ورود

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : میزگرد علمی-فلسفی



صفحه ها : 1 [2] 3 4 5

B U L U T
28-10-2010, 21:02
اسم این دروغگو نیار که فکر کنم موقع نوشتن مطالبش تو رویا بوده..اگه اینا مرجع تو هستند کاملا در توهم محض به سر میبری...تو یه پاراگرف یه خیالپردازی میکنه و تو پاراگراف بعدی خیالپردازیهای خودشو نقض میکنه.. تماما جکه هر وقت یاد خیال پردازیهاش میوفتم دیگه جلوی خندم نمیتونم بگیرم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اکثر اینایی که نام بردی دنبال شونیسم ترکی هستند و بیشتر از ظرفیت که انسان بودن بهشون داده دروغ پراکنی کردند...و همانند جنابعالی دچار توهم مضمن هستند ....[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]گفتم صحبتات بو داره نکنه خودتم دنباله رو پان تر------کی هستی.. چون عمرتو در دنیای دروغ پراکنان میگذرونی....
در مورد 7000سال تاریخ زبان ترکی تو منطقه شمال غرب ایران منابع بیار نه نظرات شخصی یه سری ادم توهم زده عنوان کن منابع قابل استناد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خوب عزیز برادر چه بخوای چه نخوای... با تفکرات منفی و دروغی که به شما القا شده شما موضع گیری خودتو میکنی...ولی شما و هم فکرای شما ایرانی هستین و در گذشته به زبان فارسی تکلم میکردید..ولی ترک نژاد نبوده اید و در گذشته گذشتگانتون در مناطق شمال غربی ایران با نامهای پارسی همانند تبریز واذربایجان سخن پارسی میگفتند ..
حکومتهایی که به ایران حمله کردندو از چند صد سال پیش با وارد کردن زبان ترکی به منطقه ما و تا کنون ...برای تفرقه واختلاف و در جازدن این کشور با تمدن ..این گونه کردند که شما به چیزی که به زور بهت القا شده افتخار کنی و با تجهیز کردن یه عده کوته فکر ونادون تاریخی خیالی درست کردند و شما رو سرگرم این تاریخ کردند...
کماکان اگه حرفی یا منابع قابل استنادی در مورد 7000سال تاریخ زبان ترکی تو منطقه شمال غرب ایران دارید منتظریمکلیه منابعی رو که گذاشتم با سند مدرک حرف میزنند و باید کلیه صفحاتی که اورده شده رو مطالعه کنید در این کشور که هر لحظه روشن فکران و هویت طلبان رو میکشن و سند های تاریخی بسیاری رو ازبین میبرن تا امثال شما با دروغ و توهم پان فارسیستی در کشوری به نام ایران و نژادی به نام اریا تمامی خواسته های بیمار خودون رو ارضا کنید
یک روز مغول ها ما رو ترک میکنند یه روز محمود غزنوی و یک روز ازون حسن و یک روز رو هم اختصاص میدیم به هیتلر و ناپلون


من منابع خودم رو گذاشتم شما نیز منابع خودتون رو در مورد کوروش بزارید از حکومت رسیدن تا مرگ! تا بفهمید که ترک ها بودند و هستند و چرا شما دوست دارید نباشند!


نظرات شخصی یه سری ادم توهم زده عنوان کن منابع قابل استناداگر به امثال مورخین پرفسور و قابل احترام که عمرشون رو گذاشتن اعتقاد نداری چطور انتظار داری من نوشته های ویکیپیدا رو که هرکسی میتونه بنویسه و مطلب تولید کنه رو قبول کنم
یا امثال یهودیان و انگلیسیان مورخی که تاریخ پارس رو نوشتند و حتی اعتراف کردند که در مقابل دریافت وجه از دولت ایران اینکار رو کردند
تاریخ پارس حدود 80 ساله که به وجود امدبا دروغ و... درحالی که اگه بتونی تاریخ سومر و اشور و بابل رو بخونی و نزدیکی فرهنگ و اداب و رسوم و زبان رو ببینی و
ترجمه های موجود رو بخونی میتونی بفهمی که کلیه نام و نشان ها و ... در اذربایجان به زبان ترکی هست
بهتره بری و DNA ترک های موجود رو ببینی تا بفهمی که ما با فارس ها تفاوت بسیاری داریم و البته کمی شبیه
چنین تفاوتی DNA با تعییر زبان به وجود نمیاد!

تا به حال پرسیده اید که چرا به کسانی که تاریخ ترک ها رو مینویسیند یا مطالعه میکنند(که حق هرکسی است)بدون اینکه تحریکی برای خون ریزی باشن میشن پان ترک و شونیسم ترک؟ دلیلش ساده است چون در مقابل شونیسم فارس هستند مقابل الینه کردن ملتی از فرهنگ خودشون هست

iranmjh
28-10-2010, 23:08
اومیدوارم یه روزی متوجه اشتباه فکریت بشی حداقل تا زمانی که خوشید وماه میبینی........
...این حکومت هم کاری برای پارسیها نکرده ..تو وامثال تو بیمار هستند که همچین توهماتی دارید...:13:
تو اون کسانی که معرفی کردی حتی مطالبشون کامل هم نخوندی یا اگه یه سریشون مطالعه کردی از روی موضعی که داری مطالب با رویه فکری که در نظر داری قاطیش کردی و به نتیجه توهمی وخیالی خودت رسیدی:31:
به روباهه میگن شاهدت کی میگه دمم..من دقیقا میدونم که تو رویه فکری همون خیال پرداز که ننگم میاد اسمشو بگم دنبال میکنی... اون ادم تمام گفته هاش نقص داره..یعنی با کتابای خودش میتونی گفته هاشو نقض کنی...:5:
حقیقت اینه که ترک زبانهای ایران و ترکیه و اذربایجان.. ایرانی هستند و در گذشته به زبان پارسی صحبت میکردند...با تفکرات منفی و دروغی که به شما القا شده شما موضع گیری خودتو میکنی...ولی شما و هم فکرای شما ایرانی هستین و در گذشته به زبان فارسی تکلم میکردید..ولی ترک نژاد نبوده اید و در گذشته گذشتگانتون در مناطق شمال غربی ایران با نامهای پارسی همانند تبریز واذربایجان سخن پارسی میگفتند ..
حکومتهایی که به ایران حمله کردندو از چند صد سال پیش با وارد کردن زبان ترکی به منطقه ما و تا کنون ...برای تفرقه واختلاف و در جازدن این کشور با تمدن ..این گونه کردند که شما به چیزی که به زور بهت القا شده افتخار کنی و با تجهیز کردن یه عده کوته فکر ونادون تاریخی خیالی درست کردند و شما رو سرگرم این تاریخ کردند...

بنده عاشق ایران هستم و دوست دارم همه با هم به ایران فکر کنیم..وبس

نه به فکر چیزهایی باشم که در خیالمون هست...




:40::40::40:ONLY IRAN:40::40::40:

B U L U T
29-10-2010, 00:15
...این حکومت هم کاری برای پارسیها نکرده ..تو وامثال تو بیمار هستند که همچین توهماتی دارید...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]تحصیل به زبان فارسی در کشوری با اقوام مختلف کاری برای پارسی ها نیست! و جلوگیری از نوشتن و اموختن به زبان مادری خدمتی برای پارس نیست!
الینه کردن دیگر اقوام به فارس کردن که یک جنات هست خدمت به ملت پارس نیست!
جک ساختن برای تحقیر تمام اقوام و ستایش قوم فارس خدمتی برای پارس نیست!


تو اون کسانی که معرفی کردی حتی مطالبشون کامل هم نخوندی یا اگه یه سریشون مطالعه کردی از روی موضعی که داری مطالب با رویه فکری که در نظر داری قاطیش کردی و به نتیجه توهمی وخیالی خودت رسیدی[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به روباهه میگن شاهدت کی میگه دمم..من دقیقا میدونم که تو رویه فکری همون خیال پرداز که ننگم میاد اسمشو بگم دنبال میکنی... اون ادم تمام گفته هاش نقص داره..یعنی با کتابای خودش میتونی گفته هاشو نقض کنی...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حقیقت اینه که ترک زبانهای ایران و ترکیه و اذربایجان.. ایرانی هستند و در گذشته به زبان پارسی صحبت میکردند...با تفکرات منفی و دروغی که به شما القا شده شما موضع گیری خودتو میکنی...ولی شما و هم فکرای شما ایرانی هستین و در گذشته به زبان فارسی تکلم میکردید..ولی ترک نژاد نبوده اید و در گذشته گذشتگانتون در مناطق شمال غربی ایران با نامهای پارسی همانند تبریز واذربایجان سخن پارسی میگفتند ..تنها چیزی که شما گفتید این بود که نه جوابی به گفته هام دادید نه اینکه حرف جدیدی بزنید تمام خاور میانه رو هم کردید ایرانی
ایران رو هم کردید نژاد ایرانی نژاد ایرانی رو هم کردید پارس بعد ربطش دادید به کل دنیا
نظریه های احمقانه حمله و ... چندین بار تکرار کردین و هر بار شکست خوردن دیدگاهتون به کس دیگه ای ربط دادین


حکومتهایی که به ایران حمله کردندو از چند صد سال پیش با وارد کردن زبان ترکی به منطقه ما و تا کنون ...برای تفرقه واختلاف و در جازدن این کشور با تمدن ..این گونه کردند که شما به چیزی که به زور بهت القا شده افتخار کنی و با تجهیز کردن یه عده کوته فکر ونادون تاریخی خیالی درست کردند و شما رو سرگرم این تاریخ کردند...تفرقه رو جک ها انداختن. تفرقه رو اجازه نداشتن به زبان مادریشان مدرسه ای داشته باشن انداخت
تفرقه رو روزنامه ایران انداخت انوقت کجا بودی بگی به هموطن من چرا توهین کردی حتی خودتون رو تشویق کردید و افتخار میکردید
به این کارتون
حالا جنبشی شده میخواهید همه با شما باشن ولی هیچ دست یاری با این طرز فکز نخواهید داشت
حتی پیوستن به این جنبش رو هم میخواهید بزور سیاست های کهنه شونیسم فارسی انجام بدین

ولی تا زمانی که خاک خودم سرزمین خودم زبان خودم هست به هیچ سرزمین دیگه ای فکر نمیکنم


Time has come to step up
And take back what you took from me

iranmjh
29-10-2010, 01:18
نرود میخ اهنین به سنگ:31:
شما اگه جای کردهای ترکیه بودید تا بحال خودکشی میکردید......خفقان و فشاریکه دولت ترکیه برای ساکنان کرد نیمه شرقیه ترکیه اوردند بی حد هست..حتی اسمهای شهرای شرق این کشور از کردی به ترکی تغییر دادند..و دائما کردها مورد سرکوب قرار گرفته اند...
ولی اینو بدونید که اگه قرار باشه مسئله برای منطقه شمالغرب ایران پیش بیاد و کسانی بخوان خاک ایران و سرزمین پارس تیکه کنند ...فکر و خیال خامی دنبال کرده اند وانجام نداده.. شکست خورده هستند..چون با توهم وخیالبافی راه درست پیدا نمیشه...:20:
در اخر هم کماکان نظرم اینه که شما یک ایرانی اصیل پارسی هستید و زبانتون ترکی شده :10:


:40:ایران دوست دارم........

shabe.saket
29-10-2010, 02:13
iranmjh عزیز
شما نمونه بارزی از افرادی هستید که حرفاشون ندانسته قیچی دوستی هاست و ندانسته بزرگترین خدمتها را به تیکه تیکه شدن ایران میکنند.

Behsood
29-10-2010, 03:26
یکی موضع تاپیک رو بگه ... من که هر چی تو پست های قبل گشتم چیز مربوطی نیافتم!

B U L U T
29-10-2010, 10:21
نرود میخ اهنین به سنگ[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شما اگه جای کردهای ترکیه بودید تا بحال خودکشی میکردید......خفقان و فشاریکه دولت ترکیه برای ساکنان کرد نیمه شرقیه ترکیه اوردند بی حد هست..حتی اسمهای شهرای شرق این کشور از کردی به ترکی تغییر دادند..و دائما کردها مورد سرکوب قرار گرفته اند...
ولی اینو بدونید که اگه قرار باشه مسئله برای منطقه شمالغرب ایران پیش بیاد و کسانی بخوان خاک ایران و سرزمین پارس تیکه کنند ...فکر و خیال خامی دنبال کرده اند وانجام نداده.. شکست خورده هستند..چون با توهم وخیالبافی راه درست پیدا نمیشه...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در اخر هم کماکان نظرم اینه که شما یک ایرانی اصیل پارسی هستید و زبانتون ترکی شدهمن بحث ترکیه رو نمیکنم
چون کرد های ترکیه گروه های تروریسیتی ppk داره

یکی هم اینکه مطمئنم اگه دولت ایران میتونست چنین کاری رو بکنه دریغ نمیکرد ملت اذربایجان ملتی نیست که بشه به راختی چنین سیاست های اعمال کنن روش.

Hasan.M
29-10-2010, 10:31
یکی موضع تاپیک رو بگه ... من که هر چی تو پست های قبل گشتم چیز مربوطی نیافتم!

:11:
ممنونم كه حرفم از دهان شما بيرون اومد:11:

saeeddz
29-10-2010, 14:45
دوستان لطفآ بحث تاریخش تموم بشه و...
پست های نا مربوط هم حذف میشن...
لطفآ پست اول رو هم مطالعه کنید
درمورد اقوام ایرانی هم میگم که ما همه ایرانی هستیم
آذری های ترک زبان، پارس ها و ... حتی اون ارمنی هایی که با انقلاب اسلامی از ایران خراج شدن و همون بسیجی و همون خس و خاشاک
ما همه ایرانی هستیم
مهم هم فقط همینه
فقط همین!
پس بیاید مثل کوروش باشیم و مثل بابک و مثل کاوه و مثل...
باید دشمن خودمون رو بشناسیم
باید ضحاک زمانمون رو بشناسیم
گفتنی ها رو گفتم
امیدوارم شنیده هارم شما شنیده باشید!

روزي به يادتان مي آورم زيباترين منش آدمي محبت اوست.کوروش بزرگ

saeeddz
29-10-2010, 14:57
یکی موضع تاپیک رو بگه ... من که هر چی تو پست های قبل گشتم چیز مربوطی نیافتم!
پست اول رو مطالعه کنید لطفآ

3pid71
29-10-2010, 16:01
سلام. ببخشید من دوباره پریدم وسط بحثاا. قضیه همون پروژه است که برای نقد کتاب روی ماه خداوند را ببوس ازتون پرسیدم. یکی دیگه از سوالایی که توی کتاب مطرح شده اینه که چرا مثلا من باید دقیقآ 18 سال پیش در این خانواده متولد بشم.چرا یه ذره زودتر یا دیر تر متولد نشدم؟ هزاران سال دنیا بوده ولی من نبودم چرا یکباره باید به دنیا بیام ؟اصلا چرا من متولد شدم که چی بشه؟قبل از تولدم کجا بودم (لطفا جواب این سوال رو کسایی بدن که اعتقاد به عالم ذر ندارن )

shabe.saket
29-10-2010, 17:53
دوست عزیز saeeddz
خود شما جرقه همین بحث های چرت و میزنید و بدون کوچکترین مطالعه ای در مورد تاریخ ایران نظریه پردازی میکنید بعدشم دم از کوروش و بابک و ایران دوستی میزنید.
نیگاه کنید.


منطقه آذربایجان(آذربایگان بوده به خاطر اینکه عرب ها گ ندارن شده ج) و به خصوص اردبیل کنونی در واقع کتابخونه های بزرگی در این مورد داشتن و موارد دیگه و همینطور یکی از پارسی زبان ترین مناطق ایران بودن
اعراب وقتی میبینن که ایرانی ها یک سر و گردن ازشون بالاتر هستن
هم از نظر زبان و هم از نظر دین!
حمله میکنن و این کتابها و... رو از بین میبرن! و بعد هم فردی به اسم اوزون حسن رو حاکم اونجا میکنن تا زبان ترکی رو جایگزین کنه!
مدارک زیادی هم دراین باره وجود داره پس دوستان آذری احساساتی نشن
یکی از بزرگترین مدارک این هست که قبل از ورود اعراب به ایران هیچ کدوم از شاعر های اون منطقه حتی یک مصراع شعر به زبان ترکی ندارن!

شما که ادعای ایران دوستی و وطن پرستی و اهل علم و دانش بودن میکنید که مطمئنا هم هستید،
خواهش میکنم بدون مطالعه از خودتون نظریه صادر نکنید.
برگردیم سر موضوع بحث:

سلام. ببخشید من دوباره پریدم وسط بحثاا. قضیه همون پروژه است که برای نقد کتاب روی ماه خداوند را ببوس ازتون پرسیدم. یکی دیگه از سوالایی که توی کتاب مطرح شده اینه که چرا مثلا من باید دقیقآ 18 سال پیش در این خانواده متولد بشم.چرا یه ذره زودتر یا دیر تر متولد نشدم؟ هزاران سال دنیا بوده ولی من نبودم چرا یکباره باید به دنیا بیام ؟اصلا چرا من متولد شدم که چی بشه؟قبل از تولدم کجا بودم (لطفا جواب این سوال رو کسایی بدن که اعتقاد به عالم ذر ندارن )
من یکم توضیح در مورد برهان شر ، در تاپیک اختصاصی که زده بودین دادم البته در حد دانسته های خودم. در مورد این قضه 18 سال هم به نظر نمیاد بحث مهمی باشه چون در صورتیکه اینجوری نمیشد و یه جور دیگه میشد هم میگفتیم چرا اینجوری شده و فلان جور نشده. اگه دیرتر دنیا بیایم میگیم چرا زودتر دنیا نیومدیم اگه دنیا نیاییم میگیم حق حیات رو ازمون گرفتن اگه بیایم میگیم ای بابا کاش اصلا دنیا نمیومدیم. آدم ه دیگه. همیشه از همه چیز ناراضیه. کلا این بحث به نظر نمیاد بحث مهم فلسفی باشه که شکی هم ایجاد کنه.

3pid71
29-10-2010, 18:00
برگردیم سر موضوع بحث:

من یکم توضیح در مورد برهان شر ، در تاپیک اختصاصی که زده بودین دادم البته در حد دانسته های خودم. در مورد این قضه 18 سال هم به نظر نمیاد بحث مهمی باشه چون در صورتیکه اینجوری نمیشد و یه جور دیگه میشد هم میگفتیم چرا اینجوری شده و فلان جور نشده. اگه دیرتر دنیا بیایم میگیم چرا زودتر دنیا نیومدیم اگه دنیا نیاییم میگیم حق حیات رو ازمون گرفتن اگه بیایم میگیم ای بابا کاش اصلا دنیا نمیومدیم. آدم ه دیگه. همیشه از همه چیز ناراضیه. کلا این بحث به نظر نمیاد بحث مهم فلسفی باشه که شکی هم ایجاد کنه.

در مورد اینکه قبل تولد کجا بودم نظرتون چیه؟

saeeddz
29-10-2010, 22:23
دوست عزیز saeeddz
خود شما جرقه همین بحث های چرت و میزنید و بدون کوچکترین مطالعه ای در مورد تاریخ ایران نظریه پردازی میکنید بعدشم دم از کوروش و بابک و ایران دوستی میزنید.
نیگاه کنید.
شما که ادعای ایران دوستی و وطن پرستی و اهل علم و دانش بودن میکنید که مطمئنا هم هستید،
خواهش میکنم بدون مطالعه از خودتون نظریه صادر نکنید.
ببینید اولآ اون بحث بین من و محمد بود و به کسی هم مربوط نمیشد!
بعدشم مسعود و شما از منابعی استفاده کردین که به راحتی میشه نقضش کرد
شما اون مدارک رو میاری و من مدارک بین المللی!
دورغی هم درکار نبود و فقط نخواستم بحث رو ادامه بدم
توو پروفایل مسعود ادامه میدم
مربوط به ان بخش نمیشه!
اونم گذشتست
حالا هرطور که بوده مهم اینکه حالا این ایرانه و این اقوامش و این ...
به هیچ عنوان بدون مطالعه من اینکارو نمیکنم

shabe.saket
29-10-2010, 23:26
شما اون مدارک رو میاری و من مدارک بین المللی!

مدارک بین المللی!!!!!

در مورد اینکه قبل تولد کجا بودم نظرتون چیه؟
به نظر من قبل از تولد ما نیست بودیم و در موقع تشکیل جنین هست شدیم و وجودیت پیدا کردیم. حالا بعضی ها معتقدن ما قبل از تولد در فلان دنیا بودیم و فلان کارو می کردیم و روحمون 1500 سال تو یه دنیا بود و یهو اومد کره زمین مسئله دیگست. هر کی یه اعتقادی داره.

Mohammad Hosseyn
03-11-2010, 11:56
اینجا خوابیده هااااا ... یه پیشنهاد برای بحث جدید (اگه قبلا بحث نشده باشه)

دوستان نظرتون راجع به روح چیه ؟ آیا روح وجود داره ؟ چرا ؟

نظر چه فیلسوف هایی راجع به روح و ذهن براتون جالب بوده.

منتظر نظرات هستم ...

saeeddz
03-11-2010, 17:02
اینجا خوابیده هااااا ... یه پیشنهاد برای بحث جدید (اگه قبلا بحث نشده باشه)

دوستان نظرتون راجع به روح چیه ؟ آیا روح وجود داره ؟ چرا ؟

نظر چه فیلسوف هایی راجع به روح و ذهن براتون جالب بوده.

منتظر نظرات هستم ...
در این مورد نظر من اینکه میتونه وجود داشته باشه و یا وجود نداشته باشه
دلیلشم اینکه کسی بعد از مرگ رو ندیده
البته من یکبار تجربه نزدیک به مرگ داشتم و یه چیزایی دیدم از جمله اینکه تکرار شدنخاطرات گذشته البته مثل اینکه واقعی هستنی یعنی خیلی واقعی به نظر میان و...
این هیچ دلیل نمیشه که روح وجود داشته باشه یا نه
اصلا ما شاید ما دوست داریم روح وجود داشته باشه و برای همین فکر میکنیم که داره
شاید نداره!
خب رئالیستا و مادی گراها میگن وجود نداره و اینوریا میگن وجود داره
فلسفه اسلامی میگه خدا قسمتی از روحش رو در انسان دمیده یا به انسان داده...
که اینجا این سوال پیش میاد که مگر خدا تجزیه پذیر هست؟!!!
که بعضی دیگه از فلاسفه اسلامی این سوال رو اینطور پاسخ میدن که خدا اول موجودی به اسم روح رو خلق کردن و بعد اون رو وارد بدن کردن و...
و اینکه چرا گفته شده خدا قسمتی از روحش رو دمیده رو هم اینطور پاسخ میدن که این موجود یعنی روح به قدری پاک و دارای صفات خداوندی هست که خدا اینطور فرمودن...

shabe.saket
03-11-2010, 17:52
از نظر من روح وجود داره.
یعنی اولش فکر میکردم روح وجود نداره ، ولی بعدا فکر کردم داره.
چون اگه روح وجود نداشته باشه ، بعضی سوالات ناتمام و بی جواب میمونه واسم.
اول اینکه اگه روح وجود نداره چرا رویاهای صادقه میبینیم؟
قبلا میگفتم خوب میبینیم دیگه. چون خواب نتیجه مغزه. مغز باعث میشه خواب ببینیم. ولی اگه اینطوری بود و مغز یه جسم و محصور در زمان و مکان ، چه جوری از آینده خبر پیدا کرده؟
یکی از چیزهای دیگه هم پیشگویی بود. اگه روح وجود نداره ، چه جوری پیشگویی صورت میگیره؟ یه چیزی باید درون بدن ما وجود داشته باشه که بتونه در زمان سفر کنه. بره آینده و بیاد. اتفاقات رو ببینه. بیاد به ما بگه. این چیز هم نباید جسم باشه. چون سفر در زمان میکنه. اگه بخواد این کارو کنه باید بالای سرعت نور بره و بالای سرعت نور ، جسم نمیتونه حرکت کنه. نیست میشه. فیزیکیش نکنم. این یه چیز روح ه.

Hasan.M
03-11-2010, 17:58
نمونه ي ساده ي وجود روح خوابه !!!
يا عمل پرواز روح !!!
اينا همه دليل بر اين هستند كه جسم به طور كلي نقش زيادي ايفا نميكنه!

saeeddz
03-11-2010, 18:47
از نظر من روح وجود داره.
یعنی اولش فکر میکردم روح وجود نداره ، ولی بعدا فکر کردم داره.
چون اگه روح وجود نداشته باشه ، بعضی سوالات ناتمام و بی جواب میمونه واسم.
اول اینکه اگه روح وجود نداره چرا رویاهای صادقه میبینیم؟
قبلا میگفتم خوب میبینیم دیگه. چون خواب نتیجه مغزه. مغز باعث میشه خواب ببینیم. ولی اگه اینطوری بود و مغز یه جسم و محصور در زمان و مکان ، چه جوری از آینده خبر پیدا کرده؟
یکی از چیزهای دیگه هم پیشگویی بود. اگه روح وجود نداره ، چه جوری پیشگویی صورت میگیره؟ یه چیزی باید درون بدن ما وجود داشته باشه که بتونه در زمان سفر کنه. بره آینده و بیاد. اتفاقات رو ببینه. بیاد به ما بگه. این چیز هم نباید جسم باشه. چون سفر در زمان میکنه. اگه بخواد این کارو کنه باید بالای سرعت نور بره و بالای سرعت نور ، جسم نمیتونه حرکت کنه. نیست میشه. فیزیکیش نکنم. این یه چیز روح ه.
دلیلش اینکه شما رویای صادقه نمیبینید و آینده رو نمیبینید بلکه خودتون آینده رو نقاشی میکنید و همون اتفاق می افته!
مغز از آینده خبر نمیده بلکه ناخودآگاه شما(بچه قول بی شعور)آینده رو خودش میسازه!
به سفر روح مربوط نیست
یکم در مورد اصول جادوگری تحقیق کنید تا این موارد رو هم به کارش پی ببرید!
شاید خنده دار باشه ولط خب...

---------- Post added at 06:47 PM ---------- Previous post was at 06:43 PM ----------


نمونه ي ساده ي وجود روح خوابه !!!
يا عمل پرواز روح !!!
اينا همه دليل بر اين هستند كه جسم به طور كلي نقش زيادي ايفا نميكنه!
بزار یه آزمایش رو بهت بگم
کسی میخوابه و جلوی چشمش چراغ قرمز روشن میکنن! و اون فرد در خواب میبینه در یک اتومبیل در حال حرکته و اتومبیل جلویش ترمز میکنه و چراغ پشتش که قرمزه روشن میشه!
پس مواردی که گفتی ربطی نداره و خواب بر اساس عوامل محیطی و خواسته ها و... تغییر میکنه!

shabe.saket
03-11-2010, 19:39
دلیلش اینکه شما رویای صادقه نمیبینید و آینده رو نمیبینید بلکه خودتون آینده رو نقاشی میکنید و همون اتفاق می افته!
مغز از آینده خبر نمیده بلکه ناخودآگاه شما(بچه قول بی شعور)آینده رو خودش میسازه!
به سفر روح مربوط نیست
یکم در مورد اصول جادوگری تحقیق کنید تا این موارد رو هم به کارش پی ببرید!
شاید خنده دار باشه ولط خب...

نه قبول ندارم.
خواب در مورد دیگران. میبینی فلان اتفاق افتاده. به تو هم مربوط نیست اون اتفاق. اصلا در مورد تو نیست. تاثیر هم روی تو نداره. اینکه خودمون آینده رو نقاشی میکنیم و اون اتفاق میوفته قابل قبول نیست.

Mohammad Hosseyn
03-11-2010, 20:00
خوب دوستان قبل از هر چیز یه کتاب معرفی میکنم اگه تونستید بین کتابایی که مطالعش میکنید جاش بدید . کتاب فلسفه ذهن ، نوشته این ریونزکرافت ، از نشر صراط. در مورد این موضوع به تفضیل صحبت کرده. بسیار کتاب خوبیه.
کتاب 12 تا فصل داره .. در همون فصل اول نظریه دوگانگی جوهر (وجود روح و جسم) رو رد میکنه ... در فصل دوم نظریه دوگانگی ویژگی (اینکه مغز ویژگی های غیر فیزیکی داره) رو هم ب باد انتقاد میگیره . همین دید کلی نشون میده چقدر وجود روح غیرکارآمده در نظریات فلسفی. حالا دلایل و ... رو ایشالله در ادامه بشه بررسی کنیم.


نمونه ي ساده ي وجود روح خوابه !!!
يا عمل پرواز روح !!!
اينا همه دليل بر اين هستند كه جسم به طور كلي نقش زيادي ايفا نميكنه!
خواب دلیل بر وجود روح نیست. علم پزشکی و فیزیولوژی اینو اثبات کرده.
برعکس حرف شما دلیل اینکه بعد از از کار افتادن اجزای فیزیکی بدن (مثل قلب و مغز) حیات انسان از بین میره ، نشون میده اگر هم روحی وجود داشته باشه ، موخر بر جسم هست .


از نظر من روح وجود داره.
یعنی اولش فکر میکردم روح وجود نداره ، ولی بعدا فکر کردم داره.
چون اگه روح وجود نداشته باشه ، بعضی سوالات ناتمام و بی جواب میمونه واسم.
اول اینکه اگه روح وجود نداره چرا رویاهای صادقه میبینیم؟
قبلا میگفتم خوب میبینیم دیگه. چون خواب نتیجه مغزه. مغز باعث میشه خواب ببینیم. ولی اگه اینطوری بود و مغز یه جسم و محصور در زمان و مکان ، چه جوری از آینده خبر پیدا کرده؟
یکی از چیزهای دیگه هم پیشگویی بود. اگه روح وجود نداره ، چه جوری پیشگویی صورت میگیره؟ یه چیزی باید درون بدن ما وجود داشته باشه که بتونه در زمان سفر کنه. بره آینده و بیاد. اتفاقات رو ببینه. بیاد به ما بگه. این چیز هم نباید جسم باشه. چون سفر در زمان میکنه. اگه بخواد این کارو کنه باید بالای سرعت نور بره و بالای سرعت نور ، جسم نمیتونه حرکت کنه. نیست میشه. فیزیکیش نکنم. این یه چیز روح ه.



رویاهای صادقانه خودش بحثیه ... اصلا من کسی رو ندیدم رویای کاملا صادقانه ببینه. همه یه چیزی دیدن و بعدا یه چیزی اتفاق افتاده ، اومدن مچش کردن بهم و بالاخره بزرگ نمایی و ... . خیلی از خواب ها هم از ناخوداگاه ذهن جریان پیدا میکنه. ممکنه چیزی در ناخودآگاه باشه که ما ازش بی اطلاعیم ولی جزو برنامه های روزهای آینده ما قرار بگیره. مثلا فرض کنید قراره مسئله ای رو حل کنیم. تمام روز بهش فکر میکنیم که راه حل رو پیدا کنیم. می خوابیم ف خواب میبینیم راه حل اینجوریه. بعد میگیم رویای صادقانه. درحالی که این ناخوداگاهه که حتی در زمان خواب هم داره سرچ میکنه تا اون راه حل که تو مغز هست رو پیدا کنه. همین.

پیشگویی که اصلا بحث فلسفی نیست ... هیچ کس هم حاضر نیست ازش دفاع کنه ... مثل موضوع قبلی اصلا صد درصد نیست .

نتیجه گیری هاتون عجولانه ، و بدون داشتن اطلاعات کافیه. حتما کتابی که گفتم رو یه نگاه بهش بندازید.


در این مورد نظر من اینکه میتونه وجود داشته باشه و یا وجود نداشته باشه
دلیلشم اینکه کسی بعد از مرگ رو ندیده
البته من یکبار تجربه نزدیک به مرگ داشتم و یه چیزایی دیدم از جمله اینکه تکرار شدنخاطرات گذشته البته مثل اینکه واقعی هستنی یعنی خیلی واقعی به نظر میان و...
این هیچ دلیل نمیشه که روح وجود داشته باشه یا نه
اصلا ما شاید ما دوست داریم روح وجود داشته باشه و برای همین فکر میکنیم که داره
شاید نداره!
خب رئالیستا و مادی گراها میگن وجود نداره و اینوریا میگن وجود داره
فلسفه اسلامی میگه خدا قسمتی از روحش رو در انسان دمیده یا به انسان داده...
که اینجا این سوال پیش میاد که مگر خدا تجزیه پذیر هست؟!!!
که بعضی دیگه از فلاسفه اسلامی این سوال رو اینطور پاسخ میدن که خدا اول موجودی به اسم روح رو خلق کردن و بعد اون رو وارد بدن کردن و...
و اینکه چرا گفته شده خدا قسمتی از روحش رو دمیده رو هم اینطور پاسخ میدن که این موجود یعنی روح به قدری پاک و دارای صفات خداوندی هست که خدا اینطور فرمودن...

بله ، تا حدودی موافقم. ممکنه وجود داشته باشه و ممکنه نباشه. مهم اینه که تجربه نشون میده اگر روح رو حذف کنیم ، دلایل مادی مناسبی داریم که مسائل رو توجیه کنیم. بحث هاش یخورده پیشرفتست و نیاز به مطالعه کافی داره که من خودم هنوز اطلاعاتم کافی نیست.

bushido
03-11-2010, 20:14
هیپنوتیزم و .... از نظر فلسفی چه جوری قابل توجیهه
یا همه ی اینا رو به کل رد میکنن
این احساساتی که در انسان وجود داره مثلا من اگر فکرم اینجور باشه که مرگ پایان زندگی همست از شدت ناراحتی برای عزیزی که مرده افسرده میشم این حس از کجا میاد تلقین. روحیه دادن که دکترا بهش خیلی اعتقاد دارن و مریض خودشونو با روحیه دادن دوباره زنده میکنن چی چه جوری افکار ما بر جسم اثر میزاره به این قدرت فکر چی میگن
یا همه ی اینا رد میشه !!! خوب شاید ساده ترین راه همین باشه

shabe.saket
03-11-2010, 20:35
رویاهای صادقانه خودش بحثیه ... اصلا من کسی رو ندیدم رویای کاملا صادقانه ببینه. همه یه چیزی دیدن و بعدا یه چیزی اتفاق افتاده ، اومدن مچش کردن بهم و بالاخره بزرگ نمایی و ... . خیلی از خواب ها هم از ناخوداگاه ذهن جریان پیدا میکنه. ممکنه چیزی در ناخودآگاه باشه که ما ازش بی اطلاعیم ولی جزو برنامه های روزهای آینده ما قرار بگیره. مثلا فرض کنید قراره مسئله ای رو حل کنیم. تمام روز بهش فکر میکنیم که راه حل رو پیدا کنیم. می خوابیم ف خواب میبینیم راه حل اینجوریه. بعد میگیم رویای صادقانه. درحالی که این ناخوداگاهه که حتی در زمان خواب هم داره سرچ میکنه تا اون راه حل که تو مغز هست رو پیدا کنه. همین.

پیشگویی که اصلا بحث فلسفی نیست ... هیچ کس هم حاضر نیست ازش دفاع کنه ... مثل موضوع قبلی اصلا صد درصد نیست .

نتیجه گیری هاتون عجولانه ، و بدون داشتن اطلاعات کافیه. حتما کتابی که گفتم رو یه نگاه بهش بندازید.

ما یه روز نزدیکی های صبح خواب دیدیم یکی مرده. صبح زود تلفن زنگ زد برداشتم گفتن فلانی مرد بیاین اینجا. طرف زمینه مرگ نداشت و من هم 5 سال یه بارم بهش فکر نمیکردم. نمیدونم چه جوریه قضیه خلاصه.
اون کتاب رو هم نخوندم اگه پیدا کردم حتما میخونم. البته کتابهای زیادی در جهت اثبات روح خوندم. ولی متاسفانه همشون چرت از آب در اومدن.
در مورد پیشگویی هم من از مدافعان سرسختش هستم و حاضرم بحث کنم و دفاع خواهم کرد.

Balrog
03-11-2010, 20:38
هیپنوتیزم و .... از نظر فلسفی چه جوری قابل توجیهه
یا همه ی اینا رو به کل رد میکنن
از نظر فلسفی؟! توجیه قضایا کاملا علمیه...
در مورد هیپنوتیزم:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



bushido
03-11-2010, 21:35
هیپنوتیزم و .... از نظر فلسفی چه جوری قابل توجیهه
یا همه ی اینا رو به کل رد میکنن
این احساساتی که در انسان وجود داره مثلا من اگر فکرم اینجور باشه که مرگ پایان زندگی همست از شدت ناراحتی برای عزیزی که مرده افسرده میشم این حس از کجا میاد تلقین. روحیه دادن که دکترا بهش خیلی اعتقاد دارن و مریض خودشونو با روحیه دادن دوباره زنده میکنن چی چه جوری افکار ما بر جسم اثر میزاره به این قدرت فکر چی میگن
یا همه ی اینا رد میشه !!! خوب شاید ساده ترین راه همین باشه
خوب من می خواستم اینا رو به وجود روح ربط بدم
اون آدرسایی هم که گذاشتین فیلتر بودن

saeeddz
03-11-2010, 21:42
خواب دلیل بر وجود روح نیست. علم پزشکی و فیزیولوژی اینو اثبات کرده.
برعکس حرف شما دلیل اینکه بعد از از کار افتادن اجزای فیزیکی بدن (مثل قلب و مغز) حیات انسان از بین میره ، نشون میده اگر هم روحی وجود داشته باشه ، موخر بر جسم هست .
رویاهای صادقانه خودش بحثیه ... اصلا من کسی رو ندیدم رویای کاملا صادقانه ببینه. همه یه چیزی دیدن و بعدا یه چیزی اتفاق افتاده ، اومدن مچش کردن بهم و بالاخره بزرگ نمایی و ... . خیلی از خواب ها هم از ناخوداگاه ذهن جریان پیدا میکنه. ممکنه چیزی در ناخودآگاه باشه که ما ازش بی اطلاعیم ولی جزو برنامه های روزهای آینده ما قرار بگیره. مثلا فرض کنید قراره مسئله ای رو حل کنیم. تمام روز بهش فکر میکنیم که راه حل رو پیدا کنیم. می خوابیم ف خواب میبینیم راه حل اینجوریه. بعد میگیم رویای صادقانه. درحالی که این ناخوداگاهه که حتی در زمان خواب هم داره سرچ میکنه تا اون راه حل که تو مغز هست رو پیدا کنه. همین.

پیشگویی که اصلا بحث فلسفی نیست ... هیچ کس هم حاضر نیست ازش دفاع کنه ... مثل موضوع قبلی اصلا صد درصد نیست .
نتیجه گیری هاتون عجولانه ، و بدون داشتن اطلاعات کافیه. حتما کتابی که گفتم رو یه نگاه بهش بندازید.

بله ، تا حدودی موافقم. ممکنه وجود داشته باشه و ممکنه نباشه. مهم اینه که تجربه نشون میده اگر روح رو حذف کنیم ، دلایل مادی مناسبی داریم که مسائل رو توجیه کنیم. بحث هاش یخورده پیشرفتست و نیاز به مطالعه کافی داره که من خودم هنوز اطلاعاتم کافی نیست.
بله درسته:20:
خوب بود مرسی:11:
یه توضیح کوتاهی هم بدم
عمومآ پیش گویی هایی درست از آب در میان که ابعاد جهانی داشته باشن!
برای مثال پیشگویی های نوستر آداموس که خودش یک ماسون بوده و همینطور پیش گویی هاش هم تحریف شده!
خب اینطور افراد به سرانی که دنیا رو ادراه میکنن وصل هستن و اصلآ از خودشون هستن و در واقع جهان رو طوری پیش میبرن که خودشون از قبل برنامه ریزی کردن و...
بله درسته:10:

ما یه روز نزدیکی های صبح خواب دیدیم یکی مرده. صبح زود تلفن زنگ زد برداشتم گفتن فلانی مرد بیاین اینجا. طرف زمینه مرگ نداشت و من هم 5 سال یه بارم بهش فکر نمیکردم. نمیدونم چه جوریه قضیه خلاصه.
اون کتاب رو هم نخوندم اگه پیدا کردم حتما میخونم. البته کتابهای زیادی در جهت اثبات روح خوندم. ولی متاسفانه همشون چرت از آب در اومدن.
در مورد پیشگویی هم من از مدافعان سرسختش هستم و حاضرم بحث کنم و دفاع خواهم کرد.
اینکه به وجود فرستنده های انرژی بیشتر مربوط میشن تا خواب! یا همون حس ششم و...
به به
عالیه

نه قبول ندارم.
خواب در مورد دیگران. میبینی فلان اتفاق افتاده. به تو هم مربوط نیست اون اتفاق. اصلا در مورد تو نیست. تاثیر هم روی تو نداره. اینکه خودمون آینده رو نقاشی میکنیم و اون اتفاق میوفته قابل قبول نیست.
توضیح دادم این موارد مربوط به حس ششمه نه خواب و آینده بینی و از این حرفا...

Mohammad Hosseyn
03-11-2010, 22:14
هیپنوتیزم و .... از نظر فلسفی چه جوری قابل توجیهه
یا همه ی اینا رو به کل رد میکنن
این احساساتی که در انسان وجود داره مثلا من اگر فکرم اینجور باشه که مرگ پایان زندگی همست از شدت ناراحتی برای عزیزی که مرده افسرده میشم این حس از کجا میاد تلقین. روحیه دادن که دکترا بهش خیلی اعتقاد دارن و مریض خودشونو با روحیه دادن دوباره زنده میکنن چی چه جوری افکار ما بر جسم اثر میزاره به این قدرت فکر چی میگن
یا همه ی اینا رد میشه !!! خوب شاید ساده ترین راه همین باشه
در اون کتابی که گفتم تقریبا تمام سوالات شما پاسخ داده شده. نظریاتی هست مبنی بر اینکه ذهن مانند یک دستگاه محاسباتی عمل میکنه. مثل یه کامپیوتر (البته نه کاملا ولی مشابه اون). یعنی بهش ورودی می دی ، خروجی میده. مثلا من شما رو قلقلک بدم میخندی. نخروجی مغز شما اینه. حالا هیپنوتیزم کنم اینطوری میشی. هیچ چیز اینجا عجیب نیست. ما فقط یه ورودی جدید و یه خروجی جدید رو کشف کردیم.
روحیه و ... هم از نظر پزشکی توجیه داره. روحیه خوب در بهبود وضع بدن ، مخصوصا در مبارزه با بیماری ها اثر داره. بخاطر اتفاقات فیزیکی که در بدن میوفته. مثلا فلان هورمون ترشحش نرمال میشه و سیستم ایمنی تقویت میشه (مثال میزنم. وگرنه خیلی از این روال ها کشف نشده ، فقط میدونیم عامل فیزیکی داره). نمونه کاملا شناخته شدش سندرم روده تحریک پذیره. یه جورایی هممون تجربش کردیم. وقتی اسرس داریم ، اوضاع کل بدنمون مثل بیمارا میشه. سر درد ، کمر درد ، مخصوصا مشکلات گوارشی که همشون در ظاهر علتی ندارن. ولی کمی دقیق که میشیم روابط رو کشف میکنیم.



ما یه روز نزدیکی های صبح خواب دیدیم یکی مرده. صبح زود تلفن زنگ زد برداشتم گفتن فلانی مرد بیاین اینجا. طرف زمینه مرگ نداشت و من هم 5 سال یه بارم بهش فکر نمیکردم. نمیدونم چه جوریه قضیه خلاصه.
اون کتاب رو هم نخوندم اگه پیدا کردم حتما میخونم. البته کتابهای زیادی در جهت اثبات روح خوندم. ولی متاسفانه همشون چرت از آب در اومدن.
در مورد پیشگویی هم من از مدافعان سرسختش هستم و حاضرم بحث کنم و دفاع خواهم کرد.

شما خواب دیدی ... من که ندیدم. در فلسفه چیزی رو بگو که برای همه قابل تجربه و درک باشه.

پیشگویی که بحثش اینجا نباشه بهتره... ایشالله در فرصتی مناسب و جایی مناسب. البته من زیاد مطالعه ندارم در این باب ، ولی قبول هم ندارم.

shabe.saket
03-11-2010, 23:26
توضیح دادم این موارد مربوط به حس ششمه نه خواب و آینده بینی و از این حرفا...
واژه حس ششم رو به معنیش دقت کنید. و در لغت نامه یا ویکی پدیا معنیش رو نگاه کنید.


شما خواب دیدی ... من که ندیدم. در فلسفه چیزی رو بگو که برای همه قابل تجربه و درک باشه.

پیشگویی که بحثش اینجا نباشه بهتره... ایشالله در فرصتی مناسب و جایی مناسب. البته من زیاد مطالعه ندارم در این باب ، ولی قبول هم ندارم.
بله حق با شماست. ما قادر به اثبات این موضوع نیستیم.
مثل کسایی که میگن جن وجود داره و قادر به اثبات برای ما نیستن.
اوکی.
بحث پیشگویی رو من خودم باز خواهم کرد.

Hasan.M
04-11-2010, 13:49
برای مثال پیشگویی های نوستر آداموس که خودش یک ماسون بوده و همینطور پیش گویی هاش هم تحریف شده!
در مورد اعتقاد اشخاص هيچ وقت نميشه قضاوت كرد :20:
در مورد قسمت دوم هم نميشه گفت كدوم قسمت تحريف شده !:20:شايد اون قسمتي كه شما فكر ميكنه تحريف نشده تحريف شده !

3pid71
04-11-2010, 14:33
فلسفه اسلامی میگه خدا قسمتی از روحش رو در انسان دمیده یا به انسان داده...
که اینجا این سوال پیش میاد که مگر خدا تجزیه پذیر هست؟!!!
که بعضی دیگه از فلاسفه اسلامی این سوال رو اینطور پاسخ میدن که خدا اول موجودی به اسم روح رو خلق کردن و بعد اون رو وارد بدن کردن و...
و اینکه چرا گفته شده خدا قسمتی از روحش رو دمیده رو هم اینطور پاسخ میدن که این موجود یعنی روح به قدری پاک و دارای صفات خداوندی هست که خدا اینطور فرمودن...


معنی درست آیه این نیست که خدا قسمتی از روح خودش رو در جسم ما دمید منظور اینه که روحی که مالکش بوده رو در جسم ما دمیده

Mohammad Hosseyn
04-11-2010, 14:55
معنی درست آیه این نیست که خدا قسمتی از روح خودش رو در جسم ما دمید منظور اینه که روحی که مالکش بوده رو در جسم ما دمیده
بله دیدگاه مذهبی (حداقل اسلام) در باره این موضوع اینه که خداوند روح خودش رو در ما دمید.

آنگاه او را درست‏اندام كرد و از روح خويش در او دميد و براى شما گوش و ديدگان و دلها قرار داد چه اندك سپاس مى‏گزاريد {سوره السجده - آیه 9}


یه بحثی بود میگفتیم خدا هم نیکی درش هست و هم زشتی از اینجا بود ... چون ما روح خدا رو قراره داشته باشیم ، پس زشتی های ما هم از اونه.
حالا بگذریم ... چون نه خوبی و بدی به طور مطلق وجود داره و نه روح :31:

3pid71
04-11-2010, 16:52
کی در مورد اگزیستانسیالیست چیزیمیدونه.یه خلاصه ای از افکارشون میخوام

Mohammad Hosseyn
04-11-2010, 18:01
کی در مورد اگزیستانسیالیست چیزیمیدونه.یه خلاصه ای از افکارشون میخوام
من خودم چون هنوز مطالعات تکمیل نشده در مورد تاریخ فلسفه ، برا همین تو ویکی پدیا که دیدم توضیحش مختصر مفید بود ...


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

این توضیح هم خوبه :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


فلسفه ی جالبیه و مشهور هم هست .

bushido
04-11-2010, 18:55
بله دیدگاه مذهبی (حداقل اسلام) در باره این موضوع اینه که خداوند روح خودش رو در ما دمید.

آنگاه او را درست‏اندام كرد و از روح خويش در او دميد و براى شما گوش و ديدگان و دلها قرار داد چه اندك سپاس مى‏گزاريد {سوره السجده - آیه 9}


یه بحثی بود میگفتیم خدا هم نیکی درش هست و هم زشتی از اینجا بود ... چون ما روح خدا رو قراره داشته باشیم ، پس زشتی های ما هم از اونه.
حالا بگذریم ... چون نه خوبی و بدی به طور مطلق وجود داره و نه روح :31:
دادا چی داری میگی:13:
مارو هم داری مثل خودت منحرف میکنی :31:
خودت داری میگی اطلاعاتم ناقصه بعد دوباره اطلاعات ناقصتو میدی:13:
قرآن کریم که اینقدر مصخره و پیش پا افتاده نیست که تو و من به این راحتی بتونیم ردش کنیم :18:

shabe.saket
04-11-2010, 19:54
کی در مورد اگزیستانسیالیست چیزیمیدونه.یه خلاصه ای از افکارشون میخوام
اگزیستانسیالیسم تقریبا میشه گفت یعنی آزادی از قید و بندهای ذهنی.
اکثر اگزیستانسیالیست های مشهور جهان، عابقیت کارشون به پوچ گرایی بسیار شدید و دیوانگی و خودکشی کشید.
من یه کتاب دارم در این مورد.
7 اگزیستانسیالیت معروف جهان.

Hasan.M
04-11-2010, 20:07
اگزیستانسیالیسم تقریبا میشه گفت یعنی آزادی از قید و بندهای ذهنی.
اکثر اگزیستانسیالیست های مشهور جهان، عابقیت کارشون به پوچ گرایی بسیار شدید و دیوانگی و خودکشی کشید.
من یه کتاب دارم در این مورد.
7 اگزیستانسیالیت معروف جهان
شريعتي هم اگزيستانسياليست بود ؟؟

B U L U T
04-11-2010, 20:08
قرآن کریم که اینقدر مصخره و پیش پا افتاده نیست که تو و من به این راحتی بتونیم ردش کنیم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خودشما در رابظه با قران چقدر اطلاعات دارید که اون رو بزرگ قلمداد میکنید
ایشون تنها منبع رو نشون دادن یا فکرشون رو شما هم همچنین

Hasan.M
04-11-2010, 20:12
قرآن کریم که اینقدر مصخره و پیش پا افتاده نیست که تو و من به این راحتی بتونیم ردش کنیم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif
خوب شما تبليغ نكن !
نظر قرآن رو بزار و ازش دفاع كن !!!!:31:
ساده است !
هركس اثبات خودش رو ميزاره و ازش دفاع ميكنه !:20:

shabe.saket
04-11-2010, 20:20
شريعتي هم اگزيستانسياليست بود ؟؟
نه.
از مشاهیر ایران اگزیستانسیالیست وجود نداره. اگرم باشه یا بروز نداده یا جزوه مشاهیر نیست.
اکثرا فیلسوف های غربی (بخصوص آلمانی) هستند.

Hasan.M
04-11-2010, 20:44
نه.
از مشاهیر ایران اگزیستانسیالیست وجود نداره. اگرم باشه یا بروز نداده یا جزوه مشاهیر نیست.

اگه درست يادم بياد اصلا يه جا خودش تو كتابش ميگه هست :20:
نويسنده ي اين كتاب كيه ؟


چهره ي اگزيستانسياليست

البته گمان كنم اين كتاب هم مانند كتاب هفت نامه كه اثر دكتر شريعتي است ناشناخته مانده باشد !
البته باز هم درست يادم نيست كه كتاب "چهره ي اگزيستانسياليست " نوشته ي دكتر هست يا نه !

اکثرا فیلسوف های غربی (بخصوص آلمانی) هستند.
خوب دكتر هم كمي از عقايد اونا رو داشت و زياد بدون شباهت با اونا نبود !

shabe.saket
04-11-2010, 20:56
اگه درست يادم بياد اصلا يه جا خودش تو كتابش ميگه هست :20:
نويسنده ي اين كتاب كيه ؟

البته گمان كنم اين كتاب هم مانند كتاب هفت نامه كه اثر دكتر شريعتي است ناشناخته مانده باشد !
البته باز هم درست يادم نيست كه كتاب "چهره ي اگزيستانسياليست " نوشته ي دكتر هست يا نه !
شریعتی مثل فیلسوفای آلمانی نیست. زمین تا آسمون باهاشون فرق داره.
چهره اگزيستانسياليست نمیدونم مال کیه؟ مال این آخونده مطهری نیست؟

bushido
04-11-2010, 21:22
:31:

خوب شما تبليغ نكن !
نظر قرآن رو بزار و ازش دفاع كن !!!!:31:
ساده است !
هركس اثبات خودش رو ميزاره و ازش دفاع ميكنه !:20:
خوب اگر جوابی داشتم که میذاشتم :31:
من یکی رو دیدم که جوری حرف میزد که همه چی دین ثابت شدست
میگفت فقط بحث برزخ و اشکال برزخی چون مال عالم روحن و برای ما قابل درک نیستن اثبات نشده
خیلی معلوماتش زیاد بود خیلی چیزای جالبی یاد ما داد جوری در این مورد صحبت میکرد مثلا میگفت برهان نظم و علت و... هزاران برهان دیگه که در مورد خدا میارن رو به ما گفت که اصلا برهان نیستن و برهان دو بردار نیست که هزار تا واسه ما میارن و از جزئ نمیشه به کل پی برد که من فکر میکنم برم دنبالش جواب همه اینا رو بهتون بدم ولی حیف که مشغله زندگی نمی زاره
ولی الان که فکر میکنم خیلی از بحثاشون توی پرده ابهامه مثل اینکه میگن خیلی چیزهارو خیلی کسا نباید بفهمن و برای هرکس باید در حد خودش صحبت کرد و این برهان ها رو هم برای قشر مبتدی دانش آموز میارن و خیلی چیزای دیگه که میگفت برای ما زوده و کم کم برامون روشن میشه

Mohammad Hosseyn
04-11-2010, 21:54
دادا چی داری میگی:13:
مارو هم داری مثل خودت منحرف میکنی :31:
خودت داری میگی اطلاعاتم ناقصه بعد دوباره اطلاعات ناقصتو میدی:13:
قرآن کریم که اینقدر مصخره و پیش پا افتاده نیست که تو و من به این راحتی بتونیم ردش کنیم :18:

من کسی رو ندیدم اطلاعاتش کامل باشه ... اومدیم اینجا که اطلاعاتمون و عقایدمون رو به اشتراک بزاریم و همدیگرو نقد کنیم که در نهایت همین اطلاعاتمون رو زیاد کنیم. در ضمن من در مورد اگزیستانسیالیم گفتم اطلاعات ندارم. در مورد مذهب تا دلتون بخواد حرف واسه گفتن داشتیم و داریم.

شما اصلا مشخصه بلد نیستی نقد کنی (شرمنده ، قصد توهین ندارم. فقط میخوام یه نکته رو تذکر بدم). این که قبل از نقد کردن یه اندیشه اون رو بزرگ یا کوچیک خطاب نکن. کلا هرگز از کل به جزء نیا . بدترین افت تو فلسفه و تفکر به نظر من همینه. هنوز نقد نکرده میگه قرآن اینقدر بزرگه که نمیشه نقدش کرد. یا هر ایده ی دیگه ای. فرقی نداره.

اینجوری همش درجا میزنی دوست من. از همون اول خودتو شکست دادی.
نقد من غیر منطقی بود بفرما چرا ، تا نظر شما رو هم بدونیم.
حرف ما هم ساده بود. در قرآن به صراحت اومده که ما روح خودمون رو بر انسان دمیدیم (نه قسمتی از روح رو) بنابراین هر چی در ما هست از او هست. چه بدی ، چه خوبی.


ok ?





اگزیستانسیالیسم تقریبا میشه گفت یعنی آزادی از قید و بندهای ذهنی.
اکثر اگزیستانسیالیست های مشهور جهان، عابقیت کارشون به پوچ گرایی بسیار شدید و دیوانگی و خودکشی کشید.
من یه کتاب دارم در این مورد.
7 اگزیستانسیالیت معروف جهان.
پوچ گرایی و ... رو گفته بودم که استفاده نکنید. هر چیزی که با اندیشه شما نخونه نگید پوچ . اگه میگید لطفا نمونه بیارید. نه یکی نه دوتا. بلکه نمونه ای عام که برای اکثرشون صادق باشه. کلی حرف نزنید دوستان.



:31:
خوب اگر جوابی داشتم که میذاشتم :31:
من یکی رو دیدم که جوری حرف میزد که همه چی دین ثابت شدست
میگفت فقط بحث برزخ و اشکال برزخی چون مال عالم روحن و برای ما قابل درک نیستن اثبات نشده
خیلی معلوماتش زیاد بود خیلی چیزای جالبی یاد ما داد جوری در این مورد صحبت میکرد مثلا میگفت برهان نظم و علت و... هزاران برهان دیگه که در مورد خدا میارن رو به ما گفت که اصلا برهان نیستن و برهان دو بردار نیست که هزار تا واسه ما میارن و از جزئ نمیشه به کل پی برد که من فکر میکنم برم دنبالش جواب همه اینا رو بهتون بدم ولی حیف که مشغله زندگی نمی زاره
ولی الان که فکر میکنم خیلی از بحثاشون توی پرده ابهامه مثل اینکه میگن خیلی چیزهارو خیلی کسا نباید بفهمن و برای هرکس باید در حد خودش صحبت کرد و این برهان ها رو هم برای قشر مبتدی دانش آموز میارن و خیلی چیزای دیگه که میگفت برای ما زوده و کم کم برامون روشن میشه

اون یکی رو هم بگو بیاد ما در خدمتشیم :31:

جالبه ایشون کلا درس از کل به جزء رو میدن مثل اینکه ... آره دیگه ...

دیگه ته برهان رو دکارت زور زد ، ترکید ، برای اثبات خدا آورد. هزار رو یک ایراد بهش وارد شد. چه برسه این برهان هایی که به ما گفته بودن.

shabe.saket
04-11-2010, 22:33
پوچ گرایی و ... رو گفته بودم که استفاده نکنید. هر چیزی که با اندیشه شما نخونه نگید پوچ . اگه میگید لطفا نمونه بیارید. نه یکی نه دوتا. بلکه نمونه ای عام که برای اکثرشون صادق باشه. کلی حرف نزنید دوستان.

پوچ گرایی از دیدگاه من نه دوست خوب. از دیدگاه خود فلاسفه ای که بهش گرفتار شدند.
از نظر من باور نداشتن به وجود خداوند، و ادامه زندگی پوچ گرایی نیست.
آدم میتونه به وجود خداوند اعتقاد نداشته باشه و پوچ گرا نشه. (هرچند بسیار سخته).
متاسفانه بزرگترین اگزیستیالیست های جهان در نهایت به شدت پوچ گرا شدند و نابود شدند.
منظورم از پوچ گرایی، پوچ گرایی مطلق هست. یعنی دیگه هیچ چیز زندگی براشون مفهوم نداشت و بشدت دیوانه شدند. (متاسفانه).
وگرنه من خودم شدیدا فردریش نیچه و برانتد راسل و دوست دارم. (البته راسل در نهایت پوچ گرا نشد).
ولی نیچه متاسفانه پوچ گرای شدید شد و دیوانه شد و خواهرش ازش مراقبت میکرد. آخرشم در اثر دیوانگی شدید مغزش سکته کرد و مرد.
اینها اسطوره های اندیشه و مایه تکامل اندیشه ی انسانها بودند.

bushido
04-11-2010, 23:09
من کسی رو ندیدم اطلاعاتش کامل باشه ... اومدیم اینجا که اطلاعاتمون و عقایدمون رو به اشتراک بزاریم و همدیگرو نقد کنیم که در نهایت همین اطلاعاتمون رو زیاد کنیم. در ضمن من در مورد اگزیستانسیالیم گفتم اطلاعات ندارم. در مورد مذهب تا دلتون بخواد حرف واسه گفتن داشتیم و داریم.
شما اصلا مشخصه بلد نیستی نقد کنی (شرمنده ، قصد توهین ندارم. فقط میخوام یه نکته رو تذکر بدم). این که قبل از نقد کردن یه اندیشه اون رو بزرگ یا کوچیک خطاب نکن. کلا هرگز از کل به جزء نیا . بدترین افت تو فلسفه و تفکر به نظر من همینه. هنوز نقد نکرده میگه قرآن اینقدر بزرگه که نمیشه نقدش کرد. یا هر ایده ی دیگه ای. فرقی نداره.

اینجوری همش درجا میزنی دوست من. از همون اول خودتو شکست دادی.
نقد من غیر منطقی بود بفرما چرا ، تا نظر شما رو هم بدونیم.
حرف ما هم ساده بود. در قرآن به صراحت اومده که ما روح خودمون رو بر انسان دمیدیم (نه قسمتی از روح رو) بنابراین هر چی در ما هست از او هست. چه بدی ، چه خوبی.


ok ?



اون یکی رو هم بگو بیاد ما در خدمتشیم :31:

جالبه ایشون کلا درس از کل به جزء رو میدن مثل اینکه ... آره دیگه ...

دیگه ته برهان رو دکارت زور زد ، ترکید ، برای اثبات خدا آورد. هزار رو یک ایراد بهش وارد شد. چه برسه این برهان هایی که به ما گفته بودن.

خوب ما هم اومدیم یاد بگیریم
چی داری میگی منظورم اینه که از یک امر کلی برسیم به یک امر جزیی یا واضح تر از علت برسیم به معلول که بهش قیاس استقرایی هم میگن و کاملا ثابت شدست درسته که سخته ولی ازین راه اگر نتیجه ای به دست اووردی دیگه ردخور نداره مثل اینکه مثلا یک پزشک در یک روستا به پشه مالاریا بر می‌خورد و در می‌یابد که بیماری اهالی آن روستا از پشه مالاریا است
جواب اینم اگر کسی از بچه ها نتونست یده به موقش بهت میدم
کی مثل تو :31:
برهانم انواعی داره و برهان لمیه که ردخور نداره

Mohammad Hosseyn
05-11-2010, 00:52
پوچ گرایی از دیدگاه من نه دوست خوب. از دیدگاه خود فلاسفه ای که بهش گرفتار شدند.
از نظر من باور نداشتن به وجود خداوند، و ادامه زندگی پوچ گرایی نیست.
آدم میتونه به وجود خداوند اعتقاد نداشته باشه و پوچ گرا نشه. (هرچند بسیار سخته).
متاسفانه بزرگترین اگزیستیالیست های جهان در نهایت به شدت پوچ گرا شدند و نابود شدند.
منظورم از پوچ گرایی، پوچ گرایی مطلق هست. یعنی دیگه هیچ چیز زندگی براشون مفهوم نداشت و بشدت دیوانه شدند. (متاسفانه).
وگرنه من خودم شدیدا فردریش نیچه و برانتد راسل و دوست دارم. (البته راسل در نهایت پوچ گرا نشد).
ولی نیچه متاسفانه پوچ گرای شدید شد و دیوانه شد و خواهرش ازش مراقبت میکرد. آخرشم در اثر دیوانگی شدید مغزش سکته کرد و مرد.
اینها اسطوره های اندیشه و مایه تکامل اندیشه ی انسانها بودند.

دیونگی هم پوچ بودن نیست. هیچی برات مهم نباشه هم پوچ بودن نیست. به زندگی شخصی هیچ کدومشون هم کاری نداریم ... چی گفتن و آیا این گفته تطابق داره با جهان ما یا نه. یعنی پیشنهادهاشون نتیجه داده یا نه ؟

جواب اینا رو میخوایم.

حالا یه زمانی ایشالله روش بیشتر بحث میکنیم و نقد و دفاع هامون رو میکنیم.

ولی موضوع روح هم منحرف شد.

یه استدلال علیه وجود روح .

برای روح دو فرض وجود داره . 1.اینکه جوهری (ماهیت) متفاوت نسبت به جسم داره .
2. روح و جسم با هم در تعامل و ارتباط مستقیم اند.

استدلال (ایراد بگیم بهتره) شاهزاده الیزابت علیه روح اینه که چطور دو چیز که ماهیت متفاوت دارن بر هم میتونن اثر بزارن. توضیح این چندان اسان نیست. و یکی از مشکلات نظریه دوگانگی جوهر هست.




خوب ما هم اومدیم یاد بگیریم
چی داری میگی منظورم اینه که از یک امر کلی برسیم به یک امر جزیی یا واضح تر از علت برسیم به معلول که بهش قیاس استقرایی هم میگن و کاملا ثابت شدست درسته که سخته ولی ازین راه اگر نتیجه ای به دست اووردی دیگه ردخور نداره مثل اینکه مثلا یک پزشک در یک روستا به پشه مالاریا بر می‌خورد و در می‌یابد که بیماری اهالی آن روستا از پشه مالاریا است
جواب اینم اگر کسی از بچه ها نتونست یده به موقش بهت میدم
کی مثل تو :31:
برهانم انواعی داره و برهان لمیه که ردخور نداره

رد خور رو من متوجه نمیشم چیه ولی میدونم ایده هایی که از کل به جزء اومده در فلسفه کارآمد نیست. مقایسش با پزشکی و ... درست نیست. اونجا شما مالاریا رو می شناسی ، بیماری که بوجود میاره رو هم میشناسی. بعد نتیجه گیری می کنی.
اینجا شما هیچی نمی دونی. فقط می خوای نتیجه گیری کنی ! متوجه می شید که چی میگم ؟

همین خدا ... ما اصلا نمی دونیم خدا چیه ، اصلا هست نیست و ... . ولی میایم میگیم خدا دانای توانای فلان و ... . پایه ی فلسفمون میشه سست. اومدیم و در حقیقت خدایی نبود. اونوقت هرچی اندیشه داشتیم دود میشه میره هوا.
ولی اگه از جزئیات بریم به بالا ، اطمینان بیشتری داریم.

باز میگم رد خور رو نمی دونم. ولی برهان هم یک اسمه که به گفته هامون میدیم. درست و نادرست داره. مثل همون علت و معلول که نمیشه گفت 100 درصد درسته.

shabe.saket
05-11-2010, 01:16
دیونگی هم پوچ بودن نیست. هیچی برات مهم نباشه هم پوچ بودن نیست. به زندگی شخصی هیچ کدومشون هم کاری نداریم ... چی گفتن و آیا این گفته تطابق داره با جهان ما یا نه. یعنی پیشنهادهاشون نتیجه داده یا نه ؟

اولی که 100%
دومی که 0%
سومی هم که 100%
حالا پوچ بودن و معنی کن شما.



همین خدا ... ما اصلا نمی دونیم خدا چیه ، اصلا هست نیست و ... . ولی میایم میگیم خدا دانای توانای فلان و ... . پایه ی فلسفمون میشه سست. اومدیم و در حقیقت خدایی نبود. اونوقت هرچی اندیشه داشتیم دود میشه میره هوا.

اگه بود چی میشه؟

مرتضی nvcd
05-11-2010, 01:34
ولی نیچه متاسفانه پوچ گرای شدید شد و دیوانه شد و خواهرش ازش مراقبت میکرد. آخرشم در اثر دیوانگی شدید مغزش سکته کرد و مرد.
اینها اسطوره های اندیشه و مایه تکامل اندیشه ی انسانها بودند.

شاید کار درست رو اونا کردن !!!... این ماییم که بیخیالیم !


چی داری میگی منظورم اینه که از یک امر کلی برسیم به یک امر جزیی یا واضح تر از علت برسیم به معلول که بهش قیاس استقرایی هم میگن و کاملا ثابت شدست درسته که سخته ولی ازین راه اگر نتیجه ای به دست اووردی دیگه ردخور نداره مثل اینکه مثلا یک پزشک در یک روستا به پشه مالاریا بر می‌خورد و در می‌یابد که بیماری اهالی آن روستا از پشه مالاریا است

کلاغ سفید ؟؟!!...


همین خدا ... ما اصلا نمی دونیم خدا چیه ، اصلا هست نیست و ... . ولی میایم میگیم خدا دانای توانای فلان و ... . پایه ی فلسفمون میشه سست. اومدیم و در حقیقت خدایی نبود. اونوقت هرچی اندیشه داشتیم دود میشه میره هوا.
ولی اگه از جزئیات بریم به بالا ، اطمینان بیشتری داریم.

همین الان دارم باهات تو مسنجر صحبت می کنم ... ولی گفتم اینجا هم بنویسم ...

راستش دقیقا قضیه همینجا لم داره ... اگه ما هیچ بنیانی نداریم ... در جزء هم نداریم ...

اقا اصلا یه سوال : حقیقت محض ترین مساله دنیا و هستی چیه ؟ ... می تونی بگی من به فلان چیز اطمینان کامل دارم ؟ ...

بابا من داشتم برای خودم می نوشتم ... می خواستم برسم به یه جایی که یکم روش وایستم ... بتونم در موردش حرف بزنم ... بعد دیدم نه علم بشر ناقص به تمام معناست ... بعد اومدم اونو توضیح بدم دیدم اصلا نمی شه حتی ناقص بودم علم بشر رو هم توضیح داد ... تازه فهمیدم حق داشت نیچه بیچاره ... ما معلوم نیست اصلا خیالیم یا چمی دونم فکری در هوا یا نه همین ادم روی زمین !!! ... البته من کارم به دیوانگی نمی رسه چون نیچه نیستم دی: ... ولی خوب باید یه جای کار بلنگه ... در دنیای واقعیت یا انچه من می بینم با انچه فکر می کنم خیلی فرق داره ..

ما می دونیم بر هیچ قانونی نمی شه تکیه کرد در حالی که داریم با دقت نانو فلان اتم جابجا می کنیم !!!! ... اقا یا این نظریه مشکل داره و ما داریم مزخرف می گیم ... یا دنیای واقعی مشکل داره و می خواد کفر ما رو در بیاره ....

---------- Post added at 02:34 AM ---------- Previous post was at 02:32 AM ----------


اگه بود چی میشه؟

کاش زودتر از من پست می دادی .... من دو پسته نمی شدم ....

حالا اگه بود مشکلی نیست ... ما می کشیم کنار خدا هم بیاد خداییش رو بکنه ... ولی اگه نبود چی ؟... شما بکشی کنار هم فایده نداره ... یه دنیا خراب می شه

Mohammad Hosseyn
05-11-2010, 01:57
اولی که 100%
دومی که 0%
سومی هم که 100%
حالا پوچ بودن و معنی کن شما.
واژه پوچی زمانی باید معنی بشه که ما حقیقت رو بیابیم. در واقع همون درست و نادرست هست. اونی پوچ فکر میکرده که اشتباه فکر کرده.
فعلا که ما نمی دونیم حقیقت چیه ف پس بکار بردن این واژه با معنی که مد نظرتونه کاملا اشتباهه. :46:


اگه بود چی میشه؟

شما خیلی خوش شانسید اگه بود. همین.

مهم اینه که در فلسفت این اگه ها رو کم کنی و به یقین نزدیکترش کنی. اونجوری بری هزارتا اگه می مونه رو دستت. اما اینجوری 100 تا . فرقشون همینه .



همین الان دارم باهات تو مسنجر صحبت می کنم ... ولی گفتم اینجا هم بنویسم ...

راستش دقیقا قضیه همینجا لم داره ... اگه ما هیچ بنیانی نداریم ... در جزء هم نداریم ...

اقا اصلا یه سوال : حقیقت محض ترین مساله دنیا و هستی چیه ؟ ... می تونی بگی من به فلان چیز اطمینان کامل دارم ؟ ...

بابا من داشتم برای خودم می نوشتم ... می خواستم برسم به یه جایی که یکم روش وایستم ... بتونم در موردش حرف بزنم ... بعد دیدم نه علم بشر ناقص به تمام معناست ... بعد اومدم اونو توضیح بدم دیدم اصلا نمی شه حتی ناقص بودم علم بشر رو هم توضیح داد ... تازه فهمیدم حق داشت نیچه بیچاره ... ما معلوم نیست اصلا خیالیم یا چمی دونم فکری در هوا یا نه همین ادم روی زمین !!! ... البته من کارم به دیوانگی نمی رسه چون نیچه نیستم دی: ... ولی خوب باید یه جای کار بلنگه ... در دنیای واقعیت یا انچه من می بینم با انچه فکر می کنم خیلی فرق داره ..

ما می دونیم بر هیچ قانونی نمی شه تکیه کرد در حالی که داریم با دقت نانو فلان اتم جابجا می کنیم !!!! ... اقا یا این نظریه مشکل داره و ما داریم مزخرف می گیم ... یا دنیای واقعی مشکل داره و می خواد کفر ما رو در بیاره ....


تو آخر مثل نیچه مارو دیوونه میکنی . :31:
به نظر من بد و بدتر که هست ... بد و انتخاب کنیم حداقل. :8:

Mohammad Hosseyn
05-11-2010, 01:58
اولی که 100%
دومی که 0%
سومی هم که 100%
حالا پوچ بودن و معنی کن شما.
واژه پوچی زمانی باید معنی بشه که ما حقیقت رو بیابیم. در واقع همون درست و نادرست هست. اونی پوچ فکر میکرده که اشتباه فکر کرده.
فعلا که ما نمی دونیم حقیقت چیه ف پس بکار بردن این واژه با معنی که مد نظرتونه کاملا اشتباهه. :46:


اگه بود چی میشه؟

شما خیلی خوش شانسید اگه بود. همین.

مهم اینه که در فلسفت این اگه ها رو کم کنی و به یقین نزدیکترش کنی. اونجوری بری هزارتا اگه می مونه رو دستت. اما اینجوری 100 تا . فرقشون همینه .



همین الان دارم باهات تو مسنجر صحبت می کنم ... ولی گفتم اینجا هم بنویسم ...

راستش دقیقا قضیه همینجا لم داره ... اگه ما هیچ بنیانی نداریم ... در جزء هم نداریم ...

اقا اصلا یه سوال : حقیقت محض ترین مساله دنیا و هستی چیه ؟ ... می تونی بگی من به فلان چیز اطمینان کامل دارم ؟ ...

بابا من داشتم برای خودم می نوشتم ... می خواستم برسم به یه جایی که یکم روش وایستم ... بتونم در موردش حرف بزنم ... بعد دیدم نه علم بشر ناقص به تمام معناست ... بعد اومدم اونو توضیح بدم دیدم اصلا نمی شه حتی ناقص بودم علم بشر رو هم توضیح داد ... تازه فهمیدم حق داشت نیچه بیچاره ... ما معلوم نیست اصلا خیالیم یا چمی دونم فکری در هوا یا نه همین ادم روی زمین !!! ... البته من کارم به دیوانگی نمی رسه چون نیچه نیستم دی: ... ولی خوب باید یه جای کار بلنگه ... در دنیای واقعیت یا انچه من می بینم با انچه فکر می کنم خیلی فرق داره ..

ما می دونیم بر هیچ قانونی نمی شه تکیه کرد در حالی که داریم با دقت نانو فلان اتم جابجا می کنیم !!!! ... اقا یا این نظریه مشکل داره و ما داریم مزخرف می گیم ... یا دنیای واقعی مشکل داره و می خواد کفر ما رو در بیاره ....


تو آخر مثل نیچه مارو دیوونه میکنی . :31:
به نظر من بد و بدتر که هست ... بد و انتخاب کنیم حداقل. :8:

shabe.saket
05-11-2010, 02:31
شما خیلی خوش شانسید اگه بود. همین.

مهم اینه که در فلسفت این اگه ها رو کم کنی و به یقین نزدیکترش کنی. اونجوری بری هزارتا اگه می مونه رو دستت. اما اینجوری 100 تا . فرقشون همینه .


درسته اگر در فلسفه بی معناست. من اگر آوردم چون شما اگر آوردید:10:.
حالا
چرا اونجوری میشه 1000 تا اینجوری میشه 100 تا؟

Mohammad Hosseyn
05-11-2010, 04:51
درسته اگر در فلسفه بی معناست. من اگر آوردم چون شما اگر آوردید:10:.
حالا
چرا اونجوری میشه 1000 تا اینجوری میشه 100 تا؟
بقول مرتضی که باید یه کاری بکنی آخرش هر چی ساختی یجا از بین نره....

اینکه چرا در دیدگاه هایی که از کل به جز میان اگرها بیشتره ، دلیلش اینه که اولا شما مجبورید مسائل بزرگ و اساسی رو قبول کنید که هرگز به تنهایی توانایی درکش رو ندارید (یا درکش سخته). اما از جزء به کل وقتی حرکت کنید ، از ادراکات و تجربیات خودمون ، یعنی تنها و قابل اعتماد ترین ابزاری که داریم استفاده میکنیم. و وقتی شروع می کنیم به بالا بریم سعی می کنیم چیزی که قابل توضیح نیست برامون رو فعلا یه گوشه نگهش داریم تا این جزئیاتی که داریم بررسی میکنیم تکمیل بشه. یه خوبیش اینه که شما قادرید در بعضی مسائل بگید نمی دونم . چیزی که حقیقت داره. ما خیلی چیزا رو نمی دونیم. ولی کل نگرها رو اگه توجه کنید در تمام صحبتاشون یه جور حرف میزنن انگار همه چیزو میدونن و همه چیز حل شده (عالمان مذهبی نمونه بارزش ... طرف انگار تو بهشت بوده. مو به مو برات تعریف میکنه {جل الخالق :31:}). این جور عقاید فقط درجا میزنن و قابل پیشرفت نیستن.

پس قابل اتکا بودن ، قابل انعطاف و بروز شدن دوتا از مهمترین دلایلی که نشون میده جزئی نگری روش بهتری برای حل مسائل فلسفیه.

bushido
05-11-2010, 11:13
بقول مرتضی که باید یه کاری بکنی آخرش هر چی ساختی یجا از بین نره....

اینکه چرا در دیدگاه هایی که از کل به جز میان اگرها بیشتره ، دلیلش اینه که اولا شما مجبورید مسائل بزرگ و اساسی رو قبول کنید که هرگز به تنهایی توانایی درکش رو ندارید (یا درکش سخته). اما از جزء به کل وقتی حرکت کنید ، از ادراکات و تجربیات خودمون ، یعنی تنها و قابل اعتماد ترین ابزاری که داریم استفاده میکنیم. و وقتی شروع می کنیم به بالا بریم سعی می کنیم چیزی که قابل توضیح نیست برامون رو فعلا یه گوشه نگهش داریم تا این جزئیاتی که داریم بررسی میکنیم تکمیل بشه. یه خوبیش اینه که شما قادرید در بعضی مسائل بگید نمی دونم . چیزی که حقیقت داره. ما خیلی چیزا رو نمی دونیم. ولی کل نگرها رو اگه توجه کنید در تمام صحبتاشون یه جور حرف میزنن انگار همه چیزو میدونن و همه چیز حل شده (عالمان مذهبی نمونه بارزش ... طرف انگار تو بهشت بوده. مو به مو برات تعریف میکنه {جل الخالق :31:}). این جور عقاید فقط درجا میزنن و قابل پیشرفت نیستن.

پس قابل اتکا بودن ، قابل انعطاف و بروز شدن دوتا از مهمترین دلایلی که نشون میده جزئی نگری روش بهتری برای حل مسائل فلسفیه.
نه قابل اتکا رو بکش بیرون
اصلا قابل اتکا نیست مگر در برخی موردای جزیی
اگر کسی بتونه از راه کلی به نتیجه ای برسه آره دیگه همه چیز مربوط به اون حل میشه عالمان مذهبی هم اگر بخوان نتیجه کلی در این موردی که گفتی بگیرن طبق تعریف روش کلی اول باید به خدا پی ببرن که برای این کار روش کلی وجود نداره بعد به پیامبر بعد به قرآن که این نتیجه گیری اصلا کلی نیست

Hasan.M
05-11-2010, 12:30
شریعتی مثل فیلسوفای آلمانی نیست. زمین تا آسمون باهاشون فرق داره.
چهره اگزيستانسياليست نمیدونم مال کیه؟ مال این آخونده مطهری نیست؟
آخه وقتي خودش ميگه هست من چيكاره ام كه بگم نيست :27:
استاد مطهري هم بيشتر به بررسي مسائل اسلام ميپرداخت و كمتر كتابي داره كه در اسمش از كلمه ي اسلام استفاده نكرده باشه !
اين كتاب هم مربوط به هركسي باشه به مطهري ربطي نداره :20:

shabe.saket
05-11-2010, 12:30
اینکه چرا در دیدگاه هایی که از کل به جز میان اگرها بیشتره ، دلیلش اینه که اولا شما مجبورید مسائل بزرگ و اساسی رو قبول کنید که هرگز به تنهایی توانایی درکش رو ندارید (یا درکش سخته). اما از جزء به کل وقتی حرکت کنید ، از ادراکات و تجربیات خودمون ، یعنی تنها و قابل اعتماد ترین ابزاری که داریم استفاده میکنیم. و وقتی شروع می کنیم به بالا بریم سعی می کنیم چیزی که قابل توضیح نیست برامون رو فعلا یه گوشه نگهش داریم تا این جزئیاتی که داریم بررسی میکنیم تکمیل بشه. یه خوبیش اینه که شما قادرید در بعضی مسائل بگید نمی دونم . چیزی که حقیقت داره. ما خیلی چیزا رو نمی دونیم. ولی کل نگرها رو اگه توجه کنید در تمام صحبتاشون یه جور حرف میزنن انگار همه چیزو میدونن و همه چیز حل شده (عالمان مذهبی نمونه بارزش ... طرف انگار تو بهشت بوده. مو به مو برات تعریف میکنه {جل الخالق :31:}). این جور عقاید فقط درجا میزنن و قابل پیشرفت نیستن.

پس قابل اتکا بودن ، قابل انعطاف و بروز شدن دوتا از مهمترین دلایلی که نشون میده جزئی نگری روش بهتری برای حل مسائل فلسفیه.
حیفم اومد پست تشکر ندم.:40:.

Hasan.M
05-11-2010, 12:36
:31:

خوب اگر جوابی داشتم که میذاشتم :31:
من یکی رو دیدم که جوری حرف میزد که همه چی دین ثابت شدست
میگفت فقط بحث برزخ و اشکال برزخی چون مال عالم روحن و برای ما قابل درک نیستن اثبات نشده
خیلی معلوماتش زیاد بود خیلی چیزای جالبی یاد ما داد جوری در این مورد صحبت میکرد مثلا میگفت برهان نظم و علت و... هزاران برهان دیگه که در مورد خدا میارن رو به ما گفت که اصلا برهان نیستن و برهان دو بردار نیست که هزار تا واسه ما میارن و از جزئ نمیشه به کل پی برد که من فکر میکنم برم دنبالش جواب همه اینا رو بهتون بدم ولی حیف که مشغله زندگی نمی زاره
ولی الان که فکر میکنم خیلی از بحثاشون توی پرده ابهامه مثل اینکه میگن خیلی چیزهارو خیلی کسا نباید بفهمن و برای هرکس باید در حد خودش صحبت کرد و این برهان ها رو هم برای قشر مبتدی دانش آموز میارن و خیلی چیزای دیگه که میگفت برای ما زوده و کم کم برامون روشن میشه
اشكالي نداره كه جواب ندارين چون من و ديگر دوستان هم نداريم و به خاطر همين اومديم اينجا تا باهم جواب سوالاتمون رو بگيريم:11:
هيچي نبايد مبهم بمونه !
در دين هم كمتر ابهام وجود داره ! البته اين نظر من است چون مطالعه كردم و ابهاماتم رو رفع كردم ، كاري كه هركسي بايد انجام بده !
من الان هر مسلموني رو كه ميبينم اولين سوالم ازش اينه كه قرآن رو به طور كامل خونده يانه و وقتي ميگنه نه به عقلش ميخندم چون كتابي رو كه نخونده ، قبول كرده !دين اجدادي:20:
برهان نظم هم يه نوع استدلال عقليه بااستفاده از پايه هاي كاملا علمي - فلسفي و تنها اشكالش اينه كه روشش براي اثبات خدا غير مستقيمه و از طرفي هم در درست تبيين نشده !

Hasan.M
05-11-2010, 12:41
واژه پوچی زمانی باید معنی بشه که ما حقیقت رو بیابیم. در واقع همون درست و نادرست هست. اونی پوچ فکر میکرده که اشتباه فکر کرده.
فعلا که ما نمی دونیم حقیقت چیه ف پس بکار بردن این واژه با معنی که مد نظرتونه کاملا اشتباهه. :46:


تعبيراتي كه از واژه ها ميشه خودش يكي از مشكلات فلسفه است !
به نظر من يك فلسفه ي پوچ فلسفه ايه كه نتيجه اي دربرنداشته باشه و نه تنها به اهدافي برتر نميرسه بلكه به هيچ هدفي نميرسه !
در مورد حقيقت هم موافقم :20:

Hasan.M
05-11-2010, 12:52
مو به مو برات تعریف میکنه {جل الخالق :31:}). این جور عقاید فقط درجا میزنن و قابل پیشرفت نیستن.

پس قابل اتکا بودن ، قابل انعطاف و بروز شدن دوتا از مهمترین دلایلی که نشون میده جزئی نگری روش بهتری برای حل مسائل فلسفیه.
حقيقت يابي كار سختيه ! با وجوداين همه كتاب تحريف شده !
مشكل اينه كه علم و دين الان در نقطه ي مقابل هم گذاشته شده اند در صورتي كه اينطوري نيست و تعابير افراد از دين باعث شده كه در مقابل عقل قرار داده بشه !
اگر كل رو با عقل قبول كنيم و دركش كنيم ديگه براي جواب دادن جزء مشكلي پيدا نميكنيم ! مثل خوندن يك كتابه كه شما كلش رو ميخوني ولي اگه از جزئيات ازت سوال كنن اونا رو هم ميدوني !:20:

---------- Post added at 10:22 AM ---------- Previous post was at 10:18 AM ----------



اگر کسی بتونه از راه کلی به نتیجه ای برسه آره دیگه همه چیز مربوط به اون حل میشه عالمان مذهبی هم اگر بخوان نتیجه کلی در این موردی که گفتی بگیرن طبق تعریف روش کلی اول باید به خدا پی ببرن که برای این کار روش کلی وجود نداره بعد به پیامبر بعد به قرآن که این نتیجه گیری اصلا کلی نیست
مشكل اصلي اينه كه از عالم استفاده ي عقلي نميشه بلكه استفاده ي تقليدي ميشه !
:20:

3pid71
05-11-2010, 18:04
هيچي نبايد مبهم بمونه !
در دين هم كمتر ابهام وجود داره ! البته اين نظر من است چون مطالعه كردم و ابهاماتم رو رفع كردم ، كاري كه هركسي بايد انجام بده !


چه خوب! شما در مورد اینکه وقتی خداوند در عالم ذر از ما پرسید آیا من پروردگار شما هستم و ما همه گفتیم بله چیزی میدونید؟((درست آیه قرآنشون یادم نیست ))آخه جایی خوندم که این بله گفتن به اختیار خودمون بوده و بعضی ها دیرتر یا زودتر گفتن به خاطر همین از ابتدای ورودمون به دنیا مقام برتر یا پایین تری داریم مثلا یکی در یک خانواده با وضع خوب متولد میشه و یکی در فقر و بدبختی(قابل توجه دوستان عزیزی که کلا با این بحث عالم ذر و اینا مخالفند بیخیال این جواب باشن چون من خودمم اطلاعات دقیقی ندارم که بتونم بحث کنم)

bushido
05-11-2010, 20:20
چه خوب! شما در مورد اینکه وقتی خداوند در عالم ذر از ما پرسید آیا من پروردگار شما هستم و ما همه گفتیم بله چیزی میدونید؟((درست آیه قرآنشون یادم نیست ))آخه جایی خوندم که این بله گفتن به اختیار خودمون بوده و بعضی ها دیرتر یا زودتر گفتن به خاطر همین از ابتدای ورودمون به دنیا مقام برتر یا پایین تری داریم مثلا یکی در یک خانواده با وضع خوب متولد میشه و یکی در فقر و بدبختی(قابل توجه دوستان عزیزی که کلا با این بحث عالم ذر و اینا مخالفند بیخیال این جواب باشن چون من خودمم اطلاعات دقیقی ندارم که بتونم بحث کنم)
جای این بحث اینجا نیست

دوستان مذهبی هم توجه داشته باشن که ما اینجا در مورد اینکه دین چی گفته یا فردی روحانی و مذهبی چی گفته بحث نمیکنیم و بحثمون کاملآ علمی و فلسفی و عقلانی هست


یک سوال به نظر شما تمام هستی دارای یک مبدئه_طبق اطلاعاتی دارید جواب بدید دلیلم بیارید_

shabe.saket
05-11-2010, 20:46
چه خوب! شما در مورد اینکه وقتی خداوند در عالم ذر از ما پرسید آیا من پروردگار شما هستم و ما همه گفتیم بله چیزی میدونید؟((درست آیه قرآنشون یادم نیست ))آخه جایی خوندم که این بله گفتن به اختیار خودمون بوده و بعضی ها دیرتر یا زودتر گفتن به خاطر همین از ابتدای ورودمون به دنیا مقام برتر یا پایین تری داریم مثلا یکی در یک خانواده با وضع خوب متولد میشه و یکی در فقر و بدبختی(قابل توجه دوستان عزیزی که کلا با این بحث عالم ذر و اینا مخالفند بیخیال این جواب باشن چون من خودمم اطلاعات دقیقی ندارم که بتونم بحث کنم)
نمی دونم چرا من هر چی فکر میکنم این موضوع یادم بیاد، یادم نمیاد!!!
احتمالا فراموشی مزمن گرفتم.
وگرنه قطعا این حرفا درسته.!!!!!!!!!

Mohammad Hosseyn
06-11-2010, 00:11
نه قابل اتکا رو بکش بیرون
اصلا قابل اتکا نیست مگر در برخی موردای جزیی
اگر کسی بتونه از راه کلی به نتیجه ای برسه آره دیگه همه چیز مربوط به اون حل میشه عالمان مذهبی هم اگر بخوان نتیجه کلی در این موردی که گفتی بگیرن طبق تعریف روش کلی اول باید به خدا پی ببرن که برای این کار روش کلی وجود نداره بعد به پیامبر بعد به قرآن که این نتیجه گیری اصلا کلی نیست

برای قابل اتکا بودن دلیل اوردم ... اینکه ما تنها و تنها یک ابزار در دست داریم که درستی و نادرستی رو بسنجیم . اون عقل ماست. و این عقل هم وابسته به محسوسات. بنابراین باید پایه فلسفمون رو بر همین قرار بدیم. لطفا نگید که عقل کامل نیست و حس ناقصه و ... اینا رو ما هم می دونیم (دقیقا نمی دونیم ولی حدس میزنیم اینطور باشه)... با این وجود این تنها راهه. بهتره از اینه که پایه رو بر اساس موهومات بزاریم.

مثل این می مونه که شما میخوای غذا بخوری اول یه لقمه بگیری 90 درصد غذاتو همون اول بخوای بخوری !! سر همین لقمه اول خفه میشی :31: ، از لقمه های کوچیک شروع میکنی تا اصلا بفهمی چی داری می خوری.

همین اول بخوایم بحث خدا رو پیش بکشیم هزار و یک سوال بی جواب می مونه تا آخر نسل بشر هم شاید نتونیم با هم کنار بیایم. ولی اگه از جزئیات بریم جلو این سوالات بصورت تدریجی جواباشون پیدا میشه.
دیگه من نمی دونم چیجوری نظرمو به شما منتقل کنم ... :46:



تعبيراتي كه از واژه ها ميشه خودش يكي از مشكلات فلسفه است !
به نظر من يك فلسفه ي پوچ فلسفه ايه كه نتيجه اي دربرنداشته باشه و نه تنها به اهدافي برتر نميرسه بلكه به هيچ هدفي نميرسه !
در مورد حقيقت هم موافقم :20:

منم گفتم تعبیرها رو بریزیم دور ... شما هم که تعبیر آوردی...

شاید واقعا جهان قرار نباشه قاعده و قانونی داشته باشه.کسی چه میدونه. شاید واقعا جهان پوچ باشه.
بخاطر همین شاید ها اصلا استفاده از کلمه پوچ اشتباهه .


حقيقت يابي كار سختيه ! با وجوداين همه كتاب تحريف شده !
مشكل اينه كه علم و دين الان در نقطه ي مقابل هم گذاشته شده اند در صورتي كه اينطوري نيست و تعابير افراد از دين باعث شده كه در مقابل عقل قرار داده بشه !
اگر كل رو با عقل قبول كنيم و دركش كنيم ديگه براي جواب دادن جزء مشكلي پيدا نميكنيم ! مثل خوندن يك كتابه كه شما كلش رو ميخوني ولي اگه از جزئيات ازت سوال كنن اونا رو هم ميدوني !:20:

---------- Post added at 10:22 AM ---------- Previous post was at 10:18 AM ----------


مشكل اصلي اينه كه از عالم استفاده ي عقلي نميشه بلكه استفاده ي تقليدي ميشه !
:20:

دین و عقل در مقابل هم خواهی نخواهی قرار داره. کسی هم اینا رو رو به رو هم نگذاشته. درسته اکثر اوقات عالمان مذهبی کاسه داغتر از آش شدن. ولی اینجوری هم نبوده که اینا کلا منحرف شده باشن .

وقتی پایه و اساس ایندو کاملا متفاوته اگه با هم درگیر نشن باید تعجب کنیم.

وقتی تو کتاب مقدس به صراحت نوشته زمین صافه یا زمین مرکز عالمه یا فلانی رو سنگسار کن و ... حالا از اونور یکی بیاد با بیان دیدگاه علم اینو نقض کنه ، اون وقت مذهبیون حق دارن بگن باید اعدام بشه یا زنده زنده بسوزانید.

مشکل همینه که نمی تونی درک کنی مسائل کلی رو. علت اینکه میگن به خدا فکر نکن کافر میشی فکر میکنی چیه . بخاطر اینکه خود مذهبیون هم به اشکالاتشون واقف هستن. میدونن چیزی رو پذیرفتن که نمی تونن درک کنن.




یک سوال به نظر شما تمام هستی دارای یک مبدئه_طبق اطلاعاتی دارید جواب بدید دلیلم بیارید_

جواب دادن به این سوالات زوده ... چون اطلاعات کافی نداریم. (همون بحث کل و جزء دیگه :31:)(دیگه از کلمه کل و جزء و بالا و پائین و ... داره حالم بد میشه :2: از بس تکرار کردیم.)

یه چیز دیگه که چسبیده به همین بحثه . عقلگراییه . اینم از آفات فلسفه بوده به نظر من. هم مربوط به بحث روح و جسمه که مطرح کردم . و همین کلی و جزئی نگری.

3pid71
06-11-2010, 15:20
نمی دونم چرا من هر چی فکر میکنم این موضوع یادم بیاد، یادم نمیاد!!!
احتمالا فراموشی مزمن گرفتم.
وگرنه قطعا این حرفا درسته.!!!!!!!!!

مگه شما مثلا اولین باری که حرف زدین یا اولین باری که راه افتادین رو یادتونه که حالا از این بابت که عالم قبل دنیا رو یادتون نیست(که اصلا اصل هم اینه که یادمون نباشه)ابراز تعجب می کنید!!

---------- Post added at 05:20 PM ---------- Previous post was at 05:18 PM ----------


جای این بحث اینجا نیست



_

خوب آخه دیدم ایشون میگه مطالعه دارم گفتم کمکم کنه.توی کدوم تاپیک برم؟

shabe.saket
06-11-2010, 16:15
مگه شما مثلا اولین باری که حرف زدین یا اولین باری که راه افتادین رو یادتونه که حالا از این بابت که عالم قبل دنیا رو یادتون نیست(که اصلا اصل هم اینه که یادمون نباشه)ابراز تعجب می کنید!!

عالمی قبل از تولد وجود نداره.

3pid71
06-11-2010, 17:39
عالمی قبل از تولد وجود نداره.
دلایلتون؟؟؟

Mohammad Hosseyn
06-11-2010, 18:10
مگه شما مثلا اولین باری که حرف زدین یا اولین باری که راه افتادین رو یادتونه که حالا از این بابت که عالم قبل دنیا رو یادتون نیست(که اصلا اصل هم اینه که یادمون نباشه)ابراز تعجب می کنید!!

---------- Post added at 05:20 PM ---------- Previous post was at 05:18 PM ----------



خوب آخه دیدم ایشون میگه مطالعه دارم گفتم کمکم کنه.توی کدوم تاپیک برم؟
استدلالی بسیار ناقص برای تائید حرفتون آوردید ...

ببینید اول از همه اینکه شما چیزی رو ارائه کردید و باید براش دلیل داشته باشید . دوستمون shabe.saket فقط بخاطر نداشتن دلیل کافی از شما حاضر نیست بپذیره برای همین میگه وجود نداره.

پس شمایی که یه نظریه دادی (حالا منظور شما نیست ، منظور مذهب یا بطور کلی هر نظریه پردازی) باید برای حرفش دلیل بیاره تا مورد قبول واقع بشه. نه اینکه بگید اینطوریه ف بعد من مخالفت کردم دلیل مخالفت رو بپرسید !!! منطقی نیست .

حالا در مورد استدلال اینکه هر چیزی که یادمون نیست دلیل نداره وجود نداشته باشه. بله حرفتون در کل درسته. ولی اینکه یه چیزی یادمون نبود دلیل بر اتفاق افتادن اون چیز نیست. یا این چیزی که شما میگید اتفاق افتاده یا نیافتاده. در هر صورت من چیزی در خاطرم نیست. پس تا اینجا من حق دارم بگم چنین واقعه ای از دید من اتفاق نیافتاده. مثل این می مونه که من بیام بگم شما 1 ماهه بودی من ازت قول گرفتم 20 سال بعد اینکارو بکنی (فرض کنید در یک ماهگی هوش دارید ولی حافظه ندارید). اونوقت در 20 سالگی انتظار داشته باشم که اینکارو برام بکنی. حتی اگه راست هم بگم بازم انتظار بی جاییه !!
تنها راه اثبات اینه که دلیل قابل قبولی بیارم. مثلا بگم اینا ، اینم فیلمش !! :31:
اونوقت میشه گفت حرف حساب میزنم.

شما چون کلی نگر هستی ، اول خدا رو قبول کردی ، بعد قبول کردی پیامبری از اون اومده که کتابی هم از اون اورده . بعدش هر چی تو کتاب نوشته درسته. اینم جزوشه پس درسته. حالا ازت دلیل منظقی بخوان چیزی نداری بگی ، از استدلال های کلی حرف میزنی که یک طرفه هستن. (همون اگه یادت نیاد دلیل بر نبود نیست). اونطرفشو چجوری حذف میکنید نمی دونم (اینکه دلیل بر بود هم نیست. )!! .

Hasan.M
06-11-2010, 18:25
:20:
جای این بحث اینجا نیست



یک سوال به نظر شما تمام هستی دارای یک مبدئه_طبق اطلاعاتی دارید جواب بدید دلیلم بیارید_
مطرح كردن يك موضوع گمان نكنم مشكل ايجاد كنه چون شايد كسي اطلاعات بيشتري داشته باشه و با اشاره به اون بحث يادش بياد و مطرح كنه

---------- Post added at 03:55 PM ---------- Previous post was at 03:52 PM ----------





.منم گفتم تعبیرها رو بریزیم دور ... شما هم که تعبیر آوردی...

شاید واقعا جهان قرار نباشه قاعده و قانونی داشته باشه.کسی چه میدونه. شاید واقعا جهان پوچ باشه.
بخاطر همین شاید ها اصلا استفاده از کلمه پوچ اشتباهه .



.

اون شايدي كه آوردين يعني ماترياليست :20:(البته نه شما بلكه جملتون)!
پوچ بودن جهان يه جورايي غير ممكنه و برهان نظم هم به همين اشاره ميكنه :20:!

Hasan.M
06-11-2010, 18:39
دین و عقل در مقابل هم خواهی نخواهی قرار داره. کسی هم اینا رو رو به رو هم نگذاشته. درسته اکثر اوقات عالمان مذهبی کاسه داغتر از آش شدن. ولی اینجوری هم نبوده که اینا کلا منحرف شده باشن .

وقتی پایه و اساس ایندو کاملا متفاوته اگه با هم درگیر نشن باید تعجب کنیم.

وقتی تو کتاب مقدس به صراحت نوشته زمین صافه یا زمین مرکز عالمه یا فلانی رو سنگسار کن و ... حالا از اونور یکی بیاد با بیان دیدگاه علم اینو نقض کنه ، اون وقت مذهبیون حق دارن بگن باید اعدام بشه یا زنده زنده بسوزانید.

مشکل همینه که نمی تونی درک کنی مسائل کلی رو. علت اینکه میگن به خدا فکر نکن کافر میشی فکر میکنی چیه . بخاطر اینکه خود مذهبیون هم به اشکالاتشون واقف هستن. میدونن چیزی رو پذیرفتن که نمی تونن درک کنن.



.
وقتي عقل يك كتاب ديني رو رد ميكنه و ميگه اين غلطه اونوقت اون غلطه و نبايد قبولش كني (اين حرف خود قرآنه )
تعابير نادرست باعث ميشه كه نتايج احمقانه گرفته بشه مثلا اين آيه :
فمن مثقال ذره خيرا يره
رو اين گونه معني ميكنند كه هركس كار خوبي بكنه پاداشش رو ميبينه درصورتي كه اين تعبير غلطه و درستش اينه كه خود عمل رو ميبينه واين چيزي بود كه saeeddzگفت يعني عملا امتحانش كرده بود:31:!
خيلي از احكام ديني براي كنترل مردم ساخته شده و عملا در اون كتاب ديني نوشته نشده است !
عيسي تو كتاب مقدس خودش و موسي هم تو كتاب مقدس خودش اشاره به وسيع بودن زمين كردن و اوني كه الان وجود داره فقط تعبير كسي است كه داشته مينوشته و يا كسي كه اين مطلب به دستش رسيده !اشتباه براي همه ممكنه مثلا همين آيه ي بالايي رو كه گذاشتم اصلا داخلش كلمه اي عربي به معناي پاداش وجود نداره ولي بعضي از آيت الله ها هم در معنا كردنش از خودشون پاداش رو اضافه ميكنن ي!
اين جملات آخر شما رو من عملا توي يه پست ثابت كردم كه ميگن "برو استغفار كن " ولي بايد دقت كنيد كه چه كسي داره اين حرف رو ميزنه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!
شخصي كه بگه نبايد راجع به خداشناسي تحقيق كرد و يا اين كه در مورد شناخت دنياهاي ديگر بايد خيلي كم از عقلش استفاده كرده باشه چون حتي دين نيز براي مقبوليت به تاييد عقل نيازمنده !
حتي عقل ابولهب!

---------- Post added at 04:09 PM ---------- Previous post was at 04:07 PM ----------

يه جمله اي هست كه ميگه :
به دنيا نيامدي تا انتخاب كني بلكه به دنيا آمدي تا بفهمي چرا اين انتخاب رو انجام دادي !

Mohammad Hosseyn
06-11-2010, 18:42
اون شايدي كه آوردين يعني ماترياليست [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](البته نه شما بلكه جملتون)!
پوچ بودن جهان يه جورايي غير ممكنه و برهان نظم هم به همين اشاره ميكنه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]!

منظورت قاعده مند بودن و نبودن جهانه ؟؟؟
تا اونجا که من می دونم ماتریالیسم حرفش بی قانونی جهان نیست. بر عکس ، ماتریالیسم میگه جهان قانون منده. حتی افراطیونش که میگن قانون های موجود صد درصد حقیقت دارن. یعنی اون چیزی که در واقع می بینیم همون چیزیه که در حقیقت هست. بدون کم و کاست. گرایش ماتریالیست ها به علم نشون دهنده این موضوع هست که به نظم جهان معتقدند.

لطف کنید برهان نظم رو یه بار اینجا خلاصه بیانش کنید. (کلا دوستان سعی کنید از هر برهان و عقیده و سبک تفکر و ... حرف میزنید یه توضیح کوتاه در موردش بدید یا لینکی بدید که توضیحش باشه. این تاپیک باید بار اموزشی هم داشته باشه.)

حالا به نظر من بی نظم بودن غیر ممکن نیست. هنوز دلیل قاطعی براش نیافتم . پس می تونه باشه ، می تونه نباشه.

Mohammad Hosseyn
06-11-2010, 18:53
برهان نظم

پدیده‌های طبیعی آنچنان ساختار، عملکرد و یا ارتباط درونی دقیقی را نشان می‌دهند، که بسیاری این فرض را که ورای آنها، یک طراح خلاق وجود دارد، نتیجه‌ای طبیعی - اگر نه اجتناب ناپذیر- دانسته‌اند. فلاسفه در قرون متمادی سعی کرده‌اند که این شهود کلی را به شکل برهانی با ساختار منطقی در بیاورند. به مجموعه این استدلال‌ها، برهان نظم گفته می‌شود. برهان نظم به طور خلاصه می‌گوید اگر به پیرامون خود بنگریم، ناگزیر می‌یابیم که چگونه هر چیزی با عملکردش سازگاری و تناسب دارد: هر چیزی گواهی می‌دهد که از سر تدبیر طراحی شده‌است. به این ترتیب قائلین به این برهان نتیجه می‌گیرند که این مسئله وجود پروردگار را به اثبات می‌رساند. به عبارت دیگر جهان ما نشان دهندهٔ وجود نوعی انتخاب است، نه اتفاقی کور و تصادفی. مدافعان برهان نظم، این انتخاب کننده را خدا می‌نامند.

ایراداتی که منتقدان بر این برهان ایراد کرده‌اند، عمدتا دفاع از این موضع بوده که نیازمندی نظم به ناظم ذی شعور و غایت اندیش در مصنوعات بشر معقول است، اما تعمیم آن به تمام اشیا محل تردید است.

-------------------------------

این ایراد معقول به نظر میرسه ... از مشکلات عقلگرایی همینه ... استفاده از قیاس در این موارد اصلا کارآمد به نظر نمیرسه.

فرض کنید اتم های یه قطعه فلز فیلسوف باشن. وقتی دما پائینه و جنبش کمه این فیلسوفا میگن ببین چه نظمی داره جهان. حالا یه قطعه دیگه که داغه و جنبش زیاد داره بازم میگه دنیا چه نظمی دار !!! در حالی که برای هر کدوم اون یکی بی نظمیه !!!

یا یه سوال ... اگه بچه ی 1 ماهه ببینه یه نفر تو هوا معلقه بیشتر تعجب میکنه یا یه فرد بالغ ؟
همه اینا نشون دهنده اینه که نظم نسبیه. این نظمی که ما ازش حرف می زنیم نتیجه عادت ما به این مدل از جهانه. هر چیزی غیر این بود بازم اسمشو میزاشتیم نظم .

3pid71
06-11-2010, 20:04
من ورودم به این تاپیک فقط اینه که دیدگاه های آدم های مختلف رو ببینم و پروژم رو تکمیل کنم.توی آذر هم کنفرانسشو دارم پس نیومدم که عقاید شما رو عوض کنم یا تاثیر بپیذیرم.اینکه من کلی نگرم و اینا بماند شما نظراتتون رو با دلایل خودتون بگید تا من اونا رو به عنوان فکر آقا یا خانم x با دین فلان مطرح کنم .راستی ممنون میشم اگه دینتوم رو هم بگید

Mohammad Hosseyn
06-11-2010, 20:54
من ورودم به این تاپیک فقط اینه که دیدگاه های آدم های مختلف رو ببینم و پروژم رو تکمیل کنم.توی آذر هم کنفرانسشو دارم پس نیومدم که عقاید شما رو عوض کنم یا تاثیر بپیذیرم.اینکه من کلی نگرم و اینا بماند شما نظراتتون رو با دلایل خودتون بگید تا من اونا رو به عنوان فکر آقا یا خانم x با دین فلان مطرح کنم .راستی ممنون میشم اگه دینتوم رو هم بگید
من کلا اینجا کلی حرف میزنم. یعنی منظورم به فرد نیست. بلکه دیدگاه رو میگم.

امیدوارم در پروژه تان موفق باشید ...

در مورد دین راستش شما بنویس بی دین !! مشکلی نیست که ؟ :31:

3pid71
06-11-2010, 21:52
من کلا اینجا کلی حرف میزنم. یعنی منظورم به فرد نیست. بلکه دیدگاه رو میگم.

امیدوارم در پروژه تان موفق باشید ...

در مورد دین راستش شما بنویس بی دین !! مشکلی نیست که ؟ :31:
مشکلی که نیس.ولی واقعا بی دین؟؟ هیچ مکتب خاصی رو قبول ندارید؟؟

bushido
06-11-2010, 22:08
برای قابل اتکا بودن دلیل اوردم ... اینکه ما تنها و تنها یک ابزار در دست داریم که درستی و نادرستی رو بسنجیم . اون عقل ماست. و این عقل هم وابسته به محسوسات. بنابراین باید پایه فلسفمون رو بر همین قرار بدیم. لطفا نگید که عقل کامل نیست و حس ناقصه و ... اینا رو ما هم می دونیم (دقیقا نمی دونیم ولی حدس میزنیم اینطور باشه)... با این وجود این تنها راهه. بهتره از اینه که پایه رو بر اساس موهومات بزاریم.
مثل این می مونه که شما میخوای غذا بخوری اول یه لقمه بگیری 90 درصد غذاتو همون اول بخوای بخوری !! سر همین لقمه اول خفه میشی :31: ، از لقمه های کوچیک شروع میکنی تا اصلا بفهمی چی داری می خوری.

همین اول بخوایم بحث خدا رو پیش بکشیم هزار و یک سوال بی جواب می مونه تا آخر نسل بشر هم شاید نتونیم با هم کنار بیایم. ولی اگه از جزئیات بریم جلو این سوالات بصورت تدریجی جواباشون پیدا میشه.
دیگه من نمی دونم چیجوری نظرمو به شما منتقل کنم ... :46:

شاید واقعا جهان قرار نباشه قاعده و قانونی داشته باشه.کسی چه میدونه. شاید واقعا جهان پوچ باشه.
بخاطر همین شاید ها اصلا استفاده از کلمه پوچ اشتباهه .

دین و عقل در مقابل هم خواهی نخواهی قرار داره. کسی هم اینا رو رو به رو هم نگذاشته. درسته اکثر اوقات عالمان مذهبی کاسه داغتر از آش شدن. ولی اینجوری هم نبوده که اینا کلا منحرف شده باشن .

وقتی پایه و اساس ایندو کاملا متفاوته اگه با هم درگیر نشن باید تعجب کنیم.

وقتی تو کتاب مقدس به صراحت نوشته زمین صافه یا زمین مرکز عالمه یا فلانی رو سنگسار کن و ... حالا از اونور یکی بیاد با بیان دیدگاه علم اینو نقض کنه ، اون وقت مذهبیون حق دارن بگن باید اعدام بشه یا زنده زنده بسوزانید.

مشکل همینه که نمی تونی درک کنی مسائل کلی رو. علت اینکه میگن به خدا فکر نکن کافر میشی فکر میکنی چیه . بخاطر اینکه خود مذهبیون هم به اشکالاتشون واقف هستن. میدونن چیزی رو پذیرفتن که نمی تونن درک کنن.

جواب دادن به این سوالات زوده ... چون اطلاعات کافی نداریم. (همون بحث کل و جزء دیگه :31:)(دیگه از کلمه کل و جزء و بالا و پائین و ... داره حالم بد میشه :2: از بس تکرار کردیم.)

یه چیز دیگه که چسبیده به همین بحثه . عقلگراییه . اینم از آفات فلسفه بوده به نظر من. هم مربوط به بحث روح و جسمه که مطرح کردم . و همین کلی و جزئی نگری.

بر منکر کسی که میگه حس اشتباه نداره و عقل خیلی هایم ناقصه لعنت :46:ولی من فکر میکنم میتونیم به نتیجه برسیم حتی با این شرایط مگر نه بحث نمیکردم
کی اول بار بحث خدا رو اورد وسط مثل اینکه بیشتر از من شما منظورمو نمیفهمی
پایه رو کسی موهومات بزاره که به خرافه و ... میرسه فکر کنم منظورت یچیز دیگه غیر موهومات بود:31:
شاید اصلا همه چیز پوچ باشه!!!!!؟؟؟؟؟:18: امکانش صفره
ولی من بهت یک شایدی میگم که امکانش وجود داره اونم اینه که دین و عقل در مقابل هم وجود داره!!!؟ شاید دین کاملا عقلانیه تو نمی فهمیش و اطلاعاتت ناقصه برای هر چیز باید دلیل اوورد دلیلت واسه این حرفت چیه؟
کتاب مقدس تحریف شده این رو بخوای برات ثابت میکنم
کی گفته به خدا فکر نکن اتفاقا میگن فکر کن فقط در مورد ذاتش فکر نکن چون فراتر از فکر ماست و در خور فکر ما نیست
بحث کلی من هم کاملا جدا از کلی تو میگی منظور من برهان لمی است که در پذیرفتنش کسی نمیتونه شک کنه مگر دیوونه باشه


جالبه بیرون از اینجا منو به عنوان یک مرتد حساب میکنن ولی توی این فروم تنها کسی از اینکه دین ما عقلانیه دفاع میکنه منم:31: یعنی کسی توی این فروم نیست بتونه جواب بده و از موضع خودش دفاع کنه؟؟

bushido
06-11-2010, 22:41
برهان نظم

پدیده‌های طبیعی آنچنان ساختار، عملکرد و یا ارتباط درونی دقیقی را نشان می‌دهند، که بسیاری این فرض را که ورای آنها، یک طراح خلاق وجود دارد، نتیجه‌ای طبیعی - اگر نه اجتناب ناپذیر- دانسته‌اند. فلاسفه در قرون متمادی سعی کرده‌اند که این شهود کلی را به شکل برهانی با ساختار منطقی در بیاورند. به مجموعه این استدلال‌ها، برهان نظم گفته می‌شود. برهان نظم به طور خلاصه می‌گوید اگر به پیرامون خود بنگریم، ناگزیر می‌یابیم که چگونه هر چیزی با عملکردش سازگاری و تناسب دارد: هر چیزی گواهی می‌دهد که از سر تدبیر طراحی شده‌است. به این ترتیب قائلین به این برهان نتیجه می‌گیرند که این مسئله وجود پروردگار را به اثبات می‌رساند. به عبارت دیگر جهان ما نشان دهندهٔ وجود نوعی انتخاب است، نه اتفاقی کور و تصادفی. مدافعان برهان نظم، این انتخاب کننده را خدا می‌نامند.

ایراداتی که منتقدان بر این برهان ایراد کرده‌اند، عمدتا دفاع از این موضع بوده که نیازمندی نظم به ناظم ذی شعور و غایت اندیش در مصنوعات بشر معقول است، اما تعمیم آن به تمام اشیا محل تردید است.

-------------------------------

این ایراد معقول به نظر میرسه ... از مشکلات عقلگرایی همینه ... استفاده از قیاس در این موارد اصلا کارآمد به نظر نمیرسه.

فرض کنید اتم های یه قطعه فلز فیلسوف باشن. وقتی دما پائینه و جنبش کمه این فیلسوفا میگن ببین چه نظمی داره جهان. حالا یه قطعه دیگه که داغه و جنبش زیاد داره بازم میگه دنیا چه نظمی دار !!! در حالی که برای هر کدوم اون یکی بی نظمیه !!!

یا یه سوال ... اگه بچه ی 1 ماهه ببینه یه نفر تو هوا معلقه بیشتر تعجب میکنه یا یه فرد بالغ ؟
همه اینا نشون دهنده اینه که نظم نسبیه. این نظمی که ما ازش حرف می زنیم نتیجه عادت ما به این مدل از جهانه. هر چیزی غیر این بود بازم اسمشو میزاشتیم نظم .
تعمیم قانون نظم به تمام اشیائ صحت داره اون قطعه آهنم بازم چه نظمیه دما به یک حد خاصی میرسه جنبشش زیاد و دماش کمه جنبشش کم کاملا نظم و میشه احساس کرد اصلا استدلال درستی نیست

---------- Post added at 11:41 PM ---------- Previous post was at 11:37 PM ----------


من کلا اینجا کلی حرف میزنم. یعنی منظورم به فرد نیست. بلکه دیدگاه رو میگم.

امیدوارم در پروژه تان موفق باشید ...

در مورد دین راستش شما بنویس بی دین !! مشکلی نیست که ؟ :31:
کارت درسته:46:

Mohammad Hosseyn
07-11-2010, 00:32
مشکلی که نیس.ولی واقعا بی دین؟؟ هیچ مکتب خاصی رو قبول ندارید؟؟

اینجوری بگم که من مثل خیلی هامون به یک مکتب خاص نچسبیدم. بلکه از هرکدام چیزی که به نظرم درستر آمد رو برداشت کردم. بطور کلی میشه گفت به عقاید مادی گرا ، تجربه گرا ، و آزادی های اجتماعی گرایش بیشتری نشون دادم.
از نظر مذهبی که هیچ کدام را نپسندیدم. ولی باز هم عقایدی هست که در مذهب ارائه شده و برای من قابل قبول بوده. نمونه بارزش عقاید اصلی و خالص عیسی بوده . در مورد بودا هم چیزهایی شنیدم ولی چون مطالعات کامل نیست برداشتی ندارم ازش.
کلا نه دین خاصی دارم نه عقیده ی خاصی رو 100 درصد دنبال میکنم.


بر منکر کسی که میگه حس اشتباه نداره و عقل خیلی هایم ناقصه لعنت :46:ولی من فکر میکنم میتونیم به نتیجه برسیم حتی با این شرایط مگر نه بحث نمیکردم
کی اول بار بحث خدا رو اورد وسط مثل اینکه بیشتر از من شما منظورمو نمیفهمی
پایه رو کسی موهومات بزاره که به خرافه و ... میرسه فکر کنم منظورت یچیز دیگه غیر موهومات بود:31:
شاید اصلا همه چیز پوچ باشه!!!!!؟؟؟؟؟:18: امکانش صفره
ولی من بهت یک شایدی میگم که امکانش وجود داره اونم اینه که دین و عقل در مقابل هم وجود داره!!!؟ شاید دین کاملا عقلانیه تو نمی فهمیش و اطلاعاتت ناقصه برای هر چیز باید دلیل اوورد دلیلت واسه این حرفت چیه؟
کتاب مقدس تحریف شده این رو بخوای برات ثابت میکنم
کی گفته به خدا فکر نکن اتفاقا میگن فکر کن فقط در مورد ذاتش فکر نکن چون فراتر از فکر ماست و در خور فکر ما نیست
بحث کلی من هم کاملا جدا از کلی تو میگی منظور من برهان لمی است که در پذیرفتنش کسی نمیتونه شک کنه مگر دیوونه باشه


جالبه بیرون از اینجا منو به عنوان یک مرتد حساب میکنن ولی توی این فروم تنها کسی از اینکه دین ما عقلانیه دفاع میکنه منم:31: یعنی کسی توی این فروم نیست بتونه جواب بده و از موضع خودش دفاع کنه؟؟

منم گفتم که با ناقص بودن این دو ، باید بهش اعتماد کرد ...

موهومات : موهات از دیدگاه دوتا فیلسوف خیلی جالب تعریف شده . لاک و هیوم . موهومات رو چیزی تعریف کردن که قابل تجربه نیست . همین. شما خدا رو به چه صورت تجربه کردی ؟ فرشته رو چطور ؟ بهش رو چطور ؟ قاقالیلی رو چطور ؟ و ... . اگه هچ تجربه (یا ارتباطی بین اینها و تجربه های پیشین) نیافتی ، بهش میگیم موهومات. یعنی صرفا فقط از ذهن برخواسته. هیوم خودش اینو تکمیل میکنه به صورت بسیار جالبی تفهیمش میکنه. میگه این افکار بر پایه تصورات بسیط (مرکب) ما شکل گرفتن. یعنی مثلا فرشته رو ما یه چیزی در قالب انسان که بال داره و ... تجسم می کنیم. اینها رو قبلا یه جاهایی جداگانه تجربه کردیم. ولی بعدا در جایی که نیاز به حل کردن یه چیزی داریم ذهن ما میاد این تصورات رو ترکیب می کنه تا راه حل رو خودش بسازه !!
خدا هم مثل همین. موجودی ، دانا ، مهربان ، توانا و ... . همه ی این صفات رو ما تجربه کردیم. حالا برای جهانی که می بینیم ذهن ما چیزی اینجوری رو تصور می کنه.
اگه توجه کنید انسان هرگز نمی تونه چیزی رو که تجربه نکرده تصور کنه !! اگه شما بگی اژدهای هفت سر بازم تجربیات ترکیبی رو با هم آمیختی و اینو ساختی.
این عقاید بسیار تکاندهندست و کاملا مسیر فلسفه رو به سمت جدیدی برد. همین موقع ها بود که عقلگرایی زیر باد انتقاد گرفته شدو برهان هایی مثل نظم و علیت زیر سوال رفت .

برای پوچ نبودن دلیل بیار. من نمی گم پوچ هست. میگم نمی دونیم چی هست. بنابراین مدعی قاطع شمائید . منتظر دلیل هستم .

گفتی شاید دین عقلانی باشه ... اگه نیست از من دلیل خواستی . منم میگم یه اپسیلون ممکنه دین عقلانی باشه (بجای عقلانی بهتره بگیم حقیقت درست و موجود). به بیان دیگه یعنی حرف دین درست باشه در مورد همه چیز. خوب نکته اینجاست : ما هنوز به حقیقت دست نیافتیم. دوتا روش جلو پامونه. دین و علم . برنامه آماده و برنامه ای که باید خودمون بسازیمش. حالا پیشنهاد من این بود که روش دوم رو پیش بگیریم. دلایل رو اوردم. حالا فرض کنید راه علم رو تا آخر رفتیم . یا با دین تطابق داره ، یا نداره. اگه نداشت من میگم دین بازی رو باخته. اگه داشت که هیچ ضرری متحمل نشدیم.
نکته دیگه اینه که قرار نیست حتما به حقیقت درست دست پیدا کنیم. قراره به واقعیاتی که می بینیم نزدیکترین حقیقت ممکن رو نسبت بدیم. اگر هم با این عقل و حس به دین که به نظر شما حقیقت درسته نرسیم ، مشکل از خداست که منو ناقص افرید ، از من میخواد کامل باشم !! مثل این می مونه رباتی بسازی که دست نداره ، بعد دستور بلند کردن شیئ بهش بدی !!! هنگ میکنه .

همون ذات خدا دیگه ... به نظر شما مسخره نیست که چیزی رو که نمی تونم درک کنم قبول کنم ؟؟؟ به شما کتابی بدن از اول تا آخرش چینی نوشته شده باشه. شما هم نفهمیش . اما تعرفش رو بکنن و بگن کتاب توپیه ... شما بدون دونستن محتواش بهش معتقد میشید ؟؟ چطور خدایی که نتونستید درک کنید رو قبول می کنید ؟ بدتر از اون چطور خدا از ما انتظار داره درکش کنیم و یا حداقل بهش ایمان بیاریم.

کتاب مقدس 100 درصد که تحریف نشده. یه اپسیلون که همونه !!! البته مسیحیت کاملا فرق میکنه. صرفا جهت مثال بود. از این بابت در تورات و قرآن هم موردهایی هست. مسیحیت همونطور که گفتم عقاید خالص عیسی چیز عجیب و متفاوت نسبت به باقی بود. بخاطر همین نابودش کردن و عقایدی رو هم به دیدگاه خودشون به اسم مسیحیت ساختن.

برهان لمی ... توضیحش رو می خونم از بس کلمات عجیب غریب داره متوجه نمیشم چی هست !! چه برسه تائیدش کنم یا رد. تونستید توضیح ساده بدید.

یه نکته ... فیلسوف های بزرگی که اومدن و رفتن تقریبا اکثرشون هرگز معتقد به درستی صد درصد چیزی نبودن . شما هم وقتی می گی فلان برهان صد درصد هست بدون همین اول دچار اشتباه شدی .

دوستان زیادی رو دیدیم که قبلا بحث می کردن. یا حرفای من سرشون رو درد میاره ، یا مایل به بحث نیستند.


تعمیم قانون نظم به تمام اشیائ صحت داره اون قطعه آهنم بازم چه نظمیه دما به یک حد خاصی میرسه جنبشش زیاد و دماش کمه جنبشش کم کاملا نظم و میشه احساس کرد اصلا استدلال درستی نیست

---------- Post added at 11:41 PM ---------- Previous post was at 11:37 PM ----------


کارت درسته:46:
نه ... شما اون قطعه اهن رو از دید خودتون دارید بررسی می کنید . من گفتم فرض کن اتم هاش فیلسوف باشن و در اون فضا می خوان مثل ما فلسفه جهانشون رو درک کنن. در مورد نظم اونطوری فکر میکنن. نه اینکه من هر دوشون رو نظم می بینم. این دید از خارج هست.
منظور کلی من اینه که نظم هم نسبی هست.

چیم درسته !!؟؟؟ :31:

shabe.saket
07-11-2010, 01:54
برهان لمی ... توضیحش رو می خونم از بس کلمات عجیب غریب داره متوجه نمیشم چی هست !! چه برسه تائیدش کنم یا رد. تونستید توضیح ساده بدید.

محمد حسین من یکی از گفته هات لذت میبرم و خیلی استفاده می کنم.
از مجموع سخنانت من این و برداشت کردم که تو به برهان لمی معتقد نیستی. (به برهان آنی معتقدی).
البته باید یه چیز رو توجه داشت.
برهان لمی و برهان آنی یه طبقه بندی برهانی هست و اکثر براهین در زیر مجموعه برهان لمی یا برهان آنی قرار میگیرند.(برهان های استثنا هم وجود داره.)

برهان لمی:
تعریف: حد وسط درهر قیاسی به عنوان یک پل ارتباطی و پیوند دهنده میان اصغر و اکبر است. در برهان بخاطر اینکه حد وسط علت یقین به نتیجه یعنی علت یقین به اکبر به اصغر است استدلالی برتر نسبت به سایر استدلالات می‌باشد. از این روست که حد وسط را «واسطه در اثبات» می‌نامند. حال اگر حد وسط علاوه بر اینکه واسطه در اثبات است واسطه در ثبوت اکبر برای اصغر می‌باشد. برهان لم بر آن مشتمل خواهد شد چون هم لمّیت در وجود و هم در تصدیق را بیان می‌کند.

برهان آنی:
تعریف: اگر حد وسط تنها واسطه در اثبات بود و در مقام ثبوت وساطتي نداشت، آنرا "برهان ان/ برهان اني" مي‌نامند. برهان اني خود دو گونه است؛ گاه حد وسط در اصغر خود معلول حد اکبر مي‌باشد. گاه به گونه‌اي است که حد وسط و اکبر هر دو معلول علت سوم است.

یعنی چی؟
به زبان خیلی ساده میگم: اگر از معلول به سمت علت حرکت کنیم، یعنی اگر وجود معلول رو برسی کنیم سپس بگیم علت این معلول چیه؟ فلانه. علت علت معلول چیه؟ فلانه و...تااااااا علت العلل پیش بریم، این شد برهان آنی.

مثلا:
چوب سوخته است.
حرارت چوب را سوزانده است.
حرارت بوسیله آتش تولید می شود.
آتش چوب را سوزانده است.

اما اگر از طرف علت به سمت معلول حرکت کنیم، یعنی بگیم معلول علت العلل چیه؟ فلانی. معلول فلانی چیه؟ فلانی و....تاااااااا کوچکترین معلول ها برسیم، برهان شد لمی.

مثلا:
آتش حرارت تولید میکند.
حرارت باعث سوختن اجسام می شود.
چوب طی حرارت دیدن سوخته است.
چوب بوسیله آتش سوخته است.

نارنجی ها: علت
سبزها: معلول
بنفش ها: لم
آبی ها: آن

یک مسئله حاد
من هیچ جوابی رو برای پارادوکس راسل هنوز پیدا نکردم.
بچه ها در مورد این پارادوکس فکر کنید.

پارادوکس راسل:
«فرض کنيد که در يک شهر آرايشگري وجود دارد که فقط و فقط سر کساني را اصلاح مي‌کند که خودشان سر خود را اصلاح نمي‌کنند، به علاوه هر کسي که خودش سر خود را اصلاح نمي‌کند، سرش را پيش اين آرايشگر اصلاح مي‌کند! حال به عقيده‌ي شما اين آرايشگر سر خودش را خود اصلاح مي کند يا خير؟ پاسخ بسيار حيرت انگيز است:
اگر اين آرايشگر سر خودش را خود اصلاح نکند، پس در زمره‌ي افرادي که سر خودشان را خود اصلاح نمي‌کنند قرار دارد، و در نتيجه سر خودش را اصلاح مي‌کند!
اگر اين آرايشگر سر خودش را خود اصلاح کند، پس در زمره‌ي افرادي که سر خودشان را اصلاح نمي کنند قرار ندارد، و در نتيجه سر خودش را اصلاح نمي کند!
و در حقيقت روشن نيست که در نهايت اين آرايشگر با سر خود چه مي‌کند! اصلاحش مي کند يا خير؟

saeeddz
07-11-2010, 03:14
پارادوکس راسل:
«فرض کنيد که در يک شهر آرايشگري وجود دارد که فقط و فقط سر کساني را اصلاح مي‌کند که خودشان سر خود را اصلاح نمي‌کنند، به علاوه هر کسي که خودش سر خود را اصلاح نمي‌کند، سرش را پيش اين آرايشگر اصلاح مي‌کند! حال به عقيده‌ي شما اين آرايشگر سر خودش را خود اصلاح مي کند يا خير؟ پاسخ بسيار حيرت انگيز است:
اگر اين آرايشگر سر خودش را خود اصلاح نکند، پس در زمره‌ي افرادي که سر خودشان را خود اصلاح نمي‌کنند قرار دارد، و در نتيجه سر خودش را اصلاح مي‌کند!
اگر اين آرايشگر سر خودش را خود اصلاح کند، پس در زمره‌ي افرادي که سر خودشان را اصلاح نمي کنند قرار ندارد، و در نتيجه سر خودش را اصلاح نمي کند!
و در حقيقت روشن نيست که در نهايت اين آرايشگر با سر خود چه مي‌کند! اصلاحش مي کند يا خير؟
دوان من برگشتم بعد از گش و قوس های فراوان و رهایی از دست نا دوستان و...
بحث چطور پیش رفته و موضوع چیه؟!
شد همون جریان که اول مرغ بوده یا تخم مرغ!

shabe.saket
07-11-2010, 03:16
اون که حل شده.
این حاد تره.
خوش اومدی.

saeeddz
07-11-2010, 03:28
اون که حل شده.
این حاد تره.
خوش اومدی.
مرسی
میگم حالا نمیشه نصف سرش رو اصلاح کنه؟
یا اینکه مثلآ بشه پوچ گرا و سرشو ببره و کلآ سر نداشته باشه و...

shabe.saket
07-11-2010, 03:31
اولی نمیشه دومی شاید بشه:31:.
در مورد مرغ و تخم مرغ هم به نظر من کسایی که فکر میکنن تخم مرغ قبل از مرغ بوجود اومده توانایی درست اندیشیدن رو از دست دادن. مخشون تاب ور داشته.

Mohammad Hosseyn
07-11-2010, 09:31
حمد حسین من یکی از گفته هات لذت میبرم و خیلی استفاده می کنم.
از مجموع سخنانت من این و برداشت کردم که تو به برهان لمی معتقد نیستی. (به برهان آنی معتقدی).
البته باید یه چیز رو توجه داشت.
برهان لمی و برهان آنی یه طبقه بندی برهانی هست و اکثر براهین در زیر مجموعه برهان لمی یا برهان آنی قرار میگیرند.(برهان های استثنا هم وجود داره.)

یه جورایی همون جزئی کلی خودمونه :31:... حالا چطور این دوستمون میگه شکی درش نیست !! در همین مثالی که زدید ، علیت از پایه های این برهانه.

برهان لمی که توضیح دادیداشکالش اینه که اگه از بالا به پائین بیای ، بخاطر یافته های محدودی که داری ممکن نتیجه اشتباه در بیاد. مثلا فرض کن یه چوب سوخته هست. اگه از برهان لمی بریم ، میگم آتش حرارت داره ، حرارت چون رو می سوزونه ، پس آتش چوب رو سوزونده. ولی ممکنه چوب رو با سیم برق سوزونده باشیم :31:. ولس اگه از اونور بیایم ، قبل از هر چیز می بینیم چی باعثش بوده ، بعد با چه فعلی اینطوری شده. شاید این میون یه رابطه جدیدی کشف شد .


شد همون جریان که اول مرغ بوده یا تخم مرغ!

مشابه هست ... بالاخره دبستگی داره اولین بار تو عمرش خودش موهاشو زده باشه یا نزده باشه. یه رابطه بازگشتی داره و باید اولین فعل رو بدونی .

shabe.saket
07-11-2010, 12:14
یه جورایی همون جزئی کلی خودمونه :31:... حالا چطور این دوستمون میگه شکی درش نیست !! در همین مثالی که زدید ، علیت از پایه های این برهانه.

برهان لمی که توضیح دادیداشکالش اینه که اگه از بالا به پائین بیای ، بخاطر یافته های محدودی که داری ممکن نتیجه اشتباه در بیاد. مثلا فرض کن یه چوب سوخته هست. اگه از برهان لمی بریم ، میگم آتش حرارت داره ، حرارت چون رو می سوزونه ، پس آتش چوب رو سوزونده. ولی ممکنه چوب رو با سیم برق سوزونده باشیم :31:. ولس اگه از اونور بیایم ، قبل از هر چیز می بینیم چی باعثش بوده ، بعد با چه فعلی اینطوری شده. شاید این میون یه رابطه جدیدی کشف شد .



مشابه هست ... بالاخره دبستگی داره اولین بار تو عمرش خودش موهاشو زده باشه یا نزده باشه. یه رابطه بازگشتی داره و باید اولین فعل رو بدونی .

آره. البته اکثزیت فیلسوفها (بخصوص فلسفه اسلامی) معتقدن برهان لمی قوی تر از برهان آنی ه. من اینجوری فکر نمیکنم. به نظر من آنی قوی تر از لمی ه. اونا میگن با برهان آنی تنها میشه تا واجب الوجود رفت و اونجا ایست کرد. یعنی بوسیله برهان آنی نمیشه ماوراالطبیعه رو بررسی کرد.
ولی وقتی ماورالطبیعه خودش هنوز ثابت نشده، چه جوری بررسی کنیم؟

bushido
07-11-2010, 17:24
برهان لمی که توضیح دادیداشکالش اینه که اگه از بالا به پائین بیای ، بخاطر یافته های محدودی که داری ممکن نتیجه اشتباه در بیاد. مثلا فرض کن یه چوب سوخته هست. اگه از برهان لمی بریم ، میگم آتش حرارت داره ، حرارت چون رو می سوزونه ، پس آتش چوب رو سوزونده. ولی ممکنه چوب رو با سیم برق سوزونده باشیم :31:
نه اتفاقا این مثال برهان انی_باکسره بخونید_رو زیر سوال میبره
چون ما توی برهان لمی حرارت رو داریم یعنی این حرارت آتش رو ما داریم میبینیم و بعد سوختن چوب رو میبینیم که نتیجه میگیریم چوب به وسیله حرارت سوخته
ولی اگر انی بخوایم نتیجه بگیریم میشه اونی شما گفتید یعنی ما سوختن چوب رو میبینیم بعد می خوایم پی به علت ببریم علت رو نداریم ها میگیم چون حرارت میسوزونه پس چوب حرارت دیده که داره میسوزه

برهان لمی که توضیح دادیداشکالش اینه که اگه از بالا به پائین بیای
نمیدونم چرا نصبت به این بالا پایین و کلی و جزیی احساس بدی میکنم فکر میکنم حرف منو بد فهمیدید:31:

Mohammad Hosseyn
07-11-2010, 17:44
نه اتفاقا این مثال برهان انی_باکسره بخونید_رو زیر سوال میبره
چون ما توی برهان لمی حرارت رو داریم یعنی این حرارت آتش رو ما داریم میبینیم و بعد سوختن چوب رو میبینیم که نتیجه میگیریم چوب به وسیله حرارت سوخته
ولی اگر انی بخوایم نتیجه بگیریم میشه اونی شما گفتید یعنی ما سوختن چوب رو میبینیم بعد می خوایم پی به علت ببریم علت رو نداریم ها میگیم چون چوب میسوزونه پس حتما حرارت چوبو سوزونده ثابت میکنه چه قدر برهان انی رسیدن از کلی به جزیی ضعیفه

نمیدونم چرا نصبت به این بالا پایین و کلی و جزیی احساس بدی میکنم فکر میکنم حرف منو بد فهمیدید:31:
ولی من هنوز فکر می کنم این لمی هست که روند از بالا به پائین رو طی میکنه. مثلا در رابطه با خدا شما باید اینجوری استدلال کنی که ، خدا وجود داره و تواناست. یه موجود توانا این جهانو بوجود اورده (بخاطر نظم و پیچیدگیش) و بالاخره خدا این جهانو بودجود اورده. خوب این یعنی کلی نگری دیگه ... ولی برهان انی که گفتید اگر بر پایه تجربه گذاشته بشه به نظرم می تونه موفق باشه.
کلا شاید من در گرفتن مفهوم این دو اشتباه کرده باشم ... نمی دونم. ولی بحث کلی نگری و جزئی نگری رو که کردیم و نظرم مشخصه.


نه من منظور در مورد جزئی و کلی نگری ، مقایسه این با اون دوتا برهان بود. منظور به حرف شما نیست.اونو همون موقع توضیح دادم و دیدگاه تون رو نقد کردم. :46:

bushido
07-11-2010, 18:54
ولی من هنوز فکر می کنم این لمی هست که روند از بالا به پائین رو طی میکنه. مثلا در رابطه با خدا شما باید اینجوری استدلال کنی که ، خدا وجود داره و تواناست. یه موجود توانا این جهانو بوجود اورده (بخاطر نظم و پیچیدگیش) و بالاخره خدا این جهانو بودجود اورده. خوب این یعنی کلی نگری دیگه ... ولی برهان انی که گفتید اگر بر پایه تجربه گذاشته بشه به نظرم می تونه موفق باشه.
کلا شاید من در گرفتن مفهوم این دو اشتباه کرده باشم ... نمی دونم. ولی بحث کلی نگری و جزئی نگری رو که کردیم و نظرم مشخصه.


نه من منظور در مورد جزئی و کلی نگری ، مقایسه این با اون دوتا برهان بود. منظور به حرف شما نیست.اونو همون موقع توضیح دادم و دیدگاه تون رو نقد کردم. :46:
همین الان اعتراف کنم خودمم خیلی ازینا سر در نمیارم یک کتاب منطق بودو من که من تا نصفه خوندم و ولش کردم که اصلا کافی نیست آخه کتابای خودمم دارم به زور می خونم
ولی چون شما خودتون گفتید که اطلاعات ناقص مهم نیست و فقط تبادل نظره اومدم
اونجا هم فکر کنم اشتباه کردم اول از خدا شروع کردم


اصلا چون در برهان لمی باید از علت به معلول رسید و ما هم میگیم خدا وجودی است که علتی نداره پس نمی تونیم از طریق این برهان محکم خدا رو ثابت کنیم پس اگر کسی دنبال این برهان باشه جوابی پیدا نمیکنه پس به نظرش خدا وجود نداره اصلا برهان لمی جزو ساده ترین قضایاین و هر کسی به راحتی میپذیره و حداقلش اینه که باید کمی فکر کنه برهان لمی یکی بیشتر نمیتونه باشه
این برهان نظم و علتو معلول و.... هیچکدوم برهان محکم و لمی برای وجود خدا نیستن اصلا برهان لمی یکیه و برای اثبات چیزی ما یکی میاریمو بس همین یکی کافیه مثلا در مورد همون مثال حرارت ما میتونم ازین حرارت که علته پی به عامل سوخن هزار چیز دیگه که قابل سوختن با حرارته ببرم ولی نمیتونم هزارتا برهان جدایه دیگه بیاریم که چوب به علت اونا سوخته چون حرارت رو اول دیدیم
ولی وقتی سوختن چوب رو دیدیم بعد بگیم حرارت میسوزونه پس حرارت چوب رو سوزوند می تونیم هزارتا برهان دیگه هم برای سوختن چوب بیاریم مثلا بگیم ساعقه .برق.کبریت و.....
این برهانایی که برای ما برای اثبات خدا اووردن همینه انی است
ولی درسته خیلی روشا وجود داره که وجود یک چیز را ثابت کرد خیلی چیزهارو نمیشه با لمی ثابت کرد
پس بهترین روش نیست ولی مطمئن ترین روشه

bushido
07-11-2010, 19:06
اونا میگن با برهان آنی تنها میشه تا واجب الوجود رفت و اونجا ایست کرد. یعنی بوسیله برهان آنی نمیشه ماوراالطبیعه رو بررسی کرد.
ولی وقتی ماورالطبیعه خودش هنوز ثابت نشده، چه جوری بررسی کنیم؟
برعکس نگفتی:31:
وقتی با لمی به خدا میرسیم ایست میکنیم و نمیتونیم ثابتش کنیم در نتیجه نمتونیم به وسیله لمی بگیم خدایی وجود داره
با انی که این همه برهان هست

bushido
07-11-2010, 19:51
برهان نظم

پدیده‌های طبیعی آنچنان ساختار، عملکرد و یا ارتباط درونی دقیقی را نشان می‌دهند، که بسیاری این فرض را که ورای آنها، یک طراح خلاق وجود دارد، نتیجه‌ای طبیعی - اگر نه اجتناب ناپذیر- دانسته‌اند. فلاسفه در قرون متمادی سعی کرده‌اند که این شهود کلی را به شکل برهانی با ساختار منطقی در بیاورند. به مجموعه این استدلال‌ها، برهان نظم گفته می‌شود. برهان نظم به طور خلاصه می‌گوید اگر به پیرامون خود بنگریم، ناگزیر می‌یابیم که چگونه هر چیزی با عملکردش سازگاری و تناسب دارد: هر چیزی گواهی می‌دهد که از سر تدبیر طراحی شده‌است. به این ترتیب قائلین به این برهان نتیجه می‌گیرند که این مسئله وجود پروردگار را به اثبات می‌رساند. به عبارت دیگر جهان ما نشان دهندهٔ وجود نوعی انتخاب است، نه اتفاقی کور و تصادفی. مدافعان برهان نظم، این انتخاب کننده را خدا می‌نامند.

ایراداتی که منتقدان بر این برهان ایراد کرده‌اند، عمدتا دفاع از این موضع بوده که نیازمندی نظم به ناظم ذی شعور و غایت اندیش در مصنوعات بشر معقول است، اما تعمیم آن به تمام اشیا محل تردید است.

-------------------------------

این ایراد معقول به نظر میرسه ... از مشکلات عقلگرایی همینه ... استفاده از قیاس در این موارد اصلا کارآمد به نظر نمیرسه.

فرض کنید اتم های یه قطعه فلز فیلسوف باشن. وقتی دما پائینه و جنبش کمه این فیلسوفا میگن ببین چه نظمی داره جهان. حالا یه قطعه دیگه که داغه و جنبش زیاد داره بازم میگه دنیا چه نظمی دار !!! در حالی که برای هر کدوم اون یکی بی نظمیه !!!

یا یه سوال ... اگه بچه ی 1 ماهه ببینه یه نفر تو هوا معلقه بیشتر تعجب میکنه یا یه فرد بالغ ؟
همه اینا نشون دهنده اینه که نظم نسبیه. این نظمی که ما ازش حرف می زنیم نتیجه عادت ما به این مدل از جهانه. هر چیزی غیر این بود بازم اسمشو میزاشتیم نظم .
اول این توی تمام موجودات نهایت نظم وجود داره
توی مثالا هم می خوای بگی نظم نسبیه مثل همین بعضی آدما زشتن بعضی زیباین این مثال راحت تریه فرض کن همه مثل هم بودن دیگه زشتی و زیبایی معنی نمیداد پس اینم خودش نظمرو نشون میده
تمام این پیشرفتها همه نظم رو نشون میدن کوچکترین تغییری اثرات خاص خودشو داره این رو خود آدم باید ببینه هرچی بیشتر فکر میکنی معلوماتتو بیشتر میبری نظم رو بیشتر میبینی مثلا یکی از دانشمندان که 40 سال از عمرشو درباره عنکبوت گذاشت گفت من هنوز درباره این جاندار چیزهای مبهمی برام وجود داره
حالا این دلیل نمیشه ما ازون تقلید کنیم خودمون ببینیم

shabe.saket
07-11-2010, 20:45
برعکس نگفتی:31:
وقتی با لمی به خدا میرسیم ایست میکنیم و نمیتونیم ثابتش کنیم در نتیجه نمتونیم به وسیله لمی بگیم خدایی وجود داره
با انی که این همه برهان هست
نه بر عکس نگفتم.
با لمی به خدا نمی رسیم. از خدا شروع میکنیم.
اصول براهین لمی جوریه که در ابتدا خدا رو قبول میکنی نه اینکه در پی اثبات باشی.
معمولا برهان های لمی در فلسفه اسلامی کاربرد زیاد دارند و در فلسفه غرب کاربرد ندارند.(کم).

bushido
07-11-2010, 21:51
نه بر عکس نگفتم.
با لمی به خدا نمی رسیم. از خدا شروع میکنیم.
اصول براهین لمی جوریه که در ابتدا خدا رو قبول میکنی نه اینکه در پی اثبات باشی.
معمولا برهان های لمی در فلسفه اسلامی کاربرد زیاد دارند و در فلسفه غرب کاربرد ندارند.(کم).
باشه بابا تو راست میگی

Mohammad Hosseyn
08-11-2010, 19:21
اول این توی تمام موجودات نهایت نظم وجود داره
توی مثالا هم می خوای بگی نظم نسبیه مثل همین بعضی آدما زشتن بعضی زیباین این مثال راحت تریه فرض کن همه مثل هم بودن دیگه زشتی و زیبایی معنی نمیداد پس اینم خودش نظمرو نشون میده
تمام این پیشرفتها همه نظم رو نشون میدن کوچکترین تغییری اثرات خاص خودشو داره این رو خود آدم باید ببینه هرچی بیشتر فکر میکنی معلوماتتو بیشتر میبری نظم رو بیشتر میبینی مثلا یکی از دانشمندان که 40 سال از عمرشو درباره عنکبوت گذاشت گفت من هنوز درباره این جاندار چیزهای مبهمی برام وجود داره
حالا این دلیل نمیشه ما ازون تقلید کنیم خودمون ببینیم
هنوز کسی منظور من از اون پستم در مورد نظم رو متوجه نشد !!!

من میگم نظم نسبیه ، چون ممکنه چیزی که ما اونو بی نظمی می دونیم ، در وجود خودش نظم داشته باشه. یا برای ما یه چیزی نظم باشه ، ولی برای یهک ناظر با شرایط دیگه بی نظمی باشه. اصلا کاری به این دنیا و قوانینش ندارم. گرچه نمونه هایی هست از بی نظمی در همین دنیا. ولی نمی خوام بیانش کنم فعلا.

وقتی نظم نسبی باشه (یعنی صرفا در ذهن ما وجود داره نه در حقیقت جهان) اونوقت دیگه برهان نظم چه ارزشی داره ؟

bushido
08-11-2010, 23:45
نه بر عکس نگفتم.
با لمی به خدا نمی رسیم. از خدا شروع میکنیم.
اصول براهین لمی جوریه که در ابتدا خدا رو قبول میکنی نه اینکه در پی اثبات باشی.
معمولا برهان های لمی در فلسفه اسلامی کاربرد زیاد دارند و در فلسفه غرب کاربرد ندارند.(کم).
خوشم میاد خوب از خودت اصول خارج میکنی بعدشم نتیجشوهم استنباط میکنی :13:
اگرمنبعی داری بگو تا اشتباهشون بهشون بگم چون اصلا اینجوری نیست خوبه خودتم تعریف برهانا رو گذاشتی اگر فهمیده بودیشون اینجوری نمیگفتی:13:

saeeddz
12-11-2010, 14:51
دوستان لطفآ هرکس خودش یک تعریفی از خدا اینجا بزاره...
خودش و فقط خودش نه ارسطو ابن ینا و محمد(ص) و...
میخوام نظر همه رو بدونم
لطفا:20:
مرسی:11:

Mohammad Hosseyn
12-11-2010, 15:33
دوستان لطفآ هرکس خودش یک تعریفی از خدا اینجا بزاره...
خودش و فقط خودش نه ارسطو ابن ینا و محمد(ص) و...
میخوام نظر همه رو بدونم
لطفا:20:
مرسی:11:
در جوابتون می تونم بگم که من هیچ نمی دانم که خدا چیست .

زور هم نمیزنم که بدانم چیست. چون هر چه تلاش کنم قادر به درک ماورای عقل نیستم.

iranmjh
13-11-2010, 15:45
خدا برای من....جواب وجود داشتن و هستی است..........!!!!!!:40:

.:HAMED:.
13-11-2010, 20:30
دوستان لطفآ هرکس خودش یک تعریفی از خدا اینجا بزاره...
خودش و فقط خودش نه ارسطو ابن ینا و محمد(ص) و...
میخوام نظر همه رو بدونم
لطفا
اگه از ديد بحث مادي و غير مادي (حالا اين يكي از ابعاد نگرشه خب) به خدا نگاه كنيم اين سوال ذهنمون مياد كه :
اگه قبول داريم مغر انسان مادي هستش
اگه قبول داريم كه خدا غير مادي هستش
پس چطوري ميتوانيم خدا رو با مغزمون درك كنيم؟
---------
حالا كسي كه اصلا با بحث مادي و غير مادي آشنايي نداره و دركش نميكنه و به اصطلاح فلسفي ، ماترياليسمه و از مكتب ايمپريسيسم پوزيتيويسم پيروي ميكنه ، با محدود كردن شناختش ، دردايره ي محسوسات و در حيطه ي حواس پنجگانه خودشو در عرصه هاي غير مادي دچار آشفتگي ميكنه چون از حيطه ي حواس نميتونه خارج بشه كه كاملا منطبق بر فلسفه ي پوزيتيويسم ها هستش و ميخواد كه همه چيو اثبات كنن

---------- Post added at 08:30 PM ---------- Previous post was at 08:28 PM ----------

خدا همونه كه تو قلبمه:40: و من در نااميدي به اميدش كارامو پيش ميبرم

saeeddz
13-11-2010, 21:27
لطفآ دوستان دیگر هم نظراتشون رو بدن
ممنون میشم:20:

bushido
14-11-2010, 16:44
خدا چیست ؟کیست ؟اصلا چیزی یا کسیست ؟هرچی فکر میکنم نمیتونم جواب بدم فکر کنم آخرین مرحله شناخت به او میرسه
از سولای کوچیک شروع کنیم بعد بریم بالا بهتر نیست؟

Hasan.M
14-11-2010, 16:58
به نظر من نبايد در بعد خودمون دنبال خدا بگرديم يعني در يك بعد ديگه و جدا بايد در نظر بگيريم !بعدي كه كامل تر از اين ابعاد ناقص ما باشه !
تصورش خيلي سخته ولي ممكنه!
من به خاطر اين اين حرف رو ميزنم كه اين اشكال بر همه ي براهين وارده كه وقتي ازشون ميپرسم كه خدا كل است يا نه ميگن بله ولي وقتي بعدش ميگم :پس من هم جزو خدا و خدا هستم مشكل پيدا ميكنن !
براي همين همچين تصوري دارم كه بعدش فرق ميكنه ولي بعد ما رو هم شامل ميشه !
نميدونم چطور بيان كنم !:41:

---------- Post added at 02:28 PM ---------- Previous post was at 02:24 PM ----------


اگه از ديد بحث مادي و غير مادي (حالا اين يكي از ابعاد نگرشه خب) به خدا نگاه كنيم اين سوال ذهنمون مياد كه :
اگه قبول داريم مغر انسان مادي هستش
اگه قبول داريم كه خدا غير مادي هستش
پس چطوري ميتوانيم خدا رو با مغزمون درك كنيم؟
---------
حالا كسي كه اصلا با بحث مادي و غير مادي آشنايي نداره و دركش نميكنه و به اصطلاح فلسفي ، ماترياليسمه و از مكتب ايمپريسيسم پوزيتيويسم پيروي ميكنه ، با محدود كردن شناختش ، دردايره ي محسوسات و در حيطه ي حواس پنجگانه خودشو در عرصه هاي غير مادي دچار آشفتگي ميكنه چون از حيطه ي حواس نميتونه خارج بشه كه كاملا منطبق بر فلسفه ي پوزيتيويسم ها هستش و ميخواد كه همه چيو اثبات كنن

---------- Post added at 08:30 PM ---------- Previous post was at 08:28 PM ----------

خدا همونه كه تو قلبمه:40: و من در نااميدي به اميدش كارامو پيش ميبرم
كاملا موافقم :11:
اصلا فلسفه نياز اصليش درك فراطبيعيه !
به نظر من يه ماترياليست به هيچ وجه نميتونه درك درستي از خدا داشته باشه !
براي درك يك بينهايت بايد بينهايت فكر كرد !
مثلا كسي كه بدونه خدا محدود به زمان نيست و در همه ي زمان ها بوده ديگه سوال نميكنه كه قبل از خدا چه بوده !:20:

saeeddz
24-11-2010, 16:16
درمورد فلسفه اسلامی چندتا سوال دارم دوستان
به نظر شما لفظ خدا کامتر هست یا خدایه بخشنده و مهربان؟
یعنی با صفت کاملتر میشه و یا بدون صفت
سوال دومم
در اسلام و فلسفه اسلامی گفته میشه که کفار باید کشته بشن
سوال من اینکه اگر قرار بود کشته بشن پس چرا آفریده شدن و به وجود اومدن؟!
با استناد با این حرف که خداوند دانای مطلق هست
آیا نمیدونسته این فرد یک کافر میشه؟!
اگر میدونسته چرا گذاشته بوجود بیاد و چرا از اون طرف دستور قتلش رو داده؟
به نظر شما واقعا خدای مهربان اینو گفته؟
به نظرتون نباید به کسی که خدا بهش فرصت زندگی داده و از آیندش هم خبر داشته و این کارو کرده
ازش فرصت زندگی رو گرفت؟
فرصتی که خدا بهش داده!
سوال بعدیم اینکه
آیا ممکنه خداوند در مورد پوشش دو جنس مخالف فرقی بزاره و در واقع تبعیض قائل بشه؟!
خداوندی که همه رو آزاد گذاشته و خداوندی که به مساوات مشهوره!

seyyedi
24-11-2010, 22:20
دوستان سلام
آقا سعید جواب شما یک کلمه و دو کلمه یا یه جمله و دو جمله وو یه سطر و دو سطر نیست
بنده هم نمی تونم خیلی تایپ کنم و هر روز سر بزنم که جواب طولانی بدم
حقیقتا وقتش رو هم ندارم
نمی دونم شما از کدم دسته آدما هستی
اونایی که وقتی چیزی بهشون معرفی میشه با توجه به یه پیش فرض های ذهنی که داره در موردش قضاوت میکنه و بدون اونکه به اون چیزی که معرفی شده توجهی بکنه ، حکمش رو صادر میکنه و این همون بی توجهی به اون چیز هست
یا از اون دسته آدمایی که زود قضاوت نمی کنن و و درصدی احتمال درستی به حرف مخاطب میدن مثل استاد فلسفه دانشگاه ما
امیدوارم دسته دوم باشید

بنده دو کتاب به شما پییشنهاد میکنم
لطفا این دو کتاب رو بخونید اگه مشکلی داشتید ، بفرمایید بنده در خدمت هستم
کتاب عدل الهی ، انسان و سرنوشت از شهید مطهری

اما تا زمانی دارم فعلا به دو چیز سعی می کنم جواب مختصر و مفید بدم

1- میشه گفت فلسفه اسلامی اصولا غلطه
چرا که فلسفه خرد گرایی است و ریشه اش به یک تعبیر آخه است که از تمدن غرب برخواسته
با نگاهی به گذشته می بینید که دانشمند غرب گفت ریشه دنیا چیست که جوابهای مختلفی رو در زمانهای مختلف بهش داد و شاید یه روح رو در خودش حفظ کرد و به الان انتقال داد که اون مادیگری است
در اسلام این چیزی که ما می گوییم فلسفه با تغییراتی می شود حکمت
ریشه حکمت آیه (نشانه ای از پروردگار) است، برخواسته از تمدن شرق
پس اصولا این دو با هم متفاوت هستن و جمع این دو به تعبیری جمع تناقض هاست که بر اساس منطق ممکن نیست

2- خداوند به عدل سزاوارتره تا به مساوات، البته اگه بگیم معنای مساوات یعنی تساوی و یکسان بودن
متاسفانه معنای دقیق مساوات رو نمی دونم
عدل هم به معنای قرار داشتن هر چیز سر جای خودشه نه یکسان بودن در همه چیز. که اگر این طور بود نباید اصولا دو جنس مختلف وجود می داشت که بعد پوشش متفاوت بخواد ایجاد تبعیض و نقض عدل بکند

علی علی

shabe.saket
24-11-2010, 22:48
سوال دومم
در اسلام و فلسفه اسلامی گفته میشه که کفار باید کشته بشن
سوال من اینکه اگر قرار بود کشته بشن پس چرا آفریده شدن و به وجود اومدن؟!
با استناد با این حرف که خداوند دانای مطلق هست
آیا نمیدونسته این فرد یک کافر میشه؟!
اگر میدونسته چرا گذاشته بوجود بیاد و چرا از اون طرف دستور قتلش رو داده؟
به نظر شما واقعا خدای مهربان اینو گفته؟
به نظرتون نباید به کسی که خدا بهش فرصت زندگی داده و از آیندش هم خبر داشته و این کارو کرده
ازش فرصت زندگی رو گرفت؟
فرصتی که خدا بهش داده!
سوال بعدیم اینکه
آیا ممکنه خداوند در مورد پوشش دو جنس مخالف فرقی بزاره و در واقع تبعیض قائل بشه؟!
خداوندی که همه رو آزاد گذاشته و خداوندی که به مساوات مشهوره!
من یک چیز فقط میگم:
خدا حکم صادر نمیکنه.



...
بنده دو کتاب به شما پییشنهاد میکنم
لطفا این دو کتاب رو بخونید اگه مشکلی داشتید ، بفرمایید بنده در خدمت هستم
کتاب عدل الهی ، انسان و سرنوشت از شهید مطهری

از اون مطهری معلومه چه کتابایی بیرون میاد.

Mohammad Hosseyn
25-11-2010, 00:22
درمورد فلسفه اسلامی چندتا سوال دارم دوستان
به نظر شما لفظ خدا کامتر هست یا خدایه بخشنده و مهربان؟
یعنی با صفت کاملتر میشه و یا بدون صفت
سوال دومم
در اسلام و فلسفه اسلامی گفته میشه که کفار باید کشته بشن
سوال من اینکه اگر قرار بود کشته بشن پس چرا آفریده شدن و به وجود اومدن؟!
با استناد با این حرف که خداوند دانای مطلق هست
آیا نمیدونسته این فرد یک کافر میشه؟!
اگر میدونسته چرا گذاشته بوجود بیاد و چرا از اون طرف دستور قتلش رو داده؟
به نظر شما واقعا خدای مهربان اینو گفته؟
به نظرتون نباید به کسی که خدا بهش فرصت زندگی داده و از آیندش هم خبر داشته و این کارو کرده
ازش فرصت زندگی رو گرفت؟
فرصتی که خدا بهش داده!
سوال بعدیم اینکه
آیا ممکنه خداوند در مورد پوشش دو جنس مخالف فرقی بزاره و در واقع تبعیض قائل بشه؟!
خداوندی که همه رو آزاد گذاشته و خداوندی که به مساوات مشهوره!


سعید جان بزار من به نمایندگی از فلسفه اسلامی بگم بهت قضیه چیه ...

خدانوند این جهانو خلق کرده ، از ازل تا ابدشو خبر داره ، موقع خلق انسان فرشته ها بهش میگن بازم میخوای داستان درست کنی ، میگه به شما ربطی نداره. این از این. پس خدا می خواد یه امتحان راه بندازه. .... حالا اینکه به امتحان چه نیازی داره یا نداره رو یه بحثیه.

بعد حالا امتحان چیه ، میگه روش رو من براتون می فرستم. انتخاب با خودتونه . پس فردا که مردی اینجا نگاه نمی کنن کی بودی ، چی بودی. کلید بهشت همون چیزی که برات فرستادن. در واقع مثل معلمیه که با زور به دانش اموزاش درس یاد نمیده. ولی موقع امتحان ترم از دماغشون میکشه بیرون :31:

اینکه فقط بگی خداوند مهربانه ، رحیمه .... حرف ماهاست. در کتابش که خشمش رو هم نشون داده. ولی ممکن یه جا ببینی که میگه رحمان ، ولی تو طلم میدونبش. اونجا حرف اینه که از دید تو ظلمه.ولی اون که اون بالاست درست تر از تو می دونه.

کلا موضوع اینه که یه خدا داریم ، هر چی گفته باید چشم و گوش بسته بگیم چشم. اگه نگفتی هم اشکالی نداره. ولی موقع امتحان پایان ترم همدیگرو می بینیم :21:
این میشه که بعضی ها در دنیا مصداق آیه سابقوا میشن و ویراژ میدن در بدست اوردن نیکی و ثواب.

امیدوارم منظورمو رسونده باشم. چیزی که من از حرف مذهبیون فهمیدم همینه.

بنابراین به نمایندگی فلسفه مذهب حرف زدم ... :46:

bushido
25-11-2010, 12:07
درمورد فلسفه اسلامی چندتا سوال دارم دوستان
به نظر شما لفظ خدا کامتر هست یا خدایه بخشنده و مهربان؟
یعنی با صفت کاملتر میشه و یا بدون صفت
سوال دومم
در اسلام و فلسفه اسلامی گفته میشه که کفار باید کشته بشن
سوال من اینکه اگر قرار بود کشته بشن پس چرا آفریده شدن و به وجود اومدن؟!
با استناد با این حرف که خداوند دانای مطلق هست
آیا نمیدونسته این فرد یک کافر میشه؟!
اگر میدونسته چرا گذاشته بوجود بیاد و چرا از اون طرف دستور قتلش رو داده؟
به نظر شما واقعا خدای مهربان اینو گفته؟
به نظرتون نباید به کسی که خدا بهش فرصت زندگی داده و از آیندش هم خبر داشته و این کارو کرده
ازش فرصت زندگی رو گرفت؟
فرصتی که خدا بهش داده!
سوال بعدیم اینکه
آیا ممکنه خداوند در مورد پوشش دو جنس مخالف فرقی بزاره و در واقع تبعیض قائل بشه؟!
خداوندی که همه رو آزاد گذاشته و خداوندی که به مساوات مشهوره!
لفظ خدا خودش کامله همه صفاتو شامل میشه بخشنده و مهربان فقط واسه اشاره به این دو صفت که باهاش کار داریم

ولی این دو تا سوال بعدت واقعا غیر قابل قبوله این قدر مهربانیت خدا رو میگن بعدشم با یک دستورات غیر معقول زیر سوال بردن

بنده دو کتاب به شما پییشنهاد میکنم
لطفا این دو کتاب رو بخونید اگه مشکلی داشتید ، بفرمایید بنده در خدمت هستم
کتاب عدل الهی ، انسان و سرنوشت از شهید مطهری

اسم کتاب نبرید ما بخونیم اگر جواب داری جواب بده !!!
همین کارای مذهبی هاست که آدمو کشته هیچوقت جواب ندارن بدن میگن وقت نمیشه جواب داد خیلی پیچیست کلی باید بری دنبالش هر سوالی داشتی در خدمتیم آخرش می فهمیم یکی دیگه خامش کرده بود داره مارو خام میکنه

bushido
25-11-2010, 12:24
سعید جان بزار من به نمایندگی از فلسفه اسلامی بگم بهت قضیه چیه ...

خدانوند این جهانو خلق کرده ، از ازل تا ابدشو خبر داره ، موقع خلق انسان فرشته ها بهش میگن بازم میخوای داستان درست کنی ، میگه به شما ربطی نداره. این از این. پس خدا می خواد یه امتحان راه بندازه. .... حالا اینکه به امتحان چه نیازی داره یا نداره رو یه بحثیه.

بعد حالا امتحان چیه ، میگه روش رو من براتون می فرستم. انتخاب با خودتونه . پس فردا که مردی اینجا نگاه نمی کنن کی بودی ، چی بودی. کلید بهشت همون چیزی که برات فرستادن. در واقع مثل معلمیه که با زور به دانش اموزاش درس یاد نمیده. ولی موقع امتحان ترم از دماغشون میکشه بیرون :31:

اینکه فقط بگی خداوند مهربانه ، رحیمه .... حرف ماهاست. در کتابش که خشمش رو هم نشون داده. ولی ممکن یه جا ببینی که میگه رحمان ، ولی تو طلم میدونبش. اونجا حرف اینه که از دید تو ظلمه.ولی اون که اون بالاست درست تر از تو می دونه.

کلا موضوع اینه که یه خدا داریم ، هر چی گفته باید چشم و گوش بسته بگیم چشم. اگه نگفتی هم اشکالی نداره. ولی موقع امتحان پایان ترم همدیگرو می بینیم :21:
این میشه که بعضی ها در دنیا مصداق آیه سابقوا میشن و ویراژ میدن در بدست اوردن نیکی و ثواب.

امیدوارم منظورمو رسونده باشم. چیزی که من از حرف مذهبیون فهمیدم همینه.

بنابراین به نمایندگی فلسفه مذهب حرف زدم ... :46:
بابا تو دیگه کی هستی:2:
کلا خوب بلدی مغلته راه بندازی

نماینده مذهبیون کی شده؟!!!
علامه دهر محمد حسین بی دین (ع):31:

Hasan.M
25-11-2010, 12:39
درمورد فلسفه اسلامی چندتا سوال دارم دوستان
به نظر شما لفظ خدا کامتر هست یا خدایه بخشنده و مهربان؟
یعنی با صفت کاملتر میشه و یا بدون صفت
سوال دومم
در اسلام و فلسفه اسلامی گفته میشه که کفار باید کشته بشن
سوال من اینکه اگر قرار بود کشته بشن پس چرا آفریده شدن و به وجود اومدن؟!
با استناد با این حرف که خداوند دانای مطلق هست
آیا نمیدونسته این فرد یک کافر میشه؟!
اگر میدونسته چرا گذاشته بوجود بیاد و چرا از اون طرف دستور قتلش رو داده؟
به نظر شما واقعا خدای مهربان اینو گفته؟
به نظرتون نباید به کسی که خدا بهش فرصت زندگی داده و از آیندش هم خبر داشته و این کارو کرده
ازش فرصت زندگی رو گرفت؟
فرصتی که خدا بهش داده!
سوال بعدیم اینکه
آیا ممکنه خداوند در مورد پوشش دو جنس مخالف فرقی بزاره و در واقع تبعیض قائل بشه؟!
خداوندی که همه رو آزاد گذاشته و خداوندی که به مساوات مشهوره!
چند قسمت از فلسفه ي اسلامي رو مطالعه كرديد ؟
سعيد جان اين كلمه برات آَشنا نيست :

I am devil god
دروغ رو بايد با يه صفت از راست جدا كرد!
1400سال بحث درباره ي جبر و اختيار كه الان تبديل به يك كتابخانه شده رو نميتوان د ريك جمله توضيح داد! يك سرچ در مورد عالم ذر بايست داشته باشي و يك اطلاعات درست از آخرت و يك فكر درست در مورد دنيا !اين سه كمكت ميكنند كه دركش كني !
وقتي دستت به جسم داغ بخوره چي كار ميكني ؟ وقتي يه سگ دستت روگاز بگيره چي كار ميكني ؟
بعضي كارها رو بايد انجام دادبراي محافظت از خود! شما داري در مورد ديني حرف ميزني كه در جامعه ات هست نه اوني كه تو قرآن هست ! عمار ياسر ، بلال ،‌پيامبر اكرم و.....همگي ابتدا كافر بودند !‌ معني اون آيه اي كه شما ازش اين رو استنباط كردي و منظور از كافر كسي است كه به حق بقيه تجاوز ميكنه !آيا همچين كسي رو الان تو كشورهاي عدالت خواه توي پرقو ميخوابونند ؟ خوب معلومه كه نه !
ميتونم اول در مورد اصل زن و مردبودن از شما بپرسم و توانايي هايي كه خدا به زن و مرد داده ؟
ميزان قدرت بدني ، قدرت احساس ، طرز فكر ، نياز به ارتباط باديگران و.......
چرا خداوند بايد در پوشش رييس جمهور امريكاو يك آمريكايي كنار ساحل فرق بگذاره ؟
خدا اين فرق رو نگذاشته بلكه شخص براي حفظ شان ومقام خودش اين كار رو كرده ! يه سري هنجار هست ويه سري ناهنجار !
مريم مقدس هم كه اين قدر انسان ها اورا پاك ميشمارند هيچگاه مجمسمه اش را بدون پوشش نميسازند چون پوشش احترام به شخص است !

---------- Post added at 10:05 AM ---------- Previous post was at 10:02 AM ----------


سعید جان بزار من به نمایندگی از فلسفه اسلامی بگم بهت قضیه چیه ...

خدانوند این جهانو خلق کرده ، از ازل تا ابدشو خبر داره ، موقع خلق انسان فرشته ها بهش میگن بازم میخوای داستان درست کنی ، میگه به شما ربطی نداره. این از این. پس خدا می خواد یه امتحان راه بندازه. .... حالا اینکه به امتحان چه نیازی داره یا نداره رو یه بحثیه.

بعد حالا امتحان چیه ، میگه روش رو من براتون می فرستم. انتخاب با خودتونه . پس فردا که مردی اینجا نگاه نمی کنن کی بودی ، چی بودی. کلید بهشت همون چیزی که برات فرستادن. در واقع مثل معلمیه که با زور به دانش اموزاش درس یاد نمیده. ولی موقع امتحان ترم از دماغشون میکشه بیرون :31:

اینکه فقط بگی خداوند مهربانه ، رحیمه .... حرف ماهاست. در کتابش که خشمش رو هم نشون داده. ولی ممکن یه جا ببینی که میگه رحمان ، ولی تو طلم میدونبش. اونجا حرف اینه که از دید تو ظلمه.ولی اون که اون بالاست درست تر از تو می دونه.

کلا موضوع اینه که یه خدا داریم ، هر چی گفته باید چشم و گوش بسته بگیم چشم. اگه نگفتی هم اشکالی نداره. ولی موقع امتحان پایان ترم همدیگرو می بینیم :21:
این میشه که بعضی ها در دنیا مصداق آیه سابقوا میشن و ویراژ میدن در بدست اوردن نیکی و ثواب.

امیدوارم منظورمو رسونده باشم. چیزی که من از حرف مذهبیون فهمیدم همینه.

بنابراین به نمایندگی فلسفه مذهب حرف زدم ... :46:
خيلي جالب بود .......
اصلا فلسفه ي سيستم آموزشي ايران هم اينه !
به شما يه كتابي ميدن وميگن اگه بخوني آخر ترم نمره رو مياري و راحت ولي اگه نخوني كارت با ......
اين كتابي است كه من فرستادم حالا ميخواي بخون ميخواي نخون ، اختيار خودته! من ميگم اين رو بخوني بهتره !:31:

---------- Post added at 10:09 AM ---------- Previous post was at 10:05 AM ----------




1- میشه گفت فلسفه اسلامی اصولا غلطه
چرا که فلسفه خرد گرایی است و ریشه اش به یک تعبیر آخه است که از تمدن غرب برخواسته
با نگاهی به گذشته می بینید که دانشمند غرب گفت ریشه دنیا چیست که جوابهای مختلفی رو در زمانهای مختلف بهش داد و شاید یه روح رو در خودش حفظ کرد و به الان انتقال داد که اون مادیگری است
در اسلام این چیزی که ما می گوییم فلسفه با تغییراتی می شود حکمت
ریشه حکمت آیه (نشانه ای از پروردگار) است، برخواسته از تمدن شرق

اون دوتا كتابي كه فرموديدخيلي جالبه و خوندم ولي به درد اين دوستان نميخوره !اون جا سوال جواب نميدن !
خرد گرايي از غرب برخواسته ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!:18:ميدونم منظورتون كلمه ي خردگرايي است نه ؟؟:31:
قرآن ميگه هرچيزي روتونستي درك كني اسمش رو بگذار علم و هرچيزي رو كه نميتوني هم الكي براش دليل نيار و فقط بگو از حكمت خداست !

shabe.saket
25-11-2010, 13:14
خرد گرايي از غرب برخواسته ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!:18:
خرد گرایی از غرب بر نخواسته؟؟؟
فلسفه یونان باستان و تفکر مبتنی بر خرد فیلسوفان اون زمان. این از باستانش.
رنسانس اروپا هم اگه رخ نمیداد هممون مثل گیج ها دور خودمون میپیچیدیم و هنوز دست به دعا بودیم و با علم کاری نداشتیم!

Mohammad Hosseyn
25-11-2010, 14:50
بابا تو دیگه کی هستی:2:
کلا خوب بلدی مغلته راه بندازی

نماینده مذهبیون کی شده؟!!!
علامه دهر محمد حسین بی دین (ع):31:
منظور از مغلطه ؟؟

شما نگرفتی من واسه چی گفتم نماینده مذهبیون شدم ... اولا که یادم میاد تو گروهی قرار بود مناظره بشه ، یه جمعیت کثیری اومدن داشتن سنگ مذهب رو به سینه میزدن و آماده دفاع بودن ... اینجا هیچ کدومشون رو من ندیدم هنوز !! منم دیدم کسی نیست جواب سعید رو بده ، گفتم من دیدگاهی که خودم از مذهب برداشت کردم و دیدم رو می نوسم (خط اخر پستم رو نگاه کن ... متن رو بزرگ هم کردم که اونایی که دنبال بهانه هستن مثل شما نیان بگن که آقا چی داری میگی این مذهب نیست) . به نماینده از اونهایی که اینجا نیستن. شما هم بجای اینکه بحث رو به یمت اسپم و جروبحث بی خودی ببری ، اگه نقدی بر دیدگاه من داری، بنویس. من یکی مثال شما زیاد دیدم و استاد اینجور بازی ها هستم.

Hasan.M
25-11-2010, 16:12
خرد گرایی از غرب بر نخواسته؟؟؟
فلسفه یونان باستان و تفکر مبتنی بر خرد فیلسوفان اون زمان. این از باستانش.
رنسانس اروپا هم اگه رخ نمیداد هممون مثل گیج ها دور خودمون میپیچیدیم و هنوز دست به دعا بودیم و با علم کاری نداشتیم!
فعلا نميتونم راجع به اين مطلب چيزي بنويسم ولي در آينده اي نزديك غرب را به شما نشان خواهم داد !(درمورد تاريخ بايد با سند حرف زد بايد برم چند تا سند بيارم :31:)
درضمن ما هنوز هم دست به دعا هستيم !‌باور نميكنيد بريد جمكران !
درضمن خرد گرايي هم حتما نبايد اسمش فلسفه باشه و اين اسمي است كه افلاطون روي خرد گرايي گذاشت! وگرنه سالهاپيش از افلاطون به ما فرمودند كه پندار نيك !

منظور از مغلطه ؟؟

شما نگرفتی من واسه چی گفتم نماینده مذهبیون شدم ... اولا که یادم میاد تو گروهی قرار بود مناظره بشه ، یه جمعیت کثیری اومدن داشتن سنگ مذهب رو به سینه میزدن و آماده دفاع بودن ... اینجا هیچ کدومشون رو من ندیدم هنوز !! منم دیدم کسی نیست جواب سعید رو بده ، گفتم من دیدگاهی که خودم از مذهب برداشت کردم و دیدم رو می نوسم (خط اخر پستم رو نگاه کن ... متن رو بزرگ هم کردم که اونایی که دنبال بهانه هستن مثل شما نیان بگن که آقا چی داری میگی این مذهب نیست) . به نماینده از اونهایی که اینجا نیستن. شما هم بجای اینکه بحث رو به یمت اسپم و جروبحث بی خودی ببری ، اگه نقدی بر دیدگاه من داری، بنویس. من یکی مثال شما زیاد دیدم و استاد اینجور بازی ها هستم.
خوب شد باز اون مناظره رو يادم انداختيد !:31::21:معناي اكثريت مخالف رو هم فهميديم (2نفر):31:درضمن آخر اون مناظره هم دوستان مخالف اصلا بدون خداحافظي رفتن :27:
دوست عزيزي هم كه گفتن مغلطه روي داده گمان كنم معناي مغلطه ر انميدانند !:20:

Sharim
25-11-2010, 18:35
سلام به همه دوستان

خدمتتون عرض كنم ،‌ من به شخصه از بحث كردن در محيط بسته و جهت يافته متنفرم . چون به طور كلي دو دسته وجود دارن كه بحث ميكنن ،‌يك دسته هرچي بخوان بگن (هرچي ، هرچي ،‌هرچي) ،‌تف هم توي صورتت بندازن هيچ ايرادي نداره ،‌ و ازشون حمايت ميشه اما اگر اون عده مخالف بگن آقا بالاي چشم شما ابرو ،‌ واااويلا ...

اين داستان بحث هاي مذهبي در محيط ماست .
به همين دليل كمتر توي چنين محيطي در بحث شركت ميكنم .

اگر توي يك محيط آزاد فرصت بحث وجود داشته باشه ،‌ نتيجه با چيزي كه الان هست خيلي متفاوت خواهد بود ...





خداوند این جهانو خلق کرده ، از ازل تا ابدشو خبر داره ، موقع خلق انسان فرشته ها بهش میگن بازم میخوای داستان درست کنی ، میگه به شما ربطی نداره. این از این. پس خدا می خواد یه امتحان راه بندازه. .... حالا اینکه به امتحان چه نیازی داره یا نداره رو یه بحثیه.

بعد حالا امتحان چیه ، میگه روش رو من براتون می فرستم. انتخاب با خودتونه . پس فردا که مردی اینجا نگاه نمی کنن کی بودی ، چی بودی. کلید بهشت همون چیزی که برات فرستادن. در واقع مثل معلمیه که با زور به دانش اموزاش درس یاد نمیده. ولی موقع امتحان ترم از دماغشون میکشه بیرون


اين حرف ، عقيده شماست ؟

من اسم اين جرياناتي كه فرموديد رو ميزارم يك بازي !

اول ترم توي برد گروه ميزنن ،‌تاريخ امتحان روز فلان ساعت فلان در فلان مكان ... دانش آموزان معلم رو ميبينن و ‌درك ميكنن ، درسش رو ميفهمن . معلم درس مستند و مفهوم رو به دانش آموزا ميده و دانش آموزان ميفهمن كه اين قسمت از زندگيشون درسه و الان سر كلاس درس هستن ،‌يك دانش آموز تفاوت كلاس درس با بيابان برهوت رو تشخيص ميده ،‌ دانش آموز اگر نفهميد از معلمش سوال ميكنه ،‌و معلم وظيفه داره قانعش كنه . اگر دانش آموز از معلم اعتراض داشت ميره پيش مدير . معلم در شرايط يكسان با همه دانش آموزاش برخورد ميكنه ،‌ يكي رو نميفرسته از پشت در كلاس درس ياد بگيره ،‌يكي رو بذاره بغل دست خودش ،‌يكي رو كور كنه ،‌يكي رو كر كنه ، يكي رو ...
و ...
و در نهايت دانش آموزا اگه نخوان درس ياد نميگيرن ،‌اگه نخوان امتحان هم نميدن و راه ديگه اي رو انتخاب ميكنن ...

---------

راستي من يك سوال از استاد معارف دانشگاهمون پرسيدم كه نهايتش به اخراج از كلاس انجاميد .
اميدوارم اين جا نهايتش به اخراج از كلاس نينجامه !! :

ما بچه كه بوديم توي محلمون يك نفر رو داشتيم معروف علي چله !
اين شخص عذاب محله بود ،‌وارد جزييات نميشم ولي كار گناهي نبود كه اين نكرده باشه .
در يك كلام انساني از حيوان بدتر ...
اين شخص مادر زاد مشكل رواني داشت . ديوانه مادر زاد بود .

سوال : جايگاه اين شخص در جهان آخرت ميتواند طبقه هفتم بهشت باشد ؟؟؟؟

(اين معناي تبعيض است )

.:HAMED:.
25-11-2010, 21:13
اين حرف ، عقيده شماست ؟

من اسم اين جرياناتي كه فرموديد رو ميزارم يك بازي !

اول ترم توي برد گروه ميزنن ،‌تاريخ امتحان روز فلان ساعت فلان در فلان مكان ... دانش آموزان معلم رو ميبينن و ‌درك ميكنن ، درسش رو ميفهمن . معلم درس مستند و مفهوم رو به دانش آموزا ميده و دانش آموزان ميفهمن كه اين قسمت از زندگيشون درسه و الان سر كلاس درس هستن ،‌يك دانش آموز تفاوت كلاس درس با بيابان برهوت رو تشخيص ميده ،‌ دانش آموز اگر نفهميد از معلمش سوال ميكنه ،‌و معلم وظيفه داره قانعش كنه . اگر دانش آموز از معلم اعتراض داشت ميره پيش مدير . معلم در شرايط يكسان با همه دانش آموزاش برخورد ميكنه ،‌ يكي رو نميفرسته از پشت در كلاس درس ياد بگيره ،‌يكي رو بذاره بغل دست خودش ،‌يكي رو كور كنه ،‌يكي رو كر كنه ، يكي رو ...
و ...
و در نهايت دانش آموزا اگه نخوان درس ياد نميگيرن ،‌اگه نخوان امتحان هم نميدن و راه ديگه اي رو انتخاب ميكنن ...
معلم ما هميشه ميگه آماده باشيد .شايد ناگهاني امتحان كويز گرفتم.ما هم هر لحظه آماده ميشيم چون نميدونيم ممكنه كي امتحان بگيره
معلم ما منبع رو معرفي ميكنه ميگه بريد تحقيق كنيد و مطالعه كنيد. تحقيق نمره داره اما تحقيق نكردن هم نمره نداره و از اونجايي كه معلوم نيست كي امتحان بگيرم ، تحقيق واسه خودتون خوبه.
ما تو برهوت درس ميخونيم و ميدونيم
راستي معلم ما لنگه نداره .دانشمنده .تاحالا ما نتونستيم ايرادي ازش بگيريم چون نداشته
چن نفرم نخواستن درس بخونن نميدونم تو امتحان چن ميگيرن

دوستان لطفا بحثهاي مزخرف نكنيد جواب دوستمونو بديد اين مقاسيه ها و حرفاي بيربط چيه؟ لطفا از جو تاپيك و سوال دوستمون خارج نشيد
لطفا
دوباره بخونيد:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Sharim
25-11-2010, 23:59
دوستان لطفا بحثهاي مزخرف نكنيد جواب دوستمونو بديد اين مقاسيه ها و حرفاي بيربط چيه؟ لطفا از جو تاپيك و سوال دوستمون خارج نشيد

چقدر سريع مصداقي پيدا شد براي صحبتي كه اول پست قبل كردم . از نظر من حرفم مذخرف نيست و بي ربط هم نيست . اين كه شما جواب نداريد دليل بر مذخرف بودنش نميشه . البته ديگه عادت كرديم . شما اگر به عقايد من بگي مذخرف ايراد نداره ولي من اگر به عقايد شما بگم مذ... .

فقط همين رو بگم كه حرف شما و امثال شما تا وقتي بر پايه منطق نباشه كوچكترين اهميتي براي من نداره ،‌حالا چه توهين باشه ،‌چه ...


تاحالا ما نتونستيم ايرادي ازش بگيريم چون نداشته

تاحالا شما نتونستيد .... چون نخواستيد

در ضمن سوالات دوستمون به نظر من بيشتر خودش پاسخه . نيازي به پاسخ نداره ،‌نياز به فكر داره ...

Mohammad Hosseyn
26-11-2010, 06:30
خوب شد باز اون مناظره رو يادم انداختيد !:31::21:معناي اكثريت مخالف رو هم فهميديم (2نفر):31:درضمن آخر اون مناظره هم دوستان مخالف اصلا بدون خداحافظي رفتن :27:
دوست عزيزي هم كه گفتن مغلطه روي داده گمان كنم معناي مغلطه ر انميدانند !:20:
من که هنوزم اگه باشه هستم .. اون موقع هم مشکلاتی برای من پیش اومد که دسترسی به نت نداشتم. برگشتم دیدم همه چیز کن فیکون شده !!



سلام به همه دوستان

خدمتتون عرض كنم ،‌ من به شخصه از بحث كردن در محيط بسته و جهت يافته متنفرم . چون به طور كلي دو دسته وجود دارن كه بحث ميكنن ،‌يك دسته هرچي بخوان بگن (هرچي ، هرچي ،‌هرچي) ،‌تف هم توي صورتت بندازن هيچ ايرادي نداره ،‌ و ازشون حمايت ميشه اما اگر اون عده مخالف بگن آقا بالاي چشم شما ابرو ،‌ واااويلا ...

اين داستان بحث هاي مذهبي در محيط ماست .
به همين دليل كمتر توي چنين محيطي در بحث شركت ميكنم .

اگر توي يك محيط آزاد فرصت بحث وجود داشته باشه ،‌ نتيجه با چيزي كه الان هست خيلي متفاوت خواهد بود ...




اين حرف ، عقيده شماست ؟

من اسم اين جرياناتي كه فرموديد رو ميزارم يك بازي !

اول ترم توي برد گروه ميزنن ،‌تاريخ امتحان روز فلان ساعت فلان در فلان مكان ... دانش آموزان معلم رو ميبينن و ‌درك ميكنن ، درسش رو ميفهمن . معلم درس مستند و مفهوم رو به دانش آموزا ميده و دانش آموزان ميفهمن كه اين قسمت از زندگيشون درسه و الان سر كلاس درس هستن ،‌يك دانش آموز تفاوت كلاس درس با بيابان برهوت رو تشخيص ميده ،‌ دانش آموز اگر نفهميد از معلمش سوال ميكنه ،‌و معلم وظيفه داره قانعش كنه . اگر دانش آموز از معلم اعتراض داشت ميره پيش مدير . معلم در شرايط يكسان با همه دانش آموزاش برخورد ميكنه ،‌ يكي رو نميفرسته از پشت در كلاس درس ياد بگيره ،‌يكي رو بذاره بغل دست خودش ،‌يكي رو كور كنه ،‌يكي رو كر كنه ، يكي رو ...
و ...
و در نهايت دانش آموزا اگه نخوان درس ياد نميگيرن ،‌اگه نخوان امتحان هم نميدن و راه ديگه اي رو انتخاب ميكنن ...

---------

راستي من يك سوال از استاد معارف دانشگاهمون پرسيدم كه نهايتش به اخراج از كلاس انجاميد .
اميدوارم اين جا نهايتش به اخراج از كلاس نينجامه !! :

ما بچه كه بوديم توي محلمون يك نفر رو داشتيم معروف علي چله !
اين شخص عذاب محله بود ،‌وارد جزييات نميشم ولي كار گناهي نبود كه اين نكرده باشه .
در يك كلام انساني از حيوان بدتر ...
اين شخص مادر زاد مشكل رواني داشت . ديوانه مادر زاد بود .

سوال : جايگاه اين شخص در جهان آخرت ميتواند طبقه هفتم بهشت باشد ؟؟؟؟

(اين معناي تبعيض است )

در مورد محیط اینجا ، خداروشکر اینطوری که شما میگید نشده ... هر کی چیزی گفته یکی شنیده و جدال هم شده . ولی دوستانه. ولی هنر اینه که با دستهای بسته حریف رو قانع کنی . البته داشتن فضای آزاد هم حق طرفین بحث هست .

البته نظر من نیست ... برداشت من از دیدگاه مذهب هست. نظر من چیز دیگریست :31:
اگر دقت کرده باشید در قرآن آمده که خداوند به اندازه کافی به شما اطلاعات داده ... یعنی جزوه داده در حد المپیک ... سوال و اشکالو ... باقی نزاشته. یعنی این بهونه هایی که اوردید از دید مذهب وارد نیست. وقتی کتابی رو معرفی می کنن که برای همه ی عصرهاست . دیگه جای هیچ چیز خالی نیست.
البته صرفا جهت مثال بود در مورد امتحان ترم. نه اینکه تفاوت نداشته باشن.

در مورد سوالت ، نظر شخصی من : وقتی میگید طرف دیوونه مادرزاده ، یعنی دنیای طرف دنیای متفاوتیه ... مثلا ممکنه تمام چیزهایی که بهش فکر میکنه برای ما شرارت به حساب بیاد ... دیگه انتظار کار خوب داشتن از ایشون بسیار بی جا هست. و بر عکس هر چه به شرارت ادامه بده در فکر خودش بهشت برین در انتظارشه. ولی اگه خدایی بالا باشه هم اگه موجودی باشه که منطق منو تو رو داشته باشه ، به نظرم جهنم حقش نیست. در مورد بهشت رفتنش نظری نمیشه داد. :31:




دوستان لطفا بحثهاي مزخرف نكنيد جواب دوستمونو بديد اين مقاسيه ها و حرفاي بيربط چيه؟ لطفا از جو تاپيك و سوال دوستمون خارج نشيد
لطفا
دوباره بخونيد:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

مزخرف !!؟؟ یعنی چی ؟ چطور بی ربطه ؟!

.:HAMED:.
26-11-2010, 09:44
مزخرف !!؟؟ یعنی چی ؟ چطور بی ربطه ؟!
مزخرف يعني برخلاف باطن ،ظاهرش زيبا باشه
از آن جهت كه شما حرفايي ميزنيد يا در كل حرفايي ميزنيم كه منطقي "علمي-فلسفي"نيستند وگرنه قانع ميشديم
بيربط از آن جهت كه اكيدا مربوط به سوال نيست و بحث كشدار و بي پايان هستش

تاحالا شما نتونستيد .... چون نخواستيد

در ضمن سوالات دوستمون به نظر من بيشتر خودش پاسخه . نيازي به پاسخ نداره ،‌نياز به فكر داره ...
و شما ميخواهيد اما نميتوانيد.
بازي با كلمات
ادامه بدين

نيازي به پاسخ نداره ،‌نياز به فكر داره
پس چرا پاسخ ميدين؟بهتر نيست فكر كنيد يا به تحقيق در اين زمينه بپردازيد؟
ممنون

Hasan.M
26-11-2010, 10:35
معلم ما هميشه ميگه آماده باشيد .شايد ناگهاني امتحان كويز گرفتم.ما هم هر لحظه آماده ميشيم چون نميدونيم ممكنه كي امتحان بگيره
معلم ما منبع رو معرفي ميكنه ميگه بريد تحقيق كنيد و مطالعه كنيد. تحقيق نمره داره اما تحقيق نكردن هم نمره نداره و از اونجايي كه معلوم نيست كي امتحان بگيرم ، تحقيق واسه خودتون خوبه.
ما تو برهوت درس ميخونيم و ميدونيم
راستي معلم ما لنگه نداره .دانشمنده .تاحالا ما نتونستيم ايرادي ازش بگيريم چون نداشته
چن نفرم نخواستن درس بخونن نميدونم تو امتحان چن ميگيرن

دوستان لطفا بحثهاي مزخرف نكنيد جواب دوستمونو بديد اين مقاسيه ها و حرفاي بيربط چيه؟ لطفا از جو تاپيك و سوال دوستمون خارج نشيد
لطفا
دوباره بخونيد:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
يك پست رو نياز نيست دوبار بخونيم و دوبار جواب بديم !

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
تيپ روشنفكري برداشتن و سوالات اينجوري فقط براي درست كردن كج فهمي از يه مسئله است !:5:

---------- Post added at 08:05 AM ---------- Previous post was at 08:03 AM ----------

لطفا اين داستان شاگرد و معلم رو هم ديگه ادامه ندين!:42:

Hasan.M
26-11-2010, 10:53
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اين آدرس از ويكي پديا كه گمان نكنم كمتر كسي سراغش رفته باشه مربوط به كلمه ي "محمد" است و اگه بخونيد براتون خوبه !:31:
حداقل گستره ي قلمرو اسلامي رو ميبينيد و بعضي سوالات در مورد ايران و اسلام براتون رفع ميشه !:11:
سال تولد پيامبر كه 700سال قبل از رنسانس است و باعث به وجود آمدن هنرهاي اسلامي و علوم اسلامي و مهمتر از همه ارزش هاي اسلامي كه از طريق مسلمانان به ايتاليا رفت رو ميبنيد و ديگه از رنسانس حرف نميزنديد !:11:
دلايل ازدواج پيامبر رو ميخونيد ! :20:
ميخونيد و ميفهميد كه ازدواج دختر 8ساله در اون زمان رسم بوده نه جنايت ! همچنين ازدواج پسر 14ساله !:11:
اينها هنوز مربوط به 1400سال قبل ايران است و اگر بخوام از خواستگاه انديشه و خرد از ايران حرف بزنم بايد برم سراغ شعر 8000ساله ي ايران !!!!!!!!!!!!!!!!!!! :18:
اين كه انديشه از غرب برخواسته به نظر من يه لطيفه ي مضحكه چون اگه انديشه ميكرد سنگي كه خود ساخته بود نميپرستيد !:31:

من که هنوزم اگه باشه هستم .. اون موقع هم مشکلاتی برای من پیش اومد که دسترسی به نت نداشتم. برگشتم دیدم همه چیز کن فیکون شده !!
دوستان ديگتون كه دسترسي داشتن هم نيومدن !:27: مناظره هم ديگه لازم نيست !

iranmjh
26-11-2010, 12:48
مکتب...ایده...فلسفه..فکر..نظر.. وووووووووو ارتباطش با خدا که به عنوان قدرت مطلق حساب میشه کاملا تخیل و زاده انسان در عصرهای مختلف هست حالا یکی واقعا نیت خیری پشت خیالبافی و تخیلش داشته و دیگری برای مقاصد شخص عنوانگر توهمات و توضیحات مغزیش برای عموم بوده.....
من بر این عقیده هستم که اصل موضوع خداوندی و خالق مطلق که عنوان شده خودش نقض و نقص تمام ایده هایی هست که اشخاص تو تاریخ عنوان کرده اند.......
این نظرات تا حدی سطح پایین و در دایره تفکرات انسانی اون هم از نوع بچه خوردسال بازگو شده که همیشه جای سوال برام هست که چرا بحث بیهوده رو این موضوع میشه...:5:
کمی فکر در مورد اینجور ایده ها کاملا نمیانگر تقلید و تکرار نظرات در زمانهای مختلف و با سلایق متفاوت هست....:31:
حاکم+درباریان+تشکیلاتش=خدا ند+فرشتها+تشکیلاتش======:21:

davy jones
26-11-2010, 13:05
راستي من يك سوال از استاد معارف دانشگاهمون پرسيدم كه نهايتش به اخراج از كلاس انجاميد .
اميدوارم اين جا نهايتش به اخراج از كلاس نينجامه !! :

ما بچه كه بوديم توي محلمون يك نفر رو داشتيم معروف علي چله !
اين شخص عذاب محله بود ،‌وارد جزييات نميشم ولي كار گناهي نبود كه اين نكرده باشه .
در يك كلام انساني از حيوان بدتر ...
اين شخص مادر زاد مشكل رواني داشت . ديوانه مادر زاد بود .

سوال : جايگاه اين شخص در جهان آخرت ميتواند طبقه هفتم بهشت باشد ؟؟؟؟

(اين معناي تبعيض است ) جواب: به نظر من نمیتونه جایگاهش خیلی والا باشه. چون به اندازه ی عمل هر کسی به او پاداش داده خواهد شد. اگه قرار باشه این شخص جایگاه خیلی خوبی داشته باشه، پس لابد طبق فرضیه ی شما بچه هایی که مثلا تا قبل از یک سالگی از دنیا میرن باید طبقه ی هفتم رو هم سوراخ کنن و برن بالاتر!! چنین اشخاصی به سبب درک ناسالمی که از حقیقت و وظایف خودشون دارند (البته به طور غیر عمدی اینطوری هستند) نه مجازات میشن و نه آنچنان پاداشی براشون در نظر گرفته میشه. لا یکلف الله نفسا الا وسعها.
این سوال شما خیلی تابلوه از این جهت که سالها قبل بهش پاسخ داده شده. من برای شما داستان دیگه ای رو تعریف میکنم که باز به عدالت خدا شک کنین. دو مرد که یکیشون فرد بسیار صالح و دیگری بسیار فاسق بود، هر دو به یک مرض دچار شدند (البته نه به طور همزمان) طبیب به هر دوی آنها در زمان بیماری توصیه کرد که از گوشت فلان ماهی که در فلان رودخانه زندگی میکنن بخورن. موقعی که فرد صالح خواست ماهی بگیره، همه ی ماهی ها از اون محل رفتند و به اعماق دریا گریختند ودر نهایت فرد صالح به خاطر نرسیدن دارو از دنیا رفت. وقتی که فرد فاسق با همین نسخه از سوی طبیبان مواجه شد به سادگی تونست ماهی مورد نظرش رو به تعداد کافی از آب رودخانه بگیره و حالش خوب شد و به فسق و کناه خودش ادامه داد. وقتی که یکی از افراد اون منطقه به عدالت خدا در این باره شک کرد نزد پیامبر زمان خودش (ظاهرا حضرت موسی) اومد و شبهه ی ذهنی خودش رو مطرح کرد و گفت که آخه این تبعیض نیست؟؟؟ حالا من از شما میپرسم که آیا واقعا این با عدالت خدا ناسازگار نیست؟؟ جوابش رو بعد از اینکه شما نظتون رو دادین میگم:46:

----------------

در مورد اون بحثی هم که انسانها رو به شاگردان کلاسی تشبیه کرده بودن که خدا ازشون امتحان میگیره، نظر من اینه که:
فرق خدا با اون معلم اینه که خدا هر لحظه و بدون این که بگه داره امتحان میگیره، داره امتحان میگیره ولی معلم میگه که چه موقعی میخواد امتحان بگیره.
خدا بهترین معلمیه که درسهای زندگی رو آموزش میده ولی معلم معمولی ممکنه اشتباه داشته باشه.
خدا برای خودش امتحان نمیگیره و برای شناسوندن هر کس به خودش امتحان میگیره ولی معلم برای فهمیدن عیار هر دانشجو امتحان میگیره.
خدا راه تقلب و دسترسی به جوابهای درست رو باز گذاشته (توکل به خودش و توسل به کسانی که خود خدا مشخص کرده) ولی معلم راه هرگونه تقلب رو بسته.

موفق باشین.
89/9/5

visual
26-11-2010, 13:20
سلام ... نمیخوام نقل و قول کنم چون طولانی میشه :

1. در مورده صحبته اول دوستمون که گفته بود کفار باید کشته بشند ؟؟؟؟؟؟؟؟ کی گفته کفار باید کشته بشند . چرا حرف درمیاریند ؟ کفار حربی ( یعنی کفاری که با مسلمانان در حال جنگ هستند ) با کفار معمولی فرق دارند . لطفا قبل از زدن پست دقت فرمایید .

2. یه دوستمون گفت که کتاب معرفی نکنید ؟؟؟ یه صحبت با اون دوستمون دارم . اگر شما بخواهید یک برنامه کامپیوتری بنویسید و رشته ی شما ادبیات باشه خوب طبیعیه که برنامه را میدید به اون برنامه نویسی که در این رشته تمرکز کرده و قبولش دارید .

Sharim
26-11-2010, 14:34
در مورد محیط اینجا ، خداروشکر اینطوری که شما میگید نشده ... هر کی چیزی گفته یکی شنیده و جدال هم شده . ولی دوستانه. ولی هنر اینه که با دستهای بسته حریف رو قانع کنی . البته داشتن فضای آزاد هم حق طرفین بحث هست .

البته نظر من نیست ... برداشت من از دیدگاه مذهب هست. نظر من چیز دیگریست [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اگر دقت کرده باشید در قرآن آمده که خداوند به اندازه کافی به شما اطلاعات داده ... یعنی جزوه داده در حد المپیک ... سوال و اشکالو ... باقی نزاشته. یعنی این بهونه هایی که اوردید از دید مذهب وارد نیست. وقتی کتابی رو معرفی می کنن که برای همه ی عصرهاست . دیگه جای هیچ چیز خالی نیست.
البته صرفا جهت مثال بود در مورد امتحان ترم. نه اینکه تفاوت نداشته باشن.

در مورد سوالت ، نظر شخصی من : وقتی میگید طرف دیوونه مادرزاده ، یعنی دنیای طرف دنیای متفاوتیه ... مثلا ممکنه تمام چیزهایی که بهش فکر میکنه برای ما شرارت به حساب بیاد ... دیگه انتظار کار خوب داشتن از ایشون بسیار بی جا هست. و بر عکس هر چه به شرارت ادامه بده در فکر خودش بهشت برین در انتظارشه. ولی اگه خدایی بالا باشه هم اگه موجودی باشه که منطق منو تو رو داشته باشه ، به نظرم جهنم حقش نیست. در مورد بهشت رفتنش نظری نمیشه داد. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


چيز هايي كه من ميخوام بگم مثلما به جاهاي باريك ميكشه !‌
به طور محترمانه ،‌جزوش رو من قبول ندارم ! ‌اگر خواستيد واستون ميگم چرا !‌ ولي الان بحث رو منحرف ميكنه .

در مورد سوالم : من نگفتم اون شخص به بهشت ميره يا جهنم ،‌ مثلما به بهشت ميره . اما من پرسيدم اين شخص استعداد رفتن به طبقه هفتم بهشت رو داره ؟؟ نداره . ‌اگر بره بي عدالتيه ،‌اگر نتونه بره هم بي عدالتيه .


مزخرف يعني برخلاف باطن ،ظاهرش زيبا باشه
از آن جهت كه شما حرفايي ميزنيد يا در كل حرفايي ميزنيم كه منطقي "علمي-فلسفي"نيستند وگرنه قانع ميشديم
بيربط از آن جهت كه اكيدا مربوط به سوال نيست و بحث كشدار و بي پايان هستش

و شما ميخواهيد اما نميتوانيد.
بازي با كلمات
ادامه بدين

پس چرا پاسخ ميدين؟بهتر نيست فكر كنيد يا به تحقيق در اين زمينه بپردازيد؟
ممنون

- زيبا و زشتش رو كي تعيين ميكنه ؟ شما ؟
- بهتره بگيم نه شما ميتونيد ما رو قانع كنيد ، ‌نه ما شما رو . اول بايد تعريف درستي از منطق داشته باشيم كه مشكل ترين قسمت اين معما هم همينه ،‌هركسي براي خودش يك تعريف از منطق ،‌علم و فلسفه ساخته كه فقط خودش قبولش داره و ...
فرق ما و شما اينه كه ما تعصب رو بوسيديم گذاشتيم كنار .

- ما نيازي بهش نداريم كه بخواهيم . پيش فرض هاي ذهني شخص من با شخص شما بسيار متفاوته . ما با خودمون به راحتي كنار اومديم . شما ايد كه براي ناتواني هاي بشريتون دنبال بهانه اي بزرگتر مي گرديد .
چيزي كه شما بهش اعتقاد داريد زماني در باران وجود داشت تا اين كه براي باران توجيه منطقي پيدا شد . بعد از او به رعد و برق رفت تا اين كه براي اون هم توجيه پيدا شد . به خورشيد و ...
تا امروز به قلب اتم رسيده يا به هزار و يك چيز ديگه كه به هركدوم پاسخ داده بشه به جايي ميره كه هنوز پاسخي نداره .
براي همه چيز برهان عليت صدق ميكنه غير از اون جايي كه نياز به برهان عليت داره .

بذاريد اين طوري بگم : اگر حيطه عقايد شما برخوردي با عقايد ما نداشت ،‌ما هرگز سعي در تغيير اون ها ،‌يا حتي بحث در مورد اون ها نمي كرديم . كاري كه شما به خودتون اجازه انجامش رو ميديد . اما مساله اين جاست كه ما باالاجبار بايد چوب عقايد شما رو بخوريم .

يك جمله ديگه : در نبود يك مساله هيچ وقت شبهه نيست ،‌اما براي بودنش نياز ببه دليلي هست كه در اون شبهه اي وجود نداشته باشه . تا زماني كه اين دليل وجود نداره ،‌هرگز منطق صرف حاضر به قبول وجود اون مساله نميشه . (ميدونم ميخوايد بگيد اگر شما به نبود كل اعتقاد داريد چطور وجود جزء رو توجيه ميكنيد ،ولي اين جا فكر نميكنم مجال بحث در موردش باشه . )

- من پاسخ ندادم دوست من ،‌شما پاسخ داديد . من در تمام زندگيم در حال تحقيق و تفكر بودم ،‌هستم و خواهم بود .



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیداين آدرس از ويكي پديا كه گمان نكنم كمتر كسي سراغش رفته باشه مربوط به كلمه ي "محمد" است و اگه بخونيد براتون خوبه ![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حداقل گستره ي قلمرو اسلامي رو ميبينيد و بعضي سوالات در مورد ايران و اسلام براتون رفع ميشه ![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سال تولد پيامبر كه 700سال قبل از رنسانس است و باعث به وجود آمدن هنرهاي اسلامي و علوم اسلامي و مهمتر از همه ارزش هاي اسلامي كه از طريق مسلمانان به ايتاليا رفت رو ميبنيد و ديگه از رنسانس حرف نميزنديد ![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دلايل ازدواج پيامبر رو ميخونيد ! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ميخونيد و ميفهميد كه ازدواج دختر 8ساله در اون زمان رسم بوده نه جنايت ! همچنين ازدواج پسر 14ساله ![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اينها هنوز مربوط به 1400سال قبل ايران است و اگر بخوام از خواستگاه انديشه و خرد از ايران حرف بزنم بايد برم سراغ شعر 8000ساله ي ايران !!!!!!!!!!!!!!!!!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين كه انديشه از غرب برخواسته به نظر من يه لطيفه ي مضحكه چون اگه انديشه ميكرد سنگي كه خود ساخته بود نميپرستيد ![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دوستان ديگتون كه دسترسي داشتن هم نيومدن ![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] مناظره هم ديگه لازم نيست !

بله ،‌حداقل من در طول قريب به 17 سال دوران تحصيلم ،‌ ده ها بار به عناوين مختلف مطالب داخل اون صفحه رو خوندم . شما اگر اهل تحقيق هستيد چيزي در مورد غزوه بني غريظه به من نشون بديد لطفا ! اگر هم خواستيد بگيد تا من نشونتون بدم .

در مورد محمد خواندني ها زيادن ،‌چيزي كه مهمه نخواندني ها و خوانده نشده هاست ...

- منظورتون رسم اعراب هست ديگه ؟ بله ،‌اعراب از اين رسوم زياد داشتن . اگر خواستيد بگيد تا از اين رسم هاشون هم براتون بگم !

نيچه ميگه : براي آن كه بت پرست نباشي ،‌لازم نيست بتي شكسته باشي ،‌بايد خوي بت پرسته را ترك گفته باشي ...

يك كم بهش فكر كنيد . ما الان داريم چيكار ميكنيم ؟



مکتب...ایده...فلسفه..فکر..نظر.. وووووووووو ارتباطش با خدا که به عنوان قدرت مطلق حساب میشه کاملا تخیل و زاده انسان در عصرهای مختلف هست حالا یکی واقعا نیت خیری پشت خیالبافی و تخیلش داشته و دیگری برای مقاصد شخص عنوانگر توهمات و توضیحات مغزیش برای عموم بوده.....
من بر این عقیده هستم که اصل موضوع خداوندی و خالق مطلق که عنوان شده خودش نقض و نقص تمام ایده هایی هست که اشخاص تو تاریخ عنوان کرده اند.......
این نظرات تا حدی سطح پایین و در دایره تفکرات انسانی اون هم از نوع بچه خوردسال بازگو شده که همیشه جای سوال برام هست که چرا بحث بیهوده رو این موضوع میشه...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کمی فکر در مورد اینجور ایده ها کاملا نمیانگر تقلید و تکرار نظرات در زمانهای مختلف و با سلایق متفاوت هست....[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حاکم+درباریان+تشکیلاتش=خدا ند+فرشتها+تشکیلاتش======[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



من از ديد خودم نوشته هاي شما رو كاملا قبول دارم .



جواب: به نظر من نمیتونه جایگاهش خیلی والا باشه. چون به اندازه ی عمل هر کسی به او پاداش داده خواهد شد. اگه قرار باشه این شخص جایگاه خیلی خوبی داشته باشه، پس لابد طبق فرضیه ی شما بچه هایی که مثلا تا قبل از یک سالگی از دنیا میرن باید طبقه ی هفتم رو هم سوراخ کنن و برن بالاتر!! چنین اشخاصی به سبب درک ناسالمی که از حقیقت و وظایف خودشون دارند (البته به طور غیر عمدی اینطوری هستند) نه مجازات میشن و نه آنچنان پاداشی براشون در نظر گرفته میشه. لا یکلف الله نفسا الا وسعها.
این سوال شما خیلی تابلوه از این جهت که سالها قبل بهش پاسخ داده شده. من برای شما داستان دیگه ای رو تعریف میکنم که باز به عدالت خدا شک کنین. دو مرد که یکیشون فرد بسیار صالح و دیگری بسیار فاسق بود، هر دو به یک مرض دچار شدند (البته نه به طور همزمان) طبیب به هر دوی آنها در زمان بیماری توصیه کرد که از گوشت فلان ماهی که در فلان رودخانه زندگی میکنن بخورن. موقعی که فرد صالح خواست ماهی بگیره، همه ی ماهی ها از اون محل رفتند و به اعماق دریا گریختند ودر نهایت فرد صالح به خاطر نرسیدن دارو از دنیا رفت. وقتی که فرد فاسق با همین نسخه از سوی طبیبان مواجه شد به سادگی تونست ماهی مورد نظرش رو به تعداد کافی از آب رودخانه بگیره و حالش خوب شد و به فسق و کناه خودش ادامه داد. وقتی که یکی از افراد اون منطقه به عدالت خدا در این باره شک کرد نزد پیامبر زمان خودش (ظاهرا حضرت موسی) اومد و شبهه ی ذهنی خودش رو مطرح کرد و گفت که آخه این تبعیض نیست؟؟؟ حالا من از شما میپرسم که آیا واقعا این با عدالت خدا ناسازگار نیست؟؟ جوابش رو بعد از اینکه شما نظتون رو دادین میگم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

89/9/5

- خوب . حالا خودتون به حرفتون فكر كنيد . شايد اين حرفتون براي شما پاسخ باشه ولي براي من و امثال من كه اين سوال رو پرسيدن هرگز پاسخ نبوده و نيست .

همون طور كه در بالا گفتم ،‌پيش فرض هاي ذهني من با شما خيلي متفاوته ،‌ من داستاني كه گفتم رو براي شما گفتم ،‌والا براي من صورت سوال وجود نداره .

خوب جوابتون از ديد من :
براي شخصي كه مرد ،‌خدايي وجود داشت كه به اميد كمك اون نشست و مرد .
براي شخصي كه زنده موند خدايي وجود نداشت ،‌پس ميدونست كه خودشه و خودش . پس حركت كرد ،‌ماهي گرفت و زنده موند . بدون توجه به اعمال اون شخص ...

--------------------------------------
اميدوارم فرصت به نتيجه رسوندن بحث رو داشته باشم . چون زمانم خيلي محدوده .

Hasan.M
26-11-2010, 15:14
بله ،‌حداقل من در طول قريب به 17 سال دوران تحصيلم ،‌ ده ها بار به عناوين مختلف مطالب داخل اون صفحه رو خوندم . شما اگر اهل تحقيق هستيد چيزي در مورد غزوه بني غريظه به من نشون بديد لطفا ! اگر هم خواستيد بگيد تا من نشونتون بدم .

در مورد محمد خواندني ها زيادن ،‌چيزي كه مهمه نخواندني ها و خوانده نشده هاست ...

- منظورتون رسم اعراب هست ديگه ؟ بله ،‌اعراب از اين رسوم زياد داشتن . اگر خواستيد بگيد تا از اين رسم هاشون هم براتون بگم !

نيچه ميگه : براي آن كه بت پرست نباشي ،‌لازم نيست بتي شكسته باشي ،‌بايد خوي بت پرسته را ترك گفته باشي ...

يك كم بهش فكر كنيد . ما الان داريم چيكار ميكنيم ؟

.

اتفاقا خيلي جالب شد ! از تجربه ي 17سال ويكي پديايي شما هم استفاده ميكنيم !:20:
تمنا ميكنم كه به طور كامل با شرح و تفسير اين قضيه رو بگذاريد !
در ضمن از اين خواندني ها و خوانده نشده ها يكم هم اينجا بگذاريد يا حداقل آدرس بديد تا من هم برم بخونم .......:20:
بله منظورم كاملا رسم اعراب هستش ! كه الان در انگلستان و چين رواج داره !:20:
جامعه > جهان - یک دختر مدرسه‌ای در چین با به دنیا آوردن فرزندش طی یک عمل سزارین به عنوان یکی از جوان‌ترین مادران جهان شناخته شد.

یک دختر مدرسه‌ای در چین با به دنیا آوردن فرزندش طی یک عمل سزارین به عنوان یکی از جوان‌ترین مادران جهان شناخته شد.
این دختر فرزند خود را در تاریخ 27 ژانویه در بیمارستانی در چانگچان ،در شمال شرق استان جیلین چین به دنیا آورد و به گفته یکی از روزنامه‌های محلی این دختر در هنگام تولد فرزندش به مدت 8.5 ماه باردار بوده است.

روزنامه City Evening News گزارش داد حال مادر و فرزندش هم‌اکنون رضایت بخش است و این در حالی است که پدر و مادر این کودک سرگرم گذراندان مراحل شکایت نزد پلیس هستند.طبق قوانین کشور چین برقراری رابطه جنسی با کودکان زیر 14 سال جرم و از مصادیق تجاوز محسوب می‌شود.

یک پرستار شاغل در این بیمارستان در این باره به روزنامه مزبور گفت : این کودک از لحاظ جسمی بالغ به نظر می‌رسد ، اما این که او چگونه باردار شده است برای ما مشخص نشده است.

چین حرکت ملی را برای حفظ کودکان از رابطه جنسی آغاز کرده و انتشار هر گونه مطلب غیر اخلاقی را در اینترنت ممنوع کرده و با متخلفان به شدت برخورد می‌کند.با این حال تعداد سقط جنین‌های کودکان در این کشور به شدت در حال افزایش است و طبق آمار ارائه شده نزدیک به یک سوم سقط جنین‌ها در این کشور توسط دانش‌آموزان مدارس اتفاق می‌افتد.

سال گذشته انتقادات زیادی از یک کلینیک در شهر Chongqing که به افرادی که کارت دانش آموزی ارائه می‌کردند خدمات سقط جنین با نصف قیمت ارائه می‌داد انجام شد.

جوان‌ترین مادر جهان لینا مدینا از پرو بود که در سن 5 سالگی در سال 1939 فرزند خود را به دنیا آورد.
به نقل از خبر آنلاين





ماجراي شگفت آور پسري كه در 13 سالگي پدر شد

به گزارش روزنامه سان ، الفى پسر 13 سالۀ انگليسي كه چهره‌اش او را بيش از 8 سال نشان نمى‌دهد از دوست دختر 15 سالۀ خود (چنتل) صاحب فرزند دخترى شد. آن دو وقتى ‌از موضوع مطلع شدند تصميم به سقط جنين گرفتند اما بعد پسرك فكر كرد بد نيست كه پدر شدن را نيز تجربه كند. الفى كه هيچ درآمدى ندارد و تنها گاهى اوقات حدود 10 پوند از پدرش پول تو جيبى دريافت مى‌كزده است به گفتۀ خود هيچگاه عواقب اين تصميم خود را نسنجيده بوده است. پسرك شرح مى‌دهد كه در سال گذشته زمانى‌كه تنها 12 سال داشته است براى ‌اولين بار ارتباط را با دوست دخترش تجربه كرده كه نتيجه‌اش چنين شده است. پدر الفى كه با اين چالش روبرو شده است اظهار مى‌دارد كه ديگر براى هر تصميمى دير شده است و تنها بايد مطمئن شد كه پسرش در اين سن به فكر بدنيا آوردن بچۀ ديگرى ‌نباشد.


الفي و دخترش

[[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
الفي و دوست دخترش

["][ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



چنتل و مادرش و دخترش

[[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



[U[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اما الان كه اين كار در انگلستان و چين هست گمان كنم ديگه قضيه براتون تغيير كنه نه ؟! حتما الان ديگه كار روشنفكرانه اي هست نه ؟؟!!:20::20:
به اندازه ي كافي تو اين كشور حرفهاي قشنگ داريم كه ديگه نياز به وارد كردن جمله نداشته باشيم !
الان دارم به همين فكر ميكنم كه ما داريم چيكار با خودمون ميكنيم ! الان داريم حتي جملاتمون رو هم از خارج از كشور وارد ميكنيم !

iranmjh
26-11-2010, 16:25
بله منظورم كاملا رسم اعراب هستش ! كه الان در انگلستان و چين رواج داره !:20:

این 2 مورد از 6 میلیارد نفر که اوردین ...1: پدیده نادری هست........... 2:اینکه همه گیر نیست و حتی پدر مادر این بچه ها در عجب هستند و ناراحت از اتفاقی که افتاده...یعنی کسی تشویقشون نکرده برای بچه دار شدن...:31:
ولی تو اون فرهنگ نکبت این پدیده همه گیر هست و حتی به عنوان عرف مطرح بوده و هست....علنا دارند تبلیغ میکنند تو کتاباشون:41:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Sharim
26-11-2010, 17:20
مشكل اين جاست كه ما خارج از كشور رو فقط غرب ميدونيم ،‌خودمون عربيم ديگه نه ؟؟

به طور كامل با شرح وتفسير ؟ والا بنده مي ترسم چنين كاري رو بكنم . دليلش رو هم كه ...
منبع به شما ميدم از چيزي كه حرف و حديث توش نباشه .
تاريخ صدر اسلام . نويسنده : منتظرالقائم . كتابي هست كه براي درسي با همين عنوان در دانشگاه ها داره تدريس ميشه . توي اين كتاب به طور بسيار خفيف تر از حقيقت در مورد بني غريضه (اشتباه تايپي عمديه) نوشته كه همون هم كافيه .

در مورد اعرابي كه شما بهشون ميگيد اعراب جاهليت كه حرفي نيست چون هم من و هم شما احتمالا هم عقيده ايم اما در مورد اعراب بعد از جاهليت حداقل چيزي كه ميشه اين جا بهش اشاره كرد قانون كنيز داري و برده داري و حلال شدن زنان كنيز بر صاحبانشون ،‌ حتي اگر شوهر دار باشن ...
ازدواج با صفيه ...

معذرت ميخام اما من دستم بسته است نميتونم اين جا ادامه بدم و البته ربطي هم به ميزگرد علمي فلسفي پيدا نميكنه اين قسمتش ...

در ضمن اين مسائلي كه به اون ها اشاره كرديد به ما ربطي پيدا ميكنه ؟ در هر صورت و هرجا رسم وحشيانه و كثيفي هست .
من از نظر فرهنگي اون ها رو قبول ندارم ولي لا اقل اون ها چيزي دارن به نام علم كه تاحدي ضعف فرهنگشون رو جبران ميكنه .

دوما اون ها كاري به كار ما ندارن ولي اعراب ...

---------------

اما به همون خداي خودتون ، تا حالا چند نفرتون قر-آ-ن رو حداقل يك دور با فكر خونديد ؟

---------------

من كوركورانه راهم رو انتخاب نكردم . قرآن شما رو خوندم . تفسيرش رو خوندم با كلي كتاب همه جوره در موردش ،‌ و هزار دغدغه ذهني رو پشت سر گذاشتم ،‌ اصلا نميگم روشن فكرم (به اين كلمه حساسيت دارم) يا خيلي حاليمه يا بخوام از خودم تعريف كنم ولي زور ميگه وقتي يك نفر كه خودش رو مسلمون ميدونه يك دور كتاب دين خودش رو نخونده و مياد در موردش با چه تعصبي نظر ميده (منظورم هيچ شخص خاصي نيست . كلا ميگم)

در ضمن ببخشيد اما بهتره قسمت تاريخي بحث رو تموم كنيم ، چون هم بي ربطه ،‌هم خطرناك . يوزر قبلي ام كه بن شد (3 - 4 سال پيش) به خاطر همچين بحثي بود .

--------------------------------------------

مفهوم دين (اسلام) كاملا از مبحث خدا جداست . توي اين جا در مورد خدا ميشه مانور داد ولي در مورد دين نه (هرچند مشكل اصلي ما همين قسمته) .

.:HAMED:.
26-11-2010, 18:27
متاسفانه چه بسا دوستي هايي كه پاي بحثهايي به دشمني كشيده شده
ما نبايد بر پايه ي تعصبات حرف بزنيم.چه تعصبات مخالف چه موافق
چه خوبه كه هر حرفي زده ميشه درموردش فكر كنيم(كنيم)
و براش منبعي باشه


- زيبا و زشتش رو كي تعيين ميكنه ؟ شما ؟
- بهتره بگيم نه شما ميتونيد ما رو قانع كنيد ، ‌نه ما شما رو . اول بايد تعريف درستي از منطق داشته باشيم كه مشكل ترين قسمت اين معما هم همينه ،‌هركسي براي خودش يك تعريف از منطق ،‌علم و فلسفه ساخته كه فقط خودش قبولش داره و ...
فرق ما و شما اينه كه ما تعصب رو بوسيديم گذاشتيم كنار .

- ما نيازي بهش نداريم كه بخواهيم . پيش فرض هاي ذهني شخص من با شخص شما بسيار متفاوته . ما با خودمون به راحتي كنار اومديم . شما ايد كه براي ناتواني هاي بشريتون دنبال بهانه اي بزرگتر مي گرديد .
چيزي كه شما بهش اعتقاد داريد زماني در باران وجود داشت تا اين كه براي باران توجيه منطقي پيدا شد . بعد از او به رعد و برق رفت تا اين كه براي اون هم توجيه پيدا شد . به خورشيد و ...
تا امروز به قلب اتم رسيده يا به هزار و يك چيز ديگه كه به هركدوم پاسخ داده بشه به جايي ميره كه هنوز پاسخي نداره .
براي همه چيز برهان عليت صدق ميكنه غير از اون جايي كه نياز به برهان عليت داره .

بذاريد اين طوري بگم : اگر حيطه عقايد شما برخوردي با عقايد ما نداشت ،‌ما هرگز سعي در تغيير اون ها ،‌يا حتي بحث در مورد اون ها نمي كرديم . كاري كه شما به خودتون اجازه انجامش رو ميديد . اما مساله اين جاست كه ما باالاجبار بايد چوب عقايد شما رو بخوريم .

يك جمله ديگه : در نبود يك مساله هيچ وقت شبهه نيست ،‌اما براي بودنش نياز ببه دليلي هست كه در اون شبهه اي وجود نداشته باشه . تا زماني كه اين دليل وجود نداره ،‌هرگز منطق صرف حاضر به قبول وجود اون مساله نميشه . (ميدونم ميخوايد بگيد اگر شما به نبود كل اعتقاد داريد چطور وجود جزء رو توجيه ميكنيد ،ولي اين جا فكر نميكنم مجال بحث در موردش باشه . )

- من پاسخ ندادم دوست من ،‌شما پاسخ داديد . من در تمام زندگيم در حال تحقيق و تفكر بودم ،‌هستم و خواهم بود .

با كسب اجازه از محضرتون بنده سوالاتي دارم :

منظور شما كدوم نيازه؟
روحي؟
مادي؟
كدوم؟
كدام ناتواني رو ميگيد كه ما ازش خبرنداريم؟
و شما چه ناتواني داريد كه هيچ كس نميتواند پاسخ گوي آن شود؟


نه شما ميتونيد ما رو قانع كنيد ، ‌نه ما شما رو . اول بايد تعريف درستي از منطق داشته باشيم كه مشكل ترين قسمت اين معما هم همينه ،‌هركسي براي خودش يك تعريف از منطق ،‌علم و فلسفه ساخته كه فقط خودش قبولش داره و ...
چرا؟ كم و كاستي درخودتون ميبينيد؟
چرا نميتونيد مارو قانع كنيد؟
آيا عقل ما ناقصه؟ اگه بله از كجا فهميديد اگه نه چرا نميتونيد؟


فرق ما و شما اينه كه ما تعصب رو بوسيديم گذاشتيم كنار

كدوم تعصب؟
خوبه بدونيم به چي تعصب داريم(عجبا كه خودمون بيخبريم)



چيزي كه شما بهش اعتقاد داريد زماني در باران وجود داشت تا اين كه براي باران توجيه منطقي پيدا شد . بعد از او به رعد و برق رفت تا اين كه براي اون هم توجيه پيدا شد . به خورشيد و ...
تا امروز به قلب اتم رسيده يا به هزار و يك چيز ديگه كه به هركدوم پاسخ داده بشه به جايي ميره كه هنوز پاسخي نداره .
براي همه چيز برهان عليت صدق ميكنه غير از اون جايي كه نياز به برهان عليت داره .
بذاريد اين طوري بگم : اگر حيطه عقايد شما برخوردي با عقايد ما نداشت ،‌ما هرگز سعي در تغيير اون ها ،‌يا حتي بحث در مورد اون ها نمي كرديم . كاري كه شما به خودتون اجازه انجامش رو ميديد . اما مساله اين جاست كه ما باالاجبار بايد چوب عقايد شما رو بخوريم .
عقايد بنده چي هست؟
عقايد خودتون چيه؟


- من پاسخ ندادم دوست من ،‌شما پاسخ داديد . من در تمام زندگيم در حال تحقيق و تفكر بودم ،‌هستم و خواهم بود
بله
بله شما پاسخ مارو ميبينيد و عقايدمونو بدست مي آوريد و به تحقيق ميپردازيد
كار خوبيه

-------
در كل اميدوارم فرهنگ مناظره تو اين ميزگرد رو رعايت بفرمائيم




---------- Post added at 06:27 PM ---------- Previous post was at 06:24 PM ----------


مکتب...ایده...فلسفه..فکر..نظر.. وووووووووو ارتباطش با خدا که به عنوان قدرت مطلق حساب میشه کاملا تخیل و زاده انسان در عصرهای مختلف هست حالا یکی واقعا نیت خیری پشت خیالبافی و تخیلش داشته و دیگری برای مقاصد شخص عنوانگر توهمات و توضیحات مغزیش برای عموم بوده.....
من بر این عقیده هستم که اصل موضوع خداوندی و خالق مطلق که عنوان شده خودش نقض و نقص تمام ایده هایی هست که اشخاص تو تاریخ عنوان کرده اند.......
این نظرات تا حدی سطح پایین و در دایره تفکرات انسانی اون هم از نوع بچه خوردسال بازگو شده که همیشه جای سوال برام هست که چرا بحث بیهوده رو این موضوع میشه...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کمی فکر در مورد اینجور ایده ها کاملا نمیانگر تقلید و تکرار نظرات در زمانهای مختلف و با سلایق متفاوت هست....[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حاکم+درباریان+تشکیلاتش=خدا �ند+فرشتها+تشکیلاتش======
و دوست عزيزم لطف كنن براي نقض و نقص بودن اونايي كه گفتن منبع موثق و دليل مستحكم بيارن تا قانع بشيم
ميخواييم به اعتقادات ايشون بپيونديم ازشون مدرك ميخواييم

bushido
26-11-2010, 21:44
چيز هايي كه من ميخوام بگم مثلما به جاهاي باريك ميكشه !‌
به طور محترمانه ،‌جزوش رو من قبول ندارم ! ‌اگر خواستيد واستون ميگم چرا !‌ ولي الان بحث رو منحرف ميكنه .
از همون اول شروع کردید به تفره رفتن


مثلما به بهشت میره اگر بره بی عدالتیه اگر نره هم بی عدالتیه
کدومش آخر ؟

بهتره بگيم نه شما ميتونيد ما رو قانع كنيد ، ‌نه ما شما رو . اول بايد تعريف درستي از منطق داشته باشيم كه مشكل ترين قسمت اين معما هم همينه ،‌هركسي براي خودش يك تعريف از منطق ،‌علم و فلسفه ساخته كه فقط خودش قبولش داره و ...
خوب منطق خودتونو تعریف کنید فلسفتون چیه




فرق ما و شما اينه كه ما تعصب رو بوسيديم گذاشتيم كنار .

- ما نيازي بهش نداريم كه بخواهيم . پيش فرض هاي ذهني شخص من با شخص شما بسيار متفاوته . ما با خودمون به راحتي كنار اومديم . شما ايد كه براي ناتواني هاي بشريتون دنبال بهانه اي بزرگتر مي گرديد .
چيزي كه شما بهش اعتقاد داريد زماني در باران وجود داشت تا اين كه براي باران توجيه منطقي پيدا شد . بعد از او به رعد و برق رفت تا اين كه براي اون هم توجيه پيدا شد . به خورشيد و ...
تا امروز به قلب اتم رسيده يا به هزار و يك چيز ديگه كه به هركدوم پاسخ داده بشه به جايي ميره كه هنوز پاسخي نداره .
براي همه چيز برهان عليت صدق ميكنه غير از اون جايي كه نياز به برهان عليت داره .


يك جمله ديگه : در نبود يك مساله هيچ وقت شبهه نيست ،‌اما براي بودنش نياز ببه دليلي هست كه در اون شبهه اي وجود نداشته باشه . تا زماني كه اين دليل وجود نداره ،‌هرگز منطق صرف حاضر به قبول وجود اون مساله نميشه . (ميدونم ميخوايد بگيد اگر شما به نبود كل اعتقاد داريد چطور وجود جزء رو توجيه ميكنيد ،ولي اين جا فكر نميكنم مجال بحث در موردش باشه . )

- من پاسخ ندادم دوست من ،‌شما پاسخ داديد . من در تمام زندگيم در حال تحقيق و تفكر بودم ،‌هستم و خواهم بود .

- منظورتون رسم اعراب هست ديگه ؟ بله ،‌اعراب از اين رسوم زياد داشتن . اگر خواستيد بگيد تا از اين رسم هاشون هم براتون بگم !



آره ازین جور آدما کم ندیدم و هم از شما کسانی هستن از روی هوا و هوس و کور کورانه چیزی رو قبول کردن
ولی افرادی که اینجا توی این بحث شرکت کردن فکر نکنم اینجور باشن چون خصوصیت این آدما اینه که بحث نمیکنن

نه اینجور نیست مشکلات شما به مراتب بیشتر بوده تا به حال نتونستید حقیقت جهان و خودتونو درک کنید بحران های روحی مثل اعتقاد پیدا کردن به پوچی دیوونگی و سر در گمی چیزی که در ما پیدا نمیشه

شاید ما رو با گاو پرستا و عقاید دیگه تو هند اشتباه گرفتی چون الهام بخش ما سخت با این چیزها مبارزه میکرد
تا به امروز هرچی پیش رفته به نفع ما بوده

آره خوب اگر میشد برای خدا علتی پیدا کرد که خدا نبود اینه که شناخت خدا رو مشکل کرده و باعث این همه بحث شده

چرا مجال نیست دوباره تفره رفتی

saeeddz
27-11-2010, 04:56
دوستان سلام
آقا سعید جواب شما یک کلمه و دو کلمه یا یه جمله و دو جمله وو یه سطر و دو سطر نیست
بنده هم نمی تونم خیلی تایپ کنم و هر روز سر بزنم که جواب طولانی بدم
حقیقتا وقتش رو هم ندارم
نمی دونم شما از کدم دسته آدما هستی
اونایی که وقتی چیزی بهشون معرفی میشه با توجه به یه پیش فرض های ذهنی که داره در موردش قضاوت میکنه و بدون اونکه به اون چیزی که معرفی شده توجهی بکنه ، حکمش رو صادر میکنه و این همون بی توجهی به اون چیز هست
یا از اون دسته آدمایی که زود قضاوت نمی کنن و و درصدی احتمال درستی به حرف مخاطب میدن مثل استاد فلسفه دانشگاه ما
امیدوارم دسته دوم باشید

بنده دو کتاب به شما پییشنهاد میکنم
لطفا این دو کتاب رو بخونید اگه مشکلی داشتید ، بفرمایید بنده در خدمت هستم
کتاب عدل الهی ، انسان و سرنوشت از شهید مطهری

اما تا زمانی دارم فعلا به دو چیز سعی می کنم جواب مختصر و مفید بدم

1- میشه گفت فلسفه اسلامی اصولا غلطه
چرا که فلسفه خرد گرایی است و ریشه اش به یک تعبیر آخه است که از تمدن غرب برخواسته
با نگاهی به گذشته می بینید که دانشمند غرب گفت ریشه دنیا چیست که جوابهای مختلفی رو در زمانهای مختلف بهش داد و شاید یه روح رو در خودش حفظ کرد و به الان انتقال داد که اون مادیگری است
در اسلام این چیزی که ما می گوییم فلسفه با تغییراتی می شود حکمت
ریشه حکمت آیه (نشانه ای از پروردگار) است، برخواسته از تمدن شرق
پس اصولا این دو با هم متفاوت هستن و جمع این دو به تعبیری جمع تناقض هاست که بر اساس منطق ممکن نیست

2- خداوند به عدل سزاوارتره تا به مساوات، البته اگه بگیم معنای مساوات یعنی تساوی و یکسان بودن
متاسفانه معنای دقیق مساوات رو نمی دونم
عدل هم به معنای قرار داشتن هر چیز سر جای خودشه نه یکسان بودن در همه چیز. که اگر این طور بود نباید اصولا دو جنس مختلف وجود می داشت که بعد پوشش متفاوت بخواد ایجاد تبعیض و نقض عدل بکند

علی علی
لطفا پیش وند استفاده نکنید
سعید راحتترم
مرسی
درکت میکنم
من دنبال حقیقتم!
دوست عزیزمون arzeva منو خوب میشناسه
عقاید من در مورد دین و... متغیرن یعنی من تعصبی ندارم و هرچیزی که درستتر ببینم قبولش میکنم(الته نه بدون دلیل و مدرک)
و البته من دین خودم که عشق و آزادی و اگاهی و انسانیت هست رو هیچوقت تغییر نمیدم(به خاطر اینکه راه ی درستتر از این پیدا نکردم و اصلآ نیست که پیدا کنم؛موافقید؟) ولی دوس دارم در مورد ادیان دیگه بیشتر بدونم
در مورد عقاید دیگه و نگرش های مختلف...
دوست عزیز کتاب دوم رو تا حدودی مطالعه کردم ولی من یک مشکلی با آقای مطهری دارم و به همین دلیل سعی لذت نمیبرم یا اصلا دوست ندارم کتابای ایشون رو مطالعه کنم!
مشکل اینکه ایشون به عقاید دیگران احترام نمیزاره و کلآ بی طرفانه به موضوع نگاه نمیکنه و در بعضی مواقع حتی عقیده ی دیگران رو نقض و تا حد توهین پیش رفته!!
من با این طرز تفکر مشکل دارم دلیلشم اینکه معتقدم باید به تمام عقاید احترام گذاشت...
درسته
و من بارها به این موضوع اشاره کردم که اصلآ فلسفه اسلامی نمیتونه وجود داشته باشه
چرا؟
فلسفه از عقل ناشی میشه و اسلام از وحی!
ولی حالا که وجود داره(منظورم فلسفه اسلامی هست)بهش احترام میزارم ولی میخوام بببینم تا چه حد کامله!
راستش ابتدای فلسفه و همینطور دین به خود ایران ما برمیگرده که البته درسته فلسفه در غرب متداولتر بوده و بقیه حرفاتونم درسته
به عدل که سزاواتر تر باشه که دیگه بدتر؟!!
اگر اینطوری که دوستان مسلمان میگن باشه خدا کاملآ ناعادلانه تعریف کرده جهان رو!
عدل به معنای قضاوت و پاداش به حق است، یعنی باور به اینکه خداوند پاداش و جزای هیچ عملی را هرچند ناچیز و کوچک باشد ضایع نمی‌کند و بدون تبعیض به هر کس جزای عملش را خواهد داد.مرتضی مطهری-عدل الهی-انتشارات صدرا:46:
ترجیح میدم بگم محمد محمد تا حقوق دوستان سنی هم(گرچه حظور ندارن)رعایت بشه

من یک چیز فقط میگم:
خدا حکم صادر نمیکنه.
مرسی
نکته جالب بود:10:

سعید جان بزار من به نمایندگی از فلسفه اسلامی بگم بهت قضیه چیه ...

خدانوند این جهانو خلق کرده ، از ازل تا ابدشو خبر داره ، موقع خلق انسان فرشته ها بهش میگن بازم میخوای داستان درست کنی ، میگه به شما ربطی نداره. این از این. پس خدا می خواد یه امتحان راه بندازه. .... حالا اینکه به امتحان چه نیازی داره یا نداره رو یه بحثیه.

بعد حالا امتحان چیه ، میگه روش رو من براتون می فرستم. انتخاب با خودتونه . پس فردا که مردی اینجا نگاه نمی کنن کی بودی ، چی بودی. کلید بهشت همون چیزی که برات فرستادن. در واقع مثل معلمیه که با زور به دانش اموزاش درس یاد نمیده. ولی موقع امتحان ترم از دماغشون میکشه بیرون :31:

اینکه فقط بگی خداوند مهربانه ، رحیمه .... حرف ماهاست. در کتابش که خشمش رو هم نشون داده. ولی ممکن یه جا ببینی که میگه رحمان ، ولی تو طلم میدونبش. اونجا حرف اینه که از دید تو ظلمه.ولی اون که اون بالاست درست تر از تو می دونه.

کلا موضوع اینه که یه خدا داریم ، هر چی گفته باید چشم و گوش بسته بگیم چشم. اگه نگفتی هم اشکالی نداره. ولی موقع امتحان پایان ترم همدیگرو می بینیم :21:
این میشه که بعضی ها در دنیا مصداق آیه سابقوا میشن و ویراژ میدن در بدست اوردن نیکی و ثواب.

امیدوارم منظورمو رسونده باشم. چیزی که من از حرف مذهبیون فهمیدم همینه.

بنابراین به نمایندگی فلسفه مذهب حرف زدم ... :46:
برای مثال همین جا
خداوند مگه نیازمنده که فرشته ها وجود داشته باشن؟!
ما عبادت میکنیم برا خودمون
فرشته ها که خوبن و اونا برا چی؟
مگه خداوند نیازمنده؟!
در اسطوره ی آفرینش از منظر قران اومده فرشته ها عنصر خاک رو برداشتن...
من میگم stop
مگه شما نمیگین وقتی خدا بخواد هست؟!
پس دیگه چه نیازی هست فرشته ها خاک بیارن و...!
امتحانی وجود نداره!
دلیلش اینکه خداوند عادله
به نظر شما اگر استادی به من یک جزوه کامل بده و به شما ناقص و از یک نوع سوال استفاده کنه برای امتحان عادلانه هست؟!
به نظر من ما هستیم پس باید این درک رو داشته باشیم که خوب زندگی کنیم
یا بهشت و جهنم وجود داره یا نداره
در هر حال اگر خوب باشیم دینی به جامعه نداریم...
برای مثال نمیتونست دین رو از اول توو مغز همه یکسان قرار بده که این همه خون ریزی و نون خوری به نام خدا و پیغمبرم بوجود نیاد؟!
و اصلا این کتاب رو چطور ثابت میکنی؟!
دوستان مسلمان از پیش بینی ها و پیش گویی هاش استفاده میکنن که اگر به این بود کتاب پولورن خدایی تر بود!
محمد جان خدا اگه مثبت نباشه که خدا نیست!
کسیم نمیپرستتش
عقیده ی یهودی ها در این مورد اینکه یک خدای اصل وجود داره
دوتا فرعی که یکیشون مثبته و یکی منفی...
هان؟!!!!!!!!:18:

لفظ خدا خودش کامله همه صفاتو شامل میشه بخشنده و مهربان فقط واسه اشاره به این دو صفت که باهاش کار داریم

ولی این دو تا سوال بعدت واقعا غیر قابل قبوله این قدر مهربانیت خدا رو میگن بعدشم با یک دستورات غیر معقول زیر سوال بردن

درسته!
پس چرا ما همش صفت میبندیم به خدا؟
مگه اونو دیدیم؟
چرا؟
تا حالا فکرشو کردید؟!
تغریبا موافقم

چند قسمت از فلسفه ي اسلامي رو مطالعه كرديد ؟
سعيد جان اين كلمه برات آَشنا نيست :

دروغ رو بايد با يه صفت از راست جدا كرد!
1400سال بحث درباره ي جبر و اختيار كه الان تبديل به يك كتابخانه شده رو نميتوان د ريك جمله توضيح داد! يك سرچ در مورد عالم ذر بايست داشته باشي و يك اطلاعات درست از آخرت و يك فكر درست در مورد دنيا !اين سه كمكت ميكنند كه دركش كني !
وقتي دستت به جسم داغ بخوره چي كار ميكني ؟ وقتي يه سگ دستت روگاز بگيره چي كار ميكني ؟
بعضي كارها رو بايد انجام دادبراي محافظت از خود! شما داري در مورد ديني حرف ميزني كه در جامعه ات هست نه اوني كه تو قرآن هست ! عمار ياسر ، بلال ،‌پيامبر اكرم و.....همگي ابتدا كافر بودند !‌ معني اون آيه اي كه شما ازش اين رو استنباط كردي و منظور از كافر كسي است كه به حق بقيه تجاوز ميكنه !آيا همچين كسي رو الان تو كشورهاي عدالت خواه توي پرقو ميخوابونند ؟ خوب معلومه كه نه !
ميتونم اول در مورد اصل زن و مردبودن از شما بپرسم و توانايي هايي كه خدا به زن و مرد داده ؟
ميزان قدرت بدني ، قدرت احساس ، طرز فكر ، نياز به ارتباط باديگران و.......
چرا خداوند بايد در پوشش رييس جمهور امريكاو يك آمريكايي كنار ساحل فرق بگذاره ؟
خدا اين فرق رو نگذاشته بلكه شخص براي حفظ شان ومقام خودش اين كار رو كرده ! يه سري هنجار هست ويه سري ناهنجار !
مريم مقدس هم كه اين قدر انسان ها اورا پاك ميشمارند هيچگاه مجمسمه اش را بدون پوشش نميسازند چون پوشش احترام به شخص است !

---------- Post added at 10:05 AM ---------- Previous post was at 10:02 AM ----------


خيلي جالب بود .......
اصلا فلسفه ي سيستم آموزشي ايران هم اينه !
به شما يه كتابي ميدن وميگن اگه بخوني آخر ترم نمره رو مياري و راحت ولي اگه نخوني كارت با ......
اين كتابي است كه من فرستادم حالا ميخواي بخون ميخواي نخون ، اختيار خودته! من ميگم اين رو بخوني بهتره !:31:

---------- Post added at 10:09 AM ---------- Previous post was at 10:05 AM ----------


اون دوتا كتابي كه فرموديدخيلي جالبه و خوندم ولي به درد اين دوستان نميخوره !اون جا سوال جواب نميدن !
خرد گرايي از غرب برخواسته ؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!:18:ميدونم منظورتون كلمه ي خردگرايي است نه ؟؟:31:
قرآن ميگه هرچيزي روتونستي درك كني اسمش رو بگذار علم و هرچيزي رو كه نميتوني هم الكي براش دليل نيار و فقط بگو از حكمت خداست !
توضیح دادم فلسفه اسلامی نمیتونه وجود داشته باشه!
اگر بتونه خدا نمیخواد که وجود داشته باشه
دلیلشم اینکه توو کتابش(قران)گفته که طوری به قدری ساده هست که همه راحت بفهمنش
نه اینکه یه عده پیچیدش کنن و بعد خودشون بشن عالم بر اون دین!
جالب بود و بعضی قسمتاشو قبول دارم
توضیحاتت در مورد کافر خیلی جالب بود
لااقل مادرم اینجوری شیرشو حلالم میکنه:31:
بعضیاشم نه ولی جواب نمیدم چون حوصله ندارم:20:
فقط دو نکته
ا.سلمان فارسی رو از یاران پیامبر جا انداختی
2.شما که اصلا به یه دختر نگاه نمیکنی و حرف نمیزنی چطور در موردش حکم صادر میکنی؟!!!
اگرم این کار رو کرده باشی گناه کاری و به عذاب الهی دچار خواهی شد!
شیاد مثل من سنگ بشی و یا شایدم...
اتفاقا هم تصاویر و هم مجسمه های مریم مقدس به صورت برهنه وجود داره و البته بگذریم
از این اجنبی ها هرچیزی بر میاد...
شما حجاب مریم مقدس و یا حجاب ایرانی ها قبل از اسلام رو با حالا یکی میکنی؟!!!
واقعا زمین تا آسمون فرق میکنه!
آدم لذت میبره از اون

saeeddz
27-11-2010, 05:21
چقدر سريع مصداقي پيدا شد براي صحبتي كه اول پست قبل كردم . از نظر من حرفم مذخرف نيست و بي ربط هم نيست . اين كه شما جواب نداريد دليل بر مذخرف بودنش نميشه . البته ديگه عادت كرديم . شما اگر به عقايد من بگي مذخرف ايراد نداره ولي من اگر به عقايد شما بگم مذ... .

فقط همين رو بگم كه حرف شما و امثال شما تا وقتي بر پايه منطق نباشه كوچكترين اهميتي براي من نداره ،‌حالا چه توهين باشه ،‌چه ...



تاحالا شما نتونستيد .... چون نخواستيد

در ضمن سوالات دوستمون به نظر من بيشتر خودش پاسخه . نيازي به پاسخ نداره ،‌نياز به فكر داره ...
دوست من
منم حرفاتونو قبول دارم و البته همنطور که محمد عزیز گفت اینجا تا حد خیلی زیادی آزادانه بحث شده و فقط سعی کنیم به کسی توهین نشه
پست اول هم حتما مطالعه کنید
مرسی:11:
پسر تو که منو لو دادی:31:
بله من این سوالها رو گذاشتم بیشتر برای اینکه بی اندیشن دوستان!
مام می اندیشیم

سلام به همه دوستان

خدمتتون عرض كنم ،‌ من به شخصه از بحث كردن در محيط بسته و جهت يافته متنفرم . چون به طور كلي دو دسته وجود دارن كه بحث ميكنن ،‌يك دسته هرچي بخوان بگن (هرچي ، هرچي ،‌هرچي) ،‌تف هم توي صورتت بندازن هيچ ايرادي نداره ،‌ و ازشون حمايت ميشه اما اگر اون عده مخالف بگن آقا بالاي چشم شما ابرو ،‌ واااويلا ...

اين داستان بحث هاي مذهبي در محيط ماست .
به همين دليل كمتر توي چنين محيطي در بحث شركت ميكنم .

اگر توي يك محيط آزاد فرصت بحث وجود داشته باشه ،‌ نتيجه با چيزي كه الان هست خيلي متفاوت خواهد بود ...
اين حرف ، عقيده شماست ؟

من اسم اين جرياناتي كه فرموديد رو ميزارم يك بازي !

اول ترم توي برد گروه ميزنن ،‌تاريخ امتحان روز فلان ساعت فلان در فلان مكان ... دانش آموزان معلم رو ميبينن و ‌درك ميكنن ، درسش رو ميفهمن . معلم درس مستند و مفهوم رو به دانش آموزا ميده و دانش آموزان ميفهمن كه اين قسمت از زندگيشون درسه و الان سر كلاس درس هستن ،‌يك دانش آموز تفاوت كلاس درس با بيابان برهوت رو تشخيص ميده ،‌ دانش آموز اگر نفهميد از معلمش سوال ميكنه ،‌و معلم وظيفه داره قانعش كنه . اگر دانش آموز از معلم اعتراض داشت ميره پيش مدير . معلم در شرايط يكسان با همه دانش آموزاش برخورد ميكنه ،‌ يكي رو نميفرسته از پشت در كلاس درس ياد بگيره ،‌يكي رو بذاره بغل دست خودش ،‌يكي رو كور كنه ،‌يكي رو كر كنه ، يكي رو ...
و ...
و در نهايت دانش آموزا اگه نخوان درس ياد نميگيرن ،‌اگه نخوان امتحان هم نميدن و راه ديگه اي رو انتخاب ميكنن ...

---------

راستي من يك سوال از استاد معارف دانشگاهمون پرسيدم كه نهايتش به اخراج از كلاس انجاميد .
اميدوارم اين جا نهايتش به اخراج از كلاس نينجامه !! :

ما بچه كه بوديم توي محلمون يك نفر رو داشتيم معروف علي چله !
اين شخص عذاب محله بود ،‌وارد جزييات نميشم ولي كار گناهي نبود كه اين نكرده باشه .
در يك كلام انساني از حيوان بدتر ...
اين شخص مادر زاد مشكل رواني داشت . ديوانه مادر زاد بود .

سوال : جايگاه اين شخص در جهان آخرت ميتواند طبقه هفتم بهشت باشد ؟؟؟؟

(اين معناي تبعيض است )

دوست من
منم حرفاتونو قبول دارم و البته همنطور که محمد عزیز گفت اینجا تا حد خیلی زیادی آزادانه بحث شده و فقط سعی کنیم به کسی توهین نشه
شما راحت بحث کنید
با مارچیکار که مدیر قبلی این قسمت بود هماهنگ شده بود
با کارینم میشه:46:
راحت و آزاد بحث کنید
پست اول هم حتما مطالعه کنید
مرسی:11:
یادش بخیر...
یاد استاد این درس افتادم
خودمونیم
پدرشو در آوردم
آخرم نمیدونم کافر شد یا...:31:
جواب
از نظر فلسفه اسلامی احتمالا بله
از نظر من
نمیدونم:20:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اين آدرس از ويكي پديا كه گمان نكنم كمتر كسي سراغش رفته باشه مربوط به كلمه ي "محمد" است و اگه بخونيد براتون خوبه !:31:
حداقل گستره ي قلمرو اسلامي رو ميبينيد و بعضي سوالات در مورد ايران و اسلام براتون رفع ميشه !:11:
سال تولد پيامبر كه 700سال قبل از رنسانس است و باعث به وجود آمدن هنرهاي اسلامي و علوم اسلامي و مهمتر از همه ارزش هاي اسلامي كه از طريق مسلمانان به ايتاليا رفت رو ميبنيد و ديگه از رنسانس حرف نميزنديد !:11:
دلايل ازدواج پيامبر رو ميخونيد ! :20:
ميخونيد و ميفهميد كه ازدواج دختر 8ساله در اون زمان رسم بوده نه جنايت ! همچنين ازدواج پسر 14ساله !:11:
اينها هنوز مربوط به 1400سال قبل ايران است و اگر بخوام از خواستگاه انديشه و خرد از ايران حرف بزنم بايد برم سراغ شعر 8000ساله ي ايران !!!!!!!!!!!!!!!!!!! :18:
اين كه انديشه از غرب برخواسته به نظر من يه لطيفه ي مضحكه چون اگه انديشه ميكرد سنگي كه خود ساخته بود نميپرستيد !:31:

دوستان ديگتون كه دسترسي داشتن هم نيومدن !:27: مناظره هم ديگه لازم نيست !
آهان آهان
نیگه دار!
جالب اینجاست که در کتابهای تحریف شده کشور خودمون! که با کوروش و... یکمی چیزن هم گفته شده هنری که اسلامی خونده میشه از ایران بوده!
یعنی هنر ایرانی بعد از ورود اسلام به ایران با اسم اسلام و فرهنگ عرب شریک میشه
در واقع هنری که به این نام خونده میشه ایرانی هست نه اسلامی
عزیزم پیامبر برای چی اومده؟!!
امده که این سنت های غلط رو از بین ببره نه اینکه ادامه بده!:41::46:
به به
هنر نزد ایرانیان است و بس:10:

مکتب...ایده...فلسفه..فکر..نظر.. وووووووووو ارتباطش با خدا که به عنوان قدرت مطلق حساب میشه کاملا تخیل و زاده انسان در عصرهای مختلف هست حالا یکی واقعا نیت خیری پشت خیالبافی و تخیلش داشته و دیگری برای مقاصد شخص عنوانگر توهمات و توضیحات مغزیش برای عموم بوده.....
من بر این عقیده هستم که اصل موضوع خداوندی و خالق مطلق که عنوان شده خودش نقض و نقص تمام ایده هایی هست که اشخاص تو تاریخ عنوان کرده اند.......
این نظرات تا حدی سطح پایین و در دایره تفکرات انسانی اون هم از نوع بچه خوردسال بازگو شده که همیشه جای سوال برام هست که چرا بحث بیهوده رو این موضوع میشه...:5:
کمی فکر در مورد اینجور ایده ها کاملا نمیانگر تقلید و تکرار نظرات در زمانهای مختلف و با سلایق متفاوت هست....:31:
حاکم+درباریان+تشکیلاتش=خدا ند+فرشتها+تشکیلاتش======:21:
تا حدودی موافقم با نظرت دوست من:20:

saeeddz
27-11-2010, 05:34
دوستان لطفا همه آزادانه حرفاشون رو بزنن و من قول میدم به زودی با کارین(مدیریت قسمت موضوعات علمی) هماهنگ کنم
و یک خواهش دارم
لطفا از فحاشی و توهین پرهیز کنید
آزادانه حرفاتون و عقایدتون رو مطرح کنید ولی وارد سیاست و توهین نشید
و سعی کنیم(همه)تا حد امکان عقیده ی مخالف رو گزارش تخلف نکنیم مگر اینکه توهینی صورت گرفته باشه
پست اول هم حتما مطالعه بشه
به عنوان نماینده شما و دوست همتون لازم دونستم این نکات رو یاد آوری کنم:20:
مرسی:11:
جهان فقط همین جهان ظاهر است و جهان حقیقی دروغی بیش نیست.فردریش نیچه

iranmjh
27-11-2010, 11:50
متاسفانه چه بسا دوستي هايي كه پاي بحثهايي به دشمني كشيده شده
بله گفته شما درسته هر کسی فقط عقیده و فکرشو مطرح میکنه....و دشمنی در کار نیست...:11:فقط اشخاصی از ابراز نظر و عقاید متفاوت میترسند و همیشه در جنگ با مخالفان عقایدشون هستند که از عقایدشون منافع و سود میبرند و ترس از دست دادن قدرت و سود و منفعتشون باعث جنگ کشتار و سرکوب هست...:10:
ما نبايد بر پايه ي تعصبات حرف بزنيم.چه تعصبات مخالف چه موافق
چه خوبه كه هر حرفي زده ميشه درموردش فكر كنيم(كنيم)
و براش منبعي باشه

بعضی گفته ها و نتیجه ها شاید بر اساس منطق و فکر عنوان میشه که حتما نیاز به منبعی که بازم نتیجه فکر یه انسان دیگه هست نباشه.......و صد البته منطق بهترین منبع برای تایید و رد گفته هاست....:46:



و دوست عزيزم لطف كنن براي نقض و نقص بودن اونايي كه گفتن منبع موثق و دليل مستحكم بيارن تا قانع بشيم

نقص بزرگ دین......که مورد توجه باز همین دین:46: هست...اینکه این اقا خداوند بزرگشو در حد یه انسان و با تفکرات انسانی فرض کرده
.تو کتابش یه جا گفته که کمال و هستی در اون هست...و جای دیگه با مطرح کردن اینکه خداوند انسان به وجود اورد برای اینکه ازمایشش کنه و یه سری معیارهارو اورد بعد بر اساس این معیارها و ضوابط بهش پاداش بده و یا مجازاتش کنه......خوب به نظر من کل کمال و تمام بزرگی خداوند یکتا زیر سوال برد..و بقولی از لحاظ فهم و درک به مانند انسانی فرض کرده که کلی قدرت و پول داره و از روی بیکاری برای خودش دفتر دستکی راه انداخته و برای دفتردستکش ضوابطی گذاشته که گذشتن از این ضوابط توسط کارمندانش برای اونا اضافه حقوق و کسر حقوق و در برخورد شدیتر پاداش بسیار زیاد و اخراج در نظر بگیره.....
خوب مگه نگفتی که خداوند یکتا، کمال در توست ....حالا چرا اینقدر ساده وجود داشتن انسان توجیه کردی...و کمال خداوندی زیر سوال بردی..
ای رئیس من خوب مگه تو بزرگ نبودی .......مگه تو کمال و هر انچه هستیست در تو نبود...مثلا من بدبخت فلک زده به وجود بیاری که حالا گناه بکنم و یا ثواب ----که برم بهشت و یا جهنم ---که چی بشه خوشحال میشی؟ اینجوری ذوق میکنی؟ عمر بینهایتتو انجوری سپری میکنی ؟ چه احتیاجی به وجود اوردن هستی بود...تو کامل بودی خوب زندگیتو میکردی حالشو میبردی...منم دیگه وجود نداشتم اینقدر تورو اذیت کنم....با فرشته هات یه کار دیگه میکردی...و سرگرم میشدی...حکمتت در چی بود......حالا این دنیا با این تشکیلات---میلیاردها کهکشان..منظومه...جهنم...بهشت.. .زمین..چه میدونم..جهان و هستی با این نظم------- که چی بشه فقط همین که من به وجود بیام بعد زندگی بکنم بعد بمیرم بعد برم جهنم و یا بهشت...خوب حالا چی شد ...خوشحال شدی؟ سرگرم شدی؟ که چی؟
نقضش هم پس شد خداوند یه جا کامل دونسته و جای دیگه به مانند بچه ای فرض کرده که از روی بیکاری برای خودش بازی راه انداخته و ضوابطی برای بازیش گذاشته......
پس نقض ونقصش تو همین مورد اصلی و بنیانی تمام ایده های هست که صاحبان این ایده ها علنا و به دروغ خودشون متصل به یه قدرت بزرگ و با نام قدرت خداوند کرده اند......
اینقدر تفکراتشون ضعف داشته که توجیه مناسبی برای این منظور نیاورده....


خوب بنظر شخص بنده این حرفا که تو هزاره های مختلف در مورد خداوند گفته شده همه نظرات اشخاص عادی بوده و حالا تقدس پیدا کرده......
دلیل وجود داشتن و هستی بنظر بنده بغیر انسان میدونم و بازم شخصا فکر میکنم که ما تو حاشیه همینجوری و طی یه روند طبیعی بعمل اومدیم....تو تکامل طبیعیمون گرایش به خوبی هست و افرادی که از این خوی خوب انسانی به راحتی میگذرند فقط برای هدفی هست که بالا میدونند...و یا مریض هستند...یعنی تو سرشت و تکامل انسانی خوبی و گرایش به خوبی وجود داره و اونیکه خوبی نمیکنه بخاطر هدفی که دنبال کرده هست ولی میدونه که کارش بده ولی هدف براش مهمتره...و اونیکه بر این عقیده هست که خوبی یعنی کشتن و غیره اون شخص مریض هست و مشکل طبیعی داره..و بشکلی روند طبیعی انسانی نداره که در عرف به این اشخاص غیر طبیعی و یا شخصی با رفتار غیر طبیعی گفته میشه....

مقوله خداوند هم پیچیده ترین موضوع هست که اشخاص بنا به کسب منافع و یا در کشف حقیقت بهش میپردازند..
---که شخصا خداوند جوابی برای وجود داشتن و هستی شامل هر چیزی میدونم..از یه درخت و تا بینهایت وجود داشتن که سوالی بسیار سخت بنظرم هست--- پس خدا بنظر من همین جوابه..............:40:

متاسفانه این بحث ها به یک چیز نامیمون آلوده شدن.
اونم اینه که خدا و ادیان با هم قاطی شدن. به نظر من باید این دو رو از هم جدا کرد.
دوست عزیز دلیل قاطی بودنشون اینه که اکثر ادیان راستی و اساس اندیشه هاشون در ارتباط با قدرتی مطلق (خداوند) میدونند...یعنی یا خودشون متصل دونستن و یا عاقبت گوش نکردن به حرفاشون به بلایی که از طرف قدرتی بزرگتر و مطلق میاد ربط دادند....و خواه و نا خواه ربط داده شده و قاطی شده هست.......
------------------------------------------------------
ولی کلا برداشت شخصیم از خدا و همینطور ادیان گفتم... دو مقوله در کل مطلبم پوشش دادم..
.
ادیان:
خوب بنظر شخص بنده این حرفا که تو هزاره های مختلف در مورد خداوند گفته شده همه نظرات اشخاص عادی بوده و حالا تقدس پیدا کرده......

خداوند:
که شخصا خداوند جوابی برای وجود داشتن و هستی شامل هر چیزی میدونم..از یه درخت و تا بینهایت وجود داشتن که سوالی بسیار سخت بنظرم هست--- پس خدا بنظر من همین جوابه..............

shabe.saket
27-11-2010, 13:27
متاسفانه این بحث ها به یک چیز نامیمون آلوده شدن.
اونم اینه که خدا و ادیان با هم قاطی شدن. به نظر من باید این دو رو از هم جدا کرد.

.:HAMED:.
27-11-2010, 14:21
iranmjh
دوست خوبم لطفا دقت كنيد شما يه بار ديگه پست خودتونو ملاحظه بفرمائيد:



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

آيا قسمت هاي سبز جواب شماست؟
به نظر ميرسه من اونارو گفتم
اگه جوابه بايدبگم كه منطقي و قابل قبول هست
دوستمون سعيد ميفرمايند كه آقاي مطهري به عقايد ديگران توهين ميكنه:

مشکل اینکه ایشون به عقاید دیگران احترام نمیزاره و کلآ بی طرفانه به موضوع نگاه نمیکنه و در بعضی مواقع حتی عقیده ی دیگران رو نقض و تا حد توهین پیش رفته!!
من با این طرز تفکر مشکل دارم دلیلشم اینکه معتقدم باید به تمام عقاید احترام گذاشت...
و اين ملاك ماست كه نظريه ها و عقايد رو ببينيم و احترام بذاريم تا اونا هم به نظرات ما احترام بذارن
كاملا درسته
اين آقايي كه ميگيد در قومي بوده كه مردمش هيچي سرشون نميشده و با زبان خودشون بايد باهاشون صحبت ميكرده و يكي از صد شخصيت تاثير گذار در جهان بوده به گونه اي كه هيچ راه رشد و تكامل در جامعه ي خود نداشته (برخلاف ساير تاثير گذاران)

و خودتونم ميدونيد در مورد صفات خداوند بحثهاي طولاني و پيچيده اي ميشه
گفته ميشه خدا خوده كمال و ... هستش نه اينكه صفاتي رو بهش اختصاص بديم
در حالت كلي خدا يك بحث ثابت هست.اما انواع اديان از آن توجيه ها و تعريف هاي مختلي استخراج ميكنن.
و شما مختاريد به هر كدام ايمان بياريد و در دين خودتون به بحث بپردازيد نه اينكه دين مقابل رو ضعيف و ناقص و عقب مانده بناميد
بنده ايمان به ديني دارم و دوستان و همسايگان زيادي از دين ديگري دارم كه مسالمت آميز در كنار هم زندگي ميكنيم و به هر دوي اعتقاداتمون احترام ميذاريم

iranmjh
27-11-2010, 14:34
دوست خوبم لطفا دقت كنيد شما يه بار ديگه پست خودتونو ملاحظه بفرمائيد:



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدآيا قسمت هاي سبز جواب شماست؟
به نظر ميرسه من اونارو گفتم
اگه جوابه بايدبگم كه منطقي و قابل قبول هست


بله عزیز جواب بنده بود...:5:

Mohammad Hosseyn
27-11-2010, 14:48
مزخرف يعني برخلاف باطن ،ظاهرش زيبا باشه
از آن جهت كه شما حرفايي ميزنيد يا در كل حرفايي ميزنيم كه منطقي "علمي-فلسفي"نيستند وگرنه قانع ميشديم
بيربط از آن جهت كه اكيدا مربوط به سوال نيست و بحث كشدار و بي پايان هستش


استاد ... شما بجاي اينكه به حرف اينو اون اسم بزاري ، ايرادش رو لطف كن بيان كن.

منطقي نيست ؟ خوب بگو كجاش منطقي نيست ... چرا كلي ميگيد فلان بحث منطقي نيست ؟

در ضمن قضيه كلاس و معلم فقط يك مثال بود از جانب بنده كه براي سعيد زدم ... براي اينكه حرف مذهب رو از ديد خودم بگم ... اون حرفايي كه زدم خودم قبول ندارم. ولي ميگم حرف مذهب اينه.
حالا دوستان به مثال ايراد گرفتن گفتن اين نيست ، اون هست ... شما اومدي ميگي مزخرفه !!!

سعيد جان لطفا ژست اول تاژيك رو ويرايش كن و اين رو هم بزار جزو قاعده هاي تاژيك كه بجاي اسم گذاشتن روي حرف ديگران ، نظر خودمون رو در موردش بگيم. بارها اين موضع رو از دوستان ديدم ...




چيز هايي كه من ميخوام بگم مثلما به جاهاي باريك ميكشه !‌
به طور محترمانه ،‌جزوش رو من قبول ندارم ! ‌اگر خواستيد واستون ميگم چرا !‌ ولي الان بحث رو منحرف ميكنه .

در مورد سوالم : من نگفتم اون شخص به بهشت ميره يا جهنم ،‌ مثلما به بهشت ميره . اما من پرسيدم اين شخص استعداد رفتن به طبقه هفتم بهشت رو داره ؟؟ نداره . ‌اگر بره بي عدالتيه ،‌اگر نتونه بره هم بي عدالتيه .




اينجا واسه يه بحث خاص باز نشده ... همزمان موضوع هاي مختلف رو روش بحث ميكنيم . نظرتون رو راجع به حرف بگيد لطفا ...

در مورد سوال ... خوب منم منظورم اين بودكه اينكه نره بهشت بي عدالتيه ، از جانب خالقش. چون اينجوري خلقش كرده . اگه نره هم بي عدالتي ، از منظر اونايي كه بهشون ظلم كرده .
همين بحث رو من در زمينه خدا مطرح مي كنم ... ميگم وقتي انسان توانايي درك خداوند رو نداره ، ژس انتظار خدا از ايمان آوردن بهش درست نيست !!
چون همينجوري محدود خلقش كرده.
مثل معلمي كه به شاگردش رياضي ياد نداده ، بعد ميخواد كه انتگرال فلان تابع رو بگير واسه من !! خوب اين كه نمي تونه درك كنه . حتي اگه روش حل رو هم بهش بگي حفظ كنه ، بازم درك نكرده و بي فايدست .

shabe.saket
27-11-2010, 19:01
ميگم وقتي انسان توانايي درك خداوند رو نداره ، ژس انتظار خدا از ايمان آوردن بهش درست نيست !!
چون همينجوري محدود خلقش كرده.
خدا همچین انتظارایی از ما نداره فکر کنم.

davy jones
27-11-2010, 20:06
- خوب . حالا خودتون به حرفتون فكر كنيد . شايد اين حرفتون براي شما پاسخ باشه ولي براي من و امثال من كه اين سوال رو پرسيدن هرگز پاسخ نبوده و نيست .

همون طور كه در بالا گفتم ،‌پيش فرض هاي ذهني من با شما خيلي متفاوته ،‌ من داستاني كه گفتم رو براي شما گفتم ،‌والا براي من صورت سوال وجود نداره .

خوب جوابتون از ديد من :
براي شخصي كه مرد ،‌خدايي وجود داشت كه به اميد كمك اون نشست و مرد .
براي شخصي كه زنده موند خدايي وجود نداشت ،‌پس ميدونست كه خودشه و خودش . پس حركت كرد ،‌ماهي گرفت و زنده موند . بدون توجه به اعمال اون شخص ...

--------------------------------------
اميدوارم فرصت به نتيجه رسوندن بحث رو داشته باشم . چون زمانم خيلي محدوده .

فکر کنم تفاوت دیدگاه من و شما در اصل قبول یه وجود کاملی به اسم خداست. صحبتهای قبلی من با در فرض گرفتن وجود اصل خدا بود و فقط با تکیه به اصل عدالت خدا سعی کردم جواب بدم. ولی خب ظاهرا شما از ابتدا با من هم عقیده نبودین. (شاید خیلی به این بحث مربوط نباشه و امیدوارم که این صحبت منو نشنیده بگیرین ولی اینو تو پرانتز بگم که آفت اغلب این قبیل مباحثه ها اینه که یکی از دو طرف پله پله از اصول و عقاید خودش عقب میره و تا بخوای یه چیزی رو اصل بگیری، بعد از مدتی اون رو هم نادیده میگیره)
شما در مورد تبعیضی که خداوند در مورد بندگانش اعمال میکنه مثال زدین که من سعی کردم با دانسته های خودم جواب بدم. اگه جوابی که من دادم مشکل منطقی داره بفرمایین وگرنه برای من مهم نیست که پیشفرض های ذهنی شما این رو از من قبول میکنه یا نه. یا اینکه اصلا شما دنبال جواب گرفتن هستین یا نه برای من مهم نیست.

و اما در مورد جواب شما به سوال من که فکر میکنم اصل موضوع که همون بحث در مورد عدالت خدا بود فراموش شد. لطفا صراحتا در این مورد جواب بدین که اگه فرض کنیم خدای قادر و متعالی وجود داشته باشه که اون فرد صالح و اون فرد فاسق رو خودش آفریده و بنابراین مکلف به هدایت و پرورش اونهاست (فرض کنین. اصلا فرض کنین که محال ... ولی فرض محال که محال نیست) آیا چنین داستانی با عدالت خدا جور در میآد؟؟ مهم نیست که اون فردی که زنده موند به خدا اعتقاد داشت یا نه. مهم اینه که سوالی که در ذهن افرادی که به خدا اعتقاد دارن و به عدالت خدا هم به تبع اعتقاد به خدا، معتقدند، بعد دیدن شرایط این دو چگونه پاسخ داده خواهد شد؟؟ مطمئنا جواب سوال من کمک بزرگی به شما در رسیدن به جواب سوال شما از استادتون میکنه.

موفق باشین.
89/9/6

bushido
27-11-2010, 22:29
متاسفانه این بحث ها به یک چیز نامیمون آلوده شدن.
اونم اینه که خدا و ادیان با هم قاطی شدن. به نظر من باید این دو رو از هم جدا کرد.

یک سوال مگه خدا و ادیان جدای از همن ؟؟؟
من فکر می کنم این پیامبرا بودن که ما رو به وجود خدا راهنمایی کردن مگر نه اصلا بحث خدا نبود!!!

Sharim
27-11-2010, 22:41
Salam .
Bebakhshid . Man faghat akhare hafte ha dastresie azad be net daram . Baghie hafte dargire danesh gah hastam . Alan ham ba mobilam onlinam ,vali dar avalin forsat hatman javabe hameye sohbat ha ro midam .goftam ke fekr nakonid farar kardam !

Shad bashid ...

saeeddz
27-11-2010, 23:00
در ضمن قضيه كلاس و معلم فقط يك مثال بود از جانب بنده كه براي سعيد زدم ... براي اينكه حرف مذهب رو از ديد خودم بگم ... اون حرفايي كه زدم خودم قبول ندارم. ولي ميگم حرف مذهب اينه.
حالا دوستان به مثال ايراد گرفتن گفتن اين نيست ، اون هست ... شما اومدي ميگي مزخرفه !!!

سعيد جان لطفا ژست اول تاژيك رو ويرايش كن و اين رو هم بزار جزو قاعده هاي تاژيك كه بجاي اسم گذاشتن روي حرف ديگران ، نظر خودمون رو در موردش بگيم. بارها اين موضع رو از دوستان ديدم ...

اينجا واسه يه بحث خاص باز نشده ... همزمان موضوع هاي مختلف رو روش بحث ميكنيم . نظرتون رو راجع به حرف بگيد لطفا ...

در مورد سوال ... خوب منم منظورم اين بودكه اينكه نره بهشت بي عدالتيه ، از جانب خالقش. چون اينجوري خلقش كرده . اگه نره هم بي عدالتي ، از منظر اونايي كه بهشون ظلم كرده .
همين بحث رو من در زمينه خدا مطرح مي كنم ... ميگم وقتي انسان توانايي درك خداوند رو نداره ، ژس انتظار خدا از ايمان آوردن بهش درست نيست !!
چون همينجوري محدود خلقش كرده.
مثل معلمي كه به شاگردش رياضي ياد نداده ، بعد ميخواد كه انتگرال فلان تابع رو بگير واسه من !! خوب اين كه نمي تونه درك كنه . حتي اگه روش حل رو هم بهش بگي حفظ كنه ، بازم درك نكرده و بي فايدست .
کاملا درسته محمد عزیز
دوستان رعایت کنید دیگه
واقعا این حرکات بچه گانست
یاد بگیریم به عقاید دیگران احترام بزاریم
عقاید هرکس گرچه غلط محترمه
هم برای خودش و هم برای دیگران و احترام وظیفه ماست
دوستان خواهش میکنم...
در مورد اون فرد و اون سوال(فردی که کمبود ذهنی داره و...)
جوابم اینکه نمیدونم اون به بهت میره یا جهنم
و اصلا برام مهم نیست که به بهشت میره یا جهنم
مهم اینکه من هرچه سریعتر اونو کمک کنم و به یه مرکز باز پروری تحویل بدم تا هم به جامعه آسیب نبینه و هم خودش تا حد زیادی بهبود پیدا کنه...:20:
درسته ولی محمد جان چرا انسان نتونه خدا رو درک کنه؟!
این حرفت قابل قبول نیست محمد!
از جانب خدا حرف نزنیم بهتر نیست؟
کاری که ادیان مختلف به اسم خدا انجام دادن...
قرار نیست خداوند به ما چیزی رو بگه
قراره ما بریم دنبالش و کشفش کنیم و این پروسه از اول وجود داره

saeeddz
27-11-2010, 23:09
یک سوال مگه خدا و ادیان جدای از همن ؟؟؟
من فکر می کنم این پیامبرا بودن که ما رو به وجود خدا راهنمایی کردن مگر نه اصلا بحث خدا نبود!!!
مبدا تمام ادیان دین میترایی خودمون هستش که این دین حاصل خرد جمعی بوده!

shabe.saket
27-11-2010, 23:30
یک سوال مگه خدا و ادیان جدای از همن ؟؟؟
من فکر می کنم این پیامبرا بودن که ما رو به وجود خدا راهنمایی کردن مگر نه اصلا بحث خدا نبود!!!

بله. حتما جدای از یکدیگرند.
شما فکر میکنید اول اعتقاد به وجود آفریدگار بوده یا ادیان؟
اتفاقا ادیان باعث تحریف شدید در خدا شدند.

مبدا تمام ادیان دین میترایی خودمون هستش که این دین حاصل خرد جمعی بوده!

نه سعید جان.
اولین دین بشر فتیشیسم بود.
در قبایل بسیار ابتدایی و زمان آغازین زندگی و خودباوری بشر دنبال این دین بگردید.

تمدن ایران بسیار ناچیزه.

saeeddz
28-11-2010, 00:03
نه سعید جان.
اولین دین بشر فتیشیسم بود.
در قبایل بسیار ابتدایی و زمان آغازین زندگی و خودباوری بشر دنبال این دین بگردید.
خب اینکه معلومه ولی تمام این عقاید و... منسجم شده+فرهنگ ایرانی و تشکیل یک دین قوی رو دادن...

vahid0801
28-11-2010, 01:09
سلام.
دوست عزیز1-.این برنامه ها و فرهنگ و خلاصه هر چیزی که هست و نیست و احتمال بود و هستش هس یا نیست از یک وجود عظیم پرتو میگیره که تو فارسی بهش میگن خدا عربی الله و انگلیسی God
2-این همه جاندار و بی جان از نظمی که از کهکشان ها و ذره های زیر اتمی گرفته تا......برای یک میلیونوم ثانیه از نظمش تخلف نمیکنن

پس چطور میشه گفت این خالق واسه سعادت مخلوقاتش نظمی نداشته!این حرف قابل قبوله؟

و در اخر بگم که هر چیزی هرچی هست باید اخر به اون برسه که جز اون درستی و حقیقت وجود نداره.:20:

B U L U T
28-11-2010, 01:37
خب اینکه معلومه ولی تمام این عقاید و... منسجم شده+فرهنگ ایرانی و تشکیل یک دین قوی رو دادن... قبل از اون دین زرتشت بوده نه میترا (فتیشیسم بعد زرتشت بعد میترا)
میترای مخلوط دین زرتشت و فتیشیسم هست
که مدرکی نیست که واقعا ایئن میترا وجود داشته یا نه! یا برای کل ایرانیان بود یا برای قوم خاص
یا ساخته دوره جدید هست برای تحریف تاریخ

saeeddz
28-11-2010, 02:43
قبل از اون دین زرتشت بوده نه میترا (فتیشیسم بعد زرتشت بعد میترا)
میترای مخلوط دین زرتشت و فتیشیسم هست
که مدرکی نیست که واقعا ایئن میترا وجود داشته یا نه! یا برای کل ایرانیان بود یا برای قوم خاص
یا ساخته دوره جدید هست برای تحریف تاریخ
نه عزیزم:31:
یه مطالعه کوچکی بکنی به اشتباهت پی میبری
قدیمی ترین دین ایرانی میترایی بوده که زرتشتی هم منشعب از اون هست...

Mohammad Hosseyn
28-11-2010, 08:32
خدا همچین انتظارایی از ما نداره فکر کنم.
خدای مذهب ها که همچین انتظاری داره ... یعنی مذهب همچین حرفی میزنه.
من خودم هم میگم اگه خدا وجود داشته باشه ، اگه همچین انتظاری داشته باشه معقول نیست !در واقع یه ایراد به مذهب گرفتم ...



کاملا درسته محمد عزیز
دوستان رعایت کنید دیگه
واقعا این حرکات بچه گانست
یاد بگیریم به عقاید دیگران احترام بزاریم
عقاید هرکس گرچه غلط محترمه
هم برای خودش و هم برای دیگران و احترام وظیفه ماست
دوستان خواهش میکنم...
در مورد اون فرد و اون سوال(فردی که کمبود ذهنی داره و...)
جوابم اینکه نمیدونم اون به بهت میره یا جهنم
و اصلا برام مهم نیست که به بهشت میره یا جهنم
مهم اینکه من هرچه سریعتر اونو کمک کنم و به یه مرکز باز پروری تحویل بدم تا هم به جامعه آسیب نبینه و هم خودش تا حد زیادی بهبود پیدا کنه...:20:
درسته ولی محمد جان چرا انسان نتونه خدا رو درک کنه؟!
این حرفت قابل قبول نیست محمد!
از جانب خدا حرف نزنیم بهتر نیست؟
کاری که ادیان مختلف به اسم خدا انجام دادن...
قرار نیست خداوند به ما چیزی رو بگه
قراره ما بریم دنبالش و کشفش کنیم و این پروسه از اول وجود داره

انسان نمی تونه خدایی که غیر مادی باشه رو درک کنه . خدایی که ما داریم ازش حرف میزنیم ، تبدیل شده به تصورات مادی و این دنیایی.

منظورم از محدود اینه که مادی خلقمون کرده. یعنی به این شکلی که هستیم. با این عقلی که داریم. صرفا یک نقص نیست.

نه بحث یاد دادن فقط نیست ... بحث درک کردنه. بحث قابلیت یاد گرفتن هست.
واقعا یه فرد بدون پیش نایزهای ریاضی می تونه انتگرال گیری رو درک کنه ؟ مشخصه که نه.
من میگم ما پیش نیاز لازم رو نداریم. چون اینجوری خلق شدیم.
تو از انسان کور انتظار دیدن داری ؟ شاید بتونه بشنوه ، لمس کنه ، ولی این ها هیچکدوم دیدن نیست و در معنای واقعی جایگزین دیدن نمیشه.



نه عزیزم:31:
یه مطالعه کوچکی بکنی به اشتباهت پی میبری
قدیمی ترین دین ایرانی میترایی بوده که زرتشتی هم منشعب از اون هست...
اینکه زرتشت از میترایی بوجود اومده رو می دونم و شنیدم. ولی دیروز یکی از دوستان میگفت که اولین دین دنیای بودایی بوده ! :31: (متفاوت از این بودایی که امروزه هست ، چون خیلی تغییر کرده) .
تاریخ مذهب هم واسه خودش داستانی داره . ولی من فکر میکنم انسان مذهب رو با توجیه ندانسته های خودش به اسم خدا باید شروع کرده باشه . نه یه تفکر منطقی و جمعی و ... :10:

B U L U T
28-11-2010, 11:29
نه عزیزم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یه مطالعه کوچکی بکنی به اشتباهت پی میبری
قدیمی ترین دین ایرانی میترایی بوده که زرتشتی هم منشعب از اون هست...
نه
قبل از ظهور زرتشت ایرانیان فتیشیسم بودند
و خدایان هند مثل میترا و ... رو میپرستیدند
ظهور دین زرتشت اغاز دین در ایران بود

davy jones
28-11-2010, 11:34
در مورد اون فرد و اون سوال(فردی که کمبود ذهنی داره و...)
جوابم اینکه نمیدونم اون به بهت میره یا جهنم
و اصلا برام مهم نیست که به بهشت میره یا جهنم
مهم اینکه من هرچه سریعتر اونو کمک کنم و به یه مرکز باز پروری تحویل بدم تا هم به جامعه آسیب نبینه و هم خودش تا حد زیادی بهبود پیدا کنه...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تو سوالی که دوستمون مطرح کردند هم مهم نبود که طرف به بهشت بره یا جهنم. مهم این بود که عدالت خدا رو در صورت وقوع هر کدام از احتمالات چگونه باید توجیه کرد... بگذریم.


انسان نمی تونه خدایی که غیر مادی باشه رو درک کنه . خدایی که ما داریم ازش حرف میزنیم ، تبدیل شده به تصورات مادی و این دنیایی.

منظورم از محدود اینه که مادی خلقمون کرده. یعنی به این شکلی که هستیم. با این عقلی که داریم. صرفا یک نقص نیست.

نه بحث یاد دادن فقط نیست ... بحث درک کردنه. بحث قابلیت یاد گرفتن هست.
واقعا یه فرد بدون پیش نایزهای ریاضی می تونه انتگرال گیری رو درک کنه ؟ مشخصه که نه.
من میگم ما پیش نیاز لازم رو نداریم. چون اینجوری خلق شدیم.
تو از انسان کور انتظار دیدن داری ؟ شاید بتونه بشنوه ، لمس کنه ، ولی این ها هیچکدوم دیدن نیست و در معنای واقعی جایگزین دیدن نمیشه.


چرا شما فکر میکنین که هر چیزی که در این دنیا قابلیت درک و فهم اون رو دارید (یا اینکه باید داشته باشید) حتما باید مادی باشه؟؟ اینکه وجود ما در این دنیا مادی هستش دلیلی براین ادعا نیست. وجود من و شما مادیه. ولی به طور مثال هر دوی ما درک کامل و صحیحی از مفهوم دروغ و یا مفهوم محبت داریم. دروغ و محبت در اصل مفاهیم مادی نیستند. ولی قابل درک توسط ما انسانها هستند.
بذار یه مثال دیگه هم بزنم. فرض کن شما توی یه خونه ی مجردی به طور تنها زندگی میکنی و خونه ات مانند اغلب خونه های دانشجویی و مجردی، کاملا به هم ریخته و ریخت و پاش هستش. اگه یه روز از راه برسی و ببینی که خونه ات برخلاف همیشه، مرتب و تمیز شده، چی فکر میکنی؟ مگه حتما باید با چشمان مادی خودت کسی یا چیزی رو که خونه ی شما رو مرتب کرده، ببینی تا از وجود چنین شخص یا چیزی مطمئن بشی؟؟ شما در این حالت بدون این که از ابزارهای مادی خودت استفاده کنی داری به وجود یک عاملی اطمینان حاصل میکنی و در حقیقت اون رو در ذهنت درک میکنی.
درک خدا و شناخت او هم مثل همینه. (البته به نظر من و به زبون خیلی ساده)

Hasan.M
28-11-2010, 12:22
از سوالاتي كه در مورد دين ميكنيد معلومه كه هنوز با دين اسلام آشنا نيستيد! اسلامي كه 700سال قبل از اروپا در صدد حذف برده داري بود !!!!!!!!!!!!!
اسلامي كه ميگه حق نداري وقتي يه پسر و دختر باهم ميرن اصلا فكر بدي راجع بهشون بكني ( حتي فكر چه برسه به اين كه ازشون سوال هم بكني !) !!!!!
شما اسلامي رو ميشناسيد كه ميگه زنان را بزنيد و هر آيه اي رو هر جور كه معني كردن شما هم قبول ميكنيد !!!
جواب دوستانه يك خط دوخط نيست و اگه بتونم به طور كامل و مينوسم و يه مدت بعد در سايت قرار ميدم تا شايد اين ديدي كه راجع به اسلام داريد عوض بشه !! وگرنه با يك كلمه من گفتن و يك كلمه شما گفتن كار درست نميشه !!!سعي كنيد اسلامي كه حسين (ع) و شريعتي ازش حرف ميزنند رو بشناسيد !‌
كسي كه الان قرآن رو به طور كامل نخونده به نظر من حق هيچ اظهار نظري در مورد آياتش نداره چون حتي وقتي يك كتاب عادي رو هم ميخواهيدكه نقد كنيد تا آخر ميخونيد ( منظورم شما نيستيد !!:27:منظورم اونيه كه نخونده :21:!!!) تا نقدش كنيد و وقتي هم اون كتاب رو ميخونيد باز ميريد به يكي از نقدهاي اون كتاب يك نگاهي مياندازيد ! ولي راجع به اسلام يه حديث من درآوردي هم كافيه تا يقه اش رو بگيريد !!!
من حتي يه سري يكي از سخنان حضرت محمد رو به يكي از ملي گراهاي عزيز دادم و گفتم اين حرف كوروشه و تا شنيد كه كوروش همچين حرفي زده داشت به كوروش افتخار كرد و درود فرستاد !!!! اما تا گفتم كه شوخي كردم و سخن پيامبره نظرش عوض شد و گفت كه يه جنايته !!!!!:18::31:
در اين كشور هرچه قدر هم اسلام را بشناسيد اونوقت تازه يكي از شاخه هاي اسلام به نام شيعه را شناختيد !:20:

davy jones
28-11-2010, 13:23
از سوالاتي كه در مورد دين ميكنيد معلومه كه هنوز با دين اسلام آشنا نيستيد! اسلامي كه 700سال قبل از اروپا در صدد حذف برده داري بود !!!!!!!!!!!!!
اسلامي كه ميگه حق نداري وقتي يه پسر و دختر باهم ميرن اصلا فكر بدي راجع بهشون بكني ( حتي فكر چه برسه به اين كه ازشون سوال هم بكني !) !!!!!
شما اسلامي رو ميشناسيد كه ميگه زنان را بزنيد و هر آيه اي رو هر جور كه معني كردن شما هم قبول ميكنيد !!!
جواب دوستانه يك خط دوخط نيست و اگه بتونم به طور كامل و مينوسم و يه مدت بعد در سايت قرار ميدم تا شايد اين ديدي كه راجع به اسلام داريد عوض بشه !! وگرنه با يك كلمه من گفتن و يك كلمه شما گفتن كار درست نميشه !!!سعي كنيد اسلامي كه حسين (ع) و شريعتي ازش حرف ميزنند رو بشناسيد !‌
كسي كه الان قرآن رو به طور كامل نخونده به نظر من حق هيچ اظهار نظري در مورد آياتش نداره چون حتي وقتي يك كتاب عادي رو هم ميخواهيدكه نقد كنيد تا آخر ميخونيد ( منظورم شما نيستيد !!:27:منظورم اونيه كه نخونده :21:!!!) تا نقدش كنيد و وقتي هم اون كتاب رو ميخونيد باز ميريد به يكي از نقدهاي اون كتاب يك نگاهي مياندازيد ! ولي راجع به اسلام يه حديث من درآوردي هم كافيه تا يقه اش رو بگيريد !!!
من حتي يه سري يكي از سخنان حضرت محمد رو به يكي از ملي گراهاي عزيز دادم و گفتم اين حرف كوروشه و تا شنيد كه كوروش همچين حرفي زده داشت به كوروش افتخار كرد و درود فرستاد !!!! اما تا گفتم كه شوخي كردم و سخن پيامبره نظرش عوض شد و گفت كه يه جنايته !!!!!:18::31:
در اين كشور هرچه قدر هم اسلام را بشناسيد اونوقت تازه يكي از شاخه هاي اسلام به نام شيعه را شناختيد !:20:

دوست عزیز جناب arzeva !!

من نمیخوام خدای ناکرده بحث الکی راه بندازم یا از همین الان شروع کنم به جبهه گیری در مقابل شما. ولی این روشی که شما برای تبلیغ اسلام و قرآن و شیعه و ... در پیش گرفتین به نظر حقیر که با شما در حقانیت اینها هم عقیده هستم، روش درستی نیست. این کار بیشتر به یک ضد روش شبیهه تا روشی موثر برای باورپذیرتر کردن مفاهیم آیات الهی! از شما خواهش میکنم که فقط سعی کنین در فضایی دوستانه به سوالات و شبهات مطروحه از سوی کاربران پاسخ بدین. از نظر من هیچ اشکالی نداره که کسی که قرآن رو نخونده در موردش صحبت و نقد کنه. اتفاقا این وظیفه ی من و شماست که در این شرایط از فرصت نهایت استفاده رو بکنیم و اون شخص رو با مفاهیم عمیق و والای قرآنی حتی برای یکبار هم که شده آشنا کنیم (البته اگه خودمون قبلش به این مفاهیم در حد قابل قبولی واقف باشیم) مگه در صدر اسلام پیامبر(ص) برای تبلیغ رسالتش چی کار میکرد؟ حتما شما هم داستان صوت خوش پیامبر در قرائت قرآن و پنبه در گوش گذاشتن کفار برای نشنیدن صدای زیبای پیامبر رو شنیدین. پیامبر نیومد از همون اول یه نسخه از قرآن رو بده به هر نفر و بگه تا وقتی نخوندی حق نداری بگی این آیات، شعر وشاعری است و ... بلکه با روی باز از همه ی سوالات و شبهاتی که در جامعه ممکن بود به وجود بیاد استقبال کرد و در حقیقت با رفتار نیکوی خودش مردم رو به سمت خیر و سعادت و معروف، امر میکرد.

من از جملات پست شما این طور استنباط میکنم که شما سعی دارید برای تبلیغ محکمات ذهنی خودتون، نقش سنگ رویین آسیاب رو ایفا کنین و مخاطبین خود رو در زیر ادله ای که برای آنها میآورید آسیاب کنید. اما بنده توصیه میکنم که شما نقش سنگ زیرین آسیاب را ایفا کنید چرا که گندمهایی که از فشار سنگ رویین میترسند به سنگ زیرین میچسبند و در لابلای فرورفتگیهای سنگ زیرین پناه میآورند.:46:

و لا تسوبوا الذین یدعون من دون الله فیسوبوا الله عدوا بغیر علم

موفق باشین.
89/9/7

B U L U T
28-11-2010, 13:54
من حتي يه سري يكي از سخنان حضرت محمد رو به يكي از ملي گراهاي عزيز دادم و گفتم اين حرف كوروشه و تا شنيد كه كوروش همچين حرفي زده داشت به كوروش افتخار كرد و درود فرستاد !!!! اما تا گفتم كه شوخي كردم و سخن پيامبره نظرش عوض شد و گفت كه يه جنايته !!!!!مشکل اینجاست بدون هیچ گونه سندی و ... بعضی از حرف ها رو به کوروش ربط میدن
حتی بعضی از سخنان دیگران رو
در تاریح هم بنا به نوشته های مورخین کوروش ادم انسانی نیست بلکه حتی فردی خون خوار و یک خیانتکاره !
و کلیه مسائلی که گفتم از نژاد پرستی و ساختن نژاد برتر نشعت میگیره !
کپی کردن تاریخ و ساخت تاریخ ساختگی!
ساختن دین !
ساخت نقشه و موقعیت جغرافیایی!
ساختن اسطوره که وجود نداره!
و ...
همگی برای به وجود اوردن نژاد برتر هست!

Sharim
28-11-2010, 13:56
متاسفانه چه بسا دوستي هايي كه پاي بحثهايي به دشمني كشيده شده
ما نبايد بر پايه ي تعصبات حرف بزنيم.چه تعصبات مخالف چه موافق
چه خوبه كه هر حرفي زده ميشه درموردش فكر كنيم(كنيم)
و براش منبعي باشه



با كسب اجازه از محضرتون بنده سوالاتي دارم :

منظور شما كدوم نيازه؟
روحي؟
مادي؟
كدوم؟
كدام ناتواني رو ميگيد كه ما ازش خبرنداريم؟
و شما چه ناتواني داريد كه هيچ كس نميتواند پاسخ گوي آن شود؟


چرا؟ كم و كاستي درخودتون ميبينيد؟
چرا نميتونيد مارو قانع كنيد؟
آيا عقل ما ناقصه؟ اگه بله از كجا فهميديد اگه نه چرا نميتونيد؟



كدوم تعصب؟
خوبه بدونيم به چي تعصب داريم(عجبا كه خودمون بيخبريم)



عقايد بنده چي هست؟
عقايد خودتون چيه؟

بله
بله شما پاسخ مارو ميبينيد و عقايدمونو بدست مي آوريد و به تحقيق ميپردازيد
كار خوبيه

-------
در كل اميدوارم فرهنگ مناظره تو اين ميزگرد رو رعايت بفرمائيم




---------- Post added at 06:27 PM ---------- Previous post was at 06:24 PM ----------


و دوست عزيزم لطف كنن براي نقض و نقص بودن اونايي كه گفتن منبع موثق و دليل مستحكم بيارن تا قانع بشيم
ميخواييم به اعتقادات ايشون بپيونديم ازشون مدرك ميخواييم

قسمت اول قبول . البته بسيار به ندرت پيش مي ياد من به خاطر بحث با كسي از اون شخص عصباني بشم .

خواهش ميكنم صاحب اجازه ايد .
نياز . انسان نياز روحي به قبول خدا داشته و داره . خدا زاده احساس انسان هاست . اگر تاريخ رو به عقب برگرديم ،‌نشانه هاي خدا رو در غار نوشته هاي انسان هاي نخستين مي يابيم .
اما اين كه جهان مجرد به وجود خدايي كه احساس انسان بيانش كرده داره يا نه (شايد بشه اسمش رو گذاشت همون نياز مادي). نه به نظر من نداره .
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
قبل از هر چيز لازم ميدونم يك سري از مفاهيم رو از هم تفكيك كنم :

خدا
الله
دين
اسلام

به اندازه تمام انسان هايي كه روي زمين زندگي كردند ،‌خدا وجود داره . چون خدا دركي مستقل در ذهن هر شخص هست و افكار و اذهان در همه افراد همه زمان ها متفاوت بوده . اين خدا حتي در قبايل بدوي كه هيچ ارتباطي با تمدن و آموخته هاي اديان نداشتن هم وجود داره .

الله كه با قرآن متولد شد و يك خداي شخصيت محور هست كه عذاب ميفرسته ،‌ رحمت ميفرسته ،‌دعا ها رو گوش ميكنه ،‌ دستور ميده و ...
كه به همه ما خوب شناسونده شده . ايشون كلامي داره به نام قرآن و ديني داره به نام اسلام .

دين راه و روش زندگي كه هر شخص براي خودش انتخاب ميكنه . وقتي اين روش زندگي توسط شخص ديگه اي براي عده ديگري ديكته شده باشه . اون دين معناي اجتماعي پيدا ميكنه و اين مساله تقريبا معناي دين رو عوض كرده و دين رو راه و روش زندگي يك جامعه تعريف ميكنه .

اسلام هم ديني هست كه تمام جوامع بشري رو ملزم به اطاعت از شيوه زندگي خودش ميدونه و ديني هست كه فعلا ما باهاش سر و كار داريم .

اين ها 4 مفهوم كاملا مجزا در نظر من هست و با هم متفاوت . پس از اين به بعد هر كدوم رو با اسم خودش بحث ميكنم .

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

- قسمت بعد : فكر ميكنم منظورم از ناتواني هاي جنس بشر واضح باشه . عدم توانايي در درك آغاز و پايان هستي ،‌ عدم توانايي در حد و اندازه هاي هستي (از بي نهايت كوچك تا بي نهايت بزرگ) ،‌ناتواني در دفاع از خود در مقابل بحران هاي مادي و روحي و ....

من اين ناتواني ها رو دارم . اگر كسي هست كه نداره ،‌بگه تا ما هم بدونيم . (البته با دليلي كه ذهن بشر قادر به درك اون باشه)

- قسمت بعد : در مورد قانع نكردن هم : كم و كاستي خير ،‌ولي تفاوت چرا . وقتي يك آلماني و يك فرانسوي با هم صحبت ميكنن ،‌هيچ كئوم زبان اون يكي رو نميفهمه . اين دو شخص با زبان انگليسي كه هر دو ميفهمن با هم صحبت ميكنن . مساله اين جاست كه حداقل الله باوران قادر نيستن كوچكترين تمايلي به نظر شخص مقابل پيدا كنند . فقط زبان خودشون ...

بله ،‌ذهن ما ناقصه ،‌شما غير از اين ميگيد ؟ فكر نكنم توي اين قضيه مناقشه باشه . اگر مسلمان باشيد كه الله به شما گفته كه ذهنتون ناقصه . و اگر نباشيد مثل من ،‌ به دليل عدم توانايي در درك مثلا آغاز جهان ميتونيد بفهميد كه ذهن ناقصه . اما : تفاوت اين جاست كه من اعتقاد دارم ذهن ناقص انسان ميتونه با زمان كامل بشه (حداقل شايد بتونه)، همون طور كه ذهن انسان اوليه قادر به درك علت بارش باران نبود ولي براي انسان امروزي به خوبي قابل دركه . ‌اما از ديد الله ذهن انسان هميشه ناقصه (به دفعات توي قرآن ذكر شده) .

- قسمت بعد : كدوم تعصب ؟ مشكل همينه كه حتي خودتون هم نميدونيد :

اگر بحث در مورد انتخاب نوع مادربورد كامپيوتر باشه و من بگم مثلا مادربرد AMD به اين دليل ،‌به اون دليل ،‌به اون دليل براي لاي جرز ديوار خوبه ،‌همه قبول ميكنن (البته غير از رييس AMD!!) اما وقتي درباره انتخاب خدا يا دين باشه و من همين حرف رو بزنم . همه شكه ميشن و جوش ميارن و ... (توجه شود به پست بعد از پست خودتون!)

- قسمت بعدي : عقايد شما قبول الله هست و عقايد من عدم لزوم به قبول اون . اگر جز اين هست بفرماييد .

- قسمت بعدي : بله ،‌من همين كار رو ميكنم . ولي توي تحقيقات از عقل خودم هم كمك ميگيرم ،كمه ولي ‌چيز خوبيه .

من هم اميدوارم ،‌ضمن اين كه فكر ميكنم لازم به يادآوريه ،‌اولين شرط مناظره احترام به عقايد طرفين هست و شما در بدو ورود ،‌بدون آگاهي از عقايد بنده اون ها رو مذخرف خونديد . براي من مهم نيست ،‌اما جهت يادآوري بود تا بدونيم اين جزو فرهنگ مناظره نيست .

- به مرور ،‌دلايل بنده رو هم خواهيد شنيد . دلايلي كه من با استناد به اون ها الله رو قبول ندارم و اسلام رو هم قبول ندارم . بنا بر اين شد كه رك حرف بزنيم بدون اين كه مشكلي پيش بياد .

اين نكته هم جالبه كه معمولا پيش فرض رو بر وجود الله گذاشته ميشه و براي نبودنش منبع موثق خواسته ميشه ،‌روشي كه مرسوم شده و فقط هم در مورد مسائل مذهبي صدق ميكنه .

در ضمن من به كمال روح و نظم جهان اعتقاد دارم و بس ...

شاد باشيد ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




از همون اول شروع کردید به تفره رفتن


کدومش آخر ؟

خوب منطق خودتونو تعریف کنید فلسفتون چیه



آره ازین جور آدما کم ندیدم و هم از شما کسانی هستن از روی هوا و هوس و کور کورانه چیزی رو قبول کردن
ولی افرادی که اینجا توی این بحث شرکت کردن فکر نکنم اینجور باشن چون خصوصیت این آدما اینه که بحث نمیکنن

نه اینجور نیست مشکلات شما به مراتب بیشتر بوده تا به حال نتونستید حقیقت جهان و خودتونو درک کنید بحران های روحی مثل اعتقاد پیدا کردن به پوچی دیوونگی و سر در گمی چیزی که در ما پیدا نمیشه

شاید ما رو با گاو پرستا و عقاید دیگه تو هند اشتباه گرفتی چون الهام بخش ما سخت با این چیزها مبارزه میکرد
تا به امروز هرچی پیش رفته به نفع ما بوده

آره خوب اگر میشد برای خدا علتی پیدا کرد که خدا نبود اینه که شناخت خدا رو مشکل کرده و باعث این همه بحث شده

چرا مجال نیست دوباره تفره رفتی




سلام دوست عزيز . از آشنايي با شما خوشبختم .

- تفره رفتن از چي ؟ شما هم پيش فرض رو ميگذاريد بر مسلمان بودن و الله باور بودن ؟! من حتي از اين ها هم تفره نميرم . رك حرفم رو ميزنم ،‌هيچ كدوم رو قبول ندارم . شما سوالي داريد بفرماييد ،‌بنده در خدمتم .

- كدومش آخر ؟ : بي عدالتي

-
آره ازین جور آدما کم ندیدم و هم از شما کسانی هستن از روی هوا و هوس و کور کورانه چیزی رو قبول کردن
ولی افرادی که اینجا توی این بحث شرکت کردن فکر نکنم اینجور باشن چون خصوصیت این آدما اینه که بحث نمیکنن

مثلما به اندازه اي كه من افرادي مثل شما رو ديدم ،‌شما افرادي مثل من رو نديديد . اين از اين .
از نظر بنده قبول هر اعتقادي ،‌كلا هرچيزي ،‌از روي هوا و هوس ،‌و كوركورانه ،‌عين حماقته . اگر شما من رو احمق هم خطاب كنيد ،‌اين ديد شماست و در حد خودش محترمه .

الان من متوجه نشدم ،‌شما بحث نكردن رو مزيت دونستيد يا عيب ؟

ميشه فكر كساني كه ميخوان بخونن هم باشيد و جملتون رو بعد از نوشتن يك دور خودتون بخونيد ؟! كساني كه توي اين بحث شركت كردن ،‌خصوصيتشون اينه كه بحث نميكنن ؟ پس چيكار ميكنن ؟! اگه بحث ميكنن ، يعني همه كوركورانه ... ؟ نظر من چيز ديگري است .


نه اینجور نیست مشکلات شما به مراتب بیشتر بوده تا به حال نتونستید حقیقت جهان و خودتونو درک کنید بحران های روحی مثل اعتقاد پیدا کردن به پوچی دیوونگی و سر در گمی چیزی که در ما پیدا نمیشه
لطف داريد . نخير ، اين طور نيست . البته با قسمت اول صحبتتون موافقم ،‌نه تنها بنده ،‌بلكه هيچ يك انساني حقيقت جهان و خودش رو نتونسته درك كنه ،‌شما اگر تونستيد بايد به خودتون افتخار كنيد ،در اين صورت لطفا حقيقت جهان و انسان رو براي ما هم تعريف كنيد ؟!

در مورد قسمت دوم هم نخير !‌ بنده نه تنها دچار پوچي و ديوانگي و سر در گمي نشدم ،‌بلكه هرگز در طول تمام دوران اعتقادات مذهبي ام مثل همين لحظه و همين جا ،‌احساس آرامش و صحت عقل نكردم .
اتفاقا پوچي و ديوانگي ثمره گم شدن انسان در اعتقادات مذهبي و دوگانگي بين زندگي عقل محور و زندگي احساس محور (دين) بوده ، كه اون هم دستاورد دينه ‌نه بي اعتقادي .

لازم ميدونم توجه شما رو به ليست زير جلب كنم كه بي خداترين كشورهاي جهان رو نشون ميده تا شما متوجه بشيد بي اعتقادي به اعتقادات شما ،‌عامل چيز ديگري است ،‌نه پوچي و ديوانگي :

1 - سويس ( بيش از 85% بي اعتقادي )
2 - ويتنام
3 - دانمارك
4 - نروژ
5 - ژاپن
6 - جمهوري چك
7 - فنلاند
8 - فرانسه
9 - كره جنوبي
10 - استوني ( بالاي 49% بي اعتقادي )

در ادامه اين ليست به كشورهاي سوئد و ساير كشورهاي اسكانديناوي و ... هم ميرسيم .
فكر نميكنم نيازي به گفتن باشه ،‌اما جالبه بدونيد در ليست 10 تاييه خوشبخت ترين و مرفه ترين مردم جهان فنلاند در رتبه اول هست و كشورهاي نرو‍‌ژ ،‌دانمارك ،‌سوئد ،‌سوئيس و ... هم در اين ليست جا دارند .

پس ريشه ي به پوچي رسيدن رو در فرهنگ و ديد خودمون جستجو كنيم ،‌نه در اصل بي اعتقادي .


شاید ما رو با گاو پرستا و عقاید دیگه تو هند اشتباه گرفتی چون الهام بخش ما سخت با این چیزها مبارزه میکرد
تا به امروز هرچی پیش رفته به نفع ما بودهميشه در مورد اين چيز هايي كه به نفعتون پيش رفته مثال بزنيد ؟
يا نه من مثال ميزنم ،‌ميشه نظرتون رو در مورد تكامل داروين توضيح بديد ؟ اين كار رو بكنيد لطفا ،‌منتظرم ...

در ضمن ،‌گاو پرستان ،‌آزاري به كسي نميرسونن پس عقايدشون هرچند غير قابل قبول ولي قابل احترامه . و در ضمن من از اون ها اطلاعات چنداني ندارم ،‌ ولي از مسلمان ها چرا ،‌پس هيچوقت اشتباه نميگيرم ،‌خيالتون راحت .


آره خوب اگر میشد برای خدا علتی پیدا کرد که خدا نبود اینه که شناخت خدا رو مشکل کرده و باعث این همه بحث شدهيعني شما خدا رو بي علت قبول ميكنيد ،‌مگر اين كه خلافش ثابت بشه ،‌ با اين استدلال تفاوت خدا پرستي با الهه پرستي عهد عتيق يا با شيطان پرستي چيه ؟

دست آخر ،‌واااااااااي اگر از پس امروز بود فردايي ،‌كه من نيازي نيست به خدا جواب پس بدم چون تكليفم معلومه و يك راست جهنم ،‌اما شما جواب اون خدا رو چطور ميخوايد بديد ؟؟ ميگيد ما تو رو بي علت قبول كرديم ؟ تو رو قبول كرديم فقط براي اين كه آرامش كسب كنيم ،‌كه نخوايم براي پيدا كردن راه ديگه اي به زحمت بفتيم ؟ نه ،‌حتي من بي اعتقاد هم اين قدر كه شما خداي خودتون رو كوچك ميكنيد ،‌اين كارو نميكنم .

مشكل مجال هم حل ميشه ،‌اميدوارم شما شنونده و پاسخ گو باشي . ضمن اين كه رسم اينه ،‌شما كه دين داري ،‌دين خودت رو به من بي دين معرفي كني و براش دليل و مدرك بياري و منو قانع كني نه من . من چيزي (خدايي) ندارم كه بخوام ثابتش كنم ،‌شما كه داري بكن . ولي من باز هم ادامه ميدم تا ببينم جواب شما چيه .


دوست من
منم حرفاتونو قبول دارم و البته همنطور که محمد عزیز گفت اینجا تا حد خیلی زیادی آزادانه بحث شده و فقط سعی کنیم به کسی توهین نشه
پست اول هم حتما مطالعه کنید
مرسی[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پسر تو که منو لو دادی[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بله من این سوالها رو گذاشتم بیشتر برای اینکه بی اندیشن دوستان!
مام می اندیشیم


دوست من
منم حرفاتونو قبول دارم و البته همنطور که محمد عزیز گفت اینجا تا حد خیلی زیادی آزادانه بحث شده و فقط سعی کنیم به کسی توهین نشه
شما راحت بحث کنید
با مارچیکار که مدیر قبلی این قسمت بود هماهنگ شده بود
با کارینم میشه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
راحت و آزاد بحث کنید
پست اول هم حتما مطالعه کنید
مرسی[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یادش بخیر...
یاد استاد این درس افتادم
خودمونیم
پدرشو در آوردم
آخرم نمیدونم کافر شد یا...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جواب
از نظر فلسفه اسلامی احتمالا بله
از نظر من
نمیدونم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آهان آهان
نیگه دار!
جالب اینجاست که در کتابهای تحریف شده کشور خودمون! که با کوروش و... یکمی چیزن هم گفته شده هنری که اسلامی خونده میشه از ایران بوده!
یعنی هنر ایرانی بعد از ورود اسلام به ایران با اسم اسلام و فرهنگ عرب شریک میشه
در واقع هنری که به این نام خونده میشه ایرانی هست نه اسلامی
عزیزم پیامبر برای چی اومده؟!!
امده که این سنت های غلط رو از بین ببره نه اینکه ادامه بده![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به به
هنر نزد ایرانیان است و بس[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تا حدودی موافقم با نظرت دوست من[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اميدوارم چه داخل و چه خارج از فروم ظرفيت اين بحث رو داشته باشه . چشم ،‌آزادانه و البته با كمي احتياط ادامه ميديم .

ايشالله كه با انديشن ...

پست اول هم چشم .
پ.ن: ترم پيش ژئوفيزيك 19 و معارف رو افتادم _ اين يعني پاسخ گويي اساسي به شبهات !

- جواب خوبي بود ،‌از نظر فلسفه اسلامي احتمالا بله . ولي توي اين بله ،‌بسيار نكته وجود داره .

هنر اسلامي هم داستانيه براي خودش . هنر اسلامي ،‌دانشمندان اسلامي ...
ميدونيد بسياري از علماي دين در طول تاريخ ابن سينا رو مرتد و بي دين و حتي شيطان ناميدند ؟؟
من در حدي نيستم كه در مورد سخنان چنين بزرگي قضاوت كنم ولي چيزي به نام الله در ديدگاه او نديدم !‌ ابن سينا به تقدم زماني خدا بر جهان اعتقاد نداشت ،‌بلكه به تقدم ذاتي او اعتقاد داشت و همين طور لازم الوجود بودن خدا رو دليل وجود ميدانست و ... نميخوام در مورد ابن سينا بحث كنم ،‌اطلاعاتم هم در اون حد نيست . همين قدر كافي كه اگر اين دانشمند اسلامي بود ،‌علماي اسلامي اينقدر با فلسفش مشكل نداشتن ...

شاد باشيد ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


نقص بزرگ دین......که مورد توجه باز همین دین[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] هست...اینکه این اقا خداوند بزرگشو در حد یه انسان و با تفکرات انسانی فرض کرده
.تو کتابش یه جا گفته که کمال و هستی در اون هست...و جای دیگه با مطرح کردن اینکه خداوند انسان به وجود اورد برای اینکه ازمایشش کنه و یه سری معیارهارو اورد بعد بر اساس این معیارها و ضوابط بهش پاداش بده و یا مجازاتش کنه......خوب به نظر من کل کمال و تمام بزرگی خداوند یکتا زیر سوال برد..و بقولی از لحاظ فهم و درک به مانند انسانی فرض کرده که کلی قدرت و پول داره و از روی بیکاری برای خودش دفتر دستکی راه انداخته و برای دفتردستکش ضوابطی گذاشته که گذشتن از این ضوابط توسط کارمندانش برای اونا اضافه حقوق و کسر حقوق و در برخورد شدیتر پاداش بسیار زیاد و اخراج در نظر بگیره.....
خوب مگه نگفتی که خداوند یکتا، کمال در توست ....حالا چرا اینقدر ساده وجود داشتن انسان توجیه کردی...و کمال خداوندی زیر سوال بردی..
ای رئیس من خوب مگه تو بزرگ نبودی .......مگه تو کمال و هر انچه هستیست در تو نبود...مثلا من بدبخت فلک زده به وجود بیاری که حالا گناه بکنم و یا ثواب ----که برم بهشت و یا جهنم ---که چی بشه خوشحال میشی؟ اینجوری ذوق میکنی؟ عمر بینهایتتو انجوری سپری میکنی ؟ چه احتیاجی به وجود اوردن هستی بود...تو کامل بودی خوب زندگیتو میکردی حالشو میبردی...منم دیگه وجود نداشتم اینقدر تورو اذیت کنم....با فرشته هات یه کار دیگه میکردی...و سرگرم میشدی...حکمتت در چی بود......حالا این دنیا با این تشکیلات---میلیاردها کهکشان..منظومه...جهنم...بهشت.. .زمین..چه میدونم..جهان و هستی با این نظم------- که چی بشه فقط همین که من به وجود بیام بعد زندگی بکنم بعد بمیرم بعد برم جهنم و یا بهشت...خوب حالا چی شد ...خوشحال شدی؟ سرگرم شدی؟ که چی؟
نقضش هم پس شد خداوند یه جا کامل دونسته و جای دیگه به مانند بچه ای فرض کرده که از روی بیکاری برای خودش بازی راه انداخته و ضوابطی برای بازیش گذاشته......
پس نقض ونقصش تو همین مورد اصلی و بنیانی تمام ایده های هست که صاحبان این ایده ها علنا و به دروغ خودشون متصل به یه قدرت بزرگ و با نام قدرت خداوند کرده اند......
اینقدر تفکراتشون ضعف داشته که توجیه مناسبی برای این منظور نیاورده....


خوب بنظر شخص بنده این حرفا که تو هزاره های مختلف در مورد خداوند گفته شده همه نظرات اشخاص عادی بوده و حالا تقدس پیدا کرده......
دلیل وجود داشتن و هستی بنظر بنده بغیر انسان میدونم و بازم شخصا فکر میکنم که ما تو حاشیه همینجوری و طی یه روند طبیعی بعمل اومدیم....تو تکامل طبیعیمون گرایش به خوبی هست و افرادی که از این خوی خوب انسانی به راحتی میگذرند فقط برای هدفی هست که بالا میدونند...و یا مریض هستند...یعنی تو سرشت و تکامل انسانی خوبی و گرایش به خوبی وجود داره و اونیکه خوبی نمیکنه بخاطر هدفی که دنبال کرده هست ولی میدونه که کارش بده ولی هدف براش مهمتره...و اونیکه بر این عقیده هست که خوبی یعنی کشتن و غیره اون شخص مریض هست و مشکل طبیعی داره..و بشکلی روند طبیعی انسانی نداره که در عرف به این اشخاص غیر طبیعی و یا شخصی با رفتار غیر طبیعی گفته میشه....

مقوله خداوند هم پیچیده ترین موضوع هست که اشخاص بنا به کسب منافع و یا در کشف حقیقت بهش میپردازند..
---که شخصا خداوند جوابی برای وجود داشتن و هستی شامل هر چیزی میدونم..از یه درخت و تا بینهایت وجود داشتن که سوالی بسیار سخت بنظرم هست--- پس خدا بنظر من همین جوابه..............[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دوست عزیز دلیل قاطی بودنشون اینه که اکثر ادیان راستی و اساس اندیشه هاشون در ارتباط با قدرتی مطلق (خداوند) میدونند...یعنی یا خودشون متصل دونستن و یا عاقبت گوش نکردن به حرفاشون به بلایی که از طرف قدرتی بزرگتر و مطلق میاد ربط دادند....و خواه و نا خواه ربط داده شده و قاطی شده هست.......
------------------------------------------------------
ولی کلا برداشت شخصیم از خدا و همینطور ادیان گفتم... دو مقوله در کل مطلبم پوشش دادم..
.
ادیان:
خوب بنظر شخص بنده این حرفا که تو هزاره های مختلف در مورد خداوند گفته شده همه نظرات اشخاص عادی بوده و حالا تقدس پیدا کرده......

خداوند:
که شخصا خداوند جوابی برای وجود داشتن و هستی شامل هر چیزی میدونم..از یه درخت و تا بینهایت وجود داشتن که سوالی بسیار سخت بنظرم هست--- پس خدا بنظر من همین جوابه..............


اين متن رو يكي از دوستان من نوشته بود كه عينا مينويسمش :

"
او چرا ما را آفريد ،در حالي كه نيازي به ما نداشت ؟ زيرا اگر آفريده شدگان نبودند ،‌آفرينندگان بي معنا بودند . با نيستي آن ها ،‌ما ميتوانستيم نباشيم اما آنان ازلي اند و بودنشان شرط خدايي شان است ،‌ و خدايي بدون قدرت را چه سود ؟ قدرتي كه از من و تو ميگيرند ،‌من و تويي كه با بي قدريمان قدرت خدايان را معنا بخشيده ايم. گر ميتواني ساده بگو ، آن قادر مطلق مي تواند نباشد ؟ و يا آن چه خلق كرد جز اين ميتوانست باشد ؟

من مي توانم نباشم … و اگر من نباشم و اگر ما نباشيم ،‌ اگر هيچ نباشد او چيست . او همه چيز را آفريده و هر چيز روزي نابود ميشود يا لا اقل مي تواند نابود شود ،‌كه اگر چنين شود ،‌آن گاه او خداي كيست ؟ خداي هيچ كس و هيچ چيز …
پس ما به او نيازمنديم يا او به ما ؟
آري ،‌ما چوب خود خواهي خدايمان را ميخوريم و بس … "



فکر کنم تفاوت دیدگاه من و شما در اصل قبول یه وجود کاملی به اسم خداست. صحبتهای قبلی من با در فرض گرفتن وجود اصل خدا بود و فقط با تکیه به اصل عدالت خدا سعی کردم جواب بدم. ولی خب ظاهرا شما از ابتدا با من هم عقیده نبودین. (شاید خیلی به این بحث مربوط نباشه و امیدوارم که این صحبت منو نشنیده بگیرین ولی اینو تو پرانتز بگم که آفت اغلب این قبیل مباحثه ها اینه که یکی از دو طرف پله پله از اصول و عقاید خودش عقب میره و تا بخوای یه چیزی رو اصل بگیری، بعد از مدتی اون رو هم نادیده میگیره)
شما در مورد تبعیضی که خداوند در مورد بندگانش اعمال میکنه مثال زدین که من سعی کردم با دانسته های خودم جواب بدم. اگه جوابی که من دادم مشکل منطقی داره بفرمایین وگرنه برای من مهم نیست که پیشفرض های ذهنی شما این رو از من قبول میکنه یا نه. یا اینکه اصلا شما دنبال جواب گرفتن هستین یا نه برای من مهم نیست.

و اما در مورد جواب شما به سوال من که فکر میکنم اصل موضوع که همون بحث در مورد عدالت خدا بود فراموش شد. لطفا صراحتا در این مورد جواب بدین که اگه فرض کنیم خدای قادر و متعالی وجود داشته باشه که اون فرد صالح و اون فرد فاسق رو خودش آفریده و بنابراین مکلف به هدایت و پرورش اونهاست (فرض کنین. اصلا فرض کنین که محال ... ولی فرض محال که محال نیست) آیا چنین داستانی با عدالت خدا جور در میآد؟؟ مهم نیست که اون فردی که زنده موند به خدا اعتقاد داشت یا نه. مهم اینه که سوالی که در ذهن افرادی که به خدا اعتقاد دارن و به عدالت خدا هم به تبع اعتقاد به خدا، معتقدند، بعد دیدن شرایط این دو چگونه پاسخ داده خواهد شد؟؟ مطمئنا جواب سوال من کمک بزرگی به شما در رسیدن به جواب سوال شما از استادتون میکنه.

موفق باشین.
89/9/6



همونطوري كه بالا هم عرض كردم ،‌ما بايد بين خدا والله فرق بگذاريم . اين دوتا مجزا از هم هستن . من براي خودم اعتقاداتي دارم ولي اسم خدا روش نميگذارم . به الله هم اعتقاد ندارم




" من به نظم كامل جهان اعتقاد دارم و شما به خدايي كه تاس بازي ميكند "


انيشتين


در ضمن :


من از عقايد خودم عقب نمي نشينم ،‌مگر اين كه كسي برام دليل قابل قبول بياره كه فلان عقيده من غلطه و دليل قابل قبول بياره كه اعتقادي درست تر وجود داره ،‌اون وقت من اون اعتقاد رو مي پذيرم .



دوست من ،‌من در اصل آفرينش انسان ها و عدالت خدا مشكل دارم ،‌شما دو مورد از انسان ها رو مثال ميزنيد ؟
كسي كه به خداي شما اعتقاد داره ،‌مسلمانه ،‌ من از ديد اون شخص به شما پاسخ خواهم داد :
اين عدالته ،‌چون خدا به اون فرد گناهكار فرصت بيشتري داده تا گناه كنه و در جهنم اون شخص رو به عذاب دچار خواهد كرد و در عين حال به اون شخص فرصت جبران گناهانش رو داده ولي شخصي كه بنده پاكي بوده ،‌گناهي نداشته و در اون لحظه مرگ جايگاهش بهشت بوده و خدا براي بقيه داستان زندگي در بهشت رو براي اون شخص برنامه ريزي كرده ،‌ضمن اين كه با بودن در اين دنياي كثيف احتمال گناهكار شدن اون شخص و آلوده شدنش هم هست كه بعدا موقعيت بهشتي اون شخص رو به خطر ميندازه .

جوابتون رو گرفتيد الان ؟
پس اگر فرض كنيم الله وجود داره . اين داستان با عدالتي كه يك مسلمان از الله سراغ داره ،‌سازگاره . اما اگر بخوام از ديد خودم به سوالتون جواب بدم : اين فقط يك اتفاقه .

و از ديد يك منتقد اسلام : خدا تقدير هر دو اين افراد رو نوشته ،‌لحظه به لحظه زندگي ،‌اين دو رو هدايت كرده ،‌به يكي ،‌استعداد و محيط پاك بودن رو داده و به ديگري نداده و از قضا در اولين فرصت اون شخصي كه پارتيش كلفت تر بوده رو برده بهشت ولي اون يكي رو همچنان گذاشته توي اين دنيا رنج بكشه و به گناهانش بيفزايد . پس عدالت ،‌بي عدالت ...
البته بيش از اين هم ميتونم موضوع رو بست بدم كه نيازي نيست (و پستم هم زيادي طولاني شد).

شاد باشيد ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



یک سوال مگه خدا و ادیان جدای از همن ؟؟؟
من فکر می کنم این پیامبرا بودن که ما رو به وجود خدا راهنمایی کردن مگر نه اصلا بحث خدا نبود!!! كاملا دو مقوله جدا هستند . خدا در احساس انسان هميشه وجود داشته ولي اديان به فراخور زمان و با توجه به نيازهايي كه ميتونسته مردم يك جامعه رو جذب كنه ،‌مطرح شده .


کاملا درسته محمد عزیز
دوستان رعایت کنید دیگه
واقعا این حرکات بچه گانست
یاد بگیریم به عقاید دیگران احترام بزاریم
عقاید هرکس گرچه غلط محترمه
هم برای خودش و هم برای دیگران و احترام وظیفه ماست
دوستان خواهش میکنم...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


ياد ميگيريم . نردبان پله ،‌پله ...
البته عقايد حدي هم براي محترم بودن دارن ،‌مثلا يك نفر شايد معتقد باشه كه اگر دستاي منو قطع كنه كه نتونم اين جاي تايپ كنم ،‌كار خوبي كرده . خوب من لزومي ندارم به عقيده اون شخص احترام بذارم . ولي تا جايي كه احترام متقابل باشه . وظيفه من محترم شمردنه .


در مورد اون فرد و اون سوال(فردی که کمبود ذهنی داره و...)
جوابم اینکه نمیدونم اون به بهشت میره یا جهنم
و اصلا برام مهم نیست که به بهشت میره یا جهنم
مهم اینکه من هرچه سریعتر اونو کمک کنم و به یه مرکز باز پروری تحویل بدم تا هم به جامعه آسیب نبینه و هم خودش تا حد زیادی بهبود پیدا کنه...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]ايول ،‌منظورت من بودم ديگه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آفرين . براي من هم مهم نيست و دقيقا همين كاري رو ميكنم كه گفتي ولي ،‌اصل بيان موضوع به چالش كشيدن ذهن دوستان هست و مفهوم مثال هم همينه .

و البته دوستان هم بدونن كه به قول حاج آقا : در مثال جاي مناقشه نيست . عدم صدق مثال بر صدق اصل موضوع آسيب وارد نميكنه .


مبدا تمام ادیان دین میترایی خودمون هستش که این دین حاصل خرد جمعی بوده! هيچ وقت نميتونيم از اين موضوع مطمئن باشيم ولي چيزي كه با ترديد مورد قبوله اينه .(حداقل معتبرترين گزينه)
و البته زرتشت ، قوانين ميتراييسم رو در قالب يك دين ،‌با اجتماعي مطرح كرد . به نظر من اگر يك دين واقعي در دنيا وجود داشته همون ميتراييسم بوده كه فقط پيشنهادي براي زندگي بوده ،‌نه ابزاري براي حكومت (البته بوداييسم هم همينطوره)

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


سلام.
دوست عزیز1-.این برنامه ها و فرهنگ و خلاصه هر چیزی که هست و نیست و احتمال بود و هستش هس یا نیست از یک وجود عظیم پرتو میگیره که تو فارسی بهش میگن خدا عربی الله و انگلیسی God
2-این همه جاندار و بی جان از نظمی که از کهکشان ها و ذره های زیر اتمی گرفته تا......برای یک میلیونوم ثانیه از نظمش تخلف نمیکنن

پس چطور میشه گفت این خالق واسه سعادت مخلوقاتش نظمی نداشته!این حرف قابل قبوله؟

و در اخر بگم که هر چیزی هرچی هست باید اخر به اون برسه که جز اون درستی و حقیقت وجود نداره.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ببخشيد،‌ اين مساله رو كلا براي جمع مطرح ميكنم . كسي ميتونه براي اين صحبت دوستمون رفرنس !!‌(منبع) بياره ؟

نه دوست من اين چيزي هست كه براي ما بيان شده ولي لزمي داره اين طور باشه ؟
البته من همه حرف هاي شما رو نقش نميكنم ،‌بي شك نظمي وجود داره . اما شما نميتونيد اون رو به الله خودتون نسبت بديد .
پيشنهاد ميكنم بين خدا و الله و دين و نظم و تفكيكي قايل بشيد . بعد ارتباط اين اجزاء رو با هم بررسي كنيد .

شاد باشيد ...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Sharim
28-11-2010, 14:06
از سوالاتي كه در مورد دين ميكنيد معلومه كه هنوز با دين اسلام آشنا نيستيد! اسلامي كه 700سال قبل از اروپا در صدد حذف برده داري بود !!!!!!!!!!!!!
اسلامي كه ميگه حق نداري وقتي يه پسر و دختر باهم ميرن اصلا فكر بدي راجع بهشون بكني ( حتي فكر چه برسه به اين كه ازشون سوال هم بكني !) !!!!!
شما اسلامي رو ميشناسيد كه ميگه زنان را بزنيد و هر آيه اي رو هر جور كه معني كردن شما هم قبول ميكنيد !!!
جواب دوستانه يك خط دوخط نيست و اگه بتونم به طور كامل و مينوسم و يه مدت بعد در سايت قرار ميدم تا شايد اين ديدي كه راجع به اسلام داريد عوض بشه !! وگرنه با يك كلمه من گفتن و يك كلمه شما گفتن كار درست نميشه !!!سعي كنيد اسلامي كه حسين (ع) و شريعتي ازش حرف ميزنند رو بشناسيد !‌
كسي كه الان قرآن رو به طور كامل نخونده به نظر من حق هيچ اظهار نظري در مورد آياتش نداره چون حتي وقتي يك كتاب عادي رو هم ميخواهيدكه نقد كنيد تا آخر ميخونيد ( منظورم شما نيستيد !!:27:منظورم اونيه كه نخونده :21:!!!) تا نقدش كنيد و وقتي هم اون كتاب رو ميخونيد باز ميريد به يكي از نقدهاي اون كتاب يك نگاهي مياندازيد ! ولي راجع به اسلام يه حديث من درآوردي هم كافيه تا يقه اش رو بگيريد !!!
:20:

با هم هم مسيريم ...
پيش ميريم ....
در مورد قرآن هم نميدونم چطوريه كه كساني كه دين رو قبول ندارن ،‌قرآن رو خوندن و كساني كه قبول دارن نخوندن ؟؟!! واقعا علاقمندم بدونم چندنفر از دوستان دين دار توي اين تاپيك قرآن رو حداقل يك دور خوندن ؟




من نمیخوام خدای ناکرده بحث الکی راه بندازم یا از همین الان شروع کنم به جبهه گیری در مقابل شما. ولی این روشی که شما برای تبلیغ اسلام و قرآن و شیعه و ... در پیش گرفتین به نظر حقیر که با شما در حقانیت اینها هم عقیده هستم، روش درستی نیست. این کار بیشتر به یک ضد روش شبیهه تا روشی موثر برای باورپذیرتر کردن مفاهیم آیات الهی! از شما خواهش میکنم که فقط سعی کنین در فضایی دوستانه به سوالات و شبهات مطروحه از سوی کاربران پاسخ بدین. از نظر من هیچ اشکالی نداره که کسی که قرآن رو نخونده در موردش صحبت و نقد کنه. اتفاقا این وظیفه ی من و شماست که در این شرایط از فرصت نهایت استفاده رو بکنیم و اون شخص رو با مفاهیم عمیق و والای قرآنی حتی برای یکبار هم که شده آشنا کنیم (البته اگه خودمون قبلش به این مفاهیم در حد قابل قبولی واقف باشیم) مگه در صدر اسلام پیامبر(ص) برای تبلیغ رسالتش چی کار میکرد؟ حتما شما هم داستان صوت خوش پیامبر در قرائت قرآن و پنبه در گوش گذاشتن کفار برای نشنیدن صدای زیبای پیامبر رو شنیدین. پیامبر نیومد از همون اول یه نسخه از قرآن رو بده به هر نفر و بگه تا وقتی نخوندی حق نداری بگی این آیات، شعر وشاعری است و ... بلکه با روی باز از همه ی سوالات و شبهاتی که در جامعه ممکن بود به وجود بیاد استقبال کرد و در حقیقت با رفتار نیکوی خودش مردم رو به سمت خیر و سعادت و معروف، امر میکرد.

من از جملات پست شما این طور استنباط میکنم که شما سعی دارید برای تبلیغ محکمات ذهنی خودتون، نقش سنگ رویین آسیاب رو ایفا کنین و مخاطبین خود رو در زیر ادله ای که برای آنها میآورید آسیاب کنید. اما بنده توصیه میکنم که شما نقش سنگ زیرین آسیاب را ایفا کنید چرا که گندمهایی که از فشار سنگ رویین میترسند به سنگ زیرین میچسبند و در لابلای فرورفتگیهای سنگ زیرین پناه میآورند.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دوست عزيز من . طرفداري از چيزي كه ازش اطلاعي نداريم كار درستي نيست !
در ضمن ميخوايم با دليل و منبع پيش بريم . اگر سر بحث شد ،‌آياتي از خود قرآن براي شما مي آورم . لطف ميكنيد معني اون جمله رو هم بگيد . من عربي نميتونم بخونم !
اگر مربوط به علم ميشه . جاهايي كه قرآن در برابر علم كم آورده كم نيست .

davy jones
28-11-2010, 15:46
اتفاقا پوچي و ديوانگي ثمره گم شدن انسان در اعتقادات مذهبي و دوگانگي بين زندگي عقل محور و زندگي احساس محور (دين) بوده ، كه اون هم دستاورد دينه ‌نه بي اعتقادي .

لازم ميدونم توجه شما رو به ليست زير جلب كنم كه بي خداترين كشورهاي جهان رو نشون ميده تا شما متوجه بشيد بي اعتقادي به اعتقادات شما ،‌عامل چيز ديگري است ،‌نه پوچي و ديوانگي :

1 - سويس ( بيش از 85% بي اعتقادي )
2 - ويتنام
3 - دانمارك
4 - نروژ
5 - ژاپن
6 - جمهوري چك
7 - فنلاند
8 - فرانسه
9 - كره جنوبي
10 - استوني ( بالاي 49% بي اعتقادي )

در ادامه اين ليست به كشورهاي سوئد و ساير كشورهاي اسكانديناوي و ... هم ميرسيم .
فكر نميكنم نيازي به گفتن باشه ،‌اما جالبه بدونيد در ليست 10 تاييه خوشبخت ترين و مرفه ترين مردم جهان فنلاند در رتبه اول هست و كشورهاي نرو‍‌ژ ،‌دانمارك ،‌سوئد ،‌سوئيس و ... هم در اين ليست جا دارند .

پس ريشه ي به پوچي رسيدن رو در فرهنگ و ديد خودمون جستجو كنيم ،‌نه در اصل بي اعتقادي .

========================================


اين متن رو يكي از دوستان من نوشته بود كه عينا مينويسمش :

"
او چرا ما را آفريد ،در حالي كه نيازي به ما نداشت ؟ زيرا اگر آفريده شدگان نبودند ،‌آفرينندگان بي معنا بودند . با نيستي آن ها ،‌ما ميتوانستيم نباشيم اما آنان ازلي اند و بودنشان شرط خدايي شان است ،‌ و خدايي بدون قدرت را چه سود ؟ قدرتي كه از من و تو ميگيرند ،‌من و تويي كه با بي قدريمان قدرت خدايان را معنا بخشيده ايم. گر ميتواني ساده بگو ، آن قادر مطلق مي تواند نباشد ؟ و يا آن چه خلق كرد جز اين ميتوانست باشد ؟

من مي توانم نباشم … و اگر من نباشم و اگر ما نباشيم ،‌ اگر هيچ نباشد او چيست . او همه چيز را آفريده و هر چيز روزي نابود ميشود يا لا اقل مي تواند نابود شود ،‌كه اگر چنين شود ،‌آن گاه او خداي كيست ؟ خداي هيچ كس و هيچ چيز …
پس ما به او نيازمنديم يا او به ما ؟
آري ،‌ما چوب خود خواهي خدايمان را ميخوريم و بس … "


================================================== =



همونطوري كه بالا هم عرض كردم ،‌ما بايد بين خدا والله فرق بگذاريم . اين دوتا مجزا از هم هستن . من براي خودم اعتقاداتي دارم ولي اسم خدا روش نميگذارم . به الله هم اعتقاد ندارم




" من به نظم كامل جهان اعتقاد دارم و شما به خدايي كه تاس بازي ميكند "


انيشتين


در ضمن :


من از عقايد خودم عقب نمي نشينم ،‌مگر اين كه كسي برام دليل قابل قبول بياره كه فلان عقيده من غلطه و دليل قابل قبول بياره كه اعتقادي درست تر وجود داره ،‌اون وقت من اون اعتقاد رو مي پذيرم .



دوست من ،‌من در اصل آفرينش انسان ها و عدالت خدا مشكل دارم ،‌شما دو مورد از انسان ها رو مثال ميزنيد ؟
كسي كه به خداي شما اعتقاد داره ،‌مسلمانه ،‌ من از ديد اون شخص به شما پاسخ خواهم داد :
اين عدالته ،‌چون خدا به اون فرد گناهكار فرصت بيشتري داده تا گناه كنه و در جهنم اون شخص رو به عذاب دچار خواهد كرد و در عين حال به اون شخص فرصت جبران گناهانش رو داده ولي شخصي كه بنده پاكي بوده ،‌گناهي نداشته و در اون لحظه مرگ جايگاهش بهشت بوده و خدا براي بقيه داستان زندگي در بهشت رو براي اون شخص برنامه ريزي كرده ،‌ضمن اين كه با بودن در اين دنياي كثيف احتمال گناهكار شدن اون شخص و آلوده شدنش هم هست كه بعدا موقعيت بهشتي اون شخص رو به خطر ميندازه .

جوابتون رو گرفتيد الان ؟
پس اگر فرض كنيم الله وجود داره . اين داستان با عدالتي كه يك مسلمان از الله سراغ داره ،‌سازگاره . اما اگر بخوام از ديد خودم به سوالتون جواب بدم : اين فقط يك اتفاقه .

و از ديد يك منتقد اسلام : خدا تقدير هر دو اين افراد رو نوشته ،‌لحظه به لحظه زندگي ،‌اين دو رو هدايت كرده ،‌به يكي ،‌استعداد و محيط پاك بودن رو داده و به ديگري نداده و از قضا در اولين فرصت اون شخصي كه پارتيش كلفت تر بوده رو برده بهشت ولي اون يكي رو همچنان گذاشته توي اين دنيا رنج بكشه و به گناهانش بيفزايد . پس عدالت ،‌بي عدالت ...
البته بيش از اين هم ميتونم موضوع رو بست بدم كه نيازي نيست (و پستم هم زيادي طولاني شد).

شاد باشيد ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

شما فکر میکنین که مرفه زندگی کردن عامل به پوچی نرسیدنه؟ آیا هیچ میدونستین که آمار مصرف مواد مخدر و مواد روانگردان که مسلما ناشی از احساس پوچی در زندگی افراد هست، در کشورهای مرفه بسیار بسیار بیشتره؟ شما از چیزی که تو ذهنتون به عنوان خدا فرض کردین چه انتظاری دارین؟ انتظار دارین که چون بهش اعتقاد پیدا کردین، اونم همه جوره بیاد و به شما حال بده؟؟ یا اینکه اگه جامعه ای به خدا منکر شد، خدا هم برای اینکه اون جامعه رو درس عبرتی برای سایر جوامع قرار داده باشه، اونها رو به زندگی رقت باری دچار کنه؟ آره؟؟ نظر شما اینه؟ اگه این ادعا درست بود که نباید پادشاهان ستمگر معروف تاریخ مثل نمرود و فرعون، مجالی برای زندگی شاهانه و آسوده داشته باشند. این بحث خیلی مفصله ولی کوتاه بگم که خود خدا هم به پیامبرش در قرآن میگه که به ایمان آورندگان من بگو : احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون (آیا مردم گمان میکنند که همین که ایمان آوردند از جانب خدا مورد امتحان و سختی قرار نمیگیرند و آسوده خاطر خواهند بود؟؟)

بنابراین من این نتیجه گیری شما رو که بی اعتقادی به خدا عامل خوشبختی و رفاه یک عده جوامع شده و در مقابل اعتقاد یک سری از جوامع به خدا باعث مرفه نبودن اونها شده، اصلا قبول ندارم چون با منطقی که در بالا بهش اشاره کردم نمیخونه.

اگه در این باره باز هم خواستین، بحث میکنیم:46:

========================================

خدا قبل از آفرینش من و شما و اون دوستتون (که خیلی علاقه داره در متنی که نوشته خودش رو خیلی مهم جلوه بده) بسیاری از مخلوقات دیگر رو خلق کرده بود. فرشتگان و اجنه و آسمانها و زمین و اجرام کهکشانی و ... و خیلی مخلوقات دیگه که تخیل ناقص ما قدرت فهم اونها رو نداره. بنابراین خدا به هیچ وجه به آفرینش ما انسانها و یا حتی فرشتگانش و ... احتیاجی نداشت. بلکه ماییم که محتاج اوییم چرا که قبل از آفرینشمان، عدم بودیم و هیچ نبودیم که اصلا بخواهیم و بتوانیم در مورد چیزی و یا مساله ای اظهار نظر کنیم. از آنجایی که همه ی فلاسفه و همه ی دانشمندان علوم انسانی براین نکته متفق القول هستند که: وجود در هر صورت بهتر از عدم است بنابراین، این ماییم که به شکرانه ی بیرون آمدنمان از عدم و بنابر احتیاجی که خارج شدنمان از عدم داشتیم، محتاج آفریننده ی خود هستیم.

او همه چيز را آفريده و هر چيز روزي نابود ميشود يا لا اقل مي تواند نابود شوددوست شما با زیرکی تمام دنبال خدشه وارد کردن به صفت خالقیت خداست. اما باید از او پرسید که به چه دلیلی این حرف رو باید قبول کنیم؟ اتفاقا چون خدا کار بیهوده انجام نمیدهد و حکمت هم مثل خالقیت جزء صفات خداست و اگر قرار باشد خدا را در نظر بگیریم باید او را با همه ی صفات ذات و صفات کمالش در نظر بگیریم، بنابراین حکیم بودن خدا دلیلی است که هر چیزی روزی نابود نمیشود. (البته این جمله رو مخصوص دوستتون گفتم که خدا رو در صحبتهاش فرض گرفته بود و فقط روی خالقیت خدا ابهام داشت. وگرنه شما که از همون اول حرف آخر رو زدین، اساسا نباید صحبتهای دوستتون رو که اصل خدا رو فرض گرفته بود و فقط روی خالقیت خدا شبهه وارد کرده بود رو اینجا عنوان میکردین. اساسا به این کار شما میگن استفاده ی ابزاری!!!)

=========================================


همونطوري كه بالا هم عرض كردم ،‌ما بايد بين خدا والله فرق بگذاريم . اين دوتا مجزا از هم هستن . من براي خودم اعتقاداتي دارم ولي اسم خدا روش نميگذارم . به الله هم اعتقاد ندارم
شما که نه به خدا اعتقاد دارین و نه به الله، چطور تونستین بین این دو فرق بذارین؟ لطفا خیلی صریح و روشن فرق بین این دو رو برای من هم بگین تا متوجه بشم! این جمله ی شما خیلی کلی هستش و بدون دلیل! انتظار نداری که چشم بسته قبول کنم؟



" من به نظم كامل جهان اعتقاد دارم و شما به خدايي كه تاس بازي ميكند "


انيشتين
شما الان به این جمله اعتقاد دارین یا اینکه این جمله رو هم در ادامه ی همون استفاده ی ابزاری آوردین؟؟


و از ديد يك منتقد اسلام : خدا تقدير هر دو اين افراد رو نوشته ،‌لحظه به لحظه زندگي ،‌اين دو رو هدايت كرده ،‌به يكي ،‌استعداد و محيط پاك بودن رو داده وبه ديگري ندادهو از قضا در اولين فرصت اون شخصي كه پارتيش كلفت تر بوده رو برده بهشت ولي اون يكي رو همچنان گذاشته توي اين دنيا رنج بكشه و به گناهانش بيفزايد . پس عدالت ،‌بي عدالت ...
البته بيش از اين هم ميتونم موضوع رو بست بدم كه نيازي نيست (و پستم هم زيادي طولاني شد).
تناقض در این جمله ی شما موج میزنه. چرا که اگه قائل به این باشیم که عدالتی در خدا معنا نداره، پس اساسا نباید به بهشت و جهنمی هم قائل باشیم. چرا که اصل وجود آخرت و روز حساب و جزا، در ادامه ی فرض گرفتن عدالت خداست. پس نمیتونیم بگیم که روز قیامت و حساب و کتابی وجود داره ولی توش پارتی بازی میشه و عدالت رعایت نمیشه. لطفا یه دلیل منطقی دیگه بیارین و موضوع رو بسط بدین!:31: من با اون جمله ای که گفتین از نظر خودم این فقط یه اتفاقه، خیلی راحت ترم تا نظرتون از دیدگاه یه منتقد فرضی اسلام!

================================


با هم هم مسيريم ...
پيش ميريم ....


arzeva خان!! عرض نکردم که روش شما در حقیقت یک ضد روشه؟ بفرما ... تحویل بگیر:31:


در مورد قرآن هم نميدونم چطوريه كه كساني كه دين رو قبول ندارن ،‌قرآن رو خوندن و كساني كه قبول دارن نخوندن ؟؟!! واقعا علاقمندم بدونم چندنفر از دوستان دين دار توي اين تاپيك قرآن رو حداقل يك دور خوندن ؟


دوست من! فرافکنی نکن. شما که خودت دین رو قبول نداری، قرآن رو نخوندی چرا که خودتون گفتین:

لطف ميكنيد معني اون جمله رو هم بگيد . من عربي نميتونم بخونم ! عبارتی که من نوشتم یکی از آیات قرآن بود که در جواب arzeva نوشتم و همون بهتر که شما متوجه نشدین:31: ولی در عوض من و خیلی از کسانی که دین رو قبول داریم، قرآن رو خوندیم. من معتقدم که شما در استفاده ی ابزاری کردن از هر چیز، تبحر خاصی دارین :46:


دوست عزيز من . طرفداري از چيزي كه ازش اطلاعي نداريم كار درستي نيست !

من هم با این جمله موافقم. منتها از شما میپرسم که منظورتون از این جمله کی بود؟ منظورتون منم؟ اگه منظورتون من هستم، شما از کجا به این نکته پی بردین که من دارم از چیزی طرفداری میکنم که ازش هیچ اطلاعی ندارم؟؟؟


شدیدا منتظر شنیدن پاسخهای شما هستم. منتها سعی کنید که بحث را کمی منطقی تر جلو ببریم و واقعا عقاید خودمون رو به معرض نقد دیگران بگذاریم نه حرفها و عقاید دیگرانی که خودمون هم کاملا اونها رو قبول نداریم.

موفق باشین.
89/9/7

iranmjh
28-11-2010, 15:49
امیدوارم که روزگار لحظه ای بده که فراتر از دید ------------ به مسئله نگاه بکنید................تا ساده بودن و ابتدای بودن و کلی اظهار نظر کردن متوجه بشید.......
قران چیز خاصی در مورد زندگی و وجودیت نگفته....یه سری مطالب در مورد خوبی کردن+چند تا داستان و چند تا توضیح درباره بدی و بد بودن که بنظرم اصلا توضیح و تفسیر نداره چون سطحش همونه....
واگرنه این تفسیر و برداشتهای پیچیدهی که عنوان میشه فقط از منظر پیچیده نگاه کردنش هست.. ولی در حد خودش برای جامعه خودشون واقعا چیز جدیدی بوده و هست...و نه برای انسان با فکر .........
-------------------------------------------------------------------------:5:
تاریخهای خیالی هم---در جامعه جدید.... واقعا توهمی شده که از جانب انگلیس بیشترین حمایت میشه.....
بزرگتری عامل بدبختی یک ملت همون دوگانگی و بی تفاوت بودن به ملیت و فرهنگ هست..

خاورمیانه....جولانگاه دو کشور استعماری هست..
در یک طرف امریکا و اصلیترین حافظ منافعش اسرائیل
در طرف دیگر انگلیس و اصلیترین حافظ منافعش.........

کشورایی که در سیاستهای کلان در دنیا همانند دو برادر هستند و در دسترسی به پول و ثروت همانند دو رقیب.......
انگلیس اصلیترین هدفی که در ایران دنبال میکنه همون نظراتی هست که الان بعضی دوستان نسبت به تاریخ پرشکوهشون دارند..:41:
--------------------------------------------------------------------------:5:
توجیه کردن هر موضوعی بزرگترین اشتباه تفکر هر انسانی هست که به دنبال حقیقته ولی به جواب نمیرسه....
---(جواب) اصل موضوست نه توجیهات فردی...
وقتی که اصل موضوع (جواب وجود داشتن) توجیه شده دیگه فرعش که ادیان هست از بیخ و بن مورد داره چون فرد عنوانگر دین بوده.... و خود فرد شامل (هستی و وجود داشتن)هست.....
دینی که جوابی برای هستی نداره ناقص و نتیجه تلاشهای ناموفق انسانی هست....
.:40:
.:40:
خدایا حکمتت در چی بود......حالا این دنیا با این تشکیلات---میلیاردها کهکشان..منظومه...جهنم...بهشت.. .زمین..چه میدونم..جهان و هستی با این نظم------- که چی بشه فقط همین که من به وجود بیام .بعد زندگی بکنم. بعد بمیرم .بعد برم جهنم و یا بهشت...خوب حالا چی شد ... که چی؟ همینکه من ابزار بازی خدا هستم از دیدگاه اشخاصی که مدعی رابطه با خدا هستند.. -- ساده فکر بودن و سطحی بودن تفکراتشون نشون میده...
حرف اصلی بنده اینه که اول بیا ببین الودگی هوا از کجا و برای چیست------بعد بحث جهنم و بهشت بکن:46:
البته که دیوار توجیه بلنده:31:
موفق باشید در اندیشه و فکر....:11:
-----------------------------------------------------------------------------

در عجبم که شما دم از تاریخ پرشکوه گذشتگان میزنید ولی با این صراحت گذشتگان خودتون رو بی فکر خطاب میکنین!!!

دوست عزیز شرایط پیچیده ، افکار انسان نابود میکنه........:41:
و سوالهای دیگه ای که مطرح کردی جوابشو دادم تو پستام...و اینکه بازم شما داخل هستید و در مورد داخل بحث میکنید با اونکه در بازه و میتونی در مورد دنیای بیرون هم پرسش بکنی و فراتر از دید بسته --سوال داشته باشید.......
موفقیت از ان کسیست که جواب داشته باشه....:46:

davy jones
28-11-2010, 16:18
امیدوارم که روزگار لحظه ای بده که فراتر از دید ------------ به مسئله نگاه بکنید................تا ساده بودن و ابتدای بودن و کلی اظهار نظر کردن متوجه بشید.......
قران چیز خاصی در مورد زندگی و وجودیت نگفته....یه سری مطالب در مورد خوبی کردن+چند تا داستان و چند تا توضیح درباره بدی و بد بودن که بنظرم اصلا توضیح و تفسیر نداره چون سطحش همونه....
واگرنه این تفسیر و برداشتهای پیچیدهی که عنوان میشه فقط از منظر پیچیده نگاه کردنش هست.. ولی در حد خودش برای جامعه خودشون واقعا چیز جدیدی بوده و هست...و نه برای انسان با فکر .........


چطور به خوتون اجازه میدین که انسانهایی رو که در گذشته زندگی میکردند رو انسانهای بی فکر خطاب کنین که محتاج کتابی بودن که فقط خوب و بد رو براشون به زبون ساده توضیح بده؟؟؟ این صحبت من نه فقط در مورد مردمان 1400 سال پیش، بلکه در مورد همه ی کسانی است که روزی برای اونها پیامبری به همراه کتاب از جانب خدا فرستاده شد (مانند حضرت موسی و عیسی و داوود) اگر آنها فکر نداشتند پس اصلا چطور زنده بودند و زندگی میکردند؟ در عجبم که شما دم از تاریخ پرشکوه گذشتگان میزنید ولی با این صراحت گذشتگان خودتون رو بی فکر خطاب میکنین!!!:13:


توجیه کردن هر موضوعی بزرگترین اشتباه تفکر هر انسانی هست که به دنبال حقیقته ولی به جواب نمیرسه....
---(جواب) اصل موضوست نه توجیهات فردی...
وقتی که اصل موضوع (جواب وجود داشتن) توجیه شده دیگه فرعش که ادیان هست از بیخ و بن مورد داره چون فرد عنوانگر دین بوده.... و خود فرد شامل (هستی و وجود داشتن)هست.....
دینی که جوابی برای هستی نداره ناقص و نتیجه تلاشهای ناموفق انسانی هست....

بهتر بود در ابتدای صحبتتون کلمه ی به نظر من رو قرار میدادین. چون به نظر من بزرگترین اشتباه تفکر هر انسانی، گرفتن ژست روشنفکری به خود و انکار چشم بسته ی همه ی دلایل و برهان هاست.
متاسفانه شما برای هر مساله ای منتظر شنیدن پاسخی هستین که تا کنون در جهان هستی تکرار نشده باشه و بدیع ترین حرف عالم باشه. چون در غیر اینصورت بنابر استدلال شما، اون جواب (هر چقدر هم که درست و صحیح باشه) توجیه سخنان گذشتگان هستش.
من از شما یه سوال میکنم: شما تو زندگیتون از تجربیات و نظرات پدر و مادرتون تا حالا در هیچ زمینه ای استفاده ای نکردین؟ آیا تا کنون به هیچ یک از نصیحت های اونها گوش نکردین؟ اگه گوش کردین و اون تجربیات رو تو زندگی خودتون به کار بستین، چرا همون لحظه به خودتون نگفتین که من دارم به توجیهات پدر و مادرم از اصل موضوعی به نام زندگی، گوش میکنم و اونها رو میپذیرم؟؟
و سوال مهمتر اینکه : چرا توضیحات و استدلالهای مخالفین فکری خودتون رو توجیه میدونین؟


خدایا حکمتت در چی بود......حالا این دنیا با این تشکیلات---میلیاردها کهکشان..منظومه...جهنم...بهشت.. .زمین..چه میدونم..جهان و هستی با این نظم------- که چی بشه فقط همین که من به وجود بیام .بعد زندگی بکنم. بعد بمیرم .بعد برم جهنم و یا بهشت...خوب حالا چی شد ... که چی؟ همینکه من ابزار بازی خدا هستم از دیدگاه اشخاصی که مدعی رابطه با خدا هستند.. -- ساده فکر بودن و سطحی بودن تفکراتشون نشون میده...
حرف اصلی بنده اینه که اول بیا ببین الودگی هوا از کجا و برای چیست------بعد بحث جهنم و بهشت بکن[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


اتفاقا اینکه ز کجا آمده ام؟ آمدنم بهر چه بود؟ و به کجا میروم آخر؟ جزء اصول دین اسلامه. اصول دین هم چیزهایی نیست که از دیگران بریم چشم بسته و کورکورانه بپذیریم و یاد بگیریم (البته مسلما میتونیم تجربیات و نظر سایرین رو بشنویم و از اونها برای اتخاذ بهترین تصمیم بهره ببریم. مثل همین کاری که همه ی ما در این تاپیک داریم انجام میدیم) خدا هم از کسی انتظار نداره که تا وقتی برای این سوالات در ذهن خودش جوابی پیدا نکرده، او را عبادت کنه. البته خدا راه پیدا کردن این سوالات رو برای همه باز گذاشته. که اگه باز نگذاشته بود، این همه بنده ی عبادتکار خدا در تاریخ وجود نمیداشت.

موفق باشین.
89/9/7

bushido
28-11-2010, 20:07
[QUOTE=seyyedi;5641462]

درسته!
پس چرا ما همش صفت میبندیم به خدا؟
مگه اونو دیدیم؟
چرا؟
تا حالا فکرشو کردید؟!
تغریبا موافقم

مگر این صفات وجود ندارن پس حتما خدا هم ازشون خالی نیست

bushido
28-11-2010, 22:41
قران چیز خاصی در مورد زندگی و وجودیت نگفته....یه سری مطالب در مورد خوبی کردن+چند تا داستان و چند تا توضیح درباره بدی و بد بودن که بنظرم اصلا توضیح و تفسیر نداره چون سطحش همونه....
واگرنه این تفسیر و برداشتهای پیچیدهی که عنوان میشه فقط از منظر پیچیده نگاه کردنش هست.. ولی در حد خودش برای جامعه خودشون واقعا چیز جدیدی بوده و هست...و نه برای انسان با فکر .........

قرآن یک اعجابه واقعا تو از خوندن قرآن همین چیزا رو فهمیدی
این قدر به اطلاعات ناقصت تکیه نکن دوست دارم بدونم چه قدر از علوم تفسیرو چه قدر از زبان عربی سرت میشه
بعضی از مطالبی که در تفسیر گفته میشه بر میگرده به زبان عربی که یک جمله عربی رو نمی شه با یک جمله فارسی ترجمه کرد واقعا زبون عربی زبانیه که مفاهیم بسیاری رو میشه باهاش رسوند کاری به اون علوم دیگه ندارم
شاید با روایت و ... مشکل داری که در تفسیر به کار میره و فکر میکنی نوعی توجیهه . برای همین اگر علاقه به اینجور چیزا داری به کتاب های تخصصی عربی رجوع کن وقتی که یادشون گرفتی یک نگاهی به قرآن بندازو بیا اینجا بگو چی گفته

کمترم به مسائلی که ماهواره و... میگن توجه کن هیچوقت دلشون به حال ما نمیسوزه که بخوان حقیقت رو تحویل ما بدن هرچند که تلویزیون ماهم هیچوقت خودشونو رسوا نمی کنن ولی عقل اینجا خیلی به درد می خوره:3:
ولی مطالبی که گفتی همه رو من تو ماهواره شنیده بودم چیز جدیدی نبود :2:
اگر می تونی اثباتشون کنی بسم الله

bushido
28-11-2010, 22:46
دینی که جوابی برای هستی نداره ناقص و نتیجه تلاشهای ناموفق انسانی هست....
.:40:
.:40:
خدایا حکمتت در چی بود......حالا این دنیا با این تشکیلات---میلیاردها کهکشان..منظومه...جهنم...بهشت.. .زمین..چه میدونم..جهان و هستی با این نظم------- که چی بشه فقط همین که من به وجود بیام .بعد زندگی بکنم. بعد بمیرم .بعد برم جهنم و یا بهشت...خوب حالا چی شد ... که چی؟ همینکه من ابزار بازی خدا هستم از دیدگاه اشخاصی که مدعی رابطه با خدا هستند.. -- ساده فکر بودن و سطحی بودن تفکراتشون نشون میده...

تنها دینی که جواب برای هستی داره اسلامه هیچ دین دیگری نداره!!!
به وجود بیای واسه پوچی نه این تنها دلیل برای وجود انسانه که اسلام اورده اینجوری فکر نکن طرز فکرت خیلی سطحیه

bushido
28-11-2010, 23:18
از سوالاتي كه در مورد دين ميكنيد معلومه كه هنوز با دين اسلام آشنا نيستيد! اسلامي كه 700سال قبل از اروپا در صدد حذف برده داري بود !!!!!!!!!!!!!
اسلامي كه ميگه حق نداري وقتي يه پسر و دختر باهم ميرن اصلا فكر بدي راجع بهشون بكني ( حتي فكر چه برسه به اين كه ازشون سوال هم بكني !) !!!!!
شما اسلامي رو ميشناسيد كه ميگه زنان را بزنيد و هر آيه اي رو هر جور كه معني كردن شما هم قبول ميكنيد !!!
جواب دوستانه يك خط دوخط نيست و اگه بتونم به طور كامل و مينوسم و يه مدت بعد در سايت قرار ميدم تا شايد اين ديدي كه راجع به اسلام داريد عوض بشه !! وگرنه با يك كلمه من گفتن و يك كلمه شما گفتن كار درست نميشه !!!سعي كنيد اسلامي كه حسين (ع) و شريعتي ازش حرف ميزنند رو بشناسيد !‌
كسي كه الان قرآن رو به طور كامل نخونده به نظر من حق هيچ اظهار نظري در مورد آياتش نداره چون حتي وقتي يك كتاب عادي رو هم ميخواهيدكه نقد كنيد تا آخر ميخونيد ( منظورم شما نيستيد !!:27:منظورم اونيه كه نخونده :21:!!!) تا نقدش كنيد و وقتي هم اون كتاب رو ميخونيد باز ميريد به يكي از نقدهاي اون كتاب يك نگاهي مياندازيد ! ولي راجع به اسلام يه حديث من درآوردي هم كافيه تا يقه اش رو بگيريد !!!
من حتي يه سري يكي از سخنان حضرت محمد رو به يكي از ملي گراهاي عزيز دادم و گفتم اين حرف كوروشه و تا شنيد كه كوروش همچين حرفي زده داشت به كوروش افتخار كرد و درود فرستاد !!!! اما تا گفتم كه شوخي كردم و سخن پيامبره نظرش عوض شد و گفت كه يه جنايته !!!!!:18::31:
در اين كشور هرچه قدر هم اسلام را بشناسيد اونوقت تازه يكي از شاخه هاي اسلام به نام شيعه را شناختيد !:20:
کاملا تایید میشه
نسبت به اسلام یک حس جدیدی توی ما افتاده یک دین عرب با عقاید زمان خودشون که ما بزرگش کردیم
ولی واقعا اینجور نیست!!! اجداد ما به درستی راهشون رو انتخاب کردن و بهترین رو پذیرفتن هیچ اعتقادی بر اون ها تحمیل نشده!!! :40::40::40:

Sharim
28-11-2010, 23:53
شما فکر میکنین که مرفه زندگی کردن عامل به پوچی نرسیدنه؟ آیا هیچ میدونستین که آمار مصرف مواد مخدر و مواد روانگردان که مسلما ناشی از احساس پوچی در زندگی افراد هست، در کشورهای مرفه بسیار بسیار بیشتره؟ شما از چیزی که تو ذهنتون به عنوان خدا فرض کردین چه انتظاری دارین؟ انتظار دارین که چون بهش اعتقاد پیدا کردین، اونم همه جوره بیاد و به شما حال بده؟؟ یا اینکه اگه جامعه ای به خدا منکر شد، خدا هم برای اینکه اون جامعه رو درس عبرتی برای سایر جوامع قرار داده باشه، اونها رو به زندگی رقت باری دچار کنه؟ آره؟؟ نظر شما اینه؟ اگه این ادعا درست بود که نباید پادشاهان ستمگر معروف تاریخ مثل نمرود و فرعون، مجالی برای زندگی شاهانه و آسوده داشته باشند. این بحث خیلی مفصله ولی کوتاه بگم که خود خدا هم به پیامبرش در قرآن میگه که به ایمان آورندگان من بگو : احسب الناس ان یترکوا ان یقولوا آمنا و هم لا یفتنون (آیا مردم گمان میکنند که همین که ایمان آوردند از جانب خدا مورد امتحان و سختی قرار نمیگیرند و آسوده خاطر خواهند بود؟؟)

بنابراین من این نتیجه گیری شما رو که بی اعتقادی به خدا عامل خوشبختی و رفاه یک عده جوامع شده و در مقابل اعتقاد یک سری از جوامع به خدا باعث مرفه نبودن اونها شده، اصلا قبول ندارم چون با منطقی که در بالا بهش اشاره کردم نمیخونه.

اگه در این باره باز هم خواستین، بحث میکنیم:46:

========================================

خدا قبل از آفرینش من و شما و اون دوستتون (که خیلی علاقه داره در متنی که نوشته خودش رو خیلی مهم جلوه بده) بسیاری از مخلوقات دیگر رو خلق کرده بود. فرشتگان و اجنه و آسمانها و زمین و اجرام کهکشانی و ... و خیلی مخلوقات دیگه که تخیل ناقص ما قدرت فهم اونها رو نداره. بنابراین خدا به هیچ وجه به آفرینش ما انسانها و یا حتی فرشتگانش و ... احتیاجی نداشت. بلکه ماییم که محتاج اوییم چرا که قبل از آفرینشمان، عدم بودیم و هیچ نبودیم که اصلا بخواهیم و بتوانیم در مورد چیزی و یا مساله ای اظهار نظر کنیم. از آنجایی که همه ی فلاسفه و همه ی دانشمندان علوم انسانی براین نکته متفق القول هستند که: وجود در هر صورت بهتر از عدم است بنابراین، این ماییم که به شکرانه ی بیرون آمدنمان از عدم و بنابر احتیاجی که خارج شدنمان از عدم داشتیم، محتاج آفریننده ی خود هستیم.
دوست شما با زیرکی تمام دنبال خدشه وارد کردن به صفت خالقیت خداست. اما باید از او پرسید که به چه دلیلی این حرف رو باید قبول کنیم؟ اتفاقا چون خدا کار بیهوده انجام نمیدهد و حکمت هم مثل خالقیت جزء صفات خداست و اگر قرار باشد خدا را در نظر بگیریم باید او را با همه ی صفات ذات و صفات کمالش در نظر بگیریم، بنابراین حکیم بودن خدا دلیلی است که هر چیزی روزی نابود نمیشود. (البته این جمله رو مخصوص دوستتون گفتم که خدا رو در صحبتهاش فرض گرفته بود و فقط روی خالقیت خدا ابهام داشت. وگرنه شما که از همون اول حرف آخر رو زدین، اساسا نباید صحبتهای دوستتون رو که اصل خدا رو فرض گرفته بود و فقط روی خالقیت خدا شبهه وارد کرده بود رو اینجا عنوان میکردین. اساسا به این کار شما میگن استفاده ی ابزاری!!!)

=========================================

شما که نه به خدا اعتقاد دارین و نه به الله، چطور تونستین بین این دو فرق بذارین؟ لطفا خیلی صریح و روشن فرق بین این دو رو برای من هم بگین تا متوجه بشم! این جمله ی شما خیلی کلی هستش و بدون دلیل! انتظار نداری که چشم بسته قبول کنم؟

شما الان به این جمله اعتقاد دارین یا اینکه این جمله رو هم در ادامه ی همون استفاده ی ابزاری آوردین؟؟

تناقض در این جمله ی شما موج میزنه. چرا که اگه قائل به این باشیم که عدالتی در خدا معنا نداره، پس اساسا نباید به بهشت و جهنمی هم قائل باشیم. چرا که اصل وجود آخرت و روز حساب و جزا، در ادامه ی فرض گرفتن عدالت خداست. پس نمیتونیم بگیم که روز قیامت و حساب و کتابی وجود داره ولی توش پارتی بازی میشه و عدالت رعایت نمیشه. لطفا یه دلیل منطقی دیگه بیارین و موضوع رو بسط بدین!:31: من با اون جمله ای که گفتین از نظر خودم این فقط یه اتفاقه، خیلی راحت ترم تا نظرتون از دیدگاه یه منتقد فرضی اسلام!

================================



arzeva خان!! عرض نکردم که روش شما در حقیقت یک ضد روشه؟ بفرما ... تحویل بگیر:31:



دوست من! فرافکنی نکن. شما که خودت دین رو قبول نداری، قرآن رو نخوندی چرا که خودتون گفتین:
عبارتی که من نوشتم یکی از آیات قرآن بود که در جواب arzeva نوشتم و همون بهتر که شما متوجه نشدین:31: ولی در عوض من و خیلی از کسانی که دین رو قبول داریم، قرآن رو خوندیم. من معتقدم که شما در استفاده ی ابزاری کردن از هر چیز، تبحر خاصی دارین :46:



من هم با این جمله موافقم. منتها از شما میپرسم که منظورتون از این جمله کی بود؟ منظورتون منم؟ اگه منظورتون من هستم، شما از کجا به این نکته پی بردین که من دارم از چیزی طرفداری میکنم که ازش هیچ اطلاعی ندارم؟؟؟


شدیدا منتظر شنیدن پاسخهای شما هستم. منتها سعی کنید که بحث را کمی منطقی تر جلو ببریم و واقعا عقاید خودمون رو به معرض نقد دیگران بگذاریم نه حرفها و عقاید دیگرانی که خودمون هم کاملا اونها رو قبول نداریم.

موفق باشین.
89/9/7

خوب . اولا در مورد بقيه قسمت هاي صحبتم نظري نداشتيد ؟

دوست من ،‌ آمار خوشبخت ترين مردم جهان ،‌با توجه به رضايت اون افراد از زندگي تهيه ميشه . وقتي يك نفر احساس خوشبختي ميكنه ،‌يعنيبه پوچي ،‌ديوانگي و آشفتگي و نميدونم اين چيزايي كه دوستمون گفت نرسيده . اين مثال براي دوستمون بود كه بنده رو با اون عناوين خطاب كرد . گفتم من اين طوري نيستم و اين آمار هم در حد جهاني چنين چيزي رو نشون نميده . حالا شما اون ها رو قبول نداريد ؟ ايرادي نداره . من به عنوان يك شخص بي اعتقاد به هيچ عنوان احساس پوچي نميكنم و زندگيم معنا دار تر از يك زندگي دين محوره (به مراتب) . از قضا به عظمت وجود خودم افتخار ميكنم .


آیا هیچ میدونستین که آمار مصرف مواد مخدر و مواد روانگردان که مسلما ناشی از احساس پوچی در زندگی افراد هست، در کشورهای مرفه بسیار بسیار بیشتره؟ اگر 90 درصد مصرف مواد مخدر به خاطر پوچي و 10 درصد به خاطر كنجكاوي باشه اون نود درصد در ايران و اون ده درصد در اون كشور ها است . شما ميدونستيد در فنلاند استفاده از مواد مخدر آزاد هست و آمار معتادين به مراتب كم و غير قابل مقايسه با ايران هست ؟
شما كه منبع نمياريد ولي به اين اخبار توجه كنيد تا بفهميد ما كجاييم :

ایران، اولین مصرف‌کننده موادمخدر در جهان است

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
مصرف یک ششم مواد مخدر در ایران

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

پس با پيش فرض خودتون مبني بر استفاده ار موارد مخدر به دليل به پوچي رسيدن . حالا بگيد كدوم افراد بيشتر به پوچي رسيدن ؟ ما يا اونا ؟



شما از چیزی که تو ذهنتون به عنوان خدا فرض کردین چه انتظاری دارین؟ من در حال حاضر چنين فرضي ندارم !


انتظار دارین که چون بهش اعتقاد پیدا کردین، اونم همه جوره بیاد و به شما حال بده؟؟ یا اینکه اگه جامعه ای به خدا منکر شد، خدا هم برای اینکه اون جامعه رو درس عبرتی برای سایر جوامع قرار داده باشه، اونها رو به زندگی رقت باری دچار کنه؟ آره؟؟ نظر شما اینه؟ اگه این ادعا درست بود که نباید پادشاهان ستمگر معروف تاریخ مثل نمرود و فرعون، مجالی برای زندگی شاهانه و آسوده داشته باشنداين داستان شماست . من براي اين افراد و اين وقايع داستان هاي متفاوتي دارم . طوفان ،‌سيل ،‌ زلزله رو شما بلاياي آسماني ميدونيد و من مكانيسم هاي طبيعت پويا .

ُمن از خدا انتظار حال دادن ندارم ،‌اتفاقا برعكس مسلماناني كه به درگاه خدا دست بر دعا بر ميدادن كه خدايا فلان كن ،‌فلان نكن چنين انتظاري دارن . مگه خداي شما خودش نميدونه چه كاري بايد بكنه يا چه كاري رو نه ؟



بنابراین من این نتیجه گیری شما رو که بی اعتقادی به خدا عامل خوشبختی و رفاه یک عده جوامع شده و در مقابل اعتقاد یک سری از جوامع به خدا باعث مرفه نبودن اونها شده، اصلا قبول ندارم چون با منطقی که در بالا بهش اشاره کردم نمیخونه.نه ،‌نه ،‌نه !!
قبلا هم گفتم ،‌دوستمون گفت بي اعتقادي به خدا باعث پوچي و بدبختي و ديوانگي و... ميشه ،‌من گفتم اگر قراره باعث چيزي بشه ،‌اون بدبختي نيست . و الا به نظر من اعتقادات فردي هستند و تاثير چنداني در وضعيت يك جامعه نبايد داشته باشند .
اما اين كه يك سري اعتقادات باعث بدبختي بعضي جوامع شده رو قبول دارم . مثالش هم اگر كشور خودمون رو نخوايد قبول كنيد ،‌ميتونيد جوامع بدوي آفريقايي رو ببينيد كه توي گردنشون حلقه ميكنن و ...

بله ،‌اون دوست بنده هنوز در وجود و عدم وجود خدا دچار دغدغه ذهني هست والا كسي كهصورت مساله رو جور ديگه اي و اون جوري كه دوست داره و درك ميكنه نوشت ،‌ ذهنش از اين دغدغه ها آزاد ميشه




از آنجایی که همه ی فلاسفه و همه ی دانشمندان علوم انسانی براین نکته متفق القول هستند که: وجود در هر صورت بهتر از عدم است بنابراین، این ماییم که به شکرانه ی بیرون آمدنمان از عدم و بنابر احتیاجی که خارج شدنمان از عدم داشتیم، محتاج آفریننده ی خود هستیم.
دانشمندان علوم اسلامي ،‌نه انساني (در غير اين صورت از دانشمندان غير اسلامي مثال بزنيد!)

نظر خود شما رو مي پرسم (نظري كه الله در مورد شما داده رو نه ،نظري كه اگر شما بوديد ميداديد‌) ؟
عالمان اسلامي در اين زمينه ميگن : عدم بر اسفل ارجحيت داره (اينو كه قبول داريد كه اين طور ميگن ؟)
حالا اگر شما باشيد و اسفل هم نه ،‌اگر در همين دنيا ، شما توي يك جزيره گير بيفتيد ،‌و آدم خور ها خواستن شما رو توي ديگ روغن سرخ كننن(دور از جون!) . شما نبودن در اون جزيره رو به سرخ شدن در ديگ ترجيح نميداديد ؟
با توجه به اين كه الله ميگه شما هم روزي در بهشت بوديد و رانده شديد .
من شخصا عدم رو ترجيح ميدم به اسفل .

با توجه به اين كه به اسفل هم اعتقادي ندارم و در اين جهان هم لزومي نميبينم اسفل گونه زندگي كنم .
كاري هم ندارم كه قبل از آفرينش من چي بوده چون هيچ ذهني نميتونه پاسخ اين سوال رو بده . من الان هستم پس هستم !‌

در ضمن خواهش ميكنم تفكيك كنيد قسمت هايي كه به عقايد الله باورانه و اسلامي مربوط ميشه و من در موردش صحبت ميكنم رو با عقايد شخصي خودم ،‌من گفتم به اين مسايل اعتقاد ندارم ،‌شما از اون ديد نگاه ميكنيد و من مجبورم گاهي با ديدي صحبت كنم كه بتونيم بحث رو پيش ببريم . پس اگر مثلا من ميگم خدا يا بهشت يا جهنم ،‌به اين دليله كه از ديد امثال شما دارم مساله رو مطرح ميكنم . دليل بر معتقد بودن خودم بهش نميشه .


دوست شما با زیرکی تمام دنبال خدشه وارد کردن به صفت خالقیت خداست. اما باید از او پرسید که به چه دلیلی این حرف رو باید قبول کنیم؟ اتفاقا چون خدا کار بیهوده انجام نمیدهد و حکمت هم مثل خالقیت جزء صفات خداست و اگر قرار باشد خدا را در نظر بگیریم باید او را با همه ی صفات ذات و صفات کمالش در نظر بگیریم، بنابراین حکیم بودن خدا دلیلی است که هر چیزی روزی نابود نمیشود. (البته این جمله رو مخصوص دوستتون گفتم که خدا رو در صحبتهاش فرض گرفته بود و فقط روی خالقیت خدا ابهام داشت. وگرنه شما که از همون اول حرف آخر رو زدین، اساسا نباید صحبتهای دوستتون رو که اصل خدا رو فرض گرفته بود و فقط روی خالقیت خدا شبهه وارد کرده بود رو اینجا عنوان میکردین.من اون جملات رو در جواب شخصي دادم كه دليل خدا رو از خلقت انسان (از ديد خودش) مطرح كرده بود و گفتم اين هم يك نظر در اين باره است . در ضمن اون دوست من شاعر بزرگي هست . چند تا از اشعارش رو دارم ،‌اگر پيداش كردم شايد گذاشتم واستون .

بحث بين من و شما الان درباره اصل وجود الله هست پس هنوز به حكمت و خالقيت و ... نرسيديم .



اساسا به این کار شما میگن استفاده ی ابزاری!!!
شما که نه به خدا اعتقاد دارین و نه به الله، چطور تونستین بین این دو فرق بذارین؟ لطفا خیلی صریح و روشن فرق بین این دو رو برای من هم بگین تا متوجه بشم! این جمله ی شما خیلی کلی هستش و بدون دلیل! انتظار نداری که چشم بسته قبول کنم؟

شما الان به این جمله اعتقاد دارین یا اینکه این جمله رو هم در ادامه ی همون استفاده ی ابزاری آوردین؟؟

تناقض در این جمله ی شما موج میزنه. چرا که اگه قائل به این باشیم که عدالتی در خدا معنا نداره، پس اساسا نباید به بهشت و جهنمی هم قائل باشیم. چرا که اصل وجود آخرت و روز حساب و جزا، در ادامه ی فرض گرفتن عدالت خداست. پس نمیتونیم بگیم که روز قیامت و حساب و کتابی وجود داره ولی توش پارتی بازی میشه و عدالت رعایت نمیشه. لطفا یه دلیل منطقی دیگه بیارین و موضوع رو بسط بدین![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] من با اون جمله ای که گفتین از نظر خودم این فقط یه اتفاقه، خیلی راحت ترم تا نظرتون از دیدگاه یه منتقد فرضی اسلام!فكر ميكنم شما دست پيش گرفتيد نه ؟ يا معناي استفاده ابزاري رو متوجه نشديد !
اولا كه در اين كه مثال ابزار تفهيم موضوع هست صحبتي نيست .

اما به نظرم كسي كه استفاده ابزاري ميكنه شما هستيد نه من !‌
من در اول ميگم به خدا و متعلقاتش اعتقاد ندارم (بهست و جهنم و ...) شما به من ميگيد فرض محال بگير كه هست :



لطفا صراحتا در این مورد جواب بدین که اگه فرض کنیم خدای قادر و متعالی وجود داشته باشه که اون فرد صالح و اون فرد فاسق رو خودش آفریده و بنابراین مکلف به هدایت و پرورش اونهاست (فرض کنین. اصلا فرض کنین که محال ... ولی فرض محال که محال نیست) آیا چنین داستانی با عدالت خدا جور در میآد؟؟و من هم ميگم :


دوست من ،‌من در اصل آفرينش انسان ها و عدالت خدا مشكل دارم ،‌شما دو مورد از انسان ها رو مثال ميزنيد ؟
كسي كه به خداي شما اعتقاد داره ،‌مسلمانه ،‌ من از ديد اون شخص به شما پاسخ خواهم داد :اونوقت شما به اين كه چرا من اسم بهشت و جهنم رو بردم خرده ميگيريد ؟! بله ،‌اين داستان با افكار من تناقض داره . خودم هم قبل از شما اين تناقض رو گفتم .

حالا شما اين مثال رو زديد كه منو گير بندازيد ؟ پس پاسختون كه شديدا مشتاق بيانش بوديد كه سوال من در مورد اون شخص رو پاسخ بده چي شد ؟؟ دوست من ،‌فكر ميكنم شما افكار و اطلاعات من رو بيش ار حد سطحي گرفتيد !‌ اين راه آسفالت رو خيلي وقت پيش خاكيش رو رفتيم !‌ و همون اول كه شما اين سوال رو پرسيديد هم منظورتون رو از سوال و هم جوابي كه ميخاستيد بديد فهميدم اما در جواب اولم به پستتون نگفتم تا شما الان اين طور از اون مثال استفاده ابزاري نكنيد !!!.


لطفا یه دلیل منطقی دیگه بیارینبراي چه چيزي بايد دليل منطقي بيارم ؟


بسط كاش تمام اشتباهات نوشته هاي اين جا فقط اشتباهات تايپي بود !‌

من با اون جمله ای که گفتین از نظر خودم این فقط یه اتفاقه، خیلی راحت ترم تا نظرتون از دیدگاه یه منتقد فرضی اسلام!و من هم خودمم !! قسمت دوم به اصرار شما بيان شد !



شما که نه به خدا اعتقاد دارین و نه به الله، چطور تونستین بین این دو فرق بذارین؟ لطفا خیلی صریح و روشن فرق بین این دو رو برای من هم بگین تا متوجه بشم! این جمله ی شما خیلی کلی هستش و بدون دلیل! انتظار نداری که چشم بسته قبول کنم؟دوست عزيز ،‌من هم مثل شما توي ايران بزرگ شدم . در دوران ابتدايي ،‌راهنمايي و دبيرستان به دفعات كتاب هاي ديني خوندم و به اندازه كافي با عقايد اسلام و الله آشنايي پيدا كردم . من هم از روز اول يك دفعه اين طوري به دنيا نيومدم و براي راهي كه پيش گرفتم مسيري رو پشت سر گذاشتم .

شما واقعا تفاوت الله و خدا رو نميدونيد ؟ خدا مفهومي بود كه بسيار قبل تر از اسلام و قرآن هم وجود داشت و الله مفهومي بود كه اسلام مطرحش كرد . اين ها با هم متفاوتند . خدايان و اختيارات اون ها و نگرش مردم به اون ها در طول تاريخ بسيار متفاوت و متغير بوده . يكي از اين خدايان خدايي بود به نام الله كه در قرآن مطرح شد و همون طور كه گفتم يك خداي شخصيت محور بود . يعني چي ؟ يعني مثل يك شخص كه نشسته و به كار انسان ها نظاره ميكنه و حساب و كتاب ميكنه . پس الله چيزيه كه يك مسلمان ازش حرف ميزنه و خدا چيزيه كه يك بت پرست هم براي خودش يكيش رو داشته !!


شما الان به این جمله اعتقاد دارین یا اینکه این جمله رو هم در ادامه ی همون استفاده ی ابزاری آوردین؟؟شما مطمئنيد پست قبلي من رو كامل خونديد ؟
:

در ضمن من به كمال روح و نظم جهان اعتقاد دارم و بس ...بله ،‌من به اين جمله اعتقاد دارم .


دوست من! فرافکنی نکن. شما که خودت دین رو قبول نداری، قرآن رو نخوندی چرا که خودتون گفتین:
عبارتی که من نوشتم یکی از آیات قرآن بود که در جواب arzeva نوشتم و همون بهتر که شما متوجه نشدین[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ولی در عوض من و خیلی از کسانی که دین رو قبول داریم، قرآن رو خوندیم. من معتقدم که شما در استفاده ی ابزاری کردن از هر چیز، تبحر خاصی دارین [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]آها !‌ وايسا !
من بر خلاف خيلي ها چيزي رو نخونده رد نميكنم و البته نامه رو نخونده هم امضاء نميكنم !
شما از كجا فهميديد من قرآن رو نخوندم ؟ شما قرآن رو عربي ميخونيد ؟ قرآن ما ترجمه فارسي هم داره ! من لزومي نميبينم كه عربي ياد بگيرم تا قرآن بخونم !‌ (البته اگر ميخواستم يك مسلملان واقعي باشم شايد ياد ميگرفتم !‌)
اون جمله رو هم به اين دليل با اون لحن جواب دادم كه شما زين پس جملات قرآن رو براي امثل من كه عربي نميفهمند ،‌ترجمشو هم بگذاري و اصلا براي من قابل درك نيست شما چطور نتيجه گرفتي كه من چون دين رو قبول ندارم قرآن رو هم نخوندم ؟!

خيلي خوبه كه شما قرآن رو خونديد ،‌در آينده نزديك اگر سوالي بود ،‌كه حتما هست خدمت مباركتون ميرسيم :20:

من معتقدم که شما در استفاده ی ابزاری کردن از هر چیز، تبحر خاصی داریناستفاده به عنوان ابزار يك مساله است ،‌كه خيلي هم خوبه (مثل استفاده از آچار براي باز كردن پيچ) ولي استفاده ابزاري مساله ديگه اي هست . مثال ابزاره و من ازش استفاده ميكنم ،‌اگر شما توش مشكلي داشتيد ،‌بفرماييد تا توضيح بدم .




من هم با این جمله موافقم. منتها از شما میپرسم که منظورتون از این جمله کی بود؟ منظورتون منم؟ اگه منظورتون من هستم، شما از کجا به این نکته پی بردین که من دارم از چیزی طرفداری میکنم که ازش هیچ اطلاعی ندارم؟؟؟
با اين افراد بودم كه شما فرموديد :


دوست عزیز جناب arzeva !!
از نظر من هیچ اشکالی نداره که کسی که قرآن رو نخونده در موردش صحبت و نقد کنه.
89/9/7

به نظر خودتون منطقيه ،‌آدم چيزي رو نقد كنه كه حتي يك بار هم نخوندتش ؟


شدیدا منتظر شنیدن پاسخهای شما هستم. منتها سعی کنید که بحث را کمی منطقی تر جلو ببریم و واقعا عقاید خودمون رو به معرض نقد دیگران بگذاریم نه حرفها و عقاید دیگرانی که خودمون هم کاملا اونها رو قبول نداریم.

موفق باشین.

من هم شديدا منتظر شنيدن پاسخ هاي منطقي شما هستم ،‌اگر قسمتي از صحبت هام به نظرتون غير منطقي بودن به صورت موردي ذكر كنيد و علت غير منطقي بودنش رو بفرماييد تا توضيح بدم . به نظر خودم تا حالا روشن صحبت كردم .
در ضمن شما هم گير داديد به اون چند جمله دوست من ؟ اون رو نديده بگيريد . بقيه قسمت هاي بهشت و جهنم و ... هم كاملا ديدگاه و جبهه من نسبت بهشون واضحه ،‌فكر نكنم نياز به نقل قول مجدد صحبت شما باشه ؟ (فرض محال و ...)
شما به همه صحبت هاتون كاملا اعتقاد داريد ؟ مثل مورد قبلي ؟

از نظر من هیچ اشکالی نداره که کسی که قرآن رو نخونده در موردش صحبت و نقد کنه.
به نظر من هم بهتره بحث رو كاااااااااملا منطقي پيش ببريم .

شاد باشيد ...:11:

davy jones
28-11-2010, 23:54
دوست عزیز شرایط پیچیده ، افکار انسان نابود میکنه........:41:
و سوالهای دیگه ای که مطرح کردی جوابشو دادم تو پستام...و اینکه بازم شما داخل هستید و در مورد داخل بحث میکنید با اونکه در بازه و میتونی در مورد دنیای بیرون هم پرسش بکنی و فراتر از دید بسته --سوال داشته باشید.......
موفقیت از ان کسیست که جواب داشته باشه....:46:

منظورتون رو واضح بگین و لطفا اینقدر گوشه و کنایه نزنین. من داخل چی هستم که شما نیستین؟ این داخل بودن من از دید شما چطور تونسته روی جوابهایی که من به شما دادم تاثیر بذاره که اونها رو چشم بسته رد میکنین؟

موفقیت از ان کسیست که جواب داشته باشه....[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من که جوابی از جانب شما ندیدم هنوز.

و سوالهای دیگه ای که مطرح کردی جوابشو دادم تو پستام...
تو کدوم پستهاتون؟؟ من که هر چی گشتم چیزی پیدا نکردم :23:

موفق باشین.
89/9/7

Sharim
29-11-2010, 00:05
تنها دینی که جواب برای هستی داره اسلامه هیچ دین دیگری نداره!!!
به وجود بیای واسه پوچی نه این تنها دلیل برای وجود انسانه که اسلام اورده اینجوری فکر نکن طرز فکرت خیلی سطحیه
شما هنوز جواب پست قبلي من و تندگويي هاي خودتون رو ندادي ؟ من اين رو حمل بر جواب نداشتن ميگذارم !‌

در مورد جواب اسلام به هستي لطفا توضيح بديد تا ما هم توجيه شيم .
به نظر من هم تفكر شما سطحيه !‌ يعني شما ميگيد يا پوچي ،‌يا خدا ؟ پس خدا ; به خاطر اين كه از پوچي ميترسيد ؟

ولی واقعا اینجور نیست!!! اجداد ما به درستی راهشون رو انتخاب کردن و بهترین رو پذیرفتن هیچ اعتقادی بر اون ها تحمیل نشده!!!در مورد بابك خرمدين چيزي شنيديد ؟؟ يا ابومسلم خراساني ؟؟ يه تحقيق بفرماييد ...

در ضمن تفسير قرآن هم خودش داستان داره و علت تفسير و اين كه آيا قرآن به تفسير نياز داره يا نداره . اگر داره يعني بدون تفسير گنگه ؟ و اگر نداره پس مفاهيمش واضحه ؟ اگر خواستيد در اين باره بحث ميكنيم . در ضمن قبلا قرآن تفسير شده . نيازي نيست كسي عربي ياد بگيره براي اين كه قرآن رو خودش تفسير كنه . عمر هم كفاف اينو نميده !

و در ضمن اين پيش فرض شماست كه هرصفتي وجود داره ،‌ چون وجود داره ،‌پس حتما خدا هم اون صفت رو داره . اگر من بگم براي اين دليل بياريد شما چه دليلي داريد ؟

Mohammad Hosseyn
29-11-2010, 00:22
چرا شما فکر میکنین که هر چیزی که در این دنیا قابلیت درک و فهم اون رو دارید (یا اینکه باید داشته باشید) حتما باید مادی باشه؟؟ اینکه وجود ما در این دنیا مادی هستش دلیلی براین ادعا نیست. وجود من و شما مادیه. ولی به طور مثال هر دوی ما درک کامل و صحیحی از مفهوم دروغ و یا مفهوم محبت داریم. دروغ و محبت در اصل مفاهیم مادی نیستند. ولی قابل درک توسط ما انسانها هستند.
بذار یه مثال دیگه هم بزنم. فرض کن شما توی یه خونه ی مجردی به طور تنها زندگی میکنی و خونه ات مانند اغلب خونه های دانشجویی و مجردی، کاملا به هم ریخته و ریخت و پاش هستش. اگه یه روز از راه برسی و ببینی که خونه ات برخلاف همیشه، مرتب و تمیز شده، چی فکر میکنی؟ مگه حتما باید با چشمان مادی خودت کسی یا چیزی رو که خونه ی شما رو مرتب کرده، ببینی تا از وجود چنین شخص یا چیزی مطمئن بشی؟؟ شما در این حالت بدون این که از ابزارهای مادی خودت استفاده کنی داری به وجود یک عاملی اطمینان حاصل میکنی و در حقیقت اون رو در ذهنت درک میکنی.
درک خدا و شناخت او هم مثل همینه. (البته به نظر من و به زبون خیلی ساده)

بزارید حرفمو تکمیل کنم ... بحث مادی بودن نیست ... گرچه اینکه محبت و دروغ و ... (کلا حالات ذهنی) هم جزو مادیات به حساب میارم (چون ریشه مادی داره) ... ولی نیازی به این کار هم نیست.
منظور اصلی تجربه هست. اینکه انسان چیزی که براش قابل تجربه نباشه قابل درک نیست. مثلا شما یه مثال در مورد حالت یا تصور یا هر چیزی بیار که خالص از دنیای ما نباشه. مطمئنا ناکام هستید.
فیلسوف هایی مثل هیوم میگن انسان ها برای هر معلولی که علتش رو نشناسند ، علتی میسازند از جنس تجربیات خود در دنیا. مثال فرشته رو میزنن ... فرشته موجودی مانند انسان ، پرنده ، مهربان و ... . همه ی این صفت ها رو ما در دنیا تجربه کردیم و حالا که جایی نیاز به یه موجودی به اسم فرشته احساس میکنیم ، این تصورات رو به گونه ای ترکیب میکنیم که بشه علت معلول هاس ناشناخته ما.
خدا هم چیزی غیر این نیست. موجودی دانا ، قادر ، عادل و ... که ما در ذهن بوجود اوردیم ، چون نیاز به علتی برای وجود جهان حس میکنیم. داریم خودمون رو گول میزنیم که میگیم خدا غیر مادیه و ... . هر حرفی از خدا بزنیم در کالبد تجربیات ما در دنیای مادی هست.
جالبه که احساس ما برای وجود داشتن علتی برای جهان هم بر اساس عادت ما و به قول کانت عینک ذهن ماست. ما عادت کردیم همه چیز را در سایه علت و معلولی ببینیم. در حالی که اصلا معلوم نیست این قانون در حقیقت وجود داره یا نه.
و مثالی که شما زدید ... نشون میده که چیزی ناشناخته وجود داره که ما احساس میکنیم که باید علت مرتب شدن این خونه باشه. ولی آیا با همین احساس میشه اسمی بر اون گذاشت و بر اساس اون نتیجه گیری هایی کرد ؟
منم میدونم که معلول هایی داریم که علتشو نمیدونیم. شکی درش نیست. ولی چرا بیایم اسمشو بزاریم خدا ؟؟
اینم که فقط اسمشو بزاریم خدا باز اشکالی نداره. ولی بدبختی اینه که براش صفت هایی هم میزاریم و یواش یواش مثل تورات شکو قیافه براش میسازیم تا بیاد با ما کشتی بگیره و ... .



از سوالاتي كه در مورد دين ميكنيد معلومه كه هنوز با دين اسلام آشنا نيستيد! اسلامي كه 700سال قبل از اروپا در صدد حذف برده داري بود !!!!!!!!!!!!!
اسلامي كه ميگه حق نداري وقتي يه پسر و دختر باهم ميرن اصلا فكر بدي راجع بهشون بكني ( حتي فكر چه برسه به اين كه ازشون سوال هم بكني !) !!!!!
شما اسلامي رو ميشناسيد كه ميگه زنان را بزنيد و هر آيه اي رو هر جور كه معني كردن شما هم قبول ميكنيد !!!
جواب دوستانه يك خط دوخط نيست و اگه بتونم به طور كامل و مينوسم و يه مدت بعد در سايت قرار ميدم تا شايد اين ديدي كه راجع به اسلام داريد عوض بشه !! وگرنه با يك كلمه من گفتن و يك كلمه شما گفتن كار درست نميشه !!!سعي كنيد اسلامي كه حسين (ع) و شريعتي ازش حرف ميزنند رو بشناسيد !‌
كسي كه الان قرآن رو به طور كامل نخونده به نظر من حق هيچ اظهار نظري در مورد آياتش نداره چون حتي وقتي يك كتاب عادي رو هم ميخواهيدكه نقد كنيد تا آخر ميخونيد ( منظورم شما نيستيد !!:27:منظورم اونيه كه نخونده :21:!!!) تا نقدش كنيد و وقتي هم اون كتاب رو ميخونيد باز ميريد به يكي از نقدهاي اون كتاب يك نگاهي مياندازيد ! ولي راجع به اسلام يه حديث من درآوردي هم كافيه تا يقه اش رو بگيريد !!!
من حتي يه سري يكي از سخنان حضرت محمد رو به يكي از ملي گراهاي عزيز دادم و گفتم اين حرف كوروشه و تا شنيد كه كوروش همچين حرفي زده داشت به كوروش افتخار كرد و درود فرستاد !!!! اما تا گفتم كه شوخي كردم و سخن پيامبره نظرش عوض شد و گفت كه يه جنايته !!!!!:18::31:
در اين كشور هرچه قدر هم اسلام را بشناسيد اونوقت تازه يكي از شاخه هاي اسلام به نام شيعه را شناختيد !:20:

شما هم کامل آشنا نیستید ... فکر میکنید که اشنایید . در واقع برداشت خودتون رو از مذهب دارید و فکر میکنید که برداشتتون از همه بالاتره . که در اشتباهید. همون قدر که ایه زیاده در تائید حرف شما ، آیه هم زیاده که کتاب رو زیر سوال ببره.
اون ملی گرای عزیز اگه مطالعه نداشت چه گناهی دارن باقی ملی گراها ؟ عادت نکنید کلی جمع ببندید همه رو.
من هم همین کار رو با مذهبیون می تونم بکنم. ولی حق جمع بستن رو ندارم.
قرآن هم که کتاب عادی نیست. قرار هم نیست هیچ جاش تناقض داشته باشه (به ادعای خودش). پس نیازی به خوندن کامل نیست برای نتیجه گیری از یه قسمتش.

shabe.saket
29-11-2010, 00:29
هیچ تاریخ پرشکوهی از گذشتگانمون من نمیبینم.
فلسفه مرده است.

iranmjh
29-11-2010, 00:34
دوستان غیر عزیز من با تشخیص و تحقیق عقلی خودم به این نتیجه رسیدم..................... و هیج دینی نتونسته پاسخ مناسبی به من بده و همه یه نقطه ضعف مشترک دارند که البته توقع بیش از این هم از اندیشه های انسانی نمیره.....(سادگی-سطحی بودن و تکراری بودن...از مشخصه های بارزشون هست):31:

شماها هم هر راه و عقیده که عقلتون میگه درسته دنبالش برید...... و همیشه طاقت تحمل اندیشه مخالفتون داشته باشید........:5:
منظور از دوستان غیر عزیز یعنی دوستانی که فقط میتونند دوست باشند و جایگاه عزیز بودن ندارند:31::11:

bushido
29-11-2010, 00:38
خوب . اولا در مورد بقيه قسمت هاي صحبتم نظري نداشتيد ؟

دوست من ،‌ آمار خوشبخت ترين مردم جهان ،‌با توجه به رضايت اون افراد از زندگي تهيه ميشه . وقتي يك نفر احساس خوشبختي ميكنه ،‌يعنيبه پوچي ،‌ديوانگي و آشفتگي و نميدونم اين چيزايي كه دوستمون گفت نرسيده . اين مثال براي دوستمون بود كه بنده رو با اون عناوين خطاب كرد . گفتم من اين طوري نيستم و اين آمار هم در حد جهاني چنين چيزي رو نشون نميده . حالا شما اون ها رو قبول نداريد ؟ ايرادي نداره . من به عنوان يك شخص بي اعتقاد به هيچ عنوان احساس پوچي نميكنم و زندگيم معنا دار تر از يك زندگي دين محوره (به مراتب) . از قضا به عظمت وجود خودم افتخار ميكنم .

ُمن از خدا انتظار حال دادن ندارم ،‌اتفاقا برعكس مسلماناني كه به درگاه خدا دست بر دعا بر ميدادن كه خدايا فلان كن ،‌فلان نكن چنين انتظاري دارن . مگه خداي شما خودش نميدونه چه كاري بايد بكنه يا چه كاري رو نه ؟

چرا احساس پوچی نمی کنی چون اصلا کاری به این چیزا نداری زندگی تو پیش میبری چکار داری چی مو خواد بشه و چی شده دروغ میگم بگو دروغ میگم
من خودمم مثل تو هم ولی به اینجور آدما میگن پوچ چون دلبستن به چیزایی که یه روزی تموم میشه نه واسه اینکه احساس بدبختی میکنن
کی میگه خدا نمی دونه چه کار کنه میگیم خودش دوشت داره با دعا ازش بخواهیم :27:
چیزای جالبی گفتی سر فرصت شاید جوابتو دادم

bushido
29-11-2010, 01:00
شما هنوز جواب پست قبلي من و تندگويي هاي خودتون رو ندادي ؟ من اين رو حمل بر جواب نداشتن ميگذارم !‌

در مورد جواب اسلام به هستي لطفا توضيح بديد تا ما هم توجيه شيم .
به نظر من هم تفكر شما سطحيه !‌ يعني شما ميگيد يا پوچي ،‌يا خدا ؟ پس خدا ; به خاطر اين كه از پوچي ميترسيد ؟
در مورد بابك خرمدين چيزي شنيديد ؟؟ يا ابومسلم خراساني ؟؟ يه تحقيق بفرماييد ...

در ضمن تفسير قرآن هم خودش داستان داره و علت تفسير و اين كه آيا قرآن به تفسير نياز داره يا نداره . اگر داره يعني بدون تفسير گنگه ؟ و اگر نداره پس مفاهيمش واضحه ؟ اگر خواستيد در اين باره بحث ميكنيم . در ضمن قبلا قرآن تفسير شده . نيازي نيست كسي عربي ياد بگيره براي اين كه قرآن رو خودش تفسير كنه . عمر هم كفاف اينو نميده !

و در ضمن اين پيش فرض شماست كه هرصفتي وجود داره ،‌ چون وجود داره ،‌پس حتما خدا هم اون صفت رو داره . اگر من بگم براي اين دليل بياريد شما چه دليلي داريد ؟
شما که اصلا پست ندادی که جوابتو بدم
نه برعکس از پوچی نمی ترسم ولی از خدا می ترسم ولی این تنها دلیل نیست
قرآن به تفسیر نیاز نداره این ماییم که نیاز داریم حتما
درسته لازم نیست ولی من برای کسی که تفسیر رو قبول نداره گفتم که بتونه اعجاز رو بفهمه
هر صفت و چیزی که وجود داره بر میگرده به اصلش که خدایه رزائل بر می گردن به نبود صفات خوب

از بحث اعتقادی بیایم بیرون بهتره من اینجا چیزی که نیستم به مشکلات اعتقادی تون پاسخ بدم
قرار بود اینجا بحث فلسفی بشه

Mohammad Hosseyn
29-11-2010, 13:33
شما که اصلا پست ندادی که جوابتو بدم
نه برعکس از پوچی نمی ترسم ولی از خدا می ترسم ولی این تنها دلیل نیست
قرآن به تفسیر نیاز نداره این ماییم که نیاز داریم حتما
درسته لازم نیست ولی من برای کسی که تفسیر رو قبول نداره گفتم که بتونه اعجاز رو بفهمه
هر صفت و چیزی که وجود داره بر میگرده به اصلش که خدایه رزائل بر می گردن به نبود صفات خوب

از بحث اعتقادی بیایم بیرون بهتره من اینجا چیزی که نیستم به مشکلات اعتقادی تون پاسخ بدم
قرار بود اینجا بحث فلسفی بشه


ما كه خيلي سعي كرديم استفاده از الفاظي مثل پوچ رو نهي كنيم اينجا ... ولي نميشه مثل اينكه . :41:

اما اينكه گفتي رزائل مربوط به نبود خداست ... ولي حرفتون اشكال اساسي داره ... جمله مشهوري وجود داره كه ميگه هر چه هست از اوست . با توجه به اين جمله (كه از تعاريف خدا هم هست) جمله شما درست در نمياد.
علت اين حرفتون هم همون بحث عادت به دنياي تجربيه ... اين حرف با مثال نور و تاريكي معمولا با هم زده ميشه. ميگن تاريكي به خودي خود وجود نداره. بلكه نبود نور هست كه تاريكي رو مياره.اين درسته ولي اين مقايسه مردوده از ديدگاه من . چون اينجا داريم بر سر خالق اين نور و تاريكي بحث ميكنيم. يعني خالق تائين كرده كه نبود نور باشه تاريكي . پس تاريكي هم در خالق بوده كه بوجودش آورده.
يعني درسته كه زشتي ، نبود خوبي هست . ولي هر دوي اينها از يه منشاء ، يعني خالق جهان سرچشمه ميگيرن.

davy jones
29-11-2010, 15:14
خوب . اولا در مورد بقيه قسمت هاي صحبتم نظري نداشتيد ؟

دوست من ،‌ آمار خوشبخت ترين مردم جهان ،‌با توجه به رضايت اون افراد از زندگي تهيه ميشه . وقتي يك نفر احساس خوشبختي ميكنه ،‌يعنيبه پوچي ،‌ديوانگي و آشفتگي و نميدونم اين چيزايي كه دوستمون گفت نرسيده . اين مثال براي دوستمون بود كه بنده رو با اون عناوين خطاب كرد . گفتم من اين طوري نيستم و اين آمار هم در حد جهاني چنين چيزي رو نشون نميده . حالا شما اون ها رو قبول نداريد ؟ ايرادي نداره . من به عنوان يك شخص بي اعتقاد به هيچ عنوان احساس پوچي نميكنم و زندگيم معنا دار تر از يك زندگي دين محوره (به مراتب) . از قضا به عظمت وجود خودم افتخار ميكنم .

اولا که شما هیچ منبعی برای اون نظرسنجی نذاشتین و همینطور فقط اسم بعضی از کشورها رو لیست کردین. در ثانی، گیریم که اصلا چنین نظرسنجی ای هم حقیقت داشته باشه. در کشورهایی که طبق آمار رسمی خودشون، تجاوز به زنان حتی به کلیساهاشون هم رسیده!! (حالا بقیه ی جاها هیچی) و سن مصرف مواد مخدر در اون کشورها حتی به زیر 10 سال (!!! یعنی یه بچه ی دبستانی!) رسیده یا مثلا وحشتناک ترین تجاوز تاریخ که توسط مردی نسبت به دخترش انجام شده بود (طرف از دختر خودش 7 تا بچه آورده بود!) تو کشوری مثل اتریش اتفاق میفته و اکثر کودکان نوجوانان اون کشورها سلاح های گرم و سرد با خودشون حمل میکنن و گاهی در درگیریهاشون ازش استفاده هم میکنن و از همه ی اینها گذشته هر روز به خاطر وضع نامناسب اقتصادی و رکود ناشی از اون دارن اعتصاب و راهپیمایی میکنن، به نظر شما آیا خوشبختی ای که اونها دارن احساس میکنن، خوشبختی واقعیه؟؟ آدم مجبور نیست به خاطر هر مساله ی واضحی، چشم بسته هر آماری رو که از جانب مراکز به اصطلاح بین المللی ارائه میشه قبول کنه و با دستای خودش، عقلش رو تعطیل کنه.

اینم دلایل حرفهای من:


سن مصرف مواد مخدر در آلمان


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
معتادان در انگلیس

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدرسمی شدن مراکز مصرف مواد مخدر در اتحادیه اروپا به دلیل ناتوانی در کنترل مصرف مواد

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدکودک آزاری در اروپا (به خصوص در کلیساها)

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدتجاوز پدر اتریشی به دخترش و تولد 7 فرزند نامشروع از این رابطه و سوزانده شدن یکی از فرزندان توسط این فرد اترسیس

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
وضعیت فساد در مدارس غرب و آمار حمل اسلحه (مطمئنا کسی از فرط احساس خوشبختی اسلحه حمل نمیکنه!!)

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدتولد کودکان ناقص الخلقه در ویتنام بعد از گذشت 4 دهه از جنگ آمریکا با این کشور و استفاده از سلاح های شیمیایی و میکروبی

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
و قس علی هذا ...

** ولی اگه از من بپرسی میگم آدم باید همیشه هر مساله ای رو با عقلش بسنجه. وگرنه آمار تو هر زمینه ای (چه دروغ، چه راست) زیاده.

==============================


ایران، اولین مصرف‌کننده موادمخدر در جهان است

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
مصرف یک ششم مواد مخدر در ایران

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

پس با پيش فرض خودتون مبني بر استفاده ار موارد مخدر به دليل به پوچي رسيدن . حالا بگيد كدوم افراد بيشتر به پوچي رسيدن ؟ ما يا اونا ؟

اصلا خوتون یه بار خبرهایی که گذاشتین رو خوندین؟ توی متن این خبرها هیچگونه سندی برای عبارتی که در تیتر خبر نوشته شده بود نیاورده بود و فقط تیتر جنجالی استفاده شده بود. بگذریم. (نمیدونم چرا دوباره یاد کلمه ی استفاده ی ابزاری افتادم:31:) با توجه به صحبتهایی که در قسمت بالا نوشتم، فکر نکنم دیگه تو این زمینه احتیاج به توضیح باشه. چون فکر میکنم داریم کم کم از مسیر اصلی بحث دور میشیم :46:

=============================


من در حال حاضر چنين فرضي ندارم !
اين داستان شماست . من براي اين افراد و اين وقايع داستان هاي متفاوتي دارم . طوفان ،‌سيل ،‌ زلزله رو شما بلاياي آسماني ميدونيد و من مكانيسم هاي طبيعت پويا .

ُمن از خدا انتظار حال دادن ندارم ،‌اتفاقا برعكس مسلماناني كه به درگاه خدا دست بر دعا بر ميدادن كه خدايا فلان كن ،‌فلان نكن چنين انتظاري دارن . مگه خداي شما خودش نميدونه چه كاري بايد بكنه يا چه كاري رو نه ؟

نه ،‌نه ،‌نه !!
قبلا هم گفتم ،‌دوستمون گفت بي اعتقادي به خدا باعث پوچي و بدبختي و ديوانگي و... ميشه ،‌من گفتم اگر قراره باعث چيزي بشه ،‌اون بدبختي نيست . و الا به نظر من اعتقادات فردي هستند و تاثير چنداني در وضعيت يك جامعه نبايد داشته باشند .
اما اين كه يك سري اعتقادات باعث بدبختي بعضي جوامع شده رو قبول دارم . مثالش هم اگر كشور خودمون رو نخوايد قبول كنيد ،‌ميتونيد جوامع بدوي آفريقايي رو ببينيد كه توي گردنشون حلقه ميكنن و ...

بله ،‌اون دوست بنده هنوز در وجود و عدم وجود خدا دچار دغدغه ذهني هست والا كسي كهصورت مساله رو جور ديگه اي و اون جوري كه دوست داره و درك ميكنه نوشت ،‌ ذهنش از اين دغدغه ها آزاد ميشه

من از بالایای طبیعی حرف نزدم که شما بلافاصله همه ی بدبختیهایی رو که ممکنه گریبانگیر جوامع بشه، از این دست بلایا نتیجه گیری کردین.
خدای من خودش میدونه که داره چی کار میکنه ولی امثال شما چون نمیدونن، سعی میکنن که اتفاقات و مقدراتی که خدا براشون (با توجه به قانون علت و معلولی که در جهان حاکمه) توجیه کنن و در اغلب موارد چون به تناقض میرسن و نمیخوان که حقیقت رو قبول کنن، به انکار خدا میرسن!

و تاثير چنداني در وضعيت يك جامعه نبايد داشته باشند .مثال نقض آشکار این حرف شما جامعه ی مارکسیستی شوروی سابق بود که بی اعتقادی اونها به خدا و سایر زوایای جهان بینی اونها باعث فروپاشی اونها شد. گرچه بازهم اگر دقت کنین تناقض در حرفهاتون وجود داره:

و الا به نظر من اعتقادات فردي هستند و تاثير چنداني در وضعيت يك جامعه نبايد داشته باشند .
اما اين كه يك سري اعتقادات باعث بدبختي بعضي جوامع شده رو قبول دارم .بالاخره موضع خوتون رو روشن کنین. اعتقادات فردی هستند و تاثیری در جوامع ندارند یا اینکه اونجایی که براتون مصلحت داره یک سری اعتقادات باعث بدبختی جوامع میشن؟؟؟

جوامع بدوی آفریقا هم از روی عقاید مذهبیشون حلقه توی گردنشون نمیکردند بلکه برای زیباتر جلوه کردن زنهاشون بوده و به نوعی میشه این رو از آداب لباس پوشیدنشون دونست. مثل کفشهای کوچیک چوبی که چینیها به پای زنهاشون میکردن تا پاهای اونها از بچگیشون کوچیک بمونه. چون در نظر اونها پای کوچیک زیباتر بوده. پس لطفا در استفاده از مثالها دقت بیشتری بکنین.

============================


دانشمندان علوم اسلامي ،‌نه انساني (در غير اين صورت از دانشمندان غير اسلامي مثال بزنيد!)

نظر خود شما رو مي پرسم (نظري كه الله در مورد شما داده رو نه ،نظري كه اگر شما بوديد ميداديد‌) ؟
عالمان اسلامي در اين زمينه ميگن : عدم بر اسفل ارجحيت داره (اينو كه قبول داريد كه اين طور ميگن ؟)
حالا اگر شما باشيد و اسفل هم نه ،‌اگر در همين دنيا ، شما توي يك جزيره گير بيفتيد ،‌و آدم خور ها خواستن شما رو توي ديگ روغن سرخ كننن(دور از جون!) . شما نبودن در اون جزيره رو به سرخ شدن در ديگ ترجيح نميداديد ؟
با توجه به اين كه الله ميگه شما هم روزي در بهشت بوديد و رانده شديد .
من شخصا عدم رو ترجيح ميدم به اسفل .

با توجه به اين كه به اسفل هم اعتقادي ندارم و در اين جهان هم لزومي نميبينم اسفل گونه زندگي كنم .
كاري هم ندارم كه قبل از آفرينش من چي بوده چون هيچ ذهني نميتونه پاسخ اين سوال رو بده . من الان هستم پس هستم !‌

در ضمن خواهش ميكنم تفكيك كنيد قسمت هايي كه به عقايد الله باورانه و اسلامي مربوط ميشه و من در موردش صحبت ميكنم رو با عقايد شخصي خودم ،‌من گفتم به اين مسايل اعتقاد ندارم ،‌شما از اون ديد نگاه ميكنيد و من مجبورم گاهي با ديدي صحبت كنم كه بتونيم بحث رو پيش ببريم . پس اگر مثلا من ميگم خدا يا بهشت يا جهنم ،‌به اين دليله كه از ديد امثال شما دارم مساله رو مطرح ميكنم . دليل بر معتقد بودن خودم بهش نميشه .
در مورد دانشمندان غیر اسلامی که فرمودین تحقیق و پرس و جو کردم و متوجه شدم که ارسطو در کتاب ما بعد الطبیعه خودش به این نکته اشاره کرده و در اون کتاب ارسطو معتقد بوده که افلاطون هم همین نظر رو داشته. البته من این کتاب رو نخوندم ولی از کسی که این کتاب رو خونده بود پرسیدم.
البته شما میتونین به آدرس زیر هم مراجعه کنین. هرچند که نظر خود من رو هم به طور 100 درصد جلب نکرد و خودم دارم باز هم به دنبال دلایل محکمتری میگردم:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدو البته این یکی هم هست که البته اصل مقاله یکمی با بحث با بیربطه ولی خوندنش خالی از لطف نیست:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدو اما نظر شخصی من در مورد سوال شما:
اگه من تو جزیره ی آدم خورها قرار باشه سرخ بشم، اگه از روی اعتقاداتم باشه، یعنی اگه قرار باشه توسط اونها به خاطر اعتقاداتم کشته بشم، گرچه قطعا از اینگونه مردن میترسم (چون ایمانم به اون شدت کامل نیست) ولی وجود و بودنم را حتی در این شرایط به عدم ترجیح میدم. چون طبق باورهای من، این شرایط اصلا اسفل نیست. (مثل بسیاری از افرادی که در طول تاریخ توسط افراد دیگری شکنجه شدند و حتی زیر شکنجه چشم از جهان بستند ولی حتی یک لحظه به اینکه چرا هنوز به اعتقاداتشون پایبند موندن، شک نکردند!) ولی اگه به خاطر خطاها و نافرمانیهایی باشه که از خدای خودم مرتکب شدم و سزای اون گناهان، در قیامت سرخ شدن در دیگ روغن جهنمی باشه، آرزو میکنم که ای کاش از اول به وجود نمیومدم و عدم میبودم چرا که این شرایط واقعا اسفل هستش.
برای اطلاعات عمومیتون هم بد نیست بدونین وقتی که عمر فاروق (خلیفه ی دوم) توسط خنجر ابولولو، زخمی شد به طوری که داشت نفسهای آخر عمرش رو میکشید، جمله ای گفت که در تاریخ موندگار شد. عمر در حالی که خودش به گناهانی که مرتکب شده بود واقف بود و میدونست در قیامت چه عذابی در اسفل جهنم منتظرشه، مکررا گفت: يا ليتنى لم اك شيئا، ليت لم تلدنى امى، ليت كنت نسيا منسيا. (اى كاش من هيچ بودم، اى كاش مادرم مرا نزاييده بود، اى كاش من به فراموشى سپرده بودم)


در ضمن خواهش ميكنم تفكيك كنيد قسمت هايي كه به عقايد الله باورانه و اسلامي مربوط ميشه و من در موردش صحبت ميكنم رو با عقايد شخصي خودم ،‌من گفتم به اين مسايل اعتقاد ندارم ،‌شما از اون ديد نگاه ميكنيد و من مجبورم گاهي با ديدي صحبت كنم كه بتونيم بحث رو پيش ببريم . پس اگر مثلا من ميگم خدا يا بهشت يا جهنم ،‌به اين دليله كه از ديد امثال شما دارم مساله رو مطرح ميكنم . دليل بر معتقد بودن خودم بهش نميشه .
من هم از شما نخواستم که با زبونی با من حرف بزنین که فکر میکنین باعث بشه من متوجه بشم. اگه میبینین نمیتونین از دیدگاه خودتون بحث رو جلو ببرین، مشکل از خودتون و دیدگاه هاتونه وگرنه هر کسی به راحتی میتونه دیدگاه های شما رو درک کنه و از اون زاویه بهش نگاه کنه. چون دیدگاه های شما تماما مادیه و هیچ نقطه ی ماورایی نداره. برعکس این شما هستین که شاید نتونین از دیدگاه من و امثال من به اطراف خودتون بنگرین چون به برخی از فرضیات غیرمادی موجود در نگرش اسلامی اعتقاد ندارین.

================================


من اون جملات رو در جواب شخصي دادم كه دليل خدا رو از خلقت انسان (از ديد خودش) مطرح كرده بود و گفتم اين هم يك نظر در اين باره است . در ضمن اون دوست من شاعر بزرگي هست . چند تا از اشعارش رو دارم ،‌اگر پيداش كردم شايد گذاشتم واستون .

بحث بين من و شما الان درباره اصل وجود الله هست پس هنوز به حكمت و خالقيت و ... نرسيديم .

خدا از دهنت بشنوه :31: خب شما که خودت الله رو قبول نداری چرا میای با فرض گرفتن وجود الله، در مورد خالق نبودن و نیاز او به مخلوقاتش، اینجا مطلب میذاری؟؟ لطفا روی اصولت ثابت بمون.

اشعار دوستتون رو هم نگه دارین برای خودتون. میترسم حتی خوندنش هم اون دنیا گربنگیر من بشه :46:

==================================


فكر ميكنم شما دست پيش گرفتيد نه ؟ يا معناي استفاده ابزاري رو متوجه نشديد !
اولا كه در اين كه مثال ابزار تفهيم موضوع هست صحبتي نيست .

اما به نظرم كسي كه استفاده ابزاري ميكنه شما هستيد نه من !‌
من در اول ميگم به خدا و متعلقاتش اعتقاد ندارم (بهست و جهنم و ...) شما به من ميگيد فرض محال بگير كه هست :

و من هم ميگم :

اونوقت شما به اين كه چرا من اسم بهشت و جهنم رو بردم خرده ميگيريد ؟! بله ،‌اين داستان با افكار من تناقض داره . خودم هم قبل از شما اين تناقض رو گفتم .

حالا شما اين مثال رو زديد كه منو گير بندازيد ؟ پس پاسختون كه شديدا مشتاق بيانش بوديد كه سوال من در مورد اون شخص رو پاسخ بده چي شد ؟؟ دوست من ،‌فكر ميكنم شما افكار و اطلاعات من رو بيش ار حد سطحي گرفتيد !‌ اين راه آسفالت رو خيلي وقت پيش خاكيش رو رفتيم !‌ و همون اول كه شما اين سوال رو پرسيديد هم منظورتون رو از سوال و هم جوابي كه ميخاستيد بديد فهميدم اما در جواب اولم به پستتون نگفتم تا شما الان اين طور از اون مثال استفاده ابزاري نكنيد !!!.
مشکل از اونجایی شروع شد که شما از اول مشخص نکردین که اساسا خدا اعتقاد ندارین. بلکه جوری وانمود کردین که فقط با عدالت خدا مشکل دارین. (اینم جزء همون آفتهای بحث های اینچنینیه که خدمتتون عرض کردم و شما بعد از مدتی با چند پله عقب نشینی منکر اصل وجود خدا هم شدید) وگرنه اگه من از اول فرض رو بر انکار خدا از جانب شما میذاشتم، اون مثال رو مطرح نمیکردم. پس لطفا روی اون مثال اینقدر مانور ندین چرا که کوتاهی از جانب خودتون بود.


براي چه چيزي بايد دليل منطقي بيارم ؟
دیگه لازم نیست دلیل منطقی بیارین چون اصلا دیگه این داستان در حیطه ی اظهار نظر شما به عنوان کسی که در اصل وجود خدا اشکال داره، قرار نمیگیره.


دوست عزيز ،‌من هم مثل شما توي ايران بزرگ شدم . در دوران ابتدايي ،‌راهنمايي و دبيرستان به دفعات كتاب هاي ديني خوندم و به اندازه كافي با عقايد اسلام و الله آشنايي پيدا كردم . من هم از روز اول يك دفعه اين طوري به دنيا نيومدم و براي راهي كه پيش گرفتم مسيري رو پشت سر گذاشتم .
عجب!!!!!!!!:18: خوب شد گفتین :27:

=============================


شما واقعا تفاوت الله و خدا رو نميدونيد ؟ خدا مفهومي بود كه بسيار قبل تر از اسلام و قرآن هم وجود داشت و الله مفهومي بود كه اسلام مطرحش كرد . اين ها با هم متفاوتند . خدايان و اختيارات اون ها و نگرش مردم به اون ها در طول تاريخ بسيار متفاوت و متغير بوده . يكي از اين خدايان خدايي بود به نام الله كه در قرآن مطرح شد و همون طور كه گفتم يك خداي شخصيت محور بود . يعني چي ؟ يعني مثل يك شخص كه نشسته و به كار انسان ها نظاره ميكنه و حساب و كتاب ميكنه . پس الله چيزيه كه يك مسلمان ازش حرف ميزنه و خدا چيزيه كه يك بت پرست هم براي خودش يكيش رو داشته !!

خیلی برای من جالبه که کسی مثل شما که به وضوح از روی صحبتهاش میشه فهمید که تنها آشنایی مختصری با نگرش اسلامی داره، به این راحتی قرآن رو تفسیر به رای میکنه. آخه عزیز من!! از کجای قرآن شما برداشت کردی که خدای مسلمانان (یا همون الله که شما میفرمایین) شخصیت محور بوده و فقط کارش نظارت و حساب کتابه؟؟؟ نه دیگه ... بگو از کجای قرآن برداشت کردی تا ما هم بدونیم. همینطور نظرات شخصی خودت رو به اسم قرآن مینویسی و انتظار هم داری که من به شما نگم که داری استفاده ی ابزاری میکنی:13:به تصریح خود قرآن، بت پرستان به علت اینکه مقام بسیار والایی برای الله قائل بودند، تصور میکردند که باید واسطه ای بین الله و خودشون وجود داشته باشه که مقامش در حدی باشه که بتونه در درگاه الله حضور پیدا کنه و خواسته های اونها و دعاها و عبادتهاشون رو به محضر الله برسونه:


و ما نَعبُدُ هم الّا لِيُقَرّبونا الي اللّهِ زُلفاً


ترجمه: (از زبان بت پرستان:) و ما بتها را نمیپرستیم جز آنکه این بتها ما را به درگاه الله نزدیک تر کنند. (سوره ی زمر آیه ی 3)

پی نوشت: مطمئنم که الان دوباره میای میگی من اصلا قرآن رو هم قبول ندارم.:27: ولی متاسفانه اونجایی که خیال میکنی استفاده از آیات قرآن در راستای اهدافت کمکت میکنه، از شاهد مثال آوردن قرآن ابایی نداری:13:
===============================


آها !‌ وايسا !
من بر خلاف خيلي ها چيزي رو نخونده رد نميكنم و البته نامه رو نخونده هم امضاء نميكنم !
شما از كجا فهميديد من قرآن رو نخوندم ؟ شما قرآن رو عربي ميخونيد ؟ قرآن ما ترجمه فارسي هم داره ! من لزومي نميبينم كه عربي ياد بگيرم تا قرآن بخونم !‌ (البته اگر ميخواستم يك مسلملان واقعي باشم شايد ياد ميگرفتم !‌)
اون جمله رو هم به اين دليل با اون لحن جواب دادم كه شما زين پس جملات قرآن رو براي امثل من كه عربي نميفهمند ،‌ترجمشو هم بگذاري و اصلا براي من قابل درك نيست شما چطور نتيجه گرفتي كه من چون دين رو قبول ندارم قرآن رو هم نخوندم ؟!

خيلي خوبه كه شما قرآن رو خونديد ،‌در آينده نزديك اگر سوالي بود ،‌كه حتما هست خدمت مباركتون ميرسيم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

من از اونجایی فهمیدم شما قرآن رو نخوندین که در گوشه گوشه ی نوشته هاتون داد میزنه. شما اگر هم ترجمه ی قرآن رو خونده باشین (که بعید میدونم ترجمه ی تمام قرآن رو خونده باشین. لطفا اگه واقعا یک دور تمام ترجمه ی قرآن رو خوندین بفرمایین) برای فهمیدن و سنجیدن درستی آیات قرآن این کار رو نکردین بلکه فقط دنبال اشکال تراشیدن به قرآن بودین و همواره با پیشفرضهای ذهنی منفی به سراغ آیات قرآن رفتین.
در ضمن از شما که انسان تحصیلکرده ای هستین و همونطور که فرمودین در دانشگاه درس میخونین و ظاهرا دارین خودتون رو برای کنکور ارشد آماده میکنین، بعیده که حتی یه کلمه عربی هم متوجه نشین چرا که حتما تستهای عربی کنکور سراسری رو تا حدودی زدین که کنکور قبول شدین دیگه:31:

==========================


استفاده به عنوان ابزار يك مساله است ،‌كه خيلي هم خوبه (مثل استفاده از آچار براي باز كردن پيچ) ولي استفاده ابزاري مساله ديگه اي هست . مثال ابزاره و من ازش استفاده ميكنم ،‌اگر شما توش مشكلي داشتيد ،‌بفرماييد تا توضيح بدم .

بیان مثالهایی که خودتون هم در اصل قبول ندارین و فقط به خاطر اینکه تو بحث ممکنه به کمکتون بیاد و از لحاظ روانی به طرف مقابل مسلط بشین، مساله ایه که مطمئنا شما هم اون رو از من نمی پذیرین. پس لطفا خودتون هم رعایت کنین.:46:

===========================


به نظر خودتون منطقيه ،‌آدم چيزي رو نقد كنه كه حتي يك بار هم نخوندتش ؟

متاسفانه همفکران شما و گاها خود شما دست به انجام چنین کاری میزنین. متاسفانه بنده بارها در محافل مختلف شاهد بودم که امثال شما، در مورد مباحث مختلف عرفانی و معنوی که مطمئنا بویی از اون مسائل هم به مشام اون افراد نرسیده، صراحتا اظهار نظر میکنن. پس لطفا اگه شما در آینده چنین افرادی رو دیدین از طرف خودتون به اونها بگین که اینکار رو نکنن.

============================


من هم شديدا منتظر شنيدن پاسخ هاي منطقي شما هستم ،‌اگر قسمتي از صحبت هام به نظرتون غير منطقي بودن به صورت موردي ذكر كنيد و علت غير منطقي بودنش رو بفرماييد تا توضيح بدم . به نظر خودم تا حالا روشن صحبت كردم .
در ضمن شما هم گير داديد به اون چند جمله دوست من ؟ اون رو نديده بگيريد . بقيه قسمت هاي بهشت و جهنم و ... هم كاملا ديدگاه و جبهه من نسبت بهشون واضحه ،‌فكر نكنم نياز به نقل قول مجدد صحبت شما باشه ؟ (فرض محال و ...)

به نظر شما خوبه منم بیام و یک سری مباحثی رو در پاسخ به سوالات بگم که خودم هم قبول نداشته باشم و بعد از اینکه تاریخ مصرف ارزش اون صحبتها تموم شد و دیگه کارایی خودشون رو برای من از دست دادند، بیام و بگم که اونها رو ندیده بگیرین؟؟؟ آیا به نظر شما این غیر منطقی نیست؟؟
خوبی بحثهایی که تا الان کردیم این بود که موضع حضرتعالی تا حد زیادی روشن شد. امیدوارم دیگه از اینی که هست عقبتر پا نذارید.


شما به همه صحبت هاتون كاملا اعتقاد داريد ؟ مثل مورد قبلي ؟

بله. همونطور که گفتم اگه صحبت کردن در مورد قرآن بدون اینکه اون رو بخونیم اشکال داشت، پیامبر(ص) با هیچکس در مورد این کتاب به بحث و مناظره نمینشست و در نتیجه هیچکس هم به دین اسلام گرایش پیدا نمیکرد. البته صحبت و اشکال منطقی داشتن نسبت به قرآن با تفسیر به رای و در جهت منافع شخصی کردن آیات قرآن، زمین تا آسمون تفاوت داره. امیدوارم که شما تفاوت این دو مقوله رو متوجه باشید.


به نظر من هم بهتره بحث رو كاااااااااملا منطقي پيش ببريم .

:10::10::10::10:


در ضمن من به كمال روح و نظم جهان اعتقاد دارم و بس ...

خدا مجددا از دهنت بشنوه :31: خیلی مشتاقم بدونم روح و کمال روح در اندشه ی شما چه تعریفی داره؟ ابتدا این رو بفرمایین تا برسیم به سراغ نظم جهان.:11:


موفق باشین.
89/9/8

bushido
29-11-2010, 18:24
ما كه خيلي سعي كرديم استفاده از الفاظي مثل پوچ رو نهي كنيم اينجا ... ولي نميشه مثل اينكه . :41:

اما اينكه گفتي رزائل مربوط به نبود خداست ... ولي حرفتون اشكال اساسي داره ... جمله مشهوري وجود داره كه ميگه هر چه هست از اوست . با توجه به اين جمله (كه از تعاريف خدا هم هست) جمله شما درست در نمياد.
علت اين حرفتون هم همون بحث عادت به دنياي تجربيه ... اين حرف با مثال نور و تاريكي معمولا با هم زده ميشه. ميگن تاريكي به خودي خود وجود نداره. بلكه نبود نور هست كه تاريكي رو مياره.اين درسته ولي اين مقايسه مردوده از ديدگاه من . چون اينجا داريم بر سر خالق اين نور و تاريكي بحث ميكنيم. يعني خالق تائين كرده كه نبود نور باشه تاريكي . پس تاريكي هم در خالق بوده كه بوجودش آورده.
يعني درسته كه زشتي ، نبود خوبي هست . ولي هر دوي اينها از يه منشاء ، يعني خالق جهان سرچشمه ميگيرن.
چه جوری می خوای به کسی که معتقد هر چیزی که تموم میشه پوچه و باید به چیزی که پایان نداره دل بست ثابت کنی که راه شما پوچ نیست واقعا هدف اونا خیلی بالاست در مرحله اول برای هرکی که ندونه فکر میکنه خیالات پوچ و خامه ولی کمی بیای میفهمی نه خیلی هم بی اساس نیست به هر حال اعتقادیه که از بچگی باهاش بزرگ شدیم و الانم سعی داریم بهش برسیم ولی واقعا بعضی ها آدم رو دلسرد میکنن :2:
نبود خدا نه فکر کنم اشتباه تایپی بود ولی اگر اشتباه نبود بدونیدحرف منو درست نخوندید
جمله ی مشهور میگه هرچی هست از اوست نیستی ها که دیگه نیستن خودتم داری میگی نیستن بعد میگی پس خالق به وجودشون اورده پس خالقم ازشون خالی نیست کمی فکر کنی خیلی راحته

Hasan.M
29-11-2010, 19:01
شما هم کامل آشنا نیستید ... فکر میکنید که اشنایید . در واقع برداشت خودتون رو از مذهب دارید و فکر میکنید که برداشتتون از همه بالاتره . که در اشتباهید. همون قدر که ایه زیاده در تائید حرف شما ، آیه هم زیاده که کتاب رو زیر سوال ببره.
اون ملی گرای عزیز اگه مطالعه نداشت چه گناهی دارن باقی ملی گراها ؟ عادت نکنید کلی جمع ببندید همه رو.
من هم همین کار رو با مذهبیون می تونم بکنم. ولی حق جمع بستن رو ندارم.
قرآن هم که کتاب عادی نیست. قرار هم نیست هیچ جاش تناقض داشته باشه (به ادعای خودش). پس نیازی به خوندن کامل نیست برای نتیجه گیری از یه قسمتش.
من از علما استفاده ميكنم از قرآن استفاده ميكنم از نظر افراد عادي هم كمك ميگيرم و بعد حرف ميزنم‌ ، اگر شما به اين ميگيد نظر شخصي ، بله من نظر شخصيم رو گذاشتم !
وقتي حرف از گرايش ميشه يعني حتي وقتي اشتباه هم باشه فرد به اون گرايش داره ! در هر صورت گرايشش از اون طرف بيشتره !
ويل للمصلين .( واي بر نمازگزاران ) . الان نتيجه اي كه از اين آيه ميتوان گرفت خيلي وحشتناكه ! يا آيات مشابه !
آيه هاي قرآن گسسته نيست !‌پيوسته است !:20:

Hasan.M
29-11-2010, 19:18
دوست عزیز جناب arzeva !!

من نمیخوام خدای ناکرده بحث الکی راه بندازم یا از همین الان شروع کنم به جبهه گیری در مقابل شما. ولی این روشی که شما برای تبلیغ اسلام و قرآن و شیعه و ... در پیش گرفتین به نظر حقیر که با شما در حقانیت اینها هم عقیده هستم، روش درستی نیست. این کار بیشتر به یک ضد روش شبیهه تا روشی موثر برای باورپذیرتر کردن مفاهیم آیات الهی! از شما خواهش میکنم که فقط سعی کنین در فضایی دوستانه به سوالات و شبهات مطروحه از سوی کاربران پاسخ بدین. از نظر من هیچ اشکالی نداره که کسی که قرآن رو نخونده در موردش صحبت و نقد کنه. اتفاقا این وظیفه ی من و شماست که در این شرایط از فرصت نهایت استفاده رو بکنیم و اون شخص رو با مفاهیم عمیق و والای قرآنی حتی برای یکبار هم که شده آشنا کنیم (البته اگه خودمون قبلش به این مفاهیم در حد قابل قبولی واقف باشیم) مگه در صدر اسلام پیامبر(ص) برای تبلیغ رسالتش چی کار میکرد؟ حتما شما هم داستان صوت خوش پیامبر در قرائت قرآن و پنبه در گوش گذاشتن کفار برای نشنیدن صدای زیبای پیامبر رو شنیدین. پیامبر نیومد از همون اول یه نسخه از قرآن رو بده به هر نفر و بگه تا وقتی نخوندی حق نداری بگی این آیات، شعر وشاعری است و ... بلکه با روی باز از همه ی سوالات و شبهاتی که در جامعه ممکن بود به وجود بیاد استقبال کرد و در حقیقت با رفتار نیکوی خودش مردم رو به سمت خیر و سعادت و معروف، امر میکرد.

من از جملات پست شما این طور استنباط میکنم که شما سعی دارید برای تبلیغ محکمات ذهنی خودتون، نقش سنگ رویین آسیاب رو ایفا کنین و مخاطبین خود رو در زیر ادله ای که برای آنها میآورید آسیاب کنید. اما بنده توصیه میکنم که شما نقش سنگ زیرین آسیاب را ایفا کنید چرا که گندمهایی که از فشار سنگ رویین میترسند به سنگ زیرین میچسبند و در لابلای فرورفتگیهای سنگ زیرین پناه میآورند.:46:

و لا تسوبوا الذین یدعون من دون الله فیسوبوا الله عدوا بغیر علم

موفق باشین.
89/9/7
اگر كسي بخواهد جواب سوالاتش در باره ي اسلام را بگيرد به راحتي آب خوردن است چون يه سرچ كردن كافيه !يا بحث با افرادي در اين سايت :

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید كه كارشون پاسخ دادن به اين سوالات است !
كسي كه يك بار هم قرآن رو باز نكرده كه ببينه داخلش چي نوشته اصلا نبايد جرات كنه و بگه كه مسلمانه چون گذشته از مضحك بودن كارش كه كتابي رو كه نخونده قبول داره ! بايد پرسيد كه اين اسلامي كه داره رو از كجا آورده !
اسلامي كه توي اون خواندن قرآن به زبان عربي ثوابش بيشتره اسلاميه كه ميخواد ندوني داخل قرآن چي نوشته !
چون اگه بدوني ديگه اين سوالات رو از من نميپرسي و ميري سراغ سوال پرسيدن از اونايي كه الان بايد ازشون سوال بشه و توبيخ بشن !
يكبار به يكي از دوستان مسلمان كه علاقه ي شديدي به قرآن داره گفتم معناي قرآن رو بخون نه صرفا فقط عربي !‌ ميگفت بعد از رفتن من وقتي قرآن رو باز كرد در قرآن نوشته بود :
" آيا در قرآن انديشه نميكنيد ؟"
گرچه اين يك اتفاق بود ولي اگه اين شخص همين آيه رو اتفاقي نميديد باز هم همون باور غلطش رو ادامه ميداد !
دوست عزيز من هم از اين به بعد اينجا بيشتر سعي در مطرح كردن روش پيدا كردن جواب ميكنم چون اين سوالات تمامي نداره و بايد روش پيدا كردن جواب آموزش داده بشه ! اسلامي كه در اون براي زندگي كردن خواندن رساله ي توضيح المسائلي كه يك انسان نوشته واجبه ولي خواندن قرآن نه ،‌ معلومه نتيجش چي ميشه !
كسي كه در دينش خوش بيني بهترين كار باشه چطور وقتي از بغل يك پسر و دختر ميگذره بايد بگه " استغفرالله" ؟؟!!!
اسلام بعد از پيامبر واردايران شده و اين آدابي كه ما برداشتيم آداب اسلام سه خليفه ي اول است ! اسلامي كه شروعش باجنگ به مردم ايران معرفي شد !:20:

Sharim
29-11-2010, 23:48
اینم دلایل حرفهای من:

نصف سايت هايي كه آمار هاي جهاني رو ميدن فيلترن خوشبختانه !!
ولي ميتونيد به اين جا ها نظري بندازيد :
ليست سمت راست . عدم اهميت مذهب در اروپا :

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

اين عبارت رو در گوگل سرچ كنيد :
least religious countries in the world

گشتيد تمام بحران هاي موجود در تمام كشور هاي جهان رو ليست كرديد ديگه ؟ ولي خوب اين هايي كه گفتيد چيزي رو ثابت نميكنن چون توي ايران هم هيچ كدوم از اين بحران ها نيست كه نداشته باشيم . اتفاقا بعضي از اون منابع نشان دهنده فرهنگ بالاي كشور ها بود ،‌نه مشكل !‌مثل حقوق دادن به معتادان براي بچه دار نشدن .
راستي قضيه فيلم اون حاجي و اعترافات تكان دهنده اون زن كه بعدش توي يوتيوب پخش شد رو يادتون هست كه ؟ اگر نياز به اين جور اخبار داريد براتون از وضعيت ايران خودمون اخبار بيارم ؟
روي اون اخبارتون نيازي به بحث نمي بينم چون به بيراهه ميريم ولي اگر بخوام ايراد بگيرم زياد ميتونم ازش ايراد بگيرم .

به هر حال رفاه زندگي در كشور هاي اسكانديناوي چيزي نيست كه نياز به منبع داشته باشه ، براي بي ديني اشون هم كه به قدر كافي منبع هست . ‌پس بهتره وقت و انرژيمون رو مفيد استفاده كنيم .


** ولی اگه از من بپرسی میگم آدم باید همیشه هر مساله ای رو با عقلش بسنجه. وگرنه آمار تو هر زمینه ای (چه دروغ، چه راست) زیاده.

آفرين . عقل من ميگه توي ايران اوضاع خيلي بدتره . حالا اگه من بخوام حرف بزنم به اينم ايراد ميگيريد ولي زياد آشنا هايي دارم كه از طريقشون بتونم با يك زندگي ملموس اروپايي آشنا بشم .


اصلا خوتون یه بار خبرهایی که گذاشتین رو خوندین؟ توی متن این خبرها هیچگونه سندی برای عبارتی که در تیتر خبر نوشته شده بود نیاورده بود و فقط تیتر جنجالی استفاده شده بود. بگذریم. (نمیدونم چرا دوباره یاد کلمه ی استفاده ی ابزاری افتادم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) با توجه به صحبتهایی که در قسمت بالا نوشتم، فکر نکنم دیگه تو این زمینه احتیاج به توضیح باشه

البته اگر بخوام مثل شما اخبار بگم و همه بدبختي هاي ايران رو رديف كنم به تعداد موهاي سرم ميتونم واستون منبع بيارم . به هر حال فكر نكنم براي اخبار يك خبر گزاري مثل خبر آنلاين من نيازي به دفاع كردن داشته باشم .


فکر نکنم دیگه تو این زمینه احتیاج به توضیح باشه. چون فکر میکنم داریم کم کم از مسیر اصلی بحث دور میشیم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


منم فكر نميكنم . البته اگر فكر ميكنيد اون اخبارتون منو قانع كرد يا چيزي رو تغيير داد ، ‌نه اين طور نيست .
ولي از مسير دور نميشيم .


من از بالایای طبیعی حرف نزدم که شما بلافاصله همه ی بدبختیهایی رو که ممکنه گریبانگیر جوامع بشه، از این دست بلایا نتیجه گیری کردین.
خدای من خودش میدونه که داره چی کار میکنه ولی امثال شما چون نمیدونن، سعی میکنن که اتفاقات و مقدراتی که خدا براشون (با توجه به قانون علت و معلولی که در جهان حاکمه) توجیه کنن و در اغلب موارد چون به تناقض میرسن و نمیخوان که حقیقت رو قبول کنن، به انکار خدا میرسن!

خوب ،‌فكر ميكنم الان كاري كه شما بايد بكنيد اين هست كه از اون دسته بلايايي كه ممكنه سر بشر بياد و عامل طبيعي هم نداره براي من مثال بزنيد و دليل بياريد تا من قانع بشم . منتظرم ...

خدا از نظر شما كه قبولش داريد چطور مقدرات و اتفاقات رو براي مردم ميفرسته ؟

چه تناقضي ؟ اتفاقا تناقضي نيست ؟
كدوم حقيقت ؟
بذاريد واستون يك مثال ملموس بزنم :
من به عنوان يك زمين شناس اسم اون بلاي آسماني قوم نوح رو (به فرض موجود بودن) ميزارم يك سونامي محلي و هيچ شواهدي در تاريخ زمين شناسي مبني بر چنين پيشروي در سطح آب دريا با اين سرعت كه تمام خشكي هاي جهان رو در برگرفته باشه ثبت نشده و هيچ توجيهي هم نميتونه داشته باشه (مثل اينه كه بگي 2 * 2 = 10000) . حالا شما اسم اين رو ميزاريد بلاي آسماني . با چه توجيهي اين كار رو ميكنيد ؟

(پ.ن: بلايا رو مثال ميزنم چون ملموسه . ديگه بحث رحمت و ... كه هيچي !‌ در ضمن در مورد اين داستان بودن كساني كه با تعصب شروع به داستان سرايي كردن ولي هيچ كدوم توجيه منطقي نداره . اگر كنجكاو بوديد و استدلالي در اين زمينه ديديد يگيد تا با دليل براتون ردش كنم !‌)

باز هم ميگم : به قول برتراند راسل : "رسم شده است كه همه دينداران با اعتماد به نفس تمام صحبت هاي خود را بديهي دانسته و گويي شكاكان وظيف دارند خلاف آن را ثابت كنند . حال آن كه آنان چنان خداي خود را در همه چيز سيطره داده اند كه اصولا قابل رد كردن نيست و اين گونه خود را حق به جانب مي بينند . اما اصولا اين دين داران هستند كه براي بيان سخنانشان ملزم به استدلال و اثبات هستند و نه شكاكان "
(شايد عينا جملات اين نباشه چون خيلي وقت پيش خوندم . اگر دقيقش رو خواستيد ،‌با توجه به اين كه پيدا كردن مجددش براي من دردسر داره ،‌بفرماييد تا پيداش كنم و عينا جملات رو منقول كنم .ولي به شما اطمينان ميدم جملات همين هستند ،‌كمي پس وپيش شايد...)


مثال نقض آشکار این حرف شما جامعه ی مارکسیستی شوروی سابق بود که بی اعتقادی اونها به خدا و سایر زوایای جهان بینی اونها باعث فروپاشی اونها شد. گرچه بازهم اگر دقت کنین تناقض در حرفهاتون وجود داره:


اولا كه در ادامه هم ميگم ،‌ كه نبايد داشته باشه يعني از نظر من نبايد داشته باشه و داشته يعني دنيا بر طبق عقيده من پيش نرفته . منكر اين ميشي ؟

نظام ماركسيستي ،‌نظامي بود كه پايه گذاري شد چون مردم در زمان پايه گذارش به اون نياز داشتن و چيزي بود كه در اون شرايط توجه مردم رو جلب ميكرد و نظام ماركسيستي رو به منظور خودش يعني يكپارچه كردن مردم براي تسلط به اون ها مي رسوند . پس اون هم زاده حكومت بود ،‌نه مردم . اگر در شوروي هم عقايد شخصي مونده بودن هيچ كدوم از اين مشكلات از تشكيل كمونيست تا از هم پاشيدن اون به وجود نمي اومد .

بي ديني باعث از هم پاشيدن شوروي نشد . دلايلش مفصل هست كه اين جا نمي گنجه . كتاب هست اگر ميخوايد معرفي كنم ؟



بالاخره موضع خوتون رو روشن کنین. اعتقادات فردی هستند و تاثیری در جوامع ندارند یا اینکه اونجایی که براتون مصلحت داره یک سری اعتقادات باعث بدبختی جوامع میشن؟؟؟


دوست من ،‌من احساس ميكنم شما گاهي مطالبي كه متوجه شديد رو صرفا براي اين كه من رو مورد استهزاء قرار بديد ! به گونه اي بيان ميكنيد كه انگار خيلي عجيب هستن . كاملا صحبتم واضحه ،‌ شما ميخوايد منو گير بندازيد يعني ؟ اين كار درستي نيست (وقت با ارزش هست)

نظر بنده اين هست :
عقايد فردي هستند .

اما نظر من اين هم هست :
شما بايد نامسلمان باشيد !!

خوب ،‌حالا در اين مورد آيا عينيت با نظر من تطابق داره ؟
نه . چون شما مسلمان هستيد .

حالا جملات قبلي من رو دوباره بخونيد :

به نظر من اعتقادات فردي هستند و تاثير چنداني در وضعيت يك جامعه نبايد داشته باشند .
اما اين كه يك سري اعتقادات باعث بدبختي بعضي جوامع شده رو قبول دارم

قسمت اول عقيده من هست و قسمت دوم عينيتي كه در جوامع وجود داره .
ضمن اين كه منظورم به كليه اعتقادات برميگرده . هر اعتقادي كه در ذهن اون شخص هست .


جوامع بدوی آفریقا هم از روی عقاید مذهبیشون حلقه توی گردنشون نمیکردند بلکه برای زیباتر جلوه کردن زنهاشون بوده و به نوعی میشه این رو از آداب لباس پوشیدنشون دونست. مثل کفشهای کوچیک چوبی که چینیها به پای زنهاشون میکردن تا پاهای اونها از بچگیشون کوچیک بمونه. چون در نظر اونها پای کوچیک زیباتر بوده. پس لطفا در استفاده از مثالها دقت بیشتری بکنین.


به جمله قبلي توجه كنيد :


اما اين كه يك سري اعتقادات باعث بدبختي

توي اين جمله حرفي از عقايد مذهبي نبود . يك سري از اعتقادات . مثال زنان چيني هم در همين مورد صدق ميكنه . پس شما در خرده گيري به جملات دقت بيشتري بفرماييد .
اگر حتما نياز به مثال در مورد تاثير اعتقادات مذهبي در جوامع و تاثيرش در عقب ماندگي جوامع داريد هم مثال كم نداريم .
بذاريد برگرديم به تاريخ . و من يك سوال از شما ميكنم . اعتقادات مذهبي تا به حال بيشتر به نفع بشريت بوده يا به ضرر بشريت ؟ چه تاثيراتي در تاريخ بشريت و جوامع بشري تا به حال داشته اين اعتقادات ؟
چند ده مليون يا چند صد مليون از مردم جهان تا به حال به خاطر اختلاف عقايد مذهبي در جنگ هاي مذهبي كشته شده اند ؟ در عوض چيزي كه براش مي جنگيدند چه خدمتي بهشون كرده ؟


در مورد دانشمندان غیر اسلامی که فرمودین تحقیق و پرس و جو کردم و متوجه شدم که ارسطو در کتاب ما بعد الطبیعه خودش به این نکته اشاره کرده و در اون کتاب ارسطو معتقد بوده که افلاطون هم همین نظر رو داشته. البته من این کتاب رو نخوندم ولی از کسی که این کتاب رو خونده بود پرسیدم.
البته شما میتونین به آدرس زیر هم مراجعه کنین. هرچند که نظر خود من رو هم به طور 100 درصد جلب نکرد و خودم دارم باز هم به دنبال دلایل محکمتری میگردم:

من هم متاسفانه هنوز موفق به خوندن مابعدالطبيعه نشدم پس نميتونم در موردش نظري بدم . دو منبعي كه فرموديد رو اجمالا مطالعه كردم (حتما قبول داريد كه مقالات فلسفي نياز به درك عميق دارن و من متاسفانه فرصت كافي براي مطالعه و درك كامل اون ندارم ،‌فكر نمكنم شما هم به اون دقت خونده باشيد مقاله رو )
اما در اون مطالعه اجمالي در مقاله اول چيزي در مورد ترجيح عدم بر اسفل نديدم ،‌چيزي كه مورد بحث قرار گرفته مفاهيم عدم و وجود در ديدگاه فلاسفه مختلف هست . اگر جايي رو شما در اون مقاله پيدا كرديد كه به اين موضوع پرداخته بگيد تا در موردش بحث كنيم .

اين نكته رو هم اضافه كنم كه اين كه فلاسفه چه نظري دادن ،‌در مورد كل بشريت صدق نميكنه . فلاسفه ،‌فلسفه عدم ،‌اسفل و وجود رو از ديد فلسفه مقايسه ميكنن . نه از ديد انسان زنده !‌
ديد فلسفي هميشه هم پاسخ گو نيست !‌
مثلا ديد فلسفي به يك ديوار ميتونه چيزي باشه كه جلوي پيشرفت رو ميگيره ،‌يا چيزي كه به سوي آسمان ميره ،‌پس تعالي بخشه !‌ يا هرچي ...

بهتره بحث رو به قدري گسترش نديم كه نتونيم جمعش كنيم !


و اما نظر شخصی من در مورد سوال شما:
اگه من تو جزیره ی آدم خورها قرار باشه سرخ بشم، اگه از روی اعتقاداتم باشه، یعنی اگه قرار باشه توسط اونها به خاطر اعتقاداتم کشته بشم، گرچه قطعا از اینگونه مردن میترسم (چون ایمانم به اون شدت کامل نیست) ولی وجود و بودنم را حتی در این شرایط به عدم ترجیح میدم. چون طبق باورهای من، این شرایط اصلا اسفل نیست. (مثل بسیاری از افرادی که در طول تاریخ توسط افراد دیگری شکنجه شدند و حتی زیر شکنجه چشم از جهان بستند ولی حتی یک لحظه به اینکه چرا هنوز به اعتقاداتشون پایبند موندن، شک نکردند!) ولی اگه به خاطر خطاها و نافرمانیهایی باشه که از خدای خودم مرتکب شدم و سزای اون گناهان، در قیامت سرخ شدن در دیگ روغن جهنمی باشه، آرزو میکنم که ای کاش از اول به وجود نمیومدم و عدم میبودم چرا که این شرایط واقعا اسفل هستش.

نه ،‌ مفهوم نبودن يعني شما ملزم به پذيرفتن هيچ اعتقادي در اون زمينه نيستيد . يعني از شما سوال ميشه . ميخواي باشي و معتقد بشي و توي ديگ بري يا ميخاي نباشي ؟

در ضمن خودتون هم داريد ميگيد (نميخوام دوباره وارد بحث در مورد عدالت خداي شما بشم ولي دارم چيزي كه شما ميگيد رو نقد ميكنم)
توي اون مثال ،‌شما توي جزيره فرصت خطا كردن رو پيدا ميكنيد و ممكنه خطا كنيد . يعني مثلا به شما گفته ميشه اگر به فلان چيز پشت كني ،‌توي ديگ نميري ،‌و شما به فلان چيز پشت كني ولي خداي شما بگه نه ،‌ تو بايد ميرفتي توي ديگ و به اون چيز پشت نميكردي ،‌پس حالا برو توي جهنم . حالا با شما عدم رو ترجيح نمي داديد ؟
ضمن اين كه آرزوي نبودن هم گناهه ، چون چرا آوردن به كار خداست .

بعد از اون شما نوشتيد :


...در قیامت سرخ شدن در دیگ روغن جهنمی باشه، آرزو میکنم که ای کاش از اول به وجود نمیومدم و عدم میبودم چرا که این شرایط واقعا اسفل هستش .

خوب خودتون داريد ميفرماييد عدم رو به اسفل ترجيح مي ديد ...


من هم از شما نخواستم که با زبونی با من حرف بزنین که فکر میکنین باعث بشه من متوجه بشم. اگه میبینین نمیتونین از دیدگاه خودتون بحث رو جلو ببرین، مشکل از خودتون و دیدگاه هاتونه وگرنه هر کسی به راحتی میتونه دیدگاه های شما رو درک کنه و از اون زاویه بهش نگاه کنه. چون دیدگاه های شما تماما مادیه و هیچ نقطه ی ماورایی نداره. برعکس این شما هستین که شاید نتونین از دیدگاه من و امثال من به اطراف خودتون بنگرین چون به برخی از فرضیات غیرمادی موجود در نگرش اسلامی اعتقاد ندارین.

چرا خواستيد .

همون مثال قوري و سماور ! آوردن دليلي كه هيچ كس نه بتونه ردش كنه ،‌نه اثباتش كنه ،‌نه اثباتش كنه ،‌ساده ترين كار دنياست !!
مثلا من به شما اطمينان ميدم در فاصله 500 هزار مليارد سال نوري از كهكشان راه شيري يك عدد مداد تراش در آسمان در حال گردش حول محود خورشيد خودشه !‌
حالا شما ثابت كن اين طور نيست !
اين اصلا افتخار كردن نداره !

اگر ميخوايد به ديدگاهتون افتخار ميكنيد بهتره به من اثبات كنيد كه ديدگاه شما بهتر از ديدگاه منه (چيزي كه موضوع بحث ما بود ولي درباره همه چيز بحث كرديم غير از اين !)

من از ديدگاه شما به ديدگاه خودم رسيدم !‌ يعني از اعتقاد به بي اعتقادي . چون ديدگاه فعلي ام بيشتر و بهتر جواب سوالاتم رو ميداده .


خدا از دهنت بشنوه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خب شما که خودت الله رو قبول نداری چرا میای با فرض گرفتن وجود الله، در مورد خالق نبودن و نیاز او به مخلوقاتش، اینجا مطلب میذاری؟؟ لطفا روی اصولت ثابت بمون.

اشعار دوستتون رو هم نگه دارین برای خودتون. میترسم حتی خوندنش هم اون دنیا گربنگیر من بشه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


من روي اصولم ثابت هستم ،‌ولي صحبتي كه يك معلم ابتدايي با بچه هاي كلاس اولي ميكنه لحنش فرق داره با صحبتي كه با استاد خودش توي دانشگاهش ميكنه !‌(مثل)

خيلي محترمانه فكر ميكنم شما دنبال بهانه ميگرديد كه يه چيزي بگيد كه يه چيزي گفته باشيد !‌ البته حمل بر بي احترامي نباشه ولي مشكلات نوشتار هاي شما هم تا بدين جا كم نبوده ولي من با اين لحن برخورد نميكنم چون سعي ميكنم از بحث با طرف مقابل نتيجه اي بگيرم و هدفم گرفتن وقت اون طرف نيست . خصوصيت مذهبي مآبان همينه كه اعتماد به نفسشون رو به حدي زياد كردن كه كوچكترين احتمالي بر خطا بودن عقايدشون نميدن !‌ و و خودشون رو عقل كل ميدونند !‌

آها ،‌ دقيقا با همين استنباط كه دليلي بر بند پاياني جملات قبلي ام هست ميگم كه شما هم خداي خودتون رو نگه داريد براي خودتون چون توي همين دنيا بدجوري گريبان گير ما شده !‌ كاش اين استنباط رو همه عملا قبول داشتن و در اون صورت هيچ وقت من در مورد عقايدم با كسي بحث نميكردم !‌


مشکل از اونجایی شروع شد که شما از اول مشخص نکردین که اساسا خدا اعتقاد ندارین. بلکه جوری وانمود کردین که فقط با عدالت خدا مشکل دارین. (اینم جزء همون آفتهای بحث های اینچنینیه که خدمتتون عرض کردم و شما بعد از مدتی با چند پله عقب نشینی منکر اصل وجود خدا هم شدید) وگرنه اگه من از اول فرض رو بر انکار خدا از جانب شما میذاشتم، اون مثال رو مطرح نمیکردم. پس لطفا روی اون مثال اینقدر مانور ندین چرا که کوتاهی از جانب خودتون بود.


من هيچ چيز رو وانمود نكردم و در اولين پاسخم به اولين پست شما رك و پوست كنده عقايدم رو مطرح كردم و گفتم به خدا اعتقاد ندارم . و حتي يك قدم از عقايدم عقب ننشستم .

دوست عزيز مثل اين كه شما از عقايد امثال خودتون به خوبي خبر نداريد . ميدونيد اگر همين صحبت هاي من در دانشگاه و به صورت حضوري با يك شخص معتقد مطرح بشه ،‌من به جرم ارتداد يا حتي عناد به اعدام محكوم هستم ؟
بله اين مشكلي كه شما به وجود آورديد . من با عدالت خدا شروع كردم چون شبهه آوردن جرمش اعدام نيست لا اقل !‌ و در محيط فروم هم شما فكر نميكنم يادت بياد ولي يه روزي اون بالاي انجمن در كنار بحث سياسي بحث مذهبي و ديني هم نوشته شده بود و همون طور كه گفتم شديدا هم بر خورد ميشد ،‌كه اون هم كمي از اعدام در فروم نداشت !‌
اما اين كه من از عقايد خودم عقب بنشينم ،‌نخير چنين چيزي نيست .

كوتاهي از جانب من نبود . چون من در اولين گفت و گوي بين جمع دونفره من و شما بهتون گفتم كه عقيدم چي هست و من هم روي مثال مانور ندادم ،‌بلكه شما داديد !‌خدا رو شكر شواهدش موجوده كه هرچي من گفتم در پاسخ به مانور هاي شما بوده !‌

و هنوز هم پاسخي كه ميخواستيد بديد رو نداديد


دیگه لازم نیست دلیل منطقی بیارین چون اصلا دیگه این داستان در حیطه ی اظهار نظر شما به عنوان کسی که در اصل وجود خدا اشکال داره، قرار نمیگیره.

پس بيايد اصل وجود خدا رو مورد بررسي قرار بديم به جاي بحث هاي متفرقه .


عجب!!!!!!!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خوب شد گفتین [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

البته من اين رو خوب ميدونم ،‌ولي شما نميدونستيد كه خوب شد دونستيد و الان ميدونيد چرا من هم الله و خدا رو ميشناسم !‌


خیلی برای من جالبه که کسی مثل شما که به وضوح از روی صحبتهاش میشه فهمید که تنها آشنایی مختصری با نگرش اسلامی داره

آشنايي در همين حد هم براي انزجار كافيه ،‌شما اسمش رو ميزاريد سطحي ؟ پس حتما اسلام شناس بزرگي هستيد كه به اين راحتي و به اين سرعت در مورد شناخت ديگران قضاوت ميكنيد

(يه جمله اي يادمه يه روز توي قرآن خودندم كه نوشته بود واي بر قضاوت كنندگان !! اشتباه كه نميگم ؟!)



آخه عزیز من!! از کجای قرآن شما برداشت کردی که خدای مسلمانان (یا همون الله که شما میفرمایین) شخصیت محور بوده و فقط کارش نظارت و حساب کتابه؟؟؟ نه دیگه ... بگو از کجای قرآن برداشت کردی تا ما هم بدونیم. همینطور نظرات شخصی خودت رو به اسم قرآن مینویسی و انتظار هم داری که من به شما نگم که داری استفاده ی ابزاری میکنی

سوره اول قرآن اينه ديگه ؟
(صرفا ترجمه)

به نام خداوند بخشنده مهربان .
كه رحمان و رحيم است .
مالك روز جزاست.
تنها تو را مي پرستيم و تنها از تو ياري ميخواهيم .
ما را به راه راست هدايت فرما .
راه آنان كه به آن ها نعمت دادي .
نه گمراهان .

ببخشيد اگه ترجمه ايراد داره ،‌ قبلا گفتم ترجمم خوب نيست !

سوره نبا هست ،‌يا همچين چيزي ! آيه حول و حوش 30

و همه چيزشان را نوشتيم و در نامه حسابشان ثبت كرديم !‌

حال ندارم بشينم بنويسم اما تا همين جا :
خداي شما ميبخشه . مهر مي ورزه ،‌مالكيت داره ، ياري ميكنه ،‌ هدايت ميكنه ،‌نعمت ميده و ...
و حساب و كتاب هم كه ميكنه !‌
من به اين خدا ميگم شخصيت محور . يعني چي ؟ يعني شخصي كه اعمالش از چيزهايي نشات گرفته كه شخصيت انساني اون ها رو انجام ميده و لحظه به لحظه نشسته و به اعمال آفريدگانش نگاه ميكنه ،و ...
در مورد اين كه مسلمانان هم يك خداي شخصيت محور رو قبول دارن اگر كمي فكر كنيد متوجه قضيه خواهيد شد .

اصلا شما تعريفتون از شخصيت محوره چيه ؟ فكر نميكنم تعاريف يكساني داشته باشيم !

آها يعني شما ميگي خدايي كه قرآن رو ميگه ،‌همون خداييه كه بت پرستا مي پرستيدن ؟ و مفهوم هر دوش در ذهن شما و در ذهن بت پرستان يكسانه ؟!
بله ،‌اون جمله شما مال قرآنه ديگه ؟ ،‌قرآن شما براي بيان خدا كلمه اي جز الله هم بلده ؟
بهتره با واژه ها بازي نكنيم . اين جمله شما هم توجيه نداره ،‌شما جمله قرآن رو آورديد و من گفتم الله در قرآن متولد شد . من الله رو خدايي معرفي كردم كه قرآن رو ميگه و دين اسلام رو بيان ميكنه . الان هم چيزي جز اين نميبينم . حالا اگر شما ميگيد ،‌بت پرستان هم همون الله كه قرآن رو گفته رو مي پرستيدن ،‌خودش داستاني هست جالب ! كه من وقت بحث كردن در مورد اين مساله بديهي رو ندارم . كه وقتي اللهي كه من تعريف ميكنم در قرآن متولد ميشه ،‌چطور قبل از اون پرستيده ميشده !‌ (اون رو اسمش رو ميگذارم خداي بت پرستان ،‌ بر وزن خداي گاو پرستان ،نه الله)
نه ،‌شما ذهنتون به قدري شست و شو داده شده كه نميشه مفاهيم رو درونش تعريف كرد و فقط حرف خودتون رو ميزنيد !‌ والا تفاوت بين الله و خدا براي من واضحه .

اين كه قرآن رو قبول ندارم هم كه البته . از اولش هم تا الان چند بار گفتم ،‌به پست هاي قبلي رجوع كنيد .


من از اونجایی فهمیدم شما قرآن رو نخوندین که در گوشه گوشه ی نوشته هاتون داد میزنه. شما اگر هم ترجمه ی قرآن رو خونده باشین (که بعید میدونم ترجمه ی تمام قرآن رو خونده باشین. لطفا اگه واقعا یک دور تمام ترجمه ی قرآن رو خوندین بفرمایین) برای فهمیدن و سنجیدن درستی آیات قرآن این کار رو نکردین بلکه فقط دنبال اشکال تراشیدن به قرآن بودین و همواره با پیشفرضهای ذهنی منفی به سراغ آیات قرآن رفتین.
در ضمن از شما که انسان تحصیلکرده ای هستین و همونطور که فرمودین در دانشگاه درس میخونین و ظاهرا دارین خودتون رو برای کنکور ارشد آماده میکنین، بعیده که حتی یه کلمه عربی هم متوجه نشین چرا که حتما تستهای عربی کنکور سراسری رو تا حدودی زدین که کنکور قبول شدین دیگه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


بله ،‌من قرآن رو يك بار كامل و چندين و چند بار بسته به مورد خوندم (ترجمه)
نخير ،‌وقتي خوندم استارت بي اعتقادي من زده شد و الا بار اول از روي كنجكاوي و اطلاع خوندم .

نخير ،‌اين طور فرض كنيد كه من عربي رو صفر زدم . درس هاي ديگه جبرانش رو كرد !‌




بیان مثالهایی که خودتون هم در اصل قبول ندارین و فقط به خاطر اینکه تو بحث ممکنه به کمکتون بیاد و از لحاظ روانی به طرف مقابل مسلط بشین، مساله ایه که مطمئنا شما هم اون رو از من نمی پذیرین. پس لطفا خودتون هم رعایت کنین.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

پس شما ميگيد قرآن من اسم قرآن رو نيارم چون بهش اعتقاد ندارم ؟!‌
با اين حساب بهتره بحث رو تموم كنيم !‌ يا شما خدا رو به من معرفي كنيد لطفا از ديد خودتون و من از شما سوال ميكنم ، چطوره ؟!!


متاسفانه همفکران شما و گاها خود شما دست به انجام چنین کاری میزنین. متاسفانه بنده بارها در محافل مختلف شاهد بودم که امثال شما، در مورد مباحث مختلف عرفانی و معنوی که مطمئنا بویی از اون مسائل هم به مشام اون افراد نرسیده، صراحتا اظهار نظر میکنن. پس لطفا اگه شما در آینده چنین افرادی رو دیدین از طرف خودتون به اونها بگین که اینکار رو نکنن.




فعلا كه شما از اين افراد حمايت ميكنيد . از مواضعتون عقب نشستيد ؟


دوست من ،‌متاسفانه فرصتم به شدت تمامه .

لطفا بيايد اين بحث رو تا به ثريا نرسيده تمومش كنيم و از بيخ و بن شما به من بگيد خداييي كه قول داريد رو براش شاهد بياريد و ببه من بشناسونيدش !‌

ممنون

---------- Post added at 11:48 PM ---------- Previous post was at 11:46 PM ----------

در ضمن حتما ميدونيد كه من و شايد هم شما هر روز فرصت براي گذاشتن روي بحث هاي به اين طولاني رو ندارم .
پس بحث رو از اين به بعد كوتاه و مفيد پيش ببريم .

Mohammad Hosseyn
30-11-2010, 00:16
چه جوری می خوای به کسی که معتقد هر چیزی که تموم میشه پوچه و باید به چیزی که پایان نداره دل بست ثابت کنی که راه شما پوچ نیست واقعا هدف اونا خیلی بالاست در مرحله اول برای هرکی که ندونه فکر میکنه خیالات پوچ و خامه ولی کمی بیای میفهمی نه خیلی هم بی اساس نیست به هر حال اعتقادیه که از بچگی باهاش بزرگ شدیم و الانم سعی داریم بهش برسیم ولی واقعا بعضی ها آدم رو دلسرد میکنن :2:
نبود خدا نه فکر کنم اشتباه تایپی بود ولی اگر اشتباه نبود بدونیدحرف منو درست نخوندید
جمله ی مشهور میگه هرچی هست از اوست نیستی ها که دیگه نیستن خودتم داری میگی نیستن بعد میگی پس خالق به وجودشون اورده پس خالقم ازشون خالی نیست کمی فکر کنی خیلی راحته

اشتباهت اینجائه که قبل از اینکه ببینی حقیقت ممکنه چی باشه به عقاید مختلف برچسب زدی ... اصلا شاید واقعا دنیا بی هدف باشه. بقول مرتضی شاید نیچه دیوانه نبود ، ما دیوانه هستیم ... دیگه نمی دونیم به چه لفظی و مثالی بگیم که این جواب تکراری رو نشنویم !!

این جمله شما بود :

هر صفت و چیزی که وجود داره بر میگرده به اصلش که خدایه رزائل بر می گردن به نبود صفات خوب

شما صفت های خوب رو از خدا دونستی ... رزائل رو نبود صفت خوب که همون نبود خدا میشه دیگه !!

شما میگی نبود خوبی میشه بدی . من میگم هم خوبی در جهان هست هم بدی . هر دوی اینها وجود دارن و خالقشون خداست. خالق مطلق هم مگه میشه چیزی در وجودش نباشه و اونو خلق کنه !!
بخدا حرف من سادست ... نمی دونم چرا میخواید پیچیده کنید بحث رو ؟ :13:


من از علما استفاده ميكنم از قرآن استفاده ميكنم از نظر افراد عادي هم كمك ميگيرم و بعد حرف ميزنم‌ ، اگر شما به اين ميگيد نظر شخصي ، بله من نظر شخصيم رو گذاشتم !
وقتي حرف از گرايش ميشه يعني حتي وقتي اشتباه هم باشه فرد به اون گرايش داره ! در هر صورت گرايشش از اون طرف بيشتره !
ويل للمصلين .( واي بر نمازگزاران ) . الان نتيجه اي كه از اين آيه ميتوان گرفت خيلي وحشتناكه ! يا آيات مشابه !
آيه هاي قرآن گسسته نيست !‌پيوسته است !:20:
من کاری ندارم از کجا میگیرید ... بحثم سر اینه که دید خودتون رو برتر میدونید. (تحساسم اینطوره) بخاطر همین ممکنه در مقابل عقاید مخالف برخورد درست نداشته باشید. مثل اون جمله ای که بکار بردید که شما اسلام رو درست نفهمیدید و ... !!!
در مقابل من میگم در رد حرف شما جاهایی هست که بشه بحث کرد ... پیش داوری ممنوع !

بعد اینکه شما یه جمله که کامل نشده و جمله وابسته داره رو چرا مثال می زنی ؟ منطور جاییه که در مورد یه مسئله صحبت شده و جای دیگه میشه تفسیر دیگری داشت. نه اینکه جمله رو کامل نخونیم و بگیم وای بر نمازگذاران !!

Hasan.M
30-11-2010, 11:54
من کاری ندارم از کجا میگیرید ... بحثم سر اینه که دید خودتون رو برتر میدونید. (تحساسم اینطوره) بخاطر همین ممکنه در مقابل عقاید مخالف برخورد درست نداشته باشید. مثل اون جمله ای که بکار بردید که شما اسلام رو درست نفهمیدید و ... !!!
در مقابل من میگم در رد حرف شما جاهایی هست که بشه بحث کرد ... پیش داوری ممنوع !

بعد اینکه شما یه جمله که کامل نشده و جمله وابسته داره رو چرا مثال می زنی ؟ منطور جاییه که در مورد یه مسئله صحبت شده و جای دیگه میشه تفسیر دیگری داشت. نه اینکه جمله رو کامل نخونیم و بگیم وای بر نمازگذاران !!
چشم :46:
پس خوب شد خودت گفتي كه وابسته دارد !:31:حتي خودت اعتراف كردي كه وابسته به هم است !:11::11::11:

---------- Post added at 09:24 AM ---------- Previous post was at 09:20 AM ----------

جنابsharim من هنوز منتظر توضيحات شما درباره ي بني قريظه هستم ! اگه اين جا نميتونيد بزاريد با پست خصوصي برام بفرستيد !

---------- Post added at 09:24 AM ---------- Previous post was at 09:24 AM ----------

جنابsharim من هنوز منتظر توضيحات شما درباره ي بني قريظه هستم ! اگه اين جا نميتونيد بزاريد با پست خصوصي برام بفرستيد !

Hasan.M
30-11-2010, 16:19
سالهاست که داره سعی میشه از چپ و راست اسلام رو از بین ببرند چون واقعا بودن همچین دینی در درونشان سزاوار نیست و باید به همانی اعتقاد داشته باشند که اسمش آزادی است ! همانی که نام زیبای حقوق بشر را بر آن میگذارند ! همان عهدنامه ی فانتزی سازمان ملل که کسانی که خود آن را نوشته اند حاضر نیستند خودشان هم برای آن تره خورد کنند !
حق هم دارند که از اسلام انتقاد کنند چون اسلام مطالب زشت و ضد حقوق بشر زیر را دستورمیدهد :
اگر دختر و پسری را در خیابان دیدید که با هم صحبت میکنند نگاه خشمناکی به آنها بکنید که از کار خود پشیمان بشوند و حدالمقدور به یک نفر آدم پر رو مراجعه کنید که برود جلو و به آن ها بگوید " خجالت بکشید از این کارهای حرام " و یا اگر دیدید که در خیابان دختری به پسری سلام داد شک نکنید که آن دختر ، دختری است ناهنجار و ضد اخلاق و آن پسر هم صددرصد هرکس باشد فامیل او نیست !!!
دیگران را دید بزنید تا مبادا کار نامشروعی انجام دهند و اگر زمانی یک جایی خدای ناکرده چشمتان به یک رابطه ی جنسی روشن شد سریع به جاسوسی بپردازید و چند نفر دیگر را هم به عنوان شاهد دعوت کنید که باهم تماشا کنید ومهم نیست که آن دو زن و شوهر هستند یا نه و باید بیشتر بدبین باشید تا خوشبین و سریعا به منکرات خبر دهید که دستگیرشان کند و در صورتی که مدرک زن و شوهری نداشتند سریعا تا کمر در خاک فرو کرده و سنگسار نمایید !!! مبادا در اول کار که دارید جاسوسی میکنید حیا کنید و بی خیال قضیه شوید ؟؟!!!!
با زنان صحبت نکنید چون همدست شیطانند و شما را از راه خارج میکنند !
زنان باید حجاب ، این زنجیر بزرگ را همیشه همراه خود داشته باشند چون نباید در جامعه ظاهر شوند و باید متروک بمانند!
اگر زنتان زیاد پررو بازی درآورد اورا بزنید تا خون بالا بیاورد چون در قرآن نوشته که باید زد !
از طرفی دیگر هم اختیار زن باید دست یک مرد باشد چون زنان نادانند !
رابطه ی جنسی اصولا کار زشتی است و انسان زاهد باید از آن دوری کند .
سهم الارث پسر دوبرابر دختر است چون پسران از دختران مهم ترند و اصلا خداوند خداوند زن را برای کنیزی مرد آفریده ! ا حال از این زنان هم بگذریم تازه میرسیم به اسلامی که برده داری را مجاز شمرده و این عمل را تا جایی تصدیق میکند که امام صادق میفرماید :
غلامی که فرار کرده باشد هرگز به آسمان نمیرود.(حلیه المتقین ص115)
اسلام هیچ حرکتی برای از بین بردن بردگی درجهان نکرده بلکه آن را تایید و برآن تاکید کرده است ! زدن غلامان و نوکران را عزت میداند !
باز اگر از این مسئله هم بگذریم میرسیم به رفتار این انسانهای ضد حقوق بشر ( مسلمانان ) با مخالفانشان و کسانی که اعتقادی به دینشان ندارد ! کشتن آن ها را حلال شمرده و اصلا لحظه ای به آن ها امان نمیدهند ! از در مذاکره و تفهیم کردن موضوع برای مخالفانشان هم به هیچ وجه وارد نمیشوند و فقط میگویند که کافر باید کشته شود ! میگویند که باید به هیچ وجه به دشمن حق اظهار نظر نداد و درجا او را از بین برد !

حالا که این دین این همه زشت و ضد انسانی است ما شیطان پرست باشیم خیلی بهتر از خدای این اسلام است ولی لحظه ای صبر کن دوست من چون خیلی زود قضاوت کردی...........



تعجب نکن دوست من مطالب بالا هیچ کدام صحت ندارد و همه همه تهمت است !
مطالب بالا اسلامی است که جامعه ات به تو معرفی کرده است نه اسلام واقعی و حال باهم نگاهی دوباره و این بار نگاهی روشنفکرانه و محققانه به موضوع میکنیم ........

تک تک مسائل بالا( حقوق زن در اسلام ، ارتباط زن و مرد ، رفتار با مخالفان ، بردگی در اسلام و...)را با هم بررسی خواهیم کرد ولی این بار از دیدگاه یک جوینده ی حقیقت !

Hasan.M
30-11-2010, 16:47
بیایید قبل از بررسی این حقوق در اسلام یه نگاهی به جنبش های کنونی و حقوق زن در کشورهایی بیندازیم که ادعای رعایت این حقوق را دارند و ابتدا از کشور عشق، معشوق ، عطر و گل یعنی فرانسه شروع میکنیم !
کشوری که فریاد عشق به زن را سر میداد اکنون مجبور شده که روز به روز سازمان بهزیستی خود را قوی تر کند چون آمار طلاق بالاست و کودکانی هم که نتیجه ی زندگیهای ناموفق هستند روی دست کشور باد کرده اند ! نمونه ای از آمار رفتار این کشور عاشق پیشه در زیر ارائه شده است :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

گذشته از این اخلاق زیبای این کشور عاشق پیشه ی کنونی بیایید به کمی دور تر سفر کنیم یعنی یونان باستان ! جایی که زنان فرصت کوتاهی یافتند تا به مرکز اجتماع راه برند و ازنعمت تمدن آنروز بهره مند شوند اما این نیز یک مراعات احترام جنس زن نبود ، بلکه مقامی بود در انحصار عده ای زنان انگشت شمار که به جهت دارا بودن پاره اوصاف و خصوصیاتی به آن می رسیدند و گاهی هم برای عده ای از زنان پایتخت و شهرهای بزرگ این حق میسر می شد . اما نه به عنوان اینکه زن از جنس بشر است و از مزایای انسانیت بهره مند است ، بلکه برای این بود که اینگونه زن همه جا زینت بخش محافل عیاشی و یکنوع وسیله ی کامیابی و سرگرمی ثروتمندان عیاش بود ! اگر هم شک در این حرفهای من دارید به هالیوود و دیگر صنایع سینمایی خودشان رجوع کنید تا از فیلمهایی که راجع به این زمان میسازند این را بفهمید !یاتاریخی که به آن افتخار می کنند!
در همین آمریکای کنونی خودتان میدانید که چه رفتاری با زنان دارند . فریب حرفهایشان را نخورید و فقط به کشورشان بروید تا شاهد فروش زنان باشید و ببینید که چگونه نظام برده داری را دوباره احیا نموده اند ولی اکنون دیگر برده داری از نوع جنسی و خرید شخص با افتخار و روشنفکری است ! ژورنال های فروش زن ، شبکه های تبلیغ و فروش و اجاره ی زن شاهد حرفهای من هستند!

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زنان - پایگاه اطلاع‌رسانی "ناو" متعلق به سازمان ملی زنان آمریکا می‌نویسد: با وجود تمام تلاش‌های گروه‌های مدافع زنان برای دفاع از حقوق زنان در آمریکا طی دو دهه اخیر، همچنان آمار خشونت علیه زنان و تجاوز جنسی به آنها سرسام‌آور است.
به گزارش سرویس بین‌الملل شبکه ایران، حقوق زنان و حقوق مهاجران به آمریکا نیز از جمله حقوق است که مستمرا در جامعه آمریکا مورد تعرض واقع می‌شود. در این بخش از گزارش به شمه‌ای از شرایط این دو قشر در جامعه آمریکا پرداخته خواهد شد.
* نقض حقوق زنان در آمریکا
نظر به تبلیغات گسترده‌ای که آمریکایی‌ها در زمینه حقوق زنان به عمل می‌آورند، شاید تصور کلی بر این باشد که این کشور خود نباید در زمینه رعایت حقوق زنان مشکلی داشته باشد. فریادهای رژیم حاکم بر آمریکا یر سر کشورهای اسلامی به‌ خاطر آنچه نقض حقوق زنان خوانده می‌شود بلندتر از آن بوده است که کسی آن را نشنیده باشد. این در حالی است که گزارش‌های منتشر شده در این زمینه نشان می‌دهند که آمریکا از نظر رعایت حقوق زنان خود در وضعیتی نابهنجار قرار دارد.
پایگاه اطلاع‌رسانی "ساندویژن" در گزارشی با به تمسخر گرفتن ادعاهای آمریکا در خصوص نقض حقوق زنان در جوامع اسلامی می‌نویسد: سالانه بیش از 500 هزار تجاوز به زنان و دختران بالای 12 سال در آمریکا انجام می‌شود و تعداد سایر خشونت‌ها علیه این گروه از جامعه بیش 8/3 میلیون مورد است.
بنا بر گزارش فوق 20 تا 30 درصد زنانی که به به بخش اورژانس بیمارستان‌ها مراجعه می‌کنند آثار ضرب و شتم روی بدن خود دارند.
پایگاه اطلاع‌رسانی "ناو" متعلق به سازمان ملی زنان آمریکا نیز در این خصوص می‌نویسد: علی‌رغم تمام تلاش‌های گروه‌های مدافع زنان برای دفاع از حقوق زنان در آمریکا طی دو دهه اخیر، همچنان آمار خشونت علیه زنان و تجاوز جنسی به آنها سرسام‌آور است.
به طور کلی زنان آمریکایی با تبعیض استخدامی، تبعیض در دریافت حقوق دستمزد، رفتار ناشایست در محیط کار در دوران بارداری، خشونت جنسی و سایر خشونت‌هخا مواجه هستند.
پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان ملی زنان آمریکا (ناو) گزارش‌های جالب دیگری هم ارایه کرده است. به گزارش این پایگاه اطلاع‌‌رسانی در ایالات متحده زنان جوان کم‌درآمد در سنین بین 20 تا 24 سال بیشتر در معرض خشونت‌های خانگی و آزارهای جنسی قرار دارند و در هر 2 دقیقه یک نفر قربانی تجاوز می‌شود. از هر پنج دختر دانشجوی آمریکایی یک نفر مورد تجاوز قرار گرفته است و تنها کمتر از پنج درصد از این موارد به پلیس گزارش می‌شود.
پایگاه اینترنتی "اسلام فور تودی"، از جمله مراکز اطلاع‌رسانی مسلمانان آمریکا، علاوه بر تصریح بر وجود تبعیض علیه عموم زنان در ایالات متحده آمریکا خاطرنشان می سازد که زنان مسلمان در امریکا با مشکلاتی به مراتب بیشتر مواجه هستند و بیش از یک زن غیرمسلمان در معرض تبعیض و آزار قرار دارند.
این زنان به خاطر آنکه حجاب دارند اکثرا از اشتغال محرومند و به خاطر اینکه مسلمان بودن آنها واضح و روشن است هدف خشونت‌ها جنسی کسانی قرار می‌گیرند که با جهل خود نسبت به اسلام و تحت تاثیر رسانه‌های غربی با مسلمانان مشکل دارند.
* نقض حقوق مهاجرین در آمریکا
نقض حقوق مهاجرین در آمریکا به شکلی کاملا آشکار انجام می‌شود و آن‌گونه که "سیویل رایتس" در گزارش خود آورده است رسانه‌های آمریکایی، برخی قوانین مصوب و برخی گروه‌های افراطی مخالف با مهاجرت به آمریکا به خشونت علیه مهاجرین دامن می‌زنند. نقش رسانه‌های معروف آمریکایی نظیر "سی‌ان ان" در این میان کاملا مشهود است و گروه‌هایی همچون "فدراسیون اصلاحات مهاجرت در آمریکا" (FAIR) و "مرکز مطالعات مهاجرت" (CIS) نیز به خشونت علیه مهاجرین کمک می‌کنند.
دستگیری، بازداشت و بتازگرداندن جبری مهاجرین نیز از امور عادی در آمریکا است. «سازمان بین‌المللی مدافع حقوق بشر» در نیویورک در تاریخ 2 نوامبر 2009 براساس گزارش منتشر شده در پایگاه خبری «نیویورک تایمز» نوشت: از سال 1999 تا 2008 در حدود 1 میلیون و 400 هزار نفر از مهاجران دستگیر شده به کشورهایشان بازگردانده شده‌اند.
ده‌ها هزار نفر از ساکنان «لس‌آنجلس» و «فیلادلفیا» نیز که از مدت‌ها پیش به آمریکا مهاجرت کرده‌ بودند به زندان‌های دورافتاده مخصوص بازداشت مهاجران در «تگزاس» و «لوییزیانا» فرستاده شدند.
راساس گزارش دیگری که در همین پایگاه خبری منتشر شده است انجمن وکلای شهر نیویورک در اکتبر 2008 دادخواست تکان‌دهنده‌ای را که به امضای 100 تن از زندانیان مردی که بدون هیچ اتهام جنایی در زندان «واریک استریت فاسیلیتی» در جزیره «مان‌هاتان» نگهداری می‌شدند، دریافت کرد.
این زندانیان در این نامه اقامتگاه‌های کثیف و شلوغشان را توصیف کرده بودند، جایی که نیازهای مبرم و اساسی بهداشتی نادیده گرفته شده بود و زندانیان گرسنه مجبور بودند برای دریافت روزانه 1 دلار به سختی کار کنند. به گزارش پایگاه خبری «وال استریت ژورنال» در تاریخ 18 آگوست 2009، درمجموع 104 تن از مهاجرانی که در بازداشت سازمان امور گمرکی و مهاجرت آمریکا بوده‌اند جان خودشان را از دست داده‌اند.

از سوی دیگر برخی از گزارش‌ها نیز حکایت از تجاوز جنسی گسترده به مهاجرین در بازداشتگاه‌ها و زندان‌های آمریکا دارد. بسیاری از قربانیان تجاوز یا جرات شکایت کردن را ندارند و یا فرصت آن را پیدا نمی‌کنندو صدایشان به جایی نمی‌رسد.
این مسائل درحالی در آمریکا مطرح می‌شود که برخی گروه‌های حقوق بشر دیگر از قوانین سختگیرانه و سرکوبگرانه اخیر در ایالت آریزونا علیه مهاجران به شدت انتقاد و این قوانین را نقض آشکار حقوق بشر و تبعیض نژادی توصیف کردند.
حال این حرفی است که خودشون میزنند!

زنان - موسسه حمایت از حقوق زنان ایرلند (women s aid) اعلام کرد ازهر پنج زن ایرلندی، یک نفر ازسوی همسر یا همسر سابق خود مورد خشونت قرار می‌گیرد.
به گزارش واحد مرکزی خبر، در گزارش این موسسه تصریح شده است از سال 1996 میلادی 166 زن در ایرلند به قتل رسیده‌اند که 51 درصد از این موارد توسط همسر یا همسران سابق آنان بوده است.

این گزارش افزوده است: درسال 2009 میلادی 14 هزار مورد از انواع خشونت‌های داخلی تنها دریک موسسه خدماتی کمک به زنان ایرلند ثبت شده که از این موارد 8629 مورد سوء استفاده فیزیکی و 1679 مورد سوء استفاده مالی و اقتصادی و 826 مورد سوء استفاده جنسی بوده است.




[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زنان - مقامات اتریش اعلام کرده‌اند، از هر پنج زن اتریشی یک زن در زندگی خود مورد خشونت و هتک حرمت قرار گرفته است.
به گزارش پرس تی وی ،اورسلا پلاسنیک، وزیر امور خارجه سابق اتریش هم‌زمان با روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، درباره گسترش خشونت و آزار جنسی علیه زنان در این کشور ابراز تاسف کرد و افزود، از هر پنج زن اتریشی یک زن قربانی خشونت‌های داخلی قرار گرفته است.
در همین حال، گابریله هاینیش هوزک، وزیر امور زنان و خدمات مدنی اتریش ضمن ابراز تأسف و هم‌دردی درباره خشونت رایج در این کشور علیه زنان اظهار داشت، بسیاری از زنان اتریش به علت اوضاع بد اقتصادی و فشار خانواده‌، به ازدواج‌های ناخواسته و اجباری تن می‌دهند.
وی خشونت علیه زنان را نقض مسلم حقوق بشر دانست و تصریح کرد: "نمی‌توان این موضوع را نایده گرفت."
وزیر امور زنان اتریش در ادامه تصریح کرد، دولت این کشور برنامه مطالعاتی 16 روزه‌ای را برای آمار ازدواج‌های اجباری و نیز افزایش سطح دانش معلمان، کارگران و جوانان ترتیب داده است تا جامعه این کشور را از پیامدهای ادامه روند خشونت علیه زنان، آگاه کند.
بنابر آخرین آمارهای اعلام شده از سوی رسانه‌های اتریش، سالانه 200 زن اتریشی قربانی ازدواج‌های ناخواسته و اجباری می شوند.

درحالی که فروشگاهها لباس های تن مانکن را برای فروش در ویترین با برچسب قیمت به معرض نمایش می گذارند در اسراییل اخیرا زنانی که از کشورهای مختلف قاچاق شده اند با برچسب قیمت برای تن فروشی در ویترین به نمایش گذاشته شده اند.:18::18::18::18::18::18::18:
به نوشته این روزنامه، در ویترین فروشگاهی در " مرکز خرید دیزین گوف" در تل اویو پایتخت اسراییل تابلویی نصب شده که بر روی آن نوشته شده است "زنان برای فروش بر حسب سلیقه شخصی".
در این فروشگاه، هفت زن جوان با حالتی زننده درحالیکه بر روی آنها اتیکت قیمت زده شده است، در ویترین به نمایش گذاشته شده اند که نظر هر عابر پیاده ای را به خود جلب می کنند.
به نوشته قدسنا عابران در گفتگو با رسانه های اسراییلی گفته اند که ما ابتدا فکر می کردیم این زنان مانکنهای چوبی هستند که برای نمایش لباسها در ویترین قرار گرفته اند اما با جابجا شدن و پلک زدن آنها فهمیدیم که اینها انسان هستند. گفتیم شاید بجای مانکن های چوبی از این دخترخانم ها استفاده شده است پیگیرشدیم دیدیم خیر این ها برای فروش در ویترین مغازه قرارگرفته اند.
هاآرتض نوشت: بر روی اتیکت هر یک از زنان، سن، وزن و کشور محل تولد آنها درج شده است.

تصاویر زیر گوشه هایی از برده فروشی مدرن در اسراییل مدعی دمکراسی را نشان می دهد که توسط پایگاه خبری گتی ایمیج منتشر شده است:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]







حال که نگاهی به این کشورهای خوش رفتار با زن کردیم حال نگاهی به اسلام جنایت کار در حق زن می اندازیم :
اسلام نه تنها حقوق مرد و زن بلکه حقوق هر انسان با انسان دیگر را برابر میداند . اسلام وظیفه ی زن را هدف انسان میداند چون زنان منشا احساس بوده و کانون نشر اخلاق و تربیت در خانواده هستند و با کنترل محیط خانواده همه اهل خانواده را به سمت کمال هدایت میکنند و هدف آدمی نیز رسیدن به کمال است . اسلام به احساس زن به عنوان یک نقطه ضعف نگاه نمی کند که بتوان از طریق آن به او مسلط شد بلکه به احساس او مانند لوح پاکی نگاه میکند که نباید لکه دار شود و به همین دلیل نسبت به او دقت تمام را به کار میبرد تا مبادا تجربه ای ناموفق این لوح را بشکند و یا سیاه کند !
زنان به کودک و تربیت فرزند و به مدیریت خانواده علاقه دارند و موفقیت آنها نیز همیشه در طول تاریخ ثابت شده است و مدیریت خانواده مهترین حلقه در مدیریت جامعه است پس این وظیفه به هیچ وجه مسئولیت کوچکی نیست و نه تنها تاثیر زن در جامعه را نمیکاهد بلکه تاثیر مستقیم او بر جامعه را نشان می دهد . روشهایی جدید تربیتی که زنان در طول تاریخ ارائه دادند بیشمار است .
آن آیه ای که میگوید که زنان را بزنید کاملا اشتباه معنی کردید چون دستوری در زدن زن نشده بلکه آن آیه به ترک کردن اشاره دارد یعنی اگر زنان بدترین رفتار را هم با شما کردند شما فقط حق ترک اورا دارید !! و دوستانی که به زبان عربی آشنا هستند میتوانند این را بفهمند چون در جاهای دیگری از قرآن نیز " ضربوا" به معنای ترک کردن وجود داشته ودارد .
بیشتر بودن سهم الارث یک مرد به دلیل برتری او بر زن نیست بلکه دلیل دیگری دارد و دلیل آن نیز انفاق است یعنی انفاق برای مرد واجب و برای زن اختیاری است و اگر بررسی شود به گونه ای میتوان گفت که حقوق زن بیشتر نیز در نظر گرفته شده است زیرا میزان انفاقی که در طول عمر توسط مرد پرداخت می شود مانند خمس و زکات و .....بعضی مواقع از خود ارث هم بیشتر است ! در آیه ی 34 سوره ی نساء هم که خداوند میفرماید زنان را برمردان برتری دادیم منظور از برتری بیشتر بودن ارث است نه چیز دیگر و در ادامه خداوند خود دلیل این کار را میفرماید و میفرماید که چون انفاق بر آنان واجب است این نعمت به آنان داده شده است و این پیوستگی قرآن را نشان میدهد که آیه ای آیه ی دیگر را تفسیر میکند و اگر بخواهیم به هرکدام ازاین آیه ها به تنهایی نگاه کنیم سبب شک و تردید می شود .
اما در مورد پوشش باید یک سوال از خود شما پرسید و آن این است که آیا خود شما وقتی به یک مراسم رسمی میروید از پوشش بیشتر استفاده میکنید یا پوشش کمتر ؟؟! حتی روسای جمهور آمریکا ، فرانسه ، انگلیس و هرکشور دیگری که ادعای رعایت حقوق بشر را دارد هم میدانند که موقع رفتن به مجلس رسمی باید لباسی که با آن در رختخواب بودند را عوض کنند و با پوشش بیشتری حاضر شوند چون پوشش بیشتر در نهاد آدم یک ارزش شناخته می شود و حتی یک مرد نیز در دومکان مختلف از نظر ارزش ،
، دو لباس یکسان نمی پوشد و آیا کسی این دستور را به این افراد داده ؟؟!! یا خود این افراد برای حفظ شان خود این لباس ها را میپوشند ؟؟!!
خداوند زن را موجودی آزاد آفریده و به هیچ وجه آزادی او را منکر نمیشود بلکه به سبب احترام و ارزشی که در وجود یک زن وجود دارد و برای تایید کردن زنانی که حفظ شان و مقام می کنند و لباسی می پوشند که نشان دهنده ی ارزش و احترام آنهاست آیه نازل میکند و مهر تاییدی میزند بر این ارزش انسانی پس زن نه تنها برای دستور خدا بلکه بیشتر برای حفظ شان و ارزش خود این حجاب را رعایت میکند .
(نکته : اعتدال در هر کاری لازم است و به همین دلیل خداوند خود پوشاندن بیش از حد را در قرآن منکر شده است و از پوشاندن بیش از حد جلوگیری میکند .

زنان - بر اساس جدیدترین فتوای صادر شده توسط «کمیته پژوهش های علمی و فتوای عربستان سعودی»، کار کردن زنان به عنوان "فروشنده" حرام است.


به گزارش شیعه آنلاین با صدور این فتوا که روز گذشته (یکشنبه) صادر شد، جنجال چند ماهه ای که میان چهره های مختلف دینی وهابیت در عربستان سعودی بر سر حرمت یا عدم حرمت کار زنان به عنوان "فروشنده" به وجود آمده بود، پایان یافت.
گفته می شود در پی صدور این فتوا توسط «کمیته پژوهش های علمی و فتوای عربستان سعودی»، پیش بینی می شود برخی چهره ها و فعال دینی و اجتماعی و یا حتی مدافعان حقوق زنان نسبت به صدور چنین فتوایی اعتراض کنند.
متن کامل فتوای صادر شده توسط این کمیته بدین شرح است: جایز نیست که زن در محلی کار کند که در آن اختلاط با مرد وجود داشته باشد، و واجب این است که زنان از اماکنی که در آن مرد هست دوری کنند و به دنبال کاری بگردند که مباح و حلال باشد تا آنها را در معرض فتنه قرار ندهد. بنابراین کار کردن زنان به عنوان "فروشنده" از نظر شرعی حرام است.)
حال می شود فهمید که چرا آیات و معنی هایی که از آن ها در ذهن ما بود با احترامی که امامان و پیامبران ما برای زنان قائل شده اند سازگاری نداشت و ازاین به بعد وقتی می شنوید که پیامبر گفته خداوند اگر فاطمه نبود مرا هم نمی آفرید دیگر تعجب نمی کنید .



مریم مقدس:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

، زینب :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
،مادر ترزا :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فاطمه ، خدیجه و....این خانم ها زنان باارزش و برترجوامع شناخته می شوند و بیشتر ارزش این خانمها به خاطر حفظ شان و پاکدامنی و مهربانی و احساس آن ها بوده ، نه به خاطر جذابیتهای جسمیشان !
حال یه سری به گوگل بزنید و کلمه ی زن برتر را سرچ کنید تا ببینید که اکنون تصویر یک جستجوگر اینترنت از زن برتر چگونه است ! فکر است ؟! معنوی و ارزش است ؟؟!!یا جسم!

Mohammad Hosseyn
01-12-2010, 00:38
arzeva عزیز ... نوشته ی خوبی بود ... ولی مشکلی در نوع مقایسه شما وجود دارد ... که عرض میکنم.
در مورد پست قبلی که گفتم جمله وابسته داره. بله . قبول دارم. ولی همه جای قرآن اینطور نیست. بعضی جاها جمله وابسته موجود نیست. حرف تمام شدست (منظور حرف رسیده). ولی با جاهای دیگه تناقض داره. اون جمله ای که شما نوشتید اصلا تموم نشده بود که بشه قضاوتی کرد. ولی خیلی از جملات تموم میشن و میشه قضاوت کرد .

مثل :

و زنان شوهردار [نيز بر شما حرام شده است] به استثناى زنانى كه مالك آنان شده‏ايد [اين] فريضه الهى است كه بر شما مقرر گرديده است و غير از اين [زنان نامبرده] براى شما حلال است. سوره نساء - آیه 24

در مورد پست بعدی ، کاملا جنبه مذهبی داشت ... زیاد نمیشه وارد جزئیاتش شد ... اینجا هم باید تمرکز اصلی روی مسائل مربوط به فلسفه باشه. به هر حال ؛

حرف شما تا یه حدودی درست ، یعنی بعضی جاها بعضی چیزا به اسلام نسبت داده شده ... ولی نه همه جاها. مثال بارزش همین آیه ای که بالا نوشتم. واقعا منظور آیه سخت نیست و کاملا واضحه که به شما حق مالکیت به زن رو در شرایطی میده (احتمالا در جنگ و امثالهم) . این چیزی جز برده داری نیست. فقط ورژنش الهی هست.

حالا میخوام بحث اصلی رو بزارم روی نوع مقایسه شما ، که کاملا غیر منصفانست ، و کاری به جزئبات ندارم.

شما دست گذاشته اید روی آمار دو کشور که شرایط متفاوت دارند و همینطور تفکر متفاوت. بعد در مقام مقایسه فقط تفکر متفاوت اونها رو ملاک گذاشتید.و علت نابسامانی رو اون دونستید.
مثل دوستی که گفته بود این کشورهای اسکاندیناوی همه معتاد مفنگی هستن و فرهنگ ندارن ، در حالی که ایشون در نظر نگرفت که اونجا مخدر اراده . اگه مخدر ایران ازاد بشه من و شما و همه میریم دنبالش ، اون موقع مقایسه میشه کرد.

وقتی می خواستی اسلام و غرب رو مقایسه کنی ، گفتی برداشتی که ما از اسلام داریم برداشت غلط و تحریف شده و ... هست که به ما منتقل شده (از جامعه) ... ولی وقتی رسیدی به غرب ، شروع کردی به نقد و کوبیدن وضعیت اونجا و این وضعیت رو ناشی از تفکر اونجا دونستی. ولی هیچ فکر کردی که ایرادی که به تفکر ما از اسلام وارده ، به تفکر شما از غرب هم وارده ؟
این چیزی که شما از غرب می بینید از دو جهت اون چیزی نیست که در عمق تفکر اونها وجود داره.
جهت اول : برای مثال ونهایی که سازمان ملل و تفکر حقوق بشر رو پایه ریزی کردند ، واقعا به این اصول اعتقاد داشتند. ولی کسانی که در اجرا میخوان اونها رو پیاده کنند در عمق وجودشون بهش اعتقادی ندارن ، اینجاست که همون اتفاقی می افته که برای اسلام امروز افتاده. ممکنه اونهایی که پایه اسلام رو چیدن (پیامبر و ... ) واقعا به اعتقادات ایمان داشته باشند. ولی کاملا مشهوده که کمتر کسی از ته قلب اعتقاد داره ، و همه اون رو برای نفع خود از اسمش استفاده میکنند.
جهت دوم : اینکه پایه ی همه چیز در غرب بر ازادیست ، ولی در اسلام محدودیت . این باعث میشه مقایسه فرهنگ ملت ها سخت بشه. گفتم همین آزادی رو بیار تو کشور ما. مطمئن باش اگه س+/ک+}س ، اسلحه و مخدر ، در ایران آزاد بشه ما نسلمون منقرض میشه. یعنی من یکی شکی ندارم.

در مورد آزار زنان ، اول اینکه باید آمار مطمئن و کامل در دست باشه تا بشه مقایسه کرد (از منبع درست). وقتی من دارم می بینم که مردی به همسرش بدترین خشونت های عاطفی رو میکنه ، ولی زن بخاطر مشکلات بعد طلاق در جامعه ما ، جیکشم در نمیاد ، و اونوقت در امار های ما هم جایی نمیگیره ، به چیه جامعه باید بنازم ؟
در غرب ، مرد به زنش بگه بالا چشت ابروئه میگن خشونت علیه زن. اینجا باید بزنه بکشه تا بگن خشن بود یکم !! اونجا طلاق بگیره مشکلاتش حل میشه میره پی کارش. اینجا بعد طلاق تازه باید با جامعه ی عقب موندش سروکله بزنه و سرکوفت بخوره. این همون مصادیق تفاوت دو جامعه ایست که شما می خوای مقایسه کنیدشون. نمی خوام بگم اونجا خشونت ها و تجاوز های شدید نیست. یا اینجا هست. من از این بابت بی اطلاعم. میخوام بگم آمار برداشت شده قابل مقایسه نیست.

خلاصه کلام :
در اندیشه غرب اگر جایی شنیدید که گفتند به زن خشونت کنید ، آنگاه بیایید و اندیشه را بکوبید . ولی بدبختی این است که در اندیشه مذهب ما بعضی جاها شما را مجاز میکند ! تفکر هر چقدر درست هم باشد اگر به دست عده ای وحشی و نا متمدن برسد باز جامعه درست شدنی نیست. و ایراد به اندیشه نیست. ایراد به چیزی دیگری وارد است. تا زمانی که ایدئولوژی از اعمال وحشیانه دفاع نکند .
اگر در غرب خشونت علیه زن باشد ، نهادهایی هستن که با متخلفان به شدت برخورد میکنند. ولی در جامعه ی پاک ما که صدای زنان به امار گیرهایمان نمیرسد !!

Hasan.M
01-12-2010, 13:02
arzeva عزیز ... نوشته ی خوبی بود ... ولی مشکلی در نوع مقایسه شما وجود دارد ... که عرض میکنم.
در مورد پست قبلی که گفتم جمله وابسته داره. بله . قبول دارم. ولی همه جای قرآن اینطور نیست. بعضی جاها جمله وابسته موجود نیست. حرف تمام شدست (منظور حرف رسیده). ولی با جاهای دیگه تناقض داره. اون جمله ای که شما نوشتید اصلا تموم نشده بود که بشه قضاوتی کرد. ولی خیلی از جملات تموم میشن و میشه قضاوت کرد .

مثل :

]و زنان شوهردار [نيز بر شما حرام شده است] به استثناى زنانى كه مالك آنان شده‏ايد [اين] فريضه الهى است كه بر شما مقرر گرديده است و غير از اين [زنان نامبرده] براى شما حلال است. سوره نساء - آیه 24

در مورد پست بعدی ، کاملا جنبه مذهبی داشت ... زیاد نمیشه وارد جزئیاتش شد ... اینجا هم باید تمرکز اصلی روی مسائل مربوط به فلسفه باشه. به هر حال ؛

حرف شما تا یه حدودی درست ، یعنی بعضی جاها بعضی چیزا به اسلام نسبت داده شده ... ولی نه همه جاها. مثال بارزش همین آیه ای که بالا نوشتم. واقعا منظور آیه سخت نیست و کاملا واضحه که به شما حق مالکیت به زن رو در شرایطی میده (احتمالا در جنگ و امثالهم) . این چیزی جز برده داری نیست. فقط ورژنش الهی هست.

حالا میخوام بحث اصلی رو بزارم روی نوع مقایسه شما ، که کاملا غیر منصفانست ، و کاری به جزئبات ندارم.

شما دست گذاشته اید روی آمار دو کشور که شرایط متفاوت دارند و همینطور تفکر متفاوت. بعد در مقام مقایسه فقط تفکر متفاوت اونها رو ملاک گذاشتید.و علت نابسامانی رو اون دونستید.
مثل دوستی که گفته بود این کشورهای اسکاندیناوی همه معتاد مفنگی هستن و فرهنگ ندارن ، در حالی که ایشون در نظر نگرفت که اونجا مخدر اراده . اگه مخدر ایران ازاد بشه من و شما و همه میریم دنبالش ، اون موقع مقایسه میشه کرد.

وقتی می خواستی اسلام و غرب رو مقایسه کنی ، گفتی برداشتی که ما از اسلام داریم برداشت غلط و تحریف شده و ... هست که به ما منتقل شده (از جامعه) ... ولی وقتی رسیدی به غرب ، شروع کردی به نقد و کوبیدن وضعیت اونجا و این وضعیت رو ناشی از تفکر اونجا دونستی. ولی هیچ فکر کردی که ایرادی که به تفکر ما از اسلام وارده ، به تفکر شما از غرب هم وارده ؟
این چیزی که شما از غرب می بینید از دو جهت اون چیزی نیست که در عمق تفکر اونها وجود داره.
جهت اول : برای مثال ونهایی که سازمان ملل و تفکر حقوق بشر رو پایه ریزی کردند ، واقعا به این اصول اعتقاد داشتند. ولی کسانی که در اجرا میخوان اونها رو پیاده کنند در عمق وجودشون بهش اعتقادی ندارن ، اینجاست که همون اتفاقی می افته که برای اسلام امروز افتاده. ممکنه اونهایی که پایه اسلام رو چیدن (پیامبر و ... ) واقعا به اعتقادات ایمان داشته باشند. ولی کاملا مشهوده که کمتر کسی از ته قلب اعتقاد داره ، و همه اون رو برای نفع خود از اسمش استفاده میکنند.
جهت دوم : اینکه پایه ی همه چیز در غرب بر ازادیست ، ولی در اسلام محدودیت . این باعث میشه مقایسه فرهنگ ملت ها سخت بشه. گفتم همین آزادی رو بیار تو کشور ما. مطمئن باش اگه س+/ک+}س ، اسلحه و مخدر ، در ایران آزاد بشه ما نسلمون منقرض میشه. یعنی من یکی شکی ندارم.

در مورد آزار زنان ، اول اینکه باید آمار مطمئن و کامل در دست باشه تا بشه مقایسه کرد (از منبع درست). وقتی من دارم می بینم که مردی به همسرش بدترین خشونت های عاطفی رو میکنه ، ولی زن بخاطر مشکلات بعد طلاق در جامعه ما ، جیکشم در نمیاد ، و اونوقت در امار های ما هم جایی نمیگیره ، به چیه جامعه باید بنازم ؟
در غرب ، مرد به زنش بگه بالا چشت ابروئه میگن خشونت علیه زن. اینجا باید بزنه بکشه تا بگن خشن بود یکم !! اونجا طلاق بگیره مشکلاتش حل میشه میره پی کارش. اینجا بعد طلاق تازه باید با جامعه ی عقب موندش سروکله بزنه و سرکوفت بخوره. این همون مصادیق تفاوت دو جامعه ایست که شما می خوای مقایسه کنیدشون. نمی خوام بگم اونجا خشونت ها و تجاوز های شدید نیست. یا اینجا هست. من از این بابت بی اطلاعم. میخوام بگم آمار برداشت شده قابل مقایسه نیست.

خلاصه کلام :
در اندیشه غرب اگر جایی شنیدید که گفتند به زن خشونت کنید ، آنگاه بیایید و اندیشه را بکوبید . ولی بدبختی این است که در اندیشه مذهب ما بعضی جاها شما را مجاز میکند ! تفکر هر چقدر درست هم باشد اگر به دست عده ای وحشی و نا متمدن برسد باز جامعه درست شدنی نیست. و ایراد به اندیشه نیست. ایراد به چیزی دیگری وارد است. تا زمانی که ایدئولوژی از اعمال وحشیانه دفاع نکند .
اگر در غرب خشونت علیه زن باشد ، نهادهایی هستن که با متخلفان به شدت برخورد میکنند. ولی در جامعه ی پاک ما که صدای زنان به امار گیرهایمان نمیرسد !!
عزت از آن خداست !شمامحبت داري!
ممنون از تشكرت :11:
درمورد آيه اي كه گذاشتي بايد بگم كه مربوط به حقوق زن نيست بلكه مربوط به موضوع اسلام و برده داري است كه به اميد خدا دارم پستي مثل همين پست حقوق زن براش آماده ميكنم !اگر راجع به حقوق زن سوالي و اشكالي به اسلام و احيانا به فلسفه ي اسلام (خردگرايي اسلامي) اشكالي ميبنيد عرض كنيد تا باهم بررسي كنيم !:20: اين كه بگيد ظلم شده كه نشد حرف! :20:بگيد كجاشده و چطور شده و چرا شده ؟!خيلي ممنون ميشم اگه اينجور سوالات رو پيداكنيد واينجا قرار بديد چون اين پست نمونه ي كوچكي از يك كتاب الكترونيكي است كه در حال تهيه ي آن هستم و هرچه سوال و جواب بيشتر باشد كتاب بهتر ميشود ! سايت "جامعه و جنسيت " كه اصلا به هيچ وجه هم نبستنش الان داره همچين سوالات و اتهاماتي رو به اسلام وارد ميكنه !
درمورد آمار هم همين كافي كه خود جامعه ي زنان آمريكا داره ميگه كه به ما ظلم ميشه !:41:گمان نكنم ديگه آوردن آمار نياز باشه !
جامعه ي زنان ايراني هم وجود دارند وفعاليت شاياني هم دارند كه قابل ستايش است ! :11: به سايت هاي جامعه ي زنان سري بزنيد و مصوبات حقوق زن رو ببينيد ! اگر در حق كسي داره ظلم ميشه حتما به حقوق خودش آشنا نيست !:41:نميدونم در كدوم كشور زندگي ميكنيد ولي من در جامعه ام پايمال شدن حقوق زن نميبينم ! نمونه اش چند وقت قبل كه يه دختر داشت با مشت ميزد تو صورت مرده و وسط خيابون يقه اش رو چسبيده بود كه چرا چپ نگاه كردي!!!!!!!!!!!!:18::31:اگر ظلمي هم شد در حق اون مرد شد !:20:
اين قدر تبليغ عليه خودمون به خودمون كردن كه هنوز به يك كشوري سفر نكرده داريم ميگيم كه اونجا حقوق زن رعايت ميشه يا نميشه ! اصلا نگاه نميكنيم ببينيم كه زناي اونجا دارن چي ميگن ! خودشون دارن چي ميگن !
ميدونم تبليغات خيلي قويه ولي نه ديگه تا اين حد كه خودشون دارن ميگن ولي ما گوشمون رو ببنديم بگيم نه خودشون دروغ ميگن از خوشيه زياده !!!:31::41:
بهتر حداقل من يه نفر از اين به بعد وقتي مقايسه ميكنم ديگه هي خودم رو نكوبم و نگم بدبختم و حقم داره خورده ميشه !
در مورد ايدئولوژي ها و افكار هم يك پست كامل به اميد خدا خواهم نوشت كه در اونجا مسائل عقلي اونها رو هم بااسلام و خردگرايي اون ها با خردگرايي اسلامي رو هم مقايسه خواهم كرد !
عجله نكن دوست من نظرياتشون رو هم با هم بررسي خواهيم كرد ! فقط يكي يكي !
كشور ما هم نام اسلامي داره و به اميد خدا با احكام اسلامي مقايسه اش ميكنيم تا ببينيد !
بالاخره قرارنيست اينجا حتما نتيجه بگيريم كه قرآن درسته ! شايد هم نتيجه گرفتيم محمد يك دروغگو است ! :46::21::21:

Mohammad Hosseyn
02-12-2010, 08:50
عزت از آن خداست !شمامحبت داري!
ممنون از تشكرت :11:
درمورد آيه اي كه گذاشتي بايد بگم كه مربوط به حقوق زن نيست بلكه مربوط به موضوع اسلام و برده داري است كه به اميد خدا دارم پستي مثل همين پست حقوق زن براش آماده ميكنم !اگر راجع به حقوق زن سوالي و اشكالي به اسلام و احيانا به فلسفه ي اسلام (خردگرايي اسلامي) اشكالي ميبنيد عرض كنيد تا باهم بررسي كنيم !:20: اين كه بگيد ظلم شده كه نشد حرف! :20:بگيد كجاشده و چطور شده و چرا شده ؟!خيلي ممنون ميشم اگه اينجور سوالات رو پيداكنيد واينجا قرار بديد چون اين پست نمونه ي كوچكي از يك كتاب الكترونيكي است كه در حال تهيه ي آن هستم و هرچه سوال و جواب بيشتر باشد كتاب بهتر ميشود ! سايت "جامعه و جنسيت " كه اصلا به هيچ وجه هم نبستنش الان داره همچين سوالات و اتهاماتي رو به اسلام وارد ميكنه !
درمورد آمار هم همين كافي كه خود جامعه ي زنان آمريكا داره ميگه كه به ما ظلم ميشه !:41:گمان نكنم ديگه آوردن آمار نياز باشه !
جامعه ي زنان ايراني هم وجود دارند وفعاليت شاياني هم دارند كه قابل ستايش است ! :11: به سايت هاي جامعه ي زنان سري بزنيد و مصوبات حقوق زن رو ببينيد ! اگر در حق كسي داره ظلم ميشه حتما به حقوق خودش آشنا نيست !:41:نميدونم در كدوم كشور زندگي ميكنيد ولي من در جامعه ام پايمال شدن حقوق زن نميبينم ! نمونه اش چند وقت قبل كه يه دختر داشت با مشت ميزد تو صورت مرده و وسط خيابون يقه اش رو چسبيده بود كه چرا چپ نگاه كردي!!!!!!!!!!!!:18::31:اگر ظلمي هم شد در حق اون مرد شد !:20:
اين قدر تبليغ عليه خودمون به خودمون كردن كه هنوز به يك كشوري سفر نكرده داريم ميگيم كه اونجا حقوق زن رعايت ميشه يا نميشه ! اصلا نگاه نميكنيم ببينيم كه زناي اونجا دارن چي ميگن ! خودشون دارن چي ميگن !
ميدونم تبليغات خيلي قويه ولي نه ديگه تا اين حد كه خودشون دارن ميگن ولي ما گوشمون رو ببنديم بگيم نه خودشون دروغ ميگن از خوشيه زياده !!!:31::41:
بهتر حداقل من يه نفر از اين به بعد وقتي مقايسه ميكنم ديگه هي خودم رو نكوبم و نگم بدبختم و حقم داره خورده ميشه !
در مورد ايدئولوژي ها و افكار هم يك پست كامل به اميد خدا خواهم نوشت كه در اونجا مسائل عقلي اونها رو هم بااسلام و خردگرايي اون ها با خردگرايي اسلامي رو هم مقايسه خواهم كرد !
عجله نكن دوست من نظرياتشون رو هم با هم بررسي خواهيم كرد ! فقط يكي يكي !
كشور ما هم نام اسلامي داره و به اميد خدا با احكام اسلامي مقايسه اش ميكنيم تا ببينيد !
بالاخره قرارنيست اينجا حتما نتيجه بگيريم كه قرآن درسته ! شايد هم نتيجه گرفتيم محمد يك دروغگو است ! :46::21::21:

من جواب خودمو نگرفتم اصلا :13:

اول از همه من چیزی انکار یا تائید نکردم. اونور دنیا به زنان ظلم میشه یا نمیشه موضوع بحث ما نیست. موضوع بحث ما این باید باشه که آیا در ایدئولوژی غرب ، به زن بی احترامی شده و حقوقش پایمال شده یا نه . وگرنه خشن بودن مردهای یه جامعه چه ربطی داره به فلسفه ! و از یه جهت دیگه هم توضح دادم که قابل مقایسه نیست آمارهایی که در غرب هست و اینجا هست.

دوم در مورد ایه ... یه بار دیگه می خونیمش :

و زنان شوهردار [نيز بر شما حرام شده است] به استثناى زنانى كه مالك آنان شده‏ايد [اين] فريضه الهى است كه بر شما مقرر گرديده است و غير از اين [زنان نامبرده] براى شما حلال است. سوره نساء - آیه 24

دیگه از این صریح تر و محکمتر می خوای که شما رو مجاز دونسته به مالک شدن یک زن ! بدون اینکه خودش راضی باشه !! وقتی برداشت شما رو از ایه خوندم ناامید شدم واقعا :41: . جالب اینکه میگه این فریضه ایه از طرف خدا !

من هم دختری رو دیدم که بهش تجاوز شده بود اما بخاطر بی فرهنگی جامعش ، نرفت به دادگاه تا بگه این بلا رو سرم اوردن ، که مبادا از جامعش طرد بشه. من دارم خشونت یک کشور رو علیه زن ها می بینم. شما چطور نمی بینی ؟ به صرف اینکه یه زن داشت میزد تو دهن یه مرد !! اینجوری نتیجه گیری می کنید ؟ در حالی که دستگاه قضایی ما هم کاملا گفته که آمار تجاوز ها و دیگر جرایم علیه زنان واقعی نیست چون تعداد زیادیشون به دادگاه اصلا مراجعه نمی کنن !

Hasan.M
02-12-2010, 13:36
من جواب خودمو نگرفتم اصلا :13:

اول از همه من چیزی انکار یا تائید نکردم. اونور دنیا به زنان ظلم میشه یا نمیشه موضوع بحث ما نیست. موضوع بحث ما این باید باشه که آیا در ایدئولوژی غرب ، به زن بی احترامی شده و حقوقش پایمال شده یا نه . وگرنه خشن بودن مردهای یه جامعه چه ربطی داره به فلسفه ! و از یه جهت دیگه هم توضح دادم که قابل مقایسه نیست آمارهایی که در غرب هست و اینجا هست.

دوم در مورد ایه ... یه بار دیگه می خونیمش :

و زنان شوهردار [نيز بر شما حرام شده است] به استثناى زنانى كه مالك آنان شده‏ايد [اين] فريضه الهى است كه بر شما مقرر گرديده است و غير از اين [زنان نامبرده] براى شما حلال است. سوره نساء - آیه 24

دیگه از این صریح تر و محکمتر می خوای که شما رو مجاز دونسته به مالک شدن یک زن ! بدون اینکه خودش راضی باشه !! وقتی برداشت شما رو از ایه خوندم ناامید شدم واقعا :41: . جالب اینکه میگه این فریضه ایه از طرف خدا !

من هم دختری رو دیدم که بهش تجاوز شده بود اما بخاطر بی فرهنگی جامعش ، نرفت به دادگاه تا بگه این بلا رو سرم اوردن ، که مبادا از جامعش طرد بشه. من دارم خشونت یک کشور رو علیه زن ها می بینم. شما چطور نمی بینی ؟ به صرف اینکه یه زن داشت میزد تو دهن یه مرد !! اینجوری نتیجه گیری می کنید ؟ در حالی که دستگاه قضایی ما هم کاملا گفته که آمار تجاوز ها و دیگر جرایم علیه زنان واقعی نیست چون تعداد زیادیشون به دادگاه اصلا مراجعه نمی کنن !
دليل ا ين هم كه ميگم اونور دنيا داره ظلم ميشه هم اينه كه الان تو كشور ما خودباختگي فرهنگي رخ داده و كشورهاي ديگه رو دربست قبول دارن !
من كه گفتم صبر كن جوابت رو ميگيري !!! من هنوز جواب سوالت رو ننوشتم و دارم كم كم كلي آمادش ميكنم ! (گرچه تو در پايان اين پست توضيحاتي در مورد آيه ميگم )عجله نكن اين آيه هم تنها نيست و آيه هاي مثل اين زياده كه بايد همه بررسي بشه !
هردوي ما از آوردن مثال اشتباه كرديم چون شما هم يك نفر رو ديدي و من هم يك نفر و هيچ كدوم كل رو نديديم !:20::46:
اما فعلا شما اين آزادي رو كه ميگي مبناي ايدئولوژي اونهاست براي من تعريف كن ؟؟؟؟؟؟
چون اين آزادي الان باعث شده كه الان در اسرائيل زن فروشي صورت بگيره :46:
درحالی که فروشگاهها لباس های تن مانکن را برای فروش در ویترین با برچسب قیمت به معرض نمایش می گذارند در اسراییل اخیرا زنانی که از کشورهای مختلف قاچاق شده اند با برچسب قیمت برای تن فروشی در ویترین به نمایش گذاشته شده اند.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif
به نوشته این روزنامه، در ویترین فروشگاهی در " مرکز خرید دیزین گوف" در تل اویو پایتخت اسراییل تابلویی نصب شده که بر روی آن نوشته شده است "زنان برای فروش بر حسب سلیقه شخصی".
در این فروشگاه، هفت زن جوان با حالتی زننده درحالیکه بر روی آنها اتیکت قیمت زده شده است، در ویترین به نمایش گذاشته شده اند که نظر هر عابر پیاده ای را به خود جلب می کنند.
به نوشته قدسنا عابران در گفتگو با رسانه های اسراییلی گفته اند که ما ابتدا فکر می کردیم این زنان مانکنهای چوبی هستند که برای نمایش لباسها در ویترین قرار گرفته اند اما با جابجا شدن و پلک زدن آنها فهمیدیم که اینها انسان هستند. گفتیم شاید بجای مانکن های چوبی از این دخترخانم ها استفاده شده است پیگیرشدیم دیدیم خیر این ها برای فروش در ویترین مغازه قرارگرفته اند.
هاآرتض نوشت: بر روی اتیکت هر یک از زنان، سن، وزن و کشور محل تولد آنها درج شده است.

تصاویر زیر گوشه هایی از برده فروشی مدرن در اسراییل مدعی دمکراسی را نشان می دهد که توسط پایگاه خبری گتی ایمیج منتشر شده است:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


در ضمن شما به جاي اين كه بگي در ايدئولوژي اونها عليه زن هيچ عملي صورت نميگيره نظرات زيباشون رو در اين مورد بذار !!!!!!مثل من كه نظر اسلام رو گذاشتم !
ايدئولوژي هايي كه اون ها در مورد آزادي ارائه ميدن نه تنها راهكاري براي آزادي نيست بلكه باعث ميشه با هوس باز شدن جامعه حقوق زنان از بين بره و نقش زنان فقط به عنوان وسيله اي براي عياشي باشه !
وقتي ايدئولوژيهاي اونها عملي ميشه براي جوامعشون اون اتفاقات ميافته !
حتي اگه فرض كنيم جوامعشون هم بهترين جوامع هستش باز توي ايدئولوژيشون مشكل وجود داره !
پيامبر شعار آزادي و برابري داده !نه تفاوت !
در مورد آيه هم بايد بگم شما وقتي به زني ميگي كه صاحب يك شوهر شدي اونوقت منظورت اينه كه زن مرد را به بردگي گرفته ؟؟؟
زنان شوهر دار برشما حرام شده غير از اوني كه زن خودتونه !!!
البته اين تفسيري كه من ارائه دادم خيلي ناقص است و بايد با آيه هاي ديگه اي كه اومده هم مقايسه كنم !
از اين به بعد هم سعي كن وقتي معني آيه اي رو ميخوني خوشبين تر معني كني چون مبناي اسلام خوشبيني است نه بدبيني !:46:

Dr.FANOOS
02-12-2010, 22:09
ممنون از دوستان به خاطر مطالب مفیدشون....توی خیلی از مسائل با شما هم عقیده هستم.....
در اینکه اسلام جایگه ویژه ای برای زن تعبیه کرده شکی نیست....
اما......
باور دارم که در کشورهای اسلامی زن جایگاهی خوبی نداره(سیاه نمی بینم اما سفید هم نیست....خاکستری مایل به سیاه)
باور دارم در کشورهای اسلامی زن حق کم تری داره نسبت به مرد.....حقوق برابر نیست(چند سالی است که در کشورمان دیه زن و مرد برابر شده....)
باور دارم که زن در کشورم امنیت نداره...امنیت روانی (مخصوصا با وجود رایج شدن صیغه)
باور دارم که جسم زن در کشور های اسلامی به روح او ارجعیت داره...هر چه زیباتر بهتر....شاید به خاطره اینه که عقل مردم اینجور جوامع(جهان سومی) به چشمشون هست......
و از همه مهمتر......
باور دارم که در جوامع غیراسلامی زن جایگاه و ارج و قرب بیشتری داره.......اگر چه در این جوامع نیز جسم زن از اهمیت خاصی برخوردار است و این جوامع را هم سفید نمی بینم خاکستری مایل به سفید.....
.................................................. .................................................. .................................................. ......
البته باید بگم هرکسی اعتقادات خودش رو داره و منظور من از جوامع اسلامی فقط کشور خودمان نیست.

Mohammad Hosseyn
02-12-2010, 22:46
دليل ا ين هم كه ميگم اونور دنيا داره ظلم ميشه هم اينه كه الان تو كشور ما خودباختگي فرهنگي رخ داده و كشورهاي ديگه رو دربست قبول دارن !
من كه گفتم صبر كن جوابت رو ميگيري !!! من هنوز جواب سوالت رو ننوشتم و دارم كم كم كلي آمادش ميكنم ! (گرچه تو در پايان اين پست توضيحاتي در مورد آيه ميگم )عجله نكن اين آيه هم تنها نيست و آيه هاي مثل اين زياده كه بايد همه بررسي بشه !
هردوي ما از آوردن مثال اشتباه كرديم چون شما هم يك نفر رو ديدي و من هم يك نفر و هيچ كدوم كل رو نديديم !:20::46:
اما فعلا شما اين آزادي رو كه ميگي مبناي ايدئولوژي اونهاست براي من تعريف كن ؟؟؟؟؟؟
چون اين آزادي الان باعث شده كه الان در اسرائيل زن فروشي صورت بگيره :46:
درحالی که فروشگاهها لباس های تن مانکن را برای فروش در ویترین با برچسب قیمت به معرض نمایش می گذارند در اسراییل اخیرا زنانی که از کشورهای مختلف قاچاق شده اند با برچسب قیمت برای تن فروشی در ویترین به نمایش گذاشته شده اند.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به نوشته این روزنامه، در ویترین فروشگاهی در " مرکز خرید دیزین گوف" در تل اویو پایتخت اسراییل تابلویی نصب شده که بر روی آن نوشته شده است "زنان برای فروش بر حسب سلیقه شخصی".
در این فروشگاه، هفت زن جوان با حالتی زننده درحالیکه بر روی آنها اتیکت قیمت زده شده است، در ویترین به نمایش گذاشته شده اند که نظر هر عابر پیاده ای را به خود جلب می کنند.
به نوشته قدسنا عابران در گفتگو با رسانه های اسراییلی گفته اند که ما ابتدا فکر می کردیم این زنان مانکنهای چوبی هستند که برای نمایش لباسها در ویترین قرار گرفته اند اما با جابجا شدن و پلک زدن آنها فهمیدیم که اینها انسان هستند. گفتیم شاید بجای مانکن های چوبی از این دخترخانم ها استفاده شده است پیگیرشدیم دیدیم خیر این ها برای فروش در ویترین مغازه قرارگرفته اند.
هاآرتض نوشت: بر روی اتیکت هر یک از زنان، سن، وزن و کشور محل تولد آنها درج شده است.

تصاویر زیر گوشه هایی از برده فروشی مدرن در اسراییل مدعی دمکراسی را نشان می دهد که توسط پایگاه خبری گتی ایمیج منتشر شده است:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


در ضمن شما به جاي اين كه بگي در ايدئولوژي اونها عليه زن هيچ عملي صورت نميگيره نظرات زيباشون رو در اين مورد بذار !!!!!!مثل من كه نظر اسلام رو گذاشتم !
ايدئولوژي هايي كه اون ها در مورد آزادي ارائه ميدن نه تنها راهكاري براي آزادي نيست بلكه باعث ميشه با هوس باز شدن جامعه حقوق زنان از بين بره و نقش زنان فقط به عنوان وسيله اي براي عياشي باشه !
وقتي ايدئولوژيهاي اونها عملي ميشه براي جوامعشون اون اتفاقات ميافته !
حتي اگه فرض كنيم جوامعشون هم بهترين جوامع هستش باز توي ايدئولوژيشون مشكل وجود داره !
پيامبر شعار آزادي و برابري داده !نه تفاوت !
در مورد آيه هم بايد بگم شما وقتي به زني ميگي كه صاحب يك شوهر شدي اونوقت منظورت اينه كه زن مرد را به بردگي گرفته ؟؟؟
زنان شوهر دار برشما حرام شده غير از اوني كه زن خودتونه !!!
البته اين تفسيري كه من ارائه دادم خيلي ناقص است و بايد با آيه هاي ديگه اي كه اومده هم مقايسه كنم !
از اين به بعد هم سعي كن وقتي معني آيه اي رو ميخوني خوشبين تر معني كني چون مبناي اسلام خوشبيني است نه بدبيني !:46:
باز هم عرض میکنم که بحث ما بر سر چیزی که اتفاق می افته نیست .. در مورد ایدئولوژی غرب و مذهب میخوایم بحث کنیم. من اسرائیلی نیستم که بدونم چطور اونور چنینی اتفاقی افتاده . مردم ما هم خود باختگی پیدا کردن هم موضوع بحث ما نیست. اینجا تاپیک سیاست نیست .
حالا مایل باشیم در مورد ایدئولوژی بیشتر حرف میزنیم. اولین مورد رو هم من گفتم . همین آیه ای که گذاشتم. حرف بزرگترین منبع اسلام هست. به غرب هم میرسیم.

اما در مورد تفسیر شما از آیه !!! نا امیدتر شدم ...

آیه میگه زنان شوهر دار بر شما حرام است ، مگر آنان را که صاحب شدید. شما گفتید که این صاحب شدید منظور زنان خودشونه !! مگه قراره با زنان خودشون دوباره ازدواج کنن که میگه حرام نیست !!! :27: اصلا معنی میده !؟ شما کلام خداتون رو با یه اصطلاح عامیانه مقایسه می کنی ؟

زیادی خوشبینانه نبود تفسیرتون ؟

آیه داره با صراحت حرف میزنه و تفسیر هم نیازی نداره. جایی دیگر اگر خلاف این در قران باشه وضع بدتر میشه. اونجایی که گفته بود "ضربوا" بله حرف شما درست بود. اشتباه در ترجمه بوده. ولی اینجا بحث فرق داره. و برداشتتون کاملا اشتباهه.

Dr.FANOOS
03-12-2010, 01:29
به نظر من بحث می تونه ادامه پیدا کنه اما بی فایده است...چون که یک مقایسه غلط داره شکل می گیره....
ما نباید بیایم که جوامع غربی رو با دین اسلام مقایسه کنیم که.....جوامع غربی با جوامع اسلامی باید مقایسه بشه....و چه جامعه ای بهتر از جامعه ی خودمون ، تا در بوته ی نقد قرار بگیره.
دوستمون(محمد حسین ) یک نکته خیلی خوب اشاره کرد:

اگر در غرب خشونت علیه زن باشد ، نهادهایی هستن که با متخلفان به شدت برخورد میکنند. ولی در جامعه ی پاک ما که صدای زنان به امار گیرهایمان نمیرسد !!
اما آیا در جامعه ی خودمون نهادی هست تا با این موضوعات برخورد بشه؟؟؟؟
البته یه مدت پلیس نوامیس گذاشتن که اون هم اومده بود دختر و پسرهایی که با رضایت با یکدیگر رابطه برقرار کرده بودن دستگیر کردن!!!!
اما آیا برای اتفاقاتی مثل کلیپ زیر نهاد و یا سازمانی موجود است که پیگیر بشه و حقوق دخترانی که بهشون ظلم شد رو با مجازات افراد متخلف، بهشون برگردونه؟؟؟

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

این کلیپ ها مدت ها در شبکه های ماهواره ای (مخصوصا ضد حکومتی) به نمایش گذاشته شد و بحث و بررسی شد.
اما فکر نکنم از طرف شبکه های داخلی بحثی پیرامون این موضوع شده باشه.فرار از حل مسئله.....!!!

عکس هایی که زن ها در ویترین هستند برای هر کسی که خوی انسانی داره آزار دهنده است اما تفاوت جامعه ی اسرائیلی با ما اینه که اونا برای تن فروشی زنها مغازه ای تعبیه کردن و ما برای انتخاب زن مورد علاقه (برای س...ک....س.) کافیه توی خیابون های تهران یک ماشین زیر پامون باشه.....
متاسفانه دو سال پیش بود تقریبا با یکی از دوستام که می دونستم اهل زنا هست جایی کار داشتم با هم رفتیم بیرون.....متاسفانه حرف های خیلی تاسف باری زد....رفیق ما دیگه انقدر حرفه ای شده بود که می شناخت این خنم برای چی اینجا وایستاده و اسم خیلی از اونها رو بلد بود...خیابون ها رو می شناخت....اون روزای بعد از اون اتفاقات رو هیچ وقت یادم نمی ره چون حالم خیلی بد بود و مثل الان که زن ها رو در ویترین دیدم ناراحت شدم اما خیلی خیلی بیشتر چون توی یه مملکت اسلامی شاهد این قضایا بودم....
بدترین چیزی که رفیق من بهم گفت این بود که آخر ماه باید سراغ اینا بیای....الان بهت می گه 80 تومان پایین تر هم نمی یاد ولی آخر ماه که مشکل اجاره خونه داره به هر قیمتی راضی می شه....
من واقعا معذرت می خوام این حرف ها رو می زنم...اما تن فروشی به وضوح زیر پوست این شهر دیده می شه....
.................................................. .................................................. .............................................
به نظر من ما به جای اینکه بیایم برای جوامع غربی احساس نگرانی کنیم و آمار و ارقام اونها رو نشون بدیم باید دلسوز خودمون باشیم و چاره ای برای خودمون بیندیشیم.....جوامع غربی هم متفکر داره هم دلسوز .....

Hasan.M
03-12-2010, 11:28
درباره ي مالكيت بايد بحث برده داري در اسلام رو بررسي كنيم كه خودش يه پست بلنده و اگه بتونم مينويسم . آيه رو هم نصفه گذاشتي تقصير من نبود ! دوما هم اون فريضه اي هم كه گفته الهي است ازدواجه نه كنيز كردن مردم !
تفسير نمونه هم كه دومين تفسير قوي در كشور ماست وقتي اين مسائل رو بررسي نكرده پس من مجبورم اينا رو خودم بررسي كنم كه وقت گيره و از طرفي نوشتنش هم طول ميكشه ! گرچه اينجا بحثه و بايد جواب رو زودتر بدم و منتظرتون نگذارم ولي مجبورم تا وقتي كه بحث برده داري در اسلام رو به طور كامل نگذاشتم حرفي نزنم !
يه نگاهي به اينجا هم بنداز:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

باور دارم که زن در کشورم امنیت نداره...امنیت روانی (مخصوصا با وجود رایج شدن صیغه)
اين نوع ازدواج يعني صيغه ، همون رابطه ي كوتاه مدتي است كه در كشورهاي ديگر رايج است ولي اينبار به صورت شرعي و قانوني!
اتفاقا با قانوني بودن اين رابطه گمان كنم امنيتش بيشتر هم باشه ! (توضيحات بيشتر بديد)

ما نباید بیایم که جوامع غربی رو با دین اسلام مقایسه کنیم که.....جوامع غربی با جوامع اسلامی باید مقایسه بشه....و چه جامعه ای بهتر از جامعه ی خودمون ، تا در بوته ی نقد قرار بگیره.
اين كار رو بهتره انجام نديم ! جامعه ي ما كشش نقد نداره ! همين برنامه ي صرفا جهت اطلاع هم به خاطر منافعي كه داره اجازه ي پخش داره وگرنه به هيچ وجه اين كشور جاي نقد نداره حتي نقد طنز پردازانه وگرنه سايتها رو نميبستند!
در زماني كه آقاي Xتو كشور مسئول بود ژورنال زن داشت تو ايران چاپ ميشد:18:! حالا اين كه تو خيابون هاي ما همچين آدمايي وجود دارن يه چيز عادي است(فاجعه ي انساني است ) !
جمعش هم نميتونند بكنند و نميكنند چون تبعاتي در جامعه داره كه بدتر از اين هست!

Mohammad Hosseyn
03-12-2010, 13:24
درباره ي مالكيت بايد بحث برده داري در اسلام رو بررسي كنيم كه خودش يه پست بلنده و اگه بتونم مينويسم . آيه رو هم نصفه گذاشتي تقصير من نبود ! دوما هم اون فريضه اي هم كه گفته الهي است ازدواجه نه كنيز كردن مردم !
تفسير نمونه هم كه دومين تفسير قوي در كشور ماست وقتي اين مسائل رو بررسي نكرده پس من مجبورم اينا رو خودم بررسي كنم كه وقت گيره و از طرفي نوشتنش هم طول ميكشه ! گرچه اينجا بحثه و بايد جواب رو زودتر بدم و منتظرتون نگذارم ولي مجبورم تا وقتي كه بحث برده داري در اسلام رو به طور كامل نگذاشتم حرفي نزنم !
يه نگاهي به اينجا هم بنداز:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید



وبلاگی که معرفی کردید رو دیدم ... نویسنده بسیار ناشیانه تفسیر میکنه (از دیدگاه من).
مثلا میگه ملاک ما پیامبر و معصومین هست که اونها در جنگهاشون زن به بردگی نگرفتن !! در حالی که بحث سر قرآنه که مجاز دونسته . یا در مورد کنیز همین حرفو میزنه ، در حالی که خود معصومین هم فراوان کنیز داشتند. با اوردن شرایط برای کنیز بودن هم این کار پاک نمیشه ... از ریشه و اساس غلطه. حالا هم در اسلام کاملا وجود داره.
ولی در اندیشه های غربی من ندیدم !

Dr.FANOOS
03-12-2010, 13:24
اين نوع ازدواج يعني صيغه ، همون رابطه ي كوتاه مدتي است كه در كشورهاي ديگر رايج است ولي اينبار به صورت شرعي و قانوني!
اتفاقا با قانوني بودن اين رابطه گمان كنم امنيتش بيشتر هم باشه ! (توضيحات بيشتر بديد)
ما همیشه از اسلام به خوبی یاد می کنیم چون دین انعطاف پذیری هست و بنا به مسائل روز برخی احکام می تونه تغییر پیدا کنه به خاطر مصلحت جامعه....صیغه هم حرام نبوده و تنها کسی که حرام کرد عمر و جانشیناش (اهل تسنن) بودن و در زمان اونها که کنیز و ندیمه رایج بود با اونها اینچنین صیغه هایی جاری می کردند.اما الان این چیزا توی جامعه عرف نیست....
مسلما توی جاامعه ی ما درصد خیلی خیلی بالایی از صیغه ها برای لذت های جنسی هست.چرا نباید زن اول از این نیاز محروم باشه و مرد برای رفع نیاز به جای دیگری متوسل بشه ؟؟؟؟ و از اونجایی که زن شوهر دار نمی تونه شرعا با کس دیگری رابطه داشته باشه این نیاز اون سرکوب بشه...
فقط داریم به نیازهای جنسی مرد نگاه می کنیم که یه وقت خدایی نکرده اذیت نشه و.....
1- نیاز های جنسی زن مهم نیست.
2-زن به خاطر اینکه مردش مشکوک می زنه باید از لحاظ روحی و روانی در امنیت نباشه و فکرش مدام مشغول این باشه که نکنه این مرد با کس دیگری در ارتباط باشه....

در زماني كه آقاي Xتو كشور مسئول بود ژورنال زن داشت تو ايران چاپ ميشد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]!
اوج وضعیت بدحجابی در زمان آقای y هست....با وجود اینکه انواع و اقسام سرکوب ها رو در نظر گرفت....آقای x با وجود اینکه فضا رو باز گذاشته بود انقدر بی بند وباری در جامعه نبود....

جامعه ي ما كشش نقد نداره !

جمعش هم نميتونند بكنند و نميكنند چون تبعاتي در جامعه داره كه بدتر از اين هست!
من در مورد این صحبت های شما به یک آیه اشاره می کنم که شخصا خیلی خیلی بهش اعتقاد دارم:
"ان الله لایغیرو ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم........"
اینطور که بگیم که نمی شه و ظرفیت وجود نداره به ادامه ی روند کمک کردیم:13:

saeeddz
03-12-2010, 16:16
دوستان عذر میخوام چند روزی نبودم...
دوباره درود میگم به همتون:20:
راستش میخواستم بیشتر پست ها رو نقل قول کنم که بعدها منصرف شدم
دیدم دوستمون arzeva دو مطلب گذاشته برای دفاع از عقیده خودش و با خوندنش جذب مطالب شدم و...
بهتر دیدم این دو مطلب رو توضیح بدم و نقل کنم دلیلشم اینکه احتمالا خواننده های زیادی داشته و دستمون arzeva از قبل ازم خواسته بودن مطالب رو مطالعه کنم و...
توصیه میکنم این بحث رو همه دنبال کنن و این پست رو مطالعه کنن



سالهاست که داره سعی میشه از چپ و راست اسلام رو از بین ببرند چون واقعا بودن همچین دینی در درونشان سزاوار نیست و باید به همانی اعتقاد داشته باشند که اسمش آزادی است ! همانی که نام زیبای حقوق بشر را بر آن میگذارند ! همان عهدنامه ی فانتزی سازمان ملل که کسانی که خود آن را نوشته اند حاضر نیستند خودشان هم برای آن تره خورد کنند !



حق هم دارند که از اسلام انتقاد کنند چون اسلام مطالب زشت و ضد حقوق بشر زیر را دستورمیدهد :
اگر دختر و پسری را در خیابان دیدید که با هم صحبت میکنند نگاه خشمناکی به آنها بکنید که از کار خود پشیمان بشوند و حدالمقدور به یک نفر آدم پر رو مراجعه کنید که برود جلو و به آن ها بگوید " خجالت بکشید از این کارهای حرام " و یا اگر دیدید که در خیابان دختری به پسری سلام داد شک نکنید که آن دختر ، دختری است ناهنجار و ضد اخلاق و آن پسر هم صددرصد هرکس باشد فامیل او نیست !!!
دیگران را دید بزنید تا مبادا کار نامشروعی انجام دهند و اگر زمانی یک جایی خدای ناکرده چشمتان به یک رابطه ی جنسی روشن شد سریع به جاسوسی بپردازید و چند نفر دیگر را هم به عنوان شاهد دعوت کنید که باهم تماشا کنید ومهم نیست که آن دو زن و شوهر هستند یا نه و باید بیشتر بدبین باشید تا خوشبین و سریعا به منکرات خبر دهید که دستگیرشان کند و در صورتی که مدرک زن و شوهری نداشتند سریعا تا کمر در خاک فرو کرده و سنگسار نمایید !!! مبادا در اول کار که دارید جاسوسی میکنید حیا کنید و بی خیال قضیه شوید ؟؟!!!!
با زنان صحبت نکنید چون همدست شیطانند و شما را از راه خارج میکنند !
زنان باید حجاب ، این زنجیر بزرگ را همیشه همراه خود داشته باشند چون نباید در جامعه ظاهر شوند و باید متروک بمانند!
اگر زنتان زیاد پررو بازی درآورد اورا بزنید تا خون بالا بیاورد چون در قرآن نوشته که باید زد !
از طرفی دیگر هم اختیار زن باید دست یک مرد باشد چون زنان نادانند !
رابطه ی جنسی اصولا کار زشتی است و انسان زاهد باید از آن دوری کند .
سهم الارث پسر دوبرابر دختر است چون پسران از دختران مهم ترند و اصلا خداوند خداوند زن را برای کنیزی مرد آفریده ! احال از این زنان هم بگذریم تازه میرسیم به اسلامی که برده داری را مجاز شمرده و این عمل را تا جایی تصدیق میکند که امام صادق میفرماید :
غلامی که فرار کرده باشد هرگز به آسمان نمیرود.(حلیه المتقین ص115)
اسلام هیچ حرکتی برای از بین بردن بردگی درجهان نکرده بلکه آن را تایید و برآن تاکید کرده است ! زدن غلامان و نوکران را عزت میداند !
باز اگر از این مسئله هم بگذریم میرسیم به رفتار این انسانهای ضد حقوق بشر ( مسلمانان ) با مخالفانشان و کسانی که اعتقادی به دینشان ندارد ! کشتن آن ها را حلال شمرده و اصلا لحظه ای به آن ها امان نمیدهند ! از در مذاکره و تفهیم کردن موضوع برای مخالفانشان هم به هیچ وجه وارد نمیشوند و فقط میگویند که کافر باید کشته شود ! میگویند که باید به هیچ وجه به دشمن حق اظهار نظر نداد و درجا او را از بین برد !


حالا که این دین این همه زشت و ضد انسانی است ما شیطان پرست باشیم خیلی بهتر از خدای این اسلام است ولی لحظه ای صبر کن دوست من چون خیلی زود قضاوت کردی...........



تعجب نکن دوست من مطالب بالا هیچ کدام صحت ندارد و همه همه تهمت است !
مطالب بالا اسلامی است که جامعه ات به تو معرفی کرده است نه اسلام واقعی و حال باهم نگاهی دوباره و این بار نگاهی روشنفکرانه و محققانه به موضوع میکنیم ........



تک تک مسائل بالا( حقوق زن در اسلام ، ارتباط زن و مرد ، رفتار با مخالفان ، بردگی در اسلام و...)را با هم بررسی خواهیم کرد ولی این بار از دیدگاه یک جوینده ی حقیقت !

امروز به کار بردن لفظی به نام دین کار اشتباهی هستش دلیلشم اینکه اگر متشابهات و نقاط اشتراک کوچکی که وجود داره رو حذف کنیم-در میان کسانی که به گفته خودشون از یک دین پیروی میکنن-به دریای از تفاوت ها میرسیم و...
پس امروز به جای دین از لفظ "عقیده"استفاده میشه! و درستش هم همینه و همه ما میدونیم که هیچ رو انسانی رو نمیتونیم پیدا کنیم که از هر نظر شبیه هم باشن
انسان امروز هم به دنبال دوری از محدودیت هاست دلیلشم اینکه محدود آفریده نشده!
در اروپا اکثریت مردم قسمت مربوط به دین رو خالی میزارن و کمکم جامعه اونا پذیرفته که عقاید هرچقدر هم شبیه ولی متفاوتن و در مقابل میبینیم که از عقاید ما امتحان گرفته میشه(نمنش هم کنکور)
بله من یکی که به آزادی و آگاهی و انسانیت و حقوق بشر و... اعتقاد دارم
من چندین بار به شخص شما گفتم که باید شخص گرایی رو بزاریم کنار
این ما هستیم که مهمترین شخص زندگی خودمون هستیم و این ما هستیم که به عقاید معنا میدیم
سوالی که اینجا پیش میاد اینکه
آیا ما نباید قران رو هم قبول کنیم؟!!!!
خودت هم میدونی قران رو معاویه نوشته!
ما باید حرف درست رو بپذیریم!
اگر یک دیوانه به من حرف درستی بزنه خیلی راحت میپذیرمش
کارای دانشمندای زیادی از جمله انیشتین واقعا مثل دیوانه ها بوده ولی میبینیم که جامعه بشری به همشون افتخار میکنه!
ما باید به این فهم رسیده باشیم که به نظر و اعتقادات دیگران احترام بزاریم
همه که مسلمان نیستن...
به دین و... هم کاری نداریم
عزیز من اینا توجیه هستن
بارها توضیح دادم یک حقیقت داریم و یک واقعیت!
حقیقت در واقع اصل هرچیزی هست و واقعیت چیزی که وجود داره و استفاده میشه!
همیشه مهم واقعیت هست نه حقیقت!
شما میخوای بیای بگی که اصل اسلام این بوده و تحریف شده و...
اگر اینجور حساب کنیم بیشتر عقاید و نگرش ها پاک هستن نه فقط اسلام
برای مثال اصل مردم سالاری(منظور مردم سالاری دینی نیست)خیلی اندیشه جالب و پاکی هستش! ولی واقعیتش کثیفه!
واقعیت هر چیزی مهمه نه حقیقتش!



بیایید قبل از بررسی این حقوق در اسلام یه نگاهی به جنبش های کنونی و حقوق زن در کشورهایی بیندازیم که ادعای رعایت این حقوق را دارند و ابتدا از کشور عشق، معشوق ، عطر و گل یعنی فرانسه شروع میکنیم !


کشوری که فریاد عشق به زن را سر میداد اکنون مجبور شده که روز به روز سازمان بهزیستی خود را قوی تر کند چون آمار طلاق بالاست و کودکانی هم که نتیجه ی زندگیهای ناموفق هستند روی دست کشور باد کرده اند ! نمونه ای از آمار رفتار این کشور عاشق پیشه در زیر ارائه شده است :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

گذشته از این اخلاق زیبای این کشور عاشق پیشه ی کنونی بیایید به کمی دور تر سفر کنیم یعنی یونان باستان ! جایی که زنان فرصت کوتاهی یافتند تا به مرکز اجتماع راه برند و ازنعمت تمدن آنروز بهره مند شوند اما این نیز یک مراعات احترام جنس زن نبود ، بلکه مقامی بود در انحصار عده ای زنان انگشت شمار که به جهت دارا بودن پاره اوصاف و خصوصیاتی به آن می رسیدند و گاهی هم برای عده ای از زنان پایتخت و شهرهای بزرگ این حق میسر می شد . اما نه به عنوان اینکه زن از جنس بشر است و از مزایای انسانیت بهره مند است ، بلکه برای این بود که اینگونه زن همه جا زینت بخش محافل عیاشی و یکنوع وسیله ی کامیابی و سرگرمی ثروتمندان عیاش بود ! اگر هم شک در این حرفهای من دارید به هالیوود و دیگر صنایع سینمایی خودشان رجوع کنید تا از فیلمهایی که راجع به این زمان میسازند این را بفهمید !یاتاریخی که به آن افتخار می کنند!
در همین آمریکای کنونی خودتان میدانید که چه رفتاری با زنان دارند . فریب حرفهایشان را نخورید و فقط به کشورشان بروید تا شاهد فروش زنان باشید و ببینید که چگونه نظام برده داری را دوباره احیا نموده اند ولی اکنون دیگر برده داری از نوع جنسی و خرید شخص با افتخار و روشنفکری است ! ژورنال های فروش زن ، شبکه های تبلیغ و فروش و اجاره ی زن شاهد حرفهای من هستند!

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زنان - پایگاه اطلاع‌رسانی "ناو" متعلق به سازمان ملی زنان آمریکا می‌نویسد: با وجود تمام تلاش‌های گروه‌های مدافع زنان برای دفاع از حقوق زنان در آمریکا طی دو دهه اخیر، همچنان آمار خشونت علیه زنان و تجاوز جنسی به آنها سرسام‌آور است.
به گزارش سرویس بین‌الملل شبکه ایران، حقوق زنان و حقوق مهاجران به آمریکا نیز از جمله حقوق است که مستمرا در جامعه آمریکا مورد تعرض واقع می‌شود. در این بخش از گزارش به شمه‌ای از شرایط این دو قشر در جامعه آمریکا پرداخته خواهد شد.
* نقض حقوق زنان در آمریکا
نظر به تبلیغات گسترده‌ای که آمریکایی‌ها در زمینه حقوق زنان به عمل می‌آورند، شاید تصور کلی بر این باشد که این کشور خود نباید در زمینه رعایت حقوق زنان مشکلی داشته باشد. فریادهای رژیم حاکم بر آمریکا یر سر کشورهای اسلامی به‌ خاطر آنچه نقض حقوق زنان خوانده می‌شود بلندتر از آن بوده است که کسی آن را نشنیده باشد. این در حالی است که گزارش‌های منتشر شده در این زمینه نشان می‌دهند که آمریکا از نظر رعایت حقوق زنان خود در وضعیتی نابهنجار قرار دارد.
پایگاه اطلاع‌رسانی "ساندویژن" در گزارشی با به تمسخر گرفتن ادعاهای آمریکا در خصوص نقض حقوق زنان در جوامع اسلامی می‌نویسد: سالانه بیش از 500 هزار تجاوز به زنان و دختران بالای 12 سال در آمریکا انجام می‌شود و تعداد سایر خشونت‌ها علیه این گروه از جامعه بیش 8/3 میلیون مورد است.
بنا بر گزارش فوق 20 تا 30 درصد زنانی که به به بخش اورژانس بیمارستان‌ها مراجعه می‌کنند آثار ضرب و شتم روی بدن خود دارند.
پایگاه اطلاع‌رسانی "ناو" متعلق به سازمان ملی زنان آمریکا نیز در این خصوص می‌نویسد: علی‌رغم تمام تلاش‌های گروه‌های مدافع زنان برای دفاع از حقوق زنان در آمریکا طی دو دهه اخیر، همچنان آمار خشونت علیه زنان و تجاوز جنسی به آنها سرسام‌آور است.
به طور کلی زنان آمریکایی با تبعیض استخدامی، تبعیض در دریافت حقوق دستمزد، رفتار ناشایست در محیط کار در دوران بارداری، خشونت جنسی و سایر خشونت‌هخا مواجه هستند.
پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان ملی زنان آمریکا (ناو) گزارش‌های جالب دیگری هم ارایه کرده است. به گزارش این پایگاه اطلاع‌‌رسانی در ایالات متحده زنان جوان کم‌درآمد در سنین بین 20 تا 24 سال بیشتر در معرض خشونت‌های خانگی و آزارهای جنسی قرار دارند و در هر 2 دقیقه یک نفر قربانی تجاوز می‌شود. از هر پنج دختر دانشجوی آمریکایی یک نفر مورد تجاوز قرار گرفته است و تنها کمتر از پنج درصد از این موارد به پلیس گزارش می‌شود.
پایگاه اینترنتی "اسلام فور تودی"، از جمله مراکز اطلاع‌رسانی مسلمانان آمریکا، علاوه بر تصریح بر وجود تبعیض علیه عموم زنان در ایالات متحده آمریکا خاطرنشان می سازد که زنان مسلمان در امریکا با مشکلاتی به مراتب بیشتر مواجه هستند و بیش از یک زن غیرمسلمان در معرض تبعیض و آزار قرار دارند.
این زنان به خاطر آنکه حجاب دارند اکثرا از اشتغال محرومند و به خاطر اینکه مسلمان بودن آنها واضح و روشن است هدف خشونت‌ها جنسی کسانی قرار می‌گیرند که با جهل خود نسبت به اسلام و تحت تاثیر رسانه‌های غربی با مسلمانان مشکل دارند.
* نقض حقوق مهاجرین در آمریکا
نقض حقوق مهاجرین در آمریکا به شکلی کاملا آشکار انجام می‌شود و آن‌گونه که "سیویل رایتس" در گزارش خود آورده است رسانه‌های آمریکایی، برخی قوانین مصوب و برخی گروه‌های افراطی مخالف با مهاجرت به آمریکا به خشونت علیه مهاجرین دامن می‌زنند. نقش رسانه‌های معروف آمریکایی نظیر "سی‌ان ان" در این میان کاملا مشهود است و گروه‌هایی همچون "فدراسیون اصلاحات مهاجرت در آمریکا" (FAIR) و "مرکز مطالعات مهاجرت" (CIS) نیز به خشونت علیه مهاجرین کمک می‌کنند.
دستگیری، بازداشت و بتازگرداندن جبری مهاجرین نیز از امور عادی در آمریکا است. «سازمان بین‌المللی مدافع حقوق بشر» در نیویورک در تاریخ 2 نوامبر 2009 براساس گزارش منتشر شده در پایگاه خبری «نیویورک تایمز» نوشت: از سال 1999 تا 2008 در حدود 1 میلیون و 400 هزار نفر از مهاجران دستگیر شده به کشورهایشان بازگردانده شده‌اند.
ده‌ها هزار نفر از ساکنان «لس‌آنجلس» و «فیلادلفیا» نیز که از مدت‌ها پیش به آمریکا مهاجرت کرده‌ بودند به زندان‌های دورافتاده مخصوص بازداشت مهاجران در «تگزاس» و «لوییزیانا» فرستاده شدند.
راساس گزارش دیگری که در همین پایگاه خبری منتشر شده است انجمن وکلای شهر نیویورک در اکتبر 2008 دادخواست تکان‌دهنده‌ای را که به امضای 100 تن از زندانیان مردی که بدون هیچ اتهام جنایی در زندان «واریک استریت فاسیلیتی» در جزیره «مان‌هاتان» نگهداری می‌شدند، دریافت کرد.
این زندانیان در این نامه اقامتگاه‌های کثیف و شلوغشان را توصیف کرده بودند، جایی که نیازهای مبرم و اساسی بهداشتی نادیده گرفته شده بود و زندانیان گرسنه مجبور بودند برای دریافت روزانه 1 دلار به سختی کار کنند. به گزارش پایگاه خبری «وال استریت ژورنال» در تاریخ 18 آگوست 2009، درمجموع 104 تن از مهاجرانی که در بازداشت سازمان امور گمرکی و مهاجرت آمریکا بوده‌اند جان خودشان را از دست داده‌اند.

از سوی دیگر برخی از گزارش‌ها نیز حکایت از تجاوز جنسی گسترده به مهاجرین در بازداشتگاه‌ها و زندان‌های آمریکا دارد. بسیاری از قربانیان تجاوز یا جرات شکایت کردن را ندارند و یا فرصت آن را پیدا نمی‌کنندو صدایشان به جایی نمی‌رسد.
این مسائل درحالی در آمریکا مطرح می‌شود که برخی گروه‌های حقوق بشر دیگر از قوانین سختگیرانه و سرکوبگرانه اخیر در ایالت آریزونا علیه مهاجران به شدت انتقاد و این قوانین را نقض آشکار حقوق بشر و تبعیض نژادی توصیف کردند.
حال این حرفی است که خودشون میزنند!

زنان - موسسه حمایت از حقوق زنان ایرلند (women s aid) اعلام کرد ازهر پنج زن ایرلندی، یک نفر ازسوی همسر یا همسر سابق خود مورد خشونت قرار می‌گیرد.
به گزارش واحد مرکزی خبر، در گزارش این موسسه تصریح شده است از سال 1996 میلادی 166 زن در ایرلند به قتل رسیده‌اند که 51 درصد از این موارد توسط همسر یا همسران سابق آنان بوده است.

این گزارش افزوده است: درسال 2009 میلادی 14 هزار مورد از انواع خشونت‌های داخلی تنها دریک موسسه خدماتی کمک به زنان ایرلند ثبت شده که از این موارد 8629 مورد سوء استفاده فیزیکی و 1679 مورد سوء استفاده مالی و اقتصادی و 826 مورد سوء استفاده جنسی بوده است.




[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زنان - مقامات اتریش اعلام کرده‌اند، از هر پنج زن اتریشی یک زن در زندگی خود مورد خشونت و هتک حرمت قرار گرفته است.
به گزارش پرس تی وی ،اورسلا پلاسنیک، وزیر امور خارجه سابق اتریش هم‌زمان با روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، درباره گسترش خشونت و آزار جنسی علیه زنان در این کشور ابراز تاسف کرد و افزود، از هر پنج زن اتریشی یک زن قربانی خشونت‌های داخلی قرار گرفته است.
در همین حال، گابریله هاینیش هوزک، وزیر امور زنان و خدمات مدنی اتریش ضمن ابراز تأسف و هم‌دردی درباره خشونت رایج در این کشور علیه زنان اظهار داشت، بسیاری از زنان اتریش به علت اوضاع بد اقتصادی و فشار خانواده‌، به ازدواج‌های ناخواسته و اجباری تن می‌دهند.
وی خشونت علیه زنان را نقض مسلم حقوق بشر دانست و تصریح کرد: "نمی‌توان این موضوع را نایده گرفت."
وزیر امور زنان اتریش در ادامه تصریح کرد، دولت این کشور برنامه مطالعاتی 16 روزه‌ای را برای آمار ازدواج‌های اجباری و نیز افزایش سطح دانش معلمان، کارگران و جوانان ترتیب داده است تا جامعه این کشور را از پیامدهای ادامه روند خشونت علیه زنان، آگاه کند.
بنابر آخرین آمارهای اعلام شده از سوی رسانه‌های اتریش، سالانه 200 زن اتریشی قربانی ازدواج‌های ناخواسته و اجباری می شوند.

درحالی که فروشگاهها لباس های تن مانکن را برای فروش در ویترین با برچسب قیمت به معرض نمایش می گذارند در اسراییل اخیرا زنانی که از کشورهای مختلف قاچاق شده اند با برچسب قیمت برای تن فروشی در ویترین به نمایش گذاشته شده اند.:18::18::18::18::18::18::18:
به نوشته این روزنامه، در ویترین فروشگاهی در " مرکز خرید دیزین گوف" در تل اویو پایتخت اسراییل تابلویی نصب شده که بر روی آن نوشته شده است "زنان برای فروش بر حسب سلیقه شخصی".
در این فروشگاه، هفت زن جوان با حالتی زننده درحالیکه بر روی آنها اتیکت قیمت زده شده است، در ویترین به نمایش گذاشته شده اند که نظر هر عابر پیاده ای را به خود جلب می کنند.
به نوشته قدسنا عابران در گفتگو با رسانه های اسراییلی گفته اند که ما ابتدا فکر می کردیم این زنان مانکنهای چوبی هستند که برای نمایش لباسها در ویترین قرار گرفته اند اما با جابجا شدن و پلک زدن آنها فهمیدیم که اینها انسان هستند. گفتیم شاید بجای مانکن های چوبی از این دخترخانم ها استفاده شده است پیگیرشدیم دیدیم خیر این ها برای فروش در ویترین مغازه قرارگرفته اند.
هاآرتض نوشت: بر روی اتیکت هر یک از زنان، سن، وزن و کشور محل تولد آنها درج شده است.

تصاویر زیر گوشه هایی از برده فروشی مدرن در اسراییل مدعی دمکراسی را نشان می دهد که توسط پایگاه خبری گتی ایمیج منتشر شده است:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]







حال که نگاهی به این کشورهای خوش رفتار با زن کردیم حال نگاهی به اسلام جنایت کار در حق زن می اندازیم :
اسلام نه تنها حقوق مرد و زن بلکه حقوق هر انسان با انسان دیگر را برابر میداند . اسلام وظیفه ی زن را هدف انسان میداند چون زنان منشا احساس بوده و کانون نشر اخلاق و تربیت در خانواده هستند و با کنترل محیط خانواده همه اهل خانواده را به سمت کمال هدایت میکنند و هدف آدمی نیز رسیدن به کمال است . اسلام به احساس زن به عنوان یک نقطه ضعف نگاه نمی کند که بتوان از طریق آن به او مسلط شد بلکه به احساس او مانند لوح پاکی نگاه میکند که نباید لکه دار شود و به همین دلیل نسبت به او دقت تمام را به کار میبرد تا مبادا تجربه ای ناموفق این لوح را بشکند و یا سیاه کند !
زنان به کودک و تربیت فرزند و به مدیریت خانواده علاقه دارند و موفقیت آنها نیز همیشه در طول تاریخ ثابت شده است و مدیریت خانواده مهترین حلقه در مدیریت جامعه است پس این وظیفه به هیچ وجه مسئولیت کوچکی نیست و نه تنها تاثیر زن در جامعه را نمیکاهد بلکه تاثیر مستقیم او بر جامعه را نشان می دهد . روشهایی جدید تربیتی که زنان در طول تاریخ ارائه دادند بیشمار است .
آن آیه ای که میگوید که زنان را بزنید کاملا اشتباه معنی کردید چون دستوری در زدن زن نشده بلکه آن آیه به ترک کردن اشاره دارد یعنی اگر زنان بدترین رفتار را هم با شما کردند شما فقط حق ترک اورا دارید !! و دوستانی که به زبان عربی آشنا هستند میتوانند این را بفهمند چون در جاهای دیگری از قرآن نیز " ضربوا" به معنای ترک کردن وجود داشته ودارد .
بیشتر بودن سهم الارث یک مرد به دلیل برتری او بر زن نیست بلکه دلیل دیگری دارد و دلیل آن نیز انفاق است یعنی انفاق برای مرد واجب و برای زن اختیاری است و اگر بررسی شود به گونه ای میتوان گفت که حقوق زن بیشتر نیز در نظر گرفته شده است زیرا میزان انفاقی که در طول عمر توسط مرد پرداخت می شود مانند خمس و زکات و .....بعضی مواقع از خود ارث هم بیشتر است ! در آیه ی 34 سوره ی نساء هم که خداوند میفرماید زنان را برمردان برتری دادیم منظور از برتری بیشتر بودن ارث است نه چیز دیگر و در ادامه خداوند خود دلیل این کار را میفرماید و میفرماید که چون انفاق بر آنان واجب است این نعمت به آنان داده شده است و این پیوستگی قرآن را نشان میدهد که آیه ای آیه ی دیگر را تفسیر میکند و اگر بخواهیم به هرکدام ازاین آیه ها به تنهایی نگاه کنیم سبب شک و تردید می شود .
اما در مورد پوشش باید یک سوال از خود شما پرسید و آن این است که آیا خود شما وقتی به یک مراسم رسمی میروید از پوشش بیشتر استفاده میکنید یا پوشش کمتر ؟؟! حتی روسای جمهور آمریکا ، فرانسه ، انگلیس و هرکشور دیگری که ادعای رعایت حقوق بشر را دارد هم میدانند که موقع رفتن به مجلس رسمی باید لباسی که با آن در رختخواب بودند را عوض کنند و با پوشش بیشتری حاضر شوند چون پوشش بیشتر در نهاد آدم یک ارزش شناخته می شود و حتی یک مرد نیز در دومکان مختلف از نظر ارزش ،
، دو لباس یکسان نمی پوشد و آیا کسی این دستور را به این افراد داده ؟؟!! یا خود این افراد برای حفظ شان خود این لباس ها را میپوشند ؟؟!!
خداوند زن را موجودی آزاد آفریده و به هیچ وجه آزادی او را منکر نمیشود بلکه به سبب احترام و ارزشی که در وجود یک زن وجود دارد و برای تایید کردن زنانی که حفظ شان و مقام می کنند و لباسی می پوشند که نشان دهنده ی ارزش و احترام آنهاست آیه نازل میکند و مهر تاییدی میزند بر این ارزش انسانی پس زن نه تنها برای دستور خدا بلکه بیشتر برای حفظ شان و ارزش خود این حجاب را رعایت میکند .
(نکته : اعتدال در هر کاری لازم است و به همین دلیل خداوند خود پوشاندن بیش از حد را در قرآن منکر شده است و از پوشاندن بیش از حد جلوگیری میکند .

زنان - بر اساس جدیدترین فتوای صادر شده توسط «کمیته پژوهش های علمی و فتوای عربستان سعودی»، کار کردن زنان به عنوان "فروشنده" حرام است.


به گزارش شیعه آنلاین با صدور این فتوا که روز گذشته (یکشنبه) صادر شد، جنجال چند ماهه ای که میان چهره های مختلف دینی وهابیت در عربستان سعودی بر سر حرمت یا عدم حرمت کار زنان به عنوان "فروشنده" به وجود آمده بود، پایان یافت.
گفته می شود در پی صدور این فتوا توسط «کمیته پژوهش های علمی و فتوای عربستان سعودی»، پیش بینی می شود برخی چهره ها و فعال دینی و اجتماعی و یا حتی مدافعان حقوق زنان نسبت به صدور چنین فتوایی اعتراض کنند.
متن کامل فتوای صادر شده توسط این کمیته بدین شرح است: جایز نیست که زن در محلی کار کند که در آن اختلاط با مرد وجود داشته باشد، و واجب این است که زنان از اماکنی که در آن مرد هست دوری کنند و به دنبال کاری بگردند که مباح و حلال باشد تا آنها را در معرض فتنه قرار ندهد. بنابراین کار کردن زنان به عنوان "فروشنده" از نظر شرعی حرام است.)
حال می شود فهمید که چرا آیات و معنی هایی که از آن ها در ذهن ما بود با احترامی که امامان و پیامبران ما برای زنان قائل شده اند سازگاری نداشت و ازاین به بعد وقتی می شنوید که پیامبر گفته خداوند اگر فاطمه نبود مرا هم نمی آفرید دیگر تعجب نمی کنید .



مریم مقدس:


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


، زینب :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

،مادر ترزا :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فاطمه ، خدیجه و....این خانم ها زنان باارزش و برترجوامع شناخته می شوند و بیشتر ارزش این خانمها به خاطر حفظ شان و پاکدامنی و مهربانی و احساس آن ها بوده ، نه به خاطر جذابیتهای جسمیشان !
حال یه سری به گوگل بزنید و کلمه ی زن برتر را سرچ کنید تا ببینید که اکنون تصویر یک جستجوگر اینترنت از زن برتر چگونه است ! فکر است ؟! معنوی و ارزش است ؟؟!!یا جسم!





ما بهتره به جای اینکه بخوایم دیگران رو درست کنیم اول خودمون رو درست کنیم!
در مسائل دیگران که مربوط به ما نمیشه هم بهتره دخالت نکنیم
البته این دیگران هم باید یاد بگیرن این کارو کنن
فعلآ ما مسائل مهمتری داریم مثل مسئله زیر که من بعد از خوندنش فوق العاده ناراحت شدم و اشک ریختم...








جهت اطلاع دو آژانسی که بیشتر از همه ؛هواپیما چارتر میکنند و تور برای دبی ارسال میکنند عبارتند از 1- آژانس ساحل گشت ( شریعتی اول عباس اباد چهار راه قصر) 2- اژانس آریانا ( سهروردی پایین تر از هویزه ) که صاحب این آژانس ها دو برادر هستند به اسم سلطانی علیرغم اینکه برخی از اژانس ها درخواست کردند که فروش بلیط دبی تحریم بشه ولی توسط این دو آژانس بصورت وسیع ادامه داره لطفا اطلاع رسانی کنید تا این دو آ ژانس توسط مردم تحریم شوند











توهین به ایرانیان در دبی...!!!






بی شرمی ماموران اماراتی فرودگاه دبی علیه مسافران بیگناه ایرانی



منبع / نویسنده: وب سایت ایران ب ب ب




فاجعه رفتار تکان دهنده ماموران فرودگاه دبی با مسافران و گردشگران ایرانی


ماموران فرودگاه دبی به دلیل انچه دریافت گزارشی مبنی بر احتمال حمل مواد مخدر توسط یکی از مسافران ایرانی پرواز تهران – دبی در ( پنجشنبه 14 شهریور )ضمن رفتاری بسیار شدید و وحشیانه اقدام به بازرسی و لخت کردن تمامی 152 نفر مسافران این پرواز اعم از زن و مرد نمودنند .
به گزارش شاهدان عینی که خود هم از مسافران این پرواز نیز بوده اند پلیس دبی پس از نگهداری 4 ساعته تمامی مسافران در فرودگاه دبی ( به صورت سرپا ) و سپس گنترول گذرنامه ها انها تمامی مسافران را اعم از زن و مرد و کودک را به سالن بازرسی ویژه هدایت کرده اند .


در سالن ویژه بازرسی فرودگاه سالن شماره 2 فرودگاه دبی از همه خواستنند تمام لباسهای خود و حتی لباسهای زیر خود را دراورند و اقدام به بازرسی مسافران این پرواز که اکثرا خانواده ها هم بودنند نمودنند . همچنین در پی گستاخی پلیس فرودگاه امارات تمامی زن ها و دختر ها را توسط پلیس مرد کاملا برهنه کردنند و حتی از فرو بردن دست در درون اندام تناسلی بانوان و دختران هم کوتاهی نکردنند .






[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]









شاهدان عینی از فریاد و گریه و شیون زنان و دختران ایرانی در سالن بازرسی 2 حکایت میکنند که تمامی فضای سالن شماره 2 فرودگاه دبی را پر کرده بود .
یکی دیگر از شاهدان این پرواز میگویید که زنان و دختران را پس از بازسی وحشیانه از سالن بازرسی به سوی سالن خروجی فرودگاه دبی هدایت میکردند در حالی که به انها حتی اجازه نداده بودنن لباس های زیر خود را هم به تن کنند و در حالی انها را یکی یکی ازسالن بازرسی ویژه خارج میکردند که زن ها و دختران گریه کنان فقط لباسهای خود را در دست داشتنند و نه بر تن !

یکی دیگر از مسافران زن این پرواز میگویید که در اثر برخورد وحشیانه و خشن پلیس دبی در حال بازرسی بدنی از مسافران دختر بکارت یکی از دختران ایرانی پاره شده است و فریادها و گریه های این دختران و زنان در فرودگاه و متعاقب ان اعتراض شوهران و خانواده های دیگر ایرانی بازرسی شده باعث شد که پلیس فرودگاه با باتوم اقدام به ضرب و شتم وحشیانه تمامی مسافران دربند در سالن بازرسی را به همراه داشته باشد .
از طرفی در نهایت بعد از 3 ساعت از بازرسی ویژه بدنی تک تک مسافران ایرانی مشخص شد که هیچ یکی از انها هیچ مورد خلافی به همراه نداشته اند و ماموران فرودگاه دبی عمدا و فقط به خاطر ارعاب و تحقیر ایرانیان عازم دبی این حرکت زشت و بدور از انسانیت را انجام داده اند .







[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





واکنش سفارت جمهوری اسلامی در دبی :


پس از مراجعه حضوری چندی از مسافران ایرانی به سرکنسولگری جمهوری اسلامی در دبی ابتدا از ورود این افراد به ساختمان کنسولگری جلوگیری به عمل امد ولی پس از ورود چند نفر و باز گو کرد واقعیت ماجرا برای مسئولان جمهوری اسلامی در دبی به انها قول داده شد که پیگیر ماجرای اتفاق افتاده شوند . همچنین یکی از 3 نفر از دختران که با جراحت ... مواجه شده بودنند برای اثبات موضوع به پزشکی قانونی ارسال شد که حقیقت ادعا اثبات شود .
از طرفی بعضی از خبرنگاران رسانه های گروهی با معاون سرکنسولگری جمهوری اسلامی در دبی قرار مصاحبه گرفتنند که ایشان از پذیرفتن خبرنگاران خودداری کردند و با تعجب فراوان ایشان خطاب به مراجعه کنندگان تمامی ماجرای اتفاق افتاده را تکذیب کردنند و گفتنند موضوع مهمی اتفاق نیفتاده و ماجرای گفته شده فقط شایعه است !
ولی یک روز بعد از تکذیب ماجرا توسط کنسولگری ایران در دبی - سفارت جمهوری اسلامی در ابوظبی با تایید ضمنی خبر برخورد وحشیانه ماموران فرودگاه دبی با مسافران ایرانی و پاره شدن بکارت یکی از دختران 15 ساله این ماجرا را یک اقدام عادی در فرودگاه دبی خوانند ولی گفتنند که در این زمینه با فرمانده پلیس فرودگاه دبی صحبت و موضوع پیش امده را پیگیری کنند!!!!!!



سفر به دوبی را تحریم کنید
این فاجعه می توانست برای شما اتفاق بیفتد. بیایید جلوی چنین حوادث تلخی را بگیریم. سفر خود به دوبی را لغو کنید. اطمینان داشته باشید که روزی فرا خواهد رسید که با التماس از شما خواهند خواست به کشور ورشکسته شان سفر کنید. چرا که دوبی با پول ایرانی ها به این موقعیت رسیده است.شیخ نشینی که هفتاد سال پیش تبعید گاه دزدان و تبه کاران ایرانی بود. مطمئن باشید هر جا که سفر کنید از دبی زیبا تر و جذاب تر خواهد بود . به دبی کثیف سفر نکنید .



این مورد منحصر به خانم ها نیست و ارزش همه کس به افکار و عقایدش هست:20:

Dr.FANOOS
03-12-2010, 16:46
خودت هم میدونی قران رو معاویه نوشته!
می شه راجع به این بیشتر توضیح بدید!!!:13:
.................................................. .................................................. ................................
ماجرای فرودگاه دبی هم واقعا تکان دهنده بود .برای شهریور همین سال هست؟
اتفاقاتی شبیه به این در فرودگاه جده رخ داد که با برخی زن ها بد برخورد شده بود.تمام این ها هم بدلیل روابط تیره و تار بین ایران و اعراب است و طبق معمولاین سال های اخیر ما هیچ وقت توی منطقه نتونستیم حق خودمون رو بگیریم علی رغم ادعاهایی که داریم!!!:13:

davy jones
04-12-2010, 07:56
نصف سايت هايي كه آمار هاي جهاني رو ميدن فيلترن خوشبختانه !!
ولي ميتونيد به اين جا ها نظري بندازيد :
ليست سمت راست . عدم اهميت مذهب در اروپا :

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیداين عبارت رو در گوگل سرچ كنيد :
least religious countries in the world

گشتيد تمام بحران هاي موجود در تمام كشور هاي جهان رو ليست كرديد ديگه ؟ ولي خوب اين هايي كه گفتيد چيزي رو ثابت نميكنن چون توي ايران هم هيچ كدوم از اين بحران ها نيست كه نداشته باشيم . اتفاقا بعضي از اون منابع نشان دهنده فرهنگ بالاي كشور ها بود ،‌نه مشكل !‌مثل حقوق دادن به معتادان براي بچه دار نشدن .
راستي قضيه فيلم اون حاجي و اعترافات تكان دهنده اون زن كه بعدش توي يوتيوب پخش شد رو يادتون هست كه ؟ اگر نياز به اين جور اخبار داريد براتون از وضعيت ايران خودمون اخبار بيارم ؟
روي اون اخبارتون نيازي به بحث نمي بينم چون به بيراهه ميريم ولي اگر بخوام ايراد بگيرم زياد ميتونم ازش ايراد بگيرم .

به هر حال رفاه زندگي در كشور هاي اسكانديناوي چيزي نيست كه نياز به منبع داشته باشه ، براي بي ديني اشون هم كه به قدر كافي منبع هست . ‌پس بهتره وقت و انرژيمون رو مفيد استفاده كنيم .



آفرين . عقل من ميگه توي ايران اوضاع خيلي بدتره . حالا اگه من بخوام حرف بزنم به اينم ايراد ميگيريد ولي زياد آشنا هايي دارم كه از طريقشون بتونم با يك زندگي ملموس اروپايي آشنا بشم .



البته اگر بخوام مثل شما اخبار بگم و همه بدبختي هاي ايران رو رديف كنم به تعداد موهاي سرم ميتونم واستون منبع بيارم . به هر حال فكر نكنم براي اخبار يك خبر گزاري مثل خبر آنلاين من نيازي به دفاع كردن داشته باشم .



منم فكر نميكنم . البته اگر فكر ميكنيد اون اخبارتون منو قانع كرد يا چيزي رو تغيير داد ، ‌نه اين طور نيست .
ولي از مسير دور نميشيم .



خوب ،‌فكر ميكنم الان كاري كه شما بايد بكنيد اين هست كه از اون دسته بلايايي كه ممكنه سر بشر بياد و عامل طبيعي هم نداره براي من مثال بزنيد و دليل بياريد تا من قانع بشم . منتظرم ...

خدا از نظر شما كه قبولش داريد چطور مقدرات و اتفاقات رو براي مردم ميفرسته ؟

چه تناقضي ؟ اتفاقا تناقضي نيست ؟
كدوم حقيقت ؟
بذاريد واستون يك مثال ملموس بزنم :
من به عنوان يك زمين شناس اسم اون بلاي آسماني قوم نوح رو (به فرض موجود بودن) ميزارم يك سونامي محلي و هيچ شواهدي در تاريخ زمين شناسي مبني بر چنين پيشروي در سطح آب دريا با اين سرعت كه تمام خشكي هاي جهان رو در برگرفته باشه ثبت نشده و هيچ توجيهي هم نميتونه داشته باشه (مثل اينه كه بگي 2 * 2 = 10000) . حالا شما اسم اين رو ميزاريد بلاي آسماني . با چه توجيهي اين كار رو ميكنيد ؟

(پ.ن: بلايا رو مثال ميزنم چون ملموسه . ديگه بحث رحمت و ... كه هيچي !‌ در ضمن در مورد اين داستان بودن كساني كه با تعصب شروع به داستان سرايي كردن ولي هيچ كدوم توجيه منطقي نداره . اگر كنجكاو بوديد و استدلالي در اين زمينه ديديد يگيد تا با دليل براتون ردش كنم !‌)

باز هم ميگم : به قول برتراند راسل : "رسم شده است كه همه دينداران با اعتماد به نفس تمام صحبت هاي خود را بديهي دانسته و گويي شكاكان وظيف دارند خلاف آن را ثابت كنند . حال آن كه آنان چنان خداي خود را در همه چيز سيطره داده اند كه اصولا قابل رد كردن نيست و اين گونه خود را حق به جانب مي بينند . اما اصولا اين دين داران هستند كه براي بيان سخنانشان ملزم به استدلال و اثبات هستند و نه شكاكان "
(شايد عينا جملات اين نباشه چون خيلي وقت پيش خوندم . اگر دقيقش رو خواستيد ،‌با توجه به اين كه پيدا كردن مجددش براي من دردسر داره ،‌بفرماييد تا پيداش كنم و عينا جملات رو منقول كنم .ولي به شما اطمينان ميدم جملات همين هستند ،‌كمي پس وپيش شايد...)


اولا كه در ادامه هم ميگم ،‌ كه نبايد داشته باشه يعني از نظر من نبايد داشته باشه و داشته يعني دنيا بر طبق عقيده من پيش نرفته . منكر اين ميشي ؟

نظام ماركسيستي ،‌نظامي بود كه پايه گذاري شد چون مردم در زمان پايه گذارش به اون نياز داشتن و چيزي بود كه در اون شرايط توجه مردم رو جلب ميكرد و نظام ماركسيستي رو به منظور خودش يعني يكپارچه كردن مردم براي تسلط به اون ها مي رسوند . پس اون هم زاده حكومت بود ،‌نه مردم . اگر در شوروي هم عقايد شخصي مونده بودن هيچ كدوم از اين مشكلات از تشكيل كمونيست تا از هم پاشيدن اون به وجود نمي اومد .

بي ديني باعث از هم پاشيدن شوروي نشد . دلايلش مفصل هست كه اين جا نمي گنجه . كتاب هست اگر ميخوايد معرفي كنم ؟



دوست من ،‌من احساس ميكنم شما گاهي مطالبي كه متوجه شديد رو صرفا براي اين كه من رو مورد استهزاء قرار بديد ! به گونه اي بيان ميكنيد كه انگار خيلي عجيب هستن . كاملا صحبتم واضحه ،‌ شما ميخوايد منو گير بندازيد يعني ؟ اين كار درستي نيست (وقت با ارزش هست)

نظر بنده اين هست :
عقايد فردي هستند .

اما نظر من اين هم هست :
شما بايد نامسلمان باشيد !!

خوب ،‌حالا در اين مورد آيا عينيت با نظر من تطابق داره ؟
نه . چون شما مسلمان هستيد .

حالا جملات قبلي من رو دوباره بخونيد :


قسمت اول عقيده من هست و قسمت دوم عينيتي كه در جوامع وجود داره .
ضمن اين كه منظورم به كليه اعتقادات برميگرده . هر اعتقادي كه در ذهن اون شخص هست .



به جمله قبلي توجه كنيد :



توي اين جمله حرفي از عقايد مذهبي نبود . يك سري از اعتقادات . مثال زنان چيني هم در همين مورد صدق ميكنه . پس شما در خرده گيري به جملات دقت بيشتري بفرماييد .
اگر حتما نياز به مثال در مورد تاثير اعتقادات مذهبي در جوامع و تاثيرش در عقب ماندگي جوامع داريد هم مثال كم نداريم .
بذاريد برگرديم به تاريخ . و من يك سوال از شما ميكنم . اعتقادات مذهبي تا به حال بيشتر به نفع بشريت بوده يا به ضرر بشريت ؟ چه تاثيراتي در تاريخ بشريت و جوامع بشري تا به حال داشته اين اعتقادات ؟
چند ده مليون يا چند صد مليون از مردم جهان تا به حال به خاطر اختلاف عقايد مذهبي در جنگ هاي مذهبي كشته شده اند ؟ در عوض چيزي كه براش مي جنگيدند چه خدمتي بهشون كرده ؟



من هم متاسفانه هنوز موفق به خوندن مابعدالطبيعه نشدم پس نميتونم در موردش نظري بدم . دو منبعي كه فرموديد رو اجمالا مطالعه كردم (حتما قبول داريد كه مقالات فلسفي نياز به درك عميق دارن و من متاسفانه فرصت كافي براي مطالعه و درك كامل اون ندارم ،‌فكر نمكنم شما هم به اون دقت خونده باشيد مقاله رو )
اما در اون مطالعه اجمالي در مقاله اول چيزي در مورد ترجيح عدم بر اسفل نديدم ،‌چيزي كه مورد بحث قرار گرفته مفاهيم عدم و وجود در ديدگاه فلاسفه مختلف هست . اگر جايي رو شما در اون مقاله پيدا كرديد كه به اين موضوع پرداخته بگيد تا در موردش بحث كنيم .

اين نكته رو هم اضافه كنم كه اين كه فلاسفه چه نظري دادن ،‌در مورد كل بشريت صدق نميكنه . فلاسفه ،‌فلسفه عدم ،‌اسفل و وجود رو از ديد فلسفه مقايسه ميكنن . نه از ديد انسان زنده !‌
ديد فلسفي هميشه هم پاسخ گو نيست !‌
مثلا ديد فلسفي به يك ديوار ميتونه چيزي باشه كه جلوي پيشرفت رو ميگيره ،‌يا چيزي كه به سوي آسمان ميره ،‌پس تعالي بخشه !‌ يا هرچي ...

بهتره بحث رو به قدري گسترش نديم كه نتونيم جمعش كنيم !



نه ،‌ مفهوم نبودن يعني شما ملزم به پذيرفتن هيچ اعتقادي در اون زمينه نيستيد . يعني از شما سوال ميشه . ميخواي باشي و معتقد بشي و توي ديگ بري يا ميخاي نباشي ؟

در ضمن خودتون هم داريد ميگيد (نميخوام دوباره وارد بحث در مورد عدالت خداي شما بشم ولي دارم چيزي كه شما ميگيد رو نقد ميكنم)
توي اون مثال ،‌شما توي جزيره فرصت خطا كردن رو پيدا ميكنيد و ممكنه خطا كنيد . يعني مثلا به شما گفته ميشه اگر به فلان چيز پشت كني ،‌توي ديگ نميري ،‌و شما به فلان چيز پشت كني ولي خداي شما بگه نه ،‌ تو بايد ميرفتي توي ديگ و به اون چيز پشت نميكردي ،‌پس حالا برو توي جهنم . حالا با شما عدم رو ترجيح نمي داديد ؟
ضمن اين كه آرزوي نبودن هم گناهه ، چون چرا آوردن به كار خداست .

بعد از اون شما نوشتيد :


خوب خودتون داريد ميفرماييد عدم رو به اسفل ترجيح مي ديد ...



چرا خواستيد .

همون مثال قوري و سماور ! آوردن دليلي كه هيچ كس نه بتونه ردش كنه ،‌نه اثباتش كنه ،‌نه اثباتش كنه ،‌ساده ترين كار دنياست !!
مثلا من به شما اطمينان ميدم در فاصله 500 هزار مليارد سال نوري از كهكشان راه شيري يك عدد مداد تراش در آسمان در حال گردش حول محود خورشيد خودشه !‌
حالا شما ثابت كن اين طور نيست !
اين اصلا افتخار كردن نداره !

اگر ميخوايد به ديدگاهتون افتخار ميكنيد بهتره به من اثبات كنيد كه ديدگاه شما بهتر از ديدگاه منه (چيزي كه موضوع بحث ما بود ولي درباره همه چيز بحث كرديم غير از اين !)

من از ديدگاه شما به ديدگاه خودم رسيدم !‌ يعني از اعتقاد به بي اعتقادي . چون ديدگاه فعلي ام بيشتر و بهتر جواب سوالاتم رو ميداده .



من روي اصولم ثابت هستم ،‌ولي صحبتي كه يك معلم ابتدايي با بچه هاي كلاس اولي ميكنه لحنش فرق داره با صحبتي كه با استاد خودش توي دانشگاهش ميكنه !‌(مثل)

خيلي محترمانه فكر ميكنم شما دنبال بهانه ميگرديد كه يه چيزي بگيد كه يه چيزي گفته باشيد !‌ البته حمل بر بي احترامي نباشه ولي مشكلات نوشتار هاي شما هم تا بدين جا كم نبوده ولي من با اين لحن برخورد نميكنم چون سعي ميكنم از بحث با طرف مقابل نتيجه اي بگيرم و هدفم گرفتن وقت اون طرف نيست . خصوصيت مذهبي مآبان همينه كه اعتماد به نفسشون رو به حدي زياد كردن كه كوچكترين احتمالي بر خطا بودن عقايدشون نميدن !‌ و و خودشون رو عقل كل ميدونند !‌

آها ،‌ دقيقا با همين استنباط كه دليلي بر بند پاياني جملات قبلي ام هست ميگم كه شما هم خداي خودتون رو نگه داريد براي خودتون چون توي همين دنيا بدجوري گريبان گير ما شده !‌ كاش اين استنباط رو همه عملا قبول داشتن و در اون صورت هيچ وقت من در مورد عقايدم با كسي بحث نميكردم !‌



من هيچ چيز رو وانمود نكردم و در اولين پاسخم به اولين پست شما رك و پوست كنده عقايدم رو مطرح كردم و گفتم به خدا اعتقاد ندارم . و حتي يك قدم از عقايدم عقب ننشستم .

دوست عزيز مثل اين كه شما از عقايد امثال خودتون به خوبي خبر نداريد . ميدونيد اگر همين صحبت هاي من در دانشگاه و به صورت حضوري با يك شخص معتقد مطرح بشه ،‌من به جرم ارتداد يا حتي عناد به اعدام محكوم هستم ؟
بله اين مشكلي كه شما به وجود آورديد . من با عدالت خدا شروع كردم چون شبهه آوردن جرمش اعدام نيست لا اقل !‌ و در محيط فروم هم شما فكر نميكنم يادت بياد ولي يه روزي اون بالاي انجمن در كنار بحث سياسي بحث مذهبي و ديني هم نوشته شده بود و همون طور كه گفتم شديدا هم بر خورد ميشد ،‌كه اون هم كمي از اعدام در فروم نداشت !‌
اما اين كه من از عقايد خودم عقب بنشينم ،‌نخير چنين چيزي نيست .

كوتاهي از جانب من نبود . چون من در اولين گفت و گوي بين جمع دونفره من و شما بهتون گفتم كه عقيدم چي هست و من هم روي مثال مانور ندادم ،‌بلكه شما داديد !‌خدا رو شكر شواهدش موجوده كه هرچي من گفتم در پاسخ به مانور هاي شما بوده !‌

و هنوز هم پاسخي كه ميخواستيد بديد رو نداديد


پس بيايد اصل وجود خدا رو مورد بررسي قرار بديم به جاي بحث هاي متفرقه .



البته من اين رو خوب ميدونم ،‌ولي شما نميدونستيد كه خوب شد دونستيد و الان ميدونيد چرا من هم الله و خدا رو ميشناسم !‌


آشنايي در همين حد هم براي انزجار كافيه ،‌شما اسمش رو ميزاريد سطحي ؟ پس حتما اسلام شناس بزرگي هستيد كه به اين راحتي و به اين سرعت در مورد شناخت ديگران قضاوت ميكنيد

(يه جمله اي يادمه يه روز توي قرآن خودندم كه نوشته بود واي بر قضاوت كنندگان !! اشتباه كه نميگم ؟!)



سوره اول قرآن اينه ديگه ؟
(صرفا ترجمه)

به نام خداوند بخشنده مهربان .
كه رحمان و رحيم است .
مالك روز جزاست.
تنها تو را مي پرستيم و تنها از تو ياري ميخواهيم .
ما را به راه راست هدايت فرما .
راه آنان كه به آن ها نعمت دادي .
نه گمراهان .

ببخشيد اگه ترجمه ايراد داره ،‌ قبلا گفتم ترجمم خوب نيست !

سوره نبا هست ،‌يا همچين چيزي ! آيه حول و حوش 30

و همه چيزشان را نوشتيم و در نامه حسابشان ثبت كرديم !‌

حال ندارم بشينم بنويسم اما تا همين جا :
خداي شما ميبخشه . مهر مي ورزه ،‌مالكيت داره ، ياري ميكنه ،‌ هدايت ميكنه ،‌نعمت ميده و ...
و حساب و كتاب هم كه ميكنه !‌
من به اين خدا ميگم شخصيت محور . يعني چي ؟ يعني شخصي كه اعمالش از چيزهايي نشات گرفته كه شخصيت انساني اون ها رو انجام ميده و لحظه به لحظه نشسته و به اعمال آفريدگانش نگاه ميكنه ،و ...
در مورد اين كه مسلمانان هم يك خداي شخصيت محور رو قبول دارن اگر كمي فكر كنيد متوجه قضيه خواهيد شد .

اصلا شما تعريفتون از شخصيت محوره چيه ؟ فكر نميكنم تعاريف يكساني داشته باشيم !

آها يعني شما ميگي خدايي كه قرآن رو ميگه ،‌همون خداييه كه بت پرستا مي پرستيدن ؟ و مفهوم هر دوش در ذهن شما و در ذهن بت پرستان يكسانه ؟!
بله ،‌اون جمله شما مال قرآنه ديگه ؟ ،‌قرآن شما براي بيان خدا كلمه اي جز الله هم بلده ؟
بهتره با واژه ها بازي نكنيم . اين جمله شما هم توجيه نداره ،‌شما جمله قرآن رو آورديد و من گفتم الله در قرآن متولد شد . من الله رو خدايي معرفي كردم كه قرآن رو ميگه و دين اسلام رو بيان ميكنه . الان هم چيزي جز اين نميبينم . حالا اگر شما ميگيد ،‌بت پرستان هم همون الله كه قرآن رو گفته رو مي پرستيدن ،‌خودش داستاني هست جالب ! كه من وقت بحث كردن در مورد اين مساله بديهي رو ندارم . كه وقتي اللهي كه من تعريف ميكنم در قرآن متولد ميشه ،‌چطور قبل از اون پرستيده ميشده !‌ (اون رو اسمش رو ميگذارم خداي بت پرستان ،‌ بر وزن خداي گاو پرستان ،نه الله)
نه ،‌شما ذهنتون به قدري شست و شو داده شده كه نميشه مفاهيم رو درونش تعريف كرد و فقط حرف خودتون رو ميزنيد !‌ والا تفاوت بين الله و خدا براي من واضحه .

اين كه قرآن رو قبول ندارم هم كه البته . از اولش هم تا الان چند بار گفتم ،‌به پست هاي قبلي رجوع كنيد .



بله ،‌من قرآن رو يك بار كامل و چندين و چند بار بسته به مورد خوندم (ترجمه)
نخير ،‌وقتي خوندم استارت بي اعتقادي من زده شد و الا بار اول از روي كنجكاوي و اطلاع خوندم .

نخير ،‌اين طور فرض كنيد كه من عربي رو صفر زدم . درس هاي ديگه جبرانش رو كرد !‌




پس شما ميگيد قرآن من اسم قرآن رو نيارم چون بهش اعتقاد ندارم ؟!‌
با اين حساب بهتره بحث رو تموم كنيم !‌ يا شما خدا رو به من معرفي كنيد لطفا از ديد خودتون و من از شما سوال ميكنم ، چطوره ؟!!



فعلا كه شما از اين افراد حمايت ميكنيد . از مواضعتون عقب نشستيد ؟


دوست من ،‌متاسفانه فرصتم به شدت تمامه .

لطفا بيايد اين بحث رو تا به ثريا نرسيده تمومش كنيم و از بيخ و بن شما به من بگيد خداييي كه قول داريد رو براش شاهد بياريد و ببه من بشناسونيدش !‌

ممنون

---------- Post added at 11:48 PM ---------- Previous post was at 11:46 PM ----------

در ضمن حتما ميدونيد كه من و شايد هم شما هر روز فرصت براي گذاشتن روي بحث هاي به اين طولاني رو ندارم .
پس بحث رو از اين به بعد كوتاه و مفيد پيش ببريم .

متاسفانه در سرتاسر پاسخ شما چیزی جز توجیه و انکار و البته توهین ندیدم.
دوست عزیز!! اگه جوابی برای بعضی از گفته هام نداری، مجبور نیستی چیزی بنویسی که با دستای خودت، اون منطقی رو که ازش دم میزدی از بین ببری.
تقریبا از همون اولی که بحث رو شروع کردم، مثل روز برام روشن بود که امثال شما در اینگونه مباحثات، وارد فاز توهین شده و بلا استثنا منکر اصل خدا میشن و در سایه ی این ژست روشنفکری، هرگونه توهینی که براشون عقده شده، نثار طرف مقابل و عقاید او میکنن.
از اونجایی که تقریبا برام ثابت شده که حرفهای امثال شما چیزی جز بلغور کردن آموزه های اربابان خارج نشین خودتون که در ماهواره ها به خورد شما دادن، نیست؛ بنابراین لزومی نمیبینم که بیام و برای چون شمایی، خدا رو اثبات کنم چون نه فایده ای براتون داره و به نتیجه هم نخواهد رسید. چرا که همونطور که arzeva گفتند، اگر کسی واقعا طالب شناخت خدا و شناخت ادله ی خداپرستان باشه، سایتهای بسیاری در این زمینه وجود داره که توش سوالاتت رو میپرسی و از کارشناساش جواب میگیری. منتها همونطور که گفتم، شما فقط عقده ها و حرفهای فروخورده ی خودتون رو که گاها توهین آمیز هم هست، میخواین در غالب گفتگوی فلسفی اینجا حداقل برای یکبار هم که شده زده باشین و بعدش هم میاین و میگین که من وقتم کمه و بحث رو حالا دیگه از این به بعد کوتاه و مفید پیش ببریم!!
اگه شما همونطور که گفتین، واقعا به نظم جهان معتقد باشین (که گمون نمیکنم واقعا معتقد باشین) وجود خدا رو با استدلال به نظم موجود در جهان میتونین از درونش نتیجه بگیرین. همینطور، شما به کمال روح معتقدین ولی به آفریننده ی روح معتقد نیستین!! (مطمئنم اگه بحث نظم جهان و کمال روح رو هم با شما شروع کنم، پس فردا منکر اونها هم میشین:27:)
به نظرم، شما و امثال شما باید برای یکبار هم که شده زندگی فعلی موجود در جوامع غربی رو تجربه کنین تا افسانه ی زیبایی که برای شما از غرب و زندگی آسوده در آن، سرودند رو فراموش کنین و چشم به حقایق کثیف موجود در کشور آرزوهاتون باز کنین. الان هر چقدر هم که بنده و امثال بنده بیان و از سر دلسوزی حرفی به شما بزنن، تو گوشتون نمیره و خیال میکنین که داریم طرفداری کورکورانه از اسلام و این نظام میکنیم.
ضمنا دیگه سعی نکن برای اثبات حرفها و ادعاهای خودت از قرآن آیه بسازی و از خودت تفسیر در بیاری. هر چه بیشتر این کار رو میکنی، بیشتر ثابت میکنی که حتی لای قرآن رو هم باز نکردی، چه برسه به اینکه ترجمه ی قرآن رو هم کامل خونده باشی!:46:

موفق باشین.
89/9/13

Mohammad Hosseyn
04-12-2010, 11:43
:46:
متاسفانه در سرتاسر پاسخ شما چیزی جز توجیه و انکار و البته توهین ندیدم.
دوست عزیز!! اگه جوابی برای بعضی از گفته هام نداری، مجبور نیستی چیزی بنویسی که با دستای خودت، اون منطقی رو که ازش دم میزدی از بین ببری.
تقریبا از همون اولی که بحث رو شروع کردم، مثل روز برام روشن بود که امثال شما در اینگونه مباحثات، وارد فاز توهین شده و بلا استثنا منکر اصل خدا میشن و در سایه ی این ژست روشنفکری، هرگونه توهینی که براشون عقده شده، نثار طرف مقابل و عقاید او میکنن.
از اونجایی که تقریبا برام ثابت شده که حرفهای امثال شما چیزی جز بلغور کردن آموزه های اربابان خارج نشین خودتون که در ماهواره ها به خورد شما دادن، نیست؛ بنابراین لزومی نمیبینم که بیام و برای چون شمایی، خدا رو اثبات کنم چون نه فایده ای براتون داره و به نتیجه هم نخواهد رسید. چرا که همونطور که arzeva گفتند، اگر کسی واقعا طالب شناخت خدا و شناخت ادله ی خداپرستان باشه، سایتهای بسیاری در این زمینه وجود داره که توش سوالاتت رو میپرسی و از کارشناساش جواب میگیری. منتها همونطور که گفتم، شما فقط عقده ها و حرفهای فروخورده ی خودتون رو که گاها توهین آمیز هم هست، میخواین در غالب گفتگوی فلسفی اینجا حداقل برای یکبار هم که شده زده باشین و بعدش هم میاین و میگین که من وقتم کمه و بحث رو حالا دیگه از این به بعد کوتاه و مفید پیش ببریم!!
اگه شما همونطور که گفتین، واقعا به نظم جهان معتقد باشین (که گمون نمیکنم واقعا معتقد باشین) وجود خدا رو با استدلال به نظم موجود در جهان میتونین از درونش نتیجه بگیرین. همینطور، شما به کمال روح معتقدین ولی به آفریننده ی روح معتقد نیستین!! (مطمئنم اگه بحث نظم جهان و کمال روح رو هم با شما شروع کنم، پس فردا منکر اونها هم میشین:27:)
به نظرم، شما و امثال شما باید برای یکبار هم که شده زندگی فعلی موجود در جوامع غربی رو تجربه کنین تا افسانه ی زیبایی که برای شما از غرب و زندگی آسوده در آن، سرودند رو فراموش کنین و چشم به حقایق کثیف موجود در کشور آرزوهاتون باز کنین. الان هر چقدر هم که بنده و امثال بنده بیان و از سر دلسوزی حرفی به شما بزنن، تو گوشتون نمیره و خیال میکنین که داریم طرفداری کورکورانه از اسلام و این نظام میکنیم.
ضمنا دیگه سعی نکن برای اثبات حرفها و ادعاهای خودت از قرآن آیه بسازی و از خودت تفسیر در بیاری. هر چه بیشتر این کار رو میکنی، بیشتر ثابت میکنی که حتی لای قرآن رو هم باز نکردی، چه برسه به اینکه ترجمه ی قرآن رو هم کامل خونده باشی!:46:

موفق باشین.
89/9/13

من تقریبا هیچ کدوم از نقل و قول های بحث شما با Sharim رو نخوندم . بخاطر طولانی بودن و کمبود وقتم .
ولی اگه بخوام بر اساس پست آخر شما قضاوت کنم ، می تونم بگم شما هم توهین به کلیات اعتقاد طرف مقابل کردید . هر چند طرف مقابل شما در اشتباه باشه (که نمی دونم هست یا نه ، چون چیزی نخوندم از حرفاتون:46: ) شما نباید عقاید طرف رو از یه سری شبکه های ماهواره ای بدونی و بطور کلی عقل طرف مقابل رو ناقص فرض کنی . اگر هم ایشون توهین کرده باشه شما در جواب همین کارو کردید !! پس فرقتون چیه ؟؟

عقیده من اینه که توهین کردنی وجود نداره ... یا باید با هم قرارداد کنید که در بحث از کلمات تند استفاده نکنید در قبال اعتقادات هم . یا اینکه استفاده کنید و هر چی هم دلتون خواست بگید به هم و از هم ناراحت نشید و به بحث ادامه بدید . من خودم دومی رو در بحث های معمولیم انتخاب می کنم. ولی اینجا اولی کارساز تره .

به هر حال ... بحث رو بدون مناقشه پیش ببرید ... :10:

Sharim
04-12-2010, 13:23
متاسفانه در سرتاسر پاسخ شما چیزی جز توجیه و انکار و البته توهین ندیدم.
دوست عزیز!! اگه جوابی برای بعضی از گفته هام نداری، مجبور نیستی چیزی بنویسی که با دستای خودت، اون منطقی رو که ازش دم میزدی از بین ببری.
تقریبا از همون اولی که بحث رو شروع کردم، مثل روز برام روشن بود که امثال شما در اینگونه مباحثات، وارد فاز توهین شده و بلا استثنا منکر اصل خدا میشن و در سایه ی این ژست روشنفکری، هرگونه توهینی که براشون عقده شده، نثار طرف مقابل و عقاید او میکنن.
از اونجایی که تقریبا برام ثابت شده که حرفهای امثال شما چیزی جز بلغور کردن آموزه های اربابان خارج نشین خودتون که در ماهواره ها به خورد شما دادن، نیست؛ بنابراین لزومی نمیبینم که بیام و برای چون شمایی، خدا رو اثبات کنم چون نه فایده ای براتون داره و به نتیجه هم نخواهد رسید. چرا که همونطور که arzeva گفتند، اگر کسی واقعا طالب شناخت خدا و شناخت ادله ی خداپرستان باشه، سایتهای بسیاری در این زمینه وجود داره که توش سوالاتت رو میپرسی و از کارشناساش جواب میگیری. منتها همونطور که گفتم، شما فقط عقده ها و حرفهای فروخورده ی خودتون رو که گاها توهین آمیز هم هست، میخواین در غالب گفتگوی فلسفی اینجا حداقل برای یکبار هم که شده زده باشین و بعدش هم میاین و میگین که من وقتم کمه و بحث رو حالا دیگه از این به بعد کوتاه و مفید پیش ببریم!!
اگه شما همونطور که گفتین، واقعا به نظم جهان معتقد باشین (که گمون نمیکنم واقعا معتقد باشین) وجود خدا رو با استدلال به نظم موجود در جهان میتونین از درونش نتیجه بگیرین. همینطور، شما به کمال روح معتقدین ولی به آفریننده ی روح معتقد نیستین!! (مطمئنم اگه بحث نظم جهان و کمال روح رو هم با شما شروع کنم، پس فردا منکر اونها هم میشین[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
به نظرم، شما و امثال شما باید برای یکبار هم که شده زندگی فعلی موجود در جوامع غربی رو تجربه کنین تا افسانه ی زیبایی که برای شما از غرب و زندگی آسوده در آن، سرودند رو فراموش کنین و چشم به حقایق کثیف موجود در کشور آرزوهاتون باز کنین. الان هر چقدر هم که بنده و امثال بنده بیان و از سر دلسوزی حرفی به شما بزنن، تو گوشتون نمیره و خیال میکنین که داریم طرفداری کورکورانه از اسلام و این نظام میکنیم.
ضمنا دیگه سعی نکن برای اثبات حرفها و ادعاهای خودت از قرآن آیه بسازی و از خودت تفسیر در بیاری. هر چه بیشتر این کار رو میکنی، بیشتر ثابت میکنی که حتی لای قرآن رو هم باز نکردی، چه برسه به اینکه ترجمه ی قرآن رو هم کامل خونده باشی![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

موفق باشین.
89/9/13

واقعا خندم گرفت از اين پست !‌

امان از اين تعصب !‌
به هر حال مثل روز بر عاقلان روشنه كه اگر توهيني بوده از اول از جانب كي بوده .
شما چيزي نگفتيد كه نيازي به جواب من داشته باشه .
اما :
اين رو هم محض اطلاعتون ميگم كه من حتي يك قسمت از اون برنامه هايي كه شما ميفرماييد رو نديدم ولي ظاهرا شما علاقه زيادي بهش داشتيد كه اين طور دنبالشون كرديد .

نه اتفاقا ،‌اين شماييد كه بايد زندگي در جوامع غربي رو تجربه كنيد چون بيش از نيمي از اقوام من در همون جوامع زندگي ميكنن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (من هم مشكل سربازي دارم والا...)




دوست عزیز!! اگه جوابی برای بعضی از گفته هام نداری، مجبور نیستی چیزی بنویسی که با دستای خودت، اون منطقی رو که ازش دم میزدی از بین ببری.مثلا ؟
دقيقا اين كاريه كه شما با همين پستتون انجام داديد .



تقریبا از همون اولی که بحث رو شروع کردم، مثل روز برام روشن بود که امثال شما در اینگونه مباحثات، وارد فاز توهین شده و بلا استثنا منکر اصل خدا میشن و در سایه ی این ژست روشنفکری، هرگونه توهینی که براشون عقده شده، نثار طرف مقابل و عقاید او میکنن. پيش داوري = تعصب

اگر كسي در اين مورد كنجكاو بود (البته بيطرف) لطفا پست ها رو بخونه ،‌خودش متوجه همه چيز ميشه .

اما ‌بنده از اول نظرم همين بود و شما بحث با من رو شروع كرديد و من به عقايد شما توهين نكردم ،‌بلكه زير سوال بردمشون . ،‌امثال شما چنان خودشون رو حق به جانب مي بينند كه اگر بگي بالاي چشمت ابرو براشون توهين حساب ميشه .

بر عاقلان واضحه كه چه كسي به ديگري توهين كرده . شما توهين هايي كه در همين پست كرديد مثل موارد زير ، در جواب كدوم يك از توهين هاي من بود ؟؟ نقل قول كنيد لطفا !


هرگونه توهینی که براشون عقده شده، نثار طرف مقابل و عقاید او میکنن.

حرفهای امثال شما چیزی جز بلغور کردن آموزه های اربابان خارج نشین خودتون که در ماهواره ها به خورد شما دادن، نیست

شما فقط عقده ها و حرفهای فروخورده ی خودتون رو که گاها توهین آمیز هم هست، میخواین در غالب گفتگوی فلسفی اینجا حداقل برای یکبار هم که شده زده باشین و بعدش هم میاین و میگین که من وقتم کمه و بحث رو حالا دیگه از این به بعد کوتاه و مفید پیش ببریم!!اين يكي كه ديگه نوبر بود !‌ با توهين آشكار داريد منو محكوم به توهيني ميكنيد كه حداقل من ازش خبر ندارم !
شما كه در جواب همون قسمت هاي قبلي هم مونديد ،‌ خوب شد يه بهانه پيدا كرديد !‌ در ضمن :

بنده براي اعتقادات شما و اين بحث انقدر ارزش قايل بودم كه در عين كمبود وقت (كنكور ارشد كه در جريانش هم هستيد !!) و با زدن يك جلسه كلاسم از توي كافي نت دانشگاه و بيرون موندن از خوابگاه تا ساعت 1 شب (ساعت پست قبلي ،‌با توجه به اين كه خوابگاه بعد از 12 در رو ميبندن) بحث رو پيش ببرم اما شما ... ؟؟؟


لزومی نمیبینم که بیام و برای چون شمایی، خدا رو اثبات کنم چون نه فایده ای براتون داره براي من مثلما فايده نداره ،‌اما نشان از ناتواني شما در اثبات چيزي هست كه مي پرستينش . من خواستم كه خودتون بدونيد .



کارشناساشببخشيد ،‌نميدونستم شما كارتون رو نميشناسيد !‌


اگه شما همونطور که گفتین، واقعا به نظم جهان معتقد باشین (که گمون نمیکنم واقعا معتقد باشین) وجود خدا رو با استدلال به نظم موجود در جهان میتونین از درونش نتیجه بگیرین. همینطور، شما به کمال روح معتقدین ولی به آفریننده ی روح معتقد نیستین!! (مطمئنم اگه بحث نظم جهان و کمال روح رو هم با شما شروع کنم، پس فردا منکر اونها هم میشین[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])هيچ ارتباطي بين نظم جهان و روح با خداي شما ،‌جز توهمي ساختگي نميبينم ...


الان هر چقدر هم که بنده و امثال بنده بیان و از سر دلسوزی حرفی به شما بزنن، تو گوشتون نمیره و خیال میکنین که داریم طرفداری کورکورانه از اسلام و این نظام میکنیم.دلسوزي براي من ؟؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] البته من از لفظ كوركورانه استفاده نميكنم . توهين آميزه !!


ضمنا دیگه سعی نکن برای اثبات حرفها و ادعاهای خودت از قرآن آیه بسازی و از خودت تفسیر در بیاری. هر چه بیشتر این کار رو میکنی، بیشتر ثابت میکنی که حتی لای قرآن رو هم باز نکردی، چه برسه به اینکه ترجمه ی قرآن رو هم کامل خونده باشی!به جمع توهين هاتون به بنده دروغ گو رو هم اضافه كنيد ...

به هر حال شما ثابت كرديد كه ظرفيت پيش بردن منطقي بحث رو نداريد . در اين پستتون هيچ كور سويي از منطق نميبينم . انتظاري بيش از اين هم ندارم ...


من ديگه بحث رو با شما ادامه نميدم چون ديگه فهميدم ارزش وقت گذاشتن نداره بحث با شما .

و اگر اين پست تند بود ،‌ در جواب پست به مراتب تند تر شما بود !‌

در نهايت از دوستاني كه قصد قضاوت دارن خواهش ميكنم ،‌فقط پست هاي قبلي رو بخونن . همين .

و از دوستان عزيز هم به دليل متشنج شدن محيط معذرت ميخام .

----------------------------------------------------------------------------------------------


ولی اگه بخوام بر اساس پست آخر شما قضاوت کنم ، می تونم بگم شما هم توهین به کلیات اعتقاد طرف مقابل کردید محمد حسين عزيز :

توهين به اعتقادات بسته به برداشت شخصي از توهين هست اما توهين به شخص فرق داره با توهين به اعتقادات . درسته ،‌همين كه من بگم خدا وجود نداره ،‌ممكنه ايشون اين رو حمل بر توهين كنند و در عوض اين كه ايشون به من بگن خدا حتما وجود داره هم شايد توهين به اعتقاد من باشه . اين بسته به برداشت من و اون دوستمون داره .

اما : به كار بردن الفاظي مثل : عقده اي ،‌ دروغگو ،‌ نوكر اربابان خارجي و ... توهين به شخص محسوب ميشه و در صورتي توجيه داره كه من هم چنين كاري كرده باشم . و بنده به هيچ عنوان چنين كاري نكردم ،‌ اگر چنين چيزي بوده ،‌از ايشون خواستم براي حرفشون نمونه اي بيارن ،‌خوشبختانه تمام حرف هاي ما اين جا منقول هست .

پس شما براي به كار بردن اين هم بايد موضعتون رو مشخص ميكرديد ،‌نوع توهيني كه ايشون به من كرده ،‌توهين به اعتقادات نيست . توهين به شخصيت هست !‌ و قضاوت سايرين ،‌نه در مورد اعتقاداتم ،‌بلكه در مورد شخصيتم بسيار اهميت داره براي من .

Hasan.M
04-12-2010, 13:28
وبلاگی که معرفی کردید رو دیدم ... نویسنده بسیار ناشیانه تفسیر میکنه (از دیدگاه من).
مثلا میگه ملاک ما پیامبر و معصومین هست که اونها در جنگهاشون زن به بردگی نگرفتن !! در حالی که بحث سر قرآنه که مجاز دونسته . یا در مورد کنیز همین حرفو میزنه ، در حالی که خود معصومین هم فراوان کنیز داشتند. با اوردن شرایط برای کنیز بودن هم این کار پاک نمیشه ... از ریشه و اساس غلطه. حالا هم در اسلام کاملا وجود داره.
ولی در اندیشه های غربی من ندیدم !
قبول دارم كه اون وبلاگ به درستي عمل نكرده و بايد از خود ايدئولوژي يعني چيزي كه تو قرآن هست بايد تبعيت كرد ولي دونستن اون مطالب هم بهتره !اين آيه ي زير داره ميگه شما رو با تقوا ميسنجيم پس مطمئنا حرف نقيض با حرف شما نيست و يه توضيحي براي اين دو تا داره كه بايد قرآن رو مطالعه كرد و پيداش كرد ! در مورد سهم الارث زن و مرد من هيچ كجا اون تفسيري رو كه خودم كردم نديدم و واقعا خدا رو شكر ميكنم كه تونستم حداقل اون دوتا آيه اي كه هر كدام يك شبهه بودن باهم تطبيق بدم ! حتي آيه ي زدن زنها رو هم وقتي ديدم واقعا خودم جا خوردم ولي صبر كردم نه اين كه سريع جهت گيري كنم ! الان هم بايد صبر كرد و تحقيق !
لازمه ي كسي كه شك رو دوست داره صبر است و مطالعه !

ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست بى‏تردید خداوند داناى آگاه است«13»


ما همیشه از اسلام به خوبی یاد می کنیم چون دین انعطاف پذیری هست و بنا به مسائل روز برخی احکام می تونه تغییر پیدا کنه به خاطر مصلحت جامعه....صیغه هم حرام نبوده و تنها کسی که حرام کرد عمر و جانشیناش (اهل تسنن) بودن و در زمان اونها که کنیز و ندیمه رایج بود با اونها اینچنین صیغه هایی جاری می کردند.اما الان این چیزا توی جامعه عرف نیست....
مسلما توی جاامعه ی ما درصد خیلی خیلی بالایی از صیغه ها برای لذت های جنسی هست.چرا نباید زن اول از این نیاز محروم باشه و مرد برای رفع نیاز به جای دیگری متوسل بشه ؟؟؟؟ و از اونجایی که زن شوهر دار نمی تونه شرعا با کس دیگری رابطه داشته باشه این نیاز اون سرکوب بشه...
فقط داریم به نیازهای جنسی مرد نگاه می کنیم که یه وقت خدایی نکرده اذیت نشه و.....
1- نیاز های جنسی زن مهم نیست.
2-زن به خاطر اینکه مردش مشکوک می زنه باید از لحاظ روحی و روانی در امنیت نباشه و فکرش مدام مشغول این باشه که نکنه این مرد با کس دیگری در ارتباط باشه....

اوج وضعیت بدحجابی در زمان آقای y هست....با وجود اینکه انواع و اقسام سرکوب ها رو در نظر گرفت....آقای x با وجود اینکه فضا رو باز گذاشته بود انقدر بی بند وباری در جامعه نبود....


من در مورد این صحبت های شما به یک آیه اشاره می کنم که شخصا خیلی خیلی بهش اعتقاد دارم:
"ان الله لایغیرو ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم........"
اینطور که بگیم که نمی شه و ظرفیت وجود نداره به ادامه ی روند کمک کردیم:13:
حرف شما كاملا درسته ولي اين نظر شماست و شخصي مثل "راسل " مي آيد و يك نظريه مطرح ميكند براي دوستي كوتاه مدت مطمئن و به دور از آلودگي كه كپي صيغه است !! حتي در تفسير نمونه هم به اسم اين شخص اشاره شده است !:20:بدون آشنايي قبلي نميتوان ازدواج درستي انجام داد اين قانون در احكام اسلامي هم براي اين قرار داده شده كه اين آَشنايي با باخبر بودن والدين دوطرف باشه تا فسادي به وجود نياد !:20:
اكثر دوستاني كه اينجا هستند احساساتي برخورد ميكنند و عقلاني برخورد نميكنند چون در هر موضوعي در رابطه با فلسفه ي اسلامي سريعا با احساس مقايسه ميكنند نه عقل ! مديريت بر جامعه هم لازمه اش منظق است نه فلسفه !‌:20:
البته اينجا تاپيك فلسفه هست و احساساتي برخورد كردن دوستان با مسائل زياد تعجب نداره چون فلسفه يعني منطق مخلوط با احساسات !:5:
با حرفهاي قشنگ گفتن و احساساتي شدن جامعه به جلو نميره و فقط فساد به بار مياد و پس رفت !:5:
آيه هم جالبه و من هم مثل شما از اين آيه نتيجه گيري هاي عالي كردم و دوستش دارم ! چون اگر يك جامعه ناراضي است پس قيام كند و تغيير دهد و اگر ناراضي نيست پس سكوت كند و به زندگي اش ادامه دهد !:20:

Sharim
04-12-2010, 13:33
ضمنا لازمه اين رو هم اضافه كنم كه تندگويي با توهين خيلي فرق داره ،‌تند گويي ،‌چيزي هست كه توي كل بحث ما وجود داشت و البته استارت اون رو هم شما زديد .

در كل هرجايي رو قبول نداشتيد بفرماييد تا از صحبت هامون براتون بكشمش بيرون .

در غير اين صورت اين بحث تمام شده است.

Hasan.M
04-12-2010, 13:36
ماجرای فرودگاه دبی هم واقعا تکان دهنده بود .برای شهریور همین سال هست؟
اتفاقاتی شبیه به این در فرودگاه جده رخ داد که با برخی زن ها بد برخورد شده بود.تمام این ها هم بدلیل روابط تیره و تار بین ایران و اعراب است و طبق معمولاین سال های اخیر ما هیچ وقت توی منطقه نتونستیم حق خودمون رو بگیریم علی رغم ادعاهایی که داریم!!!:13:
اتفاقات خيلي فجيح تر از اين روي داده وفقط صداي كسي درنمياد چون همين تيرگي روابط باعث شده كه محافظ كارانه تر عمل شود تا مشكلي پيش نيايد ! :20:عربستان(منظورم جهان عرب است ) با كشور ايالات متحده ي آمريكا روابط دوستانه داره اونوقت از ايران بلند ميشن ميرن اونجا عليه آمريكا شعار ميدن خوب معلومه كه براي عربستان منافع خوبي نداره و عربستان بهتر ميدونه كه از ايران دوري كنه !قرار هم بر گرفتن حق نيست و مبنا بر سازگاري است چون بااين جو داخلي اگه ايران در منافع بيرون هم هجومي عمل كند برايش مشكل پيش مي آيد وبهتره كه مصلح شناخته بشيم!
ايراني ها از رفتار اعراب باخودشان آگاهند پس رفتنشون به اونجا هم تبعاتش به عهده ي خودشون است ! :5:

Dr.FANOOS
04-12-2010, 16:37
حرف شما كاملا درسته ولي اين نظر شماست و شخصي مثل "راسل " مي آيد و يك نظريه مطرح ميكند براي دوستي كوتاه مدت مطمئن و به دور از آلودگي كه كپي صيغه است !! حتي در تفسير نمونه هم به اسم اين شخص اشاره شده است !:20:بدون آشنايي قبلي نميتوان ازدواج درستي انجام داد اين قانون در احكام اسلامي هم براي اين قرار داده شده كه اين آَشنايي با باخبر بودن والدين دوطرف باشه تا فسادي به وجود نياد !:20:
اكثر دوستاني كه اينجا هستند احساساتي برخورد ميكنند و عقلاني برخورد نميكنند چون در هر موضوعي در رابطه با فلسفه ي اسلامي سريعا با احساس مقايسه ميكنند نه عقل ! مديريت بر جامعه هم لازمه اش منظق است نه فلسفه !‌:20:
البته اينجا تاپيك فلسفه هست و احساساتي برخورد كردن دوستان با مسائل زياد تعجب نداره چون فلسفه يعني منطق مخلوط با احساسات !:5:
با حرفهاي قشنگ گفتن و احساساتي شدن جامعه به جلو نميره و فقط فساد به بار مياد و پس رفت !:5:
آيه هم جالبه و من هم مثل شما از اين آيه نتيجه گيري هاي عالي كردم و دوستش دارم ! چون اگر يك جامعه ناراضي است پس قيام كند و تغيير دهد و اگر ناراضي نيست پس سكوت كند و به زندگي اش ادامه دهد !:20:


برای من عجیبه:20: حرف های من احساسی هست اما حرف های شما از روی فلسفه و منطق.:31:
تا به حال نظریه راسل رو نخونده بودم اما الان که مطالعه کردم به ابعاد دیگر قضیه هم رسیدم.
اما با این وجود احساس من این هست که زن کمی(شاید هم بیشتر از کمی) در حقش ظلم شده و مجددا ذکر می کنم که امنیت روانی نداره.
الان به خیلی از مسائل که مربوط به مرد می شه (مثل همین صیغه) زیاد توجه می کنند اما مثلا به مسائل حقوقی زن که بر مرد واجب است توجهی نمی شه.مثلا مرد به غیر از مهریه و نفقه باید به زن پولی بابت نگه داری فرزندان بپردازد که این در اسلام آمده(البته اسم این پول رو متاسفانه یادم نمی یاد) ولی شاید اگر یک زن تا طلاق نگیره مهریه خود را نمی تواند بگیرد.البته اگر زن در دادگاه مدعی این بشه که نفقه دریافت نکرده می تونه علاوه بر مهریه مابقی پول ها هم پس بگیره.
اما این در حالی هست که زن باید طلاق بگیره تا به حقوق خود برسه و در حالت معمولی زن از همه ی این ها محروم است.
من حیث المجموع به نظر من در جوامع غربی زن جایگاه ویژه تری داره علی رغم اینکه دین اسلام از نظریه های فلسفی و اجتماعی غربی جلوتر می تونه باشه!!!!:20:

اتفاقات خيلي فجيح تر از اين روي داده وفقط صداي كسي درنمياد چون همين تيرگي روابط باعث شده كه محافظ كارانه تر عمل شود تا مشكلي پيش نيايد ! :20:عربستان(منظورم جهان عرب است ) با كشور ايالات متحده ي آمريكا روابط دوستانه داره اونوقت از ايران بلند ميشن ميرن اونجا عليه آمريكا شعار ميدن خوب معلومه كه براي عربستان منافع خوبي نداره و عربستان بهتر ميدونه كه از ايران دوري كنه !قرار هم بر گرفتن حق نيست و مبنا بر سازگاري است چون بااين جو داخلي اگه ايران در منافع بيرون هم هجومي عمل كند برايش مشكل پيش مي آيد وبهتره كه مصلح شناخته بشيم!
ايراني ها از رفتار اعراب باخودشان آگاهند پس رفتنشون به اونجا هم تبعاتش به عهده ي خودشون است ! :5:
چند روز پیش توی یکی از خبرگزاری های وابسته به دولت خوندم که نوشته بود فریاد" الموت الموت آمریکا " ایرانیان به گوش میلیون ها نفر رسید. تحلیل گر خبر هم با نوشته های خودش این صحنه رو خیلی حماسی ترسیم کرده بود تنها چیزی که با خودم گفتم این بود که اونوقت انتظار ندارید همین میلیون ها نفر بهمون توهین نکنند و تروریست نگن.مسلما این افراد به کشورهایشان برمی گردند و این قضایا رو تعریف می کنند که ایرانی ها حتی در زمان عبادت خود مرگ آمریکا رو خواستار هستند:13:
و مسلما طبق گفته ی شما تبعات اون هم این می شه که با ما در فرودگاه ها اینطوری برخورد می شه:13:
موفق باشید:46:

Hasan.M
04-12-2010, 17:05
تا به حال نظریه راسل رو نخونده بودم اما الان که مطالعه کردم به ابعاد دیگر قضیه هم رسیدم.
اما با این وجود احساس من این هست که زن کمی(شاید هم بیشتر از کمی) در حقش ظلم شده و مجددا ذکر می کنم که امنیت روانی نداره.
الان به خیلی از مسائل که مربوط به مرد می شه (مثل همین صیغه) زیاد توجه می کنند اما مثلا به مسائل حقوقی زن که بر مرد واجب است توجهی نمی شه.مثلا مرد به غیر از مهریه و نفقه باید به زن پولی بابت نگه داری فرزندان بپردازد که این در اسلام آمده(البته اسم این پول رو متاسفانه یادم نمی یاد) ولی شاید اگر یک زن تا طلاق نگیره مهریه خود را نمی تواند بگیرد.البته اگر زن در دادگاه مدعی این بشه که نفقه دریافت نکرده می تونه علاوه بر مهریه مابقی پول ها هم پس بگیره.
اما این در حالی هست که زن باید طلاق بگیره تا به حقوق خود برسه و در حالت معمولی زن از همه ی این ها محروم است.
من حیث المجموع به نظر من در جوامع غربی زن جایگاه ویژه تری داره علی رغم اینکه دین اسلام از نظریه های فلسفی و اجتماعی غربی جلوتر می تونه باشه!!!!:20:

چند روز پیش توی یکی از خبرگزاری های وابسته به دولت خوندم که نوشته بود فریاد" الموت الموت آمریکا " ایرانیان به گوش میلیون ها نفر رسید. تحلیل گر خبر هم با نوشته های خودش این صحنه رو خیلی حماسی ترسیم کرده بود تنها چیزی که با خودم گفتم این بود که اونوقت انتظار ندارید همین میلیون ها نفر بهمون توهین نکنند و تروریست نگن.مسلما این افراد به کشورهایشان برمی گردند و این قضایا رو تعریف می کنند که ایرانی ها حتی در زمان عبادت خود مرگ آمریکا رو خواستار هستند:13:
و مسلما طبق گفته ی شما تبعات اون هم این می شه که با ما در فرودگاه ها اینطوری برخورد می شه:13:
موفق باشید:46:

من هم قبول دارم كه الان تو جامعه جايگاه زن خيلي بده و يه جورايي فاجعه است ولي يه جورايي به خود ما هم برميگرده چون ترزيق فرهنگ هوس بازي رو قبول كرديم و باعث شد كه زن تبديل به يه وسيله براي مرد بشه يعني woman! جامعه اي كه توش زياد به جنسيت توجه بشه سرآخر به پايمال شدن حقوق زن مي انجامه !
از طرفي ديگه هم توي كشور ما زنان به حقوق خودشون آَشنا نيستند و به خاطر همين كمي دچار مشكلند و مطمئنا چون نسل آينده تحصيل كرده و به حقوق خودشون واردند خيلي راحت تر زندگي خواهند كرد (البته اگه جامعه به سمت هوس و مادي كردن زن نره !!!) چون حداقل به كمترين حقوق خود كه همون هزينه هايي كه گفتيد (مهريه ونفقه و...) است ميرسند !!!

برای من عجیبه:20: حرف های من احساسی هست اما حرف های شما از روی فلسفه و منطق.:31:
اين كنايه بود يا ابراز تعجب ؟!:31:

Dr.FANOOS
04-12-2010, 18:21
اين كنايه بود يا ابراز تعجب ؟![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اظهار تعجب همراه با کنایه ای دوستانه با چاشنی طنز!!!:31:
امیدوارم نسل آینده(که البته ما هم جزو اونها هستیم) نا امیدم نکنند!!!:46:

bushido
05-12-2010, 00:02
دقت کردید توی خیلی زمینه ها دین با احتیاط عمل کرده و علمای ما عقیده دارن خیلی از چیزها رو خیلی از مردم نباید بدونن
مثلا اگر ابوذر علم سلمان رو داشت ابوذر کافر میشد چیه که در سلمان وجود داشت و در ابوذر وجود نداشت؟
خیلی کاری با این بحثا ندارم ولی به یک نتیجه میرسیم که در فلسفه اسلامی این عقیده وجود داره که خیلی از بحثا رو نمیشه از روی عقل پذیرفت و یک راه دیگه وجود داره مشکل همه ما همینه چون عقل رو حلال تمام مشکلا می دونیم (کاری ندارم طرز فکرمون درست است یا نیست)
در مورد همین زن همه به این نتیجه رسیدن که در جامعه ما در مورد زن یه جور اجهاف حق صورت گرفته من توی یه فروم فوق مذهبی نوشتم جواباشون اصلا جالب نبود حداقلش این بود برای من قابل قبول نبود و خیلی از بحثای این چنینیه دیگه
فکر می کنید خودشون این جور دلیلای بچه گانه رو قبول دارن مطمئن باشید که این طور نیست هیچوقت اونها دنبال این نیستن که حقیقت رو برای ما روشن کنن بلکه می خوان مارو قانع کنن که حرفشونو بپذیریم
ولی در جامعه کنونی نسل ما واقعا قابل قبول نیستن
یک راهشون حقظ منافع خودشون به زور آقای y خیلی روش حساب باز کرده خوب دیگه در سطح تفکر خودشه
ولی این کار درستی نیست امیدوارم بتونن چیز جدیدی برای ما قرار بدن
در مورد حقوق زن در جوامع غربی هم باید گفت این چیزی که ما ازش ساختیم واقعا که شرم آوره و حقوق نیست

rahafrooz
05-12-2010, 00:18
دقت کردید توی خیلی زمینه ها دین با احتیاط عمل کرده و علمای ما عقیده دارن خیلی از چیزها رو خیلی از مردم نباید بدونن
مثلا اگر ابوذر علم سلمان رو داشت ابوذر کافر میشد چیه که در سلمان وجود داشت و در ابوذر وجود نداشت؟
خیلی کاری با این بحثا ندارم ولی به یک نتیجه میرسیم که در فلسفه اسلامی این عقیده وجود داره که خیلی از بحثا رو نمیشه از روی عقل پذیرفت و یک راه دیگه وجود داره مشکل همه ما همینه چون عقل رو حلال تمام مشکلا می دونیم (کاری ندارم طرز فکرمون درست است یا نیست)
در مورد همین زن همه به این نتیجه رسیدن که در جامعه ما در مورد زن یه جور اجهاف حق صورت گرفته من توی یه فروم فوق مذهبی نوشتم جواباشون اصلا جالب نبود حداقلش این بود برای من قابل قبول نبود و خیلی از بحثای این چنینیه دیگه
فکر می کنید خودشون این جور دلیلای بچه گانه رو قبول دارن مطمئن باشید که این طور نیست هیچوقت اونها دنبال این نیستن که حقیقت رو برای ما روشن کنن بلکه می خوان مارو قانع کنن که حرفشونو بپذیریم
ولی در جامعه کنونی نسل ما واقعا قابل قبول نیستن
یک راهشون حقظ منافع خودشون به زور آقای y خیلی روش حساب باز کرده خوب دیگه در سطح تفکر خودشه
ولی این کار درستی نیست امیدوارم بتونن چیز جدیدی برای ما قرار بدن
در مورد حقوق زن در جوامع غربی هم باید گفت این چیزی که ما ازش ساختیم واقعا که شرم آوره و حقوق نیست
تمام اینها بستگی به تعریف شما از حقوق داره. میشه ادله اون بروبچ حزب اللهی را مطرح کنی؟
و شما اگر حرفی را شنیدید و با عقلتان و یا قران جور در نیامد بدان ان حرف بیخودی است، چون پایه دین اسلام عقل است.نمیدانم در جریان تحریفات و خرافه های وارد شده در دیگر دین ها هستید یا نه.

---------- Post added at 12:18 AM ---------- Previous post was at 12:13 AM ----------

در مورد اون بحث ابوذر و سلمان یک رشته موانع برای درک آن داریم.
مثلا شما می دانید که چرا یعقوب این قدر برای یوسف رنج کشید؟آیا به خاطر زیبایی و تک بودن و یادگار بودن و این حرفا بوده؟خوب قشنگ بوده که بوده!این قدر زاری نداره!اصلا معصومیت پیامبر زیر سوال میره!
لطفا نظراتتون را بفرمایید تا منم نظرمو بدم. البته با اجازه اساتید

bushido
05-12-2010, 00:35
تمام اینها بستگی به تعریف شما از حقوق داره. میشه ادله اون بروبچ حزب اللهی را مطرح کنی؟
و شما اگر حرفی را شنیدید و با عقلتان و یا قران جور در نیامد بدان ان حرف بیخودی است، چون پایه دین اسلام عقل است.نمیدانم در جریان تحریفات و خرافه های وارد شده در دیگر دین ها هستید یا نه.
ادله شون هرچی بود واسه من قابل قبول نبود شما اگه دارید مطرح کنید
شیرینی این حرف زیاده کیه که بهش رسیده باشه همه در عمل کم میارن شاید سر زبونها افتاده تا گره گشای خیلی از سوالا باشه که هست!!!

davy jones
05-12-2010, 13:13
:46:

من تقریبا هیچ کدوم از نقل و قول های بحث شما با Sharim رو نخوندم . بخاطر طولانی بودن و کمبود وقتم .
ولی اگه بخوام بر اساس پست آخر شما قضاوت کنم ، می تونم بگم شما هم توهین به کلیات اعتقاد طرف مقابل کردید . هر چند طرف مقابل شما در اشتباه باشه (که نمی دونم هست یا نه ، چون چیزی نخوندم از حرفاتون:46: ) شما نباید عقاید طرف رو از یه سری شبکه های ماهواره ای بدونی و بطور کلی عقل طرف مقابل رو ناقص فرض کنی . اگر هم ایشون توهین کرده باشه شما در جواب همین کارو کردید !! پس فرقتون چیه ؟؟

عقیده من اینه که توهین کردنی وجود نداره ... یا باید با هم قرارداد کنید که در بحث از کلمات تند استفاده نکنید در قبال اعتقادات هم . یا اینکه استفاده کنید و هر چی هم دلتون خواست بگید به هم و از هم ناراحت نشید و به بحث ادامه بدید . من خودم دومی رو در بحث های معمولیم انتخاب می کنم. ولی اینجا اولی کارساز تره .

به هر حال ... بحث رو بدون مناقشه پیش ببرید ... :10:
جناب محمدحسین جان از تذکر دلسوزانه ای که دادید متشکرم. تذکر به جایی بود ولی خوب است که نکات زیر رو مد نظر داشته باشین:

اولا که من تنها کسی نیستم که مطرح کردم که در شبکه های ماهواره ای همین بحثها و التقاطات فکری مطرح میشه. دوستان دیگه ای هم قبلا در این تاپیک به این موضوع اشاره داشتند.

ثانیا اگه حرفهایی که تو ماهواره ها زده میشه، چیز بدیه (که لابد حتما چیز بدی بوده که sharim بهشون برخورده) پس چرا آدم طوری صحبت کنه که عینا شبیه همین حرفا باشه؟ و اگه حرفای درستی داره تو ماهواره ها زده میشه، چرا باید آدم از اینکه بهش بگن صحبت هات شبیه اونهاس ناراحت بشه؟ پس مشکل کار از یه جای دیگه اس:46:

ثالثا نسبت دادن صحبتهای شخصی به آنچه در ماهواره ها در حال اجراست، به معنای نقص عقل طرف نیست. لطفا بیخودی از توی حرفای من، توهین نتراشین! بلکه این واقعیتی که گفتم نشوندهنده ی نبود منطق قابل قبول در حرفهای sharim هستش چرا که اگه حرفهای همون ماهواره نشینها، از لحاظ منطقی محلی از اعراب داشت، حداقل خودشون اینقدر به انفعال کشیده نمیشدند.

و رابعا، وقتی من با استدلال حرف طرف مقابلم رو رد میکنم و یا نکته ای رو اثبات میکنم و طرف مقابل من به جای آوردن دلیل منطقی، فقط به گفتن عباراتی چون:
عقل من ميگه ...
چه تناقضي ؟ اتفاقا تناقضي نيست ؟
كاملا صحبتم واضحه ،‌ شما ميخوايد منو گير بندازيد يعني ؟ ...
شما دنبال بهانه ميگرديد كه يه چيزي بگيد كه يه چيزي گفته باشيد !‌
هيچ ارتباطي بين نظم جهان و روح با خداي شما ،‌جز توهمي ساختگي نميبينم ...
و ...

بسنده میکنه، خودتون قضاوت کنین که کی منطقی تره و کی داره عملا توهین میکنه؟

یا مثلا در جواب من که گفتم:


من هم از شما نخواستم که با زبونی با من حرف بزنین که فکر میکنین باعث بشه من متوجه بشم. اگه میبینین نمیتونین از دیدگاه خودتون بحث رو جلو ببرین، مشکل از خودتون و دیدگاه هاتونه وگرنه هر کسی به راحتی میتونه دیدگاه های شما رو درک کنه و از اون زاویه بهش نگاه کنه. چون دیدگاه های شما تماما مادیه و هیچ نقطه ی ماورایی نداره. برعکس این شما هستین که شاید نتونین از دیدگاه من و امثال من به اطراف خودتون بنگرین چون به برخی از فرضیات غیرمادی موجود در نگرش اسلامی اعتقاد ندارین. ایشون در جمله ای حکیمانه جواب دادند که:
چرا ؛ خواستيد . :27:

------------

من از همون ابتدای بحث به ایشون تذکر دادم که از مواضع خودش پله پله عقب نشینی نکنه ولی همونطور که میتونین ببینین، ایشون دقیقا همین کار رو کرده. توی پست آخر هم که الطاف عینیه ی ایشون رو نسبت به بنده ملاحظه میفرمایین.

به نظر من ادامه دادن این قبیل بحث ها با چنین افرادی فایده نداره. چون من دفعه ی اولم نیست که دارم روی اثبات وجود خدا بحث میکنم و بارها و بارها چنین رفتارهای فریبنده و توهین آمیز رو از سوی مقابل دیدم و همونطور که گفتم و علیرغم اینکه از اول هم به خود sharim تذکر دادم، متاسفانه مثل روز برای من روشن بود که بحث ما وارد چنین فازی خواهد شد. هر چند که این دوستان میتونن کماکان به فاز توهین خودشون ادامه بدن و بنده رو به ناتوانی در اثبات خدا متهم کنند (کما اینکه این کار رو هم کردند)

خوشبختانه همونطور که گفتند همه ی مباحثات بین من و sharim موجوده. خودتون بخونین و قضاوت کنین.


موفق باشین.
89/9/14

Hasan.M
05-12-2010, 14:12
دقت کردید توی خیلی زمینه ها دین با احتیاط عمل کرده و علمای ما عقیده دارن خیلی از چیزها رو خیلی از مردم نباید بدونن
مثلا اگر ابوذر علم سلمان رو داشت ابوذر کافر میشد چیه که در سلمان وجود داشت و در ابوذر وجود نداشت؟
خیلی کاری با این بحثا ندارم ولی به یک نتیجه میرسیم که در فلسفه اسلامی این عقیده وجود داره که خیلی از بحثا رو نمیشه از روی عقل پذیرفت و یک راه دیگه وجود داره مشکل همه ما همینه چون عقل رو حلال تمام مشکلا می دونیم (کاری ندارم طرز فکرمون درست است یا نیست)
در مورد همین زن همه به این نتیجه رسیدن که در جامعه ما در مورد زن یه جور اجهاف حق صورت گرفته من توی یه فروم فوق مذهبی نوشتم جواباشون اصلا جالب نبود حداقلش این بود برای من قابل قبول نبود و خیلی از بحثای این چنینیه دیگه
فکر می کنید خودشون این جور دلیلای بچه گانه رو قبول دارن مطمئن باشید که این طور نیست هیچوقت اونها دنبال این نیستن که حقیقت رو برای ما روشن کنن بلکه می خوان مارو قانع کنن که حرفشونو بپذیریم
ولی در جامعه کنونی نسل ما واقعا قابل قبول نیستن
یک راهشون حقظ منافع خودشون به زور آقای y خیلی روش حساب باز کرده خوب دیگه در سطح تفکر خودشه
ولی این کار درستی نیست امیدوارم بتونن چیز جدیدی برای ما قرار بدن
در مورد حقوق زن در جوامع غربی هم باید گفت این چیزی که ما ازش ساختیم واقعا که شرم آوره و حقوق نیست
اين حرفي كه شما از يك عالم شنيديد حرف اون عالم بوده و كاملا احساسي است !! اصلا دليلي براي زدن اين حرفش ندارد مگر اين كه بگويد كه خدا به هركس به اندازه ي خودش علم داده كه اين حرف كاملا اشتباه است و فقط نتيجه گيري اي كه از آن ميكنند اين است كه آنها حق برداشت از قرآن را دارند ولي ما نه !! نبايد روي حرف اشخاص حساب باز كرد !
نميشه در يك بحث فلسفي همه چيز رو با عقل پيش برد چون احساس مخلوطش ميكنند و احساس رو نميشه با عقل جواب داد و همچنين از طرفي با احساس هم نميشه جامعه را پيش برد و درست تصميم گرفت !
اگه اونا بخوان كه واقعيت رو روشن كنند آيا شما حاضري كه گوش كني؟؟؟
با مسائل نبايد احساسي برخورد كرد !
نسل ما نسل روشنفكر است و اين نسل نياز به سامان دادن دارد ! از بين بردن نابه ساماني هاي اين نسل فقط با دادن اطلاعات و تحقيق امكان پذير است نه با جنبش و انقلاب كردن !

rahafrooz
05-12-2010, 18:20
شیرینی این حرف زیاده کیه که بهش رسیده باشه همه در عمل کم میارن شاید سر زبونها افتاده تا گره گشای خیلی از سوالا باشه که هست!!!
شرمنده
میشه یه کم بیشتر توضیح بدید.درست منظورتون را متوجه نشدم

bushido
05-12-2010, 22:57
اين حرفي كه شما از يك عالم شنيديد حرف اون عالم بوده و كاملا احساسي است !! اصلا دليلي براي زدن اين حرفش ندارد مگر اين كه بگويد كه خدا به هركس به اندازه ي خودش علم داده كه اين حرف كاملا اشتباه است و فقط نتيجه گيري اي كه از آن ميكنند اين است كه آنها حق برداشت از قرآن را دارند ولي ما نه !! نبايد روي حرف اشخاص حساب باز كرد !
نميشه در يك بحث فلسفي همه چيز رو با عقل پيش برد چون احساس مخلوطش ميكنند و احساس رو نميشه با عقل جواب داد و همچنين از طرفي با احساس هم نميشه جامعه را پيش برد و درست تصميم گرفت !
اگه اونا بخوان كه واقعيت رو روشن كنند آيا شما حاضري كه گوش كني؟؟؟
با مسائل نبايد احساسي برخورد كرد !
نسل ما نسل روشنفكر است و اين نسل نياز به سامان دادن دارد ! از بين بردن نابه ساماني هاي اين نسل فقط با دادن اطلاعات و تحقيق امكان پذير است نه با جنبش و انقلاب كردن !
کسانی که این حرفو ازشون شنیدم اگر زیر سوال برن همه رو زیر سوال میبرن
ولی مطلب دوم تکمیلش میکنه شاید ابوذر احساسی بر خورد میکرده که نبایست بفهمه
ولی تعبیر حرفی که من ازونا شنیدم کاملا این مطلب بود که هرکس در وسع فهم و درکش باید صحبت کرد مثلا امام برای روشن کردن توحید از جهان و تخم مرغ استفاده کرد که روستایی از امام کلی تشکر کرد و از روی همون اعتقاد پیدا کرد ولی برای مفضل که دانشمند زمان خود بود همون توحید مفضل مشهورو مطرح کرد که اون کجا و این کجا
خیلی جاها رو تا اینجا اشتباه اومدن قرآن خدا تغییر نمی کنه ولی درک ما نسبت به قرآن عوض میشه قرآن مثل چشمه ایست که هر کسی وقشری به اندازه وسعش ازش استفاده میکنه



شرمنده
میشه یه کم بیشتر توضیح بدید.درست منظورتون را متوجه نشدم
فکر نکنم نیاز داشته باشه چون واضحه
ولی در مورد اون مطلب دوم که مطرح کردید یوسف از یعقوب بالاتر بود و گریه های یعقوب برای مقام و عظمت یوسف بود ولی این تعبیر مناسبی برای سخن پیامبر نیست

Dr.FANOOS
07-12-2010, 02:18
قبل از هرچیز به نظر من باید این موضوع رو به دو دسته کاملا متفاوت تقسیم کنیم:
1-در برخی از حکومت ها اعتقاد بر همین هست که مردم هر چقدر بر حقوق خود آگاه تر باشند خطرناک تر هستند.

2-هر کسی تاب و تحمل هر حقیقتی رو نداره.هر کسی به اندازه خودش باید بدونه.
.................................................. .................................................. .................................................. ...........
و اما توضیحات....
توضیحات 1:
مسلما حکومت هایی که مسلک دیکتاتوری و ظلم به مردم خود را اتخاذ می کنند بر این اساس عمل می کنند و در جهت افزایش اطلاعات مردم در خصوص حقوق مادی و اجتماعی اونها تلاشی نمی کنند.دقت کنید: حقوق مادی و اجتماعی
حالا متاسفانه جوی حاکم هست که تا می گیم دیکتاتوری همه از کشور خودمون یاد می کنند اما باید نگاهمون رو وسیع تر بکنیم و به جوامع دیکتاتوری دیگر هم نگاه کنیم.مثلا چین که از فیلترینگ شدید تری نسبت به ما برخوردار هستند و حتی می تونیم به حوادث سال های 2009 و 1989( کشتار تظاهرات کنندگان) که فاجعه ای در تاریخ چین محسوب می شه اشاره کنیم و.... و حتی من از دیکتاتوری هایی حاکم بر روسیه هم مطلع هستم.چون یکی از دوستانم در روسیه تحصیل می کنه و از اوضاع اونجا برام همیشه تعریف می کنه.
همه این ها رو گفتم چون شاید ما از بیخ گوشمون زیاد مطلع نباشیم و شاید اوضاع اطرافیان ما وخیم تر هم باشه و این موضوع فقط مصداق حال ما نیست.
البته ما برای پیشرفت هیچ وقت نباید پایین دست هامون رو نگاه کنیم و بگیم از فلانی بهتر هستیم پس خوبه!!
اما....
چین اگر مردمش رو از چیزی تحریم می کنه چیز دیگری مطابق با فرهنگ دلخواه حکومتش جایگزین می کنه مثلا اگر گوگل رو شیلتر کرد به جاش موتور جست و جو گری گذاشت که یک میلیارد ونیم نفر جمعیت چین از اون استفاده می کنند و ....
اینجا حکومت تمایلی نداره به اینکه مردش مطلع باشند به دلایلی که عرض کردم .که مسلما بقای حکومت مهمترین آنهاست.

توضیحات 2:

ظرفیت وجودی هر انسان به صورت کاسه ای هست که اگر لبریز بشه شخص به خود و جامعه ی خود ضرر وارد می کنه.مسلما اگر همون انسان با ظرفیت کم بتواند در مسیر درست گام بردارد( خودسازی) ظرفیت وجودی او (همون کاسه) افزایش خواهد یافت و حقایق برایش قابل فهم تر و قابل لمس هست..ما که نمی تونیم توی ظرف یک لیتری ، 3 لیتر آب بریزیم!!
فلان کشور با دستیابی به تکنولوژی بمب اتم می سازه و کشور دیگه ای توی سیاست هاش همچین چیزی وجود نداره...
حالا جای کشور ها آدم بذار...فلان آدم اگر از ساخت دینامیت مطلع بشه آدم می کشه اما فلانی معدن کشف می کنه!!!!
در دیگر موضوعات هم این مثال صادق هست.....
هر که را اسرار حق آموختند //////مهر کردند و دهانش دوختند!
در مورد ابوذر و سلمان هم متاسفانه اولین باری هست که همچین چیزی می شنوم .سلمان کسی هست که علی (ع)بهش گفت تو از اهل بیت هستی .ابوذر کسی هست که ایمانش فقط چند پله (دقیق نمودنم) از معصومین پایین تر هست.فکر کنم ظرفیت وجودی هر دو نفر بی نظیر باشه.

مثلا اگر ابوذر علم سلمان رو داشت ابوذر کافر میشد چیه که در سلمان وجود داشت و در ابوذر وجود نداشت؟اصلا قصد بی احترامی ندارم ولی همه خیلی چیزا می گن....فقط دارن می گن....
خوشبختانه(یا متاسفانه:31:) ما توی کشورمون عالم زیاد داریم به خاطر همین حرف های مختلف و متنوعی می شنویم.
قانع شدن و یا نشدن-مون هم به خودمون بستگی داره.خودم رو می گم....شاید من اصلا دوست نداشته باشم با فلان بچه مذهبیه هم عقیده بشم. حتی اگر درست باشه و برعکسش هم به کرّات دیده شده.....و مسلما بچه های یک انجمن نمی تونند ما رو قانع کنند.ما باید در انتخاب عالم برای یافتن سوالمون هم نهایت دقت رو بکنیم.بالاخره به قول خودشون آخرالزمان هست.
در این زمان مردم باید از روی خط(کتاب) ایمان بیاورند........خیلی سخته که از طریق بچه های یک انجمن به ایمان رسید:20:

bushido
07-12-2010, 13:26
ظرفیت وجودی هر انسان به صورت کاسه ای هست که اگر لبریز بشه شخص به خود و جامعه ی خود ضرر وارد می کنه.مسلما اگر همون انسان با ظرفیت کم بتواند در مسیر درست گام بردارد( خودسازی) ظرفیت وجودی او (همون کاسه) افزایش خواهد یافت و حقایق برایش قابل فهم تر و قابل لمس هست..ما که نمی تونیم توی ظرف یک لیتری ، 3 لیتر آب بریزیم!!
فلان کشور با دستیابی به تکنولوژی بمب اتم می سازه و کشور دیگه ای توی سیاست هاش همچین چیزی وجود نداره...
حالا جای کشور ها آدم بذار...فلان آدم اگر از ساخت دینامیت مطلع بشه آدم می کشه اما فلانی معدن کشف می کنه!!!!
در دیگر موضوعات هم این مثال صادق هست.....
هر که را اسرار حق آموختند //////مهر کردند و دهانش دوختند!
در مورد ابوذر و سلمان هم متاسفانه اولین باری هست که همچین چیزی می شنوم .سلمان کسی هست که علی (ع)بهش گفت تو از اهل بیت هستی .ابوذر کسی هست که ایمانش فقط چند پله (دقیق نمودنم) از معصومین پایین تر هست.فکر کنم ظرفیت وجودی هر دو نفر بی نظیر باشه.
اصلا قصد بی احترامی ندارم ولی همه خیلی چیزا می گن....فقط دارن می گن....
خوشبختانه(یا متاسفانه:31:) ما توی کشورمون عالم زیاد داریم به خاطر همین حرف های مختلف و متنوعی می شنویم.
قانع شدن و یا نشدن-مون هم به خودمون بستگی داره.خودم رو می گم....شاید من اصلا دوست نداشته باشم با فلان بچه مذهبیه هم عقیده بشم. حتی اگر درست باشه و برعکسش هم به کرّات دیده شده.....و مسلما بچه های یک انجمن نمی تونند ما رو قانع کنند.ما باید در انتخاب عالم برای یافتن سوالمون هم نهایت دقت رو بکنیم.بالاخره به قول خودشون آخرالزمان هست.
در این زمان مردم باید از روی خط(کتاب) ایمان بیاورند........خیلی سخته که از طریق بچه های یک انجمن به ایمان رسید:20:
کسی از بچه های یک انجمن ایمان نمیاره فقط با هم کل کل دوستانه میکنیم:31:
شما که بالا خودت این حرفو زدی پس با کلیت این موافقی فقط با سلمان و ابوذر مشکل داری

Dr.FANOOS
07-12-2010, 13:51
کسی از بچه های یک انجمن ایمان نمیاره فقط با هم کل کل دوستانه میکنیم:31:
شما که بالا خودت این حرفو زدی پس با کلیت این موافقی فقط با سلمان و ابوذر مشکل داری
نه!!!
این که پشت این عدم اطلاع رسانی های(در رابطه با حقایق دینی رو می گم .حقوق مادی و اجتماعی رو عرض نمی کنم) شیطنتی خاصی باشه رو قبول ندارم.حقایق دین خیلی هاش باید سکرت بمونه .
در مورد حقوق اجتماعی خب باید بگم که پشتش شیطنتی خاصی هست:20:مردم اگر از حقوق اجتماعی و مادی خود با خبر بشوند برای حکومت اون کشور که داره کم کاری می کنه خطرآفرین می شوند!!!:31:
بیشتر بحث شما هم پیرامون مسائل حقایق دینی بود تا حقایق سیاسی!!!

kiarash3500
12-12-2010, 09:54
من بحثم رو اين نيست كه خدا هست يا نيست من بحثم رو اينه ايا خدا هم ميتونه بد باشه؟

saeeddz
12-12-2010, 12:30
من بحثم رو اين نيست كه خدا هست يا نيست من بحثم رو اينه ايا خدا هم ميتونه بد باشه؟
بر طبق اندیشه های یهود یک خدای اصلی و دو خدای فرعی داریم که یکیشون خوبه و دیگری بد و به نظرم این خیلی منطقی تره!
دلیلشم اینکه خیلی چیزارو توجیه میکنه
ولی آموزه های اسلام و مسیحیت این عقیده رو ندارن
البته من توو کتابی که دارم مینویسمش این چیزارو توضیح خواهم داد و خدا کاملا مثبته

davy jones
12-12-2010, 14:58
من بحثم رو اين نيست كه خدا هست يا نيست من بحثم رو اينه ايا خدا هم ميتونه بد باشه؟
البته میشه در اینجا بحث کرد که خوب و بد از نظر ما چی معنی میشه. ولی اگه خوب و بد بودن رو معادل با اونچه که از خیر و شر به طور عام در عرف جامعه یاد میشه بدونیم، میشه اینطور استناد کرد:

خدا اگه واقعا در نظر ما خدا باشه اونوقت نمیشه فرض کرد که خدای بدی باشه. چرا که هر خدایی برای خودش بهترین صفات و با کمالات ترین حالات ممکن رو میخواد داشته باشه. و اگه اون خدا، خدایی باشه که بهترین صفات ممکن رو در همه ی زمینه ها (یا حداقل در برخی از زمینه ها) دارا نباشه، این سوال پیش میآد که آیا این خدا، نمیتونسته صفات کمال و مثبتی که نداره رو برای خودش فراهم کنه؟ (چون دیگه فرض این مساله که خدا میتونسته ولی نمیخواسته ممکن نیست. چرا که همونطور که گفتم، خدا اگه واقعا تنها قادر مطلق عالم باشه، حتما در همه ی بهترینها میخواد که سرآمد باشه. نه اینکه مثلا مخلوقی از مخلوقاتش پیدا بشه که تو یکی از صفات خوب، ازش جلو بزنه) پاسخ به این سوال که آیا خدا نمیتونسته هم کار سختی نیست. اگه خدا نمیتونسته، پس ضعف داشته. و چون ضعف هم به نوعی از جمله ی صفات نقص و منفی برای خدا به حساب میآد بنابراین باز به همون دلیل قبلی که نشون میداد صفات نقص و بد و منفی در خدا اساسا و منطقا نباید وجود داشته باشه، بنابراین باز به تناقض میرسیم.

پس خدا اگه واقعا وجود داشته باشه حتما نمیتونه بد باشه.

موفق باشین.
89/9/21

Dr.FANOOS
12-12-2010, 17:04
بر طبق اندیشه های یهود یک خدای اصلی و دو خدای فرعی داریم که یکیشون خوبه و دیگری بد و به نظرم این خیلی منطقی تره!
دلیلشم اینکه خیلی چیزارو توجیه میکنه
ولی آموزه های اسلام و مسیحیت این عقیده رو ندارن
البته من توو کتابی که دارم مینویسمش این چیزارو توضیح خواهم داد و خدا کاملا مثبته
منطقی تره چون توجیه می کنه؟؟:18:
شما همچین اعتقادی رو دارید؟
چه چیز رو با خدایان چندگانه توجیه می کنید؟
اصلا توجیه کردن و منطقی بودن مگر در تضاد هم نیستند؟
.................................................. ....................................
ببخشید اگر سوالام زیاد شد ولی اگر پاسخ بدید ممنون می شم:20:

saeeddz
12-12-2010, 17:56
منطقی تره چون توجیه می کنه؟؟:18:
شما همچین اعتقادی رو دارید؟
چه چیز رو با خدایان چندگانه توجیه می کنید؟
اصلا توجیه کردن و منطقی بودن مگر در تضاد هم نیستند؟
.................................................. ....................................
ببخشید اگر سوالام زیاد شد ولی اگر پاسخ بدید ممنون می شم:20:
این جوابش معلومه
بله و از نگاه فلسفی بله
نه
عتقاد من که عقلانی هم مثبت بودن خدا رو اشبات میکنه توو کتابم میاد
چندگانه نه
دو گانه
خدای خیر و شر
توجیه رو شما چی معنی میکنی؟
خب بزار اینطور بگم
توضیح منطقی میکنه
اینو به جای همون توجیه گفتم
مشکلی نیست:10:

bushido
12-12-2010, 19:09
همه ادیان به یکدیگر نسبت 3 خدایی رو میدن مسیحیا میگن مسلمونا 3 خدا دارن مسلمونا میگن مسیحیا و یهودیا سه خدا دارن
ولی واقعا اینجور نیست همه ادیان اشاره به خدا واحد دارن با مطالعه بیشتر این مطلب رو میشه فهمید

kiarash3500
12-12-2010, 19:53
البته میشه در اینجا بحث کرد که خوب و بد از نظر ما چی معنی میشه.

بعضيا اعتقاد دارن خدا از زجر كشيدن آدما لذت ميبره شما نظرتون چيه؟

Dr.FANOOS
12-12-2010, 22:27
این جوابش معلومه
بله و از نگاه فلسفی بله
نه
عتقاد من که عقلانی هم مثبت بودن خدا رو اشبات میکنه توو کتابم میاد
چندگانه نه
دو گانه
خدای خیر و شر
توجیه رو شما چی معنی میکنی؟
خب بزار اینطور بگم
توضیح منطقی میکنه
اینو به جای همون توجیه گفتم
مشکلی نیست:10:
ببینید منطق ، استدلال می کند! دلیل می آورد...
توجیه کردن در واقع به پیداکردن وجه تشاهبات می پردازه!موضوع رو با زیرکی خاص به موضوع دیگری مانند می کند و می گوید این همون هست. که اینطور نیست.مخاطب رو قانع می کند به چیزی که اشتباه است با زیرکی خودش.
فرق استدلال و توجیه در همین هست.پس نمی تونیم بگیم که منطق توجیه می کند!!منطق استدلال می کند.
من متاسفانه منظور شما رو متوجه نشدم .خدای دوگانه چه چیزی را توجیه می کند که خدای واحد نمی کند؟:46:

همه ادیان به یکدیگر نسبت 3 خدایی رو میدن مسیحیا میگن مسلمونا 3 خدا دارن مسلمونا میگن مسیحیا و یهودیا سه خدا دارن
ولی واقعا اینجور نیست همه ادیان اشاره به خدا واحد دارن با مطالعه بیشتر این مطلب رو میشه فهمید
اطلاعاتی که من دارم اینه که از بین 3 دین اسلام و یهود و مسیح فقط مسیحیت هست که به تثلیث اعتقاد دارد.
که شامل پدر و مسیح و روح القدوس هست.مسیح می گوید این ها 3 تا هستند و این 3 تا یکی هستند. شما اگر به خود یک مسیحی بگید این رو واسه من تعریف کن می گه نمی دونم .برای ما هم مبهم هست.در صورتی که یگانگی خدا از اصول دین است و اصول دین باید واضح و روشن باشد.پس این نشانه هایی از تحریف در دین مسیحیت هست.

بعضيا اعتقاد دارن خدا از زجر كشيدن آدما لذت ميبره شما نظرتون چيه؟
اینا وهم و خیال هست. خدا به داوود (ع) گفت اگر مردم بدانند من چقدر آنها را دوست دارم قالب تهی می کنند(تکه تکه می شوند از شدت محبت من)
آدم بعضی چیزا رو که می شنوه واقعا حس می کنه داره شاخ در میاره:31:

davy jones
12-12-2010, 22:50
بعضيا اعتقاد دارن خدا از زجر كشيدن آدما لذت ميبره شما نظرتون چيه؟

اولا مگه شما اعتقاداتت رو از همون بعضیا میخوای بگیری؟ شما به جای این حرفا اعتقاد خودت رو بدون خجالت بگو.
اگه قرار باشه رو اعتقاد افراد بحث بشه تا صبح قیامت هم که بحث کنیم، بازم بعضیای دیگه پیدا میشن که یه نظریه ی دیگه دارن!

ثانیا جمله ی خودت رو با عقل خودت بسنج. با خودت بگو چرا خدا باید چنین کاری بکنه؟ اگه براش دلیل قانع کننده ای پیدا کردی، به من هم بگو وگرنه این بدان معناست که خدا همین طوری الکی بنده هاش رو زجر میده و در حقیقت خدا داره کاری عبث و بیهوده و بی حکمت انجام میده و این یعنی خدا دارای صفتی منفی است. حالا به همون نکته ای که در پست قبلیم هم گفتم توجه کن: اگه خدا وجود داشته باشه، نمیتونه خدایی باشه که صفات منفی در او وجود داشته باشه.


خدا به موسی گفت اگر مردم بدانند من چقدر آنها را دوست دارم قالب تهی می کننند(تکه تکه می شوند از شدت محبت من)

البته این حدیث قدسی ای که فرمودین در حقیقت خطاب به حضرت داوود (ع) از جانب خداوند وحی شده. متن کامل این حدیث قدسی این چنین هستش:

«يا داود لو يعلم المدبرون عن شوقى لعودتهم ورغبتى فى توبتهم لذابــو شوقا الي. يا داود هذه رغبتى فى المدبرين عنى فكيف محبتى فى المقبلين على»

ترجمه: ای داود! اگر پشت کنندگان از من، از شدت اشتیاق من نسبت به بازگشت آنان به سمت خودم و علاقه ام به توبه ی آنها، آگاه بودند، از شدت اشتیاقی که در آنها به وجود میآمد، ذوب میشدند. ای داود! این، کیفیت علاقه ی من نسبت به پشت کنندگان من بود، پس براستی کیفیت و شدت علاقه ی من نسبت به کسانی که به درگاه من روی آورده اند چگونه است؟ (اشاره به بسیار بودن علاقه ی پروردگار نسبت به بندگان درگاهش)


موفق باشین.
89/9/21

Dr.FANOOS
12-12-2010, 23:06
خطاب به حضرت داوود (ع) از جانب خداوند وحی شده.
بله درسته.حق باشماست من اشتباه کردم(لپی بود):31:
sorry:46:

Mohammad Hosseyn
13-12-2010, 00:32
البته میشه در اینجا بحث کرد که خوب و بد از نظر ما چی معنی میشه. ولی اگه خوب و بد بودن رو معادل با اونچه که از خیر و شر به طور عام در عرف جامعه یاد میشه بدونیم، میشه اینطور استناد کرد:

خدا اگه واقعا در نظر ما خدا باشه اونوقت نمیشه فرض کرد که خدای بدی باشه. چرا که هر خدایی برای خودش بهترین صفات و با کمالات ترین حالات ممکن رو میخواد داشته باشه. و اگه اون خدا، خدایی باشه که بهترین صفات ممکن رو در همه ی زمینه ها (یا حداقل در برخی از زمینه ها) دارا نباشه، این سوال پیش میآد که آیا این خدا، نمیتونسته صفات کمال و مثبتی که نداره رو برای خودش فراهم کنه؟ (چون دیگه فرض این مساله که خدا میتونسته ولی نمیخواسته ممکن نیست. چرا که همونطور که گفتم، خدا اگه واقعا تنها قادر مطلق عالم باشه، حتما در همه ی بهترینها میخواد که سرآمد باشه. نه اینکه مثلا مخلوقی از مخلوقاتش پیدا بشه که تو یکی از صفات خوب، ازش جلو بزنه) پاسخ به این سوال که آیا خدا نمیتونسته هم کار سختی نیست. اگه خدا نمیتونسته، پس ضعف داشته. و چون ضعف هم به نوعی از جمله ی صفات نقص و منفی برای خدا به حساب میآد بنابراین باز به همون دلیل قبلی که نشون میداد صفات نقص و بد و منفی در خدا اساسا و منطقا نباید وجود داشته باشه، بنابراین باز به تناقض میرسیم.

پس خدا اگه واقعا وجود داشته باشه حتما نمیتونه بد باشه.

موفق باشین.
89/9/21
خوب سوال دوستمون kiarash3500 بهونه ای میشه من بحثمو با شما بابت این پست شروع کنم ...

قبلا این موضوع مطرح شده بود اینجا. من نظراتم رو گفتم و تکراری میشه حرفام.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


فقط خلاصه عرض می کنم ...

مشکل حرف شما از نظر من اینه که شما اصل رو بر خوب بودن خدا گذاشتید. بلکه اصلی فراگیرتر و درست تر وجود داره . اونم اینه که خداوند سر چشمه همه چیز است.
این همه چیز هم داره هم خوبی ها رو پوشش میده ، هم بدی ها و زشتی ها . مهم هم نیست دسته بندی ما از خوبی و بدی چی باشه . مهم اینه که نزد خدا یه چیزی خوبیه و یه چیز بدی. و براش مطلقه .
حالا با این دو مقدمه. خوب های جهان هم از خداست. بدی ها هم از خدا.

این خلاصه برداشت من هست.

davy jones
13-12-2010, 08:48
خوب سوال دوستمون kiarash3500 بهونه ای میشه من بحثمو با شما بابت این پست شروع کنم ...

قبلا این موضوع مطرح شده بود اینجا. من نظراتم رو گفتم و تکراری میشه حرفام.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خب، تقریبا همه ی مباحث رد و بدل شده ی شما با سایر کاربران رو که قبلا صورت گرفته بود، خوندم.
ابتدا از اینکه شما صراحتا مواضع خودتون رو بیان کردین، سپاسگذارم.
در همین ابتدای کار هم از شما تقاضا میکنم که برای اینکه این بحث جدید که میخوایم شروعش کنیم به مشکلات بحث قدیم شما دچار نشه، لطفا مراعات کنین که بحث از حوزه ی مباحث منطقی و استدلالی به سمت مسائل حاشیه ای و سیاسی کشیده نشه. اگه هر کجا احساس کردین که بنده هم دارم بحث رو سیاسیش میکنم، به بنده تذکر بدین. با تشکر.



فقط خلاصه عرض می کنم ...

مشکل حرف شما از نظر من اینه که شما اصل رو بر خوب بودن خدا گذاشتید. بلکه اصلی فراگیرتر و درست تر وجود داره . اونم اینه که خداوند سر چشمه همه چیز است.
این همه چیز هم داره هم خوبی ها رو پوشش میده ، هم بدی ها و زشتی ها . مهم هم نیست دسته بندی ما از خوبی و بدی چی باشه . مهم اینه که نزد خدا یه چیزی خوبیه و یه چیز بدی. و براش مطلقه .
حالا با این دو مقدمه. خوب های جهان هم از خداست. بدی ها هم از خدا.

این خلاصه برداشت من هست.

در اینکه خداوند سرچشمه ی همه ی امور و صفات و معانی هستش با شما موافقم. اما همونطور که دوستان دیگه قبلا با شما این بحث رو کردند (و من فقط خیلی خلاصه اشاره میکنم) شر و بدی، به خودی خود و به طور مطلق معنا نداره. بلکه همواره در خلاء و نبود یک خیری، شری تعریف میشه و این خیر و خوبی است که از نظر من اصالت وجودی داره.

اما اینکه بالاخره با همه ی این اوصاف، شر و بدی هم وجود داره و خداوند هم از وجود اونها به دلیل آفرینش خوبیهایی که متضاد با این شرور هستند، آگاهی داره و واژه ی همه ی امور و همه چیز هم خیر رو شامل میشه و هم شر؛ بنده هم با شما موافقم.
ولی نکته اینجاست که شما معتقدید چون همه چیز هم خیرات رو پوشش میده و هم شرور را، بنابراین در ذات خداوند باید شر و بدی هم وجود داشته باشه که به نظرم درست نیست. چرا که:

1- اصولا در مقابل هر خیری، میتوان نقطه ی مقابل اون رو که همانا شری است که خلاء اون خیر میشه، تعریف کرد. بنابراین اگر قرار باشه هیچ یک از شرور رو شامل حال خدا از دیدگاه شما ندونست، لابد باید هیچ خیری هم وجود نمیداشت. چرا که به ازای وجود هر خیری، یک صفت بد و شر در مقابلش تعریف میشه. پس اینطوری باید خدا عاری از هر صفت خیری نیز باشه چرا که اگه هر صفت خیری برای او قائل شویم، لزوما صفتی شر و بد هم باید برای او قائل شویم و این تناقض است. چرا که خدا رو نمیتوان بدون صفاتش در نظر گرفت و تعریف کرد. و خدای بدون صفات، اساسا خدا نیست.

2- اما اگه از یک منظر دیگه بخوایم نگاه کنیم، درسته که خدا عملا با خلقت صفات و معانی خیر، کاری کرده که صفات شر و بدی هم معنا پیدا کنه، اما این دلیل نمیشه که وجود خدا، اون صفات زشت و بد رو در بر بگیره. اگه بخوام خیلی ساده این مساله رو به چیزی تشبیه کنم، باید بگم که فرض کنین کسی که با چاقوی تیزی جراحی میکنه و جون آدما رو نجات میده، لزوما اون کسی نیست که با همون چاقوی تیز، دزدی و آدم کشی میکنه. و تنها به صرف اینکه دست جراح چاقو هستش، نمیشه به اون جراح اینطور نسبت داد که چون چاقو دستت هست پس حتما باید روحیات و افکار زشت یک قاتل و یا یک دزد رو داشته باشی و در درونت باشه. (البته همونطور که گفتم این مثال خیلی مبتدیانه بود و همه ی منظورم رو نتونستم باهاش بیان کنم)

البته دلائل دیگه ای هم دارم که به علت طولانی شدن پستم، در ادامه ی بحث به اونها اشاره میکنم.

در بحث خیر و شر، نظر بنده هم این نیست که صفات شر و بدی، در عالم وجود نداره و یا اینکه همه چیز، شر و بدی رو پوشش نمیده، بلکه من معتقدم با وجود همه ی صفات بد و شر، خدا از همه ی اینها مبرا و مصون هستش.


موفق باشین.
89/9/22

kiarash3500
13-12-2010, 12:37
اینا وهم و خیال هست. خدا به داوود (ع) گفت اگر مردم بدانند من چقدر آنها را دوست دارم قالب تهی می کنند(تکه تکه می شوند از شدت محبت من)
آدم بعضی چیزا رو که می شنوه واقعا حس می کنه داره شاخ در میاره

اصلا از كجا معلوم اين خدا راست گو باشه؟كسي كه ميتونه راست بسازه ميتونه كج هم بسازه

Dr.FANOOS
13-12-2010, 13:36
اصلا از كجا معلوم اين خدا راست گو باشه؟كسي كه ميتونه راست بسازه ميتونه كج هم بسازه
واسه چی باید به مخلوق ناتوانش دروغ بگه؟
همه کار می تونه انجام بده ولی مسلما واسه هر کارش دلیل داره.آخه دوست من شما اومدی 3 تا جمله پست کردید که می خواین با یه سری چیزا مخالفت کنید.که هیچ پایه و اساسی هم نداره.فقط از یک تفکر واهی نشئت می گیره.
من در جایی نیستم که بخوام از پروردگارم دفاع کنم.خودش می دونه با بنده هاش باید چی کار کنه...شما که داری یه سری صحبت ها رو می کنی باید حواست باشه.عواقب کار رو در نظر بگیر.خط قرمز ها رو رعایت کن:20:

---------- Post added at 01:36 PM ---------- Previous post was at 01:34 PM ----------

در ضمن شما مدعی هستید و در تمام دنیا مدعی برای حرفش مدرک میاره.نه اینکه ما برای شما دلیل بیاریم !!!

kiarash3500
13-12-2010, 21:43
من در جایی نیستم که بخوام از پروردگارم دفاع کنم.خودش می دونه با بنده هاش باید چی کار کنه...شما که داری یه سری صحبت ها رو می کنی باید حواست باشه.عواقب کار رو در نظر بگیر.خط قرمز ها رو رعایت کن

من فقط دارم سوال ميكنم نميگم اينجوري هست يا نه اونو به نحوه تفكر خودتون ميذارم

Dr.FANOOS
13-12-2010, 22:08
من فقط دارم سوال ميكنم نميگم اينجوري هست يا نه اونو به نحوه تفكر خودتون ميذارم

سعی کنید آخر سوالاتتون علامت سوال استفاده کنید:

كسي كه ميتونه راست بسازه ميتونه كج هم بسازه
شما سوال نپرسیدید شما احتمال یه چیز رو دادید!

kiarash3500
13-12-2010, 22:38
شما سوال نپرسیدید شما احتمال یه چیز رو دادید!


خوب شما رو چه حسابي ميگين خدا خوبه يا خدا بده؟چون از بچگي بهتون خدا خوبه يا بده شما اينجوري ميگن؟چون از بچگي بهتون گفتن اسم فلان رنگ مثلا آبيه شما بهش ميگين آبي اگه بهتون ميگفتن قرمز شما هم ميگفتن قرمز من نميگم خوبه يا بد من ميگم خودتون بيشتر فكر كنين

Dr.FANOOS
13-12-2010, 23:14
خوب شما رو چه حسابي ميگين خدا خوبه يا خدا بده؟چون از بچگي بهتون خدا خوبه يا بده شما اينجوري ميگن؟چون از بچگي بهتون گفتن اسم فلان رنگ مثلا آبيه شما بهش ميگين آبي اگه بهتون ميگفتن قرمز شما هم ميگفتن قرمز من نميگم خوبه يا بد من ميگم خودتون بيشتر فكر كنين

با تمام وجود گناه کردم و در تکرار آن اصرار ورزیدم اما نه نعمتش را از من گرفت و نه گناهم را فاش کرد

اگر اطاعتش کنم چه میکند؟!!!

بازم می گی بده؟:20:

Dr.FANOOS
13-12-2010, 23:22
دوست عزیز شما که انقدر فکر کردید(:31:) دلایلتون رو بگید تا هم ما به راه راست کج بشیم! هم این که مثل شما منور الفکر بشیم!:31:
در وقت ما هم صرفه جویی می شه....
متاسفانه همه فکر می کنند اگر بر خلاف مسیر رود حرکت کنند عاقل هستند ولی نمی دونند که فقط جلب نظر می کنند ×××:13:

Mohammad Hosseyn
14-12-2010, 00:06
خب، تقریبا همه ی مباحث رد و بدل شده ی شما با سایر کاربران رو که قبلا صورت گرفته بود، خوندم.
ابتدا از اینکه شما صراحتا مواضع خودتون رو بیان کردین، سپاسگذارم.
در همین ابتدای کار هم از شما تقاضا میکنم که برای اینکه این بحث جدید که میخوایم شروعش کنیم به مشکلات بحث قدیم شما دچار نشه، لطفا مراعات کنین که بحث از حوزه ی مباحث منطقی و استدلالی به سمت مسائل حاشیه ای و سیاسی کشیده نشه. اگه هر کجا احساس کردین که بنده هم دارم بحث رو سیاسیش میکنم، به بنده تذکر بدین. با تشکر.



در اینکه خداوند سرچشمه ی همه ی امور و صفات و معانی هستش با شما موافقم. اما همونطور که دوستان دیگه قبلا با شما این بحث رو کردند (و من فقط خیلی خلاصه اشاره میکنم) شر و بدی، به خودی خود و به طور مطلق معنا نداره. بلکه همواره در خلاء و نبود یک خیری، شری تعریف میشه و این خیر و خوبی است که از نظر من اصالت وجودی داره.

اما اینکه بالاخره با همه ی این اوصاف، شر و بدی هم وجود داره و خداوند هم از وجود اونها به دلیل آفرینش خوبیهایی که متضاد با این شرور هستند، آگاهی داره و واژه ی همه ی امور و همه چیز هم خیر رو شامل میشه و هم شر؛ بنده هم با شما موافقم.
ولی نکته اینجاست که شما معتقدید چون همه چیز هم خیرات رو پوشش میده و هم شرور را، بنابراین در ذات خداوند باید شر و بدی هم وجود داشته باشه که به نظرم درست نیست. چرا که:

1- اصولا در مقابل هر خیری، میتوان نقطه ی مقابل اون رو که همانا شری است که خلاء اون خیر میشه، تعریف کرد. بنابراین اگر قرار باشه هیچ یک از شرور رو شامل حال خدا از دیدگاه شما ندونست، لابد باید هیچ خیری هم وجود نمیداشت. چرا که به ازای وجود هر خیری، یک صفت بد و شر در مقابلش تعریف میشه. پس اینطوری باید خدا عاری از هر صفت خیری نیز باشه چرا که اگه هر صفت خیری برای او قائل شویم، لزوما صفتی شر و بد هم باید برای او قائل شویم و این تناقض است. چرا که خدا رو نمیتوان بدون صفاتش در نظر گرفت و تعریف کرد. و خدای بدون صفات، اساسا خدا نیست.

2- اما اگه از یک منظر دیگه بخوایم نگاه کنیم، درسته که خدا عملا با خلقت صفات و معانی خیر، کاری کرده که صفات شر و بدی هم معنا پیدا کنه، اما این دلیل نمیشه که وجود خدا، اون صفات زشت و بد رو در بر بگیره. اگه بخوام خیلی ساده این مساله رو به چیزی تشبیه کنم، باید بگم که فرض کنین کسی که با چاقوی تیزی جراحی میکنه و جون آدما رو نجات میده، لزوما اون کسی نیست که با همون چاقوی تیز، دزدی و آدم کشی میکنه. و تنها به صرف اینکه دست جراح چاقو هستش، نمیشه به اون جراح اینطور نسبت داد که چون چاقو دستت هست پس حتما باید روحیات و افکار زشت یک قاتل و یا یک دزد رو داشته باشی و در درونت باشه. (البته همونطور که گفتم این مثال خیلی مبتدیانه بود و همه ی منظورم رو نتونستم باهاش بیان کنم)

البته دلائل دیگه ای هم دارم که به علت طولانی شدن پستم، در ادامه ی بحث به اونها اشاره میکنم.

در بحث خیر و شر، نظر بنده هم این نیست که صفات شر و بدی، در عالم وجود نداره و یا اینکه همه چیز، شر و بدی رو پوشش نمیده، بلکه من معتقدم با وجود همه ی صفات بد و شر، خدا از همه ی اینها مبرا و مصون هستش.


موفق باشین.
89/9/22

بزارید صراحتا با این نوع برداشت که شر و بدی ، نبود خوبی هست مخالفت کنم . اشکالی که در این استدلال هست اینه که ما داریم در مورد خالق جهان صحبت می کنیم . نه در مورد ویژگی های جهان. در اون پست ها هم گفتم ، این نوع استدلال رو با مثال هایی مثل نور و تاریکی شناختم. گفته میشه اون چیزی که وجود داره نور هست و نبودش میشه تاریکی . ولی مثال مشکل اساسی داره از نظر من .
مثلا خالق جهان می تونست تاریکی رو طور دیگری هم در بیاره. مثلا تاریکی رنگ نارنجی باشه ! یا هر چیز دیگه ای. این نشون میده خدا بر آنچه که خوبی نیست هم تسلط داره و در واقع خدا باید اونو خلق کنه . نه اینکه صرفا بعد از خلق خوبی ،متضادش بشه بدی.

و برعکس استدلال من ، استدلال شما تعریف خدا رو مخدوش میکنه (قادر بودن خدا) . اگه صرفا نبود خوبی بشه بدی ، این یعنی خدا در خلق چیزی از جهان دستی نداشته ! مثالی هم که در مورد چاقو جراحی زدید ؛ ببینید ممکن یه نفر چاقو جراحی رو اختراع کنه و به قصد خوب اختراع کنه ولی خود این چاقو در عمل برای بدی ها هم استفاده بشه. و اینجا نمیشه گفت ذات سازنده بد بوده. حرف شما درسته. ولی بازم مثالی زدید که نمیشه به خداوند تعمیمش داد. چون مخترع چاقو کاملا بر کاربرد های شیئ احاطه نداره. و توانایی بی نهایت هم نداره که بخواد طوری درستش کنه که استفاده بد نداشته باشه. ولی خدا چیزی رو در شرایط محدود اختراع نمیکنه. بلکه ذات هر چیز در دست اونه. اگه اراده کنه می تونه چاقویی بسازه که برای کشتن کاربرد نداشته باشه ! (قادر مطلق) .می تونست خوبی هایی رو بوجود بیاره که اصلا متضاد بد نداشته باشه. براش کاری نداره مطمئنا. ولی الان وضع طوریه که ذات بد رو هم در جهان قرار داده.
این از این قسمت بحث که خدا در بوجود آوردن ذات بد در جهان کاملا با دستهای خودش عمل کرده. این بحث بالا ، پیش نیاز حرف پایانی هست که می خوام الان بزنم.

اینکه خدا خودش بدی ها رو در جهان گذشته رو من نتیجه گرفتم. حالا چطور میشه نتیجه گرفت که این چیزها واقعا در ذات خداوند هست ؟!
به نظر من باید براتون ساده باشه درک این قسمت. وقتی در خلق بدی ، هیچ تفاوتی وجود نداره با خلق دیگر چیزهای این جهان ، پس مثلا وقتی خدا ریاضیات رو در جهان بوجود میاره ، حتما خودش ریاضی بلده(معنایی فراتر از بلد بودن رو تصور کنید. مسلط بودن و شاید کاملترین کلمه ای که بخوایم بگیم اینه که خداوند خود ریاضی هست) . همین هم برای بدی و زشتی معنی پیدا می کنه . بیشتر برخوردهایی که با این استدلال من میشه از این جهته که فکر می کنیم همین که بگیم در ذات خدا بدی هم وجود داره ، می ترسیم که خدا رو موجود بدی فرض کرده باشیم یا تعریفش رو خراب کرده باشیم. ولی خود من میگم که هرگز اینجور نیست. من فقط می خوام تاکید کنم که خدا همه چیز این جهانه. هر چیزی که فکرش رو بکنیم و مسلما هر چیزی که ما درکش نمی کنیم. اینکه خدا در ذاتش بدی ها رو هم داره ، دلیل بر استفاده از اون بدی ها نیست . مثل انسانی که ذاتش متشکل از هر دو بدی و خوبیه. ولی تا حدودی بر خودش مسلط میشه و خوبی رو پیشه میکنه. خداوند که مسلما کاملا بر خودش مسلطه و به نظر من اینکه میگن خداوند سراسر خوبیه از این جهته که خداوند ذات خوب خودش رو برتر قرار داده. ولی بازمنمیشه کاملا نتیجه گرفت خدا از ذات بدش در رفتار با بنده هاش استفاده نمیکنه. اینجا خودش بحث جدایی می طلبه که دوستمون kiarash3500 داره سوال هایی با همین مبنا می پرسه.


امیدوارم منظورم رو کاملا رسونده باشم.



واسه چی باید به مخلوق ناتوانش دروغ بگه؟
همه کار می تونه انجام بده ولی مسلما واسه هر کارش دلیل داره.آخه دوست من شما اومدی 3 تا جمله پست کردید که می خواین با یه سری چیزا مخالفت کنید.که هیچ پایه و اساسی هم نداره.فقط از یک تفکر واهی نشئت می گیره.
من در جایی نیستم که بخوام از پروردگارم دفاع کنم.خودش می دونه با بنده هاش باید چی کار کنه...شما که داری یه سری صحبت ها رو می کنی باید حواست باشه.عواقب کار رو در نظر بگیر.خط قرمز ها رو رعایت کن:20:

---------- Post added at 01:36 PM ---------- Previous post was at 01:34 PM ----------

در ضمن شما مدعی هستید و در تمام دنیا مدعی برای حرفش مدرک میاره.نه اینکه ما برای شما دلیل بیاریم !!!

لطفا نگید که حرفتون پایه و اساس نداره و واهی هست و ... . اینجا به نفع عقاید کسی خط قرمزی کشیده نشده که کسی مجبور به رعایتش باشه. بلکه خط قرمز ها دو طرفست. همین که شما اندشه های ایشون رو واهی خوندید خودش رد کردن خط قرمزه .

و در مورد مدعی و ادعا ؛ حرف شما درسته ولی همه جا کاربرد نداره. اگه موضوعی باشه که اثبات شده باشه و بخوایم نقضش رو بیاریم نیاز هست مدعی بیاد و اثبات کنه حرفش رو. ولی در بحثی که هیچ کدوم از دو گزینه هنوز اثبات قطعی نشده ، هر دو طرف باید ادعا هاشون رو اثبات کنند و دلیل بیارن. :46:

Dr.FANOOS
14-12-2010, 00:21
اینجا به نفع عقاید کسی خط قرمزی کشیده نشده که کسی مجبور به رعایتش باشه. بلکه خط قرمز ها دو طرفست.
من نسبت دادن جملاتی به خدا رو خط قرمز اعلام کردم.به خاطر همین گفتم نگران عواقبش باشند!

لطفا نگید که حرفتون پایه و اساس نداره و واهی هست و
دلیل بی پایه بدون و بی اساس بودن یک حرف چی می تونه باشه؟؟؟
مسلما وقتی تفکری از یک منبع سالم نشئت نمی گیره می تواند بی پایه و اساس باشه و با دلایل خیلی ساده ای می شه این گونه تفکرات رو که فقط می تونه جلب نظر کنه رد کرد!

ولی در بحثی که هیچ کدوم از دو گزینه هنوز اثبات قطعی نشده ،
برای من جالبه که خوب بودن خدا هنوز اثبات نشده!!!
خدا رو شکر که در قرن 21 هستیم!!! :20:

Mohammad Hosseyn
14-12-2010, 00:42
من نسبت دادن جملاتی به خدا رو خط قرمز اعلام کردم.به خاطر همین گفتم نگران عواقبش باشند!

دلیل بی پایه بدون و بی اساس بودن یک حرف چی می تونه باشه؟؟؟
مسلما وقتی تفکری از یک منبع سالم نشئت نمی گیره می تواند بی پایه و اساس باشه و با دلایل خیلی ساده ای می شه این گونه تفکرات رو که فقط می تونه جلب نظر کنه رد کرد!

برای من جالبه که خوب بودن خدا هنوز اثبات نشده!!!
خدا رو شکر که در قرن 21 هستیم!!! :20:
اینجا اومدیم که عقاید همو ابراز کنیم و در ترازو نقد همدیگه بگذاریم. نه اینکه از قبل خط قرمز بکشیم که تا اینجا حق بحث داریم. نسبت دادن چیزی به خدا که هیچ ، وجود داشتن یا نداشتن خدا هم اینجا ابراز بشه نباید این موصع رو بگیرید. فکر کنم از شریعتی جمله ای با این مذمون هست که اگه میخوای با ایمان باشی باید از کفر هم بگذری (کافر باشی تا ایمان رو درک کنی). اینجا هم همه از موقع تولدشون مذهبی نبودن که بخوایم بگیم فلانه ...

حرف از منبع درست زدید ... اینجا بحث فیزیک و شیمی و زیست نیست . تفکر منبع درست خودش امری نسبیه و باید یک سال بشینید در مورد منبع درست حرف بزنیم. که انتهاش هم همین الان مشخصه. شما ممکنه بگی منبع درست قرآنه ، من بگم نه ، مثلا کتاب حافظه !! اصلا تفکر نیاز به منبع نداره. مغر انسان خودش سازنده هر نوع تفکریه.

جالب تر اینجاست که خود خدا اثبات نشده . چه برسه خوب بودن یا بد بودن. نظر منو بخوای غیر قابل اثبات.
اگه شما میگی اثبات شده ، من آماده ام اثباتتون رو بشنوم. ولی اگه اثباتی نیاوردید قبول کنید که باید از این نوع موضع گیری ها عقب نشینی کنید.

بهتره تاپیک به حاشیه نره ... بارها به سعید گفتم که در پست اول قواعد بحث رو بزاره ... تا مجبور نشیم هی تکرار کنیم . بارها این بحث رو من کردم . که چطور بحث رو پیش ببریم. مخصوصا مسئله برچسب گذاری رو افکار دیگران . پوچ و واهی و ... کار درستی نیست . :46::10:

Dr.FANOOS
14-12-2010, 01:39
حرف از منبع درست زدید ... اینجا بحث فیزیک و شیمی و زیست نیست .
شما پست های من رو خوب خوندید اما متاسفانه پست های "کیارش" رو نه!
کیارش گفت: " می گن...."
حالا اگر توی شیمی وزیست و فیزیک همچین چیزایی دیدید جای بسی تعجب داره که اونها رو منبع می دونید!:20:

شما ممکنه بگی منبع درست قرآنه ، من بگم نه ، مثلا کتاب حافظه !!

خواهشا از قول من چیزی نگید . من متاسفانه قرآن رو خوب نخوندم:13:


بهتره تاپیک به حاشیه نره ... بارها به سعید گفتم که در پست اول قواعد بحث رو بزاره ... تا مجبور نشیم هی تکرار کنیم . بارها این بحث رو من کردم . که چطور بحث رو پیش ببریم. مخصوصا مسئله برچسب گذاری رو افکار دیگران . پوچ و واهی و ... کار درستی نیست .
ببینید شما در حال تحریک کردن طرف مقابل من هستید! ایشون حتی اگر حرف من رو به خودشون نگیره شما این رو به کیارش القا کردید!!! در دو پست متوالی به این موضوع اشاره کردید.در حالی که کیارش هم در مورد تفکر من اظهار نظر کرد اما شما چیزی نمی گید نمی خوام بذارم به حساب هم فکر بودنتون ولی خواهشا به آقا سعید هم بگید بنویسند که" کاربران به تحریک مباحثه گران نپردازند!!!"
.................................................. .................................................. ...............................................

نظر منو بخوای غیر قابل اثبات.
والا حقیقتش از پست های دوستان مشخصه که اهل مطالعه فلسفه هستند.مطمئنا فلسفه های یونانی و غیر یونانی رو هم در باب اثبات وجود خدا خونده اند!
ارسطو ، افلاطون،سقراط، آلبرت انیشتین ، ابن سینا و.....به اثبات وجود خدا پرداخته اند کتاب ها نوشته اند باز هم شما می گید غیرقابل اثبات هست!
پیشوایان دین اسلام که بماند!
در این زمینه مطالب خوبی توی آستین دارم(:31:) با ابن سینا شروع می کنم اگر قبول نکردید که خدا وجود دارد با منابع و اندیشمندان و بزرگان دیگر اقدام می کنم!!!
وجود را به دو قسم تقسيم مي كند :
1- وجودي كه مستقل است و بي نياز و قائم بخود ، 2- وجود نياز مند و وابسته به غير . از اين وابستگي و نياز به واژه و اصطلاح " امكان ذاتي " ياد مي كند . پس موجودي در خارج (يعني در عرصه گيتي ) وجود دارد ( وجود داشتن از تنگي عبارت است زيرا داشتن در اينجا به معني كسب وجود نيست بلكه ذاتا موجود بلكه عين وجود است ) كه وجودش ضرورت ذاتي دارد وهرگز اين وجود از او منفك نخواهد شد . موجود ديگري هست كه نسبت به وجود وعدم لا اقتضاست و با حضور علت تامه يا موجود واجب ، واجب مي شود و با نبود علت در كتم عدم مي ماند . اگر خوب دقت شود آنچه نه اقتضاي عدم دارد و نه وجود، هرگز در خارج از ذهن امكان ظهور ندارد يعني در خارج يا عرصه عالم هستي يا چيزي هست و يا نيست . اگر هست وجوب و ضرورت دارد و اگر نيست ، نيستي ان از جنس نيستي صرف و مطلق نيست بلكه با شكل خاص و ماهيت خاص وجود ندارد اما در دايره هستي است ولو به صورت ديگري . با توجه به ذات معلول ها كه هيچ از خود ندارند و هر چه دارند از علت خويش دارند مي توان گفت كه چنين نيست كه معلول ظرفي باشد تهي از وجود و سپس با عنايت علت و تابش نور وجود ، موجود شود بلكه قبل از تحقق هيچ است . تحقق ان همراه با نوع خاصي از صور و اشكال است چه در محيط مادي و چه در عالم مجردات . پس انچه در حقيقت در عرصه گيتي آشكار است و خود نمايي مي كند ، علت است و با نظر دقيق هرگز نمي توان معلولي را در جهان يافت و مشاهده كرد ....
پ.ن: من که خودم به شخصه عاشق این نوع اثبات ابن سینا هستم.اگر چه اثبات های دیگر قوی تر است.اما این قابل فهم تر است!
.................................................. .................................................. .............................................
حالا کسی که مدعی هست خدا وجود ندارد و یا خدا بد است برای من دلیل بیاره شاید بهش ایمان اوردم!:20:

davy jones
14-12-2010, 08:45
بزارید صراحتا با این نوع برداشت که شر و بدی ، نبود خوبی هست مخالفت کنم . اشکالی که در این استدلال هست اینه که ما داریم در مورد خالق جهان صحبت می کنیم . نه در مورد ویژگی های جهان. در اون پست ها هم گفتم ، این نوع استدلال رو با مثال هایی مثل نور و تاریکی شناختم. گفته میشه اون چیزی که وجود داره نور هست و نبودش میشه تاریکی . ولی مثال مشکل اساسی داره از نظر من .
مثلا خالق جهان می تونست تاریکی رو طور دیگری هم در بیاره. مثلا تاریکی رنگ نارنجی باشه ! یا هر چیز دیگه ای. این نشون میده خدا بر آنچه که خوبی نیست هم تسلط داره و در واقع خدا باید اونو خلق کنه . نه اینکه صرفا بعد از خلق خوبی ،متضادش بشه بدی.

و برعکس استدلال من ، استدلال شما تعریف خدا رو مخدوش میکنه (قادر بودن خدا) . اگه صرفا نبود خوبی بشه بدی ، این یعنی خدا در خلق چیزی از جهان دستی نداشته ! مثالی هم که در مورد چاقو جراحی زدید ؛ ببینید ممکن یه نفر چاقو جراحی رو اختراع کنه و به قصد خوب اختراع کنه ولی خود این چاقو در عمل برای بدی ها هم استفاده بشه. و اینجا نمیشه گفت ذات سازنده بد بوده. حرف شما درسته. ولی بازم مثالی زدید که نمیشه به خداوند تعمیمش داد. چون مخترع چاقو کاملا بر کاربرد های شیئ احاطه نداره. و توانایی بی نهایت هم نداره که بخواد طوری درستش کنه که استفاده بد نداشته باشه. ولی خدا چیزی رو در شرایط محدود اختراع نمیکنه. بلکه ذات هر چیز در دست اونه. اگه اراده کنه می تونه چاقویی بسازه که برای کشتن کاربرد نداشته باشه ! (قادر مطلق) .می تونست خوبی هایی رو بوجود بیاره که اصلا متضاد بد نداشته باشه. براش کاری نداره مطمئنا. ولی الان وضع طوریه که ذات بد رو هم در جهان قرار داده.
این از این قسمت بحث که خدا در بوجود آوردن ذات بد در جهان کاملا با دستهای خودش عمل کرده. این بحث بالا ، پیش نیاز حرف پایانی هست که می خوام الان بزنم.

اینکه خدا خودش بدی ها رو در جهان گذشته رو من نتیجه گرفتم. حالا چطور میشه نتیجه گرفت که این چیزها واقعا در ذات خداوند هست ؟!
به نظر من باید براتون ساده باشه درک این قسمت. وقتی در خلق بدی ، هیچ تفاوتی وجود نداره با خلق دیگر چیزهای این جهان ، پس مثلا وقتی خدا ریاضیات رو در جهان بوجود میاره ، حتما خودش ریاضی بلده(معنایی فراتر از بلد بودن رو تصور کنید. مسلط بودن و شاید کاملترین کلمه ای که بخوایم بگیم اینه که خداوند خود ریاضی هست) . همین هم برای بدی و زشتی معنی پیدا می کنه . بیشتر برخوردهایی که با این استدلال من میشه از این جهته که فکر می کنیم همین که بگیم در ذات خدا بدی هم وجود داره ، می ترسیم که خدا رو موجود بدی فرض کرده باشیم یا تعریفش رو خراب کرده باشیم. ولی خود من میگم که هرگز اینجور نیست. من فقط می خوام تاکید کنم که خدا همه چیز این جهانه. هر چیزی که فکرش رو بکنیم و مسلما هر چیزی که ما درکش نمی کنیم. اینکه خدا در ذاتش بدی ها رو هم داره ، دلیل بر استفاده از اون بدی ها نیست . مثل انسانی که ذاتش متشکل از هر دو بدی و خوبیه. ولی تا حدودی بر خودش مسلط میشه و خوبی رو پیشه میکنه. خداوند که مسلما کاملا بر خودش مسلطه و به نظر من اینکه میگن خداوند سراسر خوبیه از این جهته که خداوند ذات خوب خودش رو برتر قرار داده. ولی بازمنمیشه کاملا نتیجه گرفت خدا از ذات بدش در رفتار با بنده هاش استفاده نمیکنه. اینجا خودش بحث جدایی می طلبه که دوستمون kiarash3500 داره سوال هایی با همین مبنا می پرسه.


امیدوارم منظورم رو کاملا رسونده باشم.

اگه به پست قبلی بنده عنایت بیشتری کنین میبینین که بنده هم نظرم بر همین بود که همه چیز در این عالم مخلوق خداست و شرور و بدیها هم جزء این همه چیز میشه. پس بنابراین در این مورد که بدی ها هم مخلوق خدا هستند و خدا به خاطر خلقت اونها، از ماهیت و کم و کیف این بدی ها کاملا آگاهی داره شکی نیست (حالا شما اسمش رو بذار توی ذات خدا)
ولی تاکید من روی اصالت وجودی خوبی هاست. به نظرم بهتره در همین ابتدای کار این سوال اساسی رو از شما بپرسم چون مطمئنا در ادامه محل اختلاف نظر خواهد شد:

آیا شما قائل به مطلق بودن خوبی ها و رذائل هستین؟ یا اینکه معتقدین خوبی ها و بدی ها نسبی هستند و در شرایط مختلف، میتونن متفاوت تفسیر بشن؟؟ (نظر من بر مطلق بودن صفات خیر و شر هستش)

نگران ادامه ی بحث هم نباشین. همه ی فرمایشات شما در ذهن من باقی میمونن. شما ابتدا این سوال رو پاسخ بفرمایین تا با همدیگه این بحث رو ادامه بدیم.

موفق باشین.
89/9/23

kiarash3500
14-12-2010, 14:03
برای من جالبه که خوب بودن خدا هنوز اثبات نشده!!!

به نظر تو كودكي كه با بيماري ايدز به دنيا مياد چه گناهي كرده؟تا حالا با كسايي بودي كه شب گرسنه خوابيدن؟چندتا دختر يا پسر دم بخت و ديدي كه به خاطر فقر نميتونن ازدواج كنن؟ميدوني سالانه چند نفر كه بيشترشون كودك خردسال هستن تو افريقا يا جاهاي ديگه از گرسنگي جون ميدن؟من نميگم خدا خوبه يا بد اين قضاوت رو به عهده خودتون و تفكرتون ميذارم من اينجا فقط يه سري چيزا رو ياد آوري ميكنم كه افرادي مثل FANOOS_AK كاملا فراموششون كردن احتمالا اشون خيلي نفسشون از جاي گرم درمياد كه اين چيزا رو نميتونه بفهمه

Dr.FANOOS
14-12-2010, 14:51
به نظر تو كودكي كه با بيماري ايدز به دنيا مياد چه گناهي كرده؟تا حالا با كسايي بودي كه شب گرسنه خوابيدن؟چندتا دختر يا پسر دم بخت و ديدي كه به خاطر فقر نميتونن ازدواج كنن؟ميدوني سالانه چند نفر كه بيشترشون كودك خردسال هستن تو افريقا يا جاهاي ديگه از گرسنگي جون ميدن؟
از صفاتی که خداوند داره عدل هست.عدل وجودی! مطمئن باش چیزهایی که توی این دنیا به اونها نداده خیلی خیلی بالاتر از اون رو در اون دنیا بهشون می ده!
و یک چیزی رو که بهش خیلی اعتقاد دارم:
هر که در این بزم مقرب تر است////// جام بلا بیشترش می دهند!
بعد از این اتفاقاتی که خداوند در جلوی پای بندگانش می گذارد انسان ها به مدارج عالی (معنوی) دست خواهند یافت .البته اگر سربلند بیرون بیان!
خدا واسه کسی کم نمی ذاره!!
یه سری چیزها ایمانی هست و من به این قضیه ایمان دارم!

افرادي مثل FANOOS_AK كاملا فراموششون كردن احتمالا اشون خيلي نفسشون از جاي گرم درمياد كه اين چيزا رو نميتونه بفهمه
ممنون از لطفتون!:20:
خیلی دوست دارم ببینم عکس العمل محمد حسین نسبت به این جمله ی کیارش چیه!:46:

Hasan.M
14-12-2010, 19:15
جالب تر اینجاست که خود خدا اثبات نشده . چه برسه خوب بودن یا بد بودن. نظر منو بخوای غیر قابل اثبات.
اگه شما میگی اثبات شده ، من آماده ام اثباتتون رو بشنوم. ولی اگه اثباتی نیاوردید قبول کنید که باید از این نوع موضع گیری ها عقب نشینی کنید.


برهان نظم يك برهان از روي استدلال برهان خلف بوده و از روش عقلي است و تنها برهاني كه براي ردش ارائه شده برهان شر است كه خود اين برهان شر بارها نقض شده بنده و اگر دوست داشته باشيد نقض برهان شر رو قرار ميدم :20:
برهاني كه در چندين پست پيش آقا سعيد فرمودند كه توسط هفت براي اثبات خدا ارائه خواهد شدهم فقط از اين حيث اثبات قطعي است كه از راه اثبات مستقيم به خدا ميرسد پس خدا اثبات شده و فقط اثبات مستقيم نشده :20:

---------- Post added at 04:42 PM ---------- Previous post was at 04:38 PM ----------


به نظر تو كودكي كه با بيماري ايدز به دنيا مياد چه گناهي كرده؟تا حالا با كسايي بودي كه شب گرسنه خوابيدن؟چندتا دختر يا پسر دم بخت و ديدي كه به خاطر فقر نميتونن ازدواج كنن؟ميدوني سالانه چند نفر كه بيشترشون كودك خردسال هستن تو افريقا يا جاهاي ديگه از گرسنگي جون ميدن؟من نميگم خدا خوبه يا بد اين قضاوت رو به عهده خودتون و تفكرتون ميذارم من اينجا فقط يه سري چيزا رو ياد آوري ميكنم كه افرادي مثل FANOOS_AK كاملا فراموششون كردن احتمالا اشون خيلي نفسشون از جاي گرم درمياد كه اين چيزا رو نميتونه بفهمه
اومدي به اين دنيا تا بفهمي كه چرا اين انتخاب رو كردي و زندگي ميكني تا دليل انتخاب هات رو بفهمي !:20:
انتخابت رو قبلا كردي :20:

---------- Post added at 04:45 PM ---------- Previous post was at 04:42 PM ----------


از صفاتی که خداوند داره عدل هست.عدل وجودی! مطمئن باش چیزهایی که توی این دنیا به اونها نداده خیلی خیلی بالاتر از اون رو در اون دنیا بهشون می ده!
و یک چیزی رو که بهش خیلی اعتقاد دارم:
هر که در این بزم مقرب تر است////// جام بلا بیشترش می دهند!
بعد از این اتفاقاتی که خداوند در جلوی پای بندگانش می گذارد انسان ها به مدارج عالی (معنوی) دست خواهند یافت .البته اگر سربلند بیرون بیان!
خدا واسه کسی کم نمی ذاره!!
یه سری چیزها ایمانی هست و من به این قضیه ایمان دارم!

من ايمان ندارم
بلكه كتاب معارف اسلامي توي خونه دارم :20:
وقتي هم كسي سوالي فلسفي و به اين مهمي ميپرسه ميگم كه كتاب رو بخونه و از پايه با فلسفه آشنا بشه تا دليل اين چيزها رو بفهمه :20:(البته خدا كساني رو كه باور كنند خيلي دوست دارد ولي كساني كه درست باور كنند )
البته براي دوستاني مثل ايشون كه حوصله ي خوندن كتاب معارف اسلامي 1و2 و معناي شر رو ندارن جمله اي مثل جمله ي بالا دارم كه ارائه بدم :20:
جو تاپيك احساسي است و به خاطر همين مجبوريم بعضي سوالات رو احساسي جواب بديم چون احساسات جواب منطقي رو قبول نميكنه :20:
فلسفه هم با احساسات زيباست:40:

Mohammad Hosseyn
15-12-2010, 01:18
شما پست های من رو خوب خوندید اما متاسفانه پست های "کیارش" رو نه!
کیارش گفت: " می گن...."
حالا اگر توی شیمی وزیست و فیزیک همچین چیزایی دیدید جای بسی تعجب داره که اونها رو منبع می دونید!:20:


خواهشا از قول من چیزی نگید . من متاسفانه قرآن رو خوب نخوندم:13:


ببینید شما در حال تحریک کردن طرف مقابل من هستید! ایشون حتی اگر حرف من رو به خودشون نگیره شما این رو به کیارش القا کردید!!! در دو پست متوالی به این موضوع اشاره کردید.در حالی که کیارش هم در مورد تفکر من اظهار نظر کرد اما شما چیزی نمی گید نمی خوام بذارم به حساب هم فکر بودنتون ولی خواهشا به آقا سعید هم بگید بنویسند که" کاربران به تحریک مباحثه گران نپردازند!!!"
.................................................. .................................................. ...............................................

والا حقیقتش از پست های دوستان مشخصه که اهل مطالعه فلسفه هستند.مطمئنا فلسفه های یونانی و غیر یونانی رو هم در باب اثبات وجود خدا خونده اند!
ارسطو ، افلاطون،سقراط، آلبرت انیشتین ، ابن سینا و.....به اثبات وجود خدا پرداخته اند کتاب ها نوشته اند باز هم شما می گید غیرقابل اثبات هست!
پیشوایان دین اسلام که بماند!
در این زمینه مطالب خوبی توی آستین دارم(:31:) با ابن سینا شروع می کنم اگر قبول نکردید که خدا وجود دارد با منابع و اندیشمندان و بزرگان دیگر اقدام می کنم!!!
وجود را به دو قسم تقسيم مي كند :
1- وجودي كه مستقل است و بي نياز و قائم بخود ، 2- وجود نياز مند و وابسته به غير . از اين وابستگي و نياز به واژه و اصطلاح " امكان ذاتي " ياد مي كند . پس موجودي در خارج (يعني در عرصه گيتي ) وجود دارد ( وجود داشتن از تنگي عبارت است زيرا داشتن در اينجا به معني كسب وجود نيست بلكه ذاتا موجود بلكه عين وجود است ) كه وجودش ضرورت ذاتي دارد وهرگز اين وجود از او منفك نخواهد شد . موجود ديگري هست كه نسبت به وجود وعدم لا اقتضاست و با حضور علت تامه يا موجود واجب ، واجب مي شود و با نبود علت در كتم عدم مي ماند . اگر خوب دقت شود آنچه نه اقتضاي عدم دارد و نه وجود، هرگز در خارج از ذهن امكان ظهور ندارد يعني در خارج يا عرصه عالم هستي يا چيزي هست و يا نيست . اگر هست وجوب و ضرورت دارد و اگر نيست ، نيستي ان از جنس نيستي صرف و مطلق نيست بلكه با شكل خاص و ماهيت خاص وجود ندارد اما در دايره هستي است ولو به صورت ديگري . با توجه به ذات معلول ها كه هيچ از خود ندارند و هر چه دارند از علت خويش دارند مي توان گفت كه چنين نيست كه معلول ظرفي باشد تهي از وجود و سپس با عنايت علت و تابش نور وجود ، موجود شود بلكه قبل از تحقق هيچ است . تحقق ان همراه با نوع خاصي از صور و اشكال است چه در محيط مادي و چه در عالم مجردات . پس انچه در حقيقت در عرصه گيتي آشكار است و خود نمايي مي كند ، علت است و با نظر دقيق هرگز نمي توان معلولي را در جهان يافت و مشاهده كرد ....
پ.ن: من که خودم به شخصه عاشق این نوع اثبات ابن سینا هستم.اگر چه اثبات های دیگر قوی تر است.اما این قابل فهم تر است!
.................................................. .................................................. .............................................
حالا کسی که مدعی هست خدا وجود ندارد و یا خدا بد است برای من دلیل بیاره شاید بهش ایمان اوردم!:20:

دوست من کیارش وقتی میگه "میگن ..." یعنی داره اندیشه ای رو اینجا قرار میده که شما نقدش کنی. شما فرض کن داری با راوی اون حرف صحبت می کنی. بحث اینه که اینجا بحث منبع اصلا مهم نیست.:46:

من نظر شخصی خودمو در مورد نحوه بحث کردن گفتم. حالا ایشون بخواد بهش القا بشه ، نشه به خودشون مربوطه. من دارم بحثو جور دیگه با davy jones ادامه میدم. در واقع مربوط به همین حرفا میشه و از همین جا شروع شده:46:
---------------------------
من همه اثبات ها رو نمی تونم بگم خوندم. ولی هر کدوم که خوندم قانع کننده ندیدم.حالا ما هر کدوم رو که تونستی اینجا بزار ما بحث کنیم راجع بش.
در مورد این استدلال ابن سینا؛ آدم می خواد اینو بفهمه کم کمش باید 10 بار بخونه. من هم دیدم با این متن نمی تونم کاملا منظورش رو متوجه بشم . یک متن دیگه ای رو خوندم که برام بیشتر تبیین کرد .
واجب الوجود، وجودي است كه تصور عدم آن ممتنع است، در حالي كه ممكن الوجود مي تواند وجود داشته باشد يا نداشته باشد يا به گونه اي غير از آنچه هست وجود داشته باشد. ابن سينا معتقد است بدون تخطي از هيچ يك از اصول منطق مي توان تصور كرد كه تمامي موجودات به جهان جمعاً يا فرداً وجود نداشته باشند. وجود جهان به امكان خاص يا به امكان عام بالضروره مشروط به وجود واجب الوجود است.

آنچه ابن سينا به آن تأكيد دارد، اين است كه آدمي داراي ادراكي شهودي از حقيقت واجب الوجود است كه آن چنان بي واسطه و مستقيم بر آدمي عارض مي گويد كه ممكن نيست كسي به وجود خارجي آن اذعان نكند.

توجه به اين نكته مهم است كه ابن سينا اثبات واجب الوجود را بر خلاف كساني كه وجود خدا را از وجود جهان نتيجه مي گيرند، تلقي نمي كند. او صرفاً از اين نقطه نظر استدلال نمي كند كه واجب الوجود لازم است فرض شود تا از تسلسل بي نهايت يا دور علت و معلول، اجتناب شود. بسياري از فلاسفه بعدي، از جمله بعضي از فيلسوفان عقلي جديد اروپايي، تصور واجي الوجود را صرفاً نتيجه غايي يك سلسله قياس هاي عقلي قلمداد كرده اند. غافل از اين كه اين گونه استدلال به مغالطه وجودي منتهي مي گردد. اما اين مطلب در مورد ابن سينا صادق نيست، محور برهان او اين است كه واجب الوجود موضوع درك شهودي ما است. او تأكيد دارد كه هستي واجب الوجود را نمي توان با برهان اثبات كرد كه به اقامه دليل در آن باره پرداخت. وجود واجب الوجود را مي توان فقط از طريق شهود در درون خود درك كرد و تبيين آن به ديگران فقط به نحو اشاره يا توصيف غيرمستقيم امكان پذير است. تصور ابن سينا از واجب الوجود و ممكن الوجود - كه دومي فقط از طريق ارتباط با اولي ضروره موجود مي گردد – به سه نظريه هرم در فلسفه دكارت – يعني شك دستوري و ايقان شهودي به صدق «مي انديشم، پس هستم» و تصور خدا به عنوان جهت ضروري حقيقت تمام وجودات – تقدم دارد. برهان وجودي براي اثبات وجود خدا به صورتي كه در فلسفه دكارت آمده به شروح زير است: قول به اين كه فلان صفت در مفهوم فلان شيء مندرج است مساوي است با اثبات آن صفت براي آن شيء. وجوب هستي مندرج در تصور خداست. بنابراين قضيه اي كه هستي را براي او ثابت كند صادق است – به سخن ديگر، خدا وجود دارد. دكارت، همانند ابن سينا، منتها به زباني ديگر، برهان وجودي را با برهان جهان شناختي تكميل مي كند. به نظر دكارت، هيچ چيز از عدم به وجود نمي آيد: هرآنچه وجود دارد بايد براي وجود خود علتي را دارا باشد. به علاوه هر اندازه كه معلول واجد حقيقت است علت مهم بايد به همان اندازه واجد حقيقت باشد. در فلسفه ابن سينا نيز با برهان جهان شناختي روبه رو مي شويم عمدتاً همانند برهان دكارت مبتني بر غير معقول بودن اين كه چيزي از عدم به وجود آيد و همچنين مانند برهان ارسطو از نظر محال بودن تسلسل علت به بي نهايت است. برخلاف برهان دكارت، برهان وجودي ابن سينا در غايت امر برهان عقلي نيست. برهاني است كه در درك شهودي و عمدتاً عرفاني حقيقت قصوري ريشه دارد.

حالا برداشت کلی من از این مدل استدلال همون اشکالی که عموما بر این اندیشه میگریم که صرف اینکه " آدمي داراي ادراكي شهودي از حقيقت واجب الوجود است" و این ادراک مستقیمه و ... نمیشه این نتیجه ای رو گرفت ، که ابن سینا یا دکارت گرفتن . یعنی موجود کامل (خدا) در ذهن من هست ، پس هست.

این متنی که شما نوشتید هم فکر کنم بعدا از این فروض واجب الوجوب بودن مطرح میشه (که گفتم خودم فرض مشکل داره).ولی هنوز اون متن برام کاملا قابل فهم نشده. چون من شدیدا در خوندن متن های اینچنینی مشکل دارم. باید متن برام ساده یازی بشه تا بتونم راحت باهاش ارتباط برقرار کنم(بخاطر مشکل تمرکزم هست).
شما هم استدلال های رد رو مطالعه کردید حتما ...
بحث هاش همینجا هم مطرحه ...

مثلا یکیش از راسل هست (که واقعا متنش هم سریع کیش و مات میکنه :31: ) ، که البته اثبات نیست. فقط نقدیه به روش اثبات خدا. بر پایه ی رد خدا از دیدگاه استقرایی هست (که در ادامه حتما روش بحث میکنیم).

توضیح از ویکیپدیا ؛

راسل در مقاله‌ای تحت عنوان آیا خدایی هست؟، که به سفارش مجله ایلوستریتد در سال ۱۹۵۲ نوشت و هرگز منتشر نشد، چنین نوشت:
اگر من مدعی می‌شدم که در منظومه شمسی میان زمین و مریخ یک قوری چینی دور خورشید می‌گردد، هیچ کس قادر نبود مدعای مرا رد کند، مشروط به آنکه حواسم می‌بود که در ادامه بگویم این قوری آنقدر کوچک است که حتی با قوی‌ترین تلسکوپ‌ها هم قابل رویت نیست. اما اگر تا آنجا پیش می‌رفتم که می‌گفتم چون مدعای من ابطال ناپذیراست جایز نیست عقل بشر به آن شک کند، به حق به یاوه گویی متهم می‌شدم. با این حال، اگر وجود این قوری در کتب قدما تایید شده بود و آن را حقیقتی قدسی شمرده و هر یکشنبه در کلیسا درباره آن به وعظ می‌پرداختند و در مدارس آن را به ذهن کودکان فرو می‌کردند، تردید در وجود آن نشانه نامتعارف بودن تلقی می‌شد و شخص شکاک را در عصر روشنگری به نزد روانپزشک و در دوره پیش از آن به دادگاه تفتیش عقاید می‌فرستادند .



اگه به پست قبلی بنده عنایت بیشتری کنین میبینین که بنده هم نظرم بر همین بود که همه چیز در این عالم مخلوق خداست و شرور و بدیها هم جزء این همه چیز میشه. پس بنابراین در این مورد که بدی ها هم مخلوق خدا هستند و خدا به خاطر خلقت اونها، از ماهیت و کم و کیف این بدی ها کاملا آگاهی داره شکی نیست (حالا شما اسمش رو بذار توی ذات خدا)
ولی تاکید من روی اصالت وجودی خوبی هاست. به نظرم بهتره در همین ابتدای کار این سوال اساسی رو از شما بپرسم چون مطمئنا در ادامه محل اختلاف نظر خواهد شد:

آیا شما قائل به مطلق بودن خوبی ها و رذائل هستین؟ یا اینکه معتقدین خوبی ها و بدی ها نسبی هستند و در شرایط مختلف، میتونن متفاوت تفسیر بشن؟؟ (نظر من بر مطلق بودن صفات خیر و شر هستش)

نگران ادامه ی بحث هم نباشین. همه ی فرمایشات شما در ذهن من باقی میمونن. شما ابتدا این سوال رو پاسخ بفرمایین تا با همدیگه این بحث رو ادامه بدیم.

موفق باشین.
89/9/23
سوال مهمیه در این بحث. می تونه باعث نتیجه گیری های متفاوتی بشه.
ولی جواب من از دو دیگاه متفاوت مطرح میشه. یکیش از دیدگاه انسان هاست. با توجه به متفوت بودن شرایط اسنان ها ، خوبی و بدی به معنای مطلق اصلا بی معنی هست. و اینجا خوبی و بدی کاملا معنای نسبی داره.
ولی اگر خالق جهان رو در نظر بگیریم (دقت کنید که برداشت ها در مورد خدا هم متفاوته. من از خدایی حرف میزنم که برای بنده هاش خوب و بد رو تعیین کرده ، درواقع خدایی که در اسلام و باقی دین های بزرگ جهان مطرح شده) ، باید خوبی و بدی ها معنای مطلق پیدا کنه .
که منظور شما هم از دیدگاه دوم هست حتما . پس مشترکا معتقدیم که از دیدگاه خالق جهان خیر و شر معنایی مطلق و مشخص داره .

در خدمتون هستم :46:



به نظر تو كودكي كه با بيماري ايدز به دنيا مياد چه گناهي كرده؟تا حالا با كسايي بودي كه شب گرسنه خوابيدن؟چندتا دختر يا پسر دم بخت و ديدي كه به خاطر فقر نميتونن ازدواج كنن؟ميدوني سالانه چند نفر كه بيشترشون كودك خردسال هستن تو افريقا يا جاهاي ديگه از گرسنگي جون ميدن؟من نميگم خدا خوبه يا بد اين قضاوت رو به عهده خودتون و تفكرتون ميذارم من اينجا فقط يه سري چيزا رو ياد آوري ميكنم كه افرادي مثل FANOOS_AK كاملا فراموششون كردن احتمالا اشون خيلي نفسشون از جاي گرم درمياد كه اين چيزا رو نميتونه بفهمه
کیارش جان ، حرفی که من به FANOOS_AK همونجا گفتم که دو طرفست. قراره برای هممون صادق باشه. ایشون نفسش از جای گرم بلند بشه یا نشه . صحبت های شما واهی باشه یا نباشه اصلا مهم نیست. لطفا این عبارات رو بکار نبرید چون فقط و فقط و فقط بحث خراب میشه.
-------------------
حالا من هم صحبتی در مورد حرفهات میکنم ؛ ببین این چیزهایی که تو در نظر گرفتی کاملا درسته. به من بگی میگم بدنیا اومدن ما خودش ظلمه ! یعنی مطمئن باش برداشت من تند تر اشماست. ولی چیز دیگری رو هم باید در نظر بگیری. چند خط بالاتر حرف من در مورد نسبی بودن خوب و بد رو بخون. این ظلمی که شما و من داریم ازش حرف میزنیم معنای نسبی داره. یعنی این از دیدگاه انسان ظلمه .
ولی همونطور که FANOOS_AK گفتن ممکن برای خدا طلم محسوب نشه. اصلا شاید بقول ایشون این ظلمی که ما حرفشو میزنیم خودش ته محبت باشه ، فقط وقتی رفتیم اون دنیا حالیمون بشه.
حرف ایشون هم در جایگاه خودش درسته و حرف شما هم در جایگاه شما. بحثتون از یک منظر برابر نیست که بخوایم مقایسه کنیم.
اگر بخوایم از منظر انسانی (حرف شما) به قضیه نگاه کنیم ، با برداشتتون موافقم. در جواب FANOOS_AK (ایشون رو به توجه به منظر انسانی قضیه میکنم ) خداوند از ظرفیتی وجودی ما حتما با خبر هست ، یعنی میدونه که برای انسان که دید محدودتری نسبت به او داره بعضی مسائل دشوار هست و انسان کاملا در دنیا سختی هایی رو تحمل میکنه. ولی از سوی دیگه وعده میده که تحمل شما باعث میشه پاداشتون رو بگیرید. پس میخواد که دین دار باشیم.
این از نظر من انتظار درستی نیست ! مثلا من به یه عده رو بدون خواست خودشون بگم بیاید برید فلان جا. اونجا هم هزارتا سختی و بدبختی بکشن . بعد بهشون بگم سختی رو تحمل کنید برگشتید من میبرمتون یه جای توپ (بهشتِ خدا) . حالا به نظرتون چند نفر میان بگن چشم، حتما اینکارو میکنم ؟!
معلومه که بعیده. این عده حتی اون جای توپ رو ندیدن که دلشون خوش باشه. حتی به گفته خود خدا براشون قابل درک نیست. که بدتر میشه اوضاع !






ممنون از لطفتون!:20:
خیلی دوست دارم ببینم عکس العمل محمد حسین نسبت به این جمله ی کیارش چیه!:46:
مثل همیشه میگم ، هر دو طرف یک اشتباه رو مرتکب شدید. حرف ایشون هم درست نبوده. من به خودشون هم گفتم بالا :46:


برهان نظم يك برهان از روي استدلال برهان خلف بوده و از روش عقلي است و تنها برهاني كه براي ردش ارائه شده برهان شر است كه خود اين برهان شر بارها نقض شده بنده و اگر دوست داشته باشيد نقض برهان شر رو قرار ميدم :20:
برهاني كه در چندين پست پيش آقا سعيد فرمودند كه توسط هفت براي اثبات خدا ارائه خواهد شدهم فقط از اين حيث اثبات قطعي است كه از راه اثبات مستقيم به خدا ميرسد پس خدا اثبات شده و فقط اثبات مستقيم نشده :20:
[/]

در مورد نظم فک کنم صحبت کردیم ... اصلا یکی از ضعیفترین اثبات هاست ... اصلا اثبات نیست :31:

شر رو هم بحث من و davy jones تقریبا همین بحثه. و اتفاقا به نظر من استدلال قوی هست که البته میشه با برداشتن فروضی اون رو رد کرد. اونم اینه که خداوند فقط مهربان رحیم نیست ، بلکه ذات شر هم در او هست . که ادیان هم به سادگی این رو قبول نمی کنن.

saeeddz
15-12-2010, 04:17
به زودی وارد بحثا میشم:46:
چند وقتیه سرم خیلی شلوغه...
دوستان چیزی به پست اول اضافه نمیشه و به نظرم من دو طرف خودشون به اندازه ای درک دارن که به نتایج مورد نظر برسن
مرز بندی در مورد فلسفه نمیشه قائل شد
وقتی من یا یه نفر دیگه میاد در مورد خدا صحبت میکنه که بیشتر افراد که شاید حتی بی دین هم باشن بهش اعتقاد دارن
خب دیگه من چه مرزی بزارم؟!!!
ولی خب دو طرفم درست میگن و...
محمد جان هم تحریکی و احاطه ای رو من یا مدیریت این قسمت(کارین) نداره
پست اول اشاره کردم به وضوح که تخریب و جنجال باید کنار گذاشته بشه...
دیگه موردی نیست
بازم میگم دو طرف از نظر من این درک رو دارن که درست تر ها رو بدوندر نظر گرفتن عقیده شخصی و بدون تعصب بپذیرن

davy jones
15-12-2010, 21:41
سوال مهمیه در این بحث. می تونه باعث نتیجه گیری های متفاوتی بشه.
ولی جواب من از دو دیگاه متفاوت مطرح میشه. یکیش از دیدگاه انسان هاست. با توجه به متفوت بودن شرایط اسنان ها ، خوبی و بدی به معنای مطلق اصلا بی معنی هست. و اینجا خوبی و بدی کاملا معنای نسبی داره.
ولی اگر خالق جهان رو در نظر بگیریم (دقت کنید که برداشت ها در مورد خدا هم متفاوته. من از خدایی حرف میزنم که برای بنده هاش خوب و بد رو تعیین کرده ، درواقع خدایی که در اسلام و باقی دین های بزرگ جهان مطرح شده) ، باید خوبی و بدی ها معنای مطلق پیدا کنه .
که منظور شما هم از دیدگاه دوم هست حتما . پس مشترکا معتقدیم که از دیدگاه خالق جهان خیر و شر معنایی مطلق و مشخص داره .

در خدمتون هستم :46:

نه دیگه ... نشد ... محافظه کارانه جواب نده .

اگه شرایط انسان، باعث تفسیر نسبی او از خوبی ها و بدی ها در شرایط متفاوت بشه، این ضعف دیدگاه و یا ضعف نفس آدمی رو میرسونه که میخواد اعمال و افکارش رو در هر مقطعی بنا به شرایط اون مقطع مشروعیت ببخشه. وگرنه مگه میشه چیزی در این عالم از طرف خالق اون چیز، مطلق خلق شده باشه، ولی بشه اون رو از دیدگاه خودمون گاهی مطلق و گاهی نسبی در نظر گرفت؟؟


شر رو هم بحث من و davy jones تقریبا همین بحثه. و اتفاقا به نظر من استدلال قوی هست که البته میشه با برداشتن فروضی اون رو رد کرد. اونم اینه که خداوند فقط مهربان رحیم نیست ، بلکه ذات شر هم در او هست . که ادیان هم به سادگی این رو قبول نمی کنن.

خیلی سپاسگذارم از اینهمه صراحت لهجه ی حضرتعالی:31: یعنی از همین الان معلومه که بنده دارم گل لگد میکنم دیگه:31: دست آخر میخوای بگی که این استدلال از اول کشک بوده؟ هان؟
اگه از همین اول کار، مبنای فکریت رو بر قانع نشدن به هر قیمتی گذاشتی، بگو که خودمونو خسته نکنیم

موفق باشین.
89/9/24

bushido
16-12-2010, 21:01
خوب برهان نظم رو که قبول ندارید یک برهان جدید میارم اول بفهمیمش بعد ردش کنیم!
محمد جانم لطفا خودشون رو روی این بحثا متمرکز کنن چون این بحثا نیاز به تمرکز داره خود ما هستیم که باید یا اثبات رو بپذیریم یا ردشون رو بسیار پیچیدست

موجودات یا وجودشون از خودشونه یا اینکه وجودشون رو از جایی دیگه آوردن
تسلسل علت ها هم محاله, یعنی اینکه موجودی وجودش رو از موجود دیگه ای گرفته باشه و اون موجود هم وجودش رو از موجود دیگه و این تا بینهایت ادامه پیدا کنه
با توجه به این دو مقدمه باید گفت که در عالم وقتی موجوداتی رو می بینیم که وجودشون از خودشون نیست به این معنا که بود یا نبودشون مساویست و ممکنه یه لحظه باشن و لحظه دیگه ای نباشن پی می بریم که این موجودات باید وجودشون رو از جایی دیگه آورده باشن
از جایی که دیگه خودش نیازمند به موجود شدن از طریق موجود دیگه ای نباشه. که به ان اصطلاحاً واجب الوجود می گن یعنی موجودی که وجودش از خودشه .

Dr.FANOOS
16-12-2010, 21:14
در مورد این استدلال ابن سینا؛ آدم می خواد اینو بفهمه کم کمش باید 10 بار بخونه. من هم دیدم با این متن نمی تونم کاملا منظورش رو متوجه بشم . یک متن دیگه ای رو خوندم که برام بیشتر تبیین کرد . من با توجه به اثبات های دیگه ای که خوندم به نظرم ابن سینا کاملا روان تر و سلیس تر گفته.
مطمئنا وقتی متن ساده ی ابن سینا برای شما قابل قبول نیست پس متون دیگر هم که توسط فیلسوفان دیگر مطرح شده به مراتب سخت تر هست و و البته قابل رد تر!!!
در مورد صحبت های راسل (که قرار بود کیش و مات کنه:31:) باید بگم که . احتمالا منظور راسل رو خوب متوجه نشدید. راسل اینجا نیومده بگه که خدایی وجود نداره.بلکه یک انتقاد خیلی ظریف کرده نسبت به اعتقادات و اصولی که ما مبنای زندگی-مون قرار دادیم.
یعنی می گه (به قول کیارش) اگر از بچگی بهت گفتن این قرمزه و توی کتابهات نوشتن این رنگه قرمزه تا آخر عمرت قرمز قبول می کنی!!! در واقع عوام انسان ها بدون تحقیق اصول دین رو پذیرفتند(مشکل اکثر مسلمانان مخصوصا شیعه ها همین هست! به خاطر همینه که در بحث کردن با سنی ها به مشکل می خورند)
ولی من نمی تونم طلوع خورشید رو ببینم و بگم خدا وجود نداره ...آفرینش رو ببینم رو بگم وجود خدا در هاله ای از ابهام هست!!
اعتقاد داشتن به براهین مختلف که بماند!

ه من بگی میگم بدنیا اومدن ما خودش ظلمه ! به نظر من دیدگاه منفی-ی نسبت به دنیا دارید.
اگر چه در اعتقادات دین اسلام اومده که به دنیا دل نبندید اما دنیا به نظر من قشنگ تر از اونی هست که فکر می کنیم و گرنه انقدر کشته مرده نداشت!:31: هم غمش قشنگه هم خنده اش!! اگر غم نبود که شادی تعریف نشده بود. البته دنیا از کلمه ی "دون" می یاد و به معنی پست و فرومایه هست! و گرنه جای زیاد بدی نیست:31: اگر هم این حرفا رو می زنم نفسم از جای گرم بلند نمی شه مثل خیلیای دیگه عزیز از دست داده ام و نزدیک ترین فرد زندگی-م به بیماری صعب العلاج مبتلا شده. غمش رو دیدم خنده اش رو دیدم.
و هیچ چیز جز زیبایی ندیدم((جمله حضرت زینب(س) در خطبه های بعد از ماجرای عاشورا!!))


این از نظر من انتظار درستی نیست ! مثلا من به یه عده رو بدون خواست خودشون بگم بیاید برید فلان جا. اونجا هم هزارتا سختی و بدبختی بکشن . بعد بهشون بگم سختی رو تحمل کنید برگشتید من میبرمتون یه جای توپ (بهشتِ خدا) . حالا به نظرتون چند نفر میان بگن چشم، حتما اینکارو میکنم ؟!
سلسله ی موی دوست حلقه ی دام بلاست/////هرکه در این حلقه نیست،فارغ ازین ماجراست

معلومه که بعیده. این عده حتی اون جای توپ رو ندیدن که دلشون خوش باشه. حتی به گفته خود خدا براشون قابل درک نیست. که بدتر میشه اوضاع ! 100 درصد....این دیگه به مراتب ایمانی هر فرد بستگی داره....باید در میدان بود تا با سختی مبارزه کرد.خارج از میدان بودن که نمی توان مبارزه کرد.
منظورم از میدان همون ایمان هست!
"ان مع العسر یسرا...."
این وعده ی خود خداوند هست که همانا پس از هر سختی ، آسانی است!!!

Hasan.M
17-12-2010, 14:14
در مورد نظم فک کنم صحبت کردیم ... اصلا یکی از ضعیفترین اثبات هاست ... اصلا اثبات نیست [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif

شر رو هم بحث من و davy jones تقریبا همین بحثه. و اتفاقا به نظر من استدلال قوی هست که البته میشه با برداشتن فروضی اون رو رد کرد. اونم اینه که خداوند فقط مهربان رحیم نیست ، بلکه ذات شر هم در او هست . که ادیان هم به سادگی این رو قبول نمی کنن.
چه استدلالي زيبايي ارائه داديد واقعا لذت بردم :20:

Dr.FANOOS
17-12-2010, 17:03
چه استدلالي زيبايي ارائه داديد واقعا لذت بردم :20:
در این رابطه داستان جالبی وجود داره که در راستای همین موضوع هست.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

استاد دانشگاه با این سوال " آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟" شاگردانش را به چالش ذهنی کشاند :

آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟

- شاگردی با قاطعیت پاسخ داد : بله او خلق کرد.

- استاد گفت : اگر خدا همه چیز را خلق کرد, پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمایانگر ماست , خدا نیز شیطان است.

شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه و خرافه ای بیش نیست.

- شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت : استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟

- استاد پاسخ داد : البته.

- شاگرد ایستاد و پرسید : استاد, سرما وجود دارد؟؟

- استاد پاسخ داد : این چه سوالی است البته که وجود دارد. آیا تا کنون حسش نکرده ای؟

- شاگرد گفت: در واقع آقا, سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن گرماست،در واقع سرما وجود ندارد. این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد.

- شاگرد ادامه داد : استاد تاریکی وجود دارد؟

- استاد پاسخ داد: البته که وجود دارد.

- شاگرد گفت : دوباره اشتباه کردید آقا! تاریکی هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزی است که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان ، تاریکی واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد.

- در آخر شاگرد از استاد پرسید : آقا, شیطان وجود دارد؟؟

- استاد که زیاد مطمئن نبود پاسخ داد : البته همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز می بینیم. او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او در جنایتها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینها نمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست.

- و آن شاگرد پاسخ داد : شیطان وجود ندارد آقا . یا حداقل در نوع خود وجود ندارد . شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست . درست مثل تاریکی و سرما . کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد . خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریکی که در نبود نور می آید.

آن مرد جوان آلبرت انیشتین بود...

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
البته ما به خاطر همون عقاید مذهبی که داریم و داستان هایی که وجود دارد بر این اعتقاد هستیم که شیطان موجود خاطی-ی است که از بارگاه خداوند اخراج شده و به گمراه کردن بندگان خداوند می پردازد.
در آیه از قرآن هم وجود دارد که خداوند می فرماید:
"و مکرو مکر الله و الله خیر الماکرین..."


و در واقع می گه اگر قرار باشه حیله مکر کسی بورزه خداوند از همه ی حیله گر ها حرفه ای تر هست!!!

+

دیروز داستان جالبی رو خوندم که با بحث قبلی هم راستا بود .در مورد همون گرفتاری هایی که انسان ها دارند و چرا خداوند این گرفتاری ها را به بنده اش می دهد؟!!

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت در بین کار گفت و گوی جالبی بین آنها درگرفت.
آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردندوقتی به موضوع خدا رسید
آرایشگرگفت:من باور نمی کنم که خدا وجود دارد.
مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟
آرایشگر جواب داد: کافیست به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد؟ شما به من بگو اگر خدا وجود داشت این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا میشد؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجی وجود داشت؟ نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این همه درد و رنج و جود داشته باشد.
مشتری لحظه ای فکر کرد اما جوابی نداد چون نمی خواست جر و بحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. به محض اینکه از مغازه بیرون آمد مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده ظاهرش کثیف و به هم ریخته بود.
مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت:میدونی چیه! به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.
آرایشگر گفت: چرا چنین حرفی میزنی؟ من اینجا هستم من آرایشگرم. همین الان موهای تو را کوتاه کردم.
مشتری با اعتراض گفت: نه آرایشگرها وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هیچکس مثل مردی که بیرون است با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد.
آرایشگر گفت: نه بابا! آرایشگرها وجود دارند موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمیکنند.
مشتری تاکید کرد: دقیقا نکته همین است. خدا وجود دارد فقط مردم به او مراجعه نمیکنند و دنبالش نمی گردند.
برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد . .

nicholas206
17-12-2010, 22:01
دوستان دستتون درد نکنه. من تازه امشب به بحث وارد شدم و 4-5 صفحه ای از اول بحث رو خوندم اما راستش یکم خسته شدم
در مورد دوتا داستان دوست عزیز FANOOS_AK ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) نظر من اینه که با قصه و داستان نمیشه چیزیو اثبات کرد، خدا اصلا شباهتی به آرایشگر نداره، به فرض که خدایی یکتا و با قدرتی بی انتها و رحمانیتی بی وصف رو بپذیریم میتونه تموم آدمارو جوری بسازه که برن آرایش!! یا اصلا خودشون آرایشگر بشن!! یا توی اون یکی داستان خدای قادر میتونه باید بتونه تمام تاریکی هارو ازبین ببره.
در ضمن من تا اونجایی که مطالبتون رو خوندم از طرز تفکر شما و saeeddz ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) واقعا لذت بردم. چون واقعا به دنبال حقیقت هستید و ابدا قصد ندارید که نظر خودتون رو تحمیل یا حتی برای بقیه اثبات کنید. و این شرط اول رسیدن به حقیقته

Mohammad Hosseyn
17-12-2010, 23:40
نه دیگه ... نشد ... محافظه کارانه جواب نده .

اگه شرایط انسان، باعث تفسیر نسبی او از خوبی ها و بدی ها در شرایط متفاوت بشه، این ضعف دیدگاه و یا ضعف نفس آدمی رو میرسونه که میخواد اعمال و افکارش رو در هر مقطعی بنا به شرایط اون مقطع مشروعیت ببخشه. وگرنه مگه میشه چیزی در این عالم از طرف خالق اون چیز، مطلق خلق شده باشه، ولی بشه اون رو از دیدگاه خودمون گاهی مطلق و گاهی نسبی در نظر گرفت؟؟


خیلی سپاسگذارم از اینهمه صراحت لهجه ی حضرتعالی:31: یعنی از همین الان معلومه که بنده دارم گل لگد میکنم دیگه:31: دست آخر میخوای بگی که این استدلال از اول کشک بوده؟ هان؟
اگه از همین اول کار، مبنای فکریت رو بر قانع نشدن به هر قیمتی گذاشتی، بگو که خودمونو خسته نکنیم

موفق باشین.
89/9/24

1.
محافظه کارانه نیست ...منو شما که از درون اسنان خبر نداریم که بگیم بخاطر ضعف نفسه یا هر چیز دیگه ای . انسان همینجوریه که هست. چرا هست خدا می دونه .

اصلا شما میخوای راجع به خدا با هم بحث کنیم ، پس اینجوری در نظر بگیر که خوبی و بدی مطلقه . وگرنه اونجوری واسه خودش بحث داره . :46:

2.
نه دوست من . من وقتی حرف میزنم ، بر اساس اندیشه ام تا همون لحظه هست. منم گفتم داریم راجعش بهش بحث میکنیم. اون حرف رو هم خطاب به دوست دیگری زدم . جایی باید بحث کنیم که اصول اندیشمون به هم تطابق نداشته باشه. مثلا همون مطلق بودن خوبی و بدی. اگه جوابامون مختلف بود باید بحث متوقف میشد.



خوب برهان نظم رو که قبول ندارید یک برهان جدید میارم اول بفهمیمش بعد ردش کنیم!
محمد جانم لطفا خودشون رو روی این بحثا متمرکز کنن چون این بحثا نیاز به تمرکز داره خود ما هستیم که باید یا اثبات رو بپذیریم یا ردشون رو بسیار پیچیدست

موجودات یا وجودشون از خودشونه یا اینکه وجودشون رو از جایی دیگه آوردن
تسلسل علت ها هم محاله, یعنی اینکه موجودی وجودش رو از موجود دیگه ای گرفته باشه و اون موجود هم وجودش رو از موجود دیگه و این تا بینهایت ادامه پیدا کنه
با توجه به این دو مقدمه باید گفت که در عالم وقتی موجوداتی رو می بینیم که وجودشون از خودشون نیست به این معنا که بود یا نبودشون مساویست و ممکنه یه لحظه باشن و لحظه دیگه ای نباشن پی می بریم که این موجودات باید وجودشون رو از جایی دیگه آورده باشن
از جایی که دیگه خودش نیازمند به موجود شدن از طریق موجود دیگه ای نباشه. که به ان اصطلاحاً واجب الوجود می گن یعنی موجودی که وجودش از خودشه .
مشکل در فروض شما می بینم.اینکه تسلسل علت ها محاله ...
این از اصول منطقه فک کنم . درست. ولی از اصول جهان که نیست ؟!!
از کجا معلوم که جهان هم همونطوری باشه که منو شما تعیین میکنیم (در اصول اولیه) .
و این مشکل اساسی همین استدلاله از نظر من.


من با توجه به اثبات های دیگه ای که خوندم به نظرم ابن سینا کاملا روان تر و سلیس تر گفته.
مطمئنا وقتی متن ساده ی ابن سینا برای شما قابل قبول نیست پس متون دیگر هم که توسط فیلسوفان دیگر مطرح شده به مراتب سخت تر هست و و البته قابل رد تر!!!
در مورد صحبت های راسل (که قرار بود کیش و مات کنه:31:) باید بگم که . احتمالا منظور راسل رو خوب متوجه نشدید. راسل اینجا نیومده بگه که خدایی وجود نداره.بلکه یک انتقاد خیلی ظریف کرده نسبت به اعتقادات و اصولی که ما مبنای زندگی-مون قرار دادیم.
یعنی می گه (به قول کیارش) اگر از بچگی بهت گفتن این قرمزه و توی کتابهات نوشتن این رنگه قرمزه تا آخر عمرت قرمز قبول می کنی!!! در واقع عوام انسان ها بدون تحقیق اصول دین رو پذیرفتند(مشکل اکثر مسلمانان مخصوصا شیعه ها همین هست! به خاطر همینه که در بحث کردن با سنی ها به مشکل می خورند)
ولی من نمی تونم طلوع خورشید رو ببینم و بگم خدا وجود نداره ...آفرینش رو ببینم رو بگم وجود خدا در هاله ای از ابهام هست!!
اعتقاد داشتن به براهین مختلف که بماند!
به نظر من دیدگاه منفی-ی نسبت به دنیا دارید.
اگر چه در اعتقادات دین اسلام اومده که به دنیا دل نبندید اما دنیا به نظر من قشنگ تر از اونی هست که فکر می کنیم و گرنه انقدر کشته مرده نداشت!:31: هم غمش قشنگه هم خنده اش!! اگر غم نبود که شادی تعریف نشده بود. البته دنیا از کلمه ی "دون" می یاد و به معنی پست و فرومایه هست! و گرنه جای زیاد بدی نیست:31: اگر هم این حرفا رو می زنم نفسم از جای گرم بلند نمی شه مثل خیلیای دیگه عزیز از دست داده ام و نزدیک ترین فرد زندگی-م به بیماری صعب العلاج مبتلا شده. غمش رو دیدم خنده اش رو دیدم.
و هیچ چیز جز زیبایی ندیدم((جمله حضرت زینب(س) در خطبه های بعد از ماجرای عاشورا!!))



سلسله ی موی دوست حلقه ی دام بلاست/////هرکه در این حلقه نیست،فارغ ازین ماجراست

100 درصد....این دیگه به مراتب ایمانی هر فرد بستگی داره....باید در میدان بود تا با سختی مبارزه کرد.خارج از میدان بودن که نمی توان مبارزه کرد.
منظورم از میدان همون ایمان هست!
"ان مع العسر یسرا...."
این وعده ی خود خداوند هست که همانا پس از هر سختی ، آسانی است!!!

1.
دیگه من سعی کردم طوری در مورد اندیشه ابن سینا حرفمو رو بزنم . قابل رد ترش رو بعد از مطرح کردنش بیان کنید.

2.
در مورد راسل من این جمله رو بعدش نوشتم :


مثلا یکیش از راسل هست (که واقعا متنش هم سریع کیش و مات میکنه :31: ) ، که البته اثبات نیست. فقط نقدیه به روش اثبات خدا. بر پایه ی رد خدا از دیدگاه استقرایی هست (که در ادامه حتما روش بحث میکنیم).

و البته کاملا هم حرف شما درست نیست. اون قسمتی که آبی رنگ کردم رو توجه نکردید .
میخواد بگه برهان های اثبات خدا همشون یک ایراد برشون وارده که در مورد چیزی حرف میزنن که قابل درک برای انسان نیست (استعاره رو مشاهده گرفته). بخاطر همین میگم بر پایه رد خداوند با استفاده از استقرا هست.
شما فقط اون قسمت انتهاییش رو خوندید که نقد بر نوع عقیده بود.
این جمله از بخضی دیگر از ویکی پدیا در معرفی نظر راسل :

برخی فلاسفه خداناباور چون برتراند راسل ارائه برهان در اثبات عدم وجود خدا را اصولآ ناممکن دانستند، و اشیای موهومی را مثال آوردند که رد کردنشان ممکن نیست، اما این ردناپذیری باعث نمی‌شود که باور به وجودشان موجه باشد. راسل در مقام تمثیل از اصطلاح قوری چای سماوی بهره جست.

و این نظر راسل کمک کرده به خداناوران که بسطش بدن و ... .


3.
همونطور که گفتم دید ما از خوبی ها و بدی ها نسبیه .
من هم نگفتم که سراسر دنیا زشته ، ظلمه یا ... . وگرنه ما هم از خیلی جاهای دنیا خوشمون اومده.

اصلا به نظر من این بحث بی فایدست . چون همونجوری که گفتم به davy jones اگه اصول پایه ای افراد فرق کنه بحث باید متوقف بشه تا روی اصول بحث بشه. وگرنه فقط داریم فکمون (انگشتامون) رو درد میاریم.

4.
آقا تکلیف ما چیه سلسله موی دوست رو ندیدیم ؟!!! :31:
دوست من به سوال من جواب بده . میگم آیا انتظار من از اون افرادی که همچین حرفایی بهشون زدم و در همچین شرایطی قرارشون دادم بجا بوده یا نبوده ؟؟؟ فرظ کن اگه اونا سلسله موی دوست رو میدیدن هم بلاکش میشدن. حالا ندیدن تکلیفشون چیه ؟


چه استدلالي زيبايي ارائه داديد واقعا لذت بردم :20:

جالبه شما چی رو میگید زیبا ؟؟!! چون من استدلالی نیاوردم . مشخصا نظر شخصی رو گفتم .
حالا چون تشنه استدلالی نمونش رو میارم.نه بزار به روش سقراط عمل کنیم ... سوال ؛

اگر یک لاتاری کاملا شانسی وجود داشته باشه که شانس برنده شدنش برای هر فرد یک در یک میلیارد باشه . یا هر عدد کوچکتری. آیا برنده شدن شما در این لاتاری نشان دهنده تقلب کردن شما یا دست داشتن کسی این میان است ؟

حالا جهان به این صورت در اومده . فرض هم معنای نظم مطلق باشه (که نیست). با این حال هم نظم داشتن جهان می تونه یکی از بینهایت شانس جهان باشه. نظم جهان مستلزم داشتن خالق نیست.
به نظر شخص بنده اینگونه استدلال های ساده ، که همشان در واقع ممکن الوجود بودن خدا رو میگن نه واجب الوجود ، بسیار ناکارآمد هستند. مال اون زمانیه که هنوز اینقدر فلسفه عقب افتاده بود که با تمثیل و این داستنا پیش می رفت. امروزه بکار بردن این جور استدلال های ، اونم بعنوان قوی ترین به نظر من کار عجیبیه.



در این رابطه داستان جالبی وجود داره که در راستای همین موضوع هست.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

استاد دانشگاه با این سوال " آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟" شاگردانش را به چالش ذهنی کشاند :

آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟

- شاگردی با قاطعیت پاسخ داد : بله او خلق کرد.

- استاد گفت : اگر خدا همه چیز را خلق کرد, پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمایانگر ماست , خدا نیز شیطان است.

شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه و خرافه ای بیش نیست.

- شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت : استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟

- استاد پاسخ داد : البته.

- شاگرد ایستاد و پرسید : استاد, سرما وجود دارد؟؟

- استاد پاسخ داد : این چه سوالی است البته که وجود دارد. آیا تا کنون حسش نکرده ای؟

- شاگرد گفت: در واقع آقا, سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن گرماست،در واقع سرما وجود ندارد. این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد.

- شاگرد ادامه داد : استاد تاریکی وجود دارد؟

- استاد پاسخ داد: البته که وجود دارد.

- شاگرد گفت : دوباره اشتباه کردید آقا! تاریکی هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزی است که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان ، تاریکی واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد.

- در آخر شاگرد از استاد پرسید : آقا, شیطان وجود دارد؟؟

- استاد که زیاد مطمئن نبود پاسخ داد : البته همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز می بینیم. او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او در جنایتها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینها نمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست.

- و آن شاگرد پاسخ داد : شیطان وجود ندارد آقا . یا حداقل در نوع خود وجود ندارد . شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست . درست مثل تاریکی و سرما . کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد . خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریکی که در نبود نور می آید.

آن مرد جوان آلبرت انیشتین بود...

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
البته ما به خاطر همون عقاید مذهبی که داریم و داستان هایی که وجود دارد بر این اعتقاد هستیم که شیطان موجود خاطی-ی است که از بارگاه خداوند اخراج شده و به گمراه کردن بندگان خداوند می پردازد.
در آیه از قرآن هم وجود دارد که خداوند می فرماید:
"و مکرو مکر الله و الله خیر الماکرین..."


و در واقع می گه اگر قرار باشه حیله مکر کسی بورزه خداوند از همه ی حیله گر ها حرفه ای تر هست!!!

+

دیروز داستان جالبی رو خوندم که با بحث قبلی هم راستا بود .در مورد همون گرفتاری هایی که انسان ها دارند و چرا خداوند این گرفتاری ها را به بنده اش می دهد؟!!

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت در بین کار گفت و گوی جالبی بین آنها درگرفت.
آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردندوقتی به موضوع خدا رسید
آرایشگرگفت:من باور نمی کنم که خدا وجود دارد.
مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟
آرایشگر جواب داد: کافیست به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد؟ شما به من بگو اگر خدا وجود داشت این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا میشد؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجی وجود داشت؟ نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این همه درد و رنج و جود داشته باشد.
مشتری لحظه ای فکر کرد اما جوابی نداد چون نمی خواست جر و بحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. به محض اینکه از مغازه بیرون آمد مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده ظاهرش کثیف و به هم ریخته بود.
مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت:میدونی چیه! به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.
آرایشگر گفت: چرا چنین حرفی میزنی؟ من اینجا هستم من آرایشگرم. همین الان موهای تو را کوتاه کردم.
مشتری با اعتراض گفت: نه آرایشگرها وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هیچکس مثل مردی که بیرون است با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد.
آرایشگر گفت: نه بابا! آرایشگرها وجود دارند موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمیکنند.
مشتری تاکید کرد: دقیقا نکته همین است. خدا وجود دارد فقط مردم به او مراجعه نمیکنند و دنبالش نمی گردند.
برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد . .

داستان اول رو همون اول بحثم جوابی بهش دادم که اینجا مطرح نشه که شما مطرح کردید .

این نقل من :

بزارید صراحتا با این نوع برداشت که شر و بدی ، نبود خوبی هست مخالفت کنم . اشکالی که در این استدلال هست اینه که ما داریم در مورد خالق جهان صحبت می کنیم . نه در مورد ویژگی های جهان. در اون پست ها هم گفتم ، این نوع استدلال رو با مثال هایی مثل نور و تاریکی شناختم. گفته میشه اون چیزی که وجود داره نور هست و نبودش میشه تاریکی . ولی مثال مشکل اساسی داره از نظر من .
مثلا خالق جهان می تونست تاریکی رو طور دیگری هم در بیاره. مثلا تاریکی رنگ نارنجی باشه ! یا هر چیز دیگه ای. این نشون میده خدا بر آنچه که خوبی نیست هم تسلط داره و در واقع خدا باید اونو خلق کنه . نه اینکه صرفا بعد از خلق خوبی ،متضادش بشه بدی.

از این پست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

قصه دوم هم بر میگرده به مسائل اعتقادی ... در همین نوشته گفتم که تکلیف اونهایی که محضر خدا رو درک نکردن چیه و ... . اگر اینگونه بحث ها رو پیگیری نکنیم فکر کنم کمک کردیم به تاپیک :46:

Dr.FANOOS
18-12-2010, 00:24
نظر من اینه که با قصه و داستان نمیشه چیزیو اثبات کرد، خدا اصلا شباهتی به آرایشگر نداره، به فرض که خدایی یکتا و با قدرتی بی انتها و رحمانیتی بی وصف رو بپذیریم میتونه تموم آدمارو جوری بسازه که برن آرایش!! یا اصلا خودشون آرایشگر بشن!! یا توی اون یکی داستان خدای قادر میتونه باید بتونه تمام تاریکی هارو ازبین ببره.
داستان اولی که واقعی هست!
داستان دومی هم می تونه واقعی باشه . در واقع مشتری از طریق برهان خلف اومده آرایشگر رو متقاعد کرده و گرنه هدف تشبیه کردن خدا به چیزی نبوده!!

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


2.
در مورد راسل من این جمله رو بعدش نوشتم :
من بیشتر این جملتون رو توجه کردم:

که البته اثبات نیست. فقط نقدیه به روش اثبات خدا. بر پایه ی رد خدا از دیدگاه استقرایی هست[/QUOTE]

[QUOTE]
اصلا به نظر من این بحث بی فایدست . چون همونجوری که گفتم به davy jones اگه اصول پایه ای افراد فرق کنه بحث باید متوقف بشه تا روی اصول بحث بشه. وگرنه فقط داریم فکمون (انگشتامون) رو درد میاریم.
بی فایده نیست.
در مورد اثبات وجودی خدا من اگر اشتباه نکنم پارسال تابستون با چند تا از دوستانم که کاملا از نظر مذهبی هم فکر بودیم بحث کوتاهی شکل گرفت و چون همه چیزایی که اون می دونست من می دونستم و قبول داشتم و بالعکس.بحث به این جا رسید ما چرا توی قرن 21 داریم در این مورد صحبت می کنیم.
من هم تا قبل اینکه اینت تاپیک بیام فکر نمی کردم همچین موضوعی شکل بگیره اما با این موضوع افکار دیگه رو دیدم و متوجه شدم تفکر های دیگه هم زنده هستند.
شنیدن حرف های تفکرات دیگه بی فایده نیست.اگر چه base فکری افراد متفاوت است که این امر فقط کار رو سخت می کنه!!


4.
آقا تکلیف ما چیه سلسله موی دوست رو ندیدیم ؟!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یار بی پرده از درو دیـــــوار/////در تجلی است یا اوالابصار



دوست من به سوال من جواب بده . میگم آیا انتظار من از اون افرادی که همچین حرفایی بهشون زدم و در همچین شرایطی قرارشون دادم بجا بوده یا نبوده ؟؟؟ فرظ کن اگه اونا سلسله موی دوست رو میدیدن هم بلاکش میشدن. حالا ندیدن تکلیفشون چیه ؟
تاگور یه شعر بسیار زیبایی داره که می گه:
« خدا
نه برای خورشید
و نه برای زمین ،
بلکه برای گلهایی که برایمان می فرستد
چشم به راه پاسخ است...»

بعدش می گه:

« خدا به انسان می گوید :
" شفایت می دهم
چرا که آسیبت می رسانم ...
دوستت دارم چرا که مکافاتت می کنم ... " »

جواب سوالتون سخته.چون برمی گرده به حکمت خداوند.و همونطور که می دونی کسی تا به حال سر از این حکمت در نیورده.
من با توجه به اعتقادات خودم گفتم ما باید در برابر مشکلات به این شکل عمل کنیم.خداوند هم حجت را بر انسان تمام کرده.
عقل داده که انسان فکر کنه و راه درست رو انتخاب کنه انسان نمی تونه عذری بیاره.
تکلیف اونایی هم که سلسله ی موی دوست رو ندیدن با کرام الکاتبینه!!!:31:

داستان اول رو همون اول بحثم جوابی بهش دادم که اینجا مطرح نشه که شما مطرح کردید .

من هم که درپایان داستان گفتم که با این داستان موافق نیستم چون شر و بدی دو چیز جدا از هم هست.فقط خواستم به تفکر آلبرت انیشتین اشاره کنم.

قصه دوم هم بر میگرده به مسائل اعتقادی ... در همین نوشته گفتم که تکلیف اونهایی که محضر خدا رو درک نکردن چیه و
من این رو از یکی از معلمان دینی دوران دبیرستانم شنیدم که خدا از اون آفریقایی که توی چادر زندگی می کنه از هیچی خبردار نیست انتظار نداره!!!کسی که اصلا نمی دونه دین چیه خدا چیه ....این افراد هنور که هنوزه وجود دارن.مثلا یه عکسی دیدم توی یکی از جنگل های آفریقا یه تعدادیشون به هلی کوپتر داشتن حمله می کردن:31:
خب معلومه تکلیف اینها چیه.خدا از این ها انتظار نداره.حتی در روایتی منقول از آقای دانشمند هست که امام زمان می فرمایند من از شیعه هام انتظار دارم نه از یهودی و مسیحی و ....
این حرف هایی هم که من زدم برمی گرده به کسایی که از خدا بویی بردن.

اگر اینگونه بحث ها رو پیگیری نکنیم فکر کنم کمک کردیم به تاپیک
نمی دونم:13: اما فکر نکنم ضرری داشته باشه!

davy jones
19-12-2010, 10:32
1.
محافظه کارانه نیست ...منو شما که از درون اسنان خبر نداریم که بگیم بخاطر ضعف نفسه یا هر چیز دیگه ای . انسان همینجوریه که هست. چرا هست خدا می دونه .

اصلا شما میخوای راجع به خدا با هم بحث کنیم ، پس اینجوری در نظر بگیر که خوبی و بدی مطلقه . وگرنه اونجوری واسه خودش بحث داره . :46:

2.
نه دوست من . من وقتی حرف میزنم ، بر اساس اندیشه ام تا همون لحظه هست. منم گفتم داریم راجعش بهش بحث میکنیم. اون حرف رو هم خطاب به دوست دیگری زدم . جایی باید بحث کنیم که اصول اندیشمون به هم تطابق نداشته باشه. مثلا همون مطلق بودن خوبی و بدی. اگه جوابامون مختلف بود باید بحث متوقف میشد.

گرچه هنوز با این طرز فکر شما در مورد درون انسانها و اینکه شما از طرف همه ی انسانها میگین انسان همین جوریه که هست مشکل دارم و این مشکل هم مشکلی اساسی است ولی به خاطر عقیم نموندن بحث، بیشتر از این روی این قسمت تمرکز نمیکنیم. (اگه خواستین بعدا یه زمانی در مورد همین با هم بحث کنیم)



بزارید صراحتا با این نوع برداشت که شر و بدی ، نبود خوبی هست مخالفت کنم . اشکالی که در این استدلال هست اینه که ما داریم در مورد خالق جهان صحبت می کنیم . نه در مورد ویژگی های جهان. در اون پست ها هم گفتم ، این نوع استدلال رو با مثال هایی مثل نور و تاریکی شناختم. گفته میشه اون چیزی که وجود داره نور هست و نبودش میشه تاریکی . ولی مثال مشکل اساسی داره از نظر من .
مثلا خالق جهان می تونست تاریکی رو طور دیگری هم در بیاره. مثلا تاریکی رنگ نارنجی باشه ! یا هر چیز دیگه ای. این نشون میده خدا بر آنچه که خوبی نیست هم تسلط داره و در واقع خدا باید اونو خلق کنه . نه اینکه صرفا بعد از خلق خوبی ،متضادش بشه بدی.

همونطور که قبلا هم گفتم، خدا از نظر من با خلق خوبی ها عملا باعث معنا پیدا کردن بدی ها هم شده و این کار خدا غیر ارادی هم نبوده، بلکه از اول میدونسته که داره چه بدی هایی و با چه کیفیتی خلق میشه. ولی همونطور که گفتم، صفات، مطلق هستند. یعنی خوبی ها همواره خوب، و بدی ها هم همواره بدند. پس نمیشه گفت که خدا میتونست تاریکی، فقر، نفرت، ضعف و ... رو طوری خلق کنه که یه جور دیگه از آب در بیان و تا حدودی بشه گفت که مثلا از بدی اینها کاسته بشه. این حرف شما به نظرم کاملا غیر منطقیه. بدی ها اگر واقعا از دیدگاه شما مطلق باشند، به هر شکلی که در این عالم بروز و ظهور کنند، باید باز هم منفی باشند. پس نمیشه قبول کرد که خدا میتونسته تاریکی رو مثلا به رنگ نارنجی و یا هر چیز دیگه ای در بیاره که دیگه بعد منفی نداشته باشه.


1.
و برعکس استدلال من ، استدلال شما تعریف خدا رو مخدوش میکنه (قادر بودن خدا) . اگه صرفا نبود خوبی بشه بدی ، این یعنی خدا در خلق چیزی از جهان دستی نداشته !

فکر کنم برای بار چهارمه که دارم میگم که نظر من هم بر اینه که خدا همه چیز رو خلق کرده. حتی بدی ها رو.
ولی بدی ها چیز مستقلی از خوبی ها نیستندو هر صفت خوبی که مثال بزنین، میشه صفت بد متضاد با اون خوبی رو گفت. پس اینها به هم وابسته اند.



مثالی هم که در مورد چاقو جراحی زدید ؛ ببینید ممکن یه نفر چاقو جراحی رو اختراع کنه و به قصد خوب اختراع کنه ولی خود این چاقو در عمل برای بدی ها هم استفاده بشه. و اینجا نمیشه گفت ذات سازنده بد بوده. حرف شما درسته. ولی بازم مثالی زدید که نمیشه به خداوند تعمیمش داد. چون مخترع چاقو کاملا بر کاربرد های شیئ احاطه نداره. و توانایی بی نهایت هم نداره که بخواد طوری درستش کنه که استفاده بد نداشته باشه. ولی خدا چیزی رو در شرایط محدود اختراع نمیکنه. بلکه ذات هر چیز در دست اونه. اگه اراده کنه می تونه چاقویی بسازه که برای کشتن کاربرد نداشته باشه ! (قادر مطلق) .می تونست خوبی هایی رو بوجود بیاره که اصلا متضاد بد نداشته باشه. براش کاری نداره مطمئنا. ولی الان وضع طوریه که ذات بد رو هم در جهان قرار داده.
این از این قسمت بحث که خدا در بوجود آوردن ذات بد در جهان کاملا با دستهای خودش عمل کرده. این بحث بالا ، پیش نیاز حرف پایانی هست که می خوام الان بزنم.

اتفاقا برای همین جملاتی که قرمزش کردم بود که از شما پرسیدم که آیا به مطلق بودن خیر و شر معتقدی یا نه. بزارید صراحتا بهتون بگم. در این عالم، از دیدگاه من، نمیشه هیچ خیر تام و کاملی قرار داد که هیچ شری متضاد با اون خیر قابل تعریف نباشه. این حرف من به معنی عدم قادر مطلق بودن خدا نیست. بلکه خدا از روی عمد چنین سیستمی در این عالم بنا کرده. دلایل زیادی هم برای این کارش داره. مهمترینش اینه که خدا میخواد بنده هاش رو با این معانی خیر و شر، امتحان کنه و اونها رو فردای قیامت در برابر عملکردشون (که اون عملکرد متاثر از اختیاری هستش که فقط به انسانها در قبال معانی خیر و شر داده شده) پاداش بده. بنابراین اگه قرار بود در این دنیا، خدا خوبی هایی رو خلق کنه که متضاد نداشته باشند، پس ما انسانها چه هنری میکردیم که انسانهای خوبی بشیم؟؟ معنا و مفهوم پاداش الهی در اون صورت چه بود؟ عدالت خدا کجا می رفت و چه معنایی پیدا میکرد؟
--------------------------------------------



بیشتر برخوردهایی که با این استدلال من میشه از این جهته که فکر می کنیم همین که بگیم در ذات خدا بدی هم وجود داره ، می ترسیم که خدا رو موجود بدی فرض کرده باشیم یا تعریفش رو خراب کرده باشیم. ولی خود من میگم که هرگز اینجور نیست. من فقط می خوام تاکید کنم که خدا همه چیز این جهانه. هر چیزی که فکرش رو بکنیم و مسلما هر چیزی که ما درکش نمی کنیم. اینکه خدا در ذاتش بدی ها رو هم داره ، دلیل بر استفاده از اون بدی ها نیست . مثل انسانی که ذاتش متشکل از هر دو بدی و خوبیه. ولی تا حدودی بر خودش مسلط میشه و خوبی رو پیشه میکنه. خداوند که مسلما کاملا بر خودش مسلطه و به نظر من اینکه میگن خداوند سراسر خوبیه از این جهته که خداوند ذات خوب خودش رو برتر قرار داده.



ولی بازمنمیشه کاملا نتیجه گرفت خدا از ذات بدش در رفتار با بنده هاش استفاده نمیکنه. اینجا خودش بحث جدایی می طلبه که دوستمون kiarash3500 داره سوال هایی با همین مبنا می پرسه.


در دو قسمت بالا، تناقضی میان صحبت های شما مشاهده میکنم. خصوصا در قسمتهایی که برای شما با رنگ آبی مشخص کردم. ابتدا خودتون نتیجه گرفتین که چون خدا مسلما بر خودش مسلطه پس حتما اگر هم فرض کنیم که بدی ها در ذات خدا راه داشته باشند، حتما از اونها استفاده نمیکنه و این نمیتونه دلیلی باشه بر استفاده ی خدا از شرور علیه بنده هاش. ولی بعد نمیدونم چرا شما با چرخشی آشکار، همین استدلال خودتون رو نقض کردین.

البته همونطور که گفتم، بنده در این فرض که ذات خدا شامل بدی ها و شرور میشه، با شما مخالفم، ولی حتی اگه موافق هم بودم، باز هم اشکال و تناقض بالا به حرفهای شما وارده.

------------------


البته دلائل دیگه ای هم دارم که به علت طولانی شدن پستم، در ادامه ی بحث به اونها اشاره میکنم.

و اما دلیل سوم: آیا شما معتقدین که یکی از صفاتی که خداوند متعال در ذاتش، اون رو حتما داره، صفت کبریایی ذات خدا بر مخلوقاتش هستش؟ کبریا و اینکه به خدا نسبت تکبر بدیم، به زبون ساده یعنی خداوند غرورش اجازه نمیده که (یا به زبون خیلی خیلی ساده تر، چشم اینو نداره که ببینه که) مخلوقی از مخلوقاتش برای او گردن کشی و خود نمایی کنه. اگه با من در این جمله موافقید، میشه از همین استفاده کرد و گفت که ذات خدا شمال بدی ها نمیشه و ذات خدا خیر محضه. تازه در صفات خیر هم آخرین حد و درجه ی هر خوبی رو داره. چرا که همونطور که گفته شد، خدا کبریاست و نمیتونه تحمل کنه که مثلا مخلوقی از مخلوقاتش به نام حاتم طاعی از او بخشنده تر و سخاوتمند تر باشه. بنابراین، حتما غرور خدا باعث خواهد شد که صفت سخاوت در ذات خدا، از هر سخاوتمند دیگری بیشتر و اعلا تر باشه. مثلا (به زبون خیلی ساده) خدا چشم دیدن اینو نداره که مادری نسبت به فرزندش خیلی محبت و مهربانی میکنه در حالی که خودش در این حد از مهربانی و عطوفت نیست. بنابراین غرور خدا چنین اجازه ای به خدا نمیده و مسلما خدا مهربان ترین مهربانان هستش. (ارحم الراحمین) یا مثلا خدا نمیتونه تحمل کنه که فردی به نام کوروش و یا داریوش، بر تخت پادشاهی، دارن کمال عدالت رو در برخورد با زیر دستاشون رعایت میکنن و مواظبند که حق هیچ مظلومی پایمال نشه، در حالیکه خدا در این حد از عدالت نباشه و نتونه بالاتر از این بندگانش، عدالت رو به اجرا در بیاره. غرور خدا چنین اجازه ای بهش نمیده. پس حتما خدا عادلتر از هر بنده ی عادلش هست.
همینطور بگیر برو جلو ... همه ی صفات خیر رو میشه با همین استدلال منطقی به ذات خدا نسبت داد. تازه بالاترین و اعلاترین حد همه ی صفات خیر و خوبی. آیا کسی که بالاترین صفات خیر در ذات او وجود داره، میتونه در ذاتش بدی های متضاد با این خوبی ها رو هم داشته باشه؟

و در آخر چون دارم احساس میکنم که بحثمون از سوال اصلی داره منحرف میشه، مجددا سوال اصلی این بحث رو که همون سوال کیارش خان بود، تکرار میکنم:

آیا اگه خدا وجود داشته باشه، میشه فرض کرد که اون خدا، خدای بدی باشه؟

جوابهاتون رو با در نظر گرفتن این سوال اساسی که اصلا همین باعث شکل گیری بحث شد، بنویسین.

موفق باشین.
89/9/28

nicholas206
20-12-2010, 01:11
آیا اگه خدا وجود داشته باشه، میشه فرض کرد که اون خدا، خدای بدی باشه؟
از اون جایی که من هم بدم نمیاد وارد بحث بشم نظرمو در مورد این سوال میگم:
بستگی داره تا چه نوع خدایی رو فرض کنیم. بر طبق عقاید اسلامی خداوند یکتاست، خالق کل جهان هستیه و رحمانیت و قادر بودن خداوند بی انتهاست. البته چنین چیزی غیرممکن به نظر میرسه چون اگه رحمانیت خدا بی انتها باشه باید سعی کنه تا تمام بدی ها، زشتی ها و ظلم ها رو نابود کنه پس اگه هنوز ظلمی وجود داره و بدی و زشتی هم هست:یا خداوند رحمانیت مطلق نداره یا قادر مطلق نیست و یا فرض ما بر واحد بودن خدا به خطا رفته. البته چون ممکنه دوباره از بحث خارج بشیم بیشتر در مورد این صحبت نمیکنم

davy jones
21-12-2010, 08:00
از اون جایی که من هم بدم نمیاد وارد بحث بشم نظرمو در مورد این سوال میگم:
بستگی داره تا چه نوع خدایی رو فرض کنیم. بر طبق عقاید اسلامی خداوند یکتاست، خالق کل جهان هستیه و رحمانیت و قادر بودن خداوند بی انتهاست. البته چنین چیزی غیرممکن به نظر میرسه چون اگه رحمانیت خدا بی انتها باشه باید سعی کنه تا تمام بدی ها، زشتی ها و ظلم ها رو نابود کنه پس اگه هنوز ظلمی وجود داره و بدی و زشتی هم هست:یا خداوند رحمانیت مطلق نداره یا قادر مطلق نیست و یا فرض ما بر واحد بودن خدا به خطا رفته. البته چون ممکنه دوباره از بحث خارج بشیم بیشتر در مورد این صحبت نمیکنم


سلام دوست عزیز.

من از ورود شما به این بحث استقبال میکنم به شرطی که سیر بحث های صورت گرفته در گذشته حول همین موضوع رو در صفحات قبلی همین تاپیک پیگیری و مطالعه کنین. این حرف رو از این نظر میگم که پاسخ به اشکالی که شما وارد کردین، قبلا داده شده و مفصلا روش بحث شده و داره میشه.

فقط به عنوان یه نکته ی خیلی کوچیک هم خدمتتون عرض کنم که نه تنها بر طبق عقاید اسلام، بلکه بر طبق عقاید تمام ادیان پیشین (تا قبل از تحریف کتاب آسمانی اونها) خداوند یکتا بوده است.

البته ما در اینجا صرف نظر از عقاید مذاهب گوناگون، تنها با استدلالات عقلی (و نه استدلالات نقلی) سعی میکنیم با همدیگه به بحثی دوستانه بپردازیم. چون اینطوری نتایج بحثها راحت تر قابل پذیرش هستش.

موفق باشین.
89/9/30

nicholas206
21-12-2010, 12:49
فقط به عنوان یه نکته ی خیلی کوچیک هم خدمتتون عرض کنم که نه تنها بر طبق عقاید اسلام، بلکه بر طبق عقاید تمام ادیان پیشین (تا قبل از تحریف کتاب آسمانی اونها) خداوند یکتا بوده است.
ممنون. اما اولا همه ی ادیان آسمانی یکتا پرست نبودند( مثل یهودیان) و دوما به نظر من نباید با فرض اینکه مثلا فلان دین یا ادیان چون فلان حرف رو زده همه چیزو تموم شده دونست،(
تنها با استدلالات عقلی (و نه استدلالات نقلی) سعی میکنیم با همدیگه به بحثی دوستانه بپردازیم) همونطور که خودتون هم عرض کردید