داروسازان مصری پوست حیوانی را که با گیاهان دارویی پر شده است، درون گلدانی فشار می دهند.
پزشکان و داروسازان
نخستین پزشکان و داروسازان دنیا نیز در عصر سلطنت قدیم در ممفیس زندگی می کردند. آن ها به خاطر فضایلشان مشهور بودند و توسط شاعر یونانی، هومر، در کتاب ادیسه ستوده شده اند. پزشکان مصر در عهد باستان ماهرتر از سایر پزشکان بودند.
مردی که می خواست پزشک شود باید نزدیک طبیب- معمولاً پدرش- آموزش می دید یا در مدرسۀ طب تحصیل می کرد که به یک معبد متصل بود. پس از اتمام تحصیلات، بسیاری از پزشکان مصری به طب عمومی مشغول می شدند و تمام بیماری ها را درمان می کردند. اما عده ای نیز نخستین پزشکان متخصص بودند؛ به عبارت دیگر فقط قسمتی خاص از بدن را بررسی می کردند. دانشمندان امروزی شواهدی دال بر وجود چنین متخصصانی در دست دارند.
در آرامگاه مربوط به عصر اهرام جمجمه ای پیدا شد که علایم جراحی موفقیت آمیز تخلیۀ یک آبسه (دُمل) در ریشه نخستین دندان آسیا را نشان می داد. در یک جمجمۀ دیگر دو دندان ماهرانه به وسیلۀ طلا به هم متصل شده بودند تا دندان محکم مانع از افتادن دندان لق مجاور خود شود. او جمجمۀ بسیار ضخیمی داشت
یکی از کارگزاران حکومتی به نام سنموت (Senmut) که در ارابۀ فرعون زخمی شده بود، توسط دوستش کِنامون (Kenamun) به چادر پزشک اعظم حاکم برده می شود. لئونارد کوترل در کتاب «زندگی تحت سلطۀ فراعنه» مراقبت های پزشکی را توصیف می کند.
«ابتدا پزشک زخم تیر را پاکیزه ساخت. خونریزی را متوقف کرد و پوست بریده را با مهارت دوخت. او معاینه ای دقیق کرد و متوجه شد دست و پای چپ سنموت فلج شده است. او خراشیدگی های روی جمجمه را معاینه کرد تا مطمئن شود شکستگی وجود ندارد، اما متوجه شد که فلج به علت فشاری است که روی مغز وارد می آید و باید رفع شود. ابزار جراحی او روی میزی کنار تخت قرار داشت: "چاقوهای منحنی به اشکال مختلف، اره ها و مته ها". او با یک ارۀ تیز و کوچک قسمتی از جمجمه را برداشت و غشاها را برید تا مغز پدیدار شد. سپس با ملایمت لختۀ خون را برداشت و بافت های آسیب دیده را پاک کرد، سپس غشاها را در محل اصلیشان بخیه کرد، قطعۀ جمجمه را سرجایش گذاشت و آن محل را با نوارها و چسب بست. هنگامی که بلند شد تقریباً سَحَر شده بود. در پاسخ به پرسش ناگفته کنامون، دکتر پاسخ داد: "نمی توانم بگویم. هنوز برای اظهار عقیده زود است. قلبش خوب کار می کند. باید زنده بماند. ولی تا مدتی طولانی نباید حرکت داده شود. او باید چند هفته این جا بماند. شاید پس از آن بتوان او را به قادِش برد." بعد دکتر در حالی که به صورت نگران کنامون لبخند می زد، دستش را روی شانۀ مرد جوان گذاشت و گفت: "پسرم، نگران نباش. مثل همۀ سربازها، او هم جمجمۀ بسیار ضخیمی داشت."»
پزشکان مصری یک کتابچۀ طب عملی به وجود آوردند که در آن مباحثی مثل کالبدشناسی، بیماری های عمومی، بیماری های چشم، بیماری های زنان، وضعیت گوارش، عمل قلب و عروق آن و نیز جراحی به منظور درمان زخم ها و شکستگی ها گنجانده شده است. طومارهای پاپیروس که حاوی این اطلاعات هستند معمولاً نخستین کتاب های پزشکی جهان شمرده می شوند.
در کتب پزشکی مصر در مورد داروهایی که پزشکان مصری معمولاً استفاده می کردند، نیز بحث شده است. مصری ها نخستین کسانی بودند که داروسازی کردند و داروهای تهیه شده را توزیع نمودند. آن ها نخستین کسانی بودند که از بعضی داروهای امروزی، از جمله تریاک، استفاده می کردند. آن ها داروهای گیاهی متعددی به وجود آوردند که هنوز هم از بعضی از آن ها استفاده می شود. برای مثال روغن کرچک که در آن روزگار برای سوء هضم تجویز می کردند، در اوایل قرن بیستم نیز برای همین بیماری به کار گرفته می شد.
پزشکان مصری سه هزار سال قبل از میلاد نخستین تجربه های موفق را در جراحی داشتند. مصری ها به واسطه مومیایی کردن، اطلاعات زیادی دربارۀ بدن انسان به دست آوردند. برای حنوط یک بدن ابتدا باید بسیاری از اندام های داخلی تخلیه می شد. مصری ها با دیدن محل و وضعیت این اندام ها، نخستین مشاهدات در زمینه کالبدشناسی را داشتند. این دانسته ها در انجام جراحی روی افراد زنده به آن ها کمک می کرد و در پیشرفت طب نقش مهمی داشت. پزشکان مصری زخم های شدید سر و حتی آسیب های خطرناک نخاع را درمان می کردند. آن ها نخستین کسانی بودند که برای جا انداختن شکستگی های استخوانی از تختۀ شکسته بندی استفاده کردند.
پزشکانی مثل ایمحوتپ- معمار هرم اعظم- هنگامی که می خواستند جراحی کنند، عموماً به بیماران نوشیدنی خاصی می دادند تا دردشان را تسکین دهد. سپس برای کاهش عفونت، ابزارشان را می شستند و در آتش ضدعفونی می کردند.