تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: آیا محبت مادر به کودک، برای رفع نیاز درونی ( خاموش کردن ندای وجدان ) خود مادر میباشد ؟ || پست اول

راي دهنده
20. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • بلی

    5 25.00%
  • خیر

    15 75.00%
صفحه 1 از 2 12 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 17

نام تاپيک: چرا یک مادر به کودکش مهر می ورزد ؟

  1. #1
    حـــــرفـه ای A M ! N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Under the weeping moon
    پست ها
    7,119

    1 چرا یک مادر به کودکش مهر می ورزد ؟

    درود.

    آیا تا کنون با خود اندیشیده اید که چگونه است که یک مادر به کودکش مهر می ورزد ؟ آیا به راستی بخاطر خود کودک به او مهر می ورزد؟

    شاید در نگاه اول خیال شود که یک مادر بخاطر خود کودک به او مهر و محبت میکند ، ولی در بطن این قضیه چیز دیگری نهفتـــــــه است.

    داستان ازین قرار است که یک مادر ( یا هرکس دیگر ) برای ندای وجدان درونی و برای راحتی وجدان خود و همچنین دست پیدا کـردن به
    حس خشنودی و رضایت از خود این کار را انجام میدهد. به طور کلی انسان هیچ کاری را برای دیگری انجام نمیدهد. بلکه آنرا به دستــور
    مغز خود و برای آسودگی ذهن خود انجام میدهد. حتی مهر ورزیدن به فرزند خود.


    برهان : فرض کنید حس وجدان وجود نداشت . در این حالت ما خود را ملزم به مهر ورزیدن به کودک خود نمیدانیم.

    حال پندار کنید که وجدان هست :

    "
    یک بچه زمین میخورد ، مادرش دوان دوان به سوی کودک می آید و او را از زمین بلند میکند. "

    پرسش پیش می آید ، آیا مادر این کار را در وهله ی نخست ، به خاطر
    خود کودک انجام داده ؟


    پاسخ : خیر ، چون در این هنگام حس وجدان مادر بیدار میشود و مدام چیزی را به مادر گوشزد میکند، مادر وادار به پاسخ دادن به حس
    وجدان خود میشود ، زین سبب ، در جهت کمک به فرزند دست به جامه ی عمل میزند تا ندای وجدان خود را خوشنود کند.


    بیشتر مردم پس از شنیدن این واقعیت ، دست به مخالفت با آن میزنند... اما به راستی حقیقت چیزی جز این نیست.

  2. 18 کاربر از A M ! N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    Super VIP Mehran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    محل سكونت
    -• برنابلا
    پست ها
    11,405

    پيش فرض

    سلام...

    به محض خواندن پست یاد فیلم "هر شب، تنهایی" افتادم ! شما میخوای بگی بیشتر از اینکه بچه به مادر نیاز داشته باشه، مادر به بچه نیار داره؟ علت علاقه ی
    مادر به فرزند این هست که به خـاطر وابستگی فرزند به مادر، مادر به نوعی قدرت پیدا میکنه؟ (قدرتی که میتونه غیرمادی باشه) صرف نظر از بحث وجدان، مادر
    بودن و مسئولیت داشتن به مادر شخصیت و قدرت و بزرگی میده بنابراین نیازمند کسی هست که این قدرت رو بهش بده، دوستش داره چون بهش قدرت میده !

    با تشکر مهران...

  4. 7 کاربر از Mehran بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    حـــــرفـه ای shabe.saket's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    Lost Island
    پست ها
    2,577

    پيش فرض

    این مطلب رو من دو سال پیش خوندم و واقعآ جالب بود،

    از نظر من نتیجه گیری بحث اشتباه است و مادر در اثر وجدان درد به کودک کمک نمیکند زیرا با تعریفی که از وجدان در واژگان بشر انجام گرفته یا حداقل ما میشناسیم، وجدان چیزی مختص به انسان است

    طبیعتآ در طبیعت شاهد کمک جانوران مادر، به جانوران کودک هستیم...اگر وجدان باعث این قضیه باشد، نباید در حیوانات دیده شود که برعکس است...

    پس با تفکر منطقی باید حکم به ابطال این گزاره داد.....

  6. 10 کاربر از shabe.saket بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4
    Super VIP Mehran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    محل سكونت
    -• برنابلا
    پست ها
    11,405

    پيش فرض

    یه سری احساسات و عواطف در همه ی موجودات مشترک هست، از کجا معلوم "وجدان" جزء اونها نباشه؟

    پس به نظر شما علت کمک و علاقه ی حیوان مادر به فرزندش چیه؟ چرا ازش مراقبت می کنه؟

    با تشکر مهران...

  8. 4 کاربر از Mehran بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #5
    حـــــرفـه ای shabe.saket's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    Lost Island
    پست ها
    2,577

    پيش فرض

    بنظرم میاد این جمله که:
    از کجا معلوم "وجدان" جزء اونها نباشه؟
    بنوعی با تعاریف استاندارد همخوانی نداره،

    دلیل کمک مادر جانور به کودک جانور، حتی انسان، بنظر من غریزه است...

  10. 5 کاربر از shabe.saket بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #6
    حـــــرفـه ای Йeda's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2013
    محل سكونت
    221B
    پست ها
    1,692

    پيش فرض

    با سلام

    خشنودی درونی و آرام کردن ندای وجدان هم هست ولی حس مادر به فرزند چیزی ورای تصوره.
    شاید حسی غیر مادی... حس قدرت مادر رو قبول دارم چون مادران وقتی نمی تونند به فرزندشون کمکی کنند
    احساس ضعف و عجز می کنند و دچار عذاب وجدان میشند و بنظرم حسی که مادر داره این هست که فرزند رو نیمی
    از وجود خودش می دونه...و زمانی که فرزندش در مقابل خطر قرار می گیره، مادر حس می کنه خطر خودش رو تهدید می کنه.
    این یعنی حس مادر به فرزند... .

  12. 7 کاربر از Йeda بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #7
    اگه نباشه جاش خالی می مونه bida's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    پست ها
    383

    پيش فرض

    به نظر من این حس رو هم به نوعی در راستای هدف اصلی نهادینه شده در تمامی موجودات که همان ادامه نسل هست میشه توضیح داد. این حس در حین فرآیند فرگشت به طور مداوم در وجود تمامی جانداران نهادینه شده تا با مراقبت اولیه از نسل جدید در مقابل خطرات مانع از انقراض نسل اون گونه خاص بشه.. در انسان به خاطر اینکه نوزاد انسان در هنگام تولد بسیار ضعیفتر از نوزاد بسیاری از جانداران دیگر هست و به دوره مراقبت بیشتری نیاز داره این حس غریزی نمود نمود و نقش بسیار پر رنگ تری داره.

    در مورد وجدان هم من مقاله ای خوندم که معتفد بود چون در حین فرایند فرگشت ، به طور طبیعی انسانهایی که درون گروههای اجتماعی زندگی می کردن شانس بقا و ادامه نسل بیشتری رو داشتن پس با گذشن زمان مکانیسم هایی درون مغز انسان نهادینه شد که ماهیت این ساختار اجتماعی مفید رو حفظ کنه. حس عذاب وجدان هم یکی از این مکانیسم های مغزی هست که به حفظ ساختار گروه در مقابل کشمکش های داخلی اعضا کمک می کرد. با رشد ظرفیت های فکری انسان ها و بزرگتر شدن گروهها این مفهوم از قالب اولیه اون که صرفا حالت قبیله ای خام داشت خارج شده و عمومیت بیشتری پیدا کرد.

  14. 8 کاربر از bida بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #8
    کـاربـر بـاسـابـقـه M . Sayid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    2,651

    پيش فرض

    به نظر من این حس رو هم به نوعی در راستای هدف اصلی نهادینه شده در تمامی موجودات که همان ادامه نسل هست میشه توضیح داد. این حس در حین فرآیند فرگشت به طور مداوم در وجود تمامی جانداران نهادینه شده تا با مراقبت اولیه از نسل جدید در مقابل خطرات مانع از انقراض نسل اون گونه خاص بشه.. در انسان به خاطر اینکه نوزاد انسان در هنگام تولد بسیار ضعیفتر از نوزاد بسیاری از جانداران دیگر هست و به دوره مراقبت بیشتری نیاز داره این حس غریزی نمود نمود و نقش بسیار پر رنگ تری داره.

    در مورد وجدان هم من مقاله ای خوندم که معتفد بود چون در حین فرایند فرگشت ، به طور طبیعی انسانهایی که درون گروههای اجتماعی زندگی می کردن شانس بقا و ادامه نسل بیشتری رو داشتن پس با گذشن زمان مکانیسم هایی درون مغز انسان نهادینه شد که ماهیت این ساختار اجتماعی مفید رو حفظ کنه. حس عذاب وجدان هم یکی از این مکانیسم های مغزی هست که به حفظ ساختار گروه در مقابل کشمکش های داخلی اعضا کمک می کرد. با رشد ظرفیت های فکری انسان ها و بزرگتر شدن گروهها این مفهوم از قالب اولیه اون که صرفا حالت قبیله ای خام داشت خارج شده و عمومیت بیشتری پیدا کرد.
    یعنی معتقدید که انسان ها با این نهادینه شدگی به دنیا میان و هر انسانی هنگام تولد به مانند یک لوح سفید به دنیا نمیاد ؟

  16. #9
    Super Moderator Stream's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    Wolf Trap
    پست ها
    14,323

    پيش فرض

    پاسخ به نظر من نه "بله" است و نه "خیر" ، در این شکی نیست که مادر داره یک نیاز خودش رو برطرف می کنه با این کار ولی این نیاز لزوما وجدان خودش نیست، نیازی است که طی پروسه تکامل نهادینه شده تا از بقای نسلهای بعدی (و انتقال ژن ها که هدف حیات است) اطمینان پیدا کنه. از اونجایی که این حاصل یک نیاز درونی است برای اطمینان از رسیدن به یک هدف برونی - مفهوم Selfish Gene در اینجا بسیار بارز است - من رای به بله میدم.


    به نظر من این حس رو هم به نوعی در راستای هدف اصلی نهادینه شده در تمامی موجودات که همان ادامه نسل هست میشه توضیح داد. این حس در حین فرآیند فرگشت به طور مداوم در وجود تمامی جانداران نهادینه شده تا با مراقبت اولیه از نسل جدید در مقابل خطرات مانع از انقراض نسل اون گونه خاص بشه.. در انسان به خاطر اینکه نوزاد انسان در هنگام تولد بسیار ضعیفتر از نوزاد بسیاری از جانداران دیگر هست و به دوره مراقبت بیشتری نیاز داره این حس غریزی نمود نمود و نقش بسیار پر رنگ تری داره.

    در مورد وجدان هم من مقاله ای خوندم که معتفد بود چون در حین فرایند فرگشت ، به طور طبیعی انسانهایی که درون گروههای اجتماعی زندگی می کردن شانس بقا و ادامه نسل بیشتری رو داشتن پس با گذشن زمان مکانیسم هایی درون مغز انسان نهادینه شد که ماهیت این ساختار اجتماعی مفید رو حفظ کنه. حس عذاب وجدان هم یکی از این مکانیسم های مغزی هست که به حفظ ساختار گروه در مقابل کشمکش های داخلی اعضا کمک می کرد. با رشد ظرفیت های فکری انسان ها و بزرگتر شدن گروهها این مفهوم از قالب اولیه اون که صرفا حالت قبیله ای خام داشت خارج شده و عمومیت بیشتری پیدا کرد.
    بسیار زیبا بود این توضیحات

    اینکه این "حس مادری" در موجوداتی که نوزاد ضعیف تری دارند و نوزادها نیاز بیشتری به مراقبت مادر دارند بیشتر است و حتی در موجوداتی که نیاز به مراقبت مادر ندارند تقریبا صفر است موضوع بسیار جالبی است و یک بعد بسیار زیبا از تکامل تفکرات در پروسه Natural selection که میشه فهمید حتی چیزی مثل "مهر مادری" فقط زمانی پدید میاد که برای بقای نسل اون موجود بهش نیاز بوده.

    یعنی معتقدید که انسان ها با این نهادینه شدگی به دنیا میان و هر انسانی هنگام تولد به مانند یک لوح سفید به دنیا نمیاد ؟
    لوح سفید به اون معنی که نوزاد انسان آماده یادگیری است ولی نه به اون معنی که هیچ چیزی از قبل منتقل نمیشه. این نوع تفکرات (مثلا حسادت، غیرت و ...) حاصل پروسه های تکاملی هستند چون در مقاطعی بقای انسان وابسته به این نوع تفکرات بوده و این قابلیت ها همیشه به نسل های بعد منتقل میشه. دلیل اینکه انسان ها از نظر فکری اینقدر پیچیده هستند اینه که طی تکامل این همه تفکرات و احساسات متفاوت در مقاطعی فاکتور های تعیین کننده در زندگی یا مرگ (قابلیت تولید مثل) اجداد ما بوده و زنده ماندن در محیط برای اجداد ما از نظر فکری یک Challenge بسیار دشوار بوده. در تاپیک تکامل [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] این مسائل به خوبی بررسی شده و بحث های جالبی داریم. شاخه ای در روانشناسی داریم به نام [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] که بررسی نحوه تکامل خصوصیات رفتاری انسان ها و حیوانات می پردازه.

  17. 9 کاربر از Stream بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #10
    کـاربـر بـاسـابـقـه M . Sayid's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    2,651

    پيش فرض

    فرض کنید حس وجدان وجود نداشت . در این حالت ما خود را ملزم به مهر ورزیدن به کودک خود نمیدانیم.
    اگر ما ریشه تمام احساسات رو به مغز نسبت بدیم ، آیا می تونیم جایی در مغز برای حس وجدان پیدا کنیم ؟ و آیا موردی بوده که بخشی از مغز که مربوط به حس وجدان بوده آسیب دیده باشه و اون موجود هر گونه عملی که می گیم به خاطر رضایت وجدان خودش انجام داده ، دیگه ازش سر نزنه ؟

    لوح سفید به اون معنی که نوزاد انسان آماده یادگیری است ولی نه به اون معنی که هیچ چیزی از قبل منتقل نمیشه.
    منظورم فلسفه لاک و هیوم بود نه معنای لوح سفید در رفتارگرایی .

  19. 2 کاربر از M . Sayid بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


صفحه 1 از 2 12 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •