تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 6 12345 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 60

نام تاپيک: چرا ما موفق نمیشویم ؟! [ نظر سنجـــی ]

  1. #1
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2009
    محل سكونت
    قـــائم شــــهر
    پست ها
    4,772

    پيش فرض چرا ما موفق نمیشویم ؟! [ نظر سنجـــی ]

    ســــلام ...
    امروز داشتم توی وبلاگ های مختلف چرخ میزدم که به این مطلب رسیدم :

    نابغه هایی که کودن شمرده می شدند !!!

    1. آلبرت انیشتن: در کودکی دچار بیماری دیسلسیک بود. یعنی معنی و مفهوم کلمات و عبارات را درست تشخیص نمی داد. معلم آلبرت انیشتن او را عقب مانده ذهنی، غیر اجتماعی و همیشه غرق در رویاهای احمقانه توصیف می کرد، ضمنا وی دوبار در امتحانات کنکور دانشگاه پلی تکنیک زوریخ مردود شد!!
    2. توماس ادیسون: که معلمانش از آموزش او در مدرسه عاجز مانده بودند در تمام طول تحصیل کم ترین نمره ها را از درس فیزیک می گرفت ولی همین شخص بعدها موفق شد بیش از هزار وصد و پنجاه اختراع به جامعه بشریت عرضه کند که بیشتر آنها در زمینه علم فیزیک بوده است!!
    3. بتهون: معلم او می گفت در طول زندگیش “اوچیزی یاد نخواهد گرفت”
    4. پیکاسو: یکی از معروفترین نقاشان جهان بدون کمک و حضور پدرش که در زمان امتحانات کنارش می نشست نمی توانست در درس هایش نمره قبولی کسب کند!!
    5. هیلتون: که مالک بیش از ۳۰۰ هتل در سرتاسر دنیاست در دوران کودکی برای گذران زندگی مجبور بود کف سالنها و هتل ها را طی بکشد!!
    6. جیمز وات: که مخترع ماشین بخار بود فردی کودن توصیفش می کردند!!
    7. امیل زولا: نویسنده بزرگ فرانسوی دانش آموزی تنبل بود که در مدرسه از درس ادبیات معمولا نمره صفر می گرفت!
    8. ناپلئون بنا پارت: مدرسه خود را با رتبه ۴۲ به عنوان یک دانش آموز غیر ممتاز ترک کرد!!
    9. لویی پاستور: در مدرسه یک محصل متوسط بود و در دوره لیسانس در درس شیمی بین ۲۲ نفر رتبه ۲۲ را کسب کرد!
    10. اسحاق نیوتن : نقل شده است که نیوتن تا 12 سالگی حتی بلد نبود به زبان انگلیسی کلمه ی نیوتن را بنویسید و در مدرسه جزو احمق ترین شاگرد ها بود
    به نظرتون چرا همچین افرادی که همچین مشکلاتی داشتند و انقدر کودن و ... بودند ( !! ) تونستند اسمشون رو برای قرن ها ماندگار کنند ؟ طوری که تا بشر زنده هست از نام اینها استفاده میکنه ! اما خیلی های دیگه میخوان مثل اونا باشن ولی نمیتونن ؟!
    دلیلتون رو توضیح بدید لطفا ... ( شاید سوال خیلی ها باشه ! )


    ممنون ...


  2. #2
    کاربر فعال انجمن موسیقی و ورزش Pessimist's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    3,383

    پيش فرض

    ببین دوست عزیز به خاطر این بوده که اینجور آدمها روحیه خیلی قوی داشتن و وقتی از طرف اطرافیان مورد تمسخر قرار میگرفتن انگیزشون بیشتر میشده و سعی میکردن با تلاش و پشتکار به اطرافیان ثابت کنن که واقعا اون چیزی که اونا فکر میکنن نیستن.
    اگه واقعا میخواید مثل اونا باشید باید کلا طرز فکر خودتون رو عوض کنید و تمسخر دیگران باعث بیشتر شدن انگیزتون بشه البته من خودم اینجوری نیستم و وقتی چند نفر مسخرم میکنن انگیزمو از دست میدم و تا حالا خیلی تلاش کردم اینجوری نباشم اما کمتر به نتیجه رسیدم دلیلش رو هم نمیدونم

    نمیدونم تونستم درست توضیح بدم یا نه

  3. 7 کاربر از Pessimist بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #3
    حـــــرفـه ای mestry's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    بُردار یکّه ای در فضای n بُعدی
    پست ها
    1,609

    پيش فرض

    مشکل هدف هست....کسی که میخواد مثل اینا بشه معمولا میاد هدفشو این میذاره که مثل فلان دانشمند بشه، غافل از اینکه هدف فلان دانشمند، خدمت به جامعه بشریت و علم بود....وقتی برای علم و بشریت تلاش کردی، خود به خود مثل اینا میشی، نیاز نیست هی زور بزنی مثل اینا بشی......در ضمن، باید سعی کنیم از نقطه ظعف هامون، نقطه قوت درست کنیم...مثلا ادیسون کر بود، خودش میگه من خوشحالم که کر بودم چون از شنیدن حرفای بیهوده آسوده بودم، از این نقطه ضعفش استفاده کرد و گفت حالا که نمیشه چیزی شنید، تمرکز رو زیاد میکنم، آخرشم شد ادیسونی که هممون میشناسیم !.....
    خیلی نباید به فکر شهرت بود، کار درست رو باید انجام داد، این کار درست یا در زمان حیات خودمون و یا بعد از مرگمون قدردانی خواهد شد و کسایی پیدا میشن که این کار و مسیر درست رو درک کنن.....
    قناعت هم نباید فراموش بشه !

  5. 6 کاربر از mestry بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #4
    کـاربـر بـاسـابـقـه befermatooo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    4,188

    پيش فرض

    اما خیلی های دیگه میخوان مثل اونا باشن ولی نمیتونن ؟!
    ممد جان ، زدی تو کار تاپیکهای فسفر سوز

    البته خیلی از ما هم در زندگیمون کودن هستیم اما چون مشهور نیستم به چشم نمیاد .

  7. 7 کاربر از befermatooo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #5
    ناظر انجمن عکاسی و دوربین های دیجیتال و فیلم برداری و میکس و مونتاژ Переклад не's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    پست ها
    3,911

    پيش فرض

    و ما هم همیشه میریم تو برجک "کاش ما هم مثل اینها میشدیم" به جای تلاش و پشتکار
    انیشتین : 99 درصد پشتکار 1 درصد نبوغ

  9. 7 کاربر از Переклад не بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #6
    کاربر فعال انجمن ادبیات hamid_diablo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    آنجا که عقاب پر بریزد
    پست ها
    5,780

    پيش فرض

    سلام
    من دلایل زیر رو تو عدم موفقیت ملاک میدونم
    البته دوستان شاید اینهایی که میگم درست نباشه و یا شما نظرتون چیز دیگه ای باشه

    1.اراده و انگیزه کافی نداشتن
    2.نداشتن هدف مشخص و راه هایی که میشه به هدف رسید
    3.برنامه ریزی غلط و یا اینکه عمل نکردن به برنامه ریزی
    4.عدم اعتماد به نفس و خودباوری
    5.مقاسیه خود با دیگران
    6.نداشتن پشتکار و امید برای ادامه راه(چون همیشه برای مشکلاتی به موفقیت سدهایی وجود داره که مقابله با اونا سخته و امید و پشتکار باعث میشه که مبارزه و مقابله کنبم)
    7.راضی بودن به شرایط حال(که باعث میشه به فکر قله های رفیع تر نباشیم)
    8.مشورت نکردن و کمک نخواستن از دیگران
    9. خودخواهی و خودبزرگ بینی و غرور(چیزی بدتر از این صفتها برای انسان وجود نداره)
    10......

    این مطالب کپی شده از وبسایت یا وبلاگ و یا هر جای دیگه ای نیست!!!
    نظرات خودمه .میتونه درست باشه میتونه غلط!!!

  11. 5 کاربر از hamid_diablo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #7
    حـــــرفـه ای shabe.saket's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    Lost Island
    پست ها
    2,577

    پيش فرض

    به نظر من موفقیت رو باید معنی کرد...
    زندگی عادی...
    غرق در روزمرگی ها...
    اینها موفقیت نیست.....

  13. 3 کاربر از shabe.saket بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #8
    آخر فروم باز H a m e e d's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    گیلان
    پست ها
    2,061

    پيش فرض

    بنظر من که افراد مذکور اصلا هم کودن نبودن (حتی بطور مقطعی) بلکه تنها نمیتونستن با شیوه آموزش رسمی دوران خودشون کنار بیان (که عموما هم نسبت به روش های آموزشی امروزی حتی کسالت بارتر هم بودن) و این هم ناشی از ذهن بسیار خلاقشون بوده بنظرم
    برعکس مثلا تو جامعه امروز ما هم خیلیا هستن که اگه مجرایی مثل کنکور نبود اصلا به هیچ جایگاه علمی خاصی نمیرسیدن و اصلا شاید تا مقطع دکترا هم پیش برن اما برای اجرای آموخته هاشون در کار و زندگیشون هیچ کاری از پیش نبرن

  15. 6 کاربر از H a m e e d بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #9
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2009
    محل سكونت
    قـــائم شــــهر
    پست ها
    4,772

    پيش فرض

    بـــقیه دوستان نظری ندارن ... ؟
    همچـــنان منتظر شنیدن صحبت های جالب شما هستیــــم


    اگه واقعا میخواید مثل اونا باشید باید کلا طرز فکر خودتون رو عوض کنید و تمسخر دیگران باعث بیشتر شدن انگیزتون بشه
    خیلی ممنونم از نظر قشنگت ،

    بزارین در رابطه با این جمله ی قشنگ رو روایتی رو تعریف کنم :
    اول یک پیش زمینه بگم : یکی از بزرگان میفرماید : " تمام حقایق 3 مرحله دارند 1. تمسخر میشوند 2. انکار میشوند 3. به عنوان یک امر بدیهی پذیرفته میشوند . "

    اول دبیرستان که بودیم یک پسره بود که ترم اول معدل کتبیش شد 13.22 !!
    ترم دوم شروع کرد درس خوندن ... یکی دو ماه اول همه مسخرش میکردن که تو که مخت نمیکشه برای چی درس میخونی ؟ تو رو چه به درس خوندن ؟ از کی تا حالا داوطلب میشی ؟ و ... ، خلاصه سوژه ای شده بود برای پشت سر حرف زدن و مسخره کردن ! هرموقع میومد توی جمع مسخرش میکردن ... !! ( مرحله اول : تمسخر میشوند )
    بعد از یک مدت ، همه دیدن که داره نمره میاره ، شروع کردن به انکار که این پسره نمیتونه درس بخونه ! مخش نمیکشه ! مالِ این حرفها نیست ! و ... ( مرحله دوم : انکار میشوند )
    وقتی کارنامه های خرداد ماه اومد ، همه دیدن شده 19.83 !! دیگه مونده بودن چی بگن ... ! همه میگفتن : خب 19 شد دیگه ! چیکار کنیم ؟! به ما چه اصلا !! ( مرحله سوم : به عنوان یک امر بدیهی پذیرفته میشدند )

    یا داستان معروف گالیله !
    اول که میگفت زمین گرده ، همه مسخرش کردن که دیوونه شدی بابا ...
    بعد اومدن انکار کردن که ، آقا جان زمین صاف هست ! کوری نمیبینی ؟!
    بعد از یک مدت دیگه که کاملا اثبات شد ، همه گفتن ، خب گرد هست دیگه ! به ما چه !!



    خیلی نباید به فکر شهرت بود، کار درست رو باید انجام داد، این کار درست یا در زمان حیات خودمون و یا بعد از مرگمون قدردانی خواهد شد و کسایی پیدا میشن که این کار و مسیر درست رو درک کنن.....
    از خیلی ها هنوز که هنوزه هم قدردانی نشده ... فقط چند نفر مطرح شدند ... مثل ادیسون و انیشتین و ...
    +
    من معتقد هستم که اگه کسانی مثل انیشتین و ادیسون معروف و مشهور نمیشدن ، میتونستن خیلی از قوانین ناشناخته و ماورا الطبیعه رو اثبات کنند . به نظر من شهرت کار رو بد تر میکنه ، دشمن به وجود میاره ، حسادت به وجود میاره ، ضربه های سنگین به وجود میاره ، و ...


    و ما هم همیشه میریم تو برجک "کاش ما هم مثل اینها میشدیم" به جای تلاش و پشتکار
    انیشتین : 99 درصد پشتکار 1 درصد نبوغ
    این رو انقدر دیدم که حفظ شدم !
    از سر درِ آموزش و پرورش گرفته و تا دیوار مدرسه ها ! حتی بعضی جاها نوشتن که امام خمینی این رو گفته ! بعضی جاها هم گفتن امام جعفر صادق !! ( اتفاقا از یکی از اینها عکس هم گرفته بودم ، الان هرچی گشتم پیداش نکردم )

    اون 1 درصد نبوغ رو گوسفند هم داره ! به نظرم این یکمی اغرق کرده !

    5.مقاسیه خود با دیگران
    چرا مقایسه کردن خود با دیگران بده ؟
    اگه خودمون رو با دیگران مقایسه نکنیم ، اگه رقابتی نباشه ، اگه ...
    اگه اینها نباشه که نمیشه پیشرفت کرد !

    به نظر من موفقیت رو باید معنی کرد...
    معنیش چی میشه ؟


    بنظر من که افراد مذکور اصلا هم کودن نبودن (حتی بطور مقطعی) بلکه تنها نمیتونستن با شیوه آموزش رسمی دوران خودشون کنار بیان (که عموما هم نسبت به روش های آموزشی امروزی حتی کسالت بارتر هم بودن) و این هم ناشی از ذهن بسیار خلاقشون بوده بنظرم
    افرادی مثل من و شما اگه تحصیل نکنیم و تلاش نکنیم ، در سطح خیلی پایینی قرار میگیریم ... شاید پایین تر از مامور محترم شهرداری ! باید نابغه باشیم که تلاش نکنیم .... مثل دانش آموزی که میاد سر کلاس میشینه ، بدون اینکه نُت برداری کنه سر امتحان 20 میشه !
    منظور شما اینه که این افراد نبوغ ذاتی داشتن ؟
    پس چرا در کودکی انقدر تحقیر میشدند و جزو خنگ ترین ها شمرده میشدند ؟
    وقتی نمیتونستن با شیوه های آموزشی خودشون کنار بیان ، چیجوری در رشته ی مورد نظرشون تحصیل کردن و به درجات بالا رسیدن ؟ بالاخره باید با اون شیوه ها کنار میومدن دیگه !!
    اگه با شیوه های تدریس کنار اومد ؛ چیجوری کنار اومدن ؟
    اگه کنار نیومدن ، چیجوری شهرت پیدا کردند ؟

    !!
    ممنـــون !

  17. 4 کاربر از Gam3r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #10
    حـــــرفـه ای shabe.saket's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    Lost Island
    پست ها
    2,577

    پيش فرض

    شاید بشه گفت احساس شادی از انجام کارها...
    Last edited by shabe.saket; 24-05-2011 at 21:33.

  19. 2 کاربر از shabe.saket بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


صفحه 1 از 6 12345 ... آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •