امان از سکوت مردانه
ممکن است همسرتان در جمع های خانوادگی کم صحبت کند و یا بعد از برگشتناز محل کار توضیحی از کار روزانه و اتفاقاتی که افتاده ندهد و در مقابلسوال و اعتراض شما به اتاقی رفته، در را به روی خویش ببندد.
میخواهم موضوعی را بگویم که شاید بسیاری از خانمها نشنیده باشند. بهتر است بیپرده بگویم اینکه آقایان بر خلاف تصور خانمها چندان هم کم حرف نیستند. بسیاری از زنان تصور میکنند که همسرانشان قوی ولی خیلی کم حرفند. در واقع خانمها در شگفتند که این همسران قوی چرا درباره احساسات و افکار خود چیزی نمی گویند یا به اصطلاح همه اش توی خودشان هستند.
اما، واقعیت این است که مردان هم دوست دارند در باره امیدها و آرزوها، ترسها و افکار، احساسات و عواطف خود حرف بزنند. شما سعی میکنید ساعتی را با همسرتان و به دور از جار وجنجال بچهها تنها بمانید به آن امید که شاید کمی هم در باره خودتان و زندگی مشترکتان با هم گفتگو داشته باشید اما، غالبا مثل مجسمه ابوالهول ساکت میماند.
آن وقت است که از خودتان میپرسید: چی شده؟ چرا چشم از تلویزیون بر نمی دارد؟ چرا از خودش، روابطمان یا مسائل و مشکلات مالی که داریم حرفی نمیزند؟ چرا به سر و وضع خانه نمیرسد؟ چرا نمی تواند ۱۰ دقیقه، فقط ۱۰ دقیقه، از خودش، کارهاش و از خودمان برایم بگوید؟!
در واقع، از هر ۵ زن، یکی از اینکه همسرش با او ارتباط کلامی خوبی ندارد، گله مند است. ۳۰ در صد آقایان هم مهمترین دلیل اختلاف در زندگی مشترکشان را، ناتوانی آنان در ایجاد ارتباط کلامی با همسرانشان میدانند. به راستی چرا؟
پاسخ این است: حتی مردانی که علاقهمندند در باره احساسات و عواطف و خواستههای خود با همسرانشان حرف بزنند یا درد دل کنند؛ یعنی با آنها رابطه کلامی برقرار کنند، این را کاری ساده و راحت نمی بینند.