تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




نمايش نتايج 1 به 1 از 1

نام تاپيک: «هک باي»! عاقبت یک هکر

  1. #1
    کاربر فعال انجمن آنتی ویروس Dr Nima's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,386

    13 «هک باي»! عاقبت یک هکر

    ماجراي واقعي براساس يک پرونده قضايي
    شاید باعث عبرت شود
    متهم : فقط غرور بيجا بدبختم کرد! مي خواستم توانايي هايم را به رخ دوستانم بکشم و رتبه «هکري» ام را در بين آن ها بالا ببرم، اما نمي دانستم که روزي اين گونه گرفتار مي شوم و پاي ميز محاکمه قرار مي گيرم...
    جوان ۱۸ساله اي که به اتهام «هک» سايت چند تاجر و مرکز تجاري توسط کارآگاهان پليس فتا دستگير شده بود و در شعبه ۸۲۵ دادسراي مشهد محاکمه مي شد وقتي در برابر قاضي رضازاده (قاضي ويژه مبارزه با جرايم رايانه اي) قرار گرفت، گفت: از دوران راهنمايي به رايانه علاقه مند شدم و به همين خاطر هم در اين رشته ادامه تحصيل دادم. شدت علاقه ام به سيستم هاي رايانه اي موجب شد تا رقابت شديدي بين من و چند تن ديگر از همکلاسي هايم آغاز شود. من هميشه خودم را يک سروگردن از آن ها بالاتر مي ديدم و با غرور نمراتم را به رخ آنها مي کشيدم. وقتي در رشته رايانه ديپلم گرفتم باز هم نتوانستم از اين غرور کاذب دست بردارم و همواره بر اثر کنجکاوي، سعي مي کردم کارهايي را در سيستم رايانه انجام بدهم که ديگر دوستانم از انجام آن کارها عاجز بودند. مدتي بعد از دانش آموختگي و به خاطر شيطنت هايي که داشتم تصميم گرفتم با انجام يک کار حرفه اي در رايانه، دوستانم را غافلگير کنم. جوان مذکور که ديگر بغضش ترکيده بود در ميان هاي هاي گريه ادامه داد: پدرم هميشه از هوش سرشار من در بين فاميل تعريف و تمجيد مي کرد اما نمي دانست که روزي ممکن است من براي نشان دادن استعدادم به ديگران دست به کارهاي خلاف قانون بزنم. او درباره ماجراي «هک باي» به قاضي پرونده گفت: روزي براي اين که دوستانم را به تعجب وادارم وارد چند سايت تجاري شدم وسايت آن ها را -- کردم سپس جمله اي با عنوان «هک باي» روي سايت آن ها نوشتم اما چند روز بعد از اين ماجرا ماموران پليس به سراغم آمدند و مرا دستگير کردند حالا هم يکي از شاکيان با ارائه مدارکي مدعي است که در مدت ۳روزي که سايت او را -- کرده ام ۴۰ميليون تومان خسارت به شرکت وي وارد شده است و من بايد براي گرفتن رضايت، اين مبلغ را به عنوان خسارت به او بپردازم.اين درحالي است که پدرم تنها کارگر يک کارخانه است و نمي تواند چنين پولي را فراهم کند. حالا نه تنها خودم با اين غرور کاذب از استعدادم در راه نادرست استفاده کرده ام و بايد مجازات شوم بلکه پدرم هم براي پرداخت اين مبلغ به دردسر بزرگي گرفتار شده است و قصد دارد منزل مسکوني مان را به فروش برساند... کاش براي يک لحظه به عاقبت اين کارها مي انديشيدم و لحظه اي فکر مي کردم که تنها من نيستم که به سيستم هاي رايانه اي آشنايي دارم بلکه افراد متخصص و توانمند ديگري نيز وجود دارند که بلافاصله مي توانند افراد خلافکار را رديابي و شناسايي کنند...
    ماجراي واقعي براساس يک پرونده قضايي






    روزنامه خراسان

  2. 3 کاربر از Dr Nima بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •