در سال 1947 دنيس گلن کارگر جوانی در مرده شورخانه ای بود که با ارتش قرار داد داشت. افسری از پايگاه هوايی منطقه به او تلفن می زند و می پرسد آيا تابوت کوچکی، به اندازه يک بچه داريد و اينکه چطور می شود بافت و اجزاء جسدی را برای مدتی از فساد حفظ کرد.
وقايع عجيب ديگری نيز پس از اين تلفن رخ داد. دنيس گلن به پرستاری برخورد که بسيار ناراحت بود و به او گفت که تصادفاً وارد اتاقی شده بود که داشتند آنجا جسد فاسد شده يک موجود فضايی را کالبد شکافی می کردند. پرستار، طرحی مدادی از آنچه ديده بود برای او کشيد.
آقای دنيس در ادامه می گويد:"وقتی که پرستار وارد انبار شد ديد که دارند روی يک جسد آزمايش می کنند. او مقداری از ماجرا را ثبت کرد و بعد حالش خراب شد و شروع به فرياد زدن کرد. از ساعت سه و نيم بعد از ظهر روز بعد، پرستار غيبش زد و تا امروز پيدا نشده است."...
در 8 ژوئيه، دفتر روابط عمومی پايگاه نيرو هوايی، اطلاعيه ای با اين عنوان به سراسر کشور فرستاد:"يک بشقاب پرنده پيدا شده و اينک در اختيار ارتش است. مقامات می گويند که اين وسيله پرتاب فضايی هفته گذشته ديده شد و پس از بررسی در رازول، برای تحقيق بيشتر به اوهايو فرستاده شد."
چند ساعتی از صدور اين اطلاعيه نگذشته بود که مقامات نظامی با شتاب آن را جمع کرده و گفتند که اشتباهی صورت گرفته است؛ آنچه که در واقع پيدا شده، بالون هواشناسی است. دنيس بالتازار، که مشاور و پژوهشگر در موزه بشقاب پرنده در رازول است می گويد:"خلاصه، سه روز بعد از واقعه، داستان تمام شد و تا 1978 دوباره مطرح نشد. پس از آنکه در دهه هفتاد چند کتاب راجع به موضوع چاپ شد، حادثه رازول مجدداً زير ذره بين قرار گرفت. بسياری از کسانی که مصاحبه شدند گفته اند که دولت به آنها اخطار کرده بود که هرگز در اين مورد با کسی صحبت نکنند..."
در همين ارتباط، خانم گلن دنيس، كه در آن زمان يك تكنسين 22 ساله بود نيز مي گويد: «در اوايل ژوئيه سال 1947 شاهد فعاليتهاي عجيب در پايگاه هوايي ارتش بودم و پرستاري در پايگاه سرم داد زد و گفت: با حداكثر سرعتي كه مي تواني از اينجا برو.» او مي گويد: پليس نظامي وي را از پايگاه بيرون كرد و به او دستور داد كه آرام باشد. اما پرستار روز بعد او را يافت و به او گفت: «موجودات كوچكي را كالبد شكافي كرده كه وزن بدنشان به زحمت به 14 كيلو مي رسيد و چشمها و سربزرگ با چهار انگشت در هر دست داشتند كه در انتهاي هر انگشت يك زايده مكنده قرار داشت.»
در 1997 که پنجاهمين سالگرد واقعه رازول بود، نيروی هوايی گزارش نهايی در مورد ادعای ديده شدن اجساد موجودات فضايی را منتشر کرد. در اين گزارش، ديگر سخنی از "بالون هواشناسی" در ميان نيست و گفته می شود که اين اجساد، احتمالاً "عروسک های آزمايشات علمی بود که بالون های نيروی هوايی به ارتفاعات بالای جّو برده و ممکن است بخشی از برنامه موسوم به «موگول» بوده باشد." اشکال اين توضيح اين است که پروژه «موگول»، شش سال پس از واقعه رازول شروع شد.