آزادی امکان عملی کردن تصمیم هایی است که فرد یا جامعه به میل یا ارادهٔ خود می گیرد.
اگر انسان بتواند تصمیم هایی را که می گیرد، عملی کند و کسی یا سازمانی، اندیشه و گفتار و کردار او را محدود نکند و در قید و بند در نیاورد و از طرفی اعمال او موجب برهم زدن امنیت سایرین نشود، میتوان گفت آن انسان دارای آزادی است.
از طرفی نگاهی به تاریخ نشان می دهد بسیاری از آزادی های امروز، پس از مشکلات فراوان و فدا شدن جان میلیون ها انسان به دست آمده است به طوریکه بسیاری از بزرگان بر ارتباط نزدیک بین رسیدن به آزادی و فدا کردن جان تاکید کردند از جمله :
توماس جفرسون :
درخت آزادی را باید گاه گاه با خون میهن پرستان و ستمکاران آبیاری کرد.
بنجامین فرانکلین :
کسی که حفظ جان را مقدم بر آزادی بداند لیاقت آزادی را ندارد.
ولتر :
من دشمن تو و عقاید تو هستم اما آماده ام در راه آزادی عقیده ات، جان خود را فدا کنم.
علی اکبر دهخدا :
هیچ وقت درخت پرثمر استقلال و آزادی بی آشامیدن خون، بارور و برومند نشده است و من هزاربار بیشتر ترجیح می دهم که در راه استقلال و آزادی و آسایش مردم کشته شوم تا مانند عجزه در رخت خواب بیماری جان بسپارم.
علت اینکه چنین تاپیکی رو ایجاد کردم مطلب در خور تاملی بود که در یکی از نشریات دانشجویی درباره آزادی خرمشهر دیدم.
نویسنده اشاره کرده بود اگر خرمشهر در زمان معاصر ما و عصر اینترنت بود اکثریت در توییتر مینوشتند # خرمشهر را آزاد کنید و دیگر کمتر کسی حاضر میشد جانش را فدای آزادی کند.
و برای من چند سئوال اساسی مطرح شده که امیدوارم دوستان بهش پاسخ بدن. (بحث به هیچ وجه سیاسی یا مذهبی نیست)
آیا هیچ یک از انواع آزادی شامل :
آزادی مذهب، آزادی پوشش، آزادی اقتصادی، آزادی تجمع های صلح آمیز، آزادی رای دادن و انتخابات آزاد، آزادی های اجتماعی، آزادی جنسی (از جمله آزادی در عشق به هم جنس)، آزادی سیاسی، آزادی آکادمیک، آزادی های قومی و ملیتی، آزادی های مدنی، آزادی بیان، آزادی پس از بیان، آزادی رسانه و مطبوعات، آزادی انتقاد کردن از قدرت، آزادی اعتراض کردن، آزادی مقاومت (از جمله در برابر اشغال نظامی، استعمار و امپریالیسم)، آزادی در تولید هنر، آزادی وصیت و ....
ارزش دارد تا انسان برای رسیدن به آنها جانش را فدا کند؟
اگر خیر به چه دلیل؟
اگر آری، کدام نوع از آزادی ها ارزش این را دارند که در راه آنها جان هم فدا شود؟