قيمت مقطوع ، تزريق درمحل
سكانس اول ـ داخلي ـ درمانگاه خصوصي ـ عصر
عصر يكي از روزهاي پاييزي مطب شلوغ است. مردي عيالوار با ۵بچه قدونيم قد وارد مي شود. منشي مطب جدول حل مي كند.
مرد عيالوار: سلام خانوم. اومديم براي واكسن
منشي به سرتاپاي مرد مي نگرد. بعد روي ميز خم مي شود تا صف پشت مرد را ببيند:
ـ چندنفرين؟
مرد كمي احساس خجالت مي كند: «با اجازه تون هفت نفر»
منشي بي تفاوت قبض پرداخت را جلو مي كشد. چيزي روي آن مي نويسد: «مي شه ۳۵هزارتومن»
مرد عيالوار: چه خبره مگه... من فقط ۵هزار تومن دارم…
انگاري به منشي توهين شده است. بلند مي شود: « واكسن فلج اطفال كه نمي خواي بزني . هپاتيت ب اگه نزني مي شه ث مي فهمي؟»
مرد عيالوار: مي دونم خانوم ولي چرا اين قدر گرون
منشي : واسه اين كه خارجيه. فعلاً هم آدماي كمي مبتلا هستن. هروقت زياد شدن شايدمجاني بشه(!)
مرد عيالوار با دلخوري دست بچه ها را مي گيرد و باعيالش كه مثل گناهكاران خود را پشت مرد مخفي مي كند، خارج مي شوند. منشي چنگ مي زند، يك كاغذ سفيد برمي دارد.
با خط كج ومعوج مي نويسد؛ هپاتيت B موجود است قيمت مقطوع ۵۵۰۰تومان. تزريق درمحل و مي رود تا روي در ورودي نصب كند.
سكانس دوـ دفترروزنامه ـ داخلي خارجي ـ صبح
تلفن زنگ مي زند . خبرنگار گوشي را برمي دارد:
ـ سلام ، بفرماييد
صداي خشمگين مردي شنيده مي شود: «چرا راجع به هپاتيتB مطلب نمي نويسين؟
خبرنگار فكر مي كند با يك بيمار هپاتيتي طرف است. گوشي تلفن را با فاصله از گوش خود مي گيرد: « از كي فهميديد بيماريد… »
صداي خشمگين : «خدا نكنه خانم. زبونتو گاز بگير. مي خواستم بگم به مسؤولين بگيد تبليغ مي كنند واكسن بزنند، پولشو از كجا بياريم…»
خبرنگار: « واضح تر بگوييد…»
صداي خشمگين: « من خياطم خانم. شنيدم هركي با سوزن و تيغ و چاقو سروكار داره ، بايد واكسن هپاتيت B بزنه. رفتم تزريقاتي توچهارراه مولوي، اما مي گه واسه خياطا پنج هزارتومن. زنم چي؟ بچه هام چي؟»
خبرنگار: «مگه براي ديگران قيمت چنده؟»
مرد خشمگين : « چه مي دونم والله. واسه آپاراتچي ها ۵۵۰۰تومنه،حجره داراي بازار شش هزارتومنه. جيب برها هفت هزارتومنه…»
خبرنگار: چه خبره آقا…
مرد خشمگين: «از جعفرآقاي آمپول زن بپرسيد.
مي گه از وقتي آمريكا رو زدن وضع بازار بده…»
صحنه ۲ ـ دفترروزنامه ـ داخلي ـ همان زمان
خانم خبرنگار با انستيتو پاستور تماس مي گيرد. يكي از مسؤولان شركت تعاوني انستيتو گوشي را برمي دارد.
صداي مرد: بفرماييد.
خبرنگار: مي خواستم ببينم قيمت واكسن هپاتيت چنده؟
صداي مرد: ۲۵۰۰تومان بزرگسالان، ۱۲۵۰تومان زير ۱۰سال و براي افراد زير۵سال رايگان است هزينه تزريق هم ۱۵۰تومان…
خبرنگار: پس چرا اينقدر قيمت واكسن هپاتيت درمطب هاي خصوصي بالاست. آيا نظارتي نمي شود؟
صداي مرد : هركسي قيمت خاص خودش را عنوان مي كند، ما هم نمي توانيم قيمت خاصي را تعيين كنيم . قيمت تمام شده براي مراكز درماني خصوصي كه واكسن خود را اينجا تهيه مي كنند ۲۵۰۰تومان است.
خبرنگار: واكسن از توليدات داخليه.
صداي مرد : نه خيرساخت كوباست ، توليد داخلي نداريم.
خبرنگار: متشكرم … خداحافظ.
صحنه ۳ـ داخلي ـ دفترروزنامه ـ زمان حال
خانم خبرنگار با يكي از مسؤولان وزارت بهداشت و درمان ارتباط برقرار مي كند. خانمي كه نمي خواهد نامش منعكس شود به تلفن جواب مي دهد.
خبرنگار: ببخشيد… مي خواستم بدانم كه چرا قيمت واكسن هپاتيت B اينقدر گران است… مردم اعتراض كرده اند…
صداي زن: … بخاطراينكه تزريق واكسن هپاتيت B جزو برنامه هاي ايمن سازي كشور نيست… كساني كه احتمال بروز اين بيماري را در خود و يا خانواده دارند بايد تزريق كنند.
خبرنگار: … چرا قيمت واكسن اينقدر گران است؟
صداي زن: بخاطراينكه مقدار واكسن هاي موجود دركشور كم است.
خبرنگار: درست است كه هرفردي كه با سوزن و تيغ و قيچي سروكار دارد بايد اين واكسن را بزند؟
صداي زن : هركسي كه نه… فقط كادر پزشكي كه با سوزن و خون و مريض سروكار دارند بايد حتماً واكسن را بزنند… ضمناً ضرورتي ندارد كه من يا شما بزنيم…
خبرنگار: قرار نيست كه دراين زمينه واكسيناسيون سراسري انجام شود؟
صداي زن : فعلاً چنين ضرورتي به وجود نيامده درضمن از حدود سال ۶۸ واكسن هپاتيت B جزو برنامه واكسيناسيون كودكان شده است.