تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 2 12 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 14

نام تاپيک: مهدی فرجی

  1. #1
    حـــــرفـه ای Йeda's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2013
    محل سكونت
    221B
    پست ها
    1,692

    پيش فرض مهدی فرجی











    • بیوگرافی مهدی فرجی

    مهدی فرجی زاده ۹ بهمن ۱۳۵۸ در تهران) از شاعران امروز ایران است. او را می‌توان از جمله شاعران جوانی دانست که شعرش در پایان دهه هفتاد شکل گرفت و در آغاز دهه هشتاد به سرعت پیشرفت کرد و توانست خود را به عنوان یکی از شاعران دهه هشتاد به ثبت برساند.
    به عقیدهٔ بسیاری بعد از حسین منزوی (پدر غزل نیمایی) یکی از بزرگترین غزل‌سرایان ایران است.
    از ویژگیهای شعر فرجی عاشقانگی، برخورداری شاعر و شعرش از گنجینه های ادبی عظیم قرون پیش و قدما - که ویژگی مهمی است و در بین شعرای جوان معاصر کم تر دیده می شود - تجربی و عینی بودن فضاها و توصیف های شاعر و تلفیق آن با فضاها و زبان روز است.

    وی تحصیلات خود را در کاشان گذرانید. از سال ۷۵ برای اولین بار آثارش به طور جدی در مطبوعات منتشر شدند. فرجی نخستین کتاب خود را در سال ۷۹ روانه بازار نشر کرد و در همان سال در کنگره شعر و قصه جوان کشور در هرمزگان برگزیده شد.





    • آثار


    هزار اسم قلم خورده / نشر مرنجاب / ۱۳۷۹
    و چشم‌های تو باران / انتشارات مرسل / ۱۳۸۱ (چاپ دوم)
    روسری باد را تکان می‌داد / انتشارات مرسل / ۱۳۸۲
    ای تو راز روزهای انتظار / نشر صبح روشن / ۱۳۸۲
    زیر چتر تو باران می‌آید / انتشارات شانی / ۱۳۸۶ (چاپ سوم)
    شب بی‌شعر / نشر تکا / ۱۳۸۶ (چاپ سوم)
    میخانه بی‌خواب / انتشارات فصل پنجم / ۱۳۸۷(چاپ چهارم)
    منم که می‌گذری / نشر فصل پنجم / ۱۳۹۱




    • جوایز

    برنده سیمرغ بلورین جشنواره بین المللی شعر فجر ۸۶
    نفر سوم سومین جشنواره بین المللی شعر فجر ۸۷
    مقام اول جشنواره سراسری شعر جوان کشور(زیر آسمان الوند)۸۲
    مقام اول جشنواره سراسری شعر ایران ما ۸۴
    مقام اول جشنواره شعر خلیج فارس ۸۴
    برنده جایزه ادبی طهران







    منبع: ویکی پدیا



    Last edited by Йeda; 04-02-2014 at 00:32.

  2. 4 کاربر از Йeda بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    حـــــرفـه ای Йeda's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2013
    محل سكونت
    221B
    پست ها
    1,692

    پيش فرض

    بـرای استفاده راحت تـر از فهرسـت بـه روش زیر عمل کنید :

    1. Ctrl + f یا F3 را فشار دهید
    2. کلمه ی کلیدی مورد نظر را وارد کنید
    3. کلمات هایلایت شده را بررسی کنید



    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



    بروز رسانی تا پست 13#
    Last edited by Йeda; 15-03-2014 at 23:27.

  4. 3 کاربر از Йeda بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    دوستت دارم پریشان‌، شانه می‌خواهی چه کار؟
    دام بگذاری اسیرم‌، دانه می‌خواهی چه کار؟


    تا ابد دور تو می‌گردم‌، بسوزان عشق کن‌
    ای که شاعر سوختی‌، پروانه می‌خواهی چه کار؟


    مردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود
    راستی تو این همه دیوانه می‌خواهی چه کار؟


    مثل من آواره شو از چاردیواری درآ!
    در دل من قصر داری‌، خانه می‌خواهی چه کار؟


    خرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین
    شرح این زیبایی از بیگانه می‌خواهی چه کار؟


    شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن‌
    گریه کن پس شانه‌ی مردانه می‌خواهی چه کار؟




    مهدی فرجی

  6. این کاربر از part gah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #4
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    با آن صدای ناز برایم غــــزل بخوان


    تا وقت مرگ حوصله دارم برای تو




    مهدی فرجی



    روسری باد را تکان می داد

  8. 2 کاربر از part gah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #5
    حـــــرفـه ای raha bash's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    در خیال ترش کامی های ذهن سرکشم
    پست ها
    1,349

    پيش فرض

    پابند کفشهای سياه سفر نشو

    يا دست کم بخاطر من ديرتر برو

    دارم نگاه می کنم و حرص می خورم
    امشب قشنگ تر شده ای ، بیشتر نشو


    ...
    هی پا به پا نکن که بگويم سفر به خير

    مجبور نيستی بمانی ... ولی نرو



    مهدی فرجی

  10. 2 کاربر از raha bash بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #6
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    پست ها
    2,264

    پيش فرض

    خـــــــدا دارد چـــــه چیزی بر سرم می آورد ری را؟
    هوای عیــــــد با خــــود بوی غـــــم می آورد ری را
    مرا بی شعر در ذهنت مجسم کن! نمی خندی؟؟؟
    تـــــو وقتــی نیستی این مَــــرد کم می آورد ری را
    شب بی شعر، چای ســـــــرد، عیــــد تلخ، راه دور
    بَـــــــد تقدیــــر دارد پشـت هـــــــم می آورد ری را
    به جان تــــــو ملالی نیست غیـــر از نیستی پیشم
    و اینکه غصــــه فکــــــر دم به دم می آورد ری را!!!
    کجای زنــــدگی لنگ است وقتـــــی مــن نمیخوانم
    جهان چیــزی مگر بی شعر کــــــم می آورد ری را؟
    تـــــو را مشغول بودم،قوری چینی خودش را کشت
    دوباره زهــــر جــــای چـــــای دم مــــی آورد ری را


    مهدی فرجی

  12. این کاربر از part gah بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #7
    حـــــرفـه ای Йeda's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2013
    محل سكونت
    221B
    پست ها
    1,692

    پيش فرض




    نه سراغی ، نه سلامی...خبری می خواهم!
    قدر یک قاصدک از تو اثری می خواهم!

    خواب و بیدار، شب و روز به دنبال من است؛
    جز مگر یاد تو یار سفری می خواهم؟

    در خودم هر چه فرو رفتم و ماندم کافی است
    رو به بیرون زدن از خویش، دری می خواهم

    بعد عمری که
    قفس واشد و آزاد شدم
    تازه برگشتم و دیدم که پری می خواهم

    سر به راهم تو مرا سر به هوا می خواهی
    پس نه راهی، نه هوایی، نه سری می خواهم

    چشم در شوق تو بیدارتری می طلبم
    دلِ در دام تو افتاده تری می خواهم

    در زمین ریشه گرفتم که سرافراز شوم
    بی تو خشکیدم و لطف تبری می خواهم

    «مهدی فرجی»

  14. 2 کاربر از Йeda بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #8
    حـــــرفـه ای Йeda's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2013
    محل سكونت
    221B
    پست ها
    1,692

    پيش فرض

    یلــدای آدم ها، همیشـه اولِ دی نیست






    بنشین برایت حرف دارم در دلم غوغاست
    وقتى که شاعر حرف دارد آخر دنیاست


    شاعر بدون شعر یعنى لال! یعنى گنـــگ

    در چشم هاى گنگ اما حرف دل پیداست

    با شعــر حـــــق انتخـــاب کـــمتـــرى دارى
    آدم که شاعر مى شود تنهاست یا تنهاست

    هرکس که شعرى گفت بى تردید مجنون است

    هر دختـــرى را دوست مى دارد بدان لیلاســت

    هر شاعرى مهدى ست یا مهدى ست یا مهدى ست
    هر دختـــرى تینــــاســت یا سـاراســت یا رى راســت

    پـــروانـه ها دور ســرش یکــریـــز مى چرخنـــد
    از چشم آدم ها خل است از دید من شیداست

    در وسعتش هر سینه داغ کوچکــى دارد
    دریا بدون ماهى قرمــز چه بى معناست

    دنیا بدون شاعر دیــــوانه دنیـــــا نیست

    بى شعر، دنیا آرمانشهر فلاطون هاست
    من بى تو چون دنیاى بى شاعر خطرناکم
    من بى تو واویلاست دنیا بى تو واویلاست

    تو نیستى وآه پــس این پیشـــگویى ها

    بیخود نمیگفتند «فــــردا» آخر دنیاست

    تو نیستى و پیش من فرقى نخواهد کرد
    که آخر پاییـــــــز امروز است یا فرداست

    یلداى آدم ها همیشـــــــــــه اول دى نیست
    هرکس شبى بى یار بنشیند شبش یلداست


    «مهدی فرجـی»


  16. این کاربر از Йeda بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #9
    حـــــرفـه ای Йeda's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2013
    محل سكونت
    221B
    پست ها
    1,692

    پيش فرض







    می تـــــوانی بـــــروی قصـــه و رویـــــــا بشـوی
    راهــــی دورتــــــرین گوشـــه ی دنیـــــا بشــوی


    ســـاده نگذشتم از این عشق، خودت می دانی
    مـــن زمینگیـــــر شدم تا تو مبـــــادا بشــــــوی


    آی…مثــــل خـــوره این فکــــر عذابــــم می داد
    چــوب مــن را بخـــــوری ورد زبانهــــــا بشـــوی


    مــــن و تو مثـــــل دو تا رود مـــــوازی بـــــودیم
    من که مــــرداب شدم، کاش تو دریــــــا بشوی


    دانــــه ی بــــرفی و آنقدر ظـــــــریفی که فقط
    باید از این طـــــرف شیشــــه تماشـــــا بشوی


    گــــره ی عشـــق تو را هیــــچ کسی بـــاز نکرد
    تــــــو خودت خواستــه بودی که معمـــــا بشوی


    در جهانـی که پر از «وامق» و «مجنون» شده است
    می توانـــــــی «عذرا» باشـــــی، «لیلا» بشـوی


    می تـوانــــی فقـــط از زاویـــــه ی یــک لبخنـــــد
    در دل سنـگتــــرین آدمهـــــا جــــــــا بشـــــــوی


    بعــــد از این، مـــــرگ، نفسهای مرا می شمرد
    فقط از این نگرانـــــم، که تــــــو تنهـــــــا بشوی




    «مهـدی فـرجی»

  18. 2 کاربر از Йeda بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #10
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Sanomas's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2014
    محل سكونت
    نامعلوم
    پست ها
    320

    پيش فرض





    من مدتی‌ست ابر بهارم برای تو
    بايد ولم كنند ببارم برای تو


    اين روزها پر از هيجان تغزّلم
    چيزی به جز ترانه ندارم برای تو


    جان من است و جان تو، امروز حاضرم
    اين را به پای آن بگذارم برای تو


    از حد «دوست دارمت» اعداد عاجزند
    اصلا ً نمی‌شود بشمارم برای تو


    اين شهر در كشاكش كوه و كوير و دشت
    دريا نداشت دل بسپارم برای تو


    من ماهی‌ام تو آب، تو ماهی من آفتاب
    ياری برای من تو و يارم برای تو


    با آن صدای ناز برايم غزل بخوان
    تا وقت مرگ حوصله دارم برای تو




    شعر از مهدی فرجی

    تصوير از آلبوم "One" از Mehran عزيز
    Last edited by Sanomas; 15-03-2014 at 22:48.

  20. 2 کاربر از Sanomas بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


صفحه 1 از 2 12 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •