تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 2 12 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 12

نام تاپيک: تاپیک اختصاصی Outlandish

  1. #1
    اگه نباشه جاش خالی می مونه elham_007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    345

    12 تاپیک اختصاصی Outlandish




    باند موسيقي Outlandish
    بيوگرافي :


    ما در دوره اي زندگي مي کنيم که سياستها دو قطبي و متضاد شده اند و تمدنها چنان از هم دور شده اند که هيچ کدام به اتحاد نمي رسند. و به جهان غالباً از ميان منشور ناقصي نگاه مي شود که " ما " را از " آنان" جدا مي کند و فاصله اي بين ما و ديگران مي اندازد. به همين دليل است که اين واقعاً فشار و بحران شکني خواهد بود زماني که کسي وقت مي گذارد و از استعدادش استفاده مي کند تا به ما يادآوري کند که همه ما انسانيم و از نسل بشريم. يادآوري مي کند که خوني که در رگهاي شما جريان دارد تفاوت مهمي با خوني که در بدن همسايه تان است، ندارد. حتي ممکن است شما موقعيت اجتماعي يکساني نداشته باشيد، ديد سياسي تان تفاوت داشته باشد، ايمان و مذهبتان با هم فرق کند، يا طول و عرض جغرافياييتان با هم تفاوت کند.

    اين زماني است که Outlandish وارد صحنه مي شود!
    داستان " اوت لنديش " قصه بلندي است درباره ي ماجراهاي مشترک سه دوست در باشگاههاي جوانان و زمين فوتبال هاي حومه غرب کپنهاگ. داستان يک گروه موسيقي که قوي و محکم رشد کرده اند از ميان ترکيب عجيبي از کار سخت، دوستي، شجاعتي براي کشف راههاي جديدي براي موسيقي. در عين حال "اوت لنديش" داستان گروهي است با بر اين ديدگاه : " دنيايي که در آن زندگي مي کنيم" تا بتوانند نوع متفاوتي از موسيقي را ابداع کنند. که اين آروز تا حدي محقق شد، زماني که در سال 1997 لني مارتينز، وقاس قدري، ايسام بشيري گروه "اوت لنديش" را تاسيس کردند و اين شغل را با هم ادامه دادند.
    کلمه ي Outlandish لفظاً به معناي " بيگانه وار و عجيب و غريب" است و اشاره به شکل نو و متفاوت اعضاي گروه، نگرششان نسبت به دنيا و انسان، نوع موسيقي اشان است.
    آلبومهاي اين گروه تاکنون :

    • 1. (Outland's Official (2000 که با استقبال عمومي زيادي از طرف مردم و منتقدين روبه رو شد. آهنگهاي Walou, Wherever, Come on از اين آلبوم جزو معروف ترين ترک هاي راديو شدند. اين سه نفر از حومه غرب، جوايز زيادي رو بدست آوردند. براي شش جايزه موسيقي دانمارک نامزد شدند و جايزه آلبوم هيپ هاپ رپ را از آن خود کردند. مجسمه يادبودي که به آنان اهدا شد با افتخار در خانه والدين اعضاي گروه قرار گرفت و همواره از اين خانه به خانه ديگري مي رفت.

    با انتشار اين آلبوم اوتلنديش بصورت عمومي يک سبک بي نظير از تفکر را آشکار کرد و به موسيقي ابداعي مدرني دست يافت. يک موزيکال اجتماعي - فرهنگي در قالب هيپ هاپ. دستپخت مخصوصي مخلوط از ترکيبات بنيادي موسيقي آمريکايي، پاپ عربي، بالي وود با ريتم موسيقي آمريکاي لاتين. متن ترانه هاي به زبانهاي انگليسي، اسپانيايي، اردو، عربي و دانمارکي سروده شده اند.

    • (Bread & Barrels Of Water (2002 آلبوم بعدي به همين نام با آهنگهايي مانند Aicha ,Guantanamo , با قدرت محرک زيادي اوتلنديش را در موقعيت ويژه اي در ميان موسيقي هاي عامه پسند دانمارک قرار داد. اين آلبوم نشان داد که اوتلنديش اجازه نمي دهد زير پايشان علف سبز شود و داراي تحرک و فعاليت هستند.

    در سال 2003 يک نسخه بين المللي از Bread & Barrels Of Water در اروپا، هند، خاورميانه، آفريقاي شمالي منتشر شد. سپس ايسام بشيري، لني مارتينز، واگاس قدري که هر کدام بترتيب مراکشي، کوبايي و پاکستاني بودند، زمان طولاتي را براي تور و اجراي کنسرت در اروپا گذراندند. همينطور در خاورميانه و هند ، جايي که آلبوم رکورد طلايي را بدست آورد.

    • 3. تمام اين سفرها و اجراهاي گوناگون تاثير زيادي بر آلبوم بعدي آنان يعني Closer Than Veins گذاشت. واگاس مي گويد : ما در طول اين سفرها انسانهاي زياد و متفاوتي را ديديم، که هر کدام به روش متفاوت خود زندگي مي کردند تحت شرايط بسيار متنوعي. من اعتقاد دارم اين مسئله به ما کمک کرد تا يکديگر را از نسل بشر و مانند هم ببينيم، به شکل جزيي ازکل، مهاجراني از سراسر دنيا که به دور آنها جمع شده ايم و بازتاب آن همان طريقي است که ما اشعارمان را مي سراييم و موسيقي را مي سازيم.

    در اين آلبوم تغييرات زيادي براي گروه رخ داد و اوتلنديش مقداري از سايه هيپ هاپ رپ فاصله گرفت. وقتي شما به 15 آهنگ اين آلبوم گوش مي کنيد شاهد ابداع و اعتماد بنفس اعضاي باند هستيد: واگاس 29 ساله، ايسام 28 ساله، و لني 30 ساله.
    با توجه به پيشرفت پله پله ي اوتلنديش از هر آلبوم به آلبوم بعدي گستردکي و فراگيري شهرت اين گروه در دنيا در آينده جالب توجه خواهد بود. يک چيز مشخص است : اوتلنديش تعريف متفاوت خود را از دنياي موسيقي ابداع کرده است. مهم نيست چقدر تفاوت در اين دنيا وجود دارد. با گوش دادن به اوتلنديش فروتني نوع بشر تشويق و گرامي و آموزش داده خواهد شد.

    وگاس طبق گفته خود بعد از رفتن به حج ابراهيمي تغيير عقيده داد و ترانه ها و سرودهاي خود را به صورت اسلامي و با اعتقاد نگارش كرد ، آلبوم آخر اين گروه Closer Than Veins كاري اسلامي و رپ مذهبي است كه از خواننده ها و هنرمندهاي بسياري در اجراي ترانه ها استفاده كرده ترانه IV Seen را با سامي يوسف اجرا نمود و از خواندگان همچون برهان ، ريحان ، مجيد و .... در ترانه هاي خود استفاده كرد . بهترين اثر اوتلنديش بدون شك آلبوم آخر آنها يعني Closer Than Veins مي باشد.

  2. 4 کاربر از elham_007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2
    اگه نباشه جاش خالی می مونه elham_007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    345

    پيش فرض




    اعضاي باند Outlandish

    Waqas Ali Qadri:
    خواننده، ترانه سرا و تهيه کننده ( رپ در انگليسي و اردو ) با زمينه پاکستاني. متولد 1976 کپنهاگ دانمارک.

    Lenny Martinez :
    خواننده و ترانه سرا ( رپ در اسپانيايي ). کوبايي/هندورايي. متولد 1974 در هندوراس.

    Isam Bachiri :
    خواننده و ترانه سرا (آواز و رپ در انگليسي) با زمينه ي مراکشي. متولد 1977 کپنهاگ لندن.


    گروه دانماركى Outlandish از دانمارك چندى پيش تور كنسرتهاش در آلمان را به پايان برد. اين گروه سه نفره كه به عقيده بسياريها پلى بين فرهنگهاى مختلف است، با ارائه اجراى تازه اى از ترانه معروف شب خالد، يعنى Aicha بر سر زبانها افتاد.
    اين سه جوان، شايد ميتوانستند، زمانى دكتر، وكيل و يا مدير شوند، اما ترجيح ميدادنو، كه در كوچه خلوتهاى كپنهاك فوتبال بازى كنند و اين رويا را در سر بپرورانند كه زمانى فضانورد، فوتباليست حرفه اى و يا خواننده رپ بشن. وقاص كه پاكستانى الاصله است ميگويد، "وقتى من به مادرم گفتم كه ميخواهم كار موسيقى رو به طور حرفه اى دنبال كنم، نزديك بود، بزنه تو گوشم."
    در هر حال اين سه جوان با جديت كارشان را ادامه دادند و با تشكيل گروه Outlandish و ارائه ترانه هاى شنيدنى، سرى توى سرها درآوردند. شكى نيست كه خانمهاى بشيرى، مارتينز و قدرى كه مادران اين سه تا باشند، در اين بين به حاصل زحمات پسرانشان افتخار ميکنند. درواقع بايد كه گفت كه Outlandish موفقيتش را يك شبه كسب كرد. در سال 2000 بود كه اولين آلبومش منتشر شد و نه تنها جايزه صفحه طلائى رو كسب كرد، بلكه به عنوان بهترين آلبوم سبك Hip Hop در دانمارك برگزيده شد. دومين آلبوم گروه اوتلنديش به اسم Bread & barrels of water كه در سال 2002 به بازار آومد و يكى از ترانه هاش هم ترانه Aicha بود، تا به حال فروش خوبى داشته و سال پيش حتى ترانه شماره يك تاپ تن آلمان بود.

    ايسام بشيرى يكى از سه عضو گروه درباره ترانه Aicha ميگويد: "اين ترانه رو من اولين بار تو مراكش شنيدم. از اونجايي که فرانسوى بلد نيستيم و شعر ترانه رو نميفهميديم، اونو تغيير داديم."
    بروندبى اسم محله اى در حومه كپنهاگ، پايتخت دانمارك است كه خيلى از خانواده اى مهاجر در آنجا سكونت دارند. در همين منطقه بود كه اين سه جوان بطور اتفاقى با هم آشنا شدند. ايسام درباره چگونگى آشنائى اعضاى گروه با هم ميگويد: "ما تو يك محله و در همسايگى هم زندگى ميكنيم. ما فوتبال بازى ميكرديم و از اين راه بود كه با هم آشنا شديم. بعد ديديم كه به موسيقى رپ و بريك دانس هم علاقه مشترك داريم و بريك دانس رو شروع كرديم، اما كارمون تعريف چندانى نداشت، به همين خاطر بود كه سراغ موسيقى رپ و هيپ هاپ رفتيم و دست به آزمايش زديم."

    گروه Outlandish با دومين آلبومش موفقش شد، پا از مرزهاى دانمارك فراتر بگذارد. بدين ترتيب بود كه آرزوى ديرينه اعضاى سه جوون، يعنى نمايش ويدئوى از آنها در شبكه ام تى وى، تحقق پيدا كرد. اگر چه اوتلنديش، از موسيقى رپ و هيپ هاپ آمريكا، تاثير گرفته، اما سعى كرده راه تازه اى رو پيش بگيرد. ايسام معتقد است: "تو كار اكثر گروه هاى هيپ هاپ آمريكا، چيزهائى مثل تحقير زنها، پول، ثروت و ماشينهاى پرزرق و برق ديده ميشه و شنونده هاى موسيقى رپ و هيپ هاپ هم كم كم از اين يكنواختى خسته شدن." بدون شك تفاوت Outlandish هم در اين است كه ميكوشد، به مسائل اجتماعى بپردازد.


    سایت گروه اوتلندیش

  4. این کاربر از elham_007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #3
    اگه نباشه جاش خالی می مونه elham_007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    345

    پيش فرض

    برای دانلود آلبومها به این تاپیک مراجعه کنید :

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  6. 2 کاربر از elham_007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #4
    اگه نباشه جاش خالی می مونه elham_007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    345

    پيش فرض

    اين هم يه ترانه ي فوق العاده زيباو پرمعني از اوتلنديش !

    "Beyond Words"
    وراي کلمات

    With my right foot first
    اول با پاي راستم
    I stepped into the holy mosque
    در مسجد الحرام قدم گذاشتم
    Upon the cold white marble
    بر فراز سنگ مرمرين سفيد
    Where day and night people sat worshippin', praying
    جايي که مردم روز و شب مي نشستند ، نماز مي خواندندو عبادت مي کردند
    Right and left the mosque being cleaned
    چپ و راست مسجد تميز شده بود
    Shinin' not a particle of dust
    بدون حتي ذره از غبار، مي درخشيد
    The carvings of marble, the plates of gold
    حکاکي هاي مرمرين، لوحه هاي طلا
    The symmetry of the whole mosque
    قرينه سازي هاي تمام مسجد
    Yeah the largest of it all
    بله و بزرگتر از همه اينها
    The came the grandest of the whole
    عظيم تر از همه
    The big beautiful house of Allah
    خانه زيبا و بزرگ الله
    Covered with black cloth and gold leaf writin'
    پوشيده با پرده اي مشکي و ورقه هايي که روي آن با طلا نوشته شده
    My life flashed passed me, the good and the bad
    ناگهان تمام زندگي ام در يک لحظه از جلو چشمانم گذشت، کرده هاي خوب و بدم
    Such a feeling my brother, never ever felt I had
    چه احساس عجيبي برادرم، تا به حال هرگز چنين حسي نداشته ام
    A special bondage to the almighty
    احساس مخصوص بنده خداوند بودن
    A sudden chill in me
    ناگهان سردي مرا فراگرفت
    Lookin' around the large floor was filled with unity
    به اطرافم به زميني که يکپارچه از مردم پر شده بود
    Circling the beautiful house
    مردم به دور خانه خدا حلقه زده بودند
    Chanting, people sitting, prayin' for forgiveness
    مردم نشسته بودند مناجات مي کردند و براي آمرزش گناهان دعا مي کردند
    Prayin' to do better I witnessed
    در حال دعا شهادت دادم که عمل صالح انجام دهم
    Takin' a deep breath, tears was runnin'
    نفس عميقي کشيدم، اشکانم سرازير مي شدند
    I ran around the black house, the ancient black house
    به دور خانه سياه پوش دويدم، خانه باستاني سياه پوش
    Built by Ibrahim, peace be upon him, circlin' 24 no doubt
    خانه اي که توسط حضرت ابراهيم عليه السلام بنا شد، بي هيچ شکي 24 بار به دور آن چرخيدم
    I got closer, as did my heart, as did my soul, amazing
    نزديک تر شدم، چنانکه قلب و روحم نزديک تر شد، شگفت انگيز بود
    How everyone had their attention only on worshippin'
    که چگونه هر کسي فقط و فقط تمام توجهش به پرستش است
    All concerns forgotten, focused on prayin'
    تمام نگراني هايم فراموش شدند، تنها بر روي نيايش تمرکز مي کردم
    Forgettin' everything matters and happenings just giving
    همه چيز را فراموشم کردم، هر اتفاقي که تا به حال افتاده بود
    I looked up in the sky thanking Allah for this journey
    به آسمان سر بلند کردم و خدا را براي اين سفر شکرگزاري کردم
    Sayin': I swear I didn't schedule to be here this early
    گفتم: خدايا من برنامه ريزي نکرده بودم که به اين زودي اينجا باشم
    I thought I'd come here like pops in my forties and fifties
    من فکر مي کردم که من مانند شيوخ در 40 يا 50 سالگي اينجا خواهم بود
    And the doe I paid for the ticket, was meant for some hobby
    و پولي که براي خريدن بليط پرداختم فقط براي اين بود که به اينجا بيايم تفريحي کنم
    But who am I to say if I will be alive tomorrow
    ولي من که هستم که بگويم آيا فردا زنده خواهم بود؟
    Or 20 years from now, will my health be able to follow
    يا 20 سال ديگر انقدر سالم هستم که بتوانم پيرو و تابع باشم ؟
    For a moment I pictured my self 6 feet deep
    براي لحظه اي خودم را در عمق 6 فوتي زيرزمين تصور کردم
    In the cemetery, my corps in the same white sheets
    در ميان قبر، بدنم را در کفن سفيد ديدم، مانند همين لباس سفيد احرام
    Allah holds the master plan and it's already written
    سرنوشت ما به دست قادر الله نوشته مي شود، همانطور که هم اکنون نوشته شده است
    The pens are withdrawn, the pages are dry... it's written!
    قلمها به کناري گذاشته شده اند، کاغذها خشک شده اند .... سرنوشت ما به تحرير درآمده !!!
    Looking back on my life
    به زندگي گذشته ام مي نگرم
    Life that's gladly been given to me
    زندگي که با سرور و شادي به من داده شد
    Open my eyes and embrace the smile
    پس چشمانم را باز مي کنم و لبخند زندگي را در آغوش ميگيرم
    Given to you & I
    که به من و تو (از جانب خدا) هديه شده است
    With my right hand I open the door
    با دست راستم در را باز مي کنم
    My mom welcomes me with a newspaper and a letter
    مادرم با يک روزنامه و يک نامه به من خوشامد مي گويد
    I see pictures of my father fetched down by shots
    عکس پدرم را مي بينم که با عکسها به من برگردانده شده
    In that moment I'm only waiting
    در اين لحظه من تنها منتظرم
    For my tears to fall, I'm prepared
    تا اشکهايم فرو ريزد، من آماده ام
    But to my surprise my eyes are dry and my soul is calm
    ولي براي شگفتي من ، چشمانم خشک است و روحم آرام است
    In my whole body there's no sign of grief for a forgotten person
    در تمام وجودم هيچ نشاني از غم کسي نيست که فراموش شده باشد
    Staring outside, there was something I realized
    به بيرون خيره شدم، چيزي را تشخيص دادم
    Tomorrow the sun will rise, and together
    فردا خورشيد طلوع خواهد کرد، و ما با هم
    Will see the beauty of eternity
    زيبايي ابديت را خواهيم ديد

    I go out, take a walk and clear my thoughts
    بيرون مي روم و کمي پياده راه مي روم، و افکارم را پاک مي کنم
    The anticipated feeling would be suffering or something similar
    اگر اجازه دهم احساساتم پيش بيني کنند آزارم خواهند داد
    I ask God to be merciful in the final hours
    پس از خدا مي خواهم که در اين ساعات آخر رحمتش را بر من ببخشد
    Looking back on my life
    به زندگي گذشته ام مي نگرم
    Life that's gladly been given to me
    زندگي که با سرور وشادي به من داده شد
    Open my eyes and embrace the smile
    پس چشمانم را باز مي کنم و لبخند زندگي را در آغوش مي گيرم
    Given to you & I
    که به من و تو هديه داده شده
    Looking back on my life
    به زندگي گذشته ام مي نگرم
    No regret only the sweet journey
    هيچ پشيماني در کار نيست، زندگي سفر شيريني بود
    Lessons from the simple steps
    Taking by you & I
    من و تو از هر قدم ساده اي آن درسي ياد گرفتيم
    With my right hand first
    اول با دست راستم
    I open the door to the room where my woman gave birth
    در اتاقي را که همسرم در آن
    To my first born son
    اولين پسرمان را به دنيا آورده باز مي کنم
    Only minutes before
    تنها چند دقيقه قبل
    I was in the waiting room, nervous
    من در اتاق انتظار بودم، عصبي و ناآرام
    Moms giving me comfort
    مادرم به من آرامش مي داد
    Family support
    خانواده ام حمايتم مي کردند
    As I approached I could hear him crying
    نزديک تر که شدم توانستم صداي گريه اش را بشنوم
    I didn't notice
    من متوجه نشدم
    That my tears were running
    که اشکهايم جاري شده اند
    Pictured myself for a moment in the arms of my father
    براي لحظه اي خودم را زمانيکه در بازوان پدرم بودم تصور کردم
    Flashback to the bended shoulders
    فلاش بک به بازوان خميده
    On which I'd sit
    که من بر آن نشستم
    Grabbing his finger
    انگشتانش را چنگ زدم
    Taking my first step
    اولين قدم هايم را برداشتم
    Would I become like him?
    آيا من هم مانند پدرم خواهم شد؟
    After a certain age bottle up
    بعد از گذشت چند سال از احساساتم جلوگيري کردم
    Stop showing love
    از نشان دادن عشقم جلوگيري کردم
    But cold handshakes throughout the years
    در طول سالها به سردي با هم دست دادن
    Replaced by hugs
    جايگزين در آغوش گرفتن شد
    Father whispered in his ears
    .. پدر در گوشهايش زمزمه کرد
    The family was gathered
    همه خانواده جمع شده بودند
    Pictures were taken
    از هم عکس مي گرفتند
    My hands still shaking
    دستانم هنوز مي لرزيد
    My joy was beyond words
    لذت و شعف من ماوراي کلمات بود
    Him in my arms
    نوزادم در بازوانم بود
    3 generations of tears running so calm
    سه نسل اشک بر صورتم جاري شد
    He came with Gods blessing and grace so we named him Faizan
    کودکم با رحمت و لطف خدا آمد پس ما نام او را فايزان (رستگار، فائز) گذاشتيم
    If I worship U in fear of hell, burn me in it
    اگر تو را براي ترس از جهنم پرستيدم، مرا در آن بسوزان
    And if I worship U in hope of paradise, exclude me from it
    اگر تو را به اميد بهشت پرستيدم، مرا از آن محروم کن
    But if I worship U for Your own being
    ولي اگر تو را براي وجود خودت پرستيدم
    Don't withhold from me Your everlasting beauty
    زيبايي ابديت را از من دريغ نکن
    If I worship U in fear of hell, burn me in it
    And if I worship U in hope of paradise, exclude me from it
    But if I worship U for Your own being
    Don't withhold from me Your everlasting beauty


    ترجمه : کلوپ اوتلندیش

  8. این کاربر از elham_007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #5
    اگه نباشه جاش خالی می مونه elham_007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    345

    پيش فرض

    تو را مي خوانم يكي از بهترين اثرات گروه اوتلنديش مي باشد كه در آلبوم سوم "نزديك تر از رگها" قرار دارد ، ترانه اي عرفانی و معنوي كه توسط ايسام بشيري مسلمان اجرا شده است.

    ترجمه Callin U

    تو را صدا می كنم ،
    با تمام آرزوها و حقیقت روحم
    آیا من كاملا گرفتار نشده ام ؟
    من به تو محتاجم
    اعتمادی كه در ایمان من به توست
    اشك های من و راه هایی كه من در آنها غرق می شوم
    من نمی توانم همیشه ایمانم را به تو نشان بدهم
    اما شك نكن عشق من

    تو را صدا می كنم،
    با تمام زمان و تمام جنگ های درونم
    در تلاش برای یافتن حقیقت
    و تلاش برای رسیدن به تو

    بهای عرق های مرا ببین
    خانه ام و تخت خوابم
    و مرا كه در خواب گم شده ام
    من در اینكه چه كسی هستم اشتباه نمی كنم
    تا وقتی كه نفس می كشم

    اوه،‌نه، نه
    من به هیچ كس نیاز ندارم
    و از هیچ كس نمی ترسم
    جز تو هیچ كس را صدا نمی زنم
    تو ای همه كـ‌ـَسم،‌ای تنها كــَسم

    من به هیچ كس نیاز ندارم
    و از هیچ كس نمی ترسم
    جز تو هیچ كس را صدا نمی زنم
    تو ای تمام نیاز من در زندگی

    تو را صدا می كنم،
    در تمام خوشی ها و تمام عشقم كه به خوبی احساس می شود
    چون به خاطر توست

    زمان را در زندگی من ببین
    روزها و شب هایم را
    پس بدان به خوبی می گذرد
    چون در پایان روز
    من هنوز از خودم و داشته هایم به اندازه ی كافی دارم

    تو را صدا می زنم،
    وقتی تمام كلید انداختن هایم
    و زنگ در را زدن هایم
    به آرامی می گذرد
    در حالیكه به تو فكر می كنم
    تمام نیمه های نا تمام مرا در زندگی ببین
    صبر مرا، همسر من
    بیشتر از آنچه كه مستحق آن هستم از من نگیر
    من هنوز نیاز دارم بیاموزم

    من به هیچ كس نیاز ندارم
    و از هیچ كس نمی ترسم
    جز تو هیچ كس را صدا نمی زنم
    تو ای همه كـ‌ـَسم،‌ای تنها كــَسم

    من به هیچ كس نیاز ندارم
    و از هیچ كس نمی ترسم
    جز تو هیچ كس را صدا نمی زنم
    تو ای تمام نیاز من در زندگی

    رابطه ی ما خیلی پیچیده است
    تو را در حالی پیدا كردم كه داشتم دنبال راهی مستقیم به سمت جهنم می گشتم
    تو با هیچ كس قابل مقایسه نیستی
    چون من وقتی به خودم دروغ می گویم از تو پوشیده نیست
    من فكر می كنم كه سپاسگزارم
    كلمه ای كه مرا در خیابان تغییر داد "تو" بودی
    و تمام رفتارهای من این را نشان می دهد
    گذشته، حال ،‌آینده
    همه را دور بریز
    من صدایم را در خانه ی تو پیدا كردم
    و به همه ی دنیا اجازه دادم كه بفهمند عشق درباره ی چیست

    من تو را دوست دارم،‌و دلم برایت تنگ شده است،‌اما تو را فراموش می كنم
    حتی با اینكه تو هرگز به من اجازه ندادی شكست بخورم
    و همیشه در كنارم بودی
    برای تمام لحظه هایی كه كم آوردم و تو را عمیقا اذیت كردم
    حالا بگویم بهتر است تا هیچ وقت نگویم ،‌كه هزاران بار از تو معذرت می خواهم

    من بی صدا فریاد می زنم،‌و تو را صدا می كنم، به تو گوش فرا می دهم،‌من تلاش می كنم
    و تو به من نیرو می دهی

    وقتی كه هوایی كه نفس می كشم خشن و یاغی است
    تو را فراموش می كنم،‌ اما تو را صدا می كنم و آنوقت تو را احساس می كنم...


    من به هیچ كس نیاز ندارم
    و از هیچ كس نمی ترسم
    جز تو هیچ كس را صدا نمی زنم
    تو ای همه كـ‌ـَسم،‌ای تنها كــَسم

    من به هیچ كس نیاز ندارم
    و از هیچ كس نمی ترسم
    جز تو هیچ كس را صدا نمی زنم
    تو ای تمام نیاز من در زندگی

  10. این کاربر از elham_007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #6
    آخر فروم باز cyrus_ln's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    پست ها
    1,380

    پيش فرض

    بسیار ممنون بابت تاپیک و توضیحات
    این گروه رو خیلی دوست دارم و آهنگ Callin U هم یکی از آهنگهای مورد علاقمه

  12. این کاربر از cyrus_ln بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #7
    اگه نباشه جاش خالی می مونه elham_007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    345

    پيش فرض "Appreciation" / شکرگذاري

    Thankin' U for something good that happened, Lord
    شايد تو را براي چيز خوبي يا اتفاقي شکر گويم ، اي خداي من
    But U noticed I was too busy
    ولي تو متوجه شدي من سرم بسيار شلوغ است
    Tryin' to find the right clothes matchin' with the right shoes and I
    مشغول بودم چون تلاش مي کردم لباس مناسبي را که با کفشم ست باشد پيدا کنم
    Ran around the house getting ready
    و من اطراف خانه دويدم تا براي رفتن آماده شوم
    U knew there would be minutes to stop and say hello
    تو مي دانستي که در اين ميان دقايقي هست که من بايستم و سلامي به تو کنم
    But I still I were too busy
    ولي من همچنان سرم شلوغ بود
    And at one point I had to wait doing nuttin'
    ولي براي لحظه اي مجبور بودم که صبر کنم و کاري نکنم
    Then U saw me spring to my feet
    سپس ديدي که من بر روي پاهايم خيز برداشتم
    Thought I wanted to talk
    فکر کردي که مي خواهم با تو صحبت کنم
    But I ran to the phone
    ولي من به سوي تلفن دويدم
    Called a friend... Wassup!
    به دوستي زنگ زدم : چه خبر؟؟؟
    Ok now it's time for us to talk
    باشه .. حالا ديگر زماني است که من و تو با هم حرف بزنيم
    So I find and empty room but hesitation is in my heart
    پس من اتاق خالي پيدا کردم ولي در قلبم ترديدي بود
    A look down the hall ...nobody there so I close the door
    نگاهي به تالار انداختم ... کسي آنجا نبود پس در را بستم
    Take of my new jacket? Man I can't put this on the floor
    ژاکت جديدم رو در بيارم؟ هي من نمي تونم ژاکتم رو روي زمين بذارم!
    I'm a have this conversation standin' or my jeans will get dirty
    من بايد بايد ايستاده نيايش کنم و گرنه شلوار جين ام کثيف مي شود
    Better yet I'm a sit on this chair right here 'cause I feel a bit lazy
    بهتره که روي اين صندلي همين جا بنشينم چون يه کم تنبلي ام مياد
    Almost forgot to pull the curtains so no one can look in
    تقريباً فراموش کردم پرده ها رو بکشم که کسي نتواند به داخل نگاه کند
    And just when I'm about to utter U some words
    و درست در زماني که من تصميم دارم با تو چند کلمه حرف بزنم
    Someone steps in
    کسي به داخل قدم مي گذارد
    Embarrassed by the moment
    در آن لحظه دست پاچه مي شوم
    I jump up and come up with some stupid excuse
    از جا مي پرم و بهانه ي احمقانه اي مي آورم
    Like I was looking for something
    مثل اينکه مثلاً داشتم دنبال چيزي مي گشتم
    All while U were watchin' me patiently
    و تو در تمام اين لحظات صبورانه مرا نگاه مي کردي
    Ready to give more chances
    آماده بودي تا شانس بيشتري به من بدهي
    With the hope
    اميدوارانه
    That eventually at some point I will speak to U
    که سرانجام من در نقطه اي با تو صحبت خواهم کرد
    U give me so much
    تو بخشاينده ي هستي
    U wait all day for a nod
    تمام روز منتظر هستي تا من سري تکان بدهم
    A prayer or a thought
    به دعايي يا به تفکري
    A thankful part of my heart
    از سوي بخشي از قلبم که هنوز شکرگذار است
    To all my moros back home
    به خانه که بر مي گردم
    All day workin' hard
    تمام روز را به سختي کار کرده ام
    Struggling all week
    تمام هفته را تقلا کردم
    Every dawn standing tall
    هر روز که آفتاب مي تابد
    I know U noticed that before lunch I looked around
    مي دانم که تو ديدي قبل از ناهار من هر روز نگاهي به اطراف مي انداختم
    I felt embarrassed to talk to U
    و براي سخن گفتن با تو احساس شرمندگي و خجالت مي کردم
    That is why I didn't bow my head
    به اين دليل است که من سرم را براي تعظيم به تو خم نکردم
    Glanced 3 or 4 tables over, saw some of my friends talking to U
    به سه چهار ميز آنطرفتر نگاه کردم، تعدادي از دوستاتم را ديدم که با تو صحبت مي کردند
    But I did not, there is still more time left
    ولي من اينکار را نکردم، هنوز زمان زيادي وقت دارم
    Hope that I will talk to U yet, but I
    هنوز اميدواري که با تو صحبت مي کنم
    Went home and seemed as if I had lots of things to do
    ولي من به خانه رفتم و به نظر مي رسيد کارهاي زيادي را مجبورم انجام بدهم
    After that what is on TV
    بعد از اينکه ديدم تلويزيون چه بخش مي کند ؟
    Suddenly I felt too tired to talk to U
    ناگهان احساس کردم که براي صحبت کردن با تو خيلي خسته ام
    Fell asleep in no time without a thought for U
    احساس خواب آلودگي کردم بدون اينکه زماني را براي صحبت کردن با تو بگذارم
    I know it's hard to have a one sided conversation
    مي دانم که مکالمه ي يک طرفه با تو سخت است
    Well give me some days to try again and again and again
    خوب پس به من چند روز زمان بده تا دوباره سعي کنم .. سعي کنم و سعي کنم ... !

  14. این کاربر از elham_007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  15. #8
    اگه نباشه جاش خالی می مونه elham_007's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    345

    پيش فرض IV Seen به همراهی سامی یوسف

    متن ترانه انچه ديده ام
    I wish you were here
    آرزو مي کردم اينجا بودي
    here next to me
    اينجا کنار من
    We missing you so; so desperately
    ما از تو دوريم، خيلي دور
    But lately I feel like you feel
    اما من خيلي دير حس کردم آنچه تو درک مي کردي
    and I see what u see
    و ديدم آنچه تو مي ديدي
    how Im missing you
    چطور ما تو را گم کرديم
    Waqas:
    What happend to the Ummah once known so well?
    چه اتفاقي به يکباره براي امت افتاد؟
    Greatness was known but now can you tell
    عظمت ما شناخته شده بود، اما حالا تو مي تواني از آن سخن گويي؟
    You used to inspire others with your way of thinking and speech
    تو با انديشه ها و کلامت به ديگران روح ميدادي
    People came from afar just to hear us teach
    مردم از دورها مي آمدند؛ فقط براي شنيدن درس هاي ما
    What happend to the Ummah once known so well?
    چه اتفاقي به يکباره براي امت افتاد؟
    Greatness was known but now can you tell
    عظمت ما شناخته شده بود، اما حالا تو مي تواني از آن سخن گويي؟
    Mosques are empty, refrigerators are stocked
    مسجدها خالي اند و يخچال ها پر!
    We lost our deen
    ما ارزشمان را گم کرديم
    we feel secure because our mansions are locked
    ما احساس امنيت مي کنيم براي اينکه عمارت هايمان قفل دارند
    In my teen years salat really wasnt that tight
    در سال هاي نوجواني ام نماز واقعا ناپايدار بود
    Now i gotta pray each one of them twice
    حالا من هريک از آنها را دوبار مي خوانم
    What happend to the Ummah once known so well?
    چه اتفاقي به يکباره براي امت افتاد؟
    Greatness was known but now can you tell
    عظمت ما شناخته شده بود، اما حالا تو مي تواني از آن سخن گويي؟
    Brother we prefer light skinned women
    برادر! ما ترجيح مي دهيم روشنايي پوست زنان را،
    while righteously maintain our deen against raicism (and tribalism)
    تا زماني که به ارزش هايي برخلاف نيکي ها معتقديم.
    What happend to the Ummah once known so well?
    چه اتفاقي به يکباره براي امت افتاد؟
    Greatness was known but now can you tell
    عظمت ما شناخته شده بود، اما حالا تو مي تواني از آن سخن گويي؟
    can you?
    مي تواني؟؟
    Isam:
    What happend to the Ummah once known so well?
    چه اتفاقي به يکباره براي امت افتاد؟
    Greatness was known but now can you tell
    عظمت ما شناخته شده بود، اما حالا تو مي تواني از آن سخن گويي؟
    Kids in Africa starving cant afford to cry
    کودکاني که در آفريقا گرسنگي مي کشند حتي توانايي گريه کردن را ندارند
    I,ll pay the bank interest on a car I cant afford to buy
    و من بهره اتومبيلي را به بانک مي پردازم که توانايي خريدش را ندارم!
    What happend to the Ummah once known so well?
    چه اتفاقي به يکباره براي امت افتاد؟
    Greatness was known but now can you tell
    عظمت ما شناخته شده بود، اما حالا تو مي تواني از آن سخن گويي؟
    We used to smile at each other with faces full of light
    ما هرگاه يکديگر را مي ديديم با چهره هايي نوراني به هم لبخند مي زديم
    Now we frown on each other, we bicker, and we fight
    حالا ما با اخم به يکديگر پرخاش مي کنيم ؛... دعوا مي کنيم
    Pops in the mosque praying,
    پاپ ها در مساجد نماز مي گذارند
    kids in the streets haitin kids on the corner selling pot
    کودکان در کنج خيابان ها دستفروشي مي کنند
    and in the mosque preaching
    و در مساجد موعظه مي گيرند.
    What happend to the Ummah once known so well?
    چه اتفاقي به يکباره براي امت افتاد؟
    Greatness was known but now can you tell
    عظمت ما شناخته شده بود، اما حالا تو مي تواني از آن سخن گويي؟
    The Quran has left our hearts
    قرآن قلب هايمان را ترک کرده
    stranded hanging on our walls
    معطل و معلق روي ديوارهايمان ...
    6,232 verses so strong
    6232 آيه تاثيرگذار ...
    9 out of 10 of us cant even read it or write
    9 تا از 10 نفر ما حتي نمي توانيم آن ها را بخوانيم يا بنويسيم
    1924 seems distand like way before Christ
    1924 به نظر مي رسد فاصله دارند شبيه راه قبل از مسيح

  16. این کاربر از elham_007 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #9
    داره خودمونی میشه mgl_para's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    خونمون...!
    پست ها
    84

    پيش فرض

    خيلي خيلي ممنون ... تاپيك بسيار مفيدي بود . استفاده كردم ...

  18. این کاربر از mgl_para بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  19. #10
    کـاربـر بـاسـابـقـه Vallio's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2005
    محل سكونت
    اصفهـــان
    پست ها
    3,789

    پيش فرض

    I Only Ask of God
    من که کشته مرده این آهنگشونم ...

  20. این کاربر از Vallio بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


صفحه 1 از 2 12 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •