تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 9 12345 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 88

نام تاپيک: معرفی انواع سازهای موسیقی

  1. #1
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,878

    13 معرفی انواع سازهای موسیقی

    با سلام به همه عزیزان p30

    در این تاپیک قصد دارم سازهای مختلفی که نوائی باهاشون زده میشه رو معرفی کنم

    از گیتار کیبورد گرفته تا فلوت عود

    امیدوارم مورد استفاده دوستان عزیز قرار بگیره


  2. این کاربر از boy iran بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #2
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,878

    پيش فرض

    بررسی جامع ساز ویولن
    [B]بارها پیش آمده که افراد با شنیدن قیمت برخی سازهای باقی مانده از سده های هفده و هجده میلادی سوالهایی را در مورد علت این قیمت گذاری ها مطرح می کنند و این مسئله چندان برایشان قابل هضم نیست که چرا برخی از این سازها تا ۴ میلیون دلار(۱) ارزش گذاری شده و گاه با چنین قیمتهایی خرید و فروش می شوند. البته برای برخی سازهای معروف که در موزه ها نگهداری می شوند، هنوز قیمتی تعیین نشده است. از این سازها می توان به ویولن "مسیح"(۲) ساخته ی آنتونیو اسرادیواری(۳) و ویولن "کانن"(۴) از ساخته های جوزپه گوارنری دلجزو(۵) اشاره کرد که ویولن دوم(کانن) هر سال به برنده ی کنکور پاگانینی برای مدتی امانت داده شده و دوباره به موزه باز می گردد. علاوه بر ارزش تاریخی این سازها، عوامل دیگری نیز بر این ارزش گذاری دخیل بوده اند.

    به تاریخچه ی ویولن باز می گردیم :

    طبق مطالعات انجام شده بر روی آثار به جای مانده از سده های آغازین میلادی، اعم از متون ادبی و آثار هنری(نقاشی، کنده کاری و …) تاریخچه ی سازهای آرشه به سازی تک سیم از خانواده ی رباب که هنوز هم نواختن نوعی از آن در مناطقی از هند رواج دارد، باز می گردد. به مرور زمان این گروه سازی در قسمتهایی از هند، ایران، شمال آفریقا و عراق امروزی کامل شده و از گستره ی صوتی بیشتری نیز بهره مند می شوند که سازهای "سارانگی"(۶) ، "قیچک" و "کمانچه" از باز ماندگان این خانواده هستند. تمامی سازهای آرشه ای آن زمان که در منطقه ی خاورمیانه متداول بوده اند، از کاسه ای چوبی به اشکال مختلف و رویه ای از پوست تشکیل می شدند به طوری که خرک ساز بر روی این صفحه ی پوستی قرار می گرفته است. لازم به ذکر است که تمامی این سازها به صورت عمودی(همانند کمانچه) یا با کمی زاویه، مایل به سمتی نواخته میشدند. طبق شواهد موجود، این سازها در سده ی نهم میلادی وارد اروپا شده و با سازهایی از خانواده ی بربط که قبل از این به اروپا رفته بود تلفیق شدند و گروه سازی جدیدی با بدنه ای کاملا چوبی پدید آمد که "ربک" (۷)و "فیدل"(۸) از این گروهند. در سده ی دهم میلادی سازها از کلیسا اخراج شدند و به جز ارگ بقیه تا مدتها در هنر مذهبی مسیحی جایی نداشتند چرا که از نظر کلیسا، موسیقی سازی آن زمان کفر آمیز بود و موسیقی مذهبی منحصر به موسیقی آوازی میشد. در نتیجه موسیقی سازی در بین مردم به حیات خود ادامه داد. البته این تحریم چندان نپایید و با تاسیس مذاهب جدید، موسیقی سازی دوباره به مراسم مذهبی راه یافت.
    همزمان با تکامل سازهای آرشه ای که ایستاده نواخته می شدند، نوعی از فیدل در سده ی دوازدهم میلادی وارد موسیقی مذهبی شد که به صورت افقی نواخته می شد و روی سینه ی نوازنده قرار می گرفت (شبیه به نحوه ی ویولن نواختن اقوام کولی). به تدریج انواعی دیگری از خانواده ی فیدل با نام "ویول" (۹)در سده های پانزدهم و شانزدهم میلادی پدید آمدند. ویول ها در اندازه های مختلف و به اشکال مختلف ساخته شدند. برخی دارای سیم های "واخوان" (مانند لیرا دا براچو ۱۰) بودند که با نواخته شدن برخی نتها، سیمهای واخوان که از زیر خرک و در برخی نمونه ها از کنار دسته عبور می کردند مرتعش می شدند و برخی دیگر مانند "ویولا دا گامبا"(۱۱) در دسته دارای پرده هایی از روده ی گوسفند بودند(همچون لوت).
    در سده ی شانزدهم "گاسپارو برتولونی" مشهور به "گاسپارو دا سالو"(۱۲) با تغییر در ساختمان ویول، سازی جدید با نام "ویولن" ابداع کرد. با پدیدار شدن ویولن، گروهی در برابر این ساز جبهه گرفتند و صدای آن را نسبت به صدای لطیف ویول، خشن می دانستند در نتیجه تا مدتها سازهای گروه ویول به حیات خود ادامه داده و همچنان در محافل هنری نواخته می شدند. از طرفی دیگر، ویژگی های ویولن از جمله شفافیت صدای و همچنین آسانی نواختن، روز به روز افراد بیشتری را به سمت این ساز جدید جذب می کرد.
    با افزایش متقاضیان ویولن، "گاسپارو دا سالو" کارگاهی در "برشا"(۱۳) تأسیس کرد و همزمان با ساخت ویولن، شاگردانی نیز تربیت نمود که در بین آنها می توان از آندرا آماتی(۱۴) نام برد که به سال 1560 کارگاهی در "کرمونا"(۱۵) افتتاح کرد و مکتب ویولن سازی کرمونا را بنیان نهاد. پسران آندرا آماتی "آنتونیوس" و "هیرونیموس" تغییراتی در الگوی پدر دادند که مهمترین آن، تغییراتی در سوراخ "اف" بود. بعد از این نسل، پسر هیرونیموس"نیکولو" الگوی باقی مانده از پدران خود را کاملتر کرد و اندازه ی بدنه را بزرگتر در نظر گرفت.
    در سال 1630 طاعون در کرمونا شیوع یافت. نیکولو آماتی بدلیل نداشتن وارث، شاگردانی را پذیرفت که از آنها می توان به "آندرا گوارنری"(۱۶) ، "جاکوب اشتاینر"(۱۷) و "آنتونیو استرادیواری" اشاره کرد.
    این شاگردان برای بهتر نمودن صدای ویولن، هر کدام الگوی ویولنهای آماتی را به نوعی تغییر دادند. بارز ترین تغییرات الگوی ساز ایشان بدین شرح است:
    آندرا گوارنری حجم جعبه ی ساز کمی را افزایش داد و علاوه بر پهن تر کردن جعبه ی صدا، سوراخهای "اف" (۲۱) را بزرگتر و پهن تر ساخت. او همچنین برای به دست آوردن قوس هایی تندتر، چوب را تحت فشار قرار می داد.

    جاکوب اشتاینر از نظر ابعاد چندان تغییری در الگوی آماتی به وجود نیاورد، اما با افزایش انحنای صفحه ی رو و پشت، فاصله ی آنها را در بخش مرکزی صفحه بیشتر کرد. به دلیل افزایش انحنای صفحه، اجباراً شیب دسته ی ویولنهای اشتاینر نسبت به بدنه ی اصلی افزایش یافت. او همچنین انحنای سوراخهای "اف" را بیشتر نمود. در برخی سازهای باقی مانده از اشتاینر به جای مارپیچ حلزونی انتهای دسته، سر شیر تراشیده شده است
    آنتونیو استرادیواری که شاگرد جوان تری در مکتب آماتی محسوب می شد، با بررسی الگوی های ارائه شده از سازندگان همدوره و پیشین، الگوی جدیدی را ارائه کرد. استرادیواری در الگوی خود نسبت اندازه های دو بخش پایین و بالای جعبه ی صدا را به هم نزدیکتر کرد. او از عرض بخش پایینی صفحه های رو و پشت و همچنین از ارتفاع کلاف نیز کاست. البته عوامل بسیاری در این الگوی جدید تغییر کردند
    مسطح تر کردن قوس های صفحه های رو و پشت، انتخاب جنس، محل برش و نوع بافت چوب، نحوه ی خشک کردن چوب، نحوه ی رنگ آمیزی و همچنین ترکیبات رنگ مصرفی و از همه مهمتر، شکل و اندازه ی سوراخهای صدا (اف).
    در طول دوران کاری استرادیواری، این عوامل کمی تغییر کردند. به صورتی که امروزه چند نسل از ویولنهای ساخت او با کیفیتهای صدایی گوناگون، از چوبهای متفاوت با بافتهای متفاوت و همچنین با رنگهای گوناگون موجود است.

    به طور کلی دوران کاری استرادیواری به دو دوره تقسیم می شوند:

    ۱- دوران جوانی و میانسالی تا سال 1700
    ۲- دوران کهنسالی تا سال 1737

    در دوره ی اول استرادیواری سعی بر یافتن الگویی برای هر چه شفافتر کردن و بهتر نمودن برد صدا داشت. اوج این دوره سازهای ساخته شده در سال 1699 است که دو نمونه آن هم اکنون نزد "گیل شحام" و "آن-سوفی موتر" نگهداری می شوند.



    در دوره ی دوم استرادیواری سعی بر افزایش عمق صدای ساز داشت. از تغییرات ایجاد شده در این دوران، می توان به عریض تر شدن قالب ویولن اشاره کرد. سازهای این دوران علاوه بر داشتن خصوصیات سازهای قبلی، از عمق صدای مناسبی نیز برخوردار بودند. در فاصله ی سالهای ۱۷۰۰ و ۱۷۲۰ کاملترین نمونه ی سازهای استرادیواری ساخته شد. ازین رو این سالها را دوران طلایی استرادیواری می نامند. از آثار برجسته ی این دوران می توان ویولنهای "یواخیم" ، "مارسیک" ، "دلفین" ، "مسیح" و "سویل" را نام برد.




    بعد از استرادیواری، سازندگانی از خانواده ی او و خانواده ی گوارنری زیر نظر این اساتید تربیت شدند که در میان آنها تنها ویولنهای "جوزپه گوارنری دل جزو" با ویولنهای ساخته ی استرادیواری برابری می کرد و در برخی موارد از نظر حجم و برد صدا از آنها بهتر بود. سازهای "دل جزو" نیز در سالهای کاری وی دچار تغییراتی عمدتاً در سوراخهای "اف" و بافت چوب در صفحه ی پشتی ویولن شدند. از معروفترین ویولنهای ساخته ی دل جزو میتوان از ویولنهای "سوره" ، "ویوتام" ، "گیبسون" ، "داوید" و "کانن" نام برد.

    با آنکه ویولنهای دل جزو از نظر کیفیت صدایی با سازهای اساتید پیشین برابری می کردند، اما تا زمانی که پاگانینی با آنها نواخت و قابلیتهای سازهای وی را معرفی کرد، چندان مورد توجه مردم قرار نگرفته بود.

    سازهای "استرادیواری" و "دل جزو" علاوه بر زیبایی و شفافیت صدا، دارای چند خصوصیت دیگر نیز بودند که بعد از ۳۰۰ سال هنوز شخصی نتوانسته به همان کیفیت آن را عرضه کند:
    1- برد صدایی بالا، به طوری که در سالنهای بزرگ (استاندارد) صدای این ویولنها تا فاصله ی ۴۰ الی ۵۰ متری به وضوح قابل شنیدن است.
    2- عدم افت کیفیت صدا و تداخل نتها در اجرای قطعات با سرعت های بالا(مانند آثار پاگانینی و ...)
    3- عدم افت کیفیت صدا بعد از رنگ آمیزی ساز و بهبودی صدا بعد از خشک شدن کامل رنگ.
    رنگی که امروزه بر روی ویولن زده می شود، از کیفیت صدای آن ساز نسبت به قبل از رنگ آمیزی می کاهد. به همین دلیل سازندگان سعی می کنند تا حد ممکن چوب را با لایه ی بسیار نازکی از رنگ بپوشانند تا از کیفیت صدای ساز کمتر بکاهد و سریعتر نیز خشک شود. استرادیواری برای رنگ آمیزی ویولنها از رنگی ژله ای استفاده میکرده که برای خشک شدن کامل به چند سال زمان احتیاج بوده است. این رنگها نه تنها از کیفیت صدا نمی کاستند، بلکه بعد از خشک شدن کامل، صدای ساز بهتر می شد.
    استرادیواری در طول عمر خود نزدیک به ۱۲۰۰ ویولن، ویولا و ویولنسل ساخت که از این تعداد حدود ۶۵۰ ویولن در حال حاضر موجود و دارای شناسنامه است.
    یکی از افرادی که باعث شهرت سازهای سازندگان ایتالیایی شد، "لوئیجی تاریتزیو"(۱۸) بود. کار اصلی تاریتزیو نجٌاری بود و در زمان فراغت به آموزش ویولن می پرداخت. اما به دلیل نداشتن سازی مناسب و نداشتن قدرت مالی برای خرید سازهای خوب، برای جستجوی ویولنی بهتر شروع به خرید ویولنهای کهنه از مردم کرد. وی این ویولنها را به شهرهای مختلف اروپا می برد و با ویولنهای جدید معاوضه می کرد. بعد از مدتی از این راه پول فراوانی به دست آورد و از بسیاری از سازندگان سازهایی برای خود جمع کرد.
    بعد از مرگ وی "ژان باتیست ویلوم"(۱۹) ویولنهای تاریتزیو را از وراث وی خریداری کرد، از مشهورترین سازهای این مجموعه می توان به ویولن مسیح ساخته ی استرادیواری اشاره کرد. ویلوم برای یافتن اسرار سازندگان قدیمی، ویولنها را تکه-تکه می کرد همچنین چوب و رنگ آنها را تجزیه ی شیمیایی کرد و توانست با یافته هایش ویولنهایی از روی الگوی سازندگان مختلف بسازد. او طریقه ی مخصوصی نیز برای خشک کردن چوب یافت. سازهای او در ابتدای ساخت بسیار خوش صدا بودند اما بعد از سه-چهار سال کیفیت صدای خود را از دست می دادند.


    بعد از گاسپارو دا سالو سازندگان دیگری نیز معروف شدند و هر کدام نکته ای را کشف کردند: گوادنینی، برگونزی، کلوتز، و ... اما هیچ کدام مجموعه تمامی خصوصیت های سازهای استرادیواری را نتوانستند کشف کنند. برای مثال ویولنهای "گوادنینی"(۲۰) که امروزه طرفداران بسیاری نیز دارد، از نظر کیفیت و قدرت تفکیک صدا در سرعتهای بالا بی نقصند به طوری که بسیاری از بزرگان ضبط هایی را با ویولنهای گوادنینی انجام داده اند. از این افراد می توان به "آیزک اشترن" ، "فریتز کرایسلر" و "ایتزاک پرلمن"اشاره کرد. به رغم خوب بودن این سازها در ضبط و اجرا در سالنهای کوچک، اما از حجم صدایی مناسبی برخوردار نبوده و برد صدای متوسطی دارند.



    در ایران هم سازندگانی بوده و هستند که ویولنهای نسبتاً خوبی ساخته و می سازند. از این سازندگان نامهای "قنبری مهر" ، "اکبری" ، "صالحی" و "رضوانی" بیشتر برای نوازندگان آشناست و با سبک ساخت ایشان آشنایی بیشتری دارند. با اینکه سازندگان ایرانی گاه سازهایی بسیار خوب از نظر حجم و جنس صدا می سازند، اما دو نکته در کار هیچکدام دیده نمی شود. یکی برد صدا و دیگری عدم تداخل صدا در سرعتها بالا.
    که این مسئله شاید به تاریخچه ی ورود ویولن به ایران، نحوه ی نواختن آن از گذشته تا کنون و هماهنگ سازی نحوه ی ساخت با نیاز جامعه بر می گردد. ویولن از زمان ورود به ایران به عنوان جایگزینی برای کمانچه اما با صدایی شفافتر و حجیم شناخته شد. که متاسفانه روز به روز نوازندگان کمانچه به سوی ویولن گرویدند و تا چندی پیش کمانچه سازی فراموش شده بود. از زمان ورود ویولن به ایران روش نواختن آن نیز به شکل کمانچه و به صورت ایستاده بود. کما اینکه هنوز هم در برخی مناطق ایران به این روش نواخته می شود(مخصوصاً در میان عشایر).
    به تدریج اساتیدی همچون صبا و خالقی روش صحیح نواختن را به شاگردان آموختند و از آن به بعد ویولن به عنوان عضوی از خانواده ی سازهای ایرانی در محافل و گروه های موسیقایی سنتی به ایفای نقش پرداخت. به دلیل بالا بودن ارزش پولی ایران در گذشته، سازهای خوب اروپایی در دسترس نوازندگان سبک کلاسیک غربی بود اما نوازندگان مکتب ایرانی خواستار صدایی ایرانی با اکوی بیشتری بودند! چرا که در آن زمان متداول شده بود تا نوازنده با سیستم صوتی همراه با "اکو" بنوازد تا نواختن سیمهای "واخوان" و "گلیساندو" ی متداول آن زمان برای شنونده شیرین تر جلوه کند.
    از این رو سازندگان ایرانی برآمدند تا سازی مطابق میل نوازنده ی ایرانی بسازند. در صدر این سازندگان، ابراهیم قنبری مهر قرار داشت که امروزه سازهای او با قیمتهایی بالا دست به دست می شوند. بعد از آن دیگر افراد با استفاده از الگوی قنبری و تلفیق آن با الگوهای اروپایی، سازهایی خوب اما فقط برای اجرای موسیقی ایرانی ساختند. چرا که بیش از این از آن انتظار نداشتند. دلیل آن هم دو چیز بیش نبود:
    یا اینکه سازنده، نوازنده نبود و صدا را نمی شناخت و یا اگر می بود، برای امتحان ساز با آن موسیقی ایرانی، آن هم از سبک قدیمی که نیاز چندانی به استفاده از نتهای دوبل، پوزیسیونهای بالا و نواختن با تمپوهای بالا نبود، می نواخت و برای امتحان صدا در محیط های غیر اکوستیک، آن را امتحان می کرد. در نتیجه به همین صدای دلنشین در پوزیسیون اول و نهایتاً سوم قناعت می کرد.




    1- بالاترین قیمتی که برای یک ویولن پرداخت شده، مربوط است که ویولنی با نام"Hammer"(چکش) از ساخته های آنتونیو استرادیواری که در ماه می 2006 به قیمت 3.544.000 دلار در نیویورک فروخته شد.
    2- ویولن مسیح در سال 1716 به دست آنتونیو استرادیواری ساخته شد اما در زمان حیات وی به فروش نرسید و با آن نواخته نشد. مسیح بعد از مرگ استرادیواری نزد چند شخص نگهداری شد تا اینکه این در سال 1875 توسط لوئیجی تاریتزیو خریداری شد.بعد از مرگ وی در سال 1827 ژان باتیست ویلوم آن را از بازماندگانش خریداری کرد و از روی آن نمونه هایی ساخت.
    این ساز هم اکنون در موزه "Ashmolean" واقع در آکسفورد نگهداری می شود و به دلیل نگهداری خوب و عدم استفاده از آن، بسیار سالم باقی مانده است. برای این ساز قیمت ۲۰ میلیون دلار تخمین زده شده است.
    3- AntoniusStradivarius
    4- Cannone: معروفترین ساخته ی دل جزو که متعلق به نیکولو پاگانینی بوده است. پاگانینی این ساز را برای تعمیر نزد "ویلوم" می فرستد. اما ویلوم آن را تعمیر نمی کند بلکه سازی از روی کانن با همان جزئیات می سازد به طوری که پاگانینی نمی تواند ساز خود را در ابتدا تشخیص دهد اما بعد از مدتی نواختن ساز اصلی را تشخیص داده و کپی آن را به تنها شاگردش "کامیلو سیووری" می دهد. هم اکنون هر دو ساز در کنار هم، در موزه ی جنوا نگهداری می شوند.
    ویولن کانن(سمت چپ تصویر) ساخته ی دل جزو در کنار کپی آن ساخته ی ویلوم:
    5- GiuseppeGuarneri del Gesù
    6- Sarangi
    7- Rebec
    8- Fiddle
    9- Viol
    10- Lira da braccio
    11- Viola da gamba
    12- Gasparo daSalo
    13- Brescia
    14- Cremona
    14- Andrea Amati
    15- Cremona
    16- Andrea Guarneri
    17- Jacob Stainer
    18- Luigi Tarizzio
    19- jean-baptiste vuillaume
    20- Guadagnini
    21- طبق برخی روایات، طرح سوراخهای صدا(اف) از نمای کلیسایی در کرمونا با نام "توراتزو" الهام گرفته شده است .
    -----------------------------------------------------------------------------
    Last edited by boy iran; 20-07-2008 at 19:52.

  4. #3
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,878

    پيش فرض

    ساخت ویولن در 24 روز
    درک روبرت یک ویولن ساز حرفه ای است که مدرک ساخت و تعمیر ویولن را از مدرسه ساخت و تعمیر ولش دریافت کرده است . کسانی که از وی امتحان گرفتند چارز بر یک متخصص معروف ویولن و ویلفرد ساندرز یکی از رهبران سازنده ی ویولن انگلستان بودند . بعد از آن « راون آمور براون » وی را وارد مدرسه Warwickshire در رشته ی ساخت ویولن کرد . راون دارای ساخت ویولن در عالی ترین استاندارد بود.درک روبرت تحصیلات خود را تا سه سال در این مدرسه ادامه داد .
    مراحل ساخت ویولن با دست

    در اینجا قصد دارم مراحل ساخت ویولن را در 24 روز به شما نشان دهم تا کسانی که دوست دارند با طریقه ساخت ساز آشنا شوند از آن استفاده کنند هر چند با تماشای این تصاویر سازنده نمیشوید ولی خالی از لطف نیست .
    روز اول : انتخاب چوب مناسب و اتصال قطعات بهم
    امروز چوب های ویولن انتخاب و صفحات آماده میشوند. درک روبرت یک قطعه ی چوب صنوبر را برای قسمت های جلوی ویولن از انبار چوب های موجود خودش انتخاب میکند . انبار وی اغلب دارای قطعاتی از چوب افرا است که برای پشت و دسته و پیچ سر دسته ی ویولن استفاده میشود



    روز دوم : چسباندن قسمت های آماده شده بهم و شکل دادن آنها
    امروز قسمت های بریده شده شکل داده میشود . این قطعات که برای دیوار های ویولن استفاده میشود از جنس درخت بید است که قوی و روشن و مناسب برای انحنا دادن است .
    شش قطعه ی بریده شده که پس از انحنا دو تا برای انتها و چهار تا برای طرفین ساز استفاده میشود .



    روز سوم : آماده کردن قسمت های هلالی و خم کردن آنها
    این قسمت ها دور تا دور ساز را فرا گرفته و ارتباط میان پشت و روی ساز را فراهم میکند



    روز چهارم : کامل کردن قسمت هلالی
    میتوانید شکل نهایی را در تصویر زیر مشاهده نمایید



    روز پنجم : ساخت خطوط و اتصال آنها به قسمت هلالی
    این خطوط باعث ثبات بیشتر اتصالات بهم میشود .



    روز ششم : در این روز صفحه ی پشتی ویولن علامت گذاری میشود و به سمت پایین قوس داده میشود . این قطعات از چوب صنوبر است .



    روز هفتم : صفحات جلویی ساز آماده شده و بهم وصل میشود .



    روز هشتم : آماده سازی قسمت گردن ویولن از پشت ساز
    این دسته با استفاده از شابلن مخصوص و با دقت بسیار بالایی ساخته میشود که نوازنده بتواند براحتی ساز را در دست بگیرد .



    روز نهم : انحنا دادن و ساخت دسته
    شکل دادن به دسته و ایجاد سوراخها و تزیین سر دسته در این روز انجام میشود . به منظور بالا بردن دقت سوراخ کاری از دریل ثابت استفاده میشود .



    روز دهم : ایجاد شیار در پیچ سر دسته و تراش دادن داخل دسته برای اتصال گوشی ها وسیم



    روز یازدهم : پایان دادن قسمت خارجی
    تا اینجا ساز ساخته شده کمی به خود شکل میگیرد و امکان اتصال دسته نیز فراهم میشود .



    روز دوازدهم : تزیین دور تا دور ساز
    اگر به ویولن دقت کرده باشید یک نوار مشکی رنگ دور صفحه بالا و پایین را گرفته که برای تزیین ساز استفاده میشود .



    روز سیزدهم : قوس دادن نهایی صفحات رو و پشت ساز



    روز چهاردهم : تو خالی کردن صفحات پشتی



    روز پانزدهم : تو خالی کردن صفحات جلویی و چسباندن پشت و جلو بهم



    روز شانزدهم : علامت دار کردن سوراخهای F
    این سوراخ ها نقش بسیار زیادی در صدا دهی ساز دارند که در برش آنه دقت بسیاری به خرج داده میشود این سوراخ ها نیز دارای شابلون مخصوص است



    روز هفدهم : بریدن سوراخ های F
    در این روز سوراخ ها بریده میشوند و جای آنها تمیز میشود سپس با یک تیغ در وسط این سوراخها یک برش کوچک داده میشود



    روز هجدهم : چسباندن قسمت های پشتی بهم



    روز نوزدهم : ایجاد پل ویولن
    این پل نیز مانند سوراخهای اف نقش بسیاری در صدا دهی ساز دارد پس در ایجاد آن دقت زیادی میشود



    روز بیستم : بستن ساز و خارج کردن قالب و چسباندن قسمت های جلو بهم





    روز بیست و یکم : شکل دادن قسمت های انگشت گذاری (گریف ) و اتصال به گردن ساز



    روز بیست و دوم : هماهنگ کردن با بدنه
    در این روز سازنده ی ویولن گریف را با دسته هماهنگ میکند تا بصورت کامل بهم متصل شوند .



    روز بیست و سوم : خاتمه ی گردن ساز و اتصال دکمه ی سیم گیر





    روز بیست و چهارم : خاتمه دادن به لبه ها و شکل دادن نهایی




  5. 3 کاربر از boy iran بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #4
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,878

    پيش فرض

    ساز دهنی

    سازدهنی‌ها، همه جا هستـنـد؛ در فیلم‌هایی از جنــگ جهانـی دوم 1 در فیلم‌هایی از جنگ‌های داخلی آمریكا 2 در فیلم‌هایی راجع به افسردگی و ماتم 3 و به همین ترتیـب شمـا می ‌توانیـد سازدهنی‌ هـا را دركـارخانـه ‌هـای ماشین ‌سازی، در دسته گانگسترها و در جیب گاوچران‌ های آوازخوان، پیدا كنید.

    در دنیای بلوز، پاپ، جـاز و راك، صدای سازدهنی‌ ها به گوش مـی ‌رسند. سازی كوچك كه انواع صداها از آن به گوش می رسد. آنچه كه به وسیله لیتل والتـر(Little Walter)، جونیور ولز (Junior Wells)، هاولین ولف (Howlin’ Wolf)، جیمز كاتن (James Cotton) یا میك جگر (Mick Jagger) نواخته می‌شود همگی ساز دهنی یا هارمونیكا هستند، اما هر یك صدایی منحصر به خود دارند.



    هارمونیكا كه نوای آن سالهاست روح و قلب جهانیان را تسخیر كرده، سازی ساده و بی‌ تكلّف است. از موسیقی كلاسیك گرفته تا كانتری گاوچران‌ها، از آهنـگهـای احساسی دور آتش كمـپ گرفته تا هیجان راك اند رول (Rock and Roll)، تا غصّه‌های یك بلوزنواز تنها در نیمه شب، همه و همه با یك ساز ساده قابل اجرا هستند و كوچك و قابل حمل بودن و راحتی نوازندگی، آن را به یكی از پر طرفدارترین سازها تبدیل كرده است.

    اوتیس اسپن (Otis Span) پیانیست مادی واترز (Muddy Waters) كه یكی از بزرگترین و تاثیر گذار ترین آهنگسازهای سبك بلوز است می گوید: 'هارمونیكا مادر گروه موسیقی بلوز است'.



    با انتخاب هارمونیكا برای یادگیری و نواختن‌،‌ شما به مسیری طولانی از نوازندگانی كه قلبشان را از میان یك قطعه كوچك حلبی به تراوش در می‌آورند، می‏پیوندید.

    از نظر تاریخی، چینی‌ های باستان نوعی سازدهنی با زبانه‌ های چوبی داشته‌ اند و موتسارت قطعه‏ ای برای سازدهنی شیشه‏ای (یك ساز كاملاً متفاوت متشکل از یك سری قطعه شیشه‌های كوك شده) نوشت.


    سازدهنی کروماتیک و دیاتونیک
    انواع هارمونیکا
    هارمونیكا دارای دو نوع اصلی است. نوع اول آن در گام كروماتیك است (Chromatic Harmonica) و همانطور كه انتظار می رود، تمام نتهای گام كروماتیك (اعم از پرده و نیم پرده) توسط آن قابل اجرا است. از نظر ظاهر، این ساز دارای یك كلید در انتهای آن است كه با فشردن آن، چه در حالت مكش (Draw) و چه در حالت دمش (Blow)، نت مربوط به هر سوراخ نیم پرده بالاتر نواخته می شود.

    ساز دهنی كروماتیك برای قطعاتی مناسب است كه ملودی قطعه در گامی با بیش از 7 نت است. به همین دلیل این ساز معمولا در موسیقی پاپ، جز و كلاسیك استفاده می شود. 'ژان توتس تیلماتز' (Jean Toots Thielemans)؛ یكی از بزرگترین نوازندگان این ساز به سبك جز است و سبك او، تحولی در نوازندگی این ساز ایجاد كرد.



    بزرگترین نوازندگان هارمونیكای كروماتیك ، Stevie Wonder، Robert Bonfiglio و Larry Adler هستند و گروه 'جری مورادز هارمونیكتز' (Jerry Murad’s Harmonicats)، بسیاری از قطعات كلاسیك را به صورت كوارتت هارمونیكا اجرا كردند.


    نوع دیگر این ساز، در گام دیاتونیك است (Diatonic Harmonica). همان گونه كه از نام این ساز معلوم است، این نوع هارمونیكا در گام های كروماتیك ساخته می شوند و تنها دارای نتهای موجود در آن گام می باشند.

    بنا بر این بسته به گام یك قطعه موسیقی، از هارمونیكا با كلید همان گام استفاده می شود و برای نواختن سایر نتهایی كه در گام مربوط وجود ندارند از تكنیك های خاص زبان، حنجره و لب استفاده می شود.

    به هارمونیكای دیانونیك، هارپ (Harp) نیز می گویند. این نوع ساز متداول ترین نوع هارمونیكا است و در موسیقی راك، فولك و به خصوص بلوز از آن استفاده می شود. مطرح ترین نوازندگان این ساز افرادی چون سانی بوی ویلیامسون 2 (Sonny Boy Williamson II)، سانی تری (Sonny Terry)، چارلی ماسل وایت (Charlie Musclewhite)، لیتل والتر (Little Walter) و ... بوده اند كه هر كدام به نوعی با تكنیك های بدیع، تحولی در نوازندگی این ساز ایجاد كردند.


    امروزه صدای دلنشین این ساز در آهنگهای باب دیلن (Bob Dylan)، بروس اسپرینگستین (Bruce Springsteen) و نیل یانگ (Niel Young) به گوش می رسد.


    سازدهنی دیاتونیكی (Diatonic) كه ما هم‌اكنون می‏شناسیم، در اوائل قرن نوزدهم، در آلمان ساخته شده است. این ساز بوسیله‌ موج مهاجرین ترك ‌كننده‌ آلمان، به ایالات متحده و بریتانیا برده شد و در اواسط قرن نوزدهم، در سراسر جهان، نواخته می‌شده است.

    به دلیل ارزانی این ساز، بسیاری از سیاه پوستان فقیر آمریكا، از این ساز برای نواختن موسیقی تنهایی خود استفاده می كردند تا جایی كه امروزه این ساز، به یكی از متداول ترین سازهای موسیقی بلوز تبدیل شده است.



    سازدهنی كروماتیك (Chromatic) نیز در سال 1918 اختراع شد و در دهه 1930 و 1940 به خصوص در اروپا، بسیار مشهور شد. به هر حال هارمونیكا، سالیان سال است كه در دستان میلیونها نوازنده بوده است و صدای آن بیانگر احساسات، هیجانات، شادی ها، غمها و آرامش آنها بوده و خواهد بود.

  7. #5
    آخر فروم باز Ehsanpark's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,503

    پيش فرض

    یه خورده مختصر و مفید درباره درام و گیتار باس یا بیس(اسم درستش چیه؟)توضیح بده.

  8. #6
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    یه خورده مختصر و مفید درباره درام و گیتار باس یا بیس(اسم درستش چیه؟)توضیح بده.



    گیتار بیس

    گیتار بیس نوعی ساز زهی است که صدایش به وسیله یک تقویت کننده الکتریکی (آمپلی فایر) تقویت می‌شود. این ساز که برای تولید صداهایی با فرکانسو تن پایین استفاده می‌شود، از نظر ظاهری بسیار شبیه به گیتار الکتریک می‌باشد با این تفاوت که بدنه بزرگ‌تری دارد، دسته‌ و میزان‌بندی‌اش بلندتر است، و معمولاً دارای چهار سیم (گاهی پنج یا شش) می‌باشد که از نظر تن یک اکتاو پایین‌تر از گیتار الکتریک، در محدوده بیس کوک می شود. گیتار بیس می‌تواند پرده بندی داشته‌باشد و یا خیر، اما در اکثر موسیقی‌های عامه پسند بیس‌های پرده‌بندی شده رایج‌اند. علاه بر این‌ها گیتار بیس اکوستیک توخالی نیز موجود می‌باشد.
    از حدود سال ۱۹۵۰ به بعد در موسیقی‌های راک و پاپ گیتار بیس به صورت وسیعی جایگزین کنتر باس شد و تولید صداهایی با تن پایین را بر عهده گرفت. همچنین گیتار بیس به صورت تکی، در موسیقی‌های جاز، لاتین و پانک استفاده می‌شود.
    اشکال امروزی گیتار بیس بر اساس همان الگوی اولیه در حالت طبیعی با 4 سیم می باشد اما در این میان گیتار های بیس- 5 و 6سیم و حتی 8 و 12 سیم نیز ساخته شده است.

    بگرفته شده از ویکی پدیا.






  9. #7
    آخر فروم باز Ehsanpark's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,503

    پيش فرض




    گیتار بیس

    گیتار بیس نوعی ساز زهی است که صدایش به وسیله یک تقویت کننده الکتریکی (آمپلی فایر) تقویت می‌شود. این ساز که برای تولید صداهایی با فرکانسو تن پایین استفاده می‌شود، از نظر ظاهری بسیار شبیه به گیتار الکتریک می‌باشد با این تفاوت که بدنه بزرگ‌تری دارد، دسته‌ و میزان‌بندی‌اش بلندتر است، و معمولاً دارای چهار سیم (گاهی پنج یا شش) می‌باشد که از نظر تن یک اکتاو پایین‌تر از گیتار الکتریک، در محدوده بیس کوک می شود. گیتار بیس می‌تواند پرده بندی داشته‌باشد و یا خیر، اما در اکثر موسیقی‌های عامه پسند بیس‌های پرده‌بندی شده رایج‌اند. علاه بر این‌ها گیتار بیس اکوستیک توخالی نیز موجود می‌باشد.
    از حدود سال ۱۹۵۰ به بعد در موسیقی‌های راک و پاپ گیتار بیس به صورت وسیعی جایگزین کنتر باس شد و تولید صداهایی با تن پایین را بر عهده گرفت. همچنین گیتار بیس به صورت تکی، در موسیقی‌های جاز، لاتین و پانک استفاده می‌شود.
    اشکال امروزی گیتار بیس بر اساس همان الگوی اولیه در حالت طبیعی با 4 سیم می باشد اما در این میان گیتار های بیس- 5 و 6سیم و حتی 8 و 12 سیم نیز ساخته شده است.

    بگرفته شده از ویکی پدیا.





    ممنون عزیز.بالاخره فهمیدم که گیتار بیس هست!منم نمیدونم چرا عاشق صدای این ساز شدم.خیلی خوشم میاد!

  10. #8
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,878

    پيش فرض

    آکاردئون بایان (bandoneón)

    بایان نوعی ساز بادی است که در کشور آرژانتین محبوبیت خاصی دارد و از عناصر کلیدی ارکستر تانگو به شمار می رود. مخترع اصلی Heinrich Band آلمانی تبار است که این ساز را به منظور استفاده در موسیقی مذهبی و موسیقی عامه پسند روز در مقابل ساز مشابه ای به نام concertina یا Konzertina به معنی ارگ دستی ، ساخت .

    مهاجرین آلمانی در اوایل قرن بیستم، بایان را به همراه خود به آرژانتین آوردند و آن را با سازهای محلی آرژانتین ترکیب نمودند. بایان مانند دیگر انواع آکاردئون با استفاده از دو دست، با باز و بسته کردن بخش ارتجاعی ساز و فشار هم زمان یک یا چند دکمه با انگشتان، نواخته می شود.

    برخلاف آکاردئون های پیانویی، بایان کلاویه دار نیست اما در طرفین آن دکمه هایی وجود دارد که بیشتر آنها در حالت باز و بسته بودن ساز، نت های متفاوتی را تولید می کنند.

    از آنجائیکه کلیدهای سمت راست و چپ نیز با هم متفاوتند، بنابراین در مجموع چهار حالت مختلف برای کلیدها وجود دارد که برای نواختن این ساز، یادگیری آنها لازم است؛ به علاوه برحسب اینکه بایان به روش آرژانتینی یا آلمانی کوک شده باشد، در نت هایی که توسط کلیدها تولید می شود تفاوت وجود دارد.
    تاریخچه
    آکاردئون بایان مشتق شده از سازی آلمانی به نام Konzertina است که در سال 1845 ساخته شده؛ اولین آکاردئون بایان، که در واقع Konzertina ای با بیش از 70 دکمه بود، در سال 1856 ساخته شد. طی سالیان متمادی این ساز در کشور آلمان دستخوش تغییرات بسیار شده و در سایزها و مدل های مختلف عرضه گشته است.

    از معروفترین مدل های بایان می توان به "Reinlander " اشاره کرد که در اواخر قرن بیستم به آرژانتین آورده شد و همچنین " Chemnitze" که توسط مهاجرین لهستانی به کشور آمریکا وارد شد. در آن زمان بسیاری از کشورهای آمریکای شمالی و جنوبی، بخش عمده ابزار و آلات مورد نیازصنعت موسیقی کشورشان را از آلمان خریداری می نمودند، انواع مختلف آکاردئون نیز در کشورهایی چون برزیل و کلمبیا مورد استفاده قرار می گرفت.

    بایان به سرعت در بوینس آیرس جای خود را باز کرد و به سمبل تانگو تبدیل شد، هرچند این ساز هیچگاه در کشور آرژانتین ساخته نشد. اکثر بایان ها توسط فردی به نام ALFRED ARNOLD در آلمان ساخته می شد.

    بایان آرژانتینی یک ساز دو صدایی با 72 دکمه است، هر دکمه در حالت باز یا بسته بودن آکاردئون نت متفاوتی را اجرا می کند. 37 دکمه در سمت راست برای نت های ملودی (melody notes) و 35 دکمه در سمت چپ جهت اجرای نت های باس (notes bass) قرار گرفته است. در سال 1925 یک نوازنده آکاردئون ایتالیایی الاصل به نام Charles Peguri که ساکن کشور پاریس بود، آکاردئونی طراحی کرد که در آن هر دکمه بدون توجه به حالت باز یا بسته بودن ساز یک نت خاص را اجرا می نمود.

    این ساز که " chromatic" نامیده می شد، در کلیه اجراهای تانگوی کشور فرانسه به کار گرفته می شد. آستور پیازولا در زمره نوازندگان چیره دست این ساز است که نامش مهر" ساز تانگو" را بر آکاردئون بایان حک کرده است.


  11. این کاربر از boy iran بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #9
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,878

    پيش فرض



    آکاردئون(accordion) یکی از سازهای بادی کلید دار است که مکانیزمی شبیه به سازدهنی دارد ولی با این تفاوت که نیازی به استفاده از دهان برای دمیدن در آن نیست و با وجود بهره گیری از امکاناتی که در پائین خواهید خواند، این ساز توانایی اجرای چندین صدا بصورت همزمان را دارا می باشد و از این جهت توانایی های بیشتری نسبت به ساز دهنی دارد؛ البته ساز دهنی بخاطر ارتباط مستقیم با دم و بازدم انسان، انعطاف خاصی در اجرای ملودی ها دارد و این عامل باعث شده که هنوز به حیات خود ادامه دهد. آکاردئون شباهت زیادی نیز به ارگ های بادی کلیسا دارد ولی بخاطر داشتن کانال های صوتی ای که عینا در ساز دهنی وجود دارد صدای آن مانند سازدهنی است.

    آکاردئون
    آکاردئون نوعی ساز بادی قابل حمل است که با کشش و فشردن ابزاری به نام bellows نواخته می شود. یک bellows – قسمت ارتجاعی میانه ساز - تولید کننده جریان باد عبوری از زبانه ها (reeds) در این آلت موسیقی است ، در این میان یک کی بورد با تعیین این که کدام reed جریان باد را دریافت کند، کنترل و مدیریت reed ها را بر عهده دارد. بدین روش است که صداهای مختلف در این دسته از سازها ساز تولید می شود.

    بررسی فیزیکی
    بدنه آکاردئون های مدرن از دو بخش مستطیل شکل تشکیل شده که توسط bellow ( بخش ارتجاعی ) به هم متصل شده اند. بر روی هر قسمت، یک کی بورد شامل دکمه ها و کلیدهای پیانویی شکل قرار گرفته است. با اعمال فشار، دکمه ها درجهت جنبش bellowها به حرکت در می آیند. اکثر آکاردئون های جدید امروزی – البته نه همه آنها – مجهز به دکمه هایی هستند که قادر به اجرای کلیه آکورد ها می باشند.

    تاریخچه
    آکاردئون یکی از چندین اختراع اروپایی ها در اوایل قرن نونزدهم است. در حقیقت سازی با نام آکاردئون (accordion) اولین بار در سال 1829 توسط شخصی به نام Cyrill Demian در وین ارائه شد، جالب است بدانیم این ساز در ابتدا "eoline" نامیده می شد و بعدها در دست نویس های افراد به زبان های مختلف "accordion" جایگزین آن شد.

    ساز Demian شباهت اندکی به آکاردئون های امروزی داشت: تنها یک کی بورد در سمت چپ آن قرار داشت و سمت راست به هدایت و کنترل bellow ها اختصاص داشت. خصوصیت برجسته این ساز این بود که با یک کلید می توانست یک آکورد کامل را اجرا کند، به علاوه عمل فشردن و بیرون کشیدن bellow ها آکورد دیگری را تولید می کرد و بدین ترتیب امکان نواختن دو آکورد مختلف با یک کلید، فراهم می شد.

    در آن زمان مدت ها بود که در وین از "ساز دهنی " استفاده می شد که عملکردی مشابه با آکاردئون داشت. آکاردئون با دست چپ نواخته می شد و به عنوان یک ساز به اندازه کافی کوچک و سبک بود که مسافران آن را همراه خود به مکان های مختلف حمل کرده و در مواقع لازم به منظور همراهی با آواز مورد استفاده قرار دهند.

    در سال 1829 شخصی با نام Sir Charles Wheatstone سازی با نام " concertina" را ارائه کرد، که نوعی آکاردئون کوچک بود، متعاقبا در سال 1831 نیز Sir Charles Wheatstone سازی با نام " flutina" را عرضه کرد. در آن دوران شهر های لندن و وین روابط موسیقیایی نزدیکی با یکدیگر داشتند و اغلب نوازندگان با فاصله زمانی کوتاهی در این دو شهر به اجراهای یکسان می پرداختند.

    flutina و concertina ساختار داخلی تقریبا مشابهی را دارا بودند، اما در flutina کلیدها با دست راست کنترل می شدند در حالیکه در concertina این عمل با دست چپ انجام می گرفت. آنچه که امروز آکاردئون نامیده می شود، در حقیقت نتیجه ترکیب این دو ساز است.

    با گذشت زمان ابداعات بسیاری بر روی این ساز به اجرا در آمد، از آن جمله می توان به توسعه سیستم کی بورد و مکانیسم سوئیچ کردن بر اصوات مختلف در هنگام اجرا اشاره کرد.

    آکاردئون امروزه در جنوب برزیل - در Rio Grande do Sul - بیش از دیگر نواحی توسط گروههای نوازندگان محلی مورد استفاده قرار می گیرد. از نوازندگان اصلی این خطه می توان به افرادی چون : Luciano Maia, Arthur De Faria, Leonel Gomez, Edilberto Bérgamo و Renato Borgetti اشاره کرد.


  13. #10
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,878

    پيش فرض

    پن فلوت

    پن فلوت pan flute (که به نامهای سیرینکس syrinx یا کوییلز quillsهم خوانده میشود) یکی از باستانی ترین سازها است که بر اساس قوانین لوله های صوتی بسته ساخته میشود و معمولا با ده یا بیش از ده نی که به ترتیب طول و گاهی قطر کنار هم چیده شده اند ساخته میشود.

    سیرینکس سازی بوده است که مدتها در میان اقوام مختلف و به عنوان ساز عوام (folk instrument سازهایی که توسط مردم عادی و برای اجرای موسیقی فولکلوریک ساخته شده و مخترع واقعی آن مشخص نیست) رواج داشته است و جد سازهایی چون ارگ بادی یا pipe organ و هارمونیکا harmonica به شمار میرود. این ساز به دلیل اینکه ساز مورد علاقه پن pan، خدای حامی شبانان و گله ها در یونان باستان به شمار می آمد، چنین نامگذاری شده است.

    نی های این ساز از یک سمت بسته هستند در نتیجه امواج صدا باید دو مرتبه طول نی را بپیماید و به همین دلیل هر نت یک اکتاو پایینتر از نت مشابهی است که با یک نی هم اندازه اما باز ایجاد میشود.

    در آمریکای جنوبی برای ساختن پن فلوت و کوک کردن نی ها در شدت مناسب صوتی از دانه خشک ذرت یا ریگهای کوچکی که در ته هر نی قرار میدهند استفاده میکنند.

    سازندگان امروزی پن فلوت به شکل منحنی رومانیایی آن، برای کوک کردن ساز از موم(عموما موم زنبور) استفاده میکنند و برای این کار از ابزارهای خاصی استفاده میکنند. چوب پنبه و دریچه های لاستیکی نیز برای کوک کردن این ساز به کار میروند که استفاده از آنها سریعتر و ساده تر است.

    پن فلوت با افقی دمیدن در نوک تیز لبه داخلی سمت باز نیها نواخته میشود. این کار مجموعه منظمی از پالسها تولید میکند که در طول لوله به امواج صوتی تبدیل میشوند. هر نی یا لوله برای نت خاصی کوک شده است که نت ابتدایی نامیده میشود. با زیاد دمیدن یا overblowing که به معنای افزایش شدت دمیدن و فشردن لبها بر ساز است، نتهایی که فرکانس آنها از نت ابتدایی بالاتر است یا هارمونیک ها تولید میشوند.

    پن فلوت رومانیایی طوری ساخته میشود که نی ها در یک ردیف منحنی در کنار یکدیگر قرار میگیرند. این حالت به نوازنده امکان میدهد که تنها با چرخش سر خود به سادگی به تمام نتها دسترسی داشته باشد.

    این سازها قادر به اجرای انواع نواهای زیر و بم هستند که با روش خاصی که مرکب از اریب گرفتن ساز و حرکات فک نوازنده است به وجود می آیند. یک نوازنده ماهر میتواند در هر میزان و کلیدی بنوازد.

    برای تولید واریاسیون وجود دارد، یکی توسط لرزش و درواقع کم و زیاد شدن شدت دمیدن و دیگری با حرکات دست ایجاد میشود. در روش دستی یا hand vibrato، نوازنده-با حرکتی بسیار شبیه به دست ویولونیستی که با انگشتان خود در سیمها لرزش ایجاد میکند- یک طرف ساز(معمولا سمت بلندتر آن) را به آرامی حرکت میدهد. در روش تنفسی یا diaphragm vibrato از روشی مشابه تغییر شدت دمیدن در سازهایی چون فلوت و سازهای بادی دیگر استفاده میشود.



    تاریخچه پن فلوت
    اگر ساز را صرفا وسیله ای برای تولید صوت بدانیم، بنا به نظر بسیاری از متخصصان و تاریخ دانان، پن فلوت به خاطر سادگی بیش از حد خود از باستانی ترین سازها به شمار می آید و شاید سازهای کوبه ای تنها سازهایی باشند که از آن قدیمی ترند.

    احتمالا بشر همانطور که آموخت میتواند با ضربه زدن به اشیا اطراف خود، صدا تولید کند، به طور اتفاقی متوجه شد که با دمیدن در اجسام تو خالی نیز صدا تولید میشود و به احتمال فراوان اولین نوع چنین سازهایی تنها از یک لوله یا نی تشکیل میشده اند.
    کشف زیر و بمهای صدا و نحوه تولید آنها مدت زیادی به طول انجامیده است. جالب است که هیچ منطقه یا قوم خاصی را نمیتوان سرمنشاء این ساز دانست زیرا آثاری از فلوت و پن فلوتهای ابتدایی در نقاطی از جهان کشف شده است که در گذشته هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشته اند و در واقع پن فلوت در میان جوامع مختلف، در زمانی ساخته شده که آن جامعه در سطح دانش و توانایی خاصی قرار داشته است که این به معنای اعصار مختلف و زمانهایی متفاوت است.

صفحه 1 از 9 12345 ... آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •