سرگذشت يک ستاره اگر چه در حال حاضر منطقی و کامل به نظر میرسد، ولی ممکن است با انجام تحقيقات بيشتر, قسمتهايي از آن تغيير کند. زندگی يک ستاره را میتوان به شش دوره تقسيم کرد :
1ـ تولد (سحابی)
2ـ نوباوگی (مرحلهی انقباض)
3ـ بلوغ
4ـ سنين بالا (غول سرخ)
5ـ باز هم بالاتر (متغيرها)
6ـ مراحل آخر عمر ستاره (کوتولههای سفيد, ستارههای نوترونی و سياهچالهها)
در این مطلب به تولد و نوباوگی ستاره می پردازیم.
اندازهی ستارهها معمولاً بسيار بزرگ است, ولی فضای بين ستارگان (فضای ميان ستارهای) از آن هم بزرگتر میباشد. اين فضای ميان ستارهای پر از گاز و ذرات غبار بسيار کوچک (به شعاع تقريبی 5-10 سانتیمتر) است.
مطالعات به ما نشان میدهند که گازی که در اين فضا وجود دارد (گاز ميان ستارهای) عمدتاً از هيدروژن و مقدار کمی از عنصرهای ديگر نظير کربن, نيتروژن, اکسيژن, سديم, آهن و پتاسيم تشکيل شده است.
چگالی مادهی ميان ستارهای فوقالعاده کم است. با يک تقريب نسبتاً خوب میتوان اين چگالی را يک اتم در هر سانتیمتر مکعب و يا در حدود ده ذرهی غبار در هر کيلومتر مکعب دانست. ولی میبينيم که در بسياری از نواحیِ فضای ميان ستارهای, چگالی بيش از هزار بار بيشتر از چگالی مادهی ميان ستارهای میشود. در اين نواحی با مجموعهای از تودههای مادهی ميان ستارهای روبرو میشويم که به اين مجموعه سحابی میگويند. (سحاب به معنی ابر است.)
سحابی را به سحابیهای : 1ـ گسيلشی, 2ـ بازتابی و 3ـ تاريک طبقهبندی کردهاند.
سحابی گسيلشی ابری است از ماده که در آن يک يا چند ستارهی فوقالعاده سوزان و درخشنده وجود دارند. مثال بسيار خوبی از اين سحابی گسيلشی, سحابی بزرگ جبار است.
اگر ستاره يا ستارههايي که در سحابی جای دارند سردتر از ستارههای موجود در سحابی گسيلشی باشند, به اين نوع سحابی بازتابی میگويند. نمونهای از اين سحابی, ابرهايي است که چندين ستارهی مهم خوشهی پروين را احاطه کردهاند.
و اگر در نزديکی سحابی ستارهای نباشد که نور آن را تأمين کند, آن سحابی را سحابی تاريک میگويند. به عنوان مثال میتوان از سحابی سر اسب در صورت فلکی جبار نام برد.
بدون شک جالب توجهترين شئ صورت فلکی جبار, سحابی بزرگ آن است, همه آن را شگفتآورترين شی آسمان میدانند. با چشم برهنه به سختی قابل رويت است, ولی به زيبايي آن تنها به کمک يک تلسکوپ میتوان پی برد. هر چه تلسکوپ بزرگتر باشد, بهتر است. در فيلم زير به اين سحابی بسيار نزديک میشويم, به قدری نزديک میشويم که در انتهای فيلم هستهی يک ستارهي در حال تولد را در اين سحابی میبينيم.
سحابیها دارای حرکتهای جزئی در درونشان میباشند. به تصوير زير نگاه کنيد و تا با اين حرکت جزئي آشنا شويد, يکي از اين دو تصوير در سال 1973 از سحابی خرچنگ گرفته شده است و تصوير ديگر در سال 2000 از همان سحابی گرفته شده است, میبينيد که در اين فاصله 27 ساله گاز و گرد و غبار موجود در اين سحابی اندکی تغيير کردهاند.
نقطهی آغاز تولد يک ستاره, همين سحابیها میباشند. چگالی متوسط ماده در سحابی چندين هزار اتم در سانتیمتر مکعب است و دما فقط چند درجه بالاتر از صفر مطلق است.
در آغاز, يعنی وقتی که نخستين نسل ستارگان به وجود آمدند, سحابیها فقط مرکب از هيدروژن و هليوم (بيشتر هيدروژن و درصد کمی هليوم) بودند. نود و چند عنصر طبيعی ديگر در هستهی ستارگان پرجرمِ بسيار سوزان به وجود آمدند. اين عناصر بعد از مرگ يک ستاره به درون سحابیها راه يافتند.
ستارگان نسلهای بعدی علاوه بر هيدروژن و هليوم شامل درصد بسيار کمی از همه (يا تقريباً همه) عناصر طبيعی ديگر میشدند.
تولد
حرکتهای جزيي در داخل سحابی موجب متراکم شدن مادهی سحابی در قسمتی از آن میشود. نيروهای گرانشی کمک بزرگی به تجمع ماده در اين نواحی میکنند و تودهی مجزايي از ماده را, که پيش ـ ستاره ناميده میشود, به وجود میآورند, که احتمالاً 1027 تن جرم دارد. جرمهايي که از اين مقدار خيلی کمتر باشند, به قدر کافی اثر گرانشی ندارند که واحدی مجزا شوند و جرمهای بسيار بزرگتر ناپايدار شده به چندين ستارهی کوچک تقسيم میشوند.
به اين ترتيب ستارهای زاده میشود. نخستين ستارهها, شايد 10 ميليارد سال پيش تشکيل شدند. و تازهترينشان هم اکنون در حال پيدايش هستند. ترديدی در اين نيست که اين فرايند ادامه میيابد و ستارگان پيوسته زاده میشوند. ستاره در هنگام تولد به قدری سرد است که نوری از خود ندارد.
نوباوگی
جرم زياد مادهی سحابی, تحت تأثير نيروی گرانشی خود منقبض میشود و به اين ترتيب انرژی پتانسيل مکانيکي را به گرما تبديل میکند. در اين زمان ستارهی نامرئی از خود امواج مادون قرمز تابش میکند. شی در اين حالت ستارهی فروسرخ ناميده میشود.
اين جريان انقباض و گرم شدن در دورهای حدود 30 ميليون سال صورت میپذيرد و از سه مرحلهی اصلی تشکيل شده است :
1ـ وسعت جرم بزرگی که در آغاز در حدود تريليونها کيلومتر بود به چند صد ميليون کيلومتر کاهش پيدا میکند.
2ـ فشار در مرکز از (تقريباً) صفر به چندین هزار ميليون اتمسفر افزايش میيابد.
3ـ دمای قسمت مرکزی از چند درجهی کلوين به حدود 20 ميليون درجه کلوين میرسد که برای شروع تبديل فرايند هستهای تبديل هيدروژن به هليوم مناسب است.
حالا ديگر نوباوگی ستاره سپری شده و ستاره به دوران بلوغ پا گذاشته است.
لازم به ذکر است که زمان لازم برای گذار از تولد به بلوغ عملاً بسته به جرم ستاره است. ستارگان پرجرم به سرعت متحول میشوند و ممکن است پس از چند صدهزار سال به مرحلهی بلوغ برسند, در حالی که برای ستارگان کمجرمتر ممکن است زمان بسيار طولانیتری از 30 ميليون سال سپری گردد. و نيز ستارگان پرجرمتر در دوران بلوع بسيار درخشانتر از ستارگان کمجرمتر خواهند بود.
در فيلم زير شما يک سحابی را میبينيد, نقاط نورانی درون اين سحابی ستارگان در حال تولد هستند.
منبع سايت تبيان