تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: جان دادن در راه رسیدن به آزادی؟

راي دهنده
21. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • برای هیچ یک از انواع آزادی، جانم را فدا نخواهم کرد.

    12 57.14%
  • برای برخی از انواع آزادی، جانم را فدا خواهم کرد.

    9 42.86%
صفحه 1 از 2 12 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 19

نام تاپيک: جان دادن در راه رسیدن به آزادی؟

  1. #1
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض جان دادن در راه رسیدن به آزادی؟

    آزادی امکان عملی کردن تصمیم هایی است که فرد یا جامعه به میل یا ارادهٔ خود می گیرد.

    اگر انسان بتواند تصمیم هایی را که می گیرد، عملی کند و کسی یا سازمانی، اندیشه و گفتار و کردار او را محدود نکند و در قید و بند در نیاورد و از طرفی اعمال او موجب برهم زدن امنیت سایرین نشود، میتوان گفت آن انسان دارای آزادی است.

    از طرفی نگاهی به تاریخ نشان می دهد بسیاری از آزادی های امروز، پس از مشکلات فراوان و فدا شدن جان میلیون ها انسان به دست آمده است به طوریکه بسیاری از بزرگان بر ارتباط نزدیک بین رسیدن به آزادی و فدا کردن جان تاکید کردند از جمله :


    توماس جفرسون :

    درخت آزادی را باید گاه گاه با خون میهن پرستان و ستمکاران آبیاری کرد.


    بنجامین فرانکلین :

    کسی که حفظ جان را مقدم بر آزادی بداند لیاقت آزادی را ندارد.


    ولتر :

    من دشمن تو و عقاید تو هستم اما آماده ام در راه آزادی عقیده ات، جان خود را فدا کنم.


    علی اکبر دهخدا :

    هیچ وقت درخت پرثمر استقلال و آزادی بی آشامیدن خون، بارور و برومند نشده است و من هزاربار بیشتر ترجیح می دهم که در راه استقلال و آزادی و آسایش مردم کشته شوم تا مانند عجزه در رخت خواب بیماری جان بسپارم.







    علت اینکه چنین تاپیکی رو ایجاد کردم مطلب در خور تاملی بود که در یکی از نشریات دانشجویی درباره آزادی خرمشهر دیدم.

    نویسنده اشاره کرده بود اگر خرمشهر در زمان معاصر ما و عصر اینترنت بود اکثریت در توییتر مینوشتند # خرمشهر را آزاد کنید و دیگر کمتر کسی حاضر میشد جانش را فدای آزادی کند.


    و برای من چند سئوال اساسی مطرح شده که امیدوارم دوستان بهش پاسخ بدن. (بحث به هیچ وجه سیاسی یا مذهبی نیست)



    آیا هیچ یک از انواع آزادی شامل :

    آزادی مذهب، آزادی پوشش، آزادی اقتصادی، آزادی تجمع های صلح آمیز، آزادی رای دادن و انتخابات آزاد، آزادی های اجتماعی، آزادی جنسی (از جمله آزادی در عشق به هم جنس)، آزادی سیاسی، آزادی آکادمیک، آزادی های قومی و ملیتی، آزادی های مدنی، آزادی بیان، آزادی پس از بیان، آزادی رسانه و مطبوعات، آزادی انتقاد کردن از قدرت، آزادی اعتراض کردن، آزادی مقاومت (از جمله در برابر اشغال نظامی، استعمار و امپریالیسم)، آزادی در تولید هنر، آزادی وصیت و ....

    ارزش دارد تا انسان برای رسیدن به آنها جانش را فدا کند؟

    اگر خیر به چه دلیل؟
    اگر آری، کدام نوع از آزادی ها ارزش این را دارند که در راه آنها جان هم فدا شود؟
    Last edited by B.Russell; 04-08-2014 at 16:26.


  2. #2
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    پيش فرض

    شاید اکثریت در نظرسنجی یا در اینجا بگن جونشون برای آزادی فدا خواهند کرد اما شاید بودن در آن شرایط اوضاع رو کمی تغییر بده. یعنی زمانی پیش بیاد که تو میتونی جونتون رو برای هر آزادی بدی اما آیا میدی یا نه؟
    تا حالا کسی آزادی من رو محدود نکرده، یعنی تاحالا نشده دوست داشته باشم کاری رو انجام بدم و کسی جلوم رو گرفته باشه. اما اگه هر زمان احساس کنم، مجبور به انجام کاری هستم ( غیر از کار کردن برای بدست آوردن پول ) حاضر هستم جونم رو فدا کنم. از نظر من آزادی های زیر ارزش فدا کردن جون رو داره:

    آزادی مذهب، آزادی انتقاد کردن از قدرت، آزادی اعتراض کردن، آزادی رسانه و مطبوعات و آزادی بیان و پس از بیان.

  3. 7 کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #3
    حـــــرفـه ای malkemid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2005
    پست ها
    4,602

    پيش فرض

    نظرم رو با یه مثال میگم:

    فرض کنید دارید فکر می کنید آیا بنز کلاس فلان، فلان قدر می ارزه براش پول بدم؟ جواب بله. خوب حالا آیا من عرضه دارم براش همچین هزینه ای پرداخت کنم؟ جواب بله یا خیر.

    می شه گفت در شرایطی، می ارزه آدم جونش رو برای فلان آزادی بذاره. ولی آیا جراتش رو داره یا نه، اون بحث دیگری هست.

    شجاع ترین افراد...عرضه ی همچین کاری رو دارن. در حرف چیز خیلی ساده و آرمانگرایانه ای به نظر میاد. اما در عمل....

  5. 6 کاربر از malkemid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #4
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض


    می شه گفت در شرایطی، می ارزه آدم جونش رو برای فلان آزادی بذاره. ولی آیا جراتش رو داره یا نه، اون بحث دیگری هست.

    شجاع ترین افراد...عرضه ی همچین کاری رو دارن. در حرف چیز خیلی ساده و آرمانگرایانه ای به نظر میاد. اما در عمل....
    در این تاپیک فقط نمیخواهیم از جهت آرمانگرایی و شجاعت به قضیه جان دادن در راه آزادی نگاه کنم.
    یکی از اهدافم در این تاپیک بررسی اولویت بین جان و آزادی نیز هست.

    بر فرض بنده خیلی هم شجاع بودم و برای رسیدن به آزادی جانم رو هم دادم.
    سئوال اینجاست رسیدن به آزادی چه کسی؟ آزادی خودم یا دیگران؟

    و اینکه ببینیم چرا فدا کردن جان در راه آزادی که من نوعی دیگر آن آزادی را نخواهم چشید، به عنوان یک ارزش و آرمانگرایی دیده میشه.
    ولی کسیکه نخواد برای چیزی جان بده ترسو خواهد بود.
    آیا برقراری ارتباط بین شجاعت و غیرت و جان دادن در راه آزادی، درست هست یا نه؟

  7. #5
    کاربر فعال علوم انسانی فرهنگ دانشجو's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2013
    پست ها
    68

    پيش فرض

    درود،
    نقطه مقابل آزادی، اسیری است ونتایج حاصل از آن بندگی،بردگی وتن دادن به ظلم وستم خواهد بود. اگر کسانی حاظر به فداکردن جان خویش در راه آزادی می گردند ودر راه رسیدن به مطلوب خویش هر زجر وشکنجه وآزاری را به جان می خرند،به معنای آن نیست که ارزشی برای زندگی خود قائل نیستند، برعکس آنان به دلیل ارزش بالایی که به زندگی خویش می گذارند حاظر نمی شوند به هر بهایی در این دنیا تنفس کنند.زندگی در خفقان برای آنان زندگی محسوب نمی شود ،بلکه نوعی تن دادن به مرگی تدریجی وخفت بار است. زنگی آنان در بودن آزادی معنا می پذیرد. اینکه عده ای راهی جز این در پیش می گیرند ،یا احساس نبودن آزادی در آنان شکل نگرفته وهمچون مرغان قفس گزیده،میل رها شدن ندارند ،و یا برای آنان طول مدت نفس کشیدن ، مهم تر از کیفیت نفس کشیدن وزندگی است.

  8. 5 کاربر از فرهنگ دانشجو بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #6
    کاربر فعال انجمن علوم انسانی Motaharri's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2014
    پست ها
    279

    پيش فرض

    يكى به فكر خود ارزش و ابديت و جاودانگى مى ‏بخشد و آن عالم يا فيلسوف است.
    يكى ديگر به فن و هنر يا صنعت خود ارزش و ابديت و جاودانگى مى‏ بخشد و آن فنّان و صنعتگر يا هنرمند است و ديگرى به حكمتهاى عملى و راهنماييهاى خود؛ اما شهيد به خون خود، و در حقيقت به تمام وجود و هستى خود ارزش و ابديت و جاودانگى مى ‏بخشد. خون شهيد براى هميشه در رگهاى اجتماع مى ‏جهد.

    تاثیر کسی که در برابر آزادی جانش رو میده در جوامع خیلی بیشتره.
    البته آزادی حقیقی و اصیل، نه آزادی هایی مثل آزادی جنسی و بی بندوباری و... که مهمترین دغدغه جوان های امروز کشور ما هم همین نوع آزادی شده.

  10. 7 کاربر از Motaharri بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #7
    آخر فروم باز stealer's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    محل سكونت
    esf
    پست ها
    1,111

    پيش فرض

    برای همه نوع ازادی خیر ولی شخصا برای اعتقاد و ازادی های اعتقادیم و وطنی جانم رو خواهم داد
    در بقیه موارد در حد اعتراض کوچولو که اونم اگه مشکلی به وجود نیاره واسم

  12. 5 کاربر از stealer بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #8
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    امروز جمله کوتاهی از گروس عبدالملکیان خواندم که به نظرم جالب بود:

    بیهوده بازی را جدی گرفته ای وگرنه برای خون فرقی نمی کند که از رگهای من و تو بگذرد یا از جوب های خیابان !!
    .
    .
    .
    همیشه برای من سئوال بوده که انسان ها در این کره خاکی از جان زندگی چی میخواستن و چی میخوان که به خاطرش خون خودشان و دیگران را ریختن و میریزن؟
    آزادی میخوان؟
    جاودانگی میخوان؟
    رسیدن به قدرت و شهرت در این دنیا رو میخوان؟
    ذوب شدن در خالقشون رو میخوان؟
    هم نشینی با سرورانشون و لذت بردن از نوکری و ارضای غرایز جنسی و شکمی رو میخوان؟
    واقعا آدما از جان زندگی چی میخوان؟

    فکر کن به همه اش رسیدی، که چی؟
    احتمالا پاسخ این است آنزمان دیگه نفس راحتی میکشیم.

    گیر اصلی همان نفس راحت است، نفسی که برایش جان میدهی اما راحتی کجاست و چرا انسان در جستجوی آن نفس راحت است.
    شاید چون هستی پر رنج، از نیستی پر سکوت به وجود آمده است.

  14. 2 کاربر از B.Russell بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #9
    کاربر فعال انجمن علوم انسانی PLAΨMID's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    اصفهان
    پست ها
    1,883

    پيش فرض

    آزادی یعنی رهایی از یک قید بد . . . . و از کمال طلبی انسان سرچشمه می گیره .
    این خواستن و تمنا در ذات هر انسانی هست . . . در برخی افراد این میل رشد پیدا می کنه و به اشکال مختلف بروز پیدا میکنه که شدیدترینش پذیرفتن مرگ هست .
    جان دادن برای آزادی ( یا به طور کلی هدف) وقتی صورت می گیره که انسانی ، زندگی رو بدون داشتن اون هدف ، ارزشمند ندونه . حالا یا میتونه باهاش کنار بیاد یا نمیتونه تحملش کنه . . . . مثلا مرگ رو به زندگی در بردگی ترجیح بده . این دیگه بستگی به جهان بینی اون فرد داره .
    بوده اند کسانی که مثلا حتی برای پیشرفت علم و دانش جان خود را فدا کرده اند .
    لازمه این نگرش ، داشتن آگاهی و شناخت کافی از خود و محیط پیرامون است . کسی که خودش را فدا می کند ، از زندگی مادی چشم می پوشد تا ثمره ای باقی بگذارد که به زعم وی ، زندگی با ارزش تری برای دیگران بوجود خواهد آورد . به همین علت کسانی که در راه هدفی میمیرند 2 دسته هستند . یا بسیار آگاهند و دارای جهان بینی روشن ، یا بسیار ناآگاهند و از نادانی یا مشکلات روانی دست به این کار می زنند .
    کسانی هستند که به قصد انتقام جویی یا وعده وعید و یا حتی پول دست به عملیات های انتحاری میزنند .
    کسانی هم بوده اند که در راه دفاع از کشورشان با پای خودشان روی مین رفته اند .
    در کل خیلی پیچیده ست و یک نوع نگرش خاص منجر به این نوع رفتار نمیشود .
    اما مردن در راه آزادی چیزیست که در واقع فصل مشترک بین تمام این نوع مرگ هاست . آزادی از بیماری ها - آزادی از نژاد پرستان - آزادی از دشمنان - آزادی از خویشتن و رسیدن به کمال

    همیشه برای من سئوال بوده که انسان ها در این کره خاکی از جان زندگی چی میخواستن و چی میخوان که به خاطرش خون خودشان و دیگران را ریختن و میریزن؟
    واقعا سوال من هم بوده و هست .
    باید دید خونریز رو چه کسی تعریف می کنیم . کسی که می کشد ؟ کسی که دستورش را صادر می کند ؟ کسی که حمله می کند ؟ یا کسی که دفاع می کند ؟ کسی که بنا به هدفی ، گروهی را قربانی می سازد ؟
    همه این افراد برای کاری که انجام میدهند توجیه دارند و یقینا توجیه شان سلب آزادی نیست !!
    خلبانی که بمباران اتمی هیروشیما رو بر عهده داشت در توجیه عملش گفت : من 100 هزار نفر رو کشتم ولی باعث خاتمه جنگ شدم و جان میلیون ها نفر رو نجات دادم .
    مطمئن هستم( و فکر میکنم بقیه هم قبول دارند) که خیلی از خون ها رو کسانی میریزند که خودشون هم نمیدونند چرا دارن این کار رو می کنن . در واقع آلت دست هستند . . . .
    بعد از آزادی اتفاق دیگه ای رخ میده و اونم اقدام برای تضمین و حفظ آزادی هست .
    گاهی اوقات افرادی ، تضمین آزادی خود رو در گرفتن آزادی دیگران می دونند . در این عمل چنان حریص می شوند که دیگه هر اقدامی رو جایز قلمداد می کنند . در این گونه افراد دیگه مرزی بین آزادگی و ظلم و جاه طلبی و دیکتاتوری وجود نداره . . . .
    به همین علت یه جنگ همیشگی و ناخودآگاه بین انسان ها هست برای توازن بخشیدن به آزادی .
    همه کسانی که اکنون آزادی را سلب می کنند همون کسانی هستند که دیروز برای بدست آوردنش می جنگیدند !!

  16. 3 کاربر از PLAΨMID بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #10
    حـــــرفـه ای *Ali*'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2008
    پست ها
    2,154

    پيش فرض

    سلام
    اون چیزی ارزش فدا کردن جان رو داره که قدم گذاشتن در راهش دو سر برد باشه. یعنی چه به اون هدف برسیم و پیروز بشیم و چه ظاهراً نرسیم و کشته بشیم هردوش برای ما خیر و خوبی داشته باشه.

صفحه 1 از 2 12 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •