چگونه یک طراح خوب شوم؟!!!

[singleguy]

سلام

من میخوام طراح بشم، یک طراح حرفه‌ای، خیــــــــــلی علاقه داشتم و دارم ولی فرصت یادگیری تاحالا نبوده. یکم فتوشاپ بنابه نیازهای ضروریم فقط بلدم (اولین چیزی که از کامپیوتر یاد گرفتم فتوشاپ مقدماتی بود).

میخوام توی طراحی بنر، کارت ویزیت، لگو، بروشور، جلد کتاب، و حتی ماشین و وبسایت خیلی حرفه‌ای بشم (در طراحی وبسایت، منظورم اون قسمت هاییش هست که مربوط به ظاهرش میشه، بحث کدنویسیش که جای خود دارد).

خب، چه نرم افزارهایی را باید یادبگیرم؟ چه توصیه‌هایی میکنید تا بهتر و موفق‌تر بتونم پیش برم؟

یک نکته را اضاف کنم، من میخوام تاحدود زیادی مستقل باشم و از طراح‌هایی که از این طرف اون طرف چندتا طرح بر میدارن و سرهم میکنن و به عنوان طرح خودشون معرفی میکنن، زیاد خوشم نمیاد. مثلا برای وبسایتم این لوگو را طراحی کردم ولی خیلی ناراحتم چون حرف O را از جایی کپی کردم و میخوام در اولین فرصت، لوگوی وبسایتم را به دست خودم طراحی کنم.

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اصلا ببینم، اینایی که لوگو طراحی میکنن، همش را با نرم افزار طراحی میکنن یا لگوف چیزی هست که اول روی کاغذ طراحی میشه و بعد منتقل میشه به کامپیوتر؟ یا اجازه بدید این سوال را کلی‌تر بپرسم، آیا نیاز هست که در زمینه‌ی طراحی روی کاغذ را هم تمرین کنم یا همه‌ی چیزها با نرم افزارها طراحی میشه؟

تو این انجمن طراح‌های حرفه‌ای زیادی هستن! ممنون میشم اگه همه اونایی که این پست را میخونن نظر خودشون را بگن.

[hmd1371]

سلام
حدود3 سالی میشه که من به صورت حرفه ای در طراحی و مشاور تبلیغات فعالیت دارم. اما 5 سالی میشه که وارد حوزه گرافیک رایانه ای شدم. 2 سال به صورت پیوسته از این و اون ، چاپخونه ها ، شرکت در سمینارها ، کلاس های آموزشی و ... حرفه ام رو دنبال کردم و یاد گرفتم. واقعیتش توی این 2 سال بالای 5 میلیون هزینه و برای کسب تجربه ضرر دادم. تنهای عبرتی که توی این دو سال گرفتم این بود که اونقدر شکستم دادن تا تونستم راه شکست دادن رو یاد بگیرم. در واقع در هیچ زمینه ای موفق نشدم فقط شکست دادن رو یاد گرفتم. توی این دور زمونه باید شکست دادن رو یاد بگیری و بتونی دیگری یا دیگران رو شکست بدی. چرا که موفق شدن توی این کار ( حوزه طراحی ، تا اونجایی که من اطلاع دارم ) دردی رو دوا نمی کنه. تصور کنید که الان یک طراح حرفه ای هستید اما زمانی که نتونید یه کار تبلیغاتی یک شرکت رو بردارید ( یعنی نتونید اون شرکت رو شکست بدید ) چه فایده ای داره ؟ همان طور که جنابعالی عرض کردید میخواهید یک " طراح حرفه ای " باشید ؛ پس باید بهای طراحی سادتون مثلاٌ بیش از 30 هزار تومن باشه چون یک طراح حرفه ای هستید. ( داخل پرانتز ) این رو همیشه از من حقیر بدونید : اگه کسی رو دید که مثلا یه کارت ویزیت رو 5 هزار تومن یا طراحی یک فاکتور رو6 هزار تومن میگیره بدونید که به اندازه تجربه ، حرفه و زمان صرف شده روی اون پروژه داره از مشتری میگیره. در واقع حرفه ای نیست. آیا زندگی فعلی با 10 هزار تومن و 20 هزار تومن جواب میده یا خیر ؟ اگه جواب منفی هستش پس دنبال لقمه بزرگ باشید ؛ اما یک شرط داره ! باید خودتون و کارتون رو بزرگ ببینید ( این خیلی مهمه ) ...
خیلی ساده بگم : کار طراحی پول زیادی توشه و از همین الان به اونایی که وارد دنیای طراحی میشن تبریک میگم چرا که دارید پول دستمزد رو میگیرد و سرمایه ای نکرده اید. ولی باید از مسائل خیلی کوچیک و ساده درس بگیرید و شکست بخورید تا بتونید به هدف اصلی ( یعنی لقمه چرب ) برسید !!! پس این فکر رو یعنی" یک طراح حرفه ای بشم " رو کنار بزارید. بلکه با این تفکر : " یک طراح حرفه ای بشم که بتونم پول پارو کنم و روز به روز زندگی خوبی داشته باشم".
پیشنهاد من به شما :
1- سعی کنید از همان ابتدا با یکی دوتا از چاپخونه ها و یا طراحان گرافیک و مشاوران تبلیغات همکاری کنید و به عنوان کار آموز خودتونو جا بندازید. چرا که اگه بخواهیدخودتونو استاد معرفی کنید بدونید که توی این گروه بخوبی پذیرفته نمیشید و چیزی رو یاد نمیگیرید ( امیدوارم منظورمو گرفته باشید).
2- سعی کنید روابط اجتماعی تونو بسیار بالا باشه و خیلی دوستانه برخورد کنید ( طراح باید رفتار دوستانه داشته باشه { بحثش جداست و زیاده ، از توضیح دادنش صرف نظر می کنم } )
3- در حد امکان کارهای شخصی رو انجام ندید مگر اینکه طرف ارزش کار شما رو درک کنه . مثلا بابت طراحی یه کارت ویزیت 20 هزار تومن بده ( البته این برا حرفه ای هاست ) . البته بازهم باید شرایط رو در نظر گرفت : یک مثال بزنم که برا خودم پیش اومده : طرف اومده پیشم گفته یه کارت ویزیت خیلی قشنگ میخوام بعد براش طراحی کردم و دستمزد کمی گرفتم. حالا چرا کم گرفتم ؟ چون عموش تازه یه شرکت زده بود و بهش گفتم می تونم کار تبلیغاتی شرکت عموتونو انجام بدم و از این واسطه 2 میلیون تومن کار تبلیغاتی شرکتشونو برداشتم .... باید توی این کار سیاست داشت مخصوصاً توی روابط اجتماعی.
4- 5- 6- و ..... بحث زیاده باید برید دنبالش
در مورد طراحی اسکلت یا همون بدنه سایت باید به این سوال پاسخ بدید : آیا کسی که می خواد برا شرکتش سایت بزنه میره پیش کسی که اسکلت سایت رو انجام میده یا کسی که طراحی کلی ( از بدنه تا کد نویسی ) رو انجام میده ؟ اگه میخواهید فقط بدنه سایت رو طراحی کنید به نظر من بازار خوبی نداره مگر اینکه شرکتی که در زمینه سایت فعالیت داره شما رو به عنوان طراح گرافیک سایت استخدام کنه همین . شما باید هدفتون مشخص باشه آیا می خواهید به استخدام یک شرکت دربایید یا نه می خواهید کلاً طراح سایت باشید. اگر میخواهید طراح سایت باشید کد نویسی رو باید بتونید انجام بدید.و الا طراحی بدنه سایت هیج آب و نونی نداره
در مورد کار با برنامه های گرافیکی :
به نظر شخص من شما باید با برنامه هایی همچون : فتوشاپ ، کورل دراو ، ایلوستریتور و ایندیزاین ( برنامه صفحه آرایی ) دوست باشید و سرشون داد نزنید ! چون به یک 1 دقیقه هم باشه با اون ها کار دارید. ومن توصیه می کنم این برنامه ها رو خوب یادبگیرید.
اگر بخواهید مستقل باشید از طرح های این و اون استفاده نکنید باید محدودیت فکری نداشته باشید ! در واقع یعنی باید به یک ایده بسنده نکنید و طراح های متفاوت و مختلفی رو فرا بگیرید. بحث یه مقداری داره روانشناسی میشه ولی میگم. برای رفع محدودیت ذهنی باید آشغال های ذهنی مثل : دروغ ، غیبت ، تهمت ، و .......... رو بیرون بریزید. چرا که در ذهن فضای خالی احساس نمیشه و جایی برای فراگیری وجود نداره! شاید خیلی کودکانه بنظر برسه ! اما توی بحث خلاقیت و ذهن باز بسیار موثر هستش. ( تجربه شخصیه منه ) البته من توصیه می کنم که کتاب های که با مضمون خلاقیت نوشته یا ترجمه شدن رو حتماً مطالعه کنید.
در مورد سوال آخرتون که فرمودید : دستی طراحی کنید یا کامپیوتری ؟ باید خدمت شما عرض کنم که به توانایی شما بستگی داره. البته در بیشتر طرح ها از تصاویر با کیفیتی که یه مجموعه بزرگ 100 گیگاباتی به نام شاتر استوک و یا ... وارد بازار شده و جای عکاسی و طراحی دستی رو گرفته . مگر اینکه بخواهید یه کاراکتر مورد نظرتونو مثلاً با مداد طراحی کنید و بعد از اسکن کیفیت تصویر رو بالا ببرید ، رنگ آمیزی کنید ، زاویه بهش بدید یا ...
امیداورم مطالب رو خوب گرفته باشید
اینها همه نظر شخصی بنده بود.شاید یکسری از دوستان با نظر من مخالف باشند ، اما من اینها رو تجربه کردم. نکته دیگه ای را که باید خدمت شما عرض کنم این هستش که من کسی رو نصحیت نکردم. و از خوانندگان انتظار دارم که این تجربیات رو به عنوان روشن شدن فضای ادراکی خودشون نگاه کنند.
پایدار باشید

[singleguy]

سلام

ممنون! همه‌ی توصیه‌هاتون خیلی کامل و مفید بودن.

[mohammadrm]

سلام
حدود3 سالی میشه که من به صورت حرفه ای در طراحی و مشاور تبلیغات فعالیت دارم. اما 5 سالی میشه که وارد حوزه گرافیک رایانه ای شدم. 2 سال به صورت پیوسته از این و اون ، چاپخونه ها ، شرکت در سمینارها ، کلاس های آموزشی و ... حرفه ام رو دنبال کردم و یاد گرفتم. واقعیتش توی این 2 سال بالای 5 میلیون هزینه و برای کسب تجربه ضرر دادم. تنهای عبرتی که توی این دو سال گرفتم این بود که اونقدر شکستم دادن تا تونستم راه شکست دادن رو یاد بگیرم. در واقع در هیچ زمینه ای موفق نشدم فقط شکست دادن رو یاد گرفتم. توی این دور زمونه باید شکست دادن رو یاد بگیری و بتونی دیگری یا دیگران رو شکست بدی. چرا که موفق شدن توی این کار ( حوزه طراحی ، تا اونجایی که من اطلاع دارم ) دردی رو دوا نمی کنه. تصور کنید که الان یک طراح حرفه ای هستید اما زمانی که نتونید یه کار تبلیغاتی یک شرکت رو بردارید ( یعنی نتونید اون شرکت رو شکست بدید ) چه فایده ای داره ؟ همان طور که جنابعالی عرض کردید میخواهید یک " طراح حرفه ای " باشید ؛ پس باید بهای طراحی سادتون مثلاٌ بیش از 30 هزار تومن باشه چون یک طراح حرفه ای هستید. ( داخل پرانتز ) این رو همیشه از من حقیر بدونید : اگه کسی رو دید که مثلا یه کارت ویزیت رو 5 هزار تومن یا طراحی یک فاکتور رو6 هزار تومن میگیره بدونید که به اندازه تجربه ، حرفه و زمان صرف شده روی اون پروژه داره از مشتری میگیره. در واقع حرفه ای نیست. آیا زندگی فعلی با 10 هزار تومن و 20 هزار تومن جواب میده یا خیر ؟ اگه جواب منفی هستش پس دنبال لقمه بزرگ باشید ؛ اما یک شرط داره ! باید خودتون و کارتون رو بزرگ ببینید ( این خیلی مهمه ) ...
خیلی ساده بگم : کار طراحی پول زیادی توشه و از همین الان به اونایی که وارد دنیای طراحی میشن تبریک میگم چرا که دارید پول دستمزد رو میگیرد و سرمایه ای نکرده اید. ولی باید از مسائل خیلی کوچیک و ساده درس بگیرید و شکست بخورید تا بتونید به هدف اصلی ( یعنی لقمه چرب ) برسید !!! پس این فکر رو یعنی" یک طراح حرفه ای بشم " رو کنار بزارید. بلکه با این تفکر : " یک طراح حرفه ای بشم که بتونم پول پارو کنم و روز به روز زندگی خوبی داشته باشم".
پیسنهاد من به شما :
1- سعی کنید از همان ابتدا با یکی دوتا از چاپخونه ها و یا طراحان گرافیک و مشاوران تبلیغات همکاری کنید و به عنوان کار آموز خودتونو جا بندازید. چرا که اگه بخواهیدخودتونو استاد معرفی کنید بدونید که توی این گروه بخوبی پذیرفته نمیشید و چیزی رو یاد نمیگیرید ( امیدوارم منظورمو گرفته باشید).
2- سعی کنید روابط اجتماعی تونو بسیار بالا باشه و خیلی دوستانه برخورد کنید ( طراح باید رفتار دوستانه داشته باشه { بحثش جداست و زیاده ، از توضیح دادنش صرف نظر می کنم } )
3- در حد امکان کارهای شخصی رو انجام ندید مگر اینکه طرف ارزش کار شما رو درک کنه . مثلا بابت طراحی یه کارت ویزیت 20 هزار تومن بده ( البته این برا حرفه ای هاست ) . البته بازهم باید شرایط رو در نظر گرفت : یک مثال بزنم که برا خودم پیش اومده : طرف اومده پیشم گفته یه کارت ویزیت خیلی قشنگ میخوام بعد براش طراحی کردم و دستمزد کمی گرفتم. حالا چرا کم گرفتم ؟ چون عموش تازه یه شرکت زده بود و بهش گفتم می تونم کار تبلیغاتی شرکت عموتونو انجام بدم و از این واسطه 2 میلیون تومن کار تبلیغاتی شرکتشونو برداشتم .... باید توی این کار سیاست داشت مخصوصاً توی روابط اجتماعی.
4- 5- 6- و ..... بحث زیاده باید برید دنبالش
در مورد طراحی اسکلت یا همون بدنه سایت باید به این سوال پاسخ بدید : آیا کسی که می خواد برا شرکتش سایت بزنه میره پیش کسی که اسکلت سایت رو انجام میده یا کسی که طراحی کلی ( از بدنه تا کد نویسی ) رو انجام میده ؟ اگه میخواهید فقط بدنه سایت رو طراحی کنید به نظر من بازار خوبی نداره مگر اینکه شرکتی که در زمینه سایت فعالیت داره شما رو به عنوان طراح گرافیک سایت استخدام کنه همین . شما باید هدفتون مشخص باشه آیا می خواهید به استخدام یک شرکت دربایید یا نه می خواهید کلاً طراح سایت باشید. اگر میخواهید طراح سایت باشید کد نویسی رو باید بتونید انجام بدید.و الا طراحی بدنه سایت هیج آب و نونی نداره
در مورد کار با برنامه های گرافیکی :
به نظر شخص من شما باید با برنامه هایی همچون : فتوشاپ ، کورل دراو ، ایلوستریتور و ایندیزاین ( برنامه صفحه آرایی ) دوست باشید و سرشون داد نزید ! چون به یک 1 دقیقه هم باشه با اون ها کار دارید. ومن توصیه می کنم این برنامه ها رو خوب یادبگیرید.
اگر بخواهید مستقل باشید از طرح های این و اون استفاده نکنید باید محدودیت فکری نداشته باشید ! در واقع یعنی باید به یک ایده بسنده نکنید و طراح های متفاوت و مختلفی رو فرا بگیرید. بحث یه مقداری داره روانشناسی میشه ولی میگم. برای رفع محدودیت ذهنی باید آشغال های ذهنی مثل : دروغ ، غیبت ، تهمت ، و .......... رو بیرون بریزید. چرا که در ذهن فضای خالی احساس نمیشه و جایی برای فراگیری وجود نداره! شاید خیلی کوکانه بنظر برسه ! اما توی بحث خلاقیت و ذهن باز بسیار موثر هستش. ( تجربه شخصیه منه ) البته من توصیه می کنم که کتاب های که با مضمون خلاقیت نوشته یا ترجمه شدن رو حتماً مطالعه کنید.
در مورد سوال آخرتون که فرمودید : دستی طراحی کنید یا کامپیوتری ؟ باید خدمت شما عرض کنم که به توانایی شما بستگی داره. البته در بیشتر طرح ها از تصاویر با کیفیتی که یه مجموعه بزرگ 100 گیگاباتی به نام شاتر استوک و یا ... وارد بازار شده و جای عکاسی و طراحی دستی رو گرفته . مگر اینکه بخواهید یه کاراکتر مورد نظرتونو مثلاً با مداد طراحی کنید و بعد از اسکن کیفیت تصویر رو بالا ببرید ، رنگ آمیزی کنید ، زوایه بهش بدید یا ...
امیداورم مطالب رو خوب گرفته باشید
اینها همه نظر شخصی بنده بود.شاید یکسری از دوستان با نظر من مخالف باشند ، اما من اینها رو تجربه کردم. نکته دیگه ای را که باید خدمت شما عرض کنم این هستش که من کسی رو نصحیت نکردم. و از خوانندگان انتظار دارم که این تجربیات رو به عنوان روشن شدن فضای ادراکی خودشون نگاه کنند.
پایدار باشید

عزیز من حرفهای شما درست ولی این یک روی سکه هست وشما بخش اصلی کار رو شرح ندادی. در حوزه هنر باید پایه و اساس کار رو بسازی . شما از جنبه اقتصادی به این کار نگاه میکنی(مشخصه) ولی هنر که فقط پول نیست کسی که به خاطر پول به هنر رو میاره به زودی شکست میخوره . شما برای ارضای احساسات و عواطف خودتون باید دست به قلم بشید نه برای کسب درآمد .
دوست عزیز که سوال کردی شما اول باید با پایه و اساس هنر آشنا بشی . باید با مقدمات کار آشنا بشی، شما در صورتی که از اشکال پایه، خطوط، ترکیب، کنتراست و یا به طور کلی با مبانی هنر آشنا نباشی به هیچ جایی نمیرسی اگه از جنبه اقتصادی بخوایم بهش نگاه کنیم حتی این عوامل مانع بزرگی در کسب درآمد شما محسوب میشه .
به هر حال من شما رو به مطالعه در مورد مبانی هنر دعوت میکنم . ان شاالاه که موفق باشی

[Mohammad Yek110]

عزیز من حرفهای شما درست ولی این یک روی سکه هست وشما بخش اصلی کار رو شرح ندادی. در حوزه هنر باید پایه و اساس کار رو بسازی . شما از جنبه اقتصادی به این کار نگاه میکنی(مشخصه) ولی هنر که فقط پول نیست کسی که به خاطر پول به هنر رو میاره به زودی شکست میخوره . شما برای ارضای احساسات و عواطف خودتون باید دست به قلم بشید نه برای کسب درآمد .
دوست عزیز که سوال کردی شما اول باید با پایه و اساس هنر آشنا بشی . باید با مقدمات کار آشنا بشی، شما در صورتی که از اشکال پایه، خطوط، ترکیب، کنتراست و یا به طور کلی با مبانی هنر آشنا نباشی به هیچ جایی نمیرسی اگه از جنبه اقتصادی بخوایم بهش نگاه کنیم حتی این عوامل مانع بزرگی در کسب درآمد شما محسوب میشه .
به هر حال من شما رو به مطالعه در مورد مبانی هنر دعوت میکنم . ان شاالاه که موفق باشی

درسته که هدف هنر فقط پول نیست ولی توی ایران به هنرمند جماعت اهمیت داده نمیشه !
به هر حال هر کسی نظری داره

[singleguy]

درسته که هدف هنر فقط پول نیست ولی توی ایران به هنرمند جماعت اهمیت داده نمیشه !
به هر حال هر کسی نظری داره

مرسی آقای yeksadodah و mohammadrm، تصمیم دارم وقتی "از نظر خودم" توی این کار حرفه‌ای شدم به پول فکر کنم و تا قبل از اون موقع سراغ پول و این چیزها نمیرم و اگه قرار باشه فعالیتی برای درامد و این حرفها انجام بدم، قطعا حوزه‌ی فعالیت‌هام را به خارج از ایران منتقل میکنم. فکر کردن به پول استرسی ایجاد میکنه که آدم را از فعالیت به بهترین شکل ممکن باز میداره.

[hmd1371]

عزیز من حرفهای شما درست ولی این یک روی سکه هست وشما بخش اصلی کار رو شرح ندادی. در حوزه هنر باید پایه و اساس کار رو بسازی . شما از جنبه اقتصادی به این کار نگاه میکنی(مشخصه) ولی هنر که فقط پول نیست کسی که به خاطر پول به هنر رو میاره به زودی شکست میخوره . شما برای ارضای احساسات و عواطف خودتون باید دست به قلم بشید نه برای کسب درآمد .
دوست عزیز که سوال کردی شما اول باید با پایه و اساس هنر آشنا بشی . باید با مقدمات کار آشنا بشی، شما در صورتی که از اشکال پایه، خطوط، ترکیب، کنتراست و یا به طور کلی با مبانی هنر آشنا نباشی به هیچ جایی نمیرسی اگه از جنبه اقتصادی بخوایم بهش نگاه کنیم حتی این عوامل مانع بزرگی در کسب درآمد شما محسوب میشه .
به هر حال من شما رو به مطالعه در مورد مبانی هنر دعوت میکنم . ان شاالاه که موفق باشی

دوست عزیز نوشته های شما درست. اتفاقاً من اصل کار رو شرح دادم . من گفتم " باید در این کار انقدر شکست بخوری تا بتونی شکست دادن رو داد بگیری " یعنی اینکه شما باید مبانی و کلاً اصول طراحی رو یاد بگیرید. شما فرض کن من میخوام درباره فتوشاپ از شما تکنیکی رو یاد بگیرم. آیا نباید بریم تمرین کنم ؟ ( انقدر از فتوشاپ شکست میخورم تا بتونم شکستش بدم) شما فکر می کنید که مثلاً کنتراست یه تصویر عکس 4*3 با کنتراست بیلورد شهری مثل هم هستش ؟به نظر من خیر ! پس باید در زمینه کنتراست بیش از حد یا بگیرید ( باید خیلی شکست بخورید ).حالا شکست خوردن خیلی جاها کاربرد داره : 1- یادگیری 2- روابط اجتماعی 3- بازاریابی 4- و ... .منظور من هم همین بود.

شما فرمودید : " اگه از جنبه اقتصادی بخوایم بهش نگاه کنیم حتی این عوامل مانع بزرگی در کسب درآمد شما محسوب میشه " من یک سوال دارم ؟ به نظر شما درونی ترین هدف توی این کار چی می تونه باشه ؟ یعنی آخرین هدف چیه ؟ به کجا میخواهی برسی ؟ داری شب و روز یاد می گیری که چیکار کنی ؟ می خواهی خودتو خسته کنی یا دنبال پول هستی که زندگی خوبی داشته باشی. اگه می خواهید ثروتمند باشید مثل ثروتمندها فکر کنید. من هم اون اوایل فکرم این بود که از جنبه اقتصادی بهش نگاه نکنم، اما وسط کار فهمیدم که دارم راه بیراهه رو طی می کنم. نمی خوام از خودم تعریف کنم اما خیلی افراد و دوستان محل زندگیمو که دارم نگاه و با خودم مقایسه می کنم ، می بینم که من خیلی از اونا جلوترم . اونا دارن کارهای طراحی شخصی یا خیلی کوچیک رو انجام می دن و نهایت دستمزدی هم که میگیرن 20 هزار تومن بیشتر نیست اما من کارهای شرکتی رو میلیون میلیون برمیدارم. ( فقط از جهت روشن شدن فضای ادارکی نگاه کنید ، نمی خوام تعریفی از خودم باشه ) این بخاطر چیه ؟ اونا فکر اقتصادی توی ذهنش نبود ، بلکه اونا خیلی دوست داشتن که مثلا یه دانشجوی رشته صنایع یا فیزیک کار طراحی انجام بده و یکی از در بیاد و بگه آفرین شما چقدر قشنگ طراحی کردید !!!!! اینجور آدمایی دیگه فکر پول نیستند بلکه از تایید کردنشو خیلی لذت می برن !!! آیا زندگی همینه ؟ پس حق زن و بچه کجا میره ؟ من نمی دونم که کلاً در حوزه هنر باید از جنبه اقتصادی نگاه کرد یا خیر ؟ ولی توی این کار ( طراحی ) می دونم که حتماً باید به فکر پول بود ! البته فکر پول بودن پیش نیاز داره و اون طراح حرفه ای می تونه باشه. ( همون شکست خوردن و شکست دادن هستش )

با احترام فراوان
پایدار باشید

[singleguy]

دوست عزیز نوشته های شما درست. اتفاقاً من اصل کار رو شرح دادم . من گفتم " باید در این کار انقدر شکست بخوری تا بتونی شکست دادن رو داد بگیری " یعنی اینکه شما باید مبانی و کلاً اصول طراحی رو یاد بگیرید. شما فرض کن من میخوام درباره فتوشاپ از شما تکنیکی رو یاد بگیرم. آیا نباید بریم تمرین کنم ؟ ( انقدر از فتوشاپ شکست میخورم تا بتونم شکستش بدم) شما فکر می کنید که مثلاً کنتراست یه تصویر عکس 4*3 با کنتراست بیلورد شهری مثل هم هستش ؟به نظر من خیر ! پس باید در زمینه کنتراست بیش از حد یا بگیرید ( باید خیلی شکست بخورید ).حالا شکست خوردن خیلی جاها کاربرد داره : 1- یادگیری 2- روابط اجتماعی 3- بازاریابی 4- و ... .منظور من هم همین بود.

شما فرمودید : " اگه از جنبه اقتصادی بخوایم بهش نگاه کنیم حتی این عوامل مانع بزرگی در کسب درآمد شما محسوب میشه " من یک سوال دارم ؟ به نظر شما درونی ترین هدف توی این کار چی می تونه باشه ؟ یعنی آخرین هدف چیه ؟ به کجا میخواهی برسی ؟ داری شب و روز یاد می گیری که چیکار کنی ؟ می خواهی خودتو خسته کنی یا دنبال پول هستی که زندگی خوبی داشته باشی. اگه می خواهید ثروتمند باشید مثل ثروتمندها فکر کنید. من هم اون اوایل فکرم این بود که از جنبه اقتصادی بهش نگاه نکنم، اما وسط کار فهمیدم که دارم راه بیراهه رو طی می کنم. نمی خوام از خودم تعریف کنم اما خیلی افراد و دوستان محل زندگیمو که دارم نگاه و با خودم مقایسه می کنم ، می بینم که من خیلی از اونا جلوترم . اونا دارن کارهای طراحی شخصی یا خیلی کوچیک رو انجام می دن و نهایت دستمزدی هم که میگیرن 20 هزار تومن بیشتر نیست اما من کارهای شرکتی رو میلیون میلیون برمیدارم. ( فقط از جهت روشن شدن فضای ادارکی نگاه کنید ، نمی خوام تعریفی از خودم باشه ) این بخاطر چیه ؟ اونا فکر اقتصادی توی ذهنش نبود ، بلکه اونا خیلی دوست داشتن که مثلا یه دانشجوی رشته صنایع یا فیزیک کار طراحی انجام بده و یکی از در بیاد و بگه آفرین شما چقدر قشنگه طراحی کردید !!!!! اینجور آدمایی دیگه فکر پول نیستند بلکه از تایید کردنشو خیلی لذت می برن !!! آیا زندگی همینه ؟ پس حق زن و بچت کجا میره ؟ من نمی دونم که کلاً در حوزه هنر باید از جنبه اقتصادی نگاه کرد یا خیر ؟ ولی توی این کار ( طراحی ) می دونم که حتماً باید به فکر پول بود ! البته فکر پول بودن پیش نیاز داره و اون طراح حرفه ای می تونه باشه. ( همون شکست خوردن و شکست دادن هستش )

با احترام فراوان
پایدار باشید

سلام باز هم مرسی.
خب از برخی نظرها راست میگید. تو دنیایی که اکثر آدم‌هاش حتی برای جواب سلام دادن انتظار دارن پول بگیرن، نمیشه بدون در نظر گرفتن پول کار کرد.

یک سوال. شما در عرصه‌ی گرافیک و هنر به اون هدف مالی مورد نظر خودتون رسیدید؟

و یک سوال دیگه. من قراره کارهای مرتبط با طراحی را به عنوان فعالیت سوم خودم انجام بدم نه اول (انتظار هم ندارم یک شبه ره صد ساله را طی کنم)، مستمر پیش میرم ولی رهاش نمیکنم. آیا توش موفق خواهم شد؟

[hmd1371]

در مورد سوال اولتون بله، به اون هدف مالی مورد نظر رسیدم
پاسخ سوال دوم : به نظر بنده حقیر : موفق خواهید شد : 1- ضررها و سختی ها رو تحمل کنید 2- به کارتون علاقمند باشید 3- برنامه ریزی منظمی برای فرا گرفتن رو تنظیم کنید 4- به حرف این و اون تکیه نکنید ( مثلاً من بیام به شما بگم : آقا شما نمی تونید ، کار سختیه ، دست زیاده ، جواب بگو نیست و هزار تا روضه دیگه برات بخونم که اینجور و اونجوره ) و ... 5- بهترین راه از نظر من : اگه بخواهید در کوتاه ترین زمان یاد بگیرید بیایید یه برنامه کوتاه مدت رو پیاده کنید. مثلا من باید از امروز تا 2 سال دیگه حرفه ای بشم. اونقدر باید تلاش کنید و برنامه ریزی دقیقی داشته باشید تا به هدفتون برسید ... خیلی زیاده من توی این تایپک خیلی حرف زدم از دوستان ، از [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] , از اون یکی آقا محمد ( از نوع یکصدوده) از آقا یحیی و... بیان تجربیاتشون بگن. به نظرم بحثه خوبیه و ادامه رو به دوستان خوبم واگذار می کنم .

پایدار باشید

[mohammadrm]

درسته که هدف هنر فقط پول نیست ولی توی ایران به هنرمند جماعت اهمیت داده نمیشه !
به هر حال هر کسی نظری داره

خب عزیز اونا بره من و شما ارزش قائل نمیشن، خب خودتون چی ؟!
دوست نداری به آرزوت برسی ؟!
خب اینهمه هنرمند خوب در سطح جهانی تو ایران هست که همشون با محدودیتهایی روبرو میشن، آیا اونا هم باید کارشونو رها کنن ؟!
شما از هر هنرمند مستعد و حرفه ای این سوالو کن : بگو چی باعث شده که شما سطح کارتون اینهمه بالا بره ؟ یا ازش بپرس چطوری با اینهمه محدودیت تا اینجا پیش اومدی ؟ جوابشم مشخصه فقط یه کلمه میگه من عاشق این کارم . این گفته تو زمینه های دیگه هم صدق میکنه فقط هنر نیست .
پس محدودیت، ذهن خود ماست نه شرایط و طرز تفکردیگران نسبت به ما و کار ما