مشاهده نسخه کامل
: مشاعره با اشعار حضرت حافظ
Miss Artemis
09-10-2010, 20:20
چرا همه ش ت به من میوفته؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تو را چنان که توئی هر نظر کجا بیند
بقدر دانش خود هر کسی کند ادراک
«که بیند خیر از آن خرمن که ننگ از خوشهچین دارد// بلاگردان جان و تن دعای مستمندان است»
تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم
تبسمی کن و جان بین که چون همیسپرم
Miss Artemis
10-10-2010, 12:43
مرا که از رخ او ماه در شبستان است
کجا بود به فروغ ستاره پروایی
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
Miss Artemis
10-10-2010, 13:03
دل خسته ی من گرش همتی هست
نخواهد ز سنگین دلان مومیایی
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی
Miss Artemis
10-10-2010, 13:30
یعنی بیا که آتش موسی نمود گل
تا از درخت نکته ی توحید بشتوی
vahidgame
10-10-2010, 13:35
یا رب این کعبه مقصود تماشاگه کیست
که مغیلان طریقش گل و نسرین من است
حافظ از حشمت پرویز دگر قصه مخوان
که لبش جرعه کش خسرو شیرین من است
Miss Artemis
10-10-2010, 13:38
تکیه بر اختر شب دزد مکن کاین عیار
تاج کاووس ببرد کمر کیخسرو
vahidgame
10-10-2010, 13:44
ور آفتاب نکردی فسوس جام زرش
چرا تهی ز می خوشگوار بایستی
وگر سرای جهان را سر خرابی نیست
اساس او به از این استوار بایستی
hedKandi
10-10-2010, 13:47
ياردرخونه وماكردجهان ميكرديم
Miss Artemis
10-10-2010, 13:47
یاران همنشین همه از هم جدا شدند
مائیم و آستانه ی دولت پناه تو
golenarges2003
10-10-2010, 13:55
مگر که دلاله بدانست بی وفایی دهر
که تا بزاد وبشد جام می زکف ننهاد
Miss Artemis
10-10-2010, 13:58
در مکتب حقایق پیش ادیب عشق
هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی
golenarges2003
10-10-2010, 14:03
یاد باد آنتکه زما وقت سفر یاد نکرد
به امیدی دل غم دیده ما شاد نکرد
Miss Artemis
10-10-2010, 14:05
دارم از فراقش در دیده صد علامت
لیست دموع عینی هذا لنا العلامه
«هرآنکسی که در این حلقه نیست زنده به عشق// بر او نمرده، بهفتوای من نماز کنید»
Miss Artemis
10-10-2010, 14:12
در آن چمن که بتان دست عاشقان گیرند
گرت ز دست برآید نگار من باشی
golenarges2003
10-10-2010, 14:25
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس
«سالها دل طلب جام جم از ما میکرد// آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد»
golenarges2003
10-10-2010, 14:48
دگر حور وپری را کس نگوید با چنین حسنی
که این را این چنین چشم است و آن را آنچنان ابرو
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
«نقد صوفی نه همین صافی بیغش باشد// ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد»
Miss Artemis
10-10-2010, 15:23
در همه دیرمغان نیست چو من شیدایی
خرقه جایی گردباده و دفتر جایی
F l o w e r
10-10-2010, 20:24
یارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
Miss Artemis
10-10-2010, 20:28
دیدم بخواب دوش که ماهی برآمدی
کز عکس روی او شب هجران سر آمدی
F l o w e r
10-10-2010, 20:38
یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست
Miss Artemis
10-10-2010, 21:12
تا غنچه ی خندانت دولت به که خواهد داد
ای شاخ گل رعنا از بهر که میرویی
F l o w e r
10-10-2010, 22:32
یاد باد آن که نهانت نظری با ما بود
رقم مهر تو بر چهره ما پیدا بود
«دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند// گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند»
Miss Artemis
10-10-2010, 23:18
دل که آئینه ی شاهیست غباری دارد
از خدا می طلبم صحبت روشن رائی
F l o w e r
10-10-2010, 23:55
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی
Miss Artemis
11-10-2010, 00:11
یا رب این قافله را لطف ازل بدرقه باد
که از او خصم بدام آمد و معشوقه بکام
F l o w e r
11-10-2010, 00:13
می اندر مجلس آصف به نوروز جلالی نوش
که بخشد جرعه جامت جهان را ساز نوروزی
Miss Artemis
11-10-2010, 00:53
یا رب اندر کنف سایه ی آن سرو بلند
گر من ِ سوخته یکدم بنشینم چه شود
دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد
تکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد
F l o w e r
11-10-2010, 10:36
در نعل سمند او شکل مه نو پیدا
وز قد بلند او بالای صنوبر پست
Last Night
11-10-2010, 12:55
تو خانقاه و خرابات در میانه مبین
خدا گواه که هر جا که هست با اویم///
«مرا به کشتی باده درافکن ای ساقی// که گفتهاند نکوئی کن و در آب انداز»
Last Night
11-10-2010, 13:10
زمان خوشدلی دریاب و دریاب
که دایم در صدف گوهر نباشد
غنیمت دان و می خور در گلستان
که گل تا هفته دیگر نباشد///
«در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم// سرزنشها گر کند خار مغیلان غممخور»
F l o w e r
11-10-2010, 13:48
رواق منظر چشم من آشیانه توست
کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست
Last Night
11-10-2010, 13:50
توبه زهد فروشان گران جان بگذشت
وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست///
F l o w e r
11-10-2010, 13:52
تو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
که شادی جهان گیری غم لشکر نمیارزد
Last Night
11-10-2010, 13:58
دردلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود///
«در کوی ما شکستهدلی میخرند و بس// بازار خودفروشی از آنسوی دیگر است»
Miss Artemis
11-10-2010, 14:51
تسبیح و خرقه ی لذت مستی بخشدت
همت در این عمل طلب از می فروش کن
نوای بلبلت ای گل کجا پسند افتد
که گوش و هوش به مرغان هرزه گو داری
Last Night
11-10-2010, 17:06
یاد باد ان که نگارم چو کمر بر بستی
در رکابش مه نو پیک جهان پیما بود
یاد باد انکه خرا بات نشین بودم و مست
وانچه در مسجدم امروز کمست انجا بود///
Miss Artemis
11-10-2010, 17:17
درونها تیره شد باشد که از غیب
چراغی برکند خلوت نشینی
Last Night
11-10-2010, 17:35
یا رب ان اهوی مشکین به ختن بازرسان
وان سهی سرو خرامان به چمن باز رسان///
Miss Artemis
11-10-2010, 18:27
ناوک چشم تو در هر گوشه ای
همچو من افتاده دارد صد قتیل
F l o w e r
11-10-2010, 18:28
لب سر چشمهای و طرف جویی
نم اشکی و با خود گفت و گویی
من زودتر گفته بودم:31:
یار دلدار من ار قلب بدین سان شکند
ببرد زود به جانداری خود پادشهش
جان به شکرانه کنم صرف گر آن دانه
درصدف سینه حافظ بود آرامگهش ...
Last Night
12-10-2010, 00:17
شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان
مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت
گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان///
«نه عمر نوح بماند نه ملک اسکندر// نزاع بر سر دنیای دون مکن درویش»
F l o w e r
12-10-2010, 03:25
شور غم عشقش چنین حیفست پنهان داشتن
در گوش نی رمزی بگو تا برکشد آواز را
از چشم شوخش اي دل ايمان خود نگهدار
كان جادوي كمانكش بر عزم غارت آمد
F l o w e r
12-10-2010, 09:21
دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد
گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یاد
دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمیارزد
به می بفروش دلق ما کز این بهتر نمیارزد
دور شو از برم ای واعظ و بیهوده مگوی
من نه آنم که دگر گوش بتزویر کنم
مرو به خواب که حافظ به بارگاه قبول
ز ورد نیم شب و درس صبحگاه رسید
در نمازم خم ابروی تو یاد آمد
حالتی رفت که محراب به فریاد آمد...
Miss Artemis
12-10-2010, 15:17
در شاهراه جاه و بزرگی خطر بسی ست
از شاه نذر خیر و ز توفیق یاوری
Last Night
12-10-2010, 16:47
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بس///
Miss Artemis
12-10-2010, 17:14
سود و زیان و مایه چو خواهد شدن رد سنت
از بهر این معامله غمگین مباش و شاد
Last Night
12-10-2010, 17:43
دل من در هوس روی تو ای مونس جان
خاک راهیست که در دست نسیم افتادست///
Miss Artemis
12-10-2010, 17:49
تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
باور مکن که دست ز دامن بدارمت
hossein-p30-f
12-10-2010, 17:55
تنها نه ز راز دل من پرده برافتاد
تا بود فلک شيوه او پرده دري بود
.
دیشب بهسیل اشک ره خواب میزدم
نقشی بهیاد خطّ تو بر آب میزدم
Last Night
12-10-2010, 18:40
من از ان حسن روز افزون که یوسف داشت فهمیدم
که عشق از پرده عصمت برون ارد زلیخا را///
F l o w e r
12-10-2010, 18:49
آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند
بر جای بدکاری چو من یک دم نکوکاری کند
hossein-p30-f
12-10-2010, 19:02
دامن کشان همی شد در شرب زر کشیده
صد ماه روز رشکش حبیب قصب دریده
.
Last Night
12-10-2010, 19:07
هر که را خوابگه اخر مشتی خاک است
گو چه حاجت که به افلاک کشی ایوان را///
F l o w e r
12-10-2010, 19:10
اهل نظر دو عالم در یک نظر ببازن
عشق است و داو اول بر نقد جان توان زد
Last Night
12-10-2010, 19:15
در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را///
F l o w e r
12-10-2010, 19:25
اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم
جواب تلخ میزیبد لب لعل شکرخا را
hossein-p30-f
12-10-2010, 19:47
الا ای یوسف مصری که کردت سلطنت مغرور
پدر را بازپرس اخر کجا شد مهر فرزندی
.
یوسف عزیزم رفت ای برادران رحمی
کز غمش عجب دیدم حال پیر کنعانی
Miss Artemis
12-10-2010, 20:04
یاقوت جان فزایش از آب لطف زاده
شمشاد خوش خرامش در ناز پروریده
«هرآنکسی که در این حلقه نیست زنده به عشق// بر او نمرده، بهفتوای من نماز کنید»
Miss Artemis
12-10-2010, 20:14
دو نصیحت کنمت بشنود صد گنج ببر
از در عیش درآ و به ره عیب مپوی
F l o w e r
12-10-2010, 22:50
یاری اندر کس نمیبینیم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
hossein-p30-f
12-10-2010, 23:01
درویش را نباشد برگ سرای سلطان
ماییم و کهنه دلقی، کاتش در آن توان زد
.
دوش در حلقه ی ما قصه ی گیسوی تو بود
تا دل شب سخن از سلسله ی موی تو بود... واقعا به به به به
F l o w e r
12-10-2010, 23:04
در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را
در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمیپسندی تغییر کن قضا را
این بیت رو یکبار دیگر نوشته بودند ولی دوباره با اجازه دارم ویرایشش می کنم:20:
در کوی نیک نامان ما را گذر ندادند
گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را
اگر روم ز پی اش فــتنه ها برانگیزد (به همین جهت دیگه صدام درنمیاد:13:)
ور از طلب بنشینم به کینه برخیزم
hossein-p30-f
12-10-2010, 23:47
من و انکار شراب این چه حکابت باشد
غالباً این قدرم عقل و کفایت باشد
شب خوش :11:
.
Miss Artemis
12-10-2010, 23:50
دل که آئینه ی شاهیست غباری دارد
از خدا می طلبم صحبت روشن رائی
شبت خوش:20:
یرب از ابر هدایت برسان بارانی
پیشتر زانکه چو ابری زمیان برخیزم
Miss Artemis
13-10-2010, 11:58
مرغ کم حوصله را گو غم خود خور که بر او
رحم آنکس که نهد دام چه خواهد بودن
hossein-p30-f
13-10-2010, 14:37
نسیم صبح سعادت بدان نشان که تو دانی
گذر به کوی فلان کن در آن زمان که تو دانی
تو پیک خلوت رازی و دیده بر سر راهت
به مردمی نه به فرمان چنان بران که تو دانی
.
Miss Artemis
13-10-2010, 16:13
یار من چون بخرامد ب تماشای چمن
برسانش ز من ای پیک صبا پیغامی
یا رب این شمع دلفروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست
hossein-p30-f
13-10-2010, 21:38
تا به دامن ننشیند ز نسیمش گردی
سیل خیز از نظرم رهگذری نیست که نیست
.
تو خود حجاب خودی حافظ، از میان برخیز//
خوشا کسی که در این راه بیحجاب رود
دامن دوست به صد خون دل افتاد به دست
به فسوسی که کند خصم رها نتوان کرد
در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
مست از می و میخواران از نرگس مستش مست
ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی
که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
تاکه اسباب بزرگی همه آماده شوند.
hossein-p30-f
14-10-2010, 10:34
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود :45:
.
درویش را نباشد برگ سرای سلطان
ماییم و کهنه دلقی کآتش در آن توان زد
اهل نظر دو عالم در یک نظر ببازند
عشق است و داد اول بر نقد جان توان زد
در ازل پرده حسنت زتجلی دم زد
عشق پیداشدو آتش به همه عالم زد:40:
در خرمن صد زاهد عاقل زند آتش
این داغ که ما بر دل دیوانه نهادیم
سلطان ازل گنج غم عشق به ما داد
تا روی در این منزل ویرانه نهادیم
hossein-p30-f
14-10-2010, 11:59
مراد دل ز که پرسم که نیست دلداری
که جلوه نظر و شیوه کرم دارد
.
vahidgame
14-10-2010, 12:05
ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
آسایش دوگیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا...
آسمان گو مفروش این عظمت کاندر عشق
خرمن مه به جوی خوشه پروین به دو جو
آتش زهد و ریا خرمن دین خواهد سوخت
حافظ این خرقه پشمینه بینداز و برو
Last Night
14-10-2010, 19:33
وصل تو اجل را ز سرم دور همی داشت
از دولت هجر تو کنون دور نماندست///
تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل
باری به غلط صرف شد ایام شبابت
تو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
که شادی جهان گیری غم لـشکر نمی ارزد
hossein-p30-f
14-10-2010, 23:29
دلی کو عاشق رویت نباشد
همیشه غرقه در خون جگر باد
.
دلا در عاشقی ثابت قدم باش
که در این راه کار بی اجر نباشد
Last Night
15-10-2010, 08:32
در چمن باد بهاری ز کنار گل و سرو
به هواداری ان عارض و قامت برخواست
مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت
به تماشای تو اشوب قیامت برخواست///
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم از نو غمی آید به مبارک بادم ...
ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون
روی سوی خانه خمار دارد پیر ما
hossein-p30-f
15-10-2010, 12:42
از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار
کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد
باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند
موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد
.
Last Night
15-10-2010, 12:54
دارم امید به این اشک چو باران که دگر
برق دولت که برفت ازنظرم باز اید
ان تاج سر من خاک کف پایش بود
از خدا میطلبم تا به سرم باز اید///
«در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است// صراحی می ناب و سفینه غزل است»
Last Night
15-10-2010, 13:22
تیر عاشق کش ندانم بر دل حافظ که زد
این قدر دانم که از شعرترش خون میچکید///
«دریغ و درد که تا این زمان ندانستم// که کیمیای سعادت رفیق بود، رفیق»
قلنداران طريقت به نيم جو نخرند
قباي اطلس آنكس كه از هنر عاريست
hossein-p30-f
15-10-2010, 20:48
قد همه دلبران عالم
پیش الف قدت چو نون باد
.
«در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم// سرزنشها گر کند خار مغیلان غممخور»
روز اول رفت دينم در سر زلفين تو / تا چه خواهد شد در اين سودا سرانجامم هنوز
F l o w e r
15-10-2010, 22:43
زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست
پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست
Miss Artemis
15-10-2010, 23:38
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد بگزاف
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی
یاد باد انکه زما وقت سفر یاد نکرد
به وداعی دل غمدیده ما شاد نکرد ...
Miss Artemis
15-10-2010, 23:43
دور دار از خاک و خون دامن چو بر ما بگذری
کاندرین ره کشته بسیارند قربان شما
hossein-p30-f
15-10-2010, 23:53
آنچنان مهر توام در دل و جان جای گرفت
که اگر سر برود از دل و ازجان نرود
.
«دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند// گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند»
iranzerozone
16-10-2010, 15:08
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
Miss Artemis
16-10-2010, 15:36
آنکس اوفتاد خدایش گرفت دست
گو بر تو باد تا غم افتادگان خوری
یارب سببی ساز که یارم به سلامت
باز آید و برهاندم از بند ملامت ...
ملامت ، ملامت ...
تا مگر همچو صبا باز به کوی تو رسم
حاصلم دوش بجز ناله شبگیر نبود
Miss Artemis
16-10-2010, 21:48
دسترنج تو همان به که شود صرف بکام
دانی آخر که بناکام چه خواهد بودن
نو بهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب / کز هر زبان که می شنوم نامکرر است
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم از نو غمی آید به مبارک بادم
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم
جُرُس فریاد میدارد که بربندید محملها
الا ای ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد ان دم که بی یاد تو بنشینم
مکن بیدار ازین خوابم خدا را
که دارم خلوتی خوش با خیالش
F l o w e r
16-10-2010, 22:57
شب وصل است و طی شد نامه هجر
سلام فیه حتی مطلع الفجر
Miss Artemis
17-10-2010, 00:26
روزی که چرخ از گل ما کوزه ها کند
زنهار کاسه ی سر ما پر شراب کن
hossein-p30-f
17-10-2010, 00:46
نعیم هر دو جهان پیش عاشقان بجویی
که اینمتاع قلیل است و آن عطای کثیر
.
Miss Artemis
17-10-2010, 00:54
راست چون سوسن و گل از اثر صحبت پاک
بر زبان بود مرا آنچه تو را در دل بود
water_lily_2012
17-10-2010, 08:41
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا
F l o w e r
17-10-2010, 09:35
یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
بازآید و برهاندم از بند ملامت
تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
F l o w e r
17-10-2010, 10:09
دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمیارزد
به می بفروش دلق ما کز این بهتر نمیارزد
Miss Artemis
17-10-2010, 13:16
دریغا عیش شبگیری که در خواب سحر بگذشت
ندانی قدر وقت ایدل مگر وقتی که درمانی
F l o w e r
17-10-2010, 18:26
یارم چو قدح به دست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
Miss Artemis
17-10-2010, 18:27
دسترنج تو همان به که شود صرف بکام
دانی آخر که بناکام چه خواهد بودن
ناوک چشم تو در هر گوشه ای
همچو من افتاده دارد صد قتیل
Miss Artemis
17-10-2010, 20:25
لاله ساغر گیر و نرگس مست و بر ما نام فسق
داوری دارم بسی یارب کرا داور کنم
بازکش یکدم عنان ای ترک شهر آشوب من
تا ز اشک و چهره راهت پر زر و گوهر کنم
F l o w e r
17-10-2010, 21:12
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
Miss Artemis
17-10-2010, 21:20
من جرعه نوش بزم تو بودم هزارسال
کی ترک آبخور کند طبع خو گرم
F l o w e r
17-10-2010, 21:23
مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو
جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو
Miss Artemis
17-10-2010, 21:26
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
اي صاحب کرامت شکرانه سلامت
روزي تفقدي کن درويش بينوا را
Miss Artemis
17-10-2010, 22:07
ای دل بکوی عشق گذاری نمیکنی
اسباب جمع داری و کاری نمیکنی
hossein-p30-f
17-10-2010, 22:37
یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد
دوستی کی آخر آمد ، دوستداران را چه شد
.
Miss Artemis
17-10-2010, 22:40
در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند
تا ابد سر نکشد وز سر پیمان نرود
F l o w e r
17-10-2010, 23:25
دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد
گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یاد
water_lily_2012
18-10-2010, 07:15
دیدن روی تو را دیده جان می باید
وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است
تو عمر خواه و صبوری که چرخ شعبده باز
هزار بازی ازین طرفه تر برانگیزد
F l o w e r
18-10-2010, 09:43
ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
اگر دشنام فرمایی وگر نفرین دعا گویم
جواب تلخ میزیبد لب لعل شکر خارا
...
Miss Artemis
18-10-2010, 13:00
اشک حافظ خرد و صبر به دریا انداخت
چکند سوز غم عشق نیارست نهفت
F l o w e r
18-10-2010, 13:11
تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو
پرده غنچه میدرد خنده دلگشای تو
Miss Artemis
18-10-2010, 14:14
وصل خورشید به شب پـرّه ی اعمی نرسد
کـه در آن آیـنــه صـاحـب نـظــران حـیـرانـنـد
F l o w e r
18-10-2010, 14:40
در نعل سمند او شکل مه نو پیدا
وز قد بلند او بالای صنوبر پست
amd>intel
18-10-2010, 14:47
تو خود چه لعبتی ای شهسوار شيرين کار که توسنی چو فلک رام تازيانه توست
چه جای من که بلغزد سپهر شعبده باز از اين حيل که در انبانه بهانه توست
تا لشکر غمت نکند ملک دل خراب
جان عزیز خود به نوا میفرستمت
بده ساقي مي باقي که در جنت نخواهي يافت
کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را
Miss Artemis
18-10-2010, 15:26
اگر دلم نشدی پای بند طره ی او
کی ام قرار در این تیره خاکدان بودی
F l o w e r
18-10-2010, 15:53
یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم
رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی
water_lily_2012
18-10-2010, 16:45
ياد باد آنكه ز ما وقت سفر ياد نكرد
به وداعي دل غمديده ما شاد نكرد
F l o w e r
18-10-2010, 16:48
دل که آیینه شاهیست غباری دارد
از خدا میطلبم صحبت روشن رایی
water_lily_2012
18-10-2010, 17:09
يارم چو قدح بدست گيرد
بازار بتان شكست گيرد
My_Beauty
18-10-2010, 17:22
در اين زمانه رفيقي كه خالي از خللست
صراحي مي ناب و سفينه غزل است
water_lily_2012
18-10-2010, 17:26
تويي كه بر سر خوبان كشوري چون تاج
سزد اگر همه دلبران دهندت تاج
F l o w e r
18-10-2010, 18:31
جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد
Miss Artemis
18-10-2010, 18:38
دریغ مدت عمرم که بر امید وصال
بسر رسید و نیامد بسر زمان فراق
F l o w e r
18-10-2010, 18:57
قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود
ور نه هیچ از دل بیرحم تو تقصیر نبود
Miss Artemis
18-10-2010, 19:04
دیدم بخواب خوش که بدستم پیاله بود
تعبیر رفت و کار بدولت حواله بود
F l o w e r
18-10-2010, 19:07
در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل
هات الصبوح هبوا یا ایها السکارا
D,Freeman
19-10-2010, 01:41
الا یا ایها الساقی ادر کأسا وناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها...
F l o w e r
19-10-2010, 02:20
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند
water_lily_2012
19-10-2010, 07:13
در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی پسندی تغییر کن قضا را
من و مقام رضا بعد از اين و شکر رقيب
که دل به درد تو خو کرد و ترک درمان گفت
F l o w e r
19-10-2010, 10:01
تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو
پرده غنچه میدرد خنده دلگشای تو
vahidgame
19-10-2010, 11:21
ور چو حافظ ز بیابان نبرم ره بیرون
همره کوکبه آصف دوران بروم
F l o w e r
19-10-2010, 11:44
من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق
چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست
D,Freeman
19-10-2010, 12:45
ترسم این قوم که بر دردکشان می خندند
در سر کار خرابات کنند ایمان را
آسمان کشتی ارباب هنر میشکند
تکیه آن به که برین بحر معلق نکنیم
محرم راز دل شیدای خود
کس نمیبینم ز خاص و عام را
D,Freeman
19-10-2010, 18:16
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل مارا
به خال هندویش بخشم سمرقند وبخارا را
F l o w e r
19-10-2010, 19:33
آن چنان در هوای خاک درش
میرود آب دیدهام که مپرس
D,Freeman
19-10-2010, 20:05
سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد
دلبر که در کف او مومست سنگ خارا
تنت به ناز طبيبان نيازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
F l o w e r
19-10-2010, 23:04
دی پیر می فروش که ذکرش به خیر باد
گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یاد
الا اي يوسف مصري که کردت سلطنت مغرور
پدر را بازپرس آخر کجا شد مهر فرزندي
F l o w e r
19-10-2010, 23:39
یار بیگانه مشو تا نبری از خویشم
غم اغیار مخور تا نکنی ناشادم
D,Freeman
20-10-2010, 01:19
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هردم
جرس فریاد می دارد که بربندید محملها
تنت به ناز طبيبان نيازمند مباد
وجود نازکت آزرده گزند مباد
الا اي يوسف مصري که کردت سلطنت مغرور
پدر را بازپرس آخر کجا شد مهر فرزندي
دوست عزیز کلمه آخر بیت قبلی رو مشاهده فرمودید؟؟؟؟؟!!!!
F l o w e r
20-10-2010, 10:12
اهل نظر دو عالم در یک نظر ببازن
عشق است و داو اول بر نقد جان توان زد
D,Freeman
20-10-2010, 13:08
دلم ز صومعه بگرفت و خرقه سالوس
کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا
اگر به مذهب تو خون عاشق است مباح
صلاح ما همه آن است کان تو راست صلاح
حافظ وظیفه تو دعا گفتن است وبس
در فکر آن مباش که نشنید یا شنید
D,Freeman
20-10-2010, 19:08
دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
F l o w e r
20-10-2010, 19:14
اگر دشنام فرمایی و گر نفرین دعا گویم
جواب تلخ میزیبد لب لعل شکرخا را
D,Freeman
20-10-2010, 19:32
ای که در زنجیر زلفت جای چندین آشناست
خوش فتاد آن خال مشکین بر رخ رنگین غریب
Last Night
20-10-2010, 22:51
برو از خانه گردون به در و نان مطلب
کان سیه کاسه در اخر بکشد مهمان را///
D,Freeman
20-10-2010, 23:00
آن کسست اهل بشارت که اشارت داند
نکته ها هست بسی محرم اسرار کجاست
F l o w e r
21-10-2010, 09:52
تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان
بگشود نافهای و در آرزو ببست
D,Freeman
21-10-2010, 12:04
تا گنج غمت در دل ویرانه مقیمست
همواره مرا کوی خرابات مقامست
تو با خدای خود انداز کارودل خوش دار
که رحم نکند مدعی خدا بکند
در مقامات طریقت هر کجا کردیم سیر
عافیت را با نظربازی فراق افتاده بود
دلابسوز که سوز تو کارها بکند
دعای نیمه شبی دفع صد بلا بکند
F l o w e r
21-10-2010, 12:20
در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
مست از می و میخواران از نرگس مستش مست
D,Freeman
21-10-2010, 12:22
تو و طوبی و ما و قامت یار
فکر هر کس به قدر همت اوست
F l o w e r
21-10-2010, 12:24
تو خود چه لعبتی ای شهسوار شیرین کار
که در برابر چشمی و غایب از نظری
یا رب این آتش که برجان من است
سردکن،آنسان که کردی بر خلیل
D,Freeman
21-10-2010, 12:27
لب تو خضر و دهان تو آب حیوانست
قد تو سرو و میان موی و بر به هیأت عاج
F l o w e r
21-10-2010, 12:31
جان بی جمال جانان میل جهان ندارد
هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد
D,Freeman
21-10-2010, 12:34
در چین طره تو دل بی حفاظ من
هرگز نگفت مسکن مألوف یاد
دردم از یار است و درمان نیز هم
دل فدای او شد وجان نیز هم
Last Night
21-10-2010, 12:58
ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق
ان که او عالم سر است بدین حال گواست///
D,Freeman
21-10-2010, 13:01
تیمار غریبان اثر ذکر جمیلست
جانا مگر این قاعده در شهر شما نیست
Last Night
21-10-2010, 13:05
تا عاشقان به بوی نسیمش دهند جان
بگشود نافهای و در ارزو ببست///
D,Freeman
21-10-2010, 13:48
تا که پر نقش زد این دایره مینایی
کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
Miss Artemis
21-10-2010, 16:51
دیده ی ما چو به امید تو دریاست چرا
به تفرج گذری بر لب دریا نکنی
vahidgame
21-10-2010, 17:20
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
D,Freeman
21-10-2010, 17:26
ارباب حاجتیم و زبان سوال نیست
در حضرت کریم تمنا چه حاجتست
Last Night
21-10-2010, 17:27
تا به گیسوی تو دست نا سزایان کم رسد
هر دلی از حلقه ای در ذکر یارب یارب است///
تا بنگری صفای می لعل فام را
صوفی بیا که آینه صافیست جام را
D,Freeman
21-10-2010, 17:39
از سر کشته خود می گذری همچون باد
چه توان کرد که عمرست و شتابی دارد
Last Night
21-10-2010, 17:47
در مجلس ما عطر میامیز که مارا
هر لحظه ز گیسوی توخوش بوی مشام است
از چاشنی قند مگو هیچ وز شکر
زان رو که مرا ازلب شیرین تو کام است///
D,Freeman
21-10-2010, 17:49
ترا آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی
که شادی جهانگیری غم لشکر نمی ارزد
در هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار زاین بیابان وین راه بی نهایت
Last Night
21-10-2010, 17:56
تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد
خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است///
تازيان را غم احوال گران باران نيست
پارسايان مددي تا خوش و آسان بروم
Last Night
21-10-2010, 18:07
ما را زخیال تو چه پروای شراب است
خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است///
تا آسمان زحلقه به گوشان ماشود
کو عشوه ای ز ابروی همچون هلال تو
Last Night
21-10-2010, 18:27
وصل تو اجل را ز سرم دور همی داشت
از دولت هجر تو کنون دور نماندست///
D,Freeman
21-10-2010, 18:58
تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست
تو را ز کنگره عرش ميزنند صفير
ندانمت که در اين دامگه چه افتادست
تا بو که یابم اگهی از سایه سرو سهی
گلبانگ عشق از هر طرف بر خوشخرامی میزنم
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.