سلام خسته نباشید من 32 ساله هستم خانم و مجرد هستم . درد تو قسمت های مختلف سر و پیشانی ندارم . فشارم معمولا ده روی هشت هستش . پوستم خیلی خشکه و دمای بدنم متغیر هستش بعضی اوقات نشستم یکدفعه ای الکی گر میگیرم داغ میشم حرارتی که از بدنم فوران میزنه رو کاملا حس میکنم و بیشتر اوقات هم بدنم یخه بخصوص دست و پام . من بخاطر اینکه یکدفعه از یک مسئله ای ترسیدم وجا خوردم گواتر سمی گرفتم که فوق العاده پر کار بود و حتی دکتر در دوران دبیرستان منو ممنوع کلاس کرد و مشکلم با دارو حل نشد و مجبور شدم ید درمانی کنم چون درمدت سه ماه نزدیک 23 کیلو وزن کم کردم بخاطرتعریق زیاد و ادرار زیاد تپش قلب و مشکلات روحی که برام پیش اومد حتی تمام نظم و نظام بدنم بهم ریخت و از دوران دبیرستان ممنوع ورزش هم شدم بعد از ید درمانی هم تیروئیدم به کل از بین رفت و دیگه افتاد به کم کاری شدید و کلسترول بد که همون LDL هستش و جواب ازمایشاتم خیلی بد بود البته این مسئله در دوران دانشگاه من بود که دوباره بخاطر یکسری مسائل دوباره دو ترم ممنوع کلاس شدم و همچنین ممنوع ورزش در دوران دانشگاه یعنی ما دو واحد ورزش داشتیم هر دو واحد رو من بصورت کتبی امتحان دادم یک کتاب ورزش بهم معرفی کردن خوندم و امتحان دادم . آخرین بار که آزمایش دادم همین دو ماه پیش بود که T3 T4 مشکلی نداشت ولی TSH بالا بود یعنی آزمایش رو دکتر زنان بخاطر یک مسئله ای که برام پیش اومده بود و رفتم سونوگرافی و جواب سونوگرافیم مثانه عصبی بود برام نوشت آزمایش تیروئید و یکسری آزمایشات هورمونی و جواب آزمایش رو به دکتر که نشون دادم گفت تیروئیدت کم کار شده و به جای روزی یک دونه قرص لووتیروکسین یکی و نصفی قرص مصرف کن ولی این اواخر دیدم دوباره تعریق ام خیلی زیاد شده و یکسری تغییر حالات رو احساس کردم مثل علائم پرکاری تیروئید و دوباره آزمایش دادم ولی جواب خوب بود نمیدونم هر آزمایشگاهی یک جواب میده هرسری ، جواب هاشون مثل هم نیست بخاطر همین من خودمم گیج شدم که دقیقا تیروئیدم در چه وضعیتی هستش

من قبلا قبل از خواب خوب خیلی به مسائل مختلف فکر میکردم و تا دم صبح توی ذهنم با یک چیزی هایی یا افکاری درگیر بودم ولی الان حدود دو سه سالی میشه که اصلا به چیزی فکر نمیکنم و ذهنم قبل از خواب اصلا درگیر چیز خاصی نیست چون همه چیز انقده خوبه و مطابق میله که دیگه نمیدونم باید به کدومش فکر کنم فقط با خودم قرار گذاشتم دیگه به هیچی فکر نکنم جریان رو رها کنم هرچی اتفاق افتاد دیگه مهم نیست در کل قبل از خواب به چیز خاصی فکر نمیکنم .... من خواب طبیعی اصلا ندارم و اگر هم قرار باشه چند ساعتی بخوابم با قرص خواب هستش که میتونم بگم وقتی هم که خوابم میبره انقدر خواب های مزخرف میبینم و تو خواب حرص میخورم که وقتی بیدار میشم اعصابم کلی بهم میریزه با خودم میگم اصلا نخوابم بهتره دو ساعت هم میخوابم با بدبختی این خوابها نمیزارند آرامش داشته باشم بیشتر اوقات خواب خوب نمیبینم توی خواب مدام یا درحال دعوا کردن هستم یا کتک کاری کردن و کلی جنگ اعصاب گاهی اوقات رویاهای بد من تو خواب به عالم بیرون هم کشیده میشه مثلا خواب میبینم با کسی دارم کتک کاری میکنم طرف به من لگد میزنه منم شروع میکنم به گلد انداختم بعد ناگهان با صدای انفجار ناشی از لگدی که به در مثلا کمد یا زیر تلویزیونی انداختم از خواب بیدار میشم و میبینم تو خواب واقعا لگد انداختم و شیشه زیرتلویزنی قفلش چند تیکه شده و پرت شده وسط اطاق .... یا خواب میبینم دارم با کسی جر و بحث میکنم و بلند بلند توی خواب شروع میکنم به صحبت کردن

طوریکه اطرافیانم مثل مامانم یا خواهرم بیدارم میکنند که مبادا تو خواب مثلا سکته نکنم از خوابم اصلا راضی نیستم خواب های خوب نمیبینم وقتی هم که بیدار میشم اعصابم بخاطر خواب های آشفته ای که دیدم کلی خرد میشه . کلونازپام رو دکتر به مادرم داده بود و من خودسرانه بخاطر بیخوابی که داشتم حدود ده سال پیش نصف قرص برای یک مدتی مصرف میکردم اون زمان تاثیرش نصف قرص یک میلی خیلی خوب بود ولی الان حتی دو تا قرص دو میلی هم دیگه تاثیری نداره . پیش دکتر اعصاب هم رفتم ولی یکسری داروهایی به من داد که کلی چاق شدم بدنم رو سست کرد و درکل از کارو زندگی وفعالیت های روزانه منو بازداشت که ترجیح دادم دیگه مصرف نکنم الان هم در طی 24 ساعت شاید 5 یا 6 ساعت به زور بخوابم اونم به زور قرص خواب ولی با این وجود فعالیت بدنیم خیلی زیاده بیشتر از حد توانم فعالیت میکنم و بنظرم غیرطبیعی هستش احساس میکنم انرژی که دارم غیر طبیعی هستش فوق العاده هم خشن و عصبی هستم و با کوچکترین جرقه ای از کوره در میرم طوریکه اطرافیان آخر سر کارشون به فرار میکشه

حالا ترجیح میدم درباره این مسئله بیشتر حرفی نزنم چون آبروی خودم میره و ممکنه فکر کنید موجود وحشتناکی هستم . من یک خواهر دوقلو هم دارم من پنج دقیقه ازش بزرگترم خواهرم کاملا طبیعی هستش هیچگونه مشکلی نداره و فوق العاده ریلکس و آروم و خونسرد هستش و خدارو شکر حدود سه ساله که اصلا دفترچه بیمه شو عوض نکرده فقط هرچند ماه یکبار میبره و تاریخ اعتبارش رو تمدید میکنه ولی من به شیرینی سالی دو یا سه بار باید دفترچه بیمه جدید بگیرم چون برگه هاش از بس که دکتر های مختلف میرم زود تموم میشه سر این تیروئید بیماری ها و مشکلات مختلفی که اصلا خیلی هاش رو خیلی از دکترها هم نمیتونند تشخیص بدند که علتش چیه دقیقا برام پیش اومده و میاد انقدر مشکل و بیماری های مختلف برای من هستش که شاید باورتون نشه به شیرینی روزی 12 تا قرص مختلف که دکترهای مختلف برام تجویز کردن مصرف میکنم فقط میتونم بگم که این تیروئید برخلاف اسمش که بنظر یک بیماری ساده میاد بینهایت موذی هستش و از درون ریز ریز روی تمام اندامهای بدن و حتی اعصاب و روان اثر مخرب داره فقط میتونم بگم که حسرت یک خواب طبیعی اونم به اندازه کافی به دلم مونده شب تا صبح بیدارم به اعضا خانواده ام که خیلی راحت میخوابند یا نصف شب انقدر خوابشون عمیقه که خروپف هم میکنند و بمب هم بندازی بیدار نمیشند غبطه میخورم فقط دلم میخواد یک خواب آروم داشته باشم در آرامش یک خواب شیرین و کافی که وقتی از خواب بیدار میشم حالم واقعا خوب باشه . حالم خیلی بده چون اصلا نمیتونم بخوابم چون خوابم کافی نیست احساس خستگی میکنم ولی خوابم نمیبره