سلام به دوستان عزیز دراین تاپیک هدف فقط اخبار و مقالاتی درموردشناخت اعضای بدن میباشد
نظرات شما موجب دلگرمی من برای ادامه کار خواهد شد. ممنونم
سلام به دوستان عزیز دراین تاپیک هدف فقط اخبار و مقالاتی درموردشناخت اعضای بدن میباشد
نظرات شما موجب دلگرمی من برای ادامه کار خواهد شد. ممنونم
دندانهايتان را دور نيندازيد
«دکتر جان بکش! این دندان را بکش تا از شرش خلاص شوم. دردش امانم را بریده است. شبها تا صبح اجازه نمیدهد خوابم ببرد.
زندگی خرج دارد، حوصله خرج کردن پول اضافی برای عصبکشی و یا ترمیمش را هم ندارم. دندانهای قبلیام را هم تا درد گرفت، کشیدم و از شرشان خلاص شدم، میخواهم همه دندانهایم را بکشم. اتفاقی نمیافتد، جایش یک دستدندان شیک میگذارم یا دندان میکارم...»
اگر دیوارهای مطبها و کلینیکهای دندانپزشکی گوش داشته باشند، از این حرفها از زبان بیماران زیاد میشنوند ولی شما تصور میکنید کشیدن دندان بهترین راه رها شدن از درد است؟ اگر اینگونه فکر میکنید باید گفت که کشیدن دندان (بیرون آوردن) آن، آسانترین راه است. تا به حال فکر کردهاید که بیدندان نوعی نقص عضو است؟
دکتر علی یزدانی، رئیس انجمن دندانپزشکان میگوید: «بیش از ۸۰ درصد ایرانیان فقط هنگام دندان درد به دندانپزشک مراجعه میکنند که این امر فقط بهدلیل مشکلات اقتصادی نیست، بلکه نبود فرهنگ صحیح مراجعه به موقع دندانپزشک یکی از علل اصلی آن است.»
بسیاری از بیماران هم هنگامی به دندانپزشک مراجعه میکنند که کار از کار گذشته است و پوسیدگی دندان آنقدر پیشرفت کرده که عصب و بافتهای نرم داخل دندان را درگیر کرده است.
در این شرایط ،درمان نیاز به عصبکشی (درمان ریشه) دارد ولی باز هم خیلی از بیماران از دندانپزشک میخواهند که به جای درمان چند جلسهای عصبکشی و صرف هزینه، دندان را از دهانشان خارج کند که باز این نیز به فرهنگ غلط رایج بستگی دارد.
● کشیدن دندان= نقص عضو
وقتی دستتان درد میگیرد، انگشتان میشکند و یا پایتان زخمی شده و درد دارد از پزشک درخواست نمیکنید آن عضو از بدنتان را قطع و از بدنتان جدا کند؛ پس چرا فکر میکنید دندانهای طفلکی با یک درد کوچک محکوم به فنا هستند و باید از دهانتان خارج شوند؟ شما به این آسانیها با دست و پایتان خداحافظی نمیکنید، میکنید؟ چون قطع این اعضا را نوعی «نقص عضو» میدانید.
فراموش نکنید یک انسان سالم باید ۳۲ عدد دندان دائمی در دهانش داشته باشد و خارج کردن هر یک از این دندانها «یک نقص عضو» است. به همین سادگی! و این واقعیتی است که کمتر به آن توجه میکنیم (نادیدهاش میگیریم).
نلاندیها نخستین کسانی بودند که به فکر تأسیس بیمارستان مجازی افتادند. جمعیت سالمندان در فنلاند روزبهروز در حال افزایش بود و شبکههای بهداشتی و درمانی این کشور برای اینکه بتوانند خدمات پزشکی، بهداشتی و درمانی را در اختیار این افراد بگذارند به فکر تأسیس بیمارستان اینترنتی افتادند. این بیمارستان امکان دسترسی به پایگاه اطلاعات دارو، گفتوگوی اینترنتی و دریافت و ذخیره اطلاعات را دارا بود.
● جای خالی بیمههای دندانپزشکی
اگر سری به مراکز بهداشتی درمانی وابسته به دانشگاههای علوم پزشکی کشور بزنید و سراغ بخش دندانپزشکی را بگیرید، با واقعیتی تلخ روبهرو میشوید. در مراکز بهداشتی درمانی دولتی فقط معاینه دندانپزشکی و کشیدن دندان (خارج کردن دندانها) تحت پوشش بیمه خدمات درمانی قرار میگیرد و بیماران میتوانند با پرداخت هزینهای کمتر از هزار تومان، دندانشان را بکشند.
در این مراکز معمولاً درمانهای دیگری که باعث حفظ دندان میشوند مثل عصبکشی (درمان ریشه) انجام نمیشوند و یا دست کم تحت پوشش بیمه قرار نمیگیرند و بیماران مجبورند برای حفظ دندانی که درد میکند راهی مراکز خصوصی شوند و با چندین برابر هزینه، دندانشان را عصبکشی و حفظ کنند. نکته اصلی این است که بسیاری از بیماران بهدلیل مشکلات اقتصادی و فرهنگی ترجیح میدهند راه آسانتر و کم خرجتر را برگزینند و با استفاده از دفترچه بیمه خود، دندانشان را از دهانشان خارج کنند.
دکتر وردی، رئیس سابق دفتر سلامت دهان و دندان وزارت بهداشت با اشاره به این نکته میگوید: «هدف وزارت بهداشت حفظ دندان است، در حالیکه پوشش بیمهها در جهت حذف و کشیدن دندانهاست.»
گرچه وزارت بهداشت تلاش کرده است با ارائه خدمات دندانپزشکی پیشگیری مثل فیشور سیلانت (مهروموم کردن شیارهای دندان) یا «درمان با فلوراید» با قیمتهای دولتی از پوسیدگی دندانهای کودکان پیشگیری کند ولی هنوز جای خالی تحت پوشش بیمه قرار گرفتن درمانهایی که به حفظ دندانهایی که دچار آسیب شدهاند و از مرحله پیشگیری گذشتهاند وجود دارد.
● فقط وقتی لازم است بکشید
خارج کردن دندانها هم به این سادگیها نیست. فقط در شرایط ویژهای کشیدن و خارج کردن دندانها ضرورت دارد. بنابراین اگر قصد دارید همین فردا برای خارج کردن دندانتان، به مطب دندانپزشکی بروید، ببینید که آیا دلیل شما برای خارج کردن دندانتان یکی از دلایل زیر است یا نه! اگر نیست از خیر کشیدن دندانتان بگذرید و با مشورت دندانپزشکتان راهی مناسب برای حفظ و نگهداری دندانتان پیدا کنید:
پوسیدگیهای وسیع و پیشرفته تاج و ریشه بهطوریکه دیگر آن دندان با روشهای دندانپزشکی ترمیمی قابل نگهداری نباشد. ؛ در این موارد سطح جونده دندانها با لثه در یک حد قرار میگیرد و با روش روکش کردن دندانها قابل اصلاح نیست.
دندانهایی که عصب و بافتهای نرم درون آن از بین رفته (مردهاند) و با درمان ریشه قابل نگهداری نباشند.
اگر دندانتان ضربه خورده و از محلی شکسته است که قابل ترمیم و نگهداری نیست.
گاهی متخصص ارتودونسی به شما پیشنهاد میکند برای اینکه فضای کافی برای مرتب کردن دندانها به دست آورید، لازم است تعدادی از دندانهایتان را خارج کنید.
بیماریهای لثهای پیشرفته و غیرقابل درمان دارید و منجر به لقی دندانهایتان شده است.
● این دندانها قیمت دارند
بعضیها میگویند با صرف هزینهای معادل کمتر از یک اسکناس سبز، دندانم را میکشم و جای آن دندان میکارم (یا ایمپلنت میگذارم) و با این عقیده دندانی را که قابل نگهداری است از دهانشان خارج میکنند. میدانید هزینه یک دندان که در فک بهصورت مصنوعی کاشته میشود (ایمپلنت) چقدر است؟ در حال حاضر یک ایمپلنت در ایران حدود یک میلیون تا یک میلیون و سیصد هزار تومان تمام میشود که خیلی کمتر از هزینه کار گذاشتن ایمپلنت در کشورهای اروپایی و آمریکایی است.
این ایمپلنت فقط یک میله فلزی است که هیچگاه قابل مقایسه با یک دندان طبیعی انسان نیست. با یک حساب سرانگشتی خواهید دید که قیمت یک عدد دندان طبیعی انسان چقدر گران است و خیلی از ما چه آسان و ارزان آن را از دهان خارج میکنیم.
● راههای جایگزین کشیدن دندان
اگر شما دوست ندارید دندانتان را بکشید همواره راههای جایگزین هم وجود دارند. میتوانید با مصرف مسکن و آنتیبیوتیکها درد و تورم دندانتان را کاهش دهید ولی این فقط علائم حاد را از بین میبرد و به شما فرصت میدهد که درمان آدامسی برای حفظ دندانتان را پیگیری کنید. اگر عفونت دندان شما در مراحل اولیه تشخیص داده شده و درمان شود، میتوانید با انجام درمان ریشه (عصبکشی) دندانتان را حفظ کنید به جای اینکه آن را بکشید.
● کشیدن دندان؛ آغاز دردسر
تصور نکنید با خارج کردن دندان از دهانتان دردسرهای شما پایان پیدا میکنند؛ کشیدن دندانها در دراز مدت عوارض زیادی را برای فک، دهان و صورت شما در پی دارد که سادهترین آن از بین رفتن زیبایی صورت است.
دندانها نقش بسیار مهمی در حفظ حالت لب، دهان و صورت شما دارند چون تکیهگاه مناسبی برای عضلات صورت به شمار میروند. وقتی شما دندانهایتان را میکشید، عضلات و بافتهای صورت و اطراف دهان به داخل جمع میشوند و صورت شما دیگر آن حالت پری و زیبایی سابق را ندارد و چروکیده و مسنتر بهنظر میرسد. دندانها نقش مهمی در حفظ ارتفاع طبیعی صورت دارند.
نکته دیگر این است که حتی اگر ریشه دندان طبیعی هم درون استخوان فک باقی بماند به حفظ استخوان فک کمک میکند. وقتی دندانها از درون استخوان فک خارج میشوند، استخوان فک به تدریج تحلیل میرود و عمق و ارتفاع آن کاسته میشود. در این شرایط حتی ممکن است شما نتوانید در آینده ایمپلنت در دهانتان بگذارید چون کار گذاشتن ایمپلنت هم نیازمند وجود استخوان کافی در اطراف و زیر آن است.
همچنین دندانها وسیله جویدن انواع غذاهای نرم و سفت هستند. وقتی به آسانی دندانهایتان را یکی پس از دیگری از دهانتان خارج میکنید توانایی جویدن و خوردن راحت همه نوع مواد غذایی را از خودتان سلب میکنید چون دیگر نمیتوانید انواع غذاها را به راحتی با دندانهایتان بجوید و از لذت یک غذا خوردن راحت محروم میشوید. با بهترین دست دندانها و یا دندانهای مصنوعی هم نمیتوانید لذت خوردن چلوکباب با دندانهای طبیعی را در دهانتان مزهمزه کنید.
یکی از دلایل کمبودهای تغذیهای سالمندان بیدندانی است.نکته آخر اینکه اگر شغل شما به گونهای است که با مردم زیاد سروکار دارید، بیدندانی باعث میشود در روابط اجتماعی خود دچار مشکل شوید چون اعتماد به نفس قبلی خود را ندارید و نگرانی بابت تغییر حالت چهره و یا صدایتان ممکن است شما را از نظر روانی تحت فشار قرار دهد.
ورزش هايي جهت هماهنگي ماهيچه هاي چشم
ورزشهای بینایی که مطالعه میکنید تمریناتی است که معمولا به بیماران توصیه میشود. این ورزشها برای درمان اختلال خاصی نیستند، بلکه برای هماهنگ کردن و تصحیح دستگاه بینایی مفیدند. این ورزشها برای همه در هر سن و سالی مناسب و حتی برای کودکان قابل فهمند. شما نیز چه اختلال بینایی داشته باشید و چه نه از این ورزشها سود خواهید برد. این تمرینات با همه سادگی به علت افزایش هماهنگی ماهیچههای چشم بسیار موثر هستند. ابتدا تمرینهایی توصیه میشود که هرکس میتواند به تنهایی انجام دهد و سپس تمرینهای دیگری را که همه افراد خانواده میتوانند باهم بکار بندند پیشنهاد میگردد.
برای انجام این ورزشها باید در حالت تعادل قرار گیرید. برای قرار گرفتن در حالت تعادل باید چنان بایستید که دو پایتان از هم اندکی فاصله داشته باشند و وزن بدنتان بطور مساوی به دو نیمه بدن وارد شود. یکی از انواع حالتهای تعادل این است که پاها را به فاصله 20 تا 30 سانتیمتر از هم باز کنید و سپس به روی انگشتان پا بلند شوید و بدنتان را به سوی سقف بکشید به نحوی که ماهیچههای ساق پا کاملا کشیده شوند. سپس پاشنهها را به زمین برسانید. قانون کلی در این ورزشها این است که به محض احساس هرگونه ناراحتی مانند سرگیجه و یا تهوع، از ادامه ورزشها خودداری کنید. یادداشت کنید که تا چه اندازه قادر به انجام یک ورزش بودهاید و سپس به انجام ورزش بعدی بپردازید.
تنفس عمیق
به حالت تعادل و استراحت بایستید. از راه بینی در حالی که سر خود را بالا گرفتهاید دم عمیقی به مدت سه ثانیه انجام دهید. سپس در حالی که سر را پایین میآورید عمل بازدم را از راه دهان انجام دهید. هدف نهایی انجام ده تنفس عمیق به طریق ذکر شده است، هرچند که در اوایل ممکن است فقط قادر به انجام دو یا سه تنفس باشید.
چرخش گردن
این یک ورزش قدیمی است که فوتبالیستها انجام میدهند. در حالی که ایستادهاید، چشمان خود را به آرامی ببندید و سر خود را سه بار در جهت گردش عقربه ساعت و سه بار برخلاف آن بچرخانید. سپس چشم خود را باز کنید و نگاه کنید اگر هیچگونه سرگیجه یا ناراحتی دیگر احساس نمیکنید، عمل گفته شده را سه بار تکرار کنید. پس جمعا نه گردش سر را در هر جهت، برای مرتبه اول انجام دادهاید. وقتی که توانستید این تعداد چرخش را به سادگی انجام دهید، به چرخش چهارم بپردازید. پس چشمانتان را باز کنید و نگاه کنید و سپس تمامی چیزهای گفته شده را دوباره و سهباره تکرار کنید. هدف این است که در مجموع 12 چرخش در هر جهت انجام دهید و هر بار پس از چهار بار چرخش چشمان را باز کنید. حرکات شما در ابتدا ممکن است کمی خشک باشد. حرکات را تا حد امکان نرم و کامل انجام دهید اما سعی کنید که فقط گردنتان بچرخد و تمام بدن خود را تاب ندهید.
چشمک منظم
قبل از انجام این ورزش باید یک نشانه برای خود درست کنید. برای این منظور روی یک کارت سفید به طول 5 و عرض 3 سانتیمتر یکی از حروف الفبا را بنویسید و آن را در همسطح چشم خود به دیوار بچسبانید و خود 150 سانتیمتر با آن فاصله بگیرید و به حالت تعادل بایستید. بیآنکه چشمتان را از نشانه بردارید، بطور متناوب (اول چشم راست و سپس چشم چپ) رویهم رفته 40 بار چشمک بزنید. در طول این تمرین قصد عمده این است که هدف همواره روشن و ثابت دیده شود. هرگاه به نظر رسید که نشانه کمی از جای خود میپرد یعنی چشم شما در یافتن محل نشانه خطا میکند. آنچه در این تمرین مهم است منظم انجام دادن آن است.
چرخش چشمان بسته
همانطور که در حالت تعادل ایستادهاید، به آرامی چشمان خود را ببندید و صحنه گرد بزرگ دواری را در نظر آورید. سپس مجسم کنید که نقطه رنگینی در پیرامون صفحه وجود دارد که با دوران صفحه آن نیز به چرخش درمیآید. آنگاه چرخش این نقطه رنگین را بر روی صفحه دنبال کنید (گردش چشمان به دنبال این نقطه باید چنان باشد که اگر شخص دیگری به شما نگاه کند چرخش کره چشم را در پس پلکها ببیند).
حالا در همین حال، شست و انگشت اشاره خود را به طرف نقطه رنگین نشانه کنید و نقطه رنگین خیالی را در حالی که دو انگشت را روی هم مالش میدهید دنبال کنید. مهم نیست که از دست راست خود استفاده کنید یا چپ، ولی از شما میخواهیم که جهت گردش دست خود را تغییر دهید. به این معنا که گاه چرخش نقطه رنگین خیالی را از راست به چپ و گاه از چپ به راست مجسم کنید. چرخش چشمان به دنبال نقطه رنگین در هر جهت باید یک دقیقه ادامه پیدا کند.
چرخش سر
به حالت تعادل بایستید و نشانهای را که در تمرین قبل به روی آن حرف الفبا نوشته بودید دوباره به دیوار روبرو آویزان کنید و خود در 150سانتیمتری آن بایستید. انگشتان دو دست را در پشت سرتان به هم جفت کنید. اینک درحالی که چشمانتان باز و نگاهتان به روی نشانه ثابت شده است، سرتان را در یک دایره کوچک بچرخانید. به تدریج در حالی که نشانه را همچنان به وضوح میبینید، میتوانید دایره چرخش سر را بزرگتر کنید ولی ممکن است که مدت زیادی طول بکشد تا قادر به این کار باشید.
میتوان این تمرین را به مدت یک دقیقه در هر جهت انجام داد.
حرکت چشم بسته در جهات چهارگانه
منظور از این تمرین تغییر وضعیت کره چشم است که باید با نظم مشخصی انجام شود. حرکت کره چشم باید چنان باشد که انگار با چشمان باز از یک جسم به جسم دیگر نگاه میکنیم. به حالت تعادل بایستید و چشمان خود را ببندید. سپس با نظم مشخص چشمان خود را تا آنجا که مقدور است به راست، چپ، بالا و پایین حرکت دهید. اگر یکی از افراد خانواده جهت حرکت را با صدای بلند برایتان تکرار کند و مثلا بگوید راست، چپ، بالا، پایین سودمند است. میتوانید نظم ورزش را روز به روز تغییر دهید ولی نظم کار خود را در هر روز معین ثابت نگهدارید.
این تمرین باید به مدت دو دقیقه ادامه یابد.
این ورزشها را میتوانید تا دوبار در روز انجام دهید و همچنین حالا که با روش کار آشنا شدهاید، خود میتوانید راههای مشابهی را ابداع کنید و بطور دست جمعی انجام دهید. مثلا میتوانید در یک گاراژ یا اتاقی که بازی با توپ در آن اشکال نداشته باشد، توپی پلاستیکی را آنچنان به بالا پرت کنید که به آرامی به سقف بخورد. برای این کار هماهنگی بین ماهیچههای دست و تشخیص دقیق فاصله سقف ضروری است و چون معمولا سقف بطور یکنواخت رنگ شده است تشخیص فاصله آسان نیست. میتوانید طنابی از یک دیوار به دیوار مقابل وصل کنید و بهجای زدن توپ به سقف، توپ را به طناب بزنید و قبل از این که توپ به زمین بخورد دوباره آن را بگیرید و با دقت چنان به بالا پرت کنید که فقط با سقف یا طناب به آرامی برخورد کند. اگر افرادی که در این تمرین شرکت میکنند برای حرکت موفقیتآمیز امتیاز کسب کنند، این تمرین به یک بازی مفرح تبدیل میشود.
اینک این پرسش پیش میآید که آیا این تمرینهای ساده، واقعا بینایی را بهبود میبخشند؟ پاسخ این پرسش مثبت است. البته این ورزشها هیچ اختلال یا بیماری خاصی را درمان نمیکنند ولی به ماهیچههای چشم هماهنگی میبخشند و اختلالهای ناشی از ناهماهنگی ماهیچههای چشم را ممکن است منجر به اختلال در تطابق شوند از بین میبرند. در واقع همانگونه که شنا عضلات بدن را قوی میکند، این تمرینها نیز دستگاه بینایی را تقویت میکنند. البته این تمرینها زمانی واقعا اثر میبخشد که بطور مرتب و مداوم انجام شوند، در حالی که سادگی آنها اغلب افراد را فریب میدهد و به موثر بودن آنها مشکوک میسازد. من خود اثر مثبت این تمرینها را در بیماران متعدد دیدهام و از اینرو آنها را به همه توصیه میکنم.
نتیجه نهایی این ورزشها به صورت نمرههای بهتر در درس، مطالعه راحتتر، برطرف شدن سردردها، و موفقیت در ورزش نمایان میشود.
ورزش هاي جلو گيري از پيري چشم
پوست اطراف چشم نازكترین و شكننده ترین پوست در تمام سطح بدن است و با توجه به این كه هنگام صحبتكردن با دیگران، چشمها كانون توجه محسوب میشوند، چین و چروكهای اطراف آن بهعنوان بزرگ ترین علت پیری چهره شناخته شدهاند.
كیستهای زیر چشمی نیز صدمه زیادی به چهره فرد وارد میكند و باعث ایجاد قیافهای آشفته و پریشان میشود.
ورزشهای مخصوص چشم میتواند كمك زیادی به چشمهای پفآلود كند. افتادگی پلكها نیز با تمرینهای مؤثر و ورزشهای ضد پیری چشم، تا حد زیادی برطرف میشود.
تمرین شماره 1
دو طرف سر خود را - در قسمت گیجگاه – به آرامی با دو انگشت فشار دهید تا عضلات آن كشیده شوند و در همین حال، مرتبا چشمها را باز و بسته كنید. این كار را 5 بار تكرار كنید.
تمرین شماره 2
در حالیكه چشمهایتان بسته و آرام است، به صورت قائم بنشینید. همانطور كه پلك چشمها در تمام طول مدت ورزش بسته است، اول به پایین نگاه كرده و بعد تا جایی كه ممكن است به بالا نگاه كنید. این حركت را 10 بار انجام دهید.
تمرین شماره 3
با چشمهای بسته و آرام، راست بنشینید. همانطور كه چشمها را در تمام طول تمرین بسته نگه داشتهاید، ابروها را تا جایی كه میتوانید، بالا ببرید و پلك چشمها را تا حد ممكن به سمت پایین بكشید. در همین حالت بمانید و تا 5 بشمارید. استراحت كنید و این ورزش را5 بار تكرار كنید.
تمرین شماره 4
با چشمهای باز و آرام، به صورت راست بنشینید. پلك بالای چشمها را تا نیمه ببندید و در همین حال، ابروهایتان را به سمت بالا ببرید. بعد چشمها را كاملا باز كنید تا سفیدی چشمها در قسمت بالایی عنبیه دیده شود.
تمرین شماره 5
مثل سه حركت قبلی، راست بنشینید و در حالیكه چشمهایتان باز است، سرتان را صاف نگه دارید. همانطور كه سرتان را مستقیم نگه داشتهاید، اول به بالا و بعد به پایین نگاه كنید. این حركت را 10بار تكرار كنید. حالا بدن و سرتان را در حالت قبلی حفظ كنید و این بار، به چپ و راست نگاه كنید. این حركت را نیز 10 بار انجام دهید.
لاغر شدن آرزويي دست يافتني
در این روزگار، لاغر شدن یکی از آرزوهای بهنظر دست نیافتنی بسیاری از افراد محسوب میشود و همین موضوع موجب شده تا راه حلهای رنگارنگی برای آن ارائه شود. آیا شما هم در دسته این افراد قرار دارید؟ تا به حال چه راههائی را برای کاهش وزنتان امتحان کردهاید؟ آیا به اینکه به تناسب اندام دست خواهید یافت، اطمینان دارید یا کاملاً ناامیدید؟ چه عواملی را در رسیدن به وزنی ایدهآل و ماندگار مؤثر میدانید؟ خانم مهناز شکیبا یکی از افرادی است که توانسته پس از تلاش فراوان و البته را البته با آقای دکتر سعید حسینی راه حلی پیدا کند و نهایتاً پس از یک سال تلاش، به وزن مناسبی دست یابد. از این رو، به سراغ آنها رفته و نظراتشان را از دیدگاه یک بیمار و متخصص تغذیه جویا شدیم.
● از زبان بیمار
خانم شکیبا، ۳۵ سن دارد و مدت یکسال است که از یک رژیم لاغری استفاده میکند او توانسته وزن خود را از ۸۳ به ۶۳ کیلوگرم برساند. خانم شکیبا از وضعیت خود قبل از رژیم میگوید. من از نظر روحی در شرایط بسیار بدی قرار گرفته بودم، بهطوری که زندگی زناشوئیام به شدت در وضعیت بحرانی قرار گرفته بود. در آن دوران سخت افسرده شده بودم بهطوری که بیدلیل گریه میکردم، حتی در اولین مراجعه به مطب آقای دکتر نتوانستم خودم را کنترل کنم. بسیاری از لباسهائی که قبل از ازدواج میپوشیدم دیگر اندازهام نبود و این موضوع به شدت مرا آزار میداد ”خانم شکیبا میافزاید“: در این دوران فاکتورهای آزمایشگاهیام نیز بالا بودند، فاکتورهائی نظیر تری گلیسرید و کلسترول بهعلاوه، زانو درد شدیدی داشتم و با یک قدم زدن ساده دچار نفس تنگی شدیدی میشدم“.
شکیبا میگوید، من از همه راهها و انواع رژیمهای لاغری استفاده کردم اما در همه موارد به محض شروع، وزنم بیشتر از ۴ تا ۵ کیلوگرم کم نمیشد و ثابت میماند از اینکه هیچ وقت به وزن مناسبی نخواهم رسید، ناامید شده بودم“. خانم شکیبا از رژیمهای پرپروتئین تا رژیمهای تک غذائی چند روزه را امتحان کرده است و از انواع کمربندهای لاغری استفاده کرده و تا تصمیم به جراحی نیز پیش رفته است. حتی به متخصصان اروپائی نیز برای درمان این معضل مراجعه کرده و هیچ کدام نتیجهای نداشتهاند تا اینکه...
● باورهای چاق کننده من
خانم شکیبا میگوید: باورهای غلط یکی از عوامل چاقی من بود. به این ترتیب که من تصور میکردم روغن زیتون و هسته انگور از آنجائی که روغنهای سالمی هستند و برای سلامتی در مقایسه با سایر روغنها مفیدند، چاق نمیکنند و به همین دلیل به مقدار فراوانی از آن استفاده میکردم. بهطور مثال، شام نمیخوردم اما در عوض یک ظرف پر سالاد به همراه روغن زیتون میخوردم. بهعلاوه، فکر میکردم فقط نان، برنج و شیرینیها چاق کننده هستند به این دلیل روزانه تا چهار لیوان شیر یا در حجم بالائی میوه میخوردم در حالی که آقای دکتر بعداً به من توضیح دادند که همه اینها دارای کالری بالائی هستند و میتوانند موجب اضافه وزن شوند.
● صبوری دکتر؛ من را به ادامه رژیم تشویق کرد
”با صحبتهائی که با آقای دکتر انجام دادم مشخص شد که سوخت و ساز بدن من در کل پائین است ایشان از آزمایش و دستگاه خاصی برای تشخیص میزان متابولیسم بدنم استفاده کردند بهطوری که مشخص شد، من زیاد غذا نمیخورم اما چاق میشوم. نهایتاً به کمک دارو و رژیم غذائی متعادلی که از همه گروههای غذائی تشکیل شده بود، وزنم کاهش پیدا کرد. جالب است بدانید که من در مرحلهای از رژیم، میتوانستم از بستنی، ماکرونی و حتی پیتزا یعنی غذاهائی که فکر میکردم تا آخر عمر نمیتوانم از آنها بخورم نیز استفاده کنم در حالی که وزنم نیز کم میشد و این موضوع برای من خیلی عجیب بود.
نکته مهم دیگر آن بود که آقای دکتر برای هر مریض وقت زیادی میگذاشتند و صبر و حوصله زیادی را به خرج میدادند و این ویژگی مرا به ادامه رژیم گرفتنم تشویق میکرد و موجب میشد تا با اطمینان بیشتری توصیههای ایشان را عملی کنم.
بنابراین، به تمامی افرادی که تصمیم به لاغر شدن دارند، توصیه میکنم که برای هر بیماری به متخصص آن بیماری مراجعه کنند؛ بهطور مثال، برای لاغر شدن و کنترل وزن به متخصص تغذیه رجوع کنید و بدنتان را به صرف دکتر بودن به دست هر فرد بیاطلاعی نسپارید. بهعلاوه، در اصلاح باورهای غلطی که یکی از عوامل چاقی بسیاری از ماست، بکوشید و به اینکه اطلاعاتتان را از چه منبعی کسی میکنید، دقت داشته باشید“.
● کالری کمتر همیشه باعث کاهش وزن نمیشود
و اما نظرات دکتر حسینی
دکتر سعید حسینی در رشته پزشکی حرفهای از دانشگاه علوم پزشکی مهشد فارغالتحصیل شده او برای ادامه تحصیل در مقطع PHT در رشته تغذیه به آمریکا عزیمت کرده و تا مقطع فوق دکترا به تحصیل خود ادامه داده است. دکتر حسینی در دانشگاه آریزونا مدرک PHT خود را دریافت کرده و مدرک فوق دکترایش را از دانشگاه UCLA دریافت کرده بوده. دکتر حسینی، هم اکنون عضو هیئت علمی دانشگاه تهران است و مسئول گروه تغذیه مرکز تحقیقات غدد دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز هست.
آقای دکتر سعید حسینی متخصص تغذیه و رژیم درمانی و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران، در مورد وضعیت خانم شکیبا و مراحل لاغری ایشان میگوید: ”خانم شکیبا نیز مانند بسیاری از افراد تصور میکرد که نمیتواند لاغر شود یا به دلیل آنکه چندین بار رژیمهای مختلف را امتحان کرده بود و به نتیجه نرسیده بود، تصور این همه کاهش وزن را نداشت.
وقتی با این افراد پای صحبت مینشینیم، میگویند ما چیزی نمیخوریم اما هر روز چاقتر از روز قبل میشویم. از سوی دیگر، اطرافیانشان آنها را بهخاطر این حرفها مورد اتهام قرار داده و حرفهایشان را باور نمیکنند وایشان را دروغگو تصورر میکنند و همه اینها زمینههای افسردگی را در این افراد فراهم میآورد. جالب است بدانید، این حالت در مراحل شدیدتر اشتهای فرد را از بین میبرد اما با وجود احساس سیری به دلیل اصطراب زیاد و فرار از این افکار، غذای زیادی میخورند و نهایتاً اضافه وزنشان روز به روز بیشتر میشود. اما علت چیست؟“
دکتر حسینی اضافه میکند: ”یکی از نکات مهم در این بیمار، سوخت و ساز پائینی بود که ما توانستیم به کمک ابزارهای لازم آن را تشخیص دهیم و با توجه به این مهم در فرایند لاغری موفق شدیم. باید بدانید که بیشترین کالری دریافتی روزانه هر انسانی در زمان استراحت وی مصرف میشود و برای فعالیتهای فیزیولوژیکی مورد استفاده قرار میگیرد و تنها ۲۵ درصد از این مقدار انرژی برای فعالیتهای روزانه به مصرف میرسد که این مقدار کمیست. بنابراین، وقتی دیده میشود ه این مقدار کالری کمتر از میزان طبیعی است باید تمهیدات جدیدی را در نظر گرفت. حتماً میپرسید به چه دلیل سوخت و ساز بدن پائین میآید؟ یکی از دلایل، سوخت و ساز بدن پائین میآید؟ یکی از دلایل، کاهش بافت عضلانی بدن است که به دلیل گرفتن رژیمهای لاغری سخت یا تکه غذائی ایجاد میشود. دومین دلیل، مشکلات غدد هستند، بهعلاوه، حذف وعدههای غذائی یا برخورد با مواد شیمیائی خاص از دیگر دلایل بروز سوخت و ساز پایین هستند و دانستن این دلایل، به درمان کمک زیادی میکنند.
اما افراد نباید این اشتباه را بکنند که با کالری کمتر میتوانند به نتیجه برسند بلکه عامل بهوجود آورنده این معضل باید برطرف شود. بنابراین، تشخیص در درمان چاقی حرف اول را میزند و نباید به همه نخوردن و فعالیت زیاد را توصیه کرد بلکه باید علت مشخص شود، در غیر این صورت، نتیجه موقت خواهد بود. از این رو، به این افراد توصیه میشود تا زمانی که درمان کامل شود، صبر و حوصله بیشتری به خرج دهند و به کاهش وزن کمتر قناعت کنند تا اینکه کمکم درمان شده و کاهش وزنشان به ماهی ۴ کیلوگرم برسد.
در آخر، به تمام کسانی که تصمیم به لاغر شدن دارند، توصیه میکنیم که همیشه با یک تست ساده غدد، تصور نکنند که بدنشان کاملاً سالم است بهخصوص اگر بهطور طبیعی و با یک رژیم غذائی کم کالری نتوانستند وزنشان را کم کنند. بهعلاوه، همواره به یاد داشته باشند که سالمترین و مغذیترین مواد غذائی دارای مقادیر قابل ملاحظهای از انرژی بوده و میتوانند موجب چاقی آنها شوند، پس در مصرف آنها نیز زیاده روی نکنند بیماران نهایتاً به متخصصی که برای درمان به وی مراجعه کردهاند، اطمینان کنند تا وی بتواند بهترین روش را برای درمان به کار گیرد و به کمک یکدیگر به نتیجه قابل قبولی برسند.
طحال
طحال یک عضوداخل شکمی، با ابعاد حدوداً دوازه در هشت سانتی متر است که به طور طبیعی در سمت چپ قسمت فوقانی شکم، درکنار معده و بالای کلیه چپ قرار گرفته است.
طحال کاملاً توسط دنده تحتانی قفسه سینه محافظت می شود و در حالت طبیعی، اگر اندازه نرمال داشته باشد، نمی توان آن را از طریق جدار شکم لمس کرد. وزن طحال، در بالغین ۷۵ تا ۱۵۰ گرم است و درهر دقیقه، حدوداً ۳۰۰ میلی لیترخون از آن عبور می کند .
بنابراین یک بافت کاملاً پرخون محسوب می شود. طحال در دوران مختلف زندگی وظایف کاملاً متفاوتی را بر عهده می گیرد. در دوران جنینی و در ماه های پنجم تا هشتم بارداری، طحال به عنوان یک مرکز خون ساز عمل می کند و گلبول های سفید و قرمز خون را می سازد. پس از تولد، با انتقال مراکز خون سازی به مغز استخوان، این فعالیت طحال خاموش می شود.
در عین حال، قابلیت تبدیل به بافت های خون ساز همواره در طحال باقی می ماند و در برخی بیماری ها که با درگیرکردن مغز استخوان، باعث مهار ساختن سلول های خونی می شوند ، سلولهای طحال مجدداً شروع به فعالیت خونسازی می کنند.
این فعالیت، معمولاً فاقد ارزش بالینی است و تنها موجب بزرگ شدن بیش از حد طحال و بروز عوارض ناشی از آن می شود. در دوران پس از تولد و در سنین کودکی، طحال یک منبع عمده و محل استقرار سلول های لنفوسیتB محسوب می شود و نقش مهمی را در پاسخ های ایمنی بدن ایفا می کند. لنفوسیت هایB که در طحال استقرار یافته اند، در پاسخ به میکروب ها و عوامل خارجی، شروع به ترشح پادتن یا آنتی بادی می کنند.
سلول های ماکروفاژی که در طحال استقرار یافته اند، نقش پاک کننده خون از سلول های غیر طبیعی را بر عهده دارند. گلبول های قرمز دارای اشکال غیر طبیعی یا آنهایی که بیش از اندازه پیر شده اند و همچنین پلاکت های غیر طبیعی، توسط طحال از گردش خون برداشته می شوند. در هر روز، ۲۰ میلی لیتر گلبول های قرمز فرسوده توسط طحال جمع آوری و از گردش خون خارج می شوند.
به طور طبیعی، یک سوم از کل پلاکت های بدن، در طحال ذخیره شده اند و در موارد لزوم، می توانند به گردش خون وارد شوند.
طحال کاملاً در مجاورت دنده های نهم تا دوازدهم قرار گرفته است. آسیب طحال و پارگی آن، یک مشکل شایع در تصادفات و ضرباتی است که به سمت چپ شکم و قفسه سینه وارد می شوند.
مهم ترین خطری که در این موارد بیمار را تهدید می کند، خونریزی شدید از بافت پرخون طحال به داخل شکم است، بدون اینکه خونریزی از سطح بدن وجود داشته باشد. تشخیص خونریزی داخلی، در این موارد از اهمیت فوق العاده زیادی برخوردار است.
زیرا در بسیاری از موارد، برای کنترل آن نیاز به اعمال جراحی وجود دارد. در صورت پارگی طحال، گاهی نیاز به برداشتن کامل این عضو پیش می آید که با پرهیز از مصرف مواد و روغنهای شیمیایی و استفاده از داروها، روغنها و غذاهای طبیعی می توان از این عارضه جلوگیری به عمل آورد.
در بیماری های همولتیک، که نوعی کم خونی ناشی از متلاشی شدن زودهنگام گلبول های قرمز هستند، گاهی برداشتن طحال، به کاهش کم خونی کمک می کند . در حالات پیشرفته تالاسمی، کم خونی داسی شکل و کم خونی های همولتیک خود ایمنی، برداشتن طحال به تخفیف بیماری کمک می کند. افرادی که به هر علت، طحالشان برداشته شده است، باید واکسن ضد برخی میکروب های خاص را دریافت کنند، زیرا حتی در بزرگسالان نیز کارکردهای طحال نباید کاملاً بی اهمیت تلقی شود و نقش طحال در دستگاه ایمنی بدن را باید همیشه در نظر داشت.
آنتی بادی هایی که درطحال ترشح می شوند، به خصوص علیه باکتری هایی که دارای کپسول هستند موثرند و بیمارانی که در آنها طحال برداشته شده ، مستعد ابتلا به عفونت با باکتری هایی نظیر پنموکوک و هموفیلی هستند پس در آخر به این نتیجه می رسیم که برداشتن طحال نیز عوارض جانبی بسیاری را در پی خواهد داشت که در دراز مدت باعث بیماریهای بسیار دیگری و یا بیماریهای لاعلاج گردد که همه اینها با پرهیز از مواد شیمیایی و استفاده از غذاها و رژیم های غذایی طبیعی و مناسب قابل پیشگیری می باشد.
کبد (1)
بدن انسان متشكل از ميلياردها سلول است كه همگام با يكديگر ارگانها و اندامهاي مختلف را شكل داده و هر يك مسئول انجام يكي از عمليات حياتي هستند. برخي ارگانها نظير دستگاه گوارش وظيفه دريافت و آمادهسازي غذا را برعهده دارند و برخي مثل دستگاه گردش خون وظيفه حمل و نقل مواد را عهدهدار هستند. برخي هم مثل كليهها و ريتين دفع مواد را انجام ميدهند.
با توجه به گستردگي فعاليتهاي حياتي و نيز اعمال جنبي، بسياري از اندامها بيش از يك وظيفه را برعهده دارند. مثلاً كليه بجز دفع مواد زائد تنظيم فشار خون، حفظ تعادل مايعات و مواد معدني لازم و ترشح برخي هورمونها را هم انجام ميدهد.
در بين ارگانهاي بدن كبد بزرگترين و يكي از مهمترين آنهاست. برخي حتي كبد را معادل قلب دوم ميدانند. اين عضو بزرگ و حياتي بين 5/1 تا 5/2 كيلوگرم وزن داشته و حجم عمدهاي از فضاي سينه و بالاي شكم را اشغال ميكند. كبد به علت وظيفهاي كه در تنظيم و ذخيرهسازي مواد غذايي دارد تمام خوني را كه از دستگاه گوارش برگشته و حاوي مواد غذايي است درياقت ميكند. به علت همين خونرساني وسيع رنگ آن معمولآً قرمز تيره بوده و در بين عوام به “جگر سياه” مشهور است.
كبد كجاست؟
$كبد در قسمت بالا راست شكم قرار دارد. مرز داخلي قفسه سينه و شكم را ماهيچهاي پرده شكل به نام ديافراگم تشكيل ميدهد كه در حالت عادي به صورت گنبدي شكل است. كبد سمت راست و زير اين گنبد را كاملاً اشغال ميكند. به همين علت است كه با وجود آن كه كبد ارگاني شكمي است در لمس سطحي زير قفسه سينه لمس ميشود و در حالت عادي قسمت بسيار كوچكي از آن به نظر داخل شكم ميآيد. اين نحوه قرارگيري باعث شده تا دندههاي تحتاني پوشش محكم و مناسبي براي كبد فراهم آورده و مانع آسيب ديدن آن در اثر ضربات خارجي به شكم شوند.
ساختمان داخلي كبد چگونه است؟
$كبد از تعداد زيادي سلول تخصص يافته براي اعمال مختلف ترشحي تشكيل شده است. قرارگيري سلولهاي كبد به صورت دستههاي سلولي به دور يك مجراي مركزي است. اين مجرا وظيفه تخليه ترشحات صفراوي كه توسط سلولهاي كبد ساخته شده را به عهده دارد. اين مجاري كم كم به يكديگر پيوسته و مجاري صفراوي داخل كبدي را تشكيل ميدهند. با توجه به آن كه كبد از نظر ظاهري به دو قسمت (يا لوب) راست و چپ تقسيم ميشود، مجاري صفراوي پس از خروج از هر لوب به همان نام خوانده ميشوند يعني مجاري صفراوي راست و چپ. اين مجاري خارج كبدي محسوب شده و به يكديگر ميپيوندند و مشتركاً به كيسه صفرا تخليه ميشوند.
كيسه صفرا كجاست؟
$ كيسه صفرا به شكل گلابي معكوس بوده كه تقريباً در قسمت مياني كبد و چسبيده به آن قرار دارد. مجراي كبدي مشترك ترشحات صفراوي ساخته شده در كبد را به كيسه صفرا ميريزد.
وظيفه كيسه صفرا چيست؟
$ كيسه صفرا سه وظيفه عمده دارد. اولاً محلي براي ذخيره صفراست. اين ماده مداوماً در كبد توليد ميشود ولي فقط توليد ولي فقط در لحظات مورد نياز بايد به داخل روده ترشح شود. بنابر اين كيسه صفرا اين مايع را جمعآوري كرده و در موقع مناسب در پاسخ به هورمونهاي مسئول منقبض ميشود. دومين كار كيسه صفرا انقباض آن در موقع مناسب است كه باعث رانده شدن صفرا به روده ميشود. سومين كار كيسه صفرا تغليظ صفرا است. در مدتي كه صفرا در كيسه ميماند مايعات اضافي آن جذب شده و بدين ترتيب كيسه صفرا مانع از دست رفتن حجم زيادي از مايع ميشود.
اعمال كبد چيست؟
$ كبد بزرگترين غده بدن و كارخانه شيميايي آن است. به جرأت ميتوان گفت كليه اعمال متابوليكي بدن يا مستقيماً در كبد انجام ميشود يا به نوعي تحت تأثير آن است. خلاصهاي از اين اعمال به شرح زير ميباشد:
1ـ دخالت در هضم و جذب و مصرف مواد غذايي:
تمام خون دستگاه گوارش توسط وريد (سياهرگ) مخصوصي به نام وريد پورت جمعآوري شده و وارد كبد ميشود. به اين ترتيب تمام مواد جذب شده از لوله گوارشي بايد از كبد عبور كنند. اعمال كبد بسته به نوع ماده غذايي متفاوت است:
الف) چربيها:
هضم و جذب چربيها بيش از ساير مواد غذايي تحت تأثير كبد است. چربيها در آب نامحلول هستند و براي عبور از غشاي روده ميبايست به نحوي در آب حل شوند. وظيفه شكستن قطرات بزرگ و لاينحل چربي به قطرات ريزتر به عهده صفرا است. نمكهاي صفراوي با ساختمان شيميايي خاص خود چربي را به قطرات ريز تبديل كرده و آنها را موقتاً در آب حل ميكنند تا از غشا روده عبور كرده و وارد مجاري لنفاوي شوند. ذرات چربي پس از عبور از مجاري لنفاوي و طي فعل و انفعالاتي وارد كبد شده و در آن جا با پروتئينهاي به خصوصي تركيب ميشوند. به اين ترتيب براي حمل و نقل يا ذخيرهسازي آماده ميشوند. از باقيمانده چربيها (اسيد چرب) در كبد كلسترول ساخته ميشود. كلسترول با توجه به نوع پروتئيني كه به آن وصل ميشود وزنهاي مولكولي متفاوت داشته كه دو نوع آن HDL (كلسترول با چگالي بالا) و LDL (كلستول با چگالي پايين) ميباشند. نقش كلسترول در انسداد رگها و بروز حوادث قلبي عروقي شناخته شده است. HDL همان كلسترولي است كه در بين مردم عادي به علت نقش محافظتي از روند انسداد رگها به چربي خوب و LDL به چربي بد معروف شده است.
ب) قندها:
قندها پس از هضم در روده و تبديل به قندهاي ساده وارد خون شده و به كبد منتقل ميشوند. در كبد قند از خون جدا شده و مجدداً قندهاي مركب و پيچيدهتر كه همان نشاسته حيواني (گليكوژن) است توليد ميشود. سطح قند خون از نظر شيميايي توسط سلولهاي لوزالمعده (پانكراس) كنترل ميشود. در صورت تغيير در اين سطح هورمونهاي لازم مثل انسولين و يا هورمونهاي ديگر ترشح شده و قند را به حالت اول باز ميگردانند. بسياري از هورمونها با تأثير بر كبد قند خون را تنظيم ميكنند. در صورتي كه قند خون بالا برود هورمونهاي پايين آورنده تبديل قند به گليكوژن را تسريع كرده و مانع واكنش برگشت ميشوند و اگر قند خون پايين برود هورمونهاي بالابرنده قند خون كبد را وادار به تجزيه گليكوژن ذخيره شده كرده و سطح قند را ثابت نگاه ميدارند. به اين ترتيب كبد مانند يك انبار قند با كمك هورمونها سطح قند خون را ثابت نگاه ميدارد.
ج) پروتئينها:
چنان كه در قسمتهاي بعدي اشاره خواهد شد، كبد ساخت و ترشح بسياري آنزيمها و مواد پروتئيني را به عهده دارد. براي ساخت اين مواد احتياج به مواد اوليه پروتئينها يعني اسيدهاي آمينه ميباشد. بنابر اين خون دستگاه گوارش كه اسيدهاي آمينه را از پروتئينهاي غذايي درياقت كرده وارد كبد ميشود و در آن جا پس از فعل و انفعالات لازم ساير مواد از اين اسيدهاي آمينه ساخته ميشود.
د) ويتامينها:
ويتامينها به دو دسته كلي محلول در آب (مثل ويتامين C و گروه B) و ويتامينهاي محلول در چربي (A، D، E و K) تقسيم ميشوند. بديهي است كه گروه اول همراه آب و گروه دوم همراه چربي جذب ميشوند. بنابر آنچه در قسمت الف اين بخش آمد هضم و جذب ويتامينهاي محلول در چربي تحت تأثير كبد خواهد بود. مضاف بر آن ذخيرهسازي اين ويتامينها به ويژه D و K نيز در كبد انجام ميشود. از طرف ديگر ويتامين 12B كه در خونسازي و سلامت دستگاه عصبي حائز اهميت بسيار است نيز منحصراً در كبد ذخيره ميشود. به همين علت است كه جگر منبع سرشاري از انواع ويتامينها ميباشد.
2ـ ساخت آنزيمها و پروتئينها با وظايف گوناگون:
ساخت مواد پروتئيني (مثل آنزيمها، هورمونها و مواد حامل) از اسيدهاي آمينه روند پيچيدهاي است كه احتياج به اندامكهاي خاص و نيز آنزيمهاي متعدد و پيچيدهاي دارد. گرچه هر يك از سلولهاي بدن برخي از اين عملياتها را به طور تخصصي انجام ميدهند ولي عمده فعاليتهاي مربوط به سوخت و ساز در كبد انجام ميشود.
الف) آلبومين:
اين ماده پروتئين اصلي در خون بوده و در كبد از اسيدهاي آمينه ساخته ميشود. از نظر اندازه جزو پروتئينهاي بزرگ محسوب ميشود. يكي از وظايف آن حمل و نقل مواد در خون است. بسياري از هورمونها (مثل هورمونهاي تيروئيدي) و داروها در خون به اين ماده چسبيده و به اين ترتيب از متلاشي شدن يا دفع شدن آنها توسط كليه جلوگيري ميشود. وظيفه ديگر اين پروتئين حفظ مايع داخل رگهاست. در صورتي كه مقدار اين ماده در داخل رگها پايين بيايد مايع از داخل رگها به بيرون نشت كرده و به اين ترتيب ورم حادث ميشود. با توجه به وظايف مهم و گسترده آلبومين، اين پروتئين در حدود 60% پروتئينهاي موجود در خون انسان را تشكيل ميدهد. چنان كه اختلالي در كار كبد رخ داده و توليد آلبومين دچار اشكال شود علائم باليني مثل ورم و مشكلات هورموني و غيره ظهور ميكند كه در فصول بعدي به آنها اشاره خواهد شد.
ب) عوامل انعقادي:
در صورت از هم گسيخته شدن پوشش رگها و به وجود آمدن خونريزي سيستمي در بدن فعال ميشود كه خون سيال و روان را به ماده جامد لاستيكي به نام لخته تبديل ميكند و مانع خونريزي ميشود. روند تبديل خون مايع به لخته را انعقاد ميگويند. عمليات انعقاد شامل دو بخش سلولي (پلاكت) و پروتئيني (آبشار انعقادي) ميباشد. پلاكتها از سلولهاي كوچك خون هستند كه در شروع به سرعت جمع شده و مانند يك ميخ سوراخ به وجود آمده در رگ را ميپوشانند. براي عمليات انعقاد خون نياز به 13 پروتئين و آنزيم است. آنزيمهاي موجود در اين مسير شكل قابل حل پروتئينها را تغيير داده و آنها را تبديل به شبكه پيچيدهاي ميكنند كه مانند تور سلولهاي خوني را در خود جمع كرده و لخته را ميسازد. اين لخته نهايتاً سوراخ را مسدود كرده مانع ادامه خونريزي ميشود.
پروتئينهاي انعقادي شامل 13 آنزيم و فاكتور گوناگون است و 4 مورد از مهمترين آنها در كبد ساخته ميشود. از طرف ديگر عمليات ساخت اين مواد نياز به ويتامين K دارد كه جذب آن تحت تأثير كبد است. بنابر اين كبد تأثير دوگانهاي در روند انعقاد خون داشته و به همين علت زمان انعقاد خون شاخصي از كاركرد كبد ميباشد.
ج) آنزيمها:
آنزيمها موادي هستند كه واكنشهاي شيميايي را تسهيل و تسريع ميكنند. بسياري از آنزيمها نقش انتقال گروههاي شيميايي از يك مولكول به مولكول ديگر را برعهده دارند و به اين ترتيب عملكرد مولكولها را تغيير ميدهند. از مهمترين آنزيمهاي كبدي ميتوان به آسپارتات آمينو ترانسفراز (AST) و آلانين آمينو ترانسفراز (ALT) اشاره كرد. اين آنزيمها در داخل و يا در غشاي سلولهاي كبدي قرار دارند و وظايف خود را انجام ميدهند. تخريب سلولهاي كبدي باعث رهايي اين آنزيمها در جريان خون و بالا رفتن سطح آن ميشود.
3ـ تصفيه سموم و تبديل آنها به مواد بيضرر:
يكي از وظايف مهم كبد به دام انداخت سموم و تبديل آنها به موادي است كه براي بدن ضرر ندارد. اين سموم به دو گروه كلي تقسيم ميشوند:
الف) سموم درونزا:
اين گروه شامل سمهايي است كه در داخل بدن و در طي عمليات سوخت و ساز بدن ساخته ميشوند. از مهمترين اين سموم آمونياك بوده كه طي سوخت و ساز پروتئينها ساخته ميشود. آمونياك مضرات زيادي براي محيط داخلي بدن دارد. از جمله باعث تغيير شكل پروتئينها و از بين رفتن عملكرد آنها ميشود. اين ماده محيط خون را براي بسياري سلولها مثل گلبول قرمز و پلاكتها نامناسب ساخته و باعث افت عملكرد آنها ميشود. برسلولهاي مغزي اثر كرده و فعاليت نرمال آنها را مختل ميكند و چندين و چند اثر ديگر دارد كه جملگي آمونياك را يكي از خطرناكترين سموم ساخته است. اين ماده پرخطر در كبد و طي عمليات آنزيمي تبديل به اوره ميشود كه خطري نداشته و به راحتي از كليهها دفع ميشود.
ب) سموم برونزا:
در زندگي روزمره و ماشيني سموم بسياري به طور اتفاقي يا بر اثر آلودگيهاي زيست محيطي وارد بدن ميشوند. سرب حاصل از بنزين در هوا، كلر خالص و يا ساير مواد كلره (كه جهت شستشو به كار ميروند) در آب و سموم حشرهكش و هزاران سم ديگر روزانه وارد بدن ميشوند. بسياري از آنها در همان محل ورودي مثل شش و دستگاه گوارش حذف ميشوند و برخي ديگر به جريان خون راه مييابند. اغلب اين سموم به علت ساختمان پيچيدهاي كه دارند فقط در كبد متابوليزه ميشوند. خوشبختانه كبد داراي سيستم آنزيمي با قابليت بالايي است كه بسياري از سموم را ميتواند خنثي كند. اين سيستم به 450 P معروف است.
يكي از مواد شيميايي كه برخي روزانه و به دلخواه وارد بدن ميكنند الكل است. اين ماده به سرعت از مخاطات جذب شده و به كبد ميرسد. در كبد فعل و انفعالاتي روي آن انجام ميشود تا به مواد بيضررتر تبديل و قابل دفع شود. در صورتي كه حجم الكل مصرفي از حدي بيشتر باشد كبد و سيستم آنزيمي آن توان تصفيه را از دست ميهند. بنابر اين مواد خطرناكي از الكل ساخته شده و تجمع مييابند. از اين مواد ميتوان به استالدئيد كه ماده شيميايي بسيار فعالي است اشاره كرد. اين ماده شيميايي سميت خاصي براي سلولهاي كبدي دارد و به اين ترتيب باعث مرگ سلولهاي كبدي ميشود. بنابر اين مصرف الكل خطر زيادي براي سلامت كبد داشته و امروزه يكي از مهمترين معضلات پزشكي در جهان غرب را تشكيل ميدهد.
4ـ متابوليسم داروها:
داروها نيز مثل سموم مواد شيميايي هستند كه از خارج به سيستم دروني بدن اضافه ميشوند. بسياري از داروها پس از ورود به خون (چه مستقيم از طريق تزريق و چه از طريق خوراكي) به كبد وارد شده و در آن جا تغيير ميكنند. از برخي داروها مواد فعالتر ساخته شده و در مقابل بعضي فعاليت خود را از دست ميدهند.
بعضي از داروها سيستمهاي آنزيمي كبد را فعالتر ساخته و در مقابل برخي ديگر فعاليت اين سيستمها را كاهش ميدهند از طرف ديگر برخي داروها داراي سميت كبدي مستقيم هستند. از اين گروه ميتوان به داروي بسيار پرمصرف استامينوفن اشاره كرد كه در صورت مصرف بيش از اندازه و خودسرانه ميتواند منجر به آسيبهاي سخت كبدي بشود. داروي ديگر نوعي گاز بيهوشي به نام هالوتان است كه باعث درگيري كبد به صورت حاد شده و چند روزي بيمار را گرفتار ميسازد.
5ـ شركت در خونسازي قبل از تولد:
در دوران جنيني و تا زماني كه هنوز مغز استخوان فعال نشده كبد يكي از مهمترين مراكز توليد گلبولهاي قرمز است. پس از تولد يان نقش كمرنگ شده و تأثير كبد در خونسازي، فقط فراهم كردن شرايط محيطي مناسب و سهم انداكي از ترشح هورمون خونساز به نام اريتروپويتين است كه فعاليت مغز استخوان را تشديد ميكند. در صورت بروز كم خونيهاي شديد و مزمن در حدي كه مغز استخوان توان جبران نداشته باشد كبد مجدداً فعال شده و در خونسازي شركت ميكند. مثلاً در بيماران هموفيلي و تالاسمي بخشي از خونسازي به عهده كبد است و به همين علت كبد در اين بيماران بزرگ ميشود.
6- از ديگر فعاليتهاي كبد ميتوان به مقاومت در برابر عفونتها، فراهم ساختن سريع انرژي در هنگام ضرورت، ذخيره آهن و غيره اشاره كرد.
با احتساب موارد متعدد و حياتي فوق تقريباً ميتوان ادعا كرد عملياتي در بدن نيست كه كبد در آن نقش نداشته باشد. به همين علت است كه در صورت وقوع بيماريهاي كبدي و از كار افتادن آن اختلالات متعددي بروز ميكند. خوشبختانه حجم كبد نسبت به ساير ارگانها بزرگتر بوده و واجد سلولهاي متعددي است كه هر يك به تنهايي تمام خصوصيات كبد را دارا هستند. بنابر اين ظرفيت جبران كبد بالا بوده و در صورت از بين رفتن بخشي از آن، باقيمانده سلولها قابليتهاي خود را حفظ ميكنند. به همين دليل است كه تا مراحل پيشرفته بيماريهاي كبدي علائمي بروز نمیکند.
بیماریهای کبد
علائم و نشانههاي بيماريهاي كبدي
كبد در بسياري از اعمال حياتي دخالت دارد. بنابر اين با بروز اختلال در كار كبد انتظار وقوع علائم زيادي ميرود ولي به علت ظرفيت جبران بالاي كبد اغلب بيماريهاي كبدي تا مراحل پيشرفته علامت خاصي را نشان نميدهند. اغلب علائم اوليه علائم غيراختصاصي بوده و در بسياري از بيماريها ديده ميشوند.
از بارزترين علائم بيماريهاي كبد خستگي و بياشتهايي، تهوع و استفراغ و علائم شبيه آنفلوانزا است. چنان كه مشاهده ميشود اين علائم بارها در بسياري از افراد تجربه شده، پس نميتواند عاملي براي تشخيص هپاتيت باشد ولي در صورت طول كشيدن، پيدا نشدن علت ديگري براي بروز آنها و همراهي با علائم اختصاصيتر ميتوانند شك پزشك را برانگيزند.
در اين فصل هدف بررسي علائم اختصاصيتر بيماريهاي كبدي است.
1ـ زردي (يرقان):
مشهورترين نشانه بيماريهاي كبدي در بين مردم زردي است. به علت عدم اطلاع بسياري از مردم زردي را معادل هپاتيت يعني يك بيماري ميدانند. در حالي كه زردي نشانه بيماري است نه خود بيماري. علت زرد شدن بيمار رسوب رنگدانهاي به نام بيليروبين در مخاطات مثل سفيدي چشم و پوست ميباشد. با توجه به سير سوخت و ساز اين رنگدانه نشانه زردي ميتواند به علت اختلالات خوني، بيماريهاي كبدي، بيماريهاي عفوني، مصرف برخي مواد شيميايي و غذايي مثل هويج باشد. پس زردي به تنهايي نميتواند دال بر بيماري كبدي باشد.
شكل
چگونه ميتوان عوامل مختلفي را كه باعث زردي ميشوند تشخيص داد؟
برخي نشانههاي باليني قبل از كمك گرفتن از آزمايشگاه ميتواند راهگشا باشد. در صورتي كه زردي به علت مصرف زياد مواد كاروتندار مثل هويج باشد مخاطات درگير نيستند يعني چشم بيمار زرد نميشود. زردي حاصل از بيماريهاي خوني معمولاً به رنگ كهربايي است در حالي كه زردي ناشي از بيماريهاي كبدي به نارنجي نزديكتر است. وجود تب همزمان با زردي عموماً نشانه بيماريهاي عفوني نظير تب مالت است در حالي كه در هپاتيت زردي پس از قطع تب عارض ميگردد.
برخي زرديها هم به علت نقصهاي ژنتيكي است. در يك بيماري موسوم به ژيلبرت نقص برداشت بيليروبين توسط سلولهاي كبدي باعث زرد شدن پوست و چشمها ميشود. اين بيماري به هيچ وجه خطرناك نيست و زردي آن متناوب بوده و در صورت خستگي و گرسنگي بروز كرده و يا تشديد ميشود. معمولاً چنين سابقهاي در بستگان فرد وجود دارد. اين نقص نيازي به درمان نداشته و فقط بايد به فرد مبتلا از نظر بيخطر بودن بيماري اطمينان داد.
آيا زردي كه در برخي نوزادان تازه متولد شده رؤيت ميشود يك بيماري كبدي است؟
علت زرد شدن نوزادان بستگي به زمان وقوع دارد. در صورتي كه اين زرد شدن پس از روز سوم و تا پايان هفته اول تولد باشد زردي فيزيولوژيك ناميده شده و به علت تغييرات خوني نوزاد است و خطري ندارد. ولي از جهت اطمينان و در صورت بالاتر رفتن از حد معيني معمولاً نوزاد بستري شده و برخي آزمايشهاي لازم انجام ميشود. در صورتي كه سطح بيليروبين خيلي بالا باشد براي جلوگيري از صدمه بيليروبين به بافت مغز نياز به تعويض خون پيدا ميشود.
شكل
در صورتي كه زردي پس از هفته اول تولد بروز كند ممكن است به علت مصرف شير مادر باشد كه ميبايست شير قطع و پس از چند روز مجدداً شروع شود. در اين صورت هيچ خطري نوزاد را تهديد نميكند. در صورتي كه زردي همراه با تشنج، خوب شير نخوردن و ساير علائم باشد احتمالاً نقصهاي ژنتيكي و آنزيمي نادر در كار است كه بايد با پزشك مجرب و متخصص مشورت كرد و شيرهاي مخصوص براي بيمار تجويز شود. در هر صورت زردي نوزاد در اغلب موارد منشأ كبدي ندارد و واگيردار نيست.
آيا زردي واگيردار است؟
اين پرسش بارها و بارها توسط مردم پرسيده شده است. چنان كه گفته شد زردي بيماري نيست بلكه صرفاً نشانهاي از يك بيماري است. بنابر اين بايد علت زمينهاي آن را ياقت. در صورتي كه منشاء آن بيماري عفوني (ويروس، ميكروب) باشد واگيردار بوده و در صورتي كه عامل آن به فرد ديگري سرايت كند ميتواند باعث بروز زردي شود.
2ـ درد و احساس سنگيني سمت راست شكم:
در برخي بيماريهاي كبدي به علت التهاب و هجوم سلولهاي دفاعي كبد متورم شده و حجمش افزايش مييابد. چون كبد در داخل يك پوسته ليفي محكم قرار دارد اين افزايش حجم باعث كشيده شدن پوسته و احساس درد ميشود. البته درد يافته شايعي نبوده و اغلب مبهم و ضعيف است.
شايان ذكر است اگر منشاء درد كيسه صفرا و علت آن انسداد مجراي خروجي باشد درد شديد بوده و به صورت متناوب (يعني همراه با شدت و ضعف) است. برخي بيماران هم به همان علت افزايش حجم كبد از احساس سنگيني در ناحيه بالا و راست شكم شكايت دارند.
3ـ تورم پاها:
با اختلال كاركرد كبد و عدم توليد مناسب آلبومين، مايع جاري در داخل رگها از نظر فيزيكي توانايي باقي ماندن در رگها را نداشته و از آنها خارج و وارد فضاي بين بافتي سلولها ميشود. مايع به علت وزني كه دارد به پايينترين نقطه يعني پاها ميرود. در طول روز كه فرد ميايستد و يا نشسته است مايع در پاها جمع شده و باعث تورم تا مچ و در موارد شديدتر ساق، ران و حتي نواحي تناسلي ميشود. ورم ناشي از بيماري هاي كبدي سفت بوده و در صورت فشار دادن با انگشت حفره ناشي از آن مدتي باقي مانده و به اين ترتيب از ورم ناشي از بيماريهاي قلبي مجزا ميشود. بيماريهاي قلبي و كليوي هم ممكن است باعث تورم پاها شوند.
شكل
4ـ بزرگي كبد و طحال:
با التهاب كبد و تجمع خون در آن سلولهاي كبدي بزرگتر از حالت عادي شده و از زير دندهها خارج ميشود. لمس بافت كبد در شكم و در فواصل زياد از دنده تحتاني معمولاً نشانه يك بيماري تلقي شده و بايد بررسي شود. خون طحال از طريق وريد مخصوصي به نام پورت به كبد تخليه ميشود. در صورت بروز هر اختلالي در كبد اين عمل با مشكل مواجه شده و خون در طحال جمع ميشود. بنابر اين اندازه طحال بزرگ شده و باعث احساس درد و سنگيني در ناحيه چپ شكم و نيز لمس اين عضو به صورت يك توده ميشود.
5ـ تمايل به خونريزي:
در صورت شكستهشدن پوشش طبيعي رگ نياز به پلاكتها و عوامل انعقادي است. در بيماريهاي كبدي ساخت عوامل انعقادي دچار اختلال شده و زمان خونريزي بيش از حالت طبيعي طول ميكشد به اين ترتيب در بدن بيمار با ضربات عايد ممكن است خونريزي روشن و يا مناطق كبودي مشاهده شود.
6ـ تظاهرات هورموني:
بسياري از هورمونها در خون توسط آلبومين حمل ميشوند. از مهمترين اين هورمونها هورمون جنسي زنانه يا استروژن است در صورت كاهش آلبومين سطح آزاد اين هورمون در خون افزايش يافته، آثار فعاليت زياد آن به خصوص در مردان ديده ميشود اين علائم به صورت بزرگ شدن سينهها، كوچك شدن بيضه، كاهش تمايلات جنسي (هر 3 علامت فوق در مردان ديده ميشود) و قرمز شدن كف دستها (در هر دو جنس) ميباشند.
7ـ تظاهرات پوستي:
بجز زردي كه در ابتدا به آن اشاره شد، برخي تظاهرات نادر پوستي همراه مشكلات كبدي ديده ميشود. از مشكلات شايعتر ميتوان لكههاي سياه روي صورت و از مشكلات نادر ميتوان به لكههاي سياه وسيع پشت گردن (آكانتوز نيگرانس) و برجستگي رگهاي سطحي پوست كه نماي خال يا حاشيه رشتهاي دارند (خال عنكبوتي) اشاره كرد.
8ـ آسيت:
آسيت به معني تجمع آب و مايع در حفره شكم ميباشد و در بين مردم به آب آوردن شكم مشهور است. مكانيسم توليد آسيت شبيه به تورم پاهاست يعني كاهش آلبومين علت اصلي محسوب ميشود، به علت خروج مايع و كاهش حجم مايع داخل رگها بيمار احساس تشنگي ميكند در نتيجه مقداري مايع مينوشد كه اين مايع باز هم در رگ حفظ نشده و وارد فضاي شكم ميشود. بنابر اين يك چرخه معيوب به وجود ميآيد كه حاصل آن تشديد آسيت است. تجمع مايع در شكم و خون معمولاً حجم زيادي داشته و منجر به افزايش ناگهاني اندازه شكم و نيز وزن ميشود.
برای درمان بیماریهای کبدی با داروهای کاملا گیاهی می توانید به بخش داروهای گیاهی سایت و شربت راوند مراجعه نمایید.
مصرف چه غذاهایی برای کبد مفید می باشد
مصرف بعضی از مواد غذایی طبیعی، فعالیت کبد را در حد مطلوب حفظ می کند. داشتن یک کبد سالم باعث می شود انرژی بیشتر و حال بهتری داشته باشیم. ولی کبدی که بیمار است و به درستی کار نمی کند، باعث احساس خستگی، سردرد، اشکال در تنفس، حساسیت و عدم تحمل بعضی مواد غذایی، مشکلات پوستی و افزایش وزن می شود.
غذاهای مفید برای کبد به دو گروه عمده تقسیم می شوند:
1- مواد غذایی که فرآیند سم زدایی و تصفیه کبد را افزایش می دهند.
2- مواد غذایی غنی از آنتی اکسیدان که در طی فرآیند سم زدایی از کبد محافظت می کنند.
در قسمت زیر به 8 ماده غذایی مهم که برای کبد مفید هستند، اشاره می شود:
1- سیر و پیاز: سیر حاوی آلیسین (یک نوع آنتی اکسیدان) است که یک ترکیب سولفوردار است و برای سم زدایی بهتر و موثرتر کبد لازم است. سیر به کبد کمک می کند تا بدن را از آلودگی جیوه، بعضی مواد افزودنی موجود در غذاها و هورمون استروژن پاک کند.
2- انواع کلم (مثل بروکلی، گل کلم، کلم قمری، کلم پیچ و کلم بروکسل): کلم ها دارای خاصیت سم زدایی قوی برای کبد هستند. این سبزیجات دارای موادی هستند که بعضی سموم را در بدن خنثی می کنند؛ مثل نیتروزامین های موجود در دود سیگار ، و افلاتوکسین موجود در بادام زمینی. همچنین انواع کلم دارای موادی بنام «گلوکوزینولات» هستند که باعث می شوند کبد آنزیم هایی را تولید کند که برای انجام فرآیند سم زدایی لازم هستند.
3- آب لیمو ترش تازه در آب داغ: آب لیمو ترش تازه را در یک لیوان آب داغ بریزید و اول صبح بطور ناشتا بنوشید(البته اگر ناراحتی معده ندارید). این کار باعث می شود کبد پاک شود و عمل سم زدایی و تصفیه آن افزایش یابد. همچنین تولید صفرا را تحریک می کند، معده و روده را پاک می کند و حرکات روده ای را افزایش می دهد.
4- چغندر: چغندر، تصفیه ی خون را تقویت می کند و فلزات سنگین را در بدن جذب می کند.
5- میوه های غنی از آنتی اکسیدان: بر اساس مطالعاتی مشخص شده که میوه های زیر بیشترین مقدار آنتی اکسیدان ها را دارند که به ترتیب غنای آنتی اکسیدانی عبارتند از: آلو- کشمش- زغال اخته- شاتوت- توت فرنگی- تمشک- پرتقال- گریپ فورت سرخ- طالبی- سیب و گلابی. در طی فرآیند سم زدایی یا تصفیه کبد، تعداد زیادی رادیکال آزاد تولید می شود که برای سلامت کبد مضر هستند. آنتی اکسیدان ها از کبد در برابر آسیب رادیکال های آزاد، محافظت می کنند.
6- سیب: سیب دارای پکتین است که می تواند به فلزات سنگین موجود در بدن متصل شود (به خصوص در روده بزرگ) و باعث دفع آنها از بدن شود. این کار بار کبدی را کاهش می دهد و ظرفیت سم زدایی آن.
7- آرتیشو (کنگر فرنگی): آرتیشو تولید صفرا را افزایش می دهد. یکی از کارهای صفرا این است که سموم بدن را از طریق روده پاک می کند. 30 دقیقه بعد از خوردن یک گلوله آرتیشو، ترشح صفرا تا صد درصد افزایش می یابد.
8- سالاد سبزیجات برگی شکل تند: این سالاد ترشح و جریان صفرا را در داخل کبد افزایش می دهد و تحریک می کند؛ مثل اندیو و کاسنی تلخ.
برگرفته شده از : نیره ولدخانی – کارشناس تغذیه
سلامت زانو
دكتر محمدرضا هاديان، دانشيار دانشگاه علوم پزشكي تهران در حاشيه برگزاري هجدهمين كنگره فيزيوتراپي ايران گفت: مفصل زانو مهمترين مفصل متحمل وزن بدن انسان ميباشد و در تمام فعاليتهاي انسان مانند ايستادن، راه رفتن و حتي نشستن در معرض فشارهاي مكانيكي زياد قرار دارد كه ناشي از وزن، حمل بار و حتي اتخاذ يك موقعيت ثابت ميباشد. وي گفت: تصور غلط بعضي بر اين است كه صرفا با حذف فشار روي مفصل و ثابت نگهداشتن آن، مشكل حل ميشود در صورتي كه عدم تحرك مناسب، خود خطرات جدي مانند آرتروز مفصل را در پي دارد چرا كه تغذيه مفصل از طريق تحرك صورت ميگيرد.
هاديان فشارهاي طولاني و ثابت روي مفصل را مانند فشار روي يك اسفنج آغشته به آب دانست كه در اثر فشار، آب خود را از دست ميدهد و مفصل در اين شرايط آماده تخريب ميشود.
عضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران عادتهاي غلط در زندگي روزمره مانند نحوه نشستن به صورت چهارزانو، چمباتمه زدن را از جمله موارد تشديد كننده آسيب به مفصل زانو ذكر كرد و گفت: در اين حالت ما با دو مساله روبرو هستيم اول موارد پيشگيرانه از ابتلا به آسيبهاي مفصل زانو و دوم راه حل درمان نارساييهاي ايجاد شده و آنچه مسلم است اصرار بر ادامه روشهاي غلط زندگي انسان را حتي از سنين پايين مانند 30 سالگي مستعد ابتلا به آرتروز ميكند.
وي با اشاره به اينكه عضلات در بدن همانند كمك فنرها در ماشين عمل ميكنند و مانع از ايجاد فشار روي اسكلت استخواني و مفاصل بدن ميشوند، راهكارهاي پيشگيرانه و درماني لازم در اين زمينه را شامل تقويت عضلات چهار سر ران و عضلات پشت ران، هماهنگي در تقويت عضلات،كاهش وزن، تغذيه صحيح، تحرك مناسب و انجام ورزشهاي درست عنوان كرد.
دكتر هاديان يكي از مهمترين فاكتورهاي پيشگيرانه و درمان آسيبهاي مفاصل زانو را كاهش وزن دانست و گفت: با عنوان مثال فشار وارد بر مفصل زانو در هنگام بالا رفتن از پلهها معادل سه برابر وزن بدن و در هنگام پايين آمدن 7، 8 برابر وزن بدن ميباشد كه خود دليل محكمي در كاستن وزن بدن در جهت سلامتي مفاصل و بخصوص مفصل زانو ميباشد.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)