مشاهده نسخه کامل
: مشاعره سنتی
davy jones
29-10-2010, 14:16
دیدی آخر که غم عشق دگر بار چه کرد .... چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد
F l o w e r
29-10-2010, 14:19
در چمن باد بهاری ز کنار گل و سرو
به هواداری آن عارض و قامت برخاست
تو قدر خویش ندانی ز دردمندان پرس / کز اشتیاق جمالت چه اشک ها می ریزند!
F l o w e r
29-10-2010, 14:22
در نعل سمند او شکل مه نو پیدا
وز قد بلند او بالای صنوبر پست
«تو دست چپ در این معنی زدست راست نشناسی// کنون با این خری خواهی که اسرار خدا یابی»
F l o w e r
29-10-2010, 14:32
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت
amatraso
29-10-2010, 15:17
تو شمع انجمنی یک زبان ویک دل شو
خیال و کوشش پروانه بین وخندان باش
water_lily_2012
29-10-2010, 16:53
aشوم پیش او گر پذیرد نوید
به نیکی بود هر کسی را امید
Dark Shine
29-10-2010, 16:55
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند
water_lily_2012
29-10-2010, 17:10
دولت فقر خدایا به من ارزانی دار
کین کرامت سبب حشمت و تمکین من است
Dark Shine
29-10-2010, 17:12
تا شدم صید تو اسوده زهر صیادم
وای بر من که از این قید کنی ازادم
water_lily_2012
29-10-2010, 17:16
مگر بند کز بند عاری بود
شکستی بود زشت کاری بود
Dark Shine
29-10-2010, 17:20
درد عشق بر جان عاشق تا اين همه ازار نداشت
عاشق از هجران معشوقه تا سحر بيدار نبود
water_lily_2012
29-10-2010, 17:29
دل زنده از کشته بریان شود
سر از آشناییش گریان شود
Dark Shine
29-10-2010, 17:35
دیریست که دلدار پیامی نفرستاد
ننوشت کلامی و سلامی نفرستاد
:دی
water_lily_2012
29-10-2010, 17:42
در نیابد حال پخته هیچ خام
پس سخن کوتاه باید والسلام[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
F l o w e r
29-10-2010, 18:13
ما را ز خیال تو چه پروای شراب است
خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است
hasibi01
29-10-2010, 18:32
تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست دل سودا زده از غصه دو نیم افتادست
تو روي از پرستيدن حق مپيچ
بهل تا نگيرند خلقت به هيچ
F l o w e r
29-10-2010, 20:06
چه نسبت است به رندی صلاح و تقوا را
سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا
water_lily_2012
29-10-2010, 20:15
آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند
بر جای بدکاری چو من یکدم نکوکاری کند
F l o w e r
29-10-2010, 20:22
ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
water_lily_2012
29-10-2010, 20:29
از ایوان به شبگیر برخاستی
از آن تند بالا مرا خواستی
F l o w e r
29-10-2010, 20:31
یا رب تو آشنا را مهلت ده و سلامت
چندان که بازبیند دیدار آشنا را
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.