ورود

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : مشاعره با انتخاب حرف برای شعر نفر بعدی



صفحه ها : [1] 2 3

King Of Iran
27-08-2010, 20:29
به جهت ایجاد تنوع در مشاعره، و رفع محدودیت در حروف اشعار . دوستان لطف می كنن و بعد از پاسخ به بیت قبل، حرفی رو به عنوان حرف ابتدای بیت بعد انتخاب میكنن. و نفر بعد شعرش رو با اون حرف ادامه میده.



مثال

شاهم ولی به ملك بلا با سپاه غم

ملكم ببین و خیل سپاهم نگاه كن

پ

پيش از اينت بيش از اين انديشه عشاق بود
مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود
ياد باد آن صحبت شب‌ها که با نوشين لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه عشاق بود

شروع کنید
د

knight 07
27-08-2010, 20:42
سر نگون ز آن شد آه از سر دور ماند
خويش را سر ساخت و تنها پيش راند

ژ

knight 07
27-08-2010, 20:50
سخت تر حالش بیشتره:46:
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
خیال زلف تو گفتا که جان وسیله مساز
کز این شکار فراوان به دام ما افتد

ث

knight 07
28-08-2010, 13:43
گر بر سر نفس خود امیری مردی
ور بر دکری خرده نگیری مردی

چ

knight 07
28-08-2010, 14:10
قوت از حق خواهم و توفيق و لاف
تا به سوزن بر کنم اين کوه قاف

ث

معرق
28-08-2010, 16:04
می شه جای حرف ، کلمه بذاریم؟


ظالمی را خفته دیدم نیمروز
گفتم : این فتنه است خوابش برده ، به

و آنکه خوابش بهتر از بیداری است
آن چنان بد زندگانی ، مرده ، به

ز

knight 07
28-08-2010, 23:38
بود رستمش نام و بس سرکش است
که جنگ چون آب و چون آتش است

ژ:31:

MohandesMCD
29-08-2010, 02:54
طلب نكنم مقصود از ديگران
دارم يكتايي در دلم همجنس جانان

د

M O B I N
29-08-2010, 10:24
ندار عشقم و با دل سر قمارم نیست
که تاب و طاقت آن مستی و خمارم نیست

دگر قمار محبت نمی برد دل من
که دست بردی از این بخت بدبیارم نیست


م

water_lily_2012
29-08-2010, 11:02
مرا مي بيني و هر دم زيادت مي كني دردم
تو را مي بينم و ميلم زيادت مي شود هردم

M O B I N
29-08-2010, 18:26
در سنبلش آویختم از روی نیاز
گفتم من سودازده را کار بساز

گفتا که لبم بگیر و زلفم بگذار
در عیش خوش‌آویز نه در عمر دراز

ک

knight 07
29-08-2010, 21:40
ليك بگريزيد از سرد خزان
کان کند کاوکآرد با باغ و رزان




ژ

paryajigar
29-08-2010, 21:46
ژرفـای نگـاهـت، بی نیـازی از هر واژه ای برای توصـیف است

ذ

Mahdi/s
29-08-2010, 23:27
ذات تو غنی بوده و ما محتاجیم

محتاج به غیر خود ،مگردان ما را
بعدی با خ
==============
پ.ن :تاپیک جالبی نیست...همون مشاعره سنتی بود دیگه...

paryajigar
29-08-2010, 23:41
مرا چشم انتظار مگذار
شبی دیگر بی تو اینجا باشم دیوانه خواهم شد
دیگری نیست
هیچ کس دیگری نیست
هیچ عشق دیگری نمی تواند جای تو را بگیرد

ص

knight 07
30-08-2010, 01:37
صد پدر صد مادر اندر حلم ما
هر نفس زايد در افتد در فنا



ژ

M O B I N
30-08-2010, 03:30
خراب از باد پائیز خمارانگیز تهرانم
خمار آن بهار شوخ و شهر آشوب شمرانم

خدایا خاطرات سرکش یک عمر شیدایی
گرفته در دماغی خسته چون خوابی پریشانم

خیال رفتگان شب تا سحر در جانم آویزد
خدایا این شب آویزان چه می خواهند از جانم

همه واسه یک شعره همه با خ شروع میشه


س

knight 07
30-08-2010, 12:23
ساعتى تاخير کرد اندر شدن
بعد از آن شد پيش شير پنجه زن



ژ:31:

M O B I N
30-08-2010, 12:37
ژاله بر گل فتاده چون عرقی

که به رحسار یار من باشد





من نمیدونم دوستان احساس زرنگی میکنن همه ژ میزنن ؟
ج

vahidgame
30-08-2010, 12:50
جانا بیار باده که ایام می​رود
تلخی غم به لذت آن جام می​رود


ز

M O B I N
30-08-2010, 13:12
علم است برهنه شاخ و تحصیل، بر است
تن، خانهٔ عنکبوت و دل، بال و پر است
زهر است دهان علم و دستت شکر است
هر پشه که او چشید، او شیر نر است

الف

Mahdi/s
30-08-2010, 13:43
ای خوشا عشقی که عقلش حاصل است.......... ای خوشا عقلی که فرمانش دل است

مجتبی کاشانی

بعدی با ط

===========================
به نظرتون تاپیک خوبیه..؟/

water_lily_2012
30-08-2010, 14:08
طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف
گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف

بعدی با ذ

M O B I N
30-08-2010, 14:21
ذره ذره حسنات از تو ز لطفم بپذیرم
کوه کوه از تو معاصی به کرم در گذرانم
هر عطایی که بکردم به تو ای بندهٔ من من
خوش نشین بنده که من دادهٔ خود را نستانم

بعدی با ل

water_lily_2012
30-08-2010, 14:21
بهتره با کلمه ادامه بدیم
با حرف خیلی آسون می شه

water_lily_2012
30-08-2010, 14:27
لطف خدا بیشتر از جرم ماست
نکته سربسته چه دانی خموش

اگه می شه با کلمه ادامه بدیم زلف
اگه نه پ

Mahdi/s
30-08-2010, 16:11
پیش صاحب‌نظران ملک سلیمان بادست
بلکه آنست سلیمان که ز ملک آزادست

=====
جالبه توی 2 تا از پستا من حرفی زدم اما کسی هیچ عکس عملی نشون نداد...فکر کنم همه دنبال حرف بعدی باشن..باشه...با ه

vahidgame
30-08-2010, 16:32
هر نفس آواز عشق می​رسد از چپ و راست
ما به فلک می​رویم عزم تماشا که راست

ب

.........


به نظرتون تاپیک خوبیه..؟/
بله اگه دوستان همکاری کنن تاپیک خوبی میشه :)

Mahdi/s
30-08-2010, 16:56
بی چشم تو نور نیست بر چشم همه

چشم همه را نظر به سوی تو بود


با د

=========


بله اگه دوستان همکاری کنن تاپیک خوبی میشه :)..نه من نظرم رو توی چند صفحه قبل گفتم.....گفتم تاپیک مشاعره بد که اینم مثل همونه...

water_lily_2012
31-08-2010, 15:02
درد ما را نیست درمان الغیاث
هجر ما را نیست پایان الغیاث

لطف کنید با کلمه ادامه بدید
با حرف که کاری نکردیم مثل بیشتر تاپیک های مشاعره می شه و شاید هم خیلی راحتتر

اگه اجازه باشه با آتش


انشا الله که دوستان قبول کنند فقط با کلمه باشه

Mahdi/s
31-08-2010, 18:17
لطف کنید با کلمه ادامه بدید
با حرف که کاری نکردیم مثل بیشتر تاپیک های مشاعره می شه و شاید هم خیلی راحتترپیشنهاد عالی و به جایی بود.....حداقل اینط.ری فرقی با تاپیک مشاعره سنتی داره....به زننده تاپیک هم میگیم که پست اول رو ویرایش کنه...
اگه کلمه اول بیت بعد هم نبود اشکال نداره ها...آخه بعضی وقتا سخت میشه....


سينه از آتش دل در غم جانانه بسوخت
آتشي بود در اين خانه که کاشانه بسوخت

تنهایی...

tired friend
31-08-2010, 20:54
یه توضیح می دین؟می تونیم خودمونم بسازیم؟:46:باید تو هر دو مصرعه باشه؟ببخشید

knight 07
31-08-2010, 20:57
چون ز تنهايى تو نوميدى شوى
زير سايه ى يار خورشيدى شوى


طوفان

water_lily_2012
01-09-2010, 10:25
رودها از خود نه طغیان می کنند
آنچه می گوییم ما آن می کنند
ما به دریا حکم طوفان می دهیم
ما به سیل و موج فرمان می دهیم

درخشنده اعتصامی (همون پروین)
کلمه بعدی باغبان

این طوری خیلی بهتره، با تاپیک مشاعره سنتی هم فرق می کنه، در ضمن هر کسی هم شرکت نمی کنه یه شعر برا تعداد پست هاش بده
یه جورایی تاپیک تخصصی تر و عالی تر می شه

knight 07
01-09-2010, 12:15
باغبان را خار چون در پاى رفت
دزد فرصت يافت، آالا برد تفت

راز


موافقم،اینجوری بهتره:46:

معرق
01-09-2010, 14:34
کاین بادیه را رهی دراز است
گم گشتن خر ز من چه راز است

پهلوان

Mahdi/s
01-09-2010, 14:35
راز موجودی که دیگر هیچ نیست
جز وجودی نفرت آور بهر تو
آه ، اینست آنچه رنجم می دهد
ورنه ، کی ترسم ز خشم و قهر تو
=====================

این طوری خیلی بهتره، با تاپیک مشاعره سنتی هم فرق می کنه، در ضمن هر کسی هم شرکت نمی کنه یه شعر برا تعداد پست هاش بده
یه جورایی تاپیک تخصصی تر و عالی تر می شه


موافقم،اینجوری بهتره[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من که از اول میگفتم کسی توجه نمیکرد..:20:البته به کسی که تاپی زده هم باید بگیم پستش رو ویرایش کنه...
================

نفرت...

knight 07
01-09-2010, 14:56
شما هر دوتون که به راز جواب دادید خوب منم جواب هردوتونو میدم:
پهلوان:
گفت چه صورت زنم اى پهلوان
گفت بر زن صورت شير ژيان
نفرت:
نفرت خفاشكان باشد دليل
که منم خورشيد تابان جليل


خلوت

معرق
01-09-2010, 23:07
با پرده دریدگان خودبین
در خلوت هیچ پرده منشین

آن پرده طلب که چون نظامی
معروف شوی به نیک نامی

بستر

knight 07
01-09-2010, 23:18
بستر ما را بگستر سوى در
بهر مهمان گستر آن سوى دگر


صحرا

arash s.b
01-09-2010, 23:48
گوسفندان را ز صحرا می کشند
آنکه فربه تر مر آن را می کشند

جوان

knight 07
02-09-2010, 13:06
تو جوان بودى و قانع تر بدى
زر طلب گشتى خود اول زر بدى

زمین

arash s.b
02-09-2010, 14:29
گر ضعیفی در زمین خواهد امان
غلغل افتد در سپاه آسمان

لعل

معرق
02-09-2010, 14:59
عشق بازی و جوانی و شراب لعل فام
مجلس انس و حریف همدم و شرب مدام

هرکه این عشرت نخواهد خوشدلی بر وی تباه
وان که این مجلس نجوید زندگی بر وی حرام

ادب

knight 07
02-09-2010, 14:59
سالها بايد که اندر آفتاب
لعل يابد رنگ و رخشانى و تاب


ملک

water_lily_2012
02-09-2010, 17:20
من ملک بودم و فردوس برین جایم بود
آدم آورد به این دیر خراب آبادم

نازنین

knight 07
03-09-2010, 17:53
اي نازنين اي نازنين در آينه ما را ببين
از شرم اين صد چهره ها در آينه افتاده چين

سرو

Sabayon
03-09-2010, 21:57
به جای سرو بلند ایستاده بر لب جوی
چـــــــرا نظــر نکنــی یار ســرو بالـا را

افسانه

knight 07
03-09-2010, 22:03
در ببست و دشمن اندر خانه بود
حيله ى فرعون زين افسانه بود

باد

M . Sayid
03-09-2010, 23:05
آتش این بانگ نای و نیست باد
هر که این آتش ندارد نیست باد

شور

knight 07
03-09-2010, 23:10
آن گهم از خود بران تا شهر دور
تا در اندازم در ايشان شر و شور


خرابات

M . Sayid
03-09-2010, 23:12
در خرابات مغان نور خدا می بینم
وین عجب بین که چه نوری ز کجا می بینم

انگشتر

knight 07
04-09-2010, 08:47
چون سليمانى دلا در مهترى
بر پرى و ديو زن انگشترى


میخانه

M . Sayid
04-09-2010, 09:01
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند

انجمن

knight 07
04-09-2010, 19:23
در مسند خود رای مده همچو من را
که افسرده دل افسرده کند انجمنی را

طوطی

M . Sayid
04-09-2010, 21:06
در پس پرده طوطی صفتم ساختند
آنچه استاد ازل گفت بگو می گویم

کین

Lady Negar
04-09-2010, 21:47
بخت سیه به کین من، چشم سیاهِ یار هم
حادثه در کمین من، فتنه‎ی روزگار هم
لعل

M . Sayid
04-09-2010, 22:27
روی کسی سرخ نشد بی مدد لعل لبت
بی تو اگر سرخ شود از اثر غازه بود

خشت

knight 07
04-09-2010, 23:17
خشت اول گر نهد معمار کج
تا ثریا می رود دیوار کج


جان

mmkashavarz
05-09-2010, 00:02
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هوادارن کویش را چو جان خویشتن دارم

تنها

M . Sayid
05-09-2010, 04:25
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک منه خرابه شبگرده مبتلا کن

حریم

water_lily_2012
06-09-2010, 09:39
نشنو از نی ، نی حصیری بی نواست

بشنو از دل ، دل حریم کبریاست

نی بسوزد خاک و خاکستر شود

دل بسوزد خانه ی دلبر شود

کلمه بعدی کوزه

alidata2010
06-09-2010, 09:53
در کارگه کوزه گری رفتم دوش
دیدم دوهزار کوزه گویا و خموش
هر یک به زبان خویش بامن گفتن
کو کوزه گر و کوزه خرو کوزه فروش
پرده

M . Sayid
06-09-2010, 13:05
این تطاول که کشید از غم هجران بلبل
تا سرا پرده گل نعره زنان خواهد شد

چرخ

Lady Negar
06-09-2010, 13:24
چه كجرفتاري اي چرخ چه بد كرداري اي چرخ
سر كين داري اي چرخ نه دين داري نه آيين داري اي چرخ

-----

وطن

Lady Negar
06-09-2010, 13:24
حذف شود...............

M . Sayid
06-09-2010, 13:40
از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سرو قدشان سرو خمیده
در سایه ی گل بلبل ازین غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده

شوریده

alidata2010
06-09-2010, 18:56
شاه شوریده سران خوان من بی​سامان را
زان که در کم خردی از همه عالم بیشم

بدنام

بنفشه ناز
06-09-2010, 22:59
شاه شوریده سران خوان من بی​سامان را
زان که در کم خردی از همه عالم بیشم

بدنام


ای همدمان چو رفتم بد نام این زمانه
در کوی نیکنامی یاد اورید ما را


واهمه

alidata2010
06-09-2010, 23:06
بی واهمه از گناه ، مِیْ مینوشم

وقتی ز خُم نگاه ، مِیْ مینوشم

بی آنکه خودت بفهمی ای چشمه ی ماه

از چشمِ تو - گاه گاه - مِیْ مینوشم

نی

M . Sayid
06-09-2010, 23:22
بشنو از نی چون حکایت می کند
از جدایی ها شکایت می کند

مشت

بنفشه ناز
06-09-2010, 23:40
سفر که اجبار تو بود شکستنم سهم چشام
بجز یه مشت نگاه تلخ نریخته بودی تو به پام

نیاز

Lady Negar
07-09-2010, 22:17
وه چه شیرینست
بر سر گور تو ای عشق نیازآلود
پای کوبیدن
وه چه شیرینست
از تو ای بوسه ی سوزنده ی مرگ آور
چشم پوشیدن
------------------------
تو قوانین گفته نشده بود شعر نو استفاده نکنیم
در هرصورت اگه نباید ببخشید/

شباهنگ

بنفشه ناز
07-09-2010, 22:46
شباهنگام که تابوتم
به روی دوش مردان
رهسپار خانه جاوید میگرد

بت

water_lily_2012
08-09-2010, 11:26
خدا زان خرقه بيزار است صد بار
كه صد بت باشدش در آستيني

سحرگه

Strange Only
08-09-2010, 15:21
گر چه پیرم تو شبی تنگ در آغوشم کش
تا سحرگه ز کنار تو جوان برخیزم

آغوش

F l o w e r
08-09-2010, 16:38
شب كه سرو قامت او شمع این كاشانه بود
تا سحرگه برگریزان پر پروانه بود

خورشید

water_lily_2012
09-09-2010, 10:31
فكر كنم نفر قبلي كلمه آغوش را ذكر كرده

water_lily_2012
09-09-2010, 11:04
چون پيراهن شوم آسوده خاطر
گرش همچون قبا گيرم در آغوش

سيمين

Strange Only
09-09-2010, 13:46
رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود

مینا

water_lily_2012
10-09-2010, 06:23
گفتم این جام جهان بن به تو کی داد به حکیم
گفت آن روز که این گنبد مینا می کرد

زلف

mmkashavarz
10-09-2010, 10:21
صبا تو نکهت آن زلف مشک بوی داری
به یادگار بمانی که بوی او داری

زاهد

water_lily_2012
11-09-2010, 10:34
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت

صیام

Strange Only
11-09-2010, 10:54
ساقی بیار باده که ماه صیام رفت
درده قدح که موسم ناموس و نام رفت

نسیم

M . Sayid
11-09-2010, 11:20
ز كـــوي يار مي آيـد نسيــــم باد نــوروزي
از اين باد ار مدد خواهي چراغ دل برافروزي

چراغ

M3HRD@D
11-09-2010, 13:14
بيار اي پسر اي ساغي كرام
از آن شمع فتنه چراغ جام
شيطان

M O B I N
11-09-2010, 14:59
ایزد چو به زنار نبستست میانتان
در پیش چو خود خیره مبندید میان را
زان پیش که جانتان بستاند ملک الموت
از قبضهٔ شیطان بستانید عنان را
***
جوانی

vahidgame
11-09-2010, 15:12
برخیز که جان است و جهان است و جوانی
خورشید برآمد بنگر نورفشانی

شمع

M O B I N
11-09-2010, 15:30
شمع خودسوزی چو من در میان انجمن ==گاهی اگر آهی کشم دل ها بسوزد
(این متن شعر میباشد :46:)

سرو

vahidgame
11-09-2010, 15:50
از سرو مرا بوی بالای تو می​آید
وز ماه مرا رنگ و سیمای تو می​آید
هر نی کمر خدمت در پیش تو می​بندد
شکر به غلامی حلوای تو می​آید

شب

M O B I N
11-09-2010, 16:01
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت
وز بستر عافیت برون خواهم خفت
باور نکنی خیال خود را بفرست
تا در نگرد که بی‌تو چون خواهم خفت

امید

vahidgame
11-09-2010, 16:12
دارم امید عاطفتی از جانب دوست
کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست

عود

M O B I N
11-09-2010, 16:15
سختش نکن دیگه :31:

دانی که چنگ و عود چه تقریر می‌کنند
پنهان خورید باده که تعزیر می‌کنند
ناموس عشق و رونق عشاق می‌برند
عیب جوان و سرزنش پیر می‌کنند

قلب

knight 07
11-09-2010, 19:59
کم کش ايشان را که کشتن سود نيست
دين ندارد بوى، مشك و عود نيست

مو

M3HRD@D
11-09-2010, 22:43
در صد هزار بند بماند چون موي تو
آن خسته را كه دست خيال تو مو گرفت
سوته دل

M O B I N
11-09-2010, 23:20
بهارم بی خزان ای گلبن مو
چه غم کنده ببو بیخ و بن مو
برس ای سوته دل یکدم به دردم
ته ای امروز دل تازه کن مو

عزیز

M . Sayid
12-09-2010, 00:03
گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت
که به باغ آمد ازین راه و از آن خواهد شد

کلمه راحت : خنگ

M O B I N
12-09-2010, 00:11
گر نبود خنگ مطلی لگام
زد بتوان بر قدم خویش گام
ور نبود مشربه از زر ناب
با دو کف دست، توان خورد آب
ور نبود بر سر خوان، آن و این
هم بتوان ساخت به نان جوین
ور نبود جامهٔ اطلس تو را
دلق کهن، ساتر تن بس تو را
شانهٔ عاج ار نبود بهر ریش
شانه توان کرد به انگشت خویش
جمله که بینی، همه دارد عوض
در عوضش، گشته میسر غرض
آنچه ندارد عوض، ای هوشیار
عمر عزیزیست، غنیمت شمار

پری

mmkashavarz
12-09-2010, 00:18
طفیل هستی عشقند آدمی و پری
ارادتی بنما تا سعادتی ببری

دوست

alidata2010
12-09-2010, 00:22
صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست
بیار نفحه​ای از گیسوی معنبر دوست

سعادت

water_lily_2012
12-09-2010, 11:20
دولت صحبت آن شمع سعادت پرتو
باز پرسید خدا را که به پروانه کیست

دیوانه

vahidgame
12-09-2010, 11:36
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن
وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو

می

M3HRD@D
12-09-2010, 12:37
ساقيا جام دل افروز بيار
فتح شه ياد كن و مي بگسار
فتح قنوج كه شمشيرش كرد
اندرين فتح شه آورد شكار
ارغوان

Ssarshar
12-09-2010, 13:14
ساقيا جام دل افروز بيار
فتح شه ياد كن و مي بگسار
فتح قنوج كه شمشيرش كرد
اندرين فتح شه آورد شكار
ارغوان

ارغوان جام عقيقي به سمن خواهد داد .... چشم نرگس به شقايق نگران خواهد شد
دنيا

M O B I N
12-09-2010, 13:31
دنیا که از او دل اسیران ریش است
پامال غمش، توانگر و درویش است
نیشش، همه جانگزاتر از شربت مرگ
نوشش، چو نکو نگه کنی، هم نیش است


شیخ بهایی



تشنه

mmkashavarz
12-09-2010, 23:00
لعل سیراب به خون تشنه لب یار من است
وز پی دیدن او دادن جان کار من است

جفا

بنفشه ناز
12-09-2010, 23:19
جفا مکن که جفا رسم دلربائی نیست,
جدا مشو که مرا طاقت جدائی نیست.
مدام آتش شوق تو درون منست,
چنانکه یکدم از آن آتشم رهائی نیست.

نازک

M O B I N
13-09-2010, 09:00
ماهی که نظیر خود ندارد به جمال
چون جامه ز تن برکشد آن مشکین خال
در سینه دلش ز نازکی بتوان دید
مانندهٔ سنگ خاره در آب زلال

زلف

water_lily_2012
13-09-2010, 11:32
دارم از زلف سياهش گله چندان كه مپرس
كه چنان ز او شده ام بي سر و سامان كه مپرس

نرگس

M O B I N
13-09-2010, 11:35
چون غنچهٔ گل قرابه‌پرداز شود
نرگس به هوای می قدح ساز شود
فارغ دل آن کسی که مانند حباب
هم در سر میخانه سرانداز شود

ظلمت

vahidgame
13-09-2010, 11:50
دو چشم اگر بگشادی به آفتاب وصال
برآ به چرخ حقایق دگر مگو ز خیال
ستاره​ها بنگر از ورای ظلمت و نور
چو ذره رقص کنان در شعاع نور جلال

گل

One Mania
13-09-2010, 11:58
نرگس همه ي شيوه هاي مستي
از چشم خوشت به وام دارد

نمك

molaali
13-09-2010, 12:00
در حلقه ي گل ومل خوش خواند دوش بلبل
هات الصبوح هبوا يا ايها السكارا
اي صاحب كرامت شكرانه ي سلامت
روزي تفقدي كن درويش بي نوارا

دلكش

mmkashavarz
13-09-2010, 22:14
من دوستدار روی خوش و موی دلکشم
مدهوش چشم مست و می صاف بی غشم

محتسب

vahidgame
14-09-2010, 01:22
می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر می​کنند

خرابات

M O B I N
14-09-2010, 09:55
ای پیر خرابات چه افتاده که دیریست
در کنج خرابات نبینند خرابت
دیدی که چه غافل گذرد قافله عمر
بگذاشت به شب خوابت و بگذشت شبابت

آهن

alidata2010
14-09-2010, 10:10
کدام آهن دلش آموخت این آیین عیاری
کز اول چون برون آمد ره شب زنده داران زد

ظفر

M O B I N
14-09-2010, 10:33
بی سبب گرد جنگ و کینه مگرد
که نه هر جنگجوی را ظفر است
فضل، خود همچو مشک، غماز است
علم، خود همچو صبح، پرده در است

نازنین

alidata2010
14-09-2010, 10:48
هر آن کو خاطر مجموع و یار نازنین دارد
سعادت همدم او گشت و دولت همنشین دارد
حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد

مفلس

vahidgame
14-09-2010, 18:54
زر به کسی به قرض ده کش بود آسیا و رز
با خلجی و مفلسی هیچ مکن معامله

مطرب

alidata2010
14-09-2010, 19:26
مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد
نقش هر نغمه که زد راه به جایی دارد

ترسا بچه:31:

vahidgame
14-09-2010, 22:29
آن گمان ترسا برد مومن ندارد آن گمان
کو مسیح خویشتن را بر چلیپا می​کشد

ساقی

molaali
15-09-2010, 07:19
عمرتان باد و مراد اي ساقيان بزم جام
گر چه جام ما نشد پر مي به دوران شما

گلچهره

vahidgame
15-09-2010, 12:11
هست مستی که مرا جانب میخانه برد
جانب ساقی گلچهره دردانه برد

آسمان

molaali
15-09-2010, 12:15
آسمان بار امانت نتوانست كشيد
قرعه ي كار به نام من ديوانه زدند

سبكبال

M O B I N
16-09-2010, 09:26
بلم آرام چون قویی سبکبال *** به نرمی بر سر کارون همی رفت

جراحت

water_lily_2012
17-09-2010, 17:07
این کلمه جراحت هم عجب کلمه ایه
من هنوز تو چند هزار بیت شعر این کلمه را بدست نیاوردم
البته منظورم تو شعر های قافیه داره
تو شعر های بی در و پیکر همه چیز گیر می یاد

alidata2010
17-09-2010, 17:09
آن گمان ترسا برد مومن ندارد آن گمان
کو مسیح خویشتن را بر چلیپا می​کشد

ساقی

پس بچه کو من گفتم ترسا بچه:31:

water_lily_2012
17-09-2010, 17:17
منظورت اینکه با بچه ش حساب کنیم
حالا بچه مال کی بود

M O B I N
17-09-2010, 17:39
مولوی


جراحت همه را از نمک بود فریاد
مرا فراق نمک‌هاش شد وبال وبال

ملک

alidata2010
17-09-2010, 18:15
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد
یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد
از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار
صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد

جام می

M O B I N
18-09-2010, 08:51
اکنون که گل سعادتت پربار است
دست تو ز جام می چرا بیکار است
می‌خور که زمانه دشمنی غدار است
دریافتن روز چنین دشوار است

گل

Strange Only
18-09-2010, 13:51
بدادش سه جام دمادم نبید
می سرخ و جام از گل شنبلید

فرسنگ

One Mania
18-09-2010, 13:55
از آن پس که اندر بیابان رسی
یکی منزل آید به فرسنگ سی

لشگر

M O B I N
18-09-2010, 21:05
صبح سرمی کشد از پشت درختان خورشید
تا تماشا کند این بزم تماشائی را
جمع کن لشکر توفیق که تسخیر کنی
شهریارا قرق عزلت و تنهائی را

دیدار

water_lily_2012
19-09-2010, 11:35
همچو صبحم یک نفس باقیست با دیدار تو
چهره بنما دلبرا تا جان برافشانم چو شمع

گیتی

vahidgame
19-09-2010, 14:48
در همه گیتی نگاه کردم و بازآمدم
صورت کس خوب نیست پیش تصاویر او

گناه

water_lily_2012
20-09-2010, 06:02
عیب رندادن مکن ای زاهد پاکیزه سرشت
که گناه دگران بر تو نخواهند نوشت

ویرانه

Masoud-Susa
20-09-2010, 11:05
ويرانه نه آنست كه جمشيد بنا كرد
ويرانه نه آنست كه فرهاد فرو ريخت
ويرانه دل ماست كه با هرنگه تو
صد بار بنا گشت و دگر بار فرو ريخت

سرو

M O B I N
20-09-2010, 12:42
سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند////////////همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند.

اشک

Lady Negar
20-09-2010, 13:35
چو تو همپای درد من ,به اشک دیده همراهی
تو در تنهایی ودردم ,ز رنجم سینه آگاهی/
تو دانی قصه های من تماما قصه ی غم بود
ازاین رو اشک غمگینم ره سیمای من پیمود/

شبرو

alidata2010
20-09-2010, 13:41
گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم
گفتا که شب رو است او از راه دیگر آید

آخته​

Miss Artemis
20-09-2010, 13:46
از برای ما تو آتش را چو گلشن داشته
وز برای ما تو دریا را چو کشتی ساخته
شمس تبریزی جهان را چون تو پر کردی ز حسن
من جهان روح را از غیر عشقت آخته

لاله

alidata2010
20-09-2010, 13:52
بلبل و سرو و سمن یاسمن و لاله و گل
هست تاریخ وفات شه مشکین کاکل
خسرو روی زمین غوث زمان بواسحاق
که به مه طلعت او نازد و خندد بر گل
جمعه​ی بیست و دوم ماه جمادی الاول
در پسین بود که پیوسته شد از جزو به کل

فروغ

Miss Artemis
20-09-2010, 14:30
ای خرم از فروغ رخت لاله زار عمر
بازآ که ریخت بی گل رویت بهار عمر
از دیده گر سرشک چو باران چکد رواست
کاندر غمت چو برق بشد روزگار عمر

سحر

alidata2010
20-09-2010, 14:35
به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم
بهار توبه شکن می​رسد چه چاره کنم
سخن درست بگویم نمی​توانم دید
که می خورند حریفان و من نظاره کنم

شعشعه

Miss Artemis
20-09-2010, 15:17
ای شعشعه نور فلق در قبه مینای تو

پیمانه خون شفق پنگان خون پیمای تو
ای میل​ها در میل​ها وی سیل​ها در سیل​ها
رقصان و غلطان آمده تا ساحل دریای تو

گلزار

alidata2010
20-09-2010, 16:31
روزیست خوش و هوا نه گرم است و نه سرد
ابر از رخ گلزار همی شوید گرد
بلبل به زبان پهلوی با گل زرد
فریاد همی کند که می باید خورد

شبستان

Miss Artemis
20-09-2010, 17:38
برآمد خروش از شبستان اوی
فغانش ز ایوان برآمد به کوی
یکی غلغل از باغ و ایوان بخاست
که گفتی شب رستخیزست راست

کاروان

F l o w e r
20-09-2010, 17:51
تا که میگرداند ره کاروان از دیلمان
کاروان جان ما میگشت در هفت آسمان

سحر

alidata2010
20-09-2010, 18:00
سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ
که تا چو بلبل بی​دل کنم علاج دماغ:31:
به جلوه گل سوری نگاه می​کردم
که بود در شب تیره به روشنی چو چراغ

پاتیل:31:

Miss Artemis
21-09-2010, 12:26
پاتیل[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من کم آوردم:31:

molaali
21-09-2010, 12:30
منم هر چي فكر مي كنم چيزي به يادم نمياد
اصلاً يه همچين بيتي وجود داره؟
(خواهشاً از اينجور كلمه ها نگيد)

Miss Artemis
21-09-2010, 12:33
نه فکر نکنم باشه....من از دیروز تا حالا هنگ کردم:31:
خوب بیاین دوباره شروع کنیم

کمند

F l o w e r
21-09-2010, 12:44
ما در این شهر غریبیم و در این ملک فقیر

به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر

فلک

Miss Artemis
21-09-2010, 13:30
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو
یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید
گفت با این همه از سابقه نومید مشو

حیرت

F l o w e r
21-09-2010, 13:53
درین حیرت فلکها نیز دیریست
که میگردند سرگردان دریغا

بیدار

vahidgame
21-09-2010, 17:38
ای شب آشفته برو وی غم ناگفته برو
ای خرد خفته برو دولت بیدار بیا

تنها

F l o w e r
21-09-2010, 17:46
تنها نه ز راز دل من پرده بر افتاد
تا بود فلک شیوۀ او پرده دری بود

« نقاب »

vahidgame
21-09-2010, 17:49
جمال یار ندارد نقاب و پرده ولی
غبار ره بنشان تا نظر توانی کرد


تاریکی

Miss Artemis
21-09-2010, 18:03
یک حمله و یک حمله کآمد شب و تاریکی

چستی کن و ترکی کن نی نرمی و تاجیکی

فریاد

4MaRyAm
21-09-2010, 18:06
دید اصغر خفته در حجر رباب

چون هلالى در کنار آفتاب‏

چهره کودک چو دردى برگ بید

شیر در پستان مادر ناپدید


بیدار

Miss Artemis
21-09-2010, 18:08
بیدار کنید مستیان را
از بهر نبیذ همچو جان را

دیوانه

Miss Artemis
21-09-2010, 18:32
بیا کز عشق تو دیوانه گشتم

وگر شهری بدم ویرانه گشتم

چنگ

4MaRyAm
21-09-2010, 18:37
چنگ خمیده قامت می​خواندت به عشرت
بشنو که پند پیران هیچت زیان ندارد

حسرت

Miss Artemis
21-09-2010, 19:42
یکی را دست حسرت بر بناگوش

یکی با آن که می​خواهد در آغوش

همت

Kurosh
21-09-2010, 20:05
شرمنده کمی بی ادبیه! :دی 
اما ایرج میرزاست دیگه! :دی 


الحق که ری*دن ما تریاکیان بدبخت
باشد جهاد با نفس یعنی جهاد اکبر :دی


نرگس

Ssarshar
21-09-2010, 20:11
چه حالتي داره چشات / نرگس بيماره چشات / چشم تو خوابم ميكنه / مست و خرابم ميكنه ... !

نالان

4MaRyAm
23-09-2010, 10:02
من اگر که هستم ستاره ام کو در آسمانها // من گر اهل دردم نشانه ام کو به داستانها

من آن کسم که روز و شب ز بی کسی گرفته ام در دست دعا دعا دعا

تو آن کسی که از من شکسته دل نمیکنی دوری بیا بیا بیا

==

مسخره

vahidgame
23-09-2010, 12:38
خشم کسی کند کی او جان و جهان ما بود
خشم مکن تو خویش را مسخره جهان مکن

صبر

mohsen_gh1991
23-09-2010, 12:50
بی تو موندن لحظه جبر منه
صبر ایوب زمان صبر منه
خونه بی تو خونه نیست قبر منه
بیا تا اون روزای خوبم بیاد
دست من گرمی دستاتو میخواد
قهر تو جونمو آتیش میزنه


مریم

Kurosh
23-09-2010, 12:53
مریم گل ناز منه ، غنچه ی دلباز منه

ترانه ساز زندگیم ، برای آواز منه ! :دی


ساحل

mohsen_gh1991
23-09-2010, 12:57
تنگه غروبه دریا چه خوبه این دریای غافل
ما رو میبره با خود به هر جا از آغوش ساحل

گلپونه

Kurosh
23-09-2010, 13:13
گل پونه های وحشی دشت امیدم

وقت سحر شد ...
خاموشی شب رفت و فردایی دگر شد ...
من ماندم تنهای تنها ...


صاعقه

Miss Artemis
23-09-2010, 13:20
چراغ صاعقه آن سحاب روشن باد
که زد به خرمن ما آتش محبت او

سپهر

Masoud-Susa
23-09-2010, 13:56
گر جام سپهر زهرپیماست
آن در لب عاشقان چو حلواست...

گلنار

Kurosh
23-09-2010, 14:15
چه دیدی از من حبیبم گلنار
که دادی آخر فریبم گلنار
نیابی ای کاش نصیب از گردون
که شد ناکامی نصیبم گلنار


صورتی

Miss Artemis
23-09-2010, 14:22
هر صورتی به از قمر شیرینتر از شهد و شکر
با صد هزاران کر و فر در خدمت معشوق من

شبنم

alidata2010
23-09-2010, 14:25
دامن کشان همی​شد در شرب زرکشیده
صد ماه رو ز رشکش جیب قصب دریده
از تاب آتش می بر گرد عارضش خوی
چون قطره​های شبنم بر برگ گل چکیده

عتیبت

Miss Artemis
23-09-2010, 14:58
تا کی کشم عتیبت از چشم دلفریبت
روزی کرشمه​ای کن ای یار برگزیده

چابک

vahidgame
23-09-2010, 15:15
گر چه غمت به خون من چابک و تیز می​رود
هست امید جان که تو در غم دل شکن رسی


معشوق

Miss Artemis
23-09-2010, 15:19
ای قوم به حج رفته کجایید کجایید

معشوق همین جاست بیایید بیاییدمعشوق تو همسایه و دیوار به دیوار
در بادیه سرگشته شما در چه هوایید

نسیم

vahidgame
23-09-2010, 15:30
نسیم وصل به افسردگان چه خواهد کرد
بهار تازه به برگ خزان چه خواهد کرد
به من که سوختم از داغ مهربانی خویش
فراق و وصل تو نامهربان چه خواهد کرد

سحر

Masoud-Susa
23-09-2010, 15:53
ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز
کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

باران

samira1985
23-09-2010, 16:18
شیشه پنجره را باران شست

از دل من اما، چه کسی نقش تو را خواهد شست

همنشین

4MaRyAm
23-09-2010, 17:57
یاران همنشین همه از هم جدا شدند
ماییم و آستانه دولت پناه تو

رقیب

Kurosh
23-09-2010, 18:05
رقیب آزارها فرمود و جای آشتی نگذاشت 
مگر آه سحرخیزان سوی گردون نخواهد شد



سراب

alidata2010
23-09-2010, 18:08
گل بر رخ رنگین تو تا لطف عرق دید
در آتش شوق از غم دل غرق گلاب است
سبز است در و دشت بیا تا نگذاریم
دست از سر آبی که جهان جمله سراب است

مترسک

Kurosh
23-09-2010, 18:30
باورم کن 
من هنوز مترسک باغ جنونم
عمریه مسافری
و من هنوز غرق سكونم

ساغر

mohsen_gh1991
23-09-2010, 18:42
تو اي ساغر مستي به كامم ننشستي
ندانم كه چه بودي ندانم كه چه هستي

سوگند

zqsxsw
23-09-2010, 18:49
یه بده.........

Miss Artemis
23-09-2010, 19:47
سوگند خورده​ای که از این پس جفا کنی

سوگند بشکنی و جفا را رها کنی

شمع

alidata2010
23-09-2010, 19:50
نی قصه​ی آن شمع چگل بتوان گفت
نی حال دل سوخته دل بتوان گفت
غم در دل تنگ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غم دل بتوان گفت

پاتوق

4MaRyAm
26-09-2010, 19:20
بنز باشد مرکبی اعیان نشین
پاتوق آنها بُود ایران زمین
راکبانش نوجوان و بی سبیل
سخت برانند بر آسمان و بر زمین
بر پدال گاز فشار آرند همی
تا بگویند ناظران صد آفرین

فشار

vahidgame
26-09-2010, 19:38
منم بهشت خدا لیک نام من عشق است
که از فشار رهد هر دلی کش افشردم

فلک

4MaRyAm
26-09-2010, 19:42
شب هجر است و دارم بر فلک دست دعا اما
به غیر از مرگ حیرانم چه خواهم از خدا امشب


هستی

Miss Artemis
26-09-2010, 19:46
مستی ده و هستی ده​ای غمزه خماره

تو دلبر و استادی ما عاشق و این کاره

آینه

mohsen_gh1991
26-09-2010, 20:06
موی سفیدو توی آینه دیدم
آهی بلند از ته دل کشیدم
تا زیر لب شکوه رو کردم اغاز
عقل پِیَم زد که خودت رو نباز


ساغر

Miss Artemis
26-09-2010, 20:10
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم

شکایت

mohsen_gh1991
26-09-2010, 20:27
سکوتم از رضایت نیست
دلم اهل شکایت نیست
هزار شاکی خودش داره
خودش گیر گرفتار


گلستان

Miss Artemis
26-09-2010, 22:49
ای رخ خندان تو مایه صد گلستان
باغ خدایی درآ خار بده گل ستان

سیل

rahgozare tanha
26-09-2010, 22:53
دیشب به سیل اشک ره خواب می‌زدم
نقشی به یاد خط تو بر آب مي‌زدم
ابروی یار در نظر و خرقه سوخته
جامی به یاد گوشه محراب می‌زدم

دلتنگ

Miss Artemis
26-09-2010, 23:10
دلتنگ خوشم که در فراخی
هر مسخره را رهست و گنجاست

نهفته

rahgozare tanha
26-09-2010, 23:21
كي رفته اي ز دل كه تمنا كنم تورا
كي بوده اي نهفته كه پيدا كنم تورا

قفس

Miss Artemis
26-09-2010, 23:23
مرغ سیر آمده​ای از قفس صحبت و من
دام زاری بنهم بو که به من بازآیی

گدایان

Help118
27-09-2010, 00:48
ما گدایان خیل سلطانیم
شهربند هوای جانــــانیم

سعدی
-----------------

جرس

rahgozare tanha
27-09-2010, 11:10
چون یوسفم به چاه بیابان غم اسیر
وز دور مژده‌ی جرس کاروانیم
گوش زمین به ناله‌ی من نیست آشنا
من طایر شکسته پر آسمانیم

----------------------------------
نسيم

بنفشه ناز
27-09-2010, 11:27
مدامم مست میدارد، نسـیم جعد گیسویت
خرابم میكند هردم، فریب چـشم جادویت
اگـر خـواهی كه جاویـدان جهان یكسر بـیارائی
صبا را گـو كه بـردارد زمـانی بـرقـع از رویت


سهیل

Miss Artemis
27-09-2010, 12:46
سهیل روی تو اندر یمن تافت
مرا راهی به سوی آن یمن ده

جهانگیر

M3HRD@D
27-09-2010, 13:07
دل ما شيفته حسن جهانگير تو شد
تا جهان هست و جهان دار خواهد بود
من كه از بودن و نابود فراغت دارم
پيش ما قصه نگوييد از اين بود و نبود
ضحاك پير

mohsen_gh1991
28-09-2010, 23:25
نگه كن كجا آفريدون گرد
كه از پير ضحاك شاهى ببرد



قبله

M3HRD@D
28-09-2010, 23:35
روي تو كه قبله جهانست
از ديده من چرا نهانست
سهند

Hasan.M
29-09-2010, 13:19
کاش روحی به درون من دمند
کاش من را به کام دد دهند
ولی اما شایدم نتوانند
که سهند را در درون بند نهند
هفت

Kurosh
29-09-2010, 14:16
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم ...


بیداری

Saeed System
29-09-2010, 14:27
دگر صبح است و پایان شب تار است
دگر صبح است و بیداری سزاوار است
دگر خورشید از پشت بلندی ها نمودار است
دگر صبح است

شب

Kurosh
29-09-2010, 14:33
شب شد و وقت سحر و باده شد
ساقی من آمد و آماده شد
ساز سحر دست نوازش گرفت
یاد تو با من سر سازش گرفت


خواب

Saeed System
29-09-2010, 14:38
خواب دیدم هر کی ستاره ای داره


واسه ی تنهائی چاره ای داره


خواب دیدم عاشقه بیست داره میاد


اونکه مثل هیشکی نیست داره میاد


خواب دیدم اونی رو که باید باشه


موقیه خوشبختیمون شاید باشه

زندگی

vahidgame
29-09-2010, 15:13
بی تو نه زندگی خوشم بی​تو نه مردگی خوشم
سر ز غم تو چون کشم بی​تو به سر نمی​شود
هر چه بگویم ای سند نیست جدا ز نیک و بد
هم تو بگو به لطف خود بی​تو به سر نمی​شود

شب

Miss Artemis
29-09-2010, 15:56
در هوایت بی​قرارم روز و شب

سر ز پایت برندارم روز و شب

رضایت

4MaRyAm
29-09-2010, 15:56
گذشته را به آفتاب سپردم
به عشق مرده
رضایت دادم
یعنی
همین که تو در دوردست زنده ای
به سرنوشت رضایت دادم

جمال

Saeed System
29-09-2010, 17:52
جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد

با هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدم
یا من خبر ندارم یا او نشان ندارد

مهربان

Miss Artemis
29-09-2010, 18:07
رفیق مهربان و یار همدم
همه کس دوست می​دارند و من هم
نظر با نیکوان رسمیست معهود
نه این بدعت من آوردم به عالم

مخمور

vahidgame
29-09-2010, 21:17
فریاد که آن ساقی شکرلب سرمست
دانست که مخمورم و جامی نفرستاد
چندان که زدم لاف کرامات و مقامات
هیچم خبر از هیچ مقامی نفرستاد

ساده

4MaRyAm
29-09-2010, 21:18
خامی و ساده دلی شیوه جانبازان نیست
خبری از بر آن دلبر عیار بیار

خرامان

hamsah
29-09-2010, 21:34
خوش خرامان می روی ای جان جان بی من مرو
ای حيات دوستان در بوستان بی من مرو
ای فلک بی من مگرد و ای قمر بی من متاب
ای زمين بی من مروی و ای زمان بی من مرو


یاقوت

4MaRyAm
29-09-2010, 21:43
یاقوت ز دیده ریختم تا چه کنی
در پای غم تو بیختم تا چه کنی
از هر که به تو گریختم سود نکرد
از تو به تو در گریختم تا چه کنی

خیره

Miss Artemis
29-09-2010, 21:58
بي تو، مهتاب‌شبي، باز از آن كوچه گذشتم
همه تن چشم شدم، خيره به دنبال تو گشتم
شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق ديوانه كه بودم


آبشار

4MaRyAm
30-09-2010, 18:00
در کوهسار عشق و وفا آبشار غم
خواند به اشک شوقم و گلبانک شاديم
شب بود و عشق و وادي هجران و شهريار
ماهي نتافت تا شود از مهر هاديم



صیاد

mohsen_gh1991
30-09-2010, 19:09
چون صید به دام تو به هر لحظه شکارم
ای طرفه نگارم
از دوری صیاد دگر تاب ندارم
رفتست قرارم
چون آهوی گمگشته به هر گوشه دوانم
تا دام در آغوش نگیرم نگرانم




بارون

اقلیما.
30-09-2010, 19:18
روزی تو خواهی آمد از کوچه های باران

تا از دلم بشویی غم های روزگاران


گمشده

mohsen_gh1991
30-09-2010, 23:15
کمکم کن کمکم کن نذار این گمشده از پا در بیاد
کمکم کن کمکم کن خرمن رخوت من شعله میخواد



گریه

M3HRD@D
30-09-2010, 23:50
«ای کبک خوش‌خرام که خوش میروی به‌ناز// غره مشو که گربه عابد نماز کرد»
تازيان

mohsen_gh1991
30-09-2010, 23:56
«ای کبک خوش‌خرام که خوش میروی به‌ناز// غره مشو که گربه عابد نماز کرد»
تازيان
مهرداد خان اون گریه هست نه گربه.:31:

Miss Artemis
01-10-2010, 00:21
گریه
صبح می​خندد و من گریه کنان از غم دوست

ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست

تازيان

Last Night
01-10-2010, 00:56
ای حمیرا آتش اندر نه تونعل
تا ز نعل تو شود این کوه لعل
این حمیرا لفظ تانیثست وجان
نام تانیثش نهند این تازیان


مهری

4MaRyAm
01-10-2010, 11:46
سودای سر بی سر و سامان یک سو
بی مهری چرخ و دور گردان یکسو
اندیشه‌ی خاطر پریشان یک سو
اینها همه یک سو غم جانان یکسو

سامان

M3HRD@D
01-10-2010, 12:53
هر بي سر و پا چو دستگيري دارد
من بي سر و سامان توام دستم گير
اعدام

mohsen_gh1991
02-10-2010, 13:18
خاك گـل‌مردگي و قحطي و آفت‌زدگي
وطن تعزيه در مرگ و مصيبت‌زدگي
شب ياران شب زندان شب ويراني ماست
شب اعدام رفيقان گـل و نور و صداست

گندم

Miss Artemis
02-10-2010, 13:33
ز خاک من اگر گندم برآید
از آن گر نان پزی مستی فزاید

قامت

M3HRD@D
02-10-2010, 13:45
هرچند بهشت صد کرامت دارد
// مرغ و می وحور سرو قامت دارد
// ساقی بده این باده گلرنگ به نقد
// کان نسیه او سر به قیامت دارد
ياران

4MaRyAm
02-10-2010, 14:58
گلان فصل بهاران هفته‌ای بی
زمان وصل یاران هفته‌ای بی

غنیمت دان وصال لاله رویان
که گل در لاله زاران هفته‌ای بی

رویا

mohsen_gh1991
02-10-2010, 22:17
کاشکی دلم رسوا بشه دریا بشه این دو چشم پر آبم

روزی که بختم وا بشه پیدا بشه اون که اومد تو خوابم

شهزاده ی رویای من شاید تویی

اون کس که شب در خواب من آید تویی تو



نازنین

M3HRD@D
02-10-2010, 23:02
چشمت پر از شراب طهور است نازنین
آغوش تو چو چشمه ی نور است نازنین
سیمای تابناک تو در ذهن عاشقان
آمیزه ای ز ناز و غرور است نازنین

اغما

Saeed System
05-10-2010, 13:14
غروب سرد دی ماهی
هوا آکنده از سرما
صدای غار غار یک کلاغ پیر
پاره می سازد
سکوت این زمان رفته در اغما

تلگراف

4MaRyAm
05-10-2010, 17:55
به چشم کودک ده ساله ای که من بودم
شب دراز مترسک ها
در آن سکوت بیابان همیشه وحشت داشت
همیشه
تیز تلگراف ، پای در گل بود
همیشه سیم ، به قدر نسیم ، سرعت داشت

سایه

Miss Artemis
05-10-2010, 19:10
ای سایه​ی سنبلت سمن پرورده
یاقوت لبت در عدن پرورده
همچون لب خود مدام جان می​پرور
زان راح که روحیست به تن پرورده

رقیب

mohsen_gh1991
05-10-2010, 19:39
ای رقیب دشمن من
دشمن جان و تن من
برده ای ایمان ما را
خود گرفتی جان ما را



مداد رنگی

Miss Artemis
05-10-2010, 20:06
جعبه مداد رنگیت را باز کن
کم رنگ ترین مداد رنگیت را بردار
یک طرح بکش
می دانی؟؟
خوشبختی من حتی از رنگ این مداد رنگی
کمرنگ تر است


نقطه

M3HRD@D
05-10-2010, 20:46
«به تیر از چشم نابینا سپیدی نقطه بردارد
که نه دیده بیازارد نه نابینا خبر دارد»
سبز

Miss Artemis
05-10-2010, 20:56
گم شدن در گم شدن دین منست
نیستی در هست آیین منست
تا پیاده می​روم در کوی دوست
سبز خنگ چرخ در زین منست

آتش