تاليانيوز- بر خلاف کامپیوتر و اینترنت که در استفاده از آنها تفاوت ها و وجه تمایزهایی میان جنس مرد و زن وجود دارد تلفن همراه همواره به عنوان یک تکنولوژی که کاربردی یکسان میان جنسیت های مختلف دارد، مطرح می باشد.
از آن گذشته تلفن همراه حتی از نظر سنی و از نظر طبقاتی و اقتصادی ، تحصیلی و قومی هم هیچ محدودیتی را در بر نمی گیرد.
تلفن همراه با هدف ارتقا سطح ارتباط افراد در میان مردان و زنان آن هم به گونه ای یکسان مورد استفاده قرار می گیرد و این یکسان بودن کاربرد آن میان جنسیت های مختلف به مراتب بیشتر از اینترنت حس می شود، ابزاري که در حال حاضر نیز بیشتر توسط مردان مورد استفاده قرار می گیرد.
در برخی از کشورها زنان برای برقراری ارتباط صوتی و ارسال پیام کوتاه حتی بیش از مردان از تلفن همراه استفاده می کنند.
مطمئنا دختران در ابتدای ظهور موبایل و توزیع آن در میان مردم به سختی می توانستند صاحب یک موبایل باشند ولی به هر حال اکثر آنان می توانستند به هنگام نیاز یک دستگاه موبایل را حتی بصورت قرض و امانت به دست آورند.
این فاصله و اختلاف طبقاتی که در ابتدا مشهود بود بیشتر به خاطر موضع مثبت مردان در خصوص تکنولوژی های جدید بود چرا که علاقه و تمایل آنان در خصوص استفاده از دستگاه و تجهیزات جدید آنان را وادار می کرد که پدیده ها و نوع آوری های جدید را مورد امتحان قرار دهند.
اما رفته رفته با گذشت زمان این فاصله موجود میان زنان و مردان در خصوص استفاده از تکنولوژی های جدید به خصوص موبایل کاهش محسوسی یافت و حتی زنان از سال 1998 به بعد در برخی از موارد از مردان هم سبقت گرفتند.
"ریچ لینگ" در تحقیقات و مطالعات خود که در سال 2001 در میان نوجوانان انجام شده بود به این نتیجه رسید که دختران بیشتری نسبت به پسرها ، مالک تلفن همراه هستند و حال آنکه مطالعات مذکور در میان جوانان بالغ ( بالای 20سال ) نتیجه ای بر خلاف آنچه که گفته شد را نشان می داد و پسرهای جوان بیشتری در مقایسه با دخترها از تلفن همراه برخوردار بودند و به صورت جدی تری هم از موبایل استفاده می کردند.
زنان در واقع زودتر از مردان و در سن 18 سالگی به نقطه اوج استفاده جدی از موبایل می رسند بطوریکه طبق تحقیقات به عمل آمده مردان کمی دیرتر و در سن 23 سالگی به نقطه اوج استفاده از موبایل می رسند.
محققان بر این باورند که هنگامیکه دستیابی دختران به تلفن همراه بصورت قرضی و امانت گرفتن کاهش یابد، دختران از انگیزه کمتری - نسبت به پسران - برای مشترک شدن برخوردار خواهند بود.
بر اساس نظریه های لینگ ، وی به این موضوع پی برده است که پسران به جای آنکه همانند دختران حق اشترا ک تلفن همراه خود را از والدینشان بگیرند، بیشتر صورتحساب های تلفن همراه را شخصا و از محل درآمد خود پرداخت می کنند.
از طرف دیگر وجه تمایزها و اختلاف های دیگری هم در این خصوص وجود دارد که بیشتر ریشه های روانشناختی جنسی را به خود اختصاص می دهد به عنوان مثال اینکه زنان عمدتا در سنین بالای 25 سال تا 30 سال از تمایل کمتری برای صحبت کردن با تلفن برخوردار هستند.
هرچند که استفاده از تلفن همراه از نظر کمی در میان طبقات مختلف جنسی جامعه شکلی تقریبا یکسان دارد ولی از نظر کیفی و از نظر نوع انگیزه و نحوه استفاده از آن دارای تفاوت های محسوسی می باشد.
زنان و مردان همواره دیدگاه متفاوتی را در خصوص تلفن همراه دارا بوده و جایگاه ویژه ای در فرهنگ اقتصاد ارتباطی به آن اختصاص می دهند.
در تحقیقات اولیه ای که از جانب راکوف و ناوارو در خصوص طرز استفاده از تلفن همراه صورت گرفته بود آنان بر این باور بودند که تلفن همراه موجب تقویت الگوی مرسوم و متداول ارائه شده از جایگاه جنسیتی مرد و زن شده چرا که بر نقش زن به عنوان یک پرورش دهنده و کانون محبت خانواده که در دسترس است و کسی که به حمایت مرد نیاز دارد، تاکید شده بود. ( راکوف / ناوارو 1993) .
بی آنکه بخواهیم نیاز به یک چنین طبقه بندی مهم و مشخصی را مورد تایید قرار دهیم باید اعتراف کنیم که تحقیقات و مطالعات بعدی این موضوع را مورد تایید قرار دادند که انگیزه ها و اهداف موجود در استفاده از تلفن همراه درحقیقت با نقش هریک از جنسیت های زن و مرد در جامعه بی ارتباط نیست.
از طرف دیگر موبایل در میان پسران و مردان در مقایسه با زنان به عنوان ابزاری مورد استفاده قرار می گیرد که به آنان کمک می کند تا برای زندگی خود برنامه ریزی کنند، برنامه هایی نظیر تنظیم قرار ملاقات ها ، تماس ها و دیگر برنامه های روزمره ای که به آنان کمک می کند تا به بلوغ و استقلال بیشتری دست یابند.
از طرف دیگر زنان بیشتر از تلفن همراه برای تبادل احساسات شخصی و عاطفی خود استفاده می کنند.(لوهان 1997 و لورانت 2002)
به نظر می رسد که مردان ایده متمایز و متفاوتی از ارتباط را در ذهن خود دارند چرا که بر خلاف زنان ، آنان برای هر ارتباطی یک دلیل هدفمند دارند و قصد دارند که با توجه به آن بهترین و مطلوب ترین ارتباط را بر قرار کنند.
مردان ادعا دارند که بیشتر در خصوص قرار ملاقات ها و تبادل اطلاعات، مسائل و مشکلات با یکدیگر صحبت می کنند و حال آنکه زنان نیز اقرار کرده اند که صرفا برای برقراری ارتباط و با خبر شدن از اوضاع و احوال با یکدیگر تماس می گیرند.
به نظر می رسد که زمان کوتاه مکالمه و برقراری ارتباط مردان بیشتر به درک متفاوت آنان از برقراری ارتباط ، بستگی داشته باشد.(لانگ 1993)
تحقیقات نشان داده است که زنان مدت زمان طولانی تری را برای مکالمات خود- که صرفا جنبه عاطفی و احساسی دارد- اختصاص می دهند و حال آنکه مردان به تلفن همراه به چشم یک ابزار نگاه می کنند و مکالمات خود را به مسائل ضروری تر اختصاص می دهند( مسائلی نظیر تنظیم قرار ملاقات های کاری و غیره ).
زنان در مقایسه با مردان بیشتر مکالمات خود را صرف غیبت کردن و کارهایی مشابه می کنند و در این خصوص باید اقرار کرد که حتی مردان هم تمایل به غیبت کردن دارند ولی البته ترجیحا با زنان و نه با مردان.(Potts 2004; Fox 2004) چنین یافته هایی بیشتر با توجه به واقعیتی اجتماعی -روانشناختی - این که دختران و زنان بیشتر از مردان احساسات درونی و علائق شخصی خود را بیرون می ریزند و مایلند که در خصوص آن با دیگران صحبت کنند به دست آمده است.
این تحقیقات همچنین نشان می دهند که زنان در مقایسه با مردان از مهارت های کاملتری برای صحبت کردن و برقراری ارتباط با دیگران برخوردار هستند و یا به عبارت دیگر توانایی آنان در خلق موضوعات قابل بحث بیشتر است و بهتر از مردان می دانند که در خصوص چه موضوعاتی باید صحبت کنند و یا اینکه چه موقع باید موضوع مورد بحث را تغيیر دهند.
همچنین مشخص شده است که این فاصله میان جنسیت های مختلف در مقطع بلوغ حتی گسترده تر هم می شود چرا که دختران میزان تاثیر پذیری احساساساتشان افزایش یافته و این درحالی است که پسران این خصیصه را در خود مهار می کنند و آن را بروز نمی دهند.
بنابراین با این دیدگاه مشخص می شود که مردان از تلفن همراه برداشت دیگری داشته و به طریق دیگری به آن می نگرند و آن را به چشم یک تکنولوژی بسیار قوی می بینند که میزان استقلال را بالا می برد و نه همانند یک وسیله ارتباطی که در محیط اجتماع باعث برقراي ارتباط می شود.