سقوط
آلبر کامو
شورانگیز فرخ
نیلوفر
167 صفحه
در پشت جلد کتاب میخوانیم:
یک طرف زیبایی است و ، طرف دیگر، درهمشکستگان و پایمالشدگان.
هرقدر هم این کار دشوار باشد من میخواهم به هر دو طرف وفادار بمانم.
آلبر کامو
در یکی از میکدههای آمستردام، مردی از خود و زندگی خود سخن میگوید و سقوط تدریجی خود را، مرحله به مرحله، شرح میدهد.
ژانباتیست کلمانس، که روزگاری در پاریس وکیلی مبرز و موفق، و نمونهی انسانی درستکار و گشادهدست و پاکباز بوده است،
اینک بر این گذشته نگاهی هولناک میافکند و در پرتو ذهنی هشیار، دروغ و دورویی خود و دیگران را فاش میسازد:
در این جهان و در این زمان هیچکس نمیتواند خود را بیگناه بداند.
تصویری که کلمانس از خود عرضه میکند ناگهان تصویر خود ما میشود.
این کتاب کوچک آینهی تمام نمای روزگار ما و انسان امروز است.
دربارهی نویسنده
|
7
|
سقوط: قصهی یحیای تعمیددهندهی روزگار ما
|
9
|
سقوط
|
33
|
سقوط: قصهی یحیای تعمیددهندهی روزگار ما:
زندگینامهی آلبر کامو، Albert Camus - صفحه: 9
نوشتهای از هوشنگ گلشیری در مورد سقوط: 14
این کتاب از اون دست کتابهاست که میبایست با حوصله و در آرامش و سکوت خواند.