سلام
دیدم بر وبچز همه خوشن گفتم یه تاپیک بزنم یه کمی ایه یاس بخونم
البته نباید مقصرین این کار رو فراموش کرد.
مخلصم![]()
سلام
دیدم بر وبچز همه خوشن گفتم یه تاپیک بزنم یه کمی ایه یاس بخونم
البته نباید مقصرین این کار رو فراموش کرد.
مخلصم![]()
پرواز ساعت 7و سی دقیقه بامداد تهران و ژوهانسبورگ یک مهمان ویژه داشت؛ علی کفاشیان.
رئیس فدراسیون فوتبال 4 روز قبل از آغاز جام جهانی تهران را به مقصد پایتخت آفریقای جنوبی ترک کرد تا در مراسم افتتاحیه جام جهانی حاضر باشد. او البته در این سفر و در روز افتتاحیه دو ایرانی سرشناس دیگر را هم در ورزشگاه و در میان میهمانان ویژه مراسم افتتاحیه می بیند. علی دایی عضو کمیته جوانان فیفا و افشین قطبی سرمربی تیم ملی ایران . این سه یک ویژگی مشترک دارند. هر سه در کنار هم نقشی بزرگ در حذف تیم ملی ایران از جام جهانی افریقای جنوبی داشتند.
علی کفاشیان که در بهمن ماه سال 1387 در انتخاباتی سورئال توانست به لطف ممانعت فیفا از حضور محمد علی آبادی در فدراسیون فوتبال بر مسند رایست فدراسیون بنشیند چون دست عنایت سازمان ورزش بر سر او کشیده شده بود. پس از این انتخاب بود که پروسه انتخاب مربی تیم ملی آغاز شد . در شرایطی که تیم ملی باید از همان روزها آماده حضور در رقابت های مقدماتی جام جهانی می شد. پروسه انتخاب تیم ملی ، این بزرگترین رویداد در همه حوادث تلخی بود که سرانجانش شد باز ماندن تیم ملی ایران در راه رسیدن به جام جهانی ؛« سخت ترین لحظات کاری من ، زمان هایی بود که سرمربی انتخاب می کردم. از همان روز اول هم که فدراسیون را در دست گرفتم در این بازی افتادم. . ما همین که رای آوردیم و انتخاب شدیم باید سرمربی تیم ملی را انتخاب می کردیم . بعد هم این روند ادامه پیدا کرد. آنقدر فشار این کار زیاد است که بعضی وقتها می شود گفت که فشار بر تدبیر غلبه کند یعنی شما می خواهید کسی را انتخاب کنید که قضیه را جمع کنی . برای همین من سخت ترین روزهایم را روزهای انتخاب مربی می دانم . کلمنته ، دایی ، قطبی و همه اتفاقاتی که خودتان هم می دانید. تصمیم گرفتن در این مواقع خیلی سخت است. اگر اشتباه تصمیم بگیری هم کار خیلی سخت تر می شود برای همین است که آدم در تصمیم گیری هایش راحت نیست یعنی مدام می خواهد تمام جوانب کار را ببیند . با این وجود به جایی می رسی که می خواهی هر طور هست همان لحظه بحران را بخوابانی و نمی توانی برای 10 روز بعد فکر کنی.»
او درحالی دایی را انتخاب کرد که می خواستند افشین قطبی را به تیم ملی بیاورند اما تلفنی کذایی سبب شد تا ناگهان نظر همه عوض شود و دایی به تیم ملی بیاید. آن روزها کفاشیان با قاطعیت از صعود تیمش به جام جهانی می گفت و ادعا می کرد:« جام جهانی نهایت خواسته های فوتبالی کشور است و حتی به قیمت تعطیلی لیگ آن را بدست می آوریم. حتما باید به ژوهانسورگ برویم.» او البته روزی که به جام جهانی نرسید در پاسخ به خبرآنلاین گفت:« فوتبال همین است. باید بپذیریم دیگر از قطب های فوتبال آسیا نیستیم و مردم باید خواسته های شان را کم کنند . باید انتظارات شان منطقی باشد.»
علی دایی دیگر مهمان ایرانی ویژه بازی های افتتاحیه جام جهانی است. او که عضو رسمی کمیته جوانان فیفا است با دعوتنامه رسمی از سپ بلاتر به مراسم افتتاحیه می رود . دایی کسی بود که قرعه ایران را برای حضور در این گروه مقدماتی از گلدان در آورد و خود هدایت تیم را پس از مدتی بدست گرفت. کسی که تنها سابقه مربیگری اش محدود می شد به قهرمانی در لیگ برتر با سایپا ، آن هم در کمتر از یک فصل مربیگری. دایی از 5 مسابقه ای که هدایت تیم ملی را در دست داشت نتوانست امتیازات لازم را کسب کند. تساوی در برابر کره جنوبی و البته در خانه ، ترس را به دل مردم آورد. تنها کافی بود که او برابر عربستان بازنده شود و فاجعه شود. دایی اما در فاصله دو هفته به بازی حساس ایران با عربستان رودرروی خبرنگار ما نشست و ما با اطمینان گفت:« کارم را بلدم. مطمئن باشید ما صعود می کنیم و به جام جهانی می رویم. آنها که در پی برکناری من هستند ، ناکام می مانند. من روزی می روم که خودم بخواهم. مطمئن باش که ما به جام جهانی می رسیم.»
او اما هشتم فروردین به عربستان باخت و برکنار شد تا مشخص شود روزی می رود که اراده بر رفتنش باشد و حالا یک سال و دو ماه پس از آن اتفاق هنوز از پی این است که به مرم بگوید تلفنی ناشناس برکنارش کرده ، البته دایی هیچ گاه از تماس غیبی برای آمدنش به تیم ملی نمی گوید.
افشین قطبی راهکاری بود که با برکناری علی دایی برای تیم ملی باقی ماند. سه بازی و نیز به 7 امتیاز. تیمی که شانس زیادی برای صعود نداشت. او اما در اوج اعتماد به نفس رو به دوربین ها گفت:« کره ها را مثل کف دستم می شناسم. من بلیت ژوهانسبورگ را از همین حالا در جیب دارم. شک نکنید ما آنجا خواهیم بود.»
تیم او از سه بازی توانست 5 امتیاز بگیرد اما این میزان امتیاز این قدر نبود که تیم ملی را به جام جهانی برساند و ما در دقیقه 83 بازی ایران و کره با گلی که خوردیم از جام جهانی محروم شدیم. او لبته پس از این ناکامی در توجیه ادعاهایش گفت:« ناچار بودم به مردم و تیمم روحیه بدهم تا دقیقه آخر بتوانیم بجنگیم. من در بدترین شرایط تاریخی کشور فقط 7 دقیقه کم آوردم. این کار بزرگی است.»
این سه در روز افتتاحیه جام جهانی حاضر می شوند. هر سه البته از مدت ها قبل قول داده بودند برای جام جهانی به ژوهانسبورگ می روند. آنها به وعده شان عمل کرده اند البته هرچند برای کاهش هزینه های فوتبال کاروان 30 نفره بازیکنان را با خود نبرده اند. مهم این است که تیم ملی سه نفره ما به جام جهانی رفته اند. آنها که از ابتدا هم قرار بود ، حتما در آن روز خاص در ژوهانسبورگ باشند.
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
فوتبال یک صنعت محبوب است . این قدر دوست داشتنی که با آغاز جام جهانی ، همان قدر که تماشای بازی تیمی مثل برزیل برای من و شما در ایران پیدا می کند بی شک وزیر یا نخست وزیر یک کشور پیشرفته اروپایی را هم محو تماشا می کند. همین ویژگی منحصر به فرد است که سبب شده تا فوتبال در روزهای رکود اقتصادی بتواند سودآفرین باشد. فیفا تنها نهاد بین المللی بود که در دل بحران های مالی رشد اقتصادی را تجربه کرد.
همه فوتبال را پیگیری می کنند تا اتفاقات خارق العاده اش ؛ آنچه در آن 90 دقیقه بازی رخ می دهد ببینند و آن است که همان ابتدا به ساکن اهمیت پیدا می کند و دیگر مسائل جنبی ، در حاشیه اش قرار می گیرند. جام جهانی کارنوال بزرگی است تا تمام ملتها در کنار هم این این هیجان را تقسیم کنند. مردمی که از گوشه گوشه دنیا کنار هم قرار می گیرند و این فرصتی است تا فرهنگ ها معرفی شوند. شاید آن کشر کوچک افریقایی که در تمام سال همه حجم خبرهایش در رسانه های بین المللی به تعداد انگشتان دو دست نرسد به واسطه پیشرفت فوتبالش و حضور در جمع 32 تیم برتر دنیا ، این شانس را بدست بیاورد که دیده شود. اینکه در بازار جنبی این کارناوال بزرگ فرصت داشته باشد گوشه ای از گفتنی هایش را عرضه کند. این نکته ای است که در دیپلماسی ، دیپلماسی عمومی با گرایش ورزشی نامیده می شود.
شکلی از دیپلماسی که حالا دولت ها حتی بیش از تلاش های دیپلماتیک رسمی شان به آن می پردازند. اینکه حالا پیراهن تیم های ملی فوتبال برای رهبران کشورهای درحال توسعه به عنوان نمادی از دوستی شان عرضه می شود. کاری که دیپلمات های کشورهایی چون آرژانتین و برزیل در سالهای اخیر بارها انجام داده اند یا نمونه های بسیار دیگری از این دست که همه در خاطر داریم. حالا فوتبال نماد صلح است. نماد دوستی میان ملت ها. دیگر بحثی از تخاصم نیست. همه کنار هم جمع می شوند تا شاد باشند و 32 کشور که مجوز حضور در بازی ها را در دست دارند ، سهمی بزرگتر از دیگران دارند. تیم هایی که بی شک تلاش شان بیش از سایرینی بوده که باز مانده اند.
اگرچه معتقدم نرفتن به جام جهانی ا فاجعه نیست و با صعود به جام جهانی هم معجزه ای رخ نداده . بی شک با حضور در این رقابت ها از جهات گوناگون ورزش و دولت ما بیشترین منافع را بدست می آورد. از لحاظ روحی می توانستیم خوشحال باشیم که یک ملت احساس غرور می کنند و به تیم ملی شان حس غرور خواهند داشت . با این وجود نباید از یاد ببریم چه بسیار کشورهای صاحب فوتبالی هستند که گاه از صعود بازمانده اند اما در کشورشان عزای عمومی اعلام نمی کنند. آنچه اما این نرفتن را برای مان تلخ می کند مکانیسم اشتباهی است که در پیش گرفته بودیم. ما می بازیم چون باوری غلط را بر افکار مان غلبه داده ایم. اینکه بهترینیم.
بهترینی شاخص هایی دارد. تلاش می خواهد ، برنامه ریزی و تلاش مضاعف اما هنوز وقتی می خواهیم دلایل ناکامی فوتبال ایران را ردیف کنیم ؛ می گویند: تعلیق. تعلیقی که فقط 4 روز طول کشید و البته سبب خیر بود تا فوتبال مان گامی به سوی استقلال بر دارد. از یاد می بریم که برنامه ریزی نداریم ، هدف نداریم افق دیدمان مشخص نیست و در این شرایط نباید عزا بگیریم که رفتن مان است که باید تعجب برانگیز شود.
حمیدرضا آصفی
عضو سابق هیات رئیسه فدراسیون فوتبال
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
عجب رویی داره این کفاشیان !باعث حذف تیم شده - علاقه مردم ایران را زیر پا گذاشته . حالا می خواهد بره جام جهانی را ببینه ؟
به جای این کار ها باید بشینه یک فکری برای تیم ملی ایران بکنه
بابا بی خیال حالا که تیم نرفت جام جهانی.
دیگه هم با این اوضاع حالا حالا نمی ره جام جهانی.
فقط باید بشینیم وحسرت بخوریم.
چه اعصابی دارید شما؟درمورد چیز بهتری نمیشه بحث کنید؟یه جوری شدم حالم د...ا....ر...ه...ب...ه....م......می خوره.
ولش کنید بابا بی خیال.
بریم جام جهانی چیکار ما تو آسیا هم حرفی برای گفتن نداریمبابا بی خیال حالا که تیم نرفت جام جهانی.
دیگه هم با این اوضاع حالا حالا نمی ره جام جهانی.
فقط باید بشینیم وحسرت بخوریم.
حرف واسه گفتن ندارن ولی یه سری چیزها هست که واسه خوردن دارن
نرفتن ایران به جام جهانی
یه خوبی واسه ما داره
که راحت میشیم بازیها رو دنبال میکنیم
و بعد از حذف ایران دپرس نمیشیم !
من كه زياد واسم مهم نيست ايران رفته باشه يا نرفته باشه .
تنها تفاوتي كه براي من داره اينه كه الان طرفدار 2تا تيم بودم : كره شمالي و ايران .
اميدوارم حداقل تا 12 سال آينده ايران نتونه بره جام جهاني
Last edited by Alamate Soal; 09-06-2010 at 19:13.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)