يورو 2008، ميراث بزرگ رهاگل

[Honradez]

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] / نيمه‌شب دهم تيرماه، هنگاميكه سوت پايان واپسين ديدار رقابتهاي داغ يورو 2008 به صدا در آمد، تير خلاص به وحشتناكترين چهرۀ فوتبال شليك شد: بازي نتيجه‌گرا.

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

با آغاز سدۀ كنوني كه با چرخش ناگهاني تفكرات تيمي ورزش فوتبال به‌سوي منطق همراه بود، “ظهور پديده‌ها” نيز در فوتبال شكل جدي‌تري به خود گرفت. قهرماني فرانسه در يورو 2000، صعود كره به نيمه‌پاياني جام جهاني 2002 و از همه فاجعه‌بارتر، قهرماني يونان در دورۀ پيشين مسابقات، در كنار مقام نخست ايتاليا در فينال برلين، همه و همه وحشتي بزرگ را در دل هواداران ايجاد كرده بودند. يورو 2004 آنقدر سرد و بي‌مزه بود كه شايد بسياري از فوتبال‌دوستان، از ابتداي تابستان، ديگر رغبتي براي روشن كردن تلويزيون و سپس شبكۀ سوم سيما، از ساعت هشت و نيم شب نداشتند. اما اينگونه نشد؛ شانزده تيم حاضر در رقابتها، براي تضمين موفقيت خود، بطور ناگهاني از بازي “ضد فوتبال” به‌سوي بازي “ضد نتيجه‌گرايي” يا همان “ضد ضد فوتبال” روي آوردند. پرتغال، چك، هلند، روسيه و بزرگتر از همه، اسپانيا، سرشناساني بودند كه چنين سبكي را به يورو تحميل كردند.

كار به نيمه نهايي كشيد؛ آلمان، تركيه، روسيه و اسپانيا، چهار مدعي بزرگ و نيمه‌بزرگ حضور در مقام سابق يونان بودند. در حاليكه خيليها روسيه و به‌خصوص تركيه را “يونان دوم” مي‌دانستند، از نظر من، “آلمان”، داراي چنين لقبي بود. آلماني كه يك بازي سرد را در مقابل پرتغال به نمايش گذاشته بود، اين كار را مقابل تركيه نيز تكرار كرد و موفق شد؛ ولي بار سوم، نه. از 4 تيم برتر، تنها يك تيم به سبك اوايل قرن بازي مي‌كرد. اما صعود همين يك تيم به فينال، نگراني را دوباره به دل هواداران آورد. اگر آلمان قهرمان مي‌گشت، به‌راستي مي‌شد چيرگي سبك “ضد فوتبال” را بر

اين ورزش جذاب، حتمي دانست.

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دقيقۀ سي و سوم بازي بود. اين نگراني، در دل تمامي فوتبال‌دوستان “جهان” وجود داشت، اينكه آفريقاي جنوبي و در ادامه، اكراين و لهستان ديگر تابستاني سرد را سپري كنند. اما اشتباه خط تدافعي آلمان در آفسايدگيري، بازي بد فيليپ لام و درنهايت خروج بد لمن، توانايي تورس را دوچندان كرد تا تير نخست به پيكرۀ “بازي ضد فوتبال” اصابت كند. بازي – مانند بسياري فينالهاي ديگر – با دماي كم ادامه پيدا كرد تا تير خلاص، در نود و سومين دقيقه، دل تمامي فوتبالدوستان جهان – آلمانها كمتر و اسپانيولها بيشتر – را شاد نمايد.

شاخۀ نتيجه‌گرايي از درخت تنومند و زيباي فوتبال قطع شد تا بازهم اين ورزش، به سبك زيبا و جذاب سدۀ پيشين روي آورَد؛ با اين تفاوت كه اينبار، علم نيز در آن دخيل است. اگر اينگونه باشد، فوتبال وارد جذابترين شكل تاريخ خود شده و همۀ اينها، ميراثيست كه “اوتو رهاگل”، سرمربي يونان، از خود بجاي گذاشت.

[بردیا]

من موافق نیستم
بابک خان شما این مطلبو نوشتید؟
مقایسه کردن آلمان با یونان یه کار خیلی اشتباه بوده
جالبه که از بین تمام نظرات کارشناسی که خوندم درباره بازی آلمان پرتغال,این اولیش بوده که دیدم فوتبال آلمانو یه بازی سرد و یخی دونستن.
تمام روزنامه ها و کارشناسا بازی آلمانو یه بازی منطقی و تاکتیکی دونستن و همه هم معتقد بودن آلمان خیلی بهتر از حریفش بازی کرد.حتی اسکولاری هم توی مصاحبش گفت که ما ضعیف تر از آلمان بودیم و اونا بهتر از ما کار کردن.
ولی به هر حال من قبول ندارم این مطلبو

راستی جدا این مطلبو شما نوشتید؟و جدا اون وب متعلق به شماست

[Honradez]

مرسی مطلب قشنگی بود

خواهش مي‌كنم. چشماتون قشنگ مي‌بينه.

من موافق نیستم
بابک خان شما این مطلبو نوشتید؟
مقایسه کردن آلمان با یونان یه کار خیلی اشتباه بوده
جالبه که از بین تمام نظرات کارشناسی که خوندم درباره بازی آلمان پرتغال,این اولیش بوده که دیدم فوتبال آلمانو یه بازی سرد و یخی دونستن.
تمام روزنامه ها و کارشناسا بازی آلمانو یه بازی منطقی و تاکتیکی دونستن و همه هم معتقد بودن آلمان خیلی بهتر از حریفش بازی کرد.حتی اسکولاری هم توی مصاحبش گفت که ما ضعیف تر از آلمان بودیم و اونا بهتر از ما کار کردن.
ولی به هر حال من قبول ندارم این مطلبو

راستی جدا این مطلبو شما نوشتید؟و جدا اون وب متعلق به شماست

چاكريم برديا جان.

درمورد مقايسۀ آلمان و يونان عرض كنم كه به نظر من علاقۀ آلمانها به حفظ توپ اون چيزيه كه اونها رو تا حدود زيادي به يونان نزديك كرده. قبول دارم، درسته كه خيلي از آيتمهاي دو تيم باهم متفاوته، ولي در اين يكي دو تيم مشتركن.

همونطور كه مي‌دونيد، شگرد (= تاكتيك) حفظ توپ خودبه‌خود باعث كاهش سرعت بازي و درنتيجه كاهش دماي اون مي‌شه.

درسته آلمان بازي فوق‌العاده منطقي و تاكتيكي‌اي داره، ولي به نظر من يونان 2004 هم اگرچه چندان منطقي نبود، ولي تاكتيك اصطلاحاً "ضد فوتبال" بخوبي جاي بازي منطقي رو گرفت (رئال مادريد هم با كاپلو قهرمان شد و هم با شوستر).

بازي پرتغال-آلمان هم فرق مي‌كرد. سرمربي آلمان روي نيمكت نبود و بهرحال تيم ثبات چنداني نداشت. از اين جهت مي‌گم بازي آلمان به يونان شباهت داره كه اونها كم موقعيت ايجاد مي‌كنن، ولي همه را تبديل به گل. بنظر من اون بازي هم بخاطر حساسيتش براي دو تيم (هدف پرتغال با تركيه فرق مي‌كرد) كمي جذاب شد، بخصوص اينكه در دقايق آخر، پرتغال تنها به يك گل نياز داشت.

در كل اگر بخوام گفته‌ها در اين پست را جمعبندي كنم، مي‌شه گفت يكي از شگردهاي تدافعي آلمان، "دفاع منطقي" بود. اما در يونان، بازيكنان با جايگيري و ايجاد يك "دفاع بسته"، سعي مي‌كردند گل نخورند. گلهاي خوردۀ يونان 2004 كمتر از آلمان 2008 بود؛ اما هدف من از مشابه دانستن دو تيم، علاقۀ هر دو به كاهش سرعت بازي هست.

حرف شما درسته، ولي من از يك طرف ديگه به قضيه نگاه كردم.

تندرست باشيد.

[smohs]

مطلب بسيار زيبا و به جايي بود
تشكر

[franch]

من فكر كنم شما اين مطلبو نوشتين كه فقط چهره المان و تواين بازيا خراب كنين .
بازي با پرتقال كه اكثر كار شناساي دنيا از بازي المان تعريف كردن و حتي خود اسكولاري هم به اين موضوع اعتراف كرد كه المان تيم برتر زمين بود.
حالا نميدونم شما چجوري فهميدين كه بازي المان سردو نتيجه گرا بوده.
تيمي با ميانگين گل زده 1.8 در هر بازي رو نميشه گفت ضد فوتبال بوده.
ضمن اينكه از 10 گل برتر اين جام 3 تاشو المانيا زدن. تيمي كه نتيجه گرا باشه گل زيبا هم خيلي كم ميزنه.

پس ميشه نتيجه گرفت مطلب شما زياد با واقعيت جور در نمياد.

[sinath]

این حرفا طبیعیه و این خصومت با فوتباله آلمانه اگه آلمان از برزیلم زیباتر بازی کنه باز میگن مثل یونان بود .فقط هدف انحراف افکار عمومیه

[Honradez]

من فكر كنم شما اين مطلبو نوشتين كه فقط چهره المان و تواين بازيا خراب كنين .
بازي با پرتقال كه اكثر كار شناساي دنيا از بازي المان تعريف كردن و حتي خود اسكولاري هم به اين موضوع اعتراف كرد كه المان تيم برتر زمين بود.
حالا نميدونم شما چجوري فهميدين كه بازي المان سردو نتيجه گرا بوده.
تيمي با ميانگين گل زده 1.8 در هر بازي رو نميشه گفت ضد فوتبال بوده.
ضمن اينكه از 10 گل برتر اين جام 3 تاشو المانيا زدن. تيمي كه نتيجه گرا باشه گل زيبا هم خيلي كم ميزنه.

پس ميشه نتيجه گرفت مطلب شما زياد با واقعيت جور در نمياد.

بازهم عرض كنم كه من فقط شباهت آلمان و يونان رو در شگردهاي حمله مي‌دانم. خيلي ساده بگم: آلمان سعي در كنترل بازي و كاهش سرعت آن داشت.

صرفنظر از اين ويژگي، بقيۀ خصوصيات تيم بنظر من هم خيلي با يونان متفاوت بود. كنترل توپ هم يكي از راههاي بازي نتيجه‌گراست و در مقابل پرتغال هم تاكتيك آلمانها همين بود. به همين دليل همه از آلمان بعنوان تيم برتر در اون بازي ياد مي‌كردند.

درمورد ميانگين گل زده هم عرض كنم كه از ديد من، نتيجه‌گرا بودن يك تيم تنها از تفاضل گل آن در هر بازي پيداست. آلمان فقط در يك بازي (با اتريش) با اختلاف بيش از دو گل برد. و بقيه هم بخاطر مشكلات تيم در خط دفاعي بود كه به آموخته‌هاي سرمربي برمي‌گرده.

گل زيبا، ربطي به بازي نتيجه‌گرا نداره. همه از ليورپول بعنوان تيم ضد فوتبال ياد مي‌كنن؛ آيا اين تيم گل قشنگ نمي‌زنه؟

در كل، بنظر من آلمان لو همان آلمان كلينزمن بود، با اين تفاوت كه دفاع چندان مطمئني نداشت. اگر اين دفاع خوب بود، مطمئن باشيد همۀ بردهايش مقابل تيمهاي قدرتمند، يك-هيچ بود؛ ضمن اينكه الآن هم با اختلاف يك گل مي‌برد.

و در آخر هم عرض كنم كه لزوماً آنچه كارشناسان مي‌گويند، صددرصد واقعيت نيست. من اگر مي‌خواستم نظر آنها را تاييد كنم، نيازي به اين تاپيك نبود. پس بدونيد دلايل خوبي داشته‌ام كه اين كارو كردم.

---
از ساير دوستان خوبم يعني smohs, Mamad_Madrid و همچنين شما سپاسگزارم و نيز در جواب دوستمون sinath هم عرض كنم كه هر كس نظر خودش رو داره و اينكه نظر من با شما متفاوت باشه، دليل بر اين نمي‌شه كه حرف من بده يا خداي نكرده حرف شما.

تندرست باشيد.

[بردیا]

البته آلمان بازی با لهستان بود که با اختلاف2گل بردش.
آلمان یه تیمیه که از ابتدای تاریخ فوتبالش به یه سبک منظم بازی میکنه تا به حال جوری که میگن فوتبالش ماشینی هستش ولی با همین سبک میشه گفت بهترین تیم توی جهان از نظر افتخارات و بودن توی سطح اول فوتبال دنیا هستش.
همونطور که شما توی وب خودتون آمار این تیمو گذاشتید.
به نظر من زمان کلینزمن آلمان علاوه بر بازی همیشگیش یه بازی هجومی و جذاب رو هم بازی میکرد چون کلینزی خودش مهاجم بود و سبک تهاجمی و زیبا رو بیشتر دوست داشت ولی لو گرایش به همون سبک بازی منطقی داره.هرتیمی شیوه ای داره ولی شیوه آلمان به هیچ وجه ضدفوتبال نیستش(بر خلاف اون چیزی که بعضی از دوستانی که تیمشون مغلوب آلمان شده بود میگفتن و جالب این بود فحش هم میدادن بهشون)تاکتیک آلمان از کار انداختن تاکتیک حریف هستش و اکثرا هم موفق بوده با از کار انداختن نفرات اصلی تیم حریف برنده بشه و فکر کنم بهترین بازی آلمان توی یورو هم بازی با پرتغال بود که کلیه بازیکنان پرتغال درمانده شده بودن و رونالدو حتی یک بار هم نتونست برای یک دقیقه بازی خودشو به نمایش بزاره

[Honradez]

البته آلمان بازی با لهستان بود که با اختلاف2گل بردش.
آلمان یه تیمیه که از ابتدای تاریخ فوتبالش به یه سبک منظم بازی میکنه تا به حال جوری که میگن فوتبالش ماشینی هستش ولی با همین سبک میشه گفت بهترین تیم توی جهان از نظر افتخارات و بودن توی سطح اول فوتبال دنیا هستش.
همونطور که شما توی وب خودتون آمار این تیمو گذاشتید.
به نظر من زمان کلینزمن آلمان علاوه بر بازی همیشگیش یه بازی هجومی و جذاب رو هم بازی میکرد چون کلینزی خودش مهاجم بود و سبک تهاجمی و زیبا رو بیشتر دوست داشت ولی لو گرایش به همون سبک بازی منطقی داره.هرتیمی شیوه ای داره ولی شیوه آلمان به هیچ وجه ضدفوتبال نیستش(بر خلاف اون چیزی که بعضی از دوستانی که تیمشون مغلوب آلمان شده بود میگفتن و جالب این بود فحش هم میدادن بهشون)تاکتیک آلمان از کار انداختن تاکتیک حریف هستش و اکثرا هم موفق بوده با از کار انداختن نفرات اصلی تیم حریف برنده بشه و فکر کنم بهترین بازی آلمان توی یورو هم بازی با پرتغال بود که کلیه بازیکنان پرتغال درمانده شده بودن و رونالدو حتی یک بار هم نتونست برای یک دقیقه بازی خودشو به نمایش بزاره

درسته. خب بخاطر همين هم هستش كه من از فوتبال آلمان خوشم مياد.

يك جملۀ شما رو با اين رنگ برجسته كردم. شايد "ضد فوتبال" به اون مفهومي كه مي‌شناسيم در فوتبال آلمان نباشه، اما بهرحال چنين روشي مي‌تونه عامل اون وحشتي باشه كه بهش اشاره كردم: همه تاكتيك حريف رو خاموش كنن.

حالا يكي مياد نفر به نفر يارگيري مي‌كنه (مثل ايتاليا)، يكي دست و پاي بازيكنان رو مي‌بنده (مثل يونان)، يكي هم خيلي هوشمندانه تاكتيك حريف رو خاموش مي‌كنه (مثل آلمان).

موفق باشيد.

[بردیا]

ولی به هر حال باید قبول کنیم هیچ تاکتیکی توی فوتبال جهان صددرصد موفق نیست
چون اگر اینجوری بود هیچ بازی گلی نداشت و هیچ بازی تیم پیروزی نداشت
و به هر حال جذابیت فوتبال به همینه
وقتی شما مثل آلمان تیم حریفو از کار بندازی میتونی بازی خودتو بهش دیکته بکنی.این کاریه که آلمان ده ها سال هست که داره انجام میده و در اکثر مواقع موفق بوده