كمك در مورد گفتن نه

[dragon-fly]

سلام دوستان
من توي نه گفتن يكم زيادي خشنم.
مثلا وقتي از يكي خوشم نياد نميتونم يه جوري كه ناراحت نشه دكش كنم.
يا مثلا وقتي خواهر زادم مياد توي اتاقم و پنل كيسمو ميشكونه (البته موقعي كه نيستم) نميتونم بگم نزاريد اين بچه بياد توي اتاقه من.يعني ميگما ولي يه بار يا دو بار بيشتر نميگم چون بار سوم نميتونم درست بگم و اونا از دستم ناراحت ميشن.
يا مثلا به برادر بزرگترم نميتونم بفهمونم كه اگه ميخواي از پي سي من استفاده كني نبايد بري سراغ فايل هاي شخصي من.
يا اينكه تو دانشگاه قبليم يه دختره بود مثل بقيه ولي يكم صميمي تر تا اينكه يه ابراز علاقه كرد منم سعي كردم بش بفهمونم كه الان علاقه اي به فكر كردن به اين چيزا ندارم و حتي نميتونم فكر كنم. كه نفهميد چي ميگم (طرز بيان من شايد بد بوده كه نفهميده)منم يه چيزاييي گفتم كه باعث شد از دانشگاه انصراف بده و بره
=====================================
باور كنيد من اصلا دوست ندارم كسي از دستم ناراحت شه حتي اگه دشمنم باشه.
ولي نميتونم بگم نه طوري كه طرف ناراحت نشه.
******************************
حالا شما ها بگيد من چيكار كنم ؟
ديگه اعصابم حسابي خرد شده.
سپاس.

[Hamid Reza]

سلام

اصولا مخالفت با يه كسي يه مقدار ناراحتي واسش داره و اين غير قابل جلوگيري هست

يعني وقتي من اصرار بر كاري دارم و با من مخالفت بشه مسلم هست كه ناراحت ميشم

اما خب به نوع لحن هم بستگي داره

مثلا من ميتونم دلايل مخالفتم را با دلايل منطقي و خيلي آرام و مودبانه به طرف بگم و حالا اگه اون ناراحت شد مشكل خودشه

يا ميتونم خيلي تند برخورد كنم و با چندتا فحش و اينا اين كارو انجام بدم

اينا براي دفعات اول هست

ولي خب وقتي يه نفر خيلي به آدم اصرار كنه و هر دفعه مزاحم آدم بشه و كارشو ادامه بده به نظرم يه مقدار تندي لازمه (بعضيا اصولا با لحن نرم مخشكل دارن و تا باهاشون تند برخورد نكنيد اهميت نميدن)

ولي باز تاكيد ميكنم كه بيشتر مواقع سعي كنيد با آرامش اين كارو انجام بديد

شما يه مقدار بيشتر از خودتون بگيد
اصولا آدم عصبي هستيد؟
يا شخصيت جنگجو داريد؟
لحن صحبتتون چطوره؟ تند هست يا آرام و مودبانه؟

تو اين مواقع كنترل كردن خيلي مهمه
يعني شما بتوني خودتو كنترل كني و جواب طرف رو بگي

در ضمن شما چندتا مسئله رو مطرح كرديد
اول گفتيد توي نه گفتن خشن هستيد
بعد گفتيد نميتونيد به برادرتون بفهمونيد كه به فايلاي شخصي شما نره كه خوب اين يه بحث جداست
و يه صحبت هم درباره تذكر دادن مطرح كرديد كه به خواهر زادتون بگيد اين كارو نكنه

به نظرم يه مقدار لحنتون رو تغيير بديد درست ميشه
يعني با برادرتون خيلي جدي و منطقي صحبت كنيد و توي تذكر دادن هم با آرامش عمل كنيد

موفق باشيد

[dragon-fly]

مرسي دوست عزيز
من اصلا عصبي نيستم اتفاقا خيلي ارومم اما به شدت بي حوصله هستم.
مثلا اون دختريكه گفتم , شمارمو از يكي از بچه ها گرفته بود بهم زنگ زد .البته اولش كمي خواست اذيت كنه كه كمي به مزاجم خوش نيومد.ولي بعد كه شناختمش.باهاش كاملا خوب حرف زدم.با اينكه اصلا از حرف زدن با موبايل اونم توخيابون مخصوصا وقتي كار دارم خوشم نمياد اما باهاش خيلي خوب حرف زدم.توي اون روز چند بار زنگ زد كه بش گفتم من از حرف زدن با موبايل زياد خوشم نمياد اما گوش نكرد منم نا خواسته چيزايي بش گفتم كه فكر كنم قلبش بد جوري شكست.
لحن صحبتم هم كاملا اروم هست و غير از جمع هاي دوستانه كاملا مودبانه.
در ضمن قبول دارم كه كسي كه حرف خوشو نفهمه بايد باش تند برخورد كرد البته تند داريم تا تند.
ولي نميتونم د مقابل بعضي چيزا ديگه خودمو كنترل كنم.
اگه بازم لازمه چيزي بدونيد بگيد تا بگم.

[pegah16]

من به شما پيشنهاد ميكنم قبل از اينكه حرفي رو به كسي بزنيد،اول همون حرفو با همون لحن به خودتون بزنيد.اگه خودتون ناراحت ميشيد كسي باهاتون اونجوري حرف بزنه مطمئنا ديگران هم ناراحت ميشن.البته اينم در نظر بگيريد كه دخترا يكم حساسترن.

[dragon-fly]

من به شما پيشنهاد ميكنم قبل از اينكه حرفي رو به كسي بزنيد،اول همون حرفو با همون لحن به خودتون بزنيد.اگه خودتون ناراحت ميشيد كسي باهاتون اونجوري حرف بزنه مطمئنا ديگران هم ناراحت ميشن.البته اينم در نظر بگيريد كه دخترا يكم حساسترن.

خب اگه به خودم گفتم و ناراحت شدم يعني به طرف نگم ؟
مشكل اينجاست كه من نميدونم چطوري بگم كه طرف ناراحت نشه.
به هر حال ممنون از شما و تمام دوستاني كه نظر ندادن.

[Gam3r]

ببین عزیز من ، ما انسان داریم تا انسان

یکی وقتی خشن میشه ، صداش آرومه اما لحنی که داره باعث میشه از صد تا مشت و لگد هم بدتر باشه و جوری باشه که طرف مقابل بفهمه و سریع بی خیال بشه و به قول معروف فرار رو بر قرار ترجیح بده
یکی دیگه همیشه میخنده و کلا ریلکسه ، همین باعث میشه وقتی که جدی میشه ( چون حالت خیلی نادر و جدیدی توی صورتش ایجاد میشه ) باعث میشه بقیه سریع بترسن و بی خیال بشن
یکی دسته ی دیگه ، همیشه فحش میدن و کلا اختلالات روانی دارن ، برای همین باعث میشه که لحن جدیشون با شوخی فرق نکنه و همین باعث کلی از نزاع ها میشه


حالا عرضم به حظور شما که ... به نظر من شما بیشتر از اینکه اون دختره رو ناراحت کردی عذاب وجدان گرفتی و این به خاطر اینه که روح لطیفی داری و درک و شعورت بالاست ، خیلی ها هستن به دختر مردم تجا*ز میکنن بعدش هم فیلمش رو پخش میکنن و عین خیالشون هم نیست، پس در اولین مرحله از شما این برداشت رو میشه کرد که روح لطیفی دارید نه اونجور که خودت میگی !

دومین برداشتی که از شما میشه کرد اینه که وقتی عصبانی میشی واقعا عصبانی میشی ! و این واقعا طبیعی هست ! مثلا بیاد وسیلتو بشکنه ! خب معلومه که کلت *** میشه ! کاملا طبیعی هست ! اتفاقا همین باعث میشه که به طرف فحش بدی و دیگه طرف این کار رو تکرار نکنه و تا آخر عمر خیالت راحت باشه ! چون بعضی چیزهارو اگه همون اول کاری جلوشون رو نگیری برات خیلی دردسر ساز میشه

و دومین برداشت، یا بهتر بگم ، آخرین برداشت و آخرین راه حل : سعی کن انقدر جدی باشی که وقتی میگی ماست سیاهه همه باور کنن ، چیجوری ؟ اینجوری که شوخی های مسخره نکنی ! مثلا نگی : فردا امتحان فیزیکه . بعد فردا بگی خالی بستم ! این باعث میشه که دیگه روی حرفت حساب باز نکنن ... یا گاهی اوقات واقعا لازمه که قدرتت رو نشون بدی تا راحت باشی ... این یکی رو من بهش رسیدم که هرجا وقتی همون اول کار قدرتت رو نشون بدی ( نه با دعوا و چیزای دیگه ) باعث میشه که اعصاب خیلی راحت تری داشته باشی و کسی باهات کاری نداشته باشه ...


حالا شما اینارو خوندی ، بیشتر توضیح بده تا ما هم بتونیم بیشتر بگیم
موفق باشی

[dragon-fly]

مرسي عزيز.
قبلا هم گفتم كه كاملا روحيه ارومي دارم.و تقريبا كم حرف.
اصولا با كسي شوخي نميكنم.مگه اينكه مطمئن باشم با جنبس.
و اينكه كاملا درسته كه تا چند روز عذاب وجدان داشتم و به همين خاطر اين تاپيكو زدم.كه ديگه يه همچين مشكلي پيش نياد.
من عصباني ميشم ولي معمولا فقط از صورتم پيداست.اما اگه خونم به جوش بياد ديگه قاطي ميكنم.كه اونم فقط سه بار تو زندگيم اتفاق افتاده.و كلي بخوام بگم درون گرام.طوري كه وقتي چند سال پيش از سر خاك مادر بزگم برگشتيم اولين چيزي كه خيلي ها بم گفتن اين بود كه بالاخره گريه تو رو هم ديديم.
در مورد برداشت اخر شما هم بايد بگم كه يه بار سر كلاس يكي از بچه ها يه برنامه نوشته بود كه هيچ ربطي به صورت سوال نداشت.منم وقتي استاد اومد به استاد گفتم تمرين فلاني رو ببينيد و اشكالاشو بگيريد.
(من اين كارو فقط از روي دلسوزي كردم كه فردا موقع امتحان لنگ نمونه)اولش برگشت منو بد نگاه كرد منم هيچ عكس العملي نداشتم. بعد كه استاد رفت از كلاس بيرون هي بر ميگشت چرت و پرت ميگفت منم هي بش توضيح ميدادم كه اين كارو واسه خودت كردم.اخرش كه ديدم نميفهمه بش گفتم شانس اوردي كه دختراسر كلاسن وگرنه چيزي بت ميگفتم كه تا يه هفته روت نشه بياي دانشگاه اونم ساكت شد و اخر كلاس كفت خيلي مردي كه ضايعم نكردي.البته اگه ادامه ميداد من از كلاس ميرفتم بيرون و چيزي نميگفتم.ولي چون ميخواستم واسه بقيه بچه ها تمرين حل كنم اينو گفتم.
اينا رو گفتم كه مقدار جدي بودنم رو بدوني.
ببخشيد كه زياد شد.
بازم ممنون.

[Gam3r]

عرضم به حضورت که ... اگه من بخوام به عنوان یه فردی که خارج از این ماجرا هست و داره این ماجرا رو میبینه و پیش خودش تفسیر میکنه ( نه به عنوان طرفین ماجرا که معمولا اشتباه قضاوت میکنن ) ، این دختر خانوم به نظر من احمقانه ترین روش برای برقراری رابطه رو انتخاب کردش !

البته این بستگی به شما هم داره ، قبلا یه دوستی داشتم کلا توی کار روان شناسی بود و خیلی هم زبل بود ! کلا بچه ی ردیفی بود ، میگفت کلا آدما 3 دسته هستن ( اسم دسته هارو هم به صورت علمی میگفت اما من الان یادم رفت )
به صورت ساده برات بیان میکنم :
1. میگفت دسته ی اول ( مثلا دخترای جزو این دسته ) اینجوری هستن که فقط از طریق حس شنوایی ارتباط برقرار میکنن ، یعنی اگه بهشون گل و طلا هم بدی که بهشون بفهمونی من دوستت دارم ، اینا قبول نمیکنن ، ولی اگه بهشون بگی من دوستت دارم ولی نه گل بخری نه طلا بخری نه هیچی ، اینا باور میکنن دوستش داری ... یعنی اینکه اینجور افراد بیشتر از طریق مکالمه کردن و گفت و گو و زدن حرف های عاشقانه لذت میبرن تا اینکه بخوای بهشون طلا و جواهرات بدی

2. دسته ی دوم ( بازم مثلا دخترای عضو این دسته ی دوم ) اینجوری هستن که هرچقد بهشون بگی دوستت دارم باور نمیکنن ، هرچقدر بگی باور نمیکنن ، اما فقط کافیه یه شاخه گل بگیری و هیچ حرفی هم نزنی تا باور کنن که واقعا دوستشون داری ، یعنی اینجور افراد فقط میخواد از طریق عمل حرفت رو ثابت کنی نه از طریق گفتار

3. دسته ی سوم رو متاسفانه یادم نمیاد

بعد نکته ی جالب اینه که طریقه ی شناخت هرکدوم از این دسته هارو هم دوستم به خوبی بلد بود ( یعنی خونده بود که بلد بود ! ) مثلا کسایی که جزو فلان دسته هستن ، معمولا خیلی آروم صحبت میکنن و تمام کلماتشون شمرده و واضح هست و ... ( کاشکی اینارو حفظ میکردما )


حالا برو حساب کن که دلیل اصلی اختلافتون چی بوده

[dragon-fly]

ميشه بيشتر توضيح بدي ؟
من اصلا نميخواستم با اون دوست شم.
قضيه اون دختره فقط يه مثال بود.
و اينكه من اصلا نفهميدم اين دو تا دسته اي كه شما گفتي چطوري به قضيه من ربط پيدا ميكنه ؟!

[Gam3r]

من فکر کردم جوابی که میخوای همونی هست که گفتم

خب درست توضیح بده ببینیم مشکلت دقیقا چیه !
اصلا چیجوری صحبت میکنی ؟