تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: نظرم درباره‌ی کتاب شطرنج‌باز اثر برتینا هنریش و پس از خواندن آن:

راي دهنده
3. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • عالی بود

    1 33.33%
  • خوب بود

    0 0%
  • بد نبود

    0 0%
  • خوشم نیامد

    2 66.67%
نمايش نتايج 1 به 1 از 1

نام تاپيک: شطرنج‌ باز / برتینا هنریش | مترجم سمانه حنیفی / انتشارات افراز

  1. #1
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض شطرنج‌ باز / برتینا هنریش | مترجم سمانه حنیفی / انتشارات افراز


    شطرنج‌باز
    برتینا هنریش
    مترجم: سمانه حنیفی
    انتشارات افراز
    136 صفحه



    داستان زنی چهل و دو ساله بنام النی که به عنوان خدمتکار در هتلی واقع در جزیره‌ی کوچکی به‌نام ناکسوس [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] واقع در یونان به همراه همسرش پانی و دو فرزندش یانی و دیمیترا زندگی می‌کند

    زنی که عادت دارد زیاد فکر کند

    یک روز که همانند همیشه بعد از رفتن مسافرین هتل برای تمیز کردن اتاق‌ها وارد آنها میشد:

    ... بالاخره ساعت ده و نیم توانست وارد اتاق هفده شود. کارش را شروع کرد. دقیقاً همه‌ی کارهایی را که دیروز انجام داده بود، تکرار کرد، اما وقتی جارو می‌کشید، چیزی روی زمین افتاد. خم شد که آن‌را بردارد. یک سرباز چوبی را دید که روی زمین افتاده. برگشت و متوجه یک صفحه‌ی شطرنج شد که مهره‌های سفید و سیاه روی آن چیده و بازی نیمه تمام رها شده بود. با دقت به مهره‌ای که در دست داشت نگاه کرد. یک پیاده‌ی سیاه بود. سعی کرد آن را سر جایش بگذارد، اما شک کرد؛ چون نمی‌دانست در کدام خانه بوده است... کمی با خودش فکر کرد و این‌گونه خود را قانع کرد که آن سرباز فقط یک مهره‌ی کوچک و بی‌ارزش بوده که مشابه آن در شطرنج زیاد است. پس حتماً خیلی مهم نیست... ناگهان فکر جسورانه‌ای از ذهنش گذشت... او هرگز تا نیمه‌های شب در شانزه‌لیزه گردش نکرده بود، در خیابان‌های بزرگ قهوه نخورده بود، اما می‌توانست با شوهرش مثل زن‌های شیک‌پوش پاریس شطرنج بازی کند...

    متن کتاب و جلد پشتی کتاب


    النی که عاشق پاریس‌ـه و با دیدن شطرنج به یاد پاریس و ... می‌افته ناگهان فکری به ذهنش می‌رسه و تصمیم می‌گیره تا برای روز تولد همسرش که چند روزی به آن مونده به عنوان هدیه شطرنجی بخره تا گرچه نمی‌توانند به پاریس بروند اما دست‌کم می‌توانست با همسرش همانند زنان شیک پاریس شطرنج بازی کند. (حتی وقتی شطرنج را یاد می‌گیره گشایش نیمه‌باز [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] توجه او را جلب می‌کنه)
    اما خرید شطرنج در این جزیره‌ی کوچک بدون اینکه کسی متوجه نشه کار سختی است.

    به همین دلیل به بهانه‌ی دیدن پدر و مادرش به هالکی رفت تا به نزد استاد و معلم قدیمی‌اش کوروس Kouros رفته و از او تقاضی خرید شطرنج رو داشته باشه.
    استاد قبول می‌کنه و النی شطرنج الکترونیکی خریداری شده توسط کوروس رو در روز تولد به پانی هدیه می‌کنه
    اما پانیِ تعمیرکار که علاقه‌ای به شطرنج نداره اون رو در گوشه‌ای میذاره و پس از مدتی کلا فراموش میشه
    اما یک روز النی به سراغ این شطرنج الکترونیکی رفته و چون این شطرنج قابلیت آموزش رو هم داره بتدریج یاد گرفته و وارد دنیایی میشه که خارج شدن از آن برایش ممکن نیست.

    بتدریج النی متوجه میشه نیاز به کسی داره که با او به بازی شطرنج بپردازه، اما جو حاکم بر جزیره نمی‌تونه بپذیره که زنی مشغول انجام چنین کاری است به همین علت به نزد استاد برگشته و با موافقت او روزهایی رو به بهانه دیدن خانواده به بازی شطرنج با استاد می‌پردازه. تا اینکه در نهایت می‌تونه استاد رو شکست بده.
    النی ماجرا رو البته نه همه‌ی اون رو برای دوستش کاترینا (کسی که منتظر شنیدن خبری است تا دیگران رو مطلع کنه) تعریف می‌کنه. تنها اینکه به بازی شطرنج علاقه‌مند شده و در حال یادگیری اونه. همین یعنی پخش شایعه‌ای در سطح جزیره و به تمسخر گرفته شدن پانی و درنهایت مشاجره‌ی این زن و شوهر و رابطه‌ی سردی که میان این دو برقرار میشه و البته النی‌ای که از هدفش و راهش منصرف نمیشه.

    مدت‌ها میگذره تا اینکه کوروس که خودش رو تا حدی مقصر میدونه و اینکه دوست داره به شاگردش کمک کنه روزی به النی پیشنهاد می‌کنه که می‌بایست در مسابقه‌ای شرکت کنه و در مقابل تعجب فراوان النی میگه که فراموش نکنه که همیشه حمله بهترین دفاعه.

    داستان همچنان ادامه داره: اینکه کوروس چه تصمیم می‌گیره و النی به کجا سفر می‌کنه و ... در انتها پانی با مشورت دوستش ساهاک چه تصمیمی خواهد گرفت، چیزی است که می‌توانید در کتاب بخوانید

    داستانی که در آن قهرمان شطرنجش نابغه‌ای نیست که می‌تواند همه را شکست دهد
    پایان داستان ناراحت کننده نیست

    و مهم‌تر اینکه داستانی رو شاهد هستیم که در آن زنی در مقابل قوانین و فرهنگ رایج یک جامعه ایستاده و همه ، همسرش و مردم ساکن در منطقه‌ را مجبور به تحسین خویش وامیداره



    از این کتاب فیلمی اقتباسی هم ساخته شده:

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


    دو نکته:
    این کتاب به صورت سوم شخص نوشته شده و کتاب شطرنج‌باز تسوایگ بصورت اول شخص
    و اینکه کتابی مثل شطرنج‌باز تسوایگ با دفاع لوژین ناباکف چهره‌ی شادی رو از دنیای شطرنج و شطرنج‌باز نشون نمیدن، اما این کتاب و مخصوصا در مورد خود شطرنج‌باز، این‌گونه نیست.


    چند بخش زیبا از کتاب : [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    پاراگراف‌(های) ابتدایی کتاب: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    نغمه‌ای ادبی: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    شطرنج‌بازی دیگر: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    پیشنهاد می‌شود: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  2. 3 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •