تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




نمايش نتايج 1 به 1 از 1

نام تاپيک: مجله زيباي قديمي ها

  1. #1
    داره خودمونی میشه hapal888's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    98

    پيش فرض مجله زيباي قديمي ها

    سالروز درگذشت بانو دلكش، یکی از ستارگان آواز ایران

    زنده یاد بانو دلکش
    بانو دلكش (عصمت باقرزاده) كه صدای رسایش او را ستاره آواز ایران كرده بود، 11 شهریور 1383 در 79 سالگی، در یک بیمارستان تهران به مرگ طبیعی درگذشت. دلكش كه از 18 سالگی پای به دنیای موسیقی گذارده بود از 20 سالگی خواننده رسمی رادیو دولتی ایران شده بود و به این كار را تا پیروزی انقلاب (بهمن 1357 = فوریه 1979) ادامه داده بود. وی در تاریخ موسیقی ایران، یک خواننده حرفه ای به شمار آمده است.
    بانو دلكش كه استعداد درخشان در موسیقی و خواندن آواز داشت تحصیل موسیقی را با استاد روالله خالقی آغاز كرده و در انجمن موسیقی ملی ادامه داده بود. وی بود كه تصنیف خوانی را در ایران عمومیت داد.
    دلكش در طول خوانندگی اش با آهنگسازان متعدد از جمله مهدی خالدی، جواد و بزرگ لشكری و علی تجویدی كار كرده بود و شاعران متعدد از جمله رهی معیری و بیژن ترقی اشعار ترانه های او را سروده بودند. بانو دلكش كه زاده بابل (مازندران) بود برخی ترانه های مازندرانی را هم احیاء كرده بود. گاهی هم خودش آهنگ می ساخت. دلكش در جوانی در چند فیلم سینمایی ایران هم بازی كرده بود كه معروفترین آنها فیلم مادر بود كه در دهه 1330 به نمایش در آمد. همه ترانه های دلكش خوبند و نمی توان گفت كه كدامشان بهترین هستند. دلكش دیر شوهر كرد و نخستین فرزند او پسر بود. پس از انقلاب، دلكش جز یكی ـ دو سفر كوتاه، وطن را ترك نگفته بود. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    عکس دلکش، روی جلد: وبلاگ با نوش آفرین



    مستند پهلوان آواز حسین خواجه امیری ساخته شد

    استاد حسین خواجه امیری - ایرج
    فیلم مستند پهلوان آواز با موضوع زندگی حسین خواجه‌‌امیری ساخته شد. فیلم مستند پهلوان آواز در موسسه شكوفا فیلم به تهیه كنندگی داریوش باباییان ساخته شد. این فیلم سینمایی پهلوان آواز به بخش‌های مختلف زندگی حسین خواجه امیری(ایرج) می‌پردازد و زندگی این خواننده را مورد بررسی قرار می‌دهد. حسین خواجه‌امیری متخلص به ایرج متولد 1313 در كاشان و یكی از موفق‌ترین خوانندگان عرصه موسیقی سنتی است. او پدر احسان خواجه‌امیری خواننده پاپ و ساغر خواجه‌امیری (نوازنده) است. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



    فرامرز پایور، پدر گروه نوازی در موسیقی ایرانی

    استاد فرامرز پایور
    بنا بر اسناد صوتی و تصویری، نخستین گردهمایی سازهای ایرانی برای اجرای گروهی، به دوره درویش خان و مشخصاً کنسرت های انجمن اخوت باز می گردد. آن زمان، تار، تنبک، کمانچه، سنتور و نی، تنها سازهایی بودند که هسته گروه نوازی به شیوه ایرانی را شکل می دادند ولی اکنون سازهایی مانند بربط، قانون، دف، رباب، قیچک، سه تار و غیره نیز در گروه نوازی ایرانی مشارکت می کنند. در ابتدای کار، سازهای پنجگانه یعنی تار، سنتور، کمانچه، تنبک و نی، همزمان به کار نمی رفتند. بلکه غالب گروه نوازی های آن دوره، انتخابی از این مجموعه بودند. کم کم با ورود سازهای غربی نظیر ویولون و پیانو، در طول نزدیک به چهار دهه، موسیقی ایرانی جولانگاه ارکسترهای ترکیبی ایرانی و غربی شد. در این شیوه، بدنه اصلی ارکستر را گروه سازهای زهی و پیانو به همراهی کلارینت تشکیل می دادند و از سازهای ایرانی تنها تار و تنبک اجازه حضور داشتند. برنامه های رادیویی گلها ، نمونه آشنایی از این شیوه گروه نوازی است.
    در اوایل دهه چهل خورشیدی، جریانی از موسیقی ایرانی به تدریج شکل گرفت که در ابتدا علاقه زیادی به تغییر نظام گروه نوازی رایج داشت. بدین منظور توجه ویژه ای به احیای سازهای مهجور و حتی گمشده موسیقی قدیم ایران شد و در کارگاه ساخت ساز وزارت فرهنگ و هنر آن زمان، تجربه های متفاوتی صورت گرفت. پیرو این حرکت، موسیقیدانی به نام مهدی مفتاح گروه بزرگی از سازهای ایرانی موجود و همچنین احیا شده را تشکیل داد. اما در عمل چندان موفق نبود تا این که چند سال بعد حدود 1345 خورشیدی (1966 میلادی)، یک نوازنده زبده سنتور و از شاگردان مکتب موسیقی ابوالحسن صبا، تجربه مهدی مفتاح را بار دیگر تکرار کرد و موفق شد گروه نوازی با سازهای ایرانی را رونق دهد. مبتکر این حرکت جسورانه، فرامزر پایور، آهنگساز و نوازنده پرکار موسیقی ایرانی در آن زمان بود که با گرد آوردن جوانان مستعدی چون هوشنگ ظریف، رحمت الله بدیعی، حسن ناهید و چهره های آزموده ای همچون جلیل شهناز و حسین تهرانی توانست برای نخستین بار ارکستری متشکل از سازهای ایرانی تشکیل دهد و افق جدیدی را پیش روی آیندگان باز کند. پایور در ابتدا به جای آن که تغییر صددرصدی در الگوی سازآرایی (ارکستراسیون) آن زمان بدهد، گروهی از سازهای ویولون را در کنار برخی سازهای ایرانی مثل تار، سنتور، نی، کمانچه و تنبک قرار داد. وی کم کم از عود و ساز بازسازی شده ای به نام قیچک -برگرفته از سازی به نام سرود در بلوچستان- نیز در گروه نوازی جدید استفاده کرد. او در طول بیست سال پس از این نوآوری، به تدریج از حضور ویولون ها کاست تا جایی که در اواخر دوره فعالیتش، تمام سازهای گروه اش، ایرانی بودند.
    گروه نوازی به سبک ایرانی با آن چه در غرب تحت عنوان ارکستر به چشم می خورد، تفاوت ماهوی دارد. به این صورت که سنت دیرینه تکنوازی در موسیقی ایرانی پس از آشنایی ناقص ایرانیان با موسیقی غربی، شیوه اجرای گروهی ایشان را هم تحت تأثیر قرار داد و آن چه در عمل تحقق یافت، اجرای همزامان یک ملودی توسط همه اعضای گروه بود. به عبارتی فرهنگ تکنوازی، یک صورت گروهی یافت. گر چه این شیوه، فاقد زیبایی شناسی ارکسترهای غربی بود، منتهی حجم صدای گروه از یک سو و ایجاد صدادهی (سونوریته) جدید از سوی دیگر، به گوش ایرانیان خوش آمد و کار گروه نوازی کم کم پا گرفت. نخستین نمونه صددرصد ایرانی آن، که توسط استاد مهدی مفتاح نوازنده ویلون، فلوت و قانون به وجود آمد تقریباً چنین مشخصه ای داشت. ارکستر 18 نفره او پس از مدتی از هم پاشید و در عمل نتوانست جریانی را شکل بدهد. اما با پیگیری های فرامرز پایور و نگاه متفاوت او به مقوله ارکستر ایرانی که دقیقاً الگوی همزمان نواختن یک ملودی را دنبال نمی کرد، جریان گروه نوازی به معنی کلمه شکل گرفت و عملاً در فرهنگ موسیقی ایرانی رسمیت یافت.
    استاد پایور با نگاه ویژه ای که به سازهای ایرانی از یک سو و توجه به جنس موسیقی ایرانی از سوی دیگر داشت، به تدریج شیوه گروه نوازی را به سمتی برد که نه در دامن موسیقی پلی فونیک غربی بیفتد و نه همچون کارهای تکنوازی، یک گروه تک صدایی ایجاد کند. او خوب می دانست موسیقی ایرانی به شیوه غربی قابل تنظیم نیست و ارکستر متأثر از فرهنگ غربی، در نهایت صدای نیمه ایرانی و نیمه غربی می دهد حتی اگر یک ساز ایرانی در آن نقش تکنوازی داشته باشد. از ویژگی های موسیقی او، تنظیم های چند بخشی ویژه موسیقی ایرانی بود، به طوری که در مجموع صدای غربی به گوش مخاطب نمی رسید. اما در دوره پیش از وی، تنظیم های ارکستری علی نقی وزیری چنین نبودند و گاه نوع برخورد صداهای متفاوت، باعث تداعی هارمونی غربی در گوش مخاطب ایرانی می شد. پایور با آگاهی از برخی تکنیک های موسیقی غربی، شیوه بخش نویسی ارکستر را به صورت محدود در گروه نوازی ایرانی پی ریزی کرد، به گونه ای که در اغلب آثارش، خط ملودی تار، بربط، سنتور و سازهای کششی متفاوتند.
    آن چه که در آثار پایور خیلی شاخص به نظر می رسد، ترکیب های رنگارنگ صوتی است که با استفاده از قابلیت سازهای ایرانی، جلوه های جدیدی را به شنوندگان ایرانی ارائه می کند. سوال و جواب های تار، سنتور، کمانچه، نی و حتی تنبک از ترفندهای مخصوص ایشان است. فرامرز پایور در عین حال مروج ریتم های لنگ در موسیقی دستگاهی ایران به حساب می آید. تا پیش از او آهنگسازان و نوازندگان توجهی به ریتم های لنگ نداشتند و یا اصولاً نمی شناختند. اما پایور با روحیه نوآورانه ای که داشت، با همکاری خانم سیما بینا که اصالتاً بیرجندی بود و به چنین ریتم هایی آشنایی داشت، حرکتی را آغاز کرد که اینک به یک جریان قوی تبدیل شده است. همکاری این دو هنرمند منجر با بازخوانی چندین ترانه خراسانی با ریتم های پنج ضربی و هفت ضربی شد.
    تجربه فرامرز پایور در تنظیم آهنگ به سبک گروه نوازی ایرانی، باعث شد تا آثار فاخر متقدمانی چون ابوالقاسم عارف قزوینی و علی اکبر شیدا در نگاه جدید، رنگ دیگری به خود بگیرند و از نسخه اصلی خود جلوه بیشتری داشته باشند. شاید بتوان تصنیف "از خون جوانان وطن" ساخته عارف قزوینی که در سال 1358 با تنظیم ویژه فرامرز پایور و صدای کم نظیر محمد رضا شجریان به اجرا درآمد را اوج خلاقیت های ارکستری او به حساب آورد. گروه نوازی در سال های اخیر گر چه از سوی برخی سنت گرایان به دیده انتقادی نگریسته می شود، ولی باید توجه داشت که جریان غالب چهار دهه اخیر، همین شیوه بوده و همچنان پرطرفدار است. جریانی که استاد پایور به حق پایه گذارش بوده و از این جهت پدر گروه نوازی به سبک ایرانی است. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



    شهره آغداشلو و همکاری با مت دیمون

    شهره آغداشلو
    مسوولان كمپانی یونیورسال در حال انجام مذاكرات نهایی با شهره آغداشلو بازیگر ایرانی الاصل ساكن هالیوود، برای پیوستن به پروژه‌ی سینمایی اداره‌ی تعدیلات هستند. پیش از این حضور بازیگرانی چون مت دیمون، امیلی بلونت و آنتونی مكی در این پروژه قطعی شده بود.
    این فیلم در سبك علمی _ تخیلی براساس فیلمنامه‌ای از جورج نولفی توسط خودش كارگردانی می‌شود. اداره‌ی تعدیلات كه براساس داستان كوتاهی از فیلیپ كی دیك مورد اقتباس قرار می‌گیرد، به زودی در نیویورك كلید خواهد خورد. در این فیلم دیمون یكی از اعضای كنگره امریكا است، بروز حوادثی غیر قابل كنترل، ‌آینده سیاسی او در معرض خطر قرار می‌دهد.
    دیمون پس از آشنایی با یك بالرین به‌نام الیس سلاس (بلونت) دچار دردسرهای جدیدی می‌شود. فیلم‌نامه اداره‌ی تعدیلات را خود نولفی نوشته است. او برای این كه قصه كی دیك گنجایش یك فیلم بلند سینمایی را پیدا كند، چند خط قصه فرعی به قصه اصلی افزوده است.
    شهره آغداشلو كه برای بازی در فیلم خانه‌ای از شن و مه در سال 2003 میلادی، نامزد دریافت جایزه‌ی اسكار شده بود، سال ها قبل در آثاری چون گزارش (عباس كیارستمی) و سوته دلان (علی حاتمی) نقش‌آفرینی كرده است. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



    ناصر تقوایی تندیس شایستگی جشن سیزدهم را می‌گیرد

    ناصر تقوایی
    تندیس‌ شایستگی جشن‌ سینمای ایران به خاطر یک عمر دستاورد هنری به ناصر تقوایی از پیشکسوتان‌ فیلم‌نامه نویسی و کارگردانی اهدا خواهد شد. طبق اعلام خانه‌ی سینما در جشن سیزدهم از ناصر تقوایی تقدیر خواهد شد.
    ناصر تقوایی متولد سال 1320 آبادان از تاثیرگذارترین سینماگران ایران در شکل‌گیری تولید نسلی‌نو با نگاهی تازه در سینمای ایران است. تقوایی در دانشکده ادبیات تحصیل و با ساخت سریال تلویزیونی جایگاه ویژه‌ای در تلویزیون پیدا کرد. وی فعالیت سینمایی خود را با دستیار کارگردانی در فیلم خشت و آینه به کارگردانی ابراهیم گلستان آغاز کرد و در سال 1349 با کارگردانی فیلم آرامش در حضور دیگران شروع مهمی در سینما داشت. تقوایی در دهه 60 با ساخت فیلم ماندگار ناخدا خورشید که در جشنواره فیلم فجر چندین جایزه دریافت کرد. برخی دیگر از آثار سینمایی ناصر تقوایی که بیش از چهار دهه فعالیت در گستره ادبیات و سینما حضور توانمندی دارد عبارت است از: صادق کرده، نفرین، ای ایران، کاغذ بی‌خط، کشتی یونانی و ... [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



    یاد من کن

    زنده یاد استاد بیژن ترقی
    بیژن ترقی روز شنبه پنجم اردیبهشت ۱۳۸۸ در هشتاد سالگی درگذشت. او از ترانه سرایان برجسته نسل پس از بهار و عارف بود. کمتر کسی را می توان یافت که ترانه ای از او را نشنیده و یا به یاد نداشته باشد. یکی از ترانه هایی که سال های ورد زبان ها شده بود ترانه گل اومد بهار اومد بود با صدای پوران:
    گل اومد بهار اومد میرم به صحرا
    عاشق صحرائیم بی نصیب و تنها
    دلبر مه پیکر گردن بلورم
    عید اومد بهار اومد من از تو دورم
    گر بیام از این سفر ای گلعذارم
    از سفر طوق طلا برات میارم
    دس بلور، سینه بلور، گردن بلورم
    عید اومد بهار اومد من از تو دورم
    آشیونم را گل خودرو گرفته
    سبزه از هر گوشه تا زانو گرفته
    از چمن ها گر گذشتی یاد من کن
    گرشنیدی سرگذشتی یاد من کن
    تصنیف سازی در دوره جدید، در دوره مشروطه در ایران آغاز شد. پیش از آن تصنیف سازی به این شکل باب نبود. ترانه ها از درون زندگی و کار و فعالیت اجتماعی سر بر می داشت و در شهرها شکل انتقاد سیاسی و اجتماعی به خود می گرفت. سازندگان تصنیف ها نیز غالباً ناشناخته بودند. اهمیتی نداشت که شاعران برجسته و مشهور به آن بپردازند. از زمان مشروطه تصنیف سازی با اهمیت شد و نخستین بار میرزا علی اکبر خان شیدا بدان پرداخت. بعدها عارف و ملک الشعرای بهار با سروده های انقلابی خود، خون وطن را در رگ های تصنیف جاری کردند.
    از دوران رضاشاه که موسیقی شکل آموزشی و عمومی به خود گرفت، تصنیف سازی نیز رواج بیشتری یافت. اما در دوره های بعد، بخصوص پس از تأسیس رادیو در ایران تصنیف سازی به طور قابل ملاحظه ای گسترش یافت، نام ترانه سرائی به خود گرفت و به صورت حرفه ای در آمد. بیژن ترقی از نخستین کسانی بود که به صورت حرفه ای به ترانه سرائی روی آورد، و در آن مشهور شد چنانکه شعر و شاعری وی در سایۀ ترانه سرائی اش گم شد.
    بیژن ترقی از نسل دوم ترانه سرایان ایران بود. بعدها نسل دیگری پرورش یافتند که برای خوانندگانی مانند گوگوش و ستار و دیگران ترانه ساختند. از میان ترانه سرایان نسل دوم کسی مشهورتر از ترقی نیست. شاید رحیم معینی کرمانشاهی به اندازۀ بیژن ترقی به ترانه سرائی شهره باشد. دیگران یا شهرت ترقی را ندارند یا مانند رهی معیری بیشتر به شاعری شهرت دارند.
    کلام ترقی در ترانه هایش پخته بود، متین بود، وزن ترانه را بالا برد و بدان ارج و قربی درخور بخشید. حتا زمانی که ابتذال به ترانه و ترانه سرائی راه یافت او وزن کار و متانت کلام خود را نگه داشت. بیهوده نیست که مهرداد اوستا نوشت "از میان آنهایی که تصنیف را سنگین می سرایند و ترانه هایشان دارای مفاهیم دلپسند است، بیژن ترقی با چهره ای مشخص و در صف مقدم قرار دارد". مشهورترین ترانه های او را خوانندگانی مانند مرضیه و دلکش و پس از آنها پوران و الهه خوانده اند، که در زمان خود وزن و اعتبار زیادی نزد عموم داشتند.
    او در ترانه هایش شیوۀ ویژه ای را باب کرد که محمود خوشنام از آن به جنبۀ روایی یاد می کند. یک حالت داستان گونه و سرگذشت دادن به یک عنصر نمادین مانند آتشی که از کاروان رفته بر جای مانده است و یا برگی که باد پائیزی از پایش در افکنده است:
    به رهی دیدم برگ خزان
    پژمرده ز بیداد زمان
    کز شاخه جدا بود
    بدین سان او وارد یک داستان عاشقانه در ترانه های خود می شد و حکایتی از جدایی و عشق می ساخت. آتشی ز کاروان به جا مانده، به زمانی که محبت شده همچون افسانه، می زده شب، چو زمیکده باز آیم، اشک من هویدا شد و... همه همین معماری داستان گونه را دارند. در معنی و لطف گفتار او همین بس که مرضیه که از خوانندگان برجستۀ روزگار خود بود، بهترین ترانه های خود را مدیون بیژن ترقی است، و بهار دلنشین اش را بنان جاودانه کرد.
    بیژن ترقی متولد ۱۳۰۸ بود، پدرش کتابفروشی و انتشاراتی داشت و اهل کتاب بود. او از کودکی با کتاب سروکار یافت و اهل ذوق شد. از ۱۳۳۵ با رادیو ایران همکاری کرد و تا زمان انقلاب این همکاری ادامه یافت. یکی از دو سه ترانه سرای فعال برنامۀ گلها بود. ترانه مست مستم ساقیا دستم بگیر با صدای اکبر گلپایگانی هم، که غزلی در قالب کلاسیک است، از اوست. در شعر بیشتر به شعرای کلاسیک گرایش داشت. با امیری فیروزکوهی و مهرداد اوستا و نوذر پرنگ دمخور بود. از او آثار چندی بر جای مانده است. از پشت دیوار خاطره نام کتاب خاطرات اوست که در آن به خاطره های خود در زمینۀ شعر و موسیقی پرداخته است. نیما، شهریار، پرویز یاحقی، ابوالحسن صبا، رهی معیری و علی تجویدی سهم درخوری در این خاطرات دارند. آتش کاروان در واقع نام دیوان اوست. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



    حسن ناهید: بزرگان موسیقی جایزه ویژه ندارند

    استاد حسن ناهید
    جشنواره بین المللی موسیقی فجر امسال سه جایزه ویژه دارد که هر سه این جوایزه به نام شعرا نامگذاری شده است و نامی از جایزه ویژه ای به نام یکی از هنرمندان و یا بزرگان عرصه موسیقی نیست. حسن ناهید با بیان این مطلب گفت: البته شعرا از جایگاه ویژه ای در فرهنگ موسیقایی ما برخوردارند و قطعا باید از آنها به شیوه های گوناگون تجلیل به عمل آید اما بسیار خوب می شد اگر در جشنواره موسیقی فجر امسال جایزه ویژه ای نیز به نام یک موسیقیدان نامگذاری می شد.
    این استاد نی نوازی در ادامه افزود: من از جزئیات جشنواره موسیقی فجر امسال اطلاع چندانی ندارم فقط در خصوص این جوایز ویژه باید بگویم ما موسیقیدان های بزرگی در طول تاریخ داشته ایم و داریم که تاثیر شگرفی در اعتلای هنر سرزمینمان داشته اند؛ به گمانم در جشنواره ای که با محوریت موسیقی برگزار می شود اگر قرار است جوایز ویژه ای اهدا شود می بایست حداقل یکی از این جوایز به نام بزرگان موسیقی باشد.
    وی درباره فعالیت های کنونی خود نیز تصریح کرد: در حال حاضر تنها به کار راهنمایی دانشجویان به عنوان استاد راهنما برای پایان نامه هایشان مشغول هستم و فعلا هیچ برنامه ای در زمینه اجرا ندارم. یاد آور می شود در بخش جوایز ویژه جشنواره بین المللی موسیقی فجر امسال، سه جایزه اهدا خواهد شد که طی آن جایزه بیژن ترقی به بهترین ترانه سرا، جایزه قیصرامین پور به بهترین شعر مرتبط با موسیقی و همچنین به مناسبت هزارمین سال پایان تدوین شاهنامه فردوسی به بهترین اثر موسیقایی نیز بر اساس شاهنامه جایزه ای به همین نام تعلق می گیرد. گفتنی است بیست و پنجمین جشنواره بین المللی موسیقی فجر از 7 تا 14 اسفندماه 88 در تهران برگزار می شود. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



    شجریان در voa: من تحمل دیدن برنامه های صدا سیما را ندارم

    استاد محمدرضا شجریان
    محمد رضا شجریان استاد آواز ایران پس از 14 سال در یک مصاحبه زنده با شبکه صدای امریکا شرکت کرد و از آلمان با بیژن فرهودی مجری برنامه مصاحبه کرد. پس از صحبت در مورد پروژه باغ هنر بم وی گفت: پولی که از طریق فروش دی وی دی و سرمایه گذاری شخصی آماده شده بود، 1 میلیارد تومان بود. دولت ششصد میلیون کمک کرد که این پول توسط استانداری کرمان گرفته و تحویل من نشد و صرف امور نامربوطی شد! من هم تصمیم گرفتم پروژه را تحویل خودشان دهم. وی تاکید کرد که اگر هم در ایران بودم هم در این مصاحبه شرکت می کردم.
    سپس در مورد گروه شهناز و آلبوم جدیدش توضیح داد و اجرای رندان مست توضیح داد. در مورد فروش آلبوم اخیر خود گفت عموما آلبوم های من شاید دو میلیون نسخه در بین مردم پخش شود، اما حدود صدهزارتای آن هم تولید ما نیست. اما از از رضایت مردم خوشحالم. در ادامه استاد در مورد شروع کار حرفه ای خود، استاد بنان و . . . توضیحاتی داد.
    اما تازه ترین تصنیف ایشان، یکی از موارد بحث و نگاه استاد در مورد مسایل پیرامون انتخابات ایران بود که ایشان گفتند: چه کسی است از آنچه که گذشته بی خبر باشد. رفتار اینگونه جواب مردم شریف ایران نبود، صحنه هایی که دیدم بقدری مرا منقلب کرد که به یکباره شعر فریدون مشیری به یادم امد و گفتم باید حرفی بزنم و ساکت نمانم. باید نشست و حرف زد نه با تفنگ جواب مردم را داد. ابتدا در دستگاه ماهور ساخته شده بود که چون دیدم جوابگو نیست در دستگاه دشتی ساخته شد.
    شجریان در مورد درخواست عدم استفاده صدا و سیما از ربنا گفت: موجودیت صدا و سیما این است که زبان مردم و برای همه مردم باشد نه اینکه فقط در یک جبهه و برای عده ای خاص باشد، من تحمل دیدن برنامه های صدا سیما را هم ندارم! این بود که من هم گفتم حق پخش صدای من را ندارید. در طول این سی سال، قدمی برای موسیقی بر نداشتند، حتی یک سالن نساختند، سالن کنسرتی در ایران وجود ندارد. صدا و سیما به حرف من گوش نداد تا شکایت کردم. تا موقعی که رفتارش را با مردم درست نکند، اجازه پخش صدای من را ندارد. آقای آقاسی، وکیل استاد از طریق تلفن، در مورد این پرونده شکایت گفت صدا و سیما توجیه نموده که چون اعتراضی نبوده است، پس ایشان پذیرفته که صدایش از صدا و سیما پخش شود! ضمنا در مورد حسین شریعتمداری و ادعاهای واهی وی توضیح داد.
    در بین جوانانی که با من کار می کنند، 20 خواننده خوب و 8 خواننده بسیار خوب داریم که می توانم تحویل هنر دهم که امیدوارم فضای کار برای آنها باشد. با ممنوع کردن بانوان از خوانندگی، بخشی از موسیقی را حذف کردند، مگر می شود صدای سوپرانو در موسیقی نباشد؟ امیدوارم روزی به این نتیجه برسند صدای زن ها باعث تحریک مردها نمی شود، چطور صدای مردها باعث تحریک زنها نمی شود!؟ ضمنا وی مصاحبه خود را با روزنامه وطن امروز تکذیب کرد، و گفت: این مصاحبه را با خبرنگاری برای یک خبرگزاری انجام دادم، اما نمی دانم این خبرنگار جوان چرا این کار را کرد.



    تا جایی که بتوانم از هنرپیشه‌های قدیمی تئاتر استفاده می كنم

    مسعود کیمیایی
    مسعود كیمیایی تبعید سایه‌ها را در تهران و مسكو مقابل دوربین می‌برد. این كارگردان سینما درباره‌ی بیست و هشتمین ساخته‌ی سینمایی‌اش كه قرار است طی ماه‌های آینده مقابل دوربین ببرد گفت: به من خبر دادند كه این فیلم جزو برنامه‌های امسال بنیاد سینمایی فارابی است و دلم می‌خواهد برای این كار كه بازیگران زیادی دارد تا آنجا كه بتوانم از هنرپیشه‌های قدیمی تئاتر مانند اكبر زنجانپور استفاده كنم.
    وی با اشاره به موضوع این فیلم اظهار داشت: سال 28 تسویه حساب خونی، دموكرات‌ها با حزب توده در تهران داشتند و معتقد بودند آذربایجان را باید به شوروی دهند كه در تهران مخالفت می‌شد. در این میان بچه‌ای كه اهل سیاست نیست ضربه می‌خورد و وقتی بزرگ می‌شود در زمان گورباچف برای پیدا‌كردن گمشده‌هایش به مسكو می‌رود.
    كیمیایی هم‌چنین درباره‌ی فیلم محاكمه در خیابان كه قرار است در اكران دوم عید فطر در گروه استقلال اكران شود گفت: این فیلم را دوست دارم و با وجود این‌كه موضوعی امروزی دارد، اما سبكش قدیمی است و امیدوارم اكران خوبی داشته باشد

  2. این کاربر از hapal888 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •