تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 6 12345 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 58

نام تاپيک: بررسی نظم در جهان طبیعت

  1. #1
    حـــــرفـه ای shabe.saket's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    Lost Island
    پست ها
    2,577

    پيش فرض بررسی نظم در جهان طبیعت

    طبق نوشته کتیبه‌ای کهن مربوط به ۳۵۰۰ سال پیش، زمانی یک حکیم سومری در عهد باستان به ستارگان آسمان نگریست و در آنها نقش یک شیر، یک گاو و یک عقاب را دید و اینگونه بود که صورت‌های فلکی به دنیای اخترشناسی وارد شدند. امروزه نیز اگر آسمان پُرستاره شب را در منطقه‌ای کویری یا کوهستانی و به دور از آلودگی‌های شهرهای بزرگ به تماشا بنشینید دقیقاً همان نقش‌های جالب و شگفت‌انگیز را درمیان انبوه ستارگان مشاهده خواهید کرد. اما سؤال اینجاست: آیا چنین نقش‌هایی واقعاً درمیان ستارگان وجود دارند؟




    اکنون می‌دانیم که سیاره زمین و منظومه شمسی در نقطه‌ای نزدیک به حاشیه کهکشان ما یعنی راه شیری قرار دارند. تمامی ستارگان آسمان شب هم درواقع همان میلیاردها ستاره کهکشان راه شیری هستند که بخش کوچکی از آنها با چشم غیرمسلح دیده می‌شوند. بنابراین آیا واقعاً دلیلی برای شکل‌گیری نقش‌های منظمی در میان این انبوه ستارگان پراکنده وجود دارد؟

    ریاضیات پاسخ بسیار جالبی را به این پرسش ارائه میدهد. در سال ۱۹۲۸، یک ریاضیدان برجسته به نام فرانک پلامپتون رمزی (۱) ثابت کرد که چنین نقش‌هایی عملاً در هر ساختاری که اجزاء بسیار زیادی دارد – خواه مجموعه‌ای از ستارگان باشد یا آرایه‌ای از ریگ‌ها یا زنجیره‌ای از اعداد حاصل از انداختن تاس – همواره وجود دارند. به عبارتی هرچقدر هم که یک ساختار در نگاه اول نامنظم به نظر برسد بازهم می‌توان الگوهای منظمی را در پشت بی‌نظمی ظاهری آن پیدا کرد. مثلاً با بررسی مجموعه‌ای با تعداد کافی از ستارگان، همیشه می‌توان گروهی از آنها را یافت که با تقریب بسیار خوبی یک نقش خاص را پدید می‌آورند

    بدین ترتیب پلامپتون رمزی ثابت کرد که هر ساختاری در جهان – هر قدر هم در ظاهر بی نظم به نظر برسد – الزاماً شامل یک زیرساختار منظم است. حدود ۴۰ سال پس از این اثبات شگفت‌انگیز، یک ریاضیدان آمریکایی به نام تئودور موتسکین نشان داد که نظریه رمزی تلویحاً حاکی از آن است که بی‌نظمی کامل در جهان غیرممکن است.


    منبع: هوپا

  2. 9 کاربر از shabe.saket بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    پست ها
    1,855

    پيش فرض

    البته اونطور که مطالعه کردم و فهمیدم از مطلب این نظم از دیدگاه ناظر صادق هستش و منظور متن هم همین.
    وجود دو چیز هم زمان چه از نظر علمی و چه فلسفی مردود هستش و غیر ممکن.

  4. 2 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Apr 2013
    محل سكونت
    مازندران
    پست ها
    22

    پيش فرض

    هر صدایی یه نوع موسیقیه.
    پس هر بی نظمی ای هم خودش یه نوع نظمه !

  6. #4
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    پست ها
    1,855

    پيش فرض

    هر صدایی یه نوع موسیقیه.
    پس هر بی نظمی ای هم خودش یه نوع نظمه !
    بیننده هستش که هر پدیده ای رو منظم یا غیر منظم میبینه و منظور متن بالا همونطور که قبلن هم گفتم همینه.
    و اینکه هر صدایی الزامن یک موسیقیی نیست، تنها صدایی که شنونده اون رو آهنگین بدونه موسیقی تلقی میشه پس اینجا در واقع هیچ پدیده ای مد نظر نیست بلکه این دید ناظر هستش که میتونه یک پدیده رو بد یا خوب، منظم یا غیر منظم و ... بدونه در حالی که ممکنه واقعیت چیز دیگری باشه.

  7. 8 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #5
    حـــــرفـه ای shabe.saket's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    Lost Island
    پست ها
    2,577

    پيش فرض

    در مورد تکامل، چندان محکم از این نظر که حیات در زمین خودبخودی بوجود اومده دفاع نمیکنه

    در مورد بینظمی و نظم
    نظم یه مفهوم حداقلی و حداکثری در مباحث کیهانی داره
    حیات روی زمین بنظر میاد حاصل نظم دقیقی هست که آن نظم حاصل بینظمی عظیم هست و به احتمال زیاد آن بینظمی عظیم، حاصل نظم عظیم تر از خود هست...
    که آن نظم عظیم الان مرده و بینظمی عظیم روز بروز بیشتر میشه که خودش زاینده نظم های کوچکتر است.....

    بینظمی عظیم اگر فرزند نظم عظیم هم نباشه، با ازخودگذشتگی آن رشد یافت
    نظم عظیم با فدا شدن اجازه رشد بینظمی رو داد

    چقدر بد توضیح دادم منظورم و.....

  9. #6
    Banned
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    1,252

    پيش فرض

    در مورد تکامل، چندان محکم از این نظر که حیات در زمین خودبخودی بوجود اومده دفاع نمیکنه
    در مورد بینظمی و نظم
    نظم یه مفهوم حداقلی و حداکثری در مباحث کیهانی داره
    حیات روی زمین بنظر میاد حاصل نظم دقیقی هست که آن نظم حاصل بینظمی عظیم هست و به احتمال زیاد آن بینظمی عظیم، حاصل نظم عظیم تر از خود هست...
    که آن نظم عظیم الان مرده و بینظمی عظیم روز بروز بیشتر میشه که خودش زاینده نظم های کوچکتر است.....
    بینظمی عظیم اگر فرزند نظم عظیم هم نباشه، با ازخودگذشتگی آن رشد یافت
    نظم عظیم با فدا شدن اجازه رشد بینظمی رو داد
    چقدر بد توضیح دادم منظورم و.....
    دوست عزیز
    اگه توضیح بدی اون بی نظمی بزرگ چیه ، اون نظم عظیم چیه ( یه خورده در مورد مفهومشون توضیح بدی) ممنون میشم
    سپاس


  10. #7
    حـــــرفـه ای shabe.saket's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    Lost Island
    پست ها
    2,577

    پيش فرض

    دوست عزیز
    اگه توضیح بدی اون بی نظمی بزرگ چیه ، اون نظم عظیم چیه ( یه خورده در مورد مفهومشون توضیح بدی) ممنون میشم
    سپاس

    توی بحث هایی که درباره پیدایش کیهان میشه کلمه نظم استفاده نمیشه

    ما یه مفهوم داریم بنام آنتروپی
    معناش توی کیهان شناسی میشه بی نظمی
    ولی نه دقیقآ اون نظمی که ما تصور داریم

    در صورتیکه بپذیریم بیگ بنگ درست است...
    در لحظه بوجود آمدن ببیگ بنگ، دنیا در نظم حداکثری، و بی نظمی حداقلی بسر میبرد، درستر= آنتروپی حداقلی

    در آن زمان، شارش دمایی نبود ( دما از جسم گرمتر به جسم سردتر شارش دارد و برعکس آن ممکن نیست)

    اگه دقت کنیم دما توی یه جسم گرم بیشتره
    و توی جسم سرد کمتره

    و این موضوع سازمانیافتگی ساختار انرژی است که میشه گفت نظم (واژه نظم در کیهان از اینجا شروع میشه)

    وقتی دما از جسم گرم به جسم سرد میره، نظم شروع به انحلال میکنه

    با توجه به این مطالب (که قانون دوم ترمودینامیکه) گفته میشه آنتروپی یعنی بینظمی

    لزوم بوجود آمدن کیهان یک چیز بود
    کسی یا اتفاقی این حالت را بهم بزند و آنتروپی را بیشتر از حد قرمز تولد یافتن کند تا بیگ بنگ شکل بپذیرد و کیهان متولد شود

    بیگ بنگ در نتیجه فدا شدن نظم حداکثری و رشد یافتن نظم حداقلی متولد شد و کاینات گسترش یافت...از آن لحظه آنتروپی فزاینده شد تا الان

    یعنی کیهان بی نظم شد
    بی نظمی عظیم، همین بینظمی هست

    اصولآ اگه بتونیم واژه بینظمی رو با آنتروپی جایگزین کنیم بهتر میشه
    گسترش کاینات باعث تولد کهکشانها و منظومه ها شد
    منظومه شمسی که نمونه برقراری نظم (نه یه معنای قانون دوم ترمودینامیک) هست حاصل بینظمی کیهانی (نه یه معنای قانون دوم ترمودینامیک) هست

    اسمش رو هم نگاه کنید...منظومه...دارای نظم

    پس بینظمی ساختار ریزتر نظم رو بوجود آورد

    همه ما حاصل مستقیم نظم کوچک ، و غیر مستقیم بینظمی بزرگ هستیم

    اگه خواستید من یا دوستان دیگر هم عقیده با من توضیح میدیم که چرا اگر نظم کوچک وجود نداشت ما هم نبودیم.....اصولآ حیات نبود.... ( باید بریم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )

  11. 6 کاربر از shabe.saket بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #8
    حـــــرفـه ای MasterGeek's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    پست ها
    1,063

    پيش فرض

    از زمان رابرت هیوم، استدلال یا برهان نظم در مباحث فلسفی سالهات که به چالش کشیده شده و تا اونجائي که به یاد دارم بعد از راسل و هیوم کسی نتونست این برهان رو از مشکلاتی که داشت نجات بده در این رابطه دو نکته رو میتونم بگم:

    ۱. ما در مقامی نیستیم که در مورد نظم کل صحبت کنیم. چون ما خودمون جزئی از سیستم هستیم برای بیان این مسئله از مثال ساعت و بیابان استفاده میشود...(چون کمی از موضوع تاپیک خارج میشویم)

    اما من در بیان مسئله‌ی نظم با تعبیری غیردقیق‌تر و در واقع دورتر از معنای فیزیک نظم و در واقع چیزی که شاید توی فلسفه‌ی قدیم و ادیان ببینین ایده ی زیر رو دارم:
    ۲. مفهوم نقطه‌ی تعادل: وقتی یک سیستم در نقطه‌ی تعادلش قرار دارد (میخواین شیمی ببینید میخواین فیزیک ببینین...من تئوری‌ بازی‌ها رو پیشنهاد میکنم) از دید میکروسکوپی همه چی در نظم هست (منظور نظم در اینجا به آنتروپی که shabe.saket توضیح دادند ارتباطی ندارد). یعنی شمائی که در این نقطه‌ی تعادل هستید از خود میپرسید: چه نظمی چه عظمتی!!! چرا؟ چون همه چیز همچون در و تخته با هم جورند هر جزئی از سیستم (که ما برای سادگی یک تعادل استاتیک فرض کردیم نه تعادل پویا) یک نقش بخصوص داره: معمولا در این نقطه‌است که میگن: هر چیزی را بهرکاری ساختن و خداوند هیچ چیز را بی حکمت قرار نداده
    چون ما در این نقطه‌ی تعادل هستیم این نظم را اینطور میبینیم. حالا اگه اتفاقی بیافته این نقطه‌ی تعادل در گذاری به یک نقطه‌ی تعادل استاتیک دیگه ختم میشه. باز در اونجا هم همین قضیه برقراره:
    هیچ چیزی بی حکمت نیست....

    منتهی نکته اینجاست که در تعادل قبلی مثلا مگس در یک هماهنگی با گرده‌افشانی فلان گل و زنجیره‌ی غذائی رو داشت....
    در نقطه‌ی تعادل بعدی همین مگس چه بسا اصولا نباشه و منقرض شده باشه یا نقش دیگه‌ای رو ایفا کنه که با نقش قبلیش متفاوت باشه.

    در واقع: ما نظم و اون حکمت رو به خاطر بودن در نقطه‌ی تعادل هست که میبینیم. پس اینکه هرچیزی حکمتی داره به این خاطر هست که ما در نقطه‌ی تعادلیم و وقتی ارتباطات اجزاء رو بدون دیدن و توانائی دیدن کلیت قضیه بررسی میکنیم از این همه هماهنگی و ارتباط در شگفت می‌مانیم در حالی که از دیدی بالاتر ما فقط در نقطه‌ی تعادلیم....


    البته در دنیای واقعی‌تر نقطه‌ی تعادل استاتیک نیست و پویاست اما چون ما با مفاهیم حد و دیفرانسیل اشنائی داریم نگرانی زیادی از توجیه این وجه امر نداریم
    Last edited by MasterGeek; 16-05-2013 at 22:16.

  13. 6 کاربر از MasterGeek بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #9
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    پست ها
    1,855

    پيش فرض

    در مورد تکامل، چندان محکم از این نظر که حیات در زمین خودبخودی بوجود اومده دفاع نمیکنه
    شما این دیدگاه رو مکررن مطرح میکنی در حالی که غلط هستش. شاید تکامل اشاره به این نداشته باشه که هسته ی اولیه حیات چه چیزی بوده اما یک تصویر کلی از اینکه چطور موجودات و این گوناگونی به صورت خود به خودی و از بی نظمی و اشتباه بوجود اومدن و تا به امروز هم ادامه داره طوری که ما قادریم اون رو مشاهده کنیم میده.

    همچنین نظریه تکامل در تضاد هستش با نظریه آفرینش (گرچه دین باوران سعی کردند توجیهاتی ارائه کنن اما قانع کننده نبوده طوری که حتی امروزه دین باوران نظریه تکامل رو انکار کرده و با این دیدگاه به مبارزه برخاستن).

    در مورد بینظمی و نظم
    نظم یه مفهوم حداقلی و حداکثری در مباحث کیهانی داره
    حیات روی زمین بنظر میاد حاصل نظم دقیقی هست که آن نظم حاصل بینظمی عظیم هست و به احتمال زیاد آن بینظمی عظیم، حاصل نظم عظیم تر از خود هست...
    که آن نظم عظیم الان مرده و بینظمی عظیم روز بروز بیشتر میشه که خودش زاینده نظم های کوچکتر است.....
    خب بهتره تئوری شما رو درباره ی ایجاد حیات در روی زمین اینطور ساده کنم تا قابل فهم تر باشه.

    [-]نظمی عظیم تر ---> [+]نظم های کوچکتر ---> [+]بینظمی عظیم ---> [+++]نظم دقیق

    در واقع شما خواستی بگی که یک نظم با میران زیاد و اما کلی تقسیم میشه به نظم های کوچکتر و به خاطر ایجاد تعداد زیادی نظم، این تعداد زیاد باعث بوجود اومدن یک بی نظمی میشه و اما در نهایت این بی نظمی هم به یک نظم بسیار دقیق می انجامه به دلیل اینکه اینبار جزئیات هم به نوعی نظم آلود شدن.
    این توضیحات لازم بود تا کسی که پست شما (که یک مفهوم ساده رو دنبال میکنه) رو مطالعه کرده دقیقن بفهمه منظور شما چی هست.

    این تئوری فقط توجیهی اماتوری برای برهان نظم هستش و سعی داره وجود اون رو به اثبات برسونه (و احتمالن وجودی به نام خالق) و از نظر عقلی نمیتونه درست باشه به این دلیل که نظم در هستی با تصور ما از نظم کاملن متفاوت هستش. نظم در هستی (در صورت وجود که مدرکی برای این وجود در کار نیست) و اما بی نظمی در هستی (که مدارک متعدد و قابل مشاهده ی برای اون در دسترس هست) هر کدام اگر وجود داشته باشن غیر قابل تغییر هستن! یعنی اگر برای مثال بی نظمی از اول بوده هیچوقت از بی نظمی نظم نخواهیم داشت یا برعکس از نظم بی نظمی نخواهیم داشت.
    ضمن اینکه بی نظمی قالب هستش به این معنی که یک بی نظمی کوچک در هم سیستمی کل سیستم رو دچار بی نظمی خواهد کرد اما یک نظم کوچک قادر نیست کل مجموعه رو منظم کنه!

    این تئوری شما حتی از نظر فلسفی هم غیر ممکن هستش به دلیل اینکه یک چیز نمیتونه در یک زمان یک خصوصیت رو هم داشته باشه هم نداشته باشه یا هم باشه و هم نباشه (مسئله دور و تسلسل!).

    بینظمی عظیم اگر فرزند نظم عظیم هم نباشه، با ازخودگذشتگی آن رشد یافت
    نظم عظیم با فدا شدن اجازه رشد بینظمی رو داد
    اینجا احتمالن به یکی از افسانه های یونانی فکر میکردی.

    توی بحث هایی که درباره پیدایش کیهان میشه کلمه نظم استفاده نمیشه

    ما یه مفهوم داریم بنام آنتروپی
    معناش توی کیهان شناسی میشه بی نظمی
    ولی نه دقیقآ اون نظمی که ما تصور داریم
    البته خوب بود این رو هم ذکر میکردید که منظور شما از "بحث هایی که میشه" بحث های فلسفی هستش و نه بحث های علمی چون این قضیه از لحاظ علمی مردود هستش و عمومن خدا باوران برای توجیه وجود یک خالق از این مفهوم استفاده میکنن. همینطور بهتر بود ذکر میکردید منظور شما از "کیهان شناسی" دیدگاه غیر علمی اون هست.

    این تعریف شما از آنتروپی که اشاره کردید در کیهان شناسی استفاده میشه هیچ ربطی به آنتروپی به مفهومی که در ترمودینامیک استفاده میشه نداره () و کاملن متفاوت هستن فقط به فارسی هر دو اینطور نوشته میشن و این باعث شده دچار اشتباه بشید.
      محتوای مخفی: این مفهوم در کیهان شناسی 
    anthropic principle
    In astrophysics and cosmology, the anthropic principle (from the Greek, anthropos, human) is the philosophical consideration that observations of the physical Universe must be compatible with the conscious life that observes it.

    اصل پیدایش انسان
    در اختر فیزیک و کیهان شناسی، اصل پیدایش انسان (در یونانی، anthropos های، انسان) نظری فلسفی هست که مشاهدات از جهان فیزیکی باید سازگار با زندگی آگاهانه که آن را مشاهده میکنیم باشد.

      محتوای مخفی: این مفهوم در ترمودینامیک 
    entropy
    انتروپی اندازه ی بی‌ نظمی سامانه (سیستم) یا ماده‌ای است که در حال بررسی است.

    ریشه ی کلمه entropy هم از entropie هست که آلمانی هستش و این در حالیه که anthropic ریشش برمیگرده به یونان و حتی نمیشه گفت این دو ربطی گرچه کوچک به هم دارن.

    در صورتیکه بپذیریم بیگ بنگ درست است...

    1. در لحظه بوجود آمدن ببیگ بنگ، دنیا در نظم حداکثری و بی نظمی حداقلی بسر میبرد، درستر= آنتروپی حداقلی

    2. در آن زمان، شارش دمایی نبود ( دما از جسم گرمتر به جسم سردتر شارش دارد و برعکس آن ممکن نیست)

    3.اگه دقت کنیم دما توی یه جسم گرم بیشتره
    و توی جسم سرد کمتره

    4. و این موضوع سازمانیافتگی ساختار انرژی است که میشه گفت نظم (واژه نظم در کیهان از اینجا شروع میشه)

    وقتی دما از جسم گرم به جسم سرد میره، نظم شروع به انحلال میکنه
    با توجه به این مطالب (که قانون دوم ترمودینامیکه) گفته میشه آنتروپی یعنی بینظمی

    لزوم بوجود آمدن کیهان یک چیز بود
    کسی یا اتفاقی این حالت را بهم بزند و آنتروپی را بیشتر از حد قرمز تولد یافتن کند تا بیگ بنگ شکل بپذیرد و کیهان متولد شود

    بیگ بنگ در نتیجه فدا شدن نظم حداکثری و رشد یافتن نظم حداقلی متولد شد و کاینات گسترش یافت...از آن لحظه آنتروپی فزاینده شد تا الان

    یعنی کیهان بی نظم شد
    بی نظمی عظیم، همین بینظمی هست

    اصولآ اگه بتونیم واژه بینظمی رو با آنتروپی جایگزین کنیم بهتر میشه
    گسترش کاینات باعث تولد کهکشانها و منظومه ها شد
    منظومه شمسی که نمونه برقراری نظم (نه یه معنای قانون دوم ترمودینامیک) هست حاصل بینظمی کیهانی (نه یه معنای قانون دوم ترمودینامیک) هست

    5. اسمش رو هم نگاه کنید...منظومه...دارای نظم

    پس بینظمی ساختار ریزتر نظم رو بوجود آورد

    همه ما حاصل مستقیم نظم کوچک ، و غیر مستقیم بینظمی بزرگ هستیم

    اگه خواستید من یا دوستان دیگر هم عقیده با من توضیح میدیم که چرا اگر نظم کوچک وجود نداشت ما هم نبودیم.....اصولآ حیات نبود.... ( باید بریم [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )
    1. با استناد به چه چیزی؟!
    منظور از نظم اینجا چیه؟
    در جایی که هنوز ماده و قوانین حاکم بر ماده هنوز وجود ندارن چه آنتروپی؟! به نظرم اینجا بیشتر در حوزه ی فیزیک کوانتمی باید بحث بشه.

    2. درسته به خاطر اینکه اصلن جسمی نبود تا این شارش انجام بشه. البته این داخل پرانتز شما درست هست ولی کامل نیست و در واقع این انتقال یا شارش تا جایی انجام میشه که دو ماده هم دما بشن پس عملن تفاوتی بین شارش از جسم گرم به سرد یا برعکس وجود نداره.

    3. جسم گرم بر انگیخته هستش. لفظ دما در کل منظور رو میرسونه اما مناسب نیست.

    4. این طرح و قانون حاکم بر ماده هستش که نحوه ی بوجود اومدنش رو فیزیک کوانتوم توضیح میده و ربطی هم به نظم نداره.
    5. اسمش که روش نبوده که قابل استناد باشه () بلکه ما انسانها و دقیقتر ما ایرانی ها این اسم رو اختصاص دادیم.

    تئوری شما گرچه جسورانه و جالب هست اما قابل قبول نیست به دلیل منطبق نبودن بر واقعیات و اصولن توجیهی بودن اون. بیشتر روش کار کنید شاید چیزی جالبی از آب در بیاد، در حال حاضر همون برهان نظم رو با رنگ و لعاب تازه و غیر قابل فهم مطرح کردید و فردی که مطالعه میکنه تئوری رو امکان داره اشتباه کنه و اون رو قبول کنه اما در واقع این تئوری هنوز خیلی جای کار داره مخصوصن در مورد تشخیص موقعیت ها و تفکیک قائل شدن ها.
    Last edited by Saeed Dz; 18-05-2013 at 20:40.

  15. 3 کاربر از Saeed Dz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #10
    حـــــرفـه ای shabe.saket's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    Lost Island
    پست ها
    2,577

    پيش فرض

    شما این دیدگاه رو مکررن مطرح میکنی در حالی که غلط هستش. شاید تکامل اشاره به این نداشته باشه که هسته ی اولیه حیات چه چیزی بوده اما یک تصویر کلی از اینکه چطور موجودات و این گوناگونی به صورت خود به خودی و از بی نظمی و اشتباه بوجود اومدن و تا به امروز هم ادامه داره طوری که ما قادریم اون رو مشاهده کنیم میده.
    من در کجاي پستم حرفي از وجود خدا زدم که مورد نقد قرار بگيره
    لزوم بوجود آمدن کيهان يک چيز بود
    کسي يا اتفاقي اين حالت را بهم بزند و آنتروپي را بيشتر از حد قرمز تولد يافتن کند تا بيگ بنگ شکل بپذيرد و کيهان متولد شود
    کلمه يا اتفاقي رو ذکر کردم تا هر دو ايدئولوژي در بحث بگنجه تا مصادره به مطلوب نشه بحث

    همچنین حیات نتیجه تصادف و یه هویی و شانسی و توی قصه ها شاید پیدا کنید
    دانشمندان بزرگ به این چیزا عقیده ندارند، بخصوص بیخداهاشون...
    شما که داوکینز و خیلی دوست دارید، همه ما دوسش داریم، ولی یه چند تا کتاب دیگه ای هم غیر پندار خدا نوشته، بخونید، مخصوصآ فنوتیپ گسترش‌یافته

    داوکینز معتقد است که انتخاب طبیعی برای توضیح کارآمدی آشکار و پیچیدگی غیر تصادفی دنیای بیولوژیک و موجودات زنده کافی است.

    توی پندار خدا هم گفته
    سبب تکامل حیات، انتخاب طبیعی بوده نه بخت و اقبال
    البته شما حتمآ این کتاب و خواندید!


    همچنین نظریه تکامل در تضاد هستش با نظریه آفرینش (گرچه دین باوران سعی کردند توجیهاتی ارائه کنن اما قانع کننده نبوده طوری که حتی امروزه دین باوران نظریه تکامل رو انکار کرده و با این دیدگاه به مبارزه برخاستن).
    این حرف و که [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



    در مورد دین و تکامل هم باز این حرف و خود من گفتم
    پست من چند سال قبل

    16-06-2011, 00:26

    من خودم دارم میگم جد من یکی میمون ه...
    ادیانی که شما دارید میگید با میمون مشکل داره...نه من...من که خودم دارم میگم.....
    شما اگه ادیان رو بررسی کنید که کردید بلا استثنا با میمون مشکل دارند...چه ذاتی چه تفسیری.....
    پس موضع من روشنه
    همیشه پشت تکامل سخت وایسادم.....


    در مورد این جمله که نوشتید
    [-]نظمی عظیم تر ---> [+]نظم های کوچکتر ---> [+]بینظمی عظیم ---> [+++]نظم دقیق

    در صورتیکه زرد حذف بشه و نارنجی بره آخر گفته ی منه
    اگر میخواید نقد بفرمایید روی این چهارچوب بفرمایید



    در واقع شما خواستی بگی که یک نظم با میران زیاد و اما کلی تقسیم میشه به نظم های کوچکتر و به خاطر ایجاد تعداد زیادی نظم، این تعداد زیاد باعث بوجود اومدن یک بی نظمی میشه و اما در نهایت این بی نظمی هم به یک نظم بسیار دقیق می انجامه به دلیل اینکه اینبار جزئیات هم به نوعی نظم آلود شدن.
    این توضیحات لازم بود تا کسی که پست شما (که یک مفهوم ساده رو دنبال میکنه) رو مطالعه کرده دقیقن بفهمه منظور شما چی هست.

    این تئوری فقط توجیهی اماتوری برای برهان نظم هستش و سعی داره وجود اون رو به اثبات برسونه (و احتمالن وجودی به نام خالق) و از نظر عقلی نمیتونه درست باشه به این دلیل که نظم در هستی با تصور ما از نظم کاملن متفاوت هستش. نظم در هستی (در صورت وجود که مدرکی برای این وجود در کار نیست) و اما بی نظمی در هستی (که مدارک متعدد و قابل مشاهده ی برای اون در دسترس هست) هر کدام اگر وجود داشته باشن غیر قابل تغییر هستن! یعنی اگر برای مثال بی نظمی از اول بوده هیچوقت از بی نظمی نظم نخواهیم داشت یا برعکس از نظم بی نظمی نخواهیم داشت.
    ضمن اینکه بی نظمی قالب هستش به این معنی که یک بی نظمی کوچک در هم سیستمی کل سیستم رو دچار بی نظمی خواهد کرد اما یک نظم کوچک قادر نیست کل مجموعه رو منظم کنه!

    این تئوری شما حتی از نظر فلسفی هم غیر ممکن هستش به دلیل اینکه یک چیز نمیتونه در یک زمان یک خصوصیت رو هم داشته باشه هم نداشته باشه یا هم باشه و هم نباشه (مسئله دور و تسلسل!).
    من خیلی کوچکتر از اینم که همچین نظریه کیهانشناسی و بدم
    این نظریه توضیحی آنتروپی فزاینده کیهانی هست که اصلش مال آقای رودوف کلاوسيوس هست

    من یه کم پیچیدگی های فیزیکیش رو گرفتم.....

    در ضمن من به استفاده از برهان نظم برای اثبات خدا معتقد نیستم
    چند جا هم که بحث درگرفته گفتم این موضوع رو
    من فکر میکنم جمله جهان منظم است، هر منظمی ناظمی دارد، آن نظم دهنده خداست دارای اشکالات متعدد علمی هست

    ولی معتقد به دخالت نظم کوچک در شکل گیری حیات زمین هستم
    ساختار زمین و تولد آن
    شکل گیری ماه در قدر مشخص
    قرار گیری سیاره مشتری در فاصله مطلوب و حد گرانشی بالای آن برای سپر دفاعی شدن زمین
    و..... نشاندهنده نظم کوچک در منظومه هست بنظر من

    ولی همونجوری که گفتم به برهان نظم در اثبات خدا معتقد نیستم.....

    البته خوب بود این رو هم ذکر میکردید که منظور شما از "بحث هایی که میشه" بحث های فلسفی هستش و نه بحث های علمی چون این قضیه از لحاظ علمی مردود هستش و عمومن خدا باوران برای توجیه وجود یک خالق از این مفهوم استفاده میکنن. همینطور بهتر بود ذکر میکردید منظور شما از "کیهان شناسی" دیدگاه غیر علمی اون هست.
    فکر کنم اینجا زیرشاخه تالار علمی ه.....
    البته اگه مباحث آنتروپی و بیشتر باز میکردم همچین نتیجه گیری نمیکردید.....

    1. با استناد به چه چیزی؟!
    منظور از نظم اینجا چیه؟
    در جایی که هنوز ماده و قوانین حاکم بر ماده هنوز وجود ندارن چه آنتروپی؟! به نظرم اینجا بیشتر در حوزه ی فیزیک کوانتمی باید بحث بشه.
    منظور Analysis of flow and temperature anomalies هست
    فکر کنم الان علمیش کردم و از غیر علمی در اومد.....

    در جایی که هنوز ماده و قوانین حاکم بر ماده هنوز وجود ندارن چه آنتروپی؟!



    تئوری شما گرچه جسورانه و جالب هست اما قابل قبول نیست به دلیل منطبق نبودن بر واقعیات و اصولن توجیهی بودن اون. بیشتر روش کار کنید شاید چیزی جالبی از آب در بیاد، در حال حاضر همون برهان نظم رو با رنگ و لعاب تازه و غیر قابل فهم مطرح کردید و فردی که مطالعه میکنه تئوری رو امکان داره اشتباه کنه و اون رو قبول کنه اما در واقع این تئوری هنوز خیلی جای کار داره مخصوصن در مورد تشخیص موقعیت ها و تفکیک قائل شدن ها.
    توی بحث هایی که درباره پیدایش کیهان میشه کلمه نظم استفاده نمیشه

    ما یه مفهوم داریم بنام آنتروپی
    معناش توی کیهان شناسی میشه بی نظمی
    ولی نه دقیقآ اون نظمی که ما تصور داریم
    اینا که حرفای من نبود حرفای تکامل یافته اخترفیزیکدانان و کیهانشناسان و بررسی نظریه های رودوف کلاسیوس و تکامل لون توسط بزرگترین دانشمندان مانند لودیگ بولتزمان و ماکس پلانک و بسیاری دیگر بود که در صورت کشانده شدن به فلسفه و علت العلل به دو شاخه پذیرش علت العلل یا ندانم گراییش منتهی میشه، در موارد بسیار محدودتری به انکارش می انجامه

    من که صلاحیت همچین چیزی رو ندارم
    با برهان نظمم کاری ندارم همونجوری که گفتم، چون قبول ندارم این برهان رو، اصلآ حرفای من در مورد نظمی که شما فکر میکنید نبود.....

    من در مورد آنتروپی حرف زدم
    در ضمن:
    میدونید اگه اونی که من توضیح دادم و فیزیکیش کنم و شما جمله نارنجی تون رو معتقد باشید بهش چی میشه؟

    کیهان تبدیل به عدم میشه.....
    Last edited by shabe.saket; 18-05-2013 at 23:35.

  17. 2 کاربر از shabe.saket بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


صفحه 1 از 6 12345 ... آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •