سلام
معنی این قطعه شعر چیست؟
من الاغی دیدم بونجه را می فهمید
درچراگاه نصیحت گاوی را دیدم سیر
کودکی دیدم ماه را بو می کرد
سلام
معنی این قطعه شعر چیست؟
من الاغی دیدم بونجه را می فهمید
درچراگاه نصیحت گاوی را دیدم سیر
کودکی دیدم ماه را بو می کرد
اگه توی بیت اول" فقط" می آورد ، معنیش میشد شبیه آدمی که فقط خوردن و خوابیدن رو میفهمه ولی وقتی "فقط " نیاورده ، یعنی میشه شبیه کسی که " میدونه چی داره
میخوره و به خوردش داده میشه (از نظر ذهنی)" ، البته سهراب شاعری نیست که چنین معنی هایی بده شعرش ، اگه نیما بود میگفتم حتما همین معنی رو میده ، اما حس میکنم سهراب توی این جمله از ارتباط روحی موجودات جاندار و بی جان داره میگه ، بیت دوم به نظرم " اشاره به انسان نادانی داره که فکر میکنه نصیحت نیاز نداره و از نصیحت و توصیه ی دیگران بی نیازه " یا شاید هم گاو رو به فرد دانایی تشبیه کرده که نیازی به نصیحت کردن نداره
درمورد جمله ی سوم فقط میتونم بگم ماه شبیه پنیره ، شاید میخواسته یه پسر فقیری رو نشون بده که از گشنگی فکر میکنه ماه پنیره ، البته من یک درصد این معنی رو بهش نسبت میدم ، راستش میتونم بگم اصلا این بیت سوم رو نفهمیدم ....
میدونم دوماه از تاپیک میگذره تقریبا ولی گفتم شاید باز هم براتون سوال باشه گفتم نظرم رو بگم![]()
درزیرزمین خانه
گهواره ای دارم
که روزی دست مرگ تکانش میدهد
ارام
ارام
من هر روز دراستکان
ریختن چای را و محبت را
تکرار می کنم
وتو می نوشی
باشیرینی لبخندت کدام را؟
معنی قسمت آبی رو نفهمیدم ، لطفا یکی بگه منظور شاعر چی بوده از تکان دادن گهواری با دست مرگ ؟
محتوای مخفی: پی نوشت
این همه کاربر فعال انجمن شعر ، کسی تاحالا این شعر رو ندیده ؟گمانم از خانم سمیه یزدی هستش شعر ....
![]()
برداشت شخصی من این هست نمیدونم چقدر درست باشه :
زیر زمین خانه استعاره از زندگی
گهواره استعاره از عمر
اشاره میکنه به اینکه == در طول زندگی که با پایان عمر و مرگ در آن تحول ایجاد میشه، تکرار رفتار های خوب و روزمره در حق دیگران داشته و
اینکه هر مخاطب کدام برخورد رو برداشت کرده رفتار روزمره یا از روی محبت..
من دقیقا نفهمیدم ، کسی میتونه برام توضیح بده ؟ به خصوص دومی رو ...دیدی؟ شتر مرغ شد...
دیدی؟ماده اسب شد...![]()
دنبال کتاب"خانه دوست کجاست؟..." میرم دیده بودم معنی این قطعه رو نوشته بود(شعر از سهرابه سپهریه)
یعنی هر لحظه به مرگ نزدیک میشد.....(برداشت من)
دیدی؟ شتر (که یک حیوونه) تبدیل به مرغ شد.
دیدی؟ ماده(چیزی که ما از اون ساخته شدیم) اسب شد.
از این شعر تقلید کردم:
در این درگه که گه گه که که که که شود ناگه
مشو غره به امروزت که از فردا نیی آگه
منظور اینه : که شتر یک حیوان تنومد است می تواند تبدیل به مرغ شود (دیدی اینجا گذشته رو میگه.
2_مورد دوم یعنی ماده که آینده رو میگه وممکنه ماده هم اسب بشه.به این کلمات توجه کنید:
ماده اسب(اسب مونث)
شتر مرغ (یک حیوان) که این کلمات بودن که کاریکلماتور رو پیچیده می کنن.
((که کسی از اون استقبال نکرد)(و برخی هم نفهمیدن ())
Last edited by Harvest_moon_majid; 15-05-2013 at 10:00. دليل: کتا ب تبدیل به کتاب و مرم تبدیل به میرم
دیدی؟ شتر (که یک حیوونه) تبدیل به اسب شد.نوشته شده توسط Harvest_moon_majid [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شتر مرغ شد یا شتر اسب شد ؟
حالا باز با توضیحاتتون من نفهمیدم ، اینجور که فهمیدم ، منظور شاعر از"اسب شد" ،" استقبال نشد" بوده ؟ اگه بوده معنیش چی میشه دقیقا پس؟
تبدیل شدن شتر به مرغ یا اصلا شتر به اسب نکته ی ادبی و مفهومش دقیقا چیه ؟
ازمرغ شدن یا شتر شدن اسب یا اسب شدن ماده چه چیزی رو میخواد نتیجه بگیره ؟
شاعر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شاعر خودمم D:![]()
م.ن.ح.خ ====یعنی من ! (:
و اشتباه از تایپ من بود.
محتوای مخفی: :دی
Last edited by Harvest_moon_majid; 14-05-2013 at 20:44. دليل: ســــــــــــوتی!
خب چه بهتر ، فرقی در سوال من نمیکنه ، باز سوالاتم باقیه![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)