PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : سریال پنجمین خورشید



صفحه ها : 1 [2] 3 4 5

ferdfe
31-08-2009, 04:19
ولی این شخصیت همایون یه چیز خوبیم به ما یاد میده ها.مرام و معرفت.خداییش،چقدر نسبت به دوستش با مرامه،اونم بعد از این همه سال.

دقيقا نظر منو داشتي :10:

sinath
31-08-2009, 04:19
واکنش ده نمکی به ديالوگ يک سريال


ایرنا: کارگردان اخراجي ها ،بي ادبانه و پرخاشگرانه خواندن اين فيلم را در يکي از سريال هاي ماه رمضان ناشي از سهل انگاري کارگردان اين سريال قلمداد کرد.
در يکي از ديالوگ هاي يکي از سريال هاي مناسبتي ماه مبارک رمضان اخراجي هاي 2 فيلمي مملو از الفاظ زشت و بي ادبانه خوانده شد و به بچه ها توصيه شد تا به ديدن اين فيلم سينمايي نروند.
مسعود ده نمکي گفت: قطعا موضع مديريت صدا و سيما درباره اخراجي ها آن چيزي نيست که در يک سريال به اين اثر سينمايي نسبت داده شد.
وي افزود: مهندس ضرغامي در هنگام اکران اخراجي هاي 2 به ديدن اين اثر سينمايي آمد و از آن ديدن کرد. همچنين شبکه سوم سيما نيز بارها اخراجي هاي 1 را در تلويزيون به نمايش گذاشته که اين نشان از استقبال مسئولان اين شبکه از اخراجي ها دارد.
اين کارگردان سينما ياداور شد: پس از توهين به اخراجي ها در سريال مناسبتي شبکه سوم سيما، بسياري از علاقه مندان به اين فيلم سينمايي در تماس هايي که داشتند از اين توهين ابراز تاسف کرده و اعتراض خود را به اين سريال و کارگردان ان اعلام کردند.
ده نمکي خاطرنشان کرد: اعتقاد دارم کارگردان اين فيلم در بکاربردن اين ديالوگ سهل انگاري کرده است. متاسفانه هميشه آدم هاي کوچک بدنبال اين هستند که از هر موقعيتي براي پرخاش به ديگر آثار استفاده کنند.
وي گفت: من به اين توهين ها اهميتي نمي دهم اما بايد ديد مخاطب اخراجي هاي 1 و 2 بيشتر بوده يا سريالي که در آن به اين اثر سينمايي توهين مي شود. اميدوارم ماه مبارک رمضان سبب شود تا برخي از افراد در رفتار خود بازبيني کنند.


بدون منبع هستش؟:10:
منبع ایرنا هست دیگه تو خط اول خبر اومده.

HOJ-JAT
31-08-2009, 15:25
بنظرم دارن توش اب میریزن مثلا قسمت دیشبی

attractive_girl
31-08-2009, 15:30
دانلود قسمت هاي 1 تا 6 به صورت دو كيفيت


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دانلود با لينك مستقيم قسمت 1 با كيفيت Wmv حجم 121 مگابايت| لينك دانلود كمكي قسمت 1 كيفيت Wmv


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
دانلود با لينك مستقيم قسمت 1 با كيفيت Mp4 حجم 55 مگابايت| لينك دانلود كمكي قسمت 1 كيفيت Mp4

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

دانلود با لينك مستقيم قسمت 2 با كيفيت Wmv حجم 70 مگابايت| لينك دانلود كمكي قسمت 2 كيفيت Wmv


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

دانلود با لينك مستقيم قسمت 2 با كيفيت Mp4 حجم 45 مگابايت| لينك دانلود كمكي قسمت 2 كيفيت Mp4


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

دانلود با لينك مستقيم قسمت 3 با كيفيت Wmv حجم 167 مگابايت| لينك دانلود كمكي قسمت 3 كيفيت Wmv


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

دانلود با لينك مستقيم قسمت 3 با كيفيت Mp4 حجم 78 مگابايت| لينك دانلود كمكي قسمت 3 كيفيت Mp4


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
دانلود با لينك مستقيم قسمت 4 با كيفيت Wmv حجم 123 مگابايت| لينك دانلود كمكي قسمت 4 كيفيت Wmv


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

دانلود با لينك مستقيم قسمت 4 با كيفيت Mp4 حجم 55 مگابايت| لينك دانلود كمكي قسمت 4 كيفيت Mp4

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

دانلود با لينك مستقيم قسمت 5 با كيفيت Wmv حجم 127 مگابايت| لينك دانلود كمكي قسمت 5 كيفيت Wmv

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

دانلود با لينك مستقيم قسمت 5 با كيفيت Mp4 حجم 72 مگابايت| لينك دانلود كمكي قسمت 5 كيفيت Mp4

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

دانلود با لينك مستقيم قسمت 6 با كيفيت Wmv حجم 102 مگابايت| لينك دانلود كمكي قسمت 6 كيفيت Wmv

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

دانلود با لينك مستقيم قسمت 6 با كيفيت Mp4 حجم 72 مگابايت| لينك دانلود كمكي قسمت 6 كيفيت Mp4

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


پسورد
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Felakating
31-08-2009, 15:31
بازیگرای خارجی هم استیل دارن حمید گودرزی هم استیل داره!!!!!!!!!!!
فکر کنم این بازیگری بد جوری به حمید گودرزی ساخته

attractive_girl
31-08-2009, 15:34
آره :31:
ماشالا نیست قدشم رعناس :31: چند کیلو هم اضافه کرده :31:

max_3d
31-08-2009, 16:26
ولی قبول کنید گودرزی هر نقشی بهش بدن قشنگ بازی میکنه قرار نیست حمید گودرزی مثل برات پیت بازی کنه!!!

attractive_girl
31-08-2009, 16:38
آره خیلی خوب تعجب میکنه تو فیلم :31:

H a m e e d
31-08-2009, 17:09
بازیگرای خارجی هم استیل دارن حمید گودرزی هم استیل داره!!!!!!!!!!!
فکر کنم این بازیگری بد جوری به حمید گودرزی ساخته
استیل اونارو قراره کل مردم جهان نظاره گر باشن [اکران جهانی فیلمهاشون و توزیع بین المللی سریالهاشون]
ولی بازیگرای ایرانی رو تو خود ایران هم مردم به زور نیگاشون میکنن، پس نیازی نیست نگران قیافشون باشن!
همین مسئله رو میتونید در مورد نحوه بازیشون هم در نظر بگیرید.

Mahdi/s
31-08-2009, 20:21
این قسمت بدک نبود.....ولی اّبروی ایران رو بردن که....یعنی تو این 24 سال که گذشت..ما فقط توالتامون پیشرفت کرده...اونم نه همه جا...تو میدون ونک....دستشویی های اونجارو نشون دادن.......واقعا کارگردان به عقلش نرسیده که حداقل مترو رو نشون بده...نه دیگه توالت.....

mahdistar
31-08-2009, 20:40
این قسمتش قشنگ بود.
میگم این مردنه این پیرمرده چیو میخواست برسونه؟اصلا این سکانس چه لزومی داشت؟و چه ربطی به موضوع داشت؟؟؟!!!
من فکر میکنم به زندگی خواهرش کاری نداشته باشه بخاطر این خواهرزادش که انقدر خوبه.،ولی دیگه شورشو در آورده ها اون یارو که 206و آورده بود مکانیکی خیلی پرروه بود.با آدم اینجوری صحبت کنن،بعدا وایسی نگاش کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!فرصت برای صحبت کردن اینجور آدما همون جمله اوله،بعدش دیگه......حرصمو در آوردا.اه اه اه

andyan
31-08-2009, 21:03
اونجایی که با شیر آب ور میرفت قشنگ بود.
مردن اون پیرمرده هم آب داستان بود. همون آبهایی که میبند به فیلم تا بشه 30 قسمت!

H a m e e d
31-08-2009, 21:23
حالا چرا صحنه آخر این قسمتو نشون ندادن:31:

Azot
31-08-2009, 21:34
ولی آخرش خیلی تابلوئه من حدس میزنم نتونه آینده رو تغییر بده ، یعنی هدفشون این سریال اینه که بگن سرنوشت رو نمیشه تغییر داد ...

amin khan
31-08-2009, 21:39
دو تا از خورشید ها حروم شد
دو تای دیگه هم خرج میکنه تا بیاد به هما خبر بده
پنجمین خورشید هم اهدا میکنه به یکی که دوست داره بره 24 سال دیگه


آقا حله دیگه
توی تیتراژ آخرش مینویسه کودکی هما
بعد توی قسمت قبلی هم میگفت اگه رفتی به 24 قبل کمکم کن
این حمید گودرزی بر میگرده به زمان خودش بعد میره دنبال اون کارهای هما تا دیگه گدا نشه...
پیشگوییم نصفه نیمه درست دراومد...

mahdistar
31-08-2009, 21:39
یعنی هدفشون این سریال اینه که بگن سرنوشت رو نمیشه تغییر داد ...
اومدم تایپ کنم،دیگه گفتی دیگه...دقیقا همینه.

Gam3r
31-08-2009, 21:49
اتفاقا سرنوشت رو میشه تغییر داد
سرنوشت در دست انسان هست

behnam_tr
31-08-2009, 21:52
اتفاقا سرنوشت رو میشه تغییر داد
سرنوشت در دست انسان هست


منم باهات موافقم در واقع هدف این داستان اینه که بگه میشه سرنوشت رو تغییر داد ....

GiggleClub
31-08-2009, 21:57
حالا این همایون چی شد؟

MOHAMMAD2010
31-08-2009, 22:01
ولی اگه بگن نمیشه تغییر داد به نظرم بهتره

reza-atom
31-08-2009, 22:11
ولی آخرش خیلی تابلوئه من حدس میزنم نتونه آینده رو تغییر بده ، یعنی هدفشون این سریال اینه که بگن سرنوشت رو نمیشه تغییر داد ...

دوستان زياد عجله نكنيد چون قبلا هم ميگفتيد كه ديگه محسن نميتونه به آينده برگرده ولي در كمال ناباوري ديديم برگشت و ما رو غافلگير كرد ! :18: همه فكر ميكردن تا آخرين قسمت دنبال زنجير ميدوه و پيدا نميكنه و تو سال 88 ميمونه !!! حالا بازم نميشه آخرشو حدس زد و اينكه چطور ميخواد از 3 تا خورشيد ديگه استفاده كنه !
لباسهاي محسن هم تو سال 64 جالبه !:27:

nazanin21
31-08-2009, 22:28
به نظر من که فیلم قشنگیه ... متفاوتـــــــــــــــــــ ـــه !! :46:

behnam_tr
31-08-2009, 22:29
حالا این همایون چی شد؟

رفت آب خنک بخوره البته تو سال 88 .......


ولی اگه بگن نمیشه تغییر داد به نظرم بهتره

چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟:18:

ferdfe
31-08-2009, 22:32
رفت آب خنک بخوره البته تو سال 88 .......

البته بعد از اب خنك اعدام در ملا عام بدون دادگاه و اعتراف :5:

nazanin21
31-08-2009, 22:32
به نظر من سریال جالبیه.... متفاوتــــــــــــــه !!:46:

mmf1371
31-08-2009, 22:38
من اولش خوشم مییومد ولی وقتی دیدم رفت تو آینده خندیدم و دیگه نیگاه نکردم دلشون خوشه فکر کردن دارن فصل 6 لاست رو می سازن ولی نردبام آسمان خوبه :)

RoYaYeEe_NiIiLi
31-08-2009, 22:38
البته اگه بخوان از نظر دینی مشک نداشته باشه سریال باید بتونه تغیر بده سرنوشت رو
چون سرنوشت همیشه دست آدم هست و فقط زمان مرگ دست آدم نیس...حتی شکل مردنم دست آدمه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

BehzadKiNG
31-08-2009, 22:40
به نظر من که تغییر خواهد کرد!
یعنی اینا میرن عتیقه ها رو برمی گردونن و آدم می شوند . . .
اینو تقریبا" 90 درصد مطمئنم ولی باقی ماجراها معلوم نیست!

masoudtr
01-09-2009, 00:19
حیلی مسخره بود این مهدی سلوکی بهش گفت میبرمت تهران دور بزنیم شب های تهرون خیلی قشنگه
گفتم کجا میخواد ببردش
بردش دستشویی
یعنی جای دیگه تهران تو 24 سال عوض نشده بود که این تعجب کنه و مثلا حالت کمدی پیدا کنه؟

D.A.V.O.O.D
01-09-2009, 00:33
سلام علیکم.
فیلم بسیار بسیار تخیلی و در عین حال قشنگیه
کاشکی ماهم میتونستیم سرنوشتمونو تغییر بدیم

mahshid20
01-09-2009, 01:11
حیلی مسخره بود این مهدی سلوکی بهش گفت میبرمت تهران دور بزنیم شب های تهرون خیلی قشنگه
گفتم کجا میخواد ببردش
بردش دستشویی
یعنی جای دیگه تهران تو 24 سال عوض نشده بود که این تعجب کنه و مثلا حالت کمدی پیدا کنه؟
خوب از اين سريال نتيجه گرفتيم كه شب هاي تهران در دستشويي ها خلاصه ميشه.
چه شبهاي قشنگي داره اين تهران به به...

آره ها خيلي باحال بود اگه ما هم ميتونستيم بريم گذشتمونو تغيير بديم......

khashi87
01-09-2009, 01:42
تکرار فردا ساعته چنده؟

*Necromancer
01-09-2009, 04:27
این قاچاقچیه تو سال 62 همون عبدالغفور تو داستان نردبام آسمانه! من الان دچار دوگانگی شدم :31: اون صحنه مردن پیره مرده هم باحال بود! گفت عزاییل داره میاد یه دفه شوخی شوخی اومد!! ولی داستان باحالیه! باید ببینیم در ادامه چه می شود! آیا خواهر زاده اش به کل نابود می گردد؟ آیا با هما خانوم(!) ازدواج می کند؟ آیا رفیق اش به راه راست هدایت می شود؟:31:

attractive_girl
01-09-2009, 08:51
دیشبش جالب بود . به نظرم اون سکانس رو خیلی خوب درست کرده بودن وقتی محسن میخواست برگرده سال 64 من یه مین فکر کردم هما و داداشش رفتن سال 64 و اینکه همون جایی که سال 88 بود توی سال 64 هم توی همون خونه رفت جالب بود.


تکرار فردا ساعته چنده؟
17:15

reza_3722
01-09-2009, 09:21
خب دیگه خیلی راحت میشه حدس زد ماجرای خورشید پنجم چیه
با توجه به اینکه هر رفت و برگشت 2 خورشید رو میسوزونه، و تعداد خورشیدها هم فرده، این خورشید آخره که تعیین میکنه در نهایت توی کدوم دوره بمونه، و به احتمال زیاد عشق رو تو سال 88 انتخاب میکنه

*Necromancer
01-09-2009, 09:45
نه دیگه اینقد هم امد نمی تونه گیج باشه! یه بار بره به آینده برگرده دوباره بیاد آینده بازم برگرده اما بازم بخواد بیاد به آینده با اینکه می دونه راه برگشتی نیست!!! به نظر می رسد که خورشید پنجم که وسطه همه چیز رو ریست می کنه!

mahdipotter
01-09-2009, 09:48
خب دیگه خیلی راحت میشه حدس زد ماجرای خورشید پنجم چیه
با توجه به اینکه هر رفت و برگشت 2 خورشید رو میسوزونه، و تعداد خورشیدها هم فرده، این خورشید آخره که تعیین میکنه در نهایت توی کدوم دوره بمونه، و به احتمال زیاد عشق رو تو سال 88 انتخاب میکنه
نه شاید یکی از خورشید ها ببرتش توی عصر دایناسور ها:31:

*M!L4D*
01-09-2009, 09:52
ای بابا چرا اینجوری شد ؟؟ محسن چرا برگشت به 64 ... دلم میخواست بره 1412 :دی ... البته ساختن فیلم به تاریخ اون سال برای علیرضا افخمی ممکن نبود ..

mahsa1469
01-09-2009, 09:52
متوجه شدین وقتی اومد زیر اندازی که روی اون سکو بود عوض نشد؟؟؟

mahdipotter
01-09-2009, 10:08
متوجه شدین وقتی اومد زیر اندازی که روی اون سکو بود عوض نشد؟؟؟
خوب حتما جنس زیر اندازه خوب بوده تا اون موقع نپوسیده:31:

Layken
01-09-2009, 13:46
به نظر من بهترین صحنه تاریخ سریال های ایران همون صحنه ای بود که پیر مرد
منتظر مرگ بود ....
من که واقعا حال کردم عالی بود مرده واقعا منتظر مرگ بود
بیچاره دفعه دوم وقت نداد به زنش بگه

ehsannirvana
01-09-2009, 14:45
خب اینم یکی دیگه از باگ های فیلم ! :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](5).jpg

سال 1364 جوراب کوتاه نبود,این جورابا حداکثر 8-9 ساله اومده تو ایران

پ.ن: : دی

ShayaN3K
01-09-2009, 14:55
حیف این خورشیدای با ارزش که این داره می سوزونتش. :دی

راستی این جورابا که کوتاه نیست.!!! تا شده.

من از اون قسمت که بعد از محسن عزراییل اومد پیرمردرو برد خیلی حال کردم. اون جا که پیره زنه باور نکرد

و بعدشم پشیمون شد.:3:

moraddad
01-09-2009, 17:20
شما میگین داداش هما واقعا شیرین عقله یا تو فیلم خودشو زده به گاگولیت!؟:31:
من که میگم سالمه...
جالبه از همشون هم باهوش تره...:31:

MOHAMMAD2010
01-09-2009, 17:22
شما میگین داداش هما واقعا شیرین عقله یا تو فیلم خودشو زده به گاگولیت!؟:31:
من که میگم سالمه...
جالبه از همشون هم باهوش تره...:31:

فکر نکنم سالم باشه
اگه باشه هم واقعا داره خوب بازی میکنه !

RoYaYeEe_NiIiLi
01-09-2009, 17:32
منم میگم داره بازی میکنه..این شکلی نیست...گریمه
توی فیلم حلقه ی سبز حسن رو گریم کرده بودن مگه آدم باورش میشد اونه؟:27:
اینم همینطوره...منم میگم سالمه و قیافشم گریمه...نقش آسونی داره...دیگه نمیخواد دیالوگ حفط کنه:27:

behnam_tr
01-09-2009, 17:50
آره منم میگم که سالمه مثل اون دختر که تو خواب و بیدار بود !!
صدا میکرد عیـــــــــــــــــــــــ ــسی !!

behnam_tr
01-09-2009, 17:53
آهنگ تیتراژ پایانی سریال پنجمین خورشید با صدای علیرضا افتخاری

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

H a m e e d
01-09-2009, 18:09
تازه این قسمتی که پخش شد، علت عقب موندگی برادر هما معلوم شد.

GiggleClub
01-09-2009, 20:04
اینجور که امشب معلوم شد از آینده هیچیز نمیشه آورد پس چجوری لباسای خواهرزادشو آورد؟!!!

behnam_tr
01-09-2009, 20:21
اینجور که امشب معلوم شد از آینده هیچیز نمیشه آورد پس چجوری لباسای خواهرزادشو آورد؟!!!

:31::31::31::31::31::31::31::31::31::31::31::31:


تازه این قسمتی که پخش شد، علت عقب موندگی برادر هما معلوم شد.

از کجا معلوم شد ؟؟:18:

mahdistar
01-09-2009, 20:27
فکر کنم اینا که اومدن همایونو بردن فکر کنم از طرف صاحب همون خونه ای اومدن که همایون سرایدارش بود میخوان ببینن چی شده؟؟؟

بعدش این محسن چرا اینطوری میکنه.اگه بخواد جلوی ازدواج خواهرش با انوشو بگیره پس تکلیف این خواهرزاده به اون خوبیش چی میشه.من میگم این یه چیزو عوض نمیکنه،احتمالا.

mahsa1469
01-09-2009, 20:43
فکر کنم اینا که اومدن همایونو بردن فکر کنم از طرف صاحب همون خونه ای اومدن که همایون سرایدارش بود میخوان ببینن چی شده؟؟؟

بعدش این محسن چرا اینطوری میکنه.اگه بخواد جلوی ازدواج خواهرش با انوشو بگیره پس تکلیف این خواهرزاده به اون خوبیش چی میشه.من میگم این یه چیزو عوض نمیکنه،احتمالا.
آره منم به همین فک می کردم اما فک نکنم نتونه مطمئنن می تونه این فیلم فقط می خواد بگه می شه سرنوشت رو عوض کرد...

H a m e e d
01-09-2009, 20:54
از کجا معلوم شد ؟؟:18:
بچه دار شدن در سنین بالای چهل سالگی!:13:(ننه خاور 42 ساله بود که بچه ش متولد شد)

فکر کنم اینا که اومدن همایونو بردن فکر کنم از طرف صاحب همون خونه ای اومدن که همایون سرایدارش بود میخوان ببینن چی شده؟؟؟

بعدش این محسن چرا اینطوری میکنه.اگه بخواد جلوی ازدواج خواهرش با انوشو بگیره پس تکلیف این خواهرزاده به اون خوبیش چی میشه.من میگم این یه چیزو عوض نمیکنه،احتمالا.
حدس میزنم چون میدونه که جلوی شهیدشدن غلامرضا رو که دیگه نمیتونه بگیره؛ پس بذاره هرچند کوتاه اون دو تا با هم زندگی کنن تا حسرتش در آینده رو دلش نمونه، بعد از مرگ اون هم حالا اگه از سر ناچاری یا احتمالا اون موقعی که انوش همه دارایی هاشو به پسرش داد، اونوقت با انوش فلکزده ازدواج کنه که در این صورت محسن (سلوکی) هم به دنیا میاد؛ انوش هم دیگه هر بلایی میخواد سرش بیاد، بذار بیاد:31:
اینطوری بی خانمان هم نمیشن و مامانش از دست نمیره.
-------------------------
راستی انوش چرا هیچوقت نخواست به جای مریم با مامانش ازدواج بکنه؟:27:

ferdfe
01-09-2009, 20:59
فکر کنم اینا که اومدن همایونو بردن فکر کنم از طرف صاحب همون خونه ای اومدن که همایون سرایدارش بود میخوان ببینن چی شده؟؟؟

بعدش این محسن چرا اینطوری میکنه.اگه بخواد جلوی ازدواج خواهرش با انوشو بگیره پس تکلیف این خواهرزاده به اون خوبیش چی میشه.من میگم این یه چیزو عوض نمیکنه،احتمالا.

من فك كنم اينا از طرف عتيقه فروشه اومدن !!!!

attractive_girl
01-09-2009, 21:26
میگم این محسن چقدر اصرار داره خواهرش با غلامرضا عروسی کنه!
خب چه فرقی میکنه 2 سال دیگه هم این علیرضا شهید میشه و خواهره هم بیوه!

mahsa1469
01-09-2009, 21:26
من فك كنم اينا از طرف عتيقه فروشه اومدن !!!!
آره اونا هرچی که هستن می خوان همایونو بکشونن خلاف...

H a m e e d
01-09-2009, 21:28
ولی ماشینشون ماشین انوش نبود؟ احتمالا میخواستن ذهنو منحرف کنن.

mahsa1469
01-09-2009, 21:28
میگم این محسن چقدر اصرار داره خواهرش با علیرضا عروسی کنه!
خب چه فرقی میکنه 2 سال دیگه هم این علیرضا شهید میشه و خواهره هم بیوه!
غلام رضا دیگه
خوب دیر تر از انوش می میره بعدش حد اقل براش افتخارش می مونه که پس از لحاظ مرگ همسر زیاد فرق نمی کنه با کدوم ازدواج منه ...
تازه مگه بده یه کوچه بنام همسر آدم بشه
منکه می گم با غلامرضا ازدواج می کنه بچشون می شه همون محسن:31:

amin khan
01-09-2009, 21:32
میگم این محسن چقدر اصرار داره خواهرش با علیرضا عروسی کنه!
غلامرضا...

h a m i d a
01-09-2009, 21:34
من میگم اصل موضوع همون ییه خورشید آخره که میشه پنجمی.2تا از خورشیدا که هدر رفت 2تا دیگشم مسلما هدر میره چون محسن میخواد یه بار دیگه بره به آینده به خاطر قولی که به هما داده.پس میمونه یکی که معلوم نیست چی میشه.فکر کنم یکی باهاش میره آینده و........

mahsa1469
01-09-2009, 21:39
ولی ماشینشون ماشین انوش نبود؟ احتمالا میخواستن ذهنو منحرف کنن.
نه من دقت کردم نبود از دور عین ماشین انوش بود ولی اگه اشتباه ندیده باشم رنگش سفید بود
ولی اون ماشینی که توی خاطرات خواهرش زیر پای همایون بود ماشین انوش بودا...

امير موسر
01-09-2009, 22:03
ولی آخرش هم مادرش رو مث اینکه بوسیدا ! دوربین که رفت روشون تو سر و صورت هم بودن ! :دی

mstf666
01-09-2009, 22:43
پنجمین خورشید چیکار میکنه ؟

ehsannirvana
01-09-2009, 22:54
پنجمین خورشید چیکار میکنه ؟
اگه به همین شیوه دوتا واسه رفت و برگشت بخوایم حساب کنیم,خورشید پنجم میبره به آینده و تمام.

mstf666
01-09-2009, 22:58
به نظر منم آخرش گودرزی میره پیش دختره با هم زندگی میکنن دیگه ! :31:

M O B I N
01-09-2009, 23:05
به نظر منم آخرش گودرزی میره پیش دختره با هم زندگی میکنن دیگه ! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خوب میخوای چطوری تموم بشه ؟؟؟ فیلم ایرانی عمو !! : دی !!

H a m e e d
01-09-2009, 23:09
اصلا پنجمی به چه کاری میاد؟ فقط باید بره به هما در آینده اطلاع بده و برگرده که دو تا و در مجموع چهار تا مصرف میشه؛ بعدشم دیگه اگه خواست با هما ازدواج کنه صبر کنه تا زمان به طور طبیعی بگذره؛ پس بهتره پنجمی رو بذاره برا روز مبادا:31:
ولی از طرفی اگه گذشته هما رو ببینه بعیده بذاره دوباره به همون شکل بزرگ بشه و کلا سرنوشت دیگه ای براش رقم میخوره که شاید اصلا نیاز به بازگشت به آینده هم نباشه.
راستی هنوز معلوم نیست بیش از یه نفر بتونن با اون کتیبه و زنجیر تو زمان سیر کنن!؟

khashi87
02-09-2009, 00:02
برادرها اینجوری نگید مثه این یارو رستگاران یهو دیدی کارگردان شاخ شد
اما به نظر من هم خوب تموم میشه منم بودم شبنم قلی خانی رو نمی زاشتم به امونه خدا

pcforlife
02-09-2009, 00:35
اگه واقعا هدف سریال این باشه که بگه سرنوشت و نمیشه تغییر داد، نگاش نکنیم بهتره...
راستی سر اون یه تیکه ای که محسن پشت آیفون داد زد سلام همدم خانم، کلی خندیدم!
الان حساب کنین محسن باید زندگی چند نفرو نجات بده:
خواهرش، مادرش، انوش (که گرفتار خواهرش نشه :دی) غلامرضا، هما، همایون، فرزین، حامد!، همدم خانم (که حداقل دیر تر کر بشه!)...
قبول دارین چرت شده... نمی دونم چرا جدیدا از این سریال بدم اومده... به خصوص از این قسمت و از اونجایی که پول الان خودمونو نتونست ببره سال 64 (ولی پیرهن شلوارشو برد...) حیف اون پولی که اون یکی محسن داد به این محسن که آخرش توی این 24 سال گم بشه!

hopee
02-09-2009, 01:11
اگه مریم با انوش عروسی‌ نکنه و محسن کوچیکه تو زمان آینده وجود داشته باشه ، تمام قوانین ژنتیک و وراثت میره زیر سوال .
البته اگه این اتفاق افتاد تعجب نکنید چون همه چیز تو سریالای ایرانی امکان پذیره .:27:
بنابراین میتونیم فرض کنیم که مریم تو سال 88 به محسن دروغ گفته و اول با غلام رضا ازدواج کرده و وقتی‌ اون شهید شده با انوش ازدواجیده . :21:

راستی‌ یه چیزی برام قابل هضم نیست ، فرض می‌کنیم محسن همه چیزو درست کنه و همرو نجات بعده ، وقتی‌ دوباره بیاد سال 88 دوباره تو زمان خودش گم میشه و همون آشه و همون کاسه !


الان حساب کنین محسن باید زندگی چند نفرو نجات بده:
خواهرش، مادرش، انوش (که گرفتار خواهرش نشه ) غلامرضا، هما، همایون، فرزین، حامد!، همدم خانم (که حداقل دیر تر کر بشه!)...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Jang Bogo
02-09-2009, 01:52
من یه سوال دارم
توی سال 88 وقتی محسن زنگ خونه همایون رو زد ، همدم خام جواب داد ولی صدای محسن رو نمیشنید چون به قول پسر همایون گوشهاش خراب شده بود

سوال من اینه که اگه همدم خانم نمیشنید و گوشهاش خراب بود پس چطوری صدای زنگ رو شنید و آیفون رو جواب داد ؟

H a m e e d
02-09-2009, 04:21
کلا تو این سریال نقشای مثبت (به خصوص گودرزی، سلوکی، قلی خانی) اونقدرا هم تو ذوق نمیزنن که آدم ازشون بدش بیاد (به جز موارد معدودی مثل از کوره در رفتن های محسن بزرگه:31:) نقش سلوکی با نقشای قبلیش خیلی فرق داره و برخلاف همیشه یه آدم سختی کشیده ولی در عین حال خوش قلب هست، ویژگیهایی که شخصیت هما هم کم و بیش و با وجود قرار داشتن تو یه محیط مستعد کارای خلاف داره و از بودن بین همچین آدمایی ابراز تنفر میکنه.

mahdipotter
02-09-2009, 11:26
من یه سوال دارم
توی سال 88 وقتی محسن زنگ خونه همایون رو زد ، همدم خام جواب داد ولی صدای محسن رو نمیشنید چون به قول پسر همایون گوشهاش خراب شده بود

سوال من اینه که اگه همدم خانم نمیشنید و گوشهاش خراب بود پس چطوری صدای زنگ رو شنید و آیفون رو جواب داد ؟
برای اینکه صدای زنگ بلند بوده ولی صدای محسن آروم بوده:31:

MORINIO
02-09-2009, 13:52
کلا هر چی میگذره سوتی های این سریال داره بیشتر میشه! و البته جذابیتش هم کم شده!

moraddad
02-09-2009, 14:33
اینجور که امشب معلوم شد از آینده هیچیز نمیشه آورد پس چجوری لباسای خواهرزادشو آورد؟!!!

بابا داداش بیخیال دیگه!
باید فیلنامه رو یه جوری بنویسن اجازه پخش به سریال داده بشه...
انتظار داشتی حمید گودرزی رو لخت مادرزاد در حین انتقال به آینده نشون بده؟!:31:

attractive_girl
02-09-2009, 14:41
اگه واقعا هدف سریال این باشه که بگه سرنوشت و نمیشه تغییر داد، نگاش نکنیم بهتره...


دیگه وقتی تابستون باشه- ماه رمضون باشه - تلویزیون هیچی نداشته باشه- علاف باشیم مجبوریم بشینیم زورکی نیگا کنیم دیگه:31:

mehran_286
02-09-2009, 14:52
دوستان محسن اخرش تو سال 88 میمونه
اگر دقت کنید 5 خورشید هستش 2 تاش تا الان مصرف شده میمونه 3 تا
1بره 1 برگرده 64 و یکی هم بره 88
البته سریال ایرانیه یکدفعه دیدی اخرین خورشید رو استفاده نکرد

ferdfe
02-09-2009, 14:59
بابا داداش بیخیال دیگه!
باید فیلنامه رو یه جوری بنویسن اجازه پخش به سریال داده بشه...
انتظار داشتی حمید گودرزی رو لخت مادرزاد در حین انتقال به آینده نشون بده؟!:31:

لخت مادرزاد كه نه ولي مي تونستن حداقل با زيرپوش و شرت نشونش بدن :31: چون اينا رو عوض نكرده بود مال خودش بود !!

RoYaYeEe_NiIiLi
02-09-2009, 15:48
ولی اون صحنه ی روبه روییه این محسن و مامانش آخر خنده بود...این ایرانیا تو ساختن این جور صحنه ها واقعا موفقا...باید بهشون تبریک گفت[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من یه لحظه فکر کردم دیگه کامل محسن رو بوسید...مامانم میگفت شاید پسره خودشه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]ولی کلا خیلی باحال رفت تو بغل هم و اومدن بیرون[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

khashi87
02-09-2009, 15:54
ولی اون صحنه ی روبه روییه این محسن و مامانش آخر خنده بود...این ایرانیا تو ساختن این جور صحنه ها واقعا موفقا...باید بهشون تبریک گفت[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من یه لحظه فکر کردم دیگه کامل محسن رو بوسید...مامانم میگفت شاید پسره خودشه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]ولی کلا خیلی باحال رفت تو بغل هم و اومدن بیرون[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برای دیدن این جور این صحنه ها باید از هنرهای تجسمی که تو ضمیر نا خوداگاهمون هست کمک گرفت.:18:

امير موسر
02-09-2009, 15:56
ولی اون صحنه ی روبه روییه این محسن و مامانش آخر خنده بود...این ایرانیا تو ساختن این جور صحنه ها واقعا موفقا...باید بهشون تبریک گفت[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من یه لحظه فکر کردم دیگه کامل محسن رو بوسید...مامانم میگفت شاید پسره خودشه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]ولی کلا خیلی باحال رفت تو بغل هم و اومدن بیرون[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اصلا مامان خودش نباشه ! دیگه اونم مثل پسر خودش میمونه ! خواهرش رو چرا نبوسید بعد از دو روز دوری !!:27:

RoYaYeEe_NiIiLi
02-09-2009, 16:09
اصلا مامان خودش نباشه ! دیگه اونم مثل پسر خودش میمونه ! خواهرش رو چرا نبوسید بعد از دو روز دوری !!:27:

دیگه فهمیدن زیادی جلف بازی میشه....بوسیدن خواهررو نذاشتن[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

sinath
02-09-2009, 16:10
اصلا این سریال سوتی زیاد داره
مگه مادره به محسن نگفت هر کدومه این خورشیدا 24 سال ادمو میبره به اینده
پس چجوری برگشت به 24 سال قبل باید میرفت باز به اینده دیگه! یعنی این 5 تا خورشید در مجموع می تونه ادمو 120 سال ببره جلو.


اصلا مامان خودش نباشه ! دیگه اونم مثل پسر خودش میمونه ! خواهرش رو چرا نبوسید بعد از دو روز دوری !![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بالاخره اینا اشکالات فیلما و سریالای ایرانیه دیگه
حالا باز بهتر شده و مثل چند سال قبل زن تو خونه جلو شوهرش با چادر 5 متر اونورتر نمیشینه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

*M!L4D*
02-09-2009, 16:14
اصلا این سریال سوتی زیاد داره
مگه مادره به محسن نگفت هر کدومه این خورشیدا 24 سال ادمو میبره به اینده
پس چجوری برگشت به 24 سال قبل باید میرفت باز به اینده دیگه! یعنی این 5 تا خورشید در مجموع می تونه ادمو 120 سال ببره جلو.

دیگه دیگه ...!

نه کلا سریال باحالی هستش ...مثل مسافران نوآوری داره : دی

mahdistar
02-09-2009, 16:14
میگم این صفحه ،همش شد ماچ و بوسه که.این همه چیز جالب داشت حالا...دی:

اصلا این سریال سوتی زیاد داره
مگه مادره به محسن نگفت هر کدومه این خورشیدا 24 سال ادمو میبره به اینده
پس چجوری برگشت به 24 سال قبل باید میرفت باز به اینده دیگه!

نه دیگه یکی میبره یکی میاره،اون مادره دیگه نرفته بود تا دوباره خورشیدو بزاره جاش تا ببینه برمیگرده که.

pcforlife
02-09-2009, 16:15
اصولا من بعد از دیدن قسمت های این سریال (که تا حالا نشون داده) به این نتیجه رسیدم که نیمی از فیلمنامه و سناریو رو نویسنده نوشته و نصف دیگشو قرار ما بنویسیم یا بهتر بگم تو ذهنمو تصور کنیم!!

RoYaYeEe_NiIiLi
02-09-2009, 16:21
اصلا این سریال سوتی زیاد داره
مگه مادره به محسن نگفت هر کدومه این خورشیدا 24 سال ادمو میبره به اینده
پس چجوری برگشت به 24 سال قبل باید میرفت باز به اینده دیگه! یعنی این 5 تا خورشید در مجموع می تونه ادمو 120 سال ببره جلو

مامانه گردنبندرو گفت نه اون دایرهه
اصلش اون دایرهه هست:31:

ghermezeteh
02-09-2009, 16:24
کلا سریال ضعیفیه
اینم حتما از یه داستان یا سریال خارجی کپی برداریش کردن.

*M!L4D*
02-09-2009, 16:29
کلا سریال ضعیفیه
اینم حتما از یه داستان یا سریال خارجی کپی برداریش کردن.

نظر شخصیه شماست ... به نظر کمن قشنگه ... یا نسبت به سریال های دیگه :دی

RoYaYeEe_NiIiLi
02-09-2009, 16:34
همونطوری که بقیه ی بچه ها گفتن محسن باید بین آینده و گذشته یکیو واسه موندن انتخاب کنه....من میگم که همه چیو درست میکنه و زندگیه هما رو هم تغیر میده و چون همه چیو به خوبی و خوشی درست کرده از مامان و خواهرش اجازه میگیره که یه 24 سال ناقابل تنهاشون بذاره که بره برسه به عقشش[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ولی اون تیکه که رفت تو خونه ی هما با اون همه گل من مردم از خنده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]خدا وکیلی عشوه های خارجیا رو...عشوه های ایرانیارو[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]چه ساده و مسخره همچین عاشق میشن

Hossein Safavi
02-09-2009, 16:52
اینم حتما از یه داستان یا سریال خارجی کپی برداریش کردن
یکی از بدترین سریالهایی هست که تا به حال دیدم!

این سریال هم کپی شده از فیلم حرکت پروانه ای هست Butterfly Effects )ساخت در 2004 )
Directed by Eric Bress
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Soheil_Punisher
02-09-2009, 17:09
خدا وکیلی عشوه های خارجیا رو...عشوه های ایرانیارو
خودت داری میگی ایرانی ...: دی

moraddad
02-09-2009, 20:09
گاگول نیست آقا ، گاگول نیست!!!:31:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کامیار محبی
تاریخ و محل تولد: 1364 تهران

تخصص: بازیگر

تحصیلات: اخذ مدرک دوره سه ماهه مدرسه عالی بازیگری؛ 1377، اخذ مدرک دیپلم درجه 1 و درجه 2 بازیگری هنرستان سوره پسران؛ 1382 ، اخذ مدرک کاردانی فیلمسازی؛ دانشکده کاربردی 48؛ 1386

*************
البته از این عکسش نمیشه فهمید که سالمه:31:

Mahdi/s
02-09-2009, 20:12
گاگول نیست آقا ، گاگول نیست من میگفتما..اما کسی باور نمیکرد.....

attractive_girl
02-09-2009, 20:15
گاگول نیست آقا ، گاگول نیست!!!:31:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کامیار محبی
تاریخ و محل تولد: 1364 تهران

تخصص: بازیگر

تحصیلات: اخذ مدرک دوره سه ماهه مدرسه عالی بازیگری؛ 1377، اخذ مدرک دیپلم درجه 1 و درجه 2 بازیگری هنرستان سوره پسران؛ 1382 ، اخذ مدرک کاردانی فیلمسازی؛ دانشکده کاربردی 48؛ 1386

*************
البته از این عکسش نمیشه فهمید که سالمه:31:

عجب سورپرایزی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

3 ساعت داشتم فکر میکردم عکس کدوم بچه هاس لو رفته :31:

mahdistar
02-09-2009, 20:32
خدایی اینام بازیگرنا،ما عادت کردیم از سوپر استارا تعریف کنیم،یه جوری بازی کرد که،من همش جدا از سریال میگفتم حیفه این هیکلش نیست،بنده خدا عقب افتاده است!!!ولی الان که دیدم تعجب کردم.
آفرین کامیار محبی!!!

fouad-pes
02-09-2009, 20:36
دوستان محسن اخرش تو سال 88 میمونه
اگر دقت کنید 5 خورشید هستش 2 تاش تا الان مصرف شده میمونه 3 تا
1بره 1 برگرده 64 و یکی هم بره 88
البته سریال ایرانیه یکدفعه دیدی اخرین خورشید رو استفاده نکرد

نه... قراره با یکیش بره 88 بعد با هما برگرده 64. میشه سه تا + دوتا = 5 تا :31:

RoYaYeEe_NiIiLi
02-09-2009, 21:04
آخه محسن نمیگه این هما مگه خره باهاش بیاد 64؟
چه فکرایی که این نمیکنه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

mahsa1469
02-09-2009, 21:09
نه مگه خله هما بیاد 64 اون موقع 88 پیر می شه که...
با دو تا ستاره ی دیگه می ره و بر می گرده بعد میبینه بدون هما نمی تونه به خونوادش می گه من رفتم 24 سال دیگه بر می گردم بعد اونام باور می کنن...

RoYaYeEe_NiIiLi
02-09-2009, 22:38
آقا من تا اونجایی دیدم که رفتن دنبال مامان بابای هما...بعدش دیگه چی شد؟

click_dez
02-09-2009, 22:56
پس تکلیف این یارو که کتیبه رو میخواد چی میشه به نظر شما؟؟

امير موسر
02-09-2009, 22:57
آقا من تا اونجایی دیدم که رفتن دنبال مامان بابای هما...بعدش دیگه چی شد؟ بعدش رفت در خونه هما اینا ! هما اومد درو باز کرد ! بچه بود ! بعد این گفت هما تویی و بعد نشست که نمدونم باهاش چیکار کنه که سانسور شد (تموم شد ) !

H a m e e d
02-09-2009, 23:09
ننه خاور هم فرحناز منافی ظاهره؛ تا هما صداش کرد گفت بله، شناختم صداشو:31:

RoYaYeEe_NiIiLi
02-09-2009, 23:12
این خانوم محترم که فرمودید کی هستن اونوخ؟
میشه یه عکس ازش بذاری؟

H a m e e d
02-09-2009, 23:17
این خانوم محترم که فرمودید کی هستن اونوخ؟
میشه یه عکس ازش بذاری؟

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Carl
02-09-2009, 23:34
ببخشید دیگه چون اوّلین پستم تو این‌جاس باید نظرمو بگم؛ به قول دوستان از زور بی‌کاری باید دیدش
راستی مگه نمی‌گه این خورشیدا طرف رو ۲۴ سال شوت می‌کنن اون‌ور؟ خب با این اوصاف که محسن می‌آد ۶۴ و هما می‌ره ۱۴۱۲ (یعنی ۴۸ سال فاصله!) شاید هم من اشتباه کردم

ضمناً این محسن برگشت ۶۴ رفت دم خونه‌ی همایون‌اینا، زنگ زد؟ و مادر همایون از آی‌فون جوابشو داد؟ اون هم تو سال ۶۴؟ (اینو مطمئن نیستم، چون کامل ندیدم اون‌جاشو)

starpars
02-09-2009, 23:34
اين هما تو سال 88 چند سالش بود? تو 64 كه بهش مي خود 6 يا 7 باشه يعني تو 88 طرفاي 31 سالشه

RoYaYeEe_NiIiLi
02-09-2009, 23:39
راستی مگه نمی‌گه این خورشیدا طرف رو ۲۴ سال شوت می‌کنن اون‌ور؟ خب با این اوصاف که محسن می‌آد ۶۴ و هما می‌ره ۱۴۱۲ (یعنی ۴۸ سال فاصله!) شاید هم من اشتباه کردم


خب این کتیبه جوریه که میری 24 سال بعد ...وقتی دوباره ازش استفاده میکنی برمیگردی به همونجا که ازش اومدی...ولی شما هم راست میگی...احتمال داره که اگه اینکارو کنن هما بره 1412 و محسن بره 64....چه حالی میده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ضمناً این محسن برگشت ۶۴ رفت دم خونه‌ی همایون‌اینا، زنگ زد؟ و مادر همایون از آی‌فون جوابشو داد؟ اون هم تو سال ۶۴؟ (اینو مطمئن نیستم، چون کامل ندیدم اون‌جاشو)

منظورتون اینه که تو اون سال آیفن نبوده یا منظور دیگه ایی داشتید...اگه این بوده منظورتون که آره اونا آیفن داشتن حالا نمیدونم تو اون زمان بوده یا نه....ولی اگه کلا میگید بازم آره:31:...رفت در خونشون و چون تو 88 گوشای مامان همایون ضعیف شده بود واسه همین داد زد:31:

iman_s
02-09-2009, 23:45
وقتی دوباره میاد سال 88 دیگه همه داستانشو باور میکنند.چون 24 سال قبلش یک بار براشون گفته و کسی باور نکرده. و بعد دوباره غیب میشه و 24 سال بعد که میاد پیش خانواده اش حرفهاشو باور میکنند.

ferdfe
02-09-2009, 23:47
چقدر شما ساده اين اصلا هما برنمي گرده
ميگه خونه زندگيم اينجاست داشم اينجاست بچه هام
نه جون دايي نميشه :46:

بعدش اگر هما برگرده به 24 سال پيش چطور بزرگ شه نظم جهان به هم مي خوره :27:

H a m e e d
02-09-2009, 23:56
اون موردی که گفتین یکی بره 64 اون یکی بره 1412 بعدش کتیبه دست کی میمونه اونوقت؟
یه مورد دیگه هم اشاره شد توی پست 360 که خودش یه سوال برام ایجاد کرد : اگه رفت دوباره 24 سال بعد از ادامه اون لحظه ای که اونجا رو ترک کرد در نظر گرفته میشه یا باید دوباره خودشو به خانواده و احیانا هما دوباره معرفی کنه.
بعد توی مدتی که این دفعه میره چه تضمینی هست که دوباره خانواده و دوستش بدون وجود اون بتونن حتی در بهترین شرایط ممکن دچار مشکل نشن؟
امشب اون صحنه ای که به همایون گفت برای رفتن تو دیگه ستاره نداریم؛ هم خنده م گرفت هم دلم براش سوخت.
اون لحظه ای هم که همایون به عشق محسن پی برد؛ خنده محسن مثل خنده دوربین مخفیا بود؛ انگار واقعا نیشش خودبخود وا شده بود!
ولی اون صحنه کلا یه جوری بود که انگار دارن به جای بازی، داستانو برای ما تعریف میکنن.

Carl
03-09-2009, 00:45
اون موردی که گفتین یکی بره 64 اون یکی بره 1412 بعدش کتیبه دست کی میمونه اونوقت؟
دست حمید! :‌دی

khashi87
03-09-2009, 00:51
بابا این محسن عجب قاقولیه 500 هزار تومان ساله64 اگه تورم رو 14 درصد که کمه در نظر بگیریم مثل 400 میلیون الآنه
بعد هما همچین آشه دهن سوزیم نیست
البته من خیلی دوستش دارما
دیگه مونده بود محسن بچه هما رو با نگاه بخوره...

pcforlife
03-09-2009, 01:16
اين هما تو سال 88 چند سالش بود? تو 64 كه بهش مي خود 6 يا 7 باشه يعني تو 88 طرفاي 31 سالشه
این دیالوگ فیلمو بخونین و راجع تناقض سنی محسن و هما قضاوت کنین و ببینید...:

محسن: الان تو زمان شما چی 200 هزار تومن پولشه؟
هما: واسه چی میخوای؟
محسن: میخوام به بهونه خرید اون واسه مثلا بابام ازش پول بگیرم!
هما: ممم... آهان... به خوواهرزادت بگو می خوای واسه بابات سمعک بگیری.
محسن: من اگه با سرعت معمولی میومدم الان 49 سالم بود...

از این دیالوگ میشه نتیجه گرفت که محسن تو سال 64، 25 سالش بوده و به قول دوستمون جناب starpars هما تو سال 88 سی یا شایدم هم 31 سالش بوده...:18:

باز دم فیلمای هندی گرم... فیلمای عشقی هم که میسازن، عاشق و معشوق حداقل از لحاظ سنی به هم میان!:40:

ماشاالله تو فیلم، سریال های ما:2: پیرمرد با دختر جوون ازدواج میکنه (انوش و مریم):27: پیرزن با پسر جوون ازدواج میکنه... پیرمرد با پیرزن ازدواج میکنه:13:... دختر با پسر کوچیکتر از خودش (اونم نه یه سال نه دو سال حداقل 5 سال) ازدواج میکنه و جالبه پسره گیر میده که با من ازدواج کن!.... نوزاد پسر با نوزاد دختر در بدو تولد ازدواج میکنه:18: (البته به اذن پدر مادراشون:20:.... احتمالا هم نوزاد ها پسر عمو دخترعمو هم بودند:27:...)

ضمنا شاهکار سریال حضرت یوسف(ع) را نباید فراموش کرد که یوزارسیف با زلیخا که پیرزن(حالا بوده یا نبوده را نمیدونم!!!) ازدواج میکنه ولی نگو جریان چیز دیگه ای بوده!!:31::46:
بارالها...:18:
یاعلی:10:

Reza_994
03-09-2009, 04:52
اون موردی که گفتین یکی بره 64 اون یکی بره 1412 بعدش کتیبه دست کی میمونه اونوقت؟
یه مورد دیگه هم اشاره شد توی پست 360 که خودش یه سوال برام ایجاد کرد : اگه رفت دوباره 24 سال بعد از ادامه اون لحظه ای که اونجا رو ترک کرد در نظر گرفته میشه یا باید دوباره خودشو به خانواده و احیانا هما دوباره معرفی کنه.
بعد توی مدتی که این دفعه میره چه تضمینی هست که دوباره خانواده و دوستش بدون وجود اون بتونن حتی در بهترین شرایط ممکن دچار مشکل نشن؟
امشب اون صحنه ای که به همایون گفت برای رفتن تو دیگه ستاره نداریم؛ هم خنده م گرفت هم دلم براش سوخت.
اون لحظه ای هم که همایون به عشق محسن پی برد؛ خنده محسن مثل خنده دوربین مخفیا بود؛ انگار واقعا نیشش خودبخود وا شده بود!
ولی اون صحنه کلا یه جوری بود که انگار دارن به جای بازی، داستانو برای ما تعریف میکنن.

نمیدونم شاید نصف بشه. :دی

به مورد جالبی اشاره کردین در مورد اینکه هنوز اون دیدار تو آینده یادشون هست یا نه میتونه یادشون باشه میتونه نباشه شاید هم اصلا نشه هنوز عوض نشده( عروسی انوش و مریم رو میگم!)
یه مورد دیگه هم هست میتونه این باشه که هر کاری که محسن الان انجام میده در سال 64 همان کارها باعث این بدبختی ها در آینده بشه یعنی زمان منحنی بشه(رفتیم تو مایه های لاست:18:) عروسی مریم و بی پدرمادر شدن هما رو میگم

البته بنظرم دوستان زیادی دارن جدی میگیرن این سریال رو :18:

با تشکر

majid_potter7
03-09-2009, 10:23
منظورتون اینه که تو اون سال آیفن نبوده یا منظور دیگه ایی داشتید...اگه این بوده منظورتون که آره اونا آیفن داشتن حالا نمیدونم تو اون زمان بوده یا نه....ولی اگه کلا میگید بازم آره[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif...رفت در خونشون و چون تو 88 گوشای مامان همایون ضعیف شده بود واسه همین داد زد:دی
آره..آیفون بوده...یعنی بابابزرگ من که خونشونو تو سال 59 ساختن آیفون هم گذاشتن...

majid_potter7
03-09-2009, 10:24
تکراری بود...شرمنده..

sinath
03-09-2009, 14:13
اگه هما بخواد برگرده 24 سال قبل که بهش ظلم میشه
در واقع 24 سال از عمرش سوخت میشه
مثلا اگه الان که سال 88 هست 30 سالش باشه 24 سال برگرده عقب سال 88 میشه 54 سالش.

Jang Bogo
03-09-2009, 14:45
امروز تکرارش ساعت چنده ؟

mahsa1469
03-09-2009, 16:25
چرا امروز تکرارش5.20 نشون نداد؟؟؟

RoYaYeEe_NiIiLi
03-09-2009, 17:08
اینا که معلوم نیست کاراشون چه جوریه...شاید زودتر پخشش کردن
میگم بچه ها اگه اینطوری باشه که محسن بره پیش بچگی هما و مامان باباشو پیدا کنه احتمالا رفت و آمد زیادی به خونه ی هما باید داشته و باشه...پس وقتی میره 24 ساله آینده هما باید محسن رو یادش بیاد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]حتما اونموقع میگه من پسر همون آقاهم که اومد کمکتون[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

H a m e e d
03-09-2009, 17:12
از اونجایی که این دو تا میخوان هر دو وقتی جوون هستن با هم ازدواج کنن؛ پس محسن ناچاره که ادامه زندگیشو در سال 88 پی بگیره، چون هما که نمیتونه بیاد سال 64، چون اونوقت دوتا میشه!! (خودش + بچگیاش) ولی محسن که هنوز میانسالیش رخ نداده با سفر به 88 میتونه بدون همچین تناقضی زندگی کنه.

Reza_994
03-09-2009, 17:46
تا حالا دقت کردید 5 تا خورشید یکیش تنها میمونه

یعنی با اولی و دومی یه بار رفت و برگشت و با سومی و چهارمی دوباره میره و میاد حالا پنجمی تنها میمونه
یا هما میاد 64 یا محسن میره 88
ولی فکر نکنم محسن مادر و خواهرشو ول کنه بره 88
هما هم فکر نکنم بیاد 64

شایدم همایون بره شاید اصلا کتیبه رو بدن بره

*M!L4D*
03-09-2009, 19:42
خب فرزین گوش بر هم شناسایی شد : دی
راستی این الان چقدر تپله ... تو 88 لاغر تر بود :دی

attractive_girl
03-09-2009, 20:01
چه قدرتی داره مریم خانم.....

غلامرضا : این حرفا قد یه عملیات خستم کرد... :31:

attractive_girl
03-09-2009, 20:03
خب فرزین گوش بر هم شناسایی شد : دی
راستی این الان چقدر تپله ... تو 88 لاغر تر بود :دی

به هر حال پسر کو ندارن نشان از پدر ........:31:

*M!L4D*
03-09-2009, 20:06
پس همایون رفت 88 ... محسنم 100% همراش میره ...!

click_dez
03-09-2009, 20:08
همایون گند زد به هر چی پیش بینی کرده بودیم

MOHAMMAD2010
03-09-2009, 20:09
میبینم که هیچ کس اینو پیش بینی نکرده بود : دی

H a m e e d
03-09-2009, 20:10
پس همایون رفت 88 ... محسنم 100% همراش میره ...!
شایدم کامل نرفتن، دست و پاش سال 64 موند، کله ش رفت 88:27:

Gam3r
03-09-2009, 20:11
اینجا چقدر سر این قسمت شلوغ شد !!
فکر کنم پنجمین خورشید از اینجا داستانش شروع میشه !!!
نویسنده همتون رو پیچوند !! دمش گرم !!! : دی

H a m e e d
03-09-2009, 20:11
میبینم که هیچ کس اینو پیش بینی نکرده بود : دی
تازه من دیروز دلم برای همایون سوخته بود : دی

mahdistar
03-09-2009, 20:11
دیگه اگه به این راحتی میخواستیم پیش بینی کنیم که دیگه فیلم نمیشد که میشد یه داستان از قبل تعریف شده که الان میخواستن فیلمش کنن!!

MORINIO
03-09-2009, 20:13
ولی در نهایت به این نتیجه میرسیم که خاک برسر همایون!

چون احتمالا رفتن محسن و همایون دو تا خورشید میسوزونه و فقط یه خورشید میمونه! یعنی فقط یکیشون میتونه برگرده سال 64! یعنی هما پرید!

mahdistar
03-09-2009, 20:13
ولی فکر کنم محسن هم با همایون بره تو آینده،الان داره تازه قضیه این پنجمین خورشید حساس میشه ها؛که کی آخرین نفر میره و همونجا موندگار میشه!!!

click_dez
03-09-2009, 20:16
محسن که نرفت
همایون میره و برمیگرده و یه خورشید میمونه واسه رفتن محسن به سال 88

امير موسر
03-09-2009, 20:17
اصلا از كجا ميدونيد خواب نميديده !!؟ احتمالش خيلي زياده !

majid_potter7
03-09-2009, 20:19
خیلی باحال شد...احتمالا محسن هم باهاش میره ولی خورشید نمیسوزه...یعنی مثل لباسای محسن که از 88 اومد به 64 ولی خورشیدی سوخت نرفت،محسن هم با همایون همراه بشه ولی خورشید نخواد..

MORINIO
03-09-2009, 20:19
ولی یه فایده هم داره: مریم و مادرش دیگه باور میکنن حرفای محسنو! :27:

pcforlife
03-09-2009, 20:19
با اینکه غیر قابل پیش بینی و جذاب بود ولی این کار همایون غیر موجه هم بود، چون میدونه که مادر و داداشش به هر حال تو سال 64 از جانب صفار و آدماش در خطر هستند، ضمنا اینم که بین همه آدما همایون سه سوت باور کرد که محسن رفته سال 88 هم خیلی دور از انتظار بود... آخه کدوم آدم فقط به واسطه رفاقت و مرام و از این چیزا، داستان تخیلی سفر در زمان که در حد خیال بافی هست رو اینقدر سریع باور کنه...!!

attractive_girl
03-09-2009, 20:20
حالا خوبه همایون هم عاشق هما بشه :31:

MORINIO
03-09-2009, 20:22
اینکه غیر قابل پیش بینی و جذاب بود ولی این کار همایون غیر موجه هم بود، چون میدونه که مادر و داداشش به هر حال تو سال 64 از جانب صفار و آدماش در خطر هستند،

اونارو که احتمالا برده خونه یکی از فامیلاش! قبلش هم گفت!

pcforlife
03-09-2009, 20:23
من فکر کنم محسن و همایون جفتشون رفتن به سال 88. کلا هم یه خورشید واسه رفتن جفت اینا میسوزه! نهایتا میمونه دو تا خورشید...


اونارو که احتمالا برده خونه یکی از فامیلاش! قبلش هم گفت!
اینو میدونم ولی همون طور که آدمای صفار از منوچهر آدرس همایون و گرفتن، خیلی راحت میتونن آدرس فک فامیل های همایونو هم بگیرن!:20: ولی این که به هیچ دلیل منطقی زد به کله همایون که بره سال 88 واقعا مسخره بود... من فکر کنم نویسنده میخواسته بگه که محسن باشه یا نباشه بالاخره همایون از دیوار محسنینا میاد بالا!!:46:


حالا خوبه همایون هم عاشق هما بشه :31:
اسماشون هم به هم میاد!:31:

sinath
03-09-2009, 20:41
حميـد گـودرزي:پنجمين خورشيد، عبرت‌آموز است




حميد گودرزي بازيگر توانايي است كه از 30 سالگي به اين حرفه رو آورده است. او در كنكور سال 74، در رشته دندانپزشكي قبول شد، پدر، مادر، دوستان و اقوام همه بر اين تصور بودند كه او هفت سال ديگر دكتر دندانپزشك خواهد شد، ولي او پايش رادر يك كفش كرد، كه مي‌خواهم بازيگر شوم و سرانجام هم به اين آرزويش رسيد و پله‌پله مراحل ترقي را پيمود تا امروز، البته وي با اينكه محبوبيت و شهرت خود را از تلويزيون به دست آورد،
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اما در سال‌هاي اخير يكباره به فعاليت‌هاي سينمايي رو آورد، پيشنهاد «عليرضا افخمي» به او براي حضور در «پنجمين خورشيد» باعث شد كه حميد اين بار «بله» بگويد و بازگشتي دوباره به تلويزيون داشته باشد.
گرچه در سال‌هاي گذشته او قرار بود در «او يك فرشته بود» و «زيرزمين»، هر دو به كارگرداني عليرضا افخمي حضور داشته باشد، اما اين امر ميسر نشد و اينك در رمضان سال 88، او با پنجمين خورشيد آمده است. جا دارد از دوست خوبمان «شهرام زماني» كه هماهنگي‌هاي لازم را براي اين گفتگو انجام داد، تشكر كنيم.
بازگشت دوباره
حميد گودرزي در سريال‌هايي چون مسافري از هند، تب سرد و كمكم كن، خاطرات زيادي در ذهن بينندگان تلويزيون خلق كرد، اما به يكباره، تصميم گرفت فعاليت در سينما را ادامه بدهد و حالا پس از گذشت 6 سال، دوباره ماه رمضان امسال با سريال پربيننده «پنجمين خورشيد» به تلويزيون بازگشت. گودرزي مي‌گويد: طي اين سال‌ها پيشنهادهاي زيادي تلويزيوني داشتم، كه بيشترشان هم مناسبتي و براي ماه رمضان بود، اما بنا به دلايلي اين پيشنهادها را رد كردم، تا اينكه قسمت شد، امسال در خدمت مردم با بازي در يك مجموعه «ماورايي» به نام پنجمين خورشيد حضور داشته باشم. طي اين مدت سريال‌هاي ماه رمضان را دنبال مي‌كردم، به خصوص كارهاي «رضا عطاران» كه سريال‌هاي مفرحي بودند و همچنان سريال «ميوه ممنوعه» كار حسن فتحي كه خيلي ديدني بود.
گودرزي مي‌گويد: «البته قرار بود پس از «تب سرد» در سريال‌هاي «او يك فرشته بود» و «زيرزمين»، هر دو به كارگرداني عليرضا افخمي بازي كنم كه هر دو بار، اين امر ميسر نشد. متن پنجمين خورشيد
به عليرضا افخمي اعتماد دارم، او متن‌هاي خوبي را مقابل دوربين مي‌برد، درست مانند كارهاي گذشته‌اش، اين داستان كسي را نصيحت نمي‌كند، البته لايه‌هاي معنوي و مذهبي دارد كه افخمي با ظرافت خاصي به بيان آن پرداخته است. اين داستان پرمحتوا، عبرت‌آموز و البته تا حدي ماورايي است، اما نه به آن شكل كه در سال‌هاي اخير در سريال‌ها مرسوم بوده و به دنبال برزخ و روح و... باشد. اتفاقي است كه در اين كره خاكي مي‌افتد و يك انسان به زماني ديگر منتقل مي‌شود.«محسن» نقش محوري را بازي مي‌كند كه يك دوره 24 ساله را نشان مي‌دهد، همان‌طور كه ديديد در اين مجموعه من پسر خانواده‌اي هستم كه با مادر و خواهرش زندگي مي‌كند و دچار مشكلات مادي است، اين داستان مربوط به سال 1364 است. در ادامه مي‌بينيم كه سن من تغيير نمي‌كند، اما در مورد بقيه بازيگران، 24 سال به سن و سالشان اضافه مي‌شود.
كيش و مات
همزمان با اينكه علاقه‌مندان به هنر، حميد گودرزي را هر شب پس از افطار از شبكه سه مي‌بينند، فيلم «كيش و مات» او روي اكران است، اگر اين فيلم را نديده‌ايد، بخوانيد كه داستان آن و نقش گودرزي در آن چيست.
گودرزي مي‌گويد: نقش يك پسر بدشانس را بازي مي‌كنم كه اگر دست به طلا هم بزند، خاكستر مي‌شود! او يك روز تصميم مي‌گيرد خودكشي كند، اما موفق نمي‌شود و سر از بيمارستان درمي‌آورد، در آنجا يك خانم دكتر روان‌شناس (كه آن نقش را الناز شاكردوست بازي مي‌كند) را به او معرفي مي‌كنند، آن جوان بدشانس چند جلسه‌اي به مطب آن خانم دكتر مي‌رود و اين ارتباط باعث مي‌شود كه آنان نسبت به هم علاقه‌مند شوند. خانم دكتر هم با كمك گودرزي در فيلم، از خجالت آنهايي كه مي‌خواهند پول‌هايش را بالا بكشند، درمي‌آيد. آدم‌ بدهاي فيلم، تيرشان به سنگ مي‌خورد و آدم خوب‌هاي فيلم هم در نهايت با يكديگر ازدواج مي‌كنند. اين داستان معمولا در ميان تماشاگران جواب مي‌دهد. چرا كه آنان پايان خوش را دوست دارند، ازدواج پسر فقير با دختر پولدار و برعكس...
خاطره‌اي از رمضان
آن زماني كه «كمكم كن» پخش مي‌شد با آن داستان جذابش، يكي از دوستانم، خواهرش را در بيمارستان خاتم‌الانبيا(ص) بستري كرده بود، از من خواست كه با حاضر شدن در بيمارستان به خواهرش روحيه بدهم. مي‌خواستند خواهرش را عمل جراحي كنند، وقتي كه رفتم آنجا، همراهان ديگر بيماران، در بخش‌هاي مختلف بيمارستان مي‌‌خواستند به عيادت بيمارانشان بروم، خاطره‌اي كه هيچ‌‌گاه از ذهنم پاك نمي‌شود. اينكه به بيمارستان‌ها و آسايشگاه‌ها سر بزنم، كاري است كه دوست دارم انجام و ادامه بدهم، امسال هم اگر فرصتي پيش بيايد اين كار را انجام خواهم داد.
از دندانپزشكي تا بازيگري
حميد گودرزي از جمله بازيگران نسل جوان كشورمان است كه خيلي زود پله‌هاي ترقي را پيمود و توانست جزئي از نسل ستاره‌هاي دهه هشتاد سينماي ايران باشد. حميد گودرزي در سوم آذرماه سال 1356 به دنيا آمد و جالب اينكه با مادرش تنها 14 سال اختلاف سني دارد. پدر او فرش‌فروش و مادرش خانه‌دار است، تنها خواهرش هم كه از حميد كوچك‌تر است، گرافيك خوانده. گودرزي ديپلم تجربي دارد، اما فارغ‌التحصيل دانشكده هنر و معماري است. گرچه حميد گودرزي در كنكور سال 74، در رشته دندانپزشكي قبول شد، اما از بس عاشق بازيگري بود، دندانپزشكي را رها كرد. او بزرگ شده ميدان آرژانتين در تهران است و خاطرات زيادي دارد فكر مي‌كنيد، چه شد او به بازيگري رو آورد؟
مي‌گويد: «در خيابان الوند تهران، همان جايي كه شبكه دو واقع شده است، اتومبيل «بهروز بقايي» پنچر شد، به كمكش رفتم و اتومبيل او را هل دادم، همان جا از بقايي خواستم كه به من بگويد چگونه بازيگر شوم.» او علاوه بر استعداد زياد در بازيگري، صداي خوبي هم دارد و در اولين كارش «داني و من» ترانه هم خواند، ضمن اينكه مدتي با گروه «سون» همكاري كرد.
او علاوه بر بازيگري در بيزينس هم فعاليت دارد، در تجارت فرش و شكلات فعاليت مي‌كند. بارها گفته اگر بازيگر نمي‌شد، شايد مربي فوتبال! رهبر اركستر يا دكتر مي‌‌شد. حميد گودرزي به شدت به فوتبال علاقه دارد و در گفتگوهاي مختلف بارها اعلام كرده كه طرفدار تيم استقلال است. گل كوچيكش هم زياد بد نيست، اما مي‌گويد: بازي‌ام بهتر از فوتبال است. گرچه بايد اشاره كرد كه او به ورزش‌هاي بوكس، تنيس و بدنسازي نيز علاقه دارد.
نكته خواندني اين است كه حميد گودرزي در سال 74 با كامبيز ديرباز و پرستو گلستاني هم دانشگاهي بوده و هر سه آنها نيز در دنياي هنر موفق شدند.
حميد گودرزي بيستم شهريورماه سال 1383، زماني كه 27 ساله بود، پاي سفره عقد نشست و زندگي مشترك خود را آغاز كرد.او در دوران كودكي پسر شيطاني بود، مي‌گويد: «اين خاطره هيچ‌گاه از خاطرم نمي‌رود، كلاس اول دبستان كه بودم، تمام كتاب‌هايم را به يك دوره‌گرد دادم و به جاي آن، گوجه‌سبز گرفتم!» يكي ديگر از ويژگي‌هاي او اين است كه كم مصاحبه مي‌كند، مي‌گويد: «بايد چيزي براي گفتن داشته باشم تا مصاحبه كنم.»
22 قسمت
ابتدا قرار بود اين مجموعه در 30 قسمت ساخته شود، اما كارگردان تشخيص داد تا كار را در 22 قسمت بسازد.
همكاري با سلوكي
از قبل با مهدي سلوكي در «تب سرد» همكاري داشته‌ام، ما دوستان خوبي هستيم و اين دوستي باعث شد تا همكاري‌مان خوب از كار دربيايد، ضمن اينكه از حضور شهرام قائدي هم نبايد بگذريم، دوست و همكار خوب من در اين مجموعه... و تمام عواملي كه براي اين مجموعه زحمت كشيدند.
كار و زندگي دو مقوله جدا
اينكه در زمان مطرح شدن نامم در سينما ازدواج كردم، كمك زيادي به من كرد، گرچه اين تاثيرگذاري به دو طرف و توافق‌هايي كه با هم دارند و قول و تعهدهاي زن و شوهرها بستگي دارد. من در حال حاضر كار و زندگي را از هم جدا كرده‌ام. در اوايل ازدواج از آنجايي كه همسرم با فضاي كار هنري من غريبه بود، كمك فكري نمي‌كرد، اما الان فيلم‌نامه را مي‌خواند و نظراتش را به من انعكاس مي‌دهد.
موسيقي تيتراژ
اينكه من روي تيتراژ بخوانم، موضوعي بود كه ايده‌ آن مطرح شد، اما آقاي افخمي نظرشان مثبت نبود. او اعتقاد داشت كه اگر شخصيت اصلي داستان بخواند، بينندگان او را آن‌طور بايد و شايد باور نمي‌كنند.
ورزش
بدنسازي را دوست دارم و فوتبال را دنبال مي‌كنم. از ميان ورزشكاران با جواد نكونام، علي انصاريان، نيكبخت‌واحدي و آرش ميراسماعيلي (كه البته اين آخري از قهرمان‌هاي جودوي ايران است) رفاقت نزديكي دارم
ksabz.net

I Walk Alone
03-09-2009, 20:45
این قسمت رو دیدید ؟!
فکر کنم هر دو با هم برن سال 88 !
بعد چون فقط یک خورشید مونده همایون برمیگرده و محسن میمونه با هما ازدواج میکنه ! همه چی لو رفت ! :5:

H a m e e d
03-09-2009, 20:47
ولی یه فایده هم داره: مریم و مادرش دیگه باور میکنن حرفای محسنو! :27:
به قیمتی که همه برنامه های محسن خراب بشه؟
ولی این همایونه اصلا استعداد خلاف داره، هیچ جوریم نمیشه جلوشو گرفت؛ چه راحت شب میره زیرزمین مردم دزدی! تازه من فکر کردم قراره اون صحنه ای که مریم تو سال 88 میگفت این بار با حضور محسن تکرار بشه.
ضمنا فرحناز منافی ظاهر مادر غلامرضا بود، من اشتباه گفتم
انگار جمعه ها قرارداد دارن با ترکیه که کلید اسرار:34: رو نشون بدن!

mahsa1469
03-09-2009, 20:53
حالا هردوشون می رن 88 دوباره 24 سال طول می کشه این بار متوجه می شن می شه چند نفری رفت بعد با خونواده می رن 88 از همه ی اتفاقات جولوگیری می شه

RoYaYeEe_NiIiLi
03-09-2009, 23:46
من فکر کنم نویسنده میخواسته بگه که محسن باشه یا نباشه بالاخره همایون از دیوار محسنینا میاد بالا!!:46:

دقیقا منم به این نتیجه رسیدم که نویسنده میخواد بعضی چیزای جزئی رو جزو سرنوشت بذاره و بقیه رو بذاره بر عهده ی آدم
من یه مشکل دارم با آی کیوی این محسن:31:...محسن میخواست عکس مامان بابای هما رو بگیره ببره آینده...و بعد خوشبختی خواهرشو مامانشو ببینه...آخه آدم یه ذره آی کیو داشته باشه میفهمه که مامان و خواهرشو تنها بذاره حتما بدون اون تو 24 سال بدبخت میشن تازه شوهر دختره هم بسیجی باشه...اونوخ انتظار داره بره آینده و خوشبختیشونو ببینه؟؟؟؟؟خوشبختیه خانواده ی محسن و همایون ممکن نیست چون اونا باید 24 سال از خانوادشون دور باشن و آینده ایی رو میبینن که از 24 سال نبودن اونا شکل گرفته....پس هیچ دلیلی نداره که بره آینده...مگه اینکه فقط واسه هما بره که اینطور نیست چون محسن میخواد آینده ی خواهرشو ببینه و دوباره برگرده گذشته...اینطوری که اگه برگرده آینده ایی که دیده با اونی که میشه فرق میکنه:31:...نمیدونم خیلی پیچوندمش یا نه:31:
به نظرم اگه نویسنده جوری داستان رو مینوشت که اینا تو گذشته غیب نشن بهتر بود...مثه لاست:31:...چونکه این موقع رفتن به آینده هیچ لزومی نداره:31:
اون دیالوگی که همایون در خونه ی هما گفت خیلی باباحال بود...محسن هما رو ناز کرد...همایون گفت:دست نزن بهش هنوز نامحرمه(یه چیزی تو این مایه ها:31:)....توجه کردین این دختره هم چه نازییییی میکرد؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]یاد بچه ی مردم میدن از بچگی دلبری کنین[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خلاصه اینکه خر تو خری شده از لاست بدتر...اگه نویسندش مثه نویسنده ی لاست قابل اعتماد بود آدم نمیترسید که سریال گند تموم بشه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به امید اینکه آخر سریال من یکی رو انقد عصبانی نکنن که تی وی رو قورت بدم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

H a m e e d
04-09-2009, 00:16
حالا هردوشون می رن 88 دوباره 24 سال طول می کشه این بار متوجه می شن می شه چند نفری رفت بعد با خونواده می رن 88 از همه ی اتفاقات جولوگیری می شه
باید از اول خونوادگی میرفتن:27:به هر حال الآن که اینارو گفتین و من بیشتر دقت کردم دیدم محسن هر چی بیشتر تو گذشته جستجو میکنه انگیزه ش برای به دست آوردن هما قویتر میشه تا رفع مشکلات خانواده و دوستش... که در واقع خودخواهیشو میرسونه؛ توی ازدواج خواهرش و خوشبختی خواهرش و کلا بقیه چیزا هیچ تضمینی نیست؛ همونطور که RoYaYeEe_NiLiIi گفت، بازم اونا تو این مدت تنها می مونن و...
من اگه جای محسن بودم این کارو میکردم؛ کتیبه که منو برمیگردوند به گذشته سر به نیسش می کردم؛ و به زندگی در گذشته ادامه میدادم؛ درخواست اون دختره هم اصلا مهم نبود چون اتفاقی بود که هنوز رخ نداده بود و در صورت گذشت طبیعی زمان دیگه هم برام رخ نمیداد؛ در نتیجه سریال بعد از پخش ده دوازده قسمت تموم میشد.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ولی گذشته از شوخی باید دید خود سازنده ها چجوری میخوان تناقضات قابل پیش بینی داستانو جفت و جور کنن؛ اینکه چجوری تو آینده وقتی محسن رفت، هما دوباره بشناستش، خانواده ش بشناسنش، خانواده ش دچار مشکل نباشن و از همه مهمتر اینکه بعد از ازدواج اونا میخواد چیکار کنه؟ اون که همه کار و زندگیش سال 64 ئه، از طرفی خونه شونم که سال 88 رفته تو طرح، هما رو هم که نمیتونه ببره گذشته، جلوی مرگ مادرش و به دنیا نیومدن خواهرزاده شو چجوری میخواد بگیره، جدیدا دوستش هم که به این سوالات دامن زده و خودش ابهامات جدیدی بوجود آورده، حالا اونم باید خودشو تو سال 88 به همه بقبولونه...

moraddad
04-09-2009, 11:38
اگه گودرزی هم بره آینده که مسخره میشه:13:
اگه اینجوریه همه رفقا و خانواده رو جمع کنن،بچسبن به هم،هی برن و بیان:31:
قشنگیش به اینه که هر خورشید یه نفرو ببره...

RoYaYeEe_NiIiLi
04-09-2009, 12:05
اصن من فکر کنم خود نویسنده به اندازه ی ما به داستان سریال فکر نکرده باشه
کلی سوال پیدا کردیم توش واسه جواب دادن...جالب اینه نویسنده به هیشکدوم جواب نده و سرمون بی کلاه بمونه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

H a m e e d
04-09-2009, 12:10
حالا این آخر ماجرای دیشبم ممکنه مثل اون سانتافه ای که انوش و مریم کنارش وایستاده بودن خواب و خیال بوده باشه و فقط دو روز ما رو سر کار گذاشته ن

majid_potter7
04-09-2009, 13:16
دقیقا منم به این نتیجه رسیدم که نویسنده میخواد بعضی چیزای جزئی رو جزو سرنوشت بذاره و بقیه رو بذاره بر عهده ی آدم
دقیقا همینه...
فقط من نمیدونستم چه جوری بگم..که تو گفتی..
یعنی میخواد بگه که هر چی به محسن و هر چی که محسن روش تاثیر میذاره میتونه عوض شه نه همه چی..

mahsa1469
04-09-2009, 13:43
امروز تکرارش چنده؟؟؟

khashi87
04-09-2009, 13:58
اما خودمونیم کارگردان یه کار کرد بقیه فکرشو نمی کردن
به نظر من محسن هم میره اما دیگه بر نمی گرده یا همایون میره محسن وقتی برگشت میره و دیگه نمیآد.
تکرارش هم ساعته 5 هستش

MORINIO
04-09-2009, 21:38
ولی به نظر من با رفتن محسن و همایون دو تا خورشید سوخته ! و فقط یکی میمونه ( خورشید وسطی) که ممکنه خاصیت متفاوتی داشته باشه! مثه اینکه چند نفرو بتونه از یک زمان بیاره به 24 سال قبل یا ...

از این به بعد احتمالا محور داستان حول پنجمین خورشیده ! بیخود هم اسم سریال رو نذاشتن پنجمین خورشید! حتما یه چیزی هست...

ferdfe
04-09-2009, 21:47
ولی به نظر من با رفتن محسن و همایون دو تا خورشید سوخته ! و فقط یکی میمونه ( خورشید وسطی) که ممکنه خاصیت متفاوتی داشته باشه! مثه اینکه چند نفرو بتونه از یک زمان بیاره به 24 سال قبل یا ...

از این به بعد احتمالا محور داستان حول پنجمین خورشیده ! بیخود هم اسم سریال رو نذاشتن پنجمین خورشید! حتما یه چیزی هست...

پنچمي رو استفاده نمي كنن
ميدن به كميته :10:

امير موسر
04-09-2009, 22:55
يه سوال پيش مياد اينجا ! اگر هما بياد سال 64 اون هما كوچيكه كه تو سال 64 هست چي ميشه !؟

RoYaYeEe_NiIiLi
05-09-2009, 00:14
ز این به بعد احتمالا محور داستان حول پنجمین خورشیده ! بیخود هم اسم سریال رو نذاشتن پنجمین خورشید! حتما یه چیزی هست...
جالبه...راست میگی:31:...خدا میدونه

يه سوال پيش مياد اينجا ! اگر هما بياد سال 64 اون همه كوچيكه كه تو سال 64 هست چي ميشه !؟
منم واسه همین با آیکیوی محسن مشکل دارم دیگه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]احتمالا هنوز به فکرش نرسیده....ایشالا وقتی به فکرش رسید به موقع ضایع میشه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

vandu
05-09-2009, 01:18
يه سوال پيش مياد اينجا ! اگر هما بياد سال 64 اون هما كوچيكه كه تو سال 64 هست چي ميشه !؟

حتما غیب میشه دیگه اونم. شایدم اصلا نشه هما رو بیاره...

majid_potter7
05-09-2009, 09:31
يه سوال پيش مياد اينجا ! اگر هما بياد سال 64 اون هما كوچيكه كه تو سال 64 هست چي ميشه !؟
ایول بابا عجب مخی داری..به این یکی دیگه فکر نکرده بودم..واقعا چی میشه حالا؟!؟!؟!؟!:18:
به نظر من که پنجمی رو استفاده نمیکنن و هر کدوم ترجیح میدم تو زمان خودشون بمونن..چه هما چه همایون چه محسن..

King_90
05-09-2009, 10:10
اصولا اصلا هما امد سال 64.این فرد یه شناسنامه ای یه مدرکی که چیزی می خواد توی این زمونه.از اینها گذشته تداخل همای کوچیک و همای بزرگ هم خیلی مهمه.
الان فقط یه خورشید مونده.من فکر می کنم فقط همایون با این خورشید برگرده و محسن همونجا بمونه.

iilliya
05-09-2009, 10:42
می گما اون پولا که به بابای گوش بر دادن 2000 بود دیگه ؟ اون زمان 2هزاری بوده؟

King_90
05-09-2009, 10:45
می گما اون پولا که به بابای گوش بر دادن 2000 بود دیگه ؟ اون زمان 2هزاری بوده؟

نه اونا بیست هزارتومن دادن.درست بود دیگه.مگه توش اسکناس دیگه ای دیدی؟

iilliya
05-09-2009, 10:52
نه اونا بیست هزارتومن دادن.درست بود دیگه.مگه توش اسکناس دیگه ای دیدی؟


من نگفتم کمو زیاد داد میگم سال 64 اسکناس 2000 تای بوده:18:

mahsa1469
05-09-2009, 10:56
2000 نبود که 200 ریالی بود!

iilliya
05-09-2009, 11:26
2000 نبود که 200 ریالی بود!


:13:چی بگم والا

RoYaYeEe_NiIiLi
05-09-2009, 11:32
:13:چی بگم والا

آره...200 ریالی بود...اتفاقا منم تعجب کردم ولی وقتی توجه کردم دیدم این رنگش آبیه و شبیه 2000 تومنیه خودمون[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

*Necromancer
05-09-2009, 13:33
من نگفتم کمو زیاد داد میگم سال 64 اسکناس 2000 تای بوده:18:

شما مثل اینکه در طول عمرت 20 تومنی ندیده ای!

*M!L4D*
05-09-2009, 13:41
آقا این طرح ندادن در جمعه ها خیلی مسخره هست ...! حالا دیگه شبای قدر و ... هم نمی خوان بدن دیگه ...! تایم مفید سریال هم 30 دقیقه هست ...! خیلی کوتاهه ... !

MORINIO
05-09-2009, 13:52
تایم مفید سریال هم 30 دقیقه هست ...! خیلی کوتاهه ... !

البته اینا دقایق تبلیغات وسط سریال رو هم جزو دقایق سریال حساب میکنن ! یه بار وقت بگیرید به حرف من میرسید![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

iilliya
05-09-2009, 13:58
شما مثل اینکه در طول عمرت 20 تومنی ندیده ای!

نه ندیدم :31:

MAJ€€D
05-09-2009, 14:18
شما انگار این 1000 تومنی ها رو یادتون نیست

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

iilliya
05-09-2009, 14:24
من تو عمرم دستم به انا نخورده بابا من 18سالمه اینا رو یادم نیست

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

MohandesMCD
05-09-2009, 14:26
من میگم تو سال 88 از این هما پول خرد میگرفت.100تومنی 200تومنی.بعدش میومد تو سال خودشون میلیونری میشدا! عقلش نرسید؟ یا مثلا نوکیا n95میاورد سال 64 همه ملت میگرخیدن!
باحال میشدا :دی

M O B I N
05-09-2009, 14:32
من میگم تو سال 88 از این هما پول خرد میگرفت.100تومنی 200تومنی.بعدش میومد تو سال خودشون میلیونری میشدا! عقلش نرسید؟ یا مثلا نوکیا n95میاورد سال 64 همه ملت میگرخیدن!
باحال میشدا [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خودشم گفت از آینده نمیشه چیزی رو آورد به گذشته !!!!

King_90
05-09-2009, 18:34
خودشم گفت از آینده نمیشه چیزی رو آورد به گذشته !!!!
نه درست نیست.اگه واقعا صدق کنه پس چرا لباساش باهاش امد.پس تو راه باید لخت می شد.البته فکر کنم به خاطر اینکه نمی شه کسی رو خوب لخت کرد اینکار رو نکردن ولی خوب لباس و هرچی دیگه ای که بود باید نمی امد باهاشاینور.

ferdfe
05-09-2009, 18:38
شما انگار این 1000 تومنی ها رو یادتون نیست

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

حاجي من يادمه ولي مگر اين باباه بهمون از اينا ميداد داغش تو دلم موند !!!

ferdfe
05-09-2009, 18:39
راستي امشب ساعت چند ميزاره !!!!!!

fouad-pes
05-09-2009, 19:39
ای بابا!!! همش خواب بود که!!
یکی توی این تاپیک گفته بود همش خوابه ها!

mahsa1469
05-09-2009, 20:17
من که اولش و دیدم یه مسخره نثارش کردم دیدین د. روز الافش شدیم الکی همش خواب بود

isbn
05-09-2009, 20:17
:22:خوب هممون رفتیم سر کار چقدر قصه بافتیم ما:34:

امير موسر
05-09-2009, 20:18
بله همون شب من گفتم که خواب میبینه ! ولی هیچکی توجه نکرد !

همه تو جو این بودن که دوتا ایی میرن یا سه تایی برمیگردن ! :دی

اینم پستم :

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

RoYaYeEe_NiIiLi
05-09-2009, 20:21
عجب نامردیه این نویسندهه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]کللی مردمو الاف کرده...عجبا[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
یه چیزی رو محسن نمیدونه...فکر کرده اگه غلامرضا نره اون عملیات دیگه زنده میمونه...که این اشتباهه...چونکه زمان مرگ هیچ وقت تغیر نمیکنه و فقط شکل مردنه که تغیر میکنه...یعنی در هر صورت تو اون زمان غلام میمیره حالا چه شکلی خدا میدونه...فقط با این کارش باعث شد خواهرش نتونه از امکانات خانواده شهید استفاده کنه:31:
این یارو تراب هم خوب بازی میکرد ها[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]انگار جدی جدی خورد زمین و جدی جدی آویزونش کردن...من به جای اون دستم درد گرفت[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

amin khan
05-09-2009, 20:24
بابا انصافا ما استاد کــــــــــــــــــــــــ ــش آوردن فیلم هستیم ها...
الان مثلا توی این قسمت چه اتفاقی خاصی افتاد؟...
کلا سرکاریم...

MORINIO
05-09-2009, 20:25
تو روح این نویسنده:31: آخه آدم تو خوابم مگه میخوابه؟! :27:

ولی اگه واقعا همایون میرفت 88 داستانش باحال تر میشد!

این مختار سائقی هم خیلی بهش میاد نقش این معتادارو بازی کنه! :27:

Vamp!r3
05-09-2009, 20:27
يه چيز جالب اين بود كه...وقتي با وانت داشتن ميرفتن...يه پسر شلوار لي سنگ شور پوشيده بود...از اون موقع اين چيزا بوده؟...يا ايران خيلي پيشرفته بوده در زمينه فشن؟...:دي

mahdistar
05-09-2009, 20:39
يه چيز جالب اين بود كه...وقتي با وانت داشتن ميرفتن...يه پسر شلوار لي سنگ شور پوشيده بود...از اون موقع اين چيزا بوده؟...يا ايران خيلي پيشرفته بوده در زمينه فشن؟...:
دقیقا منم همین فکر رو کردم.پست منو زودتر نوشتی.
این قسمت که چیز خاصی نداشت.حداقل از بازیگر باحالا تعریف کنیم.میگم این پسر خلاف کاره (توپوله)فرزینو میگم چه با مزه است:دی[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

majid_potter7
05-09-2009, 20:49
ای بابا رفتیم سر کار که..
ما یرانیا هم یاد گرفتیم تا میخوایم سر کار بذاریم یه چی نشون میدیم بعد میگیم تو خواب بود...
عمرا غلامرضا زنده بمونه ولی یه جور دیگه میمیره..

pcforlife
05-09-2009, 23:44
سریال ضرب آهنگشو و ریتم نسبتا خوبشو از دست داده...:2:

.German.
06-09-2009, 00:08
براي آماده كردن 4 قسمت باقي‌مانده؛
تصويربرداري «پنجمين خورشيد» در كن ادامه دارد


خبرگزاري فارس: تصويربرداري مجموعه تلويزيوني «پنجمين خورشيد» به كارگرداني «عليرضا افخمي» در لوكيشن خانه محسن واقع در كن ادامه دارد.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، تا به حال حدود 18 قسمت از مجموعه تلويزيوني «پنجمين خورشيد» تصويربرداري شده و گروه به طور فشرده مشغول كار هستند تا در روزهاي آتي دچار مشكل در پخش نشوند.
همچنين كار به طور همزمان توسط «افسانه افخمي» و «رضا سوراني» مراحل تدوين خود را سپري مي‌كند و در قسمت 22 به پايان مي‌رسد.
به گزارش فارس، تصويربرداري مجموعه تلويزيوني «پنجمين خورشيد» اول خردادماه آغاز شد و در خلاصه داستان اين سريال آمده است: محسن و همايون دو دوست هستند كه در سال 65 و در وضعيت بد اقتصادي زندگي مي‌كنند آنها بر اثر حادثه‌اي عتيقه‌اي خاص پيدا مي‌كنند كه قابليت سفر در زمان را دارد و محسن به همراه عتيقه 24 سال در زمان سفر مي‌كند و در سال 1388 در تهران امروز خود را مي‌يابد. محسن كه با پديده‌هاي جديد و دور از ذهن مواجهه مي‌شود دلبسته دختري به نام هما مي‌شود اما اتفاقات ديگري براي او مي‌افتد كه مجبور به بازگشت به سال 64 مي‌شود و ...
اين مجموعه تلويزيوني به تهيه‌كنندگي «داوود هاشمي» ساخته مي‌شود و بازيگراني نظير حميد گودرزي، مهدي سلوكي، مهوش صبر كن، مريم كاوياني، انوشيروان ارجمند، شهرام قائدي، كاميار محبي و ... در آن ايفاي نقش مي‌كنند.
ساير عوامل اين سريال، عبارتند از:
كارگردان: عليرضا افخمي، نويسندگان: عليرضا افخمي و سجاد ابوالحسني، طراح چهره‌پردازي: جلال‌الدين معيريان، طراح صحنه و لباس: آيدين ظريف، صدابردار: احمد پولي بابايي، تصويربردار: حسنعلي اسدي، مدير توليد: عزيز عليزاده و دستيار اول كارگردان: اكبر نصيري.

khashi87
06-09-2009, 01:00
ای بابا مسخره بازیه دیگه اینا خواب دیدن
این یارو عملیه تهه استقامت بود 1 روز آویزونش کرده بودن نگفته بود
اینم داره خراب میشه منظورم این سریاله.

RoYaYeEe_NiIiLi
06-09-2009, 01:12
نه حالا خیلی بدم نشد
اتفاقا ضد حال جالبی زدن
خوشم اومد دستی دارن تو ضد حال زدن[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

H a m e e d
06-09-2009, 04:11
منم فکر میکنم هیچ جوری نشه غلامرضا رو زنده نگه داشت:27:، خب توی اون عملیات شرکت نکنه، میره یه عملیات دیگه ممکنه اونجا شهید بشه؛ تازه بیچاره چقدر حواسش پرت بود که پلاکشو تو حموم جا گذاشت:41:؛ ولی من فکر کنم وضع مالی محسن اینا از غلامرضا اینا بهتر بود:46:؛ مخصوصا اگه دم در خونه غلامرضا رو دقت کرده باشین، تازه اون زمان تو ساخت خونه ها حموم هم میساختن:27: مگر اینکه به شدت فاقد امکانات بودن.
در مورد هما هم میشه فکر کرد که پدر و مادرش آدم حسابی بودن:5: و وضع مالیشون هم حداقل نسبت به اون زمان خوب بوده که یه ماشین (حتی اگه ژیان بوده باشه:31:) داشتن؛ ولی متاسفانه از ویژگی ای به نام حماقت رنج میبردن:13: که توی اون بهبوهه جنگ و موشک باران و در گیری و ناامنی-که دزدها حتی به خوراک و پوشاک مردم رحم نمیکردن- بچه یکی دو ساله رو تنها توی ماشینشون ول کردن به امون خدا و رفتن داروخونه.:13:
باید دید چه توجیهی قراره برای این کار در آینده ارائه بشه(چون فعلا که اصلا با عقل جور در نمیاد):2:

H a m e e d
06-09-2009, 05:17
يه چيز جالب اين بود كه...وقتي با وانت داشتن ميرفتن...يه پسر شلوار لي سنگ شور پوشيده بود...از اون موقع اين چيزا بوده؟...يا ايران خيلي پيشرفته بوده در زمينه فشن؟...:دي
یه عابر پیاده مناسب اون سالها رو نمیتونن درست نشون بدن؛ حالا خوبه نخواستن خیابونای اصلی تهرانو نشون بدن، یعنی نیم دقه نمیتونستن عبور و مرور اون کوچه رو کنترل کنن؟
اصلا من هر وقت یه سریال ایرانی که داستانش مال دهه های 50 و 60 ئه دارم میبینم، هر لحظه منتظر رخ دادن یه سوتی ام.
این قدر هم داستانشو به قول بعضی از بچه ها کشدار کردن که فرعیاتش بیشتر از اصل داستان به چشم میان.

*Necromancer
06-09-2009, 06:16
اگه اون موقع که همایون داشت می رفت به آینده و اون پسره رفت جلوشو بگیره، با هم به سال 88 منتقل می شدن دیگه خیلی باحال می شد! اما حیف که زدن لت و پار کردن داستانو! کلا خواب دیدن یکی از ضایه ترین غافلگیری های سینماییه:31:

isbn
06-09-2009, 14:33
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

GiggleClub
06-09-2009, 19:45
دیگه ابله تر از این محسن تو کره خاکی نیست !

MORINIO
06-09-2009, 19:45
عجب گندی زد این محسن![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یکی نیست بگه آخه مگه مجبور بودی حتما خودتو پلیس جا بزنی؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ولی از این مادر غزل هیچ خوشم نیومد ... همون ننه خاور بهتر بود![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اگه کتیبه و زنجیر همراه محسن بود خیلی فاز میداد عکس هم که بود میرفت 88 ![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دل تنگم
06-09-2009, 20:27
معمولا هر سال در ماه مبارك رمضان يك سريال از ديگر سريال‌هاي نمايشي متمايز مي‌شود و بيشتر مورد استقبال مخاطب قرار مي‌گيرد.

معمولا اگر در آن سال تعداد آثار نمايشي زياد و كيفيت آنها قابل‌قبول باشد اين رقابت سخت‌تر و رفتن روي سكوي اول براي عوامل، افتخار‌آميز‌تر است. اما در سال‌هايي چون امسال كه عملكرد تلويزيون در بخش نمايشي بسيار بي‌رمق بوده، اگر بگوييم سريال پنجمين خورشيد افخمي از ديگر سريال‌ها از موقعيت بهتري برخوردار است، نكته افتخار آميزي به نفع سريال نگفتيم؛ هر چند كه اين امر از ارزش‌هاي بالقوه آخرين سريال افخمي چيزي كم نمي‌كند.


عليرضا افخمي كه تا سال‌ها او را به نام ناظر كيفي مي‌شناختيم، پيش از اين با تب سرد در مقام كارگردان به مخاطبان تلويزيون اين نكته را منتقل كرد كه كارگرداني هوشمند است و براي وقت مخاطب و نوع تدوين اثر احترام قائل است البته نسبت به ديگر كارگردانان امروز سيما.

او نشان داده است كه كليد درك مخاطب از تعليق را در دست دارد و مي‌تواند آن‌را در قفل فيلمنامه بچرخاند.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).jpg

افخمي با كوله‌باري از تجربه و درك از مخاطب سيما و شرايط امروز او، به سراغ ساخت سريال پنجمين خورشيد رفته است؛ سريالي كه بيش از ديگر سريال‌هاي ماه مبارك رمضان و حتي سريال‌هاي قبل از آن نظر مخاطب تلويزيون را به‌خود جلب كرده است.

اما چرا پنجمين خورشيد سريال نسبتا خوبي است و به اين مهم يعني جلب رضايت مخاطب نائل شده است؟


پيش از هر چيز پنجمين خورشيد موفقيتش را مديون عنصري به نام فانتزي يا تخيل است؛ عنصري كه سال‌هاست در سريال‌هاي سيما فراموش شده و يا اگر هم استفاده شده است، در آثار موسوم به ماورائي بيشتر به سمت درك غلط از معنويت و ماورا سير كرده تا به سمت تكوين يك ژانر اثر‌گذار و سرگرم‌كننده تلويزيوني.


افخمي سعي كرده است از فانتزي تا حدي كه امكانات تكنيكي تلويزيون ما اجازه مي‌دهد به‌عنوان ابزاري براي انتقال مفاهيمي مناسب ايام ماه مبارك رمضان استفاده كند. در به‌كار‌گيري اين ابزار درست مثل فيلمي چون جومانجي (با بن‌مايه‌اي تقريبا همانند) سعي شده است كه عنصر تخيل ساز درست در خدمت اهداف فيلمنامه قرار گيرد كه البته به موفقيت همگن هاليوودي‌‌اش نيست. در جومانجي عنصر تخيل ساز يك جعبه بازي است كه بازيگران را وارد تونل زمان مي‌كند و خود به‌عنوان عنصر، نقش تعيين‌كننده‌اي در تمام ساختار فيلمنامه بازي مي‌كند.


اما در پنجمين خورشيد افخمي اهميت چنداني به اين عنصر نداده و اصل جابه‌جايي زمان را پيش روي خود نهاده است ضمن اينكه قسمت‌هاي ابتدايي سريال كه مربوط بهپيدا شدن گردنبند پنج خورشيد است، چندان خوب و با وسواس طراحي نشده است، گويا فيلمنامه براي رسيدن به دوره معاصر عجله داشته است. به‌عنوان مثال كيفيت پيدا شدن عتيقه‌ها هنگام بمباران مي‌توانست بهتر طراحي شود چون بمبي كه تخريب نكند و قاچاقچي‌اي كه زيرزمين خانه‌اش به جاي انبار، موزه داشته باشد و مشخصات جنس را مثل موزه ايران باستان‌ بيل بزند چندان قابل‌قبول نيست ضمن اينكه رگه ارتباطي داستان با دوران گذشته بسيار سست است و در هر قسمت محسن مجبور است يك سكانس دنبال دزد گردنبند بدود و او را پيدا نكند.


اما گذشته از اينها سريال افخمي دچار مشكلي است كه مربوط به‌خودش نيست. اين مشكل به ساختار ژانربندي در سينما و تلويزيون ما برمي‌گردد و آن تقابل واقعيت و فانتزي است. در سينماي غرب به‌دليل بهره‌مندي از ادبيات قوي تخيلي و پيشينه قوي ژانر تخيلي از ابتداي حيات سينما و از همه آنها مهم‌تر عدم‌تقابل تخيل‌هاي اين‌چنيني با ساختار مذهب، مخاطبان با آثار تخيلي دچار مشكل نمي‌شوند و ما نيز به‌عنوان مخاطبان ايراني اين آثار، از آنها لذت مي‌بريم و متعارف نبودن آن‌را مي‌پذيريم، درست مثل فيلم جومانجي يا صدها فيلم تخيلي ديگر كه از تلويزيون پخش مي‌شود و هيچ مشكلي هم پيش نمي‌آيد.


در كشور ما به‌دليل فقر عنصر تخيل و فانتزي حتي در ادبيات ما و يا به روز نشدن و تصويري‌نشدن برخي از آثار موجود، مخاطبان خيلي زود با اثر دچار تقابل مي‌شوند و به جاي لذت‌بردن از داستان و غوطه‌ور شدن در فضاي تخيلي آن خود را درگير سؤال‌هاي بي‌پاسخ مي‌كنند. فيلمنامه‌نويس و كارگردان هم مجبورند حتما به اين سؤال‌هاي از پيش تعيين شده پاسخ دهند. به‌عنوان مثال در سريال پنجمين خورشيد، تلاش محسن براي برگشتن و تغيير شرايط معاصر با مفاهيم قضاوقدر و نگرش‌هاي واقع‌گرايانه مخاطب ايراني درگير مي‌شود.


اين امر در مورد سريال‌هاي كمدي صدق نمي‌كند چون مخاطب كار كمدي اصلا ارزشي براي مفاهيم و تناقضات قائل نيست و به نفع خنديدن تناقضات را مي‌پذيرد. به‌عنوان مثال در سريال مسافر زمان كه آن‌هم براساس الگوي تونل زماني بود مخاطب با اثر دچار مشكل نمي‌شد و سريال چه قوي و چه ضعيف با مخاطب خود مشكلي پيدا نمي‌كند. اما وقتي كه مخاطب با يك سريال جدي آن‌هم مناسبتي كه قرار است ترويج‌دهنده مفاهيم مذهبي و يا حداقل اخلاقي باشد ممكن است دچار همان سؤال‌هاي بي‌پاسخ شود.


اما اگر از اين سؤال‌ها بگذريم سريال افخمي از ساختار خوبي برخوردار است و چنان كه از او انتظار مي‌رود تعليق خوبي در داستان وجود دارد.


در پنجمين خورشيد داستان مثل ديگر سريال‌هاي مناسبتي كم‌فروشي نمي‌كند و چگالي مفاهيم و حوادث در هر قسمت به نحو پذيرفتني تقسيم شده است. اگر نگاهي به سريال عبور از پاييز ديگر سريال ماه رمضان بيندازيم كاملا متوجه تفاوت اين دو مي‌شويم، در حالي كه در عبور از پاييز اتفاق افتادن يك حادثه در فيلمنامه 2 قسمت طول مي‌كشد و بازيگران براي اتلاف وقت يا چاي مي‌خورند يا تلفن مي‌زنند و يا حرف‌هاي صدباره چند بار ديگر مي‌زنند و كاملا اين كم فروشي با اعصاب بيننده بازي مي‌كند.


در پنجمين خورشيد اين اتفاق نمي‌افتد و طبيعتا چنين سريالي در مقايسه با اثر ديگر، با ساختار ضعيف‌تر موفق جلوه مي‌كند.


در حقيقت سريال افخمي را بايد گام نويني در عرصه سريال‌سازي‌ سيما دانست البته اطلاق گام نوين به معني تائيد همه‌جانبه سريال نيست چرا كه پنجمين خورشيد با وجود امتيازات‌‌اش چنانكه ذكر شد داراي اشكالاتي نيز هست اما جسارت افخمي در ارائه داستاني تخيلي آن‌هم در فضايي جدي باعث شده است كه به عنصر تخيل و تخيل‌سازي‌ در سال‌هاي آينده در سيما بيشتر بها داده شود و سريال‌سازي‌ سيما از دايره بسته‌‌اش بيرون‌آيد.


البته سريال مسافران هم با وجود اينكه كمدي است اما تاييد‌كننده اين نظر در لزوم ارائه ژانرهاي جديد است. به‌نظر مي‌رسد تخيل و فانتزي حتي اگر نتواند در آثار جدي عده‌اي را اقناع كند اما بسيار بهتر از سريال‌هايي است كه با انتقال مفاهيم جنايي و خشونت‌بار با روان مخاطب درگير مي‌شوند.

RoYaYeEe_NiIiLi
06-09-2009, 20:46
سلام دوستان:31:
من امشب نتونستم ببینم
فردا تکرارش ساعت چنده؟

.German.
06-09-2009, 20:46
همکاری با افخمی مثل کلاس درس است

مریم کاویانی همکاری با علیرضا افخمی کارگردان مجموعه "پنجمین خورشید" را مانند کلاس درس می‌داند. کاویانی که با بازی در "پنجمین خورشید" سومین تجربه همکاری با علیرضا افخمی را پشت سر می‌گذارد درباره بازی در این مجموعه به خبرنگار مهر گفت: به غیر از مجموعه "پنجمین خورشید" در مجموعه‌های "او یک فرشته بود"، "زیرزمین" و "شکرانه" هم بازی کردم که ماه رمضان از شبکه‌های مختلف سیما روی آنتن رفت. مخاطبان با مجموعه‌های ماه رمضان بیشتر ارتباط برقرار می‌کنند.
وی در ادامه افزود: وقتی بازیگری در یک مجموعه ماه رمضانی بازی می‌کند که هر شب مهمان خانه مخاطبان است، این موضوع حس خوبی به بازیگر منتقل می‌کند. من به دنبال شهرت نیستم، اما ماه رمضان انرژی معنوی خاصی به آدم می‌دهد. بازی در مجموعه‌های مناسبتی قسمت و شانس بازیگر است. آن اثر مناسبتی است که بازیگر را صدا می‌کند و قسمت من بوده که در کارهای مناسبتی بازی کنم.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این بازیگر اشاره کرد: علیرضا افخمی با انتخابم برای بازی در "او یک فرشته بود" من را به جامعه هنری و مخاطبان معرفی کرد. بنابراین هر وقت از من برای بازی در پروژه‌ای دعوت کند، پاسخ منفی نمی‌دهم. البته باید بگویم من و آقای افخمی سلایق و انتظار یکدیگر را می‌شناسیم و او نقشی پیشنهاد نمی‌دهد که برای من خوشایند نباشد و همیشه نقش‌هایم را در آثار او دوست داشتم.
کاویانی درباره تجربه همکاری با افخمی در مجموعه "پنجمین خورشید" گفت: همه بازیگران به دنبال تجربه جدید هستند، حتی اگر نقش تکرار کارهای قبلی باشد، باز هم می‌توان از تجربه‌های جدید برای خلق نقش استفاده کرد. کار با افخمی برایم مثل کلاس درس می‌ماند. او از جزئی‌ترین مسائل هم نمی‌گذرد و از بازیگر می‌خواهد نهایت تلاشش را برای نقش داشته باشد.
وی درباره اینکه چرا همیشه نقش یک دختر مظلوم را بازی می‌کند و در مجموعه "پنجمین خورشید" هم اینگونه ظاهر شده، گفت: در بیشتر مجموعه‌های تلویزیونی معمولاً زنان مظلوم و ایثارگر نشان داده می‌شود و کمتر اثری را می‌بینیم که نقش زن آن متفاوت باشد و این مسئله ربطی به بازیگر ندارد. مگر آنکه در یک کار طنز دعوت تا بتوانم متفاوت ظاهر شوم. البته برای بازیگران مرد ایفای نقش‌های متفاوت بیشتر پیش می‌آید.
کاویانی درباره شخصیت‌پردازی مریم گفت: مجموعه‌های مناسبتی با محدودیت زمان رو به رو هستند و این مسئله باعث می‌شود که توجه بیشتر روی نقش محوری باشد، اما نقش مریم به اندازه کافی پرداخته شده و برای مخاطبان قابل باور است. از سوی دیگر تعامل خوبی میان من و بازیگران نقش مقابلم هم بود.

MORINIO
06-09-2009, 21:43
سلام دوستان:31:
من امشب نتونستم ببینم
فردا تکرارش ساعت چنده؟

فکر کنم نوشت 16:30 ...

pcforlife
06-09-2009, 23:24
جایی که همایون داشت تو ماشین خیال پردازی میکرد خیلی باحال بود!! :دی

iman_s
06-09-2009, 23:28
احتمالا میره سال 88 به هما میگه ننه باباش کیا هستند و هم هم میگه منو پیش ننه بابام برگردون. شاید هم وقتی به سال 88 میره هما نمیشناسدش و مجبوره دوباره از اول ....

dampayi
06-09-2009, 23:42
سلام دوستان[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من امشب نتونستم ببینم
فردا تکرارش ساعت چنده؟

سلام ،غصه نخور مهربوون [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هر چند تا قسمت هم که ندیدی می تونی حدس بزنی[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



کلا این سریال برای گروه سنی الف درست شده ...


نگاهی به پنجمین خورشید/ سریال مناسبتی رمضان 88اینم از اون حرفا بودا ......[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
واقعا خیلی مناسبتیه ..[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





ولی انصافا من با موسیقی متنو کلا آهنگش خیلی حال کردم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فکر کنم این اولین باریه که تو سریال های ایرانی از گیتار الکتریک استفاده کردن؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من که یاد نمی یاد ...قبلا....؟

H a m e e d
07-09-2009, 00:09
ولی انصافا من با موسیقی متنو کلا آهنگش خیلی حال کردم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فکر کنم این اولین باریه که تو سریال های ایرانی از گیتار الکتریک استفاده کردن؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من که یاد نمی یاد ...قبلا....؟
ولی من برعکس شما به خصوص از تیتراژ اولش خیلی بدم میاد، همیشه کانالو عوض میکنم تا تموم بشه! واسه همین همیشه مقدمه داستانو که قبل از تیتراژ پخش میشه از دست میدم!
خود افخمی توی سریال تب سرد به وفور از گیتار الکتریک استفاده کرده بود

*Necromancer
07-09-2009, 01:57
اتفاقا تو موسیقی تیتراژ خیلی سریالا گیتار برقی مصرف(!) کردن
اولین سریال دنیای شیرین دریا بود(تیتراژ آخرش!)

.German.
07-09-2009, 02:06
شاید تو همون مطب ستاره و خورشیدو دربیاره بره سال 88 واسه فرار از دست پلیس :31:

mahsa1469
07-09-2009, 09:52
شاید تو همون مطب ستاره و خورشیدو دربیاره بره سال 88 واسه فرار از دست پلیس :31:
نه دیگه ما همه دیدیم آخرین بار اون رو توی انباری گذاشت و با خودش نبرد
البته بعیدم نیست شایدم .....

majid_potter7
07-09-2009, 10:04
نه دیگه ما همه دیدیم آخرین بار اون رو توی انباری گذاشت و با خودش نبرد
البته بعیدم نیست شایدم .....
همونجوری که همایون یه دفعه ای ماجرای محسنو قبول کرد...اینم هیچ بعید نیست...حیف وقت که آدم بشینه پای اینا..حیف که از اول دیدم،دیگه نمیتونم ولش کنم...

ice boys
07-09-2009, 11:00
حمیـد گـودرزی : پنجمین خورشید عبرت ‌آموز است

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
:: حمید گودرزی در سریال پنجمین خورشید ::


حمید گودرزی بازیگر توانایی است كه از 30 سالگی به این حرفه رو آورده است. او در كنكور سال 74، در رشته دندانپزشكی قبول شد، پدر، مادر، دوستان و اقوام همه بر این تصور بودند كه او هفت سال دیگر دكتر دندانپزشك خواهد شد، ولی او پایش را در یك كفش كرد، كه می‌خواهم بازیگر شوم و سرانجام هم به این آرزویش رسید و پله‌پله مراحل ترقی را پیمود تا امروز، البته وی با اینكه محبوبیت و شهرت خود را از تلویزیون به دست آورد، اما در سال‌های اخیر یكباره به فعالیت‌های سینمایی رو آورد، پیشنهاد "علیرضا افخمی" به او برای حضور در "پنجمین خورشید" باعث شد كه حمید این بار "بله" بگوید و بازگشتی دوباره به تلویزیون داشته باشد.

گرچه در سال‌های گذشته او قرار بود در "او یك فرشته بود" و "زیرزمین"، هر دو به كارگردانی علیرضا افخمی حضور داشته باشد، اما این امر میسر نشد و اینك در رمضان سال 88، او با پنجمین خورشید آمده است. جا دارد از دوست خوبمان "شهرام زمانی" كه هماهنگی‌های لازم را برای این گفتگو انجام داد، تشكر كنیم.

بازگشت دوباره

حمید گودرزی در سریال‌هایی چون مسافری از هند، تب سرد و كمكم كن، خاطرات زیادی در ذهن بینندگان تلویزیون خلق كرد، اما به یكباره، تصمیم گرفت فعالیت در سینما را ادامه بدهد و حالا پس از گذشت 6 سال، دوباره ماه رمضان امسال با سریال پربیننده "پنجمین خورشید" به تلویزیون بازگشت. گودرزی می‌گوید: طی این سال‌ها پیشنهادهای زیاد تلویزیونی داشتم، كه بیشترشان هم مناسبتی و برای ماه رمضان بود، اما بنا به دلایلی این پیشنهادها را رد كردم، تا اینكه قسمت شد، امسال در خدمت مردم با بازی در یك مجموعه "ماورایی" به نام پنجمین خورشید حضور داشته باشم. طی این مدت سریال‌های ماه رمضان را دنبال می‌كردم، به خصوص كارهای "رضا عطاران" كه سریال‌های مفرحی بودند و همچنان سریال "میوه ممنوعه" كار حسن فتحی كه خیلی دیدنی بود. گودرزی می‌گوید: "البته قرار بود پس از "تب سرد" در سریال‌های "او یك فرشته بود" و "زیرزمین"، هر دو به كارگردانی علیرضا افخمی بازی كنم كه هر دو بار، این امر میسر نشد.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

:: حمید گودرزی و مریم کاویانی در سریال پنجمین خورشید ::


متن پنجمین خورشید

به علیرضا افخمی اعتماد دارم، او متن‌های خوبی را مقابل دوربین می‌برد، درست مانند كارهای گذشته‌اش، این داستان كسی را نصیحت نمی‌كند، البته لایه‌های معنوی و مذهبی دارد كه افخمی با ظرافت خاصی به بیان آن پرداخته است. این داستان پرمحتوا، عبرت‌آموز و البته تا حدی ماورایی است، اما نه به آن شكل كه در سال‌های اخیر در سریال‌ها مرسوم بوده و به دنبال برزخ و روح و ... باشد. اتفاقی است كه در این كره خاكی می‌افتد و یك انسان به زمانی دیگر منتقل می‌شود."محسن" نقش محوری را بازی می‌كند كه یك دوره 24 ساله را نشان می‌دهد، همان‌طور كه دیدید در این مجموعه من پسر خانواده‌ای هستم كه با مادر و خواهرش زندگی می‌كند و دچار مشكلات مادی است، این داستان مربوط به سال 1364 است. در ادامه می‌بینیم كه سن من تغییر نمی‌كند، اما در مورد بقیه بازیگران، 24 سال به سن و سالشان اضافه می‌شود.

كیش و مات

همزمان با اینكه علاقه‌مندان به هنر، حمید گودرزی را هر شب پس از افطار از شبكه سه می‌بینند، فیلم "كیش و مات" او روی اكران است، اگر این فیلم را ندیده‌اید، بخوانید كه داستان آن و نقش گودرزی در آن چیست.

گودرزی می‌گوید: نقش یك پسر بدشانس را بازی می‌كنم كه اگر دست به طلا هم بزند، خاكستر می‌شود! او یك روز تصمیم می‌گیرد خودكشی كند، اما موفق نمی‌شود و سر از بیمارستان درمی‌آورد، در آنجا یك خانم دكتر روان‌شناس (كه آن نقش را الناز شاكردوست بازی می‌كند) را به او معرفی می‌كنند، آن جوان بدشانس چند جلسه‌ای به مطب آن خانم دكتر می‌رود و این ارتباط باعث می‌شود كه آنان نسبت به هم علاقه‌مند شوند. خانم دكتر هم با كمك گودرزی در فیلم، از خجالت آنهایی كه می‌خواهند پول‌هایش را بالا بكشند، درمی‌آید. آدم‌ بدهای فیلم، تیرشان به سنگ می‌خورد و آدم خوب‌های فیلم هم در نهایت با یكدیگر ازدواج می‌كنند. این داستان معمولا در میان تماشاگران جواب می‌دهد. چرا كه آنان پایان خوش را دوست دارند، ازدواج پسر فقیر با دختر پولدار و برعكس ...

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خاطره‌ای از رمضان

آن زمانی كه "كمكم كن" پخش می‌شد با آن داستان جذابش، یكی از دوستانم، خواهرش را در بیمارستان خاتم‌الانبیا (ص) بستری كرده بود، از من خواست كه با حاضر شدن در بیمارستان به خواهرش روحیه بدهم. می‌خواستند خواهرش را عمل جراحی كنند، وقتی كه رفتم آنجا، همراهان دیگر بیماران، در بخش‌های مختلف بیمارستان می‌‌خواستند به عیادت بیمارانشان بروم، خاطره‌ای كه هیچ‌‌گاه از ذهنم پاك نمی‌شود. اینكه به بیمارستان‌ها و آسایشگاه‌ها سر بزنم، كاری است كه دوست دارم انجام و ادامه بدهم، امسال هم اگر فرصتی پیش بیاید این كار را انجام خواهم داد.

:: از دندانپزشكی تا بازیگری

حمید گودرزی از جمله بازیگران نسل جوان كشورمان است كه خیلی زود پله‌های ترقی را پیمود و توانست جزئی از نسل ستاره‌های دهه هشتاد سینمای ایران باشد. حمید گودرزی در سوم آذرماه سال 1356 به دنیا آمد و جالب اینكه با مادرش تنها 14 سال اختلاف سنی دارد. پدر او فرش‌فروش و مادرش خانه‌دار است، تنها خواهرش هم كه از حمید كوچك‌تر است، گرافیك خوانده. گودرزی دیپلم تجربی دارد، اما فارغ‌التحصیل دانشكده هنر و معماری است. گرچه حمید گودرزی در كنكور سال 74، در رشته دندانپزشكی قبول شد، اما از بس عاشق بازیگری بود، دندانپزشكی را رها كرد. او بزرگ شده میدان آرژانتین در تهران است و خاطرات زیادی دارد فكر می‌كنید، چه شد او به بازیگری رو آورد؟

او می‌گوید: "در خیابان الوند تهران، همان جایی كه شبكه دو واقع شده است، اتومبیل "بهروز بقایی" پنچر شد، به كمكش رفتم و اتومبیل او را هل دادم، همان جا از بقایی خواستم كه به من بگوید چگونه بازیگر شوم." او علاوه بر استعداد زیاد در بازیگری، صدای خوبی هم دارد و در اولین كارش "دانی و من" ترانه هم خواند، ضمن اینكه مدتی با گروه "سون" همكاری كرد. او علاوه بر بازیگری در بیزینس هم فعالیت دارد، در تجارت فرش و شكلات فعالیت می‌كند. بارها گفته اگر بازیگر نمی‌شد، شاید مربی فوتبال! رهبر اركستر یا دكتر می‌‌شد. حمید گودرزی به شدت به فوتبال علاقه دارد و در گفتگوهای مختلف بارها اعلام كرده كه طرفدار تیم استقلال است. گل كوچیكش هم زیاد بد نیست، اما می‌گوید: بازی‌ام بهتر از فوتبال است. گرچه باید اشاره كرد كه او به ورزش‌های بوكس، تنیس و بدنسازی نیز علاقه دارد. نكته خواندنی این است كه حمید گودرزی در سال 74 با كامبیز دیرباز و پرستو گلستانی هم دانشگاهی بوده و هر سه آنها نیز در دنیای هنر موفق شدند.

حمید گودرزی بیستم شهریورماه سال 1383، زمانی كه 27 ساله بود، پای سفره عقد نشست و زندگی مشترك خود را آغاز كرد. او در دوران كودكی پسر شیطانی بود، می‌گوید: "این خاطره هیچ‌گاه از خاطرم نمی‌رود، كلاس اول دبستان كه بودم، تمام كتاب‌هایم را به یك دوره‌گرد دادم و به جای آن، گوجه‌سبز گرفتم!" یكی دیگر از ویژگی‌های او این است كه كم مصاحبه می‌كند، می‌گوید: "باید چیزی برای گفتن داشته باشم تا مصاحبه كنم."

:: پنجمین خورشید و 22 قسمت

ابتدا قرار بود این مجموعه در 30 قسمت ساخته شود، اما كارگردان تشخیص داد تا كار را در 22 قسمت بسازد.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

همكاری با سلوكی

از قبل با مهدی سلوكی در "تب سرد" همكاری داشته‌ام، ما دوستان خوبی هستیم و این دوستی باعث شد تا همكاری‌مان خوب از كار دربیاید، ضمن اینكه از حضور شهرام قائدی هم نباید بگذریم، دوست و همكار خوب من در این مجموعه ... و تمام عواملی كه برای این مجموعه زحمت كشیدند.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

كار و زندگی دو مقوله جدا

اینكه در زمان مطرح شدن نامم در سینما ازدواج كردم، كمك زیادی به من كرد، گرچه این تاثیرگذاری به دو طرف و توافق‌هایی كه با هم دارند و قول و تعهدهای زن و شوهرها بستگی دارد. من در حال حاضر كار و زندگی را از هم جدا كرده‌ام. در اوایل ازدواج از آنجایی كه همسرم با فضای كار هنری من غریبه بود، كمك فكری نمی‌كرد، اما الان فیلم‌نامه را می‌خواند و نظراتش را به من انعكاس می‌دهد.

:: موسیقی تیتراژ

اینكه من روی تیتراژ بخوانم، موضوعی بود كه ایده‌ آن مطرح شد، اما آقای افخمی نظرشان مثبت نبود. او اعتقاد داشت كه اگر شخصیت اصلی داستان بخواند، بینندگان او را آن‌طور باید و شاید باور نمی‌كنند.

:: ورزش

بدنسازی را دوست دارم و فوتبال را دنبال می‌كنم. از میان ورزشكاران با جواد نكونام، علی انصاریان، نیكبخت‌واحدی و آرش میراسماعیلی (كه البته این آخری از قهرمان‌های جودوی ایران است) رفاقت نزدیكی دارم.



مریم کاویانی : نقش مریم را جذاب می‌بینم


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

"مریم کاویانی" متولد ۱۳۴۹ اهواز و دانش آموخته رشته پرستاری است. این بازیگر پس از اخذ مدرک کارشناسی ارشد پرستاری، در این حرفه مقدس مشغول به کار شد. سال ۱۳۸۱ برای نخستین بار مقابل دوربین نادر مقدس در فیلم "رویای جوانی" رفت. پس از آن بازی در فیلم‌های "تردست"، "اسپاگتی در هشت دقیقه"، "مخمصه" و "هوو" را تجربه کرد. "کاویانی" اگرچه در مجموعه‌هایی چون "روزگار قریب"، "خط شکن"، "روز رفتن"، "شکرانه"، "به دنیا بگویید بایستد" و "زیرزمین" بازی کرد ولی اوج کارش، مجموعه "او یک فرشته بود" بود که سبب شد بینندگان، پی به توانایی و استعدادهایش ببرند. "کاویانی" در مجموعه تلویزیونی "پنجمین خورشید" که این روزها از شبکه سوم سیما در حال پخش است، ایفاگر نقش "مریم"، یکی از شخصیت‌های اصلی است. پس از مجموعه‌های "او یک فرشته بود" و "زیرزمین" وی سومین همکاری‌اش را با علیرضا افخمی ‌در "پنجمین خورشید" تجربه می‌کند. به بهانه حضورش در مجموعه "پنجمین خورشید"، با وی به گفت وگو نشستیم.

:: از شکل گیری نقش و دعوت به همکاری تان در این پروژه بگویید.

نقش "مریم" همان شخصیتی است که در فیلم نامه به نگارش درآمده بود. برای رسیدن به این شخصیت عناصری را اضافه نکردم و طبق فیلم نامه و هدایت "علیرضا افخمی" جلو رفتم. اگر نقش خوب درآمده است، تشخیص کارگردان بود که مرا برای بازی در نقش مریم انتخاب کرد.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

:: حضور علیرضا افخمی‌ به عنوان نویسنده و کارگردان این مجموعه، چه تاثیری روی بازی تان گذاشت؟

همیشه حضور کارگردان در یک اثر سایه کار محسوب می‌شود. زیرا بدون راهنمایی کارگردان بازیگر نمی‌تواند نقش را به خوبی بازی کند. بعد از مجموعه‌های "او یک فرشته بود" و "زیرزمین"، "پنجمین خورشید" سومین همکاری ام با این کارگردان به شمار می‌رود.

:: نقش خود را در این مجموعه چگونه می‌بینید؟

نقش مریم را جذاب می‌بینم. اگر به من پیشنهاد می‌دادند که بین نقش "مریم" و "هما" یکی را انتخاب کنم، به طور قطع نقش "مریم" را انتخاب می‌کردم. چون به نظر من این نقش، دارای فراز و نشیب‌هایی است. همین ویژگی‌هایش را دوست دارم و برایم جذاب است.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
:: شبنم قلی خانی بازیگر سریال پنجمین خورشید ::


:: برای نشان دادن دو مقطع سنی شخصیت مریم، چه تدابیری اندیشیدید که تفاوت‌ها را نشان دهید؟

من ایفاگر دو مقطع سنی جوانی و پیری این شخصیت هستم. به همین منظور سعی کردم در مقطع جوانی "مریم"، مطابق دوره سنی خودم رفتار کنم. حتی در نوع بیان دیالوگ‌ها این مسئله را رعایت کردم، تا شخصیتی که آن را بازی می‌کنم، مناسب سنم باشد. برای درآوردن مقطع پیری شخصیت مریم نیز تلاش کردم این شخصیت، از یک کندی در ریتم، حرکات و بیان برخوردار باشد.

:: تا چه اندازه گریم و طراحی لباس، برای رسیدن به این شخصیت به شما کمک کرد؟

اعتقاد دارم اگر در یک اثر تصویری همه چیز خوب و همگام با هم پیش رود، تاثیر مثبت و مضاعفی در روند کار خواهد گذاشت. چهره پردازی، لباس، فضای کار و حتی دیالوگ‌ها در نزدیک شدن به این شخصیت تاثیرگذار است. به هر حال همه گروه جمع می‌شوند تا به بهترین شکل، صحنه ای را به نمایش بگذارند. در واقع طراح صحنه، چهره پرداز، صدابردار و طراح لباس مکمل کار یک بازیگر در ارائه نقشی خوب هستند.

:: آیا تولید هم زمان با پخش سبب شد که شما با دیدن بازخوردها، بازی خود را تغییر دهید؟

خیر، نمی‌توانم در بازی خود تغییری دهم. البته سعی می‌کنم بهتر از قسمت‌های ابتدایی که پخش شده است بازی کنم و دقت بیشتری در ارائه نقشم داشته باشم. ولی ریتم به همان شکل ابتدایی ادامه پیدا می‌کند.

:: از بازیگران نقش مقابلتان که در این کار، سکانس‌های مشترک بسیاری با شما داشتند بگویید.

در این مجموعه برای نخستین بار با "حمید گودرزی" هم بازی شده ام. بیشتر عوامل گروه آقای "افخمی" تیمی ‌هستند که درگذشته با هم تجربه ای مشترک داشته اند. ولی در این کار من تجربه‌های جدیدی از خانم "مهوش صبرکن"، "شهرام قائدی" و "حمید گودرزی" کسب کردم که همکاری خیلی خوب و شیرینی بود.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


::به نظر شما ساخت مجموعه ای چون "پنجمین خورشید"، برای پخش در ایام ماه مبارک رمضان چه قدر می‌تواند مفید واقع شود؟

بستگی دارد که مردم جامعه تا چه اندازه پندآموز باشند. به طور کلی نمی‌توانم بگویم که ساخت این گونه مجموعه‌ها چه قدر می‌تواند موثر باشد. ممکن است درصد زیادی از مردم از موضوع مجموعه خوششان بیاید و درصدی هم دوست نداشته باشند. ولی به هر صورت میزان تاثیرگذاری مجموعه، به تفکرات مختلف افراد بستگی دارد.

:: از حضور و حاصل کار در این مجموعه راضی هستید؟

همیشه هنگامی‌که به تماشای کارهایم می‌نشینم، با خود می‌گویم که می‌توانستم بهتر بازی کنم. ولی درخصوص کارهای "علیرضا افخمی" چون به دیدگاه‌های کارگردان به دقت گوش داده ام، همیشه از این همکاری نتیجه خوبی گرفته و از نتیجه کار راضی ام.

:: چه کارهایی آماده نمایش دارید؟

دو فیلم سینمایی "پوسته" مصطفی آل احمد و "ستایش" محمدرضا رحمانی را در نوبت اکران دارم.

:: اگر نکته ناگفته ای باقی مانده است برایمان بیان کنید.

فقط می‌توانم بگویم کاش ذهن انسان‌ها می‌توانست آن قدر جهش و قدرت داشته باشد، تا آینده را ببیند و بتواند جلوی اشتباهاتش را بگیرد. ولی متاسفانه این تنها یک رویاست. انسان فقط می‌تواند با منطق خود آن هم خیلی محدود، آینده نگری کند ای کاش انسان می‌توانست بیست سال آینده خود را ببیند. من اگر می‌توانستم آینده خود را ببینم، طبق همین قصه ای که در مجموعه وجود دارد، پیش می‌رفتم، سعی می‌کردم جلوی اتفاقات بد را بگیرم و تا جایی که می‌توانم درست زندگی کنم. انسان‌ها با تجربیات و سرنوشت خود جلو می روند و البته عقل و منطق در سرنوشت انسان دخیل است.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


:: تصویر بدون گریم بازیگر نقش حمید در سریال پنجمین خورشید ::

منابع : مجله خانواده سبز و خراسان نیوز

majid_potter7
07-09-2009, 11:20
بچه ها حالا با این سریالای واقعا جذاب!!!!جای رضا عطاران رو خالی نمیبینین؟

sinaset
07-09-2009, 11:36
سلام دوستان
ببخشید من یک حدس زدم
شاید درست نباشه
ولی احتمال داره که پدر هما همین معتاد باشه ......
البته شاید

mahsa1469
07-09-2009, 12:31
سلام دوستان
ببخشید من یک حدس زدم
شاید درست نباشه
ولی احتمال داره که پدر هما همین معتاد باشه ......
البته شاید
نه بابا اون معتاده نیست مطمئنن ولی من می گم همون دکترست که مطبش پایین مطب خانوم دکتره بود اسمش چی بود.....آها فک کنم دکتر شوکت بود دیگه:27:

mahsa1469
07-09-2009, 12:35
راستی بچه ها می دونین قرار بود جای شبنم قلی خانی الناز شاکر دوست بازی کنه به نظر من که خیلی بهتر می تونست نقش هما رو بازی کنه

mahdistar
07-09-2009, 13:51
حمید گودرزی:
بدنسازی را دوست دارم
اصلا کاملا از استیلش مشخصه:دی

mkhavari2000
07-09-2009, 14:13
دقت کردید توی سریال بوم صدابرداری هم توی بعضی از صحنه ها توی تصویره

pcforlife
07-09-2009, 14:15
اصلا کاملا از استیلش مشخصه:دی
اینو خوب اومدی! با اون شکمی که داره...:2:
به نظر من بهترین استیل بدن حمید گودرزی تو فیلم قرنطینه بود (بشر کلی سینه و شکم آب کرده بود) و بدترین استیلش تو فیلم بی وفا...:2:
الان معمولیه!:27:

دقت کردید توی سریال بوم صدابرداری هم توی بعضی از صحنه ها توی تصویره
تو سریال هایی که اخیرا تلویزیون میده این قضیه به وفور دیده میشه... ما که عادت کردیم!!!

M O B I N
07-09-2009, 14:16
دقت کردید توی سریال بوم صدابرداری هم توی بعضی از صحنه ها توی تصویره

بله توی یک صحنه بوم برای یک لحظه اومد پایین فکر کنم که اونجایی بود که منوچهر اگه اشتباه نکنم میگه برو بکم مواد بخر این رفیقمون مهمون ماست :14: ولی من دیدم !!!

attractive_girl
07-09-2009, 14:20
این مونتاژاشون منو کشته :31:

MohandesMCD
07-09-2009, 14:23
این هما همون شبنم قلی خانی هستش؟ همون حضرت مریم خودمون؟ نشناختمش اصلا :دی البته من زیاد نگاه نمیکنم.بقیه میبینن واسه من تعریف میکنن واسه همین بود نظریه ی اوردن نوکیا ان 95 و پول رو به سال 84 صادر کردم :دی
راستی کسی اون 2تا سریال دیگه رو نگاه میکنه؟

attractive_girl
07-09-2009, 14:27
=
راستی کسی اون 2تا سریال دیگه رو نگاه میکنه؟

ما که توی همین یکیشم موندیم:31:
با این سریالاشون که یک از یک قهوه ای تره:13::31:

Sara
07-09-2009, 15:27
احتمالاً این صورت برنزه خوشرنگ شبنم قلی خانی عزیز برای هر چه ملموستر در آمدن کاراکترش بوده دیگه ! ( تبارک اله ... ) . فقر امکانات جلوه های ویژه ایران توی این سریال به خوبی مشهوده به این صورت که سفرهای زمانی ما نهایتاً میتونه به سال جاری ختم شه وگرنه امکانات ساخت سالهای آتی رو نداریم ! مثلاً اگه اتفاقی سفر ایشون به 124 سال بعد بود به دلیل کمبود امکانات ریجکت میشد ! رسماً همواره و در تمام مسائل به طور شیکی در حال در جا زدنیم !

majid_potter7
07-09-2009, 15:56
راستی کسی اون 2تا سریال دیگه رو نگاه میکنه؟
من که یه قسمت شبکه 1 رو دیدم..همون تاریخیه..هم بازیگراش بهترین..هم فیلمش...خصوصا که نقش اولشو وحید جلیلوند با اون صدای نازش بازی میکنه....یکی از بهترین مجریای تلویزیونه..
در مورد این سریالم محسن فکر کنم مخ خانوم دکتر رو بزنه و درو باز کنه..

mahsa1469
07-09-2009, 16:01
می گم بچه ها این محسنه فک نکرده حالا رفت سال 88 دوباره باید خودش رو به هما خانوم بشناسونه دوباره باید اثبات کنه که از آینده اومده و اوه کلی راه داره تا ...
تازه چه معلوم هما خانوم اون موقه دوباره ازش خوشش بیاد و بهش جواب مثبت بده؟؟؟

hassan_magic2000
07-09-2009, 16:11
دوستان سلام

میشه خلاصه قسمت دیروز رو بگین که چی شد ؟! اخه نبودم D:

خیلی ممنون

mahsa1469
07-09-2009, 17:49
دوستان سلام

میشه خلاصه قسمت دیروز رو بگین که چی شد ؟! اخه نبودم D:

خیلی ممنون
دیروز هیچی
این یارو تربچه اعتراف کرد که توی ماشینی که هما بوده یه کیف زنونه بوده با یه مهر پزشکی که برا مامان هما باشه (دقت کنید که مامانه دکتر زنان زایما بوده بعد این معتاده برا خودش دارو می نوشته مهر می زده می رفته دارو خونه می گرفته:27:)
خلاصه از رو آدرس دکتره رفتن و ماممانه رو پیداکنن
محسن رفت خودش پلیس جا زد که بره عکس مامان و بابای هما رو بگیره که دکتره اونو زندانی کرد و پلیس رو خبر کرد و...
بقیشم امروز باید ببینیم

sinath
07-09-2009, 18:17
تلاش می‌کنیم "پنجمین خورشید" پایانی خوب و مخاطب‌پسند داشته باشد

تهیه‌کننده مجموعه تلویزیونی "پنجمین خورشید" از تلاش شبانه‌روزی کارگردان و عوامل تولید این پروژه برای رقم زدن پایانی خوب و مخاطب ‌پسند برای آن خبر داد. داود هاشمی درباره تولید پروژه "پنجمین خورشید" به کارگردانی علیرضا افخمی به خبرنگار مهر گفت: وقتی افخمی سیناپس این مجموعه را در اختیارم گذاشت، احساس کردم کاری متفاوتی می‌شود و مورد توجه مخاطبان هم قرار می‌گیرد. بعد از ارائه طرح به شبکه سه و موافقت مسئولان پیش‌تولید را آغاز کردیم.
وی در ادامه افزود: من افخمی را از سال‌های 71 و 72 می‌شناسم و همراه او و بهروز افخمی کارهای مشترک زیادی انجام دادیم. علیرضا افخمی مخاطبان تلویزیون را می‌شناسد و قلم خوبی هم دارد. او در "پنجمین خورشید" دنبال یک قصه تازه رفت و داستان آن با دیگر آثارش که درباره فرشته و شیطان بود، تفاوت داشت.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این تهیه‌کننده درباره ضعف در پرداخت برخی شخصیت‌ها از جمله هما گفت: گرچه این انتقاد را خیلی از دوستان به من کردند، اما اینطور احساس نمی‌کنم. هما از کودکی به خاطر شرایط در موقعیتی قرار گرفته که با افراد لات رفت و آمد داشته، اما تصمیم می‌گیرد راه دیگری در زندگی‌اش انتخاب کند، به همین دلیل برای بچه‌های بی‌سرپرست سرپناهی فراهم می‌کند.
هاشمی ادامه داد: از سوی دیگر ایفای نقش هما دشوار بود. بعد از بررسی گزینه‌های مختلف وقتی قلی‌خانی را برای این نقش انتخاب کردیم باز هم تردید داشتیم آیا این نقش درست از کار در می‌آید یا نه. اما بعد از جلسه‌ای که با قلی‌خانی داشتیم و بیشتر درباره جزئیات کار صحبت کردیم، تردیدمان کمتر شد. در مجموع از بازی قلی‌خانی در این پروژه رضایت داریم.
این تهیه‌کننده درباره مشکلات تولید همزمان با پخش مجموعه "پنجمین خورشید" گفت: این قصه هر سال در ماه رمضان تکرار می‌شود. به هر حال گروه تولید خیلی تحت فشار هستند و در حال حاضر گروه روزی 14 تا 17 ساعت کار می‌کنند تا کار به موقع به آنتن برسد، اما همه گروه از افخمی گرفته تا بقیه دوستان تلاش خود را می‌کنند تا کار ضعف نداشته باشد.
وی اشاره کرد: ما باید لوکیشن‌های مجموعه را تا پایان کار هر روز در اختیار داشته باشیم، حتی اگر در آنجا کاری نداشته باشیم و این مسئله هزینه‌بر است. در مجموع تلاش می‌کنیم "پنجمین خورشید" پایانی خوب داشته باشد تا بتوانیم نظر مخاطبان را جلب کنیم. مسلماً اگر زمان بیشتری در اختیار داشتیم کار بهتر می‌شد.
هاشمی در پایان درباره یکی از دیالوگ‌های مجموعه که به "اخراجی‌ها" انتقاد کرده بود گفت: این دیالوگ کاملاً بجا استفاده شد، چرا که "اخراجی‌ها" نه تنها ارزشی نیست، بلکه سوء استفاده از بچه‌های جنگ است. فروش بالای هر فیلم دلیلی بر ارزشی بودن آن نیست. خودم سال‌ها در جنگ بودم و متاسفانه این فیلم بچه‌های جنگ را مسخره کرده و آن دیالوگ هم تعمدی بود.

RoYaYeEe_NiIiLi
07-09-2009, 18:35
بابا من بودم همچین با یه لگد درو میشکوندم که مامانه هما پشت در له شه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
از پنجره ایی چیزی هم میتونست در بره...عجبا:31:

pcforlife
07-09-2009, 19:44
داره جالب میشه...
حیف رفت تا 21 شهریور...

mstf666
07-09-2009, 19:46
از 88 هم رفت جلوتر !!!

Gam3r
07-09-2009, 19:47
توی این قسمت 2 بار سر کارمون گذاشتن !
آخرش هم که اون یکم مونده بود بهش برسه رفت 88 !!
در ضمن ، اون کنتور گاز رو دیدین دم خونه ؟ توی 64 که گاز کشی نداشتن !! : دی

RoYaYeEe_NiIiLi
07-09-2009, 19:48
ای بابا
اینطوری که لو میرن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خب وقتی این غیب شده تو گذشته بسیجیه پوسته همایون رو میکنه و وقتی این محسن برگرده میفهمن که این کتیبه رو دزدیدن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

RoYaYeEe_NiIiLi
07-09-2009, 19:50
از 88 هم رفت جلوتر !!!

یعنی چی؟نه بابا همون رفت 88...



داره جالب میشه...
حیف رفت تا 21 شهریور...

چیییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟جدیییی ییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

amin khan
07-09-2009, 19:59
آقا امشب همش روبوسی و خداحافظی شد که...

padjacent
07-09-2009, 20:13
این همایون خیلی باحاله.وقتی رفت سال 88 چرا هیچ تغییری نکرد.من یهو فکر کردم اونا(بسیجی و همایون) رفتن 88:31:.میزدن یکم دیوارا میریخت:27:.

MORINIO
07-09-2009, 20:25
از پنجره ایی چیزی هم میتونست در بره...عجبا:31:

به حرف شما گوش کرد!:دی


ای بابا
اینطوری که لو میرن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خب وقتی این غیب شده تو گذشته بسیجیه پوسته همایون رو میکنه و وقتی این محسن برگرده میفهمن که این کتیبه رو دزدیدن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

همایون هم اگه همون لحظه در رفته باشه مشکلی پیش نمیاد !


ولی بیشتر از این همایون خوشم اومد... گفتم دیگه میره 88 محسنو میزاره سرکار!:19:

این محسن هم مارو جون به لب کرد تا رفت 88!

RoYaYeEe_NiIiLi
07-09-2009, 20:33
همایون هم اگه همون لحظه در رفته باشه مشکلی پیش نمیاد !


من که میگم این واسشون مشکل ساز میشه...اولا اینکه نمیتوووونه از دست بسیجیه در بره [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]بعدشم اگه بتونه در بره خیلی راحت میتونن پیداش کنن...این همایون بدبخت به خاطر محسن کللی بدبختی کشیده...


ولی بیشتر از این همایون خوشم اومد... گفتم دیگه میره 88 محسنو میزاره سرکار!:19:


تایید میشه...کلا خیلی آدم باحالیه...وقتی که نیومد بیرون من حدس زدم قایم میشه...بچم چه شوخه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

mahsa1469
07-09-2009, 21:15
من که می گم همایون یه چند سالی آب خونک می خوره و...
اما ترجیح می دم هیچی نگم چون مطمئنن خلاف اون چیزیمی شه که ما می خوایم بگیم
بهتره زیاد تا شنبه نریم سر کار

RoYaYeEe_NiIiLi
07-09-2009, 21:19
بهتره زیاد تا شنبه نریم سر کار

یهنی جدی جدی تا شنبه هیچ کدوم از سریالا رو نشون نمیدن؟

*QWERT*
07-09-2009, 21:25
وای بچه ها شما چه حوصله ای دارید.
چه جوری چیزایی که دیدید میان از اول میگید.من که همش همون موقع یادم میره:دی

RoYaYeEe_NiIiLi
07-09-2009, 21:32
وای بچه ها شما چه حوصله ای دارید.
چه جوری چیزایی که دیدید میان از اول میگید.من که همش همون موقع یادم میره:دی

نصفه مزه ی این فیلما همین بحث هاشه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

MaaRyaaMi
07-09-2009, 21:34
خلاصه ی امروز رو یکی میگه؟

خانوم دکتره چی شد؟

pcforlife
07-09-2009, 21:35
اما ترجیح می دم هیچی نگم چون مطمئنن خلاف اون چیزیمی شه که ما می خوایم بگیم

کاملا باهات موافقم...
کلی تو این تاپیک پیش بینی میکنیم، تهش میبینیم محسن (که خدا بگم شفاش بده!!:19:) از خواب بیدار میشه، میبینیم کل قسمت قبل (شاید هم قسمت های قبل) سر کار بودیم....:2:
راستی این دکتر شوکت اگه یه دکتر زن بود بهتر نمیشد!!؟:27::31:

نصفه مزه ی این فیلما همین بحث هاشه
ایول... گل گفتی!!

H a m e e d
07-09-2009, 21:40
من که میگم این واسشون مشکل ساز میشه...اولا اینکه نمیتوووونه از دست بسیجیه در بره [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]بعدشم اگه بتونه در بره خیلی راحت میتونن پیداش کنن...این همایون بدبخت به خاطر محسن کللی بدبختی کشیده...

تایید میشه...کلا خیلی آدم باحالیه...وقتی که نیومد بیرون من حدس زدم قایم میشه...بچم چه شوخه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


من که می گم همایون یه چند سالی آب خونک می خوره و...
اما ترجیح می دم هیچی نگم چون مطمئنن خلاف اون چیزیمی شه که ما می خوایم بگیم
بهتره زیاد تا شنبه نریم سر کار
شما اول اینو در نظر بگیرین که اون بسیجیه اصلا تونسته بعد از مشاهده صحنه ناپدید شدن محسن زنده بمونه یا نه؛ تازه اگر هم مونده باشه دیوونه شده رفته پی کارش دیگه:8: اصلا به همایون و کس دیگه ای توجه نمیکنه که حالا بخواد دستگیرش کنه؛ ولی اون لحظه ای که از در اون خونه زد بیرون خیلی لجم گرفت، فقط یه سیریش کم داشتن که اون لحظه رو سرشون خراب شده بود:13:

MOHAMMAD2010
07-09-2009, 21:42
خلاصه ی امروز رو یکی میگه؟

خانوم دکتره چی شد؟

محسن از پنجره در رفت ، بعدم با این وسیلش ( :31: ) رفت 88
دیگه چیز مهمی یادم نمیاد

H a m e e d
07-09-2009, 21:45
محسن از پنجره در رفت ، بعدم با این وسیلش ( :31: ) رفت 88
دیگه چیز مهمی یادم نمیاد
چیز مهم دیگه ش این بود که تازه فهمید اون پیرمرده ای که اون روز تو خونه ش (خونه ای که بعدها هما توش زندگی میکرد) فرود اومد، مرده، تا قبل از اون نمیدونست و از دم در همونجا به سال 88 پرتاب شد

RoYaYeEe_NiIiLi
07-09-2009, 21:47
خلاصه ی امروز رو یکی میگه؟

خانوم دکتره چی شد؟

هیچی نشد
این محسن با یه حرکت ناگهانی از پنجره پرید پایین و رفتن خونه...ولی آی کیو یادش رفت عکس رو بیاره...رفتن خونه و تصمیم گرفتن فرداش بره آینده...بعد رفتن تو زیر زمین...میخواست بره که همایون گفت برو لباساتو عوض کن و به مامان و خواهرت بگو که میخوای بری بندر واسه کار...یه لحظه محسن ترسید کتیبه رو بده به همایون که بعدش پشیمون شد و داد...قرار شد محسن بره بیرون و بعدش همایون با کتیبه از خونه بپره بیرون..یه لحظه نشون دادن این همایون شیطونه رفته تو جلدش میخواد بره آینده...بعد محسن رو نشون دادن تو کوچه منتظر همایون بود...برگشت خونه دید همایون نیس...فحشش داد که یهو همایون اومد بیرون:31:.گفت مامانت تو حیاط بود نتونستم بیام بیرون...بعد تصمیم گرفتن برن دم در خونه هما تو آینده..همونجا که پیرمرده توش مرد که تو این هیری ویری یه بسیجیه اومد دیدشون و کتیبه رو دید...بعدش گفت باید ببرمتون کمیته..یهو همایون بسیجیه رو گرفت و محسن پرید آینده...در خونه ی هما رو زد که توی خونهه فرزین گوش بر با اون بچهه بودن که فکر کنم اومده بودن پولا رو بدزدن:31:

شما اول اینو در نظر بگیرین که اون بسیجیه اصلا تونسته بعد از مشاهده صحنه ناپدید شدن محسن زنده بمونه یا نه؛

من متوجه نشدم..چرا زنده نمونه؟:31:
یعنی سکته میکنه؟:31: