قتل راجر آکروید
آگاتا کریستی
ترجمهی خسرو سمیعی
نشر هرمس (کتابهای کارآگاه)
297 صفحه
این کتاب یکی از آثار برجستهی آگاتا کریستی و جزو برترینهای ادبیات پلیسی جنایی است
![]()
قتل راجر آکروید
آگاتا کریستی
ترجمهی خسرو سمیعی
نشر هرمس (کتابهای کارآگاه)
297 صفحه
این کتاب یکی از آثار برجستهی آگاتا کریستی و جزو برترینهای ادبیات پلیسی جنایی است
![]()
قتل راجر آکروید
آگاتا کریستی
ترجمهی خسرو سمیعی
نشر هرمس (کتابهای کارآگاه)
297 صفحه
1
دکتر شپارد1 سر میز صبحانه
خانم فرارز2 پنجشنبه شب، شانزدهم سپتامبر، درگذشت. جمعه هفدهم، حوالی هشت صبح دنبالم فرستادند، ولی دیگر نمیشد کاری کرد. ساعتها پیش مرده بود.
کمی پس از ساعت نه به خانه بازگشتم. در ورودی را با کلیدم بازکردم و مخصوصا چند لحظهای بیش از معمول در هال ایستادم، برای درآوردن پالتو و برداشتن کلاه.
درحقیقت منقلب بودم و دلواپس. ادعا نمیکنم که از همان لحظه حوادثی را که در هفتههای آینده رخ دادند پیشبینی میکردم؛ مسلما این طور نبود.
اما غریزهام به من میگفت که ماجراهایی انتظارم را میکشد.
صدای فنجانهایی که به هم میخورد، به همراه سرفهی خشک و خفیف خواهرم کارولین از اتاق غذاخوری که درش در سمت چپ من قرار داشت، به گوش رسید.
خواهرم گفت:
- تو هستی جیمز؟
پرسش کاملا بیموردی بود. زیرا چه کسی جز من میتوانست باشد؟
راستش به خاطر کارولین بود که چند دقیقهای در هال وقت میگذراندم.
کیپلینگ3 میگوید شعار موشخرماها را میتوان در این جمله خلاصه کرد: "برو و کشف کن!"
اگر کارولین میخواست برای خودش نشانهای برگزیند، به او پیشنهاد میکردم تا عروسک موشخرما را انتخاب کند.
به هر حال تا جایی که به او مربوط میشود میتوان بخش نخست شعار را حذف کرد، زیرا خواهرم با ماندن در خانه و استراحت نیز کشفهای بیشماری انجام میدهد.
نمیدانم چگونه، اما او از پس این کار برمیآید. تصور میکنم خدمتکاران و فروشندگان سیار، شبکهی اطلاعاتیاش را تشکیل میدهند.
زمانی هم که از خانه خارج میشود، برای کسب خبر نیست بلکه برای انتشار آن است. در این کار نیز خبره و بینظیر است.
3. Kiplling، نویسندهی انگلیسی (1936-1865).
1l. Sheppard
2l. Ferrars
پ.ن.: تا جایی که دیدم Kipling درست است: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هیچ توجه کردهاید که وقتی به چیزی ایمان دارید و دلتان نمیخواهد دربارهاش حرف بزنید، با شنیدن آن از زبان کسی دیگر، با تمام قوا انکارش میکنید؟
فصل 1 / ص 4
تشکر بابت معرفی این کتاب !
در مورد این کتاب گفته شده اگر و فقط اگر کریستی همین یک کتابو می نوشت باز هم تاثیر خودش رو در دنیای آثار جنایی به جا می گذاشت !
البته خودم چندتا کتاب دیگشو خیلی دوس دارم ! چون پایان این کتاب یه جورایی قابل پیش بینی بود !
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] از ندا بود که باعث شد دوباره نگاهی دوباره به این نوع کتابها داشته باشم
و پیغامی از وحید در پروفایل ندا بود که منو بر آن داشت که نگاهی به کتابها بیندازم
و ببینم که اتفاقا این کتاب را دارم و
گذاشتهام که بخوانم
و این نوشتهها و پیغامها باعث این شد که زودتر به سراغ بخصوص این کتاب برم
تعریف کتاب رو زیاد خونده و مشاهده کردم
و واقعا یکی از آثار خوب کریستی است
و حتی دیدم جزو برترینهای جنایی
داستانی که با مرگ زنی آغاز شده و در ادامه فردی دیگر (راجر آکروید) به طور مشخص به قتل میرسد
پوآرو هم که برای اینکه خود رو از این دنیا خارج کنه برای آرامش به این ناحیه آمده، ناگهان با درخواست یکی از بازماندگان وارد این ماجرا شده
و ...
محتوای مخفی: اگر کتاب را نخواندهاید و قصد دارید یک روزی آن را بخوانید این قسمت رو به هیچ عنوان نخوانید
نوشتن در مورد یک کتاب مثل این یا این ژانر کمی سخت است
چرا که باید مواظب بود چیزی ننویسیم که باعث بشه داستان و روند اون مشخص بشه
پس دوستانی که قصد دارن مخصوصا دربارهی اینگونه کتابها بنویسند این نکته رو فراموش نکنند
ممنون
سلام
اول تشکر به خاطر معرفی و زدن تاپیک... .
پوارو به شپارد:
" انسان به دنبالِ هدفی تمام تلاش و کوشش خود را به کار می گیرد ولی بعد از این که به آن رسید از آن تب و تاب می افتد ... . "
جدا همیشه آگاتا کریستی خواننده رو متحیر می کنه... .
محتوای مخفی: لطفا قبل از خواندن کتاب نخونید..
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)