شدیدا در این برهه زمانی ، که میراث های ما، هر یک به یغما میرود، و از دست دادنشان، در آینده اثری به جای خواهد گذاشت، که موجب پشیمانی همه ما شود.قطعا یکی از مهمترین نماد های هر فرهنگی و هنری هر جامعه ای ، ادبیات و موسیقی آن جامعه است.چرا که با آسانی میتوان از طریق ادبیات و اللخصوص موسیقی با فرهنگ و سنن یک ملل آشنا شد.یکی از بهترین و شاخص ترین و در عین حال یگانه (unique) فرم های موسیقی که در ایران اجرا میشود، و از قدیم تا به امروز دستخوش تغییرات فراوان گشته و بسیار پیشرفت کرده، فرم ساز و آواز هست.در پلتفرم قدیمی اجرای موسیقی ایرانی ، ابتدا نوازنده و یا نوازندگان در دستگاهی که از قبل یا به صورت بداهه انتخاب شده، پیش درامدی را که معمولا قطعه ای با ضرب (تمپو ) سنگین ،که وظیفه آن ، وارد شدن به فضای دستگاه (مایه) ست، اجرا میکنند.سپس خواننده با توجه به دستگاه ، شعری را متناسب با آن انتخاب کرده، و شروع به اصطلاح در آمد کردن ( اولین گوشه ای که در هر دستگاه وجود دارد، و معرف فضای ملودیک دستگاه و همچنین فواصل آن ست ) میکنند.در بین و یا در پایان جمله ها تحریر های برای زیبا تر کردن شعر و یا بهتر بیان کردن حالات شعر و یا ملودی زده میشود.و نوازنده دنباله رو خواننده میشود و سعی میکند سکوت های خواننده را با ملودی های زیبا و در راستای ملودی ای که خواننده بر شعر گذاشته ، پر کند.در بین هر گوشه (در واقع هر دستگاهی گوشه های متعدد دارد، که هر کدام این گوشه ها بر یکی از درجات یک دستگاه -اشاره به هفت نت تشکیل دهنده یک دستگاه- اشاره میکند.) نوازنده جمله های موسیقایی در راستای گوشه ای که خوانده شد مینوازد. و گاهی در این بین چهار مضراب ی و نواخته میشود. و در پایان هم بعد از پایان گوشه های مهمی که خواننده خوانده، رنگ (که قطعه ای ست ریتمیک و با وزن های 6 و 8 که در قدیم در دربار ها، برای رقص استفاده میشده) نواخته میشود .
این نوع فرم از اجرای موسیقی بسیار بدیع است.امروزه بسیاری از خوانندگان سنتی کشور و همچنین گروه های که در حال فعالیت در عرصه موسیقی به شکل جدی میباشند، از این فرم دوری جسته اند.جال این میتواند در آینده تاثیرات فراوان گذارد و حتی روزی رسد که ما دیگر فرمی به اسم سازو آواز نداشته باشیم.