تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




نمايش نتايج 1 به 1 از 1

نام تاپيک: English Slangs and Idioms wich contain animal names

  1. #1
    داره خودمونی میشه Yapma's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    Any where you like
    پست ها
    49

    12 English Slangs and Idioms wich contain animal names

    Ant مورچه



    ants in the pants:

    تقریبا معادل کک توی تنبان افتادن و احساس ناراحتی و ناآرامی کردن است.

    [Do you have ants in the pants or what?]

    چیه، کک توی تنبانت افتاده؟

    Bat خفاش



    blind as a bat:

    کور

    [Without my glasses, I am blind as a bat.]

    بی عینک ، واقعاً کورم.

    Bee زنبور



    busy as a bee:

    کنایه از پرمشلغه بودن

    [He never seems to have time to talk. He’s always busy as a bee.]

    انگار هیچ وقت فرصت حرف زدن نداره، خیلی سرش شلوغه.

    Bird پرنده



    A little bird told me:

    اصطلاحی معادل آقا کلاغه خبر داد

    bird:

    دختر – زن

    [Do you know that bird?]

    اون زن رو می‌شناسی؟

    early bird:

    اصطلاحی برای کسی که صبح زود از خواب بیدار می‌شود.

    eat like a bird:

    آدم کم خوراک

    [She eats like a bird.]

    خیلی کم خوراکه.

    Buck آهو

    buck:

    دلار

    [Can you lend me five bucks?]

    می‌تونی پنچ دلار بهم بدی؟

    Bug حشره

    bug:

    ویروس ـ سرماخوردگی

    [My sister can’t come to your party because she caught a bug.]

    خواهرم نمی‌تونه به مهمونی‌تون بیاید چون سرماخورده.

    to bug:

    اذیت کردن

    [Stop bugging me!]

    دست از سرم بردار. اذیتم نکن.

    Buffalo گاومیش

    buffalo:

    حقه زدن

    [He buffaloed me!]

    بهم کلک زد!

    Bull گاو نر

    bull-headed:

    لجباز

    [Sometimes you are so bull-headed!]

    بعضی وقت‌ها خیلی یک‌دنده می‌شی!

    Butterfly پروانه

    (to have) butterflies:

    عصبی و هول شده

    [I always get butterflies when I speak in front of large groups.]

    وقتی جلوی یه جمعیت زیاد حرف می‌زنم، همیشه هول می‌شم.

    Cat گربه

    rain cats and dogs:

    باران شدید

    [It’s raining cats and dogs outside.]

    بیرون عجب بارونی داره میاد.( داره مثه دم اسب بارون می‌باره)

    catnap:

    چرت کوتاه

    [I’ll meet you at the movies right after a little catnap.]

    یه چرت کوتاه که زدم توی سینما می‌بینمت.

    Hen مرغ

    hen-pecked:

    مرد زن ذلیل

    [He’s been hen-pecked for the past 25 years.]

    25ساله كه زن ذليله.

    Cow گاو ماده

    (to have a) cow:

    به شدت ناراحت شدن ـ دمغ شدن

    [When I told my mother that I wouldn’t be home until midnight, she had a cow.]

    وقتی به مادرم گفتم که تا نصفه شب نمی‌رم خونه، خیلی پکر شد.

    Crocodile تمساح

    in a while crocodile:

    خداحافظ – می‌بینمت (کروکودیل به این صورت خونده می‌شود "کروکودایل" که هم‌وزن In a while است.)

    Dog سگ

    dog:

    1-آدم خیلی زشت

    [She’s a real dog.]

    خیلی بد ترکیبه.

    2-آدم (به طور کلی(

    [You clever dog.]

    بابا چقدر زرنگی تو!

    3-پا

    [My dogs are aching!]

    پاهام درد می‌کنه.

    Goat بز

    space goat:

    سپر بلا

    [I’m always the space goat when anything goes wrong.]

    هر وقت مشکلی پیش میاد همیشه من سرزنش می‌شم.(دیوار من از همه کوتاه‌تره(

    Horse اسب

    beat a dead horse:

    معادل آب در هاون کوبیدن

    [Stop asking him to do you a favor. You’re beating a dead horse.]

    اینقدر ازش نخواه واسه‌ات کاری کنه. آب تو هاون کوبیدنه.

    Mouseموش

    mousy:

    خجالتی

    [She’s sort of mousy.]

    یه جورایی دختر خجالتی‌ایه.

    Owl جغد

    night owl:

    کسی که شب بیداری را دوست دارد

    [You’re a real night owl, aren’t you?]

    مشخصه دیگــــــــــــــــــه...

    Pig خوک

    pig out, eat like a pig:

    جفتشون به معنی پرخوریه

    pigheaded:

    لجباز

    [You’re always pigheaded.]

    همیشه آدم لجبازی هستی.

    Pigeon کبوتر

    pigeon:

    آدم ساده لوح – هالو

    [Mark is no pigeon.]

    مارک چقدر ساده لوحه.

    Rat موش صحرایی

    rat:

    لو دادن – خبرچینی به پلیس

    [I can’t believe that my best friend ratted on me.]

    باور نمی‌کنم که بهترین دوستم منو لو داده باشه.

    rat race:

    کار روزانه

    [Well, I suppose it’s time to go back into the rat race.]

    خب دیگه، گمونم وقتشه برگردیم سراغ کار روزانه.

    Turkey بوقلمون

    turkey:

    احمق – ساده لوح

    Whale نهنگ

    whale:

    آدم چاق

    Worm کرم

    can of worms:

    یک موضوع پیچیده و حساس

    [I really opened up a can of worms when I asked him how his marriage was.]

    وقتی ازش پرسیدم وضع زن و زندگیش چطوره، واقعاً موضوع حساس و پر مسئله‌ای مطرح کردم.

    Rabbit خرگوش

    rabbit ears:

    آنتن تلویزیون

    [The picture on the television isn’t very sharp. I think we need to buy some new rabbit ears.]

    تصویر تلویزیون زیاد شفاف نیست. کمون باید یه آنتن جدید بخریم.



    نکته:

    worm و snake و rat هر سه به معنی آدم قابل سرزنش و نفرت انگیز است. مثلا می‌گویند:

    [You like him? He’s such a worm!]

    ازش خوشت میاد؟ خیلی آدم نفرت‌انگیزیه!

    [He’s a real snake.]

    واقعاً نفرت‌انگیزه!

  2. 2 کاربر از Yapma بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •