قبل از جواب به سوالتون یه چیزی بهتون بگم وقتی وارد دانشگاه رده بالایی در رشته های مهندسی بشید آنقدر مشغول درس و کارهای جانبیش هستید و آنقدر این درسها با ذهنیتی که داشتید فرق میکنه که شاید احساس کنی رشتت رو اشتباه انتخاب کردی(مثلا من خودم مثل شما بودم فقط در مورد اول بجای مسایل فیزیکی علاقم شیمی بود و مهندسی پلیمر رو انتخاب کردم ولی الان کاری که میکنم به همه چیز ربط داره الا مهندسی چه برسد به مهندسی پلیمر ) اما از سال سوم که درسا کاملا تخصصی میشن تازه میفهمید که درسی که میخونید چیه و شغلتون چه جوی رو خواهد داشت . . . برای همین بنظرم بجای اینکه ببنی چه درس و رشته ای رو علاقمندی و اون رو بخونی. بهتره ببینی دوست داری ۱۰ سال دیگه مشغول چه جور کاری باشی ( منظورم جو کاری هست- اینکه مثلا برای خودت تنها کار کنی یا گروهی و .... یا مثلا تنوع در کار چقدر برات مهمه و ..... کارت فکری باشه یا یه روال همیشه گی رو برای حل مسایل طی کنه و....)
راحت ترین کار اینه که مثلا چند تا رشته رو مد نظر قرار بدید(میتونید با رشته هایی که من جلوتر پیشنهاد میکنم شروع کنید) و بعد برید با چندتا از اساتید یا دانشجو های ترم آخری (مخصوصا دانشجو های ارشد) اون رشته صحبت کنید (ترجیحا از دانشگاهی باشند که فکر میکنید اونجا قبول میشید) و در مورد کار و درس و جو کلی رشته هاشون بپرسید.
خب حالا جواب سوالتون
:
با توجه به مورد اول (قوانین فیزیکی) بهترین رشته ها از گرایش های مهندسی مکانیک هستند که از جمله گرایش های اون مکانیک سیالات , ساخت و تولید, کشتی سازی, خودرو..... هستند ویا مهندسی پزشکی بیومکانیک. (فیزیک محض یا کاربردی هم که که واضحه میتونه جز انتخاب هاتون باشه)
با توجه به مورد دوم (کمک به زندگی بهتر) بهترین گزینه طراحی صنعتی است و وقتی این رشته با گرایش های مهندسی مکانیک یا بیومکانیک ترکیب بشه میشه معجونی که شما نیاز دارید
.
(ادامه حرفام رو نشنیده در نظر بگیرید
)
نصیحت ویژه: اگر بعد از ۳ یا ۴ ترم از جو درسی و یا دانشگاه زده شدید در صورتی که اراده قوی و وضع مالی خوبی دارید , ترک تحصیل کنید و خودتون شروع کنید به مطالعه سرفصل های درسی که علاقه دارید(ویدیو های کلاس های خارجی و جزوات کلاسهای داخلی هم فراوون موجوده) و اینطوری میتونید خیلی زودتر و آماده تر وارد بازار کار بشید.