ورود

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : مشاعره با انتخاب حرف برای شعر نفر بعدی



صفحه ها : 1 [2] 3

M3HRD@D
05-10-2010, 21:07
«اگر غم را چو آتش دود بودی
جهان تاریک ماندی جاودانه
در این گیتی سراسر گر بگردی
خردمندی نیابی شادمانه»
مهاجر

mohsen_gh1991
05-10-2010, 23:55
ای پرنده مهاجر ای پر از شهوت رفتن
فاصله قد دنیاس بین دنیای تو با من
تو رفیق شاپرکها من تو فکر گلمونم
تو پی عطر گل سرخ من حریص بوی نونم


نقاب

M3HRD@D
06-10-2010, 00:15
خواهم شبی نقاب ز رویت بر افکنم
خورشید کعبه، ماه کلیسا کنم ترا
زیبا شود به کارگه عشق کار من
هرگه نظر به صورت زیبا کنم ترا
طناب دار

4MaRyAm
06-10-2010, 09:59
من از جهان بی تفاوتی فکرها و حرفها و صدا ها می آیم
و این جهان به لانه ی ماران مانند است
و این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمیست
که همچنان که ترا می بوسند
در ذهن خود طناب دار ترا می بافند...


نترس

M3HRD@D
06-10-2010, 18:29
نترس از سفر ها كه يار توهستم
نترس از خطرها كنار توهستم
نترس از زمانه كه بي اعتبار است
كه هر لحظه من اعتبار تو هستم
كنار تو هستم كه يار تو هستم
كه بيش از خودت بي قرار تو هستم
رهگذران

h-y2009
06-10-2010, 19:08
گيتي سراي رهگذران است اي پسر
زين بهتر است نيز يکي مستقر مرا

زبان

M3HRD@D
06-10-2010, 19:38
«از زبان سوسن آزاده‌ام آمد به گوش
کاندرین دیر کهن، کار سبکباران خوش است»
كدخدا

Miss Artemis
07-10-2010, 00:52
ساقی اگر کم شد میت دستار ما بستان گرو
چون می ز داد تو بود شاید نهادن جان گرو
بس اکدش و بس کدخدا کز شور می​های خدا
کرده​ست اندر شهر ما دکان و خان و مان گرو

آلودگی

F l o w e r
07-10-2010, 01:05
خدا را کم نشین با خــــــــــــــــــــرقه پوشان
رخ از رندان بی‌ســــــــــــــــــــ امان مپوشان
در این خــــــــــــــــرقه بسی آلودگی هست
خوشا وقت قبـــــــــــــــــــــــ ـای می‌فروشان

زندان

Behsood
07-10-2010, 01:41
مرگ ما شادي و ملاقاتست
گر تو را ماتمست رو زين جا

چونک زندان ماست اين دنيا
عيش باشد خراب زندان‌ها

آنک زندان او چنين خوش بود
چون بود مجلس جهان آرا

تو وفا را مجو در اين زندان
که در اين جا وفا نکرد وفا

خرابات ...

vahidgame
07-10-2010, 10:45
پیش از آن کاین نفس کل در آب و گل معمار شد
در خرابات حقایق عیش ما معمور بود
جان ما همچون جهان بد جام جان چون آفتاب
از شراب جان جهان تا گردن اندر نور بود

جهان

Miss Artemis
07-10-2010, 12:57
تنت زین جهان است و دل زان جهان
هوا یار این و خدا یار آن

سحرخیزان

Behsood
07-10-2010, 15:18
من دولت بيدارم، کز بهر سحر خيزان
در ظلمت شب پويم، با نور نهار آيم
روزم نتوان ديدن، زيرا که به گرديدن
با چتر و علم باشم؛ با گرد و غبار آيم


شاخه

mohsen_gh1991
07-10-2010, 16:08
من همون شاخه نباتم به خدا
توی چشمام منه تن ناز و ببین
تو سکوتم که به عرفان میرسه
غزل خواجه شیراز و ببین


فرشته

Miss Artemis
07-10-2010, 16:12
خاک از فروغ نفخش قبله فرشته آمد
کآب از جوار آتش همطبع آتش آمد

کبر

mohsen_gh1991
07-10-2010, 19:14
جمله خشم از کبر خيزد از تکبر پاک شو
گر نخواهی کبر را رو بی تکبر خاک شو
خشم هرگز برنخيزد جز ز کبر و ما و من
هر دو را چون نردبان زير آر و بر افلاک شو



شراره

M3HRD@D
07-10-2010, 19:36
«جوشش شعر بهارم شعر مولانايي‌ام
سر به سر، شورم شراره ام، شعله شيدايي‌ام
نيمه شب تا آسمان هل اتي قد مي‌كشم
تا بر افروزد چراغي بر شب تنهايي‌ام
بال در بال ملايك مي‌روم تا چشم او
گل كند در جلتجاي مرز نابينايي‌ام...»
سرباز

اقلیما.
07-10-2010, 23:07
در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
شب نشین کوی سربازان و رندانم چوشمع
کوه صبرم شد چو موم در دست غمت
تا در آب و آتش عشقت گدازانم چو شمع
رشته صبرم به مقراض غمت ببریده شد
همچنان در آتش مهر تو خندانم چو شمع


مترسک

ABEL
08-10-2010, 10:43
منم آن مترسک تنها چه دیر فهمید مزرعه، که مترسک، محتاجِ تنها با او بودنست...


فاصله

mohsen_gh1991
08-10-2010, 12:57
دلم برات تنگ شده جونم
ميخوام ببينمت نميتونم
بين ما ديوارهاي سنگي
فاصله يک عمر ميدونم



غارتگر

M3HRD@D
08-10-2010, 13:10
مپسند که دور از تو برای تو بمیرم

صید تو شدم تا که به پای تو بمیرم

هر عضو ز اعضای تو غارتگر دلهاست

ای آفت جان بهر کجای تو بمیرم

گر عمر ابد خواهم از آنست که خواهم

آنقدر نمیرم که به جای تو بمیرم

با من همه لطف تو هم از روی عتابست

تا هم ز جفا، هم ز وفای تو بمیرم

آخر دل حساس ترا کُشت «امیرا»

ای کُشته احساس، برای تو بمیرم
اقليم

vahidgame
10-10-2010, 13:38
حافظ از بهر تو آمد سوی اقلیم وجود
قدمی نه به وداعش که روان خواهد شد

اسرار

Miss Artemis
10-10-2010, 13:40
ای خراب اسرارم از اسرار تو اسرار تو

نقش​هایی دیدم از گلزار تو گلزار تو

صبا

M3HRD@D
10-10-2010, 13:40
آخر ای باد صبا بویی اگر می‌آری// سوی شیراز گذر کن که مرا یار آنجاست
قاتل

Miss Artemis
10-10-2010, 13:55
گمان او بسستش زهر قاتل
که در قند تو دارد بدگمان​ها

صید

اقلیما.
10-10-2010, 14:56
چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را
که کس آهوی زیبا را از این خوشتر نمیگیرد


شقایق

F l o w e r
10-10-2010, 15:01
بر برگ گل به خون شقایق نوشته​اند

کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت

رنج

Miss Artemis
10-10-2010, 15:12
بگو به جان مسافر ز رنج​ها چونی
ز رنج​های جهان و ز رنج ما چونی

اسیر

mohsen_gh1991
10-10-2010, 15:30
فكر می كنم من بمیرم
عمر تو هم تموم بشه
ببین یه عاشق چه جوری
اسیر قلب پاكشه





خاتون

Dreamland
10-10-2010, 15:55
بدو گفت خاتون که با رای تو
نگیرد کس اندر جهان جای تو

برین گونه یک شب بپیمود خواب
چنین تا برآمد ز کوه آفتاب


جهان

golenarges2003
10-10-2010, 16:00
سر ما فرو نیاید به کمان ابروی کس
که درون گوشه گیران ز جهان فراغ دارد

زلف

davy jones
10-10-2010, 16:04
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کآنجا
سر ها بریده بینی بی جرم و بی جنایت

طلوع

Miss Artemis
10-10-2010, 16:05
خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد

گر برگ عیش می​طلبی ترک خواب کن


دلکش

F l o w e r
10-10-2010, 17:24
نکته​ای دلکش بگویم خال آن مه رو ببین
عقل و جان را بسته زنجیر آن گیسو ببین

فلک

Miss Artemis
10-10-2010, 17:28
سر فروکرد از فلک آن ماه روی سیمتن
آستین را می فشاند در اشارت سوی من

خویشان

F l o w e r
10-10-2010, 17:32
تو دانی من نمی​دانم که چیست این بانگ از جانم

وزین آواز حیرانم زهی پرذوق حیرانی

صلا مستان و بی​خویشان صلا ای عیش اندیشان

صلا ای آنک می​دانی که تو خود عین ایشانی


زنجیر

vahidgame
10-10-2010, 17:37
عمو زنجیر باف...بعله...
زنجیر منو بافتی...بعله....
پشت کوه انداختی...بعله...
بابا اومده...
چی چی آورده...
نخود و کیشمیش...
بخور و بیا...
باصدای چی....

:31:

خس و خاشاک

Miss Artemis
10-10-2010, 17:41
سینه عاشق یکی آبیست خوش
جان​ها بر آب او خاشاک و خس

چشمه

F l o w e r
10-10-2010, 17:44
بر چشمه ضمیرت کرد آن پری وثاقی

هر صورت خیالت از وی شدست پیدا

خیال

vahidgame
10-10-2010, 17:45
چون خیال تو درآید به دلم رقص کنان
چه خیالات دگر مست درآید به میان
گرد بر گرد خیالش همه در رقص شوند
وان خیال چو مه تو به میان چرخ زنان

گورستان

Miss Artemis
10-10-2010, 17:47
بی​برگی بستان بین کآمد دی دیوانه
خوبان چمن رفتند از باغ سوی خانه
زردی رخ بستان کز فرقت آن خوبان
بستان شده گورستان زندان شده کاشانه

مدعی

F l o w e r
10-10-2010, 17:51
برهد از بیش وز کم قاضی و مدعی هم

چونک آن ماه یک دم مست در محضر آید

بوستان

Miss Artemis
10-10-2010, 17:56
سخت به ذوق می​دهد باد ز بوستان نشان
صبح دمید و روز شد خیز و چراغ وانشان

جمشید

F l o w e r
10-10-2010, 18:00
آتش افکند در جهان جمشید
از پس چار پرده چون خورشید

ناهید

Miss Artemis
10-10-2010, 18:09
یک عروسیست بر فلک که مپرس
ور بپرسی بپرس از ناهید

مقبول

F l o w e r
10-10-2010, 18:13
آن دف خوب تو این جا هست مقبول و صواب

مطربا دف را بزن بس مر تو را طاعت همین

ضرب

Miss Artemis
10-10-2010, 18:41
تو را چو در دگری ضرب کرد همچو عدد
ز ضرب خود چه نتیجه همی​کند پیدا

شریف

F l o w e r
10-10-2010, 20:14
جام چو عصاش اژدها ش
بر قبطی عقل می​گمارد
خاموش و ببین که خم مستان
چون جام شریف می​سپارد

غم

Miss Artemis
10-10-2010, 20:26
چنان کز غم دل دانا گریزد

دو چندان غم ز پیش ما گریزد

درویش

F l o w e r
10-10-2010, 20:33
دلم رمیده شد و غافلم من درویش

که آن شکاری سرگشته را چه آمد پیش

کمان

Miss Artemis
10-10-2010, 20:39
مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو

جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو

مخلوق

F l o w e r
10-10-2010, 20:41
ای عنصر تو مخلوق از کیمیای عزت

و ای دولت تو ایمن از وصمت تباهی

خرقه

Miss Artemis
10-10-2010, 21:15
ای صوفیان عشق بدرید خرقه​ها
صد جامه ضرب کرد گل از لذت صبا

غمزه

davy jones
10-10-2010, 21:25
چشمت به غمزه ما را خون خورد و می پسندی
جانا روا نباشد خون ریز را حمایت

گلشن

Miss Artemis
10-10-2010, 21:52
آمد خیال خوش که من از گلشن یار آمدم
در چشم مست من نگر کز کوی خمار آمدم

آه

mohsen_gh1991
10-10-2010, 22:07
آه باران ای امید جان بیداران
بر پلیدی‌ها که ما عمری‌ست در گرداب آن غرقیم





دیازپام

F l o w e r
10-10-2010, 23:02
ببین دیازپام ده خوراندند خلق را
ببین چگونه کرده اند مد ریای دلق را
ببین چگونه میشکنند جای شیشه طلق را
ببین چگونه پول میدهیم نفت و آب و برق را

مرگ

mohsen_gh1991
10-10-2010, 23:04
روزی که از تو جدا شم روز مرگ خنده هامه
روز تنهایی دستام فصل سرد گریه هامه


شیشه

F l o w e r
10-10-2010, 23:10
شکنی شیشه مردم گرو از من گیری
همه شب عهد کنی روز شکستن گیری

دریا

Miss Artemis
10-10-2010, 23:20
از انبهی ماهی دریا به نهان گشته
انبه شده قالب​ها تا پرده جان گشته

غبار

h-y2009
10-10-2010, 23:50
به آب ده تو غبار غم و کدورت را
به خواب درکن آن جنگ را و غوغا را

تازیانه

F l o w e r
10-10-2010, 23:51
با رستم زال تا نگویی

از رخش و ز تازیانه ما

اقبال

Miss Artemis
11-10-2010, 00:23
ای جهان را دلگشا اقبال عشق
یفعل الله ما یشا اقبال عشق

گلرنگ

F l o w e r
11-10-2010, 10:39
بیار زان می گلرنگ مشک بو جامی

شرار رشک و حسد در دل گلاب انداز

سرگشته

M3HRD@D
11-10-2010, 13:14
منم سرگشته حیرانت ای دوست
کنم یکباره جان قربانت ای دوست

تنی نا ساز از شوق وصل کویت
دهم سر بر سر پیمانت ای دوست

دلی دارم در آتش خانه کرده
میان شعله ها کاشانه کرده

دلی دارم که از شوق وصالت
وجودم را زغم ویرانه کرده

من آن آواره بشکسته حالم
زهجرانت بُتا رو به زوالم

منم آن مرغ سرگردان و تنها
پریشان گشته شد یکباره حالم
ندا

F l o w e r
11-10-2010, 13:51
به گوش جان رهی منهی ای ندا در داد

ز حضرت احدی لا اله الا الله

بخت

M3HRD@D
11-10-2010, 14:17
«آیین تقوا ما نیز دانیم// لیکن چه چاره,با بخت گمراه»
دلقك

4MaRyAm
11-10-2010, 16:18
خاطر به حرف دلقک خود مسپار
بیهوده سر مکوب به دیوار
رزق تو از ازل شده تعیین
دیگر چه غم...



گرگ

F l o w e r
11-10-2010, 18:39
تا کی بود این گرگ ربایی، بنمای

سرپنجه​ی دشمن افکن ای شیر خدای

دوزخ

Miss Artemis
11-10-2010, 19:16
قسام بهشت و دوزخ آن عقده گشای
ما را نگذارد که درآییم ز پای
تا کی بود این گرگ ربایی، بنمای
سرپنجه​ی دشمن افکن ای شیر خدای

منت

sepid12ir
11-10-2010, 19:22
جامه جانی که از آب دهانش شسته شد

تا چه خواهد کرد دست و منت دقاق را
...
آتش

Miss Artemis
11-10-2010, 19:27
دل آتش پرست من که در آتش چو گوگردی
به ساقی گو که زود آخر هم از اول قدح دردی

جلوه

F l o w e r
11-10-2010, 20:33
در آن بساط که حسن تو جلوه آغازد

مجال طعنه بدبین و بدپسند مباد

یار

Miss Artemis
11-10-2010, 21:31
یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
ترک رضای خویش کند در رضای یار

دهقان

F l o w e r
11-10-2010, 21:34
هر چند که هجران ثمر وصل برآرد

دهقان جهان کاش که این تخم نکشتی

هستی

Miss Artemis
11-10-2010, 21:46
مستی ده و هستی ده​ای غمزه خماره
تو دلبر و استادی ما عاشق و این کاره

خیال

F l o w e r
11-10-2010, 21:50
ما را ز خیال تو چه پروای شراب است

خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است

سراب

Miss Artemis
11-10-2010, 21:53
از آن که هر که جز این آب زندگی باشد
سراب مرگ بود پشت بر سراب کنید

میگساران

F l o w e r
11-10-2010, 21:55
زهره سازی خوش نمی​سازد مگر عودش بسوخت

کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد

فرخ

Miss Artemis
11-10-2010, 22:04
دل من در هوای روی فرخ
بود آشفته همچون موی فرخ

میوه

F l o w e r
11-10-2010, 22:07
آن میوه​ی بهشتی کآمد به دستت ای جان

در دل چرا نکشتی از دست چون بهشت

حکایت

mohsen_gh1991
11-10-2010, 22:18
ﺑﺎ ﺗﻮ ﺣﻜﺎﻳﺘﻲ دﮔﺮ اﻳﻦ دل ﻣﺎ ﺑﺴﺮ ﻛﻨﺪ

‫ﺷﺐ ﺳـﻴﺎه ﻗﺼﻪ را ﻫﻮاي ﺗﻮ ﺳﺤﺮ ﻛﻨﺪ

‫ﺑﺎور ﻣـﺎ ﻧﻤﻴﺸﻮد در ﺳﺮِ ﻣﺎ ﻧﻤﻴﺮود

‫از ﮔﺬر ﺳﻴﻨﻪي ﻣﺎ ﻳﺎرِ دﮔﺮ ﮔﺬر ﻛﻨﺪ




اسب

F l o w e r
11-10-2010, 22:19
خوش برانیم جهان در نظر راهروان

فکر اسب سیه و زین مغرق نکنیم

سخن

Miss Artemis
11-10-2010, 22:21
سخن به نزد سخندان بزرگوار بود
ز آسمان سخن آمد سخن نه خوار بود

دریغ

M3HRD@D
11-10-2010, 22:22
اشتباه شد ببخشيد....

mohsen_gh1991
11-10-2010, 22:24
به من بگو بی وفا حالا یار که هستی
خزان عمرم رسید نو بهار که هستی
می خوام برم دور دورا دلم طاقت نداره
دست غم تو داره روزهام و می شماره





داغ

F l o w e r
11-10-2010, 22:25
ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده​ای

ما آن شقایقیم که با داغ زاده​ایم

خنجر

hossein-p30-f
11-10-2010, 22:30
اگر چه داد به راه خدای خود سر را
شکست حنجر او خنجر ستمگر را

نفس

.

mohsen_gh1991
11-10-2010, 22:32
ﭘـﺮﻧـﺪهﻫـﺎي ﻗﻔﺴﻲ ﻋﺎدت دارن ﺑﻪ ﺑﻲﻛﺴﻲ
‫ﻋﻤﺮﺷﻮﻧﻮ ﺑﻲ ﻫﻢ ﻧﻔﺲ ﻛِﺰ ﻣﻴﻜﻨﻦ ﻛﻨﺞ ﻗﻔﺲ
‫ﻧـﻤﻲدوﻧﻦ ﺳـﻔﺮ ﭼـﻴﻪ ﻋـﺎﺷـﻖ درﺑـﺪر ﻛﻴﻪ
‫ﻫﺮ ﻛﻲ ﺑﺮﻳﺰه ﺷﺎدوﻧﻪ ﻓﻜﺮ ﻣﻴﻜﻨﻦ ﺧﺪاﺷﻮﻧﻪ


شقایق

hossein-p30-f
11-10-2010, 22:34
شقایق درد من یکی دو تا نیست
اخه درد من از بیگانه ها نیست
کسی خشکیده خون من رو دستاش
که حتی یک نفس از من جدا نیست


سکو

F l o w e r
11-10-2010, 22:35
قبول نیس من زودتر نوشته بودم:31:

hossein-p30-f
11-10-2010, 22:42
قبول نیس من زودتر نوشته بودم:31:

:21::21::21:

F l o w e r
11-10-2010, 22:46
روی سکوی کنار پنجره همه شب جای منه

چند ورق کاغذ و یک دونه قلم ، همیشه یار منه

بیگانه

mohsen_gh1991
11-10-2010, 22:48
شدم بیگانه با هستی ز خود بی خودتر از مستی
نگاهم کن نگاهم کن شدم هر آنجه می خواستی


باده

hossein-p30-f
11-10-2010, 22:52
وی سکوی کنار پنجره همه شب جای منه
چند ورق کاغذ و یک دونه قلم همیشه یار منه
کاغذای خط خطی از کنار در بازه پنجره
می پرن توی کوچه سرحال از اینکه آزاد شدن



پدرخوانده

اینقدر سختش نکینین :31:
یه خدا من سوادی نخوندم :31:

حالا خوبه من بگم با مافیا شعر بگو :21:

mohsen_gh1991
11-10-2010, 22:55
اینقدر سختش نکینین :31:
یه خدا من سوادی نخوندم :31:

حالا خوبه من بگم با مافیا شعر بگو :21:
عوضش میکنم.:46:
با کلمه باده بنویس.

F l o w e r
11-10-2010, 22:58
چون باده ز غم چه بایدت جوشیدن

با لشگر غم چه بایدت کوشیدن

سبزه

hossein-p30-f
11-10-2010, 23:01
هرسبزه بر کنارجویی رسته است
گویی زلب فرشته خویی رسته است

پابر سر سبزه تا به خواری ننهی
کان سبزه زخاک لاله رویی رسته است

چمن:31:


.

mohsen_gh1991
11-10-2010, 23:04
به دست خود درختی مینشانم
به پایش جوی آبی میکشانم
کمی تخم چمن بر روی خاکش برای یادگاری میفشانم
درختم کم کم آرد برگ و باری
بسازد بر سر خود شاخساری
چمن روید در آنجا سبز و خرم
شود زیر درختم سبزه زاری




پروین

F l o w e r
11-10-2010, 23:07
ندا آمد به جان از چرخ پروین

که بالا رو چو دردی پست منشین

نقش

hossein-p30-f
11-10-2010, 23:10
وه که جدا نمی​شود نقش تو از خیال من
تا چه شود به عاقبت در طلب تو حال من

ناله زیر و زار من زارترست هر زمان
بس که به هجر می​دهد عشق تو گوشمال من

نگار

F l o w e r
11-10-2010, 23:14
دیدم نگار خود را می​گشت گرد خانه

برداشته ربابی می​زد یکی ترانه

اشک

hossein-p30-f
11-10-2010, 23:15
من اگر اشک به دادم نرسد
اگر از یاد تو یادی نکنم میشکنم
بر در کلبه ی محصور وجود
اگر در خلوت خاموش سکوت
اگر از یاد تو یادی نکنم
اگر از هجر تو آهی نکشم
تک و تنها ، به خدا میشکنم

*************

اشک چشمانم ببین طوفان غم دارد به دل
خنده بر لبمی زنم تاکس نداند رازدل

چشم

F l o w e r
11-10-2010, 23:17
در چشم منی و غایب از چشم

زان چشم همی​کنم به هر سو

هزار

hossein-p30-f
11-10-2010, 23:21
هزار جهد کردم که سر عشق بپوشم
نبود بر سر آتش میسرم که نجوشم

آتش

mohsen_gh1991
11-10-2010, 23:21
من بیزارم از دیدار این خونبارِ ناهنجار
تفنگِ دست تو یعنی زبان آتش و آهن
من اما پیش این اهریمنی ابزار بنیان کن
ندارم جز زبانِ دل دلی لبریزِ مهر تو
تو ای با دوستی دشمن



نغمه

F l o w e r
11-10-2010, 23:21
بنوش جام صبوحی به ناله دف و چنگ

ببوس غبغب ساقی به نغمه نی و عود


بازم قبول نبودا

ستاره

hossein-p30-f
11-10-2010, 23:24
مثل یه نور کوچولو اومدی ستاره شدی و
مثل یه قطره بارون اومدی و سیل شدی و

نگاه

F l o w e r
11-10-2010, 23:26
چو گفتمش که دلم را نگاه دار چه گفت

ز دست بنده چه خیزد خدا نگه دارد

وفا

hossein-p30-f
11-10-2010, 23:28
وفای بی وفایان کرده پیرم
برم یار وفاداری بگیرم
اگر یار وفاداری نگیرم
سر قبر وفاداران بمیرم

قبر

F l o w e r
11-10-2010, 23:29
شب قدرست وصل او شب قبرست هجر او

شب قبر از شب قدرش کرامات و مدد بیند

آب

mohsen_gh1991
11-10-2010, 23:29
آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم
یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم.


مزار

h-y2009
11-10-2010, 23:40
باد آن غبار چون به مزار نبي رساند
گرد از مدينه بر فلک هفتمين رسيد

آبرو

F l o w e r
11-10-2010, 23:44
ای تو برای آبرو آب حیات ریخته

زهر گرفته در دهان قند و نبات ریخته

دوست

hossein-p30-f
12-10-2010, 00:04
بی دوست شبی نیست كه دیوانه نباشم.
مستم اگر صاحب میخانه نباشم.
ای دوست گر جان طلبی آن به تو بخشم.
از جان چه عزیز تر بگو آن به تو بخشم.

رفیق :31:

mohsen_gh1991
12-10-2010, 00:10
طاقت بیار رفیق دنیا تو مشت ماست
طاقت بیار رفیق خورشید پشت ماست
طاقت بیار رفیق ما هر دو بی کسیم
طاقت بیار رفیق داریم میرسیم.



شاه

hossein-p30-f
12-10-2010, 00:12
ای شاه ، ای شاه بی خیال مست
با تو ام آیا با من مسکین حواست هست


بهار (اسم نه فصل)
اگه نشد با همون فصل

شب خوش :11:

mohsen_gh1991
12-10-2010, 00:18
بهار آمد و شمشادها جوان شده اند
پرندگان مهاجر ترانه خوان شده اند
دوباره پنجره ها بال عشق وا کردند
دوباره آینه ها با تو مهربان شده اند


صبح

شب خوش [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] شب بخیر

h-y2009
12-10-2010, 00:43
مي‌دمد صبح و کله بست سحاب
الصبوح الصبوح يا اصحاب

حافظ (بمناسبت روز بزرگداشت حافظ)

M3HRD@D
12-10-2010, 00:54
«نشد به طرز غزل هم‌عنان ما حافظ// اگرچه در صف رندان ابولفوارس شد»
قفس

Last Night
12-10-2010, 01:02
.................

F l o w e r
12-10-2010, 03:15
من مرغکی پربسته​ام زان در قفس بنشسته​ام

گر زان که بشکستی قفس بنمودمی پرواز را

عشق

hossein-p30-f
12-10-2010, 09:49
درد عشقی کشیده ام که مپرس
زهر هجری چشیده ام که مپرس

سلام



.

F l o w e r
12-10-2010, 09:57
ای سلام تو درنگنجیده

در خم آسمان سلام علیک

غم

hossein-p30-f
12-10-2010, 10:20
ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جدایی
چه کنم؟ که هست اینها گل خیر آشنایی

همه شب نهاده‌ام سر، چو سگان، بر آستانت
که رقیب در نیاید به بهانه‌ی گدایی


شاد یا شادی

yuseph
12-10-2010, 10:48
شادی بی غم در این بازار نیست
گنج بی مار وگل بی خار نیست


مهر..

hossein-p30-f
12-10-2010, 11:19
چو مهر و وفا بود خود کیششان
گنه بود آزار کس پیششان

همه بنده ناب یزدان پاک
همه دل پر از مهر این آب و خاک

پدر در پدر آریایی نژاد
ز پشت فریدون نیکو نهاد


صدا


.

vahidgame
12-10-2010, 11:39
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
یادگاری که در این گنبد دوار بماند

گرفتار

4MaRyAm
12-10-2010, 12:06
امان از آن زمان که قلب عاشق
گرفتار خزان یک جدایی ست
تو در آن سوی مر مرها ی احساس
و من در جستجوی یک بهانه
که شاید روزی از فصل شکفتن
به تو گویم کلامی عاشقانه

پرواز

اقلیما.
12-10-2010, 13:14
پایت را برای همراهی می خواهم
عطرت را برای مستی می بویم
خیالت را برای پرواز می خواهم
و
خودت را نیز برای پرستش ..



خیانت

mohsen_gh1991
12-10-2010, 13:21
دلواپس و بی تابم
باز امشب هم بی خوابم
ازت خبر ندارم و تا خود صبح بیدارم
حس خوبی ندارم
چشام همش به ساعته
میپرسم این چه حسیه
یکی میگه خیانته


گیتار

hossein-p30-f
12-10-2010, 13:34
مثل قاب عکس زردی که نشسته روی دیوار
مثل اشکهایی که آروم می چکن رو سیم گیتار


گمان



.

sarveeen
12-10-2010, 14:39
ناگهان آیینه حیران شد،گمان کردم تویی
ماه پشت ابر پنهان شد،گمان کردم تویی
ردپایی تازه از پشت صنوبرها گذشت...
چشا آهوها هراسان شد،گمان کردم تویی

sarveeen
12-10-2010, 14:41
ببخشید کلمه ی بعدی یادم رفت
عصیان

Miss Artemis
12-10-2010, 15:20
بی​دل گمان مبر که نصیحت کند قبول
من گوش استماع ندارم لمن یقول

قدح

hossein-p30-f
12-10-2010, 15:38
یارم چو قدح بدست گیرد
بازار بتان شکست گیرد

هرکس که بدید چشم او گفت
کو محتسبی که مست گیرد

در بحر فتاده​ام چو ماهی
تا یار مرا به شست گیرد

در پاش فتاده​ام به زاری
آیا بود آن که دست گیرد

خرم دل آن که همچو حافظ
جامی ز می الست گیرد


حیفم اومد که فقط 1 بیت از این شعر زیبا رو بنویسم



صفا


.

Miss Artemis
12-10-2010, 15:51
به یارکان صفا جز می صفا مدهید
چو می​دهید بدیشان جدا جدا مدهید

نوش

hossein-p30-f
12-10-2010, 17:38
تو که نوشم نه‌ای نیشم چرایی
تو که یارم نه‌ای پیشم چرایی

تو که مرهم نه‌ای بر داغ ریشم
نمک پاش دل ریشم چرایی


نوازش



.

h-y2009
12-10-2010, 17:38
نرگس مست نوازش کن مردم دارش
خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد

آماده

hossein-p30-f
12-10-2010, 17:40
من زودتر گفتم :31:

Miss Artemis
12-10-2010, 17:47
ز دلبرم که رساند نوازش قلمی

کجاست پیک صبا گر همی​کند کرمی

آماده

Last Night
12-10-2010, 18:39
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه اماده کنی///

سوگند

F l o w e r
12-10-2010, 18:54
سوگند خورده​ای که از این پس جفا کنی

سوگند بشکنی و جفا را رها کنی

بهانه

Last Night
12-10-2010, 19:00
نصیحتی کنمت بشنو و بهانه مگیر
هر چه ان ناصح مشفق بگویدت بپذیر///


فردا

F l o w e r
12-10-2010, 19:01
به باغ آییم فردا جمله یاران

همه یاران همدل همچو باران

شب

hossein-p30-f
12-10-2010, 19:04
شبی که دل به برم یاد زلف دلبر کرد
دماغ جان مرا تا سحر معطر کرد

خیال دانه‌ی خال مهی اسیرم ساخت
که صید مرغ دل از جعد دام گستر کرد


گلستان



.

F l o w e r
12-10-2010, 19:08
گفت لبم ناگهان نام گل و گلستان

آمد آن گلعذار کوفت مرا بر دهان

چشم

Last Night
12-10-2010, 19:10
به یک کرشمه که نرگس به خود فروشی کرد
فریب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت///


تماشا

Miss Artemis
12-10-2010, 19:26
تماشا مرو نک تماشا تویی
جهان و نهان و هویدا تویی

جفا

hossein-p30-f
12-10-2010, 19:33
ای که شمشیر جفا بر سر ما آخته‌ای
دشمن از دوست ندانسته و نشناخته‌ای


مژده

F l o w e r
12-10-2010, 19:39
مژده وصل تو کو کز سر جان برخیزم

طایر قدسم و از دام جهان برخیزم

بنده

Miss Artemis
12-10-2010, 19:42
تدبیر کند بنده و تقدیر نداند
تدبیر به تقدیر خداوند چه ماند
بنده چو بیندیشد پیداست چه بیند
حیلت بکند لیک خدایی بنداند

اسب

M3HRD@D
12-10-2010, 20:10
«یارب این نو‌دولتان را بر خر خودشان نشان// کاین همه ناز از غلام و اسب و استر می‌کنند»
مهستان

h-y2009
15-10-2010, 13:52
درمهستان خیالت دل به رویای تو دادم
جز به آن جلوه ی ماهت دل به غوغایی ندادم
درلبِ کوه خیالم چشمه ی شوق تو جوشید
کوزه های باور خود درلبِ آبش نهادم

فراموش

Last Night
15-10-2010, 14:02
صوفی ار باده خورد نوشش باد
ور نه اندیشه این کار فراموشش باد///

افرین

thecrow
15-10-2010, 14:12
بر آن چشم سیه صد آفرین باد / که در عاشق کسی سحرافرین است

حباب

hossein-p30-f
15-10-2010, 14:18
آن روزها رفتند
آن روزها یی کز شکاف پلکهای من
آوازهایم چون حبابی از هوا لبریز می جوشید
چشمم به روی هر چه می لغزید
آنرا چو شیر تازه می نوشید

تاپیک با اون کلمه مهستان گیر کرده بود :31:



مژگان


.

Last Night
15-10-2010, 14:39
به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم
بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم///


ریحانه

mohsen_gh1991
15-10-2010, 16:49
فرصت عاشقی بده
تا اخرین قطره ی خون
ریحانه ی زیبای من
توو این نفس با من بخون



شازده خانوم

hossein-p30-f
15-10-2010, 17:55
شازده خانوم شعر من چارقدش از ستاره بود ـ ـ ـ نفس نفس دلش واسم عاشق و تيکه پاره بود

شازده خانوم شعر من چه قلب مهربوني داشت ـ ـ ـ شازده خانوم حتي يه بار يه بار منو تنها نذاشت

دلم شکارش شده بود عاشق زارش شده بود ـ ـ ـ از اين بهار تا اون بهار عاشقي کارش شده بود

:31::31::31:

بابا این کلمه ها چیه ، آدم چه شعرهایی که نباید بذاره اینجا :5:


نم نم



.

mohsen_gh1991
16-10-2010, 00:11
بارون میاد نم نم

تاریک میشه کم کم
تو غربت چشمات
باز میزنه شبنم




بی نیازی

SamirH
16-10-2010, 00:22
بی نیاز و تنها باش

تشنه باش و دریا باش



سرانجام

thecrow
16-10-2010, 10:58
جام طرب عام شده عقل و سرانجام شده / از کف حق جام بري به که سرانجام بري

سنگ

hossein-p30-f
16-10-2010, 11:13
چون از رخ یار دور گشتم به بهار
باغم به چه کار آید و عیشم به چه کار

از باغ به جای سبزه گو خار بروی
وز ابر به جای قطره گو سنگ ببار


تیشه


.

F l o w e r
16-10-2010, 11:34
یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان

چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید

باغ

mohsen_gh1991
16-10-2010, 12:04
ﻣﻦ از ﺻﺪاي ﮔﺮﻳﻪي ﺗﻮ
‫ﺑﻪ ﻏﺮﺑﺖ ﺑـﺎرون رﺳﻴﺪم
‫ﺗﻮ ﭼﺸﺎت ﺑﺎغ ﺑﺎرون زده دﻳﺪم
‫ﭼﺸﻢ ﺗﻮ ﻫﻤﺮﻧﮓ ﻳﻪ ﺑﺎﻏﻪ
‫ﺗـﻮ ﻏـﺮﺑﺖ ﻏﺮوب ﭘﺎﻳـﻴﺰ
‫ﻣﺜﻞ ﻣﻦ از ﻳﻪ درد ﻛﻬﻨﻪ ﻟﺒﺮﻳﺰ


نو بهار

hossein-p30-f
16-10-2010, 12:54
آمد نوبهار طي شد هجر يار
مطرب نی بزن، ساقی می بيار

باز آ ای رميده بخت من
بوسی ده دل مرا مشکن

تا از آن لبان می گونت
می نوشم به جای خون خوردن


خرابات


.

M3HRD@D
16-10-2010, 13:10
«یاد باد آنکه نهانت نظری با ما بود// رقم مهر تو بر چهرهٔ ما پیدا بود// یاد باد آن که خرابات‌نشین بودم و مست// وان چه در مجلسم امروز کم است آنجا بود»
ساحره

iranzerozone
16-10-2010, 14:37
ساحرهٔ دنیا قوی دانا زنیست
حل سحر او به پای عامه نیست


دردانه

Miss Artemis
16-10-2010, 15:30
آن گوشوار شاهدان هم صحبت عارض شده
آن گوش و عارض بایدت دردانه شو دردانه شو

رقم

vahidgame
16-10-2010, 15:49
چو شمعی ام که بی​گفتن نمایم نقش هر چیزی
مکن اندیشه کژمژ که غماز رقم باشم

ظلم

4MaRyAm
16-10-2010, 17:39
گر عدل کنی بر جهانت خوانند
ور ظلم کنی سگ عوانت خوانند
چشم خردت باز کن و نیک ببین
تا زین دو کدام به که آنت خوانند


لحظه

h-y2009
16-10-2010, 19:10
لحظه‌اي زين پيش چون شمعم سراپا در گرفت
حرفم آن آتش زبان را بر زبان گويا گذشت
بادیه

4MaRyAm
16-10-2010, 19:32
سرگشته دود موج نگاهم ز پی تو
ای گوهر یکدانه دریای نگاهم
خوش می رود از شوق تو با قافله ی اشک
این رهسپر بادیه پیمای نگاهم

همراه

ilta
16-10-2010, 21:42
همراه عشق و آرزو خاتون رنج و آبرو


بشکن سکوت صبرتو احساستو با من بگو


با من بگو وقتی که من درگیر ایثار تو ام


وقتی که آزادم ولی بازم گرفتار تو ام

آرامش

thecrow
16-10-2010, 22:00
نفس هندوست و خانقه دل من / از برون نيست جنگ و آرامش
بس که اصل سخن دو رو دارد / يک سپيد و دگر سيه فامش

بوسه

hossein-p30-f
16-10-2010, 22:03
گفته بودم که اگر بوسه دهی توبه کنم
که دگر بار از این خطاها نکنم

بوسه دادی و چو بر خواست لبت از لب من
توبه کردم که دگر توبه ای بیجا نکنم


ظلمت


.

ilta
16-10-2010, 22:20
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
وندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

صنم

Miss Artemis
16-10-2010, 22:57
ما همه چشمیم و تو نور ای صنم
چشم بد از روی تو دور ای صنم

صبحگاه

F l o w e r
16-10-2010, 23:00
ز صبحگاه فتادم به دست سرمستی

نهاده جام چو خورشید بر کف دستی

بهانه

Miss Artemis
17-10-2010, 00:24
نصیحتی کنمت بشنو و بهانه مگیر
هر آن چه ناصح مشفق بگویدت بپذیر
ز وصل روی جوانان تمتعی بردار
که در کمینگه عمر است مکر عالم پیر

شوق

hossein-p30-f
17-10-2010, 00:48
بی تو مهتاب شبی باز از ان کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم ان عاشق دیوانه که بودم


مظهر


.

Miss Artemis
17-10-2010, 00:52
آینه​ست و مظهر روی بتان
با نکوسیماش و بدسیما چه کار

کیمیا

LordMMD
17-10-2010, 06:01
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
بود آیا گوشه چشمی به ما کنند

سرگشته

hossein-p30-f
17-10-2010, 08:39
منم سرگشته حیرانت ای دوست
کنم یکباره جان قربانت ای دوست

تنی نا ساز ز شوق وصل کویت
دهم سر بر سر پیمانت ای دوست


پیمان


.

F l o w e r
17-10-2010, 10:03
ای صبر پای دار که پیمان شکست یار

کارم ز دست رفت و نیامد به دست یار

خون

Miss Artemis
17-10-2010, 12:55
دیده خون گشت و خون نمی​خسبد
دل من از جنون نمی​خسبد

پریشان

hossein-p30-f
17-10-2010, 14:51
من آن آواره بشكسته بالم
ز هجرانت بتا رو بر زوالم

منم آن مرغ سرگردان و تنها
پریشان گشته شد یکباره حالم

سحرسربرسرسجاده كردم
دعایی بهر آن دلداده کردم

زحسرت ساغر چشمانم ای دوستچ
لبالب يكسره از باده كردم

آه

.

Miss Artemis
17-10-2010, 15:17
آه که بار دگر آتش در من فتاد
وین دل دیوانه باز روی به صحرا نهاد
آه که دریای عشق بار دگر موج زد
وز دل من هر طرف چشمه خون برگشاد
آه که جست آتشی خانه دل درگرفت
دود گرفت آسمان آتش من یافت باد

عهد

F l o w e r
17-10-2010, 17:40
اگر چه مهر بریدی و عهد بشکستی

هنوز بر سر پیمان و عهد و سوگندم

مهر

Miss Artemis
17-10-2010, 17:44
با همه مهر و با منش کینست
چه کنم حظ بخت من اینست

کلنگ

F l o w e r
17-10-2010, 18:03
چو بگذشت از تیره شب یک زمان

خروش کلنگ آمد از آسمان

خواب

Miss Artemis
17-10-2010, 18:15
امشب از چشم و مغز خواب گریخت
دید دل را چنین خراب گریخت

فلز

h-y2009
17-10-2010, 20:19
نه فلز و جواهر کاني
آشکاراي آن و پنهاني

کرامت

Miss Artemis
17-10-2010, 20:26
پیش تو از بسی شیدا می​جست کرامت​ها
چون دید رخ ساقی بفروخت کرامت را

امروز

F l o w e r
17-10-2010, 20:50
بیا با تو مرا کارست امروز
مرا سودای گلزارست امروز

دیروز

Miss Artemis
17-10-2010, 20:54
دیروز مستان را به ره بربود آن ساقی کله
امروز می در می​دهد تا برکند از ما قبا

جزا

F l o w e r
17-10-2010, 21:03
هیچ کردی به خیر اندیشه

که جزا از سپس نمی​آید

خطا

Miss Artemis
17-10-2010, 21:15
خطا کردی به قول دشمنان گوش
که عهد دوستان کردی فراموش

چنبر

F l o w e r
17-10-2010, 21:21
مثل زیرکان و چنبر عشق

طفل نادان و مار رنگینست

اعتقاد

Miss Artemis
17-10-2010, 21:28
تو بدان خدای بنگر که صد اعتقاد بخشد
ز چه سنی است مروی ز چه رافضی است قنبی

طلب

h-y2009
17-10-2010, 21:38
عمريست تا من در طلب هر روز گامي مي‌زنم
دست شفاعت هر زمان در نيک نامي مي‌زنم

شفاعت

Miss Artemis
17-10-2010, 21:40
که می​رود به شفاعت که دوست بازآرد
که عیش خلوت بی او کدورتی دارد

مشاطه

hossein-p30-f
17-10-2010, 22:43
داستانهای حماسی بسرود و بسزا
خاص فردوسی و آن همت یی همتا بود

کلک سحار نظامی به نگارين تذهيب
کلک مشاطه طبعی که عروس آرا بود

پند سعدی کلمات ملک العرش علا
غزل خواجه سرود ملا اعلا بود

تفنگ


.

mohsen_gh1991
17-10-2010, 23:35
تفنگت را زمین بگذار تفنگت را زمین بگذار
من بیزارم از دیدار این خونبار نا هنجار
تفنگ در دست تو یعنی زبان آتش و اهن
من اما پیش این اهریمنی ابزار بنیاد کن
ندارم جز زبان دل زبان دل
دلی لبریز از مهر تو ای با دوستی دشمن




آهو

F l o w e r
17-10-2010, 23:36
ای صید رخ تو شیر و آهو

پنهان ز کجا شود چنان رو

شیر

mohsen_gh1991
17-10-2010, 23:41
آن دفع گفتنت که برو شه به خانه نیست
آن ناز و باز تندی دربانم آرزوست
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست




جنگل

D,Freeman
18-10-2010, 01:58
من در این تیره شب جانفرسا
زائر ظلمت گیسوی توام
گیسوان تو پریشانتر ازاندیشه من
گیسوان تو شب بی پایان
جنگل عطر آلود شکن گیسوی تو
موج دریای خیال...

گیسو

F l o w e r
18-10-2010, 09:45
حصار قلعه باغی به منجنیق مده

به بام قصر برافکن کمند گیسو را

دوست

hossein-p30-f
18-10-2010, 09:48
رسم ما آوارگان ترك وفا و دوست نيست
رسم ما دريادلان خشكيدن احساس نيست

ما محبت رابه نام دوست ارزان ميكنيم
تاصداقت زنده است ماهم رفاقت ميكنيم


رفیق

F l o w e r
18-10-2010, 09:49
مقام امن و می بی​غش و رفیق شفیق

گرت مدام میسر شود زهی توفیق

یار

hossein-p30-f
18-10-2010, 09:52
گرچه ما را نكند دوست به پيغامي ياد
خاطر دوست عزيزست خدا يارش باد.


دیار

F l o w e r
18-10-2010, 09:56
کس این کند که ز یار و دیار برگردد

کند هرآینه چون روزگار برگردد

دشمن

hossein-p30-f
18-10-2010, 10:28
دوستان را می نپايد الفت و ياری ولی
دشمنان را همچنان بر جاست کيد و ريمنی

کاش بودند به گيتی استوار ديرپای
دوستان در دوستی چون دشمنان در دشمنی

نفرین

F l o w e r
18-10-2010, 10:33
به ایوان خویش اندر آمد بلاش

نیارست گفتن که ایدر مباش

همی​گفت بی​رنج تخت این بود

که بی​کوشش و درد و نفرین بود

عشق

mohsen_gh1991
18-10-2010, 11:57
هر چی عشقه توی دنیا
من میخواستم مال ما شه
اما تو هیچوقت نزاشتی
بینمون غصه نباشه
فک میکردم با یه بوسه
با تو همخونه میمونم
نمیدونستم منمیشه
اخه بی تو نمیتونم
گله میکنم من از تو
از تو که این همه بی رحمی
هزار بار مردم از عشقت
تو که هیچوقت نمیفهمی


مستی

F l o w e r
18-10-2010, 12:00
مستی بیاید قی کند مستی زمین را طی کند

این خوار و زار اندر زمین وان آسمان بر محترم

دنیا

mohsen_gh1991
18-10-2010, 12:05
دنيا رو کولم مي گيرم
روزي صد دفعه مي ميرم
مي کنم ستاره ها رو
جلوي چشات مي گيرم



ساقی

Miss Artemis
18-10-2010, 12:10
ز جام ساقی باقی چو خورده​ای تو دلا
که لحظه لحظه برآری ز عربده عللا

بیزار

F l o w e r
18-10-2010, 12:15
منم از جان خود بیزار بیزار

اگر باشد تو را از بنده آزار

عالم

Miss Artemis
18-10-2010, 12:23
زهی سرگشته در عالم سر و سامان که من دارم
زهی در راه عشق تو دل بریان که من دارم

دوام

F l o w e r
18-10-2010, 12:29
نیست بجز دوام جان ز اهل دلان روایتی

راحت​های عشق را نیست چو عشق غایتی

نفس

Miss Artemis
18-10-2010, 12:56
تو نفس نفس بر این دل هوسی دگر گماری
چه خوش است این صبوری چه کنم نمی​گذاری

لشکر

F l o w e r
18-10-2010, 13:14
از سوی دل لشکر جان آمدند

لشکر پیدا و نهان آمدند

ملک

Miss Artemis
18-10-2010, 13:24
بزن شمشیر و ملک عشق بستان
که ملک عشق ملک پایدارست

وظیفه

F l o w e r
18-10-2010, 13:25
رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید

وظیفه گر برسد مصرفش گل است و نبی

بوستان

hossein-p30-f
18-10-2010, 13:29
خوش دار خاطری ز خزان ديده بلبلی
ای گل به شکر آنکه در اين بوستان گلی

نه بلبلی به‌ جای گذارند و نه گلی
فردا که رهزنان دی از راه ميرسند


آهنگر


.

Miss Artemis
18-10-2010, 14:10
هر لحظه مرا در پیش رخت
آیینه کند آهنگر من

جوهر

F l o w e r
18-10-2010, 14:43
کسی کو جوهر خود را ندیدهست

کسی کان ماه از چشمش نهانست

حلقه

Miss Artemis
18-10-2010, 14:56
هست در حلقه ما حلقه ربایی عجبی
قمری باخبری درد دوایی عجبی

عطا

F l o w e r
18-10-2010, 16:05
عقل را قبله کند آنک جمال تو ندید

در کف کور ز قندیل عطا اولیتر

تصویر

Miss Artemis
18-10-2010, 16:19
هر غم و شادیی که صورت بست
پیش تصویر توست خدمت کوش

سپر

F l o w e r
18-10-2010, 16:24
مه با سپر و تیغ شبی حمله او دید

بفکند سپر را سبک و بر سپر افتاد

هجران

Miss Artemis
18-10-2010, 16:27
روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد

آشوب

water_lily_2012
18-10-2010, 16:42
مست بگذشتي و از خلوتيان ملكوت
به تماشاي تو آشوب قيامت برخاست

افلاك

F l o w e r
18-10-2010, 16:50
ای نور افلاک و زمین چشم و چراغ غیب بین

ای تو چنین و صد چنین مخدوم جانم شمس دی

همدم

water_lily_2012
18-10-2010, 16:53
عشقبازي و جواني و شراب لعل فام
مجلس انس و حريف همدم و شراب مدام

ياقوت

My_Beauty
18-10-2010, 17:20
اي سايه سنبلت سمن پرورده
ياقوت لبت در عدن پرورده

لب

water_lily_2012
18-10-2010, 17:25
لطيفه ايست نهاني كه عشق از او خيزد
كه نام آن نه لب لعل و خط زنگاريست

اطلس

Miss Artemis
18-10-2010, 17:48
اطلس و دیباج بافد عاشق از خون جگر
تا کشد در پای معشوق اطلس و دیباج را

گریان

F l o w e r
18-10-2010, 18:29
از پی شمس حق و دین دیده گریان ما

از پی آن آفتابست اشک چون باران ما

ریحان

Miss Artemis
18-10-2010, 18:36
بوی خوش او رهبر ما شد
تا گل و ریحان تا گل و ریحان

خار

F l o w e r
18-10-2010, 18:45
آخر گل و خار را بدیدی

روز و شب تار را بدیدی

نگار

Miss Artemis
18-10-2010, 19:47
امروز نگار ما نیامد
آن دلبر و یار ما نیامد
آن گل که میان باغ جانست
امشب به کنار ما نیامد

عیار

mohsen_gh1991
18-10-2010, 21:51
نمی رنجم اگر باور نداری عشق نابم را
که عاشق از عیار افتاده در این عصر عیاری
صدایی از صدای عشق خوشتر نیست حافظ گفت
اگر چه بر زبانش زخمها زد تیغ تاتاری



مدادرنگی

h-y2009
19-10-2010, 09:31
برای به رنگ بهشت شدن
جعبه مدادرنگي کافی نبود
همه وجود رهگذری
پیش چشم مغرور باد
سر تعظیم فرود آورده بود
غریب

میلاد هشتمین قبله عشق را به همه شما تبریک عرض میکنم
---------------------
به کوی رضا جان صفا می پذیرد
در اینجا فروغ خدا می پذیرد
تو ای بی نوا رو بسوی رضا کن
که این پادشه خوش گدا می پذیرد

F l o w e r
19-10-2010, 10:00
رو رو ای جان سبک خیز غریب سفری

سوی دریای معانی که گرامی گهری

غروب

4MaRyAm
19-10-2010, 16:17
آه اکنون تو رفته ای و غروب
سایه میگسترد به سینه راه
نرم نرمک خدای تیره ی غم
می نهد پا به معبد نگهم
می نویسد به روی هر دیوار
آیه هایی همه سیاه سیاه


پنجره

F l o w e r
19-10-2010, 19:32
پنجره​ای شد سماع سوی گلستان تو

گوش و دل عاشقان بر سر این پنجره

چرخ

Behsood
19-10-2010, 19:44
گر بود عمر به ميخانه رسم بار دگر
بجز از خدمت رندان نکنم کار دگر
خرم آن روز که با ديده گريان بروم
تا زنم آب در ميکده يک بار دگر

رود