ورود

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 [11] 12 13 14 15 16 17 18 19

winter+girl
01-03-2008, 21:01
بازم ضایع کردم اشتباه شد

mehdi_vsgh
01-03-2008, 21:17
مهدي جان شايد درايور اون كيس سيدي رايتر بوده و اون فايلها از جاي ديگه توي درايور كپي شده بوده.
اینم تست کردم روی سیستم خودم....

اگه اینطوری باشه باید هم محتوای موجود در سیدی نشون داده بشه و هم محتویاتی که از قبل کپی شده

persia007
01-03-2008, 21:31
جواب سؤال آقا مهدي......

استاد اسلايدهاي جلسه آخر رو روي فضاي خالي سي دي جلسه قبلي رايت كرده بوده(multi session)........
روي كامپيوتر اول سي.دي رام بوده و اسلايد دوم رو نتونسته بخونه.. (سي.دي رام قادر به خوندن سي.دي هاي multi session نيست...) كامپيوتر دوم سي.دي رايتر داشته و تونسته اون رو بخونه.........

و اين چه ربطي به سوتي داشت؟؟

M.etallic.A
01-03-2008, 22:03
جواب سؤال آقا مهدي......

استاد اسلايدهاي جلسه آخر رو روي فضاي خالي سي دي جلسه قبلي رايت كرده بوده(multi session)........
روي كامپيوتر اول سي.دي رام بوده و اسلايد دوم رو نتونسته بخونه.. (سي.دي رام قادر به خوندن سي.دي هاي multi session نيست...) كامپيوتر دوم سي.دي رايتر داشته و تونسته اون رو بخونه.........

و اين چه ربطي به سوتي داشت؟؟

کی گفته سی دی رام قادر به خواندن سی دی ها مولتی سیشن نیست ؟

Vahid67
01-03-2008, 23:01
یه سوتی داغ داغ همین الان
داشتم آهنگ گوش میکردم یه دفعه این آهنگ مشکوک از شادمهر اومد اینم صداش خیلی بلنده منم هرچی از رو کیبورد صداش کم می کردم کم نمی شد ..........بعد دوزاریم افتاد دارم با هدست موبایل گوش می کنم.........

persia007
01-03-2008, 23:45
کی گفته سی دی رام قادر به خواندن سی دی ها مولتی سیشن نیست ؟

قادر به خوندن اونا هست.......... ولي فقط اولين سيشن رو ميخونه.. سيشن آخر رو نمي خونه....... خودت امتحان كن

ebicross
02-03-2008, 07:12
چی شده؟؟؟ چرا اینجا شده تاپیک سخت افزار؟؟؟ کی قفل شده؟ کجا Multy Season بوده؟ کی مجازی بوده؟؟

mehdi_vsgh
02-03-2008, 08:44
جواب سؤال آقا مهدي......

استاد اسلايدهاي جلسه آخر رو روي فضاي خالي سي دي جلسه قبلي رايت كرده بوده(multi session)........
روي كامپيوتر اول سي.دي رام بوده و اسلايد دوم رو نتونسته بخونه.. (سي.دي رام قادر به خوندن سي.دي هاي multi session نيست...) كامپيوتر دوم سي.دي رايتر داشته و تونسته اون رو بخونه.........

و اين چه ربطي به سوتي داشت؟؟
سلام

جوابت منطقی به نظر میرسه....فقط باید تست کنیم ببینیم که session
های قبلی را سیدی رام میخونه یا نه؟؟؟؟

فعلا که حسش نیست تست کنم :دی

sina818
02-03-2008, 11:00
یه سوتی خفن:
دیشب یه مقداری زودتر از همیشه خوابیدم.
ساعت 6 ونیم بیدار شدم دیدم نیاز وحشتناک به رفتن به دستشویی دارم.
من عادت دارم با لباس زیر میخوابم.
میدونید که آقایون صبح ها که بیدار میشن چه وضعیتی دارند!!! :46:
بلند شدم بدون اینکه شلوار بپوشم رفتم بیرون اتاقم, اصلا فکر اینو نمیکردم که کسی بیدار باشه ولی مامانم بیدار بود منم شرتم یه 10 20 سانتی جلوتر از خودم میرفت:20:, تا دیدم مامانم اونجاست سریع دویاره برگشتم توی اتاقم.
مامانم که مونده بود من چرا اینطوری کردم پشت سرم اومد تو اتاقم و نگران گفت چی شده؟؟؟
منم سریع خودم و انداختم توی تختم و پتو رو کشیدم رو خودم گفتم هیچی بابا برو.
نکته خیلی ضایع اینجا بود که بعد از چند ثانیه بلند شدم شلوار پوشیدم و رفتم دستشویی.
ولی صبح گفتم خواب بد دیده بودم و قضیه یه مقدار ماست مالی شد.:27:
گفتم خواب دیدم خودمو حلق آویز کردم.:21:

راه كوير
02-03-2008, 11:05
یه سوتی خفن:
دیشب یه مقداری زودتر از همیشه خوابیدم.
ساعت 6 ونیم بیدار شدم دیدم نیاز وحشتناک به رفتن به دستشویی دارم.
من عادت دارم با لباس زیر میخوابم.
میدونید که آقایون صبح ها که بیدار میشن چه وضعیتی دارند!!! :46:
بلند شدم بدون اینکه شلوار بپوشم رفتم بیرون اتاقم, اصلا فکر اینو نمیکردم که کسی بیدار باشه ولی مامانم بیدار بود منم شرتم یه 10 20 سانتی جلوتر از خودم میرفت:20:, تا دیدم مامانم اونجاست سریع دویاره برگشتم توی اتاقم.
مامانم که مونده بود من چرا اینطوری کردم پشت سرم اومد تو اتاقم و نگران گفت چی شده؟؟؟
منم سریع خودم و انداختم توی تختم و پتو رو کشیدم رو خودم گفتم هیچی بابا برو.
نکته خیلی ضایع اینجا بود که بعد از چند ثانیه بلند شدم شلوار پوشیدم و رفتم دستشویی.
ولی صبح گفتم خواب بد دیده بودم و قضیه یه مقدار ماست مالی شد.:27:
گفتم خواب دیدم خودمو حلق آویز کردم.:21:


بي خيال بابا ، حالا نصف شبي مامانت بيكار نشسته تورو نيگاكنه :27::27::27:

M.etallic.A
02-03-2008, 14:04
قادر به خوندن اونا هست.......... ولي فقط اولين سيشن رو ميخونه.. سيشن آخر رو نمي خونه....... خودت امتحان كن

صد بار امتحان کردم میخونه به راحتی... اصلا اگه نخونه که مولتی سیشن به درد نمیخوره. من تا حالا 100 تا سی دی مولتی سیشن رایت کردم دوباره و چند باره و ... شاید سی دی رام های قدیمی نمیتونن بازم نمیدونم دقیق ولی ماله من و هر جا که بردم خوند به راحتی...

sina818
02-03-2008, 14:30
در این تاپیک سوتی تعریف میکنند یا اشکالات کامپیوتری رو حل میکنند؟
اشتباه اومدم؟

__Genius__
02-03-2008, 14:40
سلام نمیدونم از این ماجرا بگیم سوتی.....بگیم معجزه بگیم....
خودتون بخونید یه اسمی روش بزارین:

راستش امروز صبح ما درس «برنامه ریزی تولید» داشتیم....
روش کار استادمون به این صورته که همراه خودش یه سیدی حاوی اسلایدهای پاورپوینت میاره و بر اساس اون درس میده......ینی تمام زندگی استاد برای درس دادن به اون پاورپوینتها بستگی داره.....

خوب برای اینکه بتونه این سیدی را اجرا کنه نیاز به یه دستگاه کامپیوتر هست..:دی
کامپیوتر هم بچه‌ها میرن از سایت دانشگاه میگیرن و میارن...تو کلاس ویدئو پروژکتور هستش که به سقف وصله و راحت میتونه استاد استفاده کنه...

اما امروز برخلاف همیشه ما دو کسی کامپیوتر داشتیم.....
کیس شماره 1: کابلها وصل و روشن شد....ویندوز بالا اومد...سیدی مربوطه داخل دستگاه گذاشته شد.....بعد از مدتی سیدی Run شد ولی وقتی استاد محتویات داخل سیدی را نیگاه کرد اینطوری شد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

محتویات سیدی چیزایی بود که اصلا داخل سی دی نبود....مربوط میشد به یه مبحث دیگه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سیدی در اورده شد....تمیز شد:دی مجدد داخل دستگاه قرار داده شد بازم همون محتویات نشون داده شد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خلاصه کارهای عجیب و غریب انجام شد...مثل ظاهر کردن فایلهای hidden و....ولی محتویات سیدی یه چیزای عجیب و غریب نشون داده میشد که به قول استاد تو عمرش اینارو ندیده بود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



به پیشنهاد یکی از بچه‌ها کیس عوض شد و کیس شماره 2 وارد عمل شد

کیس شماره دو: کابلها وصل و راه‌اندازی شد.....ویندوز بالا اومد سیدی داخل دستگاه گذاشته شد.....بعد ازمدتی سیدی RUN شد و در کمال تعجب مشاهده کردیم که محتویات اصلی و واقعی سیدی به نمایش در اومد (همون اسلایدهای درس)

خلاصه که استاد حسابی چشاش گرد شده بود که این ماجرا چطوری امکان پذیره که محتویات یه سیدی در دو کامپیوتر مختلف دو چیز مختلف نشون داده بشه




راستی کسی توجیجی برای این ماجرا داره؟
دوست عزیز من این کار رو میتونم انجام بدم :)
یه بار هم چنین کاری رو توی دبیرستان انجام دادم و به همه نشون دادم متعجب شده بودن .
روی یک سیدی دو نوع محتویات میریزم ... روی کامپیوترهای مختلف میتوهه محتویات رو متفاوت نشون بده ...
در هر صورت ، انجام چنین کاری امکان پذیره .
موفق باشی .

mehdi_vsgh
02-03-2008, 16:16
دوست عزیز من این کار رو میتونم انجام بدم :)
یه بار هم چنین کاری رو توی دبیرستان انجام دادم و به همه نشون دادم متعجب شده بودن .
روی یک سیدی دو نوع محتویات میریزم ... روی کامپیوترهای مختلف میتوهه محتویات رو متفاوت نشون بده ...
در هر صورت ، انجام چنین کاری امکان پذیره .
موفق باشی .
منظورت همون چيزيه كه دوست ديگرمون گفتن؟multi session؟؟؟؟

Kurosh
02-03-2008, 16:23
در این تاپیک سوتی تعریف میکنند یا اشکالات کامپیوتری رو حل میکنند؟
اشتباه اومدم؟
نه عزیز ، همین جاست! فقط به خاطر سوتی مهدی جان ، چند صفحه ایه که زدیم اون کانال داریم به تحلیل علل پیدایش این سوتی می پردازیم! :20:

mehdi_vsgh
02-03-2008, 18:01
در این تاپیک سوتی تعریف میکنند یا اشکالات کامپیوتری رو حل میکنند؟
اشتباه اومدم؟


نه عزیز ، همین جاست! فقط به خاطر سوتی مهدی جان ، چند صفحه ایه که زدیم اون کانال داریم به تحلیل علل پیدایش این سوتی می پردازیم! :20:

دوستان یه دنیا شرمنده....

لطفا دیگه به ماجرای من اشاره‌ای نکنید و تاپیک را طبق روال ادامه دهید .....


ممنون

Kurosh
02-03-2008, 21:14
ویرایش...تکراری

Kurosh
02-03-2008, 21:15
ویرایش...تکراری

Kurosh
02-03-2008, 21:18
من منظوری نداشتم مهدی جان! همین جوری گفتم!
بالاخره باید بفهمیم چرا اون سی دی ها این شکلی شدن دیگه! :31:

ولی خب ، خودت می خوای ، اوکی...

------------------------

دیروز یه سوتی تابلو دادم ، خیلی هم ضایع شدم!
با زن داداشم رفتیم تو یه مغازه آرایشی ، تو مغازه هه ، چند تا دختر فروشنده بودن ، چند تا دختر هم خریدار! همشون هم جوون! :31:
زن داداشم می خواست یه لاک بگیره ، به فروشنده هه گفت کجاست لاک هاتون؟ دختره هم گفت اون جا!
من به اون جا نزدیک تر بودم ، زن داداشم گفت یه قرمزشو وردار!
(حالا اکثر اون دخترا هم چشمشون این وره!)
مارو میگی ، رفتیم به سمت قفسه! یکیشون رو که قرمز بود ، رداشتم ، اومدم بازش کردم که مثلا" واسه زن داداشم امتحانش کنم ، چشمتون روز بد نبینه! تا بازش کردم ، ییهو کل مغازه کر کر زدن زیر خنده!
مارو میگی؟ سرخ و سفید و آبی شدیم فجیع!
قضیه این بود که شکل بسته بندی اونی که من برداشتم ، خیلی شبیه لاک بود! حالا نگو ریمل بوده! :31:
بازش که کردم ، اون ریش ریشاش اومد بیرون ، گفتم واااااااااااای!!! داش سیا ضایع شد!

winter+girl
02-03-2008, 22:10
معلممون داشت درباره ی مرگ ومیر حرف میزد ما هم داشتیم واسه خودمون حرف میزدم یدفعه معلمه گفت یه پسره رو گاز گرفت کشت
منم بی خبر از همه جا بلند گفتم کی گاز گرفت؟؟؟؟ وقتی دوزاریم افتاد خواستم توجیحش کنم موندم چی بگم اومدم حرف بزنم گفتم بیچاره دوست دخترش دیگه معلممون قاطی زده بود منم حرفمو عوض کردم گفتم خوب بیچاره مادرش
یهو کل کلاس خندیدن معلمه هم خندید دیگه چیزی نگفت

علیرضا
02-03-2008, 22:17
معلممون داشت درباره ی مرگ ومیر حرف میزد ما هم داشتیم واسه خودمون حرف میزدم یدفعه معلمه گفت یه پسره رو گاز گرفت کشت
منم بی خبر از همه جا بلند گفتم کی گاز گرفت؟؟؟؟ وقتی دوزاریم افتاد خواستم توجیحش کنم موندم چی بگم اومدم حرف بزنم گفتم بیچاره دوست دخترش دیگه معلممون قاطی زده بود منم حرفمو عوض کردم گفتم خوب بیچاره مادرش
یهو کل کلاس خندیدن معلمه هم خندید دیگه چیزی نگفت

ای ول به این تیکه ات !!:27::27:
مردم از خنده خیلی باحال بود . ما از این تیکه ها زیاد مینداختیم :46:

khoshgelafi
02-03-2008, 23:08
سوتی بدین بخندم !! D:

ahmad08
02-03-2008, 23:40
یک سوتی باحال:
اون موقع که تو دبیرستان بودم یک بار بادوستم داشتیم کرکری میخوندیم من میگفتم که نه اون اینطوری و این اونطوری خلاص بحث داغ شد و کل کل تا جای رسید که فحش فحش کاری میگفتم که نه تو زنی و مرد نیستی و ازاین حرفا که یکهو عصابم قاط زد و با صدای نسبتآ بلند گفتم :ای بابا یک کلام ختم کلام من میخوام که زنت بشم!!!!!!!!!!
تا اینو گفتم همه زندند زیر خنده و سوتی بدی داده بودیم بعد که دوزاریم افتاد حالا هر ور حیاط مدرسه میرفتم همکلا سیامون هر وقت مارو میدند میگفتند که زن من میشی!!!منم که چیزی نداشتم بگم تو دلم میگفتم از ماست که بر ماست.

alil1369
03-03-2008, 20:27
دیروز رفته بودم ارایشگاه ، تو راه برگشت یه تاکسی گرفتم ، که همه مرد بودن و داشتن درمورد دخترا صحبت میکردن !
ماجرا سر دخترای خراب بود (دخترای پی سی ببخشید) ، خیلی خودمونی حرف میزدیم (گرفتید دیگه) !
همه پیاده شدن من بودم و راننده (من جلو نشسته بودم) ، دیگه خلاصه از زمان شاه شروع کردیم تا الان !
من پلیرم تو گوشم بود (بدبختی Noise Canceling داره هدفونم صدای هیچی رو نمیشنوم) ! وسط راه یه دختره (اوضاع فجیه بود شدیدا) رو دیدم که تاکسی میخواست راننده هم براش وایساد ! ولی سریع حرکت کردیم فکر کردم مسیرش به ما نمیخورده راننده هم حرکت کرده ، ولی نگو دختره سریع سوار شده منم هدفون تو گوشم صدای درم نشنیدم !
یه کم رفتیم جلو تر (2 دقیقه بعد) ، رو کردم به راننده ه گفتم دیدی دختر رو میخواست سوار شه ، معلوم بود از اون جن...های سابقه داره از قیافش داد میزد تا حالا با ......................... الی اخر ! وسط های کار در مورد لباسش داشتم صحبت میکردم که یهو یکی از پشت سرم گفت خفه شو اشغال ، ( برق از سرم پرید ) اقا وایسا میخوام پیاده شم دیگه هرچی فحش بلد بود بما داد !
بعد از اینکه دوباره راه افتادیم به راننده ه گفتم چرا نگفتی سوارش کردی ! گفت مگه نفهمیدی سواره گفتم نه گفت فکر کردم میدونی میخوای اذیتش کنی ! گفت حالا عیبی نداره کلی خندیدیم ! گفتم ندیدی چقدر فحش داد ! خلاصه دیگه ....... ولی خیلی باحال بود قیافه دختره موقع پیاده شدنش !!

persia007
03-03-2008, 20:37
جالب بود.............

amiroo88
04-03-2008, 00:02
سوتی خودم نیس اما گفتم جاش اینجا خالیه:




[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




روز گذشته در پرواز تهران - شيراز وقتى دقايقى هواپيما اوج گرفت جناب "شيث" که احتمالاً فکر مى‌کند آدم بسيار بامزه‌اى است يک لحظه از غفلت مهمانداران هواپيما استفاده مى‌کند و با قرار گرفتن در پشت ميکروفون به مسافرانى که در بين آنها زن و کودک هم بودند اعلام کرد "هواپيما در حال سقوط کردن است"!
همين بچگى کاپيتان دوم پرسپوليس ترس را در بين مسافران انداخت و در يک لحظه داخل هواپيما ناخواسته وضعيت اضطرارى شد. اگرچة مهمانداران بلافاصله اين خبر را تکذيب کردند و آرامش را به هواپيما بازگردانند اما حرکت "شيث" آنقدر زننده و ترسناک بود که پس از نشستن هواپيما در فرودگاه شيراز اين آقا پسر بامزه براى اداى برخى توضيحات احضار شد و طفلک حبيب کاشانى مجبور شد ريش گرو بگذارد و بگويد شيث منظورى نداشته و فقط مى‌خواست شوخى بکند و بچگى کرده است

hoosein
04-03-2008, 00:17
که یهو یکی از پشت سرم گفت خفه شو اشغال ، ( برق از سرم پرید ) اقا وایسا میخوام پیاده شم دیگه هرچی فحش بلد بود بما داد !
بعد از اینکه دوباره راه افتادیم به راننده ه گفتم چرا نگفتی سوارش کردی ! گفت مگه نفهمیدی سواره گفتم نه گفت فکر کردم میدونی میخوای اذیتش کنی ! گفت حالا عیبی نداره کلی خندیدیم ! گفتم ندیدی چقدر فحش داد ! خلاصه دیگه ....... ولی خیلی باحال بود قیافه دختره موقع پیاده شدنش !!

ایول بابا آخرش بود ...
کلی خندیدم:46::31:

علیرضا
04-03-2008, 00:56
دیروز رفته بودم ارایشگاه ، تو راه برگشت یه تاکسی گرفتم ، که همه مرد بودن و داشتن درمورد دخترا صحبت میکردن !
ماجرا سر دخترای خراب بود (دخترای پی سی ببخشید) ، خیلی خودمونی حرف میزدیم (گرفتید دیگه) !
همه پیاده شدن من بودم و راننده (من جلو نشسته بودم) ، دیگه خلاصه از زمان شاه شروع کردیم تا الان !
من پلیرم تو گوشم بود (بدبختی Noise Canceling داره هدفونم صدای هیچی رو نمیشنوم) ! وسط راه یه دختره (اوضاع فجیه بود شدیدا) رو دیدم که تاکسی میخواست راننده هم براش وایساد ! ولی سریع حرکت کردیم فکر کردم مسیرش به ما نمیخورده راننده هم حرکت کرده ، ولی نگو دختره سریع سوار شده منم هدفون تو گوشم صدای درم نشنیدم !
یه کم رفتیم جلو تر (2 دقیقه بعد) ، رو کردم به راننده ه گفتم دیدی دختر رو میخواست سوار شه ، معلوم بود از اون جن...های سابقه داره از قیافش داد میزد تا حالا با ......................... الی اخر ! وسط های کار در مورد لباسش داشتم صحبت میکردم که یهو یکی از پشت سرم گفت خفه شو اشغال ، ( برق از سرم پرید ) اقا وایسا میخوام پیاده شم دیگه هرچی فحش بلد بود بما داد !
بعد از اینکه دوباره راه افتادیم به راننده ه گفتم چرا نگفتی سوارش کردی ! گفت مگه نفهمیدی سواره گفتم نه گفت فکر کردم میدونی میخوای اذیتش کنی ! گفت حالا عیبی نداره کلی خندیدیم ! گفتم ندیدی چقدر فحش داد ! خلاصه دیگه ....... ولی خیلی باحال بود قیافه دختره موقع پیاده شدنش !!

واااااای !
پسر یه لحظه تمام بدنم یخ کرد !
عیب نداره ، مهم نیست ، اصلاً فکرشو نکن ! ولی اگه من بودم تا 3 - 4 روز اعصابم خورد میشد :31:

Balrog
04-03-2008, 03:56
منم شرتم یه 10 20 سانتی جلوتر از خودم میرفت:20:
:happy:
پسرها خيلى اوقات موقع بيدار شدن صبحگاهى با اين مشكل مواجه مى‌شن! واقعا چرا؟!



ebicross
04-03-2008, 07:47
دیروز یک CD دوستم به زور بهم داد و منم رفتم خونه تو کامپیوتر چک کنم ببینم چیه...
خلاصه گذاشتم و یکم دیدم و خواستم کم کم قطعش کنم که یهو مامانم اومد تو اطاق.
منم هرچی روی ضربدر این مدیا پلیر کلیک میکردم بسته نمیشد چون سیستمه هنگ کرده بود ولی خدا رو شکر تصویر حرکت نداشت و مثل Pause بود.
خلاصه که شانس ما گرفت که زیاد جای مهمش نبود و مامان ما هم زیاد توجه نکرد و البته شانس بیشتری گرفت که Full Screen نبود و یا در حال Play هنگ نکرد.

ولی تا سر حد مرگ زرد کردم

پسرها خيلى اوقات موقع بيدار شدن صبحگاهى با اين مشكل مواجه مى‌شن! واقعا چرا؟!
دلایلی بس فیزیکی و فلسفی دارد که بازگو کردنشان مجاب به بن شدگی است.
ولی چند تا خاطره اینطوری هم دارم که حیف نمیشه گفت.

Ni_nigc
04-03-2008, 11:33
سلام نمیدونم از این ماجرا بگیم سوتی.....بگیم معجزه بگیم....
خودتون بخونید یه اسمی روش بزارین:

راستش امروز صبح ما درس «برنامه ریزی تولید» داشتیم....
روش کار استادمون به این صورته که همراه خودش یه سیدی حاوی اسلایدهای پاورپوینت میاره و بر اساس اون درس میده......ینی تمام زندگی استاد برای درس دادن به اون پاورپوینتها بستگی داره.....


کیس شماره دو: کابلها وصل و راه‌اندازی شد.....ویندوز بالا اومد سیدی داخل دستگاه گذاشته شد.....بعد ازمدتی سیدی RUN شد و در کمال تعجب مشاهده کردیم که محتویات اصلی و واقعی سیدی به نمایش در اومد (همون اسلایدهای درس)

خلاصه که استاد حسابی چشاش گرد شده بود که این ماجرا چطوری امکان پذیره که محتویات یه سیدی در دو کامپیوتر مختلف دو چیز مختلف نشون داده بشه




راستی کسی توجیجی برای این ماجرا داره؟















احتمالاً قبلا ً یه Image از یه CD با نرم افزار Virtual Cd گرفته بودن و یادشون فته بود که Image رو Eject کنن .
شاید هم استادتون تردستی بلد بوده و سر کارتون گذاشته . :31: :31: :31: :31: :31:

Ni_nigc
04-03-2008, 12:15
دوست عزیز من این کار رو میتونم انجام بدم :)
یه بار هم چنین کاری رو توی دبیرستان انجام دادم و به همه نشون دادم متعجب شده بودن .
روی یک سیدی دو نوع محتویات میریزم ... روی کامپیوترهای مختلف میتوهه محتویات رو متفاوت نشون بده ...
در هر صورت ، انجام چنین کاری امکان پذیره .
موفق باشی .


بابا CD رو بی خیال . C(OO)DI رو بچسب . منظورم Sooti هست .
سوتی نگیرین ها . :31:

M.etallic.A
04-03-2008, 13:03
سوتی خودم نیس اما گفتم جاش اینجا خالیه:

حالم از این بازیکن بهم میخوره و البته تیمش... کلا بازیکن پرسپولیسه دیگه بیشتر از این انتظار نمیرفت به نظر من باید یه شب مینداختنش تو بازداشتگاه تا حالش جا بیاد.

M.etallic.A
04-03-2008, 13:10
اینم یه سوتی قدیمی :

سوم راهنمایی بودم که یه روز یکی از بچه ها زنگ زد گفت یه سی دی 18 + گرفتم بیا خونمون کسی نیست با هم ببینیم. ما هم رفتیم خونشون البته اینم بگم کامپیوترش پشت به دیواره و اتاقش هم جوری بود که کسی که از بیرون میومد اول اتاق دوستم رو میدید. ما نشسته بودیم و داشتیم فیلم رو نگاه میکردم با صدای تقریبا بلند و البته در حین فیلم اظهار نظر هم میکردیم در موردش و چرت و پرت میگفتیم و شوخی میکردیم و ....
یهو من حس کردم یکی داره ما رو نگاه میکنه برگشتم پشتمو دیدم واااااای... مادر دوستم تو چارچوب در وایساده بود و داشت نگاه میکرد سریع رومو برگردوندم و تند اسکیپ رو زدم. دوستم گفت بیشعور چرا استپ کردی تازه داشتیم حال میکردیم و سریع اسپیس رو زد دوباره پلی شد حالا من هی اسکیپ رو میزدم اونم اسپیس رو میزد هی با آرنج میزدم بهش تا اینکه یه لحظه برگشت و پشت سرش رو دید با ترس گفت سلام مامان کی اومدی ؟ مادرشم بدون اینکه چیزی بگه رفت تو آشپزخونه و منم سریع جیم زدم نفهمیدم دیگه چی شد ولی اونطوری که دوستم میگفت همشو انداخت گردن من و گفته بود سی دی ماله من بوده و پیشنهاد من بوده و ....

M.etallic.A
04-03-2008, 13:11
...................................

SR72
04-03-2008, 13:44
تا حالا شده اس ام اس اشتباهی بفرستی ؟
یه sms که محتوای هرگونه فوش و نا سزا بود رو به جای ایکه بفرستم واسه دوستم ... فرستادم برای یکی از معلم هام که خیلی باهاش رو در وایسی داشتم .. آخه هر دو تاشون فامیلیشون رضایی بود .. و هر دوتا کانتکت هم پشت سر هم .. خلاصه موقعی متوجه شدم که دیگه اس ام اس رفته بود ... شما بودید چه حالی پیدا میکردین ؟

SR72
04-03-2008, 13:56
خیلی جالبه .. سوتی ها هم جهت تاپیکو مشخص میکنن ..
مثلا الن دور دوره سوتی های x هست ...
یه مدت سوتی های الکترونیکی و یه مدت قرار ملا قات بود یه مدت م دوره سوتی های نماز و مذهب و .. خلاصه خیلی باهاله !

yoosef_st
04-03-2008, 14:24
اینم یه سوتی قدیمی :

سوم راهنمایی بودم که یه روز یکی از بچه ها زنگ زد گفت یه سی دی 18 + گرفتم بیا خونمون کسی نیست با هم ببینیم. ما هم رفتیم خونشون البته اینم بگم کامپیوترش پشت به دیواره و اتاقش هم جوری بود که کسی که از بیرون میومد اول اتاق دوستم رو میدید. ما نشسته بودیم و داشتیم فیلم رو نگاه میکردم با صدای تقریبا بلند و البته در حین فیلم اظهار نظر هم میکردیم در موردش و چرت و پرت میگفتیم و شوخی میکردیم و ....
یهو من حس کردم یکی داره ما رو نگاه میکنه برگشتم پشتمو دیدم واااااای... مادر دوستم تو چارچوب در وایساده بود و داشت نگاه میکرد سریع رومو برگردوندم و تند اسکیپ رو زدم. دوستم گفت بیشعور چرا استپ کردی تازه داشتیم حال میکردیم و سریع اسپیس رو زد دوباره پلی شد حالا من هی اسکیپ رو میزدم اونم اسپیس رو میزد هی با آرنج میزدم بهش تا اینکه یه لحظه برگشت و پشت سرش رو دید با ترس گفت سلام مامان کی اومدی ؟ مادرشم بدون اینکه چیزی بگه رفت تو آشپزخونه و منم سریع جیم زدم نفهمیدم دیگه چی شد ولی اونطوری که دوستم میگفت همشو انداخت گردن من و گفته بود سی دی ماله من بوده و پیشنهاد من بوده و ....
عجب رفاقتی!!!! کشته!!!!

khoshgelafi
04-03-2008, 15:06
دیروز رفته بودم ارایشگاه ، تو راه برگشت یه تاکسی گرفتم ، که همه مرد بودن و داشتن درمورد دخترا صحبت میکردن !
ماجرا سر دخترای خراب بود (دخترای پی سی ببخشید) ، خیلی خودمونی حرف میزدیم (گرفتید دیگه) !
همه پیاده شدن من بودم و راننده (من جلو نشسته بودم) ، دیگه خلاصه از زمان شاه شروع کردیم تا الان !
من پلیرم تو گوشم بود (بدبختی Noise Canceling داره هدفونم صدای هیچی رو نمیشنوم) ! وسط راه یه دختره (اوضاع فجیه بود شدیدا) رو دیدم که تاکسی میخواست راننده هم براش وایساد ! ولی سریع حرکت کردیم فکر کردم مسیرش به ما نمیخورده راننده هم حرکت کرده ، ولی نگو دختره سریع سوار شده منم هدفون تو گوشم صدای درم نشنیدم !
یه کم رفتیم جلو تر (2 دقیقه بعد) ، رو کردم به راننده ه گفتم دیدی دختر رو میخواست سوار شه ، معلوم بود از اون جن...های سابقه داره از قیافش داد میزد تا حالا با ......................... الی اخر ! وسط های کار در مورد لباسش داشتم صحبت میکردم که یهو یکی از پشت سرم گفت خفه شو اشغال ، ( برق از سرم پرید ) اقا وایسا میخوام پیاده شم دیگه هرچی فحش بلد بود بما داد !
بعد از اینکه دوباره راه افتادیم به راننده ه گفتم چرا نگفتی سوارش کردی ! گفت مگه نفهمیدی سواره گفتم نه گفت فکر کردم میدونی میخوای اذیتش کنی ! گفت حالا عیبی نداره کلی خندیدیم ! گفتم ندیدی چقدر فحش داد ! خلاصه دیگه ....... ولی خیلی باحال بود قیافه دختره موقع پیاده شدنش !!

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

khoshgelafi
04-03-2008, 15:10
یه سوتی خفن:
دیشب یه مقداری زودتر از همیشه خوابیدم.
ساعت 6 ونیم بیدار شدم دیدم نیاز وحشتناک به رفتن به دستشویی دارم.
من عادت دارم با لباس زیر میخوابم.
میدونید که آقایون صبح ها که بیدار میشن چه وضعیتی دارند!!! :46:
بلند شدم بدون اینکه شلوار بپوشم رفتم بیرون اتاقم, اصلا فکر اینو نمیکردم که کسی بیدار باشه ولی مامانم بیدار بود منم شرتم یه 10 20 سانتی جلوتر از خودم میرفت:20:, تا دیدم مامانم اونجاست سریع دویاره برگشتم توی اتاقم.
مامانم که مونده بود من چرا اینطوری کردم پشت سرم اومد تو اتاقم و نگران گفت چی شده؟؟؟
منم سریع خودم و انداختم توی تختم و پتو رو کشیدم رو خودم گفتم هیچی بابا برو.
نکته خیلی ضایع اینجا بود که بعد از چند ثانیه بلند شدم شلوار پوشیدم و رفتم دستشویی.
ولی صبح گفتم خواب بد دیده بودم و قضیه یه مقدار ماست مالی شد.:27:
گفتم خواب دیدم خودمو حلق آویز کردم.:21:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

rezaete
04-03-2008, 21:04
امروز با 3-4 تا از دوستام اومدیم سوار مینی بوس بشیم که از دانشگاه بریم بلوار ساحلی . بعد دیدیم کلی شلوغه و از در و دیوار دانشجو میریزه . خلاصه بچه ها موندن یه گوشه . من و دوستم گفتیم یکم بریم جلو . داشتم باهاش صحبت میکردم . بعد که صحبتم تموم شد اومدم دستم رو بزارم رو شونش . دستم رو گذاشتم بعد احساس کردم یکم نرمه . برگشتم نگاه کردم دیدم بعله ...دستم روی شونه یه دخترس ( یه بانوی وجیهه ....:40:). یه لحظه احساس کردم قرمز شدم . بعدش هم ..... الفرار ..

mohsentanha
04-03-2008, 22:02
جریان من خدای سوتی هستش یه دفعه سر مغازه خودمون بودم یکی اومد 10 تا شاخه تیر اهن گرفت
تیر اهن 14 بودش
برای حساب تیر اهن 16 زدم
اقا جاتون خالی 200هزار تون صاف بالا کشیده بودم
بیچاره مرده هم متوجه نشد
بعد که برد محل کار هم متوجه نشد
منم شب اومدم توی دفتر کل بنویسم که دیدم حساب ها جور در نمیاد
منم مگه اون شب خوابم برد
ساعت 11.30 شب رفتم جلوی ساختمونشون
ادرسشو از نگهبان گرفتم رفتم در خونش بهش جریان رو گفتم
اونم از این کارم خوشش اومد یه 10 هزارتومن به من داد
گفتم خدا بده برکت
خوبی هم کردیم پول هم گرفتیم

reza3600
04-03-2008, 22:10
:happy:
پسرها خيلى اوقات موقع بيدار شدن صبحگاهى با اين مشكل مواجه مى‌شن! واقعا چرا؟!



گاهي اوقات يا هميشه!

دیروز یک CD دوستم به زور بهم داد و منم رفتم خونه تو کامپیوتر چک کنم ببینم چیه...
خلاصه گذاشتم و یکم دیدم و خواستم کم کم قطعش کنم که یهو مامانم اومد تو اطاق.
منم هرچی روی ضربدر این مدیا پلیر کلیک میکردم بسته نمیشد چون سیستمه هنگ کرده بود ولی خدا رو شکر تصویر حرکت نداشت و مثل Pause بود.
خلاصه که شانس ما گرفت که زیاد جای مهمش نبود و مامان ما هم زیاد توجه نکرد و البته شانس بیشتری گرفت که Full Screen نبود و یا در حال Play هنگ نکرد.

ولی تا سر حد مرگ زرد کردم

دلایلی بس فیزیکی و فلسفی دارد که بازگو کردنشان مجاب به بن شدگی است.
ولی چند تا خاطره اینطوری هم دارم که حیف نمیشه گفت.

ميشه دلايلشو به من پيغام خصوصي بدي!! مخصوصا فلسفيش!!!!!!!!!

Balrog
05-03-2008, 03:00
گاهي اوقات يا هميشه!
اگه هميشه اين طورى باشى يه جاى كار اشكال داره!!


دیروز یک CD دوستم به زور بهم داد
:happy:
عجب!



ebicross
05-03-2008, 03:03
ميشه دلايلشو به من پيغام خصوصي بدي!! مخصوصا فلسفيش!!!!!!!!!
پیشنهاد میکنم بحث رو تو تاپیک فلسفه ادامه بدیم :دی
راستی رو این قضیه بهتره زیاد زوم نکنیم چون به جاهای باریک میکشه و Banned...
__________________________________________________ ____________

این خاطره از یکی از دوستهای دوستم هست:

میگه زمان چهارشنبه سوری تازه ما رفته بودیم تو خط ترقه و نارنجک و از این حرفها.
یه روز چند تا کپسولی خریده بودم. تو راه روشن میکردم و از شیشه ماشین مینداختم بیرون.
یه جا واستادیم در خونه خالم کار داشتیم. مامانم پیاده شده و منم یکی روشن کردم بندازم اونا بترسن.
آقا اومدیم بنداریم که یهو خورد لبه ی شیشه و افتاد تو ماشین. یهو دود کرد و بــــمــــــــــــــــب
چی شد؟ بابام سکته کرد.
از اون وقت هر دفعه قلب بابام درد میگیره منو لعنت میکنن که تقصیر تو بود...

Oxizhen
05-03-2008, 12:15
امروز یه سوتی باحال دادم :

داشتم برمیگشتم خونه اعصابم سر یه قضیه ای خیلی خورد بود .. یه پیرمرده هست تو محلمون این بنده خدا یکم حالت عادی نداره تو محل همه میشناسنش مثلآ یه بچه از کنارش رد بشه با عصا میزنتش یه همچین اخلاقیاتی داره میگن زنش که مرده اینجوری شده حالا فک کن پسراش همه خرپول نمیان از تو خیابون جمش کنن...خلاصه منم همین که دیدمش در یکی از مغازه های محل نشسته کودک درونم احساساتی شد تا بنا گوش دهنمو باز کردم بهش زبون درآوردم یهو دیدم صاب مغازه از پشته شیشه شاخاش در اومده داره منو نیگا میکنه ..یه لبخند زدمو فرار کردم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

mohsentanha
05-03-2008, 12:33
یه سوتی دیگه من این بود که اول دبیرستان بودم البته بهتره بگم مدیر مون
اومدم برم توی کلاس فکر کردم معلم نیست اقا ما هم انقدر فحش بهش دادیم که دیگه نگو نپرس
بالاخره معلم هم زیاد زور نداشت که بچه ها رو حرف بزنه منو برد دفتر
جریان رو به مدیر گفت اقا من هم سرم رو پایین گرفتم بعد مدیر به معلم گفت شما برو کلاس من بررسی می کنم بعد که معلم رفت مدیر پشت سرش در مورد خل وچل بودنش یه چیزی گفت نگو این که معلممون پشت در واستاده بود ببینه چی پیش میاد بعد حرف مدیر اومد دست منو گرفت برد تو کلاس برای جریمه گفت باید تا اخر زنگ تخته سیاه کلاس رو تمیز کنم اقا ما هم تخته سیاه کلاس رو که تمیز بودش رو هی پاک می کردیم
یه بار دیگه هم نمره کم گرفته بودم سال سوم دبیرستان به معلم پیشنهاد رشوه دادن کردم اونم پیشنهاد 10000هزارتومنی کرد. همه بچه هاهم توی کلاس داشتن می خندیدن
البته از این بد ترا هم سوتی دادم جلوی معلما ولی اگه بگم 100%بن می شم
در ضمن نمره انضبات من از 15 به بالا به هیچ وجه در دبیرستان بالاتر نرفت

winter+girl
05-03-2008, 14:36
یه سوتی دیگه من این بود که اول دبیرستان بودم البته بهتره بگم مدیر مون
اومدم برم توی کلاس فکر کردم معلم نیست اقا ما هم انقدر فحش بهش دادیم که دیگه نگو نپرس
بالاخره معلم هم زیاد زور نداشت که بچه ها رو حرف بزنه منو برد دفتر
جریان رو به مدیر گفت اقا من هم سرم رو پایین گرفتم بعد مدیر به معلم گفت شما برو کلاس من بررسی می کنم بعد که معلم رفت مدیر پشت سرش در مورد خل وچل بودنش یه چیزی گفت نگو این که معلممون پشت در واستاده بود ببینه چی پیش میاد بعد حرف مدیر اومد دست منو گرفت برد تو کلاس برای جریمه گفت باید تا اخر زنگ تخته سیاه کلاس رو تمیز کنم اقا ما هم تخته سیاه کلاس رو که تمیز بودش رو هی پاک می کردیم
یه بار دیگه هم نمره کم گرفته بودم سال سوم دبیرستان به معلم پیشنهاد رشوه دادن کردم اونم پیشنهاد 10000هزارتومنی کرد. همه بچه هاهم توی کلاس داشتن می خندیدن
البته از این بد ترا هم سوتی دادم جلوی معلما ولی اگه بگم 100%بن می شم
در ضمن نمره انضبات من از 15 به بالا به هیچ وجه در دبیرستان بالاتر نرفت

لطفا قسمت سوتی شو پر رنگ کنید اینطوری

Danoosh Pichgahe
05-03-2008, 18:42
اینم سوتی شماره 4:

خب من با کامپیوتر زیاد کار میکنم و حتی گاهی وقتها هم محیط مجازی رو با محیط واقعی اشتباه می گیرم اینم یکی ز اشتبا هایم:
دیروز (14 اسفندر1386) با دوستم بیرون رفتیم بعدش یه نگاه به یکی از لیوان ها زدم و بعد به دوستم گفتم: بابا این چه نرم افزاریه که اینقدر با کوالتی (گرافیک) بالا این لیوان را ساخت!
(با عرض پوزش من سوتی قبلی ام رو سانسـ ور کردم)

sina818
05-03-2008, 19:17
Danoosh Pichgahe جان این سوتی که تعریف کردی منم یاد این افتادم:
حدود 6 یا 7 سال پیش بود یه بازی میکردم به نام LBA2
خیلی بازی قشنگی بود.
من سبک بازی کردنم اینه که دم به دقیقه Save میکنم.
من تقریبا هر روز روزی چند ساعت با این بازی ور میرفتم.
موقعی که میخواستم از خونه برم بیرون با خودم میگفتم : خب اول بزار تا اینجارو Save کنم بعد برم بیرون.

shahab_f
06-03-2008, 00:10
Danoosh Pichgahe جان این سوتی که تعریف کردی منم یاد این افتادم:
حدود 6 یا 7 سال پیش بود یه بازی میکردم به نام LBA2
خیلی بازی قشنگی بود.
من سبک بازی کردنم اینه که دم به دقیقه Save میکنم.
من تقریبا هر روز روزی چند ساعت با این بازی ور میرفتم.
موقعی که میخواستم از خونه برم بیرون با خودم میگفتم : خب اول بزار تا اینجارو Save کنم بعد برم بیرون.

منم یه بار بعد از دو سه ساعت تو نت بودن رفتم حموم شیر آبو باز کردم آب نیمد ولی , گفتم : "ای بابا این چرا باز ریسیو نداره ! "

majid_sd2009
06-03-2008, 08:22
اینم سوتی شماره 4:

خب من با کامپیوتر زیاد کار میکنم و حتی گاهی وقتها هم محیط مجازی رو با محیط واقعی اشتباه می گیرم اینم یکی ز اشتبا هایم:
دیروز (14 اسفندر1386) با دوستم بیرون رفتیم بعدش یه نگاه به یکی از لیوان ها زدم و بعد به دوستم گفتم: بابا این چه نرم افزاریه که اینقدر با کوالتی (گرافیک) بالا این لیوان را ساخت!
(با عرض پوزش من سوتی قبلی ام رو سانسـ ور کردم)
شما سعی کن از این اشتباهات نکنی؟!!!!!!!!!
اصلا بامزه نبود ،بعدشم تو مگه از گرافیک و نرمافزار چیزی سرت میشه ؟!!!!!!!!!!!!!!
ااونم نرم افزار گرافیکی!!!!!!!!!!!!!!!!!!:27::27:

mohsentanha
06-03-2008, 13:20
شما سعی کن از این اشتباهات نکنی؟!!!!!!!!!
اصلا بامزه نبود ،بعدشم تو مگه از گرافیک و نرمافزار چیزی سرت میشه ؟!!!!!!!!!!!!!!
ااونم نرم افزار گرافیکی!!!!!!!!!!!!!!!!!!:27::27:
اقا این کلی کار بلده جی تی ای 5 رو برات ادیت می کنه که تو عمرت همچین جی تی ای ای رو ندیده باشی

Danoosh Pichgahe
06-03-2008, 14:32
اقا این کلی کار بلده جی تی ای 5 رو برات ادیت می کنه که تو عمرت همچین جی تی ای ای رو ندیده باشی

اول هرکی یه نظر داره وبه نظر اون خاطره ام بی مزه بود اما خاطرات بعدی خیلی جالب بودن و دوم یه دعوا کوچیکی بین من و مجید اس دی 2009 شد . بعد همیشه بر علیهم حرف میزنه خب بعد 1-3 ماه دیگه شاید با من خوب شه البته همه ما همین هستیم (نه همه بلکه بعضی ها).

winter+girl
06-03-2008, 19:01
چقدر که اینجا بیمزه شده
چرا بچه ها انقدر باهوش شدن دیگه سوتی نمیدن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ahmad08
06-03-2008, 23:51
چقدر که اینجا بیمزه شده
چرا بچه ها انقدر باهوش شدن دیگه سوتی نمیدن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
همش تقصیر این دختراس.

alil1369
07-03-2008, 00:21
دیروز رفته بودم شهروند (دومین بارم بود) با یکی از دوستام حدود 45 تومان خرید کردیم پول نقد کافی نداشتیم ، رفتم سراغ کارت اعتباریم ، داشتم از تو کیفم درش میووردم که یهو ازم قاپیدش (دوستم) ، حالا صف شلوغ ، منم حوصله نداشتم
هی بازی در میاورد یهو عصبانی شدم بلند بهش گفتم کی...م تو د...نت (با عرض معذرت) بدش میخوام حساب کنم !
همه داشتن مارو نگاه میکردن اینو داشته باشین !
حالا کارتو داد به ما منم هول شده بودم کارتو چپکی میکشیدم ، 7-8 بار کشیدم تا درست شد ، رمزو زدم ارور داد دوباره کشیدم زدم ارور داد دیگه قات قات بودم ! دیدم زنه حسابداره میخنده گفتم دیگه تو چه مرگته ! همینو گفتم
نمیدونم چطور شد اینو گفتم ! ساکت شد گفتم بگو دیگه گفت این ماله بانک های شتابه کارتو با دستگاه کناریه امتحان کنید ! بلاخره حساب کردیم رفتیم بیرون . یه یارو دم در اجناسو با فاکتور چک میکرد ، داشت ماله مارو چک میکرد گفت حقش بود ! گفتم کی گفت خانوم منتظری حسابداره ! گفتم دادش حال ندارم یه چیزیم به تو میگما گفت درسته بفرمایید !
اخ خندیدیم تا اتوبان نیایش فقط میخندیدیم !

mohsentanha
07-03-2008, 00:30
همش تقصیر این دختراس.
کاملا تایید می شه
100%همش تقصیر دختراس.
:31::31::31::31::31:

rezaete
07-03-2008, 09:14
دیروز رفته بودم شهروند (دومین بارم بود) با یکی از دوستام حدود 45 تومان خرید کردیم پول نقد کافی نداشتیم ، رفتم سراغ کارت اعتباریم ، داشتم از تو کیفم درش میووردم که یهو ازم قاپیدش (دوستم) ، حالا صف شلوغ ، منم حوصله نداشتم
هی بازی در میاورد یهو عصبانی شدم بلند بهش گفتم کی...م تو د...نت (با عرض معذرت) بدش میخوام حساب کنم !
همه داشتن مارو نگاه میکردن اینو داشته باشین !
حالا کارتو داد به ما منم هول شده بودم کارتو چپکی میکشیدم ، 7-8 بار کشیدم تا درست شد ، رمزو زدم ارور داد دوباره کشیدم زدم ارور داد دیگه قات قات بودم ! دیدم زنه حسابداره میخنده گفتم دیگه تو چه مرگته ! همینو گفتم
نمیدونم چطور شد اینو گفتم ! ساکت شد گفتم بگو دیگه گفت این ماله بانک های شتابه کارتو با دستگاه کناریه امتحان کنید ! بلاخره حساب کردیم رفتیم بیرون . یه یارو دم در اجناسو با فاکتور چک میکرد ، داشت ماله مارو چک میکرد گفت حقش بود ! گفتم کی گفت خانوم منتظری حسابداره ! گفتم دادش حال ندارم یه چیزیم به تو میگما گفت درسته بفرمایید !
اخ خندیدیم تا اتوبان نیایش فقط میخندیدیم !
لااقل اسم حسابداره رو نمینوشتی

ebicross
07-03-2008, 10:07
1 ماه پیش با بچه ها بیرون بودیم که خیابونا یخ بندون بود.
جلو یه مغازه واستاده بودیم و من جلوی ماشین دوستم بودم و بقیه هم کمی اونطرف تر بودن و داشتیم رو مخ یک سری بنده ی مظلوم خدا کار میکردیم.
یکی از بچه ها چیزی خریده بود داشت طرف ما با سرعت میومد که نتونست تعادلش رو نگه داره و جلوی ماشین لیز خورد رفت زیر ماشین.
یعنی کامل زیر ماشین بود و فقط سرش دیده میشد. ماشین هم پاترول بود.
خلاصه ما مونده بودیم بخندیم یا این بد بخت رو جمع کنیم.
یهو همه جمع شدن و این طفلک هم به همه از اون زیر نگاه میکرد.
تصور کنید یک کله از زیر ماشین بیرونه که کچل هم هست. بد بخت سرباز بود.

Balrog
07-03-2008, 14:33
زمستون همين امسال يه سرى آخراى شب با بچه‌ها تو يكى پارك‌هاى اصفهان بوديم... يكى از دوستان نياز به قضاى حاجت پيدا كرد. رفت پشت يكى از همون درختايى كه اونجا بود كارش رو كرد و اومد! بعد از چند لحظه ديديم از اون سمت سه چهار تا از مفنگى‌هاى اون منطقه دارن دقيقا مى‌رن طرف همون نقطه‌اى كه رفيق ما تا چند لحظه پيش اونجا بود... تا رسيدن، بلافاصله پاى درخت و لابه‌لاى علف‌ها مشغول جستجو شدن... غافل از اينكه تمام مواد‌هايى كه تو اون نقطه از قبل قايم كرده بودن خيس ادرار شده و شب تا صبح رو مجبورن تو خمارى بمونن! ما هم كه وضعيت رو اين طورى ديديم قبل از اينكه بفهمن از كجا خوردن سريع اونجا رو ترك كرديم...



winter+girl
07-03-2008, 15:40
همه چیز رو به همین سادگی انداختین گردن دخترا؟؟؟؟
این پسرا همیشه همینطورین بیخیال ebicross امضات خیلی جالبه به همین روند ادامه بده ان شا الله یه خبرایی میشه

apollon
07-03-2008, 16:08
از اول شروع کردم به خوندن این تاپیک هر چی می خونم تموم نمیشه

apollon
07-03-2008, 16:09
یک چیز جالب از قول یکی از دوستام:

من یه دوست داشتم که درس نمیخوند منم که درسم خوب بود همیشه میخوندم بهش تقلب میرسوندم:5:

پیش دانشگاهی که بودیم یک روز امتحان فیزیک داشتیم منم کار داشتم نمی تونستم بخونم به این دوستم گفتم این سری تو بخون به منم برسون خلاصه روز امتحان اومدم مدرسه ازش پرسیدم خوندی گفت نه کار داشتم منم نتونستم بخونم از اونجایی که معلممون امتحاناش مثل مثال های تو جزوش بود گفتیم عیب نداره دفتر و باز می کنیم مینویسیم:21:همه ی سوالارو با تقلب جواب دادیم ام یه سوالش خیلی سخت بود دوستم سه بار از اول تا آخر دفترشو نگاه کرد ولی چیزی شبیه اون پیدا نکرد:41:

آخرش قاطی کرد بلند شد دفتر رو گرفت بالا خیلی شاکی گفت:آقای فلانی من سه بار جزو رو خوندم ولی این مثال رو ندیدم.(حالا معلم رو داشته باشین)معلمون اومد طرفش گفت:"راست میگی؟ بده ببینم" یه لحظه نگاه کرد بعد گفت:بچه ها سوال رو عوض کنین:18:
______________________________
یه بار وقتی بچه بودم رفته بودم رو بالکن داشتم روی مورچه ها آجر میذاشتم مادرم اومد گفت چرا اینجوری میکنی منم گفتم : آجر میذارم روشون که یه وقت پرت نشن پایین:wub::11:
ببخشید اگه بیمزه بود زیاد تو تعریف کردن مثل بعضیا حرفه ای نیسم.:46:

winter+girl
07-03-2008, 16:30
یک چیز جالب از قول یکی از دوستام:

من یه دوست داشتم که درس نمیخوند منم که درسم خوب بود همیشه میخوندم بهش تقلب میرسوندم:5:

پیش دانشگاهی که بودیم یک روز امتحان فیزیک داشتیم منم کار داشتم نمی تونستم بخونم به این دوستم گفتم این سری تو بخون به منم برسون خلاصه روز امتحان اومدم مدرسه ازش پرسیدم خوندی گفت نه کار داشتم منم نتونستم بخونم از اونجایی که معلممون امتحاناش مثل مثال های تو جزوش بود گفتیم عیب نداره دفتر و باز می کنیم مینویسیم:21:همه ی سوالارو با تقلب جواب دادیم ام یه سوالش خیلی سخت بود دوستم سه بار از اول تا آخر دفترشو نگاه کرد ولی چیزی شبیه اون پیدا نکرد:41:

آخرش قاطی کرد بلند شد دفتر رو گرفت بالا خیلی شاکی گفت:آقای فلانی من سه بار جزو رو خوندم ولی این مثال رو ندیدم.(حالا معلم رو داشته باشین)معلمون اومد طرفش گفت:"راست میگی؟ بده ببینم" یه لحظه نگاه کرد بعد گفت:بچه ها سوال رو عوض کنین:18:
______________________________
یه بار وقتی بچه بودم رفته بودم رو بالکن داشتم روی مورچه ها آجر میذاشتم مادرم اومد گفت چرا اینجوری میکنی منم گفتم : آجر میذارم روشون که یه وقت پرت نشن پایین:wub::11:
ببخشید اگه بیمزه بود زیاد تو تعریف کردن مثل بعضیا حرفه ای نیسم.:46:



سلام نه بابا زیاد بد نبود جالب بود
اشتباه نکن از همین جا یکم یکیم بخون بعد هر وقت حال داشتی برو عقب:11:

alil1369
08-03-2008, 01:46
امروز جلسه داشتیم به همه گفته بودیم رسمی بیایین چون مدیرای شرکت های سونی و کرتیو و زون دعوت بودن !! قرار بود یه از دوستام که همکارمه بیاد دنبالم ولی به خاطر اینکه زودتر بریم شرکت یه کم جمع و جور کنیم زودتر اومد دنبالم منم یه کت جدید خریده بودم سریع برداشتم رفتم ،
کارارو رو به راه کردیم تمیز کاری و این حرفا رو انجام دادیم یهو دیدیم رسیدن منم لباس کار تنم بود سریع شلوارمو عوض کردم ، که دیدم اومدن تو منم باید سریع میرفتم استقبال دیگه فشنگی کت و پیراهنمو پوشیدم !

وسط جلسه بودیم (من پای بیلبوردای تبلیغاتی بودم داشتم توضیح میدادم یهو دیدم همه زدن زیر خنده) گفتم وای خدا دیگه چه گندی زدم ابروم رفت ، برگشتم دوستم گفت پشت کتتو درست کن ، برگشتم پشتمو دیدم دیدم یه چیزی پشت کتم اویزونه (استین بود) کشیدمش دیدم یه پیراهن در اومد ! همه داشتن میخندیدن دیدم مدیر کریتیو ایران (یه مرد چینیه ) داره دست میزنه ! طرف فکر کرده من شعبده بازم !! اقا نمیدونید چقدر خجالت کشیدم ( شانس منم لباسه که زیرش اویزون کرده بودم رنگ استر کتم بود منم متوجه نشدم !!)

خدا رو شکر بخیر گذشت این سری !
بعد از جلسه هم قرار بود منشی مونو تا یه مسیری برسونم برگشته میگه جون من یه دونه کرواتم برای من در بیار !
اینا هم که خدارو شکر تا اخر عمر برات دست میگیرن !

ebicross
08-03-2008, 07:27
آقا دیشب داشتیم سیستم یه بنده خدایی رو که زیاد هم باهاش طبیعی نبدوم رو سیخ کاری میکردیم.
قضیه این بود که میخواست CMOS رو Default کنه و هرچی باطری بر میداشتیم نمیشد و گفتم با جامپر Defualt کنیم.
خلاصه جامپر رو برداشتم و چون باید کار دیگه ای میکردم طبق عادت معمول گذاشتم تو دهنم.
کار که تمام شد اومدم برگردونم که دیدم ای بابا تو دهنم نیست.
اینور اونور خلاصه اصلا نبود. هنوز تو کفم که چی شد. فکر کنم قورتش داده بودم.
ولی بالاخره هر طور شد کار راه افتاد ولی همه بد نگاه میکردن. فکر میکردن شام نخوردم. آخه خیلی بد انداختم بالا جامپررو...
میگم خوب بود حالا جامپر کوچیکه اگه CPU بود چی میشد؟

Genjo
08-03-2008, 19:27
اینم یه سوتی قدیمی :

سوم راهنمایی بودم که یه روز یکی از بچه ها زنگ زد گفت یه سی دی 18 + گرفتم بیا خونمون کسی نیست با هم ببینیم. ما هم رفتیم خونشون البته اینم بگم کامپیوترش پشت به دیواره و اتاقش هم جوری بود که کسی که از بیرون میومد اول اتاق دوستم رو میدید. ما نشسته بودیم و داشتیم فیلم رو نگاه میکردم با صدای تقریبا بلند و البته در حین فیلم اظهار نظر هم میکردیم در موردش و چرت و پرت میگفتیم و شوخی میکردیم و ....
یهو من حس کردم یکی داره ما رو نگاه میکنه برگشتم پشتمو دیدم واااااای... مادر دوستم تو چارچوب در وایساده بود و داشت نگاه میکرد سریع رومو برگردوندم و تند اسکیپ رو زدم. دوستم گفت بیشعور چرا استپ کردی تازه داشتیم حال میکردیم و سریع اسپیس رو زد دوباره پلی شد حالا من هی اسکیپ رو میزدم اونم اسپیس رو میزد هی با آرنج میزدم بهش تا اینکه یه لحظه برگشت و پشت سرش رو دید با ترس گفت سلام مامان کی اومدی ؟ مادرشم بدون اینکه چیزی بگه رفت تو آشپزخونه و منم سریع جیم زدم نفهمیدم دیگه چی شد ولی اونطوری که دوستم میگفت همشو انداخت گردن من و گفته بود سی دی ماله من بوده و پیشنهاد من بوده و ....


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] کامنت قشنگی بود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Genjo
08-03-2008, 19:42
دیروز رفته بودم ارایشگاه ، تو راه برگشت یه تاکسی گرفتم ، که همه مرد بودن و داشتن درمورد دخترا صحبت میکردن !
ماجرا سر دخترای خراب بود (دخترای پی سی ببخشید) ، خیلی خودمونی حرف میزدیم (گرفتید دیگه) !
همه پیاده شدن من بودم و راننده (من جلو نشسته بودم) ، دیگه خلاصه از زمان شاه شروع کردیم تا الان !
من پلیرم تو گوشم بود (بدبختی Noise Canceling داره هدفونم صدای هیچی رو نمیشنوم) ! وسط راه یه دختره (اوضاع فجیه بود شدیدا) رو دیدم که تاکسی میخواست راننده هم براش وایساد ! ولی سریع حرکت کردیم فکر کردم مسیرش به ما نمیخورده راننده هم حرکت کرده ، ولی نگو دختره سریع سوار شده منم هدفون تو گوشم صدای درم نشنیدم !
یه کم رفتیم جلو تر (2 دقیقه بعد) ، رو کردم به راننده ه گفتم دیدی دختر رو میخواست سوار شه ، معلوم بود از اون جن...های سابقه داره از قیافش داد میزد تا حالا با ......................... الی اخر ! وسط های کار در مورد لباسش داشتم صحبت میکردم که یهو یکی از پشت سرم گفت خفه شو اشغال ، ( برق از سرم پرید ) اقا وایسا میخوام پیاده شم دیگه هرچی فحش بلد بود بما داد !
بعد از اینکه دوباره راه افتادیم به راننده ه گفتم چرا نگفتی سوارش کردی ! گفت مگه نفهمیدی سواره گفتم نه گفت فکر کردم میدونی میخوای اذیتش کنی ! گفت حالا عیبی نداره کلی خندیدیم ! گفتم ندیدی چقدر فحش داد ! خلاصه دیگه ....... ولی خیلی باحال بود قیافه دختره موقع پیاده شدنش !!


وای چقدر این قشنگ بود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Genjo
08-03-2008, 20:02
یه سوتی خفن:
دیشب یه مقداری زودتر از همیشه خوابیدم.
ساعت 6 ونیم بیدار شدم دیدم نیاز وحشتناک به رفتن به دستشویی دارم.
من عادت دارم با لباس زیر میخوابم.
میدونید که آقایون صبح ها که بیدار میشن چه وضعیتی دارند!!! :46:
بلند شدم بدون اینکه شلوار بپوشم رفتم بیرون اتاقم, اصلا فکر اینو نمیکردم که کسی بیدار باشه ولی مامانم بیدار بود منم شرتم یه 10 20 سانتی جلوتر از خودم میرفت:20:, تا دیدم مامانم اونجاست سریع دویاره برگشتم توی اتاقم.
مامانم که مونده بود من چرا اینطوری کردم پشت سرم اومد تو اتاقم و نگران گفت چی شده؟؟؟
منم سریع خودم و انداختم توی تختم و پتو رو کشیدم رو خودم گفتم هیچی بابا برو.
نکته خیلی ضایع اینجا بود که بعد از چند ثانیه بلند شدم شلوار پوشیدم و رفتم دستشویی.
ولی صبح گفتم خواب بد دیده بودم و قضیه یه مقدار ماست مالی شد.:27:
گفتم خواب دیدم خودمو حلق آویز کردم.:21:

عجب داستانی..................... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

mohsentanha
08-03-2008, 20:51
genjoچرا سه تا پست پشت سر هم دادی والکی تاپیک رو شلوغ کردی همرو یه دفعه میدادی
به مدیریت هم اطلاع داده شد

Bahoz
09-03-2008, 00:51
این هم یه‌ سوتی سوتی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

hossein_dig
09-03-2008, 01:12
من این پیج آخر خوندم کلی هم حال کردم

علیرضا
09-03-2008, 01:48
این هم یه‌ سوتی سوتی
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

دوزاری مشترک مورد نظر کج می باشد :31:
لطفاً شفاف سازی کنید :27:

Bahoz
09-03-2008, 02:08
به‌ تاریخ نیگا کن.به‌ جای وفات میلاد نوشتن.

Ni_nigc
09-03-2008, 10:13
سلام دوستان .
یکی به من بگه چرا من هر چی می نویسم بازم پستهام : 1 هست .
پس کی 2 می شه .
لطف کنین اگه سوتی دادم صداشو در نیارین . زیر میزی حلش میکنیم .

pooyan.kh
09-03-2008, 10:33
سلام دوستان .
یکی به من بگه چرا من هر چی می نویسم بازم پستهام : 1 هست .
پس کی 2 می شه .
لطف کنین اگه سوتی دادم صداشو در نیارین . زیر میزی حلش میکنیم .

سلام
عزیزم اگه به صفحه اوی سایت بری و زیر انجمن متفرقه رو بخونی متوجه میشی
توی انجمن متفرقه هر چی پست بدی حساب نمیشه
اگه میخوای پستات زیاد بشه توی انجمنهای دیگه باید پست بدی:10:

علیرضا
09-03-2008, 12:07
به‌ تاریخ نیگا کن.به‌ جای وفات میلاد نوشتن.

افتاد الان !! :31:
دستت درد نکنه :46:

M.etallic.A
09-03-2008, 13:23
اگه هميشه اين طورى باشى يه جاى كار اشكال داره!!


:happy:
عجب!




بابا بحث نداره.. یه ترامادول بنداز بالا دیگه تا یه مدتی سیخ بازار تعطیل.....

M.etallic.A
09-03-2008, 13:38
یک چیز جالب از قول یکی از دوستام:

من یه دوست داشتم که درس نمیخوند منم که درسم خوب بود همیشه میخوندم بهش تقلب میرسوندم:5:

پیش دانشگاهی که بودیم یک روز امتحان فیزیک داشتیم منم کار داشتم نمی تونستم بخونم به این دوستم گفتم این سری تو بخون به منم برسون خلاصه روز امتحان اومدم مدرسه ازش پرسیدم خوندی گفت نه کار داشتم منم نتونستم بخونم از اونجایی که معلممون امتحاناش مثل مثال های تو جزوش بود گفتیم عیب نداره دفتر و باز می کنیم مینویسیم:21:همه ی سوالارو با تقلب جواب دادیم ام یه سوالش خیلی سخت بود دوستم سه بار از اول تا آخر دفترشو نگاه کرد ولی چیزی شبیه اون پیدا نکرد:41:

آخرش قاطی کرد بلند شد دفتر رو گرفت بالا خیلی شاکی گفت:آقای فلانی من سه بار جزو رو خوندم ولی این مثال رو ندیدم.(حالا معلم رو داشته باشین)معلمون اومد طرفش گفت:"راست میگی؟ بده ببینم" یه لحظه نگاه کرد بعد گفت:بچه ها سوال رو عوض کنین:18:
______________________________
یه بار وقتی بچه بودم رفته بودم رو بالکن داشتم روی مورچه ها آجر میذاشتم مادرم اومد گفت چرا اینجوری میکنی منم گفتم : آجر میذارم روشون که یه وقت پرت نشن پایین:wub::11:
ببخشید اگه بیمزه بود زیاد تو تعریف کردن مثل بعضیا حرفه ای نیسم.:46:



خیلی باحال بود. یه سوتی از یکی از دوستای من تو همین مایه ها...

قضیه ش اینه که این دوست ما رفت پی گرفتن گواهینامه ولی تو آیین نامه مثل خر گیر کرده بود. 12 بار رد شده بود. بار 13 دیگه گفت هر چی باداباد. کتاب آیین نامه رو با خودش برد سر جلسه ( اینو هم بگم یه کمی قاطی داره ) و هر جوری شده تمام سوالات رو از روی کتاب جواب داد. بعد هم برگه ها رو جمع کردن و افسر شروع کرد به تصحیح کردن و اسم قبولی ها رو خوند اسم این دوست ما نبود توش. یهو این دوست ما قاطی کرد پا شد گفت من چرا قبول نشدم افسره دوباره براش تصحیح کرد گفت نه رد شدی. دوست ما هم برگشت گفت پس نتیجه میگیریم کتاب آیین نامه شما مشکل داره وگرنه من همشو از روی کتاب نوشتم...

samd600
09-03-2008, 20:48
جدای از شوخی این کتاب ایین نامشون حداقل 15 تا غلط داره که 5 تاش واسه هر کسی کافیه

rezaete
09-03-2008, 22:14
سلام دوستان .
یکی به من بگه چرا من هر چی می نویسم بازم پستهام : 1 هست .
پس کی 2 می شه .
لطف کنین اگه سوتی دادم صداشو در نیارین . زیر میزی حلش میکنیم .
چون که توی متفرقه هر چی پست بزنی ، شمارش نمیشه .

Ni_nigc
11-03-2008, 09:52
سلام
عزیزم اگه به صفحه اوی سایت بری و زیر انجمن متفرقه رو بخونی متوجه میشی
توی انجمن متفرقه هر چی پست بدی حساب نمیشه
اگه میخوای پستات زیاد بشه توی انجمنهای دیگه باید پست بدی[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](16).gif

ممنون pooya.kh

yoosef_st
11-03-2008, 11:44
خب اینو که 100 نفر گفتن و فهمیدیم پست تو متفرقه حساب نمیشه. یکی بیاد سوتی بگه بابا!!! میخوایم یکم بخندیم!!

winter+girl
11-03-2008, 13:01
بله پست ها تو متفرقه حساب نمیشه ............:31:

Kurosh
11-03-2008, 13:08
پست بالا تایید میشه!!!!! :33:

S H A H I N
11-03-2008, 13:08
به دنبال پست نباشید عزیزان ، هدف های والا تری هم بید [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ghazal_ak
11-03-2008, 13:12
به دنبال پست نباشید عزیزان ، هدف های والا تری هم بید

منظور از هدف والاتر همون اسپم دادن دیگه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

yoosef_st
11-03-2008, 13:38
به خدا میان در تاپیک رو گل میگیرن هان!! بسه. خواهش میکنم. حیفه. دمتون گرم.

ebicross
12-03-2008, 06:31
دیروز دوووختر همسایمون با خواهر من اومده بودن پای سیستم من و داشتن آهنگام رو براش رایت میکردن.
یعنی بعد از اینکه اینا بیان من اومدم و دیدم اینطوریه تو نرفتم.
یهو صدای جیغ شنیدم و رفتم تو اطاق دیدم خواهرم میخنده و این بدبخت همسایه هه داره گریه میکنه.
قضیه این بود که من تو اطاقم و بالای سیستم یک تار عنکبوت دارم تقریبا 2.5 متر در 2.5 متر که یه عنکبوت 6 سانتی هم وسطشه. البته مصنوعیه و تارهاش از نخ کلفت مشکی هست ولی تمام دخترا از این میترسن (نمیدونم چرا؟)
خواهرم میگه اول نزدیک نمیشده و بعدش به زور نشوندمش. وسطای رایت سی دی یهو این تاره آویزون شده و این بنده خدا هم خوف ورش داشته که الان عنکبوته میخوردش.
ده بار به بابام گفتم بزاره با دوخت بزنمش ولی بیشتر از سوزن اجازه نداد. میگه دیوار سوراخ میشه. اینم آخر عاقبتش.

Mishel
12-03-2008, 11:44
یاد سوتی بازار به خیر یه روزی من کلی سوتی می دادم ولی الان هر چی زور می زنم دیگه ازم بر نمیاد. شرمنده دوستان

Ni_nigc
12-03-2008, 15:25
Ladys & gentlemen دم همتون گرم . جریان پست رو فهمیدم . دیگه بیخیال پست . راجع به این مکوضوع هم هر کی بنویسه دعا میکنم که دستش " زیگیل " بزنه . [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif البته بجز بچه های پی سی .

حالا سوتی :
چند روز پیش یه خانم آمریکایی اومده بود پیش ما (حال کردین چه کلاسی گزاشتم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](45).gif)
من هم که کلی ادعای زبان انگلیسی ، فکر میکردم که اگه من ENG صحبت نکنم زمین میره هوا و میگن این پسره منگله و ... . آخه یکی نبود بهم بگه اون بدبخت گه مترجم داشت خاب عین آدم حرف بزن تا اون ترجمه کنه .
بگذریم .. ما رفتیم تو خونه و دیدیم که سه فنر اونجان و خواستیم احوالپرسی کنیم و بهشون خوشامد بگم که به خانوم امریکاییه گفتم Your welcome ، می خواستم بگم خوش آمدید . بعد دیدم که اون منو اینطوری [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](24).gif نیگا کرد و حرفی نزد و فکر کرد شاید اینجا رسمه .
بعدن یادم اومد که Your welcome یعنی قابلی نداره .


آقا اگه نگین خونمون کاروانسرا هست و نگین که من دارم خالی باز میکنم ببخشید یعنی میبندم ، یکی دیگه میگم .
بلا نسبت شما یکی دیگه از این اتباع کشورهای بیگانه(یه خانم المانی) اومده بود خونمون این دفعه اولش سوتی ندادم . ولی نمیدونم چرا یه دفعه یاد یه جمله ی آلمانی که از یکی از دوستام یاد گرفته بودم افتادم و به خانم المانی گفتم " ich liebe dich " من هم یادم نبود معنیش چی میشه . بعد دیدم این خانمه ذوق زده شد و :wub: و [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](17).gif و دیدم اقای ستوده که مترجمشون بود هم داره میخنده . کم کم یادم اومد که این رفیق ما هر وقت می خواست GF بازی کنه اینو میگفت فهمیدم که گند زدم

ich liebe dich یعنی " دوستت دارم"

به جون اودم راست گفتم

ebicross
13-03-2008, 13:07
دهندگان سوتی کجا هستند که سوتی بازار رفته صفحه سوم انجمن!!!!!!
__________________________________________________ ___
دیشب تو خونه عموم داشتیم جنرال بازی میکردیم ولی ماوسشون خیلی اذیت میکرد سیمش نمیرسید.:41:
منم اعصابم خورد شده بود ولی عموم و پسر عموم عادت داشتند.:27:
خلاصه فکر کردم سیمش با سیمهای دیگه قاطی پاتی شده و چند بار کشیدمش دیدم بهتر شد و یه دفعه محکم کشیدم کیسشون از تو جاش افتاد بیرون. منو میگی اینطوری شدم :18::18::18:
تو یه لحظه تو مغزم معادلاتی رد میشد که حساب میکرد در صورت کشیدن سیم ماوس از نظر عقلایی باید کیس از عقب رو به بالا حرکت میکرد نه اینکه از تو میز بیفته بیرون:13::13:
خلاصه عموم که شاکی شده بود[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] یهو پسر عموم رو دعوا کرد که مگه صد دفعه نگفتم سیم رو از جلو رد نکن!!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نگو سیم رو از کنار کیس آورده بوده و از قسمت مانیتور ماوس رو در آورده بودن:21:
مارو باش دنبال امام زمان میگشتیم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

seyyedi
13-03-2008, 18:29
دهندگان سوتی کجا هستند که سوتی بازار رفته صفحه سوم انجمن!!!!!!
__________________________________________________ ___
دیشب تو خونه عموم داشتیم جنرال بازی میکردیم ولی ماوسشون خیلی اذیت میکرد سیمش نمیرسید.:41:
منم اعصابم خورد شده بود ولی عموم و پسر عموم عادت داشتند.:27:
خلاصه فکر کردم سیمش با سیمهای دیگه قاطی پاتی شده و چند بار کشیدمش دیدم بهتر شد و یه دفعه محکم کشیدم کیسشون از تو جاش افتاد بیرون. منو میگی اینطوری شدم :18::18::18:
تو یه لحظه تو مغزم معادلاتی رد میشد که حساب میکرد در صورت کشیدن سیم ماوس از نظر عقلایی باید کیس از عقب رو به بالا حرکت میکرد نه اینکه از تو میز بیفته بیرون:13::13:
خلاصه عموم که شاکی شده بود[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] یهو پسر عموم رو دعوا کرد که مگه صد دفعه نگفتم سیم رو از جلو رد نکن!!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نگو سیم رو از کنار کیس آورده بوده و از قسمت مانیتور ماوس رو در آورده بودن:21:
مارو باش دنبال امام زمان میگشتیم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دوستان سلام
به به آکوای تقلبی
آقا با سوتی های شما خیلی حال میکنم

Danoosh Pichgahe
13-03-2008, 20:42
این سوتی تازه و تازه هست و دقیقاً چند دقیقه هم از این اتفاق نمی گذره »»»

پدرم داشت اخبار گوش می داد ؛ خب گفتم بعد از اخبار به بابا یه حال بدم!:20:

اخبار تموم شد:12:!

برای بابام یه آهنگ قدیمی زدم که موضوعش این بود: من دیگه بچه نمی شم.:20:

بابام تو حال رفت و آهنگ رو بلند بلند می خو ند:19:!!!!

من از اون طرف داشتم آهنگ بازی GTA رو ادیت می کردم که یه دفعه به جای زدن Open With AdiaCity رفتم Open With Media Player رو زدم از اون طرف من برای بابام ؛با Media Player داشتم آهنگ پخش می کردم.

یه دفعه صدای آهنگ ادیت شده GTA رو به جای ادامه آهنگ بابام ؛ پخش کرد؛ نگو که آهنگِ GTA یه آهنگ راک اَند رول بود!!:43:

بعد بابا که تو حس آهنگ رفته بود به من گفت: چرا این جور شد؟!

من که اون موقع داشتم از خنده پاره می شدم؛؛چی یعنی از خنده داشتم می مُردم!

یعنی فکر کنین یک آهنگ غم گین قدیمی گوش میدین که یه دفعه ای آهنگه به شکل رپ در بیاد!!:38:

خب بعضی ها شاید از خاطرم بدشون اومده باشه که می گن خیلی بی مزه بود::29:
بعضی ها میگن ایول!::biggrin:
بعضی ها هیچی نمیگن::mellow:
بعضی ها عصبانی میشن::thumbsdow:grrr:
بعصی ها -----------::devil:
بعضی ها میگن چه عشغولانه!!::wub:
بعضی ها هیچی نمی فهمن!::23:
بعضی ها (مثل اولین پستم) میگن حرامه::4:
بعضی ها خجالت می کشن::43:
بعضی ها (مخصوصاً پیر ها) یاد قدیم می اُفتن::37::rolleye:
بعضی ها غاط می زنن!::47:
بعضی ها از بعضی ها بدشون میان!::2:

در هر حال پست رو دادم به اُمید بعضی از بعضی ها که بعضی از اون ها رو گفتم!:21::31::5:
__________________________________________________ ___________________________________________
اینم سوتی دبیر ادبیاتمون

دیروز دبیر داشت درباره جمع عربی و جمع فارسی حرف میزد که می گفت: شما نباید با کلمه عربی را جمع فارسی بزنید مثلا نباید کلمه "ذهب" را ذهبگان نامید...

یک دفعه دبیر گفت بعضی ها میگن: (»»»کساخل«««)!!! که این اشتباه هست و ...!!!
__________________________________________________ __________________________________________
در سال 1385/6/5 داشتم یواسکی توی مدرسه سی دی DanooshCity رو به یه نفر می دادم و چون من خیلی سریع سی دی رو دادم بهش ؛ جای سی دی از خودِ سی دی در اومد!!! وبعد من که موضوع رو فهمیده بودم ؛وقتی در خانه رفتم داشتم از خنده پاره می شدم!!

Vahid67
13-03-2008, 22:13
دومیه خیلی باحال بود

rezaete
13-03-2008, 22:34
دومیه خیلی باحال بود
باحال بود ولی فکر کنم باز هم باید با سوتی بازار قفل شده روبرو بشیم

Havbb
13-03-2008, 23:23
باحال بود ولی فکر کنم باز هم باید با سوتی بازار قفل شده روبرو بشیم
چطور مگه؟؟؟؟

rezaete
14-03-2008, 00:50
چطور مگه؟؟؟؟
معلومه دیگه . اگه ببینن سوتی ها دارن +18 میشن ، تاپیک رو قفل میکنن تا پست های اضافه حذف بشه . فکر کنم آخرین بار توی تابستون بود که سوتی بازار قفل شد .

Vahid67
14-03-2008, 09:19
معلومه دیگه . اگه ببینن سوتی ها دارن +18 میشن ، تاپیک رو قفل میکنن تا پست های اضافه حذف بشه . فکر کنم آخرین بار توی تابستون بود که سوتی بازار قفل شد .

+18 نبود +12 بود بیخیال

winter+girl
14-03-2008, 09:40
معلومه دیگه . اگه ببینن سوتی ها دارن +18 میشن ، تاپیک رو قفل میکنن تا پست های اضافه حذف بشه . فکر کنم آخرین بار توی تابستون بود که سوتی بازار قفل شد .

نه بابا تابستون کجا بود همین چند وقت پیش بود
معرفی میکنم مادر عروس هستم:31:

rezaete
14-03-2008, 09:52
نه بابا تابستون کجا بود همین چند وقت پیش بود
معرفی میکنم مادر عروس هستم:31:
زمانش درست یادم نیست ولی یادمه چند صفحه از سوتی بازار رو خوندم بعد اومدم یه سوتی بنویسم . دیدم قفل شده :31::31:

yoosef_st
14-03-2008, 11:33
عزیزانه جان!!! من فکر کنم این ایپمهای شما بیشتر از اون پستهای +x سال به قفل شدن تاپیک کمک کنه. بسه. خواهش میکنم. دستتون درد نکنه. :11:

Ervin Romel
14-03-2008, 11:58
آقا من یه سوتی خیلی بد دادم
یه روز داشتم توی بقالی رفیقم سیگار میکشیدم
یه کام محکم گرفتم و دودشو دادم تو ییهو دوست دخترم اومد توی مغازه و شروع کرد به احوال پرسی
منو میگی ؟
حرف نمیزدم اونم می گفت چی شده چرا اینطوری شدی ؟
دیگه داشتم خفه میشدم همه دودو دادم بیرون گفتم مرسی خوبم
اونم نامردی نکردو زد زیر گوشم
آخه به جون خودش قسم خورده بودم دیگه سیگار نکشم
اونم کلی برام مایه گذاشته بود تا ترک کنم

NΣVΣRHOOD
14-03-2008, 13:44
آقا من یه سوتی خیلی بد دادم
یه روز داشتم توی بقالی رفیقم سیگار میکشیدم
یه کام محکم گرفتم و دودشو دادم تو ییهو دوست دخترم اومد توی مغازه و شروع کرد به احوال پرسی
منو میگی ؟
حرف نمیزدم اونم می گفت چی شده چرا اینطوری شدی ؟
دیگه داشتم خفه میشدم همه دودو دادم بیرون گفتم مرسی خوبم
اونم نامردی نکردو زد زیر گوشم
آخه به جون خودش قسم خورده بودم دیگه سیگار نکشم
اونم کلی برام مایه گذاشته بود تا ترک کنم
حالا حتما تمام کاربرای سایت باید بدونن معتادی؟:13:
این که دیگه گفتن نداره مهدی جون.:2:
تازه کدوم دوست دخترت بیشتر از یک هفته باهات دوست بوده که این دومیش باشه؟:39:
لا الله الا الله
چی کار کنم من با تو؟
تو کدوم سایت برم عضو بشم که تو اونجا نباشی ای خدااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا اااااا:9::42:

Ervin Romel
14-03-2008, 14:44
حالا حتما تمام کاربرای سایت باید بدونن معتادی؟:13:
این که دیگه گفتن نداره مهدی جون.:2:
تازه کدوم دوست دخترت بیشتر از یک هفته باهات دوست بوده که این دومیش باشه؟:39:
لا الله الا الله
چی کار کنم من با تو؟
تو کدوم سایت برم عضو بشم که تو اونجا نباشی ای خدااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا اااااا:9::42:


آخه ویان جون شما که اراک تشریف نداشتین خبر داشته باشی که
لطفا روی پستای من اسکی نروید

Ervin Romel
14-03-2008, 14:46
حالا حتما تمام کاربرای سایت باید بدونن معتادی؟:13:
این که دیگه گفتن نداره مهدی جون.:2:
تازه کدوم دوست دخترت بیشتر از یک هفته باهات دوست بوده که این دومیش باشه؟:39:
لا الله الا الله
چی کار کنم من با تو؟
تو کدوم سایت برم عضو بشم که تو اونجا نباشی ای خدااااااااااااااااااااااا ااااااااااااااااااااااااا اااااا:9::42:


آخه پویان جون شما که اراک تشریف نداشتین خبر داشته باشی که
لطفا روی پستای من اسکی نروید

moein_drj
14-03-2008, 15:24
آخه پویان جون شما که اراک تشریف نداشتین خبر داشته باشی که
لطفا روی پستای من اسکی نروید

در تکمیل پست :

بیاین کافه مورفی ....
بترکونین........

Ni_nigc
15-03-2008, 13:45
__________________________________________________ _________________________________________
در سال 1385/6/5 داشتم یواسکی توی مدرسه سی دی DanooshCity رو به یه نفر می دادم و چون من خیلی سریع سی دی رو دادم بهش ؛ جای سی دی از خودِ سی دی در اومد!!! وبعد من که موضوع رو فهمیده بودم ؛وقتی در خانه رفتم داشتم از خنده پاره می شدم!![/quote]




Danoosh جان سوتی دادی که . دی ( در سال 1385/6/5 )

winter+girl
15-03-2008, 15:49
من که از اولش سوتی بالایی رو نفهمیدم
اما امروز یه کاری کردم که از شدت خجالت زدگی قلبم درد گرفت
5000 تومن بردم برای انجمن مدرسه
ناظم (خانوم محمدی ) قبول نکرد گفت باید حتما 10000 تومن باشه
منم گفتم باشه رفتم از اون ور پله ها بزنم بیام دوستامو دیدم
براشون تعریف کردم گفتم 5000 تومن بردم دادم خانوم محمدی کوفت کنه
حالا همین طوری داشتم بد و بیراه میگفتم یه لحظه برگشتم دیدم پشتمه انقدر ناراحت شدم اما نتونستم ازش معذرت خواهی کنم زدم رفتم بالا:41:

farshidshd
15-03-2008, 15:57
یه سوتی تکراری ولی شور:::
داشتم واسه داداشم چایی میبردم و میخواستم شکر بریزم توش واسش شیرین کنم چون ظرف شکر و نمکمون عین هم هست منم از همه جا بی خبر به جای شکر نمک ریختم اونم به میزان بسیار زیاد
داداش منم که بی خبر و مطمئن گذاشت چایی که یه کم خنک شد با یه حرکت نصف فنجون چایی رو خورد...
چشمتون روز بد نبیینه..............................

Mishel
16-03-2008, 08:40
موفق شدم! بالاخره سوتی دادم! اونم چه سوتیه سنگینی! فقط گوش کن ببین چه سوتی باحالی! آقا من دیروز صبح به یکی از دوستای دانشگاهی (دختر) اس ام اس دادم که امروز بی کار هستم اگه می تونی بیا کارتت رو بگیر (شما کار نداشته باش کارت چیه!). تا شب خبری ازش نشد. شب زنگ زدم بهش گفتم صبح مگه اس ام اس من نرسید بهت (آخه گوشیش خراب شده گاهی اس ام اس بهش نمی رسه). گفت چرا ولی من که کاری پیشت ندارم فکر کردم اشتباه اس ام اس دادی(کارت رو خونده بود کار). منم نه گذاشتم نه برداشتم گفتم : کار چیه من گفتم کارت. بابا تو هم گوشیت خرابه هم خودت خرابی!!!

Snow_Girl
16-03-2008, 11:25
موفق شدم! بالاخره سوتی دادم! اونم چه سوتیه سنگینی! فقط گوش کن ببین چه سوتی باحالی! آقا من دیروز صبح به یکی از دوستای دانشگاهی (دختر) اس ام اس دادم که امروز بی کار هستم اگه می تونی بیا کارتت رو بگیر (شما کار نداشته باش کارت چیه!). تا شب خبری ازش نشد. شب زنگ زدم بهش گفتم صبح مگه اس ام اس من نرسید بهت (آخه گوشیش خراب شده گاهی اس ام اس بهش نمی رسه). گفت چرا ولی من که کاری پیشت ندارم فکر کردم اشتباه اس ام اس دادی(کارت رو خونده بود کار). منم نه گذاشتم نه برداشتم گفتم : کار چیه من گفتم کارت. بابا تو هم گوشیت خرابه هم خودت خرابی!!!
عجب سوتي دادي ...........:دي:31:

lovelykid
16-03-2008, 12:30
با سلام شما به اینا می گین سوتی ؟ پس به این چی میگین!
این ماجرا واسه ترم پیشم توی دانشگاهه:
ترم قبل من یه درسی داشتم که پنج شنبه ها تشکیل می شد و دو جلسه هم پشت سر هم بود و حضور توی کلاس هم اکیداً اجباری بود. دانشگاه ما طوری که پنچ شنبه تقربیاً هیچ کلاسی تشکیل نمی شه و تقریباً خالی از سکنه می شه! چون سرویس هم نیست تا می رفتم دانشگاه یه 1 ساعتی طول می کشید منم پیچ شنبه ها به زور 8 الی 8:30 بیدار می شدم و تا می رفتم یه جلسه تقریباً رفته بود!
این مقدمه رو داشتین حالا اصا ماجرا:
یه پنج شنبه ما 9 بیدار شدیم دیدیم تا بریم کلاس تمومه چیکار کنیم؟
پسر همسامون یه ژیان داره رفتم گفتم بده امروز رو برم دانشگاه بر گردم اونم گفت قابلی نداره!
اخه دیدم دانشگاه خبری نیست یواشکی می رم یه جا می زارم بعد که همه رفتن می ام برمی دارم بر می گردم!
خلاصه رفتیم و به کلاس هم رسیدیم . بعد از کلاس به بچه ها گفتم شما برید من بعداً میام توی سایت کار دارم
خلاصه یه نیم ساعتی صبر کردیم همه رفتن گفتیم بریم ژیان سوارشیم و برگردیم
جلوی در دانشگاه یکی از هم کلاسی هام رو دیدم (دختر) گفتم یه تعارف زدم گفتم /: اگه منتظر ماشینی برسونمت گفت : مرسی ممنون! می دونستم که همینو می گه
خلاصه یه جوری که نفهمه رفتم پریدم تو زیانو به گاز!
توی مسیر با حد اکثر سرعت ژیان(حدوداً 50 کیلومتر در ساعت!) داشتم می رفتم یه دفه احساس کردم یکی داره یهم نگاه می کنه کنارمو نگاه کردم دیدم همون هم کلاسیم با چندتا دیگه دوی یه تاکسی هستن که داره از کنار م رد می شه، نیششون هم تا بناگوش بازه ، فقط در اون لحظه دوست داشتم زمین دهن وا کنه من قورت بده! یکی دو دفه گفتم برم تو جدول خودم رو راحت کنم دیدم ژیان مردمه!اخه توی دانشگاه به من به چشم بچه مایه دار نیگاه می کنن و منم خیلی کلاس می زارم این عاقبتش!

حالا بمونه که شنبه اش دیگه تا دو سه روز دانشگاه نرفتم و بعدش هم چی شد!

noia
16-03-2008, 14:41
با سلام شما به اینا می گین سوتی ؟ پس به این چی میگین!
این ماجرا واسه ترم پیشم توی دانشگاهه:
ترم قبل من یه درسی داشتم که پنج شنبه ها تشکیل می شد و دو جلسه هم پشت سر هم بود و حضور توی کلاس هم اکیداً اجباری بود. دانشگاه ما طوری که پنچ شنبه تقربیاً هیچ کلاسی تشکیل نمی شه و تقریباً خالی از سکنه می شه! چون سرویس هم نیست تا می رفتم دانشگاه یه 1 ساعتی طول می کشید منم پیچ شنبه ها به زور 8 الی 8:30 بیدار می شدم و تا می رفتم یه جلسه تقریباً رفته بود!
این مقدمه رو داشتین حالا اصا ماجرا:
یه پنج شنبه ما 9 بیدار شدیم دیدیم تا بریم کلاس تمومه چیکار کنیم؟
پسر همسامون یه ژیان داره رفتم گفتم بده امروز رو برم دانشگاه بر گردم اونم گفت قابلی نداره!
اخه دیدم دانشگاه خبری نیست یواشکی می رم یه جا می زارم بعد که همه رفتن می ام برمی دارم بر می گردم!
خلاصه رفتیم و به کلاس هم رسیدیم . بعد از کلاس به بچه ها گفتم شما برید من بعداً میام توی سایت کار دارم
خلاصه یه نیم ساعتی صبر کردیم همه رفتن گفتیم بریم ژیان سوارشیم و برگردیم
جلوی در دانشگاه یکی از هم کلاسی هام رو دیدم (دختر) گفتم یه تعارف زدم گفتم /: اگه منتظر ماشینی برسونمت گفت : مرسی ممنون! می دونستم که همینو می گه
خلاصه یه جوری که نفهمه رفتم پریدم تو زیانو به گاز!
توی مسیر با حد اکثر سرعت ژیان(حدوداً 50 کیلومتر در ساعت!) داشتم می رفتم یه دفه احساس کردم یکی داره یهم نگاه می کنه کنارمو نگاه کردم دیدم همون هم کلاسیم با چندتا دیگه دوی یه تاکسی هستن که داره از کنار م رد می شه، نیششون هم تا بناگوش بازه ، فقط در اون لحظه دوست داشتم زمین دهن وا کنه من قورت بده! یکی دو دفه گفتم برم تو جدول خودم رو راحت کنم دیدم ژیان مردمه!اخه توی دانشگاه به من به چشم بچه مایه دار نیگاه می کنن و منم خیلی کلاس می زارم این عاقبتش!

حالا بمونه که شنبه اش دیگه تا دو سه روز دانشگاه نرفتم و بعدش هم چی شد!

پسر دمت گرم ... کلی خندیدم ... :31:
اشکالی نداره, برو به دختره بگو واسه مسخره بازی بود و خودتو خلاص کن ... :5:
حالا خودمونیم ژیانه چه رنگی بود !؟ :27:

L05T
16-03-2008, 16:41
اول سلام
بعد از یه مدت که نبودم اومدم سوتی ها رو خوندم خیلی حال داد

من که زیاد سوتی نمی دم :31: یا یادم نیست معمولا
حالا این یکی یادم اومد . البته شاید سوتی نباشه

دوران راهنمایی بود ( فکر کنم دوم بودم ) من دفتر دار بودم
امتحان جغرافی داده بودیم من هم از جغرافی خوشم نمیومد امتحان رو خوب ندادم
معمولا اون موقع برگه ها رو میدادن بچه ها تصحیح می کردن
چند تا از بچه ها برگه ها رو تصحیح می کردن میدادن معلم اون امضا می کرد
ما هم اودیم گفتیم به بچه ها کمک کنیم . اونایی که تصحیح می کردن تو برگه حداقل 1 نمره اضاف می کردن
من هم تو دفتر کلاسی باز نمره ها رو زیاد می کردم :31:
تصحیح تموم شده نمره همه هم خوب شده بود معلم برگه ها رو داد گفت اگه اشکالی دارین بگین
همه بچه ها خوشحال بودن . یهو یکی از بچه ها رفت پیش معلم گفت تو این سوال به من نیم نمره ندادین
معلم نگاه کرد نمره رو اضاف کرد یه جمع زد دید با اون نمره ای که رو برگه نوشته اختلاف داره
ما رو میگی ترسیده بودیم نمیدونستیم چکار کنیم
دفتر کلاسی رو برداشت دید اونجا هم نمره فرق میکنه . برگه چند تا دیگه از بچه ها رو گرفت فهمید چی شده
هیچی دیگه برگه همه رو گرفت از اول تصحیح کرد ما هم شانس اوردیم فقط نفری 3 نمره ازمون کم کرد

دو تا سوتی دیگه هم هست که البته کار من نیست:31:
عمم یه دوست داره خیلی سوتی میدن دوتاش یادم بود براتون میگم

یه بار اینا رفته بودن رستوران ( ادعای باکلاسی هم دارن )
گارسون منو رو براشون میاره میبینن یه سری اسم عجیب نوشته همشم گرون
میگن یه چیز ارزون بخوریم تو لیست نگاه میکنن یکیش که ارزون هست رو انتخاب می کنن که
توی منو آخرش بوده نوشته بوده گروسینی . اینا هم میان با لحجه ( انگلیسی ) میگن گروسینی می خوایم
گارسون میگه چی دوباره میگن نمیفهمه میگه کدومه نشونش میدن میزنه زیر خنده
میگه بابا این گرو سینی هست اینا هم قرمز میشن پا میشن میان بیرون :27:

یه بار هم میرن پیتزا می خورن بعد میاد به عمم میگه ما دیشب رفتیم پیتزا بدون نون خوردیم :18::27:

mehdi_vsgh
16-03-2008, 17:00
یه بار هم میرن پیتزا می خورن بعد میاد به عمم میگه ما دیشب رفتیم پیتزا بدون نون خوردیم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


خوب اینکه چیزی نیست یه بنده خدایی میشناسم پیتزا رو با نون میخوره

لابد اینا هم اینطوری بودن خوب

Danoosh Pichgahe
16-03-2008, 22:06
__________________________________________________ _________________________________________
در سال 1385/6/5 داشتم یواسکی توی مدرسه سی دی DanooshCity رو به یه نفر می دادم و چون من خیلی سریع سی دی رو دادم بهش ؛ جای سی دی از خودِ سی دی در اومد!!! وبعد من که موضوع رو فهمیده بودم ؛وقتی در خانه رفتم داشتم از خنده پاره می شدم!!




Danoosh جان سوتی دادی که . دی ( در سال 1385/6/5 )[/QUOTE]

اُه!اشتباه شد!! منظورم "تاریخ" بود!!:31::31::31:

lovelykid
17-03-2008, 00:21
اینم یه سوتی دیگه که یکی از دوستام برام تعریف کرده ،امیدوارم خوشتون بیاد!:31:
این دوستم که اینو واسم گفته خیلی بچه مثبتیه و مادر و پدرش که دیگه هیچی همیشه صف اول نمازن
خلاصه این دوستم گفت یه روز حوصلم سر رفته بود رفتم پیش یکی از بچه محله هامون گفت فیلم نداری ؟
گفت نه فیلم های من به درد تو نمی خوره
گفتم چرا؟
گفت : اخه نمی تونی ببینی ، مردا با باتوم می زنن پشت زنا !!!:18:
این دوستم که دو زاریش نیوفتاده بوده فکر کرده از این فیلمای مستند خون و خون ریزیه ، گفته چرا نمی تونم بده ببینیم!:41:
خلاصه اومده خونه و گذاشته توی دستگاه CD ، حالا خواهر و مادر و پدر و.. همه اونجا!!!
خلاصه تا دستگاه روشن می شه صدای آوه یس و ... از این جور صحبتا با اون صور قبیحه نمایان میشه !
دوست ما اول اینجوری می شه :18::18::18: بعد می پره روی دستگاه و خاموشش می کنه cd رو بر می داره و ال فرار!!!
می ره در خونه طرف می گه این چی بود؟! طرف می گه گفتم نمی تونی ببینی!
پدر مادرش بعد سه ساعت نصیحت مجازات یک ماه حبس در خونه و فروش دستگاه cd رو براش می برن (البته شاید کتکم خورده باشه ولی لو نمی ده!):13:

eshghe eskate
17-03-2008, 12:58
اول سلام
بعد از یه مدت که نبودم اومدم سوتی ها رو خوندم خیلی حال داد

من که زیاد سوتی نمی دم :31: یا یادم نیست معمولا
حالا این یکی یادم اومد . البته شاید سوتی نباشه

دوران راهنمایی بود ( فکر کنم دوم بودم ) من دفتر دار بودم
امتحان جغرافی داده بودیم من هم از جغرافی خوشم نمیومد امتحان رو خوب ندادم
معمولا اون موقع برگه ها رو میدادن بچه ها تصحیح می کردن
چند تا از بچه ها برگه ها رو تصحیح می کردن میدادن معلم اون امضا می کرد
ما هم اودیم گفتیم به بچه ها کمک کنیم . اونایی که تصحیح می کردن تو برگه حداقل 1 نمره اضاف می کردن
من هم تو دفتر کلاسی باز نمره ها رو زیاد می کردم :31:
تصحیح تموم شده نمره همه هم خوب شده بود معلم برگه ها رو داد گفت اگه اشکالی دارین بگین
همه بچه ها خوشحال بودن . یهو یکی از بچه ها رفت پیش معلم گفت تو این سوال به من نیم نمره ندادین
معلم نگاه کرد نمره رو اضاف کرد یه جمع زد دید با اون نمره ای که رو برگه نوشته اختلاف داره
ما رو میگی ترسیده بودیم نمیدونستیم چکار کنیم
دفتر کلاسی رو برداشت دید اونجا هم نمره فرق میکنه . برگه چند تا دیگه از بچه ها رو گرفت فهمید چی شده
هیچی دیگه برگه همه رو گرفت از اول تصحیح کرد ما هم شانس اوردیم فقط نفری 3 نمره ازمون کم کرد

دو تا سوتی دیگه هم هست که البته کار من نیست:31:
عمم یه دوست داره خیلی سوتی میدن دوتاش یادم بود براتون میگم

یه بار اینا رفته بودن رستوران ( ادعای باکلاسی هم دارن )
گارسون منو رو براشون میاره میبینن یه سری اسم عجیب نوشته همشم گرون
میگن یه چیز ارزون بخوریم تو لیست نگاه میکنن یکیش که ارزون هست رو انتخاب می کنن که
توی منو آخرش بوده نوشته بوده گروسینی . اینا هم میان با لحجه ( انگلیسی ) میگن گروسینی می خوایم
گارسون میگه چی دوباره میگن نمیفهمه میگه کدومه نشونش میدن میزنه زیر خنده
میگه بابا این گرو سینی هست اینا هم قرمز میشن پا میشن میان بیرون :27:

یه بار هم میرن پیتزا می خورن بعد میاد به عمم میگه ما دیشب رفتیم پیتزا بدون نون خوردیم :18::27:
قرمز:حالا واقعا چه جوری خونده میشه؟؟؟:31:
آبی:همون لهجه منظورشه .اشتباه چاپی بود!!!
بنفش:ایول منم از این فردین بازیا زیاد در اوردم:10:

L05T
17-03-2008, 13:25
قرمز:حالا واقعا چه جوری خونده میشه؟؟؟:31:
آبی:همون لهجه منظورشه .اشتباه چاپی بود!!!
بنفش:ایول منم از این فردین بازیا زیاد در اوردم:10:

قرمز : منظور پول گرویی واسه سینی هست :31: ok?
آبی : آره میدم ویرایش بعد تصحیح کنن
بنفش : :10:

winter+girl
17-03-2008, 17:07
بازم تو مدررسه چند تا سوتی دادم که قابل ذکر نیست
فقط اینو بگم معلمه ازم پرسید دوستت کجاست؟؟؟
خواستم کلاس بذارم بگم یه چیز بلدم اومدم بگم الله اعلم
گفتم جلل خالق

راه كوير
17-03-2008, 17:45
توكه همش سوتي ميدي رفيق :دي ، ديگه طبيعي شده اين رفتارات تو مدرسه :دي

amirfarrokh
17-03-2008, 19:28
توكه همش سوتي ميدي رفيق :دي ، ديگه طبيعي شده اين رفتارات تو مدرسه :دي

سوتیاشم جالبن خدایی...
مورد دار هم سوتی میده...سوتی مسافرتت رو هر وقت یادم میاد میمیرم از خنده winter جان :27:
راستی عید اگه مسافرت رفتی بپا مثل اون دفعه ای سوتی ندی :31:

armin-radin
17-03-2008, 21:03
من که از اولش سوتی بالایی رو نفهمیدم
اما امروز یه کاری کردم که از شدت خجالت زدگی قلبم درد گرفت
5000 تومن بردم برای انجمن مدرسه
ناظم ( محمدی ) قبول نکرد گفت باید حتما 10000 تومن باشه
منم گفتم باشه رفتم از اون ور پله ها بزنم بیام دوستامو دیدم
براشون تعریف کردم گفتم 5000 تومن بردم دادم خانوم محمدی کوفت کنه
حالا همین طوری داشتم بد و بیراه میگفتم یه لحظه برگشتم دیدم پشتمه انقدر ناراحت شدم اما نتونستم ازش معذرت خواهی کنم زدم رفتم بالا
میگما ناظم ما هم اسمش محمدی بود" همکلاسی

sina_f
17-03-2008, 21:51
بسیار جالب بود!

Meisam Khan
17-03-2008, 22:20
برادرم صبح زود مي خواست بره مسافرت رو در اتاقش روي يه تيكه كاغذ نوشته بود:
ماشينم ساعت 8:30 پرواز داره بيدارم كنيد.

eshghe eskate
17-03-2008, 22:35
سوتیاشم جالبن خدایی...
مورد دار هم سوتی میده...سوتی مسافرتت رو هر وقت یادم میاد میمیرم از خنده winter جان :27:
راستی عید اگه مسافرت رفتی بپا مثل اون دفعه ای سوتی ندی :31:
چه طور؟؟کدوم سوتی؟؟

قرمز : منظور پول گرویی واسه سینی هست :31: ok?
آبی : آره میدم ویرایش بعد تصحیح کنن
بنفش : :10:
تا حالا نشنیده بودم واسه سینی م پول بگیرن:18:

winter+girl
18-03-2008, 22:22
توكه همش سوتي ميدي رفيق :دي ، ديگه طبيعي شده اينرفتارات تو مدرسه :دي


یعنی دیگه آبرو برام نمونده؟؟؟؟؟



سوتیاشم جالبن خدایی...
مورد دار هم سوتی میده...سوتی مسافرتت رو هر وقت یادممیاد میمیرم از خنده winter جانراستی عید اگهمسافرت رفتی بپا مثل اون دفعه ای سوتی ندی


خدا رو شکر عید همه میان خونه ی ما اما چیکار کنم رنگ جمعیت رو میبینم سوتی هام شرروع میشه باید خیلی مواظب باشم



میگما ناظم ما هم اسمش محمدی بود" همکلاسی


ببین یعنی دیگه شک ندارم هم کلاسیم هستی
لو بده خودتو دیگه

ebicross
19-03-2008, 09:00
یادتونه گفتم که ریاضیم از بس قویه معلم گرفتم تا بهش ریاضی یاد بدم؛
آقا چند روز پیش به نقطه ی X گفتم نطقه ی X و خودم طبیعیش کردم.
دیروز دوباره گفتم نطقه و خودم زدم زیر خنده. معلمه بد بخت همچین نگام کرد. فکر کنم حالیش نشده بود.
ولی هر کار میکنم جلوی این معله به نقطه میگم نطقه. الانم که به رسم نمودار تابع رسیدیم همش نطقه یابی هست.

mahdi7610
19-03-2008, 09:39
منم دوتا سوتی بگم .

سال دوم راهنمایی درس عربی داشتیم .
و معلم قرار بود امتحان بگیره . توی این امتحان همه سوالات جای خالی داشت که ما باید جاهای خالی را پر می کردیم .
وقتی معلم سوال را می خوند به جای خالی که می رسید می گفتم جای خالی و بعد ادامه سوال را می خوند .
من هم به جای اینکه جای خالی بزارم کلمه ( جای خالی ) را می نوشتم بعد از اینکه سوالات تموم شد هر چی فکر می کردم این همه جای خالی توی سوال ها برای چی هستش .
بعد از امتحان تازه متوجه شدم من باید جاهای خالی را پر می کردم .
البته از شانس من معلم گفت سوالها را ببرید و خودتون توی خونه جواباش را پیدا کنید .


یه سری هم معلم پرسید عدد صفر زوج هست یا فرد .
من سریع گفتم نه زوج و نه فرد .

mahdi7610
19-03-2008, 09:50
اهان یه سوتی هم یادم اومد که مربوط به یکی از دوستام هستش و خیلی هم باهاله


توی دانشگاه یه درسی گرفته بودم که به جز من و دوستم هیچ کدوم از پسرا اون درس را نگرفته بودن و ما دو تا بودیم و 20 تا دختر توی یه کلاس که استادمون هم مرد بود .

دوستم هم که دم در نشسته بودم .

یه دفعه یکی اومد در زد دوستم در را باز کرد یه دختره بود که دنبال یه استاد میگشت که استادشون هم خانم بود .
دوستم که در را باز کرد دختره به بهش گفت خانم کریمی اینجا کلاس دارند دوستم هم که هول شده بود یه نگاه به استادمون که مرد بود کرد و گفت خانم کریمی شما هستین .

باور کنید کلاس از خنده منفجر شد .

winter+girl
19-03-2008, 09:50
یادتونه گفتم که ریاضیم از بس قویه معلم گرفتم تا بهش ریاضی یاد بدم؛
آقا چند روز پیش به نقطه ی X گفتم نطقه ی X و خودم طبیعیش کردم.
دیروز دوباره گفتم نطقه و خودم زدم زیر خنده. معلمه بد بخت همچین نگام کرد. فکر کنم حالیش نشده بود.
ولی هر کار میکنم جلوی این معله به نقطه میگم نطقه. الانم که به رسم نمودار تابع رسیدیم همش نطقه یابی هست.


واااای خدا جای من خالی فکر کنم اگه کلاس شما بودم انقدرر میخندیدم معلمه کلا بیرونم میکرد آخه فقط خندیدن من نیست که وقتی میخندم کل کلاس و حتی معلم از خنده ی من خنده شون میگیره نطقه تمام:46:

mahdi7610
19-03-2008, 10:02
یه سوتی باهال دیگه از دوستام .

یه سری با دوستم رفته بودیم mp3 player بگیریم . فروشنده گفت ram این ام پی تری 512 مگابایت هستش . یه دفعه دوستم که از چیزی سر در نمیاره به فروشنده گفت ببخشید 512 مگابایت چند گیگ میشه .

اینقدر خندیدم که همه از مغازشون اومدن بیرون

rezaete
19-03-2008, 13:11
یه بار با یکی از دوستام تو خیابون داشتیم راه میرفتیم . هر ماشینی که بوق میزد من میگفتم سلام چطوری . بعذ به دوستم میگفتم بچه ها آشنا بودن همه میشناسنم . بعد از سر یه کوچه داشتیم رد میشدیم که صدای بوق یه ماشین سنگین اومد دوست من هم سریع گفت : سلام چطوری . بعد به من گفت : بچه ها آشنان . رفتیم جلو تر دیدم ماشین شهرداریه اومده آشغالا رو جمع کنه :31::31::31:. انقدر خندیدم که حالم بد شد ، رفت واسم آب معدنی گرفت .

noia
20-03-2008, 13:33
یه بار تو کلاس نشسته بودیم, معلممون می گفت بابا درس بخونید واسه خودتون میگم! گفت فک کردید دیپلمتون رو گرفتید دیگه همه چی حله! نه! هیچ جا واستون کار نیست ... :5:

بعد یکی از بچه ها در اومد گفت من یه جایی رو سراغ دارم که با دیپلم رسمی, قراردادی ثبت نام می کنن ... :18::31:

winter+girl
21-03-2008, 10:57
یه سوتی تابلو دادم
چند روز پیش حوصصلم سر رفته بوووود تو متفرقه بودم هی refresh میکردم کسی تاپییک جدید نمیزد منم دیدم همه جا ررفتم جز چند جا که مثلا تهرانی ها فقط بیان یا اصفهانی ها یا قمی ها اینجور جا ها
مثل خنگ ها رفتم تو تاپیک شیرازی ها پست دادم همینطوری از اینور رد میشدم دلم هوای اصفهان رو کرده بووووود
امروز دیدم چه کارری کردم

yoosef_st
21-03-2008, 11:05
خب بگو چکار کردی دیگه؟! ما که اینجوری نوفهمیم که.

Meisam Khan
21-03-2008, 11:15
یه سوتی تابلو دادم
چند روز پیش حوصصلم سر رفته بوووود تو متفرقه بودم هی refresh میکردم کسی تاپییک جدید نمیزد منم دیدم همه جا ررفتم جز چند جا که مثلا تهرانی ها فقط بیان یا اصفهانی ها یا قمی ها اینجور جا ها
مثل خنگ ها رفتم تو تاپیک شیرازی ها پست دادم همینطوری از اینور رد میشدم دلم هوای اصفهان رو کرده بووووود
امروز دیدم چه کارری کردم
رفتم نگاه كردم و بسي خنديدم.
حداقل برو و ويرايشش كن.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

winter+girl
21-03-2008, 11:15
خب بگو چکار کردی دیگه؟! ما که اینجوری نوفهمیم که.


ماشاالله نگرفتیی؟؟؟؟
تو تاپیک شیرازی ها نوششتم دلم هوای اصفهان .........

amirfarrokh
21-03-2008, 11:16
خب بگو چکار کردی دیگه؟! ما که اینجوری نوفهمیم که.


عزیز این حرف شما که بیشتر سوتی بود...
winter جان رفته تو تاپیک شیرازی ها...گفته دلم هوای اصفهان رو کرده :31:
winter ...خدایی خیلی خوشم میاد ازت :8: :27:

winter+girl
21-03-2008, 11:33
رفتم نگاه كردم و بسي خنديدم.
حداقل برو و ويرايشش كن.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

فکرر نکنم دیگه حتیی اگه کلامم اونجا بیوففته برم بردارم الکی نیست که حسابی ضایع شدم

خدایی خیلی خوشم میاد ازت

قربونت:10:

ebicross
21-03-2008, 12:09
چند وقت پیش با یکی از دوستام رفتیم تا خیابون یکم چیزی بخریم و تو راه برگشت، نزدیکای خونه من فقط 500 تومن مونده بود واسم و دوستم هم 300 تومن.
خلاصه گفتیم بیا دو تا دلستر بخریم میشه 700 تومن و تازه 100 تومن هم اضافه میاد.
رفتیم تو مغازه و دو تا خریدم و دادم دست دوستم و اون هم هر دوشو باز کرد. منم پول رو دادم طرف گفت اینا دونه ای 500 تومنه.
من یه نگاه به دوستم کردم و اونم سر جاش خشکش زد.
منم طبیعیش کردم گفتم اااا بقیه پولام کو؟ نکنه گم کردم و از این حرفها. مغازه داره هم چند بار ازش خرید کرده بودم و خلاصه پیچوندمش و گفتم بعدا برات میارم.
ولی حسابی شانسمون گرفت بیشتر از این ضایع نشدیم.
___________________________________________
یه بار هم با یکی که زیاد باهاش طبیعی نبودم داشتیم میرفتیم جایی که جلوی مغازه گفت بزار من یک کیک بخرم خیلی گشنمه نو نمیخوری؟ منم گفتم نه مرسی.
اینم رفت تو و خرید و جلوی در کیکشو به طرفم گرفت و گفت بگیرش و منم گهتم نه مرسی و اسرار کرد گفت بگیر دیگه و منم گرفتم و یکم شو خوردم و که این پسره هم داشت بند کفششو می بست.
یهو پا شد یه نگاه بد به من کرد و رفت یه کیک دیگه واسه خودش گرفت.
نگو این بدبخت میخواسته بند کفششو ببنده؛ کیکشو داده بود براش نگه دارم منم خورده بودمش.
کلی خجالت کشیدم...

Meisam Khan
21-03-2008, 12:26
فکرر نکنم دیگه حتیی اگه کلامم اونجا بیوففته برم بردارم الکی نیست که حسابی ضایع شدم
فكر كنم خوشت مياد كه سوتي بدي و جمعش نكني؟

winter+girl
21-03-2008, 12:43
فكر كنم خوشت مياد كه سوتي بدي و جمعش نكني؟


نه بابا چیییییی
کی خوشش میاد:2:

Balrog
21-03-2008, 12:48
یه سوتی تابلو دادم
چند روز پیش حوصصلم سر رفته بوووود تو متفرقه بودم هی refresh میکردم کسی تاپییک جدید نمیزد منم دیدم همه جا ررفتم جز چند جا که مثلا تهرانی ها فقط بیان یا اصفهانی ها یا قمی ها اینجور جا ها
مثل خنگ ها رفتم تو تاپیک شیرازی ها پست دادم همینطوری از اینور رد میشدم دلم هوای اصفهان رو کرده بووووود
امروز دیدم چه کارری کردم
شما وقتى دچار سر رفتن حوصله مى‌شى مى‌تونى خيلى كارا كنى؛ با PC گيم بازى كنى، به دوستات تلفن بزنى، و امثالهم. حتما لازم نيست بياى تو فروم پست بدى كه!



winter+girl
21-03-2008, 12:52
شما وقتى دچار سر رفتن حوصله مى‌شى مى‌تونى خيلى كارا كنى؛ با PC گيم بازى كنى، به دوستات تلفن بزنى، و امثالهم. حتما لازم نيست بياى تو فروم پست بدى كه!



چیکار کنم سر به راه نمیشم دیگه بچه ی بدیم:41:

Balrog
21-03-2008, 12:55
مى‌سپرم بر و بچ تو نماز شبشون براى شفاى عاجلت دعا كنن!



yoosef_st
21-03-2008, 13:23
عزیز این حرف شما که بیشتر سوتی بود...
winter جان رفته تو تاپیک شیرازی ها...گفته دلم هوای اصفهان رو کرده :31:
winter ...خدایی خیلی خوشم میاد ازت :8: :27:
آهان حالا افتاد!!! ایول!!! (منم دیر میگیرم هان!! باید یه کم به خودم آهنربا بکشم:31::31:)

دوباره جو داره ترشی میشه. کمتر اسپم سواری کنید لطفا

eshghe eskate
21-03-2008, 14:13
چند وقت پیش با یکی از دوستام رفتیم تا خیابون یکم چیزی بخریم و تو راه برگشت، نزدیکای خونه من فقط 500 تومن مونده بود واسم و دوستم هم 300 تومن.
خلاصه گفتیم بیا دو تا دلستر بخریم میشه 700 تومن و تازه 100 تومن هم اضافه میاد.
رفتیم تو مغازه و دو تا خریدم و دادم دست دوستم و اون هم هر دوشو باز کرد. منم پول رو دادم طرف گفت اینا دونه ای 500 تومنه.
من یه نگاه به دوستم کردم و اونم سر جاش خشکش زد.
منم طبیعیش کردم گفتم اااا بقیه پولام کو؟ نکنه گم کردم و از این حرفها. مغازه داره هم چند بار ازش خرید کرده بودم و خلاصه پیچوندمش و گفتم بعدا برات میارم.
ولی حسابی شانسمون گرفت بیشتر از این ضایع نشدیم.
___________________________________________
یه بار هم با یکی که زیاد باهاش طبیعی نبودم داشتیم میرفتیم جایی که جلوی مغازه گفت بزار من یک کیک بخرم خیلی گشنمه نو نمیخوری؟ منم گفتم نه مرسی.
اینم رفت تو و خرید و جلوی در کیکشو به طرفم گرفت و گفت بگیرش و منم گهتم نه مرسی و اسرار کرد گفت بگیر دیگه و منم گرفتم و یکم شو خوردم و که این پسره هم داشت بند کفششو می بست.
یهو پا شد یه نگاه بد به من کرد و رفت یه کیک دیگه واسه خودش گرفت.
نگو این بدبخت میخواسته بند کفششو ببنده؛ کیکشو داده بود براش نگه دارم منم خورده بودمش.
کلی خجالت کشیدم...
ایول ابی کلی حال کردم با سوتیات
مخصوصا اخری خیلی باحال بود:10:

Meisam Khan
21-03-2008, 14:50
سوتي جديد البته با اجازه از [winter+girl[

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدمثل اينكه باد كلاهتون رو به اون تاپيك برده بود درسته؟

Meisam Khan
21-03-2008, 14:53
ببخشيد گويا همون پسته و ويرايشش كرديد. گويا خودم سوتي دادم.

winter+girl
21-03-2008, 14:56
ببخشيد گويا همون پسته و ويرايشش كرديد. گويا خودم سوتي دادم.


بله شما دلیلی شدید برای برداشتن کلاهم :31:

WooKMaN
24-03-2008, 10:21
بابا حداقل اين تاپيك رو اسپم خونه نكنين ، حيفه بخدا... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](129).gif

winter+girl
24-03-2008, 11:09
بابا حداقل اين تاپيك رو اسپم خونه نكنين ، حيفه بخدا... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](129).gif

زرنگی؟؟؟
قانون اسپم دادن تو هیچ موردی استثنا نداره پای اسپمر ها که به اینجا باز شد کار تاپیک تمومع:20:

ebicross
25-03-2008, 19:25
پریروز تو خونه مامان بزرگم تو سبزوار بودیم.
این مامانه ما اومد مرغ درست کنه به جای گوشت مرغ ماهی انداخته بود.
البته نوع برش و شکلش خیلی شبیه بوده و در حالت منجمد هم هر کسی شاید اشتباه کنه.
ولی غذای عجیبی شده بود.
جالبه که مامان بزرگ نفهمید.

winter+girl
25-03-2008, 20:07
پریروز تو خونه مامان بزرگم تو سبزوار بودیم.
این مامانه ما اومد مرغ درست کنه به جای گوشت مرغ ماهی انداخته بود.
البته نوع برش و شکلش خیلی شبیه بوده و در حالت منجمد هم هر کسی شاید اشتباه کنه.
ولی غذای عجیبی شده بود.
جالبه که مامان بزرگ نفهمید.

حالا غذا چی بوووود؟؟؟؟
نکنه آش یا آبگوشت؟؟؟
آخه چند وقت پیش یکی گفت شنیدم رشتی ها تو آبگوشتشون کله ماهی میریزن:2:
به هر حال ممنون که با یه ماهیه یخ زده یخ این تاپیک رو شکستی:46:

onyx360
25-03-2008, 20:32
سوتي جديد البته با اجازه از [winter+girl[

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدمثل اينكه باد كلاهتون رو به اون تاپيك برده بود درسته؟

حالا كجا رفته بود؟؟؟
..............................................
آها قرار ملاقات...

winter+girl
25-03-2008, 20:38
حالا كجا رفته بود؟؟؟
..............................................
آها قرار ملاقات...



بییخیال بابا بیخیال
این همه سوتی بخون و للذت ببر چرا منو ضایع میکنی آخه؟؟؟؟

Havbb
26-03-2008, 01:02
بییخیال بابا بیخیال
این همه سوتی بخون و للذت ببر چرا منو ضایع میکنی آخه؟؟؟؟
ما عمرمون درحال ضايع شدن بوديم صدامون در نيومد...
كار بر هم كاربرهاي قديم!

Havbb
26-03-2008, 01:05
سوتي:
عموم با خانواده و دوتا از عمه هام اوده بودن خونمون عموم داشت پرتغال پوس ميگرفت كه يه دفعه نيم خيز شد تا دسمال را برداره يه دفعه هما بلند شدند خلاصه اون پرتغال قوت من بود!

Havbb
26-03-2008, 01:09
يه پسر كوچيه تو محله ما كه يه چرخ كوچيك داره با اين چرخ خيلي تك چرخ ميندازه مثلا" شايد از سر خيابون تك چرخ ميزنه و تا آخر خيابون روي يه چرخ ميره يه روز يكي از دوستام گفت اين كه كاري نداره . چرخ اون بنده خدا را گرفت و با اين هيكلش نشست رو چرخ همچين كه يه تك چرخ انداخت همچين پخش زمين شد كه ملت جمع شدند و يه عمر بهش ميخنديدند

Havbb
26-03-2008, 01:14
يه پسر كوچيه تو محله ما كه يه چرخ كوچيك داره با اين چرخ خيلي تك چرخ ميندازه مثلا" شايد از سر خيابون تك چرخ ميزنه و تا آخر خيابون روي يه چرخ ميره يه روز يكي از دوستام گفت اين كه كاري نداره . چرخ اون بنده خدا را گرفت و با اين هيكلش نشست رو چرخ همچين كه يه تك چرخ انداخت همچين پخش زمين شد كه ملت جمع شدند و يه عمر بهش ميخنديدند

tahi_sh
26-03-2008, 01:25
سلـــــــــــام.ما چند روز پیش رفته بودیم خونه خالم اینا آقا اینقد دستشوییم میومد که داشتم میترکیدم اینام دستشوییشون خیلی بدجاست تو حلق مهموناس خونشونم پر مهمون.منم میخواستم نرم دستشویی دیگه دیدم وضعیت بحرانیه مجبور شدم برم
تو دستشویی نفهمیدم چی شد همینجور الکی الکی شلوارم پاره شد فاق شلوارم بغل زیپش قشنگ جر خورد.منم ناراحت زدم بیرون رفتم پیش دختر خاله هام گفتم واااااااای بچه ها ---- تو شلوارم:31: بعد همه اینجوری شده بودند:18:رااااست میگیی منم دیدم خیلی ناراحت شدند گفتم نـــــــــه زیادم پاره نشده.بعد تازه 2زاریشون افتاده شلوارم پاره شده بوده فکر کرده بودند واقعا:27:آآآی خندیدیم به این قضیه سوءتفاوت با حالی بود:38:

Kurosh
26-03-2008, 02:25
tahi_sh جان ، باحال بود...ایول :20:

David_Gilmoore
26-03-2008, 06:37
این دیگه خیلی ضایع بود.
ایول :دی

ebicross
26-03-2008, 07:27
سوتی چیه دوستای خوب من. اینو بچسبید که من بد بخت شدم.
یکی از فامیلامون بهم 5 تومن عیدی داد. گفتم از این خسیس بعیده هااااااااااااااااا
حالا بعد از یک هفته نگاه میکنم میبینم دو تا 2 هزار تومنی تقلبی دارم.
نگو طرف فقط هزار تومن عیدی داده و چهار تومنش تقلبی بوده.
از همه نظر هم ضایع هست که تقلبیه. کاش موقع گرفتن اون عیدی ها که برق جلوی چشمام رو گرفته بود یکم توجه میکردم.
اینم از سوتی عید ما...

farshidshd
26-03-2008, 12:22
سوتی هم سوتی های قدیم

winter+girl
26-03-2008, 12:43
سوتی هم سوتی های قدیم

جدا
سوتی هم سوتی ها ی جدید:31:

Meisam Khan
26-03-2008, 14:46
ما سال دوم دبيرستان بوديم و هر پايه هم براي خودش مدير و ناظم داشت. يه بار سر جلسه امتحان بوديم ناظم پيش دانشگاهي ها كه خيلي فضول بود سرشو انداخت اومد سرجلسه امتحان ما دومي ها.
بعد بلند گفت هر كي موبايل تو جيبش داره حتي اگه خاموش باشه بياد بيرون. يه ده نفري از بچه پاشودن رفتن بيرون. بعد اين يارو ناظمه گفت اخراج از جلسه امتحان.
حالا ناظم و مدير پايه و مدير مدرسه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] مونده بودن چيكار كنن.

farshidshd
26-03-2008, 16:17
ما سال دوم دبيرستان بوديم و هر پايه هم براي خودش مدير و ناظم داشت. يه بار سر جلسه امتحان بوديم ناظم پيش دانشگاهي ها كه خيلي فضول بود سرشو انداخت اومد سرجلسه امتحان ما دومي ها.
بعد بلند گفت هر كي موبايل تو جيبش داره حتي اگه خاموش باشه بياد بيرون. يه ده نفري از بچه پاشودن رفتن بيرون. بعد اين يارو ناظمه گفت اخراج از جلسه امتحان.
حالا ناظم و مدير پايه و مدير مدرسه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] مونده بودن چيكار كنن.

این سوتی بود؟؟؟؟؟؟؟:18:

Meisam Khan
26-03-2008, 17:24
این سوتی بود؟؟؟؟؟؟؟
گير ندهديگه. بخون و حالش رو ببر.

Moharishi
26-03-2008, 19:13
سلام

چون من نميدونم چه طوري با مسئولين ارتباط برقرار كنم
از اينجا ميگم كه
عزيزان عيده اين افراد بن شده رو از بند بن آزاد كنيد
خواهشاً Ramin.badboy هم آزاد كنيد بنده خدا چيزي نگفته كه...!
ساله نوء, كينه ها رو دور بريزيد .
ممنون
سال خوبي داشته باشيد.
از دوستان سوتي بازار هم عزر ميخوام كه جاي يه پست رو گرفتم .

tahi_sh
27-03-2008, 01:43
آقامهمون داشتیم بچشونم خیلی تحس وشیطونه حالا شانسه منم یکی از دوستام که خیلی باش رو در بایسی داشتم زنگ زده بود منم کلی لهجموتغییر داده بودمو لفظه قلم داشتیم باش حرف میزدیم یهو همین بچه اینا که ذکر خیرشون بود پریده وسط میگه تو اینقد که با این با کلاس حرف میزنی با من نمیزنی:29: آآآآآآآآآی ضایع شدم من پیشش. اونم نامردی نمیکنه هر هر زده زیر خنده چه بچه با حالیه:2:

حالا یه سری خونه یکی از فامیلا مهمون بودیم واسمون شوکولات کاکایویی اوردند منم عشق کاکایو رومم نمیشد یکی بیشتر بردارم به محض اینکه صابخونه رفت تو آشپزخونه حملــــه به طرف شوکولاتا یه مشت برداشتم ریختم تو کیفم بعد که یکم نشستیم صابخونه در اومد گفت این شکلاتا رو نگه نداریدا اب میشه و بچه های فامیلمون دیشب گند زدند به لباساشون و...منووو میگی گفتم اگه اینا آب شه هیچی از کیفم نمیمونه که. کیفمو از تو دلم بر داشتم هی کنار مبل تکونش میدادم که مثلا خنک بمونه آب نشه:31:حالا هی از من اصرار پاشین بریم هی از اونا انکار خلاصه رفتیمو شکلاتاهم اب نشده بود یعنی خیلی اب نشده بود حالا نمیدونم فهمیده بودند یا نه:19: ولی ارزششو داشت خیلی خوشمزه بود:27:

ebicross
27-03-2008, 04:47
دیروز مهمون از شهرستان داشتیم.
دختره اینا رفت سر وسایل من و هی از اسپری های من میزد.
رفتم پیشش که خواهرم هم اومد و داداش خودش هم اومد و حرف اسپری و ادکلن شد که دیدم داره یکی یکی اسپری ها رو خالی میکنه رو لباسش.
خلاصه همین طوری که میزد بهش گفتم از اون بزرگه هم بزن جدید گرفتم خیلی خوشبویه.
اینم یه عالمه زد و کلی حال کرد ولی میگفت بو شامپو میده و بوی خوبی و نداره و از این چیزا.
یهو داداشش زد تو سرش گفت خاک بر سرت که لباست رو پر تافت کردی.
منم زدم زیر خنده و اون هم هی میرفت لباسش رو آب میزد چون میترسید تافتها لباسش رو سفت کنه.

farshidshd
27-03-2008, 11:53
دیروز مهمون از شهرستان داشتیم.
دختره اینا رفت سر وسایل من و هی از اسپری های من میزد.
رفتم پیشش که خواهرم هم اومد و داداش خودش هم اومد و حرف اسپری و ادکلن شد که دیدم داره یکی یکی اسپری ها رو خالی میکنه رو لباسش.
خلاصه همین طوری که میزد بهش گفتم از اون بزرگه هم بزن جدید گرفتم خیلی خوشبویه.
اینم یه عالمه زد و کلی حال کرد ولی میگفت بو شامپو میده و بوی خوبی و نداره و از این چیزا.
یهو داداشش زد تو سرش گفت خاک بر سرت که لباست رو پر تافت کردی.
منم زدم زیر خنده و اون هم هی میرفت لباسش رو آب میزد چون میترسید تافتها لباسش رو سفت کنه.

ای ول خیلی باحال بود همچی یه کم لبخند به لبانمون نشست:20:

ebicross
29-03-2008, 06:09
دیشب مهمونی بودیم که طرف خودشون مهمون داشتند و شلوغ بازار شد.
دختره طرف که فامیلمونه یه کیف ورداشت به خواهرم گفت نگاه کن چه خوشکله...
خواهرم گفت آره مثل کیسه ی وسایل حمام مامان بزرگمه...
یهو اون خندید و گفت کیف مال فلانیه (یکی از خانمهایی که باز مهمون اونا بودن)
خواهرم زرد شد هی میگفت ببخشید میخواستم با این شوخی کنم منظورم کیف شما نبوده.
ولی طرف خیلی رفت تو خودش

the undertaker
29-03-2008, 08:25
چند سال پيش اومدم بگم : سگ وقت ميخواد بچه بزائه ، گفتم : سگ وقتي مي خواد تخم بذاره ....
اون روز آبروم پيش دوستانم رفته بود

WooKMaN
30-03-2008, 22:59
خداوندا سوتی دوستان را دو چندان بفرما ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](28).gif

ملت را شاد مینمایید ، انشالله در آن دنیا هوریانی بس بیوتی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](15).gif و مهربان [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] نصیبتان گردد ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](25).gif

Payan
30-03-2008, 23:12
خداوندا سوتی دوستان را دو چندان بفرما ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](28).gif

ملت را شاد مینمایید ، انشالله در آن دنیا هوریانی بس بیوتی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](15).gif و مهربان [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] نصیبتان گردد ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](25).gif
ووکمن جان سوتیتو گرفتم اون چیزی که دنبالش می گردی "حوری" هست نه هوری:27:

WooKMaN
30-03-2008, 23:16
ووکمن جان سوتیتو گرفتم اون چیزی که دنبالش می گردی "حوری" هست نه هوری:27:
جدی !؟ ... مای گاد ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
واسه خنده هم شده ویرایش نمیکنم ...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

به دوستان پیشنهاد میکنم توی این تاپیک پست نزنن ! یهویی سوتی میدن ...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Havbb
31-03-2008, 00:04
جدی !؟ ... مای گاد ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
واسه خنده هم شده ویرایش نمیکنم ...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

به دوستان پیشنهاد میکنم توی این تاپیک پست نزنن ! یهویی سوتی میدن ...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
از اين ورا؟؟؟
گوشي من k750هستش
من با چند تا رفيقام نشسته بودم يكيشون موبايلمو برداشت گفت كاهفتصدوپنجاست؟
من هم گفتم نه فكر كنم كاوازاكي باشه!
خداييش متلك را حال كرديد؟ بداهه گفتما!

Meisam Khan
31-03-2008, 11:59
جدی !؟ ... مای گاد ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
واسه خنده هم شده ویرایش نمیکنم ...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

به دوستان پیشنهاد میکنم توی این تاپیک پست نزنن ! یهویی سوتی میدن ...
به به چه عجب. چشممون به جمال شما هم افتاد. خيلي وقته كه اين طرف ها نيستي. يه تاپيك زدي و خودت رفتي....

majid_sd2009
01-04-2008, 21:43
یک سوتی می خوام براتون بگم حال کنید
آقا ما رفته بودیم جایی بعد همه وایستاده بودن ما هم سریع پریدیم تو ماشین و گفتم می خوام من رانندگی کنم
خوانواده هم گفتن باشه تازه اقوام دیگمونم بودن و داشتن نگاه می کردن.ماهم استارت زدیم بعد نده رویک کردیم و خواستیم راه بیفتیم هر کاری می کردم ماشین راه نمی افتاد بعد اعصابم خورد شد و بیشتر گاز دادم و کلاج رو هم به سرعت بالا آوردم که شاید ماشین راه بره ،که یکدفعه چشمتون روز بد نبینه ماشین پرید جلو و خاموش شد.
ما هم آبرومون جلو همه اقوام و فامیل رفتم بعد که از ماشین پیادم کردن فهمیدم ترمز دست هنوز کشیده بوده و به خاطر همون راه نمی رفته. چه فایده که آبروم رفت

WooKMaN
02-04-2008, 17:42
از اين ورا؟؟؟


هيچي والا ، راه گم كرده بيدم ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


به به چه عجب. چشممون به جمال شما هم افتاد. خيلي وقته كه اين طرف ها نيستي. يه تاپيك زدي و خودت رفتي....

ما هستيم بابا ، پاتو بردار ...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

فعلان سوتي درست حسابي نميدم متاسفانه ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دعا بفرماييد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] انشالله دست پر ميرسم خدمتتون ...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ebicross
03-04-2008, 06:29
چند شب پیش رفتم کلوپ تا فیلم کرایه کنم.
به طرف گفتم پیمان چطوره؟
گفت خوبه سلام میرسونه.
گفتم نه جدی دیدینش؟؟
گفت نه چند وقته نمیبینمش. خیلی نامرده
گفتم مارو گرفتی. بابا پیمان رو میگم.
باز گفت همون پیمان دیگه. تو از کجا پسر عموم رو میشناسی؟
منو میگی مردم از خنده.
گفتم بابا فیلمه پیمان رو میگم تابلو...

ya30n
03-04-2008, 09:49
ديشب تو تي وي عجب چيزي نشون داد كلي خنديديم

به پسره گفت برنامه هاي نوروزي خصوصا برنامه كودك چطور بود؟

پسره گفت برنامه كودك خيلي خوب بود حتي من سريال مردان آهنين رو هم كه آخره شب پخش ميشد نگاه ميكردم ديد داره ضايع ميشه گفت همون فيلم مردان آهنين!!!!!!!

يا حق (:

ya30n
03-04-2008, 09:55
یک سوتی می خوام براتون بگم حال کنید
آقا ما رفته بودیم جایی بعد همه وایستاده بودن ما هم سریع پریدیم تو ماشین و گفتم می خوام من رانندگی کنم
خوانواده هم گفتن باشه تازه اقوام دیگمونم بودن و داشتن نگاه می کردن.ماهم استارت زدیم بعد نده رویک کردیم و خواستیم راه بیفتیم هر کاری می کردم ماشین راه نمی افتاد بعد اعصابم خورد شد و بیشتر گاز دادم و کلاج رو هم به سرعت بالا آوردم که شاید ماشین راه بره ،که یکدفعه چشمتون روز بد نبینه ماشین پرید جلو و خاموش شد.
ما هم آبرومون جلو همه اقوام و فامیل رفتم بعد که از ماشین پیادم کردن فهمیدم ترمز دست هنوز کشیده بوده و به خاطر همون راه نمی رفته. چه فایده که آبروم رفت



وااااااااااااااااااي اگه من بودم كه ديگه عمرا سوار ماشين ميشدم البته خدا رو شكر دست فرمونم بدك نيست...
ديگه اينجوري سوتي نميدم



چند شب پیش رفتم کلوپ تا فیلم کرایه کنم.
به طرف گفتم پیمان چطوره؟
گفت خوبه سلام میرسونه.
گفتم نه جدی دیدینش؟؟
گفت نه چند وقته نمیبینمش. خیلی نامرده
گفتم مارو گرفتی. بابا پیمان رو میگم.
باز گفت همون پیمان دیگه. تو از کجا پسر عموم رو میشناسی؟
منو میگی مردم از خنده.
گفتم بابا فیلمه پیمان رو میگم تابلو...

ايول اينم خيلي باحال بود



فعلان سوتي درست حسابي نميدم متاسفانه ...

آقا خودش سر تا پا سوتيه ميگه سوتي نميدم!!!
شوخي كردم بابا
حالا حوري رو با ه بنويسي هم مشكلي نداره (: فقط دوباره جايي ننويسي ما هم به كسي نميگيم!!!

يا حق (:

ya30n
03-04-2008, 16:28
بچه ها یه سوتی بد گرفتم
تو جام جم این گزارشگره که همیشه پشت لپ تاپ نشسته گفت

پرسپولیس هفته پیش با سپاهان داشت
استق لال با ذوب آهن

خپله گفت فک کنم بر عکس باشه؟!!!!!!

فنایی هم هر هر میخندید

یا حق (:

Havbb
03-04-2008, 23:12
سوتي بالاسرتونه
تو نظر خواهي تاپيك هيچي ننوشته!

Havbb
03-04-2008, 23:24
امروز داشتم با دوچرخه ميرفتم كه زنجير چرخ افتاد از اونجايي كه چرخ من دنده اي هست جا انداختن زنجير خيلي مشكله من هم سوار چرخ شدم و با پاهام چرخ را هول دادم تا خونه دو نفر تو راه منو ديدند بهم گفتند حالشو نداري زنجير را درست كني گفتم نه اونا هم گفتند بيا تا برات درستش كنيم چرخ را بردم نزديكشون يه پنج دقيقه اي ور رفتند و آخرش تمام دست و پرشونم سياه شد و نتونستند من هم خدا حافظي كردم و اومدم خونه با انبردست درستش كردم

mehdi_vsgh
04-04-2008, 11:07
سوتي بالاسرتونه
تو نظر خواهي تاپيك هيچي ننوشته!
اون نظرسنجی قبلا وجود داشت

اما الان حذف شده و پاک شده....

M.etallic.A
04-04-2008, 23:05
یادش بخیر... ما که فعلا نیستیم تا آخر تابستون... راستی سال نوی همتون مبارک...شب عالی قشنگ :دی بای تا 3 ماه دیگه....

Oxizhen
05-04-2008, 12:28
یک سوتی می خوام براتون بگم حال کنید
آقا ما رفته بودیم جایی بعد همه وایستاده بودن ما هم سریع پریدیم تو ماشین و گفتم می خوام من رانندگی کنم
خوانواده هم گفتن باشه تازه اقوام دیگمونم بودن و داشتن نگاه می کردن.ماهم استارت زدیم بعد نده رویک کردیم و خواستیم راه بیفتیم هر کاری می کردم ماشین راه نمی افتاد بعد اعصابم خورد شد و بیشتر گاز دادم و کلاج رو هم به سرعت بالا آوردم که شاید ماشین راه بره ،که یکدفعه چشمتون روز بد نبینه ماشین پرید جلو و خاموش شد.
ما هم آبرومون جلو همه اقوام و فامیل رفتم بعد که از ماشین پیادم کردن فهمیدم ترمز دست هنوز کشیده بوده و به خاطر همون راه نمی رفته. چه فایده که آبروم رفت

اینو تعریف کردی یاد سوتیه خودم افتادم ... 3 .4 سال پیش هنوز جوهر گواهینامم خشک نشده بود تو یه همچین وضعیت مشابهی قرار گرفتم.. حالا ماشین تو یه سر بالایی پارک شده بود یهو بابام جلو مهمونا گفت بپر زود ماشینو سر و ته کن منم با یه حالته مایکل شوماخری پریدم پشت رول .. آقا هر چی گاز میزدم و عمل کلاژ نجام میدادم ماشین تکون نمیخورد یکمیم میرفت عقب گاز رو هم که بیشتر فشار دادم صداش توجه مهمونا رو که سرشون تو کار خودشون بود به طرفه من جلب کرده بود.. همه ی مهمونا 180 درجه برگشته بودن داشتن منو نیگا میکردن بعد از کلی عرق کردن کاشف به عمل اومدم ماشینو تو دنده نزدم تا یه مدت بابام ماشین دستم نمیداد بنده خدا:31:

sabok sangin
05-04-2008, 20:10
سلام بچه های گل.....:11:
چطورید ایا ؟:21:
این سوتی مال دوستم هست و پارسال......:20:
امتحان جغرافی بود و نقشه ی استان داده بودن...
جلسه ی بعد که ورقه ها رو اورد دیدم یکی از بچه هامون اسم کوه رو بلد نبوده نوشته بود اورست:18:
معلمون کلی به بیچاره خندید

sabok sangin
05-04-2008, 20:15
یه سوتیه دیگه
با دوستم رفتم چند تا cd خام گرفتم.....:31:
وقتی یارو cd ها رو داد من سرم رو انداختم پایین اومدم بیرون.......:18:
یارو گفت پول cd ها رو نمیخوای بدی .......
منو میگی از خنده مرده بودم....
دوستم که انقدر خندش گرفته بود رفت........:18:

ya30n
05-04-2008, 20:20
سلام بچه های گل.....
چطورید ایا ؟
این سوتی مال دوستم هست و پارسال......
امتحان جغرافی بود و نقشه ی استان داده بودن...
جلسه ی بعد که ورقه ها رو اورد دیدم یکی از بچه هامون اسم کوه رو بلد نبوده نوشته بود اورست
معلمون کلی به بیچاره خندید

بابا اینا که سوتی نیست
ما هم وقتی شعر میدادن که کامل کنیم تو امتحان ادبیات
دنیا دیگه مث تو نداره
رو مینوشتیم و نمره هم میداد بنده خدا معلممون...


یه سوتیه دیگه
با دوستم رفتم چند تا cd خام گرفتم.....
وقتی یارو cd ها رو داد من سرم رو انداختم پایین اومدم بیرون.......
یارو گفت پول cd ها رو نمیخوای بدی .......
منو میگی از خنده مرده بودم....
دوستم که انقدر خندش گرفته بود رفت........

بابا اینجا آدم از خجالت میمیره و زنده میشه شما خندت گرفته بود؟
ایول بابا

یا حق (:

sabok sangin
05-04-2008, 20:41
راستی یه مطلبی یادم اومد
دستگاه open sat یادتونه.....
رفیقم رفته دبی پرسیده قیمتش 180 تومن بوده
میگفت دسگاه رو دیده

sabok sangin
05-04-2008, 20:57
یه سوتی دیگه......
با دوستم سر کلاس زبان بودیم (اموزشگاه )...
بعد من یه چیزی به دوستم گفتم(یادم نیست چی بود)
دوستم برگشت به من گفت ک**....
دقیقا همون لحظه کلاس ساکت ساکت شد
بیچاره دوستم قرمز شده بود....بعد یه دفعه معلمه زد زیر خنده

sina818
06-04-2008, 00:10
دیشب کلی مهمون اومده بود خونه ما
بابای من آدم خیلی شوخیه
داشت تعریف میکرد, بحث زمستان سخت امسال شد که بابام گفت مهمترین اتفاقی که زمستان امسال افتاد این بود که چند تا گرگ اومده بودن توی شهر و قفل یه قصابی رو شکسته بودن و کرکره رو هم داده بودند بالا و تمام گوشت هارو خورده بودند.
بعد از اینکه بابام اینو گقت یه لحظه سکوت شد.:18:
بعد خواهرم با تعجب تمام گفت:
واقعا؟
بعد صدای شلیک خنده اومد.
البته لازم به ذکره که خواهرم 28 سالشه
ببخشید اگه یه کمی بی مزه بود.

azorbet
06-04-2008, 00:17
حدود 5ماه پیش میخواستم برم چشم پزشکی.ساعت حدود 3،4 بعد از ظهر بود بیشتر مطب ها بسته بودن.من هم چند دقیقه این ور و اونور رفتم تا رسیدم به یه آپارتمان که از تابلوهای نصب شده معلوم بود که همه واحدهاش مطب هستن.منم رفتم داخل دیدم سمت چپم توی راهرو یه سالن ه که کلی منشی پشت کامپیوتر نشسته بودن یه دستگاه هم گذاشته بودن و روش نوشته بودن "گرفتن نوبت".من با خودم گفتم احتملا اول باید برم پیش این منشی ها وقت بگیرم بعد برم پیش دکتر.خلاصه رفتم پیش یکیشون که داشت با کامپیوتر کار میکرد.گفتم یه وقت چشم پزشکی میخواستم! اون هم سرش رو بلند کرد و با یه نگاه معنی دار گفت:اینجا دفتر هواپیماییه!!!

majid_sd2009
06-04-2008, 09:25
حدود 5ماه پیش میخواستم برم چشم پزشکی.ساعت حدود 3،4 بعد از ظهر بود بیشتر مطب ها بسته بودن.من هم چند دقیقه این ور و اونور رفتم تا رسیدم به یه آپارتمان که از تابلوهای نصب شده معلوم بود که همه واحدهاش مطب هستن.منم رفتم داخل دیدم سمت چپم توی راهرو یه سالن ه که کلی منشی پشت کامپیوتر نشسته بودن یه دستگاه هم گذاشته بودن و روش نوشته بودن "گرفتن نوبت".من با خودم گفتم احتملا اول باید برم پیش این منشی ها وقت بگیرم بعد برم پیش دکتر.خلاصه رفتم پیش یکیشون که داشت با کامپیوتر کار میکرد.گفتم یه وقت چشم پزشکی میخواستم! اون هم سرش رو بلند کرد و با یه نگاه معنی دار گفت:اینجا دفتر هواپیماییه!!!
خیلی جالب بود .:19::18::27::31:
برا منم از این اتفاقات زیاد افتاده.:18:

ya30n
06-04-2008, 10:32
بچه ها ایول
بگین داریم کلی حال میکنیم...
یا حق (:

Meisam Khan
06-04-2008, 11:17
يه سوتي از خبرگزاري ايسنا
ديروز بازي نيم نهايي جام حذفي انگليس بود كه پورتموس رفت فينال. حالا خبر ايسنا روبخونيد.

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

majid_sd2009
06-04-2008, 11:25
اینو تعریف کردی یاد سوتیه خودم افتادم ... 3 .4 سال پیش هنوز جوهر گواهینامم خشک نشده بود تو یه همچین وضعیت مشابهی قرار گرفتم.. حالا ماشین تو یه سر بالایی پارک شده بود یهو بابام جلو مهمونا گفت بپر زود ماشینو سر و ته کن منم با یه حالته مایکل شوماخری پریدم پشت رول .. آقا هر چی گاز میزدم و عمل کلاژ نجام میدادم ماشین تکون نمیخورد یکمیم میرفت عقب گاز رو هم که بیشتر فشار دادم صداش توجه مهمونا رو که سرشون تو کار خودشون بود به طرفه من جلب کرده بود.. همه ی مهمونا 180 درجه برگشته بودن داشتن منو نیگا میکردن بعد از کلی عرق کردن کاشف به عمل اومدم ماشینو تو دنده نزدم تا یه مدت بابام ماشین دستم نمیداد بنده خدا:31:
اونوقت نزدی به ماشین پشت سرت چون وقتی ماشین خلاص باشه که نیم کلاج فایده نداره!!!!!!

Havbb
06-04-2008, 14:33
يه روز تو كلاس رياضي نشسته بوديم معلممون داشت درجه و گراد و راديان را درس ميداد اون وقت يكي از بچه ها ميخواست بپرسه اين درجه براي بيضي هم هست اما گفت:
(درجه براي ب ي ض ه هم به كار ميره؟)
يه لحظه همه ساكت شدند و معلم هم كه تعجب كرده بود گفت چي؟؟
اون هم دوباره عين همون جمله را تكرار كرد كه يه دفعه همه خنديدند و اون هم تازه متوجه اشتباهش شد و از خجالت آب شد!

علیرضا
06-04-2008, 22:46
دیشب کلی مهمون اومده بود خونه ما
بابای من آدم خیلی شوخیه
داشت تعریف میکرد, بحث زمستان سخت امسال شد که بابام گفت مهمترین اتفاقی که زمستان امسال افتاد این بود که چند تا گرگ اومده بودن توی شهر و قفل یه قصابی رو شکسته بودن و کرکره رو هم داده بودند بالا و تمام گوشت هارو خورده بودند.
بعد از اینکه بابام اینو گقت یه لحظه سکوت شد.:18:
بعد خواهرم با تعجب تمام گفت:
واقعا؟
بعد صدای شلیک خنده اومد.
البته لازم به ذکره که خواهرم 28 سالشه
ببخشید اگه یه کمی بی مزه بود.

بی مزه بود ؟
بابا مردم از خنده ، اونوقت میگی بی مزه بود ؟!
بابای من هم از این حرف ها زیاد می زنه و یه موقع هایی مادرم مثل خواهر شما :31:...



حدود 5ماه پیش میخواستم برم چشم پزشکی.ساعت حدود 3،4 بعد از ظهر بود بیشتر مطب ها بسته بودن.من هم چند دقیقه این ور و اونور رفتم تا رسیدم به یه آپارتمان که از تابلوهای نصب شده معلوم بود که همه واحدهاش مطب هستن.منم رفتم داخل دیدم سمت چپم توی راهرو یه سالن ه که کلی منشی پشت کامپیوتر نشسته بودن یه دستگاه هم گذاشته بودن و روش نوشته بودن "گرفتن نوبت".من با خودم گفتم احتملا اول باید برم پیش این منشی ها وقت بگیرم بعد برم پیش دکتر.خلاصه رفتم پیش یکیشون که داشت با کامپیوتر کار میکرد.گفتم یه وقت چشم پزشکی میخواستم! اون هم سرش رو بلند کرد و با یه نگاه معنی دار گفت:اینجا دفتر هواپیماییه!!!

:27::27::27::27:

حالا بزارید سوتی ای که امروز دادم بگم . نمیدونم اسمش سوتیه یا ؟ :31: :

امروز با اجازه تون رفتم امور مشترکین محلمون که پول مبایلم رو بدم . چون بدهی داشتم و پرداخت نکرده بودم چند روز بود که یه طرفه شده بود .
رفتم از اون خانومه خواستم تا یه پرینت از صورت حسابم بده بهم . شماره ام رو دادم و ایشون هم گفت که "بدهی داشتی پرداخت نکردی دیگه ؟" گفتم بله .
بعد که قبض رو گرفتم یه سوال از خانومه پرسیدم شبیه این جمله :
"خانم ببخشید ، اینو که پرداخت کنم ، اون دوره که اون میاد اینو هم با اون میاد یا اون وقتی اون میاد یه چیز دیگه میاد ؟":31::31:
خانومه گفت "من اصلاً متوجه نمیشم شما چی میگید " خودم هم نفهمیدم چی گفتم:27: یه لبخند زدم و تشکر کردم و سریع رفتم قسمت بعدی تا پولو بریزم .

اگه بی مزه بود به بزرگی خودتون شرمنده :31:

Oxizhen
07-04-2008, 12:50
اونوقت نزدی به ماشین پشت سرت چون وقتی ماشین خلاص باشه که نیم کلاج فایده نداره!!!!!!
نه خوشبختانه با ماشین پشت سریم فاصله داشتم... اون موقع میخواستم عمل کلاژ سر بالایی رو انجام بدم منتظر میموندم صدای موتور عوض بشه ولی عوض نمیشد که !!! منم تجربی میدونستم تقریبآ کی صدا عوض میشه همینطور خود بخ خود ترمز رو ول میکرم میرفتم رو گاز.. ماشین عقب میرفت.. البته زود جمش میکردم پامم تا آخر از رو کلاچ ورنداشتم که خاموش شه...

Oxizhen
07-04-2008, 13:22
این که تعریف میکنم سوتی نیست ولی باحاله !

آقا اولین جلسه ی برنامه نویسی کامپیوتر رفتیم سر کلاس یهو یکی از بچه های کلاس رو دیدیم خیلی عجیب قریب بود قیافش !... خدا وکیل تو خارج هم ندیدم اینجوریشو ... خواسته باشم یه شمای کلی بهتون داده باشم تقریبآ قیافشو شبیه دزدانه دریایی عصر رنسانس کرده بود از همه بدتر اینکه موهاش به شدت وز وزی بود خط ریششم که خدا بود !...خلاصه یه موجود عجیب قریبی بود واسه خودش .... ما که از در رفتیم تو چشممون به جمالش روشن شد با یکی از بچه ها رفتیم آخر کلاس سیر خندیدیم... بعد از چند دقیقه استاد اومد سر کلاس یهو چشمش خورد به همین یاروهه بدون مقدمه گفت شما هفته ی دیگه سر کلاس نیا من بهت بیست میدم ما هم که تازه خندیده بودیم بازم استعداده خندیدنو داشتیم همینو که گفت بازم رفتیم رو هوا ... خلاصه هیچی.. اون جلسه گذشت جلسه ی بعدی بازم اومدیم سر کلاس دیدیم یارو علا رقم حرق استاد بازم سر کلاسه چون عادت کرده بودیم بهش... یه لبخند زدیم و رفتیم نشستیم .. استاد که اومد یهو باز اینو دید گفت من سر این کلاس نمیام یا جای منه یا جای این (همون دانشجوهه) از کلاس رفت بیرون .... آقا مارو میگی غش کرده بودیم.. اشکمون درومد از خنده... دانشجوهه پاشد رفت بیرون .. همین که رفت کلاس منفجر شد بعدشم استاد اومد تو و ...!!

SR72
07-04-2008, 13:22
سلام بریبچس ... این سوتی یکی از اخبار گو های شبکه یک هست که به سال قبل برمیگرده ...

باور کنید که از تلیویزیون هم پخش شد .

طرف اخبار رو میگه و ...

_ ادامه ی اخبار رو خانم عزیزم ( فلانی ) به عرضتان میرساند !!!!

این فلانی .. اسمشو نمیدونم چی بود ... ولی وقتی طرف این سوتی رو داد خودشم نفهمید چه گوساله ای ول داده !

azorbet
07-04-2008, 13:50
این که تعریف میکنم سوتی نیست ولی باحاله !

آقا اولین جلسه ی برنامه نویسی کامپیوتر رفتیم سر کلاس یهو یکی از بچه های کلاس رو دیدیم خیلی عجیب قریب بود قیافش !... خدا وکیل تو خارج هم ندیدم اینجوریشو ... خواسته باشم یه شمای کلی بهتون داده باشم تقریبآ قیافشو شبیه دزدانه دریایی عصر رنسانس کرده بود از همه بدتر اینکه موهاش به شدت وز وزی بود خط ریششم که خدا بود !...خلاصه یه موجود عجیب قریبی بود واسه خودش .... ما که از در رفتیم تو چشممون به جمالش روشن شد با یکی از بچه ها رفتیم آخر کلاس سیر خندیدیم... بعد از چند دقیقه استاد اومد سر کلاس یهو چشمش خورد به همین یاروهه بدون مقدمه گفت شما هفته ی دیگه سر کلاس نیا من بهت بیست میدم ما هم که تازه خندیده بودیم بازم استعداده خندیدنو داشتیم همینو که گفت بازم رفتیم رو هوا ... خلاصه هیچی.. اون جلسه گذشت جلسه ی بعدی بازم اومدیم سر کلاس دیدیم یارو علا رقم حرق استاد بازم سر کلاسه چون عادت کرده بودیم بهش... یه لبخند زدیم و رفتیم نشستیم .. استاد که اومد یهو باز اینو دید گفت من سر این کلاس نمیام یا جای منه یا جای این (همون دانشجوهه) از کلاس رفت بیرون .... آقا مارو میگی غش کرده بودیم.. اشکمون درومد از خنده... دانشجوهه پاشد رفت بیرون .. همین که رفت کلاس منفجر شد بعدشم استاد اومد تو و ...!!
البته خندیدن به قیافه دیگران کار خیلی زشتیه و من برای اون استاد و اون دانشجوها متاسفم:13::41::13:


سلام بریبچس ... این سوتی یکی از اخبار گو های شبکه یک هست که به سال قبل برمیگرده ...

باور کنید که از تلیویزیون هم پخش شد .

طرف اخبار رو میگه و ...

_ ادامه ی اخبار رو خانم عزیزم ( فلانی ) به عرضتان میرساند !!!!

این فلانی .. اسمشو نمیدونم چی بود ... ولی وقتی طرف این سوتی رو داد خودشم نفهمید چه گوساله ای ول داده !
آآآآآآآههههه!!! چه سوتی وحشتناکی:33::39::39:
کدوم شبکه بود؟

majid_sd2009
07-04-2008, 21:56
آقا دیدیم سوتی کم اوردیم گفتم یک سوتی دیگمو بگم.
عید ما رفتیم سفر ،بعد رفته بودیم رستوران رستورانش خیلی باحال بود و شلوغ و چون کلاس بالا ها اومده بودن خیلی ساکت بود.
بعد غذا سفارش دادیم ،یارو گارسونه اول قاشق ها و مخلفات رو آورد ،قاشق چنگالاش تو پلاستیک بود مثلا می خواست بگه رستوران ما خیلی تمیزه ،یارو اینقدر دیر غذا رو آورد که من حوصلم سر رفت و داشتم با این پلاستیکه ور میرفتم که فکری به زحنم رسید پلاستیک رو باد کردم و نمی دونم چی شد یک دفعه بادست زدم روش ترکید و صداش آنچنان پیچید همه فکر کردن بمب ترکیده یکدفع دور و برم رو نگاه کردم دیدم صدتا چشم دارن منو نگاه می کنن ،ما هم از خجالت قرمز شده بودیم داشتیم می ترکیدیم.دیگه تاغذا روخوردم و اومدم بیرون نفهمیدم چی گذشت و چی خوردم.

noia
07-04-2008, 23:58
بی مزه بود ؟
بابا مردم از خنده ، اونوقت میگی بی مزه بود ؟!
بابای من هم از این حرف ها زیاد می زنه و یه موقع هایی مادرم مثل خواهر شما :31:...




:27::27::27::27:

حالا بزارید سوتی ای که امروز دادم بگم . نمیدونم اسمش سوتیه یا ؟ :31: :

امروز با اجازه تون رفتم امور مشترکین محلمون که پول مبایلم رو بدم . چون بدهی داشتم و پرداخت نکرده بودم چند روز بود که یه طرفه شده بود .
رفتم از اون خانومه خواستم تا یه پرینت از صورت حسابم بده بهم . شماره ام رو دادم و ایشون هم گفت که "بدهی داشتی پرداخت نکردی دیگه ؟" گفتم بله .
بعد که قبض رو گرفتم یه سوال از خانومه پرسیدم شبیه این جمله :
"خانم ببخشید ، اینو که پرداخت کنم ، اون دوره که اون میاد اینو هم با اون میاد یا اون وقتی اون میاد یه چیز دیگه میاد ؟":31::31:
خانومه گفت "من اصلاً متوجه نمیشم شما چی میگید " خودم هم نفهمیدم چی گفتم:27: یه لبخند زدم و تشکر کردم و سریع رفتم قسمت بعدی تا پولو بریزم .

اگه بی مزه بود به بزرگی خودتون شرمنده :31:
خیلی با حال بود این جمله!
اینو که پرداخت کنم ، اون دوره که اون میاد اینو هم با اون میاد یا اون وقتی اون میاد یه چیز دیگه میاد ؟

reza3600
08-04-2008, 09:39
سلام
اینم از سوتی من!
چند روز پیش رفته خونمون رو عوض کردیم. دیروز رفته بودم انتن خونه قبلی رو جدا کنم و با سیم انتن بیارم خونه جدید.
ساعت هم 11 شب بود. دیدم یه سیم از دریچه پشت بام اومده تو! در جا بریدمش! ولی نگو سیم انتن طبقه پایینی بود!(خونمون دو طبقه بود)
خلاصه سیما رو لخت! کردم و بهم چسبوندم تا گندش در نیاد. بیچاره ها پایینی ها دانشجو هم بودن.

Oxizhen
08-04-2008, 12:39
[QUOTE=azorbet;2277686]البته خندیدن به قیافه دیگران کار خیلی زشتیه و من برای اون استاد و اون دانشجوها متاسفم:13::41::13:

دوسته عزیز مسخره ی قیافه ی دیگران البته که کار زشتیه ولی هر چیزی سر جای خودش!!! نکته ی اول اینکه ما به قیافه ی خدادادی کسی نخندیدیم بلکه به قیافه ای که اون یارو واسه خودش درست کرده بود خندیدیم !! نکته ی دوم اینکه اولین نفری که آدمو مسخره میکنه فقط و فقط خودشه بعدش دیگران!! نکته ی سوم اینکه خنده ی اکثر بچه های کلاس به حرکت عجیب استاد بود که در نوع خودش بی نظیر بود...!!!نکته ی چهام اینکه کسی که دریا ی کارائیب رو با دانشگاه عوضی گرفته حقشه که این بلا سرش بیاد هر جایی آداب خودشو داره..مثل این میمونه که تو یه تیم فوتبال یه نفر با شرت هفتی بیاد تو زمین بعدش انتظار داشته باشه هیشکی نخنده بهش !!!نکته ی شیشم اینکه همه ی دانشجو ها و از جمله خود من که تو اون کلاس بودیم حرکت استادمون رو قبول نداشتیم و نداریم.. میتونست بکشش یه گوشه بهش اخطار بده پس حرکت استاد قابل دفاع نیست ...و نکته ی آخر اینکه تا آدم تو موقعیتش نباشه نمیتونه به این راحتیا متاسف بشه !!!با تمام این تفاسیر اگه بازم خواستی تآسف بخوری.. نوش جون.. فقط قبلش دستاتو بشور... بعدشم با نون بخور تا سیر شی

eshghe eskate
08-04-2008, 12:53
سلام بریبچس ... این سوتی یکی از اخبار گو های شبکه یک هست که به سال قبل برمیگرده ...

باور کنید که از تلیویزیون هم پخش شد .

طرف اخبار رو میگه و ...

_ ادامه ی اخبار رو خانم عزیزم ( فلانی ) به عرضتان میرساند !!!!

این فلانی .. اسمشو نمیدونم چی بود ... ولی وقتی طرف این سوتی رو داد خودشم نفهمید چه گوساله ای ول داده !


البته خندیدن به قیافه دیگران کار خیلی زشتیه و من برای اون استاد و اون دانشجوها متاسفم:13::41::13:


آآآآآآآههههه!!! چه سوتی وحشتناکی:33::39::39:
کدوم شبکه بود؟
وحشتناک تر از اون سوتی توه
:27:به به به به
خیلی ممنونم

Havbb
08-04-2008, 14:29
يه دوستام اومد بگه بيا يه دست پاسور شرطي بازي كنيم گفت بيا يه دست پاشور سرطي ...

Havbb
08-04-2008, 14:34
يه دوستام اومد بگه بيا يه دست پاسور شرطي بازي كنيم گفت بيا يه دست پاشور سرطي ...

seyyedi
08-04-2008, 17:51
دوستان سلام
یکشنبه من با دوستم سوار اوتوبوس شدیم که بیایم خونه
چند تا ایستگاه که رد کردیم من که واستاده بودم تکیه دادم به میله عمودی اوتوبوس:41:
یه چند لحظه بعد صدای بوقی که به راننده هشدار میده که سر ایستگاه نگه داره اومد و قطع هم نمیشد:31:
راننده هم شاکی شده بود:19: که آقا ول کنید این زنگو:19:
مردم هم داشتن همدیگرو نگاه میکردن تا اون نفر رو پیدا کنن :18:
من هم بیخیال:8: داشتم دیگران رو نگاه میکردم و متعجب بودم چرا زنگو ول نمیکنن:13:
یه دفعه حواسم به خودم اومد که به میله تکیه داده بودم نگو من تکیه داده بودم به این زنگه
خودمو کشیدم کنار همه داشتن نگام میکردن
منم اعتماد به نفسمو از دست ندادم خودمو این جوری:20: نشون دادم و خیلی راحتت از راننده عذر خواهی کردم ودلیل هم گفتم

azorbet
08-04-2008, 19:22
[quote=azorbet;2277686]البته خندیدن به قیافه دیگران کار خیلی زشتیه و من برای اون استاد و اون دانشجوها متاسفم:13::41::13:

دوسته عزیز مسخره ی قیافه ی دیگران البته که کار زشتیه ولی هر چیزی سر جای خودش!!! نکته ی اول اینکه ما به قیافه ی خدادادی کسی نخندیدیم بلکه به قیافه ای که اون یارو واسه خودش درست کرده بود خندیدیم !! نکته ی دوم اینکه اولین نفری که آدمو مسخره میکنه فقط و فقط خودشه بعدش دیگران!! نکته ی سوم اینکه خنده ی اکثر بچه های کلاس به حرکت عجیب استاد بود که در نوع خودش بی نظیر بود...!!!نکته ی چهام اینکه کسی که دریا ی کارائیب رو با دانشگاه عوضی گرفته حقشه که این بلا سرش بیاد هر جایی آداب خودشو داره..مثل این میمونه که تو یه تیم فوتبال یه نفر با شرت هفتی بیاد تو زمین بعدش انتظار داشته باشه هیشکی نخنده بهش !!!نکته ی شیشم اینکه همه ی دانشجو ها و از جمله خود من که تو اون کلاس بودیم حرکت استادمون رو قبول نداشتیم و نداریم.. میتونست بکشش یه گوشه بهش اخطار بده پس حرکت استاد قابل دفاع نیست ...و نکته ی آخر اینکه تا آدم تو موقعیتش نباشه نمیتونه به این راحتیا متاسف بشه !!!با تمام این تفاسیر اگه بازم خواستی تآسف بخوری.. نوش جون.. فقط قبلش دستاتو بشور... بعدشم با نون بخور تا سیر شی

اولاً چرا قاطی میکنی؟ثانیاً ،خندیدن به ظاهر دیگران در هر صورت اشتباس.ثالثاً من از اون جمله اولت که گفتی"خیلی عجیب قریب بود قیافش" فکر کردم شما به قیافه طرف خندیدین.رابعاً برای من اینجور موقعیت ها زیاد پیش اومده و جلوی خودم رو میگیرم تا قه قه نزنم و نهایتا یه لبخند میزنم.خامساً از توصیه پزشکی تون بسیار ممنونم.و نهایاً قصد بحث ندارم و لحن گفتارم دوستانه بود.:31::27:

m_s20
08-04-2008, 21:58
امروز یه نامه داده بودن تایپ کنم خوب این مدیرمون دست و خطش برای عمش خوبه حالا که می خواد خیلی بد نوشته بود منم از بس کار داشتم تند و تند تایپ می کردم یه قسمتش اسکن مغز رو نوشتم اسکن مقعد:13:
قط نیم ساعت بهم میخندید:41:

Balrog
09-04-2008, 02:28
این سوتی یکی از اخبار گو های شبکه یک هست که به سال قبل برمیگرده ...

باور کنید که از تلیویزیون هم پخش شد .

طرف اخبار رو میگه و ...

_ ادامه ی اخبار رو خانم عزیزم ( فلانی ) به عرضتان میرساند !!!!

این فلانی .. اسمشو نمیدونم چی بود ... ولی وقتی طرف این سوتی رو داد خودشم نفهمید چه گوساله ای ول داده !


اآآآآآآآههههه!!! چه سوتی وحشتناکی:33::39::39:
کدوم شبکه بود؟
اخبار ساعت 2 شبكه 1 بود كه آقاى بابان يه لحظه قاطى كرد و خانم اصغرى رو به جاى «همكارم»، «خانومم» خطاب كرد!


امروز یه نامه داده بودن تایپ کنم خوب این مدیرمون دست و خطش برای عمش خوبه حالا که می خواد خیلی بد نوشته بود منم از بس کار داشتم تند و تند تایپ می کردم یه قسمتش اسکن مغز رو نوشتم اسکن مقعد:13:
قط نیم ساعت بهم میخندید:41:
!LMAO (مى‌دونى يعنى چى m_s20 جان؟)



علیرضا
09-04-2008, 10:21
امروز یه نامه داده بودن تایپ کنم خوب این مدیرمون دست و خطش برای عمش خوبه حالا که می خواد خیلی بد نوشته بود منم از بس کار داشتم تند و تند تایپ می کردم یه قسمتش اسکن مغز رو نوشتم اسکن مقعد:13:
قط نیم ساعت بهم میخندید:41:

وای خدایا ترکیدم از خنده
خیلی باحال بود

Oxizhen
09-04-2008, 11:57
کلآ این اخبار گوها زیاد سوتی میدن .. تابستونه گذشته تو شبکه خبر همون مرده که سیبیل داره خبر مربوط به اومدن برف بعد از صد سال رو تو پایتخت آرژانتین خوند... بعدش یه لبخند زد به همکارش گفت.. جالبه هم بعد از صد سال برف اومده جالبتر هم اینکه تو تابستون برف اومده!!!!! ... حالا نوبت همکارش بود سوتی بده (همون خانومه که عینکیه) بعد از اینکه مرده این خبر رو خوند گفت ادامه ی اخبارو همکارم به عرضتون میرسونه... دوربین که زوم کرد رو زنه معلوم بود متوجه سوتیه مرده شده تازه خندیده ! ( ته چهر ه ی خنده هنوز رو صورتش بود ) تو همون خبر اول گفت یه جنگ( به فتح جیم...دعوا) در پارک لاله ی تهران برگزار شد به جای جنگ( به ضم جیم)....این پشت سر هم سوتی دادنشون با حال بود

mndst
09-04-2008, 12:12
یه سوتی تکراری ولی شور:::
داشتم واسه داداشم چایی میبردم و میخواستم شکر بریزم توش واسش شیرین کنم چون ظرف شکر و نمکمون عین هم هست منم از همه جا بی خبر به جای شکر نمک ریختم اونم به میزان بسیار زیاد
داداش منم که بی خبر و مطمئن گذاشت چایی که یه کم خنک شد با یه حرکت نصف فنجون چایی رو خورد...
چشمتون روز بد نبیینه..............................

منم یه بار پودر ماشین لباسشویی ریختم تو شکرا. اونم نه یه لیوان یه بشکه. بعدم مثکه داده بودن مهمونا با شریت بخورن.

farshidshd
09-04-2008, 14:28
منم یه بار پودر ماشین لباسشویی ریختم تو شکرا. اونم نه یه لیوان یه بشکه. بعدم مثکه داده بودن مهمونا با شریت بخورن.

خب مهمونا خوردن؟؟؟
چی شدن؟؟
نمردن که؟

mndst
09-04-2008, 15:38
خب مهمونا خوردن؟؟؟
چی شدن؟؟
نمردن که؟

خوردن. گفته بودن این چیه و ای و اینا...

پدر مادرم شرمنده شدن...

من زیر بار جرم نرفتم و خودمو زدم به خریت...

m_s20
09-04-2008, 17:33
!LMAO (مى‌دونى يعنى چى m_s20 جان؟)




:13: نه خوب! یعنی چی

mndst
09-04-2008, 20:44
Laughing my ass off

AEZ_Best
09-04-2008, 21:23
سلـــــــــــام.ما چند روز پیش رفته بودیم خونه خالم اینا آقا اینقد دستشوییم میومد که داشتم میترکیدم اینام دستشوییشون خیلی بدجاست تو حلق مهموناس خونشونم پر مهمون.منم میخواستم نرم دستشویی دیگه دیدم وضعیت بحرانیه مجبور شدم برم
تو دستشویی نفهمیدم چی شد همینجور الکی الکی شلوارم پاره شد فاق شلوارم بغل زیپش قشنگ جر خورد.منم ناراحت زدم بیرون رفتم پیش دختر خاله هام گفتم واااااااای بچه ها ---- تو شلوارم:31: بعد همه اینجوری شده بودند:18:رااااست میگیی منم دیدم خیلی ناراحت شدند گفتم نـــــــــه زیادم پاره نشده.بعد تازه 2زاریشون افتاده شلوارم پاره شده بوده فکر کرده بودند واقعا:27:آآآی خندیدیم به این قضیه سوءتفاوت با حالی بود:38:

خیلی باحال بو مخصوصا آخرش که سوءتفاوت خیلی باحالی بود:31:

M.etallic.A
10-04-2008, 00:05
باحال بود...

tahi_sh
11-04-2008, 00:32
:7:فـــــــدای دوستان
تا باشه از این سوء تفاوتا باشه:31:
چرا دیگه کسی سوتی نمیده راست گفتن که زور باید بالای سر این مملکت باشه
از این به بعد همه باید روزی حداقل 1سوتی بدن وگرنه...:4:

armin-radin
11-04-2008, 12:04
امروز رفته بودیم دانشگاه داشتیم بر میگشتیم صبح جمعه بودو همه بیحوصله بودن

دوستم گفت ایران بیشترین گاز رو تو ایران داره
----------------------

دوران دبیرستان ما یه میدیر داشتیم که خیلی سخت گیر بودو به همه چی گیر میداد

یه روز ما داشتیم فوتبال بازی میکردیم تو حیاط و نیاز شدید به دروازه بان داشتیم یهو یه نفر داشت میرفت مدرسه اندازه و هیکلش مثل بچه های دبیرستانی بود دوستم گفت اقا شما بیا دربازه وایسا اونم اون هم گفت نه من کار دارم
ما رفتیم دنبالش با زور گذاشتیمش دروازه و گفتیم این پسره خطرناکه حرفشو گوش کن واستا دربازه اون بنده خدا هم واستاد
چند روز که کذشت گفتن مدیر عوض شده ما هم رفتیم مدیر جدیدو ببنیم دیدم همون مردست که با زور بردیم گذاشتیم دروازه بان از شانس ما این مدیره 360 درجه با مدیر قبلیه رق داشت و چیزی بهمون نگفت.

Benygh
11-04-2008, 12:07
یه روز ما داشتیم فوتبال بازی میکردیم تو حیاط و نیاز شدید به دروازه بان داشتیم یهو یه نفر داشت میرفت مدرسه اندازه و هیکلش مثل بچه های دبیرستانی بود دوستم گفت اقا شما بیا دربازه وایسا اونم اون هم گفت نه من کار دارم
ما رفتیم دنبالش با زور گذاشتیمش دروازه و گفتیم این پسره خطرناکه حرفشو گوش کن واستا دربازه اون بنده خدا هم واستاد
چند روز که کذشت گفتن مدیر عوض شده ما هم رفتیم مدیر جدیدو ببنیم دیدم همون مردست که با زور بردیم گذاشتیم دروازه بان از شانس ما این مدیره 360 درجه با مدیر قبلیه رق داشت و چیزی بهمون نگفت.
odgd fhphgi ...
یعنی خیلی باحاله ...

SPACIAL
11-04-2008, 12:20
دیروز صبح بلند شده بودم ... سرما خوردم یه سرم قرص و شربت میخواستم بخورم ... (شربته خیلی تلخه )

بعد اومدم چایی ریختم ... بعد به دلیل تلخ بودن شربته خواستم شیرینش کنم ... منم که هیچوقت شیرین نمیخورم اشتباهی نمک ریتخم ... :31:

اومدم هم میزنم چایی رو میگم چقد بد هم میخوره ! ... آقا آخر موفق شدیم و حل شد ...

بعد دیدم روش کف کرده ؟!!!! موندم ... حدث زدم که اشتباهی نمک ریخته باشم ...

بعد با این احتمال که نمک ریختم آروم یکمشو خوردم که تست کنم ... وای .... خدارو شکر که احتمال میدادم نمک باشه و داشتم تست میکردم مثلا ...

اصلا... صورتم سرخ شد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

================================

ببخشید چون قبل از تست حدث زدم نمک باشه یکم بی مزه شد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ya30n
11-04-2008, 14:03
ایول بچه ها کلی حال کردیم


یه روز ما داشتیم فوتبال بازی میکردیم تو حیاط و نیاز شدید به دروازه بان داشتیم یهو یه نفر داشت میرفت مدرسه اندازه و هیکلش مثل بچه های دبیرستانی بود دوستم گفت اقا شما بیا دربازه وایسا اونم اون هم گفت نه من کار دارم
ما رفتیم دنبالش با زور گذاشتیمش دروازه و گفتیم این پسره خطرناکه حرفشو گوش کن واستا دربازه اون بنده خدا هم واستاد
چند روز که کذشت گفتن مدیر عوض شده ما هم رفتیم مدیر جدیدو ببنیم دیدم همون مردست که با زور بردیم گذاشتیم دروازه بان از شانس ما این مدیره 360 درجه با مدیر قبلیه رق داشت و چیزی بهمون نگفت.

ما هم تو دبیرستان شبیه این قضیه رو داشتیم...


یا حق (:

ubisoft
15-04-2008, 19:40
odgd fhphgi ...
یعنی خیلی باحاله ...
دمت گرم :laughing:خیلی باحال بود.ایول.یعنی آخرش بود.:16:

Carl
15-04-2008, 19:46
odgd fhphgi ...
یعنی خیلی باحاله ...

دمت گرم خیلی باحال بود.ایول.یعنی آخرش بود.
خیلی باحال بود، بابا دم خودت و خاطره‌ت گرم!! مردم از خنده [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ubisoft
15-04-2008, 19:52
odgd fhphgi ...
یعنی خیلی باحاله ...

دمت گرم خیلی باحال بود.ایول.یعنی آخرش بود.
quote]
خیلی باحال بود، بابا دم خودت و خاطره‌ت گرم!! مردم از خنده [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آقا من نمی دونم چی بگم اینقدر این باحال بود. یکی از داداشامو که اورژانش اومد بورد. اون یکی رو هم با چوب اوفتادیم به جونش ، اونقدر زدیمش که تا آروم شد. تورور خدا از دادن پست های اینهمه خنددار که باعث مسدومیت می شه جداً خوداری کنید

befermatooo
15-04-2008, 21:02
سلام

چند وقت پیش یه تاپیکی تو متفرقه زده شد با عنوان با عیدیهاتون چی خریدین

چند تا از دوستان خالی بسته بودن منم گفتم یه چیزی بگم . رفتم گفتم من یه کارت --- خریدم

وای یهو دیدم سیر پیام خصوصی یکی از دوستان روانه شد. نمیدونم مدلش چیه . سرعت دانلودش چقدره و سوالهای زیادی که جوابش رو کسی میدونس که --- داشته باشه.

حلاصه تا یه مدت با کمک سرچ جواباشو میدادم و یکی از بچه هات کمکم میکرد و میخواستم بهش گم دروغ گفتم اما روم نشد

بالاخره تو چند تا از سوالها دستم داشت رو میشد که رفتم گفتم آقا ما دروغ گفتیم و اون دوستمون هم گفت اشکال نداره . میگفت حالا از این که منو سر کار میزاشتی چقدر داشتی حال میکردی . منم گفتم به خدا ناخاسته بود . البته ایشون رفتن خیلی دنبالش و مطالب خوبی هم پیدا کردند اما ..........

نتیجه اخلاقی : دروغ گفتن بده و لا اقل در زمینهای دروغ بگو که توش تخصص داشته باشی ( نصیحت یکی از دوستان )

elemon
17-04-2008, 16:48
سلام
من یک روز رفته بودم دکتر نمی دونم چرا منشی پول ویزیت نگرفت منم رفتم تو بعد از
معاینه و تموم شدن کار به دکتره گفتم چقدر میشه

befermatooo
17-04-2008, 17:08
من یک روز رفته بودم دکتر نمی دونم چرا منشی پول ویزیت نگرفت منم رفتم تو بعد از
معاینه و تموم شدن کار به دکتره گفتم چقدر میشه البته چند حالت بیشتر نداشت :

یا منشی خواب بود : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یا داشت پشت سر یکی غیبت میکرد : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




یا که داشته چت میکرده : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یا داشت به خودش میرسید : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


و سرانجام اینکه ممکنه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] تشریف داشت

SR72
23-04-2008, 10:35
سلام دوستان ...
خب شروع میکنیم با برو بچس خفن حوالی پارک قوری شیراز .. که طرفدار 50cent هستن .

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





و بعد هم عزیزان مغازه دار که برای فروش هرچه بیشتر قید رعایت قوائد املیی رو نمیکنن ...


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





و بعد از همه هم ... میرسیم به سوتیی که من دادم ...
رفتم به اصطلاح سه راهی برق همسایه رو درست کنم ... ولی گویا یکی از پیچ های نگه دارنده ی سیم رو نبستم و سیم شل شد و افتاد رو هم ... و بعد از وارد کردن دو شاخی به پیریز ...:18:



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Ni_nigc
03-05-2008, 09:55
چرا دیکه کسی پست نمی زلره ؟

ebicross
04-05-2008, 16:17
من و دو تا از دوستام خواستیم بریم ورزشگاه ثامن که بابام گفت من میبرمتون و از غذا (یا شایدم قضا) دوست بابام هم که کتابی حرف میزنه و حدود 60 سالشه باهاش بود.
تو راه یه بنزه تر و تمیز بود بابام رو به رفیقش گفت: میبینی. ماشینه رو دادم دست این آقا الان دو هفتست نیاورده. تازه داره باهاش میره ورزشگاه.
بعد این دوست بابام دقیقا با همین لحنی که مینویسم گفت: یعنی این بنزه مال شماست؟ بیا بریم جلوش تا من از ایشون خواهش کنم ماشینتون رو پس بده. حداقل با اون بنزه میرفتیم که کولرش هم درسته و از گرما نمیپختیم.
دقیقا همینطوری کتابی گفت.
آقا مارو میگی مردیم از خنده...
بنده خدا چه ساده بود

WooKMaN
04-05-2008, 16:53
سوتي : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](61).gif

ديشب پشت فرمان بيدم و داشتم رانندگي مينمودم ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](70).gif

از آنجا كه ضبط صوت ماشين به تراك مورد علاقه اينجانب رسيده بود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بسي خيابان را با پيست اشتب نموديم ! ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

در حال گاز دادن بيديم كه يه ماشينه جلوم پيچيد ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

هرچي بوق & نور بالا ميزدم مگه كنار ميرفت !!!؟ ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

همچنان در حال راه رفتن بر روي اعصابمان بيد كه يهو يه لحظه كشيد كنار ...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

من نيز سريع بجلو برفتم ، شيشه را پايين بدادم كه چند تا نثار روح پرفتوحش كنم كه !!!!!!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

كه ، كه ، كه ، جان ، چيه ؟ ... ميخواستي چي بشه !؟ ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

رئيسمون بود ديگه ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

نيم نگاهي انداخت و دستي تكان بداد ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](93).gif

اصلا چيه نشستي داري اينو ميخوني ! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](68).gif ميدوني من اعصاب ندارما !!!!!!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](157).gif! ...

Alastoor
04-05-2008, 17:57
سوتي : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](61).gif

ديشب پشت فرمان بيدم و داشتم رانندگي مينمودم ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](70).gif

از آنجا كه ضبط صوت ماشين به تراك مورد علاقه اينجانب رسيده بود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بسي خيابان را با پيست اشتب نموديم ! ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

در حال گاز دادن بيديم كه يه ماشينه جلوم پيچيد ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

هرچي بوق & نور بالا ميزدم مگه كنار ميرفت !!!؟ ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

همچنان در حال راه رفتن بر روي اعصابمان بيد كه يهو يه لحظه كشيد كنار ...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

من نيز سريع بجلو برفتم ، شيشه را پايين بدادم كه چند تا نثار روح پرفتوحش كنم كه !!!!!!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

كه ، كه ، كه ، جان ، چيه ؟ ... ميخواستي چي بشه !؟ ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

رئيسمون بود ديگه ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

نيم نگاهي انداخت و دستي تكان بداد ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](93).gif

اصلا چيه نشستي داري اينو ميخوني ! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](68).gif ميدوني من اعصاب ندارما !!!!!!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](157).gif! ...

سلام

از این کارا دیگه نکنیا... مگه چند تا نوید داریم ما... :31:

حتما خیلی رو اعصابت رفته...

ولی طرف واقعا شانس آورده :27:

راستی چه میوزیکی بود؟

:11:

bagher_mo68
04-05-2008, 18:13
سوتي : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](61).gif

ديشب پشت فرمان بيدم و داشتم رانندگي مينمودم ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](70).gif

از آنجا كه ضبط صوت ماشين به تراك مورد علاقه اينجانب رسيده بود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بسي خيابان را با پيست اشتب نموديم ! ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

در حال گاز دادن بيديم كه يه ماشينه جلوم پيچيد ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

هرچي بوق & نور بالا ميزدم مگه كنار ميرفت !!!؟ ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

همچنان در حال راه رفتن بر روي اعصابمان بيد كه يهو يه لحظه كشيد كنار ...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

من نيز سريع بجلو برفتم ، شيشه را پايين بدادم كه چند تا نثار روح پرفتوحش كنم كه !!!!!!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

كه ، كه ، كه ، جان ، چيه ؟ ... ميخواستي چي بشه !؟ ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

رئيسمون بود ديگه ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

نيم نگاهي انداخت و دستي تكان بداد ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](93).gif

اصلا چيه نشستي داري اينو ميخوني ! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](68).gif ميدوني من اعصاب ندارما !!!!!!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](157).gif! ...

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

چه باحال ...

چقد خندیدی بعدش :دی

leila*
04-05-2008, 22:32
سوتي : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](61).gif

ديشب پشت فرمان بيدم و داشتم رانندگي مينمودم ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](70).gif

از آنجا كه ضبط صوت ماشين به تراك مورد علاقه اينجانب رسيده بود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بسي خيابان را با پيست اشتب نموديم ! ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

در حال گاز دادن بيديم كه يه ماشينه جلوم پيچيد ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

هرچي بوق & نور بالا ميزدم مگه كنار ميرفت !!!؟ ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

همچنان در حال راه رفتن بر روي اعصابمان بيد كه يهو يه لحظه كشيد كنار ...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

من نيز سريع بجلو برفتم ، شيشه را پايين بدادم كه چند تا نثار روح پرفتوحش كنم كه !!!!!!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

كه ، كه ، كه ، جان ، چيه ؟ ... ميخواستي چي بشه !؟ ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

رئيسمون بود ديگه ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

نيم نگاهي انداخت و دستي تكان بداد ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](93).gif

اصلا چيه نشستي داري اينو ميخوني ! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](68).gif ميدوني من اعصاب ندارما !!!!!!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](157).gif! ...

باید گوسفندی گاوی چیزی قربونی کنیم که شما این تاپیک رو دوباره به قدمتون مزین فرمودین:31:

WooKMaN
05-05-2008, 20:35
چرا دیکه کسی پست نمی زلره ؟

اخوي منتظر خوندن سوتي نباش ، بنويس تا بنويسند ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


سلام

از این کارا دیگه نکنیا... مگه چند تا نوید داریم ما... :31:

حتما خیلی رو اعصابت رفته...

ولی طرف واقعا شانس آورده :27:

راستی چه میوزیکی بود؟

:11:

مخلصه عزيزدل ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آره خداييش وگرنه من اصولا درهنگام رانندگي بسيار خونسرد ميباشم ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آهنگ قاب شيشه اي از استاد سياوش قميشي ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](18).gif





[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

چه باحال ...

چقد خندیدی بعدش :دی

روز بعد كه به جهت انجام امورات محوله به اتاق جناب برادر حاج آقاي حجت الاسلام رئيسمون مشرف شديم ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بعد از اداي احترام از طرف بنده ، فرمودند: پيش مياد ديگه ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

و اين بود كه اينجانب سر را بعلامت كشيدن خجالت به پايين افكندم ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




باید گوسفندی گاوی چیزی قربونی کنیم که شما این تاپیک رو دوباره به قدمتون مزین فرمودین:31:

اختيار دارين ، هر وقت سوتي توپي بخاطر مباركمان رجوع نمايد ، حتما در اين مكان مقدس بازگو مينماييم ...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](21).gif