تكنیك داریم اما خلا‌قیّت ، نه‌



با محمد سریر موسیقیدان درباره وضعیت موسیقی پاپ ایرانی‌دكتر محمد سریر متولد ۱۳۲۳ در تهران است و پس از اخذ دیپلم ریاضی موفق به تحصیل در مقطع كارشناسی اقتصاد از دانشگاه تهران و كارشناسی ارشد علوم سیاسی از دانشكده علوم سیاسی و در نهایت دكترای اقتصاد از دانشگاه اقتصاد وین شده است.
وی ضمن تحصیل در رشته اقتصاد دوره دبیرستان هنرستان عالی موسیقی (كنسرواتوار آزاد)، دوره لیسانس دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران (رشته موسیقی)، لیسانس آكادمی‌موسیقی و هنرهای زیبای وین (رشته آهنگسازی)، فوق لیسانس آكادمی‌موسیقی و هنرهای زیبای وین (رشته آهنگسازی) و دكتری شورای عالی ارزشیابی هنرمندان كشور را نیز اخذ كرده است.
دكتر سریر كه بازنشسته وزارت امورخارجه است، سابقه تدریس در دانشكده روابط بین‌الملل، مركز آموزش‌های دیپلماتیك وزارت امورخارجه، مركز حفظ و اشاعه موسیقی، دانشكده صدا و سیما و دانشگاه آزاد اسلامی‌(رشته موسیقی) را دارد.
در عرصه هنر نیز می‌توان به برخی فعالیت‌های این هنرمند نظیر عضویت در كمیسیون ملی یونسكو در ایران از ۱۳۷۷ تاكنون، عضویت در شورای عالی موسیقی سازمان صداوسیما و وزارت ارشاد ، عضویت در شورای عالی سیاستگذاری موسیقی كشور و تصنیف بیش از ۱۰۰ اثر آوازی و موسیقی متن فیلم و سریال‌های تلویزیونی ، تالیف ۴ كتاب و نگارش بیش از ده‌ ها مقاله در زمینه‌ های هنری و علمی ‌در نشریات معتبر ایرانی و خارجی و شركت در بیش از ۵۰ كنفرانس بین‌المللی در كشورهای گوناگون و ارائه مقاله و ایراد سخنرانی اشاره كرد.
● دكتر سریر در این گفتگو درباره موسیقی پاپ ایرانی و فراز و فرودهای آن صحبت و تاكید كرده است، كیفیت آثار داخلی در این حوزه موسیقی از آثار وارداتی معروف به لس‌آنجلسی بهتر ارزیابی می‌شود.
درباره تعریف موسیقی پاپ اتفاق نظر وجود ندارد، دلیل آن چیست؟
▪ در زمینه تعریف موسیقی پاپ اتفاق نظری وجود ندارد یعنی اگر از ۱۰۰ نفر در حوزه‌های مختلف، چه مسوولان و چه كسانی كه در این عرصه كار می‌كنند، این را بپرسید، هر كدام تعریفی از موضوع دارند كه همه متفاوت با تعریفی است كه از این واژه در غرب وجود دارد. چون در ایران اصل و بدنه موسیقی از هزاره‌های دور (بعكس موسیقی غربی)، بركلام استوار بوده است، اما این بحث‌ها ربطی به موسیقی پاپ ندارد و این نوع موسیقی ازجنبه كیفی كمرنگ شده و عیار آن بسیار پایین آمده است. در حقیقت تنها كاربرد مصرفی و سرگرم كنندگی پیدا كرده است.
● معنای لغوی موسیقی پاپ كه به آن اشاره كردید، چیست؟
▪ موسیقی‌ای كه مورد علاقه مردم و محبوب آنها باشد و در ذهنشان باقی بماند.
● خود شما در این میان چه تعریفی از موسیقی پاپ دارید؟
▪ موسیقی‌ای كه در یك زمان و بر اثر شرایط اجتماعی محیطی و فرهنگی خاص تولید می‌شود و در میان مردم آن زمان محبوبیت دارد.
● پس بهتر است بگوییم موسیقی روز، نه پاپ؟
▪ بله، چون هر زمانه همراه با یك نوع كلام و تفكرجدیدی می‌تواند باشد؛ اما مهمترین عامل كلام است كه باعث افزایش یا كاهش اعتبار موسیقی می‌شود. چون پیام در قالب شعر می‌تواند فورا منتقل شود و موسیقی در حقیقت حمایت‌كننده این كلام خواهد بود.
● منظور شما این است كه كلام می‌تواند باعث ارتقا یا نزول موسیقی شود؟
▪ خیر، موسیقی می‌تواند درجات وكیفیت‌های متفاوتی داشته باشد؛ اما آنچه در این نوع موسیقی موجب عكس‌العمل و اظهارنظر شنوندگان عام در خصوص بد یا خوب بودن اثری كه شنیده‌اند می‌شود، كلام است. در حالی‌كه وقتی كلام از این موسیقی برداشته می‌شود، خیلی دریافت‌ها تغییر می‌كند.
در كل ارائه تعریف از موسیقی پاپ در ایران دست‌كم به یك دلیل خیلی دشوار است و آن هم این‌كه در ذهن بسیاری از افراد هنوز این نوع موسیقی مترادف با بخشی از موسیقی پاپ در غرب است كه فاقد ارزش هنری است.
● آیا می‌توان موسیقی پاپ ایرانی داخل كشور و موسیقی پاپ خارجی را با هم مقایسه كرد؟
▪ خیر. موسیقی‌های پاپ داخل ایران محدودیت‌های زیادی دارند و از موسیقی‌های بسیار خوب گذشته‌های دور مانند: مرغ سحر و بسیاری قطعات دیگر كه در میان مردم محبوبیت داشتند و به خاطر عیار بالایشان ماندگار شدند، فاصله گرفته‌اند.
بنابراین، بهتر است مقایسه نكنیم، چون این تفكر در ذهن بسیاری از مخاطبان و مسوولان وجود دارد كه موسیقی پاپ در مغرب زمین با كیفیت خیلی پایین و شكل و شمایل بدی ارائه می‌شود. در نتیجه اگر برخی نمونه‌های موسیقی پاپ ما ریتم‌های تند و جوان‌پسندی داشته باشد، بسرعت آن نوع موسیقی در ذهنشان تداعی می‌شود.
● آیا شما موافقید كه سطح كیفی موسیقی پاپ در سال‌های اخیر افت زیادی داشته است؟
▪ بله، كاملا و علتش وجه تقلیدی قضیه است. ما در درجه‌بندی موسیقی امروز از طیف خیلی سیاه تا خاكستری و بعد سفید داریم.
نباید فكر كنیم آن موسیقی‌ای كه امروز تولید و بین مردم محبوب می‌شود، لزوماً باید عیارش پایین باشد. ما در ساخت موسیقی باید شرایط روز را در نظر بگیریم.
به نظر من، اگر تعریف و عنوان را عوض كنیم، می‌توانیم تعریف بهتری از موسیقی روز بدهیم؛ چون اگر بخواهیم موسیقی پاپ را در دایره موسیقی ایرانی تعریف كنیم، از كارهای بسیار خوب كلامی‌ كه در میان مردم محبوبیت دارد آغاز می‌شود، تا موسیقی‌های خیلی بدی كه اصلا هیچ وجه هنری ندارد و كاملاً تقلیدی است.
● پس در مجموع، تعریف شما از موسیقی پاپی كه در كشورمان ارائه می‌شود، چیست؟
▪ چیزی كه در حال حاضر در كشور ما به عنوان موسیقی پاپ وجود دارد، موسیقی‌هایی است كه با توجه به شرایط روز ساخته می‌شود و تا حدودی هم رنگ و بوی وارداتی دارد؛ چون فناوری‌های ارتباطی دنیا را به نوعی یكپارچه كرده است و بنابراین رسانه‌های دیگر ذائقه‌های خود را تحمیل می‌كنند و ما هم نمی‌توانیم جلوگیری كنیم. فقط باید سعی كنیم بخش‌های خوب آن را اخذ كنیم، چون بسیاری از مواردی كه چه در حوزه موسیقی پاپ و چه در هر حوزه دیگری از آنجا می‌آید، می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد؛ اما نه به طور مطلق. چون برخی بخش‌های آن تطابقی با هنجارهای ما ندارد و در جامعه ما پذیرفته شده نیست. بنابراین تمام موسیقی‌های كلامی‌ كه بازگو كننده شرایط اجتماعی زمان خود هستند، موسیقی پاپ نامیده می‌شوند.
البته وجه كلامی‌موسیقی در یك دهه گذشته خیلی فرق كرده و واژگانی درآن استفاده می‌شود كه به زبان محاوره است؛ اما تنها درمقطع اجتماعی حال قادر به برقراری نوعی ارتباط است. البته اگر این نوع موسیقی از نظر فرهنگی وجه هنری محدودی دارد و برای برخی طبقات جامعه از نظر ملاحظات فرهنگی سنگین است و دوست نداریم كه از این واژه‌ها استفاده شود، باید جایگزینی برای پاسخگویی به این‌گونه خواسته‌ها پیدا كنیم. اما وقتی این كار را نمی‌كنیم، طبیعی است جوانان هم به سوی این ترانه‌ها گرایش پیداكنند.
● به نظر شما چه چیزی در موسیقی پاپ باعث استقبال بیشتر جوانان از آن می‌شود؟
▪ تحركی كه در این نوع از موسیقی وجود دارد، باعث این استقبال می‌شود؛ چون طبیعی است كه جوان نیاز به تحرك دارد.
حركتی كه در زندگی جوان هست، با یك آدم میانسال متفاوت است. این خاص جوانان ما نیست و در همه جای دنیا همین طور است. البته منابع موسیقی‌های روز هم فرق می‌كند. بسیاری از موسیقی‌ها منبع‌اش همان موسیقی سنتی است، اما شكل ارائه‌اش فرق می‌كند و ممكن است با ریتم‌های تندتر اجرا شود و البته چنین اجراهایی بعضاً مقبول هنرمندان این‌گونه موسیقی نیست، اما به نظر من، اگر جوانان از همین طریق هم با موسیقی سنتی و ملی آشنایی بیشتری پیدا كنند، خوب است.
● چرا موسیقی‌ای كه دركشور ما عرضه می‌شود، آنقدر برای جوان جذاب نیست كه باعث شود او به موسیقی پاپ به معنای واقعی آن كشیده نشود؟
▪ در حال حاضر، تحولاتی در موسیقی ما ایجاد شده و موسیقیدان‌ها ریتم‌های گوناگون و پرتحركی را استفاده می‌كنند كه مورد توجه جوان‌ها واقع شده است. اما به طور معمول بداهه در ذات موسیقی ایرانی وجود دارد و ریتم در آن حذف شده در نتیجه آن حركت به آن معنا وجود ندارد و این خاصیت موسیقی ماست.
اثرات معنوی تفكر درونی بازگشت به خود خاص فرهنگ ایرانی است و اینها در جوان‌ها كمتر دیده می‌شود؛ چون جوان بیشتر بیرون‌نگر است نه درون‌نگر.
● به نظر شما موج استقبال از موسیقی پاپ درسال۷۶ به چه علت بود؟
▪ این استقبال همیشه وجود داشته است، منتها نشرموسیقی پاپ محدودیت‌هایی داشت به عبارت دیگر علاقه و تمایل بود، اما نمود بیرونی به دلیل محدودیت در نشرش نداشت.
● این محدودیت‌هایی كه می‌گویید، چه بودند؟
▪ نظر مسوولان فرهنگی این بود كه این موسیقی كیفیت لازم را برای این كه درحوزه فرهنگی جامعه نشر پیدا كند، ندارد. واقعیت هم این است كه این نوع موسیقی اساساً نمی‌تواند كیفیت هنری داشته باشد؛ اما موسیقی ما تا اندازه‌ای كه به هنجارهای اجتماعی لطمه‌ای نزند، می‌تواند مصارف متفاوتی داشته باشد.
شما قطعا موسیقی‌ای را كه در یك محفل خانوادگی گوش می‌دهید، شاید در خلوت خودتان گوش ندهید. به هرحال این تمایل درونی بالقوه ایجاد شده بود و وقتی فضا باز شد، در قالب تیراژهای بالا انعكاس پیدا كرد.
● این استقبال می‌تواند به دلیل تشابه صدایی خوانندگان آن زمان با خوانندگان ایرانی خارج از كشور باشد؟
▪ البته الگوهایی وجود داشت، چیزی كه در ذهن جوانان آن دوره به عنوان یك پیش‌زمینه وجود داشت و فكر می‌كردند، بهترین الگوهاست، همین‌ها بودند، اما بعدا الگوهای دیگری هم در داخل ساخته شد.
اصولا این نوع موسیقی و تقلیدها خاص همان مقطع زمانی بود. هر زمانی اقتضای خاص خودش را دارد. ضمن این‌كه همین هنرمندانی كه با تقلید شروع كردند، بعدها مستقل شدند و راه خودشان را ادامه دادند.
● از دید شما موسیقی پاپ كنونی ما با موسیقی پاپ لس‌آنجلسی مشابهتی ندارد؟
▪ به نظر من، ذائقه ایرانی‌ها به ۲ عامل برمی‌گردد: اول حافظه تاریخی‌شان نسبت به موسیقی‌های قدیمی‌ كه در یك دوره هم شكوفایی خاصی بویژه در حوزه كلام و ملودی داشته است و عامل دیگر هم شرایط كنونی كه به هر حال متأثر از شرایطی اجتماعی است كه در جهان به وجود آمده است. انسان‌های عصر حاضر در دنیا زندگی می‌كنند، نه در یك كشور. بنابراین قطعا تشابهاتی میان آنها به وجود می‌آید.
خلاقیت‌های بزرگ در محدودیت شكل می‌گیرد و موسیقی هم در اینجا به دلیل برخی محدودیت‌هایی كه وجود دارد نیاز به ابتكار و خلاقیت دارد. در مجموع موسیقی ما تفاخر و شخصیت دیگری دارد تا موسیقی‌هایی كه در آن طرف تولید می‌شود. چون آنجا دریچه‌ها باز است و در چنین وضعیتی خودبه‌خود ساختار اثر و تصویر به سمت غرایز حركت می‌كنند تا هنر. به عبارت دیگر كار هنری صورت نمی‌گیرد. به نظر من، اینجا موسیقی‌ها با این‌كه ممكن است آن عیارلازم را نداشته باشند، اما هنوز درصد كیفیت هنری و فرهنگی بالاتری دارند.
در كل به نظر من اصلا مشابهتی وجود ندارد و آنچه هم برخی‌ها از آن صحبت می‌كنند به ذهنیت‌ها و زیر ساخت‌هایی كه مربوط به آثاری خاص است، برمی‌گردد و البته در كنار آن تا حدی هم به شرایط جهانی موسیقی كه باعث می‌شود ریتم در همه جا احساس شود، مربوط است. چه هنرمندان ایرانی كه در آنجا هستند و چه برخی آثاری كه در اینجا تولید می‌شوند.
● چرا هیچ كدام از خواننده‌های پاپ ما هرگز در خارج از كشور مطرح نشدند؟ آیا مشكل فقط زبان است؟
▪ خیر، مشكل زبان نیست. آنها ابزارهای تصویری‌ای برای تبلیغاتشان دارند كه می‌توانند كارهای بسیار كم‌ارزش را هم در ذهن مخاطبانشان پررنگ و لعاب جلوه دهند و این مساله خیلی مهم است. اما در اینجا هنوز نمی‌توانیم ساز را نشان دهیم، چه رسد به این كه كلیپ‌های تصویری داشته باشیم. چه بسا كیفیت موسیقی‌هایی كه همین‌جا جوانان می‌سازند، حتی خیلی بهتر از آنها باشد.
● در مجموع به نظر شما خواننده‌های پاپ ایرانی چقدر از خواننده‌های پاپ ایرانی آن سوی آب الگو می‌گیرند؟
▪ به نظر من، اصلا الگوبرداری صورت نمی‌گیرد؛ چون درست است كه عده‌ای كوچ كرده‌اند، اما سرچشمه و منبع الهام جامعه ایرانی همین جاست و خیلی از كسانی هم كه در خارج از كشور مطرح هستند منشأشان در همین جا بوده است.
در واقع كیفیت كاری كه در آثار هنری خلق می‌شود، بر گرفته از همین منابع هستند، به عنوان مثال، اثر نقاشی‌ای كه هنرمند در اینجا كار می‌كند، خیلی اصیل‌تر از نقاشی است كه سال‌ها خارج از كشور كار می‌كند. البته تاثیرات محیط هم می‌تواند مانع خلاقیت شود، اما در مجموع اگر بخواهیم مقایسه واقع‌‌بینانه‌ای داشته باشیم، موسیقی‌هایی كه در همین جا ساخته می‌شود اگر با كیفیت خوب ارائه شود و از امكانات تصویری مناسبی استفاده شود، تاثیرش در حوزه موسیقی پاپ قطعاً بیشتر خواهد بود. منتها ما در حقیقت ۵۰ درصد كار را كه تصویر است حذف كرده‌ایم. البته تصویر لزوما نباید محتوایی غیر هنری و مغایر هنجارهای اجتماعی داشته باشد.
● با این اوصاف نقاط ضعف و قوت موسیقی پاپ امروز را در چه می‌دانید؟
▪ ما از نظر تكنیك و استفاده از دانش و فناوری موسیقی پیشرفت‌های خوبی كرده‌ایم. دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌ها جوانان را با علم موسیقی آشنا كرده‌اند؛ اما در خلاقیت‌های ملودی آنقدر كه لازم است حركت نكرده‌ایم.
نوآوری‌هایی كه در گذشته دیده می‌شد، دیگر خیلی احساس نمی‌شود و این هم تقصیر كسی نیست؛ چون آن انگیره‌ها و شرایط لازم برای آفرینش اثر كمتر شده است. شما در سخت‌ترین دوره‌های تاریخی كشورمان شعرایی می‌بینید كه كارهای خیلی بزرگی كرده‌اند. در واقع باید شرایط خاصی به وجود بیاید تا زمینه را برای ایجاد خلاقیت فراهم كند، اما فعلا به هر دلیلی دوره‌ای نیست كه خیلی خلاقیت‌های بزرگ در موسیقی شكل بگیرد. بویژه در حوزه ملودی كه استخوان‌بندی و اسكلت اصلی موسیقی ایرانی را تشكیل می‌دهد.
● با توجه به این‌كه شما برای برخی خوانندگان پاپ مثل محمد نوری هم آهنگ ساخته‌اید، كیفیت آهنگ‌های پاپ كنونی را در چه سطحی می‌دانید؟
▪ البته آنچه در موسیقی استاد نوری منعكس است، باید به نوعی موسیقی كلاسیك از نوع آوازهایی كه با بهره‌گیری از دانش موسیقی جهانی ساخته و پرداخته شده تعریف شود. اما در این روزگار موسیقی موسوم به پاپ از نظر تكنیك خیلی بهتر شده است كه بندرت نوآوری‌های‌ ملودیك در آن دیده می‌شود از سوی دیگر كلام هم به دلیل شرایط فرهنگی و اجتماعی كه هم‌اكنون در جهان به وجود آمده، دیگر آن عمق و كیفیت گذشته را ندارد و به این شرایط لطمه می‌زند.
● چرا خوانندگان پاپ از قدیم تاكنون هرگز خیلی ماندگار و جاودانه نشده‌اند؟
▪ به دلیل نوع ملودی و همچنین بدعت‌هایی كه خیلی كم‌رنگ شده‌اند.

فریبا كریمی‌