نحوه بر طرف کردن حس هیجان شادی ؟

[Mr_100_dolari]

هیجان :

ما در زندگی روزمره خود با انواع هیجانات رو در رو هستیم. بطوری که این آشنایی ما با هیجانات به دوران نوزادی ما بر می‌گردد. به عبارتی ما از لحظه تولد برخی از هیجانات را با خود داریم و این اهمیت و

نقش هیجانات مختلف را در زندگی نشان می‌دهد. برخی از هیجانات لذت بخش ، خوشایند و تقویت کننده هستند، بطوری که فرد برای رسیدن به آن حالت خاص از هیجانات ممکن است تقلا و تلاش هم

بکند.


ولی برخی دیگر بیشتر جنبه آزارنده را دارند و شاید فرد تلاش برای اجتناب از رسیدن به آنها داشته باشد یا اگر در آن حالات قرار گیرند، تلاش کند خود را از آن نوع هیجان رهایی دهد. به این ترتیب هیجانات

از لحاظ میزان خوشایندی یا ناخوشایندی به دو دسته تقسیم می‌شوند: هیجانات مثبت و منفی. اما به این نکته باید توجه داشت، هر یک از هیجانات اهمیت و نقش مهمی در زندگی دارند. و کارکرد خاصی

برای هر یک وجود دارد.

هیجانات انواع مختلفی دارند که در اینجا هیجان شادی مورد نظر می باشد .

هیجان شادی :

برخی معتقدند علائم شادی در برخی اوقات به علائم خشم شبیه است، هر چند آنها به دسته‌های جداگانه تعلق دارند، ولی علائم جسمی آنها مثل فریاد زدن ، پا کوبیدن ، افزایش فعالیت بازوان و دستها

، چشمهای سرخ شده و در حال چرخش ، گامهای محکم و راسخ در هر دو هیجان وجود دارند، اما هدف آنها متفاوت است. هر دو آنها هیجانات گرایشی هستند بطوری که باعث نزدیک شدن فرد به محرک

خوشحال کننده یا خشم آور می‌شوند، اما هدف خشم تخریب و از بین بردن است، ولی هدف شادی تداوم و نگهداری آن محرک.

منبع : دانشنامه رشد

=====

تحقیقات نشان داده‌است شادی رابطهٔ مستقیمی با مسائلی همچون روابط و تعملات اجتماعی، وضعیت فرد از نظر داشتن شریک زندگی، کار، درآمد و حتی نزدیکی به انسان‌های شاد دارد. فیلسوفان و

متفکران مذهبی شادی را واژه‌ای برای یکی زندگی خوب و یا موفق و نه صرفاً یک احساس تعریف می‌کنند.

از ویکی پدیا فارسی

.
.
.


ممکنه با بالا رفتن سن هیجان شادی هم به دلیل مسائل مختلف از جمله افزابش درگیری های ذهنی و روبرو شدن با مسائل و مشکلات متعدد و مختلف (شخصی / اجتماعی) و ... در افراد نسبت به قبل کاهش پیدا کنه اما :

با توجه به شرابط حاضر و قوانین اجتماعی موجود شما برای بر طرف کردن حس هیجانات شادی (حتی در حد خیلی زیاد چه به صورت شخصی یا گروهی) چه راهکارهایی رو پیشنهاد میدین ؟ (اصلا براتون رفع نیاز چنین حسی اهمیت و جایگاهی در زندگیتون داره)

تا حالا شده برای رفع نیاز هیجانات شادی خودتون دست به کارهایی زده باشید که مغایر با قوانین موجود (قوانین جامعه / محل تحصیل / محل کار / حربم شخصی دیگران و ... ) باشه ؟ (توی اون لحظه چه حسی رو تجریه کردین ؟ و چقدر

دوست داشتین بازم همچین حسی رو (حتی در موارد مشابه و غیر مشابه ) تجربه کنید ؟

با تشکر

[leo.unique]

فرضتون اینه که قانون با ابراز هیجان شادی مخالفه ؟

[A.M.D.D.E.V.I.L]

این نیست که هیجان چیزی باشه که برای رسیدن بهش باید قانون رو شکست .
نه خیر خود شکستن قانون (هر چی که باشه) هیجان بخشه

[Saeed Dz]

این نیست که هیجان چیزی باشه که برای رسیدن بهش باید قانون رو شکست .
نه خیر خود شکستن قانون (هر چی که باشه) هیجان بخشه

اضافه میکنم، قانون هم چیزی نیست که یه عده نماینده فرمایشی که توسط شورای نگهبان مهره چینی شدند و رای بیشتر اونها حتا به 3% حوزه انتخابی هم نمیرسه (میتونم اسم هم بیارم برای این موضوع) تصویب میکنند! بلکه قانون چیزی هستش که افراد جامعه برای بدست آوردن یک نفع جمعی اون رو رعایت میکنند.

ضمنن انسان دارای حقوقی ذاتی هست که هیچ قانونی نمی تواند اونها رو نقض کنه. موضوعاتی که شخصی هستند حکومت ها هیچ حقی برای قانون گذاری در اون رابطه و تجاوز به حقوق ذاتی و شخصی افراد ندارند. در واقع وجود اینچنین قوانینی خود نقض قوانین هستش!

نکته بعد اینکه در قانون اساسی ما حدود آزادی های فردی به طور واضح اصلن معلوم نیست چیه هست که بشه مثلن در موردش بحث بشه یا ... .

[Mr_100_dolari]

فرضتون اینه که قانون با ابراز هیجان شادی مخالفه ؟

بله مثلا برای رقص و شادی جایی خاصی وجود نداره که افراد بتونن توش بدون درگیر شدن با قانون واردش بشن و تخلیه هیجان شادی کنند و باید به صورت محافل خصوصی باز هم با ترس زیر پا گذاشتن قانون و ... این کار کنند

یا در شکل عمومی تر یا بانوان ایرانی از رفتن به ورشگاه و دیدن مسابقه فوتیال و ابراز هیجان معذور هستند

یا مثلا موتور سواری هم بتونه حتی به صورت تفریحی در انسان ایجاد هیجان کنه که باز هم بانوان نمیتونند و خیلی موارد دیگه که چه مرد یا زن اگر بخواد حس هیجان خودش رو تخلیه کنه باید اول قانون اجتماعی رو زیر پا بزاره ...

این نیست که هیجان چیزی باشه که برای رسیدن بهش باید قانون رو شکست .

نه خیر خود شکستن قانون (هر چی که باشه) هیجان بخشه

خب اگر کسی بخواد قانون شکنی نکنه و از طرفی رفع نیاز هیجانات خودش در حدی که قانون بهش اجازه میده براش ارضا کننده نباشه باید چی کار کنه ؟

نکته بعد اینکه در قانون اساسی ما حدود آزادی های فردی به طور واضح اصلن معلوم نیست چیه هست که بشه مثلن در موردش بحث بشه یا ... .

خب بازم به سوال بالا میرسیم حالا که نمیشه به قانون و قانون گذار اعتراضی کرد پس دو راه بیشتر باقی نمی مونه با سرکوب کردن حس هیجان شادی و یا سرپیچی از قانون که جرم به حساب میاد و یا مثلا در حالت کالی مخالف با عرف جامعه هستش از طرفی وقتی آمار دقیقی وجود نداره از کجا باید فهمید حتی چه تعداد با نوع قانون گذاری مخالف یا موافق هستند و در نهایت راه چاره چیه سرکوب کردن ؟

[Mr_100_dolari]

پس این طور میشه نتیجه گرفتش که در سرزمین های بیگانه و بلاد کفر که هیچ گونه حق اعتراضی به قانون و قانون گذار وجود نداره و از طرفی حتی با در نظر گرفتن درصد احتمال پایین وجود حق اعتراض به قوانین به دلیل

زمانی بسیار طولانی تغییرات در قوانین افراد در جستجوی حس هیجان شادی ره سپار سفر بسیار هیجانی تر اخرت می شوند و راهی جز این باقی نمی مونه که در کمال احترام به قوانین مندرج این قوانین رو نادیده گرفته و

حتی در صورت ضایع شدن احتمالی حقوق شهروندی شهروندان آن جامعه جوابگو قانون گذار اعظم (تشخیص دهنده درست از غلط ) بر سر پل صراط باشد و در مورد جرم اجتماعی زیر پا گذاشتن قوانین مندرج شده در کتاب قانون اساسی (

که اون هم اصلا معلوم نیستش چی هستش و کی اصلا این قوانین رو درج و حقوق شخصی / انسانی / شهروندی و ... را از هم مجزا کرده است) از طریق قوانین زیر میزی توافقات حاصل شود و حتی شاید در این تعامل دو طرفه خیر

خواهانه و بشر دوستانه درهای قانونی لذت بردن از هیجانات شادی بیشتر در محافل شناخته شده از سوی اجرا کنندگان قانون به سوی افراد در جستجوی حس شادی بیشتر هم باز شود .


اگر دوستان نظر مخالفی دارند بفرمایید تا بهرمند شویم .

[Atghia]

همیشه راهی برای ابراز شادی و تخلیه هیجان وجود داره
با پست اول اون بخشی که گفته شادی با افزایش سن تحت تاثیر قرار میگیره تاحدی موافقم اما درستترش اینه که بگیم نوعش فرق میکنه!
فرضا تفریحی که جوان 20 ساله رو شاد میکنه یک ادم 50 ساله رو شاد نمیکنه و بلعکس
یعنی من فکر میکنم به اقتضای سن شرایط هیجان انگیز هم تفاوت خواهند داشت البته اشتراکاتی هم دراین بین وجود داره
بهرحال من باز هم رفتارهای هیجان انگیز رو در راستای قوانین مجاز میدونم! برای انواع غیرمجازش باید به دنبال جایگزین گشت
شاید فردی از شهربازی رفتن شاد بشه و هیجانش رو با فریاد در هنگام سوار شدن بر سفینه خالی کنه
شاید فردی توسط انجام حرکات موزون در جشن هیجانش رو تخلیه کنه اما این جشن الزاما میتونه غیرقانونی نباشه!
باید به دنبال راهکارها بود
اینکه ما فقط بشینیم بگیم بله اینجا نمیشه و خارج میشه و محدودیم و میخوایم بپریم بالا پایین اما نمیزارن و بریم بمیریم که نشد راه حل!
ادما باهم فرق دارن باید کنترل شده به تخلیه هیجانات بپردازند غیرازاین باشه از درون بیمار میشن و نتایجش رو در بقیه زوایای زندگی شخصی میشه دید...

+

به گزینه 2 رای دادم اما در اصل گزینه 2 جامع نیست! یا جای گزینه دیگری باهمین محتوا اما بدون واژه سرکوب و اضافه شدن کلمه جایگزینی با موارد مناسب ، خالیه!

[B.Russell]

با توجه به شرایط فعلی جامعه، تنها راه تخلیه هیجان رو ورزش میدونم.
و بودن در محیط های گروهی واقعی.

وگرنه هیجان های انفرادی که اکثرا مخرب هم هستند، در انزوا یقه آدم رو میگیره و چون معمولا تک نفری یا نیاز به یک پارتنر دارن!!! در شرایط فعلی دردسر سازه مخصوصا برای مجردها که مورد بحث ما هم بیشتر این قشر هستن.

[Mr_100_dolari]

همیشه راهی برای ابراز شادی و تخلیه هیجان وجود داره
با پست اول اون بخشی که گفته شادی با افزایش سن تحت تاثیر قرار میگیره تاحدی موافقم اما درستترش اینه که بگیم نوعش فرق میکنه!
فرضا تفریحی که جوان 20 ساله رو شاد میکنه یک ادم 50 ساله رو شاد نمیکنه و بلعکس
یعنی من فکر میکنم به اقتضای سن شرایط هیجان انگیز هم تفاوت خواهند داشت البته اشتراکاتی هم دراین بین وجود داره
بهرحال من باز هم رفتارهای هیجان انگیز رو در راستای قوانین مجاز میدونم! برای انواع غیرمجازش باید به دنبال جایگزین گشت
شاید فردی از شهربازی رفتن شاد بشه و هیجانش رو با فریاد در هنگام سوار شدن بر سفینه خالی کنه
شاید فردی توسط انجام حرکات موزون در جشن هیجانش رو تخلیه کنه اما این جشن الزاما میتونه غیرقانونی نباشه!
باید به دنبال راهکارها بود
اینکه ما فقط بشینیم بگیم بله اینجا نمیشه و خارج میشه و محدودیم و میخوایم بپریم بالا پایین اما نمیزارن و بریم بمیریم که نشد راه حل!
ادما باهم فرق دارن باید کنترل شده به تخلیه هیجانات بپردازند غیرازاین باشه از درون بیمار میشن و نتایجش رو در بقیه زوایای زندگی شخصی میشه دید...

+

به گزینه 2 رای دادم اما در اصل گزینه 2 جامع نیست! یا جای گزینه دیگری باهمین محتوا اما بدون واژه سرکوب و اضافه شدن کلمه جایگزینی با موارد مناسب ، خالیه!

بله راه وجود داره ولی راهی که قانون دوست داره نه افراد جامعه با فرض اینکه قوانین بر اساس رای اکثریت نوشته شده حق اقلیت مثلا در همین تخلیه هیجاناتشون چی مبشه ...

وقتی فردی که در سن جوانی هستش و همه جوره انرژی و هیجان بالاتری نسبت به فرد مسن تر داره ولی به دلیل محدودیت ها و قوانین باید هیجانات خودش رو سرکوب و یا به حداقل برسونه چه انتظاری میشه داشتش که در سنین بالاتر انگیزه ای برای هیجانات و شادی کردن داشته باشه .

وقتی شما میگید هیجانات در راستای قانون پس قبول دارید که هیجاناتی مجاز از نظر شما به دلیل مغابرت با قوانین باید محدود بشه و شادی خودتون رو به حداقل برسونید پس حق شما نوعی برای لذت بردن از شادی و خوشحالی چی میشه (باید حق خودمون رو نادیده بگیریم !! )

مثال خوبی زدید در مورد شهربازی ، شاید برای فردی که به هر دلیلی اصلا نمیدونسته شهر بازی چی هستش دیدن یک سری وسایل تاریخ مصرف گذشته که هر ان هم احتمال کشته شدن آدم هستش هیجان به حساب بیاد و برای فردی دیگه احساس سوار شدن فرغون دست بده یا مثلا در مورد ورزش مثلا همین ورزش بوکس تا سالیان قبل جزو ورزش های حرام بوده و هنوزم که هنوزه توی تلویزیون ملی درست حسابی مسابقاتش رو نشون نمیده و انواع ورش های دیگه که اگر باشه برای عده ای فراد پولدار هستش و در خیلی موارد هم اصلا اون ورزش توی کشور وجود نداره ...

بله مقایسه شرایط با کشورهای خارجی کار اشتباهی هستش به دلیل اینکه حقوق و شرایط اجتماعی در نظر گرفته شده برای این افراد هم کاملا متفاوت هستش ....

اینکه با در نظر گرفتن عقاید انسانها (حتی دسته اقلیت ) به صورت کنترل شده در فضا و بستر مهیا شده زیر نظر قانون به ابراز شادی بپردازند خوبه ولی اینکه با تعیین باید و نباید ها از طرف قانون گذار نامشخص محدوده شادی تعیین بشه به مراتب نتایج سنگین تر ی رو به دنبال داره .

به گزینه 2 رای دادم اما در اصل گزینه 2 جامع نیست! یا جای گزینه دیگری باهمین محتوا اما بدون واژه سرکوب و اضافه شدن کلمه جایگزینی با موارد مناسب ، خالیه!

اگر امکان داره تعدادی از این موارد جایگزین رو بفرمایید :

مثلا در مورد : خانمی که دوست داره سوار موتور بشه / خانمی که دوست داره بره به دیدن یک مسابقه فوتبال در استادیوم ورزشی / خانم یا آقایی که میخواهند یدون اشنایی قبلی در محیطی که فضای تخلبه کردن هیجان شادی وجود داره وارد بشن / خانم و آقایی که رابطه دوستی دارند و میخوان توی محیطی مثلا پارک از با هم بودن لذت ببرن / و بسیاری موارد دیگه که جزو حقوق انسانی هستش و اصلا هم به حقوقی که تنها مربوط ممالک بیگانه و اجنبی باشه ارتباطی نداره ...

با توجه به شرایط فعلی جامعه، تنها راه تخلیه هیجان رو ورزش میدونم.
و بودن در محیط های گروهی واقعی.

اگر منظورتون از محیط های گروهی محیط هستش که مرد و زن از هم جدا شده باشند که میشه همون مدرسه وگرنه بسیاری از محیط های دوستانه که بخواد هم توش مرد باشه و هم زن و هم تخلیه هیجان که درسته که درهای توبه همیشه بازه ولی زیر پا گذاشتن قانون که ...

وگرنه هیجان های انفرادی که اکثرا مخرب هم هستند، در انزوا یقه آدم رو میگیره و چون معمولا تک نفری یا نیاز به یک پارتنر دارن!!! در شرایط فعلی دردسر سازه مخصوصا برای مجردها که مورد بحث ما هم بیشتر این قشر هستن.

درسته گروه مربوط میشه به اجتماع و اجتماع هم یعنی رعایت چهارچوب قوانین تعیین شده چه اون فرد و گروه دوست داشته باشن یا نداشته باشن چه شرایط شادی کردن مهیا باشه یا نباشه !!

[Atghia]

اخه دوست عزیز اینجوری که نمیشه! شما میخواید بگید به خاطر اینکه هرکسی نوعی از شادی کردن رو دوست داره پس حقش هست که به خواستش برسه؟!
دوست داشتن رو مساوی با حق میدونید؟ و دیگر هیچ؟
شاید یکی از مست کردن و اذیت کردن دیگران شاد بشه و هیجانش رو خالی کنه خب چون دوست داره و خلاف قانون هست باید بگیم اخی چه کنه که به حقش نمیرسه؟!
خانومی که دوست داره بره استادیوم یکبار پاش برسه عین چی پشیمونه! اینقدر جوش زشته و کثیفه ! گاهی خوده بازیکن ها زیرلب الفاظی میگن که تی وی خودش سانسور میکنه بعد چه انتظاری از تماشاچی ها میره؟ اینجا میشه گفت خیر خانوم اینه که نره! و اگه دوست داره بره عجیبه! جایگزینش اینه که بره خارج استادیوم فوتبال بشینه! یا تی وی ال ای دی بگیره با وضوح بالا بشینه نگاه کنه هیجانش رو تخلیه کنه!
سوار موتور و دوچرخه کم نمیشن اگر تیپ وحشتناک نزنن کسی کاری نداره!
پارک هم میرن خوبش هم میرن کافی شاپ و سینما و...این حرفا مال قدیمه الان تا جلف نباشی کسی جلوی ادمو نمیگیره کارت شناسایی طلب نمیکنه! رفتار درست داشته باشن (که ماشالله درستیش رو در سینماها شاهدیم!!!!) کسی کاری نداره


من واقعا نمیدونم این بحثای عجیب غریب رو از کجا دوستان پیدا میکنن مطرحش میکنن
یکی میاد میگه ازادی یواشکی حقه
یکی میگه هرکار دوست داریم حقه
جالبه!
واقعا ادم میمونه چی بگه
میتونم بگم در نقطه مقابل این نوع طرز فکرها هستم و اینقدر بعید و دور هستند برام که نمیدونم چطور در مقابلشون واکنش نشون بدم...