مشاهده نسخه کامل
: میزگـــــرد فلـــســفـــــی
MostafaMohammadi
01-05-2010, 15:09
تا منظور شما از خرافات چی باشه
خرافه، باوری است که بر پایه واقعیات استوار نیست.
من بیشتر پست های شما رو تو این تاپیک خوندم و تنها چیزی که فهمیدم اینه که همیشه تکرار می کنید من به فلان چیز اعتقاد ندارم برام اثباتش کنید!
با توجه به قید "همیشه" لطف کنید نقل قول کنید. بعلاوه اینکه من با ادعای بدون دلیل که کاملا هم بدیهی باهاش رفتار میشه چطور باید ارتباط برقرار کنم؟
توصیف خدا هم مثل توصیف حالت آبه
اگه داخل یه ظرف مکعب شکل ریخته بشه به شکل اون در میاد و داخل یه لیوان استوانه ای هم ریخته بشه می گن آب استوانه ست!
با این تفاسیر میشه نتیجه گرفت امکان داره خدا در بت هم وجود داشته باشه، درسته؟
MostafaMohammadi
01-05-2010, 15:16
درضمن اگه فیلسوف نیستی اومدی اینجا تفریح کنی ..........
یعنی شما فقط کسانی رو که فیلسوف باشند اینجا راه میدین؟ متاسفانه من مطالعات ام پیرامون فلسفه در حد اطلاعات عمومی بوده.
حرف من رو به خودم نگو
در پست قبلی فلسفه ام در زندگی رو گفتم.
این جواب من نبود من میگم اگه خدا رو قبول نداری پس حرف خودت روبزن وبه قرآن کار نداشته باش.
خوب اینطور نیست که یک کسی رو قبول نداری، هرچی اون گفت برعکس فکر کنی تو قرآن هم آیه های بدرد بخور هست، از نظر من اینکه خدا اونا رو گفته، یا خدا اونا رو نگفته دلیل بر این نمیشه که اون حرف ها کاملا درست اند یا اون حرف ها کاملا غلط اند.
پس این چیه
البته به شما هم می گم خدای شما وجود نداره
خسته نباشی من هم میگم خدای من وجود داره
الان که گفتی خدا وجود نداره به قول خودت ثابت کن که حرفت درسته
باشه حالا که اینقدر اصرار داری وارد این بحث هم میشم.
جمله خدا وجود دارد، صفت وجود داشتن رو به چیزی به اسم خدا اختصاص میده. آیا واقعیتی سراغ دارین که حالتی داشته باشد ولی هرگز فاعل هیچ فعلی نباشد یا هرگز مفعول هیچ فعلی نشود؟
msshamraz
01-05-2010, 15:39
فقط یک جمله برای بعضی ها : برای یک فیلسوف هیچ چیز قطعیت ندارد .
به عنوان مثال دوستی که میگه قران حقیقت نداره با دوستی که میگه قران حقیقت داره هر دو به یک اندازه اشتباه می کنند .
یک فیلسوف هیچ وقت قطعی حرف نمیزنه !
فیلسوف دنبال علت هاست نه پاسخ دادن به پرسش ها !
danial_848
01-05-2010, 17:03
1.اگر به توضیحاتم توجه میکردین جوابتون رو داده بودم
منبع عقل شماست
شما نیز اگر به پست من توجه میکردید جواب همین گفته شما داده شده:
منبع عقل و نقل است.
.میشه این علمشون رو توضیح بدین و یکم تشریح کنین
آخه راستش من علمی نمیبینم لطفآ بهم نشون بدین
آقای مکارم شیرازی هم در صحبت هاشون از قول همون علمی حرف میزنن که اسم کفر رو روش گذاشتن
من حرفی نمیزنم و منتظر توضیحات شما در این ضمینه هستم
با توجه بهاینکه شما مدعی هستید هر کس میتواند با عقل مسلمان باشد و نباید تقلیدی شود و...، توجه شما را جلب میکنم به این آیه: «وما کان المؤمنون لیَنفِروا کافةً، فلو لا نَفَرَ من کلّ فرقةٍ منهم طائفةٌ لیتفَقَّهوا فی الدین و لیُنذِروا قومهم إذا رجعوا إلیهم لعلهم یَحذَرون»[۹:۱۲۲]
در پاسخ چند نمونهٔ سادهٔ متفاوت میارم که برای هر یک نیاز به علم خاصی هست.
۱: مفهوم این جمله را با عقل خودتان توضیح دهید: «بسم الله الرحمن الرحیم»[۱:۱] میخواهم بدونم معنا و مفهومش چی هست.
۲: با عقل خودتان نوضیح دهید منظور از «قل ما أسألکم علیه من أجر؛ إلا من شاء أن یتخذ إلی ربه سبیلاً»[۲۵:۵۷] چیست آیا کسی که ایمان میآورد باید به پیامبر اجر بدهد؟!
۳: ... (اگر لازمه انشاءالله بعداً الآن وقت ندارم)
4.یاران مورد اعتماد پیامبر فرق میکنن با....
برای تشخیص فرقشون فقط یکبار نهج البلاغه رو مطالعه کنید
بازهم توصیه میکنم کتاب یاد شده رو بخونید.
زبیر بن عوام و طلحه هم از یاران نزدیک پیامبر بودند
ضمناً نهجالبلاغه کتاب داستان نیست که یک دور مطالعه کنیم و همه چیزش رو بفهمیم و...
8.من از هیچ کسی نه تقلید کردم و نه میکنم و نه خواهم کرد
مرجع من فقط عقلم هست در راستای انسانیت
البته من الگوهایی داشتم ولی تقلید نکردم و خودم راهشون رو کشف و دنبال کردم
نه اینکه دیدم فلانی سرش بالاست و بالا رو نگاه میکنه منم سرمو بگیرم بالا ببینم داره به چی نگاه میکنه
این مسأله خیلی سادهست نمیدونم چرا میپیچونید. طبق دیدگاه شما اگر کسی بیمار بشه و پیش پزشک متخصص و جراح بره و نخواد تقلید کنه باید چه کار کنه؟ میبینید که بدون تقلید ممکن نیست، هرچند تا جای امکان فرد باید از عقل خودش استفاده کنه (تا جایی که علمش میرسه).
9.حرفاتون درسته ولی دوست من اسلام و حرکت به سمتش در زبان نباید باشه
همه چیز ما الان زبونیه و در واقعیت هیچ
اگر واقعاً این طور باشه بله اشکال داره.
همه بی اعتقاد با یک ریش و یقه ی بسته
از کجا میدونید اونها بیاعتقادند و شما بااعتقاد؟
البته من معتقدرم جهنمی وجود نداره چون خداوند فقط مثبت هست و فقط مثبت آفریده
پس جهنمی نمیتونه وجود داشته باشه
بنابر این گفته شر هم نباید وجود داشته باشه که اینطور نیست.
و در جواب این که خدا مثبته، اصلاً منفی «موجود» نیست، بلکه از عدم هست. اگر جایی چیز منفی هست به دلیل هست که در آن جا چیز مثبت نیست. البته قضیهاش مفصله. (ر.ک. جلد ۶ مجموعه آثار مطهری)
مثلآ گفته شده پیامبر به جایی وارد شده در بهشت که کسی نمیتونه وارد بشه
این اشاره به همون قصر داره که تغریبآ کسی نمیتونه وارد بشه
میتونه اشاره به هزاران چیز دیگر هم باشه.
دوستان فرق اسلام واقعی و اندیشه ی 7 با شبه دین اینجا مشخص میشه
دین میگه برید خونه هاتون رو مستحکم بسازید تا از زلزله در امان باشید و شبه دین میشگه...
کجای دین چنین چیزی گفته شده؟
آقای جنتی دیروز فرمودن که کمتر گناه کنید و صدقه بدین تا از خطر زلزله در امان باشین
مگه ایشون اسلام ناطقه که از حرفشون دارید نتیجهگیری میکنید. ضمن اینکه «يا اَيُّها الَّذين آمنوا لا یَسخر ...»[۴۹:۱۱]
ترجیح میدهم کفشهایم را بپوشم و راه بروم و به خدا فکر کنم،تا اینکه به مسجد بروم و به کفشهایم فکر کنم.دکتر علی شریعتی
بنده که کسی رو در مسجد ندیدم وسط نماز یاد کفشهایش بیفتد. و همیطور کسی که وسط خیابان یاد خدا بیفتد!
آیا واقعیتی سراغ دارین که حالتی داشته باشد ولی هرگز فاعل هیچ فعلی نباشد یا هرگز مفعول هیچ فعلی نشود؟
با کلمات بازی نکن
باشه حالا که اینقدر اصرار داری وارد این بحث هم میشم.
یعنی تا الان تو بحث نبودی
کجای دین چنین چیزی گفته شده؟
داخل همون قرآنی که ازش آیه میاری
مگه ایشون اسلام ناطقه که از حرفشون دارید نتیجهگیری میکنید.
در جامعه ای که هیچ کس سراغ دین نمیره وفقط تقلید میکنه بله
بنابر این گفته شر هم نباید وجود داشته باشه که اینطور نیست.
خوب مگه وجود داره
از کجا میدونید اونها بیاعتقادند و شما بااعتقاد؟
از این جا
آقای جنتی دیروز فرمودن که کمتر گناه کنید و صدقه بدین تا از خطر زلزله در امان باشین
*Necromancer
01-05-2010, 20:47
خرافه، باوری است که بر پایه واقعیات استوار نیست.
اون چیزی که واقعی می پنداریم باید با حواس 5 گانهقابل مشاهده، اندازه گیری و ثبت باشه
چیزایی مثل نور مادون قرمز هم وجود داره که با کمک ابزار خاصی می شه اونها رو مشاهده کرد
اینا طیف بسیار کوچکی از واقعیات رو شامل می شه
با این حواس محدود آیا می شه به طور حتم گفت که مثلا چیزی به اسم جن چون قابل مشاهده نیست وجود نداره؟
با توجه به قید "همیشه" لطف کنید نقل قول کنید. بعلاوه اینکه من با ادعای بدون دلیل که کاملا هم بدیهی باهاش رفتار میشه چطور باید ارتباط برقرار کنم؟
خودت می تونی یه جمع بندی از پستایی که اینجا دادی داشته باشی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
بعلاوه اینکه برای بررسی یک ادعای دروغین در درجه ی اول باید دروغ بودنش اش ثابت بشه
با این تفاسیر میشه نتیجه گرفت امکان داره خدا در بت هم وجود داشته باشه، درسته؟
در بت هم وجود داره
در اصل همه ی دنیا از یک وجود واحد تشکیل شده
Saeeddz هم صفحه 24 به این مطلب اشاره کرده که همه ی مواد از یک نوع ذره ی واحد به اسم انرژی ساخته شدن
اما مشکل بت پرستی، چند خدایی بودنه که با اصل توحید و یگانگی همه ی جهان در تضاده
M i L @ D
01-05-2010, 21:21
بنابر این گفته شر هم نباید وجود داشته باشه که اینطور نیست.
شمایی که هم به شر باور دارید و هم به صفات خداوند ، چطور برهان شر را توجیه میکنید ؟
اون چیزی که واقعی می پنداریم باید با حواس 5 گانهقابل مشاهده، اندازه گیری و ثبت باشه
چیزایی مثل نور مادون قرمز هم وجود داره که با کمک ابزار خاصی می شه اونها رو مشاهده کرد
اینا طیف بسیار کوچکی از واقعیات رو شامل می شه
با این حواس محدود آیا می شه به طور حتم گفت که مثلا چیزی به اسم جن چون قابل مشاهده نیست وجود نداره؟
خب این برمیگرده به پنهان الهی که در جواب مادون قرمز و ... چنین جوابی دادند :
انسان از کجا میداند امواج رادیویی و فروسرخ وجود دارند؟ آیا غیر از این است که اثر مشتق شده از وجود آنها را دیده و یا با هر ارگان حسی دیگری وجود آنرا دریافت حسی کرده است؟ ممکن است از لحاظ فیزیکی بتوان گفت منظور از آشکار بودن همان "قابل اندازه گیری کردن" باشد، امواج رادیویی و مادون قرمز از جنس انرژی موجی هستند و دوره و طول موج آنها قابل اندازه گیری کردن است، ما از آنجایی که این امواج بر ما آشکار شده اند یعنی توانسته ایم آنها را اندازه بگیریم و بسنجیم به وجود آنها پی برده ایم. پس ما به نحوی توانسته ایم وجود این چیزها را دریافت حسی کنیم.
ولی جن ، نه اثر آن در زندگی انسان معلوم شده ، نه قابل اندازه گیری میباشد !
جن فقط در حد یک اسم هست !
الف)با اجازه شما من این بحث رو در پیغام خصوصی دنبال کنم
ب)اگر آقای احمدی نژاد همچین نظری دارن، نظرشون محترم، این هم نظری من و ایشون اتفاقی بود، من دردهایی رو مثال زدم که تصور می کردم بین هردومون مشترک باشه، حالا اگه مشترک نیست عیبی نداره.
ج)بعلاوه اینکه شما هم کم با ایشون هم نظر نیستید ولی من هیچ وقت ایشون رو به شما تعمیم نداده بودم.
د)اگه میشه من هم تو این بحث دخالت کنم، خوب اینکه نمیشه یک پدیده ای که شما ادعا می کنی در دین نبوده، به عینه هم می بینید نتنها کاهش پیدا نمیکنه بلکه داره افزایش پیدا میکنه بعلاوه اینکه یه مدتیه به بقیه امور هم شیوع پیدا کرده، ادعا هم میکنید این بدعت نتنها در ذات اسلام نیست بلکه با ذات اون تضاد داره و از طرفی هیچ عامل خارجی هم سعی در حذف اون نمی کنه.
ه)عزیز دلم این چیزی که به طرفت میاد اگه واقعا دوست تو نیست، تا اونجایی که من می بینم می خواد از روت رد بشه!
و)بعلاوه اینکه تا اونجایی که من خوندم موسی وقتی قوم خودش رو مشغول پرستش گوساله سامری دید، گوش هارون رو اونقدر پیچوند و سر هارون رو اونقدر به صورت اش نزدیک کرد که صورت هارون قرمز شد و با حالت ناله عذرش رو گفت، البته بستگی داره نظر اهل سنت رو در مورد این نوع کارهای شیعه قبول کنی یا نه ولی موسی تو اون موقعیت پیامبر نبود؟
الف)من بااساتیدحوزه ودانشگاه وحتی طلاب زیادی بحث کردم واینطوری تونستم یادبگیرم که چطور میشه گذشته ازخداوپیغمبرحتی ازامام خمینی هم ایرادگرفت وکسی نتونه بهم بگه بالای چشمت ابروست. من آدمی نیستم که ازکسی تعریف کنم ونمیخوامم باهات احساسی برخوردکنم که فکرکنی هندونه میذارمو این حرفا دیگه اینقدم اح...ق نیستم که کسی مثل شمارو زبونم لال ساده فرض کنم. به من افتخار میدی دوست عزیز. ممنونم میشم.
ب)منظورم این بودکه برای حرف اولمون مثال بیارم که بگم رجال سیاسی هم به این چیزافکرمیکنن ولی واقعا ایشون تونست مردم رو قانع کنه؟ فکرنکنم.البته حج هم ماجراهایی داره که سرفرصت باهم صحبت میکنیم. راستش من توحرف زدن خیلی تنبلم چه برسه بخوام تایپ کنم. منوببخش.
ج)اتفاقازمانی که ایشون شهرداربود من یکبارباهاش مباحثه داشتم وچندبارباهم باحاج آقاسهرابی معاون فرهنگی اون زمان ولی خودشون این حرف شمارو تاییدنمیکنند.دلیلشم واضحه چون جوان یک روح انقلابیه خاصی داردکه گاهی باعث میشود بدمستی بکند.اگرچه این احساس خیلی باارزش است ولی گاهی باعث میشودکه ماراازمسیری که میتواندمارابه هدفمان نزدیک کند دورکند.برای همین هم ای کاش به قول شماازاول هم زیستی میکردم ولی آنموقع فکرمیکردم خوردن بیت المال آدم رابی غیرت میکند.
د)بازم عذرمیخوام ولی سوال من شایدشمارابه اشتباه انداخته باشد اما جوابش خیلی جالب است چون برای خودمن خیلی آموزنده بوده امیدوارم آقاسعیدگل ازمن ناراحت نشود ولی منتظرجوابم میمانم.
ه)ازروی من که بارها ردشده. دیگر دوره آدم کشی درین کشورتمام شده. الان آبرووحیثیت وشرافت را ترور میکنند.
و)خوب اونها دوتا داداش بودن موسی هم حتما بزرگه بوده خواسته ادبش کنه... ببخشیدبه شوخی گفتم... متاسفانه بعضی مذهبیهای سرشناس ماتلاششان اینست که بگویندخشونت درمتن اسلام است درحالیکه عیسی ومحمد تاجایی که من میدانم قلبهای رئوفی داشتند.متاسفانه خودآنهاهم نتوانستندجلوی خیلی از خشونتهارابگیرند.بطورمثال محمدی که یک چوپان بیسواد بودوقتی رسالتش رااعلام کرداول ازهمه برده هابه او ایمان آوردنداما درنهایت عرب جاهل که حتی به دخترنوزادش رحم نمیکرد اورامجبوربه پذیرش برده داری کرد. من فکرنمیکنم محمدآنچنان هم درمیان عرب محبوب بوده باشدوگرنه علی جسدفاطمه رامخفیانه دفن نمیکرد.
*Necromancer
01-05-2010, 21:38
امواج رادیویی و مادون قرمز از جنس انرژی موجی هستند و دوره و طول موج آنها قابل اندازه گیری کردن است،
منم همینو گفتم
ولی جن ، نه اثر آن در زندگی انسان معلوم شده
اگه اینطور باشه که می گی پس داستانهایی در مورد جن از کجا سرچشمه می گیرن؟
غیر از اینه که مردم مشاهداتی کردن که براش علتی نداشتن؟
نه قابل اندازه گیری میباشد !
برای همین مثال مادون قرمز رو آوردم
آیا قبل از ساخت طیف سنج مادون قرمز این اشعه وجود نداشته؟
Old_Chater
01-05-2010, 22:18
كنفسيوس گفت به اندازه تمام موجودات روي زمين خدا وجود داره
در بت هم وجود داره
در اصل همه ی دنیا از یک وجود واحد تشکیل شده
Saeeddz هم صفحه 24 به این مطلب اشاره کرده که همه ی مواد از یک نوع ذره ی واحد به اسم انرژی ساخته شدن
اما مشکل بت پرستی، چند خدایی بودنه که با اصل توحید و یگانگی همه ی جهان در تضاده
دوست عزیز. من رابطه بین خداوذهن رو میپذیرم به این صورتی که شماگفتیدمیپذیرم امااگرشمامعتقدی که خدایک وجودنامتناهی وتغییرناپذیراست وقتی که بخواهد باذهن شماارتباط برقرارکندخودش رامحدودبه ذهن شمانمیکند،شرک واقعی اینست چون دیگرخدایک وجودنامتناهی نخواهدبودبلکه یک وجودیست که به ذهن شمامحدودشده است.پس شمابایدذهنت راباآن وفق بدهی. شمابایدآنچنان باشی مطابق کارکرداوست نه برعکس. یادم نیست کجای انجیل والبته اتفاقی خواندم که مسیح میگفت:برای بازگشت به بهشت باید دوباره کودک بشوی!!
*Necromancer
01-05-2010, 22:44
دوست عزیز. من رابطه بین خداوذهن رو میپذیرم به این صورتی که شماگفتیدمیپذیرم امااگرشمامعتقدی که خدایک وجودنامتناهی وتغییرناپذیراست وقتی که بخواهد باذهن شماارتباط برقرارکندخودش رامحدودبه ذهن شمانمیکند،
وجود لامتناهی برای گنجیدن در ابعاد یک ذهن محدود نمی شه
بلکه ذهنه که سعی می کنه وجود لامتناهی رو با ابعاد خودش درک و تفسیر کنه
و در نهایت فقط بخشی از حقیقت رو شامل می شه
مولانا یک داستانی هم داشت در مورد یک فیل در تاریک خانه
هر کسی وارد محیط تاریک می شد یه قسمت از فیل رو لمس می کرد و به یک توصیف متفاوت از فیل می رسید!
كنفسيوس گفت به اندازه تمام موجودات روي زمين خدا وجود داره
یا ایشون فلسفه و حکمت و حقیقت این عالم رو درک نکرده و یا منظورش این بوده منتها منظورش رو بد رسانده:
تسبح له السموات السبع و الارض و من فیهن و ان من شیء الا یسبح بحمده ولکن لا تفقهون تسبیحهم انه کان حلیما غفورا :
هفت آسمان و زمین و هر چه در آنهاست همه به ستایش و تنزیه خدا مشغولند و موجودی نیست جز آنکه ذکرش تسبیح و
ستایش حضرت اوست و لیکن شما تسبیح آنها را فهم نمیکنید همانا او بسیار بردبار و آمرزنده است (اسرا آیه 44)
غضنفر مدل 88
01-05-2010, 23:35
سلام
در بحث ها معلومه که آقای مصطفی دارن بحث رو میگردونن ولی کسی نیست که با ایشون تا آخر ادامه بده
من اهل بحث فلسفی نیستم ولی به نظر من کار شما شده فقط نقل قول پست های مصطفی واصلا خودتون استقلال ندارین .این جور بحث کردن مشکلی نداره ولی حداقل یک نفر هم که داره بحث میکنه arzevaجان چوب لای چرخش نزار شما اگه اهل بحثی بفرما پس چرا پست ها ی دیگران رو نقل قول میکنی .
دوست دارم که مصطفی تئوری که خودش درباره ی آغاز جهان داره واین که چطور دنیا به وجود آمده بدون وجود خدا رو بدونم چون خیلی برام جالبه بدونم کسائی که خدا رو قبول ندارن چطور آغاز خلقت ودیگر پدیده ها رو تشریح میکنن مثلا :اومدن ورفتن 124000پیامبر وحرفهای اون ها و یا درباره ی مرگ بدون قیامت و.......
امیدوارم که کسی از سخنانم رنجیده نشده باشه به قول saeeddzاین حقیقت است وباید قبول کرد وممکنه کسی بپرسه که من چرا دراین بحث ها تاکنون شرکت نکردم جواب اینه که من فقط نقش یک خط کش را برای بحث ها دارم ونمیگذارم که بحث خراب بشه .
موفق باشیدوپاینده.
A.من ازشمامیخواهم برویدتحقیق کنیدچراعزاداری برای امام حسین به وجودآمد؟وتوسط چه کسانی؟ چرا غذا نذر میکردند؟ جسارت است دوست عزیز اگرچه من هم این شکل عزاداری راقبول ندارم ولی به مردم نمیگویم که شمااحمقیدوکاراحمقانه ای انجام میدهید.بااین وضع حرف زدنتان اگر میخواستیدپیغمبربشویدمعلوم بودچندنفربه شما روی می آورند.
B.درضمن من قصدنداشتم روشنفکربودن راتعریف کنم فقط به آن اشاره کردم.
A.در بحث دین وارد نشیم بهتره و اگر مجبور نبودم هیچ دیدنی رو نمیپذیرفتم
چون من از سرزمین ایران هستم،سرزمینی که خود دین و خدا و آیین و حجاب و....داشت
دین اسلام برای این امد تا عرب را از جاهلیت جنات دهد ولی با حمله این عرب جاهل به ظاهر مسلمان تمام چیزهایی که داشتم رو از من گرفت
عزاداری اصلی من قادسیه هست!
ولی چون حسین و علی و ابوذر انسانهایی پاک و با اندیشه عالی بودند من اونها رو قبول دارم
حسین هم فقط برای یک چیز مرد و اون دمکراسی بود!
حسین تشنه ی لبیک بود،افسوس که ما بر بی آب او گریستیم.دکتر علی شریعتی
در مورد حرف زدنم
دوستان همه من رو میشناسن،من به کسی توهین نمیکنم ولی وضعیت حال مردم ایران...
بگذریم
B.یک تعریف اشتباه کردین ولی مشکلی نیست
توصیف خدا هم مثل توصیف حالت آبه
اگه داخل یه ظرف مکعب شکل ریخته بشه به شکل اون در میاد و داخل یه لیوان استوانه ای هم ریخته بشه می گن آب استوانه ست!
ذهن هر کس مثل یه ظرف منحصر به فرده
ذهن سعی می کنه هر چیز تعریف ناپذیر رو طبق استاندارد های خودش تعریف کنه و حاصل در نهایت فقط بخشی از حقیقت رو شامل می شه
مولانا - هر کسی از ظن خود شد یار من (اینجا منظور از من خداست)
به خاطر همین خایت ذهن هست که نمیشه برای خدا صفت تعیین کرد!
فقط یک جمله برای بعضی ها : برای یک فیلسوف هیچ چیز قطعیت ندارد .
به عنوان مثال دوستی که میگه قران حقیقت نداره با دوستی که میگه قران حقیقت داره هر دو به یک اندازه اشتباه می کنند .
یک فیلسوف هیچ وقت قطعی حرف نمیزنه !
فیلسوف دنبال علت هاست نه پاسخ دادن به پرسش ها !
این حرفتون در مورد کل علم صدق میکنه نه فقط فیلسوف ها
در شمن اگر اینطور بود که شما میگید فیلسوفهای گذشته انسان رو تعریف نمیکردن زیرا فیلسوف های زمان حال در تعریف انسان به بن بست رسیدن با این سطح درک و فناوری و...
A.شما نیز اگر به پست من توجه میکردید جواب همین گفته شما داده شده:
منبع عقل و نقل است.
B.با توجه بهاینکه شما مدعی هستید هر کس میتواند با عقل مسلمان باشد و نباید تقلیدی شود و...، توجه شما را جلب میکنم به این آیه: «وما کان المؤمنون لیَنفِروا کافةً، فلو لا نَفَرَ من کلّ فرقةٍ منهم طائفةٌ لیتفَقَّهوا فی الدین و لیُنذِروا قومهم إذا رجعوا إلیهم لعلهم یَحذَرون»[۹:۱۲۲]
C.در پاسخ چند نمونهٔ سادهٔ متفاوت میارم که برای هر یک نیاز به علم خاصی هست.
۱: مفهوم این جمله را با عقل خودتان توضیح دهید: «بسم الله الرحمن الرحیم»[۱:۱] میخواهم بدونم معنا و مفهومش چی هست.
۲: با عقل خودتان نوضیح دهید منظور از «قل ما أسألکم علیه من أجر؛ إلا من شاء أن یتخذ إلی ربه سبیلاً»[۲۵:۵۷] چیست آیا کسی که ایمان میآورد باید به پیامبر اجر بدهد؟!
۳: ... (اگر لازمه انشاءالله بعداً الآن وقت ندارم)
D.بازهم توصیه میکنم کتاب یاد شده رو بخونید.
زبیر بن عوام و طلحه هم از یاران نزدیک پیامبر بودند
ضمناً نهجالبلاغه کتاب داستان نیست که یک دور مطالعه کنیم و همه چیزش رو بفهمیم و...
E.این مسأله خیلی سادهست نمیدونم چرا میپیچونید. طبق دیدگاه شما اگر کسی بیمار بشه و پیش پزشک متخصص و جراح بره و نخواد تقلید کنه باید چه کار کنه؟ میبینید که بدون تقلید ممکن نیست، هرچند تا جای امکان فرد باید از عقل خودش استفاده کنه (تا جایی که علمش میرسه).
F.از کجا میدونید اونها بیاعتقادند و شما بااعتقاد؟
G.بنابر این گفته شر هم نباید وجود داشته باشه که اینطور نیست.
و در جواب این که خدا مثبته، اصلاً منفی «موجود» نیست، بلکه از عدم هست. اگر جایی چیز منفی هست به دلیل هست که در آن جا چیز مثبت نیست. البته قضیهاش مفصله. (ر.ک. جلد ۶ مجموعه آثار مطهری)
H.میتونه اشاره به هزاران چیز دیگر هم باشه.
I.کجای دین چنین چیزی گفته شده؟
J.مگه ایشون اسلام ناطقه که از حرفشون دارید نتیجهگیری میکنید. ضمن اینکه «يا اَيُّها الَّذين آمنوا لا یَسخر ...»[۴۹:۱۱]
K.بنده که کسی رو در مسجد ندیدم وسط نماز یاد کفشهایش بیفتد. و همیطور کسی که وسط خیابان یاد خدا بیفتد!
A.اون نقلی که شما بهش تاکید دارین زیر مجموعه عقل مفسر(که من قبولش ندارم!)هست
B.منظور اسلام الگو قرار دادن هست نه تقلید کردن!
C.لطفآ معنی جملات رو بزارید
به سوالهای عربی پاسخ نمیدم!
D.کتاب رو به هیچ وجه نمیخونم و دلیلش رو هم گفتم
یارانش رو میشناسم...احتیاجی به یادآوری نیست
اتفاقآ فرقی که شبه دین با دین داره اینکه
شبه دین میگه نه به قران دست نزن،جیزه،گناه داره
اگه میخوای دست بزنی وضو بگیر و...
اگه بخونی تو و تو(خودت فقط)نمیتونی تفسیر کنی و...
خلاصه اونقدر شرطی میکنه که دیگه طرف اصلآ دست نمیزنه به کتاب
و شما اینبار در نقش شبه دین حاکم بر جامعه این موراد رو دارین دوباره مطرح میکنین
یکی از مهمترین مطالب قران و نهج البلاقه تاکید به عقل هست!
E.دیدگاه شما کاملآ غلط هست
نظر من اینکه اگر چیزی رو نمیدونه باید بره و خودش تحقیق کنه نه اینکه از اطلاعات یک شخصی استفاده کنه که معلوم نیست درست باشه
در ضمن پزشکی یک امر کاملآ تخصصی هست ولی دین یک عقیده شخصی
F.آرزوا جوابتون رو داد
G.در مورد شر و... توضیحات لازم رو دادم
حرفهای مطهری رو کمی قبول دارم چون با فهم خودش گفته
بله این مسئله کاملآ مشهود هست که نبود انرژی مثبت رو میگن منفی مثل باطری که فقط قب منفی باید داشته باشه ولی مثبت هم داره که مجازی میشه گفت هست
ولی منظور من این نبود و شما با اینکه خودتون فهمیدین منظورم چیه بی جهت نقل قول کردین!
H.بله میتونه
I.اگر چنین چیزی نگفته باشه
دین کاملآ باطل هست
J.جوابتون رو ارزوا دادن
K.شما چشمهاتون رو بستین و خودتون رو به خواب زدین
من هر کاری کنم بیدار نمیشین
تعصب بی جاوتن رو هم هیچوقت زمین نمیزارین!
با کلمات بازی نکن
یعنی تا الان تو بحث نبودی
داخل همون قرآنی که ازش آیه میاری
در جامعه ای که هیچ کس سراغ دین نمیره وفقط تقلید میکنه بله
خوب مگه وجود داره
از این جا
تشکر دوست عزیز
A.انسان از کجا میداند امواج رادیویی و فروسرخ وجود دارند؟ آیا غیر از این است که اثر مشتق شده از وجود آنها را دیده و یا با هر ارگان حسی دیگری وجود آنرا دریافت حسی کرده است؟ ممکن است از لحاظ فیزیکی بتوان گفت منظور از آشکار بودن همان "قابل اندازه گیری کردن" باشد، امواج رادیویی و مادون قرمز از جنس انرژی موجی هستند و دوره و طول موج آنها قابل اندازه گیری کردن است، ما از آنجایی که این امواج بر ما آشکار شده اند یعنی توانسته ایم آنها را اندازه بگیریم و بسنجیم به وجود آنها پی برده ایم. پس ما به نحوی توانسته ایم وجود این چیزها را دریافت حسی کنیم.
B.ولی جن ، نه اثر آن در زندگی انسان معلوم شده ، نه قابل اندازه گیری میباشد !
جن فقط در حد یک اسم هست !
A.درسته ولی ما میتونیم نور رو ببینیم که یک نوع موج الکتومغناطیس هست و اینکه این مسائل رو فیزیک کوانتوم کاملا توضیح داده
B.بله موافقم
معنی جن هم میشه نا دیدنی و هرچیزی میونه باشه
البته این کلمه در هیچ دینی نیومده و از فرهنگ عرب وارد اسلام شده!
یا ایشون فلسفه و حکمت و حقیقت این عالم رو درک نکرده و یا منظورش این بوده منتها منظورش رو بد رسانده:
تسبح له السموات السبع و الارض و من فیهن و ان من شیء الا یسبح بحمده ولکن لا تفقهون تسبیحهم انه کان حلیما غفورا :
هفت آسمان و زمین و هر چه در آنهاست همه به ستایش و تنزیه خدا مشغولند و موجودی نیست جز آنکه ذکرش تسبیح و
ستایش حضرت اوست و لیکن شما تسبیح آنها را فهم نمیکنید همانا او بسیار بردبار و آمرزنده است (اسرا آیه 44)
یک سوال برام پیش اومده
اگر اینطوره پس وجود فرسته رو (اگر بهش اعتقاد دارین)چطور توجیه میکنین؟؟!!!
*Necromancer
02-05-2010, 04:41
به خاطر همین خایت ذهن هست که نمیشه برای خدا صفت تعیین کرد!
شاید این طور باشه اما خدا صفات خودش رو در قران گفته
معنی جن هم میشه نا دیدنی و هرچیزی میونه باشه
البته این کلمه در هیچ دینی نیومده و از فرهنگ عرب وارد اسلام شده!
البته برای وجود جن( یا بهتر بگم موجودات غیر اورگانیک) من دلایل خودم رو دارم
ولی جن رو فقط مثال زدم وگرنه منظور چیز دیگری بود>>>
ون چیزی که واقعی می پنداریم باید با حواس 5 گانهقابل مشاهده، اندازه گیری و ثبت باشه
چیزایی مثل نور مادون قرمز هم وجود داره که با کمک ابزار خاصی می شه اونها رو مشاهده کرد
اینا طیف بسیار کوچکی از واقعیات رو شامل می شه
با این حواس محدود آیا می شه به طور حتم گفت که مثلا چیزی به اسم جن چون قابل مشاهده نیست وجود نداره؟
تکرار می کنم: با حواس محدود و علم نوپای بشر آیا می شه به طور قطع اعتقاد به خدا رو خرافه به حساب آورد که شما این طور مطمئن هستید و قصد دارید اون رو از انسان جدا کنید؟
(با توجه به این پست):
فکر نمی کنم تا به حال در زندگی به کسی گفته باشم کافر شو یا یک چیزی تو این مایه ها، تمام سعی من بر این بوده که خرافات رو از انسان ها جدا کنم.
امیدوارم الان دیگه بحث به مسیر اصلیش برگرده
arzevaجان چوب لای چرخش نزار شما اگه اهل بحثی بفرما پس چرا پست ها ی دیگران رو نقل قول میکنی
من چوب لای چرخ کسی نزاشتم
با بحث مصطفی هم کاری ندارم فقط ازش دلیل میخوام عین تو
وگرنه من هیچ علاقه ای به بحث بیخود ندارم
یک سوال برام پیش اومده
اگر اینطوره پس وجود فرسته رو (اگر بهش اعتقاد دارین)چطور توجیه میکنین؟؟!!!
سلام ، نمیدونم از اون جمله ی من چه طور این سوال به ذهن شما رسید ، آخه ارتباط زیادی با هم ندارن اما کمی درباره فرشته ها (که شما قبولشون نداری) توضیح میدم.
فرشته ها هم خدا رو عبادت میکنن و حتی بیشتر از خیلی از انسانا ، شاید یکی از مهمترین علل و فلسفه وجودی اونا عبادت و تسبیح خدا باشه .
این موجودات به انداره ظرفیتشون به صورت کامل و یکجا کسب کمال میکنن و آفرینش اونها (مثل سایر موجودات) بر میگرده به فیض و رحمت گسترده الهی و از اونجایی که خدا خالق مطلق هست، این موجودات رو هم خلق کرد
ضمن اینکه نظام آفرینش یه نظام قانونمند هست و هیچ امری بدون حساب و کتاب حادث نمیشه ، فرشته ها هم توی این نظام وظایفی دارن که در جاهای زیادی از قرآن به اون اشاره شده :
حاملان عرش ، مدبران امر ، مبلغان وحی ، مراقبت از اعمال انسان ، قبض روح کردن انسان ، مامور عذاب اقوام سرکش ، یاری دهنده مومنان در جنگ و ثبت و نوشتن اعمال بندگان و ...
M i L @ D
02-05-2010, 11:18
اگه اینطور باشه که می گی پس داستانهایی در مورد جن از کجا سرچشمه می گیرن؟
غیر از اینه که مردم مشاهداتی کردن که براش علتی نداشتن؟
یعنی شما هر افسانه ای رو که براتون تعریف میکنند باور میکنید ؟
از آنچه شنیده و دیده و خواندهاید هیچ چیز را قبول نکنید مگر آنکه درستی و صحت آن بهخودتان آشکار شده باشد ( رنه دکارت )
حالا اگه آدم چنین گفته ای رو قبول کند ، خیلی عجیبه :
در کتاب "در محضر استاد" اشاره شده است که سپاهی از جنها به رهبری زعفری در واقعه ی کربلا به کمک امام حسین آمد ولی امام کمک او را نپذیرفت !
شاید یکی از مهمترین علل و فلسفه وجودی اونا عبادت و تسبیح خدا باشه
یک سوال :
خدا چه نیازی به عبادت فرشته ها دارد ؟
یک سوال :
خدا چه نیازی به عبادت فرشته ها دارد ؟
بهتره اول فلسفه عبادت (هم عبادت انسان و هم فرشته و جن) رو بدونیم
یکی از بارزترین صفات خدا صفت غنی بودن و بی نیازی خداست ، در جایی از قرآن اومده که همه ی شما نیازمند خدایید و تنها خداست که بی نیاز و سزاوار هرگونه ستایش هست.
انسان به خاطر ویژگی های مختلف خودش نیازهای مختلفی داره ، نیاز به غذا نیاز به آب و هر زمان که تشنه میشه با خوردن آب نیازش رو برطرف میکنه و هر زمان که گشنه میشه با خوردن غذا و زمانی که خسته میشه با استراحت و خوابیدن
علاوه بر جسم انسان ، روح انسان هم پر از نیاز هست ، مثل نیاز به عاطفه و محبت ، (گاهی)نیاز به گریه کردن و ...که اگر هر کدوم از این نیازهای آدم بی پاسخ بمونه اختلالات زیادی تو زندگی انسان ایجاد میشه ، مثلا" کودکی که توی خانواده مورد محبت پدر و مادرش قرار نمیگیره علاوه بر مشکلات روحی و روانی که به اون دچار میشه توی اجتماع هم با مشکلات بزرگی مواجه میشه.
یکی از نیازهای انسان ، نیاز به پرستش و عبادت هست ، موضوعی که در طول تاریخ همیشه به اشکال گوناگون بوده ، از بت پرستی گرفته تا نقاشی های روی غار توسط انسانهای اولیه .
خدا به عبادت ما هیچ نیازی نداره و این ماییم که به عبادت نیازمند و محتاجیم ، در تعریف خدا صفت نیاز هیچ جایی نداره وگرنه دیگر نمیشد که به او بگیم خدا .
با یه نگاه اجمالی میتونیم ببینیم که کسانی که عبادت خالصانه دارن چه آرامشی در چهره اونا و در زندگیشون وجود داره ، کسی که ریسمان خودش رو با عبادت به خدا گره میزنه نه سراغ جرم و جنایت میره و نه سراغ گناه .
البته این عبادات هم مراتب و درجاتی داره و هرکسی که نزدیکتر و مقرب درگاه خدا باشه بیشتر در او غرق خواهد شد.
از اونجایی که فرشته ها هم عقل محض هستن و طبق تعریف پست قبلی در مراتب بالایی از کمال هستن هیچ تمایل نفسانی در اونا راه نداره و بدون هیچ مانعی عظمت خدا رو درک کردن و میشه گفت عارف پیشه شدن. به خاطر همین تمام وجود خودشون رو برای عبادت و تسبیح خدا میذارن.
البته این نکته رو هم باید بدونیم که عبادت فقط خوندن نماز نیست بلکه در دستورات دینی داریم که خدمت به خلق ، کار و معیشت و ... هم در مقام عبادت خدا هستن.
msshamraz
02-05-2010, 13:56
در شمن اگر اینطور بود که شما میگید فیلسوفهای گذشته انسان رو تعریف نمیکردن زیرا فیلسوف های زمان حال در تعریف انسان به بن بست رسیدن با این سطح درک و فناوری و...دوست عزیز فلسفه و فیلسوفان در تعریف انسان به بن بست نرسیده اند و کلا در هیچ چیزی به بن بست نرسیده اند.
فلسفه هنوز هم هست و میتواند تا ابد هم خواهد بود . فرق فلسفه با علوم دیگر این است که به کندی پیش میرود چون انیشتین گفت اندیشیدن سخت ترین کار برای بشر است.
به عنوان مثال شما بجای اندیشیدن به اینکه زندگی انسان چگونه باید باشد . اصول اخلاقی جامعه مدرن چه تغییراتی داشته و یا اینکه اینترنت اندیشه انسان مدرن را تا چه حدی تغییر داده ؟
چرا انسان مدرن سطحی فکر می کند و .... فکر نمی کنید و چسبیده اید به اینکه فرشته چیست ؟ و ایا جن وجود دارد یا .....
پرسش های شما همان پرسش های مردم هزاران سال پیش است که بیشترشان نتوانستند برایشان پاسخی بیابند
هرچند در فلسفه پرسیدن مهمتر از پاسخ است
اینکه آیا جن وجود دارد یا نه ؟ خودش می تواند بحثی فلسفی باشد.
اما اگر در تعریف انسان به بن رسیده ایم علت پیچیدگی انسان و انعطافی است که مغز انسان دارد و نسبت به تغییرات زمان تغییر می کند .
اگر انسان زمان سقراط در کاغذ پاپیروس می نوشت تعریفش با انسانی که در اینترنت می نویسد متفاوت است . می توان انسان گذشته را تعریف کرد و با توجه به زمان حال پیش بینی کرد انسان آینده چه تعریفی دارد .
هرچند تعریف انسان ساده تر شده است ( انسان امروز بیشتر به دستگاه مکانیکی شبیه است تا یک موجود زنده )
مهمترین وظیفه فلسفه این است که فلسفی اندیشیدن را یاد بدهد نه سطحی اندیشیدن را و باید به این اندیشید که ایا انسان امروز زندگی می کند ؟ زندگی چیست ؟ چگونه باید زندگی کرد ؟
M i L @ D
02-05-2010, 14:13
بهتره اول فلسفه عبادت (هم عبادت انسان و هم فرشته و جن) رو بدونیم
یکی از بارزترین صفات خدا صفت غنی بودن و بی نیازی خداست ، در جایی از قرآن اومده که همه ی شما نیازمند خدایید و تنها خداست که بی نیاز و سزاوار هرگونه ستایش هست.
انسان به خاطر ویژگی های مختلف خودش نیازهای مختلفی داره ، نیاز به غذا نیاز به آب و هر زمان که تشنه میشه با خوردن آب نیازش رو برطرف میکنه و هر زمان که گشنه میشه با خوردن غذا و زمانی که خسته میشه با استراحت و خوابیدن
علاوه بر جسم انسان ، روح انسان هم پر از نیاز هست ، مثل نیاز به عاطفه و محبت ، (گاهی)نیاز به گریه کردن و ...که اگر هر کدوم از این نیازهای آدم بی پاسخ بمونه اختلالات زیادی تو زندگی انسان ایجاد میشه ، مثلا" کودکی که توی خانواده مورد محبت پدر و مادرش قرار نمیگیره علاوه بر مشکلات روحی و روانی که به اون دچار میشه توی اجتماع هم با مشکلات بزرگی مواجه میشه.
یکی از نیازهای انسان ، نیاز به پرستش و عبادت هست ، موضوعی که در طول تاریخ همیشه به اشکال گوناگون بوده ، از بت پرستی گرفته تا نقاشی های روی غار توسط انسانهای اولیه .
خدا به عبادت ما هیچ نیازی نداره و این ماییم که به عبادت نیازمند و محتاجیم ، در تعریف خدا صفت نیاز هیچ جایی نداره وگرنه دیگر نمیشد که به او بگیم خدا .
با یه نگاه اجمالی میتونیم ببینیم که کسانی که عبادت خالصانه دارن چه آرامشی در چهره اونا و در زندگیشون وجود داره ، کسی که ریسمان خودش رو با عبادت به خدا گره میزنه نه سراغ جرم و جنایت میره و نه سراغ گناه .
البته این عبادات هم مراتب و درجاتی داره و هرکسی که نزدیکتر و مقرب درگاه خدا باشه بیشتر در او غرق خواهد شد.
از اونجایی که فرشته ها هم عقل محض هستن و طبق تعریف پست قبلی در مراتب بالایی از کمال هستن هیچ تمایل نفسانی در اونا راه نداره و بدون هیچ مانعی عظمت خدا رو درک کردن و میشه گفت عارف پیشه شدن. به خاطر همین تمام وجود خودشون رو برای عبادت و تسبیح خدا میذارن.
البته این نکته رو هم باید بدونیم که عبادت فقط خوندن نماز نیست بلکه در دستورات دینی داریم که خدمت به خلق ، کار و معیشت و ... هم در مقام عبادت خدا هستن.
کل این توضیحات در مورد نیاز ما انسان ها و فرشته ها بود ... ولی جمله ی پایین رو ببینید :
شاید یکی از مهمترین علل و فلسفه وجودی اونا عبادت و تسبیح خدا باشه
شما میگید شاید مهمترین عللی که خدا اونها رو بوجود آورده این بوده که خدا میخواسته فرشته ها عبادتش کنند ! ( و این یعنی نیاز خداوند )
danial_848
02-05-2010, 15:34
شمایی که هم به شر باور دارید و هم به صفات خداوند ، چطور برهان شر را توجیه میکنید ؟[/RIGHT]
مرتضی مطهری جواب داده منبع رو پست قبلی معرفی کردم:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدبرید بخش فهرست مطالب>مسأله خیر و شر صفحه ۲۲۲ تا آخر.
A.A.اون نقلی که شما بهش تاکید دارین زیر مجموعه عقل مفسر(که من قبولش ندارم!)هست
B.منظور اسلام الگو قرار دادن هست نه تقلید کردن!
C.لطفآ معنی جملات رو بزارید
به سوالهای عربی پاسخ نمیدم!
D.کتاب رو به هیچ وجه نمیخونم و دلیلش رو هم گفتم
یارانش رو میشناسم...احتیاجی به یادآوری نیست
اتفاقآ فرقی که شبه دین با دین داره اینکه
شبه دین میگه نه به قران دست نزن،جیزه،گناه داره
اگه میخوای دست بزنی وضو بگیر و...
اگه بخونی تو و تو(خودت فقط)نمیتونی تفسیر کنی و...
خلاصه اونقدر شرطی میکنه که دیگه طرف اصلآ دست نمیزنه به کتاب
و شما اینبار در نقش شبه دین حاکم بر جامعه این موراد رو دارین دوباره مطرح میکنین
یکی از مهمترین مطالب قران و نهج البلاقه تاکید به عقل هست!
E.دیدگاه شما کاملآ غلط هست
نظر من اینکه اگر چیزی رو نمیدونه باید بره و خودش تحقیق کنه نه اینکه از اطلاعات یک شخصی استفاده کنه که معلوم نیست درست باشه
در ضمن پزشکی یک امر کاملآ تخصصی هست ولی دین یک عقیده شخصی
F.آرزوا جوابتون رو داد
G.در مورد شر و... توضیحات لازم رو دادم
حرفهای مطهری رو کمی قبول دارم چون با فهم خودش گفته
بله این مسئله کاملآ مشهود هست که نبود انرژی مثبت رو میگن منفی مثل باطری که فقط قب منفی باید داشته باشه ولی مثبت هم داره که مجازی میشه گفت هست
ولی منظور من این نبود و شما با اینکه خودتون فهمیدین منظورم چیه بی جهت نقل قول کردین!
H.بله میتونه
I.اگر چنین چیزی نگفته باشه
دین کاملآ باطل هست
J.جوابتون رو ارزوا دادن
K.شما چشمهاتون رو بستین و خودتون رو به خواب زدین
من هر کاری کنم بیدار نمیشین
تعصب بی جاوتن رو هم هیچوقت زمین نمیزارین!
A. منقولات: قرآن و روایت
B. منظور آیه کاملاً واضحه شمایید که دارید تفسیربهرأی میکنید.
C. سفسطه! آدرس آیه گذاشته شده که اگر کسی عربی بلد نبود، رجوع کنه به ترجمه.
D.
D.کتاب رو به هیچ وجه نمیخونماجباری نیست
یارانش رو میشناسم...پس چرا چنین چیزی گفتید؟
من جداً هیچ پاسخی در این گفتههای شما نمیبینم.
اگه بخونی تو و تو(خودت فقط)نمیتونی تفسیر کنی و...اگر علمش رو نداری؛ بله نمیتونی.
خلاصه اونقدر شرطی میکنه که دیگه طرف اصلآ دست نمیزنه به کتاباون «طرف» مشکلش چیز دیگهست؛ اینکه واقعاً درک نکرده قرآن چیه که سالی یکبار دست نمیزنه و بازش نمیکنه. اینها بهانهست برادر.
یکی از مهمترین مطالب قران و نهج البلاقه تاکید به عقل هست!بر منکرش لعنت
E.دیدگاه شما کاملآ غلط هست
نظر من اینکه اگر چیزی رو نمیدونه باید بره و خودش تحقیق کنه نه اینکه از اطلاعات یک شخصی استفاده کنه که معلوم نیست درست باشه
در ضمن پزشکی یک امر کاملآ تخصصی هست ولی دین یک عقیده شخصیآفرین، باید خودش تا جای ممکن تحقیق کنه. اما آیا واقعاً برای هر کس ممکنه؟ معلومه نه. قرآن خودش این مسئله رو حل میکنه آیه قبلی: «وما کان المؤمنون لیَنفِروا کافةً، فلو لا نَفَرَ من کلّ فرقةٍ منهم طائفةٌ لیتفَقَّهوا فی الدین و لیُنذِروا قومهم إذا رجعوا إلیهم لعلهم یَحذَرون»[۹:۱۲۲]
F.آرزوا جوابتون رو دادمخاطب سوال شما بودید چرا خودتون جواب نمیدید؟
درمورد جواب:
از این جا
پس از اینجا نتیجه میگیرید که ۱. ایشون بیاعتقاده و لاادریهست ۲. شما بااعتقادید و مؤمن
خیلی جالبه
G. -
H. -
I. شما فرض کنید از نظر من دین باطله. شما سؤال من رو پاسخ بدید: به من بگید کجای دین چنین چیزی گفته شده.
J.
در جامعه ای که هیچ کس سراغ دین نمیره وفقط تقلید میکنه بله
من چنین چیزی در جامعهای نمیبینم.
K. خود خدا میگه تو چه میدونی فلانکس هدایتشدهست یا نه. هیچکس از درون دیگری باخبر نیست. این رو نباید فراموش کرد.
*Necromancer
02-05-2010, 16:40
یعنی شما هر افسانه ای رو که براتون تعریف میکنند باور میکنید ؟
من به داستانهایی که داخل وبلاگ ها می نویسن کاری ندارم
هزاران سال پیش اعراب پدیده هایی رو پیرامون خودشون مشاهده می کردن که جوابی براش نداشتن
این دقیقا" همون دریافت حسی هست که در مورد حرف زدی:
ولی جن ، نه اثر آن در زندگی انسان معلوم شده ، نه قابل اندازه گیری میباشد !
در مورد مشاهده هم که توضیح دادم
اینها بهانهست برادر.
چه بهانه ای عزیزم واقعیته
مخاطب سوال شما بودید چرا خودتون جواب نمیدید؟
شما دوست دارید که دوبار جواب بشنوید
مردم که بیکار نیستند
پس از اینجا نتیجه میگیرید که ۱. ایشون بیاعتقاده و لاادریهست ۲. شما بااعتقادید و مؤمن
خیلی جالبه
من کجا گفتم با اعتقادم ها نقل قولش کن.
ازاون جا نتیجه میگیرم که به صراط کج هدایت شده
یعنی تباهی یعنی شبه دین یعنی چند نفر دیگر هم به حرف او عمل میکنند یعنی این به خدایی که من سراغ دارم اعتقاد نداره یعنی........
به من بگید کجای دین چنین چیزی گفته شده
اینجا
در جامعه ای که هیچ کس سراغ دین نمیره وفقط تقلید میکنه بله
درضمن درباره ی
من چنین چیزی در جامعهای نمیبینم.
چشم ها را باید شست جور دیگر بایددید
تا وقتی پشت سیستم بشینی جامعه را نخواهی دید برو تو جامعه اگه ندیدی
یه پست بزن که ندیدم اون وقت با مدرک بهت نشون میدم
خود خدا میگه تو چه میدونی فلانکس هدایتشدهست یا نه. هیچکس از درون دیگری باخبر نیست. این رو نباید فراموش کرد.
شما دوست داری از یه قسمت حرف های خدا استفاده کنی
تو همون حمدی که میخونی به خدا میگی من رو از گمراهان قرار نده
فکر میکنی گمراه یعنی چی بسته دیگه تو تفسیر هامون مینویسیم که گمراهان منظور مسیحی ویهودی است
الضالین ماییم و خبر نداریم
danial_848
02-05-2010, 18:06
تو همون حمدی که میخونی به خدا میگی من رو از گمراهان قرار نده
چه تناقضی دارد با حرفهای بنده؟
بسته دیگه تو تفسیر هامون مینویسیم که گمراهان منظور مسیحی ویهودی است
کدوم تفسیر؟! همین الآن آدرس بدید
الضالین ماییم و خبر نداریم
کافر همه را به کیش خود پندارد!
Old_Chater
02-05-2010, 21:16
نظر انيشتن درباره وجود خدا:گفت خداي من پشت 8 ميليون سال نوري هست
بعد از پسر عموش پرسيدن گفت خداي من پشت همين كوه جولانه
هر كسي به قدر دانشش و دركش ميتونه خدا رو بشناسه
*Necromancer
02-05-2010, 23:29
خدا را نه میتوان اثبات کرد و نه انکار.
به همان اندازه که برای اثبات خدا ادله وجود دارد برای انکار او نیز دلایلی وجود دارد.
اگر در این تاپیک بجای 30 صفحه، 3000 صفحه هم مطلب نوشته شود نه میتوان او را اثبات کرد و نه انکار.
اگر خدا را می شد اثبات کرد آنوقت همه خدا پرست می شدند و اگر میشد نبودن خدا را اثبات کرد همه ی خداپرستان بیخدا می شدند.
خدا را تنها خود شخص باید تجربه کند آنوقت خواهد فهمید که آیا هست یا نه.
بودا: «درباره خدا از من سوال نکنید، تنها بدانید چیزی هست که ما از آن آمده ایم و به آن بازمی گردیم.»
MostafaMohammadi
02-05-2010, 23:57
الف)من بااساتیدحوزه ودانشگاه وحتی طلاب زیادی بحث کردم واینطوری تونستم یادبگیرم که چطور میشه گذشته ازخداوپیغمبرحتی ازامام خمینی هم ایرادگرفت وکسی نتونه بهم بگه بالای چشمت ابروست. من آدمی نیستم که ازکسی تعریف کنم ونمیخوامم باهات احساسی برخوردکنم که فکرکنی هندونه میذارمو این حرفا دیگه اینقدم اح...ق نیستم که کسی مثل شمارو زبونم لال ساده فرض کنم. به من افتخار میدی دوست عزیز. ممنونم میشم.
این فاکتور رو هم شما تا یه حدی می تونی روش حساب کنی، ولی شما سیستم مورد بحثمون رو هم ساده انگاشتی، همینطوری در مقام یک کنفرانس دهنده بحث کردن، زمین تا آسمون با در مقام یک استاد صحبت کردن فرق داره، حالا بخوای همون حرف ها رو در سطح آمفی تئاتر دانشگاه تون مطرح کنی 1 میلیون و 1 نفر باهات مقابله می کنن. تازه اینها تحصیلکرده های جامعه بحساب میان، متن جامعه مخصوصا اگر تحت تاثیر عامل خارجی قرار بگیرن ...
اینطور ها هم که می گی نیست، از شریعتی چی باقی مونده؟ 100 نفر گرفته ان اندیشه های این بابا رو تفسیر کردن، من یک روزی داشتم بحث امام زمان رو از دیدگاه شریعتی دنبال می کردم چون هیچکدوم از دوستام اصل فایل صوتی سخنرانی اش رو نداشتن، به ناچار رو آوردم به خوندن نظرات عده معدودی موافق، با کمال تعجب در عین شگفتی دیدم نویسنده مطلبی که داشتم می خوندم آقای مصباح یزدی ه!
تازه شریعتی که وضعیت اش خیلی خوبه اثرات اش هنوز موجوده و وجود فیزیکی اش رو نمیشه انکار کرد، از طالقانی چی مونده؟ البته به غیر از اسم یک خیابون منظورمه!
تازه شما اینها رو داخل آدمیزاد بحساب میارید، آدم هایی مثل بنی صدر که خود شما بن بست هم بنام شون نمی کنید، شک دارم نقد اش به منطق صوری رو حتی براتون اسم برده باشن.
ب)منظورم این بودکه برای حرف اولمون مثال بیارم که بگم رجال سیاسی هم به این چیزافکرمیکنن ولی واقعا ایشون تونست مردم رو قانع کنه؟ فکرنکنم.البته حج هم ماجراهایی داره که سرفرصت باهم صحبت میکنیم. راستش من توحرف زدن خیلی تنبلم چه برسه بخوام تایپ کنم. منوببخش.
من متن جامعه رو خیلی قدرتمندتر از رجال سیاسی و حتی پیامبرها می دونم، حتی اگه اونا آدم های کاملی باشن، تا جامعه حرکت نداشته باشه پیامبر چی رو می خواد هدایت کنه؟ جمود جامعه رو؟ حالا فکر نکنین بنای من بر اینه که به ملت دیکته کنم حج برن یا نه، کاملا اتفاقی این مثال رو زدم.
و)خوب اونها دوتا داداش بودن موسی هم حتما بزرگه بوده خواسته ادبش کنه... ببخشیدبه شوخی گفتم... متاسفانه بعضی مذهبیهای سرشناس ماتلاششان اینست که بگویندخشونت درمتن اسلام است درحالیکه عیسی ومحمد تاجایی که من میدانم قلبهای رئوفی داشتند.
متاسفانه خودآنهاهم نتوانستندجلوی خیلی از خشونتهارابگیرند.بطورمثال محمدی که یک چوپان بیسواد بودوقتی رسالتش رااعلام کرداول ازهمه برده هابه او ایمان آوردنداما درنهایت عرب جاهل که حتی به دخترنوزادش رحم نمیکرد اورامجبوربه پذیرش برده داری کرد. من فکرنمیکنم محمدآنچنان هم درمیان عرب محبوب بوده باشدوگرنه علی جسدفاطمه رامخفیانه دفن نمیکرد.
اونجا من نظر شخصی خودم رو گفتم، در جایی که بحث خشونت در اسلام مطرح باشه حتما از قرآن و کسانی که شما قبول داشته باشی نقل قول می کنم که سوتفاهم پیش نیاد.
MostafaMohammadi
03-05-2010, 00:03
آیا واقعیتی سراغ دارین که حالتی داشته باشد ولی هرگز فاعل هیچ فعلی نباشد یا هرگز مفعول هیچ فعلی نشود؟
با کلمات بازی نکن
اشتباه برداشت شده من قصد بازی با کلمات رو نداشتم، به جمله ام دقت کنین هیچ نیرنگی درش نیست.
یعنی تا الان تو بحث نبودی
من گفتم:
باشه حالا که اینقدر اصرار داری وارد این بحث هم میشم.
بحث قبلی اثبات وجود خدا بود. من نمی خواستم وارد بحث انکار خدا بشم.
MostafaMohammadi
03-05-2010, 00:14
اون چیزی که واقعی می پنداریم باید با حواس 5 گانه قابل مشاهده، اندازه گیری و ثبت باشه
چیزایی مثل نور مادون قرمز هم وجود داره که با کمک ابزار خاصی می شه اونها رو مشاهده کرد
با این حواس محدود آیا می شه به طور حتم گفت که مثلا چیزی به اسم جن چون قابل مشاهده نیست وجود نداره؟
اینا طیف بسیار کوچکی از واقعیات رو شامل می شه
با این اصطلاح "طیف بسیار کوچک" شدیدا مخالف ام، شما رو نمیدونم ولی من به شخصه با چیزهایی که بوسیله حواس پنج گانه ام درک می کنم به مراتب بیشتر از چیزهایی مثل جن و فرشته سروکار دارم.
بعلاوه اینکه شما خیالتون رو از هفت دولت آزاد کردید و خدا رو ورای طبیعت میدونید، پس اصلا با چیزهایی مثل مادون قرمز قابل قیاس نیست.
یه نکته هم در مورد جمله: "اون چیزی که واقعی می پنداریم" شما روی این پنداشتن تاکید دارید یا همینطوری این فعل رو نوشتین؟
بعلاوه اینکه برای بررسی یک ادعای دروغین در درجه ی اول باید دروغ بودنش اش ثابت بشه
هرگز اینطور نیست، زحمت اثبات به گردن مدعیه.
---------- Post added at 12:14 AM ---------- Previous post was at 12:10 AM ----------
در بت هم وجود داره
اما مشکل بت پرستی، چند خدایی بودنه که با اصل توحید و یگانگی همه ی جهان در تضاده
پس اگر بت پرست ها به نقطه ای برسن که همه بت ها رو بشکنند و فقط یک بت واحد رو بپرستند و از قضا اسم اون رو بگذارند الله مشکل شون حل میشه؟
اگه اینطور باشه که می گی پس داستانهایی در مورد جن از کجا سرچشمه می گیرن؟
غیر از اینه که مردم مشاهداتی کردن که براش علتی نداشتن؟
من منکر این نیست که پدیده هایی وجود دارن که علم برای همشون دلیل قانع کننده ای نداره ولی در این داستان ها یک کلاغ چل کلاغ شده.
برای همین مثال مادون قرمز رو آوردم
آیا قبل از ساخت طیف سنج مادون قرمز این اشعه وجود نداشته؟
اتفاقا مثال شما یه حرف جالبی رو به ذهن من رسوند، چطور بشر چیزی مثل مادون قرمز رو بدون اینکه قبلا هرگز بهش فکری کرده باشه یا داستانی ازش شنیده باشه تونسته اثبات کنه ولی جن با این قدمت تاریخی رو نه؟
در اصل همه ی دنیا از یک وجود واحد تشکیل شده
Saeeddz هم صفحه 24 به این مطلب اشاره کرده که همه ی مواد از یک نوع ذره ی واحد به اسم انرژی ساخته شدن
خوب اینطور که نمیشه اگه همه چیز خداست پس من هم جزئی از خدا هستم پس دیگه نباید اختلافی بین من و خدا باشه.
*Necromancer
03-05-2010, 00:29
با این اصطلاح "طیف بسیار کوچک" شدیدا مخالف ام، شما رو نمیدونم ولی من به شخصه با چیزهایی که بوسیله حواس پنج گانه ام درک می کنم به مراتب بیشتر از چیزهایی مثل جن و فرشته سروکار دارم.
پس شما عوالم بالا رو قبول ندارید( بُعد 4 ام به بعد!)
بعلاوه اینکه شما خیالتون رو از هفت دولت آزاد کردید و خدا رو ورای طبیعت میدونید، پس اصلا با چیزهایی مثل مادون قرمز قابل قیاس نیست.
این برداشت شخصی شماست
یه نکته هم در مورد جمله: "اون چیزی که واقعی می پنداریم" شما روی این پنداشتن تاکید دارید یا همینطوری این فعل رو نوشتین؟
برای مثال شما رنگین کمان رو در آسمان می بینید و اونرو واقعی "می پندارید". دیگران هم می بینن پس نتیجه می گیرید که حاصل توهمات شخصی شما نیست.
اما در حقیقت چیزی اونجا وجود نداره!
هرگز اینطور نیست، زحمت اثبات به گردن مدعیه.
عدم وجود خدا هم یک ادعاست
MostafaMohammadi
03-05-2010, 00:30
ترجیح میدهم با کفش هایم در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا اینکه در مسجد بنشینم و به کفش هایم فکر کنم. دکتر علی شریعتی
بنده که کسی رو در مسجد ندیدم وسط نماز یاد کفشهایش بیفتد. و همیطور کسی که وسط خیابان یاد خدا بیفتد!
شما چشمهاتون رو بستین و خودتون رو به خواب زدین
فکر کنم من بتونم کمک کنم:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
البته شریعتی خیلی حرف میزد، اگه یکم فکر می کرد راه حل این مشکل به ذهن اش میرسید.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حتی میتونست کفش هاشو در نیاره و با کفش نماز بخونه! به نظر من این بچه اصولا با مسجد مشکل داشته و این چیزها رو بهونه میکرده.:39:
MostafaMohammadi
03-05-2010, 00:40
نظر انيشتن درباره وجود خدا:گفت خداي من پشت 8 ميليون سال نوري هست
من نمیدونم شما این رو از کجا نقل قول می کنی ولی ایشون به خدا باور نداشته.
MostafaMohammadi
03-05-2010, 01:03
بعلاوه اینکه شما خیالتون رو از هفت دولت آزاد کردید و خدا رو ورای طبیعت میدونید، پس اصلا با چیزهایی مثل مادون قرمز قابل قیاس نیست.
این برداشت شخصی شماست
متوجه نشدم، یعنی شما مثل افلاطون خدا رو ماور الطبیعت نمیدونید؟
برای مثال شما رنگین کمان رو در آسمان می بینید و اونرو واقعی "می پندارید". دیگران هم می بینن پس نتیجه می گیرید که حاصل توهمات شخصی شما نیست.
اما در حقیقت چیزی اونجا وجود نداره!
چرا وجود نداره؟ اونجا رنگین کمان وجود داره، رنگین کمان یک واقعیته.
عدم وجود خدا هم یک ادعاست
معلومه که نیست، اصلا همچین چیزی بدون مدعی وجود خدا بی معنیه.
*Necromancer
03-05-2010, 01:21
متوجه نشدم، یعنی شما مثل افلاطون خدا رو ماور الطبیعت نمیدونید؟
قبلا اشاره کردم به این موضوع
خدا در همه چیز هست
و همه چیز ذات یکسانی داره(همه ی مواد به ذرات یکسان انرژی قابل تقسیم هستن)
و اعتقاد به غیر از این یعنی شرک
چرا وجود نداره؟ اونجا رنگین کمان وجود داره، رنگین کمان یک واقعیته.
ما چیزی رو می بینیم به شرطی که از اون جسم نوری به چشم ما برسه
اگه شما اینقدر قوه ی بینایی خودتون رو محکم می دونید که بر اساس اون استنتاج کنید باید بگم نتایج شما قابل استناد نیست.
رنگین کمان نوریه که از یک جسم نمی تابه
صفحه ایه که پشت نداره
وجود خارجی نداره
فقط شبح ای از طیف رنگی خورشیده.
اونجا رنگین کمان وجود داره
و جالبه که اینقدر با اطمینان می گید اونجا!
منظور از اونجا بین ابرهاست؟
آیا واقعا" رنگین کمان بین ابر هاست ؟
معلومه که نیست، اصلا همچین چیزی بدون مدعی وجود خدا بی معنیه.
همونطور که 1- در مقابل 1+ معنی پیدا می کنه بر عکسش هم صادقه
"عدم وجود خدا" و "وجود خدا" هر دو نزد یک ندانم گرا(بی طرف) ادعا محسوب می شن
شاید این طور باشه اما خدا صفات خودش رو در قران گفته
خدا صفات خودش رو در قران نگفته
محمد صفات خدا رو گفته در قران و همینطور در تورات و انجیل و...
این یک انسان بوده که صفات خدا رو یان کرده به موازات رویداد های زمان خودش!
نه پروردگار
سلام ، نمیدونم از اون جمله ی من چه طور این سوال به ذهن شما رسید ، آخه ارتباط زیادی با هم ندارن اما کمی درباره فرشته ها (که شما قبولشون نداری) توضیح میدم.
فرشته ها هم خدا رو عبادت میکنن و حتی بیشتر از خیلی از انسانا ، شاید یکی از مهمترین علل و فلسفه وجودی اونا عبادت و تسبیح خدا باشه .
این موجودات به انداره ظرفیتشون به صورت کامل و یکجا کسب کمال میکنن و آفرینش اونها (مثل سایر موجودات) بر میگرده به فیض و رحمت گسترده الهی و از اونجایی که خدا خالق مطلق هست، این موجودات رو هم خلق کرد
ضمن اینکه نظام آفرینش یه نظام قانونمند هست و هیچ امری بدون حساب و کتاب حادث نمیشه ، فرشته ها هم توی این نظام وظایفی دارن که در جاهای زیادی از قرآن به اون اشاره شده :
حاملان عرش ، مدبران امر ، مبلغان وحی ، مراقبت از اعمال انسان ، قبض روح کردن انسان ، مامور عذاب اقوام سرکش ، یاری دهنده مومنان در جنگ و ثبت و نوشتن اعمال بندگان و ...
من جوابم رو نگرفتم
شما هنوز وجود فرشته رو ثابت نکرده(حتی با ادعاهای خرافی)رفتین س خصوصیاتش؟؟؟!!!
من میگم که اگر همه یزدان رو ستایش می کنند پس چه لزومی داره و داشت که پرودگار یک موجود برای این کار بی آفرینه؟!
A.دوست عزیز فلسفه و فیلسوفان در تعریف انسان به بن بست نرسیده اند و کلا در هیچ چیزی به بن بست نرسیده اند.
B.پرسش های شما همان پرسش های مردم هزاران سال پیش است که بیشترشان نتوانستند برایشان پاسخی بیابند
C.اینکه آیا جن وجود دارد یا نه ؟ خودش می تواند بحثی فلسفی باشد.
اما اگر در تعریف انسان به بن رسیده ایم علت پیچیدگی انسان و انعطافی است که مغز انسان دارد و نسبت به تغییرات زمان تغییر می کند .
D.اگر انسان زمان سقراط در کاغذ پاپیروس می نوشت تعریفش با انسانی که در اینترنت می نویسد متفاوت است . می توان انسان گذشته را تعریف کرد و با توجه به زمان حال پیش بینی کرد انسان آینده چه تعریفی دارد .
هرچند تعریف انسان ساده تر شده است ( انسان امروز بیشتر به دستگاه مکانیکی شبیه است تا یک موجود زنده )
A.خیلی جالبه این نتیجه رو بیشتر فیلسوفان گرفتند که در تعریف حقیقی انسان به بن بست رسیدند و بیشتر مشکلات و بیشتر پیشرفت ها از این حاصل می شود و شما می گویید....!!!
علت اینکه انسان دیروز به این حد فناوری نرسیده این هست که میخواسته خود را بشناسد
ولی انسان امروز وقتی دیده نمی تواند خود را بشناسد راه حل اسنتر یعنی شناخت محیط و در پایان رسیدن به خود را انتخاب کرده
B.بله باید هم اینطور باشه
اگر هیچ کس روی سالی فکر نمی کرد الان مثل انسانهای اولیه زندگی می کردیم!
C.من به مسئله جن و... کاری ندارم
ولی منظور من تعریف انسان به اختزای زمان نبوده بلکه تعریف حقیقی انسان که منظور فقط یک تعریف نیست
چگونه ما طبیعت رو درک کردیم با تمام اتم هایش و ملکولهایش و عنصرها و...
انسان را نیز این گونه درک کنیم
D. تعریفی که مد نظر شماست با تعریفی که مد نظر من هست متفاوت هست
چون اساسآ معنی تعریف در ذهنیت من فرق می کند با یک جمله ساده و پیش پا افتاده که خودم هم میتوانم آن را ارائه کنم!
شما میگید شاید مهمترین عللی که خدا اونها رو بوجود آورده این بوده که خدا میخواسته فرشته ها عبادتش کنند ! ( و این یعنی نیاز خداوند )
جالب بود...
A. منقولات: قرآن و روایت
B. منظور آیه کاملاً واضحه شمایید که دارید تفسیربهرأی میکنید.
C. سفسطه! آدرس آیه گذاشته شده که اگر کسی عربی بلد نبود، رجوع کنه به ترجمه.
D.
اجباری نیست
پس چرا چنین چیزی گفتید؟
من جداً هیچ پاسخی در این گفتههای شما نمیبینم.
اگر علمش رو نداری؛ بله نمیتونی.
اون «طرف» مشکلش چیز دیگهست؛ اینکه واقعاً درک نکرده قرآن چیه که سالی یکبار دست نمیزنه و بازش نمیکنه. اینها بهانهست برادر.
بر منکرش لعنت
آفرین، باید خودش تا جای ممکن تحقیق کنه. اما آیا واقعاً برای هر کس ممکنه؟ معلومه نه. قرآن خودش این مسئله رو حل میکنه آیه قبلی: «وما کان المؤمنون لیَنفِروا کافةً، فلو لا نَفَرَ من کلّ فرقةٍ منهم طائفةٌ لیتفَقَّهوا فی الدین و لیُنذِروا قومهم إذا رجعوا إلیهم لعلهم یَحذَرون»[۹:۱۲۲]
مخاطب سوال شما بودید چرا خودتون جواب نمیدید؟
درمورد جواب:
پس از اینجا نتیجه میگیرید که ۱. ایشون بیاعتقاده و لاادریهست ۲. شما بااعتقادید و مؤمن
خیلی جالبه
G. -
H. -
I. شما فرض کنید از نظر من دین باطله. شما سؤال من رو پاسخ بدید: به من بگید کجای دین چنین چیزی گفته شده.
J.
من چنین چیزی در جامعهای نمیبینم.
K. خود خدا میگه تو چه میدونی فلانکس هدایتشدهست یا نه. هیچکس از درون دیگری باخبر نیست. این رو نباید فراموش کرد.
من از جواب دادن به شما خودداری میکنم
دلیلش هم این هست که کسی که خود را به خواب زده نمی توان بیدار کرد
شما مصداق مردمک یک چشم هستین که من نوری به اون می تابانم و هر چقدر که این نور بیشتر میشه
مردمک هم کوچکتر میشه
سوالات و اثباتهای شما به قدری پیش پا افتاده هستن که نیازی به جواب نیست
کسی که صحبتهای شما را مطالعه کند حتی یک کلمه علمی هم در ان نمی یابد و این فرق شما با من هست
اگر قرار بود همه از افرادی خاص(بی سوادان با سواد نما)تقلید کنند هیچ نو اوری علمی اتفاق نمی افتاد
تمام فناوری های نو مدیون همان کفری هست که شما ان را نفی میکنید
آیت اله....چه چیزی اختراع کرده؟؟؟؟!!!!!
تمام اختراعات و دانشمندان اسلامی(به جز یکی که از اعراب بود و آن هم فقط نظریه ای را تکمیل کرد)از ایران بودند
ابن سینا،ابو علی سینا،زکریای رازی و...که من دنباله روی انها هستم
جالب این هست که همه ی اینها را کافر خوانده اند...
امام صادق شیمی تدریس میکند و 30 سال بعد به اصطلاح رهبران دینی ان را حرام اعلام می کنند!!!!!
در نهایت اینکه شما خودتون رو با زنجیر تنومد و فولادی تعصب به جایی بی پایه و اساس بستین و نمیتونید از اون رها بشید
پس بهتره این بحث رو با شما تموم کنم
خوب اینطور که نمیشه اگه همه چیز خداست پس من هم جزئی از خدا هستم پس دیگه نباید اختلافی بین من و خدا باشه.
شما فرقی بین خورشید و نور آن نمی بینید!
من نمیدونم شما این رو از کجا نقل قول می کنی ولی ایشون به خدا باور نداشته.
درسته
انیشتین فقط به روح جهان اعتقاد داشته چون وجود اون رو احساس کرده بوده
آیت اله....چه چیزی اختراع کرده؟؟؟؟!!!!!
تمام اختراعات و دانشمندان اسلامی(به جز یکی که از اعراب بود و آن هم فقط نظریه ای را تکمیل کرد)از ایران بودند
ابن سینا،ابو علی سینا،زکریای رازی و...که من دنباله روی انها هستم
جالب این هست که همه ی اینها را کافر خوانده اند...
امام صادق شیمی تدریس میکند و 30 سال بعد به اصطلاح رهبران دینی ان را حرام اعلام می کنند!!!!!
در نهایت اینکه شما خودتون رو با زنجیر تنومد و فولادی تعصب به جایی بی پایه و اساس بستین و نمیتونید از اون رها بشید
ممنونم سعیدجان،اگرچه همه گفته های شماراتصدیق نمیکنم ولی این حرف شماخیییییلی ضروری ومهم است. امروزملی گرایی بهترین رویکردی ست که میتوان درپیش گرفت. البته شایدایده های بهتری هم بتوان درنظرگرفت. امیدوارم همه مادرین گفتگوهابتوانیم به رویکردهایی که فایده اجتماعی داردبپردازیم.
این فاکتور رو هم شما تا یه حدی می تونی روش حساب کنی، ولی شما سیستم مورد بحثمون رو هم ساده انگاشتی.
من متوجه نشدم. بعضی وقتا مسترسوئیچم درست کارنمیکنه. ممنون میشم راهنماییم کنی.
msshamraz
03-05-2010, 09:40
A.خیلی جالبه این نتیجه رو بیشتر فیلسوفان گرفتند که در تعریف حقیقی انسان به بن بست رسیدند و بیشتر مشکلات و بیشتر پیشرفت ها از این حاصل می شود و شما می گویید....!!!
علت اینکه انسان دیروز به این حد فناوری نرسیده این هست که میخواسته خود را بشناسد
ولی انسان امروز وقتی دیده نمی تواند خود را بشناسد راه حل اسنتر یعنی شناخت محیط و در پایان رسیدن به خود را انتخاب کرده
B.بله باید هم اینطور باشه
اگر هیچ کس روی سالی فکر نمی کرد الان مثل انسانهای اولیه زندگی می کردیم!
C.من به مسئله جن و... کاری ندارم
ولی منظور من تعریف انسان به اختزای زمان نبوده بلکه تعریف حقیقی انسان که منظور فقط یک تعریف نیست
چگونه ما طبیعت رو درک کردیم با تمام اتم هایش و ملکولهایش و عنصرها و...
انسان را نیز این گونه درک کنیم
D. تعریفی که مد نظر شماست با تعریفی که مد نظر من هست متفاوت هست
چون اساسآ معنی تعریف در ذهنیت من فرق می کند با یک جمله ساده و پیش پا افتاده که خودم هم میتوانم آن را ارائه کنم!
دوست من پیشرفت انسان ناشی از اختلاف نظرها و بحث ها و جدال هایی است که بر سر یک موضوع در طول تاریخ صورت گرفته و به قول هگل هر چیز عقلی است باقی می ماند .
اینکه تاریخ را قطع کنیم و بگویم انسان گذشته پیشرفت نداشت و انسان مدرن از شناخت انسان دست کشید و پیشرفت کرد اشتباه است .
اگر اکنون شما پیشرفت کردید و فناوری دارید نتیجه کارهای اقلیت خاص است که بهتر است بگویم دیوانه های تاریخ بودند .
اگر دموکریتوس نبود مگر نظریه های اتمی به وجود می آمدند یا ارسطو منطق را به وجود نمی آورد؟ یا اقلیدس هندسه اقلیدسی را نمی ساخت ؟ و ....
اگر من و شما الان زندگی می کنیم نتیجه وصلت پدربزرگ ها و مادربزرگ های ماست . آیا دیروز ناگهان من و شما از زمین سر در آوردیم ؟
ضمن اینکه پیشرفت انسان ناشی از شرایط محیطی است اگر در جنگل های آمازون تمدن درستی به وجود نمی آید و در بین النهرین تمدن های سومر و بابل پدید می آیند و فینیفی ها خط و الفبا میسازند همه نتیجه تنها یک عامل نیست . محیط زیست ، جنگ و طاعون و بلایای طبیعی را باید در نظر گرفت .
مایاها میتوانستند دندان را پر کنند . در شهر سوخته سینما وجود داشت و انیمیشن نشان میدادند و عمل جراحی بر روی مغز صورت می گرفت آیا اگر این علوم به نقاط دیگر جهان منتقل میشدند اکنون بیشتر و زودتر از این پیشرفت نکرده بودیم ؟
تعریف انسان از نظر شما یک تعریف کلی است از یک موجود ناطق بنام انسان که در طول تاریخ لحظه به لحظه تغییر می کند. و شما میگویید انسان غیر قابل تعریف شده است و تعریفش به بن بست رسیده آیا همین که شما می گویید تعریف انسان به بن بست رسیده یک تعریف از انسان نیست ؟
از نظر من انسان دویست سال پیش را با تغییراتی که دارد و خصوصیاتش میتوان تعریف کرد و با انسان امروز یا آینده مقایسه نمود .
چه تناقضی دارد با حرفهای بنده؟
مگه من گفتم تناقض داره
کدوم تفسیر؟! همین الآن آدرس بدید
تفسیر قرآن
آیت الله مکارم شیرازی
ایشون از زبان یک نفر نگفته گفته جمعی از مفسران پس نمیتونیم این حرف رو به خودش نسبت بدیم
کافر همه را به کیش خود پندارد
کفر چون منی گزاف و آسان نبود
محکمتر از ایمان من ایمان نبود
در دهر چو من یکی و ان هم کافر
پس در همه دهر یک مسمان نبود
اول بگم که اینجا خیلی بحثها پراکنده شده و هر کی داره ساز خودش رو میزنه که اصلا" جالب نیست
اما...
من نمیدونم شما این رو از کجا نقل قول می کنی ولی ایشون به خدا باور نداشته.
کتاب درباره «آلبرت انیشتین» به قلم «والتر ایزاکسن» درباره این دانشمند بزرگ است که نشان دهنده ایمان او به خداست.
«كريسشين پست» : «ايزاكسن» در اين كتاب نه تنها از لحاظ علمي، بلكه بيشتر به جنبه انساني شخصيت «انيشتين» پرداخته و در بخشهاي مختلف اين كتاب مداركي از زندگي پدر فيزيك نوين آورده است كه نشان از ايمان عميق او به خدا دارند.
اين نويسنده در بخشي از كتاب «انيشتين: زندگي و كائنات او» مينويسد: «اما حيرت و جذبه ايمان به خدا در زندگي او [انيشتين] در دهه 50 سالگي او بيشتر نمود پيدا ميكند به ويژه زماني كه او به خدا روي ميآورد كه به بيان خود او «تجلي وجود در قوانين كائنات» است.»
در اين كتاب «ايزاكسن» همچنين به انتقاد «انيشتين» از منكران وجود خدا اشاره ميكند و در يك مورد به نقل از يكي از دوستان «انيشتين» جمله اي از او مينويسد كه «هميشه افرادي هستند كه منكر وجود خدا ميشوند، اما آن چه واقعاً من را عصباني ميكند اين است كه اين افراد براي اثبات ديدگاههاي خودشان از من نقل قول ميكنند.»
به اعتقاد «ايزاكسن» اعتقاد «انيشتين» به خدا نتيجه كشفيات وي در زمينه فيزيك و ساير علوم بوده كه به ايمان به وجودي فوق بشري منتهي شده است كه منبع آفرينش جهان و نظم آن است.
كتاب «انيشتين: زندگي و كائنات او» در 704 صفحه و توسط انتشارات «سايمون اند شوستر» منتشر شده است.
البته درباره مسلمان و شیعه شدن انیشتن هم نقل هایی شده که میتونید به اینجا رجوع کنید و مطلبش رو بخونید :
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
danial_848
03-05-2010, 12:57
خدا را نه میتوان اثبات کرد و نه انکار.
به همان اندازه که برای اثبات خدا ادله وجود دارد برای انکار او نیز دلایلی وجود دارد.
اگر در این تاپیک بجای 30 صفحه، 3000 صفحه هم مطلب نوشته شود نه میتوان او را اثبات کرد و نه انکار.
اگر خدا را می شد اثبات کرد آنوقت همه خدا پرست می شدند و اگر میشد نبودن خدا را اثبات کرد همه ی خداپرستان بیخدا می شدند.
خدا را تنها خود شخص باید تجربه کند آنوقت خواهد فهمید که آیا هست یا نه.
بودا: «درباره خدا از من سوال نکنید، تنها بدانید چیزی هست که ما از آن آمده ایم و به آن بازمی گردیم.»
موافقم تاحدودی.
این مسائل به "خواست" فرد برمیگرده.
من از جواب دادن به شما خودداری میکنم
دلیلش هم این هست که کسی که خود را به خواب زده نمی توان بیدار کرد
شما مصداق مردمک یک چشم هستین که من نوری به اون می تابانم و هر چقدر که این نور بیشتر میشه
مردمک هم کوچکتر میشهاین پست پر مغالطه شما نشون میده دیگه حرفی برای گفتن ندارید جواب قبلی شما هم این رو نشون میداد
تمام فناوری های نو مدیون همان کفری هست که شما ان را نفی میکنیدکه چی، خب چی رو میخواید ثابت کنید؟ کفر رو تصدیق کنیم؟ خود شما، چه نتیجهای از این حرف میخواید بگیرید؟
آیت اله....چه چیزی اختراع کرده؟؟؟؟!!!!!این به قول خود شما خیلی پیش پاافتاده بود؛ منظور شما فتوحات علمی است. بله. آثار ابن سینا و سهروردی و ملاصدرا و علامه طباطبائی و مرتضی مطهری رو بخونید. مشکل شما اینه که این افراد رو واقعاً نمیشناسید. چون طرف آیتالله ... است پس یه آدم بیسواد و...ست. واقعاً شما تعصب دارید یا من؟
تمام اختراعات و دانشمندان اسلامی(به جز یکی که از اعراب بود و آن هم فقط نظریه ای را تکمیل کرد)از ایران بودندچه ربطی داشت!
ابن سینا،ابو علی سینا،زکریای رازی و...که من دنباله روی انها هستم!
ما هم دنباله رو این افراد هم هستیم
امام صادق شیمی تدریس میکند و 30 سال بعد به اصطلاح رهبران دینی ان را حرام اعلام می کنند!!!!!امام صادق به جابر شیمی یاد نداده و شما یک چیزی شنیدید، رهبران دینی هم شیمی رو حرام نکردند و این گفته کاملاً بیاساسه.
تاپیک خیلی ناجور شده نباید چند تا بحث با هم دریک تاپیک انجام بشه.
MostafaMohammadi
03-05-2010, 21:04
پاسخ این پرسش منو ندادید:
در بت هم وجود داره
اما مشکل بت پرستی، چند خدایی بودنه که با اصل توحید و یگانگی همه ی جهان در تضاده
پس اگر بت پرست ها به نقطه ای برسن که همه بت ها رو بشکنند و فقط یک بت واحد رو بپرستند و از قضا اسم اون رو بگذارند الله مشکل شون حل میشه؟
یکجا گفتید:
چیزایی مثل نور مادون قرمز هم وجود داره که با کمک ابزار خاصی می شه اونها رو مشاهده کرد
از طرفی اینجا می گید:
خدا در همه چیز هست
و همه چیز ذات یکسانی داره(همه ی مواد به ذرات یکسان انرژی قابل تقسیم هستن)
پس بشر بالاخره قادر به مشاهده خدا با کمک گرفتن از یک ابزار خاص (مثل دوربین حرارتی) می شود درسته؟
ما چیزی رو می بینیم به شرطی که از اون جسم نوری به چشم ما برسه
اگه شما اینقدر قوه ی بینایی خودتون رو محکم می دونید که بر اساس اون استنتاج کنید باید بگم نتایج شما قابل استناد نیست.
رنگین کمان نوریه که از یک جسم نمی تابه
صفحه ایه که پشت نداره
وجود خارجی نداره
فقط شبح ای از طیف رنگی خورشیده.
لازم نیست همه چیزهایی که وجود دارن جنسشون از ماده باشه، اینطور باشه که کل بحث ما پیرامون خدا رو من با استناد به همین جمله شما تموم می کنم و می گم "خدا وجود خارجی ندارد"
و جالبه که اینقدر با اطمینان می گید اونجا!
منظور از اونجا بین ابرهاست؟
آیا واقعا" رنگین کمان بین ابر هاست ؟
اونجا دقیقا میشه جایی که نور خورشید از قطره خارج میشه و طیف رنگی گسترده میشه.
همونطور که 1- در مقابل 1+ معنی پیدا می کنه بر عکسش هم صادقه
جواب ریاضی هم برای شما دارم: (-1)(+1)(X)=-X
"عدم وجود خدا" و "وجود خدا" هر دو نزد یک ندانم گرا(بی طرف) ادعا محسوب می شن
اثبات عدم وجود خدا یک کلمه بی معنیه، مثل باور خدا ناباوری می مونه! اگر قرار باشه من عدم وجود خدا رو اثبات کنم شما باید عدم عدم وجود خدا رو هم اثبات کنید، تا N بار هم که این کار رو تکرار کنی، باز هم یک بار باید بیشتر از من این کار رو انجام بدی، چون ادعای وجود خدا رو شما مطرح کردی.
MostafaMohammadi
03-05-2010, 21:14
شما فرقی بین خورشید و نور آن نمی بینید!
نور بسامد فوتون در 380 الی 780 نانومتره. شما هم که می گید کل جهان از انرژی تشکیل شده و این شامل ما هم میشه.
پس اگر بت پرست ها به نقطه ای برسن که همه بت ها رو بشکنند و فقط یک بت واحد رو بپرستند و از قضا اسم اون رو بگذارند الله مشکل شون حل میشه؟
الله با چشم دیده نمیشه اما بت دیده میشه و الله در زمان و مکان نمیگنجه اما بت هم محدود به زمان هست و هم مکان.
الله یکتاست و خواهد بود اما بت رو هر مکان و هر زمان میشه ساخت.
الله هزاران صفت داره اما بت نداره ( علیم ، حکیم ، رحمن ، رحیم ، مالک ، جبار ، قهار ، غنی و...)
الله نه زاییده هست و نه از او زاییده میشه اما بت رو انسان که مخلوق الله هست ساخته
اینها ابتدایی ترین تفاوتهاست ، در حدی که برای یه کودک هم قابل فهم هست و به نظرم همین ها کافی باشه.
Old_Chater
03-05-2010, 21:37
من اين 30 صفحه رو خوندم بيشتر گيج شدم :2:
در مورد اصل وجود یا عدم وجود خدا ، واقعا به نتیجه رسیدن غیر ممکنه ، چیزی هم که بعضی افراد جهتی رو میده که یکی از این دو حالت رو انتخاب کنن ، فقط محیطه نه عقل و نه منطق و نه احساس ...به نظرم باید جوانب وجود یا عدم وجود بحث بشه و تنها خود شخص هست که میتونه با درک و منطق خودش از روی استدلال های انجام شده نتیجه گیری انتخاب کنه . و البته نتیجه گیری ای که اگر تعصب و محیط با اون آمیخته نشه ، هرگز به قطعیت نمیرسه ...
اگر خدا هست چرا... ؟ زیرا...
اگر خدا نیست چرا...؟ زیرا..
MostafaMohammadi
03-05-2010, 22:34
کتاب درباره «آلبرت انیشتین» به قلم «والتر ایزاکسن» درباره این دانشمند بزرگ است که نشان دهنده ایمان او به خداست.
«كريسشين پست» : «ايزاكسن» در اين كتاب نه تنها از لحاظ علمي، بلكه بيشتر به جنبه انساني شخصيت «انيشتين» پرداخته و در بخشهاي مختلف اين كتاب مداركي از زندگي پدر فيزيك نوين آورده است كه نشان از ايمان عميق او به خدا دارند.
اين نويسنده در بخشي از كتاب «انيشتين: زندگي و كائنات او» مينويسد: «اما حيرت و جذبه ايمان به خدا در زندگي او [انيشتين] در دهه 50 سالگي او بيشتر نمود پيدا ميكند به ويژه زماني كه او به خدا روي ميآورد كه به بيان خود او «تجلي وجود در قوانين كائنات» است.»
در اين كتاب «ايزاكسن» همچنين به انتقاد «انيشتين» از منكران وجود خدا اشاره ميكند و در يك مورد به نقل از يكي از دوستان «انيشتين» جمله اي از او مينويسد كه «هميشه افرادي هستند كه منكر وجود خدا ميشوند، اما آن چه واقعاً من را عصباني ميكند اين است كه اين افراد براي اثبات ديدگاههاي خودشان از من نقل قول ميكنند.»
به اعتقاد «ايزاكسن» اعتقاد «انيشتين» به خدا نتيجه كشفيات وي در زمينه فيزيك و ساير علوم بوده كه به ايمان به وجودي فوق بشري منتهي شده است كه منبع آفرينش جهان و نظم آن است.
كتاب «انيشتين: زندگي و كائنات او» در 704 صفحه و توسط انتشارات «سايمون اند شوستر» منتشر شده است.
این نظر رو 5 سال قبل از مرگ اش یعنی در سن 71 سالگی داده، به وضوح میگه که خدا باور نیست و یک ندانم گرا است، بعلاوه اینکه نیاز به خدایی که قانون وضع کنه، مخصوصا اگر بر اساس جایزه دادن و تنبیه کردن کار کنه (که شامل اسلام مورد نظر آقای بروجردی هم میشه) رو به طور کامل رد می کنه.
"My position concerning God is that of an agnostic. I am convinced that a vivid consciousness of the primary importance of moral principles for the betterment and ennoblement of life does not need the idea of a law-giver, especially a law-giver who works on the basis of reward and punishment."
Albert Einstein in a letter to M. Berkowitz, 25 October 1950; Einstein Archive 59–215; from Alice Calaprice, ed., The New Quotable Einstein, Princeton, New Jersey: Princeton University Press, 2000, p. 216.
اینجا میگه که ایده "خدا شخصی" یک ایده کودکانه است و در توضیح بیشتر میگه که "خدای شخصی" ناشی از ضعف عقل در فهم طبیعت و بودن خودمونه.
"I have repeatedly said that in my opinion the idea of a personal God is a childlike one. You may call me an agnostic, but I do not share the crusading spirit of the professional atheist whose fervor is mostly due to a painful act of liberation from the fetters of religious indoctrination received in youth. I prefer an attitude of humility corresponding to the weakness of our intellectual understanding of nature and of our own being."
"Albert Einstein (1879–1955)".
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید. Retrieved 2007-05-21.
اینجا میگه که، مطمئنا چیزهایی که در مورد عقاید مذهبی من می گن یک دروغه، یک دروغ که سیستماتیک تکرار میشه.
"It was, of course, a lie what you read about my religious convictions, a lie which is being systematically repeated. I do not believe in a personal god and I have never denied this but have expressed it clearly. If something is in me which can be called religious then it is the unbounded admiration for the structure of the world so far as our science can reveal it."
Helen Dukas and Banesh Hoffman (eds) (1981). Albert Einstein, The Human Side. Princeton University Press. p. 43.
البته درباره مسلمان و شیعه شدن انیشتن هم نقل هایی شده که میتونید به اینجا رجوع کنید و مطلبش رو بخونید :
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
خودش این ادعای شما رو جواب داده، ولی خیلی جالبه اون اسلامی که زیست شناسی رو به مسخره گرفته و میمون بودن انسان رو خنده دار میدونه افتاده دنبال اینه که اینشتین مسلمون بوده، البته هرگز منظورش این نیست که انسان ها عین میمون از اینشتین تقلید کنید!
---------- Post added at 10:34 PM ---------- Previous post was at 10:30 PM ----------
الله با چشم دیده نمیشه اما بت دیده میشه و الله در زمان و مکان نمیگنجه اما بت هم محدود به زمان هست و هم مکان.
الله یکتاست و خواهد بود اما بت رو هر مکان و هر زمان میشه ساخت.
الله هزاران صفت داره اما بت نداره ( علیم ، حکیم ، رحمن ، رحیم ، مالک ، جبار ، قهار ، غنی و...)
الله نه زاییده هست و نه از او زاییده میشه اما بت رو انسان که مخلوق الله هست ساخته
اینها ابتدایی ترین تفاوتهاست ، در حدی که برای یه کودک هم قابل فهم هست و به نظرم همین ها کافی باشه.
شما معتقد به ماورالطبیعت بود الله هستید، ایشون که نیست. به اندازه یه کودک هم می فهمم شما نگران نباش.
ولی خیلی جالبه اون اسلامی که زیست شناسی رو به مسخره گرفته و میمون بودن انسان رو خنده دار میدونه افتاده دنبال اینه که اینشتین مسلمون بوده، البته هرگز منظورش این نیست که انسان ها عین میمون از اینشتین تقلید کنید!
تا جایی که بنده میدونم اسلام نه تنها زیست شناسی ، بلکه هیچ علمی رو مسخره نکرد و همواره همگان رو به علم آموزی و کشف حقایق تشویق کرده ، این نظریه تکاملی که اشاره میکنید تنها یک نظریه است با هزاران نقد و شما طوری از این نظریه دفاع میکنید که گویی یک اصل هست ، البته اگه شما اصرار داری که خودت رو از نسل موجودی دیگه بدونی ایرادی نداره ، امیدوارم با جهش بعدی کامل تر بشی...
*Necromancer
04-05-2010, 00:31
خدا صفات خودش رو در قران نگفته
محمد صفات خدا رو گفته در قران و همینطور در تورات و انجیل و...
این یک انسان بوده که صفات خدا رو یان کرده به موازات رویداد های زمان خودش!
نه پروردگاراینم یه بحث دیگه می طلبه
اینکه آیا قران واقعا" کلام خداست یا نه
اما تاپیک گنجایش این پراکندگی موضوعات رو نداره
پاسخ این پرسش منو ندادید:پس اگر بت پرست ها به نقطه ای برسن که همه بت ها رو بشکنند و فقط یک بت واحد رو بپرستند و از قضا اسم اون رو بگذارند الله مشکل شون حل میشه؟ قصد نداشتم از پاسخ دادن طفره برم
باید یکم صبر داشته باشید...
داستان شعب ابی طالب رو به خاطر بیارید:
«قرار دادی که توسط مشرکین نوشته شده بود و تعیین می کرد خاندان پیامبر باید به شعب ابی طالب تبعید بشند و تا آخر عمر اونجا بمونند؛ توسط موریانه خورده شده و فقط جمله ی "بسم الله" باقی مونده.»
شعار اسلام: لا اله الا الله
اعراب به خدای ارشد(الله) اعتقاد داشتند اما برای او شریک هایی از جنس سنگ ساخته بودند.
چون هر قبیله علاقه داشت خدای خاص خودش رو داشته باشه.
پس بشر بالاخره قادر به مشاهده خدا با کمک گرفتن از یک ابزار خاص (مثل دوربین حرارتی) می شود درسته؟تصویر داخل آینه از نوری که از آینه باز تاب می کند قابل تمایز نیست.
امیدوارم منظورم رو فهمیده باشید.
لازم نیست همه چیزهایی که وجود دارن جنسشون از ماده باشه،
اینطور باشه که کل بحث ما پیرامون خدا رو من با استناد به همین جمله شما تموم می کنم و می گم "خدا وجود خارجی ندارد"شما فقط تصور می کنید بین ابر ها نور های رنگی وجود داره
اما واقعا" چنین نور هایی بین ابرها نیست.
اون چیزی که چشم می بینه مغز باور می کنه. برای این قضیه مصداق های دیگه ای هم غیر از رنگین کمان وجود داره
ترجیح می دم به جای پرداختن به جزییات در مورد موضوع اصلی صحبت بشه:
آیا حواس 5 گانه قابل اعتماد و اتکا هستن؟
ما فقط رنگهایی با طیف محدود رو می بینیم
صداهایی با فرکانس محدود می شنویم
و در ابعاد بالاتر اجسامی وجود داره که برای ما قابل لمس نیست!
و البته به جز حواس 5 گانه ی ما حواس دیگری هم وجود دارن
با توجه به جملات بالا، چیزهایی در جهان وجود داره که از حیطه ی حواس 5 گانه ی ما خارجه. آیا ما نباید اونها رو جزو حقایق حساب کنیم؟
مواردی هم وجود داره که جزو حقایق نیست اما دیده می شه مثل سراب، رنگین کمان و غیره. آیا ما باید اونها رو جزو حقایق حساب کنیم؟
ما چیزی رو می بینیم به شرطی که از اون جسم نوری به چشم ما برسه
اگه شما اینقدر قوه ی بینایی خودتون رو محکم می دونید که بر اساس اون استنتاج کنید باید بگم نتایج شما قابل استناد نیست.
رنگین کمان نوریه که از یک جسم نمی تابهاینطور باشه که کل بحث ما پیرامون خدا رو من با استناد به همین جمله شما تموم می کنم و می گم "خدا وجود خارجی ندارد" در ضمن: خدا معلول ماده نیست، ماده معلول خداست.
جواب ریاضی هم برای شما دارم: (-1)(+1)(X)=-Xدرک منظور حرف من از جواب دادن به اون مهم تره
احساس می کنم متوجه منظور مثال نشدید
وجود خدا رو شما مطرح کردی.خداباوران برهان های زیادی ارائه دادن
برهان فطرت ، علیت ، نظم و...
بنابراین
اثبات عدم وجود خدا یک کلمه بی معنیه،شما برای اثبات عدم وجود خدا باید برهان های مختلف رو رد کنید
اون اسلامی که زیست شناسی رو به مسخره گرفته و میمون بودن انسان رو خنده دار میدونهاین لینک رو پیشنهاد می کنم مطالعه کنید:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ممنونم سعیدجان،اگرچه همه گفته های شماراتصدیق نمیکنم ولی این حرف شماخیییییلی ضروری ومهم است. امروزملی گرایی بهترین رویکردی ست که میتوان درپیش گرفت. البته شایدایده های بهتری هم بتوان درنظرگرفت. امیدوارم همه مادرین گفتگوهابتوانیم به رویکردهایی که فایده اجتماعی داردبپردازیم.
منم از شما ممنونم چون فقط شما و ارزو(در گفتگوهایی که خارج از این تاپیک داشتیم)منظور من رو فهمیدین و این خیلی جالبه از این همه نفر فقط...
بگذریم
راستش میخوام این موضوع رو ادامه بدم و بیشتر از جنبش هفت بگم چون ظهور منجی بد ها و زشتی ها بنابه دلایلی بسیار نزدیک هست!
یک خواسته از شما دارم
لطفآ ملی گرایی رو با اسلام مخلوط نکنید چون اگر این کار بشه دیگه راه فراری از این وضعیت نیست!
تعریف انسان از نظر شما یک تعریف کلی است از یک موجود ناطق بنام انسان که در طول تاریخ لحظه به لحظه تغییر می کند. و شما میگویید انسان غیر قابل تعریف شده است و تعریفش به بن بست رسیده آیا همین که شما می گویید تعریف انسان به بن بست رسیده یک تعریف از انسان نیست ؟
از نظر من انسان دویست سال پیش را با تغییراتی که دارد و خصوصیاتش میتوان تعریف کرد و با انسان امروز یا آینده مقایسه نمود .
دوست عزیز مثل اینکه اصلآ پست من رو مطالعه نکردین...
اگر انسان خود را بشناسد طبیعت را نیز میتواند بشناسد
اگر انسان طبیعت را بشناسد خود را نیز می تواند بشناسد
انسان عصر حاضر راه حل دوم را انتخاب کرده
انسان قدیم راه حال اول راه
میشه این رو از پیشرفتهایی که در چند قرن اخیر انجام شده درک کرده
و از آثار انیشمندان و دانشمندان قدیمی
A.کتاب درباره «آلبرت انیشتین» به قلم «والتر ایزاکسن» درباره این دانشمند بزرگ است که نشان دهنده ایمان او به خداست.
«كريسشين پست» : «ايزاكسن» در اين كتاب نه تنها از لحاظ علمي، بلكه بيشتر به جنبه انساني شخصيت «انيشتين» پرداخته و در بخشهاي مختلف اين كتاب مداركي از زندگي پدر فيزيك نوين آورده است كه نشان از ايمان عميق او به خدا دارند.
اين نويسنده در بخشي از كتاب «انيشتين: زندگي و كائنات او» مينويسد: «اما حيرت و جذبه ايمان به خدا در زندگي او [انيشتين] در دهه 50 سالگي او بيشتر نمود پيدا ميكند به ويژه زماني كه او به خدا روي ميآورد كه به بيان خود او «تجلي وجود در قوانين كائنات» است.»
در اين كتاب «ايزاكسن» همچنين به انتقاد «انيشتين» از منكران وجود خدا اشاره ميكند و در يك مورد به نقل از يكي از دوستان «انيشتين» جمله اي از او مينويسد كه «هميشه افرادي هستند كه منكر وجود خدا ميشوند، اما آن چه واقعاً من را عصباني ميكند اين است كه اين افراد براي اثبات ديدگاههاي خودشان از من نقل قول ميكنند.»
به اعتقاد «ايزاكسن» اعتقاد «انيشتين» به خدا نتيجه كشفيات وي در زمينه فيزيك و ساير علوم بوده كه به ايمان به وجودي فوق بشري منتهي شده است كه منبع آفرينش جهان و نظم آن است.
كتاب «انيشتين: زندگي و كائنات او» در 704 صفحه و توسط انتشارات «سايمون اند شوستر» منتشر شده است.
B.البته درباره مسلمان و شیعه شدن انیشتن هم نقل هایی شده که میتونید به اینجا رجوع کنید و مطلبش رو بخونید :
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
A.دوست عزیز این کتاب را نیشتین ننوشته
انیشتین در ابتدا یهود بوده ولی بعدها گفته که به خدایی دیگر اعتقاد داره
اون به خدا اعتقاد داشت ولی خدا را روح جهان میدانست!
B.این دیگه از اون حرفا بودا!:31:
A.این پست پر مغالطه شما نشون میده دیگه حرفی برای گفتن ندارید جواب قبلی شما هم این رو نشون میداد
که چی، خب چی رو میخواید ثابت کنید؟ کفر رو تصدیق کنیم؟ خود شما، چه نتیجهای از این حرف میخواید بگیرید؟
این به قول خود شما خیلی پیش پاافتاده بود؛ منظور شما فتوحات علمی است. بله. آثار ابن سینا و سهروردی و ملاصدرا و علامه طباطبائی و مرتضی مطهری رو بخونید. مشکل شما اینه که این افراد رو واقعاً نمیشناسید. چون طرف آیتالله ... است پس یه آدم بیسواد و...ست. واقعاً شما تعصب دارید یا من؟
چه ربطی داشت!
!
B.ما هم دنباله رو این افراد هم هستیم
C.امام صادق به جابر شیمی یاد نداده و شما یک چیزی شنیدید، رهبران دینی هم شیمی رو حرام نکردند و این گفته کاملاً بیاساسه.
A.من خودم جواب شما را ندادم و دلیلش هم این بود که مسائلی که شما مطرح میکنید نه پایه علمی داره و نه برپایه عقل هست
فقط حاشیه هستن این حرفا
اگر قرار بود ادیسون از بزرگترین حتی دانشمند روز خودش تقلید کنه آیا میتونست لامپ رو اختراع کنه؟
شما خواهید گفت بله میتونست ولی من میگم نه چون تا آن شمان حتی بزرگترین دانشمندان هم این کار را نتوانسته بودند بکنند که ادیسون با تقلید از اونها چیزی رو بسازه
حاصل تمام اختارعات و فناوری های بشر فقط و فقط استفاده از عقل خود و خود و خود هست نه...
در مورد تقلید یک جمله از حکیم زکریای رازی:از نظر من اگر فردی به طور اگاهانه یا ناخودآگاه به دنبال پیامبران میرود برای این است که از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند.
من اون دانشمندان رو از خودم بیشتر میشناسم
حتی کتابهایی که علمای دین به جرم تناقض با دین از اونها ضبط و نابود کردند رو هم مطالعه کردم که مطمئنآ شما حتی نام انها را نیز نمی دانید
چون کسی آیت اله است بی سواد است رو من قبول ندارم
چون آیت اله خود را اسیر تفکراتی کرده و نمیتواند با فکر باز تصمیم بگیرد و فکر کند و ... من او را قبول ندارم
و دلایل بی شماری هم داره که بحث به جاهای باریک کشیده میشه و من هم حوس کهریزک نکردم که اونجا هم بهم تجاوز کنن و...
B.معلومه!!!
C.خیلی جالبه که شما چیزی رو که ثبت شده و حتی در فیلم جابرابن حیان هم که به تایید همین علمایی هست که شما از اونها دفاع میکنید هم به اون اشاره شده
و برعکس واقعیات رو حاضر نیستید قبول کنید
در صفحات قبل دوستان لطف کردند و بسیاری از حرفهای شما به نیابت از من رو با عکس و حتی با حرفهای خودتون نقض کردن...
نور بسامد فوتون در 380 الی 780 نانومتره. شما هم که می گید کل جهان از انرژی تشکیل شده و این شامل ما هم میشه.
دوست عزیز من منظورم مثال بود نا این اطلاعات
فرض کنید خداوند خورشید است(منبع نور)و ما نور
میگم شما ای کیوتون ضعیفه ها(شوخی کردم ناراحت نشید)
الله با چشم دیده نمیشه اما بت دیده میشه و الله در زمان و مکان نمیگنجه اما بت هم محدود به زمان هست و هم مکان.
الله یکتاست و خواهد بود اما بت رو هر مکان و هر زمان میشه ساخت.
الله هزاران صفت داره اما بت نداره ( علیم ، حکیم ، رحمن ، رحیم ، مالک ، جبار ، قهار ، غنی و...)
الله نه زاییده هست و نه از او زاییده میشه اما بت رو انسان که مخلوق الله هست ساخته
اینها ابتدایی ترین تفاوتهاست ، در حدی که برای یه کودک هم قابل فهم هست و به نظرم همین ها کافی باشه.
خیلی جالبه
شما مگر یزدان رو دیدن
شما چطور برای پروردگار صفت تعیین میکنین
شمایی که ادعای مسلمانی دارین با این کار حرف خود اسلام رو نقض میکنید!!
در مورد اصل وجود یا عدم وجود خدا ، واقعا به نتیجه رسیدن غیر ممکنه ، چیزی هم که بعضی افراد جهتی رو میده که یکی از این دو حالت رو انتخاب کنن ، فقط محیطه نه عقل و نه منطق و نه احساس ...به نظرم باید جوانب وجود یا عدم وجود بحث بشه و تنها خود شخص هست که میتونه با درک و منطق خودش از روی استدلال های انجام شده نتیجه گیری انتخاب کنه . و البته نتیجه گیری ای که اگر تعصب و محیط با اون آمیخته نشه ، هرگز به قطعیت نمیرسه ...
اگر خدا هست چرا... ؟ زیرا...
اگر خدا نیست چرا...؟ زیرا..
من در این مورد توضیح دادم...
توضیح در مورد برهان نظم و شر همین موضوع هست...
تا جایی که بنده میدونم اسلام نه تنها زیست شناسی ، بلکه هیچ علمی رو مسخره نکرد و همواره همگان رو به علم آموزی و کشف حقایق تشویق کرده ، این نظریه تکاملی که اشاره میکنید تنها یک نظریه است با هزاران نقد و شما طوری از این نظریه دفاع میکنید که گویی یک اصل هست ، البته اگه شما اصرار داری که خودت رو از نسل موجودی دیگه بدونی ایرادی نداره ، امیدوارم با جهش بعدی کامل تر بشی...
البته اسلام راستین
اینم یه بحث دیگه می طلبه
اینکه آیا قران واقعا" کلام خداست یا نه
اما تاپیک گنجایش این پراکندگی موضوعات رو نداره
بحث لازم نیست
دو مثال
اگر از زبان خدا بود در ابتدای هر سوره گفته نمی شد به نام پروردگار بخشنده و بخشایشگر
اگر از زبان خدا بود فرهنگ عرب مخلوط نمی شد مانند جن که فقط در فرهنگ عرب موجود هست!
و...
---------- Post added at 03:42 AM ---------- Previous post was at 03:38 AM ----------
دوستان بیشتر نظرات من و تفکرات من در این شعر سهراب سپهری(شاعر مورد علاقه من)گفته شده
اگر وقت کردین مطالعه کنید و اینکه مطمئن هستم پشیمون نمی شید
و اینکه همه رو دعوت به آرامش میکنم
صدای پای آب
اهل کاشانم
روزگارم بد نیست
تکه نانی دارم،خرده هوشی،سر سوزن ذوقی
مادری دارم،بهتر از برگ درخت
دوستانی،بهتر از آب روان
و خدایی که در این نزدیکی است
لای این شب بوها،پای آن کاج بلند...
من مسلمانم
قبله ام یک گل سرخ
جا نمازم چشمه،مهرم نور
دشت،سجاده ی من
من وضو با تپش پنجره ها می گیرم
در نمازم جریان دارد ماه،جریان دارد طیف
سنگ از پشت نمازم پیداست...
همه ذرات نمازم متبلور شده است
من نمازم را وقتی میخوانم
که اذانش را باد گفته باشد سر گل دسته ی سرو
من نمازم را پی تکبیرت الحرام علف می خوانم
پی قد قامت موج...
اهل کاشانم
پیشه ام نقاشی است
گاه گاهی قفسی میسازم با رنگ،می فروشم به شما
تا به آوازه شقایق که در آن زندانی است
دل تنهایتان تازه شود
چه خیالی،چه خیالی...می دانم
پرده ام بی جان است
خوب می دانم،حوض نقاشی من بی ماهی است...
من نمی دانم
که چرا می گویند،اسب حیوان نجیبی است،کبوتر زیباست
چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست
گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد؟
چشم ها را باید شست،جور دیگر باید دید
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
کار ما شاید این است
که میان گل نیلوفر و قرن
پی آواز حقیقت بدویم
msshamraz
04-05-2010, 08:16
دوست عزیز مثل اینکه اصلآ پست من رو مطالعه نکردین...
اگر انسان خود را بشناسد طبیعت را نیز میتواند بشناسد
اگر انسان طبیعت را بشناسد خود را نیز می تواند بشناسد
انسان عصر حاضر راه حل دوم را انتخاب کرده
انسان قدیم راه حال اول راه
میشه این رو از پیشرفتهایی که در چند قرن اخیر انجام شده درک کرده
و از آثار انیشمندان و دانشمندان قدیمی
دوست من اتفاقا پست شما را مطالعه کردم
لطفا بین فلاسفه تجربه گرا و عقل گرا تفاوت قائل شوید .
MostafaMohammadi
04-05-2010, 14:18
تا جایی که بنده میدونم اسلام نه تنها زیست شناسی ، بلکه هیچ علمی رو مسخره نکرد و همواره همگان رو به علم آموزی و کشف حقایق تشویق کرده ، این نظریه تکاملی که اشاره میکنید تنها یک نظریه است با هزاران نقد و شما طوری از این نظریه دفاع میکنید که گویی یک اصل هست.
اینجا میشه فهمید تئوری علمی چیه ("تئوری علمی" زمین تا آسمان با "تئوری" متفاوته):
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اینجا هم میشه فهمید فرگشت چیه:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
می تونی چشم هات رو باز کنی و ببینی این مقاله برخالاف ترجمه فارسی اش "نظریه تکامل" نیست چون این نظریه در اوایل دهه نود توسط دانشمندان علم زیست شناسی تایید و وارد کتاب های درسی میشه. البته من نمی تونم به شما فشار بیارم که مغزتون رو از دوره قاجار، متوجه قرن بیستم کنید و بفهمید فرگشت تنها یک نظریه نیست. فرگشت هم در تضاد با خدایی که اینشتین نسبت به اون ندانم گرا بوده نیست (به معنی یک موجود هوشمند که ...) در تضاد با "خلقت" (داستان 6 روز و خاک و روح و سیب و ...) است، و تعداد زیادی خداباور وجود دارن که هم دانشمند زیست شناسی هستند هم مشغول بسط دادن فرگشت به "طراحی هوشمند" هستند.
البته اگه شما اصرار داری که خودت رو از نسل موجودی دیگه بدونی ایرادی نداره ، امیدوارم با جهش بعدی کامل تر بشی...
بله من با در نظر گرفتن علم زیست شناسی خودم رو از نسل میمون ها میدونم، شاید میمون بودن مسخره باشه ولی مثل میمون از رفتار دیگران تقلید کردن به مراتب مسخره تره.
MostafaMohammadi
04-05-2010, 14:25
دوست عزیز این کتاب را نیشتین ننوشته
انیشتین در ابتدا یهود بوده ولی بعدها گفته که به خدایی دیگر اعتقاد داره
اون به خدا اعتقاد داشت ولی خدا را روح جهان میدانست!
من از خود اینشتین نقل قول کردم براتون! اینشتین به خدا اعتقاد نداشته و نتنها نسبت به اون ندانم گرا بوده، بلکه خدای فردی رو به طور کلی رد کرده. چرا می گین ایشون روح جهان رو خدا میدونسته؟
danial_848
04-05-2010, 14:41
A.من خودم جواب شما را ندادم و دلیلش هم این بود که مسائلی که شما مطرح میکنید نه پایه علمی داره و نه برپایه عقل هست
فقط حاشیه هستن این حرفا
اگر قرار بود ادیسون از بزرگترین حتی دانشمند روز خودش تقلید کنه آیا میتونست لامپ رو اختراع کنه؟
شما خواهید گفت بله میتونست ولی من میگم نه چون تا آن شمان حتی بزرگترین دانشمندان هم این کار را نتوانسته بودند بکنند که ادیسون با تقلید از اونها چیزی رو بسازه
حاصل تمام اختارعات و فناوری های بشر فقط و فقط استفاده از عقل خود و خود و خود هست نه...
در مورد تقلید یک جمله از حکیم زکریای رازی:از نظر من اگر فردی به طور اگاهانه یا ناخودآگاه به دنبال پیامبران میرود برای این است که از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند.
من اون دانشمندان رو از خودم بیشتر میشناسم
حتی کتابهایی که علمای دین به جرم تناقض با دین از اونها ضبط و نابود کردند رو هم مطالعه کردم که مطمئنآ شما حتی نام انها را نیز نمی دانید
چون کسی آیت اله است بی سواد است رو من قبول ندارم
چون آیت اله خود را اسیر تفکراتی کرده و نمیتواند با فکر باز تصمیم بگیرد و فکر کند و ... من او را قبول ندارم
و دلایل بی شماری هم داره که بحث به جاهای باریک کشیده میشه و من هم حوس کهریزک نکردم که اونجا هم بهم تجاوز کنن و...
B.معلومه!!!
C.خیلی جالبه که شما چیزی رو که ثبت شده و حتی در فیلم جابرابن حیان هم که به تایید همین علمایی هست که شما از اونها دفاع میکنید هم به اون اشاره شده
و برعکس واقعیات رو حاضر نیستید قبول کنید
در صفحات قبل دوستان لطف کردند و بسیاری از حرفهای شما به نیابت از من رو با عکس و حتی با حرفهای خودتون نقض کردن...
درمورد تقلید که قبلاً حرفم رو زدم، بله اصل تقلید که جایز نیست ولی من نوعی که نمیتونم در همه مسائل (دین شاید گستردهترین باشه) متخصص باشم، ناچارم در مواردی که توانایی ندارم تن به تقلید بدم. این یک مسئله ساده و حل شدهست.
درمورد «بسیاری از حرفهای شما (من)» هر چی نگاه کردم این بسیاری از حرفهام که با حرف خودم نقض شده پیدا نکردم فقط جناب MostafaMohammadi دوتا تصویر گذاشتند خطاب به ایشون: ماشاءالله دستبهسرچ خوبی دارید، لطفاً بگید دقیقاً کجای گفتههای بنده رو نقض کردید. ممنون.
danial_848
04-05-2010, 14:47
و من الآن فکر میکنم هرکس عقایدی داره که اگر قرار باشه این باورها عوض بشه فقط به خواست خودش برمیگرده نه تلاش دیگران. من فکر میکنم بحث بیفایده ست.
MostafaMohammadi
04-05-2010, 14:56
خوب اینطور که نمیشه اگه همه چیز خداست پس من هم جزئی از خدا هستم پس دیگه نباید اختلافی بین من و خدا باشه.
شما فرقی بین خورشید و نور آن نمی بینید!
دوست عزیز من منظورم مثال بود نا این اطلاعات
فرض کنید خداوند خورشید است(منبع نور)و ما نور
من
سو تفاهم شده من اون اطلاعات رو برای مثال تون نگفتم، برای رد منظورتون گفتم.
مگه شما نمی گید در ماده از انرژی تشکیل شده؟ از طرفی نور هم بسامد فوتون است، فوتون هم به بسته های انرژی میگن، پس نمیشه گفت من از چیزی به غیر از خدا هستم.
میگم شما ای کیوتون ضعیفه ها(شوخی کردم ناراحت نشید)
اینکه به آدم بگن آی کیوی تو ضعیفه ناراحت کننده نیست، این یک واقعیته که مغز بعضی انسان ها از بعضی دیگر در انجام دادن افعال کند تره، اینکه بهت بگن "قادر به اندیشیدن نیستی" درد آوره.
MostafaMohammadi
04-05-2010, 20:55
فقط جناب MostafaMohammadi دوتا تصویر گذاشتند خطاب به ایشون: ماشاءالله دستبهسرچ خوبی دارید، لطفاً بگید دقیقاً کجای گفتههای بنده رو نقض کردید. ممنون.
خوب شما گفتید این پدیده رو در جامعه ندید من سعی کردم توجه تون رو به نوشته های روی دیوار مساجد جلب کنم و یادآور بشم کفش دزدی در مساجد یک پدیده ی رایجی است. شریعتی هم احتمالا با علم به این پدیده موقع نماز یاد کفش هاش افتاده یا مثلا بقل دستی اش یاد کفش هاش افتاده و به زبان آورده یا یه همچین چیزی.
البته جملاتی که پای عکس ها نوشته جنبه طنز داشت و قصد زیر سوال بردن دیدگاه شما رو نداشتم، اگه شما احساس کردید من قصد مسخره کردن دیدگاه تون رو دارم، خوب پوزش.
MostafaMohammadi
04-05-2010, 21:30
قصد نداشتم از پاسخ دادن طفره برم
باید یکم صبر داشته باشید...
داستان شعب ابی طالب رو به خاطر بیارید:
«قرار دادی که توسط مشرکین نوشته شده بود و تعیین می کرد خاندان پیامبر باید به شعب ابی طالب تبعید بشند و تا آخر عمر اونجا بمونند؛ توسط موریانه خورده شده و فقط جمله ی "بسم الله" باقی مونده.»
شعار اسلام: لا اله الا الله
اعراب به خدای ارشد(الله) اعتقاد داشتند اما برای او شریک هایی از جنس سنگ ساخته بودند.
چون هر قبیله علاقه داشت خدای خاص خودش رو داشته باشه.من تصور کردم شما فراموش کردید، "شریک" یعنی چی؟ شما که گفتین خدا در بت هم وجود داره، جنس سنگ هم هرچی باشه ماده است دیگه، از طرفی شما گفتین ماده از انرژی تشکیل شده و خدا همون انرژیه، من که چیزی رو نمی پرستم که بخوام صبر کنم، به شما می گم اینکار بت پرست ها چه مشکلی داره؟ یگانه که هست خدا هم درش وجود داره.
پس بشر بالاخره قادر به مشاهده خدا با کمک گرفتن از یک ابزار خاص (مثل دوربین حرارتی) می شود درسته؟تصویر داخل آینه از نوری که از آینه باز تاب می کند قابل تمایز نیست.
امیدوارم منظورم رو فهمیده باشید.تصویر داخل آینه ناشی از نوریه که از منبع نور تابیده شده و همون نوری که از جسم بازتاب شده و همون نوریه که در برخورد با آینه دوباره بازتابش میشه، شما میگی تصویر داخل آینه از نوری که از آینه بازتاب میشه قابل تمایز نیست؟ این نور همون نوره!
باز هم می پرسم، اگر خدا رو ماورالطبیعت نمیدنید، آیا معترف میشید که خدا قابل مشاهده خواهد بود (در مثلا X سال دیگه) و منظورم از مشاهده با چشم دیدن هم نبود و مثلا اتم کربن هم مشاهده شده.
شما فقط تصور می کنید بین ابر ها نور های رنگی وجود داره
اما واقعا" چنین نور هایی بین ابرها نیست.
اون چیزی که چشم می بینه مغز باور می کنه. برای این قضیه مصداق های دیگه ای هم غیر از رنگین کمان وجود داره
ترجیح می دم به جای پرداختن به جزییات در مورد موضوع اصلی صحبت بشه:
آیا حواس 5 گانه قابل اعتماد و اتکا هستن؟
ما فقط رنگهایی با طیف محدود رو می بینیم
صداهایی با فرکانس محدود می شنویم
و در ابعاد بالاتر اجسامی وجود داره که برای ما قابل لمس نیست!
و البته به جز حواس 5 گانه ی ما حواس دیگری هم وجود دارن
شما از کجای حرف های من نتیجه گرفتی حواس پنج گانه برای انسان کافی است؟ اندیشیدن در ورودی های بدن این اشکالات رو رفع می کنه.
با توجه به جملات بالا، چیزهایی در جهان وجود داره که از حیطه ی حواس 5 گانه ی ما خارجه. آیا ما نباید اونها رو جزو حقایق حساب کنیم؟
مواردی هم وجود داره که جزو حقایق نیست اما دیده می شه مثل سراب، رنگین کمان و غیره. آیا ما باید اونها رو جزو حقایق حساب کنیم؟شما یه سری جمله می گی و بعد هم یک نتیجه ای می گیری، خوب که چی؟ مگه من گفتم هر چیزی که خارج از حواس پنج گانه باشه خرافاته؟
در ضمن: خدا معلول ماده نیست، ماده معلول خداست.روی هوا حرف زدن ساده است، منم میگم خدا معلول ماده است!
درک منظور حرف من از جواب دادن به اون مهم تره
احساس می کنم متوجه منظور مثال نشدیدشما یه حرفی زدی که غلطی اش رو بهتون ثابت کردم.
خداباوران برهان های زیادی ارائه دادن
برهان فطرت ، علیت ، نظم و...خوب باید هم می آوردن
شما برای اثبات عدم وجود خدا باید برهان های مختلف رو رد کنیدخواب دیدین خیر باشه. بایدی برای انکار یه ادعایی که دلیل محکمی پشت اش نیست، وجود نداره.
اون اسلامی که زیست شناسی رو به مسخره گرفته و میمون بودن انسان رو خنده دار میدونهاین لینک رو پیشنهاد می کنم مطالعه کنید:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدبوک مارک کردم بعدا می خونم ولی پیشنهاد می کنم شما جمله من رو با دقت بخونی.
MostafaMohammadi
04-05-2010, 21:40
این فاکتور رو هم شما تا یه حدی می تونی روش حساب کنی، ولی شما سیستم مورد بحثمون رو هم ساده انگاشتی.
من متوجه نشدم. بعضی وقتا مسترسوئیچم درست کارنمیکنه. ممنون میشم راهنماییم کنی.
منظورم از "فاکتور"، ویژگی محقق بود در باورها تون بود و منظور از "سیستم مورد بحث"، جامعه ای که ما درش زندگی می کنیم ه. مثال هایی زدم از ادم هایی که اندیشه ها شون مصادره میشه، یا فراموش میشن و یا اصولا سانسور میشن.
*Necromancer
05-05-2010, 01:28
مثل میمون از رفتار دیگران تقلید کردن به مراتب مسخره تره.تقلید در اسلام به معنی الگو قراردادنه نه تکرار کردن
فرض کنید خداوند خورشید است(منبع نور)و ما نورشما هم به مثالی که برای MostafaMohammadi زدم توجه کنید:
تصویر داخل آینه از نوری که از آینه باز تاب می کند قابل تمایز نیست.
من تصور کردم شما فراموش کردید، "شریک" یعنی چی؟ شما که گفتین خدا در بت هم وجود داره، جنس سنگ هم هرچی باشه ماده است دیگه، از طرفی شما گفتین ماده از انرژی تشکیل شده و خدا همون انرژیه، من که چیزی رو نمی پرستم که بخوام صبر کنم، به شما می گم اینکار بت پرست ها چه مشکلی داره؟ یگانه که هست خدا هم درش وجود داره.بت پرست ها خود تمثیل فولادی رو نمی پرستن
مثل زئوس یا آتنا یا پوزیدون که از روی اونها مجسمه های زیادی ساخته شده بود و در معابد مورد پرستش قرار میگرفت، اما همه ی یونان یه یک زئوس یا یک آتنا اعتقاد داشتند.
اما مشکل این بود که چند خدا داشتن
و خدایان اونها همسرانی و فرزندانی داشتند
و از پدرانی متولد شده بودند(حتی خود زئوس هم پسر تایتانی به اسم اورانوس بود)
در مصر و عربستان هم بت پرستی به همین ترتیب بود
اما در سوره ی توحید از قران اومده: قل هو الله احد الله الصمد، لم یلد و لم یولد (بگو خداوند یکی ست. او ابدی ست. نه زاده شده و نه می زاید)
تصویر داخل آینه ناشی از نوریه که از منبع نور تابیده شده و همون نوری که از جسم بازتاب شده و همون نوریه که در برخورد با آینه دوباره بازتابش میشه، شما میگی تصویر داخل آینه از نوری که از آینه بازتاب میشه قابل تمایز نیست؟ این نور همون نوره!ممنون از اینکه توضیح واضحات کردید
منظور من دقیقا" همین بود و اینکه از توضیحات اضافه اجتناب کردم عین احترام به شعور شما بود.
باز هم می پرسم، اگر خدا رو ماورالطبیعت نمیدنید، آیا معترف میشید که خدا قابل مشاهده خواهد بود (در مثلا X سال دیگه) و منظورم از مشاهده با چشم دیدن هم نبود و مثلا اتم کربن هم مشاهده شده.ضمن اینکه باید یاد آوری کنم انرژی ماده نیست. مجرد است.
(دما نگاشت، خود انرژی گرمایی رو نشون نمی ده بلکه محلی که انرژی گرمایی در اون انباشته شده رو مشخص می کنه.)
خدا ابعاد دیگری هم داره که فقط با یکی از اونها(انرژِی) سر و کار داریم.
خدا همچنین یک وجوده .
اگه از روی DNA شما کپی کنن، کُلُن شما "وجود" شما رو نخواهد داشت.
و این هم جزو ماورالطبیعه نیست چون باهاش سر و کار داریم.
شما از کجای حرف های من نتیجه گرفتی حواس پنج گانه برای انسان کافی است؟ از اینجا:
با این اصطلاح "طیف بسیار کوچک" شدیدا مخالف ام، شما رو نمیدونم ولی من به شخصه با چیزهایی که بوسیله حواس پنج گانه ام درک می کنم به مراتب بیشتر از چیزهایی مثل جن و فرشته سروکار دارم.من فقط موضوع اصلی بحث رو یاد آوری کردم چون داشتیم در مورد رنگین کمان بحث می کردیم که موضوع اصلی ما نبود.
شما یه سری جمله می گی و بعد هم یک نتیجه ای می گیری، خوب که چی؟ مگه من گفتم هر چیزی که خارج از حواس پنج گانه باشه خرافاته؟نظر خودم رو گفتم
ما فقط با طیف بسیار کوچکی از دنیا سر و کار داریم و اسم تمام اون موجودات ناشناخته رو جن گذاشتیم.
تا این لحظه چیزی خارج از موضوع بحث نگفتم
روی هوا حرف زدن ساده است، منم میگم خدا معلول ماده است! تناقض با تعریف خدا
پس حرف شما رد می شه.
-
عدم وجود خدا هم یک ادعاست معلومه که نیست، اصلا همچین چیزی بدون مدعی وجود خدا بی معنیه. همونطور که 1- در مقابل 1+ معنی پیدا می کنه بر عکسش هم صادقه جواب ریاضی هم برای شما دارم: (-1)(+1)(X)=-Xدرک منظور حرف من از جواب دادن به اون مهم تره
احساس می کنم متوجه منظور مثال نشدید شما یه حرفی زدی که غلطی اش رو بهتون ثابت کردم.-1 یک مفهومه
+1 هم یک مفهوم
اما بدون یکی از اینها دیگری مفهوم خود رو از دست می ده
فرض کنید روز وجود نداشته باشه
وقتی همیشه شب باشه چه دلیلی وجود داره که به اون حالت گفته بشه شب؟
شب در حضور روز معنی پیدا میکنه
منظور من از اون مثال همین بود
"عدم وجود خدا" در "حضور "وجود خدا" یک مفهوم به حساب میاد.
اما شما ادعا می کنید عدم وجود خدا یک مفهوم نیست!
خواب دیدین خیر باشه. بایدی برای انکار یه ادعایی که دلیل محکمی پشت اش نیست، وجود نداره.-رد کردن دلیلی که محکم نیست برای شما باید راحت تر باشه
بوک مارک کردم بعدا می خونم ولی پیشنهاد می کنم شما جمله من رو با دقت بخونی. این یعنی شما به اسلام ناب اعتقاد دارید؟
Big-Boss
05-05-2010, 01:38
شما برای اثبات عدم وجود خدا باید برهان های مختلف رو رد کنید
اینجا اگه بحث فلسفی هست چرا مغالطه میکنن؟
همیشه مدعی وجود باید سند بیاره. کسی که مدعی عدم هست نیازی نداره سندی ارائه کنه یا برهانی رو رد کنه.
همین قسمت قرمز به تنهایی بزرگترین مغالطه تاریخه عدم اثبات نداره.
تو دادگاه شما میگید. ثابت کن ندزدیدی؟
یا مدرک میارید که دزدیدن رو ثابت کنه؟
من از خود اینشتین نقل قول کردم براتون! اینشتین به خدا اعتقاد نداشته و نتنها نسبت به اون ندانم گرا بوده، بلکه خدای فردی رو به طور کلی رد کرده. چرا می گین ایشون روح جهان رو خدا میدونسته؟
برای اینکه خود انیشتین بیان کرده فقط به سیستم و قانون طبیعی که برکل جهان حاکم هست معتقد هست
این سیستم هم میشه روح جهان دیگه
توضیحاتش رو دادم قبلآ
بله من با در نظر گرفتن علم زیست شناسی خودم رو از نسل میمون ها میدونم، شاید میمون بودن مسخره باشه ولی مثل میمون از رفتار دیگران تقلید کردن به مراتب مسخره تره.
من قبلآ هم در مورد اطلاعات شما گفتم که کامل نیست...
لطفآ اگر چیزی رو به روز نمیدونید نگید
در جدیدتیرن یافته های علم زمین شناسی اثبات شده که نسل میمون ها و انسان ها از اول از هم جدا بوده
و دلیل این بد فهمی هایی که بوجود اومده اینکه این دو نسل تا مدتی مغزشون شبیه هم بوده که بعدها انسان تکامل پیدا کرده و...
در مورد تقلید هم کاملآ موافقم!
درمورد تقلید که قبلاً حرفم رو زدم، بله اصل تقلید که جایز نیست ولی من نوعی که نمیتونم در همه مسائل (دین شاید گستردهترین باشه) متخصص باشم، ناچارم در مواردی که توانایی ندارم تن به تقلید بدم. این یک مسئله ساده و حل شدهست.
درمورد «بسیاری از حرفهای شما (من)» هر چی نگاه کردم این بسیاری از حرفهام که با حرف خودم نقض شده پیدا نکردم فقط جناب MostafaMohammadi دوتا تصویر گذاشتند خطاب به ایشون: ماشاءالله دستبهسرچ خوبی دارید، لطفاً بگید دقیقاً کجای گفتههای بنده رو نقض کردید. ممنون.
در مورد قسمت اول حرفاتون
شما در اشتباه هستید
نکته اینکه اگر شما نتونید چیزی رو درک کنید پس اون انسانی که مثل شماست چطور میتونه درک کنه؟
به نظر من حرف زکریای رازی کاملترین بحث رو مطرح کرده یعنی راحت طلبی که همیشه به زیان انسان هست
دین نام قدیمی علم هست(به قران نگاه کنید در اون به جز آموزش و پرورش و خوبی ها و... چیزی میتونید پیدا کنید؟)
در شمن تقلید الان به مسئله ای سیاسی برای حفظ نظام تبدیل شده و برای همین هم جامعه در حال رفتن به سمت زن سالاری هست
البته هم مرد سالاری غلط هست و هم زن سالاری و باید بین نا بین باشه و...
روانشناسان ثابت کردن خانم ها در مقوله تقلید خیلی بهتر از آقایان عمل می کنن و...
در مورد قسمت دوم حرفاتون
نیازی به توضیح مصطفی نیست
به پست قبلیتون نگاهی بندازید،خودتون خواهید فهمید! البته اگر نخواید در این مورد هم تقلید کنید
آرزوا هم حرفای خودتون رو با حرفای خودتون نقض کردن
اونارم مطالعه کنید حتمآ شاید فرجی شود!
Big-Boss
05-05-2010, 02:00
در جدیدتیرن یافته های علم زمین شناسی اثبات شده که نسل میمون ها و انسان ها از اول از هم جدا بوده
از این جدیدترین یه لینک از یه منبع علمی میخوام. (منبع علمی نه سایت فارسی که یه خبر از کنسرت گوگوش باشه خبر بعدی این)
متاسفانه دوستان من میخواستم اینجا شرکت کنم و چیزای جدیدی یاد بگیرم
اما متوجه شدم ما ایرانی ها از یه پدیده خیلی رنج میبریم اون هم مغالطات هست.
این فقط یه نمونه بود
دین نام قدیمی علم هست
نه اینها سه دوره مختلف هستند: جادوگری>دین>علم
در شمن تقلید الان به مسئله ای سیاسی برای حفظ نظام تبدیل شده و برای همین هم جامعه در حال رفتن به سمت زن سالاری هست
البته هم مرد سالاری غلط هست و هم زن سالاری و باید بین نا بین باشه و...
این یه موردخوب قابل بحث هست.
چون جوامع قدیمی پیش از دین زن سالار بودن و سیستم مادرشاهی حاکم بود بعد با خشونت زیادی از طرف مردان این دوره کنار گذاشته شد.
از این جدیدترین یه لینک از یه منبع علمی میخوام. (منبع علمی نه سایت فارسی که یه خبر از کنسرت گوگوش باشه خبر بعدی این)
متاسفانه دوستان من میخواستم اینجا شرکت کنم و چیزای جدیدی یاد بگیرم
اما متوجه شدم ما ایرانی ها از یه پدیده خیلی رنج میبریم اون هم مغالطات هست.
این فقط یه نمونه بود
نه اینها سه دوره مختلف هستند: جادوگری>دین>علم
این یه موردخوب قابل بحث هست.
چون جوامع قدیمی پیش از دین زن سالار بودن و سیستم مادرشاهی حاکم بود بعد با خشونت زیادی از طرف مردان این دوره کنار گذاشته شد.
در مورد لینک خودتون سرچ کنید پیدا میکنین ولی سعی میکنم بزارم
در مورد جادوگری و دین و علم باید به اصلشون توجه کرد که در اصل همه یکی هستن
ولی در عمل میبینیم علم که چیز خوب و درستی بوده و هست یا نیست...
دین که نماد خرافات شده
جادو هم شده شعبده بازی و...
*Necromancer
05-05-2010, 03:39
اینجا اگه بحث فلسفی هست چرا مغالطه میکنن؟
همیشه مدعی وجود باید سند بیاره. کسی که مدعی عدم هست نیازی نداره سندی ارائه کنه یا برهانی رو رد کنه.
همین قسمت قرمز به تنهایی بزرگترین مغالطه تاریخه عدم اثبات نداره.
تو دادگاه شما میگید. ثابت کن ندزدیدی؟
یا مدرک میارید که دزدیدن رو ثابت کنه؟
شما سایت افشــا رو حتما دیدید
بیشتر مغالاتش در مورد اثبات عدم وجود خداست
بقیه هم در مورد رد کردن قران
منظورم از "فاکتور"، ویژگی محقق بود در باورها تون بود و منظور از "سیستم مورد بحث"، جامعه ای که ما درش زندگی می کنیم ه. مثال هایی زدم از ادم هایی که اندیشه ها شون مصادره میشه، یا فراموش میشن و یا اصولا سانسور میشن.
سلام مصطفی،امیدوارم برنامه درس ودانشگات خوب پیش بره.
ممنون ازراهنماییت
امیدوارم که فرصتی بشه تاازایده های ساخت گرایانه هم بیشتربحث بشه. اگرجسارت نباشه-به شماوسایردوستان- بحث هایی که اینجاشدعموما شامل نفی وانکاربوده. البته خوب من بیشتر،مجازی بودن فضامدنظرم بوده اگرچه نبایدتاثیراین کار رو هم نادیده گرفت. به نظرم درین سایت هیچ مانعی نداره اگر ما خیلی ازمفاهیم رو به طورنظری وفارغ ازمصادیق عینی واجتماعی بررسی بکنیم.بازم برات آرزوی موفقیت دارم.
msshamraz
05-05-2010, 09:04
نه اینها سه دوره مختلف هستند: جادوگری>دین>علم
هیچ رابطه ای با هم ندارند
دین نتیجه ایمان است و علم نتیجه فلسفه و فلسفه نتیجه فلسفی اندیشیدن و دین و فلسفه هم با هم رابطه خوبی ندارند و هرجا دین باشد فلسفه حرفی ندارد بزند و بالعکس
---------- Post added at 10:04 AM ---------- Previous post was at 10:01 AM ----------
در مورد قسمت اول حرفاتون
شما در اشتباه هستید
نکته اینکه اگر شما نتونید چیزی رو درک کنید پس اون انسانی که مثل شماست چطور میتونه درک کنه؟
به نظر من حرف زکریای رازی کاملترین بحث رو مطرح کرده یعنی راحت طلبی که همیشه به زیان انسان هست
دین نام قدیمی علم هست(به قران نگاه کنید در اون به جز آموزش و پرورش و خوبی ها و... چیزی میتونید پیدا کنید؟)
در شمن تقلید الان به مسئله ای سیاسی برای حفظ نظام تبدیل شده و برای همین هم جامعه در حال رفتن به سمت زن سالاری هست
البته هم مرد سالاری غلط هست و هم زن سالاری و باید بین نا بین باشه و...
روانشناسان ثابت کردن خانم ها در مقوله تقلید خیلی بهتر از آقایان عمل می کنن و...
در مورد قسمت دوم حرفاتون
نیازی به توضیح مصطفی نیست
به پست قبلیتون نگاهی بندازید،خودتون خواهید فهمید! البته اگر نخواید در این مورد هم تقلید کنید
آرزوا هم حرفای خودتون رو با حرفای خودتون نقض کردن
اونارم مطالعه کنید حتمآ شاید فرجی شود! خلق را تقلدیشان بر باد داد
ای دو صد لعنت بر این تقلید باد "مولوی"
بحث شما نیاز به جامعه شناسی و روانشناسی هم دارد .
زن سالاری در جامعه مدرن ایران رخ داده و اکثریت جامعه ایران سنتی هستند پس زن سالاری نباید شکل جدی داشته باشد .
ضمن اینکه زنان در سیاست و اقتصاد نقش چندانی بازی نمی کنند. زن ذلیلی با زن سالاری متفاوت است .
Big-Boss
05-05-2010, 13:55
هیچ رابطه ای با هم ندارند
دین نتیجه ایمان است و علم نتیجه فلسفه و فلسفه نتیجه فلسفی اندیشیدن و دین و فلسفه هم با هم رابطه خوبی ندارند و هرجا دین باشد فلسفه حرفی ندارد بزند و بالعکس
---------- Post added at 10:04 AM ---------- Previous post was at 10:01 AM ----------
خلق را تقلدیشان بر باد داد
ای دو صد لعنت بر این تقلید باد "مولوی"
بحث شما نیاز به جامعه شناسی و روانشناسی هم دارد .
زن سالاری در جامعه مدرن ایران رخ داده و اکثریت جامعه ایران سنتی هستند پس زن سالاری نباید شکل جدی داشته باشد .
ضمن اینکه زنان در سیاست و اقتصاد نقش چندانی بازی نمی کنند. زن ذلیلی با زن سالاری متفاوت است .
دقیقا هیچ رابطه ای با هم ندارند سه دوره و گذار مختلف هست.
بهتره بگید هر جا فلسفه باشد دین حرفی برای گفتن ندارد. بلعکسش به استفاده از مغالطات توسط دین باوران بر میگرده.
زن سالاری موضوعش به همین سادگی نیست بستر اجتماعی خاصی رو میطلبه.
قبل از مرد سالاری جوامع بشری زن سالار بوده.
که این دوره فکر میکنم قبل از دین بوده. بعد از دین و فراگیر شدن اون این دوره با خشونت شدیدی از سوی مردان کنار گزاشته شده.
msshamraz
05-05-2010, 14:16
دقیقا هیچ رابطه ای با هم ندارند سه دوره و گذار مختلف هست.
بهتره بگید هر جا فلسفه باشد دین حرفی برای گفتن ندارد. بلعکسش به استفاده از مغالطات توسط دین باوران بر میگرده.
زن سالاری موضوعش به همین سادگی نیست بستر اجتماعی خاصی رو میطلبه.
قبل از مرد سالاری جوامع بشری زن سالار بوده.
که این دوره فکر میکنم قبل از دین بوده. بعد از دین و فراگیر شدن اون این دوره با خشونت شدیدی از سوی مردان کنار گزاشته شده.
دوست من بهتره در مورد دین به این سادگی صحبت نکنیم .
چیزی که نمیتوان ازبین بردش همین دین است ! یا بهتر بگویم موجودی که بیش از هزار جان دارد .
کانت فیلسوف معروفی بود درباره دین هم زیاد حرف زده بهتره به نوشته های ایشون نگاه کنیم !
جامعه زن سالار هیچگاه در جهان نقش نداشته ! مخصوصا در جوامع دیندار همیشه مرد برتر از زن بوده و زن پست شمرده میشده و میشود. ( البته همیشه پای یک زن در میان است )
ضمن اینکه بین فلسفه و دین و جادوگری فاصله ایجاد نکنیم اینها با هم رابطه نداشتند ولی با هم در هر زمانی وجود داشتند .
Turok-71
05-05-2010, 15:22
چیزی که نمیتوان ازبین بردش همین دین است 1! یا بهتر بگویم موجودی که بیش از هزار جان دارد .
کانت 2 فیلسوف معروفی بود درباره دین هم زیاد حرف زده بهتره به نوشته های ایشون نگاه کنیم !
جامعه زن سالار هیچگاه در جهان نقش نداشته 3! مخصوصا در جوامع دیندار همیشه مرد برتر از زن بوده و زن پست شمرده میشده و میشود. ( البته همیشه پای یک زن در میان است )
ضمن اینکه بین فلسفه و دین و جادوگری فاصله ایجاد نکنیم اینها با هم رابطه نداشتند ولی با هم در هر زمانی وجود داشتند 4 .
1 چیز یا کسی نمی خواد این معقوله رو از بین ببره! ایشون خودش در طی زمان از بین میره و یا دچار اصلاحات عمیقی میشه مثل مسیحیت که به پروتستان ختم شد.
و جمله تقی ارانی:
مذهب با آن که حقیقتأ دائمأ در تغییر است، معتقدین و پیشوایان آن، آن را جامد و دائمأ صحیح و لایتغییر میدانند. اما مذهب مطابق با معلومات زمان اصلاح میگردد. ولی دیگر «مذهب اصلاح شده» آخرین درجه ترقی مذهب است. ظهور طبقه روحانیون نیز مانند طبقات دیگر برحسب طبیعت خودِ هیئت جامعه بوده و به مجرد این که تاریخ، وجود آنها را نالازم دانست ضعیف شده و به خودی خود از میان رفتهاند. عقاید آنها که خود هم مانند عموم معتقد بودهاند، عقاید عمومی و مناسب با درجه تمدن زمان بوده است. ممالکی که رو به ترقی میباشند مذهب را از حکومت جدا مینمایند.
2 به نظر من عقاید فوئرباخ و هگل در این زمینه بسیار پیشرفته تر هستن.
3 من مطالعه ای که در مورد تاریخ ایران داشتم نوع سیستم حکومتی که فقط زنان حق حکومت داشتن
و جانشین خودش رو همون زن انتخاب می کرده و اسمش مادرشاهی بوده شاه (یک زن) با کشتی یا هر نوع وسیله ی نقلیه ای خودش رو به نقاط مختلف می رسونده و به مشکلاتشون رسیدگی میکرده.حتی میشه گفت به نوعی زن رو یک چیز مقدس میدونستن.
از سرباز و سلاح هم خبری نبوده و مردان خودشون رو در اون حدی نمی دونستن که بخوان یه قیامی انجام بدن.
4 این رو باهات موافقم! ولی با یکدیگر هم رابطه داشتن و نمیشه گفت با هم رابطه نداشتن مثلا گفت بین جادوگری و علم رابطه ای نیست.
البته بستگی به این داره که چه برداشتی از این سه معقوله داشته باشیم.
msshamraz
05-05-2010, 18:55
1 چیز یا کسی نمی خواد این معقوله رو از بین ببره! ایشون خودش در طی زمان از بین میره و یا دچار اصلاحات عمیقی میشه مثل مسیحیت که به پروتستان ختم شد.
و جمله تقی ارانی:
مذهب با آن که حقیقتأ دائمأ در تغییر است، معتقدین و پیشوایان آن، آن را جامد و دائمأ صحیح و لایتغییر میدانند. اما مذهب مطابق با معلومات زمان اصلاح میگردد. ولی دیگر «مذهب اصلاح شده» آخرین درجه ترقی مذهب است. ظهور طبقه روحانیون نیز مانند طبقات دیگر برحسب طبیعت خودِ هیئت جامعه بوده و به مجرد این که تاریخ، وجود آنها را نالازم دانست ضعیف شده و به خودی خود از میان رفتهاند. عقاید آنها که خود هم مانند عموم معتقد بودهاند، عقاید عمومی و مناسب با درجه تمدن زمان بوده است. ممالکی که رو به ترقی میباشند مذهب را از حکومت جدا مینمایند.
2 به نظر من عقاید فوئرباخ و هگل در این زمینه بسیار پیشرفته تر هستن.
3 من مطالعه ای که در مورد تاریخ ایران داشتم نوع سیستم حکومتی که فقط زنان حق حکومت داشتن
و جانشین خودش رو همون زن انتخاب می کرده و اسمش مادرشاهی بوده شاه (یک زن) با کشتی یا هر نوع وسیله ی نقلیه ای خودش رو به نقاط مختلف می رسونده و به مشکلاتشون رسیدگی میکرده.حتی میشه گفت به نوعی زن رو یک چیز مقدس میدونستن.
از سرباز و سلاح هم خبری نبوده و مردان خودشون رو در اون حدی نمی دونستن که بخوان یه قیامی انجام بدن.
4 این رو باهات موافقم! ولی با یکدیگر هم رابطه داشتن و نمیشه گفت با هم رابطه نداشتن مثلا گفت بین جادوگری و علم رابطه ای نیست.
البته بستگی به این داره که چه برداشتی از این سه معقوله داشته باشیم.
دوست من شما مذهب و دین را از هم جدا بدانید فکر می کنم نتیجه بهتری بگیریم . در طول تاریخ هرگاه فساد در جامعه زیاد شده دوباره جماعت دست به دامن دین شده اند مثلا در یونان باستان طوری شده بود که زنا زیاد شده بود همان هایی که با دین ان زمان مشکل داشتند بچه های خود را دوباره به معابد فرستادند ! یادر جنگ های جهانی اول و دوم اعتقاد به مذهب و دین دوباره افزایش یافته و اگر الان کاهش یافته با افزایش فساد و یا یک بلای طبیعی یا جنگ دوباره مردم به سمت کلیسا ، مسجد یا معبد خواهند رفت .
در مورد زن سالاری باید بگم دوران های زن سالاری خیلی کوتاه مدت بودند چون در تاریخ اثر کمی از این دوران ها باقی است . شما نام معبد ، وسیله ، یا فرمانروای زن ایرانی در تاریخ به سختی پیدا می کنید . البته نام یک دریانورد زن ایرانی در تاریخ ثبت شده ولی کمتر در مورد زنان اطلاعات داریم . ( البته احتمالا در تبریز خودمان ملکه تومروس حکومت میکرده که احتمالا جزو سکاها بوده و ایرانی محسوب نمیشده ، که نشان دهند زن سالاری در آن زمان سکاهاست )
من هم نگفتم جادوگری یا فلسفه و دین رابطه ندارند مثلا همین که در فلسفه به مساله خدا و بهشت و جهنم و ... میپردازیم یک رابطه برقرار کردیم هرچند ممکن است هیچ وقت به نتیجه نرسیم .
Turok-71
05-05-2010, 22:40
دوست من شما 1 مذهب و دین را از هم جدا بدانید فکر می کنم نتیجه بهتریبگیریم . 2 در طول تاریخ هرگاه فساد در جامعه زیاد شده دوباره جماعت دست به دامن دین شده اند مثلا در یونان باستان طوری شده بود که زنا زیاد شده بود همان هایی که با دین ان زمان مشکل داشتند بچه های خود را دوباره به معابد فرستادند ! یادر جنگ های جهانی اول و دوم اعتقاد به مذهب و دین دوباره افزایش یافته و اگر الان کاهش یافته با افزایش فساد و یا یک بلای طبیعی یا جنگ دوباره مردم به سمت کلیسا ، مسجد یا معبد خواهند رفت .
در مورد زن سالاری باید بگم دوران های زن سالاری 3 خیلی کوتاه مدت بودند چون در تاریخ اثر کمی از این دوران ها باقی است . شما نام معبد ، وسیله ، یا فرمانروای زن ایرانی در تاریخ به سختی پیدا می کنید . البته نام یک دریانورد زن ایرانی در تاریخ ثبت شده ولی کمتر در مورد زنان اطلاعات داریم
1چگونه می شود دین را از مذهب جدا کرد؟!!
اگر انسان بدون قلب توانایی حیات دارد پس مذهب بدون دین را هم می شود تصور کرد زیرا مذهب قلب دین است و برای بحث در مورد این مبحث برخلاف جادو و علم نمی شود این دو را از یکدیگر تفکیک کرد.مذهب دین را با شرایط زمان یا یک منطقه خاص وفق می دهد.
2 حال در جامعه ی دینی گذشته فساد و جنایت نبوده است؟ این را نمی شود یک دلیل بر شمرد.
و نتیجه دوم حرف شما این است که انسان به هنگام نا امیدی ناچار به توسل به غیر می شود چون قدرت تجزیه و تحلیل حوادث به وجود امده را ندارد و بهترین کار همین امری است که شما فرمودید.
3 در مورد مدت زمان حکومت بحث نبود ، بحث بر سر این بود که این نوع سیستم حکومتی وجود داشته است.
برای اطلاع بیشتر به کتاب سرزمین جاوید اثر ذبیح اله منصوری مراجعه کنید.
MostafaMohammadi
05-05-2010, 23:28
تقلید در اسلام به معنی الگو قراردادنه نه تکرار کردن
از الگو تکرار می کنن دیگه!
بت پرست ها خود تمثیل فولادی رو نمی پرستن
مثل زئوس یا آتنا یا پوزیدون که از روی اونها مجسمه های زیادی ساخته شده بود و در معابد مورد پرستش قرار میگرفت، اما همه ی یونان یه یک زئوس یا یک آتنا اعتقاد داشتند.
اما مشکل این بود که چند خدا داشتن
و خدایان اونها همسرانی و فرزندانی داشتند
و از پدرانی متولد شده بودند(حتی خود زئوس هم پسر تایتانی به اسم اورانوس بود)
در مصر و عربستان هم بت پرستی به همین ترتیب بود
شما چرا گیر دادی به تاریخچه بت پرستی؟ من میگم یک بت یگانه به اسم الله رو می پرستند، مشکل اش چی خواهد بود؟
اما در سوره ی توحید از قران اومده: قل هو الله احد الله الصمد، لم یلد و لم یولد (بگو خداوند یکی ست. او ابدی ست. نه زاده شده و نه می زاید)
مگه من گفتم اون بت پرست ها ادعا می کنند که الله رو کسی زاییده؟ یا ادعا کردند که الله کسی رو خواهد زایید؟
ممنون از اینکه توضیح واضحات کردید
منظور من دقیقا" همین بود و اینکه از توضیحات اضافه اجتناب کردم عین احترام به شعور شما بود.
خوب، عیبی نداره من به اینجور مشاهده کردن هم راضی ام، پس بالاخره خدا رو میشه مشاهده کرد؟
ضمن اینکه باید یاد آوری کنم انرژی ماده نیست. مجرد است.
شما گفتی ماده از انرژی تشکیل شده، من نگفتم مجرد هست یا نیست، من هم از خدا تشکیل شدم، این رو تایید می کنید یا رد؟
خدا ابعاد دیگری هم داره که فقط با یکی از اونها(انرژِی) سر و کار داریم.
خدا همچنین یک وجوده .
اگه از روی DNA شما کپی کنن، کُلُن شما "وجود" شما رو نخواهد داشت.
و این هم جزو ماورالطبیعه نیست چون باهاش سر و کار داریم.
بالاخره خدا چیه؟ شما که تا حالا میگفتین انرژیه!
از اینجا:
با این اصطلاح "طیف بسیار کوچک" شدیدا مخالف ام، شما رو نمیدونم ولی من به شخصه با چیزهایی که بوسیله حواس پنج گانه ام درک می کنم به مراتب بیشتر از چیزهایی مثل جن و فرشته سروکار دارم.
نظر خودم رو گفتم
ما فقط با طیف بسیار کوچکی از دنیا سر و کار داریم و اسم تمام اون موجودات ناشناخته رو جن گذاشتیم.
تا این لحظه چیزی خارج از موضوع بحث نگفتم
بابا من با اصطلاح طیف کوچک مشکل دارم، یعنی اینکه انسان با چیزهایی که از طریق حواس پنجگانه مشاهده میشه بیشتر از جن و فرشته سروکار داره! و این یعنی "طیف بسیار کوچک" نیست بلکه "طیف بسیار بزرگ" است!
خوب این نظر شما است، از یک چیز اثبات نشده که نمیشه برای اثبات یک چیز دیگر استفاده کرد!
تناقض با تعریف خدا
پس حرف شما رد می شه.
کدوم تعریف خدا؟ شما که تا بحال به غیر از ادعای انرژی بودن خدا چیزی نگفتین.
-1 یک مفهومه
+1 هم یک مفهوم
اما بدون یکی از اینها دیگری مفهوم خود رو از دست می ده
فرض کنید روز وجود نداشته باشه
وقتی همیشه شب باشه چه دلیلی وجود داره که به اون حالت گفته بشه شب؟
شب در حضور روز معنی پیدا میکنه
منظور من از اون مثال همین بود
"عدم وجود خدا" در "حضور "وجود خدا" یک مفهوم به حساب میاد.
اما شما ادعا می کنید عدم وجود خدا یک مفهوم نیست!
خوب وقتی معنی نمیده، من چیکار کنم به جای باورخداناباوری بگم X؟
-رد کردن دلیلی که محکم نیست برای شما باید راحت تر باشه
شما میری اثبات کنی آدم های روی زمین دزد نیستن که من بیام اثبات کنم خدا وجود نداره؟
این یعنی شما به اسلام ناب اعتقاد دارید؟
نه، ولی بنظر میرسه هرکسی برداشت خودش رو از اسلام داره.
---------- Post added at 11:28 PM ---------- Previous post was at 11:25 PM ----------
برای اینکه خود انیشتین بیان کرده فقط به سیستم و قانون طبیعی که برکل جهان حاکم هست معتقد هست
این سیستم هم میشه روح جهان دیگه
توضیحاتش رو دادم قبلآ
وقتی ایشون نگفته سیستم و قانون طبیعی ای که برکل جهان حاکم هست همون خداست، شما نبایست حرف ایشون رو تفسیر کنید.
در جدیدتیرن یافته های علم زمین شناسی اثبات شده که نسل میمون ها و انسان ها از اول از هم جدا بوده
و دلیل این بد فهمی هایی که بوجود اومده اینکه این دو نسل تا مدتی مغزشون شبیه هم بوده که بعدها انسان تکامل پیدا کرده و...
شما یک جای دیگه هم گفتین جدیدترین فیزیک ...، اینطور که نمیشه، یه منبعی یه مقاله ای یه چیزی.
MostafaMohammadi
05-05-2010, 23:46
سلام مصطفی،امیدوارم برنامه درس ودانشگات خوب پیش بره.
ممنون ازراهنماییت
امیدوارم که فرصتی بشه تاازایده های ساخت گرایانه هم بیشتربحث بشه. اگرجسارت نباشه-به شماوسایردوستان- بحث هایی که اینجاشدعموما شامل نفی وانکاربوده. البته خوب من بیشتر،مجازی بودن فضامدنظرم بوده اگرچه نبایدتاثیراین کار رو هم نادیده گرفت. به نظرم درین سایت هیچ مانعی نداره اگر ما خیلی ازمفاهیم رو به طورنظری وفارغ ازمصادیق عینی واجتماعی بررسی بکنیم.بازم برات آرزوی موفقیت دارم.
شرمنده، من حتما پاسخ شما رو میدم، امیدوارم از تنبلی من نتیجه نگرفته باشین که اون بحث برام کم اهمیت تر از این بحثه، چون واقعا نیست.
فقط دارم جسته گریخته یه سری مطلب در مورد تاریخچه حقوق و اون چیزهایی که گفتین می خونم.
1.وقتی ایشون نگفته سیستم و قانون طبیعی ای که برکل جهان حاکم هست همون خداست، شما نبایست حرف ایشون رو تفسیر کنید.
شما یک جای دیگه هم گفتین جدیدترین فیزیک ...، اینطور که نمیشه، یه منبعی یه مقاله ای یه چیزی.
1. منم نگفتم که ایشون گفتن خدا
من گفتم روح جهان!!!
2.نمایشگاه کتاب فرصت خوبیه
برین و کتابهای فیزیک کوانتوم و زمین شناسی تهیه کنید
برا سال 2010 یا 2009 یا 2008
البته انگلیسی نه ترجمه شده
تمام یا بیشتر منابع ترجمه شده مخصوصآ در این مقوله ها 6 سال عقب هستن
1.هیچ رابطه ای با هم ندارند
دین نتیجه ایمان است و علم نتیجه فلسفه و فلسفه نتیجه فلسفی اندیشیدن و دین و فلسفه هم با هم رابطه خوبی ندارند و هرجا دین باشد فلسفه حرفی ندارد بزند و بالعکس
---------- Post added at 10:04 AM ---------- Previous post was at 10:01 AM ----------
2.خلق را تقلدیشان بر باد داد
ای دو صد لعنت بر این تقلید باد "مولوی"
3.بحث شما نیاز به جامعه شناسی و روانشناسی هم دارد .
زن سالاری در جامعه مدرن ایران رخ داده و اکثریت جامعه ایران سنتی هستند پس زن سالاری نباید شکل جدی داشته باشد .
ضمن اینکه زنان در سیاست و اقتصاد نقش چندانی بازی نمی کنند. زن ذلیلی با زن سالاری متفاوت است .
1.اتفاقآ از نظر من فلسفه ی همشون یکی هست
البته نه در شمان حال
حقیقتشون رو میگم و نه واقعیتی که الان هست
2.جمله قشنگی بود
3.در مورد زن سالاری شما درست میگین ولی بازم منظور من این نبود
در افکار عمومی داره زن سالاری اتفاق می افته و این زن بچه رو تربیت میکنه
یک بچه مثل خودش تقلید کننده و...
*Necromancer
06-05-2010, 03:21
تقلید در اسلام به معنی الگو قراردادنه نه تکرار کردن از الگو تکرار می کنن دیگه!
بت پرست ها خود تمثیل فولادی رو نمی پرستن
مثل زئوس یا آتنا یا پوزیدون که از روی اونها مجسمه های زیادی ساخته شده بود و در معابد مورد پرستش قرار میگرفت، اما همه ی یونان یه یک زئوس یا یک آتنا اعتقاد داشتند.
اما مشکل این بود که چند خدا داشتن
و خدایان اونها همسرانی و فرزندانی داشتند
و از پدرانی متولد شده بودند(حتی خود زئوس هم پسر تایتانی به اسم اورانوس بود)
در مصر و عربستان هم بت پرستی به همین ترتیب بود شما چرا گیر دادی به تاریخچه بت پرستی؟ من میگم یک بت یگانه به اسم الله رو می پرستند، مشکل اش چی خواهد بود؟
اما در سوره ی توحید از قران اومده: قل هو الله احد الله الصمد، لم یلد و لم یولد (بگو خداوند یکی ست. او ابدی ست. نه زاده شده و نه می زاید) مگهمن گفتم اون بت پرست ها ادعا می کنند که الله رو کسی زاییده؟ یا ادعا کردند که الله کسی رو خواهد زایید؟
ممنون از اینکه توضیح واضحات کردید
منظور من دقیقا" همین بود و اینکه از توضیحات اضافه اجتناب کردم عین احترام به شعور شما بود. خوب، عیبی نداره من به اینجور مشاهده کردن هم راضی ام، پس بالاخره خدا رو میشه مشاهده کرد؟مشخصه شما منظور حرف های من رو درک نکردید و از روی عجله پست می زنید.
ضمن اینکه باید یاد آوری کنم انرژی ماده نیست. مجرد است. شما گفتی ماده از انرژی تشکیل شده، من نگفتم مجرد هست یا نیست، من هم از خدا تشکیل شدم، این رو تایید می کنید یا رد؟تایید با دلایل خودم
بیاد بیارید منصور حلاج رو که فریاد زد: "انا الحق"
بالاخره خدا چیه؟ شما که تا حالا میگفتین انرژیه!چند صفحه پیش هم به این موضوع اشاره کردم
هر ذهن تعریف متفاوتی از خدا داره که تنها بخشی از حقیقت رو شامل می شه
خدا انرژی نا محدوده که همه چیز از اون تشکیل شده
یا
خدا منبع کملات نا محدوده
یا
خدا ذره ایه که به بینهایت رفت و خط رو خلق کرد و از تکرار خط سطح، و سپس از تکرار سطح حجم رو
و از تکرار حجم زمان خلق شد و...
یا
خداوند "وجود" ایه که در قالب مخلوقات به "حضور" تبدیل شد
یا
خدا روج جهانه، قوانین فیزیک و ...
یا...
بابا من با اصطلاح طیف کوچک مشکل دارم، یعنی اینکه انسان با چیزهایی که از طریق حواس پنجگانه مشاهده میشه بیشتر از جن و فرشته سروکار داره! و این یعنی "طیف بسیار کوچک" نیست بلکه "طیف بسیار بزرگ" است!
خوب این نظر شما است، از یک چیز اثبات نشده که نمیشه برای اثبات یک چیز دیگر استفاده کرد!من قصد اثبات خدا رو، با اثبات جن نداشتم.
کدوم تعریف خدا؟ شما که تا بحال به غیر از ادعای انرژی بودن خدا چیزی نگفتین.تعریف خدا به عنوان خالق ماده
این از تعاریف اولیه ی خداست
خوب وقتی معنی نمیده، من چیکار کنم به جای باورخداناباوری بگم X؟برای شما به عنوان کسی که به خدا اعتقاد نداره شاید معنا دار نباشه
اما برای یک ندانم گرا(بی طرف) عدم وجود خدا هم مثل وجود خدا یک ادعاست
این مورد از اون نظر اهمیت داره که شما با من بحث نمی کنید بلکه اینجا محل عمومیه و ممکنه یک ندانم گرا مخاطب شما قرار بگیره
-رد کردن دلیلی که محکم نیست برای شما باید راحت تر باشه شما میری اثبات کنی آدم های روی زمین دزد نیستن که من بیام اثبات کنم خدا وجود نداره؟اگه دلیل محکمی وجود نداشته باشه راحت تر می شه بیگناهی شون رو ثابت کرد
و اگه موضوع بحث ما بود حتما سعی خودم رو می کردم
نه، ولی بنظر میرسه هرکسی برداشت خودش رو از اسلام دارهدرسته
مذاهب گوناگون داخل اسلام هم اکثرا" برداشت متفاوتی دارن
MostafaMohammadi
06-05-2010, 04:39
مشخصه شما منظور حرف های من رو درک نمی کنید و از روی عجله پست می زنید.
از روی عجله پست میدم؟ این دیگه چه بهانه ایه، مگه بت از سنگ درست نشده؟ مگه سنگ ماده نیست؟ مگه ماده از انرژی تشکیل نشده؟ مگه خدا انرژی نیست؟ خوب بت هم همون خدا است دیگه! این جملات حرف های خود شما است من فقط کنار همدیگه گذاشتم اش تا تناقض شون با همدیگر رو بهتون نشون بدم.
تایید با دلایل خودم
که اگه به اونها بپردازم می گید من گفتم فلان؟
اگه من و خدا یکی ام، خدای شما یک بیمار روانیه که قسمتی از خودش رو به جهنم میبره، قسمتی از خودش رو به بهشت! این رو تایید می کنید؟
چند صفحه پیش هم به این موضوع اشاره کردم
هر ذهن تعریف متفاوتی از خدا داره که تنها بخشی از حقیقت رو شامل می شه
خدا انرژی نا محدوده که همه چیز از اون تشکیل شده
یا
خدا منبع کملات نا محدوده
یا
خدا ذره ایه که به بینهایت رفت و خط رو خلق کرد و از تکرار خط سطح، و سپس از تکرار سطح حجم رو
و از تکرار حجم زمان خلق شد و...
یا
خداوند "وجود" ایه که در قالب مخلوقات به "حضور" تبدیل شد
یا
خدا روج جهانه، قوانین فیزیک و ...
یا...
نکنه انتظار دارید یه نفر هم بیاد و به شما عدم وجود همچین چیزی رو اثبات کنه!
من قصد اثبات خدا رو، با اثبات جن نداشتم.
پس چرا بحث رو به یک موضوع بی ربط کشیدین؟ می تونستین بگین شما با جن و پری زیاد سر و کار دارین!
تعریف خدا به عنوان خالق ماده
این از تعاریف اولیه ی خداست
خیلی خوبه، فقط یادم نمیاد کی اثبات کردین خدا ماده رو خلق کرده!
برای شما به عنوان کسی که به خدا اعتقاد نداره شاید معنا دار نباشه
اما برای یک ندانم گرا(بی طرف) عدم وجود خدا هم مثل وجود خدا یک ادعاست
این مورد از اون نظر اهمیت داره که شما با من بحث نمی کنید بلکه اینجا محل عمومیه و ممکنه یک ندانم گرا مخاطب شما قرار بگیره
خوب یه ندانم گرا مخاطب ام قرار بگیره، مثل این میمونه که یه نفر رو متهم به دزدی بکنی ببری دادگاه و چند تا دلیل برای اثبات دزدی اش هم بیاری، ولی همه دلایل ات رد بشه، آخرسر قاضی هم نمیدونه یارو دزد هست یا نیست. شما عاجز از اثبات دزدی طرف می گی ایشون دزده مگر اینکه خلاف اش ثابت بشه، قاضی چیکار میکنه؟
اگه دلیل محکمی وجود نداشته باشه راحت تر می شه بیگناهی شون رو ثابت کرد
و اگه موضوع بحث ما بود حتما اینکارو می کردم
چرا اصلا بفرستمت بری اثبات کنی آدم های روی زمین دزد نیستن، یه X وجود داره که خدای تو رو از بین برده.
شرمنده، من حتما پاسخ شما رو میدم، امیدوارم از تنبلی من نتیجه نگرفته باشین که اون بحث برام کم اهمیت تر از این بحثه، چون واقعا نیست.
فقط دارم جسته گریخته یه سری مطلب در مورد تاریخچه حقوق و اون چیزهایی که گفتین می خونم.
خواهش میکنم برادر عزیزم. ناراحت که نمیشیداینجوری خطابت بکنم؟ به امیدروزی که درایران شاهد یوتالیتاریته نباشیم وهمه مادرکنارهم برای سعادت هم میهنانمون تلاش کنیم. دموکراسی درجه معینی ازکمال است که خودمردم باید بدان نائل شوند. فضایی که تحمل سنتز افکاروامیال مردم رو داشته باشه وحقیقتا محمل شکوفایی آزادی وآگاهی باشه. اماخودماهم نباید غرق مسایل اجتماعی بشیم وخودمون رو فراموش کنیم. موفقیتهای فردی مارو به اهدافمون نزدیک تر میکنن. باهمه وجود برات آرزوی موفقیت دارم. امیدوارم تونسته باشم احساسی که به شمادارم رو منتقل کرده باشم. :10:
msshamraz
06-05-2010, 08:27
1چگونه می شود دین را از مذهب جدا کرد؟!!
اگر انسان بدون قلب توانایی حیات دارد پس مذهب بدون دین را هم می شود تصور کرد زیرا مذهب قلب دین است و برای بحث در مورد این مبحث برخلاف جادو و علم نمی شود این دو را از یکدیگر تفکیک کرد.مذهب دین را با شرایط زمان یا یک منطقه خاص وفق می دهد.
2 حال در جامعه ی دینی گذشته فساد و جنایت نبوده است؟ این را نمی شود یک دلیل بر شمرد.
و نتیجه دوم حرف شما این است که انسان به هنگام نا امیدی ناچار به توسل به غیر می شود چون قدرت تجزیه و تحلیل حوادث به وجود امده را ندارد و بهترین کار همین امری است که شما فرمودید.
3 در مورد مدت زمان حکومت بحث نبود ، بحث بر سر این بود که این نوع سیستم حکومتی وجود داشته است.
برای اطلاع بیشتر به کتاب سرزمین جاوید اثر ذبیح اله منصوری مراجعه کنید.
دوست من . بنده انسان زیاد معتقد به دینی نیستم و اصلا قصد ندارم بحثی فلسفی را به دین ربط دهم اما مجبورم مثال هایی دینی هم بیاورم
"و ان زمان که یعقوب در هنگام مرگ فرزندان خود را گفت که ای فرزندان من پس از من چه کسی را خواهید پرستید و فرزندانش گفتند : همان خدایی را که تو پرستیدی و ابراهیم می پرستید " قرآن
مذهب نتیجه منفعت جویی عده ای منفعت طلب است (یا بهتر بگویم روحانیون زمان ) اگر مذهب شیعه و سنی و کاتولیک و پروتستان و ... را مقایسه کنیم می بینیم ، مذهب اختلاف پدید می آورد بدنبال جنگ است و شکاف می اندازد بین خودش و مذاهب دیگر .
و ادیان مسیحیت و یهودیت و اسلام و .... همان های نیستند که در ابتدا بودند نتیجه افکار مذاهب گشته اند .
مذهب قلب دین نیست نتیجه سلیقه ای شدن دین توسط اقلیتی خاص است .
دوست من در طول تاریخ فساد همیشه وجود داشته است . اما مردم یک قوم و قبیله اگر مسلمان نباشند حتما به دین دیگری خواهند پرداخت . ضمن اینکه از نظر روانی انسان همیشه به دنبال موجود برتر است که او را بپرستد اگر خدا نباشد گاو را میپرستد و اگر گاو هم نباشد شاید یکی مثل خود را پیدا کند . :46:
در زمان حال هم اگر بگویم جهان بی دین میشود اشتباه است . آنهایی که می گوییم دین ندارند هم گرفتار پرستش هستند .
1.
1.اتفاقآ از نظر من فلسفه ی همشون یکی هست
البته نه در شمان حال
حقیقتشون رو میگم و نه واقعیتی که الان هست
2.جمله قشنگی بود
3.در مورد زن سالاری شما درست میگین ولی بازم منظور من این نبود
در افکار عمومی داره زن سالاری اتفاق می افته و این زن بچه رو تربیت میکنه
یک بچه مثل خودش تقلید کننده و...
البته فلسفه با فقه متفاوت است ولی به هرحال به نوعی حق با شماست . به عنوان مثال کیمیاگری نتیجه به وجود آمدن علم شیمی میشود. فرق انسان با حیوان این است که به دنبال علت هاست .
Turok-71
06-05-2010, 11:57
1"و ان زمان که یعقوب در هنگام مرگ فرزندان خود را گفت که ای فرزندان من پس از من چه کسی را خواهید پرستید و فرزندانش گفتند : همان خدایی را که تو پرستیدی و ابراهیم می پرستید " قرآن
2 مذهب نتیجه منفعت جویی عده ای منفعت طلب است (یا بهتر بگویم روحانیون زمان ) اگر مذهب شیعه و سنی و کاتولیک و پروتستان و ... را مقایسه کنیم می بینیم ، مذهب اختلاف پدید می آورد بدنبال جنگ است و شکاف می اندازد بین خودش و مذاهب دیگر .
3 مذهب قلب دین نیست نتیجه سلیقه ای شدن دین توسط اقلیتی خاص است .
4 دوست من در طول تاریخ فساد همیشه وجود داشته است . اما مردم یک قوم و قبیله اگر مسلمان نباشند حتما به دین دیگری خواهند پرداخت . ضمن اینکه از نظر روانی انسان همیشه به دنبال موجود برتر است که او را بپرستد اگر خدا نباشد گاو را میپرستد و اگر گاو هم نباشد شاید یکی مثل خود را پیدا کند . :46:
1 همین که فرمودید نتیجه اینه که انسان هیچ دلیلی برای این کار نداره به جز این که بگه چون پدران ما این کار را انجام می دادند پس خوب است و ماهم باید انجام بدهیم.
2 مگر دین محصول چه بوده است؟!!!
3 چیزی که دین را زنده نگه داشته و نمونه ی بارز آن ایران است مذهب است.
اگر پروتستان به وجود نمی آمد شک نکنید که الان هیچ چیزی از مسحیت باقی نمانده بود.
4 جواب خودت رو دادی بشر برای این متوسل میشه چون که اگاهی نداره مثال خوبش همینه که به یک انسان
قرن بیست و یکی بگی که قبلا مثلا گاو می پرستیدند خندش میگره خب این حاصل چیه؟!
و شک نکنید در قرن بیست و دو بگی که قبلا انسان چیزی رو که نمی دیده می پرستیده بیشتر خندش میگیره.
این معقوله چیزی بیش از این نیست که انسان در از خود بیگانگی در غلطیده است.
+
خب اگه موافق باشید یک بحث خوب و موضوع جدید را استارت بزنیم و پیرامونش بحث کنیم تا از نظرات همدیگه بهره ی لازم رو بهتر برده باشیم.
msshamraz
06-05-2010, 12:42
1 همین که فرمودید نتیجه اینه که انسان هیچ دلیلی برای این کار نداره به جز این که بگه چون پدران ما این کار را انجام می دادند پس خوب است و ماهم باید انجام بدهیم.
2 مگر دین محصول چه بوده است؟!!!
3 چیزی که دین را زنده نگه داشته و نمونه ی بارز آن ایران است مذهب است.
اگر پروتستان به وجود نمی آمد شک نکنید که الان هیچ چیزی از مسحیت باقی نمانده بود.
4 جواب خودت رو دادی بشر برای این متوسل میشه چون که اگاهی نداره مثال خوبش همینه که به یک انسان
قرن بیست و یکی بگی که قبلا مثلا گاو می پرستیدند خندش میگره خب این حاصل چیه؟!
و شک نکنید در قرن بیست و دو بگی که قبلا انسان چیزی رو که نمی دیده می پرستیده بیشتر خندش میگیره.
این معقوله چیزی بیش از این نیست که انسان در از خود بیگانگی در غلطیده است.
+
خب اگه موافق باشید یک بحث خوب و موضوع جدید را استارت بزنیم و پیرامونش بحث کنیم تا از نظرات همدیگه بهره ی لازم رو بهتر برده باشیم.
خب دوست من دینی که مد نظر من هست چیزی فراتر از مذاهب است .
دینی که اسپینوزا بخاطرش از جامعه یهودیت طرد میشود یا انیشتین درباره اش فکر می کند و زکریای رازی از ان می نویسد باید فراتر از دین عوام باشد ! و عقلی تر !
مذهب باعث ماندن دین نمیشود باعث انحراف و نابودی آن است . مگر مذهب شیعه یا سنی همان اسلام هستند . هرکدام می گویند ما به اسلام نزدیک تریم ! کدامشان راست می گوید ؟ نمیدانم !
دوست من اتفاقا پرستش ما خنده دار تر شده است فکر می کنید فرق انسان مدرن با انسان 2000 سال قبل در چیست ؟ او اگر تابویی داشت و گاو می پرستید انسان امروز هم یا تکه ای کاغذ بنام پول را می پرستد یا اسیر پرستش دیگری شده ! آیا تفاوتی بین او و ما هست ؟ در زندگی خودمان دقت بیشتری کنیم. اصلا متوجه نحوه زندگی کردن خودمان هستیم ؟ مگر ما مثل ماشین نیستیم و اسیر ساعت و ماشین نشده ایم ؟! نحوه پرستش ما هم فرق کرده ،مگر نه ؟
Haj_Amoo
06-05-2010, 15:30
درود!
میخوام یه استدلال کنم و شما نظرتون رو بگین:
من, برای وجود داشتن, به خودم نیاز دارم. یعنی اگر خودم را از بین ببرم, من دیگر وجود نخواهم داشت. پس من به خودم نیاز دارم!!!
(نمی دونم چطور منظورم رو برسونم چوت خودم هم به سختی می دونم دارم جی می گم!!!)
پس خدا هم برای وجود داشتن به خودش نیاز دارد. پس خدا نیازمند است. لا اقل به خودش!! پس ... !!
و شک نکنید در قرن بیست و دو بگی که قبلا انسان چیزی رو که نمی دیده می پرستیده بیشتر خندش میگیره.
جان ؟!
بی زحمت با کمی تامل بیشتر مطالبتون رو ارائه کنید.
هزاران سال هست که مردم چیزی که نمیبینند ( اما حسش میکنند ) رو میپرستند ، اگر در قرن 22 انسانهایی که معتقد به وجود خدایی با قابلیت دیدن با چشم ظاهری باشند صفتی بالاتر از حماقت و جهل نمیشه واسه اونا گذاشت ،البته در عصر حاضر هم هستن کسانی که از این نوع تفکرات در اونا دیده میشه ، این تفکرات هم از جانب کسانی القا میشه که حرکت انسان در چارچوب و موازات فطرتش به سود اونا نیست .
پرستش خدایی با ویژگی هایی که شما اشاره کردید با فطرت انسان در تضاده . هر چی که انسان جزئیات بیشتری ازین عالم رو کشف میکنه به نقص خودش و همینطور وجود موجودی بی نقص برای خلق این عالم بیشتر پی میبره .
دوست من اتفاقا پرستش ما خنده دار تر شده است فکر می کنید فرق انسان مدرن با انسان 2000 سال قبل در چیست ؟ او اگر تابویی داشت و گاو می پرستید انسان امروز هم یا تکه ای کاغذ بنام پول را می پرستد یا اسیر پرستش دیگری شده ! آیا تفاوتی بین او و ما هست ؟ در زندگی خودمان دقت بیشتری کنیم. اصلا متوجه نحوه زندگی کردن خودمان هستیم ؟ مگر ما مثل ماشین نیستیم و اسیر ساعت و ماشین نشده ایم ؟! نحوه پرستش ما هم فرق کرده ،مگر نه ؟
البته مطمئنا" شما خودت هم قبول داری که این حرفها تنها بازی با کلمات هست و الا انسان 2000 سال پیش هم درتکاپو و تلاش برای داشتن زندگی بهتر بود که البته مقتضیات اون دوره ایجاب میکرد که انسان با شرایطی خواص امرار معاش کنه ، بشر عصر حاضر هم با توجه به مقتضیات زمان خودش کار میکنه ، حالا اینکه بگیم اسارت و پرستش پول و ماشین نظر شماست که البته شاید در خیلی از جوامع به این شکل باشه ، بشر امروز هم میتونه در کنار این همه امکانات و شرایط متفاوت با گذشته ، وظیفه و تکلیف اصلی خودش رو به عنوان یک انسان و یک مخلوق ایفا کنه که البته در جوامع زیادی این امر صادقه.
من, برای وجود داشتن, به خودم نیاز دارم. یعنی اگر خودم را از بین ببرم, من دیگر وجود نخواهم داشت. پس من به خودم نیاز دارم!!!
(نمی دونم چطور منظورم رو برسونم چوت خودم هم به سختی می دونم دارم جی می گم!!!)
پس خدا هم برای وجود داشتن به خودش نیاز دارد. پس خدا نیازمند است. لا اقل به خودش!! پس ... !!
در پی هر نیازی نقص و کاستی وجود داره و نقص کاستی در خدا راه نداره ، نیازمندی صفت ممکن الوجود هست و یک شی نمیتونه در یک لحظه هم واجب الوجود باشه و هم ممکن الوجود.
بی نیازی جزئی از صفات خداست و صفات خدا عین ذاتش هست و این که خدا به خودش نیازمند باشه مثل این هست که خدا ذات خودش رو از خودش سلب کنه که این یه فرض محال هست که خدا در عین حال که خدا هست خدا نباشه و از طرفی اصلی توی فلسفه میگه که امور ممتنع در قلمرو قدرت نیستن.
این از بخش آخر پست شما
اما بخش اول پست شما از اساس اشکال داره ، اینکه فرمودید برای وجود داشتن نیازمند خودتون هستید
اگر شما خودتان رو از بین ببرید و مجددا" به وجود بیاورید آنوقت به خودتون نیازمندید یا اگر از نیستی خودتون هستی بسازید .
اینجور که شما میفرمایید اکثر موجودات زنده برای وجود نیاز به هر انسانی دارند چون ممکنه که اون انسان اونا رو بکشه و یا از بین ببره.
Turok-71
06-05-2010, 18:19
جان ؟!
1 بی زحمت با کمی تامل بیشتر مطالبتون رو ارائه کنید.
2 هزاران سال هست که مردم چیزی که نمیبینند ( اما حسش میکنند ) رو میپرستند ،
3 اگر در قرن 22 انسانهایی که معتقد به وجود خدایی با قابلیت دیدن با چشم ظاهری باشند صفتی بالاتر از حماقت و جهل نمیشه واسه اونا گذاشت ،
4 این تفکرات هم از جانب کسانی القا میشه که حرکت انسان در چارچوب و موازات فطرتش به سود اونا نیست .
5 هر چی که انسان جزئیات بیشتری ازین عالم رو کشف میکنه به نقص خودش و همینطور وجود موجودی بی نقص برای خلق این عالم بیشتر پی میبره .
6 وظیفه و تکلیف اصلی خودش رو به عنوان یک انسان و یک مخلوق ایفا کنه که البته در جوامع زیادی این امر صادقه.
1 ببخشید شما دارید بدون تامل و اوردن دلیل صحبت می کنید مثل همه ی این قشر.(توهین نشه)
2 دوتا سوال یک ببخشید چجوری حسش می کنند یک نمونه رو مثال بزنید؟ دو کی گفته انسان (کلی) این عمل رو هزاران ساله انجام میده؟
3 اگر علم با همین سرعت پیش بره انسان اگر چنین چیزی وجود داشته باشه رو خواهد دید و به قول شما دیگه مورد پرستش هم قرارش نمی ده.
4 شفاف صحبت کنید ، چه کسانی؟
5 خب این یک امر طبیعی هست انسان در حال تکامل است جوری که سطح علم یک فرد در کمون اولیه با سطح فکر یک فرد در نظام سرمایه داری زمین تا آسمون فرق داره. این اسمش چیه؟!
6 انسان هر چی از وجود خودش مایه بزاره و به اون اضافه کنه کمتر در وجودش باقی خواهد موند و در نتیجه میشه یک انسان قانع به هر شرایطی که هر چیز خوبی رو به اون و هر چیز بدی رو به اهریمن ربط می ده در حالی که دلیلی فراتر از این گذاشته نشده در ذهنش شکل بگیره.
دوتا سوال یک ببخشید چجوری حسش می کنند یک نمونه رو مثال بزنید؟
با نگاه به خود ، نگاه به طبیعت ، با دادن پاسخ به نیازها .... شما تا حالا حسش نکردی ؟؟
کمی قوای لامسه ت رو تقویت کن
کی گفته انسان (کلی) این عمل رو هزاران ساله انجام میده؟
همه ، حتی همفکرای جنابعالی ، از زمان نوح (ع) و حتی پیش از اون ، از زمان غار نشینی
اگر علم با همین سرعت پیش بره انسان اگر چنین چیزی وجود داشته باشه رو خواهد دید و به قول شما دیگه مورد پرستش هم قرارش نمی ده.
منظورتون رو متوجه نشدم
منظورتون اینه که پیشرفت علم با پرستش خدا در تضاده ؟
شفاف صحبت کنید ، چه کسانی؟
در طول تاریخ ، مذاهب قلابی و فیلسوف قلابی کم نبوده ، الآنم کم نیست . اسم نمیبرم ، یکم جستجو کن متوجه میشی
خب این یک امر طبیعی هست انسان در حال تکامل است جوری که سطح علم یک فرد در کمون اولیه با سطح فکر یک فرد در نظام سرمایه داری زمین تا آسمون فرق داره. این اسمش چیه؟!
هر چه که بشر جزئیات بیشتری رو کشف میکنه به جهل خودش بیشتر پی میبره ، و غرق در عظمت و ابهت این عالم و سازنده ی این عالم میشه
البته همون طور که در بخش اول این پست گفتم ، این موضوع رو میتونی با قوای لامسه ای نه چندان قوی هم حس کنی.
اسم این رو هر چی که دوست داری بذار.
انسان هر چی از وجود خودش مایه بزاره و به اون اضافه کنه کمتر در وجودش باقی خواهد موند و در نتیجه میشه یک انسان قانع به هر شرایطی که هر چیز خوبی رو به اون و هر چیز بدی رو به اهریمن ربط می ده در حالی که دلیلی فراتر از این گذاشته نشده در ذهنش شکل بگیره.
خودت بریدی و خودت دوختی ، از مایه گذاشتن تا قانع بودن به شرایط . اینا رو کی به شما گفته ، توی چه کتابی خوندی ؟
تا جایی که من میدونم دین ما گفته : هر چه که بر سر انسان میاد ، چه خوب و چه بد ، زاده ی اعمال و افکار انسان هست .
*Necromancer
06-05-2010, 23:10
از روی عجله پست میدم؟ این دیگه چه بهانه ایه، بنابر این منظور خودم رو مفصل تر بیان می کنم تا متوجه بشید تمام مدت در حال پاسخگویی به شما بودم نه فرافکنی
تقلید در اسلام به معنی الگو قراردادنه نه تکرار کردن از الگو تکرار می کنن دیگه!
تکرار کردن مانند حرف زدن طوطی ست
بدون علم به معنای حرف دیگران، آنرا تکرار می کند
اما الگو قرار دادن
رفتار مختص انسان است
مانند رابطه ی ورزشکار و مربی، دانش آموز و آموزگار، پیامبر و پیرو ، مرجع تقلید و مقلد
بت پرست ها خود تمثیل فولادی رو نمی پرستن
مثل زئوس یا آتنا یا پوزیدون که از روی اونها مجسمه های زیادی ساخته شده بود و در معابد مورد پرستش قرار میگرفت، اما همه ی یونان یه یک زئوس یا یک آتنا اعتقاد داشتند.
اما مشکل این بود که چند خدا داشتن
و خدایان اونها همسرانی و فرزندانی داشتند
و از پدرانی متولد شده بودند(حتی خود زئوس هم پسر تایتانی به اسم اورانوس بود)
در مصر و عربستان هم بت پرستی به همین ترتیب بود
شما چرا گیر دادی به تاریخچه بت پرستی؟ جواب شما رو دادم
پرسیدید اشکال بت پرستی چیست
اگر شرک را از بت پرستی پاک کنیم فرقی با ادیان الهی نخواهد داشت
مثل رابطه ی مسیحیان با صلیب مقدس
و یا رابطه زرتشتیان با آتش
که اینجا آتش مورد پرستش قرار نمی گیرد
بلکه قبله ی اهورامزداست
مگه بت از سنگ درست نشده؟ مگه سنگ ماده نیست؟ مگه ماده از انرژی تشکیل نشده؟ مگه خدا انرژی نیست؟ خوب بت هم همون خدا است دیگه! این جملات حرف های خود شما است من فقط کنار همدیگه گذاشتم اش تا تناقض شون با همدیگر رو بهتون نشون بدم.ضمن اینکه باید اشاره کنم خود مجسم ی سنگی نباید به عنوان خدا فرض شود
زیرا با این فرض آنرا از سایر هستی
متمایز نموده ایم(شرک)
و سازه ی خودمان را مورد پرستش قرار داده ایم
و البته قبلا به این مورد اشاره کرده بودم که
بت پرستان خود تمثیل فولادی را نمی پرستند
اما در سوره ی توحید از قران اومده: قل هو الله احد الله الصمد، لم یلد و لم یولد (بگو خداوند یکی ست. او ابدی ست. نه زاده شده و نه می زاید) مگه من گفتم اون بت پرست ها ادعا می کنند که الله رو کسی زاییده؟ یا ادعا کردند که الله کسی رو خواهد زایید؟ این جمله ی من تاکید بر توحید و زدودن شرک بود
تصویر داخل آینه از نوری که از آینه بازتاب می کند قابل تمایز نیست خوب، عیبی نداره من به اینجور مشاهده کردن هم راضی ام، پس بالاخره خدا رو میشه مشاهده کرد؟ این حرف شما هم مثل این است که مقابل آینه بایستید و از آن بخواهید نور را به شما نشان دهد
با انکه ذرات نور قابل مشاهده نیستند* اما تصویر داخل آینه همان نور است و قابل مشاهده
امیدوارم به اندازه ی کافی منظور خودم رو مستقیم بیان کرده باشم
اگه من و خدا یکی ام، خدای شما یک بیمار روانیه که قسمتی از خودش رو به جهنم میبره، قسمتی از خودش رو به بهشت! این رو تایید می کنید؟خیر
زیرا بیماری مختص مخلوقات خداست
شما قسمتی از روح جهان هستید
و از ذات خود پیروی میکنید
پس شایسته ی عذاب نیستید
اما پس از مواجهه با حقیقت
این خود شمایید
که باید خود را ببخشید
چون همواره قدرت انتخاب در اختیار داشتید
چند صفحه پیش هم به این موضوع اشاره کردم
هر ذهن تعریف متفاوتی از خدا داره که تنها بخشی از حقیقت رو شامل می شه
خدا انرژی نا محدوده که همه چیز از اون تشکیل شده
یا
خدا منبع کملات نا محدوده
یا
خدا ذره ایه که به بینهایت رفت و خط رو خلق کرد و از تکرار خط سطح، و سپس از تکرار سطح حجم رو
و از تکرار حجم زمان خلق شد و...
یا
خداوند "وجود" ایه که در قالب مخلوقات به "حضور" تبدیل شد
یا
خدا روج جهانه، قوانین فیزیک و ...
یا...نکنه انتظار دارید یه نفر هم بیاد و به شما عدم وجود همچین چیزی رو اثبات کنه!تعاریف من با علم در تضاد نیست
من قصد اثبات خدا رو، با اثبات جن نداشتم. پس چرا بحث رو به یک موضوع بی ربط کشیدین؟ می تونستین بگین شما با جن و پری زیاد سر و کار دارین!همین کار رو کردم
و البته طبق قاعده ی بحث، دلایل خودم رو ارائه دادم
تعریف خدا به عنوان خالق ماده
این از تعاریف اولیه ی خداست خیلی خوبه، فقط یادم نمیاد کی اثبات کردین خدا ماده رو خلق کرده!خدا را به عنوان خالق جهان می شناسند
اگر منظور شما خدای دیگریست لطفا نام ببرید
اگر بحث در مورد خدای خالق جهان(ماده) است
پس تعریف شما :
خدا معلول ماده استخود به خود نقض می شود
خوب یه ندانم گرا مخاطب ام قرار بگیره، مثل این میمونه که یه نفر رو متهم به دزدی بکنی ببری دادگاه و چند تا دلیل برای اثبات دزدی اش هم بیاری، ولی همه دلایل ات رد بشه،آخرسر قاضی هم نمیدونه یارو دزد هست یا نیست. شما عاجز از اثبات دزدی طرف می گی ایشون دزده مگر اینکه خلاف اش ثابت بشه، قاضی چیکار میکنه؟در قانون مجازات اسلامی:
شخصی که مال در اختیار اوست مالک تلقی می شود
و شاکی باید اتهامات خود را اثبات کند.
اما متهم هنوز
اتهامات وارده را
رد نکرده است
در مورد اثبات خدا
دلایل خداباوران شامل برهان های مختلف می شود
و جماعت بی خدایان باید
برهان های مختلف را
رد کنند.
اما شما هنوز برهان ای را رد نکرده اید
البته من اصراری بر این مورد ندارم
چون بحث اصلی ما در این باره است که:
آیا عدم وجود خدا یک ادعاست؟
___________________
*ذرات نور حتی در سال X هم
قابل دیدن نخواهند بود زیرا
ماده نیستند
بلکه مجرد اند
اما نور به ماده تبدیل می شود
msshamraz
07-05-2010, 07:32
البته مطمئنا" شما خودت هم قبول داری که این حرفها تنها بازی با کلمات هست و الا انسان 2000 سال پیش هم درتکاپو و تلاش برای داشتن زندگی بهتر بود که البته مقتضیات اون دوره ایجاب میکرد که انسان با شرایطی خواص امرار معاش کنه ، بشر عصر حاضر هم با توجه به مقتضیات زمان خودش کار میکنه ، حالا اینکه بگیم اسارت و پرستش پول و ماشین نظر شماست که البته شاید در خیلی از جوامع به این شکل باشه ، بشر امروز هم میتونه در کنار این همه امکانات و شرایط متفاوت با گذشته ، وظیفه و تکلیف اصلی خودش رو به عنوان یک انسان و یک مخلوق ایفا کنه که البته در جوامع زیادی این امر صادقه.
دوست من بازی با کلمات یعنی چه ؟
مگر شما با کلمات بازی نمی کنید و انها را برای بحثی فلسفی کنار هم نمی چینید ؟
در هر سطر و جمله که می نویسید عقل شماست که می گوید کدام کلمه کدام مفهوم را برساند اگر عقل نبود چه چیزی می نوشتید ؟ آیا مفهومی داشت !؟
بشر همیشه سعی برای پیشرفت و بهتر شدن زندگی دارد . و این پیشرفت نتیجه بحث ها و اختلاف نظرهاست . اگر من و شما اینجا نشستیم و با هم بحث می کنیم و یا توهین می کنیم و اختلاف نظر داریم و هرکدام تزی می دهیم و با سنتزهای دیگران روبرو می شویم و این نتیجه ای میشود برای پیشرفت ، اگر همدیگر را تایید میکردیم مگر پیشرفت میکردیم ؟
ولی چیزی که شما در نظر نمی گیرید این است که جریان تاریخ یک جریان پیوسته ، مثل یک رود است و به قول هگل این آب در مسیر خود انهایی را همراه می آورد که عقلی بودند و تمام آنهایی را که بدرد نمی خوردند در مسیر خود رسوب داده .
اینکه می گویید در خیلی از جوامع به این شکل باشه چیز عجیبی است ؟ مگر شما خود گرفتار پرستش نیستی . حتی همان کودک دبستانی امروز ایران گوشی موبایلی در دست خود را چنان می پرستد که هیچکس در طول تاریخ تابویی را به این شکل نپرستیده است ! پرستش مساله همیشگی انسان است .
" تاریخ پر است از حماقت های انسان "
MostafaMohammadi
07-05-2010, 12:57
تکرار کردن مانند حرف زدن طوطی ست
بدون علم به معنای حرف دیگران، آنرا تکرار می کند
اما الگو قرار دادن
رفتار مختص انسان است
مانند رابطه ی ورزشکار و مربی، دانش آموز و آموزگار، پیامبر و پیرو ، مرجع تقلید و مقلد
دوتا سفسطه انجام دادین:
صغری از کبری در واسطه مشترک تقلید میکنه، شما این رو تعمیم دادید به اینکه شما هم می توانید از محمد در همه صفات تقلید بکنید.
در مثال ها رابطه "پیامبر و پیرو" و "مرجع تقلید و مقلد" رو هم مثال زدید که دقیقا همون موضوع مورد بحث ما بود، به عبارتی گفتید تقلید در اسلام طوطی وار نیست چون تقلید "مقلد" از "مرجع تقلید" طوطی وار نیست. (سفسطه مصادره به مطلوب)
جواب شما رو دادم
پرسیدید اشکال بت پرستی چیست
اگر شرک را از بت پرستی پاک کنیم فرقی با ادیان الهی نخواهد داشت
مثل رابطه ی مسیحیان با صلیب مقدس
و یا رابطه زرتشتیان با آتش
که اینجا آتش مورد پرستش قرار نمی گیرد
بلکه قبله ی اهورامزداست
1. (مغلطه پهلوان پنبه) من نپرسیدم اشکال بت پرستی چیست، در مورد مسیحیت و زرتشت و خدای اساطیری یونان نپرسیدم.
2. بت پرستی در عصر جاهلی با خدایان اساطیری یونان، زمین تا آسمون فرق داره، هیچ کس مجسمه های زئوس رو به جای زئوس نمی پرستیده.
3. اشکال شرک در اسلام وارده ولی خدای شما که ورای این بت نیست، بلکه این بت از خدا تشکیل شده، پس ایراد شریک گرفتن ادعای انرژی بودن خدا رو نقض میکنه.
این جمله ی من تاکید بر توحید و زدودن شرک بود
کدوم شرک؟ مگه این بتی که من گفتم چیزی به غیر از خدا است که شریک اون باشه؟
این حرف شما هم مثل این است که مقابل آینه بایستید و از آن بخواهید نور را به شما نشان دهد
با انکه ذرات نور قابل مشاهده نیستند* اما تصویر داخل آینه همان نور است و قابل مشاهده
امیدوارم به اندازه ی کافی منظور خودم رو مستقیم بیان کرده باشم
مثالی که میزنید درش نور و ماده از هم دیگه تفکیک پذیر اند، در حالی که نتیجه ای که می گیرید فرض شما مبنی بر انرژی بودن ماده رو نقض می کنه چرا؟ چون نور هم مثل ماده از انرژی تشکیل شده. این یعنی سفسطه انکار مقدم.
خیر
زیرا بیماری مختص مخلوقات خداست
از اینکه من بیمار میشم نمیشه نتیجه گرفت خدا بیمار نمیشه؟ بعلاوه اینکه مخلوق بودن من رو کی اثبات کردین؟
شما قسمتی از روح جهان هستید
و از ذات خود پیروی میکنید
پس شایسته ی عذاب نیستید
اما پس از مواجهه با حقیقت
این خود شمایید
که باید خود را ببخشید
چون همواره قدرت انتخاب در اختیار داشتید
ذات رو اثبات کنید.
حقیقت رو تعریف کنید.
قدرت انتخابی رو تعریف کنید.
بخشیدن رو تعریف کنید.
تعاریف من با علم در تضاد نیست.
تعاریف شما با همدیگر هم در تضاده چه برسه با تعاریف علمی.
خدا را به عنوان خالق جهان می شناسند
خوب بشناسند، برهان که اینطوری پیش نمیره، خدا خالق جهانه چون همه خدا رو به خالق بودن جهان می شناسند!
اگر منظور شما خدای دیگریست لطفا نام ببرید
اگر بحث در مورد خدای خالق جهان(ماده) است
پس تعریف شما :
شما ادعای وجود داشتن خدا رو می کنید، تعریف اش رو از من می خواین؟
خدا معلول ماده است
خود به خود نقض می شود
با این فلسفه ای که شما دارین اگه خود به خود نقض نشه باید تعجب کرد.
خوب یه ندانم گرا مخاطب ام قرار بگیره، مثل این میمونه که یه نفر رو متهم به دزدی بکنی ببری دادگاه و چند تا دلیل برای اثبات دزدی اش هم بیاری، ولی همه دلایل ات رد بشه،آخرسر قاضی هم نمیدونه یارو دزد هست یا نیست. شما عاجز از اثبات دزدی طرف می گی ایشون دزده مگر اینکه خلاف اش ثابت بشه، قاضی چیکار میکنه؟
در قانون مجازات اسلامی:
شخصی که مال در اختیار اوست مالک تلقی می شود
و شاکی باید اتهامات خود را اثبات کند.
اما متهم هنوز
اتهامات وارده را
رد نکرده است
سفسطه هم بستگی، از اینکه من هنوز دلایل شما رو در بحث اثبات وجود خدا رد نکردم دارین استفاده می کنید در بحث "آیا عدم وجود خدا یک ادعا است" که موازی و همزمان با این بحث انجام میدیم.
در مورد اثبات خدا
دلایل خداباوران شامل برهان های مختلف می شود
و جماعت بی خدایان باید
برهان های مختلف را
رد کنند.
اما شما هنوز برهان ای را رد نکرده اید
البته من اصراری بر این مورد ندارم
چون بحث اصلی ما در این باره است که:
آیا عدم وجود خدا یک ادعاست؟
من کی گفتم، نیازی به رد برهان های مختلف نیست؟
*ذرات نور حتی در سال X هم
قابل دیدن نخواهند بود زیرا
ماده نیستند
بلکه مجرد اند
هر چیزی که ماده نباشه دیده نمیشه؟ پس با توجه به اینکه رنگین کمان دیده میشه، شما نتیجه میگیری رنگین کمان ماده است؟
اما نور به ماده تبدیل می شود
چرا نور به ماده تبدیل بشه ولی ماده به نور تبدیل نمیشه؟
Turok-71
08-05-2010, 16:48
در این تاپیک من متوجه شدم که بعضی از رفقا دانش شون فقط یک طرفه هست اطلاعاتشون
خلاصه شده به چند کتاب و مقاله و به قول معروف یک طرفه به قاضی رفتن!(منم علامه نیستم)
و راه حل این مشکل اینه که باید در زمینه های مختلف مطالعه داشته باشن حداقل چنتا فکر
مکتب یا عقیده رو بشناسن که وقتی یک نفر یک حرفی رو میزنه تا آخرش رو بخونه.
من موندم با این اطلاعات چجور میشه بحث فلسفی کرد یا ادعای فیلسوف بودن رو داشت!!!:41:
با جو اینترنت دیگه همه آشنا هستید و می دونید نمی شه زیاد صحبت کرد و یه جورایی میشه گفت دست و
بال بقیه بسته است نسبت به طیف مقابل.(صد در صد می دونید)
اول تعجب میکردم که این تاپیک خلوته ولی الان فهمیدم.
این جا راهش به ترکستان است همین!
خوش و خرم باشید.
در این تاپیک من متوجه شدم که بعضی از رفقا دانش شون فقط یک طرفه هست اطلاعاتشون
خلاصه شده به چند کتاب و مقاله و به قول معروف یک طرفه به قاضی رفتن!(منم علامه نیستم)
و راه حل این مشکل اینه که باید در زمینه های مختلف مطالعه داشته باشن حداقل چنتا فکر
مکتب یا عقیده رو بشناسن که وقتی یک نفر یک حرفی رو میزنه تا آخرش رو بخونه.
من موندم با این اطلاعات چجور میشه بحث فلسفی کرد یا ادعای فیلسوف بودن رو داشت!!.gif
با جو اینترنت دیگه همه آشنا هستید و می دونید نمی شه زیاد صحبت کرد و یه جورایی میشه گفت دست و
بال بقیه بسته است نسبت به طیف مقابل.(صد در صد می دونید)
اول تعجب میکردم که این تاپیک خلوته ولی الان فهمیدم.
این جا راهش به ترکستان است همین!
البته صحبتهای ایشون مربوط به کسانیه که از ابتدایی ترین و بی منطق ترین اثباتها برای عقاید و نظراتشون استفاده میکنند ، والا اینجا همه منطقی و صاحب نظرند.
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت !
كه گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نيكم و گر بد تو برو خود را باش
هر كسي آن درود عاقبت كار كه كشت
msshamraz
08-05-2010, 20:26
در این تاپیک من متوجه شدم که بعضی از رفقا دانش شون فقط یک طرفه هست اطلاعاتشون
خلاصه شده به چند کتاب و مقاله و به قول معروف یک طرفه به قاضی رفتن!(منم علامه نیستم)
و راه حل این مشکل اینه که باید در زمینه های مختلف مطالعه داشته باشن حداقل چنتا فکر
مکتب یا عقیده رو بشناسن که وقتی یک نفر یک حرفی رو میزنه تا آخرش رو بخونه.
من موندم با این اطلاعات چجور میشه بحث فلسفی کرد یا ادعای فیلسوف بودن رو داشت!!!:41:
با جو اینترنت دیگه همه آشنا هستید و می دونید نمی شه زیاد صحبت کرد و یه جورایی میشه گفت دست و
بال بقیه بسته است نسبت به طیف مقابل.(صد در صد می دونید)
اول تعجب میکردم که این تاپیک خلوته ولی الان فهمیدم.
این جا راهش به ترکستان است همین!
خوش و خرم باشید.
البته صحبتهای ایشون مربوط به کسانیه که از ابتدایی ترین و بی منطق ترین اثباتها برای عقاید و نظراتشون استفاده میکنند ، والا اینجا همه منطقی و صاحب نظرند.
عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت !
كه گناه دگران بر تو نخواهند نوشت
من اگر نيكم و گر بد تو برو خود را باش
هر كسي آن درود عاقبت كار كه كشت
خب دوستان عزیز چرا اینجوری به موضوع نگاه می کنید .
اندیشیدن سخترین کار است و هدف از ایجاد چنین تاپیک هایی یاد گرفتن همین اندیشیدن است .
اینکه شما می گویید "کسانی در اینجا هستند که از ابتدایی ترین و بی منطق ترین اثبات ها برای عقاید و نظراتشون استفاده می کنند " خود نشان دهنده این است که شما میخواهید همه یک عقیده را تایید کنند !؟
و احتمالا هم عقیده شما باشند !؟
میانگین سنی کاربران این فروم چیزی حدود بیست سال یا کمتر است و میانگین مطالعه این افراد خیلی کم است و کاملا طبیعی است که خیلی از دوستان همچون بنده با فلسفه آشنایی نداریم .
و وظیفه کسانی که فلسفه میدانند این است که ابتدا از مبانی فلسفه شروع کنند نه از بحث های سنگین !
در ضمن هرکس مختار است چیزی را که می پسندد قبول کند و اگر هم عقیده ما نیست عقیده اش برای محترم است ! شاید در آینده ثابت شود حق با او بوده !
اینکه شما می گویید "کسانی در اینجا هستند که از ابتدایی ترین و بی منطق ترین اثبات ها برای عقاید و نظراتشون استفاده می کنند " خود نشان دهنده این است که شما میخواهید همه یک عقیده را تایید کنند !؟
یادم نمیاد که این حرف رو من زده باشم ، و به کسانی که اینجا نظر میدن توهینی کرده باشم
اینجا هرکس با هر نظری که داره محترم هست .
لطفا" در نقل و قول کردن پستها دقت بیشتری کنید.
*Necromancer
08-05-2010, 22:45
صغری از کبری در واسطه مشترک تقلید میکنه، شما این رو تعمیم دادید به اینکه شما هم می توانید از محمد در همه صفات تقلید بکنید.زیرا پیامبر برای قوم خویش
باید در زمینه های زیادی الگو باشد
در مثال ها رابطه "پیامبر و پیرو" و "مرجع تقلید و مقلد" رو هم مثال زدید که دقیقا همون موضوع مورد بحث ما بود، به عبارتی گفتید تقلید در اسلام طوطی وار نیست چون تقلید "مقلد" از "مرجع تقلید" طوطی وار نیست. (سفسطه مصادره به مطلوب)خیر
گفتم الگو قرار دادن رفتار مختص انسان است
همانند الگو قرار دادن مقلد از مرجع تقلید(در واسطه ی مشترک که همان موارد دینی ست)
و این مانند تقلید طوطی نیست
زیرا طوطی به معنای حرف دیگران علم نداشته
و آنها را تکرار می کند
1. (مغلطه پهلوان پنبه) من نپرسیدم اشکال بت پرستی چیست، در مورد مسیحیت و زرتشت و خدای اساطیری یونان نپرسیدم.شما پرسیدید اشکال بت پرستی چیست
و آوردن مثال خدایان یونان
و تاریخچه ی بت پرستی
برای انتقال مفهوم شرک در بت پرستی الزامی بود
شما همچنین پرسیدید اشکال پرستش بت واحد چیست
و آوردن مثالهای مسیحیت و زرتشت برای انتقال مفهوم و منظور من، واجب بود.
هیچ کس مجسمه های زئوس رو به جای زئوس نمی پرستیده
بنده هم همین را گفتم
2. بت پرستی در عصر جاهلی با خدایان اساطیری یونان، زمین تا آسمون فرق داره، هیچ کس مجسمه های زئوس رو به جای زئوس نمی پرستیده. گفته های نماینده ی مشرکین با نجاشی، پادشاه حبشه را به خاطر بیاورید:
_ما به ظاهر بتها توجه نداریم بلکه آنها تنها وسیله هستند و هدف اصلی ما روح و مفهموم معنوی است
نجاشی: البته قبول دارم که بت پرستی تا حدود بسیار زیادی درک نشده است...
3. اشکال شرک در اسلام وارده ولی خدای شما که ورای این بت نیست، بلکه این بت از خدا تشکیل شده، پس ایراد شریک گرفتن ادعای انرژی بودن خدا رو نقض میکنه.این مورد را هم قبلا توضیح داده ام
اگر خود مجسمه ی سنگی مورد پرستش باشد
به این معناست که ما آنرا
از سایر هستی جدا نموده ایم(شرک)
به این معنی که
در این مجسمه چیزی وجود دارد
که در سایر هستی نیست!
کدوم شرک؟ مگه این بتی که من گفتم چیزی به غیر از خدا است که شریک اون باشه؟
سوره ی توحید اشاره به بت پرستانی دارد
که برای خداوند برادران و همسران
و پدران و فرزندانی فرض کرده بودند
فراموش نکنید که من کجا به این سوره اشاره کرده بودم:
بت پرست ها خود تمثیل فولادی رو نمی پرستن
مثل زئوس یا آتنا یا پوزیدون که از روی اونها مجسمه های زیادی ساخته شده بود و در معابد مورد پرستش قرار میگرفت، اما همه ی یونان یه یک زئوس یا یک آتنا اعتقاد داشتند.
اما مشکل این بود که چند خدا داشتن
و خدایان اونها همسرانی و فرزندانی داشتند
و از پدرانی متولد شده بودند(حتی خود زئوس هم پسر تایتانی به اسم اورانوس بود)
در مصر و عربستان هم بت پرستی به همین ترتیب بود
اما در سوره ی توحید از قران اومده: قل هو الله احد الله الصمد، لم یلد و لم یولد (بگو خداوند یکی ست. او ابدی ست. نه زاده شده و نه می زاید)
مثالی که میزنید درش نور و ماده از هم دیگه تفکیک پذیر اند، در حالی که نتیجه ای که می گیرید فرض شما مبنی بر انرژی بودن ماده رو نقض می کنه چرا؟ چون نور هم مثل ماده از انرژی تشکیل شده. این یعنی سفسطه انکار مقدم. شما تصویر داخل آینه را از ماده تصور می کنید؟
نور تنها
واسطه ای میان اشیا و چشم ماست
نه خود شی
برای رفع کژ فهمی: ذرات نور صورتی از انرژی اند و انرژی مجرد است و مجرد قابل دیدن نیست و نخواهد بود،
با این حال که تصویر داخل آینه از نور تشیل شده ولی قابل دیدن است
مانند ماده که قابل دیدن است اما از انرژی(مجرد) ساخته شده
بنابر این خداوند هرگز قابل دیدن نخواهد بود ولی "در همه چیز جلوه گر است-زرتشت"
از اینکه من بیمار میشم نمیشه نتیجه گرفت خدا بیمار نمیشه؟
خیر
مبرا بودن از هر بیماری
از صفات خدای من است
زیرا او خود
خالق بیماریست
(تاکید بر "خدای من" به این علت است که شما متوجه باشید در مورد چیزی صحبت می کنیم که فقط من به آن معتقد ام)
ذات رو اثبات کنید.
حلال یا حرام بودن نان، اشاره به ذات نان دارد.
ذات آن چیزیست که صفات را به آن نسبت می دهیم
حلال یا حرام بودن نان قابل اثبات است
اما خود ذات نان تنها یک مفهوم است
و اثبات آن بی معنی ست
حقیقت رو تعریف کنید.منظور من از حقیقت
تنها حقیقت مطلق
یعنی خداست
قدرت انتخابی رو تعریف کنید.من هم به جبر و هم به اختیار معتقد ام
مثال:
«زندگی مسیریست که باید طی شود اما چگونگی طی شدن آن به انتخاب های شخص بستگی دارد.»
در واقع انتخاب های هر انسان، شخصیت او را تشکیل می دهد.
بخشیدن رو تعریف کنید.ساده ترین تعریف ای که من ارائه می دهم:
«بخشش عبارت است از سرکوب غریزه ی انتقام»
تعاریف شما با همدیگر هم در تضاده
مصداق بیاورید
چه برسه با تعاریف علمی.بنابراین باید آنها را نقض کنید.
خوب بشناسند، برهان که اینطوری پیش نمیره، خدا خالق جهانه چون همه خدا رو به خالق بودن جهان می شناسند!
خیر
شما تعریف خدا را
با برهان اثبات خدا
اشتباه گرفته اید!
شما ادعای وجود داشتن خدا رو می کنید، تعریف اش رو از من می خواین؟
خیر
شما ادعا کردید حرف زدن روی هوا ساده است
و گفتید خدا معلول ماده است
ولی نتوانستید پای حرف خود بایستید
اما من روی هوا حرف نمی زنم
با این فلسفه ای که شما دارین اگه خود به خود نقض نشه باید تعجب کرد.گمان کنم منظور شما منطق بود
سفسطه هم بستگی، از اینکه من هنوز دلایل شما رو در بحث اثبات وجود خدا رد نکردم دارین استفاده می کنید در بحث "آیا عدم وجود خدا یک ادعا است" که موازی و همزمان با این بحث انجام میدیم.خیر
طبق نظر من "عدم وجود خدا" یک ادعاست
و من دلایل خود را گفته ام
اکنون نوبت شماست
من کی گفتم، نیازی به رد برهان های مختلف نیست؟من نیز نگفتم شما چنین حرفی زده اید
گفتم شما هنوز برهانی را رد نکرده اید
و همچنین اضافه کردم که:
من اصراری بر این مورد ندارم
چون بحث اصلی ما در این باره است که:
آیا عدم وجود خدا یک ادعاست؟
هر چیزی که ماده نباشه دیده نمیشه؟ پس با توجه به اینکه رنگین کمان دیده میشه، شما نتیجه میگیری رنگین کمان ماده است؟خیر
هر آنچه از جنس ماده است قابل دیدن است(یا خواهد بود)، ولی هر آنچه قابل دیدن است لزوما" ماده نیست!
رنگین کمان، تنها مثالی بود برای اثبات خطای باصره
چرا نور به ماده تبدیل بشه ولی ماده به نور تبدیل نمیشه من چنین حرفی نزده ام
MostafaMohammadi
09-05-2010, 13:10
مجموعه نقل قول هایی که قبلا در این پست آمده بود ناقص بوده است و قابل استناد نمی باشد.
MostafaMohammadi
09-05-2010, 14:57
مجموعه نقل قول هایی که قبلا در این پست آمده بود ناقص بوده است و قابل استناد نمی باشد.
MostafaMohammadi
09-05-2010, 15:14
مجموعه نقل قول هایی که قبلا در این پست آمده بود ناقص بوده است و قابل استناد نمی باشد.
*Necromancer
09-05-2010, 18:55
برای خوانده شدن در تاریخ
شما قسمتهای مهم سخنان مرا حذف کرده اید
MostafaMohammadi
09-05-2010, 19:04
حق با شماست، من پست هام رو پاک می کنم.
M O B I N
09-05-2010, 19:52
واه واه شما چرا اینقد جواب همو کتابی میدین میز گرد فلسفیه !! یه موضوع اگه دارین بگین الون بوی تو اسم تاپیک بزاره همه شرکت کنن !
M i L @ D
15-05-2010, 20:11
دوستان حالا که مدتی هست که بحث هاتون تموم شده خواهشا جواب اون سه سوال دیگه رو هم بدین ... ممنون میشم :
بی خدایان برهان نظم را چطور نقد کرده اند ؟
بی خدایان علت وجود زمین را چه میدانند ؟
-----------
یکتا پرستان چگونه خود را در مقابل برهان پنهان الهی قانع می کنند ؟
ممنون ...
دوستان حالا که مدتی هست که بحث هاتون تموم شده خواهشا جواب اون سه سوال دیگه رو هم بدین ... ممنون میشم :
بی خدایان برهان نظم را چطور نقد کرده اند ؟
بی خدایان علت وجود زمین را چه میدانند ؟
-----------
یکتا پرستان چگونه خود را در مقابل برهان پنهان الهی قانع می کنند ؟
ممنون ...
جوابشون رو ندادم قبلآ؟؟!!
این شعر چه ربطی به اینجا داشت ؟
برای تنوع بود که بعضی چیزها رو هم یاداوردی میکنه
بالاخره شعر یعنی سرفه ی خشک خودکار!
M i L @ D
16-05-2010, 09:38
جوابشون رو ندادم قبلآ؟؟!!
اوکی ، درسته ... شما جواب ها رو دادید ولی من نظرات دیگران رو میخواستم بدونم ، کسانی مثل ساشا و مصطفی که تقریبا متعصب هستند !
چیزی رو که شما قبول دارید کمتر کسی قبول داره ... ( البته من ازش خوشم اومد ولی کاملا نمیتونم قبول کنم )
--------
ولی در مورد برهان پنهان الهی توضیح دادید ؟! ( شاید من پستتون رو نخوندم )
-------
اگه میشه سعید جان در مورد برهان علیت هم صحبت کنید ؟ چرا باید این سلسله در خدا متوقف بشه ؟
------
راستی شعر زیبایی بود ، ممنون !
کسانی مثل ساشا و مصطفی که تقریبا متعصب هستند !
تعصب ؟!
تعریف شما از تعصب چیه ؟
متعصب به کسی میگن که چشم و گوش (و فکر) بسته حرف میزنه! حتی اگر خلافش رو باور داشته باشه.
کسی که برای به کرسی نشوندن حرفش به آب و آتیش میزنه و حتی از توهین و استفاده از منطق و اثباتهای بسیار مبتدیانه دریغ نمیکنه ، متعصب هست.
بهتره از همون که از اعتقاداتش خوشتون میاد بخواید تا براتون بحثهای فلسفی کنه.
موفق باشید.
M i L @ D
16-05-2010, 16:41
تعصب ؟!
تعریف شما از تعصب چیه ؟
متعصب به کسی میگن که چشم و گوش (و فکر) بسته حرف میزنه! حتی اگر خلافش رو باور داشته باشه.
کسی که برای به کرسی نشوندن حرفش به آب و آتیش میزنه و حتی از توهین و استفاده از منطق و اثباتهای بسیار مبتدیانه دریغ نمیکنه ، متعصب هست.
بهتره از همون که از اعتقاداتش خوشتون میاد بخواید تا براتون بحثهای فلسفی کنه.
موفق باشید.
ساشا جان معذرت ، واقعا منظور من این نبود !
شاید تعریف من از متعصب اشتباه بوده باشه ...
واسه این به شما گفتم متعصب که بیشتر طرف خدا هستید و به چیزهایی که در قرآن گفته کاملا باور دارید و خداوند را در همه ی امور جهان که اتفاق میفته دخالت میدید ... و چون مصطفی برعکس شماست ، اسم اون رو هم بردم !
من منظورم این نبود چشم و گوش شما بستست ... منظروم این بود که بیشتر یک طرف رو گرفتید ! ( شاید این تعریف من از تعصب باشه ) ...
بهرحال ، معذرت ... واقعا چنین منظوری نداشتم !
تعصب ؟!
تعریف شما از تعصب چیه ؟
متعصب به کسی میگن که چشم و گوش (و فکر) بسته حرف میزنه! حتی اگر خلافش رو باور داشته باشه.
کسی که برای به کرسی نشوندن حرفش به آب و آتیش میزنه و حتی از توهین و استفاده از منطق و اثباتهای بسیار مبتدیانه دریغ نمیکنه ، متعصب هست.
بهتره از همون که از اعتقاداتش خوشتون میاد بخواید تا براتون بحثهای فلسفی کنه.
موفق باشید.
این تعصبی که شما ازش صحبت میکنید مربوط به دوره ی مزوزوئیک و... هست
تعصب نوین یعنی جبهه گیری و دفاع از آرمان حتی اگر غلط باشد
اوکی ، درسته ... شما جواب ها رو دادید ولی من نظرات دیگران رو میخواستم بدونم ، کسانی مثل ساشا و مصطفی که تقریبا متعصب هستند !
چیزی رو که شما قبول دارید کمتر کسی قبول داره ... ( البته من ازش خوشم اومد ولی کاملا نمیتونم قبول کنم )
--------
ولی در مورد برهان پنهان الهی توضیح دادید ؟! ( شاید من پستتون رو نخوندم )
-------
اگه میشه سعید جان در مورد برهان علیت هم صحبت کنید ؟ چرا باید این سلسله در خدا متوقف بشه ؟
------
راستی شعر زیبایی بود ، ممنون !
چه قسمتهاییش رو نمیتونید قبول کنید؟
در مورد برهان پنهان الهی توضیح ندادم
در مورد علیت هم به موقش پست کاملی میزام
*Necromancer
19-05-2010, 10:36
بچه که بودم به این فکر می کردم چرا مردم به کره ی زمین می گن جهان!
جهان از همون کیهان میاد که با گذشت سالها تبدیل شده به جهان.
marvan zhao
19-05-2010, 11:14
شاها تا حالا چه وجه اشتراکاتی رو بین تمام فلاسفه دیدید؟
M i L @ D
19-05-2010, 23:25
این تعصبی که شما ازش صحبت میکنید مربوط به دوره ی مزوزوئیک و... هست
تعصب نوین یعنی جبهه گیری و دفاع از آرمان حتی اگر غلط باشد
چه قسمتهاییش رو نمیتونید قبول کنید؟
در مورد برهان پنهان الهی توضیح ندادم
در مورد علیت هم به موقش پست کاملی میزام
مشکل من اینجاست که شما به دلخواه بعضی از قسمت های قرآن رو قبول کردید و بعضی رو نه ... بنظر من باید یا کاملا قبول کرد یا نه ...
چون واقعا این چیزی نیست که بشه توش اشتباهات انسانی دخالت داشته باشه ، اگه واقعا یه انسان بدلخواه خودش نشسته ویژگی های خدا رو نوشته پس چطوری باید باور کرد مطالب دیگه در مورد خدا واقعیت داره ؟
------
راستی جو تاپیک خیلی بده ، افراد فعال تو این تاپیک یجوری با هم برخورد میکنند !
به هر حال ...
شاها تا حالا چه وجه اشتراکاتی رو بین تمام فلاسفه دیدید؟
به ناهنجار فکر کردن علاقمندن
بهتره بگم کلن به فکر کردن علاقمندن
Alireza_SA
20-05-2010, 13:49
اگر هیچ قرآنی و پیامبری نباشه آیا واقعا میشه خدا رو اثبات کرد؟
کس میتونه تو یه صفحه واسه من خدا رو اثبات کنه که ایمانم تقویت شه؟
danial_848
22-05-2010, 11:31
کس میتونه تو یه صفحه واسه من خدا رو اثبات کنه که ایمانم تقویت شه؟
ایمان هر کس دست خودشه و بستگی به خواست فرد داره، اگر بخواهد به چیزی باور داشته باشه با مسخرهترین (ازنظر دیگران) چیزها هم میتونه باور خودش رو حفظ کنه و اگر نخواهد هیچ جور نمیشه اون رو خداباور کرد. تقویت این خواسته هم ارتباط مستقیم با تقویت ایمان که دنبالش هستید داره.
A.مشکل من اینجاست که شما به دلخواه بعضی از قسمت های قرآن رو قبول کردید و بعضی رو نه ... بنظر من باید یا کاملا قبول کرد یا نه ...
B.چون واقعا این چیزی نیست که بشه توش اشتباهات انسانی دخالت داشته باشه ، اگه واقعا یه انسان بدلخواه خودش نشسته ویژگی های خدا رو نوشته پس چطوری باید باور کرد مطالب دیگه در مورد خدا واقعیت داره ؟
------
C.راستی جو تاپیک خیلی بده ، افراد فعال تو این تاپیک یجوری با هم برخورد میکنند !
به هر حال ...
A.من این کارو نکردم و کل قران رو قبول دارم با اینکه با منطق جور در نمیاد که این کتاب گفته خدا باشه ولی با توجه به دانشی که در این کتاب نهفته هست منطقی هم نیست که این کتاب رو یک انسان نوشته باشه و به هرحال من فقط میتونم بگم قبول دارم
در مورد حرف شما من نگفتم قسمت هایی رو قبول دارم و قسمت هایی رو قبول ندارم بلکه من گفتم معنی و تفاسیر قران تحریف شده هست و...
به این خاطر قبول ندارم
B.به نظ من محمد خودش این مطالب رو اضافه کرده که بگه مثلآ خدای من قدرتمندتر از خدای یهود و مسیح هست و همه رو جذب کنه و یا به خاطر اختزای زمان این مطالب رو اضافه کرده چون دین عیسی دین عشق بود و در زمان محمد این دین دیگه مناسب نبود و یا فرهنگ خودش یعنی عرب رو وارد کرده ویا...
C.موافقم
اگر هیچ قرآنی و پیامبری نباشه آیا واقعا میشه خدا رو اثبات کرد؟
کس میتونه تو یه صفحه واسه من خدا رو اثبات کنه که ایمانم تقویت شه؟
میشه و اصلا صفحه لازم نیست
اگر نسان نبود آیا کامپیوتر میتونست باشه؟!!!
ایمان هر کس دست خودشه و بستگی به خواست فرد داره، اگر بخواهد به چیزی باور داشته باشه با مسخرهترین (ازنظر دیگران) چیزها هم میتونه باور خودش رو حفظ کنه و اگر نخواهد هیچ جور نمیشه اون رو خداباور کرد. تقویت این خواسته هم ارتباط مستقیم با تقویت ایمان که دنبالش هستید داره.
قابل توجه تقلیدگرانی مثل شما که یکبار هم هیچ رساله ای رو مطالعه نکردین
در ابتداری هر رساله و نوشته شده انسان نمی تواند در اصول دین تقلید نماید!
جالبه این رو خود به اصطلاح آیت اله ها گفتن درحالی که ما در کتابهای درسی میخونیم هر انسان باید مجع تقلید انتخاب کنه
اگر قرار انسان تقلید نکنه پس مرجع تقلید واسه چی؟!!!!!!!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
danial_848
22-05-2010, 16:00
در ابتداری هر رساله و نوشته شده انسان نمی تواند در اصول دین تقلید نماید!
جالبه این رو خود به اصطلاح آیت اله ها گفتن درحالی که ما در کتابهای درسی میخونیم هر انسان باید مجع تقلید انتخاب کنه
:18::18::31:
کتابهای یک بچه در حد راهنمائی و دبیرستان هم اگر مطالعه کنید متوجه میشید تقلید در اصول دین حرامه!! جای تعجب و تأسف داره که این همه درباره تقلید با شما بحث کردیم و شما تازه فهمیدید تقلید در اصول دین جایز نیست!!! تا الان فکر میکردید این همه که دراینباره بحث میکردیم درباره اصول دین بود؟! اصلاً معنی میده مثلاً کسی در توحید از یک نفر تقلید کنه؟! خیلی جالبه!!
اگر قرار انسان تقلید نکنه پس مرجع تقلید واسه چی؟!!!!!!!
لای یک رساله رو باز کنید متوجه میشید مرجع تقلید برای چیه!
بهخدا یک بچه مدرسهای میخنده به این حرفها. البته باور کنید من قصد توهین ندارم و اگر هم بخواهید این پست رو بعد این که خوندید ویرایش میکنم.
و اینها ربطی داشت به پست نقل قول شده؟
اگر هیچ قرآنی و پیامبری نباشه آیا واقعا میشه خدا رو اثبات کرد؟
کس میتونه تو یه صفحه واسه من خدا رو اثبات کنه که ایمانم تقویت شه؟
سلام علیرضا
متاسفم که بایداینجادرین موردصحبت کنم چون جو تاپیک فلسفه خیلی ناخوشایندشده، نه ازجهت احساسی بلکه دقیقا ازنظر فکری!! چون من تمام تلاشم این بوده که ازنظرعقلی به این مسیله بپردازم وبه هیچ سندمذهبی استنادنکنم ولی بعضی دوستان باانتقادازمذهب ومذهبی ها میخوان بگن که خدایی وجودنداره!! بنابراین اگردلایل مذهبی موردنظرنیست دلایل ضدمذهبی هم قابل قبول نخواهدبود. وخوب درفلسفه روشهای متفاوتی برای شناخت وجود داره که تعقل یکی از اونهاست.اما منکران خداباعلم گرایی بدون تعقل وایرادگرفتن از برهانهای عقلی اقدام میکنند. مثلادرموردبرهان علیت : مهابنگ علت پدیدآمدن دنیاست. خوب چه ربطی داره که کسی بگه این ماده اولیه رو کسی درست کرده یانکرده. برهان نظم:منظورازنظم چیه؟!!و....مطمئنا هیچکس دوس نداره خودش رو فریب بده امافلسفه غرب برای رهایی ازشر کلیسابه انکارخداپرداخت وحداقل درایدئولوژی های خودش، خدارو اززندگی انسان حذف کرد.ولی هنوزهم نتونسته به اون آزادی وبرابری موردنظرش دست پیداکنه.من امیدوارم مردم مابااتکابه اعتقاداتشون اینکارو انجام بدن. کاری که محمدوعلی نتونستندانجام بدن!!والبته مارکس وانگلس و....هم نتونستن.اماهردوگروه برای انسان حرکت کردندوما میتونیم درعمل ازآنهاالگوبرداری کنیم تابه این هدف والایعنی رسیدن به ازادی وبرابری دست پیداکنیم.من قبلا دراین مواردزیادنوشتم وبیشترازین هم لزومی نمیبینم باکسی کلنجار برم. چون اساسامبلغ مذهبی نیستم.
امایه چیزی رو خیلی خوب میدونم واونم اینکه برخلاف ما آدمها،خدا تحمل عقیده مخالف رو داره.
*Necromancer
23-05-2010, 11:31
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
:18::18::31:
A.کتابهای یک بچه در حد راهنمائی و دبیرستان هم اگر مطالعه کنید متوجه میشید تقلید در اصول دین حرامه!! جای تعجب و تأسف داره که این همه درباره تقلید با شما بحث کردیم و شما تازه فهمیدید تقلید در اصول دین جایز نیست!!! تا الان فکر میکردید این همه که دراینباره بحث میکردیم درباره اصول دین بود؟! اصلاً معنی میده مثلاً کسی در توحید از یک نفر تقلید کنه؟! خیلی جالبه!!
B.لای یک رساله رو باز کنید متوجه میشید مرجع تقلید برای چیه!
بهخدا یک بچه مدرسهای میخنده به این حرفها. البته باور کنید من قصد توهین ندارم و اگر هم بخواهید این پست رو بعد این که خوندید ویرایش میکنم.
اینها ربطی داشت به پست نقل قول شده؟
A.جالبه!!!!!
شما پستهای خودتون رو مطالعه کردین؟؟؟؟!!!!
دوستانی که در جریان هستن میدونن که همیشه شما مدافع تقلید بودید و من گفتم که الگو گیری تقلید نیست!!!
یاد ارزوا افتادم که با حرفای خودتون که پر از تناقضه حرفای خودتون رو نقض کرده بود!
B.مرجع تقلیدی وجود نداره
وقتی قرار نیست تقلید باشه دیگه مرجع تقلید برای چی؟
دوستان خودشون قضاوت کنن:31:
mortezaon
24-05-2010, 02:47
يه طرفه قضاوت نكنيد
.
M i L @ D
24-05-2010, 10:09
B.مرجع تقلیدی وجود نداره
وقتی قرار نیست تقلید باشه دیگه مرجع تقلید برای چی؟
دوستان خودشون قضاوت کنن:31:
خب فکر کنم این دوستمون تقلید در فروع دین رو قبول دارند نه اصول دین !
مثل نماز و ...
( من ، نــــــه )
*Necromancer
24-05-2010, 12:14
خب فکر کنم این دوستمون تقلید در فروع دین رو قبول دارند نه اصول دین !
تقلید در اصول دین پذیرفته نیست.
نمی توان گفت من به خدا اعتقاد دارم زیرا مرجع تقلید من بر این عقیده است.
اصول دین شامل: توحید . نبوت . معاد . عدل . امامت(برای شیعه) می شوند که برای مثال یک شخص مسیحی به همه ی آنها اعتقادی ندارد.
اما هنگامی که شخص بنا بر بصیرت شخصی خویش، موارد فوق را پذیرفت در زمره ی مسلمین قرار میگیرد و باید در فروع دین(نماز. روزه . خمس . زکات. حج . حهاد . امر به معروف و نهی از منکر) از مرجع تقلید پیروی کند.
البته حتی انتخاب مرجع تقلید از میان مجتهدین جامع الشرایط ، بر عهده ی خود فرد است که این نکته نیز حائز اهمیت است.
danial_848
24-05-2010, 14:19
شما با خودتون فکر نکردید بالفرض کسی تقلیدگر باشه منجمله در اصول دین، از یک مرجع تقلید میخواد تقلید کنه، خوب باید اول مسلمان بشه؛ یعنی شهادتین بگه؛ پس موحد هست (توحید) و پیامبر اسلام هم قبول داره (نبوت) فیالنتیجه دیگر اصول هم قبول داره، بعد از مسلمان شدن چیزی در اصول باقی مونده که بخواد تقلید کنه؟
و این رسالهای که صفحه اولش رو باز کردید، دوتا ورق دیگه هم میزدید، اثبات لزوم تقلید معمولاً در اولین فصل همه رسالهها وجود داره.
«میزگرد شبهفلسفی» اسم مناسبتریه برای تاپیک با این بحثهای (جروبحث) بیخودی!
*Necromancer
24-05-2010, 16:15
«میزگرد شبهفلسفی» اسم مناسبتریه برای تاپیک با این بحثهای (جروبحث) بیخودی!
بیشتر میز گرد عقیدتی ست تا میز گرد فلسفی
جهان از همون کیهان میاد که با گذشت سالها تبدیل شده به جهان.
زمین تنها بخش کوچکی از کیهان است نه تمام آن
زمین تنها بخش کوچکی از کیهان است نه تمام آن
درسته
من تنها ریشه واژه ی جهان رو گفتم که از کیهان که یک واژه پهلوی هست میاد.
همین
marvan zhao
25-05-2010, 12:44
شما با خودتون فکر نکردید بالفرض کسی تقلیدگر باشه منجمله در اصول دین، از یک مرجع تقلید میخواد تقلید کنه، خوب باید اول مسلمان بشه؛ یعنی شهادتین بگه؛ پس موحد هست (توحید) و پیامبر اسلام هم قبول داره (نبوت) فیالنتیجه دیگر اصول هم قبول داره، بعد از مسلمان شدن چیزی در اصول باقی مونده که بخواد تقلید کنه؟
و این رسالهای که صفحه اولش رو باز کردید، دوتا ورق دیگه هم میزدید، اثبات لزوم تقلید معمولاً در اولین فصل همه رسالهها وجود داره.
«میزگرد شبهفلسفی» اسم مناسبتریه برای تاپیک با این بحثهای (جروبحث) بیخودی!
منم واقعا این اعتقاد رو دارم که تا حالا خیلی کم بحث هایی کردیم که واقعا بحث فلسفی باشه
دلیل اینکه ما بحث فلسفی نمیکنیم اینکه وقتی میخوایم بحثی رو مطرح کنیم و وقتی که بحثی مطرح میشه یک یا چندیدن نفر از روی تعصب و... میان و نقل میکنن و بحث رو با حرفهای به اصطلاح علمای دین به انزوا میکشن و نقض میکنن و وقتی با یک حرف منطقی و علمی و عقلی جوابشون رو میدی به هیچ وجه قانع نمی شن...
برای یک بحث فلسفی باید تعصب و دین و... رو کنار گذاشت و با فکری ازاد بحث کرد و نه اینکه...
تعصب مانند یخ می ماند و هیچ چیز در یخ نمی روید!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دلیل اینکه ما بحث فلسفی نمیکنیم اینکه وقتی میخوایم بحثی رو مطرح کنیم و وقتی که بحثی مطرح میشه یک یا چندیدن نفر از روی تعصب و... میان و نقل میکنن و بحث رو با حرفهای به اصطلاح علمای دین به انزوا میکشن و نقض میکنن و وقتی با یک حرف منطقی و علمی و عقلی جوابشون رو میدی به هیچ وجه قانع نمی شن...
برای یک بحث فلسفی باید تعصب و دین و... رو کنار گذاشت و با فکری ازاد بحث کرد و نه اینکه...
تعصب مانند یخ می ماند و هیچ چیز در یخ نمی روید!
سلام سعیدجان
درعین حالیکه مطلبی که میگی درسته ولی خواستم این روبگم که درفلسفه هم مکاتبی هست که ممکنه افرادی باشندکه به آن گرایش داشته باشندو بد نیست اگرکسی گرایش مکتبی داشته باشد.چون وقتی کسی به مکتبی اعتقادداشته باشد دیگران میتوانندنظر وی رادرهر مسئله بفهمند بی آنکه خودآن شخص درموردآن مسئله اظهارنظرکرده باشد.مثلا وقتی شخصی اومانیست باشدمامیدانیم که که نظرش نسبت به مسئله شناخت چیست؟حتی اگر درین مورداظهارنظرنکرده باشدواین خیلی بهترازآنست که شخصی هیچ چیز راقبول نکند مدام درحال انکارونفی باشد ووقتی ازو بپرسند پس توبه چی اعتقاد داری؟بگوید :من فقط میتوانم بگویم به چی اعتقادندارم.البته این هم جدیدابرای خودش یک فلسفه ای شده است که معلوم نیست به چه دردی میخورد؟ شایدهم من ازین چیزها چیزی نمیفهمم امیدوارم شمایایکی دیگرازدوستان من را راهنمایی کنید.
سلام سعیدجان
درعین حالیکه مطلبی که میگی درسته ولی خواستم این روبگم که درفلسفه هم مکاتبی هست که ممکنه افرادی باشندکه به آن گرایش داشته باشندو بد نیست اگرکسی گرایش مکتبی داشته باشد.چون وقتی کسی به مکتبی اعتقادداشته باشد دیگران میتوانندنظر وی رادرهر مسئله بفهمند بی آنکه خودآن شخص درموردآن مسئله اظهارنظرکرده باشد.مثلا وقتی شخصی اومانیست باشدمامیدانیم که که نظرش نسبت به مسئله شناخت چیست؟حتی اگر درین مورداظهارنظرنکرده باشدواین خیلی بهترازآنست که شخصی هیچ چیز راقبول نکند مدام درحال انکارونفی باشد ووقتی ازو بپرسند پس توبه چی اعتقاد داری؟بگوید :من فقط میتوانم بگویم به چی اعتقادندارم.البته این هم جدیدابرای خودش یک فلسفه ای شده است که معلوم نیست به چه دردی میخورد؟ شایدهم من ازین چیزها چیزی نمیفهمم امیدوارم شمایایکی دیگرازدوستان من را راهنمایی کنید.
حرفاتون درسته ولی فلسفه یه چهار چوبی داره و اون چهارچوب بی چهار چوب بودنه
و دین و... همه یه چهارچوب تعیین میکنن و مانع میشن از رسیدن به حقیقت و شاید در مواردی هم کمک کنن ولی فلسفه باید بی چهار چوب باشه
angello1920
27-05-2010, 18:13
سلام دوستان من رو به عنوان عضو جديد بپذيريد.من هم علاقه زيادي به فلسه دارم.گاهي اوغات خيلي در مورد مسائل مختلف فكر مي كنم در واقع تمام روز رو. سوالي يا بهتره بگم عقيده اي كه مدتي هست كه دلايل زيادي و مطمئني براي انكارش ندارم ذهنم رو مشغول كرده خوشحال مي شم كه عقيده ي خودتون رو درباره اش بگيد.
عقيده ي من در مورد قيامته.خداوند توي قران گفته كه كسي زمان وقوع قيامت رو نمي دونه حتي پيامبر.من اعتقاد دارم كه زمان قيامت تقريبا مشخصه.و اون هم زمان مرگ هر شخص خواهد بود.دلايلم رو به اين صورت ذكر مي كنم كه, هر فردي بعد از فوتش ديگر زمان برايش معني پيدا نخواهد كرد.چنانچه كه در قرآن هم اومده در جايي عزير (اگر اشتباه نكنم) با چهارپايش از كنار دهكده اي عبور مي كردن كه اين سوال رو از خودش حيرت زده مي پرسد چطور خدا مي تواند موجودات رو دوباره زنده كند و در همين حال او مي ميرد و بعد از 100 سال(مدت دقيقش رو نمي دانم) زنده مي شود خدا ازش مي پرسه كه چه مدت درنگ كردي جواب داد 1 روز يا نيمي از روز و خدا بهش گفت كه به چهارپايت نگاه كن كه استخوناش باقي مونده و به بارت نگاه كن كه (ظاهرا انگور بوده) مانده است.خوب يه داستان ديگه هم كه خودتون مي دونيد كه عده اي به غار پناه برده و بعد از سالياني از خواب بيدار شدن به همراه سگشان كه اونها هم گمان مي كردن كه مدت اندكيست كه خوابيدن.و دليل ديگر خود ما هستيم.2 نفر رو در نظر بگيريد كه يكي در ساعت 12 شب به سر كار مي رود و تا 7 صبح كارش به اتمام ميرسد و ديگري در ساعت 12 شب مي خوابد و در ساعت 7 صبح بيدار مي شود.آيا زمان از نظر هر دو يكسان گذشته؟اگر اين دلايل رو در رابطه با قيامت در نظر بگيريم مي توانم بگويم كه به عنوان مثال پس از مرگ من مرحله ي بعدي كه وجود دارد باز كردن چشمهايم است.زيرا در اين بين زمان برايم معني پيدا نخواهد كرد و اگر برزخ را هم در نظر بگيريم رويايي است كه همانند خواب است.پس به نظر شما با توجه به اينكه بعد از مرگ زمان برايمان مفهوم بسيار كمي پيدا خواهد كرد مي توانم بگويم كه قيامت لحظه اي است كه مي ميرم؟
سلام
اول باید به یک سری تفاوتها توجه داشته باشید . تفاوت برزخ و قیامت
برزخ به چیزی میگن که بین 2 چیز دیگه قرار گرفته . توی قرآن اومده : و پشت سر آنها برزخ است تا زمانی که برانگیخته شوند.
با این تفاسیر و البته بخشهای دیگه ای از قرآن و روایات میشه به این موضوع پی برد که عالم برزخ عالمیه بین دنیا و اخرت .یا بهتر بگم عالم برزخ با مردن در این دنیا شروع میشه و تا قیامت ادامه پیدا میکنه.توی عالم برزخ از بدن انسان به صورت لطیف یاد شده یعنی یه حالتی بین روح و جسم که نه جسم به معنای زمینی ست و نه روح ، در واقع وزن و حجم نداریم اما شکل و فرم بدن زمینی رو داریم . اما توی قیامت روح همراه بدن(جسمانی) هست . مثل همین بدنی که الآن داریم.البته توی برزخ هم شکل کلی بدن ما به همین شکل هست به طوری که وقتی برزخی ها ما رو اونجا میبینن میگن که این فلانیه.
توی عالم برزخ از یک طرف اونایی که از نعمتهای اون استفاده میکنند از خدا میخوان که زودتر قیامت رو برپا کنه و کسایی که عذاب میبینن هم از خدا میخوان که قیامت رو به تاخیر بندازه ، این یعنی اینکه عذاب و پاداش در قیامت قابل مقایسه با برزخ نیست و در درجاتی بالاتر قرار داره.
عالم برزخ (پس از مرگ) بر این عالم احاطه داره ، یعنی مثل این عالم که به عالم درون رحم مادر احاطه داره.
نکته ی دیگه اینه که عالم پس از مرگ عالمی ست که از زمان آغاز حیات بشر عده ای به این عالم میرن و عده ای هم از مادر متولد میشن اما در قیامت حالات همه یکسان هست و اگر قراره که جان آدمیان گرفته بشه به یکباره صورت میگیره که در قرآن درباره ی لحظه ی قیامت و اتفاقات اون بارها اومده.
موضوع دیگه اینه که فرد در عالم برزخ (عالم قبر یا عالم پس از مرگ)با همون حالت جسمی و روحی برزخی خودش به دنیا میاد و حتی گفته شده که حداقل هفته ای یک بار به این دنیا و خانواده ش سر میزنه چون حقیقت اعمال براش بیشتر قابل درکه از حالات خوب اونا شاد و از اعمال بدشون ناراحت میشه.
درباره زمان هم باید بگم که زمانش و طولانی و کوتاه بودنش به فرد بستگی داره ، چنانچه هر چی انسان سبکبار تر باشه و تعلق به دنیا کمتر باشه برزخ براش کوتاه تر و برعکسش هم برزخ براش طولانی تر هست. اما میشه زمانی که بر روح انسان در پس از خواب میگذره رو مثل زمانی دونست که بر بدن برزخی انسان در عالم برزخ میگذره به طوری که فردی که 5 ساعت میخوابه از لحاظ زمانی که بر او میگذره با فردی که 10 ساعت میخوابه تفاوت چندانی نداره.
ضمن این که بین خواب و مرگ تفاوتهایی وجود داره ، البته شباهتهایی هم هست. خواب مرگ سبک یا مرگ خواب سنگین و عمیق هست. توی خواب روح به طور موقت از بدن جدا میشه اما مرگ روح به طور کامل.
در ماجرای اصحاب کهف هم همونطور که در قرآن اومده اونها خوابیدن به طوری که گاها" تکون هم میخوردن و ازین پهلو به اون پهلو میرفتن. پس روح به طور کامل از بدن اونا جدا نشد.در جاه هایی از زبان پیامبر خواب رو برادر مرگ تشبیه کردن که در یک جا پیامبر به یکی از اقوامش میگه که شما میمیرین همونطور که میخوابین و برانگیخته میشین همونطور که بیدار میشین. البته موضوع خواب موضوع بسیار پیچیده ای هست که هنوز هم ناشناخته های زیادی در این باب هست.
امیدوارم تونسته باشم ابهام شما رو برطرف کنم.
البته این بحث ها ، بحثهای دینی و اعتقادی هستن و به نظرم در تاپیک فلسفه نباید این بحثها مطرح بشه اما چون دراینجا از همه چی صحبت شده پس فکر نمیکنم فعلا" اشکال خاصی داشته باشه.
در باره این موضوع مطلب زیاده اما من به همین مقدار بسنده میکنم ، مطمئنا" دوستان دیگه هم توضیحاتی میدن.
سلام
اول باید به یک سری تفاوتها توجه داشته باشید . تفاوت برزخ و قیامت
برزخ به چیزی میگن که بین 2 چیز دیگه قرار گرفته . توی قرآن اومده : و پشت سر آنها برزخ است تا زمانی که برانگیخته شوند.
با این تفاسیر و البته بخشهای دیگه ای از قرآن و روایات میشه به این موضوع پی برد که عالم برزخ عالمیه بین دنیا و اخرت .یا بهتر بگم عالم برزخ با مردن در این دنیا شروع میشه و تا قیامت ادامه پیدا میکنه.توی عالم برزخ از بدن انسان به صورت لطیف یاد شده یعنی یه حالتی بین روح و جسم که نه جسم به معنای زمینی ست و نه روح ، در واقع وزن و حجم نداریم اما شکل و فرم بدن زمینی رو داریم . اما توی قیامت روح همراه بدن(جسمانی) هست . مثل همین بدنی که الآن داریم.البته توی برزخ هم شکل کلی بدن ما به همین شکل هست به طوری که وقتی برزخی ها ما رو اونجا میبینن میگن که این فلانیه.
توی عالم برزخ از یک طرف اونایی که از نعمتهای اون استفاده میکنند از خدا میخوان که زودتر قیامت رو برپا کنه و کسایی که عذاب میبینن هم از خدا میخوان که قیامت رو به تاخیر بندازه ، این یعنی اینکه عذاب و پاداش در قیامت قابل مقایسه با برزخ نیست و در درجاتی بالاتر قرار داره.
عالم برزخ (پس از مرگ) بر این عالم احاطه داره ، یعنی مثل این عالم که به عالم درون رحم مادر احاطه داره.
نکته ی دیگه اینه که عالم پس از مرگ عالمی ست که از زمان آغاز حیات بشر عده ای به این عالم میرن و عده ای هم از مادر متولد میشن اما در قیامت حالات همه یکسان هست و اگر قراره که جان آدمیان گرفته بشه به یکباره صورت میگیره که در قرآن درباره ی لحظه ی قیامت و اتفاقات اون بارها اومده.
موضوع دیگه اینه که فرد در عالم برزخ (عالم قبر یا عالم پس از مرگ)با همون حالت جسمی و روحی برزخی خودش به دنیا میاد و حتی گفته شده که حداقل هفته ای یک بار به این دنیا و خانواده ش سر میزنه چون حقیقت اعمال براش بیشتر قابل درکه از حالات خوب اونا شاد و از اعمال بدشون ناراحت میشه.
درباره زمان هم باید بگم که زمانش و طولانی و کوتاه بودنش به فرد بستگی داره ، چنانچه هر چی انسان سبکبار تر باشه و تعلق به دنیا کمتر باشه برزخ براش کوتاه تر و برعکسش هم برزخ براش طولانی تر هست. اما میشه زمانی که بر روح انسان در پس از خواب میگذره رو مثل زمانی دونست که بر بدن برزخی انسان در عالم برزخ میگذره به طوری که فردی که 5 ساعت میخوابه از لحاظ زمانی که بر او میگذره با فردی که 10 ساعت میخوابه تفاوت چندانی نداره.
ضمن این که بین خواب و مرگ تفاوتهایی وجود داره ، البته شباهتهایی هم هست. خواب مرگ سبک یا مرگ خواب سنگین و عمیق هست. توی خواب روح به طور موقت از بدن جدا میشه اما مرگ روح به طور کامل.
در ماجرای اصحاب کهف هم همونطور که در قرآن اومده اونها خوابیدن به طوری که گاها" تکون هم میخوردن و ازین پهلو به اون پهلو میرفتن. پس روح به طور کامل از بدن اونا جدا نشد.در جاه هایی از زبان پیامبر خواب رو برادر مرگ تشبیه کردن که در یک جا پیامبر به یکی از اقوامش میگه که شما میمیرین همونطور که میخوابین و برانگیخته میشین همونطور که بیدار میشین. البته موضوع خواب موضوع بسیار پیچیده ای هست که هنوز هم ناشناخته های زیادی در این باب هست.
امیدوارم تونسته باشم ابهام شما رو برطرف کنم.
البته این بحث ها ، بحثهای دینی و اعتقادی هستن و به نظرم در تاپیک فلسفه نباید این بحثها مطرح بشه اما چون دراینجا از همه چی صحبت شده پس فکر نمیکنم فعلا" اشکال خاصی داشته باشه.
در باره این موضوع مطلب زیاده اما من به همین مقدار بسنده میکنم ، مطمئنا" دوستان دیگه هم توضیحاتی میدن.
دوست گل من از این به بعد جوابهاب دینی و صحبت دینی ممنوع هست(طبق قوانین موضوعات علمی و سایت)
شما هم اگر میخواید به دوستی کمک کنید چرا با جواب علمی کمکش نمیکنید!!!!
یا با جوابی عقلانی!!
سلام دوستان من رو به عنوان عضو جديد بپذيريد.من هم علاقه زيادي به فلسه دارم.گاهي اوغات خيلي در مورد مسائل مختلف فكر مي كنم در واقع تمام روز رو. سوالي يا بهتره بگم عقيده اي كه مدتي هست كه دلايل زيادي و مطمئني براي انكارش ندارم ذهنم رو مشغول كرده خوشحال مي شم كه عقيده ي خودتون رو درباره اش بگيد.
عقيده ي من در مورد قيامته.خداوند توي قران گفته كه كسي زمان وقوع قيامت رو نمي دونه حتي پيامبر.من اعتقاد دارم كه زمان قيامت تقريبا مشخصه.و اون هم زمان مرگ هر شخص خواهد بود.دلايلم رو به اين صورت ذكر مي كنم كه, هر فردي بعد از فوتش ديگر زمان برايش معني پيدا نخواهد كرد.چنانچه كه در قرآن هم اومده در جايي عزير (اگر اشتباه نكنم) با چهارپايش از كنار دهكده اي عبور مي كردن كه اين سوال رو از خودش حيرت زده مي پرسد چطور خدا مي تواند موجودات رو دوباره زنده كند و در همين حال او مي ميرد و بعد از 100 سال(مدت دقيقش رو نمي دانم) زنده مي شود خدا ازش مي پرسه كه چه مدت درنگ كردي جواب داد 1 روز يا نيمي از روز و خدا بهش گفت كه به چهارپايت نگاه كن كه استخوناش باقي مونده و به بارت نگاه كن كه (ظاهرا انگور بوده) مانده است.خوب يه داستان ديگه هم كه خودتون مي دونيد كه عده اي به غار پناه برده و بعد از سالياني از خواب بيدار شدن به همراه سگشان كه اونها هم گمان مي كردن كه مدت اندكيست كه خوابيدن.و دليل ديگر خود ما هستيم.2 نفر رو در نظر بگيريد كه يكي در ساعت 12 شب به سر كار مي رود و تا 7 صبح كارش به اتمام ميرسد و ديگري در ساعت 12 شب مي خوابد و در ساعت 7 صبح بيدار مي شود.آيا زمان از نظر هر دو يكسان گذشته؟اگر اين دلايل رو در رابطه با قيامت در نظر بگيريم مي توانم بگويم كه به عنوان مثال پس از مرگ من مرحله ي بعدي كه وجود دارد باز كردن چشمهايم است.زيرا در اين بين زمان برايم معني پيدا نخواهد كرد و اگر برزخ را هم در نظر بگيريم رويايي است كه همانند خواب است.پس به نظر شما با توجه به اينكه بعد از مرگ زمان برايمان مفهوم بسيار كمي پيدا خواهد كرد مي توانم بگويم كه قيامت لحظه اي است كه مي ميرم؟
دوست عزیزم خوش اومدین به جمع ما
ببینید ما تصمیم گرفتیم که به جای بحث مذهبی و عقیدتی و... به فلسفه بپردازیم
اینکه چرا زمان زود میگذره و یا ... بهتره به جای خوندن مشتی توهمات و فکر بر روی اونها برید و در مورد نسبیت که انیشتین در فیزیک نوین اونها رو مطرح کرده مطالعه کنید
در مورد وجود روح و جهان های موازی باید بگم که هر دو رو آمریکایی ها وجودش رو اثبات کردن
میتونید مقالاتش رو سرچ کنید و بخونید(ترجیحآ انگلیسی)
در مورد جهنم هم بنا به گفته خود قران و خدا که شما بهش استناد کردین هیچ چیز منفی رو خدا خلق نکرده پس جهنم هم نمیتونه وجود داشته باشه
در مورد پایان حیات بر روی کره زمین(قیامت)و حسابرسی به اعمال و... نظر من اینکه خداوند(اگر وجود داشته باشه که فکر میکنم وجود داره چون واجب الوجود هست)قوانینی وضع کرده که انسان و روحش به موزات کارهای خوب یا بد پاداش و یا جزا دریافت میکنن نه اینکه بیاد و دادگاه راه بی اندازه و...
توصیه ای هم دارم
همیشه افکارتون رو با فکرتون و با علم توجیه کنید و بسنجید نت با یکسری عقاید تحریف شده!
اگر مسلمان هستین اولین مسئله ای که قران بهش اشاره میکنه علم و قلم و... هست و میبینیم که خداوند به قلم قسم میخوره!
و اگر شیعه هستین تمام امامان به مسئله علم تاکید فراوانی داشتن و یک ساعت تفکر رو به چندصد سال عبادت ترجیح دادن
و همینطور پیامبران و...
از منظر دانشمندان هم که همه به طرف یک چیز رفتن و اون علمه
danial_848
28-05-2010, 12:52
(اگر وجود داشته باشه که فکر میکنم وجود داره چون واجب الوجود هست)
وجود واجبالوجود، یعنی وجود واجبالوجود؛ نه وجود چیزی که بهش میگیم خدا.
حالا این واجبالوجود (که منشاء مخلوقات (ممکنالوجودها) است) میتونه هرچیزی باشه. واجبالوجود بودن فقط یکی از صفات خداست. نظم هم همین طور، ناظم بودن یکی از صفات خداست.
و یک ساعت تفکر رو به چندصد سال عبادت ترجیح دادن
تصحیح میکنم: «۷۰ سال عبادت بدون تفکر»
در مورد جهنم هم بنا به گفته خود قران و خدا که شما بهش استناد کردین هیچ چیز منفی رو خدا خلق نکرده پس جهنم هم نمیتونه وجود داشته باشه
اگر به قرآن اعتقاد دارین:
ف ۱: خدا میگه: «ومن یَعمل مثقال ذرة شراً، یَره»
ف ۲: خدا نمیتونه شَر رو خلق کنه.
ن: خدا نتیجه هر عملی رو میده، ولی نه با موجود سومی به نام جهنم.
شاید بپرسید پس عامل عذاب چیه، جواب خود انسان هست (چگونگی این رو اگر میخواهید بدونید این نیاز به بحث داره). عدم مخلوق «جهنم» عدم عذاب رو ثابت نمیکنه.
فقط خواستید یه ایرادی بگیرید و فکر کردید که چون اسم این تاپیک بحثهای فلسفی است ، هر کی که هر چی گفت ، باید باهاش بحث کرد !
شما در صفحات مختلف این تاپیک پستهایی به دور از منطق و البته سطحی داده اید که معمولا" من ترجیح میدادم به این پستها پاسخی ندم ، به جای تفریح کردن در این محیط کمی هم مطالعه کنید.
ماشاا... جملات فلسفی هم کم نگفتید...!
فلسفه باید بی چهار چوب باشه
****
اینکه چرا زمان زود میگذره و یا ... بهتره به جای خوندن مشتی توهمات و فکر بر روی اونها برید و در مورد نسبیت که انیشتین در فیزیک نوین اونها رو مطرح کرده مطالعه کنید
نسبیت چه ارتباطی به زود گذشتن و دیر گذشتن زمان پس از مرگ و "روح انسان" داره ؟
هر چی رو بلدیم و توی فیزیک دبیرستان خوندیم که نباید به خورد مردم بدیم
در مورد وجود روح و جهان های موازی باید بگم که هر دو رو آمریکایی ها وجودش رو اثبات کردن
میتونید مقالاتش رو سرچ کنید و بخونید(ترجیحآ انگلیسی)
ما مثل شما دست به سرچمون خوب نیست ، شما بفرمایید آمریکایی ها اینها رو چه جوری ثابت کرد (ترجیحا" به فارسی و با منبع)
در مورد جهنم هم بنا به گفته خود قران و خدا که شما بهش استناد کردین هیچ چیز منفی رو خدا خلق نکرده پس جهنم هم نمیتونه وجود داشته باشه
چقدر هم خوب و زود به نتیجه میرسین ، کجای قرآن این چیزا رو گفت.
اگر منظورت اون بحث زلزله و ... باشه اصلا" ربطی به این نداره ، زلزله و سیل رو که نمیشه فرستاد جهنم ، آخه اصلا" اینا آدم نیستن !!! که بخوان تکلیف پس بدن.
نظر من اینکه خداوند(اگر وجود داشته باشه که فکر میکنم وجود داره چون واجب الوجود هست)
خوب خدا رو شکر که یه چیز تو این تاپیک یاد گرفتی (واجب الوجود) !
قوانینی وضع کرده که انسان و روحش به موزات کارهای خوب یا بد پاداش و یا جزا دریافت میکنن
باز هم خدا رو شکر که اینا رو قبول داری و توهم نمیدونی
همیشه افکارتون رو با فکرتون و با علم توجیه کنید
این رو لطفا" بیشتر توضیح بدید.!
اگر مسلمان هستین اولین مسئله ای که قران بهش اشاره میکنه علم و قلم و... هست و میبینیم که خداوند به قلم قسم میخوره!
و اگر شیعه هستین تمام امامان به مسئله علم تاکید فراوانی داشتن و یک ساعت تفکر رو به چندصد سال عبادت ترجیح دادن
و همینطور پیامبران و...
خب....
(البته خدا در اولین سوره به مسئله خواندن اشاره میکنه(اقرا) و من هم به شما توصیه میکنم بیشتر کتاب بخونید) .
همین قرآنی که شما چندین بار ازش نام بردید مسائلی داره که اگر یک بار (فقط یک بار) اونو با ترجمه بخونید با شناختی که من از شما دارم همه رو توهم خواهید دانست.
در آخر بفرمایید که قرآن رو قبول دارید یا خیر ؟
در ضمن تمام بخشهای پست من (پست 385) با استناد به قرآن و احادیث معتبر بود.
angello1920
28-05-2010, 14:24
از دوستاني كه جواب رو دادن متشكرم البته جواب اصلي رو ندايد ولي چيزي هم ياد گرفتم.
مي شه بگيد فلسفه چيه؟فيزيكه ؟ يا هر سوالي كه توي ذهنتون و يا انتقاد مي شه فلسفه؟سوال بنده ديني به نظر مي رسيد ولي چون من اين موضوع رو در ميان دوستان ديگه ام در ميان گذاشتم و اين موضوع به نتايج عجيب رسيد كه گمان كنم شما بهش بگيد فلسفه من ترجيح دادم كه مطرح بشه در غير اين صورت سوالم رو از يه عالم دين مي پرسيد نه از سايت هاي آمريكايي!متاسفانه چيزي كه توي اين تاپيك خيليييييييييييي زياد ديده مي شه اينه كه هر كسي به هر نتيجه اي كه رسيده مي خواد عقايد خودش رو به ديگران تحميل كنه پس ديگه جاي بحثي نيست!
فلسفه باید بی چهار چوب باشه
من هم موافقم
در مورد وجود روح و جهان های موازی باید بگم که هر دو رو آمریکایی ها وجودش رو اثبات کردن
شما به آمريكايي ها خيلي علاقه داريد؟
ياد بگيريد كه به جاي اينكه بگيد برو فلان كشور جوابت رو داده بگيد كجاي كشور؟مي گيد هر دو رو آمريكايي ها وجودش رو اثبات كردن يعني ايراني ها نكردن آخه خيلي خنده داره من دارم بحث در مورد يك موضوع مي كنم شما ربطش مي دي به يه كشور؟
چون اسم این تاپیک بحثهای فلسفی است ، هر کی که هر چی گفت ، باید باهاش بحث کرد !
چشم شما بفرماييد كه اعضاي تاپيك در چه موردي بايد بحث كنن .فلسفه يه چيز كليه .
دوستان اگر مخالفيد با اين موضوعي كه مطرح كردم ما كه دعوا نداريم چشم چيزي نمي گيم.
A.فقط خواستید یه ایرادی بگیرید و فکر کردید که چون اسم این تاپیک بحثهای فلسفی است ، هر کی که هر چی گفت ، باید باهاش بحث کرد !
شما در صفحات مختلف این تاپیک پستهایی به دور از منطق و البته سطحی داده اید که معمولا" من ترجیح میدادم به این پستها پاسخی ندم ، به جای تفریح کردن در این محیط کمی هم مطالعه کنید.
ماشاا... جملات فلسفی هم کم نگفتید...!
****
B.نسبیت چه ارتباطی به زود گذشتن و دیر گذشتن زمان پس از مرگ و "روح انسان" داره ؟
هر چی رو بلدیم و توی فیزیک دبیرستان خوندیم که نباید به خورد مردم بدیم
C.ما مثل شما دست به سرچمون خوب نیست ، شما بفرمایید آمریکایی ها اینها رو چه جوری ثابت کرد (ترجیحا" به فارسی و با منبع)
D.چقدر هم خوب و زود به نتیجه میرسین ، کجای قرآن این چیزا رو گفت.
اگر منظورت اون بحث زلزله و ... باشه اصلا" ربطی به این نداره ، زلزله و سیل رو که نمیشه فرستاد جهنم ، آخه اصلا" اینا آدم نیستن !!! که بخوان تکلیف پس بدن.
E.خوب خدا رو شکر که یه چیز تو این تاپیک یاد گرفتی (واجب الوجود) !
F.این رو لطفا" بیشتر توضیح بدید.!
G.خب....
(البته خدا در اولین سوره به مسئله خواندن اشاره میکنه(اقرا) و من هم به شما توصیه میکنم بیشتر کتاب بخونید) .
همین قرآنی که شما چندین بار ازش نام بردید مسائلی داره که اگر یک بار (فقط یک بار) اونو با ترجمه بخونید با شناختی که من از شما دارم همه رو توهم خواهید دانست.
در آخر بفرمایید که قرآن رو قبول دارید یا خیر ؟
H.در ضمن تمام بخشهای پست من (پست 385) با استناد به قرآن و احادیث معتبر بود.
در ابتدا باید بگم که من نه به شما و نه به کسی توهین نکردم و فقط و فقط واقعیت رو میگم
شما به حدیث و... استناد میکنی و من به فیزیک و ریاضی و ....
خب معلومه کدوم باور پذیرتر هست!!!
A.اینم قوانین و البته قابل توجه شما!!!
3- دقت كنيد كه مطالب شما در يكي از تقسيم بنديهاي موجود در فهرست كامل از كليه مقالات علمي قرار گيرد و از قرار دادن مطالب بدون ارتباط و فاقد جنبه علمي خودداري نماييد.
حرفای سطحی و غیر منطقی من رو نقل کنید و دلیل اینکه شما جواب ندادین این نبوده که حرفای من مشکل داشته
دلیل این بوده که نمیتونستید پاسخی علمی و نه حدیث و... و توهم بهش بدین!
در مورد اطلاعاتم هم بله من هرچقدر هم بدونم بازم نمیدونم
دلیلی هم نمیبینم که به شما ثابت کنم اطلاعاتم زیاد هست یا نه ولی دوست دارم همیشه یاد بگیرم برعکس بعضی ها که مغزشون تا قیامت همینی هست که هست!
B.شما اصلآ میدونید که نسبیت یعنی چی؟!!
شما از کجا میدونید قوانین مختلف پس از مرگ دیگه کارایی ندارن؟!!
قابل توجه شما
درسهایی که در هر مقطع تحصیلی توو ایران ارائه میشه طوری برنامه ریزی شده که دانشجو یا دانش آموز هیچ چیزی نفهمه!
برا همین هم هست که شما نمیدونید نسبیت چیه ولی وقتی بپرسم فلان پیامبر کی ظهور کرد با افتخار جواب میدین!!!
درضمن انواع فیزیک از جمله فیزیک نوین در مقطع دکترا و بالاتر از اون هم تدریس میشه!
C.اون کسی دنبال مطلب میره که میخواد یاد بگیره
نمیشه که همینجور یه جا بشینیم و اطلاعات خودش بیاد و به دستمون برسه و البته تغصیر شمام نیست از بچگی اینطور عادت دادن
D.یعنی فقر و بدی و دزدی و دروغ رو خدای اسلام آفریده؟
همه ی اینها رو ما داریم میبینیم در جامعه
آیا اینا زلزله ان؟یا توفانن؟!!!
اگر نمیدونید برید از رهبران دینیتون بپرسید
خداوند هیچ بدی رو خلق نکرده یا کرده؟
E.با اینکه من اینارو با تحقیق و مطالعه بدست میارم ولی اگر در تاپیک هم یاد گرفتم به این یاد گفتن افتخار میکنم
یادگیری و سوال و... عیب نیست
عیب اینکه هنوزم مثل 1400 سال پیش فکر کنی!
F.همیشه افکارتون رو با علم و فکر توجیه کنید نه با توهماتی مثل...
G.ممنونم از توصیه تون
کتاب خونه ی من هر روز و هر روز کاملتر میشه...
مشکل اینجاست که من ترجمه ی تحریفی رو نمیخونم و محمد رسول خدا هم گفته که هرکس باید خودش قران رو تفسیر کنه و بخونه
نویسنده ی قران محمد بوده و هیچ انسانی هم کامل نیست پس نمیشه چیزی رو مطلقآ درست و مطلقآ غلط دونست و من هم مثل کتابهای دیگه حقیت هاش رو قبول دارم و اسطوره و داستان هاش رو نه
H.بله درسته
A.وجود واجبالوجود، یعنی وجود واجبالوجود؛ نه وجود چیزی که بهش میگیم خدا.
حالا این واجبالوجود (که منشاء مخلوقات (ممکنالوجودها) است) میتونه هرچیزی باشه. واجبالوجود بودن فقط یکی از صفات خداست. نظم هم همین طور، ناظم بودن یکی از صفات خداست.
B.تصحیح میکنم: «۷۰ سال عبادت بدون تفکر»
اگر به قرآن اعتقاد دارین:
ف ۱: خدا میگه: «ومن یَعمل مثقال ذرة شراً، یَره»
ف ۲: خدا نمیتونه شَر رو خلق کنه.
ن: خدا نتیجه هر عملی رو میده، ولی نه با موجود سومی به نام جهنم.
C.شاید بپرسید پس عامل عذاب چیه، جواب خود انسان هست (چگونگی این رو اگر میخواهید بدونید این نیاز به بحث داره). عدم مخلوق «جهنم» عدم عذاب رو ثابت نمیکنه.
A.عزیز چرا میپیچونی؟!:31:
بله تمام دنیا رو یک ذره هم میتونه ساخته باشه ولی اون ذره رو چی ساخته؟
منظور من همین چیزی بود که حتی اون ذره رو هم ساخته و یا خلق کرده
در مورد صفات خداوند همه من نظری ندارم چون خدا رو ندیدم ولی واجب الوجودی خداوند احساس میشه و همینطور که اشاره کردین نظمش و...
B.بله اینم هست
ولی در مواردی هم گفتن که برای مثال 1 ساعت تفکر بهتر از چند ده یا چند صد سال عبادت هست
C.مشکل اینکه عذابی وجود نداره
ببینید اگر دنیای پس از مرگ وجود داشته باشه(که بنابر شواهد 50% امکان داره وجود داشته باشه)
در این دنیا اونهایی که خوبی کردن به اندازه خوبیشون رتبه بالاتری دریافت میکنن و نعمت هایی بیشتری و...
اونهایی که بدکار بودن و... در واقع موقعیت های پایینتری میگیرن ولی عذابی در کا نیست
نبود انرژی مثبت ،انرژی منفی خونده میشه
یعنی انرژی منفی و آتشی وجود نداره بلکه نبود انرژی مثبت باعث میشه که طرف به جاهای بالاتر نرسه
همون هرچی بکاری همونو برداشت میکنی خودمون
از دوستاني كه جواب رو دادن متشكرم البته جواب اصلي رو ندايد ولي چيزي هم ياد گرفتم.
مي شه بگيد فلسفه چيه؟فيزيكه ؟ يا هر سوالي كه توي ذهنتون و يا انتقاد مي شه فلسفه؟سوال بنده ديني به نظر مي رسيد ولي چون من اين موضوع رو در ميان دوستان ديگه ام در ميان گذاشتم و اين موضوع به نتايج عجيب رسيد كه گمان كنم شما بهش بگيد فلسفه من ترجيح دادم كه مطرح بشه در غير اين صورت سوالم رو از يه عالم دين مي پرسيد نه از سايت هاي آمريكايي!متاسفانه چيزي كه توي اين تاپيك خيليييييييييييي زياد ديده مي شه اينه كه هر كسي به هر نتيجه اي كه رسيده مي خواد عقايد خودش رو به ديگران تحميل كنه پس ديگه جاي بحثي نيست!
من هم موافقم
شما به آمريكايي ها خيلي علاقه داريد؟
ياد بگيريد كه به جاي اينكه بگيد برو فلان كشور جوابت رو داده بگيد كجاي كشور؟مي گيد هر دو رو آمريكايي ها وجودش رو اثبات كردن يعني ايراني ها نكردن آخه خيلي خنده داره من دارم بحث در مورد يك موضوع مي كنم شما ربطش مي دي به يه كشور؟
چشم شما بفرماييد كه اعضاي تاپيك در چه موردي بايد بحث كنن .فلسفه يه چيز كليه .
دوستان اگر مخالفيد با اين موضوعي كه مطرح كردم ما كه دعوا نداريم چشم چيزي نمي گيم.
علم مرزی نمیشناسه
منم تقصیری ندارم
اگر ایرانی ها اثات میکردن میگفتم ایرانی ها
ولی در ایران چند مرکزی هم که در مورد ارواح تحقیق میکردن رو هم بستن و حتی حداد عادل هم توو مجلس اعتراض کرد
خب حالا من چی بگم؟
در مورد سوالتون باید بگم بپرسید ولی باید دوستان اون رو علمی پاسخ بدن چون فلسفه هم یک نوع علم هست دیگه
حرفاتون درسته ولی فلسفه یه چهار چوبی داره و اون چهارچوب بی چهار چوب بودنه
و دین و... همه یه چهارچوب تعیین میکنن و مانع میشن از رسیدن به حقیقت و شاید در مواردی هم کمک کنن ولی فلسفه باید بی چهار چوب باشه
درپس چهره آرام وخلل ناپذیر علوم مناطقی ست که فیلسوف به آن نواحی دست میاندازد. تنهاعاملی که جلوی انحطاط بشر راگرفته است همین مطلب بوده است که فکرواندیشه هیچگاه متوقف نشده وانسان ناباورانه به همه چیزنگاه کرده است. البته کسانی هم هستندکه فیلسوف رسمی نبودندولی این کار راکرده اند. به قول دوستمان Ar@m شباهت فلاسفه در ناهنجارفکرکردن است. جمله بعدی ایشون خیلی هم جالبتربود. البته هرکسی دریک سطح خاصی به مسایل خاصی برمیخوردکه جزو مراحل شناخت وتفکرخودش هست وممکن است یک سوالی که برای اوخیلی مهم باشدبرای دیگری سطحی وپیش پاافتاده.یاشاید توهم.باشد.
اماکسانی که توانسته اندکاری برای انسان انجام بدهندکسانی بوده اندکه نگاهشان به زندگی فراتراز مردم زمانه شان بوده است.
درپس چهره آرام وخلل ناپذیر علوم مناطقی ست که فیلسوف به آن نواحی دست میاندازد. تنهاعاملی که جلوی انحطاط بشر راگرفته است همین مطلب بوده است که فکرواندیشه هیچگاه متوقف نشده وانسان ناباورانه به همه چیزنگاه کرده است. البته کسانی هم هستندکه فیلسوف رسمی نبودندولی این کار راکرده اند. به قول دوستمان Ar@m شباهت فلاسفه در ناهنجارفکرکردن است. جمله بعدی ایشون خیلی هم جالبتربود. البته هرکسی دریک سطح خاصی به مسایل خاصی برمیخوردکه جزو مراحل شناخت وتفکرخودش هست وممکن است یک سوالی که برای اوخیلی مهم باشدبرای دیگری سطحی وپیش پاافتاده.یاشاید توهم.باشد.
اماکسانی که توانسته اندکاری برای انسان انجام بدهندکسانی بوده اندکه نگاهشان به زندگی فراتراز مردم زمانه شان بوده است.
حرفتون هم منطقی هست و هم حقه پس قبولش میکنم
دوستان گل اگه کسی رنجیده عذر میخوام و اینکه قصد من نه توهین بود و نه اینکه کسی ناراحت بشه
و اینکه من سوالای دیگران رو پیش پا افتاده و توهم ندونستم بلکه منظورم چیزایی از قبیل داستانهای قرانی و... بود که اثبات نشدن
اما همه سعی کنیم حرفامون منطقی باشه و علمی و نه چیزایی که اثبات نشده و یا یک فرضیه هست
angello1920
29-05-2010, 16:04
مشکل اینجاست که من ترجمه ی تحریفی رو نمیخونم و محمد رسول خدا هم گفته که هرکس باید خودش قران رو تفسیر کنه و بخونه
نویسنده ی قران محمد بوده و هیچ انسانی هم کامل نیست پس نمیشه چیزی رو مطلقآ درست و مطلقآ غلط دونست و من هم مثل کتابهای دیگه حقیت هاش رو قبول دارم و اسطوره و داستان هاش رو نه
سلام. حضرت محمد گفته هر كس خودش بايد قرآن رو تفسير كنه ولي فردي كه شرايط تفسير كردن رو داشته باشه فكر كن يه عاشق كه بينايي عقلي رو از دست داده قصد تفسير قرآن رو داشته باشه؟يا يه منافق چون منافق هر چيزي رو كه به نفع خودشه رو قبول داره (طبق دلايل قران توي سوره بقره )
شما دوست گرامي فقط با توجه به حدسياتي كه مي زني نتيجه مي گيري حالا چطوره يه انساني كه كامل نيست به قول خودتون, مي تونه چيزي رو با اطمينان رد كنه مثل اسطوره و داستان هاي قرآن رو؟
عیب اینکه هنوزم مثل 1400 سال پیش فکر کنی!
كي ما ها ؟ انسان كامل نيست خودتون گفتيد آيا شما كامليد چطور مي تونيد اينقدر مطمئن بگيد كه كي مثل 1400 سال پيش فكر مي كنه؟مگر اينكه چيزي رو بدونيد كه ما نمي دونيم و يا در جايي زندگي كرده باشيد كه ما نكرده باشيم اونوقت خوشحال مي شم كه ار تجارب و علم شما استفاده كنم.
در علم رياضي و فيزيك و ... كه شما بهش استناد مي كنيد هيچ چيز رو نمي شه درست استناد كرد اين علم ها دائما در حال نقض شدن و كشف شدن جديد هستن حالا به فرض شما بيا يه چيزي رو كه نمي دوني با فرمولي اثبات كني كه 200 سال ديگه معلوم بشه اشتباهي توش بوده؟( تاريخ هاي مربوط به رياضي رو مطالعه كنيد)
مشکل اینجاست که من ترجمه ی تحریفی رو نمیخونم
تحريفي بودن يك كتاب رو توسط ديگر افراد خبره مي تونيم مشخص كنيم و حالا اينكه كدوم كتاب رو بشه تحريف شده خوند مسئله اي هست كه نمي شه در موردش به راحتي قضاوت كرد كه من كتابي تحريفي نمي خونم!حالا بالاخره انجيل تحريف شده يا نه مي تونيد به من بگيد شما كه كتاب تحريفي نمي خونيد!
B.شما اصلآ میدونید که نسبیت یعنی چی؟!!
نه خير ما هيچكدوم نمي دونيم!
حرفتون هم منطقی هست و هم حقه پس قبولش میکنم
دوستان گل اگه کسی رنجیده عذر میخوام و اینکه قصد من نه توهین بود و نه اینکه کسی ناراحت بشه
و اینکه من سوالای دیگران رو پیش پا افتاده و توهم ندونستم بلکه منظورم چیزایی از قبیل داستانهای قرانی و... بود که اثبات نشدن
اما همه سعی کنیم حرفامون منطقی باشه و علمی و نه چیزایی که اثبات نشده و یا یک فرضیه هست
كسي از شما دوست گرامي فكر نكنم رنجيده باشه هميشه براي بحث كردن شروع اينجور بوده و به مرور مباحث قوي تر شده و سوالات بنيادي تر .
داستنهاي قرآني همه اثبات شدن كتاب بخونيد!
A.سلام. حضرت محمد گفته هر كس خودش بايد قرآن رو تفسير كنه ولي فردي كه شرايط تفسير كردن رو داشته باشه فكر كن يه عاشق كه بينايي عقلي رو از دست داده قصد تفسير قرآن رو داشته باشه؟يا يه منافق چون منافق هر چيزي رو كه به نفع خودشه رو قبول داره (طبق دلايل قران توي سوره بقره )
B.شما دوست گرامي فقط با توجه به حدسياتي كه مي زني نتيجه مي گيري حالا چطوره يه انساني كه كامل نيست به قول خودتون, مي تونه چيزي رو با اطمينان رد كنه مثل اسطوره و داستان هاي قرآن رو؟
C.كي ما ها ؟ انسان كامل نيست خودتون گفتيد آيا شما كامليد چطور مي تونيد اينقدر مطمئن بگيد كه كي مثل 1400 سال پيش فكر مي كنه؟مگر اينكه چيزي رو بدونيد كه ما نمي دونيم و يا در جايي زندگي كرده باشيد كه ما نكرده باشيم اونوقت خوشحال مي شم كه ار تجارب و علم شما استفاده كنم.
در علم رياضي و فيزيك و ... كه شما بهش استناد مي كنيد هيچ چيز رو نمي شه درست استناد كرد اين علم ها دائما در حال نقض شدن و كشف شدن جديد هستن حالا به فرض شما بيا يه چيزي رو كه نمي دوني با فرمولي اثبات كني كه 200 سال ديگه معلوم بشه اشتباهي توش بوده؟( تاريخ هاي مربوط به رياضي رو مطالعه كنيد)
D.تحريفي بودن يك كتاب رو توسط ديگر افراد خبره مي تونيم مشخص كنيم و حالا اينكه كدوم كتاب رو بشه تحريف شده خوند مسئله اي هست كه نمي شه در موردش به راحتي قضاوت كرد كه من كتابي تحريفي نمي خونم!حالا بالاخره انجيل تحريف شده يا نه مي تونيد به من بگيد شما كه كتاب تحريفي نمي خونيد!
E.نه خير ما هيچكدوم نمي دونيم!
F.كسي از شما دوست گرامي فكر نكنم رنجيده باشه هميشه براي بحث كردن شروع اينجور بوده و به مرور مباحث قوي تر شده و سوالات بنيادي تر .
داستنهاي قرآني همه اثبات شدن كتاب بخونيد!
A.این دقیقآ فرق یک آدم بدون تعصب و با یک آدم با تعصب هستش
آدمی که تعصبش رو نصبت به دین کنار گذاشته باشه و نسبت به چیزای دیگه میتونه با فکری باز قران رو بفهمه
کسی که واقعیت رو میگه در جامعه ما بهش میگن منافق و...
B.انسان میتونه فرق داستان رو با راستان بفهمه!!!
البته یه انسان با فکری باز نه با تعصب
C.دقیقآ
فرق علم با شبه علم و دین همینه
علم داعما به روز میشه و واقعی تر و دین...
D.من نمیگم قران تحریف شده بلکه ترجمه ها با تحریفه
ما نمیتونیم قوانینی که مجلس تنها 200 سال پیش تصویب کرده رو بخونیم
اونوقت قران 1400 سال پیش ر به این راحتی...
E.خب پس تحقیق کنید
F.داستانهای قرانی همه ثابت شدن
چی ثابتشون کرده
تفسیر...
باید علم ثابت کنه تا من قبول کنم نه اینکه...
به نظرم بهتره این بحث ها رو پایان بدیم
میدونم حرفای من مناسب زمان حال نیست
عقل مردم و بینششون باید قویتر و درستر بشه
امیدوارم به آینده...
angello1920
29-05-2010, 20:07
A.این دقیقآ فرق یک آدم بدون تعصب و با یک آدم با تعصب هستش
اجازه بديد نظرم رو در مورد تعصب بگم.تعصب به زبان عاميانه يعني حرف من قبول ولي حرف تو نه!
پس لطفا اين تناقض و تعصب رو در رفتار خوتون مشاهده كنيد:
F.داستانهای قرانی همه ثابت شدن
چی ثابتشون کرده
تفسیر...
حالا خودتون جواب خودتون رو داديد
B.انسان میتونه فرق داستان رو با راستان بفهمه!!!
---------------------------------------------------------------------------------
میدونم حرفای من مناسب زمان حال نیست
عقل مردم و بینششون باید قویتر و درستر بشه
امیدوارم به آینده...
چيزي به نام عقل رو كه شما داريد انسان هاي ديگه هم دارن .
باید علم ثابت کنه تا من قبول کنم نه اینکه...
علم؟
ولی در ایران چند مرکزی هم که در مورد ارواح تحقیق میکردن رو هم بستن و حتی حداد عادل هم توو مجلس اعتراض کرد
خب حالا من چی بگم؟
زماني كه هيچ انساني وجود نداشت كي مي تونست بگه من به رياضيات اتكا مي كنم؟
ما نمیتونیم قوانینی که مجلس تنها 200 سال پیش تصویب کرده رو بخونیم
اونوقت قران 1400 سال پیش ر به این راحتی...
قوانين مجلس رو آدمايي وضع كردن كه بهشون وحي نمي شده.ولي قرآن از طرف كسي هست كه بهش وحي مي شده.
C.دقیقآ
فرق علم با شبه علم و دین همینه
علم داعما به روز میشه و واقعی تر و دین...
دين نيازي به به روز شدن نداره در قرآن اومده كه قوانين خدا ثابت هستن.و در جواب شما بايد بگم كه قرآن گفته كه اين كتاب جز پندي براي جهانيان نيست پس نيازي به به روز شدن نداره.جنس روح انسان از زمان وجود يكي بوده و هست پس پندي كه از جانب قران هم تذكر داده بشه براي يك جنس هست!
Alireza_SA
31-05-2010, 00:21
این خیلی منطقی هست که یک عده آدم که ان شا الله اکثریتشون دین دار هستن
بیایپن و برای چند دقیقه دین رو نادیده بگیرن و بر اساس علومی که بشر کشف کرده مسائل رو بررسی کنن
این چیز پیچیده ای هست که این قدر این بحث ادامه پیدا میکنه؟
علم مرزی نمیشناسه
منم تقصیری ندارم
اگر ایرانی ها اثات میکردن میگفتم ایرانی ها
ولی در ایران چند مرکزی هم که در مورد ارواح تحقیق میکردن رو هم بستن و حتی حداد عادل هم توو مجلس اعتراض کرد
خب حالا من چی بگم؟
در مورد سوالتون باید بگم بپرسید ولی باید دوستان اون رو علمی پاسخ بدن چون فلسفه هم یک نوع علم هست دیگه
هيچ جا رو نبستن
فقط فعاليت به طور آشكار ممنون شده
بايد براي ورود به چنين مراكزي بايد اول اعتمادشون رو جلب كني
من خودم توي يكي از اون ها فعاليت ميكنم
فرق علم با شبه علم و دین همینه
علم داعما به روز میشه و واقعی تر و دین...
چه جالب به جاي شبه علم دين رو آوردي پس مشكلت با دينه نه شبه علم :31:
در مورد دين هم هر جاش به روز نيست ارجاع بده تا برات به روزش كنم :27:
شما اصلا درمورد كدوم دين داري حرف ميزني!!!!!!!
---------- Post added at 10:57 PM ---------- Previous post was at 10:53 PM ----------
شما اصلآ میدونید که نسبیت یعنی چی؟!! :39:
حالا خودتون جواب خودتون رو داديد
اين روشي كه saeeddz پيش گرفته قديمي شده
به اين ميگم خود نقضي و بحث كردن نيست بحث درست كردنه:3:
---------- Post added at 10:58 PM ---------- Previous post was at 10:57 PM ----------
من ولی،اما،اگر،شاید
دیگه نمیگم،فقط یه چیز باید
بکشید ما رو،حق گرفتنیه
حق میمونه،ناحقه که رفتنیه
حق موندنيه براي همين هم هست كه مونده
دين نيازي به به روز شدن نداره در قرآن اومده كه قوانين خدا ثابت هستن.و در جواب شما بايد بگم كه قرآن گفته كه اين كتاب جز پندي براي جهانيان نيست پس نيازي به به روز شدن نداره.جنس روح انسان از زمان وجود يكي بوده و هست پس پندي كه از جانب قران هم تذكر داده بشه براي يك جنس هست!
دوست عزیزویزرگوارم حرف شماکاملا درسته اما تک بعدی وناقصه،ناقصه چون یکی ازهمین قوانین ثابت اینه که خدا سرنوشت هرملتی رو به دست خودش سپرده نه یک عده بسیاراندکی که حتی داخل ساختارقدرت هم نیستندامابرمردم حکومت میکنند-بیشترازاین توضیح نمیدم چون اینجابحث سیاسی ممنوع است وبرای من قوانین انجمن بسیارمحترم هستند-و تک بعدی ست چون مذهب درعین حالی که علوم خاص خودش رادارد ماننداصول فقه وکلام وتفسیروغیره اما اساسا علم نیست بلکه راه وروش است. آنهم راه وروش زندگی کردن. یک بخشی ازین راه وروشها مخصوص دوره هایی ست که تمام شده اندولی این روشهابه صورت سنت باقی مانده اند ومافکرمیکنیم اینهاخودمذهب هستنددرحالیکه فقط جزوآداب وسنن محسوب میشوند امیدوارم که نهادهای فرهنگی ومذهبی مابتوانندمذهب را ازین مسیرسنگلاخ وحتی بیراهه بیرون بکشندومردم را دریک مسیرمدرن ومناسب زندگی شیعه امروزی که میخواهد درآینده بشریت نقش وجایگاه شایسته خودش راایفاکند قراربدهند.
A.هيچ جا رو نبستن
فقط فعاليت به طور آشكار ممنون شده
بايد براي ورود به چنين مراكزي بايد اول اعتمادشون رو جلب كني
من خودم توي يكي از اون ها فعاليت ميكنم
B.چه جالب به جاي شبه علم دين رو آوردي پس مشكلت با دينه نه شبه علم :31:
در مورد دين هم هر جاش به روز نيست ارجاع بده تا برات به روزش كنم :27:
شما اصلا درمورد كدوم دين داري حرف ميزني!!!!!!!
---------- Post added at 10:57 PM ---------- Previous post was at 10:53 PM ----------
:39:
C.اين روشي كه saeeddz پيش گرفته قديمي شده
به اين ميگم خود نقضي و بحث كردن نيست بحث درست كردنه:3:
---------- Post added at 10:58 PM ---------- Previous post was at 10:57 PM ----------
D.حق موندنيه براي همين هم هست كه مونده
A.فعالیت این مرکز و عضویت در اونها بنا به قوانین ایران(اسلامی)ممنوع هست و بنابراین شما قانون شکنید!
B.شبه علم=دین هست دیگه
اگر خصوصیاتشون رو بررسی کنید دقیقآ شباهت فراوان و عجیبی! به هم دارن
در مورد تمام ادیان
C.من به آزادی بیان کاملآ معتقدم
پس نظرتون برام محرتم هست!
D.دوست عزیز شما با این کارها کاری نداشته باش و به جای اینکه پروفایل درست کنی با پروفایل اصلیت بیا و اینجا پست بزار!
یک چیز هم بهت بگم هروقت تونستی قران رو تحریف کنی میتونی جنبش 7 رو هم تحریف کنی
یه توصیه هم بهت میکنم
لقمه ای بردار که اندازه دهنت باشه وگرنه توو گلوت گیر میکنه و...!
A.اجازه بديد نظرم رو در مورد تعصب بگم.تعصب به زبان عاميانه يعني حرف من قبول ولي حرف تو نه!
پس لطفا اين تناقض و تعصب رو در رفتار خوتون مشاهده كنيد:
B.حالا خودتون جواب خودتون رو داديد
---------------------------------------------------------------------------------
C.چيزي به نام عقل رو كه شما داريد انسان هاي ديگه هم دارن .
D.علم؟
E.زماني كه هيچ انساني وجود نداشت كي مي تونست بگه من به رياضيات اتكا مي كنم؟
F.قوانين مجلس رو آدمايي وضع كردن كه بهشون وحي نمي شده.ولي قرآن از طرف كسي هست كه بهش وحي مي شده.
G.دين نيازي به به روز شدن نداره در قرآن اومده كه قوانين خدا ثابت هستن.و در جواب شما بايد بگم كه قرآن گفته كه اين كتاب جز پندي براي جهانيان نيست پس نيازي به به روز شدن نداره.جنس روح انسان از زمان وجود يكي بوده و هست پس پندي كه از جانب قران هم تذكر داده بشه براي يك جنس هست!
A.بله حرفتون کاملآ درسته و البته این تعصب بیشتر در رفتار مدافعان دین دیده میشه
این تعصب نیست در حرفای من بلکه برعکس اون یعنی مطلق نپذیرفتن هرچیزی هست
داستانهای قرانی چطور اثبات شده؟؟؟!!!
چطور با این اطمینان شما چنین حرفی رو میگید؟؟!!
این اطمینان بی جای شما یعنی تعصب
B.البته با عقلو علم خودش و نه با توهم
C.بله عقل رو همه دارن و علم هم در دنیای امروز تقریبآ رایگان در دسترس همگان هست
ولی عنصری به نام درک در وجود همه نیست
من هم دنبال درکی هستم که ناشی از عقل و علم هست
D.علم رو هم من باید تعریف کنم؟؟؟!!
به قول خودتون مطالعه کنید تا این مورد رو هم بتونید پردازش کنید!
E.حرفتون به هیچ وجه واضح نیست
لطفآ واضحتر بگین
F.وحی؟
شاید من وحی رو قبول داشته باشم ولی همه که قبول ندارن و یا بهتره بگیم اکثریت جامعه بشری قبول ندارن
خب پس باید شما دنبال راهی بگردین که همه و اکثریت اون رو قبول داشته باشن
اون چیز چیه؟
معلومه علم هست!
پس حرفاتون رو از طریق علم اثبات کنید یا حداقل با استناد به علم حرف بزنید
G.در مورد قسمت اول حرفاتون ترجیح میدم حرفی نزنم چون منطقم یک چیز میگه و اعتقادم چیز دیگری!
در مورد قسمت دوم حرفاتوم باید بگم که ما در دنیایی روحی زندگی نمیکنیم
سلام. حضرت محمد گفته هر كس خودش بايد قرآن رو تفسير كنه ولي فردي كه شرايط تفسير كردن رو داشته باشه فكر كن يه عاشق كه بينايي عقلي رو از دست داده قصد تفسير قرآن رو داشته باشه؟يا يه منافق چون منافق هر چيزي رو كه به نفع خودشه رو قبول داره (طبق دلايل قران توي سوره بقره )
شما دوست گرامي فقط با توجه به حدسياتي كه مي زني نتيجه مي گيري حالا چطوره يه انساني كه كامل نيست به قول خودتون, مي تونه چيزي رو با اطمينان رد كنه مثل اسطوره و داستان هاي قرآن رو؟
داری با کمال احترام توهین میکنی
یعنی ما کور و عاشق و منافق هستیم دیگه
عزیز دل هر کس که علمش رو داره میتونه تفسیرش کنه مگه منظورت این نیست
خوب این هم میگه من مطالعه کردم یا کسی دیگری مثل این
خدا میگه قرآن را به زبان فصیح عربی نازل کردم میدونی یعنی چی؟
یعنی نیازی به تفسیر آدم ها نداره
وگرنه خدا خودش تفسیرش هم میکرد.
در علم رياضي و فيزيك و ... كه شما بهش استناد مي كنيد هيچ چيز رو نمي شه درست استناد كرد اين علم ها دائما در حال نقض شدن و كشف شدن جديد هستن حالا به فرض شما بيا يه چيزي رو كه نمي دوني با فرمولي اثبات كني كه 200 سال ديگه معلوم بشه اشتباهي توش بوده؟( تاريخ هاي مربوط به رياضي رو مطالعه كنيد)
میدونی مشکلت چیه تو فکر میکنی که ما با قرآن و خدا مشکل داریم
نه عزیزم ما میگیم .......نگاه نکن که کی داره میگه نگاه کن چی داره میگه........حضرت محمد......
تو هنوز تو تفکر آخوند پرستی گیر کردی در حالی که خود آخوندها با اون مخالفت میکنن و طرفدار نو اندیشی هستند
اونی مال هزارو چهار صد سال پیش است قرآن نیست
دین ماست فکر ماست بیا نواندیش باش نه یه روشنفکر اندیشمند
فکر میکنی چرا عیسی رو به صلیب کشیدن ؟
چون گفت تفکر یهودی تحریف شده نه دین یهودی
اون گفت که باید این فکر تحریف شده رو درست کنیم
رفتن دنبال حرف عالم و تقلید یعنی دین هایی که توی ع ر ب س ت ا ن میبینی
اگه نمیدونی بدون اونا دنبال آخوند رفتن اون طوری شدن
باتشکر arzeva
---------- Post added at 12:05 PM ---------- Previous post was at 12:02 PM ----------
چه جالب به جاي شبه علم دين رو آوردي پس مشكلت با دينه نه شبه علم
خوب که چی بشه؟
حق موندنيه براي همين هم هست كه مونده
مونده ولی توی جرز دیوارها
لایه قرآن ها یی که هرگز باز نشدن
توی بغز گلوی جوونی که توی 15سالگی سکته کرده بود
msshamraz
01-06-2010, 14:02
چه تاپیک عجیبی !
عنوان فلسفی است و پست هایش بیشتر به فقه مربوط اند !!
چه تاپیک عجیبی !
عنوان فلسفی است و پست هایش بیشتر به فقه مربوط اند !!
با اونایی که اینجا هستن تعجب ندراه
---------- Post added at 06:43 AM ---------- Previous post was at 06:42 AM ----------
مونده ولی توی جرز دیوارها
لایه قرآن ها یی که هرگز باز نشدن
توی بغز گلوی جوونی که توی 15سالگی سکته کرده بود
باز خوبه که اعتراف کردی حق هنوز پایداره
---------- Post added at 06:48 AM ---------- Previous post was at 06:43 AM ----------
یعنی نیازی به تفسیر آدم ها نداره
وگرنه خدا خودش تفسیرش هم میکرد.
وقتی یه نفر آدم تو یه جا سخنرانی میکنه صد نفر تفسیرش میکنن
حالا شما میگی قرآن نیازی به تفسیر نداره
درست توی قرآن نوشته انا انزلناقرآنا عربیا ولی بعدش گفته لعلکم تعقلون یعنی باید بهش فکر کنی
فهمیدی دوست عزیز
A.فعالیت این مرکز و عضویت در اونها بنا به قوانین ایران(اسلامی)ممنوع هست و بنابراین شما قانون شکنید!
رفتن به دنبل حقیقت اگه جرم شما اجازه بدین من مجرم باشم و اگه اینطوری باشه که شما میگی پس علامه....هم مجرمه
B.شبه علم=دین هست دیگه
این تفسیر جدید شما از دین هست چه جالبه !!!!!ولی حیف که توهمی است و دین فقط دین است
اگر خصوصیاتشون رو بررسی کنید دقیقآ شباهت فراوان و عجیبی! به هم دارن
در مورد تمام ادیان
لطف کنید اونجا که قدیمی است توی قرآن را توی تاپیک ارجاع بدین تا به روزش کنم نه چیز دیگر
من به آزادی بیان کاملآ معتقدم
پس نظرتون برام محرتم هست!
خوب حداقل واقعیت رو قبول داری
دوست عزیز شما با این کارها کاری نداشته باش و به جای اینکه پروفایل درست کنی با پروفایل اصلیت بیا و اینجا پست بزار!
...!
عزیزم شما خیلی داری رو پروفایل من مانور میدی
دوست عزیز اسم من پروفایل من همه چیز من جنبش 7 است نه اسمی دیگر پس لطف کن نه اینجا و نه جای دیگر من رو با نام حسن و نمیدونم ممد و حسین صدا نکن اشتباه گرفتی عزیزم
یک چیز هم بهت بگم هروقت تونستی قران رو تحریف کنی میتونی جنبش 7 رو هم تحریف کنی
یه توصیه هم بهت میکنم
لقمه ای بردار که اندازه دهنت باشه وگرنه توو گلوت گیر میکنه و...!
من خودم رو نمیتونم تحریف کنم وحق با شماست جنبش 7 مثل قرآن تحریف نشدنی است پس خودت رو خسته نکن
در مورد جمله ی دومت هم اجازه میدم که دیگزان قضاوت کنند که آیا در شان یه ایرانی است که به دیگران توهین وحرف چنینی بزنه
واقعا متاسفم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
angello1920
01-06-2010, 18:37
سلام.
آقايون داريد بحث رو سياسي مي كنيد اينجوري اگر هر كسي بخواد جواب بده به پست هاي شما بايد جملات سياسي شما رو هم در نظر بگيره .
داری با کمال احترام توهین میکنی
یعنی ما کور و عاشق و منافق هستیم دیگه
عزیز دل هر کس که علمش رو داره میتونه تفسیرش کنه مگه منظورت این نیست
خوب این هم میگه من مطالعه کردم یا کسی دیگری مثل این
خدا میگه قرآن را به زبان فصیح عربی نازل کردم میدونی یعنی چی؟
یعنی نیازی به تفسیر آدم ها نداره
وگرنه خدا خودش تفسیرش هم میکرد.
دوست عزيز كجاي حرفي كه زدم توهين محسوب مي شه؟بنده از كور و عاشق و ... فقط مثال زدم تا روشن تر بشه مفهومي كه قرار برسونم و شخص خاصي رو مورد خطاب قرار ندادم.
نه عزیزم ما میگیم .......نگاه نکن که کی داره میگه نگاه کن چی داره میگه
من شما رو نمي شناسم كه نگاه كنم كي داره مي گه! دارم نگاه مي كنم كه چي دارين مي گين.
تو هنوز تو تفکر آخوند پرستی گیر کردی در حالی که خود آخوندها با اون مخالفت میکنن و طرفدار نو اندیشی هستند
به همين راحتي قضاوت مي كني؟ شما كه چيزي در مورد من نمي دوني چند تا جمله هم كه اينجا بيشتر نگفتم بحثي هم در مورد آخوند نشده ! شما فهميدي من آخوند پرستم؟
دین ماست فکر ماست بیا نواندیش باش نه یه روشنفکر اندیشمند
تعريف شما از نو انديش چيه؟ بايد توضيح مي داديد در غير اين صورت بايد يك طرفه برداشت كنم.اگر منظور شما از نو انديش بودن با تكنولوژي پيشرفت كردنه در جواب بايد بگم بحثي در اين نيست انسان ذاتا نو انديشي رو دوست داره و پيشرفت رو. عقيده من اينه كه انسان فقط نبايد نو انديش باشه بلكه نو انديش و روشنفكر و انديشمند باشه.
یعنی نیازی به تفسیر آدم ها نداره
وگرنه خدا خودش تفسیرش هم میکرد.
اگر قرار بود خدا تفسير كنه ديگه نيازي به فكر كردن نبود.شما قرآن رو بخونيد هر روز از يك آيه يه چيز جديد ياد مي گيريد.مي دونيد چرا؟چون هر بار بينشتون ارتقا پيدا مي كنه و دوباره كه مي خونيد با بينش جديد مي خونيد و چيز جديد ياد مي گيريد.
میدونی مشکلت چیه تو فکر میکنی که ما با قرآن و خدا مشکل داریم
من فكر مي كنم كه تا كسي رو نشناسم در موردش قضاوت نمي كنم پس اين قدر سريع جبهه گيري نكن.بحث فلسفي يعني در كنار هم پيش رفتن تا به يك نتيجه رسيدن و از همديگر دليل خواستن نه جبهه گرفتن و قضاوت عجولانه كردن!
دوست عزیزویزرگوارم حرف شماکاملا درسته اما تک بعدی وناقصه،ناقصه چون یکی ازهمین قوانین ثابت اینه که خدا سرنوشت هرملتی رو به دست خودش سپرده نه یک عده بسیاراندکی که حتی داخل ساختارقدرت هم نیستندامابرمردم حکومت میکنند-بیشترازاین توضیح نمیدم چون اینجابحث سیاسی ممنوع است وبرای من قوانین انجمن بسیارمحترم هستند-و تک بعدی ست چون مذهب درعین حالی که علوم خاص خودش رادارد ماننداصول فقه وکلام وتفسیروغیره اما اساسا علم نیست بلکه راه وروش است. آنهم راه وروش زندگی کردن. یک بخشی ازین راه وروشها مخصوص دوره هایی ست که تمام شده اندولی این روشهابه صورت سنت باقی مانده اند ومافکرمیکنیم اینهاخودمذهب هستنددرحالیکه فقط جزوآداب وسنن محسوب میشوند امیدوارم که نهادهای فرهنگی ومذهبی مابتوانندمذهب را ازین مسیرسنگلاخ وحتی بیراهه بیرون بکشندومردم را دریک مسیرمدرن ومناسب زندگی شیعه امروزی که میخواهد درآینده بشریت نقش وجایگاه شایسته خودش راایفاکند قراربدهند.
توي قران اومده قوانين خدا ثابت هستن و تغيير نمي كنن.
اگر مي گم نياز به به روز شدن نيست منظورم اين هست كه در پاسخ آقاي سعيد بود كه به اشتباه نتيجه گيري كردن كه مطالبي كه در قران آمده بايد به روز شوند!! بلكه خود فرد هست كه بايد به روز بشه و اون هم با توجه به قوانين خداست.واضح تر عرض مي كنم قوانيني رو كه خدا قرار داده با توجه به اين قوانين در جامعه ي امروزي بايد نو انديش باشيم , پيشرفت بكنيم , از زندگي لذت ببريم , .... ولي مقلد نباشيم! وقتي كلمه نو انديش رو به كار مي بريم اين نباشه كه مانند آقا سعيد بگيم آمريكايي ها قبلا اين رو اثبات كردن!!! بنده مي گم هر قومي مي تونه نو انديش باشه.ولي برداشت اشتباه نكنيد از نو انديشي , نو انديشي رو تقليد ندونيم.
Mr Andersson
02-06-2010, 02:18
درود;
دوستان لطفا توهین رو کنار بگذارند و به ارائه نظر هاشون بپردازند... جایه خوبیه که مبحث مطرح, دسته بندی و اظهار نظر بشه تا اینکه هرکی بیاد فقط جواب نفرات قبلی رو بده...
.......
=جنبش7;5009001]A.رفتن به دنبل حقیقت اگه جرم شما اجازه بدین من مجرم باشم و اگه اینطوری باشه که شما میگی پس علامه....هم مجرمه
B.این تفسیر جدید شما از دین هست چه جالبه !!!!!ولی حیف که توهمی است و دین فقط دین است
C.لطف کنید اونجا که قدیمی است توی قرآن را توی تاپیک ارجاع بدین تا به روزش کنم نه چیز دیگر
D.خوب حداقل واقعیت رو قبول داری
E.عزیزم شما خیلی داری رو پروفایل من مانور میدی
دوست عزیز اسم من پروفایل من همه چیز من جنبش 7 است نه اسمی دیگر پس لطف کن نه اینجا و نه جای دیگر من رو با نام حسن و نمیدونم ممد و حسین صدا نکن اشتباه گرفتی عزیزم
F.من خودم رو نمیتونم تحریف کنم وحق با شماست جنبش 7 مثل قرآن تحریف نشدنی است پس خودت رو خسته نکن
در مورد جمله ی دومت هم اجازه میدم که دیگزان قضاوت کنند که آیا در شان یه ایرانی است که به دیگران توهین وحرف چنینی بزنه
واقعا متاسفم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
A.رفتن به دنبال حقیقت جرم نیست و من هم از اول که پست گذاشتم به این نکته اشاره کردم!
اما شما پارادوکس گویی میکنید
حق موندنيه براي همين هم هست كه مونده
شما الان چیزی رو که قبلآ تاییدش کردی نقضش میکنی؟!!!!
B.من تفسیر نمیکنم و این فقط یک نظریه هست
از نظر من هیچ چیز مطلقی وجود نداره یا حداقل ما نمیتونیم مطلق نظر بدیم و صحبت کنیم!
امیدوارم فرق نظر با تفسیر رو دیگه خودتون بدونید!
C.شما اگر مسلمان هستی بنابه گفته مراجع تقلیدت و موضوعی که دوستومون آنجلو در پستهای پیششون مطرح کردن نه صلاحیت این کار رو داری و نه حقش رو
D.امیدوارم در این مورد هم فرق واقعیت با حقیقت رو بدونی!!
E.در واقع اون حسن یک پلوتیک بود و اینکه چرا شما درک نکردی جای بسی تعجب داره!
نگید که از اول میدونستید چون پروفایل کسانی که در لیست دوستان من بودند+مشاهده کننده های پروفایلم رو زیرو رو کردین!!!
F.جنبش 7
شما در مورد این جنبش هیچ چیز نمیدونید و فقط قصد تحریفش رو داری ولی غافل از اینکه...
دوستان رو به گروه تحریف جنبش هفتت دعوت میکنی و...
این جنبش اساسنامه داره و شما که نمیدونی داری اساسنامه می نویسی!!! و موارد بی شمار دیگه
در مورد جمله آخرتون هم بله قضاوت با دوستان(دوستان از پروفایل بنده حتمآ دیدن کنید)
عزیزم باور کن اشتباه گرفتی
دادم بچه های اطلاعاتی جنبش 7 دنبال اطلاعاتت بگردن و یه مدت بعد آدرس و شماره شناسنامه ات میاد دست تا باهات بیشتر آشنا بشم
اگه دوست داری توی جنبش بیای اشکال نداره ولی هیچ وقت ادعا شروع اون رو نکن چون من که کسی نیستم ولی اگه یکی از سران جنبش بفهمه همچین ادعایی کردی یه کاری باهات میکونه که مجبور میکنی از کره ی زمین خارج بشی
من همچین ادعایی رو به شوخی پیش بچه های اطلاعاتی جنبش کردم با مشت کوبید تو دهنم و گفت اگه یکی از سران بفهمه .......
من دوست تو هستم نه دشمن میتونی این رو بفهمی
پس سعی کن کمکم کنی
اگه هم جنبشی تشکیل دادی که اسمش شبیه اسم این جنبش است توصیه میکنم اسمش رو تغییر بدی چو ن اگه بفهمن به این اسم جنش زدی به خاطر تحریف کردنت فقط یه گلوله بهت میزنن
اگه باز هم مطمئن نشدی بیا تو گروه تا بهت ثابت کنم
......................................مسئول جنبش7 در ایران ....................
این نقل قول فقط یکی از پستهای فاجه بار شماست!
danial_848
02-06-2010, 13:17
موضوع این تاپیک چیه؟
اوایل Mostafa بود فلسفی بود بعد با saeeddz بحث فقهی کردیم بعد angello1920 که سوال مذهبی میکنه بحث علمی میشه الآن هم یکی اکانت میسازه فرقهٔ ۷ رو تبلیغ میکنه و صحبت سیاسی میکنه
دو سه پست دیگه پیش برین تاپیک قفل شده :31:
Mahast Arya
02-06-2010, 14:46
اینکه همه یک حرف رو میزنن...یک هدف دارن.
فقط برداشتهای متفاوت اونها از یک موضوع فلسفی که اونم بستگی به سطح آگاهیشون داره باعث تضاد و پیچیدگیه بحث میشه.
حتی در یک مجمع فلسفی که به ظاهر همه دارای یک طرز فکری هستند این تضاد هست.
و این از بنیانگذار به سمت پایین که ضلع پایین مخروط رو تشکیل میده سیر صعودی پیدا میکنه.
به نظر من اصلاً احتیاجی به بحث در باب فلسفه نیست.به اندازه ی تک تک آگاهیه تمام انسانها ما میتونیم بحث داشته باشیم.
با به پا کردن این مباحث فقط هر کس دنبال جواب برای سوال خودشه .
و نمیتونه بگه نمیت.نه بگه 100% حرفی که میزنه صحیحه.
هیچ علم وقانون و... در این دنیای دو قطبی بطور کامل درست نیست.
برای اینکه همیشه چیزی برای کشف شدن و اثبات دوباره باقی میمونه.
angello1920
02-06-2010, 15:16
عزیزم باور کن اشتباه گرفتی
دادم بچه های اطلاعاتی جنبش 7 دنبال اطلاعاتت بگردن و یه مدت بعد آدرس و شماره شناسنامه ات میاد دست تا باهات بیشتر آشنا بشم
اگه دوست داری توی جنبش بیای اشکال نداره ولی هیچ وقت ادعا شروع اون رو نکن چون من که کسی نیستم ولی اگه یکی از سران جنبش بفهمه همچین ادعایی کردی یه کاری باهات میکونه که مجبور میکنی از کره ی زمین خارج بشی
من همچین ادعایی رو به شوخی پیش بچه های اطلاعاتی جنبش کردم با مشت کوبید تو دهنم و گفت اگه یکی از سران بفهمه .......
من دوست تو هستم نه دشمن میتونی این رو بفهمی
پس سعی کن کمکم کنی
اگه هم جنبشی تشکیل دادی که اسمش شبیه اسم این جنبش است توصیه میکنم اسمش رو تغییر بدی چو ن اگه بفهمن به این اسم جنش زدی به خاطر تحریف کردنت فقط یه گلوله بهت میزنن
اگه باز هم مطمئن نشدی بیا تو گروه تا بهت ثابت کنم
......................................مسئول جنبش7 در ایران ....................
این جنبش اساسنامه داره و شما که نمیدونی داری اساسنامه می نویسی!!! و موارد بی شمار دیگه
لطفا كسي بحث رو سياسي نكنه. جنبش چيه !!!(كنايه)
من يه پيشنهادي دارم دوستان.مي گم هر كسي هر تعريفي از فلسفه كه داره وقتي در صحبت هاي ديگران مي بينه پاسخ بده اگر فكر مي كنيد توهين شده جواب نديد اينجوري ديگه بحث راهش كج نمي شه!
QUOTE].شما اگر مسلمان هستی بنابه گفته مراجع تقلیدت و موضوعی که دوستومون آنجلو در پستهای پیششون مطرح کردن نه صلاحیت این کار رو داری و نه حقش رو [/QUOTE]
بنده نظرم رو گفتم و من هم كسي نيستم كه بخوام بگم كي مي تونه تفسير كنه يا نه به هر حال اگر فكر مي كنيد قادر به تفسير به روز هستيد مي تونيد ادامه بديد و دوستان هم انتقاد كنن!
چند وقت پيش برنامه چهار سوي علم برنامه اي رو پخش كرد كه نظريات انيشتين رو در مورد زمان بيان مي كرد.در انتها به جايي رسيد كه مي خواست ثابت كنه كه زمان مانند در واقع داراي جرم هست و شكلي رو هم از زمان ترسيم كردن كه در واقع كره ي زمين در زمان سر مي خورد به طوري كه گلوله اي كره اي شكل رو بر روي تختي نرم قرار بديم و اطراف اين كره به سمت پايين كشيده بشن. و ثابت كردن كه با توجه به نظريات انيشتين كه البته در موردي هم اشتباه بود (از نظر كارشناسان) جهاني ديگري رو هم در نظر گرفتن.يعني جهان دوم. تا اونجايي كه بنده از بحثشون سر در اوردم اينطور بيان مي كردن كه جهان داراي تعداد زيادي كهشكشان و ... هستن.براي اين كه اين ستارگان و كهشكشان ها نظم داشته باشن برخورد هايي از سيارات با هم نياز هست.و ... كه آخر به جايي رسيد كه مي گفت نور و انرژي حاصل از برخورد , مقداري به سيارات ديگر جهت انتقال انرژي و مقداري از انرژي هم به فضا يا بهتر است بگم بعدي مي رفت كه نمي تونستن حدس بزنن كجاست .!
تا اين جا اين ها رو عرض كردم تا پيش زمينه ي سوالم شود.
اگر انرژي را از نقطه اي مورد بررسي قرار بديم و بگيم فلان جسم انرژيش رو از فلان جسم ديگر گرفته و تا انتها برويم.در واقع بر مي گرديم به اول كه اولين انرژي از چه گرفته شده.كه عده اي مي گويند از انفجاري اوليه! خوب انفجار اوليه هم نيازمند انرژي مي بايست باشد تا انفجاري رخ دهد! و اصلا آن جسمي كه منفجر شده با چه انرژي اي بوجود امده است؟ مي خواهم بگويم اول مرغ بوده يا تخم مرغ! چه كسي اولين ماده رو و يا اولين انرژي رو بوجود اورد؟
اين سوال رو پرسيدم چون اقا سعيد توي پست هاي قبليشون در مورد وجود خدا شك داشتن ! اگر 50 درصد مطمئن هستيد كه خدايي وجود دارد چطور مي شود اين سوال ها رو انكار كرد؟
شاید من وحی رو قبول داشته باشم ولی همه که قبول ندارن و یا بهتره بگیم اکثریت جامعه بشری قبول ندارن
خب پس باید شما دنبال راهی بگردین که همه و اکثریت اون رو قبول داشته باشن
اون چیز چیه؟
فرض مي گيريم كه جامعه بشري اكثريت وحي را قبول نداشته باشن!پس نتيجه مي گيريم كه نه اسلامي و نه مسيحيتي و نه دين هاي ديگري نمي تواند موجود باشند.
و به فرض كه شما هم مسلمان نيستيد چون وحي به حضرت محمد رو قبول نداريد! با آن همه دليل كه ثابت كرده اند وحي وجود دارد!اگر به دنبال دليل هستيد و اگر به قرآن اعتقاد داريد در سوره اي آمده بود كه فرشته اي (نمي دانم دقيقا چه كسي )
به اندازه ي كماني به پيامبر نزديك شدن و از اين قبيل مباحث كه نشان دهنده ي وحي مي باشند.(براي انتقال پيام)
اگر به نهج البلاغه معتقد هستيد در اين كتاب آمده بود در مورد داستان معجزه ي رشد گياهي كه قبيله قريش از پيامبر خواسته بودند و پيامبر علاوه بر اين معجزه آينده ي آن قبيله را هم بهشان گفته بود و تا جايي كه امام علي آوايي مي شوند و از پيامبر در مورد ان سوال مي پرسد و پيامبر مي گويد اين آواي شيطان است كه نا اميد گشته و به امام علي مي گويد كه فرق بين من و تو اين است كه به من وحي مي شود ولي به تو نه!
به اين مطالب استناد كردم تا اگر به قران و نهج ابلاغه اعتقاد داريد دلايل محكمي باشد.
اگر كسي مايل هست كه چهار چوب فلسفه را بداند به اينجا مراجعه كند.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اینکه همه یک حرف رو میزنن...یک هدف دارن.
فقط برداشتهای متفاوت اونها از یک موضوع فلسفی که اونم بستگی به سطح آگاهیشون داره باعث تضاد و پیچیدگیه بحث میشه.
حتی در یک مجمع فلسفی که به ظاهر همه دارای یک طرز فکری هستند این تضاد هست.
و این از بنیانگذار به سمت پایین که ضلع پایین مخروط رو تشکیل میده سیر صعودی پیدا میکنه.
به نظر من اصلاً احتیاجی به بحث در باب فلسفه نیست.به اندازه ی تک تک آگاهیه تمام انسانها ما میتونیم بحث داشته باشیم.
با به پا کردن این مباحث فقط هر کس دنبال جواب برای سوال خودشه .
و نمیتونه بگه نمیت.نه بگه 100% حرفی که میزنه صحیحه.
هیچ علم وقانون و... در این دنیای دو قطبی بطور کامل درست نیست.
برای اینکه همیشه چیزی برای کشف شدن و اثبات دوباره باقی میمونه.
شايد شما اعتقاد داشته باشيد كه احتياجي به بحث در باب فلسفه نيست! اگر بحثي باشد پيشرفت هم هست و داناتر شدن.اگر شما به چيزي اعتقاد داشته باشيد كه اشتباه باشد ولي خودتان ندانيد اين اشتباه رو اگر كسي به شما گوش زد نكند بالاخره در جايي از اين اعتقاد اشتباه صدمه خواهيد خورد.بحث باعث مي شود كه نقاط ضعف و همينطور همين اعتقادات اشتباه رو اصلاح كنيم.
Mahast Arya
02-06-2010, 15:21
اگر هیچ قرآنی و پیامبری نباشه آیا واقعا میشه خدا رو اثبات کرد؟
کس میتونه تو یه صفحه واسه من خدا رو اثبات کنه که ایمانم تقویت شه؟
سلام.دوست خوبم
من نمیتونم اثبات کنم...ولی برداشت خودمو برات میگم.
دنیای فیزیکی یک دنیای دو قطبی هست.
یعنی تضاد ...شب در مقابل روز
زن و مرد
بد و خوب
تاریکی و نور
زشت و زیبا
زنده و مرده.....و مثالهای دیگه.
حالا تو توی این دنیا ذاتا ً دنبال چیزی میگردی که وجود فیزیکی نداره و اون خداونده.
تو اینجا یاد گرفتی چیزی رو باور کنی هست که وجود داره نور به اون میتابه و بازتابش باعث این میشه که دیده بشه...در انتها تو میگی :من این چیز یا جسم یا... دیدم پس وجود داره و هست.
چون انسان خلق شدی پس قدرت تفکر داری...سوالهای زیادی تو ذهنت میچرخه.
دنبال کسی برای جواب دادن به اونها میگردی.
فرض میکنیم تو از ابتدا پیرو هیچ دین ومسلکی نبودی .
فکر نمیکنی به یک راهنما احتیاج داشته باشی؟
نمیگم در این عصر و زمانه حتما قران و پیامبرو عیسی و موسی چون اینها تشخیص خداوند برای دوره ی جاهلیت بوده .کسانی که حتی نمیدونستن ....
الان دوره ای هست که همه میتونن با تبادل اطلاعات و برداشتاشون از یه موضوع مثلاموضوع وجود خداوند و کنار هم گذاشتن اونها به یک نتیجه ی واحد با داشتن سند و مدرک برسن.
ما توی دورانی از تکامل بشر هستیم که حتی با داشتن یه کتاب ساده ی مدتیشن و تمرینهای معنوی که دینهامون در غالب نماز و روزه و غیره داده خداوند رو اثبات کنیم.
من شخصا به این معتقدم که :نمیتونم و نتونستم دین رو وشناخت خدارو فقط از طریق شناسنامه و اجدادم به ارث ببرم.
برای همین دنبال هر روزنه ای برای اثبات که نه شناخت بیشترم از روح کل هستی هستم.
حالا میخواد حدیث پیامبر اسلامی باشه یا یهودی یا یه جمله یا حتی دیدن یه خواب معنوی..
اصلا نمیتونم آگاهیه خودم رو با یه عرب دوران جاهلیت همترازبدونم که حالا به من همون کارهایی رو بگن نکن که اون نباید انجام میداده.
ما باید با تفکراتمون...حس نوع دوستیمون...عشق به همه ی کائنات و از همه مهمتر بنده ی تسلیم شده ی روح الهی اونو اثبات کنیم.
اون نیازی به اینکه برای ما اثبات بشه نداره.
مثل نسبت مادر به فرزند...مادر هر روز به بچه اش اثبات نمیکنه من مادرتم...به اون عشق و محبت میده.
و از بازتابش که تکامل و رشد کودکشه لذت میبره.مناسب هر سنش برای اون تدارک کلاس یا آموزش و درس خاصی رو میده.
دوست دارم این مثال رو با خودت و خدا در نظر بگیری .
امیدوارم همیشه نور و صدای اشنای خدا روشن کننده ی راهت باشه.:46:
به همين راحتي قضاوت مي كني؟\
اگه اين رو جواب بدم جواب همه ي پستهات است پس خوب گوش كن
من بي ثبات حرف زدن رو دوست ندارم و كلا مسير و جهتم رو مشخص ميكنم و ازش دفاع ميكنم واگه شما اصلا جهت گيري نميكني و نمي شه براساس پست هاي خودت باهات حرف زد من تقصيري ندارم.
من رو توي پست هام ميتونيد ببينيد و من مجازي پستهايم است .
---------- Post added at 04:29 PM ---------- Previous post was at 04:27 PM ----------
اما در مورد اين
دوست عزيز كجاي حرفي كه زدم توهين محسوب مي شه؟بنده از كور و عاشق و ... فقط مثال زدم تا روشن تر بشه مفهومي كه قرار برسونم و شخص خاصي رو مورد خطاب قرار ندادم.
بايد بگم شما اصل كلمه ي مثال رو نميدوني يعني چي
يعني شما ميگي مثل .مانند يعني در واقع خودش
باكلمات بازي نكنيد
Mahast Arya
02-06-2010, 15:31
راستی جو تاپیک خیلی بده ، افراد فعال تو این تاپیک یجوری با هم برخورد میکنند !
سلام
من واقعا بعضی جاها ترسیدم نظرم رو بگم.
پیشنهاد من اینه که تعصب و دفاع از نظرات شخصی رو کم کنید در عوض به این فکر کنیم طرف مفابل چه چیز جدیدی برای ما داره که بتونیم ازش برای بهتر شدن آگاهیه خودمون استفاده کنیم.
بحث سیاسی رو کم کنید شاید واقعا خیلیها جدا از این موارد دوست داشته باشن توی این بحث شرکت کنن.
موفق باشید.
اگر قرار بود خدا تفسير كنه ديگه نيازي به فكر كردن نبود.شما قرآن رو بخونيد هر روز از يك آيه يه چيز جديد ياد مي گيريد.مي دونيد چرا؟چون هر بار بينشتون ارتقا پيدا مي كنه و دوباره كه مي خونيد با بينش جديد مي خونيد و چيز جديد ياد مي گيريد.
ميخواستم خودت به اين نتيجه برسي كه بايد تعقل كرد نه تقلب
تقليد تقلبه !
---------- Post added at 04:34 PM ---------- Previous post was at 04:32 PM ----------
بحث درباره ي جنبش رو هم از اينجا جمع كنيد اينجا جاش نيست
اوني هم كه حرف ميزد حالا مديران محترم حذفش كردن وجاي تشكر ازشون داره
---------- Post added at 04:35 PM ---------- Previous post was at 04:34 PM ----------
بحث سیاسی رو کم کنید شاید واقعا خیلیها جدا از این موارد دوست داشته باشن توی این بحث شرکت کنن.
تاييد ميشه
*Necromancer
02-06-2010, 15:44
موضوع این تاپیک چیه؟
اوایل Mostafa بود فلسفی بود بعد با saeeddz بحث فقهی کردیم بعد angello1920 که سوال مذهبی میکنه بحث علمی میشه الآن هم یکی اکانت میسازه فرقهٔ ۷ رو تبلیغ میکنه و صحبت سیاسی میکنه
دو سه پست دیگه پیش برین تاپیک قفل شده
حالا پایه ثابت تاپیک رو نگفتی
MostafaMohammadi که یه مدته ناپدید شده
movement7
02-06-2010, 16:17
مونده ولی توی جرز دیوارها
لایه قرآن ها یی که هرگز باز نشدن
توی بغز گلوی جوونی که توی 15سالگی سکته کرده بود
__________________
زياد احساساتي نشو
لطفا كسي بحث رو سياسي نكنه. جنبش چيه !!!(كنايه)
به روي چشم
من جنبش7 هستم و تمام حرف هايم را پس ميگيرم
angello1920
02-06-2010, 21:31
ميخواستم خودت به اين نتيجه برسي كه بايد تعقل كرد نه تقلب
تقليد تقلبه !
عزيزم بنده نياز به رسيدن به اين نتيجه رو نداشتم بلكه نياز داشتم شما رو روشن كنم كه از روي چند تا پست سريع پي به خصوصيات اخلاقي بنده نبري! نمي تونم كه هر چي توي ذهنمه رو توي تاپيك خالي كنم كه.
سلام
من واقعا بعضی جاها ترسیدم نظرم رو بگم.
پیشنهاد من اینه که تعصب و دفاع از نظرات شخصی رو کم کنید در عوض به این فکر کنیم طرف مفابل چه چیز جدیدی برای ما داره که بتونیم ازش برای بهتر شدن آگاهیه خودمون استفاده کنیم.
بحث سیاسی رو کم کنید شاید واقعا خیلیها جدا از این موارد دوست داشته باشن توی این بحث شرکت کنن.
موفق باشید.
بله پيشنهاد خوبيه ولي عجيبه كه همه دارن فقط نصيحت مي كنن ولي بحثي در كار نيست.من موضوعي رو مطرح كردم صفحه ي قبل ولي خوب ظاهرا دوستان علاقه ي بيشتري به نصيحت و ارزيابي شخصيت بنده دارن تا بحث فلسفي!
نمیگم در این عصر و زمانه حتما قران و پیامبرو عیسی و موسی چون اینها تشخیص خداوند برای دوره ی جاهلیت بوده .کسانی که حتی نمیدونستن ....
در همان دوران جاهليت عده ي زيادي به پيامبر ايمان اوردن و حتي جونشون رو هم فدا كردن.
اينها تشخيص خداوند براي جاهليت بوده!!
خوب اين جاي تامل داره كه چطور تونستيد از تشخيص خداوند مطلع بشيد كه قرآن براي دوران جاهليت بوده و نه هم اكنون! اينطور ديگر نيازي به خواندن قرآن نيست!
همونطور كه قبلا هم گفتم قرآن كتابي نيست براي زمان بخصوصي.توي قرآن اومده قران جز پندي براي جهانيان نيست.(از يك بعد)
و جنس ذات انسان هيچ وقت از زمان بوجود آمدن انسان تا به حال كه خودمون رو متمدن مي دونيم تغيير نكرده .پس مطالب توي قران نيازي به روز شدن ندارن.(مطالب نه افكار و نو انديشي)
دوستان این بحث ها رو ول کنید و بیایید فلسفی بحث کنیم...
البته شرطش اینکه متعصبین تاپیک تعصبشون نسبت به دین رو کنار بزارن و فرض کنن همه افرادی که توو بحثا شرکت میکنن بی دین و بی عقیده هستن!
عزيزم بنده نياز به رسيدن به اين نتيجه رو نداشتم بلكه نياز داشتم شما رو روشن كنم كه از روي چند تا پست سريع پي به خصوصيات اخلاقي بنده نبري! نمي تونم كه هر چي توي ذهنمه رو توي تاپيك خالي كنم كه.
من که گفتم روشم چطوریاست اگه مفهوم نبود برات تکرارش کنم
---------- Post added at 12:12 PM ---------- Previous post was at 12:11 PM ----------
زياد احساساتي نشو
spam نده لطفا
همه دارن نصیحت میکنن ولی من ترجیح میدم بحث جدید شروع کنم.
1.نظرتون درباره ی اصل خدا چیه یعنی چه اعتقادی دارین وآیا قبولش دارین ؟
اگه دارین چرا با چه دلیلی؟
اگه ندارین چرا ؟
2.در ضمن درباره ی متکلمان کسی اطلاع داره و
اونها اعتقادداشتن جهان وجود داره ویک چیزی باید اون رو به وجود آورده باشه ولی در جواب این که چه کسی اون رو بوجود آورده موندن و به این دلیل زیر سوال رفتن اگه کسی میتونه جواب این سوال رو بده شروع کنه.
3.بحث تقلید رو هم نباید جمع کرد چون تا تکلیفش معلوم نشه همینه که هست و نظر من اینه که اونایی که تقلیدرو قبول دارن بگن چرا و اونایی که قبول ندارن هم بگن چرا ؟
اصلا تو بحث تقلید نقل قول نکنید لطفا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
4.درباره ی بهترین راه اداره ی دنیا نظرتون چیه درباره ی این که چطور میشه جهان رواز اختلاف و جنگ خالی کرد لطفا راهکار های خودتون رو کامل توضیح بدین.
باتشکر arzeva
danial_848
04-06-2010, 13:52
نظرتون درباره ی اصل خدا چیه یعنی چه اعتقادی دارین وآیا قبولش دارین ؟
اگه دارین چرا با چه دلیلی؟
اگه ندارین چرا ؟
خیلی کلّی هست.
بحث تقلید رو هم نباید جمع کرد چون تا تکلیفش معلوم نشه همینه که هست و نظر من اینه که اونایی که تقلیدرو قبول دارن بگن چرا و اونایی که قبول ندارن هم بگن
نمیشود یکجا درباره چند چیز بحث کرد.
دوستان این بحث ها رو ول کنید و بیایید فلسفی بحث کنیم...
البته شرطش اینکه متعصبین تاپیک تعصبشون نسبت به دین رو کنار بزارن و فرض کنن همه افرادی که توو بحثا شرکت میکنن بی دین و بی عقیده هستن!
بله، و برای این که بحث عوض بشه و پاسخ این دوستان هم تا حدودی داده باشیم:
نظرتون درباره ی اصل خدا چیه یعنی چه اعتقادی دارین وآیا قبولش دارین ؟
اگه دارین چرا با چه دلیلی؟
اگر هیچ قرآنی و پیامبری نباشه آیا واقعا میشه خدا رو اثبات کرد؟
کس میتونه تو یه صفحه واسه من خدا رو اثبات کنه که ایمانم تقویت شه؟
تقریر خوبی از برهان اجماع عام دیدم با این کیفیت:
فرض ۱: هر انسانی طالب آزادی عمل هست و «از هر موجدی با قدرت برتر متنفر است». (اینها چیزهایی هستند که تمایلات انسان میگویند)
فرض ۲: گرایش به دین و خدا در انسان فطری هست.
نتیجه ۱: گرایش به خدا و خداجویی ندای عقل است نه تمایلات. چون کاملاً خلاف تمایلات هست (فرض ۱).
فرض ۳: عقل معتبر است. (اگر خلاف این رو فرض کنیم جستجوی حقیقت، بهکل باطل خواهد بود)
نتیجه ۲: گرایش به خدا بدیهی است. و این گزاره دقیقاً چیزی هست که خیلی از متکلمین و الهیون بهش باور داشتند. درواقع هرکسی بدون دلیل و برهان هم به اعتقاد به موجودیت خدا گرایش داره و کسی هم که منکر موجودیت خدا هست خودش دوست ندارد و نمیخواهد.
خیلی کلّی هست.
بحث هرچي جامع تر باشه بهتره
عزيزان ديگر هم سعي كنيد مثل دانيل جواب مطرح كنيد ونقل قول نكنيد
همه دارن نصیحت میکنن ولی من ترجیح میدم بحث جدید شروع کنم.
1.نظرتون درباره ی اصل خدا چیه یعنی چه اعتقادی دارین وآیا قبولش دارین ؟
اگه دارین چرا با چه دلیلی؟
اگه ندارین چرا ؟
2.در ضمن درباره ی متکلمان کسی اطلاع داره و
اونها اعتقادداشتن جهان وجود داره ویک چیزی باید اون رو به وجود آورده باشه ولی در جواب این که چه کسی اون رو بوجود آورده موندن و به این دلیل زیر سوال رفتن اگه کسی میتونه جواب این سوال رو بده شروع کنه.
3.بحث تقلید رو هم نباید جمع کرد چون تا تکلیفش معلوم نشه همینه که هست و نظر من اینه که اونایی که تقلیدرو قبول دارن بگن چرا و اونایی که قبول ندارن هم بگن چرا ؟
اصلا تو بحث تقلید نقل قول نکنید لطفا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
4.درباره ی بهترین راه اداره ی دنیا نظرتون چیه درباره ی این که چطور میشه جهان رواز اختلاف و جنگ خالی کرد لطفا راهکار های خودتون رو کامل توضیح بدین.
باتشکر arzeva
1.همه تون میدونیدبه چی اعتقاد دارید.
2.اگرکسی به خدا اعتقاد نداره پس به چی اعتراض داره؟ آیااین عقلانی ست که به چیزی که وجودندارد اعتراض شود.
3.تقلید درهیچ زمینه ای جایز نیست مگر درزمینه دموکراسی.اصل ولایت فقیه به همین معناست.
4.با بحث فلسفی کردن.
HASHEM289
04-06-2010, 22:22
خوب با اجازه تمام فلاسفه عزیز من رشته تحصیلیم کامپیوتر اما دوست دارم با اعتقادات من هم آشنا بشید.
برای اینکه منظورمو متوجه بشید به این صورت شروع میکنم که :
در کشور آلمان دو حزب قدرت، دمکرات مسیحی و سوسیال دمکرات وجود داره البته احزاب دیگر هم هستند که از قدرت کمتری برخوردارند
در کشور آمریکا دو حزب دمکرات و جمهوری خواه از قدرت برخوردار هستند
و در تمام کشورها در دنیا ....( بدون استثناء )
به تعریف اسم این احزاب نگاه کنید........
این یعنی حکومت به مردم توسط اعتقادات
دین یک ملت تشکیل شده از اعتقادات مردم اون کشور
سیاست مداران کشورها برای بدست آوردن قدرت بیشتر طوری تغییر میدن این اعتقادات رو که به نفع منافع خودشون باشه
.....................................
.....................................
ادیان و پیامبران در گذشته بوده اند و گذشته در تاریخ ثبت شده است و تاریخ همیشه توسط قوم پیروز دوباره نوشته شده است
و در زمان حال پیامبری نداریم و در تمام ادیان به دنبال مونجی میگردن تا ظهور کنه و درست رو از نادرست تشخیص بده
اما به نظر من انسانی که در سال 2010 به دنیا میاد خداوند قدرت تفکر بالاتری به اون داه تا انسانی که زمان حضرت محمد به دنیا
میومده اشتباه نکنید منظورم با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی نیست خود انسان قدرت تفکر بالاتری داره مثل فرق پردازنده
sempron با phenom پس میتونه با قدرت تفکر بالایی که داره راه درست و خدای خودشو پیدا کنه فقط کافیه چشم از هواهای نفسانی برداره تا خدای خودشو ببینه.
*Necromancer
04-06-2010, 23:48
1.نظرتون درباره ی اصل خدا چیه یعنی چه اعتقادی دارین وآیا قبولش دارین ؟
اگه دارین چرا با چه دلیلی؟
اگه ندارین چرا ؟
2.در ضمن درباره ی متکلمان کسی اطلاع داره و
اونها اعتقادداشتن جهان وجود داره ویک چیزی باید اون رو به وجود آورده باشه ولی در جواب این که چه کسی اون رو بوجود آورده موندن و به این دلیل زیر سوال رفتن اگه کسی میتونه جواب این سوال رو بده شروع کنه.
3.بحث تقلید رو هم نباید جمع کرد چون تا تکلیفش معلوم نشه همینه که هست و نظر من اینه که اونایی که تقلیدرو قبول دارن بگن چرا و اونایی که قبول ندارن هم بگن چرا ؟
اصلا تو بحث تقلید نقل قول نکنید لطفا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
4.درباره ی بهترین راه اداره ی دنیا نظرتون چیه درباره ی این که چطور میشه جهان رواز اختلاف و جنگ خالی کرد لطفا arzeva
این مسائل دیگه خیلی نخ نما شدن
بهتره یه سوال جدید مطرح کنیم
آیا حیوانات هم احساسات "انسانی" دارن؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خوب با اجازه تمام فلاسفه عزیز من رشته تحصیلیم کامپیوتر اما دوست دارم با اعتقادات من هم آشنا بشید.
برای اینکه منظورمو متوجه بشید به این صورت شروع میکنم که :
در کشور آلمان دو حزب قدرت، دمکرات مسیحی و سوسیال دمکرات وجود داره البته احزاب دیگر هم هستند که از قدرت کمتری برخوردارند
در کشور آمریکا دو حزب دمکرات و جمهوری خواه از قدرت برخوردار هستند
و در تمام کشورها در دنیا ....( بدون استثناء )
به تعریف اسم این احزاب نگاه کنید........
این یعنی حکومت به مردم توسط اعتقادات
دین یک ملت تشکیل شده از اعتقادات مردم اون کشور
سیاست مداران کشورها برای بدست آوردن قدرت بیشتر طوری تغییر میدن این اعتقادات رو که به نفع منافع خودشون باشه
.....................................
.....................................
ادیان و پیامبران در گذشته بوده اند و گذشته در تاریخ ثبت شده است و تاریخ همیشه توسط قوم پیروز دوباره نوشته شده است
و در زمان حال پیامبری نداریم و در تمام ادیان به دنبال مونجی میگردن تا ظهور کنه و درست رو از نادرست تشخیص بده
اما به نظر من انسانی که در سال 2010 به دنیا میاد خداوند قدرت تفکر بالاتری به اون داه تا انسانی که زمان حضرت محمد به دنیا
میومده اشتباه نکنید منظورم با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی نیست خود انسان قدرت تفکر بالاتری داره مثل فرق پردازنده
sempron با phenom پس میتونه با قدرت تفکر بالایی که داره راه درست و خدای خودشو پیدا کنه فقط کافیه چشم از هواهای نفسانی برداره تا خدای خودشو ببینه.
بخش اول حرفتون تاحدودی درسته.البته اونها روی اعتقاداتشون بیشترازماکارکردند.
درموردبخش دوم حرفتون مغایربافلسفه علم هست.
این مسائل دیگه خیلی نخ نما شدن
بهتره یه سوال جدید مطرح کنیم
آیا حیوانات هم احساسات "انسانی" دارن؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منظورتون اینه که اونها هم مثل ما حقوق بشر دارن؟
خوب با اجازه تمام فلاسفه عزیز من رشته تحصیلیم کامپیوتر اما دوست دارم با اعتقادات من هم آشنا بشید.
برای اینکه منظورمو متوجه بشید به این صورت شروع میکنم که :
در کشور آلمان دو حزب قدرت، دمکرات مسیحی و سوسیال دمکرات وجود داره البته احزاب دیگر هم هستند که از قدرت کمتری برخوردارند
در کشور آمریکا دو حزب دمکرات و جمهوری خواه از قدرت برخوردار هستند
و در تمام کشورها در دنیا ....( بدون استثناء )
به تعریف اسم این احزاب نگاه کنید........
این یعنی حکومت به مردم توسط اعتقادات
دین یک ملت تشکیل شده از اعتقادات مردم اون کشور
سیاست مداران کشورها برای بدست آوردن قدرت بیشتر طوری تغییر میدن این اعتقادات رو که به نفع منافع خودشون باشه
.....................................
.....................................
ادیان و پیامبران در گذشته بوده اند و گذشته در تاریخ ثبت شده است و تاریخ همیشه توسط قوم پیروز دوباره نوشته شده است
و در زمان حال پیامبری نداریم و در تمام ادیان به دنبال مونجی میگردن تا ظهور کنه و درست رو از نادرست تشخیص بده
اما به نظر من انسانی که در سال 2010 به دنیا میاد خداوند قدرت تفکر بالاتری به اون داه تا انسانی که زمان حضرت محمد به دنیا
میومده اشتباه نکنید منظورم با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی نیست خود انسان قدرت تفکر بالاتری داره مثل فرق پردازنده
sempron با phenom پس میتونه با قدرت تفکر بالایی که داره راه درست و خدای خودشو پیدا کنه فقط کافیه چشم از هواهای نفسانی برداره تا خدای خودشو ببینه.
به جمع ما خوش اومدی:11:
بله حرف شما درسته و با اعتقادات هست که حکومت می کنند
دین یک ملت تشکیل شده از اعتقادات مردم نیست بلکه کاملآ برعکس
دین هست که جزو اعتقادات مردم هست!
در تمام دنیا دو مفهوم برای همه چیز وجود داره
یک حقیقت و یکی واقعیت
حقیقت چیزی هست که باید باشه و واقعیت چیزی هست که هست و عمومآ تحریف شده!
در مورد منجی یه توضیح مختصری بدم
منجی با صلاح علم و فهم و آگاهی خواهد اومد(اگر وجود داشته باشه!)
احتمال میدم وجود داشته باشه چون پیامبران راستگو وعده دروغ نمیدن!
بنا به برخی اعتقادات تا زمانی که منجی ظهور کنه علم بشر 2 از 27 هست و وقتی او ظهور کنه از 2 به 7 ارتقا میابه
توو دانشگاه یا کلاس درس اگر 0 بشید به شما و به احترام شما استاد بهتون 2 میده
اینجام همونه
اگر 27 رو بیست در نظر بگیریم
در واقع این 2 همون صفر هست و وقتی منجی ظهور کنه به 7 که نمره قبولی هست ارتقا پیدا میکنه و...
درسته که کمی مغز انسان و حتی بدنش تغییر میکنه در طول زمان ولی این تغییر از 1400 سال پیش تا به حال بیشتر از نظر نگرش و آگاهی و نه دانش بوده!
شما کتابهای ابن سینا و یا رازی و یا ابوریحان و... که به نام دانشمند اسلامی خونده میشن(البته این کاملآ غلطه چون تمام دانشمندان اسلامی ایرانی بودند و اغلب هم کافر و بی دین خونده شدن!!!)و یا اگر در موردشون مطالعه کنید
میبینید که همون حرفایی و علمی رو داشتن که ما حالا داریم و حتی پیشرفته تر از ما!
فرقشون اینکه اونا به فلسفه و نجوم و پزشکی و... مسلط بودند و ما فقط به یکی میتونیم مسلط باشیم!
جالبه اگر بدونید دانشمندان امریکایی نظریات و یافته های جدیدشون همون حرفاست ولی تحریف شده به نفع بعضی افراد و برای افراط در مصرف گرایی!
من اطمینان دارم اگر تکنولوژی حالا در اون زمان بود دانشمندان ایرانی دنیا(نه فقط زمین)رو به تسخیر خودشون در میاوردن!!!
من در مورد خدا فقط میدونم که وجود داره و بله خدا رو میشه شناخت
خیلی هم راحته ولی اینکهبفهمی خدا چی اصلآ راحت نیست
من که نمیدونم خدا چیه و چطور ممکنه وجود داشته باشه و از اول باشه و...
در مورد هواهای نفسانی هم باید بگم
بیشتر اشاره به شهوت داره که پیامبر اسلام فرمودن این مورد رو هیچوقت سرکوب نکنید(برخلاف چیزی که در جامعه ما اتفاق می افته!!!!)و سعی کنید از راه درست ارضاش کنید
متاسفانه در جامعه ما به جای اینکه اسباب ازدواج جوانان رو فراهم کنن رفتن و با بی حجابی و.. مبارزه میکنن و با هرچیزی مبارزه کنی اون شدت پیدا میکنه!
کسی بلد نباشه حکومت کنه همین میشه دیگه
به جای مدیریت مبارزه...خیلی جالبه واقعا!!!!
راستی در تمام دنیا مردم عادی رو با شهوت سرگرم کردن و اندیشمندان و دانشمندان رو با 2012 و...
اینها رو گفتم که نگرش و عقیدت ارتقا پیدا کنه وگرنه ما تصمیم گرفتیم که دیگه بحث دینی و سیاسی اینجا نشه حتی دینی فلسفی و سیاسی فلسفی!
دوستان برای اولین موضوع من زمان رو پیشنهاد میکنم برای بحث
آیا زمان حال وجود داره؟
*Necromancer
05-06-2010, 01:23
منظورتون اینه که اونها هم مثل ما حقوق بشر دارن؟
من هنوز نظر خودم رو نگفتم تو هم بهتره مزه نپرونی
***
سوالی که مطرح کردم از این قرار است که:
آیا احساسات ی که ما منحصر به انسان می دانیم می تواند رد حیوانات هم وجود داشته باشد؟
و این لینک رو هم مشاهده کنید:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
من قصدم دادن شوك به ميزگرد بود كه به حالت اوليه برگرده كه خدا رو شكر برگشت حالا هركس ميخواد ميتونه راجع به هرچي دلش ميخواد صحبت كنه
دوستان برای اولین موضوع من زمان رو پیشنهاد میکنم برای بحث
آیا زمان حال وجود داره؟
به هيچ وجه نميشه گفت وجود داره چون مثل اين ميمونه كه شما بخواي بگي جمعيت جهان الان چقدره درحالي كه ممكنه يك لحظه ديگر يك زلزله بيايد و همه بميرند شايد به نظر بعضي ها اين مثال به زمان بي ربط باشد ولي اصل زمان هم همينطوره
شما وقتي داري در باره ي حال حرف ميزني در واقع در آينده هستي وداري راجع به گذشته صحبت ميكني
دوستان عزيز من هم توصيه ميكنم همين بحث زمان رو پيش بگيريد چون خدا رو هم ميشه با همين بحث درك كرد چون مشكل ما اينه كه ميگيم قبل از خدا چي بوده و هنوز در بعد زمان قرار داريم پس بايد راجع به اون بحث كنيم.
باتشكرarzeva
danial_848
05-06-2010, 11:04
اینجا شده عین تاپیک جوک و اس ام اس. هر پستش دربارهٔ یک چیزه! :31:
الان دوره ای هست که همه میتونن با تبادل اطلاعات و برداشتاشون از یه موضوع مثلاموضوع وجود خداوند و کنار هم گذاشتن اونها به یک نتیجه ی واحد با داشتن سند و مدرک برسن.
اگر به این سادگی میشد به نتیجه واحد رسید، الآن این قدر در عقاید (بهخصوص درباره خدا) ضدیت نبود
اصلا نمیتونم آگاهیه خودم رو با یه عرب دوران جاهلیت همترازبدونم که حالا به من همون کارهایی رو بگن نکن که اون نباید انجام میداده.
درنظر نگرفتید خدا اون کارها رو به پیغمبر هم میگفت انجام نده!
آیا حیوانات هم احساسات "انسانی" دارن؟
و این لینک رو هم مشاهده کنید:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اگر از دید فلسفه اسلامی بررسی کنیم خیر حیوان فقط «طبیعت» و «غریزه» داره (ر.ک: فطرت (مطهری) ص ۲۹ به بعد) و مفاهیمی مثل ایثار و عشق و... که فقط در انسان هست کاملاً در تضاد با غرایز هست برای همین جزو «فطریات» بحساب میاد نه غرایز که فقط در انسان هست و از دید تجربی بررسی کنیم اینها یک مورد در میلیارد هم شاید نباشد این یک مورد سگ هم که از سقف پایین پرت شده هزارتا دلیل میتونه داشته باشه!
سلام من تازه وارد بحث شدم اما نميدونم درباره ي چي دارين صحبت ميكنيد
فقط يك چيز را خوب فهميدم اين كه با هم به مشكل خورديد وميتونم يه راه چاره بگم واون اينه كه همه يك موضوع واحد را انتخاب كنيد و درباره ي اون حرف بزنيد
من اطمینان دارم اگر تکنولوژی حالا در اون زمان بود دانشمندان ایرانی دنیا(نه فقط زمین)رو به تسخیر خودشون در میاوردن!!!
از كجا ميدوني كه در اختيار نداشتن
اینجا شده عین تاپیک جوک و اس ام اس. هر پستش دربارهٔ یک چیزه! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif
چه نظرات جالبي
HASHEM289
05-06-2010, 15:35
.البته اونها روی اعتقاداتشون بیشترازماکارکردند.
حرف شما کاملا درسته اما اگه دقت میکردید من کلی گفتم کشور خودمون هم در نظر گرفتم
و در تمام کشورها در دنیا ....( بدون استثناء )
کم و زیاد داره که در دولت هایی غیر سکولار بیشتر هست این موضوع.
درخشنده ترین چهره حکمت درتاریخ بشر،سقراط است. او که اولین بار تاقله بلندنمی دانم صعودکرده است.
به تعریف اسم این احزاب نگاه کنید........
به جز تعريف چيزي ازشون باقي نمونده
از 2 به 7 ارتقا میابه
از 2به 27
ادیان و پیامبران در گذشته بوده اند و گذشته در تاریخ ثبت شده است و تاریخ همیشه توسط قوم پیروز دوباره نوشته شده است
اين حرفي است كه پايه ي تاريخ را متزلزل ميكند يعني همه دروغ ميگن
بیشتر اشاره به شهوت داره که پیامبر اسلام فرمودن این مورد رو هیچوقت سرکوب نکنید(برخلاف چیزی که در جامعه ما اتفاق می افته!!!!)و سعی کنید از راه درست ارضاش کنید
حرفي بزنيد كه بشه عملي كرد لطفا راهكار معرفي كنيد براي درمان مشكل
اینها رو گفتم که نگرش و عقیدت ارتقا پیدا کنه وگرنه ما تصمیم گرفتیم که دیگه بحث دینی و سیاسی اینجا نشه حتی دینی فلسفی و سیاسی فلسفی!
ميخواهيد اصلا بحث نشه
بخش اول حرفتون تاحدودی درسته.البته اونها روی اعتقاداتشون بیشترازماکارکردند.
درموردبخش دوم حرفتون مغایربافلسفه علم هست.
من كه مشكلي نميبينم
بله حرف شما درسته و با اعتقادات هست که حکومت می کنند
حكومت را با اعتقاد نميكنند اعتقاد است كه حكومت ميكند(البته در دنياي خيالي نه در دنياي كنوني)
و در زمان حال پیامبری نداریم و در تمام ادیان به دنبال مونجی میگردن تا ظهور کنه و درست رو از نادرست تشخیص بده
ميدونيد چرا همه منتظر منجي هستن ؟
چون به خودشون زحمت پيدا كردن راه از چاه رو نميدن ومنتظرن يه مهدي يه سوشيانس يه مسيحا يه پيامبر يه .....بياد و راه رو نشون بده تا اين ها آن راه رو طي كنند پس در واقع بهشت مجاني ميخواهند واگر گناهي هم ميكنند ميگويند اطلاع نداشتيم
به نظر من اگه الان منجي هم بياد دوتا فتوا ميدن كه دروغ ميگه و بعد مردم ميريزن سرشو كارشو ميسازن....
خود انسان قدرت تفکر بالاتری داره
از همون اولم داشت ولي با به قول خودتون تحريف تاريخ ما از حالشون با خبر نيستيم كه چه ميگفتند
msshamraz
05-06-2010, 19:19
درخشنده ترین چهره حکمت درتاریخ بشر،سقراط است. او که اولین بار تاقله بلندنمی دانم صعودکرده است.
میدانم که نمیدانم
zahra.1363
05-06-2010, 22:03
با عرض سلام.
با اجازه بقیه دوستان برای اینکه یک مقدار بحث ها هماهنگ تر پیش بره،سوالات مطرح شده توسط بعضی از دوستان رو بر اساس برداشت خودم مینویسم.
1.اینکه آیا انسان سال 2010 با انسان گذشته از نظر تفکر فرق دارد یا خیر؟اینکه خودش از هنگام تولد دارای تفکر به روز تری هست یا خیر؟(اگه اشتباه متوجه شدم بهم بگید)
2.آیا زمان حال وجود دارد یا خیر؟(به نظر من دوستان در مورد جواب این سوال نظرشون رو در مورد تعریف زمان هم بدن)
3.آیا حیوانات هم دارای احساساتی همانند انسان هستند یا خیر؟یا رفتار هایی مثل انسان رو از خودشون بروز میدن یا خیر؟(مثلا خودکشی در زمان ناراحتی)
angello1920
05-06-2010, 22:24
اما به نظر من انسانی که در سال 2010 به دنیا میاد خداوند قدرت تفکر بالاتری به اون داه تا انسانی که زمان حضرت محمد به دنیا
میومده اشتباه نکنید منظورم با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی نیست خود انسان قدرت تفکر بالاتری داره مثل فرق پردازنده
sempron با phenom پس میتونه با قدرت تفکر بالایی که داره راه درست و خدای خودشو پیدا کنه فقط کافیه چشم از هواهای نفسانی برداره تا خدای خودشو ببینه.
فرق بين پردازنده sempron با phenom در جنس و چيزهاي جديد ديگه اي هست كه سازندگان براش تهيه ديدن ولي ما انسان ها هيچوقت از زمان بوجود اومدن انسان اوليه تا الان جنسمون تغيير نكرده. به اين مثال توجه كن:
▪ مدل Phenom II X۴ ۸۱۰ شامل چهار هسته پردازشی با سرعت فرکانس ۶/۲ گیگاهرتز، ۱۲۸ کیلوبایت حافظه موقت Cache L۱، ۲ مگابایت حافظه موقت Cache L۲ و ۴ مگابایت حافظه موقت Cache L۳ است.
مدل Phenom II X۴ ۸۰۵ شامل چهار هسته پردازشی با سرعت فرکانس ۵/۲ گیگاهرتز، ۱۲۸ کیلوبایت حافظه موقت Cache L۱، ۲ مگابایت حافظه موقت Cache L۲ و ۴ مگابایت حافظه موقت Cache L۳ است.
دائما دارن چيز هاي جديد بهش اضافه مي كنن كه قابليت هاي جديد پيدا مي كنه .
البته ترجيح داده مي شه كه از كلماتي استفاده بشه كه همه بتونن در موردش بحث كنن نه افراد خاص.
آیا حیوانات هم احساسات "انسانی" دارن؟
بله دارن .خدا توي قران گفته كه اونها هم مثل شما قومي هستن.حتي يه جا وقتي حضرت سليمان رد مي شده ملكه ي مورچه ها مي گه به مورچه هاي ديگه كه از سر راه سليمان بريد كنار كه مبادا شما رو ندانسته له كنن(خلاصه بود) يا حتي داستان هد هد و حضرت سليمان كه اكثرتون مي دونيد.
متاسفانه در جامعه ما به جای اینکه اسباب ازدواج جوانان رو فراهم کنن رفتن و با بی حجابی و.. مبارزه میکنن و با هرچیزی مبارزه کنی اون شدت پیدا میکنه!
کسی بلد نباشه حکومت کنه همین میشه دیگه
به جای مدیریت مبارزه...خیلی جالبه واقعا!!!!
به نظر من دليل اين كه با هرچيزي مبارزه كني اون شدت پيدا مي كنه اينه كه هر كدوم از دو طرف مي خوان به چيزي برسن كه فكر مي كنن درسته و مي خوان قانون خودشون رو كه شخصا بهش رسيدن رو به اجرا بزارن.يكي براي اين كه به خواهش هاي نفسانيش پاسخ بده بي حجاب مي شه و يكي ديگه مي خواد قوانين خدا رو به اجرا بزاره.به نظرم بايد قبول كرد كه تمام مشكل از طرز فكر ماست .اگر اوني كه بي حجاب مي شد درست فكر مي كرد مي فهميد كه داره بر خلاف چيزايي كه خدا براش مقرر كرده عمل مي كنه .از ارزش خودش مي كاهه براي اين كه نظر يك پسر رو به خودش جلب كنه!چيزي كه ارزشش رو نداره! اگر مردم ارزش رو مي شناختن و راحت از دستش نمي دادن مشكل بي حجابي هم نداشتيم آقا سعيد.اين كه تعريف درستي از كلمه ارزش داشته باشيم مشكل يك مملكت تنها نيست.بر مي گرده به خانواده , مطالعات فردي , اعتقادات شخصي كه خودش از اجتماع و خانواده و ... بر گرفته مي شه.اين اجتماع هم از من و شما و بقيه تشكيل شده .و ما هستيم كه روي اعتقاد همديگه اثر مي زاريم.اگر به بي حجابي به ديده ي طرفداري بنگريم فردي كه از من و شما الهام مي گيره فكر مي كنه كه از حقش كه انتخاب بي حجابي هست بايد دفاع كنه.هر كسي حق انتخاب داره كه چطور باشه و چطور زندگي كنه ولي اگر بخوايم مبنا رو بر اساس حق در نظر بگيريم و از منظر حق به تمام مشكلات بينديشيم , پس بايد حق اجتماع رو هم در نظر بگيريم. اين جامعه اسلامي هست.پس نمي تونيم آهسته آهسته با مشكل بي حجابي كنار بيايم تا جايي برسه كه فردي برهنگي رو حق خودش بدونه! مديريت كلمه ي بزرگي هست كه نمي شه در موردش به راحتي قضاوت كرد.مبارزه هم نوعي مديريته! نمي شه اين انتظار رو داشت كه هر چي بي حجاب رو جمع كنن براشون سخنراني كنن كه بي حجاب نباشين اين كار اشتباهيه و اون ها هم بگن چشم! كسي كه بي حجاب مي شه براي ارضاي هواي نفسش اين كار رو مي كنه حالا تك تكشون رو پيدا كنن (كه ممكن نيست) و بهشون در مورد اشتباه بودن اين كارشون توضيح بدن .قانع كردن يك نفر از اين افراد چه مدت طول مي كشه؟مسلما نيازمند مدت طولاني هست.و از طرفي هم نمي شه جلوي پيشرفت بي حجابي رو گرفت . حداقل نه تا زماني كه چيزي به نام هواي نفس وجود داره!و نا تا زماني كه كساني باشن كه بي حجابي رو حق بدونن.تعريف حق رو از قرآن مي شناسيم هممون, و مي سنجيم باهاش نبايد بي حجاب بود با توجه به چيزي كه قران گفته.(چيزي كه توي قرآن اومده صريحه و نياز به تفاسير گوناگون جهت به حق دونست بي حجابي مورد قبول نيست.)
من قصدم دادن شوك به ميزگرد بود كه به حالت اوليه برگرده كه خدا رو شكر برگشت حالا هركس ميخواد ميتونه راجع به هرچي دلش ميخواد صحبت كنه
شما چه قصدايي داري !خوب خدا رو شكر كه ما شما رو داريم در غير اين صورت هيچ كس قادر به اداره چيزي نبود.به حالت قبل برگشت و راجع به هر چي دلش مي خواد صحبت كنه؟
درنظر نگرفتید خدا اون کارها رو به پیغمبر هم میگفت انجام نده!
درست مي فرماييد.
از كجا ميدوني كه در اختيار نداشتن
منظورتون چيه!!!
اگر داشتن علم الان پيشرفته تر بود.علم رو به مرور زمان بدست ميارن.اول يه نفر مياد يه چيزي مي فهمه بعد نفر بعدي مياد از روي چيزي كه نفر قبل فهميده يه چيز ديگه مي فهمه و اين تا الان ادامه داشته.
به نظر من اگه الان منجي هم بياد دوتا فتوا ميدن كه دروغ ميگه و بعد مردم ميريزن سرشو كارشو ميسازن....
به قول قرآن انسان هميشه از روي حدسيات قضاوت مي كنه و عمل مي كنه.كسي كه فتوا مي ده قبلا مردم قبولش كردن كه فتوا بده و از روي علم فتوا مي ده از روي مطالعه فتوا مي ده اينطور نيست كه يه چيزي بگه از روي احساس.با دقت نظر بده!
.آیا زمان حال وجود دارد یا خیر؟(به نظر من دوستان در مورد جواب این سوال نظرشون رو در مورد تعریف زمان هم بدن)
خيلي جالبه اينكه زمان حال وجود داره يا نه!من فكر مي كنم كه هيچ كدوم از ما معني زمان رو نمي دونيم چون از زماني كه انسان بوجود اومده زمان معني داشته و قبل از بوجود اومدنش هم معني داشته.زمان قبل ار بوجود اومدن فرشته ها هم بوده ولي وقتي برسيم به اينجا كه بگيم آيا زماني كه فقط خدا بوده چيزي به نام مان مي تونست معني پيدا كنه مقداري شبهه پيش مياد.بزارين اينجوري مثال بزنم كه ايا اگر موجودي نبود چيزي به نام پرستش معني پيدا مي كرد؟
از كجا ميدوني كه در اختيار نداشتن
اینا چیزایی هست که ثبت شده
البته یکی بوده که یک نظریه رو کامل کرده و چیز جدیدی ارائه نداده
اینجا شده عین تاپیک جوک و اس ام اس. هر پستش دربارهٔ یک چیزه! :دی
چه نظرات جالبي
دوستان رعایت کنن
این آتیشا از خاستر دانیال بلند میشه ها:31:
با عرض سلام.
با اجازه بقیه دوستان برای اینکه یک مقدار بحث ها هماهنگ تر پیش بره،سوالات مطرح شده توسط بعضی از دوستان رو بر اساس برداشت خودم مینویسم.
1.اینکه آیا انسان سال 2010 با انسان گذشته از نظر تفکر فرق دارد یا خیر؟اینکه خودش از هنگام تولد دارای تفکر به روز تری هست یا خیر؟(اگه اشتباه متوجه شدم بهم بگید)
2.آیا زمان حال وجود دارد یا خیر؟(به نظر من دوستان در مورد جواب این سوال نظرشون رو در مورد تعریف زمان هم بدن)
3.آیا حیوانات هم دارای احساساتی همانند انسان هستند یا خیر؟یا رفتار هایی مثل انسان رو از خودشون بروز میدن یا خیر؟(مثلا خودکشی در زمان ناراحتی)
1.خیر،فرق زیادی ندارن
2.به نظر من زمان حال نمی تواند وجود داشته باشد
دلیلش هم این هست که زمان هموراه در حال گذر هست و ایستی نداره که بشه حال
ترجیح میدم اول دوستان زمان رو تعریف کنن و من در پایان نظرم رو بگم
3.بله
خودکوشی رو نمیدونم ولی در برخی مواقع از انسان ها با هوش تر عمل میکنن
3.بله
خودکوشی رو نمیدونم ولی در برخی مواقع از انسان ها با هوش تر عمل میکنن
دراین که حیوانات نه فقط گاهی بلکه همیشه ازماانسانهاباهوش ترعمل میکنندشکی نیست. آیا اقلیدوس ولباچوفسکی زودتربه قواعدواصول هندسه پی بردندیاعنکبوتهاوزنبورها؟ درمورد مکانیسم حرکت خفاشهاچطور؟ حتی ابتدایی ترین حیوانات هم زودترازما انسانهابه قوانین طبیعت پی بردند. پس ارزش انسان بودن درچیه؟!!
Mahast Arya
06-06-2010, 09:33
اگر به این سادگی میشد به نتیجه واحد رسید، الآن این قدر در عقاید (بهخصوص درباره خدا) ضدیت نبود
فکر من اینو میگه که اینهمه تضاد هست تا همه بتونن مغزشون رو بکار بندازن...نمیشه که وجود خدا رو یک عده بطور 100% اثبات کنن و این لقمه ی آماده نصیب بقیه بشه..و اینکه خدا در یک نطق فلسفی و منطق یک روحانی و ...محدود نشدنیه.
و برای همینه همیشه بسته به دوره و آگاهیه جمعیت اون زمانه پیامبری با یک سری قوانین قابل فهم اونها فرستاده میشه و اونها رو هدایت میکنه.
اصلا ذاتش اینه که کسی نتونه محدودش کنه.حتی در نام خودش .میبینیم که خیلی جاها خدا رو به نام بی نام او میخونن.
.................................................. .................................................. ........
درنظر نگرفتید خدا اون کارها رو به پیغمبر هم میگفت انجام نده
تقدس پیامبران و رسالتشون در انجام امر خدا بدون شک غیر قابل انکاره.
بهتره به نظر من شما یک تحقیق سر انگشتی درباره ی عرب قبل از اسلام بکنید.و اونهارو با جامعه امروز بسنجید و ببینید که بچه های کوچیک الن هم اون وحشی باز یو کودنی رو از خودشون بروز نمیدن.پس لازم بوده که پیامبر کوچکترین ضعفهاشونو در غالب آیه و معجزه و....حلال و حرام نشون بده.
بعد در این مورد صحبت میکنیم.
.................................................. .................................................. .........
ممنون از اینکه پستم رو خوندید و نظر دادین.
موفق باشید.
zahra.1363
06-06-2010, 09:58
1.اینکه آیا انسان سال 2010 با انسان گذشته از نظر تفکر فرق دارد یا خیر؟اینکه خودش از هنگام تولد دارای تفکر به روز تری هست یا خیر؟(اگه اشتباه متوجه شدم بهم بگید)
2.آیا زمان حال وجود دارد یا خیر؟(به نظر من دوستان در مورد جواب این سوال نظرشون رو در مورد تعریف زمان هم بدن)
3.آیا حیوانات هم دارای احساساتی همانند انسان هستند یا خیر؟یا رفتار هایی مثل انسان رو از خودشون بروز میدن یا خیر؟(مثلا خودکشی در زمان ناراحتی)
1.راستش من فکر می کنم بچه های این دوره با دوره های قبل خیلی فرق دارن.
مثلا نگاه کنید الان همه ی بچه ها ی کوچیک هم میدونن میکروب چیه.(از آنفولانزای خوکی حرف میزنن!یا صد تا اطلاعات دیگه)اما زمان پیغمبر اسلام(ص) به اعراب می فرمودن که ناخن هاتون رو کوتاه کنید تا شیطان به زیرش نره.
خب شرایط اون زمان با این زمان دنیایی فرق کرده.
اما در عین حال از نظر من اگه یه بچه رو سال 2012 هم به دنیا بیاد اگه توی جزیره خالی از انسان و امکانات زندگی کنه،باز هم به شکل هزار سال پیش ممکنه بار بیاد و بدون تمدن.
2. تعریف زمان:زمان میزان حرکت است.یعنی زمان برای اجسامی که دارای تغییر هستن قابل تعریف هست.و گفته میشه نسبت زمان به حرکت مثل نسبت جسم تعلیمی به جسم طبیعی هست.(جسم تعلیمی یعنی داشتن سه بعد و جسم طبیعی یعنی جسم محض که با اون سه بعد به یه جسم معین تبدیل میشه)
بنابراین زمان حال و گذشته و آینده اصولا خودش تعریف خاصی نداره،اگه ماده ای وجود داشته و تغییر در آن رخ بده،میزانش میشه زمان.
در مورد خداوند هم که ذاتش عاری از هر گونه تغییر هست زمان،معنی ندارد.
3.من یه مطلبی رو جایی خوندم که به طور خلاصه اونو براتون تعریف میکنم:مردی ایرانی در یکی از کشورهای اروپایی برای محافظت از خونه اش سگی رو به عنوان نگهبان نگهداری میکرده.یه روز سرد زمستون که برف میباریده این آقا پالتوتی به تنش کرده بوده و از شدت سرما یقه پالتو رو روی صورتش آورده بوده،وقتی در خونه رو باز میکنه سگ که متوجه چهره اون مرد نمیشه پارس میکنه و پالتو اون مرد رو به دهن میگیره و میکشه.مرد به سختی میوفته و مجبور میشه که صورتش رو به اون سگ نشون بده تا سگ متوجه بشه.
وقتی سگ صورت مرد رو میبینه سر جاش میاسته.مرد به داخل خونه میره،صبح که مرد از خونه بیرون میاد متوجه میشه که سگ از لونه خودش بیرون رفته و در سرما مونده و از سرما مرده بوده.
به نظر من حیوانات هم دارای احساس هستن،گاهی اوقات اگه اونارو با جنگ طلبان امروزی مقایسه کنی متوجه اختلاف بارز میان اونا میشید!
1.راستش من فکر می کنم بچه های این دوره با دوره های قبل خیلی فرق دارن.
مثلا نگاه کنید الان همه ی بچه ها ی کوچیک هم میدونن میکروب چیه.(از آنفولانزای خوکی حرف میزنن!یا صد تا اطلاعات دیگه)اما زمان پیغمبر اسلام(ص) به اعراب می فرمودن که ناخن هاتون رو کوتاه کنید تا شیطان به زیرش نره.
خب شرایط اون زمان با این زمان دنیایی فرق کرده.
اما در عین حال از نظر من اگه یه بچه رو سال 2012 هم به دنیا بیاد اگه توی جزیره خالی از انسان و امکانات زندگی کنه،باز هم به شکل هزار سال پیش ممکنه بار بیاد و بدون تمدن.
2. تعریف زمان:زمان میزان حرکت است.یعنی زمان برای اجسامی که دارای تغییر هستن قابل تعریف هست.و گفته میشه نسبت زمان به حرکت مثل نسبت جسم تعلیمی به جسم طبیعی هست.(جسم تعلیمی یعنی داشتن سه بعد و جسم طبیعی یعنی جسم محض که با اون سه بعد به یه جسم معین تبدیل میشه)
بنابراین زمان حال و گذشته و آینده اصولا خودش تعریف خاصی نداره،اگه ماده ای وجود داشته و تغییر در آن رخ بده،میزانش میشه زمان.
در مورد خداوند هم که ذاتش عاری از هر گونه تغییر هست زمان،معنی ندارد.
3.من یه مطلبی رو جایی خوندم که به طور خلاصه اونو براتون تعریف میکنم:مردی ایرانی در یکی از کشورهای اروپایی برای محافظت از خونه اش سگی رو به عنوان نگهبان نگهداری میکرده.یه روز سرد زمستون که برف میباریده این آقا پالتوتی به تنش کرده بوده و از شدت سرما یقه پالتو رو روی صورتش آورده بوده،وقتی در خونه رو باز میکنه سگ که متوجه چهره اون مرد نمیشه پارس میکنه و پالتو اون مرد رو به دهن میگیره و میکشه.مرد به سختی میوفته و مجبور میشه که صورتش رو به اون سگ نشون بده تا سگ متوجه بشه.
وقتی سگ صورت مرد رو میبینه سر جاش میاسته.مرد به داخل خونه میره،صبح که مرد از خونه بیرون میاد متوجه میشه که سگ از لونه خودش بیرون رفته و در سرما مونده و از سرما مرده بوده.
به نظر من حیوانات هم دارای احساس هستن،گاهی اوقات اگه اونارو با جنگ طلبان امروزی مقایسه کنی متوجه اختلاف بارز میان اونا میشید!
1-یعنی شمادرفلسفه علم به انباشت اطلاعات اعتقاددارید؟
2-به نظرشماتعریف زمان درنزدکسانی که به اصالت وجوداعتقاددارندباکسانی که به اصالت ماهیت معتقدند یکیه؟
3-باوجودصفاتی مانندوفاداری سگ وفداکاری مورچه و... میشه بگید درفلسفه اخلاقی که شمابهش اعتقاد دارید اخلاق انسانی چه تعریفی داره؟
Mahast Arya
06-06-2010, 11:08
آیا زمان حال وجود داره؟
دنیای فیزیکی یعنی زمان حال..................
zahra.1363
06-06-2010, 12:27
1-یعنی شمادرفلسفه علم به انباشت اطلاعات اعتقاددارید؟
2-به نظرشماتعریف زمان درنزدکسانی که به اصالت وجوداعتقاددارندباکسانی که به اصالت ماهیت معتقدند یکیه؟
3-باوجودصفاتی مانندوفاداری سگ وفداکاری مورچه و... میشه بگید درفلسفه اخلاقی که شمابهش اعتقاد دارید اخلاق انسانی چه تعریفی داره؟
1.راستش دوست دارم شما تعریفتون رو از انباشت اطلاعات بفرمایید تا من هم بتونم نظرم رو واضح تر توضیح بدم.
اما به طور خلاصه به نظر بنده شرایط این زمونه ناخداگاه باعث میشه که افراد نسبت به دوره قبلشون تفکرات بسیار متفاوتی داشته باشن.
هرچند که شنیدم آدمهایی هم در همین روزگار هستن که به سبک انسان های اولیه زندگی میکنن و این به علت جدایی از انسان های دیگه هست.پس غیر از آفرینش افراد امروز نحوه ی ارتباط هم در نگرش تاثیر گذاره.
2.این نظری که نوشتم بر اساس اصالت وجود بود چون اطلاعاتی که من دارم از صحبت های علامه طباطبایی که ایشون هم جز پیروان اصالت وجود هستن بود.
خب مساله ی طرفداری از اصالت وجود و اصالت ماهیت باعث دو نظریه ی کاملا متفاوت در زمینه های مختلف میشه که من در این مورد فکر میکنم دو نگرش باید وجود داشته باشه،اگه نظر اصالت ماهیتی هارو جایی دیدم براتون میذارم.
3.انسان اگه بخواد به اصول اخلاقی پایبند باشه عین یک فرشته میشه.(از نظر بنده)اما خب میتونه از هر حیوانی هم پایین تر باشه.(همانطور که هیچ حیوانی همنوع خودش رو از بین نمیبره اما انسان این کار رو میکنه.)
اخلاق انسانی:حفظ تعادل در همه ی امور.
angello1920
06-06-2010, 13:07
اما در عین حال از نظر من اگه یه بچه رو سال 2012 هم به دنیا بیاد اگه توی جزیره خالی از انسان و امکانات زندگی کنه،باز هم به شکل هزار سال پیش ممکنه بار بیاد و بدون تمدن.
به نظرم تمدن الان معني پيدا نمي كنه و فقط نمادين شده. يكي از خصوصيات يه آدم متمدن اينه كه به احساسات همديگر اهميت مي دن.حالا توي همين 2010 ما شاهد هستيم كه چطور كودكان مسلمان دارن تيكه پاره مي شن! اين تمدن نيست.اونم به خاطر نفت و هزار چيز مادي.بعد مي گن ما برا ي نجات و ...
زمان پيامبر به بچه هاشون متمدن بودن رو ياد مي دادن. اين كه خودخواه نباشن و چيزي مهمتر از مسائل مادي هست و اون احساسات هست.ولي توي زمانه ي ما كه مي گيد متمدن هستن بچه هاي ما هر روز بيشتر ياد مي گيرن كه چطور خودخواه باشن.و هر چيزي رو حق خودشون بدونن.
msshamraz
06-06-2010, 13:36
دنیای فیزیکی یعنی زمان حال..................
این نظر شماست ولی کانت معتقد است که زمان عبارت است از تجربه های حسی فرد !
وقتی شما تو بحث زمان وارد میشید یعنی از فیزیک کلاسیک خارج شده و پا به ماورا وفیزیک کوانتوم میگذارید.
وقتی شما تو بحث زمان وارد میشید یعنی از فیزیک کلاسیک خارج شده و پا به ماورا وفیزیک کوانتوم میگذارید.
ماروار فیزیک کوانتوم نیست
تحریف نکنید
1.راستش من فکر می کنم بچه های این دوره با دوره های قبل خیلی فرق دارن.
مثلا نگاه کنید الان همه ی بچه ها ی کوچیک هم میدونن میکروب چیه.(از آنفولانزای خوکی حرف میزنن!یا صد تا اطلاعات دیگه)اما زمان پیغمبر اسلام(ص) به اعراب می فرمودن که ناخن هاتون رو کوتاه کنید تا شیطان به زیرش نره.
خب شرایط اون زمان با این زمان دنیایی فرق کرده.
اما در عین حال از نظر من اگه یه بچه رو سال 2012 هم به دنیا بیاد اگه توی جزیره خالی از انسان و امکانات زندگی کنه،باز هم به شکل هزار سال پیش ممکنه بار بیاد و بدون تمدن.
2. تعریف زمان:زمان میزان حرکت است.یعنی زمان برای اجسامی که دارای تغییر هستن قابل تعریف هست.و گفته میشه نسبت زمان به حرکت مثل نسبت جسم تعلیمی به جسم طبیعی هست.(جسم تعلیمی یعنی داشتن سه بعد و جسم طبیعی یعنی جسم محض که با اون سه بعد به یه جسم معین تبدیل میشه)
بنابراین زمان حال و گذشته و آینده اصولا خودش تعریف خاصی نداره،اگه ماده ای وجود داشته و تغییر در آن رخ بده،میزانش میشه زمان.
در مورد خداوند هم که ذاتش عاری از هر گونه تغییر هست زمان،معنی ندارد.
3.من یه مطلبی رو جایی خوندم که به طور خلاصه اونو براتون تعریف میکنم:مردی ایرانی در یکی از کشورهای اروپایی برای محافظت از خونه اش سگی رو به عنوان نگهبان نگهداری میکرده.یه روز سرد زمستون که برف میباریده این آقا پالتوتی به تنش کرده بوده و از شدت سرما یقه پالتو رو روی صورتش آورده بوده،وقتی در خونه رو باز میکنه سگ که متوجه چهره اون مرد نمیشه پارس میکنه و پالتو اون مرد رو به دهن میگیره و میکشه.مرد به سختی میوفته و مجبور میشه که صورتش رو به اون سگ نشون بده تا سگ متوجه بشه.
وقتی سگ صورت مرد رو میبینه سر جاش میاسته.مرد به داخل خونه میره،صبح که مرد از خونه بیرون میاد متوجه میشه که سگ از لونه خودش بیرون رفته و در سرما مونده و از سرما مرده بوده.
به نظر من حیوانات هم دارای احساس هستن،گاهی اوقات اگه اونارو با جنگ طلبان امروزی مقایسه کنی متوجه اختلاف بارز میان اونا میشید!
1.این اطلاعات اکتسابی هستن و به مغز مربوط نمیشن
2.ممنون
توضیح کامل و جالب دادین
و البته تمام کائنات از ذره ای واحد به نام انرژی ساخته شدن
3.مرسی
جالب بود
اینا چیزایی هست که ثبت شده
البته یکی بوده که یک نظریه رو کامل کرده و چیز جدیدی ارائه نداده
عزیزم منظورم اون آهن قراضه هایی که ساختیم نیست منظورم
طرز فکرشون است که توی تاریخ گمشده واگه کسی دنبال اون ها بره اختراعات براش چیزی ساده است .
دوستان رعایت کنن
این آتیشا از خاستر دانیال بلند میشه ها:دی
خاستر چیه؟
ماهم رعایت میکنیم فقط خواستیم که یکم حالت دعواتون از بین بره که از بین نرفت!!!!!!!!!!!!
Mahast Arya
07-06-2010, 12:44
شايد شما اعتقاد داشته باشيد كه احتياجي به بحث در باب فلسفه نيست! اگر بحثي باشد پيشرفت هم هست و داناتر شدن.اگر شما به چيزي اعتقاد داشته باشيد كه اشتباه باشد ولي خودتان ندانيد اين اشتباه رو اگر كسي به شما گوش زد نكند بالاخره در جايي از اين اعتقاد اشتباه صدمه خواهيد خورد.بحث باعث مي شود كه نقاط ضعف و همينطور همين اعتقادات اشتباه رو اصلاح كنيم.
من میگم نه دیگه در این حد که همه در باب ایمان بخوان منه برتر راه بندازن.
و یکسری کلمات که اونم از تووی چند تا کتاب فلسفه یاد گرفتن به خورد چند نفر بدن.
من اصلا میخوام بدونم منظور از فلسفه چیه؟
*Necromancer
07-06-2010, 13:12
دراین که حیوانات نه فقط گاهی بلکه همیشه ازماانسانهاباهوش ترعمل میکنندشکی نیست. آیا اقلیدوس ولباچوفسکی زودتربه قواعدواصول هندسه پی بردندیاعنکبوتهاوزنبورها؟ درمورد مکانیسم حرکت خفاشهاچطور؟ حتی ابتدایی ترین حیوانات هم زودترازما انسانهابه قوانین طبیعت پی بردند. پس ارزش انسان بودن درچیه؟!!
اینم خودش جای بحث داره
چطور عنکبوت با مغزی که تنها از چند گره عصبی تشکیل شده می تونه مهندس(هندسه دان) باشه؟
Mahast Arya
07-06-2010, 13:15
این نظر شماست ولی کانت معتقد است که زمان عبارت است از تجربه های حسی فرد !
این باز ی با کلماته...اگر بخوای با تجارب حسی (حس 5 گانه)بسنجی که همینه.
ولی من میخوام ...بفهمم ...که زمان هست.
میشه؟
.................................................. ............................
دوست من بازی با کلمات یعنی چه ؟
مگر شما با کلمات بازی نمی کنید و انها را برای بحثی فلسفی کنار هم نمی چینید ؟
در هر سطر و جمله که می نویسید عقل شماست که می گوید کدام کلمه کدام مفهوم را برساند اگر عقل نبود چه چیزی می نوشتید ؟ آیا مفهومی داشت !
شاید جوابتون به من هم همین باشه.
ولی من دوست دارم بیشتر درباره اش با هم صحبت کنیم.
میخوام برداشت دیگران رو هم از ...مفهوم زمان... بدونم.
خوشحال میشم.
موفق باشید.
Mahast Arya
07-06-2010, 14:08
اینکه آیا انسان سال 2010 با انسان گذشته از نظر تفکر فرق دارد یا خیر؟اینکه خودش از هنگام تولد دارای تفکر به روز تری هست یا خیر؟
لازمه بگم گفته های من صرفاً نظر و عقیده ی شخصیه منه.
یه کم سوالتون ذهن میمونی انسان رو شاد میکنه.ذهن دوست داره مثل یک میمون از این شاخه به اون شاخه بپره.واینم با جابجا کردن کلمه ها میسره.
منظورتونو از گذشته نفهمیدم منظور انسان 2010 با 2009یا انسان 1400سال پیش؟؟؟
به هر حال این به اثبات رسیده که انسان حتی با ثانیه ای قبل هم متفاوته..چه فیزیکی چه غیر فیزیکال.
این تفکراتشه که هر روز از اون انسان تازه ای میسازه.
کلا ذات خداوند نو و تازه شدن و ترقی کردنه.و به همه ی موجودات هم اینو که جزءلاینفک اونیم بخشیده.
.................................................. ....
.آیا حیوانات هم دارای احساساتی همانند انسان هستند یا خیر؟یا رفتار هایی مثل انسان رو از خودشون بروز میدن یا خیر؟(مثلا خودکشی در زمان ناراحتی)
حیوانات وهمه چیز بجز انسان مکانیکی هستند.یعنی همه و همه برای پیشرفت و تعالی انسان بنا شده.برای همین اشرف مخلوقات نام گرفته.بارها خوندین که جهان برای تفکر ،آسایش،...انسان خلق شده...
و اینکه خدا از همون روحی که در جسم انسان دمیده در درون فیزیک حیوانات بکار نبرده.
یعنی ارتعاش اونها با انسان متفاوته.
پیرو همون مثال سگی که شما زدید:
خداوند ذات سگ رو بر مبنای وفاداری گذاشته..مثل رباطی که میسازیم و برای اون برنامه ریزی میکنیم که فلان کار رو انجام بده.بیشتر از این از اون توقعی ندارین.اون کاری رو کرده که یاد گرفته.چون در خدمت انسانه.
هیچ وقت مثالی پیدا نشده که بگه:یک میمون آموزش دیده اینقدرخوب جواب تست هارو داده که ما ادعا میکنیم انسانه.
اون چیزی غیر از آموزشها رو درک نمیکنه.برنامه ریزیه وجودیش این نیست که بیشتر یاد بگیره برای خودش.
به نظر من بحث احساسات انسان رو از احساسات حیوان باید جدا کرد.
حیوان هم مثل گیاه و کوه و جنگل هست.
Mahast Arya
07-06-2010, 14:51
انسان اگه بخواد به اصول اخلاقی پایبند باشه عین یک فرشته میشه.(از نظر بنده)اما خب میتونه از هر حیوانی هم پایین تر باشه.(همانطور که هیچ حیوانی همنوع خودش رو از بین نمیبره اما انسان این کار رو میکنه.)
اخلاق انسانی:حفظ تعادل در همه ی امور
انسان از فرشته بالاتره.
جاهایی که انسان در عرش میتونه طی کنه فرشته حتی فکرش هم نمیتونه بکنه.
دسته بندیه خلقت به این صورته:
انسان اولی(اولا)
انسان
آدم
بشر
حیوان
گیاه
جماد(چیزی که حالت جامد مایع گاز داره)سنگ...آب...هوا
ذره(حالا شما میخواین تک سلولی فرض کنید یا تک یاخته یا جلبک یا هر چیز کوچک جاندار)
4مورد اول ،بالا فقط در مورد انسان هست..که اگر دارای خصایص والا و متعالی باشه یا نباشه میتونیم داخل قسمت مناسب خودش بذاریم.
ولی شما نمیتونید انسان رو در زمره ی حیوانات بذارید چون خدا برای خلقتش ارزش خاصی قائله.
داخل گروه فرشتگان هم نیست چون فرشته مکانیسمش فقط برای خدمت به خدا و اجرای دستورات او طراحی شده.حتی دی بعضی احساس ترحم و دلسوزی وجود نداره چون موظفه وظیفه اش رو انجام بده.
همون طور که شاید شنیده باشین جبرییل تا یه حدی با پیامبر مسلمانان بال میره و میگه:
من بیشتر نمیتونم با تو همراه بشم چون بالهای من میسوزه.
منظور از سوختن اینه که یعنی ارتعاش فرشته ها طبق طبقه و وظیفه شونه.
پس ما در سطح حیوان و فرشته ها نیستیم چیزی فراتر از باورمون نسبت به انسان بودنمونیم.
و همین که شما میگین همدیگرو میکشیم بخاطر اینه که نمیدونیم چی هستیم و قراره چکار کنیم،برای چی اومدیم..کجا قراره بریم.
مثل یک حیوان میدریم...
موفق باشی.:20:
farzad02
07-06-2010, 15:15
انسان از فرشته بالاتره.
جاهایی که انسان در عرش میتونه طی کنه فرشته حتی فکرش هم نمیتونه بکنه.
دسته بندیه خلقت به این صورته:
انسان اولی(اولا)
انسان
آدم
بشر
حیوان
گیاه
جماد(چیزی که حالت جامد مایع گاز داره)سنگ...آب...هوا
ذره(حالا شما میخواین تک سلولی فرض کنید یا تک یاخته یا جلبک یا هر چیز کوچک جاندار)
4مورد اول ،بالا فقط در مورد انسان هست..که اگر دارای خصایص والا و متعالی باشه یا نباشه میتونیم داخل قسمت مناسب خودش بذاریم.
ولی شما نمیتونید انسان رو در زمره ی حیوانات بذارید چون خدا برای خلقتش ارزش خاصی قائله.
داخل گروه فرشتگان هم نیست چون فرشته مکانیسمش فقط برای خدمت به خدا و اجرای دستورات او طراحی شده.حتی دی بعضی احساس ترحم و دلسوزی وجود نداره چون موظفه وظیفه اش رو انجام بده.
همون طور که شاید شنیده باشین جبرییل تا یه حدی با پیامبر مسلمانان بال میره و میگه:
من بیشتر نمیتونم با تو همراه بشم چون بالهای من میسوزه.
منظور از سوختن اینه که یعنی ارتعاش فرشته ها طبق طبقه و وظیفه شونه.
پس ما در سطح حیوان و فرشته ها نیستیم چیزی فراتر از باورمون نسبت به انسان بودنمونیم.
و همین که شما میگین همدیگرو میکشیم بخاطر اینه که نمیدونیم چی هستیم و قراره چکار کنیم،برای چی اومدیم..کجا قراره بریم.
مثل یک حیوان میدریم...
موفق باشی.:20:
دوست عزیز همه چیز رو تقریبا خوب گفتی ولی نگفتی یک فرق اصولی و اساسی بین تمام اینها با انسان و جود داره!
و اون اراده و اختیار بالاتر از ملک شدن یا پست تر از حیوان شدن هست. آیات زیادی از قرآن هم هست که اینو تایید میکنه
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ
برای جهنم بسياری از جن و انس را بيافريديم ايشان را دلهايی است ، که بدان نمی فهمند و چشمهايی است که بدان نمی بينند و گوشهايی است که بدان نمی شنوند اينان همانند چارپايانند حتی گمراه تر از آنهايند اينان خود غافلانند
« وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ »
و [ياد كن] آنگاه كه فرشتگان را گفتيم: آدم را سجده كنيد، پس سجده كردند
msshamraz
07-06-2010, 16:25
این باز ی با کلماته...اگر بخوای با تجارب حسی (حس 5 گانه)بسنجی که همینه.
ولی من میخوام ...بفهمم ...که زمان هست.
میشه؟
در مورد این قسمت جمله شما که گفتید "اینا بازی با کلماته " پیش از این به یک دوست دیگر که همین حرف رو زده بود پاسخی داده بودم . همه ما برای رسوندن مفهوم با کلمات بازی می کنیم و اگر نظر شما اینه که کانت با کلمات بازی می کنه باید بگم تمام فیلسوفان با کلمات بازی کرده اند قرار نیست کلمات بیهوده پشت سر هم ردیف بشوند !
*Necromancer
08-06-2010, 00:15
حیوانات وهمه چیز بجز انسان مکانیکی هستند
منطقی نیست
خداوند ذات سگ رو بر مبنای وفاداری گذاشته..مثل رباطی که میسازیم و برای اون برنامه ریزی میکنیم که فلان کار رو انجام بده.بیشتر از این از اون توقعی ندارین.اون کاری رو کرده که یاد گرفته.چون در خدمت انسانه.
پس دادن پالتو به مرد و خروج از خانه از خجالت(؟) نشان از تصمیم داره نه غریزه ی وفاداری
تمام حالت های وفاداری برای سگ تعریف شده نیستند
آیا سگ اصحاب کهف هم طبق غریزه به دنبال صاحب خود رفت؟
عزیزم منظورم اون آهن قراضه هایی که ساختیم نیست منظورم
طرز فکرشون است که توی تاریخ گمشده واگه کسی دنبال اون ها بره اختراعات براش چیزی ساده است .
خاستر چیه؟
ماهم رعایت میکنیم فقط خواستیم که یکم حالت دعواتون از بین بره که از بین نرفت!!!!!!!!!!!!
طرز فکر عرب معلومه
غارت و تجاوز و شهوت و دنیا پرستی و...
البته امامان از این حیطه جدان
با یک نگاه به نهج البلاغه میشه فهمید این موضوع رو
در مورد جمله آخر هم دعوایی نیست که!:10:
من میگم نه دیگه در این حد که همه در باب ایمان بخوان منه برتر راه بندازن.
و یکسری کلمات که اونم از تووی چند تا کتاب فلسفه یاد گرفتن به خورد چند نفر بدن.
من اصلا میخوام بدونم منظور از فلسفه چیه؟
منظور از فلسفه تعریف اصل وجودی هرچیزی هست
دوست عزیز همه چیز رو تقریبا خوب گفتی ولی نگفتی یک فرق اصولی و اساسی بین تمام اینها با انسان و جود داره!
و اون اراده و اختیار بالاتر از ملک شدن یا پست تر از حیوان شدن هست. آیات زیادی از قرآن هم هست که اینو تایید میکنه
وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لاَّ يَسْمَعُونَ بِهَا أُوْلَـئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ
برای جهنم بسياری از جن و انس را بيافريديم ايشان را دلهايی است ، که بدان نمی فهمند و چشمهايی است که بدان نمی بينند و گوشهايی است که بدان نمی شنوند اينان همانند چارپايانند حتی گمراه تر از آنهايند اينان خود غافلانند
« وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ »
و [ياد كن] آنگاه كه فرشتگان را گفتيم: آدم را سجده كنيد، پس سجده كردند
تورو خدا شروع نکنید
ما توافق کردیم دین رو بزاریم کنار
این ده بار!
msshamraz
08-06-2010, 07:54
این باز ی با کلماته...اگر بخوای با تجارب حسی (حس 5 گانه)بسنجی که همینه.
ولی من میخوام ...بفهمم ...که زمان هست.
میشه؟
.................................................. ............................
شاید جوابتون به من هم همین باشه.
ولی من دوست دارم بیشتر درباره اش با هم صحبت کنیم.
میخوام برداشت دیگران رو هم از ...مفهوم زمان... بدونم.
خوشحال میشم.
موفق باشید.
زمان از نظر من چندین حالت دارد .
گردش خورشید و ماه و زمین یک زمان را پدید می آورد که شب و روز حاصل آن است . رشد بیولوژیکی و زیست شناسی زمان دیگری است . فرض کنید برای من و شما تقسیم و تکثیر یک باکتری در چند ثانیه رخ بدهد آیا برای خود باکتری هم زمان چنین است !؟
البته اگر دقت کنید در هر دو زمان حواس ما هستند که تجربه های تازه کسب می کنند .
بهتر اینه که کسی که بیشتر درباره کانت اطلاعات دارد بحث را روشن تر کند .
Mahast Arya
08-06-2010, 09:40
دوست عزیز همه چیز رو تقریبا خوب گفتی ولی نگفتی یک فرق اصولی و اساسی بین تمام اینها با انسان و جود داره!
و اون اراده و اختیار بالاتر از ملک شدن یا پست تر از حیوان شدن هست. آیات زیادی از قرآن هم هست که اینو تایید میکنه
مرسی...دیگه نخواستم بحث جدید باز کنم و از مرحله بیرون بشم.میدونی که دردسر خودشو داره:31:
Mahast Arya
08-06-2010, 10:04
در مورد این قسمت جمله شما که گفتید "اینا بازی با کلماته " پیش از این به یک دوست دیگر که همین حرف رو زده بود پاسخی داده بودم . همه ما برای رسوندن مفهوم با کلمات بازی می کنیم و اگر نظر شما اینه که کانت با کلمات بازی می کنه باید بگم تمام فیلسوفان با کلمات بازی کرده اند قرار نیست کلمات بیهوده پشت سر هم ردیف بشوند !
قسمت پایین جوابم گفتم که جوابتون رو به این جمله میدونم.
مرسی.
---------- Post added at 11:04 AM ---------- Previous post was at 11:00 AM ----------
زمان از نظر من چندین حالت دارد .
گردش خورشید و ماه و زمین یک زمان را پدید می آورد که شب و روز حاصل آن است . رشد بیولوژیکی و زیست شناسی زمان دیگری است . فرض کنید برای من و شما تقسیم و تکثیر یک باکتری در چند ثانیه رخ بدهد آیا برای خود باکتری هم زمان چنین است !؟
البته اگر دقت کنید در هر دو زمان حواس ما هستند که تجربه های تازه کسب می کنند .
بهتر اینه که کسی که بیشتر درباره کانت اطلاعات دارد بحث را روشن تر کند .
ممنون..............
angello1920
08-06-2010, 10:27
من میگم نه دیگه در این حد که همه در باب ایمان بخوان منه برتر راه بندازن.
و یکسری کلمات که اونم از تووی چند تا کتاب فلسفه یاد گرفتن به خورد چند نفر بدن.
من اصلا میخوام بدونم منظور از فلسفه چیه؟
گمان نكنم كسي توي اين تاپيك بخواد از روي كتاب فلسفه حرف زده باشه چون من هنوز چيز فلسفي خاصي نديدم البته چند مطلب خوب هم بعضي از دوستان گفتن تا حالا , منم استفاده كردم و ازشون تشكر مي كنم.
در مورد فلسفه چند پست پيش صحبت شده به اونجا مراجعه كنيد چون هر كس مي آيد اول اين سال رو مي پرسه طبيعتا توي هر چند صفحه به اين سوال پاسخ داده شده.
. رشد بیولوژیکی و زیست شناسی زمان دیگری است . فرض کنید برای من و شما تقسیم و تکثیر یک باکتری در چند ثانیه رخ بدهد آیا برای خود باکتری هم زمان چنین است !؟
بله خوب گفتيد بنده هم يه مثالي زدم شبيه مثال شما مانند فردي كه خوابه با فردي كه توي همون ساعت بيداره, زمان متفاوته.البته اين زمان حال رو نقض نمي كنه بلكه حواس انسان رو مورد خطاب قرار مي ده.كه خودتون گفتيد.
به قول قرآن انسان هميشه از روي حدسيات قضاوت مي كنه و عمل مي كنه.كسي كه فتوا مي ده قبلا مردم قبولش كردن كه فتوا بده و از روي علم فتوا مي ده از روي مطالعه فتوا مي ده اينطور نيست كه يه چيزي بگه از روي احساس.با دقت نظر بده!
شریعتمداری هم از روی علم فتوا میداد
کسی که بمب اتم ساخت هم با علم ساخت
عزیز من اگه فیلم مردان آنجلس رو مشاهده کرده باشی میفهمی که اون ها هم در زمان کافران شلاق خوردند هم در زمان مسیحیان وکسی که این شلاف را میزد یک مورخ و یک پدر روحانی بود
اگه بس نیست بازم برات مثال بزارم.
farzad02
08-06-2010, 17:48
تورو خدا شروع نکنید
ما توافق کردیم دین رو بزاریم کنار
این ده بار!
من نمی دونم شما با کی توافق کردی و به چه دلیل . ولی ظاهرا خبر نداری بسیاری از فیلسوفان مشهور کشورت فیلسوف دینی هستند
مثل:خواجه نصیرالدین طوسی-ابونصر فارابی-ابوریحان بیرونی-زکریای رازی-امام فخر رازی-محمد غزالی-خیام نیشابوری- محمد تقی جعفری و در راس همه اینها شیخ اشراق سهروردی و صدر المتالهین ملاصدرای شیرازی
حالا با وجود اینها اگر کسی بخواد دین رو کنار بزاره مجبور بزرگان فلسفه کشورش رو کنار بزاره
پس 2 راه برای خودتون باقی میزارید
1- به کانت و دکارت و هگل و ... رجوع کنید
(البته بحث این نیست که صحبتهای اینها 100% درست یا اشتباه است اما کسی که یک در مهم رو به روی خودش می بنده احتمال اشتباهش زیاد میشه)
2- خودش برای هر چیز سعی کنه منطق بیاره و فلسفه شخصی داشته باشه.که باز هم در نهایت خیلی با چیزهایی که تا حالا گفته شده سازگاری نداره
msshamraz
08-06-2010, 21:21
من نمی دونم شما با کی توافق کردی و به چه دلیل . ولی ظاهرا خبر نداری بسیاری از فیلسوفان مشهور کشورت فیلسوف دینی هستند
مثل:خواجه نصیرالدین طوسی-ابونصر فارابی-ابوریحان بیرونی-زکریای رازی-امام فخر رازی-محمد غزالی-خیام نیشابوری- محمد تقی جعفری و در راس همه اینها شیخ اشراق سهروردی و صدر المتالهین ملاصدرای شیرازی
حالا با وجود اینها اگر کسی بخواد دین رو کنار بزاره مجبور بزرگان فلسفه کشورش رو کنار بزاره
پس 2 راه برای خودتون باقی میزارید
1- به کانت و دکارت و هگل و ... رجوع کنید
(البته بحث این نیست که صحبتهای اینها 100% درست یا اشتباه است اما کسی که یک در مهم رو به روی خودش می بنده احتمال اشتباهش زیاد میشه)
2- خودش برای هر چیز سعی کنه منطق بیاره و فلسفه شخصی داشته باشه.که باز هم در نهایت خیلی با چیزهایی که تا حالا گفته شده سازگاری نداره
دوست عزیز فلسفه با دین رابطه خوبی ندارد . بیشتر دانشمندان ایرانی مثل ابوریحان بیرونی و زکریای رازی خیام نیشابوری و ابوعلی سینا در بسیاری زمینه ها مذهب و دین را مانع پیشرفت علمی میدانستند . زکریای رازی در جایی اشاره کرده که مذهب مانع از پیشرفت علم است .
البته چند نفری که شما نام بردید مثل غزالی و ملاصدرا و خواجه نصیر طوسی را می توان افرادی نام برد که همیشه مذهب و دین را مهم می دانستند . به عنوان مثال غزالی با ابوعلی سینا مخالف بود و او را کافر می نامید در اعترافات غزالی می توانید بخوانید ولی با این حال شهرت ابوعلی سینا جهانی شد و غزالی را کمتر می شناسند ! (چرا؟)
اگر قرار باشد کانت را حذف کنیم باید علامه محمد تقی جعفری هم حذف شود ! فلسفه چیزی پیوسته است اگر ابوعلی سینا از افلاطون و دموکریتوس و اقلیدس می نویسد و مسلمانان بیشتر به فلسفه ارسطو روی می آورند و ملاصدرا از فلاسفه یونان یاد می کند پس نمی توان از هگل نگفت و بارکلی را فراموش کرد !
( کانت در زمان خود مومن ترین مرد شهرش بود و هنگام مرگ مردم یک شهر برایش عزاداری کردند )
دوست عزیز فلسفه با دین رابطه خوبی ندارد . بیشتر دانشمندان ایرانی مثل ابوریحان بیرونی و زکریای رازی خیام نیشابوری و ابوعلی سینا در بسیاری زمینه ها مذهب و دین را مانع پیشرفت علمی میدانستند . زکریای رازی در جایی اشاره کرده که مذهب مانع از پیشرفت علم است .
البته چند نفری که شما نام بردید مثل غزالی و ملاصدرا و خواجه نصیر طوسی را می توان افرادی نام برد که همیشه مذهب و دین را مهم می دانستند . به عنوان مثال غزالی با ابوعلی سینا مخالف بود و او را کافر می نامید در اعترافات غزالی می توانید بخوانید ولی با این حال شهرت ابوعلی سینا جهانی شد و غزالی را کمتر می شناسند ! (چرا؟)
اگر قرار باشد کانت را حذف کنیم باید علامه محمد تقی جعفری هم حذف شود ! فلسفه چیزی پیوسته است اگر ابوعلی سینا از افلاطون و دموکریتوس و اقلیدس می نویسد و مسلمانان بیشتر به فلسفه ارسطو روی می آورند و ملاصدرا از فلاسفه یونان یاد می کند پس نمی توان از هگل نگفت و بارکلی را فراموش کرد !
( کانت در زمان خود مومن ترین مرد شهرش بود و هنگام مرگ مردم یک شهر برایش عزاداری کردند )
به نظرم جواب کاملی بود...
دوست عزیز فلسفه با دین رابطه خوبی ندارد . بیشتر دانشمندان ایرانی مثل ابوریحان بیرونی و زکریای رازی خیام نیشابوری و ابوعلی سینا در بسیاری زمینه ها مذهب و دین را مانع پیشرفت علمی میدانستند . زکریای رازی در جایی اشاره کرده که مذهب مانع از پیشرفت علم است .
البته چند نفری که شما نام بردید مثل غزالی و ملاصدرا و خواجه نصیر طوسی را می توان افرادی نام برد که همیشه مذهب و دین را مهم می دانستند . به عنوان مثال غزالی با ابوعلی سینا مخالف بود و او را کافر می نامید در اعترافات غزالی می توانید بخوانید ولی با این حال شهرت ابوعلی سینا جهانی شد و غزالی را کمتر می شناسند ! (چرا؟)
اگر قرار باشد کانت را حذف کنیم باید علامه محمد تقی جعفری هم حذف شود ! فلسفه چیزی پیوسته است اگر ابوعلی سینا از افلاطون و دموکریتوس و اقلیدس می نویسد و مسلمانان بیشتر به فلسفه ارسطو روی می آورند و ملاصدرا از فلاسفه یونان یاد می کند پس نمی توان از هگل نگفت و بارکلی را فراموش کرد !
( کانت در زمان خود مومن ترین مرد شهرش بود و هنگام مرگ مردم یک شهر برایش عزاداری کردند )
خدا همه این افرادی رو که نام بردی بیامرزه. علم وعقل بامذهب مشکل ندارندومذهب هم به اندازه کافی ازین دو بهره برده ومیبره. درعلم اصول به معنی روش استنباط فقهی وحقوقی،این مسایل به طورکامل بررسی شده واگرکسی مایل بودمیتونه مراجعه کنه وخودش مطالعه کنه ولی برای اینکه مشکل ما دراین تاپیک حل بشه بایدبگیم که بعضی مسایل هست که عقل میتونه مستقلا وبدون دلالت شرع اونهاروبفهمه که به مستقلات عقلی معروفند وگاهی هم شرع دستوری میدهدکه لازمه آن خواستن چیزدیگری هم هست که عقل آن چیز راتشخیص میدهدمثل بحث مقدمه واجب و اذن درشئی اذن درلوازم آن هم ست و... مااینجاتوافق کردیم که درموردمسایلی بحث کنیم که علم وعقل به تنهایی میتونندبفهمند مثل بحث وجودخدا وبحث زمان. امیدوارم این روندادامه پیداکنه ضمن اینکه قاعده تلازم بین حکم شرع وعقل به خوبی نشون میده که کسانی که باهم مشکل داشتندبخاطر این بوده که نظراتشون درموردجایگاه عقل درمذهب متفاوت بوده. همین آقای غزالی جزو معتزله بودندکه اصلاعقل رودرصدوراحکام شرع معتبرنمیدونستنددرحالیکه ازنظرابن سیناوفارابی فلسفه ومذهب شایدازلحاظ موضوعی وحکمی کاملا برهم منطبق نباشندورابطه شان عموم وخصوص من وجه است اماهیچ تناقض وتنافری باهم ندارند.ازنظرفقه شیعه اگر تزاحمی دراحکام عقل وشرع پیش بیادبه اصل تخییر مراجعه میشودکه خوداین این اصل یک اصل عقلی است نه شرعی. به نظرم قضاوتی که شمادرمورداین مساله کردید به نظرات غزالی نزدیکتراست تا ابن سینا!
farzad02
09-06-2010, 10:25
دوست عزیز فلسفه با دین رابطه خوبی ندارد . بیشتر دانشمندان ایرانی مثل ابوریحان بیرونی و زکریای رازی خیام نیشابوری و ابوعلی سینا در بسیاری زمینه ها مذهب و دین را مانع پیشرفت علمی میدانستند . زکریای رازی در جایی اشاره کرده که مذهب مانع از پیشرفت علم است .
البته چند نفری که شما نام بردید مثل غزالی و ملاصدرا و خواجه نصیر طوسی را می توان افرادی نام برد که همیشه مذهب و دین را مهم می دانستند . به عنوان مثال غزالی با ابوعلی سینا مخالف بود و او را کافر می نامید در اعترافات غزالی می توانید بخوانید ولی با این حال شهرت ابوعلی سینا جهانی شد و غزالی را کمتر می شناسند ! (چرا؟)
اگر قرار باشد کانت را حذف کنیم باید علامه محمد تقی جعفری هم حذف شود ! فلسفه چیزی پیوسته است اگر ابوعلی سینا از افلاطون و دموکریتوس و اقلیدس می نویسد و مسلمانان بیشتر به فلسفه ارسطو روی می آورند و ملاصدرا از فلاسفه یونان یاد می کند پس نمی توان از هگل نگفت و بارکلی را فراموش کرد !
( کانت در زمان خود مومن ترین مرد شهرش بود و هنگام مرگ مردم یک شهر برایش عزاداری کردند )
اول از آخر شروع می کنم . من گفتم کسی باید حذف بشه یا تفکر شما باعث حذف عده ای میشه؟ :31:
لطفا وقتی جوابی به پستی می دید با دقت بیشتری بخونیدش که اشکال بی مورد ازش نگیرید
در مورد نقل قول از بزرگان (حالا چه در سیاست یا علم یا .... ) لطفا نقل قول بیارید به همراه منبع . غیر از این ارزش بحث کردن نداره
در مورد اینکه فلانی فلانی رو کافر می دونست کم از این دست مسائل نداریم.مشهورترین مورد هم تکفیر ملاصدرا هست که تا نزدیک چوبه دار هم رفت
گويند : ملاصدرا ، جناب استاد را در خواب ديد و از او سئوال کرد که :« مردم مرا تکفير کردند در حالي که شما را تکفير نکردند با اينکه مذهب من از مذهب شما خارج نيست ؛ علت اين امر چيست ؟» ميرداماد در جواب گفت :«من مطالب حکمت را چنان نوشتم که علما هم از فهم آن عاجزند و غير از اهل حکمت کسي آنها را نمي تواند فهميد ؛ وليکن تو مطالب حکمت را مبتذل کردي و به نحوي بيان کردي که اگر يک ملا مکتبي کتابهاي تو را ببيند مطالب آن را مي فهمد ، از اين جهت بود که تو را تکفير کردند و مرا نکردند »
پس اینکه شخصی جایی بگوید مذهب مانع پیشرفت هست باید موارد زیر را نیز در نظر گرفت:
1-اولا باید دید آیا شخص خودش مذهبی هست یا نه . جمع اضداد که نمی شود
2- باید دید مکان و زمان گفتن این مطلب چیست.شاید در شرایطی مصلحت این بوده
3- آیا منظور از مذهب اصل آن بوده یا منظور تحجر زمانه بوده که به اسم مذهب رایج بوده (مثل همین بحث تکفیرهای سریع)
4- آیا در کتابها و مستندات و نظریات این شخص دین و مذهب به طور کل نفی شده؟ یا در کنار مطالب علمی اشاره ای هم شده؟ یا حتی مستقیما از آیات و روایات استفاده شده!!!
کسی که اول مکتوب خود ( بسم الله الرحمن الرحیم) بنویسد چطور می توان او را دانشمندی دانست که مذهب را ترمز دین می داند؟؟؟
شاید تصور شما این است که اگر در کتاب علمی پشت سر هم آیه و روایت نباشد آن غیر اسلامی است.که خوب تصور غلطی است
خدا همه این افرادی رو که نام بردی بیامرزه. علم وعقل بامذهب مشکل ندارندومذهب هم به اندازه کافی ازین دو بهره برده ومیبره. درعلم اصول به معنی روش استنباط فقهی وحقوقی،این مسایل به طورکامل بررسی شده واگرکسی مایل بودمیتونه مراجعه کنه وخودش مطالعه کنه ولی برای اینکه مشکل ما دراین تاپیک حل بشه بایدبگیم که بعضی مسایل هست که عقل میتونه مستقلا وبدون دلالت شرع اونهاروبفهمه که به مستقلات عقلی معروفند وگاهی هم شرع دستوری میدهدکه لازمه آن خواستن چیزدیگری هم هست که عقل آن چیز راتشخیص میدهدمثل بحث مقدمه واجب و اذن درشئی اذن درلوازم آن هم ست و... مااینجاتوافق کردیم که درموردمسایلی بحث کنیم که علم وعقل به تنهایی میتونندبفهمند مثل بحث وجودخدا وبحث زمان. امیدوارم این روندادامه پیداکنه ضمن اینکه قاعده تلازم بین حکم شرع وعقل به خوبی نشون میده که کسانی که باهم مشکل داشتندبخاطر این بوده که نظراتشون درموردجایگاه عقل درمذهب متفاوت بوده. همین آقای غزالی جزو معتزله بودندکه اصلاعقل رودرصدوراحکام شرع معتبرنمیدونستنددرحالیکه ازنظرابن سیناوفارابی فلسفه ومذهب شایدازلحاظ موضوعی وحکمی کاملا برهم منطبق نباشندورابطه شان عموم وخصوص من وجه است اماهیچ تناقض وتنافری باهم ندارند.ازنظرفقه شیعه اگر تزاحمی دراحکام عقل وشرع پیش بیادبه اصل تخییر مراجعه میشودکه خوداین این اصل یک اصل عقلی است نه شرعی. به نظرم قضاوتی که شمادرمورداین مساله کردید به نظرات غزالی نزدیکتراست تا ابن سینا!
در مورد صحبتهای کامل شما هم عرض کنم که حالا ما بخوایم وارد بحثهای معتزله و اشاعره و شیعه بشیم یکمی از بحث دور میشیم
ولی این دوست ما به نظرم اصلا تصورش از مذهبی بودن چیز دیگریست
وگرنه جمله معروفی که میرداماد گفته و اگر اشتباه نکنم نقل از امام معصوم هست که (کل ما حکم به العقل، حکم به الشرع و کلما حکم به الشرع حکم به العقل)
اما بله بین همین مذهبیون هم اختلاف بوده و تکفیر می کردند. اما شما چرا تکفیر رو می پذیری ولی نمی پذیری که هر دو طرف اعتقاد و ایمان به مذهبی بودن داشتن؟ :31: (1)
پ.ن1: این سوال رو از دوستمون msshamraz پرسیدم
Mahast Arya
09-06-2010, 11:47
منطقی نیست
پس دادن پالتو به مرد و خروج از خانه از خجالت(؟) نشان از تصمیم داره نه غریزه ی وفاداری
تمام حالت های وفاداری برای سگ تعریف شده نیستند
آیا سگ اصحاب کهف هم طبق غریزه به دنبال صاحب خود رفت؟
از نظر برداشتهای شما منطقی نیست.
من فکر میکنم تا حالا شما این جمله رو هیچ جا نشنیدین.
میشه تحقیق کنید بعد راجع به مکانیکی بودن یا نبودن صحبت کنیم.
msshamraz
09-06-2010, 12:28
خدا همه این افرادی رو که نام بردی بیامرزه. علم وعقل بامذهب مشکل ندارندومذهب هم به اندازه کافی ازین دو بهره برده ومیبره. درعلم اصول به معنی روش استنباط فقهی وحقوقی،این مسایل به طورکامل بررسی شده واگرکسی مایل بودمیتونه مراجعه کنه وخودش مطالعه کنه ولی برای اینکه مشکل ما دراین تاپیک حل بشه بایدبگیم که بعضی مسایل هست که عقل میتونه مستقلا وبدون دلالت شرع اونهاروبفهمه که به مستقلات عقلی معروفند وگاهی هم شرع دستوری میدهدکه لازمه آن خواستن چیزدیگری هم هست که عقل آن چیز راتشخیص میدهدمثل بحث مقدمه واجب و اذن درشئی اذن درلوازم آن هم ست و... مااینجاتوافق کردیم که درموردمسایلی بحث کنیم که علم وعقل به تنهایی میتونندبفهمند مثل بحث وجودخدا وبحث زمان. امیدوارم این روندادامه پیداکنه ضمن اینکه قاعده تلازم بین حکم شرع وعقل به خوبی نشون میده که کسانی که باهم مشکل داشتندبخاطر این بوده که نظراتشون درموردجایگاه عقل درمذهب متفاوت بوده. همین آقای غزالی جزو معتزله بودندکه اصلاعقل رودرصدوراحکام شرع معتبرنمیدونستنددرحالیکه ازنظرابن سیناوفارابی فلسفه ومذهب شایدازلحاظ موضوعی وحکمی کاملا برهم منطبق نباشندورابطه شان عموم وخصوص من وجه است اماهیچ تناقض وتنافری باهم ندارند.ازنظرفقه شیعه اگر تزاحمی دراحکام عقل وشرع پیش بیادبه اصل تخییر مراجعه میشودکه خوداین این اصل یک اصل عقلی است نه شرعی. به نظرم قضاوتی که شمادرمورداین مساله کردید به نظرات غزالی نزدیکتراست تا ابن سینا!
دوست عزیز شما فقه رو با فلسفه یکی دانستید . در صورتی که فلسفه چیزی جدا از فقه است و فقه جدا از فلسفه و اگر حقیقتش رو بخواهید دین جدا از مذهب است و مذهب جدا از دین و بنده در جایی اشاره کردم که کانت مومن ترین فرد زمان خود بود و این اشاره بی دلیل نبود چنانکه شناخت انیشتین درباره خدا متفاوت با شناخت جماعت دور و برش از خدا بود و ابوعلی سینا متفاوت با دیگران درباره خدا می اندیشید .
دین عوام یا بهتر بگویم مذهب عوام متفاوت از مذهب فیلسوف است ! (فیلسوف تعصبی ندارد )
لطفا فقه را با فلسفه قاطی نکنید که فقه هیچ ربطی به فلسفه ندارد . ناصر خسرو ، جامی و حافظ و سعدی و ... همگی بر علیه فقها شعرها گفتند و نوشتند و می توانید بخوانید.
باید به این نکته اشاره کنم که فلسفه دو نوع است عقل گرا و تجربه گرا
ابوعلی سینا فیلسوف عقل گرا بود ! و غزالی یک تجربه گرا که جز ریاضت چیزی نصیبش نشد ( البته بنده قصد توهین به هیچ شخصیت بزرگی را ندارم ولی نمی توان غزالی را فیلسوف نامید )
اول از آخر شروع می کنم . من گفتم کسی باید حذف بشه یا تفکر شما باعث حذف عده ای میشه؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
لطفا وقتی جوابی به پستی می دید با دقت بیشتری بخونیدش که اشکال بی مورد ازش نگیرید
در مورد نقل قول از بزرگان (حالا چه در سیاست یا علم یا .... ) لطفا نقل قول بیارید به همراه منبع . غیر از این ارزش بحث کردن نداره
در مورد اینکه فلانی فلانی رو کافر می دونست کم از این دست مسائل نداریم.مشهورترین مورد هم تکفیر ملاصدرا هست که تا نزدیک چوبه دار هم رفت
دوست عزیز شما خودتان اشاره می کنید ملاصدرا تا چوبه دار رفت . خب حسنک وزیر اعدام شد . برونو جوردانو را سوزاندند چون گفت خورشید و ستارگان از جنس هم هستند و همه از سنگ ! حالا علت این مثال زدن شما مشخص نیست و گمان می کنم هیچ ربطی به موضوعی که بنده مطرح کردم ندارد و نشان میدهد شما باید با دقت بیشتری پست ها را مطالعه کنید !
قرار نیست برای هرچیزی من سند و مدرک بیاروم چون احتیاجی برای سند و مدرک نیست شما اگر محقق باشید خودتان اسناد را خواهید یافت . البته باز هم احتیاجی نیست چون خود تاریخ نشان دهنده این حقیقت هست که گالیله به جرم گفتن حقیقت تا چوبه دار رفت ! و معنی این جمله من این است که عوام الناس اگر ببینند یک نفر همچون سقراط یا اسپینوزا دین و مذهب انها را قبول ندارد جام زهر به او میدهند یا از جامعه یهودیت اخراجش می کنند !
msshamraz
09-06-2010, 12:52
اما بله بین همین مذهبیون هم اختلاف بوده و تکفیر می کردند. اما شما چرا تکفیر رو می پذیری ولی نمی پذیری که هر دو طرف اعتقاد و ایمان به مذهبی بودن داشتن؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (1)
پ.ن1: این سوال رو از دوستمون msshamraz پرسیدم دوست عزیز پاسخ من به این پرسش شما تماما نتیجه اندیشه های خودم در این زمینه است و مدت ها ذهن من را به مشغول کرده بود و شاید هنوز نتیجه درستی نگرفتم بنابر این احتمال وجود اشتباهات فراوان در پاسخ من هست .
من فردی مذهبی و دیندار نیستم ولی برای پاسخ گفتن به این پرسش احتیاج به گفتن برخی نکته ها از قران است . چیزی که من فهمیدم این بود که مذهب چیزی جدا از دین است . به گفته قران دین یکی است و آیه قران اشاره می کند که یعقوب هنگام مرگ فرزندان خود را گفت که ای فرزندان من پس از من چه کسی را خواهید پرستید آنها گفتند همان خدایی که تو می پرستیدی و پیش از تو ابراهیم پرستید و پس از تو خواهند پرستید .
دین چیزی است که با پدید آمدن مذهب کمرنگ می شود و رفته رفته از بین میرود . مذهب نتیجه اختلاف سلیقه هاست و تجزیه شدن دین .
به عنوان مثال همیشه گفته اند که دین یکی است با توجه به این جمله مسیحیت ، اسلام و یهود که هر سه از ادیان سامی هستند و از ابراهیم ریشه می گیرند باید یکی می بودند " پس چرا جدا شدند ؟! "
البته من استفاده وازه ادیان برای مسیحیت و یهودیت و اسلام را خوب نمی دانم چون معتقدیم با به وجود امدن مذهب ها در این سه ، به طور کلی دین اصلی از بین رفت و به سه مذهب یهود ، مسیح و اسلام تقسیم شد و پس از آن در هر کدام از این سه مذهب زیرشاخه های مختلف ایجاد شد و این زیرشاخه ها هرکدام چیزهایی را از دین به ارث بردند و چیزهایی را ساختند و چیزهایی را هم از بین بردند . به عنوان مثال در مذهب شیعه اجتهاد به وجود امد و در مذهب سنی مفتی و کاتولیک ها پاپ دارند و پروتستان ها فاقد ان و یهودیت تلموت ساخت و تورات را منحرف کرد و .....
بحث زیاد است خلاصه کنم : از نظر من دین چیزی نیست که امروز و در زمان ما وجود داشته باشد ولی به جایش تا دلتان بخواهد مذهب وجود دارد ! از مذهب شیعه گرفته تا مذهب کمونیسم و حتی مذهب هم جنس بازی !
در آخر باید اشاره کنم مذهب جدایی می اندازد و جنگ به راه می اندازد و تفرقه افکن است و دین متحد می کند و صلح دوست است ولی افسوس که در دنیای امروز وجود ندارد !
farzad02
09-06-2010, 13:46
دوست عزیز شما خودتان اشاره می کنید ملاصدرا تا چوبه دار رفت . خب حسنک وزیر اعدام شد . برونو جوردانو را سوزاندند چون گفت خورشید و ستارگان از جنس هم هستند و همه از سنگ ! حالا علت این مثال زدن شما مشخص نیست و گمان می کنم هیچ ربطی به موضوعی که بنده مطرح کردم ندارد و نشان میدهد شما باید با دقت بیشتری پست ها را مطالعه کنید !
قرار نیست برای هرچیزی من سند و مدرک بیاروم چون احتیاجی برای سند و مدرک نیست شما اگر محقق باشید خودتان اسناد را خواهید یافت . البته باز هم احتیاجی نیست چون خود تاریخ نشان دهنده این حقیقت هست که گالیله به جرم گفتن حقیقت تا چوبه دار رفت ! و معنی این جمله من این است که عوام الناس اگر ببینند یک نفر همچون سقراط یا اسپینوزا دین و مذهب انها را قبول ندارد جام زهر به او میدهند یا از جامعه یهودیت اخراجش می کنند !
من هر چقدر خوندم جوابی به صحبتهای خودم ندیدم و نمی دونم در جواب کدوم بحث بنده اینها رو طرح کردید!
ولی برای اطلاعات بیشتر شما باید عرض کنم که از نظر ما مظهر اسلام پیامبر و ائمه هستند و این افراد کسی را برای تحقیقات علمی مذمت هم نکرده اند چه برسه به تکفیر و اعدام
اینکه کسی به اسم اسلام یا سنت حکم به تکفیر یک عالم و دانشمند می دهد ربطی به اصل اسلام ندارد
به نام دین ، قانون ،علم و .... بارها شده که سوء استفاده شده یا حتی برداشت اشتباه از اینها موجب صدمه به دیگران شده.پس اصل دین و علم و قانون مشکل دارن؟
دوست عزیز پاسخ من به این پرسش شما تماما نتیجه اندیشه های خودم در این زمینه است و مدت ها ذهن من را به مشغول کرده بود و شاید هنوز نتیجه درستی نگرفتم بنابر این احتمال وجود اشتباهات فراوان در پاسخ من هست .
من فردی مذهبی و دیندار نیستم ولی برای پاسخ گفتن به این پرسش احتیاج به گفتن برخی نکته ها از قران است . چیزی که من فهمیدم این بود که مذهب چیزی جدا از دین است . به گفته قران دین یکی است و آیه قران اشاره می کند که یعقوب هنگام مرگ فرزندان خود را گفت که ای فرزندان من پس از من چه کسی را خواهید پرستید آنها گفتند همان خدایی که تو می پرستیدی و پیش از تو ابراهیم پرستید و پس از تو خواهند پرستید .
دین چیزی است که با پدید آمدن مذهب کمرنگ می شود و رفته رفته از بین میرود . مذهب نتیجه اختلاف سلیقه هاست و تجزیه شدن دین .
به عنوان مثال همیشه گفته اند که دین یکی است با توجه به این جمله مسیحیت ، اسلام و یهود که هر سه از ادیان سامی هستند و از ابراهیم ریشه می گیرند باید یکی می بودند " پس چرا جدا شدند ؟! "
البته من استفاده وازه ادیان برای مسیحیت و یهودیت و اسلام را خوب نمی دانم چون معتقدیم با به وجود امدن مذهب ها در این سه ، به طور کلی دین اصلی از بین رفت و به سه مذهب یهود ، مسیح و اسلام تقسیم شد و پس از آن در هر کدام از این سه مذهب زیرشاخه های مختلف ایجاد شد و این زیرشاخه ها هرکدام چیزهایی را از دین به ارث بردند و چیزهایی را ساختند و چیزهایی را هم از بین بردند . به عنوان مثال در مذهب شیعه اجتهاد به وجود امد و در مذهب سنی مفتی و کاتولیک ها پاپ دارند و پروتستان ها فاقد ان و یهودیت تلموت ساخت و تورات را منحرف کرد و .....
بحث زیاد است خلاصه کنم : از نظر من دین چیزی نیست که امروز و در زمان ما وجود داشته باشد ولی به جایش تا دلتان بخواهد مذهب وجود دارد ! از مذهب شیعه گرفته تا مذهب کمونیسم و حتی مذهب هم جنس بازی !
در آخر باید اشاره کنم مذهب جدایی می اندازد و جنگ به راه می اندازد و تفرقه افکن است و دین متحد می کند و صلح دوست است ولی افسوس که در دنیای امروز وجود ندارد !
این بحثی که شما کردید در عین اینکه گسترده هست اما اصلا نکته پیچیده ای ندارد
پیامبری از طرف خدا برگزیده میشود.به او کلام خدا نازل می شود و او وظیفه دارد که مردم عصری را هدایت کند.اینکه مردم بخواهند آن را حفظ کنند یا اینکه تحریف کنند و .... یک بحث دیگریست
کما اینکه هنوز موسی نبی زنده بود و قومش به گوساله پرستی روی آوردند
و این چرخه ادامه پیدا می کند و جالب اینجاست که پیامبران تمام پیامبران قبل از خود را تایید کرده اند. یعنی عیسی نفهمید دین موسی تحریف شده و شما فهمیدی؟ پس چرا تاییدش کرد؟
جواب روشن است . چون راه همان است و این مردم هستند که به خواست خود بعضی مسائل را تغییر دادند
اما در مورد اسلام به قدری کلیات محکم و ثابت بوده که شما هر چه بحث بین فرق مختلف اسلامی می بینی اکثرا بر سر اصول اصلی صورت نمی گیرد.
الله -پیامبر-کتاب خدا-معاد-مبارزه با ظلم و شرک و ...
یکی از مهمترین دلایلش هم وجود قرآن است که باعث می شود خط کلی حفظ شود.مثلا با وجود متن صریح قرآن هر عالم اسلامی که خواسته حکمی مانند قصاص را رد کنه به سرعت طرد شده
اما اینکه شما انتظار داری جزئیات ثابت و مشخص بوده همین باعث می شود پویایی دین از بین برود.
مثلا می بینیم با وجود اینکه قوانین نیوتن قوانین ثابت و درستی هستند و به اصل تبدیل می شوند اما در مسائل نسبی کاربرد ندارند.چون علوم تجربی هم پویا هستند و هر روز ممکن است افق های جدیدی گشوده شود
از زمان پیامبر تا الان که زمان فقهای شیعه هست را در نظر بگیرید.آیا اصول تغییری کرده؟ یا آرمانها عوض شده؟
چیزی که اتفاق افتاده علوم تجربی و منطق و فلسفه و فقه رشد کرده و ریزتر شده و تخصصی تر
Mahast Arya
09-06-2010, 15:01
در همان دوران جاهليت عده ي زيادي به پيامبر ايمان اوردن و حتي جونشون رو هم فدا كردن.
اينها تشخيص خداوند براي جاهليت بوده!!
خوب اين جاي تامل داره كه چطور تونستيد از تشخيص خداوند مطلع بشيد كه قرآن براي دوران جاهليت بوده و نه هم اكنون! اينطور ديگر نيازي به خواندن قرآن نيست!
همونطور كه قبلا هم گفتم قرآن كتابي نيست براي زمان بخصوصي.توي قرآن اومده قران جز پندي براي جهانيان نيست.(از يك بعد)
و جنس ذات انسان هيچ وقت از زمان بوجود آمدن انسان تا به حال كه خودمون رو متمدن مي دونيم تغيير نكرده .پس مطالب توي قران نيازي به روز شدن ندارن.(مطالب نه افكار و نو انديشي)
ترجیح میدم اول چندتا از پستاتونو جای دیگه بخونم تا بدونم ابعاد فکریتون چیه.
ولی فعلا اینا رو میگم.
اگه تونسته باشین لحن منو درست موقع ادا کردن این جمله حس کنید حرفی ندارم.
ولی یک بار دیگه بخونید.منظور من حدس زدن تشخیص خدا نبود.
اگه پیامبریاراهنمایی نبود پس چطور عرب جاهل باید میفهمید که جنگ در راه خدا و شهادت و زنده بگور نکردن و تجاوز به عنف و قتل وغارت وغیره چیه؟
پس به راحتی میشه تشخیصه خدا رو برای یک جماعت وحشی تشخیص داد:
یک پیامبر که دارای اخلاق حسنه باشه امانت دار،راستگو،....ومیدونید که در اون زمان سرودن شعر و مشاعره کردن جایگاه خاصی داشته،پس با قران که بدون هیچ ایراد درتعادل کلمات و رعایت قافیه وغیره هست تونست محمد رو توی این قوم جابندازه.
من هنوز رو حرفم که عرب یک جاهل بوده وهست و میمونه هستم.من هیچ ثبت علمی تحقیقی واختراعی رو از عرب ندیدم مگر اینکه یک رگش ایرانی باشه.
(هر چند پستای من همیشه پاک میشه و یکسری حرفایی میمونه که اینطور سوال میسازه)
اینچیزها برای من حل شده اس.من به وجود راهنما برای هدایت معتقدم ولی آدم پرستی و فرقه و کتاب رو رد میکنم.
باور دارم که در تعامل با جامعه میشه درجات رو از نظر معنوی بالا برد.
نه دنبال خدای تووی تصور عام هستم نه آویزون این کتاب و اون کتاب وشخص پرستی.
همه کتابهای تاریخ مطالب آموزنده زیاد دارن.هرروز میخوام که کتاب جدیدی بیاد که چیز جدید داشته باشه بدون اینکه از جهنم و آتش و غیره (؟؟؟؟)بترسم پامو توی هر مسلکی بذارم.
همه ی ادیان به خود برتر بینی گرفتار شدن و چسبیدن به فرعیات.
در صورتی که یادشون میره منبع اصلی معجزه و کتاب و پیامبر.... چیزی فراتر از این سفسطه بازیهاس.
من میتونم تصورمو از زندگی خدا مرگ امروز فردا....توی یک صفحه بنویسم خیلی ساده.
بدون کلماتی که فقط برای بزرگ جلوه دادن نوشته ام باشه.
ولی کسی نمیتونه بگه چرا؟چون آزادم هرطور میخوام فکر کنم...زندگی کنم..یا از خدا هر برداشتی داشته باشم.
و جنس ذات انسان هيچ وقت از زمان بوجود آمدن انسان تا به حال كه خودمون رو متمدن مي دونيم تغيير نكرده .پس مطالب توي قران نيازي به روز شدن ندارن.(مطالب نه افكار و نو انديشي
منظورتو نو از جنس ذات نفهمیدم
من فکر میکنم ذات انسان یک چیزو میخواد و اون برگشت به ذات الهی هست.ونباید تغییر کنه.
ولی نباید اینقدر پایبند گذشته باشیم.دنیا هرروز در حال نو شدن هست هرروز میشه درس تازه ای گرفت.
سخت ترین کار اینه که خالق بخواد خودشو به مخلوقش ثابت کنه.
ولی میبینیم که خدا با صبر و برنامه داره اینکارو میکنه و ما چسبیدیم به چیزی که برای قوم و زمانه ای دیگه بوده. در گذشته.
ظرف آگاهیه یک انسان قادره در همون مقیاس آگاهی دریافت کنه.
ظرف پیامبروقومش(صرفا ح.محمد وقران منظورم نیست..موسی عیسی و غیره) همون بوده....ما الان پیشرفته تریم.
با یک سفر روح عالی میتونیم به جایی بریم که پیامبر رفت.
اگر ایشون تونست بره معراج برای خویش انضباطی و قوانین انسان متعالی بودنی بود که داشت.
ماهم میتونیم..در پیشگاه خداتمام بنده ها یکسان هستند.این میزان اشتیاق هست که درجات تعالی رو بالا میبره نه حفظ کردن ادعیه و...........یاد گرفتن 4 تا قانون فلسفی و فقهی...
همه توی گردآب جنگ ادیان دور خودشون میچرخن.
زندگی اینقدر سخت نیست.
حذف مثل همیشه.:31:
msshamraz
09-06-2010, 15:34
من هر چقدر خوندم جوابی به صحبتهای خودم ندیدم و نمی دونم در جواب کدوم بحث بنده اینها رو طرح کردید!
ولی برای اطلاعات بیشتر شما باید عرض کنم که از نظر ما مظهر اسلام پیامبر و ائمه هستند و این افراد کسی را برای تحقیقات علمی مذمت هم نکرده اند چه برسه به تکفیر و اعدام
اینکه کسی به اسم اسلام یا سنت حکم به تکفیر یک عالم و دانشمند می دهد ربطی به اصل اسلام ندارد
به نام دین ، قانون ،علم و .... بارها شده که سوء استفاده شده یا حتی برداشت اشتباه از اینها موجب صدمه به دیگران شده.پس اصل دین و علم و قانون مشکل دارن؟
این بحثی که شما کردید در عین اینکه گسترده هست اما اصلا نکته پیچیده ای ندارد
پیامبری از طرف خدا برگزیده میشود.به او کلام خدا نازل می شود و او وظیفه دارد که مردم عصری را هدایت کند.اینکه مردم بخواهند آن را حفظ کنند یا اینکه تحریف کنند و .... یک بحث دیگریست
کما اینکه هنوز موسی نبی زنده بود و قومش به گوساله پرستی روی آوردند
و این چرخه ادامه پیدا می کند و جالب اینجاست که پیامبران تمام پیامبران قبل از خود را تایید کرده اند. یعنی عیسی نفهمید دین موسی تحریف شده و شما فهمیدی؟ پس چرا تاییدش کرد؟
جواب روشن است . چون راه همان است و این مردم هستند که به خواست خود بعضی مسائل را تغییر دادند
اما در مورد اسلام به قدری کلیات محکم و ثابت بوده که شما هر چه بحث بین فرق مختلف اسلامی می بینی اکثرا بر سر اصول اصلی صورت نمی گیرد.
الله -پیامبر-کتاب خدا-معاد-مبارزه با ظلم و شرک و ...
یکی از مهمترین دلایلش هم وجود قرآن است که باعث می شود خط کلی حفظ شود.مثلا با وجود متن صریح قرآن هر عالم اسلامی که خواسته حکمی مانند قصاص را رد کنه به سرعت طرد شده
اما اینکه شما انتظار داری جزئیات ثابت و مشخص بوده همین باعث می شود پویایی دین از بین برود.
مثلا می بینیم با وجود اینکه قوانین نیوتن قوانین ثابت و درستی هستند و به اصل تبدیل می شوند اما در مسائل نسبی کاربرد ندارند.چون علوم تجربی هم پویا هستند و هر روز ممکن است افق های جدیدی گشوده شود
از زمان پیامبر تا الان که زمان فقهای شیعه هست را در نظر بگیرید.آیا اصول تغییری کرده؟ یا آرمانها عوض شده؟
چیزی که اتفاق افتاده علوم تجربی و منطق و فلسفه و فقه رشد کرده و ریزتر شده و تخصصی تر
دوست من اتفاقا بنده متوجه این موضوع شدم که شما در کل همان چیزهایی رو که من گفتم تکرار می کنید ولی اصرار می ورزید تا بگید که مذهب و دین رابطه مستقیمی با فلسفه دارند!
جالب این نکته است که بیشتر از هر چیز اعتقاد به فقه دارید و میخواهید فقه را بر فلسفه تحمیل کنید.
دوست من برای فلسفه معصومیت امام و پیامبر و ائمه و دکارت و کارل مارکس مهم نیست .عقلانی بودن کارهایی است که کردند و دنبال چرا کردند است. فلسفه به دنبال مقدس کردن یا از تقدس در آوردن نیست . اینکه می گویید " از نظر ما مظهر اسلام پیامبر و ائمه هستند ... " از نظر فلسفه ارزشی ندارد ، بگویید چرا تکفیر نکردند و چرا عده ای می کنند ؟ چرا مهم است . در ضمن اگر دقت کنید تمام چیزهایی که من نوشتم در پاسخ به شما بود و فکر نمی کنم بی ربط بوده باشد .
لطفا درباره تفاوت فلسفه و فقه مطالعاتی انجام بدید و بعد نظرات خود رو در تاپیکی که به فلسفه مربوط است بنویسید ! شما دائم از فقه و فقها می گید کاش کمی از فلسفه و فلاسفه بنویسید !
فلسفه شکاک است :46:
فلسفه به چگونه و چرا به وجود آمدن دین هم می پردازد ولی فقه نتیجه دین است و نمیتواند بحثی فلسفی باشد .
farzad02
09-06-2010, 17:34
دوست من اتفاقا بنده متوجه این موضوع شدم که شما در کل همان چیزهایی رو که من گفتم تکرار می کنید ولی اصرار می ورزید تا بگید که مذهب و دین رابطه مستقیمی با فلسفه دارند!
جالب این نکته است که بیشتر از هر چیز اعتقاد به فقه دارید و میخواهید فقه را بر فلسفه تحمیل کنید.
دوست من برای فلسفه معصومیت امام و پیامبر و ائمه و دکارت و کارل مارکس مهم نیست .عقلانی بودن کارهایی است که کردند و دنبال چرا کردند است. فلسفه به دنبال مقدس کردن یا از تقدس در آوردن نیست . اینکه می گویید " از نظر ما مظهر اسلام پیامبر و ائمه هستند ... " از نظر فلسفه ارزشی ندارد ، بگویید چرا تکفیر نکردند و چرا عده ای می کنند ؟ چرا مهم است . در ضمن اگر دقت کنید تمام چیزهایی که من نوشتم در پاسخ به شما بود و فکر نمی کنم بی ربط بوده باشد .
لطفا درباره تفاوت فلسفه و فقه مطالعاتی انجام بدید و بعد نظرات خود رو در تاپیکی که به فلسفه مربوط است بنویسید ! شما دائم از فقه و فقها می گید کاش کمی از فلسفه و فلاسفه بنویسید !
فلسفه شکاک است :46:
فلسفه به چگونه و چرا به وجود آمدن دین هم می پردازد ولی فقه نتیجه دین است و نمیتواند بحثی فلسفی باشد .
دوست عزیز باز که من یه چیزی گفتم شما یه چیز دیگه جواب دادی !
این بحث که آخر گفتم منظور در جواب این بود که میگی مذاهب خیلی تفاوت دارن.گفتم نه خیر.حداقل الان در اسلام بسیاری از اصول اساسی مشترک هستند
در مورد فلسفه اسلامی هم من اصلا هنوز وارد بحثش نشدم که شما نقدش کردی :31:
ضمنا لازمه یاداوری کنم شما در یک دنیای پیچیده و سراسر وابستگی علل و عوامل به هم زندگی میکنی. نمی تونی بگی من فقط کارم با فلسفه هست و با بقیه چیزها یا کاری ندارم یا باید حتما با دید فلسفی باهاش برخورد کنم
اتفاقا ما که ندیدیم فیلسوفان اسلامی در رد (شک) چیزی گفته باشن.هر چه شنیدیم این بوده که (شک مقدمه یقین است)
اشکال شما می دونی کجاست؟ وقتی کسی بدون تحقیق و توجه مسلمان میشه رو مسلمان می دونید.کسی که اسلامش تقلیدی یا ارثی هست که وضعش معلومه
مسلمان واقعی کسی هست که با تحقیق و شناخت به این درک برسد که جهانی هست خدای هست و .... تا برسد به اینجا که مسلمان بشود که یکی از راههای اصلیش هم از طریق پی بردن به فلسفه جهان و خود انسان است
(اول همه رسالات فقهی هم نوشته تقلید در اصول دین جایز نیست)
msshamraz
09-06-2010, 18:19
دوست عزیز باز که من یه چیزی گفتم شما یه چیز دیگه جواب دادی !
این بحث که آخر گفتم منظور در جواب این بود که میگی مذاهب خیلی تفاوت دارن.گفتم نه خیر.حداقل الان در اسلام بسیاری از اصول اساسی مشترک هستند
در مورد فلسفه اسلامی هم من اصلا هنوز وارد بحثش نشدم که شما نقدش کردی :31:
ضمنا لازمه یاداوری کنم شما در یک دنیای پیچیده و سراسر وابستگی علل و عوامل به هم زندگی میکنی. نمی تونی بگی من فقط کارم با فلسفه هست و با بقیه چیزها یا کاری ندارم یا باید حتما با دید فلسفی باهاش برخورد کنم
اتفاقا ما که ندیدیم فیلسوفان اسلامی در رد (شک) چیزی گفته باشن.هر چه شنیدیم این بوده که (شک مقدمه یقین است)
اشکال شما می دونی کجاست؟ وقتی کسی بدون تحقیق و توجه مسلمان میشه رو مسلمان می دونید.کسی که اسلامش تقلیدی یا ارثی هست که وضعش معلومه
مسلمان واقعی کسی هست که با تحقیق و شناخت به این درک برسد که جهانی هست خدای هست و .... تا برسد به اینجا که مسلمان بشود که یکی از راههای اصلیش هم از طریق پی بردن به فلسفه جهان و خود انسان است
(اول همه رسالات فقهی هم نوشته تقلید در اصول دین جایز نیست)
من یادم نمی آید در مورد اسلام و مسلمان بودن صحبتی کرده باشم . در مورد فقه چندین بار ذکر کردم که فقه مخالف با فلسفه است و فلسفه از دین (فقه) گریزان یا بهتره بگم دین از فلسفه گریزان و منکر علت ها و روابط نشدم و اشاره کردم که فلسفه درباره چگونگی به وجود امدن دین سخن گفته و می گوید ( به نظر مطالب بنده را بی دقت و یا ناقص می خوانید )
در مورد اشتراک مذاهب بنده باز هم یادم نمی آید که اشتراکات را رد کرده باشم ! نمیدانم شما پست های قبلی بنده را چگونه خواندید . اما چند پست بالاتر به این نکته اشاره کردم که مذاهب چیزهایی را به ارث بردند و چیزهایی را حذف کردند و چیزهایی را ساختند !
در هیچ کجا اشاره نکردم که فیلسوفان اسلامی شک را رد کردند یا پذیرفتند !
بنده تنها چیزی که چند بار تکرار کردم این بوده که فقه با فلسفه یکی نیست و شما باز هم از فقه می گویید و می نویسید و به جای بحثی فلسفی بحثی فقهی راه می اندازید و از رسالات فقهی می گویید . در جایی یه این نکته اشاره کردم که فیلسوفان مسلمان چون ابوعلی سینا و خیام و ... با فقه و فقها مخالف بودند و در اشعار و نوشته هایشان بر ضد ایشان سخنانی گفته اند .
در تاریخ ایران فلسفه با حکمت و خرد معادل بوده است نه با فقه و اجتهاد .
دوست من به جای اشکال پیدا کردن بی مورد و اشکال تراشی مطالب را با دقت بیشتری بخوانید و سعی کنید از کاه کوه نسازید و بدون تعصب به فلسفی اندیشیدن بپردازید . :11:
angello1920
09-06-2010, 18:43
ترجیح میدم اول چندتا از پستاتونو جای دیگه بخونم تا بدونم ابعاد فکریتون چیه.
ولی فعلا اینا رو میگم.
اگه تونسته باشین لحن منو درست موقع ادا کردن این جمله حس کنید حرفی ندارم.
خوشحالم كه قضاوت سريع نمي كنيد و مي خوايد پست هاي ديگه رو هم بخونيد.
نبايد جوري صحبت كنيد كه خواننده بخواد حس شما رو كشف كنه بلكه بايد طوري باشه كه اگر مي خوايد كسي حس شما رو درك كنه كلماتي رو كه اينجا قرار مي ديد بايد اين كار رو كامل بتونن انجام بدن .جايي مبهم نباشه.البته همه ما توي رسوندن مطلبمون به ديگران بالاخره ضعف هايي داريم ولي خوب انتظار اينكه كسي حتما بايد منظور رو بفهمه اشتباه هست.
اگه پیامبریاراهنمایی نبود پس چطور عرب جاهل باید میفهمید که جنگ در راه خدا و شهادت و زنده بگور نکردن و تجاوز به عنف و قتل وغارت وغیره چیه؟
من هنوز رو حرفم که عرب یک جاهل بوده وهست و میمونه هستم.من هیچ ثبت علمی تحقیقی واختراعی رو از عرب ندیدم مگر اینکه یک رگش ایرانی باشه.
مگر نه اينكه مي گيم فلسفه جاي تعصب نيست! شما دائما داريد حس نفرتتون رو از افرادي خاص بروز مي ديد.به نمونه اي از حرفاي شما اشاره مي كنم:عرب جاهل , نادان , قتل و ...
اگر تجزيه و تحليل كنيد اين صحبتاتون رو متوجه مي شيد كه:
عرب يعني عرب زبان و منظور شما از عرب افرادي هستن كه در نقطه اي از جهان زندگي مي كنن.زير همون آفتابي كه ما زندگي مي كنيم و زير هون آسمون و روي همون جنس خاك و ... .
مي گيد اگر پيامبر نبود چطور عرب جاهل مي فهميد جنگ در راه خدا و ... چيه؟
اول پاسختون رو ساده مي دم. اگر پيامبر نبود بله نمي فهميدن.حالا پاسخ به تعصبتون:
مگر پيامبران الهي براي برطرف كردن جهالت قوم هاي ديگر نيامدن؟يا همه ي آن قوم ها افرادي بالغ و عاقل بودن ! كه در اين صورت ديگر نيازي به پيامبر نبود.
اگر منظورتان اين باشد قوم هاي ديگر از هوشي برخوردار بودن كه فقط نياز بود راه خدايي را به آنها نشان دهند باز هم در پاسخ مي گويم كه ذات انسان يكي است( در مورد اينكه منظورم از ذات چي هست جلوتر توضيح مي دم) .
حتي در اين صورت كه قوم هاي ديگر جاهل نبوده اند و فقط عرب ها جاهل بوده اند بياييد نتيجه را ببينيم كه بعد از فوت حضرت عيسي قومش به حرف شاگردانش اكتفا كردن !!! شاگرداني كه حتي يكي از آن ها خيانت كار در آمد !! فقط 40 سال از فوت (به ظاهر)
حضرت عيسي نگذشته بود كه قومش اين گونه گمراه شده اند .
اين در حالي است كه قوم به قول شما عرب نادان بعد از فوت پيامبر كفر نكردند !! البته اشتباهات فراواني داشتند مانند به خليفه نگرفتن امام علي و چند تاي ديگر.... كه اگر شما اين ها را نادان بودن و جهالت عرب مي دانيد بايد بگويم كه در برابر خواندن عيسي به خدايي اين هيچ است!!! كه خدا در قرآن مي فرمايد كه نزديك بود از اين حرف آن ها زمين و آسمان رو خدا نابود كنه!و اين دربرابر قومي كه شما به تعصب مي گوييد كه اختراعي نمي كنند و اگر هم اختراع كنند رگه ي ايراني دارند هيچ است.بايد به شما بگويم كه اختراع كردن به تلاش بستگي دارد.غير از اين است؟(اگر بگوييم كه آن ها اختراع نمي كنند كه جاي تعجب است) .
اگر فردي تلاش كند قطعا به نتيجه اي ميرسد مانند تلاش در زمينه ي اختراع.اگر انسان به چيزي نياز نداشته باشد در جهت آن تلاشي نمي كند.اگر شما نياز به غذا نداشتيد غذا مي خورديد؟(كه در اين صورت وقت تلف كردن بود )
منظورتو نو از جنس ذات نفهمیدم
من فکر میکنم ذات انسان یک چیزو میخواد و اون برگشت به ذات الهی هست.ونباید تغییر کنه.
ذات در اينجا به معني جنس و چيزي كه انسان هست.نه اين گوشت و استخوان و نه فقط تمايل انسان به برگشت به ذات الهي.
بلكه منظورم كلي تر است .از جمله اجزاي ذات مانند: تمايل به برگشت به ذات الهي , عشق , نفرت , حسادت , استفاده از عقل براي نتيجه گيري , احساس داشتن , نيازمند محبت بودن , و هزاران اجزاي ديگر از ذات.
اگر با اين ديد بار ديگر به مطلبي كه گفتم نگاهي بي اندازيد متشكر مي شوم.
عرب هم همان نتيجه گيري بر اساس عقل را و همان داشتن احساس را دارد كه ما داريم.انسان از موقعي كه به دنيا مي آيد نادان نيست.به مرور زمان و با توجه با مسايلي كه پيش مي آيد و مشكلات زندگي برخوردي كه با مشلات دارد باعث مي شود كه طريقه ي فكري ان كودك نقش ببندد.در همين قوم كودكي به نام محمد بيرون مي آيد.خدا مي گه به اندازه ي توانايي هر فرد بهش تكليف مي شه.اگر حضرت محمد آن توانايي را دارا نبود فرد ديگري پيامبر مي شد.بله همه اقوام نيازمند پيامبر هستن.توي قرآن خداوند اين طور به پامبر تسلي و آرامش مي دهد كه پيامبران ديگر هم به همين صورت (قوم عرب) مورد تمسخر قرار مي گرفتن.نه نوع تمسخر تغيير كرده نه جنس عقل و نه جنس روح و احساسات.(در اين قوم و هر قوم ديگري) .
در زمان خود ما و در همين كودكان امروزي كه شما مي گوييد متمدن و پيشرفته
ادم نادان نداريم؟ قاتل نداريم؟تجاوز به عنف نداريم؟
بله داريم.همانطور كه مي بينيد ربطي به قوم نداره كه ما ايراني هستيم و مي توانيم اختراع كنيم و يا عرب هستيم و نمي توانيم اختراع كنيم!
بلكه همان قاتل و متجاوز درست با مشكلات زندگي برخورد نكرده كه اگر مي كرد درست زندگي كردن را ياد مي گرفت!با وضعي كه داشته و با همان عقل و احساسي كه دارد اگر ما هم جاي آن ها بوديم همين كار را مي كرديم!
پس اینکه شخصی جایی بگوید مذهب مانع پیشرفت هست باید موارد زیر را نیز در نظر گرفت:
1-اولا باید دید آیا شخص خودش مذهبی هست یا نه . جمع اضداد که نمی شود
2- باید دید مکان و زمان گفتن این مطلب چیست.شاید در شرایطی مصلحت این بوده
3- آیا منظور از مذهب اصل آن بوده یا منظور تحجر زمانه بوده که به اسم مذهب رایج بوده (مثل همین بحث تکفیرهای سریع)
4- آیا در کتابها و مستندات و نظریات این شخص دین و مذهب به طور کل نفی شده؟ یا در کنار مطالب علمی اشاره ای هم شده؟ یا حتی مستقیما از آیات و روایات استفاده شده!!!
5.کسی که اول مکتوب خود ( بسم الله الرحمن الرحیم) بنویسد چطور می توان او را دانشمندی دانست که مذهب را ترمز دین می داند؟؟؟
شاید تصور شما این است که اگر در کتاب علمی پشت سر هم آیه و روایت نباشد آن غیر اسلامی است.که خوب تصور غلطی است
1.خیلی جالبه
اگر اینطور هست پس چرا یک آخوند در مورد آهنگی که گوش نداده نظر میدهد
و چرا یک فرد مذهبی یا غیر مذهبی مثل من استفاده از مشروب را اشتباه میدانیم
مگر ما از آن استفاده کرده ایم؟؟؟؟!!!!
2.اتفاقآ با مطالعه زندگی نامه و بررسی شرایط گفتن چنین سخن ها یی میشه پی برد که وضعیت مثل وضیعت حال حاکم بر جامعه ما بوده!
3.مذهب چیست؟
من به این سوال جواب نمیدم و میزارم وقتی کتاب هفت منتشر شد جوابتون رو بگیرید
کتاب هفت حتی توضیح علمی میده که مذهب و قران از کجا اومده!!!
چندین بار گفتم حقیقت و واقعیت هرچیز فرق میکنه
آن چیزی که بر جامعه حاکمه واقعیت هست نه حقیقت
برای مثال اندیشه سوسیالی شاید حقیقتش خوب باشه ولی واقعیتش....
دین هم همینطور هست
4.در مورد زکریای رازی چندین کتاب وجود داشته که برضد دین بوده!
به همت رهبران دینی داشته نابود میشده که توسط یک آلمانی جمع اوری و دوباره منتشر شده(اسم کتابها رو میزارم ولی به زبان فارسی نیست)
و این فقط یک مثال بود که من پیش رو گرفتم و به نتیجه رسیدم و مطمئنآ در مورد دانشمندان دیگه هم همینطور بوده
5.به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر
این جمله به معنی پذیرش خداوند است نه پذیرش اسلام یا دینی خاص!
دوست عزیز شما فقه رو با فلسفه یکی دانستید . در صورتی که فلسفه چیزی جدا از فقه است و فقه جدا از فلسفه و اگر حقیقتش رو بخواهید دین جدا از مذهب است و مذهب جدا از دین و بنده در جایی اشاره کردم که کانت مومن ترین فرد زمان خود بود و این اشاره بی دلیل نبود چنانکه شناخت انیشتین درباره خدا متفاوت با شناخت جماعت دور و برش از خدا بود و ابوعلی سینا متفاوت با دیگران درباره خدا می اندیشید .
دین عوام یا بهتر بگویم مذهب عوام متفاوت از مذهب فیلسوف است ! (فیلسوف تعصبی ندارد )
لطفا فقه را با فلسفه قاطی نکنید که فقه هیچ ربطی به فلسفه ندارد . ناصر خسرو ، جامی و حافظ و سعدی و ... همگی بر علیه فقها شعرها گفتند و نوشتند و می توانید بخوانید.
باید به این نکته اشاره کنم که فلسفه دو نوع است عقل گرا و تجربه گرا
ابوعلی سینا فیلسوف عقل گرا بود ! و غزالی یک تجربه گرا که جز ریاضت چیزی نصیبش نشد ( البته بنده قصد توهین به هیچ شخصیت بزرگی را ندارم ولی نمی توان غزالی را فیلسوف نامید )
ببخشیدکه من یک کلمه یعنی فقه رو درجملاتم که اصلا درموردفقه نبوده به کاربردم!! من درمورد علم اصول صحبت کردم وجایگاه علم وعقل درمذهب شیعه. البته برام جالبه که شمابهترازمن میدونیدکه من چی میگم والان چندین پسته که خارج ازموضوع تاپیک صحبت میشه وشماهم جزو مقصرین اصلی این ماجراهستی. یه مشت مرده رو کشوندی اینجاواصلاهم درموردفلسفه صحبت نمیکنی. به ماچه که کی باچی مشکل داره یانداره اونم هزارسال پیش!!! حرفی بزنید که به دردخودتون لااقل بخوره!!
Mahast Arya
10-06-2010, 09:05
خوشحالم كه قضاوت سريع نمي كنيد و مي خوايد پست هاي ديگه رو هم بخونيد.
نبايد جوري صحبت كنيد كه خواننده بخواد حس شما رو كشف كنه بلكه بايد طوري باشه كه اگر مي خوايد كسي حس شما رو درك كنه كلماتي رو كه اينجا قرار مي ديد بايد اين كار رو كامل بتونن انجام بدن .جايي مبهم نباشه.البته همه ما توي رسوندن مطلبمون به ديگران بالاخره ضعف هايي داريم ولي خوب انتظار اينكه كسي حتما بايد منظور رو بفهمه اشتباه هست.
!
سلام آنجلو1920
مرسی .واقعا ممنون از راهنماییتون.برای یادگرفتن همه چیز همیشه آماده ام.
من تمام منظور شمارو درک کردم وبه خودم وقت میدم روی صحبتتون فکر کنم.
.:20:
angello1920
10-06-2010, 13:22
سلام آنجلو1920
مرسی .واقعا ممنون از راهنماییتون.برای یادگرفتن همه چیز همیشه آماده ام.
من تمام منظور شمارو درک کردم وبه خودم وقت میدم روی صحبتتون فکر کنم.
لطف دارين.بازم ممنون از اينكه وقت مي زارين تا پاسخ درستي پيدا كنين.
دین عوام یا بهتر بگویم مذهب عوام متفاوت از مذهب فیلسوف است ! (فیلسوف تعصبی ندارد )
اين مطلب از دكتر علي شريعتي هست:
مذهب تلاش انسانی است به هست آلوده تا خود را پاک سازدواز خاک به خدا باز گردد، طبیعت و حیات را که دنیا می بیند، قداست بخشد و اخری کند چه ، قدس به گفته دورکیم فصل مذهب است و شاخه جوهری آن
ببخشیدکه من یک کلمه یعنی فقه رو درجملاتم که اصلا درموردفقه نبوده به کاربردم!! من درمورد علم اصول صحبت کردم وجایگاه علم وعقل درمذهب شیعه. البته برام جالبه که شمابهترازمن میدونیدکه من چی میگم والان چندین پسته که خارج ازموضوع تاپیک صحبت میشه وشماهم جزو مقصرین اصلی این ماجراهستی. یه مشت مرده رو کشوندی اینجاواصلاهم درموردفلسفه صحبت نمیکنی. به ماچه که کی باچی مشکل داره یانداره اونم هزارسال پیش!!! حرفی بزنید که به دردخودتون لااقل بخوره!!
توصیح جالب بود
اين مطلب از دكتر علي شريعتي هست:
مذهب تلاش انسانی است به هست آلوده تا خود را پاک سازدواز خاک به خدا باز گردد، طبیعت و حیات را که دنیا می بیند، قداست بخشد و اخری کند چه ، قدس به گفته دورکیم فصل مذهب است و شاخه جوهری آن
تا دیدند کتابهای دکتر ملت رو آگاه میکنه شروع به تحرف کردند!
کتابهای 20 صفحه ای دکتر رو 10 صفحه اش رو کم کردن و در عوض 20 صفحه اضافه کردن!!!!
روش حلیل دکتر اینطور هست که هم خوب رو میگه و هم بد رو
هم علم رو میگه و هم دین رو
و نتیجه گیری نمیکنه و نتیجه گیری به عهده خود فرد هست
پس نمیشه یک قسمت خاص از کتابهاب ایشون رو سند قرار داد و انکار شما نوعی تحریف هست
اگر میخواین از جملات دکتر که در کتابها به کار بردن استفاده کنید باید کل کتاب رو بزارید!
واما مثل اینکه بازار دین دوباره داغ شده!
پس دو سوال میپرسم
چرا دین اسلام به تمام دنیا با زور شمشیر تحمیل شد و چرا مثل یک ویروس منتقل شد؟
چرا اگر دینت را از اسلام تغییر دهی مستحق مرگی؟
مگر اسلام دین آزادی نیست؟!!!
msshamraz
11-06-2010, 04:59
ببخشیدکه من یک کلمه یعنی فقه رو درجملاتم که اصلا درموردفقه نبوده به کاربردم!! من درمورد علم اصول صحبت کردم وجایگاه علم وعقل درمذهب شیعه. البته برام جالبه که شمابهترازمن میدونیدکه من چی میگم والان چندین پسته که خارج ازموضوع تاپیک صحبت میشه وشماهم جزو مقصرین اصلی این ماجراهستی. یه مشت مرده رو کشوندی اینجاواصلاهم درموردفلسفه صحبت نمیکنی. به ماچه که کی باچی مشکل داره یانداره اونم هزارسال پیش!!! حرفی بزنید که به دردخودتون لااقل بخوره!!
والا بنده که یادم نمیاد با شما بحثی کرده باشم و پست هایی که دادم در پاسخ به پست های دوست دیگری بوده اند . البته امکان اشتباه از سوی من بوده و ممکن است چون پست های قبلی شما را نخوانده ام ، پاسخی مناسب نداده باشم .
یادم نمیاید که از اولین پست شما که درباره اصول و جایگاه عقل در مذهب شیعه یا هر چیزی دیگری بوده بحثی کرده باشم .
وظیفه فلسفه گشتن به دنبال علت هاست مهم نیست پرسش چه باشد . اگر قرار باشد درباره اصول و فقه اسلامی بحثی فلسفی داشته باشیم باید از خارج این علوم به این علوم نگاه کنیم و تعصبی به مذهب و دین نداشته باشیم . چون فقه و علوم اسلامی در نتیجه دین اسلام پدید امدند و یکی از وظیفه های فلسفه کالبد شکافی دین است.
در ضمن دوست من با عرض معذرت باید ذکر کنم همان علم اصول را مردگان برای شما به ارث گذاشتند پس صحبت در مورد مردگان عیبی نباید داشته باشد که ملاصدرا خودش نقش مهمی در این پست ها بازی خواهد کرد .
دکتر شریعتی فکر می کنم در تشیع علوی و تشیع صفوی می گوید : اگر کسی سخنی گفت و به آن ایرادی گرفته نشد یعنی کسی چیزی از آن نفهمیده .
پس صحبت های من بیخود نبوده :46:
Framason
11-06-2010, 09:51
تا دیدند کتابهای دکتر ملت رو آگاه میکنه شروع به تحرف کردند!
کتابهای 20 صفحه ای دکتر رو 10 صفحه اش رو کم کردن و در عوض 20 صفحه اضافه کردن!!!!
دكتر قبل از خودشون به يك نفر وكالت داده بود كه كتاب هاش رو تصصيح بكنه شايد اون اين كار رو كرده ولي بعيد بدونم چيزي كم كرده باشه
اگر کسی سخنی گفت و به آن ایرادی گرفته نشد یعنی کسی چیزی از آن نفهمیده .
دكتر كه صحيح مطلق نيست انسان بايد خود فكر كند ولي اگر هم فكر كند باز به همين نتيجه ميرسد.
angello1920
11-06-2010, 13:30
روش حلیل دکتر اینطور هست که هم خوب رو میگه و هم بد رو
هم علم رو میگه و هم دین رو
و نتیجه گیری نمیکنه و نتیجه گیری به عهده خود فرد هست
اينكه هم خوب رو مي گه و هم بد رو و علم رومي گه وهم دينو را درست فهميدي اما دكتر برخلاف تصور شما هميشه نتيجه گيري مي كنن.
دكتر در جايي مي فرماين كه من وقتي مي خوام در مورد مسيحيت صحبت كنم قبلش يك مسيحي مي شم طوري كه مثل يك مسيحي تعصب داشته باشم و مثل يك مسيحي فكر بكنم.
با در نظر گرفتن اين مورد مي تونيد كتاب هاي دكتر رو مطالعه بفرماييد كه به عنوان مثال اوايل كتاب همان عقايد اشتباه مسيحيت (كنوني ) را دارد (آگاهانه) و بعد به مرور كه در كتاب پيش مي رويم مشاهده مي شه كه حرف هاي اول كتاب رو نقض كرده و بعد حقيقت رو مي گه و نتيجه گيري مي كنه.
پس نمیشه یک قسمت خاص از کتابهاب ایشون رو سند قرار داد و انکار شما نوعی تحریف هست
اگر میخواین از جملات دکتر که در کتابها به کار بردن استفاده کنید باید کل کتاب رو بزارید!
بنده قست نتيجه گيري ايشون رو گذاشتم .
پس دو سوال میپرسم
چرا دین اسلام به تمام دنیا با زور شمشیر تحمیل شد و چرا مثل یک ویروس منتقل شد؟
چرا اگر دینت را از اسلام تغییر دهی مستحق مرگی؟
مگر اسلام دین آزادی نیست؟!!!
جواب سوال اولت :
دين اسلام هيچوقت با زور شمشير تحميل نشده.
هميشه دين ما مورد حمله قرار گرفته و پيامبر ما به دفاع پرداختن.پيامبر دستورات خدا رو اطاعت مي كردن.بزار يك مثال برات بزنم.
وقتي ويروسي به بدن شما حمله مي كنه چكار مي كنيد؟ مطمئنا به مبارزه با اين ويروس مي پردازيد و زماني كه با قرص و دارو ويروس رو شكست داديد كسي كه ويروس شناسه مي گرده و عوامل ابتلا به اين ويروس رو پيدا مي كنه و كاري مي كنه كه ديگه اون ويروس جون با ارزش انسان رو به خطر نندازه!
زماني كه ويروس هايي مثل جنابعالي در اون زمان غارت مي كردن و هزار اشتباه ديگه و خون مسلمانان رو مي ريختن پيامبر مجبور مي شد مبارزه كنه با اين ويروس ها در غير اين صورت كه جان مسلمان و اموالش و حريم شخصي اش را همين ظالمان به باد مي دادند.
براتون يك نمونه سند مي زارم اگر مشتاق بودي مي توني خودت بري كتاب بخوني!
سند:
كرز بن جابر فهري به گله مدينه غارت برد, پيغمبر(با افرادش) هم به دنبالش رفت و از مدينه خارج شد تا سفوان هم رفت ولي كرز رفته بود.( دليلش اين بود كه اونا جاسوس داشتن و اقدامي رو كه پيامبر مي خواست انجام بده زودتر به كرز خبر مي دادن و كرز هم يا مسيرش رو عوض مي كرد يا سريع تر حركت مي كرد كاروانش.)
بعد پيامبر در ماه رجب سال دوم 9 نفر رو مي فرسته تا بر سر راه عاملان اين غارت كمين كنن و از كاري كه مي كنن به پيغمبر خبر بدن. خلاصه مي كنم كه بعد بهشون حمله كردن و مجازات غارتشون رو بهشون چشوندن.
مي بيني! هميشه ظلمي در حق مسلمان ها شده كه ما در پي حق رفتيم و مبارزه كرديم.
پس ديگه نگو چرا اين چرا اون بلكه اول مطالعه كن اگر جايي مبهم باشه سوالاي اين جوري مطرح كن.
ويروس به چيزي مي گن كه كارش يه جورايي شبيه به ستمه نه اينكه دفاع از خود كه حق هم هست.اسلام ويروسه؟؟؟اسلامي كه هر كارش بر پايه ي حق بوده وهست!
دكتر علي شريعتي در مناجاتش مي گه:(مناجات به صورت چند خط نه دنباله دار)
خدای “مسئولیت هاى شیعه بودن” را که على وار بودن و على وار زیستن و على وار مردن است، و على وار پرستیدن و على وار اندیشیدن و على وار جهاد کردن و على وار کار کردن و على وار سخن گفتن و على وار سکوت کردن است تا آنجا که در توان این بنده ناتوان على است، همواره فرا یادم آر.
چرا اگر دینت را از اسلام تغییر دهی مستحق مرگی؟
خودت به نتيجه رسيدي يا فتواي جديده؟
مگر اسلام دین آزادی نیست؟!!!
تا تعريف جناب عالي از آزادي چي باشه هموني كه چند وقت پيش يه بنده ي خدا گفت آزادي و همه آزاد شدن؟
farzad02
11-06-2010, 14:01
توصیح جالب بود
تا دیدند کتابهای دکتر ملت رو آگاه میکنه شروع به تحرف کردند!
کتابهای 20 صفحه ای دکتر رو 10 صفحه اش رو کم کردن و در عوض 20 صفحه اضافه کردن!!!!
روش حلیل دکتر اینطور هست که هم خوب رو میگه و هم بد رو
هم علم رو میگه و هم دین رو
و نتیجه گیری نمیکنه و نتیجه گیری به عهده خود فرد هست
پس نمیشه یک قسمت خاص از کتابهاب ایشون رو سند قرار داد و انکار شما نوعی تحریف هست
اگر میخواین از جملات دکتر که در کتابها به کار بردن استفاده کنید باید کل کتاب رو بزارید!
واما مثل اینکه بازار دین دوباره داغ شده!
پس دو سوال میپرسم
چرا دین اسلام به تمام دنیا با زور شمشیر تحمیل شد و چرا مثل یک ویروس منتقل شد؟
چرا اگر دینت را از اسلام تغییر دهی مستحق مرگی؟
مگر اسلام دین آزادی نیست؟!!!
دوست عزیز اطلاعات شما خیلی خیلی ناقص هست
1-مگر آمریکا به عراق و افغانستان حمله کرد توانست دین مردم یا حتی دید آنها به مسائل حکومتی را عوض کند که اسلام بتواند؟
شما با زور می توانی خیلی چیزها رو بگیری و تحمیل کنی ولی اعتقادات چیزی نیست که با زور عوض شود :31:
اگر چنین ادعایی میکنی پس بهتره ثابت کنی
2-در مورد حکم مرگ در صورت ارتداد هم اطلاعات شما ناقص است . برای تکمیل اطلاعات خود اینجا را بخوانید:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
سلام به همه دوستان عزیز
من یه سوال ساده میخوام بپرسم! چرا افرادیک جامعه باهم برابرند؟
1.اينكه هم خوب رو مي گه و هم بد رو و علم رومي گه وهم دينو را درست فهميدي اما دكتر برخلاف تصور شما هميشه نتيجه گيري مي كنن.
دكتر در جايي مي فرماين كه من وقتي مي خوام در مورد مسيحيت صحبت كنم قبلش يك مسيحي مي شم طوري كه مثل يك مسيحي تعصب داشته باشم و مثل يك مسيحي فكر بكنم.
با در نظر گرفتن اين مورد مي تونيد كتاب هاي دكتر رو مطالعه بفرماييد كه به عنوان مثال اوايل كتاب همان عقايد اشتباه مسيحيت (كنوني ) را دارد (آگاهانه) و بعد به مرور كه در كتاب پيش مي رويم مشاهده مي شه كه حرف هاي اول كتاب رو نقض كرده و بعد حقيقت رو مي گه و نتيجه گيري مي كنه.
بنده قست نتيجه گيري ايشون رو گذاشتم .
2.جواب سوال اولت :
دين اسلام هيچوقت با زور شمشير تحميل نشده.
هميشه دين ما مورد حمله قرار گرفته و پيامبر ما به دفاع پرداختن.پيامبر دستورات خدا رو اطاعت مي كردن.بزار يك مثال برات بزنم.
وقتي ويروسي به بدن شما حمله مي كنه چكار مي كنيد؟ مطمئنا به مبارزه با اين ويروس مي پردازيد و زماني كه با قرص و دارو ويروس رو شكست داديد كسي كه ويروس شناسه مي گرده و عوامل ابتلا به اين ويروس رو پيدا مي كنه و كاري مي كنه كه ديگه اون ويروس جون با ارزش انسان رو به خطر نندازه!
زماني كه ويروس هايي مثل جنابعالي در اون زمان غارت مي كردن و هزار اشتباه ديگه و خون مسلمانان رو مي ريختن پيامبر مجبور مي شد مبارزه كنه با اين ويروس ها در غير اين صورت كه جان مسلمان و اموالش و حريم شخصي اش را همين ظالمان به باد مي دادند.
براتون يك نمونه سند مي زارم اگر مشتاق بودي مي توني خودت بري كتاب بخوني!
سند:
كرز بن جابر فهري به گله مدينه غارت برد, پيغمبر(با افرادش) هم به دنبالش رفت و از مدينه خارج شد تا سفوان هم رفت ولي كرز رفته بود.( دليلش اين بود كه اونا جاسوس داشتن و اقدامي رو كه پيامبر مي خواست انجام بده زودتر به كرز خبر مي دادن و كرز هم يا مسيرش رو عوض مي كرد يا سريع تر حركت مي كرد كاروانش.)
بعد پيامبر در ماه رجب سال دوم 9 نفر رو مي فرسته تا بر سر راه عاملان اين غارت كمين كنن و از كاري كه مي كنن به پيغمبر خبر بدن. خلاصه مي كنم كه بعد بهشون حمله كردن و مجازات غارتشون رو بهشون چشوندن.
مي بيني! هميشه ظلمي در حق مسلمان ها شده كه ما در پي حق رفتيم و مبارزه كرديم.
پس ديگه نگو چرا اين چرا اون بلكه اول مطالعه كن اگر جايي مبهم باشه سوالاي اين جوري مطرح كن.
ويروس به چيزي مي گن كه كارش يه جورايي شبيه به ستمه نه اينكه دفاع از خود كه حق هم هست.اسلام ويروسه؟؟؟اسلامي كه هر كارش بر پايه ي حق بوده وهست!
دكتر علي شريعتي در مناجاتش مي گه:(مناجات به صورت چند خط نه دنباله دار)
خدای “مسئولیت هاى شیعه بودن” را که على وار بودن و على وار زیستن و على وار مردن است، و على وار پرستیدن و على وار اندیشیدن و على وار جهاد کردن و على وار کار کردن و على وار سخن گفتن و على وار سکوت کردن است تا آنجا که در توان این بنده ناتوان على است، همواره فرا یادم آر.
خودت به نتيجه رسيدي يا فتواي جديده؟
تا تعريف جناب عالي از آزادي چي باشه هموني كه چند وقت پيش يه بنده ي خدا گفت آزادي و همه آزاد شدن؟
1.خوب بود نتیجه گیری ایشون در مورد اسلام رو هم میزاشتید!!!!!
اگر شما نزاشتید من میزارم
کتاب پدر و مادر ما متهمیم بدون تحریف از معلم عزیز علی شریعتی
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
2.واقعآ بعضی ها باید خجالت بکشن!
تمام تاریخ نویسان بزرگ اروپا و امریکا و حتی عرب!!!
گفتند که اسلام به زور وارد ایران شده و ایرانی ها به شدت مقاومت کردن
خیلی جالبه که بعضی تاریخ نویسان (فقط ایرانی) میگن نه ما خودمون قبول کردیم!!
البته این تاریخ نویسان معتبر در زمان پهلوی هم یه حرف دیگه میزدن و حالا!!
آیا میشه به اینها اعتماد کرد و اصلآ قابل استناد هست!!!!!!!!!!!
دوست عزیز اطلاعات شما خیلی خیلی ناقص هست
1-مگر آمریکا به عراق و افغانستان حمله کرد توانست دین مردم یا حتی دید آنها به مسائل حکومتی را عوض کند که اسلام بتواند؟
شما با زور می توانی خیلی چیزها رو بگیری و تحمیل کنی ولی اعتقادات چیزی نیست که با زور عوض شود :31:
اگر چنین ادعایی میکنی پس بهتره ثابت کنی
2-در مورد حکم مرگ در صورت ارتداد هم اطلاعات شما ناقص است . برای تکمیل اطلاعات خود اینجا را بخوانید:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اطلاعات من ناقص هست
من به نظر شما احترام میزارم
اگر دونستن چیزهایی که همه میدونن اطلاعات محسوب میشه بله اطلاعات من ناقص هست!!!!
1.اون حمله فرق میکنه
اون برای تصاحب ثروت هست و اسلام یک عقیده هست و حمله اسلامی یک حمله به عقیده مردم
برای از بین بردن اعقیده مردم
نمونش هم اینکه کل فرهنگ مصر رو از بین برده
ولی ایرانیها طوری هستن که اسلام رو حل کردن
برای مثال شیعه و عرفان رو بوجود آوردن!!!!
2.از دوستان سوال میکم
آیا انسان آزاد هست یا خیر؟
اگر آزاد هست چرا باید برای اینکه عقیده اش رو عوض کنه کشته بشه!؟؟؟؟؟؟؟
این آخر خرافات و تحمیل و صلب آزادی و... نیست؟؟؟؟!!!
نام خانوادگی ام را شما انتخاب کردید و نامم را
بس است راهم را خودم انتخاب خواهم کرد.دکتر علی شریعتی
نمونش هم اینکه کل فرهنگ مصر رو از بین برده
خودشان آن را از بين بردند نه اسلام
ولی ایرانیها طوری هستن که اسلام رو حل کردن
برای مثال شیعه و عرفان رو بوجود آوردن!!!!
درسته ولي همين ايران هم شده مثل مصر وكشور هاي عربي حتي بدتر........
.از دوستان سوال میکم
آیا انسان آزاد هست یا خیر؟
اگر آزاد هست چرا باید برای اینکه عقیده اش رو عوض کنه کشته بشه!؟؟؟؟؟؟؟
این آخر خرافات و تحمیل و صلب آزادی و... نیست؟؟؟؟!!!
حرف حق جواب ندارد.
دوست عزیز اطلاعات شما خیلی خیلی ناقص هست
اگه شما بيشتر بلدي كاملش كن
چون اطلاعات من هم همين ها رو ميگه پس نياز به كامل شدن داره.
شما با زور می توانی خیلی چیزها رو بگیری و تحمیل کنی ولی اعتقادات چیزی نیست که با زور عوض شود
شما از جنگ فرهنگي و تحميل عقايد در جنگ ها چيزي نميدوني؟اگه نميدوني بگو كاملش كنم اينجا جاشه.
-مگر آمریکا به عراق و افغانستان حمله کرد توانست دین مردم یا حتی دید آنها به مسائل حکومتی را عوض کند که اسلام بتواند؟
اگه نميدونستي بدون
تاثير داشته كه هيچ تاثير شديد هم داشته
اگه ميخواي اطلاعاتت كامل بشه برو پيش يه افغاني كه تازه از كشورش اومده ازش بپرس
خودت به نتيجه رسيدي يا فتواي جديده؟
اين فتوا توسط ..........به طور عملي انجام شد واسمش هم حكم ارتداد است اگه نميدونستي بدون عزيزم
و نتيجه گيري مي كنه.
بهترين كار دكتر شريعتي اينه كه هيچ وقت نتيجه گيري نميكنه اونوقت شما ميگي!!!!!!!!!!!!!!
دكتر شريعتي با اين روش كه حقيقت رو رو ميكنه واختيار رو به شما ميده اينقدر طرفدار داره نه اين كه نظر خودش رو به ديگران تحميل كنه
وگرنه ميرفت حوزه ومرجع تقليد ميشد ..............
گفتن حقيقت نقد نيست
msshamraz
14-06-2010, 08:26
سلام به همه دوستان عزیز
من یه سوال ساده میخوام بپرسم! چرا افرادیک جامعه باهم برابرند؟
کدام برابری ؟
برابری از چه نظر ؟
جامعه از افراد مختلف، با اندیشه های گوناگون و اعتقادات خاص هر فرد شکل گرفته و برابری تنها زمانی حاصل میشود که همه یک چیز بگویند ( البته در جامعه ما برخی افراد خیلی دوست دارند تا آرمان ها و هنجارهای خود را به اکثریت تحمیل کنند )
جامعه حاصل جمع شدن ما است .
angello1920
14-06-2010, 15:15
سلام به همه دوستان عزیز
من یه سوال ساده میخوام بپرسم! چرا افرادیک جامعه باهم برابرند؟
البته بايد بگيد از چه نظر با هم برابرند. من از يه نظر افراد جامعه رو برابر مي دونم اون هم حقوق هر فرد نسبت به فرد ديگه .دليلش هم انسانيته.اما ارزش ها يكي نبايد باشه فردي كاري مي كنه كه ارزشش مياد پايين و خوب يكي تلاش مي كنه كه فرد با ارزشي بشه.
2.واقعآ بعضی ها باید خجالت بکشن!
تمام تاریخ نویسان بزرگ اروپا و امریکا و حتی عرب!!!
گفتند که اسلام به زور وارد ایران شده و ایرانی ها به شدت مقاومت کردن
خیلی جالبه که بعضی تاریخ نویسان (فقط ایرانی) میگن نه ما خودمون قبول کردیم!!
البته این تاریخ نویسان معتبر در زمان پهلوی هم یه حرف دیگه میزدن و حالا!!
آیا میشه به اینها اعتماد کرد و اصلآ قابل استناد هست!!!!!!!!!!!
كلي سند گذاشتم برات دوست عزيز بعد شما كه هميشه دنبال سند مي گردي به همين اكتفا مي كني كه بعضي تاريخ نويسان گفتن!!! شما اسم اون تاريخ نويسان رو بگو در غير اين صورت معلومه كه شما فقط مي خواي عقايد خودت رو اثبات كني و بعد مي گي همه مي گن! اگر دلايلي كه آوردم كافي نبود يا ناقص بود خوب بگيد تا بيشترش كنم يا رفع ابهام كنم نه اينكه بگيد تاريخ نويسان حرف شما رو تاييد مي كنن.لطف كنيد هر چي ما مي گيم دائما نگيد آمريكايي ها اين رو گفتن , آمريكايي ها اگر مي تونستن كاري بكنن به اين كتاب تحريف شده مسيحيت نمي چسبيدن كه دائما داره به روز مي شه!جديد و قديم !
2.از دوستان سوال میکم
آیا انسان آزاد هست یا خیر؟
اگر آزاد هست چرا باید برای اینکه عقیده اش رو عوض کنه کشته بشه!؟؟؟؟؟؟؟
این آخر خرافات و تحمیل و صلب آزادی و... نیست؟؟؟؟!!!
آقاي farzad02 براتون لينك گذاشته يه نگاه بندازيد جوابتون هست.
بهترين كار دكتر شريعتي اينه كه هيچ وقت نتيجه گيري نميكنه اونوقت شما ميگي!!!!!!!!!!!!!!
دكتر شريعتي با اين روش كه حقيقت رو رو ميكنه واختيار رو به شما ميده اينقدر طرفدار داره نه اين كه نظر خودش رو به ديگران تحميل كنه
وگرنه ميرفت حوزه ومرجع تقليد ميشد ..............
گفتن حقيقت نقد نيست
لابد شما اين طور برداشت كردي.
اين فتوا توسط ..........به طور عملي انجام شد واسمش هم حكم ارتداد است اگه نميدونستي بدون عزيزم
حکم اعدام مرتد از جهت تحقق موضوع و اجرای آن بسیار محدود و تحت شرایط خاصی است و این نکته نیز فراموش نشود که مرتد به صرف شک و تردید اعدام نمی شود،مرتدی به دار مجازات آویخته می شود که راه عناد و کج روی را آگاهانه بر داشته ودر صدد تضعیف آیین حق اسلام- که نجات دهنده انسان ها است بر آید.
خوب بخون.كسي كه تصميم به تضعيف اسلام مي زنه اونم آگاهانه نه تغيير دين.اطلاعاتت اشتباه است و بد برداشت كردي.
لابد شما اين طور برداشت كردي.
جواب بهتری نداشتی:31:
خوب بخون.كسي كه تصميم به تضعيف اسلام مي زنه اونم آگاهانه نه تغيير دين.اطلاعاتت اشتباه است و بد برداشت كردي.
حکم مرتد روهم میدونم فقه هم خوندم شما برو دوباره به کتاب هات رجوع کن.:5:
هرکس عقیده ای غیر از خدا داشته باشه و اون رو بیان کنه وبگه برای چی
اگه حق هم بگه وجوابش رو نشه داد حکم اعدام که هیچ از اون بدترش براش صادر میشه:20:
درباره ی هرچی میخوای نظر بده ولی سر خود درباره ی فقه نظر نده چون تمامی مراجع تقلید میگن حرامه پس شما داری کار حرام انجام میدی و اسمش هم بدعت گذاری است:42:
Framason
14-06-2010, 16:18
من تازه وارد بحث شدم وفقط پست های آخر رو خواندم وتا اونجا که میدونم قرار بود در باره ی فقه صحبت نشه.
من یه سوال ساده میخوام بپرسم! چرا افرادیک جامعه باهم برابرند؟
لطفا منظورت رو روشن کن
Framason
14-06-2010, 16:27
بهترين كار دكتر شريعتي اينه كه هيچ وقت نتيجه گيري نميكنه اونوقت شما ميگي!!!!!!!!!!!!!!
شما از کجا به این نتیجه رسیدین که ایشون چنین کاری میکردن
هرکس عقیده ای غیر از خدا داشته باشه و اون رو بیان کنه وبگه برای چی
بستگی داره که کجا بگه
در کتاب یا این که پیش دونفر عاقل که شبه اش را برطرف کنند .
شما اجازه میدی که یک نفر هنجار جامعه ات را بشکند این کار هنجار شکنی است
چون تمامی مراجع تقلید میگن حرامه
در صورتی که علمش را نداشته باشی :
شما برو دوباره به کتاب هات رجوع کن.
---------- Post added at 11:57 AM ---------- Previous post was at 11:55 AM ----------
گفتند که اسلام به زور وارد ایران شده و ایرانی ها به شدت مقاومت کردن
خیلی جالبه که بعضی تاریخ نویسان (فقط ایرانی) میگن نه ما خودمون قبول کردیم!!
برای رفع مشکل لطفا مستند حرف بزن
البته بايد بگيد از چه نظر با هم برابرند. من از يه نظر افراد جامعه رو برابر مي دونم اون هم حقوق هر فرد نسبت به فرد ديگه .دليلش هم انسانيته.اما ارزش ها يكي نبايد باشه فردي كاري مي كنه كه ارزشش مياد پايين و خوب يكي تلاش مي كنه كه فرد با ارزشي بشه.
این ارزشهاچی هستندکه این برابری رو مخدوش میکنند؟آیاچیزی هست که بتونه باعث بشه یکنفردرجامعه بردیگری برتری پیداکنه؟
کدام برابری ؟
برابری از چه نظر ؟
ازهرنظر چه فردی چه اجتماعی. نمیدونم هردیدگاهی که میتونه برای همه قابل قبول باشه. تاجایی که پستهای شمارامطالعه کردم بانظرات کانت آشناهستید.ایشون درکتاب عقل محض برابری درمالکیت روبررسی کرده. چرامالکیت افرادبرای سایرافرادجامعه قابل احترامه؟میخوام یک تعریف کلی ترارائه بشه که همه ابعادومتعلقات انسان رو دربربگیره.
لطفا منظورت رو روشن کن
مثلا همین شعرمعروف:بنی آدم اعضای یکدیگرندکه درآفرینش زیک گوهرند.
یامثلااصل 107قانون اساسی میگه:رهبردربرابرقوانین باسایرافرادکشورمساوی ست.
منم میخوام بدونم چرا افرادجامعه باهم برابرند؟واینکه بتونیم باهمکاری هم به یک تعریف جامعی از برابری برسیم.
msshamraz
15-06-2010, 10:33
ازهرنظر چه فردی چه اجتماعی. نمیدونم هردیدگاهی که میتونه برای همه قابل قبول باشه. تاجایی که پستهای شمارامطالعه کردم بانظرات کانت آشناهستید.ایشون درکتاب عقل محض برابری درمالکیت روبررسی کرده. چرامالکیت افرادبرای سایرافرادجامعه قابل احترامه؟میخوام یک تعریف کلی ترارائه بشه که همه ابعادومتعلقات انسان رو دربربگیره.
دوست من ویل دورانت معتقد است که برابری مخالف آزادی است . به عنوان مثال در جوامع کمونیستی و سوسیال که معتقد به برابری و حتی مالکیت اشتراکی بوده اند آزادی کمتر بوده و هرچقدر آزادی کمتر باشد پیشرفت جامعه کمتر میشود . البته ویل دورانت عقیده دارد که باید همه از تربیت و تحصیل برابر برخوردار شوند .
اگر یک دانشگاه را فرض کنید شما هیچ گاه دانشجویی را نمی بینید که دوست داشته باشد با همکلاس خود برابر باشد . همیشه انسان دوست دارد تا برتر و بیشتر از افراد دیگر داشته باشد که به این آزادی می گویند .
در جامعه ساسانیان تنها اشراف حق تحصیل داشتند و افراد فقیر نمی توانستند تحصیل کنند حال به نظر شما اینجا برابری وجود نداشته است یا آزادی ؟
خواهش می کنم درباره این جمله بلود شده بیشتر فکر کنید تا راجع به ان بحث کنیم .
---------- Post added at 11:33 AM ---------- Previous post was at 11:31 AM ----------
مثلا همین شعرمعروف:بنی آدم اعضای یکدیگرندکه درآفرینش زیک گوهرند.
یامثلااصل 107قانون اساسی میگه:رهبردربرابرقوانین باسایرافرادکشورمساوی ست.
منم میخوام بدونم چرا افرادجامعه باهم برابرند؟واینکه بتونیم باهمکاری هم به یک تعریف جامعی از برابری برسیم. واقعیتش تا آنجا که ما دیده ایم برخی برابرتر از بقیه بودند!
angello1920
15-06-2010, 13:58
این ارزشهاچی هستندکه این برابری رو مخدوش میکنند؟آیاچیزی هست که بتونه باعث بشه یکنفردرجامعه بردیگری برتری پیداکنه؟
بله به نظرم هست چيزي كه باعث بشه فري بر فرد ديگر برتري پيدا كنه.بازم اشاره مي كنم به ارزش نه حقوق افراد.
حقوق افراد به منزله ي رفتار يكسان با همه افراد در هر نوع وضعيتي. اين رفتار در صورتي مي تونه يكسان باشه كه قوانين درستي وضع شده باشند.به نظرم حكومت اسلامي (قوانين خدا) بسيار عالي وضع شدند چون بر پايه ي حق هست نه احساسات.
اما جواب سوال اولتون.ارزشهايي كه باعث مي شه اين برابري مخدوش بشه , اعمالي هستن كه هر فرد از خودش بروز مي ده, اعمالي كه خاصيت پست كنندگي دارن.مثال خيلي ساده اي مي زنم.فردي رو در نظر بگيريد كه از مالش مي گذره و از غذاي
خودش مي گذره تا عده اي رو كه حالا به هردليل نمي تونن احتياجات خودشون رو تامين كنن ياري كنه آيا اين فرد با فردي كه براي منافع شخصي خودش دست به قتل مي زنه و كاري هم به گرسنه و سير نداره بايد ارزشش يكي باشد؟
بستگی داره که کجا بگه
در کتاب یا این که پیش دونفر عاقل که شبه اش را برطرف کنند .
شما اجازه میدی که یک نفر هنجار جامعه ات را بشکند این کار هنجار شکنی است
این بحث بیش از این که بحث فلسفی باشه داره جنبه ی فرهنگی میگیره وبه نظر من اشکالی نداره چون الان مشکل کشور ما فلسفه نیست وما مشکل فرهنگی داریم ودر بحث درباره ی فرهنگ اولین چیزی که خودش رو نشون میده مذهب است ودر مذهب هم در ایران حرف اول رو فعلا فقه میزنه پس لطفا دیگه پستی مبنی بر این که بحث فقهی نشه نزنید چون دوستان اگه اینجا بحث درباره ی فرهنگ نشه کجا بحث بشه پس سعی کنید بحث درباره ی فرهنگ رو ادامه بدین چون خودش یک قسمت از فلسفه است
درباره ی مسئله ی آزادی نظر صحبت میشد که بحث به ارتداد کشیده شد و دوستان هم لطف کردن مانور دادن ولی به نظر من باید به جای پرداختن به این موضوع باید به این بپردازیم که واقعا آزادی بیان تا چه حدی باید باشه ویک شخص در گفتن عقایدش باید تاچه حدی آزاد باشه دوست عزیزمون فرمودن که تاحدی که بره پیش دونفر عاقل تا جوابش رو بدن ولی اگه اون دونفر نتونستن حالا تکلیف جامعه با این آدمی که مرتد هستش چیه آیا باید اعدام بشه یاباید حرفش رو قبول کنن ؟
اگر اعدامش کنن که با نمرود هیچ فرقی ندارند ولی اگه بشینن وعاقلانه به مناظره بپردازند سیره ی امام رضا رو پیروی کردن حالا خود شما بین این دوشخص انتخاب کنیدولی در باره ی اصل آزادی که خودش یک بحث جدا هست و هر کس نظری دارد ولی به نظر من آزادی تاحدی مجازه که به تعرض تبدیل نشه ومشکلی برای دیگران به وجود نیاره
یعنی آزادی برای هم نه برای یک شخص
آزادی چند بعد داره ومهمترین بعد آن هم بعد آزادی بیان است که درباره اش نظرم رو دادم
arzevaباتشکر
---------- Post added at 05:38 PM ---------- Previous post was at 05:35 PM ----------
من یه سوال ساده میخوام بپرسم! چرا افرادیک جامعه باهم برابرند؟
خوب بود میگفتی که چه چیزی باعث میشه که افراد یک جامعه تفاوت داشته باشند چون تاریخ ثابت کرده که برابری یک شعار هست وتحقق اون در جامعه خیلی نسبی میباشد واصولا کمتر امکان پذیر است.
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.