نگاه به کار مفیدم، کَس نمیکند
هزار دیده منتظر یک اشتباه من است
...
***
افسانه ی حیات به پایان رسید و باز
شب های انتظار، به پایان نمی رسد
***
مرغ دل مــا را كه به كس رام نگردد
آرام توئی، دام توئی، دانه توئی تو
حبیب خراسانی
***
کسی نیامده جز او سر قرار خودش
نشسته غرق تماشای شیعیان خودش
چه انتظار عجیبیست اینکه شب تا صبح
کسی قنوت بگیرد به انتظار خودش
...
***
از جان، طمع بریدن آسان بـود و لیـکن
از دوستان جانی، مشکل توان بریدن
***
چيست از اين خوبتر در همه آفاق، کار
دوست به نزديک دوست، يار به نزديک يار
...
***
جویند همه هلال و من، ابرویت
گیرند همه روزه و من، گیسویت
از جمله ی این دوازده ماه تمام
یک ماه مبارک است، آن هم رویت
...
***
هر چند که خسته ایم ازین حال، نیا
شرمنده اگر ندارد اشکال، نیا
ما خط تمام نامه هامان، کوفیست
آقای گلم زبان من لال، نیا
...
***
سعدی، به روزگاران مهری نشسته بر دل
بيرون نمی توان كرد، الا به روزگاران
سعدی
***
من بیتو... مگر... مگر منی بیتو هست / از زنـدگی بــدون تـو، شستم دسـت
میخواستم از دست خودم بگریزم / مرگ آمد و بند کفشهایم را، بست
***
در کار خود، من و تو ز او بی وفاتریم
با من ز بی وفایی دنیا، سخن مگو
حسین منزوی
منبع: گلچین شده از وبلاگ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]