تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 3 123 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 30

نام تاپيک: ترس از شب و مرگ

  1. #1
    داره خودمونی میشه sara1992's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    محل سكونت
    پای کامپیوتر
    پست ها
    39

    14 ترس از شب و مرگ

    سلام
    من یه مدتی میشه هر شب به مرگ فکر میکنم و میترسم شبا معمولا دیر وقت میخوابم
    موقع خواب تا یه صدایی میاد زودی میترسم.دوست دارم یکی بیدار باشه تو خونه تا من راحت بخوابم
    و برقم اصلا خاموش نمیکنم.حتما باید روشن باشه.
    میخواستم ببینم چاره ای داره این مشکل؟

  2. این کاربر از sara1992 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #2
    اگه نباشه جاش خالی می مونه 4umbaz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    پست ها
    382

    پيش فرض

    چند سالته شما
    من بچه بودم همینجوری بودم حتی میترسیدم چشمامو ببندم دیگه باز نشه و بمیرم یا کور شم..
    بعد که سنم بالاتر رفت دیگه بیخیال شدم به خودم میگفتم به جهنم بزار بمیرم از این زندگی خلاص شم
    الان اگه خود عزراییل رو هم ببینم مشکلی ندارم و با اغوش باز میپذیرمش

  4. 4 کاربر از 4umbaz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    ناظر انجمن عکاسی و دوربین های دیجیتال و فیلم برداری و میکس و مونتاژ Переклад не's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    پست ها
    3,911

    پيش فرض

    اووووووه خوش به حالت که فقط شبا میترسی.من تا 15 یا 16 سالگیم اصلا 17 سالگیم روزام تو خونه میترسیدم.چون خونمون بزرگه با خودم میگفتم الان جن درمیاد نمیدونم لولو و این حرفا .خداییش خیلی میترسیدم.شبام که دیگه یا فکرم زلزله بود و موندن زیر آوار و یا جن زدن و کلا مرگ فجیح.اما یه مدت گذشت و انقدر انتظار کشیدم که دیگه خبری نشد که نشد.خود به خود ولش کردم این ماجرا رو
    .


    البته به اعتقاداتتون هم برمیگرده.امیدوار بودن و یا توکل و اینحرفا تاثیر بسیار زیادی تو آرامشتون خواهد داشت.باور کنید
    درضمن مهم نیست چه سنی دارید.از خانوادتون کمک بخوایین


    در ضمن الان یه مدته که خودت گفی میترسی .تا حالا انقدر که انتظار کشیدی و شبا اینور اونورو نگاه کردی واقعا مرگ و علت وحشت اومد سراغت؟؟ نه که نیومد.پس از این به بعد هم بیخودی منتظر نباش چون نمیاد

  6. 2 کاربر از Переклад не بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4
    Banned
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,788

    پيش فرض

    سلام
    من یه مدتی میشه هر شب به مرگ فکر میکنم و میترسم شبا معمولا دیر وقت میخوابم
    موقع خواب تا یه صدایی میاد زودی میترسم.دوست دارم یکی بیدار باشه تو خونه تا من راحت بخوابم
    و برقم اصلا خاموش نمیکنم.حتما باید روشن باشه.
    میخواستم ببینم چاره ای داره این مشکل؟
    منم همین مشکل رو داشتم...وقتی کسی خونه نبود اصلا خوابم نمی برد ...مثلا وقتی مادرم اینا میرفتن مهمونی و دیروقت ساعت 3 شب بر می گشتن من همینجوری پای تلوزیون دراز کشیده بودم تا اونا بر گردن
    و بخوابم...اگر نا خود آگاه از خستگی خوابم می برد...یهویی بیدار می شدم و بلند می شدم وایمیستادم
    ...می ترسیدم با خودم م یگفتم اون زمان ( چند ثانیه ) که چشمام بسته شده بود و حواسم به اطراف نبوده
    حتما جنها اومدن ...

    قبلش خیلی شدید تر بود...وقتی تنها بودم خونه ( نصفه شب) و نا خود آگاه خوابم می بردم..تا بیدار می شدم...بلند می شدم و می دویدم و می رفتم تو کوچه! یادش بخیر

    استنباطم این بود که تو این 10 ثانیه که چشمام بسته بوده حتما پر از جن شده بوده خونه..

    اینا طبق گفته روانپزشکم بخاطر ترس و اظطرابه و وقتی قرصهامو خوردم ( بخاطر این موضوع نرفتم روانپزشک)
    ولی روی این موضوع هم تاثیر داشت و ترس شبانه کمتر شده بود و حتی تنهایی خوابم هم می برد..

  8. این کاربر از Saeed System بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #5
    ناظر انجمن عکاسی و دوربین های دیجیتال و فیلم برداری و میکس و مونتاژ Переклад не's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    پست ها
    3,911

    پيش فرض

    منم همین مشکل رو داشتم...وقتی کسی خونه نبود اصلا خوابم نمی برد ...مثلا وقتی مادرم اینا میرفتن مهمونی و دیروقت ساعت 3 شب بر می گشتن من همینجوری پای تلوزیون دراز کشیده بودم تا اونا بر گردن
    و بخوابم...اگر نا خود آگاه از خستگی خوابم می برد...یهویی بیدار می شدم و بلند می شدم وایمیستادم
    ...می ترسیدم با خودم م یگفتم اون زمان ( چند ثانیه ) که چشمام بسته شده بود و حواسم به اطراف نبوده
    حتما جنها اومدن ...

    قبلش خیلی شدید تر بود...وقتی تنها بودم خونه ( نصفه شب) و نا خود آگاه خوابم می بردم..تا بیدار می شدم...بلند می شدم و می دویدم و می رفتم تو کوچه! یادش بخیر

    استنباطم این بود که تو این 10 ثانیه که چشمام بسته بوده حتما پر از جن شده بوده خونه..

    اینا طبق گفته روانپزشکم بخاطر ترس و اظطرابه و وقتی قرصهامو خوردم ( بخاطر این موضوع نرفتم روانپزشک)
    ولی روی این موضوع هم تاثیر داشت و ترس شبانه کمتر شده بود و حتی تنهایی خوابم هم می برد..
    ای بابا خوش به حالت.خونه میتونسی تنها بمونی؟؟؟؟ ایول بابا خیلی مردی
    با این حساب فکر کنم اینی که میگی اصلا مشکل نبوده و این دوستمون که تاپیکو شروع کرده اصلا مشکلی نداره
    من همه خونه بودنی نمیتونستم بخوابم چه برسه به اینکه کسی نباشه و تازه ساعت 3 هم باشه!!!
    جات خالی یه بار که از ترس داشتم میمردم و کسی خونه نبود و رفته بودن عید دیدنی شب ساعت 1 برقا رفت!!!! پدرم دراومد یه حالی شدم که خدا نصیب گرگ بیابون هم نکنه

  10. این کاربر از Переклад не بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #6
    ناظر انجمن عکاسی و دوربین های دیجیتال و فیلم برداری و میکس و مونتاژ Переклад не's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    پست ها
    3,911

    پيش فرض

    راستی اینم بگم زیاد بودن کسایی که خونه تنها بودن و مردن . همین یه سال پیش همسایمون رفیق خودم شب مرده بوده ایست قلبی کرده دیگه نمیدوم چه بلایی سرش اومده بود خودشو ترسونده بود چی شده بود که بیچاره ایست کرده بود.خونواده ی نامردش بعد از ظهر بود که دیدم صدای ناله و فریاد کل محله رو گرفته رفتم دیدم بله شب ساعت 2 فوت شده اینا روزه بعدش ساعت 4 بعد از ظهر اومدن خونه
    دوستان خدایی نکرده چیزی میپره گلوتون خفه میشید یا حالتون بد میشه قلبتون میگیره چه میدونم چیزی میشه که به کمک دیگرون نیاز پیدا میکنید هیچ گاه تنها یی جایی نباشیدومخصوصا شبا

  12. #7
    پروفشنال aftab_azad20's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2007
    محل سكونت
    خوزستان
    پست ها
    940

    پيش فرض

    راستی اینم بگم زیاد بودن کسایی که خونه تنها بودن و مردن . همین یه سال پیش همسایمون رفیق خودم شب مرده بوده ایست قلبی کرده دیگه نمیدوم چه بلایی سرش اومده بود خودشو ترسونده بود چی شده بود که بیچاره ایست کرده بود.خونواده ی نامردش بعد از ظهر بود که دیدم صدای ناله و فریاد کل محله رو گرفته رفتم دیدم بله شب ساعت 2 فوت شده اینا روزه بعدش ساعت 4 بعد از ظهر اومدن خونه
    دوستان خدایی نکرده چیزی میپره گلوتون خفه میشید یا حالتون بد میشه قلبتون میگیره چه میدونم چیزی میشه که به کمک دیگرون نیاز پیدا میکنید هیچ گاه تنها یی جایی نباشیدومخصوصا شبا
    من که 2ترم از دانشگاه رو تو خونه دانشجویی تنها سر میکردم(بعضی وقتها هم...از بی سر وصدایی میخواستم دیونه بشم)
    به نظر من شما میتونید با یه مشاور خوب صحبت کنید تا مشکلتون رو حل کنه،حالا چه به صورت آنلاین یا حضوری،خیلی تاثیر داره.

  13. #8
    آخر فروم باز GHOST RECON's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    1,063

    پيش فرض

    ول كنيد بابا بنده خدا رو
    به نظر من شما سعي كن
    1- تو كل روز خودتو انقدرر خسته كني ( ورزش صبحگاهي - نخوابيدن در روز و ...) كه شب مغزت اجازه فكر كردن بهت نده و تا ميري تو رختخواب خوابت بره يه مدت كه بگذره بدنت به اين سيكل عادت ميكنه و اون فكر ديگه كلا از سرت ميپره
    2- از ديدن فيلم هاي ترسناك يا خوندن كتابايي كه به مرگ مربوطه كلا پرهيز كن
    Last edited by GHOST RECON; 08-02-2012 at 12:42.

  14. این کاربر از GHOST RECON بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #9
    ناظر انجمن عکاسی و دوربین های دیجیتال و فیلم برداری و میکس و مونتاژ Переклад не's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    پست ها
    3,911

    پيش فرض

    من که 2ترم از دانشگاه رو تو خونه دانشجویی تنها سر میکردم(بعضی وقتها هم...از بی سر وصدایی میخواستم دیونه بشم)
    به نظر من شما میتونید با یه مشاور خوب صحبت کنید تا مشکلتون رو حل کنه،حالا چه به صورت آنلاین یا حضوری،خیلی تاثیر داره.
    من الان 22 سالمه .این حرفا برا 7 سال پیشه.یعنی الان مشکلی نیست
    اما هیچگاه تنهایی شب رو درجایی سپری نکنید.ممکنه یه اتفاقی براتون بیوفته و کسی رو نداشته باشید به دادتون برسه و این هیچ ربطی به بحث روانشناسی و .. نداره.فقط احتیاطه

  16. #10
    آخر فروم باز tajrobenik's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2008
    پست ها
    1,748

    پيش فرض

    نخوابید!

صفحه 1 از 3 123 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •