدر زود نتیجه گیری میکنید من همچین حرفی نزدم !!!
دوما در فلسفه ی من اصلا ازلی وجود نداره (در ادامه توضیح خواهم داد)!!!
متاسفانه میدونم که این نوع بحث ها پایان خوشی نداره!
دوست من اینقدر عجله نکن وبحث رو هم اعدام نکن هنوز خیلی زوده !!!
ما ایراد شما از محدود کردن فلسفه اسلامی به مفاهیمی کوچک فکر کنم یه جور کم لطفی یه ... چطور تعریف ارسطو از عالم مثال هنوز هم یه تعریف فلسفی باقی مونده هرچند شاید ما بهش بخندیم ؟...
سلام مرتضی عزیز :20:
حرفاتو ن درباره ی فلسفه عالی بود
اما من ایرادی نگرفتم ودر اصل فقط اونی که هست رو گفتم :20:ولی اگه تند روی هم کردم فیلسوفهای اسلامی ببخشن:31:
اما شما به ارسطو کم لطفی کردی چون اصلا مفاهیمی که ارسطو ازش حرف میزد خنده دار نیستند ودر اصل تببیین مفهوم بینهایت هستند !!!
این که شما همون اول بیاید تعریفی از بوجود اومدن جهان بدی و بعد خدا رو بزاری اون بالا و بعد هم بگی خوب مشکل چیه ؟؟!!! ... قضیه حله ؟...این که نشد حرف !!
این حرفتون درسته ونباید از آخر به اول اومد وباید از روی عقل به خدا رسید نه این که خدا را باعقل تطبیق داد !!!
بحث به همین جا ختم نمی شه ... تعاریف به قول ویتگنشتاین در هر محیطی با هم فرق می کنه ( الان دقیقا جمله اصلیش یادم نمیاد ) ...
بله تعاریف در همه جا معانیه مختلف داره ویادم میاد که در کتاب فلسفه ی وینگنشتاین خوندم که همین مختلف بودن تعاریف است که مشکل ساز میشود!!
خانواده ی وینگنشتاین نمونه ی آزاد اندیشی بود .مادر مسیحی کاتولیک وپدر یهودی و تعمید یافته در یک کلیسای پروتستان یعنی موجی از آزاد اندیشی وهمچین جایی است که کسی مانند وینگنشتاین به وجود می آید نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
از حرف شما تا فهم من کلی فاصله است ...
ما هم میخواییم در این بحث فاصله های افکار رو برداریم تا به قول وینگنشتاین به یک تعریف درست ومتحد برسیم :20:
طفا اگه تناقضی بوده بفرمایید تا اصلاحش کنم ونگید که تناقض وجود داره !!!
دوستی که تو بحث ما حاضر میشه خودش تعریف فلسفه رو میدونه ونیازی نداره که من براش عرض کنم چون کسی که نمیدونه فلسفه چیه مگه میتونه بحث فلسفی بکنه ؟؟؟؟؟؟؟؟
در مورد فلسفه ی اسلامی هم یه سرچ تو نت کافیه ولی من دو تا کتاب هم بهتون معرفی میکنم تا بدونید که همچین فلسفه ای هم وجود داره .
کتاب تاریخ فلسفه ی اسلامی (هانری کوربن)
آشنایی با علوم اسلامی "فلسفه ومنطق"(شهید مطهری)
شما میگی اصلا فلسفه ی اسلامی وجود نداره پس اصلا آشنایی باهاش نداری پس لطفا فعلا تا نمیشناسین هیچ دفاعی ازش هم نکنین(برای جلوگیری گفتم)
درمورد تناقضات کتاب قرآن هم شما اجازه اش رو از مدیران محترم بگیر تا من بگذارم
البته اینقدر زیاده که گمان نکنم با یه روز دوروز تموم بشه ویک ماهی روشون بحث داشته باشیم !!!
آیا من گفتم که خداوند محدود به تولد ومرگ انسان ها است؟؟؟؟؟؟؟
سلام
در ابتدا بگم که "فلسفه ی بنیادی با پسوند اسلامی وجود نداره"
فلسفه از نگاه اسلام خیلی فرق داره با فلسفه ی اسلامی.
تعریف فلسفه هم اینه :
چرا؟!
تمام شد رفت پی کارش!
منظور دوستمومن اینه که من یک نفر رو میسازم! و محاکمه اش میکنم و میفرستم اش بالای دار!
اول شما ثابت کن همچین چیزی هست بعد!
اون دو کتاب هم کتاب آقای مطهری نمیگه فلسفه ی اسلامی ...
کما این که بعد فلسفه ی هستی و چرایی وجود به اسلام و دیدگها اش هم میرسیم ...
همون طور که به عقاید بودا هم میرسیم!
دقیقا مثل یه چند راهی ...
سلام
در ابتدا بگم که "فلسفه ی بنیادی با پسوند اسلامی وجود نداره"
فلسفه از نگاه اسلام خیلی فرق داره با فلسفه ی اسلامی.
كلا هيچ فلسفه ي بنيادي وجود نداره وهمه ي فلاسفه به نوعي به تكميل هم پرداخته اند .
مثال :ارسطو از نياكان خود برداشت كرد وفارابي فلسفه ي او را كامل كرد وابن سينا هم ادامه ي راه فارابي را رفت .
به تعداد افراد فلسفه داريم وبه قول دوستمون سعيد فلسفه ي جمعي معنا ندارد .
من ترجيح ميدم به جاي جواب دادن نظر خود شما درباره ي خداوندو آغاز وپايان رو بدونم :20:
اينجا ماقراره به يك نتيجه ي واحد برسيم وشايد آن نتيجه ي واحد نظر شما باشد دوست من :20:
danial_848
12-08-2010, 22:06
فلسفه ای که هر کودک این سوال را ازآن داردکه قبل از خدا چه بوده است؟
وجوابی که فلسفه ی اسلامی به این سوال میدهد این است که "برو استغفار کن"یعنی ضعف!!!
کجای فلسفه اسلامی چنین حرفی زده شده؟ (یک منبع معرفی کن)
در فلسفه اسلامی خدا "موجود" نیست بلکه عین "وجود" هست (در غیر اینصورت محدود خواهد بود) این سوال که "قبل از خدا چی بوده؟" مشابه اینه که من از شما بپرسم "قبل از هستی و وجود چی بوده؟" که کاملاً بی معنیه
اول تشکر میکنم از همه ی دوستانی که توو بحثا شرک میکنن و کسانی که در آینده به جمع ما اضافه میشن:20:
مرتضی جان یه تشکر ویژه از شما
خیلی جالب بود مطلبت!
در فلسفه اسلامی خدا "موجود" نیست بلکه عین "وجود" هست (در غیر اینصورت محدود خواهد بود) این سوال که "قبل از خدا چی بوده؟" مشابه اینه که من از شما بپرسم "قبل از هستی و وجود چی بوده؟" که کاملاً بی معنیه
دوست عزیز در این مورد به نظرم این قضیه شبیه تره
شما هستی و اگر پدرت نبود نبودی
این جمله ای هست که میشه از حرفاتون استنباط کرد
حالا اینجا یه مسئله پیش میاد
اگر پدرتون نبود و شما هم نبودید پدر بزرگتون که بوده!
همیشه یه قبلی وجود داره!
danial_848
13-08-2010, 13:15
دوست عزیز در این مورد به نظرم این قضیه شبیه تره
شما هستی و اگر پدرت نبود نبودی
این جمله ای هست که میشه از حرفاتون استنباط کرد
حالا اینجا یه مسئله پیش میاد
اگر پدرتون نبود و شما هم نبودید پدر بزرگتون که بوده!
همیشه یه قبلی وجود داره!
آفرین حالا این یعنی چی؟ یعنی قبل از هر موجود و یا پدیدهای، موجود/پدیده و یا مجموعهای از موجودها/پدیدهها بوده. این یک اصل عقلی و فراتجربی هست و کسی انکارش نمی کنه.
حالا ما میگیم اصلاً خدا پدیده نیست که قبلش چیزی باشه.
سلام باراني :31:
من هم يه چيزي بگم ؟ فلسفي نيستا ولي خوب ميگم !
به نظر من خدا مثل انرژي مي مونه و همه چيز از اون نشات ميگيره. يعني به وجود نمياد ، بلكه تغيير ميكنه .
مثل ايجاد جهان و نيروهاي جاذبه و مغناطيس و هر انرژي و تحركي كه بخشي از خداست.
قبل از خدا چي بوده ؟
زمان رو كي اختراع كرد ؟
فرض كنيد چشماتون بسته هست ، بعد باز ميكنيد و مي بينيد يه ظرف آب جلوتونه و دوباره مي بنديد.
چطور در زمان باز كردن چشم به زمان قرارگيري ظرف آب در جلوتون پي مي بريد ؟ ( در مورد خدا نميشه تحقيق و آزمايش كرد ، فقط بايد فكر كرد و به هيچ نتيجه ي كاملا منطقي نمي رسيم )
مي رسيم ؟
آها ، ميخوايم توي اين تاپيك برسيم . :27:
در مورد خدا نميشه تحقيق و آزمايش كرد ، فقط بايد فكر كرد و به هيچ نتيجه ي كاملا منطقي نمي رسيم
مي رسيم ؟
عجله نکنید
حالا زوده ولی یکم که بحثا قوت بگیره شما رو با اندیشه 7 آشنا میکنیم تا جواب تمام سوالهاتون رو به صورت کاملآمنطقی و عقلانی و علمی بگیرید:46::20:
حتی در مورد خدا!
آفرین حالا این یعنی چی؟ یعنی قبل از هر موجود و یا پدیدهای، موجود/پدیده و یا مجموعهای از موجودها/پدیدهها بوده. این یک اصل عقلی و فراتجربی هست و کسی انکارش نمی کنه.
حالا ما میگیم اصلاً خدا موجود یا پدیده نیست که قبلش چیزی باشه.
با توجه به فلسفه اسلامی و حرفای خودتون اگر خدا موجود نباشه شما هم نیستی!
در این مورد نگرش 7 میگه(البته توضیحات کامل بعد از انتشار کتاب 7) که در واقع زمان وجود نداره!
بزارید بیشتر توضیح بدم
اگر زمان وجود نداشته باشه قبل و بعدی هم وجود نداره
همه چیز هست و بوده و خواهد بود
و حالا اینجا یه سوال پیش میاد
اگر زمانی وجود نداره پس ما چه چیزی رو میبینیم و احساس میکنیم که میگذره؟
در واقع چون ما از الگویی خاص پیروی میکنیم و این الگو هم ناشی از روح جهان(قوانین حاکم برجهان،برای مثال اگر از 10 طبقه بیفتین خواهید مرد)هست
این الگوی خاص مثلآ نوزادی و نوجوانی و جوانی و بعد پیری یک الگو هست و باعث میشه ما احساس کنیم زمان وجود داره در حالی که زمانی وجود نداره و این فقط یه احساسه
اگر سوالی در این مورد دارین حتمآ بپرسید
دوستان به نظر من اول مشخص کنیم در مورد چی میخوایم صحبت کنیم بعد شروع کنیم
مثلآ برهان نظم خوبه
نظر شما چیه؟
سلام باراني [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif
سلام
حرفاتون قشنگه ولي به قول سعيد هنوز زوده كه بگيد نميشه
آقا دانيال هم خيلي باعجله جواب داد اميدوارم در ادامه ي بحث ايشون هم روشن بشه :20:
کجای فلسفه اسلامی چنین حرفی زده شده؟ (یک منبع معرفی کن)
در فلسفه اسلامی خدا "موجود" نیست بلکه عین "وجود" هست (در غیر اینصورت محدود خواهد بود) این سوال که "قبل از خدا چی بوده؟" مشابه اینه که من از شما بپرسم "قبل از هستی و وجود چی بوده؟" که کاملاً بی معنیه
چه مغالطه ي عالي بود واقعا استاد هستيد:31:
شوخي كردم جدي نگيريد :31:
براي اين كه من چنين حرفي بزنم منبعي لازم نيست چون چنين سوالاتي پيوسته است وسرش به استغفار ميرسد :20:
خوب حال كه خدا از نظر شما يك وجود دائمي است ميتوانيد وجود داشتن اين وجود را ثابت كنيد ؟
اصلا دليل واجب الوجود بودن خدا چيست ؟
شما داري ميگي وجود بوده نميگي خدا بوده ميبيني خود شما هم داري از يك وجود حرف ميزني يعني روح جها ن يعني انرِژي
خوب منم ميگم انرژي از اول وجودداشته ولي درمورد خدا اصلا همچين حرفي نميزنم .
شما فقط دنبال خدا ميگرديد ومشكل هم همينجاست :20:
فلسفه اي كه انسان را هدف آفرينش بداند به نظر من ناقص است چون به فرض كه كهكشان راه شيري را براي انسان آفريدند :31:ولي ساير كهكشان ها چه ؟؟؟؟؟؟؟
اين حرفهاي من در عين قشنگ بودن هيچ اعتباري ندارد چون به قول شما منبع نگذاشتم پس سريع دكمه ي نقل قول را فشار ندهيد وبرويد قبل ازمن هم شده دنبال يه منبع بگرديد وببينيد كه اولين خدا چه بوده وچرا به وجود آمده وچرا اورا ميپرستيدند واونوقت شايد يكم روشن بشين:20:
زمان رو كي اختراع كرد ؟
خدا رو كي اختراع كرده ؟
اينجاخدا هم علمي توضيح داده خواهد داده شد فقط بايد قبلش يكم دوستان بعضي مشكلات رو حل كنند:31::21:
danial_848
16-08-2010, 17:03
در این مورد نگرش 7 میگه(البته توضیحات کامل بعد از انتشار کتاب 7) که در واقع زمان وجود نداره!
بزارید بیشتر توضیح بدم
اگر زمان وجود نداشته باشه قبل و بعدی هم وجود نداره
همه چیز هست و بوده و خواهد بود
و حالا اینجا یه سوال پیش میاد
اگر زمانی وجود نداره پس ما چه چیزی رو میبینیم و احساس میکنیم که میگذره؟
در واقع چون ما از الگویی خاص پیروی میکنیم و این الگو هم ناشی از روح جهان(قوانین حاکم برجهان،برای مثال اگر از 10 طبقه بیفتین خواهید مرد)هست
این الگوی خاص مثلآ نوزادی و نوجوانی و جوانی و بعد پیری یک الگو هست و باعث میشه ما احساس کنیم زمان وجود داره در حالی که زمانی وجود نداره و این فقط یه احساسه
اگر سوالی در این مورد دارین حتمآ بپرسیدجالب بود البته فکر نکنم بتونی اثبات کنی که زمان وجود نداره ولی میتونی با ارائه همون مدل بگی ممکنه نباشه
البته شایدم بتونی نمیدونم:31:
مثلآ برهان نظم خوبهاین رو علمای متأخر اسلامی هم خیلی کم بهش پرداختند برای همین زیاد باهاش حال نمیکنم:31:
اصلا دليل واجب الوجود بودن خدا چيست ؟خوب این اثباتش مقدماتی داره اما اگر خیلی عجله داری:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدمطلب این لینک از صفحات آخر کتاب آموزش فلسفه ج۲ هست
اگر مشکلی درش دیدی بهتره قبل از مطرح کردن کل کتاب رو بخونی:31:
اين حرفهاي من در عين قشنگ بودن هيچ اعتباري ندارد چون به قول شما منبع نگذاشتم پس سريع دكمه ي نقل قول را فشار ندهيد وبرويد قبل ازمن هم شده دنبال يه منبع بگرديد وببينيد كه اولين خدا چه بوده وچرا به وجود آمده وچرا اورا ميپرستيدند واونوقت شايد يكم روشن بشين[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]من هیچ اصراری به اثبات و معتبر شدن حرف شما ندارم شما اگر میخواهید اثباتش کنید باید دنبال منبع باشید:10:
پس سريع دكمه ي نقل قول را فشار ندهيد
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif:دی:دی:دی:دی:دی:د ی
ببينيد كه اولين خدا چه بوده وچرا به وجود آمده وچرا اورا ميپرستيدند
منظورت مادره ؟
اصلا اولين انسان كه مادر نداشت !! :31: تازه زنش هم از خودش به دنيا اومد !!!! :31:
ولي كسي كه خلق ميكنه رو به عنوان خالق مي پرستيدن ، پس چرا بت مي پرستيدن ؟!
كلا آدما يك دقيقه فكر ميكنن و يك عمر تكرار ميكنن .
البته پرستش بت كه دليل ديگري داره كه يكم بي ادبيه !! :31: ولي مادر خوب خدا نيست ، اگه بود پس حيوانات هم ... !
اما اگر هم مادر رو به خدا تشبيه كنيم ، دليل به وجود آوردن انسان باز هم بر ميگرده به عشق.
من گفتم فلسفه ی اسلامی در جواب این سوال که قبل از خدا چه بود عرض میکند "برو استغفار کن "ودوستان ایراد گرفتند که شما اشتباه گفتید وهمچین حرفی در فلسفه ی اسلامی زده نمیشود .
فرمودند که خداوند در فلسفه ی اسلامی یک وجود همیشگی است وبنده گفتم که چرا باید اصلا خداوند واجب الوجود باشد ودوستان هم صفحه ای رو از سایت حوزه پیوست کردند که یکی از دروس حوزه است ولی حالا به ادامه ی کار میپردازیم .
محکم ترین دلیل برواجب الوجود بودن خدا برهان نظم است یعنی این جهان یک جهان منظم است وهر سیستم منظمی هم ناظمی دارد پس ناظم این جهان نیز خداست ودر حقیقت وجود خدا نه تنها قابل اثبات بلکه واجب هم هست .خداوند اصلا محدود به زمان نیست که من سوال کنم قبل از خدا چه بوده ودر اصل در همه ی زمان ها وجود داشته است ودارد وخواهد داشت وبرایش ازل وابدی نیست چون همیشگی است ،از بین نمیرود وبه وجود هم نمی آید ولی فیلسوفان برای به زیر سوال بردن برهان نظم از برهان شر استفاده میکنند ومیفرمایند که اگر برهان نظم درست است پس زلزله وسیل چیست وگرچه فلاسفه ی اسلامی این موضوع را کش میدهند ولی در اصل جوابش کوتاه است واین است که هیچ چیز شر نیست بلکه ما برداشت شر از آن میکنیم مثلا زلزله در ژاپن شر نیست ورفتار زمین است ولی در بم فاجعه است وباران برای شما که چتر نداری حادثه است ولی برای کشاورز رحمت وهمچنین دیگر دلایلی نیز برای رد برهان شر وجود دارد که در همین زمینه مقاله ای در اختیار بند ه قرار دارد که هر کس علاقه داشته باشد میتوانم برایش بفرستم .
صحبت های بالا برداشت فلسفه ی اسلامی از خدا بود ولی چرا اصلا هیچ کس نگفت "برو استغفار کن "؟
یعنی من دروغ گفته ام ؟یا همه ی این حرفها یادم رفته ونیاز دارم که به سایت حوزه مراجعه کنم ؟
من همه ی این ها را میدانم وباز میگویم که جواب اسلام به سوال قبل از خدا چه بوده ؟جواب "برواستغفار کن "است چون این سوال یک سر زنجیره ی بحثی است که در آخر جواب فلسفه ی اسلامی به آن "برو استغفار کن "است وحالا این شما واین هم ادامه ی آن زنجیر:
جالب بود البته فکر نکنم بتونی اثبات کنی که زمان وجود نداره ولی میتونی با ارائه همون مدل بگی ممکنه نباشه
البته شایدم بتونی نمیدونم:31:
این رو علمای متأخر اسلامی هم خیلی کم بهش پرداختند برای همین زیاد باهاش حال نمیکنم:31:
عزیزم جالبتر اینکه فیزیک نوین میگه زمان وجود نداره!
البته یه نظریه جدید هم اومده که میگه وجود داره و این نظریه جدید به قدری اشکال داره که رد بودنش معلومه!
در مورد علمای شما هم باید بگم
دین چیزیه که از وحی ناشی میشه(طبق گفته علما)
فلسفه چیزیه که از عقل و تفکر ناشی میشه
خب پس چطور میشه فلسفه اسلامی داشت؟!!!!!
دليل به وجود آوردن انسان باز هم بر ميگرده به عشق.
به نظر شما خدا چرا انسان رو بوجود اورده؟
به ما که گفتن خدا بی نیازه!
آریایی ها اولین خداپرستان بوده اند واز آغاز ورود به ایران خدایی برای خود داشته اند ولی این خدا چه بوده واز کجا آمده را از کتاب "تاریخ ادیان ومذاهب در ایران نوشته ی عباس قدیانی" برایتان مینویسم.
چیزی که در کتاب نوشته بود این بود :
(معتقدات آنها عبارت بود ه است از اینکه ازیک طرف عوامل سازگار طبیعت را بپرستند تا جلب نفع از آن ها بکنند واز طرف دیگر عوامل ناسازگار را هم بپرستند تا دفع ضرر آنها را بکنند .بهمین جهت از یک طرف پرستش آتش ،آفتاب ،ماه ،ستارگان ،باران ،بهار وپاییز ،جانوران سود بخش مانند گاو وشتر و اسب و.....واز طرف دیگر به پرستش عوامل زیان کار مانند تاریکی ،ابر ،زمستان وتابستان ،جانوران زیان کار مانند مار و عقرب و.... را جزو معتقدات خود کردند وبدینوسیله دونتیجه گرفته اند ویکی این که از عوامل مفید طبیعت بهره مند شوند واز طرف دیگر از عوامل مضر در امان باشند .ان یگانه را هی بود برای جلب نفع ودفع ضرر.)
متن بالا عینا از کتاب نقل شده وکاملا هم رونوشت میباشد .
با خواندن متن بالا به راحتی میتوان فهمید که آریای ها اولین خدایان خود را فقط به خاطر ترس میپرستیدند ویا به خاطر نفع کردن بیشتر ولی چرا میپرستیدند ;زیرا آریایی ها وانسان ها از ابتدا در زندگی خود نوعی دخالت از غیب را حس میکردند وبه خاطر همین تشخیص دادند که حتما موجود دیگر باید در این کارها دخالت داشته باشد ولی به اشتباه فکر میکردند که عوامل نفع وضرر خود باعث این اتفاقات میشوند ولی بعد ها فهمیدند که این عوامل همه در دست یک قدرت است واز چند خدایی به یگانه پرستی ارتقاء پیدا کردند .
اعتقادات آریایی ها که در بالا آمده هم اکنون هم در ادیان دیده میشود وکاملا معلوم است که ادیان هم از آریایی ها قرض گرفته اند مثلا ایرانی ها که سگ را حیوانی مفید میدانستند به همین دلیل در دین زرتشت آن را تقدس میکردند وهمچنین آتش را ویا مسلمانان که برای باران تقدس قائل اند ویا .....
اصل حرف اینجاست که در واقع خدایی که این ادیان به سوی آن هدایت میکنند خدایی وهم است ودر قرآن هم جاهای زیادی اشاره به قدرت و هیبتش شده تااین وهم افزون تر هم گردد .
فلسفه ی اثبات خدا هم نشاء گرفته از افکار خداپرستانه است واگر بخواهید به راحتی میتوان از طریق همان فلسفه می شود خدا را انکار کرد چون در اصل هم این فلسفه به منظور انکار ساخته شده بود نه اثبات !!!
فلسفه اسلامی که میگوید" که خدا همیشه در جهان وجود داشته ،دارد وخواهد داشت وخدا وجودی بینهایت است"پس دوستان اکنون من وشما هم قسمتی از خدا هستیم چون اگر در فرمول مقدار زمان های که خدا وجود دارد همچنین اندازه ی خدارا هم بگذارید جواب در می آید که خود شما هم جزو خدا هستید پس در همین لحظه ی اول این آیه که خداوند بر کافران احاطه دارد نقض میشود چون خداوند محدود نیست که احاطه کند ودر حقیقت خود آن کافر هم جزو خداست .
حالا میرویم سراغ فیزیک کوانتوم که میگوید همه چیز از انرژی ساخته شده وحتی من وهمچنین میگوید که میزان انرژی همیشه ثابت است واز بین نمیرود وانرژی در همه ی زمان ها بوده وهست وخواهد بود وانرژی هم به هیچ وجه محدود نیست وبینهایت است .
حال با فرض های بالا فقط یک هوش حقیقت طلب میخواهد که بجای خدا وانرژی را عوض کند وبه جای خدا واژه ی انرژی را قرار دهد تا معمای قرن ها خدا پرستی حل شود .
همه ی توضیحاتی که راجع به خدا داده میشود درواقع توضیحات مربوط به بقای انرژی ،انرژی ومقدار آن است وفقط فرق یک خداپرست وکافر در اینجااین است که خداپرست اسم انرژِی را خدا میداند وروشی برای پرستیدن واطاعت از آن را پیش میگیرد ولی کافر انرژِی را نیز در اختیار خود میگیرد !!!
وحال اينجاست كه فلسفه ي اسلامي ميفرمايد :"برو استغفار كن ":31:
من نوشتم ولی هرچه قدر هم بنویسم باز حقیقت طلبی بستگی به خودشما دارد وگل ندادن باغچه تقصیر باران نیست .
در پايان اين نوشته بايد بگم كه اين نوشته اثباتي براي عدم وجود خدا نيست بلكه اثباتي براي عدم درك خداست يعني خدا هست فقط درك ما از اون ضعيفه !!!
گونه ي حقيقت گرايي هم خودش معترف به وجود خداست چون خداخود يك حقيقت است !!!:20:
به نظر شما خدا چرا انسان رو بوجود اورده؟
به ما که گفتن خدا بی نیازه!
بيست امتياز:31:
---------- Post added at 12:12 PM ---------- Previous post was at 12:11 PM ----------
منظورت مادره ؟
نه منظورم رب النوعه :31:
سلام به دوستان عزیز مخصوصا arzeva جان که اسمشو نمیدونم.
فعلا وقت نکردم تمام پستا رو بخونم، فقط چنتا پست اولو خوندم.
بحثهای فلسفی رو میشه از دو منظر دید، یکی صرف فلسفه و وجوده که به مسائلی مثل آغاز هستی، پایان هستی، هدف هستی و چیزای کلی دیگه مربوط میشه و به زندگی حال ما خیلی ارتباط پیدا نمیکنه. من شخصا این فلسفه رو که هدفش صرفا پاسخ دادن به چراهای اساسی و ایده پردازیه و به زندگی روزمره ما مربوط نمیشه نمی پسندم.
فلسفه ی دیگری که با زندگی روزمره مون عمیقا پیوند خورده و فلسفه رو برای این بررسی میکنه که در شرایط زندگی تغییری مثبت ایجاد بشه رو شخصا ترجیح میدم.
به نطر من اگه مسیر بحث این تاپیک به این جهت بره که فلسفه مربوط به زندگی یا نوع دوم رو بررسی کنه، خیلی مفیدتر و کارآمدتر میشه.
این نظر کلی من در رابطه با فلسفه بود و خواستم که عنوانش کنم، بعدا که همه ی پستها رو خوندم منم تو بحثتون شرکت میکنم. :46:
به نظر شما خدا چرا انسان رو بوجود اورده؟
به ما که گفتن خدا بی نیازه!
خدا انسان رو بوجود نياورده ، فقط تبديل كرده. ( و در اينصورت نيازي رو رفع نكرده )
خدا به انسان نياز نداره ، اما كلا آفرينش هم فقط به انسان مربوط نميشه.
بايد ديد بقيه ي چيزها رو قبل از انسان چرا آفريد ؟!
" جن و انس را نيافريدم مگر براي پرستش " مثل همه ي موجودات و آفريده ها.
انسان در مقايسه با بقيه مجودات بي اختيار ، در واقع مثل خداي كوچكي مي مونه كه با خدا ارتباط برقرار ميكنه.
------------------
ببينيد دوستان ما همه پروفسور هم باشيم نمي تونيم خدا رو دقيق اثبات كنيم چون عقلمون محدوده.
مگر اينكه از روح كمك بگيريم اما ديگه نميشه برگشت به دنيا و توضيح داد ! :31:
پس همه ي اينا بيشتر نظريه هستن. و همه رو حتي حرف خودمو ميتونم رد كنم !!
مثلا انرژي :
اگه خدا انرژي باشه ، چطور خودشو كنترل ميكنه ؟ انرژي كه نميتونه چيزي بفهمه يا انسان رو اختراع كنه !
هر چيزي رو ميشه با دلايلي رد كرد ، شما نظرتونو زودتر بگين ، ميخوام ردش كنم :31:
اما باران جان (:31:) شما هم آخرش يه چيز ميگين و ميگين خدايي كه ما ميگيم خداست ، اونو بپرستين . نه ؟ :21:
اونو بپرستين . نه ؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](27).gif
نه كاملا برعكس
من ميگم اصلا خدا را نپرستيد:20:
خدا رو بايد درك كرد نه پرستش :20:
من اسير خدا نيستم بلكه به خدا ايمان دارم :20:و به خاطر اين كه ميدونم موجود خوب و قابل ستايشي است ستايشش ميكنم :20:
پستي كه من دادم دليل بر اين نيست كه خدا وجود نداره بلكه دليل بر اينه كه اثبات خداوند صورت نگرفته است !
ببينيد دوستان ما همه پروفسور هم باشيم نمي تونيم خدا رو دقيق اثبات كنيم چون عقلمون محدوده.
جسم محدود است ولي به دليل داشتن روح ميتوان جسم را نيز از طريق روح نامحدود كرد :20:
مگر اينكه از روح كمك بگيريم اما ديگه نميشه برگشت به دنيا و توضيح داد ! :دی
اتفاقا از روح ميشه كمك گرفت وقابل برگشت هم هست وهم چنين با عقل هم ميتوان خدا را درك كرد چون پيامبران هم با عقلشان خدارا درك كردند چون اگر با احساس درك كرده بودند پس توهمي بيش نبوده :20:
اگه خدا انرژي باشه ، چطور خودشو كنترل ميكنه ؟ انرژي كه نميتونه چيزي بفهمه يا انسان رو اختراع كنه !
خدا به هيچ وجه انرژي نيست .
جالب اينجاست كه فلاسفه هم در طول قرن ها فقط به اشتباه انرژي را اثبات كرده اند نه خدا را وبه همين دليل به را حتي بايك جايگذاري ميتوان فهميد كه آني كه ثابت شده انرژي است نه خدا !
سلام به دوستان عزیز مخصوصا arzeva جان که اسمشو نمیدونم.
سلام دوست من به بحث خوش اومدي
ثهای فلسفی رو میشه از دو منظر دید، یکی صرف فلسفه و وجوده که به مسائلی مثل آغاز هستی، پایان هستی، هدف هستی و چیزای کلی دیگه مربوط میشه و به زندگی حال ما خیلی ارتباط پیدا نمیکنه. من شخصا این فلسفه رو که هدفش صرفا پاسخ دادن به چراهای اساسی و ایده پردازیه و به زندگی روزمره ما مربوط نمیشه نمی پسندم.
فلسفه ی دیگری که با زندگی روزمره مون عمیقا پیوند خورده و فلسفه رو برای این بررسی میکنه که در شرایط زندگی تغییری مثبت ایجاد بشه رو شخصا ترجیح میدم.
به نطر من اگه مسیر بحث این تاپیک به این جهت بره که فلسفه مربوط به زندگی یا نوع دوم رو بررسی کنه، خیلی مفیدتر و کارآمدتر میشه.
این نظر کلی من در رابطه با فلسفه بود و خواستم که عنوانش کنم، بعدا که همه ی پستها رو خوندم منم تو بحثتون شرکت میکنم. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](45).gif
وقتي شما نميداني كه كجا خواهي رفت پس راه وروش هم معنانداره:20:
اول بايد بدانم كه از كجا آمده وآمدنم بهر چه بود بعد به راه وروش بپردازيم
درضمن فلسفه اي كه عمل به دنبال خواهد داشت هم در يك سايت معنا نميدهد ودر جايي معنا ميدهد كه منشا حركت باشد مثلا در حوزه ي علميه يا در داخل دانشگاه :20:
خيلي ممنون كه در بحث حضور پيدا كردي :11:
آریایی ها اولین خداپرستان بوده اند واز آغاز ورود به ایران خدایی برای خود داشته اند ولی این خدا چه بوده واز کجا آمده را از کتاب
این جمله غلطه دوست عزیز
خیلی از مردمان و نژادها و اقوام بودن که از اول خدایی داشتن
آریایی ها یا بهتره بگیم اقوام ایرانی اولین یکتاپرستان بودن
"تاریخ ادیان ومذاهب در ایران نوشته ی عباس قدیانی" برایتانمینویسم.
چیزی که در کتاب نوشته بود این بود :
(معتقدات آنها عبارت بود ه است از اینکه ازیک طرفعوامل سازگار طبیعت را بپرستند تا جلب نفع از آن ها بکنند واز طرف دیگر عواملناسازگار را هم بپرستند تا دفع ضرر آنها را بکنند .بهمین جهت از یک طرف پرستش آتش،آفتاب ،ماه ،ستارگان ،باران ،بهار وپاییز ،جانوران سود بخش مانند گاو وشتر و اسبو.....واز طرف دیگر به پرستش عوامل زیان کار مانند تاریکی ،ابر ،زمستان وتابستان،جانوران زیان کار مانند مار و عقرب و.... را جزو معتقدات خود کردند وبدینوسیلهدونتیجه گرفته اند ویکی این که از عوامل مفید طبیعت بهره مند شوند واز طرف دیگر ازعوامل مضر در امان باشند .ان یگانه را هی بود برای جلب نفع ودفعضرر.)
متن بالا عینا از کتاب نقل شده وکاملا هم رونوشتمیباشد .
معلومه که این متن کاملآ مغرضانه هست
اینکه بگیم اینارو میپرستیدن بازم اشتباهه
اینارو الهه هایی میدونستن که با دادن قربانی اونها رو شاد میکردن و...
و موضوعی هم هست که بیشتر این اعتقادات که گفته شده رو بابلی ها داشتن و میشه گفت زبان و... و محد تمام ادیان و اسطوره های اونهاست
حتی برخی داستانهای قرانی گرفته شده از اون اندیشه هاست!
الهه خدا نیست و در زبان پارسی بد معنی شده
با خواندن متن بالا به راحتی میتوان فهمید کهآریای ها اولین خدایان خود را فقط به خاطرترسمیپرستیدندویا به خاطر نفع کردن بیشتر ولی چرا میپرستیدند ;زیرا آریایی ها وانسان ها از ابتدا در زندگیخود نوعی دخالت از غیب را حس میکردند وبه خاطر همین تشخیص دادند که حتما موجود دیگرباید در این کارها دخالت داشته باشد ولی به اشتباه فکر میکردند که عوامل نفع وضررخود باعث این اتفاقات میشوند ولی بعد ها فهمیدند که این عوامل همه در دست یک قدرتاست واز چند خدایی به یگانه پرستی ارتقاء پیدا کردند.
و اضافه میکنم که اولین دین میتونه جادو باشه و اولین نشانه های دین
حالا یه سوال پیش میاد
چرا ادیان گفتن جادو بد هست؟
اعتقادات آریایی ها که در بالا آمده هم اکنون هم در ادیان دیده میشودوکاملا معلوم است که ادیان هم از آریایی ها قرض گرفته اند مثلا ایرانی ها که سگ راحیوانی مفید میدانستند به همین دلیل در دین زرتشت آن را تقدس میکردند وهمچنین آتشرا ویا مسلمانان که برای باران تقدس قائل اند ویا .....
در این مورد با هم صحبت کردیم ولی شما بد برداشت کردی
این اندیشه ها که حتی در اسلام امروز هم هست برمیگرده به اسطوره ها و افسانه های بلبلی و سومری و ایلامی و...
اصل حرف اینجاست که در واقع خدایی که این ادیان به سوی آن هدایت میکنندخدایی وهم است ودر قرآن هم جاهای زیادی اشاره به قدرت و هیبتش شده تااین وهم افزونتر هم گردد .
فلسفه ی اثبات خدا هم نشاء گرفته ازافکار خداپرستانه است واگر بخواهید به راحتی میتوان از طریق همان فلسفه می شود خدارا انکار کرد چون در اصل هم این فلسفه به منظور انکار ساخته شده بود نه اثبات !!!
اگر شما میتونی انکارش کن!
حتمآ
فلسفه اسلامی که میگوید" که خدا همیشه در جهان وجود داشته ،دارد وخواهد داشت وخدا وجودی بینهایت است"پس دوستان اکنون من وشما هم قسمتی از خدا هستیم چون اگر در فرمول مقدار زمان های که خدا وجود دارد همچنین اندازه ی خدارا هم بگذارید جواب در می آید که خود شما هم جزو خدا هستید پس در همین لحظه ی اول این آیه که خداوند بر کافران احاطه دارد نقض میشود چون خداوند محدود نیست که احاطه کند ودر حقیقت خود آن کافر هم جزو خداست .
ببینید دوست عزیز من میدونم این مطالب رو از کجا آوردین
اینا همش اندیشه های رائل(پیامبر دروغین)هست
اگر کتابهای دیگش رو مطالعه میکردین متوجه میشدی که یک دروغ گو هست
در مورد همین موضوع هم با هم بحث کردیم قبلآ
من نظرم اینکه شما مثل شکتی بادبانی هستی و خدا مثل باد
حالا میرویم سراغ فیزیک کوانتوم که میگوید همه چیز از انرژی ساخته شدهوحتی من وهمچنین میگوید که میزان انرژی همیشه ثابت است واز بین نمیرود وانرژی درهمه ی زمان ها بوده وهست وخواهد بود وانرژی هم به هیچ وجه محدود نیست وبینهایت است .
حال با فرض های بالا فقط یک هوش حقیقت طلب میخواهدکه بجای خدا وانرژی را عوض کند وبه جای خدا واژه ی انرژی را قرار دهد تا معمای قرنها خدا پرستی حل شود .
عزیزم شما از حرفای من بد برداشت کردی!
فیزیک کوانتوم میگه همه چیز از یک چیز بنیادی بوجود اومده(مثل سلول بنیادی که همه ی اندام ها از اون بوجود میاد)
خب خود شما هم از همین ذره ساخته شدی پس مگر میتونی خدا باشی؟
نه بلکه شما یک ذره درجه دو هستی(مثال کشتی رو ببین) و در عین حال شما به صورت یک موجود زنده هستی نه انرژی و حتمآ در مورد خدا هم همین مورد صدق میکنه
پس نمیشه خدا رو انرژی نامید
انرژی هست و بوده و خواهد بود
پس انرژی مطلق که خداستو همراه با اون ما هم هستیم و بودیم و خواهیم بوده
این پست رو یکبار بخونید:
با توجه به فلسفه اسلامی و حرفای خودتون اگر خدا موجود نباشه شما هم نیستی!
در این مورد نگرش 7 میگه(البته توضیحات کامل بعد از انتشار کتاب 7) که در واقع زمان وجود نداره!
بزارید بیشتر توضیح بدم
اگر زمان وجود نداشته باشه قبل و بعدی هم وجود نداره
همه چیز هست و بوده و خواهد بود
و حالا اینجا یه سوال پیش میاد
اگر زمانی وجود نداره پس ما چه چیزی رو میبینیم و احساس میکنیم که میگذره؟
در واقع چون ما از الگویی خاص پیروی میکنیم و این الگو هم ناشی از روح جهان(قوانین حاکم برجهان،برای مثال اگر از 10 طبقه بیفتین خواهید مرد)هست
این الگوی خاص مثلآ نوزادی و نوجوانی و جوانی و بعد پیری یک الگو هست و باعث میشه ما احساس کنیم زمان وجود داره در حالی که زمانی وجود نداره و این فقط یه احساسه
اگر سوالی در این مورد دارین حتمآ بپرسید
دوستان به نظر من اول مشخص کنیم در مورد چی میخوایم صحبت کنیم بعد شروع کنیم
مثلآ برهان نظم خوبه
نظر شما چیه؟
همه ی توضیحاتی که راجع به خداداده میشود درواقع توضیحات مربوط به بقای انرژی ،انرژی ومقدار آن است وفقط فرق یکخداپرست وکافر در اینجااین است که خداپرست اسم انرژِی را خدا میداند وروشی برایپرستیدن واطاعت از آن را پیش میگیرد ولی کافر انرژِی را نیز در اختیار خود میگیرد !!!
در این مورد هم دارید اشتباه میکنید
در آینده توضیح میدم
وحال اينجاست كه فلسفه ي اسلامي ميفرمايد :"برو استغفار كن "
من نوشتم ولی هرچه قدر هم بنویسم باز حقیقت طلبی بستگی به خودشما دارد وگل ندادن باغچه تقصیر باران نیست .
عزیز شما با چه استدلای میگی که حرف شما مطلقآ درسته که بقیه بخوان حتمآ اون رو قبول کنن؟!!!!
حتی من که علمی صحبت میکنم از حرفم مطمئن نیستم!
1.خدا انسان رو بوجود نياورده ، فقط تبديل كرده. ( و در اينصورت نيازي رو رفع نكرده )
2.خدا به انسان نياز نداره ، اما كلا آفرينش هم فقط به انسان مربوط نميشه.
بايد ديد بقيه ي چيزها رو قبل از انسان چرا آفريد ؟!
3." جن و انس را نيافريدم مگر براي پرستش " مثل همه ي موجودات و آفريده ها.
4.انسان در مقايسه با بقيه مجودات بي اختيار ، در واقع مثل خداي كوچكي مي مونه كه با خدا ارتباط برقرار ميكنه.
------------------
5.ببينيد دوستان ما همه پروفسور هم باشيم نمي تونيم خدا رو دقيق اثبات كنيم چون عقلمون محدوده.
6.مگر اينكه از روح كمك بگيريم اما ديگه نميشه برگشت به دنيا و توضيح داد ! :31:
7.پس همه ي اينا بيشتر نظريه هستن. و همه رو حتي حرف خودمو ميتونم رد كنم !!
مثلا انرژي :
اگه خدا انرژي باشه ، چطور خودشو كنترل ميكنه ؟ انرژي كه نميتونه چيزي بفهمه يا انسان رو اختراع كنه !
1.کاملآ غلطه عزیز
من یک مثال میزنم ببینید نظرم درسته یا نه
ببینید خورشید رو در نظر بگیرید
خدا رو خورشید در نظر بگیرید
خب خورشید واکنش درش انجام میشه و میسوزه
حالا آیا خورشید قصدش نور افشانی و تولید نور هست؟
نه
حالا ما نور خورشید و خورشید خدا
یعنی ما رو نیافریده بلکه ماو تمام جهان از تبعات وجود خدا هستیم
یعنی چون خدا هست ما هم هستیم
چون خورشید هست نورش هم هست
2.بله کاملآ درسته
و البته بنابر فلسفه اسلامی(که به نظر من نمیتونه وجود داشته باشه و غلطه)همه چیز برای انسان هست
مثل اینکه کوه شن برای یک دانه شن باشه!!!!!!!
3.وجود جن از نظر علمی رد شده هست
منم قبولش ندارم چون وجود نداره
4.میشه گفت اینطوره
5.عزیزم اگر اینطور فکر میکنی منتظر کتاب هفت باش تا این غیر ممکنی که میگی رو ممکن ببینی!!!
6.چرا میشه کمک گرفت و نمرد!
البته کتاب هفت کاملآ عقلانی و علمی توضیح میده نه به کمک روح
اصلآ روح نمیتونه به خدا برسه
میدونی چرا؟
اگر بدن انسان به طراز بالاتر انرژی بره میسوزه و از بین میره
خدا بالاترین طراز انرژی رو داره
حتی روح هم نمیتونه به این طراز بره
7.شما خودتم انرژی هستی
پستی که گذاشتم برای آرزوا رو مطالعه کن
سلام دوست من به بحث خوش اومدي
1.وقتي شما نميداني كه كجا خواهي رفت پس راه وروش هم معنانداره:20:
اول بايد بدانم كه از كجا آمده وآمدنم بهر چه بود بعد به راه وروش بپردازيم
2.درضمن فلسفه اي كه عمل به دنبال خواهد داشت هم در يك سايت معنا نميدهد ودر جايي معنا ميدهد كه منشا حركت باشد مثلا در حوزه ي علميه يا در داخل دانشگاه :20:
خيلي ممنون كه در بحث حضور پيدا كردي :11:
1. فکر میکنم منظورم بد گفتم یا بد متوجه شدید؛ اصلا بحث هدف شناسی و غایت نگری نیست من میگم فرصت زندگی خیلی ارزشمندتر از اینه که همش صرف توجیه یا درک هدف یا دیگر مسائل غیر قابل لمس بشه. مثل اینه که انسان تمام مدت سفرش رو صرف این کنه که مقصدش کجاست، اینکه انسان برای مدتی به هدف زندگی فکر کنه بد نیست اما این که کل زندگیش رو برای درک چیزی که اساسا قابل درک نیست صرف کنه، غیر قابل توجیهه. اینکه انسان به کجا خواهد رفت رو خیلی از بزرگان سعی کردن بررسی کنن، بعضی ها با عقل و بعضی ها قلبشون اما اگه واقع بین باشیم هیچ کدوم از توجیه هاشون کاملا قابل پذیرش و درک نیست و به راحتی میشه ازشون ایراد گرفت. من میگم حالا که ما هستیم، اینجا و الان زندگی رو به یه شادی محض تبدیل کنیم حالا به هر طریقی؛ با عشق، با زندگی کردن حقیقی، با محبت و دوست داشتن و ...:46:
2. منطورم این بود که کارامد باشه نه عملی، یعنی همش ایده و نظریه نباشه بلکه بشه از از حرفهامون در جهت تکامل زندگی استفاده کرد.:46:
ممنونم از توجهت دوست من:11::10:
این جمله هم تقدیم به همه ی دوستان:
با خود عهد میکنم عشق را نه بندی برای به دام افتادن و نه زندانی برای اسارت بدانم بلکه هدیه و فرصتی الهی برای تکامل دو فرد با یکدیگر و بالی جهت پروازی مقدس بدانم.
وجود جن از نظر علمی رد شده هست
منم قبولش ندارم چون وجود نداره
چطور ميشه گفت كاملا رد شده ؟
راستي بعضي از برداشتها از يه موضوع متفاوته و ممكنه باعث سردرگمي بشه.
در مورد سياره سكينه ( sokaine ) هم همينطور ميشه گفت ( فقط مثال بود )
منظورم همين كلمه آتش هست كه به نوعي ميشه گفت همون انرژي هست كه مثلا الكترونها براي حركت ازش استفاده ميكنن.
و شايد منظور از جن يا شيطان كه از آتش آفريده شدن چيزي غير از برداشت ما باشه.
حالا ما نور خورشید و خورشید خدا
پس بخش كوچكي از انرژي نهفته در خورشيد تبديل به نور ميشه ديگه !! :31:
اصلآ روح نمیتونه به خدا برسه
چرا يكي قبلا رسيده :27:
خوب معمولا اين موارد اينجوريه كه هر موضوعي رو با توجه به ديدگاه خاصي ( مثل 7 يا فلسفه ي فلان ) مطرح ميكنن و بقيه بر پايه همون گفته ميشه.
حالا اين كتاب كي مياد ؟ خلاصه و كوتاهه يا بيست جلدي ؟ طرفداراشم كه ظاهرا با هم تفاوت نظر دارن :31:
موخوام ردش كنم :31:
در واقع زمان وجود نداره!
به شانس معتقدي ؟
زمان و شانس كلمه هايي براي سنجش واقعه اي هستن ، معنايي ندارن .
پس نميشه گفت زمان يا شانس وجود نداره. اين كلمات رو بشر ساخته تا مقداري رو اندازه گيري كنه.
-----------
اصلا به فرض كه ما دو تا بعد علم و ياد بگيريم ، 25 تايه ديگه رو ميخوايم چي كنيم ؟؟ :31:
با خود عهد میکنم عشق را نه بندی برای به دام افتادن و نه زندانی برای اسارت بدانم بلکه هدیه و فرصتی الهی برای تکامل دو فرد با یکدیگر و بالی جهت پروازی مقدس بدانم.
Yes, It is.
چرا يكي قبلا رسيده :27:
خیلی باحال بود:16:
---------------------------------------------
ما داریم موضوعاتی که از ابتدای افرینش سعی در توجیهش بوده و عملا نا موفق هم بوده رو دوباره اثبات میکنیم، فکر میکنم این بحث بی نتیجه بمونه و اکثر پستها به تلاش برای اثبات دانایی خود تبدیل بشه!
به نظر من بهتره از مسائل عام تر به مسائل جزیی تر و قابل لمس تر مثل احساس، عشق، عقل و ... بریم تا هم بشه به نتیجه رسید و هم بشه تبادل اطلاعات کرد و آگاهیمون رشد پیدا کنه.
به هر حال این نظر من بود...:11:
1.چطور ميشه گفت كاملا رد شده ؟
راستي بعضي از برداشتها از يه موضوع متفاوته و ممكنه باعث سردرگمي بشه.
در مورد سياره سكينه ( sokaine ) هم همينطور ميشه گفت ( فقط مثال بود )
منظورم همين كلمه آتش هست كه به نوعي ميشه گفت همون انرژي هست كه مثلا الكترونها براي حركت ازش استفاده ميكنن.
و شايد منظور از جن يا شيطان كه از آتش آفريده شدن چيزي غير از برداشت ما باشه.
2.پس بخش كوچكي از انرژي نهفته در خورشيد تبديل به نور ميشه ديگه !! :31:
3.چرا يكي قبلا رسيده :27:
خوب معمولا اين موارد اينجوريه كه هر موضوعي رو با توجه به ديدگاه خاصي ( مثل 7 يا فلسفه ي فلان ) مطرح ميكنن و بقيه بر پايه همون گفته ميشه.
حالا اين كتاب كي مياد ؟ خلاصه و كوتاهه يا بيست جلدي ؟ طرفداراشم كه ظاهرا با هم تفاوت نظر دارن :31:
موخوام ردش كنم :31:
4.به شانس معتقدي ؟
زمان و شانس كلمه هايي براي سنجش واقعه اي هستن ، معنايي ندارن .
پس نميشه گفت زمان يا شانس وجود نداره. اين كلمات رو بشر ساخته تا مقداري رو اندازه گيري كنه.
-----------
اصلا به فرض كه ما دو تا بعد علم و ياد بگيريم ، 25 تايه ديگه رو ميخوايم چي كنيم ؟؟ :31:
Yes, It is.
1.چون نیست رد شده
موجودی که هیچ نیازی نداره
دلیلشم اینکه ما آثار برطرف کردن نیازش رو نمیبینیم و این به دلیل علم کم ما نیست بلکه دلیلش وجود نداشتن چنین موجودی هست
موجودی که دیده نمیشه
الان میگید خدا دیده نمیشه و یا عقل دیده نمیشه ولی این دوتا آثار دارن
میشه یک نمونه از اثر موجود خیالی رو نشون بدین(البته باید علمی باشه و داستان و وهم و خیال نباشه)
البته اینجا منظور دید با چشم خودمون نیست بلکه ما میتونیم هرچیزی که بین امواج فرو سرخ و فرا بنفش هست رو ببینیم و به غیر از اینی وجود نداره که نشه دیدش
و...
در مورد انرژی بودنش که انسان و تمام جهان هستی از انرژی هست!
نه اینکه یک موجود خاص از انرژی باشه!
حرف شما هم در صورتی صدق میکرد که گفته میشد که مثلآ گفته میشد همه چیز از آتشه
اینجا به هیچ وجه صدق نمیکنه
در مورد انرژی هم بگم که اولآ متاسفانه کسانی که از فیزیک کوانتوم و از نظریات و... اون کوچکترین اطلاعی ندارن میان و استفاده میکنن از چیزی که نمیدونن
انرژی یک ذره بنیادی هست که همه چیز از این ذره واحد ساخته شده
حتی خود الکترون و کوچکترین ذره
در مورد جن هم یه توضیح بدم
این کلمه فقط در دین اسلام مطرح شده و میشه گفت تبلیغ و صادر شده
دلیلشم وحی الهی نیست
چون فقط عرب بادیه نشین با این کلمه و موجود خیالی آشنا بود این کلمه از (بی)فرهنگ عرب وارد قران شده
که اونها هم همنطور که گفتم از افسانه های بابلی و سومری این موجود خیالی رو وارد (بی)فرهنگشون کردن
علم هم میگه ما که چیزی با ابزار علمی نمیتونیم ببینیم ولی طبق گفته های قران باید موجودی از جنس آتش یعنی همون پلاسما باشه که باز هم حتی با چشم غیر مسلح باید دیده بشه و...
و یک چیز جالب هم هست و اون اینکه میگن این موجود از آهن فراری هست
خب کسانی ادعای دیدنش رو دارن نمیدونن که بدن خودشون پر از آهنه!!!!!!!!!:31:
2.عزیزم شما حتی نمیدونی که انرژی که آرزوا مطرح کرده با این انرژی که شما در فیزیک و علوم کلاسیک میخونید کاملآ متفاوت هست
و اصلآ اینجا منظور انرژی و ... نبود
یک مثال بود که شما درست متوجه نشدی
امیدوارم در کلاسهای فیزیکی که تا چند وقت دیگه میزام توو همین پی سی شرکت کنید!
3.عزیز کسی نمیتونه برسه و هرکس اینو میگه مطمئنآ دروغ گو هست!
دوست عزیز این کتاب به قدر علمی و عقلی و منطقی هست و موضوعات رو به قدری دقیق توضیح میده که...
کتاب هفت جواب تمام سوالات بشر هست!
کتابی یک جلدی هست احتمالآ
در مورد طرفدارهاش هم خب معلومه اختلاف نظر همه جا هست
برای مثال از یک آیه قران میشه چندجور برداشت کرد و این یعنی اختلاف نظر و کاملآ طبیعی هست
در مورد ردش هم منتظرم این کار رو بکنی:20:
4.زمان که وجود نداره و این معلومه
زمان یه احساسه که توضیحش رو دادم
برای مثال وقتی بهت خوش میگذره زمان هم زود میگذره و وقتی بد زمان هم دیر میگذره
اگر زمان یک کمیت واقعی بود همیشه یکسان بود
زمان یک احساسه نه کمیت
در مورد شانس هم بازم وجود نداره
کوانتوم این مسئله رو حل کرده
وقتی شما چیزی رو با اطمینان انتخاب میکنی و یا ردش میکنی فقط یک جهان تشکیل شده
وقتی شما برای مثال تست کنکور رو میخوای از روی شانس بزنی چهار جهان تشکیل میشه که شما مثلا اولیش رو میزنی و توو جهان عدی دومی و بعدی سومی و بعدی چهارمی پس در واقع شما همه ی گزینه ها رو میزنی!
یا در مورد تاس
تاحالا فکر کردی چرا برای مثال 5 میاد و 6 نمیاد؟
برای اینکه هرکدوم توو یک جهان اومدن و برای شما اونی اومده که احتمال اومدنش بیشتر بوده
این بحثا و کوانتوم پیچیده هستن یکم:20:
یه تذکر هم به دوستان بدم
یک محل علمی جای خند و شوخی و ...نیست
هرچیزی جایی داره و هرکاری مکانی!
خنده و شوخی و... در یک مکان علمی توهین به همه هست و به ویژه به خودتون!
1.ما داریم موضوعاتی که از ابتدای افرینش سعی در توجیهش بوده و عملا نا موفق هم بوده رو دوباره اثبات میکنیم، فکر میکنم این بحث بی نتیجه بمونه و اکثر پستها به تلاش برای اثبات دانایی خود تبدیل بشه!
2.به نظر من بهتره از مسائل عام تر به مسائل جزیی تر و قابل لمس تر مثل احساس، عشق، عقل و ... بریم تا هم بشه به نتیجه رسید و هم بشه تبادل اطلاعات کرد و آگاهیمون رشد پیدا کنه.
به هر حال این نظر من بود...:11:
1.هنوز وقتش نرسیده
امیدوارم صبر کنید و ببینید که 7 چطور همه ی سوالهارو پاسخ میده
علمی و منطقی و عقلانی
حتی وجود خدارو!
2.عزیز احساس و عشق و ....جاش توو گروه شکست عشقی و... هست نه اینجا
ما اینجا عقلانی بحث میکنیم و چالش هایی که پیش رومون هست رو مورد بررسی قرار میدیم
امیدوارم آگاهیمون رشد کنه همنطور که گفتید:20:
این جمله غلطه دوست عزیز
خیلی از مردمان و نژادها و اقوام بودن که از اول خدایی داشتن
آریایی ها یا بهتره بگیم اقوام ایرانی اولین یکتاپرستان بودن
فعلا نميتونم راجع به اين حرفي بزنم چون شما مدركي نگذاشتي كه گفته ات را ثابت كنه .
معلومه که این متن کاملآ مغرضانه هست
اینکه بگیم اینارو میپرستیدن بازم اشتباهه
اینارو الهه هایی میدونستن که با دادن قربانی اونها رو شاد میکردن و...
و موضوعی هم هست که بیشتر این اعتقادات که گفته شده رو بابلی ها داشتن و میشه گفت زبان و... و محد تمام ادیان و اسطوره های اونهاست
حتی برخی داستانهای قرانی گرفته شده از اون اندیشه هاست!
الهه خدا نیست و در زبان پارسی بد معنی شده
درمورد يه تاريخ نويس من اصلا بهتون حق نميدم كه اين طور درباره اش صحبت كنيد چون فقط عينا نقل كرده :20:
ولي در اين كه اينا رو الهه ميدونستن شكي نيست .
در مورد اينكه بابلي ها تقليد از آريايي ها كردند يا آريايي ها تقليد از بابلي ها هم فعلا مدارك درستي در دسترس ندارم پس فعلا حرفي نميزنم ولي در مورد اينكه ساير اقوام از بابلي ها و....قرض گرفته اند ميتوانم بگويم كه عين واقعيت است
مثلا شباهت شديد ميترا والله
شباهت فرشته ها ي نزديك ميترا والله
ودرمورد .......كه بعد ها به طور مفصل اشاره خواهم كرد .
و اضافه میکنم که اولین دین میتونه جادو باشه و اولین نشانه های دین
حالا یه سوال پیش میاد
چرا ادیان گفتن جادو بد هست؟
من هم در اين رابطه يك قسمت از همان كتاب قبلي را ميگذارم :
"آريايي ها براي رهايي از عوامل شر وردهايي ميخواندند وكم كم اين اعمال به جادوگري وسحر وطلسم منتهي گشت وپيداست كه اين عقايد (جادوگري وطلسم )يادگار دوره ايست كه با اقوام سامي بابلي وآشوري همسايه شده اند ."
عزیز شما با چه استدلای میگی که حرف شما مطلقآ درسته که بقیه بخوان حتمآ اون رو قبول کنن؟!!!!
حتی من که علمی صحبت میکنم از حرفم مطمئن نیستم!
اولا من اجباري به قبول اين حرفهاندارم وصرفا اينها اطلاعاتي است كه من به دست آورده ام ودر اختيار ديگران گذاشته ام وحتي يك نظريه ي علمي هم نظريه است ونظر يك شخص است پس هيچ اجباري به قبول نيست وهيچ مطلقي هم وجودندارد .
من هم از خودم صحبت نكردم از زبان علم گفتم مگه شما تاريخ رو يك علم نميدوني؟
من از شيوه ي علمي تبعيت ميكنم و ارجاع هم وبراي كلمه كلمه ي حرفهايم سند دارم وشايد به نظر بعضي افراد اين روش علمي نباشد ولي نظر نظر است !
1. فکر میکنم منظورم بد گفتم یا بد متوجه شدید؛ اصلا بحث هدف شناسی و غایت نگری نیست من میگم فرصت زندگی خیلی ارزشمندتر از اینه که همش صرف توجیه یا درک هدف یا دیگر مسائل غیر قابل لمس بشه. مثل اینه که انسان تمام مدت سفرش رو صرف این کنه که مقصدش کجاست، اینکه انسان برای مدتی به هدف زندگی فکر کنه بد نیست اما این که کل زندگیش رو برای درک چیزی که اساسا قابل درک نیست صرف کنه، غیر قابل توجیهه. اینکه انسان به کجا خواهد رفت رو خیلی از بزرگان سعی کردن بررسی کنن، بعضی ها با عقل و بعضی ها قلبشون اما اگه واقع بین باشیم هیچ کدوم از توجیه هاشون کاملا قابل پذیرش و درک نیست و به راحتی میشه ازشون ایراد گرفت. من میگم حالا که ما هستیم، اینجا و الان زندگی رو به یه شادی محض تبدیل کنیم حالا به هر طریقی؛ با عشق، با زندگی کردن حقیقی، با محبت و دوست داشتن و ...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](45).gif
2. منطورم این بود که کارامد باشه نه عملی، یعنی همش ایده و نظریه نباشه بلکه بشه از از حرفهامون در جهت تکامل زندگی استفاده کرد.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](45).gif
سلام وبا تبريك اكانت جديد :11:
منظور شما از عمل چه نوع عمليه ؟
انسان با انديشه عمل ميكند پس ساختن انديشه ساختن عمل است .
ميدونم كه منظور شما مطرح كردن مسائلي از فلسفه است كه عامل تحرك است ولي اينجا فكر نكنم گنجايش چنين بحثي را داشته باشد :20:
ولي درپايان بازهم علاقه دارم بدانم كه منظور شما از فلسفه اي كه باعث عمل ميشه چه نوع فلسفه اي است وعملي كه انجام ميشه چه نوع عملي :20:
1.علمی و منطقی و عقلانی
حتی وجود خدارو!
2.عزیز احساس و عشق و ....جاش توو گروه شکست عشقی و... هست نه اینجا
ما اینجا عقلانی بحث میکنیم و چالش هایی که پیش رومون هست رو مورد بررسی قرار میدیم
درود به دوست عزیزم،
1. من بعید میدونم با اینهمه تفاوت در طرز فکر و حتی تفاوت در منطق بین انسانها بشه این موضوعات رو منطقی و عقلانی اثبات کرد. هرچند معتقدم بعضی چیزها رو اصلا نمیشه با ذهن و منطق اثبات کرد به هر حال امیدوارم بتونید به هدفی که عنوان کردید، برسید.
2.فکر نمیکنم بررسی فلسفه ی عشق و احساس یا موشکافی آگاهانه ی این دو موضوع ربطی به تاپیک شکست عشقی و اینجور تاپیکها که صرفا هدفشون درد و دل یا سهیم شدن خاطراته داشته باشه.
خیلی ممنون از توجهی که کردی دوست من:10:
سلام وبا تبريك اكانت جديد :11:
منظور شما از عمل چه نوع عمليه ؟
انسان با انديشه عمل ميكند پس ساختن انديشه ساختن عمل است .
ميدونم كه منظور شما مطرح كردن مسائلي از فلسفه است كه عامل تحرك است ولي اينجا فكر نكنم گنجايش چنين بحثي را داشته باشد :20:
ولي درپايان بازهم علاقه دارم بدانم كه منظور شما از فلسفه اي كه باعث عمل ميشه چه نوع فلسفه اي است وعملي كه انجام ميشه چه نوع عملي :20:
ممنونم arzeve ی عزیز:11:
اگه دقت کرده باشی من گفتم کارآمد باشه نه اینکه عملی باشه. ببینید شما میتونید اثبات کنید خدا هست، مثلا خدا از عشقه و ... ولی من میتونم بگم خب حالا اینا چه تغییری در زندگیم به وجود میاره؟!
دقیقا نکتش همینجاست، مرز بین صرف ایده و نظر با ایده همراه کارآمد بودن ...
امیدوارم فهمیده باشید منظورم چیه.:20:
بازم ممنون:11:
سلام دوستان
كسي ميدونه ادامه اين جمله شريعتي چيه؟
«حقيقت بدون پرستش، علم وفلسفه است وپرستش بدون حقيقت....»
درود به دوست عزیزم،
1. من بعید میدونم با اینهمه تفاوت در طرز فکر و حتی تفاوت در منطق بین انسانها بشه این موضوعات رو منطقی و عقلانی اثبات کرد. هرچند معتقدم بعضی چیزها رو اصلا نمیشه با ذهن و منطق اثبات کرد به هر حال امیدوارم بتونید به هدفی که عنوان کردید، برسید.
2.فکر نمیکنم بررسی فلسفه ی عشق و احساس یا موشکافی آگاهانه ی این دو موضوع ربطی به تاپیک شکست عشقی و اینجور تاپیکها که صرفا هدفشون درد و دل یا سهیم شدن خاطراته داشته باشه.
خیلی ممنون از توجهی که کردی دوست من:10:
1.ببینید شاید انسانها دین و آئینشون یکی نباشه ولی در یک چیز و یک چیز رو
همشون قبول دارن و اون علمه!
در مورد اثبات هم امیدوار نباشید
مطمئن باشید
2.موافقم:20:
1.فعلا نميتونم راجع به اين حرفي بزنم چون شما مدركي نگذاشتي كه گفته ات را ثابت كنه .
2.درمورد يه تاريخ نويس من اصلا بهتون حق نميدم كه اين طور درباره اش صحبت كنيد چون فقط عينا نقل كرده
ولي در اين كه اينا رو الهه ميدونستن شكي نيست .
در مورد اينكه بابلي ها تقليد از آريايي ها كردند يا آريايي ها تقليد از بابلي ها هم فعلا مدارك درستي در دسترس ندارم پس فعلا حرفي نميزنم ولي در مورد اينكه ساير اقوام از بابلي ها و....قرض گرفته اند ميتوانم بگويم كه عين واقعيت است
مثلا شباهت شديد ميترا والله
شباهت فرشته ها ي نزديك ميترا والله
ودرمورد .......كه بعد ها به طور مفصل اشاره خواهم كرد .
3.من هم در اين رابطه يك قسمت از همان كتاب قبلي را ميگذارم :
"آريايي ها براي رهايي از عوامل شر وردهايي ميخواندند وكم كم اين اعمال به جادوگري وسحر وطلسم منتهي گشت وپيداست كه اين عقايد (جادوگري وطلسم )يادگار دوره ايست كه با اقوام سامي بابلي وآشوري همسايه شده اند ."
4.اولا من اجباري به قبول اين حرفهاندارم وصرفا اينها اطلاعاتي است كه من به دست آورده ام ودر اختيار ديگران گذاشته ام وحتي يك نظريه ي علمي هم نظريه است ونظر يك شخص است پس هيچ اجباري به قبول نيست وهيچ مطلقي هم وجودندارد .
من هم از خودم صحبت نكردم از زبان علم گفتم مگه شما تاريخ رو يك علم نميدوني؟
من از شيوه ي علمي تبعيت ميكنم و ارجاع هم وبراي كلمه كلمه ي حرفهايم سند دارم وشايد به نظر بعضي افراد اين روش علمي نباشد ولي نظر نظر است !
1.مگه شما مدرک گذاشتی؟
یک کتاب گرچه که مرجع هم باشه نمیتونه مدرک باشه
ولی اگر اینطور میخواید کتابهای مختلف آقای اشمیت و دیگر تاریخ نویسان که شهرت جهانی دارند رو میتونید مطالعه کنید!
2.اگر نقل قول کرده که اصلآ اعتباری نداره
لطفآ بگید از کدوم کتاب مرجع عینآ نقل کرده؟
بله همنطور که گفتم الهه میدونستن و الهه هم با خدا فرق میکنه که در زبان پارسی اشتباه ترجمه شده
آریایی ها تقلید از بابلیها کردن دلیلشم اینکه بابلیها قبل از آریای ها حکومت داشتن!
در مورد شباهتها که باید بگم همه ی این شباهتها(شیطان و اهریمن و میترا و الله و...)باید بگم که بله دین اسلام از زرتشت تقلید کرده و زرتشت هم از ادیان قبل از خودش یعنی مانویی و میترایی و اونها هم از ائین ها و اسطوره های قبل از خودشون و...
لازم به ذکر هست که زرتشت از منطقه آذربایجان کنونی ایران هست و در اونجا متولید شده(ارومیه و یا اردبیل)که زمانی این مناطق تحت سیطره بابلی ها بوده!
3.بله میشه گفت همین هاست
درسته
البته این وردها و طلسم ها و جادو کلآ به طرز عجیبی کار میکنه!
که واقعآ تعجب اور هست
4.ببینید شما خودتون گفتید که چیزایی که میگید حقیقت هست پس هرکس میتونه قبول کنه یا نکنه
این لحن یعنی چیزایی که شما میگید مطلقآ درسته و هرکس قبول کنه کار درستی کرده و هرکس نه کار غلطی
میتونستید بگید یک نظریه هست ولی نگفتید و لحنی که داشتید یعنی درسته مطلقآ حرفاتون
منم اینو میدونم و بارها هم گفتم که هیچ چیز مطلقی وجود نداره!
تاریخ علم نیست ولی علم تاریخ داره
شما میتونید بگید نظرتون چی هست ولی نمیتونید بگید مطلقآ اون درسته
علم هم مطلق نیست و اگر هم علمی صحبت کنید باز هم حرفاتون و حرفای من و... نظریه هست
فرق علم هم دقیقآ با دین و شبه علم همین هست که روز به روز به روز میشه و بهتر و به واقعیت نزدیکتر میشه:20:
.مگه شما مدرک گذاشتی؟
یک کتاب گرچه که مرجع هم باشه نمیتونه مدرک باشه
ولی اگر اینطور میخواید کتابهای مختلف آقای اشمیت و دیگر تاریخ نویسان که شهرت جهانی دارند رو میتونید مطالعه کنید!
یک کتاب وقتی که میخواهد به چاپ برسد از چند فیلتر عبور میکند ویکی از آن ها این است که از نظر علمی بررسی شود .پس وقتی من یک جمله همه از یک کتاب نقل قول میکنم پس درواقع یعنی ارجاع علمی کردم .
من هر جمله ای که گفتم یک کتاب معرفی کردم که از داخل اون این مطالب استخراج شده است .
2.اگر نقل قول کرده که اصلآ اعتباری نداره
لطفآ بگید از کدوم کتاب مرجع عینآ نقل کرده؟
بله همنطور که گفتم الهه میدونستن و الهه هم با خدا فرق میکنه که در زبان پارسی اشتباه ترجمه شده
آریایی ها تقلید از بابلیها کردن دلیلشم اینکه بابلیها قبل از آریای ها حکومت داشتن!
در مورد شباهتها که باید بگم همه ی این شباهتها(شیطان و اهریمن و میترا و الله و...)باید بگم که بله دین اسلام از زرتشت تقلید کرده و زرتشت هم از ادیان قبل از خودش یعنی مانویی و میترایی و اونها هم از ائین ها و اسطوره های قبل از خودشون و...
لازم به ذکر هست که زرتشت از منطقه آذربایجان کنونی ایران هست و در اونجا متولید شده(ارومیه و یا اردبیل)که زمانی این مناطق تحت سیطره بابلی ها بوده!
اولا منظور از این که تاریخ را نقل قول کرده این است که عینا تاریخ را نوشته است .
دوما اگر نقل قول هم کرده باشد ایرادی بر نوشته اش نیست چون همه ی تاریخ نویسان نقل قول را انجام میدهند چون این آقایی که کتاب را مینویسد خود که در زمان آریایی ها زنده نبود !!!!!!پس اجبار بر این است که از شواهد وتاریخ نویسان دیگر استفاده کند .
4.ببینید شما خودتون گفتید که چیزایی که میگید حقیقت هست پس هرکس میتونه قبول کنه یا نکنه
این لحن یعنی چیزایی که شما میگید مطلقآ درسته و هرکس قبول کنه کار درستی کرده و هرکس نه کار غلطی
میتونستید بگید یک نظریه هست ولی نگفتید و لحنی که داشتید یعنی درسته مطلقآ حرفاتون
منم اینو میدونم و بارها هم گفتم که هیچ چیز مطلقی وجود نداره!
تاریخ علم نیست ولی علم تاریخ داره
شما میتونید بگید نظرتون چی هست ولی نمیتونید بگید مطلقآ اون درسته
علم هم مطلق نیست و اگر هم علمی صحبت کنید باز هم حرفاتون و حرفای من و... نظریه هست
فرق علم هم دقیقآ با دین و شبه علم همین هست که روز به روز به روز میشه و بهتر و به واقعیت نزدیکتر میشه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](26).gif
علم را به دست مغلطه سپردن اصلا کار زیبایی نیست .وبه قول خودتون :
فلسفه هورا کشیدن و جنجال و حمله نیست دوستان و همه باید این مورد رو در نظر بگیریم
پس به جای اینکه به این بپردازید که من مطلق حرف زدم یا نه به این بپردازید که حرفهای من چه بوده !
به نظر شما این را بهتر نیست ؟
1.ببینید شاید انسانها دین و آئینشون یکی نباشه ولی در یک چیز و یک چیز رو
همشون قبول دارن و اون علمه!
در مورد اثبات هم امیدوار نباشید
مطمئن باشید
در مورد اثبات منطقی و علمی بازهم نظر خودمو دارم، فکر میکنم شما هم با من موافق باشید در این مورد که منطق رو میشه حداقل در دودسته تقسیم کرد: اولیش منطق عوام که صرفا بر پایه ی مسائل علمی تجربی هستش و با اثبات های علمی ناملموس و غیر قابل دیدن یا غیر قابل تجربه میونه ای نداره و دومیش منطق افراد تحصیل کرده یا حداقل افراد آگاهتر که مسائل علمی رو تمام و کمال میپذیرن حتی اگه اون مسئله رو تجربه نکرده باشن. خب تا اینجا میبینیم که توجیه و اثبات بعضی چیزها انقدرا هم راحت نیست و یا حتی غیر ممکنه چون با هرکسی باید با منطق خودش جلو رفت.
در ضمن ما میخوایم با بعضی فرضیات که مورد تایید همه مون نیست چیزی رو اثبات کنیم که کارو سخت تر میکنه.
مثلا در اثبات این که 2*2 =4 باید فرضیاتمون مشترک باشه و برای همه 2، عمل ضرب و کلا اصل ریاضی اثبات شده باشه، حالا فکرکن برای کسی که تعریفی متفاوت از 2 یا عمل ضرب داره، بخوای اثبات کنی؛ عملا این کار غیر ممکنه، مگر اینکه بخوای از اول باهاش شروع کنی و همه چیز رو از صفر بهش توضیح بدی که اینم خیلی سخت و شایدم غیر ممکنه مخصوصا در مورد مسائلی چون اثبات خدا که فرضیاتش واسه خودش عالمی داره.
دوستان به اینجا هم یه سری بزنید چون اکثر بحثهاشون روی خداست:46:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
1.یک کتاب وقتی که میخواهد به چاپ برسد از چند فیلتر عبور میکند ویکی از آن ها این است که از نظر علمی بررسی شود .پس وقتی من یک جمله همه از یک کتاب نقل قول میکنم پس درواقع یعنی ارجاع علمی کردم .
2.من هر جمله ای که گفتم یک کتاب معرفی کردم که از داخل اون این مطالب استخراج شده است .
3.اولا منظور از این که تاریخ را نقل قول کرده این است که عینا تاریخ را نوشته است .
دوما اگر نقل قول هم کرده باشد ایرادی بر نوشته اش نیست چون همه ی تاریخ نویسان نقل قول را انجام میدهند چون این آقایی که کتاب را مینویسد خود که در زمان آریایی ها زنده نبود !!!!!!پس اجبار بر این است که از شواهد وتاریخ نویسان دیگر استفاده کند .
4.علم را به دست مغلطه سپردن اصلا کار زیبایی نیست .وبه قول خودتون :
5.پس به جای اینکه به این بپردازید که من مطلق حرف زدم یا نه به این بپردازید که حرفهای من چه بوده !
به نظر شما این را بهتر نیست ؟
1.بله از یک فیلتر عبور میکنه و اون پول هست!:20:
من زمانی میخواستم کتاب چاپ کنم و این موضوع رو کاملآ واقفم
البته همه چیز اینجوریه
پایان نامه ها و...
2.بله درسته
چند جمله تاریخی بود که ما رو ارجا دادین به یک کتاب غیر مرجع
که همونطور که گفتم و بحث کردیم به نظر در بعضی مواقع به طرز مشکوکی مغرضانه هست!
3.دوست عزیز شما خودت هم می دونی که تاریخ رو اگر بزرگترین تاریخ نویسان دنیا هم بنویسن باز هم جای اشتباه وجود داره
خب طبیعتش اینه
ما نمیتونیم تاریخ رو دوباره ببینیم(البته فعلآ)پس میتونه غلط باشه چیزی که به ما میگن
4.دوست عزیز خودتون هم میدونید که مغلطه ای نیست و برداشتی که از حرفاتون میشد کرد همونی بود که گفته شد
نه به شما حمله و نه توهین شد
جنجالی هم که نشد
فقط برداشت ها از حرفتون بیان شد!
درست هست که مواردی که در پست اول ذکر شده باید رعایت بشه ولی اصل بحث و گفتگو هم باید حفظ بشه
درضمن حرف شما یعنی مغلطه در علم اصلآ اینجا مطرح نبود و اصلآ به گفتگومون مربوط نمیشد
جهت یادآوری:
مغلطه : مغلطه . [ م َ ل َ طَ / طِ ] (از ع ، اِ) کلامی که مردمان بدان در غلط و اشتباه افتند.لغت نامه دهخدا
5.درسته این بهتره
البته شما باید این مورد رو در نظر داشته باشید که انسان امروز آزاده و آزاده که هر تصمیمی بخواد بگیره و هر راهی میخواد انتخاب کنه نه اینکه چیزی بهش دیکته بشه!
1.در مورد اثبات منطقی و علمی بازهم نظر خودمو دارم، فکر میکنم شما هم با من موافق باشید در این مورد که منطق رو میشه حداقل در دودسته تقسیم کرد: اولیش منطق عوام که صرفا بر پایه ی مسائل علمی تجربی هستش و با اثبات های علمی ناملموس و غیر قابل دیدن یا غیر قابل تجربه میونه ای نداره و دومیش منطق افراد تحصیل کرده یا حداقل افراد آگاهتر که مسائل علمی رو تمام و کمال میپذیرن حتی اگه اون مسئله رو تجربه نکرده باشن. خب تا اینجا میبینیم که توجیه و اثبات بعضی چیزها انقدرا هم راحت نیست و یا حتی غیر ممکنه چون با هرکسی باید با منطق خودش جلو رفت.
2.در ضمن ما میخوایم با بعضی فرضیات که مورد تایید همه مون نیست چیزی رو اثبات کنیم که کارو سخت تر میکنه.
3.مثلا در اثبات این که 2*2 =4 باید فرضیاتمون مشترک باشه و برای همه 2، عمل ضرب و کلا اصل ریاضی اثبات شده باشه، حالا فکرکن برای کسی که تعریفی متفاوت از 2 یا عمل ضرب داره، بخوای اثبات کنی؛ عملا این کار غیر ممکنه، مگر اینکه بخوای از اول باهاش شروع کنی و همه چیز رو از صفر بهش توضیح بدی که اینم خیلی سخت و شایدم غیر ممکنه مخصوصا در مورد مسائلی چون اثبات خدا که فرضیاتش واسه خودش عالمی داره.
1.گفته هاتون درست هست
2.عزیز ما با فرضیات کار نمیکنم
من که میگم با علم و آگاهی و منطق و... اثبات میکنم
این کارو میکنم
نه اینکه-نقل از ارزوا-هی بگم ایمان بیاورید و ایمان بیاورید!
یا مثلآ از یک برهان شکست خورده به نام نظم استفاده کنم و کل کتابهای درسی دینیم رو بر پایه اون بنا کنم و...
3.حرفات کاملآ درسته
به نظر من آگاهی میلیون ها انسان و رسیدن به حقیقت ارزش از صفر شروع کردن رو داره
والبته به جز در بعضی مواقع هم این کار لازم نیست
.بله از یک فیلتر عبور میکنه و اون پول هست.gif
من زمانی میخواستم کتاب چاپ کنم و این موضوع رو کاملآ واقفم
البته همه چیز اینجوریه
پایان نامه ها و...
الان وضعيت جوري كه شده كه اگر اون آيتمي كه فرمودين(پول) حضور داشته باشه اصلا علم معنايي نداره :31:
2.بله درسته
چند جمله تاریخی بود که ما رو ارجا دادین به یک کتاب غیر مرجع
که همونطور که گفتم و بحث کردیم به نظر در بعضی مواقع به طرز مشکوکی مغرضانه هست!
از اين به بعد سعي ميكنم كه به كتاب هاي مرجع ارجاعتون بدم چشم :20:
ولي هيچي مغرضانه نبود:20:
4.دوست عزیز خودتون هم میدونید که مغلطه ای نیست و برداشتی که از حرفاتون میشد کرد همونی بود که گفته شد
نه به شما حمله و نه توهین شد
جنجالی هم که نشد
فقط برداشت ها از حرفتون بیان شد!
درست هست که مواردی که در پست اول ذکر شده باید رعایت بشه ولی اصل بحث و گفتگو هم باید حفظ بشه
درضمن حرف شما یعنی مغلطه در علم اصلآ اینجا مطرح نبود و اصلآ به گفتگومون مربوط نمیشد
جهت یادآوری:
مغلطه : مغلطه . [ م َ ل َ طَ / طِ ] (از ع ، اِ) کلامی که مردمان بدان در غلط و اشتباه افتند.لغت نامه دهخدا
به نظر شما اين جا حرفتون باعث اشتباه نشده ؟اگه به پستاي دوستان ديگه مراجعه كنيد خواهيد فهميد :31:
البته شما باید این مورد رو در نظر داشته باشید که انسان امروز آزاده و آزاده که هر تصمیمی بخواد بگیره و هر راهی میخواد انتخاب کنه نه اینکه چیزی بهش دیکته بشه!
كاملا موافقم اينجا جايي براي آزادي بيان است والبته درباره ي همه چيز!!!
نه اینکه-نقل از ارزوا-هی بگم ایمان بیاورید و ایمان بیاورید!
كاش از يه كتاب مرجع براي ارجاع استفاده ميكرد يعني قرآن چون شاهد زنده بر اين ادعاي من است كه نصف قرآن برپايه ي ايمان آوردن پي ريزي شده واين كلمه به دفعه تكرار شده كه امنوا :31:
درود به دوستان عزبز...
متاسفانه هنوز تعداد پستهام به اون حدی نرسیده که بتونمpm بفرستم یا دکمه ی تشکر برام فعال باشه. یکی نیست به این نرم افزار فروم بگه که من همون موبایلرم با 300 و اندی پست!
گفتم با این پست از همه ی دوستان تشکر کنم:11: و هم تعداد پستم زیاد بشه:21::31:!
به نظر من آگاهی میلیون ها انسان و رسیدن به حقیقت ارزش از صفر شروع کردن رو داره
والبته به جز در بعضی مواقع هم این کار لازم نیست
درسته، مطمئنا اگه چیزی ارزش از صفر شروع کردن رو داشته باشه همون آگاه کردن دیگرانه و اگر هم اینکار انجام نمیشد هیچوقت اندیشه هایی مثل اندیشه ی نیچه و ... که به نوعی جدید هستن به وجود نمی اومدن.
به نظرم تلاش برای آگاهی خود و جامعه بزرگترین وظیفه هر انسانیه چون اولا انسانیت بدون آگاهی، تقلید کورکورانه و طوطی ماننده و ثانیا بزرگترین دشمن حکومتها مخصوصا حکومتهای مستبد آگاهی مردمه.
باسلام به دوستان بزرگوارم
بازم یه سوال دارم. میدونیدکه ذهن به تعبیری مثل آینه منعکس کننده تصاویر وسایرمحسوساته. میخوام بپرسم آیا یک نوزاد دارای ادراک غیر طبیعی یابه قولی ادراک فطری هست یاخیر؟
danial_848
25-08-2010, 18:22
باسلام به دوستان بزرگوارم
بازم یه سوال دارم. میدونیدکه ذهن به تعبیری مثل آینه منعکس کننده تصاویر وسایرمحسوساته. میخوام بپرسم آیا یک نوزاد دارای ادراک غیر طبیعی یابه قولی ادراک فطری هست یاخیر؟
سلام
طبعاً نظرات کاملاً مختلفه جواب حسگراها که قطعاً منفیه عقلگراها هم معمولاً برعکس. منتها نظر قرآن با هر دو اینها متفاوته و کاملترین نظره. به نظر من البته.
دوستانی که عرض داشتند الان نیاز به فلسفه ی عملی است جا دارد بدانند که الان جامعه ی ایران دچار نوعی بیخدایی وبی اعتقادی شده و دلیل اصلی هم این است که نه کسی تعریف درستی از خدا ارائه میکند ونه معاد به طور صحیح جا افتاده است .پس عادی است در این شرایط در جامعه آمار فساد وتباهی بالا برود .
همه چیز دستخوش تغییر میشود وتنها وجود تغییر ناپذیر خداوند است پس تغییر لازمه ی بهتر شدن است .
این پست :
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
نشان از این داشت که فلسفه ی اسلامی در چند صد سالی که گذشته هیچ تغییری در خود ایجاد نکرده ودلیل ضعفش هم همین نکته است .فلسفه ی هفت نه تنها مخالف با فلسفه ی اسلامی نبوده بلکه به نوعی آن را تکمیل میکند.پست ذکر شده نشان میدهد که فلسفه ی اسلام درباره ی خدا را میتوان به راحتی زیر سوال برد چون ناقص بوده واین ناقص بودن به دلیل تحریف است وبرای نشان دادن این تحریف همین بس که بگویم عالمی مانند ابن سینا بیشترین علاقه اش به اثبات خداوند بوده است ولی اکنون در نوشته های او هیچ نکته ی جدید درمورد خداوند یافت نمیشود به این دلیل که کتاب های اصلی او به دست افرادی که قصد ایجاد تزلزل در فلسفه ی اسلامی را داشتند نابود شده است .
فلسفه ی اسلامی به طور ریشه دار وجود ندارد واین جمله کاملا درست است زیرا درکتاب قرآن چیزی به نام فلسفه وجود ندارد .ابن سینا هم که به تعبیری دانشمند اسلامی شناخته شده است خود از فلسفه ی یونان برداشت کرده است وهمچنین تعریف فارابی از آفرینش هیچ تطبیقی با قرآن ندارد.
در قرن های مختلف حتی خرافات هم پیشرفت کرده وهر حرف خرافه ای یک فلسفه برای خود پیدا کرده ودلیل رواج این خرافات هم کمبود اطلاعات در جامعه است با اجازه ی دوستان نمونه ازاین خرافات را عرض میکنم .
این خرافه یکی از بروزترین خرافات علمی میباشد که توسط فراماسون ها ساخته شده است واصل پایه ی آن برای ایجاد خودکشی است .
حالا میپردازیم به این که اصلا این زندگی الکترونی چه هست :
در مدل اتمی نیلز بور الکترون هایی که در لایه های پایینی قرار دارند هرچه به سمت لایه ی های بالایی حرکت میکنند سطح انرژی بالاتری پیدا میکنند ووقتی به آخرین لایه رسیدند انرژی از دست میدهند وبه لایه های ابتدایی بر میگردند ولی این چه ربطی دارد به زندگی من وشما ؟
با اثبات نظریه ی جهان های موازی فراماسونها سعی کردند این مفهوم را تلقین کنند که اگر شخصی در جهانی بمیرد به جهانی دیگر خواهد رفت ودر آنجا سطح انرژی بالاتری خواهد داشت وپس شخص اگر خودکشی بکند به لایه های بالاتر سعود خواهد کرد واین مفهوم در تصویر زیر نهفته است .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این مفهوم به تنهایی کاری از پیش نمیبرد پس نیاز بود که فراماسون ها برای محکم کردن این خرافه آن را به یک نظریه ی علمی شباهت دهند وچه نظریه ای بهتر از نظریه ی اتمی بور پس با بیان همین جمله که مشت نمونه ی خروار است فرمودند که الکترون نمونه ای از یک انسان است وانسان نیز مانند الکترون پس با اثبات نظریه ی جهان های موازی معلوم میشود که انسان نیز میتواند سطح انرژی بالاتری باشد پس اگر خودکشی بکند مانند دادن انرژی اضافی به الکترون است پس به لایه های بالاتر سعود میکند .
حرف این جا تمام نمیشود واین خرافه بیان میکند که لحظاتی در زندگی ما وجود دارد که ما احساس میکنیم قبلا برای ما اتفاق افتاده است وگاهی اوقات نیز احساس میکنیم که بیش از یک بار هم اتفاق افتاده پس این اتفاق حاکی از آن است که ما در لایه ی بالاتر هستیم ودر لایه ی اول نیستیم !!!!
دليل بر مطرح كردن خرافه ي بالا اين بودكه بگويم حتي خرافات هم در حال به روز شدن است ولي فلسفه .........
سلام
طبعاً نظرات کاملاً مختلفه جواب حسگراها که قطعاً منفیه عقلگراها هم معمولاً برعکس. منتها نظر قرآن با هر دو اینها متفاوته و کاملترین نظره. به نظر من البته
سلام
ميتونيد ارجاع بديد
لطفا:20:
danial_848
25-08-2010, 22:09
سلام
ميتونيد ارجاع بديد
لطفا:20:
سلام
مطهری، "فطرت"، صص 47-54.
دوستانی که عرض داشتند الان نیاز به فلسفه ی عملی است جا دارد بدانند که الان جامعه ی ایران دچار نوعی بیخدایی وبی اعتقادی شده و دلیل اصلی هم این است که نه کسی تعریف درستی از خدا ارائه میکند ونه معاد به طور صحیح جا افتاده است .پس عادی است در این شرایط در جامعه آمار فساد وتباهی بالا برود .
همه چیز دستخوش تغییر میشود وتنها وجود تغییر ناپذیر خداوند است پس تغییر لازمه ی بهتر شدن است .
این پست :
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
نشان از این داشت که فلسفه ی اسلامی در چند صد سالی که گذشته هیچ تغییری در خود ایجاد نکرده ودلیل ضعفش هم همین نکته است .فلسفه ی هفت نه تنها مخالف با فلسفه ی اسلامی نبوده بلکه به نوعی آن را تکمیل میکند.پست ذکر شده نشان میدهد که فلسفه ی اسلام درباره ی خدا را میتوان به راحتی زیر سوال برد چون ناقص بوده واین ناقص بودن به دلیل تحریف است وبرای نشان دادن این تحریف همین بس که بگویم عالمی مانند ابن سینا بیشترین علاقه اش به اثبات خداوند بوده است ولی اکنون در نوشته های او هیچ نکته ی جدید درمورد خداوند یافت نمیشود به این دلیل که کتاب های اصلی او به دست افرادی که قصد ایجاد تزلزل در فلسفه ی اسلامی را داشتند نابود شده است .
فلسفه ی اسلامی به طور ریشه دار وجود ندارد واین جمله کاملا درست است زیرا درکتاب قرآن چیزی به نام فلسفه وجود ندارد .ابن سینا هم که به تعبیری دانشمند اسلامی شناخته شده است خود از فلسفه ی یونان برداشت کرده است وهمچنین تعریف فارابی از آفرینش هیچ تطبیقی با قرآن ندارد.
در قرن های مختلف حتی خرافات هم پیشرفت کرده وهر حرف خرافه ای یک فلسفه برای خود پیدا کرده ودلیل رواج این خرافات هم کمبود اطلاعات در جامعه است با اجازه ی دوستان نمونه ازاین خرافات را عرض میکنم .
سلام دوست عزیز،
الان نگاه ها به اسلام دو نوع شده؛ یک نگاه یا عقیده که اون رو غیر متعصبانه و کاملا روشن بینانه بررسی میکنه و یه عقیده هم به ظاهر غیر متصبانه اما توجیه گونه بررسی میکنه، یعنی همه سعیشو میکنه تا اسلام رو با عقاید و پیشرفتهای مدرن توجیه کنه.
من نگاه اول رو نه تنها به این موضوع بلکه برای همه ی ادیان و اعتقادات می پسندم.
اگه معتقدی که اسلام دینی تحریف شده ست پس باید این دین نامطمئن باشه و نقل قولی از کتاب مقدس (قرآن) یا احادیثش نکنی چون به طور قطع نمیشه گفت کجاهاش تحریف شده و کجاش تحریف نشده.(البته منم باور دارم که همه ی دینها تحریف شدن)
از طرفی باید دید این تحریف تا چقدر ریشه در مفاهیمش داشته، شاید کلا تحریفه!
تعریف خدا یه بحثه که الان متاسفانه به عنوان یه وجود انتقام گیرنده و مجازات کننده به ما خورونده شده و اینکه باید از خدا ترسید که من کاملا با این عقیده پوچ مخالفم. چیزی به غیر از عشق نمیتونسته دلیل وجود انسان باشه و عشق از ترس خیلی فاصله داره.
من شخصا به معاد اعتقاد ندارم، یه جورایی به تناسخ اعتقاد دارم اما نه کاملا...
.پس عادی است در این شرایط در جامعه آمار فساد وتباهی بالا برود .
در این مورد من برعکس فکر میکنم، اولا بعضی از مسائلی که در جامعه به عنوان فساد نامبرده میشه رو فساد نمیدونم، ثانیا دلیل زیاد شدن دروغ، سر همدیگه کلاه گذاشتن، گم شدن انسانیت و ... رو وجود باورهای غلط میدونم نه عدم وجود باور.
در مورد سیاست عکس یه مقاله نوشته بودم که عنوانش این بود: "این کار را انجام نده، یعنی انجامش بده!" اگه لازم و ممکن باشه کل مقاله رو میزارم. به نظرم ما تحت نفوذ همین موضوع هستیم( امیدواریم مطلبو گرفته باشید)
باسلام به دوستان بزرگوارم
بازم یه سوال دارم. میدونیدکه ذهن به تعبیری مثل آینه منعکس کننده تصاویر وسایرمحسوساته. میخوام بپرسم آیا یک نوزاد دارای ادراک غیر طبیعی یابه قولی ادراک فطری هست یاخیر؟
این سوال رو فیزیک کوانتوم بررسی و جوابش رو داده!
شما چیزی رو میبینید که مغزتون میتونه پردازشش کنه نه چیزی که چشمهاتوناونو میبینه!
چشمها همه چیز را می بینند چون هیچ برداشت و قضاوتی ندارند
مغر برای مشاهده همه چیز رو مجازی میکنه حتی اون چیزهایی که ما فکر میکنیم واقعی میبینیم! و دقیقآ به همین خاطر هست که اگر شما بدوید و یا اینکه جایی بنشینید و فکر کنید دارید میدوید نقاطی یکسان از مغز در هر دو حالت فعال میشن
مغز در هر ثانیه 400 بیلیون بیت اطلاعات رو پردازش میکنه ولی ما فقط از 2000 بیت اون آگاه میشیم!
مغز نوزاد نمیتونه چیزی که ما میبینیم رو درک کنه برای اینکه هنوز شرطی نشده مغزش
اگر سوالی هست بپرسید
سلام
طبعاً نظرات کاملاً مختلفه جواب حسگراها که قطعاً منفیه عقلگراها هم معمولاً برعکس. منتها نظر قرآن با هر دو اینها متفاوته و کاملترین نظره. به نظر من البته.
جواب بالا قابل توجه شما دوست عزیز که گفته بودید عقلگراها برعکس!
عزیز هیچ چیز مطلقی وجود نداره!
اینو حتی محمد هم درک کرده و در قران هم منعکس شده
نمونش هم اینکه جای توبه برای بدترین آدم ها هم هست یعنی مطلق وجود نداره و مطلقترین چیزها 99% شاید بشن ولی 100% نمیشن!
راستی خوشحال میشیم نظر قران که به گفته شما کاملترین نظره رو هم اینجا بگید که ماهم بهرمند بشیم
دوستانی که عرض داشتند الان نیاز به فلسفه ی عملی است جا دارد بدانند که الان جامعه ی ایران دچار نوعی بیخدایی وبی اعتقادی شده و دلیل اصلی هم این است که نه کسی تعریف درستی از خدا ارائه میکند ونه معاد به طور صحیح جا افتاده است .پس عادی است در این شرایط در جامعه آمار فساد وتباهی بالا برود .
همه چیز دستخوش تغییر میشود وتنها وجود تغییر ناپذیر خداوند است پس تغییر لازمه ی بهتر شدن است .
این پست :
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
نشان از این داشت که فلسفه ی اسلامی در چند صد سالی که گذشته هیچ تغییری در خود ایجاد نکرده ودلیل ضعفش هم همین نکته است .فلسفه ی هفت نه تنها مخالف با فلسفه ی اسلامی نبوده بلکه به نوعی آن را تکمیل میکند.پست ذکر شده نشان میدهد که فلسفه ی اسلام درباره ی خدا را میتوان به راحتی زیر سوال برد چون ناقص بوده واین ناقص بودن به دلیل تحریف است وبرای نشان دادن این تحریف همین بس که بگویم عالمی مانند ابن سینا بیشترین علاقه اش به اثبات خداوند بوده است ولی اکنون در نوشته های او هیچ نکته ی جدید درمورد خداوند یافت نمیشود به این دلیل که کتاب های اصلی او به دست افرادی که قصد ایجاد تزلزل در فلسفه ی اسلامی را داشتند نابود شده است .
فلسفه ی اسلامی به طور ریشه دار وجود ندارد واین جمله کاملا درست است زیرا درکتاب قرآن چیزی به نام فلسفه وجود ندارد .ابن سینا هم که به تعبیری دانشمند اسلامی شناخته شده است خود از فلسفه ی یونان برداشت کرده است وهمچنین تعریف فارابی از آفرینش هیچ تطبیقی با قرآن ندارد.
در قرن های مختلف حتی خرافات هم پیشرفت کرده وهر حرف خرافه ای یک فلسفه برای خود پیدا کرده ودلیل رواج این خرافات هم کمبود اطلاعات در جامعه است با اجازه ی دوستان نمونه ازاین خرافات را عرض میکنم .
البته به یک دلیل که به نظر من اصلی ترین دلیله اشاره نکردید
اونم اینکه اگر هر روز یک غذا بهت بدن
تحمل میکنی ولی آخر حالت ازش بهم میخوره!
جالب بود
مرسی
آقا یکی جواب مارو بده
تعریف فلسفه:چیزی که از عقل ناشی میشود
تعریف دین:چیزی که از وحی ناشی میشود
فلسفه اسلامی
دو تناقض در کنار هم؟!!!!
WOW
مرسی
البته این رو هم اضافه میکنم که دانشمندان زیادی اعتقاد ابن سینا رو داشتن که همشون هم کافر خونده شدن!
مثل زکریای رازی و خیام و ابورحیان بیرونی و ابو علی سینا و... وحتی شاعرانی مثل فردوسی و سعدی و...
خب معلومه
فلسفه ناشی از عقله و بنابه گفته های آقایان اسلام ناشی از وحی
ابن سینا دانشمند اسلامی نیست
اگر بود کافر نمینامیدنش
البته هفت اومده و همه ی اینها رو از بین میبره!
این خرافه یکی از بروزترین خرافات علمی میباشد که توسط فراماسون ها ساخته شده است واصل پایه ی آن برای ایجاد خودکشی است .
حالا میپردازیم به این که اصلا این زندگی الکترونی چه هست :
در مدل اتمی نیلز بور الکترون هایی که در لایه های پایینی قرار دارند هرچه به سمت لایه ی های بالایی حرکت میکنند سطح انرژی بالاتری پیدا میکنند ووقتی به آخرین لایه رسیدند انرژی از دست میدهند وبه لایه های ابتدایی بر میگردند ولی این چه ربطی دارد به زندگی من وشما ؟
با اثبات نظریه ی جهان های موازی فراماسونها سعی کردند این مفهوم را تلقین کنند که اگر شخصی در جهانی بمیرد به جهانی دیگر خواهد رفت ودر آنجا سطح انرژی بالاتری خواهد داشت وپس شخص اگر خودکشی بکند به لایه های بالاتر سعود خواهد کرد واین مفهوم در تصویر زیر نهفته است .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این مفهوم به تنهایی کاری از پیش نمیبرد پس نیاز بود که فراماسون ها برای محکم کردن این خرافه آن را به یک نظریه ی علمی شباهت دهند وچه نظریه ای بهتر از نظریه ی اتمی بور پس با بیان همین جمله که مشت نمونه ی خروار است فرمودند که الکترون نمونه ای از یک انسان است وانسان نیز مانند الکترون پس با اثبات نظریه ی جهان های موازی معلوم میشود که انسان نیز میتواند سطح انرژی بالاتری باشد پس اگر خودکشی بکند مانند دادن انرژی اضافی به الکترون است پس به لایه های بالاتر سعود میکند .
حرف این جا تمام نمیشود واین خرافه بیان میکند که لحظاتی در زندگی ما وجود دارد که ما احساس میکنیم قبلا برای ما اتفاق افتاده است وگاهی اوقات نیز احساس میکنیم که بیش از یک بار هم اتفاق افتاده پس این اتفاق حاکی از آن است که ما در لایه ی بالاتر هستیم ودر لایه ی اول نیستیم !!!!
مرسی عالی بود
اضافه میکنم این عقاید هم از طریق پیامبران دروغی مثل اشتر و رائل و... در حال تبلیغ هست
باسلام به دوستان بزرگوارم
بازم یه سوال دارم. میدونیدکه ذهن به تعبیری مثل آینه منعکس کننده تصاویر وسایرمحسوساته. میخوام بپرسم آیا یک نوزاد دارای ادراک غیر طبیعی یابه قولی ادراک فطری هست یاخیر؟
شما چیزی رو میبینید که مغزتون میتونه پردازشش کنه نه چیزی که چشمهاتوناونو میبینه!
در اين مورد يه ماجراي جالب از يه روانشناس خواب يادمه كه نميدونم به اين سوال چقد ربط داره :
بيمارش خوابي ديد در مورد دالان يا غاري كه به انتهاش ميرفت و در آخر به جايي بزرگتر و گلابي شكل رسيد و ... ( منظور رحم مادر بود )
حالا مشكل بيمار اين بود كه از دنيا خسته شده و دوست داشت دوباره به بچگيهاش برگرده و ...
اما سوال اينه كه زمان به دنيا اومدنش رو يادش بود مگه ؟
در اين مورد يه ماجراي جالب از يه روانشناس خواب يادمه كه نميدونم به اين سوال چقد ربط داره :
بيمارش خوابي ديد در مورد دالان يا غاري كه به انتهاش ميرفت و در آخر به جايي بزرگتر و گلابي شكل رسيد و ... ( منظور رحم مادر بود )
حالا مشكل بيمار اين بود كه از دنيا خسته شده و دوست داشت دوباره به بچگيهاش برگرده و ...
اما سوال اينه كه زمان به دنيا اومدنش رو يادش بود مگه ؟
چندتا سوال اینجا وجود داره
اینارو پاسخ بدین تا جواب سوالتون رو بدم
این داستان واقعی هست؟
چه کسی میتونه یا میتونید اثبات کنید که این مورد توهم نبوده؟!!
جواب سوالتون رو از گفته های خودتون میدم
در واقع به نوع برداشت مونده!
سوالهارو جواب بدید تا جوابتون رو بگیرید
توي كتابي در مورد تعبير يا روانشناسي علمي خواب بود و ظاهرا ماجرا واقعي بود .
اينطور گفته شده ، يه چيزي در مورد آگاهي ضمير ناخودآگاه از چيزهايي كه ما خبر نداريم ( ضمير خود آگاه ) و چون اون زمان چيزي قابل ديدن نيست ولي ممكنه حس كرده باشه مثل همون جمله اي كه شما گفتيد.
توهم ؟ خواب يه نوع توهمه ديگه ! چون به من آگاه ربطي نداره.
( ميدونيد كه معمولا اكثر خوابها بازتابي از گذشته هستن )
توي كتابي در مورد تعبير يا روانشناسي علمي خواب بود و ظاهرا ماجرا واقعي بود.
اينطور گفته شده ، يه چيزي در مورد آگاهي ضمير ناخودآگاه از چيزهايي كه ما خبر نداريم ( ضمير خود آگاه ) و چون اون زمان چيزي قابل ديدن نيست ولي ممكنه حس كرده باشه مثل همون جمله اي كه شما گفتيد.
توهم ؟ خواب يه نوع توهمه ديگه ! چون به من آگاه ربطي نداره.
( ميدونيد كه معمولا اكثر خوابها بازتابي از گذشته هستن )
در اين مورد يه ماجراي جالب از يه روانشناس خواب يادمه كه نميدونم به اين سوال چقد ربط داره :
بيمارش خوابي ديد در مورد دالان يا غاري كه به انتهاش ميرفت و در آخر به جايي بزرگتر و گلابي شكل رسيد و ... ( منظور رحم مادر بود )
حالا مشكل بيمار اين بود كه از دنيا خسته شده و دوست داشت دوباره به بچگيهاش برگرده و ...
اما سوال اينه كه زمان به دنيا اومدنش رو يادش بود مگه ؟
با اینکه جوابتون قانع کنند نبود ولی
جوابتون:
ببینید زبان مغز و طرز کار مغز در خواب فرق میکنه
برای مثال در زمان خواب به چشم یک نفر نور قرمز تابوندن و اون در خواب دیده که داخل یک اتومبیل هست و اتومبیل جلوییشون ترمز میکنه و چراغ پشتش که قرمزه روشن میشه!
اینجام همین مسئله هست
کسی که در سختی و تنگنا بوده و به فکر خلاصی و رسیدن به زندگی آرمانیش بوده همون رو هم به اون صورت در خواب میبینه
از یک جای تنگ داره میره به یه جای بازتر و این یک نماده
کسی که در سختی و تنگنا بوده و به فکر خلاصی و رسیدن به زندگی آرمانیش بوده همون رو هم به اون صورت در خواب میبینه
از یک جای تنگ داره میره به یه جای بازتر و این یک نماده
درسته ، البته روانشناس بررسي كرد و به اين نتيجه رسيد كه مورد تاييد نويسنده كتاب هم بوده ( شايد خودش بود )
يعني تعبيرش درسته و ميخواست دوباره بچه بشه و از هر عامل خارجي دور باشه و يكي ازش حمايت كنه و ...
در تعبيرش تقريبا جاي شكي نيست. اون تنگنا و ... رو من هم ميدونم اما نتيجه تعبير درست و واقعيه و اشاره به ضمير ناخودآگاه ( فرويد ) داره . و گفته ميشه اطلاعات اين ضمير كه سانسور نشده هم هست از ما پنهانه.
( چون ما با حواس پنجگانه اتفاقات رو ضبط و درك ميكنيم كه در نوزادي وجود نداره ، اما اون بخش هر چيزي در درون ما رو بروز ميده و چون قسمتي از مغز كه ارتباط اين دو ضمير رو كنترل ميكنه در خواب غير فعاله ، ما هر خوابي مي بينيم بدون اينكه تصميم گيرنده باشيم ! )
سلام
مطهری، "فطرت"، صص 47-54.
من حرفاتون رو قبول دارم منظورم نظر قرآن بود يعني اون قسمت كه توش اشاره شده رو بزارين :20:
در این مورد من برعکس فکر میکنم، اولا بعضی از مسائلی که در جامعه به عنوان فساد نامبرده میشه رو فساد نمیدونم، ثانیا دلیل زیاد شدن دروغ، سر همدیگه کلاه گذاشتن، گم شدن انسانیت و ... رو وجود باورهای غلط میدونم نه عدم وجود باور.
در مورد سیاست عکس یه مقاله نوشته بودم که عنوانش این بود: "این کار را انجام نده، یعنی انجامش بده!" اگه لازم و ممکن باشه کل مقاله رو میزارم. به نظرم ما تحت نفوذ همین موضوع هستیم( امیدواریم مطلبو گرفته باشید)
به قول دكتر شريعتي مذهب عليه مذهب
هيچ وقت کفرنبوده وهميشه به يك دين كفر گفته ميشه :20:
سلام دوست عزیز،
الان نگاه ها به اسلام دو نوع شده؛ یک نگاه یا عقیده که اون رو غیر متعصبانه و کاملا روشن بینانه بررسی میکنه و یه عقیده هم به ظاهر غیر متصبانه اما توجیه گونه بررسی میکنه، یعنی همه سعیشو میکنه تا اسلام رو با عقاید و پیشرفتهای مدرن توجیه کنه.
من نگاه اول رو نه تنها به این موضوع بلکه برای همه ی ادیان و اعتقادات می پسندم.
اگه معتقدی که اسلام دینی تحریف شده ست پس باید این دین نامطمئن باشه و نقل قولی از کتاب مقدس (قرآن) یا احادیثش نکنی چون به طور قطع نمیشه گفت کجاهاش تحریف شده و کجاش تحریف نشده.(البته منم باور دارم که همه ی دینها تحریف شدن)
از طرفی باید دید این تحریف تا چقدر ریشه در مفاهیمش داشته، شاید کلا تحریفه!
تعریف خدا یه بحثه که الان متاسفانه به عنوان یه وجود انتقام گیرنده و مجازات کننده به ما خورونده شده و اینکه باید از خدا ترسید که من کاملا با این عقیده پوچ مخالفم. چیزی به غیر از عشق نمیتونسته دلیل وجود انسان باشه و عشق از ترس خیلی فاصله داره.
من شخصا به معاد اعتقاد ندارم، یه جورایی به تناسخ اعتقاد دارم اما نه کاملا...
به نظر من هيچ ديني تحريف نشده واز ابتدا نيز همين بوده است !!!
وقتي چيزي از كار ميافتد تهمت تحريف به آن ميزنند ولي در واقع تحريفي روي نداده بلكه انديشه ي روي كار از كار افتاده است وهيچ كس هم جرات نميكند كه بگويد اشتباه است پس ميگويد كه تحريف شده است :20:
تحريف يك راه نجات براي اديان است !!!كه بگويند ماتحريف شديم بعد يك دين به روز بسازند وبگويند اين بدون تحريفش است :20:پس ميل بفرماييد(تا مسموم نشويد)!!!
درمورد معاد هم فعلا چيزي نميگويم ولي درصد همه ي حالت ها به شكلي يكسان است چون هيچ كدام ثابت نشده !!!
این سوال رو فیزیک کوانتوم بررسی و جوابش رو داده!
شما چیزی رو میبینید که مغزتون میتونه پردازشش کنه نه چیزی که چشمهاتوناونو میبینه!
چشمها همه چیز را می بینند چون هیچ برداشت و قضاوتی ندارند
مغر برای مشاهده همه چیز رو مجازی میکنه حتی اون چیزهایی که ما فکر میکنیم واقعی میبینیم! و دقیقآ به همین خاطر هست که اگر شما بدوید و یا اینکه جایی بنشینید و فکر کنید دارید میدوید نقاطی یکسان از مغز در هر دو حالت فعال میشن
مغز در هر ثانیه 400 بیلیون بیت اطلاعات رو پردازش میکنه ولی ما فقط از 2000 بیت اون آگاه میشیم!
مغز نوزاد نمیتونه چیزی که ما میبینیم رو درک کنه برای اینکه هنوز شرطی نشده مغزش
اگر سوالی هست بپرسید
جواب بالا قابل توجه شما دوست عزیز که گفته بودید عقلگراها برعکس!
عزیز هیچ چیز مطلقی وجود نداره!
اینو حتی محمد هم درک کرده و در قران هم منعکس شده
نمونش هم اینکه جای توبه برای بدترین آدم ها هم هست یعنی مطلق وجود نداره و مطلقترین چیزها 99% شاید بشن ولی 100% نمیشن!
راستی خوشحال میشیم نظر قران که به گفته شما کاملترین نظره رو هم اینجا بگید که ماهم بهرمند بشیم
البته به یک دلیل که به نظر من اصلی ترین دلیله اشاره نکردید
اونم اینکه اگر هر روز یک غذا بهت بدن
تحمل میکنی ولی آخر حالت ازش بهم میخوره!
جالب بود
مرسی
آقا یکی جواب مارو بده
تعریف فلسفه:چیزی که از عقل ناشی میشود
تعریف دین:چیزی که از وحی ناشی میشود
فلسفه اسلامی
دو تناقض در کنار هم؟!!!!
WOW
مرسی
البته این رو هم اضافه میکنم که دانشمندان زیادی اعتقاد ابن سینا رو داشتن که همشون هم کافر خونده شدن!
مثل زکریای رازی و خیام و ابورحیان بیرونی و ابو علی سینا و... وحتی شاعرانی مثل فردوسی و سعدی و...
خب معلومه
فلسفه ناشی از عقله و بنابه گفته های آقایان اسلام ناشی از وحی
ابن سینا دانشمند اسلامی نیست
اگر بود کافر نمینامیدنش
مرسی عالی بود
اضافه میکنم این عقاید هم از طریق پیامبران دروغی مثل اشتر و رائل و... در حال تبلیغ هست
فلسفه ي اسلامي
اسلام فلسفي
فلسفه در اسلام
و.........
جاي سوال ندارد (اميدوارم مفهوم بوده باشه :31:)
البته هفت اومده و همه ی اینها رو از بین میبره!
شما به عنوان يك هفت تا الان چندتاش رو از بين بردي ؟!!!!!!!
danial_848
27-08-2010, 22:34
جواب بالا قابل توجه شما دوست عزیز که گفته بودید عقلگراها برعکس!
عزیز هیچ چیز مطلقی وجود نداره!
اینو حتی محمد هم درک کرده و در قران هم منعکس شده
نمونش هم اینکه جای توبه برای بدترین آدم ها هم هست یعنی مطلق وجود نداره و مطلقترین چیزها 99% شاید بشن ولی 100% نمیشن!
راستی خوشحال میشیم نظر قران که به گفته شما کاملترین نظره رو هم اینجا بگید که ماهم بهرمند بشیم
من حرفاتون رو قبول دارم منظورم نظر قرآن بود يعني اون قسمت كه توش اشاره شده رو بزارين
درباره نسبی بودن امور این خوب خودش یک طرزفکر هست
درباره نوزاد که گفتید نوزاد که میگیم منظور درواقع عاقلی هست که ارتباطی با محیط نداشته یعنی تا به حال حس و تجربه و فعالیت ذهنیای نداشته.
درباره اینکه کجای قرآن اشاره شده، این موضوع هم مثل خیلی (یا شاید همه) موضوعات مطرح شده در قرآن طوریه که باید چندین آیه رو کنار هم گذاشت و نتیجه گرفت که پایینتر آیات رو ذکر میکنم
اما درباره نظر قرآن من نظرات مختلف رو میگذارم و در پایین هم مقایسه میکنم:
نظر افلاطون این بود که همه معلومات فطری هستند و فعالیتی که ذهن شخص از راه حواس انجام میده "یادگیری" نیست بلکه "یادآوری" (تذکر) هست چون همه آموختنی ها رو انسان در عالم "مثل" (که افلاطون بهش معتقد بود) یاد گرفته و در این عالم اون آموخته ها که فراموش شدند یادآوری میشن.
نظر کانت این بود که برخی از معلومات فطری هستند که یادگیری و یادآوری نیاز ندارند (یعنی همین نوزاد که گفتیم بدون نیاز حواس و ارتباط با محیط میتونه برخی ادراکات رو داشته باشه) و بقیه معلومات اکتسابی هستند (از طریق حس و تجربه).
نظر افراد غیرمعتقدی مثل هیوم و دیگر حسیّون هم که مشخصه: همه معلومات از راه حس و تجربه است.
نظر قرآن و فلاسفه اسلامی که گفتم کاملترینه، کمی مشابه نظر کانت هست اما یه فرق اساسی داره، اینکه اون برخی معلومات (که اصول اولیه تفکر هستند) برخلاف نظر کانت فطری نیستند و موقع تولد در ذهن نیستند اما در عین حال برخلاف فلاسفه حسّی، از راه حس هم اکتساب نمیشن، بلکه همین که ذهن در یک مواجهه عقلانی (یعنی بدون حس و تجربه) قرار گرفت، اون موارد معلوم میشن. مثلاً درباره بدیهیات، بعد از تولد فرد درباره یک امر بدیهی هیچ چیزی نمیدونه، اما همین که یک مواجهه عقلانی انجام داد یعنی مثلاً درباره علیت، وقتی علیت رو تصور کرد، بعد از این تصور، حکم میکنه که "وجود نداشتن علیت محال هست". این چیزیه که درواقع جکمای اسلامی از قرآن استخراج کردند و فقط همین نظر با آیات تطابق داره:
و الله اخرجكم من بطون امهاتكم لا تعلمون شيئا و جعل لكم السمع و الابصار و الافئده لعلكم تشكرون (نحل/78)
اینجا به صراحت گفته شده هیچ معلوماتی بعد از تولد وجود نداره یعنی خلاف نظر افلاطون.
و خیلی جاها صحبت تعلّم و علم و ... و خلاصه "یادگیری" هست ولی از طرفی درباره برخی مسائل صحبت از "یادآوری" شده!: اول: طلاق آیه10. دوم: غاشیه آیات21-22. سوم: زمر آیه9.
که در آیه اولی گفته شده چیزی که خدا نازل کرده یادآوریه! و در آیه دوم هم گفته شده کار تو (پیامبر) یادآوری کردنه.
حالا جدا از این صحبتهایی که در این پست شد اگر دقت کرده باشید این چیزی که درباره آیات گفته شد نکته خیلی دقیقی بود: اون خیلی موارد که تذکر نیست که هیچ؛ اما برخی چیزها رو تعلم دانسته نشده بلکه تذکر دانسته شده که این موارد قاعدتاً باید همون مواردی باشند که قبلتر ذکر شد یعنی اصول اولیه تفکر و بدیهیات که نیازی به استدلال ندارند و صرفاً با تذکر فهمیده میشن. یعنی مثلاً طبق آیه دوم (غاشیه/21-22) برای پذیرفتن دعوت پیامبر نیازی به دلیل نیست! چرا؟ چون پیروی از اسلام فطری هست. یعنی میخواد بگه اسلام دقیقاً مطابق با فطرت انسان هست ("فطرت" خودش بحث گسترده دیگری هست).
معذرت بابت پست طولانی.
درسته ، البته روانشناس بررسي كرد و به اين نتيجه رسيد كه مورد تاييد نويسنده كتاب هم بوده ( شايد خودش بود )
يعني تعبيرش درسته و ميخواست دوباره بچه بشه و از هر عامل خارجي دور باشه و يكي ازش حمايت كنه و ...
در تعبيرش تقريبا جاي شكي نيست. اون تنگنا و ... رو من هم ميدونم اما نتيجه تعبير درست و واقعيه و اشاره به ضمير ناخودآگاه ( فرويد ) داره . و گفته ميشه اطلاعات اين ضمير كه سانسور نشده هم هست از ما پنهانه.
( چون ما با حواس پنجگانه اتفاقات رو ضبط و درك ميكنيم كه در نوزادي وجود نداره ، اما اون بخش هر چيزي در درون ما رو بروز ميده و چون قسمتي از مغز كه ارتباط اين دو ضمير رو كنترل ميكنه در خواب غير فعاله ، ما هر خوابي مي بينيم بدون اينكه تصميم گيرنده باشيم ! )
ببینید روانشناس
یعنی هرچیزی که بدست آورده فقط از بعد روانشناختی و با علمی که داشته بررسی کرده
خب این تصویری هست که ذهنش ساخته نه اینکه برگشته باشه به اون دوران
ببینید من در مورد این مطالب زیاد تحقیق کردم
به نظرم در متافیزیک(که الان بیشتر مباحثش جزوی از فیزیک نوین شده)به مسئله ضمیر نا خودآگاه و برای اون تعریف کاملی در نظر گرفته شده تا روانشناسی
به ضمیر ناخود آگاه میگن بچه قول بی شعور
بچه برای اینکه هرچیزی بخواید براتون میسازه(چه در دنیای واقعی و چه در دنیای مجازی)
قول برای اینکه بسیار قدرتمند هست
بی شعور برای اینکه توجه نمیکنه چیزی که میخواید خوبه یا بد و یا به نع یا ضرر شماست
ضمیر نا خود آگاه رو سازنده هم میگن
احتمالآ اینجا منظور شما اینکه با هیبنوتیزم این کارو کردن
من میگم این روانشناس داره دروغ میگه!
اگر بخواید توضیح میدم
ببینید اخه اون نوزاد هنوز شرطی نشده که اصلآ بدونه خوب چیه و یا بد چیه و یا نرم چیه ویا...
این شرطی شدن ها از وقتی بوجود میاد که به دنیا میاد و همه بهش میگن برای مثال این خوبه یا...
در مورد خواب هم شما همونی رو میبینی که خودت میخوای
اصلآ تا حالا پرسیدی چرا بعضی خوابهات واقعیه؟
دلیلش این نیست که تو آینده رو میبینی
دلیلش اینکه تو همون چیزی رو میبینی که میخوای اتفاق بیفته و اتفاق میفته!
چرا توو خواب میشه به این راحتی آینه رو مشخص کرد؟
دلیلش اینکه ما سه حالت داریم
آلفا و بتا و گاما
ما در خواب یا حالتی بین خواب و بیداری بیشترین مقدار انرژی رو داریم!
همه ی خواب ها هم قابل کنترل هستن و اینکه میگیم اینطور نیست خب همون چیزی اتفاق میفته که ما میخوایم
یعنی اینطور نباشه!
به نظر من هيچ ديني تحريف نشده واز ابتدا نيز همين بوده است !!!
وقتي چيزي از كار ميافتد تهمت تحريف به آن ميزنند ولي در واقع تحريفي روي نداده بلكه انديشه ي روي كار از كار افتاده است وهيچ كس هم جرات نميكند كه بگويد اشتباه است پس ميگويد كه تحريف شده است :20:
تحريف يك راه نجات براي اديان است !!!كه بگويند ماتحريف شديم بعد يك دين به روز بسازند وبگويند اين بدون تحريفش است :20:پس ميل بفرماييد(تا مسموم نشويد)!!!
درمورد معاد هم فعلا چيزي نميگويم ولي درصد همه ي حالت ها به شكلي يكسان است چون هيچ كدام ثابت نشده !!!
فلسفه ي اسلامي
اسلام فلسفي
فلسفه در اسلام
و.........
جاي سوال ندارد (اميدوارم مفهوم بوده باشه :31:)
شما به عنوان يك هفت تا الان چندتاش رو از بين بردي ؟!!!!!!!
موافقم
البته تحریفاتی هم میشه ولی به اون حد نیست و فقط در حوضه ای هست که مربوط به مال و ثروت باشه و سود
اینا بهانه هست و حقیقت اینکه هرچیزی یه عمری داره
هر عقیده و هر دینی و هر چیز دیگه ای مثل خود ما
مثل انسان
اینا درسته ولی به یک شرط
شرطش اینکه محمد قران رو با عقاید و شنیده ها و... نوشته باشه نه وحی شده باشه!
وظیفه من از بین بردن نیست
من فقط آگاهی میدم به عنوان یک هفت
خودتون که میدونید هفت میگه آزادی در اندیشه و...
هرکس میتونه درمورد حرفام فکر کنه و... یا نکنه
من اینو براش تعیین نمیکنم
من فقط آگاهی میدم!
درباره نسبی بودن امور این خوب خودش یک طرزفکر هست
درباره نوزاد که گفتید نوزاد که میگیم منظور درواقع عاقلی هست که ارتباطی با محیط نداشته یعنی تا به حال حس و تجربه و فعالیت ذهنیای نداشته.
درباره اینکه کجای قرآن اشاره شده، این موضوع هم مثل خیلی (یا شاید همه) موضوعات مطرح شده در قرآن طوریه که باید چندین آیه رو کنار هم گذاشت و نتیجه گرفت که پایینتر آیات رو ذکر میکنم
اما درباره نظر قرآن من نظرات مختلف رو میگذارم و در پایین هم مقایسه میکنم:
نظر افلاطون این بود که همه معلومات فطری هستند و فعالیتی که ذهن شخص از راه حواس انجام میده "یادگیری" نیست بلکه "یادآوری" (تذکر) هست چون همه آموختنی ها رو انسان در عالم "مثل" (که افلاطون بهش معتقد بود) یاد گرفته و در این عالم اون آموخته ها که فراموش شدند یادآوری میشن.
نظر کانت این بود که برخی از معلومات فطری هستند که یادگیری و یادآوری نیاز ندارند (یعنی همین نوزاد که گفتیم بدون نیاز حواس و ارتباط با محیط میتونه برخی ادراکات رو داشته باشه) و بقیه معلومات اکتسابی هستند (از طریق حس و تجربه).
نظر افراد غیرمعتقدی مثل هیوم و دیگر حسیّون هم که مشخصه: همه معلومات از راه حس و تجربه است.
نظر قرآن و فلاسفه اسلامی که گفتم کاملترینه، کمی مشابه نظر کانت هست اما یه فرق اساسی داره، اینکه اون برخی معلومات (که اصول اولیه تفکر هستند) برخلاف نظر کانت فطری نیستند و موقع تولد در ذهن نیستند اما در عین حال برخلاف فلاسفه حسّی، از راه حس هم اکتساب نمیشن، بلکه همین که ذهن در یک مواجهه عقلانی (یعنی بدون حس و تجربه) قرار گرفت، اون موارد معلوم میشن. مثلاً درباره بدیهیات، بعد از تولد فرد درباره یک امر بدیهی هیچ چیزی نمیدونه، اما همین که یک مواجهه عقلانی انجام داد یعنی مثلاً درباره علیت، وقتی علیت رو تصور کرد، بعد از این تصور، حکم میکنه که "وجود نداشتن علیت محال هست". این چیزیه که درواقع حکمای اسلامی از قرآن استخراج کردند و فقط همین نظر با آیات تطابق داره:
و الله اخرجكم من بطون امهاتكم لا تعلمون شيئا و جعل لكم السمع و الابصار و الافئده لعلكم تشكرون (نحل/78)
اینجا به صراحت گفته شده هیچ معلوماتی بعد از تولد وجود نداره یعنی خلاف نظر افلاطون.
و خیلی جاها صحبت تعلّم و علم و ... و خلاصه "یادگیری" هست ولی از طرفی درباره برخی مسائل صحبت از "یادآوری" شده!: اول: طلاق آیه10. دوم: غاشیه آیات21-22. سوم: زمر آیه9.
که در آیه اولی گفته شده چیزی که خدا نازل کرده یادآوریه! و در آیه دوم هم گفته شده کار تو (پیامبر) یادآوری کردنه.
حالا جدا از این صحبتهایی که در این پست شد اگر دقت کرده باشید این چیزی که درباره آیات گفته شد نکته خیلی دقیقی بود: اون خیلی موارد که تذکر نیست که هیچ؛ اما برخی چیزها رو تعلم دانسته نشده بلکه تذکر دانسته شده که این موارد قاعدتاً باید همون مواردی باشند که قبلتر ذکر شد یعنی اصول اولیه تفکر و بدیهیات که نیازی به استدلال ندارند و صرفاً با تذکر فهمیده میشن. یعنی مثلاً طبق آیه دوم (غاشیه/21-22) برای پذیرفتن دعوت پیامبر نیازی به دلیل نیست! چرا؟ چون پیروی از اسلام فطری هست. یعنی میخواد بگه اسلام دقیقاً مطابق با فطرت انسان هست ("فطرت" خودش بحث گسترده دیگری هست).
معذرت بابت پست طولانی.
درسته حرفتون ولی مشت نمونه خرواره!
یعنی وقتی میبینیم که هیچ چیز مطلق نیست خب نیست دیگه
شما میخوای بگی خدا مطلقه و جهان بالا و... با اینجا فرق میکنه
من میگم اینطور نیست چون ما نمودی از همون جهانها هستیم
ما هواپیما رو از رو پرنده ها ساختیم و ...
مشت نمونه خروار
چنین چیزی نمیتونه اتفاق افتاده باشه ولی اون یک درصد امکان رو من منکر نیستم
ما یک بار اینکارو کردیم
یعنی آیه ها رو کنار هم گذاشتیم و اونها رو با اندیشه های قبل اسلام مثل دین میترایی(یکی از دین های ایرانی) که چندین سال قبل از اسلام بوده مقایسه کردم و حرفهای تاریخ نویسان و فلاسفه اسلامی رو گذاشتم همون اول دوستان لطف کردن و گزارش تخلف کردن!
اینجا میخوام بگم مدیریت رابطه اش با من خوبه و من فهمیدم کی این کارو کرده(منظورم شما نیستیا اشتباه نشه)ولی دوست عزیزی که این کارو کردی و دانیال عزیز شما اون پست رو کاش مطالعه کامل میکردی تا یه چیزهایی دستت بیاد!
به یه واقعیت هایی برسی!
دوره این حرفا گذشته دوست عزیز
الان دیگه ما با اندازه گیری و واقعیت ها سرو کار داریم نه...
با ورود فیزیک نوین به عرصه علوم تمام چیزها دگرگون شده!
شما توو درسات میخونی که الکترون در حال حرکته پس یه لحظه هست و یک لحظه نیست
و میخونی که پروتون اینطور نیست
بهتره بدونی پروتون هم یک لحظه هست و یک لحظه نیست!
امیدوارم با این مثال درک کرده باشی که خیلی چیزا عوض شده
ببینید شما برای این مورد یک مثال رو جا انداختید
برای مثال چرا نوزاد بعد از اینکه به دنیا میاد دنبال سینه مادر میگرده و شیر میخواد
شما میگی این فطریه ولی من میگم فطری نیست
اینا همش به خاطر نیازه و غریزه
برای مثال اثبات شده که انسانهای اولیه در مناطقی از زمین زندگی میکردن که بهترین جا برای ادامه حیات بوده و معروف به کمربند سبز هست
اونها عقلی نداشتن و مثل یک نوزاد بودن پس چطور به این جاها رفتن؟
نیاز مادر هرچیزی هست، همین
دانیال مچتو گرفتم:31:
من میگم هیچ چیز مطلقی وجود نداره شما بگو وجود داره
اخیرا یک موتور ساختن که بدون تبدیل انرژی جنبشی و گرمایی و اصولآ مصرف انرژی
حرکت تولید میکنه!
این موتور با تغییر چگالی نوعی گاز مخصوص کار میکنه که برای تغییر چگالی هم هیچ انرژی رو مصرف نمیکنه!
این میدونی یعنی چی یعنی نقض ده ها قوانین فیزیک و نقض اون حرف شما که میگه وجود نداشتن علیت محال هست
نظر قران هم نظر جالبه ولی خب دیگه کاربردی نداره و اونجورام که میگفتی کامل نبود!
ما اینجا بحث علمی میکنیم پس برای هرحرفی باید دلیل داشته باشیم و بتونیم اثباتش کنیم
من میخوام ثابت کنی محمد پیامبری از جانب خداست
ممنون میشم:20:
همه چیز نیاز به استدلال داره
دوست عزیز بهتره توو حوضه دین وارد نشیم
من همون پست اول هم تذکر دادم!
آخه چرا برای پذیرفتن دعوت پیامبر دلیل لازم نیست؟
چرا بعضی ها مردم رو احمق فرض میکنن؟
من دلیل میخوام و همه دلیل میخوان
هفت خدا رو با دلایل عقلانی و علمی و منطقی اثبات میکنه و قران میگه ایمان بیاورید و از یک برهان که کاملآ نقض شده(برهان نظم)استفاده میکنه
به نظرت کدومش قابل باور هست و مورد قبول؟
دوستان بگن کدومش قابل قبوله
ما برخلاف بعضیا کل پست رو مطالعه میکنیم
مشکلی نیست:20:
درباره نسبی بودن امور این خوب خودش یک طرزفکر هست
درباره نوزاد که گفتید نوزاد که میگیم منظور درواقع عاقلی هست که ارتباطی با محیط نداشته یعنی تا به حال حس و تجربه و فعالیت ذهنیای نداشته.
درباره اینکه کجای قرآن اشاره شده، این موضوع هم مثل خیلی (یا شاید همه) موضوعات مطرح شده در قرآن طوریه که باید چندین آیه رو کنار هم گذاشت و نتیجه گرفت که پایینتر آیات رو ذکر میکنم
اما درباره نظر قرآن من نظرات مختلف رو میگذارم و در پایین هم مقایسه میکنم:
نظر افلاطون این بود که همه معلومات فطری هستند و فعالیتی که ذهن شخص از راه حواس انجام میده "یادگیری" نیست بلکه "یادآوری" (تذکر) هست چون همه آموختنی ها رو انسان در عالم "مثل" (که افلاطون بهش معتقد بود) یاد گرفته و در این عالم اون آموخته ها که فراموش شدند یادآوری میشن.
نظر کانت این بود که برخی از معلومات فطری هستند که یادگیری و یادآوری نیاز ندارند (یعنی همین نوزاد که گفتیم بدون نیاز حواس و ارتباط با محیط میتونه برخی ادراکات رو داشته باشه) و بقیه معلومات اکتسابی هستند (از طریق حس و تجربه).
نظر افراد غیرمعتقدی مثل هیوم و دیگر حسیّون هم که مشخصه: همه معلومات از راه حس و تجربه است.
نظر قرآن و فلاسفه اسلامی که گفتم کاملترینه، کمی مشابه نظر کانت هست اما یه فرق اساسی داره، اینکه اون برخی معلومات (که اصول اولیه تفکر هستند) برخلاف نظر کانت فطری نیستند و موقع تولد در ذهن نیستند اما در عین حال برخلاف فلاسفه حسّی، از راه حس هم اکتساب نمیشن، بلکه همین که ذهن در یک مواجهه عقلانی (یعنی بدون حس و تجربه) قرار گرفت، اون موارد معلوم میشن. مثلاً درباره بدیهیات، بعد از تولد فرد درباره یک امر بدیهی هیچ چیزی نمیدونه، اما همین که یک مواجهه عقلانی انجام داد یعنی مثلاً درباره علیت، وقتی علیت رو تصور کرد، بعد از این تصور، حکم میکنه که "وجود نداشتن علیت محال هست". این چیزیه که درواقع جکمای اسلامی از قرآن استخراج کردند و فقط همین نظر با آیات تطابق داره:
و الله اخرجكم من بطون امهاتكم لا تعلمون شيئا و جعل لكم السمع و الابصار و الافئده لعلكم تشكرون (نحل/78)
اینجا به صراحت گفته شده هیچ معلوماتی بعد از تولد وجود نداره یعنی خلاف نظر افلاطون.
و خیلی جاها صحبت تعلّم و علم و ... و خلاصه "یادگیری" هست ولی از طرفی درباره برخی مسائل صحبت از "یادآوری" شده!: اول: طلاق آیه10. دوم: غاشیه آیات21-22. سوم: زمر آیه9.
که در آیه اولی گفته شده چیزی که خدا نازل کرده یادآوریه! و در آیه دوم هم گفته شده کار تو (پیامبر) یادآوری کردنه.
حالا جدا از این صحبتهایی که در این پست شد اگر دقت کرده باشید این چیزی که درباره آیات گفته شد نکته خیلی دقیقی بود: اون خیلی موارد که تذکر نیست که هیچ؛ اما برخی چیزها رو تعلم دانسته نشده بلکه تذکر دانسته شده که این موارد قاعدتاً باید همون مواردی باشند که قبلتر ذکر شد یعنی اصول اولیه تفکر و بدیهیات که نیازی به استدلال ندارند و صرفاً با تذکر فهمیده میشن. یعنی مثلاً طبق آیه دوم (غاشیه/21-22) برای پذیرفتن دعوت پیامبر نیازی به دلیل نیست! چرا؟ چون پیروی از اسلام فطری هست. یعنی میخواد بگه اسلام دقیقاً مطابق با فطرت انسان هست ("فطرت" خودش بحث گسترده دیگری هست).
معذرت بابت پست طولانی.
ببینید روانشناس
یعنی هرچیزی که بدست آورده فقط از بعد روانشناختی و با علمی که داشته بررسی کرده
خب این تصویری هست که ذهنش ساخته نه اینکه برگشته باشه به اون دوران
ببینید من در مورد این مطالب زیاد تحقیق کردم
به نظرم در متافیزیک(که الان بیشتر مباحثش جزوی از فیزیک نوین شده)به مسئله ضمیر نا خودآگاه و برای اون تعریف کاملی در نظر گرفته شده تا روانشناسی
به ضمیر ناخود آگاه میگن بچه قول بی شعور
بچه برای اینکه هرچیزی بخواید براتون میسازه(چه در دنیای واقعی و چه در دنیای مجازی)
قول برای اینکه بسیار قدرتمند هست
بی شعور برای اینکه توجه نمیکنه چیزی که میخواید خوبه یا بد و یا به نع یا ضرر شماست
ضمیر نا خود آگاه رو سازنده هم میگن
احتمالآ اینجا منظور شما اینکه با هیبنوتیزم این کارو کردن
من میگم این روانشناس داره دروغ میگه!
اگر بخواید توضیح میدم
ببینید اخه اون نوزاد هنوز شرطی نشده که اصلآ بدونه خوب چیه و یا بد چیه و یا نرم چیه ویا...
این شرطی شدن ها از وقتی بوجود میاد که به دنیا میاد و همه بهش میگن برای مثال این خوبه یا...
در مورد خواب هم شما همونی رو میبینی که خودت میخوای
اصلآ تا حالا پرسیدی چرا بعضی خوابهات واقعیه؟
دلیلش این نیست که تو آینده رو میبینی
دلیلش اینکه تو همون چیزی رو میبینی که میخوای اتفاق بیفته و اتفاق میفته!
چرا توو خواب میشه به این راحتی آینه رو مشخص کرد؟
دلیلش اینکه ما سه حالت داریم
آلفا و بتا و گاما
ما در خواب یا حالتی بین خواب و بیداری بیشترین مقدار انرژی رو داریم!
همه ی خواب ها هم قابل کنترل هستن و اینکه میگیم اینطور نیست خب همون چیزی اتفاق میفته که ما میخوایم
یعنی اینطور نباشه!
موافقم
البته تحریفاتی هم میشه ولی به اون حد نیست و فقط در حوضه ای هست که مربوط به مال و ثروت باشه و سود
اینا بهانه هست و حقیقت اینکه هرچیزی یه عمری داره
هر عقیده و هر دینی و هر چیز دیگه ای مثل خود ما
مثل انسان
اینا درسته ولی به یک شرط
شرطش اینکه محمد قران رو با عقاید و شنیده ها و... نوشته باشه نه وحی شده باشه!
وظیفه من از بین بردن نیست
من فقط آگاهی میدم به عنوان یک هفت
خودتون که میدونید هفت میگه آزادی در اندیشه و...
هرکس میتونه درمورد حرفام فکر کنه و... یا نکنه
من اینو براش تعیین نمیکنم
من فقط آگاهی میدم!
درسته حرفتون ولی مشت نمونه خرواره!
یعنی وقتی میبینیم که هیچ چیز مطلق نیست خب نیست دیگه
شما میخوای بگی خدا مطلقه و جهان بالا و... با اینجا فرق میکنه
من میگم اینطور نیست چون ما نمودی از همون جهانها هستیم
ما هواپیما رو از رو پرنده ها ساختیم و ...
مشت نمونه خروار
چنین چیزی نمیتونه اتفاق افتاده باشه ولی اون یک درصد امکان رو من منکر نیستم
ما یک بار اینکارو کردیم
یعنی آیه ها رو کنار هم گذاشتیم و اونها رو با اندیشه های قبل اسلام مثل دین میترایی(یکی از دین های ایرانی) که چندین سال قبل از اسلام بوده مقایسه کردم و حرفهای تاریخ نویسان و فلاسفه اسلامی رو گذاشتم همون اول دوستان لطف کردن و گزارش تخلف کردن!
اینجا میخوام بگم مدیریت رابطه اش با من خوبه و من فهمیدم کی این کارو کرده(منظورم شما نیستیا اشتباه نشه)ولی دوست عزیزی که این کارو کردی و دانیال عزیز شما اون پست رو کاش مطالعه کامل میکردی تا یه چیزهایی دستت بیاد!
به یه واقعیت هایی برسی!
دوره این حرفا گذشته دوست عزیز
الان دیگه ما با اندازه گیری و واقعیت ها سرو کار داریم نه...
با ورود فیزیک نوین به عرصه علوم تمام چیزها دگرگون شده!
شما توو درسات میخونی که الکترون در حال حرکته پس یه لحظه هست و یک لحظه نیست
و میخونی که پروتون اینطور نیست
بهتره بدونی پروتون هم یک لحظه هست و یک لحظه نیست!
امیدوارم با این مثال درک کرده باشی که خیلی چیزا عوض شده
ببینید شما برای این مورد یک مثال رو جا انداختید
برای مثال چرا نوزاد بعد از اینکه به دنیا میاد دنبال سینه مادر میگرده و شیر میخواد
شما میگی این فطریه ولی من میگم فطری نیست
اینا همش به خاطر نیازه و غریزه
برای مثال اثبات شده که انسانهای اولیه در مناطقی از زمین زندگی میکردن که بهترین جا برای ادامه حیات بوده و معروف به کمربند سبز هست
اونها عقلی نداشتن و مثل یک نوزاد بودن پس چطور به این جاها رفتن؟
نیاز مادر هرچیزی هست، همین
دانیال مچتو گرفتم:31:
من میگم هیچ چیز مطلقی وجود نداره شما بگو وجود داره
اخیرا یک موتور ساختن که بدون تبدیل انرژی جنبشی و گرمایی و اصولآ مصرف انرژی
حرکت تولید میکنه!
این موتور با تغییر چگالی نوعی گاز مخصوص کار میکنه که برای تغییر چگالی هم هیچ انرژی رو مصرف نمیکنه!
این میدونی یعنی چی یعنی نقض ده ها قوانین فیزیک و نقض اون حرف شما که میگه وجود نداشتن علیت محال هست
نظر قران هم نظر جالبه ولی خب دیگه کاربردی نداره و اونجورام که میگفتی کامل نبود!
ما اینجا بحث علمی میکنیم پس برای هرحرفی باید دلیل داشته باشیم و بتونیم اثباتش کنیم
من میخوام ثابت کنی محمد پیامبری از جانب خداست
ممنون میشم:20:
همه چیز نیاز به استدلال داره
دوست عزیز بهتره توو حوضه دین وارد نشیم
من همون پست اول هم تذکر دادم!
آخه چرا برای پذیرفتن دعوت پیامبر دلیل لازم نیست؟
چرا بعضی ها مردم رو احمق فرض میکنن؟
من دلیل میخوام و همه دلیل میخوان
هفت خدا رو با دلایل عقلانی و علمی و منطقی اثبات میکنه و قران میگه ایمان بیاورید و از یک برهان که کاملآ نقض شده(برهان نظم)استفاده میکنه
به نظرت کدومش قابل باور هست و مورد قبول؟
دوستان بگن کدومش قابل قبوله
ما برخلاف بعضیا کل پست رو مطالعه میکنیم
مشکلی نیست:20:
لطفا یه جور بحث کنید که وقتی یکی میاد بخونه حداقل وقت بکنه بخونه .(به خاطر بقیه ی دوستان میگم)
بحث رو تو حوزه ی دین هم وارد نکنید برای تاپیک خطرناکه :20:
گمانم دیگه همه میدونن چه عقل چی نیست وهر بحثی هم بشه از روی تعصب میشه (هر دوطرف رو میگم)
لطفا یه جور بحث کنید که وقتی یکی میاد بخونه حداقل وقت بکنه بخونه .(به خاطر بقیه ی دوستان میگم)
بحث رو تو حوزه ی دین هم وارد نکنید برای تاپیک خطرناکه
گمانم دیگه همه میدونن چه عقل چی نیست وهر بحثی هم بشه از روی تعصب میشه (هر دوطرف رو میگم)
ببینید هرکس نقل قول های خودش رو مطالعه کنه هیچ مشکلی بوجود نمیاد
شمام نقل قولهای مربوط به خودت رو مطالعه کن نه همه ی پست رو!
والا ما که جرات نداریم!:20:
پست اولم اشاره کردم که...
من نمیگم و کسی رو هم صد در صد متهم نمیکنم که از روی تعصب بحث میکنه
ولی در مورد خودم مطمئن هستم که از روی تعصب بحث نمیکنم چون برای تک تک حرفام دلیل و مدرک علمی دارم!
ببینید هرکس نقل قول های خودش رو مطالعه کنه هیچ مشکلی بوجود نمیاد
شمام نقل قولهای مربوط به خودت رو مطالعه کن نه همه ی پست رو!
من برعكس ماله همه رو مطالعه ميكنم چون بايد جو بحث يكسان بشه :20:
بحث بايد جوري باشه كه افراد جديد هم بتونند وارد بحث بشن :20:
صلاح ملك خويش سعيد دي زدان دانند :31:
والا ما که جرات نداریم.gif
پست اولم اشاره کردم که...
بحث ديني همينجوري يكدفعه وارد ميشه :20:
بحث در دين حول آفرينش و معاد وغيره هم حضورش در فلسفه بلا مانع است ولي بجث درباره ي اين كه چه پيامبري دروغ گفته واين كه وحي دروغ است يا راست ديگر اين جا مطرح نيست .حضور هر كدام از اديان با استفاده از يك نوع نگرش جديد به فلسفه هيچ اشكالي ندارد پس اينقدر هم خطرناك نيست ومنظور از خطرناك چيزهايي است كه داشتيد بهش نزديك ميشديد:20:
من نمیگم و کسی رو هم صد در صد متهم نمیکنم که از روی تعصب بحث میکنه
ولی در مورد خودم مطمئن هستم که از روی تعصب بحث نمیکنم چون برای تک تک حرفام دلیل و مدرک علمی دارم!
من نگفتم كه كسي با تعصب حرف ميزنه ويا اين كه از بقيه رو متهم ميكنه.
من میخوام ثابت کنی محمد پیامبری از جانب خداست
بفرما :31: :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
كسي براي من و شما همچين جايي ميسازه و اين همه مردم ... ؟!
اگه كسي مردمي به اون جهالت رو فقط با اخلاقش تغيير بده ، براي من پيامبره !! :20:
كسي براي من و شما همچين جايي ميسازه و اين همه مردم ... ؟!
سربازاي چنگيز خان مغول از اين هم بيشتر بود وديوار چين هم از اين جا بزرگتره :31:
اگه كسي مردمي به اون جهالت رو فقط با اخلاقش تغيير بده ، براي من پيامبره !! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](26).gif
اين شد حرف :20:
پس تغيير دادن مسير يه قوم به طرف خوب به دست هركسي كه انجام بشه اون براي شما يه پيامبره :20:
پس كوروش بايد بزرگترين پيامبر باشه چون مسير كل دنيارو داشت تغيير ميداد به سمت خوبي:20:والبته بدون شمشير!!!
---------- Post added at 11:55 AM ---------- Previous post was at 11:53 AM ----------
نظريات درباره ي ابتداي آفرينش زياده ولي من دوست دار م دوستان هر كدوم رو كه از نظرشون علمي تر وعقلي تر است مطرح كنند .
دوستان خواهش ميكنم كه مطرح كنيد :11:تا به يك نقطه ي مشترك برسيم :20:
بفرما :31: :
كسي براي من و شما همچين جايي ميسازه و اين همه مردم ... ؟!
اگه كسي مردمي به اون جهالت رو فقط با اخلاقش تغيير بده ، براي من پيامبره !! :20:
دوست عزیز من همین تخت جمشید خودمون که از اینجا با شکوه تر بوده
تازه اون موقع اطلاع رسانی و رسانه و... به این شکل نبوده
جهت اطلاعا شما این سخن از محمد(پیامبر اسلام)رو میزارم که یکی از نشانه های ظهور به گفته ایشون هست
توانگران حج را برای تفریح و تجارت بجای آورند.
قرآن را به غنا خوانند.
قرآن ها زینت می شود.
مساجد را مثل معابد یهودوکلیسا زینت دهند.
مناره ها را بلند سازند.
عزیز پیامبر برای شما کسی هست که شما رو از جهل و...نجات بده و به سوی فرهنگ هدایت کنه
تاریخ رو بخونید متوجه میشید که مردمان ایران هیچ وقت جاهل و...نبودن مثل اعراب!
حتی توو قران میتونید ببینید که محمد از کوروش تقلید کرده!
اسلام چیز جدیدی برای ایرانیان نبوده و ایرانی ها بیشتر از اون رو داشتند
و...
خودتون رو با اعراب یکی ندونید
سربازاي چنگيز خان مغول از اين هم بيشتر بود وديوار چين هم از اين جا بزرگتره :31:
اين شد حرف :20:
پس تغيير دادن مسير يه قوم به طرف خوب به دست هركسي كه انجام بشه اون براي شما يه پيامبره :20:
پس كوروش بايد بزرگترين پيامبر باشه چون مسير كل دنيارو داشت تغيير ميداد به سمت خوبي:20:والبته بدون شمشير!!!
---------- Post added at 11:55 AM ---------- Previous post was at 11:53 AM ----------
نظريات درباره ي ابتداي آفرينش زياده ولي من دوست دار م دوستان هر كدوم رو كه از نظرشون علمي تر وعقلي تر است مطرح كنند .
دوستان خواهش ميكنم كه مطرح كنيد :11:تا به يك نقطه ي مشترك برسيم :20:
کاملآ درسته
ترجیح میدم نظر دوستان رو اول بشنوم
برای مثال خود شما:20:
danial_848
01-09-2010, 03:49
درسته حرفتون ولی مشت نمونه خرواره!
یعنی وقتی میبینیم که هیچ چیز مطلق نیست خب نیست دیگه
شما میخوای بگی خدا مطلقه و جهان بالا و... با اینجا فرق میکنه
من میگم اینطور نیست چون ما نمودی از همون جهانها هستیم
ما هواپیما رو از رو پرنده ها ساختیم و ...
مشت نمونه خروار
چنین چیزی نمیتونه اتفاق افتاده باشه ولی اون یک درصد امکان رو من منکر نیستم
ما یک بار اینکارو کردیم
یعنی آیه ها رو کنار هم گذاشتیم و اونها رو با اندیشه های قبل اسلام مثل دین میترایی(یکی از دین های ایرانی) که چندین سال قبل از اسلام بوده مقایسه کردم و حرفهای تاریخ نویسان و فلاسفه اسلامی رو گذاشتم همون اول دوستان لطف کردن و گزارش تخلف کردن!
اینجا میخوام بگم مدیریت رابطه اش با من خوبه و من فهمیدم کی این کارو کرده(منظورم شما نیستیا اشتباه نشه)ولی دوست عزیزی که این کارو کردی و دانیال عزیز شما اون پست رو کاش مطالعه کامل میکردی تا یه چیزهایی دستت بیاد!
به یه واقعیت هایی برسی!
دوره این حرفا گذشته دوست عزیز
الان دیگه ما با اندازه گیری و واقعیت ها سرو کار داریم نه...
با ورود فیزیک نوین به عرصه علوم تمام چیزها دگرگون شده!
شما توو درسات میخونی که الکترون در حال حرکته پس یه لحظه هست و یک لحظه نیست
و میخونی که پروتون اینطور نیست
بهتره بدونی پروتون هم یک لحظه هست و یک لحظه نیست!
امیدوارم با این مثال درک کرده باشی که خیلی چیزا عوض شده
ببینید شما برای این مورد یک مثال رو جا انداختید
برای مثال چرا نوزاد بعد از اینکه به دنیا میاد دنبال سینه مادر میگرده و شیر میخواد
شما میگی این فطریه ولی من میگم فطری نیست
اینا همش به خاطر نیازه و غریزه
برای مثال اثبات شده که انسانهای اولیه در مناطقی از زمین زندگی میکردن که بهترین جا برای ادامه حیات بوده و معروف به کمربند سبز هست
اونها عقلی نداشتن و مثل یک نوزاد بودن پس چطور به این جاها رفتن؟
نیاز مادر هرچیزی هست، همین
دانیال مچتو گرفتم:31:
من میگم هیچ چیز مطلقی وجود نداره شما بگو وجود داره
اخیرا یک موتور ساختن که بدون تبدیل انرژی جنبشی و گرمایی و اصولآ مصرف انرژی
حرکت تولید میکنه!
این موتور با تغییر چگالی نوعی گاز مخصوص کار میکنه که برای تغییر چگالی هم هیچ انرژی رو مصرف نمیکنه!
این میدونی یعنی چی یعنی نقض ده ها قوانین فیزیک و نقض اون حرف شما که میگه وجود نداشتن علیت محال هست
نظر قران هم نظر جالبه ولی خب دیگه کاربردی نداره و اونجورام که میگفتی کامل نبود!
ما اینجا بحث علمی میکنیم پس برای هرحرفی باید دلیل داشته باشیم و بتونیم اثباتش کنیم
من میخوام ثابت کنی محمد پیامبری از جانب خداست
ممنون میشم:20:
همه چیز نیاز به استدلال داره
دوست عزیز بهتره توو حوضه دین وارد نشیم
من همون پست اول هم تذکر دادم!
آخه چرا برای پذیرفتن دعوت پیامبر دلیل لازم نیست؟
چرا بعضی ها مردم رو احمق فرض میکنن؟
من دلیل میخوام و همه دلیل میخوان
هفت خدا رو با دلایل عقلانی و علمی و منطقی اثبات میکنه و قران میگه ایمان بیاورید و از یک برهان که کاملآ نقض شده(برهان نظم)استفاده میکنه
به نظرت کدومش قابل باور هست و مورد قبول؟
دوستان بگن کدومش قابل قبوله
ما برخلاف بعضیا کل پست رو مطالعه میکنیم
مشکلی نیست:20:
خیر مشت نمونه خروار نیست! چون در اینجا میشه استقراء اون هم استقرای ناقص! پس باطل است.
فکر کنم اون پست رو خونده بودم
من کی گفتم این فطریه؟!چیزی که با تغییر محیط کاملا تغییر کنه مسلماً فطری نیست. البته اشتباه نشه، محیط روی فطریات هم تا حدودی تأثیر میگذاره (تأثیرش متفاوته). بحث فطرت خیلی گسترده است نمیخوام وارد شم.
ببین باز هم همونه. ظاهر مسئله گمراه کننده شده
حداقل از نظریات دیگر کاملتره!
خودت مگه نگفتی بحث دینی نکنیم؟!
بله نیاز داره، ولی استدلال فقط ابزاره! و همه چیز بستگی به خواست شخص داره. وگرنه اگر قرار بود با استدلال همه چیز حل شه که ...
من فقط گفتم لزومی نداره همین.
فقط چندتا آیه هست که یه اشارههایی دارن و میشه ربطشون داد به برهان مذکور. ضمناً کی گفته نقض شده است؟
سربازاي چنگيز خان مغول از اين هم بيشتر بود وديوار چين هم از اين جا بزرگتره :31:
اين شد حرف :20:
پس تغيير دادن مسير يه قوم به طرف خوب به دست هركسي كه انجام بشه اون براي شما يه پيامبره :20:
پس كوروش بايد بزرگترين پيامبر باشه چون مسير كل دنيارو داشت تغيير ميداد به سمت خوبي:20:والبته بدون شمشير!!!
نه ربطی نداره
سربازهای چنگیز به خاطر خودشون ازش پیروی میکردن (منافع شخصی)
دیوار چین هم برای جلوگیری از اقوام وحشی بود (منافع قومی)
نظريات درباره ي ابتداي آفرينش زياده ولي من دوست دار م دوستان هر كدوم رو كه از نظرشون علمي تر وعقلي تر است مطرح كنند .
دوستان خواهش ميكنم كه مطرح كنيد :11:تا به يك نقطه ي مشترك برسيم :20:
نظرات مختلفه ولی اکثرا متفق القول میگن جهان، "قدیم" هست
بقیه موارد که کلاً مورد اختلافه:31:
قبل از ادامه ميدونم شما كلا از :31: خوشتون نمياد ، ولي من و همه ي كساني كه اينو ميزاريم فقط جهت عوض كردن هال و هواي خشك و خسته كننده متن هاست، نه شوخي گرفتن بحثها. البته شايد آخر حرف يه جمله شوخي هم باشه فقط براي رفع خستگي و لبخند شما.
اگه ناراحت ميشيد من نميتونم نزارم چون روحم به اين اسمايلي نياز داره :31:
خودتون رو با اعراب یکی ندونید
اين كه شد : نژاد ... :21:
نه من هيچوقت اينكارو نكردم . همه ي ما وقتي يه تيم ورزشي مون به اعراب مي بازه چه حالي داريم ؟؟
سربازاي چنگيز خان مغول از اين هم بيشتر بود وديوار چين هم از اين جا بزرگتره
دست شما درد نكنه ديگه ؛ حالا مسلمانا رو با سربازاي وحشي مقايسه ميكني ؟ :41:
خودتم ميگي سربازاي چنگيز خان مغول !
اون مردمي كه توي عكس مي بيني فقط مال همون كشور نيستن. از ونزوئلا هم هست ، همينطور آلمان و حتي مغول !!
سربازاي چنگيز و كوروش و ... از فرمانده شون پيروي مي كنن . اما سربازاي محمد از خدا.
اگه چنگيز بميره تبديل به يه خاطره ميشه ، ولي محمد هيچوقت نمي ميره چون هدفش خداست نه خودش!
پس اون براي شما يه پيامبره
چرا كه نه ؟! ولي مفهموم پيامبر چيه ؟ كسي كه خودش هم گفته من پيام خدا رو آوردم.
اسلام چیز جدیدی برای ایرانیان نبوده و ایرانی ها بیشتر از اون رو داشتند
مطمئني ؟ اصلا چي ميخواستي بياره ؟ مگه تو بجاي درود نميگي سلام ؟ :31:
حتي حرف شما درست هم باشه ؛ هميشه چيز جديد نشانه برتري نيست.
ضمنا داشتن يا نداشتن ، يك روال خاص ( حكمت ) هست و نميشه گفت خوب يا بد ميشد. مثل اقوامي كه غرق نعمت بودند ولي بخاطر كفر گرفتار عذاب ميشدند.
تو الان آدم خوبي هستي ، تضمين ميكني اگه ميلياردر بشي باز هم خوب باشي ؟؟
همین تخت جمشید خودمون که از اینجا با شکوه تر بوده
بوده !
بوده با مونده خيلي فرق داره !
شايد نابودي تخت جمشيد خودش جواب ادعاي شماست.
دليل بودنش ، همين ويران شدن و عبرت بود. هان اي دل عبرت بين از ديده نظر كن هان ! :31:
همونطور اگه جاي كعبه هنوز قدس قبله ي مسلمانان بود الان ....
مساجد را مثل معابد یهودوکلیسا زینت دهند.
مناره ها را بلند سازند.
من نگفتم اينكار خوبه يا بد . اينطور هست ، چون بايد باشه تا من اون عكس رو به شما نشون بدم :31:
وگرنه بهتره بجاي اين خرجها به فقيران كمك كنند !
تاریخ رو بخونید متوجه میشید که مردمان ایران هیچ وقت جاهل و...نبودن مثل اعراب!
حتی توو قران میتونید ببینید که محمد از کوروش تقلید کرده!
موضوع جهل نيست ( منظورم فقط اعراب بود ) هميشه قدرت مطلق باعث اشباع انسان يا حكومت ميشه. ( حاكم اسلامي هم مستثنا نيست )
اگه قرار باشه تمام مردم جهان از يه قانون پيروي كنن ، باز هم بعضيها ميگن ما قانون داريم چرا اينو اجرا كنيم ؟
تقليد ؛ همين هفت تقليد نكرده ؟ پدر تو با قاشق غذا ميخوره و تو ازش تقليد كردي چرا ؟ :31:
اگه يدفه به نسلهاي اول انسان دين اسلام نازل ميشد ، سكته مي كردند كه ! :31:
اين روال طي زمان شكل ميگيره و براي كامل كردن اومده نه تغيير كلي در همه چيز ( فرهنگ و ... )
من ميدونم مشكل شما چيه. از شما هم ميپرسم :
من شنيدم حضرت عيسي مرده رو زنده ميكرد ، به من ثابت كن ! اونا الان هم زنده نيستن ، چطور ميشه ثابت كرد اين معجزه اتفاق افتاده ؟
شما دنبال دلايلي هستين كه نميشه جواب خاصي داد ! همون اثبات خدا هم كه گفتيد از كجا معلوم اصلا اون شيطان نباشه ؟! ازش بخواه يه معجزه انجام بده تا حرفتو باور كنم !!
خدا شامل همه ي علومه ، درست ؟ وقتي همه ي علوم هنوز كشف نشده چطور ميشه در مورد كل علوم ( خدا ) نظر كاملا مطمئني داد ؟!
خودتون هم گفتين كه نميشه اندازه گيري كرد . من هم تا خدا رو نبينم باور نميكنم ! :27:
احتمالا يه مدت نيستم عذر ميخوام ، شايد نتونم بيام جواب بدم.
اين بحثي هم كه آقاي باران (:31:) گفتن شروع كنين خيلي خوبه .
ميگم اصلا در مورد تمدن گمشده ( نابود شده ) آتلانتيك حرف بزنيم :31:
نه ربطی نداره
اتفاقا خیلی هم ربط داره الان میگم:20:
سربازهای چنگیز به خاطر خودشون ازش پیروی میکردن (منافع شخصی)
اینا هم 90درصد برای خریدو فروش اونجان وبقیه هم از ترس این که برن جهنم اومدن اونجا به نظر شما اینامنافع شخصی نیست!!!
دیوار چین هم برای جلوگیری از اقوام وحشی بود (منافع قومی)
الان هم اعراب برای جذب سرمایه اینقدر این مکان را زیبا کرده اند :20:
برید عربستان وببنید که برای چه ساخته شده است
دین زرتشت کاملا مخالف مناره ها ی بلند بود ولی این دین افتخارش به مناره های بلندش است :41:
---------- Post added at 01:58 PM ---------- Previous post was at 01:54 PM ----------
دست شما درد نكنه ديگه ؛ حالا مسلمانا رو با سربازاي وحشي مقايسه ميكني ؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](40).gif
وقتی میبینم که توی تاریخ نوشته خالد با خون ایرانی ها رود درست کرد وبرای این کار هم به خد ا قسم خورده بود .وقتی در تاریخ میبینم جد آل سعود با محمد ابن وهب حمله به شهرهای اطراف میکنند وبا این پول ها دینشان را محکم میکنند وحال هم که میبینم همین قوم در همان جا هستند وبازهم با همان طرز فکر (باور ندارید برید از حاجی ها بپرسید )
بله
يه مطلبي ميگم خلاص ( اميدوارم منو بن نكنند ! )
كافر
مومن
مومن دروغي
گروه اول كه مشخصه ، گروه دومم كه توي فكر ما مشخصه
اما گروه سوم كافر نيستن ، گروه سوم از كافران بدتر هستن و نظر من در مورد اعرابي كه شما هم ميدونيد اينطوره !!!
منظور من انسانهاي دو رو هست ، كسي كه با غير مسلمان براي نابودي مسلمان هم پيمان ميشه ، شيطانه مطلقه !
من هيچوقت نگفتم عرب گفتم مسلمان
من اصلا عربستان رو كشور مسلمان نميدونم ( منظورم مردم عادي نيست )
دو گروه اينطور هستن يكي اينا و ديگري هم كه همه ميدونن ...
و حالا با هم همكاري ميكنن ... و همونطور بايد يهودي واقعي رو از اونا جدا كرد.
وبرای این کار هم به خد ا قسم خورده بود
خودتم ميدوني كه به اندازه ي انسانها خدا وجود داره !
هر كسي ميتونه با اين اسم چيزي رو توجيح كنه. اما بعدها ميفهمه كه خداي اون كي بود ...
يه مطلبي ميگم خلاص ( اميدوارم منو بن نكنند ! )
كافر
مومن
مومن دروغي
گروه اول كه مشخصه ، گروه دومم كه توي فكر ما مشخصه
اما گروه سوم كافر نيستن ، گروه سوم از كافران بدتر هستن و نظر من در مورد اعرابي كه شما هم ميدونيد اينطوره !!!
منظور من انسانهاي دو رو هست ، كسي كه با غير مسلمان براي نابودي مسلمان هم پيمان ميشه ، شيطانه مطلقه !
من هيچوقت نگفتم عرب گفتم مسلمان
من قبلا هم عرض کردم که :
مغضوب علیهم
انعمت علیهم
ضالین:20:
گروه آخر هم از همه بیشترند چون وقتی از گروه یک ودو باشید خودتون میدونید که چی هستیدو اکثر افراد هم الان نمیدونن که چی هستند:20:
خودتم ميدوني كه به اندازه ي انسانها خدا وجود داره !
هر كسي ميتونه با اين اسم چيزي رو توجيح كنه. اما بعدها ميفهمه كه خداي اون كي بود ...
اون داشت واسه دین شمشیر میکشید .
---------- Post added at 02:56 PM ---------- Previous post was at 02:53 PM ----------
بگذریم از این بحث دین بریم سراغ همون آفرینش وشروع:20:
آقا دانیال گفتن که قدیم بودن جهان نظریه ی قابل قبولی است ولی جالب این جاست که قدیم وجدیدی وجود ندارد .
زمان بیمعناست !!!!!!!!!!!
danial_848
01-09-2010, 22:37
بگذریم از این بحث دین بریم سراغ همون آفرینش وشروع:20:
آقا دانیال گفتن که قدیم بودن جهان نظریه ی قابل قبولی است ولی جالب این جاست که قدیم وجدیدی وجود ندارد .
زمان بیمعناست !!!!!!!!!!!
«قدیم» اصطلاح فلسفیه:46: اینکه بگیم جهان حادث هست با اراده ازلی خدا در تضاده (این فقط یکی از ایرادات وارده است) برای همین برخی میگن جهان قدیمه و البته زمان هم بعد از موجودیت ماده معنا پیدا می کنه
و اینکه صورت مسئله ات کلیه جزئی تر یش کن
خیر مشت نمونه خروار نیست! چون در اینجا میشه استقراء اون هم استقرای ناقص! پس باطل است.
فکر کنم اون پست رو خونده بودم
من کی گفتم این فطریه؟!چیزی که با تغییر محیط کاملا تغییر کنه مسلماً فطری نیست. البته اشتباه نشه، محیط روی فطریات هم تا حدودی تأثیر میگذاره (تأثیرش متفاوته). بحث فطرت خیلی گسترده است نمیخوام وارد شم.
ببین باز هم همونه. ظاهر مسئله گمراه کننده شده
حداقل از نظریات دیگر کاملتره!
خودت مگه نگفتی بحث دینی نکنیم؟!
بله نیاز داره، ولی استدلال فقط ابزاره! و همه چیز بستگی به خواست شخص داره. وگرنه اگر قرار بود با استدلال همه چیز حل شه که ...
من فقط گفتم لزومی نداره همین.
فقط چندتا آیه هست که یه اشارههایی دارن و میشه ربطشون داد به برهان مذکور. ضمناً کی گفته نقض شده است؟
نظرات مختلفه ولی اکثرا متفق القول میگن جهان، "قدیم" هست
بقیه موارد که کلاً مورد اختلافه:31:
اگر مشت نمونه خروار نیست پس مسلمونا چی میگن
ما جلوه ای از خداوند هستیم
این عین گفته قران و ... هست
این یعنی مشت نمونه خروار هست!
کامل نخوندید
مطمئن هستم که کامل نخوندید!
عزیز اخه فطرتی وجود نداره!
ما فقط دو چیز در وجودمون هست
یکی غریزه و دومی هم که اکتسابی هست
حالا ما فرض کنیم فطرت وجود داره!
چرا باید وجود داشته باشه؟
دوست عزیز همون نیست
این قسمت رو دوابره بخونید:
من میگم هیچ چیز مطلقی وجود نداره شما بگو وجود داره
اخیرا یک موتور ساختن که بدون تبدیل انرژی جنبشی و گرمایی و اصولآ مصرف انرژی
حرکت تولید میکنه!
این موتور با تغییر چگالی نوعی گاز مخصوص کار میکنه که برای تغییر چگالی هم هیچ انرژی رو مصرف نمیکنه!
این میدونی یعنی چی یعنی نقض ده ها قوانین فیزیک و نقض اون حرف شما که میگه وجود نداشتن علیت محال هست
این موتور خیال نیست و کل معادلات رو به هم زد
من که کاملتری نمیبینم!
از روی تعصب نمیگم ولی نظریه هفت از همه کاملتره
دوستان هم میتونن نظر بدن
بله من گفتم بحث دینی نکنیم
الانم بحث دینی نیست که
شما میگی محمد پیامبری از جانب خداست و من میگم اثبات کن!
مثل اینکه من از فرمول e=mc2 استفاده کنم و شما بخوای اثباتش کنم
منم چون ازش استفاده کردم باید بتونم اثباتش کنم نه اینکه بگم شما گفتب بحث دینی نکنیم و دور بزنم با این حرفم
... یعنی خدا رو هم میشد اثبات کرد و خیلی چیزارو
خب اخه استدلالهایی که شما میارید برای اینجور اثبات ها غیر قابل قبول هست!
کتاب هفت بیاد خودتون میبینید که خدا هم اثبات میشه و خیلی چیزا
این ضعف استدلالهای نظریه های اسلامیه نه اینکه نمیشه همه جا استدلال وجود نداشته باشه
شما استدلال قوی بیارید برای مثال برای همون سوال بالا
من یکی که اگر استدلالهاتون قوی باشه قبول میکنم اونم از روی عقل و خودم نه از روی اجبار و...
جالبه که کل کتابهای آموزشی و... که با اون خدا رو اثبات میکنن از برهان مذکور استفاده میکنن
مخصوصآ کتابهای درسی دینی
این برهان نقض شده ولی من وقتش رو ندارم که مطالبش رو قرار بدم
از دوست عزیزم arzeva خواهش میکنم که این کارو کنن اگر مایل هستن
نظریه هفت میگه قدیم و جدیدی وجود نداره!:20:
قبل از ادامه ميدونم شما كلا از :31: خوشتون نمياد ، ولي من و همه ي كساني كه اينو ميزاريم فقط جهت عوض كردن هال و هواي خشك و خسته كننده متن هاست، نه شوخي گرفتن بحثها. البته شايد آخر حرف يه جمله شوخي هم باشه فقط براي رفع خستگي و لبخند شما.
اگه ناراحت ميشيد من نميتونم نزارم چون روحم به اين اسمايلي نياز داره :31:
اين كه شد : نژاد ... :21:
نه من هيچوقت اينكارو نكردم . همه ي ما وقتي يه تيم ورزشي مون به اعراب مي بازه چه حالي داريم ؟؟
اون مردمي كه توي عكس مي بيني فقط مال همون كشور نيستن. از ونزوئلا هم هست ، همينطور آلمان و حتي مغول !!
سربازاي چنگيز و كوروش و ... از فرمانده شون پيروي مي كنن . اما سربازاي محمد از خدا.
چرا كه نه ؟! ولي مفهموم پيامبر چيه ؟ كسي كه خودش هم گفته من پيام خدا رو آوردم.
مطمئني ؟ اصلا چي ميخواستي بياره ؟ مگه تو بجاي درود نميگي سلام ؟ :31:
حتي حرف شما درست هم باشه ؛ هميشه چيز جديد نشانه برتري نيست.
ضمنا داشتن يا نداشتن ، يك روال خاص ( حكمت ) هست و نميشه گفت خوب يا بد ميشد. مثل اقوامي كه غرق نعمت بودند ولي بخاطر كفر گرفتار عذاب ميشدند.
تو الان آدم خوبي هستي ، تضمين ميكني اگه ميلياردر بشي باز هم خوب باشي ؟؟
بوده !
بوده با مونده خيلي فرق داره !
شايد نابودي تخت جمشيد خودش جواب ادعاي شماست.
دليل بودنش ، همين ويران شدن و عبرت بود. هان اي دل عبرت بين از ديده نظر كن هان ! :31:
همونطور اگه جاي كعبه هنوز قدس قبله ي مسلمانان بود الان ....
من نگفتم اينكار خوبه يا بد . اينطور هست ، چون بايد باشه تا من اون عكس رو به شما نشون بدم :31:
وگرنه بهتره بجاي اين خرجها به فقيران كمك كنند !
موضوع جهل نيست ( منظورم فقط اعراب بود ) هميشه قدرت مطلق باعث اشباع انسان يا حكومت ميشه. ( حاكم اسلامي هم مستثنا نيست )
اگه قرار باشه تمام مردم جهان از يه قانون پيروي كنن ، باز هم بعضيها ميگن ما قانون داريم چرا اينو اجرا كنيم ؟
تقليد ؛ همين هفت تقليد نكرده ؟ پدر تو با قاشق غذا ميخوره و تو ازش تقليد كردي چرا ؟ :31:
اگه يدفه به نسلهاي اول انسان دين اسلام نازل ميشد ، سكته مي كردند كه ! :31:
اين روال طي زمان شكل ميگيره و براي كامل كردن اومده نه تغيير كلي در همه چيز ( فرهنگ و ... )
من ميدونم مشكل شما چيه. از شما هم ميپرسم :
من شنيدم حضرت عيسي مرده رو زنده ميكرد ، به من ثابت كن ! اونا الان هم زنده نيستن ، چطور ميشه ثابت كرد اين معجزه اتفاق افتاده ؟
شما دنبال دلايلي هستين كه نميشه جواب خاصي داد ! همون اثبات خدا هم كه گفتيد از كجا معلوم اصلا اون شيطان نباشه ؟! ازش بخواه يه معجزه انجام بده تا حرفتو باور كنم !!
خدا شامل همه ي علومه ، درست ؟ وقتي همه ي علوم هنوز كشف نشده چطور ميشه در مورد كل علوم ( خدا ) نظر كاملا مطمئني داد ؟!
خودتون هم گفتين كه نميشه اندازه گيري كرد . من هم تا خدا رو نبينم باور نميكنم ! :27:
احتمالا يه مدت نيستم عذر ميخوام ، شايد نتونم بيام جواب بدم.
اين بحثي هم كه آقاي باران (:31:) گفتن شروع كنين خيلي خوبه .
ميگم اصلا در مورد تمدن گمشده ( نابود شده ) آتلانتيك حرف بزنيم :31:
ببینید اشکالی نداره و خیلیم خوشحال میشم که همه خوشحال باشن و بخندن و...
هر دو نوع بده یعنی نه زیاد کتابی(مثل دوستمون دانیال:11:)نه زیاد خودمونی مثل شما:20:
ولی با حرفتون موافقم=:31:
بله حتی قران هم نژاد پرسته
و ما قوم بنی اسرائیل را بر دیگر اقوام برتری دادیم!
در مورد برد و... هم موافقم
کوروش 72 ملت رو بدون خون ریزی باهم متحد کرد و بزرگترین امپراتوری جهان رو بوجود اورد
درضمن در تخت جمشید مردمانی از کل دنیا جمع میشدن
حتی اونها که با دین و فرهنگ متفاوتی بودن
کوروش بنابه گفته بزرگترین علما و...خودش پیامبر بوده!
در مورد سربازانش هم بگم که وقتی به جایی میرفتن سربازان کوروش حتی برای خرید یک کالا باید بها میپرداختن برخلاف سربازان محمد که به گفته شما سربازان خدا بودن(این دیگه از اون حرفا بودا)
هرکس هم خوب باشه درواقع خدایی هست
کوروش به هرجا که میرفت به خداشون احترام میگذاشت حتی اگر اون یک بت بود با اینکه خدا پرست بود خودش
این یعنی محترم شمردن دین و فرهنگ و... اون مردم که واقعآ ستودنی هست!
برخلاف کوروش سربازانش محمد به هرجا حمله میکردن تجاوز و قتل و قارت و برده فروشی و...
و دین و فرهنگ رو به کلی نابود میکردن
برای مثال مصر بعد از حمله مسلمان ها به کلی فرهنگ خودش رو از دست داد و خیلی جاهای دیگه هم به این سرنوشت دچار شدن به جز ایران که فرهنگ عرب رو در خودش حل کرد و شیعه و عرفان رو برای مخالفت با اون بوجود اورد! و...
اینا چیزهایی هست که ثبت شده
حتی تاریخ نویسان مسلمان هم کاملآ قبول دارن البته به جز کشور خودمون!(خنده داره)
با توجه به گفته های محمد یعنی وحی
اون پیامبری از جانب خدا بوده نه پیام اور پیام خداوند
و این مورد قبول من یکی نیست
البته خوشحال میشم شما اثبات کنید که محمد پیامبری از جانب خدا بوده و ما رو هم از گمراهی در بیارین:31:
خب بله دیگه
فرهنگمون رو کاملآ تخریب کردن و البته من سعی میکنم همیشه درود بگم ولی خب بعضی وقتها سلام هم میگم
نشانه برتری رو بهتون نشون میدم
اروپا کی صنعتی شد؟
همین چند وقت پیش دیگه
حالا ایران قبل از حمله اسلام درحال صنعتی شدن بوده!
این یعنی برتری عزیزم
عبادتگاه هایی ساختن که درش فناوری نانو استفاده شده بوده و خیلی چیزای دیگه
دنیا در مورد علم و فرهنگ به ایران قبل اسلام مدیون هست!
غربی که فیلم 300 رو میسازه و این همه با ایران ضد هست هم به این مورد اذعان داره
افسوس...
دوست عزیز ما متوقف شدن تکمیل تخت جمشید رو مدیون اعراب و اسلام هستیم:46:
مدیون مغول هستیم
مدیون اسکندر هستیم
عجله نکنید
مطمئن هستم که تا چند وقت دیگه هم کعبه(خدا خونه ای نداره، ببین ملتو با چی میچاپن)و بیت المقدس و... هم به بوده تبدیل میشن
این بوده که شما گفتی نمیزاره ما از یادمون بره عرب با این بی فرهنگیش چه بالایی سرمون آوردن
این دقیقآ کاری هست که امروز با قران و مناره ها و... انجام شده
مخصوصآ در کشور خودمون
هفت یک قانون جهانی رو مد نظر داره
قانون چیزیه که همه بخوان اجراش کنن برای زندگی بهتر نه یه چیز اجباری!
عزیزم هفت خیلی عاقلتر از این حرفاست که بیاد 50 صفحه توضیح بده که مثلآ یک کوسفند بیچاره رو چطوری ضبح کنید که اسلامی باشه
که این شیوه هم دردناکترین شکل ممکن هست!
هفت به مسائل مهمتری میپردازه
هفت انسانها رو احمق فرض نمیکنه که بگه با قاشق بخورین یا...
انسان خودش عقل داره و علم
به واسطه این دو مورد خودش میتونه بفهمه
طبق تحقیقاتی که انجام دادم زنده کردن مردگان در زمان موسی طبیب هاشون مرده ها رو زنده میکردن!
کاری که موسی کرد این بوده که جسد متلاشی شده رو دوباره زنده میکرده که منم نمیتونم قبول کنم
معجزه ای هم نبوده
همه چیز یه پایه علمی داره و...
به قول انیشتین خداوند تاس نمی اندازد!
شیطانی هم وجود نداره و چیزی که عنوان شیطان مورد خطاب قرار میگیره یک نوع خواسته هست نه موجودی خاص
حالا به نظر شما خوبی شیطان هست یا خدا؟!
موضوع اینکه همه ی اینها رو که گفتید هفت بهتون نشون میده!
ببینید مغز همون چیزهایی که میبینید رو که واقعیت مینامید اول مجازی میکنه و بعد میبیند
یعنی چیزی که به عنوان واقعیت میبینید مجازی هستن!
مشکلی نیست
تمدن گمشده ای هم که گفته میشه از تمدن ایرانی ها پایین تر بوده!
بهش میپردازیم حتمآ
اول بحثی که arzeva گفتن
نیازی به توضیح نیست
سرباز هخامنشی و عرب(مسلمان)
مقایسه با شماست
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](158).jpg
danial_848
02-09-2010, 17:26
اگر مشت نمونه خروار نیست پس مسلمونا چی میگن
ما جلوه ای از خداوند هستیم
این عین گفته قران و ... هست
این یعنی مشت نمونه خروار هست!
کامل نخوندید
مطمئن هستم که کامل نخوندید!
عزیز اخه فطرتی وجود نداره!
ما فقط دو چیز در وجودمون هست
یکی غریزه و دومی هم که اکتسابی هست
حالا ما فرض کنیم فطرت وجود داره!
چرا باید وجود داشته باشه؟
دوست عزیز همون نیست
این قسمت رو دوابره بخونید:
این موتور خیال نیست و کل معادلات رو به هم زد
من که کاملتری نمیبینم!
از روی تعصب نمیگم ولی نظریه هفت از همه کاملتره
دوستان هم میتونن نظر بدن
بله من گفتم بحث دینی نکنیم
الانم بحث دینی نیست که
شما میگی محمد پیامبری از جانب خداست و من میگم اثبات کن!
مثل اینکه من از فرمول e=mc2 استفاده کنم و شما بخوای اثباتش کنم
منم چون ازش استفاده کردم باید بتونم اثباتش کنم نه اینکه بگم شما گفتب بحث دینی نکنیم و دور بزنم با این حرفم
... یعنی خدا رو هم میشد اثبات کرد و خیلی چیزارو
خب اخه استدلالهایی که شما میارید برای اینجور اثبات ها غیر قابل قبول هست!
کتاب هفت بیاد خودتون میبینید که خدا هم اثبات میشه و خیلی چیزا
این ضعف استدلالهای نظریه های اسلامیه نه اینکه نمیشه همه جا استدلال وجود نداشته باشه
شما استدلال قوی بیارید برای مثال برای همون سوال بالا
من یکی که اگر استدلالهاتون قوی باشه قبول میکنم اونم از روی عقل و خودم نه از روی اجبار و...
جالبه که کل کتابهای آموزشی و... که با اون خدا رو اثبات میکنن از برهان مذکور استفاده میکنن
مخصوصآ کتابهای درسی دینی
این برهان نقض شده ولی من وقتش رو ندارم که مطالبش رو قرار بدم
از دوست عزیزم arzeva خواهش میکنم که این کارو کنن اگر مایل هستن
نظریه هفت میگه قدیم و جدیدی وجود نداره!:20:
ببینید اشکالی نداره و خیلیم خوشحال میشم که همه خوشحال باشن و بخندن و...
هر دو نوع بده یعنی نه زیاد کتابی(مثل دوستمون دانیال:11:)نه زیاد خودمونی مثل شما:20:
ولی با حرفتون موافقم=:31:
بله حتی قران هم نژاد پرسته
و ما قوم بنی اسرائیل را بر دیگر اقوام برتری دادیم!
در مورد برد و... هم موافقم
موضوع اینکه همه ی اینها رو که گفتید هفت بهتون نشون میده!
ببینید مغز همون چیزهایی که میبینید رو که واقعیت مینامید اول مجازی میکنه و بعد میبیند
یعنی چیزی که به عنوان واقعیت میبینید مجازی هستن!
نه
این هم همونه
فطرت تعریفش طولانیه (چندین ویژگی داره) ولی به طور کلی به گرایش های غیراکتسابی گفته میشه و چیزی که در حیوانات هست رو میگن غریزه منتها در انسان این گرایش ها کمی متفاوته برای همین اسم فطرت روش گذاشتن
اگر معادلات رو بهم بزنه که در این صورت کل معادلات فیزیکی/ریاضیاتی از اساس بی اعتباره که در اون صورت
دیگه نمیتونی بهش استناد کنی!
به نکته خوبی اشاره کردی ولی مطلب اینجاست که به این خاطر که برهان یادشده ساده ترین برهان هست و صغری و کبری چیدن نیاز نداره در کتب درسی ذکر میشه البته علیت هم چون چیز بدیهی ای هست هم معمولا ذکر میشه فکر میکنم
:20:اون که منظور چیز دیگه است! منظورش موارد خطاکاریهای متعددیه که انجام دادن که خدا هم هربار اونها رو بخشید و نیز پیامبران متعدد که بر اونها اومد. ولی اگر هم منظور بحث نژادی باشه این رو میگن قائل بودن به تفاوت نژادی نه نژادپرستی! که درست هم هست و علم تأیید میکنه البته خود پیامبر در خطبه الوداع گفت هیچ سفیدی بر سیاهی و هیچ سیاهی بر سفیدی و هیچ عربی بر غیرعربی و هیچ غیرعربی بر عربی برتری نداره مگر در تقوا.
نیازی به توضیح نیست
سرباز هخامنشی و عرب(مسلمان)
مقایسه با شماست
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مقایسه من: تصویر اول هنری تره :31:
نه
این هم همونه
فطرت تعریفش طولانیه (چندین ویژگی داره) ولی به طور کلی به گرایش های غیراکتسابی گفته میشه و چیزی که در حیوانات هست رو میگن غریزه منتها در انسان این گرایش ها کمی متفاوته برای همین اسم فطرت روش گذاشتن
اگر معادلات رو بهم بزنه که در این صورت کل معادلات فیزیکی/ریاضیاتی از اساس بی اعتباره که در اون صورت
دیگه نمیتونی بهش استناد کنی!
به نکته خوبی اشاره کردی ولی مطلب اینجاست که به این خاطر که برهان یادشده ساده ترین برهان هست و صغری و کبری چیدن نیاز نداره در کتب درسی ذکر میشه البته علیت هم چون چیز بدیهی ای هست هم معمولا ذکر میشه فکر میکنم
:20:اون که منظور چیز دیگه است! منظورش موارد خطاکاریهای متعددیه که انجام دادن که خدا هم هربار اونها رو بخشید و نیز پیامبران متعدد که بر اونها اومد. ولی اگر هم منظور بحث نژادی باشه این رو میگن قائل بودن به تفاوت نژادی نه نژادپرستی! که درست هم هست و علم تأیید میکنه البته خود پیامبر در خطبه الوداع گفت هیچ سفیدی بر سیاهی و هیچ سیاهی بر سفیدی و هیچ عربی بر غیرعربی و هیچ غیرعربی بر عربی برتری نداره مگر در تقوا.
در انسان بر اساس داشته ها و تجربه ها و... یه گرایش هایی بوجود میاد
منظور شما از فطرت اینه؟
کلش رو که نه(معلومه پست قبلیم رو نخوندیا)
اونایی که اشاره کردم
معلومه
علم همینه
تا چند سال دیگه چیزهای خیلی جدیدی اضافه میشه و تغییرات محسوسی مخصوصآ در فیزیک و شیمی بوجود میاد
ریاضی زبان فیزیک و فیزیک الگو هست
ریاضی عوض نمیشه یا اگر بشه خیلی کمتر
این الگو ها و واژه ها هستن که عوض میشن که همون فیزیک هست
برای مثال ضرب و تقسیم و...عوض نمیشن بلکه فرمول ها به مرور بهتر میشن
معلومه واردیا به این برهان نقض شده
آخه تازه این درسا رو خوندی:46:
این نژاد پرستیه عزیز
بنی اسرائیل از نظر ضریب هوشی جزو پایینترین ها هستن و از نظر زیبایی!
آریایی ها بالاترین ضریب هوشی رو دارن در جهان و جزو زیباترین ها هستن(مردم ایران زیباترین مردم دوران باستان بودن که با مخلوط شدن نژادهای مختلف قیافشون چیز شده)
از نظر فرهنگی هم بازم آریایی ها بالاترین بودن و هستن
و...
حالا بگو ببینم نژاد برتر کدومه؟!
یعنی خدا نمیدونه کی برتره؟!
یعنی خدا نمیتونه این تشخیصو بده؟!
از نظر تقوا هم مردم ایران اولین مردم خدا پرست بودن و اولین مردم یکتاپرست دنیا!
حرف شما به هیچ وجه قابل قبول نیست! یا حرف محمد
فرقی نداره
مقایسه من: تصویر اول هنری تره [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif
هنر نزد ايرانيان است وبس:27:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](26).gifاون که منظور چیز دیگه است! منظورش موارد خطاکاریهای متعددیه که انجام دادن که خدا هم هربار اونها رو بخشید و نیز پیامبران متعدد که بر اونها اومد. ولی اگر هم منظور بحث نژادی باشه این رو میگن قائل بودن به تفاوت نژادی نه نژادپرستی! که درست هم هست و علم تأیید میکنه البته خود پیامبر در خطبه الوداع گفت هیچ سفیدی بر سیاهی و هیچ سیاهی بر سفیدی و هیچ عربی بر غیرعربی و هیچ غیرعربی بر عربی برتری نداره مگر در تقوا
این نژاد پرستیه عزیز
بنی اسرائیل از نظر ضریب هوشی جزو پایینترین ها هستن و از نظر زیبایی!
آریایی ها بالاترین ضریب هوشی رو دارن در جهان و جزو زیباترین ها هستن(مردم ایران زیباترین مردم دوران باستان بودن که با مخلوط شدن نژادهای مختلف قیافشون چیز شده)
از نظر فرهنگی هم بازم آریایی ها بالاترین بودن و هستن
و...
حالا بگو ببینم نژاد برتر کدومه؟!
یعنی خدا نمیدونه کی برتره؟!
یعنی خدا نمیتونه این تشخیصو بده؟!
از نظر تقوا هم مردم ایران اولین مردم خدا پرست بودن و اولین مردم یکتاپرست دنیا!
حرف شما به هیچ وجه قابل قبول نیست! یا حرف محمد
فرقی نداره
__________________
آخه فقط به همين آيه موكول نميشه :21:
چند تا آيه ديگه هم هست كه تفسيرش از خودش هم نژاد پرستره :21:
لطفا اين بحث رو زياد بهش دامن نزنيد وگرنه من واردش ميشماااااااااااااااااا:20:
قرآن ميگه يه تناقض واسه رد من كافيه :20:
danial_848
03-09-2010, 16:03
در انسان بر اساس داشته ها و تجربه ها و... یه گرایش هایی بوجود میاد
منظور شما از فطرت اینه؟
گرایش ها وجود داره از بدو تولد. اون داشته ها و تجربه ها که گفتی فقط تا حدودی میتونن تغییرش بدن
حالا مثال هم میتونم بزنم
الان بعدازظهره با دهن روزه مخم کار نمیکنه:19:
آخه فقط به همين آيه موكول نميشه :21:
چند تا آيه ديگه هم هست كه تفسيرش از خودش هم نژاد پرستره :21:
نژادئرست نه عزیز من قائل بودن به تفاوت نژادی(شد 100 دفعه::31:)
فرق میکنن
حرص میدی ما رو ها
danial_848
03-09-2010, 16:18
بنی اسرائیل از نظر ضریب هوشی جزو پایینترین ها هستن و از نظر زیبایی!
آریایی ها بالاترین ضریب هوشی رو دارن در جهان و جزو زیباترین ها هستن(مردم ایران زیباترین مردم دوران باستان بودن که با مخلوط شدن نژادهای مختلف قیافشون چیز شده)
گفته بودی برای تک تک حرفهام دلیل علمی دارم که خوب فکر نکنم دیگه بتونی درباره ضریب هوشی بنی اسرائیل مدرک علمی بیاری
درباره قیافه مردم ایران هم ربطی به اون نداره. تفاوتهای ظاهری جزئی بیشتر وابسته به تفاوت در محیط هاست تا تفاوتهای ژنتیکی (محیط که میگم نه به معنای عام. مثلا تغییر پ.هاش سلول هم یعنی تغییر محیط)
درباره زیبایی از دید خودشون شاید مثلا خودشون از همه زیباتر باشن شما از دید خودت داری میگی
آخه فقط به همين آيه موكول نميشه :21:
چند تا آيه ديگه هم هست كه تفسيرش از خودش هم نژاد پرستره :21:
لطفا اين بحث رو زياد بهش دامن نزنيد وگرنه من واردش ميشماااااااااااااااااا:20:
قرآن ميگه يه تناقض واسه رد من كافيه :20:
میخوام وارد بحث بشی
من و تو مکمل همیم
تو دینی و من علمی:10:
زوج خوبی میشیما:31:
واقعآ؟!!!!
آخه 80000 تا اشکال داره!:20:
گرایش ها وجود داره از بدو تولد. اون داشته ها و تجربه ها که گفتی فقط تا حدودی میتونن تغییرش بدن
حالا مثال هم میتونم بزنم
الان بعدازظهره با دهن روزه مخم کار نمیکنه:19:
نژادئرست نه عزیز من قائل بودن به تفاوت نژادی(شد 100 دفعه::31:)
فرق میکنن
حرص میدی ما رو ها
مثال بزن
عزیز دل مام روزه ایم پس بهانه نیار:20:
این نژاد پرستیه عزیز
بنی اسرائیل از نظر ضریب هوشی جزو پایینترین ها هستن و از نظر زیبایی!
آریایی ها بالاترین ضریب هوشی رو دارن در جهان و جزو زیباترین ها هستن(مردم ایران زیباترین مردم دوران باستان بودن که با مخلوط شدن نژادهای مختلف قیافشون چیز شده)
از نظر فرهنگی هم بازم آریایی ها بالاترین بودن و هستن
و...
حالا بگو ببینم نژاد برتر کدومه؟!
یعنی خدا نمیدونه کی برتره؟!
یعنی خدا نمیتونه این تشخیصو بده؟!
از نظر تقوا هم مردم ایران اولین مردم خدا پرست بودن و اولین مردم یکتاپرست دنیا!
حرف شما به هیچ وجه قابل قبول نیست! یا حرف محمد
فرقی نداره
گفته بودی برای تک تک حرفهام دلیل علمی دارم که خوب فکر نکنم دیگه بتونی درباره ضریب هوشی بنی اسرائیل مدرک علمی بیاری
درباره قیافه مردم ایران هم ربطی به اون نداره. تفاوتهای ظاهری جزئی بیشتر وابسته به تفاوت در محیط هاست تا تفاوتهای ژنتیکی (محیط که میگم نه به معنای عام. مثلا تغییر پ.هاش سلول هم یعنی تغییر محیط)
درباره زیبایی از دید خودشون شاید مثلا خودشون از همه زیباتر باشن شما از دید خودت داری میگی
آهان یادم انداختی:31:
اثبات نکردی محمد پیامبری از جانب خداست!
در مورد حرفامم دلیل دارم
بالاترین ضریب هوشی در بین اعراب مربوط به عراقی ها هست که متوسطش 86 هست
در مورد آریایی ها هم متوسط ضریب هوشی 98 نزدیک به 100 هست!
عزیز در کتاب تخت جمشید اومده که نویسندش اروپایی هست و یک کتاب بین المللی
حالا بگو تو خودت میگی و از نظر خودت زیبایی!!!
farhad1122
03-09-2010, 22:10
آهان یادم انداختی:31:
اثبات نکردی محمد پیامبری از جانب خداست!
در مورد حرفامم دلیل دارم
بالاترین ضریب هوشی در بین اعراب مربوط به عراقی ها هست که متوسطش 86 هست
در مورد آریایی ها هم متوسط ضریب هوشی 98 نزدیک به 100 هست!
عزیز در کتاب تخت جمشید اومده که نویسندش اروپایی هست و یک کتاب بین المللی
حالا بگو تو خودت میگی و از نظر خودت زیبایی!!!
سلام
شما چند جا اشاره کردین که در کتاب هفت وجود خدا اثبات شده، خواستم اگه میشه یه ذره در مورد کتاب هفت توضییح بدین و بگین نویسنده اش کیه. بعد اگه حالشو داشتین بگین که چطوری خدا رو اثبات کرده. من همیشه این برام سوال بوده، همیشه از معلم های دینیم می پرسیدم که برام ثابت کنید خدا وجود داره یا از کلاس می انداختنم بیرون یا اگه جواب میدادن من قانع نمیشدم و در نهایت می گفتن از وقتی هستی وجود داشته خدا هم وجود داشته، من هم از این جوابای الکیشون خندم میگرفت و باز از کلاس می انداختنم بیرون!:31: من همش دینی رو 20 یا 19 گرفتم و کنکور هم که امسال دادم دینی رو 65 درصد زدم اما هیچ وقت برام ثابت نشد خدا وجود داره و فقط کتابای دینی رو حفظ می کردم و بهشون اعتقاد نداشتم...:41:
نژادئرست نه عزیز من قائل بودن به تفاوت نژادی(شد 100 دفعه::31:)
فرق میکنن
حرص میدی ما رو ها
تفاوت نژادي رو اين جوري بيان ميكنن :
"به ياد بياوريد اي قوم بني اسراييل كه شما را بر جهانيان برتري داديم "؟؟؟؟؟؟
من حرص نميدمتون
اون تعصبه كه داره حرصتون ميده :20:
زياد به خودتون سخت نگيريد چون اين نكات اصلا ارزشي نداردتهش به نژاد پرستي ختم ميشه :20:
حرف سر اينه كه چرا تو قرآن آمده !!!
گفته بودی برای تک تک حرفهام دلیل علمی دارم که خوب فکر نکنم دیگه بتونی درباره ضریب هوشی بنی اسرائیل مدرک علمی بیاری
درباره قیافه مردم ایران هم ربطی به اون نداره. تفاوتهای ظاهری جزئی بیشتر وابسته به تفاوت در محیط هاست تا تفاوتهای ژنتیکی (محیط که میگم نه به معنای عام. مثلا تغییر پ.هاش سلول هم یعنی تغییر محیط)
درباره زیبایی از دید خودشون شاید مثلا خودشون از همه زیباتر باشن شما از دید خودت داری میگی
اتفاقا برخلاف تصور عام زيبايي هم تعريف داره و ميتوان اندازه گرفت .
به ميزاني كه اجزاي صورت يك شخص با هم هماهنگ است او زيبا است يعني حتي اگر صورت كوچكي هم داشته باشد با داشتن اجزاي مناسب اون صورت زيباست .
تركيب صورت ايرانيان هم از ابتدا عالي بوده والان هم دليل خراب شدنش اينه كه در طي جنگ هاي مختلف با نژاد ها ي مختلف تلفيق شده والان هم كه مهاجران همسايه دارن تشريف ميارن تا بدترش هم بكنند .
زيبايي يعني تركيب درست صورت
شما تصاوير گذشتگان ايراني وديگر اقوام را نگاهي بكنيد .
میخوام وارد بحث بشی
من و تو مکمل همیم
واقعآ؟!!!!
آخه 80000 تا اشکال داره!:20:
مثال بزن
عزیز دل مام روزه ایم پس بهانه نیار:20:
من دوست ندارم بحث ديني بكنم چون فرضا كه اينجا من اثبات كردم قرآن تناقض دارد وحتي اثبات كردم از زبان محمد است ولي بعد از آن چه كار خواهم كرد ؟؟؟؟؟
غوطه ور بودن در دانسته ي اشتباه بهتر از ندانستن است :20:چون بي اعتقادي باعث ...........(خودتون تا تهش رو بخونيد:31:)
مگه اينجا جاي شوخي است ؟!:20:
من عين آيه ي قرآن را گفتم :20:
اون 80000تا اشكال هم مطمئنم كه 99درصدش از روي تعصب نوشته شده چون كسي كه 80000تا اشكال پيدا ميكنه يعني داشته دنبال اشكال ميگشته :20:
يعني تعصب:20:
شما هم كه مسلمون شدي رفت :20:
خوب شد پس من از همتون پر انرژي ترم :31:
همیشه از معلم های دینیم می پرسیدم که برام ثابت کنید خدا وجود داره یا از کلاس می انداختنم بیرون یا اگه جواب میدادن من قانع نمیشدم و در نهایت می گفتن از وقتی هستی وجود داشته خدا هم وجود داشته، من هم از این جوابای الکیشون خندم میگرفت و باز از کلاس می انداختنم بیرون!:31: من همش دینی رو 20 یا 19 گرفتم و کنکور هم که امسال دادم دینی رو 65 درصد زدم اما هیچ وقت برام ثابت نشد خدا وجود داره و فقط کتابای دینی رو حفظ می کردم و بهشون اعتقاد نداشتم...:41:
من هم قبل از آشنايي با 7كاملا اينگونه بودم
حتي با طرح اين سوال كه "اگه ما توي 180درجه ي جغرايايي اونورتر مكه باشيم كدوم وري بايد نماز بخونيم (يعني اگر قطري باشد كه يك سر آن به كعبه وصل باشد وسر ديگر آن به ما )"به سخره گرفته شدم چون استاد نتوانست جواب بدهد ولي با اين كه به سخره گرفته شدم باز جواب دادم كه "به هرطرف بخواني درست است چون فرق نميكند ".با طرح همين سوال اثبات كردم كه قبله يك نوع نماد است ولي هيچ به مزاج معلم مسلمانم خوش نيامد :20:.
میخوام وارد بحث بشی
من و تو مکمل همیم
تو دینی و من علمی:10:
زوج خوبی میشیما:31:
منم موافقم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ولي شما دوتا هرگز همگروه خوبي نميشيد ، چون نميتونيد از حرفاتون كوتاه بياين :27:
:10:
بفرما arzeva قبلا چي بهت گفته بودم !! :31:
با طرح اين سوال كه "اگه ما توي 180درجه ي جغرايايي اونورتر مكه باشيم كدوم وري بايد نماز بخونيم (يعني اگر قطري باشد كه يك سر آن به كعبه وصل باشد وسر ديگر آن به ما )"به سخره گرفته شدم چون استاد نتوانست جواب بدهد ولي با اين كه به سخره گرفته شدم باز جواب دادم كه "به هرطرف بخواني درست است چون فرق نميكند ".با طرح همين سوال اثبات كردم كه قبله يك نوع نماد است ولي هيچ به مزاج معلم مسلمانم خوش نيامد
چون اين افراد كاري به سوال ندارن ، به سوال كننده كار دارند ! همون حرف استاد لي :31:
اما هیچ وقت برام ثابت نشد خدا وجود داره و فقط کتابای دینی رو حفظ می کردم و بهشون اعتقاد نداشتم...
در اين مواقع بايد قيام كني تا به حقيقت برسي. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همينجا يه تاپيك در مورد يه فيزيكدان هست كه ميگه آفرينش كهكشان و ... ربطي به خدا نداره و كم كم ميشه :
اصلا خدا وجود نداره
همه ي اينا نظريه هستن و نميشه ثابت كرد خدا كيه و كجاست.
شما هم به قول دوستمون ( دشمنمون :31: ) :
اگر خدا رو باور كني هست و اگر نكني نيست !
farhad1122
04-09-2010, 19:41
من هم قبل از آشنايي با 7كاملا اينگونه بودم
ممنون بابت پاسختون. اما من آخرش نفهمیدم هفت چه کتابیه و نویسنده اش کیه؟:20: و توش چی چیزی نوشته که بعد از آشنایی با اون دیگه اینگونه نیستین؟
اگر خدا رو باور كني هست و اگر نكني نيست !
خوب حالا اگه یکی تو شک افتاد که خدا هست یا نیست باید چی کار کنه؟؟:31: (سوالم جدی بود ولی نمی دونم چرا آخرش این شکلکو گذاشتم! ) همه ی دین هایی مثل مسیحیت یا اسلام و ... اولین چیزی که باید در اون ها پذیرفت اینه که خدا وجود داره و بعد دین میشه راهی برای رسیدن به خدا.اون وقت چطور امکان داره اثباتی برای وجود خدا نباشه؟ یعنی مثلاً اگه یه نفر زمان حضرت محمد ازش می پرسیده که اول اثبات کن خدا وجود داره بعد مسلمون میشم حضرت محمد هم فقط می تونسته بگه: اگر خدا رو باور كني هست و اگر نكني نيست ! !!!!!!! فکر نکنما!!!:31:
گر خدا رو باور كني هست و اگر نكني نيست !
اين يك اصل طبيعي است كه نامش هم باور است.
اين يك اصل طبيعي است كه من بازگو كردم در مورد خدا ولي گمان نكنم خوب برايتان مفهوم شده باشد .
خدا خود باور دارد كه هست پس وقتي شما باور ميكنيد كه نيست در واقع هست چون نيروي باور او از شما قوي تر است :20:
باور ها درمخالفت با يكديگر همديگر را خنثي ميكنند واگر باور يك نفر گسترش پيدا كند ميتواند بر باورهاي بقيه غلبه كند
مثلا من ميخواهم با نگاه كردن يك فنجان را تكان دهم ودر جمعي صد نفره هستم كه هيچ كدام باور به تكان خوردن آن ندارند ولي چون باور من گسترده شده پس بر باور آن ها غلبه ميكند وفنجان را تكان ميدهم .
خود باور هم يكي از مواردي است كه در كتاب بررسي ميشود :20:
گفتني است كه در كتاب قرآن صدها بار به باور اشاره شده است ولي با نام عربي آن يعني ايمان
منم موافقم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باچي ؟
بفرما arzeva قبلا چي بهت گفته بودم !! :دی
چه گفته بوديد ؟
ممنون بابت پاسختون. اما من آخرش نفهمیدم هفت چه کتابیه و نویسنده اش کیه؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](26).gif و توش چی چیزی نوشته که بعد از آشنایی با اون دیگه
كتابي مبتني بر حقايق است
توسط نظر جمعي نوشته شده وميشود:20:
وقتي حقايق را بفهميد شما هم تغيير ميكنيد .
اگر سوال ديگري هم درمورد هفت داريد لطفا در تاپيك ISMدر گروه ISMمطرح كنيد :20:
اینگونه نیستین؟
چگونه ؟:20:
B U L U T
04-09-2010, 23:03
این میدونی یعنی چی یعنی نقض ده ها قوانین فیزیک و نقض اون حرف شما که میگه وجود نداشتن علیت محال هست
هفت خدا رو با دلایل عقلانی و علمی و منطقی اثبات میکنه و قران میگه ایمان بیاورید و از یک برهان که کاملآ نقض شده(برهان نظم)استفاده میکنهپس خدا وجود داره دیگه ؟؟؟؟
پس كوروش بايد بزرگترين پيامبر باشه چون مسير كل دنيارو داشت تغيير ميداد به سمت خوبيوالبته بدون شمشير!!!
کوروش 72 ملت رو بدون خون ریزی باهم متحد کرد و بزرگترین امپراتوری جهان رو بوجود اورد
بله به اون دلیل سر استیاک رو برید ! البته بدون شمشیر برید:31:
دوست عزیز من همین تخت جمشید خودمون که از اینجا با شکوه تر بودهکدوم تخت جمشید همونی که نبود
اگه چنگيز بميره تبديل به يه خاطره ميشه ، ولي محمد هيچوقت نمي ميره چون هدفش خداست نه خودش!محمد برای مسلمانان نمیمیره چنگیز برای مغول ها
درضمن در تخت جمشید مردمانی از کل دنیا جمع میشدن
حتی اونها که با دین و فرهنگ متفاوتی بودن
دونوغ بودن برده یا اون های که باج و حراج رو می اوردن
کوروش بنابه گفته بزرگترین علما و...خودش پیامبر بوده!چنان که بعضی ها الان جانشین خدا در کره زمین هستند بله پول چه کارا که نمیکنه
در مورد سربازانش هم بگم که وقتی به جایی میرفتن سربازان کوروش حتی برای خرید یک کالا باید بها میپرداختنبله کوروش قشون و لشکر رو جمع میکرده میرفتن بازار واسه خرید :18:همه لشکر کشی ها واسه این بوده :27:
برخلاف سربازان محمد که به گفته شما سربازان خدا بودن(این دیگه از اون حرفا بودا)کوروش برای شکوه عظمت پارسیان و مسلمانان هم برای شکوه عظمت خدا
این یعنی محترم شمردن دین و فرهنگ و... اون مردم که واقعآ ستودنی هست!
هر کسی خدای میسازه دیگه
کوروش به هرجا که میرفت به خداشون احترام میگذاشت حتی اگر اون یک بت بود با اینکه خدا پرست بود خودش
برخلاف کوروش سربازانش محمد به هرجا حمله میکردن تجاوز و قتل و قارت و برده فروشی و...
و دین و فرهنگ رو به کلی نابود میکردناین از اخرین پیامبر کوروش مگه ادعا نمیکردین پیامبره :27:
برای مثال مصر بعد از حمله مسلمان ها به کلی فرهنگ خودش رو از دست داد و خیلی جاهای دیگه هم به این سرنوشت دچار شدن به جز ایران که فرهنگ عرب رو در خودش حل کرد و شیعه و عرفان رو برای مخالفت با اون بوجود اورد! و...
اینا چیزهایی هست که ثبت شدهاره پدر بابک خرمدین در امد البته اون زمون میدونی که ایران رو خاک چه کسی میدونستن
البته افشین رو هم از یاد نبریم که یک خیانتکار بود
حالا باید فهمید که فرهنگ کدوم قوم حل کرده فرهنگ عرب رو
دوست عزیز ما متوقف شدن تکمیل تخت جمشید رو مدیون اعراب و اسلام هستیممگه چند سال داشتن میساختن پس خدا رو شکر ه بعد از متوقف شدن ساخت تحت جمشید کعبه شروغ شد به ساختن
و بعد از ساخنه شدن کغبه همه ملت جمع شدن اونجا
هنر نزد ايرانيان است وبس خوب نژاد پرستی
بله به اون دلیل سر استیاک رو برید !
خالد (سردار اسلام):من قسم ميخورم اگر ايراني ها بار ديگر پافشاري كنند از خونشان رود درست كنم.
وهمين كار را هم كرد .
يك رود خون در برابر سر استياك :20:
خودتون مقايسه كنيد :20:
البته بدون شمشیر برید:دی
ايراني ها در جنگ ها بيشتر از تيروكمان استفاده ميكردند :31:
چنان که بعضی ها الان جانشین خدا در کره زمین هستند بله پول چه کارا که نمیکنه
اين حرفه علامه طباطبايي است :20:
به نظرتون ايشون اهل پول بود ن؟
خوب نژاد پرستی
داشتين دنبال همين ميگشتين كه پيدا كردين :20:
اون جمله رو من در جواب اون جمله نوشتم لطفا حرف رو به نژاد پرستي وصل نكنيد :20:
B U L U T
05-09-2010, 11:29
خالد (سردار اسلام):من قسم ميخورم اگر ايراني ها بار ديگر پافشاري كنند از خونشان رود درست كنم.
وهمين كار را هم كرد .
يك رود خون در برابر سر استياك [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خودتون مقايسه كنيدمن فقط خواستم بگم که کوروش همچین بدون خون ریزی به قدرت نرسیده
از یک ایران رود خون درست کردن ببین از اون همه ممالک چه دریای خونی ساختن
ايراني ها در جنگ ها بيشتر از تيروكمان استفاده ميكردند [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] به اون دلیل گفتم بدون شمشیر! با کمون زدن سرش افتاد :31: و خونی هم نریخته
اين حرفه علامه طباطبايي است [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به نظرتون ايشون اهل پول بود ن؟بله ایشون هم روحانی بودن بدش نمی امده مزه قدرت رو هم بچشه (کسی که حکم قتل امام حسین رو داد خودش بزرگترین مرجع اسلام بود)
داشتين دنبال همين ميگشتين كه پيدا كردين [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اون جمله رو من در جواب اون جمله نوشتم لطفا حرف رو به نژاد پرستي وصل نكنيد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نه این که این حرف حرف کاملا مسخره ای هست من نمیگم خیلی از افراد برجسته این حرف رو عاقلانه نمیدونن
به نظر من هيچ ديني تحريف نشده واز ابتدا نيز همين بوده است !!!
وقتي چيزي از كار ميافتد تهمت تحريف به آن ميزنند ولي در واقع تحريفي روي نداده بلكه انديشه ي روي كار از كار افتاده است وهيچ كس هم جرات نميكند كه بگويد اشتباه است پس ميگويد كه تحريف شده است [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](26).gif
تحريف يك راه نجات براي اديان است !!!كه بگويند ماتحريف شديم بعد يك دين به روز بسازند وبگويند اين بدون تحريفش است [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](26).gifپس ميل بفرماييد(تا مسموم نشويد)!!!
درمورد معاد هم فعلا چيزي نميگويم ولي درصد همه ي حالت ها به شكلي يكسان است چون هيچ كدام ثابت نشده !!!
کاملا موافقم، دقیقا نظر منم همینه.
اما در مورد تحریف، به نظرم قطعا همه دین ها و اندیشه ها تحریف شدن اما این که خطاها و مشکلات یک دین رو به پای تحریفات بزاریم احمقانه ست.
قبلا هم گفتم شاید همه ی یک دین تحریف باشه و شاید هم اساس به وجود اومدنش!
درسته، در مورد معاد هیچی نمیشه قطعی گفت چون هیچکس تا حالا تجربش نکرده، اما میشه با توجه به اونچه قلبت میگه یه باوری داشت و اون که گفتم باور عقل من نبود بلکه باور قلبیم بود.(منظورم تناسخه)
تا به خدا نزدیک نباشی نمی تونی احساسش کنی
نزدیک شدن به خدا هم با کمتر گناه کردنه
دوست من، گناه رو ما ساختیم تا باهاش خودمونو سرزنش و بیچاره کنیم. اگه هیچ احساس گناهی در جهان نباشه، دنیا بهشت حقیقی میشه(اوشو).
خدا فقط انسانیت ما رو میخواد و شادی ما رو... جایی که ما با احساس گناه و گناهکار جلوه دادن خودمون، خودمون رو حقیر میکنیم؛ خدا غمگین میشه.
احساس گناه انسان رو زندانی و برده ی گذشته میکنه،
اگه اشتباهی در گذشته انجام دادیم؛ سعی کنیم جبرانش کنیم یا عذرخواهی کنیم و بعد از اون همه چی و همه ی گذشته رو فراموش کنیم.
گذشته حتی ارزش یادآوری نداره(اوشو).
از گذشته بگذر تا آن هم از تو بگذرد(AP).
B U L U T
05-09-2010, 13:52
دوست من، گناه رو ما ساختیم تا باهاش خودمونو سرزنش و بیچاره کنیم. اگه هیچ احساس گناهی در جهان نباشه، دنیا بهشت حقیقی میشه(اوشو).
خدا فقط انسانیت ما رو میخواد و شادی ما رو... جایی که ما با احساس گناه و گناهکار جلوه دادن خودمون، خودمون رو حقیر میکنیم؛ خدا غمگین میشه.
احساس گناه انسان رو زندانی و برده ی گذشته میکنه،
اگه اشتباهی در گذشته انجام دادیم؛ سعی کنیم جبرانش کنیم یا عذرخواهی کنیم و بعد از اون همه چی و همه ی گذشته رو فراموش کنیم.
گذشته حتی ارزش یادآوری نداره(اوشو).
از گذشته بگذر تا آن هم از تو بگذرد(AP).
شما به پیامبران خدا اعتقاد دارید
danial_848
05-09-2010, 17:55
آهان یادم انداختی:31:
اثبات نکردی محمد پیامبری از جانب خداست!
در مورد حرفامم دلیل دارم
بالاترین ضریب هوشی در بین اعراب مربوط به عراقی ها هست که متوسطش 86 هست
در مورد آریایی ها هم متوسط ضریب هوشی 98 نزدیک به 100 هست!
عزیز در کتاب تخت جمشید اومده که نویسندش اروپایی هست و یک کتاب بین المللی
حالا بگو تو خودت میگی و از نظر خودت زیبایی!!!
خوب اگر میخوای به جوابش برسی باید قران رو بخونی منتها نه با این دید که بری اون 8000 تا اشکالی که گفتیو پیدا کنی! و اگر برات ثابت نشد معلومه که من هم نمیتونم کاری کنم
خوب اینم شد نظر شخصی نویسنده
تفاوت نژادي رو اين جوري بيان ميكنن :
"به ياد بياوريد اي قوم بني اسراييل كه شما را بر جهانيان برتري داديم "؟؟؟؟؟؟
فکر کنم مفهوم نژادپرستی رو نمیدونی بله این نهایتا میشه تفاوت نژادی. ضمن اینکه من هنوز سر حرفم هستم منظور نعمتهاییه که بهشون داده شده.
خالد (سردار اسلام):من قسم ميخورم اگر ايراني ها بار ديگر پافشاري كنند از خونشان رود درست كنم.
وهمين كار را هم كرد .
!!
در کدوم نبرد از خون ایرانیها رود درست شد؟ همچین چیزی نداریم. ضمنا اکثر این چیزها که شما خوندی و باور کردی همه اش مزخرفات و رجزخوانی های اعراب جاهل بوده. اکثر چیزهایی که در فتوح البلدان وامثالهم نوشتن همینطور اغراق امیز هستن که ادم با عقل خودش هم بسنجه میفهمه دروغه
اين حرفه علامه طباطبايي است :20:
به نظرتون ايشون اهل پول بود ن؟
داشتين دنبال همين ميگشتين كه پيدا كردين :20:
اون جمله رو من در جواب اون جمله نوشتم لطفا حرف رو به نژاد پرستي وصل نكنيد :20:
علامه طباطبایی کی همچین چیزی گفت؟! من تنها جایی که خوندم ذوالقرنین پیامبر بود پست سعید بود:31:
ذوالقرنین یک فرد صالح بود همین
دوست من، گناه رو ما ساختیم تا باهاش خودمونو سرزنش و بیچاره کنیم. اگه هیچ احساس گناهی در جهان نباشه، دنیا بهشت حقیقی میشه(اوشو)..
گوینده این گفتار دوست داشته گناه کنه برای همین همچین عقیده ای داشته. این جزو فطرت انسان هست که اشتباهش رو فرااموش نکنه و حتی به خاطرش خودش رو سرزنش کنه!
B U L U T
05-09-2010, 19:54
در مورد آریایی ها هم متوسط ضریب هوشی 98 نزدیک به 100 هست!میشه منبغ این حرف رو بزارید
تا جای که من دیدم ضریب هوشی بالا مال هنگ کنگه
!!
در کدوم نبرد از خون ایرانیها رود درست شد؟ همچین چیزی نداریم. ضمنا اکثر این چیزها که شما خوندی و باور کردی همه اش مزخرفات و رجزخوانی های اعراب جاهل بوده. اکثر چیزهایی که در فتوح البلدان وامثالهم نوشتن همینطور اغراق امیز هستن که ادم با عقل خودش هم بسنجه میفهمه دروغهواقعیت این هست که اعراب در یکی از حملاتش که یکی از شهر های ایران رو شکست داد و برده کرد
1000 نفر سمت راست و چپ و جلو و پایین حدود 4000 نفر بردع رو سر بریدن
علامه طباطبایی کی همچین چیزی گفت؟! من تنها جایی که خوندم ذوالقرنین پیامبر بود پست سعید بود[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ذوالقرنین یک فرد صالح بود همیناسم برده شده چه کسی هست؟
من فقط خواستم بگم که کوروش همچین بدون خون ریزی به قدرت نرسیده
وقتي ريختن خون يك نفر باعث جلوگيري از ريختن خون هزاران نفر ميشود .......
ز یک ایران رود خون درست کردن ببین از اون همه ممالک چه دریای خونی ساختن
منظورتون چه كساني است ؟
بله ایشون هم روحانی بودن بدش نمی امده مزه قدرت رو هم بچشه (کسی که حکم قتل امام حسین رو داد خودش بزرگترین مرجع اسلام بود)
خيلي تند ميرويد دوست من :20:
اول توجه به گذشته ي شخص بكنيد بعد حرف از قدرت بزنيد :20:
پررياضت ترين روحاني ايراني تشنه ي قدرت بود!!!! واقعا خنده داره :20:
خیلی از افراد برجسته این حرف رو عاقلانه نمیدونم
نميخواستين بگين ولي به اشتباه خودتون اعتراف كردين :20:
به جملتون نگاه كنيد :20:
فکر کنم مفهوم نژادپرستی رو نمیدونی بله این نهایتا میشه تفاوت نژادی. ضمن اینکه من هنوز سر حرفم هستم منظور نعمتهاییه که بهشون داده شده.
آيه كاملا واضحه ونيازي به توضيح نداره :20:
!!
در کدوم نبرد از خون ایرانیها رود درست شد؟ همچین چیزی نداریم. ضمنا اکثر این چیزها که شما خوندی و باور کردی همه اش مزخرفات و رجزخوانی های اعراب جاهل بوده. اکثر چیزهایی که در فتوح البلدان وامثالهم نوشتن همینطور اغراق امیز هستن که ادم با عقل خودش هم بسنجه میفهمه دروغه
اين داخل يك كتاب كه نويسنده اش هم يك غير ايراني است نوشته شده
اگه بتونم نقل قول كامل روميگذارم :20:با ارجاع
ولي اين ربطي به پيامبر نداره ومنظور مسلمانان هستند چون اونجور كه يادمه در دوران خلافت ابوبكر انجام شده :20:
ذوالقرنین یک فرد صالح بود همین
لطفا قران را بخوانيدوميزان ممالك ذوالقرنين راهم تخمين بزنيد تا ببينيد كه واقعيت است يا دروغ
در مورد علامه هم سعي ميكنم كه ارجاع بدم تا مطمئن بشيد :20:
---------- Post added at 05:59 PM ---------- Previous post was at 05:58 PM ----------
واقعیت این هست که اعراب در یکی از حملاتش که یکی از شهر های ایران رو شکست داد و برده کرد
100 نفر سمت راست و چپ و جلو و پایین حدود 4000 نفر بردع رو سر بریدن
منبع ؟!:20:
B U L U T
05-09-2010, 21:28
نميخواستين بگين ولي به اشتباه خودتون اعتراف كردين [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به جملتون نگاه كنيدمن این حرف رو برای این نوشته که هنر نزد ایرانیان هست نوشتم
خيلي تند ميرويد دوست من [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اول توجه به گذشته ي شخص بكنيد بعد حرف از قدرت بزنيد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پررياضت ترين روحاني ايراني تشنه ي قدرت بود!!!! واقعا خنده داره [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]این نظر شماست
منبع ؟![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 1400 سال بعد از اسلام
این بود فکر کنم
وقتي ريختن خون يك نفر باعث جلوگيري از ريختن خون هزاران نفر ميشود .......این کار بر اساس کینه یک فرمانده جنگی از استیاگ و استفاده کوروش از این کیسنه انجام میشه
وبرای جلوگیری از جمگ نبوده که 1 برای همه معنی داشته باشه
لطفا قران را بخوانيدوميزان ممالك ذوالقرنين راهم تخمين بزنيد تا ببينيد كه واقعيت است يا دروغ
در مورد علامه هم سعي ميكنم كه ارجاع بدم تا مطمئن بشيدنمیتوان با چنین تخمین زدنی به نتیجه قطعی رسید
tired friend
05-09-2010, 22:49
تو این تاپیک چی کار می کنین؟
من این حرف رو برای این نوشته که هنر نزد ایرانیان هست نوشتم
توي جمله نوشتين( "نميدونم ")،يعني نظر شخصي :31:
1400 سال بعد از اسلام
این بود فکر کنم
كدام صفحه ؟
كدام بند ؟
این کار بر اساس کینه یک فرمانده جنگی از استیاگ و استفاده کوروش از این کیسنه انجام میشه
وبرای جلوگیری از جمگ نبوده که 1 برای همه معنی داشته باشه
منبع ؟!
نمیتوان با چنین تخمین زدنی به نتیجه قطعی رسید
علوم ديني در تشخيص افراد بيشتر تكيه بر تطبيقات دارد .
پس به نظرشما اگه از روي تطبيق نبايد پيدا كرد پس بايد چكار كرد ؟؟
این نظر شماست
اين نظر من نبود
حقيقت بود .
نظر يعني عقيده ي من به موضوع
حقيقت يعني اصل موضوع :20:
تو این تاپیک چی کار می کنین؟
سلام
فلسفه شامل تمام علم ميشه واينجا راجع به همه چيز صحبت ميشه .:20:
ولي دوستان بحث رو كشوندن بردن تو دين وماهم كه تو بحث بوديم كشيده شديم .:20:
farhad1122
06-09-2010, 19:13
اين يك اصل طبيعي است كه نامش هم باور است.
اين يك اصل طبيعي است كه من بازگو كردم در مورد خدا ولي گمان نكنم خوب برايتان مفهوم شده باشد .
خدا خود باور دارد كه هست پس وقتي شما باور ميكنيد كه نيست در واقع هست چون نيروي باور او از شما قوي تر است :20:
باور ها درمخالفت با يكديگر همديگر را خنثي ميكنند واگر باور يك نفر گسترش پيدا كند ميتواند بر باورهاي بقيه غلبه كند
مثلا من ميخواهم با نگاه كردن يك فنجان را تكان دهم ودر جمعي صد نفره هستم كه هيچ كدام باور به تكان خوردن آن ندارند ولي چون باور من گسترده شده پس بر باور آن ها غلبه ميكند وفنجان را تكان ميدهم .
خود باور هم يكي از مواردي است كه در كتاب بررسي ميشود :20:
گفتني است كه در كتاب قرآن صدها بار به باور اشاره شده است ولي با نام عربي آن يعني ايمان
این که شما گفتید درست، اما این باور از کجا باید پیدا بشه؟ توی دینی فکر کنم پیش دانشگاهی داشتیم که ایمان وقتی ثمر و نتیجه میده که از شناخت ذهنی به شناخت قلبی برسه. برای شناخت ذهنی، نیاز به مدرک و دلیل و اثباته و آدم الکی چیزی رو نمی پذیره. چطور باید بپذیریم که خدا وجود داره؟ خیلی چیزها هستن که دیده نمیشن ولی وجود دارن و نمیشه انکارشون کرد مثل احساس و عاطفه که هممون دارم اما دیده نمیشه. اما با این حال وقتی به یک نفر عشق می ورزیم و کسی رو دوست داریم می فهمیم که احساس و عاطفه وجود داره. اما خدا رو چگونه بپذیریم که وجود داره؟ قبول کردن این که این همه نظم و ترتیبی که در جهان اطرافمون وجود داره خود به خود به وجود نیومده و خالقی داشته سخت نیست، اما از هیچ که چیزی به وجود نمیاد، پس خدا هم یه جوری به وجود اومده، اما چطور؟:20:
B U L U T
06-09-2010, 20:58
علوم ديني در تشخيص افراد بيشتر تكيه بر تطبيقات دارد .
پس به نظرشما اگه از روي تطبيق نبايد پيدا كرد پس بايد چكار كرد ؟؟تطبیق دادن با اصل قضیه یا چیزی های ساختگی که بتونه این تطبیق رو ایجاد کنه
اين نظر من نبود
حقيقت بود .
نظر يعني عقيده ي من به موضوع
حقيقت يعني اصل موضوعاین حقیقت رو کیا تائید میکنن
منبع ؟!دنبال به نحوه قدرت رسیدن کوروش باش
توی خیلی از سایت ها و وبلاک ها هست
تو اصلا در این مورد تاریح رو نخوندی
كدام صفحه ؟
كدام بند ؟یادم نیست میگردم پیدا میکنم
توي جمله نوشتين( "نميدونم ")،يعني نظر شخصي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من غلت املای زیاد دارم تصحیح شد
بخاطر کیبرد هست
دوستان قرار بود در مورد ابتداي آفرينش و ... صحبت كنيم
اين كم كم داره ميشه كل كل ها !! :21:
يعني باور كنيد تا باور كنيد ! :31:
اما از هیچ که چیزی به وجود نمیاد، پس خدا هم یه جوری به وجود اومده، اما چطور؟
خوب جواب اين سخته و شايد ممكن نباشه. اما اول بگم كه تصور انسانها از خدا متفاوته و خدا كلمه يا شخص خاصي نيست؛
ببين من ميگم نيرويي از اول بوده كه من رو بوجود آورده ، اين نيرو خداست. نه اينكه مثلا توي فلان كتاب نوشته به خدا ايمان بياوريد ، يعني به كلمه ي خدا يا الله يا God ايمان بيارم. بلكه اون كسي كه فكر ميكنم بايد باشه خداست
حالا چجو بوجود اومده ؟ چون من و دنياي اطرافم بوجود اومديم ، از هر چيزي انتظار بوجود اومدن داريم. يعني خدا در زمان وجود داره ؟!
اين يعني روزي خدا از بين ميره !!!
اين يه نظره و نميشه اثباتش كرد :
متن دقيقش يادم نيست : خدا و روح يعني آگاهي . شامل هر چيزي ميشه از جمله علم و قدرت و انرژي و ...
اما يك چيز نيست : تجربه !
و اين منشا پيدايش همه چيز مخصوصا انسان هست. مثلا خدا ميدونه خوب و پاكه ، اما بايد اينو تجربه كنه و دنيايي مادي خلق ميكنه ( شايد دنياي معنوي هم همينطور )
يعني سواله چطور بوجود اومده رو ميشه عوض كرد :
چرا يكچيز بايد بوجود اومده باشه ؟ اصلا چطور و از كجا ؟ مگه من ميتونم خودمو بوجود بيارم ؟
گذشته از اين بحث؛
حالا سوالي براي من پيش اومده :
بچه هاي آدم چطور ازدواج كردن ؟؟
اينجا رو ببينيد :
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اما در مورد آخري كه به جنيه و حوريه مربوطه ، ظاهرا حديثي هست كه گفته يكي با حوري و يكي با جني ازدواج كرد. حالا مثلا ميگن اگه فلاني خوب و زيباست بخاطر حوريه و زشتي و بدي بخاطر جنيه هست !!! كه احتمالا همون چيزيه كه آخر متن گفته :27:
:20:
این که شما گفتید درست، اما این باور از کجا باید پیدا بشه؟ توی دینی فکر کنم پیش دانشگاهی داشتیم که ایمان وقتی ثمر و نتیجه میده که از شناخت ذهنی به شناخت قلبی برسه. برای شناخت ذهنی، نیاز به مدرک و دلیل و اثباته و آدم الکی چیزی رو نمی پذیره. چطور باید بپذیریم که خدا وجود داره؟ خیلی چیزها هستن که دیده نمیشن ولی وجود دارن و نمیشه انکارشون کرد مثل احساس و عاطفه که هممون دارم اما دیده نمیشه. اما با این حال وقتی به یک نفر عشق می ورزیم و کسی رو دوست داریم می فهمیم که احساس و عاطفه وجود داره. اما خدا رو چگونه بپذیریم که وجود داره؟ قبول کردن این که این همه نظم و ترتیبی که در جهان اطرافمون وجود داره خود به خود به وجود نیومده و خالقی داشته سخت نیست، اما از هیچ که چیزی به وجود نمیاد، پس خدا هم یه جوری به وجود اومده، اما چطور؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](26).gif
آموزش ديني ما از پايه مشكل داره :20:چون اصلا براي اسلام پايه ريزي شده نه براي ديني !!!
در مورد خدا هم حق باشماست وبايد اثبات بشه كه ميشه :20:
من هم فعلا منتظر انديشه ي 7در مورد خدا هستم :20:
نبال به نحوه قدرت رسیدن کوروش باش
توی خیلی از سایت ها و وبلاک ها هست
تو اصلا در این مورد تاریح رو نخوندی
من در باره ي كوروش فقط اوني كه تو كتاب درسيم بود خوندم كه نوشته از روي شورا انتخاب شده :20:
سايت ها ووبلاگ ها به هيچ وجه منبع علمي نيست (حتي ويكي پديا )چون به عنوان يك مرجع علمي اعتبار ندارد وتنها كتاب هاي ثبت شده ومقالات ثبت شده داراي اعتبار است :20:
احتمالا حق باشماست وكوروش خونريز و آدم كش بوده :20:
دوستان قرار بود در مورد ابتداي آفرينش و ... صحبت كنيم
آره همون بهتره :20:
turokpooria
07-09-2010, 16:47
با سلام من که نه میز می بینم و نه چیزی که گرد باشه:31:
به نظر من عقل انسان یه چیزای رو که از ابتدا با اون مواجه شده باور می کنه یعنی ما از پدر و مادر متولد شدیم پس اینرو باور می پذیریم در حالی که خدا از این قواعد که ذهن ما محدوده مثتثناست پس می تونیم بگیم خدا از ابتدا بوده.
B U L U T
07-09-2010, 20:11
من در باره ي كوروش فقط اوني كه تو كتاب درسيم بود خوندم كه نوشته از روي شورا انتخاب شده [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سايت ها ووبلاگ ها به هيچ وجه منبع علمي نيست (حتي ويكي پديا )چون به عنوان يك مرجع علمي اعتبار ندارد وتنها كتاب هاي ثبت شده ومقالات ثبت شده داراي اعتبار است [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
احتمالا حق باشماست وكوروش خونريز و آدم كش بوده
اشتباه همین جاست فکر میکنی میشه به این کتاب ها اعتماد کرد
خوب ديگه كوروش و بي خيال به عقبتر برگردين ...
ضمنا آقاي masud7 ، كوروش ديگه از Sephiroth كه گذاشتي آواتارت خبيث تر نبود كه :31: :31:
سلام
شما چند جا اشاره کردین که در کتاب هفت وجود خدا اثبات شده، خواستم اگه میشه یه ذره در مورد کتاب هفت توضییح بدین و بگین نویسنده اش کیه. بعد اگه حالشو داشتین بگین که چطوری خدا رو اثبات کرده. من همیشه این برام سوال بوده، همیشه از معلم های دینیم می پرسیدم که برام ثابت کنید خدا وجود داره یا از کلاس می انداختنم بیرون یا اگه جواب میدادن من قانع نمیشدم و در نهایت می گفتن از وقتی هستی وجود داشته خدا هم وجود داشته، من هم از این جوابای الکیشون خندم میگرفت و باز از کلاس می انداختنم بیرون!:31: من همش دینی رو 20 یا 19 گرفتم و کنکور هم که امسال دادم دینی رو 65 درصد زدم اما هیچ وقت برام ثابت نشد خدا وجود داره و فقط کتابای دینی رو حفظ می کردم و بهشون اعتقاد نداشتم...:41:
در یک گروه جدید به این مطالب میپردازیم:20:
تفاوت نژادي رو اين جوري بيان ميكنن :
"به ياد بياوريد اي قوم بني اسراييل كه شما را بر جهانيان برتري داديم "؟؟؟؟؟؟
من حرص نميدمتون
اون تعصبه كه داره حرصتون ميده
زياد به خودتون سخت نگيريد چون اين نكات اصلا ارزشي نداردتهش به نژاد پرستي ختم ميشه :20:
حرف سر اينه كه چرا تو قرآن آمده !!
اتفاقا برخلاف تصور عام زيبايي هم تعريف داره و ميتوان اندازه گرفت .
به ميزاني كه اجزاي صورت يك شخص با هم هماهنگ است او زيبا است يعني حتي اگر صورت كوچكي هم داشته باشد با داشتن اجزاي مناسب اون صورت زيباست .
تركيب صورت ايرانيان هم از ابتدا عالي بوده والان هم دليل خراب شدنش اينه كه در طي جنگ هاي مختلف با نژاد ها ي مختلف تلفيق شده والان هم كه مهاجران همسايه دارن تشريف ميارن تا بدترش هم بكنند .
زيبايي يعني تركيب درست صورت
شما تصاوير گذشتگان ايراني وديگر اقوام را نگاهي بكنيد .
من دوست ندارم بحث ديني بكنم چون فرضا كه اينجا من اثبات كردم قرآن تناقض دارد وحتي اثبات كردم از زبان محمد است ولي بعد از آن چه كار خواهم كرد ؟؟؟؟؟
غوطه ور بودن در دانسته ي اشتباه بهتر از ندانستن است :20:چون بي اعتقادي باعث ...........(خودتون تا تهش رو بخونيد:31:)
مگه اينجا جاي شوخي است ؟!:20:
من عين آيه ي قرآن را گفتم :20:
اون 80000تا اشكال هم مطمئنم كه 99درصدش از روي تعصب نوشته شده چون كسي كه 80000تا اشكال پيدا ميكنه يعني داشته دنبال اشكال ميگشته :20:
يعني تعصب:20:
شما هم كه مسلمون شدي رفت :20:
خوب شد پس من از همتون پر انرژي ترم :31:
درسته
موافقم و تشکر
درسته
فقط زمانی باید اعتقادات کنار گذاشته بشه که اعتقادات بهتری جاش رو بگیره نه اینکه خلع بوجود بیاد
برای اینکه هرچیزی میتونه این خلا رو پر کنه
میتونه درست باشه
البته این اشتباهات در کتابی به چاپ رسیده و من تا اونجا که دیدم علمی هستن و منطبق بر عقل ولی بازم به اعقاید مسلمانان و گروه های دیگه احترام میزارم
با اینکه نمیشه قبول کرد خدا با موسی کشتی گرفته و همه چیز به دور زمین میچرخه و اینکه انسان از گل بوجود اومده!
من یک هفت هستم و باقی میمونم
منم موافقم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ولي شما دوتا هرگز همگروه خوبي نميشيد ، چون نميتونيد از حرفاتون كوتاه بياين :27:
در اين مواقع بايد قيام كني تا به حقيقت برسي. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همينجا يه تاپيك در مورد يه فيزيكدان هست كه ميگه آفرينش كهكشان و ... ربطي به خدا نداره و كم كم ميشه :
اصلا خدا وجود نداره
همه ي اينا نظريه هستن و نميشه ثابت كرد خدا كيه و كجاست.
ما هر دو از اعقاید قبلیمون کوتاه اومدیم
من یک مسلمان بودم و بعد کاملآ بی دین شدم و حالا هفت هستم!
arzeva هم که از خودش میتونید بپرسید
هفت نظریه نیست
خدا کاملآ علمی و عقلانی و منطقی اثبات میشه
هفت نظریه نیست
خدا کاملآ علمی و عقلانی و منطقی اثبات میشه
من مشكلي ندارم
ببين من كه كتابو نخوندم ، ولي رياضي رو در نظر بگير ؛ يه فرمول ( r^2*3.14 ) وجود نداره . يعني پذيرفتني نيست تا به عمل تبديل بشه و من اندازه مساحت دايره رو ببينم ( حس كنم )
خدا هم ميتوني بگي مثلا اتمه ! چون سازنده هر چيزي هست !! ( اينجا منظور مثال مادي بود ) ولي خوب افكار بسيار زيادي هستن كه از همشون ايراد گرفته ميشه و در قرون اخير كسي نتونسته ايدئولوژي بياره تا مردم جهان ازش پيروي كنن ...
دلايل مهمي هم هست :
مثلا آيا اين از طرف خداست ؟! پس پيامبر و غيره چي ؟
اگه توي كتاب نفي شون كنيد ، كافر يا شيطاني يا فراماسون خونده ميشين ! يكي ميگه خوب خدا رو اثبات كردين ، حالا بقيه حرفها چي ؟ يعني من دين مسيحيت رو ول كنم و هفتي بشم ، حالا اونجا گفتن عيسي وعده ي بهشت خدا رو داده ، شما چي ميگيد ؟ مگه از اون دنيام خبر داريد ؟
اما محتوبات كتاب كه شما نگفتيد فقط راجع به خداست يا نه ...
اما بنظرم اينكه گروهي ناشناخته و بين المللي (!) كتابي مشترك بنويسن عجيبه ! بالاخره هر گروهي يه سرگروه داره ، نه ؟
من مشكلي ندارم
ببين من كه كتابو نخوندم ، ولي رياضي رو در نظر بگير ؛ يه فرمول ( r^2*3.14 ) وجود نداره . يعني پذيرفتني نيست تا به عمل تبديل بشه و من اندازه مساحت دايره رو ببينم ( حس كنم )
خدا هم ميتوني بگي مثلا اتمه ! چون سازنده هر چيزي هست !! ( اينجا منظور مثال مادي بود ) ولي خوب افكار بسيار زيادي هستن كه از همشون ايراد گرفته ميشه و در قرون اخير كسي نتونسته ايدئولوژي بياره تا مردم جهان ازش پيروي كنن ...
دلايل مهمي هم هست :
مثلا آيا اين از طرف خداست ؟! پس پيامبر و غيره چي ؟
اگه توي كتاب نفي شون كنيد ، كافر يا شيطاني يا فراماسون خونده ميشين ! يكي ميگه خوب خدا رو اثبات كردين ، حالا بقيه حرفها چي ؟ يعني من دين مسيحيت رو ول كنم و هفتي بشم ، حالا اونجا گفتن عيسي وعده ي بهشت خدا رو داده ، شما چي ميگيد ؟ مگه از اون دنيام خبر داريد ؟
اما محتوبات كتاب كه شما نگفتيد فقط راجع به خداست يا نه ...
اما بنظرم اينكه گروهي ناشناخته و بين المللي (!) كتابي مشترك بنويسن عجيبه ! بالاخره هر گروهي يه سرگروه داره ، نه ؟
فرمول ها چیزهایی هستن که وجود دارن
ریاضی زبانه
فرمول فیزیکه
اتم رو چی ساخته؟
ما کسی رو رد نمیکنیم
ما عقیده خودمون رو میگیم و شما انتخاب میکنید چی درسته و چی غلط!
منحصر به خدا نیست
دین میترایی رو ببینید!
حاصل خرد جمعی هست و تنها دینی هست که پیامبر نداره!
البته نمیگم ما مثل اوناییم و...
گوینده این گفتار دوست داشته گناه کنه برای همین همچین عقیده ای داشته. این جزو فطرت انسان هست که اشتباهش رو فرااموش نکنه و حتی به خاطرش خودش رو سرزنش کنه!
بهتره به جای سطحی نگری به عمق و مفهوم جمله توجه کنیم.
گوینده ی گفتار اصلا به این فکر نبوده، شما دقیقا بدترین برداشتی رو که میشد از این جمله کرد، داشتین.
لطفا یه بار دیگه اون پستم رو بدون تعصب و بدون پیش قضاوت بخونین، چون مفهومی عالی پشتش نهفته ست.
آقا لطفا اینجوری در مورد 2500 سال پیش و اسطوره ی اون زمان حرف نزنین.
اصلا نگرش و اندیشه ی کوروش بزرگ با اندیشه ی 1400 سال پیش قابل مقایسه نیست.
چیزی که کوروش بزرگ 2500 سال پیش گفته حتی امروزم کارآمده و حتی در تدوین قانون اساسی چند کشور هم استفاده شده اما این اندیشه ی 1400 ساله فقط برای عوامی که میخوان تقلید کنن و بس، جالب و کارآمده!
من به کوروش باور دارم ولی تعصب ندارم... از همه تقاضا میکنم به هر دین یا آیینی یا هرکسی میخوان باور داشته باشن ولی نه تعصب.
اون لحظه ای که انسان به چیزی تعصب داشته باشه لحظه ی کوری انسانه. امیدوارم چشم هیچکس با تعصب بسته نشه، همین...
اشتباه همین جاست فکر میکنی میشه به این کتاب ها اعتماد کرد
چاره اي به جز اعتماد ندارم چون اگه به اين هم اعتماد نكنيم كار دنيا تمامه
بايدبه يك چيز بالاخره اعتماد كرد .
اگر دستي را نميگيري بايد از سختيه زميني كه رو ي آن ايستادي اطمينان داشته باشي(arzeva)
میتونه درست باشه
البته این اشتباهات در کتابی به چاپ رسیده و من تا اونجا که دیدم علمی هستن و منطبق بر عقل ولی بازم به اعقاید مسلمانان و گروه های دیگه احترام میزارم
با اینکه نمیشه قبول کرد خدا با موسی کشتی گرفته و همه چیز به دور زمین میچرخه و اینکه انسان از گل بوجود اومده!
كتاب مطمئنا توسط......ها نوشته شده است چون قصدي به جز تخريب نداره ومن چون نخوانده ام نظري ندارم ولي به نظر مياد شما خوندي چون خيلي داري با اطمينان ميگي كه علمي است :20:
من یک هفت هستم و باقی میمونم
يك هفت مسلمان [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بالاخره هر گروهي يه سرگروه داره ، نه
هفت دهكده ي جهاني نيست كه كدخدا داشته باشد .
جامعه ي جهاني است :20:
مثلا من هم يك هفتم ولي اصلا امكان داره مسيرم با سعيد يا هر هفت ديگه اي فرق داشته باشه ومهم اين است كه هفت باشيد :20:
دوستان یه توضیحی میدم و تناقضاتی رو که بوجود اومده توضیح میدم
فقط دوستان اینجا جای بحث تاریخی و... نیست
درسته منم شرکت کردم ولی این بخاطر اشاره دوستان بود و...
خب لطفآ دیگه بحث تاریخی و.. نشه و پست اول حتما مطالعه بشه:20:
حالا توضیحات:
ببینید در مورد بابک خرمدین
ایشون ترک نبوده!
نژاد بابک ماد بوده و البته منطقه آذربایجان کنونی هم نژادشون ماد بوده
بابک 1400 سال پیش با اعراب وارد جنگ شده برای اینکه به سرزمینمون یعنی ایران تجاوز شده بود
حتی من چندین بار سعی کردم از قلعه اش بازدید کنم ولی نمیشه!
شخصیت بزرگی هستن ایشون و گروهشون(سرخ جامگان)
ترکها حدود 300 یا 600 یال هست وارد ایران شده و این درحالی هست که بابک 1400 سال پیش با اعراب میجنگیده و البته گفتم نژاد مردم آذربایجان و بابک یکی بوده یعنی ماد بودن
ترکهایی که وارد ایران شدن 2 نژاد متفاوت هستن
یکی از سمت بالا وارد آذربایجان شدن و اصلآ ربطی به مغولها ندارن!
میبینیم که در این مورد تقلبهای زیادی برضد ترکها در تاریخ شده!
مغولها هم ترک هستن ولی آقایونی که میگن ترکهای آذربایجان مغول هستن این نکته رو دقت کردن که مغولها از سمت شرق حمله کردن؟
یعنی شیراز به شرق نزدیکتره یا آذربایجان؟!!!
بگذریم...
ببینید دوستان ما باید اتحادمون رو حفظ کنیم
چیزی که کوروش مدتها پیش براش تلاش کرده!
زن کوروش ماد بوده و وزیرش ماد بوده
اینا چه معنی میده؟
تحریفی که با تاریخ این ملت شده واقعآ فاجعه باره و دلیلشم اینکه میخوان اتحادمون رو از بین ببرن
البته متاسفانه این کار رو غریبه ها نکردن بلکه...
ما همه آریایی هستیم
خودتون رو گول نزنید
ترک و پارس و... ندارم
همه آریای هستیم!
سبلان بده دستت به دماوند
البرز تو شو با این دو هم پیمان
زاگرس را در آغوش گیرید
زمانش رسیده
دشمن را در هم بکوبید
دشمن تحجر، تعصب و تقلید
یغه بسته، ریش و تبعید
سپس...
سپس را تو مینویسی
طراحی کن فردا را
روز خواهد رسید
این کافیست
copy right by saeeddz
سپس...
سپس را تو مینویسی
طراحی کن فردا را
روز خواهد رسید
این کافیست
درسته، این به ما امید میده که شب همیشگی نیست...
حتی اگه شب خیمه زده باشه اما هیچوقت همیشگی نخواهد بود، این طبیعته عالمه و البته قدرت عالمیان(انسانها)...
ما همه آریایی هستیم
خودتون رو گول نزنید
ترک و پارس و... ندارم
همه آریای هستیم!
ایول به سعید:33:
یه چیز خیلی جالب در مورد ایران همین تفاوت هاست. من واقعا افتخار میکنم به سرزمینم که تاریخی 7 هزار ساله داره و مهم تر از همه اینه که ما از هر نسل و چهره ای تو کشورمون داریم...
زرد پوست چشم بادومی و ظریف مثل آسیای شرقی... ترکمن ها
سبزه و سپید پوست و چشم ابرو مشکی و نسلی متفاوت و جدید... پارس(فارس)ها
سپید پوست چشم رنگی و قوی کم و بیش مثل اروپایی ها... ترک ها
کردها، لرها و جنوبی ها و ...
ما تقریبا از همه مردم جهان یه نمونه تو کشورمون داریم... ایران برای خودش یه جهانه...
چی مهم تر و زیباتر از این.
تا کی بگیم که من فارسم و برترم یا من ترکم و بهترم؟؟؟
من ایرانیم و به همین افتخار میکنم، به این که کشورم یه دنیاست...
danial_848
09-09-2010, 13:52
بهتره به جای سطحی نگری به عمق و مفهوم جمله توجه کنیم.
گوینده ی گفتار اصلا به این فکر نبوده، شما دقیقا بدترین برداشتی رو که میشد از این جمله کرد، داشتین.
لطفا یه بار دیگه اون پستم رو بدون تعصب و بدون پیش قضاوت بخونین، چون مفهومی عالی پشتش نهفته ست.
با این صحبتها اون حرف عمیق و معنیدار نمیشه
درباره اینکه اون گوینده به فکر چی بوده نه من میتونم نظر بدم نه شما. نظری که من دادم با توجه به قرآن بود نه نظر شخصیم:«بل یرید الإنسان لیفجر أمامة(قیامت/۵)»
اون آقا خودش گناهکار بوده، دوست داشته همیشه گناه کنه. باورهای هرکسی هم از یک سری تمایلات (که منشأ اون تمایلات یک سری اعماله)، نشئت میگیره
دوستان یه توضیحی میدم و تناقضاتی رو که بوجود اومده توضیح میدم
فقط دوستان اینجا جای بحث تاریخی و... نیست
درسته منم شرکت کردم ولی این بخاطر اشاره دوستان بود و...
خب لطفآ دیگه بحث تاریخی و.. نشه و پست اول حتما مطالعه بشه:20:
حالا توضیحات:
ببینید در مورد بابک خرمدین
ایشون ترک نبوده!
نژاد بابک ماد بوده و البته منطقه آذربایجان کنونی هم نژادشون ماد بوده
بابک 1400 سال پیش با اعراب وارد جنگ شده برای اینکه به سرزمینمون یعنی ایران تجاوز شده بود
حتی من چندین بار سعی کردم از قلعه اش بازدید کنم ولی نمیشه!
شخصیت بزرگی هستن ایشون و گروهشون(سرخ جامگان)
ترکها حدود 300 یا 600 یال هست وارد ایران شده و این درحالی هست که بابک 1400 سال پیش با اعراب میجنگیده و البته گفتم نژاد مردم آذربایجان و بابک یکی بوده یعنی ماد بودن
ترکهایی که وارد ایران شدن 2 نژاد متفاوت هستن
یکی از سمت بالا وارد آذربایجان شدن و اصلآ ربطی به مغولها ندارن!
میبینیم که در این مورد تقلبهای زیادی برضد ترکها در تاریخ شده!
مغولها هم ترک هستن ولی آقایونی که میگن ترکهای آذربایجان مغول هستن این نکته رو دقت کردن که مغولها از سمت شرق حمله کردن؟
یعنی شیراز به شرق نزدیکتره یا آذربایجان؟!!!
بگذریم...
ببینید دوستان ما باید اتحادمون رو حفظ کنیم
چیزی که کوروش مدتها پیش براش تلاش کرده!
زن کوروش ماد بوده و وزیرش ماد بوده
اینا چه معنی میده؟
تحریفی که با تاریخ این ملت شده واقعآ فاجعه باره و دلیلشم اینکه میخوان اتحادمون رو از بین ببرن
البته متاسفانه این کار رو غریبه ها نکردن بلکه...
ما همه آریایی هستیم
خودتون رو گول نزنید
ترک و پارس و... ندارم
همه آریای هستیم!
سبلان بده دستت به دماوند
البرز تو شو با این دو هم پیمان
زاگرس را در آغوش گیرید
زمانش رسیده
دشمن را در هم بکوبید
دشمن تحجر، تعصب و تقلید
یغه بسته، ریش و تبعید
سپس...
سپس را تو مینویسی
طراحی کن فردا را
روز خواهد رسید
این کافیست
copy right by saeeddz
مغولها همیشه جاهایی میرفتن که آبوهوای سرد داشته مثل آذربایجان نه نواحی شرقی (خراسان قدیم)
آذریهای داخل ایران از لحاظ ژنتیکی بیشتر به ایرانیها شباهت دارن برخلاف آذریهای کشور آذربایجان (قبلا تحقیق شده)
این ملی گرایی رو بریزی دور خیلی خوب میشه
درباره ی خالد سردار اسلام حرف هایی زده بودم که بدون ارجاع بود و چون بدون ارجاع ارزش علمی ندارد پس به سراغ اصل کتاب رفتم تا عین مطلب را از کتاب نقل کنم و این هم عین مطلب است :
کتاب:تاریخ ایران
مولف :ژنرال سر پرسی سایکس
ترجمه :سید محمد تقی فخر داعی گیلانی
فصل چهل وسوم،صفحه 679-681،{لشکر کشی خالد بر علیه نواحی غربی امپراطوری ایران 12_13هجری (633_434 میلادی)}
عین متن :
این لشکر کشی از طرف دولت تازه ای است که دفعتا در عربستان تشکیل یافته وبالاخره آن دولت طومار شاهنشاهی ایران در نبشت .ماراجع به ظهور اسلام وعملیات اقداماتی که منجر به حمله عراق وشام شده شرحی به طور مبسوط در فصول آتی مذکور خواهیم شده در اینجا مقصود ما همین قدر است که در خصوص لشکر کشی هایی که اعراب در بدو امر بر علیه نواحی سرحدی کغرب شاهنشاهی ایران نموده و آن منتهی بسقوط و انحلال شاهنشاهی مزبور گردید شرحی به طور اختصار مذکورداریم .
خالد سرلشکر عرب که از سرداران نامی ودر جنگجویی معروف بود بالشکری که تقریبا تمام آن از اعراب بدوی صحرا گرد تشکیل یافته بود بطرف شمال که از کناره های خلیج فارس چندان دور نبود روانه شده به ناحیه سرحدی پادشاه بزرگ حمله کرد .او ابتدا به هرمزان حاکم آن حدود چنین پیشنهاد کرد :"دیانت اسلام را قبول نما تا با ما برادر شده از هر اذیت وآزاری در امان باشی ،ورنه باید تو و مردمت جزیه بدهید.اگر این را هم ابا کنی بر ما هیچ ایرادی نیست ،بلکه خودت را باید ملامت کنی ، اینک مردمی که برای جنگ با تو مهیا شده اند همانقدر که توحیات را دوست داری آنها به مرگ علاقمند میباشند".
منزل سرحدی کشور ایران مرسوم به حفیر چند میل در عقب کویت کنونی واقع بود که اولین جنگ در این نقطه واقع شد .در این جا نهر آبی بود که در تصرف ایرانیان بوده است .خالد ندا در داد که از میان ما دوفریق هر کدام شجاع تر است چشمه های آب از ؛آن وی خواهد بود .این را بگفت وفورا شروع به حمله کرد .او با هرمز به جنگ مرد ومرد (مبارزه دوسردار)مشغول شد . این عرب متهور وجسور عوض اینکه کمین کند ، دفعتا با ضرب خنجر کار حریفش را ساخت . مسلمانان بدشمن که بواسطه ی کشته شدن سردار دلسرد شده بودند حمله بردند و همه را منهزم ساختند .غنائمی که در اینجا به دست مسلمان ها آمد خیلی زیاد و از آن جمله فیلی بوده است که آنرا مخصوصا به مدینه فرستادند . این فتح به آسانی حاصل شد معروف به "جنگ زنجیر "یا "ذات السلاسل" میباشد . چون بعضی از سپاهیان ایران برای جلوگیری از فرار زنجیر شده بودند .
ولی بعد بواسطه رسیدن قوای امدادی ایران ، فاتحین سخت مرود تعقیب واقع شده ودر شعبه (کانال)دجله جنگ سختی بین آنها در گرفت .مخصوصا مسلمانان در یک موقع در خطر واقع شده مجبور گردیدند که عوض حمله بدفاع بپردازند . لیکن در این میانه عده زیادی به کمک آنها رسید ودر نتیجه فتح دیگری نصیب آنان شد . خالد که بزرگترین قائد وسردار لشکر به شما میرفت در این جنگ بر اثر ابراز شجاعت ودلاوری غنائم فراوانی به دست آورد وباز در والاجا نزدیک مصب دجله وفرات جنگی بین آنها با لشکر ایران که مرکب از عرب وایرانی بودند روی داد . فتح برای بار سوم نصیب مسلمین گردید ولی بعد از یک جنگ مایوسانه ای .
مدت یک ماه که از این قضیه گذشت خالد یک جنگی کرد که از تمام جنگهای قبلی سخت تر وهولناک تر بوده است . توضیح این که او بسمت شمال طرف بالای فرات پیش رفته ودر الیس واقع بین ابله وحیره مورد حمله لشکر ایران که مرکب از عرب وایرانی بود واقع گردید.بدوا اعراب از طرف ایرانیان حمله بردند ولی رئیس آنان به دست خالد کشته شد .سپس ایرانیان حمله ور شدند چون فتح تا مدتی بنوبت از طرفی نصیب طرف دیگر میشد خالد از این پافشاری ایرانیها در خشم شده وقسم یاد کرد که از خون دشمن نهر قرمزی جاری کند . بالاخره مسلمانان فاتح در آمده وسردار عرب برای ایفای قسم وحشیانه خود تمام اسرا را جمع کرده وهمه را مانند گوسفند قصابی ذبح نمود ،تا اینحد که گندم سپاه فاتح از نهری آسیلمیشد که آب آن از خون قرمز بوده است .خالد پیشرفت خود را بطرف تنگه غربی فرات ادامه داده ناگهان به امغیشبا حمله برد. پس از آن آب زیادی با خود حمل کرد حیره را محاصره نمود .اهالی با استحکاماتی که این شهر دارا بود حاضر بصلح شدند . اعراب هم موارد وشرائط سهلی بآنها پیشنهاد کرده بالاخره آن شهر را بدین طریق تحت اطاعت آوردند . این قسمت لشکرکشی اعراب بتصرف انبار وعین تمار واقع در مال منتهی گردید .
در داخل كادر نقل قول عين مطالب نوشته شده ولي لازم است كه بگويم تماميه اين اقدامات ربطي به پيامبر ندارد ودر زمان خلافت ابوبكر انجام شده است .:20:
بحث درباره ي تاريخ هم با ارجاع درست هيچ اشكالي ندارد ولي حرفي كه بدون ارجاع ومقرضانه نوشته شود اصلا در اين بحث جاي ندارد چون اعتبار علمي بحث را زير سوال ميبرد .با اين وجود من هم مانند دوستان تاكيد بر اين دارم كه كمتر بحث تاريخي قرار دهيم وايني هم كه من گذاشتم براي اثبات حرفهاي قبلم بود وگرنه اصلا علاقه اي به شروع كردن اين بحث ها ندارم :20:
درباره ی آفرینش به نظر من دنیا از عدم به وجود نیامده ومن هم بمانند فلاسفه ی یونان که در صدر آن ها ارسطو میباشد اعتقاد به این دارم که جهان قدیم است یعنی ازلی یعنی نه اول ونه آخر !!
وجالب است بدانید که این نظر یه جورایی همون وجودنداشتن زمان رو داره میگه که زمانی وجود نداره ولی سوال اینجاست که اگه زمان وجود نداره پس این سیر وسفر در لحظه ها ناشی از کدام واحد است ؟(دوست دارم روی این سوال خوب فکر کنید )
به نظر من این جهان میل به بینهایت داره وهمچنین وجود آدمی هم که جزو این جهان است میل به جاودانگی وهمین است که چیزهایی مانند بهشت وجهنم ومعاد وتناسخ برای ابدیت خود تعیین میکند.
جهان های موازی هم در همین جهان هستند واین جهان شامل جهان های موازی نیز میشود .
قضیه ی جهان های موازی هم یک چیز جدا از همین جهان نیست بلکه آنها هم در همین جهان هستند ولی در فاصله ی دورتر ولی من اعتقاد دارم که جهانی به غیر از این جهان ما نیز وجود دارد یعنی کل این جهان خود یک است وباید دو و سه وچهارو ...وجود داشته باشد ولی اعتقاد به این جهان ها در سال های گوناگون دستخوش بازی های دینی شده است واصلا به طور عقلی وفلسفی به آنها اندیشیده نشده است وبه همین دلیل ما هنوز در فکر خود سه جهان داریم ( جهان خودمون ،برزخ وآخرت ) که این ها هم ساخته ی ادیانند یعنی که اولین آنها دین میترایی بوده که اعتقاد به این سه جهان داشته وبعد ها توسط ادیان مختلف تکرار شده است .
دوست دارم دوستان هم وارد این بحث شوند چون واقعا جذاب است وهرچه هم تعداد نظرات بیشتر شود بحث کامل تر میشود .
اون آقا خودش گناهکار بوده، دوست داشته همیشه گناه کنه. باورهای هرکسی هم از یک سری تمایلات (که منشأ اون تمایلات یک سری اعماله)، نشئت میگیره
من طرف شمام و با حرفاتون موافقم بجز اين كه يكم خاصه :
اين يه نوع تفكره و اشتباه هست اما درست هم هست ؛
كسي نميگه كار بدي انجام بده ، ميگن هميشه بهترين كارو انجام بده و زماني كه اينطور باشي ديگه گناه معنايي نداره.
يعني به شيطان و گناه فكر نكن تا احساس گناه نكني ...
ولي اين احساس خودش باعث ميشه وقتي چندبار گناه كردي ديگه برات عادي ميشه .
حالا ديگه نه اعتقاد گناه مذهبي داري و نه به اين اعتقاد عمل ميكني !
ميشه گفت اين يه مشكل اين تفكره و مشكل ديگش اينه كه اديان الهي گناه رو از طرف خدا شناختند و ازش دوري ميكنن. اما اين تفكر ميگه خدا چيزي به نام گناه رو قرار نداده و ما اين احساس و در خودمون بوجود آورديم ...
اين موضوع گناه توسط بعضي نويسنده ها اينطور عنوان ميشه : ( آقا مهران هم يه نمونش )
عشق
ترس
معمولا ميگن :
خدا عشقه ، و در مقابل ترس. اما ترس و شيطان اصلا وجود نداره و نبود خداست.
همينطور گناه هم نيست و ما ساختيمش ...
مثلا يكي كتابي بهم معرفي كرده بود كه : گناهي وجود ندارد ، مسئله كمبود عشق است ! يا كتابهاي ديگر و افراد ديگر از نويسندگان و بزرگان جهان كه همچين نظري دارن...
ولي اين يه موضوع خيلي مهمو تحت تاثير قرار ميده و اون نبرد خير و شر و درواقع آخرالزمان هست.
در اينصورت انسان خوب و بدي وجود نداره ( همه خوبن ) و نبردي هم وجود نخواهد داشت ...
=======
حالا اين چطور ميشه نميدونم !!
كاري نداريم كه مثلا شيطان پرستا هم ميگن شيطان وجود نداره و خدا خوده انسان هست و بايد هر كاري دوست داره انجام بده و ازش لذت ببره ... ( از نظر تعريف كمي شبيه همون عشقه !! )
اين موضوع گناه توسط بعضي نويسنده ها اينطور عنوان ميشه : ( آقا مهران هم يه نمونش )
عشق
ترس
معمولا ميگن :
خدا عشقه ، و در مقابل ترس. اما ترس و شيطان اصلا وجود نداره و نبود خداست.
همينطور گناه هم نيست و ما ساختيمش ...
مثلا يكي كتابي بهم معرفي كرده بود كه : گناهي وجود ندارد ، مسئله كمبود عشق است ! يا كتابهاي ديگر و افراد ديگر از نويسندگان و بزرگان جهان كه همچين نظري دارن...
ولي اين يه موضوع خيلي مهمو تحت تاثير قرار ميده و اون نبرد خير و شر و درواقع آخرالزمان هست.
در اينصورت انسان خوب و بدي وجود نداره ( همه خوبن ) و نبردي هم وجود نخواهد داشت ...
=======
حالا اين چطور ميشه نميدونم !!
كاري نداريم كه مثلا شيطان پرستا هم ميگن شيطان وجود نداره و خدا خوده انسان هست و بايد هر كاري دوست داره انجام بده و ازش لذت ببره ... ( از نظر تعريف كمي شبيه همون عشقه !! )
در مورد عقاید شیطان پرستا هیچ اطلاعی دردست نیست !!!
برعکس فکری که عوام دارند که فکر میکنند اعتقاد آنها را میدانند :20:
چون فرقه ی اصلی آنها اصلا خود را نشان نمیدهند چه برسه به بیان اعتقادات:20:
اعتقاد اونا يه چيز ثابت نيست و توي كشوراي مختلف فرق ميكنه.
در واقع اعتقادشون اينه كه هيچ اعتقادي ندارن !!!
مثلا رهبرانشون ميگن فلان كارو نبايد كرد ولي كسي به اين حرف گوش نميكنه . چون اساس كار اين گروهه كه با هرچيز غير از خودش مخالفت كنه.
ولي موسيقي بلك متال رو اكثرا گوش ميدن ، سيخ كردن مو هم كه :27:
فرقه ي اصلي رو نميشه گفت چون پشت پرده هستن و البته خطرناك ! اما بازيگران بزرگشون رو ميشه ديد البته با اسامي يا تفكرات جعلي ...
خوب بحث و به اين نكشونيم :20:
اين تقديم به دوستان تا انرژي بگيرند :11:
نمیدانم چه كسی مرا به دنیا آورده است، دنیا چیست، جسم چیست، احساس كدام است، روحم چیست و این بخشی از وجودم كه میاندیشد و این چیزها را بر زبانم جاری میكند، كدام است ...
من این فضا های دهشتناك عالم را میبینم كه احاطهام كردهاند، در گوشهای از این عالم پهناور خزیدهام بی آن كه بدانم چرا اینجا قرار گرفتهام و نه در جایی دیگر، و چرا این مدت زمان كوتاه كه برای حیات به من داده شده در این نقطه است نه در جای دیگر ...
به همان قرار كه نمیدانم از كجا آمدهام، نمیدانم به كجا میروم، همین قدر می دانم در گریز از اینجا، یا برای همیشه به نیستی افتاده یا در دست های خداوند قهاری اسیرم بی آن كه بدانم در كدام یك از این دو وضع، تا ابد تقسیم خواهم شد.
این است وضع من؛ پر از ضعف و تردید. پس، نتیجه میگیریم كه باید هر روز از عمر خود را صرف جستجو كنم، بی آن كه بدانم چه بر سرم خواهد آمد. شاید بتوانم تحققی در تردید هایم بیابم.
بليز پاسكال
اعتقاد اونا يه چيز ثابت نيست و توي كشوراي مختلف فرق ميكنه.
در واقع اعتقادشون اينه كه هيچ اعتقادي ندارن !!!
مثلا رهبرانشون ميگن فلان كارو نبايد كرد ولي كسي به اين حرف گوش نميكنه . چون اساس كار اين گروهه كه با هرچيز غير از خودش مخالفت كنه.
ولي موسيقي بلك متال رو اكثرا گوش ميدن ، سيخ كردن مو هم كه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](33).gif
فرقه ي اصلي رو نميشه گفت چون پشت پرده هستن و البته خطرناك ! اما بازيگران بزرگشون رو ميشه ديد البته با اسامي يا تفكرات جعلي ...
خوب بحث و به اين نكشونيم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](26).gif
هر گوشه اي از اعتقادات واقعي آن ها را كه رو كنيد تهديد واقعي براي خودتون درست كرديد :20:
مثلا اين خرافه ي زندگي الكتروني كه من نوشتم جديد ترين برنامشون بود ولي حالشون گرفته شد:31:
---------- Post added at 08:04 PM ---------- Previous post was at 08:03 PM ----------
خوب بحث و به اين نكشونيم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](26).gif
خوب نكشونيد:20:
B U L U T
09-09-2010, 22:37
حالا توضیحات:
ببینید در مورد بابک خرمدین
ایشون ترک نبوده!
نژاد بابک ماد بوده و البته منطقه آذربایجان کنونی هم نژادشون ماد بوده
بابک 1400 سال پیش با اعراب وارد جنگ شده برای اینکه به سرزمینمون یعنی ایران تجاوز شده بودماد ها قومی التصاقی ترک ها هستند و ترک زبان
حتی من چندین بار سعی کردم از قلعه اش بازدید کنم ولی نمیشه!هر کسی نمی تونه چون باید ترک باشی
شخصیت بزرگی هستن ایشون و گروهشون(سرخ جامگان)خوب البته اگه کسی رو هم که براش خیانت کرده بگید
ترکها حدود 300 یا 600 یال هست وارد ایران شده و این درحالی هست که بابک 1400 سال پیش با اعراب میجنگیده و البته گفتم نژاد مردم آذربایجان و بابک یکی بوده یعنی ماد بودن
ترکهایی که وارد ایران شدن 2 نژاد متفاوت هستنکشور ایران حدود 80 ساله به نام اریای خوانده میشه
و بابک خرمدین نیز یک ترک هستند چنان چه ملت اذربایجان بوده زبان ما قوقوتی و هوری ها و ... زبان الصاقی بوده اند و البته ترک(تورک)
هیچ ترکی وارد ایران نشده بلکه قومی به نام اریا یا پارس وارد شده
البته بهتره تاریح ابن خلدون رو بخونی بعد درباره بابک خرمدین صحبت کنیم
یکی از سمت بالا وارد آذربایجان شدن و اصلآ ربطی به مغولها ندارن!قبل از ورود هر گونه قومی لطفا به زمان وجود قوم ها در ان محل رجوع کنید
میبینیم که در این مورد تقلبهای زیادی برضد ترکها در تاریخ شده!البته باید بدونیم چه کسی واقعا ترک بوده و هست. تاریخ ترکان اذربایجان و ایران به طور فاجعه باری دست اندازی و تحریف و غارت شده من با این حرف شما موافقم.
ببینید دوستان ما باید اتحادمون رو حفظ کنیمبرای چی اهدافی؟ فکر نکنم یکی باشند
چیزی که کوروش مدتها پیش براش تلاش کرده!تا جای که من میدونم کوروش به چیزی جز غارت و خونریزی تلاش نکرده
زن کوروش ماد بوده و وزیرش ماد بودههحامنشیان رسم دیگری داشتند و اردواج با ماد ها منتفی میشه
تحریفی که با تاریخ این ملت شده واقعآ فاجعه باره و دلیلشم اینکه میخوان اتحادمون رو از بین ببرن
البته متاسفانه این کار رو غریبه ها نکردن بلکه..بله درسته ولی کدام تاریخ رو بهتره بدونیم
ما همه آریایی هستیم
خودتون رو گول نزنید
ترک و پارس و... ندارم
همه آریای هستیم!من اریای نیستم نیزی به این نام ندارم
زرد پوست چشم بادومی و ظریف مثل آسیای شرقی... ترکمن ها
سبزه و سپید پوست و چشم ابرو مشکی و نسلی متفاوت و جدید... پارس(فارس)ها
سپید پوست چشم رنگی و قوی کم و بیش مثل اروپایی ها... ترک ها
کردها، لرها و جنوبی ها و ...
ما تقریبا از همه مردم جهان یه نمونه تو کشورمون داریم... ایران برای خودش یه جهانه...
چی مهم تر و زیباتر از این.بله خوب. این برای شما که قبول دارید قوم های متفاوتی وجود دارند در ایران جای خوشحالی داره
تا کی بگیم که من فارسم و برترم یا من ترکم و بهترم؟؟؟ما نمیگیم برتریم یا بهتریم ما میگیم هستیم وجود داریم
من ایرانیم و به همین افتخار میکنم، به این که کشورم یه دنیاست...بله شما باید بگید ولی من هیچ وقت این کلمه رو نمیگم
درباره ی آفرینش به نظر من دنیا از عدم به وجود نیامده ومن هم بمانند فلاسفه ی یونان که در صدر آن ها ارسطو میباشد اعتقاد به این دارم که جهان قدیم است یعنی ازلی یعنی نه اول ونه آخر !!
وجالب است بدانید که این نظر یه جورایی همون وجودنداشتن زمان رو داره میگه که زمانی وجود نداره ولی سوال اینجاست که اگه زمان وجود نداره پس این سیر وسفر در لحظه ها ناشی از کدام واحد است ؟(دوست دارم روی این سوال خوب فکر کنید )
به نظر من این جهان میل به بینهایت داره وهمچنین وجود آدمی هم که جزو این جهان است میل به جاودانگی وهمین است که چیزهایی مانند بهشت وجهنم ومعاد وتناسخ برای ابدیت خود تعیین میکند.
جهان های موازی هم در همین جهان هستند واین جهان شامل جهان های موازی نیز میشود .
قضیه ی جهان های موازی هم یک چیز جدا از همین جهان نیست بلکه آنها هم در همین جهان هستند ولی در فاصله ی دورتر ولی من اعتقاد دارم که جهانی به غیر از این جهان ما نیز وجود دارد یعنی کل این جهان خود یک است وباید دو و سه وچهارو ...وجود داشته باشد ولی اعتقاد به این جهان ها در سال های گوناگون دستخوش بازی های دینی شده است واصلا به طور عقلی وفلسفی به آنها اندیشیده نشده است وبه همین دلیل ما هنوز در فکر خود سه جهان داریم ( جهان خودمون ،برزخ وآخرت ) که این ها هم ساخته ی ادیانند یعنی که اولین آنها دین میترایی بوده که اعتقاد به این سه جهان داشته وبعد ها توسط ادیان مختلف تکرار شده است .
دوست دارم دوستان هم وارد این بحث شوند چون واقعا جذاب است وهرچه هم تعداد نظرات بیشتر شود بحث کامل تر میشود .
درسته زمان وجود نداره ولی قدیم یا جدید و... اشاره به زمان دارن
کاملآ هم معلومه
عقیده هفت به نظرم از همه اینها کاملتره!
معلوم شد پستهای قبلی من رو مطالعه نکردید!!
توضیح دادم قبلآ
چیزی که ما حس میکنیم الگوها هستن
چیزی که زمان اسمش رو گذاشتیم در واقع یک حس هست نه واقعیت
شما به وجود روح اعتقاد داری؟
میدونم که داری:46:
سفر در زمان و پرواز روح و...
یادت که نرفته!
اگر یادت هست با این حرفا متناقضه
البته من هم بهشت و جهنم و... ای با این تعریف کنونی رو قبول ندارم
تفکر هفت در این مورد به نظرم درستر میاد تا...
درسته البته جهان های موازی رو با چیزای دیگه اشتباه نگیریم!
در مورد این موارد هم با هم بحث هایی داشتیم
فکر میکنم به نتایج خوبی هم هردو رسیدیم
نظر شما چیه؟
دوستان من تذکر دادم
لطفآ این بحث ها پایان پیدا کنه(تاریخی و...)
اگر هم نقل قولی هست در پروفایلها
من هم همین کار رو کردم
خیلی ممنون:20:
من اریای نیستم نیزی به این نام ندارم
با غرور سرت رو بالا بگير وبگو كه من آريايي نيستم ولي........
---------- Post added at 08:27 AM ---------- Previous post was at 08:25 AM ----------
درسته زمان وجود نداره ولی قدیم یا جدید و... اشاره به زمان دارن
کاملآ هم معلومه
عقیده هفت به نظرم از همه اینها کاملتره!
لطفا ديگه به هيچ وجه از نظر هفت حرف نزنيد چون اين طور كه من مطلع شدم هيچ كدام از اعضاي هفت به كتاب دسترسي ندارند :31:(شما گفته بودي داري) وفقط جزوه ي كوچكي در دسترس اعضا است كه من هم دارم ولي بالاي آن نوشته كه تا چاپ كتاب هفت اجازه ي استفاده ي ابزاري از آن را نداريد :31:
من كاري ندارم كه شما بگي نظر هفت خوبه ولي اين كه نظرش رو بگي مشكل داره:20:
معلوم شد پستهای قبلی من رو مطالعه نکردید!!
توضیح دادم قبلآ
چیزی که ما حس میکنیم الگوها هستن
چیزی که زمان اسمش رو گذاشتیم در واقع یک حس هست نه واقعیت
نه وقت نكردم مطالعه كنم :20:
اين الگو ها خود يك الگوريتم خاص دارن كه بهشون واحد ميده يعني شماميتوني با اون واحد حسش كني ولي جالب اينجاست كه همين واحد حس هم در ميان احساس زمان گم ميشود مثلا كلماتي مثل :درد ،خوشي ،دير ،زود و.......با احساس گذر زمان انكار ميشن واصلا به هيچ گرفته ميشن يعني در حقيقت شما نميتوني بگي كه من يك ساعته كه درد ميكشم :20:
شما به وجود روح اعتقاد داری؟
میدونم که داری[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](45).gif
سفر در زمان و پرواز روح و...
یادت که نرفته!
اگر یادت هست با این حرفا متناقضه
البته من هم بهشت و جهنم و... ای با این تعریف کنونی رو قبول ندارم
تفکر هفت در این مورد به نظرم درستر میاد تا...
من تعاريف خاصي از روح دارم حتي از خودجهان :20:ولي اعتقاد به وجودروح به معناي كلمه ندارم (يكم پيچيدس )من به فرق ميان جسم و روح اعتقاد دارم نه وجود روح به معناي كنوني :20:
تفكر هفت هم مطمئنا درسته چون مگه جامعه ي علمي ميتونه اشتباه بگه ؟!
ولي لطفااز مطرح كردن نظري به نام نظر هفت ديگه خودداري كنيد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
درسته البته جهان های موازی رو با چیزای دیگه اشتباه نگیریم!
در مورد این موارد هم با هم بحث هایی داشتیم
فکر میکنم به نتایج خوبی هم هردو رسیدیم
نظر شما چیه؟
نظر من اينه كه ما تازه سر نخ رو پيدا كرديم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]وتا كامل شدن نظر مان خيلي راهه:20:
---------- Post added at 08:48 AM ---------- Previous post was at 08:44 AM ----------
به تكرار در اين تاپيك ديده ايد كه گفته شده نظر هفت درسته ويا كامله ولي هيچ نظري مطلق نيست !!!
ولي به نظر شما چرا اينقدر با اطمينان در باره ي هفت صحبت ميشه ؟؟
چون هفت نظر يك شخص ويا تصميمي از روي يك فرضيه ويا يك نظريه نيست
هفت به نوعي حقيقتي سازگار با موضوعه يعني شما يك نظر رو نميخونيد بلكه نظر كل رو كه مبتني بر سازگاري با موضوع هست داريد ميخونيد كه به هيچ وجه قابل اصلاح وتغيير نيست چون ديگر كسي باقي نميماند كه تغيير دهد چون نظر كل است ومگر به غير از كل هم وجود دارد ؟؟؟
فراماسون كوچولو:31:
مگر دنيا تموم بشه كه جنبش 7هم تموم بشه :5:
نه وقت نكردم مطالعه كنم :20:
اين الگو ها خود يك الگوريتم خاص دارن كه بهشون واحد ميده يعني شماميتوني با اون واحد حسش كني ولي جالب اينجاست كه همين واحد حس هم در ميان احساس زمان گم ميشود مثلا كلماتي مثل :درد ،خوشي ،دير ،زود و.......با احساس گذر زمان انكار ميشن واصلا به هيچ گرفته ميشن يعني در حقيقت شما نميتوني بگي كه من يك ساعته كه درد ميكشم :20:
من تعاريف خاصي از روح دارم حتي از خودجهان :20:ولي اعتقاد به وجودروح به معناي كلمه ندارم (يكم پيچيدس )من به فرق ميان جسم و روح اعتقاد دارم نه وجود روح به معناي كنوني :20:
تفكر هفت هم مطمئنا درسته چون مگه جامعه ي علمي ميتونه اشتباه بگه ؟!
ولي لطفااز مطرح كردن نظري به نام نظر هفت ديگه خودداري كنيد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نظر من اينه كه ما تازه سر نخ رو پيدا كرديم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]وتا كامل شدن نظر مان خيلي راهه:20:
---------- Post added at 08:48 AM ---------- Previous post was at 08:44 AM ----------
به تكرار در اين تاپيك ديده ايد كه گفته شده نظر هفت درسته ويا كامله ولي هيچ نظري مطلق نيست !!!
ولي به نظر شما چرا اينقدر با اطمينان در باره ي هفت صحبت ميشه ؟؟
چون هفت نظر يك شخص ويا تصميمي از روي يك فرضيه ويا يك نظريه نيست
هفت به نوعي حقيقتي سازگار با موضوعه يعني شما يك نظر رو نميخونيد بلكه نظر كل رو كه مبتني بر سازگاري با موضوع هست داريد ميخونيد كه به هيچ وجه قابل اصلاح وتغيير نيست چون ديگر كسي باقي نميماند كه تغيير دهد چون نظر كل است ومگر به غير از كل هم وجود دارد ؟؟؟
میشه گفت درسته
چرا باید خودداری کنم؟!
درسته
البته لازم به ذکره که تفکر هفت یعنی حقیقت و قابل تغییر هم هست
در بیشتر موارد اقلیتی که به دنبال حقیقت هستن نه پول واقعیت رو میگن!
ولی در هر حال هفت یعنی حقیقت:20:
لطفا ديگه به هيچ وجه از نظر هفت حرف نزنيد چون اين طور كه من مطلع شدم هيچ كدام از اعضاي هفت به كتاب دسترسي ندارند :31:(شما گفته بودي داري) وفقط جزوه ي كوچكي در دسترس اعضا است كه من هم دارم ولي بالاي آن نوشته كه تا چاپ كتاب هفت اجازه ي استفاده ي ابزاري از آن را نداريد :31:
من كاري ندارم كه شما بگي نظر هفت خوبه ولي اين كه نظرش رو بگي مشكل داره:20:
من کاری نمیکنم که با اساسنامه در تضاد باشه
در ضمن نیاز مادر اختراع و هرچیز دیگه ای هست که میبینیم
وقتی نیاز پیدا میشه که بعضی از نظریه ها مطرح بشه باید مطرح بشه
اگر نشه فرصت سوزی شده
هم برای جنبش و هم برای کسانی که میخوان بهش بپیوندن
اونا از حقیقت دور میشن و شما هم در انجام وضیفت یعنی هدایت افراد به سمت حقیقت ناکام میمونی!
و اینکه من چیزی ندیدم در رابطه با اینکه نمیشه نظریه های هفت رو مطرح کرد
البته گفته شده اثبات خدا رو انجام ندیم و تا زمان چاپ کتاب منتظر باشیم و خب من هم هیچ جا این کارو نکردم
و...
دوباره تذکر میدم
این بحثا یعنی اینکه من نباید اینو مطرح کنم یا... مربوط به پروفایل هست نه اینجا!
لطفآ دقت کنید
حسن:22:
باران
arzeva
i am hassan mor...
framason
جنبش7
father sina
و...
مار هفت خط:21:
کدوم حرفتو باور کنیم
باتشکر...................................... .............................................zurg
هان؟:18:
---------- Post added at 01:56 PM ---------- Previous post was at 01:53 PM ----------
دوستان دقت کنید که اینجا جای دعواهای خانوادگی و ... نیست
اینجا ما فقط بحث علمی فلسفی میکنیم و حتما پست اول رو مطالعه کنید
دقت کنید دیگه!:20:
دعواهاي خانوادگي ....
اينو خوب اومدي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اينجا ميزه گرده و هر كسي نظرشو ميگه اما در رابطه با موضوع بحث .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خوب حالا در مورد جهانهاي موازي يكم توضيح ميدين ؟
ميدونم اين به نبود زمان هم مربوطه ، همينطور به روح و پرواز و مرگ و ...
اينكه زمان وجود نداره بنظرم درسته. اما در صورتي كه جهانهاي همزمان ديگر را در نظر بگيريم . حالا ميشه گفت مثلا بهشت در همين زمان هم اتفاق ميفته ؟ ( چون اصلا زماني نيست ! )
اينو خوب اومدي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اينجا ميزه گرده و هر كسي نظرشو ميگه اما در رابطه با موضوع بحث .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خوب حالا در مورد جهانهاي موازي يكم توضيح ميدين ؟
ميدونم اين به نبود زمان هم مربوطه ، همينطور به روح و پرواز و مرگ و ...
اينكه زمان وجود نداره بنظرم درسته. اما در صورتي كه جهانهاي همزمان ديگر را در نظر بگيريم . حالا ميشه گفت مثلا بهشت در همين زمان هم اتفاق ميفته ؟ ( چون اصلا زماني نيست ! )
همه چیز به همه چیز مربوطه
این کار رو سخت میکنه
جهانهای موازی در همین دنیا هستن
چیزی که دنیاها رو از هم جدا میکنه و باعث تمایز میشه میزان انرژی هست
وقتی شما بمیری(خدانکنه)به جهان بالاتر میری که سطح و میزان انرژی در اون بالاتر هست
جهانهای موازی در همین دنیا هستن
برای مثال وقتی 4 گزینه برای انتخاب داری و با شانس انتخاب میکنی
برای مثال گزینه یک رو
در دنیای موازی شما گزینه 2 و در دنیای بعدی گزینه 3 و در دنیای بعدی گزینه چهار انتخاب میشه
و یا وقتی تاس رو میندازی چرا برای مثال 3 میاد؟
برای اینکه در دنیای شما این اومده و در دنیاهای موازی شما اعداد بعدی
البته وقتی یک برای مثال تست رو با اطمینان انتخاب میکنی در تمام دنیاها اون انتخاب میشه چون شما اطمینان داشتی و...
یکم پیچیده هست
اول اینکه در مورد بهشت و جهنم و...
تفکر هفت یه چیز دیگه میگه که من مطرح نمیکنم(مثل اینکه دوستان ناراحت میشن:46:)
ولی اونها در دنیایی با انرژی بالاتر هستن و نمیتونن اینجا باشن
زمان وجود نداره ولی مکان میتونه وجود داشته باشه
و...
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
1. مطمئنا، من اون پستو ندادم که حرفم معنی دار بشه، اینکارو کردم تا دقت شما رو نسبت بهش جلب کنم.
2.شما نمیتونید نظر بدید ولی منی که چند سال با نویسنده اون نوشته(اوشو) و کتابهاش زندگی کردم فکر میکنم بدونم محبوبم از اون جمله منظورش چی بوده.
3.خب من نظر قرآن رو نخواستم نظر خودتون رو میگفتید. نظرات قرآن رو تقریبا حفظم، بالاخره در ایران به دنیا اومدم و زندگی میکنم و یه مدت هم روی خیلی از قسمتای قرآن تمرکز کردم؛ پس نظر شخص شما برام جالبتر از نظریه که دربارش میدونم.
البته واقعا از شما و new ray ممنونم که نظرمو به چالش کشیدید تا دوباره اعتقاداتم رو بازرسی کنم.:11:
من طرف شمام و با حرفاتون موافقم بجز اين كه يكم خاصه :
اين يه نوع تفكره و اشتباه هست اما درست هم هست ؛
كسي نميگه كار بدي انجام بده ، ميگن هميشه بهترين كارو انجام بده و زماني كه اينطور باشي ديگه گناه معنايي نداره.
يعني به شيطان و گناه فكر نكن تا احساس گناه نكني ...
ولي اين احساس خودش باعث ميشه وقتي چندبار گناه كردي ديگه برات عادي ميشه .
حالا ديگه نه اعتقاد گناه مذهبي داري و نه به اين اعتقاد عمل ميكني !
ميشه گفت اين يه مشكل اين تفكره و مشكل ديگش اينه كه اديان الهي گناه رو از طرف خدا شناختند و ازش دوري ميكنن. اما اين تفكر ميگه خدا چيزي به نام گناه رو قرار نداده و ما اين احساس و در خودمون بوجود آورديم ...
اين موضوع گناه توسط بعضي نويسنده ها اينطور عنوان ميشه : ( آقا مهران هم يه نمونش )
عشق
ترس
معمولا ميگن :
خدا عشقه ، و در مقابل ترس. اما ترس و شيطان اصلا وجود نداره و نبود خداست.
همينطور گناه هم نيست و ما ساختيمش ...
مثلا يكي كتابي بهم معرفي كرده بود كه : گناهي وجود ندارد ، مسئله كمبود عشق است ! يا كتابهاي ديگر و افراد ديگر از نويسندگان و بزرگان جهان كه همچين نظري دارن...
ولي اين يه موضوع خيلي مهمو تحت تاثير قرار ميده و اون نبرد خير و شر و درواقع آخرالزمان هست.
در اينصورت انسان خوب و بدي وجود نداره ( همه خوبن ) و نبردي هم وجود نخواهد داشت ...
=======
حالا اين چطور ميشه نميدونم !!
كاري نداريم كه مثلا شيطان پرستا هم ميگن شيطان وجود نداره و خدا خوده انسان هست و بايد هر كاري دوست داره انجام بده و ازش لذت ببره ... ( از نظر تعريف كمي شبيه همون عشقه !! )
بالاخره کار خودتو کردی، مجبورم کردی بیشتر در مورد اون جمله و اساسش توضیح بدم. راستش مجبور شدم از استادم که 10 ساله تو قبره کمک بگیرم! منظورم از کتاب استادمه و همچنین مجبور شدم به نوشته گذشته ام یه نگاهی بکنم. ایول به U و آقا دانیال...
این چیزی که شما توضیح دادی اعتقاد 4-5 سال پیش من بود، دیگه این نظرو ندارم؛
و اما منظور حقیقیم از بیان "بد بودن احساس گناه":
انسان برای "خوب بودن" نیازی به پاداش یا جزا نداره، من باور دارم کار خوبی که از ترس جهنم یا اینکه گناه باشه انجام بشه پشیزی ارزش نداره چون ارزش اعمال به از ته دل بودن اونها و نقش بازی نکردنه ---> گفتار نیک؛ پندار نیک، کردار نیک...
و همچنین انسان نیازی نداره که به خاطر گناه نکردن، خوب باشه؛
هیچ عمل خوب یا بد انسان به انسان بر نمیگرده بلکه منعکس میشه.
شاید بگی تفاوت فقط تو فعله اما تفاوت برگشت اعمال و انعکاس اعمال یه دنیاست...
اکثر مذاهب و اندیشه ها اعتقاد دارند روزی میاید که گناهان یا ثواب های انسانها بهشون بر میگرده یا به قولی "حق به حق دار میرسه" پس به اعتقاد اونا باید خوب رفتار کرد و گناه نکرد تا اونروز سربلند بود...
اما من معتقدم انسان یک قطره جدا از هستی نیست، انسان ذره ای و در عین حال تمام دریای هستیه. این یعنی آسیب زدن به کسی، آسیب زدن به قسمتی از خودته چون دنیا یه اشتراک جهانیه. تو با اذیت کردن هرکسی در واقعا مستقیما به خودت یا قسمتی از خودت(که الان جدا به نظر میرسه) آزار رسوندی... این یعنی انعکاس عمل نه بازگشت...
پس تو دلیلی برای خوب بودن نمیخوای چون به اون مرتبه از آگاهی و خودشناسی یا خداشناسی رسیدی که ذات دریایی خودتو درک کنی. اوشو میگه لحظه ی جدا شدن شبنم از برگ و پیوستن او به دریا لحظه ی سخت و دردناکیه اما همون لحظه ای که شبنم به دریا بپیونده و حقیقت دریایی خودشو باور کنه، به آرامش و خوشبختی ای غیر قابل وصف میرسه.
امیدوارم منظورم خوب بیان کرده باشم و امیدوارم نه حرف من بلکه حقیقتو باور کنید...
اینو هم اضافه کنم:
انسان با احساس گناه فقط بار سنگینی رو روی دوشش حمل میکنه، باری که به او اجازه آزادی نمیده و اونو خفه و افسرده میکنه.
اینکه احساس گناه داشته باشی یعنی بخاطر کاری که در گذشته انجام دادی ناراحت و پریشونی پس نمیتونی الان(حال) زنده و جاری باشه. تو به بندهایی که درگذشته(مرده) چسبیدی، چرا؟ چون میخوای اتفاقی که افتاده رو تغییر بدی و این غیرممکنه و تو به خاطر غیر ممکن ها افسرده میشی و برده ی گذشته...
گذشته انسان رو شبیه مرده ها میکنه، انسان باید در زمان حال و زنده باشه نه اینکه در تفکرات و خاطرات بد گذشته یا برنامه ریزی دائمی برای آینده بمیره...
میشه گفت درسته
چرا باید خودداری کنم؟!
درسته
البته لازم به ذکره که تفکر هفت یعنی حقیقت و قابل تغییر هم هست
در بیشتر موارد اقلیتی که به دنبال حقیقت هستن نه پول واقعیت رو میگن!
ولی در هر حال هفت یعنی حقیقت:20:
من کاری نمیکنم که با اساسنامه در تضاد باشه
در ضمن نیاز مادر اختراع و هرچیز دیگه ای هست که میبینیم
وقتی نیاز پیدا میشه که بعضی از نظریه ها مطرح بشه باید مطرح بشه
اگر نشه فرصت سوزی شده
هم برای جنبش و هم برای کسانی که میخوان بهش بپیوندن
اونا از حقیقت دور میشن و شما هم در انجام وضیفت یعنی هدایت افراد به سمت حقیقت ناکام میمونی!
و اینکه من چیزی ندیدم در رابطه با اینکه نمیشه نظریه های هفت رو مطرح کرد
البته گفته شده اثبات خدا رو انجام ندیم و تا زمان چاپ کتاب منتظر باشیم و خب من هم هیچ جا این کارو نکردم
و...
دوباره تذکر میدم
این بحثا یعنی اینکه من نباید اینو مطرح کنم یا... مربوط به پروفایل هست نه اینجا!
لطفآ دقت کنید
1.........
2.چون هنوز كتاب چاپ نشده
3.وقتي شما ميگي اكثريت يعني رايي براي مخالفت وجود ندارد
البته نبايد فراموش كرد كه همه چيز را همه گان دانند وهمه گان هنوز زاده نشده اند
4.درمورد 6خط اول حق داري ولي بجز اثبات خدا در اساسنامه آمده كه ربط دادن هر نظر شخصي به نظرات هفت تحريف محسوب ميشود :5: (كارشما داشت يواش يواش به اين سمت ميرفت .
هان؟:18:
---------- Post added at 01:56 PM ---------- Previous post was at 01:53 PM ----------
دوستان دقت کنید که اینجا جای دعواهای خانوادگی و ... نیست
اینجا ما فقط بحث علمی فلسفی میکنیم و حتما پست اول رو مطالعه کنید
دقت کنید دیگه!:20:
هان نه بله :31:
بله اينجا شاهد تخريب بنده هم خواهيد بود چون كسي كه حرفي براي زدن در علم ندارد شروع به تخريب ميكند.
دعواي خانوادگي هم اينجا رخ نداده :20:
سلام
آقا سعیدز!!
اینجا میز گرد علمی - فلسفیه یا بیلبورد تبلیغاتی جنبش 7 ؟
از اون ابتدا خوب شروع کردی.
اما این اواخر حرفات رنگ و بوی تبلیغات میده!
بازگشت به خویشتنم آرزوست!
1.........
2.چون هنوز كتاب چاپ نشده
3.وقتي شما ميگي اكثريت يعني رايي براي مخالفت وجود ندارد
البته نبايد فراموش كرد كه همه چيز را همه گان دانند وهمه گان هنوز زاده نشده اند
4.درمورد 6خط اول حق داري ولي بجز اثبات خدا در اساسنامه آمده كه ربط دادن هر نظر شخصي به نظرات هفت تحريف محسوب ميشود :5: (كارشما داشت يواش يواش به اين سمت ميرفت .
هان نه بله :31:
بله اينجا شاهد تخريب بنده هم خواهيد بود چون كسي كه حرفي براي زدن در علم ندارد شروع به تخريب ميكند.
دعواي خانوادگي هم اينجا رخ نداده :20:
من جوابی نمیدم
بهتره بگذریم...
فقط بازم میگم اینجا فقط جای فلسفه و علم هست
همین!
سلام
آقا سعیدز!!
اینجا میز گرد علمی - فلسفیه یا بیلبورد تبلیغاتی جنبش 7 ؟
از اون ابتدا خوب شروع کردی.
اما این اواخر حرفات رنگ و بوی تبلیغات میده!
بازگشت به خویشتنم آرزوست!
درود
من یک هفتم پس پسوند اسمی ندارم
سعید صدام کنید(سعید دی.زد)
ببینید سو تفاهم شده!
فلسفه اسلامی وجود داره!
فلسفه دکارت
فلسفه یونانی
فلسفه ارسطو
فلسفه ...
هفت هم مجموعه ای هست که علم و... رو در بر میگیره!
من فلسفه هفت رو مطرح کردم همونطور که دوستان فلسفه های مختلف مثل فلسفه اسلامی رو مطرح کردن
توضیح دادم:20:
اینجا میز گرد علمی - فلسفیه یا بیلبورد تبلیغاتی جنبش 7 ؟
:31:
هفت نيازي به بيلبورد و بنر نداره :20:
برنامه ي هفت هم كه به بررسي مسائل روز است وهمچنين برنامه ي مستندي كه چند روز پيش از فعاليت هفت ها پخش شد به عنوان بيلبورد كافي است:20:
اما این اواخر حرفات رنگ و بوی تبلیغات میده!
بازگشت به خویشتنم آرزوست!
ماهم داريم همين رو ميگيم ولي كو گوش شنوا :20:
---------- Post added at 09:18 AM ---------- Previous post was at 09:14 AM ----------
اینو هم اضافه کنم:
انسان با احساس گناه فقط بار سنگینی رو روی دوشش حمل میکنه، باری که به او اجازه آزادی نمیده و اونو خفه و افسرده میکنه.
اینکه احساس گناه داشته باشی یعنی بخاطر کاری که در گذشته انجام دادی ناراحت و پریشونی پس نمیتونی الان(حال) زنده و جاری باشه. تو به بندهایی که درگذشته(مرده) چسبیدی، چرا؟ چون میخوای اتفاقی که افتاده رو تغییر بدی و این غیرممکنه و تو به خاطر غیر ممکن ها افسرده میشی و برده ی گذشته...
گذشته انسان رو شبیه مرده ها میکنه، انسان باید در زمان حال و زنده باشه نه اینکه در تفکرات و خاطرات بد گذشته یا برنامه ریزی دائمی برای آینده بمیره...
ايجاد احساس گناه يا از طرف خود فرده يا از طرف شخص ديگر كه در 99درصد موارد توسط شخص ديگري است ودر 98درصد از اين 99درصد اين احساس گناه توسط عابدان ديني (روحاني ، خاخام ، كشيش و..)صورت ميگيرد .
گناه كردن با احساس گناه خيلي تفاوت داره :20:
گناه واقعي است ولي احساس گناه فقط يه نوعي جلوگيري از گناه بعدي است :20:
احساس گناه بايد باشد ولي به صورت سرزنشگر نه به صورت سركوبگر:20:
---------- Post added at 09:20 AM ---------- Previous post was at 09:18 AM ----------
بحث درباره ي آفرينش و جهان هاي ماورا داشت خوب پيش ميرفت لطفا ادامه بديد :11:
بحث درباره ي آفرينش و جهان هاي ماورا داشت خوب پيش ميرفت لطفا ادامه بديد :11:
تو نيكي مي كن و در دجله انداز :31:
يه امضاي جالب ديدم كه گذاشتم با اين موضوع يه استارتي بزنين :
خداوند بینهایت است و لامکان و بی زمان؛ اما به قدر فهم تو کوچک میشود و به قدر نیاز تو فرود میآید، و به قدر آرزوی تو گسترده میشود، و به قدر ایمان تو کارگشا میشود،و به قدر دل امیدواران گرم میشود ...
امید میشود ناامیدان را. راه میشود گمگشتگان را. نور میشود در تاریکی ماندگان را. عشق میشود محتاجانِ به عشق را...
خداوند همه چیز میشود همه کس را. به شرط اعتقاد؛ به شرط پاکی دل ...
در اين مورد كه خدا همه چيز ميشه :
يعني خدا رو توي علم فيزيك يا رياضيات ميشه يه جور ديد ، توي فلسفه يه جور ، توي الكترونيك (:31:) يه جور ، زمين شناسي و ...
حالا ميشه تعريف مشترك و عمومي براي خدا درست كرد ؟ ( منظورم كاريه كه فلسفه انجام ميده و شما هم ميخواين انجام بدين )
تو نيكي مي كن و در دجله انداز [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif
خوب منم ميگم كه تو رود عربي نندازين :31:
اصلا بيارين بندازين تو خليج فارس خودمون:20:
در اين مورد كه خدا همه چيز ميشه :
يعني خدا رو توي علم فيزيك يا رياضيات ميشه يه جور ديد ، توي فلسفه يه جور ، توي الكترونيك (:دی) يه جور ، زمين شناسي و ...
حالا ميشه تعريف مشترك و عمومي براي خدا درست كرد ؟ ( منظورم كاريه كه فلسفه انجام ميده و شما هم ميخواين انجام بدين )
آره كاملا درسته :11:
تعريف فلسفه ي اسلامي رو هم به اين دليل ميگم ناقصه كه كلي نيست :20:وگرنه من كه با فلسفه ي اسلامي مشكلي ندارم :20:
تو پستا هم گفتم كه اثبات اون فلسفه اثبات روح جهان،انرژي يا يه چيزي مثل اينهاست
درباره ي اثبات خدا بايد بحث هم بشه چون بايد اول با نظريات قبلي آشنا بشيد تا هفت رو هم كاملا متوجه بشيد :20:
خدا وجود داره ودارد ودرواقع اصلا بعد زمان وجود ندارد:20:و ميشود اصلا به راحتي احساس كرد :20:
حرف اينجاست كه چگونه آفريد ؟
چه نيازي به آفرينش بود ؟
آيا واقعا انسان از تكامل آفريده شده يا از اول همين بوده ؟
آيا اول در بهشت بوده طبق قرآن يا اول در زمين بوده طبق تورات !!!؟
من ميگم آفرينش يعني اول آغاز رو پيدا كنيم وبعد شروع به بحث درباره ي بقيه كنيم .
شما اگه مبدا رو ندونيد چطوري ميخواهيد به مقصد برسيد ؟
arzeva باز خالی بستی:27:
تو خودتو نمی تونی ثابت کنی
می خوای خدا رو ثابت کنی؟!
امضا چیه که کپی شم کنیم
arzeva مرد دروغگو بمیرد الان/اگر مرد این سخن باران نیست:22::34:
arzeva باز خالی بستی[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](33).gif
تو خودتو نمی تونی ثابت کنی
می خوای خدا رو ثابت کنی؟!
امضا چیه که کپی شم کنیم
arzeva مرد دروغگو بمیرد الان/اگر مرد این سخن باران نیست[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](28).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](7).gif
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به اين ميگن دكمه ي نقل قول
فشار بده و بعدش نقد كن
نه اين كه يه ضرب فقط تخريب كني :20:
به خاطر خودت ميگم بده :20:حداقل يكم محافظ كار باشيد :31:
لاف از سخن چو در توان زد
آن خشت بود كه پر توان زد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](33).gif
يه سوال :
آيا امكان اتفاق افتادن معجزه به طور عقلي وجود دارد يعني امكان داره كه معجزه رخ بده يعني خدا در امور دست ببره ؟
دردواقعي ماشكست دربرابرعرب يامغول نيست وحتي خودباختگي دربرابرغرب، فاجعه ى امروز اينست كه: كساني كه ماراغارت ميكنند، كساني هستندكه بامازندگي ميكنندومابه آنها عشق ميورزيم.
يه سوال :
آيا امكان اتفاق افتادن معجزه به طور عقلي وجود دارد يعني امكان داره كه معجزه رخ بده يعني خدا در امور دست ببره ؟
امكان اتفاق افتادن معجزه هست ولي نه از طريق خدا!
معجره هم معجزه نيست يه كار عاديه
امكان اتفاق افتادن معجزه هست ولي نه از طريق خدا!
معجره هم معجزه نيست يه كار عاديه
زنده كردن مرده (موسي)عاديه ؟
danial_848
20-09-2010, 19:31
زنده كردن مرده (موسي)عاديه ؟
منظورش این بود که محال عقلی نیست وگرنه اتفاق نمیافتاد
منظورش این بود که محال عقلی نیست وگرنه اتفاق نمیافتاد
به نظر من كه ايشون گفتن عاديه حالا بايد خودشون واضح تر توضيح بدن چون وقتي ميگين كه از طريق خدا نيست يعني هر كسي ميتونه اين كار رو انجام بده ويعني عادي.
زنده كردن مرده (موسي)عاديه ؟
بله
طبق تحقیقاتی که من کردم زنده کردن مردگان امری عادی بوده در زمان موسی
به علاوه اون موقع کسی که برای مثال سرما خوردگی میگرفت مرده حساب میشد و هرکس که درمانش کنه...
حالا با مخلوط کردن بعضی چیزا و بزرگ نمایی و... میشه همین افسانه هایی که میگن
منظورش این بود که محال عقلی نیست وگرنه اتفاق نمیافتاد
میشه گفت بله
به نظر من كه ايشون گفتن عاديه حالا بايد خودشون واضح تر توضيح بدن چون وقتي ميگين كه از طريق خدا نيست يعني هر كسي ميتونه اين كار رو انجام بده ويعني عادي.
بله هرکس میتونه این کار رو انجام بده
به واسطه علم و عقل نه افسانه
البته شاید هم موسی علمی داشته که ما فعلآ نداریم
بالاخره باید تمام احتمالات رو در نظر گرفت(هیچ چیزی مطلق نیست!)
آموزه هاي اصلي اديان در شروع به نوعي مخفي شده وحتي همين علم موسي وحتي آموزه هاي حضرت محمد نيز تا حدودي به دست فراموشي سپرده شده
مثلا براي من سوال است كه يك شخص مثل حضرت محمد كه وقت خودرا بالاي كوه براي مديتيشن ميگذراند (داخل غار)چرا بايد اين كار را به بقيه توصيه نكند يا حداقل حرفي از سكوت و تنها ماندن نزند و بيشتر به جمع تشويق كند :20:
موسي هم در تنهايي و مديتيشن با خداوند صحبت كرد ولي من اثري از اين كار در دينش نميبينم :20:
دوستان لطفا اگه ميشه بدون اين كه بگيد محمد و موسي و .......دروغ گفتن يا تهمت به آنها بزنيد جواب دهيد .
danial_848
21-09-2010, 20:53
آموزه هاي اصلي اديان در شروع به نوعي مخفي شده وحتي همين علم موسي وحتي آموزه هاي حضرت محمد نيز تا حدودي به دست فراموشي سپرده شده
مثلا براي من سوال است كه يك شخص مثل حضرت محمد كه وقت خودرا بالاي كوه براي مديتيشن ميگذراند (داخل غار)چرا بايد اين كار را به بقيه توصيه نكند يا حداقل حرفي از سكوت و تنها ماندن نزند و بيشتر به جمع تشويق كند :20:
موسي هم در تنهايي و مديتيشن با خداوند صحبت كرد ولي من اثري از اين كار در دينش نميبينم :20:
دوستان لطفا اگه ميشه بدون اين كه بگيد محمد و موسي و .......دروغ گفتن يا تهمت به آنها بزنيد جواب دهيد .
اون عبادت بود نه مدیتیشن!! پیامبر چه قبل از پیامبری در غار حرا و چه بعد از بعثت تا آخر عمر کار همیشگیش عبادت بود. در کدام دینی بیشتر از اسلام درباره عبادت آموزه وجود داره؟
اون عبادت بود نه مدیتیشن!! پیامبر چه قبل از پیامبری در غار حرا و چه بعد از بعثت تا آخر عمر کار همیشگیش عبادت بود. در کدام دینی بیشتر از اسلام درباره عبادت آموزه وجود داره؟
من زیاد وارد نیستم ولی اثبات شده نماز که گفته شده ستون دین اسلام هست خودش یک نوع مدیتیشن هست
متاسفانه تا اسم مدیتیشن و... میاد همه یاد عرفانهای نو ظهور(عرفان نیستن و با هدف این اسم ها رو روش گذاشتن!)میفتن و دروغ و...
danial_848
22-09-2010, 03:39
من زیاد وارد نیستم ولی اثبات شده نماز که گفته شده ستون دین اسلام هست خودش یک نوع مدیتیشن هست
متاسفانه تا اسم مدیتیشن و... میاد همه یاد عرفانهای نو ظهور(عرفان نیستن و با هدف این اسم ها رو روش گذاشتن!)میفتن و دروغ و...
همین طوره
بستگی داره چی تعریفش کنی!
اون عبادت بود نه مدیتیشن!! پیامبر چه قبل از پیامبری در غار حرا و چه بعد از بعثت تا آخر عمر کار همیشگیش عبادت بود. در کدام دینی بیشتر از اسلام درباره عبادت آموزه وجود داره؟
هيچ فرقي بينشون نيست :20:
تا شما حالتي كه در مديتيشن نداشته باشي نمازت هم درست انجام نشده :20:
يكي از آموزه هاي فراموش شده هم همينه كه پيامبر گفته بود نماز رو با تمركز بالا بخونيد:20:
بله در هيچ ديني به اندازه ي اسلام روي زياد كردن وكميت عبادات كار نشده ولي كمتر سعي كردن كه كيفيت رو بيشتر كنند
مثلا بودا بيشترروي مديتيشن كار كرده ولي اينقدر كيفيت رو برده بالا كه ميشه باهاش پرواز كرد :20:
danial_848
22-09-2010, 17:32
هيچ فرقي بينشون نيست :20:
تا شما حالتي كه در مديتيشن نداشته باشي نمازت هم درست انجام نشده :20:
يكي از آموزه هاي فراموش شده هم همينه كه پيامبر گفته بود نماز رو با تمركز بالا بخونيد:20:
بله در هيچ ديني به اندازه ي اسلام روي زياد كردن وكميت عبادات كار نشده ولي كمتر سعي كردن كه كيفيت رو بيشتر كنند
مثلا بودا بيشترروي مديتيشن كار كرده ولي اينقدر كيفيت رو برده بالا كه ميشه باهاش پرواز كرد :20:
چنانچه استنباط شما از «مدیتیشن»، «حضور قلب» باشه، من هم مخالفتی ندارم با این گفته
بله بدون حضور قلب پذیرفته نیست قطعاً
ضمناً اگر این فراموش شده بود من و شما متوجه این موضوع نبودیم
چنانچه استنباط شما از «مدیتیشن»، «حضور قلب» باشه، من هم مخالفتی ندارم با این گفته
بله بدون حضور قلب پذیرفته نیست قطعاً
ضمناً اگر این فراموش شده بود من و شما متوجه این موضوع نبودیم
ببینید حضور قلب به نظر من زیاد نمیتونه برای گفتن اون حالت مناسب باشه :20:
در مدیتیشن شما به هیچ چیز فکر نمیکنید یعنی آرامش کامل و حتی نماز هم باید همین گونه باشد .
در مدیتیشن شما میتوانید ذکری یا چیزی را تکرار کنید که میشود تقریبا همین نماز ولی باید در عین این که ذکر را تکرار میکنید سعی کنید آرامش به دست بیاورید چون هدف از نماز تقویت روح و رسیدن به آرامش است نه صرفا پرستش خدا :20:
نماز خیلی نکات ریز دارد که اگر رعایت نشود تاثیر اصلی آن از بین میرود
الان وقتی به کسی بگویید که وقتی حضرت علی نماز میخواند تیر از پایش کشیدند و هیچ نشد و اصلا به رنگ رخسارش هم فرقی نکرد شک میکنند ولی همه اطمینان دارند که با مدیتیشن میتوان به سطحی رسید که حتی فرو کردن سوزن را هم نفهمید.
این که شما از حضور قلب خبر داری خود به نوعی فراموشی است یعنی آن چیزی که در ابتدا بوده را فراموش کردی یعنی تصور اشتباه از حضور قلب
شما وقتی نماز میخوانید اسیر نیستید بلکه بیشترین سطح آزادی را باید داشته باشید ولی اصول را هم انجام میدهید که به نتیجه ی دلخواه برسید :20:
الان به نظر شما از هر 200نفر که نماز میخواند چند نفر این گونه نماز میخواند ؟!
آیا این فراموشی نیست ؟!
ادیان دیگر هم همین طور !
با این که انجیل تا حدودی تحریف شده ولی من با خواندن چند بند کوچک از همین انجیل واقعا تحت تاثیر قرار گرفتم ولی مسیحیان خود آنگونه که در جهان شاهد هستیم این آموزه ها را دیگر عمل نمیکنند و کاربه دست کشیش های قرآن سوز افتاده :20:
Переклад не
23-09-2010, 12:21
با كسب اجازه از طرفين
بنده به عنوان خواننده و پيگير اين ميزگرد ميخواهم بدانم آيا اين مباحث برگرفته از نظرات شخصي هستش؟
اگه اين گونه نيست ، از كدام منبع نقل و قول ميكنيد؟
همين بحث نماز و مديتيشن
يا مباحث شما لزوما ابراز برداشت ها هستش؟اگر اينطور باشه ما بايدچه ديدگاهي نسبت به نوشته هاي شما داشته باشيم؟
با كسب اجازه از طرفين
بنده به عنوان خواننده و پيگير اين ميزگرد ميخواهم بدانم آيا اين مباحث برگرفته از نظرات شخصي هستش؟
اگه اين گونه نيست ، از كدام منبع نقل و قول ميكنيد؟
همين بحث نماز و مديتيشن
يا مباحث شما لزوما ابراز برداشت ها هستش؟اگر اينطور باشه ما بايدچه ديدگاهي نسبت به نوشته هاي شما داشته باشيم؟
بفرماييد:11:
من درباره ي فلسفه مطالعه داشتم واگه خلاصه بخواهم بگويم بايد بگويم فلسفه تمام علم را شامل ميشود واصولا هرچيزي فلسفه اي براي خود دارد و در اصل معني فلسفه هم حكمت است و هرچيز نيز حكمتي براي خود دارد و ميتوان درباره ي آن سخن گفت:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ما هم بحث درباره ي حكمت آموزه هاي ديني را پيش گرفتيم كه اين اموزه ها درواقع چه قصدي دارند و جالب اينجاست كه در فلسفه مانند تاريخ نيازي به نقل قول مكرر نيست چون به نوعي حرف هاي زده شده مانند حكمي است كه همه قبول دارند مثلا آرامش خاطر هنگام نماز را همه قبول دارند كه بايد باشد و روي هيچ چيز فكر نكنيد .
در صورت نياز هم به منابع علمي ارجاع داده ميشه و اصلا قرار نيست اين بحث ذره اي هم از علم فاصله پيدا كنه وفقط نميخواهيم زياد بحث رو از حالت فلسفي خارج و به بحث منطقي تبديل كنيم چون بحثي كه زياد منطقي باشد خسته كننده است .
ما بحث ميكنيم تا نقاط قوت خود را كنار هم بگذاريم و چيز جديدي استنباط كنيم نه اين كه فقط تكراري از گذشته باشيم .
من هم مديتيشن را انجام دادم و هم نماز را و گمانم براي فهميدن احساس انجام دادن اين كارها بهتر از خواندن كتاب هاي مربوطه است :20:
گمانم اين متن :
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
رو اگه دانلود كنيد يكم از رابطه ي نماز و مديتيشن سر در بياريد .
فلسفه ي عبادت خيلي پيچيده است و عبادت 100درصد براي خود شخص است نه براي پرستش چون اساسا خداوند احتياجي به پرستش ندارد .
امیدوارم سرزمینهای غربی ایران(ترکیه امروز و جمهوری اذربایجان..) دوباره به ایران برگرده........90% مردم ترکیه و جمهوری ازربایجان نژاد ایرانی دارند و باقی نژاد ترکی زرد پوست و چشم بادامی هستند...که نشان دهنده اینه که 90%ترک زبان شده اند و اصالتا ترک نژاد نبوده اند بلکه همه ساکنان مناطق شمال غربی ایران به مرور زمان زبانشان از کردی و فارسی به ترکی تغیر کرده است
بنظر بنده وجودیت و هستی.... وقتی هنوز دلیل روشنی براش نیست..و توجیه منطقی تو هیچ فلسفه ای تا بحال ارایه نشده..
و استناد کردن به فلسفه که از ابتدا کار میلنگه..... کارو از بیخ و بن خراب میکنه..و بحث بی فایده....:5:
بنظر بنده وجودیت و هستی.... وقتی هنوز دلیل روشنی براش نیست..و توجیه منطقی تو هیچ فلسفه ای تا بحال ارایه نشده..
و استناد کردن به فلسفه که از ابتدا کار میلنگه..... کارو از بیخ و بن خراب میکنه..و بحث بی فایده....:5:
منظورتون وجودیت و هستی چه چیزی هست؟
منظور بنده... اصل وجود داشتن هست..هر چیزی ...............دنیا با تمام بعداش ....حالا اگه خارج از این ابعاد هم چیزی قابل درک و فهم برای انسان باشه اونم تو این دایره قرار میگیره...
بنظر من ماهیت دنیای به این بزرگی و دلایل به وجود اومدنش تو همه فلسفه های ارایه شده بسیار ناقص و ساده و در دایره تخیلات بشری عنوان شده..
جواب قوی و منطقی تا بحال ندیدم و نشنیدم..
Mohammad Hosseyn
20-10-2010, 13:12
منظور بنده... اصل وجود داشتن هست..هر چیزی ...............دنیا با تمام بعداش ....حالا اگه خارج از این ابعاد هم چیزی قابل درک و فهم برای انسان باشه اونم تو این دایره قرار میگیره...
بنظر من ماهیت دنیای به این بزرگی و دلایل به وجود اومدنش تو همه فلسفه های ارایه شده بسیار ناقص و ساده و در دایره تخیلات بشری عنوان شده..
جواب قوی و منطقی تا بحال ندیدم و نشنیدم..
اگر غیر این بود باید تعجب می کردیم .... سالهاست که انسان ها اعتراف کردند هیچ نمی دانیم. شاید با زبان نه ولی در عمل کاملا واضحه.
اینکه ماهیت این دنیا رو بخوایم جایی درستش رو ببینیم انتظار بسیار زیادیه. چون اگه ته علم بخواد وجود داشته باشه اینجاست. الان باید دید کدام دیدگاه فلسفی در باب جهان نزدیکترین شباهت رو می تونه داشته باشه.
حتی میشه پا رو فراتر گذاشت و گفت هرگز به چنین حقیقتی دست پیدا نمی کنیم (همانطور که به هیچ حقیقتی دست پیدا نکرده ایم تا اکنون).
shabe.saket
24-10-2010, 00:55
حتی میشه پا رو فراتر گذاشت و گفت هرگز به چنین حقیقتی دست پیدا نمی کنیم (همانطور که به هیچ حقیقتی دست پیدا نکرده ایم تا اکنون).
یعنی چی؟ من متوجه نشدم این قسمت و. یعنی شما میگی ما به هیچ حقیقتی دست پیدا نکردیم تا حالا؟ یا من اشتباه فهمیدم؟ این همه حقیقت!
یعنی چی؟ من متوجه نشدم این قسمت و. یعنی شما میگی ما به هیچ حقیقتی دست پیدا نکردیم تا حالا؟ یا من اشتباه فهمیدم؟ این همه حقیقت!
اگر از نظر علمی بگیم جواب نه هست
دلیلشم اینکه حتی چیزایی که ثبت شده و... در علم متزلزل هست!
طبیعت علم اینه که هیچ چیز در اون ثبت شده نباشه و همه چیز قابل تغییره
البته برعکس دین که همیشه ثابته!
سلام ببخشید ÷ریدم وسط بحثتون.راستش برای پروزه ادبیاتم به کمک شماها نیاز دارم . از تمام کسایی که تو فلسفه مطالعه دارن میخوام که نظرشونو درباره کتاب روی ماه خداوند را ببوس و سوالای مطرح شده در کتاب که بدون جواب موندن رو جواب بده مثل اینکه اگه خدا هست چرا اینهمه ظلم میشه.چرا خدا ظالم های بزرگی که روز به روز دارن تو دنیا قدرتمند میشن رو نابود نمیکنه. مثلا چرا فلسطینیها که مسلمون هستند در مقابل صهیونیستها باید کشته بشن و با وجود این همه مقاومت هنوز پیروز نشده باشن با اینکه اونا از نظر دین به خدا نزدیک ترند.چرا یه بچه مادرزادی باید معلول باشه و تا آخر عمر عذاب بکشه؟.....
B U L U T
24-10-2010, 12:57
اگه خدا هست چرا اینهمه ظلم میشه
خداوند در این دنیا دخل و تصرفی نمیکنه بلکه تمام اعمالی رو که انجام میده به وسیله بندگان یا همان اسباب و ... که ما انسان ها هستیم انجام میده
چرا خدا ظالم های بزرگی که روز به روز دارن تو دنیا قدرتمند میشن رو نابود نمیکنه
جواب بالا + هرکسی که از نعمات خداوند استفاده کنه میتونه پیشرفت کنه تفاوتی بین کافر و ... نیست
چرا فلسطینیها که مسلمون هستند در مقابل صهیونیستها باید کشته بشن و با وجود این همه مقاومت هنوز پیروز نشده باشن
جواب پست بالا + به دلیل بهره برداری نکردن از نعمات خداوند (بیشتر مربوط میشه به عقل)
چرا یه بچه مادرزادی باید معلول باشه و تا آخر عمر عذاب بکشه؟.....
استفاده نادرست از نعمات که در اینجا به حماقت پدر مادر برمیگرده
استفاده نادرست از نعمات که در اینجا به حماقت پدر مادر برمیگرده[/QUOTE]
خوب تاوان اونو باید خود پدر مادر پس بدن.درسته که بچه برای اونا عزیز ترین کسه که رنج بچه برای پدر مادر از رنج خودشون بدتره ولی بازم بچه گناهی نداشته
B U L U T
24-10-2010, 13:06
خوب تاوان اونو باید خود پدر مادر پس بدن.درسته که بچه برای اونا عزیز ترین کسه که رنج بچه برای پدر مادر از رنج خودشون بدتره ولی بازم بچه گناهی نداشته تاوان اونها همان عذاب و مجازات الهی هست ولی یک اشتباه تائیر بد میزاره که تاثیر اشتباه در این مورد معلول شدن کودک هست
خداوند در این دنیا دخل و تصرفی نمیکنه بلکه تمام اعمالی رو که انجام میده به وسیله بندگان یا همان اسباب و ... که ما انسان ها هستیم انجام میده
اگه خدا در این دنیا دخل و تصرفی نداره پس معجزه چی میشه؟ مثلا خوب شدن ناگهانی بیماری که ازش قطع امید کردن
جواب بالا + هرکسی که از نعمات خداوند استفاده کنه میتونه پیشرفت کنه تفاوتی بین کافر و ... نیست
[/QUOTE]
خوب یه سری قدرت ویژه دارن که از راه هایی بدست اوردنش که خدا نهیشون کرده این که نمیشه ما کارایی که خدا بهمون گفته نکنیم رو انجام بدیم تا پیشرفت کنیم!
---------- Post added at 03:19 PM ---------- Previous post was at 03:17 PM ----------
تاوان اونها همان عذاب و مجازات الهی هست ولی یک اشتباه تائیر بد میزاره که تاثیر اشتباه در این مورد معلول شدن کودک هست
چرا تاثیر روی خود مادر پدر نیست؟ بعدشم این همه آدم که کار بد میکنن ولی همشون بچه های سالم دارن
B U L U T
24-10-2010, 13:21
اگه خدا در این دنیا دخل و تصرفی نداره پس معجزه چی میشه؟ مثلا خوب شدن ناگهانی بیماری که ازش قطع امید کردن در این مورد باتوجه به این که معجزه فقط مخصوص پیامبران هست+ کسی رو که لایقش باشه (البته دین اینطور میگه)
ولی در مورد بحث علمی
مجعزه به وسیله علم نیز انجام میشه حتی معجزات پیامبران
در مورد ناگهانی درست شدن هم
انسان ها قدرت های زیادی دارند که در این مورد قدرت تلقین و تمرکز بیشترین تاثیر رو در بهبود داره.
چرا تاثیر روی خود مادر پدر نیست؟ چون همیشه تاوان کار های اشتباه نسل گذشته رو نسل اینده میده
بعدشم این همه آدم که کار بد میکنن ولی همشون بچه های سالم دارنکار بدی که انجام میده کاری نیست که به بچه تاثیر بزاره مثلا شما یک مشت بزن به شکم یک مادر حامله و یک مشت بزن به یک فردی که حامله نیست هردوش کار بدی هست ولی تاثیر بد کدومشون بیشتر هست کدومشون بچه معلولی به دنیا می اوردند
خوب یه سری قدرت ویژه دارن که از راه هایی بدست اوردنش که خدا نهیشون کرده این که نمیشه ما کارایی که خدا بهمون گفته نکنیم رو انجام بدیم تا پیشرفت کنیم!
ببنید جادوگری یک امر زشت و بد در دین هست ولی بعضی ها به دست می اورند و پیشرفت های خوبی هم میکنند
چون همیشه تاوان کار های اشتباه نسل گذشته رو نسل اینده میده
خوب خدا که عادله پس چرا باید نسل بعد تاوان نسل قبل رو پس بده
---------- Post added at 03:44 PM ---------- Previous post was at 03:40 PM ----------
[QUOTE=masud7;5548723]
ببنید جادوگری یک امر زشت و بد در دین هست ولی بعضی ها به دست می اورند و پیشرفت های خوبی هم میکنند
پس با این وجود جایی برای خوب بودن نمی مونه
میگن که مجازات آدم ها فقط به اون دنیا پاس داده نمیشه.توی این دنیا هم رفتارهای بد آثار بدی روی زندگی آدم میذاره.پس چرا آدمهای بد زندگی های خوبی دارن؟
سلام ببخشید ÷ریدم وسط بحثتون.راستش برای پروزه ادبیاتم به کمک شماها نیاز دارم . از تمام کسایی که تو فلسفه مطالعه دارن میخوام که نظرشونو درباره کتاب روی ماه خداوند را ببوس و سوالای مطرح شده در کتاب که بدون جواب موندن رو جواب بده مثل اینکه اگه خدا هست چرا اینهمه ظلم میشه.چرا خدا ظالم های بزرگی که روز به روز دارن تو دنیا قدرتمند میشن رو نابود نمیکنه. مثلا چرا فلسطینیها که مسلمون هستند در مقابل صهیونیستها باید کشته بشن و با وجود این همه مقاومت هنوز پیروز نشده باشن با اینکه اونا از نظر دین به خدا نزدیک ترند.چرا یه بچه مادرزادی باید معلول باشه و تا آخر عمر عذاب بکشه؟.....
[/URL]
خب شما درای همون برهان شر رو مطرح میکنی!
در مورد خداوند نظرات مختلفی وجود داره
اگر خداوند باشه هم دست نمیبره توو قوانینی که خودش ایجاد کرده رخلاف فلسفه به اصطلاح اسلامی!
---------- Post added at 01:49 PM ---------- Previous post was at 01:46 PM ----------
اگه خدا در این دنیا دخل و تصرفی نداره پس معجزه چی میشه؟ مثلا خوب شدن ناگهانی بیماری که ازش قطع امید کردن
خوب همه این چیزا که معجزه خونده میشن دروغ هستن و یا پایه علمی دارن!
B U L U T
24-10-2010, 13:51
امیدوارم سرزمینهای غربی ایران(ترکیه امروز و جمهوری اذربایجان..) دوباره به ایران برگرده........90% مردم ترکیه و جمهوری ازربایجان نژاد ایرانی دارند و باقی نژاد ترکی زرد پوست و چشم بادامی هستند...که نشان دهنده اینه که 90%ترک زبان شده اند و اصالتا ترک نژاد نبوده اند بلکه همه ساکنان مناطق شمال غربی ایران به مرور زمان زبانشان از کردی و فارسی به ترکی تغیر کرده استبعضی از دوستان میگن که این حرف درسته
در مورد این مسائله
ابتدا باید قوم ماد رو که یک قوم ترک هست نه اریای(پارسی فارسی) رو مورد بررسی قرار بدید
بعد DNA های موجود در ترکها و پارس ها رو مورد بررسی قرار بدید
بعد تاریخ ابن خلدون رو بخونید
بعد از اون که خوندید میتونید بفهمید 90 درصد ترکیه اذربایجان اذربایجان جنوبی و قفقاز و... ترک هستند
نژاد ایرانی دارندنکته : امروزه از ایران به منظوره فارس بودن استفاده میشه نه تمامی قوم ها- نژاد ایرانی در کار نیست چنین نژادی وجود نداره
B U L U T
24-10-2010, 14:04
خوب خدا که عادله پس چرا باید نسل بعد تاوان نسل قبل رو پس بده
چون همیشه ما یک روند رو به جلو رو ادامه میدیم
پس با این وجود جایی برای خوب بودن نمی مونه
میگن که مجازات آدم ها فقط به اون دنیا پاس داده نمیشه.توی این دنیا هم رفتارهای بد آثار بدی روی زندگی آدم میذاره.پس چرا آدمهای بد زندگی های خوبی دارن؟
اگه منظورت این دنیاست چون ادم های بد 1. قدرت دارن 2. ثروت دارن 3.قانون درست حسابی نیست 4. اشتباه کمی رو انجام میدن
اگه نسبت به خدا میگی! چون خداوند بخشنده هست !
چون همیشه ما یک روند رو به جلو رو ادامه میدیم
!
خوب توی این روند رو به جلو قبلی ها هم وجود دارن میتونن خودشون از اشتباهاشون اثر بگیرند
---------- Post added at 04:27 PM ---------- Previous post was at 04:26 PM ----------
اگه منظورت این دنیاست چون ادم های بد 1. قدرت دارن 2. ثروت دارن 3.قانون درست حسابی نیست 4. اشتباه کمی رو انجام میدن
اگه نسبت به خدا میگی! چون خداوند بخشنده هست !
ببخشید منظورتونو متوجه نشدم میشه یه بار دیگه بگید؟
B U L U T
24-10-2010, 14:36
خوب توی این روند رو به جلو قبلی ها هم وجود دارن میتونن خودشون از اشتباهاشون اثر بگیرند در این روند قطعیتی نیست که حتما نسل بعد اسیب ببینید نسل قبل نیز اسیب میبینند
ولی خوب اگر این اشتباه جبران نشود تبدیل به یک معضل اجتماعی یا فردی میشود و ...
که در این مورد فقط انسان میتونه به انسان کمک کنه نه خداوند
---------- Post added at 02:36 PM ---------- Previous post was at 02:33 PM ----------
ببخشید منظورتونو متوجه نشدم میشه یه بار دیگه بگید؟ دو نوع مجازات هست مجازاتی که انسان به انسان اعمال میکنه
که بنابه موارد زیر میتونه تعییر میکنه
1. قدرت 2. ثروت 3.قانون 4. اشتباه فردی
یکی هم مجازات خداوند هست
اگه مجازات کنه که میکنه! اگه نکنه میگن بخشنده هست!
Mohammad Hosseyn
24-10-2010, 17:30
یعنی چی؟ من متوجه نشدم این قسمت و. یعنی شما میگی ما به هیچ حقیقتی دست پیدا نکردیم تا حالا؟ یا من اشتباه فهمیدم؟ این همه حقیقت!
از یه دیدگاهی بله . ممکنه بگیم که ما به خیلی چیزها دست یافتیم که به نظر همونی هستن که هست. یعنی دست پیدا کردن به واقعیت. ولی چیزی که مشخصه اینه که هرگز نمی تونیم مطمئن باشیم. همینه که مطمئن نیستیم یعنی نمیدانیم. خلاص ... :5:
اینقدر نا مطمئنیم که نظریات فلسفی منتاقضی بینمون رواج داره . ایده آلیسم نمونشه. برکلی پدر ایده آلیسم به صراحت میگه دنیای مادی وجود نداره . خم به ابروشم نمیاد. شاید خیلی ها مثل من به سادگی باهاش مخالفت کنیم . ولی اگه درونی تر نگاه کنیم می بینیم مقابله با این نظریه خیلی سخته. چون چیزی رو هدف قرار داده که هرگز بهش دست پیدا نمیکنیم. اینکه جهان از کجا اومده.
خلاصه اینکه ما خط کش با دقت سانتی متر دستمونه ، میخوایم یه شئی در ابعاد نانو رو اندازه بگیریم. سعی خودمون رو هم میکنیم. تخمین های هم میزنیم . ولی خودمونم میدونیم هرگز اندازه درست رو نمیگیم. تا زمانی که خط کس مناسب تو دستمون باشه.
اگر از نظر علمی بگیم جواب نه هست
دلیلشم اینکه حتی چیزایی که ثبت شده و... در علم متزلزل هست!
طبیعت علم اینه که هیچ چیز در اون ثبت شده نباشه و همه چیز قابل تغییره
البته برعکس دین که همیشه ثابته!
بله ، مذهب مهمترین ایرادش همینه. فکر انسان رو قاب میبنده . مسائل اساسی رو همون اول بدون اثبات میپذیره و باقی رو میچینه. کجای اینکار درسته باید از معتقدین بپرسیم. نمونه این افکار رو در پست دوستمون میبینیم .
مثلا :
چون همیشه تاوان کار های اشتباه نسل گذشته رو نسل اینده میده
ایشون مسئله اثاثی رو اول قبول کرده !!! در حالی که اول باید دید دنیا چه جوری میچرخه.
و بعدش هم در مورد نقض ها که بپرسید جواب این میشه :
اگه مجازات کنه که میکنه! اگه نکنه میگن بخشنده هست!
کلا این دیدگاه از نظر من بسیار مورد نقده و کاملا مردود.
موفق باشید ... :40:
B U L U T
24-10-2010, 19:31
کلا این دیدگاه از نظر من بسیار مورد نقده و کاملا مردود. خوب بله از نظر من هم همین دیدگاه مردود هست!
و فقط یک نوع دیدگاه میمونه (که مربوطه به انسان)
که در اول بحثم گفتم
Mohammad Hosseyn
24-10-2010, 19:42
خوب بله از نظر من هم همین دیدگاه مردود هست و فقط یک نوع دیدگاه میمونه
که در اول بحثم گفتم
من زیاد نگرفتم خط فکری شما چیه ... ولی یه جاهایی موافقم .
مثلا :
سلام ببخشید ÷ریدم وسط بحثتون.راستش برای پروزه ادبیاتم به کمک شماها نیاز دارم . از تمام کسایی که تو فلسفه مطالعه دارن میخوام که نظرشونو درباره کتاب روی ماه خداوند را ببوس و سوالای مطرح شده در کتاب که بدون جواب موندن رو جواب بده مثل اینکه اگه خدا هست چرا اینهمه ظلم میشه.چرا خدا ظالم های بزرگی که روز به روز دارن تو دنیا قدرتمند میشن رو نابود نمیکنه. مثلا چرا فلسطینیها که مسلمون هستند در مقابل صهیونیستها باید کشته بشن و با وجود این همه مقاومت هنوز پیروز نشده باشن با اینکه اونا از نظر دین به خدا نزدیک ترند.چرا یه بچه مادرزادی باید معلول باشه و تا آخر عمر عذاب بکشه؟.....
خداوند در این دنیا دخل و تصرفی نمیکنه بلکه تمام اعمالی رو که انجام میده به وسیله بندگان یا همان اسباب و ... که ما انسان ها هستیم انجام میده
بله ، دیدگاه من هم اینه که اگر خدایی باشه دخل و تصرفی نمی کنه. من اگه خدا بودم اینکارو نمیکردم. :31:
البته اینکه اگه خدایی باشه حتما با فلسطینی هاست یا کلا با مسلمونا هم بحثیه که جداست ...
وقتی این جور اتفاقا رو می بینیم میشه نتیجه گرفت خدا خودشو وارد مسخره بازی های ما نمیکنه .
B U L U T
25-10-2010, 10:43
من زیاد نگرفتم خط فکری شما چیه ... ولی یه جاهایی موافقم . خط فکری خاصی رو دنبال نکردم بلکه در بعضی موارد مجبورشدم دودیدگاه ( انسانی و الهی)
رو مدنظر قرار بدم
میگن هر آدمی روی زمین یه ماموریتی داره شما فکر می کنید ماموریت شما روی زمین چیه ویا اینجوری بگم شما فکر می کنید برای چی آفریده شدید ؟
همه روز حرف من اينست و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خويشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بحر چه بود
به کجا ميروم آخر ننمايي وطنم
میگن هر آدمی روی زمین یه ماموریتی داره شما فکر می کنید ماموریت شما روی زمین چیه ویا اینجوری بگم شما فکر می کنید برای چی آفریده شدید ؟
همه روز حرف من اينست و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خويشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بحر چه بود
به کجا ميروم آخر ننمايي وطنم
این یک اشتباه هست به نظر من
اصلآ انسان وظیفه ای هم نداره چه برسه به ماموریتی!
اینکه برای مثال انسان احساس مسئولیت میکنه نباید به خاطر تواناییاش هست نه چیز دیگه که اونم خودش احساس میکنه و هیچ وظیفه ای هم به دوشش نیست
حتمآ میپپرسید پس چرا آفریده شده یا بهتره بگم بوجود اومده
خب انسان نتیجه تکامل بر روی زمین هست!
به نظرم در این مورد خیام از همه بهتر میتونه کمکت کنه!:10:
Mohammad Hosseyn
25-10-2010, 19:36
میگن هر آدمی روی زمین یه ماموریتی داره شما فکر می کنید ماموریت شما روی زمین چیه ویا اینجوری بگم شما فکر می کنید برای چی آفریده شدید ؟
همه روز حرف من اينست و همه شب سخنم
که چرا غافل از احوال دل خويشتنم
از کجا آمده ام آمدنم بحر چه بود
به کجا ميروم آخر ننمايي وطنم
این یک اشتباه هست به نظر من
اصلآ انسان وظیفه ای هم نداره چه برسه به ماموریتی!
اینکه برای مثال انسان احساس مسئولیت میکنه نباید به خاطر تواناییاش هست نه چیز دیگه که اونم خودش احساس میکنه و هیچ وظیفه ای هم به دوشش نیست
حتمآ میپپرسید پس چرا آفریده شده یا بهتره بگم بوجود اومده
خب انسان نتیجه تکامل بر روی زمین هست!
به نظرم در این مورد خیام از همه بهتر میتونه کمکت کنه!:10:
من میگم اصلا معلوم نیست انسان وظیفه ای داره یا نه ... اصلا معلوم نیست از کجا امدیه ایم ، بهر چه آمدیم و این چیزا.
بنابراین حرف هر دو دوستمون رو نمی پذیرم.
با خیام هم موافقم. عقیده های بسیار جالبی داره.
این یک اشتباه هست به نظر من
اصلآ انسان وظیفه ای هم نداره چه برسه به ماموریتی!
اینکه برای مثال انسان احساس مسئولیت میکنه نباید به خاطر تواناییاش هست نه چیز دیگه که اونم خودش احساس میکنه و هیچ وظیفه ای هم به دوشش نیست
حتمآ میپپرسید پس چرا آفریده شده یا بهتره بگم بوجود اومده
خب انسان نتیجه تکامل بر روی زمین هست!
چه قدر جالب !!!!
پوچي از زبان saeeddz!!!
---------- Post added at 05:36 PM ---------- Previous post was at 05:33 PM ----------
من میگم اصلا معلوم نیست انسان وظیفه ای داره یا نه ... اصلا معلوم نیست از کجا امدیه ایم ، بهر چه آمدیم و این چیزا.
بنابراین حرف هر دو دوستمون رو نمی پذیرم.
با خیام هم موافقم. عقیده های بسیار جالبی داره.
عقيده ي خيام هم به پوچي است و اصلا توي بيتاش هم نيستي رو آورده !
اگه بخواهيم از ديدگاه ماركيسيستي نگاه كنيم ميشه قبول كرد كه همه چيز پوچ است پس ما هم بايد ماده گرا بشيم !اما اگه از ديدگاه رئاليستي نگاه كنيم اصلا امكان نداره كه پوچ باشه چون اگه بخواييم رئاليست واقعي باشيم بايد واقعيت رو در نظر بگيريم نه اوني رو كه دلمون داره ميگه و حقيقت اينه كه طبيعت نميتونه پوچ باشه و لي ميشه گفت كه دركش سخته و نميشه دركش كرد!
Mohammad Hosseyn
25-10-2010, 20:19
چه قدر جالب !!!!
پوچي از زبان saeeddz!!!
---------- Post added at 05:36 PM ---------- Previous post was at 05:33 PM ----------
عقيده ي خيام هم به پوچي است و اصلا توي بيتاش هم نيستي رو آورده !
اگه بخواهيم از ديدگاه ماركيسيستي نگاه كنيم ميشه قبول كرد كه همه چيز پوچ است پس ما هم بايد ماده گرا بشيم !اما اگه از ديدگاه رئاليستي نگاه كنيم اصلا امكان نداره كه پوچ باشه چون اگه بخواييم رئاليست واقعي باشيم بايد واقعيت رو در نظر بگيريم نه اوني رو كه دلمون داره ميگه و حقيقت اينه كه طبيعت نميتونه پوچ باشه و لي ميشه گفت كه دركش سخته و نميشه دركش كرد!
عقیده مارکسیستی کجاش پوچه ؟!!!!!
در کتابی به نوشته یکی از اساتید فلسفه مادی میخوندم که میگفت دیدگاه ما رو پوچ جلوه میدن. مثلا میگن چون اینا میگن خدا و روح وجود خارجی نداره ، پس پوچ هستن !!!
حالا شما میشه بگی چرا میگی این عقاید پوچ گرایانست ؟
فکر کنم چون شما هر چی خلاف عقیده خودت رو پوچ میدونی. و شاید همه ما.
ما داریم کف میکنیم که بگیم هیچ کدوممون حقیقت رو هرگز درک نکرده ایم. سقراط سالها پیش از زبانش اینو گفت. امروزه هم هیچ کس نمی تونه بگه حقیقت چیه ... شما چجوری حقیقتو کشف کردی ؟؟؟؟
پس اینکه حقیقت رو درک نمی کنیم ربطی به پوچی نداره . مگه حتما باید وظیفه ای داشته باشیم که جهان پوچ نباشه !! یا خدایی باشه که جهان پوچ نباشه !!
خیام هم یه جورایی نماد انسانیه که فکرش باز شد و وسعت پیدا کرد. دوباره سوال های اساسی رو که مذهب از قبل تعیین تکلیف میکرد رو از خودش پرسید . بعد هم مثل اینکه فهمید ای بابا ...
با خیام هم موافقم. عقیده های بسیار جالبی داره.
حالا این عقیده های جناب خیام رو از کجا میتونم پیدا کنم؟
نقص تو همه فلسفه ها هست.............
ما فرض بر این میگیریم که دلیل اصلی هستی به شکلی که فلسفه های مختلف عنوان کردند وجود داره.....
از اونجایی که خداوند بی نیاز از هر چیزی هست ....پس به وجود اوردن دنیایی به این بزرگی با این همه دنگ و فنگ........................... نیازه خداوند بوده به نظزتون.............خدای به این بزرگی و.... هستی ای که کمال تو خودش هست ......چرا باید دنیایی با این عظمت----- این همه کهکشان ....منظومه.... سیاره....15 میلیارد سال زمان----- فعلا...............که بخاطر یه انسان بدبخت فلک زده به وجود بیاره که حالا این انسان گناه بکنه ویا ثواب بکنه ....و خدا هم مجازاتش بکنه یا پاداش بده .............خوب مگه خدا بی نیاز نبود ....چه احتیاجی به این تشکیلات به این بزرگی بود وهست...خداوند مگه ادمیزاده که از روی بیکاری برای خودش این همه داستان به وجود بیاره....از روی بیکاری که میگن نیست از روی حکمت هم که نمیتونه باشه چون با عقل جور در نمیاد .........حالا من گناه بکنم یا ثواب کنم و در اخر برم جهنم یا بهشت خوب که چی بشه....(خداااااااااا)
رو این حساب بنده دلیل وجود دنیا با اینهمه شگفتی دلیلشو بغیر انسان میدونم ....که انسان در گوشه برای خودش بعمل اومده و هدف ودلیل بغیر از ما انسانهاست ............دلیییییییل بسیار بالاتر و با ارزشتر هست .........که مخ فندقی من و امسال من جوابگوی این جواب نیست....دلیییییل وجود داشتن جواب همه چیز هست....حتی خود دلیل وجود داشتن ........:5:
چه قدر جالب !!!!
پوچي از زبان saeeddz!!!
---------- Post added at 05:36 PM ---------- Previous post was at 05:33 PM ----------
عقيده ي خيام هم به پوچي است و اصلا توي بيتاش هم نيستي رو آورده !
اگه بخواهيم از ديدگاه ماركيسيستي نگاه كنيم ميشه قبول كرد كه همه چيز پوچ است پس ما هم بايد ماده گرا بشيم !اما اگه از ديدگاه رئاليستي نگاه كنيم اصلا امكان نداره كه پوچ باشه چون اگه بخواييم رئاليست واقعي باشيم بايد واقعيت رو در نظر بگيريم نه اوني رو كه دلمون داره ميگه و حقيقت اينه كه طبيعت نميتونه پوچ باشه و لي ميشه گفت كه دركش سخته و نميشه دركش كرد!
هان:18:
عقیده مارکسیستی کجاش پوچه ؟!!!!!
در کتابی به نوشته یکی از اساتید فلسفه مادی میخوندم که میگفت دیدگاه ما رو پوچ جلوه میدن. مثلا میگن چون اینا میگن خدا و روح وجود خارجی نداره ، پس پوچ هستن !!!
حالا شما میشه بگی چرا میگی این عقاید پوچ گرایانست ؟
فکر کنم چون شما هر چی خلاف عقیده خودت رو پوچ میدونی. و شاید همه ما.
ما داریم کف میکنیم که بگیم هیچ کدوممون حقیقت رو هرگز درک نکرده ایم. سقراط سالها پیش از زبانش اینو گفت. امروزه هم هیچ کس نمی تونه بگه حقیقت چیه ... شما چجوری حقیقتو کشف کردی ؟؟؟؟
پس اینکه حقیقت رو درک نمی کنیم ربطی به پوچی نداره . مگه حتما باید وظیفه ای داشته باشیم که جهان پوچ نباشه !! یا خدایی باشه که جهان پوچ نباشه !!
خیام هم یه جورایی نماد انسانیه که فکرش باز شد و وسعت پیدا کرد. دوباره سوال های اساسی رو که مذهب از قبل تعیین تکلیف میکرد رو از خودش پرسید . بعد هم مثل اینکه فهمید ای بابا ...
دقیقآ
مرسی محمد جان:11:
حالا این عقیده های جناب خیام رو از کجا میتونم پیدا کنم؟
کتاباش هست
البته از اینترنت بگیری بهتره
آخه چاپی ها سانسور شده!
نقص تو همه فلسفه ها هست.............
ما فرض بر این میگیریم که دلیل اصلی هستی به شکلی که فلسفه های مختلف عنوان کردند وجود داره.....
از اونجایی که خداوند بی نیاز از هر چیزی هست ....پس به وجود اوردن دنیایی به این بزرگی با این همه دنگ و فنگ........................... نیازه خداوند بوده به نظزتون.............خدای به این بزرگی و.... هستی ای که کمال تو خودش هست ......چرا باید دنیایی با این عظمت----- این همه کهکشان ....منظومه.... سیاره....15 میلیارد سال زمان----- فعلا...............که بخاطر یه انسان بدبخت فلک زده به وجود بیاره که حالا این انسان گناه بکنه ویا ثواب بکنه ....و خدا هم مجازاتش بکنه یا پاداش بده .............خوب مگه خدا بی نیاز نبود ....چه احتیاجی به این تشکیلات به این بزرگی بود وهست...خداوند مگه ادمیزاده که از روی بیکاری برای خودش این همه داستان به وجود بیاره....از روی بیکاری که میگن نیست از روی حکمت هم که نمیتونه باشه چون با عقل جور در نمیاد .........حالا من گناه بکنم یا ثواب کنم و در اخر برم جهنم یا بهشت خوب که چی بشه....(خداااااااااا)
عزیزم چیزی که داری از قولش حرف میزنی همه ی فلسف ها نیستن
فقط و فقط فلسفه اسلامیه!
تمامی فلسفه ها که خدا رو قبول ندارن!
حالا جواب شما
به نظر من اساسا خدا باید وجود داشته باشه(البته این باید مطلق نیست و شایدم وجود نداره)
برا اینکه یک تکه پازل کامل بشه
خداوند نیافریده بلکه ما بوجود اومدیم
مثل نور که از گرمای چراغ بوجود میاد!
Mohammad Hosseyn
26-10-2010, 05:51
حالا این عقیده های جناب خیام رو از کجا میتونم پیدا کنم؟
شعرهاش :20: همه ی عقایدش تو شعرهاشه.
بیشتر هم مثل اینکه با عقاید مذهبی خودمون کار داره ...
گویند بهشت و حور عین خواهد بود
آنجا میناب و انگبین خواهد بود گر ما مِی و معشوقه گزیدیم چه باک؟
چون عاقبت کار چنین خواهد بود
اینجا توضیحات خوبی داده :
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
Mohammad Hosseyn
26-10-2010, 06:02
نقص تو همه فلسفه ها هست.............
ما فرض بر این میگیریم که دلیل اصلی هستی به شکلی که فلسفه های مختلف عنوان کردند وجود داره.....
از اونجایی که خداوند بی نیاز از هر چیزی هست ....پس به وجود اوردن دنیایی به این بزرگی با این همه دنگ و فنگ........................... نیازه خداوند بوده به نظزتون.............خدای به این بزرگی و.... هستی ای که کمال تو خودش هست ......چرا باید دنیایی با این عظمت----- این همه کهکشان ....منظومه.... سیاره....15 میلیارد سال زمان----- فعلا...............که بخاطر یه انسان بدبخت فلک زده به وجود بیاره که حالا این انسان گناه بکنه ویا ثواب بکنه ....و خدا هم مجازاتش بکنه یا پاداش بده .............خوب مگه خدا بی نیاز نبود ....چه احتیاجی به این تشکیلات به این بزرگی بود وهست...خداوند مگه ادمیزاده که از روی بیکاری برای خودش این همه داستان به وجود بیاره....از روی بیکاری که میگن نیست از روی حکمت هم که نمیتونه باشه چون با عقل جور در نمیاد .........حالا من گناه بکنم یا ثواب کنم و در اخر برم جهنم یا بهشت خوب که چی بشه....(خداااااااااا)
رو این حساب بنده دلیل وجود دنیا با اینهمه شگفتی دلیلشو بغیر انسان میدونم ....که انسان در گوشه برای خودش بعمل اومده و هدف ودلیل بغیر از ما انسانهاست ............دلیییییییل بسیار بالاتر و با ارزشتر هست .........که مخ فندقی من و امسال من جوابگوی این جواب نیست....دلیییییل وجود داشتن جواب همه چیز هست....حتی خود دلیل وجود داشتن ........:5:
من که با فرض مشکل دارم ... نتایج بماند ...
چرا فکر میکنیم حتما این جهان باید هدف داشته باشه ؟؟؟ چرا فکر میکنیم ممکن نیست یکی از سر بیکاری این جهانو بوجود اورده باشه ؟ چون جهان بزرگه ؟؟؟ تازه اونم از دید ما. نظم جهان هم از دید ماست.
ما با کنار هم گذاشتن و مقایسه این جهان با مسائل در بعد کوچیک مثل زندگی روزمره نتایجمون رو بدست اوزدیم. مثلا اگه یه برج رو ببینیم نتیجه میگیریم که یه ادمی اینو اینجا ساخته. پس فاعل بوده. و حتما یه هدفی داشته . بعد موقعی که میشینیم فکر میکنیم به این جهان ، ساده ترین راه در مغز ما برای توجیه جهان انتخاب میشه ، که مغز هم بهش عادت داره.
اگه بگیم خدا وجود داره وضع رو بدتر کردیم به جای بهتر. اگه خدا وجود داره ، پس یه چیزی قبلش بوده که این وجود داره. همینطور پیش میره. اگر هم بگیم خدا از ازل تا ابد و همیشه و همه جا هست ، و خالق نمی خواد. پس چرا جهان اینطور نباشه ؟!
.........حالا من گناه بکنم یا ثواب کنم و در اخر برم جهنم یا بهشت خوب که چی بشه....:5:
عزیزم چیزی که داری از قولش حرف میزنی همه ی فلسف ها نیستن
فقط و فقط فلسفه اسلامیه!
تمامی فلسفه ها که خدا رو قبول ندارن!
منظور من هم همون فلسفه هایی هست که محور اصلی صحبتشون خدا هست...:46:
من که با فرض مشکل دارم ... نتایج بماند ...
چرا فکر میکنیم حتما این جهان باید هدف داشته باشه ؟؟؟ چرا فکر میکنیم ممکن نیست یکی از سر بیکاری این جهانو بوجود اورده باشه ؟ چون جهان بزرگه ؟؟؟ تازه اونم از دید ما. نظم جهان هم از دید ماست.
ما با کنار هم گذاشتن و مقایسه این جهان با مسائل در بعد کوچیک مثل زندگی روزمره نتایجمون رو بدست اوزدیم. مثلا اگه یه برج رو ببینیم نتیجه میگیریم که یه ادمی اینو اینجا ساخته. پس فاعل بوده. و حتما یه هدفی داشته . بعد موقعی که میشینیم فکر میکنیم به این جهان ، ساده ترین راه در مغز ما برای توجیه جهان انتخاب میشه ، که مغز هم بهش عادت داره.
اگه بگیم خدا وجود داره وضع رو بدتر کردیم به جای بهتر. اگه خدا وجود داره ، پس یه چیزی قبلش بوده که این وجود داره. همینطور پیش میره. اگر هم بگیم خدا از ازل تا ابد و همیشه و همه جا هست ، و خالق نمی خواد. پس چرا جهان اینطور نباشه ؟!
بنده هم برای اینکه نشون بدم ...این ایدها کامل نیستند..... این مطالب عنوان کردم و با نظر شما موافقم که حتما نباید اون چیزی که ذهن ما دنبالش هست دلیل و سوال باشه.....اتفاقا وجود خداوند با اون مشخصه هایی که عنوان میشه با عقل سالم جور در نمیاد و مخاطب اصلی صحبت بنده کسانی هستند که عقایدشون دنباله رو فلسفه های که پیرامون این موضوع شکل گرفته اند هست.....حتی نقص این ایدهها اینقدر هست که خداوند مثل بچه خوردسالی فرض کردند که از روی بیکاری برای خودش بازی راه انداخته ....مثل کشیدن خط دور لونه مورچه ....و برای بازیش شرط و شروط گذاشته که اگه مورچه ای از اون خط رد بشه ...اون مورچه خواهد کشت...خوب مگه بچه تو نونت نبود ابت نبود ...که چی بشه تو مگه کامل نبودی؟؟؟؟ حالا من گناه بکنم یا ثواب کنم و در اخر برم جهنم یا بهشت خوب که چی بشه...اینجوری خوشحال میشی سرگرم میشی یه 20 --30 میلیارد سال هم به این شکل وقت میگذرونی:31:
حقیقت فعلا مشخص نیست ....ولی من نظرم اینه که بدست میاد:40:
من که با فرض مشکل دارم ... نتایج بماند ...
چرا فکر میکنیم حتما این جهان باید هدف داشته باشه ؟؟؟ چرا فکر میکنیم ممکن نیست یکی از سر بیکاری این جهانو بوجود اورده باشه ؟ چون جهان بزرگه ؟؟؟ تازه اونم از دید ما. نظم جهان هم از دید ماست.
ما با کنار هم گذاشتن و مقایسه این جهان با مسائل در بعد کوچیک مثل زندگی روزمره نتایجمون رو بدست اوزدیم. مثلا اگه یه برج رو ببینیم نتیجه میگیریم که یه ادمی اینو اینجا ساخته. پس فاعل بوده. و حتما یه هدفی داشته . بعد موقعی که میشینیم فکر میکنیم به این جهان ، ساده ترین راه در مغز ما برای توجیه جهان انتخاب میشه ، که مغز هم بهش عادت داره.
محمد جان جالب بود
و اضافه میکنم که اگر هم خدایی وجود داشته باشه کلآ فرق میکنه با ما!
کجا شما میتونید خدا رو ببینید؟
خداوند اگر هم وجود داشته باشه همه جا غایبه!
اگه بگیم خدا وجود داره وضع رو بدتر کردیم به جای بهتر. اگه خدا وجود داره ، پس یه چیزی قبلش بوده که این وجود داره. همینطور پیش میره. اگر هم بگیم خدا از ازل تا ابد و همیشه و همه جا هست ، و خالق نمی خواد. پس چرا جهان اینطور نباشه ؟
محمد جان
خب اصلآ زمانی وجود نداره!
زمان یه حسه که ما نسبت به پدیده ها و یا بازه ها یا دوره ها داریم!
اگر زمان یک حس نیست چرا بعضی وقت ها زود میگذره و بعضی وقت ها دیر!
زمان یک حسه که ما این حس رو برای این داریم که همه چیز برای خودشون یک دوره دارن
برای مثال ما نوزاد هستیم و بعد میشیم کودک و بعد نوجوان و بعد جوان و پیر و بعد مرگ
یا خورشید طلوع میکنه و غروب یا هر چیزی که فکرشو بکنی اینطور هستش
زمانی وجود نداره پس قبل و بعد هم برای ما یک معیار هستش
در واقعیت چیزی به نام زمان وجود نداره که ما بگیم خدا اگر باشه قبلش هم یکی باید باشه...
عقیده مارکسیستی کجاش پوچه ؟!!!!!
اولا خود ماركس تحت تاثير ماترياليست قرار گرفت و از اون الگو گرفته و تمامي افكار ماده گرا هم به پوچي گرايش دارند يعني همه چيز بيخود و پوچه و هيچ برنامه و الگويي وجود نداره !
دوما اصلا راحت ميتونيد بفهميد چون انسان رو با دشمنانش ميشه شناخت و اول كساني كه به دشمني با ماركس برخواستند خداباوران و كساني بودند كه برنامه ي منظم انسان و طبيعت رو قبول داشتند !
گرچه در قرن اخير سعي شده به عقايدي مثل ماركيسيسيم نوعي لايه ي كمكي اضافي بشه تا تكميلش كنه و قابل استفاده باشه ولي باز هم براي من جدا كردن يك عقيده ي پوچ از عقيده ي جاودان سخت نيست !
پوچ گرايي يعني اين كه هيچ مسيري نيست و همه چيز اتفاقه !حتي شما!پس به دنبال هيچ مسيري نگرد و فقط كارت رو بكن !
شما و ديگر دوستان مطمئنا هيچ وقت به پايه هاي ايدئولوژي ها دقت نميكنيد ! پايان و هدف يك ايدئولوژي پوچ بودن يا نبود ن آن را نشان ميدهيد !
هان[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif
مطمئنا به اين خاطر تعجب كرديد كه ديدتان با من فرق ميكند و به ماركيسيسم از ديد ديگري نگاه ميكنيد و يا اصلا عقيده داريد كه حرف هاي من هيچ ربطي به ماركيسيسم ندارد ! ولي مشكل اين جاست كه شما در حال بررسي ماركيسيسم هستيد نه درحال بررسي اين كه ماركيسيسم پوچ است يا نه !
در کتابی به نوشته یکی از اساتید فلسفه مادی میخوندم که میگفت دیدگاه ما رو پوچ جلوه میدن. مثلا میگن چون اینا میگن خدا و روح وجود خارجی نداره ، پس پوچ هستن !!!
حالا شما میشه بگی چرا میگی این عقاید پوچ گرایانست ؟
فکر کنم چون شما هر چی خلاف عقیده خودت رو پوچ میدونی. و شاید همه ما.
ما داریم کف میکنیم که بگیم هیچ کدوممون حقیقت رو هرگز درک نکرده ایم. سقراط سالها پیش از زبانش اینو گفت. امروزه هم هیچ کس نمی تونه بگه حقیقت چیه ... شما چجوری حقیقتو کشف کردی ؟؟؟؟
پس اینکه حقیقت رو درک نمی کنیم ربطی به پوچی نداره . مگه حتما باید وظیفه ای داشته باشیم که جهان پوچ نباشه !! یا خدایی باشه که جهان پوچ نباشه !!
خیام هم یه جورایی نماد انسانیه که فکرش باز شد و وسعت پیدا کرد. دوباره سوال های اساسی رو که مذهب از قبل تعیین تکلیف میکرد رو از خودش پرسید . بعد هم مثل اینکه فهمید ای بابا ...
پوچ يعني بدون برنامه بدون هدف بدون دليل و بدون هرچيز ديگري كه بشه باهاش پي به يه برنامه ي ريخته شده براي جهان برد !
مشكل سر وجود يا عدم وجود خدا نيست ! مشكل سر اينه كه ماركس براي 60سال من برنامه داره و بعد از اون من پوچ ميشم و خلاص ! اين مشكل فلسفه ي ماركس است و فلسفه هاي ديگري كه وجود دارد!
درحال حاضر هم من هيچ فلسفه اي رو نميبينم كه چيزي براي گفتن در اين باره داشته باشه چون همشون اين مشكل رو دارند و اونهايي كه به پوچي هم گرايش ندارند به جبر گرايش دارند و حال چه اون جبر الهي باشه چه شيطاني!
محمد جان جالب بود
و اضافه میکنم که اگر هم خدایی وجود داشته باشه کلآ فرق میکنه با ما!
کجا شما میتونید خدا رو ببینید؟
خداوند اگر هم وجود داشته باشه همه جا غایبه!
محمد جان
خب اصلآ زمانی وجود نداره!
زمان یه حسه که ما نسبت به پدیده ها و یا بازه ها یا دوره ها داریم!
اگر زمان یک حس نیست چرا بعضی وقت ها زود میگذره و بعضی وقت ها دیر!
زمان یک حسه که ما این حس رو برای این داریم که همه چیز برای خودشون یک دوره دارن
برای مثال ما نوزاد هستیم و بعد میشیم کودک و بعد نوجوان و بعد جوان و پیر و بعد مرگ
یا خورشید طلوع میکنه و غروب یا هر چیزی که فکرشو بکنی اینطور هستش
زمانی وجود نداره پس قبل و بعد هم برای ما یک معیار هستش
در واقعیت چیزی به نام زمان وجود نداره که ما بگیم خدا اگر باشه قبلش هم یکی باید باشه...
درسته !
زمان فقط ساخته ي ماست ! مانند ترازو !
گمانم راحت بشه فهميد كه چرا ترازو رو مثال آوردم!
---------- Post added at 03:39 PM ---------- Previous post was at 03:35 PM ----------
حالا این عقیده های جناب خیام رو از کجا میتونم پیدا کنم؟
تو كتاباي باخ و ماركس:31:!
Mohammad Hosseyn
26-10-2010, 18:44
محمد جان جالب بود
و اضافه میکنم که اگر هم خدایی وجود داشته باشه کلآ فرق میکنه با ما!
کجا شما میتونید خدا رو ببینید؟
خداوند اگر هم وجود داشته باشه همه جا غایبه!
محمد جان
خب اصلآ زمانی وجود نداره!
زمان یه حسه که ما نسبت به پدیده ها و یا بازه ها یا دوره ها داریم!
اگر زمان یک حس نیست چرا بعضی وقت ها زود میگذره و بعضی وقت ها دیر!
زمان یک حسه که ما این حس رو برای این داریم که همه چیز برای خودشون یک دوره دارن
برای مثال ما نوزاد هستیم و بعد میشیم کودک و بعد نوجوان و بعد جوان و پیر و بعد مرگ
یا خورشید طلوع میکنه و غروب یا هر چیزی که فکرشو بکنی اینطور هستش
زمانی وجود نداره پس قبل و بعد هم برای ما یک معیار هستش
در واقعیت چیزی به نام زمان وجود نداره که ما بگیم خدا اگر باشه قبلش هم یکی باید باشه...
اینم می تونه یه نظری باشه ... ولی به نظر من کاملا درست نیست. ما همه چیز رو با حواسمون درک میکنیم. در این بین ممکنه تغییراتی کنه. چه می دونیم ! ولی اینکه کلا زمان یه حس باشه مورد قبول نمی تونه باشه.
بحث قبل و بعد هم نباشه ،بحث قانون علت و معلول که مذهبیون ازش استفاده میکنند که هست. :31:
اولا خود ماركس تحت تاثير ماترياليست قرار گرفت و از اون الگو گرفته و تمامي افكار ماده گرا هم به پوچي گرايش دارند يعني همه چيز بيخود و پوچه و هيچ برنامه و الگويي وجود نداره !
دوما اصلا راحت ميتونيد بفهميد چون انسان رو با دشمنانش ميشه شناخت و اول كساني كه به دشمني با ماركس برخواستند خداباوران و كساني بودند كه برنامه ي منظم انسان و طبيعت رو قبول داشتند !
گرچه در قرن اخير سعي شده به عقايدي مثل ماركيسيسيم نوعي لايه ي كمكي اضافي بشه تا تكميلش كنه و قابل استفاده باشه ولي باز هم براي من جدا كردن يك عقيده ي پوچ از عقيده ي جاودان سخت نيست !
پوچ گرايي يعني اين كه هيچ مسيري نيست و همه چيز اتفاقه !حتي شما!پس به دنبال هيچ مسيري نگرد و فقط كارت رو بكن !
شما و ديگر دوستان مطمئنا هيچ وقت به پايه هاي ايدئولوژي ها دقت نميكنيد ! پايان و هدف يك ايدئولوژي پوچ بودن يا نبود ن آن را نشان ميدهيد !
مطمئنا به اين خاطر تعجب كرديد كه ديدتان با من فرق ميكند و به ماركيسيسم از ديد ديگري نگاه ميكنيد و يا اصلا عقيده داريد كه حرف هاي من هيچ ربطي به ماركيسيسم ندارد ! ولي مشكل اين جاست كه شما در حال بررسي ماركيسيسم هستيد نه درحال بررسي اين كه ماركيسيسم پوچ است يا نه !
برعکس گفته های شما ، ما جایی ندیدیم یه ماتریالیست بگه همه چی پوچه و قانون و الگویی وجود نداره. بر عکس مادی گرایان تکیه قوی بر علم زدند. در حالی که ایده آلیست ها بیشتر به حرف شما گرایش دارند.
چه ربطی داره. مگه مذهبیون از دماغ فیل افتادن که با هر کی دشمن باشن اونو باید بد دونست. خیلی ها مدعی هستن به نظم جهان معتقدند. همشون که راست نگفتند.
شما شدیدا دارید منفی قضاوت میکنید. قبل از اینکه بگید این عقاید پوچه و اون عقاید جاودان ، کاملا دلایلتون رو توضیح بدید.
تنها کاری که مادی گرایان کردند این بود که بجای اینکه بگویند روح بر ماده مقدم است ، گفتند ماده بر روح مقدم است. یعنی روحی که ما احساس میکنیم وجود دارد ، بر اثر وجود ماده ای به نام مغز ماست. بعد هم تمام عقاید خرافی و مذهبی و ... که نشانی از بررسی ها و تجربه های مادی درش نبود رو گذاشتن کنار. چون فهمیدند که این جور اسمون ریسمون ها رو نه میشه اثبات کرد و نه در اکثر موارد رد کرد!!
حالا یکی به من بگه کجاش پوچه ؟ لطفا بی خدایی رو پوچی ننامید.
اصلا فرض هم بکنیم ماتریالیسم میگوید جهان پوچ . یا هر فلسفه دیگری. بخاطر این نظر که نباید گذاشتش کنار. شاید اصلا جهان واقعا پوچ باشه.
باز هم این اشکال که شما اول اثبات کردید و بعد رفتید طرف ماجرا دیده میشه.
پوچ يعني بدون برنامه بدون هدف بدون دليل و بدون هرچيز ديگري كه بشه باهاش پي به يه برنامه ي ريخته شده براي جهان برد !
مشكل سر وجود يا عدم وجود خدا نيست ! مشكل سر اينه كه ماركس براي 60سال من برنامه داره و بعد از اون من پوچ ميشم و خلاص ! اين مشكل فلسفه ي ماركس است و فلسفه هاي ديگري كه وجود دارد!
درحال حاضر هم من هيچ فلسفه اي رو نميبينم كه چيزي براي گفتن در اين باره داشته باشه چون همشون اين مشكل رو دارند و اونهايي كه به پوچي هم گرايش ندارند به جبر گرايش دارند و حال چه اون جبر الهي باشه چه شيطاني!
منظورت مرگه ؟ اگه اره که توضیح دادم. قرار نیست فلسفه ای بیاد که نشون بده جهان پوچ نیست. بلکه قراره فلسفه ای بیاد که ما رو به اون چیزی که هست نزدیک کنه. چه پوچی ، چه سعادت ، چه خدا و ... .
درسته !
زمان فقط ساخته ي ماست ! مانند ترازو !
گمانم راحت بشه فهميد كه چرا ترازو رو مثال آوردم!
---------- Post added at 03:39 PM ---------- Previous post was at 03:35 PM ----------
تو كتاباي باخ و ماركس:31:!
ساخته ی ماست رو توضیح بدید ... بالاخره یه عامل بیرونی بر شما تاثیر میزاره که یه چیزی رو می سازید. پس ساخته ما نیست.
---------- Post added at 06:44 PM ---------- Previous post was at 06:41 PM ----------
منظور من هم همون فلسفه هایی هست که محور اصلی صحبتشون خدا هست...:46:
بنده هم برای اینکه نشون بدم ...این ایدها کامل نیستند..... این مطالب عنوان کردم و با نظر شما موافقم که حتما نباید اون چیزی که ذهن ما دنبالش هست دلیل و سوال باشه.....اتفاقا وجود خداوند با اون مشخصه هایی که عنوان میشه با عقل سالم جور در نمیاد و مخاطب اصلی صحبت بنده کسانی هستند که عقایدشون دنباله رو فلسفه های که پیرامون این موضوع شکل گرفته اند هست.....حتی نقص این ایدهها اینقدر هست که خداوند مثل بچه خوردسالی فرض کردند که از روی بیکاری برای خودش بازی راه انداخته ....مثل کشیدن خط دور لونه مورچه ....و برای بازیش شرط و شروط گذاشته که اگه مورچه ای از اون خط رد بشه ...اون مورچه خواهد کشت...خوب مگه بچه تو نونت نبود ابت نبود ...که چی بشه تو مگه کامل نبودی؟؟؟؟ حالا من گناه بکنم یا ثواب کنم و در اخر برم جهنم یا بهشت خوب که چی بشه...اینجوری خوشحال میشی سرگرم میشی یه 20 --30 میلیارد سال هم به این شکل وقت میگذرونی:31:
حقیقت فعلا مشخص نیست ....ولی من نظرم اینه که بدست میاد:40:
من فکر کردم شما اونوری هستی :31:
نگو خودی بودی :10:
بله موافقم ...
اینم می تونه یه نظری باشه ... ولی به نظر من کاملا درست نیست. ما همه چیز رو با حواسمون درک میکنیم. در این بین ممکنه تغییراتی کنه. چه می دونیم ! ولی اینکه کلا زمان یه حس باشه مورد قبول نمی تونه باشه.
بحث قبل و بعد هم نباشه ،بحث قانون علت و معلول که مذهبیون ازش استفاده میکنند که هست. :31:
تا اونجا که من اطلاع دارم
طبق جدیدترین نظریه های فیزیک زمان وجود نداره!
قانون علت و معلول یا همون برهان نظم خیلی راحت نقض میشه و شده
نمیشه بهش استناد کرد گرچه تمام کتابهای دینی ما بر این اساس بنا شده
به عقیده من ما و فلسفه باید بحث در این موارد رو بزاره کنار!
برای مثال خدا وجودش اثبات شد
چه سودی برای بشریت داره؟
جز اینکه عامل تمام جنگهایی که میبینم و قبلآ بوده همین تضادها در دین و فرهنگ بوده!
بیشتر دین...
من قبول میکنم خدا یزدانه
محمد حسین قبول میکنه خدا الله
انیشتین قبول میکنه خدا یهوست
تموم شد و رفت پی کارش
ما باید در مورد موضوعاتی صحبت کنیم که به درد فرهنگ و جامعمون بخوره
این فلسفه به درد میخوره
فلسفه ای که داریم ازش صحبت میکنم و تا حالا کردیم امتحانشو پس داد و با نمره خیلی بد
به نظر من دورش دیگه گذشته مثل هر چیزی که تاریخ انقضایی داره
مثل تمام ادیان و مثل همه چیز!
به نظر من دین در 3 جمله زرتشت خلاصه شده و بس
پندار نیک
کردار نیک
گفتار نیک
انسان امروز دیگه اینو میتونه تشخیص بده راه خودش رو پیدا کنه
نیازی به اومدن پیامبر از طرف خدا نیست که اینم خودش جعلی و کلاه گذاشتن بر سر انسان ها در طول تاریخ بوده
البته به عقیده کسی توهین نکردم و اگر کسی اینطور برداشت کرد پوزش منو بپذیره
فقط چیزای دروغ قابل نقد نیستن که توو دورو ورمون هم میتونیم امثالشو زیاد ببینیم
بتهای جدید و خنجر های جدید هم جای خودشون رو به قبلیا دادن...
تنها قربانی های همیشگی انسانها هستن و عقاید
علم امروز و فلسفه امروز میگه به تعداد هر انسان یک دین و تفکر وجود داره...
آقا من تازه وارد بحث شدم کلا اینجور بحثا رو خیلی دوست دارم و کمی از بحث های خوبتونو خوندم
یکم از فلسفه مذهبیون هم چیز میدونم هرچند که با بعضی هاشون مشکل دارم
مذهبیون بحث ها رو به چند دسته تقسیم میکنن جدل و خطابه و شعر و مغالطه و برهان و توی این ها تنها به نتیجه بخش بودن برهان تکیه میکنن و... رو برای عوام الناس میدونن
برهانم یک قیاس استقرایی میدونن و رسنیدن کل به جزئ که در مورد اثبات خدا یک امر غیر ممکنه چون خداوند جزئی نیست و نمی شه از یک کل بالاتر از او پی بهش برد پس آوردن برهان برای اثبات وجود خدا غیر ممکنه در ضمن این بهتون بگم به گفته مذهبیون برهان جز یکی نمی تونه باشه و این هایی که ما به اسم برهان علت و نظم و .... برای وجود خدا میاریم هیچ یک برهان نیست
در مورد شناخت خدا میگن باید راه دیگری رو پیمود حضرت علی در دعایی میگن که من تو _خدا_را با خودت شناختم و اونا میگن در این دعا حضرت علی بهترین راهو معرفی کرده که رسیدن بهش خیلی سخته
shabe.saket
26-10-2010, 19:51
قانون علت و معلول یا همون برهان نظم خیلی راحت نقض میشه و شده
نمیشه بهش استناد کرد گرچه تمام کتابهای دینی ما بر این اساس بنا شده
...
با اجازه ما هم بیایم توی این تاپیک:40:.
شما برهان علت و معلول رو نقض کنید ببینیم چجوری نقض میشه؟ اگه می خوای بگی علت علت اول کیه یه مقوله دیگست. شما کل برهان علت و معلول رو نقض کنید.
با اجازه ما هم بیایم توی این تاپیک:40:.
شما برهان علت و معلول رو نقض کنید ببینیم چجوری نقض میشه؟ اگه می خوای بگی علت علت اول کیه یه مقوله دیگست. شما کل برهان علت و معلول رو نقض کنید.
برهان شر نقضش کرده نیاز به من نیست!:46:
Mohammad Hosseyn
27-10-2010, 10:35
تا اونجا که من اطلاع دارم
طبق جدیدترین نظریه های فیزیک زمان وجود نداره!
قانون علت و معلول یا همون برهان نظم خیلی راحت نقض میشه و شده
نمیشه بهش استناد کرد گرچه تمام کتابهای دینی ما بر این اساس بنا شده
به عقیده من ما و فلسفه باید بحث در این موارد رو بزاره کنار!
برای مثال خدا وجودش اثبات شد
چه سودی برای بشریت داره؟
جز اینکه عامل تمام جنگهایی که میبینم و قبلآ بوده همین تضادها در دین و فرهنگ بوده!
بیشتر دین...
من قبول میکنم خدا یزدانه
محمد حسین قبول میکنه خدا الله
انیشتین قبول میکنه خدا یهوست
تموم شد و رفت پی کارش
ما باید در مورد موضوعاتی صحبت کنیم که به درد فرهنگ و جامعمون بخوره
این فلسفه به درد میخوره
فلسفه ای که داریم ازش صحبت میکنم و تا حالا کردیم امتحانشو پس داد و با نمره خیلی بد
به نظر من دورش دیگه گذشته مثل هر چیزی که تاریخ انقضایی داره
مثل تمام ادیان و مثل همه چیز!
به نظر من دین در 3 جمله زرتشت خلاصه شده و بس
پندار نیک
کردار نیک
گفتار نیک
انسان امروز دیگه اینو میتونه تشخیص بده راه خودش رو پیدا کنه
نیازی به اومدن پیامبر از طرف خدا نیست که اینم خودش جعلی و کلاه گذاشتن بر سر انسان ها در طول تاریخ بوده
البته به عقیده کسی توهین نکردم و اگر کسی اینطور برداشت کرد پوزش منو بپذیره
فقط چیزای دروغ قابل نقد نیستن که توو دورو ورمون هم میتونیم امثالشو زیاد ببینیم
بتهای جدید و خنجر های جدید هم جای خودشون رو به قبلیا دادن...
تنها قربانی های همیشگی انسانها هستن و عقاید
علم امروز و فلسفه امروز میگه به تعداد هر انسان یک دین و تفکر وجود داره...
من اینقدر دیگه به روز نیستم ... :31: در مورد این جدیدترین نظریه های فیزیک هم چیزی نخوندم ... و دلیلم رو هم گفتم . حس کردن یه چیز بدون وجود عامل خارجی معقول به نظر نمیرسه. هر چند اون عامل همون چیزی نباشه که حس میشه. ولی بالاخره یه چیزی هست.
بله علت و معلول رو فیلسوفای معاصر زدن شلو پلش کردن رفت ... :27:
اما موافقم نیستم که اینجور بحث ها سوختن.
بر عکس ... کشف حقیقت این بخش از فلسفه خیلی اساسیه.
مشخصا شما گرایش به فلسفه در اخلاقیاتو اجتماع و ... دارید. ولی من به هر دو سمت علاقه نشون میدم. بخش مهمتر رو بخشی می دونم که سر کارش با علم و مذهب و مشخصا بحث خدا هست. همون پاسخ به سوالاتی مثل کی هستیم ؟ از کجا امده ایم ؟ و قراره چی بشه ؟
از اون ور یعنی فلسفه اجتماعی و اخلاقی رو هم موافقم بحث کنیم.
با اجازه ما هم بیایم توی این تاپیک:40:.
شما برهان علت و معلول رو نقض کنید ببینیم چجوری نقض میشه؟ اگه می خوای بگی علت علت اول کیه یه مقوله دیگست. شما کل برهان علت و معلول رو نقض کنید.
کتاب فلسفه فیزیک (نوشته سر جیمز جینز) یه بحث خوبی در این مورد توش بود ... واقعا بحث علت و معلول یه بحث گسترده ای داره و ایرادات زیادی بهش گرفته میشه.
سلام
یادمه در تاپیک قبلی خیلی در شر بحث شد و پاسخهایی هم داده شد.
در اون تاپیک شرها تقسیم بندی شد ، اختیار و آزادی انسان در به وجود آوردن شرهای انسانی و بخشهای زیادی از شرهای طبیعی و یا در امان بودن از شرهای طبیعی بیان شد.
درباره زلزله سوال شد و گفته شد که تا زمانی که خانه ای (غیر مستحکم)نباشد آواری هم نیست که بعد از زلزله بر سر مردم بریزد و گفته شد که دانشمندان معتقدند که از زلزله انرژی های پاک و فراوانی را میتوان استخراج کرد.
در آن تاپیک گفته شد که این عالم عالم مادی هست و عالم ماده (به علت محدودیت ماده) همراه با نقص و بطلان و زوال و ... هست. و به این نکته اشاره شد که وجود این امور در کنار سایر امور (که به مذاق ما خوش میاید) باعث به وجود آمدن نظم زیبایی در جهان شده و به قول فارابی وجود این آفات و شرها ضروری عالم مادی و طبیعی هست . در کنار شب هست که روز را میشناسیم ، درکنار سرماست که گرما را میشناسیم ، در کنار عشق است که نفرت را میشناسیم.
در آن تاپیک گفته شد که در دنیایی که بر آن قانون علیت حاکم هست ، تمام پدیده ها ( چه خیر و چه شر) یک علت تامه دارد و علتها ، معلول ها را به وجود می آورد .
گفته شد که لطف خدا سبب شده که در دنیای مادی که باید انتظار وقوع هر خیر و شری را داشت ، وقوع خیر خیلی خیلی بیشتر از شر هست و قابل قیاس نیست.
بحث امتحان الهی مطرح شد و اینکه در کتاب الهی ( که تنها راه فهم ما از حقائق عالم هست) بیان شده که هدف از خلقت انسان امتحان است و تا زمانی که شرایط سخت وجود نداشته باشد امتحان بی معنی میشود.
و جمله ای از ابن سینا :
اگر بگویند چرا خدا مانع شر در عالم نشد تا جهانی محقق شود که خیر محض است، در پاسخ باید گفت: اگر عالم مادی که تلازم اجتنابناپذیر با شرور دارد، به گونهای خلق میشد که در آن شری محقق نمیشد، دیگر، مادی نبود؛ بلکه عالم دیگری میشد که خیر محض است؛ در حالی که خداوند، چنین عالمی را پیش از این خلق کرده است.
Mohammad Hosseyn
27-10-2010, 12:17
سلام
یادمه در تاپیک قبلی خیلی در شر بحث شد و پاسخهایی هم داده شد.
در اون تاپیک شرها تقسیم بندی شد ، اختیار و آزادی انسان در به وجود آوردن شرهای انسانی و بخشهای زیادی از شرهای طبیعی و یا در امان بودن از شرهای طبیعی بیان شد.
درباره زلزله سوال شد و گفته شد که تا زمانی که خانه ای (غیر مستحکم)نباشد آواری هم نیست که بعد از زلزله بر سر مردم بریزد و گفته شد که دانشمندان معتقدند که از زلزله انرژی های پاک و فراوانی را میتوان استخراج کرد.
در آن تاپیک گفته شد که این عالم عالم مادی هست و عالم ماده (به علت محدودیت ماده) همراه با نقص و بطلان و زوال و ... هست. و به این نکته اشاره شد که وجود این امور در کنار سایر امور (که به مذاق ما خوش میاید) باعث به وجود آمدن نظم زیبایی در جهان شده و به قول فارابی وجود این آفات و شرها ضروری عالم مادی و طبیعی هست . در کنار شب هست که روز را میشناسیم ، درکنار سرماست که گرما را میشناسیم ، در کنار عشق است که نفرت را میشناسیم.
در آن تاپیک گفته شد که در دنیایی که بر آن قانون علیت حاکم هست ، تمام پدیده ها ( چه خیر و چه شر) یک علت تامه دارد و علتها ، معلول ها را به وجود می آورد .
گفته شد که لطف خدا سبب شده که در دنیای مادی که باید انتظار وقوع هر خیر و شری را داشت ، وقوع خیر خیلی خیلی بیشتر از شر هست و قابل قیاس نیست.
بحث امتحان الهی مطرح شد و اینکه در کتاب الهی ( که تنها راه فهم ما از حقائق عالم هست) بیان شده که هدف از خلقت انسان امتحان است و تا زمانی که شرایط سخت وجود نداشته باشد امتحان بی معنی میشود.
و جمله ای از ابن سینا :
اگر بگویند چرا خدا مانع شر در عالم نشد تا جهانی محقق شود که خیر محض است، در پاسخ باید گفت: اگر عالم مادی که تلازم اجتنابناپذیر با شرور دارد، به گونهای خلق میشد که در آن شری محقق نمیشد، دیگر، مادی نبود؛ بلکه عالم دیگری میشد که خیر محض است؛ در حالی که خداوند، چنین عالمی را پیش از این خلق کرده است.
البته این بحث زیاد ربطی به علت و معلول نداره ... حداقل مسائل مربوط به رد علت و معلول (همونطور که گفتم) گسترده تره.
یکجایی شنیدم که گفته شده بود که شر یا همون بدی ، نبود خوبیست. یعنی هر جا خدا نباشه ف بدی و شر هست. مثل نور و تاریکی. خود تاریکی وجود خارجی نداره. بلکه ما به نبود نور میگیم تاریکی. همینو بسط دادند به خدا و شیطان.
ولی به نظر من توجیه مناسبی نیست. چون خدا بعنوان خالق جهان هر آنچه هست و نیست از اوست . (فکر کنم خدا باوران به این اعتقاد دارن و جزو تعالیم مذهبی هم هست). اگر اینطور باشه بالاخره شر و بدی هم از خداست. و تعمیم قضیه نور و تاریکی به این مورد بی جاست. یعنی باید پذیرفت اگر خدایی باشه ، همش اسماء حسنه نیست ! بلکه این خدا هم ذات بد داره و هم خوب.
البته بازم بد و خوب نسبی هست ، از دیدگاه من هیچ چیز بد یا خوب نیست. بلکه ما هستیم که برچسب بد و خوب رو میزنیم به چیزها.
به نظر من دین در 3 جمله زرتشت خلاصه شده و بس
پندار نیک
کردار نیک
گفتار نیک
سعید جان اینطور هم نیست. زرتشت حرف خوبی زد. ولی به شرطی که این کلمه "نیک" رو برای ما تعریف کنه و همه ی انسان ها اونو بپذیرن. بازم بر میگرده به مشکل اصلی. یعنی بدون تعیین حدود و ... برای نیک و بد اجرا همچین جمله هایی ممکن نیست.
دین در 3 جمله زرتشت خلاصه شده و بس
پندار نیک
کردار نیک
گفتار نیک
آیا کسی که دین ندارد (انسانهای بی دین و غیر مذهبی)نمیتواند گفتاری نیک ، پنداری نیک و کرداری نیک داشته باشد.
آیا این امور در سایر ادیان آسمانی وجود ندارد.
آیا اینها اموری هستند که حتما" باید به وسیله دین و پیامبر به انسان منتقل شود و انسان خود هرگز نمیتواند ذاتا" گفتار و پندار و کرداری نیک داشته باشد.
با این وجود کسی که فطرتا" و ذاتا" این 3 خصوصیت رو در زندگی داشته باشه دیگه نیازی به دین و پیامبر نداره.؟!
از دیدگاه من هیچ چیز بد یا خوب نیست. بلکه ما هستیم که برچسب بد و خوب رو میزنیم به چیزها.
دیدگاه شما محترمه ،اما شاید منظورت رو درست نرسوندی
یعنی دروغ ، قتل ، غیبت و ... اموری هستن که ما به اینها برچسب بدی میزنیم و ممکنه که بد نباشن ؟
شاید منظورت این بود که هر چه که بر ما واقع میشود زاده ی افعال خود ماست ( از ماست که بر ماست ) که من هم همین رو در پست قبلی گفتم.
danial_848
27-10-2010, 14:01
قانون علت و معلول یا همون برهان نظم خیلی راحت نقض میشه و شده
نمعلیت یک اصل فراتجربی هسشه بهش استناد کرد گرچه تمام کتابهای دینی ما بر این اساس بنا شده
این رو قبلاً هم گفتم علیت یک اصل فراتجربی هست (حالا باز بحث رو ببر تو ابعاد زیراتمی!)
آیا کسی که دین ندارد (انسانهای بی دین و غیر مذهبی)نمیتواند گفتاری نیک ، پنداری نیک و کرداری نیک داشته باشد.
آیا این امور در سایر ادیان آسمانی وجود ندارد.
آیا اینها اموری هستند که حتما" باید به وسیله دین و پیامبر به انسان منتقل شود و انسان خود هرگز نمیتواند ذاتا" گفتار و پندار و کرداری نیک داشته باشد.
با این وجود کسی که فطرتا" و ذاتا" این 3 خصوصیت رو در زندگی داشته باشه دیگه نیازی به دین و پیامبر نداره.؟!
کلّ این سه مورد درواقع میشه یک هزارم تعالیم مربوط به اخلاق در اسلام
یک هزارم هم شاید نشه
خيلي خوشحال ميشم جواب اين سوال رو بدونم !
آيا روشنفكران سكولار هستند يا نه ؟
البته این بحث زیاد ربطی به علت و معلول نداره ... حداقل مسائل مربوط به رد علت و معلول (همونطور که گفتم) گسترده تره.
یکجایی شنیدم که گفته شده بود که شر یا همون بدی ، نبود خوبیست. یعنی هر جا خدا نباشه ف بدی و شر هست. مثل نور و تاریکی. خود تاریکی وجود خارجی نداره. بلکه ما به نبود نور میگیم تاریکی. همینو بسط دادند به خدا و شیطان.
ولی به نظر من توجیه مناسبی نیست. چون خدا بعنوان خالق جهان هر آنچه هست و نیست از اوست . (فکر کنم خدا باوران به این اعتقاد دارن و جزو تعالیم مذهبی هم هست). اگر اینطور باشه بالاخره شر و بدی هم از خداست. و تعمیم قضیه نور و تاریکی به این مورد بی جاست. یعنی باید پذیرفت اگر خدایی باشه ، همش اسماء حسنه نیست ! بلکه این خدا هم ذات بد داره و هم خوب.
البته بازم بد و خوب نسبی هست ، از دیدگاه من هیچ چیز بد یا خوب نیست. بلکه ما هستیم که برچسب بد و خوب رو میزنیم به چیزها.
سعید جان اینطور هم نیست. زرتشت حرف خوبی زد. ولی به شرطی که این کلمه "نیک" رو برای ما تعریف کنه و همه ی انسان ها اونو بپذیرن. بازم بر میگرده به مشکل اصلی. یعنی بدون تعیین حدود و ... برای نیک و بد اجرا همچین جمله هایی ممکن نیست.
به به مرسی
دقیقآ ضعف فلسفه های اسلام و دینی همینه!
و یک مورد دیگه هم هست
اگر ما جزو خدا هستیم و اگر جزو اون سیستم و پیکره هستیم و اگر خدا نباشه ما نیستیم پس ما اجزایی از اجزای خداوند هستیم پس خدا نیازمند ماست در حالی که گفته شده خدا بی نیازه!:5:
بله درسته ولی حدودش رو میتونی ببینی با یک نگاه به منشور کوروش!
من اینقدر دیگه به روز نیستم ... :31: در مورد این جدیدترین نظریه های فیزیک هم چیزی نخوندم ... و دلیلم رو هم گفتم . حس کردن یه چیز بدون وجود عامل خارجی معقول به نظر نمیرسه. هر چند اون عامل همون چیزی نباشه که حس میشه. ولی بالاخره یه چیزی هست.
بله علت و معلول رو فیلسوفای معاصر زدن شلو پلش کردن رفت ... :27:
اما موافقم نیستم که اینجور بحث ها سوختن.
بر عکس ... کشف حقیقت این بخش از فلسفه خیلی اساسیه.
مشخصا شما گرایش به فلسفه در اخلاقیاتو اجتماع و ... دارید. ولی من به هر دو سمت علاقه نشون میدم. بخش مهمتر رو بخشی می دونم که سر کارش با علم و مذهب و مشخصا بحث خدا هست. همون پاسخ به سوالاتی مثل کی هستیم ؟ از کجا امده ایم ؟ و قراره چی بشه ؟
از اون ور یعنی فلسفه اجتماعی و اخلاقی رو هم موافقم بحث کنیم.
کتاب فلسفه فیزیک (نوشته سر جیمز جینز) یه بحث خوبی در این مورد توش بود ... واقعا بحث علت و معلول یه بحث گسترده ای داره و ایرادات زیادی بهش گرفته میشه.
بزار به روزت کنم:10::31:
خب ببین ما بالاخره یه چیزی رو حس میکنیم
بله حس میکنیم ولی نه زمان رو بلکه این الگو ها و ترتیب ها و پورسه باعث میشه احساس کنیم زمان وجود داره ولی خب نداره...
در واقع همونطور که بعضی از اشکال باعث میشن چشم ما گول بخوره اینم اینطوره که شرایط باعث میشه حس ما و احساس سنج ما اشتباه کنه
yeah:8:
نه منظور من بحث نبود
ما حتی در مورد خیلی چیزا بحث میکنیم که احتمال درست بودنشون 99% یا نبودشون 99% هست
من منظورم عقیده هرکس بود
ببینید تا حالا توجه کردید که چرا کشورهای خارجی اینقدر نسبت به ما پیشرفت کردن؟!
بعضیا میگن بودجه تحقیقات زیاده و...
اما دلیل اصلی اینکه یک عامل رو حذف کردن
دین
منظورم این نیست که دین حذف شده(که البته اینطور تبلیغ میکنن رسانه های اسلامی)منظور اینکه آزادی دینی و عقیده ای داده شده
یک خارجی قبول میکنه بله خدا اینه و بعد تموم شد
میره دنبال زندگیش و علمش و...
بحث در مورد خدا و وجودش وخیلی چیزا خوبه و شایدم نیازه و اینجا هم بحث میکنیم برای اینکه به کمک خدا و به اسم اون خیلی تغلب ها با تمام دنیا شده!!!
ولی سوال من اینه
خدا باشه یا نباشه یا اثبات بشه یا نشه چه سودی برای بشریت داره؟
به نظر من بهتره بزاریم هرکس عقاید خودش رو داشته باشه و اون رو از دست نده به خاطر اینکه عقایدش همه چیزش هستن
حالا اگر شما میخواید دیگران هم حقیقت رو پیدا کنن نگو حقیقت اینه
حقیقت رو براشون تعیین نکن(پرسیده بودی جنبش 7 چیه که همینه)بلکه اطلاعات دو سویه در اختیارش بزار تا خودش تصمیم بگیره
من یا خیلیا میتونن به این سوالا پاسخ بدن اگر بخوای ولی محمد جان مهم این نیست که من از کجا اومدم یا کی هستم و قراره چی بشه
مهم اینکه من هستم و 2 روزی هم که زنده ام رو خوب باشم و بعد هم هرچیزی شد شد
بعد از مرگ زنده شدم شدم و نشدم هم نشدم
خوب بودن هم این نیست که خودت رو خوب بدونی و عده ای رو خس و خاشاک بنامی و بکشی و...
خوب بودن اینکه بتونی دیگران رو هرطور که هستن قبول کنی
آزادی هم این نیست که هرکاری خواستی بکنی بلکه آزادی اینکه اون چیزی که حقش رو داری انجام بدی(جنبش 7)
فکر میکنم مطالعه کردم
خیلی آشناست!
در مورد علت و معلول هم بله درسته حرفات
سلام
یادمه در تاپیک قبلی خیلی در شر بحث شد و پاسخهایی هم داده شد.
در اون تاپیک شرها تقسیم بندی شد ، اختیار و آزادی انسان در به وجود آوردن شرهای انسانی و بخشهای زیادی از شرهای طبیعی و یا در امان بودن از شرهای طبیعی بیان شد.
درباره زلزله سوال شد و گفته شد که تا زمانی که خانه ای (غیر مستحکم)نباشد آواری هم نیست که بعد از زلزله بر سر مردم بریزد و گفته شد که دانشمندان معتقدند که از زلزله انرژی های پاک و فراوانی را میتوان استخراج کرد.
در آن تاپیک گفته شد که این عالم عالم مادی هست و عالم ماده (به علت محدودیت ماده) همراه با نقص و بطلان و زوال و ... هست. و به این نکته اشاره شد که وجود این امور در کنار سایر امور (که به مذاق ما خوش میاید) باعث به وجود آمدن نظم زیبایی در جهان شده و به قول فارابی وجود این آفات و شرها ضروری عالم مادی و طبیعی هست . در کنار شب هست که روز را میشناسیم ، درکنار سرماست که گرما را میشناسیم ، در کنار عشق است که نفرت را میشناسیم.
در آن تاپیک گفته شد که در دنیایی که بر آن قانون علیت حاکم هست ، تمام پدیده ها ( چه خیر و چه شر) یک علت تامه دارد و علتها ، معلول ها را به وجود می آورد .
گفته شد که لطف خدا سبب شده که در دنیای مادی که باید انتظار وقوع هر خیر و شری را داشت ، وقوع خیر خیلی خیلی بیشتر از شر هست و قابل قیاس نیست.
بحث امتحان الهی مطرح شد و اینکه در کتاب الهی ( که تنها راه فهم ما از حقائق عالم هست) بیان شده که هدف از خلقت انسان امتحان است و تا زمانی که شرایط سخت وجود نداشته باشد امتحان بی معنی میشود.
و جمله ای از ابن سینا :
اگر بگویند چرا خدا مانع شر در عالم نشد تا جهانی محقق شود که خیر محض است، در پاسخ باید گفت: اگر عالم مادی که تلازم اجتنابناپذیر با شرور دارد، به گونهای خلق میشد که در آن شری محقق نمیشد، دیگر، مادی نبود؛ بلکه عالم دیگری میشد که خیر محض است؛ در حالی که خداوند، چنین عالمی را پیش از این خلق کرده است.
به به درود ساشا هم اومد:20:
اگر به انسان این اختیار داده شده که بتونه شر کنه؟
خداوند خودش این شر رو در وجودش قرار داده پس چرا باید به خاطرش بازخواست بشه؟!!
در مورد زلزله هم اول بگم که زلزله به موجی اطلاق میشه که از برخورد دو صفحه به هم بوجود میاد و هرچقدر به سطح زمین نزدیکتر باشه قدرت تخریبش بیشتره
از زلزله نمیشه در حال حاضر انرژی گرفت ولی از ماگماهای داخل زمین بله میشه!
خب حالا برسیم به چیزی که شما گفتی
عزیز اگر اینطور هست که میگی چرا خدا مثلآ اینطور نیافریده که وقتی دو صفحه به هم میخورن یک جنگل بوجود بیاد و هیچ لرزشی هم نباشه؟!!!!!
دقیقا برعکس گفتین!
علم میگه دنیا از بی نظمی بوجود اومده
من وقتش رو ندارم ولی اگر دوست داشتین برید درمورد سازوکار مکانیزم X و مدل استاندارد تحقیق کنید تا بعدش با هم بحث کنیم...
انرژی تبدیل شده به ماده و انیشتین هم اینو گفته e=mc2
e انرژی هست و m جرم
ولی ماده و انرژی به هیچ وجه محدود نیستن!
سوالی که اینجاست اینکه ماده در حالت عادی باید واپاشیده بشه ولی یه چیزی به اسم جرم هست که باعث میشه اینکار انجام نشه و...
چیزی که پیدا نشده البته همین جرم هستش...
بالاخره ما نفهمیدیم اعتقاد شما چیه
خداوند شر رو آفریده یا نه؟
مگر خدا پاک نیست پس چطور شر رو آفریده؟
اگر نیافریده پس این شرها از کجاست؟
البته من این سوالات رو با توجه به فلسفه اسلامی از شما پرسیدم!
من یکی که گیج شدم:18:
همش تناقض
البته ما که به امتحان اعتقادی نداریم!
پس جوری صحبت کنید که نظرات دیگه رو هم در نظر بگیرید و مطلق صحبت نکنید
بعدشم این همه قانون فیزیک و شیمی و راضی و... از کتاب وحی اومد؟!!!!!!!!
نه عزیزم
همه ی اینها رو چیزی که کفر مینامیش کشف کرده و به خاطر همین هم هست که شما داری راحت زندگی میکنی
به لطف همین اکتشافات کفر
البته همین اول بگم که ابن سینا هم کافر خونده شده و کتاباش هم تحریف شده توسط رهبران دینی اون زمان!
و حالا من یک سوال دارم
خداوند کی همچین عالمی رو آفریده که مطلقآ خیر باشه؟؟؟
اصلآ این حرفا از کجا اومده؟
مگه کسی تونسته تا حالا با خدا صحبت کنه که به این راحتی از زبان خداوند صحبت میشه؟!
آیا کسی که دین ندارد (انسانهای بی دین و غیر مذهبی)نمیتواند گفتاری نیک ، پنداری نیک و کرداری نیک داشته باشد.
آیا این امور در سایر ادیان آسمانی وجود ندارد.
آیا اینها اموری هستند که حتما" باید به وسیله دین و پیامبر به انسان منتقل شود و انسان خود هرگز نمیتواند ذاتا" گفتار و پندار و کرداری نیک داشته باشد.
با این وجود کسی که فطرتا" و ذاتا" این 3 خصوصیت رو در زندگی داشته باشه دیگه نیازی به دین و پیامبر نداره.؟!
پیشتر باید از خودتون این سوالات رو میکردید!
کسی که این کارها رو انجام بده خودش اتوماتیک وار میره به سمت خوبی و ذات پاک خداوند
نیازی به پبامبر و مسنجر هم نیست!
اصلآ پیامبران دلیل اومدنشون چی بوده؟
این رو قبلاً هم گفتم علیت یک اصل فراتجربی هست (حالا باز بحث رو ببر تو ابعاد زیراتمی!)
کلّ این سه مورد درواقع میشه یک هزارم تعالیم مربوط به اخلاق در اسلام
یک هزارم هم شاید نشه
دانیال جان این حرفارو از کجا میگی؟!!!!!!!!!!!
فیزیک کوانتوم در خیلی از موارد نیازی به دلیل و علت نداره:13:
نژاد پرسی و یا بهتره بگم عقیده پرستی!
کاملآ معلومه تعصب بی جا داری
هروقت این یخ رو آب کردی با هم در مورد این موارد هم صحبت میکنیم
فقط اینکه هرچیزی که میبینی توو اسلام برای رسیدن به این سه جملست و از این سه جمله به خداوند!
Mohammad Hosseyn
27-10-2010, 15:42
دیدگاه شما محترمه ،اما شاید منظورت رو درست نرسوندی
یعنی دروغ ، قتل ، غیبت و ... اموری هستن که ما به اینها برچسب بدی میزنیم و ممکنه که بد نباشن ؟
شاید منظورت این بود که هر چه که بر ما واقع میشود زاده ی افعال خود ماست ( از ماست که بر ماست ) که من هم همین رو در پست قبلی گفتم.
بله ... دروغ و قتل و ... همشون فعل هایی هستن که ما انجام میدیم. مثل کمک به دیگران و صداقت و .... حالا من میگم ما انسان ها اومدیم دسته بندیشون کردیم به دو قمت خوب و بد. اگه یه ادم فضایی بیاد ممکنه بر عکس اونا رو بگه خوب ، اینا رو بگه بد. نشون میده این دسته بندی ذهنیه. یه معرفت اولیه نیست که بر ما نازل شده باشه. برای بعضی ها همین قتل و دزدی و ... هنجار به حساب میاد. اگه نیاید چرا اینهمه تبهکار داریم ؟
خيلي خوشحال ميشم جواب اين سوال رو بدونم !
آيا روشنفكران سكولار هستند يا نه ؟
ربطی نداره ، ممکنه باشن یا نباشن. ولی اکثرا مثل اینکه سکولار میشن :31:
به به مرسی
دقیقآ ضعف فلسفه های اسلام و دینی همینه!
و یک مورد دیگه هم هست
اگر ما جزو خدا هستیم و اگر جزو اون سیستم و پیکره هستیم و اگر خدا نباشه ما نیستیم پس ما اجزایی از اجزای خداوند هستیم پس خدا نیازمند ماست در حالی که گفته شده خدا بی نیازه!:5:
بله درسته ولی حدودش رو میتونی ببینی با یک نگاه به منشور کوروش!
بزار به روزت کنم:10::31:
خب ببین ما بالاخره یه چیزی رو حس میکنیم
بله حس میکنیم ولی نه زمان رو بلکه این الگو ها و ترتیب ها و پورسه باعث میشه احساس کنیم زمان وجود داره ولی خب نداره...
در واقع همونطور که بعضی از اشکال باعث میشن چشم ما گول بخوره اینم اینطوره که شرایط باعث میشه حس ما و احساس سنج ما اشتباه کنه
yeah:8:
نه منظور من بحث نبود
ما حتی در مورد خیلی چیزا بحث میکنیم که احتمال درست بودنشون 99% یا نبودشون 99% هست
من منظورم عقیده هرکس بود
ببینید تا حالا توجه کردید که چرا کشورهای خارجی اینقدر نسبت به ما پیشرفت کردن؟!
بعضیا میگن بودجه تحقیقات زیاده و...
اما دلیل اصلی اینکه یک عامل رو حذف کردن
دین
منظورم این نیست که دین حذف شده(که البته اینطور تبلیغ میکنن رسانه های اسلامی)منظور اینکه آزادی دینی و عقیده ای داده شده
یک خارجی قبول میکنه بله خدا اینه و بعد تموم شد
میره دنبال زندگیش و علمش و...
بحث در مورد خدا و وجودش وخیلی چیزا خوبه و شایدم نیازه و اینجا هم بحث میکنیم برای اینکه به کمک خدا و به اسم اون خیلی تغلب ها با تمام دنیا شده!!!
ولی سوال من اینه
خدا باشه یا نباشه یا اثبات بشه یا نشه چه سودی برای بشریت داره؟
به نظر من بهتره بزاریم هرکس عقاید خودش رو داشته باشه و اون رو از دست نده به خاطر اینکه عقایدش همه چیزش هستن
حالا اگر شما میخواید دیگران هم حقیقت رو پیدا کنن نگو حقیقت اینه
حقیقت رو براشون تعیین نکن(پرسیده بودی جنبش 7 چیه که همینه)بلکه اطلاعات دو سویه در اختیارش بزار تا خودش تصمیم بگیره
من یا خیلیا میتونن به این سوالا پاسخ بدن اگر بخوای ولی محمد جان مهم این نیست که من از کجا اومدم یا کی هستم و قراره چی بشه
مهم اینکه من هستم و 2 روزی هم که زنده ام رو خوب باشم و بعد هم هرچیزی شد شد
بعد از مرگ زنده شدم شدم و نشدم هم نشدم
خوب بودن هم این نیست که خودت رو خوب بدونی و عده ای رو خس و خاشاک بنامی و بکشی و...
خوب بودن اینکه بتونی دیگران رو هرطور که هستن قبول کنی
آزادی هم این نیست که هرکاری خواستی بکنی بلکه آزادی اینکه اون چیزی که حقش رو داری انجام بدی(جنبش 7)
فکر میکنم مطالعه کردم
خیلی آشناست!
در مورد علت و معلول هم بله درسته حرفات
منشور کوروش در مورد همه چیز گفته ؟! :13: قرآن اونهمه صفحه خیلی چیزا رو نگفته ، بعدا مذهبیون مجبور شدن یه چیزایی در بیارن. یه تیکه سنگ همه نیکی ها رو گفته یجا !!! . فرضم گفته باشه ... این نیکی ها از دید کوروشه. می بینیم که آقای x قبولش نداره. پس این پیشنهاد هم فایده ای نداره.
من هم در مورد نظرت پیرامون پیشرفت غربی ها و حذف خدا موافقم . ولی این بخش از فلسفه اهمیت بالاتری داره. مثل این می مونه که بپرسی آخه ناسا چرا اینهمه خرج کشف 12 میلیارد سال نوری اونورتر میکنه. منم نگفتم حقیقت اینه. گفتم حقیقت پیدا نشده. ولی میشه گفت حقیقت این نیست . یا اون نیست. یعنی نزدیکترین چیزی که می تونه حقیقت باشه رو باید یافت. درک میکنم حرفات رو ، ولی در نظر بگیر که همین عقاید مذهبی یا خیلی دیگر از عقاید آزادی که شما دنبالشی رو منع میکنه. ریشه اینها هم در اینه که مدعی هستن اون سه جواب رو دارن. چون دارن ، برات تعیین تکلیف میکنن. اینجا نشون میده که اون سه سوال ریشه همه چیزهاییه که شما میخوای.
---------- Post added at 03:42 PM ---------- Previous post was at 03:40 PM ----------
ساشا جان حرفای منو با توجه به کل حرفام بسنج!
ببین در کل چی گفتم؟
آیا منظور من اینها بوده؟
حرفامو کامل بخون
خواهش میکن کامل بخون
اینو به من گفته بود :31: ...
ربطی نداره ، ممکنه باشن یا نباشن. ولی اکثرا مثل اینکه سکولار میشن :31:
منشور کوروش در مورد همه چیز گفته ؟! :13: قرآن اونهمه صفحه خیلی چیزا رو نگفته ، بعدا مذهبیون مجبور شدن یه چیزایی در بیارن. یه تیکه سنگ همه نیکی ها رو گفته یجا !!! . فرضم گفته باشه ... این نیکی ها از دید کوروشه. می بینیم که آقای x قبولش نداره. پس این پیشنهاد هم فایده ای نداره.
من هم در مورد نظرت پیرامون پیشرفت غربی ها و حذف خدا موافقم . ولی این بخش از فلسفه اهمیت بالاتری داره. مثل این می مونه که بپرسی آخه ناسا چرا اینهمه خرج کشف 12 میلیارد سال نوری اونورتر میکنه. منم نگفتم حقیقت اینه. گفتم حقیقت پیدا نشده. ولی میشه گفت حقیقت این نیست . یا اون نیست. یعنی نزدیکترین چیزی که می تونه حقیقت باشه رو باید یافت. درک میکنم حرفات رو ، ولی در نظر بگیر که همین عقاید مذهبی یا خیلی دیگر از عقاید آزادی که شما دنبالشی رو منع میکنه. ریشه اینها هم در اینه که مدعی هستن اون سه جواب رو دارن. چون دارن ، برات تعیین تکلیف میکنن. اینجا نشون میده که اون سه سوال ریشه همه چیزهاییه که شما میخوای.
درسته ربطی نداره
ای بابا شمام که مثل...فکر میکنی!
آخه کی گفته باید کامل باشه؟
آخه کی گفته باید همه چیز رو بهت بگن؟!
آخه کی گفته تو نمویتونی خودت راه خوبی رو پیدا کنی؟!!
و هزاران کی گفته دیگه...
دین که نباید بگه باید و باید اینکارا رو کنید
دین فقط باید پیشنهاد بده و همین و بس
دین نباید اصل آزادی انسان رو که خودش هم تاکید زیادی کرده و نقضش کرده رو نقض کنه
و...
کوروش هم یکی از کسانی بود که در مسند قدرت تونست این مکتب رو به اجرا در بیاره ربطی به آقای x وy هم نداره
مدارکش موجود هست
همونطور که مدارک قادسیه موجوده!!!!
درسته
کسی نباید منو منع کنه باید کاری کنه که خودم به این نتیجه برسم که اینکارو نکنم یا بکنم
ضمن اینکه من مثل بقیه و با اون شدت دنبال س ک س نیستم
ولی معتقد به آزادی ام
تو کشور ما آزادی با برهنگی و س ک س و... معنا میشه
درسته حرفات و به نظر من از اون سه سوال همیشه سواستفاده شده! و همیشه اون سوالا قربانی بودن برای سود بعضی افراد و عقاید و یا چیزایی دیگه
هیچ موقع کسی حقیقت رو درست نگفته...
اگر واقعآ دین میتونه آزادی عقیده انسان رو تحمل کنه و عقاید دیگه رو ترد نکنه باید قبول کنه که جواب اون سوالها رو به عهده خود شخص بزاره و با زور شمشیر عقیده خودش رو قالب کنه و...
و بازم اضافه میکنم:
من یا خیلیا میتونن به این سوالا پاسخ بدن اگر بخوای ولی محمد جان مهم این نیست که من از کجا اومدم یا کی هستم و قراره چی بشه
مهم اینکه من هستم و 2 روزی هم که زنده ام رو خوب باشم و بعد هم هرچیزی شد شد
بعد از مرگ زنده شدم شدم و نشدم هم نشدم
خوب بودن هم این نیست که خودت رو خوب بدونی و عده ای رو خس و خاشاک بنامی و بکشی و...
خوب بودن اینکه بتونی دیگران رو هرطور که هستن قبول کنی
آزادی هم این نیست که هرکاری خواستی بکنی بلکه آزادی اینکه اون چیزی که حقش رو داری انجام بدی(جنبش 7)
من که بحث شماها رو درک نمیکنم......:41:
هدف میز گرد علمی فلسفی چیه.....؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:20:
کشف حقیقته؟:31:
کمک برای کشف حقیقت!:31: منظورم اینه که حقیقت مهم نیست فقط پیرامونش بحث میشه..:13:
استفاده کردن از این بحث برای پیشرفت! اگه اره برای پیشرفت چی ...کی ...کجا!:5:
هدف اصلی عنوان کنیید ببینیم چه اساسی برای گفتگو در این بحث علمی و فلسفی در نظر بگیرم:31:
من که بحث شماها رو درک نمیکنم......:41:
هدف میز گرد علمی فلسفی چیه.....؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:20:
کشف حقیقته؟:31:
کمک برای کشف حقیقت!:31: منظورم اینه که حقیقت مهم نیست فقط پیرامونش بحث میشه..:13:
استفاده کردن از این بحث برای پیشرفت! اگه اره برای پیشرفت چی ...کی ...کجا!:5:
هدف اصلی عنوان کنیید ببینیم چه اساسی برای گفتگو در این بحث علمی و فلسفی در نظر بگیرم:31:
پست اول+عنوان تاپیک کاملآ گویاست:46:
Mohammad Hosseyn
27-10-2010, 17:55
درسته ربطی نداره
ای بابا شمام که مثل...فکر میکنی!
آخه کی گفته باید کامل باشه؟
آخه کی گفته باید همه چیز رو بهت بگن؟!
آخه کی گفته تو نمویتونی خودت راه خوبی رو پیدا کنی؟!!
و هزاران کی گفته دیگه...
دین که نباید بگه باید و باید اینکارا رو کنید
دین فقط باید پیشنهاد بده و همین و بس
دین نباید اصل آزادی انسان رو که خودش هم تاکید زیادی کرده و نقضش کرده رو نقض کنه
و...
کوروش هم یکی از کسانی بود که در مسند قدرت تونست این مکتب رو به اجرا در بیاره ربطی به آقای x وy هم نداره
مدارکش موجود هست
همونطور که مدارک قادسیه موجوده!!!!
درسته
کسی نباید منو منع کنه باید کاری کنه که خودم به این نتیجه برسم که اینکارو نکنم یا بکنم
ضمن اینکه من مثل بقیه و با اون شدت دنبال س ک س نیستم
ولی معتقد به آزادی ام
تو کشور ما آزادی با برهنگی و س ک س و... معنا میشه
درسته حرفات و به نظر من از اون سه سوال همیشه سواستفاده شده! و همیشه اون سوالا قربانی بودن برای سود بعضی افراد و عقاید و یا چیزایی دیگه
هیچ موقع کسی حقیقت رو درست نگفته...
اگر واقعآ دین میتونه آزادی عقیده انسان رو تحمل کنه و عقاید دیگه رو ترد نکنه باید قبول کنه که جواب اون سوالها رو به عهده خود شخص بزاره و با زور شمشیر عقیده خودش رو قالب کنه و...
و بازم اضافه میکنم:
اگه قراره من تعیین کنم چیه پس همه چیشو من تعیین میکنم. حتی یه جمله اضافی از یه نفر رو نباید معیار بگیری. وقتی زرتشت گفت گفتار و پندار و کردار ، باید بگه نیک چیه. این مستلزم اینه که همه حدود معین بشه. اگه میخواستم خودم کشف کنم که چه نیازی به این سه جمله بود. اصلا برای من کردار نیک دزدیه ... شما چی میخوای بگی ؟
یا همه چیزو تعیین کن که ادعای بهترین داشته باشی. اونم تازه باید حقیقت کامل رو بیان کنه. یا اصلا حرفی نزن.
اتفاقا دین قراره بگه چیکار کنی ، چیکار نکنی . فقط اگه حقیقت همه چیز رو بگه. یعنی درست ترین راه. اگه نگه باید انداختش دور. وگرنه ما که با اسم دین دشمنی نداریم.
منم مثل شما معتقد کامل به آزادیم. در همه چیز. ولی هر جا گفتم بهم میگن میخوای مملکتو به فساد بکشونی :31:.
فقط سعید جان مواظب باش نری تو قسمت سیاسی ... بوش میاد از حرفات. یه گروه بود همین بحث ها توش می کردیم... چی شد ؟ حذف شد ؟ من میخواستم ادامه بدم ولی دیدم نیست. :31:
من که بحث شماها رو درک نمیکنم......:41:
هدف میز گرد علمی فلسفی چیه.....؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:20:
کشف حقیقته؟:31:
کمک برای کشف حقیقت!:31: منظورم اینه که حقیقت مهم نیست فقط پیرامونش بحث میشه..:13:
استفاده کردن از این بحث برای پیشرفت! اگه اره برای پیشرفت چی ...کی ...کجا!:5:
هدف اصلی عنوان کنیید ببینیم چه اساسی برای گفتگو در این بحث علمی و فلسفی در نظر بگیرم:31:
هر بحثی فلسفی باشه اینجا مطرح کنیم و یه چیزی از هم یاد بگیریم. هدف هم نداشتیم عیب نداره. :46:
اگه قراره من تعیین کنم چیه پس همه چیشو من تعیین میکنم. حتی یه جمله اضافی از یه نفر رو نباید معیار بگیری. وقتی زرتشت گفت گفتار و پندار و کردار ، باید بگه نیک چیه. این مستلزم اینه که همه حدود معین بشه. اگه میخواستم خودم کشف کنم که چه نیازی به این سه جمله بود. اصلا برای من کردار نیک دزدیه ... شما چی میخوای بگی ؟
یا همه چیزو تعیین کن که ادعای بهترین داشته باشی. اونم تازه باید حقیقت کامل رو بیان کنه. یا اصلا حرفی نزن.
اتفاقا دین قراره بگه چیکار کنی ، چیکار نکنی . فقط اگه حقیقت همه چیز رو بگه. یعنی درست ترین راه. اگه نگه باید انداختش دور. وگرنه ما که با اسم دین دشمنی نداریم.
منم مثل شما معتقد کامل به آزادیم. در همه چیز. ولی هر جا گفتم بهم میگن میخوای مملکتو به فساد بکشونی :31:.
فقط سعید جان مواظب باش نری تو قسمت سیاسی ... بوش میاد از حرفات. یه گروه بود همین بحث ها توش می کردیم... چی شد ؟ حذف شد ؟ من میخواستم ادامه بدم ولی دیدم نیست. :31:
محمد جان زرتشت گفته...
بزار توضیح بدم
ببین دین زرتشتی 7 قسمت بوده
بعد از حمله اعراب 3 قسمتش از بین میره(خیلی جالبه که مسلمون ها میگن تمام دین ها محترم هستن!!!)
و بعد از حمله مغولها هم 3 قسمت دیگه از بین رفته
با رشادت های خیلی ها و تحقیقات زیاد و فراوان خیلی از عزیزان از 7 قسمت این دین ما حالا فقط 3 قسمتش رو داریم!
منطقه آذربایجان(آذربایگان بوده به خاطر اینکه عرب ها گ ندارن شده ج) و به خصوص اردبیل کنونی در واقع کتابخونه های بزرگی در این مورد داشتن و موارد دیگه و همینطور یکی از پارسی زبان ترین مناطق ایران بودن
اعراب وقتی میبینن که ایرانی ها یک سر و گردن ازشون بالاتر هستن
هم از نظر زبان و هم از نظر دین!
حمله میکنن و این کتابها و... رو از بین میبرن! و بعد هم فردی به اسم اوزون حسن رو حاکم اونجا میکنن تا زبان ترکی رو جایگزین کنه!
مدارک زیادی هم دراین باره وجود داره پس دوستان آذری احساساتی نشن
یکی از بزرگترین مدارک این هست که قبل از ورود اعراب به ایران هیچ کدوم از شاعر های اون منطقه حتی یک مصراع شعر به زبان ترکی ندارن!
با توجه به توضیحات بالا
حالا ما چطور میتونیم دین زرتشت و اون چیزی که گفته رو تشخیص بدیم
یکی از راه هاش دیدن کسانی که این دین و آیین رو قبول کردن و بهترین این افراد کوروش هست
برای اینکه شاه ایران هم میشه! و شاهان اون زمان عمومآ خونخوار بودن و این درحالی هست که اگر منشور کوروش رو خونده باشید خواهید فهمید که حتی از زمان ما هم جلوتره تفکراتش!
این درحالی هست که کوروش 2500 سال(اگر اشتباه نکرده باشم)قبل از میلاد مسیح این منشور رو نوشته!
به نظر من که دین فقط و فقط باید یک پیشنهاد باشه و طوری رفتار کنه که همه جذب بشن نه اینکه حمله کنه به سرزمین های کفر(به قول خودشون)و اونها رو به زور شمشیر مسلمان یا مسیحی یا ... کنه!
زیاد نریم توو بحرش ولی مملکت با کفر میمونه اما نه با ستم
اینو کوروشم گفته و حضرت علی هم گفته!
ظلم محکوم به شکسته...
دنیا اینجور نمیمونه...
محمد تقصیر من یا تو نیست
توو مملکت ما همه چیز با سیاست مخلوط شده
فوتبال و ...
اون گروهام بازه و یه سری بری پروفایل من ism و فریاد رو میبینی
نگرانم نباش حتی بزرگ مدیر ناظرهای پی سی یعنی بابک هم اونجا رو مشاهد کردن!
آقا سعید میبینم که بازهم داری همه بحثها رو نقل و قول میکنی و پاسخ میدی !
خداوند خودش این شر رو در وجودش قرار داده پس چرا باید به خاطرش بازخواست بشه؟!!
در وجود انسان خواسته ها و امیال زیادی وجود داره ، ازونجایی که انسان در استفاده از اونا آزادی و اختیار داره پس خود انسان هست که زمینه ساز به وجود اومدن عواقب کارهاش هست .پست قبلی رو اگه نیک میخوندی دیگه این سوال رو مطرح نمیکردی .
در مورد زلزله هم اول بگم که زلزله به موجی اطلاق میشه که از برخورد دو صفحه به هم بوجود میاد و هرچقدر به سطح زمین نزدیکتر باشه قدرت تخریبش بیشتره
از زلزله نمیشه در حال حاضر انرژی گرفت ولی از ماگماهای داخل زمین بله میشه!
خب حالا برسیم به چیزی که شما گفتی
عزیز اگر اینطور هست که میگی چرا خدا مثلآ اینطور نیافریده که وقتی دو صفحه به هم میخورن یک جنگل بوجود بیاد و هیچ لرزشی هم نباشه؟!!!!!
به این میگن لا شی و فلسفه و عقل میگه که قدرت به محال و لا شی تعلق نمیگیره ، نه اینکه خدا نمیتونه ، عقل این موضوعات رو قبول نمیکنه و اینها ذاتا" نشدنی هستن، اموری که خلقتش از دایره عقل خارجه رو نباید انتظار داشت که آفریده بشه
مثل اینکه بعضیا میگن آیا خدا میتونه یه شتر رو از سوراخ یه سوزن عبور بده بدون اینکه در ابعاد سوراخ سوزن و شتر تغییری ایجاد بده
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
کدوم علم ؟ ! کدوم بی نظمی ؟!
اگر حتی حادثه انفجار بزرگ شما رو هم قبول کنیم (که قبول نمیکنیم)باز هم به وجود آمدن دنیا با این همه زیبایی و نظم از روی یک انفجار ، اوج و نهایت نظم یک خالق رو نشون میده و بس .
من وقتش رو ندارم ولی اگر دوست داشتین برید درمورد سازوکار مکانیزم X و مدل استاندارد تحقیق کنید تا بعدش با هم بحث کنیم...
انرژی تبدیل شده به ماده و انیشتین هم اینو گفته e=mc2
e انرژی هست و m جرم
ولی ماده و انرژی به هیچ وجه محدود نیستن!
سوالی که اینجاست اینکه ماده در حالت عادی باید واپاشیده بشه ولی یه چیزی به اسم جرم هست که باعث میشه اینکار انجام نشه و...
چیزی که پیدا نشده البته همین جرم هستش
این ها چه ارتباطی با نظم و یا بی نظمی داشت ؟
وجود همچین قواعد و فرمولهای طلایی هم، ما رو به نظم موجود در طبیعت میرسونه
بالاخره ما نفهمیدیم اعتقاد شما چیه
خداوند شر رو آفریده یا نه؟
مگر خدا پاک نیست پس چطور شر رو آفریده؟
اگر نیافریده پس این شرها از کجاست؟
باز هم که رفتید سر خونه اول (مثل اون تاپیک)
البته من این سوالات رو با توجه به فلسفه اسلامی از شما پرسیدم!
شما که در پایین فرمودید پای فلسفه اسلامی رو به میان نیارم و حرف از امتحان و ... نزنم
البته ما که به امتحان اعتقادی نداریم!
پس جوری صحبت کنید که نظرات دیگه رو هم در نظر بگیرید و مطلق صحبت نکنید
بعدشم این همه قانون فیزیک و شیمی و راضی و... از کتاب وحی اومد؟
!!!!!!!!
کتاب وحی برای نشان دادن فرمولها و قواعد شیمی و فیزیک و ریاضی نیامده که البته میتوان در جاهای مختلف به این قواعد برخورد کرد ، کتاب الهی برای انسان شدن ما و رسیدن به سعادت نازل شده . مطمئن باشید که اگر دانستن این موضوع که e=mc2 و یا sin90=1 در تربیت و اصلاح و آدم شدن ما نقش داشت در کتاب الهی و در روایات اسلامی حتما" می آمد
همه ی اینها رو چیزی که کفر مینامیش کشف کرده و به خاطر همین هم هست که شما داری راحت زندگی میکنی
به لطف همین اکتشافات کفر
البته همین اول بگم که ابن سینا هم کافر خونده شده و کتاباش هم تحریف شده توسط رهبران دینی اون زمان!
درباره ابن سینا که کذب محضه و بیشتر شبیه به شوخیه، هیچ سند و مدرکی در این باره نیست ، ابن سینا یک عالم و دانشمند مسلمان و همینطور حافظ و مفسر قرآن بود
البته ازین جمله ها زیاد گفته میشه ، مثلا" جایی دوستان شما میگفتن که نهج البلاغه امام علی (ع) از ایشان نیست و تحریف شده هست .
این یک موضوع ثابت شده هست که هیچ پیشرفت مدرنی در جهان امروز صورت نگرفته مگر اینکه دانشمندان مسلمان قرنها قبل اون رو کشف کردن و هر چی که امروزه غرب و شرق اون رو به نام تکنولوژی ارائه میکنن سرقت علمی بیش نیست.
اینقدر صفحات اینترنتی رو ورق نزن چون شاید نتونی چیز زیادی یاد بگیری ، یکم کتابهای مرتبط با تاریخ رو مطالعه کن ، نه کتابهای مسلمونا ، مثلا" ویل دورانت رو بخون و ببین که درباره علم و اکتشافات این کسانی که شما کافر میدونیشون چی گفته و درباره علوم مسلمونا چی گفته .
درضمن کی گفته که دانشمندا کافر بودن ، شما که حتی نمیتونی این جمله رو ثابت کنی چرا با صراحت این افاضات رو مطرح میکنی ،؟
نگو انیشتن کافر بود که قبلا" دراین باره به اندازه کافی بحث و صحبت شد .
خداوند کی همچین عالمی رو آفریده که مطلقآ خیر باشه؟؟؟
زمان دقیقش رو نمیدونم !، اما کی گفت عالم مطلقا" خیره ، ما میگیم خدا خیر محضه و این عالم هم آفریده خداست طبیعت و ماده به خاطر طبیعت و ماده بودنش محکوم به پیروی از قوانین مادی هست .
مگه کسی تونسته تا حالا با خدا صحبت کنه که به این راحتی از زبان خداوند صحبت میشه؟!
شوخی میکنی دیگه ؟!!!
بزار توضیح بدم
ببین دین زرتشتی 7 قسمت بوده
بعد از حمله اعراب 3 قسمتش از بین میره(خیلی جالبه که مسلمون ها میگن تمام دین ها محترم هستن!!!)
و بعد از حمله مغولها هم 3 قسمت دیگه از بین رفته
با رشادت های خیلی ها و تحقیقات زیاد و فراوان خیلی از عزیزان از 7 قسمت این دین ما حالا فقط 3 قسمتش رو داریم!
منطقه آذربایجان(آذربایگان بوده به خاطر اینکه عرب ها گ ندارن شده ج) و به خصوص اردبیل کنونی در واقع کتابخونه های بزرگی در این مورد داشتن و موارد دیگه و همینطور یکی از پارسی زبان ترین مناطق ایران بودن
اعراب وقتی میبینن که ایرانی ها یک سر و گردن ازشون بالاتر هستن
هم از نظر زبان و هم از نظر دین!
حمله میکنن و این کتابها و... رو از بین میبرن! و بعد هم فردی به اسم اوزون حسن رو حاکم اونجا میکنن تا زبان ترکی رو جایگزین کنه!
مدارک زیادی هم دراین باره وجود داره پس دوستان آذری احساساتی نشن
یکی از بزرگترین مدارک این هست که قبل از ورود اعراب به ایران هیچ کدوم از شاعر های اون منطقه حتی یک مصراع شعر به زبان ترکی ندارن!
با توجه به توضیحات بالا
بهترین این افراد کوروش هست
برای اینکه شاه ایران هم میشه! و شاهان اون زمان عمومآ خونخوار بودن و این درحالی هست که اگر منشور کوروش رو خونده باشید خواهید فهمید که حتی از زمان ما هم جلوتره تفکراتش!
این درحالی هست که کوروش 2500 سال پیش بوده
بله منطقه شمال غرب ایران که ترکیه ..شمال سوریه.. قسمتهایی از لبنان..جمهوری ازربایجان..همه نژاد ایرانی هستند و در گذشته پارسی زبان بوده اند..که بعدها با زور و سرکوب زبانشون به ترکی تغییر دادند...در مورد کردی لری بلوچ مازندرانی و... اینا زبان نیست بلکه گویشهای مختلف پارسی هست که هر کدام تو یه مقطع زمانی متوقف شدند و پارسی گذشته هستند......... پارسی الان هم بروزترین و یا بهتر بگم پیشرفته ترین حالت زبان پارسی هست.. صد در صد با گفته شما موافقم......هر مردمی زمانی بد بخت شدند که ملیتشون ازشون گرفتن...
مثل زمان حاضر........که این پروژه...... 30 ساله..... استارت خورده...از طرف غربیها....
در مورد دین و روش زندگی بنظرم بیشتر بخاطر کسب قدرت و نفوظ اونم فقط برای کسی که مطرح کرده.... بوده
دین کمتر به نفع مردم عرضه شده...دینهای ایرانی گذشته و بعضی ادیان جنوب و شرق اسیاجزء محدود هستند.............که خلاصه و اصل مطلب رسوندن...
ادیان ابراهیمی فقط حرف دینهای گذشته خودشون تکرار کردند... و با شاخ برگ زیاد ...چیز جدیدی ارایه نشده...
البته به نظر من احتیاجی هم به بازگو کردن چیزی از اول نبوده چون تو تکامل انسان همش هست...
در مورد خوبی و بدی و نسبی بودنش نظرم به این ترتیب هست که............. تو سرشت و تکامل تدریجی انسان شکل گرفته و فارغ از روشهای زندگی که ارایه شده توسط اشخاص..تو وجود انسان گرایش به خوبی هست....و هر انسانی با توجه به این مسئله زندگی میکنه...حالا چرا از این سرشت و طبیعتی که در انسان نهفته بعضی انسانها استفاده نمیکنند ..دلیل داره!! اونم اینه که هدفشون از انجام بدی رسیدن به چیزی هست که با ارزش هست براشون..یعنی میدونند که دارند اشتباه میکنند ولی بازم پافشاری میکنند.....مثل خوردن غذا ...... که وقتی انسان گرسنه میشه باید غذا بخوره....ولی چون بابا مشغول ور رفتن با موتور هست(خودم میگم)میگه بزار این کارو تمومش کنم چون هدفم انجام کار موتور بوده.که میدونستم گرسنه هستم ولی بازم کارم انجام میدادم..ولی عواقب هم داره که این عاقبت برای من که با موتور ور میرفتم دلدرد بود....:21:
در کل اصل داستان اینه که بنده دنباله رو هیچ فلسفه ای نیستم...فقط از سرشتم برای زندگی بهره میگیرم...و کماکان در پی حقیقتم!!!!!!!!!!!!!!!!(اصل وجود داشتن):31:
danial_848
27-10-2010, 20:08
دانیال جان این حرفارو از کجا میگی؟!!!!!!!!!!!
فیزیک کوانتوم در خیلی از موارد نیازی به دلیل و علت نداره:13:
اگر موافقی بحث دراین باره رو در پروفایل ادامه بدیم؟
نژاد پرسی و یا بهتره بگم عقیده پرستی!
کاملآ معلومه تعصب بی جا داری
هروقت این یخ رو آب کردی با هم در مورد این موارد هم صحبت میکنیم
فقط اینکه هرچیزی که میبینی توو اسلام برای رسیدن به این سه جملست و از این سه جمله به خداوند!
الان این جواب گفتهٔ من بود؟! من جواب با دلیل میخوام
درباره اسلام، به قول علامه طباطبایی کل اسلام رو خلاصه کنیم میشه «لا اله الا الله» با نظریات دیگرش و حکمت متعالیه اگر آنا باشی متوجه میشی چه حرف جالبی زده اون سه جمله هم یک بار گفتم، همهاش دربارهٔ اخلاق هست! که خیلی هم به نظرم ناقص هست!
---------- Post added at 08:08 PM ---------- Previous post was at 08:04 PM ----------
در کل اصل داستان اینه که بنده دنباله رو هیچ فلسفه ای نیستم...فقط از سرشتم برای زندگی بهره میگیرم..
این خودش شد یک فلسفه!!
این خودش شد یک فلسفه!!
بله درسته
ولی من ...منظور خودم خوب نروسوندم
منظورم این بود که دنباله روی فلسفه دیگران نیستم و نخواهم بود......:5:
خصوصا فلسفه هایی که تماما نقص هست...و بیشتر بدرد یه بچه خوردسال میخوره که هنوز تکامل عقلیش کامل نشده....:31:
دیگه اینقدر میفهمم که چگونه زندگی بکنم...:31:
Mohammad Hosseyn
27-10-2010, 21:14
محمد جان زرتشت گفته...
بزار توضیح بدم
ببین دین زرتشتی 7 قسمت بوده
بعد از حمله اعراب 3 قسمتش از بین میره(خیلی جالبه که مسلمون ها میگن تمام دین ها محترم هستن!!!)
و بعد از حمله مغولها هم 3 قسمت دیگه از بین رفته
با رشادت های خیلی ها و تحقیقات زیاد و فراوان خیلی از عزیزان از 7 قسمت این دین ما حالا فقط 3 قسمتش رو داریم!
منطقه آذربایجان(آذربایگان بوده به خاطر اینکه عرب ها گ ندارن شده ج) و به خصوص اردبیل کنونی در واقع کتابخونه های بزرگی در این مورد داشتن و موارد دیگه و همینطور یکی از پارسی زبان ترین مناطق ایران بودن
اعراب وقتی میبینن که ایرانی ها یک سر و گردن ازشون بالاتر هستن
هم از نظر زبان و هم از نظر دین!
حمله میکنن و این کتابها و... رو از بین میبرن! و بعد هم فردی به اسم اوزون حسن رو حاکم اونجا میکنن تا زبان ترکی رو جایگزین کنه!
مدارک زیادی هم دراین باره وجود داره پس دوستان آذری احساساتی نشن
یکی از بزرگترین مدارک این هست که قبل از ورود اعراب به ایران هیچ کدوم از شاعر های اون منطقه حتی یک مصراع شعر به زبان ترکی ندارن!
با توجه به توضیحات بالا
حالا ما چطور میتونیم دین زرتشت و اون چیزی که گفته رو تشخیص بدیم
یکی از راه هاش دیدن کسانی که این دین و آیین رو قبول کردن و بهترین این افراد کوروش هست
برای اینکه شاه ایران هم میشه! و شاهان اون زمان عمومآ خونخوار بودن و این درحالی هست که اگر منشور کوروش رو خونده باشید خواهید فهمید که حتی از زمان ما هم جلوتره تفکراتش!
این درحالی هست که کوروش 2500 سال(اگر اشتباه نکرده باشم)قبل از میلاد مسیح این منشور رو نوشته!
به نظر من که دین فقط و فقط باید یک پیشنهاد باشه و طوری رفتار کنه که همه جذب بشن نه اینکه حمله کنه به سرزمین های کفر(به قول خودشون)و اونها رو به زور شمشیر مسلمان یا مسیحی یا ... کنه!
زیاد نریم توو بحرش ولی مملکت با کفر میمونه اما نه با ستم
اینو کوروشم گفته و حضرت علی هم گفته!
ظلم محکوم به شکسته...
دنیا اینجور نمیمونه...
محمد تقصیر من یا تو نیست
توو مملکت ما همه چیز با سیاست مخلوط شده
فوتبال و ...
اون گروهام بازه و یه سری بری پروفایل من ism و فریاد رو میبینی
نگرانم نباش حتی بزرگ مدیر ناظرهای پی سی یعنی بابک هم اونجا رو مشاهد کردن!
می فهمم ... ولی بازم چیزهایی در زرتشت هست که مشکلاتی داره.
همه دین ها که نگفتن حمله کنید به سرزمین کفر. درسته اکثرشون مبتلا شدن به این مرض. ولی همه نه. حالا میخوام بگم اینکه چه فرقی می کنه اسمشو چی بزاریم. فرض کن حقیقت واقعی کشف شد ... خوب وقتی همه بدونیم حقیقت اینه (فرض کن مطمئنیم) خوب بهش عمل میکنیم دیگه. یعنی اگه حقیقت کشف بشه همه چیزا مشخص میشه. دین هم میگه من حقیقت کاملم. خوب شما باید عمل کنی . اینطوری نیست که بگه اگه خوشت اومد بیا در اغوش فلان که :31:
مثل فیزیک و شیمی می مونه. نمی تونی بگی اگه من خوشم اومد e=mc^2 درسته . این درسته شما چه خوشت بیاد چه نیاد. منظورت از آزادی رو گرفتم . اینا همش زیر مجموعه اون قانون یا حقیقت جهانیه که دنبالشیم.
چرا اونو دیدم ... ولی بحث هاش نیست . مثلا بحث فرهنگی بود ف مذهبی بود ، فلسفی بود ... الان شده جنبش 7 . پست هم دادم اونجا. من اونو میخوام. :21:
----------------------------------------------------------------------------
کتاب وحی برای نشان دادن فرمولها و قواعد شیمی و فیزیک و ریاضی نیامده که البته میتوان در جاهای مختلف به این قواعد برخورد کرد ، کتاب الهی برای انسان شدن ما و رسیدن به سعادت نازل شده . مطمئن باشید که اگر دانستن این موضوع که e=mc2 و یا sin90=1 در تربیت و اصلاح و آدم شدن ما نقش داشت در کتاب الهی و در روایات اسلامی حتما" می آمد
وقتی با همین چیزا میشه به نتایجی در مورد خدا رسید ، پس بدون که اهمیت داره. مثلا وقتی نیوتون انقلابی در ریاضی و فیزیک انجام داد ، این ایده فلسفی بوجود اومد که اگه جهان کاملا قانون مند باشه ، و اگر فردی باشه که توانایی 100 درصد در ریاضی داشته باشه (و با قوانین هم کاملا آشنا باشه) (حالا این فرد رو میشه همون خدا در نظر گرفت) ... اونوقت این فرد مطمئنا توانایی محاسبه از ازل تا ابد این دنیا رو داره. یعنی می تونه بگه در فلان ثانیه و فلان جا فلان حالت فیزیکی هست. یعنی آزادی کشک . خدا اگه قوانینی رو وضع کرده باشه جبر رو بر سایه جهان گسترانده. این در مقابل آزادی انسان بود که مذهبیون مدعی بودن.
مثالی بود من باب اینکه همچین بی ربط هم نیست. :46:
درباره ابن سینا که کذب محضه و بیشتر شبیه به شوخیه، هیچ سند و مدرکی در این باره نیست ، ابن سینا یک عالم و دانشمند مسلمان و همینطور حافظ و مفسر قرآن بود
البته ازین جمله ها زیاد گفته میشه ، مثلا" جایی دوستان شما میگفتن که نهج البلاغه امام علی (ع) از ایشان نیست و تحریف شده هست .
این یک موضوع ثابت شده هست که هیچ پیشرفت مدرنی در جهان امروز صورت نگرفته مگر اینکه دانشمندان مسلمان قرنها قبل اون رو کشف کردن و هر چی که امروزه غرب و شرق اون رو به نام تکنولوژی ارائه میکنن سرقت علمی بیش نیست.
اینقدر صفحات اینترنتی رو ورق نزن چون شاید نتونی چیز زیادی یاد بگیری ، یکم کتابهای مرتبط با تاریخ رو مطالعه کن ، نه کتابهای مسلمونا ، مثلا" ویل دورانت رو بخون و ببین که درباره علم و اکتشافات این کسانی که شما کافر میدونیشون چی گفته و درباره علوم مسلمونا چی گفته .
درضمن کی گفته که دانشمندا کافر بودن ، شما که حتی نمیتونی این جمله رو ثابت کنی چرا با صراحت این افاضات رو مطرح میکنی ،؟
نگو انیشتن کافر بود که قبلا" دراین باره به اندازه کافی بحث و صحبت شد .
شما هم لطفا حرفهای آقایونی که هر شب چسبیدن به شیشه تلوزیون ما رو نزن. درسته دانشمندای ما بزرگ بودن. ولی همه ی اکتشافات اونا دیگه کپی از ما نیست. خود ما هم خیلی چیزا رو از اونا کپی گرفتیم. ماشالله جهان شبه جزیره که چیزی نداشت. ما یه چیزایی داشتیم که اونا اومدن 99 درصدش رو نابود کردن. 1 درصدی که مونده ادامه داده شد . بعدا مثل اینکه تحت تاثیر فلسفه ارسطو دراومدیم و رفتیم پی علوم تجربی ... تا چندین سال بعد که اصلا معلوم نیست چی شد که ما به فلاکت افتادیم و اونا از ما زدن جلو.
اینکه تعصب داشته باشیم بگیم هر چی بوده ما بودیم نیست. نهج البلاغه هم که دست نوشته خودش نیست. بالاخره یکی نوشته ... غیر ممکنه تغییری نباشه. ولی تا چه حد معلوم نیست.
یاد این قضیه افتادم که وقتی ما یه مثالی از کتابهای انجیل و تورات میزدیم ، میوفتادن رو سرمون که این کتابا تحریف شده. یکی نبود بگه بنده خدا 100 درصد که تحریف نشده ... بالاخره یه جاش همونه . :31:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
شوخی میکنی دیگه ؟!!!
شوخی رو که به نظر میرسه ... ولی امروزه بری بگی یکی با خدا صحبت کرده (بین فیلسوفا) فکر نکنم زنده از جمعشون بیرون بیای. حداقل مثل دکارت چهارتا پلتیک (روش های میانبر :31:) بزن خدا رو اثبات کن .
زمان دقیقش رو نمیدونم !، اما کی گفت عالم مطلقا" خیره ، ما میگیم خدا خیر محضه و این عالم هم آفریده خداست طبیعت و ماده به خاطر طبیعت و ماده بودنش محکوم به پیروی از قوانین مادی هست .
من که مادی باشم نمی تونم روح بسازم . قبول دارید ؟
خدا که همش خوبی باشه ، بدی رو نمی تونه خلق کنه. باید ذات بد درش باشه تا شیطان رو خلق کنه.
این استدلال از نوعی که شما بپذیری. :46:
از آخر جواب میدم :
خدا که همش خوبی باشه ، بدی رو نمی تونه خلق کنه. باید ذات بد درش باشه تا شیطان رو خلق کنه.
این استدلال از نوعی که شما بپذیری.
آقا تاپیک بحثهای علمی و فلسفیه ، نگو این حرفا رو ، شما اینجا فقط میخوای جواب بدی و واست مهم نیست که چی مینویسی . اینجوری میشه یکی من بگم دوتا تو بگی...
اولا" نتونستن در ذات خدا نیست
ثانیا" هیچ ارتباطی بین خیر بودن ذات خدا و خلقت شیطان نیست ، فلسفه وجودی شیطان هم خیر هست برای انسان . تا زمانی که شیطان و نفس اماره و لوامه در انسان نباشه که ارزش انسانها نمود پیدا نمیکنه. همونطور که گفتم به قول ابن سینا دنیایی که خیر محض باشه دیگه مادی نیست و این دنیا پیش ازین بوده.
شیطان هم یک زمان خوب و خیر بود و زمانی که انسان رو به عنوان یه موجود برتر قبول نکرد و تکبر ورزید شد شیطان.
شما هم لطفا حرفهای آقایونی که هر شب چسبیدن به شیشه تلوزیون ما رو نزن. درسته دانشمندای ما بزرگ بودن. ولی همه ی اکتشافات اونا دیگه کپی از ما نیست. خود ما هم خیلی چیزا رو از اونا کپی گرفتیم. ماشالله جهان شبه جزیره که چیزی نداشت. ما یه چیزایی داشتیم که اونا اومدن 99 درصدش رو نابود کردن. 1 درصدی که مونده ادامه داده شد . بعدا مثل اینکه تحت تاثیر فلسفه ارسطو دراومدیم و رفتیم پی علوم تجربی ... تا چندین سال بعد که اصلا معلوم نیست چی شد که ما به فلاکت افتادیم و اونا از ما زدن جلو.
اینکه تعصب داشته باشیم بگیم هر چی بوده ما بودیم نیست. نهج البلاغه هم که دست نوشته خودش نیست. بالاخره یکی نوشته ... غیر ممکنه تغییری نباشه. ولی تا چه حد معلوم نیست.
یاد این قضیه افتادم که وقتی ما یه مثالی از کتابهای انجیل و تورات میزدیم ، میوفتادن رو سرمون که این کتابا تحریف شده. یکی نبود بگه بنده خدا 100 درصد که تحریف نشده ... بالاخره یه جاش همونه
این آقایونی که شما میگی هیچ حرفی رو بدون سند نمیزنن ، برای اینکه بهانه ای هم دست بهانه گیران وجود نداشته باشه از کتابهای غربیها مثل تاریخ تمدن مطلب میارن ، جایی که نوشته : (فقط ببخشید که یکم مفصل نوشتم ، امیدوارم کامل بخونید) :
توی قرن 12 در جنوب فرانسه ویلیام کنشی در شمال اسپانیا در مراکز اسلامی درس خواند و بعد که بازگشت ، معلم ویژه و اختصاصی هنری دوم که بعدها شاه انگلیس شد و دلیلشان هم برای معلم کردنش این بود که در دانشگاه های مدرن جهان اسلام درس خوانده و روشنفکری خارج رفته هست. وی رساله ای داره به نام فلسفه جهان که بعد از آموختن و خواندن کتب و ترجمه کردن آثار جهان اسلام بحث جهان بینی طبیعی (فیزیک و طبیعیات) را می آموزد و در رساله خود آورده که خدا علت مستقیم مکانیکی جهان طبیعت هست یعنی خدا در سلسله علل فاعلی ست و گفت که متکلمان دینی جهان اسلام نظری خلاف متکلمان مسیحی پیرامون دخالت خدا در جهان طبیعت دارن و من نظر آنها رو میپذیرم .
در جایی ولیام کنشی میگه من هیچ چیز را از خدا نمیگیرم و فقط روش کار و دخالت او را در جهان عوض میکنم ،خدا از طریق طبیعت عمل میکنه جستجو برای علل ثانوی انکار وجود و قدرت خدا نیست بلکه تایید آن است.
در اواخر قرن دوازدهم ادوارد واش میگفت که ما نمیدونیم که مسلمانان چگونه طبیعت رو تبیین میکنن بدون اینکه خدا رو انکار کنن اما به نظر ما وقتی که تبیین علمی و طبیعی به کلی شکست میخوره باید خدا را مطرح کرد و به خدا متوسل شد. اما در حقیقت مسلمانان در آنجایی که شعورشون توانایی درک مسائلی را داشت و یا نداشت قدرت خدا را بر آن میدیدن.
در واقع علمی که از جهان اسلام وارد غرب شد ، نوعی تنش و تشنج بین عقل و دین در جهان غرب ایجاد شد که این امر باعث ویران شدن دین آنها (مسیحیت) و منهدم شدن کلیساها شد.
در ابتدا ترجمه علوم ریاضی و تجربی و طبیعی وارد غرب شده و بعد ترجمه علوم عقلی و فلسفی و الهیات و سپس ترجمه علوم نقلی و حتی حقوق و اخلاق و این امور روی هم رفته باعث شد که الهیات و علوم غربی زیر سوال بره.در کل در غرب علوم طبیعی از جهان اسلام توسط عده ای کشیش آنجلس آورده شد .
آنها میگفتن در بحث علوم انسانی ، درجهان اسلام گفته میشد که یک انسان کبیر داریم که آن عالَم(جهان) است و یک عالم صغیر داریم که آن انسان است به این معنی که بین جهان و انسان یک هارمونی و همخوانی طبیعی و تکوینی وجود دارد و میگفتن که در جهان اسلام علاوه بر مطالعه بر روی جهان ، بر روی انسان نیز مطالعات و یافته هایی صورت میگیرد و بحثهای علم النفس و انسان شناسی میشود. چرا ما در غرب درباره انسان مطالعه و فکر نکنیم همونطور که درباره طبیعت فکر میکنیم. اونا میگفتن که انسان هم جزئی از نظم طبعیت آفریدگار هست .
اما این انسان شناسی که از جهان اسلام به غرب برده شد در آنجا سکولاریزه شد. یعنی اولین جوانه های علوم انسانی سکولار زده شد.
مسئله انسان که نشانه ای از نشانه های خداست را آوردن و کم کم به انسان طبیعی مستقل از خدا و انسان خود بنیاد و خود محور تبدیل کردن.
اوائل قرون وسطا ، کلیسایی ها مخالف علوم نجوم بودن و آن رو گناه میدانستن ، بعد که کم مطالعات جهان اسلام پیرامون نجوم و فضا و ستاره ها و سیارات و ... نوشته شد و به غرب ترجمه شد ، کلیسایی ها دیدن که مسلمانان علاوه بر اینکه خدا را قبول دارند درباره فضا و نجوم هم مطالعه میکنند و گزاره هایی هم که درباره آن میدن گزاره هایی ضد دینی و ضد ایمانی نیست و لذا اجازه دادن که این علوم مطالعه بشود ، اما بعد از مدتی و با سکولاریزه شدن این علوم ، در کلیسا این تنش به وجود آمد که این علوم ، قدرت خدا را نادیده گرفته و زیر سوال میبرد.
در بحث ریاضیات ، پیش از قرون وسطی و پیش از اینکه علم ریاضیات از عالم اسلام وارد غرب شود ، این علوم در غرب به گونه ای بسیار ابتدایی و پیش و پا افتاده وجود داشت و مطالعه میشد . ریاضیات به این معنی که قواعد طبیعی را به صورت کمی درآوریم و پدیده های عالم رو به صورت نمایش هندسی درآوریم و شکل و فرمی فرمولی به آن دهیم ، اینگونه ریاضیات قبل از ورود ترجمه های جهان اسلام در غرب وجود نداشت که این ترجمه ها در اواخر قرن یازده و اواخر قرن دوازده صورت پذیرفت.مثلا" مسائلی مثل جبر و مثلثات و لگاریتم که اختراع مسلمانان هست . (لگاریتم ترجمه کلمه الخارزمی هست که با ترجمه به این صورت در آمده)
3 تا 4 قرن بعد اولین ریاضی دانهای بزرگ اروپایی متولد شدن .
در بحث شیمی که در ابتدا به آن کیمیا گفته میشد که وقتی در اروپا ترجمه شد تبدیل شد به شیمی .آثار کسانی مثل پدر علم شیمی جابربن حیان که شاگرد امام صادق است و یا محمد بن زکریا رازی ترجمه میشود و در قرن 13 و 14 به تقلید از جهان اسلام در غرب آزمایشگاههای مدرن میسازند و مسائلی مثل تبخیر و تقطیر و میعان و ... را که در جهان اسلام کشف شده بود به کار گرفتن
حتی یادمه در بخشی از کتاب تاریخ تمدن غرب اومده که زمانی غربیها کسی که در ممالک اسلامی درس میخوند و لباس مربوط به اونها ( که نوعی ابا بود) رو بر تن داشتن ، رو روشن فکر میدونستن چون در مدرن ترین و قوی ترین دانشگاههای دنیا درس خونده.
برید بخونید ﮔﻮﺳﺘﺎوﻟﺒﻮن فیلسوف مشهور فرانسوی در این کتاب چی از روزگار اروپایی ها و مسلمونا میگه.
----------------------------------------------------------
متاسفانه این طرز فکرها و عقاید که در کشور ما هر روز بیشتر و بیشتر میشه ریشه در علوم انسانی بیگانه و سکولار داره که تنها چیزی که باقی میذاره ابهام و انکار هست .ابهامی که به دنبال پاسخ باشه خیلی خوبه اما ابهامی که کورکورانه و فقط توی ذهن تزریق شده باشه آدم رو به بیراهه میبره .
B U L U T
27-10-2010, 23:16
منطقه آذربایجان(آذربایگان بوده به خاطر اینکه عرب ها گ ندارن شده ج) و به خصوص اردبیل کنونی در واقع کتابخونه های بزرگی در این مورد داشتن و موارد دیگه و همینطور یکی از پارسی زبان ترین مناطق ایران بودنبه چه علتی این منطقه شده پارسی گوی
اگه توجه کنید جالب اینجاست که اگه اقوام قبل از اریا ها رو بخونید
میتونید بفهمید گه هیچ اریای یا همون فارسی وارد این منطقه نشده چون حکومت قدرتمند ماد در این منطقه جود داشته
حمله میکنن و این کتابها و... رو از بین میبرن! و بعد هم فردی به اسم اوزون حسن رو حاکم اونجا میکنن تا زبان ترکی رو جایگزین کنه!:31:
داستان میسازی
ازون حسن حکومت قره قرونلوها(ترک بودن) رو شکست داده نه اینکه این فرد رو حاکم کنن
یکی از بزرگترین مدارک این هست که قبل از ورود اعراب به ایران هیچ کدوم از شاعر های اون منطقه حتی یک مصراع شعر به زبان ترکی ندارن!یکی هم بزرگترین مدارک حتی در دوره ساسانی هم بهش اشاره شده این هست
لفظ لفظ عربی است و فارسی شکر ترکی هنر
زبان فارسی زبان شعر هست برای همین هست
البته محمد فضولی شاعر ترک هم هست
یکی از راه هاش دیدن کسانی که این دین و آیین رو قبول کردن و بهترین این افراد کوروش هستکوروش همونی که حتی جسدش هم معلوم نشد چی شده کجاست
برای اینکه شاه ایران هم میشه! و شاهان اون زمان عمومآ خونخوار بودن و این درحالی هست که اگر منشور کوروش رو خونده باشید خواهید فهمید که حتی از زمان ما هم جلوتره تفکراتش!
این درحالی هست که کوروش 2500 سال(اگر اشتباه نکرده باشم)قبل از میلاد مسیح این منشور رو نوشته!اولی قانون گذاری ها و حقوق های انسانی توسط همورابی نوشته شده نه کس دیگری
و شخصی که سر پدربزرگش رو به خاطر حکومت میکشه و بدین وسیله به حکومت میرسه شخص نیکو کار و توانا گری نیست
یک فرد فرزند زمانی به حکومت میرسه که بخاطر لیاقتش باشه و بعد از مرگ پادشاه
البته منشور هم میگن نوشته و بعد حمله کرده بابل رو ویران کرده (این حقوق بشر نمیتونه بنویسه)
بله منطقه شمال غرب ایران که ترکیه ..شمال سوریه.. قسمتهایی از لبنان..جمهوری ازربایجان..همه نژاد ایرانی هستند و در گذشته پارسی زبان بوده اند..می خواهی یک باره همه جا رو فارس کنی بره. نژاد ایرانی چی هست؟ ترک کرد عرب بلوچ فارس؟
که بعدها با زور و سرکوب زبانشون به ترکی تغییر دادند..به زور چه کسی ؟
بهتره حکومت ماد ها رو هم بخونی و همچنین تاریخ ابن خلدون
پارسی الان هم بروزترین و یا بهتر بگم پیشرفته ترین حالت زبان پارسی هست.. صد در صد با گفته شما موافقماره 33 سومین لهجه فارسی با 70 در صد ابهام و حدود 60 فعل اصلی
:27:
shabe.saket
28-10-2010, 00:08
ماشالله تاپیک. چه سریع رشد میکنه. بعدشم میگن بالای سرعت نور هیچی نیست:27:.
اول اینکه برهان شر به خصوصیات خدا خرده میگره نه فلسفه وجودیش و علت و معلول.
دوم اینکه به همون اندازه ای که استناد همه جانبه به دین در مورد مسائل مختلف متعصبانه هست از بیخ زدن ادیان هم اشتباه محض ه. باید توجه کنیم که دین در دوران اولیه ظهورش باعث جهش های بزرگ در اجتماع انسانها و اداره جامعه شده.حالا اگه مسائل یه جور دیگه شده دلیل خوبی برای متعصبانه فکر کردن شما و سیاه مطلق دیدن ادیان نیست.
سوم اینکه خواهش میکنم بدون مطالعه در مورد ریشه های زبانها و گویش های مختلف زبانی ایران و بدون مطالعه تاریخ حکومتهای ایران باستان مانند مادها و هخامنشیان و...و ریشه های زبانی ، در مورد زبانهای مختلف داستان سرایی نکنید.
چهارم هم اینکه وجود منزه و زیبای پروردگار عالم فارغ از زشتیها و اشتباهات است.
B U L U T
28-10-2010, 00:21
سوم اینکه خواهش میکنم بدون مطالعه در مورد ریشه های زبانها و گویش های مختلف زبانی ایران و بدون مطالعه تاریخ حکومتهای ایران باستان مانند مادها و هخامنشیان و...و ریشه های زبانی ، در مورد زبانهای مختلف داستان سرایی نکنید.در رابطه با گویش ها نه مطالعه ای ندارم
در رابطه با زبان ترکی اذربایجان
و حکومت ماد و هخامنشیان مطالعه دارم البته تا حدودی!
shabe.saket
28-10-2010, 00:37
در رابطه با گویش ها نه مطالعه ای ندارم
در رابطه با زبان ترکی اذربایجان
و حکومت ماد و هخامنشیان مطالعه دارم البته تا حدودی!
منظورم در مورد حمله به فلان جا و ویرون شدن فلان جا و تغییر زبان و نژاد و... فلان قوم و اینا بود.
اینا داستان سرایی هایی هست که نه مستندات تاریخی داره نه مطالعات زبانشناسی زیر مجموعه رفتن یه زبان توسط یه زبان دیگه رو نشون میده ، نه نقل سینه به سینه شده.
Mohammad Hosseyn
28-10-2010, 09:28
از آخر جواب میدم :
آقا تاپیک بحثهای علمی و فلسفیه ، نگو این حرفا رو ، شما اینجا فقط میخوای جواب بدی و واست مهم نیست که چی مینویسی . اینجوری میشه یکی من بگم دوتا تو بگی...
اولا" نتونستن در ذات خدا نیست
ثانیا" هیچ ارتباطی بین خیر بودن ذات خدا و خلقت شیطان نیست ، فلسفه وجودی شیطان هم خیر هست برای انسان . تا زمانی که شیطان و نفس اماره و لوامه در انسان نباشه که ارزش انسانها نمود پیدا نمیکنه. همونطور که گفتم به قول ابن سینا دنیایی که خیر محض باشه دیگه مادی نیست و این دنیا پیش ازین بوده.
شیطان هم یک زمان خوب و خیر بود و زمانی که انسان رو به عنوان یه موجود برتر قبول نکرد و تکبر ورزید شد شیطان.
:9:
بزار یه جور دیگه بگم ...
فرض کن من میخوام یه ربات بسازم ... بعد مثلا ندونم دروغ چیه ... اونوقت مگه میشه برنامه ریزی کنم براش که دروغ بگو ؟؟؟؟
خدا هم وقتی میخواسته منو خلق کنه ، و این جهانو ، خصوصیاتش رو می دونسته که خلق کرده. چون خدا همه چیزه و همه چیز از اوست . پس دروغ گفتن رو هم می دونه چیه. پس ذات بد و خوب هر دو در او باید باشه (اگر خدایی باشه).
ok ?
چه ربطی داره شیطان کی خوب بود ، کی بد شد. :eh:
منم نگفتم چرا جهان خیر محض نیست. گفتم چرا وقتی جهان هم خیر داره و هم شر ، خداتون رو فقط خیر می دونید. همین.
این آقایونی که شما میگی هیچ حرفی رو بدون سند نمیزنن ، برای اینکه بهانه ای هم دست بهانه گیران وجود نداشته باشه از کتابهای غربیها مثل تاریخ تمدن مطلب میارن ، جایی که نوشته : (فقط ببخشید که یکم مفصل نوشتم ، امیدوارم کامل بخونید) :
توی قرن 12 در جنوب فرانسه ویلیام کنشی در شمال اسپانیا در مراکز اسلامی درس خواند و بعد که بازگشت ، معلم ویژه و اختصاصی هنری دوم که بعدها شاه انگلیس شد و دلیلشان هم برای معلم کردنش این بود که در دانشگاه های مدرن جهان اسلام درس خوانده و روشنفکری خارج رفته هست. وی رساله ای داره به نام فلسفه جهان که بعد از آموختن و خواندن کتب و ترجمه کردن آثار جهان اسلام بحث جهان بینی طبیعی (فیزیک و طبیعیات) را می آموزد و در رساله خود آورده که خدا علت مستقیم مکانیکی جهان طبیعت هست یعنی خدا در سلسله علل فاعلی ست و گفت که متکلمان دینی جهان اسلام نظری خلاف متکلمان مسیحی پیرامون دخالت خدا در جهان طبیعت دارن و من نظر آنها رو میپذیرم .
در جایی ولیام کنشی میگه من هیچ چیز را از خدا نمیگیرم و فقط روش کار و دخالت او را در جهان عوض میکنم ،خدا از طریق طبیعت عمل میکنه جستجو برای علل ثانوی انکار وجود و قدرت خدا نیست بلکه تایید آن است.
در اواخر قرن دوازدهم ادوارد واش میگفت که ما نمیدونیم که مسلمانان چگونه طبیعت رو تبیین میکنن بدون اینکه خدا رو انکار کنن اما به نظر ما وقتی که تبیین علمی و طبیعی به کلی شکست میخوره باید خدا را مطرح کرد و به خدا متوسل شد. اما در حقیقت مسلمانان در آنجایی که شعورشون توانایی درک مسائلی را داشت و یا نداشت قدرت خدا را بر آن میدیدن.
در واقع علمی که از جهان اسلام وارد غرب شد ، نوعی تنش و تشنج بین عقل و دین در جهان غرب ایجاد شد که این امر باعث ویران شدن دین آنها (مسیحیت) و منهدم شدن کلیساها شد.
در ابتدا ترجمه علوم ریاضی و تجربی و طبیعی وارد غرب شده و بعد ترجمه علوم عقلی و فلسفی و الهیات و سپس ترجمه علوم نقلی و حتی حقوق و اخلاق و این امور روی هم رفته باعث شد که الهیات و علوم غربی زیر سوال بره.در کل در غرب علوم طبیعی از جهان اسلام توسط عده ای کشیش آنجلس آورده شد .
آنها میگفتن در بحث علوم انسانی ، درجهان اسلام گفته میشد که یک انسان کبیر داریم که آن عالَم(جهان) است و یک عالم صغیر داریم که آن انسان است به این معنی که بین جهان و انسان یک هارمونی و همخوانی طبیعی و تکوینی وجود دارد و میگفتن که در جهان اسلام علاوه بر مطالعه بر روی جهان ، بر روی انسان نیز مطالعات و یافته هایی صورت میگیرد و بحثهای علم النفس و انسان شناسی میشود. چرا ما در غرب درباره انسان مطالعه و فکر نکنیم همونطور که درباره طبیعت فکر میکنیم. اونا میگفتن که انسان هم جزئی از نظم طبعیت آفریدگار هست .
اما این انسان شناسی که از جهان اسلام به غرب برده شد در آنجا سکولاریزه شد. یعنی اولین جوانه های علوم انسانی سکولار زده شد.
مسئله انسان که نشانه ای از نشانه های خداست را آوردن و کم کم به انسان طبیعی مستقل از خدا و انسان خود بنیاد و خود محور تبدیل کردن.
اوائل قرون وسطا ، کلیسایی ها مخالف علوم نجوم بودن و آن رو گناه میدانستن ، بعد که کم مطالعات جهان اسلام پیرامون نجوم و فضا و ستاره ها و سیارات و ... نوشته شد و به غرب ترجمه شد ، کلیسایی ها دیدن که مسلمانان علاوه بر اینکه خدا را قبول دارند درباره فضا و نجوم هم مطالعه میکنند و گزاره هایی هم که درباره آن میدن گزاره هایی ضد دینی و ضد ایمانی نیست و لذا اجازه دادن که این علوم مطالعه بشود ، اما بعد از مدتی و با سکولاریزه شدن این علوم ، در کلیسا این تنش به وجود آمد که این علوم ، قدرت خدا را نادیده گرفته و زیر سوال میبرد.
در بحث ریاضیات ، پیش از قرون وسطی و پیش از اینکه علم ریاضیات از عالم اسلام وارد غرب شود ، این علوم در غرب به گونه ای بسیار ابتدایی و پیش و پا افتاده وجود داشت و مطالعه میشد . ریاضیات به این معنی که قواعد طبیعی را به صورت کمی درآوریم و پدیده های عالم رو به صورت نمایش هندسی درآوریم و شکل و فرمی فرمولی به آن دهیم ، اینگونه ریاضیات قبل از ورود ترجمه های جهان اسلام در غرب وجود نداشت که این ترجمه ها در اواخر قرن یازده و اواخر قرن دوازده صورت پذیرفت.مثلا" مسائلی مثل جبر و مثلثات و لگاریتم که اختراع مسلمانان هست . (لگاریتم ترجمه کلمه الخارزمی هست که با ترجمه به این صورت در آمده)
3 تا 4 قرن بعد اولین ریاضی دانهای بزرگ اروپایی متولد شدن .
در بحث شیمی که در ابتدا به آن کیمیا گفته میشد که وقتی در اروپا ترجمه شد تبدیل شد به شیمی .آثار کسانی مثل پدر علم شیمی جابربن حیان که شاگرد امام صادق است و یا محمد بن زکریا رازی ترجمه میشود و در قرن 13 و 14 به تقلید از جهان اسلام در غرب آزمایشگاههای مدرن میسازند و مسائلی مثل تبخیر و تقطیر و میعان و ... را که در جهان اسلام کشف شده بود به کار گرفتن
حتی یادمه در بخشی از کتاب تاریخ تمدن غرب اومده که زمانی غربیها کسی که در ممالک اسلامی درس میخوند و لباس مربوط به اونها ( که نوعی ابا بود) رو بر تن داشتن ، رو روشن فکر میدونستن چون در مدرن ترین و قوی ترین دانشگاههای دنیا درس خونده.
برید بخونید ﮔﻮﺳﺘﺎوﻟﺒﻮن فیلسوف مشهور فرانسوی در این کتاب چی از روزگار اروپایی ها و مسلمونا میگه.
----------------------------------------------------------
متاسفانه این طرز فکرها و عقاید که در کشور ما هر روز بیشتر و بیشتر میشه ریشه در علوم انسانی بیگانه و سکولار داره که تنها چیزی که باقی میذاره ابهام و انکار هست .ابهامی که به دنبال پاسخ باشه خیلی خوبه اما ابهامی که کورکورانه و فقط توی ذهن تزریق شده باشه آدم رو به بیراهه میبره .
ای زدی تو خال ... علوم انسانی رو میگم ... این یکی رو وایسا :15:
ولی در مورد تاریخ تمدن. شما در نظر نگرفتی که همین گرایش ما به علوم تجربی خودش از غرب (یونان) اومده به اینجا :31:.سال ها پیش از مسیح یونانی ها نظریاتی دادن که الان ما نمی تونیم هضمش کنیم. اگه بخوایم بگیم کی اول علم رو ساخته که باید هی بریم عقب خلاصه کنیم تو یه نفر.
منم منکر بزرگ بودن دانشمندان اینجا نشدم. گفتم چیزی که هست اینه که ما همش از ما نبوده . دوما اینکه ما وسط کار موتور سوزوندیم و پس رفت کردیم. اونا پیشرفت کردند و هرگز نا ایستادن. بلکه سرعتشون هم رفته بالا.
ملاک هم همینه ... اینجوری بخوایم بریم یه نوع اخلاق نژادپرستانه پیدا می کنیم. که اونوری ها انسان های پستی بودن و ... . این وسط هر کی پیشرفت کرد اون بازی رو برده. ربطی هم به علوم انسانی سکولار نداره.
حالا گفتی علوم انسانی سکولار ، یاد فرمایشات .... افتادم. متاسفانه هم اکنون که غربی ها دارن شتاب پیشرفتشون رو افزایش میدن ، ما داریم شتاب پسرفتمون رو افزایش میدیم. اخیرا مثل اینکه 12 رشته که برخی بسیار رشته های حیاتی و مهمی هست تو کشور به حالت خاموش دراومده که چی ما بریم تغییرش بدیم بکنیم اسلامی.
یکی نبود بگه اگه تو هیچی نداری بدی دانشجو تو دانشگاه بخونه ، چرا داری خودتو می کشی که ورژن اسلامی از اونا رو به خورد بچه های مملکتت بدی ؟ و واقعا هم همینه ... شما یه صفحه از تاثیر تمدن اسلامی بر تمدن غرب نوشتی و اثبات کردی غربی ها هیچی ندارن. الان بری دانشگاه چندتا کتاب مرجع پیدا می کنی از همین اسلامی ها باشه ؟؟ هر چی هست یا غربیشو گرفتن ورژن اسلامی در اوردن. یا اینقدر مطالبش .. و غیر قابل استناده که ... .
اینجور اخلاق ها که آقایون دارن مثل اون ادم هایی می مونه که وقتی اولین مدارس در ایران باز میشد (به جای مکتب خانه های قدیمی که شیوخ درس میدادند نه معلم با سواد) سرو صدا راه انداختن که بچه ها رو نفرستید برن درس ممالک کفر رو یاد بگیرن. خیلی هاش هم از بالا دستی ها نشات میگرفت. که می دونستن اگه ذره ای از اون مفاهیم بره تو مخشون و بفهمن مثلا وضع سیاست تو انگلیس چطوره ، بعید نیست دودمان این پادشاهی و ظلم و ... رو به باد بدن. فکر کنم باید از همون موقع تو نطفه خفه میکردن این مدارس رو تا الان تبدیل نشه به علوم سکولار.
زمانی این حرف رو بزنید که چیزی برای ارائه داشته باشید ... همین علوم سکولار کشورهای غربی رو به جایی رسونده که تونستن به مردمشون خدمت کنن و رفاه رو براشون بیارن. مشکل از ماست ... کی میخوایم اینو بفهمیم.
بابت سیاسی بودنش عذر خواهی میکنم ... بقول سعید که تو مملکت ما همه چی به هم ربط داره. بالاخره من خودم الان در حال تحصیل یه رشته علوم انسانی هستم ، جا دیدم دفاع کنم و اونچیزی که تجربه کردم.
موفق باشید ...
منم نگفتم چرا جهان خیر محض نیست. گفتم چرا وقتی جهان هم خیر داره و هم شر ، خداتون رو فقط خیر می دونید. همین.
مطمئنی اینو گفتی ؟!
یه باره دیگه پستت رو بخون
ولی در مورد تاریخ تمدن. شما در نظر نگرفتی که همین گرایش ما به علوم تجربی خودش از غرب (یونان) اومده به اینجا
دوست گرامی ، کل کل یه طرف قضیه هست و بحث منطقی طرف دیگه ی قضیه
کدوم تاریخ گفته که علوم تجربی از یونان اومده
بی خیال !
دوما اینکه ما وسط کار موتور سوزوندیم و پس رفت کردیم. اونا پیشرفت کردند و هرگز نا ایستادن. بلکه سرعتشون هم رفته بالا.
این به خاطر حاکمان نالایقی بود که سالها تو این مملکت حکومت میکردن و بدون اجازه ی دیگران حتی آب هم نمیخوردن و سرمایه های این مملکت رو به باد دادن. و البته مردمی که به اوضاع موجود راضی بودن و اندکی هم به خود کم بینی دچار بودن .
متاسفانه هم اکنون که غربی ها دارن شتاب پیشرفتشون رو افزایش میدن ، ما داریم شتاب پسرفتمون رو افزایش میدیم
این رو شما داری میگی که متاسفانه جزئی از آن مردمی هستی که دچار خود کم بینی هستن .
آمار مطالعات ، مقالات و اختراعات و ... در ایران بالاتر از بسیاری از کشورهای بزرگ و به قول شما از ما جلوتر هست ،این رو من نمیگم ، سازمانهای داخلی هم نمیگن بلکه آمار مربوط به همون سرزمینهای کفر هست که شما میگی .
نمیخوام حکومت و دولتی خاص رو تصدیق یا تکذیب کنم ، اما اگر از دید یه آدم بی طرف به دستاوردهای ایران طی دو دهه و مخصوصا" دهه اخیر نگاه کنیم مطمئنا" پیشرفتمون حیرت آوره .
از علوم پزشکی و بحث سلولهای بنیادی و جراحی های قلب و داروهای دیابت و ایدز و سرطان و قوی ترین چسبهای بافتی جهان و پوست مصنوعی و نای مصنوعی و ... گرفته تا صنعت نظامی و موشکهای مختلف با بردهای مختلف که تکنولوژی بخشی از اونها رو فقط ایران داره و تانکها و نفر برها ی زرهی و هلیکوپتر ها و ناوهای پیشرفته که اگر نداشتیم شاید الآن سرنوشتی مثل عراق و افغانستان و فلسطین داشتیم، و تا صنعت هوا و فضا و پرتاپ ماهواره امید و سفیر و مصباح و ماهواره بر و ایستگاه کنترل که جز (فکر کنم)ده کشور دنیا هستیم و در حالت انجام مطالعات برای فرستادن انسان به فضا هستیم و تا صنعت انرژی هسته ای که تنها کشور خاور میانه هستیم که این صنعت رو در اختیار داریم و این اواخر هم سوخت گزاری کردیم . اینها همه در سایه تحریم که بسیاری از دوستان شما به اون علاقه دارن صورت گرفته . البته بعضی از دوستان شما هم میگن که همش مال روسیه هست که البته جای گفتن خسته نباشید و دست مریزاد داره به این عزیزان .
اخیرا مثل اینکه 12 رشته که برخی بسیار رشته های حیاتی و مهمی هست تو کشور به حالت خاموش دراومده که چی ما بریم تغییرش بدیم بکنیم اسلامی.
این رو هم شما داری میگی
کشورهای غربی رو به جایی رسونده که تونستن به مردمشون خدمت کنن و رفاه رو براشون بیارن. مشکل از ماست
کدوم خدمت و رفاه ،
منظورت ورشکستگی های اقتصادی و اعتصابهای اروپایی ها و آمریکاست ؟
آره یه زمانی از جیب کشورهای دیگه میگرفتن و تو جیب مردمشون میذاشتن ، اما مثل اینکه دیگه اون پولها برکت نداره
اینا رو هم فقط من و رسانه های این وری نمیگن ، بلکه رسانه های خودشون هم میگن !
==============
بگذریم ، از بحث اصلی منحرف شدیم ، از دوستان میخوام که بحث تاپیک رو در موضوعات دیگه ای ادامه بدن
ممنون
============
Mohammad Hosseyn
28-10-2010, 11:53
ای بابا ... باز امان از این ارتباط همه چیز به همدیگر...
چون واقعا نمی خوام تاپیک به بیراهه بره پست رو اینجوری دادم ... از اونطرف هم اخلاقم طوریه که حرفمو بزنم و سکوت نکنم ، در هیچ موردی.
=========================
مطمئنی اینو گفتی ؟!
یه باره دیگه پستت رو بخوناین متن پست من ... یکی به من بگه من کجا گفتم چرا جهان سراسر خیر نیست!!!؟؟؟ .
یکجایی شنیدم که گفته شده بود که شر یا همون بدی ، نبود خوبیست. یعنی هر جا خدا نباشه ف بدی و شر هست. مثل نور و تاریکی. خود تاریکی وجود خارجی نداره. بلکه ما به نبود نور میگیم تاریکی. همینو بسط دادند به خدا و شیطان.
ولی به نظر من توجیه مناسبی نیست. چون خدا بعنوان خالق جهان هر آنچه هست و نیست از اوست . (فکر کنم خدا باوران به این اعتقاد دارن و جزو تعالیم مذهبی هم هست). اگر اینطور باشه بالاخره شر و بدی هم از خداست. و تعمیم قضیه نور و تاریکی به این مورد بی جاست. یعنی باید پذیرفت اگر خدایی باشه ، همش اسماء حسنه نیست ! بلکه این خدا هم ذات بد داره و هم خوب.
البته بازم بد و خوب نسبی هست ، از دیدگاه من هیچ چیز بد یا خوب نیست. بلکه ما هستیم که برچسب بد و خوب رو میزنیم به چیزها.
بگذریم ... تفره رفتن و بحث سیاسی اسونتر از یحث فلسفیه. ده تا نکته ایشون رو روش بحث کردیم ف جواب نیومد ... این یه جا توپشون پره.
حاضر باشی هر جا غیر اینجا بحث های متفرقه رو ادامه میدم. چون عاشق بحث هستم. معتقدم از هر بحثی چیزهای زیادی یاد میگیرم.
دوست گرامی ، کل کل یه طرف قضیه هست و بحث منطقی طرف دیگه ی قضیه
کدوم تاریخ گفته که علوم تجربی از یونان اومده
بی خیال !قبل از اینکه علوم تجربی رواج پیدا کنه ارسطو نظریات فلسفیشو بیان کرد که در اون برای اولین بار تقریبا گرایش به علوم تجربی دیده شد . یعنی ارسطو راه علوم تجربی رو پایه ریزی کرد. اینو که ایشالله منکرید شما ... ما دیگه قبل 2500 سال دیگه تاریخ نوشته شده نداریم ببینیم کی علوم تجربی رو پایه ریخت بغیره ارسطو. شما مثل اینکه داری !!!
این به خاطر حاکمان نالایقی بود که سالها تو این مملکت حکومت میکردن و بدون اجازه ی دیگران حتی آب هم نمیخوردن و سرمایه های این مملکت رو به باد دادن. و البته مردمی که به اوضاع موجود راضی بودن و اندکی هم به خود کم بینی دچار بودن .سوال : فقط ما حاکم بد داشتیم ؟
جواب : چه سوال مسخره ای . معلوم که نه.
بنابراین توجیه درستی نیست. تو ممالک کفر وقتی میگفتن زمین گرده طرف رو زنده زنده می سوزاندن. اینجا بقول ما خیلی وقت پیش دانشمندای ما گفتن زمین گرده و اصلا چیز عادی بود. دیگه اینا رو که ایشالله من از خودم در نمی یارم . اینم بخیال شیم ؟
این رو شما داری میگی که متاسفانه جزئی از آن مردمی هستی که دچار خود کم بینی هستن .
آمار مطالعات ، مقالات و اختراعات و ... در ایران بالاتر از بسیاری از کشورهای بزرگ و به قول شما از ما جلوتر هست ،این رو من نمیگم ، سازمانهای داخلی هم نمیگن بلکه آمار مربوط به همون سرزمینهای کفر هست که شما میگی .
نمیخوام حکومت و دولتی خاص رو تصدیق یا تکذیب کنم ، اما اگر از دید یه آدم بی طرف به دستاوردهای ایران طی دو دهه و مخصوصا" دهه اخیر نگاه کنیم مطمئنا" پیشرفتمون حیرت آوره .
از علوم پزشکی و بحث سلولهای بنیادی و جراحی های قلب و داروهای دیابت و ایدز و سرطان و قوی ترین چسبهای بافتی جهان و پوست مصنوعی و نای مصنوعی و ... گرفته تا صنعت نظامی و موشکهای مختلف با بردهای مختلف که تکنولوژی بخشی از اونها رو فقط ایران داره و تانکها و نفر برها ی زرهی و هلیکوپتر ها و ناوهای پیشرفته که اگر نداشتیم شاید الآن سرنوشتی مثل عراق و افغانستان و فلسطین داشتیم، و تا صنعت هوا و فضا و پرتاپ ماهواره امید و سفیر و مصباح و ماهواره بر و ایستگاه کنترل که جز (فکر کنم)ده کشور دنیا هستیم و در حالت انجام مطالعات برای فرستادن انسان به فضا هستیم و تا صنعت انرژی هسته ای که تنها کشور خاور میانه هستیم که این صنعت رو در اختیار داریم و این اواخر هم سوخت گزاری کردیم . اینها همه در سایه تحریم که بسیاری از دوستان شما به اون علاقه دارن صورت گرفته . البته بعضی از دوستان شما هم میگن که همش مال روسیه هست که البته جای گفتن خسته نباشید و دست مریزاد داره به این عزیزان .میگم شما توپتون پره اینجاست. منظور من از نظر حمایت برای پیشرفت علوم از جمله علوم انسانی بود. یعنی به جای اینکه آزادی بدیم که علوم ازادانه پیشرفت کنه ، داریم محدود میکنیم و ... . منظور من این نبود که ما صنعت و علم ضعیفی داریم. بر عکس . ما ایرانی ها همین الان مطمئنم بیشترین پتانسیل رو داریم برای پیشبرد علم. ولی در عمل نمی تونیم همه ی پتانسیلامون رو به اجرا بزاریم. نه بخاطر اینکه نیاز به زمان داریم. نه . نیاز به فضایی داریم که قابلیت عملی کردن و مدیریت این پتانسیل رو داشته باشه. حالا همین مدیریت که باید تو دانشگاه یاد بگیریم جزو علوم غربی معرفی میشه و همین الان آقایون دارن تغییرات رو اعمال میکنن. حالا این دوستان من که میگید نمی دونم کی هستن دقیقا ... میکروب اینا منظورتون دیگه ؟ :31: .
یه جوری این دستاورد ها رو گفتید که من احساس کردم این غربی ها داشتن تا حالا ما رو نگاه میکردن. اونها هم دستاورد هایی دارن. مقایسه یه جانبه بی فایدست و نشون دهنده تعصب.
این رو هم شما داری میگی:blink::18:
به نقل از مهر ...
مدیر کل دفتر گسترش آموزش عالی گفت: بر اساس برنامه، سیاست وزارت علوم، تحقیقات و فناوری این است که پذیرش 12 رشته دانشگاهی را به ویژه در علوم انسانی و هنر مسکوت نگه دارد تا سرفصهای دروس آنها که مدتهاست تغییری نکرده بازنگری شود.
وی مدیریت، علوم اجتماعی، سیاسی، حقوق و روانشناسی را برخی از این رشته های عنوان کرد و گفت: با توجه به این تصمیم اگر دانشگاهی بخواهد این رشته ها را تأسیس کند پذیرش دانشجو برای این دانشگاهها در این رشته ها منوط به بازنگری سرفصهای دروس خواهد بود.اگه یوقت دلت خواست بیشتر بدونی قشنگ یادت بمونه به این لینک سر بزن :
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
کدوم خدمت و رفاه ،
منظورت ورشکستگی های اقتصادی و اعتصابهای اروپایی ها و آمریکاست ؟
آره یه زمانی از جیب کشورهای دیگه میگرفتن و تو جیب مردمشون میذاشتن ، اما مثل اینکه دیگه اون پولها برکت نداره
اینا رو هم فقط من و رسانه های این وری نمیگن ، بلکه رسانه های خودشون هم میگن !
آمریکا بحران سرتاسرش رو گرفت نرخ بیکاریش تک رقمی بود شد 11 درصد.
ما روز خوشمون اینه که نرخ بیکاری بشه 15 درصد .
اینو چون اقتصاد میخونم میگم. نمونه الی ماشاللللله . جیب اون جیب این و برکت و اینا رو من نمی دونم چیه.
خیلی مسخرست که در این تاپیک با ارزش حرفهای 30یا30 بزنیم ... ولی من اگه بهم جوابی داده بشه ، معمولا رها نمی کنم. از همگی بابت نقض حقوقشون عذر خواهی میکنم .
B U L U T
28-10-2010, 12:00
منظورم در مورد حمله به فلان جا و ویرون شدن فلان جا و تغییر زبان و نژاد و... فلان قوم و اینا بود.
اینا داستان سرایی هایی هست که نه مستندات تاریخی داره نه مطالعات زبانشناسی ، زیر مجموعه رفتن یه زبان توسط یه زبان دیگه رو نشون میده نه نقل سینه به سینه شده.نه عزیزم اگه کوروش رو میگی که واقعا حمله کرده و ...
اگه لهجه رو بگی که واقعیت داره و افعال و..
در مورد ترک شدن اذربایجان هم این حرف که حمله ای کردن و ترک شده کاملا اشتباه هست و شونیستی
که صرفا برای ذوب ملت ها و تحقیر کردن اوناست ساحته شده
shabe.saket
28-10-2010, 12:47
نه عزیزم اگه کوروش رو میگی که واقعا حمله کرده و ...
اگه لهجه رو بگی که واقعیت داره و افعال و..
در مورد ترک شدن اذربایجان هم این حرف که حمله ای کردن و ترک شده کاملا اشتباه هست و شونیستی
که صرفا برای ذوب ملت ها و تحقیر کردن اوناست ساحته شده
نمیدونم من دارم منظورمو بد بیان میکنم یا شما نمیگیری؟:10:
من هم جهت با شما دارم حرف میزنم. پست منو یه بار دیگه بخون.
شوینیسم در هر شکلی محکومه.
پان ایرانیسم ، پان فارسیسم ، پان ترکیسم ، پان اسلامیسم ، پان آریایسم (نازی) و...
زبان---گویش--- لهجه:31:
زبان..ایران امروز..غرب افغانستان..جنوب غرب پاکستان..جمهوری ازربایجان..ترکیه..شمال و شرق عراق شمال سوریه قسمتهایی از لبنان ...نژاد ایرانی هستند و در گذاشته پارسی زبان بوده اند...باز خود پارسی ریشه در زبانهای هندوارپای دارد..
گویش..کردی-لری-لک-مازندرانی-گیلکی-بلوچ-و....گویشهای زبان پارسی هست..
لهجه..مشهدی-اصفهانی-شیرازی میتوان اشاره کرد..
تنها زبانهایی که وارد این مناطق شده و به مرور زمان طی صدها سال و به زور زبان مردم منطقه از پارسی خارج کرده ..ترکی وعربی هست..
ترکیه و جمهوری اذربایجان دو سرزمین پارسی زبان بوده اند که بیشترین سهم تغییرزبانی از پارسی به ترکی داشته اند..بیشتر از 90% مردم ترکیه وجمهوری ازربایجان نژاد ایرانی و اریایی همانند سایر نقاط ایران دارند..که به زور و فشار طی سالها زبانشان تغییر کرده..کمتر از 10 درصد مردم این منطقه نژاد ترکی زرد پوست وچشم بادامی دارند..که نشاندهنده تغیره عمده زبانی هست............
خواستگاه اصلی ترک نژادهای اصیل که مشخصه های بارزشو همان چشم بادامی بودن و رنگ زرد هست..استان سین کیانگ چین به مرکزیت ارومچی هست:8:
در مورد کورش بزرگ هم توروبخدا ایگونه صحبت نکنید...:11:
---
اون بدبخت حقوق بگیر از کشورهای عربی این مطالب عنوان کرده و استنادش به کتابهایی هست که تماما نقص ونقض مطلب توش زیاد داره...و خودش نمیدونسته چی داره سمبل میکنه.....
و خوراک کتاباش انسانهایی اند که از روی تعصب و دوگانگی دنباله رو این بابا هستند
اینم گستره زبانهای هند و اروپایی هست..
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و اینهم گستره زبان ترکی که همونطور تو عکس پیداست ترکیه و جمهوری اذربایجان هم بعنوان ترکزبان تو این گستره هستند
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
:10::31:
B U L U T
28-10-2010, 14:35
نمیدونم من دارم منظورمو بد بیان میکنم یا شما نمیگیری؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من هم جهت با شما دارم حرف میزنم. پست منو یه بار دیگه بخون.
شوینیسم در هر شکلی محکومه.
پان ایرانیسم ، پان فارسیسم ، پان ترکیسم ، پان اسلامیسم ، پان آریایسم (نازی) و... ممنو ن من بد گرفتم
خواستگاه اصلی ترک نژادهای اصیل که مشخصه های بارزشو همان چشم بادامی بودن و رنگ زرد هست..استان سین کیانگ چین به مرکزیت ارومچی هست
یه روز ترکیه یه روز قزاق یه روز چین یه روز هلند یه روز ...(چنین بی ثباتی در یک حرف ندیدم تا به حال)
نژاد ایرانی هستندنژاد ایرانی وجود نداره
اینم گستره زبانهای هند و اروپایی هست..چنین زبانی هم وجود نداره تا به حال زبان هندو اروپای در هیچ کجا ندیدم
شاید شباهت های ژنیتیکی وجود داشته باشه ولی چنین گستره زبان یکسانی وجود نداره
در رابطه با بقیه جملات هم این فشار و...
همون نظریه ها بدون سند و مدرک هستند هر روز تکرار میشه و بدون هیچ گونه مدرک و ... به زباله دانی میرن
علاوه براین ها ضدو نقیض های بسیاری وجود داره که حتی باخوندن اون به بی ثباتی همین مدارک میشه پی برد
منبع عکس ها رو هم ذکر کنید بهتره
خوشگل من :31:
کمی تعصب بزار کنار :31:.......چون خود شماهم مطمئن هستم نژاد ایرانی هستی...:31:
حرفارم نپیچون...... کمی واضح توضیح بده...والا صحبت بنده کلی هست...مثل اینایکه جواب ندارند از چشم وابرو با با ایراد میگیرند نباش:31:
حرفاتون بو داره مثل اینکه اینایی که قصدشون تغییر زبان اذربایجان وترکیه بوده...با وجود شما نتیجشون گرفتند:31:
زبان---گویش--- لهجه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زبان..ایران امروز..غرب افغانستان..جنوب غرب پاکستان..جمهوری ازربایجان..ترکیه..شمال و شرق عراق شمال سوریه قسمتهایی از لبنان ...نژاد ایرانی هستند و در گذاشته پارسی زبان بوده اند...باز خود پارسی ریشه در زبانهای هندوارپای دارد..
گویش..کردی-لری-لک-مازندرانی-گیلکی-بلوچ-و....گویشهای زبان پارسی هست..
لهجه..مشهدی-اصفهانی-شیرازی میتوان اشاره کرد..
تنها زبانهایی که وارد این مناطق شده و به مرور زمان طی صدها سال و به زور زبان مردم منطقه از پارسی خارج کرده ..ترکی وعربی هست..
ترکیه و جمهوری اذربایجان دو سرزمین پارسی زبان بوده اند که بیشترین سهم تغییرزبانی از پارسی به ترکی داشته اند..بیشتر از 90% مردم ترکیه وجمهوری ازربایجان نژاد ایرانی و اریایی همانند سایر نقاط ایران دارند..که به زور و فشار طی سالها زبانشان تغییر کرده..کمتر از 10 درصد مردم این منطقه نژاد ترکی زرد پوست وچشم بادامی دارند..که نشاندهنده تغیره عمده زبانی هست............
در مورد کورش بزرگ هم توروبخدا ایگونه صحبت نکنید...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مطالعه کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
خواستگاه اصلی ترک نژادهای اصیل که مشخصه های بارزشو همان چشم بادامی بودن و رنگ زرد هست..استان سین کیانگ چین به مرکزیت ارومچی هست[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مطالعه بازم بکن
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید:31:
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
و اگه پیرو عقاید اون بابای بی اطلاع هستید...اینجوری روشنتر میشید
اون بدبخت حقوق بگیر از کشورهای عربی این مطالب عنوان کرده و استنادش به کتابهایی هست که تماما نقص ونقض مطلب توش زیاد داره...و خودش نمیدونسته چی داره سمبل میکنه.....
و خوراک کتاباش انسانهایی اند که از روی تعصب و دوگانگی دنباله رو این بابا هستند
shabe.saket
28-10-2010, 15:33
نژادی به نام نژاد ایرانی وجود نداره.
ایرانی بودن ملیت ه نه نژاد. نژاد انسانها 5 گروهه.
سفید پوست
سیاه پوست
زرد پوست
سرخپوست
نژاد استرالیایی
نژاد ایرانی وجود نداره[/URL]
ببین گفتم به چشم و ابرو بابا گیر نده....منظور منهم مردمان هند و اروپایی بود و نژاد اریایی که پوستایی سفید دارند و تو گستره فلات ایران و اناتولی زندگی میکردندن..هست:31:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
B U L U T
28-10-2010, 15:45
زبان---گویش--- لهجه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زبان..ایران امروز..غرب افغانستان..جنوب غرب پاکستان..جمهوری ازربایجان..ترکیه..شمال و شرق عراق شمال سوریه قسمتهایی از لبنان ...نژاد ایرانی هستند و در گذاشته پارسی زبان بوده اند...باز خود پارسی ریشه در زبانهای هندوارپای دارد..نژاد ایرانی وجود نداره اگه مسیر کوچ انسان ها رو از افریقا مطالعه کنین می فهمید که انسان های موجود الان از یک نوع هستند از یک نوع انسان
می دونید مشکل شما چی هست شما فرق قوم و نژاد رو نمیفهمید
نژاد انسان با قوم عرب و ترک و فارس و ژرمن و ساکسون و... فرق داره
شما میگید همه نژاد ها نژاد اریای هستند بله این جمله نصف درست نصف غلط هست
همه انسان ها حاصل یک نژاد هستند و هیچ نژادی دیگه ای نیست که برتر باشه و نمیشه گفت که این نژاد حتما فاس نام میگیره یا اریاری
بلکه تفاوت در زبان و قومیت هست و اگه جستجوی در رابطه با DNA داشته باشید می تونید ببینید که ترک ها و فارس ها شاید شباهت های داشته باشند ولی تفاوت های هم دارند
که در مورد قدمت هرکدمشون در اون محل باید جستجو و تحقیقاتی در اون محل انجام بشه تا بشه فهمید کدوم قوم قبل تر از سایر قوم ها وجود داشته اند
چون خود شماهم مطمئن هستم نژاد ایرانی هستیمن نژاد ایرانی نمیشناسم بلکه یک نژاد انسانی میشناسم که شما و من هم در داخلش هستیم
بلکه این قدمت وتاریخ و زبان هست که تفاوت ها رو به وجود میاره
تنها زبانهایی که وارد این مناطق شده و به مرور زمان طی صدها سال و به زور زبان مردم منطقه از پارسی خارج کرده ..ترکی وعربی هست..
ترکیه و جمهوری اذربایجان دو سرزمین پارسی زبان بوده اند که بیشترین سهم تغییرزبانی از پارسی به ترکی داشته اند..بیشتر از 90% مردم ترکیه وجمهوری ازربایجان نژاد ایرانی و اریایی همانند سایر نقاط ایران دارند..که به زور و فشار طی سالها زبانشان تغییر کرده..کمتر از 10 درصد مردم این منطقه نژاد ترکی زرد پوست وچشم بادامی دارند..که نشاندهنده تغیره عمده زبانی هست............
زبان پارسی دارای قدمت حدود 2500 ساله هست در حالی که قدمت ترک های در اذربایجان و ترکیه بیشتر ار 7000 سال هست
علاوه بر این ها چه کسی این ها رو ترک کرده
زرد پوست وچشم بادامیان هم باتوجه به مکان و فضای موجود در یک سرزمین شکل میگیرند
زبان..ایران امروز..غرب افغانستان..جنوب غرب پاکستان..جمهوری ازربایجان..ترکیه..شمال و شرق عراق شمال سوریه قسمتهایی از لبنان ...نژاد ایرانی هستند و در گذاشته پارسی زبان بوده اند...باز خود پارسی ریشه در زبانهای هندوارپای دارد..نژاد ایرانی وجود خارجی نداره تمامی انسان ها ازنژاد اسنان هستند نه ایرانی
و قومیت ها متفاوتند
در ضمن ویکیپدیا دانش نامه ازاد هست قابل استناد نیست!
در ضمن..................قابل استناد نیست!
کل حرفهای شما استناد نداره و بیشتر از روی تعصب کاذب هست...باز بنده یه منبعی عنوان کردم شما هم منابعتون بفرمایید..؟:31:
من میگم ترکیه تازه اسم گذاری شده...اذربایجان هم یه کلمه کاملا پارسی هست...مردم این مناطق همه ایرانی هستند و نژادشون به اقوام اریایی که امپراتوری هخامنشیان در گذشته بنا کردند برمیگرده...و تماما پارسی زبان بودند......
حرفم اینه که مردم این منطقه ایرانی هستند..
در مورد قدمت هم اگه بخای خیلی بری عقب به شامپانزه ها میرسیم.7000 سال تاریخ زبان ترکی تو منطقه شمال غرب ایران از کجات در اوردی....تو رو به هر چی قبول داری از توهم بیا بیرون وخورشید و ماه ببین خیلی قشنگن..:31:
منظور بنده از ایرانی بودن ونژاد ایرانی قبلا عنوان کردم...اگه انسان دارای تفکر باشه هدف از منظور متوجه میشه...در غیر این صورت .. هی پشت سر هم بوق ماشینشو بصدا در میاره:31:
منابع گفته هاتون هم بفرمایید...؟؟؟؟
shabe.saket
28-10-2010, 17:55
من میگم ترکیه تازه اسم گذاری شده...اذربایجان هم یه کلمه کاملا پارسی هست...مردم این مناطق همه ایرانی هستند و نژادشون به اقوام اریایی که امپراتوری هخامنشیان در گذشته بنا کردند برمیگرده...و تماما پارسی زبان بودند......
در مورد قدمت هم اگه بخای خیلی بری عقب به شامپانزه ها میرسیم.7000 سال تاریخ زبان ترکی تو منطقه شمال غرب ایران از کجات در اوردی....تو رو به هر چی قبول داری از توهم بیا بیرون وخورشید و ماه ببین خیلی قشنگن..:31:
شما اصلا اطلاعی در مورد تاریخ ایران ندارید.
شما اصلا اطلاعی در مورد تاریخ ایران ندارید.
شما که اطلاع داری بگو چه موردی از گفته های من اشتباست...همراه منبعش:19:
B U L U T
28-10-2010, 18:29
من میگم ترکیه تازه اسم گذاری شده...اذربایجان هم یه کلمه کاملا پارسی هست...مردم این مناطق همه ایرانی هستند و در مورد اذربایجان هم این نام برمیگرده به قوم ازر
نژادشون به اقوام اریایی که امپراتوری هخامنشیان در گذشته بنا کردند برمیگرده...و تماما پارسی زبان بودند.....قبل از هخامنشیان هم اقوامی بودند به نام ماد و مانا ها و هوری ها و ... که همه ترک بودند در حالی که پارس ها اقوامی بودند که به این محل کوچ کردند
در مورد قدمت هم اگه بخای خیلی بری عقب به شامپانزه ها میرسیم.7000 سال تاریخ زبان ترکی تو منطقه شمال غرب ایران از کجات در اوردی....تو رو به هر چی قبول داری از توهم بیا بیرون وخورشید و ماه ببین خیلی قشنگن..بهتره ترجمه های موجود در کتیبه های اشوری و بابل رو مطالعه کنید
منظور بنده از ایرانی بودن ونژاد ایرانی قبلا عنوان کردم...اگه انسان دارای تفکر باشه هدف از منظور متوجه میشه...در غیر این صورت .. هی پشت سر هم بوق ماشینشو بصدا در میارهمن که ندیدم
خیلی جالبه نژاد ایرانی بعد تبدیل میشه به قوم و... خیلی از ضد و نقیض های دیگر
منبع اطلاعاتی من
1. ائی.ام .تی و آ.ام.ت
2. پرفسور زهتابی
3. لغت نامه مرحوم دهخدا
4.تاريخ بلعمی
5.دانلوپ
6.ابن خلدون
7. ترجمه های کتیبه های بابل و اشوری
8.تاریخ سومر ها
خیلی از منابع هستند که واقعا گفتن و پیدا کردن انها کار بسیار مشکلی هست
اینها تنها بخشی از منابع هستند
خیلی از منابع هستند که واقعا گفتن و پیدا کردن انها کار بسیار مشکلی هست
اینها تنها بخشی از منابع هستند
ببین نشد دیگه... از من منابع قابل استناد میخوای....
خودت رو هوا حرف میزنی
این حرفهای شما تو هیچ یک از منابعی که گفتی ندیدم و تماما توهم و دروغ محض هست از جانب شما...:31:
ولی خوشم میاد که با این همه توهم و مطالب کذب اعتماد بنفس خوبی دارید...
فقط میخوام 7000سال تاریخ زبان ترکی تو منطقه شمال غرب ایران ثابت کنی وبس به باقی توهمات شما کاری ندارم:31::10:
B U L U T
28-10-2010, 19:24
فقط میخوام 7000سال تاریخ زبان ترکی تو منطقه شمال غرب ایران ثابت کنی وبس به باقی توهمات شما کاری ندارم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منابع مورد نیاز
منابع 1 – نقدی بر كتاب زبان آذری نوشته دكتر جواد هیئت 2 - نقدی بر كتاب زبان آذری نوشته دكتر جواد هیئت 3 – سلماس در مسیر تاریخ ده هزار ساله – توحید ملك زاده. 4 – تاریخ دیرین تركان ایران – پروفسور دكتر زهتابی و تاریخ ایلام – پی یئر آمیه (ترجمه شیرین بیانی) صفحات 3 ، 50 ، 51 ،60، 66 . 5 – آذربایجان در سیر تاریخ – صفحه 262 – تاریخ دیرین تركان ایران – پرفسور زهتابی . 6 – تاریخ دیرین تركان ایران – پروفسور دكتر زهتابی صفحه 94 . 7 – تاریخ دیرین تركان ایران - پروفسور دكتر زهتابی صفحه95 . 8 – تاریخ ماد- دیاكونوف صفحه 100 . 9 – تاریخ ماد – دیاكونوف صفحه 210 . 10 – تاریخ دیرین تركان ایران- پروفسور دكتر زهتابی. 11 – تاریخ آذربایجان – آ.ن قلی اوف صفحه 17 . 12 – تاریخ دیرین تركان ایران- پروفسور دكتر زهتابی صفحه264 . 13 – زبان تركی و لهجههای آن – دكتر جواد هیئت صفحه 25 . 14 – تحقیقات سازمان یونسكو در مورد زبانهای دنیا – هفته نامه امید زنجان چهارشنبه 20 خرداد 78 شماره 286 صفحه 3 . 15 – سیری در تاریخ زبان و لهجههای تركی دكتر جواد هیئت صفحه 21 . 16 – تاریخ ماد – دیاكونوف صفحه 101 . 17 – تاریخ دیرین تركان ایران - پروفسور دكتر زهتابی صفحه254 . 18 – تاریخ ماد – دیاكونوف صفحه 99 – و تاریخ دیرین تركان ایران صفحه 95 . 19 – اشكانیان – دیاكونوف، ترجمه كشاورز صفحه 116 . 20 – ایران باستان – پیرنیا جلد یك صفحه 452 – 449 و تاریخ دیرین تركان ایران – صفحه 637 . 21 – اشكانیان – دیاكونوف صفحه 8 . 22 – تاریخ ارومیه – احمد كاویانپور ص 55 – 54 . 23 – تاریخ اجتماعی ایران – مرتضی راوندی صفحه 616 – 611 . 24 – غیاث اللغات- صفحه 633 . 25 – مروج الذهب- جلد اول صفحه 231 . 26 – تاریخ گزیده حمد ا... مستوفی به اهتمام دكتر عبدالحسین نوابی - موسسه انتشارات امیر كبیر، تهران 1366 صفحه 30 . 27 – روزنامه جام جم – صفحه 7 – پنجشنبه 2 خرداد 1381 / سال سوم / شماره 586 . 28 – نشریه بهار – شنبه 24 اردیبهشت 1379.
این رو هم بگم در ایرن بدلیل حکومت شونیسم فارس که وجود داره اجازه تحقیقات بیشتر رو نمیدن
shabe.saket
28-10-2010, 19:37
به نظر من بهتره این قضیه رو اینجا قطع کنیم.
فقط بچه ها یه چیز:
تاریخ و قدمت آذربایجان ، سیستان ، خوزستان و... همه مناطق ایران باعث افتخار همه ماست نه سرافکندگی.
افرادی مثل کوروش، بابک خرمدین، ابومسلم خراسانی...باعث افتخار ایران هستند.
این رو هم بگم در ایرن بدلیل حکومت شونیسم فارس که وجود داره اجازه تحقیقات بیشتر رو نمیدن
اسم این دروغگو نیار که فکر کنم موقع نوشتن مطالبش تو رویا بوده..اگه اینا مرجع تو هستند کاملا در توهم محض به سر میبری...تو یه پاراگرف یه خیالپردازی میکنه و تو پاراگراف بعدی خیالپردازیهای خودشو نقض میکنه.. تماما جکه هر وقت یاد خیال پردازیهاش میوفتم دیگه جلوی خندم نمیتونم بگیرم:31:
اکثر اینایی که نام بردی دنبال شونیسم ترکی هستند و بیشتر از ظرفیت که انسان بودن بهشون داده دروغ پراکنی کردند...و همانند جنابعالی دچار توهم مضمن هستند ....:13:گفتم صحبتات بو داره نکنه خودتم دنباله رو پان تر------کی هستی.. چون عمرتو در دنیای دروغ پراکنان میگذرونی....
در مورد 7000سال تاریخ زبان ترکی تو منطقه شمال غرب ایران منابع بیار نه نظرات شخصی یه سری ادم توهم زده عنوان کن منابع قابل استناد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خوب عزیز برادر چه بخوای چه نخوای... با تفکرات منفی و دروغی که به شما القا شده شما موضع گیری خودتو میکنی...ولی شما و هم فکرای شما ایرانی هستین و در گذشته به زبان فارسی تکلم میکردید..ولی ترک نژاد نبوده اید و در گذشته گذشتگانتون در مناطق شمال غربی ایران با نامهای پارسی همانند تبریز واذربایجان سخن پارسی میگفتند ..
حکومتهایی که به ایران حمله کردندو از چند صد سال پیش با وارد کردن زبان ترکی به منطقه ما و تا کنون ...برای تفرقه واختلاف و در جازدن این کشور با تمدن ..این گونه کردند که شما به چیزی که به زور بهت القا شده افتخار کنی و با تجهیز کردن یه عده کوته فکر ونادون تاریخی خیالی درست کردند و شما رو سرگرم این تاریخ کردند...
کماکان اگه حرفی یا منابع قابل استنادی در مورد 7000سال تاریخ زبان ترکی تو منطقه شمال غرب ایران دارید منتظریم:46:
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.