راه ناهید
یه روزی می رسه خدا را بشه دید***************به آن سمت فردا نگاه کرد و خندید
سکوت نیلی فردا چه زیباست****************اگر امروز صدای چلچله چید
نه همراهم نه گمراه ، نه راهی هست نه بی راه ************به یادم مانده است تنهای تنها، سایه ی بید
خدایا آرزو دارم ببینم***********تورا در اوج این دوران تبعید
چه گویم من چه خواهم که رضا را **********بر آرم بر تو ای معبود جاوید؟
کمک کن بر دلم آرام گیرد*************پس از غوغای دنیای پر از کید
تو می دانی که من آغاز حسم ************ همان حس که خدا را می توان دید
تمامش کن تمامش کن خدایا***********ببینم می توان آیا که خندید؟
تمام فکر و ذکر من همین است *********** که فردایم تو باشی، تو ای معبود خورشید
به امروزم ننازم ، به دیروزم نبازم ***********خودت گفتی خدایا ، که فردا را بسازید
مرا در آغوش بگیرم ای خدایا************که از عطرت هوا را می توان چید
سه چیز من امید من به فرداست************خدا و اهل بیت و راه ناهید


 

 
			
			
 
			 
 
 اشعار sara_program
 اشعار sara_program
				 
					
					
					
						 جواب بصورت نقل قول
  جواب بصورت نقل قول

 
						

 دیگه بریدم خدا جونم. کمکم کن
 دیگه بریدم خدا جونم. کمکم کن 
						 ممنونم خدا جونم که کمکم کردی
 ممنونم خدا جونم که کمکم کردی  
						