كليپ صوتي : رفاقت تهراني و آباداني

[H M R 0 0 7]

سلام.اين كليپ صوتي داستان دو دوست كه يكيش تهرانيه و يكي آبادنيه رو نقل ميكنه كه اخر رفاقتن.حتما گوش كنيد:

حجم فايل: 588 كيلو بايت

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

[Lady parisa]

من اينو گوش دادم.البته چند ماه پيش شوء فكر كنم باكويي شو ديدم.
ولي در كل قشنگه
اميدوارم همه رفاقتاي دنيا محكم و استوار بمونه

[orlan2magic_66]

مرسي جالب بود

[Havbb]

Thank you dear friend

[caca_caca888]

دانلود کنید...
قشنگه!!

[befermatooo]

دو تا رفيق بودند يکي آباداني يکي تهراني

آباداني اسمش محمد بود تهراني اسمش علي

اينا تو خدمت خيلي با هم جورن که اگه 2 ساعت همديگر رو نبينند نگران حال همديگه ميشن

ميگذره و 2 سال خدمت آنها تمام ميشه

دم در همان پادگان که ميخوان با هم خداحافظي کنند

تهراني به آباداني ميگه محمد خدمتمون تمام شد رفاقتمون تمام نميشه

هر موقع کار خوب خواستي بيا تهران

آباداني ميگه من پول و پله ندارم ولي هر موقع خواستي زن بگيري بيا آبادان من برات زن ميگيرم

از هم خداحافظي ميکنند و بعد 1 سال تهراني هوس زن گرفتن ميکنه . تهراني ميره آبادان و دنبال خونه رفيقش ميگرده و ميبينه يه خونه فقيرانه هست و تشکيلاتي نداره . در ميزنه محمد مياد دم در سلام احوال پرسي . و يک هفته تحويل گرم و مهمان نوازي

بعد يک هفته علي به محمد ميگه : محمد مگه قرار نبود برام زن بگيري محمد ميگه آره علي ميگه برو برام زن بگير

محمد ميره تو دوست و آشنا و رفيق هر کي رو که ميگرده تهرانيه نمي پسنده . بعد يک هفته تهرانيه دم در خونه آبادانيه باهاش خداحافظي ميکنه و بهش ميگه :
تو به قول خودت وفا کردي اما من نپسنديدم

تو همين حين يه دختر از همسايگي آبادانيه مياد ميره خونه آبادانيه . دختره خوشگل سنگين رنگين

تهرانيه ميگه محمد من اين دختره را ميخوام

ولي دختره نامزد آبادانيه بود

ولي آبادانيه بهش ميگه باشه و با نامزد و خانواده صحبت ميکنه و بدون اينکه تهرانيه بدونه اونو به عقد تهرانيه در مياره و ميفرستشون تهران

بعد يک سال آبادانيه گوشه گير و محتاط ميشه . مادرش بهش ميگه زنت رو از دست دادي حالا برو تهران ببين اون دوستت بهت کار ميده

ميره تهران دنبال خونه رفيقش و ميبينه خونه بزرگي و تشکيلاتي و خلاصه وضعش توپ

در ميزنه و تهرانيه ميگه کيه

محمد ميگه سلام علي منم محمد

تهرانيه ميگه برو آقا من تو را نميشناسم

آبادانيه ميگه حتما من صدام عوض شده علي منو نشناخته

دوباره در ميزنه و علي ميگه کيه

محمد ميگه منم محمد از آبادان .... علي ميگه من دوستي به اسم محمد ندارم

محمد هم که ديگه ميگه دوستم بهم وفا نکرد ميره کنار چمن که روبروي ساختمان تهرانيه بود . داشت استراحت ميکرد که ميبينه 3 تا آدم لات که شبيه دزد هستند دارن ميان طرفش باخودش ميگه من خودم پولمو بهشون بدم تا لا اقل کتک نخورم

وقتي اونها بهش نزديک ميشن بهشون ميگه من غريبم بياين اين پولمه و نانم باهاش ميخوام برم شهرمون بياين اين پولمو بگيريبن ولي منو کتک نزنين

اون 3 تا لات ميگن اگه اينجوريه بيا ما تازه دزدي کرديم اين 50 هزار تومان را بگير مال خودت

محمد خوشحال پول را ميگيره ميره يه کت و شلوار ميخره ميره حمام عمومي و سلموني و از اون طرف هم ترمينال

تو راه ترمينال يه خانم با ماشين براش بوق ميده و ميگه آقا پسر بيا سوار شو

محمد ميگه نه خانم من غريبم از همه گول خوردم شما ديگه منو گول نزنين

خانمه ميگه من از تيپ و قيافت خوشم اومد بيا برام کار کن

خلاصه خانمه محمد را ميبره به مغازه خودش که يک پوشاک زنجيره اي داشت . يه غرفه را ميده دست محمد و از برکت دست محمد فروش اون خانم خوب ميشه

بعد 6 ماه خانمه به محمد ميگه ازت خوشم اومد واقعا مردي اگه دوست داري بيا دخترمو بگير محمد هم قبول ميکنه و مراسم و .......

بعد چند وقت دختره به محمد ميگه يه مجلس شراب خوري داريم بالاي شهر ميايم بريم محمد ميگه بريم

ميرن مجلس و محمد ميبينه که اون گوشه مجلس نامزد سابقش و علي نشستن

آبادانيه ميگه ساقي اول من :

ميگه بزنين به سلامتي اون رفيقي که قول داد و وفا نکرد >>>>> همه ميزنن

ميگه پيک دوم را بزنين به سلامتي اون 3 دزدي که بدادم رسيدند و بهم پول دادند >>>> همه زدن

ميگه پيک سوم را بزنين به سلامتي اين خانم که بهم کار داد و اين دختر که زنم شد

خوب آبادانيه هر چي بود به تهرانيه پرونده بود

تهرانيه هم بهش بر ميخوره ميگه ساقي دوم من :

بزنين پيک اول را بسلامتي اون رفيقي که قول داد و به قولش وفا کرد >>>>>> همه زدن

ميگه پيک دوم را بزنين به سلامتي اون 3 تا دزدي که دزد نبودن و من فرستادمشون >>>>>>>> همه زدن

ميگه پيک سوم را بزنين به سلامتي اون خانم که مادر م بود . اون دختر که خواهرم

[M_Abieteh]

منم اینو گوش دادم.جالبه.

[@R3Z]

واسه پارساله
ولي در كل قشنگه دانلود كنيد