تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 7 12345 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 66

نام تاپيک: آموزش گیتار

  1. #1
    کـاربـر بـاسـابـقـه Oracle_Eldorado's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اون بالا بالا ها
    پست ها
    12,605

    پيش فرض آموزش گیتار

    با سلام .
    اول از همه بگم این آموزش فعلا مقدماتی هست و آشنایی با اصولات اولیه .
    اگه بقیه آموزش ها هم واسه خودم اومد اینجا قرار میدم .
    فعلا اینا رو داشته باشین .



    در این جلسه با خواص اصوات و همچنین کشش نتها آشنا میشیم

    بخش خواص اصوات فقط جهت اطلاع شما با انواع صوت گفته میشه

    و هیچ نیازی به یادگیری اون نیست

    فقط کافیه که این مطلب رو بدونید

    و اصلا احتیاجی به فراگیری اون نخواهید داشت

    فقط قسمتهای ستاره دار مهم هستن

    سعی کنید اونها رو به خاطر بسپارید


    خواص اصوات


    فراوانی و ارتفاع اپازنها (دیاپازون وسیله ای است که برای تعیین مقیاس نت و صدا استفاده میشه) و سایر آلات مرتعش از لحاظ عده موجهای کاملی که در هر ثانیه ایجاد می‌کنند باهم اختلاف دارند. مثلا می‌گویند یک دیاپازن 256 سیکل در ثانیه فراوانی دارد و دیگری 1024 سیکل هر چه فراوانی موجها زیادتر شود، آثار امواج در روی صفحه موج نگار به هم نزدیکتر می‌شود. زیر و بمی صوت به فراوانی بسته است، هر چه موجها زیادتر شوند صوت زیرتر و هر چه کمتر شوند صوت بمتر می‌شوند.

    مادام که فراوانی امواج بالاتر از آستانه حس است این نسبت بر قرار است. زیر و بمی با شدت صوت نیز ارتباط پیدا می‌کند یعنی از حد معینی که بگذریم صوت بم هر چه شدیدتر شود بمتر و صوت زیر هر چه شدیدتر شود زیرتر می‌شود



    شدت و دامنه امواج صوت
    امواج صوت در دامنه نیز باهم تفاوت دارند. در روی موج نگار هر چه عقربه موج نگار بیشتر از وسط صفحه منحرف شود و بیشتر به بالا و پایین برود گوئیم دامنه داری صدا بیشتر است امواج دیاپازنها اول دامنه‌های بلندتر دارند و به تدریج کوتاهتر می‌شوند تا بکلی متوقف می‌گردند یعنی صوت قطع می‌شود

    دامنه ارتعاشات ، شدت محرک و نیروئی را که در ایجاد آن بکار برده شده است نشان می‌دهد هر چه دامنه ارتعاشات بیشتر باشد صوت به گوش ما بلندتر می‌آید، اما بلندی صدا به فراوانی موج نیز مربوط می‌شود. فراوانی خیلی کم و زیاد ، یعنی نزدیک به مرز شنوایی ، باید بلندی بیشتری داشته باشد تا شنیده شود

    واحد اندازه گیری شدت صدا دسی ‌بل است و معمولا می‌گویند صدایی فلان قدر دسیبل از مرز شنوایی بالاتر است، یک بل ده برابر شدتی است که محرک باید داشته باشد تا در مرز شنوایی قرار گیرد و ده بل صد برابر این شدت و سه بل هزار برابر این شدت است، پس بل لگاریتمی با پایه ده است و نسبت شدت صوت مورد بحث را با شدت آستانه احساس صوت نشان می‌دهد. دسی بل یک دهم بل است..



    طنین و پیچیدگی امواج صوت
    تجزیه امواج صوت بخصوص امواجی که پیچیدگی زیاد دارند نیازمند دستگاهی دقیقتر و حساس از موج نگاری است که دیدیم دستگاهی که برای این منظور بکار می‌رود موج نگار با اشعه کاتود است. چنانکه دیدیم دیاپازن ساده تراکم و انبساطی در هوا ایجاد می‌کند که بصورت منحنی ساده‌ای ثبت می‌شود.

    دو دیاپازن که فراوانی آنها مختلف است اگر باهم مرتعش شوند موج پیچیده‌ای ایجاد می‌کنند که روی موج فرودی آنها را می‌پوشاند. موج صوتی پیچیده‌تری را می‌توان با مرتعش کردن سیم کشیده‌ای بوجود آورد این سیم زیر و بمی خاص ایجاد می‌کند که بصورت اصلی معروف است، اما آن سیم در عین حال در همه طول خود و در قطعات دیگر نیز ارتعاشات خاصی دارد، اینها را ارتعاشات پاره‌ها خوانند. هر پاره زیر و بمی خاص خود دارد که هارمونیک (یا اورتون) خوانده می‌شود.



    اورتونها


    وقتی ضربتی به سیمی می‌نوازیم صوت بلند پییچیده‌ای به گوش می‌رسد. اما اگر آن سیم را با موی

    نرمی در وسط مرتعش کنیم صوت ساده‌ای خیلی زیرتر از آهنگ اصلی از آن بر می‌خیزد. اگر فراوانی آهنگ اصلی 252 سیکل در ثانیه باشد، فراوانی آهنگ پاره‌ای 512 سیکل در ثانیه است، آهنگی که شنیده می‌شود، اورتون اول خوانده می‌شود

    حال اگر سیم را در یک سوم طولش مرتعش کنیم، صوتی زیرتر از صوت پیش بگوش می‌رسد، فراوانی موج این صوت سه برابر فراوانی موج صوت اصلی یعنی 768 سیکل در ثانیه خواهد بود، این را اورتون دوم خوانند. به همین ترتیب ممکن است سیم را در یک چهارم طول و یک پنجم و یک ششم و یک هفتم و …
    مرتعش کنیم

    در هر قدم صوت سیم زیرتر می‌شود، هر چه ارتعاش روی قطعات کوتاهتر سیم باشد دامنه موجها کو تاهتر می‌شود و بلندی صوت به مرور کم می‌شود. آلات موسیقی پیچیده ، گذشته از صوت اصلی ، اورتونهای بسیار از خود بیرون می‌دهند، الگوی تراکم و انبساط هوا چنان پیچیده است که اگر بر موج نگاری ثبت شود چشم نمی‌تواند آنها را از هم تفکیک کند و باید به وسائل ریاضی و الکتریکی آنها را تجزیه کرد.



    رزونانس یا حالت تشدید



    آلات موسیقی مختلف نه تنها ارتعاشات پاره‌ای مختلف ایجاد می‌کنند بلکه خواص رزونانس آنها نیز مختلف است، به عبارت دیگر بعضی اورتونها را تشدید و بعضی را مخفف می‌کنند. یک آلت موسیقی ممکن است اورتونهای بم را تشدید کند و دیگری اورتونهای زیر را به همین سان.

    اصل رزونانس با آزمایش ساده‌ای روشن می‌شود دیاپازنی را نزدیک پیانو مرتعش کنید. فرض کنید که آهنگی که تولید می‌کند c میانه باشد (256 سیکل)، سیمهای پیانو در اثر این ارتعاش مرتعش می‌شود و حداکثر ارتعاش c میانه خواهد بود. ممکن است در آزمایشگاه دیاپازنهایی را دیده باشید که روی جعبه‌ای سوار است جعبه رزناتور

    اینها وقتی از جعبه جدا شوند صوتشان ضعیف می‌شود، این جعبه‌ها چنان ساخته شده‌اند که هوای درون آنها با ارتعاش دیاپازنها مرتعش می‌شود.

    پیانو و ویولون و ساکسوفون چنانکه ساخته شده‌اند که برای بعضی از پاره‌ها رزنانس فراهم می‌کنند. برای دیدن اینکه چگونه اختلاف در اورتونها ، آهنگهای آلات مختلف موسیقی را از هم مشخص می‌کند، می‌توان از صافی صوت استفاده کرد. این صافیها پیچیدگی صوت را کم می‌کنند یعنی ارتعاشات پاره‌ها و در نتیجه اورتونها را می‌گیرند و آهنگ اصلی را به گوش می‌رسانند

    هر چه اور تونها بیشتر گرفته شوند تفاوت طنین نامحسوستر می‌شوند. اگر نت c میانه در روی پیانو و ویولون سل و شیپور نواخته شود، هر یک طنین مخصوص خود را خواهند داشت. اما وقتی فقط ارتعاش اصلی به گوش برسد و اورتونها حذف شود، آهنگ همه آلات موسیقی به هم شبیه می‌شود. هر چه اورتونها بیشتر به گوش برسند آهنگ خاص هر آلت موسیقی بهتر تشخیص داده می‌شود.

    موسیقی را از راه شناخت چهار ویژگی بنیادی صداهای موسیقیایی - یعنی :زیر و بم (یا ارتفاع صوت )- دینامیک (شدت صوت )- رنگ صوتی و کشش (صوت تداوم صوت) از صداهای دیگر متمایز می سازیم (غیر موسیقیای





    ارتفاع صوت**


    زیر یا بم بودن آن نسبت به دیگر اصوات است . بی تردید متوجه شده اید که اغلب مردان با صدایی بم تر از زنان و کودکان صحبت می کنند و آواز می خوانند - زیر و بمی صداها با فرکانس نوسانهای آن تعیین می شود - هر چه نوسان تند تر باشد صدا زیرتر و هر چه کند تر باشد صدا بم تر خواهد بود .

    به طور عام هر چه شیء نوسان کننده کوچکتر باشد نوسانی تند تر خواهد داشت و صدای حاصل از آن زیرتر خواهد بود . از میان دو سیم که درازی متفاوتی دارند _وکشیدگی و قطرشان یکسان است )سیم کوتاه تر با زخمه زدن صدایی زیرتر ایجاد می کند . سیم های به نسبت کوتاه ویلون - صداهای زیرتر از سیم های طویل کنترباس پدید می آورند .

    صدایی که دارای زیر و بم یا ارتفاع معین باشد - “صدای موسیقیای” نامیده می شود .
    تفاوت زیر و بمی یا ارتفاع دو صدای موسیقیای “فاصله” نامیده می شود .
    فاصله میان بم ترین و زیرترین صداهایی که یک آوازخوان یا ساز می تواند اجرا کند “وسعت صوتیی” یا به طور ساده “وسعت” نامیده می شود

    ساز گیتار نیز از وسعت صوتی بالایی برخوردار است

    ارتفاع در موسیقی به معنای درکی است که گوش شنونده از فرکانس یا میزان زیر و بم بودن نت‌ها دارد.
    چون گوش انسان نمی‌تواند فرکانس نت‌ها را به دقت وسائل اندازه‌گیری تشخیص دهد، ارتفاع با فرکانس فرق دارد. مثلاً نت «لا» صدائی خالص است با فرکانس ۴۴۰ هرتز ولی اگر دستگاهی یا سازی صدائی با فرکانس ۴۴۵ هرتز تولید کند گوش انسان این تفاوت فرکانس را درک نمی‌کند و آن را نیز نت لا می‌پندارد.

    بايد اين نکته را يادآور شد که صداي انسان مانند ساز و حتي بهتر از آن قادر است نتهاي موسيقي را توليد نمايد و اين ساز آوازي کاملترين آلت موسيقي طبيعي است و بهتر از هر ساز ديگري مي‌تواند احساس‌هاي دروني را نشان دهد. لذا در علم موسيقي آواز زن و مرد را از حيث زير و بمي به شش قسمت کلي تقسيم کرده‌اند


    سوپرانو که صداي زير و ظريف است
    متسو سوپرانو که صداي متوسط زن است
    کنترالتو که صداي بم زن است
    تنور که صداي عادي مرد است
    باريتون که صداي بم مرد است
    باس که بم‌ترين صداي مرد است



    دینامیک**


    میزان شدت صدا در موسیقی دینامیک نامیده می شود . به طور مثال هر قدر سیم گیتار شدید تر نواخته شود صدای پدید آمده قوی تر خواهد بود - تعیین دینامیک نیز مانند بسیاری از عناصر موسیقی مطلق نیست . هر صدا نسبت به صدای مجاورش دینامیکی ملایم یا قوی دارد



    رنگ صوتی **


    حتی هنگامی که فلوت صدایی واحد را با دینامیکی یکسان بنوازند نیز صدایشان را از یکدیگر تشخیص می دهیم . کیفیتی که صدای آن ها را از هم متمایز می کند “رنگ صوتی” نامیده می شود

    ****

    امیدوارم که تااینجا خسته نشده باشید دوستای گلم

    در بخش خواص اصوات همونطور که قبلا اشاره شد

    فقط قسمت ارتفاع صوت و دینامیک یه کم مهم هست

    و بقیه مطالب بخش خواص اصوات جهت آشنایی شما

    با اصول صدا و مبانی ساز ارائه شد و نیازی نیست که شما خیلی به خودتون سخت بگیرید

    ****

    در این بخش با کشش نتها

    آشنا خواهیم شد

    کشش نتها بخش مهمی هست و حتما باید با تمرین به خوبی این قسمت رو فرا بگیرید



    کشش نت

    ( Note Duration) کشش نتها رند یا کشش یعنی زمانی که هر صدای موسیقیای ادامه می یابد(مدت زمان نواختن نت را کشش نت میگوییم) . روشن است که یک آهنگ

    موسیقی از صداهایی تشکیل شده که غالبا ارزش های متفاوتی زمانی دارند - یعنی بعضی کوتاهتر و بعضی کشیده ترند


    نت گرد


    این نت در بین مابقی علایم بیشترین مدت زمان کشش را دارد و آن را به عنوان نت واحد مینامیم، این زمان معادل 4 ضرب است مثلا سیم اول را گیتار را بصدا در میآوریم و 4 ثانیه میگذاریم به ارتعاش ادامه دهد. (در ایتجا هر ضرب را برای مثال یک ثانبه محاسبه کرده ایم)



    نت سفيد


    مقدار کشش زمانی نت سفید برابر است با 2/1 ارزش زمانی نت گرد . معادل 2 ضرب



    نت سياه


    مقدار کشش زمانی نت سیاه برابر است با 4/1 ارزش زمانی نت گرد . معادل 1 ضرب
    به این ترتیب نت سیاه معادل یک چهارم نت گرد و یک دوم نت سفید است



    نت چنگ


    اين نت از لحاظ زماني2/ 1 واحد كشش زماني كه همان نت سیاه است مي باشد



    نت دو لا چنگ


    این نت دارای 2 پرچم و معادل 16/1 نت گرد و 4/1 نت سیاه (ضرب ) است

    به همین ترتیب نتهای سه لا چنگ و چهارلا چنگ نیز وجود دارند که به ترتیب 32/1 و 64/1 نت گرد هستند
    این به این معنی است که هر 64 نت چهارلا چنگ معادل 1 نت گرد است


    پس متوجه شدیم

    هر 2 نت سفید - هر چهار نت سیاه - هر 8 نت چنگ - هر 16 نت دولاچنگ - هر 32 نت سه لاچنگ و هر 64 نت چهارلاچنگ معادل یک نت گرد میباشد. و به همین طریق نیز میتوان سایر کشش ها را معدل سازی نمود مثلا هر دو نت چنگ معادل یک نت سیاه میباشد و یا 2 نت دولاچنگ معادل یک نت چنگ میباشد و غیره


    برای درک بهتر این مطلب به هرم زیر توجه کنید


    برای نشان دادن نتهای کوچکتر (با کشش کمتر) از اشکالی به نام پرچم استفاده میکنیم


    نكته
    براي كشيدن دم نت هرگاه نت از خط سوم حامل بالاتر بود دم آن را به سمت پايين مي كشيم هنگامي كه پايين تر از خط سوم حامل بود به سمت بالا مي كشيم

    مانند شکل زیر


    سکوتها

    در قطعات موسیقی سکوت نیز نقش مهمی دارند و رعایت آن از الزامات است سکوتها نیز شکل خاص خود را دارا میباشند و دارای کشش زمانی نیز میباشد( به همان ترتیب ذکر شده در بالا ) گرد - سیاه - چنگ - دولاچنگ - سه لاچنگ - چهار لاچنگ


    بعضی از دوستان ایمیل زده بودند و بخش حامل رو متوجه نشده بودند

    من دوباره توضیح میدم خدمتشون

    برای اینکه ما صداهای موجود رو بتونیم به صورت مکتوب در بیاریم نیاز به یک خط و زبان داریم

    نام این زبان رو نت مینامیم

    و برای نوشتن نت به یک خط نیاز داریم

    خطوط حامل خطوطی هستند که ما نتها رو به روی آنها مینویسیم

    اما تمام صداها به روی خطوط حامل قرار نمیگریند و فقط صداهای مدیوم (حد متوسط صدا که نه زیر باشد و نه بم) روی حامل قرار میگیرند


    و ما به اجبار برای نشون دادن صداهای زیر و بم باید از خطوطی استفاده کنیم که به آنها خطوط تکمیلی گفته میشود و بالا یا پایین حامل قرار میگیرند

    نمونه خطوط تکمیلی رو در شکل زیر مشاهده کنید

    در این شکل نتهای موجود به روی خطوط تکمیلی قرار دارند

    و روی خود حامل نیستند


    برای هر نت یک کلمه لاتین در نظر گرفته شده است

    که به صورت زیر میباشد

    این کلمات لاتین رو سعی کنید خوب به خاطر بسپارید

    چون در بخش آکورد خیلی مهم خواهند بود


    امیدوارم مورد استفاده قرار بگیره .

  2. 14 کاربر از Oracle_Eldorado بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    کـاربـر بـاسـابـقـه Oracle_Eldorado's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اون بالا بالا ها
    پست ها
    12,605

    پيش فرض

    تاریخچه پیدایش و تکامل گیتار و انواع آن


    تاریخچه پیدایش و تکامل گیتار


    گیتار به سازهای گروه کوردوفن Cordophones تعلق دارد ، از این جهت که سیمهای آن در اثر ارتعاش تولید صدا میکنند. به هر حال گیتاری که به شکل امروزی میبینیم ، نتیجه تکامل آن در طی قرنهاست.

    عده ای بر این عقیده اند که گیتار از مصر سرچشمه گرفته استو عدهای نیز بر این نظرند که آن از سیتارای یونانی-آشوری Greek Assyrian Cithara که بوسیله رمیها به اسپانیا آورده سده گرفته شده است.

    اما به نظر می رسد که جد بزرگ تمام سازهایی که ما به عنوان کوردوفون از آنها یاد کردیم یک کمان موسیقی باشد که تنها یک سیم ساده به دو سر آن متصل بوده است که با کشیدن و رها کردن سیم صدایی در کمان ایجاد میشده که این صدا بوسیله یک تقویت کننده صوت که به آن متصل بوده تقویت میشده است.

    از آنجائیکه این سیم تنها یک صدای ساده ایجاد میکرده برای داشتن چندین صدا ابتدا یک سیم دیگر و سپس چندین سیم به اندازه های کوتاهتر به کمان بسته شده و از این طریق چندین صدا تولید گردیده.

    ازدیاد این سیمها و افزوده شدن یک جعبه تشدید صوت منجر به اختراع چنگ کمانی Harp Arqueeگردید. سپس سازی متشکل از مجموعه ای از سیمها به نام لیر ظهور کرد که در آن سیمهایی به طول مساوی کار گذاشته شد.
    یونانیها دو نوع لیر داشتند ، یکی به نام لیرا و دیگری به نام کیتارا، کیتارا بوسیله رمیها تغییر شکل یافت و نام گیتار نیز از همین کلمه گرفته شده است .

    بعدها رو می ها برای نخستین بار سازهایی چون سیتارا ، پاندورا Pandora و فیدیکولا Fidicula را نواختند و از این راه آلات کوردوفن در تمام اروپا رواج یافت.
    در واقع نخستین گیتارهای واقعی در آغاز دوره رنسانس به ظهور رسید . این گیتار ها به دلیل داشتن بدنه ای باریک و شکلی مدور متمایز بودند.

    به تدریج در قرنهای چهارده و پانزده پسوندهای موریسکا و لاتینا حذف شد و در سراسر اروپا آلات موسیقی خانواده گیتار با اسمهایی از قبیل : گیتارا ، گیترنه،گیترن Giteren( سازی سیمی مفتولی و منسوخ شده شبیه به گیتار که به زبان فرانسوی گیترنه و به زبان اسپانیایی گیتارا گفته می شد.) و شیتارا معین شدند.

    در همان زمان گروه زیادی از سازهای خانواده کوردوفن ، با اسمهایی از قبیل: ویهوئلVihuelaا در اسپانیا و ویولا Viola در ایتالیا خوانده می شدند.

    بعضی از این سازها با آرشهde arco ، بعضی با مضراب de penolaو بضی دیکر هم با انگشتde mano نواخته می شدند.

    از ویهوئلای انگشتی ( ویهوئلا دمانو ) نوعی گیتار پدید آمد.
    درطی قرنهای چهارده و پانزده در شکل گیتار و ویهوئلا تغییرات قابل توجه ای بوجود آمد به تدریج در پهلوهای آنها فرورفتگی ایجاد شد و در قرن شانزده هر دو ساز آشکارا شبیه گیتار شدند.

    در قرن شانزده این دو ساز در اسپانیا بسیار رایج بودند و نوازندگی با انگشت به حدی عمومیت پیدا کرد که پسوند de mano در این کشور به کلی از اسم این سازها حذف شدند.
    از آن پس گیتار بدنه ای بزرگتر و شکلی مدورتر به خود گرفت.
    انواع گیتار
    از نظر نحوه تقویت صدا گیتارها به دو دسته بزرگ گیتار آکوستیک و گیتار برقی و چند دسته کوچک‌تر تقسیم می‌شوند.

    • گیتار آکوستیک گیتاری است که وسیله‌ای جز بدنه آن صدای سیم‌ها را تقویت نمی‌کند.
    • گیتار کلاسیک
    • گیتار موسیقی محلی یا گیتار فولادی که سیم‌های فولادی دارد.
    • گیتار فلامنکو
    • گیتار آکوستیک جاز
    • گیتار برقی
    • گیتار برقی جاز

  4. 8 کاربر از Oracle_Eldorado بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #3
    کـاربـر بـاسـابـقـه Oracle_Eldorado's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اون بالا بالا ها
    پست ها
    12,605

    پيش فرض

    گیتار کلاسیک چیست؟

    گیتار کلاسیک نه تنها یک سبک موسیقی مشخصی را ارایه میدهد؛ بلکه نزدیکی کاملی به ساز را که کاملا با بقیه ی سبکها تفاوت دارد (مانند جز؛ بلوز و... ) به وجود می آورد.
    ▪ گیتار کلاسیک؛ سنتی طولانی از تکنیکها و تمرینهاست که نوازندگان و آهنگسازان در طی سالیان دراز رعایت کرده اند و هنوز هم به انها وفادارند.
    برای نواختن آثار شاخصی از باخ؛ بتهوون و.....باید آن را در سبک کلاسیک بنوازید. حتا اگر هیچ قصد جدی مبنی بر گیتاریست کلاسیک شدن ندارید؛ میتوانید در مورد تن؛تکنیک و عبارت بندی با تمرین تکنیکهای کلاسیک بیشتر بیاموزید.
    البته این موضوع نباید موجب سردرگمی شما شود؛ زیرا موسیقی کلاسیک سرشار از قواعد معین و قوانین انعطاف ناپذیر است.
    بسیاری از گیتاریستها که در هر دو حیطه ی کلاسیک و پاپ وارد هستند؛احساس میکنند که بعضی جنبه‌های موسیقی گیتار کلاسیک آزادی گراتر هستند و این دشواری در قواعد باعث شده که آنها سعی کنند تکنیکهای کلاسیک را در نواختن موزیک پاپ و راک تلفیق کنند.
    ▪ به عنوان نمونه: استیو هو؛ مایکل هجز و چت اتکینز هر کدام به نوعی تکنیکهای کلاسیک را با سبکهای بی نظیر خود تلفیق کرده اند.

    گیتار فلامنکو

    گیتار زمانی وارد موسیقی فلامنکو شد که اسپانیایی‌ها فلامنکو را با سازهای دیگری می‌نواختند. پس از آن گیتار به شدت بر این موسیقی تاثیر گذاشت و هم اکنون کاملا به آن وابسته‌است.

    گیتار الکتریک

    گیتار برقی یا گیتار الکتریک نوعی گیتار است که صدای آن به وسیله تقویت کننده‌ای الکتریکی تشدید و یا تغییر می‌یابد.

  6. 8 کاربر از Oracle_Eldorado بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4
    داره خودمونی میشه Ramin Khan's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    55

    پيش فرض

    دوستان كمي روان تر توضيح بدن
    اگه فايل تصويري دارين بذارين

  8. 2 کاربر از Ramin Khan بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #5
    کـاربـر بـاسـابـقـه Oracle_Eldorado's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اون بالا بالا ها
    پست ها
    12,605

    پيش فرض

    خوب بعد از یه مدت اینم یه سری اطلاعات پیدا کردم بد نیست اینجا بزارم »


  10. 8 کاربر از Oracle_Eldorado بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #6
    کـاربـر بـاسـابـقـه Oracle_Eldorado's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اون بالا بالا ها
    پست ها
    12,605

    پيش فرض

    یک برنامه ی خوب برای ریتم سازی

    کمي توضيح راجع به برنامه Style Works 2000 universal :
    بعد از نصب برنامه و وارد شدن به اين برنامه از منو بالا Configuration رو بزنيد بعد نوع کيبورد خود رو انتخاب کنيد (مثلا Korg pa80/60) بعد از منو File رو کليک کنيد و load Korg pa رو کليک کنيد و ريتمهاي خودتون رو انتخاب کنيد. بعد همانطور که در سمت چپ برنامه نوار ابزاري رو مشاهده مي کنيد ، با استفاده از اين گزينه ها مي تونيد ريتم تمامي کيبوردهاي دلخواهتون رو از قبيل Gm & Korg & Roland & Yamaha و... به هم ديگر تبديل کنيد .از مزاياي ديگر اين برنامه مي توان کارهاي زير رو نام برد :
    تبديل song به ريتم و بالعکس ، ويرايش ريتم ، پخش ريتمها در کامپيوتر و کار با Sequenc

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  12. 6 کاربر از Oracle_Eldorado بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #7
    کـاربـر بـاسـابـقـه Oracle_Eldorado's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اون بالا بالا ها
    پست ها
    12,605

    پيش فرض

    اسامی انگشتان دست راست : در گیتار اسامی انگشتان دست راست به ترتیب از انگشت شصت دست راست p سبابه i انگشت وسطی a و دو انگشت آخر m و i میباشد که برای راحتی در حفظ کردن از اصطلاح pimax (پیمکس) استفاده می کنند.(انگشت آخر در بعضی از کتابها e معرفی شده است)



    راسگوادو : راسگوادوها ضربات پشت سر هم انگشتان دست راست است که به ترتیب از انگشت آخر یعنی x بعد a سپس m و i برای به صدا درآورن آکوردها مورد استفاده قرار میگیرند.معروفترین راسگوادوها همین راسکوادو 4 ضربی است که برای تزئین و زیباتر کردن ریتم تاثیر بسزائی دارد.(یکی دیگر از راسگوادوها نوع 5 ضربی آن است که تفاوت آن با نوع 4 ضربی اضافه شدن انگشت p در آخر ضربات است)



    آپوگادو : آپوگادو تکنیک خفه کردن صدای یک آکورد است بعد از به صدا در آمدن آن که هم با دست راست و هم با دست چپ امکانپذیر است.وقتی این تکنیک با دست راست آنجام میشود دست راست پایین اومده و در عرض سیم ها قرار میگیرد بطوریکه کف دست یا کناره دست صدای سیمها را قطع میکند.وقتی بخواهیم از دست چپ برای این کار استفاده کنیم انگشت کوچک دست چپ بدون فشار بیش از حد در عرض سیمها قرار گرفته و صدای سیم ها را خفه میکند.


    گلپ: ضربه ای است که با انگشت انگشتری دست راست (a) به بدنه گیتار زده میشود.این تکنیک مختص سبک فلامنکو است که در زیبایی بعضی از ریتم ها موثر است.گلپ را به شکل یک مربع در زمانی که باید نواخته شود نشان می دهند.


    حالا با توجه به مطالب بالا و فراگیری آنها دفعه بعد آموزش اولین و ساده ترین ریتم(4/3 والتس) را قرار میدهم .موفق باشید

  14. 11 کاربر از Oracle_Eldorado بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #8
    کـاربـر بـاسـابـقـه Oracle_Eldorado's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اون بالا بالا ها
    پست ها
    12,605

    پيش فرض

    در ادامه مطلب قبل که به بررسی انواع گیتار آکوستیک پرداختیم، در این مطلب قصد داریم در مورد انواع گیتار الکتریک، و انتخاب آن صحبت کنیم. همانگونه که قبلا گفته شد، در گیتارهای الکتریک، یک یا چند "پیکاپ" ارتعاش سیمها را به فرکانس صوتی تبدیل میکند و صوت حاصل توسط یک آمپلی فایر تقویت می شود.

    فرکانس صوتی تولید شده توسط پیکاپ ها قابل تغییر و ----- شدن است. لذا با استفاده از افکت ها (مثل distortion یا fuzz یا overdrive یا پدال wah-wah) صدای خروجی از گیتار الکتریک قابل اصلاح به سلیقه نوازنده است. Distortion یا Overdrive باعث ایجاد صداهای خشن تر و به اصطلاح دندانه دار می شوند در حالی که بعضی افکت ها صدای شفاف یا Clean ‌دارند.

    گیتارهای الکتریک انواع مختلفی دارند، اما میتوان آنها را به دو نوع کلّی تقسیم کرد:



    Guitar Hollow Body

    Guitar Hollowed Body : این دسته از گیتار ها دارای بدنه تو خالی هستند و اصولا به عنوان نسل اولیه گیتارهای الکتریک به حساب می آیند. کاسه صدای این سازها معمولاً دارای دو سوراخ f‌ شکل (مثل ویولون) هستند. بهترین و معروفترین مدل های این نوع گیتار Epiphone و Gibson مدل ES هستند. این دسته از گیتارهای الکتریک در قدیم، در انواع موسیقی بکار می رفته اند، اما امروزه از این ساز، بیشتر در موسیقی جز و بلوز استفاده می شود.
    صدای گیتار Guitar Hollowed Body را بشنوید

    Solid Body Guitar : این دسته از گیتارها دارای بدنه تو پر هستند و در اصل کاسه تولید صدای آکوستیک ندارند. شناخته شده ترین و معروفترین انواع این گیتارها- از نظر ظاهر- به صورت زیر طبقه بندی می شوند:

    Stratocaster



    Stratocaster : این نوع گیتار الکتریک برای اولین بار در دهه 50 میلادی توسط "لئو فندر" ساخته شد. گیتارهای مدل استراتوکستر، معمولترین نوع گیتار الکتریک هستند و به دلیل ویژگیهای خاص خود در تمامی سبکهای موسیقی، از بلوز گرفته تا راک و حتی متال، مورد استفاده قرار می گیرند. بهترین و شناخته شده ترین سازنده این نوع گیتار، فندر است و انواع این ساز را با امضاء بزرگترین نوازندگان استراتوکستر ( از Eric Clapton، Stevie Ray Vaughan و Mark Knopfler گرفته تا Jeff Beck و Yngwie Malmsteen) عرضه می نماید.
    صدای گیتار Stratocaster را بشنوید

    برای اولین بار Whammy Bar (دسته ای برای شل و سفت کردن پیچ سیمها یا در حین نوازندگی برای ویبراتو) روی خرک این نوع گیتار ها نصب شد. استراتوکستر ها دارای قابلیت نوازندگی فوق العاده ای هستند و نسبت به مدلهای دیگر، بسیار سبکترند و همه این عوامل باعث محبوبیت استراتوکستر ها است. بدنه این ساز از چوب توسکا (Alder) یا چوب درخت زبان گنجشک (Ash) و دسته از جنس اقاقیا یا Rosewood (دسته های تیره) یا افرا Maple (دسته های روشن) است و دارای سه پیکاپ single coil است.

    بزرگترین نوازندگان استراتوکستر عبارتند از: جیمی هندریکس، اریک کلپتون، جف بک، مارک نافلر، دیوید گیلمور، ریچی بلکمور(نوازنده گروه Deep Purple وRainbow)، ینگوی مالمستین، بادی گای و ...


    Telecaster



    Telecaster : این نوع گیتار الکتریک قدیمی ترین نوع از دسته گیتارهای Solid body است و اولین بار توسط فندر ساخته شد. تله کستر بسیار ساده است و قابلیت های این ساز نسبت به Stratocaster ها محدودتر است، اما صدای منحصر به فرد تله کستر ها همچنان طرفداران زیادی دارد. صدای تله کستر مقطع، شفاف و زنگ مانند است و به همین دلیل بیشتر نوازندگان کانتری و راک اند رول از آن استفاده می کنند. بدنه این ساز معمولاً از چوب توسکا (Alder) یا چوب زبان گنجشک (Ash) و دسته آن از چوب افرا (maple) است و دارای دو پیکاپ single coil است.

    بزرگترین نوازندگان این ساز "پیت تاونزند" (یکی از بزرگترین گیتاریستهای حال حاضر از گروه افسانه ای The Who)، کیت ریچاردز (گیتاریست Rolling Stones)، آلبرت کالینز (یکی از متفاوت ترین نوازندگان بلوز که سبک او به ice blues معروف است و به او The ice man: master of telecaster می گفتند) و روی بوكانن هستند.
    صدای گیتار Telecasterرا بشنوید


    Gibson Les Pauel



    Gibson Les Pauel : گیتار مدل لس پاول گیبسون یکی از مرسوم ترین گیتار های الکتریک است. این مدل گیتار در آهنگهای بلوز، راک و هارد راک استفاده می شود. مزیت این سازها بکار گیری پیکاپ های هوم باکر (Humbucker) در آنها است که باعث از بین رفتن نویز در خروجی صدای آنها می شود و در نتیجه صدای گیبسون لس پاول به نسبت، کمی تودماغی و گرمتر است.

    دسته یا neck این ساز نسبت به مدلهای دیگر کمی پهن تر است و کلاً گیتار گیبسون لس پاول، نسبت به انواع دیگر بسیار سنگین تر می باشد. بدنه انواع مرغوب این ساز از چوب ماهون (mahogany) و دسته آن از چوب ماهون یا افرا (maple) بوده و دارای دو پیکاپ هوم باکر است. بزرگترین نوازندگان این ساز گیتاریست گروه لد زپلین جیمی پیج (Jimi Page) ، اسلش، پیتر گرین (گیتاریست Fleetwood mac)، گری مور و زک وایلد (گیتاریست Ozzy Osbourn) و The Edge (گیتاریست U2) هستند.
    صدای گیتار Gibson Les Pauel را بشنوید


    Flying V



    Flying V : این نوع گیتارهای الکتریک، جزء گیتارهای با طراحی مدرن محسوب می شوند و دارای شکلی شبیه به حرف V هستند. از این ساز بیشتر در موسیقی هارد راک و متال استفاده می شود، هرچند آلبرت کینگ در دهه 70 از این ساز در موسیقی بلوز استفاده می کرده است. بدنه این ساز از چوب ماهون (mahogany) یا Korina ‌است و دسته عمدتاً از اقاقیا (Rosewood) یا آبنوس (ebony) می باشد و دارای دو پیکاپ هوم باکر است. بزرگترین نوازندگان این گیتار رادلف شنکر (گیتاریست scorpions)، رندی رودز (گیتاریست سابق Ozzy Osbourn)، جیمز هتزفیلد و کرک همت (از گروه metallica) و لنی کراویتز هستند.


    Explorer



    Explorer : این نوع گیتار نیز مثل مدل Flying V جزء گیتارهای با طراحی مدرن به حساب می آیند. هرچند در ابتدای تولید این ساز، استقبال چندانی از آنها نشد، اما بعدها این گیتار در موسیقی هارد راک و متال مورد استفاده قرار گرفت. مشخصات ساختاری Explorer ها نیز مشابه Flying V است. از نوازندگان بزرگ این ساز می توان به مارتی فریدمن (گیتاریست Megadeath)، آلن کالینز (از گروه Lynyrd Skynyrd) ، جیمز هتزفیلد، ماتیاس جابز (گیتاریست scorpions) و جانی وینتر (Johnny Winter) اشاره کرد.

  16. 7 کاربر از Oracle_Eldorado بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #9
    اگه نباشه جاش خالی می مونه shahriar_669's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    محل سكونت
    فعلا هیچ جا، دم در هفتم واستادم راه نمیدن
    پست ها
    347

    پيش فرض

    سلام oracle جان
    کارت عالیه فکر کنم تاپیک شاخی بشه

  18. 2 کاربر از shahriar_669 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #10
    کـاربـر بـاسـابـقـه Oracle_Eldorado's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اون بالا بالا ها
    پست ها
    12,605

    پيش فرض

    در پی استقبال نه چندان زیاد عزیزان ، ادامه ی آموزش رو میزارم »


    در این جلسه نحوه صحیح دست گرفتن ساز رو براتون شرح میدم

    و از جلسات آینده انشاالله به سراغ آکورد و انواع اون خواهیم رفت

    مهمترین نکته در این مورد این است که برای گرفتن دسته گیتار شما باید از هرگونه فشار بی مورد جلوگیری نمایید در

    نمونه تصویری مشاهده مینمایید که در ایتدا چگونه دست چپ دسته گیتار را میگیرد در صورتی که به

    دسته ساز فشار بیش از حد وارد کنیم باعث میشه که به راحتی نتونیم آکورد گیری داشته باشیم

    شست در دست چپ تنها حکم گیره را ایفا میکند از فشار بی جهت برای گرفتن دسته گیتار جلوگیری نمایید
    محل قرار گیری انگشت شست مابین انگشت 1 و 2 و یا روبری انگشت 2 میباشد

    به تصویر زیر خوب دقت کنید



    محل قرار گیری شست در میانه دسته گیتار میباشد که البته در موقعیتهای مختلف تغییر میکند
    بهیچ عنوان انگشت شست بالاتر از دسته قرار نمیگیرد!این مورد برخلاف سبکهایی مانند جز و یا راک میباشد

    چهار انگشت را بترتیب در کنار فرتهای گیتار فرار میدهیم - نکته مهم این است که شما همیشه انگشتان خود را در کنار فرتها قرار دهید نه در بین آنها درست در گوشه فرت
    انگشت 1 با اندکی گرایش به سمت راست - انگشت 2 و 3 در وسط و انگشت 4 اندگی گرایش به سمت چپ



    از خم کردن مچ و یا گرایش آن به سمت چپ و یا راست پرهیز نمایید ( موجبات انقباض عضلانی شده و در دراز مدت

    خستگی زود رس بهمراه آورده و حتی آسیبهای جدی به مچ را ناشی میشود)

    نکته مهم : در هنگام نوازندگی دست چپ باید در نزدیک ترین فاصله بین خود و سیمها باشد


    دلیل=اگر انگشتان دست چپ بیش از حد فاصله داشته باشند جدا از مشکلات تکنیکی فرصت مناسب را برای گرفتن نتها میگیرد و شما در حقیقت انرزی بیش از حدی را صرف مینمایید در صورتیکه اگر انگشتان نزدیک سیمها باشد بسرعت میتوانید در هنگام نواختن آنرا درمحل مورد نظر قرار دهید
    پس اولین مورد توجه خود شما به این امر باید باشد که انگستان دست چپ از سیمها فاصله زیادی نگیرند
    تمرین مفیدی برای این امر وجود دارد:
    چهارانگشت خود را نزدیک سیم ها قرار داده و به دقت ابتدا انگشت 1 را مماس سیم قرار داده ( با شمار ه1 ) و با شماره 2 آنرا فشار دهید تا دسته گیتار را( گوشه فرت ها ) را لمس نماید
    سپس با شماره 3 آنرا برداشته ومماس قرار داده ( بوئن اینکه از سیم فاصله گیرد ) سپس با شماره 4 آنرا از سیم جدا کرده و در محل اولیه یعنی نزدیک سیم قرار میدهید.
    سپس انگشت بعدی





    نوع تمرین
    انگشت 1 - 2 - 3 -4
    سپس ترتیب آنرا عوض میکنید
    1-3-4-2
    1-2-4-3
    4-1-3-2 و غیره

    مهمترین امر در این تمرین

    1= سرعت بسیار پایین

    2=تمرکز و دقت در هنگام تمرین

    دوستان عزیز تمرینات این جلسه رو به خوبی انجام بدید

    و سعی کنید به نکات گفته شده خوب توجه کنین

    چون مطالب این جلسه برای نوازندگی خیلی مفید خواهد بود

    در جلسه بعدی در مورد قوانین دست راست صحبت خواهیم کرد

  20. 8 کاربر از Oracle_Eldorado بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


صفحه 1 از 7 12345 ... آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •