تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 9 12345 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 84

نام تاپيک: فلسفه زندگی

  1. #1
    کاربر فعال انجمن موسیقی donkeyoxte's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    پشت سیگار (درحال ترک...) نه نشد
    پست ها
    1,926

    پيش فرض فلسفه زندگی

    در این تاپیک قصد داریم موضوع هستی انسان و جهان با نوشته های گوناگون نویسندگان فلسفه دان را به شما نشان دهیم.
    قبل از تولد کجا بودیم؟؟
    بعد از مرگ کجا میرویم ؟؟ یا خاموشی مطلق؟؟
    خدایی وجود دارد؟؟
    هدف زندگی؟؟
    ...
    Last edited by donkeyoxte; 21-04-2014 at 21:59.

  2. این کاربر از donkeyoxte بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #2
    کاربر فعال انجمن موسیقی donkeyoxte's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    پشت سیگار (درحال ترک...) نه نشد
    پست ها
    1,926

    پيش فرض

    در حقيقت، هيچ گاه نمي توان گفت فلسفه چيست؛ يعني هيچ گاه نمي توان گفت: فلسفه اين است و جز اين نيست؛ زيرا فلسفه، آزاد ترين نوع فعاليت آدمي است و نمي توان آن را محدود به امري خاص كرد.

    عمر فلسفه به اندازه عمر انسان بر روي زمين است و در طول تاريخ تغييرات فراواني كرده و هر زمان به گونه اي متفاوت با ديگر دوره ها بوده است.

    براي اين مطلب كافي است به تعاريف مختلفي كه از آن شده نگاهي بيندازيد.

    در اين باره نگاه كنيد به: تعاريف مختلف درباره فلسفه با اين حال مي كوشيم تا جايي كه بتوانيم، فلسفه را معرفي كنيم.

    واژه فلسفهphilosophy يا فيلوسوفيا كه كلمه اي يوناني است، از دو بخش تشكيل شده است: فيلو به معني دوستداري و سوفيا به معني دانايي.
    اولين كسي كه اين كلمه را به كار برد، فيثاغورس بود.
    وقتي از او سئوال كردند كه: آيا تو فرد دانايي هستي؟ جواب داد:نه، اما دوستدار داناييفيلوسوفر هستم.
    بنابراين فلسفه از اولين روز پيدايش به معني عشق ورزيدن به دانايي، تفكر و فرزانگي بوده است. تعريف فلسفه فلسفه تفكر است.
    تفكر درباره كلي ترين و اساسي ترين موضوعاتي كه در جهان و در زندگي با آن ها روبه رو هستيم. فلسفه وقتي پديدار مي شود كه سوالهايي بنيادين درباره خود و جهان مي پرسيم.

    سوالاتي مانند:زيبائي چيست؟
    قبل از تولد كجا بوده ايم؟
    حقيقت زمان چيست؟
    آيا عالم هدفي دارد؟
    اگر زندگي معنايي دارد، چگونه آن را بفهميم؟
    آيا ممكن است كه چيزي باشد و علتي نداشته باشد؟
    ما جهان را واقعيت مي دانيم، اما واقعيت به چه معناست؟
    سرنوشت انسان به دست خود اوست و يا از بيرون تعيين مي شود؟
    چنانچه در اين سئوالات مي بينيم، پرسش ها و مسائل فلسفي از سنخ امور خاصي هستند و در هيچ علمي به اين چنين موضوعات، پرداخته نمي شود.مثلا هيچ علمي نمي تواند به اين سئوال كه واقعيت يا حقيقت چيست؟ و يا اين كه عدالت چيست؟
    پاسخ گويد. اين امر به دليل ويژگي خاص اين مسائل است. يك ويژگي عمده موضوعات فلسفي، ابدي و هميشگي بودنشان است. هميشه وجود داشته و هميشه وجود خواهند داشت و در هر دوره اي، بر حسب شرايط آن عصر و پيشرفت علوم مختلف، پاسخ هاي جديدي به اين مسائل ارائه مي گردد. فلسفه مطالعه واقعيت است، اما نه آن جنبه اي از واقعيت كه علوم گوناگون بدان پرداخته اند.

    به عنوان نمونه، علم فيزيك درباره اجسام مادي از آن جنبه كه حركت و سكون دارند و علم زيست شناسي درباره موجودات از آن حيث كه حيات دارند، به پژوهش و بررسي مي پردازد.
    ولي در فلسفه كلي ترين امري كه بتوان با آن سر و كار داشت، يعني وجود موضوع تفكر قرار مي گيرد؛ به عبارت ديگر، در فلسفه، اصل وجود به طور مطلق و فارغ از هر گونه قيد و شرطي مطرح مي گردد.

    به همين دليل ارسطو در تعريف فلسفه مي گويد:''فلسفه علم به احوال موجودات است ، از آن حيث كه وجود دارند.يكي از معاني فلسفه، اطلاق آن به استعداد هاي عقلي و فكريي است كه انسان را قادر مي سازد تا اشيا، حوادث و امور مختلف را از ديدگاهي بالا و گسترده مورد مطالعه قرار دهد و به اين ترتيب، حوادث روزگار را با اعتماد و اطمينان و آرامش بپذيرد.فلسفه در اين معنا مترادف حكمت است. فلسفه در پي دستيابي به بنيادي ترين حقايق عالم است.

    چنانكه ابن سينا آن را اين گونه تعريف مي كند: فلسفه، آگاهي بر حقايق تمام اشيا است به قدري كه براي انسان ممكن است.

    فلسفه همواره از روزهاي آغازين حيات خود، علمي مقدس و فرا بشري تلقي مي شد و آن را علمي الهي مي دانستند.
    اين طرز نظر، حتي در ميان فلاسفه مسيحي و اسلامي رواج داشت؛ چنانكه جرجاني مي گويد:فلسفه عبارت است از شبيه شدن به خدا به اندازه توان انسان و براي تحصيل سعادت ابدي.
    همان طور كه گفته شد، اساسا فلسفه از اولين روز پيدايش، به معني عشق به دانايي و خرد و فرزانگي بوده و به علمي اطلاق مي شد كه در جستجوي دستيابي به حقايق جهان و عمل كردن به آنچه بهتر است،يعني زندگاني درست بود.
    فلسفه در آغاز حيات خود شامل تمام علوم بود و اين ويژگي را قرن ها حفظ كرد؛ چنانكه يك فيلسوف را جامع همه دانش ها مي دانستند.
    اما به تدريج دانشها و علوم مختلف از آن جدا گشتند.
    در قديم، اين فلسفه كه جامع تمام دانشها بود، بر دو قسم بود: فلسفه نظري و فلسفه عملي. فلسفه نظري به علم الهيات، رياضيات و طيبعيات تقسيم مي گشت كه به ترتيب، علم اعلي، علم وسط و علم اسفلپايين تر ناميده مي شد.
    فلسفه عملي نيز از سه قسمت تشكيل مي شد: اخلاق، تدبير منزل و سياست مد ر ن اولي در رابطه با تدبير امور شخصي انسان بود. دومي در رابطه با تدبير امور خانواده و سومي تدبير امور مملكت بود.

    فلسفه عالی انسان درمورد وجود هستی همان خدای قدار و متعال که به وسیله ابزارهایی انسان را هدایت میکند حقیقتی محض است یا وجودی حقیقی؟؟؟؟

    صادق هدیت از معدود انسان هایی بود که در کتابهایش این حقیقت را با کلمات کوبندش زیر سوال میبرد:
    هیچ وقت نه مسجد نه صدای اذان نه وضو گرفتن و آخ و تف انداختن و بالاخره نه دولا راست شدن در مقابل یک قادر متعال و صاحب اختیار مطلق که باید به زبان عربی با او اختلاط کرد در من تاثیری نداشته است.
    Last edited by donkeyoxte; 21-04-2014 at 20:57.

  4. #3
    کاربر فعال انجمن موسیقی donkeyoxte's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    پشت سیگار (درحال ترک...) نه نشد
    پست ها
    1,926

    پيش فرض

    اولین نویسنده که بهش اختصاص میدیم صادق هدایت است
    صادق هدایت نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی است. هدایت از پیشگامان داستان‌نویسی نوین ایران و روشنفکری برجسته بود. بسیاری از محققان، رمانِ «بوف کور» او را، مشهورترین و درخشان‌ترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانسته‌اند [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] : ۱۷ فوریهٔ ۱۹۰۳ م در تهران و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] : ۹ آوریل ۱۹۵۱ م در [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



    صادق هدایت 50 درصد فلسفش برای خودش نیست چون در آن زمان مترجم کتاب های جیمز جویس(که از نویسنده های آینده این تاپیک است)بود
    و کتاب هاش از بوف کور و توپ مروارید و ...به نظر من برگرفته از کتاب های جویس بوده مثل اولیس
    در اینجا کمی به کتاب بوفه کور هدایت میپردازیم که به معنی جغد کور معروفه بخش اول کتاب با جملات معروفش شروع میشه:




    در زندگی زخم‌هایی هست که مثل خوره روح را آهسته و در انزوا می‌خورد و می‌تراشد. این دردها را نمی‌شود به کسی اظهار کرد؛ چون عموماً عادت دارند که این دردهای باورنکردنی را جزء اتفاقات و پیش‌آمدهای نادر و عجیب بشمارند
    و اگر کسی بگوید یا بنویسد، مردم بر سَبیل عقاید جاری و عقاید خودشان سعی می‌کنند آن را با لبخند شکاک و تمسخرآمیز تلقی بکنند.
    زیرا بشر هنوز چاره و دوایی برایش پیدا نکرده و تنها داروی آن فراموشی به توسط شراب و خواب مصنوعی به‌وسیله افیون و مواد مخدره است.
    ولی افسوس که تأثیر این‌گونه داروها موقت است و به جای تسکین پس از مدتی بر شدت درد می‌افزاید».
    در این بخش اول شخص - که ساکن خانه‌ای در بیرون خندق در شهر ری است - به شرح یکی از این دردهای خوره‌وار می‌پردازد که برای خودش اتفاق افتاده.
    وی که حرفهٔ نقاشی روی قلمدان را اختیار کرده‌است به طرز مرموزی همیشه نقشی یکسان بر روی قلمدان می‌کشد که عبارت است از دختری در لباس سیاه که شاخه‌ای گل نیلوفر آبی به پیرمردی که به حالت جوکیان هند چمباتمه زده و زیر درخت سروی نشسته‌است هدیه می‌دهد.
    میان دختر و پیرمرد جوی آبی وجود دارد. ماجرا از اینجا آغاز می‌شود که روزی راوی از سوراخ رف پستوی خانه‌اش - که گویا اصلاً چنین سوراخی وجود نداشته‌است - منظره‌ای را که همواره نقاشی می‌کرده‌است می‌بیند و مفتون نگاه دختر (اثیری) می‌شود و زندگی‌اش به طرز وحشتناکی دگرگون می‌گردد تا اینکه مغرب‌هنگامی دختر را نشسته در کنار در خانه‌اش می‌یابد.

    دختر چندهنگامی بعد در رخت‌خواب راوی به طرز اسرارآمیزی جان می‌دهد. راوی طی قضیه‌ای موفق می‌شود که چشم‌های دختر را نقاشی و آن را لااقل برای خودش جاودانه کند.
    سپس دختر اثیری را قطعه قطعه کرده داخل چمدانی گذاشته و به گورستان می‌برد. گورکنی که مغاک دختر را حفر می‌کند طی حفاری، گلدانی می‌یابد که بعداً به راوی به رسم یادگاری داده می‌شود.
    راوی پس از بازگشت به خانه در کمال ناباوری درمی‌یابد که برروی گلدان (گلدان راغه) یک جفت چشم درست مثل آن جفت چشمی که همان شب کشیده‌بود، کشیده شده‌است.
    پس راوی تصمیم می‌گیرد برای مرتب کردن افکارش نقاشی خود و نقاشی گلدان را جلوی منقل تریاک روبروی خود بگذارد و تریاک بکشد. راوی براثر استعمال تریاک به حالت خلسه می‌رود و در عالم رویا به سده‌های قبل بازمی‌گردد و خود را در محیطی جدید می‌یابد که علی‌رغم جدید بودن برایش کاملاً آشناست.
    Last edited by donkeyoxte; 21-04-2014 at 21:43.

  5. این کاربر از donkeyoxte بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #4
    کاربر فعال انجمن موسیقی donkeyoxte's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    پشت سیگار (درحال ترک...) نه نشد
    پست ها
    1,926

    پيش فرض

    بخش دوم ماجرای راوی در این دنیای تازه (در چندین سده قبل) است.
    از اینجا به بعد راوی مشغول نوشتن و شرح ماجرا برای سایه‌اش می‌شود که شکل جغد است و با ولع هرچه تمام تر هرآنچه را راوی می‌نویسد می‌بلعد.
    راوی در اینجا شخص جوان ولی بیمار و رنجوری است که زنش (که راوی او را به نام اصلی نمی‌خواند بلکه از وی تحت عنوان لکاته یاد می‌کند) از وی تمکین نمی‌کند و حاضر به همبستری با شوهرش نیست ولی ده‌ها فاسق دارد.
    ویژگی‌های ظاهری «لکاته» درست همانند ویژگی‌های ظاهری «دختر اثیری» در بخش نخست رمان است.
    راوی همچنین به ماجرای آشنایی پدر و مادرش (که یک رقاصهٔ هندی بوده‌است) اشاره می‌کند و اینکه از کودکی نزد عمه‌اش (مادر «لکاته») بزرگ شده‌است.
    او در تمام طول بخش دوم رمان به تقابل خود و رجّاله‌ها اشاره می‌کند و از ایشان ابراز تنفر می‌کند.
    وی معتقد است که دنیای بیرونی دنیای رجاله‌هاست. رجّاله‌ها از نظر او «هریک دهانی هستند با مشتی روده که از آن آویزان شده‌است و به آلت تناسلی شان ختم می‌شود و دائم دنبال پول و شهوت می‌دوند».

    پرستار راوی دایه‌ٔ پیر اوست که دایهٔ «لکاته» هم بوده‌است و به طرز احمقانهٔ خویش (از دید راوی) به تسکین آلام راوی می‌پردازد و برایش حکیم می‌آورد و فال گوش می‌ایستد و معجون‌های گونه‌گون به وی می‌خوراند.

    در مقابل خانهٔ راوی پیرمرد مرموزی(= پیرمرد خِنزِرپِنزِری) همواره بساط خود را پهن کرده‌است.
    این پیرمرد از نظر راوی یکی از فاسق‌های لکاته‌ است و خود راوی اعتراف می‌کند که جای دندان‌های پیرمرد را بر گونهٔ لکاته دیده‌است.
    به علاوه راوی معتقد است که پیرمرد با دیگران فرق دارد و می‌توان گفت که یک نیمچه خدا محسوب می‌شود و بساطی که جلوی او پهن است چون بساط آفرینش است.
    سرانجام راوی تصمیم به قتل لکاته می‌گیرد. در هیئتی شبیه پیرمرد خنزرپنزری وارد اتاق لکاته می‌گردد و گِزلیک استخوان ای را که از پیرمرد خریداری کرده‌ در چشم لکاته فرومی کند و او را می‌کشد.
    چون از اتاق بیرون می‌آید و به تصویر خود در آیینه می‌نگرد می‌بیند که موهایش سفید گشته و قیافه‌اش درست مانند پیرمرد خنزرپنزری شده‌است.
    از نویسنده هایی که این کتابو به رده های بالاتر سوق دادن:
    آندره برتون که بنیان گذار حرکت سوررئالیستِی در فرانسه بود، وقتی ترجمه فرانسه بوف کور را خواند، گفت که کتاب هدایت جزو بیست کتاب شاهکار قرن بیستم است.
    هنری میلر، نویسندهٔ معاصر آمریکایی، دربارهٔ آن گفته‌است: «بوف کور هدایت کتابی است که من آرزو دارم روزی نظیر آن را بنویسم. مانند این داستان در هیچ زبانی ندیده‌ام آن را واقعاً دوست می‌دارم.
    رنه لالو نیز گفته‌است: «در این کتاب اهمیت هنر به معنی بسیار آبرومند کلمه، در نظر من بسیار صریح جلوه می‌کند
    یکی از کارگردان های موفق ایران نیز چنین میگوید:
    داریوش مهرجویی می‌گوید: «بوف کور» به واقع اولین اثر ادبیات مدرن است که در ایران خلق می‌شود. ادامه جریانی که یک قرن و نیم پیش در اروپا شروع شده بود.یعنی ظهور انسان خودآگاه و طرح مسئله «سرنوشت بشری همچنین این کتاب در سینما هم کارساز بوده از جمله:
    رائول روییز در سال ۱۹۸۷ فیلمی بر اساس رمان بوف کور ساخت. بزرگمهر رفیعا در سال ۱۹۷۳ در آمریکا فیلمی ۹۵ دقیقه‌ای بر پایه رمان بوف کور ساخت و به عنوان پایان‌نامه خود ارائه کرد.
    و یکی از بهترین فیلمهای ایرانی به اسم هامون با بازی خسرو شکیبایی: داریوش مهرجویی الگوی خود را برای ساخت فیلم هامون، بوف‌ کور می‌داند.
    Last edited by donkeyoxte; 21-04-2014 at 21:49.

  7. #5
    کاربر فعال انجمن موسیقی donkeyoxte's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    پشت سیگار (درحال ترک...) نه نشد
    پست ها
    1,926

    پيش فرض

    کتاب بعدی Fight Club از چاک پالانیک


    نام یک رمان اثر نویسندهٔ آمریکایی چاک پالانیک چاپ سال 1996است
    باشگاه مبارزه روایت تجربیات شخصیت اصلی بی‌نام رمان است که از بی خوابی و اختلال تجزیه هویت رنج می‌برد. او پس از این که در گروه‌های مختلف روان‌درمانی گروهی نقش فردی بسیار بیمار را بازی می‌کند آرامش روحی پیدا می‌کند و از بی‌خوابی نجات می‌یابد. اما پس از آشنایی با دختری به نام مارلا سینگر مجدداً به بی‌خوابی دچار می‌شود تا زمانی که با شخصی به نام تایلر دردن آشنا می‌شود. آن‌ها با کمک هم باشگاه زیرزمینی مبارزه‌ای تاسیس می‌کنند که اعضای آن با مبارزه با هم عقده‌های خود را خالی کرده و به نوعی روان‌درمانی شوند.
    به من می گفت می خوام لطفی در حق من بکنی منو بزن هر چی محکم تر بهتر
    من دلم نمی خواست بزنمش ولی تایلر قانعم کرد.گفت که دوست ندارد بدون زخم بمیرد و این که دیگر از تماشای مشت زنی حرفه ای ها
    خسته شده و دوست دارد بیشتر درباره ی خودش بداند.
    درباره ی خودویرانگری.
    آن وقت ها زندگی ام زیادی کامل بود و شاید باید همه چیزمان را خرد می کردیم تا بتوانیم آدم بهتری بشویم.


    چاک پالاتیک در این کتاب تنها چیزی که مد نظرش است خود ویرانگری است زیرا به نظر اون برای بهتر شدن نباید خود سازی کرد بلکه با ویرانگری میتونیم به اون برسیم
    فرار از پوچ گرایی و یکنواختی و دویدن به سمت اقتصاد جدید قوانین جدید

    یه قسمتش هست تایلر داردن (شخصیت دوم داستان که همون شخصیت اول است!!!)میگه : اگه الگو ما برای شناخت خدا پدرهایمان بودن وقتی پدرت بزار بره چجوری خدا رو میشناسی

    چاک پالانیک برای این کتاب 8 قانون مطرح کرده
    که عبارت‌اند از:


    1. اعضا حق ندارند دربارهٔ باشگاه مبارزه با کسی صحبت کنند.
    2. اعضا حق ندارند دربارهٔ باشگاه مبارزه با کسی صحبت کنند.
    3. اگر کسی فریاد بزند ((بس است!)) یا بلنگد یا به زمین ضربه بزند حتی اگر وانمود کند مبارزه خاتمه می‌یابد.
    4. مبارزه‌ها یک به یک انجام می‌گیرند.
    5. در آن واحد تنها یک مبارزه انجام می‌پذیرد و دیگران باید شاهد مبارزه باشند.
    6. طرفین باید بدون پیراهن و کفش مبارزه کنند.
    7. مبارزه‌ها تا هر زمانی که لازم باشد ادامه می‌یابند.
    8. اگر امشب اولین حضور کسی در باشگاه مبارزه است باید مبارزه کند.


    این کتاب در آمریکا سر و صدا کرد که به خاطر همین در سال 1997 جایزه Oregon Book Award و Pacific Northwest Booksellers Association (بهترین رمان) از آن خود کرد.
    این کتاب توسط پیمان خاکسار در سال 1387 ترجمه شد و در دسترس عموم است( البته با کلی سانسور )
    و در سال 1999 دیوید فینچر کارگردان محبوب هالیوود کتاب باشگاه مشت زنی را به فیلم تبدیل کرد که یکی از بهترین فیلم های جهان که در imdb از میان 500 فیلم برتر تاریخ رتبه 19 از آن خود کرد




  8. این کاربر از donkeyoxte بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #6
    کاربر فعال انجمن موسیقی donkeyoxte's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    پشت سیگار (درحال ترک...) نه نشد
    پست ها
    1,926

    پيش فرض

    کتاب بعدی کتاب صد سال تنهایی از گابریل گارسیامارکز که یکی از پر فروش ترین کتابهای جهان است.

    صد سال تنهایی نام رمانی به زبان اسبانیایی نوشته گابریل گارسیا مارکز که چاپ نخست آن در سال ۱۹۶۷ در آرژانتین با تیراژ ۸۰۰۰ نسخه منتشر شد. تمام نسخه های چاپ اول صد سال تنهایی به زبان اسپانیایی در همان هفته نخست کاملا به فروش رفت. در ۳۰ سالی که از نخستین چاپ این کتاب گذشت بیش از ۳۰ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته و به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده است.

    در این رمان به شرح زندگی شش نسل خانواده بوئندیا پرداخته شده‌است که نسل اول آن‌ها در دهکده‌ای به نام ماکوندو ساکن می‌شود. ناپدید شدن و مرگ بعضی از شخصیت‌های داستان به جادویی شدن روایت‌ها می‌افزاید.صعود رمدیوس به آسمان درست مقابل چشم دیگران کشته شدن همه پسران [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] که از زنان در جبهه جنگ به وجود آمده‌اند توسط افراد ناشناس از طربق هدف گلوله قرار دادن پیشانی آنها که علامت صلیب داشته و طعمه مورچه‌ها شدن آئورلیانو نوزاد تازه به دنیا آمده آمارانتا اورسولا از این موارد است.

    کتاب های زیادی با حجم بیشتر از صد سال تنهایی هستند ولی هیچکدام نتواستند که شش نسل از یک خانواده را تعریف کنند


    گابریل گارسیا مارکز در ۱۷ آوریل ۲۰۱۴ (۸۷ سال) فوتید

  10. #7
    حـــــرفـه ای A M ! N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Under the weeping moon
    پست ها
    7,119

    پيش فرض

    سلام.

    چنانچه مستحضر هستید به دلیل کاهش تداخل موضوعی، این تاپیک از انجمن ادبیات به انجمن فعلی یعنی انسانـی منتقـل شده است.
    از دوستانی که قصد شرکت در این تاپیک را دارند خواهشمندیم پستهایی که در اینجا ارسال میکنند حتمن مرتبط با حوزه ی فلسفه باشد
    و نه ادبیات.

    باسپاس../.

  11. 6 کاربر از A M ! N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #8
    آخر فروم باز kases's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,012

    پيش فرض

    به نظر من زندگی فلسفه خاصی نداره مثل بقیه موجودات بوجود اومدیم
    من بین یک انسان با یک زرافه تفاوتی قایل نیستم انسانها فقط میشینن برای خودشون فلسفه بافی میکنن فلسفه زندگی یک انسان با یک زرافه به نظر من تفاوتی نداره

  13. 4 کاربر از kases بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #9
    کاربر فعال انجمن موسیقی donkeyoxte's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    پشت سیگار (درحال ترک...) نه نشد
    پست ها
    1,926

    پيش فرض

    به نظر من زندگی فلسفه خاصی نداره مثل بقیه موجودات بوجود اومدیم
    من بین یک انسان با یک زرافه تفاوتی قایل نیستم انسانها فقط میشینن برای خودشون فلسفه بافی میکنن فلسفه زندگی یک انسان با یک زرافه به نظر من تفاوتی نداره
    از یه طرف با حرفت حال کردم از یه طرفم...
    این که بین قدرت انسان با یه زرافه به اون درازی که بچه شیرو میبینه قفل میکنه مثل اسب میدوه تفاوتی قایل نیستی؟؟؟
    به این عکس اگه حال کردی یه نگاهی بنداز هم حرف شمارو میزنه هم حرف منو

  15. 3 کاربر از donkeyoxte بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #10
    کاربر فعال انجمن موسیقی donkeyoxte's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    پشت سیگار (درحال ترک...) نه نشد
    پست ها
    1,926

    پيش فرض

    توی این جامعه آدم های زیادی هستند که فلسفه زندگیرو میدونن ولی جز سکوت و سر خم کردن چیز دیگه ای بلد نیستن از این آدم ها به اصطلاح آدم ولی با عروسک خیمه شب یازی هیچ فرقی نمیکنن بسیار است بسیار متاسفانه
    تنها دلخوشی بیشتر این آدم ها اینه که تو فیس بوک تومون ممد آقا رو لایک کنن و واسه شراره از قزوین کامنت بزارن؟؟؟؟؟
    یا اونایی که وضعشون یکم بهتره 4تا پست سیاسی از ریحانه و ... بزارن یا واسه مقبره کوروش که میراث فرهنگ کشور ازش حمایت نمیکنه اعتراض کنند

    واقعا دوست دارم با یه گالون نیتروگلیسیرین برم کنار تمام آثار فرهنگی ها و تمام تاریخ ...
    ما برده ی وسایلمون شدیم دیگه این وسایل نیستند که ما ازش استفاده میکنیم بلکه وسایل اند که از ما استفاده میکنن
    برده ی عقاید کزایی
    عروسک های خیمه شب بازی




صفحه 1 از 9 12345 ... آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •