تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1 از 4 1234 آخرآخر
نمايش نتايج 1 به 10 از 39

نام تاپيک: Ratatouille / درباره «راتاتوی» پرفروش

  1. #1
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض Ratatouille / درباره «راتاتوی» پرفروش

    ▪ نام فیلم: راتاتول

    ▪ كارگردان: برادبرد

    ▪ فیلمنامه نویسان: برادبرد

    ▪ تاریخ اكران: ۲۹ ژوئن ۲۰۰۷ (آمریكا)

    ▪ صداپیشگان: پاتون اسوالت (ری)، لورومانو (لینگینی)، پیتراوتول (آنتون اگو)، برادگرت (گوستو) و...

    ▪ مدت زمان: ۱۱۰ دقیقه

    ▪ محصول كمپانی پیكسار انیمیشن

    «رمی» یك موش معمولی است كه از قضا به آشپزی خیلی علاقه دارد و همین عشق و علاقه باعث شده كه سر از رستوران «گوستو» پاریس كه زمانی یكی از بهترین رستوران های این شهر بود، درآورد. با همین مقدمه كوتاه فیلم جدید كمپانی پیكسار انیمیشن باعنوان «راتاتول» به ما می گوید كه یك موش هم می تواند غذاهای خوشمزه درست كند! البته به شرطی كه یك دستیار آدم پیداكند. دیری نمی گذرد كه تنها یك گزینه كمكی پیش پای او سبز می شود و او كسی نیست جز یك ظرفشوی بی تجربه به نام «لینگینی» كه چاره ای جز همكاری با این موش ماجراجو را ندارد.
    «رمی» براساس منطق دیرپای فیلم های انیمیشن حرفهای دستیار خود را می فهمد اما لینگینی زبان موش ها را بلد نیست. درنتیجه هردو با ایما و اشاره و چین های معناداری كه رمی به ابرو و پیشانی خود می اندازد با هم ارتباط برقرار می كنند. این زبان نامفهوم خللی در درك فیلم ایجاد نمی كند و مخاطب كم سن و سال انیمیشن های كمپانی فیلمسازی پیكسار پیام را می گیرد.

    لینگینی می گوید: «ولی من نمی توانم آشپزی كنم.» و موش سرش را به نشانه عدم توافق تكان می دهد و سپس درحالی كه شانه هایش را به نشانه دلخوری بالا می اندازد، می گوید: «ولی سعی كه می توانی بكنی؟» و جوابی كه می گیرد در ابتدا یك «باشه» معمولی است كه بتدریج در جریان فیلم جای خود را به دیالوگ «مهمترین چیز این است كه به من اعتمادكنی»، «ما می توانیم یك چیز خارق العاده درست كنیم» می دهد.

    چارلی چاپلین و دیگر هنرپیشگان توانای عصر سینمای صامت به خوبی می دانستند چطور عمیق ترین و لطیف ترین احساسات وجودی خود را با زبان ژست و اشاره بیان كنند و «رمی» موش زیرك و خوش قریحه فیلم «راتاتول» نیز در دستان توانای كارگردانی به نام «برادبرد» و انیمیشن سازان بااستعداد استاد این زبان ایما و كنایه است و چابكی و چالاكی ای كه با آن «رمی» از دنیای حیوانات جونده به دنیای انسان های معمولی تردد می كند قلب تپنده داستانی فانتزی است كه پیش تر به فیلم های كلاسیك دیگری از همین كمپانی فیلمسازی نظیر «داستان اسباب بازی» جان لستر، در «جست وجوی نمو» اندرواستانتون و «شگفتی آفرینان» خود «برادبرد» جان داده بوده بود. «برد» همچون دیگر كارگردانان و انیمیشن سازان «پیكسار»ی با قواعد ساده بازی دردنیای والت دیزنی آشناست.
    او می گوید: «در یك دنیای پرماجرای فانتزی كه حیوانات می توانند حرف بزنند این كار را چگونه انجام می دهند؟ این راز شخصیت پردازی در انیمیشن است.

    این كار اگرچه دشوار و گاه غیرقابل باور است اما مردم دوست دارند برای دیدن غیرممكن ها پول بپردازند.
    انیمیشن سازان كمپانی پیكسار انیمیشن به خوبی می دانند كه فیلم مخصوصاً كارتون صرفاً تصاویر سخنگو نیستند. آنها تصاویر متحرك و درعین حال محرك به لحاظ عاطفی هستند. بنابراین اگر به شخصیتها احساسات خاصی نبخشید بهتر است كه هنرمندی آنها را نیز فراموش كنید.
    در انیمیشن پرفروش «راتاتول» كه بیست و نهم ژوئن به اكران افتتاحیه گذاشته شد همه این عناصر مهیج و حیات بخش به پلات فیلم دیده می شوند.

    رمی (با صداپیشگی كمدینی به نام پاتون اسوالت) یك غریبه خودی است. غریبه از این لحاظ كه یك جاندار غیرانسانی است و خودی از این لحاظ كه مثل آدم ها ذوق هنری مثل آشپزی را دارد. او حتی در میان خانواده خودش كه به قول خودش «آشغال خور» بودند یك غذاشناس ماهر است. این موش یكی از هواداران پر و پا قرص آشپز معروف فقید «گوستو» (براد گارت) و شعار همیشگی او «هر كسی می تواند غذا بپزد» است. «رمی» كه خانواده اش را گم كرده سر از رستوران قدیمی گوستو كه هم اكنون توسط آشپز دیگری اداره می شود درمی آورد اما جاه طلبی او برای پختن بهترین غذاهای دنیا به همراه تیم كوچكی ازدستیاران، شهرت از دست رفته این رستوران را تجدید خواهد كرد. از لحظه ای كه «رمی» پا به این رستوران می گذارد تا پایان خوش داستان «راتاتول» شور و سرزندگی ای را به نمایش می گذارد كه كمپانی پیكسار انیمیشن را از سایر استودیوهای انیمیشن سازی متمایز می كند. سیلی كه «رمی» را در آغاز فیلم از خانواده اش جدا می كند با همان هیجان فیلم های اكشن بخشی از ماجرا را با زبان تصویر روایت می كند و برخلاف دیگر انیمیشن موفق كمپانی پیكسار با نام «ماشین ها» لحظه لحظه این فیلم از چگونگی آغاز دوستی بین رمی و دستیارش لینگینی تا شكوفایی آن و تلاش آنها برای یك هدف مشترك از محوریت دراماتیك و حتی عاطفی خاصی برخوردار است. در فیلم «راتاتول» آن «پایان خوش داستانی» جادوی فیلم های پریان و شاهزاده ها و حتی سیندرلا را زنده می كند بی آنكه واقعیت را به فراموشی بسپارد. برادبرد درباره این گونه فیلم ها و داستان ها و جذابیت نهفته در آنها می گوید: «در قصه های پریان همه به نوعی در زندگی هم تأثیرگذارند و از همین رو خداحافظی با كسانی كه دوستشان داریم یعنی آن چیزی كه در «راتاتول» اتفاق می افتد بخشی از یك واقعیت است و نقش قصه گو نشان دادن این واقعیت است.

    انیمیشن «راتاتول» برای نخستین بار با ایده بكر كارگردان اصلی آن «جان پینكواوا» كه پیكسار را ترك گفته است جرقه خورد. جان لستر، كارگردان انیمیشن پرفروش «داستان اسباب بازی» درباره این پروژه متفاوت می گوید: «وقتی نخستین بار این ایده را درباره موشی كه می خواهد یك آشپز درجه یك شود شنیدم با خودم فكر كردم این عجیب ترین و بكرترین داستانی است كه به گوشم خورد.»

    «راتاتول» قرار بود نخستین فیلم بند پینكواوا كه پیشتر كارگردان انیمیشن كوتاه و برنده اسكار «بازی گری» بوده- شود اما این پروژه به دلایلی نظیر عدم مدیریت صحیح و نبود یك خط مشخص داستانی متوقف شد. پس از این وقفه و استعفای پینكواوا از پیكسار انیمیشن «برادبرد» كه یك سالی برای به پایان رساندن فیلم «شگفتی آفرینان» از جلسات بحث و تبادل نظر درباره انیمیشن «راتاتول» به دور بوده زمام كارها را به دست می گیرد و پروژه را با ایده های جذاب به حركت می اندازد.

    تبلیغ برای فروش انیمیشن ها این روزها همانقدر به دغدغه ذهنی مدیران استودیو پیكسار انیمیشن تبدیل شده كه تلاش برای جذب بهترین انیمیشن سازان برای همكاری با آنها. عنوان این فیلم یعنی «راتاتول» یك بازی شیرین با كلمات است. «راتاتول» اشاره به یكی از سبزیجات خوردنی مدیترانه ای دارد كه شاید همه نخورده باشند یا به دانستن آن اهمیتی نمی دهند ولی از سوی دیگر «رات» (Rat) همان «موش» به زبان انگلیسی است كه در دل عنوان این فیلم پنهان شده و موش ها اگرچه مظهر ترس و نفرت اند اما به لطف انیمیشن سازان امروزی گاه همچون میكی موس «فیلم های كمپانی دیزنی كه شلوار قرمز، دستكش های زرد و كفش های قرمز می پوشد آن قدر معروف می شوند كه به شخصیت محبوب كارتونی كودكان و بزرگسالان تبدیل می شوند اما در مورد فیلم «راتاتول» این اتفاق به سادگی نمی افتد. موش انیمیشن «راتاتول» برخلاف میكی ماوس كه روی پاهای خود می ایستد و راه می رود هنوز هم از پنجه های خود استفاده می كند و اگرچه لباس آدم ها را بر تن می كند هنوز هم مظهر یك موش واقعی است. در اینجاست كه اختصاص بودجه ای جداگانه برای تبلیغات متفاوت آن می تواند زحمت انیمیشن سازان و كارگردان را به ثمر نشاند.

    فیلم «راتاتول» یك تلاش جمعی است كه همه، از عكاسی كه سعی می كند شفافیت یك حبه انگور شسته شده را با نورپردازی به مخاطب نشان دهد تا كارگردان، در آن سهیم اند و این ماهیت كار در كمپانی پیكسار انیمیشن است. این كمپانی فیلمسازی بیشتر از آن كه با دیگر كمپانی های فیلمسازی لس آنجلس وجه تفاوت داشته باشد به یك سازمان اداری شبیه است. در حالی كه بیشتر كارگردانان با كمپانی های فیلمسازی قراردادهای جداگانه ای برای هر فیلم خود می سازند. در پیكسار «كارگردانان» صرفاً كارمندان شركت اند كه همگی موظف به كار بر روی پروژه های مختلف آنند و به قولی این زنجیره كارگردانان هستند كه دست همدیگر را با ارائه ایده های كوچك و بزرگ می گیرند. برای آنهایی كه در كمپانی پیكسار انیمیشن كار می كنند بین كار و تفریح حائلی وجود ندارد چون كار آنها در عین تفریح و برعكس است. سردسته این جمع شاد و دوستانه كارگردان و انیمیشن سازی به نام جان لستر است. او كه در اواسط دهه ۸۰ با كمپانی دیزنی كار می كرد یك فیلم كوتاه انیمیشن به نام Tin Toy ساخت كه درست ۶ سال قبل از آن كه نخستین انیمیشن بلند كمپانی پیكسار با نام «داستان اسباب بازی» را در سال ۱۹۹۵ بسازد اسكار گرفت. «داستان اسباب بازی» مسیر انیمیشن سازی مدرن و امروزی را متحول كرد همانگونه كه والت دیزنی با «سفید برفی و هفت كوتوله» در سال ۱۹۳۷ انجام داد. همچون «والت» در روزهای شكوفایی نبوغ اش «لستر» راز ساخت یك فیلم انیمیشن موفق در عصر امروزی را دریافت كه همانا داستان و شخصیت ها هستند و دشمن خلاقیت سهل انگاری و رضایت از خود است. «برد» با تأیید نقطه نظر او می گوید: «ما می ترسیم پیكسار به سمت و سویی پیش برود كه حس كند چیز جدیدی برای آموختن ندارد.»

    «برد» به هنگام كار بر روی یك انیمیشن به عینیت بخشیدن داستان آن در دنیای واقعی فكر می كند و این همان چیزی است كه در مورد ۲ فیلم «ماشین ها» و «راتاتول» اتفاق افتاد. او می گوید: «پیكسار به سادگی فكر می كند كه انیمیشن «ماشین ها» صرفاً داستانی درباره یك ماشین مسابقه بود كه مجبور است از سرعت خود كم كند و اگر همین داستان را به زندگی خود تعمیم دهید می بینید كه شماها هم دائم مجبور می شوید سریع تر و سریع تر حركت كنید اما هیچ كس از بابت آن زندگی بهتری دریافت نمی كند. فكر می كنم این انیمیشن پیامی برای گفتن دارد همان طور كه «راتاتول» دارد. همیشه این باور وجود داشته كه «آشپزها» سخاوتمند و بخشنده هستند و «موش ها» برداشت كننده .

    در دنیای واقعی خودمان آدم هایی هستند كه همیشه بخشنده اند و آدم هایی كه همیشه گیرنده. پختن و سیر كردن شكم عده ای یك عمل بخشش است و «هنر» در بهترین نوع و حالت خود هم یك بخشش است كه تا موقعی كه مصرف كننده داشته باشد تداوم خواهد یافت.
    در پایان فیلم «رمی» دستپخت خود را برای امتحان به یك آشپز ماهر به نام «آنتوان اگو» (با صدای پیتر اوتول) می دهد تا از نتیجه تلاشش باخبر شود و او در حالی كه با چشیدن این دستپخت به یاد روزهای خوش گذشته و خوردن دستپخت لذیذ مادرش می افتد هنر «رمی» را تأیید می كند.

    برد در توصیف این لحظه می گوید: «او چشم هایش را به غذای خوشمزه بشقابش می اندازد و با خودش فكر می كند دوباره عشق به غذا در من زنده شده است. این آن چیزی است كه دلم برای آن تنگ شده بود.»





    مترجم: شیلا ساسانی نیا


    روزنامه ایران

  2. #2
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض آقا موشه در رستوران

    ● نگاهی به انیمیشن «راتاتوی»

    «براد بًرد» که دو سال پیش با کارتون «خانواده باورنکردنی» جایزه اسکار را برده و طرفداران زیادی پیدا کرده، با انیمیشن دیگری به نام «راتاتوی» به میدان آمده است. فیلمنامه «راتاتوی» براساس داستانی از خود براد برد و توسط تیمی چهار نفره از نویسندگان، که برد هم جزء آنان است، نوشته شده است.
    این انیمیشن کمدی محصول مشترک کمپانی پیکسار و والت دیسنی از نهم تیرماه در امریکا اکران شده است. کمپانی پیکسار پیش از این هفت انیمیشن سینمایی از جمله «داستان اسباب بازی»، «خانواده باورنکردنی»، «یافتن نمو» و «ماشین ها» را تولید کرده است.

    «راتاتوی»(Ratatouille) نام غذایی است فرانسوی که از سبزیجات، گوجه فرنگی، پیاز، بادمجان و... تهیه می شود. داستان کارتون راتاتوی هم ارتباط مستقیمی با غذا دارد، کاراکتر اصلی داستان یک موش است به نام «رًمی».
    زندگی آقای رمی در عشق به یک چیز خلاصه شده؛ غذا، به همین دلیل، او روستا و قبیله اش را ترک کرده و به یک رستوران لوکس فرانسوی آمده. البته او همیشه نگران خانواده اش است و دوست دارد آنها را هم به رستوران بیاورد. فعالیت اصلی رمی کش رفتن غذاهای خوشمزه است؛ کاری که او به خاطرش مدام جانش را به خطر می اندازد.
    رمی یک آرزوی محال هم دارد؛ آرزو دارد سرآشپز شود، اما روزی بخت در خانه او را می زند؛ پسر جوان دست و پا چلفتی یی به نام «لینگویینی» که از کارکنان رستوران است قرار است به خاطر بی استعداد بودنش در آشپزی اخراج شود.

    او که ناامیدانه دنبال راهی برای ماندن بر سر کارش می گردد، به طور تصادفی رمی را می بیند و با او دوست می شود. دشمن اصلی آنها، «اسکینر»، سرآشپز دیوانه رستوران است. این موجود بدذات قصد دارد به دروغ خود را به عنوان وارث رستوران معرفی کرده و آن را صاحب شود. حال آنکه بعد از مدتی معلوم می شود که «لینگویینی» وارث واقعی رستوران است.

    او سعی دارد لینگویینی را بیرون بیندازد و از شر او خلاص شود. اما رمی و لینگویینی تصمیم می گیرند با هم متحد شوند و به هم کمک کند. رمی به لینگویینی آشپزی یاد می دهد؛ به او کمک می کند تا رستوران را از اسکینر پس بگیرد و با دختر مورد علاقه اش، «کولت»، که در آشپزخانه رستوران کار می کند، ازدواج کند. لینگویینی هم به رمی کمک می کند تا خانواده اش را از وضعیت اسفباری که دارند خارج کند و نیز، بهترین و خوشمزه ترین راتاتوی فرانسه را بپزد چرا که رمی، عاشق راتاتوی است، اما درست در لحظه یی که چیزی تا پیروزی رمی و لینگویینی نمانده، خانواده بی فرهنگ رمی به شهر می آیند و از او می خواهند که همراه آنها به قبیله برگردد.

    کارتون «راتاتوی» مانند «خانواده باورنکردنی»، دیگر ساخته برد برای کمپانی پیکسار، دو تم اصلی دارد؛ کمالگرایی و اهمیت انکارناپذیر خانواده. در ابتدای داستان می بینیم که رمی، که با اعضای خانواده اش در روستا زندگی می کند، بین ترک آنها و رفتن به شهر مردد می ماند. او نمی تواند مانند پدر و برادرش، که به خوردن آشغال های زباله دانی راضی هستند و افکار کمالگرایانه او را مزخرف می دانند، زندگی کند.
    او نه تنها می خواهد بهترین غذاها را بخورد بلکه دوست دارد خودش آنها را بپزد. در عین حال ترک کردن خانواده برایش سخت است. گرچه سرانجام این کار را می کند و در پی رسیدن به خواسته های خود، به شهر می آید.
    با اینکه داستان «راتاتوی» غیرواقعی است، اما شکل ساخت فیلم، نحوه طراحی کاراکترها و داستان همه و همه دست در دست هم می دهند و تماشاگر را به باور کردن داستان ترغیب می کنند.
    مهمترین ویژگی «راتاتوی»، کیفیت تصاویر آن است. باید گفت که این انیمیشن، یکی از واقع نما ترین انیمیشن هایی است که تاکنون ساخته شده. آبی که در کارتون می بینیم درست مانند آب واقعی است؛ تصاویر غذاها آنقدر واقعی به نظر می رسند که اگر گرسنه باشید هوس می کنید آنها را از پرده بردارید و بخورید.
    موش های داستان هم گرچه به قدر کافی کارتونی هستند که بچه را نترسانند اما وقتی آنها را در قبیله شان می بینید، ممکن است بدن تان از شدت چندش مورمور شود. نماهایی هم که از شهر پاریس در فیلم می بینیم بسیار حیرت انگیز هستند.

    «براد برد» یکی از موفق ترین چهره ها در دنیای انیمیشن است. او که متولد سال ۱۹۵۷ در مونتانای امریکا است، اولین انیمیشن خود را در سال ۱۹۸۷ کارگردانی کرد. وی علاوه بر کارگردانی، فیلمنامه نویس و صداپیشه هم هست. براد برد انیمیشن هایی چون «خانواده سیمپسون» (دو اپیزود) (۱۹۹۰)، «غول آهنی»(۱۹۹۹)،«خانواده باورنکردنی» (۲۰۰۴) و «حمله جک-جک» (۲۰۰۵) را در کارنامه کارگردانی خود دارد و هم اکنون مشغول ساخت انیمیشنی است به نام «۱۹۰۶». «راتاتوی» مطمئناً به عنوان بهترین اثر برد و همچنین کمپانی پیکسار شناخته خواهد شد و به اعتقاد عده یی از منتقدان، بهترین فیلم امسال، چه فیلم های زنده و چه انیمیشن، هم هست.
    افرادی که از خشونت و سر و صدای فیلم های روز خسته شده اند می توانند با تماشای این انیمیشن کمیک و جذاب، لحظاتی مفرح و لذتبخش را تجربه کنند.








    ونداد الوندی پور


    روزنامه اعتماد

  3. #3
    مدیر انجمن هنرهفتم Mahdi Hero's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    nn374$|*|017
    پست ها
    13,262

    پيش فرض

    ممنون خيلی زيبا و جالب بود

  4. #4
    حـــــرفـه ای Amin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    13,662

    پيش فرض

    سلام
    امروز کارتونش رو دیدم
    واقعا معرکه بود
    2 ساعت لذت بردم به تمام معنا

  5. #5
    مدیر انجمن زیست شناسی، پزشکی raana's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    2,070

    پيش فرض

    منم این انیمیشن رو دیدم خیلی توپ بود

    موسیقیش خیلی خدا بود

    تیتراژ اخرشم خیلی بهم فاز داد

  6. #6
    حـــــرفـه ای Amin's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2005
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    13,662

    پيش فرض

    موسیقیش خیلی خدا بود

    تیتراژ اخرشم خیلی بهم فاز داد
    سلام
    درسته
    جزو معدود دفعاتی بود که تیتراژ رو کامل میدیدم
    مترجم: شیلا ساسانی نیا


    روزنامه ایران
    این شیلا خانوم مثل اینکه انیمیشن رو کامل ندیده
    یا اینکه درست متوجه نشده ؟
    سیلی كه «رمی» را در آغاز فیلم از خانواده اش جدا می كند
    سیل ؟!
    کدوم سیل ؟! اووون که سیل نبود !!!
    در پایان فیلم «رمی» دستپخت خود را برای امتحان به یك آشپز ماهر به نام «آنتوان اگو» (با صدای پیتر اوتول) می دهد
    "آنتوان اگو" منتقد بود نه آشپز !!

    و چند تا سوتی دیگه
    قلم خوبی داشت اما

    ممنون

  7. #7
    اگه نباشه جاش خالی می مونه M_E_H_D_I's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    http://www.iranwebstyle.com
    پست ها
    417

    پيش فرض

    فوق العاده بود
    من همين الان اين انيميشن را ديدم . خيلي باهاش حال كردم و به قول بچه ها حتي تيتراژ پاياني را كه من هيچ موقع نمي بينم را نيز ديدم.!!!!!!
    اميدوارم كه شماره هاي بعدي هم از اين انيمشين ساخته بشه!!

  8. #8
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض دردسر‌هاي موش آشپز

    این روزها موشی که در آشپزخانه رستورانی مشهور آشپزی می‌کند، پرده سینماهای جهان را تسخیر کرده است؛
    موشي که تصور حضورش در آشپزخانه، هر کسی را از اشتها می‌اندازد، چه برسد به اینکه سرآشپز هم باشد. اما انیمیشن «رتتویی» تصویری جذاب و دوست‌داشتنی از موش سرآشپزی به نام «رمی» ارائه می‌دهد‌. در اين انيميشن رمی پس از مدت‌ها زندگي در فاضلاب و آشغال‌خوري، روياي اين را در سر دارد كه يك آشپز بزرگ فرانسوي شود‌. او برخلاف بقیه موش‌ها عاشق بوهای دل‌انگیز و غذاهای خوشمزه است اما اين حس برای موشي که باید زندگی‌اش را در میان آشغال‌ها بگذراند، بسیار سخت است.

    برخلاف مخالفت خانواده‌اش، او بالاخره آنها را ترک می‌کند و راهی پاریس می‌شود. رمی در ساعت‌های بیکاری‌اش کتاب مشهورترین سرآشپز دنیا - یعنی آگوسته آگوستا - را می‌خواند‌. موش صحرایی داستان، در پاریس سر از آشپزخانه‌ای در می‌آورد که روزگاری آگوستا خوشمزه‌ترین غذاها را در آن طبخ می‌کرده‌ اما حالا پس از مرگ او این رستوران، آشپز دست و پا چلفتی‌اي به نام آلفردو لینگونی دارد که از عهده هیچ‌‌كاري برنمی‌آید‌. آگوستاي بزرگ دوست پدر آلفردو بوده و او می‌خواهد مثل او در آینده سرآشپز مشهوری شود.

    اما آشپز دست و پاچلفتی همه‌چیز را خراب می‌کند؛ از دستور سوپ آگوستای بزرگ معجونی جوشان و وحشتناک درست می‌کند و هر چیزی را که در آشپزخانه وجود دارد، داخل آن سوپ مي‌ريزد. رمی که همه این خرابکاری‌ها را می‌بیند‌، مجبور می‌شود خودش را به آلفردو نشان داده و او را نجات بدهد‌. او سوپ را روبه‌راه می‌کند و همان لحظه – در حالی که آلفردو شوکه شده است‌ - سوپ سر میز مشتری می‌رود‌؛ سوپ آن‌قدر لذیذ است که بلافاصله آلفردو را سرآشپز رستوران می‌کنند، در حالی‌که همه‌کاره آشپزخانه پس از آن، رمی - موش آشپز- است‌. او که نمی‌تواند حرف بزند با کشیدن موهای آلفردو غذاهای خوشمزه‌ای طبخ می‌کند.

    داستان موشی که آشپزی‌کردن یک آشپز را با کشیدن موهای او کنترل می‌کند، در فضایی کاملا فانتزی می‌گذرد. با وجود اینکه فیلم پر از لحظه‌های خنده‌دار و درخشان است‌ اما تهیه‌کنندگان این انيمیشن توصیه می‌کنند کودکان همراه والدین‌شان به تماشای رتتویی بنشینند؛ دلیل این مسئله هم چند صحنه خشن درباره مرگ غم‌انگیز موش‌ها به دست آدم‌هاست. در واقع این فیلم بسیار خوبی است که برای بزرگسالان ساخته شده اما لایه‌هایی دارد که آن را برای بچه‌ها هم جذاب می‌کند.

    با وجود این، داستان رتتویی به معنای واقعی کلمه شگفت‌انگیز است‌؛ یک موش وارد فضایی می‌شود که بیش از هر جای دیگری سایه مرگ بر زندگی‌اش می‌افتد‌. آشپزخانه بیش از هر جای دیگری برای موش معنای مرگ می‌دهد اما رمی آرزوهایش را در آشپزخانه به واقعیت نزدیک می‌کند.

    با توجه به اينكه همه داستان در یک آشپزخانه درجه یک می‌گذرد‌، نام فیلم معنا پیدا می‌کند‌؛ رتتویی. رتتویی در واقع نام نوعي غذای لذیذ فرانسوی‌ است که یکی از سخت‌ترین غذاها در آشپزی غذاهای مشهور فرانسوی به شمار مي‌رود‌؛ غذایی که با سبزیجات پخته می‌شود .

    انیمیشن رتتویی بیش از هر چیز سعی می‌کند از باورناپذیری دور شود‌؛ یعنی حتی رمی - قهرمان اصلی این اثر - حرف نمی‌زند تا به این ترتیب به یک موش واقعی نزدیک‌تر باشد. شرکت انیمیشن‌سازی پیکسار با انتخاب داستانی نو، تصاویری که خنده‌دار هستند را واقعی جلوه می‌‌دهد. هیچ‌چیز در این اثر بیش از حد کارتونی نیست و این نکته را باید نقطه قوتی برای رتتويی دانست. نکته دیگری که در این اثر به چشم می‌خورد، شهر پاریس است. پاریس که در پس زمینه این انیمیشن به تصویر کشیده می‌شود، زنده و واقعی است.

    انیماتورها سعی کرده‌اند به این ترتیب از هر فضایی برای نشان دادن نکته‌ای جدید در رتتویی استفاده كنند. تنها اینکه در بخش گاف‌های فیلم، منتقدان به یک اشتباه تاریخی و همیشگی اشاره کرده‌اند‌؛ در رتتويي هم مثل همیشه همه پنجره‌های خانه‌های پاریس رو به برج ایفل باز می‌شوند. دقت در ساخت این انیمیشن به اندازه‌ای است که سازندگان آن بیش از هر انیمیشن دیگری که در این سال به نمایش درآمده است، به صداگذاری و استفاده از صداپیشگان مطرح توجه نشان داده‌اند؛ چنان‌كه بسیاری معتقدند این اثر امسال به خاطر نوع صداگذاری‌اش می‌تواند بیشترین جایزه‌های اسکار را از آن خود کند.

    ست‌‌اندرکاران رتتويي با توجه به لهجه‌هاي مختلف، براي هر كدام از شخصیت‌های فرانسوی این اثر، يك ته‌لهجه‌ خاص و متمايز فرانسوی درنظر گرفته‌اند.
    پتن آزوالت که گهگاه به جای رمی در این فیلم حرف می‌زند، یکی از ماندگارترین صدا پیشگی‌ها را در این فیلم اجرا کرده است.

    براد برد - كارگردان رتتویی - می‌گوید: «این انیمیشن یکی از بهترین کارهایی است که در این ژانر ساخته‌ام؛ دلیل آن هم بیش از هر چیز، کارکردن با یک تیم کاملا حرفه‌ای است‌. این کار بعد از پایان، خود من را هم شگفت‌زده کرد».

    در ابتداي پروژه قرار بود يان پينكاوا كارگرداني كار را بر عهده بگيرد ولي در ميانه كار پروژه را به براد برد واگذار كرد و ترجيح داد دستيار براد برد باقي بماند و همان‌موقع بود كه براد برد تصميم گرفت براي بهتر شدن كار، تغييراتي در داستان انيميشن ايجاد كند؛ البته پذيرفتن اين كار براي برد بسيار مشكل بود چرا كه بايد ادامه پروژه را در 18‌ماه- آن‌طور كه دوست داشت - بسازد ولي با وجود اين، او اين پروژه را پذيرفت و به خوبي كارگرداني كرد؛ طوري كه در اكثر مصاحبه‌هايش می‌گوید رتتويی يكي از بهترين انيميشن‌هاي پيكسار خواهد بود. نويسندگي كار هم بر عهده خود براد برد و همچنين يان پينكاوا بود كه اميلي كوك و كتي گرينبرگ آنها را در اين امر ياري مي‌كردند.


    رتتویی و کمپانی پیکسار

    شرکت پيكسار پس از نمايش انيميشن موفق «ماشين‌ها» در سال 2006‌،رتتويی را از تاريخ 29 ژوئن براي اولين بار در آمريكا اکران کرد.



    بسیاری معتقدند این انیمیشن به احتمال زیاد امسال یکی از نامزدهای اصلی اسکار خواهد بود. رتتویی پر از نکته‌های خلاق و جذابی است که هنوز هیچ‌کدام از منتقدان نتوانسته‌اند ایرادی از آن بگیرند‌ زیرا 2 انیماتور مطرح - براد برد و جان لستر – كه در کارنامه‌شان آثاری همچون «غول آهنی» و «داستان اسباب‌بازی» را دارند - در ساخت رتتویی شرکت داشته‌اند.

    منبع:همشهری

  9. #9
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    من هنوز ندیدمش ولی بازیش که خیلی جالب بود
    با این توصیفات که شماها کردین دیگه حتما می رم می گیرمش

  10. #10
    آخر فروم باز Little Sparrow's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    محل سكونت
    Ķêŗmάņšĥąħ
    پست ها
    2,158

    پيش فرض

    واقعا انیمیشن خوب و جالب و خنده داری بود.
    توصیه می کنم حتما ببینیدش.

صفحه 1 از 4 1234 آخرآخر

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •