سرويس گزارش- 65 درصد از پروژه هاي فناوري اطلاعات و ارتباطات سال گذشته ميلادي در دنيا با شکست مواجه شده اند.
به گزارش عصرارتباط، زد.دي.نت، با انتشار گزارشي رقم نجومي پروژههاي شکست خورده فناوري اطلاعات و ارتباطات سال 2009 در جهان را 2 /6 هزار ميليارد دلار برآورد کرده است.
در اين گزارش که توسط راجر سشن- مدير استراتژيک شرکت آبجکت واچ (Object Watch)- تهيه شده، آمده است: 4/6 درصد از توليد ناخالص داخلي کشورها به فناوري اطلاعات و ارتباطات اختصاص داده شده که 43 درصد از اين توليد ناخالص مربوط به پروژههايي است که در بخش نرمافزار، سختافزار و سرويسهاي مرتبط با فناوري اطلاعات اجرا شده است و 57 درصد باقيمانده پروژههاي IT، در حوزه فناوري ارتباطات انجام ميشود.
راجر سشن با نمونه قراردادن بودجهاي که ايالات متحده به پروژههاي فناوري اطلاعات اختصاص ميدهد، گفت: بر اساس بودجه سال 2009 ايالات متحده آمريکا، پروژههاي ريسکپذير 66 درصد از بودجه فناوري اطلاعات ايالات متحده آمريکا را به خود اختصاص ميدهند که به طور ميانگين 65 درصد از اين پروژهها شکست خوردهاند. سشن معتقد است که اين ميزان شکست پروژهها IT در ديگر نقاط جهان نيز صادق است.
سشن در ادامه ميگويد: ماهيانه 500 ميليارد دلار صرف پروژههاي شکست خورده IT ميشود که اين مقدار در مدت يک سال به 2/6 هزار ميليارد دلار مي رسد.
پيچيدگي پروژهها و هزينههاي چند هزار ميليارد دلاري
سرويس خبري جهان کامپيوتر(ComputerWorld) در گزارشي با اشاره به اين رقم اعلام کرده است: اکثر شرکتها و سازمانها در ريشهيابي اين ميزان ضرري که در پروژههاي فناوري اطلاعات مشاهده ميشود به مسايلي اشاره کردهاند که از آن جمله ميتوان "مهندسي نشدن تعيين نيازهاي کاربران " و يا " ضعف همسويي استراتژيک (از همگسيخته اهداف سازمان و ناهماهنگي بخشهاي مختلف شکست پروژه را در پي دارد )" را نام برد. اما سشن، نظري کاملا متفاوت دارد.چنانکه او دليل شکست پروژهها را پيچيدگي آنان ميداند و معتقد است که اگر پروژهها به صورت سادهترتعريف شوند به موفقيت بيشتري خواهند رسيد.
مهمترين بخشي که همواره مسووليت شناسايي تهديدات و نقاط ضعف پروژه، پيش از طراحي و پيادهسازي را بر عهده دارد بخش مديريت ريسک است. اين بخش تهديدات و فرصتهاي بالقوه بيروني و دروني سازمان را شناسايي و در جهت اهداف سازمان استفاده ميکند. اين درحالي است که در هيچ يک از مراحل مديريت ريسک پروژهها توجهاي به ساده بودن آنها نشده است.
سشن اين سادگي را مستلزم لايهاي کردن طرح ميداند. به اين معني که با ارايه طرح کلي پروژه، قسمتهاي مختلف آن را در لايهاي جداگانه و مستقل مورد نقد و بررسي قرار داده تا در نهايت تمام اجزاي آن کاملا مشخص و باز شوند.
هرچند برخي از تحليل مدير استراتژيک شرکت آبجکت واچ برداشت غلطي ميکنند و تصور ميکنند که سادهسازي مورد اشاره او به اين معناست که جزييات طرح را ناديده بگيرند و جزييات را از طرح حذف کنند، اما در صورتيکه جزييات در بخشهاي مختلف طرح نشاندهنده نگاه وسيع طراحان پروژه است.
هرچند بايد اذعان کرد که اطلاعات اضافي از جزييات طرح، جدا است و بايد اطلاعات اضافي از طرح حذف شود. سرويس خبري زد.دي.نت به نقل از سشن آورده است: پيچيدگي پروژهها که ناشي از اطلاعات اضافي و لايهاي نبودن طرح است بار سنگيني را بر دوش مديران پروژهها خواهد گذاشت از اينرو موجب تاخير در اجرايي شدن مراحل تحقيق و راهاندازي آن خواهد شد.
او براي حل مساله پيچيدگي پروژهها و سادهسازي آن، موضوعي را با نام SIP(Simple Iterative Partitions) يا "بخشهاي تکراري ساده" مطرح ميکند. SIP کاملا مبتني بر مدلهاي رياضي به منظور تبيين پيچيدگي معماري سازمانهاست که شامل تئوري مجموعهها، تئوري احتمالات و رابطهها است. اين تکنيک از5 فاز مختلف تشکيل شده که به شرح زير است.
· آمادهسازي (preparation)
· بخشبندي(partitioning)
· سادهسازي (simplification)
· اولويتبندي(prioritization)
· تحويل (deliver)
صحت آمار سشن
زد.دي.نت در گزاش خود نوشته است: قصد ندارد دراين گزارش به تکنيک SIP بپردازد زيرا اين تکنيک اخيرا مطرح شده و هيچگونه اظهارنظر رسمي در مورد آن وجود ندارد از اينرو فرصت مناسبي نيست که اين تکنيک را زير تيغ تحليل قرار دهد. اما قسمت جالب اين گزارش اعداد و ارقامي است که سشن ارايه داده است. سشن مورد انتقاد بسياري از دولتمردان و کارشناسان قرار گرفته است که با لحني تند نسبت به او اظهار نظر کردهاند.
اين کارشناسان گفتهاند که صرفا با تعدادي ضرب و جمع نميشود نسبت به آمار دقيقي که وجود ندارد؛ 65 درصد پروژهها را زير سوال برد و با فرض وقوع آن راهحل ارايه داد. به عقيده آنان آمار سشن فاصله زيادي با واقعيت دارد.
مجله "ايبيز" در جواب به اين افراد گفته است که با قبول اعتراض معترضان نسبت به آمار سشن و فرض اين موضوع که آمار او منطبق بر واقعيت نيست، اين موضوع را نميتوان انکار کرد که آمار او اگر خود واقعيت نيست به واقعيت نزديک است. از اينرو مديران با آگاهي از وضعيت پروژههاي انجام شده در حوزه IT، از فضاي تاريکي که هم اکنون در اين حوزه بهوجود آمده است بيرون آيند و با نگاهي بازتر بنگرند.
به گفته اين مجله تنها يک هزار ميليارد دلار هم مقداري است که قابل تامل است و بايد به دنبال راه و چارهاي گشت تا از اين بحران شکست پروژههاي IT بيرون آييم نه آنکه صورت مساله را به کل پاک کنيم.
شما ميتوانيد گزارش کامل راجر سشن را در آدرسزير بخوانيد :
کد:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید